مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۰

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۴۰

فهرست مطالب:

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۱

جلسه:۳۴۰

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۸ اسفندماه ۱۳۴۵

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

۲- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور

۳- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس در ساعت نه و پنجاه دقیقه صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید

۱ ـ قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه ـ آقایان:

روستا ـ امینی خراجی ـ بهادری ـ رضوی ـ فیصلی ـ کسرائی ـ مجد ـ ثامنی ـ مهندس برومند ـ رهبر ـ نصیری ـ نوربخش ـ مهندس زنجانچی ـ دکتر ضیائی ـ ریگی ـ تیمسار همایونی ـ مهندس اسدی سمیع ـ فهیمی ـ یعقوب تهرانی مهندس آراسته ـ دیهیم ـ لفوطی ـ هیراد ـ جاوید ـ دکتر یزدان پناه.

غائبین بی اجازه ـ آقایان:

ناروئی ـ دکتر مصباح زاده ـ آقایان.

غائبین مریض ـ آقایان:

جهانگیری ـ طالب زاده ـ طباطبائی ـ مهرزاد ـ امام مردوخ ـ دکتر سامی راد ـ کشفی ـ مبارکی.

۲ ـ ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور مطرح است، آقای معتمدی فرمایشی دارید بفرمائید.

معتمدی ـ بنده روز گذشته بنام یکنفر نماینده منفرد و مخالف در لایحه بودجه کل کشور اینجا صحبتهائی کردم و تذکراتی داد که بعد وقتی جراید را خواندم معلوم شد که اغلب از جراید بر خلاف آنچه که اینجا گفته شد انعکاسی دادند و شایعاتی منتشر کرده‌اند که بعد

+تحقیق کردم و دیدم که مبنای صحیحی ندارد برای اینکه رفع سوء تفاهم بشود لازم دیدم اینجا مختصر عرایضی بکنم که معلوم شود بین اجتماع ما نمایندگان و دولت اختلافی وجود ندارد (احسنت ـ احسنت) و تمام ما برای اعتلاء و عظمت کشور فداکاری می‌کنیم (احسنت) امیدوارم با این مختصر رفع این شایعه و سوء تفاهم بشود بنده و همةنمایندگان در راه خدمت به شاهنشاه بزرگوار و ملت ایران فداکار هستیم و توفیق بیشتر دولت جناب آقای هویدا نخست وزیر با تدبیر را از خداوند متعال مسئلت می‌نمایم (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ نظر دیگری در کلیات لایحة بودجه نیست؟ (اظهاری نشد) جناب آقای نخست وزیر بفرمائید.

نخست وزیر (امیر عباس هویدا) ـ در بدو امر بنده باید معذرت بخواهم چون امرزو صبح تقریباً با دو درجه تب به مجلس آمدم تا بتوانم به نظریاتیکه دیروز از طرف نمایندگان محترم موافق و مخالف اظهار شده پاسخ لازم بدهم من نمیدانم پنجره باز بود سرما خوردم یا اینکه بین فرمایشات موافقین و مخالفین اینقدر فرق بود که یک کوراندر ایجاد شد و من سرما خوردم در هر صورت باید عرض کنم که این دولت در موقعیکه به این ساحت مقدس شرفیاب می‌شود بجز خلوص نیت (احسنت) نظر دیگری ندارد و دولت با الهام گرفتن از نظریاتکیه خانمها و آقایان محترم ابراز می‌فرمایند سعی خواهد کرد همانطوری که سالهای گذشته سعی شد همیشه بودجه کاملتری تقدیم کند (نمایندگان ـ موفق باشید) بزودی سالی سپری می‌شود بزودی سال ۱۳۴۵ را فراموش خواهیم کرد و روبرو با سال ۴۶ خواهیم بود همانطور که در سال ۴۳ عرض شد و ۴۴ هم عرض شد و در ۴۵ عرض می‌شود انشاءالله در سال ۴۶ در موقع تقدیم بودجه ما بتوانیم از نکات بسیار سنجیده و صحیح و از نکاتیکه نمایندگان موافق و مخالف می‌فرمایند استفاده صحیح بکنیم حاجت نیست که من در اینجا از وضع اقتصادی مملکت صحبت بکنم خیلی خوشوقتم که ایرادهائیکه از ما گرفته شد و باید اذعان کنم مقداری از این ایرادها صحیح بود (احسنت) راه ایرادهائی است اصولی ولی اگر ما از آنها پند بگیریم در پیشرفت مملکتمان سرعت و نتیجه بیشتری را بدست خواهیم آورد (احسنت) و در اینجا فراموش نمی‌کنم که آقایان نمایندگان مدتها و ساعات طولانی فرمایشاتی کردند و منهم در این صندلی نشستم و گوش دادم مسلماً با انتخابات جدید عدة ولکا بیشتر خواهد شد و حتماً تغییراتی در این سالن داده خواهد شد استدعای من این خواهد بود که صندلی وزراء را یکقدری راحت تر بکنند تا بتوانیم واقعاً با حال راحت و استراحت بیشتری از نظریات محترم نمایندگان عزیز استفاده کنیم. همانطور که عرض شد بودجه‌ای که تقدیم شد بودجة برنامه‌ای است صحیح است که بودجه‌ها گاهی عمودی نوشته میشودو گاهی افقی نوشته می‌شود گاهی هم در چهارخانه رقم جابجا می‌شود بیاد دارم در سال گذشته یکی از دوستان عزیز بدولت حمله کرده بود که پاداش مدیر عامل برق خوزستان رقم عجیب و غریبی است خوب نه ایشان مقصر بودند و نه ما دو میلیمتر رقم رفته بود بالا آن رقم پاداش نبود ولی رقم خرجیکه راجع بکارهای عمرانی بود بجای پاداش چاپ شده بود مسلماً این را می‌بخشید همانطور که عرض کردم کار ما کاری است که باید همیشه سعی کنیم یاد بگیریم اینجا بنده به کرات عرض کرده‌ام نه انحصار علم پیش ما است، نه انحصار وطن پرستی پیش ما هست و بنده اینجا عرض می‌کنم فرداً فرد اشخاصیکه اینجا هستند وطن پرست هستند و هر فرمایشی که می‌کنند در راه تعالی مملکت است (احسنت) لذا دولت بهیچوجه خرده‌ای از فرمایشات شما نمی‌گیرد و دولت سعی خواهد کرد همیشه الهام بگیرد و تا حدود مقدور کارهایش را بطور بهتر و شایسته تر انجام بدهد. در گزارشاتی که تقدیم شد و در عرایضی که بنده در مجلس شورای ملی کردم و بلطف خداوند متعال و رهبری شاهنشاه عزیزمان سال ۱۳۴۵ سال خوبی بود رشد اقتصادیمان نزدیک به ۹ درصد یعنی ۹ و ۱۰ درصد خواهد بود وضع اجتماعیمان آرام و ساکت بود با همکاری همه نمایندگان محترم لوایح بسیار مفید تقدیم شد باز هم اینجا اذعان می‌کنم که هر لایحه‌ای که ما بقوة مقننه تقدیم کردیم روزی که

+لایحه پس از تصویب بما داده شد قانون بهتری بود لایحة انجمن شهر و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و حمایت خانواده (احسنت) و لوایح دیگری که بنده باید عرض کنم یا در دست تدوین است یا تقدیم شده و مورد بررسی خانم‌ها و آقایان هست شخص اینجانب از همکاری بسیار صمیمانه جناب آقای رئیس محترم مجلس شورای ملی و فرداً فرد خانمها و آقایان متشکرم (احسنت) باید عرض کنم این دولت همانطوری که بکرات عرض کردم اعتقاد به انتقاد دارد و معتقد است که پیشرفت دینا بدون انتقاد امکان پذیر نیست (احسنت) لذا در انتقادها یک قسمت صحیح است که بنده اینجا رسماً از پشت این تریبون عرض خواهم کرد دیگر قسمتش هم همانطور که دوست عزیزم آقای رامبد فرمودند ما نتواستیم آن کارهائیکه انجام دادیم بطور صحیح و بطور صحیح در معرض افکار عمومی بگذاریم و اگر مجهولی مانده آنکه نخوانده مقصر نیست مقصر ما هستیم که نتوانستیم آن کارهائیکه انجام دادیم بطور صحیح و بطور صحیح در معرض افکار عمومی بگذاریم ولی قانون ما لایحه بودجه قسمت اقتصادیش را ملاحظه فرمودید بعداً هم بهش بر می‌گردیم قسمت اجتماعی دارد و دولت فکر کرد در این مملکت که سطح درآمد هر فردی باید یک حداقلی باشد نمی‌شد بازنشستگان را فراموش کرد و ما آن عده از بازنشستگانی که در حدود ۵۰، ۶۰ تومان در ماه مستمری می‌گرفتند (بانو تربیت ـ ده، بیست تومان) یا کمتر بقول خانم تربیت به سیصد تومان رساندیم (نمایندگان ـ بسیار بجا است) این عده در حدود دوازده هزار نفر هستند ضمناً بازنشستگان شهربانی هم از حق قانونی که داشتند که متأسفانه امسال نمی‌توانستیم برآورد کنیم برای اشکالات مالی بحمدالله سال ۴۶ از آن استفاده خواهند کرد (انشاءالله) بنده بطور خلاصه راجع به نکاتی که اینجا عده از از نمایندگان محترم فرمودند پاسخ خواهم داد. جناب آقای موسوی کبیری در فرمایشاتشان گفتند که کارهای مهمی شده ولی باید بیشتر کار کرد بنده موافق هستم بنده هم معتقد هستم کارهای عظیمی شده در کشور ما و باید بیشتر کار کرد امیدوارم عمری باشد تا اینکه در سال دیگر بتوانیم با یک بیلان بهتری خدمتتان عرض بکنم چه کارهائی انجام شده (انشاءالله) راجع به تقسیمات کشوری صحبت شد بعضی از آقایان فرمایشاتی کردند خودتان هم میدانید این دولت به تقسیمات کشوری علاقه زیادی دارد ولی تقسیمات کشوری اشکالاتی داشت حتی به این مطلب رسیدیم که احتیاج به قانون نداشت و می‌توانستیم با تصویبنامه این موضوع را حل کنیم ولی استدعای ما این است که وقت بیشتری بما بدهید تا بتوانیم یک تقسیمات صحیح نه روی الگوهای غلط تقدیم کنیم برای خاطر اینکه اگر الگوها غلط باشد باز هم دچار این اشکالات می‌شویم. فرمودید مأمورین دولت وظائف خود را خوب انجام نمی‌دهند (کبیری ـ بعضیهایشان) بنده هم معتقد هستم خود شما هم مأمور دولت بودید ملاحظه میفرمائید ما دردها را خوب می‌فهمیم بنده نمیدانم چرا وقتی پشت میز اداری هستیم همیشه خودمان معتقد هستیم که تمام عقل مال ما است و تمام شعور مال ما است فراموش نکنیم که یک روز هم آنطرف میز می‌رویم (احسنت) جناب آقی رامبد دیروز راجع به این کار فرمایشی کردند که بنده چند هفته پیش در وزارت کشور عرض کردم یک مأمور وزارت دارائی اگر یک کارمند دولت برای کار مالیاتش برود نزد او مثلا یا یک کارمند ثبت آن مأمور وزارت دارائی که انشاءالله تغییر پیدا می‌کنند و نسل جوان با این هدایتها و این انقلاب بهتر می‌شوند در برابر او بی اعتنائی می‌کند ولی همان مأمور وزارت دارائی چند روز بعد به اداره ثبت می‌رود همان مأمور ثبت با او بی اعتنائی می‌کند جناب آقای موسوی کبیری بنده خدمتتان عرض کنم که با زور نمی‌شود این کار را انجام داد باید آموزش و پرورش داد باید آنها را قانع کرد سعی کرد که این اشخاص تا آن حدودی که مقدور هست با این روح جدید آشنا بشوند بنده خودم در وزارت کشور آنروز گفتم در اروپا در مغازه‌ها معمولاً تابلوهائی هست که در آنها نوشته شده است مشتری همیشه حق دارد یعنی شما اگر می‌روید برای خرید یک جفت کفش یک جفت جوراب یا یک دست لباس چند دست لباس می‌آورد چند جفت کفش می‌آورد و بالاخره مشتری تصمیم می‌گیرد چیزی بخرد ما ایرانیها خجالت

+می‌کشیم مثلا اگر سه جفت کفش آورد یک جفتش را می‌خریم ولی من هیچوقت ندیدم اگر در آنجا مشتری چیزی نخرد آن مأمور فروش ناراحت بشود یا ناراضی بشود در را برای شما باز می‌کند سلام می‌دهد الآن در آن جائیکه بفرمایشات آقای رامبد برسم یک پیشنهادی خواهم داد فرمودند یک مرجع اداری ساعت ده سر خدمت حاضر می‌شود یک مرجع دیگر ساعت ۸ سر کارش می‌رود این مسئول رئیس آنها است که باید خودش در اول وقت اداری حاضر باشد تا بتواند کنترل کند ولی من اطمینان دارم و نمیدانم آن روزی که خودتان در راس کار اداری بودید چطور عمل می‌کردید برای خاطر اینکه این وضع تنها مربوط به این دولت نیست تنها در عرض این سه سال نیست که کارمندی سر وقت سرکارش نرفته جنابعالی که با قدرت کار میکردیدحتماً یک دواهائی دارید آن دواها را بما بدهید بجز اینکه زور باشد چون زور بعقیده بنده فایده ندارد بما بگوئید ما ه حاضریم که سعی کنیم راه حلی برای این کار پیدا شود صحبت از روح عصیان شد بنده این جمله روح عصیان را خوشم نمی‌آید روح عصیانی موجود نیست ناراحتی موجود است (مرتضوی ـ بنده استنباط می‌کنم مقصودشان همین ناراحتی بود) ولی روح عصیان موجود نیست (صحیح است) این مملکتی که برهبری شاهنشاه اینقدر پیش رفته روح عصیانش کجاست کلماتی هست که در نطق بسیار زیبا است وی در موقعیکه آدم در روی کاغذ می‌خواند ارزش زیادی ندارد بخصوص روح عصیان در بعضی از دستگاهها بنده بشما قول می‌دهم که این روح عصیان هیچ کجا موجود نیست راجع بنکات دیگری فرمودید این غرب زدگی موضوع سوپر گلدیانا ـ مولن روژ بنده هم برایتان از این قبیل اسامی پیدا کرده‌ام اینجا هست سامکو ـ رینگو ـ پانوراما ـ مونوپل ـ ورتیژ راستی این ورتیژ هم بد نیست (خنده نمایندگان) لایف، فدرا ـ فرانس رایکو ـ کرکپال خوب این غرب زدگی ـ پالاس ـ ژکوند ـ رنسانس ـ لینو لئوم ـ کرومونی ـ جنتلمن این هم خوب است حالا میفرمائید دولت اقدام کند دولت چکار کند دولت تفنگ بگیرد و برود در برابر این مردم و بگوید مردم از این اسمها نگذارند و بگذارند رستم ـ سهراب در جنوب شهرهائی داریم پریروز وزیر آموزش و پرورش بمن می‌گفت که یک شهری در نزدیکی‌های آبادان باسم ویس و یک شهری هم نزدیک آن است به اسم رامین گفتم اینکه خطرناک است ویس و رامین را پهلوی هم بگذاریم (خنده نمایندگان) این اسامی خارجی موجود است در بعضی کشورها هست که زبان مادریشان اینطوری شده ما امروز می‌بینیم بین رفقای خودمان چهار کلمه فارسی می‌گویند سه کلمه انگلیسی بآن اضافه می‌کنند جعفر خانهای مدرن شده‌اند اینهم متدی است بنده شخصاً باید عرض کنم معتقد هستم زبان مادری ما زبان شیرینی است و تمام کلمات در این زبان موجود است و باید سعی کنیم که واقعاً در مدارس این روحیه را ایجاد کنیم و مسلماً اگر ما بتوانیم یک چنین روحیه‌ای ایجاد کنیم بنفع همه خواهد بود ولی ما در مملکتمان پارچه لباسی درست می‌کنیم بهتر از پارچه اروپائی یا بهمان خوبی بعضی از این پارچه‌ها را می‌برند خارج یک مهر خارجی رویش می‌زنند و گمرکش را می‌دهند و خوب بفروش می‌رود خوب ما عادت کرده‌ایم اگر پارچه انلگیسی نیست اصلا خریدار ندارد یا اینکه بیشتر برای لباسمان کوپن می‌خریم همان پارچه ایست که توپش را می‌آورند قسمت می‌کنند و قیچی می‌کنند سه متر سه متر باسم کوپن بشما می‌فروشند بچهارصد تومان اینها چیزهائی نیست که دولت سرباز و ژاندارم بگذارد که مردم نکنند البته باید از این روحیه درو بشویم بهترین راه اینست که از خودمان شروع کنیم خودمان روی این اصل برویم حتماً بهتر می‌شود صحبت از علاقه جوانها بموزیک‌های جدید شد جناب آقای موسوی کبیری ما همیشه جوانها را آنروز قضاوت می‌کنیم که بنده و شما موهایمان ریخته است (خنده نمایندگان) فراموش می‌کنیم که ما یکروز جوان بودیم آنروز آدامو نبود ولی آنروز بنده خودم بیاد دارم ما با هم بیروت بودیم جنابعالی آن صفحه ماریلو را هی می‌گذاشتید

+تا گوش من بیچاره خسته می‌شد پس ملاحظه میفرمائید آن روز تینوروسی بود امروز آدامو شده الآن جنابعالی و بنده از اشعار آدامو شاید خوشمان نیاید و شاید هنوز هم بدمان نیاید بهر حال امروز جوانان از آدامو خوششان می‌آید احساسات جوانان را نباید همه را یکطور بگوئیم غلط است من به این نسل جوان مملکت ایمان و اعتقاد دارم (احسنت ـ احسنت) این جوانهای این مملکت هستند که خواهند توانست بهتراز من و شما با سرعت بیشتری این مملکت را بطرف تعالی و توسعه ببرند (انشاءالله) الآن ما از تینو روسی خوشمان می‌آید چرا از آدامو بدمان بیاید مسلماً ممکن است صدایش از نظر بنده و شما آنطور احساساتی نباشد ولی فراموش نفرمائید آن زمان ما جوان بودیم الآن بنده شخصاً از شعر و آواز فارسی خوشم می‌آید از صدای مرضیه و الهه و دلکش خوشم می‌آید باید فراموش نکنیم که بعضی هم از صدای ملوک خوششان می‌آید بعضی‌ها از صدای مرحوم قمر الملوک خوششان می‌آید دنیاست می‌چرخد جلو می‌رود ما این دنیا را نمی‌توانیم جلویش را بگیریم بنده در حضور شهبانو آن موقعی که آدامو در استادیوم می‌خواند میدیدم بچه‌های ما جوانان ما مثل جوانان همه جای دیگر دنیا احساسات نشان می‌دادند جیغ می‌زدند داد می‌زدند شما آدامو را فراموش کنید ولی بیائید این احساسات را به بینید (دکتر بقائی یزدی ـ کاذب است) من و شما که پا بسن گذاشته‌ایم موهایمان از بین رفته من و شما وقتی می‌خواهیم جوانان را قضاوت کنیم جنابعالی بیاد گرامافون و صفحه ماریلو باشید خیال می‌کنم من و شما در آنموقع انصافمان بیشتر خواهد بود راجع بوزارت اطلاعات فرمایشاتی کردید من خیال می‌کنم قسمتی از فرمایشات شما راجع بوزارت اطلاعات کاملا صحیح است ولی وزیر اطلاعات چکار کند میفرمائید چرا برنامه را عوض می‌کند آنهم که باید روی اصول صحیح کار کند اوراقی تهیه می‌کند بین مردم توزیع می‌کنند از مردم سؤال می‌کنند چه برنامه هائی می‌خواهند نتیجه می‌گیرید از این تقاضاهای مردم و بعد برنامه‌ها را تغییر می‌دهند میفرمائید چرا برنامه کودک از ۷ و ربع صبح به ساعت ۱۲ و سی دقیقه بعد از ظهر تغییر پیدا کرده این حساب شده آخر من و شما که کودک نیستیم آنها را بادی در نظر بگیریم و به بینیم کودک ۷ و ربع صبح باید چائی اش را خورده باشد و چمدان بدستش بدهند و بدود بطرف مدرسه اگر هم ساعتش بموقع نبود باز تغییر می‌دهند دنیائی که خراب نمی‌شود می‌توانیم تغییر بدهیم میگوئید چرا اخبار ساعت دو است سؤال کرده‌اند و مردم جواب داده‌اند که اینطور باشد خوبتر است یک کارمند یا شخص دیگری نهارش را خورده بخصوص اگر کارمند باشد یک ربع هم زودتر از اداره اش می‌رود ناهارش را خورده و می‌خواهد یک چرتی بزند حالا شما می‌خواهید در موقع چرت زدن با اخبار ویتنام و فلان جا و فلان جا ناراحتش کنید اخبار خیلی کمتر شده و خیال می‌کنم بهتر شده (صحیح است) قبول کنید ما نظری نداریم که رادیو متعلق بیک دسته باشد همه رادیو را گوش می‌دهید حتماً شنیدید که دیشب همه نطقها مخصوصاً آن قسمتهائیکه انتقاد شده همه اش گذاشته می‌شد خوب بگذارید مردم قضاوت کنند اینکار را خیلی سخت نگیرید آقای موسوی راجع بواژه‌های خارجی صحبت کردید من حساب کردم که بواژه‌های ایرانی خیلی عقیده دارید در چهارده سطر نطقتان از آغاز تا انجام ۲۰۳ واژه خارجی بکار برده‌اید الان بگیرید صورت جلسه را و ببینید اگر ما می‌خواهیم واژه‌های خارجی کمتر بشود خودمان یک خرده باید کمتر واژه خارجی بکار ببریم یک خرده عربی بود که حتماً یاد بیروت بودید حتماً یادتان هست. فرمودید چرا در رادیو از لحاظ دعا و نماز اقدامی نمی‌شود خوب جناب آقای موسوی بایستی صبح زود بیدار شوید نمازش را آدم دیر نمی‌خواند رادیو را باز کنید می‌بینید که قرآن می‌خواند در ساعت ۷ و ۸ که نمی‌شود نماز خواند اگر شما صبح زود رادیو را گوش می‌کردید میدیدید که هیچ اشکالی ندارد و برنامه نماز و قرآن هم دارد فرمودید نیایش بدرگاه اهورا مزدا بعداً فرمودید قرآن خوب ما رفتیم دنبال قرآن دین مبین اسلام و طبق آن اگر علاقه دارید یک برنامه اهورا مزدا اجرا کنیم برای برادران زرتشتی، کلمه اقلیت را هم بنده خوشم نمی‌آید در مملکت

+ما اقلیت موجود نیست (صحیح است) همه برادران ما هستند برادران زرتشتی اگر لازم باشد برنامه اهورامزدا اجرا شود ما آماده هستیم مسلماً اشکالی نخواهد بود و این کلمه غربزدگی را هم خواهش می‌کنم فراموش کنید کراوات می‌زنیم غربزده می‌گویند کت یک چاک می‌پوشیم غربزده هستیم دو چاک می‌پوشیم غرب زده شده‌ایم بنده نمیدانم تکلیف چیست این را یک راه حلی برایش پیدا کنید حتی گاهی در دستگاههای دولتی موقعی که نخست وزیر شدم این عرایض بین خودمان باشد گزارشاتی برای من می‌آید بفارسی هر چه می‌خواندم نمیفهمیدم یک روز به رئیس دفترم گفتم که این گزارش انگلیسی بود گفت بله و انگلیسی آنرا برای من فرستاد خوب فهمیدم خوب گاهی خیلی دور می‌رویم از مملکت خودمان و زحمت یادگرفتن زبانمان را هم نمی‌کشیم بنده خودم در سال ۱۳۲۲ که به مملکت برگشتم مدیون این دکتر خانلری هستم منهم چهار کلمه فرنگی می‌گفتم دو کلمه فارسی و او واقعاً بمن درس داد بمن فهماند و توانستم تا یک حدود معقولی با زبان مادریمان آشنا شوم و خیال می‌کنم زبان مادری ما زبان فارسی زبان شیرینی است انقدر شیرین است که ۸۰۰ سال پیش شعر گفته‌اند و حالا فهمیده می‌شود اشعار شعرای ۸۰۰ سال پیش فرانسه آلمان انگلیس را امروز باید تفسیر کرد چون زبان باز زمان عوض شده است و بسیار فرق کرده است راجع به اینکه اسم سینما‌ها را عوض کنیم آخر جناب آقای موسوی کبیری در اینجا میگوئید دولت زور نگوید و در این مورد میگوئید زور بگوید ما یک مسلسل بگیریم و بگوئیم اسم سینماها را عوض کن چون من چکارش کنم خوشم نمی‌آید اسم سینماها را بگذارند دیاموند همین اسم هیلتن باعث شده است که یک عده مردم می‌آیند در این هتل زندگی می‌کنند بنده علاقه دارم که اسم سینما را فارسی بگذاریم ولی ما باید سعی کنیم با منطق با صحبت مردم را وادار کنیم که این کار را انجام بدهند مگر ما الان اجازه داده‌ایم اسامی فرنگی مردم روی بچه‌های خود بگذارند مثل فلور خوب این تقصیر پدر و مادر است و خوشوقتم هیچ ایرادی به دولت نتوانسته‌اید پیدا کنید بجز این حرفها، راجع به راههای دهلران و مهران فرمودید بنده دلهره رفتم برای اینکه چطور می‌شود که ما یک جاده‌ای را پیش بینی کرده باشیم ولی عملی نشده باشد الان گزارشی خواستم علت عدم اجرای این پروژه چیست معلوم شد علت عدم برآورد مهندسین مشاور می‌باشد قبول دارم ولی سعی خواهیم کرد که تا حدودی اینکار انجام بشود (کبیری ـ متشکرم) ولی فراموش نفرمائید که شما میگوئید کارها را در دولت منحصر نکنید بدهید ببخش خصوصی خوب مهندس مشاور هم بخش خصوصی است آنهم کارش را می‌کند اطمینان دارم که جنابعالی راجع به این جمله دلهره نداشته باشید یک فکری برایش می‌کنم اما راجع به اسفالت ایلام در ناریخ ۴۵/۲/۲۲ قرارداد اسفالت ابلاغ شده بمبلغ دوازده میلیون و خرده‌ای ریال به همین دفتر فنی و فرمانداری کل ایلام و حتما جنابعالی می‌توانید چون با فرماندار کل ایلام دوست هستید صمیمی هستید این را بخواهید تا زودتر کارهایتان پیش برود و ترتیب عملیات اجرائی از طرف پیمانکار داده شود وجوهی از طرف سازمان برنامه در اختیار وزارت آبادانی و مسکن قرار می‌گرفت طی قرارداد بپیمانکار تحویل گردید چون گاهی هم یک خورده کارها ممکن است تأخیر شود آقای رامبد مطلبی فرمودند دل من هم خون است صبح سوار ماشین می‌شوم میبینم یک خیابان را برای اینکه لوله آب، لوله برق را از اینطرف به آن طرف ببرند خراب کردند ومدتی طول می‌کشد تا یک چیزی رویش بگذارند خوب اگر این کار را نکنیم در یک کشوری که در حال توسعه هست مگر آب یا برق نبایست داد تا مدتی این اشکالات هست و باید قبول کنیم که این کارها باید انجام شود. فرمودید نطق بنده برای جنابعالی مثل اینکه ترجمه شده بنده نمیدانم چه شده چون بفارسی نوشته بودم حالا بلکه یک اشکالی تویش داشت و آنرا نفهمیدم سعی کردم بفهمم چون دو تا نطق بود یکی

+آنکه اینجا توزیع شد و دیگر آنکه من خیال می‌کردم که یک خلاصه‌ای از پیشرفتها را بعرضتان برسانم. راجع به بدبینی در دستگاههائی صحبت کردید بنده نمیدانم چرا این بدبینی موقعیکه خودتان پشت دستگاههای اداری بودید نبوده و حالا شروع شده ولی شما ببینید در آن مقدار تقاضائیکه می‌شود چقدر از آنها معمولا کارهائیست که صحیح نیست یک شخصی بیک وزارتخانه شکایت می‌کند یک تقاضائی دارد آن وزارتخانه بعد از بررسی جواب می‌دهد مقدور نیست بعد شکایت می‌کند به نخست وزیری و نخست وزیری یک دستگاهی دارد به اسم رسیدگی بشکایات آنهم می‌رود تحقیق می‌کند جواب منفی می‌دهد بعد می‌رود این شخص به وزارت دربار بدفتر مخصوص شکایت می‌کند ما عادت داریم به کاغذ نوشتن رونوشت هم می‌کنند و رونوشت می‌فرستند و همانوقت که تقاضا دارند می‌نویسند نخست وزیر محبوب، من می‌خواستم قبلا محبوب باشم نه حالا که یک تقاضائی دارند امیدوارم عرایض بنده تا حدی نظریات جنابعالی را روشن کرده باشد این اطلاعاتی که خواسته بودید بعرضتان خواهد رسید برایتان می‌فرستم که توجه بشود راجع به خلیج فارس نماینده بعدی صحبت کردند ولی بنده اطمینان دارم که این کارها تا حدی حل خواهد شد بخصوص الگزیر حس بدبینی را فراموش کنید خوشمزه است قوا به آدم می‌دهد جنابعالی که سالهای متمادی در پستهای اداری مهمی بوده‌اید بیائید به ما بگوئید و خیلی خوشوقت می‌شویم ولی من به زور اعتقاد ندارم که ما راه را صاف کنیم تا کارها پیش برود راجع به شدت عمل مأمورین راهنمائی و اخذ جریمه، جریمه نمی‌گیرند شکایت می‌کنید که آقا اگر بیائید جریمه بگیرید کار درست می‌شود جریمه بگیرند بد میگوئید که چرا جریمه می‌گیرند والله بخدا میان همه این تزها سرماخوردگی من دارد بیشتر می‌شود همیشه جای گله هست این اواخر در تلفنخانه ما در دستگاه تلگراف ما یک رویه‌ای در نظر گرفته شده که اگر یک خبر موقع روز نمی‌رسید و شب می‌رسید که خیلی دیر باشد و اگر یک خبر مهمی باشد مأمور تلگراف می‌آید آدرس آنشخص را از دفتر تلفن پیدا می‌کند و بهش می‌گوید یکی از دوستان ما رفته بود مسافرت همینکه برگشت خانمش و خودش آمدند بمنزل بنده که آقا این چه وضع مملکتی است آدم را نمی‌گذارند بخوابد گفت تلگرافی شوهرم کرده بود روز سه شنبه سحر رسیده بود که من سه شنبه ساعت پنج و نیم می‌رسم خوب این بیچاره تلگرافچی هم ساعت پنج صبح تلفن کرده بود که خانم تلگرافی از دکتر شوهرتان آمده و نوشته که پنج ونیم صبح می‌آید خوب این بیچاره کار صحیحی کرده بود ولی تلگراف کننده اشتباه کرده بود پنج ونیم صبح را با ساعت هفده و نیم آنوقت ازش ایراد می‌گریند اشکالی ندارد اگر این ایرادات گرفته شود چون ما عاشق افکارمان نیستیم. جناب آقای سیدعلی صائب واقعاً‌شیرین صحبت کردند بنده قسمت مربوط به دفاع از دولت و برنامه‌های دولت را می‌گذارم کنار (خواجه نوری ـ نطق مطالعه شده‌ای بود) با احساسات با ارقام و من خیال می‌کنم به طبقه کارگر باید افتخار کرد (احسنت) من میدانم سید علی صائب مرد خودساخته ایست و واقعاً‌نکاتی را گفتند و با تأیید دولت انگشتشان را روی مسائل بسیار مهم گذاشتند بنده از جنابعالی آقای صائب ممنون هستم و بخصوص آن تاریخچه بودجه که فرمودید تاریخچه بودجه‌ای که به اطلاع خانمها و آقایان رسید که بیست سال پیش چه بود و حالا چه شده بودجه‌ای که صد میلیون تومان بود امروز رسید به ۲۱۶ میلیارد ریال بنده ممنون هستم بیش از این عرض نمی‌کنم این اولین بار بود که دیدم صحبت می‌کنید هم ادب و هم علم و هم تاریخ را مخلوط کردید واقعاً جای سرافرازی است. جناب آقای ابوالحسن احتشامی نکاتی فرمودند که بسیار متین بود ولی باید عرض کنم که وظیفه ایشان خیلی سنگین بود چون در یک مدتی با برنامه‌های دولت موافق بودند و امروز نکاتی راجع باین برنامه‌ها فرمودند بعضی‌ها را قبول دارم و بعضی‌ها را اجازه می‌خواهم عرض کنم راجع بسیاست استقلال ملی راجع بکتاب انقلاب سفید

+ فرمودند که چرا این کتاب انقلاب سفید تفسیر نمی‌شود من خیال می‌کنم تمام شما این کتاب را خوانده‌اید احتیاج بتفسیر ندارد واقعاً مطالب آنقدر گویا آنقدر روشن است که کار دولت را هم روشن کرده چون برنامه سالهای ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹ و بنده نمیدانم تا چه سالی برنامه این دولت را روشن کرده است و بدیهی است که ما نه تنها از آن پند می‌گیریم بلکه افتخار داریم که این فرمایشاترا از آن مصلح بشنویم و واقعاً بنده که مدت دو سال و چهل و چند روز است که افتخار شرفیابی مرتب دارم و شاهنشاه راجع بتمام برنامه‌ها صحبت می‌کنند و راجع بسایر نظریاتشان راهنمائی می‌فرمایند جناب آقای رامبد فرمودند ۲۰ سال دیگر این مملکت باید در زمره کشورهای توسعه یافته شده باشد بنده بشما قول می‌دهم با همکاری شما خانمها و آقایان اکثریت و اقلیت تا آنجا که مقدور است امیدوارم با روح شاد و خلوص نیت اقدام کنم (احسنت) راجع بمبارزه با بیسوادی بنده خوب متوجه نشدم آیا منظورشان اینستکه این سازمان را منحل کنم؟ این سازمان سازمان دولتی نیست آیا ما مدارس ابتدائی را بیشتر کنیم اگر این باشد حق دارند من یک ارقامی را برایتان می‌خوانم بلکه روشن بشوید جمع محصلین مدارس ابتدائی در ایران دو میلیون و ۷۳۹ هزار نفر از این تعداد ۸۷۰ هزار نفر در روستاها در دبستانهای عادی که جانشین سپاهیان دانش بعد از خدمت شده‌اند و ۳۸۰ هزار نفرشان توسط سپاهیان دانش و کلاسهای سپاهیان دانش تدریس می‌شوند تعداد دانش آموزان ابتدائی در همین چند سال اخیر افزایش قابل توجهی نموده و تنها در سال جاری ۲۰۰ هزار نفر بر تعداد دانش آموزان ابتدائی نسبت بسال قبل اضافه شده، کم است باید هر فرد ایرانی هر بچه ایرانی مدرسه برود ولی فراموش نکنید در کشور ما با وسعتش با پراکندگی اهالیش برای این کار یک اشکالاتی هست یا اینکه هنوز عده‌ای از پدر و مادرها اعتقاد به این کار ندارند. سئوال فرمودند که دولت چه طرحی برای تعلیمات ابتدائی دارد؟ چه طرحی بهتر از سپاه دانش خیال می‌کنم ابتکار شاهنشاه در این قسمت راه حل بسیار صحیح و خوبی بود و تاکنون ۳۰ هزار نفر از جوانان کشور به ۳۰ هزار ده رفته‌اند رقم مهمی است ۳۰ هزار نفر سپاهی دانش به ۳۰ هزار ده رفته‌اند و در ۳۰ هزار مدرسه تدریس کرده‌اند (خواجه نوری ـ خود این جوانها هم تربیت بسیار خوبی برای این کار شدند) و در خاتمه کارشان در محل بعنوان آموزگار استخدام می‌شوند یعنی در ۱۳۴۶ ـ ۸ هزار نفر آموزگار جدید استخدام می‌شود و ۸ هزار سپاهی دانش دیگر اضافه می‌شود ارقامی است که خیال می‌کنم بسیار صحیح است راجع بصادرات بلخیج فارس سئوال فرموده بودید اینجا باید خدمتتان عرض کنم میزان صادرات ایران بشیخ نشینهای خلیج فارس از سال ۴۱ تا پایان سال گذشته از این قرار است: در ۴۱ ـ ۷/۵ میلیون دلار در ۴۲ ـ ۸/۳ میلیون دلار در ۴۳ ـ ۱۵/۷ میلیون دلار در ۴۴ ـ ۲۴/۴ میلیون دلار این را بنده افتخاری برای دولت نمیدانم این افتخار بخش خصوصی است اینها است که در بخش خصوصی پیشرفت کرده و ما از لحاظ مقررات انجام دادیم و اینها پیش رفتند و این رقم را بشما عرض خواهم کرد در سالهائیکه در پیش داریم سرسام آور خواهد بود من بشما قول می‌دهم. سئوال فرمودید جناب آقای احتشامی که در موضوع کشاورزی چه اقدامی شده؟ آخر ما این بودجه را خدمتتان دادیم بخاطر اینکه بخوانید و ملاحظه بفرمائید بحمدالله بین همکارانتان اینجا متخصصین بارز کشاورزی دارید هر چند که ارقام عمودی و افقی است ولی خوب از آنها سئوال می‌کردید بنده خیال می‌کنم برایتان روشن می‌کردند ولی بهتان بگویم که در برنامه چهارم ما یک فشار بسیار زیادی از لحاظ بخش دولتی بکشاورزی می‌آوریم تا کشاورزی ما همان رونق بخش صنعتی را پیدا کند (احسنت) جناب آقای مصطفوی نائینی الحمدالله جنابعالی راجع بدولت و آدامو با انصاف بودید (دکتر پورهاشمی ـ آخر ایشان ادعای جوانتری می‌کنند) و راجع به انتقادات بنده با شما موافق بودم ولی اشکالاتی داریم و یک کارهائی هست که اگر ما نگذاریم این کارها طبق برنامه انجام بشود طول خواهد کشید بنده اینجا خواستم اعلام کنم دولت در سال ۴۶ مبلغی در حدود

+۲۰ میلیون تومان برای کارهای عمرانی دهات و شهرهای کوچک منظور خواهد کرد جناب آقای رامبد نه از بودجه‌ای که نوشتیم از اضافه درآمدمان (احسنت) ۲۰ میلیون تومان (خواجه نوری ـ بسیار کار خوبی است) که با نظر خانمها و آقایان و تمام وکلای مجلس برنامه هائی انجام بشود که احتیاج ببرنامه ریزی دقیق نداشته باشد زیر نظر استاندار و وکیل محل با هم و از یک طرف هم مردم اگر عرض می‌کنم ک این ۲۰ میلیون در بودجه نیست و این روی اضافه درآمد ما است مطلع خواهید شد که این بودجه نه تنها متعادل است بلکه حتماً یک خرده هم این ور و آنورش پول اضافی دارد آخر نمی‌شود از یک بودجه با کسری یکدفعه برویم بیک بودجه ایکه یک وجوه اضافی داشته باشد این را هم بهتان بگویم بنده نمیدانم چرا راجع بپول دولت خیلی بخیل هستم بخل عجیبی دارم خودم چون پول زیادی ندارم ولی واقعاً‌راجع بپول دولت معتقدم آنچنانکه باید خرج بشود خرج بشود ولی آنجائیکه باید خرج صحیح بشود آدم چشمش را باز کند و نترسد و بنده بشما قول می‌دهم سال دیگر انشاءالله بکمک خداوند متعادل با سال طراعت خوبیکه ادامه پیدا می‌کند مازادی هم خواهیم داشت و از شما اجازه خواهیم گرفت که مازادمان را ببریم بسازمان برنامه (انشاءالله) همین بودجه‌های دولتی که در سابق از یک طرف از سازمان برنامه وجوهی می‌گرفت الآن بر عکس خواهد شد. جناب آقای معتمدی بنده متأسفام که عصبانی شدم (احسنت) معمولا من آدمی نیستم که عصبانی بشوم ولی دیشب موقعیکه از حضور خانمها و آقایان مرخص شدم ۴۱ درجه تب داشتم و این وزیر بهداری مقداری از این قرصها همین قرصهائیکه خود جنابعالی بما نشان می‌دادید از قرصها ببنده دادند (خنده نمایندگان) و الآن که حضورتان صحبت می‌کنم ۳۸/۵ درجه تب بیشتر ندارم مسلماً با زیبائی اصفهان ببخشید زیبائی فرمایشات نماینده اصفهان را باید قبول کرد که گاهی هم روی احساسات فرمایشاتی می‌کنند بنده با خلوص نیت می‌خواهم عرض کنم با خلوص نیت باور کنید هیچگونه نه ناراحتی دارم نه اینکه بخواهم عرضی بکنم که جنابعالی یا همکاران دیگر ناراحت شوند (احسنت) در این مملکت آنروزهائیکه صحبت پورسانتاژ و ۴ درصد و ۵ درصد و ۱۰ درصد می‌کردند گذشت رفت، نیست، همکاران من وظیفه‌ای دارند و تحت رهبری شاهنشاه انجام وظیفه می‌کنند بجز برای ترقی مملکت و رضامندی خاطر شاهنشاه و مردم کار دیگری ندارند (احسنت) آنها را تضعیف نکنید اگر دلیل دارید بدهید ما باید این را روشن کنیم ولی تضعیف نکنید تضعیف کردن یک وزیر تضعیف کردن مملکت است تضعیف کردن یکدستگاه است نکنید این کار را، من اطمینان دارم که بجنابعالی یک عده اشخاص مغرض حرفهائی زده‌اند و جنابعالی روی خوش باوری با آن احساساتیکه همیشه دارید این نظریات را اینجا منعکس کردید من بشما قول می‌دهم خوشم آمد که اولا با شهامت و رشادت آمدید پشت این تریبون (احترام بنده خیلی بشما بیشتر شد) (احسنت) و فرمودید که اطلاعات صحیحی نبود از این اطلاعات خیلی زیاد می‌رسد و مسلماً اطمینان دارم که در همکاریهائی که با هم خواهیم داشت اینها نکات کوچکی است استدعای من این است شما وکیل مجلس هستید وکلای مجلس حق ندارند حب و بغض داشته باشند چرا داشته باشند؟ (صحیح است) اگر ما خاطی هستیم بفرمائید و بنده اولین کسی هستم که بیایم پشت این تریبون و با خلوص نیت عرض کنم و نظریاتم را بگویم بنده از پیش آمد دیروز متأسفم (احسنت) و امیداوارم که این آخرین باری بود که در مجلس انقلابی چنین حرفهائی زده شد ولی نه اینکه اگر کاری باشد ما نرویم دنبالش، آنرا باید بکنیم (صحیح است) ولی ما در وضعی زندگی می‌کنیم که وقتی یک مدیر کل را از کار برکنار می‌کنند مدیر کل دیگری میگذارندروی اصول صحیح یا غلط آن طرف می‌رود بفکر نظریات دیگری گاهی اخلال می‌کند جنابعالی که آدم متدینی هستید بنده در موقع عاشورا و تاسوعا در مسجد خودتان در مسجد اصفهانیها آمدم دیدم که خودتان دستتان را بدرگاه خداوند بالا برده‌اید از شما انتظار دارم که اگر دعائی هم بکنید برای این باشد که ما در خدمت گزاری موفق باشیم

+و اگر کسی مغرض باشد جنابعالی باید بالا و دور از غرض باشید و خودتان جوابش را بدهید ولی ممنونم که شما خودتان اینجا آمدید و نظریاتتان را دادید و بنده هم متشکرم (احسنت، احسنت) می‌گویند اصهفان نصف جهان است ولی با جناب آقای معتمدی و فرمایشاتشان شد اصفهان تمام جهان نکاتی را تذکر دادید (معتمدی ـ تازه نیمی از وصف اصفهان گفتند) بنده گاهی به اصفهان می‌روم چون هروقت که بمسافرت می‌روم واقعاً ترقی و توسعه اصفهان رااز نزدیک می‌بینم فرمودید از وضع درآمدها خوشوقت هستم بنده در اینجا اعلام کردم ۲۰ میلیون تومان اضافه بر بودجه از درآمدهای اضافی که منعکس نیست لایحه اش را می‌آورم اینجا اجازه اش را بدهید ببینید بنده خوش بینم (احسنت) میفرمائید که وضع مردم بهتر است حق دارید ولی درآمد دولت بالا می‌رود خوب هر وقت وضع مردم بهتر باشد درآمد دولت بالا می‌رود شکی نیست رونق اقتصادی خزانه‌های دولت را پر می‌کند و رکود اقتصادی خزانه دولت را کم و خالی می‌کند و ما نمی‌خواهیم برگردیم به آن روزیکه بعضیها از پشت این تریبون (نمی‌خواهم عرض کنم چون تریبونها را بستند) ولی بعضیها مخالفت می‌کردند و راجع به ورشکستگی کشور صحبت می‌کردند کشور ایران هیچوقت در تاریخ دو هزار و پانصد ساله اش ورشکست نبود (احسنت) کشور ایران هیچوقت ورشکسته نبود و نخواهد بود و من بشما قول می‌دهم که همین جوانها را به بینید در عرض ۲۰ ـ ۳۰ سال دیگر کشور را بکجا میکشانند (انشاءالله) راجع بدیوان محاسبات فرمودید بنده استدعا می‌کنم بودجه را قرائت بفرمائید بنده شخصاً راجع بدیوان محاسبات احترام زیادی دارم وزیر دارائی که بودم سعی کردم در هر محل شأنشان را بالا ببرم و جنابعالی را مطمئن ترکنم و مسلماً اگر وجوهی هست بقول آقای رامبد دستگاهها شرکت درست می‌کنند با بودجه شرکت درست می‌کنند و شرکت‌ها را رونق می‌دهند بلکه روی بدست مردم بدهیم برای اینکه اگر سازمان باشد اشکالی دارد ولی اگر شرکت شد آسانتر می‌رویم بطرف مردم ما درست می‌کنیم آماده می‌کنیم تحویل می‌دهیم بمردم. راجع بخرید محل برای سفارتخانه‌های ایران در خارج خوب، چکار کنیم گفتیم که وزارت امور خارجه از بودجه اجاره‌ای که می‌پردازد وجوهی که از بانک مرکزی می‌گیرد مستعلک کند (چند نفر از نمایندگان ـ بسیار خوب است) اگر این کار را نمی‌کردیم میبایست آن اجاره را بپردازند پس سعی ما این بود که به اینوسیله محل سفارتخانه را خریداری کنند شما فرمودید که سفرای ما در اتومبیلهائیکه نمیدانم چه مدل است زندگی می‌کنند خودتان میدانید و قانون گذراندید که اتومبیلی که یک سفیر می‌تواند تویش بنشیند ۶ سیلندری است رولز رویس ندارد برای من مثال سفارت انگلیس را آوردید جنابعالی خیال می‌کنید که وضع زیبائی سفارت انگلیس کم است یا رولز رویس ۲۶ سال پیش نیست آخر اگر شما دفترچه مدلهای اتومبیل را بگیرید ببینید چه مدلهائی است در هر صورت ما با انگلیس چکار داریم؟ با آمریکا چکار داریم با فرانسه چکار داریم ما اگر باید صرفه جوئی بکنیم نباید از انگلیس یا آمریکا یاد بگیریم بایست خودمان صرفه جوئی کنیم فرمودید چرا ایران وام بمراکش می‌دهد چرا ندهد؟ (روحانی ـ اسباب افتخار ما است) کشوری مانند کشور ایران آیا خیال می‌کنید از لحاظ اقتصادی و از لحاظ سیاسی باید در سرحدات محدود بماند؟ ما امروز وضع اقتصادیمان طوریست که می‌توانیم ببرادران مان در کشورهائیکه هنوز توسعه پیدا نکرده‌اند کمک کنیم (احسنت) این هم برنامه عملی است بشما بگویم در پشت همین تریبون که ما برای مراکش برای عربستان سعودی از متخصصین خودمان خواهیم فرستاد و الآن برنامه‌ای هست که این جوانهای ما که در خارج بتحصیل مشغول هستند بیایند و بروند یک دو سال کارمند ما باشند ولی بروند در آنجاها کارکنند ما امروز جناب آقای معتمدی نمی‌توانیم در حدود ایران بمانیم (آفرین) دنیا با سرعت دارد پیش می‌رود همان ایرانی که در زمان داریوش و سیروس بدنیا حکومت می‌کرد ایران محمدرضا شاه پهلوی هم همین کار

+را خواهد کرد فرمودند چرا ما از مجلس اجازه نگرفتیم بنده چکار کنم که قانون اساسی اینطور نوشته آیا می‌خواهید که من پشت پا به قانون اساسی بزنم؟ شما که همیشه بمن ایراد می‌گیرید که ماده فلان قانون اساسی چنین می‌گوید ملاحظه بفرمائید امروز با قانون اساسی تمام آن وامی که گرفته میشده وامی بود که با کاپیتولاسیون خارجی میآمده در مملکت استفاده میکرده ما امروز در مراکش سد می‌سازیم ما امروز در مراکش شرکت روغن نفت ایجاد کرده‌ایم با بخش خصوصی ما امروز به برادران تونسیمان از لحاظ معلومات نفتی کمک می‌کنیم، جناب آقای معتمدی کشور ایران از لحاظ نفت تاریخ ۵۰ و چند ساله‌ای دارد و ما اشکالات دنیا را دیده‌ایم و ما نشیب و فرازهای زیادی در نفت داشتیم چه عیبی دارد که ما امروز برویم به برادران تونسی خودمان بگوئیم که این کار را بکن و آن کار را نکن چرا؟ نباید آن برادر ما پیش برود و از ما یاد بگیرد ما در لیبی میسیون نفت داریم ما در هندوستان پالایشگاه می‌سازیم در سودان می‌سازیم نمی‌توانیم از این محدوده خارج نشویم شرکتهای ما با شرکتهای مقاطعه کاری افغانی شروع بکار کرده‌اند و شریک شده‌اند آنها برادران ما هستند اگر ما یک چیزی داریم یک لقمه نانی داریم باید با این برادران قسمت کنیم سنت، سنن ایرانی بما نشان داده باید چکار کنیم لذا این وام چیزی نیست منتظر بودجه‌های سالهای بعد باشید تا ببینید ایران چه خواهد کرد راجع بکارمندان دولت فرمودند، جناب آقای معتمدی، کارمند خوب هست کارمند بد هم هست انسان خوب هست انسان بد هم هست ولی همه را با یک چوب نرانید آخر ممکن است که چهار تا کارمند بی عاطفه موجود باشد ولی کارمندان خوبی هم داریم بنده خودم در این وزارت دارائی که برای اولین بار وزیر شدم کسی را نمی‌شناختم و امروز افتخار می‌کنم که با عده‌ای از آنها آشنا شده‌ام و از دوستان من هستند بلی کارمند بد هست کارمند خوب هم هست ولی این باعث نمی‌شود که همه را با یک چوب برانیم راجع بماشینهای الکترونیکی فرمودند در این دنیائی که بعضی از کشورها امروز سعی می‌کنند فضا را تسخیر کنند می‌خواهید ما با چرتکه کار کنیم آخر با چرتکه دیگر نمی‌شود کار کرد ما باید برویم بطرف این تکنولوژی جدید ارقامی که فرمودید ماهی صد هزار تومان صحیح نبود اینهم از همان صد هزار تومان‌ها است تمام دستگاههای الکترونیکی که در ایران هست متعلق ببخش دولتی و متعلق ببخش خصوصی ماهی ۱۲ هزار دلار اجاره دارد این ماشینها را نمی‌شود خرید چون سال بسال ماشینهای جدیدتری می‌آید (خواجه نوری ـ همه جای دنیا اجاره می‌کنند (و این ماشینها بدردمان نمی‌خورد اگر ما بخواهیم یک دورنمای اقتصادی از کشورمان را بدست بیاوریم جناب آقای معتمدی احتیاج به این ماشینها داریم، دیگر نمی‌توانیم اینها را با قلم و کاغذ بنویسیم باید به این ماشینها ارقام داده بشود مسلماً از ماشینها باید تا حدودی استفاده کرد هر جوابی که ماشین بشما داد قبول نکنید چون ماشینها ارقام می‌گیرند و ارقام بشما می‌دهند ولی بجای ماشینها و توی ماشینها قلب انسانها و مغز انسانها را نمی‌توانید بگذارید (خواجه نوری ـ احساسات هم ندارد) من نمیدانم جناب آقای معتمدی چرا جنابعالی تخصصی در کارهای داروئی پیدا کرده‌اید و بخصوص دواهائیکه مقوی است (خنده نمایندگان) از این دواها چون من اطلاع نداشتم از همکاران پرسیدم گفتند خوب، دواهای مقوی یک خرده گرانتر است، چکارش کنیم ممکن است خیلی خریدار داشته باشد من نمیدانم، بهر حال داروهائیکه در حال حاضر پروانه ورود دارد ۲۶۴۰ رقم است راجع بداروی کولورانفیکل چون عده‌ای رقم اقتصادی فرمودید از لحاظ ارقام دوا اگر این رقمهای مختلف هست و اگر دواهای مخلتفی هست تا اینکه ما نتوانیم آن دوا را در مملکتمان درست کنیم خوب بهتر است بین آن دستگاهها یک گونه رقابت باشد چون اگر رقابت نباشد بنده و شما باید سه برابر قیمت برای دوا بدهیم مقایسه قیمت با ترکیه صحیح نیست چون این داروها در ترکیه ساخته می‌شود و چون این داروها در خود ترکیه ساخته می‌شود بیک قیمت کمتری می‌فروشند و آنوقت هم نکته‌ای که هست این است که چطور

+تسعیر می‌کنند ولی مسلماً ما هم دست روی دست نگذاشته‌ایم و شروع کرده‌ایم به ایجاد یک شبکه بزرگ شرکتهای داروئی آنهم بخش خصوصی برای اینکه ما از خارج بی نیاز بشویم امیدوار هم هستیم زودتر بنتیجه برسد ولی باید اذعان کنم وزیر بهداری هم اینجا قبول دارد که راجع بدارو احجاف می‌شود یک اقداماتی شروع کرده‌اند اجازه بفرمائید فعلا عرض نکنم و وقتیکه نتیجه گرفتیم به اطلاع برسد راجع به امور درمانی و بهداشتیکه فرمودید دو سال پیش صحبت و با بود یادتان هست؟ بله همین دستگاه بهداری ناموفق ما! وزیر بهداری و همکارانش که خیلیهایشان هم حزب ایشان نیستند (صحیح است) با همکارانش توانست اقداماتی بکند که سال گذشته وبا نداشتیم (صحیح است) کار زیادی بود (یکی از نمایندگان ـ مبارزه بسیار مؤثری بود) ۲۶ میلیون ایرانی را چند بار آقای دکتر شاهقلی چند بار واکسن زدند؟ (وزیر بهداری ـ سه بار) سه بار واکسن تزریق کردند؟ (دکتر اسفندیاری ـ در کرمان ۴ بار واکسن ترزیق کردند بنده تشکر دارم) پس ملاحظه میفرمائید که از لحاظ بهداشت اقدام شده من نمیدانم چرا باید دستگاه جوانمان را تخطه کنیم و حتی سازمان بین المللی جهانی بهداشت ایران را نمونه داده شما میدانید چند میلیون واکسن از حصارک بخارج بردیم؟ شما میدانید چند میلیون واکسن بکشورهای مجاور تقدیم شد و پول هم گرفته نشد شما میدانید که واکسن طاعون اسبی از کشور ما بجاهای دیگر می‌رود؟ شما میدانید در اسپانی مرضی هست مال گاوها و تنها جائیکه دوایش را می‌توانند تهیه کنند ایران است؟ آقای رامبد حق دارند ما نمی‌توانیم و نتوانستیم این نظراتمان را بمردم بگوئیم و بفهمانیم خجالت می‌کشیم یا وقت نداریم ولی حق داریم واقعاً این کارها شده جنابعالی راجع بگزارشی در مورد کارخانه بارش و بهریس و نوریس اشاره کردند خوب در یک موقعی کار این کارخانه‌ها شروع شد که مدیریت د رمملکت موجود نبود و اشخاص روی اصول ناصحیحی دست به اقدامات ناصحیحی زدند یک تکه زمین گرفتند گفتند این سرمایه اش پنجاه میلیون و اقدامات دیگر و بعداً از پشتوانه اسکناس وام گرفتند یک کارهائی شد خوب یا بد گذشته را تخطئه نکنیم چون بالمآل مفید بود برای صنعتی شدن کشور ما ولی از این لحاظ شرکت بارش مانده وامش ۸۷ میلیون ریال وام تضمینش چهار میلیون تومان بهره نه میلیون ولی زمین و ساختمان کارخانه به ارزش ۷ میلیون تومان، ماشین آلاتش هم ۱۶ میلیون تومان پس زیاد دور نیستیم یک خورده هم جلو هستیم، شرکت بهریس مانده وام ۶ میلیون بهره پنج میلیون تومان، قیمت وسایل شرکت ۱۳ میلیون تومان پس اینجا هم زیاد ضرر نمی‌کنیم، نمی‌خواهم صنعت از بین برود شرکت نوریس باقیمانده وامش شش میلیون است وسائل شرکت در حدود ۱۱ میلیون تومان، پس همانطور که ملاحظه می‌فرمایند این شرکتها در برابر بانک ملی مسئولیتی دارند بانک هم از لحاظ اجرائی اقدام می‌کند جنابعالی گله‌ای هم از شرکت سوسن دارید ولی این گله‌ها همیشه هست، اصفهان است و صنعتش، کاری هم نمی‌شود کرد، در بانک ملی هم آقای خوش کیش نمی‌گذارد یک ریالش سوخت بشود (یکنفر از نمایندگان ـ مرد بسیار شریفی است) نمی‌گذارد یک ریالش سوخت بشود اگر سرش را هم ببرند، منهم خیلی به ایشان علاقه دارم چون جوابش نه است آنجائیکه باید جوان نه باشد اگر سرش را ببرند جوابش (نه) است و من از او حمایت می‌کنم و خیال می‌کنم رئیس بانک ملی بسیار خوبی داریم که بخوبی می‌تواند وظائفش را انجام بدهد (دکتر الموتی ـ مطالبات بانک را خیلی خوب وصول کرده است) و اما جناب آقای مهندس آصفی، ایشان با آن روحیه درویش منشیشان و آرامششان فرمایشاتی فرمودند و راجع به وضع اقتصادی شرحی دادند و برنامه‌های دولت را روشن کردند و راجع به اینکارهائیکه انجام می‌شود نکاتی فرمودند و این نکات

+مسلماً ارزنده است و بنده عرض زیادی در این مورد نمی‌کنم، راجع به تولیدات فرمودند راجع به تعاونیها فرمودند بنده خیال می‌کنم نکات بسیار اساسی است اما از لحاظ مصرف کننده، باید مصرف کننده را در برابر اجحاف دفاع کنیم (احسنت) باز هم عرض کردم اینجا از بخش خصوصیکه صحبت شد ما بخش خصوصی را جلویش را نمی‌بندیم ولی اجازه نخواهیم داد اجحاف کنند (صحیح است) باید جلوی اجحاف را گرفت، کارهای تعاونی کارهائیست طولانی و خودتان میدانید، در کشاورزی بوده‌اید و میدانید در کشاورزی باید روحیه را ایجاد کرد و در سرمایه گذاری کشاورزی بنده هم موافقم حق با جنابعالی است در برنامه چهارم ما، مبالغ زیادی برای کشاورزی خواهد بود برای خاطر اینکه ما نمی‌توانیم فراموش کنیم که کشارزی بزرگترین صنعت کشور ماست، این را من بشما قول می‌دهم که کشاورزی را فراموش نمی‌کنیم (مهندس آصفی ـ تشکر می‌کنم) راجع به برنامه‌های دهات و عمرانی کوچک خواسته‌اید، عرض می‌کنم ۲۰ میلیون تومان در این کار خواهیم گذاشت که اشکالاتمان حل بشود، جناب آقای رامبد، بنده بایستی اینجا اذعان کنم که همیشه در موقعی که بودجه مطرح است با علاقه و شتاب زیاد در انتظار نطق ایشان هستم و این دو دلیل دارد اولش اینست که آقای رامبد ناطق بسیار خوبی است (صحیح است) دلیل دومش این است که در عین حالیکه وظیفه اقلیت حمله بدولت است ایشان انصاف دارند، فرمودند که بنده شبیه ایشان هستم، در نطقشان یک جمله‌ای اینطوری بود ولی از یک لحاظی بود این جمله که ممکن است خودشان بخودشان علاقه ندارند ما که به ایشان علاقه داریم مانعی نمی‌بینم که شبیه ایشان باشم، آقای رامبد نطقشان را شروع کردند و فوری پرواز کردند و رفتند بطرف فضا (قراچورلو ـ کارشان فضائی است) بطرف کهکشانها و آسمانها مسلماً بقول جناب آقای سرتیپ پور آدم وقتی کاری می‌کند و می‌خواهد شکارچی باشد اشکال دارد که آدم هدفش را پیدا کند خوب بلکه پیدا کردن هدف اشکال داشت همیشه می‌فرمایند من فرصت نکردم این بودجه را بخوانم ولی مثل اینکه خیلی وقت پیدا کردند و بودجه را هم خواندند سال گذشته هم خانمها و آقایان بیاد دارند آقای رامبد در موقعی که راجع به بودجه صحبت کردند گفتند این ۱۸۰۰، ۱۹۰۰ صفحه‌ای را که دادید اینها را کی وقت می‌کند که بخواند ولی مثل اینکه وقت پیدا کرده بودند و همه اش را خوانده بودند ایشان راجع به بودجه نظریاتی دارند و من خیال می‌کنم که این نظریات را باید حلاجی کرد و بعرضشان برسانم ولی یک اشکالی دارد وآن اشکال این است که هیچ کاری هم نمی‌شود کرد آقای رامبد هم کاریش نمی‌توانند بکنند، دولت اکثریت بودجه‌ای می‌آورد و آقای رامبد هم باید انتقاد کند هیچ نمی‌شود بودجه‌ای آورد که ایشان انتقاد نکنند، هر چه هم امسال بگویند ما سال دیگر عمل کنیم باز هم سال دیگر انتقاد خواهند کرد، عمودیش افقی بشود و افقیش عمودی باز هم انتقاد می‌کند و حقشان است و درست است (دکتر الموتی ـ برای پیشرفت کار دولت که بد نیست) ایشان دو کار فرمودند راجع بدرآمدها و راجع بهزینه‌ها صحبت کردند بعداً خطاب بمن یک مباحثه‌ای را بین من و خودشان شروع کردند ولی خودشان من بودم و خودشان یعنی همانطور که ملاحظه فرمودید مباحثه‌ای بود یکطرفه اسم این را می‌گذاریم دیالکتیک و بسیار خوب است برای دیالکتیش است که آدم را نزدیک می‌کند بحقایق، فرمودندکارمندان خوبی دارید و متخصصان خوبی دارید ولی از بودجه شان ناراضی بودند آن حق سیاسیشان بود که انتقاد کردند و دکتر مجیدی را از فرانسه به هاروارد فرستادند و از هاروارد بفرانسه امیدوارم جای دیگر نرود آنوقت خطرش بیشتر می‌شود و چون خیلی وارد به امور بین المللی هستند و خیلی خوب اطلاع دارند و چون خوب خواستند ثابت کنند، فرمودند ارسال بودجه از پست خانه مجلس تا خانه شان بیشتر وقت گرفته تا رسیدن مجله تایم از امریکا شک و تردیدی نیست، مجله تایم چون پولی است زودتر می‌رسد و بودجه مفت می‌رسد و باید

+دیرتر برسد اطلاعاتی راجع بمرحوم لویس دادند البته اینها فامیل عجیبی بودند خانمش یک وقتی سفیر کبیر امریکا بود در ایتالیا و یک روزی برای شوخی هم شده یک شوخی معروفی بود در ایتالیا، خانواده آنها کاتولیک بودند، یک روز خانم لویس که سفیر کبیر بود با پاپ صحبت می‌کرد راجع بکاتولیزم یک کسی که استراق سمع می‌کرد گفته است که پاپ برگشت گفت خانم آخر خود من هم پاپ هستم و کاتولیکم (قراچورلو ـ از پاپ کاتولیک تر بوده) نکاتی راجع بمصر فرمودند، بسیار خوب بود باور کنید که بنده راجع بمصر خیلی ناراحت شدم چون ملت مصر تقصیری ندارد (صحیح است) ملتی است خوب و زحمتکش و دنبال یک وضع راحت تری برای زندگیش ولی شانسی که ندارند اینستکه رؤسای بدی دارند (دکتر الموتی ـ در دست ناصر اسیرند) و اشکالاتیکه برای این ملت هست امیدوارم روزی برای این ملت حل شود (حاذقی ـ خدا نجاتشان بدهد) و این ملت بتواند در آزادی و با یک دولت معقولی کارش را انجام بدهد (انشاءالله ـ نزدیک است) راجع به اقلام بودجه فرمودند یک ثلثش را مجلس تصویب می‌کند و دو ثلثش را مجلس تصویب نمی‌کند حق دارند یعنی دو ثلث را مجلس اینجا تصویب نمی‌کند با این بودجه‌ای که تقدیم کردیم و همیشه بنده عرض کرده‌ام بودجه یعنی یک آینه تمام عیار یا نماینده یا نمایان تمام فعالیت اقتصادی کشور، ما یک خبطی کردیم شاید صلاح بود از همان بودجه‌ها که مدت ۶۰ و خورده‌ای سال می‌آوردند میآوردیم. در اطلاعات دیشب یک خبری راجع به این بودجه‌های ۴۰ سال پیش بود که حتماً قرائت می‌کنید صحبت از لحاف هم در آن هست ملاحظه بفرمائید ما سعی کردیم تمام این اقدامات اقتصادی کشوری برای آقایان روشن باشد، میدانم که در اینجا راجع به آن نباید تصمیم بگیریم، میدانم در مجلس برنامه ما روشن می‌شود ولی بنده وظیفه خودم میدانم تمام اقدامات اقتصادی کشور برای شما روشن بشود اگر امروز بگویند بهداری کشور چهار تا بیمارستان ساخته بگوئیم که در کشور ما ۴ بیمارستان توسط بهداری تأسیس شده ولی فراموش نکنید که شیر و خورشید سرخه هم بیمارستان می‌سازد اینجا همه اش بخش دولتی را نشان می‌دهیم باید برای آنهائیکه می‌خواهند اطلاع داشته باشند اینها را بگوئیم، ما خیلی خوشوقتیم که ۱۸۰۰ صفحه اطلاعاتیکه بشما می‌دهیم باشد برای اینکه واقعاً مجهز باشید و علاقه داریم که مجهزباشید، بودجه ما را با آمریکا مقایسه کردند، بله یک ارقامیکه دادند درست است ولی یک نکته را تصحیح می‌کنم یکجا فرمودند دولت آمریکا بودجه اش را کاموفله کرده بود که ارقامش دیده نشود ولی یک کتاب بودجه از آمریکا آوردیم که بودجه آمریکا را با ۸ میلیارد کسری نشان می‌دهد اینرا خودشان نوشته‌اند، کسرئیکه ممکن است مثلا با جنگ ویتنام بیشتر هم بشود ولی هشت میلیارد است خوب هشت میلیارد فقط سال ۶۷ و ۲ میلیارد در سال ۶۶ و همینطور این کسریها را می‌بینیم صحیح است که در کشور ما و در دنیای مترقی بودجه متعادل یک معنی صحیحی ممکن است نداشته باشد جناب آقای رامبد بنده خودم میدانم سال گذشته بودجه‌ای آوردیم با یک کسری ۱۶۰ میلیونی که نه تنها آن ۱۶۰ میلیون را پر کردیم بلکه یک متمم بودجه آوردیم در حدود ۲۰۰ میلیون از شما پول گرفتیم ولی من امسال یک بودجه متعادل آورده‌ام برای اینکه علاقه دارم یک نظام مالی در مملکتمان باشد علاقه دارم یک دیسیپلین مالی در کشورمان ایجاد شود ما که الآن برنامه هایمان دارد توسعه پیدا می‌کند از الآن باید اینکار را بکنیم جنابعالی میفرمائید که اگر من اینجا بنویسم ۱۶۰ میلیون تومان خرج نخواهم کرد برنامه زیاد می‌شود باید اینجا اذعان کنیم بآنجا نرسیده که بتوانیم در برابر هر ریال یک کاری را انجام بدهیم ما هم بایستی بآنطرف برویم کاملا صحیح است باید این کار را بکنیم بنده بشما قول می‌دهم که اضافه هم خواهیم داشت ولی عرض بنده این است اجازه بفرمائید ما یک بودجه متعادل یک دیسیپلین مالی ایجاد کنیم اگر بتوانیم یک دیسیپلین مالی ایجاد کنیم جداً بعداً راحت خواهیم بود در مملکت

+ما سابقاً دیسیپلین مالی نبود یک وزیر دارائی داشتیم یک وزیر دولت بود بودجه را میگذراندند یک وزیر دولت بود که اصلا بودجه اش نمی‌گذشت ما دیگر نمی‌توانیم در دنیای جدید با این سیستم کار کنیم پس اجازه بفرمائید ما این دیسیپلین مالی را ایجاد کنیم و گرنه من نمی‌توانستم بگویم که ۱۶۰ میلیون و ۲۰۰ میلیون تومان اضافه خواهیم داشت منظور این است که ما یک دیسیپلین مالی داشته باشیم و باید ما این دیسیپلین مالی را ایجاد کنیم و سعی من اینست که ایجاد بشود (یکنفر از نمایندگان ـ انشاءالله موفق خواهید شد) ولی ماشاءالله جنابعالی مثل دوشهای اگزسز هستید نمیدانم فارسی چه می‌گویند و معذرت می‌خواهم که کلمه خارجی بکار بردم این دوشهائی است در اکوس آبش یک دفعه سرد است یک دفعه گرم و اگر بنده دیشب تب داشتم مربوط بجنابعالی بود که مثل یک دوش اگوسز از یکطرف گرم از یک طرف سرد بودید ولی خوب تاکتیک بسیار خوبی است برای این که طرف را در مقابل اشکالات می‌گذارد تمام این مؤسساتیکه ما داریم بودجه دارند تمام مؤسسات دولتی که بطور تجارتی اداره می‌شود بودجه می‌دهند ناظر دارند وزیر دارائی در آن مؤسسات ناظر دارد بودجه اش مطرح می‌شود بیلانش می‌آید بیلانش در همین بودجه شماست ولی همانطوری که گفتم اگر یک روزی بخواهیم اینها را ببخش خصوصی بدهیم اینها باید آماده باشند بعضی از سرویس‌ها هست که نمی‌شود ببخش خصوصی داد، برق و اتوبوس را مگر می‌شود داد؟ (دکتر الموتی ـ مربوط بزندگی عامه است) (خواجه نوری ـ آنها میلیونها از مردم پول گرفتند و پس ندادند) آنچیزی که مربوط بزندگی عامه می‌شود باید سعی کنیم بدست دولت اداره شود ولی دلتان هم بحال آنها نسوزد که برق را ازشان گرفتند بهشان پول داده شد با همین سرمایه در آذربایجان درسیمان سرمایه گذاری مکنند و منافعش هم بیشتر، ناراحتی آن هم کمتر است جنابعالی آقای رامبد یک کاری می‌خواهید بکنید ولی با من نمی‌گیرد میخواهید نشان بدهید که دانشتان راجع ببودجه کم است و چون دانش کم خطرناک است اینطور صحبت می‌کنید بنده این را قبول ندارم دانشتان کافی است اطلاعاتتان خوب، خوب هم قرائت کردید قضاوت هم کردید راجع بتفریغ بودجه فرمودید این دولت تفریغ بودجه ۴۳ را داد ۴۴ را هم می‌آورد چکار کنیم بیست سال تفریغ بودجه نبود و آوردیم (دکتر الموتی ـ در زمان آقای دکتر اقبال هم داده شده) الآن هم از شما استدعا کردیم یک دفعه استدعایمان این بود که بما اجازه بدهید این کارها را که اینجا مانده با سرعت پیش ببریم راجع ببخش خصوصی جناب آقای رامبد ما اعتقاد و ایمان ببخش خصوصی داریم پیش آمده با سرعت هم پیش آمده و واقعاً هم کارهای عجیب و غریبی می‌کند راجع بکارهای اقتصادی چرا ما بخش خصوصی را از بین ببریم گاهی ممکن است تصمیماتی گرفته شود که صحیح نباشد ولی خوب یک تصمیمی که بگیرد وقتی عمل می‌کند می‌بینید صحیح نیست بر می‌گردد مقررات راجع بهر تصمیمی بد نیست ولی مسلماً اگر از کسی مالیات بخواهیم هیچ شخصی علاقه ندارد مالیات بدهد چه آن کسی که ۵۰۰ هزار تومان در آمد دارد و چه کسی که سه هزار تومان درآمد داشته باشد علاقه ندارد راجع بوام و قرضه صحبت کردید اولا اسناد خزانه من خدمتتان عرض کنم خودش یک جور وامی است یعنی مردمیکه نمیدانند پولشان را چکار کنند پولشان را در اختیار دولت می‌گذارند که در کار عمرانی خرج بکند بنده به شما یک فهرستی می‌دهم قول می‌دهم تمام وجوهیکه از اسناد خزانه استفاده کردیم برای کارهای عمرانی یا تولیدی خرج شده من آنرا فردا می‌فرستم تا ملاحظه بفرمائید که بهیچوجه ما از آن استفادة دیگر نکردیم (خواجه نوری ـ اسناد خزانه یک خاصیت ضد تورمی دارد که خیلی مؤثر است) قرضه ملی که می‌کنیم همانطور که خودتان هم معتقد بودید هر فرد ایرانی باید برای دفاع کشورش همکار و همدوش باشد و آنهم با بهره خواهد بود خوب مردم پولها را می‌دهند در موقعش پس داده خواهد شد ولی از لحاظ وامهای خارجی جناب آقای رامبد تاکنون ما یک ریال بابت اقساط مدیون نیستیم از

+سه سال پیش تا بحال یکریال مدیون نیستم بموقعش و گاهی اوقات زودتر از موعدش پولهایمان را داده‌ایم (احسنت) ولی اجباراً باید از وامهای خارجی استفاده کنیم چون اگر از وام خارجی استفاده نکنیم در مقابل توسعه کشورمان اشکالاتی خواهیم داشت صحیح است که درآمدمان خوب است ولی تقاضای‌های مردم هم بالا رفته بنده حاضرم از وام خارجی استفاده نکنیم بشرط اینکه خانم‌ها و آقایان چیزی از ما نخواهند طبق آن برنامه‌ای که داریم عمل می‌کنیم ما مجبوریم که از این وامها استفاده کنیم ولی جناب آقای رامبد چه وامی می‌گیریم؟ وامهائیکه ما گرفته‌ایم وامهای خوبی است یک قسمت مربوط می‌شود به طرحهایی مثل ذوب آهن، پتروشیمی، برق، آبیاری، سدسازی، لوله گاز کارخانه لوله سازی و از این قبیل و خیال نکنید که دوستان ما در دنیای غرب از این کارها راضی بودند که ما لوله بسازیم ولی نمی‌شود که گاز را با هوا بار کنیم بیاوریم بدون اینکه لازم بود که ما کارخانه لوله سازی داشته باشیم ملاحظه بفرمائید این کارها شده این وامها که گرفته شده بسیار خوب است ممکن بود یک وامی نباشد و ما یک پولی پرداخت کنیم و بعداً جنس را گرانتر بخریم قول می‌دهم اینکارها نیست الآن نمی‌توانم ارقام بشما بدهم ما مثلا یک واحد ۸۲۵۰۰ کیلوواتی را جمعاً ۲۰۰۰ کیلووات برای تهران به ۲۹ میلیون دلار خریداری کردیم و ۱/۶ میلیون تخفیف گرفتیم و اینجا تعجب است و این را وقتی مقایسه می‌کنیم، چیزهائیکه ۱۰ سال پیش تر خریدیم الآن ارزانتر است قیمت در همه جای دنیا بالا رفته ولی اینجا ارزانتر است این دلیل چیست؟ دلیل این است که ما اقداماتی کرده‌ایم این وزیر آب و برق (مصطفوی نائینی ـ آدم خوبی است) یک شرکت خارجی که باما معامله می‌کرد تلگرافی فرستاده بود که نوشته بود ۴ % باید من اینجا رشوه بدهم که آنها پول را بفرستند این وزیر آب و برق طوری بقول خودش خلیفه را در نمد گذاشت که بجای ۴ % ۸ % تخفیف گرفت (خواجه نوری‌ـ البته بنفع دولت) بلکه آن شرکت ضرر کرد ولی برای آبرویش مجبور شد کار را انجالم بدهد وامیکه از بانک مرکزی میفرمائید جناب آقای رامبد آن وام برای پالایشگاه است مال چهار سال پیش تر است چرا بانک مرکزی چنین وامی را داد برای اینکه شرکتهای آلمانی که می‌خواستند بپردازند بهره اش خیلی زیاد بود و ۴۰ میلیون در آن صرفه جوئی کردیم و از پول خودمان هم استفاده کردیم راجع به اینکه فرمودید در ۴۲ ماه ۹ میلیارد ما روزة وام گرفتیم و نتیجه اش این است که اینطور بنظرمان رسید که ما نخواهیم توانست امسال وام بگیریم برای این است که خودتان فرمودید که وام گرفتن من بمیرم تو بمیری ندارد برای وام گرفتن باید پروژه بدهیم نتیجه اش می‌آید تا بتوانیم وام بگیریم الآن هنوز ببهره برداری نرسیده الآن پروژه‌ها به نتیجه رسیده راجع باین ارقام جنابعالی خودتان را مستند می‌کنید باین ارقامیکه خودتان از دفترچه بانک مرکزی قرائت فرمودید بنده هم قرائت می‌کنم ولی شما یک کاری کردید یک جمله از این طرف خواندید یک جمله از آنطرف ولی من همه جمله‌ها را می‌خوانم بخش خصوصی از یکطرف و عملیات عمرانی از طرفی بر قوه بخش خصوصی بمیزان قابل توجهی افزوده شده این نیست که این پولها آنجا خوابیده باشد بلکه قوه خرید توی مملکت دارد زیاد می‌شود اگر ما متوجه این قوه خرید نباشیم ممکن است بطرف تورم برویم پس ما اجباراً باید اینها را در نظر بگیریم بنده این صورت‌ها را خدمتتان تقدیم می‌کنم این خلاصه گزارش وضع اقتصادی ایران در ۹ ماهه سال ۴۵ است ملاحظه میفرمائید ما یازده ماهه نمی‌توانیم بدهیم برای اینکه وقتی بودجه را آماده کردیم ۹ ماهه بود ولی اینجا هم همین ارقام هست ملاحظه بفرمائید که بهیچوجه وضع اقتصادی ما بطریق نیست که واقعاً امکان خطری را نشان بدهد مسلماً وضع اقتصادی باید طوری باشد که بطور دقیق مواظب این وضع باشیم که نگذاریم کاری انجام بشود که خطر اقتصادی متوجه کشور باشد راجع بشوراهای عالی فرمودید، شورای عالی برنامه و بنده استدعا می‌کنم از جنابعالی و اگر اجازه بفرمائید تأکید کنم که روزش را تعیین بفرمائید یکی ازروزهای شنبه تشریف

+بیاورید ناهار سازمان برنامه چون شورایعالی سازمان برنامه هر شنبه تشکیل می‌شود و ناهار هم آنجا صرف می‌شود تا بعد از ظهر که کارها را تمام کنیم مگر این تابلوهای مجلس را قرائت نمی‌کنید (اشاره به تابلوهای بالای هیئت رئیسه) چطور ما مشورت نکنیم؟ چطور ما نظر ندهیم؟ بنده عرض کردم نه بحر العلوم هستیم و نه عاشق افکارمان خدا نکند آنروز که یک دولت عاشق افکارش بشود ما نظر می‌گیریم حالا جنابعالی هم بیشتر با ما همکاری کنید نظر بدهید خیال می‌کنم این شوراها جائی باشد که آقایان باید حکمی داشته باشند یا مادوستان خودمان را بگذاریم شورای عالی سازمان برنامه سالها است عوض نشده برای چه عوض بشود؟ اشخاصی هستند که خدمت می‌کنند کارشان را انجام می‌دهند و حتماً اگر یکروز تشریف بیاورید آنجا تجدید دیداری هم با رفقایتان می‌کنید مانعی ندارد شوراهای دیگر یا شوراهای بانک همه از رفقای شما هستند نه تنها از بخش دولتی از بخش خصوصی هم عضو این شوراها هستند بنده خیال می‌کنم که این شوراها محلهای بسیار مطمئن است و باید از آنها استفاده بشود راجع بدوستانیکه در پست‌ها هستند فرمودید خوب والله هر کس دوست دارد بنده خیال نمی‌کنم این دولت در برابر کارمنداش یک تصمیماتی گرفته باشد که صحیح نباشد کدام عضو است که حزب ایران نوین بیرون کرده یا از حزب مخالف عضو حزب مخالف را دو برابر باید مواظب باشد که اگر او را بیرون کنیم فوری می‌گویند چون حزب مردمی است اینطور شد حزب مردم هم خدمتگزار است، همه خدمتگزار هستند باور کنید که این روحیه در ما نیست و همانطور عده‌ای در حزب ما و حزب شما هستند که ادعایشان بیش از آنچیزی است که می‌توانند کار انجام بدهند آنها باز یک دلیل دارند و می‌گویند چون ما عضو حزب مردم هستیم بما راه نمی‌دهند و دلشان را به این خوش کرده‌اند ولی فکر نمی‌کنم فرمودید که طرحهای مستمر عمرانی آمده ببودجه کشور طوری که ما داریم طرح جاری را با پول سازمان برنامه اداره می‌کنیم اینها طرحهای عمرانی است ولی چون زیر نظر وزارتخانه‌ها اداره می‌شود از نظر حسابداری و حسابرسی آوردیم توی بودجه سابقاً هم اینطور بود یک طرح عمرانی معنی ندارد بگوئید امروز می‌کنید فردا ولش می‌کنید و گرنه ما چه کاموفلاژی می‌خواهیم در این بودجه بکنیم ما که افزایش درآمد ملیمان در سال گذشته دوازده درصد بود و امسال بین ۹ درصد و ۱۰ درصد خواهد بود بد نیست راجع به وضع اقتصادی پارسال بنده عرایضی کردم خوب آخر بعضی از رفقای ما فرمایشاتی می‌کنند و گاهی باید آدم جوابی بدهد نه رفقای ما علاقه داشتند آن فرمایشات را بکنند و نه بنده علاقه داشتم این جواب را بدهم ارقامی دستشان می‌دهند وقت ندارند دقت کنند روی عصبانیت به نتیجه بدی می‌رسد بنده با شما موافقم پیشرفت مملکت را تمامش را دولت ما نمی‌گوید ما این کار را کردیم فرداً فرد ایرانیان در تحت رهبری شاهنشاه این کار را کرده‌اند و ما هم یک فرد و یک سرباز هستیم (بانو تربیت ـ مجری نیات شاه) مسلماً همینطور است هر کس در این مجلس نشسته یک رلی در این کار بازی می‌کند هر کس در بیرون کاری انجام می‌دهد یک رلی بازی می‌کند پس من بشما قول می‌دهم که این روحیه پیش ما نیست دوستان زیادی داریم که حتی در موقعیکه بعضی‌ها ارقام ناصحیحی دارند ما راجع به آنهاتصمیم عادی نگرفتیم چون باز هم بر می‌گردند انتقاد خوب چیزی است بگذارید مردم انتقاد بکنند که توی دلشان عقده نشود بگذارید انتقاد بکنند مانعی ندارد. اشکالاتی توی شهرمان هست شهر تهران غول عجیبی شده این اشکالات را داریم اگر این اشکالات رانگوئیم نمی‌شود پس ما باید اشکالات رابشناسیم و سعی کنیم تا آنجائی که مقدورمان است برای رفعش اقدام کنیم. مسلماً ما یک شانس داریم شانس ما این است که روزی خدمتگزار هستیم که تحت رهبری شاهنشاه سازندگی این مملکت شروع شده آقای رامبد: در موقع جشن ۲۵ ساله سلطنت شاهنشاه من بسمت رئیس دولت نطقی ایراد کردم و بعرض رساندم که دیشب فکر می‌کرد خوشا بحال نخست وزیری که در چشن پنجاهمین سال سلطنت شاهنشاه نطق می‌کند برای اینکه

+در آن ۵۰ سال مملکت آباده شده هتل‌ها هست، جاده‌ها هست، درختها هست ولی بعداً گفتم نه چون آن نخست وزیر وقتی خواهد بود که کارها انجام شده من نخست وزیری هستم و همکارانم که داریم کمک می‌کنیم به این کار لذا بنده خوشوقت تر هستم (احسنت) ولی باز هم عرض کنم ما نه در این قسمت تعصبی داریم و نه معتقدیم تنها کسی هستیم که می‌توانیم بهتر از بقیه کار کنیم. راجع به وضع مالی که صحبت کردید قبلا هم اشاره کردم کجای دنیاست جناب آقای رامبد که ریال قویتر از دلار باشد؟ با پول مملکتشان قویتر از دلار باشد؟ همان مجله تایمی که آوردید باز کنید ببینید الآن در بازار آزادمان ریال قویتر است از دلار امروز اطلاعاتی داشتم از لبنان، کویت همه ریال می‌خواهند ما جلویش را گرفتیم پول رایج خلیج فارس ریال است (احسنت) ما امروز روزی ۵۰۰، ۶۰۰ تن مواد خوراکی می‌دهیم به کویت از یک طرف زحمت مرا فراهم می‌کنند چون ملت ما گوسفند می‌خواهد و غذا می‌خواهد و تا سطح تولیدات بالا نرود این صادرات اسباب زحمت است ولی صادرات ما به آنجاها خواهد رفت اتوبوس ایرانی بشما قول می‌دهم مناقصه را در کویت خواهد برد ما تمام صنایعمان نباید ببازار داخلی نگاه کنند باید به بازارهای خارجی نگاه کنند و گرنه باید از بین بروند ما آن صنایع را نمی‌خواهیم چون روزی که یخچال درست کردیم یک مقدارش را برای مملکت می‌خواهیم بعداً بایستی برود خارج افتخار می‌کنیم که یخچال ما در پاکستان فروش می‌رود صحبت کفش شد و کفاش، خدمتتان عرض کنم که در این آخرین قراردادی که با شورویها بستیم ۳/۵ میلیون دلار کفش فروختیم ما علاقه نداریم که مواد خام صادر کنند مواد ساخته صادر خواهیم کرد (احسنت) باید مواد ساخته صادر بشود در پنجسال برنامه چهارم دولت مکلف است ۱۲۰۰۰۰۰ شغل ایجاد کند خارج از کشاورزی ۴۰۰ هزار شغل خدمات خواهد بود خیلی معذرت می‌خواهم این کلمه را دوست ندارید ترجمه از انگلیسی است امیدوارم آقای دکتر مجیدی بعد از اینکه یک قدری اینجا ماند کلمه بهتری پیدا کنند آقای موسوی کبیری هم کمک کنند که کلمه بهتر پیداشود بنده خواستم عرض کنم بقیه اش را صنایع درست می‌کنند فراموش نکنید ذوب آهن ۲۳۰۰۰ نفر را بیشتربکار نخواهد گرفت پس فراموش نکنید باید در دو سال آینده خیلی مواظب باشیم (دکتر الموتی ـ مسأله اشتغال خیلی مهم است) چون وضع اقتصادمان یک اقتصادی است که خیلی خوب دارد پیش می‌رود پشت یک رل هستیم نمی‌توانیم پایمان را مرتباً روی ترمز بگذاریم بعد روی گاز ولی بنده بشما قول می‌دهم انشاءالله شما خواهید بود منهم خواهم بود (نمایندگان ـ انشاءالله) فرمودید که ۱۰۰۰ تومان گذرنامه والله ما بروزنامه‌ها نگفتیم والله ما بخشنامه بروزنامه‌ها ندادیم (بانو نفیسی ـ چرا روزنامه باید دروغ بنویسید؟) از یک طرف من بسانسور روزنامه معتقد نیستم (احسنت) سانسور روزنامه درست نیست (احسنت) آزادی با تمام معایبش بهتر از نبودن آزادی است (احسنت) (بانو نفیسی ـ آزادی غیر از دروغ گفتن است من از مخبرین جراید شکایت دارم حق ندارند دروغ بنویسند) من شکایت ندارم باید خندید خانم نفیسی ما هر کدام توی قلبمان یک دیکتاتور هست روزنامه آزادی دارد و باور کنید که من از روزنامه‌ای که از من تنقید می‌کند بدم نمی‌آید چرا زندگی نخست وزیر ناراحت شده برای اینکه نمی‌تواند کاملا آزاد باشد بنده هم مثل شما دلم می‌خواهد توی خیابان بگردم نمی‌توانم چون دور آدم را می‌گیرند جمع می‌شوند با محبت سلام می‌کنند الآنش که عیب ندارد فردا هم که رفتیم خانه باز می‌شناسند ولی می‌خواهم بگویم روزنامه‌ها سانسورش صحیح نیست روزنامه هائی هست که بشخص بنده توهین کردند یک چیزهائی نوشتند که خودشان هم پشیمانند ولی بنده همانطوریکه همیشه گفته‌ام جانم را می‌دهم که همه بتوانند صحبتشان را بکنند کوچکترین اقدامی راجع به اینها نکردم اگر جنابعالی از یک روزنامه ناراحت هستید مقامات قضائی هست آنها را بکشید بمقامات قضائی (یکنفر از نمایندگان ـ مطبوعات وظیفه شان را انجام می‌دهند) بنده بطور کلی با سانسور مخالف هستم ولی خوب روزنامه‌ها بنویسند آنها می‌آیند خبر در بیاورند از آدم یک چیزی در

+میاورند و یک چیز دیگر می‌نویسند این اشکالات را هم دارد شما روزنامه توفیق را قرائت بفرمائید (خنده نمایندگان) چرا آدم عقده داشته باشد آدم میخندد تنها اشکالیکه من با توفیق دارم این است که قد خانم من را بلندتر از خود من کرده این درست نیست وگرنه اشکال دیگری بین ما نیست (پروین ـ توفیق سه سال است که فسنجون را توی کار گذاشته) بگذارید روزنامه‌ها آزادیشان را داشته باشند می‌خواهند بنویسند بنویسند مردم ببینند قضاوتشان صحیح است هر کس چیزی می‌گوید این روزنامه‌ها را می‌گویند چرا داستان عشقی می‌نویسد و چرا آن روزنامه داستان جنگی می‌نویسد اگر ننویسند نمی‌شود همه روزنامه همه صفحاتشان سفید بیرون بیاید آخر باید چیزی بنویسد پس بعقیده بنده ما این چیزها را خیلی نباید سخت بگیریم (دکتر الموتی ـ چکار کنیم علمی بنویسیم سیاسی بنویسیم مورد ایراد است اینها را بخوانند) راجع به اتومبیل و لایحه اتومبیل جناب آقای رامبد بنده باید خدمتتان عرض کنم این موضوع اتومبیل تا حدودی بعده‌ای اجحاف می‌شود البته تا حدودی میدانید اتومبیلی که می‌شود از ۳۵ هزار تومان تا ۵۰ هزار تومان چانه بزنید این درست نیست واقعاً آنکسی که منافعش زیاد است باید یک کمک هم بصندوق دولت بکند الآن بنده اعلام می‌کنم کوچکترین تعصبی راجع بکلمات این لایحه نداشتیم لایحه می‌رود سنا بر می‌گردد تغییر می‌خواهید بدهید می‌دهید کوچکترین تعصبی ندارم ابداً پس این اجحاف که می‌شود باید در حدودی برایش یک راه حل درست کرد دیروز تبصره‌ای پیشنهاد شد که دولت برود وسایل یدکی را بخرد آخر ما می‌خواهیم از اینجا راحت بشویم برویم این ممکن است دولت اینکار را بکند ممکن است سهیم باشد ولی من نمیدانم از طرف دیگر انصاف می‌خواهم راجع بآن موضوع آی، ا، اس (I.O.S) بشما قول بدهم تمام مالیاتشان را گرفتیم و واقعاص در این قسمت فانز، آف، فانز منظور می‌شود که تنها مالیات بگیریم ما باید فکر می‌کردیم که منافع افراد را حفظ کنیم منافع مردم ایران را که این پولها کجا برود دست کی بیفتد همانطور که توی روزنامه‌ها چندی پیش قرائت می‌کردم زمین در کالیفرنیا بخر زمین در فلان جزیره نزدیک فلانجا بخر اینها بود، بایستی اینها را حفظ کنیم راجع به تبصره‌ای که فرمودید قوه مجریه در قوه قضائیه دخالت می‌کند یا کلماتش صحیح نیست باید عرض کنم در موقعی که مطرح می‌شود چون منظور ما این نیست که پرداخت نشود بتدریج با این بودجه‌ای که داریم منظور ما الآن این است که پرداخت شود اگر این کلمات رسا نیست عوض بکنید فرمودید کار مردم را بدست مردم بدهید ای خدا گفتید من چقدر موافقم من امیدم این است که این انجمن شهر تهران تشکیل بشود میدانید چرا؟ برای خاطر اینکه منهم بتوانم انتقاد بکنم الآن نان اشکال دارد، نخست وزیر، گوشت اشکال دارد، نخست وزیر، جاده اشکال دارد نخست وزیر، ترافیک اشکال دارد نخست وزیر، بنده هم می‌خواهم یک جائی باشد که بروم این آقایان را جمع بکنم بگویم چکار کردید منهم بشوم اقلیت و اینجا با شهامت صحبت کنم بگویم چکار کردید ولی جناب آقای رامبد فرمایش جنابعالی صحیح بود باید ما این دستگاههای سیاسی و اجتماعی مملکتمان را درست بکنیم زیربنای اقتصادیمان درست است باید زیربنای اجتماعی رادرست بکنیم و بهتری جا انجمنهای شهر و انجمنهای ایالتی و ولایتی است نمی‌شود استانها را از تهران اداره کرد نمی‌شود مرخصی مردم رااز تهران داد این کاغذبازیها را باید ریخت کنار بنده خودم در وزارت کشور جناب آقای رامبد گفتم کمیسیونی تشکیل خواهیم داد برای از بین بردن خیلی معذرت می‌خواهم قرطاس بازیهای اداری بنده از جنابعالی دعوت می‌کنم که در این کمیسیون شرکت کنید بنده خودم گفتم چرا یک کسی گذرنامه می‌خواهد بگیرد هر دفعه چندین رونوشت سجل می‌خواهند مثل اینکه ما با این پنج ریالها پولدار می‌شویم بعداً کلانتری بعداً هم بقال سرگذر باید بیاید ضامن شما بشود این درست نیست شما پرونده دارید و آن کافی است دیگر احتیاج ندارد که دفعه دیگر این کارها را بکنید خوب باید اینها اشخاصی باشند وقت

+داشته باشند فکر کنید بنده از چند نفر از دوستان مجلس دعوت خواهم کرد به آن کمیسیون بیایند بوزارت کشور دستور دادم این کمیسیون را تشکیل بدهند در سال نو و واقعاً کاغذ بازی را از بین ببرند باز هم عرض می‌کنم که با یک روحیه جدیدی برای اینکه ما از ترافیک ایراد می‌گیریم ولی خدا نکند همینکه خودمان پشت رل رفتیم مثل یک آدم دیگر می‌شویم میگوئیم ترافیک غلط است تاکسی اینطور است ولی خودمان وقتی پشت رل رفتیم چیز دیگری می‌شویم اگر برای این چیزها راه حل پیدا کنیم خیلی خوبست بنده سعی خواهم کرد که این کمک بشود راجع بوزارت خارجه فرمودند وزارت خارجه جناب آقای رامبد خدمات شایسته‌ای به این مملکت می‌کند گزارشهایتان صحیح است ما جوانهای خوبی در خارج داریم مثل همه جا ممکن است نقاط ضعفی هم باشد ممکن است بعضی کارها درست نباشد ولی ما نبایستی نقطه ضعف را بزرگ بکنیم بنده خودم خوشوقتم که خود جنابعالی قبول کردید که بیک سفارتخانه‌ای که تلگراف کردید فوری جوابش را دادند اینهم یک وظیفه‌ای است که سفارتخانه‌ها باید داشته باشند ولی سفارتخانه‌های ما باید قویتر و بهتر از این درست بشود و امیدواریم که وزیر خارجه جدید که یک برنامه هائی دارد آنها را عملی سازد راجع به قوای نظامی فرمایشی کردید که ما این اسلحه‌ای که می‌خریم امیدواریم هیچوقت بکار نبریم ولی این اسلحه یادآوری خواهد کرد به دوست و دشمن که اگر خیالی توی مغزشان دارند این خیال را فراموش کنند (احسنت) منظور این است ما ارتشمان، نیروی هوائیمان، نیروی دریائیمان مجهز خواهد بود و امیدوارم که هیچوقت یک دانه توپ هم از آنها استفاده نکنیم و در مخیله هیچ شخصی هیچ کشوری نرود که می‌شود در ایران اقدامی کرد (صحیح است) افراد کشور ما مسلماً علاقه ندارند که جوانان مملکت ما کشته بشوند مسلماً با این نیرومندی ارتش ما یک قطره خونی ریخته نخواهد شد برای خاطر اینکه دوست و دشمن خواهند فهمید این مملکت با این سیاست مستقل ملی اش چه اقداماتی می‌کند خودتان خوب فرمودید ما هم با فرانسه هم با انگلیس هم با آمریکا و هم با شوروی دوستیم ولی ایرانی هستیم ایرانی فکر می‌کنیم و آتیه ایران در ایران تصمیم گرفته می‌شود بدست ایران (احسنت ـ آفرین) راجع به جاده‌ها و کار مقاطعه کاران جناب آقای رامبد بعضی هایشان دوستان خودتان هستند اگر بشود یک خورده الهام بدهید یا توصیه کنید مانعی ندارد ولی واقعاً خوب کار می‌کنند میدانید آنها هم مثل همه جای دیگر خوب کار می‌کنند آنها هم زحمت می‌کشند در بیابانها اشکالات زیاد است شما به بینید با چه زحمتی یک راه پیش می‌رود مسلماً پیدا می‌شود یک شرکت مقاطعه کاری که بدرد نمی‌خورد که روی تشبث کاری کرده باشد ولی رویهمرفته بنده خیال می‌کنم که در این قسمت فراموش نفرمائید که اینها هم بقول فرنگیها آنتروپرونور Antropreneur هائی هستند و مهمند بر می‌گردم به جوانان مملکت بجوانان کشورمان در داخله و خارجه بنده، راجع به اینها بدبین نیستم بهیچوجه بدبین نیستم تنها ایراد من بخودمان این است که ما با سنی که داریم با وضعی که داریم آنها را مقایسه می‌کنیم فراموش نکنید که ما هم جوان بودیم چقدر سرو صدا می‌کردیم چقدر داد می‌زدیم اگر بین چند تا جوان چند تا منحرف هست نباید بحساب همه گذاشت جوانهای مملکت و اقعاً باید بگویم گرانبهاترین دارائی این مملکت هستند (صحیح است) جناب آقای سرتیپ پور با نطق بسیار زیبا، ساده و علاقمند به کشور فرمایشاتی کردند بخصوص راجع به کشاورزی و اهمیت کشاورزی فرمایشاتی کردند بنده بهشان قول می‌دهم در برنامه چهارم منظور خواهد شد فراموش نخواهیم کرد، جناب آقای دکتر مبین یک قصه کوچک بگویم چند روز پیش که پرنس فیلیپ در ایران بود شام که می‌خوردیم من پهلویش نشسته بودم صحبت یکی از وزرای دولت انگلیس را می‌کرد میگفت که من تصمیمم را گرفته‌ام خواهش می‌کنم با حقایق و ارقام من را روبرو نکنید یعنی تصمیمش را گرفته بود آن همکارانش می‌خواستند ارقام و حقایق بدهند می‌گفت خواهش می‌کنم من را ناراحت نکنید با ارقام جناب آقای دکتر مبین جنابعالی که واردید جنابعالی که اطلاعات صحیح و دقیقی

+در این قسمت دارید خودتان ملاحظه بفرمائید این بودجه را اگر قرائت بفرمائید این فرمایشات همه در آن منعکس است، گفته شده، نکاتش روشن شده شما بودجه کل کشور را با درآمد ملی مقایسه می‌کنید آخر این دو تا را که نمی‌شود با هم اینطور مقایسه کرد صحیح است برای مقایسه باید بودجه کل کشور را بگیرید بودجه خالص کل کشور را بگیرید ولی دو رقمی که بهم نمی‌خواند نمی‌شود مقایسه کرد راجع به وامهای برنامه همانطور که قبلا هم گفتم ما از مقداری استفاده کردیم ولی مقدار دیگرش را استفاده خواهیم کرد یعنی قراردادهائی بسته شده رفتند آمدند و الآن آماده است خواهیم توانست این مبلغ را ازش استفاده کنیم یک نکته‌ای فرمودید و گفتید که من متوجه نشدم گفتید نمایندگی شاهنشاهی را در ژنو به بندید چون در واشینگتن داریم واشینگتن با ژنو چه ارتباطی دارد یکی اینطرف دنیا است یکی آنطرف دنیا است واشینگتن نزد دولت آمریکا است ژنو نزد سازمان ملل است اگر منظورتان نمایندگی شاهنشاهی در نزد سازمان ملل در نیویورک است و آنرا می‌خواهید مقایسه با ژنو کنید کارهایشان فرق می‌کند آنجا یک جور کارهائی دارد آنجای دیگر یک جور کارهائی دارد ما هم باید شبیه کشورهای دیگر بشویم تعداد صدو خورده‌ای از این کشورها در آنجا نمایندگی دارند نمایندگی ژنو یک نمایندگی بسیار کوچک و مختصر است. راجع بصنایع پتروشیمی خوب شروع شده درآمدش را در سالهای بعد خواهیددید من که بشما می‌گویم در سال ۱۳۵۰ یا ۱۳۵۱ مملکت ما در آمدش چه خواهد بود که روی هوا عرض نمی‌کنم و حتماً بنده نیمخواهم و هیچوقت خوشم هم نمی‌آید (چون ایندفعه هم راجع به تایمز و بودجه آمریکا صحبت شد) من نمی‌خواهم استدلالمان را روی نظر خارجی بگذاریم خارجی برای ما ارزشی ندارد نظر نظر ایرانی است آقایان راضی باشند ما بخارجیها کاری نداریم چون راجع بمصر صحبت فرمودید اینجا موضوع گزارش راجع بصندوق بین المللی پول راجع به ایران خوب بنده خیال می‌کنم که اگر آقای دکتر مجیدی هم می‌خواست بنویسد از آن کمتر می‌نوشت، جناب آقای تیمسار حکیمیان مثل همیشه مختصر و مفید فرمودند راجع بحوزه انتخابیه شان فرمایشاتی کردند بنده بهشان قول می‌دهم همانطور که قبلا هم گفتم ما از آن وجوهیکه کنار می‌گذاریم برای اینکار در نظر گرفته خواهد شد معذرت می‌خواهم که امروز چون حالم خوب نبود نتوانستم بسئوالات بیشتری جواب بدهم ولی اینجا بایستی از کمیسیون بودجه، رئیس کمیسیون بودجه، (مرتضوی ـ متشکرم) جناب آقای رامبد که زحمت کشیده بودند تشکر کنم که ساعتهای درازی دنبال اینکار بودند و بنده اطمینان دارم که این دولت با همکاری مجلس محترم خواهد توانست در سال ۴۶ دست به اقدامات عمیقی بزند و بنده چون میدانم کشور ما دیگر چهارراهی نیست و راههایش را پیدا کرده دارد پیش می‌رود احتیاج دارد که فرداً فرد اهالی مملکتش برای توسعه سریعش اقدام کند در سال ۴۵ توسعه مان خوب بود سال ۴۵ سال خوبی بود امیدوارم با وضع جوی سال ۴۶ سال خوبی باشد و امیدوارم با لطف و مرحمت آقایان این دولت خدمتگزار در سال جدید اقداماتش را انجام بدهد و بدیهی است ما بیشتر اینجا بنمایندگانی که مخالفت کردند جواب دادیم چون بفرمایشات دوستان دیگرمان در فراکسیون جواب داده شد که دیگر کمتر اینجا مطرح بشود ولی مثل یک فرد ایرانی افتخار می‌کنم یک فرد ایرانی هستم و خیال می‌کنم که در این دنیای پر تلاطم اگر بکشور ما نگاه کنند افتخار می‌شود بکشور ما و ما جز اینکه با کمک آقایان سعی کنیم رضامندی خاطر شاهنشاه عزیزمان و ملت ایران را بدست بیاوریم وظیفه دیگری نداریم (احسنت، احسنت).

رئیس ـ بورد در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است چون قبلا ماده واحده خوانده شده است با اجازه خانمها و آقایان لزومی ندارد که دو مرتبه خوانده بشود. آقای دکتر مبین بفرمائید.

دکتر مبین ـ بنده راجع به ماده واحده خواستم عرض کنم که از جهت لزوم مفاد تبصره‌های ۱۲،۲۳،

+۲۵ و ۳۱ و ۳۲ بنده کاملا موافق هستم که این تبصره‌ها مفادش باید بصورت قانون درآید و اجرا بشود ولی یک ایرادی دارم که بنظر خودم این ایراد وارد است ملاحظه فرمودید که تبصره ۴۴ که مربوط به اتومبیلها بود وقتیکه از بودجه جدا شد و بطور عادی رسیدگی شد کارش تمام شد و الان فرستاده شده به سنا و چند روز است آنجا در حال رسیدگی است ما چرا در مورد سایر تبصره‌ها که بمفادش عقیده داریم و می‌بایست اینطور فکر کنیم که تصویب بشود اینها را بیاوریم داخل لایحه بودجه کنیم و بالنتیجه سبب بشود که این تبصره‌ها بجای اینکه طبق رسیدگی عادی چهار دفعه در چهار شور رسیدگی بشود تبدیل به یک شور بشود و نظر سنا هم که باید در مورد این تبصره‌ها بصورت نظر تصویبی باشد تبدیل بشود به اظهار ملاحظات این بنظر بنده نمی‌خواهم بگویم صحیح نبود ولی رویه‌ای بود که در گذشته اجرا می‌شد در آیئن نامه اصلاح شد که در آینده اجرا نشود ولی مجدداً امسال در مورد این چند تبصره‌ای که عرض کردم تکرار شد بنده همانطور که دیشب هم عرض کردم این نحو رسیدگی به اعتنائی است به آئین نامه داخلی و یکی از اصول قانون اساسی که اصل ۴۶ است ما می‌بایست رسیدگی سنا را بهیچوجه در اموری که حق رسیدگی دارند سلب نکنیم و اجازه بدهیم که سنا در موارد بخصوص کار خودشانرا بکنند مواردی که مربوط ببودجه نیست و داخل بودجه می‌آید رسیدگی سنا را گرفتیم علاوه بر این رسیدگی به این مطالب را در کمیسیونهای مربوطه که کمیسیون دارائی باشد آنهم عملا از بین رفت بهر حال بنده چون مطلبی است که تمام شده قبلا پیش از اینکه کمیسیون بودجه وارد رسیدگی بشود تقاضا کرده بودم این تبصره‌ها از لایحه بودجه جدا بشود و بطور عادی رسیدگی بشود ولی چون اینطور فکر می‌کنم که مسلماً همکاران محترم تا آنجائیکه از دستشان بر آمده در کمیسیون بودجه نظرات اصلاحی خودشان را داده‌اند مجدداً تجدید پیشنهاد نخواهم کرد ولی بنده خواستم تقاضا کنم که این رویه را بگذاریم کنار و هر چیزی در جای خودش بیاید لایحه بودجه باید بودجه‌ای باشد مطالب دیگری که بودجه‌ای نیست باید در باره آنها لایحه جداگانه داده بشود بنده از تصدیعی که دادم معذرت می‌خواهم.

رئیس ـ نظر دیگری در ماده واحده نیست؟ (اظهاری نشد) چون وقت دیر است با اجازه خانمها و آقایان طرح پیشنهادات بجلسه آینده موکول می‌شود.

۳ ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه.

رئیس‌ـ بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم و در ساعت ۳ بعد از ظهر مجدداً جلسه خواهیم داشت.

(نیم ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورایملی ـ مهندس عبدالله ریاضی