مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۳۴ نشست ۱۴۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۴۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس جلسات ۱۲ و ۱۶ مرداد
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: داراب- دکتر بینا و دکتر شاهکار
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان حائریزاده و صدرزاده
۴- طرح و تصویب فوریت لایحه اعتبار ازدیاد سرمایه بانکهای ساختمانی و رهنی و کشاورزی
۵- اخذ رأی و تصویب لایحه اعتبار ۱۳۳۴ وزارت فرهنگ
۶- توضیحات آقای وزیر کشور نسبت به بیانات آقای دکتر شاهکار
۷- اخذ رأی و تصویب بیست میلیون ریال اضافه اعتبار دولت
۸- اخذ رأی و تصویب شصت میلیون ریال اضافه اعتبار دانشکده پزشکی
۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
(مجلس دو ساعت و بیست دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس جلسات ۱۲ و ۱۶ مرداد
رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان: قوامی- دهقان- باقر بوشهری- جلیلی- سنندجی- حشمتی- سعیدی- ادرلان- مرتضی حکمت- دکتر بینا- محود افشار- شادلو- نراقی- اکبر- مصطفی ذوالفقاری- دکتر نیرومند- امید سالار- ثقةالاسلامی- دولتآبادی- اورنگ- سلطانی- هدی- شفیعی- اسکندری- برومند- مهندس اردبیلی- فرود- دولتشاهی- دکتر جزایری- صادق بوشهری جلیلوند
غائبین بیاجازه: آقایان- یار افشار- دکتر عمید- تفضلی- دکتر عدل- عاملی- کدیور- قرگوزلو- خاکباز- فرید اراکی- مهندس شاهرخشاهی- دکتر حمزوی- مشایخی- صرافزاده
دیرآمدگان با اجازه آقایان: بزرگ ابراهیمی سه ساعت- امیر تیمور کلالی سه ساعت و سی دقیقه
رئیس- نسبت به صورتمجلس جلسات ۱۲ و ۱۶ مرداد نظری نیست آقای قراگوزلو بفرمایید
قراگوزلو- قربان بنده با اجازه بودم مرخصی داشتم
رئیس- اصلاح میشود، دیگر نظری نسبت به صورتمجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسات ۱۲ و ۱۶ مرداده ماه تصویب شد
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: داراب- دکتر بینا و دکتر شاهکار
رئیس- سه نفر از آقایان نطق قبل از دستور کردهاند آقای داراب بفرمایید
قناتآبادی- اجازه بفرمایید که وارد دستور بشویم که کاری انجام بشود
رئیس- آقایان اینجا ماندهاند و ثبتنام کردهاند
داراب- امیدوارم آقایان تعطیلات را خوب گذارنیده باشند (پورسرتیپ- آن هم در کنار دریا) و یک تسکین اعصابی در بین همکاران پیدا شده باشد که بتوانیم به نطقهای هم دیگر توجه بیشتری داشته باشیم و با یک همکاری صمیمانه و وحدتنظر و وحدتکلام بتوانیم برای ملت و مردم در این مقام کار کنیم و همچنین دولت هم در غیاب مجلس یک تسکین اعصابی پیدا کرده باشد و یک منظور مشترکی پیدا کند، اما چون ذکری از دولت شد اتفاقاً چند روز پیش یکی از دوستان خواست تعریفی از این دولت کرده باشد به نظرش آمد که یک دولت ائتلافی پیدا کردهایم و چون در اورپا معمولاً در بعضی شرایط سیاسی جامعه ناچار میشود یک دولت ائتلافی تشکیل بدهد و ما هم مثل اینکه یک همچو دولتی (البته او میگفت و من خودم معتقد نیستم) یک چنین دولت ائتلافی پیدا کردهایم که تویش همه چیز هست، تمام عناصر تویش موجود است فئودال زمین، بزرگترین فئودال سرمایه جناح مترقی، جناح غیرمترقی اشخاصی که با مصدق کار میکردند اشخاصی که با زاهدی کار میکردند در این کابینه کار میکنند تویش بند (ج) هست بند (ب) هست، اخلاق بند (ج) هست، هر چه میخواهید تویش هست سفید هست، سیاه هست، شاید هم در حواشی و مرز سرخ هم باشد، به هر حال همه نوع عناصر در این دولت موجود است آن شخص اسم این کابینه را گذاشته بود کابینه ائتلافی (سعید مهدوی- او مغرض بوده چرا نقل میفرمایید) البته به نظر او اینطور بوده البته مطابق طبع دولت گاهی با روشنفکران لاس میزند گاهی با مخالفین روشنفکران (قناتآبادی- ور میرود) ور میرود عرض کنم به آهو میگوید بدو به تازی میگوید بگیرش، به هر حال یک چنین صفتی برای دولت قائل بود، بنده که وارد سیاست نیستم چیزی از سیاست نمیفهم (خنده نمایندگان- احسنت) بسته به نظر آقایان است هر جور که آقایان تشخیص بدهید به هر حال یک نوع ائتلافی است. مطابق اوضاع و احوال ایران گذشته از اینها، موضوع عرایض بنده، چون عرض کردم بنده وارد سیاست نیستم و چیزی نمیفهم فن من اقتصاد است بنابراین خواستم راجع به یکی از موضوعاتی که امروز مردم ایران مبتلای آن هستند و در همه جا صحبت از آن میشود و آه و ناله مردم بلند است چند کلمهای از زبان مردم به عرض مردم و آقایان نمایندگان برسانم. آن موضوع هزینه طاقتفرسا زندگی است، عرض کنم چاکر در چهار ماه سؤالی است دولت در این موضوع کردهام سؤال من عبارت از این بود که آیا دولت نقشهای برای تنزل هزینه زندگی دارد و اگر چنین نقشهای وجود دارد با چه وسایل و امکانی میخواهد آن نقشه را عملی کند اگر ملت ایران از تنزل هزینه زندگی چیزی دیده باشد بنده هم سؤالی از این دولت در ظرف این ۴ ما دریافت کردهام (خلعتبری- جوابی بفرمایید) ببخشید جوابی دریافت کردم اصولاً آقایان پایین آمدن هزینه زندگی یک بحث اقتصادی است و مباحث اقتصادی امور اقتصادی از مظاهر فعالیت عالیه اجتماعی است بنابراین با سایر فعالیتهای اجتماعی رابطه علت و معلولی دارد، رابطه مادی و معنوی طبقات مختلف جامعه نوع تشکیل حکومت شرایط اقلیمی و غیره و همه اینها (کاشانی- و غیرهاش چیست) تما اینها مظاهری هستند که به امور اقتصادی جامعه رابطه علت و معلولی دارد و با هم وابسته هستند بنابراین اگر ارادتمند گاهی گریزی به سایر مظاهر زندگی میزنم تعجب نخواهند فرمود و عفو میفرمایند آقایان سرعت سرسامآور ترقی هزینه زندگی مردم را ستوه آورده است کدام مرد؟ مردمی که با مزد و حقوق زندگی میکنند مردم حقیقی را به ستوه آورده است حتی گذشته از این طبقات دیگری که با سرمایه کوچک خود امرار معاش میکنند آن طبقات را هم متزلزل کرده است این بلای خانمانسوز توجه تمام خانوادهها را بخود معطوف داشته من نمیدانم آیا در بین خانواده وزرا صحبتی از طرقی هزینه زندگی میشود تردید دارد برای اینکه آنها در رفاه زندگی میکنند آنها گوششان به این حرفها بدهکار نیست چون تماس جناب آقای وزیر و اهلبیتشان به قیمت خیار و خربزه و گوشت و این چیزها هستیم که هر روز چرتکه میاندازیم ولی البته انتظار داشتیم که هئیت دولت مراتب را اوضاع و احوال زندگی مردم را آنچه هست هیئت دولت به عرض ملوکانه برساند نه اینکه بگوید خاطر مبارک آسوده باشد بنده یقین دارم که با اعلیحضرت میفرمانید که خاطر مبارک آسوده باشد (کاشانی- عرض میکنند به اعلیحضرت) ببخشید عرض میکند خاطر مبارک آسوده باشد زیرا اگر واقعاً اوضاع و احوال را آنچنان که است به رضا برساند این پادشاه دموکرات این پادشاه مترقی نوع دیگر دستور میدادند و وادار میکردند آقایان را که فکری برای مردم بکنند حالا برای اثبات عرایض خود چند نمونهای را به عرض آقایان میرسانم آقایان شاخص کل هزینه زندگی به طور متوسط در ۱۳۳۴ ۱۱۵۳ بود اما در اردیبهشت ۱۳۳۴ به ۱۲۰۱ رسید متأسفانه مجبوریم آمار تا اردیبشهت را عرض کنم برای اینکه یگانه وسایل جمعآوری آمار ما مجله بانک ملی است و هنوز مجله تیر و مرداد و شهریور نرسیده است (یک نفر از نمایندگان- صحیح است و دربان ملی استخراج میشود) آقایانم شاخص خوراک در هیمن مدت ۱۱۰۳ به ۱۱۴۳ رسیده است شاخص کل منزل از ۲۲۴۰ به ۲۵۲۵ رسیده است شاخص پوشاک از ۸۴۴ به ۹۵۴ رسیده است حالا دولت به سؤال من جواب میدهد یا نمیدهد امری است جداگانه ولی قدر مسلم این است که دولت این آمار بانک ملی را میبیند و میخواند و نقشهای برای کمک به مردم برای پایین آوردن هزینه زندگی ندارد آقایان خیال میکنند فقط در دارالخلافه ایشان هزینه زندگی ترقی کرده است و اگر با اتومبیل و طیاره خیار و خربزه و هندوانه بفرستند برای تهران که تصور میکنند با این چیزهای هرینیتو و ساده میتوانند هزینه زندگی را تنزل بدهند این ترقی هزینه زندگی از شمال تا جنوب تا غرب همه جا حکم فرماست بیخود من حرف شمال را زدهام اصلاً برای دولت آیا شمالی وجود دارد که بیبند؟ آقایان شمالیها مازندرانیها مخصوصاً گیلانیها آیا شما احساس میکنید که دولت برای نواحی شمال کاری بکند بنده که چیزی احساس نمیکنم داد توتونکاران به آسمان رسیده است نه محصولشان را میخرند نه مساعده میدهند نه پول میدهند متأسفانه بگویم تمام وجوهات به طرف جنوب ریخته میشود مقصود چیست آن از اطلاع بنده خارج است (موسوی- اشتباه است) (احمد فرامرزی- برای جنوب چه کاری کردهاند چه چیزی عجیبی این طور نیست) بنده وارد سیاست نمیشوم اما معروف است و میگویند بهای خوردهفروشی یعنی بهای هزینه زندگی و بهای عمدهفروشی با هم ارتباط و وابستگی دارد اما ملاحظه بفرمایید این گرزی یعنی عدم مطابقتهای عمدهفروشی با بهای خردهفروشی که مظهر اقتصاد امروز ایران است آقایان تجار آقایانی که سر و کار با اقتصاد دارید توجه بفرمایید در ایران هم مطابقت دارد؟ برای عمدهفروشی روز به روز در تنزل است شاخص کل وارداتی به طور متوسط در ۱۳۳۳- ۹۲۴ بوده است در اردیبهشت ۹۱ تنزل کرده است شاخص کل اجناس صادراتی در ۱۳۳۳- ۹۶۳ بود به ۹۴۳ تنزل کرده شاخص کل مصرف داخلی این قسمت دیگر از همه قسمتها تعجب آورتر است شاخ مصرف اجناس داخله هم به موجب این سندی که بانک ملی داده است در همین مدت به طور متوسط در ۱۳۳۳، ۹۴۱ بوده است، به ۹۰۹ تنزل کرده است بنابراین ملاحظه بفرمایید بهای عمدهفروشی در حال تنزل است ولی هزینه زندگی به طور سرسامآور بالا میرود.
رئیس- آقای داراب وقت جنابعالی تمام شد.
داراب- اجازه بفرمایید ده دقیقه دیگر ادامه بدهم.
رئیس- آقای داراب تقاضای ده دقیقه ادامه صحبت دارند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید
داراب- اما در قسمت حجیم پول در گردش برای پیدا کردن علت خوب است نظر بیفکنیم به حجم پول در گردش به طور متوسط در ۳۳ بیست و پنج هزار میلیون ریال بود رسید در آخر فروردین به ۲۶ هزار میلیون ریال این ارقام شامل سپردههای مردم در بانک ملی و اسکناسها و پشیز بوده است امام وامی که دولت در این مدت گرفته است به طور متوسط در ۳۳- ۱۷۵۸۶ هزار میلیون بود در فروردین ۱۸ هزار میلیون شده اما به مردم چقدر داده است به مردم در ۱۳۳۳، ۷۲۰۰ میلیون و در فروردین ۷۴۰۰ میلیون ریال بوده این اضافه پول در گردش نتیجه وامی است که به دولت داده شده است بنابراین البته نشر اسکناس به همان میزان از ۳۳ تا فروردین ۳۴ ترقی کرده است آیا این عدم همآهنگی بین قیمتهای عمده و خردهفروشی دلیل بارزی برای عدم هماهنگی سیاست اقتصادی و مالی دولت نیست؟ آقای نمازی گزارشی درباره کارخانجات ریسندگی و بافندگی به دولت داده است و ایشان هم متوجه این قسمت شده است ولی چون نوشتهاند بهایی که مصرفکننده میپردازد حداقل یک و نیم و گاهی دو برابر بیش از قیمت عمدهفروشی است مثلاً چیت که عمدهفروش آن متری دوازده تا چهارده ریال است در خردهفروشی به بیست تا سی ریال حداقل رسیده است ولی نظر ایشان این است که علت این عدم هماهنگی در پخش اجناس است و دولت باید توجه کند البته بنده را این استدلال قانع نمیکند و تماماً یک موضوع خیلی خیلی مهم و آنترسانی را برای آقایان عرض میکنم و آن این است که در فروردین سال جاری گزارشی از طرف هیئت اعزامی صندوق بینالمللی پول تنظیم و در جراید هم منعکس شده است آقایان توجه بفرمایید ببینید این آقایان در بخش ۵ که عبارت از نتایج و اسنتاجات است اینطور نظر داده است عین عبارت را میخوانم حجم واردات به طوری که پیشبینی میشود در این سال روبه افزایش خواهد و سطح قیمتهای این اجناس قوس نزولی را طی خواهد کرد ولی در قسمت هزینه زندگی تأثیری محسوس نخواهد داشت و برای جلوگیری از ترقی بیشتر شاخص هزینه زندگی باید متوسل به ازیاد تولید محصولات واقعی شد تا اینجا کاملاً درست است من فکر میکنم هر ایرانی وطنپرست معتقد به این اصل است اما بعد آیه یأس به گوش ما میخواند میگوید افزایش قابل ملاحظهای که در میزان مخارج عمومی یعنی عمرانی پیشبینی میشود تقریباً محال است که در عین حال میزان تولید صنایع داخلی هستند که در امور اقتصادی و سیاسی بینالمللی و امور مالی بصیر هستند و اطلاعات کامل دارند این آقایان میگویند که محال است شما بتوانید هم با این گرانی مخارج عمرانی دارید بتوانید تولیداتتان را زیاد کنید جای بس تعجب است (احسنت) اما میدانید برای چی این گزارش را آوردند آقایان قطعاً خواندهاند برای اینکه میگویند دلار نباید از ۷۵ ریال پایین بیاید (خرازی- ولی آقای ارباب میخواهند پایین بیاورند) پایین نیاورید سطح همان ۷۵ ریال باشد آیا کسی وطنپرستی میتواند با این تز موافق باشد که بگوید عمران شما باعث تقلیل تولید خواهد شد مثل اینکه بگوید بله باید اینطور هم باشد حالا برویم بر سر مخارج عمومی که مقصود عمران است برنامه سازمان برنامه را تجزیه و تحلیل کنید از شصت و هشت هزار میلیون سرمایه هفت ساله آنچه تا اندازه مستقیماً مربوط به افزایش تولید است ۲۷ هزار میلیون یعنی ۴۰ درصد است اینکه آقایان با توجه به گزارش نمایندگان بانک بینالمللی و اینکه دلار را تجویز میکنند ۷۵ ریال پایین نیاورید ملاحظه میفرمایید کشوری که یگانه راه ترقی و تعالی اقتصاد آن و تنها راه استقلال سیاسی آن فقط منحصر به ازدیاد تولید است این قدر نسبت به این موضوع بیعلاقهگی نشان داده میشود که انسان واقعاً مات و مبهوت مینمایند قدر مسلم این است که صرف این ۶۸ هزار میلیون دلار در وحله اول موجب ترقی فوقالعاده هزینه زندگی خواهد شد تا بعداً شود یا این چهل درصدی که ظاهراً اختصاص به تولید دادهاند آیا دردی دوا خواهد کرد و آیا تولید را بالا خواهد برد یا نه من خودم شخصاً تریدی دارم آقایان سیاست اقتصادی درست نیست و با این بگوییم این سیاست ملی نیست این ترکستان است نه راه کعبه آمال ملت نظر شاهنشاه مترقی دمکرات بعد از آلمان پرس در ۱۸۷۰ و روس وژایر ۱۹۰۵ ثابت شد که آن عمران پرود یعنی مثمر ثمر تولیدات خواهد بود به موازات درآمد ملی و به اتکای ازدیاد در ملی توسعه پیدا کند عمرانی که ناشی متکی به درآمد ملی نباشد آقایان به هر نحوه عمل شود و از هر جا ناشی شود جز ازدیاد تزاد طبقاتی و مشکلات اقتصادی و سیاست نتایج دیگری نخواهد آورد.
آقا قبرستان احتیاج به آسفالت و راههای شوسته در درجه اول ندارد، قبرستان احتیاج به عمرات هفت و هشت اشکوبه ندارد اول نان به مردم بدهدید، آزادی بدهید، عمران این عقیده من است عقیده همین است.
آقایان استدعا دارم توجه بفرمایید
از ۱۲ میلیار ریال بودجه دولت ۷۵ درصد آن از طریق مالیات غیرمستقیم تأمین میشود بودجه ظاهراً دو میلیارد ریال کسر دارد ولی مطالعه میگویند کسر آن به ۶ میلیارد خواهد رسید آیا چنین بودجه غیردموکراتیک و غیرملی را شما جایی دیگر هم سراغ دارید که تمام سنگینی بار به دوش ملت یعنی به دوش بیبضاعت سنگینی بکند حالا هم به جای اینکه باری از دوش مصرفکننده بردارد آمدهاند در حدود ۳۰ الی ۳۵ درصد از مالیاتهای مستقیم را کسر کردهاند همه آقایان میدانند فردا با این کسره بودجه کمرشکن و عدم تمایل به مصرف درآمد نفت برای بودجه ناچارند یا مالیاتهای غیرمستقیم و عوارض وضع کنند یا ملا را دراز کنند یعنی کارمند و گارگران را بیرون بریزند (عبدالصاحب صفایی- آقای داراب حکیم را دراز میکنند نه ملا را).
رئیس- آقای داراب دو دقیقه بیشتر از وقت شما باقی نمانده است.
داراب- از حالا بیرون ریختن کارگرها شروع شده است آقایان خواندن که دریوز نوشته بود کارخانههای نساجی و ریسندگی اصفهان خیال دارند چندین هزار نفر از کارگران را بیرون بریزند و به جای آنها بچه و زنها را بیاورند این تراژدی ملت ایران است به هر حال بنده چون فرصت کم است عرضی ندارد اگر چه عرض زیادی دارم ولی شاید مناسب هم نباشد و فقط با این شعر خاتمه میدهم: گوش اگر گوش تو ناله اگر ناله من یعنی ملت ایران آنجایی نرود فریاد است (شمس قناتآبادی- آنچه البته به جایی نرسد)
رئیس- آقای دکتر بینا.
دکتر بینا- بنده هیچوقت در کلیات صحبت نمیکنم و همیشه عرایضم روی یک موضع به خصوصی است است عرایض امروز بنده مربوط است به وضع وزارت راه و راهداری و راهسازی و راهآهن (عبدالصاحب صفایی- راه زنی را هم اضافه بفرمایید) آقایان اگر بگویم بیش از ۶۰ اعتبارات راهداری و راهسازی تلف میشود اقرار نگفتم بلکه جانب جزم و احتیاط را رعایت کردهام اکثریت نمایندگان محترم مجلس شورای ملی نمایندگان شهرستانها میباشند و خوب میدانند اثر و ارزش راه در اقتصاد مملکت و وضوع حوزه انتخابیه خود تا چه حد است راها یعنی شرایع حیاتی مملکت درواقع وسیله جابه جا کردن ثروتی است که از دسترنج و فعالیت افراد و ساکنین یک ناحیه به دست میآید.
عملیات کشاورزی- اکتشاف و استخراج و معادن و غیره و هر نقشه اقتصادی بدون داشتن راه خوب عملی نیست به اصطلاح انجام هرگونه نقشه اقتصادی یا نداشتن راه خوب نقشه بر آب است.
بنابراین موضوع راه از مسائل حیاتی کشورهای مترقی جهان میباشد. و در ممالکی مانند ایران که یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار کیلومتر مربع وسعت آن است از اهم مسائل حیاتی کشور به شمار میروند و دولتها بایستی به این موضوع توجه بیشتر مبذول دارند.
تشکیلات وزارت راه مانند تشکیلات تمام وزارتخانهها غلط است در این تشکیلات همه چیز هست جزو کار راه و راهسازی و راهداری آقایان حقیقتاً جای بسی تعجب است که متخصصین خارجی که برای مطالعات راههای ایران به کشور ما میآیند اظهارنظر کنند که آسفالت راههای ایران نمونه بارز شیادی و حقهبازی است (قناتآبادی- در شهرها هم همین طور است) در سال ۳۳ مبلغ ۵۵ میلیون تومان برای آسفالت راه و تعمیر و ساختمان خرج و تلف کرده و قادر نیستند ۵۵ کیلومتر راه آسفالت بدون عیب برای نمونه در تمام مملکت نشان دهند ۱۲ میلیون تومان هم برای تتمع هزینههای آسفالت کزایی در سال ۳۴ از بودجه کشور دریافت و پرداخت مرده است.
کسی نیست بازخواست کند و از این آقایان بپرسد این اعتبار کجا رفته و چگونه مصرف شده و این آسفالتها کجا است تمام این جریانات سوء ناشی از نداشتن برنامه صحیح و اصولی است زیرا نداشت برنامه صحیح و نبودن سازمانهای پابرجا و مسئول نتظیم برنامهها و اجرای طرحها در این مملکت باعث تمام خرابیها است در یکی از نطقهای قبل از دستور خود راجع به سوء جریانات وزارت دارایی تذکر دادم و به دولت پیشنهاد نمودم که از وزارتخانهها بدهند تا با تغییر دولتها که ممکن است در نتیجه تغییرات سیاسی پیش بیاید نقشهها و طرحهای اساسی تغییر پیدا نکند و در همان موقع از جناب آقای دکتر امینی که مسئولیت وزارت دارایی را برعهده داشتند تقاضا کردم در موقع تدوین قانون استخدام کشوری این موضوع را رعایت بکنند تا وی مسئول اجرای طرحها و پیشرفت نقشههای مفید وزارتخانه خود باشد.
آقایان اگر همان وقت این پیشنهاد عملی شده بود امروز میتوانستیم از معادن دائمی و وزارت راه که مسئول اجرای برنامههای راهسازی و راهداری هم میباشند سؤال کنید این ۶۷ میلیون تومان اعتبار کجا صرف شده ولی اکنون باز خواست شود به هزار نفر مراجعه میکنند و بالاخره بی اخذ نتیجه مسئولیت لوس میشود و معلوم و مشخص نمیگردد این اعتبار که از دسترنج مردم زحمتکش ایران در اختیار وزارتخانهای قرار گرفته در کجا به مرف رسیده است (پورسرتیپ- وزارت راه پولی هم ندارد) این نقیصه تنها در قسمت آسفالت نیست بلکه اغالب قسمتهای وزارت راه و راهآهن در انجام وظایف خود قصور میورزند و در نگهداری و تعمیر راهها و پلها دقت کامل نمیکنند در بعضی از نقاط آذربایجان راهها به حدی خراب است که عبور و مرور به زحمت انجام میشود (بزرگ نیا- خراسن هم همین طور) در بعضی از قسمتهای راه جاده در اثر بیمبالاتی بهکلی از بین رفته و برای اینکه مسافر جاده را از صحرا تشخیص دهد با کمال وقاحت سنگهای در دو طرف جاده قرار دادهاند تا معلوم شود مسیر جاده از وسط این سنگچینها است الان آقای مهندس جفرودی میفرمودند که در شمال ابداً راه وجود ندارد و مردم به سطوح آمدهاند در راهآهن در ظرف مدت کمی چهار سانحه بزرگ رخ داده.
همه آقایان از حادثه اخیر راهآهن اطلاع دارند و میدانند قطاری که از جنوب حامل مهمات بوده در ایستگاه قم چند واگن محتوی بنزین اضافه کردهاند که بینهایت عمل لغوی بوده است این قطار تا نزدیک رود شور حرکت کرده و به قول مأمورین راهآهن در نتیجه خرابی ترمز اختیار قطار از دست راننده خارج شده و قطار فرار کرده است وسایل راهآهن به قدری نا منظم بود که مأمورین ایستگاههای میانه- تهران و رود شور نتواسنتهاند به تهران اطلاع دهند تا از حرکت ترن به طرف قم جلوگیری نمایند در نتیجه دو ترن در وسط راه با یکدیگر مصادف شده و بیش از ده نفر به قتل رسیده سه لوکوموتیو ضایع شده دو واگن مشتعل و میلیونها خسارت متوجه دولت گردیده است ممکن است مسئولین امر بگویند واگنها مستعمل بوده ترمز کار نمیکرده آقایان شهربانی برای کارکردن یک اتومبیل در داخل و خارج شهر برگ معاینه میخواهد چطور مسئولین راهآهن بدون دقت و بازدید اجازه حرکت چنین قطاری دادهاند و با جان مردم بازی کردهاند حالا به افتخار چنین حادثهای که مولود یک عمل لغو و در نتیجه بیمبالاتی و وظیفهنشناسی و بیانظباطی یک عده مأمورین نالایق رخ داده است میخواهند بنای یادبودی بسازند و علاوه بر اینکه خسارت ضرر دیگری به خزانه دولت وارد آورند آقایان مگر این قطار در جنگ با دشمن از بین رفته و یا در راه حفظ استقلال مملکت نابود شده تا برای آن بنای یادبود بسازند اگر قرار شود برای هر عمل لغو وظیفهنشناسی بنای بسازند این بناها در کشور از حد و حصر خارج خواهد شد.
وزارت راه به جایی تعبیه چنین بنای یاد بود بایستی پول آن را به ورثه مقتولین و بچههای بیگناه آنان تخصیص دهد تا در عسرت نباشند.
آقایان این پیش آمدها و این بیمبالاتیها و بالاخره به ضرر مملکت تمام میشود مگر وقت این مملکت چقدر باید تلف شود مگر اسطاعت مالی و حوصله مردم ایران تا چه حد است مردمی که با رضا و رغبت تمام مقدرات خود را در دست مسئولین امر میسپارند (پورسرتیپ- رضا و رغبتش را حفظ کنید) انتظار ندارد شاهد و ناظر چنین پیش آمدهای باشند ببخشید از مطلب دور افتادیم برگردیم سر مطلب گفتیم بیش از ۶۰. ر. اعتبارت راهداری تلف میشود در نتیجه مطالعاتی که کردهاند متوجه شدم که چند نکته اساسی باعث این بیترتیبی و تلف شدن اعتبارت راهداری است که به عرض آقایان محترم میرسانم و از دولت جدا تقاضا دارم این مطلب توجه کرده و هر چه زودتر در رفع نقایص اقدام نماید (عبدالرحمن صفایی- این تقاضا را نفرمایید) تا بالاخره نتیجهای از این همه اعتبار و وقت و زحمت عاید مملکت گردد.
آقایان از ۱۷ میلیون تومان اعتبار راهداری و تعمیرات دو میلیون چهارصد هزار تومان به کارمندان و کارگران روزمزدی پرداخت میشود که به پنج وجه کاری در راه انجام نمیدهد و به وسیله متنفزان تحمیل بودجه وزارت راه شدهاند شنیدهام حتی بعضی از گویندگان رادیو با بودجه مفصلی که در اختیار اداره تبلغات است به عنوان کارگر روزمزد از اداره راه تهرات حقوق میگیرند قسمت دیگر این اعتبارت به واسطه کمیحقوق مأمورین راهداری صحرایی است بدین معنی مأموری که در ماه ۱۵۰ تومان حقوق میگیرد و اعتبار نسبتاً قابل ملاحظهای در اختیار دارد نمیتواند ایمن و درستکار باشد ولی برای رفع نیازمندیهای خود و خانواده خود از اعتباری که در اختیار دارد سوءاستفاده میکنند نازل بودن دستمزد کارگر که اغلب بین ۲۰ تا ۲۵ ریال است یکی دیگر ار عوامل اتلاف اعتبارات راه است زیرا به علت کمی دستمزد مأمورین کارگران از میان اطفال خردسال یا پیرمردانی که قدرت کارکردن را ندارد انتخاب میکنند و در نتیجه علاوه بر اینکه تمام این پولهایی که به عنوان کارگر برای نگهداری راهها پرداخت میگردد تلف میشود در دهات نیز از وجود این کارگران برای کشت و زرع استفاده نمیشود. بالاخره سوءاستفادههای مأمورین مالیه و مأمورین طرق باعث خرابی راهها است.
آقایان بهتر میدانند پولی که از
تهران به وسیله مالیه حواله میشود مأمورین مأمورین مالیه تا حق و حساب نگیرند امتیازات حواله شده را در اختیار مأمورین قرار نمیدهند مأمورین راه هم پس از دریافت اعتبار باید آن را به سه امضا یعنی امضا رئیس اداره و ناظر خرید و حسابدار و حسابساز از مصرف برسانند البته بهتر میدانید که صاحبان هر یک از این مشاغل و امضاها که با صرف هزینهای گزاف پستی اشغال کردهاند خرجهایی دارند و باید این خرجها را تأمین بکنند از این سه امضا که گذشت نوبت ممیز حساب میرسد که وی نیز باید حق امضا خود را دریافت دارد و چنانچه ملاحظه میفرمایند تمام این دستگاه یعنی مأمور مالیه و رئیس طرق و ناظر خرخ و حسابدار و حسابساز و تابل نویس و ممیز حساب همه جمع شدهاند تا ده نفر کارگری که اسماً در قسمتی از راه کار میکنند صد برابر کرده و به حساب دولت بگذارند و اعتباری را که از مرکز حواله میشود بدیت ترتیب حیف و میل کنند و راههای ایران را به وضع اسفبار کنونی در آورند. با این وضع اگر رئیس اداره مرد صحیحالعمل و درست کار باشد و بخواهد جلوی این ولخرجیها را بگیرد (پورسرتیپ- پدرش را در میآورند) آنها از کار برکنار میشود اگر این رئیس اداره برای سوءاستفاده علاقه به پست خود داشته باشد تمام این تحمیلات را قبول میکند و در محیطی پر از صمیمیت و همکاری اعتبارات را تلف میکند. خوشبختانه از قرار معلوم آقای وزیر راه و معاونین ایشان که از مهندسین صحیحالعمل و مجرب میباشند درصدد جبران این معایب بر آمده و تصمیم گرفتهاند به جای این همه تشکیلات عریض و طویل و مهندسین و متخصصین که مأموریت آنها دقت و نظارت در انداختن چندین بیل خاک که از یک طرف جاده به طرف دیگر جاده است موقوف کرده و به جای این همه مهندس و متخصص وحسابدار و حسابساز و ناظر هزینههای بازرس و تابل نویس و میمز حساب و غیره و غیره یک مشت ماشینآلات وارد کرده و از طریق مکانیزه کردن وسایل راهداری سر و صورتی به وضع راهها بدهد امید است افراد بینظیر و بیغرض در پیشرفت این نقشه با مسئولین وزارت راه همکاری و معاضدت فرمایند تا بلکه وضع راههای ایران اصلاح گردد و دولت که تا کنون با تأیید و پشتیبانی نمایندگان محترم مجلس شورای ملی در اجرای برنامه خود یعنی مبارزه با فساد به خصوص مبارزه بر علیه استعمال تریاک و شیره که به نظر اینجانب عمیقترین و صحیحترین و اساسیترین راه مبارزه بر علیه فساد است قدمهای مؤثری برداشته توجه بیشتری هم به تشکیلات مملکتی مبذول دارد و با آغاز تصفیه دامنهداری در دستگاههای اجرایی از حیف و میل اعتبارات جلوگیری به عمل بیاورد (احسنت)
رئیس- آقای دکتر شاهکار
دکتر شاهکار- آقایان در شماره سه شنبه ۳۱ مرداد روزنامه کیهان مقالهای از دیلی تلگراف روزنامه انگلیس ترجمه شده بود که لابد همکاران محترم آن را دیدهاند (عمیدی نوری- بسیار زننده و بد بود) اصل روزنامه و ترجمه آن در روزنامه کیهان الان اینجاست آقای آنتونین خبرگزار روزنامه دیلی تلگراف در تهران با چند نفر از وزیران و ادارهکنندگان سازمان عمومی کشور تماس گرفته و خلاصه عقیده بعضی از وزرا مسئول هیئت حاکمه فعلی را اینطور بیان کرده (موسوی- اسم برده؟) بلی ایران به طور غیرقابل تصوری مقهور فساد عمومی است (محمدعلی مسعودی- غلط کرده خیلی هم بیجا کرده است) متشکرم (محمدعلی مسعودی- هر وزیری این حرف را زده بیجا کرده هر که میخواهد باشد خودش گفته و مزخرف نوشته است) (عمیدی نوری- آقای ابتهاج گفته است) (محمدعلی مسعودی- هر که گفته هیچ ملتی در دنیا مثل ملت ایران در درست نیست هی میگویند دزد، دزد خودشان دزد هستند) (زنگ رئیس) (عبدالرحمن فرامرزی- اینها که دکتر بینا گفت راست یا دورغ؟)
رئیس- آقای مسعودی ساکت باشید
دکتر شاهکار- اگر ما اطلاعات خود را منحصر به اظهارات اعضای کابینه و رؤسای سازمانهای مستحق و سازمان برنامه بکنیم تصوری غیر از آنچه مردم خارج ایران گمان میکنند به وجود میآید زیرا ایران کشوری است که مقحور فساد عمومی است و مأمورین دولت نمیتوانند با حقوق ناچیز خود زندگی شرافتمندانهای اشته باشند این خبرنگار مینویسد در ایران عدالت همیشه در معرض فروش بوده است و مأمورین که حافظ نظم و عدالت هستند به نفع جیب خود از مردم محروم و کشاورزان فقیر و بیچاره باج نقدی دریافت و برای مأمورین و مقامات عالیرتبه خود میفرستند. آقایان از این قبیل عبارات در مقاله مزبور که ترجمه آن در روزنامه کیهان و اصل آن در دست اینجانب است زیاد دیده میشود اگر این کار این سمپاشی و اهانت به حیثیت ملی ایران از طرف یک نفر خبرنگار خارجی بود ما از دولت میخواستیم که به کنسولگریهای ما دستور بدهند که روادید ورد به ایران به این قبیل اشخاص ندهند (عبدالصاحب صفایی- این حرفها اگر دورغ بود موضوع مبارزه با فساد پس چیست هر روز در روزنامهها ادعای مبارزه با فساد میکنند خوب همین حرفهاست که خودشان میگویند مبارزه با فساد وقتی دولت خودش میگیرد نمیتواند بفهمد چه میگوید) اما او صراحتاً مینویسد که مستند اظهاراتش گفتههای وزیر کشور و رئیس سازمان برنامه و بعضی از اعضای دیگر هیئت حاکمه است (عمیدی نوری- آقای امضا گرفتهاند از بعضی از آنها) آقایان دقت بفرمایید بیست میلیون جمعیت این کشور با کمال صبر و بردباری لاقیدی و بیاعتنایی و ندانمکاری دستگاه حاکمه را تحمل میکنند زیر بار مالیات و محرومیت از احتیاجات اولیه زندگی مردم میرود و در سکوت نجیبی سر به زیر انداخته و کار میکند تازه او را مبتلا به فساد عمومی تشخیص داده و میگویند رشاء و ارتشاء سرتا سر کشور را فرا گرفته و تمام مأموران دولت را غیرشرافتمند معرفی میکنند (عبدالصاحب صفایی- اغلب بیانات دولت این حرف را تأیید میکنند) آقایان نمایندگان بیست میلیون ملت فحش خور در همین ایران به اصطلاح مقهور در فساد میدانید ما در حدود یک میلیون دانشآموز داریم که ۷۰۰ هزار نفر آنها دبستانهای دولتی و بیش از ۱۰۰ هزار نفر در دبیرستانها و بقیه در دبستانهای ملی درس میخوانند به غیر از دانشجویان دانشکدهها که آن اعداد را من در نظر نگرفتهام این نونهالان و قهرمانان آتیه کشور و فرزندان همین مأمورین دولت و همین افراد هستند وقتی از قول هیئت حاکمه میخوانند که میهنشان مبتلا به سرطان فساد شده و پدر آنان زندگی شرافتمندانهای دارند در روح جوان و حساس و نازک بین آنان چه تأثیری میکند؟ چگونه عرق ملیت و عشق به میهن و علاقه به عظمت و تعالی مملکت در آنها خفه نخواهد شد؟ چطور فکر عصیان و یاغیگری در دماغ آنها پرورش نیافته و نسبت به حال و آتیه کشور بدبین نمیشوند؟ چرا باید دوست نماهای ما تیشه بر ریشه ملت و احساسات ایرانی ما بزنند جوانان کشور ما باید بدانند که این تبلغیات سوء و سمپاشیهای خانه خرابکننده اگر از روی سوءنیت که بزرگترین جنابت ملی است نباشد و قطعاً از روی نفهمی و کجبینی و ندانم کاری است مگر ما فلان دالان چند سال یا فلان بیغوله بیسابقه هستیم که چنین ما را معرفی میکنند تاریخ ما گواه است که چند هزار سال است با وجود فقر و تنگدستی با وجود ناسازگاریهای زمان و حملات ناجوانمردانه و عاز و طمع همسایه و بیگانه روی پای خودمان ایستادهایم و مفتخریم که ایرانی هستیم و گذرنامههایمان را به همه کس میتوانیم ارائه دهیم (صحیح است) دزد و فاسد در تمام جوامع هست در جامعه ما هم هست که باید به دست قانون اگر هیئت حاکمه بگذارد محاکمه و مجازات بشود اما دهان آن کش را باید خرد کرد که به ملت پر افتخار ایران توهین کرده و خون آریایی ما را فاسد نشان داده و ما را یکسره به دورغ و ریا به منجلاب و فساد سوق میدهد (صحیح است صحیح است) (دکتر جزایری- همین فسادها را خودشان توی این مملکت درست کردهاند عیادی خودشان است) آیا ما که در این مکان مقدس به ضرورت قانون اساسی گرد هم آمدهایم برای حفظ حقوق و شئون ملت ایران چگونه با سکوت خود اجازه میدهید این اتهامات ناروا گفته شود؟ (عبدالصاحب صفایی- هی بند (ج) درست میکنند اینها را به دولت خودتان بگویید به هیئت حاکمه بگویید نه به خارجی) من که با خارجی صحبت کردم به دولت میگویم شما چگونه با سکوت خودتان اجازه میدهید ایت اتهامات ناروا را و این گفتههای خانمانسوز گفته بشود و ما را در این انتظار خودی و بیگانه اینگونه قلمداد نمایند این مقاله که عکس اعلیحضرت همایونی را گوشهاش گذاشته و شاه را که معرفی میکند میگوید مرد راه است این مقاله که به تحریک و اغوا منتشر شده و مواد اولیه آن را به محضر اعضای هیئت حاکمه فعلی دادهاند دشنام به ملت ایران و توهین به حیثیت ملی ما است اگر دولت نیاید و پشت این تریبون از ملت ایران عذرخواهی نکند من او را به مذاکره دعوت خواهم کرد تا پداران از حقوق فرزندان (عبدالصاحب صفایی- شما رأی بهش میدهید) و اسلاف از اخلاف خود دفاع کنند (عبدالصاحب صفایی- معلوم میشود یک رأی اعتماد ۱۰۰ تایی میخواهید برای دولت درست کنید) (مسعودی- آقای صفایی شوخی نکنید) پیشرفت ملل و نحل عقیدت و ایمانی است به خود و ملت خود دارند ترغیب و تشویق وطنپرستی و میهندوستی از وظایف هر مؤمنی به میهن است حالا اگر قدمی در این راه بر نمیدارید چرا راه عکس آن را میبندید این آقایان که ایران را مقهور فساد دانسته سایر کشورها را گل بیخار میدانند کب وار هر کاری را که برای دیگران مجاز میدانند و ما را معیب و فاسد معرفی میکنند این ملت ایران است که به علت نداشتن برنامه از طرف هیئت حاکمه و ندانم کارهای او در فقر و تنگدستی زندگی میکنند ولی این ملت بارها نشان داده که با وجود تمام ضربات مهلکی که بر روی او وارد میسازند در روز خطر مرد و مردانه زندگی خود و فرزندانش را بری پایداری ایران و عظمت بیرق شیروخورشید نثار میکند (صحیح است) شما ما را مقهور فساد بدانید ولی کارمندان ایران و زحمتکشان ایران با پای برهنه ازز چند کیلومتری از دو تا اتاق کاه گلی خود حرکت کرده و با تحمل افادههای شما به سر کار خود حاضر میشوند و زندگی شرافتمندانه خود را ادمه میدهند دزد و نادرست انگلهایی است که در هر جامعه پیدا میشود ولی به طور قطع چند درصد آن در کشور ما بیشتر از سایر کشورها نیست (صحیح است) لکن آنها لباس کثیف را در پستوی خانه میشویند ولی شما میآیید طشت رسوایی ما را از بالای بام پرتاب
میکنید که صدای تو خالی آن مردم را مرعوب و ترسناک کند (احسنت- صحیح است) شما یک قسمت از مقاله آنتونیمن را که حتماً مربوط به خود نویسنده است نه به سوفلورهای ایرانی بخوانید حق دارد که میگوید طبقه حاکمه ایران که شاه ایران نمیتواند آنها را ندیده بگیرد با دندان و ناخن برای حفظ وضع موجود و منافع و امتیازات خود میجنگد آرای راست است برای حفظ وضع موجود خود به هر وسیلهای متشبث میشود حتی به وسیله دشنام به حیثیت ملی ما (صحیح است) مگر در ظرف این چند سال هیئت حاکمه ما عوض شده؟ که شما مردم را بعد و قبل را مؤثر میدانید هر کس چند صباحی آمد کاری برای مردم نکرد آن وقت بیچارگی و ندانم کاری خود را به حساب مردم گذاشت آنچه را که تا به حال نداشته و نداریم وزیر مردم است و از این جهت است که وزرا هم به فکر مردم نیستند و کاری هم جز به دشنام و بدگویی انجام نمیدهند یک وقت با هزاران صدا و طمطراق دولتی به نام حکومت ملی آمد اما عوض اینکه دردی از دردهای مردم را دوا کند یا گرهای از کار آنها بگشاید خبرگزاران و عکاسان خارجی را با بوق و کرنا دعوت کرد به بیغولهها و گودالها و حصیرآبادها و اینجاه و آنها عکس از آنجا برداشتند و اشک تمساح ریختند تا اینکه آخرین آبروی ملت ایران را بر باد بدهند (صحیح است) چنانچه مأموریت داشتند آن حکومت رفت امام حکومت فعلی هم از هیچ نکتهای فروگذار نمیکند این مقاله که به قول خودش و امضای خودش در ضمن بلندگوی هیئت حاکمه فعلی است دست رد به سینه هیچکس نمیزند از نمایندگان مجلس، سناتور، افسر، تاجار مأمور دولت همه را با یک چوب راند و مینویسد قدرت و نفوذ در دست هزار فامیل است که افسران و نمایندگان مجلسین از بین آنها هستند آخر صف مقدم این هزار فامیل را کی تشکیل داده است کدام یک از اعضای این هزار فامیل شما بین نمایندگان مجلس میبینید شما یک قدری هم جلوتر بیایید در صف مقدم انگشت روی اغلب آنها بگذارید تا احتیاج به معرفی نباشد عجب است آخر (عبدالصاحب صفایی- بنده هستم نشان میدهم) شما که کاری انجام نمیدهید دوایی و دارویی تجویزی نمیکنید حتی خدمتی به مردم نمیکنید دشنام دیگر چرا وضع اقتصادی مردم وضع بازار را میبینید آنها را به حال خودشان بگذارید دیگر فحش چرا؟ این حرفها دشمنی با ملت ایران است آقایان نمایندگان که سوگند وفاداری با اساس مشروطیت و رژیم مشروطیت خوردهاید (قناتآبادی- دورغ خوردهایم) این نوشتهجات دشمنی با شخص شاه است (خلعتبری- توهین است) مقاله مورد بحث بسیار روشن و صریح است که عیناً ترجمه آن قرائت میشود مینویسد با وضعی که ایران فعلاً به خود گرفته است تصمیمات نهایی با یک نفر است و بار مسئولیت بر دوش شاه ایران میباشد ملاحظه بفرمایید آن محاصبه با آنتونی من که ایران قوطهور در منجلاب فساد است مقدمه این هم نتیجه مسئولیت به عهده شاه است زهی بیانصافی زهی ناجوانمردی اینکه یک فرد قد علم بکند با تمام بد بختی این مملکت رسیدگی کند تازه نتیجه بدکاری و ندانمکاری را به حساب شاه بگذارند (قناتآبادی- این حرفی بود که من روز اول زدم) آقایان وزرا مسئول فرد فرد شما هستید مسئول شمایید که کیا بیا دارید منشی مخصوص دارید دفتر مخصوص دارید آخر اگر شاه مسئول است پس شما چه میکنید اینکه یک سره مردم را به اتهام واهی در منجلاب فساد بکشید و آن وقت در موقع حساب بگویید مسئول این امور شاه است اجازه بدهید من از عرایضم که گفتههایم بر نمیگردم و عرض کردم که دولت را به محاکمه دعوت میکنم ودر خاتمه از عرایض خودم نتیجه میگیرم اولاً از پشت این تریبون نهایت انزجار و تنفر خودم را و آقایان و ملت ایران را نسبت به مقاله مزبور ابراز میدارم (صحیح است) اکثریت مردم ایران نجیب و شرافتمند هستند (صحیح است) دوم از دولت مصر میخواهم هر چه زودتر نسبت به گفتههای افراد مسئول که اسم آنها در مقاله ذکر شده است توضیحات کافی بدهند و از توهینی که به ملت ایران شده است عذرخواهی بکنند وگرنه خودشان را برای محاکمه حاضر کنند ثالثاً قسمت آخر مقاله را جدا تکذیب میکنم و طبق قانون اساسی مسئول امور عمومی کشور وزرا هستند که در مقابل اعلیحضرت شاه و مجلسین مسئولند و بیجهت اعمال بدویابی رویه خود را به گردن دیگران نگذارند رابعاً از دولت میخواهم هر چه زودتر نتیجه اقداماتی که به ضعم خود برای مردم انجام داده به اطلاع مجلسین برساند و امیدوارم از تشبث و تشتت و ریا و تهمت و افترا یک قدری رهایی یافته واقعاً قدم مثبتی برای مردم بدبخت ایران بردارید و به رقم دشمنان ایران جاوید و پایبند خواهد بود (صحیح است- احسنت)
۳- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان حائریزاده و صدرزاده
رئیس- وارد دستور میشویم آقای حائریزاده مطلبی داشتید
حائریزاده- سؤالی را که تقدیم مقام ریاست کردم
رئیس- ابلاغ کردیم
حائریزاده- آن را نوشته بودم در صورتی که دولت برای ده روز حاضر به جواب نشود من آن را به جای استیضاح تلقی میکنم و جلسه استیضاح را معین بفرمایید.
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- راجع به پل فهلیان بنده یک سؤالی از وزارت راه کردهام تقدیم میکنم.
۴- طرح و تصویب فوریت لایحه اعتبار ازدیاد سرمایه بانکهای ساختمانی و رهنی و کشاورزی.
رئیس- لایحهای قبلاً با دولت فوریت داده بود راجع به افزایش سرمایه به بانکها حالا لایحه دولت قرائت میشود و فوریت آن مطرح میشود.
(به شرح زیر خوانده شد).
ریاست محترم مجلس شورای ملی
در لایحه سازمان برنامه که تقدیم مجلس شده است برای ساختمانهای ارزان قیمت و کمک به بانک کشاورزی مبلغی پیشبینی شده نظر به اینکه تا تصویب لایحه مزبور فصل ساختمان میگذرد و بسیاری از بناهای نیمهتمام برای فرهنگ و بهداری و غیره ممکن است در صورت عدم تکمیل خراب و از میان و ضرر فاحشی به دولت شود و علاوه بر این کمک به کشاورزی کشور فوریت دارد لذا ماده واحده ذیل به قید دو فوریت قدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.
ماده واحده- به سازمان برنامه اجازه داده میشود تا مبلغ یکصد و پنچاه میلیون ریال از درآمد نفت به بانکهای ساختمانی و رهنی و کشاورزی برای اتمام ساختمانهای نمیه اتمام برای اجرای برنامههای مؤسسات مزبور بپردازد.
این مبلغ ضمن جداول منظم به لایحه سازمان برنامه منظور خواهد گردید نخستوزیر- کفیل وزارت دارایی.
رئیس- دو فوریت در لایحه ذکر شده ولی دو فوریت لازم نیست چون لایحه مالی است و یک فوریت کافی است فوریت مطرح میشود و در صورت تصویب چاپ میشود بعد در دستور قرار میگیرد آقای پیراسته با فوریت مخالفید؟ بفرمایید.
پیراسته- عرض کنم یکی از فرنگیهایی که مدتی در ایران بوده است نوشته است در ایران ماه آذر یعنی ماه ساختمان برای اینکه تشریفات در ایران طوری است که از اول سال شروع میکنند و در ماه آذر تمام میشود و ماه آذر که برف و باران میآید و ماه یخبندان است میروند به نقشهبرداری این یک قسمت برای تشریفات تصویب اعتبار و یک قسمت هم وقتی که برف و باران باشد بیشتر سوءاستفاده میشود کرد برای اینکه هر چه هزینه باشد بیشتر میتوان از آن سوءاستفاده کرد که در این ماه ساختمان میکنند و اولاً بنده نمیدانم دولت با این ساختمانهایی که دارد میخواهد چه بکند و چطور پول را دور نمیریزد من باب مثال عرض کنم در شهر ساوه یک ساختمان بیمارستان شروع شده دو سال است هر سال ۳۰ هزار تومان ۴۰ هزار تومان پول برای این میفرستد باید یکصد هزار تومان بفرسد که آن ساختمان تمام بشود نمیفرستند تا اینکه خراب بشود وقتی که خراب شد آن وقت ۳۰۰ چهارصد ۵۰۰ تومان باید بفرستند که دو مرتبه شروع کنند این اعمالی که دولت میکند اگر یک نفر دیگر بکند به نظر بنده باید قیم برایش معین کرد ولی دستگاهها و مقرارت ما و بودجه ما طوری است که این اعمال میشود و این دستگاه مسئولیت اداره مردم را دارد بانک کشاورزی در ایران تشکیل شده است ولی صورت مسخره به خودش گرفته بنده چند روز پیش شنیدم که بانک دستور داده است که دیگر تقاضا قبول نکنند (پورسرتیپ- پول ندارند) بنده شنیدهام که پول ندارد مراجعه کردم گفتند پول نداریم خوب اگر بانک پول نمیدهد تعطیلش کنید. بانک را برای چه درست کردهاید؟ و آن وقت یک مبلغی که به نظر من کافی نیست میدهند علت مخالفت من برای این است که با بانکهایی که برای ایران مفید است مثل بانک رهنی و بانک کشاورزی و امثال آنها آیا بایستی اداره بشود یا نباید بشود؟ اگر نباید بشود درش را ببندید که مردم راحت بشوند در چند روز پیش در خدمت آقای بختیار مراجعه کردم که آقا مردم مراجعه کردهاند و قرض میخواهند قناتهایشان خراب شده سیل آمده پول لازم دارند قرض میخواهند گفتند ما دستور دادهایم پول داده نشود برای اینکه پول نداریم به نظر بنده باید یک مبلغی در اختیار این بانکها گذاشتنه شود که مردم بتوانند خرابهای خودشان را جبران کنند و تا این لایحه تشریفاتش تمام شود میرید یه همان ماه آذر که عرض کردم ماه ساختمان است بنابراین به نظر بنده حالا که دولت آمده تصمیم گرفته از بودجه نفت و درآمد دیگر به بانکها کمک بکند یک بودجه بخور و نمیری به آنها ندهد الان با این شهرستانها با این دهات متعدد با این خرابیهایی که هست حساب کردیم برای هر دهی هزار تومان بودجه هست که بانک کشاورزی به آنها بدهد با هزار تومان چه کار میشود کرد؟ با هزار تومان یک گاو نمیشود خرید اگر میخواهید واقعاً به کشاورزی و رعایا یک کمکی کنید یک بودجه حسابی در نظر بگیرید و این بودجه را در اختیار بانکها قرار بدهید یک نظارت دقیق هم بکنید که مالکین بزرگ نگیرند و بروند منفعت بدهند و مصرف واقعی خودش نرسد این است که چون ببنده معتقدم که این مبلغ کافی نیست واقعاً نظر آنها را تأمین نمیکند و باز هم مردم به بانک مراجعه میکنند و منظورشان انجام نمیشود یا اصلاً این لایحه را نیاوردید
یا یک مبلغی بیاورد که کافی برای همه آنها باشد.
رئیس- آقای پورسرتیپ مخالفید؟
پورسرتیپ- بله موافقم
رئیس- بفرمایید
پورسرتیپ- عرض کنم که متأسفانه با موافقینی که با بیانات جناب آقای پیراسته دارم و ناگزیرم که با موضوعی که فرمودند مخالفت کنم یکی از موارد این لایحه راجع به فرهنگ است همه آقایان اطلاع دارند که غالباً مدارسی که ساخته شده از چند سال به این طرف همه نیمه تمام شده مانده هر سال هم در بودجه وزارت دارایی پول میگذارند بعد هم همین ساختمانهای دبستانها و دبیرستانها که وزارت فرهنگ با خوندل یک قسمتش را ساخته تمام نمیشود حالا آمدهاند یک پلی را میخواهند که تمام کنند جناب آقای ابتهاج هم مثل اینکه الحمدالله راضی هستند که این پول را بدهند حالا که جناب آقای ابتهاج مساعدت کردهاند و لطف کردهاند و قبول کردهاند که این مساعدت را بکنند (قناتآبادی- پول ابویشان نیست که لطف کردهاند ابتهاج خودش را مادر میداند همه را دایه) حالا که مادر موافقت کرده شما هم که دایه مهربانتر از مادر هستید من استدعا میکنم که به فوریتش رأی بدهید که تا وقت باقی است این ساختمانهای نیمهتمام به یک صورتی تمام بشود که سال دیگر از سر گرفته نشود (صحیح است)
رئیس- رأی گرفته میشود به فوریت آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای طبع و توزیع بین آقایان فرستاده میشود.
۵- اخذ رأی و تصویب اعتبار ۱۳۳۴ وزارت فرهنگ.
رئیس- در آخرین جلسه قبل از تعطیل اعتبار وزارت فرهنگ به ۱۸۰ میلیون ریال تصویب شد و به مجلس سنا فرستاده شد حالا جوابی که رسیده است قرائت میشود برای رأی نهایی.
(به شرح زیر خواهنده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی.
لایحه شماره ۲۷۲۶۱- ۱۳۳۴/ ۳/ ۲۲ مربوط به اعطای یکصد میلیون ریال اعتبار اضافی به وزارت فرهنگ جهه تأسیس مدارس حرفهای و کشاورزی و کلاسهای جدید که طی شماره ۱۴۶۰۱- ۲۲/ ۵/۱۳۳۴ برای اظهار ملاحظات مجلس سنا ارسال فرموده بودند در جلسه مورخ چهارشنبه سیویکم شهریور ماه ۱۳۳۴ مطرح و ماده واحده که جبهه مالی داشته عیناً و تبصرههای آن که مربوط به امور عادی قانونگذاری پس از اصلاحات لازمه و افزودن سه تبصره دیگر به تصویب رسیده است.
اینک یک نسخه از لایحه فوق برای تصویب آن مجلس محترم به ضمیمه ایفاد میگردد
نائب رئیس مجلس سنا- دکتر سعید حکمت
رئیس- لازم است یک توضیحی بدهم که ذهن آقایان روشن شود در این لایحه سه تبصره در مجلس سنا علاوه کردهاند یک اصلاحی هم در تبصره دوم آن کردهاند این تبصرهها را یه کمیسیون میفرستیم و نسبت به اصل ماده واحده که به تصویب مجلس رسیده رأی میگیریم پس از تصویب به دولت ابلاغ میشود و تبصرهها هم با حضور آقای وزیر فرهنگ مطرح میشود اگر آقایان موافقت کردند آن را هم به دولت ابلاغ میکنیم.
وزیر فرهنگ- بنده عرضی دارم.
رئیس- بفرمایید.
وزیر فرهنگ- (دکتر مهران) البته در مجلس سنا سه تبصره به این لایحه اضافه شده است که بنده درباره آن عرضی ندارم اگر نظر ریاست محترم بر این است که به کمیسیون ارجاع بشود به آنجا ارجاع میشود و بعد میآید به مجلس ولی تبصرههایی که سابقاً به ضمیمه آن ماده واحده بود و در واقع مکمل آن ماده است ما احتیاج به آن تبصرهها داریم و اولاً نمیتوانیم این ماد ره آن طوری که مورد نظر است اجرا بکنبم اصلاحی هم در این تبصرهها نشده فقط برای رفع ابهام یک جملهای علاوه شده است که بنده تصور میکنم که آقایان موافقت کنند آن تبصرهها هم به تصویب مجلس رسیده است ضمیمه ماده واحده بشود و آقایان رأی بدهند (بعضی از نمایندگان- همین طور است).
رئیس- پنج تبصره در خود مجلس به تصویب رسیده که بایستی اصلاحاتی که با اصل موضوع بر نمیخورد اصلاح کردهاند اما سه تبصره اضافه کردهاند آن سه تبصره علاوه را به کمیسیون میفرستیم و نسبت به ماده واحده و ۵ تبصره رأی میگریم و به دولت ابلاغ میکنیم.
عبدالصاحب صفایی- آقا آن اصلاحات در تبصرهها تأثیری در اصل موضوع ندارد؟
رئیس- خیر تأثیری در اصل ندارد، آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردهاند رأی گرفته میشود با ورقه آقایان موافق ورقه سفید میدهند. (اسامی آقایان نمایندگان به وسیله آقای مسعودی (منشی) اعلام و در محل نطق اخذ رأی به عمل آمد).
آقایان: دکتر بینا- مرتضی حکمت- صفاری- شادمان- تفضلی- محمود افشار- مسوسی- بزرگنیا- کاشانی- احمد فرامرزی- عبدالرحمن فرامرزی- حمید بختیار- مهندس جفرودی- عزیز اعظم زنگنه- عباسی- بهبهانی- محمودی- کریمی- سهرابیان- قنات آباد- رضایی- پورسرتیپ- صدرزاده- عبدالصاحب صفایی (عبدالصاحب صفایی- فراکسیون وحدت به عنوان اینکه لایحه فرهنگی است رأی موافق خواهد داد) پناهی- قراگوزلو- بور بور- امیر احتشام- دکتر افشار- اردلان- بختیار- کیکاوسی- خرازی- داراب- توماج- شیبانی- مکرم- سعید مهدوی- دکتر سیدامامی- مصطفی ذوالفقاری- کاشانیان- درخشش- دکتر شاهکار- دکتر عمید- خلعتبری- دکتر جزایری- سید احمد صفایی- حائریزاده- عمیدی نوری- نقابت- نصیری- دکتر پیر نیا- عرب شیبانی- افخمی- ابراهیمی- گیو- فورد اخوان- مسعودی (آراء مأخوذه شماره شد ۵۷ ورقه سفید موافق و دو ورقه بیاسم و سفید شماره شد)
رئیس- لایحه اضافه اعتبار وزارت فرهنگ از ۶۰ نفر عده حاضر به اکثریت ۵۷ رأی موافق تصویب شد
اسامی موافقین- آقایان: صفاری- خرازی- قراگوزلو- شادمان- دکتر بینا- دکتر پیرنیا- موسوی- گیو- تنضلی- عبدالحمید بختیار- نقابت- امیر احتشامی- دکتر جزایری- توماج- عمیدی نوری- محمودی- سلطانمراد بختیار- شیبانی- خلعتبری- عبدالرحمن فرامرزی- دکتر سیدامامی- مسعودی- فرود- نصیری- کاشانیان- یدالله ابراهیمی- مرتضی حکمت- بزرگ نیا- احمد فرامرزی- کاشانی- کریمی- مهندس جفرودی- اعظم زنگنه- قناتآبادی- عباسی- بهبهانی- سهرابیان- پناهی عبدالصاحب صفایی- رضایی- پورسرتیپ- بور بور- صدرزاده- دکتر عمید- درخشش- مکرم- سید احمد صفایی- اخوان- محمود افشار- حائریزاده- عرب شیبانی- مصطفی ذوالفقاری- افخمی
ورقه سفید بیاسم دو ورقه
۶- توضیحات آقای وزیر کشور نسبت به موضوع بیانات آقای دکتر شاهکار
وزیر کشور- بنده عرض مختصری دارم اجازه میفرمایید
رئیس- بفرمایید
وزیر کشور (علم)- آقای دکتر شاهکار در فرمایشاتشان یک مطلبی فرمودند که حالا بنده رسیدم مجلس مطلع شدم که یک روزنامهنویس از قول بنده مطلبی نوشته بنده باید به عرض برسانم که اصلاً با این آدم مصاحبهای نکردهام (احسنت) (صدرزاده- وقتی به یک وزیر نسبت دورغ داده اخراجش کنید) عرض کنم به حضورتان یک نکتهای است ما همیشه میگوییم و آقایان هم همیشه تأیید میفرمایند که اگر خدای نکرده در اکثریت ملت نجیب و درست ایران و کارمندان ایران فاسدی پیدا بشود باید با بیرحمی ریشهاش را کند این را آقایان تأیید میکنید و مورد تصدیق آقایان هم هست که خیلی احتمام بعید ممکن است در یک مجلس میهمانی بدون اینکه بنده کسی را شناخته باشم این را گفته باشم و حالا هم میگویم همه جا هم میگویم آقایان هم موافقین تأیید میفرمایید ولی اینکه بنده با این آدم مصاحبهای کرده باشم اصلاً مقدمهای باشد بنده جداً تکذیب میکنم و به عرض مجلس میرسانم که چنین مصاحبهای نشده (مسعودی- شایسته شأن شما هم نبوده که چنین حرفهایی بزنید)
۷- اخذ رأی و تصویب بیست میلیون ریال اعتبار ۱۳۳۴ دولت
رئیس- لایحه دیگری است مربوط به بیست میلیون ریال اعتبار دولت که به تصویب مجلس رسیده که برای اظهارنظر به مجلس سنا فرستاده شده بود حالا برگشته باید رأی نهایی گرفت نامه مجلس سنا قرائت میشود و با ورقه رأی گرفته میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
لایحه شماره ۲۰۱۶۳- ۲۵/ ۴/ ۳۴ مربوط به اعطای بیست میلیون ریال اعتبار اضافی به وزارت دارایی که طی نامه شماره ۱۴۷۴۵- ۲۱/ ۵/۳۴ برای اظهار ملاحظات مجلس سنا فرموده بودید و جلسه مورخ چهارشنبه یک شهریور ماه ۱۳۳۴ به تصویب رسیده است.
نائب رئیس مجلس سنا- دکتر سعید مالک
عبدالصاحب صفایی- این موضوع قربان رأی کبود دارد
رئیس- مختارید هر طور که میخواهید رأی بدهید. رأی گرفته میشود با ورقه
(آقای مسعودی (منشی) اسامی آقایان نمایندگان را به ترتیب ذیل اعلام و احذ رأی به عمل آمد)
آقایان: قناتآبادی- دکتر بینا- خرازی- صفاری- شادمان- افشار- موسوی- کاشانی- احمد فرامرزی- محمودی- مهندس جفرودی- شبیانی- اعظم زنگنه- عباسی- پورسرتیپ- سلطانمراد بختیار- سهرابیان- صدرزاده- بزرگ نیا- عبدالصاحب صفایی- افخمی- مصطفی ذولفقاری- نراقی- قراگوزلو- بور بور- امیر احتشامی- اردلان- حمید بختیار- تنضلی- کیکاوسی- رضایی- داراب- توماج- مکرم- دکتر سعیدامامی- پناهی- عبدالرحمن فرامرزی- مهدوی- کاشانیان- لاری- صدقی- درخشش- دکتر شاهکار- بهبهانی- دکتر عمید- ارسلان خلعتبری- دکتر جزایری- دکتر افشار- حائریزاده- عمیدی - نوری- نقابت- نصیری- دکتر آهی- عرب شیبانی- دکتر پیر نیا- مرتضی حکمت- مسعودی- رضا افشار- اخوان- گیو- فرود
(آرای مأخوذه شمارش شد ۵۱ ورقه موافق و چهار ورقه مخالف و دو ورقه سفید بیاسم شمارش شد).
رئیس- بیست میلیون ریال اعتبار دولت با ۵۱ رأی موافق تصویب شد.
اسامی موافقین آقایان: عمید نوری- نصیری- نقابت- صفاری- شادمان- عرب شیبانی- دکتر بینا- صدرزاده- دکتر پیرنیا- دکتر آهی- افخمی- دکتر عمید- مرتضی حکمت- عبدالرحمید بختیار- عمیدی نوری- مهدوی- گیو- یدالله ابراهیمی- دکتر افشار موسوی- خرازی- احمد فرامرزی- کاشانی اخوان- بهبهانی- پناهی- کاشانیان- داراب- دکتر سعید امامی- توماج- مکرم- امیر اهتشامی- اردلان- تفضلی- لاری- بوربور- قواگوزلو- مطفی ذوالفقاری- شیبانی- سلطان مراد بختیار- بزرگنیا- سهرابیان- رضایی- عباسی- اعظم زنگنه- محمود افشار- مهندس جفرودی- دکتر جزایری- خلعتبری- مسعودی.
اسامی مخالفین آقایان: عبدالصاحب صفایی- قناتآبادی- حائریزاده- پورسرتیپ.
ورقه سفید بیاسم علامت امتناع دو برگ.
میلیون ریال اضافه اعتبار دانشکده پزشکی.
رئیس- لایحه دیگری است راجع به اعتبار دانشکده پزشکی که در مجلس تصویب شده و به مجلس سنا فرستاده شد نامه مجلس سنا قرائت میشود و رأی نهایی میگریم (به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی.
پاسخ مرقومه شماره ۲۱۴۶۰۷ ر ۵ ر ۳۴ لایحه شماره ۲۷۴۰۵- ۲۲/ ۴/۳۴ موضوع اعطای ۶۰ میلیون ریال اعتبار جهت هزینه دانشکده پزشکی و بیمارستانها که طی شماره فوق برای اظهار ملاحظات مجلس سنا ارسال داشته بودید در جلسه مورخ یکشنبه بیست و نهم مرداد ماه ۱۳۳۴ مجلس سنا عیناً به تصویب رسیده است.
رئیس مجلس سنا رسید حسن تقیزاده.
رئیس- با ورقه رأی گرفته میشود آقایان موافقین ورقه سفید میدهند (آقای مسعودی (منشی) اسامی آقایان نمایندگان را به ترتیب ذیل اعلام و اخذ رأی به عمل آمد)
اسامی آقایایان: قناتآبادی- نراقی- کریمی- دکتر بینا- خرازی- صفاری- کاشانی- عبدالرحمن فرامرزی- پورسرتیپ- محمودی- مهندس جفرودی- عباسی- سلطان محمد رضایی- پناهی- پیراسته- مصطفی ذوالقدر- قراگوزلو- بوربور- امیر احتشامی- اردلان- بختیار- سهرابیان- کیکاوسی- دراب- توماج- شیبانی- مکرم- دکتر سیدامامی- سعید مهدویی- لاری- کاشانی درخشش- دکتر افشار- دکتر شاهکار- دکتر عمید- بهبهانی- ارسلان خلعتبری- دکتر جزایری- حائریزاده- عرب شیبانی- دکتر پیرنیا- ابراهیمی- مرتضی حکمت- افخمی- گیو- صرافزاده- فرود- اخوان- مسعودی-
آرای مأخوذه شمارش شد ۶۰ ورقه سفید موافق شمارش شد.
رئیس- لایحه اعتبار- دانشگاه با ۶۰ رأی تصویب شد.
اسامی موافقین آقایان: اخوان- دکتر عمید- صفاری- دکتر افشار- نقابت- توماج- داراب- خرازی- دکتر سعید امامی- لاری- دکتر جزایری- مهدودی- سهر ابیان- افخم- بوربور- امیر اهتشامی- نصیری- درخشش- قراگوزلو- پیراسته محمودی- خلعتبری- کیکاوسی- عمیدی نوری- شیبانی- دکتر پیرنیا- پورسرتیپ- مکرم- گیو- مسعودی- دکتر شاهکار- عبدالحمید بختیار- صدقی- صرافزاده- محمود افشار- مرتضی حکمت- عزیز اعظم زنگنه- بهبهانی- عرب شیبانی- مصطفی ذوالفقاری- فرود- یدالله ابراهیمی- کاشانی- کاشانیان- سلطانمراد بختیار- رضایی- نراقی- شادمان- عبدالرحمن فرامرزی.
ورقه سفید بیاسم علامت امتناع یک برگ.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- بنده از عنایت و توجهی که آقایان نمایندگان محترم نسبت به تصویب لوایح فرهنگی مزبور فرمودند کمال تشکر را دارم و امیدوارم که خداوند توفیق بدهد که بتوانم از این اعتبارات به بهترین وجه استفاده کنیم.
عبدالصاحب صفایی- از شخص جنابعالی این انتظار میرود.
صدرزاده- ما هم از جنابعالی متشکریم.
۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه.
رئیس- امروز اعتبار نامه آقای ابراهیمی جزو دستور بود برای جلسه بعدی گذاریم فعلاً جلسه را ختم میکنم جلسه آینده رزو سهشنبه ۲۱ شهریور (قناتآبادی- نطق قبل از دستور هم خواهد بود؟) خیر سؤالات مطرح میشود فعلاً آقایان به جلسه خصوصی تشریف میآورند. (مجلس ۴۰ دقیقه پیش از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت