مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اسفند ۱۳۴۳ نشست ۱۶۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ اسفند ۱۳۴۳ نشست ۱۶۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز چهارشنبه ۱۹ اسفند ماه ۱۳۴۳ نشست ۱۶۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۱۶۱

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین
۲- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۴ کل کشور
۳- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین.

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه-

آقایان امام مردوخ- موسوی کبیری- بانو دکتر دولت شاهی.

غائبین بی‌اجازه-

آقایان پرویزی- جهانگیری- فیصلی- فهیمی- دکتر قراگزلو- دکتر مصباح‌زاده- نصیری- یعقوب تهرانی- دکتر یگانگی.

غائبین مریض-

آقایان دکتر جعفری- مهندس آراسته- دکتر حاتم- رجایی- قراچورلو.

- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۴ کل کشور

۲- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۴ کل کشور

رئیس- وارد دستور می‌شویم دنباله مذاکرات درباره کلیات لایحه بودجه مطرح است. آقای سرتیپ‌پور تشریف بیاورند.

سرتیپ‌پور- عرض کنم بنده به‌عنوان مخالف صحبت می‌کنم و مخالفت بنده هم از نظر ارقام و اقلام و اعداد نیست چون فن من فن حساب و بودجه و این چیزها نیست و بر فرض هم ذیفن بودم کتابی که به نام بودجه نوشته شده در ظرف ۹۰ روز آن هم به وسیله کارشناسان داخلی و خارجی و ۹۰ ساعت دولت وقت لازم داشته تا آن بودجه را رسیدگی کند طبعاً برای بنده در ۹۰ دقیقه بررسی آن امکان‌پذیر نبود این‌که عرض کردم ۹۰ دقیقه ممکن بود که ما هم ۹۰ ساعت وقت پیدا می‌کردم برای دیدنش و بررسی‌اش و حتی نطق کردن درباره آن منتهی اوضاع و احوالی پیش آمد که دولت بودجه را دیر تقدیم کرد و از این طرف هم ما دیدیم عید نزدیک است و باید زودتر دست دولت باز بشود این بود که وقت خیلی فشرده‌ای داشتیم هم از لحاظ بررسی هم از لحاظ بیان عقیده، در مورد بودجه که دست دولت زودتر باز شده باشد و قبل از عید به مرحله‌ای که قابل اجرا باشد رسیده باشد غرض، بررسی بنده از نظر تأثیری است که این بودجه ممکن است برای رفع ابتلائات گذشته داشته باشد یا برای اجرای وظایفی است که انقلاب بر عهده ما محول کرده است اگر این بودجه ناظر به این دو منظور باشد و اجرای این دو منظور را تسهیل بکند طبعاً بودجه خوبی از نظر بنده شناخته می‌شود و اگر ناظر بر این نبوده باشد قابل انتقاد و تذکر می‌باشد که دولت باید به آن تذکرات وقعی بنهد البته آن‌چه که می‌توانم عرض کنم آن تکه بودجه سال ۴۴ گویاتر و زبان دارتر از بودجه سال ۱۳۴۳ نوشته شده است (صحیح است) (یکی از نمایندگان- از تمام بودجه‌ها) بنده سنم تقاضا نمی‌کند درباره سال‌های گذشته قضاوت کنم به هر حال در بودجه سال ۴۴ می‌توان دید چه مقدار پول برای چه مقدار کار به مصرف خواهد رسید یا پادار شده است و این خود یکی از مشکلات فکری را مرتفع می‌کند و یک نگرانی وسوء ظنی را که قبلاً درباره ابهامات در انسان پدید می‌آمده مرتفع می‌کند و از بین می‌برد البته به هر نسبتی که دغدغه کمتر باشد زمینه الفت و همکاری بیشتر می‌شود بنابراین این بودجه چون دغدغه را کم می‌کند زمینه همکاری را بیشتر فراهم می‌کند و این خود مطلبی است ولی عیبی هم دارد که نمی‌توان گفت هر بودجه فاقد عیب است این است که باز هم آثار تبعیض در این بودجه دیده می‌شود که ما مکرر عرض کردیم باید جامعه ما از دغدغه تبعیض بر کنار باشد. چون تبعیض آن جمعی را که محروم نموده باشد در آنها احساس حقارت به وجود می‌آورد و این احساس هم گاهی تبدیل به کینه می‌شود و منشأ کارهای بد که البته در موقع خودش بنده موارد تبعیض را که در این تبصره‌ها منعکس است به عرض می‌رسانم قسمت دیگر عیب بودجه این است که مثل این که تلنگری به آرزوهای پخته شده سال ۴۳ ما زده است که آن تلنگر یکی این است که دوماه قبل یعنی هفته‌های قبل از پرواز مرحوم منصور به سوی ابدیت در مجلس از ایشان شنیدم که کارخانه ذوب آهن تا پایان امسال اعلان مناقصه‌اش صادر می‌شود ولی در این بودجه ما می‌بینیم که در یک تبصره سال ۱۳۴۴ را در مورد کارخانه ذوب آهن سال بررسی به مطالعات انجام شده شناسانده‌اند و انتخاب محل نصب و تعیین نوع سوخت و ساخت، خوب مسئله ذوب‌آهن به این دلیل که در بودجه آمده اگر مورد تصویب آقایان قرار بگیرد یک سال دیگر عقب می‌افتد و در ما این فکر را به وجود می‌آورد این هفت‌خوانی که در عهد سلطنت اعلی‌حضرت فقید شکسته شده بود محل نصبش، سوختش، ساختش موادش همه به حساب آمده بود بعد از سی و چند سال مطالعه معلوم شده بود که یزد و کرمان معادن آهن غنی دارد که در عهد اعلی‌حضرت فقید به آن رسیده بودیم و بعد از ۲۳، ۲۴ سال مطالعه مجدد باز به همان مرحله رسیدیم. تازه می‌بینیم از نو داریم شروع می‌کنیم برای رسیدگی به سوخت و ساخت و محل نصب آن در گذشته موقعی که برسی می‌شد هنوز آب‌های فراوان در پشت سدهایی نظیر سد کرج یا سد در انبار نشده بود آب که یکی از ضروریات حتمی کارخانه ذوب‌آهن است مهار شده اما باز هم مادر کش و قوس انتخاب محل یا تعیین سوخت و ساخت هستیم. (دکتر شفیع امین- انشاءالله این دولت عملی خواهد کرد) انشاءالله که چنین باشد البته هم ناظر به آقاست و هم ناظر به آقا خیلی خوش وقت خواهیم شد که در جریان توضیحی که جناب آقای نخست وزیر انشاءالله می‌دهند این بشارت عظیم درباره کاری که عقده عظیم روحی برای ملت ایران شده است بدهند و واقعاً این عقده را بگشایند نباید فراموش کنیم جناب آقای نخست وزیر در روزی که بودجه را تقدیم مجلس شورای ملی می‌فرمودید بنده تمنی کردم که خوبت فهرستی از عملکرد سال ۴۳ ضمیمه بودجه می‌فرمودند برای این که مردم واقعاً بدانند که این دولت در سال ۱۳۴۳ واقعاً بیکار نبوده و کارهایی انجام داده است نمی‌شود باور کرد که یک ملت (۱۴۰۰۰) چهارده هزار میلیون تومان در سال بدست مجریانش بدهد و حساب پس ناگرفته بیاید ۱۷ هزار میلیون دیگر هم بدهد وقول داده بودید جناب عالی که این فهرست کارکرد را گو این که تقریبی بوده باشد به مجلس مرحمت خواهید کرد مثل این که گرفتاری‌ها مجال نداد اگر حالا تهیه شده باشد کمال تشکر است گو آن که فرصت مطالعه و تطبیق فوت شده است معذلک ای بسا مطالعه آن از گفت پاره‌ای مطالب بنده را بی‌نیاز می‌کرد مسئله دیگری که از لحاظ بودجه سال پیش و بودجه امسال مطمح نظر است این است که در سال پیش و بودجه امسال مطمح نظر است این است که در سال پیش ما در جریان بررسی به بودجه با مواعیدی رو به رو شدیم که از جمله آن مواعید این بود که اگر مجال داده شود بودجه سال ۴۳ در محل خوش به خرج برسد رشد اقتصادی جامعه ایرانی تا ۶ درصد ترقی خواهد کرد و درآمد ملی ما هم افزایش پیدا خواهد کرد البته در آمد ملی واحد اندازه‌گیری توسعه اقتصادی است به هر نسبتی که این درآمد بالاتر باشد توسعه اقتصادی باور کردنی‌تر می‌شود و به هر نسبتی که در آمد ملی پایین باشد به همان نسبت باید باور کنیم که طرح سال پیش با موفقیت توأم نبوده است و به قراری که مقتصدین عالی رتبه ایرانی که حق اظهار نظر رسمی دارند ابراز نظر و اظهار فرموده‌اند رشد اقتصادی سال پیش از ۵/۲ درصد یا ۳% بالاتر نبوده است پس به ۶% که وعده شده بود نرسیده در آمد ملی هم فزونی نگرفته به دلیل این که ما آثار تأثری در نطق آقای نخست وزیر دیدیم در طی توضیحی که درباره این بودجه می‌داند و مضافاً اضافه کردند که سرمایه‌گذاری‌های خصوصی هم در سال پیش به کمک سرمایه‌گذاری‌های عمومی نیامده است که همین مسئله هم سایه بر افزایش در آمد ملی انداخته منتهی ما باید به بینیم چرا سرمایه‌گذاری خصوصی در سال ۴۳ دچار رخوت و تنبلی بوده است وظیفه دولت هست که در این مورد بررسی کند که به بینیم آیا سرمایه‌های کوچک در فشار سرمایه‌های بزرگ بود که جرأت نکرد علنی بشود آیا تصمیمات و آئین‌نامه‌های خلق‌الساعه‌ای به وجود آمد که سرمایه‌گذاری خصوصی را ترسانده است در جامعه ما در سال ۴۳ چه نوع ناامنی اقتصادی نه ناامنی سیاسی موجود بوده که سرمایه‌گذار خصوصی نخواسته است سرمایه خود را به کمک سرمایه عمومی بفرستد این یک بحث است که البته حق داریم از دولتی که ارکانش را مقتصدین تشکیل می‌دهند بپرسم و بخواهیم که بررسی کنند چون پریرو تاب مستوری ندارد سرمایه خودش را پنهان نمی‌کند مگر این که با یک نا امنی یا نوعی از ناامنی روبه‌رو شده باشد باید دید این نا امنی متفرع از چه نوع کارهایی در این مملکت بود که البته دولت باید بر این نوع از کارهایی که موجب ترس سرمایه‌گذاری خصوصی می‌شود خواه فشار سرمایه‌های بزرگ باشد خواه مسائل دیگر بر آن مسائل توجه کند تا ما بتوانیم واقعاً از نیات خوبی که هم مجلسیان اظهار می‌کنند و هم دولتی‌ها اظهار می‌دارند و یقین داریم که هر دو دسته مؤمن و معتقد هستند استفاده کامل بکنیم این هم صحیح است که بعضی از سرمایه‌دارها قائلند مادام که سرمایه‌ها پنهان است دغدغه ما کم است ولی وقتی که به جریان اقتصادی گذاشتیم همیشه دلهره داریم که مبادا فردا قانونی بگذرد منافع با سرمایه ما را در خطر بگذارد یا حریفی سرمایه‌دار و بزرگ در مقابل ما سبز شود و با فشار سرمایه خود ما را در تنگنا بیندازد باید بر این‌گونه دغدغه‌ها غلبه کرد که این کار بر عهده مجریان برنامه‌های اقتصادی است ما در مملکتی هستیم آقا که برخورد کرده است با یک دگرگونی عظیم که خود این دگرگونی عظیم با به معنی دیگر انقلاب سفید یا تحول سفید مانند موجی بوده است که خیلی سنت‌ها را شکسته وضع آیین نامه‌ها و مقررات اقتصادی را درهم ریخته ما در برهه از زمانی هستیم که باید بر این خرابه‌ها بنیادهای جدیدی بگذاریم تا بتوانیم از انقلاب استفاده‌های را که اعلی حضرت همایونی منظور نظرشان به نفع ملت است کرده باشیم از جمله عواملی که می‌تواند به این گونه نظرات کمکی بکند افزایش در آمد ملی است افزایش در آمد ملی موجب می‌شود که مجموع مصنوع و کالاهائی که یک ملت در یک سال اقتصادی به وجود می‌آورد مقدارش افزایش یابد به تناسب افزایش ارزش بیشتری پیدا شود و به تناسب ارزش بسیار در آمد بیشتری نصیب مردم بشود با توجه به این‌که در این مملکت عوامل تولید زیاد هست چه به صورت زمین‌های زراعتی و چه به صورت منابع معدنی و کانی یا کارگاه‌های ملی و کارخانجات مدرن بعد از پایان دوره انقلاب و کنفرانسی که بعد از پایان انقلاب تشکیل شد متخصصین ایرانی دعوت شده بودند به تهران از همه ایالات و ولایات آنها توجه به احتیاجات و امکانات منطقه‌ای خودشان اظهارنظرهایی کردند که از طرف کنگره به تصویب رسید و به دولت اعلام شد و بعد از این که دولت هم قسمت زیادی از آن توصیه‌ها را پذیرفت خیال می‌کنم دو سال از این داستان گذشته باشد ولی ما می‌بینیم که آن توصیه‌های مقبول و مطبوع که مورد قبول دولت قرار گرفته بود باز قسمت اعظمش اجرا نشده است نمی‌خواهم بنده دولت‌هایی را که آمده‌اند و رفته‌اند مقصر بدانم و نمی‌خواهم ایراد بگیرم به نیاتی که دولت‌ها در مورد اجرای فرمان همایونی اظهار می‌کردند ولی به آن نرسیدند اما می‌توانم بگویم هنوز دستگاه‌های مجریه ایرانی مناسب با سرعت و تحرک انقلاب آمادگی نیافته بودند و حسن نیت دولت‌ها با نادانی یا با انس‌های قرون روبه رو شد و مانع از اجرای برنامه‌های مفید توصیه شده گردید و الّا در یک مملکتی که ما احساس می‌کنیم و می‌بینیم و لمس می‌کنیم بیکاری فراوان را هم در طبقه تحصیل کرده در طبقه باسواد و هم در طبقه کم سواد خیلی آسان بوده است که با اختصاص زمین و ارشاد بیکاران به آن نوع کارهای فلاحتی که در زمینه فعالیت‌های تولیدی ملی بازوهای زیادتری لازم دارد همچنین ارشاد سرمایه‌هایی که در نتیجه خرید املاک از مالکین بزرگ در اختیارشان گذاشته شده بود که شاید از ۳۰۰ میلیون هم متجاوز باشد قبل از آن که این سرمایه‌ها خورده بشود یا در مسافرت‌ها هدر بشود یا صرف تجمل بشود ارشاد می‌شد در راه تولید صنعتی و تولید فلاحتی تا می‌توانستند آن سرمایه‌دار این که در نتیجه فروش ملک خود صاحب پول شده‌اند هم یک عایدی مستمر پیدا کنند هم به این وسیله در طریق اقتصادیاتی که مورد توجه ملت ایران با مورد استفاده ملت ایران قرار خواهد گرفت کمک کنند متأسفانه این مسئله نتوانست در مدت دو سال عملی بشود ولی البته باید اقرار کنیم که دولت در این دو سال بیکار نبود و به قول مرحوم منصور در زمینه زیر بنا سازی مملکت فعالیتی داشته است منتها این را باید قبول کرد که نباید عمر جامعه فقط صرف زیربناسازی بشود یک کمی هم بعد از آن که زیر بنا حاضر شد باید روی بنایی هم بگذاریم که از این روی بناها بتوانیم فایدتی تحصیل کنیم که هم قروض خودمان را به گذشتگان بپردازیم و هم بخار جیانی که اعتماد می‌کنند و به ما وام می‌دهند البته این نکته قابل توضیح است که ارقام بودجه نشان می‌دهد که ما شاید ۴۰% یا ۵۰% از آن‌چه که در بودجه آمده است به عنوان مالیات و نتایج خدمات دولت و عواید مستقیم و غیر مستقیم از نسل زمان می‌گیریم بقیه را از منابعی به دست می‌آوریم که متعلق به گذشته بوده و دست به دست حفظ شده و به ما رسیده است مثل معدن‌های نفت و غیره که در حقیقت مثل قرضی است که از گذشته گرفته‌ایم برای این که به آیندگان این قرض را بپردازیم این‌طور نیست که هر قرضی را که ما از منابع به دست بیاوریم بدون این که قصد برگشت آن را به آیندگان داشته باشیم به قول آن دوست عزیزمان که دیشب می‌فرمودند خرج عطینا بکنیم این صحیح نیست، بنابراین هر مبلغ پولی که از نفت یا از منابع دیگر عاید ما می‌شود قرضی است از گذشته که تأدیه آن باید به آینده صورت بگیرد، بنابراین باید پول‌ها در راهی مصرف شود که بازده و برگشت داشته باشد (صحیح است) و با این بازده ما در مقابل نسل آینده شرمساری تحمل نکنیم و بنده خیال می‌کنم دولت در این صدد هست شاید هم نیست، نمی‌دانم انشاءالله در جریان توضیح واقف می‌شویم بشارتی هم در خارج از مجلس به گوش ما رسید که انشاءالله در داخل مجلس هم از زبان جناب آقای نخست وزیر می‌شنویم، از جمله کارهایی که مطمح نظر ملت ایران است جلوگیری از هدر شدن سرمایه‌هایی است که مال ملت ایران است و سال‌هاست که هدر می‌شود و گناهی هم به گردن دولت فعلی یا دولت قبلی نیست این سرمایه‌گذار است که می‌گویند در سال شاید در حدود سیصد میلیون ارزش آن است که به آسمان می‌رود و نابود می‌شود و به نظر می‌رسد که جناب نخست وزیر تصمیم دارند که این منبع بزرگ در آمد را با ایجاد کارخانه پتروشیمی مورد استفاده ملت ایران قرار بدهند که این بشارت را انشاءالله طی بررسی بودجه ۴۴ وقتی که پشت تریبون می‌آیند به مجلس شورای ملی خواهند داد که امسال موجبات تهیه این کارخانه فراهم می‌شود (انشاءالله) درباره تبعیضاتی که بنده عرض کردم اشاره می‌کنم مواردی است مربوط نه به شهرداری تهران خواهش می‌کنم آقایان توجه داشته باشند مخصوصاً آقایان نمایندگان شهرستان‌ها که می‌خواهند برای پیشرفت کار شهرداری تهران اختیار به شهرداری بدهند نه به شهردار یا قوانین مربوط به شهرداری ناقص است که باید آن نقص‌ها بر طرف شود که همه شهرداری‌ها بهره‌مند بشوند و یا ناقص نیست اگر ناقص نیست قانون را به مرحله اجرا بگذارید اگر برای پیشرفت امور شهرداری‌ها اختیاراتی برای شهرداران لازم است چرا این اختیارات منحصر به تهران باشد و این اختیارات را به شهرداران بلاد دیگر ندهند شهرداران ما از دو دسته خارج نیستند یا منتخب انجمن هستند که طبعاً باید اختیارات بیشتر داشته باشند و یا منتخب دولتند و دولت شخص ناصالحی که قابل اعتماد برای استفاده از این اختیارات نباشد به مراکز نمی‌فرستد پس یا باید قانون اصلاح بشود یا اگر قانون اصلاح نمی‌شود اختیارات باید از صورت تبعیض خارج شود مضافاً اگر کمی هم فکر کنیم می‌بینیم که از سال ۱۳۱۶ به این طرف یک در میان شهرداران تهران دچار عوارضی شدند و نتیجه عمل شهرداری هم به صورت دفتر ایام در مقابل چشم مردم گسترده است که همین شهر تهران است که به تعبیر بسیاری از مردم صاحب نظر یک شهر غلطی است شهرداری که نتایج عمل این شهر است یا شهردارانی که نتایج عملشان این‌گونه است که ما دیدیم و شنیده‌ایم آیا پاداش می‌خواهند به صورت تحصیل اختیارات از طرف مجلس به این ترتیب ما تشویق خواهیم کرد کان دیگر و مؤسسات دیگر را که اگر می‌خواهند مختار بشوند اول باید به این مرحله از خدمت‌گزاری و حسن شهرت برسند و این صحیح نیست ما باید سعی کنیم پاداش و امتیازات را یکسان و مؤسساتی بدهیم که آن‌ها را قبلاً آلوده نکرده باشیم اگر واقعاً آلوده نیستند آزارشان نکنیم و اگر آلوده هستند پاداششان ندهیم این نقص غرض است مسئله دیگر آن که همکاران گرانقدر ما مراتب احترام و ستایش خودشان را نسبت به قوای تأمینی ابراز کردند برای ماهر کسی که جان خودش و روح خودش را روز شب به راه وطن بگذارد محترم است تفاوت نمی‌کند چه در لباس ژاندارمری باشد چه در لباس شهربانی باشد چه در لباس ارتش باشد همه آن‌ها کسانی هستند که آماده فداکاری شده‌اند و بی‌گمان برای ما گرانقدر و گران سنگ هستند وقتی که قرار شد ما نسبت به آن‌ها ابراز حق شناسی کنیم اگر تبعیض را مداخله بدهیم احدی از واحدها را در مقابل احدی از واحد دیگر تحقیر کرده‌ایم و این تحقیر منشأ الفت و محبت نخواهد بود ماده ۳۳ و ۳۴ که در بودجه است شاید در نتیجه مطالعات بسیار دقیق دولت باعث شد که به وجود بیاید ولی بالاخره معلوم نیست چرا واحدی استفاده‌شان از این امتیازات موکول به تأمین اعتبار باشد که این قسمت هم قابل دقت است نه از نظر این که تصور این بشود که آقایان در این واحدها بستگان یا نمایندگانی دارند بلکه از نظر اصول است نکته دیگر در قانونی که در کمیسیون مشترک مجلسین شورا و سنا راجع‌به اصلاحات ارضی گذشت اعلام شد خرده مالکینی که میل دارند به شخصه زراعت کنند جهت عمران و آبادی اراضی غیر آبادشان پنج سال وقت دارند که در طی این پنج سال اگر توانستند بایر رادایر کنند حقشان شناخته می‌شود و اگر نکردند بلاعوض به دولت واگذار می‌شود از این پنج سال یک سال گذشته است و هنوز وضع زمین‌ها در ایران مشخص نشده اگر چهار سال دیگر هم به این منوال بگذرد هم فعالیت تولید کشاورزی متوقف شده و هم راه استفاده از قانون که مجلسین تصویب فرمودند بر مردم ایران و مولدین و سرمایه‌گذاران بسته شده است بنده در این مورد و در مورد جنگل مطالبی داشتم که می‌خواستم عرض کنم ولی دوستان عالیقدر من که تخصص در امور جنگل و اراضی زراعی دارند از بنده خواسته‌اند که من این موضوعات را در کمیسیون‌هایی که در همین باب‌ها مشغول بررسی است مورد تحقیق قرار بدهم و اگر نتیجه مطلوبه حاصل شد غرض حاصل است و اگر نشد این تریبون باز هم هست وقت فشرده مجلسیان رادرباره بررسی بودجه نمی‌گیرم (احسنت) یادداشتی از یکی از دوستان رسیده است که می‌گوید یک شهردار فرصت این را ندارد که با ده هزار مؤدی در مورد عوارض توافق بکند این هم مسئله‌ایست اگر اختیار بدهند به شهردار او وقت ندارد دستگاه هم همان است که بود «حقه مهر به آن نام نشان است که بود الی آخر، مسأله دیگر را که باز هم نگاه می‌کنید به تبعیض منهی یک تبعیض حقارت‌آمیزتری که من خواهش می‌کنم ذهن جناب آقای دکتر یگانه هم متوجه عرض ما باشد و آن این است که در این مملکت واحدهای زیادی هستند به تعداد کوچک و به تعداد زیاد که با دولت اختلافاتی دارند یک سال و نیم پیش بنده در همین مجلس خواندم در گزارش یکی از کمیسیون‌ها پیشنهادی را که برای رفع بسیاری از نارضایی‌هایی که در مملکت ما جاریست و رفع اختلافات بین مردم و دولت شورای دولتی تشکیل بشود که مردم ملجائی داشته باشند برای اقامه دعوی بر علیه متعدیان دولتی که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است و ای بسا که دولت منتظر بوده است اصلاحی در ادارات و دستگاه‌های مملکتی بکند تا دعاوی کمتر بشود تا وقتی شورای دولتی تشکیل شد زیاد گرفتار نشود ولی خوب این را ما تحمل کردیم ولی در عین حال اگر بنا باشد یک وقتی مجلس یا دولت در صدد رفع اختلاف بین دستگاه‌های دولت و شاکیان برآید این را دیگر باید اعم بکنند چرا به بانک ساختمانی اختیار بدهیم با چی دونیوی ایتالیایی رفع اختلاف بکند یا فلان فیرم فرانسوی رفع اختلاف بکنند ولی همان بانک ساختمانی که اراضی زیادی را به واحدهای زیادی به نام کوی کالاد و کوی قیطریه و غیره فروخته و نه تحویل می‌دهد نه خانه می‌سازد و آنها هم دم به دم به مجلس عریضه می‌دهند چرا با اینها رفع اختلاف نکنند چرا منافع ایرانی مقدم بر منافع متقاضیان خارجی نباشد بالاخره اینها هم یک واحدهای ایرانی هستند که اختلافاتی دارند با بانک ساختمانی با بانک‌های دیگر و این‌ها حقوق مسلمی دارند اگر بنا باشد که مجلس و دولت به بانک اختیار بدهد که این اختلافات را با واحدهای غیر ایرانی حل بکند خوب با واحدهای ایرانی هم حل کند و الّا این تصور پیش می‌آید که مجلس نسبت به دعاوی خودمانی‌ها بی عنایت است و نسبت به دعاوی غیر ایرانی عنایت دارد و این از مجلس انقلابی ما شایسته نیست صحبت دیگر که تبعیض است بنده می‌خواستم نظر دولت را متوجه بکنم به خصوص جناب آقای صفی‌پور و جناب اقای حسام رضوی را که سالی ده دقیقه به ما فرصت داده می‌شود که حرف بزنیم و مطالبی را به دولت بگوییم آقایان تشریف می‌آورند خودشان که حرف ما را نمی‌شنوند وزرا را هم مانع می‌شوند که حرف ما را بشنوند حضورتان عرض کنم که از یک دولت اقتصادی هرگونه طرحی که اعلام بشود باید طعم و روح اقتصادی احساس شود اگر بنا باشد منحرف بشوند آن وقت ما خیال می‌کنیم دولت مقداری گرفتاری داشته که نخواسته یعنی فرصت نکرده به این موضوع برسد این‌جا وزارت خانه جدیدی تشکیل شد به نام وزارت مسکن و عمران- همکاران محترم ما درباره قدرت کار این وزارتخانه جدید دیروز مطالبی گفتند این صحیح است وقتی که ما دانستیم با هزینه مملکت وزارت خانه‌ای وظیفه پیدا کرده برای همه مملکت ایران، و تا امروز هم بد انجام نداده است نباید بار تهران را تنها به دوشش بکشد کادر این‌ها بگذارید لاجرم کلیه قدرت کار آنها باید صرف عمران و آبادی تهران بشود و از جاهای دیگر غافل بشوند چرا برای این که مردمان خوبی هستند و باید بارشان زیاد بشود و این صحیح نیست هم‌چنین ما می‌بینیم در این مجلس بیشتر آقایانی که متعلق به ایالات و ولایات هستند از فقدان راه و وسایل ارتباطی گله‌مند هستند اکثر نمایندگان دولت تشریف می‌آورند و تصدیق می‌کنند که این درست است و ما عنقریب انجام خواهیم داد نامه‌هایی به دست ما می‌رسد که حکایت می‌کند فلان برنامه راه سازی در سال ۴۳ یا سال ۴۴ به مرحله اجرا و عمل گذاشته می‌شود بعد می‌بینیم که سال ۴۳ تمام می‌شود آن برنامه‌ها اجرا نمی‌شود می‌گوییم چرا این طور است می‌گویند چون پول نداریم فی‌المثل در یک استان، شش شاه راه به وجود می‌آید در حالی که از نظر اقتصادی این استان که هم راه‌آهن دارد هم راه زمینی دارد و هم راه هوایی دارد و کلیه احتیاجات اقتصادیش در ظرف چهار بار حرکت کاموا یا دوبار حرکت راه‌آهن تأمین می‌شود و تمام محصولاتش در ضمن چهار بار حرکت راه‌آهن و با کامواها صادر می‌شود ولی معهذا می‌بینیم که در برنامه امسالشان دو تا فرودگاه از فاصله دو ساعت برایشان در نظر گرفته می‌شود در حالی که فرض بفرمایید در زمانی که مرحوم ناصرالاسلام ندامانی وکیل گیلان بوده است و از زمانی که آقای والا وکیل خلخال شده است هر چه اصرار می‌شود که آقا چهار و نیم میلیون نفر آذربایجانی را با سه میلیون و نیم نفر گیلانی مازندرانی مرتبط کنید که محصولات آنها قابل مبادله باشد در یک نقطه سه میلیون نفر و در یک نقطه دیگر چهار میلیون نفر جمعیت هست این راه ساخته نمی‌شود که این هفت میلیون نفر یعنی ثلث جمعیت ملت ایران را با هم مرتبط کنند چه از نظر مبادلات تجارتی چه از نظرهای دیگر ولی برای خوش نشین‌های تهران برای این که روز پنجشنبه سوار طیاره بشوند و کنار دریا بروند و روز جمعه عصر برگردند و فردا در اداره‌شان باشند فرودگاه ساخته می‌شود راه هر از ساخته می‌شود و چالوس ساخته می‌شود اگر در گذشته ساخته شد خوب ساخته شد لااقل حالا دیگر وقتی که ما می‌بینیم فلان ایالات فرودگاه ندارد اگر بناشد فرودگاهی بسازید یک جای دیگر بسازید و الّا این حمل می‌شود به این که ما بیشتر از آن که به نظریات اقتصادی دولت توجه داشته باشیم به تفنن و به راحت بودن یک عده از گل‌های سرسبد یادداشت‌های زیادی دارم ولی خیال می‌کنم رفقای عزیز دیگر ما هم می‌خواهند صحبت کنند من بقیه یادداشت‌هایم را تقدیم مقام نخست وزیری خواهم کرد یا در نطق‌های قبل از دستور آینده به عرض خواهم رسانید و از حوصله همکاران عزیز و دولتیان تشکر می‌کنم (احنت، احسنت).

رئیس- آقای مهندس آصفی به عنوان موافق صحبت می‌کنند بفرمائید.

مهندس آصفی- با اجازه خانم‌ها و آقایان محترم بنده در موافقت با بودجه تقدیمی دولت به دوا اجازه می‌خواهم که کلیاتی به عرض برسانم و بعد برنامه کشاورزی و اصطلاحات ارضی دولت را در سال آینده و هدف‌هایی که مورد نظر بوده است و شغل و فن بنده محسوب می‌شود توضیحاً بیان بکنم تا ناطقین محترمی که قبل از بنده نگرانی‌هایی از این بابت داشته‌اند به نظریات و هدف‌های دولت که ضمن تنظیم این بودجه مورد توجه بوده است آشنایی بهتری حاصل بکنند و اطمینان داشته باشند که دولت نسبت به اجرای اصول انقلاب ملی در کلیه زمینه‌ها عموماً و در زمینه کشاورزی و اصطلاحات ارضی خصوصاً توجه کافی و وافی مبذول داشته است یکی از مزایای عمل دولت در بودجه سال ۱۳۴۴ این بوده است که قبل از پایان سال بودجه کل کشور و بودجه دولت و بودجه تفضیلی را تواماً و معاً تنظیم و تقدیم کرده است مفهوم این کلمه و این بیان این است که تا به حال در بودجه‌های تقدیمی دولت بودجه کل کشور ملحوظ نظر نبوده و این درجه از شمول و کمال سابقه نداشته است بودجه کل کشور با بودجه دولت تفاوت فاحشی دارد بودجه کل کشور آئینه فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی دولت را در جریان سال آینده نشان می‌دهد در صورتی که بودجه دولت فقط هزینه‌های وزارت خانه‌ها را معلوم می‌سازد بنابراین دادن بودجه کل کشور به این تفصیل و تشریح و روشن کردن سیاست اقتصادی و بازرگانی و پولی دولت برای فعالیت‌های اقتصادی و مالی سرمایه‌گذاران داخلی راهنمای بسیار روشنی است که آن نگرانی که بعضی از آقایان از تصمیمات اقتصادی و پولی خلق‌الساعه دولت‌های سابق اظهار می‌فرمودند با تقدیم این بودجه به این کیفیت مرتفع شده است (صحیح است) و دولت سیاست سال آینده خودش را قبل از انقضا سال جاری ضمن تقدیم این بودجه روشن کرده است که هر فردی با محاسبه اقتصادی خودش در زمینه‌های تجارتی بتواند فعالیت‌های اطمینان بخشی بکند (صحیح است) نکته دیگر آن است که کار و فعالیت‌های مؤسسات انتفاعی دولت ضمن این بودجه مشخص و معلوم شده و به قول همکار عزیزم جناب آقای پروین آن نمد نامریی از پای مؤسسات انتفاعی دولت باز شده و در تمام جنبش‌ها و فعالیت‌ها ایشان صدای پایشان به گوش می‌رسد و از این جهت دولت می‌تواند نوع فعالیت‌های آنها را تحت کنترل قرار بدهد بنده فکر می‌کنم این امر اختصاص به این دولت دارد و هیچ دولتی در سابق به این اندازه توجه به نوع کار و فعالیت مؤسسات انتفاعی خود دولت نداشته است (صحیح است) در هزینه‌های اداری دولت صرفه‌جویی فاحش به نظر می‌رسد در صورتی که بنا به گفته جناب آقای نخست وزیر در خود فعالیت‌ها هیچ نوع نقصان و کسری به وجود نیامده است به این معنی که با خرج کمتر کار بیشتری انجام می‌شود و این از لحاظ سیاست اقتصادی دولت بسیار شایان توجه و تمجید است دولت در بودجه جدید بدون این که اجباری داشته باشد برای خودش ضابطه‌های جدیدی به وجود آورده و در حقیقت دست مأمورین و آبادی مالی دولت را در انجام هزینه‌ها بسیار محدود کرده است قسمت عمده در آمدهای اختصاصی بند به بند الف منتقل شده است و تحت کنترل دولت در آمده است و بنده آرزو می‌کنم در بودجه‌ای که سال آینده دولت تقدیم خواهد کرد بندی به نام بند ب نداشته باشد و یا لااقل بند ب به حداقل خودش تقلیل پیدا بکند و در سازمان‌های دولتی این رسم غلط که معمول شیوه‌های دیرینه بوده است بیشتر از این ادامه پیدا نکند در میزان مالیات کسبه و صنعت‌گران و دستمزد بگیران و هم‌چنین مالیات املاک مزروعی تقلیل کلی قائل شده‌اند و معنای این امر آن است که به طبقات مولد و کم استطاعت ملت امکان فعالیت بیشتر از این طریق شده است سی در صد از اعتبارات کل دولت صرف سرمایه‌گزاری در صنایع کشاورزی و ارتباطات شده است و این امر از لحاظ تولید و افزایش درآمدهای ما حائز کمال اهمیت است دولت در ضمن بودجه تقدیمی تعهد انجام ۱۳۵ برنامه عمرانی و عادی را نموده است و اثرات انجام این برنامه‌های عمرانی در تأمین رفاه و آسایش بیشتر طبقات مردم کشور تأثیر بسزایی خواهد داشت (صحیح است) هفت میلیارد ریال از اعتبارات خرج‌های مستمر سازمان برنامه به بودجه دولت منتقل شده است در بودجه تفضیلی که به ضمیمه بودجه کل کشور تقدیم شده فصیل این بودجه‌های تفصیلی از تفصیل بودجه‌های سابق بیشتر است در حقیقت بودجه تفصیلی فعالیت دولت را در زمینه‌های پرسنلی، اداری و هزینه‌های سرمایه‌گذاری و پرداخت‌های انتقالی به طور مشخص و جدا از هم روشن کرده است و مجال این که در این هزینه‌ها در یک قسمتی زیاده‌روی بشود و به قسمت دیگری کمتر توجه بشود داده نشده (صحیح است)، با این مقدمه که به عرض آقایان رسید معلوم گردید که دولت در تنظیم و تقدیم این بودجه آنچه که لازمه تأمین رفاه و سعادت ملی ما بوده مورد نظر و توجه خود قرار داده ولی همان‌طور که می‌دانیم هیچ کاری در ابتدای خودش نمی‌تواند کامل باشد ولی همین قدر دولت اقدام به این امر کرده است و این اصول بودجه‌ریزی و اجرای بودجه را مورد توجه قرار داده است، قدم مثبتی است که فرق فاحشی با بودجه‌های سابق دارد و امیدواریم دولت در این نیت خیر خودش پیشرفت‌های بیشتری در سال‌های آینده بکند و بهتر و جامعه‌اش بودجه‌های کامل و شامل تهیه و تقدیم مجلس بدارد، در قسمت دوم عرایضم بنده اشاره‌ای به انقلاب مقدس ششم بهمن می‌کنم و این نکته را اضافه می‌کنم که چون ما قدم به قدم با پیشرفت و انجام اصول انقلاب همراه بوده‌ایم شاید متوجه عظمت کار و تأثیر انقلاب در سعادت آینده کشور عزیزمان نشده باشیم، تغییر رژیمی که هزاران سال در کشور وجود داشته و منجر شده است طبقه معدودی حاکمیت بر اکثریتی پیدا کنند و آن اکثریت را در جهت تأمین منافع خصوصی خودشان سوق بدهند کار آسانی نیست (صحیح است)، شهامت، بلند نظری و عاقبت‌اندیشی و تهور لازم دارد (صحیح است)، بنده کر می‌کنم شخص شاهنشاه با محاسبات بسیار دقیق و با شجاعت و رشادت دست به این کار بزرگ زدند (صحیح است) و ملت نجیب و آماده ایران با میل و جان تن به این تغییر شگرف اجتماعی و سیاسی داده‌اند و نتایج درخشانی که در این مدت قلیل به دست آمد ما را به آینده امیدبخش ملت ایران بیشتر مستظهر و امیدوار می‌سازد (صحیح است)، ۷۵ الی ۸۰ درصد جمعیت ایران ده‌نشین و روستایی هستند و فعالیت‌های کشاورزی دارند، با این طبقه مثل برده‌های قرون وسطایی عمل می‌شد (صحیح است)، هر نقشه‌ای که منجر به نجات اکثریت ملت ایران نشود نقشه جامع و مفیدی به حساب نخواهد رفت (صحیح است)، خوشبختانه قانون مترقی اصلاحات ارضی به بردگی و بندگی این اکثریت خاتمه بخشید (احسنت) و افراد اصیل ایرانی متوجه شدند که بعد از این مقدرات خودشان با همت شاهنشاه در دست خودشان است و چه بهتر که از پشت این تریبون مقدم بنده به این اجتماع اصیل و شریف ایرانی پیامی بدهم و آن پیام این است که موقعیت حساس و باریک خودشان را دریابند و به میزان فعالیت خودشان بیفزایند تا بتوانند زیربنای ایرانی آباد و آزاد را با دست خودشان بنا بگذارند و باعث افتخار خود در نزد آیندگان باشند (احسنت)، بنده با مراجعه به منابع وزارت کشاورزی و دولت آماری تهیه کرده‌ام که بسیار به نحو ایجاز و اختصار ولی به عنوان آمار مستند به عرض حضار محترم می‌رسانم و امیدوارم که ارباب محترم جراید این آمار را به نحوی که نقل می‌شود در جراید منتشر بکنند تا ملت ایران بدانند در این مدت قلیل چه فعالیت‌های وسیع و بزرگی در زمینه اصلاحات ارضی و توجه به حال دهقان و زارع ایرانی به وقوع پیوسته است، تعداد دهاتی که تاکنون از مالکین مشمول و داوطلب و دهاتی که در اختیار بنیاد پهلوی بوده است ۱۰۲۴۰ قریه است، عرض کردم این ارقام رسمی و مستند است و هیچ نوع جنبه تبلیغاتی در آن به کار نرفته است، تعداد خانوار زارعین که در نتیجه اجرای قانون اصلاحات ارضی صاحب زمین شده‌اند ۳۴۸۸۹۰ خانواده (صحیح است)، بنده در جواب صحیح است یک توضیحی باید عرض کنم و آن این است که خطرناک‌ترین استعمار، استعمار فکری یک اجتماع است (صحیح است)، برای این که استعمارهای اقتصادی یا احیاناً سیاسی ممکن است برای مدتی دوام داشته باشد بعد در مقابل نهضت‌های آن اجتماع از بین برود، بعد از جنگ جهانی اول و دوم دولت‌هایی بودند که بر اثر شکست در جنگ تحت استعمار اقتصادی واقع شدند ولی در مدت بسیار قلیلی خودشان را از زیر یوغ استعمار اقتصادی خارج کردند و به شکل مستقلی به فعالیت‌های ملی خودشان ادامه دادند ولی استعمار فکر و اندیشه نسل‌ها می‌خواهد که آثارش از بین برود، مشروط به این که آن اجتماع قائدین متفکر و دلسوزی داشته باشد که در فکر خنثی کردن اثر آن استعمار باشند (صحیح است)، بنده فکر می‌کنم زارعین ایرانی تحت تأثیر این قبیل استعمار فکری قرار گرفته بودند و اگر احیاناً این استعمار فکری به وسیله عده‌ای از مالکین ایرانی اعمال می‌شد در حقیقت منشاء و ریشه‌اش در جای دیگر بود، مالکین ایرانی ابادی اجرای آن استعمار بودند با اجرای قانون اصلاحات ارضی و تفهیم این که کشاورز ایرانی حاکم بر مقررات خود شده و مسئول بد و نیک خودش است، زنجیرهای این نوع استعمار از هم می‌گسند و ایرانی احساس می‌کند که فردی آزاد شده است و این امر در تحول اجتماعی ما جای بسیار عزیزی دارد بر می‌گردم به آماری که عرض می‌کردم، بهای کلیه املاکی که خریداری شده است ۶ میلیارد و ۲۲۵ میلیون و مبلغی که بابت قسط اول پرداخت گردیده ۹۴۸ میلیون ریال است، بنده برای اولین بار در ساحت مقدس مجلس شورای ملی نوید اجرای مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی را به عرض می‌رسانم، در تاریخ سوم اسفند ماه از ۱۳۱ قریه شهرستان نقده که از زارعین و کشاورزان میهن‌پرست و شاه‌دوست ایرانی تشکیل شده است (پاینده- نقد و نسیه دارد)، بله نقد و نسیه بوده یعنی قسط اولش را نقد دادند بقیه‌اش را به اقساط خواهند داد. مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی در ۶۲ قریه اجرا شده است و کلیه مالکین و زارعین مشمول با کمال حسن نیت از این برنامه مترقی استقبال کرده‌اند و این امر متصدیان کار را امیدوار کرده است که مرحله دوم اجرای قانون اصلاحات ارضی زودتر از مدتی که پیش‌بینی می‌کردند در سرتاسر کشور انجام‌پذیر خواهد بود (انشاءالله)، در ۲۲ اسفند این قانون در دشت قزوین به موقع اجراء درخواهد آمد و بلافاصله در دزفول و درود و بعد از آن در جلگه تهران اجرا خواهد شد، امیدوارم در طول دوره بیست و یکم مجلس خبر مسرت‌بخش پایان اجرای مرحله دوم اصلاحات ارضی را بشنویم و ناظر پایان اجرای این قانون در سرتاسر کشور ایران شویم (انشاءالله)، یکی از دوستان بسیار ارجمند بنده که نهایت احترام و اعتقاد را نسبت به ایشان دارم فرمودند قانون اصلاحات ارضی تنها تقسیم یک ده بین صد زارع نیست و این عمل منظور ملی ما را تأمین نمی‌کند، بنده برای اطلاع بیشتر آن دوست عزیز عرض می‌کنم که دولت هیچ‌وقت اکتفا به این عمل نکرده است و به خوبی متوجه است زارعی که صاحب زمینی می‌شود چه از لحاظ اعتباری و چه از لحاظ تعلیمات کشاورزی احتیاج به کمک و ارشاد و راهنمایی دولت دارد و اگر این وظیفه خطیر و حساس به موقع انجام نشود به جای این که اجرای قانون اصلاحات ارضی مفید فایده‌ای واقع گردد موجب خسارت و ضرر خواهد شد (احسنت)، خوشبختانه گزارشاتی که بنده جمع کرده‌ام مبین این حال است که دولت با کمال بیداری و هشیاری و محاسبات دقیق می‌خواهد خرده مالکین جدید را در راه نیل به هدف ملی کمک و یاری کند، بانک اعتبارات کشاورزی ایران که در سال ۱۳۴۰، ۵۹۴۲۲ وام به مبلغ یک میلیارد و دویست و سی میلیون و دویست و سی و هشت ریال پرداخت نمود و در سال ۱۳۴۳تعداد وامش را از ۵۹ هزار به ۶۴۵ هزار و مبلغ وامش را از یک میلیارد و دویست و سی میلیون به چهار میلیارد و صد و پنجاه میلیون ارتقاء داده است و این تفاوت، تفاوت خیلی زیاد است، برای این‌که به یک حدی که برسیم افزایش یک تومان یا یک ریال خیلی مشکل می‌شود در صورتی که اینجا صحبت از میلیارد است یعنی از یک میلیارد به چهار میلیارد افزایش پیدا کرده است (صحیح است)، این را در جهت این منظور پرداخته‌اند که زارعی که صاحب زمین شده بتواند احتیاجات زراعی و معیشتی خودش را تأمین بکند و در ازدیاد سطح تولید کوشا باشد تا آن زیربنای اقتصادی و حتی سیاسی ایران محکم و استوار بشود، در سال ۱۳۴۰ وصول بانک اعتبارات کشاورزی از محل وام‌های پرداختی یک میلیارد و ۱۶۱میلیون ریال بوده است در صورتی که در سال جاری که هنوز به پایان نرسیده این وصولی به دو میلیارد و صد میلیون بالغ شده، اینجا یک نکته‌ای هست که خود بانک اعتبارات کشاورزی در پیش‌بینی‌هایی که کرده بود فکر می‌کرد در سال جاری یک میلیارد از وام‌های پرداختی برگشت بشود در صورتی که عملاً تا به حال دو میلیارد و صد میلیون برگشت شده است، آقایان مفهوم این برگشت چیست؟ معنی این برگشت این است که با وجود این که سال گذشته از لحاظ کشاورزی سال ایده‌آلی نبوده سهل است سال بسیار بدی هم بوده است، زارعین ایرانی این وامی را که گرفته‌اند صرف تجمل و تعیین نکرده (صحیح است)، صرف کارهای تولیدی کرده تا توانسته است دو برابر آن چیزی که بانک، مؤسسه وام‌دهنده پیش‌بینی نکرده برگشت وام داشته باشد اینجا صحبت ارقام و اعداد است صحبت تعارف و مجامله نیست، ارقام با ما حرف می‌زند و من فکر می‌کنم ارقام قاطع‌ترین، روشن‌ترین و صادقانه‌ترین مطالب را بیان می‌کند (صحیح است- احسنت)، بنده می‌خواستم از دوست و همکارم جناب آقای مهندس پروشانی مدد بگیرم ایشان در قسمتی از این اقدامات وارد هستند و زحمات ایشان مورد تمجید همه مجلسیان است و بنده فکر می‌کنم این ارقامی که عرض کردم مورد تأیید آقای مهندس پروشانی هم قرار بگیرد (صحیح است)، به موازات فعالیت‌های بانک عمران کشاورزی، سازمان تعاونی روستایی هم از لحاظ تشکیل شرکت‌های تعاونی در دهات تقسیم شده فعالیت‌های بسیار خوب و ثمربخش را دنبال کرده است، تعداد شرکت‌های تعاونی که در کلیه دهات مشمول اصلاحات ارمنی تأسیس شده ۴۲۳۶ شرکت بوده است که در ۱۰۰۰۰ ده مشمول قانون اصلاحات ارضی با ۵۵۰ هزار نفر عضو فعال و ۵۰۰ میلیون ریال سرمایه تشکیل شده است، این شرکت‌های تعاونی که از بین خود زارعین مشمول دهات اصلاحات ارضی تقسیم می‌شود و در حقیقت در اجرای قمستی از برنامه دولت که سپردن کار مردم به خود مردم است احتیاجات عمومی دهات را کارهای مشترک کشاورزی دهات را سرپرستی می‌کند، در حقیقت جانشین مالکین سابق دهات است، با هدف وسیع‌تر و مفیدتر و روشن‌تر. علاوه بر شرکت‌های تعاون روستایی که با ۵۰۰ میلیون ریال سرمایه تشکیل شده است، خود سازمان مرکزی تعاون روستایی هم در حدود ۱۲۶۴ میلیون وام و اعتبار به زارعین داده است برای خرید وسایل کشاورزی و رفع احتیاجات حرفه‌ای آنها شرکت تعاون روستایی در سرتاسر کشور در طی سال جاری تاکنون سه و نیم جناب آقای کیهان یغمائی سه و نیم میلیون لیتر نفت در سراسر کشور به قیمت رسمی و دولتی تقسیم کرده است و صد هزار متر پارچه در اختیار شرکت‌های تعاونی قرار داده است به علاوه ۱۱ میلیون کیلو برنج برای صدور و احتیاجات ارتش، ۳۴۰ هزار کیلو خشکبار برای صدور خریده است، موضوع دیگری را که به عرض سروران معظم می‌خواستم برسانم موضوع تأمین کسری غله سال جاری است از جنبه بذری یعنی از جنبه کشت به‌طوری که خانم‌ها و آقایان محترم اطلاع دارند زمستان گذشته سرمای غیر مترقبه‌ای بود و متعاقباً خشکسالی بی‌نظیری که منجر شد به کسر و کاهش غله در کشور ما متأسفانه عده‌ای محتکر هم از این موقعیت نامساعد سوءاستفاده کردند و غله‌های خودشان را در انبار مخفی نگاه داشتند، بالنتیجه یک ناراحتی برای زارعین، برای دولت به وجود آوردند، دولت شادروان منصور با روشن‌بینی خاص دست به یک عمل بسیار شجاعانه‌ای زد (صحیح است) ۳۷۲ هزار تن گندم از امریکا و فرانسه و شوروی خریداری کرد و بر اثر تشویق دولت و ایجاد تسهیلات لازم ۲۳۰ هزار تن گندم مؤسسات خصوصی وارد کردند که از این میزان ۲۲۸۵۰۰ تن برای توزیع در روستاها در نظر گرفته شده است و قیمتی که برای فروش گندم در روستاها منظور گردیده به مراتب از قیمت تمام‌کرد گندم در ایران پایین‌تر بوده است. انتقادی اینجا درباره افزایش قیمت بنزین و نفت شد، شاید این عمل از لحاظ نفس خودش مورد استقبال بعضی از نمایندگان محترم مجلس قرار نگرفت و خود دولت هم در آن موقع شاید زیاد راضی به انجام این کار نبود ولی وقتی دولت در مورد غله این‌قدر سرمایه‌گذاری کرد و مجلس هم همیشه از دولت ادامه و اجرای برنامه‌های عمرانی را می‌خواست در آن موقع به فکر عمر درآمد جدیدی برآمدند که بتوانند برنامه‌های عمرانی را پیش ببرند شاید در آن موقع اگر کار نفت به نتیجه می‌رسید و دولت محلی برای تأمین حوائج مالی خودش پیدا می‌کرد احتیاج به این افزایش نبود، کما این که بلافاصله بعد از این که عمری برای درآمد نفت پیدا شد، نفت را به قیمت سابق برگرداندند و بنزین را هم دو ریال تخفیف دادند که با محاسبه عوارض و مالیات‌هایی که سابقاً ماشین‌ها می‌دادند در یک ماشین شش سیلندر یا میزان کار متوسط در سال قیمت بنزین همان لیتری پنج ریال سابق است (صحیح است)، برای این که در واحد سطح تولید بیشتری کشاورزی‌ها داشته باشد در حدود ۴۵ هزار تن بنگاه شیمیایی وابسته به وزارت کشاورزی کود بین زارعین و ده‌نشین‌ها تقسیم کرده است و از لحاظ فنی هم آنها را برای استفاده بهتر از کودهای شیمیایی تعلیم داده است در حدود ۴۳۶ تن سموم مختلف آفات نباتی بین کشاورزان تقسیم شده است تا محصول کشاورزی که با رنج یک ساله به ثمر می‌رسد در نتیجه هجوم آفات از بین نرود و به طور خلاصه سهم فعالیت‌هایی که در زمینه تکمیل قانون اصلاحات ارضی و به ثمر رساندن آن از ناحیه دولت در سال گذشته منظور شده است و در بودجه سال جاری نیز با ارقام افزایش مراقبت دولت و قسمت عمده‌ای از بودجه به امور کشاورزی و تولیدی اختصاص پیدا کرده است، بنده به عنوان یک مهندس کشاورزی به عنوان یک نفر، یک فرد علاقه‌مند با کار کشاورزی اظهار تشکر و امتنان می‌کنم و امیدوارم دولت جدید در نتیجه افزایش بودجه فعالیت‌های کشاورزی و اهتمام کافی تحت توجهات اعلیحضرت همایونی توفیق خدمت بیشتری حاصل نماید تشکر می‌کنم (احسنت).

رئیس- آقای زهتاب فرد به نام مخالف صحبت می‌کنند بفرمایید.

زهتاب فرد- با کسب اجازه از مقام ریاست مجلس شورای ملی.

آن سفر کرده که صد قافله دل همراه اوست
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش (احسنت).

شاهنشاه در سفر اورپا هستند، مطبوعات مهم جهانی ستون‌های اولیه خود را در انتشار نظریات صایب و صلح طلبانه و اصلاح خواهانه شاهنشاه قرار می‌دهند، تجلیلی که این روزها مطبوعات جهان از شاهنشاه و رهبر ما می‌کنند برای همیشه جزء افتخارات تاریخ ما خواهد بود (صحیح است). برای این که شاهنشاه با صراحت و قاطعیت تمام نقش رهبری خود را در تحولی که در چند سال اخیر ایران تحت عنایات شخص معظم‌له تحقق یافته است اطلاعاتی در اختیار جهانیان می‌گذارند و به قدری مورد توجه و تجلیل صاحبان نظر و مصلحین جهان قرار گرفته‌اند که همه معتقد شده‌اند که یکی از علل اصلی صلح جهانی به خصوص در خاورمیانه نقش قاطع شاهنشاه می‌باشد (صحیح است)، من از فرصت استفاده کرده این افتخاری را که نسل فعلی از آن برخوردار است از این مقام رسمی بازگو می‌کنم و اما راجع به مخالفتم با بودجه و برنامه دولت، جناب آقای هویدا گوا این‌که از حکومت جناب آقای هویدا بیش از چهل و اند روز نمی‌گذرد گوا این که متأسفانه یک سانحه‌ای سبب تغییر دولتی شده است و ما به نوبه خود آن سانحه را و آن حرکات مذموم و آن تحریکات را از پشت این تریبون محکوم کرده‌ایم (صحیح است)، ولی در هر حال اینجا رژیم مشروطه سلطنتی است، اینجا کشور دمکراسی است، اینجا رژیم پارلمانی است، در هر حال و هر صورت مخالفین و موافقین سطح دیدشان وسیع‌تر از این مسایل خواهد بود (صحیح است)، من در اینجا متأثرم که این حادثه را بازگو می‌کنم، روز اول ترور از پشت همین تریبون ضمن ابراز تأسف و تأثر عمیق از این واقعه یک جمله تخیلی عرض کردم که می‌دانستم آن روز رفقای اکثریت و همکاران اقلیت و حتی یکایک ملت ایران از این تلخ‌گویی من تا حدی متأثر بودند، برای این که هیچ ایرانی دلش نمی‌خواست جمله‌ای گفته شود که مفهوم آن این بوده باشد که خدای نکرده نخست وزیر ما در معرض خطر است اما من در آن روز، روز اول حادثه گفتم «ولو این که خدای نکرده، خدای نکرده منصور از بین ما رفت چیزی نخواهد شد یک خدمتگزار دیگر زمام امور را به دست خواهد گرفت برای این که رهبری ملت ما را شخص شاهنشاه به عهده گرفته است و ملت ما راه خود را شاهراه انتخاب کرده است، آمد و رفت عمر و وزید در وضع ما مطلقاً مؤثر نخواهد بود» (صحیح است) و اینک مثل این است که هیچ حادثه‌ای وقوع نیافته و ما آن روش و رویه همیشگی خود را ادامه می‌دهیم مخالفت من با دولت جناب آقای هویدا به آن معنی نخواهد بود که خدای نکرده ما عینک بدبینی را به چشم بزنیم و هر اقدامی را که خواه در دولت گذشته و خواه در دولت فعلی انجام پذیرفته است تا دیده بگیریم حرف‌هایی که رفقای اکثریت عنوان کرده‌اند حرف‌های دل ما بود و اجازه می‌خواهم عرض کنم که مخالفین اصولی هم مطالبی که اینجا عنوان می‌کنند قطعاً مکنونات رفقای اکثریت ماست شما مأموریت دارید صفحات درخشان اقدامات دولت را بازگو کنید این فرصت را هم به ما خواهید داد که اگر چنانچه نکات ابهامی به نظر رسید ما آن را اینجا بازگو کنیم، در واقع می‌توان گفت که سهم ما سهم محرومیت است، این که می‌گویند مخالفت کار بسیار آسانی است آقا من بیست سال تمام به اشکالات این رویه متوجه شده‌ام کجایش کار آسانی است، وقتی که من می‌آیم اینجا قیافه مخالف می‌گیرم طبعاً در وزارت‌خانه‌ها به روی بنده بسته است (همهمه نمایندگان)، از اعتراض آقایان اکثریت تشکر می‌کنم و امیدوارم که این تذکری را که فرمودید به آقایان وزراء هم بفرمایید اینها رفقای حزبی شما هستند آقایان وزراء باید متوجه باشند که رفقای اکثریت این انتظار را دارند که چنانچه یک مخالف به وزارت آبادانی و مسکن به وزارت آب و برق به وزارت دادگستری مراجعه کرد به همان چشم مسئولیت نگاهش کنند چون همه راه‌ها یکی است چون راه ما شاهراه است (مهندس ارفع- برای دولت نسبت به انجام امور اصولی اکثریت و اقلیت ندارد)، امیدوارم که آن روح دمکراسی در دولت جناب آقای هویدا تجلی بکند این آرزوی ماست (دکتر رهنوردی... اگر حرفتان حق باشد فرق نمی‌کند در تمام وزارتخانه‌ها به روی شما باز است اکثریت و اقلیتی در بین نیست)، لااقل قیافه‌های اخم‌آلوده بعضی‌ها تحملش برای نازک دلان مشکل است (یک نفر از نمایندگان- شما نازک‌دل نباشید)، من انتظار دارم که نمایندگان حداکثر استفاده را از تذکرات رفقای اکثریت خود بنمایند و اطمینان دارم که تذکرات آقایان برای تنبیه مخلص است، اما مطالبی که اینجا عنوان می‌کنم گاهی تلخ تعبیر می‌شود و این انعکاس طرز تفکر ناقص یک عده آدم‌هایی است که کوتاه‌بین مثل بنده هستند سطح اطلاعاتشان کم است و امیدوارم انشاءالله در عمل ثابت خواهند کرد همان‌طوری که عکس‌العمل نشان می‌دهند معتقد هم هستند ولی رفقای حزبی که امروز دولت را تشکیل داده‌اند من این‌طور فکر می‌کنم احساس مسئولیت نمی‌کنند، احساس مسئولیت نمایندگی در این دوره با احساس مسئولیت نمایندگی در ادوار پیشین تفاوت فاحشی دارد، یک روز آقا سربازند همین تیمسار شکیبا که اینجا تشریف دارند همیشه آماده به خدمت هستند یک وقت اعزام به جبهه می‌شوند مأموریت فرق می‌کند وکلای گذشته مسلماً سرباز بودند اما در حال جنگ نبودند، در حال نبرد نبودند، در حال واژگون کردن دیوار ارتجاع نبودند، یک اکثریتی بود اما یک اقلیتی که بر اکثریت حاکم بود، ما اگر امروز با دولت یا زمام‌داران مملکت مخالفت می‌نماییم به این معنی است که ما همیشه اعتقادمان این است (چه بسا اشتباه کرده باشیم)، که اینها هنوز مفهوم عالی انقلاب ششم بهمن را درک نکرده‌اند هنوز مفهوم عالی انقلاب ششم بهمن را درک نکرده‌اند هنوز آهسته راه می‌روند، هنوز آن سرعت عمل، آن اعتقاد به انقلاب ششم بهمن در عمل اینها نه تنها از نظر یک اقلیت از نظر اکثریت هم دیده نمی‌شود، ما اگر مخالفت می‌کنیم به لحاظ این است که روز ششم بهمن روز ساده‌ای نبوده است یک اقدام کوچوکی نبوده است شما حساب کنید یک تاریخ شش هزار ساله ورق خورده است، این عبارت پردازی نیست من اینجا شعر نمی‌خوانم در مسابقه خوش‌رقصی نمی‌خواهم شرکت کرده باشم آن منشورهای انقلاب ششم بهمن را هر لحظه از جلو چشم‌تان بگذرانید ببینید هر لحظه چه عکس‌العمل‌هایی در مقابل این کارها انجام می‌گرفت چه عکس‌العمل‌هایی می‌شد ما دیدیم و دیدید که در لباس‌های مختلف در عرض این چند سال آن ورشکستگان سیاسی وطن‌پرستان دیروز به چه قیافه‌های کریهی درآمدند چون وطن آنها همان مقام بود، همان صندلی بود، همان نفوذ نامشروع بود، اگر خدای نکرده آن‌چنان که ما فکر می‌کنیم آنچه که اعلیحضرت همایونی فرمودند احساس مسئولیت نکنید، دود آن فردا به چشم یکایک مدعیان اصلاح خواهد رفت (یک نفر از نمایندگان- آنها سرباز نبودند)، انشاءالله سرباز بودند ما سعی می‌کنیم بیشتر تشویق کرده باشیم، سعی می‌کنیم به اینها بگوییم که این فرمانده عالی‌مقام و سربازان آن خسته نشده‌اند یک مثل کوچکی بزنم، من هیچ فراموش نمی‌کنم در حادثه غوغای پیشه‌وری ما در آن جبهه رفیق داشتیم به اسم رشیدبیک، این رشیدبیک یک کارش این بود که هر موقع می‌آمد به افشار طوس فرمانده ما برادر مرحوم افشار طوس می‌گفت چرا حمله نمی‌کنیم، او کاری نداشت که از نظر تاکتیک نظامی حمله نیمه‌شب لازم است یا نیست اما این احساساتش و غیرتش و خون پاکش به آن فرمانده نیرو می‌بخشید، امید می‌داد لااقل ممکن است حرف‌های ما را حمل بر سادگی ما بکنید اما حمل بر احساسات پاک ما هم بکنید، ما می‌خواهیم این نهضت شکوفا شود، متأثر می‌شویم از این‌که خدای نکرده بشنویم و ببینیم که کشاورزی در بودجه سال ۱۳۴۴ از آن سهم لازمی که می‌باید برخوردار می‌شد برخوردار نشده و وقتی دیدیم به آن توجه نشد یا ناکامی مواجه خواهیم بود، یک مثل ساده عرض می‌کنم ولی فرضش را محال نگیرید، دیروز اگر یک مأمور رهگذر به فلان ده مراجه می‌کرد و مرتکب ظلمی می‌شد آن دهاتی آن زارع یک ملجأیی داشت، متأسفانه ملجأ او همان مالک طماع بود مالک ممکن بود هزار بار به او ظلم بکند ولی در بعضی موارد برای این‌که زارع خودش را حفظ کند چون با دستگاه ارتباط داشت چون دستگاه‌ها ملود و مخلوق همان فؤدال‌ها بودند، زارع خود را حفظ می‌کرد حالا وحشت داریم از این‌که خدای نکرده در نتیجه عدم توجه شما یک مأمور خاطی به فلان ده پا باز کند و آن زارع خیال کند که هیچ ملجأیی ندارد چه باید کرد؟

موظفم به لحاظ اطاعت امر دوستان پارلمانی خلاصه صحبت کنم دوستان پارلمانی متذکر شدند برای این که یک عده زیادی اسم‌نویسی کرده‌اند از من خواستند که مختصر صحبت کنم و همیشه نظرات آنها برای من مطاع است این است که من دلم می‌خواهد با این نظم و ترتیبی که یادداشت کرده‌ام صحبت کنم، چند روز پیش آقای زاهدی که من معتقدم در بانک کشاورزی تاجایی که من لااقل اطلاع دارم و خدا کند که روزی عکس این به اثبات نرسد چون خیلی خوش‌بینی نشان دادیم و بعد دم‌خروس درآمد این طوری نباشد، من به ایشان معتقدم، مردی فعال، صمیمی و جدی و خدمتگزار است و یا لااقل آن‌طور که من اطلاع دارم در عرض این مدت محدودی که مصدر کار هستند صادقانه خدمت کرده‌اند یک روز آنجا فرمودند که ما سه چهار نفر شهید داریم، اینها برای ما ارزش دارند اما من یک انتظاری هم داشتم و آن این است که بگویند ما بین چند صد نفر یا چند هزار نفر متأسفانه دو سه نفر هم خاطی داشتیم که اینها در آذربایجان وقتی ۵۰۰ تومان وام را بردند و به خانه یک دهاتی دادند تومانی یک قرآن و ده شاهی ازش گرفتند (دیهیم- یعی سی‌شاهی؟)، بله سی شاهی. (دکتر شفیع امین- آنها تعقیب شدند)، این پرونده دارد، منظور این است که آن دهاتی باید بداند که همان‌طور که جناب آقای دکتر شفیع امین فرمودند و آقای دیهیم اصلاح نمودند تومانی سی شاهی گرفتند، آن دهاتی باید بداند که چنین مأموری در دام و در تله دادگستری می‌افتد و در کارها حساب و کتابی هم هست آن روزی را ما جزء افتخاراتمان حساب می‌کنیم که چهار نفر شهید داریم این را هم خوب می‌فرمودید که ما چهار نفر خاطی را به محاکمه کشاندیم و به روز سیاه نشاندیم نه این‌که از هشترود برگرداندیم و به اراک فرستادیم یا همین سپاهیان دانش، قصد تخطئه ندارم، ظلم فاحشی است که یک نفر بتواند از ذهنش بگذراند که بگوید مخالفین در هر لباسی می‌خواهند انقلاب اصلاحات ارضی را تخطئه کنند کسی جرأت این کار را ندارد آنها منشورهای ابدی مملکتند ما می‌خواهیم سالم پیاده شوند این سپاهیان دانشی که یکایک آقایان اینجا و از پشت این تریبون از آنها تجلیل نمودید آن را هم بگویید که در اراک یکی از همین سپاهیان دانش دلال بود بین زارع و مالک، و خوشبختانه در نتیجه یادآوری‌های جناب آقای پروین آن هم گویا نعقیب شد اما اگر یک زارع امروز یک سپاهی دانش را این‌طوری ببیند و پس‌فردا یک مأمور مبارزه با مالاریای آن طوری دید او کوچ خواهد کرد او دیگر فلان‌الدوله و فلان‌السلطنه را از دستش گرفته‌اند، اگر ما گاهی بعضی از مطالب را با تندی و تلخی می‌گوییم به لحاظ ملاحظه از آینده است و احتمال بعضی لغزش‌ها، این جناب هویدا از روزی که آمدند یک نرمش خاصی نشان داده‌اند و ثابت کردند که حکومت، حکومت دمکراس است و یک نخست‌وزیری است که من تا آنجا که اطلاع دارم جداً سلامتی‌شان را روی این کار گذاشته‌اند (صحیح است) و شبانه‌روز فعالیت می‌کنند (صحیح است)، چند روز پیش، خواهید بخشید، جنای آقای دیهیم اینجا متذکر شده‌اند که آقا سعی کنید که مخالفین‌تان را دوستان واقعی خودتان بدانید برای این‌که آن من هستم که به دوستم یادآور می‌شوم که وقتی وارد یک مجلس رسمی می‌شود کراواتش کج است اصلاحش کند، متأسفانه آن احساسات شدید دوستی سبب شد که جناب آقای هویدا مدتی آن گل میخک‌شان را از یقه برداشتند اگر یک روز دوباره برحال آمدند و کراوات دیگری زدند همین‌که وارد مجلس شدند و من دیدم که گل‌شان را فراموش کرده‌اند تذکر بدهم که گل میخک شما افتاده این دوست است ما ناصحین مشفقی هستیم که ممکن است حرفهای‌مان ناپخته باشد ما از آیین سیاست‌مداری اطلاعی نداریم ما مال کوچه و بازاریم، درد را می‌گوییم اما ادعایی نداریم، من نه ناطقم نه حضور مبارک‌تان ادعایی دارم نه دکانی باز کرده‌ام و نه در فکر کسب وجاهت ملی هستم شنیدم در چندی پیش که اینجا لایحه راجع به مصونیت مستشاران نظامی را مطرح کرده بودند از من چغلی‌هایی شده بود و به من این‌را گفتند من گفتم دارای گذشته‌هایی هستم که این حرف‌ها در گوشم مؤثر نیست کسی که اینجا حرفی می‌زند و وجیه‌المله‌های چند سال اخیر را می‌کوبد می‌آید اجنبی‌پرستان را می‌کوبد و روضه‌خوان‌های سیاسی را می‌کوبد، دیگر دیواری برای خودش نگاه نمی‌دارد جز دیوار رژیم مشروطه سلطنتی (احسنت- آفرین)، پس ما از هیچ واقعه و هیچ حادثه و هیچ زمانی ناراخت نخواهیم بود شاید وقتی که من حرف می‌زنم حرف من ناپخته باشد و چه بسا خدای نکرده و صد خدای نکرده عوارضی برای بنده ایجاد کند و این عوارض را شأن یک حکومت دمکراسی ایجاب می‌کند این کارها پیش می‌آید ایرادی که می‌گیرند این است که حکومت فعلی که دربست منهای یک شخص فعال و صدیق و جدی و صمیمی و فداکار که به واسطه کثرت کار و ده سال مبارزات مداوم سلامت خودش را به خطر انداخته جناب هویدا این دولت همان دولت گذشته است و چون معتقد به مسئولیت مشترک هستیم اگر اینجا حرفی زده می‌شد و حرف‌ها همان حرف‌های یک سال و خرده‌ای است اگر اشتباه نکرده باشم ۱۲ نفر موافق و مخالف اینجا صحبت کرده‌اند که بیانات همه‌شان برای بنده آموزنده بود اگر قرار باشد بنده آنها را بازگو و تکرار کنم وقت آقایان را گرفته‌ام آن تعریف‌ها همه‌اش مورد تأیید ما هم هست اگر مورد تأیید نبود از پشت این تریبون می‌آمدم به یکایک جواب می‌دادم بیانات شیرین جناب آقای پروین با آن نمک‌پاشی‌های خاص با آن ریزبینی خاص که توأم با نکته سنجی بود این را کسی منکر نیست تیپی که آمده برای یک عده به غلط این اشتباه پیش آمده بود که اینها همه تیپ نیستند آنها نماینده طبقه منور جوان نیستند بلکه یک عده هم‌دوره و هم‌درس و رفیق‌اند مثلاً اگر بنده می‌خواهم فردا که روز تعطیل است بروم به رامسر که چنین توفیق حاصل نخواهد شد مسلم است که بنده به دوستان و آشنایانم تلفن می‌زنم که آقا شما هم اگر می‌خواهید بیایید با هم برویم حالا برای یک عده‌ای به راستی این مسئله روشن نشده که مسئولین امور ما در مورد مسائل مملکتی هم سطح قرار دادن چند تا دوست وآشنا از چه قرار بود از یک تیپ یک نفر آمده در رأس کارها بعد به یک نفر گفته آقا بیا اینجا وزیر راه بشو دیده نمی‌پسندد، گفته آقا پس وزیر مشاور باش یا فرض بفرمایید وزیر مشاوری را نمی‌پسندیده به وی وزارت فرهنگ بخشیده بعد دیده فلان کس پشت پرده مانده و مثل این‌که یک خرده ناراضی است (خنده نمایندگان)، خوب فلان وزارت را به او می‌بخشند به هر حال افکار عامه این‌طور فکر می‌کند فکر همبستگی حکومت را نمی‌کند و معتقد به تز و ایده‌ئولوژی و دکترین حکومت نیست در تمام مدت این دولت آقا می‌پرسم بنده تقاضایی داشتم؟ من گفتم در مقاطعه مناقصه شرکت کنم؟ قوم و خویشی هم ندارم که بگویم او را رئیس فلان جا بکنید و خیلی مزاحم آقایان نمی‌شوم وقتی که مرحوم منصور مهندس شالچیان را معرفی کرد مجلس یکپارچه شوروشعف شد بنده از همین مهندس شالچیان در عمرم سه تا تقاضا نمودم به جان عزیزتان هر سه تا را رد کرد مرض که ندارم این‌ها را بازگو کنم اما مأوی را خدمتگزار می‌بینیم، نقش اگر در آیینه بد دیده می‌شود تقصیر آیینه نیست (احسنت) (فضل‌الله پروین- تأیید کار او را کردیم نه تأیید حرف خودمان را) شکی نیست، توضیح بنده ناقص بود قصدم همان بیان جنابعالی بود فرمودند که حزب حکومت کند کلمه حزب بر سر زبان آمد منت را به گردن ما اقلیت بگذارید که یک دری به روی ما باز کردید در آتیه متشکر شما هستیم که در این مملکت حزبی هم وجود دارد و نباید هم منتظر بود که یکباره مثل احزاب مترقی جهان عرضه شود و یک شبه راه صد ساله برود چنین انتظاری نیست شما در مراحل اولیه مکتب سیاسیات هستید مسلماً باید مقداری فداکاری کنید، مقداری ناپختگی‌هایی نشان بدهید تا به مرور زمان پخته شوید چون آقایان بهتر از من می‌دانید که این کار سرمایه می‌خواهد سرمایه سیاستمان است بنده نمی‌توانم دیروز منزلم باشم فردا بیایم از پشت تریبون مجلس راجع به مسایل جهانی داد سخن بدهم بعد از بیست سال، ادعا ندارم هرگونه ادعا ناشی از جهل است مخلصتان بعد از بیست سال مبارزه و ۲۰ سال کتک خوردن ادعای سیاسی ندارم حتی یک لحظه برکنار نبوده‌ام البته برکنار از کتک خوردن امروز این توفیق نصیب من شده است و مردم تبریز متوجه شده‌اند که من یکی از سربازان صدیق شخص شاهنشاه و رژیم سلطنتی مشروطه هستم (احسنت)، تا اینجا راه یافتم، سرمایه این کارها زمان است وقتی‌که زمان نگذشته باشد یک فرد نمی‌تواند مدعی بشود که پخته است مدعی بشود که فراز و نشیب سیاسی را دیده است، سرد و گرم سیاست را چشیده است امیدوارم که سال‌ها و قرن‌ها این حزب برای این مملکت مفید و مؤثر باشد اما من نفهمیدم این آقای خسروانی که شخصاً به ایشان اعتقاد دارم و نمی‌خواهم که ضمناً با این صحبت‌ها حساب جاری باز کنم این عقیده شخصی من است این به آن معنی نیست که می‌گویند به نعل و به میخ‌زدن بنده شخص آقای خسروانی را از دیر وقتی است می‌شناسم و هم به خودشان و هم به برادرهای گرامیشان ارادت دارم ضمناً این که صحبت می‌کنم می‌خواهم یادداشتی که راجع به وزارت کار داشتم پیدا کنم و یواش یواش بساطش را جمع‌وجور کنم که زیاد وقت آقایان را نگیرم ایشان وزیر کار دولت جناب آقای هویدا هستند من این‌طور فکر می‌کنم یا مثل من این‌طور یک عده قلیل دیگری هم فکر می‌کنند که رهبر حزب یا باید رئیس دولت باشد یا باید مردی آزاد باشد (خواجه‌نوری- این به هم چه ارتباطی دارد؟)، توضیح عرض می‌کنم، به هم ارتباط دارد این اطلاعات ناقص بنده است شاید تذکرات دوستان بنده را از اشتباه خارج بکند، عرض کنم حضور آقایان از یک لحاظ خوشحال شدم معلوم شد که نه تنها من به جناب آقای خسروانی شخصاً عقیده دارم رفقای حزبیشان هم‌دسته جمعی به ایشان علاقه‌مندند (خواجه‌نوری- البته علاقه‌مندند، دلیلش هم انتخاب ایشان است)، این برای بنده و برای ایشان هم موجب کمال و مسرت است و شکی درش نبود این تصور ناقص بنده بود اما عرض کنم به نظر بنده و به نظر عده قلیلی این طور می‌آید که رهبر حزب یا باید خود تز حزب را اجرا و مسئولیت را به عهده بگیرد و در پیاده کردنش مؤمن باشد و اگر کسی فردا از شهرداری یک ایراد و اشکالی گرفت به عنوان رئیس دولت بتواند به او پاسخ بدهد یا این‌که منتظر باشد (خسروانی (وزیر کار)- حزب یک حزب فردی نیست دسته جمعی است)، این یک اطلاعات حزبی است که معلوم می‌شود اطلاعات شخص بنده کم است اجازه بفرمایید این مطالبم را خیلی خیلی فشرده عرض کنم که به احساسات دوستانه آقایان مطلقاً لطمه نزند بنده آن‌طور فکر می‌کنم که رهبر حزب باید آن قدر مبارزه بکند، مقاومت بکند تا بیاید شخصاً دولت تشکیل بدهد با این که باشد کنار متوجه عملیات دولت‌ها باشد... (دکتر رهنوردی- ما احترام خاصی به ایشان داریم انتخاب ایشان و این امور مربوط به حزب ایران نوین است).

رئیس- اجازه بفرمایید ایشان صحبتشان را بکنند بعد شما می‌توانید جواب بدهید.

زهتاب‌ فرد- یادآوری جناب دکتر رهنوردی، یادآوری بسیار به‌جایی بود این می‌رساند که حزب در مدت بسیار قلیلی یک اعتماد و اعتبار عمومی ایجاد کرده است و در آن روز یک پارچه حتی بدون یک‌نفر مخالف همه به صورت دسته جمعی به یک شخص معین روی آوردند و مسلماً اختناق حزبی و نفوذ هیئت حاکمه حزبی نبوده است، قطعاً احتیاج بوده است و خود جناب آقای هویدا خودشان با یک روح دموکراسی و با احساس مسئولیت سنگین نخست‌وزیری و با احساس مسئولیت سنگین حزبی و با توجه به این دو مسئولیت مهم وخطیر حاضر نشدند رهبری حزب را قبول کنند آن‌روز که من این حرف را شنیدم مانند این نویسنده محترم که خط‌شان را نمی‌توانم بخوانم به موقع خود درود فرستادم به نظر ایشان و فهمیدم حالا زود است که به این زودی دولت حزبی تشکیل بدهیم که رئیس دولت ما حزبی باشد (خواجه‌نوری- دولت حزبی است و بسیار هم رعایت انضباط حزب را می‌کنند و ما افتخار می‌کنیم)، در هر حال بهتر است از حزب بگذرید و از این نظر بنده قصدم تجلیل و تأیید بود و اما وزیر کار و دبیر کل حزب ایران نوین اگر در حزب ایران نوین فرض بفرمایید چهار نفر از کارگارن از فلان کارخانه شکایت داشته باشند ما در دمکراسی اولیه هستیم ما نیازمند تجربه هستیم من به دیگران که هنوز حزب ندیده‌ایم این‌طور فکر می‌کنیم هنوز ما با تکالیف سیاسی آشنایی نداریم این را بدانیم که اینجا لااقل حزب است یک حزبی است به نام ایران نوین، بنده آقایان جزء حزب مردم نیستتم و موقعی هم که آقای علم نخست وزیز بودند من با حزب مردم مخالف بودم هم در این دوره و هم در دوره قبل (مهندس والا- ایشان به نام رئیس حزب نخست‌وزیر نشدند)، اما من این طور فکر می‌کنم یا عده‌ای این‌طور فکر می‌کنند لااقل حالا که جناب آقای خسروانی وزیر کار و رهبر حزب و دبیر کل حزب شده‌اند بهتر است در رأس وزارت کار یک شخصی باشد تا حدودی بیطرف که بتواند نظریات مشروع و خواسته‌های قانونی حزب مخالف احتمالی خودش رافرض کنید حزب مردم را درنظر بگیرد (خواجه‌نوری- شما ضد و نقیض صحبت می‌کنید) (دکتر مهذب- در انجام وظیفه بی‌طرف هستند)، بنده در این کار ورزیده نیستم چون وابسته به حزبی که موجودیت سیاسی داشته باشد نیستم و از تریبون تبلیغاتی حزب هم استفاده نکردم، لذا اگر در بیان من تناقضی دیده می‌شود این را حمل بر ناپختگی من بکنید (صحیح است) تشکر می‌کنم، یکی از منشورهای هشت‌گانه سهیم کردن کارگران در کارخانه‌جات است (خواجه‌نوری- در سود کارخانه‌جات) صحیح است، متشکرم عرض کنم حضور مبارکتان مثل این که طبقه کارگر و ملت ایران در انتظار اقدام دولت در این امر مهم است ما وقتی‌که منشور را دریافت می‌کنیم به آن افتخار می‌کنیم و تنها امروز ما این افتخار را پیدا کنیم که جناب وزیر بیایند صحبت کنند و چهار تا پنج تا را به نام معرفی کنند که ما چند نفر کارگر معتقد داریم مثل آقای سیفی اینجا تشریف ندارند من ایشان را از سال ۱۳۲۴ خوب می‌شناسم در برابر هر خطری پیش قدم است (حق‌شناس- همه کارگران ایران همین‌طور هستند)، کارگر که مفهوم اصیل کارگری شاملش هست نه این‌که در لباس کارگری در هر حزبی هست من افراد مشخصی را دیده‌ام که هریک از این احزابی که در این بیست سال اخیر در ایران تشکیل شده من زنده‌باد گفتن آنها را دیده‌ام (خواجه‌نوری- ما در حزب خود از آنها نداریم ما کارگران اصیل داریم) (صائبی- استدعا می‌کنم توجه بفرمایید یک نفر در میان کارگران ایران خائن نیست) در ایران امروز مسلم است همان طور که جنابعالی فرمودید دوران این تیپ افراد گذشته است این افراد آلت دست مالکین و صاحبان کارخانه‌جات بودند حالا دیگر نیستند در احزاب فعلی هم قطعاً نیستند تا آنجایی که بنده می‌دانم قطعاً نیستند و اگر هم باشد امکانش خیلی ضعیف است بنابراین من انتظار دارم دولت توضیحاتی کافی در این مورد بدهد که درباره سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌جات چه قدمی برداشته است در کمیسیون عرایض هر هفته ده، پانزده نفر از کارگران را می‌آورند به کمیسیون عرایض و همه این بیچارگان ویلان و سرگردان هستند اینها را کارخانه‌داران بیرون کرده‌اند درباره این سیل بیکاران وزارت کار چه اقدامی کرده است درباره بهداشت کارگران چه اقدامی کرده است؟ چند روز پیش به اتفاق چند نفر از آقایان نمایندگان از یک کارخانه دیدن کردیم کارگران در یک محیط ناسالم کار می‌کردند آیا وزارت کار درباره این کارخانه‌جات شیشه‌سازی که یک پسر بچه دوازده ساله آنجا کار سنگین می‌کرد چه فکری کرده است؟ تعارف ندارد آقایان، من شما را به یک ناهار دو تومانی به یک ساندویچ دعوت می‌کنم به این کارخانه شیشه‌سازی سرکشی کنید (یکی از نمایندگان- ساندویچ دوازده ریال و نیم است)، آن کالباسش خراب است. شهرداری باید نظارت بکند آقایان توجه بفرمایند کارگر نه ساله و دوازده ساله را بنده معتقد نیستم که نباید کار بکند این نان می‌خواهد ولی در آن کارخانه شیشه‌سازی درست خدا شاهد است من جهنم را پیش چشم خودم مجسم دیدم کارگر نه ساله در آن کارخانه شیشه‌سازی می‌رفت جلو کوره آتش (صحیح است)، می‌دانید منظور از بهداشت چیست؟ این‌که لااقل روزی یک شیر پاستوریزه پنج ریالی به این کارگر بدهند اما این موضوع در این کارخانه‌جات اصلاً نیست چرا دوستان کارگر انتقاد می‌کنند، من خیال کردم لااقل دادن این اطلاعات مثل این‌که تسلی‌بخش است (دکتر رهنوردی- تأمین بهداشت با شیر خوردن میسر نیست)، حداقل این است که این تسلی‌بخش شده است و این توهم پیش آمده که جلوی سل را می‌گیرد. (خواجه‌نوری- دادن شیر یک مقرراتی دارد و مواردی که با سرب یا مواد سمی کارگر سروکار دارد بایستی به کارگر شیر بدهند و آن هم وزرات کار آیین‌نامه دارد و مقررات آن را منظم کرده و به آن عمل می‌کند و در پاره‌ای موارد درباره کارگران چاپخانه یا کارگرانی که با مواد سربی یا سمی سروکار دارند باید شیر بخورند و می‌دهند به آنها می‌خورند)، در آن کارخانه شیشه‌سازی من دیدم یک پیرزن شصت هفتاد ساله‌ای دهنش را با یک پارچه گردآلود بسته بود و یک شیئی را که من از نظر علمی نمی‌دانم در شیشه به می‌رود می‌سایید و گردی حاصل می‌شد (من تابلو نمی‌سازم که مجسم کنم) ولی دیدم یک کسی در یک اطاق کوچکی نشسته متوجه نبودم یک مرتبه دیدم یک کسی حرکت می‌کند نگاه کردم دیدم پیرزنی دهنش را بسته و نوعی مواد شیمیایی را می‌ساید از او پرسیدم از نظر غذایی شما چه‌چیز می‌خورید، شیر، چای؟ گفت هیچ، در این مورد جناب سعید وزیری عزیز دوست و همکار محترم پارلمانی و رفیق اکثریت سؤالی هم از دولت کرده است فعلاً عرض کردم مطلقاً توهم این که غرضی در گفته‌های ماهست، نیست شما دیدید که امروز از وزارت راه، شالچیان تجلیل کردیم شما دیدید که همین جا از معینیان تجلیل کردیم، شما دیدید که چند روز پیش از همکار خود شما جناب دکتر خطیبی مدیر عامل شیر و خورشید دسته جمعی با یک شور و هیجان تجلیل کردیم گو این‌که بنده معتقد به شیر و خورشید به آن معنی نیستم بنده معتقدم با این بودجه هنگفت وزارت بهداری معنی‌اش چیست که می‌خواهند یک قسمت کار او را به شیر و خورشید سرخ بدهند شیر و خورشید باید برای روزهای بد برای حوادث، برای سوانح باشد نه این‌که نقش وزارت بهداری را ایفا کند اگر بنا است بودجه وزارت بهداری با آن رقم درشت و شخص وزیر بهداری که مورد احترام همه ما است و یک شخصیت بزرگ است و یک شخصیت اجتماعی است کار بهداری را نکند پس چه بکند ما شیر و خورشید سرخ داریم حمایت مادران هم داریم بهداری هم رقم درشتی از بودجه را دارد و امیدواریم انشاءالله روزبروز وزارت بهداری همان‌طوری که خودشان گفته‌اند بروند در پیش‌گیری امراض انجام وظیفه بکنند ولی آن وظیفه را به دیگران واگذار نکنند و روزی برسد انشاءالله که شیر و خورشید سرخ آن قدر توسعه پیدا بکند که اقدامات شیر و خورشید یک اقدامات انسانی کامل باشد و بودجه آن از بودجه اوقاف، زکات، خمس و از این چیزها تأمین بشود و در روزهای بد به کمک مردم برسد (دکتر رهنوردی- جناب زهتاب فرد اگر منصفانه قضاوت بفرمایید باید از آقای خسروانی هم قدردانی بفرمایید)، بنده قول می‌دهم و استدعا می‌کنم اگر حافظه‌ام ضعیف است در آخر مذاکراتم اگر فراموش نکردم یادآور بشوید یک صحبت علی‌حده و جداگانه در مورد تجلیل از ایشان می‌کنم در بودجه دولت نکته‌ای را جناب هویدا متذکر شدند و از چندی به این‌طرف دولت‌ها بودجه را با یک تک مضراب‌های لطیفی همراه می‌آورند و جناب هویدا هم وعده فرمودند که در بودجه مخارج زاید را خواهند زد و از جمله فرمودند حذف چراغانی و بعد در یک مصاحبه مطبوعاتی فرمودند که من یک روز باید لیست این مخارج را در اختیار عموم بگذارم تا بدانند در این اعیاد و در این جشن‌های ملی و مذهبی چقدر هزینه به دولت تحمیل می‌شود بنده جناب آقای هویدا با حذف مخارج چراغانی مخالفم ما اعیاد ملی داریم ما اعیاد مذهبی داریم، دولت‌ها در این اعیاد رسمی باید هم‌آهنگی با ملت نشان بدهند چراغانی را حذف کردن صحیح نیست اگر شما بخواهید وزارت دارایی را چراغانی کنید منتهایش می‌شود پانصد تومان، اگر پنج هزار تومان می‌نویسند یا پنجاه هزار تومان می‌نویسند جلو خاطی را بگیرید و آن هم یک تذکر رهگذری بود و به نظر من بهتر است برای آن‌که در خارج سوءتفاهمی نشود دولت اجازه بدهد در جشن حضرت حجت (ع)، در جشن تولد حضرت محمد (ص)، در جشن رژیم مشروطیت و در جشن روز تولد شاهنشاه و روز ششم بهمن چراغانی بکنند شما بیایید این جشن‌ها را محدود بکنید ولی از جشن‌های اساسی تجلیل بکنید با ملت هم در این مورد علاقه‌مندی نشان بدهد مثلاً جشن تولد حضرت حجت (ع) است که ما همه ایمان داریم، اعتقاد داریم ما که نگفتیم بیایند آب جو بدهند، ما نگفتیم و به چه کسی بدهند، گفتیم جلو وزارتخانه‌ها را چراغانی بکنند و چهار تا چراغانی در حدود مقدورات بودجه بکنند. (روستا- خود به خود می‌شود)، انشاءالله هم خواهد شد دیگر این که چهل نفر از نمایندگان آذربایجان شرقی و غربی شحی تهیه کرده‌اند و تقدیم مقام نخست‌وزیری کردند دائر به این‌که بودجه دانشگاه تبریز را اضافه کنند با این‌که هم مرز ما ترکیه است باید ملاحظاتی بشود که به آن توجه بیشتر بشود، بودجه دانشگاه تبریز را کمی بالا ببرند و حتی اگر اشتباه نکرده باشم تا چهارده میلیون و خورده‌ای هم دولت قبول مسئولیت کرده (دیهیم- چهارده میلیون و نیم)، اما دیده می‌شود که در اینجا فقط سیصد، چهارصد هزار تومان به بودجه دانشگاه تبریز افزوده شده برای دانشکده علوم اصفهان فقط دویست هزار تومان گذاشته‌اند (صحیح است)، آقا شما تصور کنید چند دانشکده را در نظر بگیرید ببینید یک وقت می‌خواهید صحنه‌سازی کنید و دانشگاه داشته باشید حرفی است جداگانه یک وقت می‌خواهید با دویست هزار تومان یعنی ماهی هیجده هزار تومان با استادی که در ماه چهار هزار و خورده‌ای تومان حقوق می‌گیرد چون استاد فول تایم است آن وقت چطور می‌شود با دویست هزار تومان دانشکده را اداره کرد دانشگاه شیراز و هرجا توسعه پیدا بکند دانشگاه مملکت است، من از این که می‌بینم بودجه دانشگاه شیراز چهارده میلیون، بیست و هشت میلیون شده احساس غرور می‌کنم چون دانشگاه مال مملکت هر چه دانشگاه توسعه پیدا کند، هرچه سازمان‌های فرهنگی ما روزبروز ترقی پیدا کند مفید به حال مملکت است اما یک علم ثانی هم به دانشگاه تبریز یا به دانشگاه مشهد بفرستید. بودجه، بودجه مملکتی است خاصه خرجی نباید وجود داشته باشد این بودجه باید به حساب نیازمندی‌های استان‌ها برسد ما نمی‌خواهیم بگوییم که آذربایجان زبانش ترکی است باید در آنجا مدارس اعم از کودکستان، دبستان و دانشکده توسعه پیدا بکند ما نمی‌خواهیم بگوییم آذربایجان هم مرز سه چهار کشور است و به ملاحظاتی باید فرهنگ آنجا بیشتر مورد توجه واقع شود ما می‌خواهیم بگوییم به اندازه جمعیت به اندازه مساحت بودجه بدهید در دانشگاه تبریز دو هزار و صد و پنجاه دانشجو داریم حساب بکنید چرا اصرار دارید خدای نکرده به آن مغرض و به آن منحرف سیاسی بهانه بدهید واقعاً ما اینجا آمده‌ایم چه بگوییم ما سطح توقعات‌مان در حدود مقدورات‌مان است، ما می‌گوییم در مدت قلیل چه مقدار اقدام شده امروز همین الساعه با این‌که عجله داشتم بیایم در جلسه ولی چهار پنج تا از این گروسی‌ها آمده بودند اینجا حرف‌هایی داشتند راجع به خدمتگزار خودشان آقای شاهنده، این یک بحث جداگانه‌ای است اما می‌گفتند آقا در بیجار که هیچ‌وقت اصلاً دستگاه مرکزی دستش به آنجا نمی‌رسید در مدت یک‌سال و نیم، دو سال اخیر در دویست و هشتاد و هشت پارچه ده بیجار نود و هفت خانه درست شده، خوبه جناب آقای هویدا تشکر می‌کنم در این مملکت کارهایی شده و می‌شود اما حمام ساختن در گروس خیلی مهم است کدام مالک به فکر این بود که در ملک خودش یک حمام بسازد من خوشم آمد از احساسات این بیجاری‌ها برای تأیید و تقویت جناب آقای هویدا چون احساس کردند که بنده مخالفم، بنده را خواستند و گفتند شما مخالفید؟ گفتم آن مخالف که در بیرون گفته می‌شود با این مخالفتی که در چهار دیواری مجلس هست فرق می‌کند، بنده تحت تأثیر اغراض سیاسی قرار نگرفتم بنده نمی‌خواهم نرخ رشوه‌ام را بالا ببرم بنده پیشنهاد ورود صد هزار تن شکر به دولت جناب آقای هویدا نداده‌ام که یک میلیون عاید من بشود بنده معامله ندارم که ریش دولت را بگیرم و ولش نکنم تا یواشکی بگوید درست می‌کنم این مخالفت آن مخالفت نیست حالا که این کارها در این دوره شده در ۲۸۸ ده، صد و سی و نه دبستان ساخته شده یک عمرانی است، یک نقطه درخشانی است، آن چیزی که به دست من رسید انصاف ندیدم نظر آنها را پشت تریبون منعکس نکنم (صادق احمدی- چرا دولت در جای دیگر نمی‌سازد)، علی‌الحساب از این حیث از دولت تشکر می‌کنم، این دولتی که از نظر سیاسی متهمش می‌کنند همین دولت در ۲۸۸ پارچه ده ۱۰۴ مسجد ساخت توجه فرمودید این آماری است که همین الساعه در اختیار من گذارده شده (احمدی- این اطلاع را خلاف به عرض‌تان رسانده‌اند)، در گروس یک بیمارستان پانصد تختخوابی ساخته‌اند (صادق احمدی- پانصد تختخوابی؟!)، ببخشید ۱۵ تختخوابی عرض کردم چون بنا را بر حسن‌نیت قرار دادم این بود که ۱۵ را ۵۰۰ گفتم، فرهنگ بودجه کافی دارد بنده نمی‌گویم که کافی کافی است آرزوی ما این است که از منابع طبیعی از مالیات مستقیم و غیرمستقیم از عواید مملکی بودجه آن خیلی بالا برود اما این مبلغی که برای فرهنگ داریم کم نیست اما در فرهنگ تبریز حقوق فرهنگیان ترمیم نشده دولت نسبت به آذربایجان جناب خواجه‌نوری نمی‌خواهم بگویم و یا لااقل به ملاحظه جنابعالی جرءتش را ندارم بگویم که بی‌مهر است اما مثل این‌که گاهی بی‌توجهی می‌کند این زلزله‌ای که اخیراً در آذربایجان آمد و من لیست خسارات و تلفات جانی و انسانی دهاتی که آسیب دیده بود و صدماتی که به احشام و دام‌ها خورده بود و دام‌هایی که تلف شده‌اند لیست و وضع آن را از روی اطلاعیه جمعیت شیر و خورشید منعکس کردم، دولت جناب آقای هویدا متأثرم عرض کنم حتی پنج ریال هم برای آنجا ندادند (دکتر امین- وعده دادند که به زودی کمک خواهند کرد)، وعده به کسی که بی‌خانمان شده، وعده به کسی که خانه‌اش را از دست داده، وعده به کسی که بچه‌اش جلوی چشمش مرده، وعده به کسی که نان خالی ندارد، هنوز ایفا نشده و ما وعده جناب آقای نخست وزیر را جزء آن عده از خوبان می‌دانیم که به عهد خودشان وفا کنند (یک نفر از نمایندگان- در همین بودجه است) تا بودجه تصویب شود آن‌وقت کی خواهد رسید به دست آن بدبخت فلک زده؟ سعی می‌کنم خلاصه کنم، یادداشت‌هایی که به بنده می‌رسد اطاعت می‌کنم که اگر مانع کار عرایض مخلص باشد خلاصه می‌کنم که بلکه زودتر بودجه به تصویب برسد و به دست آن بدبخت‌ها برسد و این تذکر جنابعالی و اشاره‌ای که کردید رعایت می‌کنم، کارخانه‌جات آذربایجان به کلی فلج شده، امروز ما در آذربایجان کارخانه‌ای که کار بکند نداریم پنج، شش کارخانه در تصرف بانک ملی است هزاران راه گریز و فرار برای آنهایی که زمین متری دو ریال را به حساب متری بیست تومان گرو گذاشتند هست آنها هزار راه فرار دارند اما برای مدیران کارخانه‌جات آذربایجان برای ۵۰ هزار تومان، ۵۰۰ هزار تومان کارخانه را تعطیل کرده‌اند، لااقل به تصدیق خود مدیر کل بانک ملی جناب خوش‌کیش که کیسه را خیلی سفت گرفته البته این بودجه ملی است باید سفت بگیرد اما در مورد آذربایجان باید مقداری عملی فکر بکند هم‌اکنون کارخانه‌جات آذربایجان به کلی تعطیل است حالا که به کارخانه‌جات آذربایجان اشاره کردم بد نیست تهدیدی که اصولاً به صنایع کشور و صنعت کشور می‌شود اشاره‌ای بکنم. روابط اخلاص و ارادت من به آقای مهندس روحانی روابط لفظی نیست یک وقت حرفی می‌زنیم در یک مجمعی فردا می‌شود این حرف را پس گرفت اما وقتی روی کاغذ آوردیم این جای انکار ندارد و لیسیدنی نیست. این مهندس روحانی را من یک قدری در روزنامه‌ام به اندازه خودش تعریف کرده‌ام، روزنامه‌هایی را که در تعریف از مهندس روحانی نوشته شده اگر وزن بکنید شاید به اندازه وزن ایشان می‌شود چون ایشان ثمین نیستند. اما همین آقای مهندس روحانی گفتند کارخانه برق‌های اختصاصی را می‌خواهند بخرند، کارخانه‌های برق‌های اختصاصی از چندی به این‌طرف مورد جنجال قرار گرفته و به‌حق هم هست این به‌حق بودن گناهش از ضعف هیئت حاکمه است می‌گویند کارخانه‌های برق اختصاصی مالیات نمی‌دهند، ما می‌گوییم چرا مالیات را نگرفته‌اند می‌گویند که کارخانه‌های برق اختصاصی چهار هزار یا پنج هزار یا پانصد تومان بلاعوض گرفته‌اند می‌گوییم با بودن وزارت دادگستری چرا اجازه دادید که اینها پنج‌سال، ده سال، پانزده سال به‌دست مردم کاغذ ندهند و پول بگیرند. اینها ممکن است تقصیر باشد اما این تقصیر یک مقدارش متوجه مسئولین امر است ولی ما نباید فراموش بکنیم که همین کارخانه‌جات خصوصی در شهرستان‌ها صدی هشتاد سبب عمران و آبادی مملکت شده‌اند (صحیح است)، شما که خودتان کارخانه نبرده‌اید در محل بگذارید گفتید با پول خودش کارخانه بسازد عمر و وزید با قرض با پول خودش کارخانه برق آورده است و کسی که با پول خودش کارخانه آورده شما یک‌باره می‌فرمایید اینها را می‌خواهید بخرید شما اگر کارخانه‌جات را می‌خواهید بخرید بفرمایید کارخانه‌جات قند را بخرید که این همه سود دارد این چطور تشویق از صنایع است شما شرایط را سنگین کنید اما نه شرایطی که غیر عملی باشد نه شرایطی که مثلاً برای اصفهان صدی پنجاه پولش را ودیعه بگذارد از کجا ودیعه بگذارد شما بفرمایید من امروز آماده‌ام موتور هم حاضر است اگر شما با این مقدار نیرو و با این شرط توانستید در نجف‌آباد برق بگذارید شما مقدم هستید اگر نتوانستید (در این موقع آقای مهندس روحانی وزیر آب و برق وارد تالار جلسه شدند)، ببخشید آقا را دیدم دستپاچه شدم جناب آقای مهندس روحانی (مهندس ظهیری- مطالعه کنید پیش‌بینی شده است)، اجازه بفرمایید بنده توضیحات خودم را بدهم بنده مطالعه کرده‌ام این‌که صدی پنجاه باید تضمین بدهد از کجا صدی پنجاه بقیه را بدهد چرا کارخانه‌ها را می‌خواهید بخرید اگر آن کارخانه نمی‌تواند برق بدهد پیشنهادات را نمی‌تواند عملی کند و به اندازه کافی نیرو بدهد، به اندازه کافی نرخش را پایین بیاورد چون در اصفهان قیمت برق یک‌خورده از اینجا ارزان‌تر است این از لحاظ عکس‌العمل است راجع به این مورد می‌خواستم عرض کنم راجع به صنایع مملکت پریروز همراه ۱۰- ۱۵ نفر از آقایان کارخانه لوله و ماشین‌سازی را دیدن می‌کردیم، خدا شاهد است نه اسم آن به گوش من خورده بود و نه صاحب آن را می‌شناختم ولی مهندس آن همشهری من بود و اتفاقاً می‌شناختم، وقتی رفتم دیدم یکی از افراد هیأت مدیره که آقای مهندس رجبی بود واردات دارم رفتم آنجا دیدم آقا یک کارخانه لوله و ماشین‌سازی است شما افتخار می‌کنید وقتی می‌روید در این مؤسسه این کارخانه در خاورمیانه دوم است (صحیح است) از چهل میلی‌متر تا چهارصد میلی‌متر لوله می‌سازد اما آنجا می‌گفتند مسئولین آب و برق به جای این‌که از این تل لوله‌ها که محصول کارخانه ایران و محصول کارگان ایران است و سرمایه ایران است حتی صدی چهل و نه سهام آن متعلق به دولت و صدی پنجاه و یک مال آنها است (مهندس روحانی «وزیر آب و برق» سر دولت کلاه گذاشتند در اوایل لوله خریدیم ولی به موقع تحویل ندادند)، آنها می‌گویند شما متخصصین خارجی را به ما تحمیل کردید آن‌چنان متخصصین خارجی که یک میلیون تومان به این مؤسسه خسارت وارد کرده و هیچ چیز سرشان نمی‌شد حالا این کارخانه هیچ متخصص خارجی ندارد و در صد و یک شهرستان برای آبیاری از آن لوله خریده‌اند ولی برق تهران از کارخانه‌ای که با سرمایه دولت و افراد تشکیل شده لوله نمی‌خرد این لوله‌ها موجود است تلی‌شده، انبارشده، بیایید بخرید بگذارید مردم تشویق بشوند، صنعت مردم را تشویق کنید سرمایه‌گذاری خصوصی را تشویق کنید موجبات کار فراهم کنید شما این لوله‌ها را می‌بینید ولی به انگلستان و هند سفارش می‌دهید خدای نکرده بعضی توهمات خواه ناخواه پیش خواهد آمد برای این‌که دست دولت است سرمایه، سرمایه دولت است و این لوله‌ها میلیون‌ها ارزش دارد آقای مهندس اصفیاء مدیرعامل سازمان برنامه خودشان در مصاحبه اخیر فرمودند که ما در برنامه سوم در سال گذشته دویست میلیون سرمایه‌گذاری کردیم و انتظار داشتیم ملت و سرمایه‌داران خصوصی هم لااقل دویست میلیون بگذارند ۱۵۰ میلیون بگذارند اما متأسفانه از طرف مردم در امور صنعتی با این‌که ما دویست میلیون تومان سرمایه‌گذاری کردیم موجبات کار را فراهم کردیم جاده ساختیم، راه ساختیم استقبال نشد اما یکی از مسئولیت‌های سنگین دولت جناب آقای هویدا این است که ببینید چرا سرمایه‌داران نمی‌آیند سرمایه‌گذاری بکنند، مردم چه مرضی دارند که بروند پولشان را به مرایحه بدهند و نمی‌آیند سرمایه‌گذاری کنند چون از اقدامات دولت وحشت دارند وقتی‌که می‌بینند کارخانه‌های برق خصوصی را شما (نمی‌خواهم بگویم مصادره) می‌خواهید از دست‌شان بگیرید بعد از ۱۵-۱۶ سال فعالیت و زحمت این نمی‌تواند یک کارخانه تشکیل بدهند اگر می‌خواهید کارخانه را بگیرید آن بحثی جداگانه دارد یک نفر آدم آمده سرمایه گذاشته لوله ساخته همان لوله‌ای که حالا می‌تواند مقدمه فولادسازی و مقدمه ذوب‌آهن در ایران تلقی شود شما آن را دلسرد می‌کنید به همان نرخی که دیگران می‌دهند با همان شرایط از او بخرید اینها را دل‌سرد نکنید، نمی‌دانم وزرات اقتصاد در این مورد چه اقدامی کرده وزارت اقتصاد در تشویق صنایع داخلی چه اقدامی کرده، آخر شما حساب بکنید آقای دیهیم نکته دقیقی را اشاره کردند دو دو تا چهار تا می‌شود، من نمی‌دانم این‌را چگونه جواب خواهند داد خیلی شرمنده‌ام من نمی‌دانم دولت چه می‌گوید جناب آقای هویدا بنده می‌گویم مصرف چای خارجی در داخل مملکت چقدر است، چقدر از راه گمرک وارد می‌شود و چقدر به طور قاچاق، بنده می‌گویم تا صدی پنجاه یا صدی شصت قاچاق وارد می‌شود آن بدبخت تاجری که از راه قانونی چای خارجی وارد می‌کند از راه گمرک وارد می‌کند گمرک می‌دهد، مالیات می‌دهد، آن بدبخت آمده گریه می‌کند و می‌گوید من تقصیر این است که تسلیم نظر دولت هستم من از راه گمرک می‌آوردم فلان قاچاقچی از راه قاچاق، لذا به ضرر من تمام می‌شود فرض کنید کیلویی ۵۰ ریال برای این تاجر واردکننده تمام می‌شود و کیلویی هفت ریال و نیم (دیهیم- ورشکست شدند)، این تاجری که چای وارد می‌کند می‌گوید من حرفم این است که قاچاقچی نیستم دستگاه مشوق قاچاق است دلیل زنده‌تر عرض می‌کنم آن‌روز در مخالفت خود با بودجه عرض کردم و حالا تکرار می‌کنم و همین اکنون حاضرم حقوق یک ماه خودم را گرو بگذارم و از جیب ۵-۶ نفر از آقایان سیگار وینستون در بیاورم، بازار سیگار قاچاق، بازار چای قاچاق، بازار ادوکلن قاچاق، بازار زیرپوش قاچاق وضع اقتصاد ما را تهدید می‌کند آقا نباید با ارقام بازی کرد ما ۱۳۹ میلیون کسر بودجه داریم همان‌طور که در بودجه گذشته جناب منصور خدا رحمتش کند ششصد میلیون کسر داشتیم وحشت نداشتیم از ۱۳۹ میلیون تومان کسری بودجه هم دلواپسی نداریم شما ششصد میلیون کسر بیاورید اما پولتان را در جای خود مصرف کنید همه ممالک قرض دارند این مهم نیست شما که دویست میلیون دلار اسلحه می‌خرید دویست میلیون دلار هم قرض کنید برای کمبود بودجه‌تان، این خیلی وحشت‌آور نیست آن روز گفتم و امروز هم تأیید می‌کنم به لحاظ این که بنیه اقتصادی و تولید و عمرانی ما را باید تقویت بکنید و باید تأمین شود شما آمدید در ستون عواید بودجه عواید پست و تلگراف را از ۲۷۵ میلیون رساندید به ۴۰۰ میلیون از کجا جناب هویدا این اضافه درآمد پیدا می‌شود یا تلگراف را از ۳۵ میلیون به ۴۳ میلیون یا تلفن را از ۱۵ میلیون به ۳۳ میلیون اضافه کردید خوب این را به ۴۸ میلیون هم ممکن است رساند اکثریت اهل فن است بنده لااقل نه می‌توانستم ایراد بگیرم که از کجا آورده‌اید و نه می‌توانستم بفهمم شما چطور ۱۵ میلیون را کردید ۳۳ میلیون، ۲۰ میلیون در اینجا اضافه شده است بنده هیچ‌وقت دلم نمی‌خواهد راجع به اقتصاد حرف بزنم، باور بفرمایید بنده در کارهایی که خارج از رشته خودم است نمی‌خواهم وارد شوم در رشته‌ای که خارج از تخصص خودم است یعنی مسایل اقتصادی مالی نخواهم حرف زد این جواب را مدعیان اقتصادی دادند من نخواهم حرف زد این جواب را مدعیان اقتصادی دادند من فکر می‌کردم اقتصاددان یعنی آن کسانی که پول تمبر یک قران را بی‌خود مصرف نکند لابد برای زیاد شدن این درآمد کاری کند که نامه‌نویسی عاشقانه بیشتر بشود که ازدیاد و ردوبدل این نامه‌های پستی عایدات را اضافه کند نه این‌که یک ریال را دو ریال بکنند و دو ریال را سه ریال و اگر این کار دلیل اقتصاددانی است بنده هم حسابدار درجه اول این مملکتم، بنزین ۵ ریالی را می‌کنم ۱۵ریال نتیجه این می‌شود فردا پس‌فردا درآمد بنزین می‌رود بالا ولی این طور نیست آن‌را هم خیراندیشان گفتند آقا نکنید اعلیحضرت همایون شاهنشاه بلافاصله فرمودند که اگر دولت متوجه اشتباه خود شد باید جبران کند و بعد هم دولت را احضار فرمودند و گفتند این قابل تحمل نیست بروید مطالعه کنید شما دیدید رانندگان ماشین‌ها را خواباندند شما دیدید آنهایی که حتی تفننی ماشین سوار می‌شدند کمبود مصرفشان را مورد توجه قرار دادند آنهایی که در منزلشان مصرف سوخت داشتند دیدند بر آنها تحمیل است مصرف‌شان را کم کردند کاری کنید که این نفت و بنزین با همان ۲ریال و ۵ ریال به دست مردم برسد که آن کسی که یک بخاری در اطاق مهمانخانه‌اش دارد یک بخاری هم در اطاق دم دستش بگذارد که بچه‌اش هرروز به امراض گوناگون دچار نشود. من امروز فکر می‌کردم اقتصاد یعنی این‌که اگر یک تاجری من روزنامه‌نگار را دعوت کرد و این خرجی را که برای دعوت من جهه ملاحظه کارخانه‌اش می‌کند جزءِ هزینه‌اش می‌گذارد برای این‌که من در روزنامه‌ام برای مصرف اجناس داخلی او تبلیغ کنم مردم هم می‌روند جنسی بخرند از مجموع این کار چیزی عاید دولت می‌شود و اما مدعیان اقتصادی ما یک راه سهل و ساده پیدا کردند این امر بحث شد که بنده به طور رهگذری به خود اجازه دادم وارد مقولات بشوم و امیدوارم آخرین مدافعه بنده خواهد بود. سازمان آبادانی و مسکن دوست مشترکمان آقای موسوی ماکوئی آن‌قدر از توجه ایشان نسبت به آبادانی و مسکن (اهری- خیلی زحمت می‌کشند متشکریم)، و همچنین از توجه ایشان نسبت به کلیبر که من تأثیر تبلیغ را از این جا فهمیدیم تعریف و تمجید کردند و بدون این‌که گله بکنم که برای تبریز چه قدمی برداشته‌اند، جناب مهندس عزیزمان آقای مهندس والا را عرض می‌کنم گله ایشان محفوظ است که چه قدمی برداشتند تبلیغ اثرش را کرده شما وقتی جناب آقای دکتر نهاوندی می‌روید به ماکو در حالی که استاندار با اسکورت می‌آید جنابعالی وزیرید با آن سادگی و با آن روی باز با یک ماشین استیشن تشریف می‌برید آنجا و به درد دل مردم می‌رسید و عملاً قدم برمی‌دارید این قدم در تقویت دولت مؤثر است و اگر در این دستگاه جدید احتیاج هم به کارمند پیدا کردید می‌توانم به عرضتان برسانم در وزارت کار (جناب آقای دکتر رهنوردی، مقداری از تجلیلی را که می‌فرمودید از آقای وزیر کار بکنم الان دارم عرض می‌کنم)، آن مقدار کارمند و کارگری که لازم دارید از وزیر کار بخواهید، چون در وزارت کار اداره کاریابی است کارگر بیشتر دارد. ماشین‌نویس بیشتر دارد در هر صورت مقداری از برای‌شان سبک می‌شود، وزارت راه سال‌هاست ماشین‌آلات می‌خرد بوجه هنگفتی هم برای این کار می‌گذارد آقای هویدا این حرف‌ها مربوط به چند روز دولت جنابعالی نیست بنده با این که خیلی از مسایل دور هستم اما این‌قدر شعورم قد می‌دهد که در چهل و چند روز حکومت آقا نباید انتظاری داشت گوا این که در کارهای گذشته هم بی‌تأثیر نبودند این کارهای شامل حال سنوات پیش است وزارت راه ماشین‌آلات می‌خرد اما یدکی نمی‌خرد در خدمت جناب آقای دکتر شفیع امین در آذربایجان بودیم به هر جا که می‌رسیدیم می‌دیدیم ماشین‌آلات بزرگی در آنجا است، پانصد ششصد هزار تومان پول می‌دهند از یک دولت به‌خصوص در یک موقعیت به‌خصوص و یک ملاحظات به‌خصوص ماشین‌آلات می‌خرند اما لوازم یدکی نمی‌خرند یک پیچ و مهره که شل می‌شود ۵۰۰-۶۰۰ هزار تومان، دو میلیون تومان راکد می‌ماند همان‌طور در مسئله خرید تراکتور که امروز یکی از مشکلات ما شده هر زارعی یک تراکتور می‌خرد بعد یدکی آن را پیدا نمی‌کند، جایی هم ندارد که مراجعه کند امیدوارم وزارت کشاورزی این مورد را توجه به خصوص بفرمایند وزیر بهداری جناب آقای آموزگار که من حتی موفق به این که با ایشان سلام و علیک حضوری پیدا کنم نشده‌ام ولی آنچه که من شنیده‌ام این است که اکثر همکاران پارلمانی مؤید ایشان هستند (صحیح است)، بهداری را امیدوارم با مطالعات دقیقی که می‌کنند در آینده اگر خیلی نزدیک هم نباشد دو سه سال بعد حداقل بهداری نیم‌پسندی تحویل ما بدهند یک‌دیگر از ملاحظاتی که در بودجه است مسئله مواد افیونی است که آن قدر در این مورد کوتاهی از طرف دولت شده که برای من این نگرانی پیش آمده که مانند عده‌ای از همکاران ناچار می‌شوم اینجا بگویم از این مواد افیونی چقدر عاید شما می‌شود و چقدر برای قاچاق از جیب‌تان می‌رود و چقدر هزینه این زندانی‌ها را می‌پردازید آقایان یک روز تشریف بیاورید به کمیسیون عرایض خواهید دید که هفته‌ای صد یا صد و پنجاه نامه تایپ شده با انشاء عالی از این زندانی‌ها می‌آید مثل این‌که دبیرخانه منظمی دارند، همه این مطلب را می‌دانیم که این نامه‌هایی که تایپ شده از آن بدبختی که در جیبش چند مثقال تریاک بیرون آمده یا این که بیکار بوده و رفته راننده یک قاچاقچی شده نیست این کار قاچاقچی‌های اصلی است که حالا همه آزادند و هر روز در روزنامه‌ها می‌خوانید از حسین‌قلی یا باردان‌قلی ۷۹ میلیون ریال جریمه و ۱۲۴ کیلو تریاک گرفته شده از این ۷۹ میلیون ریال که صد دینار عاید شما نمی‌شود اما زندان‌های شما پر از قاچاقچی‌های دست دوم و سوم است و یک هزینه سنگین برروی دوش دولت است و تعداد زیادی هم از اطاق‌های زندان را پر کرده است و به نام زندانی آنجا می‌خورند و می‌خوابند در این مورد توجه عاجلی بفرمایید بلکه انشاءالله مقدار زیادی از این نگرانی عامه رفع شود جناب وزیر کشاورزی متأسفانه تشریف ندارند (نمایندگان- معاونشان تشریف دارند)، انتظار بود لااقل در موقع طرح بودجه آقایان وزراء یک تجدید دیداری با آقایان وکلا می‌کردند بنده قبل از آن‌که یک نقش مخالف داشته باشم یک نکته هم از نظر موافق گفته باشم آقایان بعضی‌هاشون (البته عده قلیلی از آقایان چون همه جوان هستند)، سال مجاعه را به یاد دارند سال مجاعه ملت ما در وضعی قرار گرفت که گوشت سگ و است و گوشت حیوانات را می‌خوردند و برای پیدا کردن ریشه درخت و علف سر به بیابان‌ها می‌گذاشتند سال کمبود محصول و خشکسالی گذشته‌مان را قبول بفرمایید که کمتر از آن سال مجاعه نبود و اگر خدای نکرده صد خدای نکرده نظارت عالیه و مستقیم و دستورات مداوم شخص شاهنشاه نبود (در مصاحبه با مخبر انگلیسی که دیشب در اطلاعات خواندم فرموده بودند متأسفانه مواقعی در رأس کارهای مملکت‌مان افراد بی‌حالی بودند و ما روزهای تاریکی را پشت سر گذاشتیم)، در امسال مجاعه هم جریاناتی بود اما این بار ما نفهمیدیم ما که این روی نامه را می‌خوانیم آن طرف نامه را هم بخوانیم (آفرین) باید بدانیم و بفهمیم که بیداری و هشیاری و اقدام به جای دولت جناب آقای منصور تحت رهبری و ارشاد و دلسوزی و دستورات قاطع شخص شاهنشاه بود که یک عده کثیری از مردم ایران را از هلاکت قطعی نجات بخشید (صحیح است)، ما وقتی که می‌شنیدیم و می‌دیدیم می‌روند به خانه‌های دهات در می‌زنند صد کیلو ۵۰ کیلو به هر نفر گندم می‌دهند ما باید بدانیم که این گندم به چه قیمتی برای این مملکت تمام شد من وارد خرید گندم و قیمت آن نیستم و نمی‌دانم گونی چند تمام شد تفاوت قیمتش چقدر بود چه نوع خریدند بذری خریدند به خوراکی دادند نمی‌دانم تفاوت این که فرضاً فلان تاجر ایرانی چند خرید ضرغام چند خرید یا دولت چند خرید یا تجار اقتصادی ما در خارج چه کار می‌کنند به اینها وارد نمی‌شوم عظمت این کار به اندازه‌ای است که همین اقدام کافی است که باید بگویم روح منصور امروز شاد است (احسنت) اما راجع به آن ۵۰۰ تومان هیچ در جزئیات آن وارد نمی‌شوم یکی از آقایان یادداشتی داده‌اند که بنده همین‌طوری تحویل آقایان می‌دهم و آن این بود که آقای با پانصد تومان پولی که به دست زارع می‌رسد نه می‌شود چاه زد و نه می‌شود در کار تولیدی قدم مؤثر برداشت بهتر این است که این ۵۰۰ تومان در یک دستگاه واحد به خصوص تراکتور بخرند یا چاه عمیق بزنند بلکه انشاءالله از منافع حاصله هم همه دهاتی‌ها بهره‌مند بشوند و هم سرمایه به هدر نرود (مهندس صائبی- زارع وقتی پول گرفت سلف فروشی نمی‌کند) (یک نفر از نمایندگان- این پانصد تومان برای خرید بذر است)، صحیح است این پیشنهاد را بنده لازم دیدم به جناب آقای وزیر کشاورزی بکنم و ایشان که خوشبختانه تشریف آوردند توجه خواهند فرمود در مقدمه عرایضم نمی‌دانم تشریف داشتند یا نه کار و مسئولیت خودتان را در بیاناتتان فرمودید که فوق‌العاده بزرگوار و در سطح بالاتر از این است که در اینجا عنوان می‌شود (در این موقع یادداشتی برای آقای زهتاب رسید)، به بزرگواریتان ببخشید عرض کنم حضور مبارک‌تان تیمسار ما با یک تیزبینی خاص ناظر عملیات و اقدامات جنابعالی هستیم و از این‌که می‌بینیم شجاعانه و فداکارانه این تز را تعقیب می‌فرمایید به نوبه خود متشکریم لیکن در اجرای کار یک غفلت‌هایی شده است و مسلماً آن غفلت دانسته نیست و ندانسته است و مسلماً مقابل یک چنین کاری در چنین سطحی می‌شود آن را نادیده گرفت با آشنایی به روح دموکراسی بندگان اعلیحضرت همایونی من لازم می‌دانم حتی از این مورد که جدیت از برای این کار عظیم بود آن را نادیده گرفت بلکه بزرگ هم جلوه می‌دهیم و آن این‌که فرمودید مرحله اول اصلاحات ارضی تمام شده بنده عرض می‌کنم مرحله اول اصلاحات تمام شده است و نشده است به این معنی که هم اکنون باز دهاتی داریم که مالکین آن مستقیماً و مرتباً مکرراً مراجعه می‌کنند وزارت کشاورزی وضع آنها را و تکلیف آنها را روشن نمی‌کنند (صحیح است) اما نکته دوم تیمسار نکته جالبی است نکته‌ایست که اگر خدای نکرده مغرضین بخواهند سوءاستفاده بکنند ضربه قاطع می‌زنند و تصور می‌کنم و پا را از تصور هم بالاتر می‌گذارم و اطمینان دارم در حوزه انتخابیه و یا لااقل صادق بر همه‌ی اساس هست و آن این‌که یک مالکی ملکی داشت وزارت کشاورزی ندانسته آمده آن ملک را تقسیم کرده مالک مراجعه کرده با دلایل متقن با مدارک لازمه ثابت کرده که او بیش از یک ده نداشته و این ده را هم ندانسته آمده‌اند تقسیم کرده‌اند و شنیدم گفتند ولی بنده باور نکردم چون دید تیمسار را وسیع‌تر از این می‌دانم بلند نظری تیمسار را خیلی در سطح بالاتری می‌دانم چون شنیده‌ام اخیراً در یک استان ایشان رفته بودند عده‌ای زنده‌باد کشیده‌اند ایشان فرموده بودند زنده‌باد فقط در شأن اعلیحضرت همایونی است امیدوارم برای همه آقایان این سرمشق باشد واقعاً یک ژست‌های جالبی دارند و واقع‌بین هستند اما شنیده‌ام و انشاءالله مغرضین این لفظ را شایع کرده‌اند که تیمسار گفته‌اند این سند را چون اعلیحضرت همایونی داده‌اند من اگر دستم را ببرید نمی‌توانم پس بدهم آقا قدرت واقعی در این است که شما بیایید بگویید اشتباه شده است یا مالک را راضی کنید یا یک جای دیگر به او زمین بدهید در هر صورت بهتر است عدالت حاکم باشد شاهنشاه در مصاحبه‌شان می‌فرمایند مقصود از انقلاب ۶ بهمن باید ریشه انقلاب را در جستجوی عدالت یافت اگر عدالت نباشد من نمی‌خواهم افسانه انوشیروان دادگر و آن عمارت پیرزن را بگویم اما حکومت قوی‌تر از این است شما دیدید یک عده از مغرضین و کوته‌فکران و اجنبی‌پرستان نخست وزیر مملکت شما را ترور کردند آب از آب تکان نخورد چطور می‌شود اگر یک ملکی را به اشتباه تقسیم کرده‌اید رفع ظلم کنید برای همان زارع در جای دیگر با امتیازات دیگر برای همان مالک قائل بشوید یا تومانی یکی دو ریال بهش بیشتر بدهید و نگذارید که مالک برود توی قهوه‌خانه و بساط منفی‌بافی راه بیاندازد شما که این اندازه اقدام درخشان تحصیل کرده‌اید شما که این اندازه قاطع تیشه به ریشه ارتجاع زده‌اید می‌توانید با همان شجاعت با همان قیافه مردانه و با همان صداقت و با همان صدای رشید و مردانه و نظامی‌تان بروید و سخن‌رانی بکنید و بگویید آقا من اشتباه کردم این تمام می‌شود به نظر بنده خیلی خیلی مهم است باز اینجا بنده را احضار کردند یک نکته‌ای را که نمی‌دانم صحیح است یا نیست عده‌ای از ایلامی‌ها بودند که گفتند وزارت کشاورزی در ایلام سبوس دارد ولی به زارعین در تهران می‌خواهند بدهند و به ما نمی‌دهند (مهندس آصفی- آن سبوس مال دفع آفات است مسموم است و نباید به زارعین بدهند) می‌گویند مسموم نیست و برای علوفه دام‌ها است یک نفر از آقایان بفرماید برای دام‌ها می‌دهند و مسموم نیست آقای دیهیم همکار بنده نسبت به دارایی مقداری مطالب فرمودند بنده با اجازه‌تان می‌گویم که تندتر از آن چه که انتظار می‌رفت عنوان کردند (صحیح است) اما این به آن معنی نیست که بگوییم دارایی یک عده شخصیت‌های با یک عده از خدمتگزاران صدیق دارد در این شکی نیست و در این که در همان دارایی یک عده تازه به دوران رسیده‌ها هستند که هنوز نیامده به آلاف و الوف و کاخ‌های مجلل رسیده‌اند باز شکی ندارم شما تشریف ببرید به بازار نه به اطاق بازرگانی زیرا آنها مقداری حرف‌ها را با تشریفات می‌زنند گوا این‌که توأم با واقعیت است خدا رحمت کند مرحوم منصور یک روز رفته بود سر پل تجریش جلوی راننده‌ای را گرفته بود گفته بود بنزین که گران شد چه اثری در زندگی شما داشت حالا چه جوابی داده بود بنده عرضی ندارم ولی یک روح دموکراسی داشت شما هم تشریف ببرید به یک تجارتخانه بپرسید دارایی با شما چه معامله‌ای می‌کند چه فعل و انفعالاتی در تنظیم پیش‌آگهی و در پولی که به بودجه مملکتی ریخته می‌شود طی می‌شود چندی پیش یکی از تجار آذربایجان جناب آقای هویدا پیش من آمد از این تاجر اسم نمی‌برم برای انیکه اگر اسم ببرم ممکن است آن بدبخت را تحت فشار بگذارند عرض کنم یک پیش‌آگهی برای این شخص بدبخت فرستاده بودند دو میلیون اینها درد مردم است از این لحاظ است که لااقل مقداری از خواسته‌های مردم را منعکس می‌کنیم این خواسته‌های این اکثریت هست یک پیش‌آگهی برای او فرستاده بودند به یک میلیون فرض کنید از او دو میلیون ریال مالیات گرفته بودند گفتم چطور یک میلیون پیش‌آگهی فرستاده بودند ولی دو میلیون گرفتند گفت این خیلی ساده است یک میلیون وقتی پیش‌آگهی برای من فرستادند اگر من توانستم با آن مأمور که پیش‌آگهی را آورده کنار بیایم کار تمام است من شرم دارم که اینها را بگویم مسلم است افراد پاک هم زاید است ولی از این خبرهای هم هست نه یکی نه دو تا بلکه هزارهاست گفت اگر نخواهم زیر بار بروم اگر هزار قسم بخورم که امسال ضرر کرده‌ام آخر مالیات بر ضرر که نمی‌شود و خلاصه حرف از اصول زدم از اخلاق زدم از حزب ایران نوین زدم و او می‌رود یک متمم می‌آورد متمم هم یک کار تازه است می‌شود دو میلیون و نیم و این متمم نتیجه بی‌تجربه‌گی خودم است که باید جریمه آن را بپردازم جناب آقای هویدا این مسایل شامل حال مسئولین و همکاران جنابعالی نمی‌شود شامل وضع موجود است شما باید چاره‌ای برای این فساد بیاندیشید این عناصر باید دست‌شان قطع شود در این بودجه دیدم مالیات بر ارث را از ۸۷ میلیون به دویست و پنجاه میلیون رسانده‌اند یعنی از هشت میلیون و هفتصد هزار تومان به بیست و پنج میلیون تومان رسانده‌اند نمی‌دانم مرگ و میر را پیش‌بینی کرده‌اند که زیاد خواهد شد یا لایحه‌ای می‌آورند که مالیات بر ارث را زیاد خواهد کرد به نظر بنده به جای اینکه لایحه‌ای بیاورند و زیاد بگیرند تصمیم بگیرند مالیات بر ارث واقعی را دریافت کنند (خواجه‌نوری- مقصود همین است)، اما در بازی شکر و لغو انحصار آن اگر استعداد نویسندگی داشتم پس می‌نوشتم لغو انحصارات به چه قیمتی به بودجه مملکتی تمام شد به چه قیمتی به زارع شمال و جنوب و شرق و غرب ایران تمام شد و به چه قیمت برای جیب چند نفر تمام شده خلاصه می‌کنم برای اینکه از تذکرات و یادداشت‌های همکاران شرمنده‌ام اما می‌گویم که موضوع شکر دهن خیلی‌ها را شیرین کرد و بساط تنها تفنن خیلی‌ها را هم برچید و دیگر قند و شکر به این قیمت به دست زارع نمی‌رسد یادداشتی که من از خواندنش شرم دارم برای این که می‌دانم خیلی به دست مدیران کارخانه‌جات گیلان پیش از ورود در محضر جناب سرتیپ‌پور آنجا آمدند بنده را هم احضار کردند و توقع داشتند مطالبشان را بگویم و خیال می‌کردند ما هرچه بگوییم اثر دارد مدیران کارخانجات گیلان آمده بودند و می‌گفتند که با دولت قرار گذاشته‌اند که مبلغی محصول تهیه کنند و مقداری از دولت چای خارجی دریافت کنند که قاطی چای محصول خودشان بکنند ولی متأسفانه دولت از پرداخت سهم خودش امتناع کرد تا جایی که یکی از مدیران کارخانه‌جات شکایت کرده به دادگستری و حاکم شده است و مبلغی خرج وکیل کرده است و می‌گفت آن را هم شامل چای‌ها بکنید و به اندازه‌ای که چای خارجی دادند در اختیار ما بگذارند من بودجه وزارت اطلاعات را دیدم متأسفانه دیدم در بودجه وزارت اطلاعات مبلغی که انتظار هست برای تبلیغ افکار مترقیانه شاهنشاه و برای تبلیغ تز شاهنشاه و برای نمایاندن احترام بزرگ ملی ما لازم است و برای جلوگیری از تحریکاتی که اخیراً همه‌مان شاهد آن بودیم مطلقاً بودجه کافی در نظر گرفته نشده من انتظار دارم مسئله تبلیغات را آقایان مقداری با اهمیت تلقی کنند شما مقداری به پیش‌آهنگی می‌دهید پیش آهنگی چه محصولی داده است پیش‌آهنگی بسیار چیز خوبی است ولی باید ضمیمه وزارت فرهنگ باشد ضمیمه تربیت بدنی باشد شما جلب سیاح دارید اعتبار بودجه این جلب سیاح رقم درشتی است حالا این جلب سیاح را ضمیمه وزارت اطلاعات بکنید بودجه این جلب سیاح را در بودجه وزارت اطلاعات بریزید هماهنگی هم نشان می‌دهند و دستشان هم بیشتر باز است و همه بدانند که چه می‌خواهند بکنند اینجا یادداشت دارم این را هم عرض کنم که حساب جاری با آن اشخاص ندارم یکی از آنها راجع به راهنمایی است نمی‌توانم منکر شوم که در چند سال اخیر مأمورین راهنمایی لااقل ۹۰ درصد خوب شده‌اند با یک مبلغ کم با یک مبلغ ناچیز با یک حقوق بسیرا ناچیز واقعاً فداکاری می‌کنند واقعاً جدیت می‌کنند در وسط آفتاب سوزان به وسط میادین می‌روند و به استقبال خطر می‌روند نظم و ترتیب را رعایت می‌کنند باید از آنها تحسین کرد از شهربانی هم اسم بردم از جناب آقای هویدا یک انتظار داشتم انتظار داشتم یکی از اعضای اکثریت دولت را استیضاح می‌کرد که مأمورین شهربانی به موقع قاتل را گرفتند ولی شما بعد از آن چه کار کردید بگویید ببینیم ریشه‌ای داشته یا خیر؟ بعد از چهل دفعه وعده در روزنامه چرا نگفتید ریشه این فساد کجا بوده شما نخست وزیر مملکت‌تان از دست رفته رهبر سیاسیتان از بین رفته شما باید با بی‌تابی بخواهید نه این که سیل گل سرازیر باشد بگذریم از موضوع (حاذقی- ضرورت دارد هر چه زودتر اطلاع بدهند)، کاملاً ضرورت دارد شکی نیست کاملاً صحیح است سازمان برنامه در ساختن راه بازرگان عده‌ای از خانه‌های مردم را خراب کرده متأسفانه تاکنون در پرداخت قیمت آنها اقدام نکرده این انصاف نیست که بیایند راه بسازند و خانه‌های مردم را خراب بکنند. وزارت خارجه بیلانش را باید گفت صفر است بیش از این توضیح نمی‌دهم به‌خصوص در مقابل عربده‌های خارجی ناصر و تحریکاتی که در کشورهای همجوار شده وزارت امور خارجه چه کرده فقط یک عده عالی‌جناب بر صندلی‌ها تکیه کرده‌اند بیش از این مزاحم نمی‌شوم راجع به کارخانه‌های مونتاژ بلکه حکومت مونتاژ که امیدوارم انشاءالله آقایانی که تشریف می‌آورند این مورد مونتاژ را خیلی با اهمیت تلقی کنند و تذکر بدهند که ما اینجا اسماً جیپ می‌سازیم ولی آن کلمه ساخت ایران را هم به خارج سفارش می‌دهیم از حوصله آقایان تشکر می‌کنم.

رئیس- آقای مهندس کسرایی به عنوان موافق صحبت می‌کنند بفرمایید.

مهندس کسرایی- معمولاً وقتی که بودجه کل مملکت در مجلس شورای ملی مطرح می‌شود هر نماینده‌ای حق دارد نظرات خود را در مورد مسایل مهم مملکتی ابراز بدارد حق هم همین است و باید هم این‌طور باشد زیرا بودجه‌ای که دولت تقدیم مجلس می‌دارد تنها یک صورت درآمد و هزینه پیش‌بینی شده برای یک مدت معینی نیست بلکه به منزله کارنامه‌ای است که در آن خط‌مشی دولت‌ها از لحاظ فعالیت‌های عمرانی اقتصادی اجتماعی و سیاسی و غیره منعکس گردیده است و به عبارت دیگر بستگی زیادی با سرنوشت فرد فرد ملت دارد. لذا جا دارد مفاد و ارقام بودجه کل مملکتی به وسیله نمایندگان ملت مورد دقت و بررسی قرار گیرد تا اگر نکاتی به نظرشان مفید می‌رسد و احیاناً در بودجه ملحوظ نگردیده تذکر داده شود، البته تذکر اصولی ولی بنده نفهمیدم تغییرات حزبی چه ارتباط دارد با بودجه دولت و تنقید از فعالیت‌های دولت (صحیح است)، تصور نمی‌کنم حزب ایران نوین احتیاج به قیم داشته باشد که چرا دبیر کل حزب ایران نوین رئیس دولت نیست این ارتباطی با بودجه دولت ندارد و به علاوه دبیر کلی حزب یکی از مقامات حزب است و در مقابل اساسنامه و انضباط حزب فرقی با سایر افراد ندارد کاملاً تابع انضباط و اساسنامه حزبی است (صحیح است) و به این دلیل هم هیچ لزومی ندارد حتماً دبیر کل حزب رئیس دولت باشد (یکی از نمایندگان- امور داخلی حزب است)، حزب ایران نوین افتخار دارد که از طرف اعلیحضرت شاهنشاه به لقب پاسدار انقلاب مفتخر گردیده است (صحیح است) انتخاب آقای خسروانی به سمت دبیر کلی حزب بر حسب حسن شهرت و درایت ایشان بوده است (صحیح است) و چون فرد مؤمن و معتقد به اصول منشور انقلاب بودند به اکثریت آرا به این سمت انتخاب گردیدند (یکی از نمایندگان- اتفاق آراء) و هر فردی مادامی که به منشور انقلاب مؤمن و معتقد است مورد اعتماد افراد حزبی است (احسنت)، گفته شد دولت چراغانی‌های مذهبی را ممنوع کرده جداً بنده متأسفم که این چنین مطلب در مکانی عنوان می‌شود که برگزیدگان ملت مسلمان ایران در آنجا جمع شده‌اند و به دولتی نسبت داده می‌شود که متعصب از طرف پادشاه مسلمان و ملت مسلمان است آقا کجا دولت گفته که چراغانی مذهبی را ممنوع کرده دولت چراغانی دستگاه‌های دولتی را که یک زیاده‌روی‌هایی می‌شد و تحت این عنوان مبالغ زیادی همه ساله به عنوان چراغانی مصرف می‌کرد محدود کرد که از این راه مبلغی صرفه‌جویی بشود هیچ همچو چیزی نیست چرا باید چنین مطالب در چنین مکانی عنوان بشود. اما در مورد کارگران بی‌انصافی است که اتهام ناروا به آنها زده بشود کارگران ایرانی آقا و شریف‌اند با گرسنگی می‌سازند و زیر بار ذلت نمی‌روند (صحیح است)، در هیچ موقع آلت دست قرار نگرفته‌اند (لفوطی- این از بیانات شاهنشاه است)، دلیل بارز این مدعا هم همین است که یکی از اصول منشور انقلاب به این طبقه شریف اختصاص داده شده که در چند کرسی نمایندگی در ردیف افراد روشنفکر و کشاورزان و دانشگاهیان نشسته‌اند و در امور مهم مملکتی تصمیم می‌گیرند (خواجه‌نوری- بهترین نمایندگان مجلس هستند) بنده بر می‌گردم به بودجه به اعتقاد بنده دولت بودجه‌ای برای سال ۴۴ تقدیم داشته است از لحاظ جامعیت و مشخص بودن اهداف و برنامه‌های عمرانی و بالاخره روشن بودن منابع درآمد و نحوه خرج آن بدون اغراق در تاریخ مشروطیت بی‌سابقه بوده است (صحیح است).

و اگر به زعم برخی از همکاران گرامی احیاناً نکات ضعفی به چشم می‌خورد به عقیده بنده باید آن را دال بر حسن نیت و شجاعت دولت دانست که نخواسته است مانند دولت‌های گذشته از ذکر حقایق وحشت بکند و مشکلات خود را در پرده ابهام و استتار بگنجاند ما باید صمیمانه از دولت خدمتگزار سپاسگزار باشیم (صحیح است) که حقایق را آن چنان که هست با نمایندگان ملت در میان گذارده است (احسنت).

خوب و بد نسبی هست و همان‌طوری که یکی از همکاران ارجمند بیان داشتند خوب مطلق و بی‌عیب ذات لایزال پروردگار است.

شاید این بودجه ایده‌آل نباشد ولی اگر با بودجه‌های گذشته مقایسه شود و از روی انصاف به زحماتی‌که در تنظیم و تدوین آن کشیده‌اند و توجه شود و مخصوصاً شجاعتی که دولت در تقلیل هزینه‌های زاید و مستمر دستگاه‌ها و افزایش برنامه‌های عمرانی به عمل آورده دقت شود وجداناً باید عمل دولت مورد تقدیر قرار بگیرد (احسنت).

بعضی از همکاران گرامی به بعضی از موارد بودجه که به نظرشان صحیح نمی‌رسید اشاره کردند و بنده حتم دارم تمام آن تذکرات از روی کمال حسن نیت و خیرخواهی بوده و همان‌طوری که قبلاً هم عرض کردم لازمه دمکراسی و حکومت پارلمانی است که نمایندگان ملت نکاتی را که مفید به نظر می‌رسد تذکر بدهند ولی در عین حال وظیفه وجدانی و انصاف هم حکم می‌کند که محسنات و نکات برجسته آن نیز گفته شود.

خوشبختانه حسن تفاهمی که بین تمام نمایندگان محترم مجلس اعم از اقلیت و اکثریت که همگی زاییده انقلاب مقدس شاه و ملت‌اند و دولت خدمتگزار که آن را هم باید منبعث از همین انقلاب دانست وجود دارد و تماماً در یک راه گام بر می‌دارند یعنی راه حق و حقیقت و به ثمر رسانیدن آرمان‌های مقدس انقلاب و اجرای نیات عالیه شاهنشاه که در حقیقت ضامن سعادت و نیکبختی ملت ایران است آنچه که تاکنون نمایندگان محترم اعم از مخالف و موافق بیان فرموده‌اند اکثراً در جهت موافق و تأیید بودجه دولت بوده و بنده ضروری نمی‌دانم آنها را تکرا بکنم و فقط به عرض قسمتی از برنامه‌های عمرانی دولت که در بودجه مورد نظر ملحوظ گردیده اکتفا می‌کنم قبلاً لازم می‌دانم مختصر اشاره‌ای به برنامه‌های وسیع عمرانی منطقه زرخیز خوزستان بکنم. بنده به اتفاق عده‌ای از اعضاء محترم کمیسیون آب و برق مجلس و چند نفر از سایر همکاران مجلسی در چند روز اخیر از یکی از کارهای عمرانی کشور در خوزستان بازدید کردیم. اگرچه کلیه نمایندگان محترم نیز ضمن مسافرتی که برای بازدید از تأسیسات نفت به جنوب فرموده بودند شمه‌ای از برنامه‌های عمرانی آنجا را ملاحظه فرمودند ولی چون بنده و سایر همکاران علاوه بر آن قسمت کوچکی که نمایندگان محترم مورد بازدید قرار داده بودند کارهای عمرانی خوزستان را که به وسیله سازمان عمران خوزستان وسازمان عمران سد کرخه انجام می‌گیرد به تفصیل مورد دقت و بازدیدی قرار دادیم و از برنامه‌های ارزنده و وسیع دیگری که برای آینده طرح شده و در حال اجراست وقوف پیدا کردیم و آن چنان اثری در ما گذاشت که بی‌انصافی می‌دانم از زحمات و خدمات عده‌ای از هم‌میهنان عزیز خود که در بدترین شرایط و صرفاً به خاطر عشق به وطن و تأمین سعادت هموطنان خود انجام وظیفه می‌کنند در اینجا قدردانی نکنم.

به عقیده بنده تنها بازدید نمایندگان ملت از این قبیل برنامه‌های عمرانی کافی نیست (صحیح است)، باید ترتیبی اتخاذ شود که سایر هم‌میهنان گرامی نیز مخصوصاً دانشجویان آموزگاران و ارباب جراید از اقدامات ارزنده و فعالیت‌های عمرانی که در موازات انقلاب مقدس شاه و ملت به عمل می‌آید مستحضر گردند (صحیح است) تا بداند چه آتیه درخشان و امیدبخشی در سایه رهبری ذات اقدس همایونی برای ملت پی‌ریزی گردیده است (صحیح است) تنها با انجام پروژه‌های آبیاری دژ بزرگ پیش‌بینی می‌شود که سالانه بیش از ۱۵۰۰ میلیون تومان به درآمد ملی ما اضافه شود. نیل به چنین هدف‌های بزرگ و انجام یک همچون برنامه‌های وسیع عمرانی مستلزم داشتن برنامه‌های صحیح و تأمین اعتبار لازم است که خوشبختانه برنامه صحیح تنظیم شده و اعتبار لازم نیز در بودجه دولت منظور گردیده است.

بنده می‌خواهم شخصاً از جناب آقای نخست وزیر تشکر بکنم که با وجود این که کسر بودجه سال ۴۴ را نسبت به سال گذشته به حداقل ممکنه تقلیل داده و مبالغ زیادی از هزینه‌های مستمری کم کرده نه تنها از بودجه عمرانی کشور کم نکرده بلکه مقداری هم به آن اضافه نموده‌اند و همچنین باید به وزیر محترم آب و برق که به فرمان ملوکانه مسئولیت خطیر انجام قسمت عمده برنامه‌های عمرانی را به عهده گرفته تبریک بگویم که هدف‌های انقلاب را کاملاً درک کرده‌اند و برای انجام کارهای عمرانی کار را به کاردان سپرده‌اند و با انتخاب و انتصاب اشخاص لایقی مانند مهندس انصاری و توانا و سایر مهندسین جوان (دکتر زعفرانلو- افراد لایقی هستند)، آنچنان سازمانی به وجود آورده‌اند که الحق باید برای سایر نقاط کشور مدل و نمونه قرار بگیرد (صحیح است) و اما مواردی که لازم است درباره بودجه و به عنوان دفاع از آن مصدع شوم باید به استحضار برسانم که زیربنای صنایع و کارهای عمرانی را در ممالک راقیه دنیای امروز دو عامل مهم و مؤثر می‌توان دانست که عبارتند از برق و آب نمایندگان محترم به اقلامی که برای امور مهم عمرانی که در بودجه منظور شده توجه فرموده‌اند گرچه با توجه به احتیاجات وسیع عمرانی که داریم کافی نیست ولی از آنجایی که با توجه به سایر اقلام بودجه که برای سایر فعالیت‌های مختلف داده شده مبلغ قابل ملاحظه‌ای می‌باشد بنابراین این بودجه را کاملاً نافع و مفید می‌دانم. نمایندگان محترم وقوف کامل دارند که در سال گذشته نه تنها اغلب روستاها و شهرها از برق کافی محروم بودند بلکه پایتخت مملکت نیز برای تأمین روشنایی حتی خیابان‌های اصلی شهرداری مقدار انرژی کافی نبود.

نیروی برق در دنیای امروز نه تنها از ضروریات اولیه زندگی محسوب می‌شود بلکه برای پیشرفت صنایع در امور کشاورزی نیز از واجبات است و بدون آن امکان ندارد که در زمینه توسعه صنایع و ازدیاد تولیدات کشاورزی قدم‌های اساسی برداشت.

بنده چون مخبر کمیسیون آب و برق هستم اجازه می‌خواهم برنامه‌هایی را که وزارت آب و برق در نظر دارد در زمینه تولید و توزیع برق کشور انجام دهد و با فعالیت‌هایی که تاکنون در این باره انجام داده و اعتباراتی که در بودجه منظور شده ذکر بکنم شاید به طول انجامد و نمایندگان محترم خسته بشوند از آن صرف‌نظر می‌کنم که بعداً این قسمت‌ها را به حضور مقام ریاست تقدیم می‌کنم. فقط در مورد آب می‌خواستم عرض بکنم چون اهمیت دارد در قسمت آب البته همه آقایان اطلاع دارند آب در مملکت ما چه از لحاظ آب آشامیدنی سالم و چه از نقطه نظر تأمین آب زراعی بر کسی پوشیده نیست متأسفانه به واسطه موقعیت خاص جغرافیایی که داریم کشاورزان ما باید دایم چشم به آسمان باشند تا رحمت الهی شامل حال‌شان باشد و به موقع زراعت بکنند ولی با تمام این احوال مشکل ما از لحاظ آب تنها مشکل نداشتن بارندگی‌های به موقع و مرتب نیست بلکه اشکال عمده عدم توانایی از استفاده صحیح از آب و نزولات آسمانی است طبق آمار تقریبی که متخصصین امر تهیه نموده‌اند سالانه قریب ۴۶۰ هزار میلیون یا ۴۶۰ میلیارد متر مکعب آب به صورت برف و باران و تگرگ نزولات آسمانی داریم که از این مقدار تاکنون متأسفانه نتوانسته‌ایم بیش از یک بیستم از آن استفاده نماییم بقیه آن یا تبخیر شده و یا به صورت سیلاب‌ها به دریا ریخته و قسمتی نیز به اعماق زمین فرو می‌رود که قسمت عمده آن از دسترس ما خارج می‌شود در حالی‌که در ممالک دیگر که نظیر آب و هوای ما دارند بیش از ۶۰ درصد از نزولات آسمانی خود استفاده می‌کنند و فقط ۴۰ درصد آن تبخیر و یا به اعماق زمین فرو می‌رود برای رفع این محظور که مشکل بزرگی در امر کشاورزی و اقتصادی مملکت ما به وجود آورده است بنا به امر اعلیحضرت همایون شاهنشاه وزارت آب و برق تأسیس شد و این وزارتخانه هم توجه فوری به این امر مبذول داشت و می‌خواهم عرض کنم با پیشرفت علم و تکنولوژی دیگر جایز نیست که بشر مقهور طبیعت گردد و اگر به موقع بارندگی نشد مملکت دچار قحطی و کمبود آذوقه بشود کما این‌که در سال جاری مواجه با چنین بحرانی شدیم و اگر دولت به موقع اقدام نمی‌کرد و مقدار کافی گندم از خارج وارد نمی‌نمود خدا می‌داند با چه مشکلاتی روبه‌رو بودیم و خوشبختانه در اثر هوشیاری مسئولین امر حتی کوچکترین احساس و نگرانی هم از لحاظ کمبود غله در سراسر کشور نشد و در این مورد هم باید از دولت تشکر کرد.

در هر حال امروزه ما می‌توانیم با مهار کردن سیلاب‌ها به وسیله احداث سد و آب‌بندها و استخراج آب‌های زیرزمینی و بالاخره با داشتن برنامه صحیح و به کار بردن سدهای علمی از این منابع خدادادی به نحو مطلوبی استفاده نماییم و دچار کمبود آب نشویم جای خوشبختی است که دولت در این باره هم پیش‌بین‌های لازم را نموده و در بودجه سال ۴۴ اعتبار مورد نیاز را برای مطالعه و انجام طرح‌های لازم منظور نموده است که بنده خلاصه‌ای از آن را به عرض می‌رسانم.

قبلاً لازم است اشاره مختصری به آب‌های زیرزمینی بشود.

قنوات موجود که میراثی از نیاکان ماست فقط قسمتی از آب‌های سطحی و کم عمق در بعضی از نقاط کشور در دسترس ما می‌گذارد با توجه به این که اکثراً آب این قنوات فقط ۲۰۰روز در سال مورد استفاده قرار می‌گیرد در بقیه ۱۶۵روز دیگر این آب‌ها به هدر می‌رود برای این که آب‌های زیرزمینی بلااستفاده نماند و ضمناً به نحو احسن و مطلوبی از آن استفاده شده و در کنترل مصرف کننده بوده باشد پیش‌بینی شده که از سفره آب‌های زیرزمینی مملکت در نقاط مختلف مطالعه به عمل آید تا آنجایی که بنده اطلاع دارم این مطالعات در اصفهان، کرمان، یزد، مشهد، میاندوآب، جهرم، رضائیه، تبریز، مراغه، ورامین و کرج به عمل آمده است و در سایر نقاط کشور نیز متدرجاً به عمل خواهد آمد.

بر اساس همین شد نظیر این برنامه‌ها زیاد است از ذکر مطالعات مناقصه حفر اولین گروه چاه‌های عمیق دشت قزوین برای ۳۵۰ حلقه چاه انجام شده و در سال ۴۴ این چاه‌ها حفر خواهد آن خودداری می‌کنم و تشکر می‌کنم که به عرایضم گوش کردید.

رئیس- آقای جاوید به عنوان مخالف صحبت می‌کنند بفرمایید.

جاوید- ستایش سرایان نه یار تواند- نکوهش گران دوستدار تواند- چه سودآفرین بر سر انجمن- پس چرخه نفرین‌کنان پیرزن (احسنت)، علت مخالفت من در بودجه تقدیمی جناب آقای هویدا به مجلس شورای ملی این است که من در بودجه دولت سابق به عنوان مخالف صحبت کردم و همچنین در برنامه مخالفت کردم و چون بودجه برنامه‌ای است و بودجه و برنامه از هم جدا نیست و بودجه برنامه‌ای است که با ارقام نوشته شده است طبعاً مخالفم علت دیگر مخالفت بنده این است که بسیاری از پیش‌بینی‌های من در آن بودجه گذشته صورت تحقق به خود گرفت و ای کاش من به خطا رفته بودم و همچنین نشده بود و دولت توفیقی را که ادعا داشت می‌آورد و من امروز به عنوان موافق صحبت می‌کردم من در آن برنامه و بودجه با دولت عهدی بستم و شرطی کردم گفتم شما صاحب‌نظران اقتصادید و من مرد بی‌مایه و بی‌خبر از امر اقتصاد مدعی هستید که در مدت کوتاهی سطح زندگی را بالا می‌برید و هزینه زندگی را پایین می‌آورید عرض کردم که دولت‌ها هر بار گفته‌اند که بار گرانی را از دوش مردم برخواهند داشت ولی این بار هر بار گران‌تر شده است گفتن کار بسیار آسانی است اما با کمال تأسف به شهادت ارقام و آمار خشک و صریح و قاطع که تعارف نمی‌پذیرند هزینه زندگی ترقی کرده و دولت گذشته در این امر مسئول مستقیم بوده متأسفانه این مشکل در همه جهان است که عوامل و عللی باعث ترقی هزینه زندگی می‌شوند و پس از رفع آن علل و عوامل قیمت‌ها به سطح قبلی بر نمی‌گردد بنابراین دولت باید با دقت و وسواس بسیار متوجه اعمال خویش باشد که حتی اظهارات یک مقام مسئول باعث بالا رفتن قیمت نشود و مواجه با چنان دشواری نگردد تا چه رسد به این که با اعمال عجولانه و نسنجیده و شتابزدگی ناگهانی هزینه زندگی را بالا برد و باری بر بارهای سابق بر دوش مردم بگذارد جناب آقی نخست وزیر شیوه کار شما زبان مرا در بسیاری از مخالفت‌ها کند می‌کند شما در روز اول با چهره‌ای به مجلس آمدید که نشان دادید گوشتان برای شنیدن سخن حق‌خواه از طرف موافق یا مخالف آماده است (صحیح است)، شما مخالفین خویش رای بی‌حق و موافقین خویش را به حق نخواندید شما هرکس را که انتقادی و ایرادی کرده مغرض و سیاست‌باف ندانستید شما لباس لجاج و عناد نپوشیده بودید (صحیح است) شما شمشیرکش به مجلس نیامدید شما دست به عصا آمدید و دست به عصا راه می‌روید و من این تأهل و تدبیر ا که نشان لیاقت و در عین حال متانت و پختگی و درک واقعیت موضوع سیاست است به شما تبریک می‌گویم و طبعاً چون اهل غرض با کسی نیستم چون به شخص شما ارادت دارم و جمعی افراد صاحب نظر لایق را در کابینه شما می‌بینم آنچه که از مورد انتقاد کم شود از مخالفت من خواهد کاشت سیاست باید هم‌چون رشته ابریشم در عین نرمی و ظرافت سخت و استوار باشد (احسنت- احسنت) نه چون طناب مویین در عین خشکی و خشونت سست، رشته نرم و استوارماندگی و پیوستن است و طناب خشن و سست بریدگی و گسستنی (احسنت) و من امیدوارم که شما موفق شوید دل‌ها را پیوند دهید فاصله را از میان بردارید و به آنچه که خواست شاه و ملت است توفیق حاصل کنید (انشاءالله) تدبیر و تأمل لازمه سیاست است خاصه در کشوری که با سنت‌های دیرین خو گرفته است و تند رفتن گاه به زیان مملکت می‌شود و غیر قابل جبران است سمند سرکش قدرت را همیشه با تازیانه نمی‌شود راند (احسنت) تصمیمات عجولانه کارهای شتاب‌زده را هرگز نباید به بهانه سرعت هدف قرار داد هرگز صحت کار را نباید فدای سرعت آن کرد تصمیم عاجلانه دولت سابق در باب لغو انحصار قند و شکر تصمیم غلطی بود و به گمان من جلوگیری دولت از صدور پروانه تلویح ضمنی و اقرار و اعترافی است نهانی مبنی بر این که این تصمیم تصمیم درستی نبوده است و عجیب این است که من در ستون هزینه همان ارقام هزینه اداره کل قند و شکر را می‌بینم اما سودی را که از این بابت به خزانه دولت می‌رفت نمی‌بینم بهانه دولت در لغو انحصار قند و شکر واگذار کردن کار مردم به مردم بود آیا مردم از نظر دولت سابق همان چند نفر سوداگری بودند که در این راه کیسه اندوخته و جیب پر کرده‌اند آیا تصمیم اقتصادی غلطی که خزانه دولت را تهی و جیب چند نفر سرمایه‌دار را پر می‌کند و از این بابت دیناری به مردم سود نمی‌رساند تصمیم صحیحی است واقعاً با لغو انحصار قند و شرک چه شیرین کاری کردند و من امیدوارم که شما جبران کنید جناب آقای نخست وزیر حضرت‌عالی یک روز در پشت همین تریبون و در ساحت همین مجلس فرمودید کمال بی‌انصافی است که بار مخارج مملکت را به عنوان مالیات غیر مستقیم بر دوش مردم بگذاریم و هم دولت این باشد که کسری بودجه و کمبود درآمد خزانه را از این بابت تأمین کند بسیار حرف صحیح پسندیده‌ای است اما شگفت است که با اقرار به این حقیقت در رقم مالیات‌های غیر مستقیم شما بنده دو هزار میلیارد ریال افزایش و پیش‌بینی افزایش برای سال ۴۴ می‌بینم توجه کنید که امسال پیش‌بینی شده است و دولت دویست میلیون تومان بیش از پارسال مالیات غیرمستقیم از مردم می‌گیرد اگر حضرتعالی این کار را خلاف انصاف می‌دانید شما که مرد منصفی هستید چرا چنین کاری کردید شاید توضیحات شما بنده را قانع کند مالیات غیرمستقیم نشان ضعف سیاست اقتصادی دولت است نشان تحمیل فشار بر دوش طبقه فقیر مصرف‌کننده است نشان تحمیل فشار بر دوش طبقه‌ای است که هیچ چیز ندارند و به نفع طبقه‌ای که همه چیز دارند قرن‌ها در این مملکت گردش چرخ‌های دستگاه بود همان طبقه‌ای بود عده کمی که همه چیز داشتند و به زیان طبقه کثیری که هیچ چیز نداشتند انقلاب برای این شد که این عدم تعادل را برهم زند انقلاب برای این شد که این فاصله طبقاتی عمیق را که سقوط در آن منتهی بور شکست حتمی می‌شد از بین بردارد انقلاب برای این شد که طبقه‌ای که بیشتر می‌برد بیشتر بدهد و آن که کمتر می‌برد کمتر زیان کند بنابراین رقم سنگین مالیات غیر مستقیم در بودجه شما به نظر بنده شاید نتیجه یک سهل‌انگاری است و شاید اضطراراً برای جبران کسر بودجه است در این بودجه رقم درآمد عمومی مملکت از مالیات مستقیم از ۳۹ درصد به ۵۰ درصد رسیده است آن وقت شما برای مالیات مستقیم مبلغی را که پیش‌بینی کرده‌اید نسبت به سال پیش‌بینی از شصت، هفتاد میلیون تومان نیست با توجه به این‌که قسمت اعظم مالیات مستقیم کسر حقوق است صدی سه بهداشت است گرفتن مالیات مقاطعه‌کاران است مالیات‌هایی است که خودبه‌خود و اتوماتیکمان وصول می‌شود و مبلغ بسیار ناچیزی باقی می‌ماند تغییر و تحرک و ابتکار و ابداعی که دولت برای اخذ مالیات در این بودجه برنامه‌ای کرده است کجاست در هر دولتی صدی ۳ حقوق کسر می‌شد در هر دولتی خواه ناخواه معاملات نزولی و شرطی و رهنی به محض وقوع معامله مالیاتش وصول می‌شد شما چه کرده‌اید برای وصول مالیات‌های مستقیم و ارقام بیشتری بفرمایید تا من قانع شوم تا بنده به این حقیقت پی ببرم که شما نیامده‌اید اغنیا را غنی‌تر و فقرا را فقیرتر کنید این را به بنده بفرمایید که طبقه رنج کشیده و زحمت‌کش که در ازاء زحمت خودش هنوز هیچ‌چیز به دست نیاورده چه فکری به حالشان کرده‌اید رقم درخشان بودجه شما و نقطه امید و تکیه‌گاه آن بودجه صرفه‌جویی اما خیلی معذرت می‌خواهم که در بعضی موارد این صرفه‌جویی به تعارف شبیه‌تر است شما خرید اتومبیل‌های دولتی را محدود کرده‌اید نه ممنوع، محدود کردن به خرید اتومبیل کمتر از ۶ سیلندر اگر وزارتخانه‌ها معادل همین رقمی که دیروز اتومبیل ۶ سیلندر و ۸ سیلندر می‌خریدند فردا اتومبیل ۴ سیلندر خریدند این چه صرفه‌جویی است به علاوه امروز اتومبیل ۴ سیلندر را هم با همان ظرافت و زیبایی می‌سازند اینجا چه صرفه‌جویی شده آیا شأن وزیر فرهنگ و وکیل و یک مدیرکل این است که توی اتومبیل بنشیند و آیا پیاده رفتن و در اتومبیل ننشستن از شأن یک مأمور حسابی و دلسوز می‌کاهد. بیایید این وسیله‌های تشخص را از میان بردارید تا فضیلت اشخاص و لیاقت آنها وسیله تشخص‌شان باشد (احسنت) در اتومبیل سوار شدن و گرد و خاک به چشم مردم کردن نشانه تشخص به شمار می‌رود؛ من رقم بزرگی برای صرفه‌جویی به شما ارائه می‌کنم که اصلاً دست به ساحت نازنینش نبرده‌اید آن رقم بودجه تفرج در خارج از مملکت است بودجه سرپرستی و مأمورین آن در خارجه است بعضی از این نازنینان عزیز در دانه‌ای که فقط در مقابل نفوذ و عزیز دردانگی و نورچشمی‌گری به خارج رفته‌اند چون یا کار ندارند و یا لیاقت کار ندارند بر هزینه ما می‌افزایند و از آبروی ما می‌کاهند (دکتر معتمد وزیری- کلی نفرمایید) صحیح می‌فرمایید اجازه بفرمایید بنده عرضم را در این بحث تمام کنم جناب آقای دکتر معتمد وزیری بعد هم گوشم شنواست هم حالا می‌توانید صحبت کنید هم بعد، کمتر ایرانی دلسوز و صالحی است که به خارج از مملکت رفته باشد و گاه از رفتار نابسامان بعضی که به عناوین مختلف در خارج از ایران در سرپرستی ما خدمت می‌کنند گله نداشته باشد اینان نمونه‌های یک ایرانی اصیل و وطن‌پرست و واقف و دلسوز به دردهای این مملکت نیستند عرض من اسن است که خودتان آنها را که لیاقت و شایستگی و صحت عمل دارند و شما هم آنها را می‌شناسید نگاه دارید و تشویق‌شان کنید اما مابقی را به مملکت فرا بخوانید و بگذارید به پاس مدتی که در خارج از مملکت خورده‌اند و نوشیده‌اند و گشته‌اند در غم و درد ما هم شریک باشند من نمی‌دانم چرا به این رقم دست زده نشده اشت چرا به حریم حرم آن عزیزانی که فقط گردشگاه‌های فرنگ را می‌شناسند و هیچ‌کدام از آثار باستانی مملکت‌شان را ندیده‌اند و حتی به زبان مادری‌شان افتخار نمی‌کنند هیچ‌گونه تجاوزی نشده است چرا کسانی را که با خودی بیگانه شده‌اند و با بیگانه خودی این‌قدر عزیز می‌دارید اینها را برگردانید تا لااقل با سنن مملکتشان آشنایی پیدا کنند (صحیح است) بنده قول داده‌ام که رفقای خسته را که از صبح تا به حال سخنان موافق و مخالف شنیده‌اند زیاد خسته نکنم بنابراین از بسیاری از موارد پیش‌بینی شده صرف‌نظر می‌کنم و می‌گذرم یا به اختصار می‌گذرم و یا فهرست‌وار عرض می‌کنم در بودجه شما مقدار زیادی درآمدهای پیش‌بینی شده است و با نشان امیدواری فراوان و با نشان خوش‌باوری است درآمد مؤسسات انتفاعی شما ناگهان دویست میلیون تومان بالا رفته من نمی‌دانم این مؤسسات انتفاعی که گاه زبان هم داده‌اند چه اعجازی در سال ۴۴ خواهند کرد که معادل بودجه‌شان ناگهان اضافه بودجه داشته‌اند این را البته به بنده نشان خواهید داد. مخارجی ناگهان بدون این‌که ذکر شود پایین آمده است من امیدوارم که من بدبین باشم و خوش‌بینی شما محملی و منطقی داشته باشد تا شما مجبور نباشید که در وسط سال ۴۴ یا قانون بیاورید یا بر خلاف اصل بودجه‌نویسی تبصره‌هایی اضافه کنید که مخارجی که در سال گذشته شده است بدین وسیله تجویز و تقدیر و تأیید می‌شود آخر این خلاف فلسفه بودجه‌نویسی است این نقض عرض است بودجه یعنی اجازه دادن به مقامات و دستگاه‌های دولتی برای صرف مبلغی در موردی خاص بعد می‌روند و زاید بر آن خرج می‌کنند و می‌آیند و اجازه‌اش را می‌گیرند بنابراین اصلاً در این مورد نفی معنی بودجه شده است این البته اگر دقیق و صحیح پیش‌بینی می‌شد چنین مواردی پیش نمی‌آمد مثلاً موضوع صندوق بازنشستگی دولت چون تکرار شد بنده پرهیز می‌کنم سال گذشته ۵۰ میلیون تومان بودجه داشته است ۷۰ میلیون تومان کسر آورده اجازه خرج در این بودجه است برای سال آینده پنجاه میلیون تومان پیش‌بینی شده است اما سال آینده باز امکان کمتری خواهد داشت و این مبلغ کمتر خواهد شد بنده نمی‌دانم جناب آقای وزیر دادگستری تشریف دارند جناب آقای دکتر یگانه اینجا تشریف دارند و جناب آقای اشرف سمنانی هم حضور دارند رقمی در آنجا هست برای صرف مبارزه با مواد مخدره از یک طرف و همچنین دولت لایحه‌ای دارد برای تخفیف مجازات و جرایم کسانی که در زندانند به جرم اعتیاد به مواد مخدره یا ارتکاب خرید و فروش آن قانون وقتی بدون توجه به مصلحت مملکت و گرفتاری‌ها تصویب شود و جز قانون خدایی و الهی و آسمانی قانونی که بدون توجه به این اوضاع و احوال بر مردم نازل شود نتایجی چنین زشت و شرم‌آور به بار خواهد آورد قانون محل تعصبات شخصی و احساسات نیست قانونی که زندان را پر، خزانه را خالی، اطفال را بی‌پدر، زنان را بی‌همسر و خانواده‌ها را دربه‌در می‌کند و قضات عدلیه را به ستوه می‌آورد مأمورین شهربانی را گرفتار می‌کند معتادین بیمار را اسیر و زندانی کند و در قبال همه این معایب فقط جیب چند نفر قاچاقچی بی‌رحم و سنگدل را انباشته کند این قانون نیست (احسنت) (دکتر الموتی- بسیار خوب توجیه کردید احسنت)، خطر تریاک خطر بسیار مهمی است خطر تریاک خطری است که در کمین خانواده‌های ماست در کمین دل‌های پرشور و دست‌های برومند جوان ماست و بدتر از آن هروئین است هروئین این گرد سپید که خاک سیاه مذلت بر سر جوانان ما پاشیده است در کمین سلامت و سعادت خانواده‌ها ما است (احسنت) پیش از آن که دیر شود تدبیری بیندیشید خدا ریشه این زهر و شیره این سم را بسوزاند و خشک کند و همچنین ریشه کسانی که در این مملکت باعث رواج این سم خانمان‌سوز شده‌اند ما هم متأثریم هر کس که فرزند دارد از تصور این‌که یک روزی فرزندش اعتیاد پیدا کند پشتش می‌لرزد اما در قبال این بیم۸ و این نگرانی و این وحشت و این ترس باید قانون آورد که درد را درمان کند سیل طلا را از مملکت خارج نکند و بعد زندان‌ها پر از چند هزار زندانی که معتاد یا متهم به فروش یکی دو گرم هروئین باشند و فروشندگان خروارهای آن همچنان آسوده بگردند بهترین دلیل بر نقص یک قانون تجربه است و وقتی که قانونی پس از صرف چند سال نشان داد که جامع کافی و وافی دردها نیست باید چاره دیگری اندیشید نسل ما در خطر است تنها این کار اداره مبارزه با مواد مخدره نیست فرهنگ ما جناب آقای وزیر آموزش و پرورش بسیار باید دقیق و محتاط و دلسوز باشد (صحیح است) جوانان ما با کمال تأسف تربیت کافی نمی‌بینند و در این مملکت آموزش هست ولی پرورش بسیار کم است (صحیح است) وظیفه فرهنگ تنها آموختن سواد نیست این کار را امروز سپاه دانش که از ابتکارات بزرگ شاهنشاه است به نحو احسن انجام می‌دهد اما همراه آموزش به پرورش هم احتیاج داریم ما باید نسلی به بار بیاوریم که مواجه با مشکلات نباشد نسل دنیای غرب در ۱۶ و ۱۷ سالگی به جبهه جنگ رفت مرگ کسان و دوستان و عزیزان خودش را دید تباهی خانه‌ها و خانواده‌ها و ویرانی هستی‌ها را زیر آتش بمب دید و وقتی که از جبهه جنگ برگشت سلیقه‌اش این بود که زندگی گذران و استفاده از لحظه و دم غنیمت شمردن را شعار خود بداند آن نسل شاید حق داشت که به بی‌خبری پناه ببرد ولی نسل جنگ ندیده‌ها نسل نسبتاً آسوده ما نسل برخوردار از امنیت ما چرا عاصی شده است برای این که تربیت کافی ندارد (احسنت) بسیاری نارضایی‌ها و عصیان و سرکشی نسل‌ها تقلیدی است تقلید از دردمندی است نه دردمندی آثار نارضایی و عصیان و طغیان نسل جوان غرب در کتاب‌ها و فیلم‌ها انعکاس پیدا کرد و از طریق کتاب‌ها و فیلم‌ها در روح جوان‌های ما رسوخ و نفوذ کرد ضمیر مستعد و دل‌پاک و ساده دختران و پسران ما هم‌چون گوهری که در تابستان قطرات باران تابستانی را فرو می‌برد این چیزهای لذیذ ولی خطرناک را جذب کرد به نحوی که امروز گوشش مشکل آماده شنیدن سخنان جدی است این نسل را باید دریافت من با بسیاری از آنها صحبت کردم حق می‌دهم که آنها باید گردشگاه داشته باشند من حق می‌دهم که اینها باید وسایل تفریح داشته باشند اما وقتی من راجع به محرومیت با آنها صحبت می‌کنم که محرومیت شما چیست، تازه می‌خواهند وسیله رقص و تن آسانی بیشتر داشته باشند و بلافاصله پس از تحصیل سوار اتومبیل بشوند و به مشاغل عالی برسند، به این نسل باید فهماند که ارزش آدمی در زر و سیم نیست، در مقام نیست، ارزش آدمی در فضیلت است و در کسب دانش است (صحیح است)، بوعلی سینا رازی بیرونی و فارابی روی حصیرهای خشک و سرد نشستند و در پناه پیه‌سوزها دانش آموختند و مردان بزرگ روزگار شدند آنها فرش زیر پا هم نداشتند، آنها نه برای مقام درس خواندند نه برای دیپلم نه برای اتومبیل، چیزی وجود داشت که با آن همه محرومیت و عدم وسایل در روزگاری که کتاب‌ها را با دست می‌نوشتند از روی کتاب‌ها رونویسی می‌کردند و کسانی هم به آنها دسترسی نداشتند ولی یک چیز آنها را وادار به این ریاضت کرد و آنها را به این مرحله از عظمت رسانید اعتقاد به وطن، اعتقاد به مملکت و به سرافرازی نسل و قومی که در آن زندگی می‌کردند (احسنت)، به این نسلی که معتقدند که هیچ‌چیز ندارند که تو و ارث یکی از گنجینه‌های بزرگ تاریخ هستی به این نسل بیاموزید که تو میراث تمدنی برایت گذاشته شده است که کمتر ملتی از آن بهره‌مند است به آن بیاموزیم که زبان تو زیباترین و غنی‌ترین زبان‌های دنیاست به او بیاموزیم که دانشمندان تو روزگاری درخشانترین ستاره‌های علم و ادب و دانش جهان بودند به او بیاموزیم که دانشمندان جهان ریزه‌خوار خوان تو بودند و شاگرد مکتب اساتید تو بودند تو خیلی چیزها دارای عیب ماست که چیزهایی را که این نسل دارد به او نیاموخته‌ایم و فکر می‌کند در دنیای امروز تهی‌دست و فقیر و بی‌چیز است، این وظیفه بزرگ آموزش و پرورش و فرهنگ ماست، این وظیفه ماست که این نسل را رهبری کنیم و نسلی به وجود بیاوریم که بار گران زندگی فردا آن هم در کشوری در حال تحول را که قرن‌ها در خواب بوده است به دوش بکشد (صحیح است)، با آن نسل می‌شود کار کرد، زندگی کرد، در میان آنها باید وکیلان و وزیران آینده به وجود بیایند، در میان آنها رهبران آینده زندگی کنند، ما نسلی که از سرشب تا صبح می‌رقصد و در فاصله فراغت بین ساعت درس به سینما می‌رود در آنجا درس می‌آموزد، این نسل آشنا به وظیفه مسئولیت نخواهد بود (صحیح است)، سینما وسیله بسیار عالی و خوبی است برای تعلیم و تربیت به شرطی که از آن به طریق صحیح استفاده گردد (صحیح است)، من خیلی معذرت می‌خواهم که بخث در باب مواد مخدره به اینجا کشید (کیهان یغمایی- آقای جاوید به ساعت نگاه نکنید) (یکی از نمایندگان- از وقت آقای کیهان یغمائی استفاده بفرمایید)، ضمن قطع و منع استفاده از صندوق دولت و استفاده از چند جا حقوق که بحث بسیار در آن شده است بنده معتقدم علی‌الاصول باید کاری کرد که ریشه تبعیض بین کارمندان دولت کند شود، انصاف می‌دهم که جماعتی بسیار کار می‌کنند، صمیمانه کار می‌کنند و قادر به ادامه زندگی خود نیستند (صحیح است)، جماعتی به اسم مدیران شرکت‌ها مختلف دولتی و شرکت‌های انتفاعی که کارهای دیگری دارند و علی‌الاصول نمی‌رسند به این کارها حقوق‌های هنگفت می‌گیرند چرا؟ ایرانی صبور هست، بردبار هست، حق‌شناس هست، سپاسگزار هست اما صبر ایوبی و شکیبایی پیغمبری می‌خواهد که یک مردی این همه زحمت می‌کشد و بعد شاهد این همه تبعیض و ناروایی باشد، بیایید کاری کنیم که تبعیض نباشد این کارمندان زحمت‌کش و دلسوز عزیز هرچه ببینند تبعیض نیست، بیشتر به کار دلگرم می‌شوند، تأمین همه وسایل زندگی و بهبود زندگی مطابق آرزوهای همه افراد بشر ساخته نیست دست من و شما نیست، این کار امسال و این قرن نیست برای این که بشر آرزوهای دور و دراز و فکر بلند پرواز دارد ما بیاییم تا آنجا که می‌توانیم از مایه‌های نارضایتی کم کنیم یکی از مسایل مورد بحث من بدون این که قصد انتقاد به حزب داشته باشم تقسیم مشاغل حساس مملکتی بین افراد حزبی است، این کار صحیح نیست (صحیح است)، بیایید از همه‌جا افراد صالح و لایق را انتخاب کنید و به آنها کار بدهید (صحیح است) بیایید ملاک لیاقت را حسن عمل و سابقه و تجربه و صمیمیت و امانت بگیرید نه کارت حزبی، تعصب دوستی، تعصب همکاری، تعصب حزبی، تعصب پارلمانی همه در راه خدمت مثبت صحیح مقدس و پسندیده است و ما نباید فراموش کنیم پیش از آن که یک وکیل، یک هم‌حزبی باشیم یک ایرانی هستیم، بالاترین ما ایرانیت است و تعصب وطنی است که حزبی و غیرحزبی همه مرهون او هستند و وظیفه ما این است که اساس تبعیض و فاصله را از میان برداریم، من مأمور دولتی را صالح می‌دانم که در هر لباس و هر کسوت سعی کند فاصله بین ملت و دولت را کم کند، از نارضایی‌ها بکاهد مأموری که به بهانه خدمت ایجاد نارضایی می‌کند و خدمت را با خوش خدمتی اشتباه می‌کند، مأموری که خیال می‌کند سرباز دولت فاتح در کشور مغلوب است اگر هم مأمور صحیح‌العملی باشد و به همه سخت بگیرد مأمور صالحی نیست (صحیح است)، بیایید خواست پادشاه مملکت را که رفع فواصل موجود بین دولت و ملت بوده است عملی کنیم تا شایسته نیک‌نامی باشید، یکی از مایه‌های نارضایی‌های مردم ناراحتی از دستگاه وصول بوده است، جناب آقای هویدا حضرتعالی وزیر دارایی هستید ولی کار به جایی رسید که شاهنشاه مقام غیرمسئول به ناچار در شرف‌یابی نمایندگان در کاخ مرمر این مسئله را به زبان آوردند و فرمودند کاری کنید که مأمور وصول شما خدمتگزار مردم باشد نه خدمتگزار متنفذین، کسانی را انتخاب کنید که انصاف و عدالت را به پول و زور ترجیح بدهند همان‌گونه که قول داده‌اید و مایه دل‌خوشی همه ماست سعی کنید تماس مأمورین وصول را با مردم کم کنید و با صرف ارقام بودجه در راه خدمت به مملکت مردم را تشویق کنید. یک نکته دیگر عرض می‌کنم و می‌گذرم، سیاست صحیح مالیاتی را بنده می‌خواندم از پیش از میلاد مسیح تا امروز یک تعبیر جامع دیدم، طریق صحیح وصول مالیات دو چیز است: افزودن قدرت مؤدی مالیاتی و صرف صحیح مالیات در راه خدمت به مردم (صحیح است)، شما برای این که مالیات را خوب وصول کنید باید کاری کنید که مردم درآمد بیشتری داشته باشند (صحیح است)، قدرت تأدیه را در مردم زیاد کنید و بعد نشان بدهید که این مالیات به مصرف حقیقی خودش خواهد رسید، آن وقت مردم زندگی‌شان سروسامان خواهد یافت و بعد با میل و رغبت پول خواهند داد چون می‌دانند پولی را که به شما می‌دهند در راه سعادت و در راه سلامت خودشان مصرف خواهد شد، من امیدوارم که شما توفیق پیدا کنید، من امیدوارم که واقعاً همیشه مخالف‌خوان دولت نباشم و روزی بیایم اینجا و با دل گرم و چهره بازتر و قلب امیدوارتر به عنوان موافق دولت صحبت کنم (انشاءالله)، زبان من همیشه زبان مخالف نیست من در مهر و دوستی و صمیمیت و پاسداری از حق هم زبانم روان است (احسنت).

- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

۳- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه را ختم می‌کنیم، جلسه آینده ساعت ۳ بعدازظهر امروز خواهد بود.

(سه ربع بعدازظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- مهندس عبدالله ریاضی.