مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ امرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۷۲

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۷۲

صورت مشروح مجلس چهارشنبه ۱۷ اَمرداد ماه ۱۳۰۷ مطابق ۲۱ صفر ۱۳۴۷

فهرست مندرجات:

۱- مذاکرات در اطراف خبر کمیسیون محاسبات مجلس شورای ملی راجع به روضه‌خوانی

۲- شور دوم قانون سجل احوال از ماده شش

(مجلس دو ساعت و یک ربع قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید) (صورت جلسه پنجشنبه یازدهم مرداد را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازةجلسه قبل آقایان: دکتر سنک ـ ایلخان ـ خطیبی ـ سید ابراهیم ضیاء ـ میرممتاز ـ مقدم ـ نوبخت ـ میرزا عبدالله خان وثوق ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ بهبهانی ـ طباطبائی وکیلی ثقه الاسلامی ـ کازرونی ـ حاج آقا حسین زنجانی.

غائبین بی اجازه جلسه قبل آقایان: اسدی ـ موقر – ذوالقدر ـ امام جمع شیراز ـ علیخان اعظمی ـ آقاعلی زارع ـ میرزا محمدتقی طباطبائی قوام شیرازی ـ مهدوی ـ امیر تیمور کلالی ـ محمد تقی خان اسعد ـ افسر آقا زاده سبزواری – غلامحسین میرزا ـ مسعود ـ حاج حسن آقا ملک ـ لیقوانی ـ اسکندری ـ محمد ولیمیرزا ـ میرزا حسن خان وثوق ـ حاج غلامحسین ملک.

دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان: شیروانی ـ میرزا محمد تقی بهار ـ یحیی خان زنگنه

دیرآمدان با اجازه جلسه قبل آقایان: سهراب خان ـ شریع زاده ـ حاج شیخ بیات

رئیس ـ آقای شریع زاده

(در مجلس حاضر نبودند)

رئیس ـ آقای احتشام زاده

احتشام زاده ـ در صورت مجلس گویا آقای شریعت زاده را دیر آمده بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه ایشان باری کسالت دیر آمده‌اند اطلاع هم داده بودند خواستم تذکر بدهم که اصلاح شود

رئیس ـ مراجعه میوشد یکمسیون. آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ درماده اول که بنده پیشنهاد کرده بودم که راجع به حال زنها محتاج به تحقیق نیست بنده پیشنهاد خودم را در صورتی استرداد کرم که آقای وزیر عدلیه اظهار کردند که ما تبصره را که نشوتیم نظرما تأمین شدن این عقیده است اینجا نوشته شده فلانکس استرداد کرد در صورتیکه استرداد کردن من بعد از تأمین این مسئله وبد که هم آقای وزیر عدلیه این مسئله را تصدیق کردند و هم آقای مخبر این یکی در ماده دوم هم که بنده پیشنهاد کردم تعرفه انتخابات بنده استرداد کردم نه اینکه رأی گرفته شد ورد شد. خیر استرداد کردم برای خاطر اینکه حقم باقی بماند که در آخر پیشنهاد کنم غرضم این است که این رأی گرفته نشد که رد شود استرداد کردم.

رئیس ـ هر دو فقره اضافه می‌شود. صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد

(گفتنه شد خیر)

رئیس ـ تصویب شد

رئیس ـ خبر کمیسیون محاسبات قرائت می‌شود.

روحی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم که بقیة سجل احوال مطرح شود.

(خبر کمیسیون محاسبات بشرح ذیل خواند شد)

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بادارة مباشرت اجازه و اعتبار می‌دهد که برای اقامة عزاداری حضرت خامس آل عبا علیه آلاف التحیه و لاثنا در ایام ۱۹ و۲۰و۲۱ صفر برابر ۱۵ـ۱۶و۱۷ امرداد ماه ۱۳۰۷ اجراء وظیفه نموده و از بابت مخارج ان مبلغ دو هزار و نهصد تومان از وزارتمالیه دریافت دارد ووزارت مالیه مکلف بپرداخت است

رئیس - پیشنهادی راجع بدستور رسیده است

(بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه سجل احوال مقدم بر دستور باشد. روحی

رئیس- آقای روحی

روحی – توضحی ندارم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ اینطور مذاکره شد چون گفتند موقعش یک اندزة گذتشه اجگر باز تجدید شده اطلاع نداشتم گفتگو در بیست وهفتم و بیست و هشتم و بیست و نهم بود و اصلا این مطلب هم جزئی اس یک رای بیشتر لازم ندارد رأیش را بدهند داخل سجل احوال می‌خواهند بشوند.

رئیس ـ آقای بهبهانی

بهبهانی ـ بنده هم مخالفم

رئیس آقای رفیع

رفیع ـ تمام نمایندگان بالاخره با اقامة عزاداری موافقند همه آقایان می‌آیند می نشینند رأی هم می‌دهند و بالاخره اینجزء دستور است ولی آقا وزارء بالاخره حاضر شده‌اند به مجلس شورای ملی می‌خواهیم صحبت مان را بکنیم آقایان مطمئن باشند که همه ما هم باین رأی خواهیم داد خوب است آقایان هم اجازه بدهند که لایحه سجل احال مطرح شود بعد هم ان مسئله خواهد گذشت و مثل همه ساله عزاداری خواهد شد

رئیس ـ رأی می‌گیریم باین پیشنهاد

بعضی از نمایندگان ـ کدام پیشنهاد؟

رئیس ـ پیشنهاد آقای روحی

(عدة قیام نمودند)

دادگر ـ ملتفت نشدیم که مقصودتان کدام پیشنهاد است تکرار رأی بفرمائید

رئیس ـ رأی مگیریم به پیشنهاد آقای روحی آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عدة کمی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. ماده واحده مطرح است آقای رفیع

رفیع ـ موافقم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده در کمیسیون محاسبات بودم خیلی متاثر هستم که در روز نامه یک چیزی دیدم و روز نامه هم درست نوشته است که کمیسیون محاسبات همچو کاری کرده است شما خودتان میدانید که هیچ نظمنامة اختیار به کمیسیون محاسبات نمی‌دهد بودجة خرج است ادارة مباشرت برداشته یک خرجی ار پیشنهاد کرده آورده بعنوان مشورت در کمیسون محاسبات بنده خبر دارم اعضاء محترم کمیسوین محاسبات جمع شدند اینجا صحبت کردند گفتیم اگر این محلش از دولت است باید وزیر مالیه بیاید در اینجا اظهار کند ما خودمان نباید نظامنامه را از دست بدهیم. این خرج است پیشنهاد خرج را ما نمی‌توانیم بکنیم باید وزیر مالیه بیاید اینجا محلش را معین کند. اگر ازراه جرایم است. که در صندوق مجلس جمع شده است پنجهزار تومان در صندوق مجلس جمع شده است پنجهزار تومان درصندوق مجلس جمع شده است این را ما گذاشته‌ایم برای انیکه بعضی از فقرا و ایرانیهای بیچاره که مستأصل میوشند به وکلا متوجه میشودند و کلا بمقام ریاست پیشنهاد می‌کنند بقدر رفع احتیاج بآنها داده شده….

(همهمه بین نمایندگان)

آقا سید یعقوب ـ صبر کیند آقا تا بنده عرض خودم را بکنم این نسبت بآن اما نسبت باین لایحه در این لایحه کمیسوین محاسبا پیشنهاد نکرده دو هزرا و نهصد تومان پیشنهادی بود اداره مباشرت کرد بکمیسیون محاسبات دو هزرا ونهصد تومان بعد جلسة خصوصی مذاکره شد اقای ارباب کیخسرو گفته‌اند که این دو هزار و نهصد تومان را کمیسوین محاسبا پیشنها کرده است من پانصد تومان تخصیف دادم بنده عرض می‌کنم نه هیچکدام از این‌ها بکمیسیون محاسبات نرفت کمیسیون محاسبات پیشنهاد با ادارة مباشتر است ادارة مباشرت باید پیشنهادش بیاید به مجلس و از مجلس رجوع شود بکمیسیون محاسبات و کمیسیون محاسابت رأی بدهد وثانیاً خود کمیسیون محاسبات رأ بدهد و ثانیاً خود کمیسیون محاسبات پیشنهادش دو هزرا و نهصد توان بوده بعد تومان بوده بعد خودش می‌آید میگوید با صد تومان آنرا کسر کردم !آخر من قضاورت از مجلس می‌خواهم فکر کنید با این ترتیب این خبر و این سابقه و این ترتیب یعنی چه! نکنید بگذارید این را اداره مباشرت تقدیم مقام ریاست کند مقام ریاست بفرستد بکمیسیون محاسبات و کمیسیون محاسات لایحه اش را تنظیم کند راپرتش را بدهد این هیچ چیزش درست نیست مقصودم این است که باین سابقه و ین ترتیب لوایح در مجلس نباید

کازرونی ـ همة اینها شده است

آقا سید یعقوب ـ بنده در کمیسیون محاسبات هستم شده است؟!

کازرونی ـ هی مصنوعی تند بشو.

(صدای زنگ رئیس)

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ نمیاندهمحترم بدانند هر فعلی که از مجلس قادر شد آن قانون می‌شود. پارسال چه کردیم؟ هر کار پاراسل کردیم امسال هم مینیم. ارگ پارسال برخلاف قانون بود خوب بود آقا می‌فرمودید تذکر می‌دادید رسیدگی می‌شد مجلس هم رأی مداد مقصود و منظور آقایان این است که برای شعائر اسلام عزاداری بکنند آن منظوری که آقا دارید که می‌گوید بفقرا پول بدهید هیچکس مخالف نیست البته اگر پولی باشد باید بفقرا هم بدهند به آنها کمک ولی عمل سنة ماضیه بالاره قانون است آن سال این ترتیب گذشت امسال هم باید همینطور باشد حالا آقای وزیر مالیه محل ندارند و قبول نمی‌کنند باید خودشان بفرمایند ما که نباید از طرف وزیر مالیه حرف بزنیم

زوار مخبر کمیسیون ـ عرض کنم که موضوع دو تا است: یکی اینکه عزاداری حضرت سیدالشهداءاز صنئوق جرایم داده شود یکی اینکه از بودجة کل مملکتی اگر از صندوق جرایم ابید داده شود همانطور که حضرت مستطاب عالی فرمودید البته مجلس مختار است از صندوق جاریم خودش اقامه عزاداری کند. یکی هم این است که از بودجه کل مملکتی داده شود اگر اینطور باشد همانطور که آقای آقا سید یعقوب تذکر دادند هر پیشنهاد خرجی را در این جا نمی‌شود کرد حالا هر کدام را مجلس تصویب کند البته آنطور باید اجرا شود

وزیر مالیه ـ عرض کنم این ماده بعقیدة بنده یک نقص دارد نقصش این اس که معمولا وقتی قانون می‌گذرد همیشه محل پرداختش معین می‌شود اینجا نوشته است وزارت مالیه مکلف است بپردازد بسیار خوب وزارت مالیه می‌پردازد ولی باید معلوم شود که وزارت مالیه از چه محلی می‌پردازد ولی باید معلوم شود که وزارت مالیه از چه محلی می‌پردازد بنده نظرم این سات و پیشنهاد می‌کنم که نوشته شود از صرفه جوئیهای بودجه

مخبر ـ عرض کنم اینکه آقای وزیر مالیه اینجا پینشها کردند از صرفه جوئیهای مجلس همه آقایان مسبوقند که صرفه جوئیهای ملجس راجع بکارخانه کاغذ سازی است از آن محل فعلا نمی‌توانیم بدهیم

وزیر مالیه ـ این نظریة که آقای مخبر کمیسیون اظهار کردند بعقیدة بنده کافی برای رد مطلب نیست، آن قانون لغو نمی‌شود بر جای خودش باق است این مبلغی که اینجا تصویب میوشد از جمع کل صرفه جوئی هائی که می‌بایستی صرف آوردن کارخانه کاغذ سازی بشود کمتر میوشد این صرری ندارد خود آقااین البته تصدیق می فمرائید که باید تعدیل بودجه مملکتی را در نظر گرفت و بایستی ماده قانونی کهاز مجلس می‌گذرد مطابق اصول مالی باشد. و صرفه جوئی‌ها هم بطوری که بنده اطلاع دارم خیلی زیاد است چیزی نیست که دو هزار و چهار صد توان یا ده هزار و نهصد تومان از آن بردارید و باین مصرفه بزنید ضرر کلی بآن محل بزند این ضرر زیادی نیست باین جهت بنده اینطور پیشنهاد کردم خوبست آقای مخبر هم قبول بفرمایند.

مخبر ـ عرض نم که آقای وزیر محترم مالیه مسبوق هستند یک قانون که از مجلس گذشت به قوة خودش باق یاست مگر اینکه قانون دیگری بیاید و آنرا لغو کند یک اقنون از مجلس گذشته است که صرفه جوئی‌های بودجة مجلس فقط و فقط باید برای کارخانه کاغذ سازی باشد حالا بنده عرض نمی‌کنم که آن قانون لغو نشد عرض می‌کنم مادامی که آن قانون باقی است ما نمی‌توانم به صرفه جوئی مجلس دخالت کنیم مگر اینکه یک طرحی یک ماده قانونی بگذرانیکه نصف آن قانون لغو باشد و یک قانون دیگری برای صرفه جوئی وضع کنیم ولی ان قانونی که از ملجس گذشته که صرفه جوئی بودجه مجلس شورای ملی فقط برای مصرف کاغذ سازی است بحال خود باقی است مادام که از طرف مجلس لغو نشود.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ بنده تصور می‌کنم جرائیمی که صحبتش بود در جلسة خصوصی هم که صحبت کردیم راج به جرائم یک مبلغ جزئی ما کسرپیدا کردیم زیرا رد صندوق جرایم پنجهزار تومان وکسری بود سه هزار و کسریش صحبت شد که ابید بیک مصرف دیگری برسد دو هزا چیزی کمش باقی ماند برای این مصرف اگر بخواهیم منحصر بکنیم آن وقت از دو هزرا و جهار صد تومانکه اداره مباشرت و کمیسیون محاسبات گفته‌اند یک مبلغ جزئی کسر مهمی هم نیست که بعد از وضع انجهع در صندوق جرایم موجود است و باید پرداخته وشد حالا اینهم که میفرمائید مخالفت با ان مادهن قانون است با نیتس نمی‌خواهیم ددر ان مبحث وراد بشویم بنده خیلا می‌کنم ارگ آقای وزیر مالیه هم همراهی بفرمایند نسبت بتقاوت اینعمل و آقای مخبر کمیسوین هم همراهی بفمرایند از یکدویست هزار تومان صرفه جوئی ملجس این مبلغ کسر شود و آقای وزیر مالیه هم هرماهی کنند که این هزرا و کسری از محل جرائم پرداخته شود و بقیه از بودجة عمومی و بمصرف خودش برسد

رئیس ـ آقای استرابادی

استرابادی ـ موافقم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ موافقم

رئیس ـ آقای بهبهانی

بهبهانی ـ موافقم

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ عرض کنم بنده با هر یک قرانی که از مصرف کارخانه کاغذ سازی بهر مصرفی برسد روضه خوانی که هیج نماز هم بخوانند مخالفت هستم. بعلاوه پنجهزار تومان وجوه جرایم حالا موجد است سه هزار و کسری آن را ادره مباشرت برای یک محلی لازم دانسته هزرا و کسری باقی می‌ماند اگر می‌ماند ارگ هفتصد تومان هم کسر بیاید تا آخر دوره جمع میوشد علاوه بر این هیچ الزامی ندارد که داره مباشرت روضه خوانی با این تجمل که مخالف باحیثیات و وضع خودش است بکند ملجس شورای ملی ابدی بتمام اهل مملکت و مردم یک رنگی نشان بدهند ما سه روی روضه می‌خوانیم سه پانصد تومان هزرا و پانصد توان دیگر ما مجبور نیستیم که این مبلغ زیاد را صرف این کار بکنیم فرض است از این اطاقهای بالا می‌برند یک چادر هم از چادر‌های سلطنتی می‌آورند اینجا نصب می‌کنند این مخارج زیاد مورد ندارد پارسال نبده مخبر کمیسوین و محاسبات بودم با آقای فیروز آبادی نشستیم هزار و کسری از مبلغ روضه خوانی کسر کردمی و آن یک شالهای بیموردی بود که باشخاص داده می‌شود حالا حذف شده است این رضه خوانی با هزار و پانصد تومان می‌تواند اداره بشود بنده‌ام بهمین ترتیب پیشنهاد داده‌ام مبلغی هم که از وجوه جرائم موجود است و بنده با اینکه از پول کارخانه کاغذ سازی مکله هم بروند مخالفم

مخبر ـ نماینده محترم مبلغی راکه می‌فرمایند یا هزار تومان است یا هزارو پانصد تومان پیشنهاد کنند بنده هم موافقت می‌کنم

وزیر مالیه ـ در صورتیکه البته مخبر کمیسیون محاسبات با پینشهاد اقای روحی موافقت بکند پیشنهاد بنده دیگر موردی ندارد اول آن مقدم اس ولی اگر با آن موافقت نکردند بنده در همان نظریة که عض کردم باقی خواهم بود

بعضی از نمیاندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پینشهادها قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای اعتبار: بنده پیشنهاد میکن مبلغ به دو هزار و چهار صد تومان تقلیل و اصلاح شود

پیشنهاد آقای دهستانی : بنده پینشهاد می‌کنم دو هزرا و چهار صد و نود تومان معین شود

پینشهاد آقای روحی: پیشنهاد می‌کنم که به مبلغ یکهزار و پانصد تومان رأی گرفته شود

روحی ـ (از محل جرائم) اضافه شود

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده پیشنهادی را که عرض کردم نظرم به آن گفته آقای ارباب در جلسة گذشته بود که با دو هزار و چهار صد تومان این عزا داری را ممکن است تمام کرد و فلسفة این پیشنهاد که هزار وچهار و نود تومان راهم نفهمیدم که چیست و خوب است آقایان هم موافقت بفمرایند مبلغی که اداره مباشرت پینشهاد کرده است که برای این کار کافی است رأی گرفته شود

رئیس ـ آقای ارباب

ارباب کیخسرو ـ بنده همان قسمی که در جلسه گذشته عرض کردم پانصد تومان از این مبلغ را کسر کرده‌ایم و دو هزار رو چهارصد تومان راکافی دانستیم و توضیحاتی که در این باب لازم بود آنروز عرض کردم اما اینکه گفته میوشد از صندوق جرائم داده شود دیگر در مجلس که نباید مرح شود و مصرف جرائم در جلسة خصوصی مذاکره شدو تشخیص مصرف آنهم با نمایندگان محترم است و دیگر موضوعی ندارد که این جا مذاکره شود. آن چیزی که در این جا مداکره میوشد برای این است که از خزانة مملکتی داده شود و بنده در آنروز عرض کردم و عقیده نبده این بود (یعنی عقیدة اداره مباشرت) که از این دو هزار و چهار صد تومان یکهزار تومان آن از خزانة مملکتی داده شود وبقیه اش که یکهزار و چهار صد تومان است از صندوق جرائم پرداخته شود و فی الواقع نظر ما این بود که‌آقایان موافقت کنند هان یکهزار تومان در مجلس تصوب شود که از خزانة مملکتی داده شود و بقیة از صندوق جرائم. دیگر بسته بنظر آقایان است.

رئیس ـ اگر هزار تومان پیشنهاد می‌کنید همان هزار توان باید مطرح شود.

اعتبار ـ بنده این پیشنهاد را کرده‌ام.

(ماده واحده بشرح ذیل قرائت شد)

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بة ادارة مباشرت اجازه و اعتبار می‌دهد که برای اقامه عزا داری حضرت خامس آل عبا علیه آلاف التحیه و الثنا در ایام نوزدهم و بیستم و یکم…

بعضی از نمایندگان ـ خیر آقا بیست و هفتم و بیست هشتم و بیست و نهم

(بقیة ماده بشرح ذیل خوانده شد)

در ایام بیست و هفتم و بیست و هشتم و بیست و نهم صفر اجراء وظیفه نموده و از بابت مخارج آن مبلغ یک هزار تومان از وزارت مالیه دریافت دراد و وزارتمالیه مکلف بپرداخت است

خطیبی ـ از محل صرفه جوئی مملکتی را هم اضافه کنند

وزیر مالیه – بعضی از آقایان میل دارند عوض اینکهنشوته شود از صرفه جوئی مجلس شورای ملی نوشته شود از صرفه جوئی ملجس شورای ملی نوشته شود از صرفه جوئی مملکتی و نظرشان در این قسمت این است که صرفه جوئیهای مجلس را اختصاص داده‌اند بمحل کارخانه کاغذ سازی و چون این مبلغ معتنابهی نیست و آقایان هم نظر دارند که اینطور نوشته شود بنده مخالفت نمی‌کنم یکی از آقایان پیشنهاد کنند بنده هم موافقت می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد آقای کازرونی

(بمضمون ذیل خواده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مبلغ یکهزار تومان کسر مخارج روضه خوانی از صرفه جوئیهای مملکتی پرداخته شود و وزارت مالیه مکلف بپرداخت مبلغ مذکور است

دشتی ـ این پیشنهاد خرج است

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ عرض کنم آن مبلغی که مربوط میوشد به بودجه مجلس ابداً مربوط به وزارت مالیه نیست و مربوط به خود مجلس است و آن قسمتی که مربوط به جرائم است البته مربوط بوزارت مالیه نیست و علت اینکه این خبر به مجس امد و ما دش بحص می‌کنیم مربوط به همان هزار تومان یاست که باید از بودجه مملکتی گرفته شود و هیچ اشکالی هم ندارد. رأی ملجس قانون است و بعد از آن که مجلس محلی را معین کرد و حضرت آقای وزر مالیه هم مواتفقت فرمودند دیگر هیچ اشکالی وارد نخواهد بود که این هزرا تومان از صرفه جوئیهای بودجة مملکتی پرداخته شود و استدعا می‌کنم آقایان موافقت بفرمائید که زودتر این لایحه بگذرد و یک لایحة مفید تری بیاید.

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ بنده فعلا وارد نمی‌شوم در این قضیه و در لزوم عدم لزوم آن ولی ما باید نظامات مجلس را محترم بشماریم. مطابق نظامات مجلس وکیل حق پیشنهاد خرج ندارد و ما نمی‌توانیم موافقت کنیم که مجلس تصویب اضافه خرج کند…..

کازرونی ـ اضافه خرج چه چیز است؟

دشتی ـ پیشنهاد خرج این است که هزار تومان از بودجه مملکتی بردارند و صرف این کار کنند. عرض کنم ما ورفقمات موافقت می‌کنیم با اینکه می‌گویند برای تعظیم شعائر اسلام روضه بخوانیم ولی باید با هر قدر پول که در صندوق جرائم داریم روضه خوانی بکنیم بنده نمیدانم که در و دیوار را سبز و قرمز بکنند این تعظیم شعائر اسلام است؟!آقاثی حاج آقا رضا رفیع روضه شان یکی از روضه‌های مجلل این شهر است همه چیز هم بمردم می‌دهند ژصد نفر هم روضه خوان دارند با این حال ششصد هفتصد تومان بیشتر خرج نمی‌شود آخر برای سه روز روضه خوانی چرا سه هزرا تومان باید خرج شود؟ غیر از اینکهمیخواهند یک عده تا راض‌ها را راضی بکنند مقصود دیگری ندارند، هر طور بخواهود این سه روز خرج کنند از هفتصد تومان هشتصدتومان بیشتر خرج نخواهد داشت کاسه گرمتر از آش چرا ؟! کسانی که مسلمان نیستند می‌خواهند از ما بیشتر از عزا داری طرفداری کنند آقا انقدر با مملکت باری بکنید

مخبر ـ عرض کنم با قسمت اول فرمایشات نمایندة محترم بنده کاملا موافقم و آن قسمت دوم را خوب است نماینده محترم به عرایض بنده گوش بدهند که ان عبارت خیلی حاد بود اولا این کار جز به مسلمانها به هیچ کسی مربوط نیست و در کمیسیون محاسبات بنده بودم و حضرت آقای آقا سید یعقوب و آقای فیروز آبادی هم تشریف داشتند که اینمبلغ را برای این کار معین کرده‌اند و این تصویب هم برای این بوده است که پارسال سه هزار تو پانصد تومان خرج کرده‌اند و امسال دو هزار وچهار صد تومان برای این کار معین شده است خواهش می‌کنم که نماینده محترم توجه بفمرایند که از حرفهای تند دیگر نزنند.

رئیس ـ آقای ارباب

ارباب کیسخرو ـ بنده خیل متاسف هست که یک اشتباه بزرگی برای آقای دشتی پیش آمده سا اولا بنده اگر متصدی اداره مباشرت هستم در اثر رأی مجلس شورای ملی متصدی هستم و از طرف خود نرفته‌ام آنجا به نشیتم و هر وقت هم یک یکاری کرده‌ایم از رف مجلس کرده‌ایم، اگر مسلمان است از مجلس است و اگر غیر مسلمان هم هست از مجلس است اگر غیر مسلمان هم هست از مجلس است. تمام این کار‌ها مربوط بملجس است که ما اجرا کرده‌ایم، مجلس هر رائی که بدهد ما اجرا خواهیم کرد خواه یک پول باشد خواه هزرا توان ا از پیش خودمان هیچچیز پینشهاد نکرده‌ام، رأی ملجس را دیده‌ایم و بر طبق آن پیشنهاد کرده‌ایم

(نمایندگان صحیح است)

حالا هم مربوط به نبده نیست و اختیار در دست خود نمایندگان است. بنده نه یک پول از جیب خودم می‌دهم و نه یک پول از جیب خودم می‌دهم و نه رائی خودم در این باب دارم.

رئیس ـ آقای مخبر راجع باین پیشنهاد آقای کازرونی چه میفرمائید

مخبر – یک مرتبه قرائت شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

مخبر ـ وزیر محترم مالیه مملکت در اینجا حاضر است و آقای رئیس هم ملاحظه بفمرایند اگر مخلفت با نظامنامه نیست و آقا وزیر مالیه هم قبول می‌کنند بنده هم قبول می‌کنم

مرتضی قلیخان بیات ـ اجازه میفرمائید.

رئیس ـ در یک پیشنهاد چند نفر که نمی‌توانند حرف بزنند.

مرتضی قلیخان بیات ـ می‌خواستم عرض کنم که مخالف نظامنامه نیست.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن این پیشنها آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام بفرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. می‌ماند برای جلسة بعد. قانون سجل احوال از مادة شش مطرح است پیشنهاد آقای عدل

(بمضمون ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم آخر ماه ۶ بطریق ذیل اصلاح شود طبیب معالج و غسال و قابله در موقع ولادت طفل متوفی یا فوت مارد در موقع وضع حمل نیز ملزم می‌باشند در ظرف بیست و چهار ساعت واقع را به دفتر سجل احوال یا نظمیه یا کدخائی محل اطلاع دهند

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ عرض می‌شود اولا بطوریکه آنروز هم عرض کردم شرحی هم باقای وزیر عدلیه نوشتم که (در مواد پیش این طرو نوشته شده است و همه جا قضیه اربنظمیه یا کدخای محل باید اطلاع بدهند) آیا ممکن است بدفتر سجل احوال هم اطلاع بدهند یا نه؟ ایشان گفتند جواب می‌دهم ولی جوابی ندادند. حالا در این ماده شش بر خلاف آن مواد است در اینجا فقط نوشته شده است به دفتر سجل احوال اطلاع بدهند و حال آنکه معلوم نیست که دفتر سجل احوال در هر دهی خواهد بود یا نه و خیلی دهات هست که بزودی شاید نتواند بدفتر سجل احوال برسد، برف میوشد کولاک میوشد هوا سرد است و ممکن نیست که در ظرف بیست و چهار ساعت بتواند این خبررا بدفتر سجل احوال برسانند این است که بنده استدعا می‌کنم نوشته شود بدفتر سجل احوال یا کدخدای محل یا نظمیه اگر در یک دهی دفتر سجل احوال نبود بتوانند یک واقعة که اتفاق افتاد به کدخدای محل اطلاع بدهند و کدخدای محل آنرا بدفتر سجل احوال اطلاع بدهد

احتشام زاده ـ (مخبر کمیسیون داخله) ـ پیشنهاد نمایندة محترم حاوی دو نکته است یکی اینکه اجازه دارند اشخاصی که در این ماده معین شده‌اند یعنی طبیب و غسال و قابله شفاهاً هم اطلاع بدهند این را البته تصدیق میفرمائید که نمی‌توانیم قبول کنیم چون اگر بنا باشد بتواند شفاها هم اطلاع بدهد هر وقت هم که تخلف بکند ممکن است بگوید که من شفاها اطلاع داده‌ام و آنوقت هیچ مدرکی برای اینکه رسیدگی شود که آیا حقیقت اطلاع داده است یا نه نداریم و تقریبا مثل این است که این وظیفه و این تکلیف را بخواهیم از اینجا برداریم. در قسمت الحاق کردن مأمورین نظمیه و کدخدا هم تصدیق میفرمائید که در همه جا نظمیه نیست اگر منظورتان هم کدخدا هم تصدیق میفرمائید که در همه جا نظمیه نیست اگر منظورتان هم کدخدا است که کد خدا هم جزء مأمورین سجل احولا به عهدة او است و در یک دهی وقتی که یک کسی فوت بکند طبیب معالج می‌تواند به کدخدا اطلاع بدهد و البته کدخدا هم قضیه را به مأمور سجل احوال اطلاع می‌دهد و قضیه در دفتر ثبت میوشد در هر صورت بنده می‌توانم فقط قوبل کنم که این جا (مامورین) را به دفتر سجل احوال الحاق کنیم چو کدخدا هم جزء مامورین سجل احوال است

وزیر مالیه ـ در تائید نظریة آقای مخبر بنده تمنا می‌کنم که آقای عدل یک قدری دقت بفرمایند در این پیشنهاد که کرده‌اند اولا کتباً را بهیچوجه نمی‌شود برداشت راجع به قسمت کدخدا هم با اضافه (با مامورین) مقصود و منظور ما حاصل میوشد برای اینکه از یکطرف ما لفط مأمورین را قید کرده‌ایم و از طرف دیگر نگفته‌ایم کدخدا مامور سجل احوال خواهد بود یا نه زیرا اگر کدخدا مأمور سجل احوال باشد از این که نوشته‌ایم مأمور سجل احوال مقصود حاصل می‌شود و اگر هم کدخدا مأمور سجل احوال نباشد لابد یک دلیی خواهد داشت که ادارة سجل احوال در فلان محل کدخئا را جزء مامورین سجل احوال معین نکرده است و آنوقت این قید مضر است چون نظر اداره سجل احوال در این است که تا وقتی دفاتر در همه جا باز نشده است کدخدا‌ها را سمت ماموریت بدهد و خواهد داد و اگر در یک جائی ندهد البته این بر طبق یک مصلحتی است و اگر در انجا هم ما این کار ار به او رجوع کنیم خوب نخواهد بود به این ملاحظه بنده تقاضا می‌کنم که آقای عدل هم با نظر آقای مخب موافقت کنند و بهمین ترتیب ماده اصلاح شود که بعد از سجل احوال (و یا مأمورین) هم اضافه شود

عدل ـ بنده موافقت می‌کنم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای وزیر مالیه توجه بفرمائید دراین جا آخر احساسات انسان متأثر می‌شود؟ وقتی کی پدری فوت می‌شود پسرش چطور میتواتند برود در این مدت کم خبر بدهد؟ این جا بنده پینشهاد کردم که اضافه شود که نزدیکترین اقربا (با وکیل و نماینده اش) که اگر خودش نمی‌تواند برود و سر ختم نشسته است نوکرش را بفرستد.

مخبر ـ با مفهوم پیشنهاد آقا بنده موافقت می‌کنم ولی بادی جایش را تغییر داد که عبارت اینطور اصلاح شود که نزدیکترین اقرابای شخص متوفی با وکیل و نمایندة او

آقا سید یعقوب ـ بنده قبول می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد اقای فیروز آبادی

(بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که در غیر شهرها مأمورین باید بکدخدای محل اطلاع بدهند کدخدا هم پانزده روز یک مرتبه بادارة سجل احوال اطلاع بدهد

رئیس ـ اقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ قانون گذار باید در هر حال مراعات حال مردم و مراعا آسایش مردم را بکند در بسیاری از دهات ممکن است دفتر سجل اجوال نباشد بلکه بعضی دهات کدخدا هم ندارد، بعضی دهات هست که تا شهر بیست فرسخ سی فرسخ فاصله دارند و اگر این قانون به این ترتیب باقی بماند اسباب زحمت بجهت مردم می‌شود بنده پیشنهاد کردم که دردهات اشخاصی که مأمورند واقعه را به سجل احوال اطلاع بدهند به کدخدا یا بواسطه بعد مسافت یا کراهای شخصی که دارد نمی‌تواند هر دفعه به دفتر سجل احوال اطلاع بدهد باید آن خبرها راجمع کند و پانزده روز یک مرتبه راپورتهای خودش را به دفتر سجل احوال اطلاع بدهد و با این ترتیب کار مدرم دهات سهل تر میوشد نبده این پیشنهاد را کردم و انشاء الله موافقت خواهد شد.

مخبر – در این جا پیش بینی نکرده‌ایم که کدخدا جزء مأمورین است و در ماده چهاردهم که کدخدا یک وظایفی دارد نوشته نشده است که چه وقت کدخدا باید باداره سجل احوال اطلاع بدهد در این جا ما فقط تکلیف اشخاصی رامعین کرده‌ایم که چه وقت باید به اداره سجل احوال با مأمور سجل احوال (که یا اداره نظمیه است و یا کدخدای محل) اطلاع بدهد و اینتکه کدخدا تا چه مدت مجبور است که به دفتر سجل احوال اطلاع بدهد این از مسائل فرعی اصست که در نظامنامه پیش بینی خواهد شد و در آنجا رعایت بعد مسافت و بعضی چیزهای دیگر می‌شود و از این حیث جای هیچ نگرانی برای آقا نیست.

رئیس ـ رأی گرفته میوشد به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای فیروز آبادی آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(معدودی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد مادة ششم با اصلاحاتی که شده است قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

(بشرح ذیل خوانده شد)

مادة ۶ ـ در ورد فوت اطلاع دادن به ادرات یا مأمورین فوق الذکر باید در ظرف چهل و هست ساعت بعمل آمد. دادن این اطلالع بعهده نزدیکترین اقربای حاضر شخص متوفی و در صورت نبودن اقربای مذکور بعهدة سر پرست ساکنین خانه و در صورت نبودن سر پرست بعهدة مستخدمین خانه است که فوت در انجا واقع شده و مأمورین باید پس از تکمیل تحقیقات در اسرع اوقات مراتب را به مامور سجل احوال اطلاع واشخاص مذکورة در فوق را مطلع نمیانده که برای اجاری ثبت واقعة بدفتر سجل احوال مراجعه کنند طبیب معالج و غسلا و قابله و در موقع ولادت طفل متوفی یا فوت مادر در موقع وضع حمل نیز ملزم می‌باشند در ظرف بیست و چهار ساعت واقعة را کتباً بدفتر سجل احوال اطالع دهند

تصره ۱ـ نسبت به فوت اشخاصی که دارای منزل زندگی می‌کنند ادارات و مأمورین فوق مکلف هستند مراتب راتحقیق وپس از تشخیص صحت واقعه در اسرع اوقات فئ رابه مأمورین سجل احوال اطلاع دهند

تبصریه (۲) ـ اشخاصی که در مؤسسات عام المنفعه فوت نمایند رؤسای مؤسسات مزبور مکلفند مراتب را در ظرف بیست و چهار ساعت بمأمورین نظمیه باکدخدا اطلاع دهند.

مخبر – اجازه میفرمائید؟ در آخر ماده شش بعد از بدفتر سجل احوال با مأمورین سجل احوال باید اضافه شود.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بماده شش با این اصلاح آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده هفتم

(بمضمون آتی خوانده شد)

ماده هفتم ـ پیس از یکسال از ارجای سجل احوال در هر محل کسانیکه ورقة هویت نداتشه باشند یا تکالیفی را که در مواد یک و چهار و پنج و شش در عهدة آنها قرار گرتفه انجام ننمایند محکوم بحبس از یک تا هفت روز یا جزای نقدی تا پنجتومان و در صورت ادامه و تکرار از هشت روز تا یکمماه حبس یاتادیه جزای نقدی از پنجتومان و یکقران تا پنجاه تومان خواهند بود

تبصره ـ مأمورین سجل احوال موظفند برای تعقیب متخلفین از مقررات بمدعی العموم مراجعه نمایند

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ بنده در شور اول این قانون در ماده هفت هم عقاید خودم ار عرض کردم ولی متأسفانه کمیسیون بهیچوجه به آن پیشنهاد‌ها توجه نکرده است و با همان شدت ماده ار تنظیم کرده‌اند آنروز عرض کردم اولا باید اضفاه شود بعد از تصویب این قانون. در نقاطی که اداره سجل احوال تأسیس شده ولی هنوز همة مدرم ورقه نگرتفه‌اند و ممکن است این ماده قانون با آنها تماس پیدا کند و اسباب زحمت مردم فراهم شود بعد هم اشخاصی که دردهات نشسته‌اند این قدر مجازات برایشان معین کردن خیلی زیاد است لااقل باید یک روز حبس و یک تومان جزای نقدی و در صورتیکه تکرار کند ضعف آن باشد. اینجا یکمرتبه پنجتومان را پنجاه تومان کرده‌اند و بنده با این ترتیب مخالفم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده هم مخالفم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده هم مخالفم

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم که نظر اول آقای ملک مدنی وارد بود و پیشنهادی هم برای اصلاح آن شده است و باید یک سال پس از اجرای این قانون باشد. زیرا ممکن است مواردی باشد که با گذشتن مدت زادی هنوز اوراقشان را تکمیل نکرده باشند ولی آن قسمت را که راجع بمجازات فمرمودند زیاد است تصور نمکنم زاید باشد زیرا زاید مسامحه د رکارها می‌شود وابید یک جریمة در کار باشد که زودتر اقدام نمیاند بعلاوه اشتباه نکنند این حبس‌ها قابل ابتیاع است و ممکن است مدت حبس ابتیاع شود.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای مخبر توجه بفرمایند آقای وزیر مالیه هم توجه بفرمایند این یک قانونی نیست که آنقدر عقاب برای مردم قرار بدهیم که جان مردم گرفته شود یک قانونسجل احوالی است که کم کم می‌خواهیم مردم ار عادت بدهیم نه اینکه یکمرتبه تخلف کرد پنجتومان بدهد دو مرتبه تخلف کرد پنجاه تومان بدهد یکماه حبس شود. سه متربه تخلف کرد بدارش بزنیم خیر باید یک قدری با مردم با عطوفت راه رفت این قسمت یکسال بعد از تصویبب و اجرای این قانون هم اینجا نوشته نشده و بنده آنرا پینشهاد کرده‌ام یک قسمت دیگر مخالفت بنده راجع باین قسمت است که در صورتی تخلف پنجتومان جزای نقدی و تا هفت روز حبس و در صورت ادامه و تکرار از نپجتومان تا پنجاه تومان نقد تا یکماه هم حبس خیلی زیاد است وهان حبسی را که در همان جا بیان کرده‌اند کافی است این است کهاین قسمت در صورت تکرار و ادامه تا آخر ماده پیشنهاد حذف می‌کنم.

مخبر ـ در موقع پیشنهاد خودتان را بفرمائید

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ مخلفت بنده از نقطه نظر مجازات متخلف نیست البته باید یک وسائلی در خود قانون اتخاذ کرد که قانون اجرا شود. حقیقتاً در مملکت ایران قانون بطور اختیار اجرا نمشود و هر قانونی که اختیار درش بوده اس کان لم یکن مانده اس مثل قانون تجارت و یلی از قوانین دیگر که مجلس وضع کرده است ولی اینکه اینجا نوشته شده اس پس از یکسال از اجرای سجلا احوال در هر محل (که یکی از آقایاان هم اعتراض کرد) ابتدایش از کی است. معنیش این است بنده که یک سال و نیم است از تاریخ سجل احوال گذشته و هنوز ورقه نگرفته‌ام فردا مطابق این قانون تا یکسال اگر ورقه گرتفهنشد مردم را مجازات کنند؟ در هر حال عبارت این ماده گنک است خوبست توضیح بدهند که ما مقصود را ملتفت بشویم

وزیر مالیه ـ پیشنهاد کنید قبول می‌شود.

مخبر ـ بطوریکه نمیانده محترم آقای دادگر هم فرمودند این مسئله را شاید کمیسیون هم قبول کند در موقع پیشنهاد بفرمائید قبول خواهیم کرد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ اینجا با این ترتیب که آنقدر جریمه باری مدرم معین کردهاند اسباب زحمت مردم فراهم خواهد شد اقنون را باید طوری نوشته که قاب لعمل باشد این قانون به این طریق قابل عمل نیست و اینطور که اینجا نوشته شده است معلوم نیست اولش از کی است خوب است ابتدای آنمعلوم شود که پس از یکسال اگرورقه گرتفه نشد جرمیه کنند و الا با این ترتیب اسباب اشکال برلی مردم فراهم خواهد شد.

رئیس ـ پیشنهاد‌ها قرائت می‌شود پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(بشرح آتی خواند شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده هفت بعد از کلمه یک سال اضافه شود بعد از تصوی این قانون و اجراء الی آخر

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ تصور می‌کنم با این ترتیب رفع

اشکال آقای یاسائی هم بشود و الا اینطور که اینجا نوشته شده است (بعد از یکسال از اجراء سجل احول) خیلی جاها هست که یکسال هم بیشتر است سجل احوال اجرا شده است و به مجرد اینکه این اقنون تصویب شد باید تمام اشخاص در تحت این مجازات در آیند. این است که همانطور که در ماده اول اصلاح کردیم (پس از تصویب این قانون و اجراء سجل احوال در هر حوزه) اینجا هم باید همانطور اصلاح شود که آنوقت اگر کسی تخلف کرد آن عقاب برایش باشد و این یکسال ظرف مدت است. این نظر نبده بود که این پیشنهاد را کردم.

مخبر ـ عرض کنم اشکالی که فرمودند وارد نیست چون د راقنون سجل احوال سابق هم عیناً این ماده و این مجازات مندرج است و تمام اشخاصی که تخلف کرده‌اند بر طبق آن قانون بایستی مجازات شوند ولی از نقطة نظر ارفای و برا یاینکه رعایت نظر آقایان هم بشود عین عبارت که در ماده اول نشوته شده است اگر آقای آقا سید یعقوب هم موافقت کنند در اینجا نوشته شود بنده هم قبول می‌کنم که اضافه شود «پس از تصویب این قانون و انقضاء مدت یک سال از تاریخه تصویب قانون و ارجای سجل احوال در هر محل کسانیکه ورقه سجل احوال نداشته باشند.»

آقا سید یعقوب ـ بنده هم همینطور قبول می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد دیگر آقای آقا سید یعقوب

(بمضمون ذیل خواند شد)

پیشنهاد می‌کنم مادة هفت این نوع اصلاح شود پس از یک سال بعد از تصویب این قانون و اجرای سجل احوالدر هر محل کسانیکه ورقه هویت نداشته باشند یا تکالیفی را که در مواد یک و چهار و پنج و شش در عهده انها قرا گرتفه انجام نننمایند محکوم به حبس از یک تا هفت روز باجزای نقدی از پنجقران تا یکتومان خواهد بود.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ همانطور که عرض کردم نظرمان این است که قانون را بقدر امکان تسهیل بدهیم و اینجا که نوشته شده است در صورت ادامه و تکرار از هشت روز تا یکماه حبس و تا پنجماه تومان جزای نقدی بدهند این ار بنده حذف کردم ولی چون نخواستم پیشنهاد حذف بکنم ماده را اینطور اصلاح کردم که قسمت در صورت تکرار و ادامه از بین برود و این قسمت ار هم اصلاح کردم که جزای نقدی از پنجقران تا پنج تومان باشد. چون این قانون به دهات می‌رود و خانة مور بشبنمی دریا است پنجقران هم برای آنها زیاد است این است که پیشنهاد کردم از پنجقران تا پنج تومان باشد حالا خوب است آقای مخبر هم به حالا فقر رحم و قوبل بفرمایند.

مخبر ـ قسمت اول را بطوریکه خود بنده پیشنهاد کردم نظر آقای آقا سید یعقوب هم تامین میوشد و قسمت دوم را هم بریا اینکه تا اندازة رعایت حال مردم شده باشد بنده موافقت می‌کنم و قبول می‌کنم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای شریعت زاده

(بمضمون ذیل خوانده شد)

اصلاح ماده هفتم از تاریخ تصویب این قانون تا یکسال در نقاطی که مؤسسات سجل احوال دائر است و از تاریخ دائر شدن سجل احوال در نقاطی که دائر نیست تایک سال الی آخر

رئیس ـ آقای شریعت زاده.

شریعت زاده ـ چون نظر آقایان این بود که تصریح نشود از تاریخ دائر شدن مؤسسات شجل احوال و شروع بکار تا یک سال اشخاص مهلمت داشته باشند و آن عبارات سابق این نظر را تأمین نمی‌کرد این بود که بنده پیشنهاد کردم از تاریخ تصویب این قانون تا یک سال در نقاطیکه ادارات سجل احوال دائر است و درجاهائی که دائر نیست از تاریخ دائر شدن تا یک سال و این عبارت مفصود را تآمین می‌کند.

مخبر ـ با اصلاحی که قبلا شد گمان می‌کنم این نظریه کاملا تأمین شده باشد.

شریعت زاده – مسترد می‌کنم

رئیس ـ پیشنهاد اقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ نظر بنده تأمین شد.

رئیس - پیشنهاد آقای دهستانی

(بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد یکنم در تبصره یک مادة هفتم بعد از کلمة ثبت شده است علاوه شود و لو قبل از تصویب این قانون هم باشد دیگری حق اختیاز آن اسم را در آن حوزه ندارد الی آخر

مخبر ـ مربوط باین ماده نیست

دهستانی ـ مقصود بنده این است که بعد از تصویب این قانون اشخاص نروند سجل احوال دیگر آنرا برای خودشان اختصاص بدهند البته آقایان مستحضر هستند که سابقاً هر کس برای خودش یک اسمی معنی کرده است اگر در اینجا این قید ار نکنیم اسباب اسباب اشکال فراهم خواهد شد. از این نظر بنده پیشنهاد کردم اشخاصی که در دفاتر سابق سجل احوال نام خانوادگی برایشان معین شده بهمان ترتیب ان اسم برایشان باقی باشد.

مخبر ـ گویا نماینده محترم نماینده محترم توجه نفرمودند که این قضیه مربوط به این ماده نیست

رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(بترتیب ذیل خواند شد)

پیشنهد می‌کنم بعد از کلمة حبس اضفاه شود قابل ابتیاع.

مخبر ـ تصور می‌کنم عبارت نظر آقا را تأمین می‌کند زیرا نوشته شده اس از یک تا هفت روز حبس و یا جزای نقدی تا پنجتومان خواهد بود و محتاج به این پیشنهاد نیست

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ نظر بنده این بود که در اینجا تصریح شود که این حبس قابل ابتیاع است و می‌شود تبدیل به جزای نقدی کرد.

مخبر ـ بنده خیال میردم نظریه آقا این است که اختیاری باشد محکمه بتواند یکنفر یا محکوم به جزای نقدی بکند با به حبس از این نظر گفتیم تامین شده اس ولی چون می‌فرمایند نظرشان این است که حبس هم قابل ابتیاع باشد نمی‌توانم موافقت کنم زیرا یکوقت ممکن است محکمه مقتضی بداند که یکنفر را محکوم به حبس بکند به اینجهت نمی‌توانم قبول کنم

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم که این نظریکه آقای مخبر اظهار داشتند نظر مشکوکی شد حبس قابل ابتیاع اصطلاحاً بحبسی می‌گویند که ارگ محکوم نخواهد بتواند حبس خود را بخرد و نظر ما هم از وضع این ماده همین بوده است که محکوم بحبس بتواند حبس خود را بخرد و نظر آقای آقا سید یعقوب صحیح است خوب است آقای مخبر هم با آن موافقت کنند

وزیر مالیه ـ مقصود آقایان از اینکه می‌فرمایند حبس قابل ابتیاع نوشته شود چیست؟ این است که حتماً این حبس را محکوم بخرد؟ یا اینکه هم بتواند بخرد و هم بتواند نخرد باید این مطلب روشن شود اگر اینجا نوشته شود حبس قابل ابتیاع هر کس جوئی توانائی داشته باشد حبسش را می‌خرد در صورتیکه اینطور که اینطور که اینجا نوشته شده است حبس یا جزای نقدی این بسته بنظر محکمه است که اگر محمه صالح دید محکوم به حبس می‌کند و اگر صلاحدید محکوم بجزای نقدی میکندو من معتقد نیستم آقایان نظرشان این باشد که محکمه نتواند متخلف را محکوم بحبس کند و باید محکمه آزاد باشد که بتواند بیک کسی این مجازات را بدهد و بیک کسی آن مجازات را خوب است آقایان موافقت بفرمایند همانطور که درماده نوشته شده است باقی بماند

رئیس ـ رأی گرفته میوشد به قابل توجه بودن این پیشنهاد اقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد. به پیشنهاد آقای دهستانی رأی گرفته نشد باید رأی گرفته شود

مخبر ـ مربوط به این ماده نبود

رئیس ـ ایشان که پس نمی‌گیرند

دهستانی ـ اگر مربوط به این ماده نبود مسترد می‌دارم

رئیس ـ پینشهاد آقای یاسائی

(بمضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ماده هفتم به نحو ذیل اصلاح شود

تبصره – مأمورین سجل احوال موظفند برای تعقیب مستخلفین از مقررات فوق به مدعی العموم یا امنای صلح محل مراجعه نمایند

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی – عرض شود آقایان درنظر نگرفتند که این قانون بطور مطلق برای مملکت اسباب اشکال می‌شود اینجا نوشته شده است به مدعی العموم مراجعه شود ولی همه جا مدعی العموم نیست در تمام فارس یک مدعی العموم فقط در شیراز هست آنوقت در بلوکات و قصبات هر تخلفی می‌شود که رسیدگی آن هم صلاحیتش قانونا با صلحیه است اگر نبا باشد اشخاص را ببرند به مرکز و بعد برگدانند به محل این اسباب زحمت خواهد شد همینطور درکرمان و سایر جاها از این جهت بنده پینشهاد کردم که به امنای صلح در هر کجا که باشند رجوع نمیاند و دعوای هم رسیدگیس با صلحیه است و اینها حبس هائی است که خود محکمه صلحیه معین می‌کند مربوط به مدعی العمومی نیست

مخبر ـ رعض کنم در اصل نظریه نماینده محترم خود بنده هم موافقت دارم که در خیلی از نقاط مدعی العموم نیست برای اینکه محاکم ابتدائی تشکیل نشده و اما این را هم که فرمودند به امین صلح مراجعه کنند نمی‌توانم قبول کنم زیرا امین صلح نمی‌تواند مدعی بشود و اقامة دعوی بکند بنده خیال یمکنم بهتر این است موافقت بفرمائید نوشته شود مدعی العموم یا قائم مقام او. قائم مقام مدعی العموم هم نظمیه و مامورین آن می‌باشند با این ترتیب بنده هم نظمیه و مامورین آن می‌باشند با این ترتیب نبده هم موافقت می‌کنم و الا امین صلح نمی‌تواند اقامة دعوی بکند زیرا او قاضی است. در نقاطی که نیست قائم مقام او که مأمورین نظمیه هستند اقامه دعوی می‌کنند خود قاضی نمی‌تواند اقامه دعوی نماید.

رئیس ـ رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای یاسائی آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه شد ماده هشتم

(این قسم قرائت گردید)

ماده ۸ ـ ادراه کل احصائیه و سجل احوال مملکتی حق دراد که از تاریخ تصویب این قانون تا دو سال اوراق اظهرا نامه و هویتی را که قبل از فروردین ۱۳۰۷ داده شده وآنها را محتاج بتصحیح میداند تجدید نظر کرده با اطلاع صاحب ورقه هویت تصحیح نماید و همیچجنین اشخاص ذیل نفع اگر اعتراض خود را اظهار نمایند و اداره مذکوره اگر اعتراض را وارد دیداوراق را با اطلاع شخص معترض تصحیح خواهد نمود

تبصره – اشخاص ذی نفع اگر اعتراض بر تجدید نظر و تصحیحی که ادراه سجل احوال در اوراق کرده داشته باشند می‌توانند تا دو ماه پس از تصحیح و صدور ورقه هویت جدید بمحاکم صالحه مراجعه نمایند

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بفرمایش بعضی از آقایان اصل بیت القصیدة این لایحه همین ماده است که الان مطرح است و بنده نظر می‌کنم بد بدختی که متوجه خواهد شد برای مدرم این ماده بالاخره جان مارا خواهد گرفت. نبده حالا وراد نمیشودم که بخواهم ایرادی بکنم بر مأمورین سابق که چه کردند ملت و مردم تقصیر ندارند مأمورین اینکار را کردند. خود وزیر داخله که شخص منصف و حقیقت داری است میداند که مأمورین سجل احوال یکسال قبل چه جور بامدرم کردند و چه کار کردند حالا ما بیائیم اختیار بدهیم بآقای صجل احوال که اختیار در دست خودت است تازه باب نزاع را ما ایجاد می‌کنیم در صورتیکه ما بایدقانونی وضع بکنیم که باب نزاع را بر طرف کند حالا ما میائیم و یک مادة می گذرانیم که آن کارهائی را کردة حال باختیار خودت است هر کجا را که نظرت هست تجدید نر کی هر جا که میل نکردی تجدید نظر نکن بنده عقیده ندرام که این وضع قانون وضع با عدالتی بادش که ما اختیار دبهیم دست مأمور که هر کجا نظر دراد وئ مصلحت میداند تجدید نظر بکند بنده کاملا با این قسمت مخالف هستم چون باب منازعات برداشته نمی‌شود و بنده بطور نزارکت این را عرض میکن که باب منازعه برداشته نمشود والا این را عرض می‌کردم که باب رشوه و ارتشاء ردشاته نمی‌شود واین ماده باز می‌کند باب رشوه و ارتشاء را. وقتی که قائل شومی هر کجا که مامور سجل احوال میل کرد حق از برای او است که تجدید نر کند این خوب ترتیبی نمی‌شود خود آقای وزیر مالیه که آنروز تشریف آورده اندو مدالع هستند میل داشته و تقسدیق می فمرایند که همچو حق را ما بطور اطلاعی نمی‌توانیم بدست مامور بدهیم آخر بجه دلیل اینکار را می کینم؟ او که امام زمان نیست ملائکة کرو بین که نیست همین مأمورینی هستند که دو سال قبل از این با حال فلاحت از این شهر رتفند و امروز متمول بر گشته‌اند حالا باز میگوئیم که آقا اختیار در دست خودت است باز در هر ده که وارد شد یک حاج ی زادة را که دید دیگر برای آن حاجی زاده و برای خانوده بد بخت او کافی است یک پیشنهادی آقای مدرس کرده‌اند بنده هم آن را دیدم یک پیشنهادی هم بنده کرده‌ام ولی پیشنهاد بنده متفاوت است پیشنهادی هم بنده کرده‌ام وئلی پیشنهاد بنده متفاوت است پیشنهاد اول بنده این بود که در شوری اول هم عرض کردم با قای دادگر هم مذاکره کردم و الان می‌خوانم چون آن روز آقای داور این جا مدافع بودند گفتند اگر ما بخواهیم تمام اوراق سابق ار کان لم یکن نکاه کنیم نسبت بنظام وظیفة که ما داریم یم قدری اشکال پیدا می‌کند بنده یک پیشنهادی داردم که ما برای خاطر یک کلمه که نباید همه را در آتش بیندارزمی بنده این جور پیشنهاد کردم که الان می‌خوانم: مشمولین نظام مطابق اوراق سابق بحال خود باقی ادارة سجل احوال حق ندراد در اوراق گذشته تجدید نظر کند بقیة اوراق بلا اثر است دیگر دست از جان مردم بردارند از امروز که اداره سجل احوال درهر گوشة تشکیل دش ورقه بدهد ورقه هم مجانی است و از امروز انها را کان لم یکن قرار دهند این را من پیشنهاد کردم در شور اول که مشمولین نظام مطابق اوراق سابق بحال خود باقی باشد و حق ندراند در آن تجدید نظر کنند ولی در بقیه اوراقی که زیر وزبر کرده‌اند ودرش دست کاری شده است لااثر باشد و از امروز اداره سجل احوال در این مملکت شروع کند بورقه دادن مطابق قاعده وترتیب صحیح که مدرم راحعت باشند اگر این را قبول نمنید و قسم خودره‌اید که این ماده بهمین طریق باید باقی باشد پس بیائید و حق اعتراض را بدهید بآن شخصی که صاحب ورقه و صاحب حق است نه اینکه اداره این حق را داشته باشد بنده اگر اعتراضی نسبت بسجل احوال خودم دارم خودم حق داشته باشم بروم ن جا اعتراض کنم واقامه دعوی بکنم نه اینکه مأمور حق داشته باشد خوبست یکی از این دوتا را قبول کنید. خود آقای وزیر مالیه کاملا از اخلاق اهالی این مملکت مستحضرند رفته‌اند دیده‌اند و میدانند که این ماده باین جور یک بلائی است که بجان مردم خواهد افتاد.

وزیرمالیة ـ همانطوریکه نماینده محترم فرمودند ایمن ماده ماده سهم این قانون است و در حقیقت اصلاح قانون سجل احوال واصلاح دفاتر احصائیه اگر لازم است این ماده هم لازم است اگر لازم نیست و با اساسش موافق نیستند آنوقت با این ماده هم البته مخالف هستند. این مطلب التبه خیلی منطقی و روشن است. آقای آقا سید یعقوب فرمودند که ما این اختیار را چطور بیائیم بدهیم بیک مأموری که ان مأمور ملائکه نیست این صحیح است که مأمورین ملائکه نیستند.

مدرس ـ جن هم نیستند

وزیر مالیه ـ یا شاید بقول آقا جن هم نباشند. لکن بنده می‌خواهم بپرسم از آقای آقا سید یعقوب آیا از نقطه نظر منطقی این اظهاری را که می‌کنند خودش نقص هر عملی و نقص هر قانون گذاری نیست؟ از برای اینکه اختیار دادن باینکه برو فذران حکم را اجار کن چه فرق دارد؟ هیچ فرقی ندراد شما اگر این اوراق هویتی که الان در دست مردم است خوب و درست میدانید که هیچ بنده هم عرضی ندارم اگر تصدیق ندارید یک اشخاصی هستند که شانزده هفده سال دارند ورقة هویت شان شصت سالیه است یا یک اشخاصی هستند چهل یا پنجاه سال دارند و آن‌ها را نوزده ساله نوشته اتند و مشمول سربازی واقع شده‌اند. که بنده دعوت نان می‌کنم بیائید با هم برویم بیرون و بنه اینها را نشان می‌دهم بشما در عشرت آباد توی همین کساین که دارند یک و دومی کنند اگر اشخاص پنجاه سالیه ندیدید همینطور اگر برودی در دهات خواهید دید اشخاصی را که هفده هیجده سالیه هستند ورقه هویت شان شصت سالیه است همینطور اشخاص چهل پنجاه ساله ورقه شان بیست ساله است علاوه بر این غلط بودن قضیه سن یکی از معایب است آخر این ورقه هویت یک شرایط دیگری هم اقنون برایش ممعین کرده است امضاء می‌خواهد شهخادت می‌خواهد یک مراتب دیگری دارد تا وقتی که این یک ورقه هویست صحیح بشود ولی این مراتب اغلب ناقص است وباید اصلاح شود یک چیزی را هم نباید فراموش بفرامائید که ان مأمورینی که می‌روند و بدکاری می‌کنند اغلب آن مأمور شربکش همان کسی است که می‌آید میگوید این کار را بکن اگر یک کسی حاضر نشود که فالن پول را بدهد که فلان مأمور فلان کار را بکند این مأمور نمی‌تواند یکنفره آن کار بد را بکند یا فلان تقلب را بکند ـ آن مأمور بد است ولی آن کسی هم که او را وادار می‌کنند و دعوت می‌کنند بکار بد. بنده با دویسیه بشما نشان می‌دهم این را خوبست در نظر بگیرید و همیشه مطالب را از یک طرف ملاحظه نکنید باید هر دو طرف را سنجید رویهمرفته باید این یک قضیه را روشن کرد و دید که آیا اینی قانون سجل احوالی را که آقایان دو سه جلسه وقت درش صرف کردند (و امروز هم که روز چهارشنبه است و روز جلسه عادی شان نیست آمده‌اند بمجلس ملی آیا حقیقه این را می‌خواهند اصلاح کنند یا نه؟ اگر نمی‌خواهیم اصلاح کنیم پس چرا بیجهت وقت مان را تلف می‌کنیم و در یک جزئیاتی صحبت می‌کنیم که عبارت اینطور باشد یا نباشد اینها یک چیزهائی است که در اساس مطلب دخالتی ندراد ولی اگر می‌خواهید حقیقه اساس مطلب درست شود و اوراق هویت صحیح باشد باید در این ماده توجه بفرمائید آقای آقا سید یعقوب فرمودند که آقای مدرس یک پیشنهادی تهیه کرده‌اند و خود ایشان هم با آن نظر موافقت دارند بنده مسبوق هستم آقای وزیر عدلیه هم قبر از مسافرت شان به بنده مطلب را اظهار فرمودند و موافقت نظری که تقریباً بین ایشان و آقایان حاصی شده بود به بنده گفتند اگر منظور این است که قانون را فقط از نقطه نظر نظام وظیفة اصلاح کنند و می‌خواهید احصائیه و سجل احوال این مملکت را فقط از نظر نظام وظیفه اصلاح کنید این پییشنهادی که آقای مدرس کرده‌اند تقریبا با یک اصلاحاتی که آقایان دیگر هم با آن موافقت دارند قابل قبول است چرا؟ برای اینکه از نقطة نظر نظام وظیفة بسیار خوب است ولی اگر آقایان بخواهند اوراق هویت را از نقطه نظر اصل اقنون سجل احوال و آثار دیگرش ملاحظه بکنند این پیشنهاد آنوقت کافی نیست و ماده همانطور که در قانون نوتشه شده کافی است شما میگوئید مأمورین رفتند و بد عمل کردند خوب چه باید کرد؟ در مقابل باید خودشان را پیدا کرد و مجازات کرد انوقت آن عمل لغو را چه باید کرد؟ باید عمل لغو را هم اصلاح کرد اگر شما دیدید که مأمورین رفتند بفلان ولایت یا فلان ایالت و در آنجا ادارة سجل احوال را بد اداره کردند این را ما می‌توانیم از سربگیریم و سعی کنیم که یک مأمورین صحیحی این دفعه بروند و ان کارها را دیگر نکنند ولی اگر نمی‌خواهید این اطمینان را پیدا کنید و بطرف مخالفش اطمینان دارید و قطع دارید که مأمورین می‌روند و باز بد عمل می‌کنند بعقدیة بنده باید قانون را اصلا عمل نکرد و بکلی از قانون صرف نظر کرد و الا شما میگوئید بد است و مدرم را توی آتش می‌ریزند. یک بدی را یک ورقه غلطی را یک دفتر سجل احوال باطلی را که با مأمور این کار را کرده است یا مأمور و مردم با هم کرده‌اند شما میگوئید این اوراق همینطور باشد؟ پیشنهدد شما این است که در یک قسمت بیایند اصلاح کنند یعنی قسمت بین ۲۲ و ۲۶ سال را این البته از نظر نظام وظیفه مؤثر است ولی باقی ماسئل ار اصلاح نمی‌کند آقای آقا سید یعقوب میفمرایند بیائیم و همه را ملغی کنیم فقط آن اوراقی را که مربوط بمشمولین نظام وظیفه میوشد تجدید کنند این است که ماده قانون تشخیص دفاتر و محل هائی که برای این تجدید نظر لازم است بعهدة سجل احوال واگذار کرده است آقای می‌فرمایند هائی یک نواحی و ولایاتی موجود باشد که در آن جا دفاتر سجل احوال و ترتیباتش عیبی نداشته باشد و اوراقش خوب داده شده باشد این قبیل جاها البته بنظر شما مشمول تجدید نظر است ولی از نقطه نظر ادرای و بودجة یکقدری مشکل است و رویهمرته اگر اصلاح قانون را بخواهید یا باید همانطوریکه ماده هست قوبل کنید و اعتماد کنید که ادراة سجل احوال فقط آن نواحی را دست می‌زند که معیوب است و ان هم دیگر راجع بسن ۲۲ و ۲۴ و ۲۶ سال نمی‌شود و بطو کلی است و آن وحشت و اضطراب هائی که آقا دارند پیش نمی‌آید مثلا بطور کلی می‌گوید در ناحیه همدان یا ناحیة عراق یا ناحیه کرمانشاهان اوراقی که صادر شده تجدید نظر لازم دارد و دیگر داخل ورقه نمشوند که بیینند این ورقه اش بیست و دو سال بوده ان یکی سی سال و الا خد این را هم من می‌ترسم یک راهی برای یک کارهائی باز بکند اگر بالاخره نظر اصلاح کلی داشته باشد ماده پیشنهاد را قبول کنید بهتر است بنده درست از سابقه مذاکرات و مباحثاتیکه تا بحال شده است از جزئیاتش مسبوق نیستم اینجا خواستم مطلب را روشن کنم که دقت کنیم و وضعیت را درست تجزیه کنیم آنوقت بعد هر کدام از نظر‌ها را که اقایان خواستند اتخاذ کنند پیشنهاد بفمرایند بالاخره سه قسم میوشد این امر را اصلاح کرد یکی اینکه مقصد را فقط نظام وظیفه قرار بدهیم و برویم روی اصلی که آقای مدرس و آقا سید یعقوب و بضعی از آقاین پیشنهاد کرده‌اند یا موافقت هستند یعنی اختیار تجدید را برای کی اوراقی که بعقیدة آقایان تا ۲۴ یا ۲۵ یا ۲۶ سال و بعقیدة بنده تا سی سال (حالا سر یک سال و دو سال کم و زیاد آن بعد درش حرف می‌زنیم و اصلاح می‌کنیم) یک وقت این است که شما نظام وظیفه را منظور ندارید و مقصودتان اصل عمل است یعنی بلاخره اگر شما بخواهید یک ورقه را محکمه ترتیب اثر قانونی بدهد (نه اینکه آن طور رد کند و بگوید این کار راکان قانونیش غلط است و شهود اقامه نشده است با امضاء نشده است یا (چه و چه شده) آنوقت باید تمام این اوراق را اصلاح کنید حالا باید بیکی از این دو قسم معتقد باشید یا اینکه همین ماده را تصدیقث کنیدو واگذار کنید بمأمور سجل احوال که هر ناحیه را خراب میداند آن ناحیه را تجدید نظر نماید و دیگر داخل در اشخاص نشود داخل در اوراق نشود ناحیه به ناحیه دفتر سجل احوال را تجدید نظر کند مثلا ناحیه عراق یاناحهی کرمانشاهان یا ناحیه آذربایجان هر جا را کعه خراب دید تجدید نظر کند و هرجا را که خراب ندید نگاه دارد دیگر فرقی هم در آن جاهائی که خراب نیست بین اشخاصیکه متمول هستند یانیستند نگذارد. یا اینکه بروید روی فکر آقا سید یعقوب که آن اشخاص که مشمول هستند بحال خود باقی بوده و باقی را در همه جا تجدید نظر کنند ین اگر چه مستلزم یک خرجی است و یک دفتار و مخارج بیشتری را لازم دارد ولی ضرر ندارد برای این که این گفتگوها از بین بر داشته شود مطلب بین این سه قسمت است حالا ما می‌گذاریم آقایان بحث کنند و پیشنهادهای خودشان را بدهند بعد اظهار عقیده می‌کنیم روی همرفته بنده قصدم از این اظهارات تفکیک و روشن کردن مطلب بود که با یکی از این نظرها اظهار عقیده بفرمائید

بعضی از نمایندگان ـ ختم جلسه

رئیس ـ میفمرائید جلسه را ختم کنیم؟

عدة از نمیاندگان ـ بلی

رئیس ـ جلسه ختم می‌شود

(مجلس نیمساعت قبل از ظهر ختم شد)