مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ امرداد ۱۳۱۲ نشست ۲۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ امرداد ۱۳۱۲ نشست ۲۷

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ امرداد ۱۳۱۲ نشست ۲۷

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه اول امرداد ماه ۱۳۱۲ (۲۹ ربیع الاول ۱۳۵۲)

فهرست مذاکرات :

۱) تصویب صورت مجلس .

۲) شور اول لایحه راجع بطبابت اطبای خارجی .

۳) وقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه .

(مجلس یک ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید. )

صورت مجلس روز یکشنبه بیست وپنجم تیرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس ]

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد: خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- شور اول لایحه راجع بطبابت اطبای خارجی

[۲-شور اول لایحه راجع بطبابت اطبای خارجی ]

رئیس- خبر کمیسیون داخله راجع بطبابت اطبای خارجی قرائت میشود:

خبر کمیسیون: کمیسیون داخله لایحه نمره ۹۰۴۱ دولت راجع بطبابت اطبای خارجی در ایران را با حضور آقای کفیل وزارت داخله مورد شور و مداقه قرار داده و با اصلاحی تصویب اینک خبر آنرا برای شور اول تقدیم مینماید :

ماده ۱- دولت میتواند باطباء و دواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه اجازه بدهد که بشغل خود در ایران اشتغال ورزند مشروط بر اینکه علاوه بر دیپلم فراغ تحصیل از مدارسی که بموجب نظامنامه از طرف وزارت معارف معین خواهد شد مدارکی ارائه دهند که لااقل پنجسال اشتغال آنها رامستقلاً بشغل خود در وطن خود مدلل دارد.

ماده ۲- اداره کل صحیه بر طبق نظامنامه که بتصویب وزارت داخله خواهد رسید جواز و محل اشتغال داوطلب را در هر نقطه که صلاح باشد صادر ومعین خواهد کرد .

ماده ۳- اطباء و دواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه که قبل از این تاریخ در ایران اشتغال بمشاغل خود داشته اند نیز مشغول این قانون ودو نظامنامه مزبور

+خواهد بود ولی مدت مذکور در ماده دوم در مورد آنها فقط دو سال لازم الرعایه است .

ماده ۴- هر وقت هیئت وزراء عده اطباء ودواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه را در ایران کافی بداند وزارت معارف از رسیدگی به دیپلم یا شهادتنامه آنان خودداری کرده ووزارت داخله جواز اشتغال نخواهد داد.

ماده ۵- وزارت معارف و وزارت داخله مأمور اجرای این قانون میباشند.

رئیس- راپرت کمیسیون معارف دراین خصوص قرائت میشود.

خبر کمیسیون : کمیسیون معارف با حضور آقایان کفیل وزارت معارف و کفیل وزارت داخله تشکیل و لایحه دولت راجع بجواز اطبای خارجی را مطرح نموده پس از مذاکرات لازمه بالاخره از نقطه نظر معارفی با لایحه مزبور موافقت حاصل شد.

رئیس- مذاکره در کلیات است. آقای روحی.

روحی- عرض کنم که این لایحه بحد خودش خیلی بموقع بوده است والبته تا بحال هم بالنسبه باین موضوع یک غقلتهایی شده است ولی دراین لایحه عجالتاً بنده یک نقیصه میبینم و یکی از نقائصش هم این است که اطبای خارجی را که قبل از این قانون درایران طبابت میکردند اینها رامعاف داشته است از اینکه مدارک پنج سال طبابت در وطن خودشان را ارائه دهند در صورتی که ضرورت داشت اینها را هم مثل آنها ضمیمه میکردند که واقعاً اگر اینها هم حقیقتاً یک معلوماتی دارند باز طبابت بکنند واگر ندارند آنها همباز شامل همان اطبائی بشوند که از این ببعد میخواهنددراین مملکت مشغول طبابت بشوند ویکی دیگر موضوع امتحان است که هیچ دراین قانون اسم برده نشده است امروزحوزه علمی طبی ایران مخصوصاً در طهران با اطبای عالی مقام ایرانی که خودمان در طهران داریم بحد کافی میتوانند باندازه که لازم است این اطباء راامتحان کنند که در مورد یک مریض چطور معالجه بکند، چطور معاینه بکند ، چطور دوا درمان بکند پس مسئله امتحان هم باید در این لایحه بعقیده بنده رعایت شود و اگر دو شوری است باید برای شور دوم پیش بینی شود با نظر متخصصین صحیه که اینها را علاوه بر معلوماتشان یک امتحانی هم بدهند که خودسرانه نیایند وبجان مرضی بیفتند و حقیقتاً یک تعدیاتی نشود واین جارا میدان تجربه قرار ندهند – حقیقیتاً از چند سال قبل ایران شده است میدان تجربه و آدم کشی برای اطبای خارجی که اینها بدون هیچ قیدی با داشتن یک تصدیق آمده اند وکارهایی کرده اند وآدم کشیهایی کرده اند و پولهایی از مردم گرفتند ولی امروز امیدواریم حالا که وزارت داخله بفکر افتاده است برای آنها یک قانونی بیاورد خوب است چندماده امتحانیه هم برای این اطباء از جهت تشخیص مرض یا معالجه مرض بدهند و بعلاوه آن اشخاصی هم که قبل از تصویب این قانون مستثنی میشوند بنده با این قسمت مخالف هستم وعرض کنم که این استثناء بیمورد است و بایستی آنها هم شامل بشوند.

کفیل وزارت داخله (آقای زرین کفش)- موضوع پنجسال راکه آقای وکیل محترم اشاره فرمودند باین ملاحظه حذف شده است در قسمت آخر که یک جوازهایی دولت ایران داده است باشخاصی که آمده اند و فعلا در مملکت مشغول طبابت هستند ولازم دیده نشده است که موضوع پنجسال در مورد آنها رعایت شود واگر وازد در مرحله عمل شویم بنده خیال میکنم که هیچ احتیاجی به پنجسال نخواهیم داشت زیرا شرایطی که در ماده اول هست بقدری سخت است ودر فشار میگذارد اشخاصی را که همینقدر وارد بشوند ودیپلمهای آنها را بخواهندومدارکی بخواهند که پنجسال طبابت را در مملکت خودشان ثابت کند دیگر بهیچوجه محتاج باین نخواهد بود که در اینقسمت توجهی بکنیم ونسبت باشخاصی که درگذشته در مملکت مشغول طبابت بوده اند نسبت به آنها هم شرط اخیر اجرا شود یعنی شرط پنج سال بجهت اینکه در مسئله دیپلم اینها اغلب از ممالک راقیت دیپلمهایی دارندودیپلم آنها محل توجه است و از طرف دولت مورد توجه قرار خواهد گرفت از طرف وزارت معارف رسیدگی میشود پس باین نظر همان شرط کافی است که یک عده را از شغل طبابت در مملکت محروم کند اما راجع بامتحان که فرمودید موضوع امتحان طوریست که باز در نظامنامه که تنظیم خواهد شد بر آقایان مسلم خواهد کرد که ابداً ما محتاج نیستیم این جا اشخاص را بمعرض امتحان بگذاریم برای اینکه شرایط طوری است که مثلاً ملاحظه بفرمایید که یک نفری که در برلن تحصیل کرده است ودر آنجا هم پنجسال طبابت کرده است وهمه جور امتحاناتی را داده است در مریضخانها کار میکنند چه کسانی که وارد مرحله عمل میشوند این جا گذاردن مورد ندارد بعلاوه وضع امتحان هم در ممالک خارجه بطوری کامل است که هر کس که در هر خط و رشته مخصوصی که میخواهد داخل طبابت بشود امتحان کامل ودقیقی باید بدهد چه آنهاییکه در مریضخانه کار میکنند چه کسانی که وارد مرحله عمل میشوند بنابراین بنظر همچو میرسد که بهیچوجه موضوع امتحان مورد نخواهد داشت

(صحیح است )

رئیس- آقای ملک مدنی .

ملک مدنی – عرض کنم که در این سنوات اخیر یک عده زیادی اطباء از خارجه بمملکت ما آمده‌اند و اکثر آنها هم درمرکزند و شروع بکار هم کرده اند و بعقیده خیلیها استفاده زیادی هم کرده اند بازپرسی هم نبوده است و خوشبختانه حالا دولت متوجه شده است و برای آنها یک لایحه قانونی تهیه وتقدیم کرده است وبرای آنها یک نظامات ومقرراتی را قائل شده است البته این خیلی لازم بوده است خیلی نافع هم هست ولی یک نکاتی هست که بنده میخواستم این جا بعرض برسانم شاید لازم باشد که باین قسمتها یک توجهی بشود. بعقیده بنده مملکت ما از حیث طبیب اطباء درجه اول بقدر کافی دارد و دکترهای دارای دیپلم عالی دارد بنده خیال میکنم که در آن نظامنامه که قید شده است باید اطبائی را اجازه بدهند که در مملکت ما مشغول طبابت باشند که اینها از اطبای درجه اول باشندو حاذق باشند و بحال مردم مفید باشند یعنی یک اطبای عادی و معمولی نباشند که اخذ دیپلم کرده باشندودر واقع بخواهند که بیایند این جا ویک ارتزاقی کرده باشند زیرا اگربخواهیم احصائیه تهیه کنیم مدرسه طب فعلی ما و محصلینی که بفرنگ فرستاده شده اند در آتیه نزدیکی یک عده اطبائی بما خواهند داد باید پیش بینی هم کرد که این اطبائی که فعلاً بفرنگ رفته اند مراجعت مینمایند و محصلینی هم که در مدرسه طب هستند و بیرون میآیند برای اینها هم مجال وموقعی باشد که اینها هم بتوانند استفاده کنند بعقیده بنده باید هر کدام از این اطبای خارجی که دارای دیپلم عالی هستند و مفید هستند و وجودشان نایای است باینها اجازه بدهند که در اینجا باشند و خدمت کنند والا باشخاصی که از دکترهای عادی هستند ما هیچ احتیاج نداریم برای اینکه اینها در مملکت خودشان هم که بوده اند شاید مورد توجه نبوده اند آمده اند اینجا و یک اشخاصی هم هستند که اطلاع ندارند و از بی اطلاعی باینها مراجعه میکنندویک استفاده های نامشروعی هم میکنند التبه همه آقایان دارند یک قسمتهایی را که یکعده اطبائی که بالاخره مراسله به آقایان نمایندگان فرستاده‌اند اینها یک اشخاص عالی مقامی هستند و اظهارات اینها مورد اعتماد و اطمینان است نسبت بمجلس شورای ملی و ماها یکعده اطبائی آمده اند در این شهر همانطور که در آن مراسله آقایان ملاحظه فرموده‌اند یک کارهای خیلی نامطلوبی هم ازشان دیده شده است که شاید هم دیده شده است که بنده نمیخواهم تذکر بدهم برای اینکه خیلی از آقایان شنیده اند که یک اقدامات نامطلوبی کرده‌اند دلیلش هم این بوده است که خودسرانه پا میشدند میآمدند اینجا وهر کاری دلشان میخواست میکردند و تاوقتی که یک کار زشتی از اینها آشکار نشود و تحت تعقیب واقع نشود بیست تا سی تا کار زشت کرده است تا یکفقره اش گیر میافتاد تازه یک شخص مؤثری اگر بوده است و تعقیب میکرده تازه چه میشده است یا تحت محاکمه وارد میشود یا ممنوع میشود آنوقت یک تلفاتی هم این شخص داده است بنابراین بنده عقیده‌ام این است که اشخاصی که ازخارجه وارد میشوند یک اطبای عالی مقامی باشند که نادر باشد و وجودشان برای ما مورد استفاده باشد والا این اطبای معمولی اگر پا شوند و بیایند اینجاو یک کارهایی بکنند و مشمول یک مقرراتی هم نباشند و بعدهم از هر جور عوارضی همانطور که آقایان اطباء در آن مراسله نوشته اند معاف باشند معنی ندارد دیگران هم هستند درمملکت که اقامت دارند وعوارض مملکتی را هم تحمل میکنند و قسمت دیگری را که بنده میخواهم عرض کنم این است که این اطباء را در آن نظامنامه تصریح کنند که بیشتر از برای ولایات درنظر بگیرند آن روز هم در فراکسیون عرض کردم الان اداره صحیه وقتی که یک پستهایی برای صحیه گذاشته است مأمورینی ندارد که بفرستد و بالاخره ایالات و ولایات هم ازنعمت صحیه و طب باید استفاده کنند این آقایان اطباء بالاخره بعقیده بنده در مرکز بقدر کافی طبیب هست شاید هم قدری بیشتر باشد ولی ولایات هیچ ندارند و گاهی از اوقات که ما احتیاج پیدا میکنیم و یک طبیب برای یک محلی میخواهیم بفرستیم حقوق کافی هم داده میشود معذلک نمیروند و حاضر نیستند بروند پس باید اینجا استفاده کرد اینهایی که از خارج میخواهند بیایند اینها را مجبورشان کنید که بدستور صحیه نقطه توقعشان را در ولایات قرار بدهند والا اگر این کار را نکنید اینها همه مایل هستند که در طهران بمانند وولایات باز محروم میشوند واز طبیب نمیتوانند استفاده کنندوخیال میکنم این یکی از نکاتی است که اغلب از نمایندگان محترم ولایات با این منظور موافق باشند باین جهت خواستم عرض کنم که اگر موافقت بفرمایند که قید شود در نظامنامه که این اطبای خارجی که دولت بآنها اجازه میدهد بر طبق مقرراتی بیایند اینها مکلف باشند در ولایات اقامت داشته باشند ودر خود قانون هم تصریح شود بهتر است که اینها بامر ودستور صحیه بروندبولایات و مورد استفاده واقع شوند.

کفیل وزارت داخله – بنده تصور میکنم فرمایشات نماینده محترم را کاملا با همین موادو نظامنامه‌هایی که تنظیم خواهد شد میشود تأمین کرد .موضوع اینکه میفرمایند در قانون قید شود که اینها را مامور کنیم بروند بولایات این صحیح نیست برای اینکه مسئله اعزام دکترها بولایات این بسته بنظریات فنی واحتیاج واینها نیست وضع جغرافیائی واوضاع سیاسی همه اینها باید درنظر گرفته شود تا یک دکتری را بخارج فرستاد شاید مقتضی باشد که اغلب آنها رادرمرکز نگاه بداریم واز دکترهایی که تبعه ایران هستندواز اعمال آنها اطمینان داریم آنها رابولایات بفرسیتم اما اینکه اشاره فرمودند باستفاده هایی که این طبقه میکنند و محدود کردن آنها زیادتر از این بنده خیال میکنم این مثل این است که ما بگوییم برای اینکه یک جرمی واقع نشود اصلا هیئت اجتماعیه را بهم بزنیم بنده تصور میکنم که تا یک جرمی واقع نشود نباید هیئت اجتماعیه رابهم زد برای اینکه هیئت اجتماعیه باید خودش مراقبت داشته باشد مواظبت داشته باشد که جرمی واقع نشود اگر هم کسی خلاف قانون میکند فوراً تحت تعقیب قرار بگیرد واو را مجازات بدهند وخیال میکنم که با این قانون و در نظامنامه که معین شده است یک قسمت از مقصود کاملاً تأمین میشودو در قسمت تعقیب هم یک قانون کلی برای کلیه اطباء میشودودر قسمت تعقیب هم یک قانون کلی برای کلیه اطباء بطوری که عرض کردم تهیه خواهد شد و بمجلس تقدیم میشود که شامل همه خواهد شد هم از حیث استعلاج که بدانند چه میکنند وافراط نکنندوهم اینکه برخلاف آن اطلاعات فنی خودشان مبادرت بیک استعلاجی نکنندودر یک خطی که وارد نیستند واطلاع ندارند بهیچوجه وارد در معالجه آن قسمت نشوندواگر برخلاف قانون مرتکب جرمی بشوند اینها را مثل سایر افراد تحت تعقیب قرار بدهندو بیاورند تحت محاکمه. در هر صورت بنده تصور میکنم فرمایشاتی که آقا فرمودند با همین مواد تأمین خواهد شد

(صحیح است )

رئیس- آقای امیر اعلم.

دکتر امیر اعلم – البته بنده موافق قانون هستم واز وقتی که قانون اول طبابت را در مجلس دوم گذراندیم همیشه بنده تذکر میدادم که آن قانون کافی نبوده است و باید اصلاحاتی در آن بشود برای اینکه درسایه همان قانون سابق یک دیپلمهای عجیب وغریبی آمدو تصویب شد ورفت وبنده همیشه مخالفت میکردم ولی اینقانون لازم است وخیلی هم متشکر هستیم از دولت که این قانون را آورده است ولی بنده بطوری که نظرم هست ناقص میدانم این را از نقطه نظر امتحان – اگرچه فرمودند امتحان لازم نیست برای اینکه این جاشرط شده است یک طبیبی در محلی که هست امتحان میدهد پنجسال هم در آنجا در وطن خودش طبابت میکند آنوقت چطور ما بیاییم و او را امتحان کنیم هیچ مانعی ندارد ما اطبای دیگری را که در آنجا تحصیل کرده اند (خودم راعرض نمیکنم) در امتحانات حاضر بودند میشود در وزارت داخله در اداره صحیه تحقیقات بکنند خیلیها هستند در آنجا امتحان داده اند وواقعاً در امتحانات کلینیکی درمدرسه طب این جارد شده اند خیلی اتفاق افتاده است از رفقای خودمان هم بوده اند و هستنداسمهایشان را هم میدانم عرض میکنم بعد هم میروند در الجزایر یا جاهای دیگر هم میمانند اینها از آن اطبائی که در شهر لندن یا پاریس و شهرهای معروف طبابت کرده اند ومشهور هستند نیستند اینها در فلان بلوک طبابت کرده‌اند وقتیکه میآیند اینجا آنوقت میگویند چرا امتحان نکنیم این اطباء را ؟ بنده عرض میکنم که چرا امتحان بکنیم اطبای خارجی را بنده بسه قسمت تقسیم میکنم- یکی آنهایی هستند که مقامات خیلی عالی دارند پروفسورند مشهورند، معروفند البته اینها در هر جای دنیا بروند هیچکس از آنها امتحان نمیکند و مورد احترام همه هم هستند (صحیح است ) یک عده از اطبائی هستند که اطبای سفارتخانها هستند و مختارند که اتباع خودشان را معالجه کنند – یک قسمت هم سایر اطبای خارجی هستند که میخواهند سایر مرضای ایرانی را معالجه کنند ما میخواهیم با این قانون و بتوسط این قانون بگوییم که بااین قانون شما ایرانیهای هموطن ما وقتی که ناخوش شدید جان خودتان را میتوانید بسپارید باین طبیب این درست ولی ما باید اطمینانهای محکم تری پیدا کنیم بعد این کار را بکنیم – گفته میشود که گاهی ما بعضی از اطبائی داریم که اطبای مجازند و یک امتحانی هم داده اند بآنها اجازه داده ایم که طبابت بکنند در اینصورت چطور ما میتوانیم بکسی که پنجسال دراروپا طبابت کرده است از او امتحان کنیم؟ بعقیده بنده هیچ مانعی ندارد . مال ما موقتی است ما هیچ طبیب مجازی را نخواهیم پذیرفت که دیپلم دکترا باو بدهیم مگر اینکه مدرسه طب را تمام کند راجع باطبای خارجی هم در این صورت میتوانیم بگوییم بیایند و امتحان بدهند . چه مانعی دارد؟ ما تا حالا باطبای خارجه اجازه داده ایم ولی از حالا مانع میشویم مگر اینکه امتحان بدهند. بنده اینرا که عرض میکنم مانع میشویم مقصودم این نیست البته اطبای خوبی هستند که تحصیل کرده اند و میآیند در اینجا خوب چه ضرر دارد بیایند ویک امتحانی بدهند. مگر امتحان ننگ است؟ چه عیبی دارد؟ نمیگوییم که بیاید امتحان تشریح بدهد و از اول بیاید و امتحان بدهد. خیر بیاید یک امتحان کلینیکی بدهد امتحانی که در همه جا از اطبای خارجه میطلبند ولو اعلم علمای طب باشند وقتی که از یک مملکتی بمملکت دیگر رفت از او یک امتحان کلینیکی در ربع ساعت میکنند چه مانعی دارد؟ بنده عقیده دارم که حالا فعلا درمملکت (خودم را عرض نمیکنم برای اینکه بنده در مطب نیستم یا اگر هم باشم مجانی است اغلبش هم در شیر وخورشید سرخ هستم) ولی اطبای خیلی عالی مقامی داریم که تحصیلات خیلی عالیه کرده اند در خود کلاسهای عالیه اروپا هم اول شده اند در همان مدارس عالیه و فاکولته ها و اینها هم حق امتحان کردن دارند و بقول اروپائیها پریوریته دارند.در فرنگستان هم معمول است هر کسی که یکسال زودتر از مدرسه بیرون آمده است او مقدم است واو حق دارد از او امتحان کنند دومی هم مخالفت نمیکند وهمین اطبای ایران همانطوری که اروپائیها تحصیل کرده اند اینها هم کرده اند بدرجه اکسترنی رسیده اند بدرجه انترنی رسیده‌اند وخیلی هم خوب تحصیل کرده اند بعلاوه پس فردا یکعده زیادی ایرانیهای دیپلمه ما وارد خواهند شد چه عیبی دارد که این عمل دوباره آنها هم اجرا شودوبنده پیشنهادی هم تقدیم میکنم هیچ عیبی ندارد که نمایندگان دولت ایران هم تصدیق کنند و امضاء کنند که اینها کار کرده اند یک امتحان کلینیکی است که ایرانیها میکنند همه اش ربع ساعت است طولی هم نمیکشد فقط امتحان مریض است که مریض را میآورند که این طبیب ببیند چه مرضی دارد سه نفر هم از نمایندگان دولت و اطبائی که حق امتحان کردن دارند میآیند البته عرض کردم یک پروفسورهای عالی مقامی هستند که وقتی که میآیند بایران همه قسم محترم هستندوکسی از آنها امتحانی نمیخواهد ولی اشخاص دیگری هستند جوانهایی هستند که میآیند بایران و میگویند که طبیب هستیم برای اینها چه ننگی دارد چه عیبی دارد که دراینجا هم یک امتحانی بدهند؟ ما هم تصدیق میکنیم که این آمد و امتحان داد وخیلی هم قابل بود اگر میترسد که ترس ندارد غیر ازاین هم که دیگر کاری با او نیست بنابراین بنده عقیده ام این است که این قانون هم ناقص است و شبیه بهمان قانونی است که در بیست سال قبل گذراندیم البته این قانون تا اندازه بهتر است که پنجسال علاوه شده است ولی راجع بدیپلمه هایی که در اینجا میخواهند معالجه کنند باید اصلاح شود و بنده عقیده دارم که مرضی ایران حق دارند تقاضا کنند که حتی الامکان از آنهایی که جانشان را بدستشان میسپاریم اطمینان داشته باشند برای اینکه جانش در دست اوست و پول باو میدهد علاوه بر این باید یک پولی هم اطباء بدهند معادل یک وجهی که یک طبیب ایرانی از بدو ورود بتحصیل طب میدهند تا وقتی که دیپلم میگیرند اینرا هم باید در نظر گرفت نه اینکه مفت بیاید ومفت برود چنانکه اطبای ما تا وقتی جای دیگر میروند آنهایی که دیپلمهای خیلی صحیح دارند اشکال تراشی برایشان میکنندونمیگذارند طبابت کنند پس چه دلیل دارد که ما از اینها امتحان نکنیم چرا نکنیم بنابراین بنده عقیده ام این است که این قانون ناقص است وآن استفاده که برای مرضای ایران در نظر است از این قانون بعمل نخواهد آمد.

وزیر عدلیه – مذاکره بنده در اینجا در صورتیکه آقای کفیل وزارت داخله خودشان حاضر هستند و خیلی هم خوب میتوانند جواب بدهند بیشتر از این نقطه نظر است که بنده هم آمده ام در مجلس ولایحه دارم وکار دارم والبته سعی دارم که این قانون زودتر بگذرد و بنده هم کارهای خودم را طرح کرده باشم باین جهت خواستم که چند کلمه عرض کنم و بعد از آقایان خواهش کنم که این لایحه شور اولش زودتر بگذرد اما راجع به مطلبی که نماینده محترم فرمودند بدواً لازم میدانم یک مقدمه خیلی کوچکی را عرض کنم بنده هیچ معتقد نیستم که اگر یک مملکتی یک عیبهایی درش هست این را مخفی نگاه دارند و خیال کنند که اگر این را نگفت هیچکس نمیداند و وضعیتش خیلی بهتر خواهد شد بلکه بعکس است مملکتی مثل مملکت ما که بحمدالله رو بترقی است و ملتفت میشود معایبش چیست هیچ ننگ ندارد که بگوید بله نقشه من این است واین کار را میخواهم بکنم و نباید خجالت بکشد از اینکه عیب خودش را بگوید و نباید این را بخودخواهی و خودپسندی جاهلانه ما برگذار کنیم و نگوییم که در فلان کارمان نقیصه است. این مقدمه را باید عرض کنم برای اینکه آقایان متوجه باشند چون بنده نمیتوانم تقاضای نماینده محترم را راجع به امتحان رد کنم مگر آنکه یک سلسله از معایب راجع بهمین مسئله امتحان ووضعیت طبی خودمان را عرض کنم آقا میفرمایند چه ضرر دارد که یک اشخاصی که رفته اند تحصیل کرده اند و دارای معلومات هم هستند خودشان هم که اطمینان دارند خوب بیایند دراینجا امتحان بدهند میخواهیم ببینیم که چه نتیجه اول میگیریم یک وقت هست که ما میخواهیم بگوییم که درمملکت ما هر طبیب خارجی که آمد هر قدر هم دارای فضائل وکمالات باشد باید بیاید در مقابل اطبای ما بنشیند و امتحان بدهد که این برای حس ملی ما و باصطلاح یک تشفی از برای ما خواهد بود که این شخص هر قدر هم عالیمقام باشد باید بیاید در مقابل میز من بنشیند واز او امتحان بکنم بنده که تصور نمیکنم نظر ایشان اینطور باشد مقام ایشان ومقام فکریشان که یکوقتی هم معلم بنده بوده اند البته از این نظر نیست که اطبا را اینطور بخواهند امتحان کنند پس نظرشان باین است که ما چون میخواهیم یک نتیجه خوبی بگیریم این کار را بکنیم یعنی چه ؟ یعنی وقتیکه ما اجازه میدهیم یک کسی نبض ایرانی را بگیرد ما از او کاملاً مطمئن باشیم البته نظر ایشان این است که هر خارجی که ساکن ایران است خیر هر کس درایران ساکن است اعم از خارجی یا ایرانی وقتی نبض یک مریض را بگیرد که ما کاملا اطمینان پیدا کرده باشیم که در معلومات این شخص ذره عیب نیست مقصود بر این است ولی به این شکل که ما دلمان خوش باشد از اینکه بما امتحان داده است(یکربع آقا فرمودند) یادتان نرود که معلوماتش را در یکربع امتحان کنند وضمناً هم فرمودند که فورمالیته ایست عرض میکنم پس مقوصد ما نتیجه است خوب حالا ما باید ببینیم این ایرانی که ما آنقدر دلمان بحالش میسوزد و نبضش را هم که میخواهیم بدست یک اشخاصی بدهیم چه اشخاصی باید باشند آقا طبیب مجازی را که هر روز برمیداریم بدستش دیپلم میدهیم و جان این مردم در دست آنهاست آنجاها شما این دقت را کرده‌اید ؟ باید در عین اینکه باید سعی داشته باشیم مملکت خودمان را از احتیاج باشخاص خارجی مستغنی بنماییم در عین اینکه بعقیده بنده هر ایرانی صحیح النسبی باید واقعاً متعصب دراین باشد که اگر ممکن است ما همین امروز رفع احتیاجش را بکنیم و بفردا نیندازیم ولی معهذا بایستی یک تعصبات جاهلانه را نسبت بخارجیها نداشته باشیم . ما نه نسبت بخارجیها نظر بغضی داریم ونه ازطرف دیگر یک عملی را که نسبت بایرانی نمیکنیم در باره آنها میکنیم.از روی ناچاری عرض میکنم یک کسی که معلوم نیست دارای چه معلوماتی است وچه معالجاتی کرده است او را اسمش رامیگذاریم طبیب مجاز آنوقت یک کسی که دیپلم دارد پنج سال هم درجای دیگر تجربیاتش را کرده است و بالاخره هر چه هم که باید در عمل یاد بگیرد یاد گرفته است در اینجا باو بگوییم که آقا بیا امتحان بده. یکی امتحان بدهد؟ بنده تصور میکنم که اگر ما بیاییم واز نقطه نظر آن نتیجه که میخواهیم بگیریم بهتر این است که بهمین اندازه که دولت پیشنهاد کرده است آقایان هم خوبست موافقت بفرمایند میفرمایند اغلب آقایان میآیند و واقعاً هم معلوم نیست بعضی دیپلمها از اونیورسیته کجاست و از کدام مدرسه طب عالی کدام قصبه است و وامانده یک مملکتی است که معلوماتش کافی نیست ولی معذلک میآیندو میروند و مشغول کار میشوند و همه شان هم جمع میشونددر نقاطی که دلشان میخواهد در صورتیکه آنها اگر اجازه میدهند در همان مناطقی است که احتیاج دارند آنهم در هر شغلی که اگر بنا باشد اهل مملکت خودشان را ببینند هستند نمیآیند و بیک خارجی اجازه بدهند ما هم اگر امروز اجازه میدهیم برای این است صاف و پوست کنده و بدون اینکه بهمان بربخورد برای این است که احتیاج داریم و آن روز هم که احتیاجمان رفع شد بهشان اجازه داده نخواهد شد حالا خوب ببینیم در کجا احتیاج داریم یک وقتی است که آقا میآیند و طهران را نگاه میکنند خیر ما در طهران هیچ احتیاج نداریم خودمان اطبائی داریم واطبای خارجی هم هستند و شهرهای دیگری است که کسی نیست ما میگوییم اگر شما میخواهید در مملکت ما طبابت کنید تشریف ببرید آنجا پس ما وقتی که آمدیم و بهمین اندازه شروط قرار داده ایم یعنی یک وقتی یک کسی آمد که واقعاً دارای یک معلوماتی است (نه اینکه باصطلاح معمول دلاکی را از سر کچل ما یاد بگیرند ) و تحصیلاتی کرده است دیپلم هم دارد پنجسال هم مسلماً طبابت کرده باشد با این دقتها ما در جائی که احتیاج داریم اجازه بهشان بدهیم بروند بنده تصور میکنم که این آن حد معقولی است که ما از نقطه نظر نتیجه گرفته باشیم والا اگر آن قسمتی که میفرمایند باشد برمیگردد به اینکه در یک ربع ساعت یک فورمالیته بعمل آمده باشد از برای اینکه ما دلمان را خوش کرده باشیم .

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است .

امیر اعلم – بنده یک توضیحی دارم.

رئیس- مانعی ندارد.

امیر اعلم – خواستم یک توضیحی عرض کنم که سوء تفاهمی نشود والبته بیان فصیح و بلیغ آقای وزیر عدلیه را که نمیتوانم جواب عرض کرده باشم. بنده هیچوقت منکر این نیستم که اگر یک مملکتی نقصانی دارد اقرار بکند و بهمین جهة است که عرض میکنم یک شرطهایی بگذاریم واینکه فرمودید امتحان ربع ساعت و فرمالیته عرض میکنم ربع ساعت که بنده عرض کردم برای این است که میخواهد امتحان کلینیکی بدهد ربع ساعت وقت میدهند و مریض را میسپارند باو یک ربع ساعت بیشتر باو وقت نمیدهند یعنی طبیب در ربع ساعت تشخیص خودش را باید بدهد این را از این نقطه نظر عرض کردم نه اینکه در ربع ساعت تمام معلومات دکتر را از اول تا آخر بفهمند پس در همان تشخیص معلوم میشود که چیست واما راجع به اطباء مجاز بنده آنوقت هم مخالف بودم ولی این باب دیگر بسته شده است و گمان نمیکنم که هیچوقت نظیر پیدا کند ودیگر هیچ طبیب مجازی حق طبابت نخواهد داشت میفرمایند یک طبیب که دیپلم دارد و یکی امتحان بدهد بنده حق دارم که عرض کنم یکی امتحان بدهد عرض کردم ما اطبائی داریم که خیلی دارای مقامات عالیه هستند وزحمت کشیده هستند و خیلی عالم هستند علم که وطن ندارد ایرانی باشد یا خارجی فرق نمیکند هر کس بیشتر کار کرده و بیشتر معلومات داشته است او مقدم است باین جهت است که عرض میکنم که اینها را بپذیرند ولی با یک شرایطی البته ایرانی ها هم که از خارجه میآیند ودارای دیپلم خارجه هستند آنها را هم امتحان بکنید امتحان کلینیکی و هیچ عیبی هم ندارد حالا اکثریت عقیده‌شان بر این است که امتحان نکنند، نکنند.

رئیس- آقای دیبا.

طباطبائی دیبا- بنده راجع باین لایحه یک عرایضی داشتم چون بعضی از آقایان در آنقسمت فرمایشات فرمودند بنده دیگر تکرار نمیکنم ولی این لایحه چنانچه آقایان ملاحظه میفرمایند مربوط به اطباء خارجه است بنده یک عرایضی داشتم نسبت بعموم اطباء بدیهی است در مملکت صحت بر همه چیز مقدم است اگر مردم صحیح نباشند حقیقة تمام چرخها از کار می‌افتد محصل اگر صحت نداشته باشد نمیتواند تحصیل کند مستخدم اگر صحت نداشته باشد نمیتواند خدمت کند کارگر اگر صحت نداشته باشد نمیتواند کار بکند وچنانچه عرض کردم اگر مسئله صحت عمومی تأمین نشود تمام چرخهای مملکت از کار می‌افتد متأسفانه درمملکت ما عجالةً امروز آنطوری که لازم است مردم عادت بورزش نکرده اند و دولت هم اقدام صحیحی در باب ورزش واجباری بودن آن نکرده است و بهمین جهت غالباً مردم این مملکت مریض هستند واحتیاج به اطباء دارند واطباء ما هم چه داخله وچه خارجه راجع به اینها هنوز تا امروز قانونی تدوین نشده است که از حیث ترتیب اوقات وحق الزحمه یک ترتیبی معین شده باشد حالا بنده معذرت میخواهم از چند نفر آقایان اطباء درجه اول که در مجلس تشریف دارند ولی اغلب اطباء اینطور هستند مثلا اطباء غالباً دو بظهر مانده تشریف میآورند بمطب مرضی هم که بنوبت باید مراجعه کنند اطباء تا آنها را معاینه کنند و نسخه بدهند دو ساعت بعد از ظهر است و هیچ معلوم نیست مریض بدبخت چه وقت از مطب خارج میشود و کی دوایش را میگیرد از آنطرف راجع به پول دادن یکطوریست که واقعاً مردم طاقت اینطور پول دادن را ندارند مردم این مملکت غالباً فقیرند و مجبور هم هستند باطباءخوب مراجعه کنند این اطباء هم فرض بفرمایید اگر چنانچه یک کسی دو از شب گذشته برود منزل آن طبیب دق الباب کند کسی جوابش را نمیدهد و آنچه که بنده شنیده ام بعضی اطباء درجه اول یک نوکرهای بداخلاقی دارند که اصلا جواب مردم را نمیدهند و نمیروند بآن طبیب خبر بدهند و بیچاره آن شخصی که مریض دارد ولازم است که درهمان ساعت وهمان دقیقه این طبیب حاضر باشد مأیوس برمیگردد و همانطور که عرض کردم حق الزحمه در این مملکت برای اطباء زیاد است وقت نمیدهند واگر هم وقت بدهند حق الزحمه شان فوق العاده است ومردم این مملکت توانائی این حق الزحمه را ندارند تهیه دوا هم که تکلیفش معلوم است . نسخه ها هم ترتیبش معین است. این است که بنده عقیده دارم دولت یک لایحه راجع باطباء کلیة چه تبعه داخله و چه خارجه باید تدوین کند و بتصویب مجلس برساندودر تعقیب این عرض خودم هم یک ماده الحاقیه پیشنهاد کرده ام وتقدیم میشود والبته در کمیسیون مطرح میشود. بنده عقیده ام این است که دولت باید یک ترتیبی نسبت بکلیه اطباء بدهد راجع به وظایف آنها از حیث پذیرایی مرضی وحق الزحمه وسایر چیزهای مربوط بمعالجه که معلوم باشد و مردم راحت باشند. چنانچه عرض کردم صحت مردم امروز منوط بوجود اطباء است و اطباء هم البته باید نهایت جدیت را در معالجه مرض بعمل بیاورند و عقیده دارم تا دولت قانونی دراین بابت بمجلس نیاورد و تصویب نشود که تکالیف این قسمتها معین شود این ترتیب عملی نخواهد شد.

کفیل وزارت داخله (آقای زرین کفش )- تصور میکنم آن روز در فراکسیون مشروحاً نسبت بمطالب آقا اشاره نمودم و وعده هم دادم که دولت در تهیه است که کلیةً راجع بعموم اطباء مخصوصاً اطباء قسمت خودمان لایحه تنظیم بکند وبمجلس تقدیم نمایدو همینطور نظامنامه هایی متکی بآن قانون بنویسد راجع بترتیب حق العلاج واوقات پذیرائی مرضی و قسمت معالجه که اگر تخطی بکنند از حدود خود اصلا قابل تعقیب باشد یک چیزی که از حدود صلاحیت شان خارج باشد اصلا نباشد معالجه بکنند تمام اینها تنظیم خواهد شد و تعقیب میشود والبته اینها موجب تأخیر این لایحه نخواهد بود.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافیست .

طهرانی – بنده عرض دارم .

رئیس- عده هم برای رأی کافی نیست. آقای طهرانی بفرمایید.

طهرانی – بنده با اصل لایحه البته مخالف نیستم البته هر طبیبی که طبابت میکند در مملکت ما بایستی دارای معلومات باشد وچیز بداند با این قسمتها هیچکس مخالف نیست بنده هم مخالفتی ندارم فقط در این لایحه نکته که بنظر بنده رسیده است این است که اطباء خارجی که بایران میآیند و دولت اجازه میدهد به آنها که طبابت کنند بعد از آنکه معلوم شد که در چه علمی دارند و لایق هستند باینکه طبابت کنندو مشغول معالجه امراض شوند محلی برای آنها تعیین کنند و اینها را بجاهایی بفرستند که احتیاج دارند مردم و طبیب در آنجاها وجود ندارد در صورتیکه بنده با این لایحه واین قسمتها مخالفتی ندارم ولی با این ماده اساساً مخالف هستم برای اینکه یک حقی البته برای دولت هست و گمان میکنم اصلاً قانون لازم نیست اداره صحیه مملکت وظیفه اش این است که هر طبیبی چه ایرانی وچه خارجی که میخواهد طبابت کند مراقبت داشته باشد که این دارای معلومات باشد و بعد از آن مشغول معالجه شود مگر اداره صحیه عملش تابحال غیر از این بوده است . مگر اطباء خارجی میتوانستند بدون معلومات در اینجا طبابت کنند؟!

(یکنفر از نمایندگان : بلی )

خوب این نقص اداره صحیه است قانون نمیخواهد مادر تمام قضایامان الغاء کاپیتولاسیون کردیم ما میگوییم در محاکم عدلیه یکنفر خارجی با یکنفر ایرانی هیچ فرق ندارد چطور میشود در مسئله طبابت که جان مردم را میدهیم دست اطباء این نظر رااجرا نمیکنیم ؟! اگر اداره صحیه عمل نکرده باشد و نخواسته باشد که این کار را دنبال کنند نقص از اوست این قانون لازم ندارد , اینرا اداره صحیه باید عمل کند وظیفه اش این است خوب حالا قانون آورده اند بسیار خوب اما همان طور که عرض کردم شغلهای آزاد را از برایش اینطور تقیدات معین کردن ابداً خوب نیست . خاصه که ما هنوز در مسئله طبابت بدرجه کامل نرسیده ایم وهمینطور که آقای وزیر عدلیه اظهار فرمودند هنوز بدرجه کافی طبیب نداریم . شما نگاه کنید بسایر ممالک خارجه و بجاهایی که تهیه طبیب میکنند چه وسائلی اتخاذ میکنند. فاکولته طب دارند محصل طبی که بخرج دولت در آن فاکولته تحصیل میکند موظف است سه چهار سال پنجسال هر کجائی که دولت معین میکند با هر حقوقی موظف است برود طبابت کند بد آب و هوا است خوش آب و هوا است هر چه میخواهد باشد . دولت برای اینکه تعمیم بدهد طب را در همه مملکت باید وسیله اتخاذ کند که محصلینی که در مدرسه طب تحصیل میکنند چه در خارجه و چه درداخله که بخرج دولت تحصیل میکنند اینها مطابق امر دولت موظف باشند هر نقطه را که دولت تعیین میکند برود معالجه کند فرض بفرمایید در یزد طبیب ندارد البته بیک محصلی که مستخدمش است امر میکند که برود آنجا طبابت کند . اما ما یک قانونی وضع کنیم که اطبای داخلی یعنی اطباء خودمان واطباء خارجی هر کس که شغل آزاد دارد ایرانی که پسرش را فرستاده است و یک پولی هم از جیبش داده است ودر خارجه تحصیل کرده یا در مدرسه طب ایران حقوق داده است و تحصیل کرده است و یک طبیبی شده است حالا که آمده است طبابت کند دولت اینرا مجبورش کند که حتماً باید بروی اصفهان یا بروی بوشهر بنده تصور نمیکنم چیز خوبی باشد برای اینکه شغل آزاد است تحصیل هم از پول خودش کرده است اینرا بگذارید بحال خودش اگر این تحصیل را بخرج دولت و بسرپرستی دولت کرده است مجبور است تا یک مدتی هم مطابق امری که دولت بهش میکند با یک حقوقی برود خدمت کند ولی در قسمت اول هر دقتی که دولت میخواهد بکند هر اقدامی که بکند برای اینکه بفهمد این طبیب دارای معلومات هست یا نیست مانعی ندارد برای اینکه البته طبیبی که میخواهد معالجه کند البته باید دارای معلومات باشد و هیچکس هم مخالف نیست.

رئیس- آقایانیکه با ورود در مواد موافقت دارند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت میشود.

ماده ۱- دولت میتواند باطباء و دواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه اجازه بدهد که بشغل خود در ایران اشتغال ورزند مشروط بر اینکه علاوه بر دیپلم فراغ تحصیل از مدارسی که بموجب نظامنامه از طرف وزارت معارف معین خواهد شد مدارکی ارائه دهند که لااقل پنجسال اشتغال آنها رامستقلاً بشغل خود در وطن خود مدلل دارد.

رئیس- آقای شریعت زاده .

شریعت زاده – بنده راجع باین لایحه از لحاظ کلیات عرایضی داشتم اما چون در جواب اظهاراتی که بعضی از همکارهای محترم فرمودند توضیحاتی داده شد و مطالب روشن شد دیگر عرضی ندارم ولی راجع باینماده دو نظر دارم یکی اینکه مقرر شد که این اطباء باید پنجسال تصدیق طبابت واشتغال بطبابت داشته باشند با یک شرطی که در وطن خودشان باشندبنده این شرط را ضرورتش را نمیفهمم مثلاً فرض کنید اگر یک نفر انگلیسی در یکی از شهرهای فرانسه تحصیل کرده باشد ودر آن مملکت پنجسال طبابت کرده باشد این مانعی دارد و حتماً باید در انگلستان معالجه کرده باشد بنظر من این مطلب قابل اصلاح است این موضوع اشتغال بشغل طبابت تا فلان مدت در فلان مملکت این قید یک چیزی است که ممکن است با احتیاجاتی که ما در این مملکت داریم بطبیب معارضه کند . یکقسمت دیگر راجع است بمدت پنجسال بنده میخواستم آقای کفیل وزارت داخله دراین باب توضیحی بدهند که تأمین مجوز دادن اجازه برای طبابت چیست اگر یک انترنی در مریضخانها سمت معاونت داشته باشد و چند سال هم درآنجا کار کرده باشد بعد هم چند سال طبابت کرده باشد دلیل اینکه نباید باو اجازه بدهند چیست، ما که از لحاظ احتیاج بصدور اجازه مبادرت مینماییم وقانون وضع میکنیم آن احتیاج مقتضی است که ما جریانی اتخاذ کنیم که همان احتیاج را هم ما بتوانیم رفع کنیم. در قسمت امتحان هم عرایضی داشتم که فعلاً مورد بحث نیست.

کفیل وزارت داخله – آن قسمتی را که آقای محترم فرموند و بنظر بنده باید جواب عرض کنم این است که میخواهند مطلق باشد یعنی شرط پنجسال اعم باشد یعنی خواه در آن مملکتی که تحصیل کرده و از آنجا دیپلم گرفته پنج سال طبابت کرده باشد یا در هر مملکتی. این شرط را دولت نمیتواند قبول کند. چرا؟ برای اینکه همانطور که ملاحظه میفرمایید دامنه افراط در مملکت خود ما پیش آمده است که ما مجبور شده ایم که این قانون ونظایر این را بمجلس محترم تقدیم کنیم. ممکن است در ممالک دیگر هم همین مسامحه وجود داشته باشد پس نمیشود اجازه داد که دیپلم را از فاکولته مدسین پاریس بگیرد ولی استعلاجش را در کشن شین نموده باشد این است که این را صلاح نیست که ما قبول کنیم . و صلاح این است که از همان مملکتی که دیپلم گرفته باید در همانجا اشتغال داشته باشد باید دکتر تمام عیار باشد دکتری باشد که در خاک فرانسه حق معالجه داشته باشد.

رئیس- آقای رهنما .

رهنما- اعتراضی را که نماینده محترم راجع بماده اول فرمودندو جوابی را که نماینده محترم دولت دادند بعقیده من یک جواب صحیحی بسئوال ایشان نبودو گمان میکنم یک سوء تفاهمی برای آقای کفیل وزارت داخله پیدا شد که درست جواب ندادند . مقصود آقای شریعت زاده وسایرین وبنده این است که اینماده گنگ است زیرا مینویسد آن کسیکه دیپلم طبابت دردست دارد باید در وطن خودش پنج سال طبابت کرده باشد در توضیحات خودشان آقای کفیل وزارت داخله فرمودند ممکن است در آن نقطه که دیپلم گرفته خدمت کرده باشد ول این ماده آن را نمیرساند این ماده منحصراً میرساند که باید در وطن خود یعنی اگر یکنفر روسی در پاریس تحصیل کرده باشد پنج سال هم در روسیه عملاً خدمت کرده باشد اگر منظور دولت این است که پنجسال یا در وطن خود یا درجای دیگر کار کرده باشد باید اینجا توضیح داده شود که یک قدری روشن شود که در عمل دست خود مجریان قانون در قید نباشد . این یک مسئله . قسمت دوم این است اساساً بنده میخواستم این را عرض کنم که مسئله طبابت درهمه جای دنیا که شاید آنها را نمیگویند که آنها احساسات ضد خارجی دارند همان جاها ممنوعند . در فرانسه طبیب خارجی را اجازه نمیدهند. در انگلستان هم اجازه نمیدهند.در ترکیه هم نمیدهند. در عراق اطبای داخلی خودشان را هم میآیند یک پولی ازشان میگیرند پنجاه روپیه نمیدانم چقدر است بنده اطلاع دارم که دکتر موسی خان فیض طبیب سفارت میخواست آنجا طبابت کند یک مبلغی از او گویا پانصد روپیه از او حق میخواستند . مسئله طبابت یک مسئله خیلی سهل وآسانی نیست که ما اول کسی باشیم که آمده ایم اشکال در مقابلش گذاشته‌ایم خیر در ممالک خارجه بیشتر از اینها اشکال درمقابل اطبای خارجه میگذارند صد برابر بیش از این جا است حالا ما میگوییم که البته ما میخواهیم تسهیلات بیشتری از ممالک اروپا قائل شویم بسیار خوب کسی هم نظری ندارد ولی در اینجا یک اصلی باید رعایت شود و آن مملکت البته این آقایانیکه میآیند مملکت ما اطبای خوبی هستند تحصیل کرده اند ولی نمیتوانم عرض کنم که اینها یک پروفسورهای درجه اولی هستند مثل اطباء مملکت خودمان هستند زیرا اگر از درجه های عالی باشند در مملکت خودشان ویزیتی که بهشان میدهند هر کدام چهار صد پانصد، هزار، هزار و پانصد فرانک است و برای چهار پنجقران حق ویزیت اینجا نمیآید پس بنابراین آنهم که میآید در هر صورت یک شکلی است که متناسب با این جا است پرفسور نمیآید اطباء معمولی میآیند خوب حالا که این اطباء معمولی میآیند این جا بایستی همین تیپ را که یکقسمتش از نقطه نظر طبی و لیاقت آن شخص ویک قسمت هم از نقطه نظر کمک بمردم باشد واین عقیده جمعی از آقایان است که اینها که میآیند اینجا کاری بکنند (حالا که مالیاتی از بابت طاببتشان نمیگیریم) یکمدتی بنام انسانیت در یکی از نقاط مجانی معالجه کنند. بنده نمیدانم یکنفر طبیب خارجی که میآید این چه مانعی دارد که در حال مطابق قانون مکلف باشد در نقاطیکه صحیحه معین میکند یکماه مجاناً خدمت کند از نقطه نظر انسانیت از نقطه نظر بشریت این که نقاطی هست در این مملکت که احتیاج دارند این چه ضرری دارد و اگر در این قانون اجازه میدادند بنده این پیشنهاد را راجع باطبای داخلی هم مینمودم اطباء خارجی مکلف باشند بجای پولی که در بعضی ممالک میپردازندو در بعضی ممالک اصلاً اجازه نمیدهند به آنها برای طبابت یکسال در نقاطیکه احتیاج دارند مجاناً کار بکنند ما در حال حاضر احتیاج مبرم داریم باین اصل ما خودمان از طهران که خارج میشویم در ولایات در دهات و قصبات طبیب نیست نمیروند آنجا طبابت کنند وچرا نمیروند برای اینکه استطاعت ندارند که آن پول را بطبیب بدهند وبقول بعضی از رفقا دوا هم نیست ولی اگر این طبیب خودشرا مکلف کند که در آنجا مجانی معالجه کند البته صحیه هم دوای مجانی میفرستد وما نباید دلمان خوش باشد باینکه ده تا دکتر خوب یا پروفسور خوب تهیه کرده‌ایم آنها منحصر بشهر طهران است خیر اینها باید مکلف باشند که بجاهای دیگر هم بروند مثلاً اطبائی هستند که اجازه گرفته اند درمشهد طبابت کنند اینها باید درهمان جا بدستور اداره صحیه یک ماه درسال مجانی معالجه کنند برای رعایت حال مردم واز لحاظ انسانیت و خدمت بجامعه که از آنها استفاده میکنند از نقطه نظر عمل هم نسبت بسایرین یک قدم بلندتری برنداشته ایم درسایر ممالک اجازه نمیدهند باطباء خارجی و حق میگیرند از سایر دکترها کما اینکه از دکتر ما که درسفارت بغداد بوده است پانصد روپیه گرفته اند و حالا ما که اجازه میدهیم باینها طبابت کنند ما که این حق را نمیگیریم ولی بنام انسانیت میتوانیم از آنها تقاضا کنیم که در سال یک ماه مطابق دستور صحیه بروند در آنجا مجانی معالجه کنند و بنده در ماده سوء راجع باین قسمت این پیشنهاد را عرض خواهم کرد.

کفیل وزارت داخله – فرمایش آقای رهنما ما را بساحل نجات که تمام شدن کار باشد نزدیکتر کرد نظر بنده این است شاید دولت هم مخالف نباشد از این که یک اصلاحی را نسبت به پنجسال که در ماده اول ذکر شده است بطوری که چند نفر از آقایان محترم هم مقدمتاً صحبت کردند بکند و البته پیشنهاد بکند در کمیسیون هم مورد شور و مذاکره واقع میشود و اما راجع به یک ماه خدمت مجانی این را هم خیال میکنم که اگر در کمیسیون مورد مطالعه واقع شود هیچ عیبی ندارد ولی تنظیم کردن این کار خیلی مشکل است یعنی اول یک آدمی را بخدمتی و مسئولیتی گماشتن و توقع کار مجانی از او داشتن این خیلی مشکل است ولی بهر حال اگر کمیسیون تحت مطالعه و نظر قرار دهد که بشود تحت یک نظمی درآورد این قسمت را هم مخالف نیستم.

رئیس- آقای فهیمی .

فهیمی – دراین لایحه بعقیده بنده یکقدری جنبه افراط و تفریط دارد پیش میآید بجهت این که ما فقط ملاحظه آقایان اطباء رادراین لایحه نباید بکنیم یک عطف توجهی هم به آقایان مرضی باید کرد آقایان ملاحظه نباید کرد که ما در طهران یک عده اطباء تجربه کرده عالم داریم یکقدری که از طهران بیرون برویم آنوقت می‌بینیم که مردم گرفتار دست چه اشخاصی هستند که هیچ از طبابت بوئی نشنیده اند بطور مثال قضیه را برای آقایان عرض میکنم چند سال قبل بنده رفته بودم به آب گرم وآمدم در مراجعت بدماوند سئوال کردم از ترتیبات صحی واطبای آنجا گفتند یک طبیبی هست این جا مراجعه میکند به او سیف‌الاطباء میگویند بنده تصور کردم همان سیف الاطباء خودمان است که حالا در افغانستان است او خواهد بود پرسیدم گفتند که یک مشهدی محمدی است باغبان طبابت میکند او سیف الاطباء است گفتم خوب لقب سیف الاطبائی را از کجا آورد گفتند چون توی باغ صیفی کاری دارد از این جهت است . این جور اطباء بجان مردم افتاده اند پس اگر این اطبائی که از خارج میآیند و با این شرایطی که در این قانون ذکر شده است دولت آنها را مکلف کند در ولایات کار کنند اولاً مفهوم این آن نباشد که دولت میخواهد مخالفت کند یا یک طبیب و شغل آزادی بطوری که آقای رهنما این جا اشاره کردند در غالب ممالک که اشخاص خارجی میخواهند در آن جا طبابت کنند نمیگذارند برای این که راه را برای اطبای خودشان باز بگذارند اما اشخاصشان را دارند و این کار را میکنند ما اشخاصش را نداریم برای تمام مملکت . بنابراین نمیخواهیم ممنوع کنیم اینها از طبابت وضمناً هم ممنون میشویم که آنها در مقام این بربیایند که کمکی هم بمرضای ولایات بکنند واگر گفته میشود باینها که برونددر ولایات کار بکنند برای این است که بازارشان بهتر رواج دارد و مریض بیشتر دارند و دخلشان بیشتر است و بیشتر استفاده میکنند البته دولت در اینصورت نمیخواهد از قبیل آن سیف الاطبای تحصیل کرده با تجربه داشته باشد نه اینکه دوباره مردم راگرفتار یک اشخاص بی سواد دیگری کرده باشد نهایت در این ماده دو چیز است که بنده آنرا لازم میدانم تذکر بدهم که اصلاح شود یکی این مسئله که دروطن خودش طبابت کرده باشد یا محل دیگر.دیگر اینکه در مدرسه که وزارت معارف معین خواهد کرد تحصیل کرده باشد لازم نیست محل تحصیل را وزارتمعارف معین کند که در کجا تحصیل کرده باشد در یکی از فاکولته های طبی ممالک متمدنه که تحصیل کرده باشد این کافی خواهد بود که بطور کلی اگر چه شاید مقصود این باشد که در یکی از فاکولته های رسمی تحصیل کرده باشد ولی اینجا طوری عبارت نوشته شده است که باید وزارتمعارف معین کند که اینها در کدام مدرسه تحصیل کرده باشند تا قبول بشوند بنظر بنده خوب نیست فقط در یکی از فاکولته های رسمی اگر تحصیل کرده باشند و پنجسال هم طبابت کرده باشند کفایت میکند و میشود آنها را فرستاد بولایات واینطور هم وانمود نشود که این یک جریمه ویک تقصیری است از برای آنها که در مرکز نباشند و بروند بولایات خیر برعکس ما میخواهیم درولایات هم یک اشخاصی بروند که در آنجا تمرکز پیدا کنند تا وقتی که شاگردهای دیگر از مدرسه طب بیرون بیایند واین را هم بنده عض کنم چون خودم شاگرد مدرسه طب بوده ام که آقایانیکه در مدرسه طب کار میکنند و تحصیل میکنند وبیرون میآیند بنده که بنوبه خودم هیچوقت بآنها مراجعه نمیکنم سایرین را چه عرض کنم برای اینکه هم طرز تحصیلاتشان را میدانم وهم عملیاتشان را میدانم بنده عرض میکنم آقایان میدانند که طبیب سر بالین مریض تحصیل میکند نه روی کتاب اینجا اصلاً دسیکسیون نمیدانند طبیب یک درسی را باید یک هفته بخواند و بنویسد و برود امتحان بدهد این جا البته آن وسائل را ندارند کجا تشریح کرده است کجا تشریح مریض کرده اند اینها را ندیده اند وقتی که ندیده اند نمیشود البته از آنها این توقع را داشت از روی کتاب شخص نمیتواند تشخیص بدهد که سیاتیک چیست این را نمیتواند از روی کتاب تشخیص بدهد چندین مرض است که علاماتش مثل یکدیگر است چنانکه غالباً هم آقایان ملاحظه فرموده‌اند همین چند روزه یک طبیبی را دیدم که مالاریا را با توبرکولز اشتباه کرده بود ومیخواست مالاریا را با توبرکولز یک جور معالجه کند و مریض بدبخت در حال نزع بود بالاخره معلوم شد که مالاریاست اینها اشتباهی است که غالباً رخ میدهد بواسطه ندیدن عملیات وحالا خوشوقتانه ما اطبای باتجربه و بااطلاع و تحصیل کرده داریم که بدرد مردم میرسند اما برای ولایات باید یک کمکهایی کرد و بوجود یک نفر طبیب محازی که بطریق فرمالیته یک امتحانی داده است و جلو رفته است نباید اکتفا کرد.

بعضی ازنمایندگان – مذاکرات کافی است .

رئیس- آقای دکتر لقمان ادهم آخرین شخصی هستند که فرمایشی دارند اگر موافقت میفرمایید ؟

(نمایندگان : بفرمایید ).

دکتر لقمان ادهم – عرایضی که بنده داشتم یک قسمتش را بعضی از آقایان محترم فرمودند بنده اصولا با این لایحه مخالف نیستم ولی تصور میکنم که یک قسمتهایی در این لایحه یک موادی اگر علاوه شود بهتر است یکی این که در جواب آقای فهیمی که راجع به شاگردان مدارس طب فرمودند شاید در چند سال پیش اینطور بوده و اینکه بنده دفاع میکنم برای این است که خودم در آن جاهیچ سمتی ندارم و نه باصطلاح استفاده از آنجا میکنم که بخواهم دفاع کنم ولی مدرسه طب حالیه از چند سال باین طرف واقعاً یک ترتیب صحیحی پیداکرده است اگر مسئله تشریح نیست ولی در قسمتهای دیگر خیلی خوب است تشریح فقط برای جراح لازم است تشریح برای طبیب آنقدرها لازم نیست طبیب باید وظایف الاعضاء را بداند ولی جراح باید تشریح را کاملا بداند که وقتی میخواهد فلان شریان راببرد یا فلان عضو را عمل کند بداند که چطور عمل کند و شاگردهای حالیه مدرسه طبمان بنده از آنها بدون طرفداری عرض میکنم آنها راکه بنده دیده ام خیلی خوب تحصیل کرده‌اند و آنها هم که رفته اند بخارجه در مدارس خارجه جزء شاگردان اول شده‌اند یعنی در مدارس خارجه معلوماتشان کاملا بدردخورده واستفاده کرده اند. یکی دیگر مسئله اطبای خارجه اینکه ما عرایضی میکنیم از نقطه نظر ضد خارجی نیست نمیخواهیم بگوییم اطبای خارجی بد هستند وما ضد خارجیها هستیم درهر مملکتی افراد مملکت بیشتر حق دارند از آن مملکت استفاده کنند بطوری که در سایر ممالک هم قدغن و ممنوع است که اطبای خارجی در آنجاها طبابت بکنند حتی بنده خودم که در فرانسه تحصیل کرده‌ام در خود فرانسه شوم تابعیت را که قبول کردم حق خواهم داشت زیرا تحصیلاتی که اطبای ایرانی در آنجا میکنند محدود نیست وبهمان اندازه ایست که خود آنها تحصیل کرده اند ومیکنند فقط برای اینکه خارجیها نیایند آنجا بمانند این قسمت را محدود کرده اند باتباع داخله شان حتی تاچند سال پیش رومیها و یونانیها را چون سابقه طب در یونان و روم بوده است فرانسویها اجازه داده بودند که در فرانسه طبابت بکنند ولی بعد که دیدند خیلی زیاد شده است آنها راهم قدغن کردند قسمتی را که میخواهم عرض کنم راجع بجواز بود اغلب ممالک دیگر شاگردانی که در ممالک دیگر تحصیل میکنندومیروند آنجا شروع میکنند بطابت مجبورند تمام مخارج فاکولته را حتی مصارف فاکولته را از سال اولش یعنی از سال ابتدائی تا آن سالی که این معادل شده است وبه او اکیوالانس داندند باید تمام آن مخارج را به فاکولته بدهد تا او را قبول کنند که ازسال دوم یا سوم بتواند شروع کند اطبائی که میآیند به مملکت ما، ما خودمان هم که تحصیل طب میکنیم یا در خارجه تحصیل طب کرده‌ایم ما در مملکت خودمان یک مخارجی کرده ایم اینها هم در مملکت خودشان تحصیلات و مصارف کرده اند ولی در مملکت ما هیچ خرجی نکرده اند وقتی هم که در ایران میآیند اغلب نظرشان این است که جزء اطباء درجه اول باشند و حق ویزیشتان هم باید بیشتر باشد و بتناسب اطبای درجه اول حق معاینشان هم اغلب بتناسب داخله آنها بیشتر باشد پس در اینصورت از این استفاده هایی که میبرند باید به مملکت هم چیزی عاید شود همینطوری که عرض کردم و آقای رهنما هم فرمودندکه در خارجه از اتباع داخلی خودشان مثلا پنجتومان میگیرند از اتباع خارجی ده مقابل میگیرند پس در اینصورت چه مانعی دارد که ما هم از آن اطبائی که میآیند اینجا واستفاده های کلی هم میکنند خیلی متمول میشوندیک مبالغی هم پول خودشان را بخارجه فرستاده اندو وقتی که به اینجا آمدند هیچ نداشتند نه از نقطه نظر خارجی است خیلی هم ممنون هستیم که میآیند اینجا و کار میکنند واکثر اطبای قابلی باشند خدمت میکنند بمملکت باید بروند در جاهاییکه ما طبیب نداریم و بمردم خدمت بکنند ما باید بتوانیم آنهارا هم یک اندازه نخبه کنیم چون در میان همین اطبای خارجی هم که دیده میشود یک نسخه در مجله دواسازی چندوقت پیش بنده دیدم مال یکی از اطبای خارجی بود و از موادی که اغلب با هم مخالف هستند یک معجونی مثل معجونهای قدیم درست کرده که آدم نمیفهمد چه چیز است بنده که نفهمیدم چه منظوری از این دوا دارد چه منظوری از این نسخه دارد خاصیت کدام یک از این پنج قلم دوائی که قاطی کرده است منظور نظر دارد و میخواهد چه خاصیت داشته باشد مسکن باشد تهییج بکند ، محرک است مقوی است ضد تب است ضد نوبه است تمام اینها را قاطی کرده است پس این را هم باید درنظر گرفت که اشخاصی که میآیند اینجا دیپلمشان را باید دید و معلوماتشان را باید سنجید آن وقت اجازه داد ما هم مخالف نیستیم که اطبای خارجی بیایند این جا طبابت بکنند همینطور که در لایحه هم نوشته شده است اجازه هم داده میشود و هیچ مانعی هم ندارد ولی در جاهایی که ما بیشتر محتاج به طبیب هستیم.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- دو فقره پیشنهاد راجع به ماده اول رسیده است قرائت میشودو به کمیسیون ارجاع میشود:

پیشنهاد آقای دکتر طاهری : مقام منیع ریاست . پیشنهاد میشود در ماده اول بجای پنجسال نوشته شود از یک سال تا هشت سال به تشخیص وزارت معارف.

پیشنهاد آقای روحی : پیشنهاد میکنم که مدت پنجسال اشتغال به طبابت که در ماده اول ذکر شده شامل اطبای خارجی که قبل از این قانون در ایران مشغول به طبابت بوده اند نشود.

رئیس- ماده دوم قرائت میشود:

ماده ۲- اداره کل صحیه بر طبق نظامنامه که بتصویب وزارت داخله خواهد رسید جواز و محل اشتغال داوطلب را در هر نقطه که صلاح باشد صادر ومعین خواهد کرد .

رئیس- ماده سوم قرائت میشود:

ماده ۳- اطباء و دواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه که قبل از این تاریخ در ایران اشتغال بمشاغل خود داشته اند نیز مشغول این قانون ودو نظامنامه مزبور خواهد بود ولی مدت مذکور در ماده دوم در مورد آنها فقط دو سال لازم الرعایه است .

رئیس- آقای احتشام زاده .

احتشامزاده – قبل ازاین تاریخ آقایان اطبای اتباع خارجه که میآمدندبایران برای اشتغال بطبابت مدارک تحصیلی و اسنادی که داشتند و حاکی ازمعلومات آنها بود ارائه میشد و پس از آنکه اجازه میدادند مشغول طبابت میشدند و در احتیاج مملکت هم به طبیب چنانکه مذاکره زیاد شد بنده هیچ تردید نمیکنم ولی مطلبی که بنده میخواهم عرض کنم راجع باطبائی است که قبل از این تاریخ مشغول بطبابت بوده اند و در این ماده نوشته شده است که مدت مذکور در ماده اول که اشتباهاً دوم نوشته شده است پنج سال باید در وطن خودشان امتحان شغل طبابت را داده باشند تا بتوانند در ایران طبابت کنند ولی نسبت باشخاصی که قبل از این قانون مدت را تنزل داده اند به دو سال بنده خیلی لازم میدانم که نسبت بمدارک تحصیلی این اطباء دقت شود ولی در موضوع مدت بنده تصور میکنم کسانی که تا این تاریخ مشغول طبابت در ایران بوده اند اگر چنانچه مدارک تحصیلی آنها کافی باشد دیگر مدت دوسال اشتغال به طبابت دروطن خودشان نسبت بآنها لازم نباشد واین عرض بنده هم البته یک مطلب اساسی است که همیشه باید اصلاحات را در آینده تعقیب کرد و رعایت کرد در گذشته اگر بخواهیم قوانین را شمول بدهیم این اسباب زحمت میشود و حرج میشود پیشنهادی هم دراین باب بنده تقدیم کرده ام که نسبت به آقایان اطبائی که مدتها است در اینجا طبابت میکنند فقط قسمت مدارک تحصیلیشان باید رعایت شودو مورد نظر باشد در واقع مدت نسبت بآنها لازم نیست که حتماً مقید باشد که دو سال یا کمتر یا بیشتر در وطن خودشان مشغول بطاببت باشند برای اینکه یک اشخاصی که مشغول طبابت بوده اند و نمیشود بآنها گفت که اگر شماسابقه طبابت درمملکت خودتان ندارید برگدید بروید بمملکت خودتان چند سالی طبابت بکنید دوباره برگردید ولی البته منطقی و صحیح است که بآنها گفته شود شما باید معلوماتتان کافی باشد که در مملکت ما طبابت کنید این است که بنده پیشنهادی دادم این قسمت حذف شود.

بعضی از نمایندگان – کافی است مذاکرات .

رئیس- آقای شریعت زاده

شریعت زاده – عرضی ندارم .

رئیس- پیشنهادات قرانت میشود:

پیشنهاد آقای احتشام زاده : پیشنهادمیکنم جمله آخر ماده ۳ بطریق ذیل اصلاح شود: ولی مدت مذکور در ماده اول درمورد آنها لازم الرعایه نخواهد بود.

پیشنهاد آقای بهبهانی : پیشنهاد مینمایم قسمت اخیر ماده ۳ بنحو ذیل اصلاح شود: فقط مدت مذکور در ماده اول در مورد آن مجری نخواهدبود ولی باید اولا دوسال سابقه طبابت در محل خود یا در جایی دیگر از داخله یا خارجه داشته باشند.

رئیس- ماده چهارم قرائت میشود:

ماده چهارم- هر وقت هیئت وزراء عده اطباء ودواسازان و دندانسازان و قابله های اتباع خارجه را در ایران کافی بداند وزارت معارف از رسیدگی به دیپلم یا شهادتنامه آنان خودداری کرده ووزارت داخله جواز اشتغال نخواهد داد.

رئیس- ماده پنجم قرائت میشود:

ماده پنجم - وزارت معارف و وزارت داخله مأمور اجرای این قانون میباشند.

رئیس- آقای ارباب.

ارباب کیخسرو- بنده موقع بدست نیاوردم در مواد پیش عرض کنم اینجا خواستم سئوال کنم که اطباء خارجی که اینجا اجازه دارند وکار میکنند چه مالیاتی میدهند برای اینکه بالاخره یک مالیات بر عایداتی هست هر کسی که از مملکت استفاده میکند از عواید او هم مملکت باید استفاده کند استدعا میکنم دراین باب توضیح بدهند چه ترتیبی در این باب اتخاذ کرده اند.

کفیل وزارت داخله – بنده مخالف نیستم اگر مجلس محترم بخواهند حق الجوازی معین کنند.

(صحیح است).

رئیس- ماده الحاقیه از طرف آقای طباطبائی دیبا رسیده است قرائت میشود:

ماده الحاقیه – دولت مکلف است دراسرع اوقات قانونی تهیه و بمجلس شورای ملی تقدیم دارد که در آن قانون وظایف اطباء عموماً از حیث ترتیب پذیرایی مرضی و حق الزحمه و سایر امور مربوطه بمعالجه معین شود.

رئیس- چند فقره پیشنهادهایی راجع بماده اول ودوم رسیده است چون از آن عبور کرده ایم فرستاده میشود بکمیسیون . آقایانی که موافقت دارند بورود در شور دوم قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد.

- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه

[۳-موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه ]

رئیس- گمان میکنم برای آقای وزیر عدلیه که اصرار داشتند که کارهای خودشانرا بگذرانند مجالی دیگر باقی نمانده باشد اگر اجازه میفرمایید جلسه را ختم کنیم

(صحیح است)

جلسه آینده روز یکشنبه هشتم امرداد سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح وزارت عدلیه .

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر

قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم (تصویب کمیسیون قوانین عدلیه)

ماده واحده – نسبت باحوال شخصیه و حقوق ارثیه ووصیت ایرانیان غیر شیعه که مذهب آنان برسمیت شناخته شده محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متداوله در مذهب آنان را جز در مواردی که مقررات راجع بانتظامات عمومی باشد بطریق ذیل رعایت نمایند:

۱- درمسائل مربوطه به نکاح وطلاق عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که شوهر پیرو آن است.

۲- در مسائل مربوطه بارث و وصیت عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهب متوفی.

۳- در مسائل مربوطه بفرزندخواندگی عادات وقواعد مسلمه متداوله در مذهبی که پدرخوانده یا مادرخوانده پیرو آن است .

چون بموجب قانون ۴ تیر ماه ۱۳۱۲ «وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که بمجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون قوانین عدلیه بموقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.» علیهذا (قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم) مشتمل بر یک ماده که در تاریخ سی و یکم تیرماه یکهزار وسیصد ودوازده شمسی بتصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی رسیده است قابل اجرا است.

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر