مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۱۲ نشست ۳۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۱۲ نشست ۳۲

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ شهریور ۱۳۱۲ نشست ۳۲

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۱۹ شهریور ماه ۱۳۱۲ (۱۹ جمادی الاولی ۱۳۵۲)

فهرست مذاکرات:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) ابراز تأثرو تأسف از فوت اعلیحضرت فیصل شاه عراق.

۳) تقدیم و تصویب لایحه تعیین تاریخ تصدیقهای صدور.

۴) بقیه شور اول لایحه تکمیل قانون اوقاف.

۵) موقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه.

(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید.)

صورت مجلس روز چهارشنبه ۱۵ شهریور ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

- تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس]

رئیس- آقای مرآت

مرآت – بنده را جزو دیرآمده نوشته‌اند در صورتیکه همچو چیزی واقع نشده وبنده هیچوقت از وظایف ارجاعیه قصوری نکرده‌ام.

رئیس- درصورت مجلس نظر دیگری نیست؟

(خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- ابراز تأسف ازفوت اعلیحضرت ملک فیصل

[۲-ابراز تأسف ازفوت اعلیحضرت ملک فیصل ]

رئیس- وصول خبرفوت ناگهان اعلیحضرت ملک فیصل پادشاه عراق خبری نابهنگام واتفاقی غیر مترقبت بود

(صحیح است)

ما این ضایعه را مثل یک خبری که از ماوراء سرحد بطور عادی شنیده می‌شود تلقی نمی‌کنیم. جهات مشترک زیادی بین ما و دولت عراق موجود است که ما را در این ماتم وسوگواری سهیم وشریکت می‌کند

(صحیح است)

این پادشاه محبوب و برازنده وقتی که به مملکت ما آمداز قیافه مطبوع ورفتار نجیب و نیکوی خود در قلب ما آثار زیادی باقی گذاشت – آن محبتی که درخاطره دو ملت وجود داشت با مکارم اخلاق خود محکم و پاینده ساخت

(صحیح است)

اشخاص لایق و نیکوکار که برای ملت خود مفید و بااثرند یک احترام طبیعی ووضعی پیدا می‌کنند که بشریت آنها را تکریم می‌کند و تمام ملل بچشم احترام به آنها می‌نگرند. خدمات پادشاه فقید بر ملت خودش ایشان را باین محبوبیت بین الملل نائل ساخته و فقدان معظم له بر همه علی‌التساوی تقلیل و دشوار است (صحیح است) ما از جهت هم‌کیشی و وداد و محبتی که بین ملت عراق و ایران موجود است این حادثه را باعظمت واهمیتی که درخورآن است دریافت می‌کنیم و به ملت وخانواده جلیل سلطنت عراق تسلیت داده اطمینان می‌دهیم که در رنج واندوه ایشان سهیم وازاین واقعه مساوی با ایشان متأثر واندوهناکیم. از خداوند توانا مسئلت می‌کنیم که روح این پادشاه شریف رادر حمایت خود پرورش داده غریق رحمت فرماید (انشاءالله)

- شور وتصویب لایحه تعیین تاریخ تصدیقهای صدور

[۳-شور وتصویب لایحه تعیین تاریخ تصدیقهای صدور ]

رئیس- آقای سیاح.

سیاح (رئیس کل تجارت)- لایحه ایست از برای تعیین تاریخ تصدیق صدور که تقدیم می‌شود برای اینکه معین باشد که تاریخ تصدیقهای صدوری که داده می‌شود از روز وصول خبر صادر کردن جنس از سرحد بگمرکی که تصدیق صدور می‌دهد حساب شود.

(بشرح ذیل قرائت شد.)

ساحت محترم مجلس شورای ملی:

بموجب ماده ۷ قانون انحصار تجارت خارجی مصوب ۱۹ تیر هزار وسیصد و یازده تصدیقات صدوری که اسعار مربوطه به آنها قبل ازصدور جنس فروخته شده یا درموقع صدور جنس فروخته شوداز تاریخ صدور جنس تا شش ماه اعتبار دارد و تصدیقات صدوریکه اسعار آنها بعدا فروخته شود از تاریخ فروش اسعار تا ششماه برای اخذ جواز ورود معتبر است. چون فعلا تعهد فروش اسعار مأخوذ نمی‌شود تمام تصدیقات صدور مثل اسعار فروخته محسوب میشودو باید مدت اعتباراز روز صدور جنس تا ششماه محسوب شود ولی اجرای این ترتیب از لحاظ اینکه گمرکخانه‌ها باید تصدیق صدور را پس از وصول اطلاع کتبی از گمرکخانه سرحدی مبنی بر خروج جنس ازسرحد صادر نمایندو وصول این اطلاع به تفاوت میزان مسافت واقتضای فصل مدتی طول می‌کشد واگر تاریخ شروع باعتبار ششماهه تصدیق صدور از تاریخ صدور جنس باشد ممکن است تصدیق صدور وقتی بدست صادرکننده برسد که مدتی از اعتبار آن گذشته باشد واز طرف دیگر ترتیبی هم که فعلا معمول است وگمرک پس از وصول اطلاع نامه سرحدی تصدیق صدور را از تاریخی که صادرکننده برای اخذ آن مراجعه می‌نماید صادر می‌کند وصادر کننده هم بلحاظ اینکه مدت اعتبار از روز صدور ورقه تصدیق صدور محسوب می‌شود غالباً خیلی دیر مراجعه می‌کند واین ترتیب اسباب سوء استفاده و اختلال تنظیم امور می‌شود ماده واحده ذیل را پیشنهاد و تصویب آنرا با قید فوریت تقاضا می‌نماید:

ماده واحده – از ده روز پس از تصویب اینقانون مدت اعتبار ششماهه تصدیق‌های صدور از تاریخ وصول اطلاع نامه صدور جنس از سرحد بگمرکخانه صادرکننده ورقه تصدیق محسوب می‌شود.

رئیس- فوریت مطرح است اشکالی نیست. آقایانیکه با فوریت لایحه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند) تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است.

(اورنگ: مخالفی نیست)

در آنهم اشکالی نیست آقایانیکه با فوریت ثانی موافقت دارند قیام فرمایند

(جمعی قیام نمودند)

تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای طهرانی.

میرزا حسین خان طهرانی – گرچه در فراکسیون بنده عرایض خودم را عرض کرده‌ام وآقای رئیس کل تجارت هم توضیحات دادند ولی دراینجا برای اطلاع عامه تجار میل داشتم اظهاراتی که آقای رئیس کل تجارت کرده‌اند در این جا گفته شود برای آنها چون وعده داده‌اند که درآینده جبران کنند این است که عرایضم را تکرار می‌کنم که مدتی را که برای اعتبار تصدیق صدور برای آتیه در نظر گرفته شده است به عقیده بنده کم است واگر یکسال قرار می‌دادید بهتر بود بهمان دلائلی که عرض کرده‌ام و باز هم تکرار می‌کنم این تقریباً بلکه تحقیقات یک جائزه ایست برای صادرکننده واین مدتی که قرار داده‌اید یک مدتی است که برای مصرف رساندن آن تصدیق صدور مجانی نیست تا یک استفاده بکند و خیلی مدت کم است وبجای استفاده ممکن است یک زحمتی هم متوجهش بشود در صورتیکه این مسئله واضح است که همه ما و مخصوصا دولت باید مساعدت کند باشخاصی که باین مملکت جلب سرمایه می‌کنند. چون اینها عاملهای خوبی هستند که سعی می‌کنند محصولات داخلی را که بازارهای خارجه بفروش برسانند. و هر قدر دولت بآنها کمک کند که فوایدی ببرند بحال مملکت مفید است و از این نقطه نظر بنده تقاضا می‌کنم که مدت اعتبار تصدیق صدور یکسال باشد.

رئیس کل تجارت – همان طوری که در فراکسیون مذاکره شد. این لایحه مربوط باین نیست که تمدید مدت داده شود یا تغییری در آن ترتیب داده شود. فقط برای این پیشنهاد شده است که تبعیض نشود در مواقعی که خبر از سرحد دیر می‌رسد واسباب زحمت نشود. والبته آن فرمایشی که فرمودید مطلب اساسی است و دولت سعی دارد کمک کند صادر کننده را و تشویق کند واین مطالعه لازم دارد پس از مطالعه اگرلازم شد تمدیدی داده شود البته انجام خواهیم داد. و مجدداً پیشنهاد خواهد شد. ولی نتیجه مطالعه را باید دید که محتاج است به تمدید یا نه؟

رئیس- آقای طهرانچی.

طهرانچی – بنده خواستم استدعایی کرده باشم راجع بمدت ده روز چون فعلا از تاریخ مراجعه اشخاص به گمرک خانه تاریخ تصدیق صدور ده روز کرده‌اند و ممکن است تصدیق صدورهایی باشد که هنوز اشخاصی مراجعه نکرده باشند ومیخواهند از ولایات هم مراجعه کنند آنوقت تبعیض بینشان خواهد شد. پس اگر مدت را بیشتر قرار دهند بهتر است. خواستم استدعا کنم که عوض ده روز پانزده روز اگر قرار دهند بهتر است تا همه اشخاص بتوانند مراجعه کنند.

رئس کل تجارت – بنده مواقت می‌کنم پانزده روز باشد.

رئیس- آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری – بنده با اصل لایحه موافق هستم ولی بایست طوری باشد که تصدیق صدورهایی که بعد از این صادر می‌شود منظور این است که باید اینطور باشد نه تصدیق صدورهایی که قبلا داده شده است. اگرچه شاید نظر دولت همین باشد برای اینکه قانون عطف بماسبق نمی‌شود. از این جهت بنده خواستم تذکر بدهم که تصریح شود در اینجا و عبارت هم طوری باشد که تصدیق صدورهایی که بعد از این داده می‌شود ابتدایش از تاریخ وصول اطلاع نامه صدور جنس است چون عبارت طوری نوشته شده است که ممکن است اینطور ازش استنباط شود که بعد از تصویب این قانون مدت اعتبار تصدیق نامها از تاریخ وصول اطلاع نامه است. مقصود این است که بعد از این قانون باشد در صورتیکه اگر تصدیقی قبلا صادر شده باشد شما روی همان مدتی که الان صادر کرده‌اند عمل می‌کنید. آنها راکه دیگر برنمیگردانید این را معتقدم باید تصریح شود که مربوط به تصدیق از این به بعد است.

کازرونی – چه عیب دارد آنها هم باشد. این عطف بماسبق نیست.

رئیس کل تجارت – آنهایی که صادر شده وداده‌اند البته مانعی ندارد و بقوت خودشان باقی است. این برای تصدیق صدورهایی است که تسلیم می‌شود ودر گمرکخانه مانده است.

رئیس- آقای کازرونی.

کازرونی – یک اشتباهی بنظرم آمد که آقای دکتر طاهری فرموده‌اند وآن این است که این عطف بماسبق نمشود یعنی یک قانونی نیست که سابق داده حالا استرداد کند این اعطای یک حقی است که حق بماسبق هم می‌شود.

دکتر طاهری – این اعطا نیست. سلب حق است.

کازرونی – مدت زیاد دادن، وجه دادن سلب حق نیست.

رئیس- پیشنهادی از چند نفر از آقایان رسیده است قرائت می‌شود: پیشنهاد آقایان نیک پور و محلوجی و فرشی و کاشف وغیره این جانبان پیشنهاد می‌کنیم مدت تصدیق صدور یکسال مقرر گردد.

رئیس- آقای نیک پور.

نیک پور- بنده منظورم این بود همان طوری که برای جواز واردات یکسال مدت معین شده چون تصدیق صدوریک جایزه ایست برای صادر کننده برای آنها هم مدت یکسال باشد.

رئیس کل تجارت – این مطلب همان طور که در فراکسیون مذاکره شد و اینجا هم عرض کردم گمان می‌کنم بهتر اینست آقایان پیشنهادشان را پس بگیرند تا ما مطالعه کنیم. بعد ممکن است قبول کنیم.

رئیس- (خطاب به آقای نیکپور) شما حمایت می‌کنید از پیشنهاد خودتان.

نیک پور – بلی.

رئیس- آقایانیکه این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. حالا این را ضمیمه لایحه کرده با اصلاح پیشنهادی که از آقای طهرانچی رسیده اجابت کرده‌اند یعنی بجای ده روز پانزده روز مدت معین شده بعبارة اخری رأی می‌گیریم بماده واحده با افزایش قسمتی که از طرف آقایان پیشنهاد شد واصلاح آقای طهرانچی آقایانیکه موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد.

- بقیه شور اول لایحه تکمیل قانون اوقاف

[۴-بقیه شور اول لایحه تکمیل قانون اوقاف]

رئیس- قانون اوقاف مطرح است. مذاکره در کلیات است. آقای مؤید احمدی.

میرزائی – وزیر نیستند. کی دفاع می‌کند؟

رئیس- مخبر هست. بودن وزیر التزام و وجوبی ندارد

مؤید احمدی – در ۱۳۲۸ قمری یک قانونی در دوره دوم مجلس شورای ملی برای معارف واوقاف در دوره رسید. بنده می‌توانم با کمال قوت قلب عرض کنم که این قانون تا اینساعت اجرا نشده بعلت اینکه اگر اجرا می‌شد محتاج باین قانون نبود زیرا این قانون همان است و تغییری در آن داده نشده مخصوصاً آقای طباطبائی دیبا در جلسه گذشته عین مواد آن قانون را قرائت کردند بنده هم دقت کردم وبا این لایحه تطبیق کردم دیدم درست عین همان مواد است الا بعضی عبارات را از آن انداخته‌اند بلکه آن عبارات بهتر بود مثلاً در یکی از عبارات بود که اداره اوقاف نظارت بکند که علی حسب ما اوقفها اهلها بمصارف برسد. این عبارت را انداخته‌اند. از اصلاحاتی که کرده‌اند یکیش این است. این قانون را ببینید دقت کنید بنده بدقت تطبیق کرده‌ام پس این لایحه جدیدی نیست بعقیده بنده فقط یک چیز است که بنده می‌توانم عرض کنم اصلا ممکن بود بعنوان ماده واحده لایحه مالیاتی بیاورند به مجلس. این لایحه مالیاتی است هیچ مربوط باوقاف نیست. فرقی که با قانون سابق دارد این است که در اینجا نوشته یک عشر از موقوفات را بگیرند. در لایحه سابق این نبود. پس این یک لایحه مالیاتی است. یک ماده واحده آنهم بعقیده بنده وزیر مالیه باید بمجلس بیاورد که از تاریخ امروز یک عشر موقوفات مالیات بدهند والا این شرح و بسط فایده ندارد. بعقیده آقای کفیل یک توضیحی در جلسه گذشته دادند که بعقیده بنده غریب بود فرمودند آن قانون بر قوت خودش باقی است اگر آن بقوت خودش باقی است پس این چیست؟ بنده نمی‌فهمم! این یعنی چه از اینجهت بنده در چند روز قبل از این که این لایحه جزو دستور بود در ستونی که بیرون می‌نویسند در قسمت مخالف و موافق نوشتم که درکلیات و در تمام مواد مخالفم امروز نوبه به بنده رسید. در جلسه گذشته نوبت به بنده نرسید از این جهت می‌خواهم عرض کنم چه ضرورتی ایجاب کرده که وزارت معارف و اوقاف قانون سابق را اجرا نکرده محاسنی که در آن قانون هست ومیتوانم توضیح بدهم آنرا برداشته‌اند و آمده‌اند این لایحه را آورده‌اند بمجلس این است که بنده معتقدم این لایحه را آقای وزیر معارف پس بگیرند و حالا بایشان نشانی می‌دهم یادآوری می‌کنم خاطرنشان می‌کنم که در ۱۳۰۰ شمسی که تقریباً دوازده سال قبل باشد یک لایحه تهیه شده در اداره اوقاف از آن سال تا بحال هم در این دوازده ساله هر وزیر اوقافی که آمده کمیسیونهایی تشکیل داده و روی آن لایحه مطالعاتی کرده‌اند. و لایحه خوبی است. و بنده معتقدم آن لایحه را بیاورند بمجلس ویک مرتبه تکلیف اوقاف رامعین کند ده سال است مجلس شورای ملی انتظار داشته که یک لایحه برای اوقاف بیاورند بمجلس ولی این آن لایحه نیست این یک لایحه است که قانون سابق را بکلی خنثی می‌کند. آقا می‌فرمایند بقوت خودش باقی است. این دو ماده متناقص است، آنجا نوشتند که در جمع و خرج متولیها علی حسبما اوقفها اهلها نظارت شود. در صورتیکه در این لایحه نوشته در جمع وخرج متولیها. علی حسبما اوقفها اهلها را برداشته‌اند. اگر آن است این چه چیز است. بنده نمی‌فهمم. اگر او بر قوت خودش باقی است. این چیست بنده اساساً عقیده‌ام این است که این یک لایحه مالیاتی است که یک عشر بر اوقاف مالیات بسته‌اند پس می‌توانیم در این موضوع حرف بزنیم. بعقیده بنده مواد دیگرش قابل بحث نیست و از طرفی می‌توانم عرض کنم موقوفات را یک شکل کردن حالا در آن لایحه که بنده عرض می‌کنم چون در زمانی که خود بنده رئیس اوقاف بودم و آقای میرزا رضا خان نائینی رحمة الله علیه هم معاون وزارت معارف بودند این لایحه آن وقت تهیه شد در دوره آقای اعتمادالدوله آقای اورنگ هم تشریف داشتند بنده را دعوت کردند در وزارت معارف رفتیم. در این لایحه که تهیه شده بود بحث کردیم. آن یک لایحه عالی است بعقیده بنده حالا یک لایحه آورده‌اند که عینا همان مواد سابق است باصطلاح سر ودست شکسته و آنوقت هم می‌فرمایند که آن لایحه بقوت خودش باقی است. بنده نفهمیدم که این چه چیز است اما عیوبی را که در این لایحه هست وبنده در کلیات می‌توانم تمام آنها و یک یک را بعرض برسانم این است که موقوفات را آمده‌اند یک شکل کرده‌اند می‌گویند از همه عشر بگیرند. یک فرمایشی آقای هزار جریبی در جلسه گذشته گفتند که یا آقایان متوجه نشدند یا دفاعی که کردند مربوط بموضوع ایشان نبود در ماده ۶ لایحه اوقاف که در ۱۳۲۸ تصویب شده و از مجلس گذشته است (خواهش می‌کنم آقای کفیل درست دقت بفرمایند) د رماده ۶ در فقره ۳ می‌نویسد (یکی از وظایف اداره اوقاف این است که موقوفاتی که شخص پادشاه و رئیس دولت متولی هستند اداره اوقاف آنها را اداره کند.) توجه بفرمایید در فقره ۳ ماده ۶ – بنده خاطرم است که آن دوره هم وکیل بودم در دوره سوم ودوره احمد شاه بود که ایشان اعتراض کردند و آمدند ماده گذراندند از مجلس که عین آن ماده را الان بنده بیرون نویس کردم و حالا برای آقایان قرائت می‌کنم: ماده ۱۲ الحاق کردند بهمان قانون که این است «اداره کردن وزارت معارف واوقاف موقوفاتی را که تولیت آنها مستقیماً راجع به شخص سلطان عصر است با اجازه سلطان عصر خواهد بود،» این ماده را گذارندند. اعتراض آقای هزار جریبی این بود که شما در حالی که می‌بینید از وقتی که موقوفات خراسان ومسجد سپهسالار را اعلیحضرت همایونی اداره میند واز آن حال اسف اشتغال که واقعاً مثل بود بحق خدا من دیدم یکنفر اروپائی بیکنفر ازدوستانش نوشته بود در ۱۳۲۵ که ایران مشروطه شده است ومعنای مشروطه را کرده بود ضمناً آخر کاغذ نوشته بود گول نخورید باین حرفهای مشعشع هر وقت دولت توانست موقوفات حضرت رضا را اصلاح کند آن وقت مطمئن بشوید که ایران مشروطه شده اینطور بود بعلت این که این موقوفه که تقریباً یک میلیون در سال عایدات دارد به آن حال بود که حضرت رضا مقروض بود وامروز می‌بینید بحمدالله بقدری خوب اداره شده است

(صحیح است)

که مریضخانه حضرت رضا امروز اول مریضخانه ایران است

(صحیح است)

و آنچه بنده شنیدم می‌خواهند مدرسه طب مدرسه قابلگی مدارس عالیه آنجا تشکیل دهند. اصلاحاتی که در صحن واطراف آستانه ود املاک شده و حکایت آن فلکه وفلان وفلان حالا شما را بخدا انصاف است که اداره اوقاف از این عشر بگیرد استثناء که نکرده‌اید در آن قانون نوشته با وزارت اوفاف است قانون بعد نوشته که باجازه اعلیحضرت لیکن در این لایحه نوشته‌اید از کل اوقاف عشر بگیرید پس فرمایش آقای هزار جریبی این بود که شما چطور از این موقوفات عشر می‌گیرید موقوفاتی که باین خوبی بمصارف می‌رسد میگیرد چکار کنید این را باید استثناء کنید پس باید در آن ماده یک تبصره الحاق کرد که موقوفاتی که اعلیحضرت همایونی متولی هستند از پرداخت این مالیات مستثنی است این یک موضوع. موضوع دوم واقعاً استدعا می‌کنم باین عرض بنده دقت بفرمایید دولت سالی یک میلیون تقریباً خرج معارف می‌کند از مدارس مدارس عالی و متوسطه و ابتدائی از جیب خودش پول درمی‌آورد ومیدهد بری اداره معارف برای اینکه مردم این مملکت تحصیل کنند منورالفکر بشوند یک مردمی در سالهای قدیم روی یک عقایدی آمده‌اند یک املاکی را وقف کرده‌اند یک مدرسه‌هایی هم باز کرده‌اند و شرط کرده‌اند که مردم بروند در آن مدارس تحصیل کنند آیا معارف همین مدارس ابتدائی و متوسطه ماست وآن مدارس قدیمه نیست آقا آن علوم وتحصیلاتامروز بالحس و التجربه دیدیم که بر اینها فایقند اشخاصی که تحصیلات قدیمه کرده انددر آن مدارس بگذاریم پهلوی هم با اشخاصی که در مداس جدید ه تحصیل کرده‌اند ببینیم چقدر تفاوت دارد شما با آن مدرسه از جیبتان پول می‌دهید و این مدرسه‌ها

(ناصری: خیر اینطور نیست)

آقای ناصری استدعا می‌کنم انتقادتان را بگذارید وقتی بنده عرایضم را کردم بفرمایید بنده نگفتم آنها معلومات ندارند اثبات شیء نفی ماعدا نمی‌کند آن یک تحصیل است این هم یک تحصیل شما اگر خلاصه الحساب شیخ بهائی را توانستیددر این مدارس بفهمانید

(صحیح است)

بنده حساب رامیگویم تاریخ را می‌گویم جغرافیا را می‌گویم منطق را می‌گویم فلسفه، اصول، فقه، آنها اینها را تحصیل می‌کنند در این مدارس هم یک دروسی را تحصیل می‌کنند ولی بنده می‌خواهم ببینم وزارت معارف این تفاوت را برای چه قائل شده که به آن مدارس یک میلیون پول بدهداز این مدارس یک عشر بگیرد این معنی را که درست توجه فرموید شخصی املاکی وقف کرده است مدرسه ساخته است که مردم بروند در این مدارس تحصیل بکنند شما برای چه بیک مدرسه دستی می‌دهید از یک مدارسی دستی می‌گیرید این واقعاً چیز غریبی است پس می‌خواهم عرض کنم علی ما قرره الواقف را که از این برداشته‌اند برای این بوده از این جهت بنده عقیده‌ام این است که آقای کفیل این لایحه را از مجلس پس بگیرندوآن لایحه تهیه شده مطالعه شده چند ساله را بیاورند بمجلس همه ما هم رأی می‌دهیم البته درش اصلاحات می‌کنند بمجلس می‌آید درش بحث می‌کنیم تصویب می‌کنیم اما این لایحه را بچه عنوان ما رأی می‌دهیم لایحه سابق بقوت خودش باقی واین لایحه را ما رأی بدهیم اصلاً بنده این لایحه را برخلاف اصول پارلمانی میدانم مثلاً فرض کنید حالا خرده خرده یادم می‌آید موقوفه شخصی وقف کرده است فرض کنید یک ملکی را وقف کرده است بر اولادش که اولادش نفروشد غرض از وقف اولاد این است که نتواند بفروشد

(صحیح است)

بسیار خوب بچه قاعده شما از این عشر می‌گیرید؟

(صحیح است)

این است که بنده عرض می‌کنم اگر لایحه مالیاتی هم وضع می‌کنید باید متناسب باشد موقوفاتی هست که بعقیده بنده باد تمامش را اداره اوقاف اداره کند موقوفاتی هست مجهول‌المصرف موقافاتی هست که اصلاً وقفنامه در بین نیست یک اصطلاحی است که همه میدانند این ملک وقف است برفلان محل اینها را بعقیده بنده تمامش را اداره اوقاف ضبط کند یا بر بریات مطلقا وقف داریم که نوشته مطلق بریات آقا بیایید بگیرید تمامش را صرف مریضخانه ودارالمساکین ودارالمجزه کنید تمام ماها رأی می‌دهیم. کسی وقف کرده است برای خیرات و مبرات مطلق این را چرا یک عشر می‌گیرید تمامش را ضبط کنید اما از موقوفه مدرسه عشر نگیرید

(صحیح است)

ما یک قدری خودمان را عوض کنیم همرنگ محیط کنیم یک وقتی این فکر بود که یک جوری باید لایح را نوشت که برخورنده نباشد آنوقت ضمناً عملیاتمان را اجرا کنیم حالا هم شنیدم در کمیسیون همینطورها صحبت شده است آقا امروز غیر از گذشته است امروز المدالله دولت قدرت دارد دولت اعلیحضرت پهلوی است تمام مردم باعقل شده‌اند امروزنمیشود در پرده کار کرد باید مطالب را صریح نوشت در ماده اول می‌نویسد متولی و متصدی بنده نمی‌فهمم متصدی یعنی چه این لغت تازه پیدا شده ملک یا از طرف واقف یک متولی منصوص التولیه دارد در صد سال دویست سال قبل از این آمده است وقف کرده است یا یک موقوفه بوده است که متولی نداشته است حاکم شرع آمده است اداره کرده است این را توجه بفرمایی می‌گویند متولی منصوص التولیه از طرف واقف این را می‌گویند متولی بجعل شرعی متصدی بنده نمی‌فهمم یعنی چه. متصدی یا مباشر است یا نوکری که سر ده می‌گذارند این را بنده نمی‌فهمم

(طهرانی: تولیت قانونیش ثابت نشده است ولی متولی هست)

تولیت قانونیش ثابت نشده است یعنی چه؟ متصدی هست یعنی چه؟ دراین لایحه می‌نویسد متولیان ومتصدیان همچو بکنند متصدیان را بنده نمی‌فهمم یعنی چه تصدی عربی است متصدی یک کسی است که یک کاری را اداره کند یعنی چه؟

(کازرونی: سرتحصیلدار است – خنده نمایندگان)

شاید غرض سرتحصیلدار است این است که خدمتتان عرض می‌کنم بنده یادداشتهایم زیاد است وانشاءالله اگر لایحه راآقای کفیل استدعای ما را پذیرفتند وپس گرفتند و رفتند آن لایحه را آوردند حرفی نداریم لکن اگر چنانچه بخواهند این لایحه را خدای نکرده مجلس رأی داد که داخل مواد شویم بنده در هر ماده عرایض خودم را مفصلاً عرض خواهم کرد. این لایحه نواقص زیاد دارد آن اصل اساسیش همین است که عرض کردم آن لایحه سابق بر قوت خودش باقی است اینها را هم ما تصویب کنیم در آخر می‌خواهم عرض کنم توجه بفرمایید آقا خوب حالا آمدیم یک عشر را مطابق این قانون گرفتیم از مدارس هم مالیات گرفتیم از معارف قدیم هم مالیات گرفتیم از موقوفات خاصه هم مالیات گرفتیم آنوقت این را چکارش می‌کنید؟ نوشته خرج اداره اوقاف و اگر مازادی پیدا کرد بصحیه این خلاصه اش است عرض کنم حضور مبارک عالی که در سابق بنده خاطرم هست برخلاف قانون باید یا بر طبق یک تصویبنامه یک نیم عشر می‌گرفتند از اوقاف که همه خاطرتان هست که بعد مجلس رد کرد و بموجب آن نیم عشری که می‌گرفتند تقریباً در حساب می‌گذاردیم پنجاه هزار تومان عایداتش بود در صورتیکه هیچ سالی وصول نمی‌شد خود بنده در مالیه بودم صورتهایش هم هست آنوقت خرج اداره اوقاف را بیایید حساب کنید که اگر بخواهند حقیقتاً لایحه را اجرا کنند مثل قانون سابق باشد یعنی ناظرها و متولیها بیایند با اداره اوقاف عایدات را جمع بکنند و بمصارف برسانند ببینید چقدر مخارج می‌خواهد چقدر آدم لازم دارد در دهات درتمام بلوکات در تمام قراء اداره اوقاف نماینده می‌خواهد والا این قانون اجرا نمی‌شود بعلت اینکه نوشته حق نظارت دارند

(صحیح است)

فلان ملک وقف فرض بفرمایید واقع است در نرماشیر کرمان آنجا باید یکنفرباشد که با اطلاع و نظارت او بمصارف برسانند پس خرج اداری بیش از صد هزار تومان می‌شود آنوقت شما چه کرده‌اید؟ از مدارس مالیات گرفته‌اید باداره داده‌اید بنده نمیدانم این چه فایده دارد چه اثری دارد این لایحه وحال آنکه قانون سابق را خواهش می‌کنم قدری بغور و دقت مطالعه کنید چه اختیارات وسیعی برای اداره اوقاف دارد حق جمع و خرج ونظارت کامل در جمع و خرج متولیان تا دینار آخر دارد مجهول التولیه و مجهول المصرف را حفظ کند و بمصرف برساند این کارها رانمیکنیم وباز هم نمی‌کنیم و یک مالیاتی از مردم خواهند گرفت باسم یک عشر اوقاف در مقابلش هم خرج میز و نصدلی باسم اداره اوقاف می‌کنند بنده عرض می‌کنم دلیلم هم قیاس کردن آتیه بگذشته الان بیست وچند سال است که این حق باداره اوقاف داده شده بود یک صورت نتوانستند بگیرند وحال اینکه در ماده اول همان قانون وظیفه اوقاف این بوده است که از تمام وقفنامه‌ها سواد بگیرند و بگذارند در دوسیه‌ها این کار را کرده‌اند و بعد از این هم نخواهند کرد. عجالةً بنده عرایض خودم راقدری بتفصیل عرض کردم و آقایان را زحمت دادم لکن استدعا می‌کنم آقای کفیل فقط باینکه جوابی به حرفهای بنده بدهند قناعت نکنند ببینند اگر حرفهای بنده برهانی و صحیح و منطقی است لجاجت که با هم نداریم ما هم نمی‌خواهیم لایحه آقا را رد کنیم عرض می‌کنم اصلاحش کنید قانون سابق رابیاورید قانون لاحق را هم بیاورید بگویید آقا در سابق یک چنین لایحه تهیه کرده‌اند و اصلاحاتی بکنید که یک چیز اساسی باشد والا این هیچ فایده ندارد فقط یک مالیات و یک عشری خواهند گرفت

(صحیح است)

کفیل وزارت معارف (آقای محسنی)- بیانات نماینده محترم صحیح است نه بطور کلی برای اینکه کارها را مقایسه می‌کنند با دوره سابق وحال آنکه اینطور نیست دوره عمل و کار است (مؤید احمدی: این ده سال هم دوره عمل بود) امروز اگر کسی کار نکند دوام و بقائی نخواهد کرد. آن شخصی که در رأس مملکت است ودرهر رشته شروع باصلاحات کرده است این قسمت را هم نخواهد گذاشت مثل سابق بماند. مطالبی فرمودند راجع بموقوفاتی که مستقیماً در تحت تولید شخص اعلیحضرت است این هیچ شکی نیست نه فقط در تولیت آن موقوفات بلکه در هر قسمت از مملکت کاری شده است و بشود فقط یکنفر است که کار می‌کند و آن یکنفر هم بقدر کفایت آدم ندارد از همین چرخهای پوسیده جلو می‌کشد و امتحان می‌کند که کاری از اینها ساخته هست یا نه پس اگر یک چیزی مستقیماً در تحت اداره آن وجود مقدس باشد البته هیچکس حق دخالت ندارد بنده هم موافقم باآقای هزار جریبی پیشنهاد خودشان را بفرستند بکمیسیون واین لایحه هم دو شوری است آقایان رفع نواقصش را می‌کنند در خارج هم بنده شنیدم این لایحه خیلی نرم وملایم است وباید یک قدری سخت تر باشد که موقوفات بیشتر نظارت بشود این قانون بسته باین است که دست کدام مجری باشد عرض کردم همان قانون سابق را اگر در همان دوره‌های فترت که دوره عمل نبود قوت و قدرتی در کار نبود موفق می‌شدند درست کار می‌کردند قانون تازه لازم نداشت یک نمونه این اگرچه راجع می‌شود بتعریف خودم وخوب هم نیست در آذربایجان قانون اوقاف همان بود که درخراسان بود قانون اوقاف درکرمان همان بود که در فارس و در سایر ولایات بود بنده از مبلغ کمی که بتدریج جمع کردم وچندین مدرسه بنایش رامطابق نقشه پداگوژی آلمان در خود آذربایجان ساخته‌ام و وقتی حرکت می‌کردم مبلغی پول نقد در اداره معارف آذربایجان بود که تا آن دینار آخرش بوزارت متبوعه خودم که امروز کارش محول بخودم است تمام را راپرت دادم نظر من همیشه این بود یک وقتی از وزارت اوقاف به من نوشته شد که این پول بیاید اینجا البته من مثل یک سرباز مطیع وزارت‌خانه بودم ولی حق داشتم که قانون را تذکر بدهم ونوشتم که اگر واقف وقف کرده است که برود بخراسان بعتبات عالیات این پول را بفرستید اما اگر صرف وقف روضه خوانی خیرات و مبرات است اگر یک حاج محمد نامی در یک دهی ملک خودش را وقف کرده است که باین مصارف برسد چرا پسرش مشهدی حسن نبیند که این موقوفه بمصرف خودش رسیده است در خود آن ده این را بمصرف آن خیرات ومبرات برسانند تا مردم امیدوار بشوند این بود که این کار را کردم. اینکه آقای مؤید احمدی فرمودند که این صد هزار تومان تشکیلات لازم خواهد داشت اشتباه می‌کنند تشکیلات صحیح اینقدر عرض و طول لازم ندارد مگرهمه مردم دزدند که هر کس موقوفه دستش است حکماً یک مفتش یا یک نماینده اوقاف همراه او باشد در مرکز ایالت آذربایجان من نشسته بودم بدست خود مردم این پولها را جمع‌آوری کردم واین مدارس را ساختم الان آن قسمتی که درتصرف اداره اوقاف آذربایجان است تمام مطابق نظریات واقف کمااوقفها اهلها بمصرف می‌رسد پس این عرض وطول واین حرفها رالازم نخواهد داشت اوقاف حضرتی را هم عرض کردم که پیشنهاد آقای هزار جریبی می‌رود به کمیسیون و هیچکس غیر از کسی که اعلیحضرت معین بفرمایند نیست وآنهم در قانون قید خواهد شد. ما نگفتیم که مدارس قدیمه معارف نیست. آقا اعتراض می‌فرمایند که مگر آنها معارف نیست. خیر آن مدارس حقیقت معارف است کاری که آن مدارس قدیم کردند ما نکردیم مدارس جدیده تا وقتی که خود مردم درصدد تعلیم وتربیت برنیایند فائده ندارد. یک وقتی بنده خودم یک الحیه بانگلیسی راجع بمدارس قدیمه در یکی از روزنامه‌های انگلستان نوشتم مقایسه کردم مدارس قدیمه راکه در قرون وسطی کشیشها در اروپا داشتند نمی‌خواهم بدگویی کنم اما اهل تحصیل وعلم اینجا زیاد است آن مدارس در سر کوهها و دیرها که دایر بود منحصر بود به اولاد سینیور و پسرهای کشیشها و اهالی واعاظم و در مدارس قدیمه شما باب دموکراسی از قدیم باز بود چنانکه دیدید چقدر دهایتها وارد شدند در آن مدارس و نتیجه تحصیلاتشان این شد که به وزارت و مقامات عالیه رسیدند که همه میدانیم حقیقت علم و معارف در آنجا بود واینکه می‌گفتند جامع معقول والمنقول برای اینکه آن علوم محدود بود حتی امراء و شاهزادگان ما تحصیلاتشان شطرنج بازی بود اسب‌دوانی بود شناوری بود چیزهای فنی که امروز در ورزش تحصیل می‌کنند آنوقت بود تمام تحصیل می‌شد حکمت بود فلسفه بود علوم فقه واصول بود علوم ادبی بود همه چیز بود حالا می‌بینید که مردم می‌خواهند نان بخورند متقضیات واوضاع عالم طوری است که متوجه شده‌اند به آن قسمتی که از آن نان بیرون می‌آید این است که تحصیلات ناقص اروپایی درمیان ما پیدا شده است یا معایب اروپایی در محسناتش هم حرفی نداریم ولی این دولت قوی که در فکر اصلاح همه چیز است قانون منافیات عفت را می‌آورد این چیزها را هم متوجه است همین قانون را که می‌گذراند برای این است که آن مدارس محفوظ بماند همین قانون برای این است که آن طلاب بتوانند تحصیل کنند الان در این صدد هست (حالا عرض نمی‌کنم خود بنده) که این طلاب که از این مدارس بیرون می‌آیند بیکار نمانند یک چیزی بنویسند که اگر خیلی خوب تحصیل کرد عدلیه لازمش دارد معارف لازمش دارد استفاده کند ولی وقتی که این مدرسه طوری باشد که در حال خرابی باشد نه موقوفه دارد بنایش هم خراب شده است نه سرپرست دارد این را نمی‌توان حفظ کرد یک کسیکه افتاده است و درحال مرگست نمی‌شود حفظ کرد ولی بی اعتنائی بآنمدارس نشده است و نخواهد شد. نظر اولیای دولت نظر آن کسی که امروز خادم معارف است بر این است که علوم قدیمه محفوظ بماند در خود اروپا صحبت می‌کنند که آیا این مدارس ابتدائی ومتوسطه عالم تهیه می‌کند یا خیر عالم را بزور نمی‌شود تهیه کرد عالم پس از آنکه مقدمات تحصیلاتش تمام شد از مدرسه بیرون آمد می‌فهمد تازه اول کار اواست آنوقت است که او عالم می‌شود پس چه شده که تمام ممالک متمدنه تعلیمات اجباری و مجانی را برقرار کرده‌اند حالا ما می‌بینیم که هنوز بعضی اشخاصی که ملتفت نکات نیستند واز معارف بیخبرند خیلی حمله‌ها بمعارف می‌کنند حتی یک اشخاصی درخارج که ازمعارف بکلی اطلاع ندارند سواد فارسی هم ندارند هی در اطراف می‌گویند که معارف فلانجانیش خراب است پرگرام شما ناقص است فلانجایش معیوب است اما اینقدر حق بکسانی که در معارف کار می‌کنند دیپلم دارند تحصیل کرده‌اند نمی‌دهند آخر ملاحظه بفرمایید آنها هم برای شما کار می‌کنند فرقی میان شما آقایان و آنهایی که در معارف هستند که نیست آنها ملتفت هستند که امروز نمی‌توان تعلیمات را اجباری کرد وقتیکه دولت می‌گوید تمام شما مجبورید اطفالتان را بفرستید بمدرسه در مقابل باید مدرسه باز کند بودجه اش را هم داد و مجلس هم در مقابل عشقی که بمعارف دارد اجازه داد آقایان تصویب فرمودند ده میلیون فرض محال که محال نیست اما با کدام دست این ده میلیون بمصرف برسد در کدام مدرسه این مدرسه‌هایی که می‌بینید بنایش تاریک مرطوب خفه هوا ندارد فضا ندارد بچه از اینجا بیرون می‌آید راشی‌تیسمی رماتیسمی چه بسا امراض که تخمش در این مدارس کاشته می‌شود در سن هیجده و بیست و پنج.

کازرونی – معلم خودش مریض است

(خنده نمایندگان)

کفیل وزارت معارف- این است که نمی‌توان تعلیمات را اجباری کرد پس تعلیمات را اگر ممالک متمدنه اجباری کردندبرای اینست که هیچکس بیسواد نماند برای این نیست که همه عالم بشوند چون همه را نمی‌توان عالم کرد اما همه را می‌توان با سواد کرد بقدری که بتوانند حسابی که در دکان بنویسند بلد بشوند در ممالک متمدنه وقتی که می‌خواهد مدارس باز شود اعلان می‌کنند که چه وقت باز می‌شود همه میدانند در دهات پانزده روز پس از افتتاح مدارس کدخداها خانه‌ها را می‌گردند اگر طفل هفت ساله باشد این طفل را ازدست پدر می‌کشند بیرون و می‌گویند حق نداری این را بفرستی قالی بافی باید در مدرسه تحصیل کند اگر بگوید که من درسش می‌دهم در پیش یک معلم خصوصی می‌گویند بسیار خوب ما این را می‌خواهیم که این مقدار از پرگرام را باین طفل هفت ساله درس بدهی هر جور که می‌خواهی درس بده در اینجا اگردولت نکرده است ایرادی بر ما ایرانیها نیست این را بدانید در سنه ۱۷۹۳ چهارسال بعد از انقلاب کبیر فرانسه تعلیمات اجباری شد اما همان وقت بموقع اجرا گذاشته شد؟ نخیر. یک قرن بعد در سنه۱۸۷۸ بموقع اجرا گذاشته شد همینطور در انگلستان. چرا؟ همین مواقعی که ما امروز داریم آنها هم داشتند پس این مارس برای این نیست که عالم بیرون بدهد مدارس قدیمه بیشتر عالم بیرون می‌داد برای مقتضیات آنوقت علومی که آنوقت داشتند چرا؟ برای اینکه حقیقتاً جلو چراغ کم نور روی حصیر شب تا صبح زحمت می‌کشید تحصیل می‌کرد وبعد بیرون می‌آمد از میان آنها اشخاصی که حقیقتاً عالم بودند و بهمان نظری که عرض کردم که باید افراد مملکت عالم بشوند مدارس ابتدائی ما هست نه برای اینکه عالم درست بشود نباید اینها رامقایسه کرد با فلان مدرسه که خواجه نظام الملک بیرون آمد عرض می‌کنم که این مدرسه برای نظام الملک ساختن نیست این مدرسه برای همین است که ملاحظه می‌فرمایید چون یک صحبت دیگری هم این روزها هست این راعرض می‌کنم که آقایان دفاع کنند یک حمله بمعارف می‌شود که چرا همه مدارس متوسطه را پولی کرده‌اند این را هم خدمت‌تان عرض می‌کنم که در هیچیک از ممالک متمدنه مدارس متوسطه مجانی نیست هر کس می‌تواند برود تحصیل کند هر کس نمی‌تواند نرود یک استثناهای خیلی کمی است که آنرا باصطلاح فرانسه بورس یا بورسیه می‌گویند یعنی مجانی مجانی هم شرایط قانونی دارد مثلا یک کسی اگر پدرش در جنگ در راه خدمت به مملکت کشته شده است آنوقت آن طفل درصورتی که خیلی با استعداد ولایق باشد و نتواند تحصیل کند فقیر باشد او رامجانی می‌کنند اینجا آمده‌اند پارسال یک قراری گذاشته‌اند البته وزیر معارف سابق هم کار بدی نکرده است هم یک مساعدتی با مردم کرده‌اند هم مدارس متوسطه باز و دایر باشد آمده‌اند گفته‌اند هر کس را که کمیسر کاغذ بدهد که این شخص بی بضاعت است مجانی در مدارس پذیرفته شود آقایان این استثناء فقط باید ده یا بیست نفر باشد پنجاه نفر باشد احصائیه معارف ما نشان می‌دهد که هزار و پانصد نفر مجانی و هزار و صد نفر پولی هر کس رفته است یک کاغذی آورده است واین برخلاف عادات وقوانین تمام ممالک است این است که وزارت معارف این کار راکرده است پس این اشخاصی که در وزارت معارف هستند تمام نکاتی راکه آقایان متوجه هستند متوجهند و خیلی هم متشکریم که تذکرات لازمه را بدهند. مدارس قدیمه بجای خودش باقی است و دولت خیال دارد که زنده بکند اما جامعه نمی‌گذارد جامعه هم تقصیر ندارد بالاخره تحصیل برای چیست وقتی که علماء بزرگ را از افلاطون گرفته تا این اواخر که ژان ژاک روسو باشد ملاحظه بفرمایید می‌گوید مقصود از تربیت این است که انسانی را طوری درست کند که در زندگی برای خود وسایرین مفید باشد این شخص امروز می‌بیند که اگر شک و سهو رساله را که یک مشتری پیدا نمی‌کند تحصیل بکند از گرسنگی می‌میرد این است که می‌رود یک انگلیسی ناقص تحصیل می‌کند و این بسیار بد است برای اینکه این ناقص است وآن مطالب ممکن بود که درده بدردش بخورد. والبته در این موضوع معارفی که عرض کردم آقایان البته بهتر از بنده متوجهند که این مدراس عالم ساز نیست این مدارس برای این است که صنف بقال و پینه دوز هم سوادی داشته باشند. در اروپا همه مردم متوسطه را نخوانده‌اند عالی را نخوانده‌اند یک مردی را که شما می‌بینید کنار خیابان واکسی است او هم می‌تواند بنویسد هم می‌تواند روزنامه بخواند وهم می‌تواند حساب خودش را بنویسد وحالا ما در صدد هستیم یک کاری بکنیم که این چند مدرسه را بتوانیم اداره کنیم که از بین نرود الان می‌گردیم در میان جامعه (البته بیش از دویست نفر به بنده توصیه کرده‌اند) ببینیم کیست که آن علوم قدیمه راخیلی خوب بداند؟ و از او استفاده بکند بیاورند اینجا در مدرسه سپهسالار یا در وزارت معارف یا در مدرسه حقوق از او استفاده کند که علوم قدیمه هم از میان نرود ملتی که زبانش از بین رفت آن ملت قابل دوام وثبات نیست

(صحیح است)

علم و معرفت دو قسم است یکی آنچه که داریم حفظ کنیم و آنچه نداریم از دیگران اخذ کنیم البته وزارت معارف متوجه است نیت دولت بیشتر همان چیزهایی است که آقای مؤید احمدی تذکر دادند. اما اینکه فرمودند متولی یا متصدی. خیلی اشخاص هستند که یک وقف را در دست دارند و معلوم نیست که بچه عنوان در دست دارند ولی فعلاً متصدی است اسم دیگری که برای این نمی‌شود گذاشت مباشر که قرار نداده‌اند متولی که او را قرار نداده‌اند وقتی که این سمتها را نداشت کلمه دیگری هم چون نبود ظاهراً عنوان تصدی را دارد این است که این را نوشتیم. باو می‌گویند شما آقا چه سمت دارید شما بچه عنوان متصدی بودید. اینهم که عرض کردم اوقاف درهمه جا اداره و تشکیلات نخواهد داشت لازم هم ندارد فقط در مراکز مهمه و اگر چنانچه دردهات هم لازم باشد همانطوری که برای ثبت اسناد می‌روند میگردند می‌روند پیدا می‌کنند پس باین جهت در خاتمه می‌توانم بگویم که اگر آقایان نظری دارند پیشنهاداتشان را بفرستند بکمیسیون.

رئیس- آقای میرزائی.

میرزائی – مطالبی که لازم بوددر این قسمت مذاکره شود بطور کامل آقای مؤید احمدی فرمودند و یک قسمتهایی را هم که لازم هست وبنده بنظرم رسیده است به عرض آقایان می‌رسانم یک قسمت مهم فرمایش آقای مؤید احمدی قسمت عشریه بود که چه جهت دارد ودر صورتیکه خودآقای کفیل محترم تصدیق دارند که این مدارس قدیمه خیلی مفید است بحال مملکت وملت علت این که یک عشر از آنها گرفته شود چیست وحقیقتاً ظلم است برای اینکه این یک عشر بمصرف همان مدرسه که برسد عده زیادتری تحصیل میکنندو بعد نفعشان بیشتر است برای مملکت و دیگر اینکه اساساً این لایحه بعقیده بنده بحال کلیه اهالی این مملکت مضر است برای اینکه یک زحمت کلی تولید می‌کند. چرا؟ حالا بنده کار ندارم باین قسمت استفاده که اشخاصی که متصرف هستند یا متصدی هستند یا متولی هستند مشروع یا غیرمشروع این را کار ندارم ولی درهر حال یک قسمت مهم این مملکت واین ملت از همین محل موقوفات ارتزاق می‌کنند وتأمین زندگانی خودشان را می‌کنند و تمام این مملکت را اگر احصائیه بفرمایید ملاحظه می‌فرماید بیشتر از ده یا بیست یا سی نفر نیستند که موقوفات زیادی در دستشان باشد. پس تمام زحمت و صدمات این لایحه متوجه است بیک اشخاص ضعیف از قبیل بیوه زنها و صغار و بنده در قسمت خراسان چون موقوفات خیلی زیادتر است زیاد دیده‌ایم مثلاً در یک ده یک باغی هست که آن باغ دویست تومان بیشتر قیمت ندارد و سالی بیست تومان یا پانزده تومان عایدات این باغ بیشتر نیست یک عائله از این ارتزاق می‌کند همان طور که آقای کفیل محترم فرمودند شخص خدمتگذار دراین مملکت فقط یک نفر هست و آنهم شخص اعلیحضرت پهلوی است حقیقتاً و همه تصدیق دارند و تصور فرمودند کفیل محترم که همه جا مثل آذربایجان و آن مدت تصدی ایشان است نه آقا این طور نیست برای این که ما دیدیم متصدیان اوقاف را در تمام مملکت اشخاصی هستند که عمل خوب ندارند اشخاصی هستند که بدسابقه هستند بد کار می‌کنند وقتی که درست حساب کنیم اشخاص بدمان زیادتر است آنوقت می‌افتند اینها بجان یک جمعیت کثیر که شاید اکثریت مملکت را تشکیل می‌دهند و یک زحمتی تولید خواهندکرد وبالاخره یک روزی پشت همین تریبون همین کفیل محترم یا یک وزیری می‌آید و این لایحه راپس خواهد گرفت فقط یک اداره اوقافی تهیه خواهد شد که دویست، سیصد نفر عضو و نماینده خواهد داشت که از این محل زندگی آنها را تأمین می‌کنیم اما از آن طرف حسابش را باید بکنیم که صد هزار نفر مردم بیچاره و اشخاص ضعیف ممکن است از بین بروند اگر نظری دارند و واقعاً یک اشخاص متنفذی هستند در مملکت که موقوفاتی را در مملکت می‌برند و می‌خورند برای این ده پانزده نفر یک قانونی بطور کلی نباید بگذرانید بنام این که می‌خواهید موقوفات را از چنگال فلان بیرون بیاورید این قانون متوجه می‌شود بقسمت اکثر این مملکت از بیوه زن و فقیر و بیچاره آقا یک درخت گردو در یک باغ هست سالی دو هزار گردو بیشتر ندارد واین وقف است واین محل نان یک بیوه زن است خواهید دید که می‌روند توی سرش می‌زنند و بیچاره اش می‌کنند ولی آن کسی که مبلغ زیادی از موقوفات را می‌خورد با همان متصدی موقوفه خواهد ساخت و باز هم خواهد خورد آقا درمملکت ما مردم فقیرند ومردم اطلاع ندارند که بتوانند از حقوقشان دفاع کنند مثلا یک قسمت راجع به وقف نامه است چه بسا وقفنامه‌هایی در این مملکت هست که اساس ندارد بنده چندین ملک در خراسان به شما نشان می‌دهم که چهار وقفنامه‌هایی در این مملکت هست که اساس ندارد بنده چندین ملک در خراسان به شما نشان می‌دهم که چهار وقفنامه دارد که هیچکدام عملی نشده است فلان پسرعمو یا فلان پسرعمو عدواتی دارد آمده است یک وقفنامه درست کرده است و سی تا هم مهر بهش زده است وممکن است یک مدتی هم تعقیب کرده باشد و بعد هم مرده خیلی از موقوفات هست که وقفنامه‌های متعدد دارد ولی وقف نامه را ابداً نمی‌شود ترتیب اثر داد تصرف شرط است باید ببینیم بچه ترتیب این جریان داشته و ممکن است اداره اوقاف یک وقف نامه پیدا کند مال پانصد سال قبل سیصد سال قبل و بچسبند به یک بیچاره متصرف یک ملکی که این جا وقف است بیا جواب بده. محصول گذشته را هم حساب بده این کار تولید زحمت از برای مردم خواهد کردو بعقیده بنده هیچ نتیجه ندارد دیگر آمدیم راجع به قضیه موقوفه اولادی آقا در موقوفه اولادی چه تقصیری کرده این بیچاره واقف که آ، ده برای این که اولادش صغیر بوده خواسته است ملکش را حفظ کند که این بچه تا بحد رشد برسد این ملک را نفروشد آمده است فکر کرده است که اولاد من تا مدت چندسال تا بحد رشد برسد این را حق فروش ندارد این شخص چه گناهی کرده است که شما از این ملک مالیات می‌گیرید؟! مالیات ملکی را در این مملکت صدی سه و نیم بسته‌اند چه جهت دارد که از املاک موقوفه یک عشر گرفته شود ویک عشر شما مالیات بگیرید از یک ملکی که هیچ فرقی بین او و سایر املاک نیست فقط این بیچاره تقصیرش این است که این ملک را وقف کرده است که اولادش نفروشد این چه نظری داشته غیر از این که اولادش نفروشد آنوقت یک عشر از این ملک مالیات گرفتن بنده نمیدانم چه صورتی دارد و حقیقتاً برخلاف انصاف است

(دبستانی: مالیات نست حق النظاره است)

اما حق النظاره همانطور که آقای وزیر محترم عدلیه در جلسه گذشته فرمودند که مقررات واقف محترم است همانطوری که که شما شرایط وقفنامه را در این جا ذکر کرده‌اید که اگر یک واقفی شرط کرده باشد ملکش را باجاره ندهند اداره اوقاف حق ندارد ملزم کند که اجاره بدهند، بسا اگر در یک وقف نامه شرط شده باشد که احدی حق دخالت در این موقوفه ندارد شما چکار می‌کنید

(دبستانی: این شرط مشروع نیست)

خوب این را بنده سئوال می‌کنم از کفیل محترم که با این چه معامله خواهید کرد ؟

(دبستانی: این شرط مشروع نیست – نمی‌شود گذشات عایدات وقف را بخورند).

رئیس- (خطاب به دبستانی) آقا رعایت کنید.

میرزائی – شرط شده است در وقف نامه که حق حساب کشیدن از متولی ندارند این را چه کار می‌کنید؟ و از همه مهمتر بعقیده بنده اگر هم بنا شد یک لایحه تنظیم شود یک لایحه تهیه کنید

(دبستانی: این لایحه فوق‌العاده خوب لایحه است)

اجازه بفرمایید بنده عرایضم رابکنم بعد هم حضرتعالی فرمایشی دارید تشریف بیاورید اینجا بفرمایید ما هم گوش کنیم. بعقیده بنده طوری باید لایحه تنظیم شود که اسباب تشویشی برای مردم آتیه نشود چرا؟ برای اینکه یک زمانی بود مردم روی یک عقایدی یک املاکی را وقف می‌کردند که به مصرف روضه خوانی یا یک مصرف خیریه برسد حالا هم مردمی هستند که آرزومندند یک قسمت از مالشان را وقف کنند برای صحیه برای مدارس و مریضخانه‌ها آقا این کاری که شما می‌کنید این جلوگیری می‌کند این کار مردم را می‌ترساند چنانکه ترساندند ویک قسمت املاکشان را اگر وقف بود به ثبت ملک دادند واز بین رفت شما با این ترتیب مردم را مأیوس می‌کنید که در آتیه ملکشان را وقف نکنند برای اینکه یک عشر از مالش بدون هیچ جهتی صرف یک مصارفی می‌شود که ابداً طرف میل وعلاقه وعقیده دیانتی او نبوده او شاید هیچوقت راضی نبوده که ملک را برای مریضخانه یا مدرسه وقف کند یا برای بریات وقف کند یک کاری بکنید که مطابق نظر واقف عمل شود این مطالبی را که سئوال کردم استدعا دارم که آقای کفیل محترم جواب بدهند که اگر یک وافقی آمده باشد شرط کرده باشد که هیچکس حق دخالت وحساب کشیدن از این موقوفه را ندارد این را چه خواهید کرد؟

مخبر – چون آقای رهنما موافقند ایشان جواب می‌دهند.

رئیس- آقای رهنما.

رهنما- بنده مثل بعضی از رفقا در ابتدای طرح این لایحه فکر نداشتم در این موضوع صحبت کنم و عقیده داشتم که این لایحه خوب ومفیدی است و زودتر از مجلس می‌گذرد ولی البته مجلس جای صحبت جای بحث جای اظهار عقیده جای کریتیک جای این حرفها است آقایان رفقا نظریاتی داشتند دراین لایحه بیان کردند و بنده هم بنوبه خودم که یکی از موافقین این لایحه هستم معتقدم که هر چه بهتر از این جلسه بود واز نقطه نظر اوقاف و از نقطه نظر خیرات عمومی وبرات بهتر است که هر چه زودتر بگذرد از این جهت عرض می‌کنم وعرایض خودم را هم خدمت آقایان بمعرض قضاوت می‌گذارم. اولا زائد است که ما بگوییم که اوقاف و موقوفه یکی از یادگارهای خوبی است که پیشینیان ما برای ما بیادگار گذاشته‌اند این یک کار بسیار خوبی است یک نفری دارای یک فکری بوده است و دارای یک دارائی بوده است ودارائی خودش را در راه فکر خودش وقف کرده است این بهترین حسن عمل وبهترین کسی است که نشان می‌دهد فکری دارد که دارائی خودش را در راه فکر خودش صرف می‌کند آمده است گفته است برای فقرا، آمده است گفته است برای تعزیه، آمده است گفته است برای بدبختها بالاخره بتناسب افق فکری و دماغی خودش مال خودش راوقف کرده است این موقوفه کم کم از آن شکل و از آن وضع واز آن صورت و از آن فکر عالی تصدیق بفرمایید که خارج شده یعنی آن موقوفه که واقف از نقطه نظر خیرات عمومی وقف کرده آمد کم کم عوض شد و تشکل یک منبع عایدی و یک مرکز پول و نگهداری مادی شد که اشخاص برای خودشان استفاده کنند

(صحیح است)

در این جای شبهه نیست از این هم گذشت سابق بر این مثلاً یک موقوفه بودکه صد هزار تومان یا ده هزار تومان یا پنجهزار تومان عایدی داشت یک مقداری از آن صرف می‌شد ویک مقداریش هم صرف نمی‌شد کم کم آمد شکلش هم عوض شده و ملک شد آنوقت می‌بینیم که از آن نیت عالی واقف نیت بسیار خوب او قضا یا منحرف شد تمام آقایان نمایندگان وحتی آنهایی که مخالف بودنددر این قسمت (برای این که مخالفت آقایان در واقع برای تکمیل و تصحیح لایحه است) نظریه موافقی دارند و اصولا همه موافقند که بایستی مسئله موقوفات رامرتب کرد آنوقت در اطراف این قضیه باز بحث زیاد می‌شود بعضیها می‌گویند که موقوفات خیلی زیاد است حتی مبالغه می‌کنند بعضی می‌گویند پنجاه میلیون موقوفه داریم بعضی می‌گویند هشتاد میلیون موقوفه داریم صد میلیون موقوفه داریم ما اگر قسمت افراطی قضیه را نگیریم وحد معتدل را بگیریم در هر صورت یک منبع عایدی مهمی است که می‌توانیم با اداره آن خدمتی بمردم بی بضاعت و مؤسسات صحی ودارالایتام و دراالعجزه وآن گروه بدبختی که محتاج مساعدت هستند و درهمه جا باید بآنها مساعدت کرد بکنیم این لایحه چندین قسمت دارد یک قسمت آن این است که از عواید آن معین کرده‌اند که یک عشر بگیرند در این قسمت بنده با یک عشر موافقم حتی موافقم که بیشتر باشد مثلاً اگر دو عشر بکنند واختصاص بدهند بدارالعجزه ودارالایتام و مؤسسات صحی به کنین برای ولایات بمبارزه با مالاریا و بردن در میان زارعین خیلی بیشتر هم باشد خوب است در هر حال دولت حد معتدل را در نظر گرفته است ویک عشر پیشنهاد کرده است یک عشر هم زیاد نیست وخیلی خیلی خوب است حالا آمدیم در این قسمت در آن محل که گفته می‌شود رفیق عزیز خودم آقای مؤید احمدی فرمودند برای اداره اوقاف البته اگر از نظر ایشان ما قضیه را بگیریم وخیال کنیم که این یک عشر صرف اداره اوقاف وتشکیلات می‌شود و صرف اداره ودایره ونماینده در ولایات نشود بنده خیال می‌کنم که این فکر کفیل معارف نیست ونه تنها ایشان با این فکر موافق نیستند بلکه همه نظر دارند که اداره اوقاف خیلی کوچک و مختصر باشد واین یک عشر اول باید اختصاص بآن تشکیلات کوچک داده شود برای اینکه از بودجه عمومی که نباید صرف آنجا بکنند و بعد هم البته صرف خیرات وصرف امور صحی و صرف کارهای مفید بکنند از همه اینها گذشته بنده برای اینکه میدانم آقایان نمایندگان موافق هستند که این قضیه زودتر حل شود و بعمل نزدیکتر شود و برای اینکه موقعیت مملکت و وضعیت اجتماعی اقتضا می‌کند که ما کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم بنده عقیده‌ام این بود که آقایان نمایندگان آنچه نظر دارند اگر در این لایحه نواقصی می‌بینند اگر مواد مبهمی می‌بیننند واگر می‌خواهند بتناسب فکر خودشان دراین زمینه عمل بکنند ما عجالتاً اینرااز مجلس خارج کنیم برود برای شور دوم با پیشنهادهایی که آقایان می‌دهند آنوقت وقتی که پیشنهاد رفت آنجا مورد مذاکره قرار می‌گیرد وزودتر هم تصویب می‌شود.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

شریعت زاده – بنده با کفایت مذاکرات مخالفم.

رئیس- بفرمایید.

شریعت زاده – بنده معتقدم مذاکره در کلیات برای این است که راجع باصل لازم بودن یک قانونی اظهار نظر شود یا عکسش یعنی گفته شود لازم نیست بعقیده بنده در خصوص لزوم وضع این قانون در کلیات باید مذاکره کرد و باید راجع باهمیت و بودن این قانون صحبت کرد بنده شخصاً از لحاظ نتیجه و تتبعاتی که در این قانون کردم این قانون رایکی از مهمترین قوانین میدانم از لحاظ علاقه جامعه و اینطور فکر می‌کنم و می‌بینیم که عده از همکاران ما راجع باصل لزوم این قانون دلیل دارند و بعضی معتقدند که مضراتی دارد و در لزوم آن تردید دارند باین جهت بنده و نظریاتی که آقایان دارند دراصلاح مواد مذاکره شود آنوقت پس از مباحثه واظهار نظریات می‌رود بکمیسیون و با یک طرز صحیحی می‌آید بمجلس.

رئیس- آقایانیکه مذاکرات را در کلیات این لایحه کافی میدانند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس- کافی نیست.

- موقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه

[۵-موقع ودستور جلسه بعد – ختم جلسه ]

بعضی از نمایندگان – ختم جلسه.

رئیس- می‌فرمایید جلسه راختم کنیم

(اظهار شد: بلی)

بنابراین اجازه می‌فرمایید که جلسه ختم شود. جلسه آینده پنجشنبه ۲۳ شهریور سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه شور این لایحه.

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر

قانون

تعیین تاریخ شروع مدت اعتبار تصدیق صدور

ماده واحده – از پانزده روز پس از تصویب این قانون مدت اعتبار یکساله تصدیق‌های صدور از تاریخ وصول اطلاع نامه صدور جنس از سرحد بگمرکخانه صادرکننده ورقه تصدیق محسوب می‌شود.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه نوزدهم شهریور ماه یکهزار وسیصد و دوازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر

قانون

اصلاح مواد ۴۳۵-۴۳۶ و ۴۶۴ قانون اصول محاکمات جزائی

(مصوب کمیسیون قوانین عدلیه)

ماده واحده – مواد ۴۳۵-۴۳۶ و ۴۶۴ اصول محاکمات جزائی بطریق ذیل اصلاح واز اول مهر ماه ۱۳۱۲ بموقع اجرا گذارده می‌شود.

ماده ۴۳۵- هرگاه وزیر عدلیه قرار یا حکمی را مخالف قانون دانست می‌تواند توسط مدعی العموم دیوان تمیز نسبت به آن تقاضای تمیز نماید اگرچه اصلاً آن قرار با حکم قابل تمیز نباشد.

ماده ۴۳۶- در تمیزی که وزیر عدلیه می‌خواهد هیچ شرطی ملحوظ نیست اعم از این که در مدت مقرر باشد یا خارج از آن ولی رأی دیوان تمیز اثری برای طرفین دعوی نداشته و صرفاً برای حفظ قانون است.

ماده ۴۶۴- هر گاه محکمه که جزاء رسیدگی می‌نماید قرار یا حکمی صادر کند و هیچیک از طرفین در مدت مقرر نسبت به آن تقاضای تمیز نکند مدعی العموم دیوان تمیز می‌تواند در صورتیکه آن قرار یا حکم را مخالف قانون بداند برای حفظ قانون نسبت بآن تمیز بخواهد اگرچه اصلاً آن قرار یا حکم قابل تمیز نباشد- رأی دیوان تمیز دراین مورد برای هیچیک از طرفین دعوی مؤثر نیست.

چون بموجب قانون ۴ تیرماه ۱۳۱۲ «وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که بمجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید پس از تصویب کمیسیون قوانین عدلیه بموقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که درضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع وقوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب بمجلس شواری ملی پیشنهاد نماید» علیهذا (قانون اصلاح مواد۴۳۵-۴۳۶ و ۴۶۴ قانون اصول محاکمات جزائی) مشتمل بر یک ماده که در تاریخ هیجدهم شهریور ماه یکهزار و سیصد ودوازده شمسی بتصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی رسیده قابل اجرا است.

قانون

الحاق ماده ۲۲۷ مکرر بقانون مجازات عمومی

(مصوب کمیسیون قوانین عدلیه)

ماده واحده – ماده ذیل در تحت نمره ۲۲۷ مکرر بعد از ماده ۲۲۷ قانون مجازات عمومی بقانون مزبور اضافه وازتاریخ اول مهر ماه ۱۳۱۲ بموقع اجرا گذارده می‌شود.

ماده ۲۲۷ مکرر- درمورد دو ماده فوق هر گاه مدعی خصوصی با متهم بسرقت قرابت نسبی درجه اول دوم یا سوم ویا قرابت سببی درجه اول یا دوم داشته باشد تعقیب با گذشت مدعی خصوصی موقوف می‌شود اگرچه میزان مال بیش از صد و پنجاه ریال بوده وعین یا قیمت آن نیز بصاحب یا صاحبانش مسترد نشده باشد.

چون بموجب قانون ۴ تیرماه ۱۳۱۲ «وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که بمجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید پس از تصویب کمیسیون قوانین عدلیه بموقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که درضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع وقوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب بمجلس شواری ملی پیشنهاد نماید» علیهذا (قانون الحاق ماده ۲۲۷ مکرر بقانون مجازات عمومی) مشتمل بر یک ماده که در تاریخ هیجدهم شهریور ماه یکهزار و سیصد ودوازده شمسی بتصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی رسیده قابل اجرا است.

رئیس مجلس شورای ملی – دادگر