مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ آذر ۱۳۰۷ نشست ۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱ آذر ۱۳۰۷ نشست ۸
مذاکرات مجلس
دوره هفتم تقنینیه
صورت مجلس روز پنجشنبه اول آذرماه ۱۳۰۷ مطابق ۹ جمادی الثانی ۱۳۴۷
جلسه هشتم
فهرست مطالب:
۱- تصویب اعتبارنامه آقای محمد آخوند از صحرای ترکمان
۲- مذاکرات نسبت به پروگرام دولت و تصویب آن به اکثریت ۱۰۰ رأی از ۱۰۲ رأی حاضر
(مجلس یک ساعت و ربع قبل از شهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
(صورت مجلس روز سه شنبه بیست و نهم آبان را آقای اورنگ قرائت نمودند)
غائبین با اجازه جلسه قبل
آقایان: میرزا هاشم آشتیانی – ملک ایرج میرزا دولتشاهی – میرزا علیخان کازرونی.
غائبین بی اجازه جلسه قبل
آقایان: عبدالحسین خان دیبا – میرزا حسن خان وثوق – میرزا علی خان دشتی – غلامحسین میرزا مسعود – دکتر امیر خان اعلم – اکبر میرزا مسعود – دیوان بیگی – حاج میرزا حبیب الله امین – آقازاده سبزواری – موثر – قوام – مرآت اسفندیاری – حاج رحیم آقا قزوینی – میرزا ابوالفضل – ضیاء – بروجردی – اسعد – آقا رضا مهدوی – شیخ محمد جواد – حاج حسین آقا مهدوی – شیخ علی مدرس – حاج حسن آقا ملک – حاج غلامحسین – حاج آقا رضا رفیع.
دیرآمدگان با اجازه جلسه قبل
آقایان: نجومی – زوار
رئیس – آقای احتشام زاده – در صورت مجلس نظری دارید؟
احتشام زاده – در صورت جلسه آقای دیوان بیگی را غایب بی اجازه نوشتهاند و حال آنکه ایشان کسالت سختی داشتند و ناگزیر شدند بروند به پهلوی و استجازه هم کردهاند نمی دانم چطور شده است که ایشان را غائب بی اجازه نوشتهاند.
رئیس – راپورت کمیسیون در این خصوص رسیده بنوبه خود قرائت میشود. در صورت مجلس مخالفتی نیست؟
(گفتند خیر)
رئیس – آقای حیدری تقاضا کردهاند که رای در اعتبار نامه آقای محمد آخوند در اول دستور گرفته شود.
جمعی از نمایندگان – صحیح است
(آقای افشار برای قرائت راپرت احضار و راپرت مزبور را بشرح آتی قرائت نمودند)
مطابق مقررات قانون اعضای انجمن صحرا تشکیل و اعلان برای دعوت مردم بجهت شرکت در انتخابات با تعیین ابتدا و انتهای آن منتشر و معادل ۱۰۹۲۱ تعرفه توزیع و اخذ و در نتیجه آقای محمد آخوند باکثریت ۷۷۶۲ رای به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب و چون شکایتی نرسیده بود شعبه یک. راپرات انتخابات صحرا را تقدیم و صحت انتخاب را تصدیق مینماید.
رئیس – رای گرفته میشود به نمایندگی آقای آقا محمد آخوند آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. پروگرام مطرح است.
آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – بنده اولا باید بعرض آقایان برسانم که اینجا در آن ورقه موافق و مخالف که اسم خود را نوشتهام مقصود مخالفت نیست بلکه یک مقاصدی است که در پروگرام ذکر نشده و بنده یک نقایصی در این پروگرام دیدم که آن نقایص را در نظر گرفتم که بعرض برسانم و هیئت محترم دولت هم توجه بفرمایند که آن نقایص را در طرز عمل و مقام عمل بیان کنند. یک ایرادی به ادارات داخلی خودمان داشتم و آن این بود که باید پروگرام قبل از بیست و چهار ساعت بین نمایندهها طبع و توزیع شود. بنده خیلی خوشوقتم از اینکه مطبوعات حقیقت خیلی ترقی کرده است و زودتر از هر مطبعه مطالب را منتشر میکنند. در روزنامه ایران با کمال وضوح پروگرام دولت را در تحت یک صورت خیلی خوبی درآورده است و همچنین روزنامه اطلاعات نظریات خیلی خوبی نوشته است و حقیقت مطبوعات ما برای اطلاعات آقایان نمایندگان یک آئینه خوبی شده است و خوشبختانه روزنامه ایران پرگرام را در واقع جزء جزء تقسیم کرده است و شش قسمت کرده و در هر قسمت آنها یک مطالبی است که بنده بعرض مجلس میرسانم مخالف نیستم. در بعضی جاها نظریاتی دارم نه اینکه بنده بترسم خیر جائی هم اگر مخالف باشم کاملا مخالفت میکنم اما این پروگرام یک پرگرامی نیست که بنده بخواهم مخالفتی کنم. نسبت به ترقی مملکت مخلفت کنم؟! نسبت بعمران مملکت مخالفت کنم؟! نسبت به بستن سدها مخالفت کنم نسبت به ایجاد راه آهن … بالاخره اینها یک چیزهائی نیست که بنده بخواهم مخالفت کنم نقایصی که در نظر بنده است و باید ما با دولت امروزی که در تحت یک اراده و قدرت کامله هستیم اشتراک مساعی کنیم و البته گمان نمیکنم کسی هم مخالفتی با این عرایض بنده داشته باشد و آقایان هم باید همراهی بفرمایند که این نقایص را رفع کند. در اینجا در اول پراگرام دولت نوشته است که بیشتر توجه دولت شاهنشاهی معطوف بعمران و آبادی مملکت و تعمیم ثروت عمومی بوده. در این قسمت قدمهائی برداشته شده است. این مسئله مسلم است که امروز بحمدالله ایران یک مقامی را در دنیا حائز شده است که سابقین ما از خدا میخواستند که چنین روز پرافتخاری را دارا باشند که این عضو کهنه جامعه بشریت باز برگردد به اوج ترقی خودش و امروز بحمدالله آن روزها برای ما پیدا شده است آقای وزیر مالیه در نظر دارند که وقتی که آمدند و خواستند یک مدیری از برای عتیقیات و از برای موزه مملکتی از فرانسه بیاورند تمام نمایندهها هم متوجه هستند که در این موضوع بنده پافشاری کردم بلکه عجز و التماس کردم که شما عوض این مسئله قانونی را تقدیم مجلس کنید که این مردم تبعه ایران که بزحمت و مراوت میروند از زیر زمین یک چیزی پیدا میکنند به مجرد اینکه پیدا کردند گرفتار هزار گونه قیدهای خارج از قانون نباشند حتی بنده به این تعبیر عرض کردم که تبعه و مردم در کاوش کردن زیر زمین آزاد نیستند ولی حیوانات درنده آزادند. آخر یک فکری برای اینها بکنید که یک بدبخت فلک زده اگر کاوش کرد و از زبر زمین چیزی پیدا کرد (حالا نمیخواهیم بگویم ایراد چون قانون ندارد) در اینجا غالبا در روزنامه جات میخوانید که فلان جا اشرفی پیدا شد تصور نمیکنند که شاید چهار تا بیشتر نبوده است فورا میگویند همان هفت خم خسروی بوده است و اژدها رویش خوابیده است فورا نظامی دور او حلقه میزند و اژدها را بیرون میکنند مامور از معارف میرود مامور مالیه میرود.
از تمام ادارات میروند و این بیچاره بدبختی که بدبختانه کلنگش بزمین خورده و یک چیزی پیدا کرده است دچار فشار میشود. ما با آقای وزیر مالیه در این باب خیلی صحبت کردیم تصدیق کردند و فرمودند که ما یک طرحی را تقدیم میکنیم که مطابق آن یک قانونی نوشته شود که مردم آزاد باشند در استخراج اشیاء تحت الارضی بنده همچو پیشنهاد کردم که اگر خواستند از گمرک خارج کنند دولت حقوقی برای خودش در آن جا قائل شود اما بگذارید ثروت از زیر زمین بر روی زمین بیاید خودتان تصدیق دارید که ایران یکی از دولتهای قدیم است حالا تاریخ تا سه چهار هزار سال بیشتر خبر نمیدهد ولی تاسیس حکومت و دولت در ایران قدیم بوده است و البته معلوم است هر جا که جامعه بشریت قدمتی داشته باشند آثاری از برایش هست و این آثار حتما تحت الارضی است پس حالا که این اثار هست ما بایستی مشعول سعی و عمل بشویم و این مسئله در تحت نظر آقایان حل شود خود آقای وزیر مالیه و گویا معاون وزارت معارف هم بودند و قول قطعی بما دادند که در این باب یک قانونی تقدیم مجلس کنند که ملت در کاوش تحت الارضی آزاد باشند آقایان شما نمایندگان ولایات هستید و می دانید که چقدر این مسئله موثر در ثروت است و چقدر ما مردم بیکار را به این وسیله خواهند کرد یکعده بوسیله همین کار ثروت پیدا کردند اگر چه مبالغی مردم بدبخت شدند بواسطه فشار دولت این یکی از مسائلی است که بایستی هیئت محترم دولت در تحت نظر بگیرند یک وقتی هم آقای فرشی پیشنهادی در این باب تهیه کرده بودند بالاخره این موضوع را بایستی تحت نظر بگیرند و در این مسئله جدیت کنند. مسئله دیگر راجع براه آهن. معلوم میشود این پروگرام انشاء شاهزاده نصرت الدوله است مینویسد: ساختن راه آهن از بندر شاهپور که چهار صد و چهل و سه کیلومتر آن از شمال بجنوب تا آخر آذر ماه ۱۳۰۸ باید ساخته و دائر گردد موثرترین اقدامی است که از حیث آبادی مملکت نصیب دولت شاهنشاهی گردیده است. باید بنویسد خواهد گردید. چون انشاء الله بعد خواهد گردید بنده حالا راه آهنی نمیبینم باید نوشته شود: خواهد گردید باز مینویسد
(عمران و آبادی و بسط و تکمیل راه سازی در تمام مملکت) در اینجا آقای وزیر مالیه کاملا تصدیق میفرمایند
که در مسئله تشویق صنایع داخلی که در اینجا نوشته شده مجرد لفظ است و عمل نیست. بنده که در این باب عمل ندیدهام مگر اینکه کمپانیهای خارجه و شرکتهائی که آمدهاند در کرمان و کاشان و عراق و جاهای دیگر تشکیل شرکتهائی دادهاند و نتیجه سعی و عمل تبعه ایران را میبرند. پس دولت چه تشویقی در اینجا کرده است غیر از اینکه سعی و عمل مال ایرانیهاست و نفع رای دیگران؟ مسئله نوغان که امتیازش بدبختانه نه رفت توی یک سوراخی که هیچ در نمیآید مسئله نوغانی که ما میتوانیم از این مسئله نوغان استفاده کنیم هیچ خبری ازش نیست. امروز ما میخواهیم زنده شویم و از ملل زنده باشیم راجع به مسئله نوغان بنده با وزارت فوائد عامه که خیلی خطرناک است رفتن و صحبت کردن در آنجا و ابدا اثر ندارد مگر اینکه خود هیئت وزراء که اشتراک مساعی دارند راجع به مسئله نوغان و مسئله تجارت که حالا وارد میشویم آنها را کاملا در تحت نظر بگیرید، ما امروز که میخواهیم یک سم مهلکی را از ایران برداریم باید نوغان را ترقی بدهیم و در تمام مملکت ایران مسئله را امتیاز بدهیم. چاره نداریم باید سعی و عمل کنیم و ملت زا زنده کنیم. مسئله دیگر تشویق صنایع داخلی. آقایان وزراء. البسه وطنی چه شد؟ کجا رفت؟ یکنفر نیست که البسه وطنی داشته باشد غیر از بنده که دارای البسه وطنی هستم و تا آخر هم مشکل می دانم جان در ببرم.
بعضی از نمایندگان – دیگران هم هستند.
آقا سید یعقوب – بسیار خوب خدا عمرتان بدهد. این یک قانونی است که شما خودتان گذراندید ولی با اینکه پارچههای پاکیزه خیلی خوب از خارج میابد ما ناچاریم همینکه خودمان داریم. بپوشیم. گران هم میدهند قبول داریم مال خودتان داریم. بپوشیم. گران هم میدهند قبول داریم مال خودمان است. این مملکت را باید از تنگناهای فقر نجات بدهیم بالاخره عنوان قانون البسه وطنی بکلی مدفون شد بکلی از نظرها رفت یک وقتی، روزی، روزگاری، یک قانون نوشته شد آن قانون کجا است؟ وزارت عدلیه یک اعلانی کرده است که باید مستخدم دارای لباس وطنی باشد اما بعضی اعلانات است که لفظ است عمل نیست ولی بعضی اعلانها عمل هم پشت سرش است بنده مخصوصا از آقایان وزراء تقاضا میکنم چنانچه از دوره چهارم و پنجم و ششم این مسئله کاملا مسطح نظرشان بوده است و نصیب العینشان بوده است این را عملی کنند آقای وزیر معارف تشریف دارند، برداشتهاند و نوشتهاند تمام شاگردان باید لباسشان انیفرم یا نمی دانم چه باشد آقایان: مردم استطاعت ندارند گرانهم کردهاند تحقیق کنید به بینید ما در طهران شاید چهل پنجاه هزار شاگرد داشته باشیم اینها ندارند بنده که نمی دانم چه لباس است هنوز کلمه فرانسه اش را نمی دانم ما اگر چنانچه بجای این لباس وطنی را تشویف کرده بودیم. کرمان کاشان بزد که حقیقت دارالصنایع ایران است خیلی ترقی کرده بود و خیلی از این منافع شامل حال ما شده بود این هم یکی از مسائلی است که بنده امیدوارم کابینه هدایت حقیقت قدمهای خوبی برای مملکت برداشته است در تحت نظر بگیرد و خدا را حاضر و ناظر بداند و بقدری که بتواند این را عملی کند. امیدوارم ارباب کیخسرو هم در مجلس قدمهای عملی همانطور که قانون گذراندیم برای این مسئله بردارد که کاملا این مسئله را تشویف کند. مسئله دیگر تاسیس بانک ملی است در اینجا باز بنده باید عرض کنم که نمیخواهم فرقی مابین مرکز و ایالات و ولایات بنگذاریم. چون همه اعضای یک جامعه هستیم فرق ندارد آن کسی که در جزیزه هنگام است ایرانی است و آن کسی هم که در طهران است همان است. هئیت دولت هم هیئت دولت طهران نیست و هیئت دولت همه جا است مجلس شورای ملی هم مجلس شورای ملی طهران نیست ولی تصدیق بفرمائید که وسعت و راحتی در طهران بیشتر از ولایات است. مردم ولایات از حیث امور صرافی و معاملات نقدی در مضیقه هستند و ما نتوانستهایم تاسیس بانک ملی را در ولایات هم بکنیم. الحمدالله چشمهان روشن که ما دوره شاهنشاه پهلوی دارای این مقام شدیم که بانک ملی که یکی از آمال و آرزوهای بیست ساله ما بود عملی شد یک وقتی بود که آمدند و باسم بانک ملی ایران بردند و خوردند بنده که یک نفر طلبه بودم کتابهای خود را بردم فروختم. خوردند و رفتند. الحمدالله حالا بانک ملی تاسیس شده است ولی در مرکز است برای شاهزاده فرمانفرما و بنده خیر آقایان ما داریم بانک ملی باید در ولایات برود بایستی افراد مردم را از مضیقه بیرون بیاورید این بانک باید گردش کند و بسط پیدا کند. همینطوری که بحمدالله قوه سیاسی مان بسط پیدا کرده حکومت مرکزی تمام نقاط مملکت را در حیطه تصرف آورده است باید امور اقتصادیمان هم همینطور باشد بالاخره شعبه رهنی در ولایات نرفته است و قانون هم متعرض این شده است. این هم یکی از چیزهائی است که بایستی هیئت دولت در تحت نظر بگیرند. یکی دیگر از مسائلی که کاملا باید تصور بفرمائید که محط نظر است و در دوره ششم هم بعرض رساندم نمایندههای محترم و خود دولت معظم تصدیق میفرمائید که ما هنوز دارای صنایع نشدهایم یعنی مملکتها مملکت صنعتی نشده است این را هم تصدیق بفرمائید نگوئید خیر هستیم چون اولاد هخامنشی هستیم مملکت ما از قدیم هر چه تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم ایران مملکت فلاحتی و زراعتی بوده است در هر دوره که ترقی برایش بوده است به اعتبار تجارت و زراعتش بوده است. در یکی از این جزء بندیهای پروگرام هست که نسبت به مسئله فلاحت و آن نطق شاهانه در روز افتتاح مجلس راجع به مالیات ارضی یک چیزی را در نظر بگیرند و دولت شاهنشاهی مترصد اوهست. اول چیزی که در نظر باید باشد مسئله تاسیس بانک فلاحتی است.
آقایان مسلما بدانید که اگر تاسیس بانک فلاحتی بشود این زارعین بدبختها که در بیرون نشستهاند و باسم ملاک معروف شدهاند حقیقت بدبخت هستند و اگر کسی مالک باشد میفهمد که ملاکین چقدر زحمت دارند و بعقیده بنده تا زمانیکه یک فکری برای اینکار نکنیم و شعب بانک در ولایات بسط پیدا نکند هر چه بکنیم امکان ندارد ما هر چه یک لایحه مشعشعی بنویسیم. یا سر مقاله خوبی برای یک روزنامه بنویسیم اینها عملی نیست دوره نطق و کلام گذشت دوره سعی و عمل است اینهم که بنده عرض میکنم از نقطه نظر احتیاج است ما باید بانک در مراکز فلاحتی دایر بکنیم در آذربایجان گیلان مازندران کرمانشان فارس اصفهان که مرکز فلاحتی است ما باید این مسئله را تامین کنیم. بنده این را بعرض آقایان وزراء میرسانم چون خیلی متجددند چهار دشت در ایران هست که اگر تمام ایران را قحطی بگیرد یکی از این چهار دشت زراعت شود ارزاق تمام مملکت را تامین میکند یکی سر دشت است یکی ماهیدشت کرمانشاه. رو دشت اصفهان. مرودشت شیراز و سردشت آذربایجان این چهار دشت خدای نخواسته اگر یکسال قحط و غلائی بشود که هیچ باران نیاید اگر در یکی از این دشتها مطابق اصول علمی فلاحت عمل بشود بان تمام ایران را میدهد. حالا در مسئله بانک فلاحتی و فلاحت دولت چه اقدامی کرده یا در نظر دارد که ما حقیقت از روی قلب مطمنا رای بدهیم و بدانیم از این جا که بیرون رفتیم دولت ما از برای نجات دادن زارعین از برای راه انداختن کار فلاحت از برای تغییر دادن این شخمها که بعرض آقایان رساندم یک اقدامی کرده آقا این زمینی که از زمان حضرت آدم کیومرث اول کشت کردهاند این یک مشت زمین چقدر باید گندم بدهد؟ یک چارک زمین را برگرداندن چند هزار سال گندم میدهد؟ فایده ندارد باید اصول فلاحت ما تغییر بکند بنده این جور کهنه پرست نیستم آن گاو و خری که از زمان کیومرث بوده است باز همان باشد؟! دنیا تغییر کرده است و کار ما همان یک کیله جو است این غلط است. یکی از اصولی که هیچ در این جا اشاره نشده است و کاملا باید محل توجه نظر دولت باشد مسئله بانک فلاحتی و تغییر دادن اوضاع فلاحتی است این ترتیب محال است امکان ندارد بنده برای اینکه آقایان خوب ملتفت شوند باز عرض میکنم زمین یک چارک بیشتر بر نمیگردد اززمان آدم تا بحال گاو که شخم می کرده همان یک چارک است این زمین چند هزار مرتبه باید گندم بدهد؟ پس باید اصول فلاحت ما تغییر بکند و مطابق اصولی که دنیا با آن زندگانی میکنند اصول فلاحت و زراعتمان را ترمیم کنیم هیئت دولت قوه مجریه است قانونش را بنویسند ما روی سرمان میگذاریم و در مقام عمل میآوریم. این هم یکی از مسائلی بود که بنده میخواستم عرض کنم. این جا نوشته تاسیس بانک ملی. ولی این را باید در ولایت هم درست کند. این خیلی صرف صحیحی است. حالا آمدیم سر اوضاع تجارتی. در اینجا وزیر تجارت که ما نداریم ولی چون مسئولیت مشترک دارید عرض میکنم بنده تاجر نیستم ولی میتوانم عرض کنم که اوضاع تجارتی ما رضایت بخش نیست. مطابق احصائیه کمرگی اگر مراجعه شود نقصان صادرات ما را ثابت میکند. و این مسئله کم کم ما را ورشکست میکند. راجع به مسئله صادرات و واردات بنده نمی دانم چه حکایت شده میگویند واردات ما چهل میلیون یا چهل کرور زیادتی برصادرات دارد. اگر ما دارای تمام کنوز دنیا باشیم یعنی تمام گنجهای دنیا مال ما باشد ده سال باین ترتیب بگذرد (ملاحظه بفرمائید دریا زیرش که سوراخ باشد هی رودخانه وارد شود از زیرش در میرود) تمام زحماتی را که دولت بکشد، تمام زحماتی را که شخص اول مملکت بکشد، تمام رحماتی را که ماها بکشیم اگر مسئله صادرات و واردات توازن و تعادل نشود و یک ترتیبی راجع به صادرات و واردات واقع نشود ما نابود خواهیم شد. چهل میلیون واردات بر صادرات بیشتر باشد!! کجا است وزیر تجارت؟ وزیر تجارت که نداریم مسئول کیست؟ چه خبر است؟!…
وزیر مالیه – همه مسئول هستند خودشان هم تشریف میآورند.
آقا سید یعقوب – خیلی خوب باید بفرمائید. چهل کرور یا چهل میلیون ما تفاوت داریم بنده نمی دانم. این سیل واردات که این جور میآید مسلما بنیان ما را میکند آقایان تصدیق میفرمایند که این چیزینیست که برای بنده باشد (نمایندگان – صحیح است) این یک سیل بنیان کنی است و دولت باید یک ترتیبی بدهد یا بوسیله وضع قانون یا از راه تعرفه گمرکی که گذشته است یا یک طرحی چیزی که از عهده ما بیاید که ما هم اشتراک پیدا کنیم آخر یک فکری کنید راجع به اوضاع تجارت حقیقه بعضی از آقایان که به بنده گفتند بنده خیلی مرتعش شدم که در سال چهل کرور یا چهل میلیون واردات ما بیشتر ازصادرات باشد خوب از کجا بیاوریم؟! یک ملتی که هنوز بکار نیفتاده، اوضاع فلاحتیش ناقص است، همه چیزش ناقص است آنوقت واردات این جوب باشد؟! این یک مسوله ایست که آقایان نمایندگان محترم تصدیق دارند و خود هیئت محترم دولت هم باید کاملا این را محط نظر قرار دهند و در این باب یک فکری بکنند که لااقل سال به سال کمتر شود. آخراین قدر لباس دوخته فرنگی چرا میآورند؟ ما این قدرها داریم حتی برای بچههای ما هم لباس دوخته میاورند آقا ما باید وطنمان را نجات بدهیم موقع سعی و عمل است باید به دولت کمک کنیم روزنامجات هم در این باب جدیت کردند. دست بردارید از فرنگی مآبی…
روحی – با وضع کهنه نمیشود زندگی کرد
آقا سید یعقوب – نفهمیدم آقا چه فرمودید!
رئیس – (خطاب به آقا سید یعقوب) آقا دوام بدهید حرفتان را
آقا سید یعقوب – بنده نگفتم آقا کرباس بپوش من میگویم رب دوشان بپوش (خنده نمایندگان) این مسئله واردات و صادرات بحمدالله کاملا محط نظر دولت است و توجه داریم که هیئت محترم دولت در تحت نظر گرفته. آمدیم در قسمت عدلیه (اصلاحات قضائی مملکت بطور رضایت بخش در جریان بوده و دوره تکمیل خود را …) مسلما بنده تصدیق دارم که بینی و بین الله وزیر عدلیه در دوره ششم و این دوره هفتم (که الحمدالله موفق شدیم خیلی جدیت میکنند و زحمت میکشند باید تشویقشان کرد، باید زیر بغلشان را گرفت و تقویت کرد. کار جمعیت را باید جمعیت بکند یک نفر و یک دست بیشتر از این نمیتواند کار کند ولی بنده ناچارم نقایص را عرض کنم خواه در بودجه خواه در قوانین تکمیل کنند. یک مسئله که خیلی اهمیت داشت مسئله ثبت اسناد و عمومی کردن آن است در ولایات و کاملا می دانید ثبت اسناد از جمله چیزهائی است که تامین ملکی و مالی برای افراد و آحاد مردم فراهم میکند در مسئله ثبت اسناد از اول بنظر میآمد که قدمهای خیلی سریع برداشته میشود ولی بنده حالا در مقام عمل میبینم قدری عقب افتادهایم. د این مسئله جلب نظر شما را میکنم که این موضوع ثبت اسناد ولایات یک توجه بیشتری بکنید. یک موضوع دیگر هم بود که در فراکسیون بعرضتان رساندم و آن نقصان حوزههای قضائی مان است ما بحمدالله امیدواریم که بعد از این تمام کارهایمان تحت اصول تمدن بیاید وتحت اصول قضائی و قوانینی که از مجلس شورای ملی میگذرد حکومت شود و دیگر غیر از قضات عدلیه و آن کسانی که تخصص پارلمانی دارند کس دیگر مداخله نکند. اما تصدیق بفرمائید مردمانی در بعضی جاها گرفتارند که قاضی ندارند. محکمه ندارند. حوزه ندارند، در سی فرسخی چهل فرسخی هستند. حوزه ابتدائی شان چهل فرسخی است حوزه استینافی شان دوراست یک نایب الحکومه ندارند. ناچارند مامورین امنیه مداخله کنند آنها که مداخله کردند مسلما هم بر خلاف رضایت دولت و هم برخلاف رضایت ماهاست و در نتیجه صداهائی بلند میشود این مسئله را آقای وزیر عدلیه در نظر بگیرند. این همه پولها را خرج نکنید کمتر کنید لازم نیست آقا این قدر اشخاص در طهران داریم روانه کنید باطراف میدانم قبول هم دارم که آن بودجه شاید نسبت به آن چیزی که در نظر گرفته بودند کم بود ولی در طهران خیلی پول میدهید یک قدری کمتر بدهید. ولایات بیچاره هیچ از این آثار تمدن از این آثار سعادت نصیب آنها نشده این یکی از موضوعاتی است که کاملا وزیر عدلیه باید در نظر بگیرد و قوانینش را بیاورد و مسئله ثبت اسناد و حوزههای فرعی را در مقام عمل بیاورد. آمدیم در مسئله معارف. همه ماها که نمک معارف پروری را داریم. حالا در مسئله معارف ترتیباتی دارد که یک زحماتی را وزیر محترم از روی یک قلب پاکی مشغول است لیکن چیز غریبی است شاگردان از ولایات آمدهاند در طهران برای تحصیل توی خیابانها ولو هستند.
حالا بنده میخواهم هزار جور هم موافقت بکنم ولی اینها چه چیز است؟ از ولایات میآیند طهران برای درس خواندن آنوقت میفرمایند ما کلاس برای درس خواندن نداریم! آقا ما نداریم؟ لازم نبود شما محصلین را روانه کنید بخارجه وقتی که داریم دویست هزار تومان بدهندبروند آن سن ورن بخورند. پول بدهید مدرسه متوسط درست کنید که این شاگردهائی که از ولایات آمدهاند در طهران برای تحصیل کردن شاگردان نباشند بنده میبینم از شیراز آمدهاند، از اصفهان آمدهاند، از آذربایجان از کرمان و بالاخره از تمام ولایات آمدهاند و اظهار میکنند که قریب هشتصد نفر نهصد نفر از شاگردهائی که زحمت کشیدهاند و کلاس شش را تمام کردهاند و باید بروند بکلاس هفت اولیاء معارف حالا میگویند ما جا نداریم یعنی چه؟! اینهمه ادارات چیست گفتیم ما پول میدهیم برای کلاس و برای درس خواندن برای تاسیساتی میدهیم که برای ملت نافع باشد. هی امیرالمعارف و فلان ما عقیده نداریم. تشکیلات نواحی را عقیده نداریم. باید در مرکز مدارس متوسطه زیاد کنند که ندارند. آنطور که آقای یاسائی دیشب اظهار کردند بنده کاملا موافقم رای میدهم. شاگردهای، افراد مملکت از تمام ولایات میآیند طهران آنوقت در اینجا سرگردان هستند: بگوئیم بروند در بادکوبه تحصیل کنیدکه این خیلی خجالت آور است برای یک دولتی که بینی و بین الله قدمهای عملی برداشته است امروز باید سپاسگذاری از پادشاه و دولت خودمان بکنیم لیکن این خال سیاهی است در بدن شما که در طهران مدرسه متوسطه ندارید. پس این شاگردها بروند؟ تبعه ما کجا بروند؟ این خیلی منقصت است و بنده در این باب استدعا میکنم نمایندههای محترم که با بنده هم عقیده هستند در این موضوع جدیت بفرمایند که دولت مدرسه متوسطه زیاد کند. ای عجب!! حرف غریبی است!! همه اهل لفظیم، همه می گوئیم معارف، معارف، اما وقت کار میگویند مدیر اداره حقوقش کم است یا فلان باید حقوقش زیاد شود! اینها چیست؟ ما پول برای مدرسه میدهیم. در مقام عمل چرا این قدر ما سست هستیم؟ یاهیچکس توجه نمیکند. مسئله معارف فوق العاده اهمیت دارد تا ما دارای معارف عالیه نشویم، تا مدارس دارالفنون و دارالعلوم و آن چیزهائی را که لازمه وجود ملت زنده و شئون ملی است دارا نشویم اینها تمام الفاظ است الفاظ اثر ندارد بیست سال بنده بقدری نطقهای مشعشعانه کردم که خودم میدانم تمام جو ایران پر شده اما چه فایده و اثر کرد مقام عمل باید کرد. آقای وزیر معارف خیلی خیرخواه هستند ولی کی قدری در کار کندند و البته در این موضوع جدیت خواهند کرد و در این مسئله هم رفع نگرانی ما را خواهند کرد. آمدیم در مسئله اوضاع مالیه و یکی هم مسئله صحیه بود که آن شب مصمح نظر آقای یاسائی و آقای احتشام زاده بود بنده تکلیف مالایطاق نمیکنم آن اندازه پولی که برای صحیه لازم است که تمام مملکت را دارای ملت زنده کنیم ما نداریم ما دراینجا دو فقر داریم. بنده خودم امیدوارم تصدیق بفرمایند که با نهایت بیغرضی این عرض را میکنم چون خدا خواسته است بنده گرفتار این لباس هستم که هیچ جا را هم نمیدهند مگر در آخرت (اگر بتوانم تا آخر حفظ کنم)
ولی این چیزی که عرض کنم از روی احتیاجات و بیغرضی است. ما دو فقر داریم نسبت بصحیه یکی فقر مالی و یکی فقر افرادی و نژادی است. ما دکتر کم داریم، عالم بعلم طب کم داریم درسابق تصور میکردیم همان کسی که میآید گل بنفشه و گل گاوزبان میدهد کفایت میکند ولی بعد فهمیدیم که گل بنفشه و فلان تا یک اندازه نتیجه دارد و دیگر فایده ندارد، ما داخل شدهایم در تمام دنیا با تمام ملل آمیزش پیدا کردهایم عضو جامعه دنیا شدهایم و اشتراک پیدا کردهایم با آنها در صحت و در مرض و در همه چیز و قهرا این معاشرتها امراض را جلب میکند و برای این امراض ما عالم نداشتیم و همینطور روز بروز امراض دیگری ایجاد میشود که طبیب نداریم ما نقصان داریم در امر صحیه از حیث افراد یعنی عالم که ما روانه کنیم بولایات کم داریم یک عده هم که دکتر شدهاند بقدری عزیر هستند که میگویند برو میگویند نمیرم چون کم هستند فوق العاده عزیزند ما در این مسئله باید بقدری مدرسه طب را ترقی بدهیم و شاگردان را در آنجا تشویق کنیم و بیشتر کنیم و باید هیئت محترم دولت دربودجه قسمت صحیه را یک قلم برجسته در نظر بگیرد بنده ایراد اساسی به صحیه نمیتوانم بگیرم که چرا صحیه ایران را مثل فلان صحیه ملت متمدنه نکرده است برای اینکه پولش کم است افراد دکتر کم است قهرا همینطور که در کارهای دیگر قدمهای عملی برداشته شده است در این کار بایدقدم عملی برداشته شود حتی بنده حاضرم یک مالیات مخصوصی برای صحیه تخصیص بدهیم که صحیه ما درست شود (گرچه ممکن است ایراد بکنند با تمرکز عایدات منافات دارد) ولی ممکن است تحت نظر وزیر مالیه باشد و هیچ منافاتی هم با تمرکز عایدات ندارد بنده مکرر پشت این مرز خطابه عرض کردم که ما فقر افرادی داریم. یک مملکت باین عرض و طول با پانزده میلیون جمعیت آباد نمیشود باید افراد ما زیاد شوند. زیادتی افراد هم از دو جهت است. (الصحه و الامان) صحت است که توسط اطباء است. امان است که به توسط قوه مجریه و دولت است. این دو تا اگر شد مملکت ما افرادش زیاد میشود چون زیاد شدن افراد بواسطه حفظ الصحه و امنیت است تا در این مملکت غلغه ملت نشود آبادی نمیشود هر قدر صحبت کنیم، هر قدر شما زحمت بکشید، همه زحمت بکشیم فایده ندارد و مملکت آباد نمیشود و بیشتر از این بنده عرض نمیکنم آمدیم در اوضاع مالی مملکت مینویسد: اوضاع مالی مملکت کاملا رضایت بخش بوده. حالا در ارزاق هم باز بعضی مسائل دو مرتبه سر بلند کرده است موضوع ارزاق باز همانطور که نظر وزیر محترم مالیه است بقدری در کمیسیون بودجه زحمت کشیدیم یعنی وظیفه مان بود و منظورمان این بود که این ارزاق بیک طرز عالانه بشود که مردم از دست دساسین نجات پیدا کنند (مختلسین نمیگویم که جلب بمحکمه بشوند)
ولی هنوز آن جوری که باید رضایت بخش باشد نشده و موضوع دیگر این است که اگر یک توجهی نسبت به ارزاق عمومی در طهران و ولایات بشود که یک گشایشی نسبت به نان و اینها بشود خیلی خوب است زیرا این هم فوق العاده محل نظر است و همینطور در مسئله مالیات ارضی بنده کاملا موافقم که مالیات ارضی طوری بشود که از بین برود تا اینکه زارعین و فلاحین کاملا قوت قلب پیدا کنند و مطمئن شوند ولی از آنطرف بنده این قسمت را خیلی معتقدم که پول برای دولت پیدا کنیم یک وقتی معتقد نبوده که پول برای دولت پیدا کنیم برای اینکه میگفتیم چرا! صرف مملکت که نمیشود. اما بنده الان می دانم که یک چشم بزرگی ناظر است و هر چه پول ما برای دولت پیدا کنیم خرج تاسیسات میشود و از بین نمیرود این است که در این موضوع بنده هنوز نتوانستهام خودم را راضی کنم مگر اینکه عوائددیگری باشد که مخارج دولتی که مشغول کار است معطل نشود و بنده خوشبختانه مفتخرم که درکمیسیون بودجه هستم و با آقای وزیرمالیه این مسائل را حل میکنم و حالا بنده خسته هستم و میروم ولی خیلی از مسائل هست که بعد عرض میکنم. مسئله دیگر که امروز ملل زنده دارای این قسمت هست عنوان هواپیمائی است. بحس پیمائی یک قدری هست ولی هواپیمائی نیست. ملل زنده امروز دارای هواپیمائی هستند و بحمدالله ما هم زندهایم ولی هیچ اشاره باین مسئله نشده. یک دولت شاهنشاهی که اینطور است اشاره باین قسمت نکرده. ما امروز محتاج بقوه هواپیمائی هستیم. هواپیمایی مان بعقیده بنده باندازه نظام وظیفه اهمیت دارد همانقدر که نظام وظیفه در زندگانی سیاسی وحیات ما اهمیت دارد هواپیمائی هم امروز در دنیا تاثیر دارد و این موضوع را دولت هیچ ملاحظه نکرده و بنده عقیده دارم بهر ترتیبی که هست این موضوع را از نظر محو نکنند یک موضوع دیگری بعضی ازآقایان نمایندگان به بنده تذکر دادند که بنده هم آقای وزیر عدلیه را توجه میدهم و آن راجع به مسئله قانون مدنی است اما چون قانون مدنی در کمیسیون عدلیه است اگر صحبتی هست در آنجا میشود این عقاید بنده است مقصود هم مخالفت نبود حالا موافقی به بنده ایراد نکند.
رئیس – آقای ملک زاده
دکتر مهدی خان ملک زاده – خیلی مسرورم که اولین دفعه ایست که بخلاف پروگرامهای دولتهای گذشته (بقول عرفا) که از لفظ شروی میشد و به لفظ منتهی میشد. این اولین دفعه ایست که مجلس شورای ملی خودش را در مقابل پروگرامی میبیند که قسمت عمده آن عملی شده و قسمت دیگرش که جزء پروگرام دولت است یقین داریم که عملی است و صورت عملی به آن داده میشود و خیلی مسرورم به اعتماد خودم رانسبت به هیئت دولتی که در نتیجه سعی و عمل و حسی تشخیص لیاقت خودشان را در در مملکت ظاهر و ثابت کردهاند و امروز تحت ریاست یکی از رجال مهم و با تقوای مملکت تشکیل شده است اظهارمی نمایم. و شخص آقای رئیس الوزراء علاوه بر سایر مکارم اخلاقی که دارا هستند دارای یک صفتی هستند که بعقیده بنده بهترین صفات برای رجال مملکت و رجال سیاسی است و آن صراحت لهجه است که آقایان می دانند در شخص ایشان هست چیزی که سبب شد این بنده با بیان الکنم و اطلاعات ناقصی که دارم مصدع اوقات آقایان بشوم علاقمندی مفرطی بود که در جلسات خصوصی و کمیسیونها آقایان محترم نسبت بتوسعه و اصلاحات صحیه و معارف اظهار میداشتند. البته اگر بخواهم در لزوم صحیه و معارف چیزی عرض کنم گمان میکنم که قضیه بدرجه روشن است که وقت خود و آقایان را تلف کردهام فقط وارد در این مرحله میشوم که آیا وسائل موجوده برای تعمیم یک صحیه عریض و طویلی که بتواند حفظ الصحه عموم اهالی مملکت را تامین کند و تحت مراقبت نگاهدارندهست یا نیست بعقیده بنده تمام آقایان موافقتند که نه فقط بودجه فعلی تامین حیات صحی ما را نمیکند بلکه یک صدم احتیاجات فعلی ما را نمیتواند تامین کند و از برای اثبات این قضیه گمان میکنم کافی است که آقایان بمخارج یومیه یا سالسانه خودشان مراجعه کنند و ملاحظه بفرمایند که مخارج صحی هر خانواده تقریبا دو عشر از کلیه مخارج آن خانواده است و تصدیق می فرمائید که با اصول امروزه دنیا بعقیده بنده شاید یک دهم ازاهالی مملکت بیشتر استطاعت اینکه با پول خودشان و با منافع خودشان تامین مصالح صحی خودشان را بکنند ندارند و بعقیده بنده باید صحیه هم مثل معارف در این مملکت عمومی و مجانی باشد که عامه بتوانند از بودجه دولت و مؤسسات خیریه استفاده کنند. طهران که بعقیده بعضی از آقایان نسبت دارای مؤسسات صحی است اگر باحصائیه هائی که چه در اروپا چه در ایران نوشته شده متوجه بشویم میبینیم هر چند نفری سه تختخواب لازم دارد و در تمام طهران غیر از مریضخانههای نظامی قریب ۲۵۰ الی ۳۰۰ تختخواب بیشتر موجود نیست و تقریبا امروز این ساعت که در حضور آقایان این عرایض را بنده میکنم بواسطه عملجات زیادی که مشغول کار هستند و عده فقرا مرضائی که مبتلا به ذات الریه شدهاند طوری هجوم آوردهاند به مریضخانهها که یکدهم آنها را هم دولت قادر نیست در مریضخانههای خودش بپذیرد.
این وضعیت مرکز است که شاید مکرر هم شنیدهاید و سابقا هم در جراید خواندهایم که دولت تمام توجه خودش را معطوف بصحیه مرکز کرده است و باطراف و ولایات نظری ندارد بطریق اولی حال ایالات و ولایات که فاقد طبیب فاقد مؤسسات سحی و دچار هزارها بدبختی و امراض مسریه هستند معلوم است پس تصدیق بفرمائید برای اینکه بتوانیم یک صحیه عریض و طویلی داشته باشیم که تامین صحت افراد مملکت را بکند دو عامل مهم لازم است. یکی پول که عرض کردم اگر بودجه صحیه خودمان را صد برابر کنیم باز به عقیده بنده کافی نیست و یکی دیگر طبیب آقایان تصدیق میفرمایند که عالم طبی صحی و معلومات امروزه مثل دوره قدیم نیست که یک کسی برود در مطب شخص دیگری ده بیست روز یکماه نسخه نویسی کند و بعد هم بیاید یک قلمدان بگذارد دوسه مردهم و پاروهای فلزی و نیشتر و این آقا بشود جراح امروز از برای طبیب شدن جراح شدن متخصص شدن بیست سال تحصیل لازم داردبیست سال باید عمر مملکت صرف شود که بتواند یک عده طبیب برای مملکت تهیه بکند و بعد که شخص طبیب شد تازه یک جراحی برای اینکه بتواند مطابق اصول علمی امروزه وجدانا به وظیفه خود عمل کند باید اقلاسی هزار تومان سرمایه داشته باشد که بتواند اطاق عمل و اسباب جراحی و لابراتوار تهیه کند و بالاخره هزاران چیز لازم دارد تا بتواند وظائف وجدانی خودش را در مقابل معلومات خودش و در مقابل خدا عمل کند. بطوریکه عرض کردم تصدیق می فرمائید که صحیه در چند سال قبل در ایران و وطن عزیز ما فقط حرفی بود و وجود خارجی نداشت و مثل سایر مصالح و اصلاحات مملکت و تاسیسات جدید صحیه هم یک مؤسسه جدیدی است که از دو سه سال خیلی مسرورم که هیئت دولت هم علاقمندی خودشان را نسبت به اصلاحات صحی کاملا در نظرگرفتهاند و بطوریکه که پراگرام از نظر محترم آقایان گذشته است اصلاحات مهم صحی و یک سلسله نکات مهم را در آنجا اشاره فرمودهاند. بنده اصلاحات صحی را بدو قسمت تقسیم کردهام یکی صحیه سرحدات و یکی صحیه داخلی صحی سرحدات که به عقیده بنده نه فقط برای حفظ مملکت است بلکه از برای آبروی مملکت سیاست مملکت حفظ شئون مملکت و بالاخره حفظ صحت اهالی درجه اول اهمیت را حائز است تصدیق می فرمائید که در چند سال قبل همینطوری که دروازهها و درهای مملکت برای تشریف فرمائی امراض مشربه و وبائی باز بود چنانچه در ۱۳۲۰ دیدید که بواسطه چند نفر مسافر مرض و یا از یک سر مملکت وارد شد وبه سر دیگر منتهی شد و در نتیجه در خود طهران و در اطراف طهران بیش از چهار صد هزار نفر تلفات بوده است و البته در نتیجه اقداماتی که اخیرا بواسطه علاقمندی دولت در توسعه صحیه نشان داده است بعقیده بنده کافی است که به تلگراف و راپرتهائی که از طرف شعبه صحی مجمع اتفاق ملل داده شده است مراجعه بفرمائید و تصدیق بفرمائید که عملیات صحی که در سرحدات بعمل آمده برای جلوگیری از امراض مسریه و وبائی چقدر رضایت بخش بوده است در نتیجه همین جلوگیری امروز خیلی مسرورم که عرض کنم که کلیه بنادر مادر تحت نظر مامورین و اطباء صححی دارد اداره میشود و البته یک نواقصی دارد که دولت هم متذکر است که تاسیس قرانطینهها همانطور که قلاع نظامی در سرحدات برای جلوگیری از ورود قشون دشمن برای دول متخاصم کمال لزوم را دارد چیزیکه میتواند جلوگیری از ورود مرض کند عبارت از قرانطینهها است که یقین دارم هیئت دولت کاملا مورد توجه قرار دادهاند بنده نمیخواهم داخل در نواقصی که داریم بشوم تقصیر هیچکس هم نیست فقط اجازه میخواهم بقدر دو دقیقه توجه هیئت محترم دولت را راجع به یکی دو قسمت معطوف بدارم که با توجهی نشده است یا شاید فراموش شده است و مخصوصا استدعا میکنم که مورد توجه واقع شود.
بعضی از نمایندگان – (با همهمه) شما که مخالفت میکنید.
دکتر ملک زاده – تذکر میدهم.
رئیس – میتوانند تذکر بدهند.
وزیر مالیه – بفرمائید.
دکتر ملک زاده دولت در پروگرام به مسئله مالاریا که مخاطرات آن در مملکت بر همه روشن است و همچنین امراض تناسلی اشاره فرموده که حالا وارد این قسمت نمیخواهم بشوم و میخواهم استدعا کنم راجع به مرض سل که فوق العاده در مملکت شایع شده است و حقیقت یک رویه تهدید آمیزی را پیش گرفته است و کافی است که عرض کنم مطابق احصائیه که انستیتوپاستور خودمان داده است که از اخلاطهائی که برای تجزیه فرستاده شده است شصت درصد مبتلای سل بوده است و متاسفانه طوری در این مملکت رسوخ پیدا کرده و حیات اشخاص را غارت میکند که اگر یک وسایل جدی بکار برده نشود عنقریب است که متوجه تمام اهالی مملکت بشود و البته اشخاص مسلول را مؤسسات صحی برای اینکه سایریت مبتلا نشوند نمیتوانند بپذیرند و اینها در کوچه و بازار ویلان و سرگردان میگردند و هر دقیقه و هر ساعت بواسطه منتشر کردن میلیونها میکروب سل در میان اهالی دیگران را مبتلا میکنند و مخصوصا میخواهم استدعا کنم از هیئت محترم دولت که اگر مقتضی می دانند یک مؤسسه مخصوصی از برای جلوگیری از این مرض در نظر بگیرند و یک قسمت هم آقای آقا سید یعقوب فریشاتی فرمودند که به بنده اجازه داده نمیشود در این قسمت دفاعی بکنم.
وزیر مالیه – نماینده محترم آقای آقا سید یعقوب در ضمن مذاکراتی که فرمودند بنده آن تذکرات به وزراء و هیئت دولت دادند که بعقیده بنده آن تذکرات خیلی مفید است و همیشه بنده مرسومم بوده است و در اینجا عرض کردهام و همه همکارهای محترم هم این مسئله را میدانند که ما همیشه در مجلس از آقایان موافقین و مخالفین خودمان تقاضا و توقع راهنمائی و کمک داریم و بهترین کمک هم در امور همیشه تذکر است. چند فقره از مطالبی که نماینده محترم اظهار کردند بنده یک توضیحاتی در آن قسمت عرض میکنم و چند فقره دیگرش را هم همکار محترم من بعد توضیح میدهند. در قسمت تشویق صنایع داخلی و تذکر بامتیاز نوغان و اجرای قانون البسه وطنی بطور خیلی خلاصه تذکرا عرض میکنم که هیئت وزراء که در پروگرام خود خودش را متعهد کرده است در مقابل آقایان که ازصنایع داخلی تشویق کند باین وظیفه خودش کاملا وفا خواهد کرد و همانطور که فرمودید این وظیفه را دو چیز محدود میکند یکی وجود صنایع فعلی که متاسفانه کم و ناقص است و بایستی آنها را همه با هم کمک کنیم تکمیل شود یکی دیگر هم آن اندازه از عمل که لازم ملزوم یک حکومت و یک دولتی است بعبارت اخری آن اندازه که در زندگانی افرادی خیلی زیاد مزاحمت وارد نکند از طرف هیئت دولت اجرا شده. مثلا البسه وطنی که آقا میفرمودند قانونش اجرا نمیشود قانونش اجرا میشود. چطور؟ بنده علت اینکه عرض میکنم این است که مرکز اجرای آن و شاهد آن بیشتر وزارت مالیه است. قانونی که فرمودید چه بود؟ آیا خاطرتان هست قانون پوشیدن لباس ظاهری است از امتعه وطنی در موقع اشتغال به خدمت که برای وزراء و معاونین و مامورین دولت کلیتا این امر را اجباری کرده و از آنطرف دولت را هم محبور کرده است البسه که خودش میدهد از البسه وطنی باشد. خوب. در مقابل چه جزائی برای متخلف قرار گذاشته است؟ جرم است. چیز دیگرنیست. در وزارت مالیه به لیستهای حقوق که مراجعه بفرمائید ملاحظه می فرمائید که هر هر ماه یک مبلغی از وزارت خانهها صورت میدهند که باسم تخلف از قانون استعمال البسه وطنی کسر میشود. پس قانون البسه وطنی اجرا شده و میشود ولی ما چه باید بکنیم؟
تصدیق میکنم آنطوریکه منظور ما و شما است اجرا نمیشود چون قانون مقصودش این نبوده است که جرم گرفته شود مقصود قانون این بوده است که مردم البسه وطنی بپوشند. باید کمک کرد پارچه زیاد و ارزان بشود چون یک قوانینی هستند که مربوط به زندگانی اجتماعی هستند و باید یک کاری کرد که در ضمن عمل و دوره زندگانی اجتماعی اجرا شود. یکی از نکات دیگری که نماینده محترم به آن اشاره کردند مسئله بانک رهنی و بانک فلاحتی بود بنده تصور میکنم که یکی از بزرگترین مفاخر عصر پهلوی و یکی از بزرگترین خوشبختیهای وزرای حاضر که در این دوره شرف خدمتگذاری داشتهاند تاسیس بانک ملی است برای اینکه آقایان تصدیق میفرمایند تاسیس بانک ملی یک چیزی است که شروعش مشکل است. کارها را میشود در دنیا دو سنخ فرض کرد بعضی کارها هست که شروعش مشکلتر از توسعه اش است و یک مشکلات و زحماتی در تاسیس هست و بانک ملی از آن چیزها است. اگر مراجعه به تاریخ گذشته مشروطیت کنید ملاحظه خواهید فرمود که بانک ملی ازآمال و آرزوها و مرامهای تمام مشروطه خواهان و آزادی طلبان و تمام فرق این مملکت بوده است. این آرزوها و مرام امروز بموقععمل رسیده است. بانک ملی تاسیس شده و مشغول عمل است. چه در داخله ایران و چه در خارج. اما چرا این بانک در ایران زود شعب پیدا نکرده؟ بنده همیشه خوشوقتم که آقای آقا سید یعقوب یکی از اشخاصی است که حفظ مال دولت و حفظ اموال عمومی همینطور حفظ اموال خصوصی را هم یکی از مهمترین چیزها قرار میدهند. این بسیار خوب است. ترقی در یک مملکتی. از نقطه نظرها عموم مردم آن مملکت میسر نیست مگر در سایه ثروت. ثروت هم موجود نمیشود مگر در سایه این فکر و این حس خوب. دراینصورت آقا نباید هیچوقت متعرض باشید که چرا بانک ملی یا متصدیان امر بانک که مؤسسه آزاد و مستقلی است (چون نباید این را فراموش کنید که بانک ملی اداره دولتی نیست که در تحت نظر بنده یا آقای رئیس الوزراء باشد. منتهی ماها موظفیم که راهنمائی بکنیم به مؤسسات مستقل بنابراین به بانک ملی نباید تعرض بفرمائید که چرا تسریع نمیکند در اینکه شعبه باز کند چون شعبه باز کردن برای بانک اجزاء میخواهد اعضاء بلد کار میخواهد وسائل میخواهد برای اینکه این پول را بتواند حفظ کند و بکاربیندازد که ضرر و خسارتی وارد نشود خصوصا تصدیق می فرمائیدبانک ما باید در اول با وجود این رقبا و مخصوصا خیلی حسادتهائی که نسبت باین بانک هست طوری محتاط باشد که هیچوقت یک خدشه بکارش وارد نشود بعلاوه در بوشهر که یکی از مراکز خیلی مهم تجارتی ما است و از نقطه نظر سیاست هم بایستی ما سرحدها را مقدم بداریم الان تاسیس شعبه بانک ملی در بوشهر شروع شده ماموررفته اجزاء معین شدهاند و عنقریب مشغول معامله میشوند و همینطور به مرور که این وسائل تکمیل میشود در سایر نقاط هم تایسس میشود عین این تحقیق و تذکر هم راجع به بانک رهنی موجود است. متاسفانه بنده خودم تصدیق دارم که در یک نقاطی همانطور که عرض کردم این قبیل مؤسسات بایستی خیلی با احتیاط باشد چون اگر یک وقتی خطائی بشود بخود آن مردم ضرر میخورد اما راجع به بانک فلاحتی که فرمودید تذکرا عرض میکنم بانک فلاحتی ما همین بانک ملی است که موجود است و تمام آن معاملاتی را که از نقطه نظر فلاحت باید بشود و مصلحت باشد بانک ملی خواهد کرد. من جمله خود بنده اخیرا به بانک ملی تذکر دادم و تقاضا کردم که مطالعه یک مطلبی را بکند که مربوط به تذکرات دیگر آقای آقا سید یعقوب است قسمت دشتهائی که شمردند مرودشت و دشتهای دیگر مخصوصا در قسمت فارس یک سدهائی است که خراب است و ما تا آن سدها را به بندیم دشتهای باین مهمی که هر کدام سی چهل قریه خیلی مهم داشته است و امروز بکلی ام بزرع است درست نمیشود. بنده به بانک ملی تذکر دادم مطالعه کند که سد را مجرد را از نقطه نظر فلاحتی بانک ملی کمک کند و قرض بدهد که با اهالی و ملاکین بتوانیم این کار را بکنیم خوب اینها عملیات فلاحت است ولی باید قدری حوصله داشت، مدارا داشت، تامل داشت تا کار محکم و اساسی و با متانت و ملایمت باشد. از ظاهر سازی و نمایش باید پرهیز کرد.
من یقین دارم که آقای آقا سید یعقوب هم همین عقیده را دارند و همین توصیه را بما میکنند. یک اشاره فرمودند در ضمن تجارت بمسله صادر و وارد و خواستند جلب توجه وزارت تجارت و هیئت دولت را باین قسمت بکنند چون آقای وزیر فوائد عامه و تجارت بواسطه کسالت نتوانستند دراین موقع حاضر شوند بنده بطور اختصار این مسئله را عرض میکنم البته ما باید سعی کنیم که واردات مملکت خودمان را حتی المقدور کم کنیم. در این هیچ تردیدی نیست از نقطه نظر اساسی باید این را سعی بکنیم یعنی یک چیزهائی که خودما میتوانیم ارزانتر و بهتر تهیه کنیم یک چیزهائی هم که اصلا لزوم ندارد برای زندگانی یا تجملی و اضافی است ازآنها صرف نظر کنیم. بنده در این قمست با آقایان موافقم که باید دولت سعی کند واردات را کم کند و دولت هم همین سعی را دارد و اگر مراجعه بفرمائید خواهید دید که با کمک و مساعدت مجلس قبلی تعریف گمرکی که ما امروز داریم اجراء میکنیم یک قدم بزرگی بود که دولت ومجلس تواما برداشتهاند. آنچه هم که لازم باشد برای تکمیلش خواهیم کرد. این توضیح را عرض میکنم که اگر بعد تکرار شود آقایان تعجب نکنید. بنده تصدیق میکنم که امروز چیز هائی وارد میشود که آنها را لازم نداریم و بعضی چیزها هم هست که خودمان میتوانیم تولید کنیم ولی بعد از عرض این مقدمه یک چیزی را میخواهم به آقای آقا سید یعقوب عرض کنم که خوشبختانه همه این اظهارات و مقایسههای ارقام صادر و وارد هم غلط است. اینها هیچ ملاک نیست. اصولا اینکه گفتهاند موازنه صادر و وارد این یکی از مسائلی است که از نقطه نظر اصول در تمام کتب مورد اختلاف است برای اینکه حساب صادر و وارد را کجا میشود نگاهداشت و چطور صحیح میشود نگاهداشت که بشود موازنه را فهمید و اگر چهل میلیون اضافه وارد و صادر حقیقتا صحیح بود مملکت ما از نقطه نظر اقتصادی وضعیتش باین خوبی نبود. خوب نیست. بد است. اما اگر این مقایسهها صحیح بود هزار درجه بدتر از این باید باشد. چون این مقایسهها را ما از ارقام گمرک در سرحدات و از روی قیمت اجناس وارد و صادر میکنیم و قیمتی که در آنجا میشود مطابق با حقیقت نیست. باضافه یک عوائد غیرمعلومی ما داریم اصطلاحش هم همین است یعنی عوائد از یک مراکز غیرمرئی و از این حیث یک پولهائی وارد مملکت میشود که در موقع بحساب درنمیابند. حالا بنده نمیخواهم در این باب توضیحات زیادی عرض کنم ولی برای مثل قالی را عرض میکنم وقتی که از سرحد خارج میشود تاجرآن را صد تومان قیمت میگذارد و بحساب میآورد در صورتیکه ممکن است ششصد تومان بفروشد و این پانصد تومان عوائد غیر معلوم و مرئی است. و در مقام مقایسه حساب نمیشود. از این قبیل عوائد غیرمرئی و غیر معلوم زیاد است که حالا بنده نمیخواهم عرض کنم. درهر حال بنده موافقم که حتی الامکان باید جلو واردات راگرفت و هر چه را که خودمان میتوانیم تهیه و تولید کنیم سعی کنیم: یکی اینکه جلو واردات را بگیریم دیگر اینکه هر چه را که میتوانیم در داخله تولید کنیم – دیگر اینکه در ضمن فرمایشاتشان راجع به مالیات ارضی فرمودند. آقایانی که در مجلس سابق بودهاند و بنده شرف همکاری با آنها را داشته و دارم می دانند که بنده مکررعرض کردهام که پایه فعلی مالیات مستقیم ما اصلاحاتی لازم دارد قوانینی که تابحال وضع شده است کاملا متناسب با احتیاجات و وضعیات دولت و مملکت و مردم نبوده و البته باید اصلاح شود و تا اصلاح نکنیم این معایب موجود خواهد بود. بنده خودم اعتراف میکنم که طرز وصول و طرز ممیزی ما بی عیب نیست ولی تذکرا عرض میکنم که این عیب یک طرفه نیست و همیشه دو طرفه است این را تردید نداشته باشید و این معایب را ما باید همیشه از سهل کردن کار و متناسب کردن پایه مالیات و بالاخره از راه قانون اصلاح کنیم. در نتیجه مطالعات دولت در نظر دارد و مشغول است که یک لایحه تقدیم مجلس کند و امیدواریم خیلی زود با کمک آقایان پایه صحیحی برای امر مالیات تایسس کنیم ما باید در این کار تمام تجربیات خودمان و یک قسمت از تجارب دیگران که متناسب با وضعیات ما خواهد بود بکار بریم و اعمال کنیم و با مساعدت آقایان این مسئله مهم را اصلاح کنیم و با این ترتیب امیدواریم انشاءالله این معایب رفع شود – البته آقایان تصدیق دارند که ترقی مبنی بر تکامل است اصلاح هر امری البته وقت و وسائل لازم دراد و به مرور معایب باید رفع شود. در این موضوع لازم نیست بنده بیشتر از این چیزی عرض کنم و امیدواریم با مساعدت آقایان محترم موفق شویم این نقائص را رفع کنیم.
وزیر عدلیه – بنده در آن قسمت از بیانات نماینده محترم که مربوط به کارهای عدلیه و تشکیلات قضائی و توسعه ثبت اسناد بود میخواهم مختصری عرض کنم و در ضمن هم از طرف رفقای خودم اجازه دارم که راجع به صحیه و معارف هم توضیحاتی عرض کنم – اساسا همانطور که آقای وزیر مالیه فرمودند هیچ نوع اختلاف نظری بین ما و نماینده محترم نیست فقط ایشان تذکراتی دادند که همه را ما خودمان بموقع میدانیم و امیدواریم به کمک آقایان نقائص اصلاح شده و از این تذکرات استفاده بریم. اما در مسائلی که مربوط به تشکیلات قضائی است همه آقایان می دانند که خود بنده چه اندازه به مسئله ثبت اسناد و تعمیم آن اهمیت میدادم (و به تصدیق همه اهمیت هم دارد) ما پایه کار را طوری گرقتیم که خیلی زود بتوانیم در تمام مملکت ثبت اسناد را دائر کنیم. ولی متاسفانه در همان قدمهای اول متوجه شدیم که اگر قدری با احتیاط پیش برویم بهتر و به نفع عموم خواهد بود. برای اینکه فرستادن مامورینی که اطلاعاتشان ناقص است و کار نکردهاند در عمل یک زحماتی ممکن است برای دولت و مردم تولید کنند زیرا وقتی یک ماموری کار خودش را کرد و سند مالکیت داد یک کاری کرده که به هیچ وجه دیگر نمیشود در آن مداخله نمود زیرا این شخص یک حکمی داده که مثلا فلان ملک مال فلانی است و این حکم به استیناف دارد نه تمیز پس در همچو امر خطیر و مهمی اطلاعات علمی و عملی هر دو لازم است و صرف نظر از عمل مقدمات علمی هم برای آن کسی که میخواهد این کار را اجرا کند لازم است برای انجام این امر اشخاص نداشتیم و لازم بود یک اشخاصی را تهیه کنیم و امتحان کنیم و هر کس که از امتحان خوب بیرون آمد به بیرون بفرستیم. و این نظریه بتدریج انجام میشود.
چنانچه دوره اول آن تمام شده و اتفاقا امروز هم روز امتحان است و مرحله دومش هم در این چند روزه شروع خواهد شد و امیدوارم در چند نقطه علاوه بر این نقاطی که این مؤسسه را داریم بیفزائیم تاکنون شش مرکز دائر شده چند نقطه دیگر هم امسال دائر خواهد شد مابقی هم البته باید بماند تا موقعی که وسائل کار از حیث اشخاص و غیره فراهم شود در قسمت نقص تشکیلات و اینکه یک حوزههای پرعرض و طولی در مرکز هست و در بیرونها نیست و مردم از این حیث خیلی در زحمتند بنده کاملا موافقم و تصور نباید کرد که از حرف را میزنم آقایانی که در کمیسیون عدلیه بودهاند اغلب می دانند که بنده معتقد بودم که حتی الامکان باید سعی کرد هر چه زودتر این نواقص را رفع کرد و در درجه اول آنچه را که بنده بیشتر اهمیت میدهم و واقعا هم اهمیت دارد مسئله آدم است و فرستادن یک امین صلحی که اسباب زحمت مردم نشود. برای اجرای این منظور هم یک اقداماتی کردهایم و مشغولیم الان یک کلاس قضائی تهیه کردهایم و باید مهلت داد تا اشخاص تهیه و حاضر شده و بفرستیم البته یک قسمت دیگر را هم خود آقایان توجه دارند و آن مسئله بودجه است بالاخره وقتی که معتقدیم که در همه جا باید تشکیلات باشد باید کمک بفرمائید که همه این نظرها تامین شود بدون حقوق نباید از مامورین صحت عمل تقاضا کرد امیدواریم این دوره آقایان کمک بفرمایند که تمام نظرهائی که نسبت به عدلیه دارند تامین شود. و بعلاوه باید این را هم عرض کنم که هر اصلاحی زمان لازم دارد و این پروگرامی که بنده در نظر دارم شاید دو سال وقت لازم داشته باشد تا در تمام مملکت تشکیلات مقتضی داده شود. و ما هنوز در تمام نقاط مملکت مامور و وسایل لازمه باندازه کافی نداریم و به مرور باید رفع احتیاجات خودمان رابکنیم. اینهم نباید فراموش شود که در تمام جاهائی که لازم است و در مراکز تجارتی تشکیلات لازمه داده شده و طوری نیست که باصول حوائج و معاملات مردم صدمه بزند فقط برای قراء و دهات هنوز تشکیلات داده نشده ولی برای شهرها و جاهائی که لازم بوده بقدر کافی دادهشده است در اینجا یک اظهاراتی فرمودند مربوط به مدارس متوسطه و اینکه عده زیادی از شاگردان هنوز تکلیفشان معین نشده اولا میخواهم خاطر آقای آقا سید یعقوب و سایر آقایان را متوجه کنم که از این حیث هم ما عقب نرفتهایم. راست است آنچه را که میخواهیم هنوز نشده زیرا اصلاح این امر فرصت لازم دارد، پول لازم دارد، زمان لازم دارد ولی همین مدارس طهران امسال شاگردانش چهارصد نفر بیش از سال گذشته بوده و این حسن اتفاق بوده بواسطه اینکه از مدارس ابتدائی خیلی بیرون آمدهاند و محصلین تشویق شدهاند و عده شان زیاد شده و از این جهت جا کم شده وزارت معارف یک اقداماتی کرده و یک قیمت از آنها را همین چند روزه پذیرفته و تا چند روز دیگر هم بقیه را خواهند پذیرفت و دیگر آقای آقا سید یعقوب هیچکس را نخواهندیافت که بایشان بگوید جا نداریم. و وزارت معارف مترصد است که همه را به پذیرد وبرای سال آتیه هم فکری بکند ولی خود آقای آقا سید یعقوب تصدیق دارند که مسئله مدرسه متوسط وقتی تامین میشود که مسئله معلم هم درست شده باشد در مرحله اول معلم باید تربیت کرد مخصوصا برای مدرسه متوسطه اشخاص و معلمی لازم است که اطلاعات کافی داشته باشند و الا هر کسی را نمیتوان معلم مدرسه متوسطه کرد و در هر حال باندازه که وسائل اجازه بدهد دولت این مسئله را تامین خواهد کرد در مسئله صحیه هم بنده تصور نمیکنم لازم باشد چیزی عرض کنم چون خود ایشان لزوم مسئله را اظهار کردند و جواب هم داده شد که برای اصلاح این امر طبیب لازم است، زمان لازم است و بالاخره پول هم لازم است و همانطور که فرمودند بنده تصور میکنم برای پیشرفت امر صحیهلازم است یک محل عایدات مخصوص را برای صحیه در نظر گرفت.
اما قسمت هواپیمایی که در اینجا اظهار شد. اگر جوابی داده نشد دلیل بر این نیست که دولت باین قضیه توجهی ندارد زیرا بطوریکه ملاحظه می فرمائید الان یک سرویس هواپیمائی در سه خط دائر شده و مسافرت و مسافرین و حمل و نقل تشویق شده و بطوریکه آقای وزیر مالیه میگفتند اخیرایک کسی بلیط گرفته که شش هزارمین بلیطی بوده که مسافرین گرفتهاند و همین نشان میدهد که ترقیاتی شده و البته باز هم به مرور خواهد شد و خطوط دیگر هم احداث شده و میشود و در قسمتهای مختلفه هواپیمائی هم اقداماتی برای تکمیل آن شده و البته در موقعش آقایان هم کمک خواهند کرد و دولت هم اقدامات خودش را خواهد کرد. و چون نمیخواهم وقت آقایان را زیاد تلف کنم و با نظری که آقایان دارند که کمتر صحبت شود باین جهت بهمین عرایض اکتفاکرده و در خاتمه عرض میکنم و خیلی خوشوقتم که آن روحی که سابقا دربعضی مجالس حکمفرما بود که نمایندگان محترم یا یک عده فقط تصور میکردند که مسائل را باید تذکر داد ولی در موقع عمل اقدام مؤثری نمیشود امروز میتوانم عرض کنم که ما با یک قلب مطمئنی حرف میزنیم و اقدام هم میکنم و وسائل پیشرفت امور را هم متفقا فراهم میکنیم و درمسائل اول مطالعات لازمه خودمان رامی نماییم و بعد پیشنهاد به مجلس می کمک و آقایان هم البته با ما موافقت میفرمایند و لوایح بموقع عمل خواهد آمد.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
یاسائی – بنده مخالفم.
رئیس – بفرمائید
یاسائی – بنده سؤال مختصری داشتم و از آقایان وزراء توضیح میخواهم راجع بیکی از قسمت هائی که در پراگرام نوشته شده یعنی یک عبارتی است که بنده نفهمیدم و میخواهم سؤال کنم خوب است آقایان اجازه بدهند که بنده سؤال خودم را عرض کنم و آقایان توضیح بدهند که بنده ملتفت شوم.
رئیس – آقایان موافقند که آقای یاسائی سؤال خودشان را بفرمایند.
جمعی از نمایندگان – بله – بفرمائید.
رئیس – آقای یاسائی.
یاسائی –عبارتی در پرگرام دولت هست که بنده نمیفهمم یعنی چه؟ یکنفر هم از بنده سؤال کرد و نتوانستم جواب بدهم و واقعا نفهمیدم معنی این عبارت چیستمی نویسد: البته دولت شاهنشاهی معتقد بدادن امتیازات مطابق اصول و شرائط امتیازات گذشته نبوده و اجازه دخول هیچ نوع سرمایه را که مؤید و مروج نفوذهای سیاسی باشد نخواهد داد (این عبارت خیلی خوب است). (و امیدواراست که خود دارندگان امتیازات گذشته متوجه خواهندبود که شرطی حتمی جلب مساعدت کامل دولت شاهنشاهی منوط به تجدیدنظرو اصلاح را نفهمیدم یعنی چه و مقصود چیست! مقصود کدام امتیازات امتیاز نفط جنوب است یا امتیاز بانک! عبارت ظاهرا خیلی ماهرانه انشاء شده ولی معنایش را بنده نفهمیدهام و خیلی میل دارم که یکی از آقایان وزراء توضیح بدهند که مقصود چیست! راجع به مساعدت مگر تا بحال مساعدتی نشده! ما یک کمیسری در نفط جنوب داریم که کمپانی حقوقش را میدهد معلوم نیست که اینقدرها این کار به منفعت ما باشد. زیرا یک کسی را که دیگران باو پول میدهند معلوم نیست اینقدر به نفع ما کار کند. اگر این مامور ما است چرا نفط جنوب حقوقش را میدهد؟! بنده چه اطمینانی دارم که این آدم خوب کار کند دولت ما در این موضوع و در موضوع تعیین ارقام صحیح عایدی کمپانی تاکنون چه اقدامی کرده؟ و این مذاکراتی که در اخبار آژانسهای خارجی همه تان در جرائد خواندهاید چه بوده. مخصوصا بنده چند روز قبل خواندم که در مجلس انگلستان صحبت شده است که کمپانی نفط ایران و انگلیس آیا استقلالش را از دست میدهد یا نه؟ بنده این را هم نفهمیدم مگر با چه کمپانی اختلاط کرد؟ و اگر با کمپانی دیگری اختلاط کند چطور دولت حسابش را تعیین خواهد کرد؟ دولت دراین باب مراقبتی دارد؟ و آیا فکری کرده است برای عایدات نفط جنوب که نظارت دقیقانه بکند؟ و آیا دانسته که چطور یا سایر شرکتها این کمپانی معامله میکند آیا چطور حسابش محفوظ است و این صد شانزده عایدی، چطور مضبوط و محفوظ خواهد شد؟ ما خیلی میل داریم که دولت ما یک روزی موفق شود که در این امتیازاتی که داده شده یک تجدید نظرهائی بکند ولی حالا ما باین عبارت سربسته بیائیم را بدهیم و تصویب کنیم (بنده اینقدرها مطمئن نیستم) معلوم نیست فردا این عبارت چطور تفسیر خواهد شد؟! ممکن است فردا بیایند بگویند ما سی سال امتیاز کمپانی را اضافه کردیم ولی صد شانزده را مثلا صد هیجده کردیم. در هر حال بنده میل دارم که یکی از آقایان وزراء این مسئله را توضیح بدهند که این عبارت معنایش چیست؟ در هر حال این یک عبارت کشداری است و قابل این است که فرداهر گونه سوء تعبیر و سوء تفسیر بشود – باید توضیح داده شود. و ما بفهمیم معنای این عبارت واقعا چیست؟
وزیر مالیه – بنده خیلی متاثرم که چرا نماینده محترم به آن کسی که این سؤال را از ایشان کرده است خودشان جواب ندادهاند که یک وزرائی که در مقابل مجلس مسئولیت دارند هیچوقت از قوانین سوء تعبیر و یا تفسیری بر خلاف نخواهند کرد. شاید احتیاج نباشد که گفته شود که یک وزیری وقتی که میخواهد اعتماد مجلس را جلب کند یا بااکثریت مجلس کار کند این را در پشت تریبون اظهار کند و از خود نماینده محترم بنده انتظار داشتم خودشان این جواب را میدادند که دولت حاضر از هیچ یک اظهارات و عبارات سوء تفیسر و تعبیر نخواهد کرد هر قدر هم عبارت مبهم باشد گرچه اتفاقا این عبارت مبهم نیست. حالا بنده عرض میکنم چرا مبهم نیست. و اگر فرضا مبهم هم باشد هیچکس نباید انتظار داشته باشد که دولت برخلاف قوانین اساسی یک امری که از امور مخصوص مجلس است قانون را تفسیر کند؟ و حقی که فقط اختصاص بمجلس دارد بخودش اسناد دهد. در این عبارتی که در پرگرام دولت هست و نماینده محترم متذکر شدند به عقیده بنده مطلب هیچ ابهامی ندارد و خیلی روشن است.
یک امتیاراتی در این مملکت از قدیم الایام داده شده مقتضیات زندگانی نه تنها زندگانی ما بلکه زندگانی دنیا عوض شده و میشود. مسائل تجارتی و اقتصادی همیشه محکوم باین تحولات و تبدلات بوده و هست. سابقین ما این پیش بینیها را نکردهاند و در یک قسمتهای اقتصادی وسیله اینکه شرائط امتیازات رابا این تحولات و تبدلات تطبیق بدهند نداشتهاند و پیش بینی هائی که لازم بود در این امور بجا نیاوردهاند و یک امتیازاتی دادهاند و البته ما که میخواهیم در مملکتمان ترقی و آبادی را تشویق کنیم هیچوقت احترام تعهدات صحیح و تعهدات قانونی را نمیخواهیم از بین بریم اما این احترام تعهد مانع از این نیست که این درد دل خودمان را بگوئیم و حالی بکنیم که اگر یک همچو امتیازاتی است (و البته که هست) باید در آنها یک اصلاحات و تجدیدنظرهائی حقا بشود و اگراشخاصی که این امتیازاتها را دارند خودشان با ما همراهی کنند و این امتیازات را اصلاح کنند ما بهتر و با شوق تر بانجام مقاصد آنها مساعدت خواهیم کرد و این چیز روشنی است چیز صحیحی هم هست که بحق هیچکس صدمه نخواهد زد ولی در ضمن مطلب یک حق و یک آرزوئی را هم اظهار و ایجاب میکند دولت هم موافق است و امیدوار است که این عبارت فقط یک انشائی نباشد و صورت مرام هم نباشد و عنقریب از خود عین مجلس اجرای این مقصود را عملا و بموجب قانون امیدواریم تقاضا کنیم.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
رئیس – باید رای گرفت. شش نفر از آقایان تقاضا کردهاند رای با ورقه باشد. باید با ورقه رای گرفت. سابقه هم همینطور بوده.
(اخذ و شماره آراءبعمل آمده صد ورقه سفید تعداد شد)
رئیس – عده حضار صد و دو. با صد رای تصویب شد
اسامی رای دهندگان – آقایان: دکتر عظیما – روحی – ایلخان – همراز – نجومی – طلوع – نوبخت – طهرانی – احتشام زاده – افشار – کیانوری – عراقی – ایزدی – حاج سید محمود – خان محمد حبیبی – آقا سید یعقوب – ملک آرائی – بنکدار – قاضی نوری – حیدری – لرستانی – شیخ الملک – سلمان خان اسدی – شهداد – مؤیداحمدی – دکتر سنک – علی خان اعظمی – عمادی – محمد علی میرزا دولتشاهی – امیر دولتشاهی – ملک زاده – مخبر فرهمند – امیر ابراهیم – صادقی – محمود خان ناصری – قراگوزلو کلالی – جلائی – مفتی – طباطبائی وکیلی – ظفری – عدل مولوی – ملکمدنی – خطیبی – وهاب زاده – مجد ضیائی – اسکندری – کفائی – مصدق جهانشاهی – عامری – حواجوی – افسر – حکمت – شریعت زاده – گنجه – دکترلقمان – حسنعلی میرزادولتشاهی – رحیم زاده – افخمی – فرشی – محمد ولی میرزا – حمدالله بیات ماکوئی – فرخی – محمد آخوند – طالشان خان – دهستانی – آصف – ذوالقدر – سید حسین آقایان – طباطبائی دیبا – دکتر طاهری – سید مرتضی وثوق – پالیزی – اعتبار – یاسائی – فتوحی – حاج علی اکبر امین – الفت – کاشانی – آیت زاده شیرازی – فولادوند – مقدم – لاریجانی – شمیرانی – جمشیدی – هزار جریبی – زوار – آقا سید کاظم یزدی – آقا امین پور محسن - عباس میرزا فرمانفرمائیان – مرتضی قلیخان بیات – محمد حسن خان مسعودی – بوشهری – دبستانی – مصباح فاطمی – سهراب خان ساکنیان – سید ابراهیم خان شریفی – بزرگ نیا – دربانی.
رئیس – چیز دیگری در دستور نداریم. جلسه یکشنبه چهارم آذر سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور انتخاب کمیسیونها ضمنا هم بی اقتضا نیست از دولت تقاضا کنیم که در آوردن لوایح قانونی که مبتنی بر اصلاحات است تسریع نمایند برای اینکه کارهای مجلس هم زودتر بجریان بیفتد.
وزیر مالیه – لوایح حاضر است.
رئیس – آقای مرتضی قلیخان بیات
مرتضی قلیخان بیات – چون همانطور که فرمودید در دستور کار مهمی نیست و فقط انتخابات کمیسیونها است که یک ساعت بیشتر طول ندارد از این جهت خوب است مقرر فرمائیدجلسه سه ساعت به ظهر باشد.
رئیس – بسیار خوب بنا بر این جلسه روز یکشنبه چهارم آذرماه سه ساعت قبل از ظهر. دستور انتخاب کمیسیونها.
(مجلس چهل دقیقه بعدازظهر ختم شد)
تصمیم جلسه ۱ آذرماه ۱۳۰۷ راجع بکابینه آقای هدایت
مجلس شورای ملی در جلسه اول آذرماه ۱۳۰۷ شمسی پروگرام مورخه ۲۹ آبان ماه ۱۳۰۷ کابینه آقای مهدی قلیخان هدایت را باکثریت ۱۰۰ رای از ۱۰۲ نفر عده حاضر تصویب نمود.
رئیس مجلس شورای اسلامی – دادگر