مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ دی ۱۳۳۳ نشست ۸۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۸۳

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یک‌شنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی- افشار صادقی- شوشتری- خلعتبری

۳- تقدیم چند فقره شکایت نسبت به انتخابات کرمان به وسیله آقای کاشانی

۴- طرح و تصویب گزارش واصله از مجلس سنا را جمع به اعزام فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکده‌ها به خارجه

۵- طرح و خاتمه شور اول گزارش کمیسیون خارجه راجع به اجازه مبادله موافقت حل مسائل مرزی و مالی ما بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی

۶- مذاکره در انتخاب کمیسیون دوازده نفری از شعب جهت تجدیدنظر در آئین‌نامه داخلی

۷- تعیین موقع و دستور جلسهٔ بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و یک ربع پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه- آقایان: دکتر سیدامامی. حشمتی. مصطفی ذوالفقاری. خاکباز. بیات ماکو. سرمد. افخمی. سلطانی. موسوی. عبدالحمید بختیار. سنندجی. مهندس جفرودی. دکتر سعید حکمت. سهرابیان. اورنک. (عبدالصاحب صفایی- این‌طور که می‌خوانید ما که نمی‌شنویم بلندتر بخوانید ۹ (مسعودی- چطور تمام آقایان می‌شنوند جنابعالی نمی‌شنوید) غائبین بی‌اجازه- آقایان: اریه. امیدسالار. شفیعی. ثقةالاسلامی. شادلو. سعیدی مهندس شاهرخشاهی. فرید اراکی

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقایان: کریمی ۱۵ دقیقه. صراف‌زاده سی دقیقه. فرشی ۱۵ دقیقه. مسعودی سی دقیقه امیرتیمور کلالی یک ساعت. دولت‌آبادی- یک ساعت. ۱۵ دقیقه بوربور یک ساعت و ۱۵ دقیقه نراقی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. پیراسته یک ساعت و ۱۵ دقیقه. پورسرتیپ یک ساعت و پنج دقیقه نقابت دو ساعت ۱۵ دقیقه. دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه آقایان: صدقی ده دقیقه. دکتر شاهکار ده دقیقه. تجدد ۱۵ دقیقه. تفضلی ۱۵ دقیقه. میراشرافی ۱۵ دقیقه. تیمور تاش ۱۵ دقیقه. ابراهیمی ۱۵ دقیقه. لاری سی دقیقه بهبهانی سی دقیقه. مهندس ظفر سی دقیقه. کاشانیان ۳۵ دقیقه. مهدوی یک ساعت. دکتر حمزوی یک ساعت و ۱۵ دقیقه. اخوان دو ساعت و ۱۵ دقیقه.

غایبن در رأی- آقایان: حائری‌زاده ۸ رأی. تجدد ۸ رأی تیمور تاش ۳ رأی. درخشش ۱ رأی معین‌زاده ۱ رأی. علم ۱ رأی.

رئیس- نسبت به صورت‌مجلس جلسه قبل نظری نیست؟ آقای فرید اراکی‏

فرید اراکی- بنده مریض بودم و نتوانستم بیایم شرحی هم خدمتتان عرض کردم.

رئیس- اگر نوشته باشید اصلاح می‌شود آقای دکتر وکیل

دکتر وکیل- در ضمن بیانات آقای قنات‌آبادی راجع به امور شهرستان‌ها مطلبی عرض کردم در صورت‌مجلس نوشته نشده.

رئیس- اصلاح بدهید به تندنویسی آقای صارمی.

صارمی- یک اصلاح مختصر عبارتی است که اصلاح می‌کنم می‌دهم به تندنیویسی.

رئیس- بسیار خوب دیگر نظری نسبت به صورت‌مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس جلسه تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خرازی- افشار- صادقی- شوشتری- خلعتبری‏

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای خرازی بفرمایید.

خرازی- آقایان محترم بهتر از بنده مسبوق هستند که در وضع فعلی و اوضاع فعلی کشور موضوعی که موجب می‌شود که ما بتوانیم از این موقعیت فعلی دنیا و کشور استفاده کنیم موضوع اتحاد و اتفاق است بر تمام طبقات مملکت و بر عهده نمایندگان محترم است که اگر ببینند در جاهایی و طبقاتی یک شکافی پیدا می‌شود و از این شکاف بعضی‌ها می‌خواهند سوء‌استفاده کنند و جنگ طبقاتی و دسته‌جاتی در این مملکت راه بیندازند از آن جلوگیری کنند (صحیح است- احسنت) البته آقایان محترم مستحضر هستند که یک رابطه‌ای بین مالکین مستغلات یعنی دکاکین و مغازه‌ها و محل تجارتخانه‌ها با مستأجرین هست و آن موضوع سرقفلی قانونی نیست و دولت و محاکم آن را شناخته‌اند اگر جناب آقای وزیر دارایی این‌جا تشریف داشتند بنده عرض می‌کردم یکی از مواردی که اداره مالیات سرقفلی است سرقفلی یعنی حق‌السکنی و حق آب و گیل سابقاً این متعلق به مستأجرین آقایان مالکین هم که یک جاهایی که را تأسیس می‌کنند ابتدا از مستأجرین سرقفلی می‌گیرند بعد او را آن‌جا می‌نشانند (صحیح است) و سرقفلی یک موضوعی است که باید کاملاً مورد توجه قرار بگیرد همانطوری ک یک نفر کارمند اداره از دون پایه و رتبه یک می‌آید و به رتبه ۹ می‌رسد و برای خودش سابقه خدمت درست می‌کند و یا یک افسری از درجات پایین می‌آید تا می‌رسد به سپهبدی و برای خودش یک مقامی دارد یک کاسب هم وقتی در یک مغازه‌ای سال‌های سال آفتاب می‌خورد و باران می‌خورد و خاک می‌خورد یک حقی پیدا می‌کند و این حق باید محترم باشد و دولت‌های وقت هم این حق را محترم شمرده‌اند و در وزارت دادگستری سابقه هست و لایحه‌ای تهیه کرده‌اند که روابط بین موجر و مستاجر از نظر سرقفلی تأمین باشد.

اخیراً شنیدم که که چند نفر رفته‌اند به اجرائیات و اجرای ثبت و آنها را اغفال کرده‌اند و حتی ساعت ۴ بعد از نصف شب در خیابان سعدی در موقعی که مستأجر نبوده یعنی صاحب مغازه حضور نداشته آمده‌اند دکانش را خالی کرده‌اند در صورتی که مطابق قوانین نماینده دادستان و خود صاحب مغازه باید حضور داشته باشند و در یک محلی که گاراژ بوده و صد هزارتومان مالکش سرقفلی گرفته آن را هم آمده بودند شب جمعه تخلیه کنند (دکتر عدل- شبیخون می‌زنند) مردم و همسایه‌ها تعطیل کرده‌اند و جلیوگیری شده بنده می‌خواستم در این موقع که حقیقتاً انتظار داریم دولت قدم‌های بزرگی در راه عمران و آبادی بردارد این اختلافات طبقاتی را ایجاد نکنند و دولت به این امور توجه بکند بنده از آن‌هایی هستم ک معتقدم اگر مستأجری اجاره مالک را نداد باید دکانش را تخلیه کنند ولی اگر اجاره‌اش را مرتباً پرداخت نماید دکانش را تخلیه کنند و اگر اختلافی پیدا شد باید با مقرارات قانونی و به طور مسالمت و کدخدا منشی که همیشه در بازار و خیابان‌ها مرسوم بوده این قضیه را فیصله بدهند و کاری نکنند که خدای نکرده مردم به واسطه فشار تعطیل بکنند دولت هم که مصمم است که حقیقة یک کارهای عمرانی و آبادی بکند قوایش صرف این اختلافات داخلی بشود موضوع دیگری که می‌خواستم توجه آقایان محترم را جلب کنم موضوع مستخدمین ادارات است مستدمین ادارات التبه یک اضافاتی دارند که امروزه جزو دستور است و مطرح خواهد شد و بنده می‌خواستم توجه آقایان را به این نکته معطوف بدارم که اولاً است اعم از این‌که متعلق به یک مدیرکل یا یک قاضی یا یک مستخدم دون پایه باشد (صحیح است) چه بسا که از بین بچه‌های مستخدمین جزو سرپایی اشخاصی پیدا بشوند که نابغه باشند بنابراین آن‌ها هم باید از این حقوق و مزایا بهره‌مند بشوند و یکی هم یک لایحه‌ای است که دولت آورده برای ۲۷ هزار نفردون پایه و پیمانی و روزمزد (صحیح است) آنها اضافه حقوق نمی‌خواهند فقط این عده ۲۷ هزار نفری که با عائله‌شان صد هزار نفر می‌شوند و جزء طبقه زحمتکش هستند می‌خواهند امیدوار بشوند به آتیه خودشان و به دولت و به دستگاه اطمینان پیدا بکنند این را هم بنده از رفقای کمیسیون دارایی تقاضا می‌کنم که نسبت به این لایحه یک توجهی بکنند و مردم استان‌ها انتظار دارند را بنده دیروز مشرف بودم به قم عده‌ای از کارمندان ادارات به وسیله آقای ندیمی رئیس دارایی قم یک کاغذی نوشته بودند و دادند به بنده که به عرض آقایان می‌رسانم و اما موضوع دیگری که بنده می‌خواستم این‌جا خدمت آقایان عرض کنم راجع به آزادی تجارت است که این را نوشته‌ام و چند دقیقه وقت آقایان را می‌گیرم. آقایان نمایندگان محترم: به طوری که استحضار دارید اجتماع ایران مانند سایر ملل از طبقات و دستجات مختلف تشکیل یافته است که هر کدام از نظر خدمت به مردم کشور و اجتماع وظایفی دارند این‌جانب از افراد یکی از طبقات تاجر می‌باشم و معتقدم که افراد این طبقه مانند افراد سایر طبقات در مقابل ملت و کشور عزیزمان وظایفی داریم و باید در انجام وظایف اجتماعی و اقتصادی خود خداوند را ناظر اعمال خود دانسته و تعلیمات دین مبین را سرلوحه برنامه کارخود قرار دهیم به موجب تعلیمات این دین مقدس تجارت یکی از اعمال خوب و محترم است به شرط آن‌که به وظایف آن عمل کرده و تنها منافع مادی خود را در نظر نگیریم. تاجر که واسطه بین تولیدکننده و مصرف‌کننده است در تمام اجتماعات مترقی جزء عوامل شناخته شده اقتصادی بوده و وسیله رساندن احتیاجات افراد و مصرف‌کنندگان می‌باشند و این عمل مفید اقتصادی که از بدو تشکیل اجتماعات قرون گذشته تا حال وجود داشته و شناخته شده است. آقایان نمایندگان محترم این‌جانب مانند سایر افراد طبقه معتقدم که تجار حق ندارند ک قبل از این که منافع اجتماع و ملت و کشور را درنظر بگیرند دست به تجارت زده و تنها منافع شخص خود را درنظر گیرند به این ترتیب حق این است که همه طبقات در این عمل و با این نظر که خدمت به ملت و کشور است هماهنگی داشته و به جای با انتقادات غیرموجه بی‌جهت در این طبقات مختلف شکاف دهند- اگر عیب و نقصی در هر دسته هست دوستانه تذکر دهیم و رفع نقیصه کنیم و سعی کنیم که همه طبقات در راه پیشرفت امور اقتصادی و اصلاح و بهبود زندگی مردم قدم بردارند و با هم‌آهنگی و یگانگی با یکدیگر وظایف دینی و اجتماعی و ملی خود را انجام دهند- ضمناً باید این نکته را نیز متذکر گردم که طبقه تاجر می‌داند که ایجاد اخلاف بین طبقات مختلف مولود خود مردم ایران نیست و هموطنان عزیز همیشه خواسته‌اند که از کمک و همفکری مساعدت یکدیگر استفاده کنند طبقه تاجر نیز در ایران با هیچ‌یک از طبقات دیگر ملاک زارع و کارگر و کارفرما و مستخدم و غیره هیچگونه اختلافی نداشته و آماده و مصمم.

آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند که اخیراً طرح آزادی تجارت پس از بررسی کامل در کمسیسون اقتصاد سنا و دوبار شور در مجلس سنا به تصویب رسید و چندیست برای تصویب به مجلس شورای ملی آماده است (صدقی- انشاءالله تصویب نمی‌شود) بنده تصمیم داشتم نظریات و عقاید خود را در این باب بنا بر تجربیاتم ممتد و مطالعات کافی که به شهادت عموم آقایان چه قبل از وضع قانون انحصار تجارت و چه بعد از آن در این باره دارم هنگام طرح آزادی تجارت در مجلس به عرض برسانم ولی تعجیلی که آقای درخشش در این باب نمودند و قبل از طرح لایحه آزادی تجارت مطالبی در این‌جا اظهار نمودند بنده را وادار ساخت که اصول نظریات اقتصادی را که ناشی از رفتار عمومی کلیه اشخاص و محافل صالحی است که با امر تجارت ایران سروکار دارند به عرض برسانم. البته همه می‌دانیم که اکنون در دنیا دو عقیده و روش اساسی نسبت به طرز تجارت کشورها وجود دارد و ممالک دنیا هم به تبعیت از این دو عقیده دو دسته شده‌اند یک عقیده مبنی بر این اصل است که تجارت و صنعت و حتی کشاورزی برای این که موجب منافعی برای اشخاص نشود در دست دولت‌ها قرار گیرد و افراد مردم در هر رشته و کاری که هستند مزدور دولت باشند این عقیده و روش را چند کشور اروپایی و آسیایی پذیرفته و بدان عمل می‌کنند و اصطلاح سیاسی این کشورها بلوک کمونیست می‌باشد. عقیده اقتصادی دیگر این است که صنعت و تجارت به دست ابتکار آزاد افراد سپرده شود تا روح رقابت و تقویت قوه ابتکار و استفاده از ثمرات فعالیت‌های آزاد افراد مردم در کشور قوت بگیرد و به این وسیله هم صنعت و تجارت و کشاورزی ترقی کند و هم در این میان افراد مردم به حالت مزدوری و در نتیجه رقیت و اسارت اقتصادی نیفتند و ارزش و ابتکار روح انسانی محفوظ و نیروی آزادی فعالیت افراد پیوسته افزوده گردد و بدین وسایل موجبات ترقی سطح زندگانی عمومی و آبادی کشور و رفاه جامعه فراهم گردد اکثریت ملل فعلی جهان این روش را پذیرفته و اصطلاح سیاسی آن‌ها هم جهان آزاد می‌باشد بنده تصور می‌کنم تلاشی را که ملت ایران و شاهنشاه عظیم‌الشأن ایران در این چهارده ساله اخیر کرده و از فتنه آذربایجان و واقعه ۱۵ بهمن و واقعه ۲۸ مرداد با سربلندی و افتخار خود را سالم و موفق بیرون آورده است برای این بوده است که در جرگه ملل آزاد جهان همچنان باقی بماند. زیرا ملت ایران به مذهب و اصول پادشاهی و قانون اساسی خود سخت و پای‌بند و علاقه‌مند است قانون اساسی است که انواع آزادی‌ها منجمله آزادی عقیده و تعلیم و حرفه و کسب و کار را برای عامه آزادی‌هاست به ملت ایران را در چند سال اخیر در راه باقی ماندن در ملل جهان تقویت و رهبری کرده است یکی از جهات فارق میان دو بلوک موجود امروز دنیا قوانین اقتصادی و تجارتی آنها است پیروان تجارت و صنعت و زراعت به دست دولت از خصوصیات دول اشتراکی مسلک است و کشوری که در قانون اساسی خود آزادی در انواع فعالیت‌های مشروع اقتصادی را برای افراد مردم تضمین کرده است نمی‌تواند افراد ملت خود را در عمل تابع عقاید و روش اقتصادی کارل مارکس بگرداند در ۲۳ سال پیش هم که قانون انحصار تجارت در ایران وضع شد از روی رضا و رغبت نبوده بلکه با نهایت بی‌میلی و اکراه و آن هم فقط برای یافتن وسیله‌ای جهت معامله با طرز تجارت دولت کمونیستی شوروی بود (درخشش- با این استدلال شما رضاشاه هم نوده‌ای بوده) زیرا همه می‌دانستند روش انحصار تجارت خارجی در ایران با قوانین اساسی و عرف و عادت تجارتی ما سازگار نیست چون آقای درخشش در مدح انحصار تجارت خارجی مطالبی فرمودند بایستی عرض کنم که اگر در کتاب مارکس یا پیروان او فواید و مزایایی برای انحصار تجارت ذکر کرده آن فواید و مزایا اگر هم حقیقت داشته باشد در صورتی عاید جامعه می‌شود که دولت واقعاً و عملاً متصدی کلیه امور تجارتی باشد یعنی خریدار و تولیدکننده اصلی و فروشنده به مصرف‌کننده در هر دو مورد خود دولت باشد ولی چون دولت ایران حتی در موقع وضع قانون انحصار تجارت ملاحظه کرد که نمی‌تواند کل تجارت مملکت را عملاً به دست بگیرد به انحصار عملی چند کالا مانند قند و شکر و کبریت اکتفا کرد و در مورد بقیه کالاها حق انحصار خود را با گرفتن وجوهی صورت جواز به واردکنندگان خصوصی واگذار کرد و روش عملی این بیست و سه ساله دوره اجرای قانون انحصار تجارت هم همین بوده است. بنابراین انحصار تجارت واقعی که ممکن است مطلوب آقای درخشش و همفکران ایشان باشد نه در ایران موجود است و نه تا موقعی که ما این مذهب و این قانون اساسی را داریم ممکن است وجود پیدا کند.

آنچه در این بیست و سه ساله به عنوان قانون انحصار تجارت خارجی عمل شد عبارت بود از تمرکز کلیه امور تجارت کشور از اقصی نقاط مملکت در تهران که گمان می‌کنم سم قاتلی برای آبادی شهرستان‌ها بوده و دادن جواز ورود و صدور به عده‌ای معدود که اکثر آن‌ها هم در طبقه حقیقی تجارت نبودند (درخشش- ده سال پیش یک دینار نداشتند حالا میلیونر شدند در ظرف دو سال) و پیدا شدن بورس جواز و از آن بدتر تولید انحصارهای عملی اجناس در دست کسانی که در سال توانسته بودند زودتر جواز

سهمیه هر جنس را کلاً به نام خود و شرکای خود بگیرند و این انحصارهای عملی و شخصی بود که حکومت قیمت‌ها را به دست صاحبان این انحصارها داد و پایه‌گرانی قیمت اجناس و ترقی هزینه زندگانی که امروز اکثریت مردم این کشور را مستأصل و ناتوان ساخته است در همین جا گذاشته شد و من به جرأت می‌توانم ادعا کنم که آقای درخشش و همفکران ایشان معدود بر قیمت اجناس مابه‌الاحتیاج عمومی مانند بنده سخت مخالف هستند (درخشش- مانند چی؟ مانند بنده سخت مخالف هستند؟) ولی باید بدانند که تولید انحصارهای فردی و حکومت مطلقی بر قیمت‌ها زاییده طرز اجرای انحصاری تجارت بوده‌ام. بنابراین نتیجه آزمایشی که در این مدت از قانون انحصار تجارت شده یکی این است که شهرستان‌ها جنبه تجارتی حقیقی خود را از دست داده‌اند (ارباب- صحیح است) و تجارت شهرستان‌ها یا سرمایه و زندگی خود را به تهران منتقل کرده‌اند یا ترک تجارت کرده‌اید یا نماینده تجاری مرکزی شده‌اند واین همه فریاد که از خرابی و فقر اکثر شهرستان‌ها بلند است یک جهت اساسی‌اش همین پاشیده شدن دستگاه تجارت در هر شهرستانی بوده است که یقین دارم نمایندگان محترم‏ شهرستان‌ها در موقع خود حقایقی را در این باره خواهند گفت و آقای درخشش را روشن خواهند کرد.

درخشش- بنده ذهنم کاملاً روشن است.

رئیس- آقای خرازی وقت شما تمام شد.

خرازی- بنده پنج دقیقه دیگر وقت می‌خواهم‏

رئیس- اکثریت برای رأی نیست باید عده کافی بشود رأی بگیریم.

عبدالرحمن فرامرزی- اصلاً این آئین‌نامه را عوض کنید که هر روز محتاج به رأی گرفتن نباشد.

شوشتری- الان عده‌ای در کمیسیون ما هستند.

رئیس- اگر آقایان وجداناً مکلف در انجام وظیفه خودشان باشند لازم به تغییر آئین‌نامه نیست (صحیح است) الان ۱۲۰ وکیل در تهران است و ۹۰ نفر برای رأی باید باشند خود بنده اول کسی بودم که عرض کردم یک کمیسیونی از مجلس معین باشد برای تجدیدنظر در آئین‌نامه جالا هم همین عقیده را دارم اگر آقایان موافق باشند یک کمیسیونی از شعب یا از مجلس انتخاب بشوند و آئین‌نامه را اطلاح کنیم‏

صدرزاده- حالا ممکن است آقای خرازی صرف‌نظر بفرمایند.

درخشش- آقای شما که عملاً کارتان را می‌کنید از خواندن بقیه صرف‌نظر بفرمایید.

افشارصادقی- بنده سه دقیقه از وقتم را به ایشان دادم

رئیس- آقای افشار صادقی سه دقیقه از وقت‌شان را دادند بفرمایید.

خرازی- مرکزیت دادن کارهای تجارتی کشور در تهران آن هم در دو سه اداره دولتی از قبیل اداره سهمیه اداره جواز و امثال آن یک عیب اخلاقی بزرگ‌تری را ایجاد کرده آن این بود که اشخاص ذی‌نفع برای این‌که زودتر و بیشتر از دیگران جوازها را به دست آورند و رقبای خود را از منافع اجناس وارداتی محروم سازند و انحصارهای کلان شخصی و فردی را در پرتو جوازهای وارداتی که می‌گیرند تأمین سازند یک سلسله عملیات خلاف قانون و اخلاق از قبیل رشوه و اعمال نفوذ را در کار تجارت وارد ساخته و در نتیجه این انحصار تجارت خارجی که ظاهرش متعلق به دولت و باطنش همه ساله به دست افراد ممدود می‌افتد سرچشمه یک رشته مفاسد اخلاقی و اداری گشت (درخشش- جواز فروشی رشوه را تجار ناباب معمول کردند) و مخارج این مفاسد هم بالطع قیمت‌های اجناس کشیده می‌شود و ضمناً باعث گردید که تجار شرافتمند و صالح حتی‌الامکان از این‌گونه کارها یعنی تجارت آلوده با مفاسد خود را کنار کشیدند و میدان این کار برای یک عده جوازباز و انحصارچی باز و بلامنازع گردید و همین‌ها هستند که اکنون در خارج مجلس از طرح آزادی تجارت بسیار ناراحت شده‌اند و برای جلوگیری از تصویب آن به دست و پا افتاده‌اند. بنده یک کلمه بگویم آقایان تجارت کشور یعنی زندگانی مردم ایران را نمی‌توان پیش از این به دست جوازبازها سپرد و افکار عمومی از این طرز تجارت سخت ناراضی است و مجلس شورای ملی که قاعدتاً مظهر افکار عمومی باید باشد باید آبی بر این عطش افکار عمومی بیفشاند و این دستگاه تجارتی موجب فساد و گرانی و از رونق افتادن شهرستان‌ها را بر چند دوره متوالی ریاست اطاق بازرگانی نهان و ارتباط دائم با تجار مرکز و شهرستان‌ها وسیله تعقیب طرح آزادی تجارت از طرف مرحوم دکتر عبدالله دفتری به مجلس سنا پیشنهاد شد و مجلس سنا هم که آن را تصویب کرد برای همین بوده که این عیوب و مفاسد ناشی از انحصار تجارت را از بین ببرند و به افکار عمومی در این باب پاسخ مناسبی بدهند. یک شعبه فساد دیگر هم قانون انحصار تجارت تولید کرد و نمی‌توان ناگفته گذاشت و آن توسعه قاچاق و مفاسد اداری و اخلاقی مربوط بدان بوده (صحیح است) زیرا وقتی عده‌ای توانستند با گرفتن جوازها خود را میزان عرضه اجناس در بازار و تعیین قیمت‌ها بسازند و قیمت‌ها را هر قدر توانستند ترقی بدهند طبعاً نرخ اجناس وارداتی در داخله بسیار گرانتر از نرخ همان اجناس در کشورهای مجاور می‌شود و قاچاق‌چیان منفعتی پیدا می‌کنند که با تمام خطرات باز صرف می‌کند و در نتیجه کاروان‌های قاچاق از آن سوی مرزها به داخله روان می‌شود که هم درآمد گمرکات را تنزل می‌دهد و هم مفاسد اخلاقی و اداری توصیف ناکردنی به وجود می‌آورد اما مسئله این‌که در باب آزادی تجارت باید مورد توجه کامل باشد و گویا آقای درخشش هم از فرط توجه کامل باشد و گویا آقای درخشش هم از فرط توجه به این مسئله از بیخ منکر آزادی تجارت شدند و طرفدار انحصار تجارت آن هم به صورت کذایی قعلی گشتند موضوع حمایت از صنایع داخلی و لزوم ارشاد کلی دولت در امر تجارت است که در اکثر کشورهای آزاد نیز این رویه کم و بیش وجود دارد. و این مسئله را هم با مقررات ارزی و مقررات گمرکی که دو قانون ثابت می‌باشد. به خوبی می‌توان تأمین کرد و در طرح آزادی تجارت هم کلیه این مسائل پیش‌بینی شده است زیرا با استفاده از مقررات ارزی و ایجاد تعرفه‌های حمایت گمرکی به خوبی می‌توان هم مصنوعات داخلی را حمایت کرده و هم اصل آزادی رقابت در قیمت‌ها و خوبی جنس کالاها را محفوظ داشت (درخشش- هم جیب‌ها را پر کرد) دولت هم اگر علاقه به انحصار عملی پاره‌ای اجناس مانند قند و شکر داشته باشد به موجب مقررات و موادی که در همین طرح آزادی تجارت انجام مصوب مجلس سنا که موجود است می‌تواند انحصاری خود را ادامه دهد و در عین حال با اتخاذ روش آزادی تجارت انجام قرار دادهای تهاتری با سایر کشورها مانند شوروی و آلمان و سایر ممالک کاملاً عملی و امکان‌پذیر است و در همان حال تجارت کشور از قید و بندهای مقررات خلق‌الساعه خلاص و به مجاری عادی و طبیعی خود می‌افتد و از این زحمات و مفاسد و گانی‌ها که قانون انحصار اجارت ایجا کرده است گریبان مردم خلاص خواهد شد. در خاتمه خاطر آقایان نمایندگان محترم را مستحضر می‌دارم که آقای درخشش وضع اتوبوس‌های تهران را به گردن تجار انداخته در صورتی که به شهادت کمیسیون عرایض مجلسین اشخاصی که راجع به امر اتوبوس و نرخ آن مراجعه می‌کنند ارتباطی با تجار ندارند (درخشش- تجار همه کار می‌کنند) و همچنین گرانی قیمت نان و انگور و چغندر و غیره را به حساب تجار منظور کردن خارج از انصاف است و نیز قاچاق قند و شکر در زمان جنگ از طرف تجار کذب محض است زیرا در زمان جنگ یک قسمت از قند و شکر در تحت اختیار متفقین در کمیته تدارکات خاورمیانه بود و با نظر آن‌ها تقسیم می‌شد و یک قسمت به دست شوروی‌ها بود که به اعلنی‌القیم در بازار می‌فروختند و ارتباطی با تجار نداشت و این‌که در بیانات خودشان فرمودند که تجارت انگلستان در انحصار است این طور نیست و تجارت در انگلستان به کلی آزاد و حتی صنایع فولاد را که دولت کارگری ملی کرده بود در زمان حکومت فعلی محافظه‌کاران آزاد گردید (احسنت) درخشش (درخشش- خدا جیب شما را بیشتر پرکند)

رئیس- آقای افشارصادقی‏

افشارصادقی- چندی است تلگرافاتی از طرف توتون‌کاران و خورده مالکین رضاییه اتصالا می‌رسد و دیشب هم جنابان فرخ و سپهبد جهانبانی و آقای بزرگ ابراهیمی و بنده را تلگراف حضوری خواسته بودند. نمایندگان توتون‌کار و خورده‌مالکین عموماً در تلگرافخانه متحصن و اظهاراتی می‌کردند که از هز حیث قابل توجه و رقت‌انگیز بود زارعین از تعدیات مأمورین دخانیه و بدعت‌های گوناگون آن‌ها و اجحاف و خودرأیی ارزیابان در تشخیص درجات توتون به ستوه آمده و پس از چند سال صبر و بردباری در مقابل آن همه مظالم عاقبت کارد به استخوان‌شان رسیده و دست استرحام و استمداد به ذیل عواطف اولیای دولت و ساحت مقدس مجلس شورای ملی دراز کرده و خواستار رفع تعدی مأمورین و اتخاذ طریق عادلانه در خرید و تحویل حاصل دسترنج سالیانه خود شده‌اند و استدعا دارند درنرخ توتون تجدیدنظر می‌شود. همه آقایان نمایندگان محترم و هیئت دولت استحضار و تصدیق دارند که هزینه زندگی روز بروز بالا می‌رود و اجرت کارگر و عمله و قیمت مایحتاج ضروری حیاتی علی‌الدوام در نزاید است بدبختانه امسال آفت آسمانی محصول سردرختی و مخصوصاً باغات انگور و غلات و حبوبات رضاییه را از بین برده و فلک‌زده را از هر طرف سنگ آمده و امروز یگانه مایه امید آنها همان محصول توتون می‌باشد ولی با وجود شدت احتیاجی که به پول دارند از بس از ناحیه مأمورین دخانیه و ارزیابان فشار و بی‌عدالتی دیده‌اند مصمم شده‌اند که مادام این مظالم از سر آن‌ها رفع نشده و در نرخ خرید توتون تجدیدنظر عادلانه نشود محصول خود را برای فروش عرضه نکنند و ادامه این وضع علاوه بر مشکلاتی که برای دولت ایجاد خواهدکرد سبب خواهد شد همین این زارعین و خورده مالکین بدبخت از گاو خود دلسرد شده و بزودی از پا در آیند چنان‌که گرفتاری‌های زیادی برای آنان به وجود آمد و این‌گونه بی‌عدالتی‌ها و آزرده‌گی‌ها باعث شد محصول چغندر امسال نسبت به سال گذشته در حدود هجده هزار تن تقلیل یافت. بنده با اطمینان کامل به مراتب علاقمندی و حسن‌نیت جناب آقای دکتر امینی وزیر محترم دارایی مخصوصاً از ایشان تمنا می‌کنم در رفع شکایت توتون‌کاران و تعیین نرخ عادله و دستور مؤکد و صحیح صادر فرموده و

آنها را به موازین عدالت و توجهات اولیای امور امیدوار فرمایند. در خاتمه از مقام محترم ریاست استدعا می‌کنم نسبت به مستدعیات آنان نیز توجه مخصوصی مبذول فرمایند بقیه وقتم را هم به جناب آقای خلعتبری دادم.

رئیس- شما به یک نفر بیشتر وقت نمی‌توانید بدهید چون قبلاً سه دقیقه به آقای خراز دادید. آقای شوشتری بفرمایید.

خلعتبری- بنده اصراری ندارم‏

شوشتری- بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم آقای خلعتبری من از وقتم به جنابعالی می‌دهم استدعا دارم از جناب آقای وزیر امورخارجه و آقای دکتر صحت این مطالب من را یادداشت بفرمایند یا به ذهن بسپارند و در هیئت دولت مطرح فرمایند زیرا مورد علاقه و توجه عموم نمایندگان و نظر اصلاحی و اساسی مملکت است یکی از اموری که ما دچار آن هستیم و مشکلاتی برای ما هر روز فراهم می‌سازد موضع آئین‌نامه مناقصه و مزایده است از دوره شانزدهم به موضع آئین‌نامه مناقصه و مزایده بنده برخوردم نقایصی دارد که در تمام این مناقصات آنچه را که دولت در نظر دارد وآنچه را که آقایان محترم برای خوزه انتخابیه خود در نظر گرفته‌اند وقتی که یک امری به مناقصه می‌افتد و اعتبارش پادار می‌شود ناظر هزینه نظارت می‌کند وزارت دارایی قسط می‌پردازد اما عمل تطبیق با مناقصه نمی‌کند چرا؟ چرا به این موضوع برخوردم؟ همین چند روزه دعوت کردند من را با کسالتی که داشتم به اداره امور شهرداری برای پرونده سیل مشهد مقدس شهر ثامن‌الحجج سلام‌الله و صلواته‌علیه و هیمنطور در جاهای دیگر و پرونده‌های دیگر برخوردم به اشکال. جناب آقای وزیر امورخارجه شما یک اشخاصی دارید ک ما آن‌ها را می‌گوییم مقوم نمی‌دانم آقایان به این مقومین اعتماد دارید یا ندارید این مقومین در تقویمی که می‌کنند وارد هستید یا وارد نیستید؟ یک وقتی مثلاً پنجاه هزار متر اسفالت می‌خواهند برای فلان شهرستان آن مقومین حداقل قیمت را معلوم می‌کنند یک کسیی در مناقصه شرکت می‌کند این یکی رودست آن یکی و آن یکی رودست این یکی به ۳۵ و ۴۰ درصد کمتر از اصل تقویم قیمت می‌دهد حتی در مسیل شهر مشهد به ۴۷ درصد کمتر از اصل تقویم مقوم اولیه پیشنهاد داده شد آیا آن مقوم مطلع بود که این را کرده یا مطبع نبوده اگر مطلع بوده آن آقایانی که می‌آیند چهل درصدش را تخفیف می‌دهند از اصل کار یا می‌خواهند بدزدند و یا تبانی دارند من شنیدم در انگلستان درآن ممالک متمدن وقتی در این امور وارد می‌شوند آن پیشنهادی که نزدیک‌تر است به تقویم ان پیشنهادی که نزدیک‌تر است به تقویم مقوم آن‌ها این را مورد توجه قرا ر می‌دهند ۶۲ هزار متر آسفالت ۴ خیابان شهر گرگان را در زمان ریاست وزرایی آقای منصورالملک بنده فشار آوردم آمدند مقومین رفتند آنجا تقویم کردند به نه‌صد و چند هزار تومان بعد بنده فشار آوردم به جناب آقای اردلان روحی‌فداه که آن‌جا در گرگان مدیت تشریف داشتند اغلب آقایان می‌دانند که خیابان‌ها آن‌جا سنگفرش‌ها بود من دیدم که اگر این سنگفرش‌ها جمع‌آوری شود زحمت ایجاد می‌کند فشار آوردم که من اجازه نمی‌دهم باید این‌جا آسفالت بشود ۵ سال است ۶ سال است که آسفالت شده و هنوز عیب نکرده برای این‌که من به آسفالت‌چی گفتم آقایان بدانید هم رویه‌اش و هم هسته‌اش و هم آسترش همه‌اش باید کشیده شود خودم حساب دستم بود یک وقت از طرف وزارت کشور رفتم و از آسفالت شهر رشت دیدم حساب درست کرده‌اند و اضافه می‌خواهند از دولت پول بگیرند گفتم من این‌ها را بلدم عمل کرده‌ام از ششصد و چند هزار تومان ۳۳۷ هزار تومان صرفه‌جویی شد فشار آوردم آن وقت مهندس مصدق بود پسر آقای مصدق به او فشار آوردم گفتم این چه بود این تقویم اولیه یعنی چه؟ بعد معلوم شد که همین برای یک اصلی بود که انشاءالله هیچیک از ما وارد آن اصول نیستیم حالا برخوردم جناب آقای وزیر به آن موضوع که دولت حتماً باید در این موضوع که دولت حتماً باید در این موضوع آئین‌نامه تجدیدنظر بکند همه این وکلای شهرستان‌ها به حوزه انتخابیه خودشان علاقمندند (صحیح است) می‌خواهند حوزه انتخابیه‌شان اصلاً بشود می‌خواهند بنایی که آن‌جا می‌شود آسفالتی که آن‌جا می‌شود پلی که آن‌جا ساخته می‌شود راهی باشد که آبرو باشد نه فضاحت نه مثل راه قم یا راه قزوین را که روز اول شروع می‌کنند به ساختن به قم که می‌رسد شروع می‌کنند از قم تعمیر کردن، تعمیر به تهران که می‌رسد دوباره بنای اساسی از آن‌جا شروع می‌شود مگر متخصصین شما نمی‌دانند که این خاک شوره است این باید برود در دارالتجزیه تجزیه بشود ببینند چقدر زیرسازی می‌خواهد چقدر آسفالت می‌خواهد این چه جور است این‌ها را اگر دقت بشود اگر به مناقصه و لفاظی نپردازید مملکت را دچار این جور بی‌آبرویی نمی‌کنند چرا نساخته باید تعمیر بکنند چرا باید کاری کرد که فرع زاید بر اصلش بشود این یک موضوعی بود که از نظر اصول به عقیده من باید واحد را یک متر قرار بدهید خوب یک متر مربع این زیرسازش آدم می‌خواهد ماشین می‌خواهد عمله می‌خواهد معلوم است که این یک متر مربعش اگر ۶۰ هزار متر یا صد هزار متر مربع باشد که به این قیمت تمام نمی‌شود و یک متر مربع که نمی‌شود مأخذ ۶۰ هزار متر بشود این‌که ملاک نیست این چه مسخره‌بازی است این چه لوطی‌بازی است که یک دسته درست کرده‌اند من آقا در بندر جز برخوردم به یک موضوعی مرد کنتراتچی یا پیمان‌بند می‌آید با شهردار محل این زمان آقای مصدق بود برای یک خیابان بند جز قرارداد می‌بندد ۱۵۰ هزار تومان که این خیابان را برچیند و تمام بکند و آسفالت بکند در قرادادها جناب آقای انتظام مرسوم است می‌گویند بیست درصد یا سی درصد می‌ماند برای بعد که اگر نقایصی دیدند او را مجبور می‌کنند تا تکمیل کند آقای شهردار وقت ساخته با یارو و مقوم اولیه هم که شریک است مقاطعه‌کار رفته آن‌جا خیابان را نه آسفالت کرده ونه زیرسازی کرده فقط سنگ‌ها را جمع کرده آن وقت در مقابل ۱۵۰ هزار تومان اصل عمل ۱۶۸ هزار تومان مساعده داده‌اند برای این‌که مقوم رفته است سیتوآسیون یعنی صورت و ضعیت من باید همین اصطلاحات را بگویم آقای سیتوآب‏سیون‌چی خودش هم مقوم است هم خودش راه‌ساز است به عقیده من که طرفدار دولتم علاقه دارم به این‌که تمام این جزئیات در نظر گرفته شود و جلوی این خرابی‌ها وحیف و میل‌ها گرفته شود تمام این خرابی‌ها وحیف و میل‌ها گرفته شود تمام این خرابی بیست ساله یا بعد از شهریور به بعد برای همین چیزها است کی روز به منصورالملک هم عرض کردم من وارث بالتبع نیستم وارث علی‌الاصول هم نیستم ولی دولت‌ها وارث بالتبع مفاسد و خرابی‌های گذشته‌ها هستند این وارثین بالتبع باید درست کنند اصلاح کنند وکیلی که طرفدار دولت است اگر نقایصی در اطراف کاره ۹ ا مشاهده کرد با کمال ادب به دولت بگوید، عرض می‌کنم رسیدگی کنید این یک مطلب اساسی است این دستگاه مناقصه‌سازی و مزایده‌بری را در آئین‌نامه طوری کنید که آن مناقصه و مزایده به طور واقع انجام بشود مثلاً درباره فروش خالصجات در دوره ۱۶ هم مخالفت کردم حالا هم مخالفت می‌کنم با فروش خالصجات که طوری نشود در مزایده بیایند یک عده باز خالصجات را ببرند نقض غرض می‌شود (دکتر بینا- مناقصه را مزایده بکنند مزایده را مناقصه معنی‌اش درست می‌شود) جناب دکتر خدا شاهد است بسر خودت بنده وجهاًمن‌الوجوه نظری ندارم عادتم این است در اصطلاح آئین‌نامه و در چیزی که وارد نیستم حقیقتاً من اظهارنظر نمی‌کنم ولی کلیات که در نظرم هست عرض می‌کنم و جداً می‌خواهم که این را آقایان وزرا که حضور دارند با جناب تیسمار محترم صحبت بفرمایند در هیئت دولت مطرح بفرمایند آئین‌نامه مناقصه و مزایده را طوری کنید که اگر وکلای بیچاره جدیت کردند جان کندند و زحمت کشیدند رفتند اعتباری پادار کردند برای حوزه انتخابیه خودشان اعتبار به مصرف واقعی خودش برسد بقیه وقتم را تقدیم می‌کنم به جناب آقای ارسلان خلعتبری (احسنت)

رئیس- آقای خلعتبری.

خلعتبری- بنده یک تقاضایی می‌خواهم بکنم که گمان می‌کنم از جناب آقای وزیر خارجه تمنا می‌کنم که اگر آقایان تأیید فرمودند این را به جناب آقای نخست‌وزیر همینطور به هئیت دولت هم عرض کنید آقایان نمایندگان علاقمند به اصلاح وضع کشاورزان هستند (صحیح است) یک علت عمده‌ای که موجب محرومیت کشاورزان است این است که چون وسایل ندارند بانک کشاورزی پول ندارد و شعبه ندارند و اگر هم داشته باشد پول را دیر می‌دهد و به قدر کفایت ندارد و به اشخاصی می‌دهد که استحقاق ندارند (صحیح است) بنابراین زارعین تا امروز تنوانسته‌اند از این زارعین تا امروز نتوانسته‌اند از این بانک کشاورزی استفاده کنند (مهندس اردبیلی- شرایطش هم سنگین است) عرض کردم تمام این‌هاهست ولی یک مطلب است و آن این است که آنچه که مسلم است این است که درآمد کشاورز به وسیله سلف‌فروشی و قرض سنگین از دستش به ثمن نازل خارج می‌شود (اکبر- صحیح است مخصوصاً در گیلان) و این را اگر جبران کنیم بهترین خدمتی است که این مجلس به مملکت کرده است چون سطح زندگی کشاورز اگر ترقی کرد در همه چیز مملکت مؤثر است (صحیح است) ده ماه پیش با جناب آقای نخست‌وزیر صحبت شد ایشان این نظر را داشتند دستور دادند که در این موضوع اقداماتی بشود از طرف مجلسین اشخاصی از شعب انتخاب شدند رفتند صحبت کردند بک طرح‌هایی هم تهیه کردند اصل موضوع مورد توجه دولت است منتهی ده ماه است که می‌آیند و می‌روند ولی در دستگاه دولت اشخاصی نیستند که این نیت خوب نخست‌وزیر را اجرا کنند بنده از جنابعالی آقای وزیر امورخارجه می‌خواهم که از طرف ما به آقای نخست‌وزیر عرض کنید که این مسئله موردنظر تمام آقایان نمایندگان است (صحیح است) و راهش این است که به جای این‌که قوانین زیادی تهیه کنید و برود در کمیسیون‌ها به همین بانک کشاورزی توجهی بکنید سرمایه‌ای که می‌خواهد به همین بانک بدهید تشکیلاتی که می‌خواهد درست کنید یک ماده به آئین‌نامه‌اش اضافه کنید این‌که می‌گوید باید سند مالکیت داشته باشد تا به کشاورزان قرضه بدهد این یک ماده را بردارید و بعد ماده‌ای جای این می‌خواهید بگذارید مثل اساسنامه بانک‌های دیگر به دولت اجازه بدهید در موقع تقدیم آئین‌نامه‌هایی از قبیل مجمع عمومی را دعوت کنند و مجمع عمومی اختیار داشته باشد که این‌کار را بکند و هر روز این مسائل

به مجلس نباید و این‌کار را شما می‌توانید در ظرف یک هفته انجام بدهید و تمام کشاورزان ایران را از این زحمت نجات بدهید که دیگر کشاورزان به سلف جنسشان را به قیمت نازل از دست ندهند منظور تمام آقایان نمایندگان این است که جلوگیری از سلف‌فروشی بشود دولت هر راه بهتری دارد بیاورد در مجلس من به شما اطمینان می‌دهم که این آقایان روزی ده ساعت وقت صرف کنند تا یک هفته این طرح را تمام کنند نخواهید کرد آقایان؟ (عده‌ای از نمایندگان- چرا) و البته می‌کنید برای نجات کشاورزان (عمیدی نوری- سرمایه بانک کشاورزی باید اضافه شود) آن صدی دهی که می‌خواهید بگیرد بدهید ببانک کشاورزی (داراب- بانک تعاونی باید درست شود) (پورسرتیب- بانک کشاورزی با این مقرراتش صد دینار برای کشاورز فایده ندارد) مختصر و مفید یک ماده‌ای تهیه کنید بیاورید به مجلس شورای ملی (اکبر- بهره بانک هم زیاد است) منظور ما این است که جلوگیری از سلف‌فروشی کشاورزان ایران بشود و مخصوصاً در گیلان و مازندران (دکتر وکیل- تمام ایران) عرض کردم مخصوصاً در گیلان و مازندران چون برنج‌کاری خرجش بیشتر است تمام ایران کشاورزانش سلف‌فروشی می‌کنند و بیچاره هستند باید به همه کمک کرد هیچ فرقی نمی‌کند گیلان و مازندران کردستان همه‌اش یکی است.

عبدالرحمن فرامرزی- چه فرق است بین برنج و گندم؟

داراب- برنج اضافه مصرف دارد صادراتی است

رئیس- آقای داراب ساکت باشید.

خلعتبری- آقای نخست‌وزیر هم دستور داده‌اند دولت هم می‌خواهد اقدام بکند یک فکر در این مورد بفرمایید

رئیس- وارد دستور می‌شویم یک نامه‌ای از مجلس سنا راجع به اعزام محصلین رتبه اول دانشکده‌ها به اروپا رسیده است یعنی لایحه مجلس که رفته است آن‌جا برگشته‏

مصطفی کاشانی- اجازه می‌فرمایید؟

رئیس- بفرمایید

۳ -تقدیم چند فقره شکایت واصله نسبت به انتخابات کرمان به وسیله آقای کاشانی

کاشانی- چون انجمن انتخابات کرمان از دریافت شکایات و اعتراضات مردم خودداری کرده این شکایات را به تهران به وسیله بنده فرستاده‌اند به عنوان مقام ریاست مجلس شورای ملی برای ضبط در پرونده عیناً تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

۴- طرح و تصویب گزارش مجلس سنا راجع به اعزام فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکده‌ها به خارجه

رئیس- نامه مجلس سنا راجع به اعزام فارغ‌التحصیل‌ها قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی عطف به مراسله شماره ۴۵۳۳- ۳ و ۹ ۱۳۳۳ راجع به لایحه اعزام فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکدها و هنر سرای عالی به خارجه اشعار می‌دارد لایحه مزبور در جلسه روز دوشنبه بیست و نهم آذر ماه ۱۳۳۳ به تصویب مجلس سنا رسیده و چون اصلاحاتی در آن به عمل آمده است یک نسخه از لایحه مزبور برای تصویب آن مجلس محترم به ضمیمه ایفا می‌گردد نایب رئیس مجلس سنا دکتر سعید مالک لایحه اعزام فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکده‌ها وهنر سرای عالی به خارجه ماده واحده- وزارت فرهنگ مکلف است فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول رشته‌های مختلف سال تحصیلی ۳۲- ۱۳۳۱ دانشکده‌ها هنر سرای عالی را با رعایت سایر مقرارات مربوط به اعزام محصلین به خارجه جهت ادامه و تکمیل تحصیلات برای مدتی که در آئین‌نامه مصوبه شورای عالی فرهنک تعیین خواهد شد به خارجه اعزام دارد و مخارج رفت و برگشت آن‌ها را با سریع‌ترین وسایل و همچنین مخارج رفت و برگشت آن‌ها را با سریع‌ترین وسایل و همچنین مخارج تحصیل و توقف آنان را تا پایان تحصیلات به میزانی که به سایر دانشجویان دولتی داده می‌شود بپردازد

تبصره‏ ۱- دولت مکلف است اعتبار لازم در بودجه فرهنگ برای هر سال تأمین نماید تا فارغ‌التحصیل‌های رتبه‏ اول رشته‌های مختلف دانشکده‌های کشور برای ادامه تحصیل به ممالک خارجه اعزام شوند.

تبصره ۲- رعایت جهات اخلاقی دانشجو با شورای دانشکده مربوطه وزارت فرهنگ می‌باشد.

تبصره ۳- وزارت فرهنگ از تاریخ تصویب این قانون مکلف است از دانشجویانی که در خارج کشور تحصیلات خود را تمام نموده و رتبه اول را حائز می‌شوند تشویق مؤثر به عمل آورد

تبصره ۴- وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویان ایران دانشکده‌های خارجه را هم که شورای عالی فرهنگ صلاحیت آنان را تصدیق کرده باشد در صورتی که حائز رتبه اول کلاس خود شوند برای سال تحصیلی بعد این قانون نمایند

تبصره ۵- اشخاصی که به این ترتیب به خارج فرستاده می‌شوند مکلفند پس از اتمام تحصیلات خود به ایران برگردند و الّا کلیه مخارج را که دولت به آن‌ها داده مسترد دارند.

تبصره ۶- وزارت فرهنگ از تاریخ تصویب این قانون مکلف است در مدت دو ماه آئین‌نامه اجرای این قانون را تنظیم و به تصویب مجلس شورای عالی فرهنگ برساند انتها این لایحه که مشتمل بر یک ماده و شش تبصره می‌باشد در جلسه روز دوشنبه بیست و نهم آذر ماه ۱۳۳۳ به تصویب مجلس سنا رسید نایب رئیس مجلس سنا دکتر سعید مالک‏

رئیس- آقای نور الدین امامی‏

امامی- عرض کنم که این قانون مدتی در مجلس شورای ملی معطل شد یک عده‌ای از آن دانشجویان رتبه اول از مدارس خارجه تقاضای پذیرش کردند چون این قانون تصویب نشده بود مجدداً باز پذیرش خواستند هی پذیرش هی پذیرش یکی از آن شاگردها که در ارتش هم خدمت می‌کرد پذیرش او اول آمده بعد دبه کرد باز اول ژانویه پذیرش او از آمریکا آمد او به اطمینان این‌که این لایحه کارش تمام شده خودش رفته است. حالا در مجلس سنا یک اصلاحاتی در این لایحه شده من‌جمله این‌که شاگرد اول‌های سال پیش را سال دیگر بفرستند از این جهت بنده به عنوان مخالف اسم نوشتم که به عرض آقایان برسانم خیلی از این چیزها را که اصلاحاتی درش کرده‌اند (عبدالصاحب صفایی- موارد اختلاف را بفرمایید تا بشود قضاوت کرد) یکی هم همان جامع الازهرآقا است (عبدالصاحب صفایی- بنده پیشنهاد کردم ولی به آن رأی دادم خوب بود. پیشنهاد من برای طلاب بوده) یکیش هم شاگرد اول‌های امسال را گذاشته‌اند که سال آینده بفرستند در صورتی که عرض کردم پذیرش چند نفر برای اول ژانویه از امریکا رسیده و یکی دو نفر هم از شاگردان به اطمینان این قانون پا شده‌اند رفته‌اند آن‌جا مشغول تحصیلند که بعداً درست شود و الّا خودم از موافقین این لایحه هستم و خیلی کوشش کردم که زودتر تصویب شود. بنده خواستم آقایان با توجه به این موارد اختلاف در قانون که از مجلس سنا گذشته و آمده اگر می‌خواهند رأی بدهند و اگر نمی‌خواهند اصلاح کنند بنده عرایض زیادی ندارم.

چند نفر از نمایندگان- به همین رأی بگیرید.

رئیس- آقای صدرزاده.

صدرزاده- عرض کنم که این نوع تشویق‌ها و امتیازات برای محصلین خیلی مفید است برای این‌که شاگردان دانشکده‌ها که حائز رتبه اول هستند وقتی به اروپا اعزام می‌شوند یک حسی در محصلین ایجاد می‌کند این امتیاز که سعی و کوشش کنند که به این امتیاز برسند اما اصلاحاتی که در مجلس سنا نسبت به این لایحه کرده‌اند یک قسمت اصلاحات عبارتی است که اهمیتی ندارد ولی اصلاح مهمی که شده یعنی تبصره‌ای که آن‌جا گنجانده‌اند به نظر بنده بسیار خوب بوده است زیرا در آن‌جا تذکر داده‌اند که اشخاصی که به خرج دولت تحصیلات خودشان را ادامه می‌دهند برگردند به ایران و در این‌جا مشغول خدمتگذاری به مملکت شوند و اگر برنگشتند به ایران دولت حق داشته باشد پولی را که صرف تحصیل آنها کرده است از آن‌ها بگیرند. به نظر بنده این اضافه بسیار بسیار خوب است و از آقایان محترم هم استدعا می‌کنم که این را تصویب بفرمایند که تکلیف نهایی آن معلوم شود (شوشتری- وقتی بر نگشتند از کی می‌گیرند؟) محصلین وقتی به خارج می‌روند یک تعهداتی از آن‌ها می‌گیرند (شوشتری- همین را اضافه بفرمایید.) در موقع رفتن تضمینات کافیه گرفته می‌شود این نگرانی ندارد

عده‌ای از نمایندگان- رأی بگیرید. رأی بگیرید.

محمد علی مسعودی- پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شده‏

رئیس- قرائت شود (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم مذاکرات کافی است محمد علی مسعودی‏

عده‌ای از نمایندگان- مخالفی نیست رأی بگیرید.

رئیس- توضیحشان را که باید بدهند.

سید احمد صفایی- بنده مخالفم‏

محمدعلی مسعودی- عرض کنم که بنده می‌خواهم توضیح بدهم چون اینجا نوشته است سال تحصیلی ۳۱ و ۱۳۳۲

در صورتی که مقصود مجلس این بود که شاگرد اول دانشکده‌ها در سال‌های بعد هم مشمول این قانون بشوند در تبصره هم این مطلب هست تأمین اعتبار ذکر شده ولی اعزامش را ننوشته‌اند خواستیم بنده عرض کنم به خصوص وقتی که در تبصره ۱ نوشته است وزارت فرهنگ مکلف است که اعتبار هر سال را تأمین کند اعزام محصل در این ماده مستتر است و این مورد تأیید مجلس هم هست (صحیح است) (صحیح است)

رئیس- آقای دکتر بینا مخالفید؟.

دکتر بینا- من پیشنهاد داده‌ام‏

رئیس- آقای رضائی مخالفند بفرمایید.

رضایی- بنده مقصودم یک تذکری بوده که آن مطلب روشن شود وآن راجع به شاگردان اول دانشکده معقول ومنقول است که پیشنهاد شد این‌ها بروند به دانشگاه الازهر و حالا این از بین رفته و ممکن است حقی از

آنها ضایع بشود بروند اروپا آنها می‌توانند یا ادبیات یا پا به اقتضای خودشان چیز دیگری انتخاب کنند و تحصیلات‌شان را ادامه بدهند. خواستیم تذکر بدهم که حقشان ضایع نشود و آنها هم حق دارند که از این لایحه استفاده کنند (عده‌ای از نمایندگان- مانعی ندارد) و از مزایای این قانون بهره‌مند شوند.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادی آقای دکتر بینا داده‌اند

دکتر بینا- مسترد داشتم چون اگر یک اصلاحی بشود دو مرتبه برمی‌گردد به مجلس سنا

رئیس- رأی گرفته می‌شود باورقه آقایان موافقین ورقه سفید می‌دهند. (اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای مسعودی (منشی) اعلام و اخذ رأی در محل نطق به عمل آمد)

آقایان: امیرتیمور. کریمی. سید احمد صفایی. دکتر بینا. دکتر عدل. صفاری. عماد تربتی. تجدد. محمود افشار. مهندس اردبیلی. موسوی. باقر بوشهری. احمد فرامرزی دکتر آهی. کاشانی. صدفی. عباسی. محمودی. مهندس کیقباد ظفر. اکبر. ایلخانی‌زاده. مهدوی. دکتر دکتر وکیل. کیکاوسی. شیبانی. ابراهیمی. تفضلی. دکتر سعید حکمت. قنات‌آبادی. نورالدین امامی. بوداغیان. بیات ماکو. افشار صادقی.

بهادری. ارباب. صارمی. صدرزاده. سنندجی. مرآت اسفندیاری. داراب. پور سرتیب. غضنفری. پناهی. عبدالصاحب. صفائی. عبدالرحمن فرامرزی. شوشتری. قراگزلو. هدی رضاافشارل دولتشاهی. اردلان. فرید اراکی. اخوان. عزیز. اعظم زنگنه. محمود ذولفقاری. عبدالحمید بختیار. صادق بوشهری. دکتر حمزوی مهندس شاهرخشاهی. کاشانیان. دکتر افشار. رضایی. دکتر امیر نیرومند. عاملی. دکتر مشیر فاطمی. فرشی. کدیور. قوامی. دهقان. متضی حکمت. استخر. عرب. شیبانی. سلطان‌مراد بختیار. لاری. دکتر پیرنیا. خزیمه علم. نصیری.

مکرم. عمیدی نوری. اسکندری. برومند. خلعتبری. دکتر عمید. بهبهانی. درخشش. خرازی. منوچهر ایرانی. گیو. صراف‌زاده. افخمی. جلیلوند. حمیدیه. جلیلی. مسعودی. یار افشار. (آراء مأخوذه شماره شده و نتیجه به دین قرار بود) ورقه سفید موافق ۷۵ ورقه کبود مخالف ۳ ورقه سفید بی‌اسم علامت امتناع ۱۵

رئیس- لایحه اعزام فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکده‌ها با ۷۵ رأی موافق تصویب شد.

اسامی موافقین- آقایان: سعید مهدوی. بزرگ ابراهیمی. ارسلان خلعتبری. پرویز یارافشار. فرید اراکی. دکتر پیرنیا. صفاری. دکتر عمید. جلیلوند. داراب. محمود افشار. موسوی. مرتضی حکمت. حسن مکرم. عمیدی نوری. غضنفری. عماد ربتی. تجدد. دکتر عدل. دکتر آهی. قراگزلو. پورسرتیب. مرات اسفندیاری. کیکاوسی. دکتر بینا. باقربوشهری. مسعودی. شوشتری. دکتر سعید حکمت. احمد اخوان. رضا افشار. عبدالصاحب صفایی. عباسی. محمودی. ایلخانی‌زاده. اکبر. کریمی. قنات‌آبادی. سنندجی. دکتر وکیل. شیبانی. هدی. امامی. صارمی. بیات ماکو. بوداغیان. افشار صادقی. حبیب پناهی. عبدالرحمن فرامرزی. دکتر حمزوی. مهندس شاهرخشاهی. عاملی. اردلان دکتر مشیر فاطمی. قوامی. صادق بوشهری. لاری. دکتر امیر نیرومند. کدیور. قرشی. صدرزاده. کاشانیان. دهقان. بهادری. برومند. استخر. مهندس ایرانی. گیو. خزیمه علم. احمد حمیدیه. اسکندری. اخمد افخمی. خرازی. نصیری. دکتر افشار. درخشش. (با ذکر این جمله: چون لایحه مربوط به فرهنگ است موافقم)

اسامی مخالفین- آقایان محمود رضایی. جعفر بهبهانی. تفضلی ورقه سفید علامت امتناع ۱۵ ورقه

۵- طرح و خاتمه شور اول گزارش کمیسیون خارجه راجع به اجازه مبادله موافقتنامه حل مسائل مرزی و مالی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی

رئیس- آقای وزیر امورخارجه: وزیر امورخارجه. (عبدالله انتظام) به طوری که خاطر محترم آقایان مستحضر است لایحه موافقت‌نامه مرزی ومالی بین دولت ایران و دولت شوروی در کمیسیون‌های مختلف مطالعه شده و تصویب شده چون مطلب مهم است. خواستم از مجلس تقاضا کنم که در دستور مقدم بگذارند یک لایحه دیگری هم هست. رئیس- مجلس باید رأی بدهد. وزیر امورخارجه: علت این‌که بنده اصرار دارم در تعیین تکلیف این موضوع این است که باز مدتی برای شور دوم دو مرتبه مطرح خواهد شد و باید به مجلس سنا هم بروند وبرای این‌که کمیسیون سرحدی معین بشود و بروند به مرز و کارهایشان را انجام بدهند و اگر دیر بشود و طول بکشد فصل به هم می‌خورد و یک‌سال دیگر طول می‌کشد این است که خواستیم آقایان موافقت فرمایند که زودتر طرح شود. یک مطلب دیگر هم هست که مدتی هست که در مجلس سنا تمام شده و برای مجلس شورای ملی فرستاده شده است و آن لایحه فلات قاره است برای این‌که احراز شود حق ایران می‌شود آن را هم می‌خواهم تقاضا کنم جلو بیندازند و اگر اجازه بفرمایید راجع به فرمایشاتی که جناب آقای شوشتری و جناب آقای دکتر ارسلان خلعتبری فرمودند (یکی از نمایندگان- ایشان دکتر نیستند پروفسورند) راجع به مناقصه و مزایده و بانک کشاورزی این دو موضوع مورد منتهای توجه دولت استبرای این که موضوع مزایده و مناقصه یک عیوبی دارد فعلاً داریم مطالعه می‌کنیم که هم بهتر شود و هم از استفاده‌هایی که متأسفانه گاهی اتفاق می‌افتد جلوگیری شود (صحیح است) (احسنت) موضوع کشاورزی و بانک کشاورزی و دادن اعتبار به کشاورزان یکی از مسائل است که فوق‌العاده مورد توجه است ولی چیزی به این سادگی نیست که بشود این را همینطور تمام کرد و اگر یک تریب صحیحی داده نشود موجب نگرانی است که بعضی پول‌های حیف ومیل بشود و به نتیجه مطلوب نرسد دولت مشغول مطالعه این موضوع است و امید دارم که نتیجه آن را هر چه زودتر به عرض مجلس برساند

رئیس- باید برای آقای وزیر خارجه رأی گرفت.

صدرزاده- آن لایحه اضافات مستخدمین هم فراموش نشود

رئیس- آن جزء دستور است لایحه فلات قاره هم که از مجلس سنا آمده جزو دستور است حالا رأی گرفته می‌شود به این‌که لایحه موافقت‌نامه ایران و شوروی جزو دستور امروز قرار گیرد. آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. چون طبع و توزیع شده فقط ماده واحده قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ماده واحده- مجلس شورای ملی موافقتنامه حل مسائل مرزی و مالی بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را که مشتمل بر ۵ ماده و یک پروتکل ضمیمه می‌باشد و در تاریخ پنجشنبه یازدهم آذز ماه ۱۳۳۳ در تهران به امضاء رسیده است تصویب و به دولت اجازه می‌دهد استناد مصوب آن را مبادله نماید مخبر کمیسیون امورخارجه- مرآت اسفندیاری. محمدعلی مسعودی- این گزارش مورد تأیید کمیسیون‌های کشور قوانین دارایی و نظام هم قرار گرفته است.

رئیس- آقای نورالدین امامی.

امامی- عرض می‌کنم بنده بسهم خودم از دولت تیمسار سپهبد زاهدی متشکرم که در این مدت کم توانستند با همسایه‌های ما کنار بیایند (صحیح است) قرارداد نفت تمام شد اختلاف ما یعنی اختلافی که ما هیچ‌وقت نداشتیم با دولت شوروی انشاءالله تمام می‌شود. دولت آزادی خواه امریکا هم ما از آنها متشکریم و از دولت تیمسار سپهبد زاهدی که آنچه برایشان مقدور بوده با ما کمک و مساعدت نموده‌اند (قنات‌آبادی- این نکته اخیر را ما نفهمیدیم) معمولاً در تمام دنیا قراردادهایی که بین دول بسته می‌شود و مربوط به سیاست خارجی است این عرایضم را مخصوصاً به شما جوان‌ها و مخبرین جراید می‌کنم. کلمات مرا درست توجه کنید و بنویسید چون این مربوط به سیاست و خارجی است کلمه به کلمه طابق النعل‌بالنعل بنویسید (احسنت) ما هیچ‌وقت با دولت اتحاد جماهیر شوروی اختلاف نداشتیم ولی گفت چه خوش بی‌مهربانی هر دو سر بی‌مصرع دومش را هم یادم نبود جناب آقای خلعتبری یادم انداخت. که یک سر مهربانی دردسر بی این شعر را باید آقای پور سرتیپ باید بخواند ما هیچ‌وقت اختلافی نداشتیم و نخواهیم داشت به شرط و شروط‌ها آن هم احترام متقابل است ما حالا کوچکیم نسبت به آن‌ها از حیث نفوس و الّا ملت شش هزار ساله که کوچک نمی‌شود. از حیث نفوس. از حیث وسعت خاک نسبت به آنها جثه‌مان کوچکتر است ما سال‌های سال در آذزبایجان سر حد نداشتیم همینطور می‌رفتند و می‌آمدند مخصوصاً این خوانین ماکویی ما تمام در ییلاقات روسیه عمارت ییلاقی داشتند (شمس قنات‌آبادی- مال خودشان بود) ما سر حد نداشتیم بگیر و بند نداشتیم حالا ما اگر کوچکیم از حیث نفوس و از حیث خاک آنها با ما چکار دارند؟ چرا یک اشخاصی خودشان را آنها می‌بندند ما می‌خواهیم در مملکت خودمان مطابق عقیده خودمان مطابق سلیقه خودمان زندگی کنیم (صحیح است) هیچ ما می‌گوییم شما چرا فلان‌جا فلان کار را کردید من خانه‌ام ۱۵ متر است دلم می‌خواهد توی خانه‌ام معلق بزنم. آن یکی هم خانه‌اش ۸۰ هزار متر است دلش می‌خواهد جفتک. چارکش. بازی کند ما هیچ‌وقت می‌گوییم آقا چرا فلان‌کس فلان‌کاره شده کاری نداریم. دو رفیق و دو همسایه هر کس کار خودش را می‌کند آنها باید یک خورده نسبت به همسایه‌شان مهربانتر و صمیمی باشند ما همسایه بدی نیستیم ما مزاحم کسی نیستیم و نخواهیم بود ما برای دولت روسیه احترام قائلیم (قنات‌آبادی- البته بملت روسیه احترام می‌گذاریم ما برای ملت روسیه احترام قائلیم همسایه‌های ما همیشه مورد احترام ما بوده‌اند و خواهند بود به شرطی که ما هم مورد احترام آنها باشیم نه نظر خاکی داریم نه نظر مالی داریم. آمدند پل پیروزی اسم ما را گذاشتند وضع اقتصادی ما را که امروز هم چوبش را می‌خوریم و باز هم تا مدتی همینطور خواهد بود سنگ اول خرابیش از آن‌جاست چرا احترام ما را حفظ

نکردند؟ چرا همسایه‌شان را مورد بی‌احترامی قرار دادند؟ حالا هم ما به دولت شوروی کمال علاقه را داریم به تمام همسایه‌های شرق و غرب و جنوب به یک چشم نگاه می‌کنیم کاری با کسی نداریم به شرط این که آنها هم بگذارند ایادی آنها در داخل مملکت ما تبلیغات نکنند نگذارند اشخاص دروغ یا راست خودشان را به آنها ببندند. پول بدهند جوان‌های ما را گمراه کنند (صحیح است) اما یک مذاکراتی است که باید به جناب آقای وزیر امور خارجه که خدا سلامتش بدارد عرض کنم به چند جهت به ایشان ارادت و علاقه دارم، من که از این قرارداد درست سر در نیاوردم یکی در خصوص اراضی مغان است آن جا چیزی روشن نیست نه این که خدای نکرده این وضعی که حالا داریم یک متر دو متر این ور یا آن ور بشود (دکتر بینا- درست به عکس است) یکی هم فیروزه است استدعا می‌کنم یک کمی مارا روشن بفرمایید (اکبر- نقشه هم ندارد نمی‌دانیم چطور است) بله نقشه‌اش توی سینه آقای وزیر خارجه است در این قسمت هم یک توضیحاتی خوبست به مجلس شورای ملی داده شود ما همیشه مایل بوده‌ایم روابط حسنه و بسیار حسنه با دولت شوروی داشته باشیم، هیچ نظری نداریم غیر از احترام و اکرام به شرط‌ها و شروط‌ها که آنها هم به ما یا نظر حقارت نگاه نکنند ملت شش هزار ساله ملتی که تمدن دنیا بسته است به او فلاسفهٔ دنیا از آن جا آمده‌اند، ریشه حلب در ایران بوده، وقتی بود که از یمن تا کاشفر در زیر پرچم شیروخورشید بوده والا ما نشسته‌ایم و کاری نداریم با کمال احترام به دولت شوروی نگاه خواهیم کرد و امیدوارم که نمایندگان محترم هم رأی بدهند و جناب آقای وزیر امور خارجه هم باید نقشه را در شور دوم به کمیسیون‌ها بیاورند و یا توجه کاملتری مجلس شورای ملی با سلام و صلوات به این قرارداد رأی بدهد.

رئیس- آقای ارسلان خلعتبری

خلعتبری- عرض کنم مسئله سیاست خارجی از اهم مسائل است برای کشورها، وضع دنیا طوری است که ممالک برای امکان زندگانی باید رعایت سیاست خارجی را بکنند، در پارلمان‌ها هم مهمترین مسئله‌ای که مورد بحث و توجه قرار می‌گیرد مسئله سیاست خارجی است اگر آقایان به یاد داشته باشند هفته گذشته پارلمان فرانسه ۲۴ ساعت متوالی تشکیل جلسه داد برای این که در خیلی از مسائل سیاسی اتخاذ تصمیم کند ما به کمال تأسف نسبت به سیاست خارجی سیاست خوبی در گذشته نداشتیم و این که می‌گویم گذشته، این یکی از مواردی است که بنده نسبت به سیاست دولت گذشته یعنی دولت سابق انتقاد دارم بعد از ملی شدن مسئله نفت اگر ما نسبت به سیاست خارجی توجه کرده بودیم در دنیای امروزی پیشرفت‌های بسیاری نصیب ما می‌شد و به ما کمک‌های مؤثری می‌کردند یک وقتی در دنیا و در شرق سیاست منفی از لحاظ سیاست خریدار داشت مقتضی بود ولی بنده عقیده خودم را عرض می‌کنم که امروز فکر دنیا عوض شده و در سیاست باید طریق سیاست مثبت را پیش گرفت (صحیح است) در صورت منفی بودن ممالکی مثل ما استفاده نمی‌توانند بکنند و ما اگر سیاست اشتباه‌آمیز دو سال قبل را ادامه داده بودیم یعنی حصاری به دور خودمان می‌کشیدیم و می‌خواستیم در آن حصار زندگی کنیم (اردلان- حصار خیالی) استدعا می‌کنم آقای اردلان دیدیم به جایی رسید آن سیاست اشتباه‌آمیز که ما به جای این که از دولی و از ممالکی که تمام دنیا استفاده می‌کنند، استفاده کنیم در صورتی که در ان موقع احتیاج به کمک آنها داشتیم آنها را نسبت به خودمان بدبین و ظنین کردیم، این سیاست غلط بود و بنده از نظر یک وکیل مجلس برای این که مردم ایران کاملاً نسبت به مسائل سیاسی روشن باشند با نهایت اخلاص عرض می‌کنم که سیاست ما باید یک سیاست صریح و روشن و مثبت باشد (صحیح است) (محمدعلی مسعودی- رویه آقای انتظام هم همینطور است) ما نسبت به دول غربی سیاست مثبتی که پیش گرفتیم به نتیجه رسید و باز هم به نتایج بهتری خواهد رسید (انشاءالله) مندس فرانس در فرانسه هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند، هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید وطن‌فروش است و مملکتش را به انگلیس و آمریکا فروخت (صحیح است) مندس فرانس دنیا را خیره کرد و با این که در فرانسه ۶ میلیون نفر کمونیست ثبت شده است و متجاوز از صد نفر وکیل پارلمان فرانسه هست (احمد فرامرزی- ۱۱۱ نفر) گفت مصلحت فرانسه اقتضا می‌کند که سیاست صریح مثبت داشته باشد و این است سیاستی که من قائلم ما هم نسبت به او احترام بیشتری قائل شدیم نشدیم؟ دنیا هم احترام گذاشت مندس فرانس با آنهایی که قبل از او بود چه فرقی داشت؟ دنیا به آدم صریح، به آدمی که مصلحت خودش را تشخیص می‌دهد و روی آن مصلحت اقدام می‌کند احترام می‌گذارد، نظر آقایان هست دو مرامی با هم در جنگ بودند یعنی مرام کمونیزم و نازیسم و فاشیم آلمان و ایتالیا در ۱۹۳۹ همین که مصلحت خودشان را تشخیص دادند مثل دو برادر با هم نزدیک شدند و فراموش کردند آنچه را که درباره همدیگر قبل از آن تاریخ می‌گفتند این چیزها برای ما باید درس عبرتی باشد تا این که مردم ایران فکرشان باز و روشن شود و بتوانند مقدرات خودشان را با منطق و عقل منطبق کنند و تشخیص بدهند، امروز هم که این قرارداد اینجا مطرح است نشانه‌ای است از این که ما (چون بنده یک نفر موافق هستم که صحبت می‌کنم) یعنی یک وکیل مجلس و همینطور یک دولتی یک وزیر خارجه‌ای رویه خودش را صریحاً اعلام می‌کند می‌گوید همانطور که با دول غربی نزدیکی داریم و سیاست خودمان را تشخیص دادیم باید برخلاف گذشته از اینها برای مملکت و به نفع مملکت استفاده کنیم (صحیح است) همان مصلحت اقتضا می‌کند که ما با همسایه دیگر خودمان با همسایه خودمان اتحاد جماهیر شوروی روابط حسنه داشته باشیم و سوء تفاهمات و اختلافات را برطرف کنیم (صحیح است) بنده این قرارداد را نگاه کردم در کمیسیون خارجه هم بودم در این قرارداد گذشت‌هایی شده است دولت ایران برای اثبات حسن‌نیت خودش از حقوقی که داشته است برای نزدیک شدن برای این که یک سیاست روشنی نسبت به دولت شوروی داشته باشد از بعضی از حقوق خودش صرف‌نظر کرده است مراعات مصلحت کرده است، خواسته است که اختلافات را برطرف کند و الّا مسئله ۱۱ تن طلا که اختلافی نبود قراردادی بود و بایستی ۱۰ سال پیش به ما رد کرده باشند. بنابراین چون مصلحت مملکت به میان آمد من که یک نفر نماینده مجلس هستم موافقت با قرارداد می‌کنم برای این که ما و دولت همسایه و کشور و ملت برادر و عزیز روسیه که در مجاورت ما قرار گرفته است از امروز دوستی و روابطمان بر یک اساس دیگری باشد بر یک اساس بهتری باشد، همانطور که با دول غرب بین ما سوءتفاهم وجود ندارد بنایی گذاشته شود که روابط آینده ما با همسایه خودمان روشن باشد، یک مسئله‌ای را می‌خواهم اینجا عرض کنم و آن مسئله این است که این یک قراردادی است برای رفع اختلافات ما یک رابطه‌ای با دولت شوروی باید داشته باشیم و نوفعی هم دولت شوروی از ما باید داشته باشد از لحاظ روابط ما با آنها این مسئله همزیستی امکان زیستن با یکدیگر یک تئوری است که الان در دنیا طرفدار دارد فرضیهٔ کمونیست‌های سابق و مخصوصاً استالین (آقای صفایی توجه بفرمایید) در نوشته‌ها و در نطق‌های خودش این بود که یک دولت کمونیستی با یک مملکت سرمایه‌داری نمی‌تواند زندگی کند و باید یکی از آنها دیگری را از بین ببرد اما امروز برخلاف این نظر عمل می‌کنند دولت انگلستان سعی می‌کند همزیستی با دولت شوروی داشته باشد ولی انگلستان یک ملت کمونیست نیست و مخالف با مرام کمونیسم است و حتی در پارلمان انگلیس که قبلاً یک نفر وکیل کمونیست بود گویا حالا با آن آزادی انتخابات یک نفر وکیل کمونیست هم وجود نداشته باشد پس قرارداد یا یک دولتی روابط با یک دولتی یعنی دولت اتحاد جماهیر شوروی این یک مسئله‌ای است برای ما و مرام کمونیسم و مسلک کمونیسم یک مسئله دیگری است (صحیح است) و این دو تا را باید در این موقع که این قرارداد این جا مطرح است و از لحاظ روابط آینده کشور ما و کشور دوست ما در نظر بگیریم و این مسائل را ما باید تذکر بدهیم به آقای وزیر امور خارجه بنده وکیل مجلس هستم شما وزیر دولت جنابعالی یک سیاستی دارید من یک سیاستی دارم من آنچه را مقتضی می‌دانم می‌توانم بگویم اما شما از لحاظ دیپلماسی دچار محظور هستید و باید رعایت کورتوآزی و نزاکت و ادب سیاسی را بفرمایید وکیل مجلس برای این است که هر چیزی که به نظرش از لحاظ روابط این دو کشور می‌رسد بدون پروا تذکر بدهد برای این که می‌دانم و قطع دارم تمام نمایندگان محترم می‌خواهند با دولت اتحاد جماهیر شوروی روابط خیلی حسنه مبنی بر احترام متقابل داشته باشیم (صحیح است) ولی تمام وکلای این مجلس و ملت ایران با مرام کمونیسم مخالف است (صحیح است) این دو مسئله را نباید با یکدیگر مخلوط کرد ولی آقای وزیر امور خارجه بنده از شما می‌خواهم که شما این مسائل را تذکر بدهید و این تذکر از طرف مجلس است و باید این مسائل را تذکر داد ما که طرفدار دوستی هستیم و شما یک قراردادی می‌آورید اینجا با این که در بعضی از مسائل مختلف فیه آن و شاید نسبت به تمام آن به هر محکمه بین‌المللی برویم می‌گویند حق با ماست معذالک برای رعایت مصلحت من یعنی نمایندگان مجلس موافقت می‌کنند با این قرارداد پس باید گله گزاری‌های ما را هم برای آینده به آنها بفرمایید تا این دوستی براساس استواری برقرار باشد و یک دوستی متزلزلی نباشد (شوشتری- تعلیق به محال است) (اکبر- آنها حاضر نیستند) آقای وزیر خارجه شالوده این دوستی را بریزید و ببینید آنچه را که ما می‌خواهیم می‌توانند برای آینده تأمین کنند به نمایندگان سیاسی آنها از قول بنده تذکر بدهید که ما از دوستان شما هستیم ما که با شما قرارداد دوستی داشته و داریم توجه به این مسئله بکنید که ما در آن موقعی که هیچ‌کس در دنیا حاضر نبود شما را بشناسد به قیمت مخالفت دول بزرگ آن روز دول عظیم‌الشأنی که برنده جنگ بودند و ما به آنها احتیاج داشتیم ما دست دوستی شما را وقتی دراز کردید گرفتیم و فشردیم و اولین کشوری بودیم که شما را شناختیم و این قرارداد را امضا کردیم و رجال شریف ما در تنظیم شالوده این دوستی دخیل بودند و امروز این آقای اکبر که اینجا نشسته‌اند پسر مرحوم فتح‌الله اکبر سپهدار اعظم است که این قرارداد را امضا کرد و قبول کرد و یا تمام مخالفتی که دول بزرگ و مخالفین بلشویک‌ها می‌کردند این ملت ضعیف تحمل خشم آنها را کرد و این قرارداد را امضاء کرد و قبول کرد ما هم دست دوستی به شما دادیم و وارد دوستی شدیم اما موقعی که (شوشتری- آنها هم

غلام یحیی را به ما مزد دادند) قشون ما می‌رفت پیشه‌وری و همدستان او را سرکوب کند قشون شما از شریف‌آباد جلوی قشون ما را گرفت برخلاف قراردادی که داشتیم جلوی آنها را گرفت و ما را رنجاندید از این عمل (مصطفی ذوالفقاری- و شما حالا دارید باج می‌دهید) وقتی که قشون شما در ایران بود قشون شما از حزب توده تقویت می‌کرد و به آنها پناه می‌داد و از آنها حمایت می‌کرد من نمی‌گویم دول دیگر که در اینجا بودند با ما خوب رفتار کردند انگلیس‌ها هم رجال ما را گرفتند تبعید کردند حبس کردند، حالا که این قرارداد مطرح است بایستی تذکر بدهید به آنها که نمی‌بایستی شما این کار را می‌کردید و ما وقتی که صنعت نفت را ملی کردیم و مردم ایران برای گرفتن حق خودشان برخاستند دسته‌هایی که متکی به شما هستند علناً برعلیه دولت و مردم ایران در همه جا قیام کردند (صحیح است) اینها مسائلی است که قابل فراموش شدن از نظر ما نیست آن روزی که ما احتیاج به پول داشتیم شما طلای ما را آن روز به ما رد نکردید و ما در فشار اقتصادی واقع شدیم در صورتی که حق این بود که شما آن روز طلای ما را داده باشید شما طلای ما را ندادید به ما ایراد می‌گیرید رادیوی شما جراید شما به ما حمله می‌کنند که چرا ما با دول غرب نزدیک می‌شویم آقایان دوستان همسایه ما ریشه این نزدیکی را پیدا کنید ریشه این نزدیکی در وجود شماست در رفتار شماست شما سعی کردید که ما را بیشتر به دول غرب نزدیک کنید (صحیح است) توجه بفرمایید به این مسائل اساسی موقعی که انگلیس‌ها تهدید کردند که به ایران قشون وارد می‌کنند ترومن یادداشت داد به دولت انگلیس که این کار را نکنید البته انگلستان کار بدی کرد ولی اگر آن روز شما این یادداشت را می‌دادید حقیقتاً برای ما ذی‌قیمت بود (صارمی- یک لیتر نفت از ما نخریدند) می‌گفتیم دولت همسایه ما برای حمایت از ما به یک دولتی که می‌خواهد با زور حق ما را از بین ببرد یادداشت داد اگر دولت اتحاد جماهیر شوروی با ما دوست باشد و صمیمی باشد ما هیچ‌وقت منافع شما و منافع خودمان را از دست نمی‌دهیم فرد فرد ملت ایران سرباز خواهد شد برای حفظ ایران اگر کسی بخواهد به اتحاد جماهیر شوروی از راه ایران حمله کند ولی وقتی شما ما را از خودتان نگران می‌کنید طلب ما را نمی‌دهید دسته‌هایی که تابع شما هستند تقویت و حمایت می‌کنید دکتر رادمنش دو سال قبل در کنگره مسکو در کنگره کمونیسم بین‌المللی در مسکو اعتراف کرد که حزب توده ایران حزب کمونیست است و تابع تشکیلات بین‌المللی کمونیزم است افتخار هم کرده به این قسمت شما وقتی که تشکیلات کمونیست بین‌المللی که تابع شماست ممانعت می‌کنید از دسته‌هایی که در مملکت ما منظورشان برهم زدن رژیم ما و استقلال ماست ما چطور می‌توانیم متکی به دوستی شما باشیم اگر شما رویه‌تان را تغییر ندهید ما چطور می‌توانیم یک دوستی ثابتی را از طرف شما فرض کنیم؟ آخر شما حساب کنید چه بودید قبلاً شما آن دولتی هستید و آن ملتی هستید یا بودید که بعد از جنگ اول بین‌المللی وقتی ترکیه در مقابل یونان قرار گرفت و انگلستان و فرانسه برای گرفتن قسمت اروپای ترکیه با یونان همکاری می‌کردند به ترک‌ها فشار آوردند شما از ترک‌ها حمایت کردید در مقابل دول بزرگ آن روز شما یک سیاست دیگری داشتید سیاست امروز شما با سیاست ۱۹۲۱ فرق کرده است تفاوت کرده است ما تفاوت نکردیم شما تفاوت کردید شما تغییر سیاست دادید شما سیاستتان این بود که از دول کوچک و ضعیف در مقایبل دول بزرگ حمایت کنید و حمایت کردید شما چپانکایچک را چپانکایچک کردید شما برای او در ۱۹۲۷ و ۱۹۲۵ مستشار فرستادید ژنرال برودینو از طرف شما مأمور تقویت و تشکیل ارتش چپانکایچک بود چپانکایچک در پناه تقویت شما بود که توانست لردهای جنگجو و ژنرال‌های نظامی را به تسلیم خودش وادار کند آن روز شما یک سیاست دیگری داشتید دنیا و ما به شما به یک چشم دیگری نگاه می‌کردیم چه شد که تغییر سیاست دادید؟ ما تغییر سیاست ندادیم ما در دوستی خودمان پابرجا هستیم شما تمام روسیه و تمام ممالکی که جزو شما هست در نظر بیاورید آیا به یک ایرانی اجازه می‌دهند در شوروی بگوید بالای چشم حضرت مولوتف یا حضرت مالنکف ابروست کسی این جرأت را می‌کند؟ شما اجازه می‌دهید و حق می‌دهید در روسیه شوروی به یک دیوارش یک سطر کسی بنویسد مرده باد مالنکف یا مولوتف چرا حمایت کردید سال‌های تمام از دسته‌هایی که در ایران هدفشان محو استقلال مملکت بود؟ (صحیح است) چرا به ده‌ها هزار نفر اجازه دادید که بگویند اعتراف کنند بنویسند که در پناه یک دولت قوی دیگری هستیم در پناه شما هستیم و در پناه و به عنوان پناه شما توی تهران راه رفتند مرده باد شاه گفتند ما که ملت ایران هستیم خودمان باید مقدرات خودمان را تعیین کنیم از ما ایرانی‌ها در شوروی کسی می‌گوید مرده باد مالنکف بنابراین ما حقیقتاً می‌خواهیم در آینده مسئله رفاقت ما با اتحاد جماهیر شوروی با مسئله کمونیسم و تشکیلات تابع کمونیزم فرق داشته باشد ما این تفاوت را قائل هستیم ما یک ملتی هستیم که هزارها سال است قبل از این که مسلمان شویم دین دیگری داشتیم بعد که به شرف دین اسلام درآمدیم ما ملتی هستیم که خو گرفتیم با مذهب اسلام (صحیح است) قنات آبادی- ایمان داریم) مرام شما اولین پایه و اولین درسش مخالفت با خداپرستی و مخالفت با حق‌پرستی است در صورتی که ما به دین خداپرستی انس گرفته‌ایم (جمعی از نمایندگان- صحیح است) ما ایمان داریم ما مبنای زندگیمان غیر از مبنایی است که شما برای خودتان در نظر گرفته‌اید ما ملتی هستیم که به معنویات علاقه داریم و مقید هستیم مسلک ماتریالیستی یک عالم دیگری را طی می‌کند ما دو تا نمی‌توانیم در این جهت توافق کنیم بنابراین شما نباید این مسئله را با آن مسئله مخلوط کنید (صحیح است) ما یک مملکتی هستیم یک ملتی هستیم که به وطن‌پرستی و ملیت معتقدیم و علاقمند هستیم (صحیح است) ما بعد از این جنگ دیدیم، ما آنچه را که دیدیم در ممالک دیگر اتفاق افتاده ما می‌ترسیم اگر روزی تشکیلات کمونیستی در این مملکت مسلط شود همان به سر ما بیاید مردم ایران روشن شده‌اند ما بعد از جنگ خواندیم و شنیدیم کسی هم نمی‌تواند انکار کند در ممالکی که تحت استیلای تشکیلات کمونیستی درآمد و مرام کمونیستی در آنجا هم اجرا شد با آزادی‌خواهان با روحانیون با اشخاصی که صرفدار ملیت بودند چه کردند نیکلایتکرف رئیس حزب دهاقین بلغارستان را مگر کمونیست‌های بلغارستان نگرفتند اعدامش نکردند وکیل مجلس نبود از او سلب مصونیت کردند با این که لیدر حزب دهاقین بود در لهستان اشخاصی که نهضت مقاومت لهستان را بر علیه آلمان‌ها اداره کردند و صدها هزار نفر لهستانی را به کشتن دادند به نفع ارتش سرخ پس از این که کمونیست‌ها مسلط شدند نماینده خواستند که آنها بیایند برای تعیین تکلیف حکومت آینده وقتی که اینها خودشان را معرفی کردند ۱۶ نفر از آنها را گرفتند بردند و محکوم کردند و حبس کردند و خدا عالم است که چه سرشان آوردند بنابراین می‌خواهم عرض کنم که ملت ایران به این مسائل روشن شده است میخائیلویچ در یوگوسلاوی یک ژنرال وطن‌پرست ملی بود پس از این که کمونیست‌ها سرکار آمدند او را گرفتند و محاکمه‌اش کردند و کشته شد و بنده نمی‌خواهم سر آقایان را درد بیاورم ولی ملت ایران و مردم ایران علمای ایران طبقات مختلف ایران فهمیده‌اند این مسئله را که اگر تشکیلات کمونیستی در این مملکت بیاید متدین و آزادیخواه دیگر وجود نخواهد داشت.

بنابراین ما نمی‌توانیم با این مسلک موافق باشیم و اگر بخواهید از این حزب و تشکیلات در ایران حمایت کنید ما نمی‌توانیم با شما دوست باشیم ما ناچار می‌شویم خودمان را به دول غرب نزدیک کنیم چون یک دسته‌ای هستند که ما را حفظ می‌کنند در مقابل این دسته و ما وقتی که می‌بینیم که هزارها نفر در اینجا بر علیه ما در داخله مملکت ما تجهیز می‌شوند اخلال می‌کنند خرابکاری می‌کنند جاسوسی می‌کنند کشتی را آتش می‌زنند طیاره را آتش می‌زنند آخر چه خاکی به سر بریزیم جز این که دست دراز کنیم به طرف عده دیگری که ما را از شر اینها حفظ کنند البته ما با شما بدنیستیم ما والله بالله با شما دشمن نیستیم من خودم این عقیده را دارم اگر دیگران غیر این عقیده را دارند داشته باشند والله بالله به خدا ما مخالف روسیه شوروی نیستیم برای این که یک روسیه قوی برای ایران ضرر ندارد (میراشرافی- خیلی ضرر دارد) گفتم یک روسیه قوی به شرطی که تجاوز نکند لنین که در باره‌اش این همه کتاب نوشتید تمجید کردید یک مقبره‌ای درست کردید برایش که سالی میلیون‌ها نفر می‌روند زیارت می‌کنند ما تقاضا می‌کنیم که به همان عصر لنینی برگردید همان رفتاری را که لنین با ما می‌کرد شما بکنید (پورسرتیپ- همین قراردادشان مخالف نظر لنین است) شما بدانید که ما عاشق هیچ مملکت خارجی نیستیم ما عاشق حفظ منافع و مصالح ملت و مملکت ایران هستیم (صحیح است) بنابراین بنده این تذکرات را به جنابعالی می‌دهم و می‌گویم که اگر ما با ممالک غربی روابط داریم و روابطمان را نزدیک می‌کنیم برای این است که به نفع ملت ایران استفاده کنیم این یک مصلحتی را متضمن است و آن این است که ما احتیاج داریم ما نمی‌توانیم روابطمان را با دول غرب قطع کنیم دولت سابق این اشتباه را کرد ببینید چه صدماتی به ما خورد بنابراین نزدیکی و دوستی با دول غرب نمی‌تواند برای شما بهانه باشد آخر مگر جمعیت ایران چقدر است؟ بیست میلیون که بیشتر نیست آخر یک ملت بیست میلیونی که در امور اولیه زندگی خودش لنگ است کشاورزش بیچاره مردمش بی‌پول وسایل بهداشتمان ناقص و از حیث وسایل زندگی در مضیقه چطور امکان دارد که این ملت با این کیفیت بخواهد با دولت اتحاد جماهیر شوروی جنگ کند آخر ما نمی‌توانیم جنگ کنیم اگر هم بخواهیم نمی‌توانیم این فرض غلط است ما احتیاج داریم به مصنوعات احتیاج داریم به سرمایه و پول احتیاج داریم این‌ها چیزهایی است که ما مجبوریم به دول غرب نزدیک شویم به شما هم احتیاج داریم پس باید روابطمان براساس احتیاجات و مقتضیاتی باشد که دول نسبت به هم دارند و شما هم دارید پس شما خودتان باید رویه‌تان را عوض کنید شما هر چقدر که از رویه گذشته‌تان عدول نکنید ما به دول غرب نزدیکتر می‌شویم و مطمئن باشید که عوض کردن رویه گذشته هم به صرفه شماست و هم به صرفه ما بنده اینجا یک مطلبی را که از نظر مجلس نباید محو بشود در آخر تذکراتم لازم می‌دانم که تذکر می‌دهم و آن این است که جزو یادداشت‌های

من بود یکی از آقایان یادداشتی فرستادند که تذکر بدهید که اگر به شما حمله‌ای بشود از حمله ما نگران نباشید این خیلی مسلم است ما به هیچ‌وجه قصد جنگ نداریم برای این که نمی‌توانیم جنگ بکنیم و برای ما در همسایگی ما یک دولت شوروی قوی لازم است اما جزو گله‌هایی که از دولت شوروی کردم یک گله دیگر باید بکنم و از آقای انتظام خواهش کنم که شما این گله را هم ابلاغ کنند این است که در سه سال پیش وقتی که نفت ملی شد اگر نظر آقایان باشد وقتی که از انگلیسی‌ها تهدید کردند که به ایران قشون وارد می‌کنند در آن موقع در رادیوی مسکول و روزنامه‌های مسکو گفته شد که دولت اتحاد جماهیر شوروی به استناد قرارداد ۱۹۲۱ به ایران قشون وارد خواهد کرد این جایش است که گفته شود که این مسئله یک مسئله‌ای است که برای ما خیلی قابل توجه است قرارداد ۱۹۲۱ یک ماده ۶ دارد (عده‌ای از نمایندگان- لغو شده است) که در آنجا تذکر می‌دهد بنده نمی‌خواهم بخوانم برای این که وقت مجلس گرفته می‌شود قرارداد ۱۹۲۱ وقتی نوشتند آمد به مجلس مجلس قرارداد را تصویب نکرد گفت در این قرارداد دو اشکال هست یکی این که ماده ۵ و ۶ محتاج به توضیح است و یکی دو ماده دیگر هم باید اصلاح بشود به وسیله سفیر کبیر شوروی در ایران از طریق وزارت خارجه نظر مجلس شورای ملی ایران ابلاغ شد که مجلس این قرارداد را به این صورت تصویب نخواهد کرد برای این که در ماده قید شده بود که اینها می‌توانند اگر دولت دیگری وارد اینجا شد دولت شوروی می‌تواند به ایران قشون وارد کند مجلس شورای ملی زیر بار این ماده نرفت بعد روتشتین سفیر کبیر شوروی یک نامه‌ای نوشت آن نامه مضمونش این است که مقصود از ماده ۶ این است که اگر اشخاصی که ضدانقلابی هستند (اکبر- روس سفید) روس سفید و جزء مخالفین انقلابیون داخلی شوروی هستند اینها اگر بخواهند در ایران دسته‌هایی تشکیل بدهند و از طریق ایران خودشان یا با حمایت دول دیگری به شوروی حمله کنند در آن صورت شوروی برای حفاظت خودش حق دارد به ایران قشون وارد کند ولی بعد از این که این نامه به مجلس نوشته شد آن وقت مجلس شورای ملی قرارداد ۱۹۲۱ را تصویب کرد ماده ۶ را به این کیفیت سفارش شوروی توضیح داد و مطابق آن ماده ۶ چون ضدانقلابی در روسیه وجود ندارد، در دنیا وجود ندارد تمام ضدانقلابی‌ها مردند نسل دوم و سوم‌شان هست و اصلاً در ایران ضدانقلابی وجود ندارد این ماده ۶ دیگر موضوع ندارد و خودبخود ملغی است (صحیح است، صحیح است) و من از این تصدیق مجلس شورای ملی اتخاذ سند می‌کنم بالاخص که در منشور سازمان ملل متحد یک ماده‌ای هست ماده ۱۰۳ و این ماده ترجمه‌اش این است در صورتی که بین تعهداتی که اعضای سازمان ملل متحد به وسیله این منشور نموده‌اند با تعهداتی که برطبق قراردادهای دیگر کرده‌اند اختلاف باشد تعهدات برطبق این منشور معتبر است یعنی منشور سازمان ملل متحد معتبر است (شوشتری- وارد بر او است) بنابراین طبق ماده ۱۰۳ منشور سازمان ملل که دولت شوروی هم آن را امضاء کرده است و تا امروز هم عضو آن سازمان است آن ماده‌ای که موضوعاً منتفی شده و دیگر وجود نداشت از لحاظی که عرض کردم این منشور سازمان به هر حال همان را هم منتفی کرده برای این که از زمان منشور ملل اگر دولتی با دولت دیگر اختلاف داشته باشد متعهد است که متوسل به اسلحه نشود و متعهد است تصمیمات شورای امنیت را محترم بشمارد و اجرا کند و تمام این مواد منشور ملل مخالف است با قرارداد قبلی و با ماده ۶ آن قرارداد بنابراین بنده قطع دارم نظر مجلس شورای ملی این است که این ماده ۶ به هیچ‌وجه و در هیچ زمان قابل اجرا و عمل نیست و از آن نمی‌شود استفاده کرد (صحیح است. احسنت)

رئیس- چند پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی اینجانب پیشنهاد می‌نمایم مذاکرات کافی است. اسکندری

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم بعد از یک موافق و مخالف رأی به کفایت مذاکرات گرفته شود. قنات آبادی

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی بنده کفایت مذاکرات را پیشنهاد می‌کنم. اردلان

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم پس از یک موافق و مخالف مذاکرات کافی است. مسعودی

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم پس از بیان آقای خلعتبری به مذاکره خاتمه داده شود. صفائی

رئیس-آقای امیر نصرت اسکندری بفرمایید.

امیرنصرت اسکندری- چون جناب آقای قنات آبادی هم پیشنهاد کفایت مذاکرات کرده‌اند نوبتم را واگذار می‌کنم به ایشان

وزیر امور خارجه- اجازه می‌فرمایید.

رئیس- پس آقای قنات آبادی تأمل بفرمایید آقای وزیر خارجه بیاناتی دارند بفرمایند بعد جنابعالی، آقای وزیر امور خارجه بفرمایید.

وزیر امور خارجه- بنده عرایض مفصلی نداشتم برای این که خوشبختانه با بیاناتی که آقایان فرمودند روی اصل قرارداد موافقت کامل حاصل است راجع به اصل تغییراتی که در مرز داده شده است نقشه جامعی تهیه خواهد شد و برای تمام آقایان وکلای محترم فرستاده می‌شود که اگر بخواهند به هر قسمت ملاحظه بفرمایند (بعضی از نمایندگان- بعد از تصویب؟) خیر قربان این قرارداد چون دو شوری است باید پس از تصویب شور اول برود به کمیسیون و نقشه مربوطه چاپ می‌شود در این حیص و بیص به دست همه آقایان می‌رسد مطالعه بفرمایند به طور خلاصه بنده عرض می‌کنم برای این که ذهن آقایان روشن بشود در کلیه خطوط سرحدی سه چهار جا هست که تغییراتی داده شده و این تغییراتی که داده شده تمام به منفعت ما است بیاناتی که شد من‌باب مصلحت بود برای بستن این قرارداد رعایت کلیه نکات شده ولی تصور هم نفرمایید ما به یک ضررهای فاحشی تن در دادیم این را هم بنده عرض کنم ما یک دعاوی داشتیم که موفق نشدیم به تمام آن دعاوی ولی آن سرحداتی که تغییر دادیم هر جایی که تغییر داده شد یعنی وضع موجوده فعلی که تغییر داده شد به منفعت ما بوده است بیانات جناب آقای خلعتبری بسیار به موقع بود البته گله‌گذاری وقتی که دو طرف می‌خواهند دوستی ایجاد کنند خیلی خوب است آن کسانی که می‌خواهند دوستی را صمیمی‌تر بکنند باید بفهمند که یک گله‌هایی بوده یک دلتنگی‌هایی هم در کار بوده که با تذکر آن در آینده شخصاً امیدوار هستم با حسن‌نیتی که از طرف مقامات اتحاد جماهیر شوروی ابراز شد و با این موافقتنامه که مسائل سرحدی را به کلی از بین می‌برد و مسائل مالی ما را هم حل می‌کند موجب آن بشود که در آینده یک روابط صمیمانه و نزدیکتر از سابق ما بین دو ملت باشد (انشاءالله) چون اظهار لطفی آقایان نسبت به دولت فرمودند راجع به سیاست خارجی و پیشرفت‌هایی که ما در این مدت در مورد سیاست خارجی کردیم بنده بعد از تشکر می‌خواستم عرض کنم ما خودمان هنوز راضی نیستیم، امیدوار هستم که با دولت افغانستان، عراق و مسئله خلیج‌فارس را هم بتوانیم به نوبهٔ خود حل کنیم (چند نفر از نمایندگان- بحرین) که اگر یک روزی دولت خواست بگوید که موارد اختلاف با همسایگان را حل کردیم آن وقت شاید بنده (عبدالصاحب صفایی- بحرین را هم بفرمایید یک کلمه هم از بحرین بفرمایید) از وزیر خارجه نمی‌شود توقع داشت که زیاد حرف بزند (صفایی- نفت بحرین هم مال ما است) عرض کردم باز هم تکرار می‌کنم موضوع هیرمند موضوع خلیج‌فارس و موضوع شط‌العرب (صفایی- کدام خلیج؟) تمام اینها را مطابق مصالح طرفین حل می‌کنیم (صفایی- حتی در بحرین) همه جا البته موضوعی که خواستم عرض کنم این است که دو سه قسمت را در سیاست خارجی مملکت باید در نظر بگیریم چون مذاکره‌ای شد در این خصوص شاید بی‌موقع نباشد تذکری بدهم اساس این که با دول همسایه و غیرهمسایه بشود دوستی داشت شرط آن توافق روی منافع است اگر منافع متضادی پیدا شد که نتوانیم با یک گذشت‌هایی از طرفین آن منافع را هم سیر بکنیم هیچ‌وقت بین دو کشور دوستی ایجاد نمی‌شود یک دفعه دیگر در مجلس بنده عرض کردم موضوع دوستی سیاسی بین کشورها دوستی قوم و خویشی برادرزاده و پسرعمو نیست، موضوع دوم که بنده شخصاً افتخار اداره کردن سیاست خارجی را دارم و در نظر می‌گیریم این است، همانطور که بنده معتقد به اخلاق فردی هستم به اخلاق اجتماعی هم اعتقاد دارم یعنی همانطوری که بین دو نفر باید اصول اخلاقی رعایت بشود در مسائل بین کشورها هم باید اصول اخلاقی رعایت بشود (میراشرافی- اصول اخلاقی دو طرفه نه یکطرفه) یعنی هیچ‌کس نباید سعی کند کلاه سرطرفش بگذارد و تعداتش همسر جای خودش باشد (صفایی- حق‌الامتیاز نفت بحرین را بفرمایید به شیخ ندهند به ما بدهند) اگر روی این اصل اخلاقی برویم امیدوارم که خیلی کارها پیشرفت کند بنده امیدوارم (میراشرافی- راجع به فیروزه بفرمایید حق ایران چه شد؟) آقا اگر زحمت به خودتان داده بودید و متن قرارداد را می‌خواندید (میراشرافی- بنده خوانده‌ام و اگر نخوانده بودم این موضوع را سؤال نمی‌کردم می‌خواهم از زبان خودتان پشت تریبون بشنوم) فیروزه واگذار شد به دولت شوروی (میراشرافی- همین عمل خیانت است بنده می‌خواستم از زبان شما بشنوم) در مقابل فیروزه حصار و نیم‌دایره عباس‌آباد به ما واگذار شد اگر نظر آقایان باشد حقیقتاً هیچ‌وقت فیروزه به ما واگذار نشده بود (میراشرافی- یعنی عملاً نشده بود ولی فیروزه مال ما بود به زور نمی‌دادند) اگر با گفتن حلوا دهن شیرین می‌شود خیلی چیزها مال ما بود (میراشرافی- حلوا نیست شما مملکت را حلوا کرده‌اید) یعنی اگر به آنها ما گفته‌ایم که فیروزه را به شما می‌دهیم مطابق یادداشتی که متقابل شده است پس قرارداد ۱۸۸۱ را در نظر بگیرید و حصار و نیم‌دایره عباس‌آباد هم مال ما است این را بدهیم و آن را بگیریم بنابراین در مقابل فیروزه یک جاهای دیگری را به ما دادند در مغان یک قسمتی به ما دادند در سرخس در نمین قسمت‌هایی به ما دادند اگر دقت می‌فرمودید (میراشرافی- اگر دقت نکرده بودم این ایراد را نمی‌گرفتم) اسم خیانت را روی ما نمی‌گذاشتید توجه فرمودید که بنده چه عرض می‌کنم عرض کردم در مغان در حصار عباس‌آباد

(میراشرافی- حضرتعالی نرفته‌اید به اردبیل و نمین من رفته‌ام تمام ارتفاعات در دست آنها است و مسلط به ما هستند بنده دیده‌ام آن جا را) اگر از ارتفاعات مسلط باشند دیگر... (یک نفر از نمایندگان- باز هم از ارتفاعات بعدی مسلط هستند) (میراشرافی- شما ارتفاعات را دادید ما که نداده‌ایم، در هر صورت این خوب قراردادی نیست آقای وزیر خارجه)

رئیس- آقای قنات آبادی بفرمایید

قنات آبادی- علت این که بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات را دادم و حتی از جناب آقای اسکندری هم که مقدم بر بنده بودند تقاضا کردم که اجازه بفلرمایند بنده در کفایت مذاکرات صحبت کنم تذکر یک مطلبی است که از نظر وطن من و مردم مملکت و بالخصوص طبقاتی که در ظرف این ده یازده ساله به دنبال بعضی تبلیغات سیاسی گمراه شدند در این موقع ضروری و لازم می‌دانم که عرض کنم همه آقایان می‌دانند دولت شوروی این قرارداد را با دولتی امضاء کرده است که تمام هم و غم و فعالیت این دولت در مبارزه با کمونیزم و ریشه‌کن کردن عناصر کمونیزم در داخلهٔ ایران بوده است، من این مطلب را مخصوصاً در اینجا تذکر می‌دهم که دستگاه اتحاد جماهیر شوروی با دستگاه جهانی آنها در موارد لزوم از آنها حمایت می‌کنند چون اولاً خودم در مبارزه با کمونیست موافق و پیشقدم هستم و هر دسته‌ای که این مبارزه را شروع کند او را تأیید می‌کنم از این نظر می‌خواهم آن هموطنان اغفال شدهٔ من و آن هموطنان گمراه من که در اثر تبلیغات متوجه این مطلب نشده‌اند و خیال می‌کنند که دستگاه اتحاد جماهیر شوروی با دستگاه جهانی آنها در موارد لزوم از آنها حمایت می‌کننند و آنها را حفظ می‌کنند به این اشتباه پی ببرند و بدانند که دستگاه اتحاد جماهیر شوروی برای یک دسته و برای یک حزب هیچ‌وقت و هیچ‌زمانی نمی‌تواند با ملت‌ها مقابله بکند و ملت‌ها را منکوب بنماید، وقتی در مقابل ملت ایران قرار می‌گیرد دیگر نمی‌تواند برای خاطر آن عده‌ای که در خیابان‌ها راه می‌روند و زنده‌باد مالنکف و زنده باد استالین و زنده باد کمونیست می‌گویند بیاید جنگ کند کمااین که ما دیدیم وقتی افکار مردم ایران از قضیه پیشه‌وری با آن شدت جریمه دار شد و دنیا را متوجه کرد و افکار عمومی دنیا علیه آن سیاست تجاوزکارانه مجهز شد آن سیاستی که دست پشت پیشه‌وری و غلام یحیی ... (بعضی از نمایندگان- خدا رحمتشان کند) و یک عده خائن به دین و وطن گذاشته بود مجبور شد در مقابل این جهش افکار دستش را بردارد و آنها هم در به در فراری شدند.

رئیس- آقای قنات آبادی راجع به کفایت مذاکرات هم صحبت بفرمایید.

قنات آبادی- الساعه عرض می‌کنم و لذا من خواستم توجه هموطنان عزیز را به این نکته جلب کنم و آن چیزی که جلب احترام می‌کند این است که یک ملتی باید مقتدر باشد و آن چیزی که برای یک ملتی ایجاد اقتدار می‌کند هماهنگی و وحدت و پیوستگی آنها است الان مطابق اخباری که در دنیا و در جراید دنیا منتشر شده در خاورمیانه آن مقداری که روسیه شوروی برای ترکیه ضد کمونیست احترام قائل است برای آن دولت‌هایی که کمونیست هستند و از او متابعت می‌کنند قائل نیست چرا؟ برای خاطر این که دولت ترکیه توانسته است در اثر وحدت و یک ژست محکم و مستقر قدرت خودش را به دنیا نشان بدهد و جذب احترام بکند لذا دولت شوروی برای او احترام می‌گذارد و مجبور هم هست که احترام بگذارد. و اما روسیه شوروی و سیاست خارجی روسیه شوروی هم باید به این نکته پی برده باشند که در ایران راهی برای نفوذ کمونیزم وجود ندارد (صحیح است) ممکن است یک عده‌ای باشند مزدور و خودشان را بفروشند و متابعت از مرام و مسلک آنها بکنند و طرفداری و تظاهر از رژیم آنها بنمایند. اما تا در این مملکت اسلام حکومت می‌کند، تا در این مملکت قرآن حکومت می‌کند، تا در این مملکت سنن باستانی و ملی حکومت می‌کند روسیه شوروی خواهد دانست که راهی برای نفوذ کمونیزم وجود ندارد (احسنت) و اما موضوع کفایت مذاکرات (یکی از نمایندگان- که از آن هیچ نفرمودید) اینها مقدمهٔ کفایت مذاکرات بود که در پیرامون مطلبی گفته می‌شود، اصولاً و اساساً و اظهارنظر در ماهیت موضوع از آن جهت نبود که انسان فکر کند اشتباهی شده است یا خدای نکرده خیانتی شده است یا تعمدی بوده است یک مطالب و موضوعاتی بوده است که مورد اختلاف بین ما و روسیه شوروی از مدت‌ها قبل بوده است و من فکر می‌کنم و معتقدم آنچه که بیشتر از همهٔ این حرف‌ها یعنی بیش از پس و پیش کردن خط مرزی مورد اختلاف ملت ما و ملت روسیه شوروی بوده موضوع تضاد فکری بوده است یعنی این دو مطلب، ارادهٔ آنها به مداخله در مملکت ما از راه نفوذ و نشر مرام کمونیزم و مقابلهٔ ...

رئیس- در کفایت مذاکرات بفرمایید.

قنات آبادی- این مطلب بیشتر از هر چیز برای ما اهمیت داشته و منشأ اختلاف واقعی موضوع مسلک و فکر بوده و مطالب مرزی شاید در درجه دوم اهمیت است بنابراین این قرارداد در کمیسیون‌های متعدد مذاکره شده است و آن آقایانی که در آن کمیسیون‌ها بوده‌اند مسلماً کسانی بوده‌اند که علاقه داشته‌اند به مرز و استقلال و حدود و تفور مسلکند بالاخره رسیدگی کرده‌اند بنابراین مطلبی که بحث شد در آن زیاد مؤثر نیست و ادلهٔ مذاکرات هم ضرورت ندارد و از آقایان خواهش می‌کنم که درباره پیشنهاد کفایت مذاکرات رأی بدهند (صحیح است).

تیمورتاش- معقول نیست که این جور به کفایت مذاکرات به این تروچسبی رأی بدهند بگذارید صحبت شود

رئیس- آقای شوشتری مخالفید بفرمایید

شوشتری- باز هم بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

قنات آبادی- بسم‌الله را فراموش کردید

شوشتری- عرض کردم شما نشندید پنبه را از گوشتان درآورید آقایان محترم ما یک وقتی مواجه با امور عادی هستیم آقای صفائی استدعا دارم، یک وقتی با یک موضوع مهمی مواجهیم که بعدها ممکن است برای ما هزارها هزار تولید زحمت کند، در وقتی که با قضایای عادی مواجهیم ممکن است یک موافق و یک مخالف صحبت کنند و نظر مجلس شورای ملی قاطع باشد قضیه را ختم کنیم، ولی اینجا اصولاً مخالف صحبت نکرده است زیرا آقایان نگاه کنید به این ورقه به این تابلو جناب آقای نورالدین امامی مخالف مشروط بودند بنده مخالف مشروط را هنوز نمی‌فهمم یعنی در عمر پارلمانیم تشخیص نکردم که مخالف مشروط و موافق مشروط یعنی چه؟ و بیاناتی که ایشان فرمودند علاوه بر این که بنده ذهنم متوجه نشد به اصل موضوع وجه‌من‌الوجوه در بیان ایشان مخالفتی با قرارداد ندیدم من دومین مخالف هستم که از نظر مخالفت اصولی مطالبی را باید اینجا عرض کنم که نمایندگان محترم دوره ۱۶ (چند نفر از نمایندگان- دوره هیجدهم) بتوانند در آتیه ۵ سال ۱۰ سال، ۱۸ سال، ۲۰ سال بعد روسفید باشند ببخشید دورهٔ ۱۸ در لفظ ممکن است اشتباه بشود عیب ندارد ما بحث در الفاظ نداریم الفاظ هم قائم به الفاظ نیستند، در بین فرمایشات جناب آقای خلعتبری و جناب آقای وزیر امور خارجه دو سه تا گوشه‌هایی زده شد، این کلمه خیانت یک دولتی که عمرش را وقف کرده به خدمتگذاری هر امری را نباید روی یک فکر شخصی بیاوریم، بنده خودم مخالف جدی این قراردادم اما نسبت به دولت محال است کلمهٔ خیانت را بگویم (صحیح است) به چه جهت سید محترم انتظام وزیر امور خارجه خودش خوب پدرش برادرش دامادش خدمت به این مملکت می‌کنند آن وقت نسبت خیانت به او بدهیم اشتباه می‌کنید (میراشرافی- آقای شوشتری هر کس یک وجب از خاک ایران را به کسی بدهد خیانت می‌کند) گوش کن، گوش کن (زنگ رئیس) من خودم شاید به این قرارداد برگ کبود بدهم اما نسبت به دولت برگ سفید می‌دهم به دولت یک وظیفه‌ای دارد و ما وکلای مجلس هم وظیفه دیگری داریم در امور مهم نباید کارها را مختدوش کنیم نباید افکار را مخدوش کنیم نباید مردم را در اشتباه بیندازیم این مدرسه مردم فریبی را باید ببندیم برای همیشه ما باید حقایق با مصلحت به آنچه که ابنای ایران تا آنچه خدای ایران برای ما از راه دین اسلام وظیفهٔ معینی فرموده باید مواجه با او بشویم و آنچه مصلحت مملکت است روی دانایی روی بینایی و بدون سوءظن و بدون شبهه و بدون خدشه آن موضوع را با نظر اساسی و دقت حل کنیم به عقیده من در اطراف این موضوع مسلم حیاتی که بعد از تنظیم امر نفت و بعد از موفقیت به کشف شبکه‌های توده که ممکن است من خیال می‌کنم یک باب دیگر از یک راه دیگر باز بشود از مهمترین کارهای دولت است باید این را در مجلس حل و تجزیه بکنیم، تشریح بکنیم نتیجه‌اش را ببینیم پنبه‌اش را بزنیم الیافش را بیرون بیاوریم آن وقت حقیقت را بگوییم تا افکار مردم ایران و افکار دنیا بدانند ملت ایران در حین این که با آنها عمل می‌کند روی مصلحت مملکت چه عملی می‌کند بنا علیهذا من هم از وزیر محترم امور خارجه که حس احترام به ایشان من را وادار کرد که بگویم محال و ممتنع است در اطراف این شخص و دولت سپهبد زاهدی کلمه خیانت گفته شود من استدعا دارم بگذارید دو سه نفر موافق و مخالف صحبت کنند شاید نکات و معایب و چیزهایی که بعداً ممکن است عدم توجه به آنها ما را به شبهه بیندازد اینها حل شود من مخالف جدی قراردادم آن آقا مخالف مشروط بود و آقای ارسلان خلعتبری هم که به عنوان موافق صحبت کردند یک تذکرات اصولی دادند که مبنی بر یادآوری و گله از گذشته و حال بود تذکراتی دادند روی این قرارداد بنابراین چون مخالف روی این قرارداد صحبت نکرده است من از آقایان استدعا می‌کنم من پیرمرد هستم، من مصلحت می‌دانم بگذارید یکی دو نفر مخالف هم صحبت بکند.

رئیس- آقایان بدانند که این لایحه دو شوری است اگر تصویب شود در شور اول است و می‌رود به کمیسیون و پس از مطالبه در کمیسیون دوباره برمی‌گردد و در مجلس مطرح خواهد شد آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد به کمیسیون‌های مربوطه فرستاده می‌شود.

میراشرافی- استدعا می‌کنم اجازه بفرمایید یک توضیح عرض بکنم (یک نفر از نمایندگان- می‌خواهید معذرت بخواهید از ایشان) (میراشرافی- از هیچ‌کس بنده معذرت نخواسته‌ام و نخواهم خواست حرفی که می‌زنم همیشه رویش می‌ایستم)

۶- مذاکره در انتخاب کمیسیونی جهت تجدیدنظر در آئین‌نامه داخلی

رئیس- چون در اول مجلس مذاکره از آئین‌نامه شد خواستم به اطلاع آقایان برسانم که در دوره ۱۶ مجلس شورای ملی در جلسه پنجشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۲۹ به تشکیل یک کمیسیون ۱۲ نفری برای تجدید

نظر در آئین‌نامه داخلی رأی داده است این یک رأیی است که در آن وقت دادند که از شعب ۱۲ نفر انتخاب بشوند که در آئین‌نامه تجدیدنظر بشود و آن کمیسیون نظری داد و مجلس این طور تأیید کرد «ماده واحده مجلس شورای ملی مقرر می‌دارد که اصلاحات تنظیمی به وسیلهٔ کمیسیون منتخبه در آئین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی موقتاً به موقع اجرا گذاشته شود» این تصمیم قانونی در جلسه ۱۶ خرداد گرفته شده بود حالا اگر آقایان موافقت داشته باشند ۱۲ نفر از شعب معین بشوند باز در این آئین‌نامه تجدیدنظر شود (صحیح است) (بعضی از نمایندگان- در مجلس مطرح کنید) اگر مجال فرمودید در مجلس حل بشود اگر نفرمودید در شعب، چون محتاج به رأی است (شوشتری- محتاج به رأی نیست) باید اینجا اختیار را به یک کمیسیونی بدهید برای تشکیل کمیسیون باید رأی بدهید که ۱۲ نفر از مجلس یا شعب انتخاب شوند (بعضی از نمایندگان- از شعب) پیشنهادی باید بدهید که روی آن رأی گرفته شود (عمیدی نوری- ما یک طرحی داده بودیم چندی قبل راجع به اصلاح بعضی از مواد آئین‌نامه آن را جمع به یک ماده بود و روی این قسمت هم پیشنهاد خودم را اصلاح می‌کنم طرح خودم را به این پیشنهادی که فرمودید که از شعب ۱۲ نفر انتخاب بشوند اصلاح می‌کنم)

رئیس- پیشنهادی رسیده است که قرائت می‌شود پیشنهاد از آقای مسعودی است.

(به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم ۱۲ نفر از شعب ...

رئیس- این پیشنهاد باید به عنوان طرح باشد و ۱۰ نفر امضاء کرده باشند.

عبدالصاحب صفایی- قبول می‌کنم امضا می‌کنم.

عمیدی نوری- آن پیشنهاد بنده را قرائت بفرمایید.

رئیس- او به عنوان کمیسیون نبود نمی‌شود مطرح کرد

عمیدی نوری- اصلاحش کنید.

رئیس- آقایان طرحی که در نظر دارید امضاء کنید تا در جلسه بعد مطرح شود.

۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‌کنم و جلسه آینده روز ۵شنبه خواهد بود (نمایندگان- دستور جلسه چیست؟) دستور جلسه آینده لایحه قرضه خارجی و بودجه مجلس شورای ملی

(نیم ساعت بعد از ظهر مجلس ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی رضا حکمت