مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۹ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم
مجلس شورای ملی ۱۹ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۵

مجلس شورای ملی ۱۹ آذر ۱۲۸۸ نشست ۱۵

جلسة ۱۵

مذاکرات روز شنبه ۲۷ ذیقعده الحرام ۱۳۲۷

مجلس دو ساعت و ربع قبل از غروب منعقد شد معاضدالملک خلاصه مذاکرات جلسه قبل را قرائت کردند.

رئیس ـ ملاحظه در این خلاصه هست (اظهاری نشد) (رئیس صورت خلاصه را امضاء کردند).

رئیس ـ مطلبی که امروز مطرح می‌شود بقیه مذاکره ضرب نقره و لوایح وزارت مالیه در باب حقوق متوفیات و لایحه وزارت پست و تلگراف در باب تخفیف کرایه پست و تلگراف ارباب جرائد و قرائت نظامنامه داخلی مجلس.

(ذکاءالملک تلگراف تبریک را قرائت کرد: از خوی علی قلی امیرنلو صمصام الملک، از اصفهان سلطان محمد خان بختیاری، راپورت کمیسیون ضرب نقره.

رئیس ـ باز فرمایشات در این باب از طرف آقایان هست یا اینکه تصویب کمیسیون را تصدیق می‌کنند (جوابی داده نشد).

رئیس ـ خوبست مجدداً راپورت خوانده شود (ثانیاً قرائت شد).

صدیق حضرت ـ بنده عرض دارم چون هر چه در مجلس گذشته عرض شد تقریباً حرف بود یک دلیلی که واقعاً دلیل واقعی باشد و کتبی باشد نه ما خودمان ارائه کردیم و نه طرف در جلسه‌ای که پریروز کردیم از گمرک صورت واردات و صادرات که چاپ می‌شود و سند دولتی است خواستیم و از سنه لوی ئیل تا سنه پیچی ئیل را معین کردیم که لوی ئیل وئیلان ئیل و یونت ئیل و قوی ئیل و پیچی ئیل باشد معلوم شد که در این مدت پانزده کرور نقره چه پول و چه شمش وارد ایران شده و از داخل ۱۶ کرور خارج شده چه پول و چه نقره پس معلوم می‌شود در عرض این پنج سال از پولهای سفید که داشتیم یک کرور هم علاوه به خارج داده‌ایم و یک راهی را که ما هیچ ملتفت نبودیم و از روی آن صورت معلوم شده بمبئی بوده است که مبلغ گزافی به بمبئی حمل میشده پس از این دلیل حمل دیگر ایرادی نداشته باشیم که این نقره در محل نمی‌ماند این نقره میاید اینجا سکه می‌خورد و صدی بیستش می‌ماند و از اینجا خارج می‌شود و می‌رود و یک کرور هم علاوه می‌رود.

وکیل التجار ـ یکی از عیوبات بزرگ سکه نقره در سابق این بود که هیچ مأخذی برای او قرار نمی‌دادند و هیچ وقت ملاحظه قیمت نقره را نمی‌کردند این بود که در مواقعی که نقره زیاد می‌آمد و سکه می‌شد صحیح میگویند که ضرر به میزان قیمت نقره می‌زد علت این بود که در موقعی که نقره در فرنگستان ارزان بود می‌خریدند و وقتی که اینجا میاوردند بدون اینکه ضراب خانه یا وزارت مالیه سابق ملاحظه قیمت آنرا بنمایند در صورتیکه مثقالی نهصد دینار برای آنها وارد می‌شد سه شاهی تفاوت فقط برای آنها اسباب این می‌شد که در موقع برای رسانیدن پول و خریدن نقره اگر تنزیلی می‌دادند باز مبلغی فایده برای آنها بود و امروز این ملاحظه با مذاکراتی که با حضور وزیر مالیه شده است اول این ملاحظات تمام شده و اول اینها را تمام مسبوق شدند و ملاحظه قیمت امروزه نقره و با مخارجی که از لندن به اینجا وارد می‌شود و یک جزئی منفعتی که به صاحبش می‌رسد باقی رااز قیمت کسر می‌کنند یعنی دیگر کنترات نمی‌شود با کسی که ضراب خانه مثل یک دکان زرگری مزد بگیرد بلکه نقره را به قیمت می‌خرد و قران را عوض پول به صاحبان او رد می‌کنند با این تقصیل گمان می‌کنم با این ملاحظه که وزارت مالیه و ضرابخانه می‌کنند و متعهد شده‌اند بکنند هیچ وقت نمی‌توانند ضرری وارد بیاورند و همین طور که گفتم این نقره هم در ایران نمی‌ماند می‌رود در ترکستان چون طرف ترکستان در باد کوبه خودم سالها بوده‌ام و همین سال گذشته هم که قران متصل به خارجه می‌رفت یعنی به ترکستام می‌رفت چون آنجا پولشان قران است و طرف افغانستان غیر از قران پول دیگر قبول نمی‌کنند خواستند رواج بدهند حتی قران مثل پنج قرانی هم سکه زدند و فرستادند ممکن نشد فقط پول نقره حال این را دادت که یک مال التجاره ایست که به مملکت وارد می‌شود و خارج می‌شود برای ضرابخانه و دولت و یک حقی هم برای آن کسانیکه حمل ونقل می‌کنند باقی می‌ماند عمده به همین جهت بود که ملاحظه شد که عیناً بر می‌گردد اگر این در مملکت ما می‌ماند و پشت سر هم سکه می‌شد آنرا که تصور می‌کنند صحیح است بود ولی نمی‌ماند.

میرزا مرتضی قلیخان ـ همینطور که آقای صدیق حضرت اظهار کردند رسیدگی شد و نقره همین قسمتی که گفتند صادر و وارد شده است و مسلم است آن چیزهائی که زیادتر وارد شده فقط آن نقره هائی که مردم اسباب تجمل داشته‌اند به واسطه احتیاج مسکوک کرده‌اند و خارج کرده‌اند این از این راه بوده است ولی از این حساب چیزیکه معلوم شد و خیلی اهمیت داشت این است که در این پنج ساله متجاوز از صد کرور واردات ما زیادتر از صادرات بوده و این واردات هر چه علاوه باشد قهراً ما بایست معادل آن طلا بدهیم ونقره که وارد شده اگر چه صدی ۱۵ برای ما منفعت کرده ولی از آن طرف ضرری که به ما می‌زند طلا را به قدری ترقی می‌دهد که از عایدی ما در واقع زیادتر خواهد شد معذالک با اینهمه گفتگوها چون ثابت کردند که محل احتیاج است و باید لابد اقدام شود و مسکوکات زیاد بشود در صورتیکه به عنوان کنترات نباشد که زیاد سکه بزنند و در واقع ضراب خانه مثل یک دکان باشد که به همان قیمت از همان وجه مسکوک بگیرد گمان می‌کنم در این صورت عیبی نداشته باشد.

منتصر السلطان ـ در این خصوص به طوری که فرمودند چون از قرار صدی بیست و چهار شانزده کرور که وارد شده است می‌شود هیجده کرور دو کرور هم زیاد می‌شود هیچ وقت از نقره موجودی ما خارج نشده است.

اسدالله میرزا ـ عرض می‌کنم یکی از دلائل اشخاصی که بر ضد وارد کردن نقره هستند اغلب این است که قیمت طلاها یا قیمت منات یا برات بالا می‌رود بنده از برای تحقیق این مطلب پریروز که در اینجا مذاکره شد یک غوررسی کردم فرانک و منات در این چهار پنج سال اخیری که الآن آقای صدیق حضرت فرمودند در چهار سال قبل قیمت فرانک دو هزار و سه عباسی بود در صورتی که آن وقت گویا هیچ نقره وارد این مملکت نمی‌کردند به تدریج تنزل کرد شد دو ریال و بعد کمتر شد تا به دو قران رسیده سال اخیر که مذاکره آوردن نقره بود ده دوازده کرور نقره آورده بودند و سکه کرده بودند رسیده بود (به صدو نودو هفت) و از دو هزار هم چیزی کمتر شده بود و مدت‌های مدید بود بنده گمان می‌کنم با بودن این هرچه نقره زیادتر آوردند سکه کردند قیمت فرانک تنزل کرد این را نمی‌شود دائمی فرض کرد که آوردن نقره باعث ترقی طلا می‌شود با این ترتیب این مسئله ثابت می‌شود و به علاوه یک دلیلی قوی که بنده دارم امروز برای تصویب این کار این است که واقعاً پول لازم است و اجازه این کار حل بعضی مشکلات ما را می‌کند در صورتی که هیچ ضرری به ما نمی‌رسد.

فاتح الملک ـ بنده عرض می‌کنم اگر نظر مبارکتان باشد از تبریز بعضی از تجار تلگراف کرده بودند در خصوص همین مسئله نقره که اگر بنا شد به تجار بدهند به ما هم بدهند حالا اگر یک اعلانی بشود به تجار شاید آنها هم صرفه دولت را به نظر بیاورند و هم اختصاص به یکی دو نفر نداشته باشد و هم این فایده را تمام تجار ببرند.

رئیس ـ حالا ترتیبات آوردن نقره اساساَ اینجا از قرار راپورت کمیسیون به آن مذاکراتی که مفصلاَ به عمل آمد در آن روز باید رأی گرفته شود.

تقی زاده ـ ما آن روز در سر این مطلب مباحثه کردیم یکی این بود که نقره باید وارد شود و محدود باشد به موجب قانون لایحه که از طرف وزارت مالیه اینجا خوانده می‌شود معلوم می‌شود که باید در اینجا رأی گرفته شود و به امضای نایب السلطنه برسد و مدت و مقدارش معلوم باشد همان لایحه مفصل وزارت مالیه که اینجا خوانده می‌شود و آنجا ادعا می‌کند که ضرب سکه در تحت حکم وزارت مالیه است در این باب مباحثات زاید به عمل آمد گویا نتیجه مذاکرات این شد که در اینجا باید رأی گرفته شود و موافقت به قانون داشته باشد در اینجا رأی گرفته نشد پس حالا بعد از آنی که معین شد از این مباحثه گذشتیم نوبت مباحثه در این است که نقره بیاوریم یا نیاوریم این باب هم در اصل آوردن نقره و مضراتش صحبت کنیم هم در مقدارش هم در مدتش بالاخره موقوف به این می‌شود که مجلس تصویب می‌کند آوردن نقره را یا نمی‌کند در باب سکه کردنش باید لایحه از وزارت مالیه مشتمل بر مقدار و مدت آن برسد چون قانون است وقتی که تصدیق کردیم آن وقت سه دفعه قرائت شود اگر چنانچه مجلس تصویب می‌کند که باید به موجب قانون باشد و ترتیب قانونی در آنجا لنک نشود.

رئیس ـ مقداری را که آن کمیسیون معین کرده عجالتاَ چهار کرور صلاح دانسته است مدت هم متوقف است.

بر همان مقدار اگر وزارت مالیه ده کرور هم تصویب می‌کرد چون کمیسیون مجلس چهار کرور تصویب کرده است و اساس مذاکرات هم مبتی است بر او در حقیقت میزان و وقت معین شده است و در این که این را به شکل لایحه قانونی بنویسند عیب ندارد و الا اینکه نظر به پاره ضروریاتی که مذاکراتش چندان ضروری نیست وزارت مالیه خیلی منتظر بود که این کار زود بگذرد.

وکیل التجار ـ بنده مجبور شدم یعنی فراموشم شد که یک توضیح دیگر بدهم که علت اینکه کمیسیون این کار را تصویب کرد ارزانی نقره بود که می‌تواند وصلت بدهد به آن قیمت نازلی که ما می‌خواهیم و یک مقداری که می‌توانیم بیشتر از آن نفع ببریم که آن منفت عاید دولت می‌شود و آن کسی که به ما می‌فروشد بلکه آن تفاوت و یک مظنه ایست که به موجب صورت معین که دادیم در چند سال فقط تقریباَ به آن آخرین قیمتی است که گفته شد و اگر این را گفتم به آن جهت این مقدار را امروز قرار بدهند و بخرند که قمیت همین باشد و در مدت چهار ماه تحویل بگیرند اگر بعد قیمت ترقی کرد آن وقت آن نرخ که امروز ملاحظه کردید این نقره را بخریم و آن تفاوتی را که امروز می‌بریم از این نقره بعد یقین است ترقی می‌کند و آن منفعت را می‌بریم علت آن است که آن مقدار در چهار ماه و چهار کرور معین شده است این بود که یک قدری کار داشته تا ضرابخانه آن نفعی را که منظور است از او ببرد به این جهت بود که این مقدار معین شد.

نوبری ـ بنده عرض می‌کنم که غالب آقایان هم مسبوق هستند الا این که به جهت ضرورت نمی‌توانیم از یک ماده قانون اساسی صرف نظر کنیم که می‌گوید ضرب نقره باید موافق قانون باشد پس در این صورت خوب است مجلس هم این را تصویب کند و همین جا ختم شود.

رئیس ـ مقصود این است که اگر این را مجلس اساساَ قبول می‌کند باید اساساَ رأی بدهد به اینکه ضرب نقره را مجلس قبول می‌کند آن وقت مقدار کم و کیف این مطلب را وزارت مالیه به عرض مجلس می رساند.

(مؤتمن الملک نطقی فرمودند چون آهسته بود مسموع تندنویسان نشد) وکیل الرعایا ـ نظامنامه که امروز به دست ما رسیده یعنی برای خودمان یک نظامنامه می دانیم و نظامنامه همان چیزی است که بوده بنا بر همان نظامنامه این کاری است که وزیر با مسئولیت خودش می‌تواند این کار را بکند و بر حسب اطلاعات تجارتی امروز بازار ما محتاج به مسکوک است و عقیده‌ام این است که مجلس رأی بدهد که این چهار کرور سکه شود.

تقی زاده ـ به موجب نظامنامه داخلی ملاحظات لازم است و چون که می گویند ملاحظاتی ندارد این است که از بعضی مطالب صرف نظر می‌کنم گمان می‌کنم که آقایان قبول کنند آن چیزی را که آقای مؤتمن الملک فرمودند اگر نظامنامه داخلی مجلس شده ولی مکرر گفته شده است باز هم مکرر گفته شده است باز هم مکرر می‌شود که به موجب همان نظامنامه ناقص باید لوایح قانونی به مجلس بیاید و قرائت ثلاثه شود و وزیر توضیحات خودش را در آن لایحه داده باشد حالا اگر یک مطلب فوری هم دارد که تصویب می‌کنند البته باید بعد از یک قرائت یا دو قرائت قرار بگذارند و باز هم عرض می‌کنم که تصویب کمیسیون برای مجلس هیچ اهمیتی را دارا نیست زیرا که وزیر خودش اگر حاضر نباشد آن طوری که کمیسیون صلاح دانسته و تصویب کرده است کافی نیست.

معین الرعایا ـ چنانچه نوشته شده بود در آنجا مفصلاً صحبت کردیم و حالا هم تصدیق می‌کنم و انصاف می‌دهیم (بقیه مسموع نشد) کاشف ـ چیزی است که به جهت مملکت مضر است لیکن ما امروز مجبوریم به اینکه مجلس تصویب کند ورود نقره را و این دلیل کافی نمی‌شود که امروز قیمت نقره ارزان است یا قیمت نقره چقدر خواهد شد بنده عقیده به ورود نقره ندارم که چقدر وارد شود بر فرض بگویند مبلغی معتد به بمبئی رفته یا نرفته یک وقت نقره ترقی داشت و قران به اندازه صرف می‌کرد که آب می‌کردند و نقره اش را می‌بردند ولی این دائمی نیست که فرض کنیم که نقره وارده صرف می‌کرد که می‌بردند و آب می‌کردند و اگر چنانچه بعضی اشخاص نمی‌دانستند امروز به موجب راپورت گمرک فهمیدند که واردات ما زیادتر از صادرات است و در هر صورت کسر دارد چون هر قدر بتوانیم نقره کمتر وارد کنیم بهتر است و به قدر امکان باید جلوگیری بشود که زیاد نقره وارد نشود امروز بر فرض تصویب کردند که نقره وارد شود در ضمن سه سال ملاحظه می‌کنیم ده کرور وارد شده آن را یک قدری باید از حالا ملاحظه کرد.

وکیل التجار ـ بلی این نکته راجع به ورود نقره یا خروج آن راجع به اساس صادرات و واردات ما نیست چنانچه در سابق گفته شد و صورت (استاتیستیک) گمرک و سند ذرسمی دولت خوانده شده به علاوه یک مقداری که به توسط مسافرین زوار و تجار به خارجه می‌رود آن مطلب هیچ داخل استاتیستیک گمرک نمی‌آید می خواهم عرض کنم از کسانی که در بمبئی مختصر تجارتی دارند و آن کسانی که طرف بغداد و ترکستان که خود بنده سالهاست در آنجا بوده‌ام یعنی (۲۳) سال است که رشته تجارت آن طرف را مسبوق بوده‌ام اطلاع دارند هیچ وقت نیست که در ماه یک مقداری گزاف از طرف بندر ایران یعنی بحر خزر و از طرف خراسان به ترکستان نرود از این طرف می‌رود به بادکوبه و از آنجا عبور می‌کند و مستقیماَ می‌رود این دائمی است واین تفاوت فقط در یک وقت ارزانتر است بالنسبه کمتر می‌رود و الا هیچ وقت قطع نمی‌شود و حتی دولت روس چند دفعه قدغن کرد که قران را به خاک روسیه وارد نکنند و رشته تجارت ترکستان و آنجاها گسیخته شد یعنی به افغانستان تجارتشان خیلی سکته وارد آورد و نتوانستند داد و ستد بکنند به این جهت نتوانستند قدغن بکنند و مجبور شدند که ثانیاً قران وارد کنند واین راجع به صادرات و واردات نیست برای اینکه آن مبلغ که وارد می‌شود همان مقدار خارج می‌شود و این می‌تواند یک اثری در اضافه واردات ما بکند چون آن چیزی که عیناَ وارد می‌شود نمی‌تواند اثری در منافع بکند به جهت اینکه آن چیزی که عیناً وارد شده و عیناَ خارج شده است از صادرات ما کسر می‌شد و از واردات هم کسر می‌شد.

کاشف ـ اینکه بعضی از مذاکرات شد که امروز قیمت نقره از سایر اوقات زیادتر تنزل دارد این را بنده قبول ندارم چون که قیمت نقره را صاحبان معادن به واسطه حسابی که کرده‌اند که نقره بیرون می‌آید آنها جلوگیری کردند و خودشان جلو را در فرنگستان نگاه داشته و اگر یک وقتی جلو را کول کنند تمام آن شروطی که در مملکت داریم نصفه خواهد شد و وقتی که نقره تنزل کرد دیگر صادر نمی‌شود این را باید منظور کرد که به قدر امکان کم آورد یعنی به قدر رفع احتیاج چرا که این پول جنس است.

وکیل الرعایا ـ مذاکرات مخلوط به یکدیگر شده بنده هم لازم دانستم که یک قدری از جوابها داخل کنم آنچه راجع به صادرات ما است خیلی باید سعی کنند ایران به واسطه‌ام فلاحت بر صادرات خود بیفزاید و این چیزیست که باید مجلس بخواهد آنچه راجع به نقره است به موجب اطلاعات بنده قسمت عمده فقط یک عبوری از خاک ایران می‌کند آن هم محتاج به توضیحاتی است که در خارج از مجلس باید داد ما نمی‌توانیم بگوییم که این مقدار نقره که در ضرابخانه سکه شده از خاک ایران خارج نشده است اگر هم چه چیزی را بگوییم باید بگوییم که صد کرور پول موجود در ایران هست چون می‌بینیم که نیست می گوییم خارج شده اما آنچه که راجع است به اینکه ما پول خودمان را طلا بکنیم آرزومندیم این یکی از آن اول لوازمی است که ما باید در صورت توانستن بکنیم و آن موقع توانستن را آرزومندیم که ببینیم و آن چیزی که مایحتاج ما است فقط راجع به اینست که این چهار کرور نقره در ظرف چهار ماه در ضرابخانه سکه بشود یا نشود در این خصوص مجلس باید جواب خود را بدهد که چهار کرور نقره در ظرف چهار ماه در ضرابخانه سکه بشود نا نشود و البته جمیع موار قانونیش را وزیر مسئول شما مجبور است که از مجلس بگذراند وزیر خودش به مسئولیت خودش در مقابل ایرادات مجلس جواب می‌دهد.

آقا شیخ محمد ـ بنده اعتقادم این است که به اقتضای حالیه مملکت دولت مجبور است اجازه بدهد خوب است از این بگذریم و در مقدارش که چهار کرور باشد یا کمتر یا زیادتر مذاکره کنیم.

هشترودی ـ وقتی ضرورت کشید ما را به جایی که مضطر شدیم اضطرار قانون بردار نیست چون برای ما نقره ضرور است ولی ضرورتر قانون است آن خیلی ضرورتش مهمت از پاره چیزهاست باید همان طور وزیر مسئول ما لایحه قانونی در این باب بدهد تا مطرح مذاکره شود.

میرزا مرتضی قلیخان ـ مطلب اول که مذاکره شد گویا اتفاق آراء شد بر اینکه این مقدار نقره باید وارد شود نظر به اضطرار مملکت و اقتضای حالیه خوب است نقره بیاید و بنده هم عرض می‌کنم که این مطلب باید قانوناَ مرتب شود ولی ترتیب قانونیش عقیده بنده این است که خیلی مطلب سهلی است به جهت اینکه لایحه که از وزارت مالیه باید داده شود داده شده و به اندازه که باید مذاکره شود د رروز چهارشنبه به عمل آمد قرار شد رد کمیسیون پنجشنبه باز تجدید مذاکره شود و امروز روز سیم است پس اگر مجلس در این باب رأی بدهد و به امضای نایب السلطنه برسد عقیده بنده این است که ترتیب قانونیش هم تمام شود.

ابوالقاسم میرزا ـ به جهت بعضی ملاحظات مجبور شدم اطلاعات خودم را عرض کنم اینکه فرمودند سالی مبلغی از ایران خارج می‌شود قبول دارم ولی باید در ضمن تصور کرد که این ۱۶ کرور بی ضرر هم از مملکت ما نمی‌رود چنانچه در یک سر حد ایران که بنده خودم مستخدم بودم و سال‌ها آنجا خدمت کردم به خوبی می دانم آنچه پولی که از خاک کرمانشاهان به بغداد می‌رود یعنی نقره یعنی دو هزاری می‌برند زوار ششصد دینار ضرر می‌کنند و یقین دارم از این ۱۶ کروری که می‌رود در نقاط دیگر آن به همین طور ضرر دارد کسانی که با بصیرت باشند خواهند گفت اشخاصی که از این راه سفر می‌کنند ضرر می‌کنند پس ما باید این ضرر را هم برای افراد نوع خودمان تصور بکنیم.

فهیم الملک ـ بنده می‌توانم عرض کنم در این باب که به یک ترتیب صحیحی لازم است ورود نقره

      • 3


(رای دادن را صلاح ندانستند).

رئیس ـ پس رای نمی‌گیریم. سه فقره لایحه است که وزارت مالیه فرستاده است در باب حقوق متوفیات فقط خوانده می‌شود و بعد اگر رای می‌دهید به کمیسیون رجوع شود والا در همین جا رای گرفته شود (ذکاءالملک لوایح را قرائت کرد).

رئیس ـ چون میدانید کسی که مرحوم شد و حقوق او از پانصد تومان نقد و ده خروار جنس علاوه باشد به موجب قانون باید مجلس شورای ملی رای بدهد این است که وزیر مالیه اینها را پیشنهاد کرده است (در این سه خصوص اینجا رای می‌گیریم یا به کمیسیون رجوع شود).

وکیل التجار ـ یک توضیحی می‌خواهم بدهم اگر به کمیسیون رجوع می‌شود محتاج نیست همانجا توضیح می‌کنیم و عرض خودم را خواهم کرد.

افتخار الواعظین ـ چون اذهان ما مسبوق نیست لذا ما نمی‌توانیم رای بدهیم خوب است به کمیسیون رجوع شود در آنجا تنقیح شود.

وزیرزاده ـ بنده گمان می‌کنم که اگر به کمیسیون رجوع شود و در آنجا مذاکره و تصویب شود کافی است.

رئیس ـ آنکمیسیون سابق که نمی‌تواند در این باب رسیدگی کند مگر اینکه از طرف مجلس رجوع شود به آن کمیسیون که تکلیف خود را بداند.

نواب ـ سابقاً قرار شد که اینها را سالی یک مرتبه یا دو مرتیه به مجلس بفرستند بعد از آنکه جمع شد آنوقت خودشان تفتیشات خودشانرا یعنی وزارت مالیه خواهند کرد این جا مخالف قانون متوفیات می‌نویسد ولی جهتش را هم می‌نویسد که بعد از تحقیقات معلوم می‌شود که اینها فقیر هستند.

رئیس ـ اما التفات بفرمائید که اینها از پارسال و پیرارسال مانده است اگر جواب به آنها داده نشود اسباب یأس آنها می‌شود و الا متوفی را همانطور که فرمودند به مراکز لازمه تلگرافاً یا کتباً اظهار می‌کنند و جواب می‌خواهند اگر آنها را یکسال یا شش ماه بی جواب بگذارند اسباب پریشانی و یأس آنها می‌شود اما اینها از پارسال و پیرار سال است قانون متوفیات هم تصویب کرد وزیر مالیه نیز تحقیقات خودش را کرده جز در یک فقره که گویا نتوانسته است تحقیق بکند و در دو مطلب دیگر رای خودش را اظهار داشته و این رای که می‌دهد موافق قانون است مثلاً کسی که حقوقش دویست تومان بوده است برای عیال او صد تومان تصویب می‌کنند چرا برای اینکه نصفش را می‌اندازند و منوط می‌ماند برای مجلس و تصویب وزارت مالیه و برای عیال او صهم دختری می‌دهد که می‌شود صد تومان وانگهی وقتیکه از پانصد تومان متجاوز شد منوط می‌ماند برای مجلس و تصویب وزیر مالیه در این دو باب داده است حالا در این باب به همان کمیسیون مجلس رجوع می‌شود که ملاحظات خود را بنمایند.

تقی زاده ـ آن کمیسیون وقتی که اجتماع کردند ملاحظه کردند که این جور ملاحظات را نمی‌توانند قبول کنند برای اینکه آن کمیسیون برای بودجه موقتی ادارات معین شده است و فوری است به آخر سال چیزی باقی نمانده با وجود این بعصی از اعضاء نتوانستند در سر کار خودشان حاضر شوند با یان کوتاهی روزها مثلاً قرار گذاشته‌اند یکساعت بعد از ظهر تشکیل شده تا اول مذاکرات مجلس مشعول باشند با وجود این بنده نمی‌توانم حاضر بشوم روزی سه چهار کاغذ از این قبیل می‌رسد این بودجه‌ها همین طور می‌ماند (آقای مؤتمن الملک نطقی کردند چون آهسته بود مسموع نشد).

رئیس ـ سابقاً ارباب جرائد تظلمی کردند به کمیسیون عالی در باب زیادی اجرت تلگراف و پست که زیاد است و در آنجا موقتاً قرار شد که یک تخفیفی داده شود و آنوقت مجلس هر طور که صلاح میداند تصویب کند این است که وزارت پست در این خصوص امروز به مجلس اظهاری کرده و رای خواسته است.

(در این موقع ذکاءالملک لایحه وزارت پست را قرائت کردند).

وزیر زاده ـ چون در ایران هر کس می‌خواهد ترویج معارف بکند فوراً دچار یک خسارتی می‌شود بنده عرض می‌کنم در اینجا به ارباب جرائد یک تخفیفی داده شود بهتر است.

منتصر السلطان ـ بنده در این خصوص نخواستم عرض کنم که این به کمیسیونی رجوع شود البته هر طور صلاح است مجلس تصویب خواهد کرد.

وکیل التجار ـ بنده عقیده‌ام این است که رجوع به وزارت معارف شود که هر قدر خود او ملاحظه کند یا کمتر یا بیشتر تخفیف بدهد یا ندهد.

فاتح الملک ـ بنده عرض می‌کنم برای ترویج معارف خوب است همانطور که گفته شد به ارباب جرائد تخفیفی داده شود.

تقی زاده ـ در اینطور چیزها که به مجلس پیشنهاد می‌شود عرض کردم که بنده خیلی ملاحظات دارم این کاغذ یک اعلانی است که به ادارات جرائد داده می‌شود بنده عرض می‌کنم که باید همین مطلب به طور قانونی چاپ شده ۲۴ ساعت قبل از وقت داده شود قرائت ثلاثه شود بعد رای گرفته شود.

رئیس ـ بلی همینطور است ما هم داخل مذاکرات نمی‌شویم خواستم معلوم بکنم که باید به کمیسیون رجوع شود یا خیر حالا به کمیسیون رجوع خواهد شد چون دیروز جمعه بود و مطبعه بسته بود تمام نظامنامه را چاپ نکرده‌اند ولی این قدری که رسیده است امروز قرائت می‌شود هیچ فرقی نمی‌کند برای اینکه زودتر انجام شود شروع به قرائت این مقدار که حاضر است می‌شود (در این موقع شروع به قرائت نظامنامه داخلی شده ۸۱ ماده قرائت شد).

رئیس ـ بقیة قرائت اول در جلسة آتیه خوانده می‌شود (مجلس سه ربع از شب ختم شد).