مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ تیر (سرطان) ۱۳۰۳ نشست ۳۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ تیر (سرطان) ۱۳۰۳ نشست ۳۰
جلسه ۳۰
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ۱۸ ذی قعده ۱۳۴۲ مطابق اول سرطان ۱۳۰۳
(مجلس سه ساعت قبل از ظهر بر پاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید)
(صورتمجلس یمو پنجشنبه سی ام جوزا را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودن)
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آفا سید یعقوب ـ آقای علائی را جزو غایبین بدون اجازه نوشتهاند در صورتیکه ایشان غایب با اجازه میباشند خواستم تذکر بدهم اصلاح شود.
رئیس اصلاح میشود
آقای سرکشیک زاده (اجازه)
سر کشیک زاده ـ بنده خواستم تقاضا کنم که تکلیف آن پیشنهادی که شده بود امروز معیین شود و جزو دسنور گذارده شود.
رئیس ـ از موضوع خارج است.
آقای حاج میرزا عبد الوهاب راجع بصورتجلسه فرمایشی دارید؟
حاج میرزا عبد الوهاب ـ بلی.
رئیس ـ بفرمائید.
حاج میرزا عبد الوهاب ـ یک چیزی آقای حائریزاده در جلسه قبل گفتند که لایحه محتاج برأی مجلس نیست و باید بدولت تذکر داده شود و این مسئله در صورت جلسه نوشته نشده است.
رئیس ـ اضافه مشود.
دیگرمخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس ـ مسئله تحلیف جزو دستور است بالفعل باید قسم خورده شود برای اطلاع خاطر آقایان باید عرض کنم در جلسه گذشته که آقای ضیاء الواعظین بنا بود قسم یاد کنند و یک عباراتی را حذف کردند بنده بایشان تذکر دادم و ایشان شروع بنطق کردند از قرار معلوم برای پاره از آقایان سوء تفاهمی حاصل شده بود ایشان در خارج ببنده توضیح دادند گفنتد مقصود من این بود که یک چیرهائی بمجلس عرضه کرده یاشم و بعد قسم نامه را بهمان قسمی که در قانون اساسی نوشته شده است بخوانم و برای بنده توضیحاتی دادند و اطمینان دادند که بهیچ وجه قصد و غرضی نیست بهمکاران خودشان نداشتهاند و پس از رفع آن سؤ تفاهم در پیش بنده گمان میکنم برای سایر آقایان هم سوء تفاهمی باقی نماند.
(جمعی از نمایندگان ـ صحیح است)
و ایشان هم حاضرند همانطوریکه در قانون اساسی مندرج است قسم یاد کنند و همچنین آقای آقا سید یعقوب. آقای آقا سید یعقوب در چندی قبل ببنده اظهار داشتند یک نظر جدید و مخصوص در عباراتیکه در قانون اساسی نوشته شده است دارند و در واقع بنظر ایشان عباراتی که در قانون اساسی نوشته شده است محتاج بتفسیر صحیح باشد ولی موقعی صحیح خواهد بود که بتصویب مجلس برسد و در جلسه گذشته که ایشان تشریف آوردند قسم یاد کنند بنده از ایشان سؤال کردم که آیا بنظر سابق خودتان باقی هستید یا نه گفتند بلی گفتم خوب است در اینصورت قدری تأمل کنید و در آن تفسیری که در نظر دارید تجدید نظری بکنید ایشان هم تجدید نظری نموده و حالا حاضرند بهمان ترتیب که در قانون اساسی نوشته شده است قسم یاد کنند.
آقای ضیاء الواعظین (احضار برای مراسم تحلیف)
ضیاء الواعظین ـ بعد از بیانات حضرت آقای رئیس لازم میدانم عرایضی عرض کنم و متأسفم که آن روز بیانات بنده تمام نشد و از همین نقطه نظر یک سؤتفاهمی برای بعضی از آقایان پیش آمد در خاتمه عرایض میخواستم عرض کنم که وکلا محترم در مقابل قرآن مجید که ایستادند باید برای ذکر قسم امام زمان را در نظر داشته باشند
(قسم نامه را قرائت و امضاء نمودند)
رئیس ـ آفای آقا سید یعقوب احضار برای مراسم تحلیف.
آقا سید یعقوب ـ لا یؤاخذ کم الله باللغو فی امانکم.
آشیتیانی ـ قسم نامه دیگر خواندن ندارد.
آقا سید یعقوب ـ قرآن هم نخوانم یک آیهٔ قرآن خواندم من که نظری نداشتم
(قسم نامه را قرائت و اظهار نمودند طاهر و مطهرم تا حضرت آدم)
رئیس ـ آقای تدین (احضار برای اجرای مراسم تحلیف)
تدین ـ نسبت بیک قسمت از قسم نامه عقاید من همان است که آقای شریعت زاده در یکی از جلسات قبل اظهار داشتند
(قسم نامه را بترتیب سابق قرائت و امضاء نمودند)
رئیس ـ آقای روحی (احضار)
عطاء الملک روحی ـ بنده بیانات سابق آقای شریعت زاده را تکرار کرده عرض میکنم اگر موضوع این قسم نامه با مفهوم غیر واقعی خودش مطابقت نکند الزام آور نخواهد بود (قسم نامه را بمضمون سابق قرائت و امضاء نمودند)
رئیس ـ آقای سالار اشرف در موقعی که قسم خوردهاند در جای اسم آقای امیر اشرف امضاء کردهاند باید بیایند آن امضاء را قلم زده و در جائی که معین شده است برای امضاء خودشان امضاء کنند.
(آقای سالار اشرف در محل نطق حاضر شده امضاء سابق خودشان را قلم زده و مقابل اسم خودشان امضاء نمودند)
رئیس ـ قبل از اینکه داخل در مذاکره دستور شویم پارهٔ مسائل است که باید بعرض آقایان برسانم اولا بودجههای تفصیلی هذه السنه وزارت پست و تلگراف و وزارت معارف دیروز که آخر برج جوزا بود رسیده و مراجعه شد بکمیسیون بودجه.
دوم راپرت شعبه چهارم راجع بوکالت آقای سردار اسعد حاضر است اگر مخلفی نیست قرائت شود
(مخالفتی نشد)
(آقای عراقی برای قرائت اپرت احضار و بشرح ذیل قرائت نمودند)
شعبه چهار در جلسهٔ یکشنبه ۱۹ جوزا بدوسیه انتخابات بختیاری رسیدگی کرده در تاریخ پانزدهم برج دلوتنگوزئیل ۱۳۰۲ انجمن نظار مرکزی در مال امیر که مقر حکومت بختیاری است تشکیل و در تاریخ همان روز اعلان انتخابات داده در ۲۵ برج دلو شروع بتوزیع تعرفه کرده تا یوم چهارم حوت کلیه تعرفه توزیع شده بالغ بشش هزار ورقه گردیده از یوم پنجم حوت تا یوم یازدهم حوت اخذ آراء بعمل آمده کلیه آراء اخذ شده بالغ بر ۵۷۴۹ ورقه گردیده آقای سردار اسعد با کثریت ۳۱۱۲ رأی بنمایندگی دورهٔ پنجم مجلس شورا انتخاب شدند شعبه پس از رسیدگی بصورت مجلس در اعتبار نامه چون خلاف قانونی در انتخاب آقای سردار اسعد ندید بصحت جریان انتخابات و نمایندگی آقای سردار اسعد با اکثریت رأی داده اینک خبر آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
رئیس ـ مخالفتی ندارد.
شیروانی ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ میماند برای جلسه بعد.
لایحه که از طرف وزارت فوائد عامه در جلسه گذشته راجع بعلائم صنعتی و تجاری پیشنهاد شد تکلیفش معیین نشد گویا مخالفی نباشد که مراجعه شود بکمیسیون فوائد عامه.
(جمعی از نمایندگان ـ صحیح است)
رئیس ـ طرح قانونی از طرف آقای یدالله خان پیشنهاد شده است قرائت شده بعد بکمیسیون مبتکرات ارجاع شود.
(بشرح ذیل قرائت شد)
مقام منیع ریلست مجلس مقدس شورای ملی دامت عظمته بدیهی است که سیاه آب و مرداب در هر مملکتی ثروت مسلمی استکه میتوان از آن فایده کلی برد و کمک بزرگی بارزاق عمومی نمود خصوصاً مثل شهریار که نزدیک مرکز و پایتخت مملکت باشد دارای اهمیت فوق العاده خواهد بود ولی متأسفانه این منبع ثروت صرف نظر از اینکه مورد استفاده نشده بالعکس باعث خسارت و تهیه مرض مبرم مالاریا برای اهالی بدبخت آن بلوک گردیده است و یک منظره خطرناک و قتل گاه عمومی در غرب پایتخت مملکت سالها است تشکیل داده و نشان میدهد که در صدو نودو پنج از اهالی دچار تب ونوبه و اغلب تلف میشوند بعلاوه هوای آن بلوک را بطوری کثیف دارد که در موقع وزیدن باد از سمت شهریار اهالی طهان را هم مبتلا و اذیت مینماید. نظر بآنکه دولت میتواند چهل الی چهل و پنج هزار تومان خرج باطلاقها را خشکانیده و سیاه ابها را جمع و بجریان انداخته و حداقل یکصد و پنجاه سنگ آب که قیمت آن بیش از چهل و پنج هزا تومان خواهد بود تهیه و مقدار کلی از اراضی خالصجات شهریار و بلوک حاصل خیز فشافویه که قسمتی از آن بواسطه کمی آب لم یرزع و مسلوب المنفعه مانده کشت نماید و سالیانه ایجاد ثروتی برای مملکت و تامینی در ارزاق عمومی نماید و نیز مقداری اراضی باطلاقی هم خشک و قابل زرع گردد و نظر بآنکه اهالی را از چنگال مرگ نجات و از فشار مرض مالاریامستخلص بدارد این است که توجه نمایندگان محترم ملت را بمراتب معروضه فوق جلب و قبول یکی از دو موارد ذیل را استدعا و پیشنهاد مینماید. دولت بفوریت مخارج خشکانیدن باطلاقها وجریان انداختن آبهای راکد و جمع آوری سیاه آبها را اعم از خالصه و اربابی در عهده گرفته اهالی را از ذلت خارج که از آب و اراضی خود استفاده نماید. در صورتیکه این مسئله را قابل توجه و استفاده نداند ضرر و مانعی نخواهد داشت که با اجازه دولت اهالی بخرج خود آبهای فوق الذکر را جمع و بجریان انداخته متصرف شوند مشروط به ایتکه بمقدار آبی که حاصل میشود اراضی بلوک شهریار و فشافویه که قابل زرع و از بی آبی لم یزرع مانده بعلاوه اراضی باطلاقهای خشک شده را باهالی واگذار کند و یم اشراز گل عایدات متصرفین را بعد از وضع خرج بعنوان مالیات دریافت دارد. طرح قانونی دیگر از طرف شانزده نفر از آقایان راجع باداره کل صنایع مستظرفه و تکالیف و اختیار آن رسیده بکمیسیون مبتکرات ارجاع میشود طرح قانونی دیگر از طرف آقای کی استوان راجع بمعاهدات ایران دول خارجه رسیده است این هم مراجعه میشود به کمسیسون مبتکرا ت. موقع را مقتنم میدانم که تذکری به آقایان اعضاء کمیسیون مبتکرات بدهم تا کنون پنج شش فقره لایحه بآن کمیسیون مرجعه شده هنوز کمیسیون راپرت آن را نداده است موعد قانونی آن هم منقضی شده است.
آقا میرزا سید حسن کاشانی ـ کمیسیون مبتکرات در لوایحی که بآنجا مرجعه شده است اظهار عقیده خود را کرده و راپرت هم داده است.
رئیس ـ بکجا راپرت داده است؟
آقا میرزا سید حسن ـ به اداره تقنینیه.
رئیس ـ چه وقت راپرت داده است؟
آقا میرزا سید حسن ـ پریروز راپرت داد قبل از آن هم راپرت داده است.
رئیس ـ موعد قانونی ۱۵ روزه است و پریروز چهار روز از موعد قانونی کذشته بوده است.
آقا میرزا سید حسن ـ در همان موقعی که لوایحه تحت مذاکره و شور آمده است همان موقع راپرت داده است. برای اطلاع خاطر آقایان عرض میکنم آقای عراقی از شعبه چهارم بجای مرحوم آصف الممالک بعضویت کمیسیون انتخاب ومعیین شدند دو فقره راپرت از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت شده و رأی میگیریم. (راپرت راجع بمرخصی شاهزاده غلامحسین میرزا بشرح ذیل قرائت شد) شاهزاده غلامحسین میرزا بواسطه مبتلا بمرض روماتیسم که معتاد باستحمام آبهای معدنی هستند از دهم سرطان پنجاه روز اسجاره مرخصی نموده بودند کمیسیون پنجاه روز را تصوبی مینماید از دهم سرطان غائب باجاره ثبت شود. این راپرت مخالفی دارد یا نه؟
حائریزاده ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ بفرمائید.
حائریزاده ـ من تصور میکنم مراجعه بآقای دکتر امیر اعلم بشود کسالت من خیلی زیاد تر کسالت حضرت والا باشد تابستانهم هست ما هم طالب هستیم تعطیل کنیم اگر بنا باشد هر یک از ماها بخواهیم باین ترتیب رفتار کنیم بالاخره مجلس تعطیل خواهد شد و من مخالف هستم.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.(اجازه)
آقا سید یعقوب ـ البته خاطر آقایان نمایندگان مستحضر استکه در نظامنامه داخلی راجع بمرخصی آقایان یک ماده مخصوصی نیست که کمیسیون بتواند مطابق آن ماده رفتار کند یک سوابقی از دوره دوم و سوم و چهارم بوده استکه کمیسیون مطابق آن سوابق مرخصیها را تصویب کرده و میکند بعلاوه ایشان مریض هم میباشند و بر مریض بحت و حرجی نیست ما اجازههای دو ماهه و سه ماهه در کمیسیون داده و بمجلس فرستادهایم تصویب هم شده است حالا یک نفر از نمایندگان که جلو تر از همه آمده و همیشه هم در موقع تابستان که تعطیل هم باید باشد ایشان پنجاه روز مرخصی خواستهاند شما میگوئید بآقای امر اعلم مراجعه کنند ایشان میل ندارند باین دکتر مراجعه نمایند . . .
(خنده بین نمایندگان)
ایشان محتاج اند مرخصی بگیرند و حالا بروند خود را معالجه کنند حالا هم باز منوط برای مجلس است اگر مجلس رآی داد و تصویب کرد صحیح است والا هیچ.
رآی میگیریم بمرخصی آقای غلامحسین میرزا
آقایانی که مرخصی ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(جمع قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد.
راپرت دیگری از کمیسیون عرایض و مرخصی قرائت میشود.
آقا سید یعقوب ـ اجازه میفرمائید عرضی دارم.
رئیس تأمل بفرمائید.
(راپرت کمیسیمون عرایض راجع بمرخصی آقای ضیاء الادبا
بشرح زیر قرائت شد
آقای صیاءالادباء نماینده محترم فارس برای تمدید مرخصی دو ماه استجاره نموده بودند نظر باینکه اشعار داشتهاند یک ماه برای ایاب و ذهاب و تنظیم اموراتشان کافی نیست کمیسیون با مشاوره دو ماه را زائد دانسته فقط در ۲۵ جوزا تا ۵۲ سرطان غیبت ایشان را تصویب مینماید که در مدت مزبوره غیبت با اجازه ثبت شود.
(همهمه بین نمایندگان)
رئیس ـ آقای شیخ الرئیس (اجازه)
شیخ الرئیس ـ آقای ضیاءالادباء در آن دوره یعنی دوره چهارم یک مرخصی ممتدی گرفتند به این معنی که اصلا مجلس نیامدند حالا هم باز میخواهند مرخصی بگیرند اگر بنا باشد به این ترتیب رفتار شود سایر آقایان هم میخواهند همین کار را بکنند و بنده مخالف هستم.
آقا سید یعقوب ـ بنده حق دفاع دارم؟
رئیس ـ بفرمائید.
آقا سید یعقوب ـ حضرت والا شاهزاده شیخ الرئیس اشتباه فرمودند. در دوره چهارم آقای ضیاء الادباء به مجلس آمدند و یک سال هم در مجلس بودند بعد رفتند خوب نیست این طور مغالطه بکنند.
شیخ الرئیس ـ آیا وکیل بودند یا نه؟
آقا سید یعقوب ـ ایشان آن دوره اصلا بمجلس نیامدند؟
شیخ الرئیس ـ خوب بود میآمدند و اجازه میگرفتند.
آقا سید یعقوب ـ اجازه بفرمائید ایشان پس از آنکه آمدند بطهران مدتی از سرمایه شخصی خودشان خرج کردند و اینجا معطل ماندند تا بالاخره آن وقایع پیش آمد و ایشان رفتند و دیگر نیامدند بعلاوه همه آقایان نمایندگان میدانند که ایشان یک شخص صاحب ملک و علاقه هستند در شیراز و اینجا تا شیراز هم صد و پنجاه فرسخ راه است برای سر کشی باملاکشان دو ماه اجازه خواسته بودند که یکماه هم سر کشی باملاکشان نموده مراجعت کنند و کمیسیون هم از نقطه نظر همین فرمایشاتی که آقایان فرمودند مرخصی ایشان را یکماه تصویب کرد حالا هم اجازه نمیدهند مختارید دیگر حمله کردن به یک وکیل آزادیخواه که هم آزادیخواه و هم وکیل میباشند بعلاوه آخوند هم هستند مورد ندارد.
(خنده نمایندگان)
رئیس ـ گمان میکنم توضیحات آقای آقا سید یعقوبی مکفی بود.
رأی میگیریم
آقایانیکه راپرت کمیسیون عرایض و مرخصی را راجع بمرخصی آقای ضیاء الادباء تصویب میکنند قیام فرمایند.
(چند نفی قیام نمودند)
رئیس ـ رد شد.
لایحهای که از طرف سه نفر از علماء اعلام راجع به بیست نفر از آقایان طراز اوی رسیده بود و دو روز قبل عرضکردم باید امروز مطرح شود بالفعل مطرح است سابقهٔ این امر هم حاضر شده است در قانون اساسی هم مصرح است که این انتخابات یا باید باتفاق آرا باشد یا بقرعه. بدیهی است اول باید رأی گرفته شود اگر چنانچه اتفاق آراء حاصل نشد آنوقت مراجعه بقرعه میشود پس اگر اصلاح میدانید برای اینکه تبادل نظری بین آقایان بشود که اتفاق آراء حاصل شود اول مرجعه شود بشعب در آنجا مذاکره شده لایحه هم طبع و توزیع شود.
شیخ الرئیس ـ خوبست قرائت بشود.
(بشرح ذیل قرائت شد)
بسم الله الرحمن الرحیم
مجلس محترم شورای ملی شید الله تعالی ارکانه
چون بموجب اصل دوم قانون اساسی مقرر است بیست نفر از علماء اعلام به مجلس محترم معرفی شود و پنجنفر از ایشان بالاتفاق یا بقرعه برای مراقبت در عدم مخالفت آراء صادره با قوانین مقدس اسلامیه انتخاب نموده امضاء و رد آن پنجنفر را در این باب مطاع و متبع دانند.
لهذا علما عظام مفصلة الاسامی را بمجلس محترم معرفی مینمائیم شهر شعبان المعظم ۱۳۴۲
نجف اشرف: آقای حاج شیخ محمد حسین اصفهانی. آقای حاج شیخ محمد کاظم شیرازی. آقای حاج میرزا احمد ایةالله زاده خراسانی. آقای حاج شیخ اسحق اسدالله زاده دشتی.
طهران: آقای آقا میرزا سید محمد بهبانی. آقای امام جمعه خوئی. آقای حاج سید محمد امام جمعه. آقای آقا سید حسن مدرس.
اصفهان آقای حاج آقا نور الله. آقای فشارکی.
خراسان: آقای حاج میرزا محمد آقازاده. آقای حاج شیخ احمد شاهرودی.
کرمانشاه: آقای آقا شیخ هادی. آقای حاج آقا مهدی.
شیراز: آقای آقا شیخ مرتضی. آقای آقا شیخ جعفر. آقای آقا سید جعفر. یزد: آقای حاج میرزا سید علی یزدی مدرس.
عراق: آقای حاج آقا مصطفی. آقای حاج میرزا محمد علی خان.
و نسل الله تعالی ان یؤید هم جمیاً بالنبی و آله الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین. الا حقر ابولحسن الموسوی الاصفهانی الا حقر محمد حسین نوری النائینی
بسم الله الرحمن الرحیم
اشخاص مفصله فوق دامت برکانتهم که حضرت حجتین آیتین ادام الله ظلما معین فرمودند صحیح و محل اعتماد این جانب هستند.
أیدهم الله تعالی لنصره الاسلام بجاه محمد و آله الطائرین.
الا حقر عبد الکریم الحائری
رئیس ـ لا یحه تذکره دو قرانی مطرح است.
سردار معظم مخبر کمیسیون مالیه قبل از اینکه داخل شور ثانی بشوم لازم است یک اصلاح عبارتی در ماده بشود که رفع هر سوء تفاهمی بشود. یک کلمه افتاده دارد که باید نوشته شود برای افراد بی بضائت ایران در مقیمین در ممالک خارجه رئیس ـ ماده واحده قرائت میشود رأی هم برای دخول در شور ثانی گرفته شده است
(ماده واحده بشرح ذیل قرائت شد)
ماده واحده ـ برای مساعدت با اتبع بی بضاعت ایران مقیمین در ممالک خارجه بر درجات موجوده تذکره یکدرجه دیگر که قیمت آن دو قرانی است افزوده میشود.
مدت تذکره این اعتبار این نوع تذکره یک ساله بوده و همه ساله باید تجدید شود و منحصر بعملجات و کارگران و کسبه بی بضاعت ایران خواهد بود.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب ـ بنده اولا تقاضا دارمآقای مخبر عصبانی نشوند و سؤالی که میکنم چون آقای وزیر امور خارجه هم تشریف دارند در مقام ابراد بر بنده بر نیاید بنده عرض میکنم قانون که از مجلس میگذرد باید به موقع اجرا و عمل بیاید مجلس هم واضع قانون و هم ناظر در اجرای قانونست. بنده کاملا موافقم این قانون بگذرد ولی مطابق قانون که از مجلس گذشته است که مأمورین دولت بیش از پنج سال در خارجه ماموریتشان رسمیت ندارد. حالا بمن حمله میآورید و متغیر هم میشوید آیا این قانونی که حالا از مجلس میگذرد بدست کی باید اجرا شود؟ اگر بنا باشد بدست مأمورین سیاسی ایران که در خارجه هستند اجرا شود مطابق قانونی که از مجلس گذشته است رسمیت ندارند آیا این مسئله در وزارت خارجه مطرح شده است که مأمورین جدید بجای مأمورین سابق بخارجه بفرستند اگر بنا باسد بدست مأمورین سابق اجراء شود بنده عرض میکنم که آنها رسمیت ندارند اگر هم قرار است مأمورین جدید بفرستند آنرا هم توضیح بدهند تا معلوم شود.
مخبر ـ اولا اینکه فرمودند در مقابل سؤال ایشان عصبانی نشوم باید عرض کنم قانونی را که ایشان عجالتاً مدافع آن هستند در دوره چهارم خود بنده پیشنهاد کردم ولی بعقیده بنده اجراء و یا عدم اجراء آن مربوط بقانون تذکره نیست در جلسه گذشته هم آقای آقا سید یعقوب عین همین فرمایش را فرمودند و بنده با کمال خونسردی ایشان را متوجه کردم که فرمایش ایشان صحیح است ولی موردش اینجا نسیت. این قانون برای افراد بی بضاعت ایران باید تصویب شود و اجرا قانونی هم که در دوره چهارم راجع بادامه ندادن مأموریت مأمورین در خارجه بیش از پنج سال گذشته است صحیح است و هر تصمیمی که نمایندگان محترم در باب اجرای قوانین مملکتی اتخاذ فرمودند در باب آن قانون هم اجرا خواهد شد.
رئیس ـ آقای اخگر (اجازه)
اخگر ـ در جاسه قبل عرض کردم که دو قران برای اتباع بی بضاعت ایران در خارجه مخصوصاً فقرائی که بکثرت در ممالک خرجه موجودند زیاد است و عرض میکنم اتباع فقیر ایران در مملک روسیه و یبن النهرین بهیچوجه استطاعت پرداخت هیچ مبلغی را ندارند و اگر مقصود از وضع این قانون مساعدت با فقرا و اشخاص بی بضاعت است البته در مواقعی که مقتضی است دولت باید با اتباع خودش مساعدت بکند موضوعی هم که اینجا نوشته شده برای تهیه تذکره دو قران خرج لازم است بنده معتقد نیستم و برای دولت هم تذکره یک قران باشد یا دو قران چندان فرقی نمیکند ولی برای اشخاصی که مخصوصاً عرض کردم در خاک بین النهرین وروسیه هستند خیلی فرق خواهد داشت زیرا آنها بکلی مستأصل و پریشان هستند یک اصلاح عبارتی هم دارم که عرض میکنم با وجود آشنائی که شاید آقایان بحال بعضی از مأمورین دارند میدانند در موقعی که بنا است مالیات از رعایا بگیرند چگونه بمر قانون مراجعه میکنند و چطور کلمات را میشمارند در این قانون هم اسم فقراء ذکر نشده و قطعاً میدانم که بر خلاف مقصودی که مجلس از وضع این قانون دارد از فقراء بشدت هر چه تمام تر تذکرههای سابق را خواهند گرفت این هم که آقای آقا سید یعقوب در جلسه قبل فرمودند مقصود از کسبه بی بضاعت همان فقراست اینطور نیست زیرا کسبه بی بضاعت ممکن است سرمایه نداشته باشند و گفته میشود بی بضاعت است غیر از فقرائی است که سائل بکف میباشند و کسی هم ندارند و مذمورین این کلمه را خواهند چسبید و آنها مطالبه وجه خواهند نمود و مقصود مجلس از وضع این قانون بعمل نیآمد.
رئیس ـ آقای مشیر معظم موافقید؟
مشیر معظم ـ بنده اصلاح عباراتی را داشتم.
رئیس ـ باید پیشنهاد بفرمائید.
شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه)
شیخ الرئیس ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ پس تأمل بفرمائید.
آقای قائم الملک (اجازه)
قائم مقام الملک ـ عرض میکنم آقایانی که مسافرت به خارجه کردهاند میدانند وضعیت اتباع ایران که مقیم در آنجا هستند خیلی بد است در این قانون برای حال آنها فوق العاده مفید و خوب است و بنده عقیده دارم هر چه زودتر این ماده تصویب شود بهتر است.
رئیس ـ آقای زعیم (اجازه)
زعیم ـ بنده این ماده را جامع الجهات نمیبینم و روی هم رفته بعقیده بنده مفید و برای پیشرفت آن مقصودی که در مقدمه نوشته شده نیست اولا بطور کلی عرض میکنم قانون تذکره از مجلس نگذشته و فقط در بودجه قوی ئیل ۱۳۲۵ در جمع عایدات یک ذکری از درآمد عایدی تذکره شده بود و همان مدرک وصول عایدات آن سه قسم تذکره بود و تدریجاً هم در این مدت هفده هجده سال یک اضافات غیر قانونی پیدا کرده است حالا این ماده واحده در حکم تصدیق یا تصویب ضمنی است به قسم تذکره که شاید اگر بیاید بمجلس همه چیزش مورد اعتراض واقع شود. بنده هیچ اشکالی نمیدیدم و هیچ مانعی تصور نمیکردم که از وزارت امور خارجه عوض ماده واحده مواد اربعه پیشنهاد میکرد منتهی یک کمی صرف وقت بیشتری میخواست و بعقیده من این صرف وقت هم اتلاف وقت حساب نمیشد. باضافه در مقدمه این طور مینویسد برای اتباع بی بضاعت مقیمین در خارجه میخواهیم اینطور وضع تذکره بکنیم بیشتر این قسمت از هموطنان بی بضاعت و فقیر ما در بین النهرین هستند و بنده چگونگی احوال آنها را یرأی العین دیدهام و از وضعیت زندگانی آنها بخوبی مستحضرم و مخصوصاً مطالعه کردهام اینها یک قسمتشان اشخاصی هستند که شنیدهاند اجدادشان با سی تومان پول و عائله خودشان مثلا از سیستان حرکت کرده و رفتهاند بعتبات عالیات زیارت کرده و مراجعت کردهاند اینها هم بهمان خیال باوجه قلیلی حرکت کردهاند و هر چه بمقصد نزیک تر شدهاند از شدت شوق مفرطی که داشتهاند جلوتر رفته و هیچ فکر مخارج آتیه خودشان را نکردهاند تا اینکه بدبختها در آنجا سائل بکف شدهاند بک قسمت دیگر اشخاصی هستند که عمله بودهاند مثلا در کرمانشاه عملگی میکرده و از نقطه نظر اعتقادات و شوق به زیارت بعتبات رفتهاند آنجا بعضیهاشان مریض و بعضی به گدائی افتادهاند یک قسمت هم گلدانبهای مهاجرند که غارت شده وفرار کردهاند و هیچکدام از این اقسام بضاعتی ندارند که بتوانند دو قران پول تذکره بدهند. دو قران دو ثلث یک روپیه است و اگر منظور اصلی برای جمع آوری این قسمت از اتباع ایران باشد به بنده گمان میکنیم این قیمت برای تذکره زیاد است و عقیدهام این استکه یک ادخلی بزنند برای مصرفی که در این راه میشود و آنرا قیمت تذکره قرار دهند و بدهند باتباع ایران اما در مورد مدت که مینویسد اعتبار آن یک سال خواهد بود یعنی در هر سال باید تبعه ایران آنرا آورده و تجدید کند و یکی دیگر بگیرد بنده یک نکث و شکست فاحشی در جمیع عایدات مملکت میدانم. تصدیق میکنیم اتباع ایران در خارجه وقتی نباشد در هر سال یکمرتبه تذکره خودشان را تجدید کنند یادشان میآید که اهل کدام مملکت اند ولی برای رسیدن به این مقصود بنده تصور میکنم اگر مدت را یک سال قرار میدادند ولی باین ترتیب که هر کس دارای این قسم تذکره است در مدت سال بیاورند وآن را بدون دادن وجهی تجدید کند بهتر بود با وضع اخلاقی ما ومأمورین ما که هنوز کاملا باینای وظیفه واقف نشدهاند تصور میکنم این ترتیب موجب یک اخلال و باعث نکس در جمیع عایدات مملکت بشود باینجهت بنده مخالفم.
مخبر ـ برای رفع اشکالاتی که شاید ناشی از عدم توجه براپرت ثانوی کمیسیون قوانین مالیه باشد عرض میکنم از طرف کمیسیون یک راپرت ثانوی هم داده شده است و در آنجا مخصوصاً از درجات ثلثه تذکره اسمی برده نشده اگر اقا مراجعه فرموده بودند بکلی اشکالشان رفع میشد. اما اینکه فرمودند: دو قران در سال برای اتباع ایران مقیم در خارجه زیاد است. عرض میکنم سابق بر این اول پولی که برای گرفتن تذکره میدادند بیست و سه قران بود و این کمترین پولی بود که برای پست ترین تذکرهها از اتبع ایران گرفته میشد حالا وزارت خارجه خواسته است از نقطه نظر اینکه اتباع ایران در خارجه تحت تأثیرات محلی واقع نشوند و تابعیت خودشان را از دست ندهند یک تخفیفی به آنها داده باشد و این تخفیف را کمتر از دوازده مرتبه نمیتوانست قائل شود و این دو قرانی که برای قیمت تذکره قائل شده قیمت کاغذ و طبع و غیره است خود دولت خیال استفاده ندارد ولی از آن طرف هم باید تصدیق کرد کسی که دو قران در سال نتواند بدهد یک قران هم نخواهد توانست داد حالا چه داعی دارد ما بگویئم دو قران نمیتواند بدهد یک قران بدهد و اساساً بنده نکر این قضیه هستم که در تمام خاک خارج از ایران و داخل در ایران یک تبعه ایران پیدا شود که در سال دو قران نتواند بدهد بنده که سراغ ندارم ولو اینکه یک نفر از اتباع ایران مشغول تکدی هم باشد باز در سال میتواند دو قران داده تذکره بگیرد بنابراین طرفداری و مساعدت با فقراء باید در یک حدی متوقف کنیم و از آنجا تجاوز نکنیم. آقای رغیم اعتراض فرمودند که چون تذکره از مجلس نگذشته است تصدیق ضمنی از طبقات ثالثه تذکره است. خیر چنین نیست چون ما در کمیسیون قوانین مالیه در ضمن راپرت خودمان ذکر میکنیم که برای مساعدت فلان و فلان بر درجات موجوده تذکره یکدرجه افزوده میشود. بالاخره باید تصدیق بکنیم که در این مملکت یک تذکره است حالا خوبست کار نداریم بداست کار نداریم صحیح است. غلط است. فعلا کار نداریم علی الخصوص که اطلاعاً عرض میکنم وزارت خارجه مشغول تهیه قانون تذکره عمومی است و شاید تا چیزی دیگر بمجلس شورای ملی پیشنهاد کند ولی در هر حال با تصویب این ماده واحده هیچ نوع تضمین ضمنی راجع بتذکرههای دیگر نیست بالاخره ما منکر نیستیم البته یک تذکره هائی وجود دار حالا خواه صحیح است خوا غلط است یک درجه دیگر هم تذکره تأسیس میکنیم این هیچ نوع تصدیق ضمنی را در بر دارد اما یک قسمت اعتراض فرمودند راجع بمدت و فرمودند اسباب نکس عایدات میشود آنقسمت ثانی را بنده نتوانستم درست مطلب را درک کنم اما در موضوع اینکه سال بسال تجدید بشود این ترتیب بهتر است برای اینکه خودش یک تفتیش است از اتباع ایران که در خارج هستند که بوسیله این تجدید تذکره مأمورین دولت قادر خواهند بود عده اتباع ایران را تفتیش بکند و بعقیه بنده خیلی خوب است.
(جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است)
(بعضی گفتند ـ کافی نیست)
رئیس ـ رأی میگیریم بکافی بودن مذاکرات
آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ معلوم میشود کافی است.
حائری زاده ـ اخطاری دارم.
رئیس ـ بفرمائید.
حائری زاده ـ در جلسه اسبق موقعیکه آقای نایب رئیس مجلس را اداره میکردند بنده عرض کردم که بموجب ماده ۱۸ نظامنامه داخلی آن لوایحی که در داخل و خرج مملکتی ممکن است مؤثر واقع شود از حیث کم شدن یا زیاد شدن دخل و خرج باید مراجعه شود بکمیسیون بودجه. بدیهی است این ورقه لایحه است که از طرف دولت بمجلس تقدیم شده و از وظائف کمیسیون بودجه است. فقره دوم مینویسد: تمام لوایح یا طرح قانونی که موجب تغییر دخل و خرج سال بعد است باید بکمیسیون بودجه مراجعه شود. فلسفه و دلیل این کار هم با خودش است اگر تمام لوایحی که مؤثر در دخل و خرج مملکتی بود یکمیسیون بودجه مراجعه شده بود یک کتاب باین ضخیمی در این مملکت اجرا نشده نمیداشتیم اینجا قانون تشکیلات عدلیه تشکیلات وزارت داخاه. اداره ضبطیه. اداره احصائیه. تشکیلات ایالات و ولایات یک قانون مفسلی نوشته شده و از نقطه نظر پول همینطور ماند. در تشکیلات وزارت معارف آنوقت که قانونی را مینوشتهاید یک احساساتی بوده است که تعلیمات اجباری و عمومی را از وظائف وزارت معارف معیین کردهاند و دیگر فکر نکرده بودند که پول نیست نمیشود وسائل تحصیل اجباری را فراهم کرد و البته اگر این مسئله مراجعه شده بود بکمیسیون بودجه از نقطه نظر چون پول نداریم و قانون را نمیشود اجرا کرد نوشته نمیشد و بنده مخالفم یک قانونی نوشته شود و اجرا نشود و روی میز مانده مبل اطاق شود این لایحه بدیهی است یا عایدات را اضافه میکند یا کسر میکند.
رئیس ـ آقایان اخطار نبود از موضوع خارج شدید.
حائری زاده ـ من معتقدم که این مسئله باید مراجعه بکمیسیون بودجه شود و نظر کمیسیون بودجه یا موافق یا مخالف هر چه باشد پیشنهاد شود و در آن مذاکره بشود.
مخبر ـ در جلسه گذشته هم آقای حائری زاده در موقعی که شور اول این لایحه بود عین همین فرمایش را فرمودند بنده از ایشان استدعا میکنم که وظایف کمیسیون مالیه را معیین بفرمایند تذکره دو قرانی ممکن است مؤثر در دخل و خرج مملکتی باشد بنده عرض میکنم لایحه مستمری. قانون نواقل اینها همه مسلماذی دخل و خرج مملکتی است پس بایستی تمام اینها برود بکمیسیون بودجه و کمیسیون مالیه نباید برود.
حائری زاده ـ بهر دو باید برود.
سردار معظم ـ تمام قوانین که بعد در عمل منجر باخذ پول میشود مقدمة باید برود بکمیسیون قوانین مالیه بعد که قبول شد آنوقت طرز خرج پولش و سایر ترتیباتش میرود بکمیسیون بودجه بنابراین قانون تذکره هم ولو اینکه در نتیجه منجر باخذ پول میشود ولی چون قانونی است که مقدمه برای پول است باید یرود بکمیسیون قوانین مالیه.
(جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است)
رئیس ـ پیشنهادت قرائت میشود
(پیشنهاد آقای سلطان العلماء بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده اینطور اصلاح شود. برای مساعدت با اتباع بی بضاعت و فقیر ایران تذکره یکقران دریافت میشود و مدت اعتبار تذکره یکسال بوده و همه ساله باید تجدید شود و منحصر به عمله جات و کارگران و کسبه بی بضاعت و فقیر ایران خواهد بود (سید محمد سلطان ۹
رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر ـ در قابل توجه بودنش اخذ رأی بفرمائید.
رئیس ـ (خطاب آقای سلطان العلما) توضیحاتی دارید؟
سلطان العلما ـ خیر جمع بین همهٔ اقوال است؟
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد.
(پیشنهاد آقای کی استوان بشرح ذیل قرائت شد)
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی
اصلاح عبارتی ذیل راجع بتذکره دو قرانی را پیشنهاد مینمایم در ماده واحده شماره ۲ کمیسیون بجای (در ممالک خارجه) نوشته شود: مقیمین ممالک خارجه. در پایان ماده نیز تبصره ذیل اضافه شود: این تذکره هنگام عزیمت از ایران باحدی داده نمیشود.
کی استوان رئیس ـ اصلاح عبارتی است عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر ـ فرق نمیکند مقیم در ممالک خارجه یا مقیمین ممالک خارجه.
یا ایشان پس بگیرند یا بنده قبول میکنم.
کی استوان ـ آنوقتی که بنده این پیشنهاد را کردم آقای مخبر هنوز توضیح نداده بودند بنابراین پس میگیرم.
رئیس ـ پیشنهاد آقای مشیر معظم قرائت میشود.
(بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم در ماده مخصوصاً تصریح شود: تذکره دو قرانی فقط برای اتباع ایرانی بی بضاعت مقیمین خارجه خواهد بود ولی اشخاصیکه از ایران به خارجه مسافرت میکنند هر قدر بی بضاعت باشند بطریق سابق با آنها رفتار شود.
مشیر معظم رئیس ـ (خطاب بمخبر) عیقده کمیسیون را بفرمائید.
مخبر ـ البته مقصود آفا همان قصدی استکه ما داشتیم ولی مطلب چون فوریت دارد خوب نیست برای اینکه بنده بپذیرم مستلزم این استکه مطلب باید مجدداً برود بکمیسیون و ۲ مرتبه بیاید بمجلس و این اسباب تأخیر وقت است و چون تفاوتی نمیکند در مطلب و آن عباراتی که در راپرت کمیسون ما نوشتهایم همین مطلب را می پروراند خوب است در قابل توجه بودن آن اخذ رأی بفرمائید.
رئیس ـ (خطاب بآقای مشیر معظم) توضیحی دارید.
مشیر معظم ـ آقایان خوب مستحضرند که تذکره بر سه نوع است و این جا نوشته نشده که تذکره از ایران به خارجه یا از خارجه بایران و این ممکن است وقتی که این ماده گذشت مأمورین سو استفاده کنند و این اسباب میشود که همه روزه اتباع ایران فوج فوج بخارجه مسافرت بکنند اینستکه برای جلو گیری از این سؤ استفاده این پیشنهاد را کردم.
مخبر ـ کلمه مقیمین گمان میکنم مقصود آقا را تأمین میکند.
(از طرف نمایندگان ـ صحیح است)
رئیس ـ آقای قائم مقام عضو کمیسیون که نیستند.
قائم مقام ـ خیر.
رئیس ـ آقای حاج میرزا عبد الوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبد الوهاب ـ همان فرمایش که سردار معظم کردند بنده میخواستم عرض کنم که کلمه (مقیمین) کافی است.
رئیس ـ رأی میگریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای مشیر معظم
آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد.
پیشنهاد آقای اخگر قرائت میشود.
(یشرح ذیل قرائت شد) مقام منیع ریاست مجلس مقدس شیدالله ارکانه:
بنده پیشنهاد میکنم دو قران تبدیل به یک قران گردد و کلمه فقرا هم اضافه شود.
(اخگر)
رئیس ـ یک قسمتش رد شد قسمت دیگر راجع به بی بضاعتی و فقرا یکی است قبول نمیکنم.
رئیس ـ آقای اخگر.(اجازه)
اخگر ـ در این جا بی بضاعتی صفت شده است برای کسبه علیهذا مأمورین فقرا را استثناء میکنند برای اینکه طبعاً میگویند نوشته شده (کسبه بی بضاعتی) و درباره اشخاص فقیر ذکری نشده است. همهمه بین نماینگان آقایان فرمایشات شان را بفرمائید بعد بنده توضیح میدهم. در این جا نوشته میشود. مدت اعتبار این نوع تذکره یک سال بود و همه ساله باید تجدید شود و منحصر به عملجات و کارگران و کسبه بی بضاعت ایرانی خواهد بود. این انحصاری که اینجا قید شده است فقط بی بضاعت را کسبه نسبت میدهد و مطابق همین استثناء مأمورین فقراء را مشمول این قانون نخواهند دانست حالا چه عیبی دارد که کلمه فقراء را قبول بفرمایند و اضافه کنند.
مخبر ـ اولا در قسمت اول ماده که میگوید: برای مساعدت با افراد بی بضاعت ایران.
این جمله عام است یعنی هر کس از اتباع ایران که بی بضاعت است.
ثانیاً ـ تصدیق بفرمایند وقتی که از کسبه بی بضاعت دو قران بگیرند از فقرا بطریق اولی میگیرند پس بنابراین نمی نوشته توانم این را قبول کنم و همین عبارتی که شده بهتر است.
رئیس ـ آقایان مشار اعظم.
قائم مقام الملک و آقا شیخ محمد علی عضو کمیسیون نیستند.
رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای اخگر
آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد
پیشنهاد شاهزاده محمد ولی میرزا قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.
بنده پیشنهاد میکنم در ماده واحده توضیح شود که عائله واطفال تا ۱۵ سال عملجات بی بضاعت از ادای دوقران حق تذکره معاف و در صورت لزوم بآنها تذکره مجانی داده شود.
مخبر ـ اگر ما بخواهیم تمام جزئیات مطلب را در ماده واحده منظور بکنیم خیلی طولانی خواهد شد.
بنده عرض کردم قانون مفصل و مشروحی از طرف وزارت خارجه تقدیم مجلس خواهد شد و تمام این جزئیات را آنجا پیش بینی کرده.
وزیر خارجه ـ بنده عرض میکنم همین طرز هم معمول است کلیه زن و بچه فقیر تذکره ندارند.
رئیس ـ آقای محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا ـ بنده در جلسه گذشته که این لایحه مطرح بود از آقای وزیر خارجه توضیحاتی خواستم فرمودند در نظر ندارم که چه معاملاتی میکنند البته مراجعه میکنم و بعد جواب میدهم و بنده برای کسب اطلاع ایشان و از نقطه نظر اطلاعی که بنده دارم (مخصوصاً در آذر بایجان اشخاصی هستند که در موقع مسافرت عایله خود را هم همراه میبرند) و در صورتیکه مقصود مجلس از وضع این قانون مساعدت و مراعات حال این اشخاص است اگر کمیسیون ترتیبی را که بنده پیشنهاد کردم بپذیر در رعایت حال آنها شده و بهتر خواهد بود ولی در صورتیکه آقای وزیر خارجه اظهار میفرمایند که از عائله آنها رسم نبوده بگیرند این پیشنهاد بند بورد نخواهد داشت.
آقا میرزا هاشم آشتیانی ـ بنده اخطار نظامنامه دارم.
رئیس ـ بفرمائید.
آقا میرزا هاشم ـ تصور میکنم که چون اعتبار نامه شاهزاده محمد ولی میرزا نگذشته ایشان حق پیشنهاد ندارند.
محمد ولی میرزا ـ طرح قانونی نبوده است.
سردار معظم ـ ماهد نظامنامه را بخوانند.
(بشرح ذیل قرائت شد)
ماده ۶ ـ نمایندگانی که هنوز صحت وسقم انتخابشان محقق نشده است حق نطق و دادن رأی را دارند ولی چه در شعبه و کمیسیون و چه در مجلس در مورد انتخاب خودشان نمیتوانند رأی بدهند و طرح قانونی هم نمیتوانند پیشنهاد کنند.
مخبر ـ انکه در نظامنامه میگوید این پیشنهاد نیست ایشان مطابق نظامنامه حق این را دارند.
رئیس ـ این طرح قانونی نیست.
آقای نظم الملک که عضو کمیسیون نیستند آقای آشتیانی هم همینطور
آقای حاج عزالممالک.(اجازه)
حاج عز الممالک ـ بنده موافقم.
رئیس ـ رأی میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد
آفای محمد ولی میرزا ـ آقای وزیر خارجه توضیح بدهند.
رئیس ـ توضیح دادند.
محمد ولی میرزا ـ مسترد کردم.
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا شیخ محمد علی قرائت میشود.
(بشرح ذیل قرائت شد)
مقام منیع ریاست محترم ـ این بنده پیشنهاد میکنم که عبارت باین نحو اصلاح شود: برای مساعدت با اتباع بی بضاعت ابران مقیمین در ممالک خارجه تذکره که قیمت آن دو قران است گرفته میشود.
رئیس ـ (خطاب بمخبر)
چه میفرمائید در این موضوع؟
مخبر ـ رأی بگیرید.
رئیس ـ آقای آقا شیخ محمد علی توضیح میدهید؟
آقا شیخ محمد علی ـ بلی چون عین عبارتی که نوشته شده و بتصویب کمیسیون رسیده است این است که بر درجات موجوده تذکره یک درجه اضافه شده است اگر چه عبارت محمل است برای اینکه در عبارت موجوده ممکن است اثر وضعی داده شود لیکن کسانیکه آشنا به قوانین هستند می دانند که تعبیر بدرجات موجوده تقریباً امضاء آن درجات موجوده است ولی این پیشنهاد نسبت بدرجات موجوده نفیاً و اثباتاً صحبتی نکرده چون حالا قبول یا رد آن را نباید مورد مذاکره قرار داد و چون غرض وزارت خارجه همراهی با اتباع بی بضاعت ایران در خارجه لهذا باین تعبیر و باین ترتیب عبارت غرض وزارت خارجه بعمل میآید و بهیچ وجه هم کنایتاً یا اشارتاً و تلویاً یا نصریاً ما تصدیق بدرجات موجوده ثلاثه هم نکردهایم و مضر هم نیست و مخالف با عقیده وزارت خارجه هم نیست. نجات رأی بگیرند.
رئیس ـ آقای حاج عزیز الممالک (اجازه)
حاج عزیز الممالک ـ بنده خیال میکردم کمیسیون در اطراف این ماده کاملا مطالعه کرده وآقایان نمایندگان هم از این رأی که میدهند معلوم است که موافق بانظریه کمیسیون هستند و ما نمیتوانیم بگوئیم این درجات موجوده غلط است. البته این تذکره هاهست این یکدرجه تذکره هم اضافه میشود برای درجات ثلاثه و ما هم تصریح و تصدیق ضمنی نکردهایم آن درجهت ثلاثه را و این ماده؛ ماده جامعی است و البته باید بهمان ترتیبی که معمول بوده گرفته شود و برای تسهیل امر اشخاص بی بضاعت یک ماده را وزارت خارجه پیشنهاد کرده و آقایان هم رأی خواهند داد و از همان قرار معمول خواهد شد و مانعی هم ندارد و حالا اگر آقایان نظریه دارند و پیشنهاد میکنند و مجلس نظریات خودش را اظهار میکند
(جمعی از نمایندگان ـ رأی بگیرید)
رئیس ـ رأی میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا شیخ محمد علی.
آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد.
پیشنهاد شاهزاده محمد هاشم میرزا قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم ـ در صورتیکه گیرنده تذکره بخواهد قیمت ۳ سال را بدهد مدت اعتبار ۳ سال باشد.
مخبر ـ در این باب بنده حضوراً بشاهزاده توضیح دادم که این ترتیب یک تفتیش است از اتباع ایران مقیم خارجه و خیال میکردم قانع هم شدهاند.
محمد هاشم میرزا ـ اجازه بدهید توضیح میدهم.
رئیس ـ بفرمائید.
محمد هاشم میرزا ـ بالاخره مقصود از گذراندن این قانون برای آسایش اتباع ایران مقیم خارجه است. آقایان از نظرمالی گفتند یکقران بدهند بنده معتقد نبودم. زیرا یک قران کم بود و دو قران بهتر است ولی باید ملاحظه کرد که این اتباع میان آنها اشخاصی پیدا میشود که عمله هستند کارگر هستند محترم هستند و باید از کار بیکار شده و از سی فرسخی و پنجاه فرسخی بیایند برای گرفتن تذکره و البته آفایان تصدیق میفرمایند که این مدتی که این بیچاهها بیکار میشوند برای گرفتن تذکره به آنها اجرت داده نمیشود و این ترتیب که هر یک سال یک مرتبه این بدبختها از کار بازماند و برای گرفتن تذکره از چهل فرسخ پنجاه فرسخ بیایند بعقیده بنده خوب نیست و بنده زحمتی برای دولت نمیبینم همانطور که در اغلب نقاط خارجه مثل بادکوبه و غیره معمول است که برای چهارسال پنج سال یک مرتبه تذکره بدهند اینجا هم مدت تذکره را چهار سال یا پنج سال قرار بدهند و این چیزی نیست که بنده از پیش خودم اختراع کرده باشم. در ممالک خارجه و خیلی قبل از ما قانون تذکره داشتهاند و در این ضمن هم از ما سبقت دارند مدت تذکره را چهار سال پنج سال قرارمیدهند مخصوصاً اگر به راپرتهائی که از قفقاز رسیده توجهی بشود مخصوصاً راجع بگنجه در خصوص تعرفه اش بنویسد اداره تذکره گنجه در سال گذشته در یک ماه سه هزار تومان عایدی داشت ولی امسال کلیتاً پانصد تومان عایدی آنجا است و علت آن هم بواسطه کمی مدت تذکره بوده است و اما اینکه در موضوع تفتیش میفرمایند که اگر هر سال یک مرتبه تذکره به اتباع ایران بدهند این مسئله سبب میشود که یک تفتیش از عده اتباع ایران شده باشد عرض میکنم فرق نمیکند چه مدت را یک سال فرا بدهند چه پنج سال دولت هر وقت بخواهد مأمور دارد تفتیش میکند چرا ما کاری بکنیم که آن بیچارهها را از کار باز داریم که از چهل فرسخی پنجاه فرسخی همه ساله مجبور باشند از کار باز مانده بیایند تذکره بگیرند این بود که آنروز پیشنهادکردم امروز هم مجدداً پیشنهاد کردم حالا بسته است برآی مجلس که هر طوری رأی میدهند از همان قرار رفتار شود.
رئیس ـ آقای حاج عزیز الممالک (اجازه)
حاج عزیزالممالک ـ اگر چه مذاکرات کافی است ولی باید توضیح بدهم حضرت والا بعقیده بنده گمان میکنم اشتباه کردهاند فرمودند که از نقطه نظر مساعدت با اتباع ایران است این ماده هیچ مساعدت آنها را تأمین نمیکند و از لحاظ اقتصاد ممکن است برای آنها ضرر داشته باشد اینطور نیست زیرا ما از این تصورات بخواهیم بکنیم خیلی زیاد است و دولت هم اینقدرها مأمور ندارد که هر وقت بخواهد تفتیش بکند و همین ترتیب خیلی خوب است زیرا سالی یک مرتبه میآیند و تذکره میگیرند و در ضمن هم یک تفتیش شده است بعلاوه آن درجات دیگر تذکره که موجودست همه برای یک سال است و ما برای یک ماده که نمینواینم سه سال قرار بدهیم و برای سایر مواد یک سال پیش بینی کنیم البته اگر ایشان نظری نسبت باصل این قانون دارند بعد ممکن است پیشنهاد کنند.
(جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است)
رئیس ـ رأی میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد
آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد
تبصره پیشنهادی آقای کی استوان
(تبصره مذکور بشرح ذیل قرائت شد)
در پایان ماده نیز تبصره ذیل اضافه شود این تذکره هنگام عزیمت از ایران باحدی داده نمیشود.
رئیس ـ آقای کی استوان (اجازه)
کی استوان ـ بنده این پیشنهاد را قبل از توضیح آقای مخبر تقدیم کرده بودم حالا پس میگیرم. دیگر پیشنهادی نیست باید رأی گرفته شود بماده ولی اینجا یک اشکالی هست که باید قبلا رفع شود یک ماده آقای قائم مقام پیشنهاد کردند بعنوان ماده ۲ اینهم باید مطرح شود ولی چون مذاکره و کلیاتش یکی است همینقدر که در خود ماده واحده مذاکراتی شد دیگر کلیات مذاکراتی نخواهد شد و از طرف دیگر مطابق ماده ۵۸ باید باروقه رأی بگیریم اگر بعد ماده ۲ پیشنهادی آقای قائم مقام تصویب شد باید آن رأی را تجدید کنیم و این مسئله باعث اتلاف خواهد شد و بنده پیشنهاد میکنم رأی در ماده واحده بماند تا آن ماده دو تکلیفش معلوم شود.
مخبر ـ بنده تصور میکنم نظر باینکه مطلب فوریت دارد اگر تصویب بفرمائید هر روز در ماده واحده رأی گرفته شود که وزارت خارجه تکلیفش را بداند.
رئیس ـ پیشنهاد ایشان باید مطرح شود.
مخبر ـ خیر این پیشنهاد جزو پیشنهادهای شور دوم است بنابراین باید درمجلس خوانده شود و ایشان توضیحات خودشان را بدهند اگر قابل توجه شد ارجاع میشود به کمیسیون و اگر نشد بماده واحده رأی گرفته شود.
رئیس ـ حرف در قابل توجه بودنش نیست حرف در این است که حالا رأی بماده واحده گرفته شود یا بعد مخبر ـ البته بعد.
رئیس ـ ماده الحاقیه از طرف آقای قائم مقام بعنوان ماده دوم قرائت میشود
(بشرح ذیل قرائت شد)
ماده ۲ ـ اشخاصی که مستحق تذکره دو قرانی هستند در موقعه مراجعت از خارجه و ورود از سر حد در صورتی که فاقد تذکره مذبوره بوده یا اینکه از موعد تذکره آنها گذشته باشد برای یکسال اول فقط دو هزار دینار از جریمه تأدیه و برای زیاد تر از آن مدت از جریمه معاف خواهند بود.
مخبر ـ عرض میکنم که این ماده ثانی (خوب اگر آقا توضیح دارند توضیحاتشان را بفرمائید)
رئیس ـ اول باید بفرمائید تا تکلیفش معلوم شود.
مخبر ـ این ماده که پیشنهاد کردهاند از دو نقطه نمیتواند قبول شود یکی اینکه منافات با قضیه ایجاد این تذکره دو قرانی دارد زیرا این برای اشخاص است که متوقف در ممالک خارجی هستند و آن مقصودی باعث ایجاد تذکره دو قرانی شده است از بین میرود بعلاوه ایشان میفرمایند در صورتی فاقد تذکره دو قرانی بود دو قران جریمه بدهد خوب البته اینها اشکالاتی است که بعقیده بنده پیش خواهد آمد و هیچ نتیجه ندارد و چون اتباع بی بضاعت که در خارج هستند آنها حق دارند دو قران بدهند و تذکره بگیرند نه اشخاصی که از اینجا میروند و البته زیاد خوب نیست این را بسط داد زیرا مشکل تر میشود.
رئیس ـ آقای قائم مقام.
قائم مقام ـ بنده خیلی متأسف هستم از این که این ماده وقتی رفته است به کمیسیون آقای مخبر و اعضای کمیسیون نخواسته از اشخاصی که اطلاع کافی دارند مشورتی کرده باشند بعلاوه در قانون تذکره جواب تمام این پیشنهادها نوشته شده است به آنجا هم رجوع نفرمودهاند حالا اینجا افتادهاند توی سنگلاخ پیشنهاد و تعجب هم میکنم از آقای وزیر خارجه که خودشان جواب نمیدهند و اما راجع به جریمه که عرض میکنم درجات تذکره که هست هر درجه در مقابلش یک جریمه دارد نسبت به مسافری که میآید اگر فاقد تذکره باشد یا یک تذکره داشته باشد که وعده آن تذکره گذشته باشد یک قوانینی دارد که بموجب آن قوانین از او جریمه اخذ میشود و در این ماده واحده بکلی از آن قسمت صرف نظر کردهاند حالا آن آدمی که میآید و مستحق هم بوده دوقرانی بدهد و تذکره بگیرد این آدم اگر تذکره نداشته باشد در سر حد آنوقت مأمورین سر حدی آن را خواهند گرفت و از روی قانون تذکره از او جریمه خواهند گرفت و گمان میکنم اگر آقای وزیر امور خارجه قدری توجه بفرمایند تصدیق میفرمایند که در این مسئله غفلت شده است. از این جهت بنده پیشنهاد میکنم که جریمه تذکره را فقط در سال اول بگیرند وبرای سالهای بعدمعاف باشند.
وزیر امور خارجه ـ اینکه تا بحال بنده کمتر جیزی عرض کردهام برای این بود که اگر توضیحی لازم میشد خود آقای مخبر بیان و دفاع میکردند ولی بنده آقایان را توجه میدهم باینکه این یک فقره خاصی است که ما از مجلس اجازه میخواهیم و بنده از آقایان تمنا دارم که این مسئله را نمام کنند تا بعد قانون تذکره بمجلس بیاید زیرا قانون تذکره یک قانون مفصلی است و ما مشغول مطالعه در آن هستیم و از جریمه و غیر جریمه و مدت وسایر کیفیات با مطالعه کاملی عنقریب بمجلس خواهد آمد و قبل از اینکه مسئله جریمه اجرا شود قانون تذکره بمجلس خواهد داد و بعقیده بنده اینمطلب اینقدرها قابل مذاکره نیست و خوب است آقایان زودتر تکلیفش را معلوم کنند
رئیس ـ پیشنهادی از طرف آقای امیر احتشام رسیده قرائت میشود
(بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم ـ وزارت امور خارجه برای جلوگیری از سوء استعمال تذکره دو قرانی که مطرح است و بطور کلی عایدات را تقلیل مینماید ضمن قانون تذکره که پیشنهاد خواهد کرد وسائل و طرق تفتیشیه عملی پیش بینی مینماید
رئیس ـ این را جزء قانون نمیتوان نوشت.
این مربوط باینجا نیست
مخبر ـ بلی هر وقت قانون تذکره را آوردند اگر دیدند غفلت شده خود ایشان ممکن است پیشنهاد کنند.
رئیس ـ رأی گرفته میشود با ورقه بماده واحده.
آقایانی که موافقند ورقه سفید والا ورقه آبی خواهند داد.
(در این موقع شروع باستخراج آراء شده نتیجه بطریق ذیل حاصل گشت)
(عده حضار ۱۰۳ آراء سفید ۹۴)
رئیس ـ اینجا گویا اشتباه شده است یکی اضافه شمردهاند اوراق ۹۳ تاست عده حضار ۱۰۳ با کثریت ۹۳ رأی تصویب شده چند دقیقه تنفس است.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس ـ راپرت شعبه اول راجع به نمایندگی آقای ملک التجار حاضر است قرائت میشود.
آقای کازرونی.(احضار برای قرائت راپرت)
(آقای کازرونی راپرت مزبور را بشرح ذیل قرائت نمودند)
شعبه یک بدوسیه انتخابات مشهد و توابع آن رسیدگی کرده اعلان انتخابات آنجا مطابق دوسیه در تاریخ بیست و چهارم محرم هزار و سیصد و چهل و دو موافق چهاردهم سنبله هزار و سیصد و دو منتشر گردیده و از تاریخ چهاردهم صفر توزیع تعرفه شروع و در همان اثناء بر طبق تقاضای جمعی سه روز بر مدت دادن تعرفه اضافه گردید و از بیست و دوم میزان اخذ آراء شده است. در خود شهر مشهد نه هزار و نهصد و بیست و شش ورقه تعرفه توزیع و ششهزار و سیصد و شصت و چهار ورقه رأی اخذ شده و برای حوزههای جزء از قبیل آردمه ترقبه. میان ولایت. شاندیز. چناران. پائین ولایت. بیوه ژن و کل مکان. سر جام و درزاب. رادکان. تبادکان. جام. باخزر نمایندگانی اعزام مجموع تعرفه که در نقاط مذکوره توزیع شده است بیست و پنجهزار و سیصد و نود ورقه بوده و از این عده بیست و یکهزار و هفتصد و هفت رأی اخذ شده مجموع اوراق تعرفه که در شهر مشهد و حوزههای تابعهٔ ان توزیع شده است سی و پنجهزار و سیصد و شانزده ورقه بوده و از این عده بیست و هشتهزار و هفتاد و یک رأی اخذ شده است و از تاریخ بیست و ششم شهر ربیع الثانی مطابق سیزدهم برج قوس در مسجد گوهرشاد شروع بقرائت آراء نموده و آقای حاج ملک التجار از صندوق مشهد و اطراف سیزده هزار و نهصد و سی و یک رأی داشتهاند پس از معلوم شدن نتیجهٔ انتخابات انجمن نظارت مرکزی مراسلهٔ در تحت نمر ۷۲ بایالت خراسان نوشته و صحت نمایندگی آقای حاج ملک التجار را تصدیق و در آنمراسله اشعار داشته است هر گاه ایشان قبول نمایندگی مشهد را مینمایند اعتبار نامه مهر و امضاء شود شعبهٔ یک پس از رسیدگی به دوسیه شروع برسیدگی بشکایات آن نمود غالب شکایات از سوء جریان انتخابات حوزهٔ سرجام و با خرز بوده است در این دو حوزه آقای حاج ملک التجار دارای ششهزار و پانصد و سی و پنج رأی بودهاند شعبه ملاحظه نمود بالفرض که ششهزار و پانصد و سی وپنج رأی دو حوزه از مجموع آراء ایشان (سیزده هزار و نهصد و سی و یک) کسر شود باز آقای حاج ملک التجار دارای هفتهزار و سیصد و هشتاد و شش رأی بود و حائزا کثریت میباشند شعبه یک پس از مقایسه باستناد مراسله انجمن نظارت مرکزی مشهد و مراسلات دیگری که از افراد اعضاء انجمن در دوسیه موجود و تصدیق نمایندگی ایشان را نمودهاند صحت وکالت وانتخابات و نمایندگی آقای حاج ملک التجار را تصویب و تصدیق مینماید.
رئیس ـ باید رأی گرفته شود
آقایانی که نمایندگی آقای ملک التجار را تصویب میکنند قیام فرمایند
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
نسبت براپرت شعبه راجع بنمایندگی آقای سردار اسعد که از طرف آقای شیروانی اینجا مخالفت شد. حالا چیزی ببنده نوشتهاند که سوء تفاهمی برای ایشان حاصل شده بود و حالا مخالفتشان را پس میگیرند در اینصورت گویا دیگر اشکالی نباشد (بعضی از نمایندگان ـ صحیح است) رأی میگیریم بنمایندگی آقای سردار اسعد آقایانی که نمایندگی ایشان را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
آقای عراقی سؤالی از وزارت مالیه داشتند بفرمائید
حاج آقا اسمعیل عراقی ـ سؤال بنده از آقای وزیر مالیه راجع بصورت صد هزار تومانی بود که برای اعانه بارومیه تخصیص داده شده بود خوب است جواب بنده را بفرمایند بعد از جواب اگر بنده ایرادی داشتم آن وقت عرض خواهم کرد
وزیر مالیه ـ درسنه تنگوزئیل از طرف مجلس شورایملی صد هزار تومان بعنوان اعانه ارومیه تصویب شد بعلاوه یکصد هزار تومان دیگر هم سابقاً تصویب شده بودکه بمصرف نرسیده و از این صد هزار تومان پنجاه و پنج هزار و دویست و پنجاه تومان بخرج رسیده. در کابینه وثوق الدوله یک وجهی بعنوان اعانه ارومیه که پنجاه و دو هزار و ششصد و هفتاد و پنج تومان و دو قران و دویست دینار بود در اداره طومانیانس امانت بود و بواسطه وضعیت تجارتخانه طومانیانس تأدیه آن به تأخیر افتاد. اخیراً که از طرف دولت یک اقرامی برای جمع آوری حسابهای تومانیانس شد اول وجهی که پرداخته شد این پنجاه و دو هزار و کسری بود که وزارت مالیه توسط مستردانو امریکائی باهالی رساند.
حاج آقا اسمعیل ـ بنده تصور میکنم جوابی را که آقای وزیر مالیه فرمودند برای قناعت بنده کافی نبود. اعانه جمع شده بود که بتوسط این مستمری که هر چه اسمش را بفرمایند بنده یاد نخواهم گرفت داده شد. متأسفانه این وجهی هم که پرداخت شده بهمان ارامنه که خودشان غارت کننده ارومیه بودهاند داده شده است و به مسلمانهای بدبخت آنجا که غارت شدهاند چیزی داده نشد فقط سی و پنج یا سی و شش هزار تومان از این پول به ارامنه آنجا داده شده است و بمسلمانها چیزی داده نشد. مضافاً بر اینکه درسنه هزار و سیصد و یک از طرف ریاست وزراء بوزارت مالیه نوشته شده بود که پانصد تومان از این پول را بمعین الاسلام ارومیه بدهند و از طرف کابینه فعلی مؤکداً نوشته شده بود که آن پانصد تومانی که قرار بود بعین الاسلام ارومیه داده شود پرداخت شود با این حال مدتی است که خودش و پسرهایش در اینجا سرگردان و معطل هستند و هنوز چیزی به ایشان داده نشده است.
وزیر مالیه ـ بنده خلاصه وجوهاتی که خرج شده است بعرض آقایان نمایندگان رساندم ولی جزئیات اینکه بچه اشخاص داده شده است هنوز صورت ریز آن بوزارت مالیه نرسیده و بنده آنصورت ریز تقسیمی را از محل خواستهام و قرار است بفرستند. اما در موضوع آن شخص که اظهار کردند که بموجب تصویب نامه باید به ایشان پانصد تومان داده شود و هنوز داده نشده است. علت این بوده است که در موقعی که این تصویب نامه صادر شده بود و هنوز محلی موجود نبود و از طرف دیگر هم اغلب آقایان ارومیه که در طهران بودند بعضیها بدون استحقاق مبالغ زیادی از دولت و مالیه دولت توقع داشتند که ممکن نبود به آنها داده شود زیرا در آن وقت در وزارت مالیه محلی برای پرداخت این قبیل وجوه باقی نبود. و بعد از اینکه این صورتهای ریز تقسیمی از محل بطهران رسیده بنده باستحضار آقایان خواهم رساند. اما اینکه میفرمایند همه وجوه ینصرانیها داده شده بضراتیها داده نشده است.
رئیس ـ آقای سردار فاخر راجع بنفغوات آباده سؤالی داشتند. سردار فاخر ـ وقتیکه اداره مالیه در آباده تأسیس شد در چند سال قبل اهالی یک قنواتی جدید احداث نمودند و در جزو جمع قدیم هیچگونه مالیاتی نداشتند زیرا قنوتی بمدند که تازه احداث شده بودند. اداره مالیه یک مالیاتی بر آن قنوات وضع کرد و خود اهالی هم آنوقت یعنی در اول کار رضایت داشتند و بعد بواسطه قضایائی که اتفاق افتاد یک مقدار از آن قنوات خشک شد. آنوقت مقداری از مالیات قنات خشک شده را تکمیل کردند بر یک قنواتی که دارای جزی آبی بود در صورتیکه اساساً حق ندارند که از قنوات جدید الاحداث مالیات بگیرند. اهالی مکرر در این خصوص شکابت کردند و بنده هم چندین مرتبه خاطر وزارت مالیه را متذکر نمودم و هیچ نتیجه نبخشید حالا خواستم از آقای وزیر مالیه سؤال کنم که این یک اصل مسلمی است که جز مجلس کسی حق وضع مالیات را ندارد. در اینصورت وضع مالیات چه صورتی دارد؟ و بعلاوه به چه مناسبت بعد از اینکه آن قنوات خشک با پر شده مالیات آن را بسایر قنوات تحمیل میکند. و منتظرم که آقای وزیر مالیه یک جاب مقنعی بفرمایند.
معاون وزارت مالیه ـ همانطور که نماینده محترم اظهار کردند برای قنوات آباده یک مالیاتی که تقریباً سه هزار و هشتصد و کسری است برقرار شده است. در اوایل تاسیس اداره مالیه در چندی قبل مقداری از آن قنوات خشک شده و کسر عمل پیدا کرده است. اداره مالیه برای این که این کسر عمل را جبران کرده باشد یک تبادل نظری با مالکین قنوات کرده و بالاخره این طور قرار دادند که یک بازدید جدیدی بشود از فارس ماموری برای این کار فرستاده شد به آماده که با حضور یک عده ۵ نفری از نمایندگان مالکین قنوات ترتیب این کار را بدهند و کسر این مبلغ را به طور سرشکن بین آنها معین نمایند و این ترتیب هم معمول بوده است. آن وقت عدهای مالکین قنوات جدید الاحدث شکایت کردهاند که این نمایندگی از طرف آنها نبوده است و این چند نفری که شاکی در طهران هستند همانهای هستند که میگویند این نمایندگی از طرف ما نبوده است در هر صورت مراتب از این قرار است که عرض شد. برای رسیدگی به این مطلب هم دستوری به اداره مالیه فارس داده شده ومخصوصاً تاکید شده است که این تفاوت جدید را عجالتاً مطالبه نکند تا رسیدگی به این عمل تمام شود.
سردار فاخر-خود آقای معاون در ضمن فرمایشات شان فرمودند که در بدو تاسیس اداره مالیه این مالیات برقرار شده است و این بهترین دلیلی است بر این که این مالیاتها قانونی نبوده است بلکه خود مالکین حاضر شدهاند که این طور قرار دهند اداره مالیه تصور کرده که باید از این قنوات سه هزار و هشتصد تومان بگیرد حالا تمام قنوات خشک بشود و فقط یک رشته باقی بماند باز باید آن سه هزار و هشتصد تومان را بگیرد. این یک اصل غلطی است که برای اخذ مالیات اتخاذ شده مکرر مالکین تقاضای عشر کردهاند گمان میکنم بهترین تقاضا هم همین بوده است که از طرف اهالی شده است و بنده گمان میکنم در صورتی که حاضر باشند که از قنوات جدید الاحداث عشر بدهند این کمترین مساعدتی است که از طرف دولت در صورت قبول با آنها میشود. حالا دیگر بسته است به نظر آقایان و جوابی که آقای معاون وزارت مالیه خواهند داد.
معاون وزارت مالیه عرض نکردم که مالیات جدیداً و در بدو تاسیس مالیه وضع شده عرض کردم برقرار شده. اینها مالیاتهایی بود که در بدو تشکیل اداره مالیه بر روی یک اصولی مستقر شده است ولی وضعش از زمان سابق بوده است و در هر حال از این که وزارت مالیته ترتیب اثر به این شکایات بدهد حکم داده است که عجالتاً مطالبات این مالیات را موقوف بدارند تا تکلیفش معلوم شود
رئیس-آقای رئیس التجار
سردار معظم-نیستند
رئیس-شاهزاده شیخ الرئیس
(ایشان هم حاضر نبودند)
رئیس-آقای طردار فاخر راجع به عواید میدان آباده سوالی داشتید به فرمایید.
سردار فاخر-اگرچه به تجربه ثابت شده است که سوال هیچ فایده ندارد برای این که در مذاکره که میشود وکیل حق دارد دو مرتبه سوال کند ولی جوابی که به او داده میشود او را قانع نمیکند. این سوالی که بنده حالا میخواهم عرض کنم عجیب تر از سوال اولی است. یک مالیاتی به عنوان مالیات میدان و قیان در آباده میگیرند. به این ترتیب که هر قسم جنس که از اطراف وارد میشود در یک میدانی میبرند و یک مالیاتی از آنها میگیرند و بعد اجازه فروش میدهند حتی از تمام ارزاق عمومیاز قبیل گندم و جو و برنج و روغن و تخم مرغ این مالیات را میگیرند. این در واقع یک گمرکی است که از این شهر در داخله میگیرند و به علاوه در نقاط جزء آباده هم مثل اقلیده به وانات و سایر جاها که یک مرتبه مالیات میدهند باز در میدان میگیرند در صورتی که این مالیاتها هیچ صورت قانونی ندارد و گمان میکنم آقایان نمایندگان عموماً عقیده دارند که هر قسم مالیاتی که به تصویب مجلس نرسیده باید حذف شود. خواستم ببینم آیا موقع آن نرسیده که وزارت مالیه این قبیل مالیاتهایی که مدارک قانونی ندارد و باعث سلب آسایش عمومیاست دریافت نکنند و لغو کند یا نه؟
معاون وزارت مالیه-به طور کلی این عوارض میدان که مذاکره میشود و امثال آن که زیاد است چنانچه سابقاً هم مذاکره شد ظاهراً یک صورت قانونی که عبارت باشد از یک صیغه مالیاتی که به موجب یک ماده واحده از مجلس گذشته باشد ندارد. ولی چنانچه سابقاً هم در این باب مذاکره شد اینها یک عوارض مالیاتی است که در طومار مالیاتی بوده است در سنه قسوی ئیل ۱۳۲۵ اسامیطومار مالیاتی از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است و جزییات او هم موجود است و اغلب آنها یک جزییاتی است که در جزء طومار وجود دارد منتهی اینها عبارت بودند از عوارضی که سابقاً حکام در زمان حکومت خود دریافت میداشتند و این قبیل عوارض و مالیاتها مأخوذی حکام بود که دریافت میکردند منتهی اسمش را تفاوت عمل گذارده بودند و امروز هم ازاین قبیل عوارض در میدان آباده و اغلب از بلاد زیاد است و مخصوصاً همین عوارض میدان در سنه ۱۲۹۳ مجدداً تدوین کردهاند به صورتی که آثارش را در طومار مالیاتی گذاشتهاند و شروع به اخذ کردهاند و از آن سنوات به این طرف به عنوان عوارض مالیاتی دریافت میکنند اگر واقعاً بخواهیم در این مطلب به خصوص و در خصوص مدارک قانونی آن مذاکره کنیم خارج از بحث خواهد بود. این یکی از عوارض است که سابقاً حکام میگرفتند و امروز دولت به نام عوارض دریافت میدارد و وزارت مالیه در صدد است که این قبیل عوارض را به صورت واحدی در بیاورد و آن قسمتی که در جمع و خرج مملکت زیاد موثر نباشد ممکن است تقلیل یا حذف بکنند. در هر حال تا یکی دو هفته دیگر تمام این مسایل حل شده و صورت آن را به مجلس خواهد آورد.
رئیس-آقای احتشام الحکماء (اجازه)
احتشام الحکماء-اگرچه به طوری که آقای سردار فاخر اظهار داشتند سوال کردن در مجلس منتج به نتیجه نمیشود ولی شکایت مکرر اهالی اصفهان مرا مجبور کرد که سوال خودم را تکرار کنم در چند جلسه قبل ازآقای وزیر مالیه سوالی کردم که مجلس مالیاتی برای تریاک تجارتی نکرده و از تریاکی که به مصرف داخلی نمیرسد صندوقی سیتومان ده ماه است از تجار اصفهان میگیرند و به علاوه خبری که تازه رسیده حاکی است که سه تومان و پنج قران دیگر هم اضافه کردهاند که هر صندوقی سی و سه تومان و پنج قران باید مردم مالیات بدهند. این وضع تجار اصفهان است اما وضع زارعین و رعایای آن جا پس از آن که تریاکی را میکارند نیم من تریاک به دست آورند معاملاتی از طرف اداره مالیه و مامورین تحدید با آنها میشود که حقیقتاً خیلی اسفناک است. خواستم ببینم مسبب این مالیات چیست؟ معاون وزارت مالیه-مالیاتهایی که به شیره تریاک و تریاکیهای تجدید شده تعلق میگیرد به موجب قانون تجدید عبارت از آن باند رلهایی است که بر آن الصاق میشود ولی در ماده تریاکیهایی که باب چونه و برای حمل به خارج تهیه میشود یک قراردادهایی بسته شده است به این که توسط پست حمل کنند. بعد از این که اغلبی از تجار خواستند تریاک را خودشان به اختیار خود به هر وسیله که میخواهند حمل کنند حاضر شدند و با اداره مالیه محل و وزارت مالیه قرار دادند که میزانی برای حمل آن معین کنند و آن مبلغ را بپردازند و در تحت یک اوراق و یک جوازهایی که به آنها داده میشود برای حملش آزاد باشند. به این ترتیب یک قراردادی بین آقایان تجار اصفهان و فارس داده شده است که برای هر صندوق تریاکی که فلان مقدار وزن داشته باشد و محتوی فلان مقدار شیره باشد آن مبلغ را به اداره مالیه محل پرداخته و صندوق را آزادانه به هر شکل که میخواهند حمل کنند این یک مسئله. مسئله دیگر حق انبارداری و این قبیل قضایا است که باز با موافقت تجار و مالیه محل ترتیبی داده شده است و اگر آقایان نمایندگان بخواهند متن قرارداد بین تجار و مالیه را ملاحظه بفرمایند ممکن است تشریف بیاورند در اداره مالیه و آن قرارداد را که در وزارت مالیه حاضر است ملاحظه فرمایند و این یک قرارداد مرضی الطرفین است که بین تجار و اداره مالیه داده شده است و اگر تردیدی دارند چنانه عرض کردم ممکن است آقایان بستن آن قرارداد مراجعه فرمایند.
احتشام الحکماء-بنده قراردادی را هم که با تجار کردهاند تکذیب نمیکنم ولی این قرارداد اجباری بوده است. چطور تجار حاضر میشوند با صراحت میل و طیب خاطر هر صندوقی را سی تومان مالیات بدهند و پنجاه تومان گمرک. آنها مجبور بودهاند به علاوه دولت با این که وسایل حمل و نقل ندارد چه حق دارد که به فلان تاجر بگوید مال التجاره ات را توسط من حمل کن وجهت ندارد که به یک مالتجاره مهم مملکت این قدر تحمیلات بشود مگر اینکه یک سیاست سری در این کار باشد که عنقریب مملکت را به هرج و مرج سوق دهد.
معاون وزارت مالیه-اساساً مسائلی که مشمول یک جمع و خرجی است گمان میکنم از هر سیاست علنی و سری مستخلص است این یک مطلبی است اداری و یک مالیات و عوارضی است که اخذ میشود اگر در لزوم و عدم لزوم آن صحبتی باشد البته ممکن است در اطراف آن صحبت کرد آقایان تجار که مدتی با مالیه طرف معامله بودهاند معاملات آنها به موجب یک قراردادهایی بوده است. ممکن است امروز گفته شود که این قرارداد اجباری است ولی آن روزی که این قرارداد منعقد شد چطور اجباری نبود؟ یک قراردادی کردهاند یعنی مشکلاتی که برای تجار و دولت حاصل شده بود مجموعش را خلاصه کرده و به صورت یک قراردادی در آوردهاند و یک راه حلی در نظر گرفتهاند حالا اگر بنا باشد در عدم لزوم مالیاتهایی که قانونی نیست در مجلس مذاکره شود این یک امر علیحده است و از این قبیل مالیاتها خیلی زیاد است که در روز قراردادش به نظرها اجباری بوده است و من گمان نمیکنم محتاج باشیم یک چیزی که در روز انعقادش اجباری نبوده و اختیاری بوده است اظهار میکنم اجباری بوده است و در این مسئله با این که توضیحات لامه خدمت نماینده محترم عرض کردهام معذلک میتوانند به وزارت مالیه تشریف آورده و صورت صحیح قرارداد تجار را به اداره مالیه با قید تاریخ و سایر ترتیبات آن ملاحظه فرمایند. و ضمناً مشاهده کنند که این قرارداد اختیاری بود و ابداً هم شکایتی نداشتهاند و حالا نمیدانم چطور شده که شکایت پیدا کردهاند.
رئیس-آقای یاسایی (اجازه)
یاسایی-بنده چندی قبل سه فقره سوال راجع ...
(شنیده نشد)
اولاً سوال من راجع به مالیات قبلن دامغان است.
در سی یا سیو پنج سال قبل در سمنان و دامغان و شاهرود و اطراف یک ممیزی شده و آن ممیزی معروف است به ممیزی حاج محمد زمان خان در آن ممیزی معادل هفت تومان کسری مالیات قبلن را معین کردهاند و همه ساله مرتباً از یک محلی این مبلغ گرفته میشد و مدتها هم معمول بوده. در هذه السنه بدون هیچ مجوز قانونی اداره مالیه دامغان مالیات قیان را به موقع مزایده گذارده است و این مسئله موجب شکایت تجار و اهالی آهن جا شده است تا این که یک نفر ممیزی مبلغی را معین کرده و در جزء جمع مقرر داشته و میخواهد از مردم بگیرد و این یک مجوز جدیدی میخواهد تا این که اداره مالیه بتواند این مالیات را به مزایده بگذارد؟ بنده تصور میکنم آقایان مستشارها حسن وظیفه را در مامورین فقط این طور تصور کردهاند که در ولایات یک عوایدی بر مالیه دولت اضافه کنند حالا این عواید مشروع باشد یا نباشد زیاد باشد آنها را کار ندارند آنها فقط کوشش دارند که به هر نوعی است یک عوایدی برای دولت اضافه کنند و این را وسیله ترقی و پیشرفت مقاصد اداری خود میدانند و گان میکنم اساساً این مسئله مضر باشد. رعیت به منزله گوسفندی است که ابتدا باید پرورشش داد به تدریج از پم و شیر و لبنیاتش استفاده کرد. آقایان میخواهند یک مرتبه هرچه دارند بگیرند. مالیات قبان در دامغان مالیاتی بوده است به طور آزادی یک کسی یک قپانی داشته و این هفت تومان را میداده است و به طور آزادی بوده میخواستند بارشان را میبردند به میزان و اگر نمیخواستند نمیبردند و حالا ترتیبی که گذاردهاند این است که مردم مجبورند حتماً از هر گوشهای از بیرون از داخل باید بیایند به پای میزان و یک مبلغ گزاف از آنها بگیرند. جواب این عرض بنده را بفرمایند تا بعد اگر توضیحی لازم شد عرض کنم
معاون وزارت مالیه-مسئله مالیات قبان دامغان عبارت است از یک مبلغی که به نام قبان دامغان در طورمار مالیاتی یادداشت شده است که از زمان سابق این مسئله مسلم بوده است چنان چه خودشان هم تقریباً اشاره فرمودند لیکن یک نفری این مبلغ را در سال به دولت میداده است اما عمل قیان را آزادانه خودش در دامغان یا در بعضی از میدانها و کاروانسراها عمل میکرده است. دولت این مبلغ را میگرفته و آن شخص هم میداده ولی چون باید مالیاتها یک صورت متحدی پیدا کند (صرف نظر از این که نسبت به اشخاص از حیث عمل مطلوب باشد یا نباشد) دولت به مامورین خودش امر داده است این مالیاتی را که در سال از یک نفر گرفته میشد و آن یک نفر از مردم میگرفت مامورین دولت آن را از مردم میگرفت چون عواید دولت نمیتواند محلی باشد برای استفاده اشخاص اگر مجلس مالیات قیان دامغان را لغو کنند آن وقت دولت هم (ولو عایدات آن به طریق مزایده یا به هر نحوی از انحاء باشد) دیناری از مردم مطالبه نخواهد کرد و اساس آن به کلی از بین میرود ولی وقتی یک همچو مبلغی در طومار مالیاتی پیش بینی شده و به دولت هم یک نفر میپرداخته و خودش در قیان مردم عمل مینمود بنابراین دولت البته مراقبت خواهد داشت که یک همچو مالیاتی را خودش بدون واسطه دیگری از محل دریافت نماید زیرا خود دولت متوجه به این مسئله هست که این قبیل مالیاتها را از زیر دست اشخاص به خصوص بیرون آورده و در تحت یک قوایدی بیاورد و اگر هم حالا ناقص باشد بعد تکمیل خواهد شد.
یاسایی-بنده عرض میکنم مطابق این قبض که الان در دست بنده است مالیات قپانداری دامغان مبلغ هفت تومان و کسری بوده است و تا کنون به همین ترتیب معمول بوده این مالیات یعنی قپان کردن و میدان داری دادن یا ندادن آزاد بوده و در یک کاروانسرایی که معروف به کاروانسرای کهنه است یک قپانی بوده است که صاحب آن قپان این مالیات را میداده ولی در سایر کاروانسراها اگر قپانی بوده است آزاد بوده است آزاد بوده است حالا دولت تمام مردم را مجبور کرده است که بارهای خودشان را بیاورند و در همان کاروانسرا و یک مبلغ گزافی به مالیه میدهند در سابق شاید آن قپان دار از هر باری یک شاهی میگرفته ولی حالا دولت میخواهد از هر باری پنج شاهی بگیرد و مردم هم مجبور هستند که این وجه خلاف قانون را بدهند بنده هیچ مانعی نمیبینم از این که وزارت مالیه مردم را آزاد بگذارد و آن وقت مالیات قپان را به مزایده بگذارد آن وقت اگر یک مستاجری پیدا شد و خواست یک مبلغ هنگفتی به دولت بدهد بنده منافی نمیبینم سوال دیگر بنده...
(بعضی از نمایندگان-بگذارید جواب بدهند)
معاون وزارت مالیه-عرض کنم بنده نمیخواهم نماینده محترم را تکذیب کنم زیرا که یک اطلاعاتی به ایشان میرسد و خودشان هم اهل هستند و از آن جا اطلاعاتی به ایشان میرسد و خودشان هم اهل محل هستند و ازآن جا اطلاعات کامل دارند ولی ممکن است یک دقایق اداری را توجه نکنند و از نقطه نظر این که بنده خودم یک ماموریتهایی کردهام شاید از جریان مطلع باشم و به روح قضیه بهتر بتوانم پی ببرم ممکن است آن کسی که مستاجر قبان بوده خودش حرفی نداشته باشد ولی یکمد اشخاص هستند که وقتی متصدی قپان آن شخص بوده است یک استفادههایی میکردهاند و یک معافیتهایی داشتهاند امروز که دولت مامور خودش را فرستاده و این مالیات را به یک نرخ معین و بالسویه و لوازم هر کس باشد میگیرد به این جهت آن اشخاص این قبیل شکایات را میکنند و آنها چنانچه عرض کردم عبارت از دلالها و کمپانی میباشند که معافیتهایی داشته و امروز از آن استفادهها محروم شدهاند در هر حال بنده کاری ندارم که این شکایت از آن اشخاص است شخص متصدی و حالا مقصود این است که آن چه را که یک شخص مخصوصی میگرفته دولت میخواهد خودش عمل بکند.
(آقای یاسایی برای نطق حرکت نمودند)
رئیس-(خطاب به یاسایی) گویا دیگر حق توضیح ندارید.
یاسایی-سوال دیگر دارم
رئیس-چون بعضی شکایت میکنند که بعضی بر بعضی ترجیح داده شده لهذا سوال دیگرتان بماند برای بعد آقای هرمزی از وزارت عدلیه سوالی داشتند؟
آقا شیخ محمد علی طهرانی بنده هم از وزارت عدلیه سوالی داشتم و در چند روز قبل...
رئیس-این جا سی چهل سوال موجود است موقع به جنابعالی هم میرسد.
هرمزی-وزارت عدلیه یکی از قوای ثلاثه مملکت است و در این فقره هیچ توجهی در اصلاحات آن به عمل نیامده بلکه همیشه یک عده قضاوت نالایقی را مصدر کار کردهاند و هزار قسم حقوق مردم پایمال شده اخیراً یک انتخابی از طرف عدلیه شده است وآن انتخاب آقا سید محمود است به ریاست عدلیه عراق ایشان دو سال در عدلیه آن جا ریاست داشتهاند و یک عملیاتی از ایشان ناشی شده است که عدلیه مفتش به آن جا فرستاده و تمام خلاف کاریها ایشان کشف و رشوههایی که گرفتهاند و کارهایی که کردهاند و احکام ناقص که دادهاند اینها همه کشف شده و این کار در عدلیه یک سوابق مفصلی دارد و مردم در آن جا تعطیل عمومیکردهاند در تلگرافخانه رفتهاند و تصور میکنم به مجلس هم تلگرافاتی از اهالی عراق مبنی بر شکایتی از ایشان رسیده شد و بالنتیجه وزارت عدلیه ایشان را احضار و یکی دو فقره هم محکوم شد و برای محکومیت او مدت هشت ماه انفصال از خدمت معین کردند یا این که این مدت هشت ماه انفصال برای او کم بود و آن وقت بدون این که لااقل این مدت را صرف محاکمات دیگری کنند که محاکمات ایشان تمام شود ایشان را مجدداً به ریاست عدلیه عراق فرستادهاند یک کسی که در عراق یک سوابق حب و بغض پیدا کرده است که حتماً در عدلیه عراق نمیتواند زندگانی کند و مردم دیگر به او اطمینان ندارند که دعاوی خودشان را پیش او ببرند دو مرتبه فرستادن این شخص را به عراق آیا چقدر حقوق مردم پایمال و تضییع میشود؟ و همچنین بعضی عملیات دیگر که اخیراً از طرف وزارت عدلیه شده است که در آن تقاضایی که کرده بودم آنها را ذکر نکرده بودم و حالا اگر مجلس اجازه میدهد که آنها را هم ذکر کنم و اگر اجازه نمیفرمایند باشد ولی اساساً میخواستم سوال کنم که از چه نقطه نظر این شخص را با این سوابق به عدلیه عراق فرستادهاند حالا آقای وزیر عدلیه جواب بفرمایند تا بعد اگر لازم شد توضیح بدهم.
وزیر عدلیه-وزارت عدلیه یک قانون تشکیلاتی دارد در آن قانون تشکیلات تصریح دارد که اگر یکی از مامورین در یک جایی مصدر کاری شد و بعد از مرکز او رااحضار کردند او را محاکمه میکنند اگر پس از محاکمه تبریه شد او را به محل خود عودت میدهند از آقا سید محمود (قبل از تصدی بنده در یک سال و چند ماه قبل) یک شکایتهایی شده بود و بعد از طرف وزارت عدلیه یک نفر مامور شد رفت آن جا رسیدگی کرد و راپورت به مرکز داد و در مرکز به اداره امور قضایی رجوع شد و تشخیص داد که ایشان یک خلاف قانونهایی را مرتکب شدهاند و از اداره امور قضایی رجوع شد به محکمه امور انتظامیایشان را در آن جا محکوم کردند به هشت ماه انفصال از خدمت بعد چون ایشان ناراضی بودند از این حکم تمیز دادند و تقاضا کردند که تجدید نظر بشود در تمیز تشخیص دادند که این مدت هشت ماه زیاد است و چهار ماه تخفیف دادند و چهارماه هم تمام شد و بعد از چهارماه وزارت عدلیه دیگر نمیتوانست ایشان را بدون جهت معطل بگذارد و به ایشان مطابق حق قانونی که داشتند مجدداً ماموریت ریاست عدلیه عراق داده شد و یکی دو فقره دیگر هم محاکمه دارند که در محکمه انتظامی مشغول رسیدگی هستند البته پس از آن که رسیدگی شد و یک محکومیتهایی پیدا کردند مطابق قانون با ایشان رفتار خواهد شد و دو نفر اخوان آقا سید محمود هم در مجلس وکالت دارند و ایشان کاملاً از این قضیه مسبوق هستند.
هرمزی-یک قسمت عرایض بنده را آقای وزیر عدلیه تصدیق فرمودند وآن محکومیت آقای آقا سید محمود بود که تصدیق فرمودند نمیدانم کدام ماده قانون ایشان را مجبور میکرد پس از این که ایشان منفصل شدند از کار مدتی عدلیه عراق را تعطیل بگذارند تا این که مدت انفصار او به سر بیاید تا دوباره او را به عراق بفرستند ممکن بود به عراق کسی دیگر را بفرستند و ایشان را به یک ریاست استینافی میفرستادند. میفرمایند پس از محکومیت ایشان تمیز هشت ماه انفصال از یاد دیدهاند چهارماه نوشتهاند لااقل خوب بود وزارت عدلیه پس از سر آمدن موعد ایشان را به استیناف میفرستادند ولی اهالی عراق بیچاره تقصیر کردهاند که باید او را دوباره به عراق بفرستند که آن حب و بغضهایی که دارد در حق مردم اعمال کند.
وزیر عدلیه-بنده متاسفم خود آقای هرمزی مدعیالعموم درجه سوم یزد بودند و ببینده تکلیف میکنند که خلاف بکنم. ریاست استیناف ۳ درجه فرق دارد با رئیس بدایت ایشان رئیس بدایت درجه سوم هستند و با ریاست استیناف درجه سوم سه درجه فرق دارند در این صورت برخلاف قانون نمیتوانستم رفتار کنم و وقتی که ایشان را مراجعت بوده اگر به قانون رجوع کنند جواب شان را خواهد داد.
رئیس-آقای دولت آبادی پیشنهاد کردهاند جلسه خواهد داد
(جمعی از نمایندگان-صحیح است)
رئیس-باقی سوالات از وزارت مالیه و خارجه میماند برای جلسه بعد.
جلسه آتیه روز پنج شنبه نسبت به روز پنج شنبه اختلافی هست یا خیر
سرکشیک زاده-بنده معتقدم که جلسه را روز سه شنبه قرار دهیم میفرمایید پیشنهاد هم میکنم؟
رئیس-رای میگیریم به روز سه شنبه
تدین-بنده مخالفم
رئیس-آقایانی که روز سه شنبه را تصویب میکنند قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس-تصویب نشد
پس روز جلسه پنج شنبه است چهار قبل از ظهر
دستور اولا راپورت کمیسیون بودجه راجع به پرداخت حقوق چهار ماهه منتظرین خدمت وزارت خارجه
ثانیاً تقاضای جمعی از نمایندگان راجع به تشکیل کمیسیون برای اصلاح قانون استخدام.
ثالثاً تقاضای نمایندگان راجع به تشکیل کمیسیون برای رسیدگی به جمع و خرج مملکتی
رابعاً تقاضای دیگر راجع به یک دست نمودن قوانین مملکتی
آقای تدین (اجازه)
سردار معظم- بنده استدعا میکنم پیشنهاد راجع به طبع صورت مشروح مجلس جزو دستور شود.
این مطلب در شعب بود و مدتی تبادل نظر شد تمنا میکنم جزو دستور جلسه آتیه شود تا تکلیفش معین شود
رئیس-این هم جزو دستور میشود
آقای آقا میرزا یدالله خان (اجازه)
میرزا یدالله خان-بنده استدعا میکنم به تظلم متظلمین که این جا حاضر شدهاند خاتمه دهند که زودتر تکلیفشان معین شود زیرا این بیچارهها فوق العاده دچار محظور هستند.
رئیس- خوب است روز سهشنبه آقایان تشریف بیاورند به شعب و در این خصوص مذاکراتی بشود شاید راه حلی برای آن پیدا کنیم دیگر مخالفی نیست.
(گفته شد-خیر)
(مجلس یک ساعت از ظهر گذشته ختم شد)
رئیس مجلس- موتمنالملک
منشی معظم السلطان- م شهاب