مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۱۲

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ امرداد (اسد) ۱۳۰۰ نشست ۱۲

جلسه ۱۲

صورت مشروح مجلس یوم پنج شنبه ششم ذی حجه ۱۳۳۹ مطابق نوزدهم برج اسد ۱۳۰۰

مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید.

رئیس ـ صورت مجلس پری روز صبح که خوانده شده بود قبلاً قرائت می‌شود بعد صورت جلسه پری روز عصر (صورت مجلس صبح سه شنبه را شاهزاده نصرت الدوله قرائت نمودند).

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقای آقا سید یعقوب ـ در آنجائی که نوشته شده است برای جمع بین رأی مجلس و نظریه آقای سلیمان میرز دیگر مخالفی نیست. گفتند خیر. صورتمجلس صبح تصویب شد در اینوقت صورتمجلس عصر سه شنبه قرائت شد.

رئیس ـ نسبت باین صورت مجلس اعتراضی هست یا نیست

(اظهاری نشد)

مخالفی نیست تصویب شد

راپورت راجع به آقای آقامیرزا طاهر تنکابنی که سابق قرائت شد طبع و توزیع شده است مخالفی نسبت بآن هست؟

محمد هاشم میرزا ـ خیلی متأسفم که دوره‌های دیکتاتوری و فترتهای مشئوم این چند ساله (که درحقیقت از سال ۱۳۳۴ شروع شده و به اول سرطان ۱۳۳۹ خاتمه پذیرفته است) بعضی لطمات و صدمات به ملت زده و پاره شایعات و گفتگوها نسبت به بعضی به میان آمده است که در موقع رأی دادن به یک وکیل که داخل جریانات بوده و قهراً برای بعضی اشخاص تأمل حاصل می‌شود صرف نظر از این که مجلس چهارم باید داخل حل این قضایا و گفتگوها بشود یا نشود چون می‌خواهم به آقای میرزا طاهر تنکابنی رأی بدهم لازم میدانم از ایشان پاره توضیحات بخواهم من در غالب مدت فترت در تهران نبوده که قضایا را بتوانم موافق معلومات و مسموعات و تواتر حکمیت کرده یا مجال پاره‌ای تحقیقات شخصی یافته باشم این است که در موقع رأی دادن به آقای تنکابنی اصرار دارم که بدانم مداخله ایشان در دوره آقای وثوق الدوله و زمامداری کمیته دموکرات در بعضی قضایای سیاسی از قبیل تأیید قرارداد و غیره تا چه درجه و چه حد بوده است بارها گفتگوها و شایعات تنها بصرف مداخله در سیاست خاصی یا تأئید یک قضیه مختلف فیه سیاسی میبوده شاید بحکم آزادی عقاید سیاسی ایشان را مورد مسئولیت مهمی قرار نمی‌دادم اما چون در اطراع این مداخله چیزهای دیگریهم گفته شده و می‌شود ناچارم از خود ایشان یا سایر مطلعین پاره تحقیقات بنمایم برای اینکه شاید در نتیجه شئوالات بتوانم اقناع شوم و طرح و اشاعه مطلب درمحلس قدری خارج از نزاکت خواهد بود پیشنهاد نمایم کمیسیونی بحکم قرعه معین شود تا در آنجا تحقیقات و اعتراضات من که مؤید این مخالفت است طرح بشود یا اقناع شده یا بر مخالفت خود باقی بمانم.

حاج شیخ اسدالله ـ بنده خواستم توضیح بدهم که آیا این تقاضای کمیسیون بعد از گذشتن اعتبارنامه از مجلس است یانظر شان این است که اعتبارنامه مسکوت عنه بماند تا اینکه کمیسیون نظریات خودش را بعد از رسیدگی به مجلس اظهار بدارد اگر نظریه اول است حرفی ندارم ولی اگر نظریه اخیر باشد بنده تصور می‌کنم تا مجلس رسمیت پیدا نکند یعنی سه ربع از اعتبارنامه‌های نمایندگان از مجلس نگذرد مجلس شورای ملی نمی‌تواند همچو اقدامی بکند اگر چه اساساً بنده با تشکیل یک چنین کمیسیونی هم عقیده هستم نه نسبت به یک شخص مخصوصی بلکه نسبت به همه حتی خود بنده باید سابقه اعمال بنده هم تعیین شود و مجلس شورای ملی بداند که سابقه بنده چه بوده مخصوصاً در دوره فترت هر کسی یک سابقه درخشانی داشته باشد محل توجه و تمجید مجلس شورای ملی واقع شود و اگر هم خدای نخواسته یک نفر یک قصوری کرده باشد مکشوف می‌شود حالا اگر هر آینه مقصودشان بعد از رأی گرفتن باعتبارنامه است بنده هم عقیده دارم و اگر مقصورشان این است که اعتبارنامه بماند تا راپورت آن کمیسیون به مجلس بیاید خلاف ترتیب پارلمان است و بنده مخالفم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای محمد هاشم میرزا قرائت می‌شود گویا مطلب واضح باشد

(آقای مستشارالسلطنه پیشنهاد مزبور را بمضمون ذیل قرائت نمودند)

این بنده پیشنهاد می‌کنم کمیسیونی به قرعه معین شود که مطالب خود را راجع به آقای تنکابنی در آنجا مطرح نموده و تکلیف قطعی معین گردد.

(امضاء محمد هاشم میرزا)

رئیس ـ آقای حاج آقا مخالف هستید با پیشنهاد.

حاج آقا ـ بلی بنده اساساً این پیشنهادی را که شاهزاده فرموده‌اند مخالف با نظامنامه و ترتیبات دیگر نمیدانم ولی از رفیق محترم خودم می‌خواهم استدعا کنم راجع باصول نظریات سیاسی اشخاص همانطور که قبلاً مذاکره شد یک ترتیب علیحده اتخاذ کنند که در آتیه در امر اعتبارنامه و اصول نمایندگی قضایای سیاسی گذشته را راجع به هیچکس دخالت ندهند بنده بکلی مخالفم با اینکه در امر اعتبارنامه و اصول نمایندگی قضایای سیاسی گذشته را دخالت دهند من خودم میل دارم آن اشخاصی که در مقدرات مملکت یک دخالتهائی داشته‌اند یا خوب یا بد در یک محکمه صالحه محاکمه بشوند و باندازه محکومیتشان یا محکوم له شدنشان مکافات یا مجازات بشوند ولی این قضیه به هیچ وجه راجع به ترتیب اتخابات نیست من عقیده‌ام این است که در قضیه اعتبارنامه‌ها قضایای سیاسی راهم دخالت ندهند و اعتبارنامه‌ها را از نقطه نظر جریان رد کنند یا قبول بکنند ولی برای آینده و تقاضا خواهم کرد یک محکمه صالحه برای این قضیه یعنی برای رسیدگی باعمال تمام زمامداران و اشخاصی که در تمام ایام فترت دخالت در سیاست مملکت کرده‌اند محاکمه بشوند اگر حقیقتاً خدمتگزار بوده‌اند مکافات والا مجازات شوند.

رئیس ـ آقای سردار معظم با پیشنهاد موافق هستید.

سردارمعظم ـ بلی بنده با پیشنهاد موافقم برای اینکه قانون انتخابات و مورد صحت و سقم انتخابات فقط منحصر به جریان انتخابات نیست بلکه یک قسمت منحصر بصلاحیت و عدم صلاحیت نماینده است و هرگاه از این نقطه نظر داخل در مذاکرات شویم قهراً هر نماینده حق پیدا می‌کند که قطع نظر از جریان انتخابات در اعمال نماینده دیگر امعان نظر بکند و ذر مسائل سیاسی گذشته او دقت نموده و حکمیت کند پس اصولاً باید معتقد باین پیشنهاد شاهزاده یا هر یک از نمایندگان شد منتهی نظر باینکه وقت مجلس و مصالح مجلس اقتضا ندارد که تمام مذاکرات و مشاجرات گذشته در اینجا زنده بشود مجلس شورای ملی در موقع پیشنهاد آقای مدرس این اصل را اتخاذ و تصویب کرد لهذا باید یک راهی پیدا کرد برای اینکه این رأی مجلس محترم و محفوظ باشد و از طرف دیگر اگر برای یک نماینده مشکلی حاصل بشود و رفع آن اشکال شده و آن نماینده اقناع بشود وقتیکه دقت بکنیم هیچ راهی نمی‌ماند جز اینکه یک هیئت کوچکتری از خود مجلس مأمور بشود و آن نماینده که میل دارد در آنجا حاضر بشود و توضیحات و مطالب خودش را عنوان کند ممکن بود شاهزاده محمدهاشم میرزا از تریبون استفاده بکنند و تمام مطالب خودشان را اظهار دارند ولی اگر اینکار را می‌کردند شاید منافات داشت با آن رأئی که مجلس شورای ملی داد بناراین می‌گویند یک کمیسیونی معین بشود در آنجا رفته اشکالات و موانع خودم را طرح کنم اگر قانع شدم خواهم گفت قانع شدم و اگر قانع نشدم خواهم گفت نشدم و اگر زمینه مذاکرات طوری بود که اقناع کننده نبود باز از حق خودم استفاده خواهم کرد و باز پشت تریبون خواهم آمد و حرف خودم را خواهم زد بعقیده بنده برای جمع کردن هر دو طرف قضیه را منحصر بفرد فقط تعیین کمیسیون است و برای اینکه در تعیین کمیسیون هم اراده اقلیت و اکثریت ذیمدخل نباشد و برای اینکه گفته نشود که این کمیسیون از نقطه نظر خاص تشکیل شده باید حکمیت این قضیه با قرعه باشد یک کمیسیون پنج شش نفری بحکم قرعه تشکیل می‌دهند و شاهزاده محمد هاشم میرزا می‌روند آنجا و مطالب خودشان را اظهار می‌کنند و کمیسیون اگر ایراد را وارد ندید رد می‌کند و کمیسیون غالب میشودو اگر وارد دید قبول نموده و مغلوب می‌شود و اگر ایرادی را دید آن کمیسیون یک نظریه را پیشنهاد می‌کند و در ضمن راپورت خودش زمینه مذاکرات مجلس را معین خواهد کرد بنابراین من هیچ اشکالی نمی‌بینم.

حاج آقا ـ بنده فقط می‌خواستم دو کلمه عرض کنم که آن عرضی را که کردم هیچ منافات با قانون انتخابات ندارد و اصراری هم ندارم که این پیشنهاد را پس بگیرند یا نگیرند ولی بنده اصولاً عرض کردم و عقیده خودم این است که مذاکرات سیاسی را نباید علت عدم صلاحیت در امر انتخابات تصور نمود باید هر یک مجازات علحده معین شود و منافات با همدیگر ندارد.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه نطق)

آقاسید یعقوب ـ عرض می‌کنم که بر همه کس معلوم است انتخابات آقای آقا میرزا طاهر تنکابنی انتخاب ملی بوده است و چون انتخاب ملی بوده است و شاهزاره محمد هاشم میرزا هم از حزب محترم دموکرات است برای همه این حق هست که اگر نسبت به حزب مقدس یک صحبتی بشود آن مذاکرات را تعقیب کنند تا معلوم شود مطلب چه بوده.

رئیس ـ گمان می‌کنم مذاکرات در این باب کافی باشد رأی بگیریم

آقایانی که با پیشنهاد آقای محمدهاشم میرزا موافقت دارند قیام نمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

(عده اعضاء کمیسیون شش نفر باشد)

محمد هاشم میرزا ـ بلی شش نفر کافی است.

رئیس ـ در آخر جلسه اعضاء کمیسیون تعیین می‌شود راپورت راجع به آقای مقبل السلطنه مطرح مذاکره است

آقای تدین (حطاب) جنابعالی مخالف بودید بفرمائید.

آقای سید محمد تدین ـ بواسطه تحقیقاتی که کرده‌ام موجبات مخالفتم رفع شد.

رئیس ـ پس دیگر معترضی نیست رأی می‌گیریم

آقایانیمکه نمایندگی ایشان را تصویب می‌فرمایند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

راپورتی است راجعبه آقای مساوات مخالفی نیست.

آقاسید یعقوب ـ اجازه میفرمائید.

رئیس‌ ـ مخالف هستند.

آقاسید یعقوب ـ آقامیرزا ابراهیم قمی مخالف بودند.

رئیس ـ حالا که حاضر نیستند اگر جنابعالی مخالفتی دارید بفرمائید والا باید رأی بگیریم

(رأی می‌گیریم آقایانیکه نمایندگی آقای مساوات را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد راپورتی است راجع به آقای سلیمان میرزا سابقاً قرائت شده مخالفی نیست؟

امیرناصر ـ در دو جلسه قبل که اعتبار نامه شاهزاده سلیمان میرزا مطرح شده بود بنده حضور نداشته و موقعی برای استفاده از حق مخالفت خودم بدست نیاوردم اتفافاً رأئی هم که بایشان داده شده بود حائز عده کافی در مجلس نبوده و در جلسه قبل دوباره اعتبار نامه ایشان مطرح شده و مواقع استفاده از حق مخلفت بدست من آمده که در مورد مسئولیت‌های ایشان در تولید موجبات و مقدمات مهاجرت و نتایج سوئی که از آن برای اهالی یک قسمت مهم از مملکت نو مشکلاتی که برای دولت حاصل شده و بعلاون از آن نوقت تاکنون موجب تعطیل مجلس شورای ملی و تعطیل حکومت ملی گردیده مشروحاً عرضه می‌دارم و اسناد عدیده را که را که دارم و موجود است ارائه دهم و باتفاق اشخاص مهمی که فعلاً شرف حضور و عضویت در مجلس شورای ملی دارند و شاهد اعمال شاهزاده و شریک در مصائب وارده بودند با صدای رسا حقایق گفتنی را بگویم و بر ضد اصول اغفال وعوام فریبی که شخصاُ دشمن این عقیده و اصول هستم پرده اشتباه را از برابر چشم ملت خودم که همیشه طالب کشف حقیقت و هواخواه مظلوم اند بردارم ولی افسوس بدو علت باز هم استفاده از حق مخالفت و بیان حقیقت محروم ماندم که یکی احترام رأئی است که رفقای من در جلسه بایشان دادند و علت ثانی هم که اهم علل است رعایت نکات و دقایقی است که جلسه صبح شنبه همین بود مطرح و تصویب شد و مرا وادار می‌دارد باحتراز از مشاجراتی که ممکن است مخالف حیثیات مجلس واقع شود این است که با نهایت تأثر از محرومیت خودم و محجوبیت ملتم تصویب یارد اعتبارنامه ایشان را به أی مجلس وامیگذارم و دیگر مخالفتی اظهار نمی‌کنم و اعترضات خودم را به اولین مرحله امکان موقوف می‌دارم.

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا (اجازه نطق).

سلیمان میرز ـ همانطوریکه آقای امیر ناصر فرمودند و خواستند احترامات رأی مجلس را که در روز شنبه داده شده مقدس و محترم بشمارند و این قبیل مذاکرات را مسکوت عنه بگذارند بنده هم چون پا بستگی به حفظ احترامات مجلس دارم بنابراین داخل این مذاکرات نمی‌شوم و آرزومند هستم که همانطوریکه ایشان فرمودند در اولین موقع امکان بتوانند این مطالب را شرح بدهند و ملت را از خواب غفلت بیدار نموده و پرده‌های غفلت و سایر مطالب را از قبیل عوام فریبی و غیره از برار چشم ملت بردارند نو حقیقت را عریان در نظر ملت جوه گر فرمایند بنده هم از خداوند خواهان و نیازمندم که چنین موقعی را بزودی بدست همقطار محترم کرامت کند تاملت و غمو مردم دنیا را از غفلت آگاه بکند و اهالی مملکت از خدمات یا خلاف کاریهای این ذرة بمقدار که اسمش سلیمان میرزا است مطلع بشوند.

رئیس ـ آقای مدرس (اجازه نطق)

آقای مدرس ـ بنده عرضی ندارم فقط کمال تشکر را از هر دو نفر آقایان از آقای امیر ناصرو آقای سلیمان میرزا دارم که رعیت حیثیات مجلس را نمودند و از مذاکراتی که مخلف با احترامات مجلس را نمودند و از مذکراتی که مخالف با حترامات مجلس است صرفنظر کردند و انشاءالله رحمن مسئله خاتمه می‌یابد.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به نمایندگی آقای سلیمان میرزا

آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند.

رئیس ـ تصویب شد ـ

راپورتی است راجع به آقای جلیل الملک آقای حاج شیخ اسدالله مخالفد بفرمائید.

حاج شیخ اسدالله ـ چون ممکن است با جمع بودن انتخابات یک اعمال نفوذی یسبت بیک نماینده بشود و نسبت بیک متخت دیگر نشود و برای اینکه بعضی از آقایان بعد اشکال نکنند که در صورتی که انتخاب جمعی بود چرا نسبت به یکی از نمایندگان دیگر اعتراض نکردی در حالیکه جریان انتخابات در یک صورت نبوده این است که عرض می‌کنم که خیر ممکن است با جمعی بودن انتخابات نسبت بیکی اعمال نفوذ و تهدید شده باشد و نسبت به دیگری نشده باشد بطلان انتخابات ممکن است از دو نقطه نظر باشد یکی عدم صلاحیت منتخب و یکی بواسطه سوء جریان انتخابات بنده از نقطه نظر اخلاقی شاید بصلاحیت آقای جلیل الملک عقیده داشته باشم و عقیده دارم و از این نقطه نظر وارد مطلب نمی‌شوم اما بد بختانه از نقطه نظر جریان انتخابات وقتیکه ملاحظه بفرمائید می‌بینید که اگر یک مورد تهدید وجود خارجی داشته باشد و مصداقی پیدا بکند همین جاست چرا برای اینکه انتخاباتی که د کاشان صورت گررفته باین ترتیب بود در خود شهر یک حوزه انتخابیه تشکیل شده اگر چه بنده کاملاً دوسیه را ملاحظه و مراجعه نکرده‌ام و امروز صبح این راپورت بمن رسیده ولی آنچه اطلاع دارم بعرض آقایان نمایندگان ملت میرسانم و در بدو انتخابات یعنی قبل از شروع بانتخابات مطابق آنچه شهرت دارد و می‌گویند و شاید مدرکی هم در دوسیه باشد که این نظریه را تأیید بکند اینست که یکی از منسوبین خیلی نزدیک آقای جلیل الملک بسمت مأموریت مالیه کاشان بجهت اجرای این مقصود معین شده و حکومت محل هم که از آنجا خواسته است حرکت بکند نصب ایشان مشروط بر این کار بوده است که آقای جلیل الملک از آنجا انتخاب شوند بعد از آنکه وارد کاشان شده‌اند بر حسب امر دولت انتخابات را شروع کرده‌اند ماشاءالله خان هم با یک فشار فوق الغاده با نظریه آنها همراهی کرده در بین جریان انتخابات کاشان شکایاتی رسیده است که انتخاب اینجا از روی تهدید است و مردم در دادن رأی آزاد نیستند حتی رئیس نظمیه محل تلگرافی با سیم کمپانی که گویا رمز هم باشد به رئیس الوزراء وقت می‌کند که انتخاب اینجا جریانش طبیعی نیست و من از عهده انجام اینکار و از عهده جلوگیری برنمی آیم حتی شخص مرا تهدید و تطمیع می‌کنند ملاحظه فرمائید مأمور رسمی دولت در محل انتخابات و در موقع انتخابات این راپورت را می‌دهد علاوه بر این شکایات قوق العاده دیگر در همان موقع از انتخابات آنجا رسیده مبنی بر اینکه انتخابات آزاد نیست رئیس الوزراء گویا از مجرای وزارت داخله انتخابات آنجا را توقیف می‌کند و بیست روز هم در تحت توقیف می‌ماند حکومت محل هم در همان موقع راپورت می‌دهد که وسائل انتخابات در آنجا فراهم نیست در بین جریان انتخابات رئیس نظمیه راپورت می‌دهد که مرا تهدید و تطمیع کرده‌اند و مأمورین رسمی دولت راپورت می‌دهند که وسائل انتخابات در آنجا موجود نیست این جمله را بنده نمی‌فهمم یعنی چه خوبست آقایان دقت کرده ببینند از این مطلب چه می‌فهمند بعقیده بنده وسائل انتخابات فراهم نیست یعنی تهدید در کار است یعنی فشار ماشاءالله خان در بین است یعنی وسائل غیر مشروعه در اینجا اعمال می‌شود نمی دانم پس از مدتی چه می‌شود که وسائل انتخابات فراهم می‌شود و از اینجا تلگراف می‌کنند که انتخابات را از توقیف خارج نمائید همان تعرفه را که نظمیه و حکومت تهدید و بطلانش را راپورت داده‌اند و هزار و کسری بوده که همه تصدیق کردن که از روی تهدید بوده است جزء تعرفه‌های رسمی قرار داده و آراء هم از آنها گرفته‌اند مأمورین مالیه هم در اینجا موجب دستوری که داشته‌اند شروع باقدامات و فشارها نموده مخصوصاً در حوزه نطنز باندازه فشار وارد می‌آورند که در موقع انتخابات هائی که از نطنز فرار کرده و با ردستان رفته از آنجا شکایت می‌کنند که امان از این انتخابات این چه وضعی است ما برای این انتخاب در عذاب هستیم در بدر شدیم معلوم است اگر این مردم آزاد بودند و می‌توانستند شکایات خودشان را از کاشان مخابره کنند البته با بارستان نمی‌رفتند پس به عقیده بنده انتخاباتی را که می‌توان گفت از روی تهدیدبوده همین انتخابات است آیا نمایندگان محترم غیر از این وسائل تهدید را چه فرض می‌نمایند آیا فرار اهالی رااز ولایات خود از خانه خود و بمحل دیگر رفتن و شکایات آنها را ازمأمورین مالیه که برای انخاب اشخاصی که در نظر دارند ما را به تنگ آورده‌اند بر چه حمل میفرمائید علاوه بر این مأمورین مایه چه مناسبت دارد دخالت در انتخابات کنند و یا اینکه صندوق آراء را به خانه امین مالیه ببرند ملاحظه بفرمائید در قانون انتخابات یک چنین حق و نظارتی به مأمورین مالیه داده شده است بعلاوه هیئت نظار کاشان در راپورت خود تصدیق می‌نمایند که ماشاءالله خان برای انتخابات دستوراتی داده منتها در آنجا ذکر می‌نماید که این دستوری که ماشاءالله خان داده است برای این است که وسائل شکایت بدست مردم داده باشد و برای اینکه با انتخابات مخالف بوده بمردم دستورالعمل میداده که راه شکایت باز شود آیا هیچ مناسبت دارد که ماشاءالله خان برای ابطال انتخابات دستورالعمل دهد که فلان را انتخاب نمائید برای اینکه بعد از انتخاب مردم شکایت نمایند این است که از آقایان تمنا می‌نمایم که با کمال دقت و انصاف در این راپورت و انتخاباتی که در آنجا شده نظر بکنید و از روی بی غرض و صحت و از روی وجدان حکم کنید و ببینید که آیا این انتخاب انتخابی است که مجلس شورای ملی بتواند او را پذیرفته و رأی بصحت آن دهد اگر همچو چیزی را وجدان آقایان قبول کرده بنده مطیع اکثریت بوده و تصدیق خواهم کرد.

سردار معظم (مخبر شعبه) ـ مقدمتاً باید گفته شود که فصول شکایات ولو اینکه قطر دوسیه شکایات خیلی زیادتر از این دوسیه باشد اساساً نباید انسان را مرغوب کند زیرا که یک شکایت کوچک را اگر در ظف سال یا روز تکرار کنند یک شاهنامه می‌شود (گفه شد صحیح است) درصورتیکه قطر دوسیه و تعدد شکایات هیچ اثری در صحت و سقم انتخابات ندارد بعقیده من یک ماده شکایات معین که مبنی بر قانون باشد مؤثر تر از تکرار شکایت بدون دلیل است کلیتاً در این مملکت یک اصول کلی برای شکایت از انتخابات اتخاذ نشده که تا وقتی که تعرفه داده می‌شود و انجمن نظارت مشغول است آن شکایات در کار نیست اما بمجردیکه انمجمن نظارت شروع باستخراج آراء می‌نماید شکایت شروع می‌شود یعنی بمحض اینکه یک عده از کاندیداهای محلی مأیوس از انتخاب شدن می‌شوند شروع می‌نمایند به تلگرافات شکایات باسیم کمپانی و ترتیب کاغذهای جعلی باسم اینکه در انتخابات تهدید است و تطمیع است ما آزادی رأی نداریم ما را فلان مأمور مجبور کرده این شکایت کلی است و مجلس شورای ملی نمی‌تواند باین شکایات ترتیب اثری بدهد ولی گفته می‌شود فلان مأمور دولتی در فلان مورد بمن امر کرد که فلان کار را بکنم این شکایت قانونی است و باید بعد بیطرفانه حکمیت کند والا شکایت کلی مبطل انتخابات نیست و من این مطلب را بصوت بلند می‌گویم برای اینکه شکایت کنندگان انتخابات آتیه در نظر داشته باشند که این نوع شکایات کلی را نمی‌شود مأخذ ابطال انتخابات قرارداد آقای حاج شیخ اسد الله از موافقت مأمورین مالیه نسبت به منتخب کاشان شرحی بیان فرمودند اولا می‌خواستم یک مطلبی را مسئولا کنم آیا واقعاً بمجرد اینکه یک امین مالیه یا یک رئیس نظمیه یا یک حاکمی توصیه کند که اگر صلاح بدانید فلان کس را برای نمایندگی انتخاب کنید آن انتخاب باطل است یا خیر آیا شما بچه فلسفه و به چه منطق این مطلب را منافی صحت انتخابات می دانید باید دید دخالت اشخاص تا چه حد مشروع و تا چه حد غیر مشروع است البته امین مالیه یا یک مأمور دولتی دیگر می‌تواند عقیده خود را ترویج بکند منتها حد ترویج او باید محدود بدو چیز باشد اولا باید برای پشرفت مقصود خودش باشد و ثانیاً نباید تهدید و یا تطمیع کند یعنی باید بلا عوض باشد بعقده من مأمور مالیه در مداخله انتخابات همان حقی را دارد که تمام افراد مملکت دارا می‌باشد پس بنا بر این اگر امین مالیه اصفهان یا پیشکار مالیه شیراز فی المثل بگوید خوبست شاهزاده سلیمان میرزا را انتخاب بکنید و نگوید که اکر انتخاب نکنید فلان مجازات را در حق شما اعمال خواهم کرد و وعده ندهد که اگر کردند فلان پول را بشما خواهم داد من تصور می‌کنم که هیچ ضرر ندارد و پیشکار مالیه فارس می‌تواند از این حق سشروع استفاده بکند و وقتی که اساساً بمداخله مأمورین دولتی در انتخابات قائل شدیم آنوقت ممکنست یک امین مالیه از یک شخص معینی ترویج کند و یک رئیس نظمیه مخالفی هم ممکنست باشد و بر حیله او اشکال تراشی بکند پس از این نقطه نظر وقتی که وارد قضیه بشویم باید بگوئیم مداخلات هر دو ممکنست مبنی بر غرض بوده باشد ولی نمی‌توان گفت که چون امین مالیه موافقت کرده است مرتکب خلاف قانونی شده و چون رئیس نظمیه معین نمی‌کند که وقتی مواد قانون انتخاب را می‌بینیم فقط رئیس نظمیه یک نفر مأمور حفظ انتظام است و وظیفة دیگری در انتخابات ندارد قانوناً یک نفر مأمور دولت حق مداخله دارد آنهم حاکم است و آنهم در ابتداء امر انتخابات یعنی در قسمتی که راجع بتأسیس انجمن نظارت اس پس از اینکه حاکم انجمن را معین کرد آنوقت قسمت اعظم مراقبت در صحت و سقم انتخابات مربوط می‌شود بانجمن نظارتو در حین عملیات انجمن نظارت حاکم هم مداخله نمی‌کند پس بنابراین مداخله رئیس نظمیه چه از روی موافقت و چه از روی مخالفت بهیچ جای قانون سکته وارد نمی‌آورد بطور مقدمه این دو مطلب را لازم بود عرض کنم. آقای حاج شیخ اسد الله ایرادیرا که کرده‌اند یکی در صلاحیت بود که خودشان فرمودند آن اشکال را درباره شخص منتخب ندارند و دیگری راجع بود بجریان انتخابات اینکه فرمودند ممکنست در انتخابات جمعی مطلب را تفکیک کرد این فرض برای من قدری مشکل است زیرا که اگر ایراد بمنتخب نداشته و بجریان انتخابات داشته باشند باید بگوئیم نتیجه آن انتخابات هر چه باشد نفیاً یا اثباتاً باید شامل تمام انتخابات آنجا بوده باشد و مجلس شورای ملی خوشوقتانه مطابق رأئی که در انتخابات کاشان داده معلوم شد که موافق نظر با آقای حاج شیخ اسدالله در باره سوء جریان انتخابات کاشان ندارد و بواسطه تصویب نمایندگی آقای میرزا سید حسن صحت انتخابات مجلس را تصویب کرد زیرا مجلس نمی‌توانست با تصدیق سوء جریان انتخابات کاشان نماینده دیگر کاشان را قبول کند و من تصور می‌کنم که روحاً و اخلاقاً مجلس شورای ملی اساس انتخابات کاشان را تصدیق و قطع کرده و بعقیده من مراجعه باین مطلب مخالف بآن رأی مجلس است پس این مطلب بعقیده و نظر من ختم و تمام شده است از نقطه نظر سوء جریان انتخابات پس از تصویب یک نفر از نمایندگان کاشان دیگر نمی‌توان گفتگوئی کرد اما مسائلی فرمودند راجع به بردن آراء بمنزل امین مالیه و مداخلات ماشاءالله خان در امر انتخابات بنده شخصاً راجع بانتخابات اطلات خصوصی ندارم حکمیت شعبه مطابق اسنادی است که در دوسیه است و قهراً وقتیکه ما خودمان در یک قضیه شاهد و ناظر نباشیم مجبوریم که بالاخره بشهادت شهود اتخاذ عقیده بکنیم بلی یک شکایاتی در دوسیه هست و یک شخص مدعی شده که آراء نطنز را برای حفاظت بمنزل امین مالیه برده‌اند ولی نمی‌گویند صندوق باز بوده و می‌گویند آن صندوق ممهور به مهر انجمن نظارت بوده و منتهی برای اینکه تصور شبهه نشود یک عده از اهالی نطنز که عبارت از حاکم و انجمن نظارت انتخابات و جمعی از معاریف و علماء مجلس بمحض اینکه این شکایات را شنیده‌اند وقوع این قضیه را تکذیب می‌کنند و یقین دارم که آقا خودشان هم در آنجا تشریف نداشته‌اند که اطلاعات شخصی داشته باشند می‌بینند شکایتی راجع به سپردن صندوق بامین مالیه رسیده اما در مقابل یک عده اشخاصی هم که هیچ علت ندارد همه آنها را مغرض تصور کنیم می‌نویسند که همچو خیری نبود و کسی صندوق آراء را به امین مالیه نسپره است اما واقعاً و انصافاً ما باید این شکایت را در نظر بگیریم و واردمطلب شویم که آیا سپردن صندوق آراء بامین مالیه تا چه درجه سکته باساس انتخابات وارد مآورد آیا ما باید این شکایات را در نظر گرفته و قابل توجه بدانیم خیر دیگر آنکه شکایت از مداخله ماشاءالله خان در امر انتخابات می‌کنند وقتی بدقت بدوسیه انتخابات ملاحظه خوهیم دید که در مرحله اول ماشاءالله خان کاملاً بی دخل بوده حتی مطابق تلگراف رمزی هم که حاکم کاشان به رئیس الوزراء زمان می‌کند و می‌گوید من ماشاءالله خان را راضی کردم که از شهر بیرون برود و در خارج شهر باشد برای اینکه تصور نرود که مخالفت یا موافقت یا اقدامی برای انتخاب کسی کرده ولی وقتیکه انتخابات شروع شده است و هزار وشصت وشش تعرفه داده شده است در این بین بواسطه شکایاتی که سده است از طهران هم حکم شده که انتخابات را توقیف انتخابات را دارد بنده کاملاً نمی‌توانم عرض منم ولی اساساً عقیده خودم این است که دولت هیج حق ندارد انتخابات را توقیف و یا تجدید کند و هر نوع مداخله دولت که خارج از حدود قانون انتخابات باشد خلاف قانون است (گفته شد صحیح است) بنابراین دولت پس از استماع سوء جریان انتخابات کاشان باید بحاکم کاشان تذکر بدهند با یک مأموریتی که محل اعتمادش بوده باشند باید بکاشان بفرستد که محقیق نمایند حالا چه شده و بای چه این حکم خلاف قانون از طرف دولت صادر شده نمیدانم همین قدر معلوم است که تقریباً یک ماه انتخابات کاشان به تعویق افتاده است در این یک ماه چه شده وچه راپورتهائی رسیده نمیدانم ولی مطابق اسنادیکه ما می‌بینیم قیافه ماشاءالله خان نسبت به انتخابات تغییر کرده به عبارت اخری مخالف انتخابات شده است چنانچه بنده در اینجا یک سند اتفاقی دارم که الان بدست من رسیده و یک کسی که صلاحیت اظهار این عقیده را دارد می‌گوید کسان ماشاءالله خان درآن موقع در انفصال مأمور مالیه نظر مبصر بوده‌اند همان مأمور مالیه که گفته می‌شود اعمال نفوذ درباره منتخبین فعلی می کرده است بنابر این باید تصدیق کنیم که وقتی دو نفر موافق در یک مقصود یکدیگر را مخل پیشرفت مقصود خودشان میدانند از یکدیگر شکایت می‌کنند چون این قیافه ماشاء الله خان در انتخابات عوض می‌شود توقیف انتخابات کاشان هم شروع می‌شود تولید یک شکایاتی می‌کند و مطابق اظهارات انجمن ماشاءالله خان و اتباعش در صدد بوده‌اند که آراء جوشقان و نطنز را در ضمن حمل به کاشان در راه تصرف و نسب به آنها مداخلاتی بکنند و بهمین ملاحظه است که این دو انجمن جزء وقتیکه کسب تکلیف از انجمن مرکزی می‌کنند انجمن مرکزی می‌گوید بملاحظات محلی کاشان مقتضی نیست صندوق آراء را به شهر بیاورند بعبارت اخری می‌خواهد بفهماند که بواسطه نا امنی راه ممکن نیست که آراء سالم به شهر برسد و مخصوصاً توصیه می‌کند که آراء را در محل استخراج نمایند زیرا تصور می‌کنند که آراء جوشقان و نطنز در محل از مداخلات اجزاء ماشاءالله خان و نائب حسین محفوظ خواهد ماند البته مخالفین انتخابات وقتی که می‌خواهند شکایت کنند چه می‌گویند خصوصاً وقتیکه یک ماشاءالله خان یاغی یک ماشاءالله خان دزد راهزنی هم در کاشان وجود دارد اگر کسی بخواهد مخالفت با انتخابات بکند می‌گوید این انتخابات در تحت تأثر اقدامات ماشاءالله خان بود (گفته شد صحیح) چنانکه برعکس وقتی موافقین انتخابات می‌خواهند برای ضایع کردن مخالفین خودشان یعنی مخالفت کنندگان با انتخابات دلائل محکمی پیدا کنند می‌گویند اینها تحریک شده ماشاءالله خان هستند و هر دو طرف برای پیشرفت مقصود خودشان از بدی ماشاءالله خان استفاده می‌کنند در صورتی که حقیقت امر اینست که بواسطه ماشاءالله خان ممکن است واقعاً هر دو طرف راست گفته باشند وواقعاً همین طور که حاکم کاشان مدعی است ماشاءالله خان در مراحل اول یا شاید در سایر مراحل هیچ مداخله نداشته منتهی چنانکه عرض کردم مخالف و موافق می‌خواهند از بدی ماشاءالله خان استفاده کنند و اسم او را به انتخابات بچسبانند که بواسطه بدی نایب حسین و ماشاءالله خان آن انتخابات را باطل کنند ولی این دلائل کافی نیست که مجلس شورای ملی بخواهد صحت نمایندگی یک نماینده را باین دلائل ضعیف و کوچک مورد تردید قرار دهد علی الخصوص آقای خاج شیخ اسدالله خودشان مطلع اند که با رأی به صحت نمایندگی آقا سید حسن صحت جریان انتخابات کاشان را تصدیق کرده است لذا بنده تصور می‌کنم در این باب مذاکره هم بر خلاف رأی مجلس خواهد بود.

رئیس ـ آقای مدرس اجازه نطق.

مدرس ـ خیلی متأسفم که با مخبر بودن آقای سردارمعظم که یگانه ناطق مجلس شورای ملی هستند بنده لابدم صحبت نمایم بنده داخل در مسئله سیاست وصلاحیت و نطقها و کنفرانسهائی که در موقع انتخابات در کاشان داده شده نمی‌شوم لیکن در مسئله انتخابات مظنونات خود را متعلق بکاشان رها کرده و مقطوعات را به نظر می‌گیرم اولاً مسئله اساسیکه آقای سردار معظم نسبت به تفکیک انتخابات فرمودند این مسئله ایست که همیشه محل ابتلای دوره‌های سابق هم بوده و حالا هم هست بعد از این هم خواهد بود در موقع انتخابات در تهران هم دیده‌اید که جمعیتهای حزبی یا غیر حزبی کاندیدهای خودشان رانوشته و بدیوارها می چسبانند اول می‌نوشتند آقای مشیرالدوله آقای مؤتن الملک و یک چند نفر از اشخاصی که وجهه ملی دارند بعد پهلویش قطار می‌گردند اشخاصی را که بدی هر کدام حسن صدها مثل مشیر الدوله ومؤنمن الملک را از میان می‌برد و البته همه اطلاع دارند که غالباً در همه جا انتخابات همینطور است آقای آقامیرزاسید حسن مردی است خانواده البته آقای جلیل الملک هم مردی موقر و محترمند دخلی بمسئله ندارد مذاکرات مجلس سیاسی است مسئله شخصی نیست البته من هم اگر بخواهم از کاشان منتخب بشوم چون بنده غریب هستم و آقا میرزاسید حسن اهل آنجا هستند با ایشان می‌سازم تا انشاءالله به برکت ایشان و یک قدری هم به کمک همشیره زاده امینماله انتخابات درست شود مکرر آقا از یک امین مالیه مذاکره می‌فرمایند خیر خدا رحمت کند آقای وثوق الدوله بودند و خیل هم در این انتخابات مصر بودند و اصل و منشاء این مسئله ایشان بودند لکن نظریات آقای سردار معظم را بنده تصدیق می‌کنم که یک نماینده نباید شکایات بی اساسی را مورد توجه قرار دهد و نباید شکایات بی اساس رامورد توجه قرار دهد و نباید در این دوره به شکایات جزئی که قابل اصلاح است اهمیت داد ولی اهمیت دادن ما راجع به اختیاری یا غیر اختیاری بودن انتخاب است هر چیزی قابل مسامحه است الا اینکه انتخاب کننده اختیار نداشته باشد این دیگر قابل مسامحه نیست کاشان و نطنز هم جای خیلی دوری نیست بفرموده آقای سردار معظم یک ماه ونیم آراء آنجا را هم توقیف نمود اند و ابداً نه از طرف دولت و نه از طرف شعبه و نه از جای دیگر دلیلی جهت توقیف و برداشتن توقیف ذکر نشده این شکایت از همه جا می‌شود اما توقیف آراء که در کاشان شده یک سبب اساسی داشته است که دولت توقیف کرده حالا باید فهمید دولت یا وزرارت داخله چرا توقیف کرده است من موافقم با شما که دولت هم حق ندارد انتخابات را توقیف کند ولی حالا که توقیف کرده است آیا سبب چه بوده رسدن ۴ تلگراف سبب توقیف نمی‌شود بنده هم طرف مخابره بعضی تلگرافات بوده‌ام بقدری فشار آورده‌اند که مردم نطنز قادر بر اینکه از همانجا تلگراف بکنند نشده و به اردستان که نمیدانم هشت یا نه یا چند فرسخ است رفته و از آنچا شکایت کرده‌اند عرض کردم مسئله سیاست را کنار گذاریم مسئله جریان انتخابات ضلعی از مملکت است که در عرض چند ماه مشغول بوده‌اند و شکایات زیادی شده دولت هم در این مسئله تحقیقاتی نکرده و بنده اساساً می‌گویم یک ضلعی که این همه شکایات کرده‌اند مناسب است مجلس شورای ملی تحقیق بکند که واقعاً مردم در تحت فشار بوده‌اند یا خیر چرا برای اینکه بمجردیکه تلگراف نمی‌شود صحت و سقم مطلب رافهمید باید تحقیق کرد و فهمید که مردم در تحت فشار نبوده‌اند و حاکم بین مادو نفر (من و مخبر شعبه آقای سردارمعظم) خود آقای جلیل الملک خواهد بود به جهت اینکه ایشان هم اطلاعاتشان از من زیادتر است و هم از آقای سردار معظم و عقیده من این است که مجلس شورای ملی اگر صلاح بدانند این مسئله باین بزرگی را اهمیت بدهند و تجقیقات کافی بکنند و رجوع به کمیسیون تحقیق نمایند و اگر هم صلاح دانند و اکثریت هم رأی دهد ما مضایقه نداریم که در اقلیت بماینم و اما اینکه آقا می‌فرمایند که کاندیدها شکایت می‌کنند خوب است معرفی بکنید که در انتخابات نطنز کاندیدا که بوده که رأی مهمی داشته باشد درانتخابات همه جا کسانی هستند که صد رأی دویست رأی پانصد رأی کمتر یا بیشتر دارند ولی در نطنز کاندیدائی که پنج رأی شاید داشته باشد مثل کدخدا یا پسرش یا نوکرش باشد ولی اهمیتی ندارد اما کسانیکه شکایتشان از روی کاندائی باشد در آنجا نیست و فقط بواسطه صدماتی که بوده که بآنها وارد می شده این معلومات بنده است حالا اگر مجلس شورای ملی صلاح میداند موکول بفرمائید به کمیسیون تحقیق و اگر هم لازم بداند یک نماینده معین شود و به محل برود و تحقیق کند واقعاً مردم بدانند مجلس شورای ملی در صدد تحقیق بر آمده است و اگر هم نمی‌خواهند رأی بدهن بنده هم در اقلیت خواهم ماند و آقای جلیل الملک هم هیچ آزردگی نباید داشته باشند چون کار راجع به انتخابات است و مسئله قانون و مسئله اساسی مسئله شخصی نیست.

رئیس ـ آقای تدین موافق هستید با راپورت.

آقا سید محمد تدین ـ بله موافقم.

رئیس ـ بفرمائید (اجازه نطق).

تدین ـ از جمله فرمایشات آقای حاج شیخ اسدالله راجع به اعتراض به جریان انتخابات این بود که امین مالیه یک نفر از منسوبین آقای جلیل الملک بوده است و نسبت او موجب شده است برای ایشان اعمال نفوذ بکند اگر چه در این زمینه آقای سردار معظم بطور مبسوط مذاکره کرده‌اند ولی بنده لازم میدانم آقای حاج شیخ اسد الله را متذکر کنم کهبه یک بیانی که نظیرش را در چند جلسه قبل در موقع مدافعه از راپورت کرمانشاهان می‌فرمودند از جمله اعتراضاتی که می‌شد این بود که برادر منتخب در کرمانشاهان حاکم بوده واعمال نفوذ کرده و ایشان دفاع کردند که قانون را در منتخب را به هیچ وجه منع نکرده از اینکه دخالت بکند و این دلیل نمی‌شود.

حاج شیخ اید الله ـ همچو چیزی نیست.

تدین ـ شاید این طور بوده است که حرف بودن برادر منتخب در یک محلی حاکم دلیل اینکه اواعمال نفوذ کرده است نمی‌شود بنده به همین دلیل عرض کردم به حف اینکه یک نفر منسوب منتخب کاشان امین مالیه باشد دلیل نمی‌شود که اعمال نفوذ کرده باشد ولی قسمت عمده اعتراضات راجع است به چند چیز یکی دخالت ماشاءالله خان در امر انتخابات و بنده در این زمینه اطلاعات خارجی دار و قبل از اینکه اطلاعات خارجی خودم را عرض کنم آقایان را تذکر می‌دهم به چند سطر از راپورت شعبه اولاً حکومت می‌نویسد که در مراحل اول ماشاءالله خان در امر انتخابات بیطرف بود و بواسطه عدم مداخله از شهر خارج شده و در مراحل ثانی او را مخالف معرفی می‌نماید یعنی حکومت اطلاع می‌دهد که در مرحله دوم مخالف با انتخاب بوده از این اظهار حکومت معلوم می‌شود یک حال تردیدی برای ماشاءالله خان حاصل شده که یک وقت موافق و یک وقت مخالف بود بعد می‌گوید بعضی از شکایت کنندگان از انتخابات کتباً اظهار می‌دارند که مخالفت آنها با انتخابات مطابق دستور العمل ماشاءالله خان بوده مشارالیه برای بدست دادن مدارک برای مخالفین انتخابات توصیه هائی در انتخاب کردن نمایندگان فعلی کاشان خواهد نمود این صریح است که اشخاصیکه شکایت می‌کنند از انتخابات اظهار می‌کنند که مخالفت آنها با انتخابات موافق دستور ماشاءالله خان است و حال آنکه در مقابل عده دیگری هستند که عکس آنرا می‌گویند و البته این هر دو با هم معارضه می‌کند و ترتیب اثری باین دو فقره داده نخواهد شد اما اطلاعاتی که بنده دارم آنست که در بدو امر یعنی موقع شروع بانتخابات کاشان ماشاءالله خان برای اینکه هر دو دسته را از خودش راضی کند یعنی دسته موافق و مخالف با انتخابات کاشان را از نقطه نظرمنتخبین فعلی باین معنی که جمعی عقیدشان این بود که منخب کاشان آقامیرزا سید حسن و آقای جلیل الملک باشند و جمعی دیگر عقیدشان غیر از این بود و دو نفر دیگر را که اسم نمی‌برم میخواسته‌اند انتخاب بشوند. این اختلاف محلی موجب شده است که ماشاءالله خان بواسطه آن اخلاقی که داشته است که ماشاءالله خان بواسطه آن اخلاقی که داشته است و همیشه در این قسم مواقع میخواسته است طرفین را از خود راضی بدارد بهر دو دسته متمسک باو می‌شوند مخالفین یعنی ناراضی‌ها می‌گویند ماشاءالله خان موافق با آن دسته بوده است در اوایل امر حالات روحیه ماشاءالله خان اینطور بوده است ولی در اواخر حالت او تغییر کرده و یک طرفی شد باین معنی که مخالف با انتخابات شد از نقطه نظر انتخاب این دو نفر منتخب بدلیل اینکه بعد از آنکه انتخابات کاشان از توقیف خارج شدو شروع بقرائت آراء گردید این قرائت آراء مصادف شد با موقعیکه از طرف دولت در همین بهارستان شروع به گاردن پارتی برای حریق زدگان آمل شده در همین وقت تلگراف رمزی از ماشاءالله خان برای شاهزاده صارم الدوله رسید و شاهدهم در این قضیه دارم که در در همین مجلس حاضر است تلگراف مبنی بر این بود که آن دو نفر که منظور شما و من بود مطابق اطلاعی که من بدست آورده‌ام و اوراق آرائی که در صندوق انداخته شده است باسم آنها نیسنت بنابر این آمالها حاصل نمی‌شود تکلیف می‌خواهم شاهزاده صارم الدوله بطور خصوصی تلگراف رمزی باو می‌کند توقیف کنید ماشاءالله خان اطلاع بانجمن می‌دهد که حالا صلاح نیست و اجازه ندارید اوراق آراء را قرائت کنید تقریباً آراء یک شبانه روز هم در حال وقفه می‌ماند پس از آن خبر باینجا می‌رسد که چنین قضیه رخ نموده و ماشاءالله خان آراء را توقیف نموده و بانجمن امر کرده که آراء را نباید بخوانند اینجا تحقیقات شد که سبب تأخیر این امر چه چیز است بنده خودم تحقیق کردم معلوم شد که ماشاءالله خان به شاهزاده صارم الدوله تلگراف کرده و دستور خواسته است و شاهزاده باو دستور داده است بنده در اینجا با شاهزاده صارم الدوله داخل مذاکره شده و عرض کردم آقا این اقدام شما بر خلاف قانون است اگر مقصود شما و ماشاءالله خان این است که فلان زید انتخاب بشودو الان احساس کرده است که او اکثریت ندارد قدرت و اقتدار از شما باقی است و آن شخص محترم که منظور شما است اختصاص ندارد که از کاشان انتخاب بشود ممکن است از جای دیگر انتخاب بشود بنده برای اینکه ابداً نمی‌خواهم وارد شخصیات بشوم هیچ لازم نمیدانم اسم ببرم همین قدر عرض می‌کنم که بنده چند نفر از رفقا با حضور آقای نصرت ادوله در همین بهارستان از شاهزاده صارم الدوله خواهش کردیم که به ماشاءالله خان تلگراف کند که شما در عمل انتخابات مداخله نکنید در اینجا تلگراف را با خط لاتین نوشته و فرستاده شد که باسیم کمپانی مخابره نمائید دیگر بنده درست اطلاع ندارم که تلگراف به ماشاءالله خان رسید و او صرف نظر کرد و شروع به قرائت آراء شد یا خیر از این اطلاعاتی که بنده دارم هیچ قابل تردید نیست که ماشاءالله خان در مرحله اخیر مخالف با انتخاب بوده است از نقطه نظر منتخب نه از نقطه نظر جریان انتخابات و حاضر هستم اسناد خودرا در این خصوص ارائه بدهم واینکه آقای مدرس فرمودند بیشتر مطالب طرف توجه و مقطوعاتشان راجع به نطنز است و در این باب چند دلیل اقامه کردند بنده دو فقره از آنها را در نظر دارم یکی اینکه فرمودند اهالی نطنز باندازه در فشار بوده‌اند که در چند فرسخی رفته و از آنجا تلگراف کرده‌اند و نتوانسته‌اند در محل خودشان تلگراف کنند البته تصدیق میفرمائید که هر کس از جریان امور اجتماعی اطلاع داشته باشد نمی‌تواند این را مأخذ و مدرک قرار دهد بجهت اینکه اشخاصی که می‌خواهند شکایت کنند قطعاً متمسک باینگونه عملیات می‌شوند و برای اینکه وانمود نمایند که ما آزاد نبوده‌ایم و در تحت فشار بوده‌ایم نتوانسته‌ایم از مرکز مخابره به طهران کنیم مجبور شدیم از پانزده فرسخی تلگراف کنیم خیر این طور نیست و همچنین تلگراف و مخابره باسیم کمپانی هم دلیل نمی‌شود مدعی برای وانمود کردن در انظار که من مجبور بودم و تلگراف در تحت سانسور بود لهذا باسیم کمپانی مخابره کردم این کار را می‌کنند دیگر اینکه فرمودند غیر از این دو نفر منتخب کسی دیگر رأی مهمی نداشته مگر چهار پنج الی ده رأی بنده عرض می‌کنم مطابق اطلاعات کاملی که بنده دارم غیر از این دو نفر اشخاص دیگری هم در آنجا بوده و رأی داشته‌اند من جمله کسی بوده که یکصدو پنجاه رأی داشته بنابراین دلیل ایشان بنده را قانع نمی‌کند زیرا این مقدار رأی نسبت به مجموع آراء نطنز خیلی مهم و قابل اهمیت است و باین قاعده اهالی نطنز در تحت فشار نبوده و آن یک نفر را هم بنده عجالتاً لازم نمیدانم اسم ببرم و موافق اطلاعات و اسناد خودم می‌گویم که ماشاءالله خان بر ضد انتخابات بوده و در خاتمه عرض می‌کنم که ماشاءالله خان مخالف بوده و به هیچ وجه داخل تهدید و تطمیع نسبت به این دو نفر منتخب نبوده بلکه اقداماتی کرده که این دو نفر انتخاب نشوند علاوه بر این اطلاعات دیگر هم دارم که اگر مقتضی باشد بعد عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای شیخ اسلام با این راپورت مخالفید یا موافق؟

شیخ الاسلام ـ مخالف هستم با یک فقره فرمایشات آقای مخبر و الا مخالفتی ندارم.

رئیس ـ شاهزاده نصرت الدوله پیشنهادی کرده‌اند که ده دقیقه تنفس شود.

(گفتند بسیار خوب).

در این وقت نمایندگان برای تنفس خارج و پس از ربع ساعت جلسه تشکیل گردید.

رئیس ـ راجع به آقای جلیل الملک مذاکرات را آقایان کافی میدانند یا خیر؟

حاج شیخ اسدالله ـ بنده پیشنهادی دارم و آن این است که این راپورت برود به کمیسیونی که قبلاً راجع به آقای آقامیرزا طاهر تنکابنی رأی داد که یک دفعه دیگر تحقیقاتی بشود و نظریاتشان را به مجلس پیشنهاد کنند اگر این پیشنهاد را آقایان موافقت کردند فبها و اگر نکردن بنده در جواب آقای مخبر که دفاع کرده‌اند عرایضی دارم که باید عرض کنم.

رئیس ـ خاطر شریف مستحضر است تا مذاکرات ختم نشود پیشنهادها قرائت نمی‌شود اول باید مذاکرات را کافی بدانند آنوقت پیشنهادها قرات شود

(گفتند صحیح است)

راأی می‌گیریم باینکه مذاکرات کافی است یا خیر،

آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام نمایند

(اکثر قیام نمودند).

رئیس ـ تصویب شد.

پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله قرائت می‌شود.

آقای مستشار السلطنه پیشنهاد مزبور را بمضمون ذیل قرائت نمودند:

این جانب پیشنهاد می‌کنم که این مسئله هم در کمیسیونی که برای تحقیق انتخابات تنکابنی تشکیل می‌شود مراجعه بشود شیخ اسدالله محلاتی.

رئیس ـ آقاین حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق)

حاج شیخ اسدالله ـ اگر چه مجلس و اکثریت آقایان کافی بودن مذاکرات را متأسفانه رأی دادند بنده راجع به پیشنهاد خودم از آقایان تقاضا می‌کنم که چون در اینجا راجع به عملیاتی که در کاشان از طرف امین مالیه و ماشاءالله خان بعمل آمده مذاکراتی شد همین اندازه اکثریت با بنده موافقت کند که اعتبارنامه به کمیسیون برود و در آنجا تحقیقات عمیق تری بکنند که رأی آقایان از روی بصیرت باشد و بی طرفی آقایان مدلل بدارد و معلوم شود که ما هیچ نظری در انتخابات نداریم مگر صحت و سقم آن این است که این پیشنهاد را عرض کردم دیگر بسته به نظریات مجلس است.

سردار معظم خراسانی ـ در کافی بودن و نبودن مذاکرات آقایان دیدند بنده رأی ندادم و با آقای حاج شیخ اسدالله هم عقیده هستم که باید مذاکرات فوری ادامه داده شود اما راجع به پیشنهاد آقای حاج شنخ اسدالله بنده در هیچ صورتی نمی‌توانم موافقت بکنم زیرا یک کمیسیون خاصی که هنوز منعقد نشده دارد قیافه کمسیون تحقیق انتخابات را به خودش می‌گیرد و قضیه را باید فوری دقت کرد اگر مقصود تشکیل کمیسیون تحقیق انتخابات است با قرعه نمی‌شود معین کرد از یک نقطه نظر تحقیقی باید معین کرد اما قضیه کمسیونی که امروز راجع به شاهزاده محمد هاشم میرزا و آقای تنکابی معین شده یک کمیسیون حکمیت ما بین دو نفر است از نقطه نظری که مسئله انتخابات کاشان هم به آنجا رجوع شود نیست بنده کاملاً با لزوم مذاکرات که در زمینه صحت و عدم صحت انتخابات مخصوصاً از نقطه نظر جریان انتخابات باید در مجلس بشود موافقت دارم بهمین جهت هم بود که مدتی مذاکرات ادامه شود ولو به جلسه بعد هم نکشید حالا متأسفایه اکثریت مجلس عقیده مرا از میان برد اما باید در کجا این مسئله تحقیق شود در شعبه یا در کمیسیون خاصی که باری یک کار خاصی معین می‌شود البته یک کمیسیونی که برای حکمیت ما بین محمدهاشم میرزا و تنکابنی تشکیل می‌شود آنهم بحکم قرعه همه آقایان حتی پیشنهاد کننده هم تصدیق خواهد کرد که این کمیسیون مقتضی نیست و صلاحیت رسیدگی را هم ندارد.

رئیس ـ آقاین حاج آقا (اجازه نطق)

حاج آقا ـ بنده کاملاً با مخبر موافقم.

حاج شیخ اسدالله ـ پیشنهاد بنده را اکثر آقایان درست ملاحظه فرمایند بنده عرض نکردم کمیسیون تحقیق که آنوقت آقای مخبر این فرمایشات را بفرمائید بنده این مطلب و این فرمایشات آقای سردار معظم را نمی‌توانم تصدیق بکنم که اختیارات مجلس را محدود بدانم از چه نقطه نظر مجلس شورای ملی رأی می‌دهد که راجع به انتخابات میرزا میرزا طاهر تنکابنی کمیسیون تشکیل بشود و رسیدگی بعمل آید مجلس در هر دقیقه و در هر موقع می‌تواند کمیسیونی برای رسیدگی معین کند مراجعه به کمیسیونی برای رسیدگی معین کند مراجعه به نظام نامه بفرمائید قانون این اجازه را به مجلس داده است بنده بنام رسیدگی و بنام تحقیقاتی که باید در مسئله بشود پیشنهادی کردم و مجدداً عرض می‌کنم که اکثریت مجلس نظریات بنده را قطع کرد و امر بسکوت نمود آخر یک تحقیاتی باید در باب انتخابات و اظهاراتی که بنده نموده‌ام بعمل آید و مجلس شورای ملی حق دارد چنین کمیسیونی تشکیل نماید این خلاف قانون نیست مثل اینکه کلیه مجلس پنج دقیقة پیش رأی بکمیسیون داد چطور آن خلاف قانون نبوده در این موضوع خلاف قانون شد بنده برای سهولت عرض کردم بهمان کمیسیون رجوع بشود اگر میفرمائید آن کمیسیون نمی‌شود بنده پیشنهاد می‌کنم که یک کمیسیون دیگری تشکیل و رسیدگی شود.

سردارمعظم ـ بنده خیال می‌کنم که فاسی خیلی ساده عرض می‌کردم و این همه اختلاف نظر گمان نمی‌کردم که مابین بنده و حاج شیخ اسدالله بشود چون فرموددن کی من گفتم که یک کمیسیون تحقیق معین شود من هم عرض می‌کنم اگر می‌فرمودید من با شما موافقت می‌کنم کی من گفتم مجلس این اختیار را ندارد که یک همچو کمیسیونی معین کند فثط چیزیکه گفتم این است که چون پیشنهاد فرمودید که مسئله انتخابات کاشان رجوع بشود بهمان کمیسیونی که برای حل مذارکرات بین محمد هاشم میرزا و تنکابنی معین شده من عرضم این بود که آن کمیسیون صلاحیت رسیدگی باین کار را ندارد (تصدیق نمودند) هیچ هم منکر نشدم که نباید تحقیق کرد هیچ هم منکر نشدم که کمیسیون تحقیق نباید معین شود گو اینکه کمیسیون تحقیق و ظیفه اش غیر از رسیدگی بانتخابات کاشان است زیرا که در باب انتخابات کاشان کمیسیونی که صلاحیت تجدید نظر و دقت را داشته باشد شعبه است کمیسیون تحقیقی که در نظامنامه پیش بینی شده برای این قبیل انتخابات نیست برای انتخابات نا تمام از قبیل آذربایجان است آنهم نه بالصراحه نظامنامه داخلی اینطور هم نگفته است در یکی از موارد که تکلیف کمیسیونها را معین می‌کند اشاره می‌کند و می‌گوید به استثنای کمیسیون تحقیق انتخابات پس کمیسیون تحقیق انتخابیه منعقد شده است ما سابق این کمیسیون را در مجلس نداشتیم حالا اگر بخوایم ایجاد کنید من هم موافقم ولی چیزی که هست کمیسیون تحقیق انتخابات را نمی‌شود بقرعه معین کرد حالا چون یک کمیسیونی برای حکمیت ما بین تنکابنی و شاهزاده محمد هاشم میرزا معین شده است بنابر این هر مطلبی که پیش می‌آید باید آنجا برود این را بنده مخالفت می‌کنم و اولاً منگر کمیسیون هستم و نه منکر اختیار مجلس بلکه بر عکس معتقدم و با تکرار کلمه متأسفانه درجة تأسف من کاسته نخواهد شد.

رئیس ـ یک پیشنهاد دیگری آقای مدرس فرمودند قرائت می‌شود شاید آقای حاج شیخ اسدالله هم با این پیشنهاد موافق بشوند.

آقای مستشار السلطنه پیشنهاد را بمضمون ذیل قرائت نمودند.

پیشنهاد می‌کنم راجع شود به کمیسیون تحقیقی که بعد از رسمیت تشکیل می‌شود مدرس

رئیس ـ (خطاب به حاج شیخ اسدالله) بااین پیشنهاد موافق هستید؟

حاج شیخ اسدالله ـ اگر مجلس رأی بدهد چرا.

رئیس ـ چون آقای حاج شیخ اسدالله پیشنهاد خود را مسترد نکردند در موضوع پیشنهاد خودشان باید مذاکر شود.

حاج شیخ اسدالله ـ بنده هم قبول کردم پیشنهاد آقای مدرس را.

رئیس ـ قبول کردید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی.

مدرس ـ توضیح بدهم.

رئیس ـ می‌خواهید توضیح بدهید؟

مدرس ـ بلی همانطوریکه سردار معظم فرمودند در نظامنامه داخلی یک کمیسیون تحقیق انتخاباتی هست چون در دوره‌های پیش هم سابقه ندارد وظائفش را مفصلاً در نظامنامه ننوشته‌اند همین قدر معلوم می‌شود که مجلس یک کمیسیون تحقیق انتخاباتی می‌تواند تشکیل بدهد اما اینکه فرمودند همین قدر معلوم می‌شود که مجلس یک کمیسیون تحقیق انتخاباتی می‌تواند تشکیل بدهد اما اینکه فرمودند وظیفه او از جهت رسیدگی بانتخاب ناتمام است در نظامنه همچو مطلبی ندارد اجمالاً کمیسیون تحقیق انتخابات است ممکن است وظیفه او معین نشود برای رسیدگی بانتخابات یا انتخاباتی که بعضی تحقیقات لازم دارد وشعبه از عهده آن برنمی آید کما اینکه عقیده بنده این است که در بعضی مواقع هم که اشکالات زیاد باشد مخصوصاً باید یک نفر شخص امیی در محل برود و تحقیقات بکند والا به تلگراف و کاغذ رفع اشکالات نمی‌شود ممکن است کمیسیونی را که مجلس معین می‌کند انتخابات آذربایجان را بآنجا رجوع کند بعضی انتخابات دیگر هم رجوع شود هیچ مانعی ندارد و اگر واقعاً آن کمیسیون مسئله را مشکل دید و نتوانست آن را حل کند از اینجا تا نطنز و کاشان آنقدر مسافتی ندارد ممکن است یک شخص امین معین بکنید برود ببیند این مطالب که مذاکره شده صحت دارد یا نه پس وظیفه کمیسیون هنوز معلوم نیست اگرآقایان صلاح بدانندو بخواهند رفع اشکال از آنها بشود این انتخاب رجوع بکمیسیون تحقیق انتخابات بشود تا به انتخابات آذربایجان و غار و فشافویه و جای دیگر و امثال آنها تحقیق و رسیدگی کنند واقعاً اگر رسیدگی شدو معلوم گردید ه این مذاکرات صحت ندارد بنده هم موافق با آقایان می‌شوم والا اگر گفتند که اشکال دارد و قبول کردند آنها باما موافق بشوند والا مانع قانونی ندارد و بگذارند تا ما خوب مطالب را کاملاً تحقیق بکنیم و از روی بصیرت رأی بدهیم عقیده ما نیز این است که انتخابات آنجا اشکال دارد و بعضی آقایان عقیده شان نیز این که اشکالاتی ندارد کمیسیون ببیند واقع مسئله چیست این تقاضای بنده است.

رئیس ـ آقای حاج آقا مخالف هستید؟

حاج آقا ـ بلی بنده در موقع مذاکرات آقای مدرس در مجلس نبودم و اشکالات ایشان را نشنیدم ولی اصولاً و اساساً راجع به تشکیل کمیسیون باین ترتیب برای رسیدگی بانتخابات بکلی مخالف هستم نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی یک ترتیب برای انتخابات تعیین می‌کند نظامنامه انتخابات مسلم یک ترتیبی برای جریان انتخابات تعیین می‌کند و مجلس شورای ملی را بالاخره حکم آخر قرارداده بنده تصور می‌کنم چنانچه برای هر کسی که در جریان انتخاب یکی از آقایان نمایندگان اشکالی پیدا می‌شود برای تحقیق این مطلب که حق با معترض است یا با معترض نیست بتواند تقاضای تشکیل کمیسیون می‌کند این سابقه در مجلس تولید بشود هیچوقت مجلس ما مدت مدیدی از اول افتاح نمی‌تواند موفق بشود باینکه ترتیب گذشتن اعتبارنامه‌ها را انجام دهد برای اینست که هر کس اعتراضاتی داشته باشد فوراً اعتراضات و ثبوت آن را به کمیسیون رجوع می‌کند ولو اینکه آن کمیسیون کمیسیون تحقیق باشد یا کمیسیون تحقیق نباشد و آن کمیسیون یک مفهوم حقیقی ندارد بنده عرض می‌کنم هر چه تحقیق در امر انتخابات می‌خواهند بکنند بکنند ولی از مجری تظامنامه بیرون نروند در نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی موضوع اینست که شعبه باید رسیدگی به شکایات و تمام ترتیبات جریان انتخابات بکند شعبه مواظب این کار است و برای همین تشکیل می‌شود شعبه وقتی که شروع کرد برسیدگی اعتراضات اطاف را باید گوش بدهد و حکم کند و همچنین اگر یکی از اعضاء مجلس شورای ملی اعتراضی دارد همانطوریکه یک نفر شاکی از اطراف اعتراض دارد شکایت خود را به شعبه می‌کند و شعبه رسیدگی می‌کند یک نفر معترض محترم هم باید به شعبه برود و اعتراض خودش را در شعبه که مرجع این کار است بگوید نه اینستکه بعد از اینکه از شعبه راپورت آمد آنوقت تقاضای تشکیل کمیسیون بکنند بنده عقیده‌ام این است که باید به شعبه برگردد و شعبه بوظیفه خود رسیدگی کند و رأی خودش را پس از اعتراضا معترض بمجلس شورای ملی عرضه بدارد و مجلس به ترتیب حکمیت خودش قیام و اقدام کند والا هر اعتراضی را یک کمیسیون برای آن مرتب کردن بکلی خارج از نظامنامه است وبنده آن ماده را هم که در نظامنامه راجع به کمیسیون تحقیق انتخابات ذکر کرده است آن را یک کمیسیون علیحده تصور نمی‌کنم. سردارمعظم ـ از آقای مدرس بنده سئوال می‌کنم اگر بنده راپورت راپس بگیرم که آقای مدرس وآقای حاج شیخ اسدالله بشریف بیاورند در شعبه دوسیه انتخابات را ملاحظه کنند آقای مدرس هم مخالفت خودشان را مسترد خواهند فرمود یا نه؟

مدرس ـ بنده آن راپورتی را که دادید خواندم وتلگراف بجهت تحقیق این مسئله کافی نمیدانم برای این مسئله باید یک یا دو نفر شخص امین تعیین کرد که بروند از اول خاک کاشان تا آخر آن تحقیق کنند ببینند این انتخاب از روی یک سیاست فاسدی و یک فشار فاسدی بوده یا نه؟ بنده رفع این اشکال را باین ترتیب می‌بینم و شعبه راپورتی که داده فقط از روی تلگرافات است عرض کردم تلگراف فایده ندارد همچنانکه آقای حاج آقا فرمودند این یک مسئله مشکلی است که شعبه نتوانسته است حل کند و باید به کمیسیون رجوع شود که کاملاً مطلب معلوم شود لهذا بنده پیشنهاد را پس نمی‌گیرم و باید یا رجوع به کمیسیون کنند یا رأی بدهند وقتی که رأی دادند دیگر ما تکلیفی نداریم.

رئیس ـ آقای محمدهاشم میرزا مخالف هستند؟

محمدهاشم میرزا ـ بلی در باب کمیسیون تحقیق انتخابات گمان می‌کنم آقای مخبر فراموش فرموده‌اند در ۱۳۳۹ کمیسیون تحقیق انتخابات تعیین و همان نظامنامه انتخابات حالیه بآنجا رجوع شد بنده و خود آقای مخبر هم عضویت داشتیم راجع به اعتبارنامه‌ها وظائف کمیسیون به هیچ وجه در نظامنامه معین نیست و فقط اگر لقظ کمیسیون تحقیق را بخواهند برای تمام جزئیات و فی وکافی بدانند مطلبی است علیحده و اینکه آقای مدرس پسشنهاد می‌فرمایند به کمیسیون تحقیق انتخابات رجوع شود بعقیده بنده دور لازم می‌آید برای اینکه کمیسیون تحقیق مطابق نظامنامه باید بعد از رسمیت یافتن مجلس یعنی گذشتن ۳ ربع از اعتبارنامه‌ها باشد و اگر تحقیق در اعتبار نامه‌ها را موکول به کمیسیون تحقیق انتخابات کنیم چون ممکن است در هر یک از اعتبارنامه‌ها این تقاضا بشود بالاخره دور لازم آمده و مجلس منعقد نخواهد شد چون ممکن است در هر یک از اعتبارنامه‌ها موقوف میشو به بشکیل کمیسیون تحقیق انتخابات و کمیسیون تحقیق انتخابات موقوف است به گذشتن ۳ ربع از اعتبارنامه‌ها بنابراین اگر آقای مدرس کمیسیون دیگری را غیر از کمیسیون تحقیق انتخابات تقاضا کنند بنده ملسم موافقت خواهم کرد.

سردرامعظم ـ آنقدری را که راجع به بنده بیان فرمودند عرض خود را تکرار می‌کنم اینطور نیست که فرمودید بنده فراموش نکرده‌ام نظامنامه داخلس در ابتدای مجلس دوم نوشته شد کمیسیون که بنده و ایشان عضو آن بودیم و قانون انتخابات حالیه را نوشت و هیچ مربوط به کمیسیون تحقیق انتخابات نیست.

محمدهاشم میرزا ـ اگر آقای مخبر فراموش کرده‌اند ممکن است به صورت مجلسهای سابق رجوع کنند تا ببینند حق با که است دلیلش هم این است که بنده در همان کمیسیون عضویت داشتم در حالتیکه در دو کمیسیون دیگر اسم عضو بودم و چون این کمیسیون کمیسیون تحقیق بود منافات با دو کمیسیون دیگر نداشت والا یک نماینده در بیش از دو کمیسیون نمی‌تواند عضویت داشته باشد.

رئیس ـ گمان می‌کنم که مذاکرات در باب این پیشنهادات کافی باشد.

اول رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای مدرس تقاضا کرده‌اند که این امر رجوع شود به کمیسیون تحقیق که بعد از رسمیت مجلس تشکیل خواهد شد

آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌نمایند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند).

رئیس ـ (تصویب شد)

رأی می‌گیریم به راپورت شعبه (در این موقع سردارمعظم کردستانی خواستند از مجلس خارج شوند)

رئیس تشریف نبرید اکثریت حاصل نمشود.

از طرف ۱۵ نفر از آقایان پیشنهاد شد رأی محلی گرفته شود.

آقای مستشارالسلطنه پیشنهاد را بمضمون ذیل قرائت نمودند.

امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می‌کنیم که در مورد انتخاب آقای جلیل الملک رأی محلی اخذ شود.
شیخ اسدالله محلاتی ـ رئیس التجار ـ صدالاسلام ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ احتشام الدوله ـ مدرس ـ امیر اعلم ـ امین الشریعه ـ مؤتمن السلطنه ـ عماد السلطنه خراسانی ـ عماد السلطنه طباطبائی ـ شیخ الاسلام ـ فهیم الملک ـ سردارمعظم کردستانی ـ امین التجار.

رئیس ـ شروع باخذ رأی می‌شود آقایانیکه قبول می‌کنند مهرة سفید و آقایانیکه رد می‌فرمایند مهرة سیا خواهند داد آقایان مستشار السلطنه ـ عمادالسلطنه ـ غضنفرخان شروع به شماره مهره‌های رأی نموده و نتیجه اینطور حاصل شد، مهرة سفید ۳۷ مهرة سیاه ۱۵.

رئیس ـ به اکثریت ۳۷ رأی در مقابل ۱۵ رأی تصویب شد چند نفر هم امتناع کردند.

حاج آقا ـ بنده عرضی دارم.

رئیس ـ بفرمائید.

حاج آقا ـ بنده لازم میدانم حالا بعد از گذشتن این مطلب در قضیه نظامنامه داخلی یک مطلبی که به تمام آقایان هم مربوط است توضیح بدهم.

رئیس ـ راجع به یک ماده نظامنامه که در کمیسیون تحقیق انتخابات در آن ذکر شده.

حاج آقا ـ این ماده را بنده می‌خواستم توضیح بدهم متوقع را تعیین فرمائید بنده باید این ماده را توضیح بدهم. من

رئیس ـ خیلی خوب هر وقت کمیسیون تحقیق انتخابات مورد تحث شد آن وقت بفرمائید. اسامی شش نفر برای کمیسیون که آقای محمدهاشم میرزا پیشنهاد نموده‌اند استقراع می‌شود. آقای مستشار السلطنه شروع باستقراع نموده و آقایان ذیل معین شدند.

عدل السلطنه سلیمان میرزا ـ آقامیرزا علی کازرانی ـ حاج آقای شیرازی غضنفرخان ـ بیان الملک.

حاج آقا ـ بنده مستعفی هستم یک نفر دیگر ر تعیین بفرمایند مجدداً استقراع شد و آقای شیخ العراقین زاده معین شدند.

عدل السلطنه ـ بنده هم مستنعفی هستم.

شیخ العراقین زاده ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ می‌خواهید استعفا بدهید.

شیخ العراقین زاده ـ بلی بنده مستعفی هستم.

رئیس ـ اینطور قرعه معنی ندارد اگر همه استعفاء بدهند می‌رسد بیک شش نفری که شاید قرعه باسم آنها در نمی‌آید

(تصدیق نمودند)

بنده گمان می‌کنم که استعفای آقایان نباید قبول بشود

اغلب تصدیق نمودند.

حاج آقا ـ بنده هر طور امر بفرمائید اطاعت می‌کنم ولی نظامنامه این حق را بماد داده است.

سردار معظم ـ در قرعه خیر.

رئیس ـ اسامی شش نفر آقایان از این قرار است عدالسلطنه ـ سلیمان میزا ـ بیان الملک ـ غضنفرخان ـ آقامیرزاعلی کازرانی ـ حاج آقا

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا مطلبی داشتید بفرمائید.

سلیمان میرزا ـ آقایان فراموش نفرموده‌اید در دو سه جلسه قبل با وجود تذکر بنظامنامه داخلی که موقع سؤال نیست ولی بمناسبت اهمیت مطلب راجع باقداماتی که در اصفهان شده بود و صدمه‌ای که بناموس یک نفر ایرانی وارد شده بود بنده شرحی عرض کردم و آقایان هم موافقف کردند که شرحی در این باب بهیئت دولت نوشته بشود امروز هم یک مطلب یگر از این قبیل دارم البته آقایان مطلع هستند و محتاج به تذکار نیست خدماتی را که اهالی آذربایجان در راه مشروطیت و استقلال واقعی این مملکت کرده‌اند اهالی آذربایجان اولین اشخاصی هستند که مقدم باین بوده‌اند والبته تمام اهالی رهین منت اهالی آذربایجان در گرفتن مشروطیت و استقرار این امر خیر هستند البته سایر نقاط مختلفه مملکت هم آنقدر که توانسته‌اند اقدام کرده‌اند ولی اهالی آذربایجان همیشه درجه اول را داشته‌اند (بیچاره اهالی آذربایجان) هر قدر حسیات خودشان را نسبت باستقلال مملکت در استحکام اساس مشروطیت بخرج داده‌اند بهمان اندازه هم دچار زحمات و صدمات از قبیل قتل و غارتها بوده‌اند از دوره اول و دوم همیشه دچار این زحمات وصدمات بوده‌اند امروز هم متأسفانه دچار فشاراتی هستند که تحمل ناپذیر است و بر هیچ یک از آقایان مستور و پوشیده نیست که در ایام فترت چه صدمات بیک قسمت مهم آذربایجان ارومیه و سلماس و سلدوز تلگراف بسیاری بهیئت دولت مرکزی و وکلاء نموده‌اند که مارا از شر این کشتار و برادر کشی خلاص کنید یک اقدام هم از طرف دولت البته شده اما شاید این اقدام کافی نباشد وچنانکه در روزنامه موسوم به سپهر شمال که بطهران رسیده است سواد آن هم یک نسخه بمجلس رسیده یک نسخه بهیئت وزراء این است که عرض می‌کنم و تقاضا می‌کنم بنام حس مشترک که هر ایرانی در هر موقع خطر دارد برای قدرشناسی با بنده موافقت بفرمائید که بهیئت دولت تأکیدی بشود که هر اقداماتی در موضوع آذربایجان نموده‌اند بیشتر نمایند که آن بد بخت اهالی که کارد باستخوان رسیده و باز گفتگوی ناموس است از این اوضاع خلاص بشوند

(جمعی تصدیق نمودند)

تلگراف اولی که عرض کردم از طرف مهاجرین رسیده است این است که بمضمون ذیل قرائت نمودند.

طهران ـ بتوسط حاج رفیع آقا وسازیر مهاجرین ارومیه کوبیه مقام مقدس دارالشورای کبری شید الله ارکانه مقام منبع هیئت جلیله وزرای عظام دامت شوکته.

سابقاً چه از تبریز و چه از مراغه تفصیل فجایع و عملیات شقاوت کارانه اسمعیل آقا اتباع امسعیل آقا که فقط و فقط به قصد اعدام نسل عجم و رفع فاصله اتصال خط کردستان از ما بین به آرزوی تشکیل حکومت کردی اقدام شده و طی تلگراف عدیده چه بسده منیه سلطنت عظمی و چه بمقام هیئت معظم دولت کاملاً عرض شد ولی هزار افسوس که تا کنون نتیجه ظاهر نشده است اگر دولت از حقوق مملکتی خود در ارومی و سلدزد و سلماس چشم پوشیده اگر دولت دارو ندارد اهالی بیچاره را به تیول اکراد وا گذاشته و قتل عام نفوس ما را هم برضایت سکوت امضاء می‌فرمایند مختار است و ممکن است تا جائی که سیاست دولت اقتضاء می‌کند از آن مسائل تحمل نمود ولی قضیه عرض و ناموس که موضوع شکایت آنروزه ما فلک زدگان است جای هیچکونه ملاحظه وتحمل نیست جماعت به باد غارت رفته و عموماً خاکستر نشین شده هم قبول داریم روزی پیجاه شصت نفر از شکنجه و مجاعه تلف می‌شویم بشرح امضاء خودمان در این جا که حد اکثر یا از نمرة اول متمولین ارومیه و سلدوز و سلماس هستیم از پریشانی و عدم دستگیری مندرجاً طعمة مرگ می‌شویم راضی و شاکریم اما درصحبت عرض و ناموس که از تحت نفوذ سیاست و دیانت هر دو خارج است خودرا از هر گونه جسارتی معذور میدانیم بنابراین عرض مینمائم اگر دولت عاجلاً باعزام قوه کافی و وافی در استخلاص اعراض و نوامیس ما بیچارگان اقدام جدی نفرمایند که اطمینان قطعی برای جماعت پیدا بشود نه عرق انسانیت و نه حسن اسلامیت هیچ کدام مانع از پاره تشبئات این جماعت نخواهد شد بعد از آن که ار امر هیئت منظم دولت است. از طرف عموم مهاجرین ارومی و سلدوز و سلماسی.

سلیمان میرزا ـ تلگراف دیگر هم تقریباً به همین مضمون است هر چند که هیئت دولت بعضی اقدامات کرد ولی بنده منتظرم که سایر آقایان هم با بنده هم عقیده و هم آواز بشوند. من باهالی آذربایجان می‌گویم که نه نمایندگان ایران نه ملت ایران نه دوت هیچ کدام چشم نا حقوق حقه خودشان حتی از یک وجب خاک ایران دست برنداشته‌اند (تصدیق نمودند) چه رسد بیک نقطه مهمی مثل آذربایجان دولت برای آنجا همه قسم اقدامات خواهد کرد خصوصاً راجع به نوامیس مردم که نوامیس همه ماها است.

رئیس ـ گمان می‌کنم این روزنامه متعلق به مدتی قبل باشد چون جمعی از مهاجرین سلدوز و ارومیه که در تبریز آمده بودند بنده بآنها مخابرات حضوری کردم آقای مساوات هم تشریف داشتند تقاضاهاشان را پرسیدم تقاضاهاشان راجع به سه مسئله بود یکی راجع به اعزام قوائی بآنجا و هرسه مسئول آنها اجابت شد وموافق مراسله که اخیراً از رئیس الوزراء رسیده است اردوئی که در میانج بود برای ارومیه حرکت کرد وجهی هم که خود آنها تقاضا کرده بودند که ماهی سی هزارتومان بود تصویب شد که بآنها داده شود چند هزار تفنگ هم که خواسته بودند تصویب شد که پولی بفرستند که همان جا آنها خریداری نمایند بنده هم بموجب همین جواب آقای رئیس الوزراء بآنها جواب دادم حالا که آقای سلیمان میرزا اظهار می‌فرمایند گمان می‌کنم راجع به دو ماه قبل باشد باوجود این بنده باز بدولت تأکید می‌کنم منتظر جواب تلگراف آنها هستم که ببینم باز اگر مطلبی دارند تقاضا می‌کنم انجام دهند جلسه آتیه روزشنبه سه ساعت قبل از ظهر خواهد بود.

(مجلس یکساعت قبل از ظهر ختم شد)