مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۳۴۶ نشست ۴۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۲

جلسه: ۴۷

فهرست مطالب:

۱- قرائت صورت اسامی غایبین جلسه قبل

۲- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۷ کل کشور

۳- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت سه و بیست دقیقه بعد از ظهر به ریاست دکتر حسین خطیبی (نایب رئیس) تشکیل گردید.

- قرائت صورت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت صورت اسامی غائبین جلسه قبل

نایب رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر رضوانی- محمد ولی قراچورلو- رضازاده- لطف‌الله حی- تهرانی- دکتر متین- دکتر سعید- کاسمی- تیمسار حکیمیان- مهندس سهم الدینی- پوبابائی- دکتر نجیمی- پاینده- مهرزاد- مافی- شیخ بهائی- دکتر وفا- دکتر قهرمان- دکتر ستوده- سلیمانی کاشانی- فیاض- دکتر هواگیمیان.

غائبین بی اجازه

آقای مهندس اربابی.

غائبین مریض

آقایان اهری- بختیار بختیاریها- دکتر بقائی یزدی- دیهیم- فولادوند- قاضی زاده- مهندس معینی زند- دکتر وحیدنیا.

- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۷ کل کشور

۲- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۷ کل کشور

نایب رئیس – بقیه مذاکره در کلیات بودجه را ادامه می‌دهیم، آقای پزشکپور بفرمائید.

پزشکپور- بنابراین بحث و سخن پیرامون موضوع آموزشگاهها بطور کلی بود و اینکه مواردی که در این بودجه ذکر شده است بعنوان درآمدهای اختصاصی این آموزشگاهها یک مورد منطقی برای پولی کردن و غیر ملی کردن سیستم آموزشی بنظر نمی‌آید عقیده ما همین است که به هر اندازه که دولت متحمل هزینه‌هائی بشود از آنجا که این یک وظیفه ملی است با آن توجیهی که عرض کردم در یک سطح وسیع‌تر باید این وظیفه را تقبل بکند ولی حداقل از نظر طرفداران این منطق اگر این بودجه‌ای که ابراز شده است نشان می‌داد که توانسته‌اند ۶۰%، ۷۰% از بودجه خودشان را از طریق وجوه این شهریه‌ها تأمین بکنند ممکن بود قائل به این بشویم که حداقل یک منطق درستی بوده است اما سالهاست براساس این منطق کار می‌کنند، اقداماتی می‌کنند و حتی براساس این منطق سبب شده‌اند که بعضی ناراحتی‌ها و تشنجاتی را ما متحمل شویم ولی در پایان این برنامه‌ها و این تجارب و این دورانهای مختلف تازه بودجه‌ای که در برابر مجلس شورای ملی ابراز می‌شود می‌بینیم نسبت به اساسی‌ترین و مهمترین موارد همان مبالغی وصول می‌شود که عرض کردم، خاصه اینکه یکی از آقایان، گویا آقای دکتر پرتو اعظم بودند این تذکر را در خارج بعد از جلسه به من دادند که آن سه میلیون و سیصد هزار تومان که بعنوان درآمد اختصاصی دانشکده پزشکی ذکر شده است تازه تمامی آن از بابت شهریه‌های وصول شده نیست بلکه مقداری از آن بابت پولی است که برای تخت بیمارستان و عکس‌برداری و وسائل دیگری از این قبیل می‌گیرند من نمی‌دانم که اگر این مبلغ را هم از آن حذف کنیم دیگر چه چیزی باقی می‌ماند بدین کیفیت خیال می‌کنم همکاران گرامی با این توضیحات مبسوطی که داده شده و کم و بیش هر یک از همکاران عزیز چه همکارانی که در اکثریت تشریف دارند و یا همکارانی که در گروههای پارلمانی اقلیت تشریف دارند ضمن مذاکراتی که با هم می‌کردیم می‌دیدیم که به این مسائل توجه و عنایت دارند و وقتی یک چنین توجهی هست و بلاسبب و بلاجهت اینها مسبب ایجاد یک مشکلات وسیع‌تر و شدیدتر بعدی از جهت آن سیستمی که عرض کردم، از یک جهت یک نظم خاص جدید طبقاتی که بوجود خواهد آورد می‌گردد، پس بهتر است بیهوده یک لجاج و عنادی روی یک منطقی که هیچ نوع موفقیتی از خود نشان نداده است صورت بگیرد. باز هم یکی دیگر از همکاران نکته‌ای را فرمودند و آن اینست که به دلالت لایحه‌ای که دولت تقدیم مجلس کرده یک رقم بسیار هنگفت و بزرگی را بعنوان صرفه جوئی پیش‌بینی کرده و بدلالت گزارش کمیسیون و لایحه متمم بودجه رقمی که بود بیش از ۵ میلیارد ریال بود همینطور است آقای دکتر کاظم‌زاده؟ بله ۵ میلیارد ریال صرفه‌جوئی سال قبل بوده است بنابراین وقتی به این کیفیت هست می‌شود این قبیل اقلام و رقمهای کوچک را از این طرق تأمین کرد و بسیار صحیح است که با توجه به مشکلات و گرفتاریهائی که دارد ما از این اقلام چشم بپوشیم و خدماتی را که وظیفه دولت و سازمانها هست که انجام بدهند اینها را ما از مردم به ازاءای نخواهیم. باز هم استدلالهائی شنیدم چون ممکن است یک چنین استدلالهائی بشود در عین حال یکی از مهمترین مسائلی است که واقعاً ما باید بررسی کنیم و مشخص کنیم و باید یک تصمیم قاطعی یک روز نسبت به این موضوع اتخاذ بشود یکی از همکاران می‌فرمود که من در دانشگاه می‌بینم که عده‌ای با اتومبیل می‌آیند چرا پول نپردازند من این منطق را هم منطق درستی نمی‌بینم سخن ما اولاً این هست که این مالیات نباید از دانشجو گرفته شود، این مالیات نباید از دانش‌آموز گرفته شود و من همانطور که قبلاً عرض کردم می‌شود یک روشهائی دیگر در نظر گرفت. اگر قرار است حمایتهائی خاص مردم پر درآمد، مردمی که درآمد و تمکن بیشتر دارند نسبت به سازمانهای فرهنگی خودشان، امور آموزشی خودشان بکنند این درست نیست که ما قوانین و مقررات را به کیفیتی وضع کنیم که در واقع این مالیات را بخواهیم از شخص دانش‌آموز و دانشجو بگیریم، گذشته از اینکه این یک مالیات چشم گیر و مؤثری نیست بفرض اینکه زیاد هم باشد درست نیست که این مالیات از دانش آموز یا دانشجو گرفته شود، این مالیات باید از طرق دیگری البته از کسانیکه تمکن بیشتر دارند و آنها نه تنها بخاطر فرزندان خودشان بلکه باید بخاطر تمام فرزندان ملت بخزانه دولت کمک بیشتری بکنند، یکی از معایب این روش این هست که به فرض اینکه این را یک کمکی از ناحیه گروهی که تمکن بیشتری دارند بشناسیم در واقع این روش را تأیید کردیم که آنها این کمک را فقط به فرزند خودشان می‌کنند و این درست نیست، بفرض اینکه کمکی باید گرفته شود، یعنی مالیات بیشتری باید گرفته شود آن مالیات باید بصورتی گرفته شود که کمکی به همه فرزندان ملت باشد در راه آموزش عمومی و همگانی و چه بسا این مالیات را باید کسی بپردازد که فرزندی ندارد و این مالیات را باید کسی بپردازد که یک فرزند دارد (صحیح است) یعنی شأن نزول این مالیات می‌شود خدمتی که کسی باید در برابر ملت بکند، خدمتی که کسی باید در برابر نسل و نژادش انجام بدهد ولی باین کیفیت صرفاً می‌شود حمایتی که کسی به اتکاء سرمایه‌اش از فرزندش می‌کند، آن وقت است که فرزند او تمام روحیه طبقاتی را به ناچار یا خودش خواهد داشت آنوقت است که این روش به ناچار یک نظم طبقاتی بوجود خواهد آورد نظم منسوخی که دیگر آن نظم منسوخ مورد قبول ملت ما نمی‌تواند باشد و نمی‌تواند مؤثر از لحاظ پیروزی انقلاب اجتماعی ما باشد بنابراین این موضوع بسیار حائز اهمیت و توجه هست که ما در واقع در مرحله سازندگی نظم انقلابی هستیم تنها این سازندگی نظم انقلابی عبارت از این نیست که ما برویم در روستاها اقدام کنیم این سازندگی انقلابی عبارت از این نیست که تنها شرکت‌های سهامی زراعی تشکیل شود این سازندگی نظم انقلابی تنها در این نیست که باصطلاح در روابط اقتصادی مردم تغییراتی متناسب با انقلاب بدهیم این سازندگی نظم انقلابی بیش از هر چیز مرتبط با این است که ما واقعاً نسل انقلابی را تربیت کنیم نسل انقلابی را بوجود بیاوریم تا نسل انقلابی نظم انقلابی را روی شانه‌های خود نگه دارد. وظیفه بزرگ آموزش و پرورش این است که آن نسل انقلابی را تربیت بکند، آن نسل انقلابی را در دامان خود بپروراند یعنی این وظیفه آموزش و پرورش در نظم اجتماعی ما تنها نیست اصولاً در هر نظم اجتماعی وظیفه‌ای که به عهده آموزش و پرورش هست این است که فرزندان ملت را برای آینده‌ای تربیت کند که ملت به سمت آن حرکت می‌کند ما می‌خواهیم امروز یک نظم انقلابی بوجود بیاوریم براساس نظم و اصول انقلاب اجتماعی ایران، بنابراین باید انسانهای انقلابی هم تربیت بشوند، انسانهای انقلابی هم باید پرورش پیدا کنند ما گاهی که سخن از این نکته می‌گوئیم ک باید انسانهای ایرانی را پرورش داد بعضی می‌گویند خوب مگر نیستند، مگر ایرانی نیست؟ چرا هست ولی باید در اندیشه‌اش، در تفکرش، در احساسش، در اعماق وجودش آنطور که باید و شاید اندیشه بکند. برای انقلاب هم ما باید انسانهای انقلابی تربیت کنیم این انسانهای انقلابی در روش و در طرز کاری پرورش پیدا نخواهند کرد که چهره هولناک تبعیض را از ابتدا و از مراحل ابتدائی زندگی احساس بکنند، این ممکن نیست، این چنین انسانهای انقلابی کسانی نخواهند بود که بفرض اینکه اگر کارگر نبود و سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران هم نبود که کمک بکند یا سازمانهای دیگر نبودند اگر او نخواست که از آن طرقی برود که شایسته یک نسل ایرانی نیست بتواند به دانشگاه برود. حالا باز یکی از دوستان و همکاران را دیدم که می‌گفت یک دانشجویی اقداماتی می‌کرد که دلایل عدم تمکنش را تهیه کند، این باید تمام غرورش را، تمام احساس‌های انسانی و ایرانی خودش را مخدوش شده ببیند تااینکه این کار را بکند، یک چنین دانشجوئی دیگر آن احساس انقلابی را که باید از نظم انقلابی داشته باشد نخواهد داشت. بنابراین چون موضوع پرورش انسانها و موضوع ساختن آدم‌ها از مهمترین امور است این بطور قطع اهمیتش از ساختن سدها کمتر نیست این بطور قطع اهمیتش از ایجاد کارخانه‌ها کمتر نیست بنابراین ما باید به انسانهایمان، به عواملی که آن نظم آینده را اداره خواهند کرد توجه کنیم و به این مناسبت هست که شاهنشاه در فرمانی که صادر فرمودند انقلاب اداری و آموزشی را بعنوان اصل دوازدهم بیان فرمودند ولی من از توجه به انقلاب آموزشی هیچ خبر و اثر و نشانی نمی‌بینم مثل اینکه فراموش شده، حداقل برای انقلاب اداری کنگره‌ای تشکیل شده ولی برای انقلاب آموزشی هیچ نوع کوشش و هیچ نوع توجهی در سطح فرمان انقلابی دیده نمی‌شود. بطور قطع اینکه توجه به این نکته شده و عنایت فرموده‌اند که ضرورت دارد انقلاب آموزشی انجام شود جز این نبود که باید در امر پرورش ما تحولات لازم متناسب با اصول انقلاب اجتماعی ایران و روح انقلاب اجتماعی ایران در محیط‌های آموزشی و برنامه‌های آموزشی ما منعکس بشود و اینها مسائل و تذکراتی بود پیرامون این امر و با توجه به این مسائل چنین نتیجه‌گیری می‌شود که اولاً سیاست درآمد عمومی نمی‌بایست با خود نکاتی را داشته باشد که در واقع حاکی از اصل تبعیض باشد و ما باید بطور کلی در همه سازمانها روش‌ها و شیوه‌هائی را که آثار و نشانهائی از دوران فئودالیسم در آنها باقی مانده است بطور کلی ترک کنیم، این بحث و بررسی بود نسبت به روش‌های گردآوری درآمد در بودجه و در نتیجه نکاتی که مرتبط با این امر می‌شد و توضیحاتی که بنظر رسیده بود و همانطور که عرض کردم موارد اختلاف نظری که با لایحه هست و احیاناً اگر این موارد باین کیفیت مورد نظر و تأیید حزب اکثریت باشد در واقع موارد اختلافی است که ما با حزب اکثریت یا با دیگر کسانی که این نظریات را دارند داریم صحبت بعد مربوط است به هزینه‌ها، همانطور که روش‌های اخذ درآمد، روش‌های پیش‌بینی شده برای تأمین درآمد مبین یک سلسله نظریات اجتماعی هست، مبین یک سلسله راه حل‌هائی برای مسائل اجتماعی هست که این راه حل‌ها یا درست است یا نیست مفید است یا آنطور که باید و شاید مفید نیست در هنگامیکه این درآمدها طرح می‌شود در مواردی که این وجوه جمع‌آوری شده می‌شود موارد مصرف نوع خرج این درآمدها هم با خود یک سلسله مسائل اجتماعی دارد با خود یک سلسله نظریات اجتماعی دارد یا حاکی از این هست که از نظر بودجه نسبت به مواردی که باید توجه کمتر یا توجه بیشتر بشود نسبت به مواردی باید اعتبارات بیشتری مصروف بشود در نتیجه این کم و بیش بودن مصارف و اعتبارات هست که مسائل مختلف اجتماعی را از نظر بودجه و تنظیم کنندگان بودجه در یک ملاک ه و مدارج و سنجش‌های خاص خودش قرار می‌دهد که بررسی نسبت به این موضوع هست که سبب می‌شود ما بگوئیم آیا فلان امر اجتماعی که در آن حد از اهمیت بوده نسبت به دیگر مسائل در آن حد از اهمیت باید باشد یا خیر یا نکته اساسی تر، آیا برای یک چنین امر مهم اجتماعی این میزان و مبلغ اعتبار که در نظر گرفته شده است کافی هست یا کافی نخواهد بود، آیا این واحد اعتباری که برای واحد فعالیت‌هائی در نظر گرفته شده متناسب با مجموع آن واحدها هست یا خیر، و آیا بهر حال خرج این مبلغ‌ها و این رقم‌ها حاکی از توجه سازمان‌های رهبری، سازمان‌های اداری، سازمان‌های اجتماعی، و آنچه که در اختیار دولت و مقامات اجتماعی ما هست سبب خواهد شد که دقیقاً ما را به هدف‌هائی که باید برسیم برساند یا موجب تسریع حرکت ما خواهد شد یا خیر، بنابراین بحث و بررسی در این خصوص هم تابع این اصل است یعنی بحث و بررسی تابع این کیفیت نیست که ما اقلامی را در نظر بگیریم و ببینیم جمع و تفریق این اقلام چه جور است؟

باید ببینیم برای هر سازمانی، هر امری، هر کاری، چه هدف هائی در نظر گرفته شده است آن وقت آن اعتباری که برای آن سازمان در نظر گرفته شده است آیا کافی برای رسیدن به آن هدف خواهد بود یا نخواهد بود؟ همان‌طور که عرض کردم در متن لایحه بودجه و چهار جلد کتاب منضم بودجه یک چنین کوشش و تلاشی را برای یک چنین بررسی دقیق و عمیق احساس کردم و با آن تذکراتی که قبلاً در آغاز سخنم عرض کردم امید چنان داریم که برای بودجه‌های بعدی بتوانیم در یک فرصت بسیار مناسب و وسیع‌تر بررسی‌های دقیقی بکنیم یعنی ما فصول بودجه را با برنامه‌های مربوطش مورد بررسی قرار بدهیم اقلام بودجه را با اموری که مربوط به اقلام می‌شود مورد رسیدگی قرار بدهیم و در کمیسیون مربوط مجلس هم واقعاً به همین کیفیت از این مدار بررسی‌های دقیق صورت بگیرد در نتیجه ما در برابر یک اظهار نظرها و داوری‌ها و بررسی‌هایی قرار بگیریم که آیا به این کیفیت آنچه را که پیش‌بینی شده است که انجام بدهند این میزان از قدرت بودجه این میزان از اعتبار بودجه کشش لازم را خواهد داشت یا نخواهد داشت و اما با توجه به هدف‌های کلی لازم نیست که ما به یک قسمت بودجه کشش بیشتری بدهیم و در یک قسمت اگر لازم باشد آن قدرت زیادتری را که مواجه شده از او بگیریم البته این مسأله‌ای است که دولت و تنظیم کنندگان بودجه، بطور طبیعی بیشتر مورد توجه قرار می‌دهند اما سخن این هست که واقعاً در یک کار دقیق و علمی و بررسی شده باید همگان از جمله قوه مقننه هم به همین کیفیت بیشتر از این جهت بررسی بکند، بنابراین همکاران گرامی انتظاری جز این نداشته باشند که در این قسمت توضیحاتی را که به عرض می‌رسانم با توجه به همین اصل باشد، یعنی اینکه از نظر این اصول و هدف‌ها از نظر این اصول و هدف‌ها از نظر وظایفی که برای هر قسمت بودجه در نظر گرفته شده و یک اصطلاح بسیار خوبی وضع شده است برای این موضوع و این بودجه برنامه‌ای، اصطلاح بودجه برنامه‌ای با خودش این مفهوم را دارد بودجه برنامه یعنی اینکه در واقع هر قسمت از بودجه با خودش یک هدف‌ها و برنامه‌هائی دارد، فصولی از کارهای اجتماعی را دارد، به همان ترتیب که یک وظایفی به عهده سازمانها گذاشته می‌شود هر رقم بودجه که در اینجا نوشته شده نیز وظایفی به عهده‌اش هست و باید باشد و بررسی‌ها درباره این وظایف هست تا آنوقت بعنوان کیفیت ارتباط و کمی یا افزودنی آن اعتبار را برای یک چنین وظایفی مورد توجه قرار دهیم. در بودجه از نظر هزینه‌ها تقسیم‌های گوناگونی و جالبی شده است و اگر می‌خواستم مطالبم را با توجه به تقسیم‌بندی‌ها به عرض برسانم در واقع خیلی بیشتر بناچار سخن به درازا کشیده می‌شد این است که در چند قسمت تقسیم‌بندی‌هایی شده است مسائلی را که به هم مربوط است هر چند ممکن است در فصول مختلف بودجه باشد به عرض می‌رسانم ابتدا درباره مسائل مربوط به فصول مربوط به سیاست خارجی با مفهوم وسیع اجرای سیاست ملی یعنی همه امور و سازمانهائی را و آن فصولی که وظیفه مهم اجرای سیاست ملی را بعهده خود دارند بنابراین به معنای اعم کلمه نه بمعنای اخص آن ذیل این عنوان مسائل را عرض می‌کنم و صرفاً این نه بخاطر این بود که فصل‌بندی بودجه را در واقع به این کیفیت قبول نداشته باشیم بلکه من باب این بود که در وقت و بررسی در واقع صرفه‌جوئی بیشتری صورت بگیرد. بنظر می‌آید اندکی توضیح درباره این مسأله لازم باشد که آنچه را که از سیاست خارجی به مفهوم اجرای سیاست مستقل ملی عرض کردم منظور چیست؟ در همه پدیده‌های روی زمین، در همه پدیده‌های روزگار ملت تنها پدیده‌ایست که این خصوصیت را دارد که تنها در عصر خودش زندگی نمی‌کند و تنها در منطقه جغرافیائی خودش زندگی نمی‌کنند تنها در نسل زمان حاضرش زندگی نمی‌کند و تنها در داخل مرزهای خودش زندگی نمی‌کند. موجودیت یک ملت هرگز به آن عواملی که در داخل مرزهای او هست پایان پیدا نمی‌کند.

ملت پدیده‌ای است که در گذشته اش هست، موجودیتش مربوط به تمام میراث فرهنگی شاخه‌هایش، شاخسارهایش از مرزهایش و به گوشه و کنار اطراف و اکناف جهان و حتی در همه مشرب‌های فلسفی و فرهنگی و بطور کلی در فرهنگ و تمدن جامعه بشری رسوخ کرده وجود دارد.

یک ملت امنیتش و زندگیش، سوای آنچه در داخل مرزهایش هست در اطراف خودش نیز هست، در آن مراکزی هم هست که حوادثی رخ می‌دهند مسئله زندگی او مربوط است یعنی با مسأله بودن یا نبودن او مربوط است، مسائلی به این حد از اهمیت که در واقع فضای زندگی اوست، یعنی اگر آن فضا نباشد یا آن فضا به کیفیتی دیگر سوای آنچه متناسب با اصول و مقتضیات زندگی آن ملت هست نباشد، آن ملت نخواهد توانست تنفس بکند، نخواهد توانست اصول زندگی ملی خودش را اعمال بکند در نتیجه زندگی یک ملت سوای آنچه که در داخل خودش هست به بسیاری از مسائل مربوط است که در خارج از مرزهای او هست. یک ملت باید اصول زندگی خودش را برای اطرافیان خود تفهیم بکند، بیان بکند، یعنی آنها باید بدانند که اصول زندگی ملی ما چیست؟ باید حقوق خود را برای آنها تفهیم کند، باید روابط و همگامیهای هر چه نزدیکتر، هر چه روشنتر براساس اصول زندگی ملی خود را براساس اصول حقوق تاریخی با ملتهائی که در اطرافش هستند پیدا بکند، باید آن نقاط مشترک را دریابد، رشته‌هایی را که از وجود او ناشی شده و این رشته‌ها پیوندهایی در طی تاریخ با ملتهای اطراف او بوجود آورده پیدا بکند و آنها را حفظ کند و در موارد لازم رشته‌های جدیدی بوجود بیاورد، این مسائلی است که بطور کلی یا به اصطلاحی دیگر سیاست برون مرزی یک ملت را می‌سازد (اخلاقی- چه فرمودید؟) اصطلاح مشکلی بود؟ (اخلاقی- خیر از اهلش باید پرسید) فکر کردم جنابعالی اهل این اصطلاحات هستید نمی‌دانستم که اهل این اصطلاحات نیستید.

(اخلاقی – لغت سازی اهلیت لازم دارد).

نایب رئیس - اجازه فرمائید صحبتشان را بکنند.

پزشکپور - علی ایحال سیاست برون مرزی، خیلی متشکرم کاملاً می‌بینم جنابعالی از یک دیدگاه بسیار درستی دارید مسأله بودجه را توجیه می‌کنید! من مطمئناً اگر مسئل حذب جنابعالی بودم شما را توبیخ می‌کردم.

نایب رئیس - آقای پزشکپور به صحبتهای خودتان ادامه بدهید.

اخلاقی - اصطلاحات نامأنوس است می‌پرسم.

نایب رئیس - آقای اخلاقی مطلب را تمام کنید.

اخلاقی - به ایشان اخطار فرمائید حق ندارند توهین بکنند.

نایب رئیس - بفرمائید آقای پزشکپور صحبت‌های خودتان را ادامه بدهید.

پزشکپور - مثل اینکه مجلس باید مستمع باشد که من ادامه بدهم.

نایب رئیس - مجلس مستمع است.

پزشکپور - علی ایحال مسأله بسیار اساسی و مهم و حیاتی سیاست برون از مرز هست که بطور کلی سیاست برون مرزی کلیه اقدامات و کوشش‌های یک ملت را یک جا جمع می‌کند، یک جا گرد می‌آورد برای اینکه آن ملت بتواند اصول زندگی خود را، آرمان و حقوق ملی خود را، فرهنگ و فلسفه خود را در بیرون از مرزها توجیه کند. عرض من این است در دهه‌های گذشته ما این سیاست برون از مرز را نداشتیم ما شاخه‌های مربوط به موجودیت ملی و فرهنگ ملی را در بیرون از مرز فراموش کرده بودیم دستگاهها و سازمانهای مسئول به این نکته توجه نواشتند که ملت ایران موجودیت نژاد ایرانی و شاهنشاهی ایران تنها آن مردمی نیست که در داخل این مرزها هستند، این موجودیت، یک موجودیت وسیع‌تری است، این موجودیت همان موجودیتی است که ما وقتی می‌رویم در اطراف جهان می‌بینیم کتیبه‌ئی با خط زیبا شعر فارسی نوشته شده است. این موجودیت، موجودیتی است که ما می‌بینیم وقتی می‌رویم به قاره افریقا در این منطقه گروه بسیاری ایرانی نژاد هستند، ایرانیانی هستند که با ما ریشه‌ها و پیوندها و ارتباطاتی دارند. مسائل برون از مرز ما مسائلی است که ما اگر بخواهیم زندگی مان را ادامه بدهیم و اگر بخواهیم در این دنیا باقی بمانیم و البته چنین نیز می‌خواهیم باید به این مسائل توجه کافی داشته باشیم. موارد متعددش را عرض خواهم کرد، امروز صحبت در این هست، یکی از نکاتی که در خور ستایش کامل هست این کوشش بسیار مهم و مقدمه کوشش بسیار بزرگی است که صورت گرفت از برای اینکه فعالیتی صورت بگیرد تا ما به امر بازاریابی در قاره افریقا بپردازیم، این نشانه‌ای از یک بیداری بزرگ است، یعنی توجه به آن سیاست برون از مرز، یعنی توجه به موجودیت برون از مرز، مهمتر اینکه اگر از حال بدنبال پیدا کردن امکاناتی نباشیم نخواهیم توانست موجودیت متحرک خودمان را، موجودیت توسعه یافته خودمان را در دوره‌های آینده حفظ کنیم، این یک نمونه ایست از آن اقداماتی که در یگ چنین مسیری قرار دارد و آنچه مسلم است چنین دیدی را شما در سالهای گذشته نمی‌دیدید، یک چنین بررسی نبود، یک چنین بررسی مربوط به این مسأله مطلقاً نبود که آنچه را بنام فرهنگ پارسی در آسیای میانه هست این روح ملت ایران است این روح نژاد ایرانی است، روان شاهنشاهی ایران است (صحیح است) و چون این توجه نبود در بسیاری از موارد ما این میراث گرانبها را از دست دادیم، در موارد بسیار مهم و اساسی لطمات بزرگ بر این میراث گرانبهای تاریخ و فرهنگ و ملت وارد آمد غرض ما این است که باید به موجودیت برون مرزی هم توجه و دقت بسیار بشود، باید به موجودیت برون مرزی در آن مدار و سطحی توجه بشود، که واقعاً آن ارتباط و پیوند را با موجودیت ایران دارد و خاصه اینکه خانمها و آقایان: وضع ملت ما با ملت‌های دیگر فرق دارد یک فرق عمده در این هست که ما همواره در گذرگاه تاریخ قرار داشته و داریم و این قرار داشتن در گذرگاه تاریخ رسالت‌های خاصی را برای ما ایجاد کرده و به همین کیفیت مخاطرات خاصی هم متوجه ما بوده است یک فرق عمده ما با ملت‌های دیگر در این بوده است که ما این گذرگاهها را دیده‌ایم و مخاطرات را دیده‌ایم ولی مقاومت کردیم و ایستادگی کردیم و از بین نرفتیم (صحیح است) این خصوصیت ملت ایران است، گذرگاههای متعدد را در نظر بگیرد حملات متعدد را در نظر بگیرید، شما امروز ملت‌های بسیاری را می‌بینید که بنام ملت‌های عرب معرفی شده‌اند ولی می‌دانید که اینها غالباً اصولاً از نژاد عرب نبوده‌اند ولی آنچنان در برابر حملات اعراب از پا افتادند که فرهنگ و آئین و فلسفه و اندیشه خودشان را بکلی از دست دادند ملت ایران دین مبین اسلام را پذیرفت، فرهنگ اسلامی را بارور کرد، به جهان بشری ودیعه بزرگتری داد ولی ملت ایران ایرانی ماند و ملت عربی نشد (خواجه نوری - ملت ایران در حکومت اسلامی حکومت کرد) و حکومت کرد، این برای چه بود؟ گمان می‌کنید بر اثر تصادف بود؟ این بر اثر یک اتفاق زمانی و مکانی نبود، این ناشی از این بود که ملتی خودش را با تمام موجودیت خودش می‌شناخت، یک ملتی خودش را با گذشته‌اش می‌شناخت، یک ملتی خودش را مراتب فرهنگیش می‌شناخت، یک ملتی خودش را با فلسفه ملی‌اش می‌شناخت، اسلام را هم پذیرفت ولی بعد از اسلام فرهنگ ملی‌اش را در لباس شامخ تصوف و اندیشه فیلسوفان آن روز بدنیا پیش‌کش کرد، این ناشی از آن توجه، ناشی از آن بیداری بود، ناشی از آن بود که فقط در آن زمان زندگی نمی‌کرد، دهه‌های خطیر آینده را در نظر می‌گرفت و چون دهه‌های خطیر آینده را در نظر گرفت توانست از گذرگاه خطیر تاریخ بگذرد ما در گذرگاه خطیر تاریخ هستیم، این یک حقیقت است، یک بار دیگر در گذرگاه خطیر تاریخ قرار داریم، تحولات عظیمی که دنیا را دربر گرفته، دگرگونیهای بزرگی که دنیا را دربر گرفته، تحولات و رستاخیزهای بزرگی که در زمینه تکنیک و صنعت در دنیا پیش آمده، چه تحولی بالاتر از این، بلی باز هم عرض می‌کنم بشر به فضا پرواز کرده بشر قلب اتم را شکافته، چه تحول از این بالاتر اگر این تحول را مقایسه بکنیم با تحول صنعتی بخار با مراحل مختلف صنعتی این کمتر نیست این تحولات اخیر اندکتر نیست و بسیاری مسائل دیگر، این مسائل نشان می‌دهد که ما در گذرگاه تاریخ قرار داریم نه حالا قرار داریم ۱۵۰ سال است که قرار داریم بیش از ۱۵۰ سال است قرار داریم، خیلی‌ها این گذرگاه را ندیدند، این مخاطرات را تشخیص ندادند، موجودیت ملی را با تمام میراث فرهنگی و اجتماعی و تاریخی که وابسته به آن هست نشناختند و چون این بیداری را نداشتند براستی که ما حقوق بسیار را از دست دادیم، به راستی که به موجودیت ملت ما به آن مفهوم و به آن معنای وسیع کلمه لطماتی جانگداز وارد آمد عرض من این بیداری و آگاهی باشد باید این شناسائی باشد و ما برنامه‌هایمان را، کوشش‌هایمان را، برنامه‌ریزی‌ها و برنامه‌گذاری‌هایمان را مبتنی بکنیم بر این امور، حالا چنین کوشش‌هائی من حیث المجموع می‌شود، آن سیاست خارجی به مفهوم اجرای سیاست مستقل ملی آن چیزی است که ما امروز پیدا کردیم، چرا، به چه مناسبت شاهنشاه فرمودند که سیاست ملت ایران عبارتست از سیاست مستقل ملی؟ برای اینکه قبلاً سایرین نداشتند و این سیاست مستقل ملی؟ را در پیش نگرفته بودند بهمین مناسبت و جلوه‌های این سیاست مستقل ملی را ما می‌بینیم موردش را من صبح عرض کردم که امروز ما به بازارهای فروش نفت رفتیم نفتمان را به بازارهای فروش عرضه می‌کنیم انحصارهای نفتی را در هم شکستیم به افریقا حرکت می‌کنیم برای اینکه به مردم استعمازده آن قاره ما می‌توانیم صمیمانه تر کمک کنیم، می‌توانیم صمیمانه‌تر دست در دست آنها بگذاریم و مسئله این است آن همکاری آسیائی و آفریقائی تنها به اتکاء محور ارشاد شاهنشاهی ایران می‌تواند بوجود بیاید (آفرین) و این آن سمتی است که باید در راه آن حرکت کنیم. صحبت از همگامی و همکاری ملت‌های آفریقائی و آسیائی بسیار شده و کنفرانس‌هائی تشکیل شده است ولی در بسیاری از آنها آن رگه‌ها و خوی تجاوزطلبی دیده می‌شود اما بحکم ۲۵۰۰ سال تاریخ مسلم شاهنشاهی و به حکم تاریخ طولانی‌تر پادشاهی تا زمان شاهنشاهی هیچگاه شاهنشاهی ایران یک قدرت متجاوز در این منطقه نبوده است. شاهنشاهی ایران یک آئین انسانی، قدرت ارشاد کننده انسانی بوده است و آن نقش و رسالت بزرگ در مشرق برای ایجاد یک همگامی ضد استعمار و آزادی طلبی میان ملت‌های آسیا و آفریقا رسالت بزرگی است که شاهنشاهی ایران به عهده دارد (صحیح است) به سمت این هدف باید حرکت کرد و به سمت این آرمان باید طی طریق کرد و مسائل مربوط به سیاست خارجی، کوشش هائی که برای اعلام موجودیت فرهنگی و فکری و فلسفی ملت ایران می‌شود باید در این مسیر باشد، باید یک تبلیغات متحرک، کوشش متحرک و سیاست متحرک داشته باشیم برای اینکه ملت‌های آسیا و ملت‌های آفریقا بدانند آن ملتی که در رزم ضد استعمار آنها را یاری خواهد کرد در این منطقه فقط ملت ایران است (صحیح است). این تفهیم باید بشود، ما نباید اجازه بدهیم در این منطقه، در اطراف ما، در آسیا و در آفریقا قدرت‌های متجاوز و اخلالگر، عناصری که چنگ بروی ملت‌های این منطقه می‌کشند تبلیغات وسیع بکنند این تبلیغات را باید ما بکنیم، ما که دست تجاوز به سمت کسی نمی‌بریم، ما که در طی تاریخ با هر متجاوزی جنگیدیم ما که در طی تاریخ از حقوق هر ملتی دفاع کردیم ولی این مسائل آن طور که باید و شاید تفهیم نشده این مسائل باید از مرزها با قدرت زیاد در سطح وسیع و با کوشش بسیار تفهیم بشود تا ما گذشته از آنکه فضای مناسب را برای زندگی سالم خود پیدا بکنیم واقعاً بتوانیم همگامی و همکاری لازم را میان ملت‌های مشرق زمین که بلاسبب سالیان بسیار هست شلاق استعمار بگرده آن کوبیده می‌شود اتخاذ بکنیم مراد من از لزوم هماهنگ ساختن همه عوامل و بررسی درباره مسائل مختلفی که مآلا هر یک به نحوی در امر سیاست خارجی ملت ایران در این مفهوم وسیع قرار دارد این بود که عرض کردم، در این قسمت مسئله سیاست نهادی دفاع قرارداد، درباره این سیاست نهادی دفاع خیلی گشتم که شاید بشود اصطلاح دیگری بجای آن گذاشت ولی دیدم که منظور به آن معنای اخص امور دفاعی نیست وقتی عرایضم را توضیح بدهم همکاران گرامی عنایت خواهند فرمود که شاید تنها یک چنین اصطلاحی آن مفهوم را بتواند با خودش حمل کند و بیان کند. سیاست نهادی دفاع یا دفاع بعنوان تمامی موجودیت ملت ایران، ایراد ندارد مثالی می‌زنم در مورد همه موجودات همینطور است شما گاهی دیده‌اید دو خروس به جهتی با هم کشمکش پیدا می‌کنند نمی‌توانیم بگوئیم فقط پای این دو خروس با هم مبارزه می‌کند اگر خوب دقت کنید می‌بینید تمامی موجودیت این دو خروس در یک مبارزه و معاوضه‌ای با هم هست، کاملاً برای ملت‌ها هم همینطور است، منظور عرضم این بود که ما نمی‌توانیم وقتی صحبت از سیاست دفاعی می‌کنیم فکر کنیم فقط نیروهای مسلح‌مان را تقویت بکنیم، این کافی نیست سیاست دفاعی یعنی اینکه یک ملتی برای خودش با تمام موجودیتش، با تمام احساس‌های درونیش، با تمام فرهنگ با فلسفه اش، با تمام آنچه را که وابسته به او هستند آماده برای دفاع بشود، این دفاع با همه وجود سیاست دفاعی است بطور کلی ما باید برای یک چنین دفاع بزرگی آماده بشویم زیرا ما هدفهای بزرگ داریم که به سمت آنها می‌رویم، زیرا نقش بزرگی می‌خواهیم در این جهان ایفاء کنیم، نقشی که حق ما است، نقشی که در راه حق است، ولی می‌دانیم که خیلی‌ها نمی‌خواهند، همانها که کوشش می‌کردند ما چنین وضعی نداشته باشیم همانها که کوشش می‌کردند ما چنین حقی نداشته باشیم و ما چنین نقشی را ایفاء نکنیم پس ما در راه رسیدن به این هدف‌های بزرگ باید برای مدافعات بزرگی نیز آماده بشویم و این سیاست را، سیاست تدافعی را در نهاد و اعماق وجود اجتماعمان باید بفرستیم کما اینکه با اتکاء بر همین خصوصیت بوده است که طی سده‌ها و قرون بسیار ملت ایران باقی ماند. بسیار اتفاق افتاده است که شاید از نظر تکنیک، از نطر وضع اقتصادی در آن دوران‌های بحرانی ملت‌های دیگری بوده‌اند که از ما وضع بهتری داشتند ولی آنها رفتند و مغلوب شدند، شکسته شدند تغییر ماهیت دادند ولی ملت ایران پا برجا ماند، برای چه؟ برای اینکه این سیاست نهادی را ما دریافته بودیم. در شرایط کنونی یکی از طریق رسیدن به این منظور رت بخصوص از نظر تکنیک و سازمانهی مملکتی، مسئله کوشش هر چه بیشتر در راه صنعتی شدن مملکت می‌دانیم این امر هرگز یک امر عجیبی نیست، در شرایط کنونی سیاست تدافعی بطور معمول بطور میق‌تر و ژرف‌تر در سرزمین‌هائی حس می‌شود که در آن سازمانهای وسیع تر صنعتی هستند یکی از خصوصیات این هست که بهر حال سازمانهای صنعتی در شرایط لازم امکان تبدیل به صنایع مورد نظر نظامی را خواهند داشت یعنی وقتی یک ملتی آشنا شد با صنایع بطور کلی، با تکنولوژی صنعتی آشنا شد و این روح صنعتی را گرفت همانطور که عرض کردم روح صنعتی در اعماق روستاهایش هم رفت، چنین آمادگی را از این نظر پیدا خواهد کرد و باز هم متأسفانه در لایحه بودجه من هرچه تفحص کردم جای ویژه‌ای از برای صنایع اتمی، فضائی و الکترونیک ندیدم و آنچه باز حائز توجه است تنها این نیست، مسئله این نیست مه الان ما برویم سیاره‌ای را ماهواره‌ای را به فضا بفرستیم بلکه منظور این است که واقعاً باید برنامه‌های دقیق اجرا بشود برای اینکه جامعه ما در سطوح مختلف درک تکنولوژی این صنایع را بکند، این مهم است و ما هر اندازه که در این راه کوشش بکنیم هر اندازه که در این مورد انجام این امور را بعهده تأخیر بیاندازیم به همان نسبت از یک مسائلی غافل خواهیم بود که در یک زمانی که تا چندی پیش نسبت به صنایع سنگین و ذوب آهن پیدا کردیم. به طوری که من پیش بینی‌بینی می‌کردم، فکر می‌کردم شاید این موضوع در برنامه‌های وزارت علوم و آموزش عالی پیش‌بینی می‌شود ولی هرچه بررسی کردم با میزان بودجه‌ای که دیدم برای وزارت علوم و تعلیمات عالی در نظر گرفته شده است مثل اینکه موردی برای این برنامه پیش‌بینی نشده است علی ایحال این یکی از مسائلی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. در خصوص سیاست نهادی دفاع بنابراین موضوع روح دفاع همگانی باید در قشرها و گروههای مختلف اجتماعی بوجود بیاید باز در همین زمینه است که موضوع فروش معافیت را که قبلاً عرض کردم با یک چنین امر مهمی مربوط می‌بینم و امید چنین داریم که با توجه به این مسأله این رقم درآمد کوچک را از بودجه قبول کنند که حذف شود. در خصوص مسائلی که عرض کردم خاصه در مورد سیاست خارجی به مفهوم اجرا و تفهیم اصول سیاست مستقل ملی ایران مطمئناً نقش وظایف بزرگ و بسیار مهمی به عهده وزارت خارجه خواهد بود در واقع با کوشش‌هائی که تا کنون سازمانهای مربوط به وزارت خارجه ما داشته‌اند با بودجه‌ای پیش‌بینی شده است همینطور که باز بررسی کردم بیشتر یک بودجه پرسنلی هست نه بودجه عملیات بطور قطع نمایندگان ملت ایران سازمانهای مربوط به وزارت خارجه و دیگر نمایندگانی که در سازمانهای دیگر هستند و وظایفی از این قبیل بر عهده دارند در هنگامی که به این اصول توجه کنند یا اگر بخواهند وظایف و نقش خودشان را برون از مرز ایفا کنند آن قسمت که بسیار اساسی تر هست و باید مورد توجه قرار بگیرد عملیات آنهاست بودجه مربوط بعملیات آنها رسم چنین بود که نمایندگان دولت ایران، نمایندگان سازمانهای مختلف اینطور فکر می‌کردند همانطور که در تهران در یک محیط خاصی پشت میزنشین هستند در خارج از ایران هم به همین کیفیت می‌بایست عمل بشود در حالیکه جز این است و مفهوم و منظورم را همکاران گرامی استنباط می‌فرمایند ما نیاز و احتیاج به یک فعالیت و تحرک شدید در خارج از ایران داریم احتیاج به این داریم که یک نماینده اقتصادی یک نماینده سیاسی یک نماینده فرهنگی ایران وقتی بصوب مأموریت خودش عزیمت می‌کند به خوبی بداند که وظایف مهمی برای حفظ این میراث‌هائی که عرض شد و تفهیم اصول سیاست ملی ایران بعهده او هست یعنی این سازمانهای ما باید هرچه وسیعتر بشوند به یک سازمانهای متحرک، تنها مسأله عبارت از این نیست که ما در یک منطقه‌ای در یک کشوری نماینده اقتصادی داشته باشیم این نماینده اقتصادی باید دقیقاً دریابد وظایف بزرگی را بعهده دارد او باید دریابد تحولاتی که در مملکت پیش آمده است، هدفهای اقتصادی و صنعتی که برای ما مطرح است ایجاب می‌کند که او در محل خود از حالا برسی بکند، ایجاب می‌کند از هر جهت بررسی کند و ببیند چه بازار فروشی می‌تواند گیر بیاورد ببیند چه منابعی برای صنایع آینده ما می‌تواند فراهم کند ببیند چه قدرتهائی هست چه عواملی هست که در کشورهای خارج همچنان بر علیه ما تحریک می‌کنند؟ من عرض می‌کنم چنین فعالیتهائی باید بشدت و با وسعت صورت بگیرد بسیاری موارد را من دیدم خود من مدتی کوتاه در آمریکا بودم دیدم که عوامل وابسته به بعضی از سیاستهای مضر چطور حتی در دانشگاهها رسوخ می‌کردند برای اینکه نویسندگان و تنظیم کنندگان دایرةالمعارف‌ها را وادار کنند که نام خلیج فارس را تبدیل کنند به خلیج عربی ولی متأسفانه چنین کوشش‌هائی از طرف نمایندگان ایران، مسئولین مربوط صورت نمی‌گرفت اگر هم گاهی ایران پرستان دانشجویان ایران‌پرست دانشجویانی که در صفوف حزب پان ایرانیست قرار دارند می‌رفتند و کوشش می‌کردند چنین مواردی را پیدا می‌کردند و می‌آمدند و بازگو می‌نمودند متأسفانه آن توجه لازم صورت نمی‌گرفت این یک مسأله بسیار اساسی است وزارت خارجه ما، سازمانهای دیگر ما هریک بنحوی از انحاء حتی یک قدم آنسوی مرزهای ایران نمایندگی دارند این نمایندگان باید بدانند و عمیقاً درک کنند که چه وظیفه مهمی به عهده دارند (رضوی - الان که می‌کنند شما راجع به گذشته می‌فرمائید) البته تحولاتی حاصل شده است و کوشش‌های بسیار و خستگی ناپذیر و شبانه‌روزی انجام گرفته است ولی در سطوح وسیع و کافی نیست یک قسمت از این به این جهت است که اعتباری که برای اینها پیش‌بینی می‌کنیم یک اعتبار صرفاً پرسنلی، است این مسأله مهمی است که باید بررسی بشود تحقیقاً هم لازم هست که وزارت خارجه نیازمند به یک بودجه‌های عملیاتی هم هست و بودجه کنونی وزارت خارجه بسیار کم است ولی بهر حال این یک مسأله بسیار اساسی و حساسی است نمایندگان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ما احتیاج به تحرک دارند و باید تحرک پیدا کنند و آن به هیچوجه در سطح مورد ضرورت و در سطح کافی نیست اجازه بفرمائید این نکته را عرض کنم ما وقتی مسائل را بررسی می‌کنیم موضوع این نیست که ببینیم آیا در یک مورد نسبت به وضع قبلی تغییری حاصل شده است یا نشده است البته ما غالباً بیان می‌کنیم و تحسین و ستایش می‌کنیم ولی هنگامی که در یک مدار وسیعی مسائل را بررسی می‌کنیم واقعاً باید ببینیم به چه کیفیت ما نیروهای اجتماعی و سازمانهای اداری را تجهیز کنیم از برای اینکه به آن هدف‌های بزرگ برسند من عرض کردم و این را همگان آگاهی داریم ما در یک کشاکش بزرگ هستیم ما در یک مبارزه بزرگتر هستیم ما یک زندگی تازه افتخارآمیزی را شروع کرده‌ایم یک نکته را عرض کردم و گفتم این امر ساده‌ای نیست که مبارزات و کوشش‌ها به آنجا رسید که انحصارهای نفتی شکسته شد و ما نفت ایران را به بازارهای فروش عرضه کردیم این را همانطور که جناب نخست وزیر اینجا فرمودند اینها با یک مبارزات ساده‌ای بدست نیامده و این‌ها مبارزات و تلاش‌های کوچکی نیست این مبارزات و تلاش‌های بزرگ نشانه دگرگونی عظیم زندگی است پس به ناچار باید اوضاع و برنامه‌های خود و سازمانهای خود را باین تحولات بزرگ هماهنگ کنیم امروز کاملاً همینطور است یک نماینده فرهنگ ایران رایزن فرهنگی ایران باید دریابد باید بداند که با چه دقت وظایف بزرگی را باید ایفا کند و الا اگر منباب انجام تشریفات باشند که ممکن است بگوئیم کمی بهتر شده یا خدای نکرده در مواردی هم کمی بدتر علی ایحال همانطور که عرض کردم این مسأله بی‌اندازه مهم است در واقع مسأله کلی موجودیت ما در برون از مرزهای ماست و اگر این بودجه کنونی وزارت خارجه کفایت نمی‌دهد از برای یک عملیات وسیع‌تر به آن کیفیتی که بیان شد، بنابراین باید توجه اساسی به این موضوع کرد. موضوع دیگر در این زمینه در مورد دفاع و کوشش برای حفظ میراث فرهنگی و گسترش فرهنگ فارسی و ادب فارسی است بطور اختصار، من تنها یک مورد دیدم که در ردیف ۵۹۰۷ این بودجه در صفحه ۱۸ قسمت ۴ ذکر شده است که مربوط است به هزینه‌های مرکز پهلوی در دانشگاه شیکاگو این تنها موردی بود که من در این بودجه اختصاصاً برخورد کردم عرض من این است که توجهاتی از این قبیل در سطح وسیع‌تر و گسترده‌تر لازم است، مثل اینکه یکی از ناطقین انگلیسی بود که نطق کرد و یکی از دوستان برای من تعریف کرد که گفته بود کوشش ما این است که شکسپیر را به مسکو ببریم منظور او درست نمودار کوشش‌های همه دولت‌ها و همه ملت‌هائی است که می‌خواهند رشته‌های بستگی که عرض کردم پیدا کنند، فرهنگ و فلسفه خودشان را، افکار و عقاید خودشان را به مناطق هرچه دوردست تر ببرند. ما در دیگر سرزمین‌ها به میراث قرون و اعصار گذشته یادگاریها و شخصیت‌های زیادی داریم افسوس این است که کوشش و تلاش لازم را برای نگاهداری آنها نمی‌کنیم این مسأله در آن سطح از اهمیت هست که بطور اختصاص باید در برنامه و در بودجه یک دولت پیش‌بینی بشود، ایجاد خانه‌های فرهنگی در سطحی بسیار وسیع و در کشورهای متعدد از اقدامات عمده‌ای است که باید انجام بشود یکی از گاههای مؤثری است که دفاع و حمایت از این میراث فرهنگی را تأمین خواهد کرد معرفی فرهنگ و فلسفه و هنر ایران در سطحی وسیع‌تر البته اقداماتی در خور توجه از سوی وزارت فرهنگ و هنر صورت گرفته ولی یشترین جنبه عرضم باین نکته است که باید این کوشش را در برون از مرزها دنبال کرد یک نکته بسیار مهم که به این امر بسیار اساسی ارتباط دارد مسأله جذب دانشجویان و دانش آموزان است در دنیای زبان فارسی و یا از مناطق اطراف میهن ما به آموزشگاهها و دانشگاههای ایران، این امر آنقدر حائز اهمیت است که بطور قطع باید به یک میزان معین و شایان توجه برای این دانشجویان مبالغی خاص محل‌های خاص و بورسهای خاص در سطح وسیع در نظر بگیریم. همینطور که همکاران گرامی آگاهی دارند یکی از روش‌هائی که ملت‌های دیگر هم در پیش می‌گیرند که من حال نمی‌خواهم دقیقاً بشکافم و بازگو کنم این است که به انواع گوناگون و از طرق گوناگون دانشجویانی را از کشورهای مورد نظر به دانشگاههای خود می‌برند و در بعضی از کشورهای مشابه ما آمار نشان می‌دهد که این تعداد باندازه و بحد بسیار مهمی است ما از این مسئله نباید غافل باشیم. در اطراف ما ملتهائی هستند، دولت‌هائی هستند که اینها در منطقه زبان فارسی، فرهنگ فارسی قرار دارند. در اطراف ما مناطقی هست که اینها با ما پیوندها و ارتباطهائی دارند در سرتاسر خلیج فارس کسانی هستند که ارتباطات گسست‌ناپذیر با افراد و ملت و فرهنگ و شاهنشاهی ایران دارند، بطور قطع ما باید به تعداد زیاد و شایان توجه اعتباری خاص قائل بشویم برای اینکه به تعدادی زیاد از این قبیل دانشجویان در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل باشند این یکی از مسائل بسیار اساسی است، یکی از برنامه‌های اساسی است و از این برنامه اساسی نمی‌بایست غافل بود و من چه در این بودجه و چه در دیگر برنامه‌ها و طرحها اثر و نشانی از این مورد در آن حد لازم نمی‌بینم. موضوع دیگر که امر به سیاست نهادی دفاع مرتبط می‌شود بطور کلی مسئله تبلیغات است، سازمانهای تبلیغاتی ما چه از نظر اعتباری و چه از نظر برنامه‌ها و طرحهای لازم بطور کلی آمادگی ندارند از برای اینکه در این سطح وسیع، در این سطح همگانی یک تبلیغات وسیع را اداره بکنند خوشبختانه اخیراً دیدم در همین برنامه پیش‌بینی شده است که یک فرستنده دو هزار کیلوواتی براه خواهد افتاد، جای خوشحالی است در این حد، ولی بخاطر آقایان هست شاید هنوز هم همینطور است بهرحال به هر دلیل و کیفیتی باشد غالباً وقتی چند فرسنگ از تهران بشویم به اشکال می‌شود رادیو تهران را گرفت، آخر به این مردم باید غذای تبلیغاتی داد، به این مردم باید اندیشه‌ها را داد افکار لازم را داد از برنامه‌های ما، از هدفهای ما باید مطلع بشوند من عرض می‌کنم که چه اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است (صحیح است) هیچ اقدام مؤثری در سطح چنین برنامه‌هائی ما نمی‌بینیم، شما تشریف ببرید به مناطق مختلف به مناطق غرب ایران بمناطق جنوبی ایران ملاحظه خواهید کرد وقتی می‌خواهید رادیوی ایران را بگیرید ده فرستنده عرب هم از جلوی آن میله رادیو عبور می‌کند و گاه آدم احساس می‌کند مثل اینکه ما در یک محاصره بزرگ تبلیغاتی قرار داریم، به راستی اینطور است و ما در یک محاصره بزرگ تبلیغاتی قرار داریم. دهها دستگاههای فرستنده در اطراف ایران، در خارج ایران که اینها بنحوی وابسته به سیاستهای استعماری یا مخالفان و معاندان ملت ایران هستند بر علیه ملت ایران، بر علیه منافع ملت ایران، حقوق حقه ملت ایران و برنامه‌های تحول بخش ملت ایران تبلیغ می‌کنند، باید بر این تبلیغات مقابله کرد، مقابله تنها این نیست که یک سخنگوئی اینجا در رادیو ایران مطلبی را بخواند که کسی هم در اهواز نشنود، مقابله این هست که ما به ناچار از نظر دستگاه تبلیغاتی خودمان را متناسب با آنها مجهز کنیم تجهیز کنیم خودمان را متناسب با آنها، اگر این تجهیز تبلیغاتی صورت نگیرد امکان مقابله در آن سطح لازم نخواهد بود (صحیح است) بنابراین اولا یک برنامه وسیع و همه جانبه تبلیغاتی باید صورت بگیرد برای تجهیز روانی و فکری همگان در داخل مملکت، ممکن است بفرمائید این تبلیغات هست ولی من عرض می‌کنم ممکن است این برنامه‌های تبلیغاتی از دستگاههای فرستنده پخش بشود ولی به گوش همه مردم نمی‌رسد و به طور قطع باید به کیفیتی تجهیز کرد به کیفیتی طرح برنامه کرد که یکایک افراد ملت ایران، تمامی افراد ملت این سرزمین زن، مرد، دانشجو، دانش‌آموز به هر کیفیت و در هر جا که هستند این تبلیغات هماهنگ را احساس کنند (دکتر صدر - و دانشجویان ایران در خارج) بله آنکه در سطح وسیع‌تر، حالا عرض خواهم کرد و ما از تبلیغات در آن مناطقی که عرض کردم که ارتباط با تمامیت موجودیت ما دارد نمی‌توانیم غافل بشویم و نباید غافل بشویم ما نیاز بر این داریم که یک تبلیغات بسیار وسیع در سرتاسر خلیج فارس صورت بگیرد، مطمئناً دستگاههای فرستنده ما باید با غذای معنوی تغذیه بشود و آنطور که لازم است باید صدای ملت ایران را به دورترین نقاط خلیج فارس برساند باید نشریات متعدد بروشورهای متعدد و بهرحال تبلیغات از هر جهت و در هر زمینه مدام و بطور پیگیر در سرتاسر این منطقه و در میان مردم این منطقه گسترده بشود این تبلیغات برای بیان اصول سیاست درست ما است برای آگاه کردن اینها نسبت به توطئه‌های دشمنان ملت ایران است ما اگر چنین تبلیغاتی را نکنیم چنین کوششها و تلاشهائی را نکنیم آقایان ما آینده را خواهیم باخت در حالیکه نمی‌خواهیم ببازیم (صحیح است) بله در حالیکه نمی‌خواهیم ببازیم (عباس میرزائی - باختن نداریم اما باید بهتر برویم پیش) جناب آقای عباس میرزائی مواردی را باید به جنابعالی عرض کنم که چنین توجیهاتی نشد باختهای بزرگ شد، منتها امروز یک بیداری عمومی و ملی حاصل شده است و در این بیداری است که باید به این مسائل توجه بشود، اگر نشود خواهیم باخت مگر اینکه توجه کنیم و انجام بدهیم. بودجه‌ای که برای وزارت اطلاعات دیدم پیش‌بینی شده است ۳۷ میلیون تومان و اندی است که ۳میلیون تومان هم از ستون درآمد برنامه است که جمعاً می‌شود ۴۰ میلیون تومان (یک نفر از نمایندگان - خیلی کم است) بله من فکر می‌کنم در نحوه تبلیغات در اینکه خوراک تبلیغاتی چه باید باشد در اینکه آن مواردی که باید از نظر یک طرح تبلیغاتی چه باید باشد سخنهای بسیار است اما آنچه مسلم است همانطور که عرض کردم امروز مسئله تبلیغات دیگر کاملاً مسئله تکنیک است درست مسئله مسزان قوائی است که هر عامل تبلیغات کننده به بازار عرضه می‌دارد ما برای اینکه مقابله بکنیم، سخنهای خودمان را بیان بکنیم باید بتوانیم در همان سطحی که سایرین هستند حداقل مجهز بشویم، من فکر نمی‌کنم به این کیفیت بتوانیم تجهیز لازم تبلیغاتی را بدست بیاوریم و فراهم بکنیم یک وقتی بود آن وقت که ما در مرحله این تحولات نبودیم آن وقت که چنین اصولی مطرح نبود آن وقت که قبل از انقلاب دستگاههای مسئول به یک مسائل اساسی توجه نداشتند آن وقت که مبارزات ملی ما را درگیر مسائل وسیع نکرده بود و آن وقت که به این مسائل ملی آنچنان توجه نبوده مفهومی که از دستگاه تبلیغاتی مملکت می‌شد عبارت بود از یک دستگاهی، یک مرکزی که گاهی آهنگ‌هائی پخش می‌شد و گاهی هم سخنرانی‌هائی مذهبی ولی امروز این نیست دستگاه تبلیغاتی مملکت باید حقوق ملی ما آرمانهای ملی ما سیاست ملی ما اصول سیاست‌های اقتصادی و صنعتی ما تمایلات به حق ملت ما را تا دورترین نقاط تا تمام مدارها و تمام امواجی که معاندین و مخالفین ما می‌خواهند بر علیه ما توطئه بکنند منتقل کنند یک چنین دستگاه وسیع تبلیغاتی خواهد توانست تبلیغات نظم انقلابی ایران و تبلیغات جهانی ضد استعماری ملت ایران را در مناطق و مراکز مختلف منعکس کند و این دستگاه فعلی نمی‌تواند چنین باری را روی دوش خودش بکشد من عرض کردم مسائلی را که در بررسی بودجه مورد نظر قرار بگیرد اینست که ببینم آن وظیفه‌ای که در نظر گرفته شده است با این مقدار انرژی یا اعتباری که به این دستگاه‌ها ما می‌دهیم به فرض اینکه تمام این کوشش‌های لازم صورت بگیرد آیا توانائی خواهند داشت که به این هدف‌ها برسد یا نه؟ به کیفیتی که عرض کردم و با توجه به اینکه ما در یک محاصره بزرگ تبلیغاتی قرار داریم و این حقیقت است آقایان که ما در یک محاصره بزرگ تبلیغاتی قرار داریم، این نه تنها در اینجا هست بلکه در برخی از کشورهای خارج هم هست، همین دانشجوی ایرانی که گفتید، تنها به علت آن سائقه ایران پرستی شان هست که مقاومت می‌کنند و مقابله می‌کنند ولی می‌دانیم در اروپا اینها زیر چه تازیانه‌های مخالف تبلیغاتی قرار دارند این را ما بخوبی می‌دانیم زیرا ما یعنی بخصوص پان ایرانیست‌ها در این مبارزه هستند رو در رو و سینه به سینه، ما می‌بینیم که یک دانشجوی ایرانی را چند نشریه وابسته به صفوف دشمنان ما تحت تبلیغات خودش می‌خواهد بگیرد می‌بینیم که چند دستگاه فرستنده رادیوئی روز و شب در گوش او تبلیغات شوم می‌کنند، ما نمی‌توانیم آنها را مانع شویم که آن تبلیغات را نکنند اما پرسش ما این است که ما در برابر این تبلیغات چه می‌کنیم؟ ما در برابر تازیانه‌های مکرر تبلیغاتی چه کاری انجام می‌دهیم؟

(دکتر فربود - کارهای اساسی ما هست)

در اینجا درست، در خارج چه آقای دکتر؟ اگر می‌خواهید از برابر این مسئله هم بگذرید مثل حالا بگذرید ولی این مسئله هم مسئله‌ای نیست که از برابرش بگذرید، همین کارهای درست را آقای دکتر فربود، عرض می‌کنم همین کارهای درست را باید با یک وسائل تبلیغاتی برای همان دانشجویان ایرانی درست گفت یک درد بزرگ ما این است که در این مملکت که انقلاب شده است در این مملکت که تحول شده است ولی متأسفانه آنطور که باید و شاید تبلیغ لازم روی آن صورت نگرفته است (صحیح است) این مسئله اساسی این امر اساسی واقعاً این نکته هست که ما می‌بینیم که چنین مطالبی و چنین مواردی که هرگاه اگر هر یک از این اصطلاحات را، برای اینکه بدانید صحیح است عرض می‌کنم، همین امر اصلاحات ارضی، شما نشان بدهید که در یک جامعه دیگر در یک واحد دیگر یک چنین انقلاب بزرگ به این کیفیت، به این سهولت، به این سرعت، به این درستی صورت گرفته باشد. شما نمی‌توانید موردش را ببینید اگر یک چنین مسئله‌ای خوراک دستگاههای دیگر بود یک گام کوچک در این راه برداشته بودند دنیا را زیر فریادهای تبلیغاتی خودشان گرفته بودند من عرض می‌کنم مسئله بزرگ و مهم اینست که وقتی ما می‌بینیم این تحولات اساسی صورت گرفته است، این جنبش‌ها صورت گرفته است و این گامها برداشته شده است پس چرا نباید کوشش‌های وسیع صورت بگیرد؟ که این مسائل را برای ایرانیهای خارج از مرز دقیقاً طرح بکند و اگر این کار مهم صورت بگیرد بسیاری از مشکلات ما حل است در این راه باید حرکت کرد نه در داخل مملکت در همینجا واقعاً از هریک از این موارد که می‌خواهیم بگذرم اما براستی می‌بینم حائز آن چنان اهمیتی است که اشاره‌ای به آن لازم است در مورد همین مسائل که عرض کردم مسئله شکستن انحصارهای نفتی را در نظر بگیرید این مسئله آیا به تنهائی کافی نیست؟ که واقعاً اگر در آن حد خودش تبلیغ و توجیه لازم صورت بگیرد نه تنها هر ایرانی بلکه هر عنصر ضد استعمار که در این روزگار هست سپاسگذار و شاکر ملت ایران بماند (صحیح است) واقعاً هست پس ما از نظر آرمانها، از نظر اقداماتی که صورت گرفته خوراک‌های تبلیغاتی و تجهیز روانی داریم ولی در یک سطح دستگاههایمان مجهز نیست و در یک سطح مسئولین مربوط از صمیم قلب ممکن است که این وظایف را انجام ندهند بنابراین چون این آزمایشی است که ما نسبت به دانشجویان عزیز ایران پرست خارج از کشور داریم که اینها وقتی مسائل را برایشان توجه می‌کنیم، اقدامات را توجیه می‌کنیم، کوشش‌هائی که صورت گرفته است توجیه می‌کنیم اینها آنچنان با تمام وجود بدفاع از ملت خود، به دفاع از موقعیت کنونی مملکت خود برمی‌خیزید که با شهامت و جسارت بسیار برابر هر توطئه ضد ایران مبارزه می‌کنند اما آنها چه کسانی هستند؟ آنهائی هستند که ما پان ایرانیست‌ها در حد کوشش خودمان صدایمان را بگوش آنها می‌رسانیم، حالا اگر این صداها با وسائل بیشتر و در سطح بیشتر بگوش آنها رسانده بشود آنها هم در این جوشش و کوشش در راه برنامه‌های ملی شرکت خواهند کرد و در نتیجه ما یک تحرک همگانی را در میان ایرانیان برون از مرز و خاصه دانشجویان ایجاد خواهیم کرد، اینها بطور کلی امور مربوط بسیاست خارجی و اعمال اجرای اصول سیاست ملی ایران و نکاتی بود که در این زمینه تذکر و بحث آن از نظر ما لازم و ضروری به نظر می‌رسید. اما در خصوص امور اجتماعی و با سیاست اجتماعی که در این بودجه هست نسبت به مطالب مربوط به امور آموزشی در آن قسمت که بحث مربوط به درآمد و فصل درآمد بودجه عرایضی را به اطلاع خانمها و آقایان رساندم توضیحات لازم بعرض رسید الا اینکه یک نکته را عرض می‌کنم و آن مسئله سرمایه‌گذاری خصوصی در امر آموزش است اصولا اگر بخواهیم اصل سرمایه گذاری خصوصی را در امور عام‌المنفعه بپذیریم که این امور از آن اموری است که الزاماً دولت باید تصدی کند، دلایل و توضیحات آن را در مطالبی که صبح عرض کردم به عرضتان رساندم، ولی به فرضی که بخواهیم سرمایه‌گذاری خصوصی را در امور عام‌المنفعه بپذیریم، خدمات ابراز شده از سرمایه‌گذاری باید به میزان و به قیمت تمام شده باشد به این معنی که امور عام‌المنفعه جنبه تجاری و سودجوئی نمی‌تواند داشته باشد و اگر کسی قصد سودجوئی و بازرگانی دارد بهتر اینست که سرمایه‌اش را ببرد در بخش دیگری و قسمت دیگری سرمایه‌گذاری بکند والا حداکثر اینست آن کسی که در امور عام‌المنفعه مثل امر آموزش، امور درمانی، سرمایه‌گذاری می‌کند این در واقع اینست که به سائقه یک خدمت و به سائقه یک خدمتی در برابر ملتش و همنوعش و جامعه‌اش اقدام به این امر می‌کند بنابراین حدود و اصولی را که بفرض محال بفرض آنکه دولت مشکلاتی را می‌بیند از برای اینکه وظائفی را که از نظر امور عام‌المنفعه به عهده دارد مثل امر آموزش و امر درمانی مقتضی بداند که بخش خصوصی قسمتی از آن را تقبل بکند بطور کلی می‌بایست توجه به این اصل باشد که جنبه سودجوئی نداشته باشد و خدمات به قیمت تمام شده ابراز بشود، در این باره بود که در برنامه چهارم هم بخصوص در کمیسیون نسبت به جنبه‌های مربوط به امور درمانی بحثهائی صورت گرفت و یک سلسله تغییراتی که در این سمت انجام شد اگر چه بغایت مقصود نبود ولی در این سمت بود، در لایحه برنامه چهارم مورد نظر قرار گرفت و در همین مورد بود که مسئله همگانی کردن آموزش و درمان را کمیسیون و بعد هم مجلس محترم در یکی از بندهای مربوط به اصول هدفهای برنامه پذیرفت و از این جهت توجه بسیار دقیقی بوده که قوه مقننه به این مسائل کرد، یک توجه بسیار دقیقی بود که در مسائل مهم اجتماعی ما صورت گرفت و این اصول و موارد بایستی در سایر اقدامات و لوایح دولت از جمله بودجه که باید هماهنگ با برنامه چهارم باشد دقیقاً مورد نظر و توجه قرار بگیرد، در حالیکه در این بودجه گذشته از آنکه تجویز یک نوع سرمایه‌گذاری شده است بدون رعایت این اصل، حتی مواردی دیده می‌شود که مک‌های خاصی به این قبیل سازمانها شده و اسامی آنها را من در اینجا ذکر نمی‌کنم در بودجه هست آقایان مطالعه می‌فرمایند اصولاً اینهم که نشد سرمایه‌گذاری خصوصی که دولت بیاید سرمایه بدهد، معلم هم غالباً بدهد و بعد تازه اسمش را بگذارند سرمایه‌گذاری خصوصی؟ اگر اینطور هست اینکار را خود دولت بکند و بعد هم این قبیل تأسیسات خصوصی شهریه‌های سنگین و بیش از حد تصور بگیرند. این قبیل سرمایه‌گذاری نباید بصورت یک روش معمول درآید و در این بودجه در مواردی این امر تجویز شده و از این مورد ایراد هست و مواردی منعکس هست که ملاحظه فرمودید. مسئله دیگر که در اقلام تفصیلی بودجه با آن برخورد کردیم عبارتست از مبالغ نسبتاً شایان توجهی که برای اجاره بهای مدارس پرداخت می‌شود و این بسیار مناسب‌تر است که به هر حال کوششی صورت بگیرد که هر چه زودتر مدارس و آموزشگاههای ما هر یک جائی را برای خودشان داشته باشند و به اینصورت رقم بسیار هنگفتی که شایان توجه است از بابت کرایه محل داده نشود در ضمن در همین جا برخورد کردم برقمی که تعجب کردم رقمی که در ردیف ۱ /۱۲۸ صفحه ۴ قسمت چهارم هست یک میلیون و نهصد هزار تومان از بابت بدهی دولت به کنسرسیوم برای ساختن مدارس، این مورد تا آنجائی که بررسی شد مثل اینکه اصولاً و در واقع این امر را اگر خود سازمانهای ما تصدی بکنند با پرداخت همان پنجاه درصد تعداد بیشتری مدرسه ساخته خواهد شد چون اینجا بررسی شد و بخصوص یکی از دوستان به من یادآور شد و من اینجا بیان می‌کنم و عرض می‌کنم که همین پنجاه درصد اگر به این کیفیت است در نظر گرفته بشود که در واقع خود ما بسازیم بخصوص که اینطور هست و ارزان‌تر و بهتر هم تمام خواهد شد.

(بختیاری پور _ انجمن‌های فرهنگی می‌سازند اینها فقط سهم می‌دهند)

(دکتر صدر _ پس بدهی کنسر سیوم چیست؟)

۵۰ درصدی که گویا دولت باید بپردازد حالا این را بعد شاید توضیح بیشتری جناب آقای وزیر بفرمائید، مسئله دیگر در این قسمت سیاست اجتماعی موضوع دبیرستانهای حرفه ایست در خصوص این مدارس حرفه‌ای سالهاست که ما مطالبی می‌شنویم ولی هیچگاه برنامه‌هائی که واقعاً بتواند بی‌نیاز کننده از این نظر باشد دیده نمی‌شود اینجا من دیدم که برای سال ۴۶مثل اینکه ۳۹ میلیون تومان اعتبار برای مدارس حرفه‌ای بوده برای سال ۴۷ مبلغی هم کمتر شده است که من نمی‌دانم با توجه به اینکه وزارت آموزش و پرورش در بسیاری از مناطق سیکل دوم دبیرستانها را دائر نمی‌کند به این عنوان که مدارس حرفه‌ای را می‌خواهید باز بکند کی فرزندان این ملت به مدارس حرفه‌ای دسترسی پیدا می‌کنند و نکته‌ای که راجع به این مشکل خواهد بود اینست که این مدارس حرفه‌ای برایشان برنامه‌ای تنظیم بشود که در کنار محیط‌های کار دائر بشوند البته این یک نظر وسیع و مبسوطی است که بعد به نوبه خود عرض خواهم کرد. موضوع دیگر که در مورد سیاست اجتماعی است موضوع مربوط به امور جوانان است. این از مهمترین نکات است زیرا یکی از مهمترین مسائل هم عنوان شد و من نظر همکاران گرامی را به صفحه ۲۷ قسمت ۵ جلب می‌کنم که این بهرحال محض توجه به این مسائل است و طریقی هم که برای حل این مسائل پیش بینی کرده‌اند و بعد عرایضی در این خصوص به عرض خواهم رساند بموجب ردیفهائی که در این صفحه منعکس شده است برای مسائل مربوط به جوانان اقلامی در نظر گرفته شده تربیت بدنی، دانشگاه تهران، سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم ایران، هزینه اعزام قهرمانان سازمان پیشآهنگی، هدایت جوانان، کاخ جوانان و این قبیل یک نکته ایست که اصولاً در این برنامه‌ها و در نتیجه در این بودجه مشهود است. این موضوع است که امر پرورش جوانان منفک از آموزش و پرورش در نظر گرفته شده یعنی اینکه اینها را ما فکر می‌کنیم مسائل مربوط به پرورش جوانان غالباً در یک کادرهای دیگری سوای آن کادرهای آموزشی‌شان در نظر گرفته شده نکته‌ای که می‌خواهم عرض کنم اینست که این نوآموز یا دانش‌آموز به همان کیفیتی که در محیط آموزشی آموزش می‌بیند همانجا هم از نظر بدنی، از نظر فکری پرورش لازم را باید ببیند بنابراین باید به این اصل توجه بکنیم که امر آموزش و پرورش را یکجا و مرتبط با یک محیط بشناسیم این امر بکیفیت و به صورتی درآمده که در واقع حالا وزارت آموزش و پرورش باز باید این را عرضکنم که اگر بهمین کیفیت ادامه پیدا کند من اطمینان دارم که در آینده نزدیک بسبب اینکه یک مقدار از وظائفش را وزارت آموزش و پرورش انجام نمی‌دهد یک وزارت پرورش هم تشکیل بدهید و وزارت آموزش و پرورش بشود وزارت آموزش مطلق در حالیکه اینطور در دست نیست آموزش و پرورش جوانان ما، نونهالان ما و فرزندان ما از نخستین مرحله تا بالاترین مرحله باید در یک کانون و در یک محل مورد توجه و بررسی قرار بگیرد این وضعی بود که وجود داشت من واقعاً الآن احساس می‌کنم خود ما که به دبستان می‌رفتیم غالباً تا سالهای دوم و سوم دبستان حداقل چند سرود میهنی به ما می‌آموختند ولی شما این را تحقیق بفرمائید کدام یک از فرزندانتان کلاس دوم و سوم ابتدائی هست و یک سرود میهنی به او آموخته‌اند من می‌خواهم عرض کنم به این کیفیت و به این شدت محیط‌های آموزشی ما از امر پرورش منفک و غافل شده‌اند در حالی که این امر مربوط به آموزش و پرورش جوانان را باید در یک محیط آورد چه در دبستان، چه در دبیرستان، چه در دانشگاه و این آن مسئله بسیار اساسی و مهمی است که مورد توجه نیست (در این موقع آقای دکتر خطیبی نایب رئیس اداره امور جلسه را به آقای مهندس ارفع نایب رئیس سپردند) و آنچه را که بنام مسئله جوانان ایجاد شده تا یک حد زیادی ناشی از این امر هست که مثل اینکه برای پرورش جوانان برای نیرومندی روح جوانان برای بخشیدن افکار و اندیشه‌های مناسب به آنها ما ناچار از ایجاد محیط‌های دیگر هستیم ایجاد این محیط‌های جداگانه بنام محیط‌هائی برای پرورش جوانان حاکی از این است که کانونهای آموزش و پرورش دقیقاً وظایف خودشان را انجام نمی‌دهند و این وظائف را عرض می‌کنم باید به آن محیطها منتقل کرد در نتیجه مقدار زیادی از این اعتبارات مقدار زیادی از این وظائف به آن محیط‌ها باید منتقل بشود باز هم بخوبی به خاطرم هست و آقایان هم بخاطر دارند که یک وقتی واقعاً یک نظم جالبی در این محیط‌های آموزشی بود عرض کردم که به دبیرستان می‌رفتیم با یک لباس می‌رفتیم به دبستان می‌رفتیم همه کسان در آن کلاس در یک محیط در رده‌های پیش‌آهنگی قرار می‌گرفتند همه دانش‌آموزان در آن کلاس و در آن دبستان تعلیمات آموزش و پرورش می‌دیدند و همه در همان محیطها تمام آموزشهای لازم و پرورشهای لازم می‌دیدند.

(روحانی - پیشآهنگی در شهرها و روستاها پیشرفت خوبی کرده).

(دکتر الموتی _ آقای روحانی خودشان پیشآهنگ هستند).

بنابراین این مسئله آموزش و پرورش بطور قطع باید در یک جایگاه مورد بررسی قرار بگیرد و در یک جا به آن مسئله بپردازیم که آن مالا همان کانونهای آموزش است و این کانونهای آموزش و پرورش چنانچه از اسمش پیداست که وزارت آموزش و پرورش، اگر در تمام مراحل بر طبق یک برنامه درست برطبق یک توجه دقیق وظائفی را که بر عهده دارد انجام بدهد دیگر ما مسائل و مشکلاتی را که در مراحل بالا با آنها روبرو می‌شویم نخواهیم داشت. در خصوص بهداشت و درمان... یکی از دوستان یادداشتی فرستاده‌اند چون معمولاً یادداشتها را اینجا خواندم این یادداشت را هم می‌خوانم و بعد به سخنم ادامه می‌دهم نوشته‌اند و البته اظهار لطف فرموده‌اند و نوشته‌اند که:

اگر چه نطق تو دل تازه دارد
ولیکن نطق هم اندازه دارد (خنده نمایندگان)

(احسنت)

(عباس میرزائی - بالاخره کار به شعر کشید)

خوب تا به چه نحو داوری بفرمائید (خواجه نوری _ بسیار استفتده کردیم) علی ایحال فکر می‌کنم که دیگر همکاران گرامی هم ادای سخن خواهند فرمود خاصه اینکه طرز کار و نحوه به این کیفیت بوده است که از سوی هر گروه پارلمانی یکنفر ادای سخن می‌کند و تمام مسائل را که در خصوص لایحه بودجه بنظرشان می‌رسد یا لازم بدانند بیان خواهند فرمود که دل نگران باشند از خستگی ولی من قول می‌دهم موقعی که هنگام صحبت همکاران محترم شد من به هیچ وجه خسته نشوم و کاملاً گوش کنم (عباس میرزائی _ ما هم خسته نشدیم بسیار عالی بود) در خصوص بهداشت و درمان در قسمت برنامه خدمات درمانی در صفحه ۳۰۴ کتاب به شرح اجرای برنامه‌ها و فعالیت‌های دولتی اصل اعطای وام به گروه‌های پزشکی پیش‌بینی شده است این همان نکته‌ای است که در هنگام طرح لایحه برنامه چهارم بدقت و به تفصیل درباره آن صحبت شد و در سمت آن مسائل تصمیماتی اتخاذ شد عرض نمی‌کنم که موضوع حل شد در سمت آن مسائل تصمیماتی اتخاذ شد و از این جهت به هر حال جای سپاسگزاری است از توجه دقیق مجلس شورای ملی اما اصولاً این اصل واگذاری وام به گروههای پزشکی خدمات درمانی را از آن سطح همگانی خودش خارج می‌کند و همانطور که در مورد آموزش و پرورش عرض کردم به یک نوع خدمات طبقاتی تبدیل خواهد کرد و مسئله خدمات درمانی از آنجمله اموری است که دولت مکلف است که خود به عهده بگیرد و همگان را از این نظر بی نیاز بکند و حتی متأسفانه اینطور شنیده‌ام که باتکاء اینکه، بعنوان اینکه یک چنین ترتیبی اتخاذ خواهد شد برخی از بیمارستانهای نیمه تمام شهرستانهای دور افتاده را با آنکه دستور مقتضی جناب آقای نخست وزیر صادر فرمودند و قرار شد وزارت آبادانی و مسکن به انجام برساند اما چون وزارت بهداری عقیده داشته است که به این نحو عمل بشود و اگر بیمارستانهائی تأسیس می‌شود باید به این گروه‌های خاص داده بشود این برنامه اجرا نشد نمونه‌ای از نحوه اجرای این سیاست عدم تکمیل این بیمارستانها در نقاط دور افتاده مملکت است که با توجه به همین مسائل بود که نمایندگان محترم چه در مجلس شورای ملی و چه در جلسه کمیسیون من ناظر این بودم که عمیق‌ترین نگرانی را از اجرای این اصل ابراز می‌کردند و این نگرانی پی در پی همه نمایندگان سبب شد که بهرحال این ترتیب به این کیفیت در لایحه برنامه چهارم، مجلس شورای ملی بعمل بیاید.

(اسدی - بشرط اینکه کمیسیونها فشار نیاورند).

امیدواریم در کمیسیونها هم به همین کیفیت که در مورد لایحه انجام شد انجام بگیرد باز هم همانطور که در خصوص آموزش و پرورش عرض کردم این هم نشد سرمایه‌گذاری خصوصی در امور درمانی و همانطور که از طرف دوست عزیز سرور دکتر عاملی توضیحاتی در هنگام طرح لایحه برنامه چهارم در اینجا داده شد من دیگر مطالب را تکرار نمی‌کنم این سرمایه‌گذاری خصوصی نشد که دولت بیاید بیک گروههائی سرمایه بدهد و بعد به آن گروهها بیمار هم بدهد و آن گروهها بیایند طلب دولت را برگردانند و در این مورد بطور قطع راه اساسی این است که ما هرچه زودتر بیمه همگانی درمانی را اجرا بکنیم نمونه مورد نظر هم در این خصوص همین بیمه اجتماعی کارگران است خوب مگر این قسمتی از مسائل را حل نکرد؟

(یکنفر از نمایندگان - بسیار خوب حل کرد)

خوب پس چرا همین ملاک و ضابطه‌ای نباشد برای ما؟ من می‌خواهم ببینم آیا اگر ما می‌آمدیم به یک گروه پزشکی اعتبار می‌دادیم و می‌گفتیم برو با این اعتبار برای کارگران بیمارستان دائر کن آیا به این کیفیت عمل می‌شد؟ حتماً عمل نمی‌شد بنابراین چرا در این موردی که تجربه داریم که مورد یک نفر، دو نفر، صد هزار نفر هم نبوده گروهها، گروههای بزرگ کارگران هستند و امروز یکی از پولدارترین، پردرآمدترین سازمانهای مملکت سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران است و من واقعاً به هر یک از بیمارستانهای مربوط به این سازمان رفتم دیدم که از نظر تجهیزات از نظر وسائل حداقل از نوع بهترین بیمارستانها است (صحیح است) خوب ما چرا این مورد را نیائیم و شمول ندهیم و چرا یک بیمه همگانی درمانی ایجاد نکنیم.

(خواجه نوری - خوب اداره می‌شود ولی مؤسسه پولداری نیست چون تعهدات زیادی در مقابل دارد).

شاید منظور من از این پولدارترین این بود که می‌بینم سازمانهای وسیع تری و تجهیزات وسیع‌تری دارند و این جای خشنودی بسیار است که ما می‌بینیم سازمانهائی برای هزاران هزار کارگر زحمتکش ما ایجاد شده پس همکاران گرامی عنایت می‌فرمایند که ما وقتی برسیم به آنجاهائی که قدم مثبت و درست برداشته‌اند تأیید و ستایش می‌کنیم و بازگو می‌کنیم و حتی عرض می‌کنم اینجا را نمونه قرار بدهید و براساس همین نمونه یک بیمه درمانی همگانی را پایه‌ریزی کنید و این چیزی است که شاهنشاه بارها بیان فرموده‌اند که باید از نظر بیمه‌های همگانی بسرعت و در یک سطح عمومی اقدام شود در این قسمت سیاستی که در بودجه پیش‌بینی شده از برای واگذار کردن اعتبارات درمانی به گروههای خاص پزشکی این سیاست نمی‌تواند تأمین کننده این نظر باشد یا موجبات برای انجام بیمه همگانی درمانی فراهم کنند شنیده‌ام در این مورد برخی استدلال کرده‌اند که ما برای اینکه بتوانیم این بیمه همگانی درمانی را اجرا کنیم بناچار باید به گروههای پزشکی اعتباراتی بدهیم، آنها بروند بیمارستانهائی ایجاد کنند تا وقتی این بیمارستان‌ها ایجاد شد ما بتوانیم بیمه همگانی درمانی را اجرا کنیم در حالی که من در این مورد واقعاً باز همان برنامه‌ای که در مورد بیمه‌های اجتماعی کارگران اجرا شد بعنوان نمونه عرض می‌کنم یعنی وقتی که آمدید و گفتید بیمه‌های اجتماعی اجرا شود می‌توانیم بگوئیم که یک بیمارستان هم این سازمان بیمه‌های اجتماعی کارگران نداشت، مطلقاً نداشت، از کجا پیدا کرد؟ وقتی مقررات مربوط به بیمه‌های اجتماعی اجرا شد درآمدهائی پیدا کرد و این درآمدها در راه ایجاد بیمارستانها یا سایر مؤسسات خرج شد به این کیفیت بوده است بنابراین این بیمه همگانی درمانی اگر در این سطح اجرا بشود و به این کیفیت اقدام بشود مسلماً بسیاری از مشکلات ما را حل خواهد کرد و دیگر روش و سیاستی که برای واگذاری اعتبارات درمانی به گروههای پزشکی در نظر گرفته شده است و در بودجه این را از این نظر با یک چنین سیاستی ما منطبق نمی‌بینیم.

(رضوی - برنامه پنج ساله است ولی بودجه یک ساله است).

به همان جهت است که من عرض می‌کنم.

(دکتر طالع - قسمتی از آن برنامه است برای یکسال).

این بودجه با برنامه‌هائی که در برنامه چهارم هست مغایرت دارد علی ایحال ما چنین فکر می‌کنیم هرگاه می‌خواهید این برنامه اجرا بشود درست نیست که اعتبارات درمانی به گروه‌های خاص پزشکی داده شود موضوع بسیار جالب دیگری که من در موقع بررسی و مطالعه دقیق این بودجه و منضمات، کتاب‌های منضم به بودجه به آن برخوردم و فکر می‌کنم که واقعاً از این به بعد بسیار بجاست که یک ضوابطی در نظر گرفته شود که نشان می‌دهد از یک واحد اعتباری در یک امر خدماتی یا دو امر مشابه خدماتی تا چه حد موفقیت حاصل شده است تا ما با این ارزیابی بتوانیم دریابیم آیا این برنامه‌ها توأم با موفقیت بوده یا نبوده و آیا تغییرات لازم باید داده شود یا داده نشود یک چنین نکات جالبی در صفحات ۳۰۶ و ۳۰۹ کتاب شرح اجرای برنامه‌ها و عملیات وجود دارد که این از نظر نمودار ساختن دو واحد درمانی بسیار شایان توجه است و آن عبارت از این است که به موجب مندرجات و محاسبات در آن صفحات که عرض کردم هزینه هر تخت بهداری ۱۲۴ هزار ریال است و هزینه هر تخت شیر و خورشید سرخ ۲۳ هزار ریال است یعنی ۵ /۱هزینه هر تخت بهداری (دکتر طالع - با توجه به اینکه بهتر هم اداره می‌شود) و برای هر دو تخت بهداری یک پرسنل است و برای هر ده تخت شیر و خورشید یک نفر هست صفحات ۳۰۶ و ۳۰۹ یک ضوابطی را نشان می‌دهد که یک مقدار واحد اعتباری در دو امر مشابه و خدمت مشابه به چه میزان اثرات مختلفی دارد. این روش بررسی بودجه بطور قطع برای دوره‌های بعد بجاست که با دقت بیشتر و بررسی دقیق‌تر صورت بگیرد یعنی اینجاست که دیگر هیچکس نمی‌تواند هیچ پاسخی بدهد الا آنچه که واقعاً هست اینجاست که ما متوجه می‌شویم لازم است در بعضی قسمت‌ها تغییراتی بدهین. یا لابد از نظر سازمانهای اداری از نظر ضوابط مختلف اشکال و ایراداتی است که باید برطرف شود این نکته را بعنوان یک ضابطه‌ای تنظیم کنندگان این چهار کتاب بسیار مفید ارائه کرده‌اند واقعاً از صمیم دل تشکر و سپاسگزاری می‌کنم (احسنت) و امیدوارم نسبت بموارد دیگر دقت بیشتری بشود که یک چنین ضوابطی را بیشتر پیدا کنیم تا بررسی‌ها و سنجش‌ها درست و دقیق بر آن موازینفنی و تکنیکی باشد که مورد نظر هست البته این بشارت را می‌دهم که بسیاری از مطالبی را که می‌خواستم عرض کنم صرفنظر کردم (احسنت) اما در خصوص عمران روستائی در هنگام طرح لایحه برنامه چهارم عرض کردم با توجه به هدف‌هائی که در این مورد هست با توجه به این که بخصوص در این مرحله باید در روستاها نظم انقلابی را مستقر کنیم این اقداماتی که شده است عبارت است از خلع ید از آن نظم سابق و عبارت است از خراب کردن نظامات سابق. مرحله بعدی عبارت است از ساختمان انقلابی و ایجاد نظم انقلابی و قرار دادن روستاها در آن نظم انقلابی در این مورد چه در اعتباری که در برنامه چهارم پیش‌بینی شده بود چه در اعتباری که در بودجه پیش‌بینی شده است آن ظرفیت لازم را نمی‌بینم برای اینکه این اقدامات مهم را به هدفها برسانیم ضمن بررسیهائیکه من می‌کردم مثل اینکه برای سال ۱۳۴۷ پیش‌بینی شده است ده شرکت سهامی زراعی در نظر گرفته شود این قسمت را چون یادداشت نکرده‌ام دقیقاً بخاطر ندارم از جناب آقای دکتر کاظم زاده استدعایم اینست که اگر اشتباه شود تذکر بفرمایند پیش‌بینی شده است ده شرکت زراعی در سال آینده تشکیل بشود و اینطور بخاطرم می‌آید که برای هر شرکت سهامی زراعی یک میلیون تومان در نظر گرفته شده ممکن است اندکی پس و پیش باشد من یک چنین تعداد شرکت سهامی زراعی را و یک چنین اعتباری را برای هر شرکت زراعی به آن کیفیتی که در قانون تشکیل شرکتهای سهامی زراعی پیش بینی شده است کافی نمی‌دانم چون یک وقت ممکن بود مورد نظر از شرکت سهامی زراعی یک شرکتی باشد شبیه شرکت سهامی تعاونی این البته یک میلیون تومان نه تنها ایجاد اشکالی نمی‌کرد بلکه شاید افزونی هم داشت ولی آن قانون شرکتهای زراعی این واحدهای انقلابی را در یک سطح وسیع بما نشان می‌دهد که وظایف مهمی به عهده خواهند داشت اولین آن اینست که شرکتهای زراعی باید سطح و مرز دهات را بردارند و بجای آن واحد جدید انقلابی یعنی واحد روستائی بیاورند انجام این امر چه از نظر تکنیک چه از نظر وسایل و چه از نظر آماده ساختن روستائیان و دهقانان از نظر روانی برای اجرای این برنامه بزرگ یک کارگر ساده‌ای نیست و من نمی‌دانم به چه کیفیت چنین وظایف سنگین و بزرگی را این مقدار محدود اعتبار که داده شده می‌تواند عملی کند و این از مواردی بود که انتظار می‌رفت توجه بیشتری بشود چه در اینجا چه در لایحه برنامه چهارم خاصه اینکه پزارش دولت حاکی از این بود که در مورد برنامه‌های کشاورزی نتوانستیم به آن رشد مندرج و مورد نظر در برنامه سوم برسیم و انتظار چنین بود علی ایحال توجه بیشتر بشود خاصه اینکه شاید تصور دیگری از شرکت‌های زراعی باشد ولی واقعاً آنچه که از قانون شرکت‌های زراعی استنباط کردم این بود که این شرکتهای سهامی زراعی باید وظیفه بزرگ استقرار نظم خاص انقلابی را در سطح روستاها داشته باشد (صحیح است) اینها وظیفه دارند آن شکل لازم را بدهند آن شکل سابق را انقلاب بر هم زد امروز شرکت‌های سهامی زراعی باید آن شکل و حدود روستاهای سابق را بهم بزنند یعنی باید واحد جدید با امکانات جدید با تکنیک و وسایل و آموزش جدید و آموزش عمیق انقلابی در سطح روستاها بوجود بیاورند من نمی‌دانم چگونه این امر مهم و در این سطح از اهمیت را می‌توانیم به این کیفیت انجام بدهیم؟ در خصوص رفاه اجتماعی و بطور کلی در مورد رفاه خانواده‌های کارگران علی ایحال در این خصوص مسأله اساسی این است که رفاه خانواده باید نه به آن مفهوم جزئی که در بودجه مندرج است، ایکاش که این موضوع را تحت عنوان دیگری در بودجه می‌گذاشتند چون وقتی صحبت از رفاه خانواده می‌شود این یعنی یک امر کلی نسبت به تمامی خانواده‌های مملکت است و باید در این سطح موضوع را بررسی کرد و چنین بررسی یعنی ایجاد یک تغییرات اساسی و دگرگونی در بسیاری از موازین و مقررات مملکت بسود خانواده‌ها و برای دفاع از خانواده در مسائل مربوط به بسیاری از مقررات و قوانینی که هست و روابطی که هست متأسفانه هنوز خانواده را در آن مفهوم اساسی و اجتماعی و تاریخی خودش نمی‌شناسیم این نکته را در بحث مفصل‌تری عرض خواهم کرد ولی اشاره‌ای می‌کنیم از برای اینکه هیئت محترم دولت و بخصوص جناب آقای نخست وزیر که بطور قطع به این مسئله توجه خاص دارند واقعاً برای آوردن لایحه برای تغییر آن قوانینی که بتواند به معنی اساسی تأمین کننده رفاه خانواده باشد اقدام بفرمایند و خود ما هم همین کوشش را خواهیم کرد که اگر دوستان و همکاران دیگر پارلمانی همکاری کنند طرحهائی در این زمینه به مجلس محترم تقدیم کنیم آقایان بخاطر دارید یادم نیست این نکته را عرض کردم یا خیر هنوز بسیاری از این مقررات و قوانین خانواده را بصورت یک تابع فرد و شخص می‌شناسد به موجب قوانین و مقررات کنونی اگر رئیس خانواده‌ای محکومیت کیفری پیدا کند و این محکومیت دارای آثار اجتماعی یعنی محرومیت از حقوق اجتماعی باشد او از کارش طرد می‌شود از محیط کارش کنار زده می‌شود بدون اینکه در قوانین و مقررات ما هیچ فکری برای خانواده او کرده باشند بدون اینکه باین نکته ما توجه داشته باشیم که خانواده او هم حق زندگی دارند حق مخصوص بخود دارند بنابراین این حق باید تأمین بشود و این امری است که بطور قطع ... (سپهبد کاتوزیان _ در ارتش هست) بسیار جای خوشوقتی است (خواجه نوری _ اخیراً از تصویب گذشت که به خانواده افرادی که محکومیت پیدا می‌کنند مقرری داده شود) و باید این بصورت یک اقدام وسیع‌تر و عمومی‌تر بشود برای همه کسان از قبیل، البته مسائل و موارد دیگر هست که در این زمینه بعداً بطور مبسوط بعرض مجلس شورای ملی می‌رسانم در خصوص بیمه‌های اجتماعی مطالبی عرض خواهد شد (مرتضوی _ در جلسه آینده بفرمائید؟!) نخیر، فرصت الآن هست در خصوص مسائل مربوط به سیاست کشاورزی یک نکته‌ای که هنوز هم من فکر می‌کنم که ممکن است یا من اشتباه کرده باشم یا بطور اشتباهی چاپ شده باشد در بودجه یکی از وزارتخانه‌هئی که به هر حال از آنجا که ما تأسیس آن وزارتخانه را ضروری می‌دانستیم به لحاظ وظایف مهمی که برایش پیش‌بینی شده است رأی موافق به لایحه تأسیس آن وزارتخانه دادیم این وزارتخانه دادیم این وزارت تولیدات کشاورزی است در هدفها و وظایف این وزارتخانه امور بسیار مهمی منعکس است اموری که بسیاری از کشاورزان، کشتکاران امیدوار هستند براینکه این وزارتخانه با انجام وظایفش بسیاری از مشکلات آنها را حل خواهد کرد و اصولاً دلایل تأسیس این وزارتخانه همین است من بودجه‌ای را که برای این وزارتخانه دیدم پیش‌بینی شده است هنوز هم فکر می‌کنم که شاید اشتباه چاپ شده باشد ۳۷ میلیون ریال است.

(دکتر صدر _ این فقط کرایه آن وزارتخانه است)

این رقم آقای دکتر کاظم زاده اشتباه نیست؟

(دکتر کاظم زاده _ صحیح است)

مبلغ سه میلیون و ۷۰۰ هزار تومان در این ستونن بودجه وزارت تولیدات کشاورزی ذکر شده من فکر می‌کنم و مطمئن هستم با چنین بودجه‌ای نخواهد توانست این وظایف مهم را انجام بدهد، وظایف مهمی که گروه‌های بسیار مردم و غالب کشاورزان و کشتکاران همانطور که عرض کردم متوجه اجرای این وظایف هستند علی ایحال این نکته‌ای بود در خصوص برنامه سیاست کشاورزی، مسائل و مطالب دیگری هست که چون ضمن همین توضیحات که خدمتتان عرض کردم غالب این مطالب ممکن است حداقل اشاره‌ای به آن‌ها شده باشد و ضمن مطالبی هم که در موارد دیگر نسبت به لوایح دیگر خدمت همکاران عرض کرده‌ام ممکن است اشاره‌ای به آنها شده باشد این است که از بیان قسمتهای اخیر می‌گذرم و از این همه بردباری و شکیبائی که همه خانمها و آقایان برای شنیدن این سخنان نشان دادند از صمیم قلب سپاسگزاری می‌کنم (احسنت – آفرین).

نایب رئیس – آقای مرتضوی رئیس کمیسیون بودجه توضیحاتی در مورد بودجه داشتند من از ایشان خواهش می‌کنم توضیحاتشان را بفرمایند.

مرتضوی (رئیس کمیسیون بودجه)- جناب رئیس، همکاران محترم، خانمها و آقایان همانطوری که همکار محترم جناب پزشکپور در بدو سخنان خود فرمودند و اخیراً هم مجدداً به آن یادآوری کردند از آنجائی که علی‌القاعده نظرات یک فراکسیون راجع به لایحه‌ای که دولت تقدیم مجلس می‌کند در محدوده افکار و انگیزه‌ها یک جهت واحد خواهد داشت وقتی لیدر فراکسیون از آن فراکسیون صحبت کرد در حقیقت مبین عقاید آن فراکسیون خواهد بود و بهمین دلیل اکتفا شده بود که لیدرهای فراکسیون سه گانه مجلس ترجمان افکار اعضای فراکسیون باشند ولی بنده اگر خارج از این برنامه مزاحم همکاران می‌شوم بعلت مسئولیتی است که بنده از نظر کمیسیون بودجه دارم و جوازی است که آئین‌نامه مجلس شورای ملی داده است و هر آینه اگر جناب پزشکپور آن گلایه را از کمیسیون بودجه نمی‌کرد قطعاً من مزاحم نمی‌شدم و اگر عرایض من برای همکاران خسته کننده باشد این خستگی را باید به حساب ایشان بگذارید (دکتر صدر _ اگر اینطور است ما گلایه را پس گرفتیم) خیلی از مطالب هست که پس گرفتنی نیست شاید در سالهای قبل هم با یک چنین وضعی مواجه شده بودم که غالباً اتفاق سخن گفتن وقتی به من می‌افتاد که بایستی بعد از یک ناطق زبردست و خوش بیان و خوش‌کلام صحبت کنم مخصوصاً جناب پزشکپور که بگفته خودشان لااقل ۲۵ سال تمرین بیان نطقهای مهیج دارند و افکار حزبی شان را در مدت این ۲۵ سال همیشه مورد تجزیه و تحلیل قرار داده‌اند و بالطبع با چنین وضعی بنده نباید انتظار داشته باشم که کلام من آنقدر در شنوندگان مؤثر واقع شود شنیده‌ام از دانشمندی که وظیفه وعظ و ارشاد روحانی جامعه را ایفا می‌نمایند پرسیدند تو بهتر صحبت می‌کنی یا فلان یزید؟ گفت او خوب حرف می‌زند ولی من حرف خوب می‌زنم (خنده نمایندگان) البته جناب پزشکپور خوشبختانه هم خوب حرف می‌زنند و حرف خوب می‌زنند ولی من چون نمی‌توانم مثل ایشان خوب حرف بزنم لااقل از خداوند استعانت می‌طلبم که حرف خوب بزنم جناب پزشکپور گله داشتند که گزارش کمیسیون در حدی که ایشان انتظار داشتند تنظیم نشده است، شاید خود بنده هم علاقه‌مند بودم که یک گزارش مبسوط‌تری به همکاران محترم تقدیم بکنم (احسنت) ولی جناب پزشکپور فرموش نفرمائید که ما در آستانه بررسی این بودجه مواجه با یک فاجعه شدیم و آن از دست دادن مخبر کمیسیون بودجه است (عباس میرزائی _ خدا رحمتشان کند) و در حقیقت وظیفه آن مرحوم بود که گزارشی برای بودجه تهیه کنند و بنده در خلال بررسی بودجه تمام اوقاتم در کمیسیون می‌گذشت و فقط بعد از خاتمه یافتن بررسی در کمیسیون همانطور که فرمودید در یک فرصت کوتاه توانستم استفاده کنم و این چنین گزارش کوتاهی را تهیه نمایم و فکر می‌کنم قابل بخشش و غمض عین باشد (صحیح است) ولی در عین حال همانطور که بنده سعی کرده‌ام در تقدیم این گزارش از اطناب ممل صرفنظر کرده باشم همچنان هم از ایجاز مخل احتراز جسته‌ام و تمام مسائلی که حضرتعالی فرمودید با کلمات یا جملات فشرده در این گزارش آمده است و بنده سعی کرده‌ام از روش خیرالکلام ما قل و دل پیروی کنم (عباس میرزائی _ این یکی هم که عربی شد) برای شما گفتم که از عربی خوشتان می‌آید! (خنده نمایندگان) بنده بایستی از انصاف و حق‌شناسی جناب پزشکپور تشکر کنم برای اینکه ایشان یادآور شدند و مکرر در فرمایشاتشان اشاره می‌کردند که دولت در تهیه یک بودجه بهتر و علمی‌تر تلاش بیشتری در ظرف سه سال گذشته بکار برده و همانطوری که باز در یک قسمت از گزارش بودجه من عرض کرده‌ام براساس همین اطلاعاتی که بوسیله این بودجه پیدا می‌کند می‌توانید با چنین وسعتی بودجه مملکتی را مورد نقد و ارشاد قرار دهید و مسلماً اگر دولت یک چنین فداکاری را نکرده بود و چنین بودجه برنامه‌ای تقدیم مجلس نمی‌نمود برای شخص شما جناب پزشکپور میسر نبود که با این دقت بتوانید انتقادات خودتان را مبتنی بر مبانی صحیحی قرار بدهید (پزشکپور _ این موضوع را قبول دارم) بنابراین با یک قسمت از گزارش بودجه، سر کار کاملاً موافق و مؤید آن می‌باشید در گزارش بودجه آمده است که اهداف بودجه در گزارش جناب نخست وزیر به تفصیل ذکر شده است از طرفی با این ضمائمی که پیوست است و تخصیص اعتبارات برای هدفهای مختلف بخوبی شما را به آن هدف آرمان‌خواهی که یاد فرمودید هدایت می‌کند! البته ما کلمه آرمان‌خواهی را بکار نبرده‌ایم، بسیار کلمه قشنگی است من هم خوشم می‌آید اگر بدانم ایشان این کلمه را ثبت نکرده‌اند و انحصارش مال ایشان نیست بنده هم این کلام را عرض خواهم کرده چرا؟ برای اینکه ما آرمان‌خواهی را جور دیگر زیر لوای سیاست مستقل ملی قرار داده‌ایم (احسنت) ما معتقدیم وقتیکه می گوئیم از یک سیاست مستقل ملی پیروی می‌کنیم معنی آن اینست که تمام آرمان‌خواهی‌های ما زیر لوای آن قرار گرفته است ما اگر سیاست مستقل ملی نداشته باشیم چگونه می‌توانیم آرمانخواهی اقتصادی داشته باشیم؟ ما چطور می‌توانیم آرمانخواهی انسان سازی داشته باشیم اگر ما امکان پیدا کرده‌ایم که به آرمان‌خواهی خود جامه عمل بپوشانیم زیر لوای سیاست مستقل ملی است یعنی همان برنامه‌ای که شاهنشاه برای ملت تنظیم فرموده‌اند و اجرا کردند بنابراین ملاحظه می‌فرمائید که ما در تنظیم این بودجه و در بررسی این بودجه همه جا با آرمانخواهی مواجه بوده‌ایم و هیچگاه از آن دور نبوده‌ایم چیزی که هست ممکن است در کیفیت این آرمان‌خواهی با شما اختلاف نظر داشته باشیم و این طبیعی است و باید وجود داشته باشد مسأله دیگری که جنابعالی عنوان فرمودید راجع به مالیاتهای مستقیم و مالیاتهای غیر مستقیم بود که اتفاقاً بنده تمام مقاصد و بیانات جنابعالی را که در این پاراگراف خلاصه شده خدمتتان می‌خوانم بنده اینجا نوشته‌ام «بدیهی است به تدریج که اثرات اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی ظاهر و ساختمان اقتصادی و اجتماعی مملکت دوره تکامل را طی و به مرحله کمال برسد بموجب موازین علمی اقتصادی تناسب درآمد از منابع مالیاتهای مستقیم نسبت به مالیاتهای غیر مستقیم افزایش بیشتری حاصل خواهد نمود و مأخذ تعلق مالیات که در شرایط اقتصادی فعلی محدود می‌باشد بر اثر بالا رفتن درآمد سرانه که ماحصل افزایش سرمایه‌گذاری در شئون مختلف اجتماعی و اقتصادی کشور است وسعت یافته و تعداد بیشتری از افراد مملکت را در شمول پرداخت مالیات مستقیم قرار خواهد داد» بیان این قسمت در گزارش کمیسیون بودجه شاید گواه این مطلب است که در کمیسیون بودجه این قسمت مورد توجه و عنایت بوده بنده برای اینکه موضوع یکقدری بیشتر شکافته شود ناچار هستم نکته‌ای را عرض کنم البته در بودجه تقدیمی زیر عبارت مالیتهای مستقیم و غیر مستقیم ارقامی نوشته شده که ممکن است تفاوت آنها تا اندازه‌ای چشم‌گیر باشد ولی باید توجه داشت که ما ذکر ارقام را از نظر تعریف کلاسیک زیر مالیاتهای مستقیم یا غیرمستقیم می‌گذاریم در صورتی که ممکن است یک مالیات مستقیم طبعش را از آن نظری که مورد توجه شما است تفاوت داشته باشد اصولاً از نظر کلاسیک تشخیص اینکه چه مالیاتی مستقیم است و چه مالیاتی غیر مستقیم یک بحث مشکلی است بطور مثال اگر احیاناً شما یک کفش نو خریده باشید و در مرز مملکت از شما گمرک آن را بگیرند اگر خودتان بپوشید آن حقوق و عوارض گمرکی مالیات مستقیم است و اگر به دیگری بفروشید می‌شود غیر مستقیم از نظر تعریف کلاسیک در این مالیاتهای غیر مستقیم منابعی هست که معطوف به یک طبقات مخصوص در مملکت می‌شود که ما آنها را طبقات مرفه می‌خوانیم برای سوخت بنزین ۳ میلیارد ریال مالیات غیر مستقیم ذکر شده بنده روی اطلاعاتی که بدست آورده‌ام درد حدود ۸۰ درصد مربوط به ماشینهای شخصی است بنابراین ۸۰ درصد این مالیات را ماشین‌های شخصی که بنزین مصرف می‌کنند می‌پردازند و یا به عبارت دیگر طبقات مرفه می‌پردازند اما حقیقاً اگر ما بخواهیم به آن هدف عالی که شما و ما به آن عقیده داریم برسیم که روزی مالیات مستقیم در مملکت ما مافوق مالیات غیر مستقیم قرار بگیرد تحقق این امر مستلزم رسیدن به اهداف بزرگی است که ما با کمال رشادت می‌خواهیم به آن‌ها برسیم یعنی ما بایستی کاری کنیم که درصد پرداخت کنندگان مالیات مستقیم برود بالای ۶۰ درصد و تعداد افراد مشمول مالیاتهای مستقیم به مناسبت بالا رفتن درآمد سالانه آنها برود الان ۶۰ درصد مملکت ما در عداد اشخاصی هستند که مشمول مالیات مستقیم نمی‌شوند و در پرداخت مالیات مستقیم شرکت نمی‌کنند هدف غائی و نهائی ما باید این باشد که درآمد سرانه مردم آنقدر بالا برود که جمعیت بیشتری در پرداخت مالیات مستقیم در این مملکت شرکت کنند و این هدف باید با این برنامه‌های چهارم و پنجم و ششم که انشاءالله می‌آوریم و اجرا می‌کنیم تأمین گردد و سطح عایدات و درآمد و سطح تولیدات و سطح درآمد سرانه و درآمد ملی آنقدر بالا برود که ما نیازی به مالیاتهای غیر مستقیم نداشته باشیم دیروز جناب آقای نخست وزیر هنگام بیاناتشان راجع به برنامه چهارم بخصوص فرمودند که دولت به هیچ وجه در افکار خودش تعصب ندارد و بعبارت دیگر و به آن عبارتی که خودشان ابتکار کرده‌اند دولت عاشق افکار خودش نیست همچنانکه خطاب به نمایندگان ملت ایران گفتند شما هر نظریاتی برای بهبود این لوایح دارید بدهید و تصدیق کردند که لوایح دولت از مجلس بصورت بهتری خارج شده است همین امروز ظهر بنده رادیو را گوش می‌دادم و دیدم در نتیجه مذاکراتی که اینجا شده و خدمت ایشان عرض شده است ایشان نسبت به پاره‌ای تصمیمات که شاید از نظر بهم خوردن میزان درآمد مشکل بود از آنها چشم پوشیدند و نشان دادند که واقعاً دولت تعصب در افکار خودش ندارد و در اختیار مجلس است و در اختیار نمایندگان ملت ایران است و هرگونه ارشاد صحیح را می‌پذیرد کما اینکه عوارض تلفن را که شما فرمودید ملغی کردند (پزشکپور _ جناب آقای نخست وزیر استدلالها را پذیرفتند ولی نمایندگان نپذیرفتند) (اشتباه می‌فرمائید تذکرات بوسیله اکثریت و من جمله خود من مطرح بوده است) راجع بمیزان اعتباراتی که برای آموزش و پرورش در بودجه سال ۴۷ آمد بنده لازم می‌دانم قبلاً عرض کنم که این بودجه‌ای امروز مورد رسیدگی است بودجه ایست که ما برای سال ۱۳۴۷ تنظیم کرده‌ایم و در نظر گرفته‌ایم و برنامه کار مملکت را در شئون مختلف مملکت برای سال ۴۷ ترسیم می‌کند و الا نه بودجه ۴۷ و نه برنامه چهارم هیچکدام اینها وافی به انتظارات ما برای ترقی و رشد تکامل نیست (خواجه نوری _ صحیح است ما توقعات زیادتری داریم) و اگر روزی برسد که ما فکر بکنیم بکمال مطلوب رسیده‌ایم آن روزی است که به نقطه توقف رسیده‌ایم (آفرین) در صورتی که هدف و آرمان ما پیشرفت مستمر و مداوم است ما بایستی نقشه‌ها و آرمانهای بیشتری را برای خودمان ایجاد کنیم و حدیقف برای آرمانهای ملی وجود ندارد (صحیح است) در عین حال هر کاریرا که می‌خواهیم انجام دهیم، اهداف و آرزوهائی را که می‌خواهیم به آنها برسیم بایستی توجه به امکانات داشته باشیم و این همان آرمان خواهی است که دولت آمده ۳۵% بودجه مملکت را اختصاص به امور اجتماعی که آموزش و پرورش قسمت اعظم آن اعتبارت را مستحیل خواهد کرد تخصیص داده و همچنین قسمت اعظمی از اعتبارت برنامه که در هزینه‌های از محل درآمد عمومی به مصرف خواهد رسید باز به همان ترتیبی که بنده در گزارش عرض کرده‌ام ملاحظه کرده‌اید، چهار میلیارد و خرده‌ای اختصاص به آموزش و پرورش دارد و دو میلیارد و خرده‌ای اختصاص به بهداشت دارد و این یک موضوعی است که آرمان خواهی دولت را نسبت به این دو موضوع مهم اثبات می‌کند بنده می‌خواهم از این موقعیت که نصیبم شده این استفاده را بکنم بخصوص که بحث بودجه را در چنین موقعیکه دولت با کمال مجاهدت و به پیروی از نیات مبارک شاهنشاه ایران در کسب درآمد بیشتر از نفت کوشش می‌کند این تقارن را در چنین زمانی بفال نیک می‌گیرم از آقای نخست وزیر خواهش می‌کنم صحبت‌هائی را که آقای پزشکپور کردند و همچنین عرایضی را که بنده می‌گویم و بیاناتی را که جناب رامبد ایراد خواهند کرد و بعد جناب آقای خواجه نوری مطالبی خواهند فرمود همه اینها را ترجمه کنند و در اتیار آقایان بگدارید که اینها بدانند ملت ایران و مجلس ایران از دولت خود چه انتظاراتی دارند و چه آرمانهائی دارند که بایستی از محل عواید منابع طبیعی مملکت تأمین شود بنده فکر می‌کنم این آقایان آنطور که باید و شاید ملت ایران را نشناخته‌اند و یا تجاهل به شناخت می‌کنند جناب آقای نخست وزیر، بنده در سال ۳۵ وقتی که یک مؤسسه مشاور خارجی پول از سازمان برنامه گرفت که برای اهواز شهری که من افتخار نمایندگی آن را دارم پروژه برق تهیه کند و عنوان کرد که شش هزار کیلووات برق تا ۱۵ سال دیگر برای این شهر کافی است من به استاندارد وقت گفتم که این مؤسسه مشاور به مردم این شهر توهین کرده است برای اینکه خواستهای این مردم را نمی‌شناسند الان می‌بینم خوزستان که از برکت وجود شاهنشاه آریامهر از برق سد محمدرضا شاه استفاده می‌کند حداکثر مصرف برق در اهواز به ۳۴ هزار کیلووات رسیده است (مهندس عترت – ۸ هزار کیلووات است) به بخشید مصرف برق خانگی را عرض می‌کنم یعنی همان مصرفی که برای ما شش هزار کیلو وات فرض کرده بودند و مشاهده می‌شود بر اثر مساعی و از برکت وجود شاهنشاه که نصیب مردم خوزستان شده است تا ۳۴ هزار کیلو وات رسیده در صورتی که ما هنوز آنطور که شاید و باید از نیروی برق استفاده نمی‌کنیم این نشانه‌ایست از خواستهای ملت نشانه ایست از خصیصه آقا منشی ملت ایران او می‌خواهد همچنان که خصایص باستانی او ثبات کرده است در بالاترین استاندارد زندگی کند ما برای رسیدن به این اهداف صحیح باید از این منابع طبیعی هرچه بیشتر استفاده کنیم بنده مطالب دیگری هم در این باره دارم که از آن می‌گذرم راجع به وظایف وزارت امور خارجه بیاناتی فرمودند که بنده خواستم توجه ایشان را جلب کنم که دولت هم کمال توجه را داشته بطوریکه بودجه وزارت امور خارجه از سال ۴۵ تا حالا از ۶۵ میلیون تومان به ۹۷ میلیون افزایش پیدا کرده (دکتر صدر _ ولی از سال گذشته ۱۰ میلیون بیشتر اضافه نشده) اگر بخاطر آقایان باشد ما در دو فقره متمم بودجه ۱۶ میلیون تومان هم برای وزارت امور خارجه تأمین اعتبار کردیم و شاید دولت همین اعتقاد را داشته باشد که اعتبار دیگری در اختیار وزارت خارجه گذاشته شود بخصوص که معاون وزارت امور خارجه در کمیسیون بودجه در مقابل همین سؤال اظهار داشتند که کارهای بسیار فعالانه‌ای در دستگاه وزارت امور خارجه آغاز شده است و بنده می‌توانم مبشر این خبر برای آقایان باشم. در مورد تناسب بودجه دستگاههای حرفه‌ای مملکت با بودجه وزارت آموزش و پرورش که فرمودند ۳% است بایستی به عرضتان برسانم با توضیحاتی که در کمیسیون داده شده هدف دولت این است که در پایان برنامه چهارم ۱۷% از فارغ‌التحصیلان رشته‌های حرفه‌ای باشند بالمقایسه با برنامه سوم که فقط ۳% در نظر گرفته شده بود بطوری که ملاحظه می‌فرمائید یک جهش ۱۴% در نظر گرفته شده که اگر افزایش تعداد محصلین و فارغ‌التحصیلان را در ظرف ۵ سال در نظر بگیریم من فکر می‌کنم که این جهش ۲۵ درصد خواهد بود مطلب دیگری که باز در کمیسیون راجع به آن صحبت شد موضوع نوع حرف بوده است که عرفاً ما آنها را حرفه نمی‌دانیم ولی در برنامه چهارم به آنها عنوان حرفه داده شده است و افرادی را برای این کارها تربیت خواهند کر از قبیل هتلداری منشیگری و غیره، نکته دیگری را که سئوال فرمودید راجع بوام کنسرسیوم باید عرض کنم که در منطقه خوزستان برای ساختن مقداری دبستان و دبیرستان قراردادی با کنسرسیوم منعقد شده که ۵۰% بوسیله دولت و ۵۰% بوسیله کنسرسیوم تأمین اعتبار می‌شود و چون دولت سهم خود را از کنسرسیوم بصورت وام تأمین نموده پرداخت آن در بودجه منعکس شده است مبلغش را ملاحظه بفرمائید خیلی جزئی است و اما راجع به بودجه وزارت تولیدات باید به عرض برسانم همانطور که در لایحه تشکیلاتی وزارت تولیدات ملاحظه فرموده‌اید سازمانی که تحت عنوان وزارت تولیدات در بودجه ملاحظه می‌فرمائید یک سازمان ارشادی است و این بودجه در حقیقت مخارج این دستگاه است و الا بقیه سازمانها که جزء تشکیلات این وزارتخانه هستند مثل دخانیات، غله، فروشگاه فردوسی و غیره، اینها هر کدام یک اعتبار مخصوص دارند که در بودجه در ردیف مخصوص خودشان منعکس شده است، بنده چون مبنی را بر ایجاز سخن گذارده‌ام بعرایضم خاتمه می‌دهم و امیدوارم که جناب آقای پزشکپور عرایض مرا بعنوان شرحی بر گزارش بودجه قبول بفرمایند (احسنت).

نمایندگان _ بسیار خوب بود.

- تعیین موقع جلسه بعد – ختم جلسه

۳- تعیین موقع جلسه بعد – ختم جلسه

نایب رئیس – با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز شنبه ساعت ۵ /۸ صبح خواهد بود، دستور جلسه ادامه مذاکرات در لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور است.

(ساعت ۳۰ /۶ دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - مهندس حیدرعلی ارفع.