مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۸۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۵
جلسه ۱۸۷
صورت مشروح مذاکرات جلسه روز یکشنبه نوزدهم تیر ماه ۱۳۲۸
فهرست مطالب:
۱-تصویب صورت مشروح مجلس
۲-بیانات قبل از دستور آقایان:آصف - وزیر کشاورزی- دکتر عبده- وزیر مشاور- پالیزی- دکتر بقائی
۳-بقیه مذاکره در بودجه کل کشور
مجلس ساعت هشت و نیم صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
[۱- تصویب صورت مشروح مجلس]
رئیس- نسبت به صورت مجلس پیش نظری نیست؟ آقای امیرتیمور بفرمایید
امیرتیمور- در این صورت مجلس یک قسمت اشتباهات لفظی بوده است چون مواردش خیلی زیاد است اگر بخواهم عرض کنم وقت مجلس را میگیرد البته بایستی در موقعش به بنده اجازه بفرمایید بنده آن موارد را تاکنون ننوشتم.
رئیس- بسیار خوب یادداشت کنید بنویسید به تندنویسی دیگر نظری نیست به صورت مجلس (آزاد- اجازه میفرمایید؟) بفرمایید.
آزاد- در اینجا نصف صورت مجلس را نوشتهاند و استفاده نمیشود کرد.
رئیس- البته تمام نشده چون جلسه دیروز پنج ساعت و نیم طول کشید البته برای چاپ شدن آن وقت زیاد لازم است یک قسمتش باقی مانده است که یک ساعت دیگر چاپ میشود، دیگر نظری نیست؟ (اردلان- بنده هم عرضی دارم) بفرمایید.
اردلان- بنده دیروز در صورت جلسه عرض کردم که در ماده واحده که رأی میگیریم چون بنده مخبر کمیسیون محاسبات هستم بودجه مجلس با این رقمش فرق دارد این است خواهش میکنم در رأی نهایی اصلاح شود.
رئیس- دیگر نظری نیست؟ (اظهاری نشد) چند نفر تقاضای نطق قبل از دستور کردند آقای آصف بفرمایید.
[۲- بیانات قبل از دستور آقایان: اصف- وزیر کشاورزی- دکتر عبده- وزیر مشاور پالیزی- دکتر بقائی]
آصف- بنده هر وقت مطالبی پیش میآید حتیالمقدور تصمیم این است که در خارج مجلس با هیئت دولت و زمامداران وقت حل کنم مگر در دو مورد یکی این که کار فوری و فوتی باشد یکی هم در موردی که اصلاحش در خارج مجلس میسر نشود در ان موقع به عرض آقایان نمایندگان محترم میرسانم از چند سال قبل موضوع سن در کردستان شروع شد اول یک قریه بود بنده به وزارت کشاورزی مراجعه کردم و از بنده خواستند نمونه آنها را به تهران بفرستم ما هم فرستادیم و خود بنده هم حاضر بودم آمدم اینجا در دوره چهار دهم در دولت جناب آقای ساعد همین موضوع را تذکر دادم بعد از چندی از وزارت کشاورزی به من جواب دادند که این سن نبوده و یک حشره غلهخواری بود خوب مثل این است که یک زلزله در یک شهری بیاید عده بروند برای رسیدگی و بگویند زلزله نبوده در نتیجه سیل بود تا این سؤال و جوابها شد آن سال گذشت یک مقداری به زارعین و مردم ضرر وارد آمد بنده هر سال این موضوع را تکرار کردهام همهاش به سؤال و جوابهای تلگرافی و کتبی گذشته است و این عرضی که بنده میکنم موضوعی را تکرار کردهام همهاش به سؤال و جوابهای تلگرافی و کتبی گذشته است و این عرضی که بنده میکنم موضوعی نیست که بنده بگویم وزیر محترم فعلی قصور کرده خیر ایشان از وزرای جوان فعال هستند و میل دارند کار بکنند (صحیح است) ولی آوردن دوا برای آنجا و همچنین موضوعهای فوری که پیش میآید مثل این است که ما منتظریم تا تریاق از عراق بیاوردند مار گزیده مرده باشد امسال به مشیت الله این طور بوده که طبیعت در موضوع محصول لطفی به آن سامان نداشته باشد اصولاً محصول خوب نیست و آن هم که هست حالا تقریباً اسفند آباد را گفتند سن زده و تهدید میکند تمام آن بخش را به علاوه پریروز یک تلگرافی از یکی از مالکین آنجا رسیده بنده عرض میکنم موضوع ملخ است ملخ زیادی
به دهات بخش قروه مهیم و حوزه حسین آباد هجوم اغلب محصول آنجا را منهدم اداره کشاورزی سنندج اظهار میدارد وسیله دفع آفت نداریم متمنی است به وزارت کشاورزی تذکر فرمایید اقدام عاجل به عمل که بقیه محصول از بین نرود حالا ملاحظه بفرمایید کشاورز از یک سال قبل زحمت میکشد تا سر خرمن این میآید سن یا ملخ علاوه از زحمت یک ساله نان و بذر یک سال دیگرش را از بین میبرد و اگر مالک به او کمک ندهد به کلی بدبخت و مستأصل مثل فقرای تو کوچهها میشود از روزی هم وزارت کشاورزی این شعبه را در کردستان دایر کرده بایستی بدانند چقدر در سال آنجا بودجه دارند و چقدر تحمیل میشود به جامعه یک قران فایده نداشته برای کردستان فقط یک تابلو نوشتهاند یک خانه را اجاره کردهاند موضوع این است ما مراجعه میکنیم میگویند ما بودجه نداریم سن را دفع بکنیم وظیفه کشاورزان است آن هم موضوع ملخ است که به عرض رساندم چنانچه توتون انجا هم خوب اداره بشود از مهاباد تا کرمانشاه مصرف داخلی ایران را تأمین میکند یک من هفت تومان از زارع میگیرند در نتیجه سیگار درست میشود ۹۰ تومان به مردم میفروشند این هم معامله بازار عین است این بود که بنده هفته گذشته به آقای وزیر کشاورزی تذکر دادم حالا این بخش در بین کردشتان و همدان و کرمانشاه و گروس واقع است ممکن است اگر اینجا سیصد و چهارصد آبادی را بگیرد به جای دیگر هم سرایت میکند موضوع دیگری که خیلی خیلی مهم است و علاقمندی تمام ایرانیها هم این موضوع است موضوع برنامه هفت ساله است برنامه هفت ساله یکی از شاهکارهای عصر سلطنت اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی است (صحیح است) یعنی همان طوری که نام نامی این شاهنشاه معظم در جزء سلاطین بزرگ دنیا محسوب است همین طور این هم زاییده فکر بزرگ ایشان است و به عقیده بنده اگر چنانچه سازمان این برنامه را مطابق منویات
اعلحضرت و امال ایرانیها عمل بکنند در درجه اول بایستی اشخاص نیک و پاک و صحیح- العمل و یک قدری هم در کارها وارد و متخصص باشند مأموریت بدهند در اطراف و اکناف یعنی بروند در شهرستانها و مقید هم نباشند که سن این به تقاعد رسیده یا لشگری است و کشوری پی اشخاص درست بگردند پی اشخاص میهنپرست و پیاشخاص شرافتمند بگردند و هزینه این برنامه هم عبارت از مقداری از محل نفت جنوب یک مقداری هم از داخله وام بگیرند یا از بانک بینالمللی ولی موضوعی که مربوط به نفت است متأسفانه همان طوری که چند نفر دیگر از همکارهای محترم ما چه در این دو سه روزه صحبت کردند چه سابق مثل این است که دولت نمیخواهد وضعیت مذاکراتی که با شرکت نفت کرده است و در پرده استتار است به نمایندگان بگوید (صحیح است) همه ماها که در اینجا نشستهایم نماینده ۱۵ میلیون ایران هستیم این نفت مخصوص به یک عده نیست این نفت مال ۱۵ میلیون ایرانی است یا وزیر باشد یا وکیل باشد یا تاجر باشد یا کاسب باشد یا یک سپوری باشد یعنی آن که جاروب میکشد بنده عقیدهام این است در درجه اول وظیفه دولت است که هرچه زودتر نمایندگان و ملت ایران که نتیجه این موضوع مهم و حیاتی است خاتمه بدهد به این موضوع و بیاید در مجلس شورای ملی بگوید ما بفهمیم از دو سال قبل موقعی که جناب آقای قوامالسلطنه کابینه را تشکیل دادند تا حال ملت ایران و مجلس شورای ملی و اشخاصی که در خارج این کشور هستند انتظار نتیجه این عمل را دارند و ما یگانه امرمان در این کارها امروز به وجود شخص شخیص اعلیحضرت است و بنده امروز استدعا میکنم هیئت دولت هم این عرض بنده را به عرض بندگان اعلیحضرت همایونی برسانند و ایشان هم که علاقه خاصی دارند امر بفرمایند که هرچه زودتر نتیجه این مطلب را به اطلاع عامه برسانند زیرا حیات و ممات این کشور موکول است به اجرای این برنامه، این برنامه که سرمایه عمدهاش همین موضوع پول هفت است اگر چناچه این برنامه این عدهای که مأمور این قضیه هستند خوب انجام وظیفه بکنند باعث سعادت ابدی این کشور است اگر غیر از این باشد نتیجه را برعکس میگیریم بدبختی و بد نامی الیالابد برای مجلس شورای ملی و برای متصدیان امور باقی میماند بنده خواستم این تذکرات را به دولت بدهم و یک موضوع دیگری هم اگر چه خیلی مختصر است ولی چون مدتش طول کشیده است تذکرش لازم است از یک سال قبل موضوع برق کردستان مختل شد بنده از اینجا که با اجازه مجلس رفتم یک قسمت از اقداماتم این بود که یک شرکت جدیدی برای برق کردستان تشکیل دادم حسن اتفاق عرض کنم همین جناب آقای اشرفی وزیر اقتصاد بودند حالا هم هستند از یک سال قبل تنده مرجعه کردم که ایشان ۵۰ هزار دلار ارز دولتی بدهند و یک موتوری از امریکا وارد کنیم از بنده افر خواستند بنده زمستان مانع از مراجعت بود چندی قبل که مراجعت کردم با جناب آقای نخست وزیر مذاکره کردم و به چند نفر از آقایان وزرا تذکر دادم که در هیئت دولت برای این امر مهم موافقت کنند که این ۵۰ هزار دلار که در واقع صدی صد با آن عرضی که بنده به دولت کردم در ظرف این یک ساله ملاحظه میفرمایید میلیونها به اشخاص مختلف صحیح یا به غلط داده شده برای این ۵۰ هزار دلار کردستان الان در خاموشی است بنده همان طور که عرض کردم حتیالمقدور ساعی بودم مطالب را در خارج حل کرده باشم حالا هم جناب آقای اشرفی را یکی از وزرای میهنپرست خوب صحیحالعمل میدانم و به ایشان هم ادارات دارم تمنی دارم هیئت وزیران ۵ دقیقه وقت صرف کنند موافقت بکنند این ۵۰ هزار دلار را به ما بدهند آن وقت کمپانی را که بنده مذاکره کردهام تلگراف بکنیم به امریکا که این موتور را کرکت بدهند حالا بنده استدعا میکنم آقایان وزرا این عرایض بنده را در نظر بگیرند و زودتر نتیجه مطلوب به دست بیاید و موضوع برنامه و نفت مورد توجه ملت ایران است و در این دو قسمت خصوصاً اهالی کردستان راحت شوند و بنده این عرایضی را که عرض میکنم اگر چه در غالب موارد به تجربه رسیده مطالبی که قبل از دستور گفته میشود ترتیب
رئیس- آقای وزیر کشاورزی
وزیر کشاورزی- فرمایشات آقای آصف را در این قسمتی که مربوط به وزارت کشاورزی است بنده حواب عرض میکنم موضوع سن کردستان را هفته قبل با آقایان مذاکره کردیم (بعضی از نمایندگان- بلندتر بفرمایید) صدای بنده همین قدر است این بلندگو هم گویا کار نمیکند هفته گذشته موضوع سن را با بنده مذاکره فرمودید به حضرتعالی عرض کردم که فوراً اقدام خواهد شد در همان روز تلگرافی به نمره ۸۱۵۸ کشاورزی کردستان مخابره کردم که اقداماتی که لازم است به عمل بیاورند و اگر هم نواقصی در کارمان هست اطلاع بدهند که نواقص رفع بشود دیروز هم تلگرافی از طرف آقای فرماندار کردستان رسیده بود که در کردستان ملخ مشاهده شده همین دیروز هم اقدام شدکه وسایلی که برای دفع ملخ هست فراهم بشود و به کردستان ارسال بشود ولی امروز هم دستور خواهم داد که از طهران مأموران سریع به کردستان اعزام شوند که با مأمورانی که در کردستان هستند کمک بکنند که رفع سن و ملخ آنجا بشود فقط میخواستم عرض کنم که انتظاری که مجلس و آقایان نمایندگان از وزارت کشاورزی گذاشته است گله خیلی زیاد است بنده تصدیق میکنم که وزارت کشاورزی در این دوره و مخصوصاً از شهریور ۲۰ تا به حال آن طوری که بایست نتوانسته رضایت عمومی را جلب کند وزارت کشاورزی محتاج به اصلاحات بسیار زیادی است ولی چرا نتوانسته وزارت کشاورزی و تا به حال این نواقص را رفع بکند بنده بودجهای را که دولت با تصویب مجلس شورای ملی در اختیارات وزارت کشاورزی گذاشته برای آقایان محترم تشریح میکنم تا معلوم بشود تقصیر با وزارت کشاورزی است یا تقصیر با همه در سال ۲۵ و ۲۶ و ۲۷- ۱۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بودجه کل وزارت کشاورزی بوده است و شش میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ان تخصیص به مخارج عمرانی داده شده و بقیه مربوط بهزینه پرسنلی و غیره بوده است آقایان محترم سابقه دارند که اراضی زیر کشت ایران با رعایت آیشها ده میلیون هکتار است اگر ما شش میلیون و هشتصد هزار تومان بودجه کشاورزی را به این ده میلیون هکتار بدون رعایت ۱۸ میلیون هکتار جنگلهای ایران تقسیم بکنیم به هر هکتاری شش ریال و ۱۶ شاهی ما با این دوازده شاهی در هر هکتار چه باید بکنیم؟ دارای ۱۸ میلیون هکتار جنگل هستیم ۸ میلیون هکتار از جنگلهایمان از بین رفته و محتاج است که مجدداً جنگلکاری بکنیم و همین باقی مانده جنگلها را حفظ کنیم دارای ده میلیون جنگل خوب قابل بهرهبرداری هستیم و دارای سه میلیون هکتار جنگلهای بسیار خوب در شمال ایران هستیم بودجهای را که دولت ایران در اختیار وزارت کشاورزی برای حفظ ۱۸ میلیون هکتار جنگل گذاشته ۱۵۰ هزار تومان است در سال چطور ممکن است با ۱۵۰ هزار تومان بودجه سالیانه ۱۸ میلیون هکتار جنگل ایران اداره بشود و چه انتظاری از وزارت کشاورزی برای حفظ این جنگلها داریم؟! ما برای امور دامپروری و دامپزشکی ۲۵ میلیون رأس احشام و اغنام ایران ۷۵۰ هزار تومان بودجه داریم یعنی برای هر رأس حشم در این
مملکت ۶ شاهی پول داده شده است در صورتی که برای یک دزواکسن برای یک مرتبه تزریق به یک حشم ۵ ریال قیمت تمام شده یک دزواکسن است آقایان چه انتظاری دارند که با رأسی شش شاهی آفات حیوانات ایران را دفع بکنیم و بتوانیم برای این مملکت دامپروری کنیم و اصلاح نژاد برای این مملکت دامپروری کنیم و اصلاح نژاد دام بکنیم برای دفع آفات در سرتاسر ایران برای ده میلیون هکتار ارضی که عرض چهار میلیون و ۹۵۰ هزار ریال تخصیص داده شده است یعنی هر یک هکتار نزدیک به پنج ریال و حال آن که مخارج ما برای دفع سن هر هکتاری ۷۵ ریال دفع ملخ مراکش هکتاری ۸۵ ریال مبارزه با ملخ بومی هکتاری ۵۰ ریال مبارزه با آفت چغندر هکتاری ۲۹۰ ریال دفع موش هکتاری ۳۷ ریال مبارزه با سیاهی گندم هر تنی ۸۹۰ ریال دفع پشه هر اصله درخت ۷ ریال آفات میوه هر اسله سه ریال مبارزه با آفات مرکبات درختی ۲۸ ریال مبارزه با نخیلات درختی تقریباً ۹ ریال از اقایان انصاف میخواهم کی و کدام وزارت کشاورزی میتواند با این بودجهای که در اختیار دارد دفع آفات را بکند.(آصف- پس همه بودجه را بدهند به شما) خیر قربان توجه نفرمودید عرض کردم ما برای تمام وزارت کشاورزی گذاشته شده فقط شش ریال در هکتار بودجه داریم اگر ما بخواهیم در موقع بروز آفات اعم از آفات حیوانی یا آفات نباتی آن طوری که نظر آقایان و مورد انتظار آقایان است اقدام بکنیم این بودجه برای ما کافی نیست ده برابر این بودجه هم کافی نیست (آصف- جنابعالی مال کردستان را به بنده بدهید من خود اداره میکنم) فردا صبح میدهم (دکتر عبده- وزارت دارایی هم موافق نیست) نقص وزارت کشاورزی فقط موضوع بودجه نیست و بودجه اسباب کار زیادی لازم است متأسفانه هیچ گونه اسباب کاری در اختیار وزارت کشاورزی گذاشته نشده برای مثال عرض میکنم در این که بنده به وزارت کشاورزی رفتم محتاج بودیم که یک کتابی برای وزارت کشاورزی بخریم و وقتی به فکر تجدید سامان وزارت کشاورزی بودم محتاج به چند جلد کتاب بودم به اداره حسابداری نوشتم کتاب بخرید به من جواب دادند که مطابق تصمیم کمیسیون بودجه سال ۲۶ خرید کتاب برای وزارت کشاوزی ممنوع است کمیسیونهای متعددی در وزارت کشاورزی شد که راه حلی برای خرید چند جلد کتاب پیدا بکنند بالاخره به بنده گزارش دادند که خرید کتاب برخلاف مقررات است و نمیشود خرید و هیچ راه حلی ندارد تنها راه حلی که بنده فکر کردم این بود که به اداره حسابداری دستور دادم که کتاب را بخرند و از حقوق خودم کسر کنند وزارت کشاورزی اجازه خریدن کتاب علمی را برای انجام وظایف خود ندارد وزارت کشاورزی دارای هیچ گونه وسیله برای کار نیست ما همیشه میگوییم التماس میکنیم کسی توجه نمیکند کسی گوش نمیدهد ولی در موقع آفت در موقعی که بلا برای ما میآید همه انتظار دارند و کسی به جواب ما گوش نمیدهد بنده وقتی که وارد وزارت کشاورزی شدم در یک مدت خیلی کوتاهی به نواقص وزارتخانه توجه کردم و تشخیص دادم دادم که این نواقص باسانی قابل رفع نیست طول زمانی لازم است وقت فوقالعادهای لازم است تا ما بتوانیم وزارت کشاورزی را آن طوری که منظور نظر است و آن طوری که ممکن است برای مملکت مفید باشد دوباره تأسیس کنیم ولی در همان حال میباییستی امور جاری وزارت کشاورزی که زیاد مورد توجه مردم بود به خوبی اجرا بشود و از مفاسدی که در آن موقع وجود داشت و شاید امروز خیلی کم شده است جلوگیری بشود کار عمده وزارت کشاورزی بدواً موضوع جواز چوب و بعداً موضوع دفع آفات بود آقایان نمایندگان محترم که در اینجا تشریف دارند محققاً از جریان امور قطع چوب در جنگلهای شمال که همان جریان قطع مسبب از بین رفتن جنگلهای ما شده است مسبوقند جنگل برای این ایجاد شده بود فرضاً که هر سالی اشخاصی بدون تناسب و بدون استحقاق دارای جوازهای قطع چوب بشوند و از این راه امرار معاش کنند یا از این راه متمول بشوند در صورتی که حق این بود که جواز جنگل جواز قطع چوب به صاحب جنگلی داده بشود که ملک خودش را مراقبت کند و از ملک خودش استفاده کند تا به جنگل ملکی خود علاقمند بشود بنده افتخار دارم بآقایان عرض کنم که سال گذشته بساط جواز دادن و جواز گرفتن و جواز فروختن و توهم سوءاستفاده که غالباً در این مملکت بود در باب جنگل و حتی چندین بار در مجلس شورای ملی منعکس شده بود از وزارت کشاورزی رفت و برای اولین مرتبه در این مملکت قانون جنگل احرا شد به هر کس سهمی داده شد که با رعایت اصول فنی صاحب آن مستحق آن بشود سال گذشته ۶ میلیون متر مکعب تقاضای جواز قطع چوب کرده بودند چرا ۶ میلیون متر مکعب تقاضای جواز قطع چو ب شد روی اصول فنی ۱۶۰ هزار متر مکعب وزارت کشاورزی میتوانست اجازه قطع چوب تنها کافی نیست و باید دارای وسایل مراقبت و نظارت در قطع چوب باشیم و به علاوه آن میزان چوب مورد احتیاج مملکت نبود بنده تشخیص دادم که با دادن جواز ۱۲۵ هزار متر مکعب میتوان احتیاجات این مملکت را اعم از احتیاجات مصرف داخلی برای مردم و مصرف دولتی رفع کرد طرز عمل را که این طور قرار دادیم که یک میلیون و ششصد هزار متر مکعب چوب قابل استحقاق را به ۱۲۵ هزار متر چوبی که ما تصور کردیم برای این مملکت لازم است ما تقسیم کردیم و بنابراین تشخیص دادیم که هر صاحب جنگلی میتواند در حدود ۸ درصد از جنگل خود را بردارد اسامی جنگلها را نوشتیم اسامی صاحبان جنگلها را داشتیم از طرف وزارت کشاورزی اعلان کردیم که جنگل فلان میتواند فلان قدر متر مکعب اجازه قطع چوب داشته باشد با این ترتیب کسی محتاج نبود به وازرت کشاورزی متوسل شود یا وسایطی ایجاد بکند که اجازه قطع چوب بگیرد ضمناً اجازه قطع چوب داده شده بود و دیگر ترتیبی برای سوءاستفاده باقی نمیماند به این شکل صاحبان جنگل غالباً فهمیدند دارای جنگلی هستند و بدون هیچ گونه تبعیضی فقط به صاحب جنگل اجازه قطع چوب داده شد و موضوع ارتشاء و یا موضوع خرید و فروش جواز از بین رفت (صحیح است) قسمت دوم موضوع دفع آفات است ما معمولاً در باب دفع آفات دیر خبر میشویم وقتی آفت در این مملکت میآید وسایل کار نداریم پارسال برای اولین مرتبه در سال ۱۳۲۷ بنده برنامه برای دفع آفات سال ۱۳۲۸ تنظیم کردم و برای غالب آقایان نمایندگان محترم فرستادم این برنامهای بوده است که برای سال ۱۳۲۸ تنظیم شده به طوری که عرض کردم در حدود ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دولت برای ما به عنوان دفع آفات نباتی تأمین اعتبار کرده است ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به این برنامه تقسیم شده است هر کدام از آقایان که مدعی هستند در حوزه انتخابیه آنها این برنامهای که بنده برایشان فرستادم اجرا نشده به بنده بفرمایند جواب بدهم (دماوندی- آفات مرکباتی اجرا نشده) اطلاع ندارید (دماوندی- شما اطلاع ندارید) برای این نکاتی که در این برنامه است مطابق آن پولی که داشتیم آن پول را به این برنامه تقسیم کردیم عرض کنم اظهاراتی که دیروز آقای امیرتیمور آقای ارباب مهدی همین طور قبلاً آقای مسعود ثابتی کردهاند که پیشنهاد حذف بودجه وزارت کشاورزی را فرموده بودند ایجاب میکرد که بنده این توضیحات را عرض کردم بنده کو تاه میکنم عرایض خودم را در نظر داشتم که وزارت کشاورزی را به آقایان تقاضای کمک بکنم ولی اگر آقایان ترجیح میدهید که به مذاکرات بنده خاتمه داده شود خاتمه میدهم فقط اشاره میکنم که ما برای اصلاح مجبوریم که با یک اصول علمی و فنی و با یک رویه صحیح کار کنیم بنده روزهای اول و دوم به وازرت کشاورزی ممکن بود یک لوایح زیادی تقدیم آقایان بکنم تا تصور بفرمایند که وزیر جدید کشاورزی هم میتواند به مجلس تقدیم کردیم که اساس کار وزارت کشاورزی خواهد بود ما چنانچه عرض کردم قادر نیستیم و هیچ مملکتی قادر نیست که تمام احتیاجات کشاورزی مملکت را دولت به عهده بگیرد ما محتاج تکمک مردم هستیم یکی از لوایحی که به مجلس تقدیم شد لایحه تأسیس صندوقهای روستایی و تعاون روستایی است بنده متأسفم که عرض بکنم که کمیسیون کشاورزی بیش از ۲۵ جلسه برای رسیدگی به این لایحه تشکیل داد و اکثریت حاصل نشد آقای امیرتیمور ارباب مهدی آقای مسعود ثابتی آقایانی که به امور کشاورزی علاقمند هستند آقایانی که در مجلس برای امور کشاورزی تذکراتی میدهند نتوانستند تشکیل اکثریت کنند و این لایحه را انجام بدهند که ما بتوانیم یک خدمتی به این مردم به نام کشاورزی بکنیم بنده از این موقع استفاده میکنم و استفاده میکنم از این آئیننامه جدید مجلس و از آقای رئیس محترم مجلس تمنی میکنم دستور بفرمایند لایحه دولت در باب صندوق تعاون روستایی نظر به این که در کمیسیون کشاورزی در ظرف مدت یک ماهی که مدت قانونی رسیدگی بوده است تمام شده است و نظر به این که یک ماه مدتی که ممکن بود کمیسیون تمدید بکند تقاضای تمدید نکرده و به علاوه آن مدت هم منقضی شده است تمنی میکنم مقرر فرمایند که لایحه صندوق تعاون روستایی به حکم آئیننامه جدید مجلس در دستور مجلس قرار گیرد.
آصف- این فرمایشات برای نسل آینده صحیح است ولی علاج فوری نمیکند.
وزیر کشاورزی- آن را عرض کردم که اقدام شده و فردا هم بودجهاش را خدمت آقا واگذار میکنم.
رئیس- آقای دکتر عبده بفرمایید.
دکتر عبده- بنده خیلی معذرت میخواهم اگر امروز هم مصدع آقایان میشوم ولی مژده میدهم که صحبتم خیلی طولانی نخواهد بود (احسنت) بنده در اواخر صحبتم راجع به یک موضوعی که کمال اهمیت را دارد و آقایان محترم علاقمندند اشارهای کردم ولی متأسفانه نتوانستم از لحاظ وقت کوتاهی که در اختیارم گذاشته شده بود آن طوری که باید راجع به این موضوع صحبت کنم. از این لحاظ امروز اجازه گرفتم که در ظرف چند دقیقه در تکمیل عرایضی که سابق کردهام صحبت بکنم عرض بنده امروز راجع به کار نفت است بنده خواستم یادآوری بکنم قسمت ب ماده واحده مصوب ۲۹ مهرماه ۱۳۲۶ را عین ماده این است دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیر زمینی و غیر آن که مورد تضییع واقع شده است به خصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفاء حقوق ملی تذکرات و اقدامات لازم را به عمل آورده و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد به طوری که ملاحظه میفرمایید این ماده مرکب از چند جزء است جزء اولش این است که دولت برای استیفای حقوق کشور ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیر زمینی و به خصوص نفت اقدامات لازم را بکند جزء دومش این است که مجلس شورای ملی را از نتیجه اقداماتی که کرده مطلع سازد بنابراین دولت دو تکلیف داشته است یکی تکلیف به اقدام تکلیف دوم که دولت داشته این بوده که از نتیجه اقداماتی که کرده مجلس شورای ملی را مطلع بکند از مهرماه ۱۳۲۶ تا به حال که بیش از یک سال و نیم میگذرد متأسفانه رسماً مجلس شورای ملی ایران از جریان کار نفت و اقداماتی که در این باب شده مطلع نگردیده است چند روز دیگر هم بیشتر به آخر دوره پانزدهم باقی نمانده است به اعتقاد من دولت وظیفهدار است که این تکلیفی را که به موجب قانون برایش معین شده انجام بدهد و انجام دادن تکلیف و وظیفهای که به موجب این قانون پیشبینی شده در این نیست که اقدامات بکند بلکه میبایستی نتیجه این اقدامات را به مجلس شورای ملی دوره پانزدهم گزارش بدهد متأسفانه این گزارشات داده نشده است چند روز دیگر هم به تعطیلات ماه مبارک باقی است و بعد هم چند روز پیش تا آخر دوره مجلس پانزدهم باقی نخواهیم داشت بنده میخواستم استدعا بکنم از نمایندگان محترم که بیش از پیش توجه بکنند که بخواهیم از دولت که گزارش مربوط به اقداماتی را که شده هرچه زودتر تقدیم مجلس شورای ملی بکند تا ما هم بتوانیم به این وظیفه قانونی که داریم اقدام بکنیم البته من یقین دارم دولت همان طوری که در شأن یک دولت وطنپرستی است حتیالامکان سعی خواهد کرد که حقوق ملت ایران را به تمام معنی استیفا بکند (یمین اسفندیاری - انشاءالله) و اجازه ندهد که منافع تحتالارضی ایران همین طور در دست دیگران باشد و ما خودمان احتیاج داشته باشیم برای راه انداختن برنامه هفت ساله برای سایر کارهای عمرانی و تولیدی که داریم به اعتباراتی و من خیال میکنم اگر دولت وظیفه اش را انجام بدهد ما میتوانیم قسمت مهم منابع را برای به راه انداختن نقشه ۷ ساله از طریق نفت به دست بیاوریم این جا بنده میخواستم توجه دولت انگلستان را که در هر حال نسبت به کار شرکت نفت بی نظارت نیست به این نکته جلب بکنم که اصولاً دولت انگلستان که داعیه دارد از طریق حکومت ملی اداره میشود و انصافاً هم یک دولتی است که از طریق حکومت ملی اداره میشود. همین طور که به افکار عمومی ملت انگلستان احترام میگذارد به اعتقاد من باید به افکار عمومی ملت ایران هم احترام بگذارد (یمین اسفندیاری- بیشتر) تا این که دشمنان آنها و بدخواهان آنها وسیله به دستشان نیفتد که بگویند آنهای که داعیه دارند که به افکار عمومی احترام بگذارند وقتی پای حقوق یک ملت ستمدیده میشود شاید آن احترامی که برای حقوق خودشان قائل هستند برای حقوق سایر ملل قائل نیستند البته این انتظاری است که ما از دولت داریم انتظار ما از دولت منحصر به این نیست دولت به ما وعدههایی ضمن برنامه خودش داده که من تصادفاً نگاه میکردم مواد برنامه دولت را متأسفانه هیچ کدام از مواد برنامه تاکنون اجرا نشده برای این که به خاطر آقایان بیاورم قسمت چهار برنامه دولت که در هفت ماه پیش تقدیم مجلس شده است این است فراهم کردن احتیاجات عمومی از حیث لوازم اولیه مانند کارگاه برق- لوله کشی آب شهرها سایر مواد زندگانی تامین بهداشت و فرهنگ برای عموم (یمین اسفندیاری - و تلفن) بنده از آقایان سؤال میکنم که در ظرف این ۷ ماهه که دولت فعلی سرکار است برای تمین رفاه عمومی چه قدمی برداشته قسمت دوم سعی در بهبود حال کارگران و کشاورزان است باز بنده سؤال میکنم از دولت که برای اجرای همین قسمت برنامه چه قدمی برداشته است؟ قسمت هفت برنامه دولت راجع به اقدام دولت برای استرداد اراضی ایران است که هیچ گونه اقدامی نشده است قسمت نهم که متأسفانه معلوم شد درست نیست این است تنظیم بودجه مملکت ۱۳۲۸ بر اساس تعادل و توازن با توجه به این نکته که قسمت عمده درآمد کشور صرف کارهای تولیدی و عمرانی بشود این وعدهای است که دولت در هفت ماه پیش داده است که بودجه مملکتی را طوری تنظیم بکند که اولاً تعادل و توازن بین درآمد و هزینه برقرار باشد ثانیاً قسمت عمده درآمد کشور صرف کارهای عمرانی بشود. من خیال میکنم احتیاج به استدلال زیادی ندارد و هر کس گزارش کمیسیون بودجه را از نزدیک مطالعه بکند متأسفانه خواهد دید که بودجه دولت، بودجه مملکت توازنی ندارد به علاوه قسمت عمده درآمد کشور یعنی ۹۲ درصد درآمد کشور صرف کارهای غیر عمرانی شده است (صحیح است) قسمت دهم که اشکال زیادی نداشت و خیال نمیکنم انجام شده باشد تقدیم لوایح قانونی است برای سازمان وزارتخانهها بر اساس قانون استخدام هفت ماه از دوره زمامداری این دولت میگذرد متأسفانه به طوری که ملاحظه میفرمایید هیچ یک از مواد برنامهای که دولت تقدیم کرده اجرا نشده است و این کمال تأسف را دارد برای این که آقا دولتها که سرکار میآیند وظیفه ندارند که تنها اقدام بکنند برای این که بمانند دولتها وظیفه دارند که برای تامین رفاه و آسایش مردم اقدام بکنند بنده در عین حال که ارادت دارم به آقای ساعد و خیلی از وزرای ایشان که اینها را مردمان وطنپرستی میدانم ولی خیال میکنم عنصر اساسی کمال یک دولت که عبارت از وجود تجانس بین عناصر مختلف دولت است این عنصر آن طوری که باید شاید فراهم نباشد برای این که اینها که اکثرشان مردمان شایستهای هستند اگر تجانس بین آقایان بود اگر همکاری میکردند انتظار میرفت در این هفت ماهه لااقل یک قدم برای تأمین رفاه و آسایش مردم برداشته شود متأسفانه باید عرض کنم که به هیچ وجه هیچ یک از این کارها انجام نشده در هر حال انتظار ما از دولت فعلی این است که قسمت ب ماده واحده مصوب ۲۹ مهر ماه ۱۳۲۶ را مبنی بر تقدیم گزارش و مطلع کردن از نتیجه اقدامات خودشان در کار نفت همین طور در شیلات همین طور طلای ما در مسکو نمایندگان را قبل از انقضای دوره تقنینیه مطلع بکند و اگر خدای نکرده باز هم قصوری در این راه بشود من خیال میکنم ما در آستانه تحول عظیمی هستیم، وقت زیادی هم نداریم برای این که این مملکت را تغییری درش ایجاد بکنیم. تحولی درش ایجاد بکنیم و اگر به موقع این کارها را را نکنیم من میترسم مخاطراتی این مملکت را تهید بکند مخاطراتی که جبران پذیر هم نباشد.
رئیس- آقای عدل بفرمایید
وزیر مشاوره (آقای عدل) – این که بنده خواستم چند کلمه راجع به این موضوع نفت صحبت بکنم در غیاب آقای وزیر دارایی علت این است که خود بنده گاهی شرکت داشتهام در مذاکرات راجع به نفت البته همان طور که آقای دکتر عبده فرمودند اول دولت مطابق قانون بایستی اقدام بکند دوم این که نتیجه را به اطلاع مجلس برساند همه آقایان میدانند که دولت از بدو تشکیل خودش اقدام کرده است در موضوع نفت و هنوز هم مذاکراتش جریان دارد (نمایندگان – تا کی؟) اگر تا به حال نتیجه به اطلاع مجلس نرسیده است علت این بوده که دولت هنوز نتیجهای را که تمام حقوق حقه ملت ایران را حفظ بکند هنوز این نتیجه را به دست نیاورده است (دکتر عبده - از جریان کار باید مجلس را مطلع کنید بیایید بگویید چه کردهاید و چه شده؟) جریان را البته همان طوری که آقای دکتر عبده گفتند دولت به طور غیر رسمی به آقایان گفته است و در جریان هنوز خبر تازهای نشده که دوباره بگوید و امیدوار هستم دولت قبل از اختتام این دوره تقنینیه نتیجه مطلوب را به دست بیاورد و به عرض مجلس شورای ملی برساند (امامی- یک سال دارند حرف میزنند) بعضی از مذاکرات هست که ممکن است سه سال یا چهار سال طول بکشد. (دکتر عبده - با این ترتیب ما سه سال یا چهار سال دیگر با این دولت کار داریم و دولت باید بماند) البته هر مطلب این مذاکره هر قدر مهمتر است بیشتر طول میکشد و این مطلب به این مهمی را نمیشود در ظرف یک ماه دو ماه خاتمه داد شاید اگر یک حسن نیت کاملی در طرفین بود ممکن بود که در ظرف یک هفته مذاکرات تمام شود ولی این نظریات طرفین فقط یک جور نیست این است که ممکن است چندین ماه طول بکشد و دیده شده است در بعضی مواقع مذاکرات چندین ماه طول میکشد (یکی از نمایندگان - مجلس را در جریان بگذارید) تا زمانی که دولت مأیوس نشده است و امید دارد که مطابق این قانونی که از مجلس گذشته است عمل بکند صلاح نیست که بیاید بگوید موفق نشده است دولت هنوز امیدوار است که موفقیتهایی پیدا بکند و امیدوارم
که قبل از اختتام مجلس دولت نتیجه مطلوب را به مجلس عرض کند.
دکتر عبده- در هر حال قبل از تعطیلی مجلس دولت باید جریان را در پشت تریبون به عرض مجلس برساند
وزیر مشاور- بله قبل از اختتام مجلس شورای ملی
رئیس- آقای پالیزی بفرمایید
پالیزی- عرض شود بنده دو مطلب دارم که به عرض مجلس شورای ملی میرسانم یکی راجع به قسمت نفت است در قانونی که در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۲۶ از مجلس گذشت مخصوصاً در قسمت آخر آن تصریح شده بود دولت مکلف است در کلیه مواردی که حقوق ملت ایران نسبت به منابع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است به خصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازمه را به عمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه آن مطلع سازد البته با حسن ظن و اعتماد کاملی که به جانب آقای ساعد و هیئت دولت ایشان داریم متأسفانه تاکنون نتیجة مذاکرات مربوط به موضوع نفت جنوب که برای ملت ایران یک امر حیاتی است به اطلاع نمایندگان مجلس نرسیده و انتظار دارد دولت جناب آقای ساعد هرچه زودتر این امر مهم را در معرض افکار عمومی قرار داده مجلس شورای ملی و ملت ایران را از جریان امر آگاه سازد موضوع دیگری که میخواستم عرض کنم این است که چون فعلاً چند روزی بیشتر به آخر دوره مجلس باقی نمانده است و بودجه مملکتی در دستور است غیر از بودجه لوایح مفیدی است که باید مطرح و اخذ تصمیم شود در این بین در اثر بیانات آقای دکتر بقایی نسبت به یک نفر از خدمتگذاران صدیق که در یک قسمت از کشور برحسب امر و اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مشغول انجام وظیفه و خدمتگذاری است مورد حمله و اتهام دکتر بقایی واقع میشود در اثر حمله ناروا و اتهامات غیر وارد به آقای سرهنگ فولادوند که عقیده شخصی ایشان بوده و البته مجلس شورای ملی این نظریه را قبول ندارد احساسات اهالی کرمان را تحریک مینماید که جداً بیانات آقای دکتر بقایی را تکذیب و بلکه اظهار علاقه و قدردانی از این خدمتگذار صدیق نمایند و تلگرافی از اهالی محترم کرمان به بنده در این موضوع رسیده که به عرض مجلس شورای ملی میرسانم و انتظار دارم بعد از این آقای دکتر بقایی به خدمتگذاران صدیقی که در تمام کشور مشغول انجام وظیفه هستند حمله ناروا و اتهامات را روا ندارند و از خدمتگذاران صدیق که در تمام کشور مشغول انجام وظیفه هستند قدردانی نموده و درود میفرستم. تلگرافی هم راجع به این موضوع از کرمانشاه برای بنده رسیده برای این که از تضییع وقت جلوگیری بشود از خواندنش صرف نظر میکنم و تقدیم مقام ریاست میکنم که به عرض مجلس شورای ملی برسد.
رئیس- آقای دکتر بقایی بفرمایید
دکتر بقایی- چند سال قبل که افتخار ریاست فرهنگ کرمان را داشتم از آقای مهندس رضوی که برای چند روزی به کرمان داشتم از آقای مهندس رضوی که برای چند روزی به کرمان آمده بود خواهش کردم یک کنفرانس علمی بدهند- ایشان هم تقاضای مرا پذیرفتند و در سالن دبیرستان پهلوی کرمان کنفرانس جالب توجهی راجع به ساختمان ماده طبق نظریات جدید ایراد کردند. پس از خاتمة کنفرانس شنیدم شخص ابلهی که ضمناً خالی از شائبة عرض هم نبود گفت پس به عقیده آقای مهندس معلوم میشود خدا نیست در صورتی که بیچاره مهندس معلوم میشود خدا نیست در صورتی که بیچاره مهندس ابداً راجع به خدا صحبتی نکرده بود. نه تنها صحبتی از نبودن خدا نبود بلکه هر خردمندی که آن صحبتها را میشنید بیشتر و بهتر به عظمت خداوند پی میبرد – ولی آن ابله نتیجه میگرفت که آقای مهندس رضوی قایل به وجود خدا نیست - در آن موقع من هیچ فکر نمیکردم که ممکن باشد در مجلس شورای ملی مواجه با چنین وضعیتی بشوم. اگر آقایان محترم به خاطر محترم داشته باشند ضمن انتقاد از برنامه جدید فرهنگ من عرض کرده بودم که جناب آقای دکتر زنگنه برای این که بعضی اعضاء شورایعالی فرهنگ را تحت تاثیر قرار دهند فرمودهاند که این برنامه به عرض اعلیحضرت همایونی رسیده و اعلیحضرت هم اظهار موافقت یا علاقه اعلیحضرت همایون ملاک عمل است همین اعلیحضرت همایونی راجع به لایحه انتخابات اظهار علاقه فرموده بودند چطور شد که همانهایی که خودشان را فدایی شاه میدانند با کمال شدت با آن مخالفت میکنند در هیئت دولت مخالفند در بین وکلاء هم تبلیغات علیه میکنند و کارشکنی میکنند که نگذرد؟
آقایان محترم آیا از این عرایض من استنباط میشود که اعلیحضرت همایونی به فرهنگ علاقمند نیستند؟ آیا معنی این عرایض این است که اعلیحضرت همایونی بخیل هستند یا وطنپرست نیستند؟ حالا ملاحظه کنید جناب آقای دکتر زنگنه به جای این که جواب بدهند که چرا بعضی از فداییان اعلیحضرت به جای پیروی از نیابت مقدس ایشان در باب اصلاح قانون انتخابات برعکس کارشکنی و مخالفت با معنویات ملوکانه کردهاند به جای این که توضیح بدهند چرا اعضای شورایعالی فرهنگ را خواستهاند با این حرفها تحت تأثیر قرار بدهند میفرمایند کسی را در این کشور سراغ دارید که بیشتر از ذات ملوکانه در بذل مال و حتی خون مقدس خودشان در راه فرهنگ مضایقه نکرده باشند؟
آقایان مگر من گفتم اعلیحضرت همایونی مخالف فرهنگند یا از بذل مال و حتی خون مقدس خودشان مضایقه کردهاند؟ البته من از این سفسطه جناب آقای دکتر زنگنه هیچ گلهای ندارم زیرا استاد بزرگوار ایشان جناب آقای دکتر اقبال هم هرجا در برابر استدلال منطقی من در مانده میشدند میخواستند ثابت کنند که من مخالف مقام شامخ سلطنت هستم و ایشان فدایی آن هستند در صورتی که حقیقت امر در موقع طرح قانون اصلاح انتخابات بر همه کس واضح شد و در هر صورت یقین دارم که اعلیحضرت همایونی پس از تجربیات تلخ دوره اعلیحضرت فقید روحشان از تملق گویی و چاپلوسی بیزار است.
اما اصولاً راجع به جواب عرایض این جانب بهتر این بود که جناب آقای دکتر زنگنه همان رویه قدیم خود و سایر آقایان وزراء را تعقیب میفرمودند و بدون دادن توضیح فقط به تکذیب خشک و خالی اکتفا میفرمودند و برای خالی نبودن عریضه هم اتهامات خودشان را نسبت به من چربتر میکردند زیرا این رویه که در ضمن جواب استیضاح بدان عمل شد بیحکمت نبود برای این که جناب آقای دکتر اقبال وزیر کشور خود اسناد گندزدایی در دانشکده طب هستند بهتر میدانند که بعضی چیزها را اگر به هم بزنند گندش بیشتر میشود کما این که جناب آقای دکتر زنگنه در جوابهایی که فرمودند اسباب خجالت من و همة فرهنگیان را در قسمت احاطه و معلومات به امور فرهنگی خود را فراهم فرمودند و دلایل بیشماری بر صحت عرایض من به دست دادند.
من ادعا کرده بودم که ایشان نمیتوانند اصلاً تفاوت یک برنامه ثلاثی را با یک برنامه رباعی بیان کنند - ایشان میفرمایند آن چه تا کنون صحبت شده است برنامه نبود و فقط تقسیم سنوات تحصیلی و انواع مدارس است. آقایان محترم درست تأمل بفرمایید و ببینید آیا کسی این جمله را میگوید آیا اصلاً فهمیده است برنامه یعنی چه؟ جناب آقای دکتر زنگنه مگر تقسیم سنوات تحصیلی بدون تغییر برنامه ممکن است اصلاً این حرف معنی ندارد شما اساس فرهنگ کشور را واژگون میکنید و خیال میکنید که برنامه تغییر نمیکند؟ برنامه فعلی ما روی اساس تلایی بنا شده است اگر این اساس را تغییر بدهیم باید تمام کتب درسی را تغییر بدهیم و این اسمش میشود تغییر برنامه - شما را به خدا قبل از این که پشت تریبون صحبت کنید یک قدری بیشتر تحقیق کنید. یکی از دوستان حکایت میکرد که شخصی را میشناختم که خداوند به او پسری اعطاء فرموده بود این پسر در موعد معین زبان باز نکرد و پس از چهار و پنج سال معلوم شد اصلاً لال است – سالها گذشت و آن طفل چهارده ساله شد روزی پدر طفل را در کوچه دیدم که یقه خود را پاره کرده و مثل دیوانهها به سر و روی خود میزند علت را پرسیدم گفت امروز که به خانه رفتم دیدیم هیاهویی برپاست- گوسفند کشتهاند و اسفند دود کردهاند مطربها مشغول بزن و بکوب هستند – از جریان استفسار کردم گفتند پسرت زبان باز کرده- خیلی خوشحال شدم و مرا به اطاق بردند دیدم بچه را خوابانیدهاند و زاغ میسوزانند و دعا میخوانند -چون چشم پسر به من افتاد با زحمت زیاد دهان باز کرد و با لکنت زبان گفت نه نه؟ ای کاش هرگز زبان باز نمیکرد که پس از چهارده سال به پدرش بگوید ننه؟ پس بهتر این بود که آقای دکتر هم چیزی نمیفرمودند.
ضمن استیضاح من عرض کرده بودم که یک شخص را بدون داشتن هیچ نوع سابقه خدمت اداری با حقوق رتبه نه استخدام کردهاند آمدهاید جواب دادید آدم خوبی است و سردفترها آدمهای خوبی هستند آیا اینها دلیل استخدام خلاف قانون میشود؟ حالا هم میفرمایید ما تقسیم سنوات را تغییر دادهایم صحبتی از برنامه نبود واقعاً ماشاءالله به آن مشاوری که این نطق را برای وزیر تهیه کرده است یک مدال هم به او بدهید.
اگر جناب آقای وزیر فرهنگ و معاون دانشگاه ادعا داشته باشند که این را کسی برایشان تهیه نکرده است - عرض میکنم اگر همدان دور است گرتش نزدیک است – ممکن است همین حالا جناب آقای دکتر زنگنه یک صفحه از فرمایشاتشان را از حفظ همین جا مرقوم بفرمایند (البته بدون مراجعه به صورت جلسه چاپی) تا من شرمنده شوم. اما این که میفرمایید دوره متوسطه را به قسمتهای علمی و فنی و کشاورزی تقسیم فرمودهاید آیا فکر معلم فنی و معلم
کشاورزی هم کردهاید؟
مطالبی را که جناب آقای دکتر زنگنه به طور شکسته بسته فرمودهاند من همهاش را میدانستم فقط آن روز نخواستم وارد تفصیل بشوم - شاید ایشان هنوز هم ندانند ولی بنده میدانم که اساس این برنامه جدید تقلید بسیار ناقص از برنامه مجارستان است (بلی مجارستان؟) و اساس مطالعات کمیسیون را یک کتاب مربوط به فرهنگ مجارستان تشکیل میداده است - بنده میدانستم که مدتی است - بنده میدانستم که مدتی این موضوع در شورایعالی فرهنگ مطرح بود و جناب آقای دکتر اقبال هم میخواستهاند این را به تصویب برسانند بنده که خودم اقرار کردم برنامه ناقص بوده است و حتی ایراد بنده این بوده است که همین برنامه ناقص هم هیچ وقت درست انجام نشده و به همین دلیل هم از شرکت در امتحانات متوسطه از شش سال به این طرف با وجود آن که مرتباً دعوت میشدم امتناع کردهام ولی اینها دلیل تسریع در تغییر برنامه نمیشود.
من گفتم که برای تغییر برنامه نظر اساتید فن تعلیم و تربیت را نپرسیدهاند جناب آقای دکتر زنگنه جواب میدهند مردمانی مانند دکتر حسابی و دکتر سحابی و امثال آنها که بسیار فاضلتر و فهمیدهتر و عالمتر از بنده و ایشان هستند اظهار نظر کردهاند و در میان استادان تعلیم و تربیت هم تاکنون کسی نظر مخالفت ابراز نکرده است به قول جناب آقای نورالدین امامی هیچ دخلین وار؟ اولاً شما کدام استاد تعلیم و تربیت را برای این کار دعوت کردید کجا نظریه خواستید که مخالفت بکنند یا نکنند؟ آیا شورای عالی فرهنگ آمار صحیحی یا غیر صحیحی راجع به بناء این آب و خاک تهیه کرده آیا توانستید سن ورود به مدرسه را از روی مبانی صحیح علمی تشخیص بدهید تغییر برنامه جناب آقای دکتر زنگنه از خیلی پیشتر مورد بحث و مداقه بوده است و گمان میکنم پیش قدم در این کار هم جناب آقای دکتر صدیق بودند - آیا نظر ایشان را که سمت استادی نسبت به همه ماها را داشتهاند و یکی از بزرگترین متخصصین فن هستند خواستهاید - نه بلکه این جا به مصداق حفظت شیئاً و غابت عنک اشیاء فقط برای این که عمل شایانی انجام داده باشید بدون این که وسایل لازم تغییر برنامه را در نظر بگیرید تصمیم به تغییر گرفتهاید درست است خدا بزرگ است فعلاً ما تغییر میدهیم و مدتی باد در آستین میاندازیم بعد هم هرچه میخواهید بشود - آن وقت اگر یک نسل دو نسل هم از درس خواندن افتادند و عمرشان تلف شد به جهنم!
اما آن چه که راجع به آقایان دکتر حسابی و دکتر سحابی فرمودهاید - آقای دکتر حسابی یکی از استادان عالیقدر دانشکده علوم ما هستند و به طوری که آقایان شنیدهاند ایشان در قسمت فیزیک دارای تحقیقات بسیار ذیقیمتی هستند که مایه افتخار و آبروی ما ایرانیان در نزد ملل متمدن دنیا شده است و بنده یقین دارم که از لحاظ تواضع علمی ایشان آقای پروفسور البرت آنشتین را به استادی خود در قسمت فیزیک قبول دارند – حالا شما بروید از آقای انشتین راجع به برنامه مدارس و تغییر آن بپرسید البته از اظهارنظر عذر خواهد خواست زیرا خودش را صالح در اظهار نظر در این قسمت نمیداند - من هم با اذعان به مقامات فضلی و علمی آقای دکتر حسابی و با کمال ارادت و احترامی که نسبت به ایشان دارم خودم را مجبور نمیبینم نظر ایشان را نسبت به تغییر برنامه قبول کنم یا ایشان را برای این کار صالح بدانم اما آقای دکتر سحابی ایشان هم یکی از اساتید فاضل و عالیقدر ما هستند گذشته از مقامات علمی ایشان یکی از بهترین مردمان این کشور از لحاظ تقوی و اخلاق میباشند و بنده افتخار دارم که یکی از ارادتمندان ایشان هستم و از لحاظ عدالت پشت سر ایشان هم نماز میخوانم و هیچ وقت هم نسبت به چنین اشخاصی نسبت سوء نیت نخواهم داد ولی تغییر برنامه فرهنگ را مادام به تصویب کمیسیونی که مرکب از اساتید تعلیم و تربیت مانند جناب آقای دکتر صدیق، آقای دکتر هوشیار، آقای دکتر صدیقی، آقای دکتر جلالی، آقای دکتر بیژن، آقای دکتر کنی و آقای دکتر امیرهوشمند و امثال آنها که استادان این فن هستند و اکثرشان دارای تألیفاتی بسیار ذیقیمتی در این فن میباشند مادام که تغییر برنامه به تصویب چنین هیئتی نرسد برای من قابل اجرا نخواهد بود و مضر خواهد بود و من نمیدانم چرا شورایعالی فرهنگ از نظریات این استادان نخواسته است استفاده کند حالا آقایان محترم ملاحظه بفرمایند که مخالفت من با این تغییر برنامه این است که تمام اهالی کشور طبیب باشند یا حقوقدان؟
من در آن جلسه عرض کرده بودم جناب آقای تقیزاده تشریف آوردند به این مملکت و از لحاظ سوابق فرهنگی و خدمات که ایشان داشتهاند فوراً شورایعالی فرهنگ ایشان را به عضویت خودش دعوت کرد این یک چیزی بود ایشان یک جلسه رفتند یک سال و نیم پیش و دیگر تشریف نبردند البته نماینده مجلس بودند گرفتاریهای سیاسی داشتند وقت نداشتند بروند حالا تصادف پیش آمده دو هفته قبل ایشان تصادفاً تشریف بردند شوری تصادفاً در همان جلسه این تغییر برنامه مطرح شد تصادفاً هم ایشان طرفدار تغییر برنامه بودند این بود عرایض من طبق صورت جلسه موجود جناب آقای دکتر زنگنه در جواب میفرمایند.
گفتید که آقای تقیزاده مدتی در شورایعالی فرهنگ حاضر نشدهاند راست است زیرا ایشان میفرمودند که من از حضور در شواریعالی فرهنگی که فقط کارش تصویب دیپلم و تصدیق و ارزش اداری باشد بیزارم بیزارم و هر وقت شورایعالی فرهنگ وارد بحث در کار خودش شد خواهم آمد خوشبختانه در این اواخر شواریعالی فرهنگ متوجه کار خودش شده است و به همین جهت جناب آقای تقیزاده چند جلسه قبل از این جلسات هم تشریف میآوردند این بود عین فرمایشات جناب آقای دکتر زنگنه در جواب عرایض من اگر آقایان محترم به خاطر داشته باشند یا اگر به صورت جلسه مراجعه بفرمایند ملاحظه خواهند فرمود که بنده پس از قسمت اول فرمایشات جناب آقای دکتر زنگنه در این خصوص عرض کردهام بنده از همین اتخاذ سند میکنم من نمیخواستم آن روز بگویم و قسمت آخر را هم تکذیب کردم مجدداً در این جا به شهادت صورت جلسات شورایعالی فرهنگ من تکذیب میکنم که قبل از جلسه طرح تغییر برنامه جناب آقای تقیزاده در جلسات شورای حاضر شده باشند اما راجع به قسمت اول همان طور که در آن جلسه ضمن فرمایشات جناب آقای دکتر زنگنه عرض کردم من از اظهار بیزاری جناب آقای تقیزاده نسبت به شورایعالی فرهنگ ایران و طرز کار آن اطلاع داشتم و آن روز نخواستم بیشتر پرده دری کرده باشم و برای این هم بود که گفتم بهتر این بود که جناب آقای دکتر زنگنه توضیح ندهند و کند قضایا را در نیاورند. من از فرمایشات وزیر محترم فرهنگ نسبت به بیزاری جناب آقای تقیزاده از شواریعالی فرهنگ اتخاذ سند کردم خوب من از جناب آقای دکتر زنگنه سؤال میکنم آیا حق با جناب آقای تقیزاده است یا با شورایعالی فرهنگ یا باید بفرمایید که طی این یک سال و نیم شورایعالی فرهنگ کار مفیدی کار مفیدی انجام نداده و هر کار کرده موجب تنفر و بیزاری شما است یا باید بفرمایید جناب آقای تقیزاده در نظر خودشان اشتباه کردهاند. به شورایعالی فرهنگ توهین کردهاند. شق ثالث وجود ندارد اگر همین یک امر را امروز توانستید جواب بدهید خواهم گفت وکیل مدافع خوبی هستید.
موضوع دیگر این که اگر جناب آقای تقیزاده از این شورای بیزار بودند چرا استعفا ندادند؟ معمولاً اگر انسان از یک چیزی بیزار شد استعفا میدهد ایشان چه میدانستند که شوری وضعش تغییر خواهد کرد؟ و یک سال و نیم صبر کردند؟! آقایان این حرفها جواب لازم دارد اما درباره خود جناب آقای دکتر زنگنه ایشان فرمودند خوشبختانه در این اواخر شورایعالی فرهنگ متوجه کار خودش شده است یعنی تا این اواخر متوجه کار خودش نبوده است و اعضاء آن که تغییر نکردهاند شما به من حمله میکنید ولی خودتان توجه ندارید که به یک عده از مردمان محترم (گو این که یک عدهشان ضعیف هستند) این مملکت توهین میکنید که تا حالا متوجه کار خودشان نبودهاند و یک دفعه مثل باباطاهر عریان (امسیت کردیاوا صحبت عربی) صبح بیدار شدند و اشراق شد و متوجه کارشان شدند پس اینها مدت یک سال و نیم نمیفهمیدند چه کار بکنند و یک دفعه متوجه شدند از طرف شورایعالی فرهنگ از این اظهار محبت سرکار تشکر میکنم.
از جناب آقای دکتر زنگنه خواهش میکنم این قضاوت جناب آقای تقیزاده را راجع به شورایعالی فرهنگ جای دیگر تکرار نفرمایند چون اولاً مؤید عرایض این جانب است ثانیاً دیگر آبرویی برای این شوری باقی نخواند ماند که مدت یک سال و نیم وقت خود را هدر کرده است.
اما درباره توضیحاتی که جناب آقای دکتر زنگنه راجع به تقاضای روزنامه اینجانب دادهاند باید عرض کنم که خوشبختانه ایشان پس از خرابی بصره تازه متذکر حدود محدودیتهای سخیف این قانون ننگین مطبوعات شدهاند که به دست و همت خود ایشان به مجلس شورای ملی تقدیم شد و بزرگترین و برندهترین اسلحه را بر ضد آزادی بیان و قلم و عقیده به دست عمال زور و قلدری دادند و سند خیانت خودشان را به مشروطیت ایران و آزادی تسجیل فرمودند و حالا پی به معایب آن بردهاند عیناً مثل عملی که در باب تغییر برنامه دارند انجام میدهند.
من نمیدانم آن روزی که این قانون را میآوردند معایب آن را میدانستند یا بعداً فهمیدند.
در این موقع میفرمودند که تصویب این قانون برای حفظ آزادی ضرورت دارد حالا خود اعتراف مینمایند.
به هرحال این معایب در تبصره قانون هست ولی قانون است و مادام که تغییر نیافته و یا بر طبق اصول
پارلمانی تفسیر نشده باشد باید اجرا گردد» با این وصف اگر نمیدانستند چه میکنند زهی نفهمی و اگر متوجه معایب آن بودند زهی خیانت!
در هر صورت تقصیر مستقیم این معایب که خود اقرار میکنید به گردن خود شما است. از طرفی میفرمایید «قانون است و باید اجرا شود» چطور در این کشور ممکنات که خود جنابعالی در موارد متعدد مثلاً در مورد اجرای تبصره اخیر دانشگاه همه قسم قانون را تحریف و به نفع مصالح ارباب نفوذ تفسیر و تعبیر و اجرا میفرمایید در مورد این قانون ننگین عملدار اجرای نص قانون میشوید آن هم با این اصرار و جلادت و موشکافی آن هم در مورد من این تنها بالاخره آقایان محترم به خاطر داشته باشید که وزارت جلیله فرهنک با این که من قسمت مقرری را هم اصلاح کردهام و از آن صرفنظر کردهام هنوز به من اجازه انتشار روزنامه را ندادهاند.
جناب آقای دکتر زنگنه فرمودند. «آقای دکتر بقائی نماینده مجلس و استاد دانشگاه هستند و بدو عنوان مشمول مقررات این تبصره میشوند و الّا چه بیمی بود که ایشان روزنامه منتشر کنند.» اولاً من خوشوقتم که اقلاً به جناب آقای دکتر مصباحزاده که عیناً در وضعیت من هستند اجازه انتشار روزنامه میدهند و ثانیاً همان طور که جناب آقای دکتر زنگنه فرمودند تبعیض در بین نیست زیرا جناب آقای دکتر مصباحزاده نماینده مجلس و استاد دانشگاه میتوانند روزنامه بنویسند و دکتر بقائی نماینده مجلس و استاد دانشگاه نمیتواند بنویسد این که بحمدالله تبعیض نیست به قول مرحوم عبید زاکانی معنای تبعیض را هم فهمیدیم.
بالاخره فرمودند (و الّا چه بیمی بود که ایشان روزنامه منتشر کنند) من که تهدیدی نکرده بودم که ایشان صحبت از بیم میکنند پس معلوم میشود که بیمی در بین است و حقیقت امر هم این است که دولت علیه از آزادی قلم من واهمه دارد واگر مجلس شورای ملی در این باب به من کمک نکند و حق مرا ایفا ننماید مسلم است که به هیچ قیمتی دولت به خودی خود حاضر نیست که اجازه بدهد من صاحب روزنامه بشوم. در آغاز فرمایشات جناب آقای دکتر زنگنه فرمودهاند «گویا استیضاح دکتربقائی هنوز ادامه دارد- میتوان گفت که استیضاح هم نیست بلکه دامنه فحاشی ادامه پیدا میکند» بلی جناب آقای وزیر فرهنک مادام که افتضاحات دولت ادامه داشته باشد استیضاح اینجانب هم ادامه خواهد داشت- ما راجع به فحاشی گویا اشتباهی برای مقام وزارت رخ داده باشد من هیچ وقت فحاشی نکرده و نمیکنم این فرمایش جنابعالی حاکی از این است که تیرهای من به هدف اصابت کرده ولی بین فحاشی و پردهدری را نتوانستند فرق بگذارند- بلی من پردهدری میکنم- پرده عملیات ننگین و بیاسم دولت را همواره پاره میکنم و حقیقت را میگویم ولی چون حقیقت تلخ است حرفهای من فحش به نظر میرسد. در انجام فرمایشات جناب آقای دکتر زنگنه فرمودند. شما فرهنگی را میخواهید که به جای درس در کلاسهای آن حوزه حزبی تشکیل دهند و اطفال کارت حزبی در جیب داشته باشند- شما فرهنگی را میخواهید که نه ادارهاش انضباط داشته باشد نه معلمش پی تدریس و نه محصلش پی تحصیل باشد- من درصدد اصلاح این فرهنک هستم و پیش از این افتخار را کردهام. آقایان ملاحظه میفرمایند که باز همان حربه زنک زده تکفیر به میان آمد و این هم دلیل دیگری بر این است که تیر من به هدف اصابت کرده.
آقایان محترم اکنون من سلسه انتشارات شوروی را در ایران دردسترس دارم بیائید ببینید که در اخبار مربوط به کنفرانسها و پذیراییهای مختلفه آیا اولیای سیاسی و فرهنگی و پزشکی شوروی جام شراب خود را به سلامتی من مینوشیدهاند یا به سلامتی گاسبادین پروفسور دکتور اخبال؟ و آیا من ودکا به سلامتی آنها و اولیاءشان نوشیدهام یا ایشان.
جناب آقای دکتر زنگنه فراموش فرمودهاید که در دوره چهاردهم کی با تودهها همکاری میکرد من برای آن همکاریها نمیگویم شما مجرم هستید ولی شما و دوستانتان مرتباً مرا برای ائتلافی که نکردهام و همکاری که نداشتهام متهم میکنید.
حالا ببینید که معلوم شده من میخواستهام شاگردان کارت حزبی در جیب داشته باشند. تعجب در این است که این آقایان همهاش با این حربه مرا تکفیر میکنند در حالی که من خود در ضمن استیضاح گفتهام که اگر جناب آقای سردار فاخر و جناب آقای ساعد و جناب آقای دکتر طاهری وجداناً حاضر شوند پشت این تریبون چنین نسبتی را به من بدهند من حاضر خواهم بود که در همین میدان بهارستان سنگسار شده یا بدار مجازات آویخته شوم آیا شما و دوستانتان هم حاضر هستید که قدری تاریخهای گذشته را روشن کنیم و قدری ورق بزنیم؟ جناب آقای دکتر زنگنه به من میفرمایید از کجا آمدهایی و که انحصار وطنپرستی را به شما داده عرض میکنم اگر طرف من فقط شما و امثال شما باشید وطنپرستی انحصار من است
در خاتمه در جواب این که فرمودید «شما ده جلسه مجلس را به تعریف خود و ذکر افتخار پدر محترم مرحوم خود پرداخته زیرا خدمت به مملکت کرده است» و فرمودید «اگر به این حساب باشد من میتوانم بیش از سه قرن افتخارات خانوادگی را به اسم و رسم بشمارم و گویا خود شما هم چند بار نام شیخعلی خان رحمةالله صدراعظم خیرخواه و مقتدر ایران را بردید الخ» عرض میکنم اولاً اگر مرحوم شیخعلی خان رحمةالله علیه وزیر مقتدری بوده است دخلی به وزرای نامقتدر فعلی ندارد و از این که جنابعالی صفت مقتدر را درباره آن مرحوم ذکر بفرمایید چیزی از ضعف و سستی شما نمیکاهد ثانیاً من باز میتوانم افتخار کنم که مقارن اعلان مشروطیت و حتی چند ماه قبل از آن پدر بزرگوارم به همراهی چند تن از رادمردان آزادیخواه کرمان به تأسیس اولین مدرسه جدید در آن شهر اقدام میفرمودند در حالی که در همان زمان در بعضی نقاط دیگر مملکت بعضی اشخاص پیدا میشدند که سرب گداخته در گلوی مردم میریختند و گمان میکنم لازم به تذکر نباشد که جناب آقای وزیر فرهنگ آن اشخاص را بهتر و نزدیکتر از بنده میشناسند و به خاطر دارند آقایان محترم توجه داشته باشند که این عرض اخیر بنده به هیچ وجه جنبه فحاشی ندارد ولی تصدیق میکنم که در برابر توهینات و اتهامات ناروای جناب آقای دکتر زنگنه یک پردهدری لازم واعلام حقیقت تلخ تاریخی است.
در خاتمه دو سه موضوع دیگر هست که اجازه میخواهم به عرض آقایان برسانم.
اولا- جرم مستمر دولت را درباره تخلف از اجرای قانون انتخابات متذکر میشوم و در این خصوص کتباً اعلام جرم میکنم.
ثانیا- تذکر میدهم که دولت هنوز جواب سؤالات مرا راجع به سیاست خارجی که در جلسه سری عرض شده بود نداده است و از موقعی که متن سؤالات را کتباً به وسیله مقام ریاست به هیئت دولت تقدیم کردهام یک هفته میگذرد.
ثالثا- موضوع مذاکرات نفت دوباره در پرده رفته است من نمیدانم دولت چکار میکند- نتیجه مذاکرات با مسترگس چه شد؟ دولت موظف است مجلس را در جریان بگذارد. دولت نوکر مجلس است و به فرض این که خیانت هم نکند باید جریان کار را مرتباً به مجلس عرض کند (وزیر دارایی- تمام شده) همچنین راجع به استیفای حقوق ایران درسایر قسمتها- در قسمت طلاها و شیلات چه کردهاند چند روزی بیشتر از عمر مجلس باقی نیست و باید این قضایا روشن شود
رابعاً- در جواب جناب آقای پالیزی من نمیدانم آقایان چه اصراری دارند که صحبت از سرکار سرهنگ و فولادوند بکنند- من که هیچ وقت اسمی از ایشان نبردهام من فقط راجع به قاچاق شش هزار تن غله از مرز کرمانشاه حرف زدم اگر آقایان خودشان میخواهند قاچاق را که چندی قبل صورت گرفت با اشخاص تطبیق کنند من گناهی ندارم ولی بهتر این میدانم که آقایان راچع به خود قاچاق مزبور صحبت کنند و بگویند که این شش هزار تن را کی برده و استفادهاش را کی کرده دیگر عرضی ندارم.
[۳-بقیه مذاکره در بودجه کل کشور.]
رئیس- وارد دستور میشویم.
دکتر معظمی- بنده عرضی داشتم.
رئیس- بر طبق ماده ۱۲۸ دو پیشنهاد از آقایان نمایندگان رسیده است که متجاوز از سی امضاء دارد یکی قانون املاک و یکی قانون انتخابات فردا جزء دستور باشد (نمایندگان- صحیح است) اگر آقایان موافقند باید رأی گرفته شود.
مکی- چرا تابلو قانون املاک را نگذاشتهاند که اسامی مخالف و موافق نوشته شود؟
رئیس- پیشنهاد قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
امضاءکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم روز دوشنبه بیستم تیرماه جاری جلسه فوقالعاده برای بحث در اطراف لایحه املاک واگذاری تشکیل شود همین طور امضاءکنندگان زیر پیشنهاد مینماییم روز دوشنبه بیستم تیرماه لایحه اصلاح قانون انتخابات مجدداً مورد بحث و رأی قرارگیرد.
رئیس- آقایانی که موافقند با این که جلسه فردا به طور فوقالعاده تشکیل شود. (اردلان- کدام اول باشد) اول املاک واگذاری و بعد قانون اصلاح انتخابات آقایانی که با این پیشنهاد موافق هستید قیام کنند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد
بنابراین فردا ساعت ۹ جلسه خواهد بود. آقای دکتر معظمی بفرمایید.
دکتر معظمی- بنده میخواستم خاطر آقایان نمایندگان محترم را متوجه این امر بکنم توجه بکنند که این بودجه زودتر از تصویب مجلس بگذرد اگر بودجه تصویب نشود باز مواجه هستیم با ایام فترت و چون یک سند قانونی نخواهیم داشت دو مرتبه یک بدبختی برای این مملکت ایجاد میشود که چندین میلیون تومان بر بودجه مملکت اضافه خواهد شد بعد ما اینجا مواچه با این اشکال میشویم که نمیتوانیم کاری بکنیم اما راجع به بودجه خواستم عرض کنم کا آقایانی که پیشنهاداتی دادهاند آن پیشنهادهایی که واقعاً ضروری است نگاهدارند ولی آن پیشنهاداتی که ضروری نیست قبلاً مسترد بفرمایید یا مختصر صحبت بفرمایند که متوجه هستند تبلیغاتی که برعلیه ما میشود روی این زمینه است که مجلس بودجه مملکت را تصویب نمیکند و اگر شما تصویب نفرمایید خرجهایی زیادی و برخلاف قانون میشود این است که تمنی میکنم آقایان توجه بفرمایند هرچه زودتر این کار تمام بشود و بودجه از تصویب مجلس بگذرد (احسنت)
رئیس- آقای معتمد دماوندی.
معتمد دماوندی- نوبت به اولیاء که رسید آسمان تپید نوبت به ما که رسید آقایان نطق قبل از دستور کردند آن هم این همه طول کشید (یکی از نمایندگان- اولیاء به شما چه مربوط) تقریباً جزء اولیا هستم چون تا به حال گناهی نکردهام اما راجع به بودجه بحث ما در ماده دوم بودجه سال ۱۳۲۸ کشور است که از طرف دولت حاضر تقدیم گردیده در ماده دوم به وزارت دارایی اجازه داده شده است که درآمدهایی را که پیشبینی کردهاند به شرح فهرستی که ضمیمه بودجه است وصول نمایند. بنابراین بنده مختصرا در بعضی از مواد این فهرست و بودجه عرض میکنم و امیدوارم که خیلی زود به عرایض خودم خاتمه بدهم بحث ما در ماده دوم بودجه سال ۱۳۲۸ کشور است که از طرف دولت حاضر تقدیم گردیده و کمیسیون بودجه با کمال تأسف و با آن که اذعان بعد هم موازنه بودجه نموده و از این که ۹۲ درصد بودجه مزبور صرفاً صرف امور پرسنلی مملکت گردیده و بقیه نیز درکش و قوس مقررات داری زیر و رو شده و به هیچوجه صرف امور عمرانی و تولیدی مملکت نمیگردد این بودجه غیرموازنه شده را بدون توجه به عاقبت امرو همچنین بدون توجه به بازپرس اخروی با علم بر این که کلیه مبلغ هزار و صد میلیون و کسری هزینه پیشبینی شده باید از ملت بیچاره و بدبختی که فاقد همه گونه وسایل زندگی است تنها به امید خداوند متعال و ایمان راسخ به دین حنیف اسلام و توجهات خاصه شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی با آن که از طرف نمایندگان ملت برای این که موازنهای در این بودجه بشود تقاضای حذف کردند ولی نمایندگان دیگر توجهی نکردند و این بودجه سنگین بر دوش این ملت ستمکش و بدبخت تحمیل میشود این مبلغ که در صدر ماده دوم کمیسیون بودجه به وزارت دارایی اجازه وصول آن داده شده است از چه اشخاصی وصول میشود؟ در درجه اول از رعیت فلاح، کاسب، بقال، عطار، سقط فروش دستفروش، فرشفروش، سلمانی و سایر اصناف و سایر مردمی که در طبقات سوم و چهارم این مملکت زندگی میکنند اینها باید از طریق مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم بیشتر وصول بشود این سیصد میلیون تومان واقعاً طاقت فرسا است اصلاً خود آن هشتصد میلیون هم طاقت فرساست این ملت باید تمام این بودجه را بدهد به اضافه سیصد میلیون تومان که کسر دارد از کجا باید بدهد از همین قند و شکر و قماش فلفل و زردچوبه و الکتریک و برق آب و غیر ذالک از همه مهمتر یک مسئله دیگری که آقایان توجه نمیکنند موضوع شهرداریها است شهرداریهای ولایات در اثر فقدان وسایل به کلی خوابیدهاند و از بین رفتهاند آنها چکار کردهاند؟ آمدهاند یک تاکسی به این بودجه اضافه کردهاند امروز یک مسابقهای بین شهرداریها است برای تدوین و وضع عوارض جدید بر کلیه مایحتاج عمومی مردم این هم خودش یک مالیات غیرمستقیمی است ملاحظه بفرمائید شهرداری تهران برای برق برای آب برای مستقلات و همه چیز عوارض وضع کرده است آن بیچاره بدبخت دستفروشی که میخواهد سیب بفروشد باید برود جواز بگیرد باید عوارض به شهرداری بدهد از صبح تا شام در این هوای گرم و آفتاب سوزان او حاصل زحمتش را که باید با زن و بچهاش بخورد باید برود
به شهرداری تهران عوارض بدهد نه تنها شهرداری تهران بلکه در تمام شهرداریها امروز شما ملاحظه کنید به تمام مایحتاج عمومی اعم از اجناسی که از شهری به شهر دیگر صادر میشود در واقع دو نوع عوارض میگیرند یکی عوارض صادراتی مثلاً چوب و برنج و پیاز و سیب زمینی که از بندرپهلوی خارج میشود آنها ناچارند عوارض بگیرند برای این که شهرداری بندر پهلوی یا شهرداری فسا یا اصفهان شهرداری شهر میخواهد پول به سپور بدهد پول ندارد چکار کند تنها راه حلی که دارد این است که عوارض بگیرد مثل این که ما همین گرفتاری را پیدا کردیم چکار میکند عایداتی که ندارد ناچار است عوارض ببندد به چه به همین اجناس مایحتاج عمومی ملاحظه بفرمایید من حساب برای یک جنس ۴ مرتبه در چهار جا عوارض میگیرند یکی همین موضوع کثیرا که آقای نواب مورد ابتلایشان بود از یزد که خارج میشود باید عوارض بدهد به اصفهان که وارد میشود باید عوارض بدهد و اخیراً شهرداری گیلان آمده است یک کاری کرده است آنهایی که از شهر خارج میشود با اتومبیل عوارض میگیرد چطور میشود فردا شهرداری بندر پهلوی هم ناچار میشود برای نکث عایداتش مجبور میشود برای عابرین و واردین و کسانی که خارج میشوند عوارضی تعیین بکند و بگیرد نتیجه این میشود یک نفری یک نفری که از پهلوی میآید برشت یک عوارضی باید برای ورود به رشت و همین طور برای خروج از رشت و ورود به بندرپهلوی یک عوارضی از او میگیرند در نتیجه این سعی مختصر و فعالیت کمی که در مردم هست از بین میرود باید چکار کرد مستغلات راباید داد به شهرداریها شاید این مختصر فعالیت اقتصادی را که بکنند و بتوانند خودشان را یک طوری جمع وجور بکنند و در این برنامه ۷ ساله باید کمکهای مؤثری به شهرداریها بشود یعنی شهرداریهای ولایت که بتوانند برق و آب درست بکنند یعنی کارخانه برق وارد کند و لولهکشی آب درست نمایند خوب با این عوارضهایی که درست میشود هی عوارض روی عوارض بنده حساب کردم به تمام جزئیات امور مردم عوارض بسته شده است به قند و شکر به قماش به توتون به تمام مایحتاج عمومی تقصیری هم متوجه شهرداری نیست برای این که شهرداری باید به سپور پول بدهد بایستی امور پرسنلی خودش را اداره کند حالا میرسیم به این که یک روزی هم میخواهد اسفالت بکند که آن روز واقعاً هم شق و قمر کرده است و اگر هم بخواهد اسفالت کند مردم حاضرند که زندگی خودشان را بدهند
متأسفانه نمیشود برنامه ۷ ساله آقای وزیر دارایی باید کمکهای موثری به شهرداریها بکند و این عوارض را ازبین ببرند آخر مردم این همه عوارضی را بر همه مایحتاج خودشان چه جور بدهند قند و شکر کیلویی ۴ ریال وارد این مملکت میشود بسیار خوب با کمال شهامت ملت ایران این قند و شکر را به این قیمت از شما میخرد و مازاد پولش را از شما میگیرد و میریزید به خزانه همین قند و شکر را میبرند به بندر پهلوی و وقتی وارد میشود ازش عوارض و این مالیاتهای غیرمستقیم به قدری دامنهاش وسیع است که تمام ایران را گرفته است حالا سیصد میلیون تومان کسر بودجه داریم باید از این عوارض بدهیم چاره هم نداریم و برای این کار باید یک سور تاکسی یک فشار دیگری بیاوریم فشار را کی میآورد مأمورین دارایی اخیراً جناب آقای وزیر دارایی فرمودهاند مالیاتها را دو برابر وصول کنند حالا بنده عرض میکنم ملاحظه بفرمایید حوزه انتخابیه بنده که سی هزار نفر جمعیت دارد بیش از هشتاد هزار تومان استضاعت پرداخت مالیات ندارند حالا مرقوم فرمودهاند که صد و شصت هزار تومان مالیات بگیرند کی باید بدهد؟ صیاد بدبخت از کجا از همین عوارضی که از کسب و کار از سایر محلها میگیرند (کشاورز صدر- موافق بودجه هستید یا مخالف؟) بنده عنوان موافق مشروط نامنویسی کردهام که عرایضی عرض کنم تا فکری به حال این مردم بشود و من امیدوارم که دولت یک فکری بکند که این سیصد میلیون تومان واقعاً تحمیل نشود بر مردم و الّا زندگی مشکل است از طرف دیگر با این وضع و اوضاع اسفناکی که در مملکت پیش آمده مخصوصاً در اوضاع اقتصادی بانک ملی هم آمده است یک رل بسیار مرموزی بازی کرده است و آن این است که اعتبارات مردم را بریده است و آن این است که اعتبارات کم کرده قیمتها پایین آمده است در صورتی که آقایان میدانند قیمتها به خود خود رفته است بالا همین طور که یکی از آقایان میفرمودند که من حساب زندگی خودم را دارم در هر مبلغ هنگفتی هزینه زندگی من رفته بالا در صورتی که خرج اضافه هم نمیکنم چرا بانک ملی این کار را کرده به عقیده من برای نشر اسکناس این کار را کرده است که فشار بیاورد بمردم تجار را بورشکستگی ببرد مملکت ر ابورشکستکی سوق بدهد و با نتیجه مجبور شوند مردم و دولت افکاری را که در بانک ملی دور میزند و واقعاً اقتصادیات مملکت رادردست دارند تسلیم آن افکار بشوند که بالاخره نشر اسکناس را که از اهم وظایف بانک است دست
بزند و به عقیده بنده و هر مقتصد دیگر هر چند که بنده اطلاعات زیاد اقتصادی ندارم ولی به عقیده مقتصدین این موضوع رل بزرگی در اقتصادیات مملکت بازی میکنند نشر اسکناس جدید به منزله یک خیانت برای ملت ایران است زیرا تورم جدید میآورد و بالنتیجه باز هزینهها میرود بالا از مقداری که به عنوان عایدات پیشبینی شده و بر طبق آن باید دولت وصول کند ردیف ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ درآمد پیشبینی شده است ملاحظه بفرمایید یکی از آن قسمتها که قسمت ۱۶ است رقم ۴ پوست بره است، در قسمت صادرات و واردات به اندازه کافی صحبت شده است و بنده نمیخواهم آنها را تجدید کنم در دنیا هر ملتی برای صادرات خودش یک چارهای میاندیشد و میگوید هر کسی زیادتر صادرات کرد فلان مقدار پول بهش زیادتر میدهد ما برای این که تشویق کنیم که پوست بره بیشتر صادر بشود و ارز بیشتر وارد مملکت بشود اینجا بابت ۴ ر پوست بره فرستاده به کشورهای خارجه چهار میلیون ریال عایدات پیشبینی شده است خوب اگر این طور باشد کسی دیگر پوست صادر نمیکنند جنابعالی آقای وزیر دارایی جناب آقای وزیر مشاور (آقای وزیر اقتصاد نیستند) فکری برای صادرات مملکت بکنید باید تمام وسایل را وزارت کشاورزی در اختیار صادرکننده بگذارد که صادر بشود (دکتر عبده- جلوگیری از کشتار بره است) تفاوت نمیکند چیز دیگر هم همین طور است یکی یکی میرسیم به اقلام و بنده عرض میکنم این از لحاظ بره کشی و فروش آن مانعی ندارد ولی از لحاظ صادرات دیگر چه میگویند این موانع را باید از روی مملکت برداشت واقعاً یک وضع بیچارگی ما را گرفته است در تمام مدت سلطنت اعلیحضرت رضاشاه کبیر ملاحظه فرمودید که هیچ وقت واردات فزونی بر صادرات نداشته است از جمله اقلام صادراتی یک برنج است در تمام دوره سلطنت علیحضرت فقید برنج صادراتی نه برنج خوراکی (چون برنج صادراتی قابل خوراک نیست یعنی آن برنج را اگر شما در دیک برای پخت بریزید قابل خوردن نیست و یک چیزی در میآید که به هیچوجه قابل خوردن نیست) حتی در زمان سلطنت علیحضرت فقید که کمبود خواربار و غله بود و از خارج مجبور بودند غله بیاورند در همان اوقات برنج صادراتی هم صادرات میشد مشتری بزرگ ما روسها بودند امروز خوشبختانه مشتریهای دیگری هم دارد این برنج و به جای این که تسهیلی در امر صادرات این کالا بشود هر سال چهل هزار تن کالای صادراتی برنج داریم اگرخشکسالی بشود و اگر خشکسالی نشود و باران بیاید و بهبودی حاصل شود شاید در حدود هشتاد هزار تن بشود بعضیها معتقدند ۱۲۰ هزار تن ولی بنده معتقدم ۸۰ هزار تن سال ۲۷ که از بهترین سالهای خوبی محصول برنج بود با وجود این که مقداری جنس به قاچاق حمل شده و صادر شده معذلک هنوز هم در حدود ۳۰ هزار تن برنج صادراتی موجوداست بیست روز دیگر تازه به شهر میآید بیست روز دیگر شروع به حمل برنج جدید میشود و یک ارقام هنگفتی را تشکیل میدهد و برنج موجود تا یک ماه دیگر اگر بماند تمام از بین خواهد رفت و شپشک میزند خرد میشود آرد میشود خوب سی هزار تن برنج موجود است مقداری را هم که قاچاق بردهاند و از آقای وزیر دارایی خواهش کردیم که بیایند اینجا و معرفی کنند کسانی را که قاچاقچیگری میکنند
ایشان تشریف نیاوردند و نفرمودند آن موقع صرف میکرد برای این که در جزایر و بنادر اطراف خلیج فارس برنج را قاچاق میبردند و اسکناس میآوردند حالا چه میآورند هیچ برای این که صرف نمیکند بالاخره در نتیجه تقاضای اهالی ازجناب آقای قائممقامالملک ایشان به عرض اعلیحضرت همایونی رساندند و دستور فرمودند که صدور برنج را آزاد کردند ما این از لطف دولت متشکریم اما استدعای بنده این است فکر کنید از ۲۰ روز دیگر محصول جدید شروع میشود و لااقل چهل هزار تن که مصرف داخلی ندارد آماده میشود این را استدعا میکنم که یک فکری بفرمایید که این هفتاد هزار تن هشتاد هزار تن مبالغ هنگفتی لیره و ارز میشود چرا این را به رایگان از دست میدهید که در نتیجه رعیت بدبخت و مالک بیچاره و بازرگان به ورشکستگی دچار بشوند استدعای من این است که رسیدگی بفرمایید. (وزیر دارایی- بسیار خوب) یکی از اقلام دیگر که در بودجه پیشبینی شده است موضوع انحصار دخانیات است یک روز بنده درحجره یکی از بازرگانان بودم که از اهل بندر پهلوی است که اخیراً به واسطه فشار اقتصادی و به علت این که در این شهر میگویند فعالیت اقتصادی نیست دچار شدند بیایند به طهران ایشان میگفت من با چهار رقم بودجه این مملکت از میرسانم یکی از آن ارقام همین موضوع دخانیات است شاید درسال بیش از دویست میلیون تومان برای مملکت استفاده داشته باشد اگر بتواند صادر بکند و بازار تهیه بکند برای این کارولی این جا بیش از ۶۰ میلیون تومان پیش بینی نشده انحصار دخانیات در ماده ۱۱ (وزیر دارایی- ۱۸۰ میلیون تومان) ببخشید ۱۸۰ میلیون تومان شما ملاحظه بفرمایید از این ۱۸۰ میلیون تومان چه چیزی گیر رعیت گیلانی میآید به تمام مقدسات عالم قسم با دهن روزه و کمال شهامت عرض میکنم که تمام رعایای گیلان ضرر میکنند بروید نگاه کنید دفاتر انحصر دخانیات گیلان را که مساعده گرفتهاند اغلب قرضشان مانده است اغلب آنها سال به سال نمیتوانند حتی مساعده خودشان را بپرازند آخر آقا شما ۱۸۰ میلیون تومان حاصل دسترنج یک مشت رعیت را میبرید بنده عرضی ندارم ولی آخر یک چیزی هم بدهید به این بدبختها که بتوانند زندگی کنند استدعای ما این بود و در ظرف این دو سال هر قدر کوشش و تلاش کردیم که یک مقداری را اضافه کنیم موفق نشدیم و حریف نشدیم (وزیر دارایی- پارسال علاوه کردند) از این عایدات هنگفت پنج درصد را صرف رعیت بکنید (صحیح است) که این بدبخت یک خانهای داشته باشد زندگی بتواند بکند نه این که ضرر بکند از آقای اکبر که تشریف ندارند سؤال کنید قسمت عمده ملک ایشان زیر کشت توتون است و بپرسید که رعایای ایشان جه به دست میآورند ۱۸۰ میلیون تومان کم پولی نیست استدعای ما این است که آقای وزیر دارایی به این یک مشت رعیتی را که به خزانه دولت کمک میکند یک توجهی بفرمایند (صحیح است) یکی از موارد دیگر عبارت از این است سود ویژه ردیف ۶۴ است موضوع درآمد بانک صنعتی بنده از کلیات این کار صرفنظر میکنم و آنچه که مربوط به حوزه انتخابیه بنده است صحبت میکنم قسمت عمده از فلاحت گیلان پیله است این پیله در اختیار بانک صنعتی است اداره نوغان آنجا هم خیلی زحمت میکشد برای بهبود و تربیت کرم ابریشم عرض کنم از لحاظ مساعده توسعه باغات توت از زحمات آنها عموم مردم گیلان و بنده متشکریم مخصوصاً در قسمت اداره نوغان آقای حاتم که از یک فامیل بسیار نجیب هستند و خیلی علاقمند هستند ایشان هم در این مدت زحمت کشیدهاند و امسال هم محصول پیله از هر سال بهتر شده یعنی درست دو برابر شده شما را به خدا ملاحظه بفرمایید بانک ملی ایران مثل این که مأمور هرج و مرج در این مملکت است میگوید هیچ پول نمیدهم و جلوی این کار را میگیرد و مانع از این است که پول به رعیت داده شود اگر بخواهند این سیاست را در مملکت بازی بکند دست خودش را باز میکند آخر آن رعیتی که چهل روز زحمت میکشد و پیله را تهیه میکند و به بازار میآورد آن که نمیداند شما پول نمیدهید که بانک صنعتی پیله را از او بخرد اگر شما نمیخرید اجازه بدهید دیگران بخرند اگر میخرید چرا بانک ملی این طور میکند؟
به هرحال آقای قائممقامالملک که خیلی از ایشان متشکریم ایشان به عرض اعلیحضرت همایونی رساندند که و اعلیحضرت همایونی که بیدارند و تنها چشم بیدار در این مملکت وجود شریف ایشان است دستور فرمودند وزارت دارائی که خیلی از ایشان متشکریم از خزانه دولت پرداختند ملاحظه بفرمایید بانک صنعتی که میگوید ۱۹ میلیون تومان جنس موجود داریم ۳ میلیون تومان سفته تضمینی معتبر بازار داریم ۳ میلیون تومان سفته تضمینی وزارت دارایی داریم ۴۷ میلیون تومان هم از وزارت دارایی طلبکار هستیم این را بانک ملی اعتبار نمیکند و در نتیجه مردم نمیتوانند پیله خودشان را بفروشند حالا تکلیف مردم چیست؟ امسال ما متوسل شدیم و دست توسل به سوی اعلیحضرت همایونی دراز کردیم برای هر چیز که نباید وجود مقدس ایشان را آزرد و از آقای وزیر دارایی متشکرم که لطفا از خزانه دولت دستور خرید دادند ولی این کارها را باید معلوم کنید مثل سنوات گذشته که مردم تمام باغات توتشان را از بین میبردند دوباره که به دست دولت افتاد یک سر و صورتی گرفت و یک نرخ ثابتی پیدا کرد و مردم باغ توت درست کردند رعیت نگاه میکند که چه چیز صرف میکند به همان کار میپردازد اگر ببیند مرغداری برایش صرف کرد مرغداری میکند و اگر گاوداری صرف داشته باشد گاوداری میکند او هر کاری را که برایش بکند میرود آن کار را میکند اگر برنج صرف کرد میرود دنبال برنج و اگر چیز دیگری صرف کرد میرود دنبال آن او که منتظر این نیست که خرید پیله در مرکز مملکت چه وضعی دارد و چه سیاستی در جریان است اختلاف نظرهای شخصی بین دو نفر که مثلاً این آقا گفته که تو شکلت بد است؟ این به عالم صد میلیون زارع گیلانی چه مربوط است این را استدعا میکنم توجه بفرمایید بعد ازاین رعایت بشود بنده خیلی معذرت میخواهم برای این که دوره پانزدهم مجلس شورای ملی به آخر میرسد و بنده هم که افتخار نمایندگانی مردم پهلوی و گیلان را دارم صرفنظر میکنم از واردشدن در موضوعهای دیگر برای این که یک بار دیگر اوضاع اسفناک
اقتصادی گیلان را به عرض آقایان برسانم وظیفه وجدانی مرا با زبان روزه وادار کرد که این مطالب را به عرض برسانم و آخرین حرفهای خودم را عرض کنم این مطلب دیگر موضوع چای است بنده یک روز این جا را راجع به چای عرضی کردم جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که رعایای گیلان آن چایها را که از دولت میخرند دوباره میبرند به مأمورین دولت در گیلان تحویل میدهند چون قیمت این چای در بازار کمتر است با نرخ کمتری میخرند و با نرخ بیشتری میفروشند و به دولت تحویل در صورتی که این طور نبود یک تصویبنامهای صادر شد ملاحظه بکنید در سال ۱۳۲۶ برای حفظ چای داخله و چند نفر وارد کننده بیرحم که از هندوستان چای وارد میکنند و نوکر لیره و روپیه هستند دارند به این وضع میرساند موضوع چای را حیف است که یک میلیون رعیت گیلانی که زیر بار قرص چای است از بین برود شما به قیمت چای کمک بکنید و بعد ببینید که قسمت عمده خرج این مملکت را از همین چای میتوانید تأمین بکنید چه ضرر دارد که کمک بکنید و حمایت بکنید از خرید چای و محصول چای ما که نگفتیم چای ما از بهترین چایهای هندوستان هم بهتر است با فقدان وسایل این چای که الان عرضه میشود از بهترین چایهای دنیا بهتراست. با فقدان وسایل هندوستان دارای کارخانهجات بزرک است و رقم صادراتش سرسامآور است ما داریم یک مقدار کارخانهجات و یک دسته چرخهای دستی که مردم آنها را به زحمت تهیه میکنند. دولت باید پول بدهد و کارخانه وارد کند تا این چای به نحو احسن تبدیل شود. جناب آقای وزیر دارایی توجه بفرمایید تصویبنامه صادرشد که وارد کنند چای خارجی نصف از چای داخلی با آن مخلوط کند که ازاین راه کمکی بپیشرفت این فلاحت شده باشد این کار از دو نظر مفید بود یک این که چای داخلی رونق پیدا میکند و دیگر این که چای داخلی به مذاق مردم آشنا میشود چکار کردند؟ این آقایان چون چای خارجی منفعتش خیلی زیاد بود دولت هم نمیتوانست جلویش را بگیرد رفتند نفوذ کردند پول خرج کردند قیمت این چای را به دولت دادند و چای را از انبار دولت خارج نکردند و دولت هم هیچ فشار نیاورد که واردکننده چای چای داخله را با آن مخلوط کند. آنها به جای این که چای محصول داخلی را از انبار دولتی خارج کنند قبض آنها را گرفتند و در بازار آزاد فروختند یعنی قبضی را که ۵ یا ۶ تومان از دولت خریدند در بازار آزاد با بهای نازلتری فروختند آن وقت این ضرر را از فروش چای خارجی جبران کردند و به این ترتیب روز به روز توی سر چای داخلی خورد و این چایها را از انبار دولت کشیدند بیرون و با دستهبندی مأمورین دولت به جای محصول جدید مجدداً به دولت فروختند و روح فلاح گیلانی از این انفعالها خبر ندارد و بنده باید به نمایندگی از آنها از لطف جنابعالی که نسبت به چای مبذول فرمودید و مأمورینی که اعزام کردید که الان مشغول خرید هستند کمال تشکر را بکنم ولی یک عرایض کوچکی هم دارم که میخواهم به عرض برسانم ایشان فرمودند که چای لشکری بخورند یعنی غربال شده ایکاش دستور میفرمودید که چای داخله هم لشکری خریداری میکردند و کارخانهای میآوردند و چای را همین جا غربال میکردند در نتیجه در خرید چای لشکری یک اختلاف فاحشی پیدا میشود این را مأمورین خرید باید توجه بکنند یکی دیگر این که باید دستور بفرمایید که چای را مخلوط کنند اگر چای را مخلوط بکنند با کمال خوبی این چای بازار پیدا میکند و آن را میخورند در تمام خراسان این چای بازار داشت ولی یکی دو سال است که در اثر این فعل و انفعالات بازار داخلی خود را از دست داده است اگر این چای را مخلوط بکنند امید است که بازارهای فروشش را به دست بیاورد و یک کمکی به فلاحت آنجا بشود. از این نقطهنظر است که ملاکین و فلاحین تشویق میشوند و مجبور میشوند که زراعت چای خودشان را ادامه بدهند و توسعه بدهند امیدوارم به جایی برسد که گیلان بتواند تمام چای داخلی مملکت را بدهد و مملکت را از این نیازمندی به چای هندوستان که دست خودش را به طرف او دراز میکند نجات بدهد و بینیاز بکند (انشاءالله)
یکی از نمایندگان- آقای دماوندی هنوز خیلی باقی است.
رئیس- در بودجه محدودیت ندارد بفرمایید.
دماوندی- میدانم ولی بنده زودتر تمام میکنم. یک موضوعی است که اینجا صحبت شد و بنده هم میخواهم صحبت کنم و آن موضوع نفت است امروز هم مجلس تویش بوی نفت میآید نمیدانم برای چی اما میخواهم بگویم که برخلاف آنی نشریات و تبلیغاتی که بر علیه دوره پانزدهم همه آقایان افتخار خدمتگزاری در آن را دارند باید بگویم که دوره ۱۵ از مشعشعترین دورههای ایران است برای این که در هیچ یک از پارلمانهای دنیا نمیبینید که راجع به یک موضوعی این همه از طرف مجلس مذاکره و استیضاح و سؤال بشود و این خودش میرساند که نمایندگان ملت در مورد خودشان بیدار بوده و خواستهاند تا آخرین حدممکنه که امروز هم آخرین دقایق خودش را میپیماید در این کار دقت کنند دولتهای وقت را موظف کنند به گرفتن حقوق ملت ایران نه تنها راجع به نفت راجع به شیلات نه تنها راجع به شیلات راجع به بحرین نه تنها راجع به بحرین راجع به طلاهای مسکو نه تنها راجع به طلاهای مسکو راجع به خساراتی که ناشی از جنگ بوده و به ملت ایران وارد شده و هنوز هیچ گونه اقدامی درباره آنها نشده است و بنابراین باید دوره ۱۵ این افتخار را برای خودش حفظ کند و اگر دریک لحظه تبلیغات مخالف میشود این تبلیغات از ناحیه خارجی است و باید جلوی این تبلیغات را گرفت و در آینده نزدیک تاریخ خودش گواهی خواهد داد که مجلس دوره ۱۵ قانونگذاری از افتخارات بزرگ و مهمش این است که در خصوص استیفای حق ملت ستمدیده ایران را مکیدهاند دقیقهای فروگذار نکرده است یکی از موضوعاتی که موضوع عرض بنده است و در آن هم به اختصار میکوشم بودجه وزارت راه و اداره کل راه شوسه و بنادر است. این دو سه بودجه را باهم مخلوط کردهاند حالا چرا عرض میکنم؟ علاوه براین که راههای شوسه ما خیلی خراب است و باید درست بکنند موضوع بندر خیلی مهم است برای بندر پهلوی که بنده اهل آنجا هستم و از طرفی بنده در ظرف این دو سال به بهترین وجهی از حقوق آنجا دفاع کردهام الان درآنجا وضعی است که مردم کسب و کارندارند. یعنی از روزی که روسیه باین حال درآمد و بندر پهلوی از یک وضع بازرگانی که در ایران شاخص بود بیرون آمد و به یک نفر فقر شدید اقتصادی افتاد مردم آنجا دیگر جز صیادی حرفهای ندارند مردم صیاد باید از کجا استفاده کنند؟ از مرداب بهرهبرداری میکنند فعلاً اعاشه سی هزار نفر از همین جاست متأسفانه در اثر سهلانگاری در این چند سال اخیر و ندادن اعتبارات اداره بنادر به طور کلی هم مرداب خشک شده و هم کانال خشک شده بنده یادم هست هر وقت اعلیحضرت فقید تشریف میآوردند قبل از این که این شن کش جدید را بخرند از روسیه شنکش میآمد اگر احیاناً کانال شنکشی نشده و پاک نشده بود مگر رئیس اداره بندر یا فرماندار میتوانست آنجا بماند؟ مگر جرأت داشتند باعلیحضرت همایونی عرض بکنند که امسال به واسطه نبودن اعتبار کانال خوابیده است؟ بنده عرض کردم که چون اعلیحضرت همایونی مکرر در آن قسمت تشریف داشتهاند از وضع بندر پهلوی مطلع هستند یک حرکت شنی دارد در بندر پهلوی از شمال به جنوب این شن در نتیجه این اسکلهای که دربندر پهلوی ساختهاند میرود و کانال را پرمیکند وقتی که کانال را پر کرد مرداب مجرای قوی ندارد که گل و لای این را بکشد به دریا و در نتیجه خشک میشود در نتیجه چه میشود مرکز و مخزن تمام ذخایر ماهی بحرخزر در مرداب بندر پهلوی است این چند سال در نتیجه وضع بد صیادی که اداره شیلات به وجود آورده بود یک تنزل فاحشی درانواع ماهیها شد اصلاً چند نوع ماهی از بین رفت از قبیل سیم و کوپور که انشاءالله آقایان مسافرتی به آنجا بفرمایند و ببینند چه چیز خوبی است (دهقان- دعوت بفرمایید) با کمال میل امروز هم یک تنزل فاحشی دارد و راجع به ماهی سفید پیش میآید چون این نژادها که در بحر خزر زندگی میکنند باید بیایند برای تکثیر خودشان در آب شیرین و تنها آب شیرین در دو جا هست یکی در خلیج گرگان است یکی هم بندر پهلوی است چون بندر پهلوی وسعت کانالش ووسعت مردابش بیشتر است ماهیها به آنجا هجوم میآورند حالا اگر خشک بشود چه میشود؟ نتیجهاش این که علاوه بر این که یک ضرر هنگفتی از جهت ذخایر طبیعی بر مردم ایران وارد میشود بسی هزار نفر مردمی که چشمشان فقط به این دریاست و این سه ماه زمستان را باید بروند برای مدت یک سال کسب و اعاشه بکنند از بین میروند استدعای من این بود که این بودجه اعتباراتی بندر را مستقیماً به خود بندر بدهید. یک موضوع دیگر که مبتلا به شهر ما با شیلات است آقای وزیر کشور تشریف ندارند این موضوع عوارض است چون مسئله حیاتی است عرض میکنم ما به موجب یک تصویبنامهای از ماهی سفید عوارض میگیریم
در امتیازنامه شیلات ماهی سفید نیست یعنی شیلات حق دارد از ماهی حرام صید کند پس اگرشیلات کنتراتچی گرفت و صیاد گرفت از این نوع ماهی را صید کرد باید عوارض ما را بدهد اعم از این که این ماهی را بخواهد به داخله کشور بیاورد یا خارج بیرد چهار سال تمام است سالی صد هزار ریال به بودجه ناچیز شهرداری بندر پهلوی ضرر میخورد. از امسال جلوش را میگیریم ما دیگر با زور پاسبان تمام نقاط صیادیش را نگاهداری میکنیم ما امسال برای حفظ نزاکت این کار را نکردیم که شاید یک طوری کنار بیاییم ولی سال دیگر تمام معابر را از طرف شهرداری مأمور میگماریم و میگیریم و یا میگوییم بروید تهران این تصویبنامه را لغو کنید یا سهم ما را بدهید حالا چه میگویند میگویند آن مقدار از ماهی که به تهران حمل میکنند عوارض میدهند اما راجع به آن مقدار که به خارج میکنند و مطابق امتیازنامه حق صید ماهی سفید ندارند میگویند طبق متن امتیازنامه نباید عوارض بدهیم بنده میخواهم عرض کنم که آقایان شما حق صید ماهی سفید ندارید اگر ما میآمدیم از ماهی حرام عوارض میخواستیم حرفی نبود ولی حالا که ماهی سفید میبرید ما حرفی نداریم عوارض ما را بدهید اخیراً رفتهاند با اداره امور شهرداری عوارض چهارساله را بسی هزار تومان تصفیه کردهاند ما به این اعتراض داریم این بودجه برای ما خیلی مهم است آقای وزیر دارایی برای این که شهرداری بندر پهلوی با آن اوضاع اسفناک مانده هیچگونه وسیلهای ندارد به تمام مقدسات برای پرداخت حقوق ماهیانه سپور هم مطلع است. استدعای من این است که توجهی بفرمایید آقای دهقان یاداشت فرمودهاند که چندی پیش به اتفاق آقای سعیدی معاون وزارت راه تشریف بردهاند به اداره بندر و دستور فرمودهاند که شنکشی بشود بسیار متشکرم ولی بایستی دستور میدادند که بودجه اداره بندر داده شود چون کشتی مازندران روزی ده تن مصرف مازو دارد و مبلغی پول میخواهد و اگر این مبلغ تأمین شده باشد کمال تشکر را دارم عرض کنم آخرین عرض بنده راجع به دو لایحه بود که از طرف وزیر محترم کشور و وزیر دادگستری بمجلس داده شده است یکی راجع به انجمنهاست آقایان اگر مطالعه کرده باشند اینها اختیاراتی ندارند دوباره تمام اختیارات را میخواهند متوجه خودشان بکنند انتظار ما این بود که در لایحه یک جوری پیشبینی میشد که اهالی خودشان میتوانستند شهرداریها را انتخاب کنند. مقدمات امر درست است همه خود انجمنها را انتخاب میکنند آقایان به بزنگاه که میرسد آن را به دست خودشان گرفته است یعنی گفتهاند انجمن را مردم انتخاب کنند بسیار خوب ولی وقتی میرسد به آن کسی که باید دستور انجمن را اجرا بکند باز گفته است که دو درجهای انتخاب بشود یعنی انجمن باید از بین اعضای دولت و یا از بین خودشان ۳ نفر را انتخاب بکند و وزارت کشور از این ۳ نفر یکی را انتخاب بکند این نشد.
رئیس- این که راجع به بودجه نیست.
دماوندی- در هر حال بنده راجع به این موضوع عرضم تمام شده و خواستم تقاضا کنم که کمیسیون کشور جناب آقای ملکمدنی هم تشریف ندارند حالا اگر خواستند یک اختیاراتی برای گذراندن این لایحه بگیرند این موضوع را اصلاح کنند یکی موضوع لایحه انتخابات بود که آقایان در اطرافش صحبت زیاد کردند و لایحه انتخابات تقصیر مجلس شورای ملی نیست دولت هم یک کمی قصور کرده شاید هم تقصیری نداشته و دولت خواسته است که بودجه زودتر بگذرد و بعد قانون انتخابات را بگذرانند و حق هم با دولت است انشاءالله بودجه دولت که گذشت قانون انتخابات را هم زودتر میگذرانیم که فترتی پیش نیاید
رئیس- آقای کهبد.
امامی- پیشنهاد کفایت مذاکرات دادهام.
رئیس- بعد از نطق آقای کهبد.
کهبد- بنده خیلی مختصر عرض میکنم عرایض خیلی زیادی ندارم مطالبی است که به عقیده بنده باید گفته شود و جایش در همین بودجه است اگر بنا شود که در بودجه مطالب گفته نشود صحیح نیست و بالاخره میماند به شهادت خود آقایان بنده همیشه سعی کردهام که وقت مجلس را کم بگیرم در تمام این مدت بنده بیش از یک دفعه صحبت نکردهام و مذاکرات خودم را همیشه خلاصه کردهام این است که خواهش میکنم که توجه بفرمایید که زودتر تمام شود مطالبی را که به سمع شریف نمایندگان و بالنتیجه به استحضار ملت ایران میرسانم کمال لزوم واهمیت را دارد و مخصوصاً از اعضای محترم دولت تمنی دارم با کمال دقت به عرایض و پیشنهادات این جانب توجه فرمایند از اوضاع هرج و مرج و بیتربیتیها و گشادبازیها و نداشتن امنیت عمومی و بالابردن هزینه زندگی و فقر و بیکاری مردم و ناراحتی و یاس و عدم رضایت آنان و اضمحلال وضع کشاورزی و کشاورزان و حال رقتآور بعضی از مستخدمین دولت و غیره گفتنیها چه جراید و چه در مجلس گفته است و تذکرات مفید و لازمه را دادهاند و حقیقت قضیه این است که گوش مردم این کشور از شنیدن حرف خسته شده و عموم تشنه و منتظر عمل مثبت هستند. اینک به اصل موضوع میپردازیم اولاً در ردیف یک و دو ۲۰ میلیون تومان به عنوان مالیات املاک مزروعی و ۹۰ میلیون تومان مالیات بردرآمد جزء و عواید قلمداد شده است.
آقایان محترم به طوری که استحضار دارید این کشور از حیث منابع طبیعی خدادادی و استعداد فلاحتی و داشتن مواد اولیه بینظیر بوده و از حیث اخلاق پسندیده و نجابت و بردباری و تحمل مشقات کمتر ملتی به پایه مردمان این کشور میرسد بنده با ارقام صحیح و دلایل روشن ثابت میکنم که هیچ ملتی به نسبت خود به اندازه ملت ایران مالیات نمیدهد ملت ایران بیش از چهار برابر میزان حقه مالیات بدهد ولی متأسفانه حتی یک عشر آنچه را که چه مستقیم و چه غیرمستقیم مالیات میپردازد به مصرف اصلاح وضع و آسایش خود او نمیرسد. مردم برای چه مالیات و خرج این دستگاه عجیب و غریب را میدهند؟ مردم مالیات میدهند که امنیت- فرهنک- بهداشت- راه و راحتی داشته باشند آیا با چنین وضعی که آقایان استحضار دارند برای نمونه دارای یکی از آنها هستند؟ البته خیر قبل از سنوات ۲۰ یعنی در زمان شاهنشاه کبیر فقید عشر این مالیات و عوارض گرفته نمیشد و از آن عشر این همه عمران و آبادی که در هر قدم خاک این کشور نظر به بننده را جلب مینماید بوجود آمد که متأسفانه اغلب آنها خراب و رو به ویرانی میرود و فعلاً با گرفتن این همه مالیات حتی مبادرت به تعمیر و نگاهداری آنها نمیشود آقایان کمر مردم زیر بار فشار و تعدی مأمورین دولت و هرج و مرج و مالیاتهای سنگین و طاقتفرسا خسته و شکسته شده است و این همه فشار برای آنها غیرقابل تحمل است دوم موضوع درآمد در ردیف ۶۴ مربوط به درآمد اقتصادی کشور که تحت نظر دولت و از سرمایه ملت اداره میشود چه قدم مفیدی برداشته است؟ قند وشکر را هر کیلو کمتر از چهار ریال میخرند و بیش از ۲۰ ریال میفروشند. سیمان هر تن در حدود ۴۹۰ ریال تمام میشود و هر تن تا ۲۲۷۰ ریال رسمی به فروش میرسد از هر کیلو چای در حدود ۵۰ ر ۵۷ ریال گرفته میشود از هر متر پارچه ۱۰% به عنوان عوارض موقت ۱۵% حق انحصار ۶% پول تصدیق صدور و ۳۸% تفاوت ارز و بین ۱۰% تا ۱۲% حقوق گمرکی و ۵% حق بیمه و متفرقه گرفته میشود که مجموع آنها بالغ بر ۹۶% میشود و همچنین مبالغی که از سایر اجناس ضروری مردم گرفته میشود سربه میلیاردها میزند ولی در ستون درآمد بودجه سال ۲۷ که دولت تقدیم مجلس نمود اگر ملاحظه فرموده باشند رقمی به شماره ۶۲ مشاهده میشود که فقط مبلغ چهل و سه میلیون و هشتصد هزار تومان به عنوان سود ویژه معاملات اقتصادی وبازرگانی قلمداد شده و در بودجه سال ۱۳۲۸ رقم ۶۴ شصت میلیون تومان قلمداد شده است و تعجب در این است که سود بانک صنعتی هم ضمیمه است خلاصه آن که در حدود پانصد میلیون مالیات و عوارض غیرمستقیم به وسیله دوایر اقتصادی از خوراک و پوشاک اهالی گرفته میشود و فقط چهل و سه یا شصت میلیون تومان به عنوان سود ویژه اقتصادی و بازرگانی وارد بودجه شده و میشود و معلوم نیست بقیه آن چه میشود آیا معقول است که از ۵۰۰ میلیون تومان عواید ۴۴۰ میلیون تومان آن صرف وصول شود این سود ویژه چیست چه مبلغی وصولی و چه مبلغی خرج است چه مبلغ هزینه و عواید بانک صنعتی چه مبلغ است دستگاه اقتصادی کجا است و چه میکند؟ آقایان به موجب قانون اساسی و سایر قوانین موضوعه تمام درآمدهای کشور مخصوصاً مالیاتی که از مردم گرفته میشود و هزینههای آن باید وارد بودجه شده و در مجلس شورای ملی مورد بحث و رسیدگی قرارگیرد. نمیدانم آقای نخست وزیر و هیئت دولت ایشان مخصوصاً جناب آقای وزیر دارایی حقیقتاً میل دارند قدمی در راه اصلاح بردارند یا خیر اگر واقعاً مایل هستند استرحاماً تمنی میکنم که این دستگاه عریض و طویل اقتصادی را به هم زده و این لانه رشوه ارتشاه و دستگاه حیف و میل از بیتالمال ملت را براندازند و از این چهل و سه میلیون یا شصت میلیون تومان که موجب بدبختی کشور است و میتوان از محل صرفهجوییهای دولت تأمین کرد و شاید با خودداری از خرید اثاثیه تجملی و یا اجاره محل دوائر زاید مالیاتهای سنگین و غیرضروری طبعاً بهای کالای مورد احتیاج عامه تنزل فاحش نموده و هزینه زندگی پایین آمده و قسمت عمده رشوه و ارتشاء از بین خواهد رفت و موجب رفاهیت عموم افراد ملت اعم از کشاورز و کارمند دولت و کارگر و غیره خواهد بود و مردم اززیر بار سنگین هزینه زندگی خلاص خواهند شد مطلب بسیار مهم موضوع بیلان یعنی موازنه دستگاههایی است
که با سرمایه دولت اداره میشوند بنده چند فقره سؤال از وزارت دارایی راجع به این موضوع نمودهام صورت دخل و خرج موسسات مزبور را خواستم ولی ابداً توجهی به آن نشد و جوابی مرحمت نفرمودند چون وضعیات آنها روشن نیست و به حدی خراب است که متأسفانه نتوانسته و یا نخواستهاند جواب بدهند اینک از دولت تمنی میکنم بودجه و ریز خرج و دخل تمام موسساتی که از سرمایه دولت کار میکنند تهیه و به اختیار نمایندگان محترم بگذارند تا مورد رسیدگی قرار گیرد. آقایان این پولها که به عنوان مالیات گرفته میشود دسترنج مردم زحمتکش کشور و حاصل مشقات شبانه روزی آنان است و وظیفه نمایندگی به ما حکم میکند که نهایت دقت و مراقبت را در مصرف صحیح آن بنماییم مهمترین وظیفه نمایندگان رسیدگی به دخل و خرج کشور است متأسفانه این وظیفه به خوبی انجام نمیشود.
آقایان محض رضای خدا قدری توجه کنید و ببینید ما چه وضعی داریم و چه به سر اهالی این کشور میآید تمام ولایات جنوبی ما خالی از سکنه میشوند شهرها خراب و جمعیت ایران رو به نقصان میرود و علت آن را هم جز در سوء اداره دستگاه حکومت در جای دیگری نمیتوان یافت. عرض دیگر بنده موضوع ردیف شماره ۶۴ ستون خرج به عنوان اعتبار کمک به مستخدمین دولت به مبلغ ۱۳۵ میلیون تومان وضعیت کارمندان دولت به طور روشن بر آقایان محترم معلوم و بر هیچ کس پوشیده نیست. مادامی که وضعیت کارمندان دولت روشن نشود نظریات اصلاحی به مرحله عمل نخواهد رسید. بنده معتقدم که کارمندان دولت را عناصر تحصیل کرده و روشنفکر مملکت تشکیل داده و به هیچ وجه نمیتوان تصور نمود که عده معدودی که شاید از ۵ روز تجاوز نکند تا درست باشند و به نظر بنده باید عوامل اصلی را در نظر گرفت تا معایب مرتفع شود عوامل اصلی نبودن کار آزاد است که مردم را مجبور میکند به ادارات دولتی هجوم آورند سبب نبودن کار آزاد مولد ثروت چه چیز است؟ اولاً امنیت و اطمینان عمومی برای به کارانداختن سرمایهها از بین رفته و از بس دولت در امور مردم دخالت بیجا نموده است و عمل او موجب ضرر و حتی از بین رفتن سرمایههای اشخاص شده است دیگر مردم جرات و اعتماد ندارند سرمایههای خود را برای انجام کارهای عامالمنفعه و مولد ثروت به کار اندازند در نتیجه به طوری که بر آقایان مشهود است سرمایههای عمده را در بانکها راکد و حبس کرده و یا در راه خرید و احتکار زمین و ابنیه به کار میبرند که علاوه بر عدم تولید ثروت برای عموم سبب گرانی سرسام آور زمینها و مضیقه و ابتلای عمومی شده است کما آن که پیش از شهریور ۱۳۲۰ و در زمان سرپرستی شاهنشاه کبیر فقید کار در هر گوشة کشور موجود بود سرمایهها به جریان کار مولد ثروت افتاده به حدی که اشخاص برای استخدام دولا رغبت نشان نمیداند عمله و کارگر نایاب به طوری که روستاییان به مناسبت وجود اجرت خوب ترک کار خود نموده و دنبال کار به کارخانجات و راهآهن و راههای شوسه هجوم میآورند حالا بر اثر اخلال وضع و عدم توجه دولت بیکاری حکم فرما شده و فارغالتحصیلهای مدارس دائماً برای استخدام به دوایر دولتی هجوم میآورند و همان افراد رعیت و روستایی از نبودن کار و شرایط تا مساعد زندگی در دهات و خرابی وضع زراعت و تعدیات گوناگون به شهر رو میآورند درست دقت بفرمایید در هر شهر و معبری گدا و سائل چقدر زیاد شده است تمام آنها کشاورزان و مولدین ثروت هستند ثانیاً دولت کارها و دستگاهها و کارخانجات را که باید به دست خود مردم اداره شود و افراد از سرمایههای کوچک کوچک را روی هم گذارده و برای اداره خود و بسط کار و تولید در آمریکا برند قضیه کرده و چون بنای کار را بر صرف هزینههای تجملی و توسعه پرسنل گذارده مخارج بیهوده صرف میکنند و درآمد هم ندارند نگاهی به آمار و درآمد و هزینه کارخانهها و بنگاههای تولیدی که به وسیله دولت اداره میشوند این نکته را به خوبی ثابت میکند که دولت کارفرما و مدیر و تاجر و مالک خوبی نیست و از سوء اداره در این قبیل کارها عموماً ضرر میکند و به مردم هم ضرر میرساند این قبیل امور را باید خود مردم مستقیماً اداره کنند و دولت نظارت و تشویق و حمایت و راهنمایی نماید اینک نظریات اصلاحی خود را در زمینه عرایض فوق به استحضار میرسانم.
درباره مستخدمین دولت قبل از هر عمل باید پرسشنامه و اطلاعاتی که با حقیقت وفق دهد راجع به وضعیت مستخدمین خود تهیه و اشخاصی که ثروتشان از دو میلیون ریال تجاوز نماید از خدمت مرخص کند.
الف- دولت به فاصله یک ماه حداقل احتیاجات خود را برای اداره امور وزارتخانهها در نظر گرفته و تکلیف کارمندان زاید را به قرار زیر تعیین کند.
ب- از بین کارمندان دولت اشخاصی که به سن تقاعد رسیده و یا سنوات خدمتی آنها طوری است که بتوان آنها را متقاعد نمود فوراً آنها را متقاعد نماید منتهی دولت برای این که حسن نیت خود را در مورد کارمندان بازنشسته نشان بدهد وضع معیشت آنها را رسیدگی و به قدر کافی معاش آنان را از محل ردیف ۶۴ خرج و تأمین کند.
ج- دولت خدمات عدهای از مستخدمین دولت را (آنهایی که مایل باشند) بازخرید نماید. مثلاً خدمات ده ساله یک کارمند را به مبلغ یکصد هزار ریال خریداری و در مقابل از املاک خالصه به آنها داده و بانک کشاورزی را مجهز کنند که قرضه طویلالمدت با بهره کم به آنها بدهد.
د- تعداد زیادی قراء و قصبات متعلق به دولت است که کل درآمد املاک مزبور روی هم رفته مبلغ بسیار جزیی است دولت میتواند دویست شرکت سهامی کشاورزی با آنها درست نموده و سهام شرکت مزبور را بابت باز خرید حقوق مستخدمین دولت و حقوق تقاعد به آنها داده که مشمول عمران و آبادی باشند و با این ترتیب تقریباً معادل بیست هزار نفر از کارمندان دولت مشغول امور فلاحتی شده و سطح تولید بالا رفته و بر سرمایه عمومی اضافه خواهد شد و دستگاه دولت هم از هجوم مستخدمین و اخلال و فساد حاضر خلاص خواهد شد.
ه- دولت مقرراتی وضع کند که مستخدمین خود در مقابل مراجعات عمومی مردم با نهایت ادب رفتار و برای انجام کارهای مراجعین امروز و فردا نکنند به این معنی که هر کس به هر یک از ادارات راجع به کار و امری مراجعه کرد مسئول مربوطه مکلف باشد در ظرف ۲۴ ساعت تکلیف مراجعه کننده را مثبت یا منفی روشن کند و اگر معلوم بشود کاری که مسئول مربوطه ارجاع شده قابل انجام بوده و از باز کرده آن مستخدم برای ابد از خدمت دولت معاف و محاکمه و مورد تعقیب قرار گیرد که تکلیف کارها روشن گردد و با این ترتیب از مراجعه اشخاص به مقامات بالاتر جلوگیری و وقت وزرا بیهوده تلف نخواهد شد.
و- بانک صنعتی باید حتماً از وضع و شکل فعلی خارج و با سرمایه آن تشکیل شرکتهای سهامی داده و چهل درضد از سهام آن را به مهندسین و مستخدمین دولت بابت بازخرید حقوق آنها تخصیص و بقیه را در دسترس فروش سایر اهالی کشور (اتباع ایرانی) قرار دهند و از وجه فروش بقیه سهام بدهی سنگین خود را به بانک ملی پرداخت نماید و در نتیجه از طرفی بدهی خود را پرداخته و از طرف دیگر کار مولد ثروت تهیه کرده و یک عده از مستخدمین را از شر ادارات خلاص و راه معیشت را برای آنها فراهم کرده و این دستگاه عریض و طویل بانک صنعتی را به هم زده و به صورتی در آمورده که نتیجه حقیقی تولید کار و تقویت بنیه مالی کشور و حمایت صنایع کشور به دست میآید.
۳ - در خصوص وزارت دادگستری و دستگاه قضایی کشور آقایان از نواقص کار آن مستحضرند بنده عقیده دارم اول کاری که در این قسمت لازم است آن که هیئتیاز صفحای بصیر را تعیین و مامور نمایند به وضعیت حال و سوابق اعمال و پرونده کلیة مامورین قضایی رسیدگی و آنهایی را که در گذشته عمل سویی از آنها سرزده و سوابق نامطبوعی دارند از کار عدلیه و قضاوت برکنار و دستگیر را از عناصر فاسد تصفیه و مأمورین و قضات پاکدامن و با فضیلت و تقوی را در رأس امور دعاوی قضایی بگمارند (رئیس- زود تمام کنید) چیزی نمانده الان تمام میشود ثانیاً تشکیلات و ادارات دوایر قضایی را در تمام کشور متناسب با احتیاجات و با رعایت آسایش و حل و فصل دعاوی و امور مردم قرار دهند فیالمثل فلان دهاتی بدبخت را برای ادای یک تحقیقات به عنوان شاهد از فرسنگها مسافت احضار و بدون تأمین خسارت احضار و بدون تأمین خسارات او را از خانه و کاشانه خود دور و از هستی ساقط کنند. ثالثاً این همه مقررات پیچ در پیچ و گیج کننده که به هیچ وجه مناسب با وضع حال کشور ما نیست تجدید نظر و قوانین و مقرراتی موجب سهولت و تسریع در حل و فصل دعاوی و احقاق حق فوری متظلمین شود برقرار نمایند باور بفرمایید که مردم از این وضع به ستوه آمدهاند و به کاخ فعلی وزارت دادگستری با نظر نفرت نگاه میکنند از اغلب اشخاص میشنوم که حسرت زمان استبداد را میکشند و میگویند هرچه بود دعاوی و مرافعات مردم فوری و فیالمجلس قطع و فصل میشد حالا یک دعوی حقوقی نتیجه مثبت یا منفی آن به نسل دوم یا سوم اصحاب دعوی هم وصلت نمیدهد و در ضمن اقدامات بالا باید استقلال قضات را هم تأمین و تثبیت نمود که قاضی مستقل کار خود بوده و از هرگونه اعمال نفوذ
و تحمیلات بر کنار و دستخوش اغراض و نظریات خصوصی یا سیاستهای دولت نگردد باید حتماً معیشت و زندگی قضات را هم تأمین نمود به عقیده بنده اگر کیفیات بالا به نحو احسن تأمین شود و دستگاه شهربانی و ژاندارمری هم تصفیه و اصلاح گردد و مانند دیگر ممالک زنده دنیا ضابطین دستگاه دادگستری را اشخاص درستکار و طرف اطمینان جامعه تشکیل دهند میتوان اطمینان پیدا کرد که امنیت قضایی عمومی مردم تأمین و اهالی کشور میتوانند مطمئن باشند که در سایه پرچم عدل و امنیت زندگی میکنند در غیر این صورت و با ادامه وضع فعلی جز این که هر روز بدتر از روز پیش شود و اضمحلال قطعی ما پیش آید نتیجه دیگری را نمیتوان پیشبینی نمود یک نکته دیگری را که از لحاظ وضع قضایی به نظر بنده ضرورت اقدام دارد آن است که وجود محاکم مختلف اختصاصی از قبیل دیوان کیفر- دیوان محاکمات - وزارت دارایی - اداره تعدیل مالالاجارهها و محکمه املاک واگذاری زاید و تحمیل بر بودجه است و از هر حیث بهتر آن است که این تشکیلات زاید را حذف و کارهای مربوطه جز وظایف محاکم و دادگاههای عمومی قرار گیرد.
۴ - ردیف شماره ۶۰ خرج به عنوان هزینه محاکمات مبلغ ۲۵۰۰۰۰۰ ریال وزارتخانهها هر کدام برای خود دارای ادارات متشابهی از قبیل کارپردازی آمار ؟- بازرسی - بهداری و غیره هستند چه ضرورتی بر وجود این تشکیلات عریض و طویل و مخارج بلانتیجه آن هست معلوم نیست به عقیده بنده این قبیل ادارات آنچه زاید است حذف و آن چه هم ضرورت داشته باشد در یک تشکیلات جامع متمرکز کنند مثلاً برای تمام وزارتخانهها سازمانی به نام سازمان بازرسی کشور ایجاد و ادارات بازرسی وزارتخانهها را منحل و در این سازمان متمرکز گردانند و بالنتیجه در مخارج صرفهجویی و کار هم بهتر پیشرفت میکند همین طور بهداری وزارتخانهها و غیره
۵- ردیف شماره ۱۵ خرج مبلغ ۲۴۲۵۰۰۰۰۰ ریال بودجه وزارت بهداری است و تقریباً صدوی دو و نیم از بودجه کل کشور است و به طور وضوح همه آقایان میدانند که این بودجه برای مبارزه با امراض گوناگون اهالی این کشور فقیر بدبخت را احاطه کرده کافی نیست ولی بودجه وزارت دارایی که دستگاه وصول و مزاحمی بیش نیست.
ردیف شماره ۴۰ تا ۴۸ خرج مبلغ ۱۵۰۰۰۴۶۴۴۰ ریال به علاوه کمک هزینه که از ردیف ۶۴ خرج میکرد تقریباً صدی ۱۸ بودجة کل کشور را تشکیل میدهد. همچنین بودجه وزارت راه ردیف ۳۵ و ۳۶ در حدود مبلغ ۲۸ میلیون تومان است و بودجه وزارت فرهنگ ردیف شماره ۲۴ مبلغ ۷۷ میلیون تومان است که جمع بودجه و اعتبارات ساختمانی راهها و بهداشت مردم و فرهنگ عمومی کشور یعنی ۳ وزارتخانه مهم و مفید جمعاً به مبلغ ۱۲۹ میلیون تومان و کمتر از خرج دستگاه وصول ۱۵۰ میلیون تومان است لابد آقایان صورت بالا بلند وزارت دارایی را که از کتاب شاهنامه زیادتر است ملاحظه فرمودهاند ملت ایران چه گناهها را مرتکب شده که این همه مالیات جورواجور باید بدهد و قسمت اعظم خرج وصول شود ای کاش وزارت دارایی به همین اندازهای قناعت میکرد و به عناوین مختلف پدر مردم را در نمیآوردند در هر صورت بنده معتقد هستم و پیشنهاد هم کردم که از اعتبارات وزارت دارایی باید حتماً کسر و برای بهداشت و راه و فرهنگ اهالی کشور یعنی همان مالیات بدهها افزوده بشود و وزارت بهداری با نقشه صحیح در صدد مبارزه با مالاریا و تراخم و امراض گوناگون برآید وزارت فرهنگ سعی کند با اصول منظمی مردم را با سواد کند وزارت راه هم راه مردم و جادههای شوسه را مرمت و تعمیر نماید این عمل کمک بسزایی بر پایین آمدن هزینه زندگی خواهد بود.
باید مردم را در اداره امور به خصوص امور محلی دخالت و مشارکت دهند و از تماس زاید و اجحافات مامورین دولت با مردم جلوگیری شود.
۶- ردیف ۳۴ مربوط به وزارت اقتصاد ملی در وزارت اقتصاد ملی اصلاحاتی باید به عمل آید اولاً ترتیب صادرات و واردات کشور از وضع نامنظم فعلی خارج و سهمیه واردات کشور همه ساله با نظر خبرگان و متخصصین معین و به بانکهای مجاز برای اجرا واگذار شود و موازنه واردات و صادرات را هرچه زودتر مورد توجه قراردهند و اقدامات لازم برای عقد پیمانهای بازرگانی و حمایت و ترویج صنایع داخلی و تکثیر صادرات به عمل آید ضمناً از آقای نخست وزیر و هیئت دولت تمنی میکنم توجه عاجلی به وضع فعلی ارز بنمایند. دستهای مرموزی که مانع تنزل نرخ ارز هستند باید قطع گردد و در مورد تصویبنامه اخیر ارز هم باید حتماً تجدید نظر نموده یا جلب نظر خبرگان ترتیب صحیحی برای این کار بدهند و به هر صورت نباید به هیچ عنوان بر بهای ارز افزوده شود و وضعیات مالی و اقتصادی را بدون نقشة صحیح نمیتوان دچار تحولات بیجایی نمود. کشور رو به ورشکستگی میرود و نزول پول تا میزان ۳۰% هم رسیده و باید هرچه زودتر با اسلوب صحیحی از این ورشکستگی نجات پیدا کرد.
۷- ردیف ۶۵ درآمد کمیسیون ارز عرض دیگر بنده مربوط به اشکالات ارزی است که برای محصلین ایجاد گردیده کمیسیون ارز به اتکای قسمتی از تصویبنامه دولت به محصلینی که به خرج خود برای تکمیل تحصیلات به خارجه میروند ارز به نرخ رسمی نداده و به آنها میگوید وسایل تحصیل شما در ایران فراهم است در صورتی که چنین نیست و غالباً مشاهده شده مثلاً از هزار نفر داوطلب دانشکده طب به علت فقدان وسایل و ابزار کار فقط دویست نفر قبول میشوند و بقیه سرگردان میمانند یا باید دولت تمام ابزار کار و وسایل تحصیلی شاگردان ایرانی را در داخله کشور تهیه و به اختیار آنها بگذارد و یا اقلاً به آنهایی که به خرج خود به خارجه میروند ارز به نرخ رسمی فروخته و از هیچ کمکی درباره آنها دریغ نکند. آقایان محترم ترقی این کشور بسته به تشویق دانشجویان است. باید سعی کرد به هر نحوی که هست آنها را تشویق و وادار به تحصیل نمود (احسنت) از جناب آقای نخست وزیر و جناب آقای وزیر فرهنگ تمنی میکنم در این خصوص توجه فرموده وسایل راحتی و موجبات تحصیل دانشجویان را به هر قیمتی هست فراهم کنند و یقین دارم که هرگونه لوایحی هم که در این خصوص به مجلس تقدیم شود مورد تصویب نمایندگان محترم قرار خواهد گرفت.
۸-ردیف ۳۰- خرج مربوط به وزارت کشاورزی موضوع بسیار مهم وضع خراب کشاورزی و کشاورزان کشور است. حقیقتاً شرم آور نیست در دنیایی که امروز با ابر و باران مصنوعی زمینها را آبیاری میکنند و با جدیدترین ماشین آلات عملیات کشاورزی را انجام میدهند هنوز ابزار کار ما را که جزیی از این دنیای مترقی هستیم گاوآهن زمان حضرت آدم و دلوزمان حضرت نوح تشکیل دهد؟ دهقانان ما با زحمات و مشتقات شبانهروزی به وسیله گاو و ناخن زمین را آماده نموده و تازه هنگام برداشت باید منتظر قضا و قدر باشند مثلاً اگر باد نیاید میبایست محصول یک سال زحمت خود و خانواده خود را از روی لاعلاجی در زیر باران و برف در جریان اضمحلال قرار دهد و قابل توجه است که چنین کشوری را با این قبیل ابزار فلاحتی کشور کشاورزی تام نهادهاند. آقایان به طوری که استحضار دارید کشاورزی کشور با این قبیل ابزار فلاحتی عهد عتیق نه برای زارع و نه برای مالک صرف نکرده و نمیکند شما یک نفر مالک را نشان دهید که عمل کشاورزی برای او صرفه داشته و املاک او در گرو طلبکار نباشد حتی مالکین عمده از قبیل سپهسالار اعظم – سپهدار رشتی عینالدوله – اتابک اعظم به طوری که همه میدانند در حالی که تمام املاکشان در گرو این و آن بوده با وضع بدی از بین رفتهاند مگر سپهسالار اعظم از فشار طلبکار انتحار نکرد؟ مگرخانه عینالدوله در ازای فرض حرج نشد. برای این که به آقایان محترم ثابت کرده باشیم که وضعیت فعلی کشاورزی در ایران به هیچ وجه نفعی ندارد یک دلیل زنده و بارزی دارم و آن این است اگر کشاورزی در ایران صرف میکرد به طور قطع آقایان کلمبیها از آن صرف نظر نمیکردند در حالی که به طور واضح میدانیم که یکی از این آقایان برای نمونه هم پیدا نمیشود که مشغول امر کشاورزی باشد در سالهای اخیر این همه پودر و عطر وارد کشور شد ولی من از آقایان محترم سؤال میکنم کدام یک از دولتهایی که کوس برنامه مترقیشان در تمام جهان گوش مردم را کر میکرد اقدامی برای ورود تراکتور و سایر ادوات و آلات کشاورزی نمودند کدام یک از این دولتها حتی یک صدم ارزی را که برای ورود اجناس تجملی اختصاص دادند برای وارد کردن لوازم کشاورزی در اختیار کشاورزان گذاشتند ما با این استعداد فلاحتی حتی میتوانیم سالیانه علاوه بر مصرف داخلی میلیونها تن خواربار و سایر مواد کشاورزی به خارج حمل کنیم ولی بر اثر بیلیاقتی و بیکفایتی و عدم توجه دولتها و تعدیات گوناگون مأمورین دولت نتیجه این شده است که در سرخر من فریاد گرسنگی مردم از هرگوشه کشور عرش را به تکان آورده به طوری که دولت مجبور شده برای رفع نیازمندیهای کشور با مبلغی گزاف مقداری گندم از خارجه خریداری کند. آقایان محترم یک نظر به کشورهای دیگر انداخته و وضعیت فلاحتی دیگران با این کشور مقایسه کنید و ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا کشور ما که نام کشور فلاحتی روی خود گذاشته است باید زارعین به همان ادوات قدیمی که جز اتلاف وقت و فرسودگی زارع نتیجه دیگری ندارد گذران کند. وضع کشاورزی ما باید حتماً اصلاح شود و با یک مختصر توجه بدون هیچ گونه خرجی میتوان نتیجه مطلوبه را به دست آورد. حسن اتفاق زارع و کشاورز
ایرانی هم قانع است و هم متدین و اگر تا حدی وسایل کار او فراهم شود نتیجه خوبی به دست خواهد آمد دولت باید مردم را به تأسیس شرکتهایی به منظور شیار برای کمک به زارعین تشویق کند. همچنین برای اصلاح راه و فرهنگ و بهداشت رعایا با نظر خبرگان اقدام عاجل به عمل آورد و ۳۰ میلیون تومانی را که به عنوان زیان عمل کرد غله و نان ردیف شماره ۶۶ خرج در بودجه کل کشور قلمداد فرمودند اگر دولت با حسن نیت و با نقشه صحیح و به وسیله اشخاص درستکار و با تقوی به مصرف کمک و به تقویت زارعین و کشاورزان و تهیه ماشین آلات فلاحتی برساند و این همه اراضی لم یزرع خوزستان و دشت مغان (که به شهادت کارشناسان خارجی و داخلی فقط در خوزستان میتوان آذوقه ۵۰ میلیون جمعیت را تأمین نمود) را زیاد کنند قطعاً علاوه بر آن که مصرف کشور تأمین میشود عین این پول با منفعت برخواهد گشت و جناب آقای وزیر دارایی با گردن بلند در پشت کرسی خطابه به خود نبالند که تریاک دادهاند و گندم گرفتهاند.
مالیات حتماً باید از امور زراعتی برداشته شده و تماس مأمورین دولت را با زارعین برداشته شده و تماس مامورین دولت را با زارعین کم نمود. یکی از بدبختیهایی که موجب دلسردی کشاورزان را فراهم کرده موضوع آفاتی است که همه ساله مرتباً محصول کشاورزان را دستخوش فنا و نیستی قرار میدهد زارع بیچاره و بدبخت چندین ماه زحمت کشیده و در سرما و گرما با چنگ و ناخن محصول خود را آماده نموده به امید این که از دسترنج خود بتواند مختصری از فقر و بدبختی خود را ترمیم کند ولی متأسفانه به مناسبت نداشتن وسایل در اثر کوچکترین آفتی کلیه محصول او از بین رفته و زارعی که یگانه هستی خود را که بایستی کلیه سال را از درآمد آن گذران کند از دست داده اجباراً و برای تأمین مخارج خود و خانوادهاش دست از کارهای فلاحتی خود کشیده و به شهرها هجوم آورده و جزء گدایان قرار میگیرند
آقایان ملاحظه بفرمایید غالب این گدایان همان زارعین خسارت دیده هستند که اگر مختصر توجهی به وضع آنها بشود دو مرتبه بدعات خود مراجعه و مشغول امور کشاورزی خواهند شد.
در خاتمه با معذرت از طول کلام توجه دولت و نمایندگان محترم را به وضع رقت بار اهالی حوزه انتخابیه خود شهریار ساوجبلاغ معطوف میدارم. متأسفانه مالاریا اهالی بیچاره شهریار و ساوجبلاغ را به رروز سیاه نشانیده و تلفات جانی به قدری زیاد شده که حدی بر آن متصور نیست خلاصه آن که خانوادهای نیست که داغدیده نباشد حتی مالاریا شهریار اهالی پایتخت را هم تهدید میکند و باید هرچه زودتر اقدام عاجلی برای از بین بردن آن نمود و با این که قانونی در چند سال پیش راجع به خشکانیدن چمنهای کمال آباد از تصویب مجلس شورای ملی گذشته معذلک تاکنون کوچکترین توجهی به این موضوع حیاتی نشده است. بنده تا آن جایی که مقدور بوده اقدام کردهام ولی این اقدامات کافی نیست و باید دولت طبق نقشه مخصوصی با کمک اهالی که از هیچ گونه کمکی مضایقه نخواهند کرد وسایل مبارزه با این مرض خانمان برانداز را فراهم و هرچه زودتر شروع به عمل کرد این است که استرحاماً از جناب آقای نخست وزیر و هیئت دولت تمنای توجه مخصوص در این قسمت مینمایم بنده عرضم تمام شد فقط یک نکته خیلی کوچکی است عرض کنم و این عریضهای است که به نام مجلس شورای ملی دادهاند که تقدیم بکنم ملاحظه بفرمایید قانونی در ۱۲ خرداد ۲۸ راجع به مازاد از مجلس شورای ملی گذشت در قانون مازاد به وزارت دارایی اجازه داده شده که در نقاط حاصلخیز تا میزان پنج برابر مالیات به عنوان مازاد غله خریداری نماید ولی متأسفانه وزارت دارایی از این اجازه قانونی سوء استفاده کرده و تصور نمیکنم که در تمام ایران محلی باشد که جزء نقاط حاصلخیز به نظر وزارت دارایی نرسیده باشد حتی در محلهایی که کسر دارند آن نقاط را هم حاصلخیز معین کردهاند از آن جمله ساوجبلاغ و شهریار تصور میکنم اغلب آقایان استحضار دارند که ساوجبلاغ و کوهپایه و شهریار هم حتی به اندازه مصرف غله نداشته و بقیه آذوقه خود را از بخشهای دیگر تأمین میکنند این عمل وزارت دارایی جز ایجاد وحشت عمومی و قحطی مصنوعی فقط و فقط برای سوء استفاده برای چیز دیگری نیست شرحی شورایعالی کشاورزی به مجلس شورای ملی و دولت عرض کرده که عیناً به عرض مجلس شورای ملی میرسانم که تمنی میکنم عطف توجه بفرمایید عین عریضه را تقدیم میکنم
اردلان- طبق ماده ۱۲۳ اخطار دارم
رئیس- بفرمایید
اردلان- چون نظامنامه مجلس در آزمایش است لازم است مشکلی که راجع به پیشنهادات داریم رفع بکنیم این جا گفتهایم وزیر یا معادت یا یک نفر مخالف میتواند در مورد پیشنهاد یک کس دیگر صحبت بکند بنابراین الزامی نیست برای سرعت کار این است که آقای رئیس ممکن است این موضوع را روشن کنند.
رئیس- این اخطار نبود. اگر بخواهند میتوانند صحبت کنند ولی وقتی نخواستند صحبت کنند صحبت نمیکنند. پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنیم بعد از بیان آقای کهبد به کفایت مذاکرات رأی گرفته شود.
نبوی- ضیاء ابراهیمی
رئیس- آقای نبوی
نبوی- در کلیات بودجه بیش از حد لزوم صحبت شده و میخواهم عرض کنم که آن چه حالا گفته میشود خارج از نظامنامه است کلیات همان بود که قبل از ورود در مواد گفته شده و حالا اصولاً راجع به کلیات نمیباید صحبت شود باید در مواد صحبت شود حالا اگر آقایان موافقت میفرمایند مذاکرات در ماده دوم کافی است و اگر آقایان نظریاتی دارند آن نظریات وقتی تأمین میشود که قرائت پیشنهادات بشود مادام که این کار نشده است هر حرفی زده میشود بی فایده است و تأثیری در کار بودجه ندارد بنابراین استدعا میکنم که آقایان رأی بدهند به کفایت مذاکرات
آزاد- بنده مخالفم
رئیس- بفرمایید
آزاد- بنده با کفایت مذاکرات از این جهت مخالف هستم که متأسفانه قبل از این که بودجه مملکتی مطرح شود دولت یک لوایحی میآورد و یک نفر صحبت میکرد و فوری رای به کفایت مذاکرات میگرفتند تا آقایان پیشنهاد میکردند یک نفر فوری پیشنهاد میکرد که پیشنهادات برود به کمیسیون روی هم رفته این اواخر حق وکلا را از بین میبردند آقای گلشاییان تشریف نبرید بفرمایید با جنابعالی کار دارم. بنابراین بنده عقیده دارم امروز که بودجه مملکتی مطرح است آقایان بگذارند مطالبی که لازم است گفته شود (صحیح است) زیرا خیلی بیترتیبیها در بودجهها هست که باید گفته شود که من الان یک قسمتش را میخواهم به آقای گلشاییان در موقعی که میخواستند شکر بخرند تلگرافی کردند به کمپانیهای بزرگ دنیا.
رئیس-راجع به کفایت مذاکرات بفرمایید
آزاد-راجع به همین قسمت است خیلی مختصر است دو دقیقه تلگرافی کردند به کمپانیهای بزرگ شکر دنیا که هرجا ارزانتر میدهد اطلاع بدهد تلگرافی از کمپانی ولگان آمریکایی که این کمپانی به پادشاه شکر در آمریکا معروف است رسید که من چهل هزار تن شکر میدهیم از قرار هر تنی ۱۳۰ دولار و ۲۰ سنت و در ظرف سه روز هم منتظرم که جواب طرف داده شود و ۵ روز هم حاضرم که تخفیف بدهم. به این تلگراف آقای ابتهاج رئیس باک جوابی نداد رفتند چهل هزار تن شکر از کمپانی انگلیس کلووتس خریداری کردهاند از قرار هر تنی ۳۳ لیره و یازده شلینگ.
رئیس- این مربوط به کفایت مذاکرات نیست
آزاد- دلیل مخالفت بنده با کفایت مذاکرات این است که این یک مسئله لازمی است و باید این صحبتها در مجلس بشود دلیل مخالفت بنده با کفایت مذاکرات این است که باید عرض کنم که چهل هزار تن شکر خریدند از کمپانی کلووتس انگلیسی از قرار هر تنی ۳۳ لیره
رئیس- آقای آزاد مگر نمیبینید چه میگویم شما آمدهاید به عنوان مخالف پیشنهاد کفایت مذاکرات صحبت کنید این هیچ ربطی به شکر و این موضوعها ندارد عده هم کافی نیست که رأی بگیریم تمام کنید میخواهم تنفس بدهم.
آزاد-پانزده میلیون در این معامله اختلاس است.
رئیس- اگر مطلبی دارید پیشنهاد بدهید
آزاد- بسیار خوب پیشنهاد میدهم.
رئیس-چون عده کافی برای رأی نیست یک ربع تنفس داده میشود
(در این موقع ساعت یازده و ربع جلسه به عنوان تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات در مادم دوم موافقند قیام کنند (اکثربرخاستند) تصویب شد.
پیشنهادات ماده دوم قرائت میشود پیشنهاد آقای مهدی ارباب
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل به ماده دوم لایحه کمیسیون بودجه اضافه شود: دولت مکلف است منتهی تا یک ماه لایحه تأمین اعتبار ساختمان اسکله چاه بهار را به مجلس شورای ملی تقدیم و به تصویب برساند.
رئیس- تأمل بفرمایید آقای ارباب تا تبصره ماده ۱۱۳ قرائت شود یا خودتان این تبصره را قرائت کنید.
(تبصره ماده ۱۱۳ توسط آقای ارباب به شرح زیر قرائت شد)
تبصره- نمایندگان و دولت نمیتوانند تصویب مطالب و مواد یک لایحه یا طرح قانونی یا گزارش را به عنوان طرح یا لایحه به صورت ماده واحده پیشنهاد نمایند در این موارد هر مطلبی که به عنوان طرح با لایحه پیشنهاد میشود باید مواد و تبصرههای آن جزء طرح باشد.
رئیس- علاوه بر این که پیشنهاد آقای ارباب پیشنهاد خرج است یک چیز مستقلی را به موجب این تبصره نمیشود در یک لایحه دیگر گنجانید سابقاً پیشنهاد میکردند و سابقه پیدا کرده بود که یک کاری را در یک کار دیگری داخل میکردند.
ارباب- اجازه بدهید بنده توضیح بدهم
رئیس- دیگر توضیح ندارد ماده ۸۰ آییننامه را هم قرائت کنید تا معلوم بشود توضیح لازم ندارد و به موجب این ماده فقط قرائت میشود
ارباب- مشابه اینها باید برگردد
رئیس- البته هر کدام این طور باشد بر میگردد پیشنهاد آقای عباس اسلامی قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم شرح زیر به عنوان تبصره به ماده دوم بودجه کل کشور اضافه شود.
وزارت دارایی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون در ظرف دو ماه به کلیه پروندههای مالیاتی اشخاصی که صورت ریز آنها در حکومت آقای حکیمالملک به کمیسیون بودجه تقدیم شد و طبق اقاریر صریحه وزیر وقت در توافق مالیاتی آنها سوءاستفاده به عمل آمده و توافقها برخلاف قانون و مقررات عملی گردیده تجدید نظر نموده برای اظهار نظر نهایی به دادگاه تجدید نظر دادرسی دارایی ارسال دارد
رئیس- این هم همان حال را دارد
اسلامی-این مربوط به مالیات است آقای رئیس پروندههای مالیاتی را عرض میکنم رسیدگی کنند.
رئیس- رأی نمیشود گرفت (اسلامی- چطور نمیشود؟) گرفت چون مربوط به کار بودجه نیست نمیشود رای گرفت (اسلامی- اجازه بفرمایید توضیح بدهم این مربوط به مالیات است) آقا یک مرتبه دیگر این پیشنهاد را قرائت کنید ببینیم.
(پیشنهاد مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
اسلامی- این ازدیاد درآمد است بنده توضیح عرض میکنم این جا نقض قوانین شده و بایستی وزیر دارایی حقوقی را که از دولت تضییع شده احیا کند اجازه بدهید بنده توضیح عرض کنم آقایان قضاوت میکنند.
رئیس- این به مجلس مربوط نمیشود مربوط به من است حالا بفرمایید توضیح بدهید.
اسلامی- عرض کنم یک شخصی وزیر دارایی بود آقای نجم الملک که همه به او اعتقاد و اعتماد دارند (یمین اسفندیاری – همه خیر) آقای یمین جنابعالی این را نفرمایید (یمین اسفندیاری – جهتش را هم میگویم) بسیار خوب جنابعالی خیر خلاصه اکثریت مجلس به او اعتقاد و اطمینان داشت و دولتی که آقای حکیمالملک تشکیل داده بود بسیار دولت خوبی بود گذشت و بنده هم نمیخواهم بگویم حالا دولت چطور است و تبلیغات انتخاباتی بکنم دولتی بود و رفت پی کارش شاید هم افرادش در این کابینه نباشند (دکتر سجادی- چرا هستند) آقای دکتر سجادی در این کابینه هستند که ایشان هم یکی از افراد شریف هستند عرض میکنم که هم مجلس شورای ملی به ایشان اعتقاد و ایمان داشت و هم افکار عمومی ایشان این جا آمدند و گفتند به موجب این صورتی که آوردهام این جا یک زیر و بالایی شده است در این پروندهها و یک خلاف مقرراتی شده است (نورالدین امامی- آن هم دروغ میگفت) دروغ میگوید خیالی خوب رسیدگی کنید. رسیدگی کردن که عیبی نیست (مخبر- ما قبول میکنیم به شرط این که کم توضیح بدهید) خیر آن دفعه کم توضیح دادم صورت دیگری پیدا کرد عرض کنم اگر که مأمورین یک ادارهایی یک گزارش مختصری برای یک عضو بدهند میفرستند دیوان کیفر پدرش را در میآورند.
رئیس- آقای اسلامی این رأی گرفته نمیشود (اسلامی – چطور گرفته نمیشود تشخیص این با من است رأی گرفته نمیشود.
اسلامی- بسیار خوب اینها باشد برای ضبط در تاریخ
رئیس- هیچ گزارش یا لایحهای را نمیتوان در ضمن لایحه دیگر پیشنهاد کرد. مجدداً تبصره ماده ۱۱۳ را قرائت کنید.
(تبصره مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
اسلامی- هر که این آییننامه را به این نحو تنظیم کرده خیانت کرده است
مخبر-اجازه میفرمایید توضیح بدهم؟
رئیس- بفرمایید
مخبر- چون ممکن است که سابقه بشود خواستم عرض کنم که منظور ما در کمیسیون...
اسلامی- من مدارکی آوردهام که میخواهم سیصد میلیون به خزانه دولت کمک کنم.
رئیس- ساکت باشید آقای اسلامی. آقای دکتر معظمی
مخبر- عرض کنم منظور از این ماده که ما در کمیسیون تنظیم کردیم این بود که یک لوایحی به صورت ماده واحده نگذرد مثلاً بعضیها پیشنهاد میکردند که لایحه سنا یا لوایح دیگری که صد تا ماده است به صورت ماده واحده تصویب بشود منظور ما جلوگیری از این بود منظور ما این نبود که یک تبصرهای که آقایان پیشنهاد کردند مطرح نشود. منظور بنده این بود.
رئیس- بسیار خوب. منظور این بود که مثلاً قانون بازرگانی جزء تبصره برنج نیاید. منظور این بود. آقای اسلامی شما هم یک طرحی تهیه کنید که فوریت داشته باشد چون این پیشنهاد را نمیشود رای گرفت پیشنهاد آقای باتمانقلیچ قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی برای تشویق امر استخراج معادن و ایجاد سد اینجانب پیشنهاد مینمایم تبصره زیر به ماده دوم بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور ضمیمه شود.
تبصره ۱ - به هر فرد ایرانی که پدر او ایرانی باشد و به هر شرکت ایرانی که از افراد ایرانی با دارا بودن شرط فوق تشکیل شده و صد درصد سهام آن از سرمایه ایرانی تشکیل شده باشد اجازه داده میشود برای کشف هر نوع معادن تحتالارضی در خاک ایران.
رئیس- این هم یک قانون خاصی است (باتمانقلیچ- اجازه بدهید قرائت بشود) بسیار خوب بخوانند
غیر از مناطقی که قانوناً منع شده باشد اقدام به استخراج نماید. ورود لوازم استخراج از هرگونه عوارض معاف خواهد بود.
از درآمد خالص این گونه معادن استخراج شده تا سی سال ۲۵ درصد متعلق به دولت خواهد بود و پس از سی سال چهل و نه درصد متعلق به دولت پنجاه و یک درصد متعلق به صاحبان سهام میباشد.
کلیه درآمد حاصل از کشف معادن و فروش محصول آن در سی سال اول از پرداخت هرگونه عوارض و مالیات معاف خواهد بود.
۲ – هر ایرانی یا شرکت ایرانی میتواند با موافقت دولت در ایران ایجاد سد نماید. درآمد حاصل از سدبندی تا ۱۵ سال از هرگونه عوارض و مالیات معاف خواهد بود و صددرصد بهره متعلق به صاحبان سهام میباشد بعد از ۱۵ سال ۴۹ درصد از کلیه درآمد حاصل به دولت میگردد و ۵۱ درصد به صاحبان سهام تعلق خواهد گرفت.
آییننامههای لازم مربوط به این تبصره را دولت تهیه و حتیالمقدور کمکهای لازم را ده داوطلبین استخراج معان و ایجاد سد خواهد نمود.
رئیس- یک پیشنهاد دیگر را قرائت کنید (باتمانقلیچ – اجازه بدهید) این مربوط به لایحه بودجه نیست و یک قانون خاصی است (باتمانقلیچ – این قفل آهنی از روی معادن ایران برداشته میشود اجازه بفرمایید توضیح بدهم) شما که علاقمندید یک طرح تهیه کنید. پیشنهاد آقای نبوی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم مادة ۱۱ تصمیمات کمیسیون بودجه مورخة ۲۸/۲/۲۸ اعتبار ساختمان ابنیه دولتی در سال ۱۳۲۸ منحصراً برای تکمیل ساختمانهای نیمه تمام قابل مصرف خواهد بود برای ساختمانهای فرهنگی و بهداشتی (صحیح است)
رئیس- آقای نبوی
نبوی- علاوه بر لایحه بودجه که الان مطرح است یک تصمیماتی در کمیسیون گرفته شد به نام تصمیمات کمیسیون بودجه و به دولت هم ابلاغ شده و الان اجرا میشود حالا کار نداریم به این که این چقدر قوت قانونی دارد یا ندارد در مادة ۱۱ این تصمیمات نوشته شده که اعتبار ساختمانی امسال منحصراً صرف بناهای نیمه تمام سابق خواهد شد و دولت نمیتواند بنای تازهای بسازد در حالی که وزارت فرهنگ و همچنین وزارت بهداری در یک جاهایی تعهد کردهاند که بیمارستان بسازند یا دبستان بسازند و به عقیده بنده لازم است و بهترین مصرف وجوه ساختمانی این است که صرف ساختمان دبستانها و بیمارستانها بشود در صورتی که این تصمیمات کمیسیون بودجه مانع آن است این است که امسال دبستان تازهای یا بیمارستانی نمیتوانند بسازند بنده پیشنهاد کردم که ساختن دبستان و بیمارستان شامل آن تصمیمات نباشد و دولت بتواند بسازد و این را استدعا میکنم موافقت بفرمایید (صحیح است)
رئیس- آقای مخبر
مخبر- آقای وزیر دارایی موافقت کردند و بنده موافقم (احسنت)
مکی-بنده مطابق ماده ۱۱۳ اخطار دارم
اسلامی- الان یک طرحی امضاء میکنیم که نظامنامه ملغی بشود تا دیگر چشمان کور بشود و چشم بسته به چیزی رأی ندهیم.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای نبوی آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) قابل توجه شد پیشنهاد آقای اسلامی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت دارایی مکلف است که از تاریخ تصویب این قانون در ظرف دو ماه کمیسیونی برای تعیین تکلیف روستاییهای شمال از نماینده خود و رئیس انجمن شهر و هر کسی که لازم بداند تشکیل و به سوابق ساختمان آنان و مالکیت روستاییها رسیدگی و احقاق حق نمایند.
اسلامی- این حالا مربوط به کار بودجه میشود؟
رئیس- این هم یک قانون خاصی میخواهد.
اسلامی- این خانهها دارد خراب میشود. این مربوط به بودجه است. کسر درآمد میشود دولت میگوید مال من است مردم میگویند مال من است قانونش هم در ۱۳۲۲ گذشته است.
رئیس- یک مرتبه دیگر قرائت کنید (پیشنهاد آقای اسلامی مجدداً به شرح سابق قرائت شد) یکی دیگر را قرائت کنید این وارد نیست. پیشنهاد آقای امینی قرائت میشود (جمعی از نمایندگان – ایشان نیستند) بسیار خوب پیشنهاد آقای اسلامی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ورود کلیه اجناس لوکس و غیر ضروری و لوازمی که در ایران نظایر آن پیدا میشود در کشور به کلی ممنوع است وارد کنندگان و قاچاقچیان از ۵ تا ۱۰ سال حبس محکوم خواهند شد. وزارت اقتصاد ملی مکلف است صورت اشیاء مزبور را پس از یک ماهه از تصویب این قانون تهیه و در روزنامهها اعلان نماید.
اسلامی-پیشنهاد کردن فایده ندارد بنده پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت دارایی مکلف است در ظرف سه ماه از تاریخ تصویب لایحه بودجه در مراکز شهسوار- نوشهر و آمل شعبههای بانک کشاورزی برای کمک به خره مالکین و فلاحین و جلوگیری از سلف فروشی زارعین تأسیس نماید.
یمین اسفندیاری-اگر پیشنهاد خرج نیست اجازه بفرمایید توضیح بدهم.
رئیس- پیشنهاد خرج است پیشنهاد هیچ قسم تأسیساتی را نمیشود کرد.
یمین اسفندیاری- بسیار خوب آقای وزیر دارایی انشاءالله یک توجهی خواهند فرمود بنده دیگر عرضی ندارم.
رئیس- پیشنهاد آقای اسلامی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
بانک کشاورزی مکلف است با پرداخت مساعده ...
اسلامی- آقا این را هم پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت بهداری مکلف است عملیات مبارزه برضد پشههای مالاریا و حشرات موذیه راکه تا کنون در نقاط نوشهر - چالوس و شهسوار عمل شده تعقیب و تکمیل کرده و در سایر نقاط مازندران نیز عملیات مزبور را توسعه دهد.
یمین اسفندیاری- پیشنهاد خرج است
رئیس-وزارت بهدای از بودجه خودش میدهد علاوه که نمیگویید بدهند.
یمین اسفندیاری-امیدوارم که وزارت بهداری یک توجهی بکند برای این که مردم آن جا بیچارهها دارند میمیرند.
رئیس- اگر توضیحی دارید ممکن است بدهید.
یمین اسفندیاری- توضیحش همین است که بودجه وزارت بهداری مصرف میشود در یک نقاطی و برای شمال مصرف نمیشود چون آقای وزیر بهداری تشریف ندارند بنده همین قدر اکتفا میکنم و توضیحات زیادی نمیدهم.
جمعی از نمایندگان-پس گرفتند
رئیس- پیشنهاد آقای یمین اسفندیاری قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت بهداری مجاز است که آسایشگاه برای مسئولین مازندران در نقاط مناسب بابل آمل و شهسوار ساخته و مکلف است پزشکان سیار به قدر لازم برای مبارزه با امراض بومی محلی از قبیل مالاریا و تراخم به نقاط مختلف مازندران اعزام دارند.
رئیس- این پیشنهاد خرج است پیشنهاد آقای اسلامی قرائت میشود (اسلامی- بنده پس گرفتم) باید قرائت بشود آن وقت. این با نظامنامه تطبیق نمیکند که شما پس بگیرید میخواهید پس بگیرید باید بیایید این جا ببرید. آقا پیشنهاد را قرائت کنید.
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت دارایی و دیوان دادرسی دارایی مکلف هستند از تاریخ تصویب این قانون در ظرف سه ماه کلیه پروندههای ثبتی اراضی تهران و اطراف و حومه آن را که متعلق به دولت بود.
اسلامی- اگر مال بنده است پس گرفتم.
رئیس- همه را بخوانید بعد از قرائت پس بگیرند-پیشنهاداتی که میرسد باید قرائت شود شما آییننامه را نگاه کنید باید قرائت شود میخواهید نخوانند باید بیایید از این جا بگیرید ببرید مادامی که این جا هست قرائت میشود.
(بقیه پیشنهاد آقای اسلامی به شرح زیر قرائت شد)
و یا جزو اموال عمومی شناخته شده و با خدعه و تزویر عدهای اسناد مالکیت آن را دریافت داشتهاند و یا اراضی مزبور در دست حیف و میل است طبق اطلاعاتی که وزارت دارایی یا سایر مقامات و یا اشخاص داده و میدهند رسیدگی و گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم دارد.
مکی- این پینشهاد را بنده قبول میکنم
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت راه مجاز است برای استفاده از دو معدن مهم ذغال سنگ ایلکا و گلند و رود راه بین پل زنگوله و بلده نور را شوسه نماید. یمین اسفندیاری
یمین اسفندیاری- پیشنهاد خرج است آقا
(پیشنهاد دیگری به شرح زیر قرائت شد)
وزارت راه مجاز است که در سال جاری راه از آب گرم تا آمل را شوسه نماید تا راه شوسه مهم هراز که در زمان مرحوم اعلیحضرت فقید فقط تا آب گرم ساخته شده است تکمیل گردد یمین اسفندیاری
یمین اسفندیاری- پیشنهاد خرج است آقا همین طور این راهها بماند تا از بین برود
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت بهداری مکلف است که هزینة نصب یک دستگاه رادیولوژی را که از محل عطیة اعلیحضرت همایونی خریداری سده است پیشبینی نماید که در سال جاری بیمارستان بابل مجهز شده و مورد استفاده قرار گیرد. یمین اسفندیاری
یمین اسفندیاری – آقای اجازه میفرمایید یک مختصری راجع به این موضوع عرض کنم؟
رئیس- بفرمایید
یمین اسفندیاری- این رادیولوژی فوقالعاده مورد احتیاج مردم مازندران و بلکه گرگان و نقاط همجوار مازندران است اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مرحمت فرمودند وجه آن را عطا کردند و این رادیولوژی وارد شده ولی متأسفانه وزارت بهداری تا به حال یا محل نداشته و یا توجهی نکردهاند که نصب شود باید از این رادیولوژی برای مردم یک استفادهای بشود این است که اگر دولت توجه بفرمایند که مخارج آن را بدهند مردم را از یک بدبختی نجات دادهاند.
دکتر معظمی- اجازه میفرمایید؟
رئیس- بفرمایید
دکتر معظمی- این مورد توجه آقای وزیر بهداری است تمنی میکنم که این پیشنهادشان را مسترد بفرمایند آقای نخست وزیر و آقای وزیر بهداری دستور خواهند داد که این مراقبت شود.
یمین اسفندیاری- مقصود بنده این بود که توجهی بشود. پس میگیرم
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت راه مکلف است که مبلغ کافی برای هزینه ترمیم و حفاظت راه شوسه مخصوص که تاکنون مبالغ گزافی صرف ساختمان آن شده است پیشبینی نماید که از سال جاری عمل شود. یمین اسفندیاری
یمین اسفندیاری- اجازه میفرمایید راه مخصوص را هم آقایان عبور فرمودهاید و مخارج هنگفتی که برای این راه شده از نظر گذرانیدهاند وزارت راه هم کاملاً متوجه است که چه مبالغ زیادی صرف این راه شده است و حالا به واسطه عدم توجه این راه دارد از بین میرود این است که بنده استدعا میکنم که دولت یک توجه مخصوصی بفرمایند و یک اعتباری در بودجه پیشبینی کنند که این راه از بین نرود.
رئیس- دولت توجه میکند ماده ۱۳۷ قرائت شود:
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۱۳۷- هیچ یک از نمایندگان نمیتوانند
به هیچ عنوان چه مستقلاً و چه در ضمن لوایح طرحها پیشنهاد خرج یا پیشنهادی که بالواسطه مستلزم خرج باشد نماید.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود.
(به شرح زیر قرائت شد)
تبصره ذیل به لایحه کمیسیون بودجه اضافه شود: نظر به وجود مخازن ذیقیمت در بلوچستان هیئت برنامه مکلف است از تاریخ این قانون وسایل عمل کاوش معادن بلوچستان را مقدم بر سایر نقاط کشور فراهم و اقدام نمایند و مردم آن سامان را از وضع خطیر و دلخراش کنونی نجات بخشند. مهدی ارباب.
مهدی ارباب- اجازه میفرمایید؟ ..
رئیس- یکی دیگر قرائت شود با این مادهای که خواندن باز توضیح میخواهید بدهید.
ارباب- مربوط است بآن توجه بفرمایید اگر مربوط به آن نیست که بنده عرضی ندارم.
رئیس- مجدداً قرائت شود.
(مجدداً به شرح سابق قرائت شد.)
دولت مکلف است تا بیست روز لایحه تأمین اعتبار تشکیل دادگاهها و ادارات ثبت املاک در تمام بلوچستان به مجلس شورای ملی تقدیم و به تصویب برساند. مهدی ارباب.
رئیس- از آقای وزیر دادگستری تقاضا میشود که این کار را اقدام بکنند.
وزیر دادگستری- خیلی خوب در حدود اعتبارات اقدام میشود.
رئیس- بلوچها هر وقت میخواستند معامله کنند و یا املاکشان را ثبت کنند نمیتوانستند چون اداره ثبت آنجا نیست همیشه که مأمورین را نباید به نقاط خوش آب و هوا بفرستند آنجا هم بفرستید- پیشنهاد دیگری قرائت شود.
(به شرح زیر قرائت شود:)
هر کس در بلوچستان اقدام به تأسیس کارخانه صنعتی و کشاورزی نماید از تاریخ بهرهبرداری تا پنج سال معاف از مالیات خواهد بود. مهدی ارباب.
رئیس- بفرمایید.
ارباب- بنده قبلاً خاطر محترم آقایان را متذکر میشوم که همه آقایان وکیل و نماینده تمام مملکت هستند، آذربایجان، بلوچستان، خراسان، کرمان، هیچ فرقی نمیکند و همه آقایان مداع حقوق تمام نقاط هستند (مکی- هر چه آخرش نون بود فرمودید یزد و اراک و کرمانشاه را نفرمودید) بلوچستان یک منطقهای است بیش از ۲۳۰ هزار جمعیت و دارای سرحدات دریایی و خشگی است سرحد دریایی بلوچستان نسبت به تمام بنادر دریایی ایران کمال رجحان را دارد و استعداد همه گونه مواد تولیدی هم دارد متأسفانه در دوره اعلیحضرت فقید تنها توجهی که شده بود به این استان توجه نظامی بود و فرصت نشد که توجهات بیشتری به این منطقه شود اراضی دشتیاری اراضی حاصلخیزش مثل اراضی مصر است ولی نه کی میداند و نه کسی توجه میکند یک منطقه ویران و مخروبهای افتاده که مردمش روی گنجهای طبیعی گرسنگی میخورند و همه برهنه هستند دستگاه دولت هم مشوق این نیست که آن نقاط آباد شود این است که بنده پیشنهاد کردم که اگر کسی سازمانهای صنعتی بخواهد آنجا بدهد این دلخوشی را داشته باشد که تا پنج سال معاف از مالیات و مرافعه با مأمورین مالیات خواهد بود که با این تشویق و این عمل بلکه یک عدهای سرمایهدار حاضر شوند در آنجا یک مؤسساتی ایجاد کنند که هم مردم از آن وضع فلاکت بیرون بیایند و هم آنها از این نظر اجتماعی که دارند منتفع شوند امیدوارم آقای وزیر دارایی هم قبول کنند.
اردلان- به شرط این که ایرانی باشند.
دکتر معظمی- بنده قبول کردم آقای وزیر دارایی هم قبول کردهاند.
اربابی- موافقم که ایرانی باشد.
رئیس- چون قبول کردهاند باید رأی گرفت.
باتمانقلیج- اجازه بدهید من یک توضیحی بدهم در این باره، بنده یک توضیح مختصری دارم.
رئیس- بفرمایید.
باتمانقلیج- بنده آقا با پیشنهاد آقای ارباب مخالف نیستم اما اینها را وعدهای میدانم به آبادی این مملکت (نورالدین امامی- حق صحبت ندارید) زیرا من پیشنهاد کردم قفل آهنینی را از روی استخراج معادن ایران بردارند و بگذارند که افراد ایرانی که پدر و مادرشان ایرانی باشد بتوانند معادن ایران را استخراج کنند و با صدور نفت خام طلا وارد ایران بکنید مورد توجه مقام ریاست واقع نشد و حق هم با مقام ریاست بود زیرا به موقع شاید نبود این پیشنهاد من، اگر پیشنهاد من را عملی میفرمودید و با یک قیام و قعود رأی میدادید دیگر این پیشنهادات صرفهجویی از بین میرفت گاهی بعضی از آقایان میآیند پشت این تریبون و فریاد میزنند که ملت ایران فقیر است بیچاره است این طور نیست من به دنیا اعلام میکنم ایران بعد از دو کشور متمولترین ممالک دنیاست منتهی سیاست قفلی گذاشته روی معادن ایران و نمیگذارد این معادن را ما استخراج کنیم دولت هم به او اجازه میدهد که نفت در بیاورد ولی دستهایی هستند که دولت را نمیگذارند عمل کند من پیشنهاد کردم که هر فرد ایرانی بتواند معادن را استخراج کند شاید کمتر به سیاست بربخورد و ایرانی از این فقر نجات پیدا کند و الّا این وعده که یک مؤسسهای از مالیات بر درآمد پنج سال معاف باشد یا نباشد یا اینها اصلاح نمیشود و الّا هر وقت ما حاضر شدیم معادن زیر زمینی ایران را اختیار دادیم به افراد ایرانی که استخراج کنند این پیشنهاد پیشنهاد تازهای نیست به تصدیق کسانی که امریکا رفتهاند و مشاهده کردهاند.
رئیس- آقای باتمانقلیج این مربوط به آن پیشنهاد هم نیست (باتمانقلیج- دو کلمه دیگر عرض دارم بنده مخالف با آن هستم) دو کلمه چرا بیخود صحبت کنید. شما این را میتوانید با یک لایحهای بیاورید به مجلس.
باتمانقلیج- بدبختانه این را کسی امضاء نمیکند (عدهای از نمایندگان- چرا امضاء میکنم) پس بنده دیگر عرضی ندارم.
رئیس- یک دفعه دیگر پیشنهاد قرائت شود (مجدداً به شرح سابق قرائت شد) این پیشنهاد را آقای مخبر و آقای وزیر دارایی هم قبول کردهاند پیشنهاد اصلاحی آقای کشاورز صدر دادهاند که لرستان هم اضافه شود آنجا هم شبیه بلوچستان است.
عدهای از نمایندگان- در اینصورت همه ایران چرا نباشد.
رئیس- به عقیده بنده این عیبی ندارد چون راجع به کشاورزی است و کشاورزی هم باید تعمیم شود به تمام نقاط اما در امور صنعتی ارباب صنعت میآیند و سرمایهای میآورند آنها چرا معاف باشند من عقیدهام این است که کشاورزی باشد و به کشاورزی رأی گرفته شود و تعمیم هم داده شود به تمام نقاط مملکت در تمام مملکت مؤسسات کشاورزی پنج سال از مالیات معاف باشند.
ارباب- من کارخانه پیشنهاد کردهام منظورم بیشتر امور صنعتی است.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- تشویق کشاورزی البته خیلی لازم است جزء برنامه دولت هم است و هر دولتی هم چون مملکت ما یک مملکت کشاورزی است باید توجه کند خواستم آقایان توجه بفرمایند چون تأسیسات کشاورزی باید روشن باشد و الّا یک کسی ممکن است بیاید بگوید که ۴ سال است در بلوچستان یا ۵ سال است در خرم آباد رفتهام اجارهداری میکنم این نشد کشاورزی مقصود از این تأسیسات کشاورزی که اینجا ذکر شده این است که یک دستگاهی برای بهرهبرداری کشاورزی بیاورد فرض کنید ۵۰ تا تلمبه میآورد میگذارد روی رودخانه کارون یک قمست خوزستان را آباد میکند ۵۰ تا تراکتور میآورد در خراسان آنجا را آباد میکند اگر مقصود تأسیسات کشاورزی از این نوع تأسیسات است دولت موافق است و الّا اگر صرفاً یک اجارهداری بگوید بنده تأسیسات کشاورزی کردهام و یک دانه تراکتور سبزوار بیاورد این را ما موافق نیستیم این باید در صورت مجلس منعکس شود و در اینجا معلوم شود که مقصود از تأسیسات کشاورزی آن تأسیساتی است که به معنای اخص کلمه است یعنی یک تأسیساتی که ارزش این را داشته باشد که کار مفیدی بتواند انجام دهد.
ارباب- با این ترتیب پیشنهاد بنده لوث شد بنده دو پیشنهاد داده بودم یکی راجع به کارخانهجات نوشتم هر کس در بلوچستان اقدام به تأسیس کارخانه صنعتی و کشاورزی نماید از تاریخ بهرهبرداری تا پنج سال معاف از مالیات خواهد بود.
رئیس- نسبت به کارخانهجات آقای وزیر دارایی موافقت نکردند.
ارباب- بنده مقصودم کارخانهجات است مثل نخریسی و از این قبیل کارخانهجات بلوچستان که مثل تهران نیست، برای کشاورزی علیحده بنده پیشنهاد دادهام.
رئیس- مؤسسات جدید کشاورزی در تمام ایران، این پیشنهاد این طور اصلاح شده.
ارباب- بنده مقصودم یک کارخانه پنبه پاککنی برای نخریسی و از این قبیل کارخانهجات است که موافقت کنند از مالیات معاف شوند و مردم تشویق شوند.
رئیس- کارخانه را موافقت نمیکنند تأسیسات کشاورزی در تمام ایران از این تاریخ تا پنج سال از
مالیات معاف خواهند بود (ضیاء ابراهیمی- تأسیسات جدید) بله جدید باید اضافه شود.
حاذقی- خیلی خوب شد.
رئیس- پس آقای ارباب پیشنهاد را همان طور که آقای وزیر دارای قبول کردند تأسیسات جدید کشاورزی کنید.
ارباب- صنعتی بنده پیشنهاد کردم رفت روی کشاورزی پس صنعتی و کشاورزی باشد.
رئیس- صنعتی را قبول نکرد آقای وزیر دارایی گفت اگر کارخانه میآورند باید مالیاتش را هم بدهند.
ارباب- این را رأی بگیرید من مقصودم این بود که اگر یک عدهای آمدند در بلوچستان کارخانه تأسیس کردند، کشاورزی را علیحده پیشنهاد کردم.
رئیس- بله کشاورزی، تأسیسات جدید کشاورزی در تمام ایران از تاریخ بهرهبرداری تا پنج سال معاف از مالیات خواهد بود.
ارباب- بنده برای کشاورزی بلوچستان ۱۰ سال پیشنهاد کردم هر کس مزرعه ایجاد کند هر کس قنات آباد کند.
رئیس- برای کارخانهجات رأی میگیریم کارخانهجات صنعتی، آقایانی که موافقند با این که کارخانهجات صنعتی ۵ سال ازم الیات معاف باشند فقط در بلوچستان قیام کنند (یکی از نمایندگان- در تمام ایران) در بلوچستان است (اکثر برخاستند) تصویب شد (ارباب- از همه آقایان تشکر میکنم) کشاورزیش هم حالا در تمام ایران خواهد بود، تأسیسات جدید آن اختصاص به بلوچستان داشت، این مربوط به تمام ایران است. پیشنهاد قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
تأسیسات جدید کشاورزی در تمام ایران از تاریخ بهرهبرداری تا پنج سال معاف از مالیات خواهد بود.
قبادیان- دهسال باشد.
رئیس- آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر- به نظر بنده مجلس گاهی از اوقات توجه نمیفرماید به مسائلی که پیشنهاد میشود خیال میکنید که واقعاً کمک است، اینجا مقام ریاست خوب تفرس فرمودند ولی بدبختانه آقایان التفات نکردند قضیه این است آقا اگر یک کسی کارخانه ریسندگی خواست تأسیس کند در یک نقطه سالی دو میلیون منافع میبرد، یک تاجر به چه مناسبت معاف باشد اصلاً برای چه معاف باشد؟ بنده عقیدهام اینست که در تأسیسات کشاورزی چون مملکت ما کشاورزی است میبایستی که تأسیساتی که میشود مثلاً شرکت شیار تشکیل میشود یا شرکت سهامی در آنجا تشکیل میشود برای آن که قنات بکند، چاه بکند، یا شرکتی تشکیل میشود که تغییر نوع کشت را بدهد این در حال مردم زارع و کاسب مؤثر است و این یک مطلبی است که حقیقتاً مورد توجه و استفاده عموم است، بنابراین من از جناب آقای وزیر دارایی استدعا میکنم موافقت کنند چون عموم آقایان میگویند ۱۰ سال یک قانونی هم داریم که اگر یک قنواتی کنده شد و احداث شد تا ده سال از مالیات معاف است؟ این را اگر جناب آقای وزیر دارایی موافقت بفرمایند به ۱۰ سال این ۵ سال را تبدیل میکنیم و آقایان هم رأی میدهند و این ابداً مربوط به صنعت نیست که یک تاجر و یک کمپانی برود آنجا پنج میلیون، ده میلیون استفاده کند هم فایدهاش میرسد به زارعین و اهل محل و آقایان گمان میکنم با این مخالفتی نداشته باشند و گمان میکنم ۱۰ سال باشد.
رئیس- آقای ارباب
مکی- چطور پیشنهاد معافیت از مالیات را رأی میگیرید ولی وصول مالیات مال آقای اسلامی را رأی نمیگیرید؟
رئیس- این معافیت نیست تأسیسات جدید کشاورزی است که باعث آبادی مملکت خواهد شد.
مکی- من خودم هم رأی دادم ولی چطور این را رأی نمیگیرید؟
ارباب- اجازه بفرمایید آن پیشنهاد بنده که مربوط به تأسیسات صنعتی در بلوچستان معاف از مالیات باشند، تصویب شد. البته بلوچستان مال ایران است تمام آقایان هم نمایندگان ایران هستند و بنده به نام نماینده بلوچستان تشکر میکنم. اما این که آقای کشاورز صدر فرمودند که اگر یک کسی رفت در بلوچستان و کارخانهای ایجاد کرد و دو میلیون منفعت کرد، چرا این دو میلیون مالیات ازش نگیرند! همین فکر است که مملکت را خراب نگاهداشته اگر یک فردی یا یک شرکتی حاضر شد رفت در آن صحرای سوزان بلوچستان که یک برگ سبزی پیدا نمیشود، بهداشت نیست، فرهنگ نیست، اگر مریض شد مجبور است که از بیدوایی و بیطبیبی بمیرد دو میلیون هم عایدش بشود نوش جانش (مکی- آقای ارباب حکومت نظامی چطور، هست یا نیست؟) تنها دو میلیون که به فرض این که از هزار خطر بگذرد اگر عایدش بشود میلیونها هم عاید اهالی و سکنه آنجا شده. بنابراین استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایید هر فردی هر شرکت ایرانی حاضر شد برود در یک چنین مناطق سوزانی تحصیل ثروت کند چه از لحاظ کشاورزی چه از لحاظ صنعتی این مساعدت در حق او شده باشد.
رئیس- آقای ارباب صحبت شما مربوط به چیزی است که رأی داده شده.
ارباب- منظورم این است که برای این پیشنهاد نیست پیشنهادی دیگری است راجع به قنوات اجازه بفرمایید بخوانند که توضیح بدهم...
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای کشاورز صدر تأسیسات کشاورزی در تمام ایران از تاریخ بهرهبرداری تا ۱۰ سال معاف از مالیات خواهد بود، آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
هر کس در بلوچستان قنات احداف کند یا مزرعهای ایجاد نماید از تاریخ بهرهبرداری تا ۱۰ سال معاف از مالیات میباشد.
رئیس- این مشمول همان میشود (ارباب- توضیح داده شود در مجلس که شامل همین است)
پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
دولت مکلف است از محل اعتبار افزایش سرمایه بانک رهنی شعبه بانک رهنی منتهی تا دو ماه در بلوچستان تأسیس نماید. ارباب
رئیس- این باید مذاکره شود موافقت بشود، تأسیس جدیدی را وکیل حق ندارد بکند پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
دولت مکلف است از اعتبار سرمایه اضافی بانک کشاورزی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده تا دو ماه شعبه بانک کشاورزی در بلوچستان تأسیس کند.
رئیس- این هم همین طور (ارباب- اجازه بدهید توضیح بدهم) توضیح ندارد وقتی من میگویم ندارد، ندارد.
ارباب- آقا یک قانونی گذشته در موقعش.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
دولت مکلف است تأسیسات و کارگاههایی که در شهرها سلب آسایش مجاورین مینمایند و صدا و عفونت آنها ایجاد ناراحتی کرده و میکند متنها تا یک ماه به خارج شهر منتقل نماید. مهدی ارباب
رئیس- این ربطی به بودجه ندارد مربوط به شهرداریها است.
ارباب- میگویند قانون ندارد، شهرداری میگوید قانون ندارد، اجازه بفرمایید توضیح بدهم آقایان متوجه شوند.
رئیس- توضیح ندارد و فقط قرائت میشود. پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
تبصره- مقصود از عبارت آخر قانون مصوب ۱۲ خرداد ۲۸ الغاء تبصره ۵ قانون دو دوازدهم اول سال ۲۸ فقط در قسمت غله بوده و فراز اخیر تبصره مزبور راجع به معافیت خرده مالکین از مالیات بر اعتبار خود باقی است. ضیاء ابراهیمی
ضیاء ابراهیمی- اجازه میفرمایید توضیحش را عرض کنم؟
رئیس- بفرمایید.
ضیاء ابراهیمی- عرض کنم به موجب قانون یک دوازدهم مهر ۲۳۷ این تبصره تصویب شد: کسانی که مجموع مالیات املاک مزروعی آنان در سال از ۵۰۰ ریال نقد و ۱۵۰ کیلو جنس تجاوز نکند از پرداخت مالیات املاک مزروعی معاف هستند بعدش که تبصره ۵ دو دوازدهم که راجع به جمع آوری غله بود تصویب شد. در آخرش این بوده خرده مالکینی که مالیات مشخصه آنها نقداً و جنساً از ۲۴۰۰ ریال تجاوز نکند از پرداخت مالیات معاف خواهند بود. وقتی قانون جمعآوری غله را باز تجدید کردند اشتباهاً در آخرش نوشتند: تبصره ۵ قانون دو دوازدهم مصوب ۲۲ فروردین از این تاریخ ملغی میشود این نکته به نفع خرده مالکین بود و خود دولت هم موافق بود حالا از بین رفته است پس مقصود از این تبصره تقریباً این بود که این قسمت آخر تبصره ۵ راجع به معافیت خرده مالکین بر اعتبار خودش باقی باشد و جناب آقای وزیر دارایی هم قبول بفرمایند (وزیر دارایی- ۱۵۰ کیلو که هست) نه قربان آن هم متزلزل است چیزی که تصویب شده دیگر قبول بفرمایید.
وزیر دارایی- مانعی ندارد.
رئیس- هر پینهادی که قبول میشود باز محتاج برای مجلس است، دوباره قرائت میشود آقای توجه بفرمایید.
(مجدداً قرائت شد)
آقایانی که با این ترتیب موافقند که خرده مالکین
از پرداخت مالیات معاف باشند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون ورود هر نوع اسباب بازی، مشروبات الکلی، هر قسم مواد خوراکی بیگانه و توتونهای خارجی جوراب و روبان و زیر پیراهن و سایر اجناس تریکوتاژ. زینت آلات و جواهرات بدلی لوازم آرایش ممنوع و واردکننده مشمول قاچاق گمرکی است. نبوی.
رئیس- آقای نبوی
نبوی- در دوره اعلیحضرت فقید که امور سر و سامانی داشت یک قسمت از اشیاء لوکس و بیفایده از ورودش جلوگیری شد و همین باعث شد که ثروت مملکت در خود مملکت ماند و نظایر آن در ایران ایجاد شد کارخانههای جوراببافی و سایر اقسام تریکوتاژ در اینمملکت ایجاد شد و همه به کار مشغول شدند بعد از شهریور ۱۳۲۰ که یک سال بسیار بد و شومی برای مملکت ما بود اوضاع به هم خورد و از جمله کنترل واردات و صادرات برداشته شد مخصوصاً کنترل واردات یک مدتی گمرک ما باختیار ما نبود وقتی هم که به اختیار ما درآمد دیگر توجهی که به موجب قوانین دولت مکلف بود به واردات بکند نکرد نتیجه این شد که با این که ما مقدار زیادی هر سال سیگار تهیه میکنیم و انواع و اقسام توتون در مملکت ما هست و جای این درد که هر سال مقداری از آن صادر شود سیگژارهای خارجی تمام دکانهای این شهر و سایر شهرهای ما را پر کرده و به طور کلی غالب اشخاص را ما میبینیم که سیگارهای خارجی استعمال میکنند، همچنین مشروبات خارجی که مثل سیل وارد مملکت میشود و جورابهای امریکایی و سایر ممالک طوری شده است الان که دیگر برای جوراببافهای داخلی صرف نمیکند. تمام کارخانههای داخلی که جوراب میبافند و سایر اقسام کشباف تهیه میکردند تعطیل شده. بنده اینجا پیشنهاد کردم و استدعا میکنم از جناب آقای نخست وزیر و سایر آقای وزرا و مخصوصاً جناب آقای وزیر دارایی که مسئولیت مخصوص دارند توجه بفرمایند راست است تصدیق میکنم که به موجب قانون تجارت خارجی دولت حالا هم میخواهد این کار را بکند، بدون قانون هم دولت میتواند این کار را ممنوع کند ولی متأسفانه دولت از این اختیارش استفاده نکرده و آنها را ممنوع نکرده. نتیجه این شده که آنها همه روزه وارد میشود و روز به روز هم مقدارش زیاد میشود پیشنهاد کردم که از ورود سیگار و بافتنیها، مشروبات الکلی و اشیاء خوراکی از قبیل این آب نباتها و شربتها ممنوع شود این برای مملکت فوقالعاده مفید خواهد بود اگر وضعیت به همین حال باقی بماند چیزی نمیماند و اگر چهار تا کارخانهای هم باقیمانده از بین میرود و همه ورشکست میشوند.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- پیشنهادی که آقای نبودی فرمودند بسیار بسیار صحیح است و بایستی که ما کی اجناس لوکس و تجملی را اجازه ورود به کشور ندهیم ولی میخواستم خود آقای نبوی توجه بفرمایند که دولت مطابق قانون انحصار تجارت خارجی میتواند در هر موقع این کار را بکند خود ما هم در این فکر هستیم ولی این لایحه اگر امروز بگذرد نتیجه عملیش این خواهد شد که پنج و شش میلیون تومان پول به جیب یک عده همین امروز ریخته شود. یعنی نتیجه این میشود تمام آنهایی که جوراب دارند تمام آنهایی که مشروب دارند و تمام آنهایی که اجناس لوکس وارد کردهاند، ما آمادهایم پنج شش میلیون تومان پول مفت به آنها دادهایم یعنی این جورابی که امروز میفروشند به پنج تومان فردا میکنند ۱۰ تومان یک مرتبه سرمایه اینها را ما دو برابر کردهایم این به هیچوجه مصلحت نیست و فردا خواهند گفت برای راضی کردن پنج تاجر که یک پول مفتی ببرند آمدند یک پیشنهادی کردند و بنده خواهش میکنم از آقای نبوی که پیشنهاد خودشان را پس بگیرند و دولت قول میدهد، اگر نظر آقا باشد در آن سابق هم که این کار را کرد، دولت یک مدتی قائل شد، بعد اجناس موجود را ضبط کرد بعد قیمت برای آنها معین کرد و الّا اگر بخواهیم این جورابها را از فردا ممنوع کنیم فوراً قیمتها بالا خواهد رفت و این یک پول زیادی است توی جیب آنها میرود.
رئیس- آقای مکی.
مکی- بنده با ورود بعضی از کالاهای خارجی مثل توتون، مشروبات خارجی و از این قبیل موافق نیستم و بایستی دولت جلوگیری کند و خوشبختانه جناب آقای وزیر دارایی توضیحات لازم دادند ولی یک موضوعی است که توجه بفرمایید آقایان میگویید جوراب بعضی از کالاهای خارجی مثل توتون، مشروبات خارجی و از این قبیل موافق نیستم و بایستی دولت جلوگیری کند و خوشبختانه جناب آقای وزیر دارایی توضیحات لازم دادند ولی یک موضوعی است که توجه بفرمایید آقایان میگویید جوراب معین نمیکنید جوراب مردانه یا زنانه. نخی یا ابریشمی شما همین جوراب را یک دفعه به طور کلی، این کلمه کلی را در قانون بگنجانید همین جورابهای نخی ایرانی جفتی ۱۰ تومان هم گیر کسی نمیآید باید این وزارت اقتصاد ملی و دستگاههای اقتصادی ما یک طوری نظارت کنند که همین مقدار زیرپیراهن مردانه نخی وارد مملکت اگر نشود اگر این زیرپیراهنهای خارجی نیاید زیرپیراهنهای متوسط و بد ایرانی را باید بده برابر قیمت فرنگی بخریم آن وقت یک مشت سرمایهداران کارخانهجات داخلی میخواهند خون این ملت را بمکند باید طوری کرد که هم صنایع داخلی ما تقویت بشود یعنی هم آنها بتوانند کالاهایشان را به بازار بیاورند و بفروشند و هم یک طوری نباشد که مردم را در مضیقه بگذارند و منحصر و مونوپول بشود و بتوانند به هر قیمتی که دلشان میخواهد به فروش برسانند بنابراین وزارت اقتصاد ملی باید یک کاری بکند که هم مصنوعات به فروش برسد و هم یک مقداری پارچههای نخی مثل زیرپیراهنی و جوراب مردانه و زنان وارد مملکت بشود که کارخانهجات داخلی ما نتوانند مردم را غارت کنند.
نبوی- اجازه میفرمایید؟
رئیس- دیگر توضیح لازم ندارد.
نبوی- میخواهم پس بگیرم.
رئیس- بفرمایید.
نبوی- عرض کنم که بنده ضمن عرایض خودم عرض کردم که دولت هم الان قانونی دارد و میتواند جلوگیری بکند متأسفانه تا حالا نکرده تا این همه ضایعات به مملکت وارد شد هر وقت بخواهند جلوگیری کنند یک عدهای که این اجناس را دارند همین انتفاع را خواهند بود این کاری نیست که حالا این ضرر را داشته باشیم و بعد در آینده نداشته باشیم با این حال بنده با تصریحی که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند یک قسمت از پیشنهادم را پس میگیرم و منحصر میکنم باسباب بازی و آن چیزی نیست که مردم استفاده زیادی ببرند (معتمد دماندی- مشروبات را هم بفرمایید) این آقایان همه ویسکی میخرند و میخورند و رأی نمیدهند مشروبات را هم قبول میکنم.
رئیس- آقای نبوی این اصلاح را کردند فقط به اسباب بازی و مشروبات الکلی بنابراین رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای نبوی به قسمت اسباب بازی و مشروبات الکلی، آقایان که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) مورد توجه شد.
(پیشنهاد آقای کهبد قرائت میشود)
تبصره- کشاورزان و رعایایی که محصول سهمیه مالک را اجاره مینمایند از پرداخت صدی دو مالیات معاف میباشند.
رئیس- این پیشنهاد وارد نیست یکی دیگر قرائت میشود پیشنهاد آقای کهبد.
به منظور تشویق زارعین و توسعه امور فلاحتی مواد نفتی جهت مصرف ماشینهای فلاحتی و آبیاری در تمام کشور از پرداخت هرگونه مالیاتی معاف میباشند.
کهبد- سابقه دارد در خوزستان هم به موجب یک قانون مخصوصی در ۱۳۲۲ این عمل انجام شده است.
موسوی- آن برای تلمبههای آبیاری است برای ماشینهای کشاورزی نیست.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره دولت مطالباتی که بابت بذر و اجاره و مالیات و غیره از کشاورزان و رعایا تا آخر سال ۳۲۷ دارد در صورتی که دین آنها از هر جهت نقداً و جنساً از ۳۰۰۰ ریال پائینتر باشد خواه به موجب سند رسمی و عادی یا در مرحله اجرایی باشد بخشوده میشود.
وزیر دارایی- این برخلاف نظامنامه است.
رئیس- آقای کهبد
دهقان- بفرمایید پشت تریبون تاریختان را هم ببینیم.
کهبد- ملاحظه کنید آقایان غالباً رعایای خالصه مخصوصاً دولت از آنها یک چیزهای کوچکی طلب دارد و وصول این قرض خرجش بیشتر از اصل موضوع است بنده پیشنهاد کردم این گونه مطالبات که از ۳۰۰۰ ریال جمعاً بیشتر نمیشود تا آخر سال بخشوده شود که دستگاه دولت یک قدری صاف و صوف بشود.
رئیس- این بخشش مالیاتی از طرف نمایندگان مجاز نیست، پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- کلیه مؤسساتی که به هر عنوان با سرمایه دولت کار میکنند مکلف هستند بودجه عواید و هزینه خود را به تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی برسانند- کهبد.
رئیس- آقای کهبد بفرمایید.
کهبد- دولت یک مؤسساتی را سرمایه بهشان داده است یعنی از مال مملکت و از خزانه دولت یک مبالغی به آنها سرمایه داده است و به طور قطع در این مؤسسات یک حیف و میلهایی بوجود آمده و به هیچوجه منالوجوه حساب و کتابی در بین نیست، آقایان بنده معتقدم باید ببینید آنها چه خرج میکنند و درآمدشان چیست؟ اقلاً در تحت کنترل کمیسیون بودجه مجلس قرار بگیرد. و این چیز بدی هم نیست و قانون اساسی هم به ما اجازه داده است و این حق خود آقایان است البته بسته به نظر آقایان.
رئیس- آقای وکیلی.
کهبد- آقا میدانید که بانک صنعتی و بانک ملی چکار میکند؟
رئیس- آقا حق ندارید که آنجا هم صحبت کنید.
علی وکیلی- مایه تعجب است که ما به طور کلی ادارات را اینجا تنقید میکنیم ولی یک دلایل قطعی نشان نمیدهد این مؤسسات دولتی که با سرمایه دولت اداره میشود به موجب یک قوانینی تشکیل شده قانون شرکتها از مجلس گذشته و به ثبت رسیده و اینها مطابق آن عمل میکنند. ناظر دارند، هیئت نظارت دارند، هیئت مدیره دارند، رسیدگی میشود ما همین طور بیاییم بگوییم که کمیسیون بودجه تمام اینها را رسیدگی کند اینها از تمام کارها باز میمانند اولاً هر مؤسسه مستقلی با عمل مثبت و مستقل جلو میرود در سال آینده بانک ملی نمیداند چقدرم عامله خواهد کرد، امروز باید بودجهاش را به شما بگوید در حالی که این مؤسسه در تحت نظارت و انتظام و قانون اداره میشود. بنابراین ما با این پیشنهاد تمام دستگاههارا فلج میکنیم و کار مملکت را هم مرکزیت میدهیم به مجلس، مجلس باید قانون خوب بگذارند، پیشنهاد را باید قبلاً مطالعه کرد نه این که یک مرتبه پیشنهادی کرد، این میلیونها که اینجا مذاکره میشود من نمیدانم کجا هست اصل اسکناس این مملکت ۷۰۰ میلیون تومان است حالا به جای میلیون میلیاردی ورد زبان شده بنده یک شیفری نشان میدهم این میلیاردی که ما اینجا میگوییم به هر یک از آقایان که بگویم شما سالهای زیادی وقت لازم دارد میلیارد را بشمارد اگر در یک دقیقه صد تا کمتر نشمارید، و روزی ده ساعت بشمارید به شرط این که دقیقه صد تا کمتر نشمارید یعنی از ثانیه تندتر بشمارید ۵۰ سال طول میکشد، این حرفها را بگذارید کنار مجلس باید قانون خوب بگذارند و با مطالعه این ظلم است که ما در مجلس پیشنهادهای بیمطالعه بکنیم و زندگی را بر مردم تلخ کنیم، کار آنها فلج میشود، خواهشی که دارم از آقایان این است کارها را با مطالعه بکنند و بعد بیایید اظهار نظر بدهید.
رئیس- آقای مخبر.
مخبر- عرض کنم این پیشنهادی که آقای کهبد دادند اصولاً قابل توجه است از این لحاظ که مجلس شورای ملی بایستی به این بودجهها به یک ترتیبی واقف شود (صحیح است) ولی به این شکلی که ایشان پیشنهاد کردند برای این مؤسساتی که استقلال دارند ممکن است اسباب زحمت بشود باین جهت تمنی میکنم اجازه بفرمایید که با آقای وزیر دارایی صحبت کنم تا یک راهی پیدا کنیم که بعداً هم مجلس شورای ملی نظارت بکند.
کهبد- با توضیحاتی که جناب آقای دکتر معظمی دادند بنده پس میگیرم (احسنت)
رئیس- پیشنهاد آقای کهبد قرائت میشود. (به شرح زیر قرائت شد)
تبصره- دولت مکلف است برای حفظ و سلامتی و بهداشت اهالی پایتخت و کشاورزان اطراف پایتخت حداکثر تا ۶ ماه از تصویب این قانون وسایل مبارزه با مالاریا و از بین بردن باطلاقهای اطراف تهران را فراهم و اقدامات اساسی را شروع نماید.
رئیس- اینها مربوط به بودجه نیست و جزء برنامه هفت ساله است عملی میشود.
کهبد- بسیار خوب پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد دیگری از آقای کهبد است قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
دولت مکلف است در ظرف مدت ۶ ماه کلیه املاک خالصه متعلق خود را ارزیابی و دولت شرکت سهامی کشاورزی تشکیل و سهام شرکتهای مزبوره را بابت بازخرید حقوق مستخدمین دولت یا حقوق تقاعد به مستخدمین خود با شرایط خاصی واگذار کند و صدی ۵۰ مبلغ جمع شده از تقاعد را به سرمایه بانک کشاورزی برای تقویت منظور بالا اضافه کند.
رئیس- این مربوط نیست. یکی دیگر را قرائت کنید اینها هر کدام یک لوایح مفصلی میخواهد پیشنهاد دیگری از آقای کهبد قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
تبصره- کلیه محاکم اختصاصی از قبیل دیوان محاکمات وزارت دارایی. دیوان کیفر عمال دولت محاکم املاک اختصاصی و غیره منحل بودجه با پروندههای مربوطه با کلیه اعضاء و مستخدمین بودجه به وزارت دادگستری انتقال و جزء محاکم عمومی قرار گیرد.
رئیس- این هم مربوط نیست یکی دیگر را قرائت کنید.
(به شرح زیر قرائت شد)
از تاریخ تصویب این قانون ورود ابریشم مصنوعی و منسوجات به کشور ممنوع است- معتمد دماوندی.
رئیس- آقای معتمد دماوندی
معتمد دماوندی- بنده امروز معذرت میخواهم که خیلی مزاحم مجلس شدهام و قبلاً در عرایض خود عرض کردم راجع به پیله و ابریشم، در زمان اعلیحضرت فقید که ما هر لحظه پیش برویم باید به روح آن مرحوم واقعاً درود بفرستیم توجه خاص به این منظور شده بود و برای پیشرفت صنایع ابریشم در ایران امر و مقرر فرمودند کارخانه حریر چالوس را از بهترین کارخانهجات آلمان سفارش دادند و آوردند این کارخانه امروز آقا در نتیجه فشار منسوجات ابریشم مصنوعی از خارج به کشور و همچنین وارد کردن ابریشم مصنوعی دارد فلج میشود نه تنها حیف است که این کارخانه فلج بشود بلکه چند صد نفری هم که در آنجا کار میکنند و اعاشه میکنند بالنتیجه خواهی نخواهی یک روز بیکار خواهند شد. یک نتیجه نهایی دیگر دارد و آن متوجه گیلان میشود و آن این است که با این زحمتی که اخیراً برای توسعه ابریشم در گیلان بانک صنعتی و عمال دولت بخودشان تحمیل کردهاند آن زحمت هم از بین میرود و یک مبالغ هنگفتی که عاید کشاورزان گیلان میشود آن هم از بین خواهد رفت. این ابریشمهای مصنوعی که به کشور وارد میشود و این منسوجات ابریشم مصنوعی که به ایران میآید با آن مبارزه کنید ملاحظه میفرمایید که منافع چند صد کارگر در کارخانه حریربافی چالوس و اصولاً خود کارخانه حریربافی چالوس و سرمایهای که دولت برای این کار گذاشته است و هنوز مستهلک نشده است من میگویم که آقای علی وکیلی که فرمودید باید برای پیشنهادات مطالعه کافی شده باشد راست است اما چه کنیم دولت خودش قانون انحصار در دست دارد وقتی عمل نمیکند و دارد کارخانه از بین میرود و جلوی این کار را نمیگیرد من هم اینجا نشستهام میبینم که منافع رعایای گیلان در خطر است مجبورم این پیشنهاد را بکنم تقاضا میکنم آقایان توجه بفرمایید و نگذارید که این ابریشمهای مصنوعی که بیشتر از فرانسه و ایتالیا وارد میشود به نفع کارگران فرانسه و ایتالیا پول نرود و به جیب آنها و کارگران مملکت ما بیکار و گرسنه باشند (صحیح است)
رئیس- آقای وزیر دارایی بفرمایید.
وزیر دارایی- توضیحاتی که بنده در چند جلسه قبل دادم، آقای معتمد دماوندی توجه کنید، آقا توجه نفرمودید بنده خودم وقتی که وزیر پیشه و هنر شدم یکی از فکرهایی که میکردم این بود که از ورود ابریشم مصنوعی به ایران جلوگیری کنم، عرض کردم قانون انحصار تجارت به دولت این حق را داده که هر جنسی را صلاح بداند ممنوع کند ولی اگر امروز ما بدون مطالعه بخواهیم این کار را بکنیم و به طرز عجولانه یک چنین کاری کنیم عرض کردم چندین میلیون پول مفت توی جیب یک عدد تاجر ریختهایم (معتمد دماوندی- تا آخر سال هم همین طور خواهد بود) وقتی صحبت این میشود که اجناس ممنوعالورود محدود میشود اول یک دفعه نمیشود ممنوعش کرد بایستی که از صورت غیر مقید مقیدش کرد بعد به مقدار سهمیه را کم کرد بعد یواش یواش دستگاهی درست کرد و اینها را جمع کرد و بعد آمد و ممنوعش کرد و بنده مخالف این امر نیستم و صد در صد موافقم ولی اگر یک مرتبه چنین تصمیمی گرفته شود یک مرتبه عدهای را متمول خواهید کرد یعنی آن کسی که این را آورده است با لیرهای ۱۸ تومان وقتی شنید ممنوع شد میرود و پنهان میکند و قیمت آن را گران میکند و مردم هم میخرند چون میخرند پول زیادی تو جیبشان ریختهاید حالا این را توجه بفرمایید
اگر بخواهید به یک عدهای یک همچو کمکی را بکنید بنده هم مخالف نیستم.
معتمد دماوندی- اقلاً ابریشم را اجازه بفرمایید ممنوع باشد.
علی وکیلی- یک فکری برای این کار بکنید و ورود اشیاء ابریشمی را ممنوع بکنید ولی خود ابریشم خام را بیاورند ضرر ندارد.
معتمد دماوندی- نخیر ضرر دارد.
رئیس- آقای کشاورز صدر
کشاورز صدر- به اعتقاد بنده باید اختیار به دولت داد تمام خرابی ما از این امر است علاوه بر این نهایت موافقت کنید که به این ترتیب اصالح شود که اختیار در دست دولت باشد که در ظرف یک ماه ترتیبی برای آن کار بدهد که بتواند در ظرف یک ماه جلوگیری از گرانفروشی و تمول یک عده تاجر لوکس فروش را بکند به نظر بنده پیشنهادتان را پس بگیرید و اصلاح کنید جناب آقای وزیر دارایی هم کوشش میکند خودشان مینشینند و فکر میکنند و حل میکنند بنده عقیده دارم باید تحریم کرد و مجازات کرد کسی را که پارچه ابریشمی بپوشد ما آخر یک مملکت بیچاره و گدایی هستیم پیشنهاد خودتان را هم خواش میکنم پس بگیرید.
رئیس- پیشنهاد آقای معتمد دماوندی دو مرتبه قرائت میشود آقایان توجه کنید
(به شرح سابق مجدداً قرائت شد)
[۳-موقع و دستور جلسه آینده ختم جلسه]
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای معتمد دماوندی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (جمعی برخاستند) مورد توجه نشد، جلسه را ختم میکنیم و جلسه آینده فردا ساعت ۹ خواهد بود بر طبق رأی مجلس موضوع املاک واگذاری و اصلاح انتخابات مطرح است.
(در این موقع مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد.)
رئیس مجلس شورایملی- رضا حکمت
شماره ۷۸۷ ۱۹/۴/۳۲۸
روز و دستور جلسه آینده
حسب دستور ریاست محترم مجلس شورای ملی و نظر به ماده ۹۳ آئیننامه داخلی مجلس شورای ملی روز و ساعت تشکیل جلسه آتیه مجلس و دستور آن برای درجه در روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی به اطلاع میرسد:
روز تشکیل جلسه- دوشنبه ۲۰ تیر ماه ۱۳۲۸
ساعت تشکیل جلسه سه ساعت قبل از ظهر
دستور جلسه:
۱- شور در گزارش کمیسیونهای دادگستری و دارایی و بودجه راجع به برگشت املاک واگذاری.
۲- بقیه شور در گزارش کممیسیون کشور راجع به اصلاح قانون انتخابات.
اداره دفتر ریاست مجلس شورای ملی قوانین
شماره ۴۷۲۳ ۷- ۴- ۱۳۲۸
وزارت دارایی
فرمان همایونی راجع به قانون مربوط به جمعآوری غله به انضمام قانون مزبور که در جلسه پنجشنبه دوازدهم خرداد ماه یکهزار و سیصد و بیست و هشت به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است ذیلاً ابلاغ میگردد.
با تأییدات خداوند متعال
ما
پهلوی شاهنشاه ایران
محل صحه مبارک
نظر به اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی مقرر میداریم:
ماده اول- قانون مربوط به جمعآوری غله که در جلسه دوازدهم خردادماه ۱۳۲۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و منضم به این دستخط است به موقع اجرا گذاشته شود.
ماده دوم- هیئت دولت مأمور اجرای این قانون هستند. به تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۲۸
قانون مربوط به جمعآوری غله
ماده واحده- وزارت دارایی میتواند تا میزان سه برابر گندم و یک برابر جو مالیاتی که بر اساس ممیزی که طبق قانون مالیات املاک اربابی
از ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۳ به عمل آمده مازاد از مالکین و مستأجرین مطالبه و قیمت آن را مطابق نرخ رسمی پرداخت نماید. و نیز وزارت دارایی میتواند استثناعاً در سال ۱۳۲۸ در نقاط حاصلخیز کشور که محصول خوب باشد میزان مازاد را تا پنج برابر گندم و سه برابر جو مالیاتی ترقی داده و قیمت آن را به نرخ رسمی پرداخت نماید. سهم زارع از پرداخت مازاد معاف است و خورده مالکین هم که بهره مالکانه آنها از دو تن تجاوز نخواهد نمود از پرداخت مازاد معاف میباشند و مالکین مکلف هستند در تاریخی که برای تحویل جنس هر یک از نقاط وزارت دارایی تعیین و اعلام خواهد نمود جنس تعهدی را تحویل و در صورت تأخیر و یا عدم تحویل مشمول جرایم قانونی که آئیننامه آن براساس آئیننامه اسناد رسمی از تصویب کمیسیون قوانین دارایی و کمیسیون دادگستری مجلس شورای ملی خواهد گذشت خواهند بود. مالکین املاکی که ممیزی نشده است و همچنین املاکی که ممیزی آنها اعتراض شده مطابق آخرین تعهدی که بابت مازاد غله داشتهاند در سال جاری باید مازاد خود را پرداخت نمایند.
تبصره ۵ قانون دو دوازدهم مصوبه ۲۹ فروردین ۱۳۲۸ از تاریخ تصویب این قانون ملغی میشود.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه پنجشنبه دوازدهم خرداد ماه ۱۳۲۸ به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت اصل فرمان همایونی و قانون در دفتر نسخت وزیر است.
م- ۲۰۲۲ نخست وزیر