مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۶۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۶۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۵

جلسه: ۱۶۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه اول خرداد ماه ۱۳۲۸

فهرست مطالب:

۱. تصویب صورت مشروح مجلس

‏۲. بیانات قبل از دستور چهار نفر از آقایان نمایندگان‏

۳. طرح گزارش کمیسیون راجع به استخدام دکتر دلپی و اعاده آن به کمیسیون‌های مربوطه‏

۴. تصویت یک فقره مرخصی‏

۵. طرح گزارش کمیسیون مربوط به تأسیس دانشگاه‌ها

۶. موقع جلسه آینده - ختم جلسه‏

دو ساعت و ۳۷ دقیقه به ظهر مجلس به ظهر مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱. تصویب صورت مشروح مجلس‏

رئیس - نسبت به صورت مشروح مجلس که طبع و توزیع شده نظری نیست؟. آقای دکتر معظمی بفرمایید

دکتر معظمی - بنده می‌خواستم تذکر بدهم قانونی که در آن جلسه تصویب شده است برای این که متن قانون معلوم باشد باید در این صورت جلسه چاپ شود و عین قانون در صورت جلسه چاپ نشده است می‌خواستم تذکر بدهم در جلس‌های که منجر به تصویب قانونی می‌شود عین قانون را بنویسند.

رئیس - صحیح است دستور داده می‌شود آقای امیر تیمور بفرمایید.

امیر تیمور - در طبع قسمت مذاکرات جلسه ۱۶۳ راجع به اظهارات بنده قدری اشتباه شده است برای این که وقت مجلس گرفته نشود موارد آن را بنده نوشته‌ام تقدیم مقام ریاست می‌کنم استدعا می‌کنم که امروز مقرر فرمایند اصلاح شود.

اردلان - آقای رئیس اجازه بفرمایید بنده عرض می‌کنم چون آقایان وزرا نیستند اجازه بفرمایید دو کلمه قبل از دستور صحبت بشود

رئیس - آقای ارباب در صورت مجلس نظری دارید؟ بفرمایید.

مهدی ارباب - در جلسه پیش پیشنهادی بنده تقدیم کردم راجع به پزشکان و دکترهایی که مأمور ولایات می‌شوند که وزارت بهداری ابتدا بهداشت آنها را کاملاً فراهم بکند بعداً آنها را اعزام بدارد کما این که جراحی به زاهدان فرستادند که وسایل جراحی ندارد پزشک فرستاده‌اند دارو ندارد...

رئیس - این مربوط به صورت مجلس نیست‏

مهدی ارباب - بله قربان این پیشنهاد را بنده تقدیم کردم و اصلاً قرائت نکردند و این تضییع حق یک نفر وکیل است استدعا می‌کنم بفرمایید که پیشنهادات را قبلاً قرائت بکنند

۲. بیانات قبل از دستور چهار نفر از آقایان نمایندگان‏

رئیس - سه نفراز آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند امروز لایحه استخدام آقای دکتر دلپی مطرح است الان آقای وزیر بهداری خواهند آمد تا آمدن ایشان موافقت بفرمایید سه نفر از آقایان صحبت کند (برزین - فرمودید که لایحه مربوط به غله امروز مطرح است) لایحه مربوط به غله ۴۸ ساعت قبل باید طبع و توزیع شود چون دیروز به دست آقایان رسیده در جلسه بعد باید مطرح شود

حائری‌زاده - دولت برای دفاع از لوایح حاضر نیست‏

رئیس - فعلا مطرح نیست. آقای اردلان بفرمایید.

اردلان - بنده از موقع استفاده کرده و عرض مختصری دارم که به عرض آقایان نمایندگان محترم می‌رسانم از جمله لوایحی که جزو دستور مجلس شوای ملی قرار گرفته و گزارش آن از کمسیون مربوطه تقدیم مجلس شده گزارشی است که در تاریخ اسفند ۱۳۲۷ راجع به تنظیم امر بین کارگر و کارفرما تقدیم مجلس شواری ملی شده

ما چند نفر از نمایندگان چندین نوبت پیشنهاد کردیم که مجلس شورای ملی موافقت بفرماید که این کزارش جزو دستور گذاشته شود متأسفانه یک لوایح مهمتری پیش آمد و این لایحه که تا این درجه حائز اهمیت است در دستور مجلس شواری ملی تاکنون گذاشته نشده است بنده چون خودم عضو کمسیون بازرگانی و پیشه و هنر هستم و بیش از یک سال چه در خود کمسیون و چه درسو کمیسیون زحمت تنظیم این لایحه را کشیده‌ام از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم که توجه لازم به اهمیت این لایحه معطوف بفرمایند و از مقام محترم ریاست مجلس شواری ملی و رؤسای محترم کمسیون‌ها که برای تنظیم دستور مجلس شواری ملی جلسه تشکیل می‌دهند تمنا می‌کنم که توجه بفرمایید که این لایحه به این مهمی بر عهده تعویق نیفتد در دنیایی که ما امروز زندگی می‌کنیم نمی‌توان توجهی به موضوع کارگر و کافرما نداشت ما در حال حاضر در حدود ۱۵۰ هزار نفر کارگر داریم که نصف این عده در خوزستان مشغول انجام وظیفه هستند نصف دیگرشان هم در سایر شهرستان‌های کشور پراکنده شده‌اند و لازم است ترتیبی برای اختلافاتی که ممکن است احیاناً بین کارگر و کارفرما به وجود بیاید داده شود ما در این لایحه آنچه آقایان ملاحظه می‌فرمایند نه جانبداری از کارفرما نموده‌ایم بلکه عدالت را در این موضوع حکم قرار داده‌ایم و رعایت عدالت هدف اصلی ما بود در عین این که حقوق کارگر را ما در این لایحه تا حدی که ممکن بود منظور کردیم مملکت را هم در این لایحه طوری تنظیم نمودیم که فعالیت اقتصادی اشخاصی که در مملکت سرمایه دارند با کمال خوبی سرمایه‌های خودشان را به کار ببرند و فعالیت اقتصادی خودشان را به جریان بیندازند به این ترتیب که بتواند کارخانه‌جاتی در مملکت ایجاد بکنند و کارهای تولیدی بکننند که هم کارگر از آن استفاده بکند و هم خود اشخاصی که سرمایه دارند بنابراین ما در این لایحه دقت کافی کردیم که کارفرمایان هم در حدود قانون و مقررات کشور بتوانند فعالیت اقتصادی خودشان را اعمال بکنند در عین حال ما رعایت کردیم که کارگرها هم تا حد ممکن آسایش داشته باشند مثلاً حداکثری برای ساعت کار معین کردیم گفتیم اگر از آن حداکثر کارفرمایی بخواهد از کارگر تقاضای کار کند باید حقوق اضافی به او بدهد همین طور موضوع بهداشت را برای کارگران در نظر گرفتیم همین طور در نظر گرفتیم که اگر کارگری سنش تا یک میزان معین نرسد از استخدام او در کارخانه‌های بزرگ و کارهای سنگین صرفنظر بشود یک حقوقی برای بیمه اجتماعی کارگران در نظر گرفتیم که دو درصدش را خود کارگر بدهد و چهار درصدش را هم دولت و کارفرما بدهد که مجموعاً شش درصد در صندوق مخصوص بیمه اجتماعی کارگران جمع بشود و اگر یک کارگری فوت کرد یا در زیر ماشین جان سپرد و یا به وسیله حوادث کار یا ناشی از غیر کار به او صدمه وارد آمد عائله او نسبتاً زندگی راحتی داشته باشد در صورتی که حالا این وضعیت نیست بنابراین از آقایان محترم خواهش می‌کنم نظر به اهمیتی که این موضوع دارد موافقت بفرمایند که این هم جزو دستور قرار بگیرد و ترتیب کارگر و کارفرما داده شود. بنده بیش از این عرضی ندارم.

رئیس - آقای حاذقی‏

حاذقی - عرض لازمی بود که بنده خواستم از حضور جناب آقای وزیر دارایی استفاده بکنم و به استحضار مجلس شواری ملی برسانم موضوع مساعدت بانک کشاورزی است به زارعین و کشاورزان کشور مجلس شواری ملی کمال علاقه و توجه دارد (آقای یمین خواهش می‌کنم بگذارید آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند) عرض می‌کنم توجه مجلس به این است که بانک کشاورزی به معنای واقعی کلمه موفق بشود که مساعدت‌های اساسی به طبقه مالکین و زارعین که مقصودشان آباد کردن و معمور کردن این مملکت است بکند لایحه‌ای هم که دولت تقدیم مجلس کرده در اسفندماه گذشته اکثریت قریب به اتفاق مجلس تأیید کرد که سرمایه بانک افزوده شود و دست بانک برای کمک به کشاورزان باز باشد در جاهایی که شعبه ندارد تأسیس بکند (آقای دکتر اعتبار - استدعا می‌کنم فلسفه این که در آیین‌نامه گفته شد که کسی از نمایندگان پهلوی وزیر نشنید این است که وزیر به حرف گوش بدهد) عرض کنم که این لایحه را هم مجلس تصویب کرد و وزارت دارایی هم خوشبختانه با حسن نیت جناب آقای وزیر دارایی که به نظر مجلس احترام گذاشت و سرمایه بانک را شروع کرد به افزودن و اعتباراتی به بانک کشاورزی منتقل شد. در زمستان سال گذشته قسمت زیادی از مناطق این مملکت دچار خسارت شدید شد و از آن جمله بعضی از شهرستان‌های فارس در اثر سرمای زیاد محصول آنها آفت دید و مخصوصاً حوزه شهرستان جهرم که محصول عمده آن درخت‌های مرکبات و لیموی آب و نظایر آن بود در اثر سرمازدگی نود درصد درخت‌های آنها بکلی خشکید و ده درصد آنها هم که امسال سالم مانده است در اثر سرما باری نداده و شاید تا یکی دو سال دیگر هم نتوان یک محصول کافی برداشت، از محل تلگراف‌هایی رسیده دایر بر این که بانک کشاورزی... (آقای وزیر دارایی - استدعا می‌کنم توجه بفرمایید) تلگراف‌هایی از محل رسیده دایر بر این که بانک کشاورزی توجهی بکند و از خسارت زارعین و صاحبان باغ که درخت‌های آنها خشکیده است جلوگیری بشود و به آنها کمکی بشود که اینها از کار زراعت و فلاحت دست نکشند و به طبقه بیکاری و عمله راه افزوده نشود به دستور مقام نخست وزیری کمسیونی تشکیل شد و از شعبه بانک در محل هم توضیحاتی خواسته شد و معلوم شد که در حدود چهار میلیون تومان خسارت به آنها وارد شده است و برای جبران آن هم لازم است که در حدود یک میلیون تومان وام طویل‌المدة به زارعین داده شود. (آقای رئیس نظامنامه که عملی نمی‌شود همه می‌آیند پهلوی وزیر می‌نشینند) نتیجه این کمیسیون به بانک کشاورزی ابلاغ شد و در خود بانک هم مطالعاتی شد و موکول به این شد که این یک میلیون تومان با رئیس شعبه و معتمدین محل و شورای شهرستان بین زارعین و مالکین جزء که متضرر شده‌اند به عنوان وام داده شود تا دوباره درختهایشان را غرس و باغ‌هایشان را آباد بکنند تا پس از چند سال دیگر بتوانند بهره‌برداری بکنند و وامی هم که از دولت گرفته بدهند و هم استفاده کنند جناب آقای وزیر دارایی الان در مجلس تشریف دارند ولی (متأسفانه هر چه خواهش می‌شود که نظامنامه اجرا بشود و آقایان بگذارند که آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند اجرا نمی‌شود) استدعا می‌شود از آقای وزیر دارایی که به بانک کشاورزی دستور بدهند که طبق تصمیم این کمیسیون و موافقت دولت این وام را هر چه زودتر بفرستید تا فرصت باقی است و زارعین بی‌پا نشده‌اند و بیکارها و گداهای مملکت افزوده نشده به آنها به موقع مساعدت بشود که باغ‌های خودشان را دو مرتبه به وسیله غرس درخت‌های تازه احیا بکنند و هم به تولید مملکت افزوده بشود و مالیات بدهند و هم زندگی خود و عائله خودشان را اداره بکنند نکته دوم که در نظر آقایان هست مسئله اصلاح لایحه قانون انتخابات است که دولت به مجلس داده مطابق قانون سه ماه به آخر دوره مانده باید انتخابات شروع شود منظور قانونگذار این بوده است که همیشه سه ماه به آخر دوره مانده باید انتخابات شروع شود منظور قانونگذار این بوده است که همیشه سه ما به آخر دوره مانده انتخابات دوره بعد مجلس شواری ملی به عمل بیاید تا این که به مجرد ختم دوره سابق لاحق جانشین مجلس سابق بشود و در عمل قانونگذاری فترتی حاصل نشود (صحیح است) و مطابق اصل قانون اساسی که می‌گوید مشروطیت کلاً و جراً تعطیل‌بردار نیست یک روز هم مملکت بدون مجلس نگذارند در دوره چهاردهم آقایان نمایندگان به خاطر دارند که در اثر وجود یک مانع مهمی که‏ عبارت از وجود قوای بیگانه در مملکت بود مجلس قانونی تصویب کرد که مادام که قوای خارجی در مملکت است انتخاب هم به عهده تعویق بیفتد و پس از سه ماه از تخلیه مملکت می‌توان به انتخابات مجلس اقدام کرد و بالنتیجه فترتی به وجود آمد و در تاریخ مشروطیت ایران هم دو سه بار از این گونه فترت‌ها که همه معلول فرس‌ماژر و جریان خاص سیاسی بوده پیش آمده ولی درحال حاضر الان ما در یک محظوری هستیم و آن این است که الان بیش از دو ماه به ختم دوره پانزدهم نمانده و مطابق قانون اساسی و قوانین جاری دولت مکلف است انتخابات دوره شانزدهم را شروع کند و از طرفی یک لایحه‌ای در این ضمن در حدود دو هفته پیش تقدیم مجلس شواری ملی کرده است دایر به اصلاح بعضی از مواد قانون انتخابات این قانون در افکار عامه یک اثر بسیار خوبی کرده و مردم مملکت این عمل دولت را به دیده احترام و تحسین نگاه می‌کنند (صحیح است) در هر حال دولت تسلیم نظر و رأی مجلس است که آیا این لایحه به همین صورتی که دولت داده است یا با هر گونه جرح و تعدیلی آماده شود و در دستور مجلس و مورد رأی مجلس قرار بگیرد و انتخابات دوره شانزدهم با اصلاح قانون انتخابات به موقع عمل و اجرا گذارده بشود من خواستم از کمسیون محترم کشور که این لایحه در دو هفته پیش به آن کمسیون ارجاع شده است استدعا می‌کنم به منظور این که برای دولت هیچ گونه ایرادی نباشد هر چه زودتر این لایحه را آماده کند و به مجلس شواری ملی تقدیم کند مجلس آن را یا قبول می‌کند یا رد می‌کند بالاخره تکلیفش را معلوم می‌کند آن وقت ما بتوانیم انتخابات دوره شانزدهم را همان گونه که مورد نظر شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی است که نماینده‌های ملت باید منتخب خود ملت باشند با کمال آزادی نمایندگان دوره شانزده انتخاب شوند و مجلس شانزدهم به موقع پس از ختم دوره پانزدهم

جانشین این مجلس شود و مشروطیت ایران همین طوری که نظر قانون اساسی است تعطیل‌بردار نباشد.

نمایندگان - دستور، دستور.

رئیس - چهار نفر از آقایان! اجازه نطق خواسته‌اند آقای معتمد دماوندی بفرمایید منتها یک قدری مختصرتر بفرمایید.

معتمد دماوندی - عرض بنده امروز به حضور آقایان نمایندگان محترم بسیار مختصر است و راجع به دوسه موضوع است که الان به طور اختصار عرض میظکنم یکی‌اش که در چندی قبل بنده هم تقاضا کرده بودم که نطق قبل از دستور بکنم ولی متأسفانه فرصت نشد این بود که خواستم استفاده کنم از حضور سفیر کبیر افغانستان در ایران و از این حسن نیتی که دولت ملت برادر ما افغانستان در خصوص حل اختلاف رود هیرمند مبذول داشته‌اند اظهار سپاسگزاری کنم و تشکر کنم (نورالدین امامی - هنوز که حل نشده است بعداز این که حل شد ابراز تشکر کنید) و عرض بکنم که بالاخره بیش از این سیستان ما را نسوزانند و به بهانه‌های مختلف آب ندهند و از این بدبختی‌ها جلوگیری بشود زیرا مردم سیستان به طور کلی از آنجا کوچ کرده‌اند و به جاهای دیگری رفته‌اند و سیستان که یک واحد بزرگ اقتصادی مملکت ما بود امروز دچار بدترین و اسف‌انگیزترین اوضاع شده است در حال دولت ایران این مسئله را هر چه زودتر باید حل می‌کرد که اهالی سیستان، از این مضیقه بیرون بیایند مسئله دومی که خواستم عرض کنم خدمت آقایان عدم توجه دولت بودبه عرایض گذاشته بنده آقای وزیر دارایی اینجا تشریف دارند، جلسات گذشته بنده راجع به حریق قریه خمیران یک عرایضی کرده بودم و تقاضا کرده بودم که کمک به آنها بشود بنده عرض می‌کنم در اتفاقاتی که در مملکت می‌افتد دیده‌ایم که گاهی دولت به رایگان چیزهایی می‌دهد مثلاً راجع به سیل‌زدگان اصفهان دولت آمد و گندم داد و گفت ما این گندم را به رایگان می‌دهیم (اعزاز نیک‌پی - پولش را گرفتند) پولش را گرفتند ولی به قیمت خیلی ارزان ولی به ما همین را هم نمی‌دهید، برای آذربایجان این واقعه‌ای که اخیراً در اطراف مشکین‌شهر پیش آمده دولت یک مساعدت‌هایی دارد می‌کند و الان هم والا حضرت شاهپور علی‌زاده تشریف برده‌اند آنجا برای سرکشی و دیدن و رسیدگی و عرض می‌کنم البته ملت هم سپاسگزار هستند و بوده‌اند و خواهند بود ولی متأسفانه نسبت به قریه خمیران هیچ گونه توجهی نشده است اینجا عرض کردم آقای وزیر دارایی یک قریه‌ای است که چند خانوار دارد و از هستی ساقط شده‌اند الان هم فصل باران است و به واسطه نداشتن جا در گیلان و این طرف و آن طرف رفته‌اند و چادر زده‌اند اغلب مریض و بستری و بیچاره شده‌اند و خرده‌مالکین هم وضع زراعت‌شان از بین رفته است بنده تقاضا کردم که دستور بفرمایند که بانک کشاورزی صد هزار تومان به اینها بدهد خواهش می‌کنم از حضرتعالی الان اجازه‌اش را مرقوم بفرمایید و بنده بدهم به بانک کشاورزی و این پول را بفرستند آنجا و مردم هم حاضرند که املاک خودشان را گرو بگذارند بانک هم هنوز در آنجا شعبه ندارد و تشکیل نشده است بفرمایید که بانک کشاورزی تشریف بیاورند آنجا و در آنجا که یک نقطه سرحدی است شعبه تشکیل بدهد بهانه این که پول نداریم نم‌آید پول هم که به آن دادیم باز توجه نمی‌کند دستور بفرمایید که این صد هزار تومان را بانک کشاورزی به مردم بدهند که اگر این پول را نفرستند اینها به شهر می‌آیند و زراعت امسال آنجا از بین می‌رود و آنها هم در شهر گدا می‌شوند و دیگر نمی‌شود به هیچ قیمت آنجا را آباد کرد عرض دیگر بنده راجع به وضع برنج و چای است که خواستم از حضور آقایان استفاده کنم و به عرضتان برسانم چندی قبل هم راجع به برنج عرایضی کردم ولی متأسفانه چندان ترتیب اثری به آن داده نشد برنج امسال گیلان زیاد است و دارد از بین می‌رود و با این وضع بی‌پولی که الان در بازار ایجاد شده اگر یک شهری یک استانی صد میلیون دویست میلیون سیصد میلیون اهالیش ضرر بکنند این دیگر قابل جبران نیست این را استدعا می‌کنم یک توجهی بفرمایید به هر حال چیزی که خواستم عرض کنم ابتدا که تشریف آوردید در این دولت جنابعالی یک حسن نیتی مبذول فرمودید و یک کمسیونی در بانک کشاورزی با حضور نماینده دولت تشکیل دادید و آقای بهنیا را هم مأمور فرمودید که بیایند و حضور پیدا کنند آنجا صحبت‌هایی شد و صورت مجلس‌هایی شد متأسفانه از آن نویدهایی که دولت داده تا به حال هیچکدام به موقع عمل و اجرا در نیامده است الان چین اول چای از بین رفته و دولت باید مساعده می‌داد که امسال نداده است و برای خرید چای که تا به حال می‌بایستی تصمیم می‌گرفتند و می‌رفتند و می‌خریدند تا به حال تصمیمی گرفته نشده و یک تصویب‌نامه‌ای هم جناب آقای وزیر دارایی تهیه کرده‌اند و با حسن نیتی که بنده در ایشان سراغ دارم و با توجهی که به زراعت و زارعین چای دارند معذلک این تصویب‌نامه در شورای اقتصادی گیر کرده جناب آقای وزیر دارایی وارد کنندگان چای خارجی برای این که دولت چای داخلیش را نخرد و این چای زمین بخورد و محصول چای از بین برود و مردم و زارعین گیلان از بین بروند بنده اطلاع کافی دارم که یک معاملاتی دارند بنده استدعا می‌کنم توجه بفرمایید و نگذارید چند نفر تاجر محتکر در تهران هست نیست یک میلیون نفر زارع گیلانی در دست آنها باشد که آنها را بیچاره کنند (صحیح است) این بود عرض من.

رئیس - آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - تذکراتی که آقای حاذقی و آقای معتمد دماوندی راجع به بانک کشاورزی دادند خواستم برای استحضار آقایان عرض کرده باشم که بانک کشاورزی همان طوری که آقایان مسبوق هستند سرمایه‌اش کم است لایح‌های دولت به مجلس داد و آقایان مساعدت فرمودند که به سرمایه بانک کشاورزی ۱۶۰ میلیون تومان اضافه شود از این مبلغ هم تاکنون ۱۵۰ میلیون به بانک کشاورزی داده شده (احسنت) الا این که چون در امسال سازمان برنامه شروع به کار کرده است یک قسمت از کارهای عمرانی مملکت جزو تشکیلات سازمان برنامه هفت ساله است طبیعی است آن قسمت‌هایی که بایستی سازمان برنامه عمل بکند دیگر معنی ندارد که هم در دستگاه دولت عمل بشود و هم در سازمان برنامه برای این که سازمان برنامه فلسفه ایحادش روی این بود که اقداماتی که دولت برای عمران می‌کند و مخارجی از بودجه مملکت می‌کند روی یک پلان و نقشه ثابتی باشد و خلاصه پول به هدر نرود برای بانک کشاورزی هم در سازمان برنامه پیش‌بینی شده است که ۱۵۰ میلیون ریال در سال اول کمک بشود به سرمایه‌اش ولی برای این که هنوز سازمان برنامه پلانش به تصویب نرسیده در نظر گرفته شده که از این پول برای کمک به کشاورزی منطقه‌هایی که محتاج به کمک هستند استفاده کنند یک نکته‌ای را خواستم به آقایان تذکر بدهم که بانک کشاورزان یک قانونی دارد و یک اساسنامه‌ای دارد و احتیاج به این که دولت به او دستور بدهد ندارد و مستقل است و یک واحد اقتصادی است و مطابق آیین‌نامه و مقرراتی که دارد هر مراجعه‌ای که به آن می‌شود موظف است که ترتیب اثر بدهد و مطابق مقرراتی که هست قرض بدهد حالا راجع به آن حریقی که آقای معتمد دماوندی اشاره کردند چه احتیاج به قرضه دارد و چه ندارد خودشان باید تشریف ببرند و مراجعه کنند البته نماینده هم از طرف بانک خواهد رفت و مطابق مقررات قرضه خواهد داد ولی اگر نماینده نرفت و بانک کشاورزی تعلل یا اشکالی به نظرش رسید آن وقت مانعی ندارد که به وزارت دارایی مراجعه بفرمایند البته وزارت دارایی به عنوان صاحب سهم تذکر خواهد داد اما در قسمت برنج که فرمودید توجه نشده این طور نیست خواستم که مسبوق باشید برنج را یک مرتبه دیگر اینجا توضیح دادم که از لحاظ این که وضع خواربار کشور در مضیقه بود اجازه صادرات ندادیم ولی امسال اجازه صادرات دادیم و هر کسی برنج داشته باشد می‌تواند مثل کالاهای عادی در مقابل تعهد ارزی صادر کند آقا بفرمایید تمام آنهایی که برنج دارند از وزارت اقتصاد ملی تقاضای پروانه بکنند به آنها پروانه می‌دهند و برنج خودشان را صادر کنند این که چیزی نیست در قسمت چای هم که فرمودید بنده اینجا مجبورم که یک تذکری بدهم یک وقتی چای و برنج در انحصار کامل دولت بود و وزارت دارایی مداخله می‌کرد و ناچار بود که کلیه محصول داخلی را بخرد و اگر محتاج بود که از خارج وارد کند یک مقداری هم از خارج وارد می‌کرد و مصرف مملکت را می‌داد ولی امروز نه برنج را می‌تواند وزارت دارایی مداخله بکند چون در انحصار دولت نیست و ارتباط هم ندارد با وزارت دارایی برای این که برنج هم مثل سایر کالاهای صادراتی ممکلت است یعنی همان طور که فرش می‌توانند صادر کنند هر کس هم می‌تواند برنج صادر کند چای هم همین طور است ورود چای هم یک کنتنژانی دارد که از این کنتژان معلوم است که باید سالی چقدر وارد بکنند دولت برای این که تشویق بکند مقدار محصول چای را مع الوصف چای را می‌خرد در صورتی که همین طور که عرض کردم چای هم مثل سایر محصولات کشاورزی است اگر برای تشویق هم باشد دولت کنف هم باید برود بخرد چغندر هم باید برود بخرد ولی چون راجع به چای فرمودند ضمناً باید عرض کنم مطابق اطلاعاتی که پیدا کردم در این قضیه خرید چای داخلی یک سوءاستفاده‌هایی از طرف مأمورین و از طرف باغداران شده است (صحیح است) یعنی چایی که دولت می‌خرد مطابق صورتی که ما داریم مکرر این چای را می‌آورند در اینجا به دولت می‌فروشند به جای چای دولتی بسته‌ای ۵ تومان

دولت می‌خرد بسته‌ای ۳ تومان می‌فروشد اینها در بازار می‌خرند و می‌برند به شمال و دوباره می‌آورند و به دولت می‌فروشند یعنی دولت به جای این که در سال ۳ هزار تن چای بخرد ۷ هزار تن مجبور است بخرد (معتمد دماوندی - مربوط به باغدارها نیست از تاجرها چای جلوگیری کنید) برای این که رفع این اشکال هم شده باشد آقا اطلاع‏ دارند که آقایان کشاورزان هم راضی هستند برای این که از این جهت یک ضرر به جایی نکند و از این کمک هم باغدارها بالمره مأیوس نشوند در وزارت دارایی مطرح شد جلساتی شد و نظریاتی گرفته شد که هم جلوگیری از سوء‌استفاده شده باشد و هم کمک به باغدارها بشود و با این نظریات هم وزارت دارایی موافقت کرده و فرستاده است به هیئت دولت که تصویب‌نامه‌ای صادر بشود و من به آقایان وکلای شمال هم اطلاع دادم که روز چهارشنبه تشریف بیاورند وزارت دارایی تا تصمیماتی که در دولت گرفته شده به اطلاع آقایان برسانم برای این که هم ما بتوانیم چای را بخریم و هم کمک به باغدارها شده باشد و هم دولت ضرری نکند.

رئیس - آقای فولادوند.

معتمد دماوندی - ولی برای غله سی میلیون تومان ضرر بکند کسی حرف نمی‌زند (زنگ رئیس)

سزاوار - آن نان مردم است خیلی فرق دارد.

فولادوند - آقای معتمد دماوندی اگر فرمایش شما تمام شد بفرمایید بنده به طور خلاصه می‌خواستم راجع به وضعیت دادگستری که یکی از ارکان مشروطیت است عرایضی حضور نمایندگان محترم عرض کنم در روزی که نمایندگان مجلس مؤسسان حضور اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شرفیاب بودند و بنده هم افتخار شرفیابی داشتم ضمن فرمایشات ملوکانه که اصغاء شد تقریباً نسبت به دادگستری اظهار خوش‌بینی نفرمودند بنده هم تصدیق می‌کنم که دادگستری آن طوری که باید و شاید وظیفه‌اش را انجام نمی‌دهد ولی برای این که همین موضوعات به سمع مبارک اعلیحضرت برسد و آقایان وزرا هم توجه بفرمایند باید عرض کنم که عیب دادگستری علل و جهات زیادی دارد که شاید یک‌صدم آن مربوط به قضات است مثلاً این قوانینی که ما در ایران داریم این قوانینی است که اکثراً از روی قوانین ممالک اروپا تدوین شده و در یک ممالک متمدن باسوادی اجرا می‌شود این قوانین را چون در ایران نمی‌توانند اجرا کنند آن نتیجه مطلوبه حاصل نمی‌شود مثلاً یک احضاریه می‌فرستند برای فلان مرد بیسواد این صرف‌نظر از سوءنظری که ممکن است که آن مأمور کوچک اعمال بکند می‌نویسند که شناخته نشد و یا در محل اقامتش نبود در طرز ابلاغ هم مؤثر است نتیجه این می‌شود که دستگاه دادگستری کند می‌گردد این کندی دستگاه دادگستری مربوط به قضات نیست دوم عدم توجهی است که نسبت به قضات دادگستری می‌شود البته قاضی دادگستری بد هم ممکن است باشد و هست ولی قضات خوب هم هست بنده می‌خواستم اینجا حضور آقایان عرض کنم یک ظلمی که نسبت به بزرگترین قاضی عدلیه ایران کردند عرض کنم و آقای وزیر دارایی که اینجا تشریف دارند تقاضا کنم اقلاً برای بازماندگان این بیچاره یک توجهی بفرمایند تا سایر قضات باشرف دستگاه دادگستری هم مأیوس نشوند که کار خودشان را ترک کنند و جای آنها را اشخاص بد بگیرند. آقای میرزا محمدرضا وجدانی دادستان کل دیوان کشور که یکی از قضات درستکار و باشرف این مملکت است (صحیح است) این مرد مجتهد مسلم بود این مرد سال‌ها رئیس شعبه جزایی دیوان کشور بود سال‌ها دادستان کل بود و در عدلیه کمتر نظیر او قاضی حقوقی و جزایی داشتیم (صحیح است) این مرد درستکار باشرف در اواخر کار بدون گناه و سبب و صرفاً برای این که شغل او را بگیرند او را یعنی دادستان دیوان کشور را بیکار کردند که باید بازرس باشی (مکی - کی این کار را کرد؟) (نبوی - آقای الهیار صالح) این پیرمرد در منزل ماند حقوقی به او نمی‌دادند و بعد از مدتی این پیرمرد را خواستند (خواهش می‌کنم توجه کنید آقایان) اظهار کردند این ابلاغ انتظار خدمت علیحده این هم ابلاغ تقاعد میل داری تقاضای تقاعد بکن و الا ابلاغ انتظار خدمت را امضا می‌کنیم ایشان گفتند که به من ظلم شده و من به سن تقاعد نرسیده‌ام و حاضر نیستم مرا متقاعد بکنید آقایان ایشان را منتظر خدمت بی‌حقوق کردند! بنده بی‌جهت به هیچ اداره افترا نمی‌زنم، آقای میرزا محمدرضا وجدانی را منتظر خدمت بی‌حقوق کردند و این از گرسنگی رفت کاشان آنجا چون خانمش کاشانی بود خودش قمی چون در کاشان گفت ارزان‌تر است در کاشان از گرسنگی مرد خوب بنده یک قاضی جوان وقتی می‌روم عدلیه می‌بینم که ثمره یک عمر درستکاری از روی انصاف و وجدان و سواد و معلومات این است البته من هم مأیوس خواهم شد یا کج می‌روم یا منحرف می‌شوم و اگر نشدم منصرف می‌شوم و می‌روم اما ما چرا برویم مرده‌پرست بشویم؟ این عرض را بنده کردم برای این که آقای وزیر مالیه چون این لوایحی که آوردند برای بعضی‌ها برای ورثه‌شان کمک شود بچه‌های آن مرحوم (سزاوار - بچه‌اش مخارج تحصیل ندارد) بلی مخارج تحصیل ندارد (دکتر امینی - راجع به ورثه مرحوم رضوی هم بفرمایید) خیلی خوب اما راجع به قضات حاضر ما یک قضات درستکار با وجدان باشرفی داریم اینها با گرسنگی زندگی می‌کنند با فقر می‌سازند (صحیح است) اینها شرف و درستی خودشان را همیشه حفظ کرده‌اند به مملکت خدمت کرده‌اند از تهمت نترسیدند بنده به عنوان نمونه به آقایان عرض می‌کنم شما ببینید بین ژنرال‌های خارجه یک چنین مأموری دارند؟ (نه در قضات عدلیه در ژنرال‌هایشان) آقای محمدعلی ممتاز رئیس استیناف تهران ایشان رئیس استیناف آذربایجان بود آقایان نمایندگان محترم آذربایجان حاضرند وقتی که پیشه‌وری و غلام یحیی آذربایحان را گرفت و ما مأموری نداشتیم آقای ممتاز فرار نکرد (صحیح است) بعد هم در اطاق ریاست نشست روز سوم هم بود تا مأموران او را از پشت میز گرفتند و بردند پیش آقای پیشه‌وری آقای پیشه‌وری به ایشان پیشنهاد کرد که چون شنیده‌ایم شما یک مرد درست هستید شما هر یک از وزارتخانه‌ها را بخواهید به شما می‌دهم چه جواب داد؟ گفت می‌دانید من فقیرم و جز حقوق چیزی ندارم ولی من اگر می‌دانستم برای مملکت بود حرف شما را می‌شنیدم ولی چون شما صدای وطن خواهی ندارید این است که چوبه دار یک طرف و وزارتخانه‌های شما یک طرف من چوبه دار را می‌پذیرم (صحیح است) این مرد را حبس کردند و در آنجا در مریضخانه‌ای زشت را بدی عمل کردند مریض کردند آقای دکتر خوشبین فهمید آنجا زن و بچه او گرسنه در آذربایجان مانده است سه ماه به وسیله یک تاجر تبریزی برای او حقوق فرستاد وقتی پیش او بردند می‌دانید چه جواب داد؟ گفت دو ماه دیگر را آنها به من دادند یک ماهش را من می‌گیرم دو ماه را برگردان آقا شما این طور قضات دارید در دیوان کشور قضات باشرف زیاد دارید در استیناف زیاد دارید در بدایت زیاد دارید ولی قاضی که می‌شود هر لحظه تغییرش داد قاضی که به آن توجه نمی‌شود این درست نمی‌شود بنده قاضی خوب، من خودم را باید مطابق قاعده و عقل از دیگران بیشتر دوست داشته باشم وقتی من خودم عسرت هستم باید از خود گذشتگی داشته باشم که برای مردم در این مملکت از خودم بگذرم بنده عرض می‌کنم این استیناف تهران که ده شعبه دارد قضات درستکاری دارد برای این که بدانند آقا آمار اینها چیست یک عده از اینها گفتند که ما بسیار متأسفیم که حضور اعلیحضرت عرض کرده‌اند که عدلیه خیلی بد است شما که اینجا قاضی بودید چرا نمی‌گویید ما توقع داریم از شما استیناف تهران در سال‌های پیش سه الی چهار هزار حکم در سال میلاد در سال ۲۶ ۸، هزار حکم داده در سال ۲۷ - ۹ هزار حکم یک استیناف تهران این قدر کار کرده بد است؟! همین طور پس بایستی حالا که کمیسیون قوانین دادگستری اختیار گرفته است آن قوانین کج و معوج وقتی که بدرد بندرعباس و کرمان نمی‌خورد و این برای شهر پاریس لازم است این‌ها را با توجه به اوضاع و احوال مملکت تجدید نظری بکنند یک قدری از مدت رسیدگی دادگستری کسر بکنید تا این مردم یک قدری از کندی دستگاه راحت بشوند مردم آقا از کندی دستگاه ناراضی‌اند نه از بدی قضات علیهذا بنده می‌خواستم سه استدعا بکنم یکی توجه به ورثه مرحوم وجدانی یکی توجه آقایان اعضای کمیسیون دادگستری به این قوانین که باعث کندی کار شده است یکی هم در ذهن آقایان باشد که ما یک قضات باشرف یک قضات درستکار داریم ما آقا یک قاضی داریم مثل آقای رئیسی قاضی بدایت خوب داریم قاضی کوچک مستنطق خوب داریم والله با زحمت زندگی می‌کنند این است که بنده خواستم این عرض را بکنم که این مردم نسبت به عدلیه این قدر بدبین هستند ببینید بنده یک دلیل دیگری داشتم عدلیه یک جایی است که ناراضی ایجاد می‌کند از هر دو نفری یک نفر ناراضی از پیش قاضی می‌رود آقایان بنده که یک قاضی هستم دو نفری را که پیش من آمده من نمی‌توانم هر دو را حاکم بکنم یکی‌اش که محکوم شد از من ناراضی است آن که نمی‌رود پیش عدلیه بگوید این فولادوند این تقی آدم درستی بود و من که ناحق می‌گویم من را محکوم کرد او می‌رود هزار گونه تهمت به دستگاه عدلیه می‌زند پس استیناف تهران که نه هزار حکم داده نه هزار ناراضی درست کرده نه هزار هم از کندی دستگاه مملکت بدی قوانین یک طوری

ناراضی‌اند این است که همه‌اش نبایستی این را به حساب بدی قضات گذاشت (صحیح است)

دکتر عبده - احسنت.

رئیس - شعبی که قرار بود تشکیل بشود یک نفر برای کمسیون دادگستری انتخاب بکنند به استثنای شعبه دوم که تشکیل شده و یک نفر را معین کرده سایر شعب تشکیل نشده است (صحیح است) البته غایبین هم به پول جریمه شده‌اند پس از ختم جلسه من تمنا می‌کنم شعب تشکیل شود مجال هم خواهد بود و از هر شعبه یک نفر معین شود چون آقای وزیر دادگستری کارهایی دارند که آنجا انجام بشود.

۳. طرح گزارش کمیسیون راجع به استخدام دکتر دلپی و اعاده آن به کمیسیون‌های مربوطه‏

رئیس - کلیات لایحه استخدام آقای لویی دلپی مطرح است. در کلیات مذاکره خواهد شد آقای اردلان مخالفید؟ بفرمایید.

اردلان - بنده عقیده‌ام این است که هر نماینده‌ای می‌تواند از دو نظر با استخدام یک کارشناس خارجی در کشور ایران موافقت نماید ولی اگر این دو نظر تأمین نشد قطعاً باید با استخدام آن کارشناس مخالفت کرد نظر اول این که در تمام کشور ایران کارشناسی نظیر کارشناس‌های خارجی که می‌خواهیم استخدام بکنیم وجود نداشته باشد اگر نظیر آقای لویی دلپی که امروز لایحه استخدامش جزء دستور مجلس است و دولت از ما تقاضای رأی کرده وجود نداشته باشد به نظر بنده مشروع است ما یک نفر او را استخدام بکنیم و اما در قسمت دوم این است که باز ممکن است ما یک کارشناس خارجی که نداشته باشیم استخدام بکنیم مشروط بر این که او بیاید در کشور ما و این چند سالی که در استخدام ماست یک عده شاگردان ایرانی تربیت کند که پس از دو سه سال که موعد استخدام او منقضی شد چند نفر ایرانی نظیر او داشته باشیم و جای او بگذاریم ولی در قسمت اول بنده خواستم عرض کنم که یک گناه بسیار عظیمی است اگر ما در کشور ایران کارشناسانی داشته باشیم و برویم نظیر آن را از خارج استخدام بکنیم بنده بسیار مایلم که جناب آقای وزیر کشاورزی بدبختانه تشریف ندارند نمی‌دانیم جناب آقای وزیر دارایی استحضار از این موضوع دارند یا ندارند می‌فرمایند ندارم من از آقای رئیس هم استدعا کردم که وزیر باشد من می‌خواستم عرض کنم که آیا در کشور ما نظیر آقای دلپی هست و تحصیلات او را دارد، یا ندارد. اگر داشته باشد ما نمی‌بایستی استخدام بکنیم (یکی از نمایندگان - نیست آقا) وزیر مربوطه باید بیاید بگوید نیست، آن وقت بنده می‌توانم به نام یک نفر نماینده ملت ایران جویا شوم و ببینم این حرف وزیر کشاورزی با حقیقت تطبیق می‌کند و اگر کرد ساکت بمانم اگر نکرد بیایم اینجا بگویم فلان آدم به موجب این تحصیلات که در خارجه کرده می‌تواند همین شغل آقای دلپی را انجام بدهد بنابرین اول باید آقای وزیر کشاورزی تشریف بیاورد اینجا بگوید که ما نظیر دکتر لویی دلپی و تحصیلات او راز ایرانیان نداریم اگر نداشته باشیم آن وقت می‌گوییم که خیلی خوب ممکن است با استخدام او موافقت بکنم و اگر داشته باشیم یک گناه بسیار عظیمی است که در کشور خودمان یک دانشمند ایرانی داشته باشیم و برویم دست گدایی به خارجه دراز بکنیم در زمان سلطنت رضا شاه پهلوی یک عده از ایرانیان را به خارجه فرستادند برای این که معلوماتی یاد بگیرند من‌جمله برای کارهای دامپزشکی و کشاورزی دانشجویانی به فرانسه فرستادند و آنها رفتند سال‌ها در مملکت فرانسه ماندند تا این که تحصیلاتشان تمام شد و به ایران آمدند بنده می‌خواهم بدانم که وزارت کشاورزی از وجود آنها چه استفاده می‌کند؟ آیا می‌تواند اینها را به کارهایی که در خارجه در همین رشته دامپزشکی تحصیل کرده‌اند امروز بگمارد؟ و ما را از استخدام آقای دلپی بی‌نیاز بکند؟ و اما قسمت دوم عرض بنده. این آقای دلپی چندین سال است که در ایران انجام وظیفه می‌کند من می‌خواستم آقای وزیر کشاورزی بفرمایند که در ظرف چند سال چند نفر شاگرد ایرانی را تربیت کردند که امروز اگر کنترات ایشان منقضی می‌شود ما بتوانیم از وجود شاگردان او استفاده بکنیم و جای او را ما به اینها بدهیم و الا اگر ما نیاییم این سیاست را اتخاذ بکنیم و الی لابد برای کار اختصاصی خارجی استخدام بکنیم ما همیشه محتاج خواهیم بود که در کارهای فنی خودمان خارجی استخدام بکنیم یا ما باید از قانونی که در زمان سلطنت رضا شاه پهلوی از مجلس شورای ملی گذشت که دانشجو به خارجه برای این نوع تحصیلات بفرستیم استفاده کنیم و دانشجویانی به خارجه بفرستیم که بیایند در ایران این نوع مشاغل را انجام بدهند و این آقای دلپی را که در ایران چند سال نگاه داشتیم لااقل از وجود او استفاده بکنیم و او را ملزم بکنیم که در ضمن اجرای وظیفه روزانه چند نفر شاگرد ایرانی تربیت بکند که پس از چند سال که او کنتراتش منقضی می‌شود و برمی‌گردد ما بتوانیم ایرانیان را جای او بگذاریم. یکی از آقایان نمایندگان ببنده یاداشتی نوشته بودند که عده‌ای تحصیل می‌کردند و از خاجه آمدند به ایران کار به آنها ندادند ناچار برگشتند و رفتند و روی همین نظر است که بنده هر وقتی موضوع استخدام خارجی در این مجلس مطرح می‌شود می‌آیم و مخالفت می‌کنم چه آقایان نمایندگان محترم به عرایض بنده توجهی بکنند و خواه نکنند به وظیفه نمایندگی خودم عمل می‌کنم ما اگر کارشناس خارجی به ایران بیاوریم باید از همان روز درصدد باشیم که یک نفر ایرانی جای او بگماریم (صحیح است) یا ایرانی بفرستیم در خارجه که آن درس را بخواند یا تا مدتی که او در ایران است و حقوق از ایران می‌گیرد شاگرد ایرانی تربیت بکند بنابراین مخالفت بنده برای آقایان نمایندگان محترم روشن شد که نه از یک لحاظ این است که خارجی است برای این که بنده به یک اشخاصی که واجد شرایط علمی باشند احترام می‌گذارم از هر ملتی می‌خواهد باشد مخصوصاً که ما با ملت فرانسه روابط حسنه داشته‌ایم و خواهیم داشت ولی یک وظیفه نمایندگی است که باید کوشش بکنیم که در تمام کارها از وجود ایرانیان خودمان استفاده بکنیم اما راجع به قسمت دوم حقوق آقای دلپی در اینجا نوشته شده است که به آقای دلپی در ماهی هزار دلار به اضافه ۱۲۰۰ تومان به اضافه یک منزل با تمام اثاثیه به اضافه یک اتومبیل با شوفر و تمام لوازم به اضافه سالی یک ماه مرخصی بدهیم بنده آمدم اینها را که حساب کردم دیدم یک مبلغ معتنابهی می‌شود که شاید بیش از دو سه برابر حقوق وزیر کشاورزی ما است البته برای مملکتی که سه میلیارد از ده میلیارد کسر بودجه دارد تحمل این نوع هزینه به نظر بنده خیلی ناگوار است اگر این هزینه را ما می‌دادیم و جایش این ایرانی‌ها را تربیت می‌کردیم باز برای بنده مشکل نبود ولی الان چهار پنج سالی که این شخص اینجا است یک نفر را تربیت نکرده است که امروز جای خودش را بگیرد به علاوه این موضوع مربوط به وزارت دارایی است بنده جسارت کردم مربوط به وزیر کشاورزی است ولی موضوع بودجه‌اش مربوط به وزیر محترم دارایی است بنده می‌خواستم بفهمم وقتی که یک کارشناس فرانسوی را که ما استخدام می‌کنیم حقوق ارزی‌اش را چرا به دلار تعهد می‌کنیم؟ در صورتی که برای حقوق ارزی لیره بیشتر قابل پرداخت و بهتر است برای این که ما از عایدات نفت جنوب همیشه لیره به قدر کفایت داریم ولی تعهد دلار همیشه یک زحمتی ایجاد می‌کند موقعی که موضوع ده میلیون دلار برای خرید اسلحه از آمریکا در مجلس مطرح بود بنده گفتم آقا برای ما دادن ده میلیون دلار کار مشکلی است بیاییم و تعهد به لیره بکنیم یکی از وزرا در این جا برخاست و گفت نظر شما را با دولت آمریکا وارد مذاکره می‌شویم و کوشش می‌کنیم که عوض دلار لیره بدهیم برای این که از عایدات نفت جنوب همیشه لیره داریم و نمی‌دانم نتیجه مذاکرات در این خصوص به جایی رسید یا نه؟ اگر چنان که آقای وزیر دارایی عنایتی بفرمایند معلوم می‌شود که نتیجه حاصل شد یا خیر؟ ولی یک لایحه‌ای آقای وزیر دارایی به مجلس تقدیم فرموده بودند راجع به چند نفر کارشناس یونانی برای دخانیات تمام اینها تعهد ارزی به لیره بود بسیار صحیح بود برای این که برای ما پرداخت لیره آسان بود ولی تعهد دلار بسیار مشکل است این است که بنده درخواست می‌کنم وقتی که مجلس شواری ملی با اساس این استخدام موافق باشد این تعهد دلار را تبدیل بکند به لیره برای ما آسان‌تر است و بنده در این خصوص پیشنهادی هم تقدیم کرده‌ام در هر حال بنده از جناب آقای وزیر دارایی که یکی از اعضای هیئت دولت است استدعا می‌کنم نسبت به استخدام اتباع خارجی رعایت این نظر را بکنند که اولاً اگر ما ایرانیانی داشته باشیم به جای آنها بگذاریم و اگر هم نداریم شروع کنیم و تربیت بکنیم به وسیله همین اشخاص که بالمال جای آنها را بگیرند و الا اصولاً با استخدام این اشخاص هم دولت نباید موافقت بکند بنده پیشنهاد خودم را تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر عبده موافقید؟

دکتر عبده - بلی موافقم‏

رئیس - بفرمایید.

دکتر عبده - بنده با اصول مطلبی که آقای اردلان فرمودند موافقم و البته تا وقتی کارشناسان ایرانی برای زمینه مختلف هست باید از همان ایرانیان استفاده شود و معنی ندارد که متوسل به خارجی‌ها شویم ولی بنده اطلاع که اتفاقاً دلپی از آنهایی است که به این مملکت خدمت کرده و در قبال حقوقی هم که می‌گیرد خدمتی که می‌کند قابل توجه است بنابراین در این مورد تصور می‌کنم که اقدام دولت راجع به ادامه استخدام او موافق مصلحت باشد ولی در عین حال مطلبی هم

که آقا فرمودید هم در جای خودش درست است آن این است که از طبقه تحصیل کرده این مملکت مخصوصاً کسانی که در قسمت‌های فنی اطلاعات دارند استفاده نمی‌شود و مخصوصاً در این موقع که برنامه هفت ساله را اجرا می‌کنند ما انتظار داریم که از این جوانان تحصیلکرده مخصوصاً مهندسین و کارشناسان فنی به خوبی استفاده شود در هر حال من خیال می‌کنم آقای اردلان هم در این مذاکراتی که فرمودند مخالفت خاصی با استخدام دلپی نداشتند ایشان هم می‌خواستند متوجه بشوند که آیا دلپی به اندازه کافی وجودش مؤثر هست در امور دفع آفات یا نه بنده اطلاع خودم را می‌توانم خدمتشان عرض کنم که وجود او کاملاً مفید است و استخدام او صد درصد به صلاح مملکت است ولی در عین حال باید ترتیبی داد که در ظرف سه سالی که ایشان کار می‌کنند بتوانند استفاده کافی بکنند و بعد از سه سال مطمئناً از وجود ایشان بی‌نیاز بشویم و از ایرانیانی که با ایشان کار می‌کنند استفاده بکنیم به جای ایشان.

امینی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - مخالفید؟

امینی - چون مخبر کمیسیون نیست اجازه بفرمایند بنده مطالبی عرض کنم موافق هم هستم.

رئیس - شما الان به خودتان اجازه رسیده است آقای کشاورز صدر موافقید؟ (کشاورز صدر - بلی بنده موافقم) به هر حال در کلیات مخالفی نیست آقای امینی توضیح می‌خواهید بدهید مانعی ندارد.

ابوالقاسم امینی - بنده از لحاظ این که خودم مهندس کشاورزی هستم و عضو کمیسیون کشاورزی هستم و با آقای دلپی آشنا هستم می‌خواستم عرض کنم که دلپی واقعاً در این مملکت مدتی کار کرده است و خدماتی که او مخصوصاً راجع به مطالعه شاربن در این مملکت کرده است و سرم‌هایی که تهیه کرده است و اخیراً سرم ضد دیفتری برای وزارت کشاورزی تهیه کرده است و همکاری صمیمانه‌ای کخ مخصوصاً با دکتر رفیعی می‌کند دکتر رفیعی یکی از افراد برجسته است آقای اردلان که مقامش از آقای دلپی کمتر نیست و اخیراً هم در حدود ده بروشور اینها متفقاً با هم مطالعه کرده و چاپ کردند که اصولاً ارزش بین‌المللی دارد از لحاظ مطالعات بیماری دامپروری و مخصوصاً این بروشور را فرستادند چند روز قبل به دانشگاه که هم ارزش استادی دکتر رفیعی برای مطالعه بین‌المللی. غرض دلپی را می‌خواهم برای آقایان عرض کنم که یکی از افراد خدمتگذار این مملکت است و سال‌ها است که خدمت کرده و نباید او را واقعاً بیگانه تلقی کرد از لحاظ خدماتی که به این‌مملکت کرده است.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به ورود شور در مواد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول مطرح است آقای حاذقی مخالفید؟

حاذقی - نه خیر موافقم‏

رئیس - مخالفی نیست؟ (گفته شد - خیر) پیشنهادی نرسید ماده اول قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

مجلس شواری ملی به وزارت کشاورزی اجازه می‌دهد که پیمان استخدام آقای دکتر لویی دلپی تبعه کشور جمهوری فرانسه را بست مدیر کل بنگاه سرم مایه‌سازی رازی و آزمایشگاه‌های وزارت کشاورزی در شهرستان‌ها و همچنین مشاور امور دامپزشکی برای مدت سه سال از تاریخ ۱۳۲۶ تجدید نماید که زیر نظر مستقیم وزیر یا معاون وزارت کشاورزی انجام وظیفه نماید.

ماده دوم - حقوق دکتر نامبرده ماهیانه از هزار دلار آمریکایی و دوازده هزار ریال است و هر گونه مالیات و عوارضی که به حقوق مشارالیه تعلق بگیرد از بودجه سه ساله هزینه مراجعت مشارالیه و همچنین هزینه مراجعت افراد بلافصل خانواده او که در ایران در آن موقع اقامت دارند مطابق نرخ رسمی بنگاه‌های مسافربری با وسائط نقلیه درجه اول به علاوه هزینه حمل پانصد کیلو بار از راه خشکی و دریا به ایشان پرداخته خواهد شد.

رئیس - چون در ماده اول مخالفی نبود و پیشنهادی هم نرسید به ماده اول رأی گرفته می‌شود. اجازه بدهید به وزیر که توضیح بدهد.

رئیس - اگر نخواست توضیح بدهد بنده که نمی‌توانم بگویم بیایید توضیح بدهید آقای رفیع در ماده اول فرمایشی دارید؟ بفرمایید

رفیع - چون اغلب دیده می‌شود که پول‌ها نفله می‌شود و توضیح نداده‌اند من ندانستم که این آدم چکار می‌کند وجودش چه فایده‌ای دارد برای کشور و اگر دلار هم تبدیل به فرانک بشود شاید بهتر باشد چرا به دلار باشد.

رئیس - آقای وزیر کشاورزی.

وزیر کشاورزی - عرض کنم که این برای دفعه اول نیست که این قرارداد بین دولت و آقای دکتر دلپی منعقد می‌شود. (اردلان -چند بار، بفرمایید) عرض کردم چندین بار است که این قرارداد بسته شده و دکتر دلپی استخدام شده این قراردادی که حالا تقدیم مجلس شواری ملی شده عیناً موادی است که سابقاً هم بوده و در حقیقت تجدید قرارداد است نه قرارداد جدید. دیگر این که فرمودند دکتر دلپی چه کاری برای مملکت انجام می‌دهد اولاً ایشان بنگاه سرم و مایه‌سازی رازی یعنی بنگاه سابق حصارک را تأسیس کردند برای جلوگیری از آفات دام‌ها و امراض دام‌ها دولت احتیاج به داشتن سرم‌هایی دارد و این بنگاه ایجاد شده برای تأمین سرم‌سازی حد وسط سرم این بنگاه در حدود پنج میلیون دز در سال است و این مستقیماً برای جلوگیری از آفت دام‌ها استفاده می‌شود این بنگاه فوق‌العاده مفصلی است و دارای ساختمان‌های زیادی است تحقیقات علمی کافی در اطراف امراض حیوانات در این بنگاه می‌شود و یکی از مؤسساتی است که در خاورمیانه نظیرش کم است بعضی از آقایان که این بنگاه یکی از مؤسسات فوق‌العاده مفیدی است که در مملکت ایران در سنوات اخیر ایجاد شده اخیراً وزارت جنگ عملیات و وزارت بهداری از این بنگاه تقاضا کردند که عملیات بنگاه توسعه داده شود و سرم‌های دیگری هم که مورد احتیاج است در این بنگاه ساخته شود و اگر آقایان جزئیات برنامه هفت ساله را هم ملاحظه کرده باشند یکی از موارد برنامه هفت ساله توسعه عملیات این بنگاه است. در این بنگاه علاوه بر ساختن سرم جوان‌های ما هم تربیت می‌شوند برای سرم‌سازی و برای دامپزشکی و دامپروری و آقای دکتر دلپی که از چندین سال قبل به استخدام دولت ایران درآمده‌اند در این بنگاه فوق‌العاده خدمت کرده‌اند و می‌خواستم عرض کنم که این بنگاه بخصوص موهون خدمات دکتر دلپی و آقای دکتر رفیعی معاون بنگاه است و ما برای بنگاه باز هم احتیاج به متخصصین خارجی داریم برای این که سرم‌سازی چیزی نیست که جوان‌های تحصیلکرده و تربیت شده ما به زودی بتوانند از عهده ساختن سرم برآیند البته امیدواری داریم که هر چه زودتر جوان‌های ما آن قدر دارای تجربیات علمی بشوند که ما بتوانیم از وجودشان استفاده کنیم. دکتر دلپی کسی است که جوان‌های ما را در این بنگاه برای سرم‌سازی تربیت می‌کند. الان آقای دکتر رفیعی که در آنجا هستند یکی از بهترین افراد مملکت ما هستند در این وظیفه‌ای که انجام می‌دهند ولی دکتر رفیعی کافی نیست برای اداره این بنگاه به علاوه ما مجبوریم نظیر این بنگاه را در شهرستان‌ها ایجاد کنیم آقای صدر کشاورز علاقمندی بسیار به این قسمت دارند و حق هم دارند برای این که یکی از بهترین قسمت‌های دواب ما و دام‌های ما در لرستان است ولی ما در آنجا دارالتجزیه و لابراتوار نداریم این تشکیلات را کی باید بدهد اشخاص را باید تربیت کنیم تا بتوانیم تشکیلات را بدهیم این بنگاه برای تربیت این اشخاص و ساختن این سرم است این قرارداد همان طور که عرض کردم چیز تازه‌ای نیست عین قراردادی است که در سابق بوده است یعنی تجدید قرارداد سابق است.

رئیس - آقای امیر تیمور.

امیر تیمور - اینجا در ماده دوم حقوقی که برای دکتر دلپی معین شده است.

رئیس - ماده اول مطرح است.

امیر تیمور - بنده در ماده اول عرضی ندارم.

رئیس - بنابراین در ماده اول مخالفی نیست پیشنهادی هم نرسید رأی گرفته می‌شود به ماده اول آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده دوم مطرح است. آقای امیر تیمور

امیر تیمور - طبق این ماده دوم آقای مقبل توجه بفرمایید، طبق این ماده دوم حقوقی که برای دکتر دلپی معین شده ماهی هزار دلار و دوازده هزار ریال است که اگر تقریباً دلار را به ریال تبدیل کنیم به نرخ آزاد بیش از پنج هزار تومان است حقوق سابق دکتر دلپی خواستم توضیح بفرمایید چه بوده زیرا دکتر دلپی تازه استخدام نشده الان چند سال است در خدمت دولت ایران است ببینیم در گذشته چه مقدار بوده و امروز که این قرارداد منعقد می‌شود باید تفاوت حقوق و اضافه حقوق یک تناسبی داشته باشند آن تناسب را خواهش می‌کنم بفرمایید.

رئیس - آقای وزیر کشاورزی‏

وزیر کشاورزی - عرض کنم راجع به حقوق آقای دکتر دلپی بنده الان در خاطرم نیست که حالا حضورتان عرض کنم و تصور نمی‌کردم سوال بشود تا جواب آن را تهیه کنم ولی قانونش در مجلس هست الان ممکن است بیاورند ولی بنده می‌خواستم راجع به دلار عرض کنم آن نسیون و فکری که ما از دلار

در این مملکت داریم آن با قیمت حقیقی دلار تطبیق نمی‌کند ما هر وقت که از دلار صحبت می‌کنیم یک واحد دلار را ضرب می‌کنیم در هفت - شش و فوراً می‌گوییم که هزار دلار معادل هفت یا شش هزار تومان است قدرت خریدی که یک دلار در دنیا دارد آن را باید در نظر بگیریم ما نمی‌توانیم دلار را با نرخ بازار آزاد و بازار سیاه تطبیق بکنیم بعد آن را در مجلس شورای ملی ملاک عمل خودمان قرار بدهیم این صحیح نیست ارزش واقعی یک دلار از نقطه‌نظر خرید اگر ما در مملکت خارج باشیم خواهیم دید یک دلار قدرت خریدش بین پنج ریال و هفت ریال است و این صحیح نیست که در مجلس شواری ملی گفته شود که هفت تومان یا شش تومان می‌باشد، آقایانی که در خارج از ایران تشریف داشتند در اروپا یا در آمریکا می‌دانند دلار به همان نسبتی که پنج ریال در ایران خرج می‌کنند به همان نسبت در اروپا یا در آمریکا یک دلار را خرج می‌کنند و خیال می‌کنم این حساب صحیح نباشد که ما بگوییم هزار دلار که ما می‌دهیم این هزار دلار برابر شش هزار تومان است هزار دلار مطابق پانصد یا ششصد تومان است این دلاری که ما به مستخدمین خارجی می‌دهیم برای چه می‌دهیم برای این که مستخدمین خارجی بتوانند به مملکت خودشان برای خانواده خودشان بفرستند در آمریکا یا در فرانسه حساب نکنید که هزار دلار طبق نرخ بازار در یک مملکت معادل چقدر ریال در آن مملکت است باید دید که قدرت خرید آن پول در آن مملکتی که باید مصرف بشود چقدر است (امیر تیمور - حقوق گذشته چقدر است؟) عرض کردم اطلاع ندارم قانونش در مجلس است ممکن است مراجعه کرد.

رئیس - آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر - بنده می‌خواستم به عرض آقایان برسانم که یکی از کارهای بسیار بسیار مفیدی که دولت انجام داده است تجدید قرارداد این شخص است تصور نمی‌کنم کسی در مجلس باشد که معتقد نباشد به این که بایستی اغنام و احشام این مملکت که یکی از سرمایه‌های بزرگ این کشور است حفظ بشود این شخصی که آقایان اعتراض به حقوقش می‌کنند اگر آن طور که جناب آقای وزیر کشاورزی و آقای امینی که اطلاع دارند فرمودند این شخص متخصص فنی باشد به عقیده بنده باید دو برابر این به او حقوق داد چرا؟ برای این که متخصص فنی تا راضی نباشد از مملکت خودش نمی‌آید به خارج و این تازگی هم ندارد ما از نقطه‌نظر حفظ احشام و اغنام و نگهداری این سرمایه کشور خودمان ناگزیریم که اگر زاید بر این مبلغ هم یک متخصص فنی مفیدی می‌خواهد به او بدهیم بنابراین وقتی تخصص فنی شخصی معلوم شد آن وقت فرضاً ماهی هزار دلار یا بیشتر آن طور که آقای وزیر کشاورزی هم فرمودند خیر دلار را بالاتر می‌گیریم ۸ هزار تومان حقوق در ماه داده شود بنده عرض می‌کنم برای یک متخصصی اگر واقعاً این طور که آقایان فرمودند هم برای ما متخصص تربیت می‌کند هم محصول تهیه می‌کند برای جلوگیری از تلفات اغنام و احشام ما باید با صمیم قلب از ایشان تشکر بکنیم و زندگی‌اش هم اداره بشود بنده شنیده‌ام که حقوق دکتر اوری در وزارت بهداری خیلی از این زیادتر است و اگر به عقیده بنده مقایسه بکنیم ایشان کمتر از او کار نمی‌کنند و چون حوزه انتخابیه بنده منطقه‌ای است که تمام سرمایه آنها اغنام و احشام است و این تأثیر بسزا دارد در وضع آنها بنده موظفم از آقایان استدعا و خواهش بکنم که برای این مبلغی که گفتم به نظر بنده زاید نمی‌آید موافقت بکنند که ما یک نتیجه مثبتی با توجه آقای وزیر کشاورزی بگیریم که اغنام و احشام مردم را از خطر نجات بدهد.

رئیس - آقای امیر تیمور.

امیر تیمور - بنده خواهش می‌کنم آقای وزیر کشاورزی امشب وقتی فراغتی حاصل نمودند فرمایشاتی که اینجا فرمودند مطالعه بکنند ببینند استدلالشان درست بود یا خیر به عقیده بنده این استدلالی که فرمودند با حقیقت وفق نمی‌داد اصولاً پول ما امروز ریال است و حقوقی که به این مستخدم داده می‌شود باید به ریال داده شود در گذشته هم حقوق مستخدمین خارجی به پول مملکت خودشان بوده به چه مناسبت این شخصی که تبعه فرانسه است حقوقی را که به او می‌پردازند باید به دلار باشد این دلار برای کشور ایران از قرار دانه‌ای سه الی چهار تومان است حالا شما می‌فرمایید ۵ ریال است مانعی ندارد ولی دانه‌ای چهار تومان برای کشور ما تمام می‌شود ولی اگر می‌خواهید به دکتر دلپی ارز بدهید مطابق حقوق گذشته‌اش به فرانک فرانسه بدهید

مکی - می‌خواهید در بانک‌های آمریکا بگذارد (رأی - رأی)

رئیس - برای اطلاع آقایان میزان حقوق سابق آقای دکتر دلپی اینجا خوانده می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

قانون اجازه تجدید استخدام آقای دکتر دلپی رئیس بنگاه مایه‌سازی دامپزشکی حصارک مصوب ۲۸ آبان ۱۳۲۲

ماده دوم - حقوق دکتر نامبرده ماهیانه از قرار ۸۳۳ دلار آمریکایی و ۸۳۳۰ ریال است که پس از کسر مالیات مقرره طبق قانون مالیات بر درآمد ایران در آخر هر ماه پرداخته می‌شود و پس از دوره پنج سال خدمت نیز چنانچه استخدام او بشود یا در صورت فسخ پیمان پس از سه سال خدمت برای مراجعت نامبرده به اروپا هزینه سفر می‌دهند.

فولادوند - حالا از آن وقت هم بیشتر است.

رئیس - آقای وزیر کشاورزی‏

وزیر کشاورزی - در وقتی که این لایحه تقدیم مجلس شورای ملی شده بنده متصدی وزارت کشاورزی نبودم بنابراین اطلاعی هم از میزان حقوق این شخص نداشتم ولی در هر صورت خدمت آقایان عرض کنم اگر دکتر دلپی در سابق ماهی سه هزار ریال از دانشکده پزشکی حقوق می‌گرفت و امروز این حقوق را از دانشکده نمی‌گیرد بنابراین از لحاظ ریالی اگر حساب بکنیم قرارداد جدید کمتر از قرارداد قدیم است آقا از لحاظ ارز فراموش نفرمایید که در سه سال اخیر هزینه زندگی بالا رفته است و دکتر دلپی هم مخارجی که در ایران دارد به ریال است و مخارج خارجش به ارز خارجی میزان پولی را که امروز می‌گیرد تکافوی زندگی او را در ایران نخواهد کرد با ماهی ده هزار ریال کسانی که در ایران هستند نمی‌توانند زندگی کنند من از آقایان سؤال می‌کنم که کدام یک از آقایان به تنهایی و بدون خانواده با ماهی هزار ریال می‌توانند زندگی بکنند بنابراین با تناسب بالا رفتن هزینه زندگانی محقق است که حتی تناسبی که دولت در نظر گرفته است اگر ما بخواهیم نسبت بین بالا رفتن هزینه با حقوقی که حالا می‌گیرد در نظر بگیریم باید بیش از این حقوق داده باشیم پس این میزانی که پیشنهاد شده در این لایحه عادلانه است تصور می‌کنم مورد موافقت آقایان هم قرار بگیرد.

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات از طرف آقای کشاورز صدر رسیده مخالفی نیست؟ (اردلان - بنده مخالفم) آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر - به نظر بنده بحث کافی در اطراف این موضوع شد و با توضیحاتی که آقای وزیر کشاورزی داد آقایان اجازه بدهند زودتر رأی گرفته بشود و تکلیف این کار معین شود

رئیس - آقای دکتر ملکی.

دکتر ملکی - بنده گمان می‌کنم اشخاصی را که استخدام می‌کنیم از خارج باید ببینیم که در مملکت خودشان اگر بودند چقدر حقوق می‌گرفتند یک قدری زیادتر از آن در ایران بپردازیم این مقدار را اگر به فرانک فرانسه بخواهیم حساب کنیم سالیانه می‌شود هفت میلیون فرانک و در فرانسه کسی نیست که سالیانه آن قدر حقوق بگیرد به این جهت بنده با کفایت مذاکرات مخالف هستم و خوب است در این موضوع زیادتر صحبت و بحث کنیم تا مطلب روشن شود.

رئیس - آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد یک پیشنهادی از طرف آقای اردلان رسیده است قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی: اینجانب نسبت به حقوق ارزی آقای دلپی پیشنهاد می‌نمایم به جای ۱۰۰۰ دلار ۲۵۰ لیره نوشته شود.

رئیس - آقای اردلان‏

اردلان - جناب آقای وزیر کشارزی در ابتدای جلسه تشریف نداشتند، آقای مسعود ثابتی اجازه بفرمایید که آقای وزیر کشاورزی توجه بفرمایند بنده مطالب بسیاری صحبت کردم حالا نمی‌خواهم تکرار بکنم ولی استدعا می‌کنم که امشب اگر فرصت کردند روزنامه را مطالعه بفرمایند و در یک موقع مناسبی جواب بنده را بفرمایند چون بنده خیلی علاقمندم که جواب گفته شود ولی یک چیزی که بسیار تعجب‌آور است که حضرتعالی فرمودید یک دلار معادل پنج ریال است در صورتی که چنین چیزی نیست دلار الان سی و دو ریال قیمت خریدش است و سی و دو ریال و نیم قیمت فروشش (وزیر کشاورزی - قوه خرید در خارج را عرض کردم) بنده خیلی مایل هستم که این دلارهای پنج ریالی را شما چندین میلیون برای دولت ایران بخرید و بنده موافقم که شما صد میلیون از این دلارها را بخرید که برنامه هفت ساله را ما اجرا بکنیم. اما یک مسئله‌ای فرمودید که هزینه زندگی در سال ۲۲ که این قرارداد بسته شده از حالا کمتر بوده بنده عرض می‌کنم که این طور نیست احصائیه

بانک ملی مرتباً منتشر می‌شود در هر ماه بنده برای آقا می‌خوانم اگر در سال ۱۳۱۵ هزینه زندگی ۱۰۰ بوده در سال ۱۳۲۲ - ۱۰۰۰ بوده و در سال ۱۳۲۷ در آخر سال ۹۰۰ بوده بنابراین هزینه در سال ۲۲ گران‌ترین موقع بوده در سراسر ایران (دکتر عبده - الان چقدر است؟) الان ۹۰۰ و آن وقت یعنی سال ۲۲ - ۱۰۰۳ یک برابر نسبت به سال ۲۷ زیادتر، خواستم این موضوع را عرض کرده باشم آقایان نمایندگان محترم که احصائیه بانک ملی این طور نشان می‌دهد و جناب آقای حاج آقا رضا رفیع هم فرمودند که این شخص اصلاً فرانسوی است و بنابراین پرداخت حقوق به دلار موضوع ندارد ما اصلاً نباید برای استخدام خارجیان در ایران تعهد دلاری بکنیم حتی‌المقدور باید بکوشیم ارزی را تعهد بکنیم که موجود داشته باشیم و آن ارز لیره است لیره که در بازار عمومی دنیا «کوته» می‌شود چهار دلار معادل یک لیره است بنابراین بنده نخواستم از آن میزانی که جنابعالی آقای وزیر کشاورزی پیشنهاد کردید کمتر بشود با وجودی که در سال ۲۲ حقوق او هشتصد دلار بوده حالا هزار دلار پیشنهاد کردید و دویست دلار بیشتر است و این مقدار به آن اصافه حقوق دادید و اگر در ظرف این ۶ سال یک نفر ایرانی را به جای خودش تربیت می‌کرد ما حرفی نداشتیم ولی امروز متأسفانه که الان قراردادش را خواندند تجدید قرارداد بود برای ۲۲ یعنی اگر پنج سال آن طرف‌تر آن را هم بخواهیم بگیریم می‌شود ۱۵ سال و در اینموقع که مملکت بی‌پول است و سه میلیارد کسر بودجه دارد نسبت به ده میلیارد یک چنین خرج‌هایی را ما بکنیم این برای مملکت و الله تحمل‌ناپذیر است معهذا بنده گفتم چون مجلس شواری ملی رأی داده (من خودم رأی ندادم) لابد موافق با استخدامش هست لااقل حقوقش را به لیره بدهیم وقتی ما لیره موجود داریم و دلار نداریم دلار را از کجا بیاوریم این است که بنده پیشنهاد کردم که عوض هزار دلار ۲۵۰ لیره بپردازیم‏

رئیس - آقای وزیر کشاورزی.

وزیر کشاورزی - بنده برای رفع سوءتفاهم آقای اردلان توضیح مختصری عرض می‌کنم بنده عرض نکردم قیمت رسمی دلار به نرخ رسمی کشور ایران پنج ریال است بنده می‌دانم که نرخ دلار به قیمت کشور ایران ۳۲ ریال است در موقع خرید و ۵/۳۲ ریال است در موقع فروش بنده عرض کردم قوه خرید دلار را در مملکت دیگر اگر بخواهیم تطبیق بکنیم مثلاً اگر ما یک تاکسی اینجا بخواهیم سوار شویم یک تومان می‌دهیم و همان تاکسی را اگر در خارج هم بخواهیم سوار شویم یک دلار می‌گیرند بنابراین این تاکسی را که در این جا یک تومان می‌دهیم و در آنجا یک دلار می‌دهیم و یا اگر بخواهیم یک کیلو پرتقال بخریم در اینجا پنج ریال است فرض بفرمایید در آنجا یک دلار است (مکی - این طور نیست) (اردلان - یک اتومبیل را بفرمایید) بنابراین اگر ما بخواهیم میزان این طور بگیریم خواهیم دید که دلار قیمتش همان است که عرض کردم این از لحاظ قیمت و اما در موضوع قرارداد به دلار و لیره بنده اول عرض کردم که این قرارداد قبل از تصدی این دولت به مجلس داده شده و قرارداد معمولاً باید دو طرفی باشد یعنی رضایت دو طرف در قرارداد ملحوظ و مراعات بشود این قرارداد را موقعی که آورده بودند بین دولت و دکتر دلپی مذاکره در باب دلار شده بود قیمت دلار در آن موقع برای دولت چه بوده و آیا قادر به دادن دلار بوده یا نبوده این چیزی است که امروز بر بنده مجهول است آن روز دولت تصور می‌کرده که توانایی پرداخت دلار را دارد و قراردادی که با مستخدم خودش بسته است با دلار بوده و قرارداد قرارداد دلاری بوده و برای بنده امروز فرق نمی‌کند دلار بدهیم یا لیره بدهیم شاید هم همین طور که می‌فرمایید دولت ایران اگر بتواند تمام قرار دادهای خود را تبدیل به لیره بکند بصرفش باشد و به منفعت دولت ایران است اما این را بنده نمی‌توانم تصمیم بگیرم برای این قراردادی که به مجلس پیشنهاد شده قرارداد با رضایت طرف بوده اگر او رضایت داشته باشد که قرارداد را تجدید بکنند و استخدام خودش را ادامه دهد و به جای دلار لیره بگیرد ما هم حرفی نداریم ولی اگر حاضر نباشد بنده به هیچ وجه نمی‌توانم یک قرارداد دو طرفی را فقط در مقابل مجلس شواری ملی یک طرفش را بحث کنم و بگویم که موافقت می‌کنم که لیره بدهیم و دلار ندهیم در باب اضافه حقوقش هم بنده عرض کردم اولاً ۸۳۳ دلار بوده و هزار دلار شده این قرارداد همیشه دلار بوده و هیچ وقت به لیره پرداخت نمی‌شده بعد هم توتضیح عرض کردم که سه هزار ریال از دانشکده پزشکی می‌گرفته که امروز دیگر نمی‌گیرد (مکی - آقا پس پول‌ها را می‌خواهد در آمریکا خرج کند؟) مگر ما به کسی که دلار می‌دهیم فقط روی این است که در آمریکا خرج کند؟ اما راجع به مطلبی که آقای دکتر ملکی فرمودند که دلار به فرانک در بانک ملی کوته می‌شود یعنی اگر بخواهیم به بانک ملی ریال بدهیم و از بانک ملی فرانک بخریم خیر بانک ملی فرانک نمی‌دهد بنابراین باید تبدیل به یک ارز خارجی دیگری شود اما این که فرمودید این مبلغ معادل شده با هفت میلون فرانک این طور نیست قربان برای این که قیمت لیره الان در اروپا در حدود ۱۰۳۷ فرانک است یعنی اگر حقوق دلار را تبدیل به لیره بکند بعد هم قیمت یک لیره را در فرانسه با ۱۰۳۷ فرانک تبدیل بنماییم با این حساب ۲۵۰۰۰۰ فرانک می‌شود نه هفت میلیون به قیمت قانونی‌اش‏.

رئیس - آقای رضوی مخالف هستید؟ بفرمایید

ابوالحسن رضوی - بنده مخالف با پیشنهاد هستم و دو کلمه می‌خواستم عرض کنم که یک سال و نیم است تقریباً از تاریخ این تمدید پیمان گذشته و این مردم هم مشغول خدمت شده اگر بنا باشد در اصل مخالفت باشد که استخدام این مرد مناسب نیست این حرفی است جداگانه ولی در صورتی که در اصل موضوع موافق باشیم آن وقت بعد از یک سال و نیم حالا تجدید نظر از حیث دلار به لیره به عقیده بنده مناسب نیست و بنده تقاضا می‌کنم که آقای اردلان موافقت بکنند که این تذکر به دولت داده شود که از این به بعد اگر قراردادی جهت استخدام می‌بندد به لیره باشد.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای اردلان آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای فولادوند به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم ماده دوم اجازه تجدید استخدام دکتر دلپی برابر ماده دوم قانون اجازه تجدید استخدام ایشان مصوب ۲۸ آبان ۱۳۲۲ به طریق زیر اصلاح شود: ماده دوم حقوق دکتر نامبرده ماهیانه از قرار ۸۳۳ دلار آمریکایی و ۸۳۳۰ ریال است که پس از کسر مالیات مقرره طبق مالیات بر درآمد ایران در آخر هر ماه پرداخته می‌شود و پس از دوره خدمت او چنانچه استخدام ایشان تجدید نشود و یا در صورت فسخ پیمان برای مراجعت نامبرده به اروپا هزینه سفر درجه اول مطابق به نرخ رسمی بنگاه‌های مسافربری پرداخت و بالاضافه یک خانه مسکونی با اثاثیه در حصارک و یک اتومبیل سواری برای تمام مدت استخدام نامبرده داده شود

رئیس - آقای فولادوند

فولادوند - بنده می‌خواستم از جناب آقای امیر تیمور تشکر کنم که ایشان یک نماینده واردی هستند که در اینجا ما را روشن کرده‌اند که این آقا در سابق چقدر حقوق می‌گرفت و حالا چقدر می‌خواهند به او حقوق بدهند که این قانون را در مجلس پیدا کردند و آوردند و ملاحظه فرمودید و باز هم از آقای اردلان تشکر کنم که ایشان وظیفه وکالتیشان را به نحو کامل انجام می‌دهند و هزینه زندگی را در سال ۱۳۲۲ و ۲۳ و ۲۵ و ۲۷ را همیشه در جیبشان حاضر دارند و مطابق اظهار آقای اردلان امسال ارزان‌تر است از سال ۱۳۲۲ خود بنده هم عقیده‌ام این است چون در سال ۱۳۲۲ همه چیز گران‌تر بوده است حالا بنده عرض می‌کنم متن ماده دومی که در سال ۲۲ در مجلس تصویب شد اگر عین او را تصویب کنیم خود آقای دکتر دلپی هم حاضر نخواهد بود که یک چیز اضافه بگیرد در این ماده چه تفاوتی است الان عرض می‌کنم حقوق ایشان در آن تاریخ ۸۳۳ دلار است اینجا هزار دلار است در آن موقع ۸۳۳۰ به ریال می‌شد در این لایحه ۱۲۰۰۰ ریال است در آنجا نوشته شده است خرج سفر خودشان را بدهند ولی در اینجا نوشته شده است که خرج سفر اقربای درجه اولش را هم بدهند این یعنی چه من نمی‌فهم برای چه آقای دکتر دلپی به ما خدمت کرده است ما از ایشان تشکر می‌کنیم حقوق را هم تا الان مطابق قانون سابق گرفته است از حالا هم هر چه می‌خواهد بگیرد مطابق قانون سابق بگیرد ببخشید یک اضافه دیگر هم در این قانون جدید نوشته‌اند که حق دارد پانصد کیلو بار از ایران خارج کند و کرایه‌اش از طرف دولت پرداخت شود ببخشد یک اضافه دیگر در قانون سابق مالیات بر درآمد هم از حقوق او می‌گرفتند و حالا معاف کرده‌اند و در سابق هم بنده همیشه عرض می‌کردم که ما خوشحال می‌شویم که مجلس کار کند مجلس اگر خوب کار کند خوب است اگر بد کار کار کند کاش کار نکند برای این که ما بیاییم اینجا بنشینیم پول این مردم گدارا هی ببخشیم بنده معتقدم عین ماده دوم سابق تصویب شود و از طرفی باز هم من متأسفم که چطور آقای وزیر کشاورزی یک قانونی آورده‌اند چطور قانون سابق را ندیده‌اند از طرفی بنده عرض می‌کنم که به خدا قسم که اگر یکدانه از این سرم‌ها برای دام‌های این مملکت مصرف شده باشد آن به جای خودش محفوظ است. (احسنت)

رئیس - آقای حاذقی.

حاذقی - بنده با این پیشنهاد مخالفم. قسمت اخیر بیانات نماینده محترم آقای فولادوند که فرمودند در ماده سوم همین لایحه دولت مندرج است بنابراین در آن بحثی نیست و ایشان موافق هستند و اما راجع به قسمتی که ایشان نظر مخالف ابراز کردند بدیهی است که این قرار داد دو طرفی است یک طرف دولت ایران است طرف دیگر آقای دکتر دلپی دانشمند و خدمتگذار این مملکت که تبعه بیگانه است و در این مملکت خدمت می‌کند ای کاش دولت توانسته بود او را راضی کرده بود با همان مزایایی که ۶ سال پیش قرارداد منعقد شده بود متقاعد سازد ولی دولت نتوانسته این آقای دکتر دانشمند را حاضر کند و هر چه کوشش کرد که آن طور بشود نشد و متأسفانه این آقای دکتر دانشمند هم حاضر نشده است با این مبلغ در این مملکت ادامه خدمت بدهد و برای ما هم زیبا نیست که یک دکتر تحصیلکرده دانشمند را به کار واداشته باشیم و بعد از مدتی که دولت با او بر طبق قانون حقوق داده با این کیفیت که نظر مجلس هم نظر موافق خواهد بود نه این که حقوق او را از الان کم کنند (همهمه نمایندگان) نظر نماینده محترم هم باید پس از یک سال و نیم دیگر مورد توجه دولت باشد و دولت بداند که مجلس شورای ملی برای افزایش حقوق جهت دوره بعد موافق نیست بنابراین استدعا می‌شود آقایان نمایندگان هم موافقت بفرمایند همین طرزی که دولت اتخاذ کرده است و مطابق صلاح مملکت هم بوده است موافقت بفرمایند برای دوره بعد البته هم قبل از کسب اجازه مجلس حاضر به افزایش حقوق نخواهد بود (همهمه نمایندگان)

رئیس - به طوری که جلسه قبل هم گفتم مکرر آقایان تندنویس‌ها شکایت می‌کنند که همهمه در مجلس زیاد است (صحیح است) و این باعث می‌شود که نتوانند بنویسند و بتوانند زودتر بدهند صورت مذاکرات آقایان را به چاپخانه و بنابراین دیر به دست آقایان می‌رسد و باعث شکایت خواهد شد بنابراین تمنا می‌کنم که یک قدری آقایان متوجه نظم مجلس باشند چون یکی دو تا نیست که بنده تذکر بدهم یک دفعه همه آقایان همهمه می‌کنند (مکی - در آیین‌نامه سابق که همهه نبود) رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای فولادوند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد البته این راجع به بنده خواهد بود و مربوط به گذشته نیست و آنچه که تا به حال پرداخت شده است و این پیشنهاد که مورد توجه واقع شد به کمیسیون برمی‌گردد.

مسعود ثابتی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - شما مخبر کمیسیون کشاورزی هستید بفرمایید.

مسعود ثابتی - این پیشنهاد که تصویب شد بنابراین به کمسیون برمی‌گردد بنده خواهش می‌کنم باقی پیشنهادها هم برگردد به کمیسیون و مذاکره بشود چون از نظر مالی پیشنهاد شده و بنده تکلیفی نداشتم برای دفاع زیرا بنده مخبر کمیسیون کشاورزی هستم و از نظر کشاورزی کاملاً وجود ایشان برای مملکت نافع است (صحیح است) زیرا به طور کلی در این تکلیفی که ما از نقطه‌نظر زراعت و همچنین دام‌هایی که وجود دارد داریم دفع آفت است و این مرد در آنجا زحمت کشیده و وجودش از لحاظ کشاورزی ما تشخیص دادیم که لازم است و از نظر حقوقش هم تراضی شده است در کمیسیون بودجه هم پس از مذاکره تصویب شده حالا که این پیشنهاد مورد توجه واقع شد ناچار باید برگردد به کمیسیون تا ما وقتی پیدا بکنیم که حتی با خود این شخص هم صحبت بکنیم و دو مرتبه گزارش آن را بیاید به مجلس بنابراین طرح بقیه پیشنهادات لزومی ندارد.

رئیس - آقای وزیر کشاوری.

وزیر کشاروزی - عرض کنم بنده خدمت آقایان توضیح دادم و شاید هم دیگر محتاج به توضیح نباشد که قرارداد بین دولت و یک مستخدم است و قرادداد یک طرفی نیست قرارداد دو طرفی است (صحیح است) اگر دولت یک لایحه‌ای راجع به مأمور مملکتی مالیات یا موارد دیگر بیاورد البته نظریات آقایان نمایندگان محترم مطاع بوده یا دولت نظریات را قبول می‌کرد و یا قبول نمی‌کرد دولت می‌رفت و یک رابطه مسلمی بین مجلس و دولت بود برای تصویب قوانین اما در مواقعی که یک قرارداد دو طرفی بین دولت و یک مستخدم است چطور می‌تواند مجلس شواری ملی آن قرارداد را بدون رضایت مستخدم به هم بزند نتیجه‌اش این می‌شود آقا که آن مستخدم می‌گوید من حاضر برای اطاعت نسبت به رأی مجلس نیستم و این کار ما را حل نمی‌کند دولت یک لایحه‌ای آورده می‌گوید قرارداد بین من و مستخدم این است با این شرایط فلان شخص حاضر برای ادامه خدمت هست اگر مجلس شواری ملی مصلحت می‌داند این قرارداد را به همان ترتیبی که دولت می‌خواهد مورد تصویب قرار دهد و اگر مصلحت نیست و مجلس شورای ملی صلاح نمی‌داند لایحه دولت را در این مورد رد می‌کند ولی ما نمی‌توانیم در اینجا بدون موافقت کسی که می‌خواهیم استخدام بکنیم این حرف غیرممکن است بنابراین یا لایحه دولت رد بشود که ما بگوییم نظر به استخدام این شخص نداریم یا آقایان اگر نظریاتی دارند بفرمایند که ارجاع به کمیسیون بشود ما با این شخص مذاکره بکنیم بگوییم نظریات مجلس این است می‌گویند ما دلار نمی‌دهیم لیره می‌دهیم نظریات دولت این است اگر این شرایط را قبول می‌کنید که قرار داد تنظیم می‌شود و اگر نمی‌کنید بفرمایید بنابراین بنده تقاضا می‌کنم که لایحه را به کمیسیون ارجاع بفرمایند تا با خودش مذاکره بکنیم اگر حاضر برای قبول این شرایطی هست قرار داد تنظیم می‌شود اگر نیست که خیر.

۴. تصویت یک فقره مرخصی‏

رئیس - این لایحه یک شوری بود و اصلاحی که آقای فولادوند پیشنهاد فرمودند و مورد توجه مجلس واقع شد چون آقای وزیر کشاورزی و آقای مخبر کمیسیون کشاورزی تقاضا کرده‌اند که لایحه برود به کمیسیون این قابل قبول است بنابراین این لایحه به کمیسیون می‌رود. یک گزارش مرخصی بود راجع به آقای شریف‌زاده که در آن روز مطرح نشد اجازه بفرمایید که قرائت بشود و رأی گرفته شود. (به شرح زیر قرائت شد)

آقای شریف‌زاده به علت کسالت به موجب گواهی پزشک ۳۶ روز از تاریخ ۱۴ فروردین ۳۲۸ تحت معالجه و از حرکت ممنوع بودند درخواست تصویب آن را نموده‌اند کمیسیون عرایض و مرخصی با در خواست ایشان موافقت کرده‌اند اینک گزارش آن تقدیم می‌شود مخبر کمیسیون عرایض مرخصی. حسین مکی‏

اردلان - آقا بنده اجازه می‌خواهم.

رئیس - بفرمایید

اردلان - عرض کنم که این موضوع که مطابق آیین‌نامه به کمیسیون محاسبات مراجعه می‌شود بنده اجازه می‌خواهم این اشکالی که برای ما به وجود آمده است اینجا عرض کنم که شاید با کمک آقایان نمایندگان محترم این اشکال حل شود و آن این است که بعضی از آقایان نمایندگان محترم از مرخصی‌های خودشان استفاده کرده‌اند در گذشته و نمی‌دانستند که در آینده یک نظامنامه‌ای خواهد گذشت که موضوع دو ماه را لغو می‌کند این بود که جناب آقای دکتر شفق آمدند به کمیسیون محاسبات و گفتند که می‌خواهند تشریف ببرند به آمریکا و انجام وظیفه کنند کمیسیون محاسبات نمی‌توانست به ایشان مرخصی بدهد تقاضا می‌کنم نسبت به ایشان موافقت بفرمایید که مرخصی به ایشان داده شود و حالا اگر موافقت نمی‌فرمایید اجازه بفرمایید که گزارش به مجلس داده شود ما حاضریم که گزارش به مجلس تقدیم کنیم و الا نمی‌توانیم که تصمیم در این موضوع بگیریم آقای رئیس اجازه بفرمایید در این قبیل موارد به مجلس گزارش بدهیم

آزاد - مطابق نظامنامه رفتار کنید.

رئیس - این گزارش مربوط به حالا نیست مثل آن ۱۲ مرخصی است که از کمیسیون آمده بود (صحیح است) بنابراین رأی گرفته شود آقای رحیمیان فرمایشی دارید؟

رحیمیان - بنده عرضی ندارم.

رئیس - رأی گرفته مرخصی آقای شریف‌زاده آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۵. طرح گزارش کمیسیون مربوط به تأسیس دانشگاه‌ها

رئیس - قانون تأسیس دانشگاه‌های شهرستان‌ها مطرح است آقای عباس مسعودی بفرمایید.

بعضی از نمایندگان - قانون قرائت شود.

رئیس - این قانون یک شوری است وقتی در دستور گذاشته می‌شود و اعلام می‌شود آقایان باید خودشان لایحه را داشته باشند و خوانده باشند.

دهقان - این همین الان اعلام شده.

دکتر بقایی - امروز موضع جمع‌آوری غله اعلام شده بود (زنگ رئیس).

عباس مسعودی - بنده استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند و استدعای دیگرم این است که خیلی عجله نفرمایید در تصویب این قانون بهتر نیست که مطالعات بیشتری در مجلس در این خصوص بشود بنده با این لایحه تأسیس دانشگاه‌ها در شهرستان‌ها مخالفم و علت آن هم این است که ما اگر قصد داریم به این که اصلاحات را در این مملکت شروع بکنیم باید اصلاحات را از ریشه و پایه شروع بکنیم تأسیس دانشگاه در ولایات به نظر بنده قدم اصلاحی بی‌تناسبی است که مجلس شورای ملی شروع کرده که بردارد زیرا بالاخره تصدیق می‌فرمایید مملکتی که صدی ۷۰ و صدی ۸۰ و یا شاید بیش از این بیسواد دارد نمی‌تواند به تأسیس دانشگاه اقدام کند ما اگر مقصودمان از تأسیس دانشگاه پیروی از کارهایی است که در سایر کشورها انجام می‌شود بدون این که تقلید کرده باشیم بهتر این است که تقلید را از پایه

شروع کنیم اول موضوع باسواد کردن را از پایه شروع کنیم به تأسیس دبستان‌های مجانی اقدام کنیم دبستان‌ها و دبیرستان‌ها در قصبات و دهات درست بکنیم و از این راه خدمت بکنیم به فرهنگ کشور نه این که از این راه اقدام بکنیم و دانشگاه تأسیس بکنیم و از بالا شروع بکنیم و در حقیقت پولی که از مردم بیچاره گرفته شده و باید صرف خود آنها شود یعنی برای تعلیمات عمومی خود مردم ده‌نشین قصبه‌نشینی شهرنشین خرج بشود این را اختصاص بدهیم به تعلیمات عالیه و عرض کنم به یک قسمت معین و مشخص افراد این مملکت بنابراین بنده اعتقادم این است که باید این قسمت را مورد توجه قرار بدهیم و بعد اگر نتیجه این برای فرهنگ مملکت خوب شد شروع کنیم به تأسیس دانشگاه و یک نکته دیگری که بنده عرض کنم موضوع مجانی بودنن تحصیلات در دانشگاه است که این قضیه در هیچ کجا معمول و متداول نیست. الان گمان می‌کنم که برای دانشگاه تهران سالی ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان این طورها خرج می‌شود و در حالی که در حقیقت چند هزار نفر محصل است که تحصیل می‌کنند و بدون این که دیناری بپردازند و حال آن که در سایر کشورها تحصیلات ابتدایی و متوسطه مجانی است و ما البته اینجا ابتدایی را مجانی کرده‌ایم ولی متوسطه را پول می‌گیرند در حالی که باید دبستان‌ها و دبیرستان‌ها مجانی باشند و دانشگاه‌ها پول بدهند این موضوع را هم در حکومت گذشته یک لایحه‌ای تقدیم کردند به مجلس به خصوص برای یک دانشکده حقوق و ادبیات البته دانشکده پزشکی را می‌شود یک رعایت‌هایی برایش کرد ولی قسمت‌های دیگر بایستی به عقیده بنده مجانی نباشد (مکی - اصلاً در دانشکاه را ببندید) نخیر اصلاً دانشگاه تهران برای مملکت کافی است بهتر این است که این دانشگاه تهران را تکمیل کرده باشیم و نواقصش را رفع بکنیم آن وقت شما الان ملاحظه می‌فرمایید دانشکده پزشکی شما به هیچ وجه استعداد قبول شاگرد ندارد و اگر به جای این لایحه می‌آمدید پیشنهاد می‌کردید که در این شهرهای مهم و در مرکز استان‌ها به جای این دانشگاه یک دانشکده پزشکی تأسیس شود این صحیح بود (صحیح است) ولی اگر بخواهید یک چنین رقابتی از این حیث هم بین شهرستان‌ها ایجاد بکنید در مشهد و اصفهان و شیراز باید دانشگاه‌هایی ایجاد کرد خوب سایر شهرستان‌ها چه باید کرد اینجا نوشته شده است دانشگاه اگر دانشکده پزشکی را موافقت بفرمایید بنده از نقطه‌نظر احتیاج مبرمی که مملکت به طبیب دارد کاملاً موافقت دارم و اما اگر منظور ایجاد دانشگاه باشد یک کار بی‌نهایت بی‌تناسب و بی‌معنی است و به درد این مملکت هیچ نمی‌خورد و با وضع مملکت وفق نمی‌دهد و باید تمام این مخارج به مصرف تأسیس مدارس چهار کلاسه و دو کلاسه و باسواد کردن مردم برسد و از این حیث الان مخصوصاً موضوع فعلی دانشگاه که تمام بودجه یعنی قسمت مهم بودجه صرف دانشکده‌های دیگر می‌شود دانشکده پزشکی محتاج به وسعت است و به توسعه آن ابداً توجه نمی‌شود و الان استعداد مملکت برای دانشکده پزشکی زیاد است شاید در مملکت هزار نفر در هر سالی واقعاً داوطلب دانشکده پزشکی هستند ولی امسال فقط صد نفر شاگرد موفق شده‌اند که در آنجا اسم بنویسند و در دانشگاه اعلان کردند که صد نفر شاگرد می‌پذیرند برای دانشکده پزشکی این همه پول‌ها خرج می‌شود و این طور است این بودجه دانشگاه باید صرف دانشکده پزشکی و مامایی داروسازی و دندانسازی بشود (صحیح است) که احتیاج مبرمی مملکت به این قسمت دارد موضوع غیر مجانی بودن دانشگاه هم باید مورد توجه قرار بگیرد برای این که پولی که از مملکت می‌گیریم باید خرح مردم بشود برای قصبات‏ و دهات باید خرج بشود فقط یک طبقه در مملکت می‌تواند تحصیلات عالی بکند و تمام طبقات مردم محروم هستند بنده به این جهت با این نظر مخالفم و در صورتی که مجلس شورای ملی موافقت بکند که دانشکده پزشکی بایستی تأسیس بشود بنده موافقم (صحیح است - احسنت)

وزیر کشور - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید

وزیر کشور - عرض کنم آقای وزیر فرهنگ تشریف ندارند ولی چون این لایحه را پارسال وقتی که بنده وزیر فرهنگ بودم تقدیم کردم به این جهت از آقایان اجازه می‌خواهم که از طرف دولت و هم چون لایجه را خود بنده تقدیم کرده‌ام در جواب آقای مسعودی عرایضی بکنم عرض کنم این که فرمودند که اولاً دولت باید توجه به تعلیمات ابتدایی بکند و بعد توجه به تعلیمات عالیه بکند کاملاً فرمایششان صحیح است ولی آن قدر جامع هم نیست بایستی همان طوری که تعلیمات ابتدایی را تعمیم داد بایستی راجع به تعلیمات عالیه هم اقتدا کرد و مخصوصاً اگر این لایحه را بیشتر دقت می‌فرمودید بیشتر متوجه دانشکده پزشکی شهرستان‌ها شده و همین طوری که تعلیمات ابتدایی لازم است تربیت پزشک و سایر چیزها هم برای مملکت لازم است از این جهت مانعةالجمع نیست و این که اینجا لایحه را آوردند برای این بود که دانشگاه تهران متأسفانه به واسطه نداشتن وسائل کافی و بودجه آن طوری که شایسته و بایسته است انجام وظیفه نمی‌کند مخصوصاً دانشکده پزشکی به واسطه نداشتن لابراتوار و وسائل کافی نمی‌تواند عده زیادی را قبول بکند و به علاوه این که اینجا صحبت دانشگاه می‌شد و می‌فرمودید که لازم است تناسبی بین شهرستان ایجاد کرد و مخصوصاً اگر اشخاصی فرزندانشان را بگذارند در شهرها بمانند حتی از این مهاجرت شدیدی که از ولایات به طرف شهر تهران شروع شده است کاسته می‌شود (صحیح است) یکی از علل تقدیم این لایحه همین بود که مردم به شهر خودشان علاقمند بشوند و بمانند آنجا و روی رعایت همین اصل بود که در شیراز هم مثلاً آقای نمازی ده میلیون تومان به طوری که آقا اطلاع دارید برای تأسیس دانشگاه و بیمارستان از پول خودشان داده بودند اگر این قانون تصویب شود بنده مطمئن هستم که از این سیل مردم به سمت تهران کاسته خواهد شد و مردم شهرستان‌ها به شهر خودشان علاقمند می‌شوند و در آنجا بیشتر مفید واقع خواهند شد تا این که بیایند به تهران و وقت خودشان را تلف کنند به علاوه با نظری که دولت دارد مردم هر شهری به شهر خودشان علاقمند شوند و رسیدگی می‌کنند به امور خودشان و شهر خودشان را اداره می‌کنند آقایان می‌دانند که در آمریکا اغلب دانشگاه‌ها مربوط به دولت نیست و مربوط به اهالی شهرها است و یک مؤسسه خصوصی است دولت هم کاری ندارد فقط نظارت می‌کند که مطابق اصول انجام شود این عرایضی که بنده کردم مقصود این بود که دانشکده‌ها در شهرهای مختلف تشکیل می‌شود و مخصوصاً این دو سه شهر اسمش آورده شده برای این است که هسته این دانشگاه در آنجا گذاشته شده مخصوصاً در مشهد آقایان استحضار دارند که از چند سال به این طرف یک آموزشگاه بهداشتی در آنجا تشکیل شده که یک عده بهداران تربیت می‌کند و اتفاقاً این بهداران بهترین کارمندان فنی وزارت بهداری را عملاً تشکیل می‌دهند برای این که در نقاط دوردست و در دهات مشغول انجام وظیفه هستند (صحیح است) در شیراز به همین ترتیب خود اهالی حاضر بودند و همان طور که عرض کردم شخص خیری آقای نمازی حاضر شده و ده میلیون داده‌اند و یک آموزشگاه بهداری از چند سال پیش تأسیس شده است اصفهان هم همین طور منظور این است که این یک چیز حاضری بوده است و کاملاً وسایل کار فراهم است و در مقابل تأسیس این دانشگاه‌ها کاملاً مفید واقع می‌شوند از این جهت از آقایان تقاضا می‌کنم با تقاضاهایی که همه روزه از نقاط مختلف کشور می‌رسد برای این که مردم را در رسیدگی امور شهر خودشان آزاد بگذارند این هم یکی از اقدامات خیلی سودمندی خواهد بود راجع به تأسیس دانشگاه هم آنجا وقتی ملاحظه می‌فرمایید نوشته است وقتی وسایل فراهم بشود بکنند که فردا تمام تأسیسات دانشگاه فراهم بشود برای این که نه معلمی داریم نه وسایل و لابراتوار و نه ساختمانش را داریم ولی بیشتر منظور دانشکده پزشکی است برای این که یک هسته‌ای است و برای این که این آموزشگاه‌ها تبدیل شود به دانشکده پزشکی.

رئیس - آقای صدرزاده‏

صدرزاده - بنده از جناب آقای اردلان تشکر می‌کنم که بنده منت نهادند و نوبتشان را به بنده دادند اگر به تاریخ پرافتخار گذشته ایران مراجعه کنیم می‌بینیم سرزمین ما مهد پرورش دانشمندان بزرگی بوده که امروز جهان متمدن با آثار آنها با نظر تحلیل و احترام نگاه می‌کند و ما باید سعی بکنیم که نام خودمان را در جهان بلند کنیم و این امکان‌پذیر نیست مگر این که وسایل تعلیمات عالیه را در تمام نقاط کشور فراهم سازیم تا جوانان و افرادی که دارای ذوق و استعداد خداداد هستند و در اطراف و اکناف مملکت پراکنده هستند بتوانند از وسایل تعلیم بهره‌مند گردند یکی از قدم‌های بزرگی که در دوره سلطنت اعلیحضرت فقید در راه این منظور برداشته شد تأسیس دانشگاه تهران بود و اکنون فرصت آن رسیده است که استان‌ها و شهرستان‌های مهم این کشور از آن بهره‌مند گردند آموزشگاه‌هایی هم در بعضی از شهرستان‌ها تشکیل شده بود از جمله در فارس پایه آموزشگاه عالی بهداری در زمان وزارت جناب آقای دکتر اقبال گذارده شد که من از طرف مردم فارس بخصوص در جدیت و کوشش ایشان در این مورد سپاسگزاری می‌کنم (نورالدین امامی - خدا پیرش کند مرد خوب خیری است) الان آموزشگاه بهداری فارس به خوبی مهیا و مستعد است که به صورت یک دانشکده پزشکی دربیاید نکته دیگری که باید توجه بکنیم که عده‌ای از اشخاص هستند که قدرت این که به تهران بیایند و تحمل زندگی و مخارج تهران را بکنند

ندارد بنابرین استعداد آنها ضایع و باطل می‌شود و به علاوه غالباً افرادی که برای تحصیل می‌آیند افراد خانواده آنها برای سرپرستی آنها ناچارند بیایند تهران و این دو عیب برای آنها ایجاد می‌کند یکی این که آنها در مشقت می‌افتند از حیث زندگی و مخارج و دیگر این که مخصوصاً شهرستان‌ها از آبادی و عمران می‌افتد و دیگر جبران نمی‌شود خساراتی که در گذشته بر اینها وارد آورده‌ایم اما این که فرمودند ممکن است افراد کافی برای تأسیس دانشگاه نداشته باشیم در این قانون پیش‌بینی شده است که به تدریج این را فراهم بکنند و شعب دانشگاه را تأسیس بکنند البته در بعضی شهرستان‌ها تشکیل دانشکده‌های پزشکی و کشاورزی مورد کمال لزوم است ولی برای آن هم گذاشته شده است و در سایر شهرستان‌ها و بنده می‌خواستم از آقایان تمنا کنم با تصویب این قانون موافقت بفرمایند و یک زمینه‌ای برای ترقی و تعالی مردم شهرستان‌ها و پیشرفت آنها در تعلیمات عالیه فراهم بکنند (صحیح است) در این خصوص از نقاط مختلف هم تلگرافات زیادی رسیده از آن جمله از شهرستان شیراز مخصوصاً در نظر دارم که به عنوان وکلا در حدود صد تلگراف رسیده است و تصویب این قانون را تقاضا کرده‌اند (صحیح است) بنابراین استدعا می‌کنم که این توجه را هر چه زودتر نسبت به شهرستان‌ها مبذول بفرمایید. (صحیح است، احسنت)

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است مخالفی نیست؟

رئیس - بفرمایید. دکتر راجی قبلاً عرض کنم بنده تعجب می‌کنم چقدر زود حوصله‌شان تنگ می‌شود و پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌دهند ماه به ماه می‌گذرد و لایحه‌ای تصویب نمی‌شود ولی یک قانونی که الان برای ایجاد دانشگاه‌ها مطرح شده می‌خواهند زود تمام شود و صحبت در آن با وجود این که نشود بنده متأسفانه با جناب آقای مسعودی در کفایت مذارکرات مخالفت می‌کنم در اصل موضوع تا حدی مخالفشان هستم (کافی - در اصل بفرمایید) اجازه بدهید برای این که در ایران همه چیز را ما اختصاص دادیم به تهران هر چه هست برای تهران و تهرانی‌ها است و این خودش وسیله‌ای شده که ساکنین شهرستان‌ها همه به تهران هجوم بیاورند و در یک جایی که نه مرکز صنعت و نه مرکز فلاحت و نه مرکز تجارت است بیهوده یک جمعیت انبوهی جمع شده و حتی اراضی‌اش به قیمت‌های گزافی پیدا کند لذا از تأسیس دانشگاه در شهرستان‌ها یکی از چیزهایی است که گمان می‌کنم که به فرهنگ مردم بی‌نهایت کمک بکند بنده مثل جنابعالی شاید موافقم که دانشگاه درست کردن در شهرستان‌ها آن قدر ضرورت ندارد ولی ضمناً سه چیز است به نظر بنده که برای شهرستان‌ها ضرورت دارد. دانشکده پزشکی، دانشکده بیطاری و دانشکده فنی (یکی از نمایندگان - و کشاورزی) و کشاورزی ولی با این سیستمی که در این لایحه نوشته شده که به طور تدریج در زمان طولانی این قانون اجرا شود به این واسطه بنده مخالفم و یک راه‌حل هم برای این به نظرم رسیده که الان به عرض مجلس شواری ملی می‌رسانم از قراری که بنده شنیدم یکی از کارهای خوبی که این دولت انجام داد امضای قانون فولبرایت است قانون فولبرایت این است که وقتی دولت آمریکا مازاد اسلحه‌اش را که به سایرین می‌فروشد پولش را بارز همان کشور صرف مخارج تحصیل و کارهای فرهنگی افراد آن کشور بکند (صحیح است) مبلغی که از این راه سالیانه عاید ما خواهد شد معادل دو میلیون دلار در سال است و بنده اگر به عنوان تذکر شود به عنوان تذکر و اگر نشود به عنوان پیشنهاد عرض می‌کنم از این دو میلیون دلار می‌شود در آن واحد برای کلیه دانشکده‌هایی که در اینجا پیش‌بینی شده استاد از خارج آورد و بدون این که رعایت طول مدت را بکنیم همه دانشکدها در آن واحد می‌توانیم از مشهد و اصفهان و شیراز و غیره را با بهترین استادان برقرار کنیم آقایان از لحاظ پزشکی بایستی متوجه این امر باشند که ایران قسمت اعظمش در مناطق حاره قرار گرفته و ناخوشی‌هایی که در این کشور هست جزء ناخوشی‌های ممالک حاره است در دنیای متمدن برای تحصیل پزشکی در رشته ناخوشی‌های ممالک حاره دانشکده‌های خاصی هست و تصور می‌کنم دانشکده پزشکی را که در اهواز در نظر گرفته‌اند فقط برای تربیت و تعلیم این است که به یک دسته از محصلین طب ممالک حاره را یاد بدهند و این هم یکی از چیزهایی است که برای این مملکت نهایت ضرورت را دارند (صحیح است) برای این که اگر اشخاص از جنوب بیایند در این دانشکده تحصیل کنند دیگر هیچ اجباری نخواهید داشت که قانونی بگذرانید که پزشک به بنادر جنوب بفرستید برای این که همان کسی که می‌آید از بنادر جنوب و مناطق حاره آنجا تحصیل می‌کند همان هم خودش خواهد رفت بنده در خاتمه خواستم از همکار خودم آقای ملک‌پور تشکر بکنم که نوبت خودشان را به بنده دادند و بنده چون به ایشان عرض کردم که مطالبی خواهم گفت که مورد تصدیق ایشان است ایشان نوبتشان را به بنده دادند (احسنت)

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است.

دکتر شفق - بنده اخطار نظامنامه راجع به کفایت مذاکرات دارم

حاذقی - اگر مخالفی با کفایت مذاکرات هست توضیح عرض کنم.

رئیس - توضیح مختصر بفرمایید

حاذقی - همه آقایان محترم موافق هستند که بایستی حقوق مردم محفوظ باشد تمام مردم این مملکت در مالیات دادن شریک هستند و فرزندانشان را برای تحصیلات عالیه مخصوصاً پزشکی و تحصیلات فنی و کشاورزی که مورد احتیاج تمام شهرستان‌های کشور هست مجبورند به تهران روانه کنند و با اشکالات زیادی مواجه هستند بنابراین با تصویب این لایحه همان طور که جناب آقای وزیر کشور توضیحاتی فرمودند هیچ گونه اشکالی برای بودجه مملکت نیست بلکه اجازه می‌دهم که به تدریج در شهرهای شیراز و مشهد و اصفهان که همه اینها مرکز شهرستان‌هایی هستند یک مدارس عالی که مرکب از دانشکده‌های پزشکی و کشاورزی و فنی است و هیچ گونه دانشکده ادبیات نظایرش نیست تشکیل می‌شود عده‌ای از جوان‌های ما در محل‌های خودشان تحصیل می‌کنند و احتیاجات کشور را مرتفع می‌سازند بدین جهت بنده استدعا می‌کنم کفایت مذاکرات را تصویب بفرمایید که این لایحه تصویب شود و بپردازیم به کارهای دیگر (احسنت)

رئیس - آقای قبادیان مخالفید؟ بفرمایید

قبادیان - با این لایحه صد در صد موافقم که بهترین لایحه‌ای است که تاکنون دولت جناب آقای ساعد به پیشگاه مجلس شواری ملی تقدیم کرده ولی این لایحه در سال گذشته موقعی که آقای وزیر کشور وزیر فرهنگ بودند تقدیم مجلس کردند اگر خاطرشان باشد اعتراض کردم و گفتم کرمانشاه یک استانی است که آنجا فراموش شده است و خدمات کشور ایران را بیشتر انجام می‌دهد (برزین - همدان باید باشد) همدان و کرمانشاه اجازه بفرمایید در صورتی که همان موقع بنده اعتراض کردم جناب آقای دکتر اقبال به بنده قول دادند در موقعی که این لایحه طرح می‌شود کرمانشاه را هم به این گنجانیده باشند ولی جناب آقای دکتر اقبال که متأسفانه وزیر فرهنگ نیستند و وزیر کشور هستند در این لایحه‌ای که از طرف کمیسیون تقدیم شده است به مجلس اسم کرمانشاه را اینجا حذف کرده‌اند کرمانشاه در سال سه هزار تن غله داده است به این شهر تهران که مرکز عمل کشور ایران است و قریب بیست هزار تن غله هم به یزد و کرمان و سایر شهرها حمل شده کرمانشاه که همیشه یکی از مناطق حاصلخیز و سرحدی و یکی از استان‌های مهم است...

رئیس - آقای قبادیان در مخالفت با کفایت مذاکرات بفرمایید

قبادیان - بنده به این علت مخالفت کردم که کرمانشاه حذف شده است اگر چنانچه جنابعالی موافقت می‌فرمایید که دانشگاه کرمانشاه را در این لایحه به عنوان پیشنهاد هم شده مورد موافقت دولت قرار بدهید بنده عیبی در این لایحه نمی‌بینم جز این که به نفع مردم ایران است اسباب آسایش ملت ایران است و مردم برای تحصیل دیگر مخارج گزافی نمی‌کنند که به تهران بیایند در صورتی که آنها اگر در ولایات تحصیل بکنند محتایج با این مخارج نیست به این تربیت تحت تعلیمات عالیه فرهنگ یک اصلاحات کافیه خواهد شد.

رئیس - آقای وزیر کشور بفرمایید

وزیر کشور - عرض کنم تذکری که آقای قبادیان دادند فراموش نشده برای این که لایحه‌ای که بنده تقدیم کرده بودم در شهریور ۲۷ فقط اسم شهرهای اصفهان و شیراز و مشهد برده شده بود اگر آقایان دقت بفرمایند در این نوشته شده است و هر شهرستان دیگری بنابراین نظر آقای قبادیان تأمین شده این که اینجا اسم بردیم که در مشهد و شیراز و اصفهان و اهواز برای این که وسایل فراهم است و همه آقایان اگر البته کمک بفرمایند چون مربوط به حوزه انتخابیه خودشان است این جمل‌های که نوشته هر شهرستان دیگری این نظر آقایان را تأمین می‌کند.

رئیس - به کفایت مذاکرات رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قبام کنند (اکثر برخواستند) تصویب شد پیشنهادات قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای برزین به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که در ماده واحده بعد از شیراز همدان نیز اضافه شود.

رئیس - آقای برزین.

برزین - عرض کنم بنده تا این موقع که قریب ۲۲ ماه است در مجلس شواری ملی افتخار همکاری با آقایان دارم وجدان همه‌تان شاهد است که هیچ وقت پشت این تریبون نیامده‌ام وقت آقایان را اشغال کنم و میلی هم به حرف زدن ندارم شاید در ظرف این مدت سه مرتبه یا ۴ مرتبه پشت این تریبون آمده‌ام و هر موقع هم که آمده‌ام فریضه خودم یعنی از لحاظ بینش خودم تشخیص داده‌ام باید حرف بزنم بنابراین من به طور اختصار عرض می‌کنم این که بنده همدان را اضافه کردم جهت داشت من نمی‌خواهم عظمت همدان را بگویم آقایان همه تارخ خوانده‌اند (صحیح است) همه می‌دانند همدان پایتخت مدها بوده و بعد هم ییلاق سلاطین هخامنشی بوده تاریخش تا سه هزار سال بیش قبل از میلاد مسیح بالا رفته است یعنی معادل با شهر آتن و روم است بنابراین این از این حیث قدمتش وضعیت اختصار عرض می‌کنم و بعد جغرافیاییش را همه می‌دانید که بهترین شهرهای ایران یعنی از لحاظ سیتواسیون می‌دانید که بهترین شهر ایران است علاوه از تمام این مزایا به اصطلاح تربتش مدفن بابا طلاهر عریان و خاکش آرامگاه بوعلی سینا است استرمردخای هم هست استر ملکه دربار هخامنشی بوده زن خشایار بوده بنابراین تمام جهات به علاوه نسبت به تمام شهرهای غرب مرکزیت دارد به کرمانشاهان بیست و چهار فرسخ است به ملایر ۱۲ فرسخ است به کردستان ۲۴ فرسخ، مرکز تمام غرب است جشن هزاره بوعلی هم در سال آینده در همدان بر پا می‌شود تمام نمایندگان دارالعلوم دنیا به همدان دعوت می‌شوند اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که عطیه‌شان همواره عام است و مطلق روان بزرگان هم از آن متمتع و بهره‌مند شده صد هزار تومان برای همدان و فارس برای سعدی اعطا فرموده‌اند بنابراین در این موقع که جشن هزاره بوعلی در همدان بر پا می‌شود برای عظمت روح آن بزرگوار و خشنودی روان بوعلی من تمنا می‌کنم از آقایان استرحام می‌کنم با به علاوه شدن همدان به این ماده موافقت بکنند بیش از این عرض ندارم.

رئیس - توجه بفرمایید نظیر این پیشنهاد هم رسیده این پیشنهادها مستلزم خرج است و نماینده نمی‌تواند پیشنهاد خرج بکند بنابراین به این پیشنهاد و پیشنهادهایی که نظیر این است رأی گرفته نمی‌شود (برزین - رأی بگیرید قربان) نمی‌شود آقای برزین رأی گرفت پیشنهاد خرج نمی‌توانید بکنید صد هزار تومان خرج دارد شما پیشهاد نمی‌توانید بکنید.

برزین - آقای دکتر مهران جنابعالی به نام بوعلی قبول کنید اینجا موضوع بوعلی است بوعلی مقدم است بوعلی معلم اول است. (همهمه نمایندگان)

رئیس - با آقایان مکی، حاذقی، آشتیانی‌زاده قبادیان دهقان تذکر نظامنامه‌ای می‌دهم

دهقان - بنده چه گفتم آقای رئیس؟ بنده که چیزی نگفتم مثل این که جنابعالی توجه ندارد بنده چیزی نگفتم که تذکر می‌دهید.

رئیس - به شما اخطار می‌کنم نظم مجلس را باید رعایت کنید این که وضع مجلس نمی‌شود

دهقان - اخطار الکی می‌کنید.

رئیس - بنشینید و الا به شما اخطار می‌کنم. آقای دکتر مهران.

دکتر مهران - مطالبی که نماینده محترم راجع به اهمیت تاریخی و موقعیت شهر همدان فرمودند مورد تصدیق همه است ولی ایجاد دانشگاه در یک جایی محتاج به تهیه وسایل است (برزین - دانشکده) فرق نمی‌کند دانشکده هم یک جزیی از دانشگاه لابراتوار می‌خواهد و به علاوه شاگرد می‌خواهد البته همدان یک مرکز شهرستانی است که فارغ‌التحصیل‌های آنجا اگر گزارش را ملاحظه بفرمایید خیلی محدود است به علاوه نظر جنابعالی و سایر آقایان تا حدی در این گزارش تأمین شده است بنابراین هر شهرستان دیگری که وزارت فرهنگ لازم بداند تأسیس کند در هر جا که وسایلش فراهم شد البته ممکن است به تأسیس دانشکده اقدام کرد این که در این لایحه چند شهر بخصوص قید شده است دلیل این است که در این شهرها وسایل تا حدی موجود است الان در شهرستان مشهد و اصفهان و شیراز آموزشگاه عالی بهداشت است و مورد استفاده دانشکده پزشکی واقع می‌شود بنابراین بنده تقاضا می‌کنم که از پیشنهادشان صرفنظر بفرمایند و این اختیار را به وزارت فرهنگ واگذار بفرمایند که هر وقت دولت وسایلش را فراهم کرد ایجاد کند.

رئیس - پیشنهاد آقای دکتر معظمی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم ماده واحده طبق ذیل اصلاح شود:

ماده واحده - تأسیس دانشکده و دانشگاه در هر نقطه از نقاط کشور با توجه به استعداد و احتیاجات هر محل و فراهم بودن وسایل منوط به پیشنهاد شواری عالی فرهنگ و شورای دانشگاه و تصویب هیئت دولت خواهد بود.

رئیس - آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی - این پیشنهادی که بنده کردم برای این است که تأسیس دانشگاه کار سهل و ساده‌ای نیست باید یک مراکز علمی قبلاً در تهیه مقدمات آن اظهار نظر بکند بعد وزیر فرهنگ از نظر سیاسی در فشار نباشد که یک دانشگاه‌هایی در این محل تأسیس بکند که نتیجه‌اش این باشد که اتلاف وقت دانشجویان بشود و از طرفی هم تفریط بودجه نشود به این جهت بنده پیشنهاد کردم که تأسیس دانشگاه در هر محلی منوط برای شواری عالی فرهنگ و شورای دانشگاه و تصویب هیئت دولت باشد (یک نفر از نمایندگان - شورای عالی فرهنگ موافق باشد کافی است) به هر حال نظرم این است که یک مرکز علمی اظهار نظر بکند شورای دانشگاه هم نوشتم برای این که این مؤسساتی که نوشته شده است با نظر دانشگاه تهران کار می‌کنند و این برای این که تأسیس دانشگاه بشود با نظر شورای عالی فرهنگ باشد و تصویب هیئت دولت که بعدا وکلا و وزرا را تحت فشار نگذارد و اگر به طور مطلق به وزارت فرهنگ مراجعه بشود بنده هم برای گلپایگان در خواست خواهم کرد اما موضوع دیگری که می‌خواستم تذکر بدهم راجع به دانشگاه این است در تهران خاطر آقایان نمایندگان را باید متوجه کنم که دانشگاه تهران در بعضی از قسمت‌ها دانشجو کم دارد و کاملاً در مرکز می‌تواند تحصیل کنند این اشکالی که هست این است که در تهران منزل نیست و خوشبختانه قسمت امیرآباد راکه به دانشگاه واگذار کردند و املاک زیادی دارد می‌خواستم از آقایان نمایندگان تقاضا بکنم که همین طور که شیراز اقدام کردند و یک قسمت از آنجا را گرفتند که برای دانشجویان آن استان خانه بسازند آقایان نمایندگان سایر استان‌ها هم اقدام بفرمایند که متمکنین استان کمک بکنند که یک بناهایی ساخته بشود که محصلینی که می‌آیند خانه داشته باشند.

رئیس - آقای رضوی مخالفید؟ بفرمایید

رضوی شیرازی - الان مدتی است که گفتگوی تأسیس دانشگاه در ایالات و ولایات می‌شود و از روزی که جناب آقای دکتر اقبال این لایحه را آوردند به مجلس که در این چهار استان یعنی چهار شهر را همان طوری که همکار محترم آقای صدرزاده اشاره کردند تصور می‌کنم که متجاوز از چهارصد پانصد تلگراف که از تمام شخصیت‌های بارز این مراکز استان و سایر شهرستان‌ها هست در همین موضوع که الان مدتی است که چشم انتظارند که مجلس شواری ملی یک قدمی بردارد و یک کمک علمی به مردم شهرستان‌ها بکند مقدماتی که برای تأسیس دانشگاه یا تأسیس دانشکده است چند تا است یکی نیست تا این که جناب آقای دکتر معظم توجه بفرمایند اولاً این که جمعیت تهران یک میلیون که بیشتر نیست حالا که می‌گویند زیاد است یک شانزدهم جمعیت مملکت است این عده کثیری که خارج از تهران هستند همه‌شان تمام ایرانی هستند حتی تحصیل ابتدای و متوسطه و عالیه را هم دارند به این مناسبت هیچ دلیلی نیست که آقایان بیایند یک عده را در این مملکت محروم کنند از تحصیل در دانشگاه اگر دقت و مواظبت بیشتر بشود استعدادهای طبیعی که در شهرهای کوهستانی ایالات و ولایات هست واقعاً به حدی است که اگر یک خرده با یک ترتیبی توأم بشود ممکن است یک شخصیت‌های بارز علمی از اینجاها بیرون بیاید که مملکت بتواند استفاده کند ثروت این مردم این قدر نیست که همه بیایند به تهران به تهران رسانیدن مشکل است تا چه برسد که در اینجا خانه بسازند البته یک بنایی هست در اینجا که آقایان شیرازی‌ها برای دانشچویان شیرازی که مجبور می‌شوند برای تحصیل به تهران بیایند یک وجوهی یک چند تا اطاق در امیرآباد می‌سازند برای دانشجویانی که به تهران آمده‌اند ولی این چند تا اتاق کفایت از برای یک عده کثیری از مردمی که از شهرستان‌ها می‌آیند نمی‌دهد علاوه بر این عرض کردم استطاعتشان به قدری کم است که نمی‌توانند به تهران بیایند مطلب سون این است که افرادی که می‌آیند به تهران در اینجا ماندنی می‌شوند البته ۵ سال ۶ سال در یک شهری ماندن زندگی کردن، یک عده رفیق پیدا کردن یک مقدار کار پیدا کردن کمتر ممکن است که یک افرادی را اجازه بدهد که دو مرتبه برگردند به شهرستان‌ها و اگر بنا بر این بشود که دانشکده‌ها دانشگاه‌ها در شهرستان‌ها باشد آنها همان جا تحصیل می‌کنند و مشغول تحصیل می‌شوند و به درد مملکت خودشان می‌خوردند و این یک کمکی است که اساساً به فرهنگ عمومی مملکت شده (صحیح است) و اما موضوع تأسیس دانشگاه مقصود از تأسیس دانشگاه این نبود که دانشگاهی شبیه دانشگاه تهران با دویست هزار متر

زمین و صدها عمارت ساخته شود صحبت در این است که چند دانشکده‌ای که لازم باشد در ایالات و ولایات در هر شهرستانی تأسیس شود.

دهقان - صحبت در کلیات است؟

رئیس - آقای رضوی در پیشنهاد بفرمایید.

رضوی - جواب پیشنهاد را باید داد بنده باید دلیل بیاورم که در شهرستان‌ها بشود تأسیس کنند (دهقان - بنده به شما عرضی ندارم به آقای رئیس عرض کردم چون که ایشان خیلی رعایت نظامنامه را می‌فرمایند) اما موضوع دیگر این بود که هر وقت آقایان می‌خواهند بگویند دانشکده در ایالات و ولایات نباید تأسیس شود چند تا دانشکده را مثل می‌آورند که شاگرد کم دارد خوب البته بعضی دانشکده‌ها و بعضی از شعب علوم هست که شاگرد کم دارد مشتری کم دارد بنده عرض می‌کنم دانشکده طب ۸۰۰ نفر داوطلب می‌آید در تهران و زحمت می‌کشند بعد آن وقت می‌گویند دویست نفر بیشتر جا نداریم آن وقت اینها دست از پا درازتر مجبور می‌شوند برگردند به شهرستان‌ها غالباً با حال تأثر و گریه و شاید به اغلب آقایان هم مراجعه کرده باشند بنده تصور می‌کردم که آقای دکتر معظمی اگر بنا بشود فرمایشی بفرمایند کمک به تأسیس دانشگاه است زیرا به هر صورت دانشگاه در ایالات و ولایات موجب ترویج علم است و از این جهت آنهایی که علاقمند هستند همه بیشتر فکر می‌کنند و قطعاً و یقیناً به فرهنگ عمومی مملکت علاقه دارند این است که بنده تقاضا می‌کنم پیشنهادشان را مسترد بفرمایند.

رئیس - آقای وزیر کشور.

وزیر کشور - همان طور که خدمت آقایان عرض کردم با این اصول تمرکز زیاد مخصوصاً در کارهای پزشکی و بهداشت مخالفم باید مردم ولایات را علاقمند کرد که به کارهای بهداشتی و فرهنگی خودشان زیاد کمک بکنند آقای دکتر اینجا فرمودند که ممکن است که یک شخصی وزیر فرهنگ را تحت فشار بگذارد که در گلپایگان دانشکده باز بکند ولی در اینجا نوشته شده است وزارت فرهنگ لازم بداند به تدریج که وسایل فراهم بشود این کار بشود البته خیال می‌کنم که در وزارت فرهنگ گفتند که مطالعات علمی خواهند کرد وقتی که وسائل فراهم شد اقدام خواهند کرد.

دکتر معظمی - بنده مقصودم تذکر این موضوع بود که تأسیس دانشکده‌ها یک امر جدی است و بایستی فوق‌العاده دقت بشود و در این قسمت مطالعه بشود و با این توضیحی که جناب آقای دکتر اقبال دادند بنده مسترد می‌کنم.

حاذقی - رأی - رای‏

رئیس - مسترد کردند به چه رأی بگیرم. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شواری ملی - پیشنهاد می‌کنم به ماده واحده تأسیس دانشگاه‌ها بعد از کلمه شیراز در متن ماده واحده کلمه ورشت اضافه شود معتمد دماوندی.

رئیس - وارد نیست پیشنهاد دیگر خوانده می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شواری ملی. تبصره زیر را به ماده واحده قانون تأسیس دانشگاه‌های شهرستان‌ها پیشنهاد می‌نمایم:

تبصره - دولت مکلف است در سال جاری تحصیلی دانشکده علوم و ادبیات در شهرستان رشت دائر نموده دانشکده‌های مزبور شروع به کار نمایند، معتمد دماوندی.

رئیس - وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده واحده افزوده بشود:

تبصره - تا مدت ۵ سال تأسیسات دانشکده یا دانشگاه در خارج مرکز منحصر خواهد بود به دانشگاه تبریز با دو دانشکده پزشکی و ادبیات و دانشکده پزشکی شیراز - دکتر شفق.

دکتر شفق - بنده قبول دارم که بعضی از آقایان نمایندگان شهرستان‌ها شاید با این پیشنهاد بنده اختلاف نظر داشته باشند و حق هم با آنهاست ولی نظر بنده این است که با کمال معذرت می‌خواهم عرض کنم مثل این که در کشور ما درست معنای دانشکده هنوز روشن نشده ما یک دبستان داریم یک دبیرستان داریم یک مدارس عالی فنی و کشاورزی داریم و یکی هم دانشگاه داریم برای تحصیلات و مطالعات عالی و اکتشافات دانشکده را معمولاً در مباحثات و مذاکرات عمومی به معنی این مدارس عالی که مورد احتیاج کشور است هیچ گونه مخالفتی ندارم ولی آقا تحت عنوان دانشکده ما یک نقایصی داریم هم آقای مسعودی یک قسمت را فرمودند و هم جناب آقای معاون وزرات فرهنگ تا آن نقایص رفع نشود نمی‌شود. دانشکده فقط تحت عنوان و سابقه در باب دانشکده چنان که پیشنهادها نشان می‌دهد که کم کم آقایان خوب هر نماینده‌ای ملزم است که منافع محل انتخاب خودش را ملحوظ بدارند و بایستی ۲۰ تا دانشگاه تا دو سه سال دیگر تشکیل بدهیم تا از انگلستان هم از حیث عدد جلو بیفتیم عیب فرهنگ ما و اغلب امور کشور که بعدا هم در این باب عرض خواهم کرد این است که ما می‌پردازیم به کمیات و کیفیات را فراموش می‌کنیم الان ما از این دانشکده‌ها یکی دانشکده ادبیات یک دانشکده پزشکی ما در آذربایجان داریم بنده راست می‌گویم استدعا می‌کنم باور بفرمایید که این دو تا به هیچ وجه من الوجوه وسائلش تکمیل نشده (صحیح است) از هر حیث محتاج به تکمیل است بودجه‌اش کم است استادش کم است لابراتوار ندارد سه سال است الان احتیاجات دانشگاه تبریر که دو تا دانشکده تأسیس شده است یکی ادبی و یکی پزشکی تأمین نشده است بنده می‌خواستم عرض کنم که حداقل مدتی که برای تکمیل این دو دانشکده تبریز و شیراز لازم است پنج سال است اجازه بفرمایید این دو تا تکمیل شود و ما ببینیم چه نتیجه‌ای می‌گیریم این که بنده تبریز و شیراز را عرض کردم چون در آنجا شروع شده است در تبریز شاید یک علل سیاسی هم داشت قبلاً تأسیس شده بود خود بنده مصر بودم که ادامه داشته باشد قبلاً یک اسمی بود و حالا می‌خواهیم مسمی هم داشته باشد، شیراز هم شروع شده است بنده رفتم بیمارستانش را دیدم و بناهایش را دیم آنجا معایبی دارد نواقص اینها را رفع بکنید من عرض می‌کنم اگر اینها نتیجه گرفتیم باز هم تأسیس بکنیم و الا این که ما در هر جایی یک دانشگاه تأسیس بکنیم آن هم فقط یک بودجه و یک تشکیلات اگر این فایده دارد بفرمایید فردا شروع بکند اگر فایده ندارد اجازه بدهید دولت و فرهنگ مطالعات خودشان را بکنند و اقدامات خودشان را در این دو نقطه تکمیل بکنند و الا قطعی است که باید عده دانشگاه و دانشکده بایستی در مملکت زیاد بشود ولی من الان مخصوصاً دوباره عرض می‌کنم که مدارس عالی و فنی که تحت عنوان تکنیکی باید برای نقاط مختلف تأسیس شود به موجب اصلاحات اساسی است نه این که بدون مقدمات دانشکده در هر نقطه‌ای ایجاد شود.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ - عرض کنم نظر آقای دکتر شفق از یک جهت کاملاً قابل توجه است که دانشکده و مدرسه عالی درست کردن کار شوخی نیست هر کدام از این کلمات معنایش چند میلیون تومان پول است آقایان باید خودشان را آماده بکنند برای این کار یعنی هر وقت که فرمودند فلان جا تأسیس بشود باید چند میلیون تومان برای آن تصویب بفرمایند ولی ملاحظه بفرمایند این که می‌فرمایند در این قانون نوشته شود تا چند سال بعد از اینها دانشکده‌ای تأسیس نشود این به نظر بنده کار مجلس شورای ملی نیست اجازه بفرمایید که وزارت فرهنگ و متخصصینی که یکی از آنها خود آقای دکتر شفق خواهند بود قضاوت می‌فرمایند که در چه جایی وسائل هست تا تهیه بکنیم البته در بعضی از جاها که وسائل مقدماتی دانشکده طب را داریم شاید به آسانی بشود تبدیل کرد به دانشکده ولی در آنجاهایی که مقدماتش نیست ما شروع می‌کنیم به ایجاد مقدمات ولی به هر حال ذکرش به طور رسمی در قانون لازم نیست اجازه بفرمایید آقای دکتر در موقع خودش قضاوت خواهد شد.

دکتر شفق - راحع به ۵ سال بفرمایید.

وزیر فرهنگ - ۵ سال هم نمی‌شود محدود کرد عرض می‌کنم در تبریز یا مشهد یا شیراز مدرسه داریم اگر واقعاً امسال یا سال دیکر وسائل فراهم شد توانستیم تکمیل بکنیم چه بهتر و اگر نبود چه فرق می‌کند چه پنج سال باشد یا نباشد.

رئیس - آقای دهقان.

دهقان - خاطر آقای دکتر شفق استاد محترم را مستحضر می‌کنم این که این دانشکده‌ها تکمیل نشده است البته برای این بوده است که جناب آقای دکتر بودجه‌ها تصویب نشده است اگر خاطرشان باشد پارسال هم نمایندگان آذربایجان و خود جنابعالی به زحمت توانستید بودجه دانشگاه تبریز را استثناً جزو یک‌دوازدهم بگذرانید که آنها بتوانند یک کار مقدماتی بکنند و این که در پیشنهاد خودتان این قسمت را اختصاص دادید به آذربایجان و شیراز اصلاً اصفهان الان مستعدتر از شیراز است تعداد فارغ‌التحصیلان دبیرستان‌هایش بیشتر از شیراز است (رضوی و حاذقی - نه خیر آقا این طور نیست) عرق همشهری‌گری شما نباید مانع این باشد که حقیقت را قبول کنید این است که بنده استدعا می‌کنم که همان پیشنهاد وزارت فرهنگ تصویب بشود و به تدریجی که

وسایل فراهم می‌شود و شهرستان‌ها استفاده بکنند و ضمناً بنده می‌خواستم عرض کنم این که بنده مقاومت کردم در مقابل اخطار مقام ریاست برای این بود که بنده مشغول تحریر کاغذی بودم و کاری نکرده بودم که ایشان اخطار بکنند و بنده معذرت می‌خواهم.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر شفق آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

بعضی از نمایندگان - هر کدام وارد نیست خوانده نشود.

رئیس - پیشنهادها همه قرائت می‌شود هر کدام وارد نیست مذاکره نمی‌شود. (پیشنهاد دیگر به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی - اینجانب پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده گشایش دانشگاه اضافه شود دولت مکلف است در هر استان یک دبیرستان صنعتی ایجاد و وسایل تعلیم صنایع را به شاگردان فراهم نماید باتمانقلیج‏

رئیس - پیشنهاد خرج است قابل طرح نیست پیشنهاد دیگر قرائت می‌شد. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم قبل از تأسیس دانشگاه در استان‌ها در تمام بخش‌های سیستان و بلوچستان دبستان‌های ۴ و ۶ کلاسه و در داخله بلوچستان در خاش یک باب دبیرستان تأسیس شود. مهدی ارباب.

رئیس - پیشنهاد خرج است نمی‌شود رأی گرفت پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شواری ملی - پیشنهاد می‌کنم که پس از کلمه شیراز کلمه اردبیل اضافه شود و دانشکده دامپزشکی تأسیس گردد - باتمانقلیج.

رئیس - قابل طرح نیست پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم بعد از کلمه اصفهان و شیراز اسم کلمه کرمانشاه هم ذکر شود و یک استان مهم و خدمتگزار را دلسرد ننمایند. قبادیان.

رئیس - این پیشنهاد خرج است. (پیشنهاد دیگری به شرح زیر قرائت شد)

ماده واحده - به شرح زیر اصلاح شود وزارت فرهنگ مجاز است دانشگاه تبریز را که در سال گذشته تأسیس شده تکمیل نماید و همچنین در شهرستان‌های مشهد و اصفهان و شیراز و اهواز و هر شهرستان‌های دیگری که وزرات فرهنگ لازم بداند به تدریج که وسایل و موجبات فراهم بشود به تأسیس دانشگاه که عبارت از دانشکده پزشکی و کشاورزی و فنی باشد اقدام نماید

دکتر راجی - موسوی‏

یکی از نمایندگان - پیشنهاد خرج است آقا

رئیس - نه هر وقت می‌گویند هر وقت موجبات برای وزارت فرهنگ فراهم شد یعنی ده سال بعد آقای دکتر راجی توضیحی دارید؟ بفرمایید.

دکتر راجی - نظر بنده این است که در این باب همان طور که به عرض آقایان رسانیدم چیزهایی که بیشتر لازم است مورد توجه قرار بگیرد از تذکرهای آقای دکتر شفق این ایرادی که داشتند خیلی متشکرم که فرمودند که به مدارس عالی دانشکده نباید گفت نظر بنده این است که فعلاً در شهرستان‌ها مطابق همین قانونی که الان پیشنهاد شده دانشکده‌هایی که مورد احتیاج است تأسیس بشود و همچنین مدارس عالی برای کشاورزی مدارس فنی برای این که از لحاظ ادبیات و حقوق و رشته‌های دانشکده‌ای همان طوری که همه آقایان متوجه هستند اولاً داوطلب زیاد نیست و ثانیاً در تهران هم وسایل فراهم است و آن قدرها هم مورد احتیاج مردم نیست.

معتمد دماوندی - آقای دکتر استدعا می‌کنم رشت را بعد از اهواز اضافه بفرمایید.

برزین - همدان را آقای دکتر اضافه بفرمایید

رئیس - اولاً این پیشنهادی است که خود وزرات فرهنگ می‌تواند انجام بدهد یعنی هر وقت در شهرستان‌های دیگر هم وسایل فراهم بشود خود وزارت فرهنگ اقدام خواهد کرد بنابراین تصور می‌کنم که این هم کافی باشد و نباید رأی گرفت پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده افزوده شود: دکتر بقایی کرمانی.

تبصره ۷ - اعتبارات دانشگاه تهران به هیچ عنوانی قابل انتقال به ولایات نخواهد بود.

دکتر راجی - بنده پیشنهاد خودم را پس نمی‌گیرم استدعا می‌کنم که رأی گرفته شود.

رئیس - این که رأی ندارد می‌فرمایید هر وقت موجبات فراهم شد.

دکتر راجی - خیر بنده دانشکده حقوق و ادبیات را حذف کردم فقط سه دانشکده در شهرستان‌ها درست بشود کشاورزی فنی و پزشکی باشد.

صدرزاده - بنده مخالفم اجازه بفرمایید توضیح بدهم.

رئیس - آقای صدرزاده مخالفید با پیشنهاد آقای دکتر راجی بفرمایید

صدرزاده - عرض کنم بسیاری از پیشنهادها که آقایان تقدیم کردند شهرستان‌ها را اضافه کرده بنده می‌خواستم تذکر بدهم چون خودم عضو کمیسیون فرهنگ هستم در موقعی که این لایجه در کمیسیون مطرح شد جمله به آن اضافه شد که در هر شهرستان دیگری به تدریجی که وسایل فراهم شد تأسیس شود راجع به نظر آقای دکتر راجی عرض می‌کنم در اینجا ذکر شده است که وزارت فرهنگ در هر کجا که لازم بداند به تدریج که وسایل و موجبات فراهم می‌شود به تأسیس دانشگاه اقدام کند بنده می‌خواستم این را عرض کنم این برحسب استعداد و رویه‌ای که در هر شهرستانی هست معلوم می‌شود که قابل استعداد تشکیل کدام دانشکده است مثلاً شیراز یک سرزمین ادبی است غالباً دانشمندان آنجا ادبیات می‌خوانند ولی این مانع از تأسیس دانشکده پزشکی و دانشکده کشاورزی که مورد احتیاج است نمی‌تواند بشود (صحیح است) همین قدر که وزارت فرهنگ موجبات را در آنجا فراهم دید تأسیس می‌کند ما نباید که محصور بکنیم که حتماً آن دانشکده بخصوص را آنجا تأسیس بکنید. الان وسایلی که در شهرستان‌ها بهداری به سهولت تبدیل به دانشکده پزشکی می‌شود این که محصور می‌کنیم به چند دانشکده به نظر بنده موردی ندارد.

حاذقی - بنده مخبر کمیسیون هستم.

رئیس - بفرمایید.

حاذقی - عرض می‌کنم به طور کلی نظر نماینده محترم در کمیسیون فرهنگ مورد توجه قرار گرفته و این لایحه با تمام دقت و توجه و پیشنهادهای اعضای کمیسیون رسیدگی شد نظر آقای دکتر راجی تأمین است برای این که مخصوصاً توضیحاتی که داده شد نظر وزارت فرهنگ جز این نیست که دانشکده‌های پزشکی و فنی و کشاورزی تأسیس بشود که باری از دوشی برداشته شود ولی هیچ وقت نظر این نیست که به عنوان دانشکده حقوق و ادبیات جوان‌ها را از کار تولیدی و فعال باز بداریم بنابراین خود اهالی شیراز هم به ما گفتند که ما نمی‌خواهیم در شیراز دانشکده ادبیات تأسیس شود و فقط نظر ما دانشکده طب و کشاورزی و فنی خواهد بود که پیشنهاد خود را مسترد بفرمایید که لایحه تصویب شود.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.

وزیر فرهنگ - عرض کنم راجع به پیشنهاد آقای دکتر راجی بنده اطمینان می‌دهم همین نظری است که تمام آقایان نمایندگان دارند و دولت هم نظرش همین است که در نظر اول مدارس پزشکی و فنی و کشاورزی تأسیس خواهد شد، به طور قطع ما در درجه اول آنجا دانشکده حقوق و ادبیات باز نخواهیم کرد مگر آن که بعدها مقدمات فراهم شود بنابراین خواهش می‌کنم که آقای دکتر راجی این اطمینان را داشته باشند و پیشنهاد خودشان را پس بگیرند.

دکتر راجی - با قولی که آقای وزیر فرهنگ می‌دهند بنده پس می‌گیرم‏

وزیر فرهنگ - آقای دکتر بقایی هم توجه بفرمایند که اعتبارات دانشگاه از وزارت فرهنگ علیحده است طبیعتاً این طور نمی‌شود این دیگر احتیاج ندارد که ذکر بکنیم که اعتبار دانشگاه تهران به جای دیگر داده نمی‌شود در اول سال یک اعتباری به دانشگاه تهران می‌دهند و یک اعتبار به وزرات فرهنگ برای دانشگاه‌های دیگر.

دکتر بقایی - آقای وزیر فرهنگ بنده که توضیح نداده‌ام چطور می‌دهید؟

وزیر فرهنگ - خوب بنده می‌دانم دیگر.

رئیس - آقای دکتر بقایی بفرمایید.

دکتر بقایی - عرض کنم بنده از این تبصره‌ای که پیشنهاد کردم یک منظور داشتم و آن این بود که برخلاف نظریات اکثریت همکاران محترم و برخلاف آنچه که آقای حاذقی معمولاً به بنده می‌فرمایند می‌خواهم عرض کنم که بنده مخالف با این تأسیس دانشگاه‌ها هستم برای این که خودم عضو دانشگاه و استاد یک دانشکده‌ای هستم و می‌دانم که نواقص چقدر هست (صحیح است) و ما دل‌مان را نباید خوش کنیم به این که عنوان درست کنیم البته ممکن است یک لایحه دیگر هم بیاورد دولت که در دهات هم دانشکده داشته باشیم هر اطاق مدرس‌های هم یک تابلو بنویسید و و رویش بگویید این دانشکده پزشکی است. البته من قبول دارم با بنده هم‌رأی نیستید. به عنوان تذکر می‌خواستم عرض کنم ولی اگر آقایان محترم اطلاع داشته باشید الان دانشکده‌هایی که در آذربایجان

درست شده و ما خیلی خوشوقت هستیم از همه لحاظ در محظور هستند هم از لحاظ بودجه و هم از لحاظ شاگرد و با یک همچون لایحه‌ای و نصف بیشتر شاگردها اعضای ادارات هستند که می‌روند آنجا درسی می‌خوانند شاگرد دانشکده باید کسی باشد که تمام وقتش صرف درس خواندن شود دانشکده اصولاً غیر از دبیرستان و دبستان است شاگرد دبیرستان اگر یک قدری شاگرد باهوشی باشد با همان درسی که در کلاس می‌شنود می‌تواند حاضر کند و زود امتحان بدهد ولی در دانشکده وقتی معلم یک ساعت درس می‌دهد در قبال این یک ساعت شاگرد باید برود چند ساعت کار بکند (کشاورز صدر – و هیچ وقت هم سر درس حاضر نمی‌شوند) ولی برای ظاهر البته ممکن است باشد عرض کنم این لایحه تنها نتیجه‌ای که خواهد داشت این خواهد بود که یک مقداری از اعتبارات دانشگاه تهران را منتقل کنند به ولایات و هیچ تاثیر دیگری هم بنده اینجا قول می‌دهم به آقایان نخواهد داشت آقایان جوش می‌زنند همه می‌خواهند دانشکده در گلپایگان در خمین و همدان تأسیس بشود یا تمام دهات بنده قول می‌دهم که تا ده سال دیگر در هیچ یک از این شهرستان‌ها دانشکده درست نخواهد شد (صحیح است) این یک تظاهری است که بگویند قانونش تصویب شده است برای این که با قانون تعلیمات اجباری که پنج سال پیش گذشته است هیچ گونه عملی نشده است، بنابراین بنده این پیشنهاد را رد کردم و استدعا می‌کنم توجه بفرمایید و به این پیشنهاد بنده هم کمک بفرمایید که اعتبارات دانشگاه را نشود منتقل کرد به ولایات بنده این را پیش‌بینی می‌کنم که تصویب این لایحه باعث خراب شدن دانشگاه تهران خواهد شد بدون این که ما در ولایات دانشگاه دانشگاه داشته باشیم (صحیح است.)

یمین اسفندیاری - آقای رئیس الان سه ساعت و نیم است، نیم ساعت بعداز ظهر است فرمودید که امروز بعد از جلسه هم تکلیف شب هم بشود.

معاون وزارت فرهنگ (آقای دکتر مهران) - شما اگر به لایحه بودجه مراجعه بفرمایید جناب آقای دکتر بقایی ملاحظه خواهید فرمود بودجه دانشگاه تهران از بودجه وزارت فرهنگ منفک است (صحیح است) بنابراین این امر اصلاً غیرممکن است ما نمی‌توانیم از بودجه دانشگاه تهران انتقال بدهیم به دانشگاه‌های دیگر (دکتر بقایی - شما نمی‌توانید ولی دولت می‌تواند) دولت هر وقت بخواهد تغییر بدهد آقایان موافقت نمی‌کنید. به نظربنده این نظر جنابعالی تأمین است بودجه دانشگاه مجزا از وزارت فرهنگ است و یک فصل جداگانه است بنابراین انتقال صورت نخواهد گرفت بنابراین پیشنهاد را هم به نظر بنده مسترد بفرمایید (دکتر بقایی - موافقت بفرمایید شما) این مثل این است بنویسیم در قانون که از بودجه وزارت کشور نمی‌شود به وزارت دیگر انتقال داد.

رئیس - رأی می‌گیریم.

دکتر معظمی - بنده مخالفم با پیشنهاد آقای دکتر بقایی.

رئیس - آقای امیر تیمور مخالفید؟ بفرمایید

امیر تیمور - بنده مخالفم با این پیشنهاد با نظر آقای دکتر هم مخالفم زیرا با توضیحی که آقای دکتر مهران دادند قابل انتقال نیست.

رئیس - آقای امیر تیمور مخالف بودند کافی است رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر بقایی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

دکتر عبده - تصویب نشدن این موضوع دلیل این نمی‌شود که قابل انتقال باشد (صحیح است)

۶. موقع جلسه آینده - ختم جلسه‏

رئیس - جلسه را ختم می‌کنم جلسه روز سه‌شنبه بقیه این قانون و بقیه دستور.

(جلسه سی و پنج دقیقه بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت‏

اعتراض آقای امیر تیمور به صورت مذاکرات جلسه ۱۶۳ و تصحیح آن‏

۱. در قسمت مرخصی آقای دکتر امینی: «که بنده از نظر کمال اشتیاقی که به دیدار دکتر دارم واقعاً نمی‌خواهم غیبت بفرمایند و بهتر می‌دانم در مجلس تشریف داشته باشند و انجام وظیفه بفرمایند معهذا در صورتی که مجلس مرخصی را تصویب نماید بنده مخالفتی نمی‌کنم‏»

۲. در قسمت نطق بعد از دستور: در سطر سی ام بعد از جمله تصمیم نظریات دولت بشود اضافه شود «بر اثر فشار افکار و» در سطر سی و سوم جمله «بکند» زاید است و در سطر سی و پنجم بعد از جمله دولت افزوده شود «از ابتدا جریان مذاکرات را مخفی نمی‌داشت و می‌گذاشت که عدم موافقت شرکت معلوم شود بنده اطمینان داشتم که مجلس شورای ملی آماده بود به الغای قرارداد رأی دهد و اکنون هم آماده است‏»

شماره ۵۵۹ روز و دستور جلسه آینده ۲ - ۳ - ۱۳۲۸

نظر به ماده ۹۲ آیین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی حسب دستور ریاست معظم روز و ساعت تشکیل جلسه آتیه و دستور آن برای درج در روزنامه رسمی کشور ذیلاً درج و به استحضار می‌رسد:

روز تشکیل جلسه آینده - سه‌شنبه سوم خرداد ماه ۱۳۲۸

ساعت تشکیل جلسه - دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر

دستور جلسه:

۱. بقیه شور در لایحه تأسیس دانشگاه‌ه‌ای شهرستان‌ها

۲. لایحه جمع‌آوری مازاد غله‏

۳. قانون مقررات هواپیمایی کشور

۴. قانون آموزش و پرورش مجانی اجباری‏

۵. قانون اصلاح قانون تأسیس دانشگاه‏

۶. قانون معافیت ماشین‌آلات کشاورزی از عوارض گمرکی‏

۷. قانون مالیات‌ها

اداره دفتر مجلس شورای ملی

انتصابات و احکام

شماره ۳۲۳۸ ر ۱۴۰۳۸ ۳۱ - ۲ - ۳۲۸

در وزارت کشور آقای ابوالحسن ستوده رئیس دفتر و معاون فرمانداری شاهی‏

از تاریخ اول خرداد ماه ۲۸ به سمت معاونت فرمانداری سمنان منتقل شدند.

شماره ۳۶۷۶ ر ۱۶۲۷۸ ۳۱ - ۲ - ۱۳۲۸

آقای محمد محمدی معاون سابق فرمانداری سمنان

از تاریخ اول خرداد ماه ۲۸ به سمت مدیر دفتر معاون فرمانداری شاهی منتقل شدند

شماره ۳۵۵۵ ر ۱۹۸۹۱ ۲۸ - ۲ - ۳۲۸

آقای نصرت‌الله خواجه نوری بازرس اداره امور شهرداری‌ها

از تاریخ اول خرداد ماه ۲۸ به سمت فرمانداری زنجان منتقل شدند

شماره ۳۲۷۰ ر ۱۴۲۵۲

جناب آقای ابوالفتح والا تبار

از تاریخ چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ به استانداری استان آذربایجان منصوب گردیدند

شماره ۳۵۴۴ ر ۱۵۳۴۸ ۲۸ – ۲ - ۲۳۲۸

آقای اسفندیاری اعتضادی بخشدار کلاته

از تاریخ اول خرداد ماه ۲۸ به سمت بخشدار خرقان منتقل شدند

شماره ۲۵۳۵ ر ۴۷۴۶ ۳۱ - ۲ - ۲۸

آقای جمال‌الدین جمالی سردفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق تهران

به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر طلاق پذیرفته می‌شود.

وزیر دادگستری

شماره ۲۲۴۹ ر ۵۲۲۱ ۲۹ - ۲ - ۲۸

آقای محمدعلی رویایی سردفتر اسناد رسمی شماره ۱۷ تهران

نظر به این که بر اثر گزارش واصله تحت تعقیب دادگاه انتظامی سردفتران واقع شده‌اید وزارت دادگستری طبق ماده ۳۹ قانون دفتر اسناد رسمی تا خاتمه رسیدگی به تخلف شما در دادگاه نامبرده شما را از تصدی دفاتر اسناد رسمی و گواهی صحت امضا معلق می‌نماید.

وزیر دادگستری

شماره ۱۹۲۳ ر ۴۷۵۴ ۳۱ - ۲ - ۲۸

آقای رجبعلی محلاتی سردفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق شهر نو باخزر

به موجب این ابلاغ به علت کناره‌گیری و ترک محل کار از تصدی دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق معاف می‌شوید

وزیر دادگستری

شماره ۲۶۹۱ ر ۴۷۴۸ ۳۱ - ۲ - ۲۸

آقای عبدالکریم مشکوری سردفتر اسناد رسمی شماره ۲۱ مشهد

نظر به این که در دادگاه بدوی انتظامی سردفتران با انفصال موقت محکوم شده‌اید وزارت دادگستری طبق ماده ۳۹ قانون دفتر اسناد رسمی شما را تا خاتمه رسیدگی انتظامی از تصدی دفاتر اسناد رسمی و گواهی صحت امضا معلق می‌نماید.

وزیر دادگستری‏

شماره ۲۶۸۲ و ۵۶۸۴ ۲۱ - ۲ - ۲۸

آقای محمدعلی امام جمعه

به موجب این حکم به سمت سردفتری اسناد رسمی درجه سوم قصبه بانه منصوب می‌شوید طبق مقررات مشغول انجام وظیفه شوید

وزیر دادگستری‏