مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ مهر ۱۲۸۶ نشست ۱۷۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه و متمم آن |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ مهر ۱۲۸۶ نشست ۱۷۰
مذاکرات روز پنچشنبه دوم رمضان ۱۳۲۵ دارالشورای ملی
خلاصه مذاکرات روز سه شنبه ۲۹ شهر شعبان را آقا میرزا طاهر قرائت نمود.
وکیل الرعایا- چند ماه از نظامنامه وزارت داخله باقی مانده بود اجازه داده میشود خوانده تمام شود.
آقا میرزا ابوالحسن خان- خوب است اجازه داده شود از وزارت خارجه استفسار نمایند جواب سفارت را دادهاند یا خیر مطلب دیگر در باب وزارت علوم و معارف است چرا معین نمیشود وزارت معارف که نهایت اهمیت را دارد جهت چه چیز است که وزیر علوم تعیین نمینماید و دیگر اینکه وزارت عدلیه اعظم با کیست.
رئیس- وزیر عدلیه که مشیر الملک است ولی وزارت علوم و معارف هنوز معین نگردیده.
حاجی امام جمعه- چند ماهی قبل در خصوص اختلال و اغتشاشات ولایات مذاکرات بود متعذر شدند که تمام این انقلابات بعلت عدم نظامنامه حکام است بعد جد و جهدها شده و نظامنامه وزارت داخله تصحیح و تصویب گردیده فعلا دو ماهست که تمام شده و بصحه نرسیده همین طور معوق مانده است و بفکر زیادی کار مجلس نیستیم سال هم به آخر رسیده این جزییات را مردم چندان در نظر ندارند خوب است خیلی زود آن نظامنامه را بصحه فرستاده موشح شود.
رئیس- گویا یکی یا دو ماده آن مانده باشد و مشغول نوشتن و اصلاح هستند انشاءالله تا هفت هشت روز دیگر تمام میشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان- میخواهم از وزیر امور خارجه سؤال نمایم که جواب مراسله سفارت انگلیس را در باب معاهده فرمودهاند یا خیر؟
وزیر امور خارجه- خیر هنوز جواب این مسئله داده نشده ولی مشغولیم بعلت این که چون از جاهای لازمه باید بعضی استعلام بشود بعد جواب داده خواهد شد.
آقا میرزا ابوالحسن خان- همچو مسموع میشود که دولت ایران این معاهده را تصویب فرموده حقیقت دارد یا خیر؟
وزیر امور خارجه- خیر صحیح نیست.
حاجی سید نصرالله- آن روز که در مجلس مذاکره شد مجلس نپذیرفتند.
رئیس- جناب محتشم السلطنه آمده است از برای ترتیبات کمیسیونی که تصویب شده است.
محتشم السلطنه- وقتی که فرمانفرما عازم بودند قرار شد که این اردو هم برود و از آن گذشته دولت عثمانی میگوید که تمام این اقدامات از عشایر است تا ما قوه نداشته باشیم که بعشایر بفهمانیم بهیچوجه کار از ما پیشرفت نخواهد کرد.
رئیس- بر فرض اردو رفت حالا آن صفحات سرد است تا رسیدن اردو به آنجا زمستان میشود و برف تمام این اراضی را مستور میسازد آنوقت چه فایده خواهد داشت.
محتشم السلطنه- قشون ما عزیزتر از قشون دولت عثمانی نیست دیگر این که میشود در آدربایجان باشند در موقع لزوم حرکت کنند.
حاج محمد اسمعیل آقا- وقتی فرمانفرما میرفت تمام ترتیبات این اردو را ملاحظه و تصویب کردهاند و اکنون هم که آنچا رفته همه روزه اردو میخواهد چنانچه کرارا نوشته است پس تشکیل اردو بجهه سرحد و انتظام داخلی آذربایجان لازم است.
اسد الله میرزا- گمان بنده این است که رفتن اردو و افواج با کمیسیون صحیح نیست بجهت اینکه در ظاهر چنین مینماید که دولت ایران با دولت عثمانی طرف میباشد و حال آنکه باطن امر این طور نیست اگر چه اردو و افواج هم لازم است برود ولی نه یا کمیسیون.
محتشم السلطنه- بنده در این مورد سه جواب دارم تکالیفی که خواستهام هر وقت اندام بشود بنده حاضر هستم و آن این است که اولا روی کاغذ آمده ثانیا آنکه رفتن چهار فوج به تبریز را مجلس هم تصویب نموده و نباید مجلس از رای خودش منحرف بشود ثالثا تمام دول میدانند که دولت ایران قصد جنگ با دولت عثمانی ندارد بخصوص این باعده قلیل این اردو حرکت دادن و اینعده از قشون فقط برای آنست که دولت عثمانی میگوید این تغتشاشات سرحدی از عشایر است در این صورت بنده باید یک قشونی داشته باشم که عشایر را جواب داده جلوگیری کنم.
آقا میرزا ابو الحسن خان- آن وقت که مجلس تصویب نمود قرار شد که یا قوه برحسب الزوم بجهت رفع اغتشاش داخله و سرحدی معین بشود.
اسدالله میرزا- ما هم باید بفکر این قوه باشیم ولی کمیسیونی با اردو نباید برود از برای آنکه اردو بجهت نظم داخله میرود.
محتشم السلطنه- صحیح است بنده یکنفر هستم روانه شده میروم ولی میگویم این اردو باید از من جلوتر برود نه اینکه من به خاطر جمعی بروم بعد از آن هر روزه تلگراف به مجلس و جاهای دیگر کنم جواب امروز و فردا بدهند.
آقا میرزا محمود- همانطوری که جناب محتشمالسلطنه میفرمایند اردو لازم است چون در این باب مذاکره شده حالا اگر اردو نرود بنظر اجانب چنین میآید که دولت ایران بجهه حرکت دادن فوج عجز بهمرسانیده و فرمانفرما هم که خواسته بودند.
رئیس- آیا به بینیم فرمانفرمائی همین است که ایشان کرده و میکنند در صورتیکه بهوای نفس باشد چه فایده دارد.
حاجی محمد اسمعیل آقا- فرمانفرما اتصالا از وزراء دستورالعمل خواسته و میگوید اگر قرار شده است که من تنها بسرحد بروم و نرفتهام مقصرم ولی قرار بود اردو بیاید که نیامد و مالیات را هم من عهده نگرفته بودم پول هم برای افواج و حرکت قشون تصویب شده بود که بدهند.
رئیس- ما منتظر جواب تکلیفی هستیم که وکلای آذربایجان به ایشان گفتهاند که یا مسئولیت انتظام آنجا را قبول نمایند یا جواب بدهند.
رئیس- بجهت این ماموریت اردو چون جناب محتشم السلطنه آنرا صواب میدانند و خواستهاند باید ایشان را روانه کرد نه این که فرمانفرما خواسته است بجهت اینکه معلوم نیست فرمان فرما برای چه میخواهد بجهه داخلی آذربایجان یا برای جای دیگر.
حاج امام جمعه- باعتقاد بنده رفتن قشون ضرری ندارد ولی اردو زدن در سرحد گویا موجب بعضی توهمات بشود و در سرحد اردو زدن فایده ندارد و الان اراضی متنازع فیه را برف مستور نموده لیکن برای فرستادن قشون هیچ عیب ندارد.
آقا میرزا ابوالحسن خان- عقیده بنده این است در باب جناب حاج محتشم السلطنه با وکلای آذربایجان در مجلس مخصوص گفتگو نموده آخرین رای را بدهند و زودتر روانه شوند.
رئیس- در حقیقت این رای را باید جناب وزیر خارجه بدهند که صلاح است یا خیر؟
وزیر امورخارجه- اگر جناب محتشم السلطنه را مسئول میدانید هر چه خواسته است باید بدهید صحیح است.
آقا میرزا ابوالحسن خان- ما شما را مسئول میدانستیم نه ایشانرا.
وزیر امورخارجه- شما مرا مسئول میدانید بنده هم ایشانرا مسئول میدانم هر چه را که خواستهاند باید داد و هر قدر هم زودتر حرکت نمایند بهتر است که کارها خیلی مغشوش است.
آقا سید مهدی- در باب عشایر داخلی چه شد که این سوارهای ایلات جلوی آنها را نمیگیرند.
رئیس- حال این مسئله باشد که کمیسیون مالیه حاضر شده یکدفعه رای آخر داده شود.
(مجلس ختم شد)