مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ مهر ۱۳۳۴ نشست ۱۵۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۵۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه هیجدهم مهر ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: حائریزاده- خلعتبری- دکتر شاهکار.
۳- مذاکره در لایحه اجازه پرداخت یکصد میلیون ریال جهت پرداخت ساختمان راه و ارجاع به مجلس سنا.
۴- تصویب یک فوریت طرح گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصهجات.
۵- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قناتآبادی
۶- مذاکره در گزارش کمییسون دارایی به فروش خالصهجات
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس.
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد).
غائبین با اجازه آقایان: سنندجی- ارباب- خاکباز- امید سالار- اسکندری- رضا افشار- تجدد- غضنفری- دکتر آهی- سلطانی- بوربور- احمد فرامرزی- مهندس شاهرخشاهی- احمد صفایی- مکرم- سرمد- امامی خوئی- میراشرافی- نصیری- ابراهیمی.
غائبین بیاجازه - آقایان: دکتر حمزوی- دکتر مشیر فاطمی- فرید اراکی- کینژاد- حشمتی- سعیدی- یارافشار- سالار بهزادی- شفیعی- معینزاده- مهندس اردبیلی- قوامی- پورسرتیپ- اسفندیاری- بیات ماکو.
دیرآمدگان و زودرفتهگان بااجازه - آقایان: تفضلی- رضایی- دکتر پیرنای- صدرزاده- خزیمه علم- دکتر پیرنیا- جلیلوند- محمودی- سهرابیان- نقابت- امیرتیمور کلالی- پیراسته.
رئیس- نظری به مشورت مجلس نیست (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسه قبل تصویب شد.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: حائریزاده- خلعتبری- دکتر شاهکار.
رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود آقای حائریزاده.
حائریزاده- هر دم از باغ بری میرسد تازهتر از تازهتری میرسد- جناب نخستوزیر آن موقع که من سؤال کرده بودم و برای جلسه خصوصی مذاکره شد و طفره رفتید از این که جلسه خصوصی تشکیل بشود و مطالبی که به نفع مملکت است آنجا گفته بشود تشریف آوردند اینجا یک خطابهای که انشاء کرده بودند و به دست ایشان داده بودم قرائت فرمودند کلیه لایحهای که در کلیات کسی تردید ندارد باید همه قوی بشوند تا در مقابل دشمن بتوانند مقاومت بکنند (صحیح است) فرمایشات ملوکانه هم در موقع افتتاح مجلس همین مضامین بود ولی باید دید بیطرفی موجب حمله دول زورمند بود یا ظرف این را باید تشخیص داد (دولتآبادی- بیطرفی) لهستان بیطرف نبود ما دیدم مردهای آنها را زنهای آنها را بچههای آنها را در توی تهران خودم به زور کار آنها آوردند امروز هم چه به روز کارشان میآورند پس باید فکر رفع ضعف بود باید رجال سر کار عاقل باشند که مملکت را نگذارند در یک گردابی فرو برود والا بیطرفی و با طرفی همچو اثری در کارها ندارد. ما در اطراف این موضوع باید یک قدری بیشتر دقت کنیم من میل نداشتم در مسائلی که جنبه سیاست خارجی را پیدا میکنم در مجلس علنی صحبت بکنم (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) میل داشتم در جلسه خصوصی یا محرمانه صحبت کنم ولی حالا سه چهار هفته است من منتظرم و دولت طفره میرود و حاضر نیست بیاید (دکتر بینا- جلسه خصوصی بهتر است) (دکتر شاهکار- آقا مطلب محرمانه نیست) (رضایی- مطلبی که مربوط به من است مردم است جایش در مجلس علنی است چند ماه است بلکه بیش از یک سال است در اطراف این موضوعات بحث میشود بیش از این که جناب آقای وزیر خارجه ما به خارج تشریف ببرند در کمیسیون از ایشان یکی دو دفعه ما پرسیدم که یک چیزهایی به گوش میخورد در روزنامههای خارجی چیزهایی نوشته میشود موضوع چیست ایشان با نفره و تعلل گذارند مثل این که همه دنیا محرمند ملت ایران خودش را نامحرم هست ما باید مسائل را از روزنامههای خارجی بفهیم که از چه قرار است دکتر که میخواهد مرض را تشخیص بدهد باید مطالعه بکند هر چه مریض بزرگتر و مهمتر باشد بیشتر باید رویش مطرح بشود مطالعه بشود تا یک تصمیم بگیرند یک طرحی که عارض میشود ببینند یک تب سرماخوردگی است مثل این که من پریروز من اینجا تب داشتم حرارت بدنم ۳۸ و نیم بود و مأیوس بودم از این که بتوانم اینجا بیایم و مطالبی را به عرض آقایان برسانم ولی خوشبختانه تب سرماخوردگی بود و با دو تا قرص رفع شد یک تبی تب سیل است مرض شدید است باید دارو و تجزیهها رویش مطالعه بکنند باید با علمای بزرگ اینجا مشورت بشود تا بتوانند روی آن تصمیم بگیرند نظری بدهند.
دولت بزرگ دنیا نظری که به ما دول شرقی دادند این است که آلت مفاسد خودشان دول شرق را قرار میدهند حالا ملت لهستان نیست و نابود میشود ولی دو روز قشون اجنبی در آنجا معطل میشود فرجی است برای انگلستان برای او یک نعمتی است یک دولت نابود بشود ولی او دو روز دیرتر کار را معطل بکند برای او نعمتی است مشورت کردند با این دول قوی به نفع ما ملل شرقی و ضعیف نیست ما باید همدردهای خودمان را پیدا کنیم ما باید با همدردهای خودمان بنشینیم ببینیم چه میگویند ملت ایران ملتی است که تجارب دارد نمیخواهد به قبل از اسلام برویم همین اواخر ۱۵۰ سال دویست سال اخیر خودمان تاریخ را ورق بزنیم این انگلستان همیشه تفتین و فساد کرده بین روسها و ایران تا امضای رئیسه مملکت را قطع کرده قفقازیه، گرجستان، ارمنستان، ترکستان، ترکمنستان، اینها تمام تکتک روی تفتین انگلستان قطع شده تاریخ را ورق بزنید روس را برای ایران یک لولویی درست کرده که همیشه ما را میترساندند و خوشان قرارداد با ون رویتر که هست و نیست ایران را در اختیار آنها میگذارد منعقد نمودند نفت ایران را بردهاند منتهی حوادث روزگار آن قرارداد را لغو کرد در نفت که ما غرق شدیم و به فرمایش آقای دکتر امینی خیلی خوب شدیم ولی به عقیده من دکتر نابود شدیم عملش گذشت در جاهای دیگر هم ما آلت اجرای مقاصد خارج خودشان قرار میدهند و منافع خودشان را در نظر میگیرند آنها فکر این که مصلحت ما چیست نیستند ما باید خودمان بنشینیم مصالح خودمان را فکر کنیم ببینیم چه باید بکنیم ممالک متحدهای که امروز آمریکا را تشکیل میدهد مثل ممالک شرق خودمان هر تکهاش تحت نفوذ یکی از دول اروپایی بود یک قیامی شد یک منافع مشترکی آنها پیدا کردند که خودشان را از شرار و پایی نجات دادند تاریخ آنجا را که ورق بزنیم میبینیم این منافع متشکر موجب جنبوجوش در آنها شد و عملی که انگلیسیها با آنها کردند که موجب شد این ممالک متحده پیدا شد این ممالک متحده هر کدام در داخله خودشان استقلالی دارند چهلونه دولت است کمتر است بیشتر است اینها هر کدام در داخله خودشان استقلالی دارند قوانین دارند اصولی دارند در یک ناحیه طلاق ممنوع است دو کیلومتر آنطرفتر طلاق جایز است در آنجا هر ناحیهای برای خودش قوانین دارد دخالتی در کار همدیگر ندارند ولی در منافع اقتصادی و تجاری خودشان متحد هستند آن تشخیص دادند که باید آمریکایی برای خودش باشد نباید آلتدست اروپا باشد اروپاییها میخواهد فرانسه باشد میخواهد انگلیس باشد هر کس میخواهد باشد منافع مشترک سیاست خارجی موجب شد که این دول متحده پیدا شدند و نرفتند مشورت کنند با اروپاییها که ما چه بکنیم خودشان دیدند دشمن اینها گرگ اینها اروپاییها هستند که هر روز میآیند توی گله، اینها گفتند ما بای فکری برای خودمان بکنیم و حصاری دور خودمان بکشیم و گرگها را بکشیم خداوند آنها را تأیید کرد کمک کرد حالا که یکی از دول بزرگ روی زمین شده است عقیده من این است کرارا هم بحث کردهایم که ما در یک منطقهای واقع شدهایم که وسط ۳۰۰ میلیون نفوس هم عقیده و هم فکر هستیم از وسط چین گرفت تا وسط آفریقا اینجا مسلمین متصل یکدیگر هستند هیچجا وسطشان فاصله نیست گاهی لکههای سیاهی تویشان پیدا میشود چیزی مهمی نیست. این ۳۰۰ میلیون نفوس این فکری است که در زمان مرحوم سیدجمال هم داشته است منتهی آن روز یک شکل دیگری امپراتوری عثمانی بود و روی یک رویه دیگری فکر میکردند (دکتر بینا- چهار تا یهودی دارد پدرش را درمیآورد) چهار تا یهودی سرگردان قادر نیستند در مقابل ۳۰۰ میلیون مسلمان بایستند این یهودی نیست اشتباه نکنید این دول غربی است که دارد اسلحه میدهد اسلحهای است که اروپایی و انگلستان به آنها میدهد و مسلمین را ذلیل میکند این فرمایشات را نکنید عقیده من این بود ملل اسلامی یک منافع مشترک دارند یعنی دشمن مشترک دارند الجزایر، تونس و مراکش گرفته تا مصر و حجاز و افغانستان و برود آن سمت تا دول استعماری هستند ما از دست اینها همهمان در عذاب هستیم هر روز که جنگ صلیبی شروع شد اینها آمدند موضوع گرفتهاند و از نجابت و علاقهمندی به دیانت ملل اسلامی سوءاستفاده کردند و ما را به آئین روز سیاه انداختند اگر این ملل هر کدامش استقلال داخلی خودشان محفوظ مثل اینها ۴۹ آمریکایی هستند یک سیاست مشترک خارجی و داخلی و سیاست مشترک اقتصادی را در نظر بگیریم ما یک همچون اتحادیهای درست کنیم آن وقت ما هر کدام در داخله خودمان در خانه خودشان هستیم در خارج هم در مقابل زورگوها در مقابل طماعها مقاومت میکردیم ماها که اختلافی نداریم اختلاف را آنها میآورند و ایجاد میکنند آنها میدانند برای ما و عراقیها شطالعرب بازی درمیآورند در کمیسیونی که تشکیل میشود نمایندههای آنها میآیند صالح را به ایران میدهند رودخانه را به عراق میدهند در صورتی که در همه جای دنیا یک رودخانه سرحد باشد وسط رودخانه حد مرز است و اگر کوه باشد قلل جبال حد مرز است این کمیسیون رفع اختلافی که انگلیسیها درش بودند آمدهاند ساحل شطالعرب را برای ایران مرز قرار دادهاند که دست توی آب نمیتوانیم بزنیم آبش را برای ایرانیها نیست اینها برای فساد این بازیها را برای ماها درآوردهاند راجعبه افغانستان هم همین جور گرفتاریم راجع به جای دیگر هم همین بازی است ما خودمان با هم اختلاف نداریم ما تمام کشمکشمان مال فسادی است که دول زورمند جهان اعم از کمونیست و سرمایه دارد علیه ایرانی و ملل اسلام میکنند ما باید فکری برای این درد بیدرمان بکنم اگر چنانچه دولت ایران که وسط این ملل اسلامی واقع شده قدم بر میداشت و جلو میرفت برای این که به عقیده من و مقصود هم میرسید و دول زورمند مخالف این کار ما نبودند چرا؟ ملل اسلام اگر وحدتی پیدا کنند دول سرمایهدار مطمئن هستند دیانت با اصل کمونیست سازش ندارد و مثل دو خط مخالف یکدیگر هستند پس آن دول زورمند استعمارچی وقتی ببینند که این دول اسلامی با سیصد نفوس دست اتحاد به همدیگر دادند اینها مطمئن میشوند که اینها متمایل به کمونیست نخواهند شد دیانت خودش یک مانع ورادعی است برای این کار اما کونیستها من آنچه که در مملکت خودمان میبینم یک ملتی که شش میلیون نظامی در اختیار دارد یا میتواند در اختیار داشته باشد از چهار تا ما ضعیفها وحشتی ندارد وحشت از این است که پایگاه دشمنش باشیم این حیلهای که میشود ستون پنجمی که هست هر خبری که هست از ما ضعیفهای گنجشکروزی کسی نمیترسد وحشت از این است که ما پایگاه دشمنها باشیم اگر این سیصد میلیون نفوس با هم متحد بشوند و روابط خارجیشان حد و گمرک و مرزشان را با دول استعمارچی و دول کمونیست دول سرمایهدار معلوم کنند به عقیده من موضوعی است که آنها زیاد سعی در تخریب ندارند بنده یکی دو سال پیش یک مسافرت کوچکی به خارج کردم و وضعیت مسلمین را در این قسمت یا در اروپا وضعیتی که مهاجرین مسلمین یا مسافرین یا محصلین داشتم دیدیم که عقیدهای برای من پیش آمد کرد وقتی برگشتم حضور اعلیحضرت برگشتم عرض کردم ایشان هم در این موضوع نظر مخالفی نداشتند و بلکه نظر موافق هم داشتند.
رئیس- آقای حائریزاده یک ربع وقت شما تمام شد.
حائریزاده- بنده یک ساعت وقت میخواهم صحبت بکنم.
رئیس- امروز کارهای دیگر هم داریم یک قدری کمتر بفرمایید.
حائریزاده- خوب نیم ساعت بفرمایید من در مجلس هستم نخواهم رفت تا حرفهایم را بزنم.
رئیس- آقایانی که با نیم ساعت ادامه صحبت آقای حائریزاده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
دکتر جزایری- جناب آقای حائریزاده بفرمایید روسها اگر با ما کاری ندارند این قائله پیشآوری چه بود.
رئیس- آقای دکتر جزایری بگذارید حرفشان را بزنند آقای حائری بفرمایید ادامه بدهید.
حائریزاده- قبلاً از آقایان متشکرم که اجازه دادند صحبت کنم، من وقتی که آمد تهران برای اولین دفعه که حضور اعلیحضرت شرفیاب شدم موقعی بود که به من وقت داده بودند ولی یک ساعت طول کشید تا شرفیاب شدم موقع شرفیابی فرمودند که نخستوزیر آمده بود اینجا و یک مسائل مهمی داشتند از این حیث تو مطلع شدی من دیدم که آقای نخستوزیر و اعضای کمونیست امنیت از حضور ایشان بیرون میآمدند یک چیزی احساس کردند و من نمیخواهم احساس خودم را عرض کنم در خدمت اعلیحضرت مذاکره راجعبه شخصیتهای ایشان شد من نسبت به آیتالله کاشانی چون احساس کردم که مطالب خلاف واقعی حضور اعلیحضرت عرض شده و من مصلحت نمیدانستم این مطالب خلاف واقع را در ذهن ایشان بماند مطالبی را عرض کردم منجمله عرض کردم که شخصیت آقای کاشانی در این کشمکش و گیرودار نفت و ملی شدند آن یک شخصیت جهانی شده است و ما نباید بگذاریم این شخصیت از بین برود باید استفاده مملکتی از او بکنیم آقای کاشانی طرفدار فکر اتحاد اسلامی است و این فکر در سایر ممالک اسلامی هم هست و حتی شنیدیم بعضی ممالک هم از ایشان دعوت کردند که تشریف ببرند اگر بشود یک هیئتی که السنه مختلف را خوب بدانند از انگلیسی، عربی، فارسی، هندی، ترکی، فرانسه، روسی و زبانهای مختلف را بدانند اینها تحت سرپرستی آقای کاشانی حرکت کنند در ممالک مختلف از آنجاهایی که دعوتشان میکنند تشریف ببرند و منادی وحدت اسلامی باشند زمینه حاضر بشود که بعدها بشود روی این فکر یک قدم بلند سیاسی برداشته بشود این عرض من را توجه فرمودند و پسندیدند ولی عرض کردم حالا موقعاش نیست برای این که آقای کاشانی یک اختلاف سلیقهای با سپهبد زاهدی دارند اگر حالا این پیشنهاد به ایشان بشوند خیال میکنند که نظر این است که در تهران نمانند و صحبتش در این موقع مصلحت نیست هر موقع که مقتضی شد اعلیحضرت اقدام بفرمایند که مقدمه این کار فراهم شود و قدم بزرگی برای این کار برداشته بشود و ایشان هم تصدیق کردند عرض بنده را این فکر از قدیم بوده اگر چنانچه قدمی برداشته بشود من مأیوسی نیستم که به نتیجه برسم و برای ملت ایران خوب است موقعی که من مریض بودم ییلاق بودم و اعلیحضرت پادشاه عر بستان سعودی آمده بود به ایران در روزنامه تهران مصور بود خیال میکنم یک اخبار پشتپرده و مذاکرات محرمانه که توی روزنامه نباید بنویسند نوشته بودند که از طرف اعلیحضرت پادشاه سعودی راجعبه اتحاد اسلامی مذاکراتی شده است من خیلی مسرور شدم که این فکری که ما داشتیم از آنجا سرچشمه میگیرد که همه ممالک اسلامی با هم همدست بشوند و این سیصد میلیون نفوس که هر کدامشان کتکخورده
یک دستهای هستند یک دستهای را فرانسوی پدرشان را در میآورند یک دسته را انگلیسی پدرشان را در میآورد یک دسته روسها پدرشان را در میآورد هر دستهای را یک قلدری پدرش درمیآورد وحدت اینها را فراهم کنید وقتی که آمدم به تهران و مجلس افتتاح شد حس کردم که آن مذاکرات بیاثر شده یک مذاکره دیگری پیش آمد که دولت ایران میرود با سه دولت مجاور و انگلستان یک دستهای بشود من هر چه فکر میکنم عقلم نرسید که فایده این کار چیست؟ ما اگر بخواهیم با دول بزرگ صدمهدیده، رنجیده و ستمدیده جمع بشویم و جناب انگلیس کلهاش پیدا بشود فایدهاش چیست او چکار دارد اگر بخواهیم برویم با یک دست قلدر بسازیم که از یک دسته دیگر مصون باشیم این ضعفا و بیچارهها که به میل خودشان نیستند اینها فایدهشان چیست؟ من هر چه فکر کردم عقلم به جایی نرسیده این بود که سؤال کردم و میل داشتم این موضوع در یک جلسه محرمانهای رویش خیلی بحث شود و علل و جهات آن روشن بشود که این فکر مال کیست؟ اگر خارجیها این فکر را دادهاند این فکر مسموم است اگر خودمان این فکر را کردیم بیمطالعه است این است که من هر چه فکر کردم راهی به نظر نرسید غیر از این که بیایم در مجلس معتکف بشوم مجاور بشوم که نوبت نطق به من برسد در اطراف این موضوع بحث بشود و روشن بشود و خوشبختانه دولت نطق سابق من را قدغن کرد که در روزنامهها ننویسند در رادیو نگویند و این نفع برای من برای این که ممکن است من حرفهای بیربط هم گفته باشم و مردم چون درد و دل دارند که هر کس خیال میکند که من دردودل آنها را گفتهام مردم ایران خیلی باهوشند کنجکاوند هر چه بیشتر آنها را در مضیقه بگذاریم مخبر روزنامه را بگیرند کتکش بزنند جلبش بکنند مردم را در فشار بگذارند بیشتر احساساتشان تحریک میشود اینها بیشتر فهمشان تندتر میشود و بیشتر توجه به مسائل میکنند حالا نطق مرا بگویید نگویید برای من فرقی نمیکند من باید وظیفه خودم را انجام بدهم دول شرقی را این دول غربی اعم از روس انگلیس، آمریکا آلت اجرای مفاصد خود میدانند با هر کدام مشورت کنید اول منافع خود را در نظر گرفته بعد به ما جواب میدهند کاری به منافع ما ندارند در سه روز ملت لهستان نابود شود به جهنم این اصلاً مسلک اقویا و زورمندان است ما خودمان باید از تجارت گذشته فکری برای آینده بنماییم و آلت دست دیگران نشویم حالا آنچه در روزنامهها من میبینم مذاکره است که یک دستهای که ترکها باشند و عراقیها و پاکستانیها و جناب انگلیس هم در آنجا چنگالش را بلند کرده میروم متحد بشوم (دکتر بینا- ولی مسلمان هستند) انگلیسیها مسلمان هستند؟ انگلیسیها بروند کنار من حاضرم (دکتر بینا- اسمی از انگلستان نیست) ابداً ابداً هیچ چیزی نیست مثل این که جناب امینی فرمودند کمپانی اصلاً مرده وجود ندارد دوستی ما با ترکها و برادران عراق و پاکستانی امروز و دیروز نبوده سوابق تاریخی دارد ما آنها را خوب میشناسیم در عمر کوتاه سیاسی ما چندین فقره قرارداد با ترکها منعقد شده قرارداد دوستی سرحدی و نظامی و غیره این ۱۶ فقرهاش است که دیروز من به قوانین خودمان مراجعه کردهام دیدم با ترکها قرارداد داریم که در مجلس هفتم و هشتم و دهم و یازدهم قراردادهایی هست و آخر آنها آنچه من دیدم قرارداد سعدآباد بود ولی در قرارداد ودادیه وضع جنگی هم هست که اگر قوای مصلحی علیه آنها وارد شد تکلیف چیست؟ اگر در مملکت آنها قوای علیه ما شد تکلیف چیست؟ تمام اینها در آنجا تشریح شده اگر آقایان فرصت داشته باشند ممکن است همه این قراردادها را بروند ببینند که ما با آنها چه حسابهایی داشتیم و داریم آنها برادران ما هستند دوست ما هستند ما حسابها با آنها داشتیم حرفها هم داریم همدیگر را از هزار سال به این طرف خوب میشناسیم کراراً به هم رسیدهایم احوال بررسی کردهایم دوستی با هم داشتهایم همچون چیزی داشته این است که در اطراف این موضوع من نمیخواهم صحبتی بکنم (دکتر بینا- ترکها فقط چهار سال تاریخ دارند) آنجایی که ترکها هستند با ایران حساب داشتند (دکتر بینا- اگر قسطنطنیه را هم حساب بفرمایید) بله ۷۰۰ سال است که آلعثمان آمده برای ترویج دین یا مملکتگیری یا هر چیزی بوده اینها با ما سابقه دارند یک قراردادی ما داریم اسمش عهدنامه عدم تعرض است که در ۲۵ اسفندماه ۱۳۱۶ از مجلس ایران گذشت که اسمش را پیمانه سعدآباد گذاشتند که افغانستان است و عراق و ترکیه و ایران این قرارداد ده ماه است این عهدنامه را من برداشتهام مطالعه کردم یک چیزی را هم توی روزنامهها راجعبه قرار ترک و عراق که ما هم باید برویم آنجا بود مطالعه کردم ببینم چه بگوید آقایان این یکی دارای ۸ ماده است آنجا ده ماده بود مقایسه کردم من چیزی نفهمیدم که ما چه چیز آن وقت داشتیم که حالا نداریم و جه چیز امروز میخواهند بدهند که آن روز نبود این قرارداد همهاش وزن شعر به نظر من آمد وقتی دول خارجی شبانه مثل دزد قشون ریختند در توی مملکت ما آن وقت اثرات آن قرارداد را دیدیم که چقدر فایده داشت برای ما در اطراف آن قضایا گذشته ممکن است در جلسه خصوصی بتوانیم خیلی بحث کنیم ولی حالا مصلحت نمیدانم در اطراف آن زیاد بحث بکنیم.
اما آقایان عراقیها که برادران و خویشان و دوستان ما هستند بعد از این که از دست انگلیسیها صورتاً استخلاص پیدا کردند چند فقره قرارداد با ما دارند یکی همین قرار داد سعدآباد است مخالف صریح همین قرارداد هم عمل شده ولی ما عراقیها گلهای نداریم برای این که ما میدانیم که بیچارهها ضعیف بودند و نتوانستند جلوی قشون اجنبی را بگیرند که مملکت آنها را پایگاه قرار ندهد و به ما حمله نکند ما چون تشخیص میدهیم که آنها قادر به این کار نبودند و تقصیر هم نداشتند گلهای از ایشان نداریم آنها برادر ما هستند هر جا که به ما برسند کمک خواهیم کرد کماین که در قضیه نفتکش و خسارتش و بدبختیاش و صدمهاش و همه چیزش را تحمل کردهایم منافعاش عیاد آنها شد ما خیلی راضی هستیم باز هم سعی میکنیم که بیشتر آنها برادرهای ما آباد باشند خانه آنها آباد باشد خانه ما است خانه ما هم آباد باشد خانه آنها است من فرقی بین خودمان و آنها نمیگذارم برادران پاکستانیمان پس از این که از هندوستان جدا شدند بدبختانه هنوز موفق نشدند که قانون اساسی خودشان را تنظیم کنند ما حکومت پاکستان را یک حکومت موقت میشناسیم امیدواریم که خداوند موفقشان بدارد که در آتیه یک حکومت قوی و یک حکومت مسلمان زورمند در دنیا بشود این سه همسایهای که ما داریم که با آنها مذاکره کرده عقد برادری و دوستی نمیدانم اسمش را چه میگذارید من با این حرفها هیچ مخالف نیستم در صورتی که این درب باز باشد برای سیار ملل اسلامی نه آن دول نصرانی (عمیدینوری- آن ماده هست) میدانم به آنجا هم میرسیم در باز شد برای ورود سایر ملل اسلامی برای این دسته نه دولی که گرگ هستند و ماها از چنگال آنها میخواهیم فرار کنیم ما باید خودمان فکری برای خودمان بکنیم همیشه ما نباید ذلیل نباشیم ما باید یک روزی خودمان برای خودمان آقا باشیم هیچ وقت من نمیتوانم این خواب بد را ببینم که دیگران بر ما آقا باشند و ما از آنها تبعیت کنیم یک روزی ملت ایران بیرق تمدن و علم دنیا در دستش بوده و پیشقراول دنیا بوده، یک روزی یونانیها بودند یک روزی مصریها بودند امروز اروپاییها و آمریکاییها شدند ما باید فکر بکنیم برای خودمان بعدها یک شخصیتی در دنیا داشته باشیم ما ملل کوچک، کوچک ده، بیست میلیونی، هفت، ۸ میلیونی هر چه قوی باشیم باز در مقابل زورمندها له و لوَرده میشویم و از بین میرویم ما باید فکر کنیم که این ۳۰۰ میلیون نفر مسلمان را به هم بچسبانیم سنجاق بکنیم و وحدتشان را تکمیل بکنیم و آنها صفشان جدا باشد ما نمیخواهیم با آنها همکاری کنیم بعضی از آقایان میفرمایند که بیطرفی بدبختی به بار آورده من اولاً عرض کردم مگر لهستان بیچاره بیطرف بود؟ من خودم در خیابانها زن و بچههای آنها را میدیدم که دست قشون متّفقین چه روزگاری داشتند من راضی نمیشوم که به عنوان این که ملتی وارد صفی بشود که در آتیه به همین روزگار مبتلا بشود من راضی نیستم ملت ایران هم راضی نیست (دکتر شاهکار- آقای حائریزاده لهستان خیلی بیطرف نبود دعواها سر دالان دانتزیک بود) من هم میگویم که بیطرف نبود (عبدالصاحب صفایی- دولتی که بیطرف باشد وارد جنگ نمیشود) وارد جنگ شد و نابودش کردند آلمانیها تارومارش کردند این تأیید عرض من را میکند (دکتر شاهکار- در جنگ دوم شکست خورد) موقع جنگ دیدیم که روزگار آنها و بعد از جنگ هم روزگار آنها را دیدم پس بیطرفی و باطرفی درد ملت را دعوا نمیکند (صحیح است) اگر یک ملتی دارای قدرت باشد چه منفرد باشد که باطرف جلو میرود ما نسبت به این حرفی نداریم (عمیدی نوری- ما هم میگوییم باید قوی باشد.)
رئیس- آقایان بینالاثنین صحبت نکنید.
رئیس- حائریزاده.
حائریزاده- یک عبارتی است که میگوید مردیت بیازمای وانگه زن کن وقتی نگاه میکنم در خود تهران محله پایین و محله بالا را ما نتوانستهایم که یک شکل بکنیم که اینجا خیلی از هم رم نکنند یکی از آقایانی که خیابان شاهرضا و خیابان بالا نشستهاند این آقا را اگر شما ببرید در آن ذاقههای پایین شهر این ممکن است تب کند این اوضاع را ببیند اگر این بیچارههایی که در آنجا زندگی میکنند بیاورید اینجا آنها را بیمه میکنند میگویند امشی هم بیاورید که اینجا را کثیف کردهاند ضدعفونی کنید تا این اندزه مصادر امور حکومتهای ما حسن اداره نداشتهاند که ملتی که خیلی قوی است و وضع زندگی؟ آنها را درست کنند ملت ایران از ملل غنی روی زمین است آن موقعی که نفت نداشته آن موقعی که این صنایع نبود لشگرکشیهای بزرگی میکرده و از همین منابع سطحالارضی زراعتش، جنگلش، اغنامش و احشامش، زندگی خود را اداره میکرده. امروز که
صنایع نفت تحتالارضی بسیار داریم که به دست خودشان تصویب میکنیم و به دست دشمنان خودمان میدهیم این بیلیاقتی مسائل امورمان را به این روز سیاه نشانده در جنگ بینالمللی اول که من در کتاب سرخ و سیاه انگلیسیها وارد شده بودم و یک روزی که از حضرت عبدالعظیم میآمدم با آن ترن اعلیحضرت یک شخص پهلوی بود صحبت عثمانی آن روز بود هنوز دولت ترک پیدا نشده بود عثمانی که امپراتور عثمانی و مقام خلافت بودند صحبت آن بود من میگفتم که اینها یک تکلیفی دارند در دنیا یک زندگی دارند در دنیا رفتهاند با آلمانیها سازش کردهاند اگر فاتح شدند یک نیروی عظیمی دارند ماها خوار و بدبخت هستیم و قشون اجنبی توی مملکت ما آمده است تکلیف ما معلوم نیست یک حرفی او زد و گفت ما از آنها خوشوقتیم گفتم چهطور ممکن است؟ گفتم چطور ممکن است مگر از این حالت هم بدتر میشود گفت یک کسی هیچ ندارد بخورد ناله میکرد یک نفر رسید بهش گفت چرا گریه میکنی بهش گفت تو از من خوشوقتتری بالاتر از سیاهی رنگی نیست گفت من هیچی ندارم بخورم و در منزل هم مهمان دارم خیال میکنید وارد صف جنگی شدن خرجی ندارد این نفت شما را که ماشاالله نقشه خوبی برایش کشیدهاند چندین سال هم عایدشان را به کمپانی و انگلیس دادند که راههای سوقالجیشی بسازند برای آنها که یک شاهیاش به درد ما نمیخورد این تکلیفش هم معلوم است این شندرغازی را هم که مالیات دارند که بودجه پرسنلی ما را که جناب آقای امینی فرمودند که کفایت نمیکند و هر روز رفتند از همسایهها پول گرفتند و خرج کردند (دکتر بینا- مال فروزان بود) آقای فروزان گفت درست میکنم و نتوانست (امیراشرفی- چرا قانون گذاشتند که یک شاهی هم مالیات وصول نشود) این است ما با این اوضاعی مملکت میهمان هم دعوت میکنیم میهمانی هم میخواهیم بدهیم که خیلی جای تعجب است اگر آقایان به من مهلت بدهند که این یکی دو قرارداد را بخوانم قرارداد سعدآباد که یکی از آن چیزهایی است که منعقد شده و توی روزنامهها منتشر شده (صارمی- همه خواندیم نتیجهاش را بفرمایید) من میگویم که یک مسئله عمومی که ۳۰۰ میلیون گرفتار هستند دولت صلاحیت ندارد که سرش را بکند زیر بال خودش نه با مجلس مشورت کند و مدیران روزنامهها نتوانند در اطراف بیطرفی محاسن و معایب بیطرفی مقاله بنویسند خیال میکنند با افکار عمومی مصنوعی میشود مملکت را به یک گردابی انداختی این صحیح نیست باید یک آزادی به مردم بدهند عقاید مخالف و موافق اظهار میشود نه این که نظری که عقیدهاش یک قدری تأییدنظر آنها نیست و ببرند بگیرند. و بکوبند و حبسش کنند این صحیح نیست من میگویم باید اول به مردم آزادی داد مردم را از این فشار و بگیر و ببند نجات بدهید قلدری عجیب و غریبی هم هست قلدر پوفیوز هم من در دنیا مثل ایران هم ندیدم وقتی دزدها میآیند پشت دروازه میآیند غارت میکنند دولت قدرت ندارد او را بگیرد ولی اگر توی شهر یک بیچارهای مقاله نوشت قدرت دارد که او را بگیرد و حبس کند یک هچون چیزی در کجای دنیا سابقه دارد که مملکت گرفتار این وضع شده (عبدالرحمن فرامرزی- در ایران سابقه دارد) بله در اربان حق با شما است این مملکت به قلومنها است به قول رفیق یا به قول رفیق ما جلال امامی حزب باد همیشه حکومت داشته هر طرف باد رانده به همان طرف رفته (عبدالرحمن فرامرزی- حزب سوزن هم هست- هر وقت سوزن زنند باد رفته) من آن قرارداد سعدآباد را مقدمهاش را کار ندارم ۱۰ ماده است چیز مهمی نیست.
ماده ۱- دولت متعاهد متعهد میشوند که سیاست عدم مدخله مطلق در امر داخلی یکدیگر را تعقیب میکنند.
ماده ۲- دولت متعاهد معظمه صریحاً متقبل میشوند که مصونیت حدود مشترک یکدیگر را محترم بشمارند.
ماده ۳- دولت متعاهد معظمه موافقت مینمایند که در کلیه اختلافات بینالمللی که با منابع مشترک آنها مربوط باشد با یکدیگر مشورت نمایند.
ماده ۴- هر یک از دولت متعاهد در مقابل یکدیگر متقبل میشوند که در هیچ مورد خواه به تنهایی و خواه به معیت یک یا چند دولت دیگر به هیچگونه عملیات متجاوزانه بر علیه یکدیگر ممانعت ننمایند) (پایگاه هم در مملکتشان به مملکت دیگر ندهند) عملیات ذیل متجاوز محسوب میشود.
۱- اعلان جنگ
۲- تهاجم به وسیله قوای مسلح یک مملکت حتی بدون اعلان جنگ به خاک مملکت دیگر
۳- حمله به وسیله قوای بری و بحری و یا هوایی حتی بدون اعلان جنگ یا بسفاین و یا به هواپیماهای مملکت دیگر
۴- کمک یا همراهی مستقیم و غیرمستقیم به تجاوز عملیات ذیل متجاوز محسوب نخواهد شد.
۱- اجرای حق دفاع مشروع یعنی مقاومت در مقابل یک اقدام متجاوزانه به طوری که فوقاً تحریف شد.
۲- اقدام و اجرای ماده شش میثاق جامعه ملل
۳- اقدام در اثر تصمیم متخذه به توسط مجمع عمومی یا شورای ملل یا برای اجرای بند ۷ ماده ۱۵ میثاق جامعه ملل مشروط بر این که در موارد اخیر این اقدام بر ضد دولتی به عمل بیاید بدواً مبادرت به تجاوز نموده باشد.
۴- مساعدت به دولتی که مورد حمله تهاجم یا اعلام جنگ یکی از دول متعاهد بر خلاف مقررات عهدنامه تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ پاریس واقع شده باشد.
ماده ۵- هرگاه یکی از دول متعاهد معتد شود که ماده چهارم این عهدنامه نقض و یا در شرف نقض میباشد بلافاصله موضوع در پیشگاه شورای جامعه ملل مطرح خواهد شد و مقررات مذکور در فوق لطمهای به حق دولت مزبور دایر به اتخاذ هر گونه رویهای که در نتیجه لازم بداند قرار نخواهد ساخت.
ماده ۶- هرگاه یکی از دول متعاهد بر علیه دول ثانی مبادرت به تجاوز نماید طرف دیگر میتواند بدون اطلاع قبلی این عهدنامه را نسبت به متجاوز فسخ بنامید.
ماده ۷- هر یک از دول متعاهد متقبل میشوند که در حدود سرحدات خود از تشکیل و یا عملیات دستهجات مسلح و از ایجاد هر گونه هیئت و یا تشکیلات دیگر برای تخریب مؤسسات موجوده و یا برای اخلال نظم و امنیت هر یک از قسمتی از خاک متعاهد دیگر (سرحدی یا غیرسرحدی) و یا برای واژگون ساختن طرز حکومت طرف دیگر جلوگیری نمایند.
ماده ۸- نظر به این که دول متعاهد میثاق عمومی تحریم جنگ مورخه ۲۷ اوت ۱۹۲۸ را به رسمیت شناختهاند و به موجب میثاق مزبور تصفیه یا حل هر گونه اختلاف یا تنازع (قطع نظر از کیفیت یا منشأ آن) که ممکن است بین آنها به روز نمایند باید فقط به وسائل مسالمتآمیزی به عمل آید این مقررات را تأیید نموده و اعلام میدارد که به هر طریق مسالمتآمیزی که برای این منظور فعلاً بین دول متعاهد موجود و یا در آتیه موجود شود متوسل خواهند شد.
ماده ۹- هیچ یک از مواد این عهدنامه نمیتواند به هیچوجه تعهداتی را که دولت متعاهد به موجب میثاق جامعه ملل متعاهد متقبل شدهاند تضعیف نمایند. ماده ۱۰ آن هم راجع به زبان عهدنامه و این حرفها است.
رئیس- آقای حائریزاده وقتتان تمام شد (بعضی از نمایندگان- وقت میدهیم)
حائریزاده- من این یکی را بخوانم.
رئیس- ۵ دقیقه از وقت آقای پیراسته من به شما میتوانم بدهم.
عبدالرحمن فرامرزی- این مسئله کوچکی نیست بگذارید حرف بزند ما رأی میدهیم.
رئیس- اگر بیشتر وقت میخواهد رأی میگیرم؟
حائریزاده- من خیلی حرفها دارم ولی حالا بنیه ایستادن را ندارم من این را میخوانم مقایسه میکنم باقیش را بعد صحبت میکنم.
دکتر عدل- تا حالا که ما هیچ نفهمیدیم.
دکتر بینا- وقت هم میدهیم که موضوع روشن شود.
حائریزاده- این هم متن پیمانی است که بین عراق و ترکیه منعقد شده است که پاکستان هم به آن ملحق شده است و انگلستان هم البته ملحق شده است سایر دول هم تقاضا دارند که ملحق شوند حالا باید ببینیم با این که جلوتر آن قرارداد را داشتیم چیست.
ماده اول- طرفین معظمتین متعاهدین برای حفظ امنیت و دفاع از تمامیت ارضی خود به موجب ماده ۵۱ منشور ملل متحد با یکدیگر همکاری مینمایند و میتوانند اقداماتی که مورد تفاهم آنها به منظور اجرای این همکاری قراردادهای مخصوصی که بین طرفین متعقد گردد اتخاذ نمایند.
ماده دوم- به منظور عملی نمودن همکاری که رد ماده اول بالا ذکر گردیده و اقدام به تأمین آن مقامات صلاحیت دار طرفین معظمین متعاهدین اتخاذ اقداماتی که باید در موقع عملی نبودن است پیشمان به مورد اجرا گذارند تعیین و تثبیت مینمایند و اجرای اقدامات مزبور موقعی به مرحله عمل میرسد که از طرف دولتین معتظمین معاهدین تصویب شده باشد.
ماده سوم- طرفین معتظمین متعاهدین متعهد میشوند (عبدالرحمن فرامرزی- معتظمین باید موضوعش هم طرفین باشد نمیشود یک مذکر و یکی مؤنث) بنده انشاء نکردم این موضوع را که از دخالت در امور داخلی یکدیگر به هر نحوی که باشد خودداری نمایند و هر گونه اختلاف فی مابین را به صورت مسالمتآمیز طبق منشور ملل متحد حلوفصل خواهند نمود ماده صریحتر از این را هم داریم.
ماده چهارم- طرفین معتظمین متعاهدین تأکید مینمایند که در مقررات این پیمان امری که با تعهدان بینالمللی که بین هر یک از طرفین باشد دولت و پادول ثالثی دارند منافات ندارد و نیز چیزی که مخل آن تعهدات بینالمللی و یا تفسیر بشود که مخل به آن است نمیتوان باشد طرفین معتظمین متعهد میشود که در هرگونه تعهد بینالمللی که با این پیمان مغایرت داشته باشد وارد نشوند.
ماده پنجم- این پیمان برای پیوستن هر یک از دول اتحادیه عرب و دول دیگر که به صلح و امنیت این منطقه علاقمند هستند و طرفین متعظمین متعاهدین آنها را به رسمیت کامل میشناسند باز است این پیوستن از تاریخ تسلیم اسناد ملحق شدن دولت
مربوط به وزارت امور خارجه قرار معتبر خواهد بود هر یک از دول ملحق شده به این پیمان حق دارد به موجب ماده اول آن قردادهایی مخصوصی با یک یا بیشتر از دول اعضای این پیمان منعقد نماید و مقام صلاحیتدار هریک از دول ملحق شده حق دارد که به موجب ماده دوم اقدامات را تعیین و تثبیت نمایند این اقدامات همین که از طرف دول مربوطه تصویب گردید به موجب اجرا گذارده خواهد شد.
رئیس- آقای حائریزاده از وقتتان یکی هم گذشت.
حائریزاده- سه ماده دیگر بیشتر نیست ماده ۶- شورای دائمی متشکل از وزرا برای اقدام ضمن دایره هدفهای این پیمان موقعی تشکیل میشود که عده اعضای آن کمتر از چهار عضو نباشد شورا اقدام به تنظیم آییننامه داخلی خواهد نمود ماده ۷- مدت اعتبار این پیمان ۵ سال است و نیز برای مدتهای ۵ سالهای تجدید شده محسوب میگردد هر یک از اعضای متعاهد حق دارند از پیمان خارج شوند مشروط به این که که اعضای دیگر قبل از شش ماه از تاریخ پایان مدتهای مذکور در بالا کتباً اقدام نمایند و در این صورت پیمان نسبت به بقیه اعضا معتبر میماند.
ماده هشتم- میگوید تصویب این پیمان همچنین و چنان است اینجا در ماده ۵ اولش میگوید این پیمان برای پیوستن هر یک از دول اتحادیه عرب و دول دیگری که به صلح و امنیت این منطقه علاقهمند هستند ما که جزو دول عرب نیستیم جزو دول دیگر هستیم دول دیگر شامل فرانسه هم هست شامل فرانسه هم هست شامل دولت اتحاد جماهیر شوروی هم هست شمال دولت آمریکا هم هست انگلستان قبلاً که ملحق شده فایده این دروغ گفتن با هم چیست این را من میخواستم بفهمم که این آقایانی که این همه یک ملتی را تحت فشار گذاشته که صدا از احدی مخالف این جریان بیرون نمیآید روزنامهها را محدود میکند که نفس نکشند مطلبی مگر به نفع این جریان نگویند این از کجا الهام گرفته الهام از مقررات خارجی است، اگر این دولت دستنشانده اجنبی است دولت نیست (دکتر بینا- این چه حرفی است؟ گور پدر اجنبی) (رضایی- مگر ما به این دولت رأی ندادهایم این چه فرمایشی است؟!) چنانچه مال خودمان است چرا مشورت نمیشود! چرا درست حرف زده نمیشود! (دکتر بینا- میفرمایید اجنبی، اجنبی حق ندارد در ایران حکومت کند) (عبدالرحمن فرامرزی- حق ندارد) (خنده نمایندگان) این که تردیدی ندارد.
حائریزاده- یک مشت کاغذهایی هم هست که همه بر ضد این پیمان به بنده رسیده است همهاش با ترس و وحشت از آنها پیدا است که تقدیم مقام ریاست میکنم حالا بقیه مطالب من انشاالله برای جلسه بعد بماند.
رئیس- آقای خلعتبری.
ارسلان خلعتبری- بنده دو سه موضوع را میخواهم به عرض آقایان محترم برسانم اول این که با این که هیچ میل نداشتم در مقابل نطق ناطقی که در مجلس همیشه آزاد است و باید صحبت کند و یک مرتبه در سنا یکی از این حرفها را زد و اعتراض کردم و حالا هم با کمال تأسف عرض میکنم که هیچ وکیل و سناتوری نباید بگوید که دولت ما دستنشانده است (صحیح است) بنده نسبت به آن دولت هم گفتم و تأکید کردم نسبت به این دولت هم تأکید میکنم مخصوصاً رئیس دولت ما کسی است که من خودم در کتاب هالورد نیکسلون که از نویسندگان رجال سیاسی انگلیس است کتابی راجعبه شرح زندگانی لورد کرزن نوشته از آقایان تقاضا میکنم این کتاب را بخوانند در آن کتاب در شرح احوال لورد کرزن وزیر خارجه انگلستان مینویسدکه قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس و ایران را یکی از عوامل مؤثر الغایش تبلیغات و سخنرانیها و فعالیت شخص حسین اعلا در آمریکاست این را در آن کتاب خواندم حالا اگر اختلاف سیلقهای هم باشد اختلافنظر در سیاست باشد هیچوقت نباید دولت و وزرایی که زندگی مستقل دارند و میشود گفت اینها از تربیت شده هستند به هر حال مسائل سیاسی دنیای امروز مورد اختلافنظر است نه ترکیه دستنشانده است و نه ما هستیم نه پاکستان را میشود گفت البته مطالب سیاسی را میشود تذکر داد این رویه صحیح نیست اما مسئله اساسی را که میخواستم به عرض آقایان برسانم ولی فرصت نبود مسئله بحران اخیری است که در امور اقتصادی کشور پیدا شده است بنده این را خواستم استدعا کنم توجه بفرمایید که این بحران و بحرانی نظیر این نه مربوط به دولت است و نه مربوط به هیچ دولت له خصوصی در اینگونه موارد باید همه کمک کنند برای این که این قبیل پیشآمدها رفع شود دنیا اتفاق میافتد و به طریق عاقلانهای باید رفع کرد (عبدالصاحب صفایی- کاردانی دولتها تأثیر دارد) در سال ۱۹۲۹ آمد با یک سیاست جدید اقتصادی آن بحران را برطرف کرد من خودم یادم میآید وکیل یک کمپانی آلمانی بودند که به کارخانههای اصفهان جنس فروخته بود و این صاحبان کارخانه نمیتوانستند پولش را بدهند رضاشاه فقید بانک ملی ایران را مجبور کرد پول دادند به تجار و آنها را هم پول کارخانه را دادند واین صنایع را برقرار کردند (میراشرافی- آقای خلعتبری این بحران را آقای فروزان درست کردهاند اگر مملکت حسابی داشته باشد باید فروزان را اعدام کنند، دار بزنند) عرض کنم اما حالا که دچار بحران شدیم و از این پیشآمدها کرده بانکها باید کمک کند دولت اقدامات عادلانه و از روی اساس و احتیاط بکند متأسفانه عیبی که در دستگاههای دولت ما وجود داشته است تاکنون و هنوز هم وجود دارد و تصمیمات عجولانه غیراساسی و بدون احتیاط است در مسائل اقتصادی و تجاری یکی همآهنگ نبودن دستگاههای مختلفین مملکت است که آقای میراشرافی نیستند از آقای فروزان تکذیب کردهاند و ایشان هم الآن وزیر نیستند من باب مثال عرض کنم امروز هیئت دولت تصمیم گرفته که قیمت غله را زیاد کند و این به تمام کشاورزان مملکت فایده میرساند ممکن بود که اینجا بنویسند قیمت غله مالکین را زیاد نکنند ما قیمت غله زارعین را زیاد کنند این آقای دکتر امینی هم طرفدار این فکر بود اما آقای فروزان مخالف بود و در هیئت دولت نگذاشت این عمل انجام شود آقا اگر درآمد زارع زیاد بشود زارع میتواند با درآمد زیادتر قیمت عمده محصولات مملکت را بخرد و کمک به کارخانجات خواهد شد تصویبنامهای برای منع صدور چای صادر شد و تمام دنیا سعیک میکند که جنس خودشان را به خارج بفرستند درست موقعی که چای ما بازار خارج پیدا کرده بود یک تصویبنامه غلط پیدا کرده بود یک تصویبنامه غلط جلوی صدورش را گرفت و الآن به آقایان عرض میکنم قیمت چای محول داخلی ما نصف سال قبل است و تمام مردم ایران و کشاورزان و باغداران همه مأیوس و دست روی دست گذاشتهاند (دکتر جزایری- صحیح است) حالا من خواهش میکنم از آقای نخستوزیر و مخصوصاً از جناب آقای معاون نخستوزیر و دارایی که اینجا نشستهاند توجه بفرمایند که مسائل اقتصاد مملکت را به یک نفر سه نفر چهار نفر تا وزیر نمیشود حل کرد کمک بخواهیم از تمام اشخاصی که در این کارها بتواند کمک کنند مطالعه صحیح بکنیم اقدام عجولانه نکنیم و این را هم در نظر داشته باشیم که بین مؤسسات دولتی باید همآهنگی ایجاد شود یک طرف سازمان برنامه بکشد یک طرف وزیر دارایی بکشد یک طرف بانک بکشد این صحیح نیست سایر جاها که مبارزه میکنند در این کارها بانک و سازمان برنامه دولتشان وزیر اقتصادشان با انجمنهای بازرگانی همکاری میکند با مردم همکاری میکنند شما نقشههای اقتصادی عجولانه طرح میکنید اصلاً کشاورز را به حساب نمیآورید تا بینید در کشاورزی مملکت اثر میگذارد یا نه؟ بنابراین باید نقشههای اقتصادیتان را با کمک کشاورز و کارخانهچی و کارگر حتماً مطالعه هیئتی بکشید که همه نظر بدهند و همآهنگی ایجاد کنند آن وقت این بحران مسلماً از بین خواهد رفت مسئله دیگری که میخواهم خدمت آقایان عرض کنم و میدانم همه آقایان موافق هستند آن مسئله چندین هزار مستخدم جزء و پیشخدمت و سرایدار و از این قبیل اشخاص هستند که حقوق اینها ۹۰ تومان ۱۰۰ تومان ۱۵۰ تومان و در این حدود است و اینها عائله زیاد دارند هرر کدام دارای چندین اولاد هستند با این حقوق نمیتوانند زندگی خود را اداره کنند نراقی لایحهاش آمده و در کمیسیون استخدام هم تصویب شده) بنده میدانم که لایحهای کار آمده استدعا میکنم از آقای رئیس کمیسیون بودجه که این لایحه زودتر مراحل خودش را طی کند که چندین هزار نفر خانواده که هر کدام دارای چندین اولاد هستند حقشان را داده شود (صحیح است) باید مردم بیچاره این کشور مورد حمایت قرار بگیرند و این پول را اگر نداریم باید به هر طرق هست تهیه کنید چون من می دان همه آقایان موافق هستند (صحیح است) و همه رأی خواهد داد که کمک شود. تقاضا میکنم از کمیسیون بودجه که تصویب بفرمایند (نراقی- آقای خلعتبری جناب آقای امینی تعهد کردند که از مهرماه حقوق اینها پرداخته شود) پس محلش هست و دولت هم امیدوارم که بپردازد مطلب سوم هم از جنابب آقای معاون نخستوزیر خواهش میکنم به آقای وزیر اقتصاد و آقای وزیر کشاورزی تأکید بفرمایند که خودشان تشریف ببرند در گیلان و مناطق چایکاری را از نزدیک ببنند و به کار آنها رسیدگی کنند چون عدهای از کارخانههای برگ سبز را نسیه را از زارعین خریدهاند و پولش را هم ندادهاند به من شکایت شده کشاورزی که برگ سبزش را نصف قیمت و نسیه بفروشد سال دیگر از عهده چایکاری برنخواهد آمد و اگر کارخانهها پول ندارند بدهند کمک بکنند به کارخانهها باید کارخانهچی و هر کسی که میتواند کار تولیدی کند باید کمک کرد باید این حرفها را کنار گذاشت هر کس فعالیت برای کار تولیدی میکند باید به او کمک کرد اگر کارخانهها پول ندارند از طریق بانک کمک کنید بگذارید که کشاورزان راضی باشند چون آقایان نمایندگان گیلان تصدیق میکنند که این مسئله چای مرتبط به چند هزار نفر کشاورزی است که زندگی روزانهشان از این راه تأمین میشود. برای این که چند هزار نفر کار میکنند نان میخورند و جز این که آقایان خودشان بروند از نزدیک ببینند و همآهنگی هم ایجاد شود همین سازمان برنامه وزارت اقتصاد و وزارت کشاورزی و این مسئله چای را حل کنند
راه دیگری به نظر بنده نمیرسد در تهران نشستن و دستور دادن دردی را دوا نمیکند. موضوع دیگری که خواستم خدمت آقایان عرض کنم این است که مرکبات در کشور ما یک منبع مهم عایدی میتواند باشد فلسطین پارسال ۱۵ میلیون صندوق پرتقال صادر کرده و پرتقالهای ما دارد از بین میرود ۵ مرض به مرکبات ما عارض شده تاکنون وزارت کشاورزی به اندازه یک صفر ارزش نداشته است (اردلان- به جای سمپاشی آب نمیپاشند) یا آب میریزند و هر کس که سرمایه و پولی داشته باشد برای او سمپاشی میکنند. ولی برای کشاورزی سمپاشی نمیکنند کشاورز هم قدرت سمپاشی ندارد گرچه این کار جزو برنامه سازمان برنامه منظور شده ولی خیلی ناقص و خیلی قلیل است و در شرایط فعلی امسال هیچ تفاوتی با سال قبل نکرده وضع به همان خرابی پارسال بنده پرتقال آوردم اینجا آقایان ملاحظه فرمودید و آن پرتقال مرض آورده بود که تقریباً ۵۰ درصد پرتقال شهسوار مرض گرفته بود آقای احمد حسینخان عدل وزیر کشاورزی وقت تشریف بردند به محل و فرمودند که برنج را از بین ببرید جایش باقالا بکارید و راجعبه پرتقال هم متخصص رفت تشخیص داد که مس زمین کم شده و امسال به حمدالله ۹۵ درصد از مرض کم شده و از بین رفته معلم شد که تشخیص وزارت کشاورزی غلط بوده است پس اگر مس زمین کم شده بود میبایست امسال بدتر بشود. بنابراین میخواهم نظر شما را جلب کنم به این مسئله اقتصادی که طوری نکنید کاری نکنید که تا ده سال دیگر ما پرتقال وارد کنیم و اگر دولت و سازمان برنامه کمک بکند تا ده سال دیگر ۲۰۰ میلیون تومان از این پرتقال درآمد خواهد داشت اینها بود عرایض بنده که باید انجام بشود.
رئیس- آقای دکتر شاهکار بفرمایید.
دکتر شاهکار- آقایان محترم بنده برای یک مطلب دیگر تقاضای نطق قبل از دستور کردم و چندین جلسه است که میخواهم راجعبه این مطلب اشاره کنم و متأسفانه موقعیت پیش نیامد و چون مطلب مهمتری پیش آمد آن موضوع را میگذارند برای وقت دیگر و چند دقیقه هم وقت آقایان عزیز را خواهم گرفت آن مطلب اشاره به موضوعاتی است که جناب آقای حائریزاده فرمودند البته بنده به هیچوجه در نظر ندارم که به نطق جناب آقای حائریزاده جواب بدهم و این حق را ندارم آقای حائریزاده که از برگزیدگان این ملت هستند مطالبی را که از روی عقیده خودشان فرمودند آقایان آزاد است و نظر خودشان این است و هر کس در پشت تریبون مجلس آمد آزاد است مطلبی بگوید ولی آنجایی که با احساسات ملی ما و با شئون ایرانی ما سر و کار دارد وظیفه هر فرد وطنپرست و هر فرد ایرانی است که خون خودش را از مملکت خودش دفاع کند (احسنت) ایرانی که یک ملت توسریخورده، زبون، ترسو، بدبخت نیست که هر کس پیش خود نقشهای بکشد و برای او تکلیفی، دستوری معین کنند، آقای حائریزاده میدانند تاریخ ما ثابت کرده است سههزار سال با تمام حملات تاریخی که اشاره فرمودند با آن تفتینها و نقشهها و دیپلماسیهای ایرانی روی پای خودش ایستاده و بعد هم خواهد ایستاد (صحیح است) ما متکی به خودمان هستیم و اگر ملاحظه بفرمایید اسمش را نمیگذارند تفتینهای خرجی سبب شد این طور شد یا آنطور شد این طور نیست هم ملتی که ضعیف شد و بیعرضه شد و توسریخور شد به ضرورت ناموس طبیعت بهتر توسری خواهد خورد و از بین خواهد رفت و هر ملتی که قوی شد و خودش را نگه داشت البته دیگران از او تمکین خواهند کرد اگر ملاحظه بفرمایید جهت این که ممالک متحده آمریکا به صورت ممالک آمریکا درآمدند علتش مهملی آنها نبود بلکه علت این بود که آبراهام لینکلنهای ژرژ واشنگتنها و بنیامین فراکلینها توی آنها پیدا شد کار کردند مثبت بود به مردم به مملکتشان علاقهمند بودند در نتیجه به آن مقامی رسیدند که امروز رسیدهاند و اگر ما نخواهیم که کسی به ما دیکته بکند نباید اعتراض بکنیم باید خودمان را قوی کنیم آن روز که بنده و جنابعالی به مملکتمان ایمان پیدا کردیم به قدرتمان ایمان پیدا کردیم دیگر چنانچه یک گربه از یک طرف پرید به جای دیگر نگفتیم این خواسته سفارت انگلیس یا سفارت ایکس است آن موقع جنابعالی مطمئن باشید که هیچکس جرأت نخواهد کرد که یک چیزهایی را به ما دیکته کند این که بنده عرض کردم مطالب سیاسی مملکت در جلسه خصوصی لازم نیست طرح بشود دلیل این است که دولت ما مطلب محرمانهای از ملت ایران ندارد اگر داشته باشد ما همچون دولتی را نمیخواهیم تمام مطالب دنیا باید در پشت تریبون جلوی نمایندگان تماشاچیان، ارباب جرایدگفته شود (صحیح است) و گفته خواهد شد آزادانه فقط دنبال این فکر که نفع ملت ایران در آن هست یا نه و یا ما باید بنشینیم و تصمیم بگیریم و اگر به نفعمان بود خواهیم پذیرفت اگر نه ردش میکنیم که در مملکت فرانسه مخفی میآیند بیرون روزنامه کمونیستها است قسمتی که در حضورتان ترجمه کردم چون جنابعالی احترام دارم نمیخواهم بگویم که روح آقا این چیزها اطلاع ندارد و مقام آقا پاکتر از اینهاست ولی این مطلب را وسیله قرار میدهند که بگویند که وضع قرارداد جدید در ایران سبب میشود که ایرانیها در انقیاد دولت آمریکا در بیاید مرگ بر آن روزنامه و آن فکر مسمومی که بیاید فکر کند که ایرانی در انقیاد دولت خارجی درمیآید کجای ایران در انقیاد دولت خارجی است (حائریزاده- آن چیزی که در روزنامه نوشته مورد استناد نبود) ما نیامدهایم اینجا که مطالب روزنامهای را بخوانیم که فلان چیز را درباره ما نوشته (مهندس شاهرخشاهی- روزنامههای دیگر هم نوشتهاند) (صحیح است) ولی آنها استفاده میکنند از این ورقپارهیشان که در ممالک خودشان مشتی دزد بیرون میدهند عرض کنم حضورتان بحث ما در این است که اگر (مهندس شاهرخشاهی- آقای دکتر شاهکار مطالبی که این روزنامهها نوشته بودند راجعبه ایران خودتان پشت این تریبون خواندید) عرض کردم بحث ما در این است که چند نفر دور هم جمع میشوند دست به دست هم یکدیگر بگذارند قویتر بشوند و بیشتر از خودشان بتوانند دفاع بکنند صحبتهای شاه که در پشت این تریبون در روز افتتاح مجلس سنا گفتند خواسته ملت ایران بود این چیزی نبود که نشود تفسیرش کرد گفتند که ما باید تقویت بنیه اقتصادی در درجه اول و تقویت بنیه نظامیکنیم آقای حائریزاده هم همین فرمایش را میکنند میگویند ما باید اتحاد کنیم بحث در این است که ما باید اتحاد کنیم به اشخاصی که به درد ما میخورند ما شوخی نمیکنیم اگر بنده و یکی از آقایان هموزن بنده آقای محمودی دستبهدست هم بدهیم و ایشان ۲۵ کیلویی بنده هم ۵۴ کیلویی دستدردست هم گذاریم و با قهرمانان هالتر دنیا کشتی بگیریم در همان لحظه حمله اول ایشان ناکاوت خواهند شد دوم هم بنده پس اگر ما چنانچه بیاییم دستبهدست هم دهیم فکر کنیم چقدر مرز مشترک داریم و چقدر منافع مشترک روی آن حساب کنیم چه اشکالی دارد همانطور که در مصاحبه مطبوعاتی عرض کردم و سخنان اعلیحضرت همایونی در همین زمینه بود که ما هیچ وقت قصد تجاوز و تهاجم با کسی ندارید میفرمایید انگلیسیها توی این قرارداد میآیند بهتر آقای حائریزاده که انگلیسها هم تویش بیایند آمریکا هم تویش بیاید منافعمان حفظ بشود هر کس میخواهد بیاید میداند آقای حائریزاده چرا هندوستان نمیآید بیاید شما یک قرارداد نظامی با هندوستان و پاکستان و این دول بزرگ نظامی ببینید ما از خدا میخواهیم بنشینیم بحث کنیم به کسی قصد تجاوز نداریم فقط قصدمان این است که همانطور که اشاره فرمودید نیایند ما را لگدمال کنند و بعد هم بگویند اصلاً تو توی حساب نبودی این یک شرطش بود و شرط دومش این است که اصلاً خودمان قوی باشیم شما را به مقدسات و به ایرانیت خودتان قسم میدهم این قدر درس یأس به این مردم داده نشود به این که ما نالایق هستیم ما را آلات مقاصد خودشان میدهند کسی ما را آلت مقاصد خودشان قرار نمیدهد چرا اجازه میدهید آقا اگر اجازه ندهید که آلت دست دیگران قرار نمیگیریم هیچکس جرأت نخواهد کرد که ما را آلت مقاصد خودش بداند آن دولتی که آقا اشاره فرمودید آن دولت بیست قرن بعد از ما به دنیا آمده بنابراین یک ملتی مثل ملت ما که میتوانیم کتابمان را باز کنیم تاریخمان را باز بکنیم شخصیتمان را نشان بدهیم و تمدنمان را نشان بدهیم خودتان بگویید ما مردمان بیچاره و فلکزدهای هستیم و آلت مقاصد دیگرانیم این طور نیست این طور نباید بشود مسئول غله و جنابعالی و امثال ما هستید آقا اگر میبینید که دولت خطا میرود همینطور که اقل مطالبتان را صریح؟ آمدهاید پشت تریبون گفتهاید بگویید تذکر بدهید اشاره بکنید همانطوری که آن آقا یک روزی اشاره کردند بنده میخواهم بگویم که آقای ارسلان خلعتبری با دولتی که موافق بود آمد پشت تریبون و گفت که متأسفانه مغز متفکر توی شما نیست اینها تذکراتی است که البته آقایان نمایندگان مجلس به دولت میدهند اما مجلس و دولت که نباید مثل دو تا رقیب دشمن باشند همه ماها یک چیز میخواهیم. اشاره کردند که ۸ ماده در روزنامه خواندهاند مواد قرارداد درج شده بنده به نظرم مسئول جواب آقای وزیر خارجه یا آقای وزیر دادگستری باشند که کمکم وزیر خارجه هم نیستند بنده با این آقای دکتر امینی خیلی اختلاف سیلقه دارم ولی مسلم این است که آقای دکتر امینی وقتی دکتر امینی خواهد بود که این مملکت باقی بماند و برای خاطر خودش برای مملکت کار بکند و زحمت بکشد بنابراین اگر تخلفی کرد ارشادش بکنید و این هم که میفرمایید جلسه خصوصی تشکیل شود و مطالب آنجا گفته شود بنده مخالفم چه مانعی دارد بیایید پشت تریبون و مطالب را بگویی بنده خواسته ملت ایران را عرض کردم همانطور که رهبر ملت ایران گفت و ما هم دنبال آن حرف بودیم تمجمج و ترس و زیر لحاف صحبت کردند و اشاره کردن برای ما خوب نیست باید به این روزنامه لیبراسیون و امثال آن هم بگوییم که این خواب را فراموش کنند دوره هو و رعب و ترس گذشته است ایران روی پای خودش با استقلال خودش خواهد ماند دست دوستی و برادری و همکاری ملل همجوار مسلمان و هم کیش به ما دارز کردهاند با نهایت میلی می پزیریم برای دفاع مملکتتان دست تکدی به طرف کسی دراز نکردهایم قوی هستیم و قوی خواهیم بود و این همکاری هم به قوتمان اضافه خواهد کرد و دهان آن کسی را خورد خواهیم کرد که برای ما
نخواهد سرنوشت تعیین کند سرنوشت به دست ایرانی و برای ایرانی و به خواسته ایرانی و تأمین خواهد شد بر شما آقایان است که یکییکی این مطلب را بسنجید رسیدگی کنید اگر به نفع مملکت بود به دولت کمک کنید و آنجا به نفع مملکن نبود ارشادش کنید برای این وظیفه آمدهاید اگر بخواهید تمام جنبه ترس و ناامیدی باشد به هیچوجه نخواهید رسید (صحیح است) اما این مطلبی که میخواستم عرض کنم و برای جلب توجه مقام ریاست عرض میکنم اگر وقت داشته باشیم (رئیس- سه دقیقه وقت دارید کافی است اینجا قانون گذشت راجعبه اعادهها (جناب آقای وزیر کشور توجه بفرمایید) راجعبه بازگشت افسران شهربانی با این آقایان بازی کردند یعنی یک مدت قانونی را اجرا نکردند مجلس فشار آورد گفتند اجرا میکنیم به آنها گفتند حقوق تقاعد نگیرید آنها را برگرداند سرکار آنها را برگردانید منتظر خدمت هستید حالا این آقایان نه حقوق بازنشستگی میگیرند نه حقوق انتظار خدمت آقایان این اشخاص سرشان را توی آسیاب سفید نکردهاند اینها وطنپرست هستند اینها شاهدوست هستند ناراضی درست نکنید من از آقا استدعا میکنم که هر چه زودتر وضعیت این اشخاص را روشن کرد اگر در بین آنها اشخاصی هستند که فاسد باشند عدلیه وزیر عدلیه و محاکم عدلیه رسیدگی میکنند و بیرونشان میریزند و اگر این طور نیست تمنّا میکنم هر چه زودتر وضعیت این آقایان افسران شهربانی رسیدگی بفرمایید که در اطراف این موضوع بیشتر از این بحث نشود و این کار مورد علاقه اغلب آقایان نمایندگان است نراقی (آقای دکتر شاهکار- راجعبه ترمیم حقوق فرهنگیان بفرمایید آن مربوط به آقای درخشش است)
۳- مذاکره در لایحه اجازه پرداخت یکصد میلیون ریال جهت پرداخت ساختمان راه و ارجاع به مجلس سنا.
رئیس- وارد دستور میشوم پیشنهاد لایحه اعتبار وزارت راه مطرح است جلسه قبل راجعبه پیشنهاد آقای عمیدینوری که قرائت شد مذاکره به عمل آمد حالا اعلام رأی میشود تقاضا کردهاند دو ماه شش ماه بشود ۵ سال را ده سال بکنند آقای دکتر پیرنیا.
دکتر پیرنیا- تقاضایی است به امضای سینفر از نمایندگان که بعد از لایحه وزارت راه بلافاصله گزارش و فروش و تقسیم خالصهجات مطرح شود.
رئیس- در دستور هست پیشنهاد آقای عمیدینوری دو مرتبه قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- دولت مکلف است ظرف شش ماه برای راهسازی سراسر کشور و مکانیزه نمودن و طبقه راهداری و آسفالت نمودن راههای شهرستانها برنامه ده سالهای تهیه و به مجلس پیشنهاد نماید محل اعتبار آن علاوه بر آنچه که در بودجه عمومی مملکت پیشبینی شده کمبود آن از محل عواید نفت تأمین شود.
رئیس- در این پیشنهاد دو اصلاح شده یکی دو ماه شش ماه شده و ۵ سال هم به ده سال تبدیل شده آقای معاون وزارت راه موافقید؟
معاون وزارت راه (مهندس هدایت)- اگر کلمه کلیه کسر شود میسر است چون کلیه راهها را در ده سال نمیشود اصلاح کرد.
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد آقای دولتآبادی قرائت یک شود (به شرح ذیل قرائت شد).
تبصره- وزارت راه موظف است پوشش پل زایندهرود را فوراً انجام دهد.
رئیس- آقای دولتآبادی.
دولتآبادی- آقایانی که اصفهان را دیدهاند و یا از آنجا عبور کردهاند که میدانند روی رودخانه زایندهرود که چندین پل قدیمی است که بعضی از آنها آثار تاریخی از مفاخر قدیمی مملکت است و اینها همه در دست خرابی است زیرا پلی که در ۴۰۰ سال ۳۰۰ سال و بعضی ۱۰۰ سال قبل ساخته شده است هیچگاه مقاومت این را ندارد که کامیون با شصت تن، پنجاه تن بار از آنجا عبور کند این مسئله چندین سال قبل مورد توجه دولت قرارگرفت و یک پلی با پایههای سیمانی روی زایندهرود بنا کردند بدبختانه ۵- ۴ سال میگذرد و پایهها در وسط آب معلق است و پوشش پل تمامنشده پلهای سی و سه پل و خواجو صریحاً میگویم و خود آقای وزیر راه میداند در شرف ریزش و خرابی است و این بدنامی و بیآبرویی برای مملکت دارد متأسفانه تشریفات به حدی زیاد است که کارها را از بین میبرد آقای سرلشکر انصاری وزیر راه که مرد بسیار شریفی است در تیرماه گذشته به بنده صریحاً گفتند و نوشتند که رزو بیست و سه تیر ماه روز مناقصه ساختمان این پل است تیر و مرداد و شهریور و مهر میگذرد هنوز این کار به نتیجه نرسیده است و چند روز پیش هم با ایشان صحبت کردم گفتند که قریباً این کار انجام میشود و آقای مهندس هدایت در مجلس سنا چند ماه پیش از این گفتند که این کار تا شش ماه دیگر تمام میشود و حالا بنده موقع را مغتنم شمردم که تمنا کنم که نسبت به این کار توجه بیشتری بشود که یک روزی خبر شکستن و ریختن پل زایندهرود و یا پل سیوسه پل که از اقصیٰ بلاد دنیا به آنجا میآیند برای تماشا موجب بیآبرویی برای ما نشود.
رئیس- آقای پیراسته بفرمایید.
پیراسته- بنده عرضی ندارم.
رئیس- آقای معاون وزارت راه بفرمایید.
معاون وزارت راه- پل زایندهرود که وزارت راه میسازد برای همین است که با عبور کامیونهای زیادی که وزن آنها زیاد شده است پلهای قدیمی از بین نرود و برای همین کار هم پیشبینی شده نقشه پل هم تنظیم شد کلنگ اول را هم اعلیحضرت همایونی زدند و بعد هم تمام پایهها ساخته شد خود پل هم بتونیک است ما سیمان را به قیمت دولتی تحویل مقاطعهکار میدادیم و معلوم شد سیمان را میفرشد و بعد هم مقاطعهکار فوت کرد برای این که مجدداً گرفتار تشریفات نشویم که ببینیم سیمان را میبرند میفروشند تصمیم گرفتیم که این پل و چند پل دیگر اصلاً فلزی ساخته بشود تهیه آهنهای پل و حملونقل آنها را به مناقصه گذاشتیم تاریخی را که جناب آقای دولتآبادی اشاره فرمودند تاریخ مناقصه بوده و تاریخ قبول پیشنهاد نبود این پیشنهادات در یک ماه قبل وصول شد اعاده میبایست قیمتها طوری میبود که فوری میتوانید برنده مناقصه را تعیین کنیم و قرارداد را تنظیم میکردیم ولی متأسفانه این پیشنهادها اختلافاتی با هم داشت که مجبور شدیم پرسشنامههایی تنظیم کنیم و بعد از این که آن پرسشنامهها تمام شد دیگر اختلاف موجود نخواهد بود روز ۲۵ مهر ماه روز وصول این پرسشنامهها است. بنابراین روز ۲۵ مهر ماه برنده مناقصه معین خواهد شد و در قرارداد مدتی که پیشبینی شده برای ساختن و حملونقل یک سال است. بنابراین به این ترتیب بنده خیال میکنم که تا آبان سال ۳۵ حتما پل زایندهرود دایر شده و عبور و مرور هم به قرار خواهید گردید بنده در این موقع استفاده میکنم و عرض میکنم که پل فهلیان را هم مشغول ساختن هستند و مقاطعهکار هم معین شد و الان دارند میسازند و از آقای دولتآبادی خواستم تقاضا کنم که چون این پیشنهاد به این لایحه ده میلیون ارتباط ندارد لطفاً این پیشنهاد را پس بگیرند.
دولتآبادی- پس گرفتم و اتخاذ سند میکنم از این فرمایش شما.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- ساختمان راه شوسته شادگان به آبادان برای دشت مینشان و اهواز از محل فوق ساخته خواهد شد. نقابت
رئیس- آقای نقابت حاضر نیستد پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- وزارت راه مکلف است راه بین یزد و فارس از طریق سورمق دهشر و علیآباد که متجاوز از یک میلیون ریال هزینه ساختمانی آن شده است تکمیل نمایند. جلیلی
رئیس- آقای جلیلی بفرمایید.
جلیلی- بنده یکی دو دفعه دیگر راجع به راه یزد و وضع آن مطلبی به عرض آقایان رساندم که شهر یزد مجبور است که قسمت عمده خواروبارش را از فارس تهیه کند و روی همین نظر و باز جهت حمل نفت و بنزین که برای یزد میآید از راه فارس میآورند دولت از چند سال پیش در نظر گرفت یک راهی بسازد که درد حدود ۳۲۰ هزار تومان خرج آن راه کرد که از علیآباد و سرومق بود ولی تکمیل نشد خود دولت هم یک اعتباری برای این کار گذاشت در حدود ۴۰ هزار تومان که اگر بیست هزار تومان به آن بیفزاییم که در حدود ۶۰ هزار تومان بشود این راه خوب ساخته میشود و کمک به شهرستان یزد میشود و از طرف دیگر دولت مجبور نیست که برای راه طولانی هر سال هزینه نگهداری آن را بپردازد و برای آنهایی که مجبور هستند خواروبارشان را از فارس بیاورند به آنجا مفید خواهد بود این بود که بنده میخواستم از جناب آقای مهندس هدایت خواهش کنم که اگر موافقت بفرمایند این راهی که از علیآباد عبور میکند میتواند تکمیل بشود و اگر عملی میشود بنده پیشنهادم را پس میگیرم.
معاون وزارت راه- جزو برنامه هست استدعا میکنم پس بگیرید.
جلیلی- چون موافقت فرمودی پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- مبلغ ده میلیون تومان اعتبار مرقومه در این قانون به نسبت جمعیت ده استان کشور بین استانها برای ساختمانم و تعمیر جاده و آسفالت تقسیم میگردد. صارمی
رئیس- آقای صارمی نیستند پیشنهاد دیگری قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم موعد هزینه این اعتبار تا آخر سال مالی ۳۵ شمسی باشد. دکتر محمدهاشم وکیلی.
معاون وازرت راه- جزو برنامه سازمان برنامه است ضرورت ندارد.
دکتر وکیل- پس میگیریم.
رئیس- در این لایحه دیگر پیشنهادی نیست چون مالی است برای نظر مشورتی به مجلس سنا فرستاده میشود.
۴- تصویب یک فوریت طرح گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجعبه فروش خالصهجات.
رئیس- لایحه فروش خالصهجات مطرح است در این موضوع دو گزارش رسیده یکی از کمیسیون کشاورزی و یکی از کمیسیون دارایی این دو گزارش مختصر اختلافی با هم دارند هر دو قرائت میشود اگر آقایان پیشنهاد اصلاحی دارند متوجه باشند.
(گزارش کمیسیون کشاورزی به شرح عادی خوانده شد)
گزارش از کمیسیون کشاورزی به مجلس شورای ملی لایحه ملی شماره ۱۳۸۱۲ تقدیمی دولت را در خصوص فروش خالصهجات در جلسات عدیده مورد شور و رسیدگی قرار داد و بالاخره لایحه مزبور را با اصلاحاتی به شرح زیر تصویب و این که خبر آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
ماده ۱- وزارت کشاورزی مکلف است بر طبق مقرارت این قانون سبت به فروش کلیه خالصات اعم از قرا و مزارع و اراضی و قنوات دایر و بایر و مستغلات و ابنیه که ملک قطعی دولت باشد اقدام نمایند (به استثنای مراتع و جنگلهای طبیعی و همچنین خالصهجات و ابنیه و مستغلاتی که مورد احتیاج مؤسسات دولتی میباشد فهرست آن به اطلاع کمیسیونهای مربوطه مجلسین خواهد رسید)
تبصره ۱- نسبت به آنچه از املاک و اراضی خوزستان که تا تاریخ تصویب این قانون آماده شده طبق ماده واحده مصوب ۱۶ فروردین ۱۳۱۴ و ماده قانون مصوب ۲۰ آبان ماه ۱۳۱۶ اقدام و بعداً هر گونه واگذاری و همچنین نسبت به آنچه از املاک واگذاری سابق که تعهدات و شرایط انجام نشده باشد مطابق مقررات این قانون عمل میشود.
تبصره ۲- مزارع سنگر و قوش از این و صحرای داودی به قیمت عادله ارزیابی و به آستانه قدس رضوی به فروش خواهد رسید.
ماده ۲- خالصهجات غیرمزروعی داخل شهرها و قصبات و اراضی متصل به شهرها و قصبات و باغات و مستغلات دولتی و قنوات بایر که عمران آنها به وسیله دولت مقرونبهصرفه نباشد و قنوات دایر و حقابههایی که دهات خالصه را مشروب نمایید و فقط آب آن فروخته میشود و همچنین اراضی بایر خالصه واقع در نزدیکی شهرها و مراکز بخشها که قابل عمران باشد لدیالاقتضاء قبل و یا بعد از آبادی با توجه به مقدار آب و خاک و استعداد و موقعیت هر رقبه و مأمور هر محل ارزیابی و از طریق مزایده به فروش خواهد رسید.
تبصره ۱- عرصه اعیانهایی که تا تاریخ تقدیم این قانون در اراضی خالصه احداث شده ارزیابی و بدون رعایت مقررات مزایده به صالحان اعیانین به فروش خواهد رسید و چنانچه صاحبان اعیانی حاضر به خرید عرصه نشوند ارزیابی در هر سال به عنوان حقالارض دریافت خواهند گردید.
تبصره ۲- اراضی دولتی واقع در شهرها و متصل به شهرها تا شعاع شش کیلومتر پس از وضع آن مقدار که برای ادارت و مؤسسات دولتی مورد احتیاج است در نقاطی مه دولت لازم بداند به قطعاتی که از ۵۰۰ متر بیشتر نباشد تقسیم و بدون مزایده به کارمندان دولت که در موقع تقسیم در آن شهر به خدمات دولتی اشتغال دارند و خود یا اعیال آنها دارای خانه شخصی نیستند و از سایر اراضی دولت استفاده نکردهاند پس از ارزیابی به وسیله کارشناسان رسمی با اقساط ۵ ساله فروخته خواهد شد.
تبصره۳- آن قسمت از اراضی خالصه امیرآباد که متعلق به دولت است به دانشگاه تهران واگذار میشود تا پس از وضع مقداری که برای کوی دانشجویان و سایر تأسیسات فنی و علمی و امور ورزشی و غیره دانشگاه مورد احتیاج است مابقی را بر طبق نقشه و شرایطی را که شورای دانشگاه مکلف است تنظیم نمایند برای تهیه خانه مسکونی به معلمین و کارکنان دانشگاه تهران با ترتیب مقتضی تخصیص داده و هر گونه درآمدی که عاید شود صرف عمران و آبادی کوی دانشگاه بنمایید.
تبصره ۴- در صورتی که معلوم شود هر یک از کارمندان دولتی و معلمین و کارکنان دانشگاه تهران به عناوین مختلف بیش از یک بار از زمینهای دولتی استفاده کرده باید علاوه بر استرداد عین زمین ده درصد ارزش زمین را به عنوان جریمه به دولت بپردازد.
تبصره ۵- نسبت به اراضی دیگر خالصهجات اطراف تهران (به استثنای قطعهای که بانک ساختمانی واگذار شده) تا شعاع ۱۵ کیلومتر بر طبق مقرارت این ماده فروخته خواهد شد مشروط بر این که قطعات موارد مزایده از ۴ هزار متر بیشتر تجاوز نکند و به هیچکس بیش از یک قطعه فروش نشود.
ماده ۳- در قرا و مزروعی که بیش از نصف متعلق به دولت و خالصه باشد نسبت به قسمت خالصه با توجه به مقدار آب و خاک و استعداد و موقعیت ملک و رعایت اصول آبیاری و مرغوبیت زمین و آیشبندی نقشهبرداری شده به وسیله کمیسیونهایی که اعضا و ترتیب کار و تشکیل وظایف آنها در آئیننامه تعیین میشود قطعهبندی شده و پس از تعیین قیمت عادله به وسیله ارزیابان رسمی میان کشاورزانی که در محل شخصاً و مستقلاً به امر فلاحت اشتغال دارند قرعهکشی و بدون رعایت تشریفات مزایده حداکثر در هر آیش برای اراضی آبی ده هکتار و برای اراضی دیمی ۵۰۰ هکتار به اقساط ۲۰ ساله به آنها فروخته خواهد شد.
تبصره ۱- در شهرها و قصبات و دهات از زمینهای خالصه دولتی واقع در داخل آبادیها یا متصل به آبادیهای فوقالذکر به میزان احتیاج به تشخصی وزارت فرهنگ و وزارت بهداری برای تأسیس مدارس و بیمارستانها مجاناً به وزارت فرهنگ و زوارت بهداری نیز گذاشته شود.
تبصره ۲- دولت مکلف است ۲۰۰ هزار تاز اراضی خالصه کرج را بلاعوض برای ایجاد مزارع نمونه و انجام عملیات زراعتی داشنجویان به دانشکده کشاورزی کرج واگذار نماید.
تبصره ۳- در مناطقی که دولت ملک و مرتع ندارد اخذ حقالمرتع ممنوع است.
تبصره ۴- وزارت کشاوزی مجاز است از ابنیه و مستغلاتی که مورد احتیاج دستگاه دولتی نباشد و همچنین از ابنیه و اراضی خالصه در شهرها و قصبات و دهات برای تأسیس امور خیریه و ورزشگاهها و تأسیسات بهداشتی سازمان بیمههای اجتماعی کارگران که لزوم آنها مورد تأیید دولت باشد به مساحتی که دولت تشخیص دهد مجاناً واگذار نماید.
تبصره ۵- در نقاط مرزی و عشایری دولت میتواند از لحاظ رعایت مسائل عمومی و مقتضیات محلی بنا به پیشنهاد وزارت کشاورزی و تصویب کمیسیونهای کشاورزی مجلسین به عده معدودی از ساکنین همان محل حداکثر تا یکصد هکتار از اراضی خالصه طبق مقررات این قانون فروش نمایند.
تبصره ۶- اراضی بایری که از خالصهجات به وسلیه احداث سد یا شق نفت و غیره توسط دولت قابل زراعت میشود در درجه اول به کشاورزان محلی و در درجه دوم به کشاورزان غیرمحلی داوطلب بر طبق مقررات این قانون به اقساط بیستساله فروش خواهد شد و چنانچه کلیه اراضی به این وسیله تقسیم نشده نسبت به باقیمانده دولت میتوان به اشخاص یا شرکتهای ایرانی به مساحتی که وزارت کشاورزی تشخیص خواهد داد به قیمت عادله از طریق ارزیابی و به اقساط بفروشد.
ماده ۴- خالصهجات دایر و مزروعی مشاع سه کمتر از سه دانگ پس از ازریابی از طریق مزایده به فروش خواهد رسید.
تبصره ۱- وزارت کشاورزی مکلف است در اسرع اوقات نسبت به بافر از خالصهجات مشاع اقدام و دادگاههای دادگستری مکلفند و حامی دعاوی افراز از خالصهجات مشاع را خارج نوبت رسیدگی نمایند.
تبصره ۲- در کلیه اراضی مزروعی خالصه در صورتی که زمین زیادتر از مشمولین ماده سه باشد به کسانی که در محل ساکنند و یا کسانی که از خارج حاضرند در محل ساکن شده و شخصاً و مستقیماً به عمل فلاحت اشتغال ورزند قسمت مازاد طبق ماده ۳ با رعایت این ماده و به آن نیز فروخته شود و در صورتی که زمین کمتر از ساکنین ده یا مزرع باشد حقتقدیم با کشاورزانی است که شخصاً یا مستقیماً به امر فلاحت اشتغال دارند به شرطی که هیچ یک از خریداران مذکور در ماده سه و چهار دارای ملک مزورعی نباشند.
ماده ۵- ابنیه دولتی دهاتی که طبق مقررات ماده سه به فروش میرسد (به استثنای آن چه که مورد احتیاج مؤسسات دولتی و عامالمنفعه است) مانند: آب درگ و آسیاب و حمام و دکان و غیره و همچنین اشجار متعلق به دولت و نیز حق اربابی اشجار اطراف انهار و خیابانهایی که فعلاً سهم مالکانه از آنها گرفته میشود و این اساساً متعلقه به دولت است و همچنین مراتع خصوصی هر قریه و حقوقی که به عنوان حقالمرتع و حقالماء و یا حقالارض و امثال آن متعلق به دولت بوده و اراضی لازم برای پیشکار قنوات و حریم آنها مجموعاً و مشاعاً به کلیه زارعینی که در آن قریه مالک و آب و خاک شدهاند مجاناً واگذار میگردد.
ماده ۶- هر سه ساختمانهای رعیتی تا هر میزان که باشند و عرصه باغچهها تا میزان یکهزار متر مربع بلاعوض به صاحبان و متصرفین آنها مشروط بر این که در همان ده شخصاً ساکن باشند واگذارد و مازاد آن در صورت تصویب (کمیسیون فروش و تقسیم) جزو سهم زمین زراعتی همان دهقان محسوب خواهد شد.
اعیانی ساختمانهای رعیتی نیز در دهاتی که متعلق به دولت باشد بلاعوض به استفادهکنندگان ساختمانها واگذار خواهد شد.
تبصره ۱- زارعینی که حاضرند طبق مقررات این قانون اراضی را به آنها واگذار میشود بهای آن را نقداً پرداخت نمایند به میزان صدی سی از بهای ارزیابی شده به آنها تخفیف داده خواهد شد.
تبصره ۲- اراضی مراکز بخشها و شهرها مشمول مقررات این ماده و تخفیف خواهد بود.
تبصره ۳- کلیه بدهی کشاورزان خالصه بابت مساعده و بهره مالکانه که زارع و ساکن خالصه هستند و همچنین بدهی کشاورزان املاک واگذاری که به عنوان خالصه بدهکار هستند تا سال ۱۳۲۸ بخشوده بوده و همچنین از سال ۲۸ تا آخر سال ۳۲ که هر یک از زارعین مبلغ ۵ هزار ریال تخفیف داده شود.
ماده ۷- کشاورزانی که بر طبق مقررات این قانون صاحب آب و زمین میشوند برای نگهداری و مراقبت ابنیه عمومی و دایر نگهداشتن قنوات و منابع دیگر آب موظفند همهساله متناسب میزان مالکیت خود مبلغی که در آئیننامه تعیین خواهد شد
صندوق تعاونی عمومی آن ده بپردازد.
ماده ۸- وزارت کشاورزی مجاز است به افراد و شرکتهای ایران که بخواهند زمینهای باتلاقی و کویری را دایر نماید با توجه به ممکنات مالی و فنی و مساحتی که حداکثر از هزار هکتار تجاوز ننماید مجاناً بر طبق شرایطی که در آییننامه معین شده واگذار نماید.
تبصره ۱- به اشخاص یا شرکتهایی که اراضی کویری یا باتلاقی برای عمران و آبادی واگذار شده در صورت تعهدات خود از حیث مدت و شرایط طبق آییننامه این قانون عمل نکرده باشد آن مقدار اراضی مزبور که آباد نشده است از ید آنان منتزع و به اشخاص یا شرکتهایی که واجد شرایط باشند واگذار گردد.
تبصره ۲- اراضی باتلاقی و کویری که به هزینه دولت آبادی شده باشد بر طبق مقررات موارد دو و سه این قانون تقسیم و به فروش خواهد رسید.
ماده ۹- وزارت کشاورزی مجاز است اراضی بایری را به اشخاص یا شرکتهایی که آن اراضی را آباد کرده و یا تعهدات آبادانی را بنماید مساحتی که حداکثر از ۵۰۰ هزار هکتار تجاوز ننماید بر طبق شرایطی که در آییننامه معین میشود واگذار نماید.
ماده ۱۰- کلیه وجوه حاصله از فروش خالصهجات به بانک کشاورزی تحویل و به سرمایه بانک کشاورزی افزوده میگردد چنانچه درآمد خالصهجات برای عمران و اصلاح خالصهجات بایر کافی نباشد وزارت کشاورزی مجاز است کسر هزینه را پس از تصوب کمیسیون کشاورزی بدون رأی از بانک کشاورزی قرض بگیرد و قرضه مزبور را از درآمد و اگر کافی نمیباشد از محل پول خالصه بایره که آباده شده و فروش میشود مسترد نماید ولی اینقدر به هیچوجه نباید از ۰۵۰ر۰ وجوه تحویلی به بانک کشاورزی تجاوز نماید.
تبصره- هزینههای اجرای این قانون و پرداخت محکومیتهایی که ممکن است در نتیجه دعاوی اشخاص نسبت به خالصهجات پیش میآید از وجوه حاصل از ماده ۴ تأمین میشود.
ماده ۱۱- فروش و انتقالاتی که رد اجرای این قانون به کشاورزان میشود از پرداخت پول کم و کلیه هزینهها و عوارض معاف است و حقالتحریر دفاتر اسناد رسمی به عهده بنگاه خلصجات خواهد بود.
تبصره- املاک پهلوی که در رعایا فروخته میشود در مشمول این ماده حقالتحریر به عهده اداره املاک پهلوی خواهد بود.
ماده ۱۲- و نسبت آنچه از خالصهجات به فروش میرسد از کارمندان فعلی به بنگاه خالصهجات کشور خواهد شد به طوری که حداکثر از کارمندانی که باقیماندهاند از ۲۰ درصد کل کارمندان خالصه تجاوز ننماید.
ماده ۱۳- آییننامههای این قانون از طرف وزارت کشاورزی به اطلاع وزارت دارایی تضمین و پس از تصویب کمیسیونهای کشاورزی مجلسین به موقع اجرا گذارده میشود.
ماده ۱۴- وزارتخانههای کشاورزی و دارایی و دادگستری مأمورین اجرای این قانون میباشند.
مخبر کمیسیون کشاورزی- امیر تیمور.
(به شرح ذیل خوانده شد)
گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی.
کمیسیون دارایی مجلس شورای ملی لایحه شماره ۱۳۸۱۲ تقدیمی دولت راجعبه فروش خالصهجات را قبلاً به تصویب مجلس سنا رسیده کمیسیون کشاورزی هم با آن اصلاحاتی که آن را تصویب نموده بود مورد دقت و مطالعه قرار داد. گزارش کمیسیون کشاورزی به شرح زیر اصلاح و این که جهت تصویب مجلس شورای ملی تقدیم میدارد:
ماده ۱- وزارت کشاورزی مکلف است بر طبق مقررات این قانون نسبت به فروش کلیه خالصهجات اعم از قرا و مزارع و اراضی و قنوات دایر و بایر و مستغلات و ابنیه که ملک قطعی دولت باشد اقدام نماید (به استثنای مراتع و جنگلهای طبیعی و هم چنین خالصهجات و ابنیه و مستغلاتی که مورد احتیاج مؤسسات دولتی میباشد و فهرست آن را به اطلاع کمیسیونهای مربوطه مجلسین خواهد رسید).
تبصره ۱- نسبت به آنچه از املاک و اراضی خوزستان تا تصویب این قانون آباده شده طبق ماده واحده مصوب ۱۶ فروردین ۱۳۱۴ و ماده قانون مصوب ۲۰ آبان ماه ۱۳۱۶ اقدام و بعدا هر گونه واگذاری و همچنین نسبت به آنچه از املاک مزروعی سابق در خوزستان که تعهدات و هم شرایط انجام نشده باشد مطابق مقرارات این قانون عمل میشود.
تبصره ۲- مزارع سنگر و قوش عظیم و صحرای داودی به قیمت عادلانه ارزیابی و به آستان قدس رضوی به فروش خواهد رسید.
ماده ۲- خالصهجات غیرمزروعی داخل شهرها و قصبات و اراضی متصل به شهرها و قصبات و باغات و مستغلات دولتی قنوات بایر که عمران آنها به وسیله دولت مقرون به صرفه نباشد و قنوات دایر و حقابههایی که دهات خالصه را مشروب ننماید و فقط آب آن فروخته میشود و همچنین اراضی دایر خالصه واقع در نزدیکی شهرها و مراکز بخشها با توجه به مقدار آب و خاک و استعداد و موقعیت هر رقبه و مأمور هر محل ارزیابی و از طریق مزایده به فروش خواهد رسید.
تبصره ۱- عرصه اعیانیهایی که تا تاریخ تقدیم این قانون در اراضی خالصه احداث شده ارزیابی و بدون رعایت مقررات مزایده به صاحبان اعیانی به فروش خواهد رسید. چنانچه صاحبان اراضی حاضر به خرید عرضه نشوند ۰۸ر۰ ارزیابی در هر سال به عوان حقالارض دریافت خواهد گردید.
تبصره ۲- اراضی دولت واقع در شهرها و متصل به شهرها (به استثنای تهران) پس از وضع آن مقدار که برای ادارت و مؤسسات دولتی مورد احتیاج است در نقاطی که دولت لازم بداند به قطعاتی که از ۵۰۰ متر بیشتر نباشد تقسیم بدون رعایت تشریفات مزایده به کارمندان دولت که مقیم در آن شهرستان هستند و خود و یا اعیال آنها دارای خانه شخصی نیستند و از سایر اراضی دولتی استفاده نکردند پس از ارزیابی به وسیله کارشناسان رسمی با اقساط ۵ ساله فروخته خواهد شد.
تبصره ۳- آن قسمت از اراضی خالصه امیرآباد که متعلق به دولت است به دانشگاه تهران واگذار میشود تا پس از وضع مقداری که برای کوی دانشجویان و سایر تأسیسات فنی و علمی و امور ورزشی و غیره دانشگاه مورد احتیاج است مابقی را بر طبق نقشه و شرایطی را که شورای دانشگاه مکلف است تنظیم نماید برای تهیه خانه مسکونی معلمین و کارکنان دانشگاه تهران به این ترتیب مقتضی تخصیص داده و هر گونه درآمدی که عاید شود صرف آبادانی و عمرانی کوی دانشگاه بمانید.
تبصره ۴- در صورتی که معلوم شود هر یک از کارمندان دولت و معلمین و کارکنان دانشگاه تهران به عناوین مختلف بیش از یک بار از اراضی دولتی استفاده کرده باید علاوه بر استرداد عین زمین ده درصد ارزش زمین را به عنوان جریمه به دولت بپردازد.
تبصره ۵- نسبت به اراضی دیگر خالصه اطراف تهران (به استثنای قطعاتی که تاکنون به بانک ساختمانی واگذار شده) تا شعاع ۱۵ کیلو متر به استثنای آن مقدار از اراضی که مورد احتیاج مؤسسات دولتی باشد کلاً در اختیار بانک ساختمانی گذاشته میشود که طبق مقررات آن بانک تقسیم و فروخته شود و بهای دریافتی را عیناً به بنگاه خالصه مسترد دارد.
ماده ۳- در قرا و مزارعی که بیش از نصف متعلق به دولت و خالصه باشد نسبت به قسمت خالصه با توجه به مقدار آب و خاک و استعداد و موقعیت ملک و رعایت اصول آبیاری و مرغوبیت زمین و آیشبندی نقشهبرداری شده و به وسیله کمیسیونهای اعضا و ترتیب کار و تشکیل وظایف آنها در آییننامه تعین میشود قطعهبندی شده و پس از قیمت عادله به وسیله ارزیابی رسمی میان کشاورزان محل شخصاً و مستقیماً به امر فلاحت اشتغال دارند قرعهکشی و بدون رعایت تشریفات مزایده حداکثر در هر آیش برای اراضی آبی ده هکتار و برای دیم ۱۵ هکتار به اقساط بیستساله به آنها فروخته خواهد شد.
تبصره ۱- در شهرها و قصبات و دهات از زمینهای خالصه دولتی واقع در داخل آبادیها یا متصل به آبادیهای فوقالذکر به میزان احتیاج به تشخیص وزارت فرهنگ و وزارت بهداری برای تأسیس مدارس و بیمارستانها مجاناً به وزارت فرهنگ و وزارت بهداری واگذار شود و در نقاطی که خالصه آب دارد آب کافی در اختیار وزارت فرهنگ و وزارت بهداری نیز گذاشته شود.
تبصره ۲- دولت مکلف است ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی خالصه کرج را بلاعوض برای ایجاد مزارع نمونه و انجام عملیات زراعتی دانشجویان به دانشکده کشاورزی کرج واگذار نمایند.
تبصره ۳- وزارت کشاورزی مجاز است از ابینه و مستغلاتی که مورد احتیاج دستگاه دولتی نباشد و همچنین از ابینه به اراضی خالصه در شهرها و قصبات و دهات برای تأسیس امور خیریه و وزرشگاهها و تأسیسات بهداشتی سازمان بیمههای اجتماعی کارگران که لزوم آنها مورد تأیید دولت باشد به مساحتی که هیئت دولت تشخیص شود مجاناً واگذار نمایند.
تبصره ۴- در نقاط مرزی و عشایری دولت میتواند از لحاظ رعایت مصالح عمومی و مقتضیات محلی بنا به پیشنهاد وزارت کشاورزی و تصویب کمیسیونهای مربوطه مجلسین به عده معدودی از ساکنین همان محل حداکثر با یکصد هزار زمین از اراضی خالصه طبق مقررات این قانون رشد نماید.
تبصره ۵- اراضی بایری که از خالصهجات به وسیله احداث سد یا شق نحو و غیره توسط دولت قابل زراعت میشود در درجه اول به کشاورزان محلی و در درجه دوم به کشاورزان غیر محلی دواطلب بر طبق مقررات این قانون به اقساط بیستساله فروش خواهد شد و چنانچه کلیه اراضی به این وسیله تقسیم نشد نسبت به باقیمانده دولت میتواند به اشخاص یا شرکتهای ایرانی به مساحتی که کشاورزان تشخصی خواهد داد به قیمت عادله از طریق ارزیابی و به اقساط بفروشد.
تبصره ۶- در کلیه اراضی مزوعی خالصه در صورتی که زمین زیادتر از مشمولین ماده سه باشد به کسانی که در محل ساکنند
و یا کسانی که از خارج حاضرند در محل ساکن شده و شخصاً و مستقیماً به امر فلاحت اشتغال ورزند قسمت مازاد طبق این ماده به آن نیز فروخته شود و در صورتی که زمینی کمتر از تعداد ساکنین یا ده یا مزرعه باشد حق تقدم با کشاورزانی است که شخصاً یا مستقیماً به امر فلاحت اشتغال دارند به شرطی که هیچ یک از خریدارن مذکور در موارد سه و چهار دارای املاک مزروعی نباشد.
ماده ۴- خالصهجات دایر و مزروعی مشاع سه دانگ و کمتر از سه دانگ پس از ارزیابی از طریق مزایده به فروش خواهد رسید.
تبصره- وزارت کشاورزی میتواند در مواردی که لازم بداند نسبت به افراز خالصهجات مشاع اقدام کند دادگاههای دادگستری مکلفند دعاوی افراز خالصهجات مشاع را خارج از نوبت رسیدگی نمایند.
ماده ۵- ابنیه دولتی دهاتی که طبق مقررات ماده سه به فروش میرسد (به استثنای آنچه که مورد احتیاج مؤسسات دولتی و عامالمنفعه است) مانند آبدنگ و آسیاب و حمام و دکان و غیره و همچنین اشجار متعلق به دولت و نیز حق اشجاری اطراف انهار و خیابانهایی که فعلاً سهم مالکانه از آنها گرفته میشود و یا اساس متعلق به دولت است و همچنین مرتع خصوصی هر قریه حقوقی که به عنوان حقالمرتع و حقالماء و یا حقالارض و یا امثال آن که متعلق به دولت بوده و اراضی لازم برای پیشکار قنوات و حریم آنها مجموعاً و مشاعاً به کلیه زارعینی که در آن قریه مالک آب و خاک شدهاند مجاناً واگذار میگردد.
ماده ۶- عرصه ساختمانهای رعیتی تا هر میزان که باشد و عرصه باغچهها تا میزان یکهزار مترمربع بلاعوض به صاحبان و متصرفین آنها مشروط بر این که در همان ده شخصاً ساکن باشند واگذار و مازاد آن در صورت تصویب (کمیسیون فروش و تقسیم) جزو سهم زمین زراعتی همان دهقان محصور خواهد شد.
اعیانی ساختمانهای رعیتی نیز در دهاتی که متعلق به دولت باشد بلاعوض به ساکنین فعلی ساختمانها واگذار خواهد شد.
تبصره ۱- زراعینی که حاضرند طبق مقررات این قانون اراضی را که به آنها واگذار میشود بهای آن را نقداً پرداخت نمایند به میزان صدی سی از بهای ارزیابی شده به آنها تخفیف داده خواهد شد ولی اراضی مراکز بخشها و شهرها مشمول مقررات این ماده و تخفیف نخواهد بود.
تبصره ۲- کلیه بدهی کشاورزان خالصه بابت مساعده و بهره مالکانه که زارع و ساکنان خالصه هستند و همچنین بدهی کشاورزان املاک واگذاری به بنگاه خالصه بدهکار هستند تا سال ۱۳۲۸ بخشوده بوده و همچنین از ۲۸ تا آخر ۳۲ به هر یک از زارعین مبلغ ۵ هزار ریال تخفیف داده شود.
ماده ۷- کشاورزانی که بر طبق مقررات این قانون صاحب آب و زمین میشوند برای نگهداری و مراقبت ابنیه عمومی و دایر نگه داشتن قنوات و منابع دیگر است موظفند همهساله متناسب میزان مالکیت خود مبلغی که در آییننامه تعیین خواهد شد به صندوق تعاونی عمومی ده بپردازند.
ماده ۸- وزارت کشاورزی مجاز است به افراد و شرکتهای ایرانی که بخواهند زمینهای باتلاقی و کویری را دایر نمایند با توجه به ممکنات مالی و فنی مساحتی که اکثر از هزار هکتار تجاوز ننماید مجاناً و بر طبق شرایطی که در آییننامه تعیین میشود واگذار نماید.
تبصره ۱- به اشخاص یا شرکتهایی که از اراضی کویری و باتلاقی برای عمران و آبادی واگذار شده است در صورتی که به تعهدات خود از حیث مدت و شرایط طبق آییننامه این قانون عمل نکرده باشند آن مقدار اراضی مزبور که آباد نشده است از ید آنان منتزع و به اشخاص یا شرکتهایی که واجد شرایط باشند واگذار گردد.
تبصره ۲- اراضی باتلاقی یا کویری که به هزینه دولت آباد شده باشد بر طبق مواد دو و سه این قانون تقسیم و به فروش خواهد رسید.
ماده ۹- وزارت کشاورزی مجاز است اراضی بایری را به اشخاص یه شرکتهایی که آن اراضی را آباد کرده و یا تعهد آبادانی آنرا بنمایند مساحتی که حداکثر از ۵۰۰ هکتار تجاوز ننماید بر طبق شرایطی که در آییننامه معین میشود واگذار نمایند.
ماده ۱۰- کلیه وجوه حاصل از فروش خالصهجات در بانک کشاورزی متمرکز و به ترتیب زیر مصرف خواهد شد:
الف- ۵۰ درصد از آن وجوه به منظور تأسیس شرکتهای تعاونی روستایی تولید و مصرف و صندوقهای تعاونی روستایی و جمعیتهای اعتبار محلی و دادن وام کلی و جزئی از طرق مؤسسات مذکور به کشاورزان بخشی که خالصهجات مورد فروش در ان واقع است طبق آییننامه مخصوص در بانک کشاورزی به حساب مخصوص گذارده و به عنوان سرمایه به مؤسسات مذکور پرداخت نماید.
ب- ۵۰ درصد دیگر عایدی بنگاه خالصهجات میگردد که به مصرف عمران خالصهجات غیر معمور- عملیات آبیاری و اسکان در اراضی بایر و فروش به کشاورزان و خریداری جنگلهای طبیعی مخروبه و مراتع و همچنین خریداری ملک برای احداث مزارع نمونه و تأسیسات کشاورزی در نقاطی که وزارت کشاورزی لازم بداند محکومیتهایی که ممکن است در نتیجه دعاوی اشخاص نسبت به خالصهجات پیش بیاید برساند.
تبصره- هزینههای اجرایی این قانون و پرداخت محکومیتهایی که ممکن است در نتیجه دعاوی اشخاص نسبت به خالصهجات پیش بیاید از وجوه حاصل از ماده ۴ تأمین میشود.
ماده ۱۱- فروش و انتقالاتی که در اجرای این قانون به کشاورزان انجام میشود از پرداخت پول تمبر و کلیه هزینهها و عوارض مربوطه معاف است و حقالتحریر دفاتر اسناد رسمی به عهده بنگاه خالصهجات خواهد بود.
تبصره- املاک پهلوی که به رعایا فروخته میشود مشول این ماده میباشد و حقالتحریر به عهده املاک پهلوی خواهد بود.
ماده ۱۲- آییننامههای این قانون از طرف وزارت کشاورزی با اطلاع وزارت دارایی تنظیم و پس از تصویب به کمیسیونهای مربوطه مجلسین به موقع اجرا گذارده میشوند.
ماده ۱۳- وزارتخانههای کشاورزی و دارایی و دادگستری مأمور اجرای این قانون میباشند.
مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی.
رئیس- بنابراین این دو گزارش که رسیده یعنی گزارش کمیسیون کشاورزی و دارایی اینجا مطرح میشود هم در دسترس آقایان هست که در پیشنهاد اصلاحی در نظر بگیرند آن دو سه مادهای هم که اختلاف دارد ممکن است اصلاح بشود پیشنهادی رسیده از طرف پانزده نفر از آقایان نمایندگان که با یک فوریت مطرح میشود در مجلس سنا هم با فوریت مطرح شده است.
قناتآبادی- وزیر مسئول نیست.
صارمی- مخالفی نیست.
رئیس- آقای دکتر بینا بفرمایید.
دکتر بینا- برای این که این قانون زودتر بگذرد و برای این که آقایان نمایندگان محترم هم موافق هستند اجازه میخواهم که توضیح برای این موضوع ندهند (صحیح است) و چون ثابت شده که برای تمام قوانین مفید فورا مجلس رأی میدهد تأخیری در تصویب آن نشود بنده بیش از این توضیح نمیدهم.
رئیس- مخالفی ندارد؟ (گفته شد خیر) آقایانی که با فوریت موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بنابراین با یک فوریت مطرح میشود کلیات مطرح است آقای حائریزاده بفرمایید.
حائریزاده- بنده فرصت مطالعه عمیق هر دو گزارش را نکردم که ببینم موارد اختلاف چیست همین طور تشخیص دادم که بعضی تبصرهها هستند که به صورت ماده بیرون آمده یا تبصرهای ایجاد شده که اگر کمیسیون محترم مورد اختلاف را یادداشت و تهیه میکرد و طبع توزیع میشد که نمایندگان مسبوق بشوند که آیا اختلاف بین دو گزارش کمیسیون دارایی و کمیسیون کشاورزی چه بود خیلی سهلتر میشد زیرا فاصله بین دو گزارش تقریباً دو ماهونیم شد ۷۵ روز فاصله شده است بین دو گزارش، گزارش کمیسیون کشاورزی در تاریخ ۸ تیرماه است و دارایی مال ۲۰ شهریور این است که تقریباً دو ماه یا بیشتر (صدرزاده- تاریخ دارد آقا) تاریخ طبعش را عرض میکنم تاریخ گزارش است که یکی مال کشاورزی است و در ۷ تیرماه ۳۴ و مال کمیسیون دارایی ۲۰ شهریور است که تقریبا ۷۵ روز فاصله بین دو گزارش است و اغلب اختلافات مهمی هم بین دو گزارش نیست فقط یک تقدیم و یک تأخری پیدا کرده ماده جای تبصره است یا تبصره جای ماده این موضوع را خوب است که دو مخبر محترم این مشکل را حل کنند که در جلسه آتیه موارد اختلافشان روشن باشد یک موضوعی که خواستم عرض کنم راجعبه طرز فروش خالصهجات و سابقه عمل این کار است ما کارهایمان یک قدری کوسه و ریشپهن است از طرفی دولت میخواهد مملکت را به طرف سوسیالیست ببرد حزب درست میکند، یک طبقه میگوید کارها باید جنبه عمومی داشته باشد و جنبه شخصی از بین برود مالکیت عمومی یعنی همان خالصهجات مالکیت شخصی یعنی دهات ششدانگی که دست اشخاص هست من طرفدار این فکر دولت نیستم ولی رویهای که دولت میخواهد اتخاذ بکند و هر روز تبلیغ میکند روی آن دسته درست میکند. با این عملی که آقایان آوردهاند اینجا دو تا است املاک عمومی از نظر ترقی فکری مملکتی یک تابلوی مشقی است که به دست ملت داده میشود طرز زراعت مکانیکی را دولت وقتی خالصهجات زیاد دارد و میتواند سرمشق قرار بدهد که به طور عمومی رویش عمل بشود برای مبارزه با امراض گوناگونی که برای نباتات است وقتی خود دولت علاقهای دارد برای مبارزه بیشتر وسایل فراهم خواهد کرد و این سرمشق میشود برای دیگران این در دوره قاجاریه به یک رویهای برای تقسیم خالصهجات بود که مطابق اصل آن روز بهترین رویه بود عایدات دولتی نکثی پیدا نمیکرد املاک خالصه تقریباً وقتی واگذار میشد صورت مستأجری دایم را پیدا میکرد و آن کسی که خالصه انتقالی داشت طبق فرامینی که صادر میشد آن اجارهای که
قبلاً عاید دولت میشود چند خروار گندم چند خروار جو چند خروار بذر بود این را آن کسی که فرمان خالصه برایش صادر میشود تقبل میکرد که عیادات را منظم زمینه بپردازد و اگر نپرداخت ملکش ضبط شود و این رویهای بوده برای آبادی مملکت که ملک خانهای که دارای صد خروار محصول بود وقتی دست مالک میآمد ملک مبلغی قرض میکرد و قناتش را و بذرش را اصلاح میکرد و صد خروارش میشد دویست خروار و عیادات دولت چیزی کم نمیشد و عیادات مملکت اضافه میشد این رویهای بود که در دوره قاجاریه اتخاذ شده بود قبل از مشروطیت ایران این رویه بود و به نظر من رویه خوبی بود و گرچه بعضی فرمان ساختگی درست کردند و املاک را بردند و این حقهبازیها شد ولی از عواید دولتی چیزی کسر نشد کسی که خودش را مالک خالصه میدانست، میدانست که باید عایدات خالصه را حتماً به صندوق دولت بپردازد و در فرامین یک شرایط دیگری هم داشت که مثلا حق ندارد به دیگری انتقال است و یک شراطی گذاشته میشد و به ملکیت اشخاص واگذار میشد و بالنتیجه املاکی که واگذار شد تمام آباد شد محصول سطحش بالا رفت و وضع بهتر شد اخیراً قانون برای فروش خالصهجات در مجلس چهارم آن وقتها بود که خیال میکنم که گذشت حافظهام درست یاری نمیکند ولی خودم من شرکت داشتم در آن لایحه و پیشنهادی دادم که خوبست مثل قدیم بشود که املاک دولتی را هر کس که قبول میکند سعی کند در آبادانی آن که مازاد عایدات به آن شخصی که خریدار است داده شود و مجلس آن وقت قبول نکرد میخواستند خالصهجات را بفروشند این بود که مالیات را هم فروختند حتی تفاوت مالیات آن خالصهجات انتقالی قدیم را که میخواست جمع کند فروختند حالا به نفع مملکت بود یا نبود یک قسمت دیگری است تا البته ستون عایدات املاک مزروعی حذف شد بیشتر ما عایداتمان از حالا بیشتر بود البته در ضمن آن قانون بعضی جاها را مستثنی کردند یک قوانین دیگری برای تقسیم خالصهجات گذشت که به یک طرز بدی اجرا شد و بعد به هم زدند و طرز بهتری خواستند بکنند نمیدانم بهتر شده با بدتر شده من اطلاع صحیح از تقسیمات آنجا ندارم میدانم اول امر یک عدهای رفتند اراضی را که از دست دولت درآمد به طور احتکار به خودشان تخصیص دادند و هیچ نوع عمل آبادی هم نکردند این قانون فروش خالصهجات که در دوره چهار یا پنج یا شش گذشت یکی از آقایان نوشتهاند که در دوره شش بود ممکن است صحیح باشد چون من در تصویب آن قانون شرکت داشتم و در دوره شش یک سال اولش را شرکت داشتم در مجلس ممکن است در موقعی که من شرکت داشتهام پیشنهادی که آن روز دادم در پرونده است من طرز فروش را معتقد بودم به طرز قدیم باشد این قانون را که به طور اجمال مطالعه کردم یک خردهریزهایی در دست دولت هست فلان جا آسیا دارد؟ فلان جا مغازه دارد، فلان جا اتاق رعیتی داد، اعیانی فلان جا دارد یا اراضی بایر هست آنجا یا مرتعی آنجا هست در اطراف این مواد آتیه شده است و حالا وارد بحث مواد نیستیم به طور کلی عرض میکنم که این نظر یک قدری باید بیشتر رویش مطالعه بشود زیاد تشخیص اراضی بای خودش بحثی است من نظرم هست چندی پیش آقایان یک طرحی درست کردند منتهی دایرهاش خیلی کوچک بود، از تهران تا کرج بود این طرح وسعت بیشتری پیدا نکرد در صورتی که من معتقد بودم که تعریفی برای اراضی بایر و مرتع از مجلس بگذرد که مرتع را عبارت از چه می دانیم و اراضی بایر عبارت از چیست؟ پیش از قانون تثبت طبق قوانین اسلامی هر کس یک جایی را آباد میکرد و طبق آن قانون آنجا را حیازت میکرد متصرف میشد (دکتر عدل- در این قانون خیلی زحمت کشیدهاند) قانون ثبت که آمد هر کس هر مقداری را که تحجیر هم نکرده بود فکر میکرد که خوب از این کوه تا این کوه، کسی که مزاحم من نیست، یک چادری در آنجا میزنم که علامت تصرف باشد و تقاضای ثبت میکرد با تصریح کرد که مردم ایران حتی آنهایی که در تهران هستند درست آشنا به قوانین نیستند فلان کس که در دشت مغان و بلوچستان هست به طریق اولی و این طرز دشت اعلانات و انقضای مدت هم مزید بر علت شد یک اوراق مالکیتی برای اشخاصی صادر شد و در آنجاهایی که مدعی خصوصی بود و مدعی خصوص با تقاضاکننده ثبت و هموزن بودند دست و پا میکردند خوب محکمه هم رسیدگی میکرد ولی جاهایی که هموزن نبودند یک نفر شهری بود مالک محترم بود وکیل دادگستری هم داشت رفت از این کوه تا آن کوه برای خودش تقاضای ثبت داد یک اشخاصی هم در آنجا دو تا اتاق داشتند و گوسفند میچراندند این بدبختها مطلع نشدند و یا اگر هم مطلع شدند و شکایتی کردند چون جریان قانونی خودش را طی نکرده بود رفتند پی کار خودشان اگر در این قانون تعریفی میکردیم اراضی بایر عبارت از چه اراضی است و مراتع عبارت از چیست؟ اگر ما این اوراق ثبتی را قائممقام حیازت قرار میدهیم که اگر یک کسی تقاضای ثبت بدهد مثل این است که رفته اراضی را تحجیر کرده است و این قائممقام آن است برای این نیست که تابع آزادی دیگران باشد امروز مانع آبادی دیگران هستند بنده رفتهام از این کوه تا آن کوه را ثبت دادهام ورقه مالک گرفتهام هر کس بیاید کلنگی بزند و آبادی بکند مدعی میشود که او آمده در ملک من تصرفات قاصبانه میکند در صورتی که باید فرقی باشد بین املاک معمور و املاک خراب، یک فرقی باشد بین دایر و بایر، یک فرقی باشد بین مرتع و غیرمرتع این قانون را اگر در این قسمت آقایان مطالعه فرموده بودند و تصدیق میکردند که این اوراق مالکیت در املاک بایر حکم همان حیازت داشته باشد حکم تحجیر را داشته باشد و ضربالعجلی باشد که آن آقایی که این ملک بایر را تقاضای ثبت کرده ظرف دو سال سه سال ۵ سال از تاریخ ثبتش اگر آباد کرد مال او است و اگر آباد نکرد باید بدهد کسی که آباد میکند بدهد نه این که مانع آبادی بشود یکی از علل ترقی این اراضی که خودش بورس پیدا کرده و زمین را میخرند و میفروشند برای همین احتکارهایی است که این راضی و نگذاشتند کسی آباد کند دولت هم مقلد او شده دولت به جای این که اراضی بایر را تشویق کند و جایزه بدهد که مردم آباد کند یک محدودیت قایل شده است و من با این رویه موافق نیستم معتقد هستم که اول باید در این قانون یک تعریفی برای اراضی بایر و دایر و مرتع بکنیم آنها که ورقه مالکیت گرفته شده آنها را در حکم حیازت و تحجیر تلقی بکنیم و دولت را مکلف بکنیم که به متصرفین آن اراضی اختیار بکنند که در ظرف شش ماه و یک سال و دو سال این را آبادی آباد کنند نوع آبادی فرق میکند آنجا که معدن است یک نوع آبادی است آنجا که مزرعه است یک نوع آبادی دیگر است و آنجا که برای ساختمان عمارت لازم است یک نوع آبادیست شما در تهران و اطراف تهران اراضی را بایر گذاشتهاید و مردم میدانند ۴ کیلومتر آن طرفتر خانه میسازند این ابتکار اراضی است اینجا باید یک قانون عمومی برای مملکت بگذرد و تصویب کنیم این دایر و بایر را و کسی که زمین را باید آباد کند اگر به فرض مسامحه میکند در آبادی و دیگری حاضر است که آباد بکند یک منطقهای باشد که آن را بدهد به دست او من نظرم هست که این اشکالات را در دوره ۴ و ۵ در مجلس دیدم یک شکایاتی به مجلس از خراسان رسیده و عدهای هم دنبال آن شکایات را گرفتند و منجر به قانون قنوات شد آقایانی که خراسانی هستند میدانند یک رودخانه کشف رودی است آنجا خیلی طولانی و بیشتر اراضیاش هم خاک رس است من رفتهام و آنجا را دیدهام هم رود زایندهرود است که اگر آب را سد بستند بردند به مزرعه یک کیلومتر پایینترش باز ممکن است سدی ببندند چند سنگ دیگر آب بردند به مزرعه دیگر و یک سدهای پوشالی دهاتیهای آنجا یا مالکین آنجا مینشینند و آب میبردند مزرعهای که ده خروار ۲۰ خروار صد خروار اراضی مزروعی داشت استفاده میکرد یک سیلابی میآمد و این سدها را میشکست کف رودخانه نیم متر پایینتر میرفت نهری که ما داشتیم برای حسینآباد آب سوار نمیشد باید برویم یک کیلومتر بالاتر نهر بکشیم آنچه جناب حسن بود آنجا جناب حسین بود مانع میشد میگفت توی زمین من حق ندارید نهر ایجاد بکنیم کی آبادی صد هزار تومانی بخشکد برای این که باید ۵۰۰ متر در زمین حسن نهر درست کند و نمیتوانستند و آبادی خشک میشد در سایر جاها هم همین دعوا بود خدا رحمت کند مرحوم مدرس را، در این موضوع در کمیسیون شرکت کرد و قانون قنوات را گذراند که مانع آبادی حقی ندارد بشود شما وقتی در محل قنات دارید مظهر قنات پائین است روی زمین حسن قنات شما عبور میکند و میخواهید آب قنات شما زیاد شود آقا مانع است حالا مجبور است مطابق نیست عادله بگیرد و اجازه بدهد که استخر میخواهد بسازد نهر میخواهد احداث کند احداث کند قانون قنوات تعیین تکلیف کرد برای این کار یک قسمتهایی اجرا شد و یک قسمتهایی زیر بار نرفت و اجرا نشد ما در این قانونی که برای فروش خالصهجات داریم و بیشتر هم رفته روی آنجاهایی که بایر تلقی میشود اراضی خوزستان که یک وقتی بهترین نقاط مملکت ما بود امروز خرابترین نقاط مملکت است برای این که نهر باید بدهند مزاحمت ایجاد میکنند خرابه مانده است دولت باید در این قانون تعریفی بکند اراضی بایر اراضی موات و اراضی مرتع اینها چه نوع اراضی است و در تصرف هر کس هست دولت و ما اینجا اگر مجلس را نماینده ملت بدانیم و وکلای ملت به دولت رأی اعتمادی داده باشند؟ دولت وکیل خود مردم میشود برای تأمین زندگانی اقتصادی و اجتماعی مردم حالا اگر مجلس ندادند و دولت نکند این فرض علیحده است ما فرضمان یک حکومت دموکراسی و مشروطه است در این صورت دولت میشود وکیل مردم باید قوانین که میآورند برای آبادی مملکت و رفع اختلاف بین مردم باشد نه این که بگوید من زمین میفروشم و یک پولی به جیب میزنم و درمیروم من طرفدار این فکر نیستم من طرفدار این فکرم که دولت تعیین بکند اراضی دایر را و بایر را (صدرزاده- در قانون مدنی تعریف شده است) محدود کند اوراق مالکیت راجعبه اراضی بایر که مدتی ضربالعجل بشود از تاریخ اخذ ورقه مالکیت تا چند سال اگر آباد نکرد از مالکیت او خارج میشود برای این که او احتکار کرده و جایش توی همین قانون است به نظر من دولت باید این قسمت را رعایت
بکند من راجع به یک قسمتش تبصرهای پیشنهاد میکنم ولی این یک اصلی است که خود دولت باید تصمیم بگیرد و نظریهاش را بگوید به صورت یک ماده الحاقیه و این اشکالات مرتفع شود و دیگر آن طرح تهران و کرج درست نشود من حق میدهم به آقایانی که برای اراضی تهران و کرج طرح تهیه کردهاند (دکتر جزایری- وای همان طرح قیمت اراضی را پایین آورد) همه جای ایران تهران و کرج است فرقی بینش نیست (دکتر جزایری- آن جا رعایت مالکین هم شده بود که قیمتش را بگیرند) این است که مالکینی که ورقه مالکیت دارید آنها است و اراضی را احتکار کردهاند باعث گرانی اراضی شدهاند باید طبق قانونی به آنها اخطار شود که شما باید در این مدت ارضیتان آباد بشود البته همه را نباید بروند رویش برج ایفل بسازند راجعبه حوزه معدن آبادی باید معلوم شود مرتع باید معلوم شود باید معلوم شود اراضی که برای ساختمان و مستغلات است باید معلوم شود دولت باید مطالعاتی بکند و به عقیده من جایش همین جاست دولت باید این را به صورت مادهای دربیاورد نه این که بنجل بخواهد آب کند یک اراضی بایری که مستغلاتی که نمیتواند استفاده کند بخواهد پولی بگیرد و ولش کند برود این باید چیزی باشد که به درد مملکت بخورد.
۵- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قناتآبادی
رئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- یک سؤالی است راجعبه معادن سرب انارک که قبلاً یک عدهای میخوردند و حالا هم درصدد بلع آن هستند تقدیم میکنم.
عبدالصاحب صفایی- در هر حال این چیزها را میخورند هر کسی که باشد.
۶- مذاکره در گزارش کمییسون دارایی به فروش خالصهجات
رئیس- آقای مشایخی
مشایخی- بنده فقط و فقط در موضوعی که جناب آقای حائریزاده تذکر فرمودند میخواهم توجه نمایندگان محترم را جلب کنم آقای حائریزاده فرمودند که در موارد اختلاف گزارش کمیسیون دارایی و گزارش کمیسیون کشاورزی چیست؟ لایحه مربوط به فروش خالصهجات را که به تصویب مجلس محترم سنا رسیده تصویب کرده و بررسی و دقت کافی کرده است و چون خالصهجات از اموال دولت است مال دولت به فروش میرسد یکی از مراجع صلاحیتدار که میتواند راجعبه اموال دولت اظهارنظر کند کمیسیون دارایی است و از این نقطهنظر گزارش کمیسیون کشاورزی کمیسیون دارایی هم مطرح شده و کمیسیون دارایی هم در گزارش کمیسیون کشاورزی دخل و تصرفی نکرده است و فقط یک تغییرات مختصر و یک مختصر اصلاحاتی بوده که به عنوان نمونه به عرضتان میرسد.
در گزارش کمیسیون کشاورزی در تبصره ماده سه نوشته شده است در مناطقی که دولت مرتع ندارد حقالمرتع ممنوع است.
اساساً این ماده از نقطه نظر قانونگذاری به نظر کمیسیون دارایی رسیده است که حذف آن بهتر است زیرا در جاهایی که دولت مرتع دارد حق اخذ حق مرتع هم دارد ولی در جاهایی که ملکی ندارد حق ندارد چیزی بگیرد (جلیلی- میگیرند) مالک وقتی ملکش را اجاره داد حق دریافت اجاره بها دارد اما اگر کسی مالک نباشد حق گرفتن اجاره هم ندارد.
بنابراین اگر در محلی دولت مرتع ندارد دریافت حق مرتع با اصول کلی قانون مدنی و اصل مالکیت با تمام امور در هر حال منافات دارد و اگر فرض کنیم در مواردی هم هست که دولت میگیرد اجحاف است تجاوز است برخلاف اصول است و این عمل مجوزی نداشته و ذکرش در قانون زائد به نظر میرسد ولی به هر حال این موضوعی که مورد توجه کمیسیون دارایی قرار گرفته با نظر کمیسیون کشاورزی در ماهیت امر اختلافی ندارد به این جهت در کمیسیون دارایی این تبصره حذف شده است (جلیلی- آقای مشایخی الآن دولت در یزد مرتع ندارد و حق مرتع میگیرد) باید جلویش را بگیرید که نگیرد در تبصره ماده چهار ذکر شده است که وزارت کشاورزی مکلف است در اسرع اوقات نسبت افر از خالصهجات اقدام کند این اصلاحیهای است که در کمیسیون دارایی اصلاح شده در این جا در گزارش کمیسیون دارایی نوشته شده است که وزارت کشاورزی میتواند در مواردی که لازم بداند مقصود این است که اگر فرض کنیم یک خالصهای که سه دانگ مال اشخاص است و سه دانگ مال دولت است و دولت اعلان مزایده را فرضاً بکند مالک سه دانگ مشاع خریدار بود به او میدهد اما اگر یک مواردی پیدا شد که اختلافنظر بود و فروش آن هم متعذر بود در این صورت لازم میآید که برای افراز اقدام شود و از این نقطهنظر در کمیسیون دارایی این اصلاح هم به عمل آمده اصلاحاتی که در کمیسیون دارایی به عمل آمده با حضور آقای وزیر کشاورزی بود و با توجه گزارش کشاورزی و آقای وزیر کشاورزی اصلاحات را وارد ندانستهاند و امروز هم که این مطالب هم که به عرض آقایان مخبر کمیسیون کشاورزی رسید ایشان هم موافقت فرمودند که گزارشات کمیسیون دارایی مطرح شود حالا فرض که نسبت به موارد هم نظریاتی داشته باشید توضیح خواهم داد و به هر حال تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد این اصل موضوع این است که اصلاً فروش خالصهجات از نقطهنظر ترقی سطح تولید کشور خوب بوده است و عملاً در گذشته مفید واقع شده یعنی املاک خالصهای که قبلا درید دولت بود و بهرهبرداری از آن میشده وقتی فروخته شد سطح تولید کشاورزی مملکت ترقی کرد و از این نقطهنظر است که موضوع فروش خالصهجات در عمران کشور تأثیر بسزایی داد و البته آقایان توجه به این موضوع دارند عملی خواهد شد.
۷- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه و دستور دنباله همین لایحه خواهد بود (مجلس ۲۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت