مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
(یکساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر روز سه شنبه اول خردادماه مجلس مجددا بر یاست آقای دکتر معظمی نایب رئیس تشکیل گردید)
نایب رئیس ـ آقای گرگانی.
گرگانی – عملی که بتاز گی از طرف ژاندارمها سر زده و تولید عدم امنیت مینماید مجبورم بعرض برسانم یکنفر ولی نام که شخص زارع و زحمتکش است ژاندارمها او را گرفته و بگرگان بردهاند با تهام اینکه اسلحه دارد مشارالیه را زجر داده و حتی داغ کردهاند که پرونده عملیات ظالمانه آنها در دادستانی گرگان در جریان است در صورتیکه بیچاره نان خوردن ندارد چه برسد آنکه اسلحه داشته باشد لابد مقصودشان چیز دیگری بوده که با لاخره باعث داغ کشیدن و اذیت و آزار مردم بی گناه میشوند. همین عملیات است که بنظر کوچک میآید و رفته رفته موجب ناامنی میشود. در هر صورت از دولت تقاضای کیفر مرتکبین این عمل وحشیانه را دارم.
(آقای نخست وزیر تمنی دارم توجه بفرمائید)عرض دیگرم اینست که اهالی قوچان اغنام و احشام خود را هر سال زمستان برای قشلاق با طراف مراوه تپه میآورند حتی بعد از شهریور ۱۳۲۰ هم چندین مرتبه آورده و بسلامت مراجعت کردهاند ولی امسال اشرار با وجود بودن پست ژاندارمری در مراوه تپه در مقابل چشم ژاندارمها هیچ اقدامی ننموده بلکه باشرار مساعدت هم کردهاند. تمنا دارد که دولت باین امر توجه کامل فرموده و گوسفندان غارت شده را پس گرفته و بصاحبانش مسترد دارد.
عرض دیگر ینده که مکرر از دولتهای سابق خواستم ولی متاسفانه تا کنون هیچ اقدامی نشده در موضوع آب آشا میدنی اهالی گومیشان است. چنانکه سابقا نیز عرض کردم اهالی گومیشان با هزار مشقت آب آشامیدنی خود را از مسافت قریب سه فرسخ میآورند و از این حیث فوق العاده در زحمت هستند برای دولت نیز صورت خوشی ندارد لذا از دولت آقای حکیم الملک تمنا دارد که باین موضوع توجه فرموده و اهالی را از این حیث راحت فرمایند. در خاتمه بنده میل ندارم که کوچکترین کارمندان دولت را بر نجانم اما عرض میکنم که از نمایندگان گفتن و گوشزد نمودن و از جراید نوشتن. اگر آقایان کارمندان اعتراضی بگفته و یا نوشتهای دارند بایستی طرف را قانع کنند نه اینکه با عملیات وحشیا نه بشخص محترمی بی احترامی کنند وظیفه دولت است که مرتکب این نوع عمل را بکیفر برساند و الاعاقبت خوبی نخواهد داشت. عرض دیگر بعد از تشکیلات دولت حاضر از قرار اطلاع کلیه اجناس ترقی کرده مردم طاقتی از این زندگانی ندارد الحمدالله جنگ که علت گرانی جنس بوده خاتمه یافته لذا تمنا دارم برای آسایش ملت توجه کامل فرموده ملت را زیادتر از این سر گردان مضیفه نفرمایند.
نایب رئیس –آقای دکتر فلسفی.
دکتر فلسفی – بنده با دولت آقای حکیم الملک موافق هستم ولی البته یک مذاکرات و مطالبی دارم که بایستی عرض کنم و دولت ایشان بایستی توجه نمایند (صحیح است)البته اگر یک نمایندهای بنام موافق هم صحبت کرد ولی یک انتقاداتی راجع با وضاع و احوال گذشته یا حال بشود دلیل بر مخالفت نیست، بلکه یک نماینده باید راحع با وضاع گذشته و حال صحبت بکند و انتقادات خودش را آنچه که بنظرش میرسد بکند (صحیح است)(فاطمی – گذشته راجع باین آقایان نیست)بنده در حواشی وارد نمیشوم وارد همان متن بر نامه میشوم و انچه که نظر دارم عرض میکنم. در ماده اول برنامه نوشته شدهاست حفظ و تحکیم مناسبات حسنه بین کشور ایران و کشورهای دوست و متفق همیشه هرع اصلی دولت ایران بوده طبیعی است که ملت ایران با دو دولت بزرگ همسایه خودش البته دوستی دارد و هم پیمان است و بایستی نسبت باین دو دوست با یک چشم ملت و دولت ایران نگاه بکنند و برای یکی نسبت بدیگری هیچوقت دجحان و برتری قائل نشود (صحیح است) یعنی در واقع آن توازن سیاسی که در مدنظر ما میباشد بایستی رعایت بشود (صحیح است) یعنی دولت ایران همیشه بایستی یک سیا ست متوازنی را همیشه داشته باشد و البته مطلت دیگری که قابل تذکر است اینجا در این موقعی که جنگ تمام شدهاست و صلح بر قرار شدهاست بایستی حقوق ایران در کنفرانسها وانجمنهای صاح احراز شود برای این که ملت ایران و مملکت ایران در این جنگ خسارات زیاد دیدهاست و همینطور که گفته میشود پل پیروزی حق این پل پیروزی بتمام معنی خودش در انجمنهای صلح احراز بشود (صحیح است) مطلب دیگر راجع بماده دوم است مطالعه فوری در امور اقتصادی برای استقرار اصول و تشکیلاتی که متناسب با اوضاع اقتصادی فعلی مملکت باشد از شهریور ۱۳۲۰ در موقعی که متفقین وارد مملکت ما شدند اوضاع مالی و اقتصادی مملکتها یک وضع آشفته بخود گرفت و هر دولتی که آمد در برنامه خودش این فورمول مطالعه فوری را گذاشت ولی از این مطالعات ملت ایران نتیجهای نگرفت یکی از نتایج آن مطالعات آوردن دکتر میلسیو بود که ما دیدیم چه هر ج و مرج و بی نظمی در دستگاه اقتصادی ما پیدا شد (صحیح است) و بعد از آن هم که ایشان رفتند با زهم یک تشکیلاتی که جبران آن خسارات را بکند قائم مقام ان نگردید (فرهودی – بدتر هم شد) مثل اینکه همان آئین نامهها و همان اثار بجای خودش باقی است (صحیح است) و امروز در نتیجه همین بی نظمی در امور اقتصادی و تشکیلات ناقص و ضع مملکت ا زلحاظ اقتصادی یک وضع هرج و مرجی را پیدا کردهاست و نتیجه اش این شدهاست که ملت ایران شاید بیشتر از نصف عده اش امروز گرسنه و لخت هستند.
یک مسئله دیگری که خیلی قابل توجهاست موضوع دزدی وارتشاء است که در دستگاه دولتی راه پیدا کرده و تمام امور از مجاری صحیح خودش خارج شدهاست (صحیح است) (در نتیجه همین انحراف یک فسادی در اخلاق اجتماعی ما پیدا شدهاست صحیح است) و البته دولت آقای حکیم الملک بزرگترین کاری را که باید انجام بدهند همین است ما میتوانیم جلو ی این دزدی را بگیریم بشرط اینکه بخواهیم.
بنده خودم در یکسال قبل یک افسری مامور نظام وظیفه شد رد گرگان و این آدم با کمال درستی وظیفه خودش را انجام داد در صورتیکه این افسر را میشناسم قبلا یک دزد لا بشرطی بود البته خواستند شد و حالا هم اگر بخواهیم میشود منتهی نمیدانم چه علتی است که یک سستی در دستاه دولتی ما پیدا شدهاست که نمیخواهند و اگر بخواهند دزدی و ارتشاء از این دستگاه مایر داشته شود طبعا وضع مملکت ایران خوب میشود (فرمند – آدمهای درست را تشویق نمیکنند) بلی عناصر صحیح عناصر سالم مأیوس شدهاند و حا لا بر کنار میشوند (صحیح است) ماده سوم تجدید نظر در مالیاتها و تعدیل بود جه البته این مالیاتهائی که وضع شده بود بمقتضای زمان جنگ بود و حالا هم گویا دولت مشغول مطالعهاست و امیدواریم که مطالعات دولت اسباب رفاه و آسایش مردم را فراهم کند.
اما موضوع بودجه یکی از آن موضوعهای اساسی است که همیشه چه دولت و چه مجلس باید توجه داشته باشند و یکی از آن وقت هائی که دولت و مجلس میخواهد خدمت بمملکت خودش بکند همین موضوع تصویب بودجهاست. متا سفانه دولتهای گذشته قبل در این موضوع تصور کردهاند و با اینکه آقایان نمایندگان اسرار داشتند از اینکه بودجه تفصیلی بیابد معذلک نیامد مگر اینکه دولت آقای بیات آورد و واقعا هم موضوع بودجهاست، در بودجه که دولت آقای بیات داد بنده مطالعه کردم صد میلیون برای ارتش و سی و هشت میلیون برای ژاندارمری و سی و چند میلیون برای شهر بانی بود تقریبا یکصد و هفتاد و سه میلیون که تقریبا نصف بودجه کل مملکتی ما میشود صرف قوای تامینه میشود در صورتی که ما هیچ امنیت نداریم (صحیح است) و شاید یک بعد از نصف شب دم درب وزارت جنگ، دم درب شهر بانی، دم درب ژاندارمری امنیت نباشد آنوقت در مقابل پانزده میلیون صرف وزارت بهداری و سی میلیون صرف وزارت فرهنگ میشود مثل اینکه یک دست مر موزی در این کار وارد است در صورتی که ملتی که باید ترقی بکند و خدمت بکند بمیهن خودش فقط بایستی از راه بداشت و فرهنگ باشد (صحیح است) و بنده از دولت آقای حکیم الملک میخواهم که بودجه تفصیلی را هر چه زودتر بمجلس بیاورد تا هر چه زودتر این معایب اصلاح شود.
ماده چهارم میگوید اصلاح و تکمیل قوای تأمینیه برای استقرار امنیت کامل در کشور، بنده خیال نمیکم که در مملکت ما نقطهای باشد که الان امنیت در انجا وجود داشته باشد و مردم از ناامنی شکایت نداشته باشند و اصولا این دستگاه مبتذل و هرج و مرج ژاندارمری نمیتواند امنیت مملکت ما را تأمین کند (صحیح است) یک هنگ ژاندارمری قائل شدهاند برای امنیت تمام صفهات گیلان و مازندران و دشت گرگان یعنی از حدود آستارا تا بجنورد و طبیعی است ک این یک هنگ کافی نیست برای امنیت این نقاط خصوصا افرادی را که بنده میدانم یعنی همین افراد ژاندارمری تفنگهای خودشان را کرایه میدهند بسارقین (صحیح است) و خودشان در واقع مخل امنیت هستند. فرماندهان ژاندارمری تمام شریک دزد و رفیق قافله هستند. و با این ترتیب البته امنیت مملکت تامین نمیشود. همچنین ادارات شهربانی در تمام کشور با این پاسبانهای رنجور و تریاکی و این تشکیلات ناقص نمیتواند امنیت شهرها را تامین بکند در چندی قیل در شهر گرگان از بوی خود کلانتری یک تجارتخانهای را زدند. (اردلان – توضیح بیشتری بفرمائید) عرض کنم یک دکانی بود مجاور کلانتری از توی کلانتری دیوار را خراب کردند و رفتند دکان را زدند و اثاثیه آنجا را بردند (فداکار – در حزب توده اصفهان هم همین کار را کردند) و من از دولت آقای حکیم الملک میخواهم که توجه بفرمایند و ما با همین تشکیلاتی که داریم میتوانیم امنیت را در این مملکت مستقر کنیم ولی نمیخواهیم یعنی در دستگاه متزلزل حکومت نخواستهاست که امنیت را در مملکت بر قرار کند. مسئله دیگر این است که در ماده پنج و شش بمنظور بهبودی وضع کار گران و کشاورزان و احرای طرحهائی که متضمن اصلاحات فلاحتی و صنعتی باشد اشاره شدهاست مملکت ایران یک مملکت کشاورزی است و بایستی از طرف دولت در این قسمت توجه و مراقبت تام بشود ولی متاسفانه همیشه در برنامههای دولت این فور مول هست ولی در عمل ما آثاری نمیبینیم شهر گرگان شاید آقایانی که رفتهاند دیدهاند و میدانند که از لحاظ موقعیت کشاورزی شاید مهمترین نقطه ایران باشد (صحیح است) و یک عده ماشینهای فلاحتی در انجا بود که معلوم نشد بچه مناسبت آنها را از انجا بردند انچه که بنده تحقیق کردم علتش این بود که ماشینهای فلاحتی بدرد یک عده اشخاص دیگری میخوردهاست و برای آنها این ماشینها را از انجا بردهاند موضوع دیگر بانک کشاورزی است که ممکن است با بود ن این بانک کشاورزی ان منطقه را تقویت کرد شعبه بانک کشاورزی در شاهرود هست ولی در گرگان نیست و حال انکه از نظر موقعیت کشاروزی گرگان باشاهرود تقاوت زیادی دارد (صحیح است) و بنده نمیدانم روی چه مطالعهای بودهاست که شعبه بانک کشاورزی را در شاهرود دائر کردهاند ولی در گرگان تشکیل ندادهاند یکی دیگر از مسائل موضوع پنبهاست که از طرف اغلب آقایان نمایندگان راجع به این موضوع در مجلس اظهاراتی شدهاست رعایای بدبخت ایران پنبهها را میبرند با نبار انحصار که تحویل بدهند ولی در آنجا هزار گونه اشکال تراشی میکنند و بعناوین مختلفه معطل میکنند آنوقت یکدفعه بازرگانانی هستند که در گوشه و کنار منتظرند که وقتی کشاورزان مستأصل و مجبور میشوند میروند و پنبه آنها را بایک ثمن بخسی با یک قیمت نازلی میخرند و البتهاین تجار هم باعمال اداره انجصار ثباتی دارند و با ین ترتیب دسترنج طبقه زحمتکش ایران دستخوش یک طبقه طمع کار و نفع جو میشود (اردلان ـ صحیح است انحصارها را باید برداشت) بنده یک ایرادی که ببرنامه دولت آقای حکیم الملک دارم این است که ایشان راجع ببهداشت اشارهای نکردهاند در صورتی که مملکت ما فاقد بهداشت است و یاین امر بایستی بیشتر توجه بشود (صحیح است) و بعقیده من بایستی در برنامه دولت حتما باین موضوع اشاره میشد برای اینکه تمام اهالی ایرای از شهرها که بگذریم اهالی قراء و قصبات تمام مردمان رنجورو مفلوک و علیل هستند، در شهرهای ایران آبله اطفال ما را قتل عام میکند صدو هشتاد نوزادان ما از بین میروند، در شهر گرگان و دشت گرگان بنده آمار برداشتم مطالعه کردم سی درصد مبتلا به سیفلیس ارثی هستند باید باین چیزها توجه کرد حتی در تمام دشت گرگان حمام ندارند و با این وضعی که ما داریم بهتر این بود که در برنامه دولت راجع ببهداشت هم اشارهای میشد الان یک بیمارستانی بنا کردهاند ولی استفاده نمیکنند و در معرض تخریب است بیمارستانی هم که در گرگان است صورت خوبی دارد ولی سیرت بسیار بدی دارد این خیلی بد است بدبختی از راه دور بیاید در بیمارستان انوقت به او دوا ندهند یا اگر بدهند دوایش را بدزدند بنده دیروز به آقای دکتر امین الملک تذکردادم و تقاضا کردم که بایستی فورا باین موضوع رسیدگی کنند.
نبایستی یک عده بدبخت بیچاره که میآیند آن جا یا حسابدار غذایش را بخورد یا دواساز دوایش را بخورد اینها جای تأسف است آدم متاسف میشود وقتی که اینوضعیت و این چیزها را میبیند. نقص دیگری که برنامه موجود است موضوع فرهنگ است یک ملتی که دانائی و توانائی داشت همه چیز پیدا خواهد کرد ما اگر بخواهیم در صراط ترقی وارد بشویم. درشاه راه ترقی وارد بشویم خواه ناخواه بایستی از راه فرهنگ وارد شویم (فرمند – از راه اخلاق اول اخلاق بعد فرهنگ) فرهنگ تمام مشکلات ما را حل میکند وقتی که هر کاری مبتنی بر شالوده بهداشت و فرهنگ نبود نتیجه خوبی برای مملکت نخواهد داشت (فیروز آبادی – فرهنگ با اخلاق) بنده خودم در خدمت سر بازی بودم مدت بیست سال هستی و نیستی این مملکت صرف ارتش شد ولی چون شالوده اش مبتنی بر فرهنگ و بهداشت نبود درعرض مدت کوتاهی بدون هیچ دلیلی رشتههایش از هم گسیخته شد (حشمتی –اینطور نیست) همینطور است قربان من خودم سرباز بودم. افسر بودم، سربازی که بیست و چهار ساعت راه پیمائی میکند و از پا در میآید (حشمتی – شما از بهداشت صحبت کنید بس است) بنده معتقدم که اگر ما نظم و امنیت و عدالت و حق بخواهیم بایستی از راه فرهنگ بخواهیم (صحیح است) برای اینکه دوام و پاداری خواهد داشت (صحیح است) بنده معتقدم که اگر یک دولتی بیاید و بگوید فقط برنامه من اصلاح بهداشت و فرهنگ است این دولت بتمام شئون و حیثیات این مملکت خدمت خاهد کرد و یک ترقی ابدی و جاودانی برای ما تأمین خواهد کر ولی متأسفانه در برنامه دولت راجع باین دو موضوع که برای مملکت ما بیشتر از هر چیزی اهمیت دارد اشاره نشدهاست یک موضوع دیگری را که از حضور آقای دکتر امین الملک میخاهم استفاده کنم و عرض کنم و مورد علاقه همه آقایان نمایندگان هم هست موضوع زلزله گرگان است که همه آقایان نمایندگان اطلاع دارند که ملت ایران فوق العاده در اینمورد حسن استقبال بخرج داد و یک مبالغ زیادی اعانه برای زلزله زدگان گرگان دادند و این اعانات بوسیله سه جمعیت داده شد جمعیت شیرو خورشید، کمیته اعانه ملی و هیئت اتحادیه تجار.
شیر و خورشید سرخ این پول را مصرف کرد به بهترین وجهی و بنده ا زآقای دکتر امین الملک فوق العاده خشنود و راضی هستم و تشکر میکنم الان کمیسیونی در گرگان هست و به بهترین وجهی آن پول را بمصرف اشخاص مستحق و آسیب دیده میرسانند ولی کمیته اعانه ملی از آن پول هائی که جمع کردهاست فقط سی هزار تومان دادهاست در صورتیکه بنده اطلاع دارم که شاید نه میلیون ریال جمع کردهاند برای اعانه گرگان (مهندس فریور – کمیته اعانه ملی با کیست؟) کمیته اعانه ملی گویا بسرپرستی آقای طباطبائی ضیاءالدین بودهاست (دکتررادمنش – بقیه اش در لقانطه مصرف شد) و همچنین هیئت اتحادیه تجار از پولهائی که جمع کردند گویا فقط سی هزار تومان دادند و بقیه را ندادهاند و بنده از آقای دکتر امین الملک اولا میخواهم که گزارش این موضوع را به مجلس بدهند چون این موضوع مورد علاقه آقایان نمایندگان است و همه از من میپرسند (صحیح است) و ثانیا کمیسیون که برای آسیب دیدگان گرگان در مجلس تشکیل شدهاست تشکیل بشود و باین اعاناتی که برای آسیب دیدگان گرگان مردم ایران دادهاند رسیدگی کند که بالاخره مردم ایران بدانند و متوجه شوند که این پول هائی را که دادهاند بمصرف خودش رسیدهاست یا نرسیدهاست (صحیح است)
نایب رئیس – آقای کام بخش.
کام بخش – امروز قبل از جلسه یکی دو نفر از آقایان نمایندگان با من راجع به برنامه دولت صحبت میکردند گفتند شما همیشه با دولتهائی که بر کار میآیند مخالفت میکنید و مخالفت شما همیشه از حیث شدت یکسان است در صورتیکه شخصیت اشخاص که سر کار میا یند متفاوت است و بنا بر این با در نظر گرفتن شخصیت انها ممکن بود که مخالفت شما شدت وضعف داشته باشد. این اشکال و این اشتباه برای بسیاری هنوز موجود است در صورتیکه رفقای ما سعی کردهاند این اشتباه را بر طرف کنند و آن عبارت از این است که مطالعه بکند اگر نظر بر این باشد که فقط تخصص آنشخص را در نظر بگیرد البته ممکن است در اطراف دانشنامه او، تجربیات او مطالعه بکند و نظر بدهد ولی اکر نتیجه عمل از آن شخص بخواهد البته باید بپرسند که این شخص متخصص با چه دستگاهی و با چه ماشینی سرو کار خواهد داشت اگر ما یک ماشین از کار افتاده وزنگ زده موریانه خورده که دندههایش شکسته باشد داشته باشیم البته دیگر ما در اطراف شخصیت آن شخص نمیتوانیم صحبت بکنیم برای اینکه مامنظور مان نتیجه آن کار است و منظور نداریم که آن شخص چگونه شخصی است اگر احیا نا بنا بود که این دستگاه عوض میشد و آقای حکیم الملک در برنامه خودشان متعهد میشدند که تمام اشخاصی را که در دستگاه گذشته بودند بمحاکمه بکشند و مجازات کنند آن قوانینی را که مثل علف هرزه وارد قوانین ما شدهاست بر خلاف قانون اساسی آنها را بکنند و دور بریزند اگر یک چنین تعهدی را در برنامه خودشان میکردند آنوقت ما صحبت میکردیم در اطراف شخص ایشان که آیا شخص ایشان قادر هستند که اینکار را بکنند یا نه به عبارت اخری آنوقت سرو کار داشتیم با یک ماشین جدیدی و آنوقت صحبت میکردیم در اطراف آنشخص که باید از این ماشین نتیجه بگیرد ولی یک موضوع را باید در نظر داشت و آن عبارت از این است که بسیاری از اشخاص تصور میکنند که ما صرفا منفی بافیم و جامد فکر میکنیم در صورتی که اینطور نیست در وحله اول ما وقتی که وارد مجلس شدیم بودند اشخاصی که روی این تصور بفکر این بودند که از این جمود تصوری فکر ما در این مجلس استفاده کنند یعنی اگر بخواهند یک دولتی را از کار بیندازند اینطور حساب میآوریم و عمل خودمان را انجا م میدهیم بودند یک اشخاصی که این تصور را در باره ما میکردند ولی ما فکر میکنیم که نباید صرفا منفی باف باشیم و جامد فکر کنیم البته ما سعی داریم از جریاناتی که دراین مجلس هست جد اکثر استفاده را به نفع ملت ایران بگیریم و این استفاده را ببریم بنا بر این وضعیت ما، رفتار ما البته تطبیق میکند با سیا ست روز و البته ما این موضوع را کاملا میسنجیم و این را در نظر میگیریم اگر ما امروز با یک دولتی مخالفت میکنیم فردا اگر دیدیم که همین ماشین زنگ زده را آن شخص خیال دارد روغن کاری بکند و کار بیندازد ما هم البته کمک میکنیم و دست مساعدت میدهیم بیک چنین دولتی چنانکه کردیم، در این جا آقای فرهودی ایراد کردند به آقای دکتر رادمنش و گفتند که شما به دولت آقای بیات رأی اعتماد دادید، بنده مخصوصا میخواهم اینموضوع را در اینجا توضیح بدهم و میخواهم عرض کنم که ما ؛ دولت آقای بیات رأی اعتماد ندادیم آقای فرهودی و رفقای ایشان در موردیکه ایشا ن سرکا رمی آمدند دادند وما رأی اعتماد با صول مشروطیت و دمکراسی دادیم ولی ما گفتیم که اگر شما یکدولتی را آوردید سر کار بایستی بگوئید که آن دولت چه کار کرد و چه خلافی کرد که آن دولت را میبرید آوردن دولتها و بردن دولتها باید از پشت این تر یبون باشد نه اینکه در صندوقخانههای مجلس ما چلواری مهر کنیم و بعد ببریم حضور ملوکانه و بگوئیم دولت اکثریت ندارد و خواهش میکنیم که برود (کاظمی ـ اینظور نیست) در برنامه دولت آقای حکیم الملک مفصلا در مقدمه اش راجع باصول مشروطیت و دمکراسی مطالبی گفته شدهاست ولی در متن برنامه چیزی در اینموضوع تصریح نیست مثل این است که در مقدمه قانونی مطالب بسیاری گفته شود ودر متن چیزی نباشد در اینصورت البته قوتی نخواهد داشت من البته مخالف با این هستم که در برنامه دولت مطالبی از این قبیل گفته شود که دولت عهده دار است قوانین و اصول مشروطیت و دمکراسی را حفظ بکند البته این وظیفه هر دولتی است دولتی که در یک مملکت مشروطه سر کار بیاید البته وظیفه اش جفظ اصول مشروطیت است ولی معتقدم باین موضوع که اگر یک قانونی و اگر یک اصلی متوالیا نقض شد حتما یک دولتی وقتی سر کار آمد بایستی اشاره بکند و بایستی تصریح بکند که این اصل و این قانون که متوالیا نقض شد هاست من عهده دار هستم این را اعاده بدهم و نگذارم بعد از این نقض بشود، در تمام مدت بیست سال حکومت پهلوی مشروظیت ایران عملا تعطیل شده بود و در این سه سال و خرده پس از شهریور ۱۳۲۰ هم دمکراسی در این مملکت اعاده نیافت متأسفانه در این جریان یعنی در نقض اصول مشروطیت و دمکراسی دولتها و مامورین دولتها بتمام معنی ذیمدخل هستند، یکروز در وزارت کشور پس از قضایای اصفهان بنده به آقای سروری گفتم که وقتی ما رشتههای این عملیات را میگیریم سر تمام این رشتهها منتهی بوزارت کشور میشود ایشان از من مدرک خواستند ولی البته در آن موقع جای ارائه دادن مدرک نبود ولی آلان در اینجا یک موضوعی را قرائت میکنم و تقاضا میکنم آقایان توجه بفرمایند رو نوشت نامه محرمانه وزارت کشور به نخست وزیری مینویسد:
تعقیب معروضه شماره ۳۲۵۷ – ۲۳/۱۲/۱۶ راجع بعملیات کی مرام و وکیل مظفری کارمند دارائی سمنان و آقای اسکندر سهرابی معروض میدارد که مجددا شرحی از اداره کل شهر بانی و اصل گردیدهاست دائر به اینکه مجددا نامبرده گان و همچنین اقای آذری معاون ناجیه راه اهن عدهای از کارگران کارخانه ریسمان بافی و راه آهن آنجا را دور خود جمع این را گوش بدهید و اظهاراتی دایر بر اینکه رفقا بیائید دور حزب توده ایران جمع شوید ما نان بهداشت فرهنگ و ازادی میخواهیم با ما اتحاد کنید نمودهاند (حاذقی – مقصودش این است که اینها را بهانه کردهاند نه اینکه حقیقت است) گوش بدهید آقای حاذقی، مراتب را برای استحضار معروض و ضمنا علاوه مینماید که شرح لازم بوزارت راه و وزارت دارائی نوشته شد که نسبت بجریانات مزبور اقدامات لازمه را بعمل آورند متمنی است مقررفرمایند از طرف آنمقام نیز دستور لازم در باب مامورین صادر و از نتیجه وازرت کشور را مستحض دارید آن وقت جواب نخست وزیری شنیدنی است که مینویسد: پرونده شماره فلان راجع بعملیات مفسدت امیر کیمرام رئیس قطار – بهمدستی وکیل مظفری کارمندان دارائی سمنان و چند نفر دیگر اشعار میدارد دستور فرمائید نسبت به احضار کیمرام و تعقیت از عملیات نامبرده سریعا اقدام نمائید و نتیجه را اطلاعدهید از این عبارت آخری معلوم شد که در قاموس دولت ما عملیات مفسدت آمیز، عملیات مفسدت آمیز عبارت از خواستن نان و بهداشت فرهنگ است این همان اصول دمکراسی است، همان دستگاهی است که آقای حکیم الملک امروز حضرتعالی آن دستگاه را بدست میگیرید،
این صورت تلگرافی است که بشیراز شدهاست عینا نوشته شدهاست اجتماعاتی را که محل نظم و آسایش میباشد جلوگیری کنید و آنوقت این توضیح را دادهاند که مقصود از اینگونه اجتماعات خزب تودهاست، این راهم توضیح دادهاند و همچنین سایر عملیات و آنچه که در اصفهان و یزد و شیراز و در هر نقطه که اتفاق افتاد در تمام این اقدامات دولت و مامورین دولت جدا ذی مدخل بودهاند و عمل بدست آنها انجام میشدهاست (فداکار – صحیح است) چنانکه در اصفهان آن گنجه و - صندوق حزب توده را که بردند پاسبانان بهشان کمک میکردند و در این عمل هم البته مأمورین دولت بی اجر نماندند این را هم توضیح بدهم که مامورین دولت بی اجر نماندند هم آقای وارسته استاندار فعلی اصفهان و هم آقای رئیس شهربانی سابق آنجا طرفی بستند در تمام این جریانات و ما اعلام جرم بدیوان کیفر کردیم منتها چیزی که هست البته دست دست را میشوید دیوان کیفر هم تا بحال تعقیب نکردهاست، مطالب دیگری هم هست که اگر ما مطمئن بودیم کمیسیون دسیدگی به اتهامات و کلا ء ر مجلس واقعا رسیدگی میکرد به آن جریانات ان جریانات را هم در اینجا ذکر میکردیم ولی متاسفانه بطوری که من میدانم در آن کمیسیون مطالبی بوده استکه یک عده از افراد کمیسیون حاضر به امضاء کردن آن گزارش نیستند باین جهت آقای نبوی استعفا کردند و گزارش آنهم توی جیب آقای حکمت است بدون اینکه امضا بکنند، حالا هر چه میخواهید بفرمائید اینهم تلگرافی است که اخیرا از اصفهان رسیدهاست حالا دیگر دوره زمامداری حضرتعالی است تلگرافهائی الان میرسد آنها که از رفقای ما سلب امنیت میکنند یک عده چاقو کش در آنجا بدون لجام و لجام گسیخته مشغول عمل هستند همه را ثرور میکنند و اشخاص مجبورند مخفیانه زندگی کنند که مبادا بدست این اشخاص بیفتند و گفتیم هم ولی آنها را تعقیب نمیکنند…
نایب رئیس – آقای کام بخش در برنامه دولت بفرمائید.
کام بخش – اینهم در برنامه دولت است اجازه بفرمائید البته در تمام این موارد ما اعلام کردهایم و باز هم اعلام میکنیم که منظور ما در این کشور استقرار اصول دمکراسی و مشروطیت است و ما هیچگونه مبارزهای را تغیر از مبارزه در صفحات جراید و یا در سالنهای نطق و میتینکهای منظم بخودمان اجازه نمیدهیم ولی این موضوع را صحبت کردهایم و اتمام حجت کردهایم و هم بنمایندگان فراکسیون مجلس اطلاع دادهایم که اگر هستند اشخاصی که بخواهند این مبارزه را از صفحات جراید و از سالنهای نطق بیرون بکشند و یک صورت دیگری بهش بدهند ما از این وضعیت گریزان نخواهیم بود، یک موضوعی را که آقای حکیم الملک بایستی کاملا در نظر بگیرند عبارت از این است که امروز در کشور ما هستند اشخاصی که یک سیاستی را تعقیب میکنند که ممکن است این سیاست برای ما گران تمام بشود زمزمه هائی هست درا ین ضمن زمزمه هائی از قبیل شمال و جنوب و و تجزیه و این چیزها در این مورد اگر موضوع فقظ منجصر باشخاص بدون مسئولیت میبود البته اهمیتی نداشت ولی از انجائی که موضوع مربوظ باشخاص ذی مسئولیت است آن مراتب را بعرضتان میرسانم تا اینکه بتوانید از این جریانات جلو گیری کنید. این قبیل اظهارات را مامورین شما میکنند استاندار شما میکند، این اظهاراتی است که آقای وارسته در حضور جمعی از جریده نگارها کردهاست و گفتهاست که اصفهان جای این صحبتها نیست جنوب است محل نفوذ کیست از این قبیل جریانات باید جلوگیری بشود آقای جکیم الملک اینها اتفاقی نیست، اتفاقی نیست که از اداره تسلیحات تفنگهای برنو ساخت تخشائی ما قاچاق گرفته شدهاست و برای این عمل هم پرونده تشکیل شده و پرونده را که ماندهاست این را بایستی در نظر بگیرند که بچه مناسبت یک چنین پروندهای را کد میگذارند. بعقیده بنده این موضوع هم اتفاقی نیست که در جاهای معینی بعنوان جفظ امنیت باشخاص ذی نفوذ اسلحه و فشنگ میدهند و هر چند وقت یک دفعه هم فشنگهائی مجددا بعنوان این که فشنکهای سابق تیر اندازی شدهاست میدهند و من اینجا صورت دارم که در هر نقطه چند قبضه تفنگ به متنفذین داده شدهاست و آنوقت آقای ارفع رئیس ستاد ارتش در سخنرانی خودشا ن در دانشکده افسری رسما اظهار میکند، رسما که پنجاه هزار تفنگ برنو دست اشخاص است و سوء استفاده میکنند، البته من فکر میکنم که ما وظیفه داریم شما و ما متفقا از این عملیات ایران بر باد ده جلوگیری کنیم (صحیح است) ما معتقدیم که از سواحل بحر خزر گرفته تا خلیج فارس تما ما همه جا ایران است (تمام نمایندگان ـ صحیح است) و ما به یک ایران واحد معتقدیم و در این زمینه مبارزه میکنیم و از تمام این تمایلات و از تمام این معتقدات اعم از اینکه مامورین دولت ناشی بشود یا از اشخاص دیگر باید جدا جلو گیری کرد (حاذقی ـ هر کس غیر از این بگوید باید دهانش را خرد کرد) بلی مخالفید؟ (حاذقی – خیر فرض کردم هر کس غیر از این بکوید باید دهانش را خرد کرد) بسیار خوب خیال کردم مخالفید (خنده نمایندگان) (خطاب به آقای رئیس) به آقای جاذقی اخطار بفرمائید که در آتیه دخالت نکنند (حاذقی – تایید کردم) بسیار خوب بعدا در اینجا تائید بکنید.
مطلبی که بنه میخواستم مخصوصا توجه هیئت دولت را به آن موضوع معطوف بکنم عبارت از این بود که در یک چنین موقعی که پیروزی نصیب ملل آزادیخواه شدهاست و رد دنیا برای هر کشوری هر ملتی که واقعا طرفدار دمکراسی باشد مزایائی قائل هستند در مملکت ما هم سعی بفرمائید که این موضوع محرز باشد که ما هم جزء آنهائی هستیم که واقعا خواهان دمکراسی و مشروطیتیم که ماهم از این مزایا اقلا بهره مند بشویم پس از این که اینقدر فداکاری کردیم و زحمت کشیدیم (صحیح است) در همین دوره زمامداری حضرتعالی بود توجه فرمودید روز پیروزی وضعیت تهران را دیدیم خوب یک چند تا پرچمی بود و سر و صدائی نبود و ما برای حفظ آبروی این کشور برای اینکه نشان بدهیم که ما هم در این پیروزی شریک هستیم نمایشی به آن عظمت و به آن ابهت دادیم در این کشور و رد سایر جاها که اعکار عامه را به غلیان آورد و در تمام دنیا نشان داد که ما و ملت ایران هم واقعا در این پیروزی سهیم هستیم و آنوقت.
نائب رئیس – آقا کامبخش این که در اظهاراتتان فرمودید که در ایران سرو صدائی نبود اینطور نبود (صحیح است) در تمام مملکت ایران جشن و شادمانی بود (صحیح است)
کام بخش – عرض کنم صحیح است جشن گرفته بودند منتها فرق است بین جشن گرفتن که عبارت از پرچم بالا بردن باشد و آن احساساست و غلیان عمومی که آنهم بود. مقصودم چیز دیگری است مقصودم این است که در موقع زمامداری شما آقای حکیم الملک بود که در یک جنین روزی موقعی که ستون نمایش دهندگان در حرکت بود دستور فشنگ گذاری و تیراندازی نسبت به این اشخاص داده شد، من خوب مسبوقم از این جریان در صبح آنروز دستور داده شده بود که هیچ کاری نداشته باشند ساعت نه و نیم آنروز در وزارت جنگ در دومین راه رو دست راست سرهنگ سیاسی، سرهنگ شهر رئیس سرهنگ آذرپی سروان لشگری را احضار میکنند و برای ایجاد یک پرو وکاسیونی دستور میدهد که فشنگ گذاری و تیراندازی کنید که سروان لشگری آمد و این عمل را اجرا کرد و امروز سروان لشگری را گویا میخواهند ازش تقدیر کنند و دیگر آنرا که بر خلاف این عمل کرده بودند گویا مورد توبیخ هم قرار میدهند من توجه حضرت عالی را به این موضوع جلب میکنم که اگر واقعا از یک چنین جماعتی دولت بخواهد تقدیر کند این موضوع واقعا آبروریزی است (پور رضا – شیر ینکاری روز جمعه چطور؟) آن شیرینکاری مال شما بود.
اساسا نمیفهمیم که در کشور ما حکومت نظامی چه صیغه ایست جز اینکه واقعا رشد اینرا نداریم که دارای حکومت دمکراسی و مشروطیت باشیم چیزی که نظر بنده را در برنامه دولت آقای حکیم الملک مخصوصا متوجه بخودش کرد جمله تقویت قوای تامینیه بود در مواقع عادی البته از این جمله استنتاج این میشود که تقویت قوای تامینیه یعنی تقویت ارتش ولی چون در این موقع هستند اشخاصی که بنامهای مختلف میخواهند این طور جلوه گر کنند که اراده ملت ایران این است که ارتش ما مبدل بیک ارتش داوطلب بشود یعنی نقصان پیدا بکند و در واقع بتمام معنی از ملت جدا شود در یک چنین موقعی بنده میخواهم از حضرتعالی مخصوصا تقاضا کنم که این موضوع را توضیح بدهید که آیا مقصود از تقویت قوای تامینیه همان ارتش هست یا اینکه منظور دیگری در بین است که موافقت میکند با منظورهائیکه موجود است و آن این است که عمدا سیاست تضعیف ارتش بموقع اجرا گذارده شدهاست و این مناسب نیست الان در ارتش ما این را برای استحضار جنابعالی عرض میکنم که در ارتش ما یک دودستگی نا سالم (حاذقی – سه چهاردستگی) بله من حالا آن دو دستگی مهم دو دستگی ارفع و رزم آرا را میگویم این دو دستگی این است که وقتی این دسته روی کار آمد تمام پستهای حساسا را از دست طرفداران آنها میگیرند و به یک دسته اشخاص مخصوص میدهند وقتی که آنها آمدند روی کار همین کار را میکنند بدبختی اینجا است که یکعده را تبعید میکنند بکعده را بوایات میفرستند و بعد با هزینههای کزاف مجددا آنها را بر میگر دانند و من حساب کردم اقای حکیم الملک که بیش از نیم میلیون تومان خرج این هزینهها میشود انوقت در صورتیکه زندگی افسرهای شرافتمند ما یک طوری است که به نان شب شان محتاجند (صحیح است) من افسری سراغ دارم آقای حکیم الملک که دخترش منزل یک تاجری کلفتی میکند انوقت در سال نیم میلیون تومان متجاوز خرج این دو دستگی میشود (صحیح است) مخصوصا برای اینکه توجه حضرتعالی را معطوف کرده باشم که از پشت عینک دوربین خودتان این دو دستگی را مشاهده بفرمائید
- - سرهنگ ارفع رئیس آمادگاه
- – سرهنگ هاشمی رئیس ستاد
- – سرهنگ ارفع فرمانده لشگر اول
- ـ سرهنگ هاشمس منتقل به لشگر
اول – سرهنگ از کار بر کنار – سرهنگ هاشمی در قلاب سنگ به اردبیل سرهنگ ارفع
رئیس ستاد – سرهنگ هاشمی با دریافت هزینه منتقل و فرمانه مرکز اینجاست که عرض میکنم این وضعیت بعقیده من بایستی بکلی ریشه کن شود و من معتقدم که ما محتاج به این اشخاص نیستیم آقا دست هر دوشان را بگیرید بیندازید دور (نمایند گان – صحیح است احسنت) ما افسرهای خوب تخصیل کرده داریم بیاورید و بجای اینها بگمارید (صحیح است) الان کار گزینی ستاد ارتش یک کارهائی میکند که هیچ مسئولیتی ندارد اگر شما بخواهید بپرسید که اینعمل چرا اتفاق افتاده باید قبلا بروید از ستاد ارتش بپرسید بعد بیائید اینجا بگوئید ینده دستگاه ارتش را اگر بخواهم برای حضرت عالی تشریح کنم این دستگاه ارتش ما من حیث المجموع عبارت از یک وزارت جنگی است که امروز حضرتعالی آقای زند را در راس آن وزارت خانه قرار دادهاید یعنی همان کسی را که قانون منع دخالت افسران را در سیاست بمجلس شورای ملی اورده و همان کسی است که سر لشگر ارفع را رئیس ستاد کرد که خود نهضت ملی را تشکیل داده بود و در مجلس هم صحبت شد یکعده را هم روی آن قضیه تبعید کرد ند حا لا تمام آن اشخاص آمدند و حزب نهضت ملی دوباره آمدند و مشغول دسته بندی شدهاند (صحیح است) (پوررضا – مرام این حزب چیست) شما بهتر میدانید آقای پور رضا یکقدری ساکت باشید با نزاکت عرض میکنم (پور رضا ـ بنده میخواهم بفهمم) چه عرض کنم این موضوع یعنی این دو دستگی در اربش منحصرا انعکاسش اشخاص نیست بلکه سازمانهائیکه اصلا منحل میشوند و سرکار آمدندهاند میباشند تاتیپ مکانیزه تشکیل میشود و منحل میشود مجددا منحل میشود بعد تشکیل میشود این بسته به این دو سال ده نفر رئیس عوض شدهاست و یکی از آنها سرتیپ میرجلالی است که دو دفعه عوض شهاست و سر کار رفتهاست من میخواهم بپرسم که اگر این شخص واقعا قادر است به این کار چرا بر میدارید و اگر قادر نیست پس چرا میآورید (صحیح است) این عمل همیشه میشود و ان وقت این موضوعات فقط منحصر به این جا نیست آمادگاه تعلیماتی تشکیل میشود و منحل میگردد و هم چنین آموزشگاهها تشکیل میشوند و منحل میشوند همین طور سایر قسمتها و من مخصوصا در این جا موضعاتی را که میخواهم عرض کنم فقط مربوط بسازمانها و فقط به این دو دستگیها نیست بلکه هر چیزی را در این ارتش ما فکر و تصور بکنید همین طور است و هر جا یش را دست بزنید همین طور است ولی مخصوصا تکرار میکنم این موضوع را برای اینکه ارتش برای ما خیلی مهم است (صحیح است) شما همین انضباط را ملاحظه بفرمائید، انضباط نسبت به افراد انضباط چماقی است ولی به افسران و امر ا که میرسد انضباط طور دیگر میشود آن وقت سرتیپ عطائی بر میدارد زیرا مراسله رسمی که فلان سرلشگر نوشته مینویسد این مرد دیوانهاست بایگانی شود آن وقت بازرس فنی وزارت جنگ هم میشود بازرس ویژه میشود و هیچکس هم از ایشان مؤاخذه نمیکند این وضعیت انضباط وزارت جنگ است، انضباط ارتش است یا فرض بفرمائید وضعیت تشویق و ترفیع آن جا من الان یک مقدار تلگرافات و متحد المالهائی را برایم فرستادهاند راجع بهمین موضوع یکعدهای معین پزشک هستند که بر طبق این متحدالمانها حق دارند ترفیع پیدا کنند با اینکه قانونا حق برفیع دارند و با تمام زحماتیکه میکشند بآنها ترفیع نمیدهند به بعضی افسران ترفیع ندادهاند بعنوان اینکه از قلم افتادهاند وقت ترفیع میدهید بکی؟ بشاهپور علیرضا (تیمور تاش ـ افسر فراری) در صورتیکه طبق قانون نظام این شخص هم فراری زمان جنگ است هم فراری زمان صلح حساب میشود (صحیح است) با آن عملیات فجیعش.
ما دانشکده داریم بنده واقعا برناممه این دانشکده افسری را که نگاه کردم حقیقة خجالت کشیدم جغرافیا ی سیا سی و اقتصادی دانشکده افسری بدستم افتاد جغرافیای سیاسی و اقتصادی بدست من رسید یک مزخرفاتی آنجا راجع بدول هم جوارما نوشته شده بد که ما امروز پس از آن جنگها و پس از تشخیص نیروی آنها مجبوریم از روی امروز باز از روی ان جغرافیا و طرزیکه در دوره بیست ساله دیکتاتوری تفکر میشد درس بدهیم دیکر این شاگرد چه ارزشی قائل میشود برای آن مدرسه و آن دستگاه و آن معلمی که وقتی یک چیزی را در خارج با چشم میبیند با مطالبی که در آن کتاب میخواند چقدر تقاوت دارد (فیروز آبادی ـ آقا اینها که راجف به برنامه نیست) و اما راجع به مدرسه خلبانی مطالبی میخواهم خدمتتان عرض کنم چون این یک موضوعی است خیلی برجسته و مهم من خودم از لحاظ تخصص سابق که افسر هواپیما بودم و در تمام رشتههای هواپیمائی هم تخصص دارم این است که صحبتی که میکنم طبق اطلاعات و تخصص خودم است چهل و چند نفر شاگرد آوردند در اموزشگاه خلبانی در مدت چهار سال و اندی با این ۴۶ نفر در این مدت جهار سال و خوردهای در آنجا آموزشی دادند و بعد از چهار سال و خوردهای گفتند که چهار نفر شان قابل این است که امتحان بدهند و چهار نفر را خلبان کردند و بنده حساب کردم با استهلاک هواپیما بالاخره چهار میلیون تومان برای چهار نفر خلبان خرج شده بود هر خلبانی یک میلیون تومان آن وقت من در تمام رشتههای هواپیمائی تحصیل کردهام با ۱۲ هزارتومان توجه کنید بیت المال این مملکت چه قسم صرف میشود؟ برای چه آن ۴۶ نفر را قلم زدند فقط برای اینکه یکعده میخواهند که پرواز مخصوص خودشان باشد و آنها را همین طور میاندازند دور در صورتیکه اشخاصی که باید بواسطه بدی استعداد قلم بخورند از صد نفر ۲۰ نفر را قلم زدند این است وضعیت ارتش ما و وضعیت دانشکدههای ما ووضعیت نفرات ما و وضعیت افسران ثابت ما، به این ترتیب ما هیچوقت نمیتوانیم چشم آن افسرای و اشخاصیکه تحصیل کرده هستند به بندیم و بگوئیم شما این معایب را نبینید و ندیده بگیرید و البته آنها ندیده نمیگیرند و ان راه راستی که ما با نهانشان میدهیم و آزادی خواهان دیگر با نهایشان میدهند بالاخره آنها آن راهها را پیروی میکنند و راه راست را خواهند گرفت و به این چیزها گوش نخواهند داد (حاذقی بعضویت حزب قبولشان نکنید) خیر ما قبول نمیکنیم (اسکندری میفرستیم خدمت شما) از این موضوع بگذریم شمهای در قسمت اقتصاد برنامه صحبت خواهم کرد بنده فکر میکنم که موقع جنگ بهترین مواقع است یعنی بهترین مواقع بود برای اینکه ما بتوانیم اقتخاد یات خدمان را یک سر و صورتی بدهیم در تمام ممالک همینطور ممالک کوچک ممالکی که سابقا صنایع خودی نداشته استفاده کردند و صنایع خودی و داخله خودشان را تقویت کردند و از آن استفاده نمودند.
در مملکت ما پوسیدگی دستگاه بقدری بود که در آن مواقع ما نتوانستیم و نخواستیم به این موضوعها توجه کنیم و در نتیجه حا لا رسیدهایم بجائیکه مواجه هستیم با بزرگترین خطرات که عتارتست از خطر بیکاری بنده عرض میکنم که ما عوامل بسیاری داشتیم برای اینکه بتوانیم استفاده کنیم برای کشاورزی و برای صنعت کشور خودمان و هنوز همان عوامل را داریم و مناسفانه استفاده نکردهایم و استفاده هم نمیکنیم یکی از ان عوامل را که مثال میزنم بانک کشاورزی است که طبق ماده دوم اساسنامه خودش برای تقویت کشاورزی و تقویت صنعت در این مملکت است قوانین هم وجود داشتهاست که بتواند این منظور را تامین بکند قانون ۱۳۱۲ برای فروش خالصجات این قانون تا آخر سال ۱۳۲۳ بقوت خودش باقی بود البته در زمان دیکتاتوری یعنی زمان رضا شاه ما نمیتوانستیم از فروش خالصجات استفاده بکنیم برای اینکه هر خالصهای را که میخواستند بفروشند ایشان دستشان را میگذاشتند روی ان خالصه اما بعد زا شهریور بعد از اینکه یک مقداری از املاک برگشت کرد و بعلاوه خالصههای دیگری هم بود که یک استفاد ه داشت و قیمت املاک هم چندین برابر بالا رفته بود و بک سرمایه هنگفتی شده بود این سرمایه هنگفت عوض اینکه در دست بانک کشاورزی باشد امروز فرار کردهاست در آمریکا و سایر جاها وا گر این سرمایه را میکشیدند از دست آنها و به بانک کشاورزی بمرکز میدادند ما امروز بزرگترین سرمایهها را داشتیم و میتوانستیم را تقویت کنیم و هم صنعت خودمان را (صحیح است) حالا در مقابل چه داشتیم؟ در مقابل میبینیم که در این چند سال اخیر این وضعیت را داریم که در سال ۱۳۲۳ شاید ده میلیون نسبت به سال ۱۳۲۲ کسر عایدی دارد بانک کشاورزی در صورتیکه از آن اصولی هم که ما برای بانک کشاورزی قائل شدهایم یعنی در واقع باید نفع نبرد و به مردم کمک بکند از این اصول هم پا بیرون گذاشتهاست و از طرف دیگر یک نفر که میخواهد از بانک کشاورزی پول بگیرد در بعضی از موارد نفع این پول به ۲۶ درصد یا ۴۰ درصد میرسد در این حال ما در سال ۱۳۲۴ یک همجو نکث عایدات داشتهایم (صحیح است) بعقیده من همان ان دستگاه پوسیده دیکتاتوری و هما شخصیت هائی که میخواهیم از آنها استفاده کنیم و مورد عدم توکه دولت هستند اگر این شخصیتها نمیتوانند کار انجام بدهند آنها را بردارید و یک شخص دیگری بگذارید ما که نمیتوانیم تمام هستی خودما ن را روی این بگذاریم که فلان شخص نمیتواند کار بکند …. (فرمند ـ آقای کام بخش بانک کشاورزی را تذکر بدهید)
نایب رئیس ـ آقای فرمند اجازه بفرمائید صحبتشان را بکنند.
کام بخش ـ … عرض کنم حضور تان در سایر امور اقتصادی وصنعتی تان هم وضعیت از همین قرار است. امروز ما در پارهای از رشتهها میتوانیم صنعت را تقویت بکنیم تا رفع بیکاری اشخاص بشود و بتوانیم اشخاص را در سر کار نگاه داریم ولی توجه به این امور کمتر میشود. مثلا در حوزه انتخابیه من یک کارخانهای بنام کارخانه کور اعلی میباشد و الان وضعیتش طوری است که جنسش شاید کمتر فروش داشته باشد و البته یک عده کا رگرهم دارد که اینها باید سر کار نگاه داریم و نمیتوانیم آنها را اضافه بکنیم بکار گرهای بیکار. این است که این شخص رفتهاست برای خودش بازاری پیدا کردهاست برای صدور اجناس خودش ولی وزارت کشاورزی اجازه نمیدهد میگوید لازم نیست کارخانه بسته بشود و کا ر گر بیکار شود. همه کارهای ما این طور است امور صنعتی، کشاورزی، لشکری، کشوری، همه اینطور است و نمو نه اش را از شهر داری تهران بگیریم آقای شهر دار تهران مریضخانهها را حراج میکند تا یکی دو تا خیا بان را اصفالت بکند این کارشان است که برای تظاهر است و تمام همشان هم مصروف این است که به بینند چه شبی در حزب توده نمایشی چیزی هست آن شب چراغ آن محل را خاموش کنند (خند ه نمایندگان) (جواد مسعودی – فرمودید کجا را حراج کردند) مریضخانهها را در مانگاهها را روز نامهها را مطالعه کنید معلوم میشود، این عرایضی بود که مربوط بحوزه انتخابیه خودم است و در عین حال جنبه عمومی دارد یک موضوع دیگر که خواستم عرض کنم این است که بعضی از لوایح است که دولتهای سابق آوردهاند ولی هنوز تعقیب نشدهاست و ماندهاست از جمله آن قایون مربوط به املاک واگذاری است و آن اضافه مدت برای اعتراض.
در حوزه انتخابیه من اشخاص زیادی هستند که مخصوصا ناحیه تاکستان ورامنه اشخاصی هستند که نتوانستهاند در موقع خودش اصلا بفهمند که باید اعتراض بدهند و حالا گرفتارند این لوایح را خواستم تقاضا کنم که تعقیب بفرمائید همینطور سایر چیزها که معوق ماندهاست در هر حال آقای حکیم الملک میخواستم عرض بکنم که شما امروز زمام امور یک کشور ی را
- بقیه جلسه ۱۲۷ بقیه صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه یکم خرداد ماه ۱۳۲۴
دوره چهاردهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۱۳۸۹
بقیه جلسه ۱۲۷ بقیه صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه یکم خرداد ماه ۱۳۲۴
محیط - بنده اخطار نظامنامه دارم.
نایب رئیس – طبق چه مادهای.
محیط – طبق ماده ۱۰۹ چون به من توهین شدهاست.
نایب رئیس –به شما توهین نشدهاست.
محیط – توهین بجمعیتی شده استکه من عضو آن جمعیت هستم.
نایب رئیس – یکی توهین شدهاست.
محیط – به جمعیت نهضت ملی ایران و به یک عده مهندس. (همهمه نمایندگان – اهانت شدهاست آقا) (صدای زنگ نایب رئیس)
نایب رئیس – آقای محیط بدون اجازه صحبت نکنید (همهمه نمایندگان)
محیط – من اهمیت نمیدهم که هنوز اعتبار نامه من تصویب نشدهاست ولی به پرستیژ خودم اهمیت میدهم. ایشان اظهاراتی کردند که بر خلاف حقیقت بود.
صدر قاضی – تو حق نداری اینجا صحبت کنی مرد که.
محیط – آقا به من میگوید مردکه من حق دارم دفاع کنم شما جلوی مرا میگیرید دیگران را آزاد میگذارید.
نایب رئیس – آقای محیط مجددا به شما اخطار میکنم بادرج در صورتمجلس.
فرمانفرمائیان – ایشان وکیل سرلشکر ارفع هستند (صدای زنگ نایب رئیس)
نایب رئیس – آقای فرمانفرمائیان چرا رعایت نظم مجلس را نمیکنیدشما باید کمک کنید و نظم مجلس را رعایت کنید.
فرهودی – بنده اخطار دارم.
هاشمی – یک اخطار مجلس را را بر هم زددیگر کافی است.
نایب رئیس – آقای رفیعی.
رفیعی – بنده بعنوان موافق صحبت میکنم و با دولت حاضر موافقم و علت و جهت موافقتم را هم شرح میدهم بطوری که مشهود است در چندی قبل اختلافات شدیدی بین دستجات مجلس متاسفانه بروز کره و این اختلافات دامنه اش بخارج در بین امور اداری و اجتماعی بطور نامطلوبی سرایت کردهاست دزدان اداری و شیا دان اجتماعی بطور ی که ملا جظه میفرمائید از این جریان موقعی بدست آوردهاند و اغراض و منافع شخصی خود را تعقیب میکنند بازار فحش و هو در مملکت ما گرم و رواج است البته در چنین موقعی مصلحت اقتضا داشت که یکی از شخصیتهای مورد اعتماد که بستگی بدستجا ت طرف اختلاف مجلس نداشته باشد به زمامداری کشور انتخاب شود (فاطمی ـ آقای رفیعی قدری بلند تر بفرمائید آقایان تند نویسان نمیشوند) و رد ظرف دو هفته بین نمایندگان مجلس چندین نفر مورد بحث بودند و چون آقای جکیم الملک جامع این جهات و یکی از رجال وطن پرست پاکدامن بشمارند مورد تمایل اکثریت مجلس واقع گردید و بنده نیز جز و کسانی بودم که رای تمایل به ایشان دادم و تا الان هم بعقیده خودم باقی هستم این را بعنوان مقدمه خواستم عرض کنم و جهت موافقت خودم را عرض کنم و اما مطالب و توضیحاتی دارم که بایستی در این موقع بعرض برسانم:
مطالب بنده دائر به چهارقسمت است یک قسمت آن مربوط بسیاست خارحی است و یک قسمت مربوط است به امنیت عمومی و قسمت سوم مربوط است به امور اقتصادی و قسمت چهارم راجع به تعیین تکلیف شکایت کنندگان از نقاط دور دست و تعدی مامورین که نسبت به آنها میشود (عده از نمایندگان ـ آقا بلند تر نمیشنویم)
در قسمت اول راجع به سیاست خارجی در فراز اول برنامه حفظ و تحکیم مناسبات حسنه بادول متفق معظم اشاره شده البته این یک موضوع کلی استکه عقیده تمام ملت ایران همین است و پایبند ته این مناسبات هستند ولی یک موضوع خاصی در یک مورد خاص در این موقع که جنگ با موفقیت متفقین معظم پایان یافته و دولت جدید روی کار آمده حق این بود که یک مورد بخصوص که علاقه ملت ایران است در برنامه ذکر شده باشد و آن مربوط بخروج ارتش متفقین ما است از ایران البته این قسمت باید در برنامه ذکر شده باشد تا اینکه ملت ایران امیدوار و مطمئن باشد که در یک همچو موضوع (نایب رئیس – آقای رفیعی قدری بلندتر بفرمائید تا آقایان تند نویسان هم بشنوند) (صحیح است) بلی چشم در یک همچو موضوع حیاتی و سیاسی دولت متوجه و داخل اقدام است (اردلان ـ صحیح است) اگر آقای حکیم الملک از جریان امور اداری بر کنار بودند لیکن از سیاست عمومی و اوضاع و احوالیکه منجر به این پیمان شد بی اطلاع نیستند در آن موقع جنگ به مرحله بسیار شدیدی رسیده بود و موفقیت دول معظم در آنموقع روشن نبود و دستگاه جنگی آلمان فاشیست فاصله زیادی با کشور ما نداشت و مشغول فعالیت جنگی شدیدی بود و بیم آن میرفت که هم کشور ما در اثر این پیمان مورد حمله و خظر واقع شود و هم از طرفی قحط و غلا و وضعیتهای نامطلوبی برای مملکت پیش آید ما با علم بتمام این پیش آمدها ی ناگوار با تهور و از خود گذشتگی عقد این پیمان را استقبال کردیم و درب تمام منابع حیاتی و اقتصادی خود را بر روی متفقین خودمان باز کردیم و آنجه داشتیم در طبق اخلاص گذاشتیم (صحیح است) (مسعودی – آقا بلند تر بفرمائید تا آقایان تند نویسان بتوانند بنویسند) (عده از نماینده گان – آقا بلندتر نمیشنویم) و درب تمام منافع مالیه اقتصادی خود را بر وی متفقین باز گذاشتهایم و هر آنجه خواشتند دادیم بلکه آنجه داشتیم در طبق اخلاص گذاشتیم در این مدت بی اعتدالیها و تجاوزات هم برخلاف اصل پیمان از بعضی مامورین متفقین معظم که بسیار ناگوار بود دیدیم و متحمل شدیم و از هر گونه اعتراض و شکایت حتی به پیشوایان و مامورین عالی مقام در آن موقع خود داری کردیم (صحیح است) چرا خود داری کردیم؟ واضح است برای اینکه در ان موقع چون وقت متفقین عزیز ما صرف متلاشی کردن دستگاه آلمان فاشیزم بود و ما نمیخواستیم که وقت آنها را را بگیریم و حواس انهار ا متوجه این امور بکنیم که از نظر کلی جزئی بود و از نظر ما بسیار هم کلی بود و همین رفتار و کردار صادقانه مابود که سران دول معظم کشور ما را یک پل پیروزی نامیدند و این تنها شامل خطوط و جادههای ایران نبود و نیست بلکه شامل کلیه اقدامات و عملیات دولت و ملت ایران است (صحیح است) که وسائل حمل و نقل جزئی از آن است (صحیح است) و بالا خره ما مهمترین عامل پیروزی متفقین بودیم (صحیح است) و غیر از این هم نبود و نه تنها این ارزش و افتخار را در زمان جنگ دارا بودیم نگاهداری و بقاء صلح دنیا که سر لوحه مرام دول متفق است در این فسمت کشور ما نیز دارای موقعیت بسیار مهمی است همچنانکه در جنگ ما دارای این اهمیت بودهایم (صجیج است).
بنابراین بایستی در چنین موقعی که جنگ پایان یافتهاست و ما اینهمه رنج و مرارت و بلا را متحمل شدهایم بجز اینکه از مزایای جنگ هم حق داریم بهره مند شویم لامحاله آنچه نسبت به خودمان هست و آنجه امروز دیگر مقتضی نیست در مملکت ما باقی بماندکه عبارت از ارتش متفقین است در این قسمت هم آقای حکیم الملک امیدواری بدهند که وارد در این بحث اقدام خواهند شده برای اینکه اگر ان روز مقتضی نبود که ما شکایت کنیم برای مداخله بعضی از مامورین ولی امروز دیگر برای ما سوء تفاهمی باقی نیست و ما حق داریم آنچه مربوط بشئون و استقلال مملکتمان است بگوئیم و پایداری بکنیم و با هر جریان و هر فردی که مخالف این مصلحت باشد باید مشت توی دهان او زد (صحیح است) بد بختانه و متا سفانه موضوعاتی در اینچا مورد بحث واقع شد که یک اختلافاتی در قوه حیا تی مملکت یعنی ارتش بظهور رسیدهاست گمان میکنم منشاء این اختلافات نه تنها در ارتش است بلکه در تمام شئون اداری و اجتماعی ما هست و باید قبول کرد که مبنایش در مجلس شورای ملی است.
اگر واقعا موقعی که موکلین ماها را انتخاب کردند بما اینطور دستور دادند که اوضاع مملکت را آشفته کنیم که حق داریم ولی من در حوزه انتخابیه خودم آن مردمانی که ببنده رأی دادند مردمی بودند زراعت پیشه و طرفدار آزادی و امنیت و من برای حفظ رضایت آنها و حقوق آنها از هر گونه عملی که موجب تشنج و اختلاف بشود حاضرم ایستادگی بکنم و فداکاری بکنم (صحیح است) عرض کنم آزادی طلبی و آزادیخواهی مثل سایر چیزها نباید انحصار باشد (بعضی از نمایندگان – انحصار نشده) بنده میبینم انحصار شدهاست من بستگی بهیچ دستهای ندارم و با کمال صراحت و صداقت آنچه مصلحت مملکت رابدانم میگویمو هیچ هم پروائی ندارم و از آن آزادی خواهانی هستم که آزادی را تا آنحا میخواهم که با ستقلال و شئون کشورم لطمهای وارد نیاید (صحیح است) و آن جور آزادی طلب نیستم که استقلال مملکت را فدای آزادی بکنم. من آزاد یخواه و آزادی طلب هستم و خدا را هم گواه میگیرم چهل سال عمرم را در این راه صرف کردهام و شاید اغلب مطلع باشند و حاضرم بقیه عمرم را هم صرف کنم و الان هم در حضور عدهای از انها عرض میکنم که من آن جور ازادیخواه که استقلال مملکت باشد من هم آزادیخواه باشم (صحیح است) (خاکباز – خدا چهل سال دیگر عمرت بدهد) حالا اگر پس از چهل سال روح ارتجاعی پیدا کردهام نمیدانم و بکسی پیش فروش نکردهام همین بودم و همین هستم (اردلان – همین هم خواهیدبود) و اما راجع بامنیت کشور بدبختانه و متاسفانه با اینکه قوای موجوده ما برای بر قراری امنیت کافیست و بنده نمیخواهم اینجا قصه بگویم و روضه بخوانم و مضمون تگویم ولی خدا را گواه میگیرم و روضه بخوانم و مضمون بگویم ولی خدا را گواه میگیرم انچه میگویم از روی حقیقت و برایم یقین است بیشتر این سرقتها و دزدی هائی که واقع میشود منشاء و علتش افسرهای ژاندارم و افسرهای ارتش هستند که رد خارج هستند (یکی از نمایندگان – و شهر بانی) بله هر چه بخواهید بفرمائید در این قسمت بنده با آقا کاملا همراه هستم.
پادگانها پاسگاهها اجاره دارد و اجاره بندی است بنده از محلی که خوب اطلاع دارم کرمان است که در حدود خدا میداند باقید احتیاط میگویم حد اقل را عرض میکنم در حدود ماهی ۱۰ یا ۱۲ هزار تومان از پاسگاهها و ژاندارم آنجا هست ماهی از سیصد تومان تا هزا ر تومان از روی عقیده میتوانم عرض کنم که میگیرند. در تمام پاسگاههای کرمان فقط ۳محل است که در وسط کویر لوت واقع شدهاست و ازآنها نمیگیرند که اینها را جاهایش را هم میدانم و هم ممکن است بگویم ولی از سایر پاسگاهها محال است از ۱۵۰ تومان تا ۱۰۰۰ تومان کمتر بگیرند. حالا فکرش را بکنید که این پول را به چه ترتیبی میگیرند و از چه عمر و وزیدی بهانه میگیرند که ۵تومان و ۱۰ تومان باید بدهد. باید آخر ماه پول بدهد اینا با یک دسته از سارقین همراه هستند تفنگها را میدهند ا جاره در مدت ۱۰ روز آنوقت یک کرایهای میکیرند (فداکار – خودشان هم لباسشان را عوض میکنند و دزدی میکند) عرض میکنم در حضور خودم این عمل واقع شد. خودم حضور داشتم یعنی در آن محلی که خودم حضور داشتم یک سرقتی واقع شد با بنطریق که گاوی را از یک زارعی دزدیدند و زارعین آن آبادی تعقیب کردند و دزد را در حوالی پاسگاه دستگیر کردند و گاه را از ش گرفتند دزد رفت شکایت کرد حا لا چرا شکایت کرد علتش این بود که این ماهیانه باید بدهد آخر ماهاست باید پول بدهد گاو را دزدیده و فروختهاست و رفته شکایت کردهاست به پاسگاه مأمور پاسگاه امده و بهش هم صریح گفتهاست که من محل دیگر ی ندارم و باید ماهیانه را منه از این بابت بدهم اینطور شدهاست و میروند از ان شخص صاحب گاو بیست تومان که ان ماهیانه را که باید بدهد میگیرند و خود بنده با داره ژاندارمری نوشتم بالاخره آن بیست تومان را دادند بعد از چند روز بنده رفتم در همان آباید دیدم استشهادی دارند مینویسند و آن شخص رفتهاست توی آب و توبه کردهاست و قسم خوردهاست در آن جا هم در دهات مرسوم است برای قسم خوردن بحضرت عباس قسم یاد میکنند. یک چیزی میگذارند آنجا و چند قدم رو به آن میرود و قسم یاد میکند. خلاصه گفتند که این آدم قسم خوردهاست که دیگر دزدی نکند و حالا آمدهاست استشهاد تمام کند از اهل آبادی که شما بنویسید که من دیگر توبه کردم و دزدی نمیکنم برای اینکه دو پاسگاه ژاندارمری در هر ماه یکی از من سی تومان میخواهد و یکی بیست تومان و من چقدر باید دزدی بکنم تا بتوانم هم معاش خودم را بگذرانم وهم این پولها را بدهم این مطالب خجالت آور است در چندی قبل بنده اطلاع داشتم آن ماموریکه حاسل هشت هزار تومان از رئیس ژاندارمری کرمان بود هشتهزار تومان آورده بود برای اینجا (و البته بدانید که این پولها همه در آنجا مصرف نمیشود می آید به تهران) این هشتهزار تومان پول را بتوسط سروان نشاط آجودان ناحیه فرستادند به تهران به هر حال از اینجا تلگراف میکنند که با هشت معامله انجام نشد چهار رسانید (خنده نمایندگان)
اردلان ـ آقایان این مطالب خنده ندارد گریه دارد.
دکتر کشاورز ـ خنده دارد که توی مجلس این حرفها زده میشود و علاج نمیشود.
رفیعی ـ مخصوصا در آنموقع آقای بیات بودند با یشان گفتم که نه تنها موضوع ژاندارمری این طور است بلکه تمام دوایر دولتی آنجا به همین صورت است تقاضا کردم هیئتی بعنوان بازرسی یعنی از همان مامورین عالیجناب که اقلا اگر کاری هم برای مملکت شما نمیکنند دزدی هم نمیکنند و این جا راست راست میگردند یکی از این عالیجنابها که بفرستند که یک بازرسی درآن ناحیه بکنند چون احتمال داده میشد که این کار بشود اداره ژاندارمری یک افسر امریکائی را فورا فرستاد ند بمحل، بنده نمیخواهم بگویم نسبت به امریکائیها سوء ظنی دارم که اینها اهل تعارف باشند حالا شاید از ضیافت و مهمانی بدشان نیاید اما یک بازرسی که زبان مردم را نداند با کی صحبت بکند؟ پس مقدرات این مردم میافتد دست یکنفر مترجم و آن مترجم هم هر عملی که بخواهد میکند خلاصه نتیجه این شد که اقای بازرس امریکائی هم تشریف آوردند آنجا و برگشتند و یک تقدیر نامهای هم برای یک چنین دزدیکه تقریبا در حدود ۲۴ ماهاست آنجا است ودر حدود دویست هزار تومان دزدی کردهاست فرستادند من امیداار هستم که به این امور توجه شود اما راه اصلاح و توجه به این همه شکایت را کی باید تشخیص بدهد کی باید رسیدگی کند کی جواب میدهد؟ بنده دو عقیده دارم در این جا یکی این است که چهارهیئت بازرسی برای چهار قسمت مملکت انتخاب شود از مامورین عالیرتبه با یک اختیاراتی که اینها بروند و بشکایات مردم و اوضاع و احوال آنها رسیدگیی نموده و گزارش بدهند و گزارشهاهم در کشوی میز باقی نماند و به آن ترتیب اثر بدهند یا اختیاراتی در حدود صلاحیت و اختیارات مستنطق دیوان کیفر باستانداران بدهد که در این قبیل موارد یعنی در موردشکایت از تعدیات مامورین دولت، یا ژاندارمری یا هر کس دیگری که به این رسیدگی کند و لامحاله یک شخصی یک آدمی در آن جا باشد و رسیدگی کند والا به این صورت به جائی نخواهیم رسید (چند نفر از نمایندگان – آقا بلند تر) در چند روز قبل در اینجا صحبت از اسلحه ایلات شد که ایلات اسلحه دارند البته بنده هم با مسلح شدن ایلات کاملا مخالف هستم با مسلح بودن ایلات بلکه هر فردی غیر از افراد یکه صلاحیت برداشتن اسلحه را دارد و برای این کار قانون هم داریم حالا اجری نمیشود کاری به آن ندارم ولی خواستم یک حقیقتی را برای آقای دکتر رادمنش عرض کنم برای اینکه من سر و کارم با ایلات بوده و با آنها محشور بودهام و بطرکلی در ظرف این مدت متمادی که عرض کردم حوادث بنده را به تمام این قسمتها نزدیک کردهاست آنچه را که بنده یقین دارم و با کمال اطمینان میتوانم عرض کنم این است که ایلات وطن پرست هستند (صحیح است) ایلات وطن پرستیشان به مراتب از افراد شهری خدمت را عرض میکنم بهتر و بالاتر است زیرا دارای احساسات پاکی هستند (صحیح است) ممکن است در یک مواقع بعضی افراد گول بخورند این بجای خودش ولی در هر یک از نقاط مملکت که باشند یک هدف دارند و هدفشان ایران است برای حیات مملکت و حتی برای همین دستگاه که بنده و جنابعالی و آقایان در اینجا حضور پیدا کردهایم (دکتر کشاورز – صحیح است افرادشان همینطور هستند) اما بعضیها مینشینند و میگویند که ایلات دزدی میکنند شما خیا ل میکنید که ایلات دزدند؟ خیر (دکتر کشاورز- ابدا) اینکه میبینید اغلب در شهرها سرقتهائی واقع میشود و دزدهائی پیدا میشوند باز نمیتوانم قبول کنم که ایرانی به آن معنی خائن باشد دزدیها ئیکه به ایلات نسبت داده میشود من نمیخواهم دفاع کنم ولی میخواهم عرض کنم که ایلات اینطر نیستند (دکتر رادمنش –بنده اینطور نگفتم) (دکتر کشاورز – هیچکس حق ندارد همچوتوهینی به افداد ایلات بکند) اما داشتن اسلحه البته در یک همچو اوضاع آشفتهای که در مرکز مملکت هر روزی میبینید چه قضایائی پیش میآید البته در صح راها و کوهها نباید اسلحه دست افراد باشد نمیتوانند جلوگیری کنند فقط حس وطی پرستی ایلات است (بعضی از نما یندگان – بلند تر بفرمائید نمیشنویم) (صادقی ـ آقایان تند نویسان که باید بنویسند نمیشنوند) چشم با چه کمکی کردهایم؟ کدام وقت صندوقهای دو ابرایشان فرستادهایم؟ کدام وقت دکتر برایشان فرستادهایم؟ (دکتر کشاورز – کی بفرستد؟) دولت و بنده و جنا بعالی که نماینده این مردم هستیم (دکتر کشاورز – شما که جز و اکثریت هستید) (نایب رئیس – آقای دکتر کشاورز اجازه بفرمائید) هر چه که در ظرف این چند سال ما به ایلات دادهایم گلوله بودهاست افکار و اخلاق بد بودهاست (دکتر کشاورز – صحیح است صحیح است) و در مقابل آنچه که بما تحویل دادهاند چیزهای بسیار نفیس خوب بودهاست (اردلان – صحیح است فرمایشات جنابعالی)
اما راجع به امور اقتصادی بنده یک مطالعهای در بودجه سال ۱۳۲۳ بخشید بودجه سال ۱۳۲۲ کردهام و اقلامی به نظر من آمده (بعضی از نمایندگان – بلند تر) بنده صدایم بیشتر از این در اختیارم هست میترسم سامعه آقایان را صدمه بزند (خنده نمایندگان) استدعا میکنم یک توجه دقیقی در این ارقام بفرمائید درآمد پیش بینی شده سال ۲۲ و ۲۳ درآمد انحصار قند و شکر و چای و قماش و غیره دویست و نوزده میلیون و کسری تومان در سال ۲۲ پیش بینی شده در سال ۲۳ دویست و هشتاد و شش میلیون و چهارصد هزار و کسری تومان پیش بینی شده (قاطمی – تومان؟) بلی تومان هزینه انحصار قند و شکر و چان و قماش و در سال ۲۲ صدو هشتاد و هفت میلیون و هفتصد و هفتاد و یکهزار تومان سال ۲۳ سی و سه میلیون و ششصد و هفت هزار و کسری تومان (هاشمی – ریال) خیر تومان در آمد غله و نان در سال ۲۲ حدود هفت میلیون و سیصد هزار و کسری تومان در سال ۲۳ نود میلیون و صد و شصت و یکهزار و کسری تومان در امد غله بوده صد و شصت و نه میلیون و پانصد و پنج هزار تومان پیش بینی شده در سال ۲۳ صدو چهل میلیون چهار صد هزار و کسری تومان (هاشمی – اینها همه ریال است) خیر آقا همه تومان است مطمئن باشید خلاف عرض نمیکنم انحصار برنج سی و پنج میلیون و پنجاه و پنج هزار تومان سال ۲۳ پنجاه و دو میلیون و پانصد و شصت هزار تومان آنوقت هزینه اش چهل و سه میلیون و نهصد و کسری هزار تومان (اردلان – هزینه اش بیشتر است) (فاطمی – هزینه نیست آقا خرید است)(کاظمی –خرید و فروش است آقا هزینه نیست اشتباه میکنید)در امدش سی و پیج میلیون و پنجاه و پنجهزار تومان پیش بینی شده هزینه اش چهل و سه سیلیون و نهصد و کسری هزار تومان (یکنفر از نمایندگان –گران میخرند ارزان میفروشند؟) (کاظمی –خرج اداری نیست آقا) اگر اینطور بود بعد توضیح بفرمائید. در سال بعد چهل و هفت میلیون و پانصد و شصت و دو هزار تومان حالا مجموع ضرری که به خزانه کشور وارد شده خودتان ملاحظه بفرمائید انحصار پنبه سی و هفت سیلیون و پانصد و بیست و نه هزار و کسری تومان هزینه سال ۲۲ چهل و هفت میلیون و ششصد و بیست و دو هزار تومان سال ۲۳ اما برسیم سر کارخانجات در آمد کارخانجات واگذاری شصت و یک میلیون و دویست و نود پیج هزار و کسری تومان ایت در امد پیش بینی شده سال ۲۲ است مال ۲۳ سی و یک میلیون و سی و سه هزار و کسری تومان خلاصه رقمی که اخیرا بنده شنیدهام و واقعا حیرت آور است در مدت ۲۳ ماه یعنی از اول فروردین ۲۲ تا بهمن ۲۳ تقریبا در حدود یک میلیارد ریال کسر خرج این کارخانجات بودهاست (یکنفر از نمایندگان – چند میلیون تومان) صد میلیون تومان.
این کارخانجات بمنظور انتفاع و استفاده ایجاد شدهاست نه برای دستگاه حکومت (فاطمی – میلیارد فرمودید؟) بلی یک میلیارد ریال در حدود صد میلیون تومان آقا فرمودند حالا که نمیتوانیم این را اداره کنیم مثل سایر قسمتها منحل کنیم مثلا شهر بانی را منحل بکنیم برای اینه خوب اداره نمیشود آخر فرق میکند شهر بانی جزو دستگاه دولت و حکومت و برای امنیت است ولی اینها یک مؤسساتی است که برای بهره برداری ایجاد شدهاست (فرخ –ولی بد اداره میشود) بسیار خوب بهمان عنوان که مانده عرض میکنم که ده سال دیگر هم اداره نخواهد شد آیا ملت ایران با این مخارج که برایش اینجا صرف کردهاست هر سال باید کسر آنها را بدهد؟ این مخارج از کجا میآید؟بهر حال عرض میکنم حضورتان این دستگاه و اوضاع ما را بروز گار بدی میکشاند با اوضاع مالی ما که میدانید ما الان پول نداریم اگر اینطور جلو برود شاید تا مدتی دیگر بکلی چرخهای مملکت بخوابد و فلج بشود (حاذقی – نباید بخوابد باید مالیات جمع بشود) بلی فایده ندارد حکایت قرمهاست که باغین و قاف نیست گوشت میخواهد و چیزهای دیگر در هر حال وقتیکه نداشته باشیم ناچاریم قرض کنیم (حاذقی – خدا نکند ما قرض نمیکنیم) آنوقت است که ما با اینکه منا بع ثروت داریم در یک همچو وقتی دو چار قرح بشویم معلوم است مال ما چه خواهد شد و بکلی استقلال مال ما از بین خواهد رفت و اگر استقلال ما لیمان از بین برود به استقلال مملکتمان هم لظمه وارد خواهد شد (مهندس فریور – صیحیح است) خوب است حضر ت آقای حکیمالملک تصمیم قطعی بگیرند یعنی یک مطالعات عمیقی بفرمایند و اجراء و عمل هم پشتش باشد یکقسمت دیگری که بنده میخواستم عرض کنم این است که تمام اهالی شهرستانها را رفتار مأمورین شاکی هستند که بکار آنها رسیدگی یمی شود علاوه بر این حالا جواب هم بهشان داده نمیشود که این بیچاره و بدبختی که دو ماهاست در تلگرافخانه متحصن شدهاست و بالاخره جوابی نشنیده تکلیفش چیست؟ جمله دیگری عرض میکنم که اخیرا کار ما به اینجا کشیده که بین مامورین مثل دو دولت و دو ایل دو دسته گی ایجاد شده و با هم بنزاع برخاستهاند که الان درهمان منطقه نرما شیر و و جیرفت بین مأمورین نظام وظیفه و ژاندارمری یک اختلاف مهم اتفاق افتادهاست و کار کشمکش بجائی رسیدهاست که در این بین یک نفر هم بدست آنها کشته شدهاست و متجاوز از ایک ماه آنها در تلگرافخانه متحصن بودند و شکایتهائی کردند بنده هم تعقیب کردم ولی آنچه البته بجائی نرسد فریاد است یک فکری بکنید یک پیشنهادی بفرمائید آقایان هم توجه بفرمایند دولت هم یک توجه عاجلی بفرمایند وتکلیف این اهالی بیچاره را معین کنید و یک رویهای اتخاذ شود که تکلیف اهال یشهرستانها و شکایاتی که از مامورین دارند معین شد و بشکایات رسیدگی شود (صحیح است) ضمنا یک تلگرافی هم آقای دهستانی بمن دادهاند و خواهش کردهاند که بموقع خودش قرائت کنم (جمعی از نمایندگان – خودشان قرائت کنند) حالا اجازه بفرمائید بخوانم.
- ساحت مقدس مجلس شورای ملی رو نوشت جناب آقای نخست وزیر – رونوشت وزارت پیشه و هنر – رونوشت اداره کل معادن – رو نوشت جناب اقای سید ضیاءالدین طبا طبائی – رونوشت جناب اقای دکتر مصدق – رو نوشت جناب آقای دکتر معظمی (جمعی از نمایندگان – اصل مطلب را بخوانید) بلی چشم اینجا نبان معدنچیان ذغال سنگ که تمام هستی را در راه ایجاد و توسعه استخراج معادن ذغال سنگ صرف نمودن و در نتیجه چندین سال زحمت مشقت موفق بدائر نمودن معارن ملی که سر مایه اصلی کشور را تامین مینماید گردیده متأسفانه ایام جنگ بعلت مختلفه و گرانی هزینه زندگی کارگر و تعطیل ساختمان کارخانه ذوب آهن و تبدیل مصرف ذغال سنگ به نفت از طرف کارخانجات و حملهها باعث گردیده که این سرمایه عظیم ملی از بین رفته و یکعده زیادی معدنچیان و کارگارن بکلی محو و نا بود گردند مراتب چندین مرتبه بعرض اولیاءامور وقت رسیده و رد نتیجه مطالعه و صلاحیت امر از طرف وزارت پیشه و هنر و اداره کل معادن کمیسیونهای مختلف تشکیل و موافقت شده که به منظور حفظ معادن ملی و جلو گیری از نابودی قریب ده هزار خانوار معدنچیان و کار گران معدن مقدار مختصری ذغال سنگ برای مصرف کارخانه سیمان و کارخانجات دیگر خریداری نمایند متاسفانه تاکنون این نظریه اجراءنشده و اینجا نبان در فشار کا رگران میباشیم و بد ینوسیله از عواقب وخیم بیکاری کارگران معادن خاطر اولیاء محترم را مستحضر و تمنا داریم مقرر فرمایند طبق نظریه وزارت پیشه و هنر کارخانجات سیمان و سایر کارخانجات دولتی اقلا نصف مصرف خود را از معادن ملی خریداری فرمایند والا دولت ناگزیر است برای امر معاش ده هزار خانوار کارگر بیچاره که در نتیجه گرسنگی به شهر پناهنده خواهند شد تهیه شغلی نماید یک یادداشت دیگری هم آقای دهستانی برای بنده فرستادهاند که خیلی مختصر است و اجازه بفرمائید قرائت کنم موضوع ارقی کشاورزی بتجربه معلوم شد در برنامهها این موضوع حرف قشری بی مغزی است وزارت کشاورزی به اینصورت زاید و آنچه هزینه آن باشد تفریط مال ملت است. وزارت کشاورزی باید دارای اختیار و هم اعتبار باشد تعیین نرخ محصولات کشاورزی بتناسب محل و اینکه برای کارگر زیان آور نباشد و امور زندگانی او بگذرد.
نایب رئیس – آقا اینکه مربوط به برنامه دولت نیست. آقای فرهودی شرحی نوشتهاند و اخطار نظامنامهای دارند بفرمائید.
فرهودی – آقای کام بخش ضمن بیاناتشان فرموده بودند که بنده به کابینه بیات رأی دادهام در صورتیکه بنده از روز اول با تشکیل کابینه آقای بیات مخالف بودم و در متون مخالف هم اسم نوشتم متنهی نوبت مخالفت ببنده نرسید که عرایض خودم را عرض کنم و موقعی که آقای دکتر رادمنش در بیاناتشان وقایع اصفهان را ذکر کردند و حمله کردند به دولت که چرا همچو پیش آمدی شدهاست بنده گفتم این همان دولتی بودهاست که شما به او رأی دادهاید یعنی وقایع اصفهان را تایید کردید. کام بخش – اجازه بفرمائید بنده باید توضیح بدهم.
جمعی از نمایندگان – عده کافی نیست. ختم جلسه.
نایب رئیس – اگر اجازه بفرمائید جلسه را بعنوان تنفس ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه فردا صبح ماعت ۹ دستور هم بقیه دستور امروز و استدعا میکنم آقایان زودتر و سر موقع تشریف بیاورند. (در این موقع چهل دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل گردید).
یکساعت و ربع پیش از ظهر روز چها رشنبه دوم خرداد ماه مجلس بر یاست آقای ملک مدنی نایب رئیس تشکیل گردید.
رفیعی – اجازه میفرمائید.
نایب رئیس – نوبت حضرتعالی نیست.
رفیعی – بنده تذکری داشتم راجع به بیانات جلسه گذشته خودم که چو ن سوء تفاهم شدهاست رفع شود.
نایب رئیس – بفرمائید.
رفیعی – در بیانات دیروز من در ان قسمت داجع به پاسگاهها و ژاندارمری سوءتفاهمی شدهاست مثل اینکه بنده این نظر را نسبت به قاطبه ژاندارمری وارتش دارم در صورتیکه اینطور نبود اولا بطر کلی نظر بنده نسبت با فراد ژاندارمری و ارتش این است که آدمهای شریفی هستند چو ن در موقعی که اوضاع بحال عادی نبود خارج از انضباط بود شرافت خودشان را نشان دادند و با کمال شرافت مندی رفتار کردند و هم چنین است نسبت به افسران ارتش و ژاندارمری بنده سراغ دارم که اکثرشان مردمان شریف پاکدامنی هستند (صحیح است) اگر توی آنها اشخاص نا پاکی باشند ربطی به جامعه آنها ندارد و بنده اعتقادم این است که ما باید نسبت به افسران پاکدامن احترام بگذاریم اگر یک افسران بدی هم هست معایبش متوجه دستگاهاست و انهم همانطور که در مقدمه بیانات دیروز عرض کردم که این معایب مربوط به دستگاهاست یعنی دستگاه دائره حکومت که همانطور که دیروز عرض کردم اگر آن اشکالات مرتفع شود گمان میکنم با زموفق شویم به اینکه این اصلاحات هم بعمل بیاید.
نایب رئیس – آقای دکتر کشاورز.
دکتر کشاورز – بیش از یکماه بود نمایندگان فراکسیون حزب توده ایران در مجلس شورای ملی در تمام جلسات در خواست اجازه صحبت قبل از دستور میکردند و آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی با صحبت کردن ما موافقت نمیکردند و حتی در یکبار که اجازه سخن به من داده شد چنانچه در همان جلسه اعتراض کردم یکعده از آقایان نمایندگان از مجلس بیرون رفتند برای اینکه آنچه را که ما میخواهیم پشت تریبون مجلس شورای ملی بگوئیم نا گفته بماند من از آقایان نمایندگان اکثریت مجلس شورای ملی از این بابت گله میکنم در مملکت مشروطه لااقل به نماینده مجلس باید اجازه داده شود که به نام ملت ایران آنچه را که صلاح مملکت می داند بگوید و برای اینکه آقایان نمایندگان اکثریت بدانند که با مخالفت آنهاهم نمایندگان فراکسیون توده مطالب خودشان را در پشت تریبون به ملت می رسانند و مطالبی را که دارند می گویند روزی که ورقه نام نویسی را جع به مخالفین و موافقین دولت آقای حکیم الملک در مجلس الصاق شد نمایندگان توده قبل از دیگران در مجلس حاضر شدند و تقریبا می توان گفت تا الان که من صحبت میکنم جز آقای جرجانی بقیه کسانی که جزو مخالفین صحبت کردند جزو فراکسیون توده بودند. (اردلان – بنده نبودم) عرض کردم در جزو مخالفین جز آقای جرجانی بقیه نمایندگان فراکسیون توده بودند پس آقایان نمایندگان اکثریت بیاید از این به بعد بگذارند هر وکیلی پشت تریبون بیاید و مطالب خودش را بگوید (صحیح است) او اگر مطالبی گفت که آن مطالب با مصالح مملکت ایران وفق نمیدهد همانطوریکه آقای مهندس فریور گفتند چون ریش و قیچی در دست اکثریت است عملی را که لازم است با وکیلی که از حق خودش سواستفاده کردهاست بکند (محمد طبا طبائی – مثل اینکه تا بحال کردهاند) این عدم قدرت و توانائی اکثریت را میرساند (صحیح است) اکثریتی که متکی به توده ملت باشد باید مطمئن باشد به وکیلی که خلاف مصالح مملکت رفتار میکند هر عمل شدیدی را که صلاح بداند میتواند بکند ولی وقتیکه اکثریت متکی به اکثریت مجلس نبود (کاظمی – اینطور نیست آقا) من آقای کاظمی نظر توهین به اشخاص ندارم.
معذرت میخواهم اقای کاظمی من که فارسی عرض میکنم حالا آنرا هم باید معنی کنم بنده عرض میکنم اگر یعنی فرض بفرمائید فرض محال هم که محال نیست (روحی – چرا همچو فرضی را میفرمائید؟) پس میفرمائید دهنم را ببندم آقای روحی معذرت میخواهم من کتابی صحبت میکنم به قول آقای دشتی اگر فرض غدقن شود خیلی از مسائل علمی هم حل نمیشود بنابراین فرض کردن گناه نیست بنده هم فرض میکنم و عرض کردم اگر نمایندگان اکثریت اکثریت بدی هستند آنکه دیگر نباید بر بخورد، آقای کاظمی اینجا گفته شد دزدگاهاست بنده نمیخواهم تکرار بکنم چرا وقتی که این حرف زده شد دنبال نشد ولی وقتی میگویم اگر اکثریت نمایندگان اکثریت متکی به ملت نیست به شما بر میخورد (کاظمی – اگر اکثریت تا کنون ارفاق کردهاند نباید سوءاستفاده بشود و اگر مایل باشید عمل یشان میدهیم که میتوانند از موفعیتشان استفاده کنند) اجازه بفرمائید این موضوع را هم اول عرض کنم که چون من در برنامه دولت صحبت میکنم هر چه دلم میخواهد حق دارم بگویم (کاظمی – در صورتی که توهین نباشد) اگر توهین باشد شما حق دارند که بهیئت رئیسه شکایت کنید مرا تعقیب بکنند چون جز و اقلیت هستم و به این موضوع هم افتخار میکنم اختیار هم دست شما است (فیروزآبادی – آقا راجع به برنامه صحبت کنید)
اما آقای حکیم راجع به کابینه بنده با کابینه شما با اکثر وزرای شما و همانطوریکه از صحبتم معلوم شد با عدهای از آقایان نمایندگان مجلس هم از نظر عقیده شخصی خودم بمناسبت اینکه جزو اقلیت مجلس شورای ملی هستم و بر عکس آنجه که برای بعضیها تذکر دادند که از حالا در نظر دارند اقلیتی در مجلس شورای ملی بوجود آورند از اول مجلس چهاردهم یک اقلیت متمرکز ثابت در مجلس شورای ملی وجود داشت که آن اقلیت ثابت فراکسیون توده ایران بود و به آن اقلیت ثابت از روز اول مجلس چهاردهم یکعده از نمایندگان مجلس اضافه شدند بطوریکه جریانی که در تمام دنیا وجود دارد از لحاظ اقلیت و اکثریت از لحاظ طبقه حاکمه طبقهای که میخواهند ممالک را نگاهدارند و نگذارند ترقی بکند و طبقهای که اصلاح طلب است و میخواهد ممالک ترقی بدهد آن اختلافی که در تمام دنیا بین این دو دسته وجود دارد آن اختلاف در ایران هم وجود در مجلس شورای ملی هم وجود دارد چرا من با این طبقه حاکمه مخالفم زیرا وقتیکه انسان میخواهد به حساب یک اداره یا یک بنگاهی یا این یک دستگاه دولتی یا مجلس یا بان رسیدگی تکند باید به ببیند که این بنگاه یا این دولت یا این مجلس یا این بانک بیلان عملیاتش چیست و وقتیکه من به بیلان عملیات طبقه حاکمه ایران مراجعه میکنم می بینم آنچه را که برای ملت ایران انجام شده میشود در سه کلمه خلاصه کرد، فقر جهل ترس طبقه حاکمه ایران آنچه را که برای ملت ایران برای ملت بدبخت و فلک زده ایران برای ملت زحمتکش ایران بالضروره تهیه کردهاند در این سه کلمهاست: فقر – جهل – ترس (فرمند – و فساد اخلاق) آنرا هم عرض میکنم جزو یادداشتهای بندهاست – ملت ایران – وقتیکه ملت ایران میگویم منظور من اکثریت ملت ایران است ملت ایران و اکثریت او از این مملکت از همه چیز جز هوا و نور محروم هستند و باور کنید که اگر یک مشت اشخاص منفعت پرست میتوانستند کاری بکنند که نور و هوا را هم برای ملت ایران جیره بندی بکنند و برای خودشان یک منافعی ببرند این کار را هم میکردند (صحیح است) (فیروز آبادی – آقا در تمام دنیا این جور است) (خنده نمایندگان) آقای فیروز آبادی آن دنیائی را که من دیدم اینطور نیست ولی آن دنیائی را که شما دیدید شاید اینطور باشد و حق هم دارید آقای حکیم الملک شما جانشین یک دولتی میشوید که لازمست بدایند که آن دولت برای چه افتاد؟ و شما چرا آمدید؟ و خود شما هم مثل این است که بطور ملایم در برنامهای که تقدیم مجلس کردهاید این قضیه را تذکر دادهاید شما در برنامه که نوشتهاید ذکر کردهاید:
- برخاطر عموم نمایندگان محترم مکشوف است که اینجانب از مدتی قبل بکلی از مشاغل دولتی کناره گرفته بودم و شخصا هیچگاه در صدد قبول مقامی نبودم و حتی در جریان مطالعات و تذکرات دو هفته نمایندگان محترم نیز (این قسمت انترسان و جالب توجهاست) که بی مقدمه منجر به اظهار تمایل مجلس شورای ملی نسبت به این جانب گردید
پس شما هم تصدیق میکنید که خیلی قرار نبود شما رئیس الوزراء بشوید و بدون مقدمه رئیس الوزراء شدید خود شما هم این حرف را میزنید که بدون مقدمه رئیس الوزراء شدید پس شما باید بدانید که چرا یکی دیگر که او با مقدمه آمد سر کار و بی مقدمه رفت بنده الان این را بشما عرض میکنم شاید خود شما توجه دارید به این نکته ولی لازم است گفته شود که دولت بیات را اقلیت مجلس سر کار نیاورد حزب توده هم بر سر کار نیاورد همه میدانند که ما علنا با او مخالفت کردیم و با مهره مخالفت دادیم و حتی آقای فرهودی که دیروز فرمودند اینجا من جزو مخالفین دولت بیات بودم صحیح نفرمودند برای اینکه آقای فرهودی در موقعیکه دولت آقای بیات به مجلس معرفی شد جزو ممتنعین یک نتیجه مهمتری برای اثبات عرایضم خواهم گرفت ممتنع یک لغتی است یعنی مردد است در اینکه موافق رأی بدهد چونکه نه میتواند موافق رأی بدهد و نه میتواند مخالف رأی بدهد اگر مخالف رأی بدهد خلاف وجدانش است و اگر موافق هم رأی بدهد این هم خلاف مصلحت و وجدانش است (پور رضا – این یکی از اصول پارلمانی است) (فرهودی – من در لوحه جز و مخالفین بودم) صحیح است ولی اینجا جرأت نکردید که رای مخالف بدهید.
یک چنین دولتی که با رای اکثریت مجلس شورای ملی بر سر کار آمد و در ابتدای کارش یک موضوعی را که مبتلا به ملت ایران بود همین قضیه دکتر میلسپو را به آرامی حل کرد در آنوقت ما از او پشتیبانی کردیم همینطور که در دولت ساعد از ساعد هم راجع به این عمل او به شهادت تمام وکلا راجع به این عمل بخصوص پشتیبانی میکردیم زیرا ما معتقدیم که اگر یک کسی آمد یک عمل خوب کرد برای همان عملش باید از او پشتیبانی کرد و اگر عمل بدی کرد در همان عمل هم باید با او مخالفت کرد (صحیح است) کسی که صلاح مملکت را تشخیص میدهد باید تشویق بشود و اگر یک آدم بدی هم یک کاری خوبی کرد باید زیر بغلش را گرفت و کمک کرد که به صلاح مملکت انجام بشود (صحیح است) دولت بیات قضیه میلسپورا حل کرده بود و دولت بیات البته من منظورم توهین باکثریت نیست به گفته ایشان اشاره میکنم (یکی از نمایندگان – آقا این حرفها را بیندازید دور) خیر نمیشود بنده باید بگویم و باید از این حرفها نتیجه بگیرم که طبقه حاکمه را چرا با آنها مخالفت میکنم والا برای ماهمه یکی است. این طبقه حاکمه است که ملت ایرا ن را بروز بدبختی کشانده و هیچ تردیدی درش نیست من عین صحبتی را که بیات در آخرین جلسه که بعد مجلس رای اعتماد به او داد دراین جا میخوانم:
- بعضی از آقایان منظور نمایندگان مجلس شورای ملی است) گوئی به اصل تفکیک قوا توجهی نداشته ود خالت در کارهای قوه مجریه را مجاز و طبیعی میدانند در صورتیکه دعایت اصل مزبور در حکومت دموکراسی شرط ضروری پیشرفت امور است همچنانکه دخالت و اعمال نفوذ پارلمان هم در کارهای قوه مجریه مفاسدی مهم در برداشته و کا رها را فلج میکند و از قدر ت دولت میکاهد و او را در اجرای قانون ناتوان میسازد.
آری بی فایده نیست که این نکته نصب العین همه باشد که شان مجلس شورای ملی وضع قانون و نظارت در حسن اجرای آن است. آقای بیات در پشت تریبون مجلس شورای ملی تکلیف ما را به ما تذکر داد و هیچکس هم بهش هیچ چیز نگفت و بعد یک جای دیگر میگوید: {رعایت نظر همه آقایان برای کسیکه پای بند به اصول و قیودی باشد} {اینجا این عبارت را ملاحظه کنید} میگوید که:
- برای کسیکه پای بند به اصول و قیودی باشد بسیار دشوار بلکه محال است خاصه اگر خدای نخواسته ان نظریات خصوصی باشد و همیشه با منافع و مصالح عمومی مطابقت نکند مخالفین در من نقطههای ضعف تشخیص دادهاند و یکی از آن نقاط ضعف که به آن اشاره نفرمودهاند ولی بزرگترین آنها هست همین تقلید باصول اخلاقی است در این صورت اینجا به مخالفین خودش پشت تریبون فحش دادهاست چراصدای کسی در نیامدهاست؟
چون انشاءالله تمام نمایندگان اطمینان داشتندکه بهیچیک از آنها نمیگفت به هوا میگفت به تماشاچیها میگفت (مغذرت میخواهم از آقایان تماشاچیان) این را به نمایندگان مجلس گفت که مخالفتشان برای این است که من معتقد یه اصول اخلاقی هستم و کسی صدایش در نیامد اینجا …(پور رضا – گاهی از اوقات جواب بعضیها سکوت است) خیر سکوت در مجلس شورای ملی علامت رضا است و شکی نیست (پوررضا جوابش را کف دستش گذاشتند دفت) و در جای دیگر میگوید و چون روز قبل از طرف آقای سیدضیاءالدین طباطبائی استیضاحی به مقا م ریاست مجلس تقدیم شد (آقا پور رضا توجه کنید) (خنده نمایندگان) خیلی خوش وقت شدم که خطاها و اشتباهات دولت خود را دانسته در مقام دفاع برآیم ولی از عبارات ان ورقه جز یک مسائل کلی بحثی ندیدم و اعتراض ایشان بطور کلی روی جریان و وضعیت بود که خیلی مایل بودم مطرح شده بود و پرده از روی کار برداشته شود و مسببین آن که باعث ضعف دولت و اختلال انتظامات در کشور بوده و حتی سعی مینمایند که حسن روابط با همسایگان را مختل نمایند معرفی شوند منظورش این بود که در این مجلس چنین اشخاصی وجود دارند (صحیح است) ولی کسی جواب نداد (صحیح است) اما راجع به اینکه دولت بیات رفت، دولت بیات رفت آقای پوررضا اما به چه ترتیب؟
به این ترتیب که مخالفین دولت بیات در موقعی که به نابود کارت مخالفت را علنا در مجلس شورای ملی بدهند چهار نفر بیشتر نبودند آقای خلیل دشتی – اقای فولادوند – آقای پوررضا – آقای سید ضیاءالدین دولت بیات از مجلس شورای ملی رفت با چهار تا مخالف یعنی وقتیکه صحبت در جلسه علنی شد و بنا شد تکلیف دولت را معین کنند چهار تا مخالف بودند و این را تمام ملت ایران میدانند که آقایان نمایندگان اکثریت مجلس شورای ملی قبل از اینکه دولت بیات به مجلس بیاید یک ورقه امضاء کرده بودند که آن روز در حدود شصت و چهار پنج امضاء داشتهاست که آنها همه مخالف با دولت بیات بودهاند و وقتیکه آقای کام بخش پشت تریبون مجلس میگوید که از صندوق خانه امضاء بیرون میکشند این دیگر نباید بر بخورد به مجلس شورای ملی چون این ۶۵ نفر اینجا جزء مخالفین رأی ندادند (پوررضا –نتیجه یکی است) خیر یکی نیست چون وقتی که یک کسی ممتنع بود معنی اش این است که من نمیدانم این بد است یا خوب است باید برود یا نباید برود (پوررضا – نتیجه یکی است) در صورتی که اغلب آن را امضا کرده بودند آقای پور رضا اینجا آقای رئیس نشستهاند جنابعالی جای ایشان را نگیرید.
بنده میگذرم همه آقایان میدانند که در موضوع دولت بیات یک عملی در مجلس شد که بعقیده ما این عمل با اصول مشروطیت زیاد وفق نمیداد زیرا باید برای دولتهائی مثل دولت آقای حکیم الملک که امروز آمدهاست به مجلس این قضیه روشن بشود که آیا این اکثریت وقتی که میخواهد ساقط بکند دولت را بهش میگوید تو فلان کار را کردی و فلان کار را نکردی یا اینکه خیر بهش میگوید رای اعتماد باید بگیریم و بعد هم ممتنع میشوند و دولت را میاندازند و این موضوع برای دولتهائی که روی کار میآیند مهم است و همچنین از لحاظ ملت ایران هم مهم است.
آقایان نمایندگان مجلس که اینجا نشستهاند مقدرات ملت و مملکت ایران را در دست دادند اینها باید به ملت ایران حساب پس بدهند و من کاری ندارم هر دولتی که میخواهد باشد دولت بیات دولت حکیم الملک دولت حسن. دولت علی، فرق نمیکند باید بگوئیم که این را که آوردیم به این دلیل آوردیم ووقتی که ساقط کردیم به این دلیل ساقط کردیم. (صحیح است) مخصوصا در مجلس شورای ملی راجع به اقدامات و اعمال دولت بیات اصلا مداکره نشد و مخصوصا بنده از اقای دشتی تعجب میکنم که ایشان که اطلاع بقوانین را ادعا دارند چطور قبول کردند این عملی را که اکثریت در اینجا کرد و دولت آقای بیات را بدون مذاکره ساقط کردند ایشان هم موافقت کردند و دفاع کردند بنده از ایشان خیلی تعجب میکنم و مخصوصا خواستم این گله رابکنم در پشت تریبون که من انتظار نداشتم شما این ار ار بکنید شما که ادعا میکنید که تمام قوانین را میدانید و شما که در توی این مجلس کهنه کار هستید شما نباید این کار را بکنید دفاع بکنید از یک عملی که یکدولت را بدون اینکه در اطراف کارهای ان مذاکرهای شده باشد رای اعتماد بگیرند از کار بیندازند البته وکیل آزاد است هر چه بخواهد رای بدهد (طباطبائی – این کلمه (باید) توی نظامنامه نیست) نظامنامه مجلس که قانون اساسی نیست نظامنامه را هم همین آقایان نوشتهاند، چون این جا خیلی صحبت شد و در خارج هم خیلی به فراکسیون بنده حمله کردند که چرا با دولت بیات در موقعی که میخواست بیفتد موافقت کردید این عرض را میکنم که فراکسیون بوده به دولت بیات برای خاطر بیات موافقت نکرد بلکه برای حفظ اصول مشروطیت و قانون اساسی موافقت کرد برای اینکه این سابقه در مجلس شورای ملی ایران نماند که هر اکثریتی هر وقت دلش خواست بدون اینکه علت را بگوید من چرا دولت را میاندازم دولت را ساقط کند. (صحیح است) به این دلیل بود که ما برای حفظ قانون اساسی و دموکراسی به بیات رای دادیم والا بیات هم جز و همان طبقه حاکمهاست و اگر حالا هم بخواهد رئیس الوزراء بشود با او مخالفت میکنیم چون بیات آدمی بود که در اصفهان، یزد، شیراز دولتی که تحت حمایت او بود رفقای مرا محبوس کردند کتک زدند چاقوکشی کردند حالا نمیخواهم همه را شرح بدهم در اینصورت ما هیچ رضایتی از بیا ت نداشتیم ولی تنها برای حفظ اصول بود که ما از او پشتیبانی کردیم (صحیح است)
اگر بنا باشد کار مملکت و مجلس بل بشو بشود و هر کس هر کاری را که میخواهد بکند این که وضع مملکت نمیشود؛ اما راجع به مطالبی که بنده راجع به طبقه حاکمه گفتم حالا میخواهم برای آقایان تذکر بدهم بنده عرض کردم یکی از چیزهائی که طبقه حاکمه برای مردم گذاشت فقر بود البته آنهائی که سر و کار با مردم ندارند نمیدانند فقر چیست انسان یا باید فقیر باشد یا با فقیر معاشرت داشته باشد تا بداند فقر یعنی چه (کاظمی ـ شما که فقیر نیستید کار و بارتان خوبست) اجازه بفرمائید آقای کاظمی من فقیر نیستم فقط فرقی که بین من و شما است این است که من طبیب هستم با فقرا معاشرت دارم و شما نیستید این را هم یکی از نکات ضعف ما حساب میکنند که دکتر کشاورز سرمایه دار است خیلی خوشم آمد حالا که گفتید بشنوید علم است وک عقل (پور رضا – کتاب پرورش کودکان هم همان کتابی است که هزارها مادران ازش استفاده میکنند ور ان روز آقای فرهودی بودند که در حضور ایشان آقای مرآت وادار کردند اشخاص را که کتاب مینوشتند حتما بالای کتاب اسم رضا شاه نوشته شود والا چاپ نمیشد و آنوقت کتابی که برای مملکت نوشته شده بود کتابی که برای مادرها نوشته شده بود نباید منتشر بشود تا اینکه آن دو کلمه نوشته بشود والا منافع آن کتاب صد بار مهمتر از آن دو کلمه ایست که بالای کتاب نوشته شده و آن روزی که ملت ایران بیاید و به حساب اشخاصی که به رضا خان کمک کردند رسیدگی کند از ۱۲۹۹ تا امروز آقای شما (خطاب به آقای پور رضا) و خائنین مملکت را مجازات بکند من اینجا پشت این تریبون میگومن که من برای آن دو کلمه که پشت کتاب نوشتم – خودم را تسلیم مجازات ملت ایران میکنم (احسنت) پس این راجع به جمله معترضه آقا فرمودید.
اما راجع به مطلبی که آقای کاظمی فرمدند من آقای کاظمی ۱۱ سال است در این مملکت طبیب درجه اول هستم و همین آقایان اکثریتی که باهاشان مخالفت میکنم بجههاشان را معالجه میکنم (کاظمی – میدانم بچه مرا هم معالجه کردید) بچه خودتان راهم معالجه کردم پس این نشان میدهد که طبیب خوبی هستم (کاظمی – منهم زارع خوبی هستم) هر که خوبست خوبست من بعد از یازده سال طبابت آقای کاظمی فقط یک منزل دارم و جز این یک منزل هیچ ندارم و حرفی که در پشت تریبون مجلس شورای ملی گفته میشود این سند است و وقتی که من گفتم و این بیان من در صورت مجلس رفت وقتی خودم اقرار کردم قانون میشود یعنی درباره من جز یک منزل چیزی ندارم و اتومبیل شخصی خودم را هم برای آن منزل فروختهام پیاده راه میروم و سه روز یکمرتبه هم شپش توی لباسم پیدا نمیشود برای اینکه تاکسی سوار میشوم و در بانک رهنی ۲۸ هزار تومان بعد از یازده سال طبابت مقروض هستم (همهمه نمایندگان) (صدای زنگ نایب رئیس) (بعضی از نمایندگان – در برنامه دولت صحبت کنید) این جا صحبت دولت نیست صحبت ماده ۱۰۹ است که توهین شدهاست.
نایب رئیس – بنده معتقد نیستم که مذاکرات شخصی پیش بیاید در اطراف برنامه صحبت کنید مذاکرات شخصی موضوع ندارد فداکار سابقه پوررضا را هم همه کس میداند بشمارههای ۱۳۷۹/۲ – ۲۸۸/۳- ۸۲۹/۴ (پوررضا – با همین حرفهائی که شما میزنید تمجید مرا میکنند.)
نایب رئیس – آقای پوررضا بشما اخطار میکنم و اگر یکمرتبه دیگر بدون اجازه صحبت کنید بر طبق آئین نامه رای میگیرم بنده که اینجا نشستهام اجازه نمیدهم که هر کسی هر چه دلش میخواهد بگوید.
دکتر کشاورز – بله بجز این منزل چیزی ندارم و در مقابل نمایندگان مجلس شورای ملی بعد از یازده سال طبابت بعد از اینکه استاد دانشگاه و یکی از علمای این مملکت حساب میشوم در طب عرض کردم غیر از این منزل هر چه دارم بشخص آقای کاظمی به شهادت آقایان میبخشم (دکتر رادمنش – آقای کاظمی بحد کفایت دارند) (خنده نمایندگان) (نایب رئیس – راجع به برنامه بفرمائید) تمام شد رفتم سر موضوع بنده برای اینکه ایشان بدانند فقر چهاست عرض کردم یا اینکه شخص باید فقیر باشد و یا با فقرا سرو کار داشته باشد و من افتخار میکنم که چون طبیب هستم در خانه فقرا زیاد میروم من میدانم فقر یعنی چه فقر یعنی هشتاد و پیج الی نود درصد اهالی این مملکت در توی اطاقهائی زندگانی میکنند که حیوانات را نمیشود نگاهداری کرد ده دوازده نفر در یک اطاق با یک بچه مریض که در حال جان کندن است و باید توی همان اطاق جلوی چشم پدر و مادر جان بدهد فقر یعنی این یعنی اینکه مستخدمین جزء دولت کراوات میبندند و یک تکه پیراهن زیر لباسشان میگذارند و یقه شان را میبندند و وقتی که میایند بوی مطب من و لباسشان را میکنند که آنها را ببینم میبینم که یک تکه پیراهن دارد و باقی آن نیست برای اینکه پول ندارد فقیر یعنی این فقیر یعنی اینکه افسران ارتش ما افسران حزءارتش ما با سیلی صورتشان را سرخ نگاه میدارند برای خاطر اینکه آبروی ارتش نرود و یک دست لباس را به انواع و اقسام باید تمیز نگاه دارند و بپوشند و میان مردم طوری حرکت کنند که آبروی ارتش را حفظ کنند فقر یعنی اینکه یک کارگر بدبخت دخانیات که یک ماه و نیم قبل فوت کرد پنج بچه و یک زن گذاشت که فعلا مشغول گدائی هستند در تهران و سه تا از بچههایش را که دوست دارد و از جان دل میپرستد ناچار شد که در شیرخوارگاه بگذارد فقر یعنی اینکه فلان کارمند آبرومند دولت که حقوقش کم است برای اینکه مخارج زندگانیش گران است پشب میز اداره اش تریاک میخورد (فیروز آبادی – آخر از کی باید گرفت و داد) از شما آقای فیروزآبادی فقر یعنی اینکه اسماعیل نام کارگر دخانیات به رئیسش میگوید که من مریضم و سرفه میکنم و از سینهام خون میآید دو روز مرخصی به من بدهید که معالجه کنم بهش نمیدهید طبیبی میرسد و میبیند وضعیتش خراب است بعد از چهار پنج روز معطلی که این بدبخت مجبور است که روزها کار کند و مخارج زن و بچه اش را اداره کند بهش اجازه میدهند که بخانه اش برود دم در دخانیات که میرسد میمیرد زن و بجه اش گرسنه میمانند من تصور نمیکنم که کسی احساسات ملی داشته باشد و نداند که ملت ایران هشتاد در صدش اینطور است) (مهندس فریور – بیشتر) خدا پدر شما را بیامرزد بیشتر افسری که در سمیرم کشته شده یک نفر ستوان ۳ زن و بچه اش در اصفهان دارند گدائی میکنند و دستگاه حاکمه ما توجه نمیکند فقر یعنی اینکه سربازان ما در سمیرم کشته شدند به اعتقاد اینکه برای وطن خودشان را فدائی کنند و نمیشود گفت آن بیجارهها را بی خود فرستادهاند چون بعدا با آن اشخاص که جنگ کرده بودند صلح کردند و آنها را استاندار کردند فرماندار کردند و از آنها استفاده کردند ولی از حق نباید گذشت و این سرباز تا ساعتی که کشته میشد خیال میکرد که از وطنش دفاغ میکند حالا بچه و زنش به گدائی افتادهاند برای اینکه فقر را بدانید چیست تشریف ببرید جنوب شهر و ملاحظه نمائید و ببینید چه خبر است نگاه کنید (محمد طباطبائی – شمال هم همین طور است لالهزار هم همینطور است) بچه هائی که برای این مملکت باید بازو تهیه کنند و برای این مملکت ثروت تهیه کنند ببینید چطور دسته دسته در گل و لای میلولند و هزار هزار در نتیجه امراض ساده که کوچکترین مواظبت و کمترین دوا معالجه اش میکند از بین میروند و میمیرند اینها را توجه کنید اگر من مخالف طبقه حاکمه هستم برای این چیزها است اینها پنجاه سال صد سال سیصد سال در این مملکت روا ج دارد و از سیصد سال قبل تا بحال طبقه حاکمه ایران کوچکترین قدمی برای اصلاح آن بر نداشتهاند.
38 – 47***
ارتش:اصلاح سازمانهای ارتش بمنظور ایجاد یک ارتش ملی نیرومند برای تأمین امنیت داخلی و استقلال ایران.
بهداشت:طرح لوایح قانونی برای تعمیم بهداشت مخصوصاً در دهات ومداوای عمومی مجانی بیماران بیچیز وکلای ما در مجلس چهاردهم در دفاع از حقوق اکثریت ملت ایران در هیچ لحظه متوقف نخواهند شد و چون امروز آزادیخواهان بیش از بیش از هر وقت احتیاج باتحاد و اقدامات مشترک دارند بیش از هر وقت باید در راه خوشبخت ساختن ملت ایران با یکدیگر همقدم گردند. وکلای حزب توده ایران در تمام اموری که مصالح ملی ایجاب نماید با کلیه وکلای آزادیخواه و اصلاح طلب همکاری خواهند کرد.(بعضی از نمایندگان احسنت)این برنامهای بود که حزب توده ایران روز اول ورودش به مجلس درنظر گرفت وبآقایان نمایندگان هم داد. عمل ما درمجلس شورای ملی این است و این بوده و با پیشانی باز جلوی ملت ایران میگوئیم و نشان دادیم که ما باین اصول پابند و معتقد بودیم و هستیم و میخواستیم این کارها را در این مجلس انجام بدهیم و اگر نتوانستیم برای این بود که در این مجلس در اقلیت بودیم ولی اطمینان داریم که با تمام اینها بمناسبت این که دنیا دارد به طرفی میرود که جلوی ترقی و آزادی ملتها را نمیشود گرفت ملت ایران یک روز مجلس و دولتی را که از ملت و نوکر ملت ایران باشد تشکیل خواهد داد و این برنامه را اجراء خواهد کرد (بعضی از نمایندگان –صحیح است احسنت)
- ختم جلسه
بعضی از نمایندگان –ختم جلسه
نایب رئیس – جلسه را فعلا تنفس میدهیم تا فردا صبح ساعت ۹ (صحیح است) (در اینموقع یکساعت و چهل دقیقه بعد از ظهر) جلسه به عنوان تنفس تعطیل گردید