مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ امرداد ۱۳۰۸ نشست ۵۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ امرداد ۱۳۰۸ نشست ۵۸
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۷
جلسه: ۵۸
صورتمجلس روز پنجشنبه هفدهم امرداد ۱۳۰۸ مطابق دوم ربیعالاول ۱۳۴۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- معرفی معاون وزارت معارف
۳- اقتراع شعب
۴- شور اول خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع به تابعیت
۵- ختم جلسه و تعیین جلسه بعد
(مجلس یک ساعت و سه ربع قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید)
۱- تصویب صورتمجلس
(صورتمجلس روز یکشنبه نهم تیرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند)
اسامی غایبین که در ضمن صورتمجلس خوانده شده.
غایبین با اجازه آقایان: حیدری - نوبخت - رهبری - عمادی - آشتیانی - آصف - لرستانی - آقایان - شیرازی - اورنگ - طباطبایی وکیلی - حاج سید محمود - مهدوی - ارباب کیخسرو
غایبین بیاجازه آقایان: میرزا حسن خان وثوق - پالیزی - قوام - حاج رحیم آقا قزوینی- میرزا ابوالفضل - محمدتقی خان اسعد - حاج حسین آقا مهدوی - شیخ علی مدرس - حاج حسن آقا ملک - حاج غلامحسین ملک - تیمورتاش
دیرآمده با اجازه آقای: بیات
دیرآمدگان بیاجازه آقایان: عباس میرزا - بوشهری - شریعتزاده - اسدی
رئیس- آقای عدل
عدل- بنده قبل از دستور عرض دارم.
رئیس- آقای دهستانی
دهستانی- عرضی ندارم.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- قبل از دستور.
رئیس- در صورتمجلس نظری نیست؟
(گفتند خیر)
رئیس- در مجلس تصویب شد.
۲- معرفی معاون وزارت معارف
وزیر معارف- آقای فرخ را به سمت معاونت وزارت معارف معرفی مینمایم.
۳- افتراع شعب
رئیس- امروز میبایستی شعب را انتخاب کنیم به واسطه اینکه موعد شعب گذشته و باید تجدید شود عده حاضر در مرکز ۹۶ نفر هر شعبه میشود ۱۶ نفر حالا استقراع میکنیم.
(آقای مؤید احمدی (منشی) اقتراع نموده نتیجه به شرح ذیل حاصل گردید)
شعبه اول - آقایان: هزارجریبی - فیروزآبادی - مصدق جهانشاهی - غلامحسین میرزا مسعود - میرزا عبدالحسین خان دیبا - میرزا مسعود - میرزا عبدالحسین خان دیبا - میرزا محمود خان ناصری - خواجوی - مولوی - فرخی - همراز - محمدولی میرزا - دشتی - عراقی - جلایی - آقا سید ابراهیم ضیاء - دهستانی
شعبه دوم - آقایان: بنکدار - طلوع - سهراب خان ساگینیان - دکتر مهدی خان ملکزاده - آقا شیخ محمدجواد - احتشامزاده - خان محمد خان حبیبی - شریعتزاده - کازرونی - ذوالقدر - قاضی نوری - حیدری - آقاسیدیعقوب - میرزا حسن خان وثوق - میرزا علی خان اقبال - حاج میرزا حبیبالله امین
شعبه سوم - آقایان: مرآت اسفندیاری - بزرگنیا - دیوانبیگی - امیرحسین خان ایل خان - مصباح ناظمی - مقدم - مؤید احمدی- شمیرانی - فهیمی - خطیبی - مخبر فرهمند - میرزا حسین خان موقر - دکتر لقمان - اعتبار - عدل محمدتقیخان اسعد - طهرانی
یک نفر از نمایندگان- طهرانی زیادی است.
مؤید احمدی- به شعبه چهارم اضافه میشود.
شعبه چهارم - آقایان: طهرانی - پانیزی - حکمت - عامری - حمدالله خان بیات ماکویی - کیانوری - دکتر عظیما - عباس میرزا - شیخ علی مدرس - دادگر - ظفری - دکتر سنگ - صادقی - محمدحسن خان مسعودی - حسن علی میرزا دولتشاهی - طالش خان
شعبه پنجم - آقایان: میرزا سید ابراهیم خان شریفی - حاج آقا رضا رفیع - الفت - امیر ابراهیمی - شهداد - نوبخت - میرزا یانس - ایزدی - فتوحی - گنجهای - آقا سید کاظم یزدی - کاشانی دکتر امیر اعلم - تیمورتاش - محمدعلی میرزا دولتشاهی - لاریجانی
شعبه ششم - آقایان: دربانی - سیدمحمد تقی طباطبایی - کفایی - جمشیدی - ملکمدنی - حاج سید محمود - یاسایی - افخمی - روحی - آیتاللهزاده شیرازی - میرزا اسمعیل خان نجومی - قراگوزلو - مفتی - اورنگ - ملکآرایی - طباطبایی دیبا
رئیس- از آقایان تمنی میکنم که در همین جلسه اعضای هیئترئیسه شعب و کمیسیون مبتکرات و بالخصوص کمیسیون عرایض را انتخاب کنند برای اینکه کمیسیون عرایض از بیستم تیرماه منحل شده و یک کارهای متراکمی است که انجامش به عهده کمیسیونی است که جدیداً انتخاب میشود و بایستی قدری هم بیشتر
صرف وقت بفرمایند که کارهای عقب افتاده انجام شود (نمایندگان- صحیح است) لایحه راجع به تابعیت مطرح است.
(به شرح ذیل خوانده شد)
۴- شور اول خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع به تابعیت
کمیسیون قوانین عدلیه در جلسات اخیر خود لایحه نمره ۵۸۲۶ دولت راجع به تابعیت را با حضور آقای وزیر عدلیه مورد شور و مطالعه قرار داده و نتیجه مواد آن را با اصطلاحات لازمه تصویب و اینک برای مداقه و مطالعه آقایان نمایندگان محترم تقدیم مینماید.
ماده اول- اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب میشوند.
۱- کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصیکه مدارک تابعیت خارجی آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد.
۲- کسانیکه پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد بوده باشند.
۳- کسانیکه در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشد.
۴- کسانیکه در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده است به وجود آمدهاند.
۵- کسانی که در ایران از پدر خارجی به وجود آمده و در موقع رسیدن به سن بلوغ که در قانون مملکتین پدر آنها معین شده است به قصد اقامت در ایران سکونت داشه باشند.
۶- هر زن خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند.
۷- هر تبعه خارجی که تابعیت ایران را تحصیلکرده باشد.
تبصره- اطفال متولد از نمایندگان سیاسی و قونسولی خارجه مشمول فقره ۴ و ۵ نخواهند بود.
ماده دوم- اشخاص مذکور در فقره ۴ و۵ حق دارند پس از رسیدن به سن بلوغ (مطابق قانون مملکت پدر خود) تا یکسال تابعیت پدر خود را قبول کنند مشروط به اینکه در ظرف مدت فوق اظهاریه کتبی تقدیم وزارت امور خارجه نمایند و به اظهاریه آنها تصدیق دولت پدرشان دایر به اینکه آنها را تبعه ایران خواهند شناخت ضمیمه باشد.
ماده سوم- نسبت به اطفالی که در ایران از اتباع دولی متولد شدهاند که در مملکت متبوع آنها اطفال متولد از اتباع ایرانی را اصولاً تبعه خود محسوب میدارند و تبعیت ایرانی آنها را منوط به اجازه میکنند معادله متقابله خواهد شد.
ماده چهارم- اشخاصی که دارای شرایط ذیل باشند میتوانند تابعیت ایران را تحصیل کنند.
۱- موافق قانون مملکت اصلی خود به سن بلوغ رسیده باشند.
۲- پنج سال متولی با متناوب در ایران ساکن بوده باشند.
۳- فراری از خدمت نظامی نباشند.
۴- در هیچ مملکتی به جرم عمومی (غیرسیاسی) محکوم نشده باشند.
در مورد فقره دوم این ماده مدت اقامت در خارجه برای خدمت دولت ایران در حکم اقامت در خاک ایران است.
ماده پنجم- کسانی که به امور عامالمنفعه ایران خدمت یا مساعدت شایانی کرده باشند بدون رعایت شرط اقامت ممکن است به تبعیت ایران قبول شوند.
ماده ششم- اگر تا پنج سال از تاریخ صدور سند تابعیت معلوم شود شخصی که به تبعیت ایران را قبول شده فراری از خدمت نظام بوده هیئت وزرا باید حکم خروج او را تابعیت ایران صادر نماید و همچنین است هرگاه قبل از انقضای مدتی که مطابق قوانین ایران مرور زمان حاصل میشود و معلوم گردد شخصی که به تبعیت قبول شده محکوم به جنحه یا جنایت عمومی بوده است.
ماده هفتم- اشخاصی که تحصیل تابعیت ایران نموده یا بنمایند از کلیه حقوقی که برای ایرانیان مقرر است به استثنای حق رسیدن به مقام وزارت و معاونت وزارت
بهرهمند میشوند لیکن نمیتوانند به مقامات ذیل نایل گردند مگر پس از ده سال از تاریخ صدور سند تابعیت
۱- عضویت مجالس مقننه
۲- عضویت انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی
۳- مأموریت وزارت امورخارجه
ماده هشتم- درخواست تابعیت باید مستقیماً یا به توسط حکام یا ولات به وزارت امورخارجه تسلیم شده و دارای منضمات ذیل باشد.
۱- سواد مصدق اسناد هویت تقاضا کننده و عیال و اولاد او
۲- تصدیقنامه یا شهادتنامه که لااقل به امضای سه نفر از معروفین محل رسیده باشد دایر به تعیین مدت اقامت تقاضا کننده در ایران
۳- تصدیقنامه اداره نظمیه محل راجع به نداشتن سوءسابقه
۴- تصدیقنامه اداره نظمیه دایر به اینکه تقاضاکننده مکنت کافی یا شغل معین برای تأمین معاش خود دارد.
وزارت امورخارجه رسیدی با تعیین تاریخ وصول داده و در صورت لزوم اطلاعات راجعه به شخص تقاضا کننده را تکمیل و آن را به هیئت وزرا ارسال خواهد نمود تا هیأت مزبور در قبول یا رد آن تصمیم مقتضی اتخاذ کنند در صورت قبول شدن تقاضا سند تابعیت به درخواست کننده تسلیم خواهد شد.
ماده نهم- زن و اولاد صغیر کسانی که برطبق این قانون تحصیل تابعیت ایران مینمایند تبعه دولت ایران شناخته میشوند ولی زن در ظرف یک سال از تاریخ صدور سند تابعیت شوهر و اولاد صغیر در ظرف یکسال از تاریخ رسیدن به سن بلوغ (مطابق قانون مملکت متبوع سابق پدر خود) میتوانند اظهاریه کتبی به ضمیمه تصدیق مذکور در ماده ۲ به وزارت امور خارجه داده و تابعیت مملکت سابق شوهر و یا پدر را قبول کنند.
ماده دهم- تحصیل تابعیت ایرانی پدر به هیچ وجه درباره اولاد او که در تاریخ تقاضانامه مطابق قوانین مملکت متبوع خود کبیر بودند مؤثر نمیباشد.
ماده یازدهم- زنهای خارجه که در نتیجه ازدواج ایرانی میشوند میتوانند بعد از تفریق یا فوت شوهر ایرانی به تابعیت اول خود رجوع نمایند مشروط به اینکه وزارت امورخارجه را کتباً مطلع نمایند ولی هر زن شوهر مرده که از شوهر سابق خود اولاد دارد نمیتواند مادام که اولاد به بیست سال تمام نرسیده از این حق استفاده کند و در هر حال زنی که مطابق این ماده تبعه خارجه میشود مطلقاً حق داشتن اموال غیرمنقول نخواهد داشت ولو اینکه حق داشتن اموال غیرمنقول نخواهد داشت ولو اینکه حق مزبور به اتباع خارجه داده شده باشد و هرگاه قبلاً دارای اموال غیرمنقول بوده و یا بعداً به ارث اموال غیرمنقولی به او برسد باید در ظرف یک سال از تاریخ خروج از تابعیت ایران یا دارا شدن ملک در مورد ارث آن را به نحوی از انحا به اتباع ایران منتقل کند والّا اموال مزبور با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش قیمت آنها داده خواهد شد.
ماده دوزادهم- زن ایرانی که با تبعه خارجه مزاوجت مینماید به تابعیت ایرانی خود باقی خواهد ماند مگر اینکه مطابق قانون مملکت زوج تابعیت شوهر به واسطه وقوع عقد ازدواج به زوجه تحمیل شود ولی در هر صورت بعد از وفات شوهر و با تفریق به صرف تقدیم درخواست به وزارت امور خارجه باضمام ورقه تصدیق فوت شوهر و یا سند تفریق تابعیت اصلبه زن با جمیع حقوق و امتیازات راجعه به آن مجدداً به او تعلق خواهد گرفت.
ماده سیزدهم- اتباع ایران نمیتوانند تبعیت خود را ترک کنند مگر به شرایط ذیل.
۱- به سن بیست سال تمام رسیده باشند.
۲- هیئت وزرا خروج از تابعیت آنان را اجازه دهد.
۳- قبلاً تعهد نمایند که در ظرف یکسال از تاریخ ترک تابعیت حقوق خود را بر اموال غیرمنقوله که در ایران دارا میباشند و یا ممکن است بالوراثه دارا شوند ولو قوانین ایران اجازه تملک آنرا به اتباع خارجه بدهد به نحوی از انحا به اتباع ایرانی منتقل کنند زوجه و اطفال کسی که بر
طبق این ماده ترک تابعیت مینماید اعم از این که اطفال زور صغیر یا کبیر باشند از تبعیت ایرانی خارج نمیکردند مگر اینکه اجازه هیئت وزرا شامل آنها هم باشد.
ماده چهاردهم هر تبعه ایران که بدون رعایت مقررات فوق تابعیت خارجی تحصیل کند تبعیت خارجی او کان لم یکن بوده و تبعه ایران شناخته میشود ولی در عین حال کلیه اموال غیرمنقوله او با نظارت مدعیالعموم محل به فروش رسیده و پس از وضع مخارج فروش قیمت آن به او داده خواهد شد و به علاوه از رسیدن مقام وزارت و معاونت و عضویت مجلس مقننه و انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و هرگونه مشاغل دولتی محروم خواهد بود.
ماده پانزدهم- از اتباع ایران کسانی که خود یا پدرشان موافق مقررات تبدیل تابعیت کرده باشند و بخواهند به تابعیت اصلیه خود رجوع نمایند به مجرد درخواست به تابعیت ایران قبول خواهند شد.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- انشاءالله امیدواریم در تحت اقتدار دولت ایران و عدالتخواهی دولت ایران و اصلاح بعضی نواقص جزییه که در قوانین و کارهای ایران هست فوج فوج مردم بیایند تابعیت دولت ایران را قبول کنند بدون اینکه کسی از تابعیت ایران خارج شود و انشاءالله امیدوار هستیم به زودی به این مقصود نایل شویم در اینجا بعضی مواد هست که بنده نمیدانم و حمل و بر نفهمی و نادانی و بیاطلاعی خودم میکنم اینجا گمان میکنم اگر یک قدری تسهیل بکشند در قبول تابعیت ایران بهتر از این است که بعضی شرایط زیاد کند که بسیاری از اشخاص نتوانند قبول تابعیت ایران را بکنند مثلاً از قبیل جنحه و جنایت که کسی مرتکب شده باشد یا در اثر دانستن یا ندانستن محکوم شده باشد و ده سال یا پنج سال گذشته باشد ما این را محروم کنیم از قبول تابعیت بنده عقیده ندارم همچنین خدای نخواسته کسی فرار از نظام مملکت خودش کرد به واسطه اینکه نمیدانست متحمل شود یا خدای نخواسته برای بعضی ترتیبات ناچار شد ما این قبیل اشخاص را محروم کنیم گمان میکنم صلاح نباشد و چند ماده از این قبیل هست حالا آقایان بهتر از بنده میدانند مراعات تسهیلات را برای مردم اگر میدانند صلاح است که هیچ و اگر نمیدانند دو مرتبه این لایحه را برگردانند به کمیسیون و مراجعه کنند و یک تسهیلاتی قایل شوند بعد بیاید به مجلس گمان میکنم بهتر است و عرض میکنم بنده حمل بر بیاطلاعی خودم میکنم.
وزیر عدلیه- تذکری که نماینده محترم دادهاید در اساسش هیچ محل حرف نیست هم دولت و هم کمیسیون محترم عدلیه موافق با این بودند که خیلی شرایط سخت برای تابعیت نگذارند البته این تسهیلات هم باید در حدودی باشد که مخالف مصلحت نباشد هر مملکتی البته بایستی به اشخاصی که میخواهند تبعیت آن را قبول بکنند خیلی با خوشرویی آنها را تلقی بکند و راه را هم باز بگذارند ولی اگر یک اشخاصی هم یک سوابق بعدی دارند ضرورتی ندارد که آنها را بیاورند و به تابعیت خودشان قبول کنند و یک اشخاص بد سابقه را بیاورند در مملکت خودشان. یک نکته را آقا گفتند که بنده به آقای مخبر هم عرض کردم که نکته قابل ملاحظه است ولی آقا مطلب را گفتند بنده راه به نظرم رسید. مثلاً بگوییم کسانی که جنحه و جنایت را مرتکب شدهاند اگر قبل از آن که مدت مرور زمان گذشته باشد نخواهند تبعه شوند قبول نخواهد شد ولی البته اگر کسی مرتکب جنحه شده است و مرور زمان هم نسبت به او واقع شده آن وقت البته آثار او باقی نمیماند و قابل تعقیب هم نبود اگر تعقیبش نکرده بودند بنابراین ممکن است آقا پیشنهاد بدهند در این زمینه برود به کمیسیون مطالعه میکنیم و در شور دوم اصلاح میشود اما اینکه لایحه برگردد به کمیسیون این را بنده نمیتوانم قبول کنم زیرا این دو شور دارد در شور اول آقایان اگر اعتراضاتی دارند میدهند میرود به کمیسیون و برای شور دوم اصلاح میشود.
رئیس- آقای هزارجریبی (اجازه)
هزارجریبی- بنده در ماده دوازده این قانون...
رئیس- بفرمایید اینجا.
هزارجریبی (پشت کرسی نطق)- بنده در کلیات این قانون نظریاتی ندارم و فقط در بعضی موادش عرایضی دارم در یکی از مواد گویا ماده سه این قانون است مینویسد: کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشد...
وزیر عدلیه- فقره سه از ماده اول است.
هزارجریبی- در اینجا اگر نوشته شود مجهولالهویه به نظر بنده بهتر خواهد بود تا اینکه نوشته شود پدر و مادرشان معلوم نباشد. یکی دیگر اینکه مینویسد زن ایرانی که با خارجه مزاوجت نماید این لفظ مطلق است چون لفظ مطلق تقریباً اجازه ضمنی است باید نوشته شود اگر زن ایرانی مسلمه با مسلم نیمه خارجه یا غیر مسلمه یا غیر مسلم تبعه خارجه.
وزیر عدلیه- عرض کنم بنده تصور میکنم چون نظر آقا راجع به مواد است اگر پیشنهاد بدهند و در کمیسیون مطرح شود بهتر است.
رئیس- نظر در کلیات ناشی از مواد است و برای ایشان مانعی ندارد که در مواد صحبت کنند. آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب- موافقم.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- کافی است؟
(گفته شد بلی)
رئیس- رأی گرفته میشود به ورود در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده اول- اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب میشوند.
۱- کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که مدارک تابعیت خارجی آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد.
۲- کسانیکه پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد بوده باشند.
۳- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشد.
۴- کسانی که در ایران از پدر خارجی به وجود آمده و در موقع رسیدن به سن بلوغی که در قانون مملکتین پدر آنها معین شده است به قصد اقامت در ایران سکونت داشه باشند.
۵- هر زن خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند.
۶- هر تبعه خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد.
تبصره- اطفال متولد از نمایندگان سیاسی و قونسولی خارجه مشمول فقره ۴ و ۵ نخواهند بود.
آقاسیدیعقوب- اینجا یک موضوع را اولاً عرض کنم و توجه آقای فیروزآبادی و همینطور آقای مسعودالملک را جلب میکنم شور در کلیات عبارت از قبول یا رد لایحه است که به بینند اصل لایحه قابل قبول است یا نه این معنای شور در کلیات است شور در کلیات غیر از این است که در فلان ماده مخالفم یا در فلان ماده این اشکال را دارم چون دو سه دوره است وکیل هستید عرض میکنم ولی تقصیری هم ندارید چون یک ماه است مجلس تعطیل است از نظرتان محو شده است این راجع به گذشته - در این ماده اول به آقای وزیر عدلیه هم عرض کردم عبارت این است که کلیه ساکنین ایران را تبعه ایران قرار دادهاند به استثنای کسانیکه مدارک تابعیت خارجی آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد آنها را تبعه ایران میدانند
مورد اعتراض نباشد اعم است. یک وقت است که مدرک آن را دولت ایران رد میکند. یک وقت است که قبول نمیکند نه اینکه رد بکند بلکه محل اعتراض او است در وزارت خارجه یک مدارکی از تبعیت خودش نسبت به دولت خارجه آورده است که ما قبول نمیکنیم. حالا بنده عقیدهام این است که یک ماده در آخرش زیاد کنیم و وزیر عدلیه را مأمور اجرای این قانون بکنیم.
آن وزارتخانه که مأمور اجرای این قانون است وقتی که آن سند تابعیت محل اعتراض واقع شد به مجرد محل اعتراض واقع شدن این تبعه خارجه نمیشود وقتی که آن سند را رد کردند آنوقت تبعه خارجه میشود. این را بنده به آقای وزیر عدلیه هم عرض کردم که این لفظ اعم است ولا مجرد ساکنین را که ما نمیتوانیم بگوییم این تبعه است شاید یک وقت دلیلی اقامه کند که تبعهها نیست. لکن بنده عرض کردم حالا هم پیشنهاد میکنم که عوض اینکه مورد اعتراض نوشته شود بهتر این است که مورد رد بنویسند که عبارت سهلتر و بهتر میشود که کلیه ساکنین ایران تبعه ایران هستند به استثنای اشخاصی که مدارک تابعیت خارجی آنها مورد رد دولت ایران واقع نشود. این یکی. یکی هم در جزء پنجم نوشته شده است کسانی که در ایران از پدر خارجی به وجود آمده و در موقع رسیدن به سن بلوغی که در قانون مملکتین پدر آنها معین شده است یا قصد اقامت در ایران سکونت داشته باشد این قصد اقامت قائم به نفس است و امر باطنی است آثار ظاهری که ندارد قصد باطنی چیست؟ مثلاً اگر کسی در مسایل شرعیه هست که مسافر تا ده روز نماز سفرش قصر میشود یا قصد اقامت میکند که نمازش را تمام بکند این قصد اقامت با خودش است آثار ظاهری که ندارد. قصد اقامت یک معنایی هست که در ذهن خود شخص است و آثار خارجی ندارد که اینجا ما بیاییم و دولت را مکلف بکنیم به یک امری که آن امر قائم به باطن است نه به ظاهر این قصد اقامه داشتن یا نداشتن یک معنای ظاهری ندارد که دولت ملتفت باشد بنا بر این عقیدهام این است که این قید زیاد است همین اندازه بنویسند کسانی که در ایران از پدر خارجی به وجود آمده و در موقع رسیدن به سن بلوغی که در قانون مملکت آنها معین شده است در ایران سکونت داشته باشند و دلیل بر این مسئله هم این است که ما در ماده دوم آمدیم یک استینافی قائل شدیم که اینکه از پدر خارجی متولد شده است و در سن بلوغ هم در این جاست میتواند تا یکسال اظهاریه بدهد به وزارت امور خارجه که سن تبعیت پدرم را قبول میکنم بعد از آن که ما این استیناف را برایش قرار میدهیم و این ارفاق را دربارهاش قایل میشویم دیگر این قصد اقامت به نظر در اینجا مورد ندارد هم پیشنهاد میکنم در کمیسیون هم ممکن است صحبت کرد.
مخبر (شریعتزاده)- توضیح دادند که بهتر این است که نوشته شود دولت مدارک تابعیت آنها را رد نکند به نظر بنده اعتراض به تمام معنی همین مقصود را میرساند یعنی اگر دولت ایران یک سند تابعیتی را قبول کند دیگر اعتراض نخواهد کرد و این اصطلاح معمول است و تصور میکنم اشکالی نداشته باشد راجع به موضوع قصد اقامت هم فرمودند یک چیزی است که در نزد شخص قصد معین میشود تصور میکند این طور نیست برای اینکه قصد شخص یا با اعلامات صریحه او که میخواهد در این مملکت اقامت کند معلوم میشود یا با قرائن و اماراتی که این علامت را میرساند علی ای حال با یک قرائنی میشود معین کرد که در اینجا قصد اقامت دارد و مشمول این قانون است به علاوه ممکن است فرض کرد یک کسی که میآید در اینجا میگوید من میخواهم بمانم در اینجا که تجارت کنم البته این اظهار او میرساند که قصد اقامت در ایران دارد پس احتیاج نداریم که در اینجا یک فکرها و یک مشکلاتی را در عمل در نظر بیاوریم که الآن برای او پیشبینیهایی بکنیم مسئله قصد اقامت یک چیز معینی است یک کسی میخواهد نماز بخواند اگر
قصد اقامت کند نمازش قصر نمیشود میگوید میخواهم در اینجا بمانم آنوقت این تکلیف معلوم میشود.
وزیر عدلیه- اجازه میخواهم یک توضیحی را هم علاوه کنم مسئله سکونت با قصد اقامت را که ما اینجا گذاشتهایم به همین اندازه اکتفا کردهایم برای این است که یک لایحه همین چند روزه تقدیم خواهد شد راجع به اقامتگاه و اینکه در چه صورت قانون یک کسی را قاصد و دارای قصد اقامت میداند چون در آن قانون تعیین خواهد شد ما محتاج به توضیح در اینجا ندانستیم یک آثار و علائمی هست یعنی اگر یک کسی تجارتخانه در یک جا درست کرد یا توقفش شکل مخصوصی بود یا دارای غیر منقول بود در روی آن آثار ما او را دارای قصد اقامت میدانیم و بنابراین چون آن قانون یک توضیحی خواهد بود لازم ندانستیم در اینجا ذکر کنیم.
رئیس- آقای کازرونی
کازرونی- اولاً لازم بود جواب فرمایشات آقای آقاسیدیعقوب را عرض کنم که اسباب سوءتفاهمی نشود اگر بنده در کلیات مخالفم به واسطه جزئیات قانون است والّا به طورکلی بنده با یک کلی ذهنی یا فلسفی مخالف باشم مورد ندارد خواستم این را عرض بکنم که مبادا برای آتیه فرمایشات ایشان یک اثر فوقالعاده کرده باشد و سابقه هم مؤید این است... (آقاسیدیعقوب- چرند است) مثل اینکه شما هم چرند فرمودید پس ما باید بگوییم که مجلس از اول تا آخر غلط کرده یا اینکه تنها آقای آقاسیدیعقوب این عقیده را دارند.
در قسمت اول میفرمایند کلیه ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که مدارک تابعیت خارجی آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد چه بسا میشود یک تبعه خارجه مدارک تابعیتش ارائه نشده که مورد اعتراض واقع شود یا نشود و بنابراین این را از اتباع ایران بایستی محسوبش بدارند عبارت این طور میرساند در صورتیکه به عقیده بنده این طور باشد اگر چنانچه به جای این عبارت میگفتیم که مدارک تابعیت خارجی آنها مورد تصدیق دولت واقع شده باشد بنده عبارت بهتر بود لکن به عقیده بنده خودشان بهتر مرور کردهاند و بهتر میدانند این عقیده بنده است.
وزیر عدلیه- بالاخره برای اینکه صدای بنده بهتر برسد آمدم در اینجا والّا موضوع تصور نمیکنم این اندازه ارزش داشته باشد که بنده بیایم در اینجا. عرض کنم این موضوع که اینجا نوشته شده است بعد از فکر و مطالعه است البته مانعی نخواهد بود که اگر آقایان یک فرمول دیگری یک عبارت دیگری را بهتر میدانند آنرا بهطور پیشنهاد بدهند و در کمیسیون در ضمن شور دوم بحث کنیم ولی بهطور کلی عرض میکنم ما اصل را اینطور گرفتیم که هر کس در ایران اقامت دارد تبعه ایران میدانیم مگر اینکه خلاف او ثابت شود ولی البته یک ثبوت محکمه که نخواستهایم یک کسی که مدعی است که من اینجا ساکن هستم تبعه ایران نیستم لابد از برای یک مدارکی است مدارکی که آورده است اگر ما قبول کردیم و آن را کافی دانستیم آن را قطعی دانستیم. او را تبعه خارجی میدانیم و اگر خیر مدارک را ما قابل اعتراض دانستیم ناقص دانستیم او را تبعه ایران حساب میکنیم تا خلافش ثابت شود و خیال میکنم این فرمول به این شکلی که نوشته شده است بهتر باشد حالا توضیحات زیادتری هم گمان نمیکنم لازم باشد اگر آقایان یک فرمول بهتری به نظرشان میرسد ممکن است پیشنهاد بفرمایند بعد تشریف بیاورند در کمیسیون و بحث بفرمایند ببینیم. چه نظری باید اتخاذ شود.
رئیس- آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی- بنده در اینجا یک توضیحی میخواستم اولاً در جواب آقای آقاسیدیعقوب که اعتراض به بنده میفرمایند عرض میکنم همه جا از قدیم میگفتند تحقق کلی وجود افراد است حالا ایشان منکر شدند نمیدانم به چه ملاحظه بود حالا اینجا مینویسد قانون مملکت پدر
آنها قانون مملکت ایران چرا نباشد و قانون مملکت پدر آنها باشد. چون این را ندانستم توضیح خواستم.
وزیر عدلیه- علت اینکه ما آمدیم و سن بلوغی را سن بلوغی که در مملکت پدر آن خارجی سن بلوغ حساب میشود در نظر گرفتیم برای این ا ست که اصولاً مسئله بلوغ یکی از حالات شخصیه است مثل ارث است نکاح است طلاق است و مملکت مختلفه هم در این خصوص قوانین مختلفه دارند سن بلوغ را از خودمان گذشته دیگران از بیست تا بیست و سه و بعضی جاها به ندرت بیست و پنج گرفتهاند پس وقتی که بنا شد ما این را قبول کردیم که از احوال شخصیه است اصولاً در قواعد بینالمللی احوال شخصیه را میگذارند مطابق قانون بینالمللی احوال شخصیه را میگذارند مطابق قانون مملکت اتباع خارجه باشد و این شخص را ما مطابق خودش باید دارای اهلیت بدانیم که نتواند بگوید من تبعه نیستم در مملکت خودش یک سنی را معین کردهاند فرض کنید بیست و یک که بگویند در سن بیست و یک این شخص کبیر است رشید است و به عبارت آخری بالغ است از برای اینکه بتواند یک اظهار اراده بکند حتی از برای اینکه بتواند ملکی بخرد قبل از آن سن نمیتواند مگر با یک قیمی پس برای اینکه ترک تابعیت بکند که یک مسئله مهمی است اولی این است که ما گفتیم قضیه بلوغ که مربوط به احوال شخصیه است و نظر به اینکه قضایای مربوطه به امور شخصیه مطابق قانون بینالمللی باید بر طبق قانون مملکت خارجی حل بشود ما هم در اینجا آمدهایم گفتهایم که هر وقت این شخص مطابق قانون مملکت خودش صلاحیت این را پیدا کرد که در امور زندگانی خودش دارای اختیار بشود آنوقت میتواند بگوید میخواهد تبعه ایران باشد یا تبعه خارجه.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادها قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
مقام شامخ ریاست مجلس مقدس شورای ملی اصلاح عبارتی ذیل را در فقره ۵ از ماده اول پیشنهاد مینمایم.
۱- کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است به وجود آمده الی آخر. مؤید احمدی
مقام منیع ریاست مجلس مقدس
در فقره شش ماده یک پیشنهاد میکنم این قسم نوشته شود هر زن تبعه خارجه که شوهر ایرانی اختیار کند - مؤید احمدی
مقام محترم ریاست
در ماده اول پیشنهاد میکنم در جزء اول کلمه اعتراض به کلمه رد تبدیل شود در جزء سوم عرض کلمه غیر معلوم نوشته شود مجهولالتابعیه و در جزء پنجم کلمه قصد اقامت حذف شود - یعقوبالموسوی
رئیس- ماده دوم
(به مضمون مسطور ذیل قرائت شد)
ماده دوم- اشخاص مذکور در فقره ۴ و ۵ حق دارند پس از رسیدن به سن بلوغ (مطابق قانون مملکت پدر خود) تا یک سال تابعیت پدر خود را قبول کنند مشروط بر اینکه در ظرف مدت فوق اظهاریه کتبی تقدیم وزارت امور خارجه نمایند و به اظهاریه آنها تصدیق دولت پدرشان دایر به اینکه آنها را تبعه ایران خواهند شناخت ضمیمه باشد.
رئیس- آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)
آقاسیدیعقوب- عده برای مذاکرات کافی است؟
رئیس- تأمل بفرمایید شماره کنیم (بعد از قدری تأمل) آقای آقاسیدیعقوب بفرمایید.
آقاسیدیعقوب- اینجا بنده افتخار نمیخواهم بکنم که تنها دارای این روح آزادی هستم. شاید به واسطه ممارست کردن در یک سیاستی انسان دارای یک روحی میشود حالا محل ایراد نشود. در اینجا به قدر امکان عقیدهام این است که قید و زنجیر و بند به مردم کمتر
باشد نه اینکه از هر راهی که هست ما قید برای مردم معین کنیم یک کسی تبعه خارجه است و اولادی از او در اینجا متولد میشود ما آمدیم در ماده اول در جزء پنجم گفتیم این را تبعه ایران قرار میدهیم ما توجه داشتیم دولت هم متوجه هست که بالطبع افراد بشر آزادند. ما هستیم که متصل زنجیر درست میکنیم و اینها را در دام میاندازیم زنجیر هم باید به اندازه باشد که آزادی طبیعی را از بین نبرد. ما میگوییم تبعه ایران است بعد از آن دو مرتبه برای خاطر اینکه ارفاق و روح دموکراسی داریم میگوییم به سن بلوغ که رسید میتواند اظهاریه بدهد و تبعیت پدرش را قبول کند.
البته این را روح آزادی مقتضی است اما اینجا باز قید میکنیم که این شخص را ما از تبعیت خارج میکنیم به شرط اینکه دولت خودش نگوید که این تبعه من است این از اول امر تبعی بود مقصود ما این بود که عنوان تبعیت خودمان را عمومیت بدهیم و این پسر را هم داخل در حوزه خودمان بکنیم و در تحت قانون خودمان تربیتش بکنیم بعد آمدیم یک مرحله استینافی و یک راه آزادی برایش قائل شدیم یعنی از اول یک حکم غیر عادلانه و یک امر اجباری برایش قائل شدیم ولی بعد حق به او دادیم که در عرض یکسال حق دارد به وزارت خارجه اظهاریه بدهد و خودش را از این قید خلاص کند مشروط بر اینکه دولت متبوعه خودش تصدیق کند. فرض بفرمایید این شخص تبعه بلژیک است. یا تبعه دولت سوئد یا حبشه یا هر جایی که هست آمدیم و گفتیم دولت متوعهاش باید تابعیت او را تصدیق کند بنده عقیدهام این است که اصلاً این قید لازم نیست و این ترتیب در لایحه اول دولت هم نبود خود آقای وزیر هم فرمودند بعد به این مسئله توجه پیدا کردم خواستم حالا به ساحتشان عرض کنم که این قضیه یک قدری دور از آزادی است. ما چه کار داریم که دولت خودش قبول کند که اگر این شخص از تبعیت خارج شد من قبولش میکنم. این نظریه بنده است.
وزیر عدلیه- نماینده محترم یک طرز کاری دارند که قوه بنده که هیچ در قوه خالق هم نیست که آن طرز را تغییر بدهد ایشان در کمیسیون موافق بودند حالا در مجلس اینطور اظهار میفرمایند.
آقاسیدیعقوب- خیر مخالف بودم. بفرمایید صورتمجلس را بیاورند تا ببینید بنده مخالف بودم بنده مخصوصاً در این قسمت مخالفت کردم.
وزیر عدلیه- به هر حال راجع به اینکه فرمودند بشر آزاد است البته این کلیات صحیح است ولی بشر آزاد است در حدود قوانین یعنی در حدود بندها که در اطراف او میگذارند و بالاخره سعادت هم پیدا نمیکند مگر اینکه همان بندهایی که برایش معین شده مراعات کند و این برای این است که همه به راحتی زندگانی کنند.
اما در خصوص مسئله تصدیقی که ما در اینجا گنجاندهایم این روی یک اصل و دلیلی است و این برای این است که ما نخواستهایم اشخاص بیوطن بشناسیم. یعنی مملکت ایران نخواسته است در قانون خودش قائل شود کسی هست که وطن ندارد ما معتقدیم که هر کس باید وطن داشته باشد و تابع یک جایی باشد. حالا اگر یک کسی آمد اینجا و ما به او گفتیم که چون پدر تو آمده است و تبعه ما شد. و تو هم بچه بودی حالا که بزرگ شدی و حق اختیار پیدا کردی حق داری بین مملکت ما و مملکت خودت تابعیت هر کدام را که میخواهی اختیار کنی.
مشروط بر اینکه ما بدانیم و مطمئن باشیم که او تبعه ما میشود. زیرا امثال این قبیل اشخاص ممکن است در مملکت زیاد پیدا شوند مثلاً از خدمت نظامی یک مملکتی فرار کنند و بخواهند صورتاً تبعیت مملکت ما را قبول کنند در صورتیکه اساساً تابعیت هیچ یک را قبول نکرده و مقصودشان فرار از خدمت و غیره بوده است. به این مناسبت و برای اطمینان به این مقصود ما گفتیم وقتی که میخواهد تبعیت ما را قبول کند باید یک تصدیقی هم از دولت متبوعه
پدرش بیاورد. تا ما او را قبول کنیم و این هم یک چیز مضری نیست بلکه در خیلی از قوانین دنیا هم این اصل را رعایت کردهاند و خیال میکنم مطابق مصلحت هم باشد که ما یک شخص بیوطنی را قبول نکنیم و اگر طوری شد بالاخره بدانیم که این شخص دارای یک وطنی است.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- ماده سوم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده سوم- نسبت به اطفالی که در ایران از اتباع دولی متولد شدهاند که در مملکت متبوع آنها اطفال متولد از اتباع ایرانی را اصولاً تبعه خود محسوب میدارند و تبعیت ایرانی آنها را منوط به اجازه میکنند معامله متقابله خواهد شد.
رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهار شد خیر) ماده چهارم قرائت میشود.
(به این مضمون خوانده شد)
ماده چهارم- اشخاصی که دارای شرایط ذیل باشند میتوانند تابعیت ایران را تحصیل کنند.
۱- موافق قانون مملکت اصلی خود به سن بلوغ رسیده باشند.
۲- پنج سال متوالی یا متناوب در ایران ساکن بوده باشند.
۳- فراری از خدمت نظامی نباشند.
۴- در هیچ مملکتی به جرم عمومی (غیرسیاسی) محکوم نشده باشند. در مورد فقره دوم این ماده مدت اقامت در خارجه برای خدمت دولت ایران در حکم اقامت در خاک ایران است.
رئیس- آقای روحی
روحی- عرض میکنم بنده از جهاتی که متضمن منافع اقتصادیات یا چیزهای دیگری برای مملکت ایران باشد عقیده دارم که حتیالامکان باید نسبت به تابعیت خارجیها در ایران خیلی بیش از اینها تسهیلات فراهم کرد خود حضرت آقای وزیر عدلیه شاید معتقدند که اگر ما بتوانیم عده زیادی صنعتگر و مردمانی که حقیقتاً سیاست باف نباشند. بلکه کاسب و خدمتگزار باشند داخل در تابعیت مملکت خودمان بکنیم خیلی خوب است و در واقع به مملکت خدمت کردهایم زیرا هر چه باشد ما از علم و صنایع این اشخاص استفاده خواهیم برد (فیروزآبادی- صحیح است) پس خوب است موافقت بفرمایند که مخصوصاً در این ماده چهارم تسهیلات بیشتری برای تابعیت قائل شویم تا یک قسمت از ارباب صنایع تشویق شده و از نقطهنظر منافع ما تابعیت ما را قبول کنند تا از این حیث ما بتوانیم بیش از آنچه که تصور میشود استفاده کنیم و بنده حالا چندان اصراری ندارم پیشنهادی هم ندارم قصدم این بود که بلکه در کمیسیون در این باب یک تسهیلات بیشتری قائل شوند تا بتوانیم از اشخاصی که میل دارند تابعیت ما را قبول کنند استفاده ببریم و طوری نشود که در مضیقه باشند.
وزیر عدلیه- در حقیقت نماینده محترم مخالفتی نکردند بلکه یک تذکری دادند که عجالتاً بنده این تذکر را در خاطر خودم میسپارم تا در کمیسیون در موقع شور دوم از آن نتیجه بگیریم.
روحی- بنده هم تشکر میکنم.
جمعی از نمایندگان- بسیار خوب، مذاکرات کافی است.
آقاسیدیعقوب- بنده مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
آقاسیدیعقوب- بنده دو دوره است که با تمام قوانین وزیر عدلیه موافقت کردهام ولی اینجا یک فرمایشی فرمودند که بنده با نهایت صمیمیتی که با ایشان دارم حاضرم محکمه تشکیل بدهم آن وقت معلوم میشود که عرض بنده صحیح است (خنده نمایندگان) شما همان جا گفتید که در شور اول این عبارت در لایحه نبود بعد فرمودید که این عبارت را خود من در هیئت وزرا اضافه کردم
و بنده در همان جا عرض کردم خدمتتان که مخالفم زیرا آزادی را محدود کردهاید - اما در آن مسئله که آقای روحی بیان کردند گمان میکنم ما در ماده چهار به قدر امکان برای اشخاصی که میخواهند تابعیت ما را قبول کنند و تبعه ایران بشوند توسعه دادهایم. مثلاً ما گفتهایم کسی که پنج سال در ایران بماند میتواند تابعیت ما را قبول کند. خودتان تصدیق میفرمایید یک کسی که در آمریکا یا اروپا ساکن است به مجردی که تلگراف کرد من میخواهم تبعه ایران بشوم نمیشود البته تابعیت یک شرایطی دارد. پنجسال باید در ایران مقیم باشد نظمیهها یا بلدیهها از حالات او مستحضر باشند. (روحی- صرف اقامت) چون نظر علمی بود بنده خواستم عرض کنم آن شرایطی را که ما قرار دادهایم یک شرایط سختی نیست که ما نتوانیم علما و اربابان هنر را به سمت مملکت خودمان جلب کنیم. البته وقتی که شما میخواهید خانهتان را به کسی اجاره بدهید مسلماً بیشتر از این متوجه هستید. مگر شما یادتان رفته است؟!
الحمدلله امروز ما یک روز آزاد و یک آسمان صافی میبینیم. و به این وضعیت افتخار میکنیم. (با حرارت) یادتان میآید کسانی که به عنوان تبعه خارجه به بیرقهای خارجی را به سر در منازلشان زده بودند و میخ تو چشم من و تو میکردند! خدا کند همیشه همچو روز آزادی برای ما باشد تا بتوانیم حرفهای خودمان را بزنیم. این ترتیب خیلی خوب است و الّا فردا ممکن است از قفقاز کسی بیاید و بگوید من در سنه جرت مائه در زمان مهاجرت از قفقاز به ایران آمده و بنابراین تبعه خارجه هستم. و املاک اصفهانم را مثلاً به کسی باید بدهم مگر اوضاع سابق یادت رفته؟! (با حرارت) بنده عقیدهام این است که امروز ما در تحت لوای یک شخصی دارای این قدرت شدهایم ما حالا باید چنان اینجا را مقدس و محکم بداریم که کاری نکنیم باز در باز شود که خدای نخواسته اگر روزی...
وزیر عدلیه- نماینده محترم چون اوقاتش از بنده تلخ بوده این قدر حرارت به خرج دادند والا موضوع این قدرها حرارت نداشت. اما در خصوص آن مسئله که فرمودید البته حافظهها خیلی وفادار نیست گاهی هم ممکن است انسان را فراموش کند بعضی از رفقای کمیسیون هم از قیافهشان همچو استنباط شد که با بنده هم عقیده هستند والا حالا که تصور میفرمایید بنده اشتباه کردهام اهمیتی ندارد اما راجع به مسئله که آقای روحی فرمودند در واقع یک تذکری بود و این تذکر را هم ما در کمیسیون محل دقت قرار میدهیم اگر ممکن شد یک تسهیلاتی قائل شویم که میشویم والّا ایشان را با خودمان موافق خواهیم کرد.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- پیشنهادی از آقای ضیا رسیده قرائت میشود.
(به این نهج خوانده شد)
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی.
اصلاح جزء اول از ماده چهار را به ترتیب ذیل پیشنهاد مینماید: ۱ - موافق قانون مملکت سابق خود الخ (ضیا)
رئیس- ماده پنجم قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
ماده پنجم- کسانی که به امور عامالمنفعه ایران خدمت یا مساعدت شایانی کرده باشند بدون رعایت شرط قامت ممکن است به تبعیت ایران قبول شوند.
۵- ختم جلسه و تعیین موقع جلسه بعد
رئیس- مخالفی ندارد؟ (گفته شد خیر) اگر آقای وزیر عدلیه موافقت میفرمایند ما جلسه را ختم میکنیم. (صحیح است) برای اینکه چنانچه عرض کردم کارهای مهمی در کمیسیون عرایض است و متراکم شده خواهش دارم امروز آقایان کمیسیون عرایض تشکیل شود و هیئت رئیسه خودش را معین بفرمایند تا این مسئله انجام شود.
جلسه آینده پنجشنبه ۲۴ امرداد سه ساعت قبل از ظهر. مخالفی نیست؟ (اظهار شد خیر) آقایان تشریف نبرند که بلافاصله این کار انجام شود.
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - دادگر