مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۴۶ نشست ۴۶

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۳۴۶ نشست ۴۶

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۲۲

جلسه: ۴۶

مجلس در ساعت نه و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای مهندس حیدرعلی ارفع (نایب رئیس) تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل‏

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل‏

نایب رئیس- با اجازه خانم‌ها و آقایان اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر رضوانی- محمدولی قراچورلو- لطف‌الله حی- رضازاده- تهرانی- دکتر سعید کاسمی- تیمسار حکیمیان- دکتر متین- مهندس سهم‌الدینی- پوربابایی- دکتر نجیمی- پاینده- مهرزاد- شیخ بهایی- مافی- اهری- دکتر رشتی- دکتر رهنوردی- فیاض- دکتر موثقی- دکتر فربود.

غائب بی‌اجازه

آقای مهندس اربابی‏.

غائبین مریض

آقایان دکتر امین- بختیار بختیاری‌ها- ارسنجانی- صایبی- دکتر عدل طباطبایی- فولادوند- قاضی‌زاده.

غائبین در رأی

آقایان پرویزی- دکتر ناصر بهبودی- رامبد- فروتن.

- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور

۲- طرح گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور

نایب رئیس- وارد دستور می‌شویم لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ کشور مطرح است، قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی ساحت مقدس مجلس شورای ملی‏

کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی در جلسات عدیده با حضور جناب آقای نخست‌وزیر و آقای دکتر کاظم‌زاده معاون نخست‌وزیر و رئیس دفتر بودجه و آقایان وزرا و معاونین پارلمانی وزارتخانه‌ها و کارشناسان مربوط لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور را مورد رسیدگی قرارداد و با انجام اصلاحاتی که در این گزارش و ضمیمه پیوست تشریح و نشان داده شده است آن را تصویب نمود، و اینک که گزارش کار کمیسیون بودجه به منظور رسیدگی و تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌گردد اجازه می‌خواهد توجه مجلس محترم را به ملاحظاتی چند درباره بودجه تقدیمی معطوف دارد.

تلاش دولت طی سه سال گذشته در تهیه و تدوین بودجه کل مملکتی براساس پیشرفته‌ترین طرق علمی به این نتیجه رسیده است که بودجه هر سال نسبت به سال ما قبل به صورت کامل‌تر و بهتری تدوین و تقدیم مجلس گردد و بالمال امکانات بیشتری در جهت بررسی نمایندگان محترم که ناظر بر دخل و خرج مملکت می‌باشند فراهم آید و ضمایمی که پیوست لایحه بودجه تقدیم نمایندگان محترم گردیده بهترین شاهد این مدعا است که دولت تا چه پایه در تأمین این منظور که همواره مورد عنایت مبعوثان ملت بوده و هست توفیق حاصل نموده و نه تنها با تقدیم این ضمایم که بالمره تکامل یافته راهنمای مناسبی برای استحضار نمایندگان محترم از کیفیت بودجه سال جاری در اختیار می‌گذارد بلکه هر ساله کوشش کرده است که شکل بودجه نیز تکامل بیشتری حاصل نماید.

و به طور نمونه توفیقی را که در این زمینه در بودجه تقدیمی به دست آمده است به طور خلاصه به شرح زیر به استحضار می‌رساند:

۱- تغییرات حاصل در قسمت ششم به این منظور صورت گرفته تا در محاسبات درآمد ملی و تهیه آمارهای لازم تسهیلات بیشتری به عمل آید.
۲- عناوین مندرج در بخش‌های چهارگانه هزینه با توجه به طبقه‌بندی پیش‌بینی شده در برنامه‌های عمرانی اصلاح گردیده است.
۳- برای مزید استحضار نمایندگان محترم از نحوه مصرف اعتبار طرح‌های مستمر عمرانی که در بودجه عادی منظور و اعتبار آن یک جا از محل عواید برنامه در جدول تلفیقی پیش‌بینی شده است فصلی تحت عنوان قسمت نهم اضافه شده است که ضمن آن مصارف اعتبار مذکور را بیان می‌دارد.
۴- از جمله مواردی که همواره مورد توجه نمایندگان محترم قرار می‌گرفت و اجرای آن به دولت توصیه می‌گردید حذف درآمدهای اختصاصی و ادغام کلیه درآمدها از منابع مختلف در درآمد عمومی بوده است. با مطالعه بودجه‌های تقدیمی دولت در سه سال گذشته توجه حاصل خواهند فرمود که تدوین‌کنندگان بودجه در بادی امر با تفکیک درآمدهای اختصاصی زیر عنوان «الف» و «ب» وجه تمایزی براساس مقررات مربوط بین این گونه درآمدها قایل گردیده‌اند و به تدریج توانسته‌اند در سال ۱۳۴۷ درآمدهای اختصاصی «الف» را کلاً جرء درآمدهای عمومی مستحیل سازند و با حکومت مفاد تبصره ۸ بودجه سال ۱۳۴۷ از این پس هیچ گونه درآمد اختصاصی از شمول بودجه مملکتی فارغ نگشته و از دید نمایندگان محترم پوشیده نخواهد ماند.

هدف دولت در تنظیم بودجه تقدیمی در گزارش جناب آقای نخست‌وزیر به تفصیل آمده است و با ملاحظه تقسیم و تخصیص اعتبارات براساس اهداف برنامه عمرانی چهارم که قطعاً مورد بررسی نمایندگان محترم قرار گرفته و با توجه به نتایجی که از اجرای بودجه سال ۱۳۴۶ به دست آمده دولت امیدوار است که با اجرای بودجه سال ۱۳۴۷ و همکاری و ارشاد نمایندگان محترم به انتظارات پیش‌بینی شده نایل گردد و وثیقه این امیدواری و اطمینان موفقیت‌هایی است که در سال جاری با تحصیل درآمد بیشتر و حفظ موازنه ارزی و توسعه سریع اقتصادی توأم با ثبات نسبی قیمت‌ها و تحکیم موقعیت ریال در قبال ارزهای خارجی که خود مؤید یک سیاست اقتصادی سالم است نصیب دولت گردیده است.

درآمدها:

جمع کل درآمد دولت و مؤسسات وابسته و همچنین سازمان‌های انتفاعی و بازرگانی و عام‌المنفعه که در اجرای برنامه‌های دولت همکاری دارند در بودجه تقدیمی با اصلاحاتی که به عمل آمد بالغ بر دویست و هفتاد و چهار میلیارد و پانصد و هفتاد و نه میلیون ریال پیش‌بینی شده که به دو قسمت عادی و برنامه‌ای تقسیم می‌گردد:

الف- درآمدهای عادی معادل مبلغ نود و نه میلیارد و هفتصدو هشت میلیون ریال پیش‌بینی گردیده و این درآمد در جدول تلفیقی به دو قسمت عمومی و اختصاصی نمایانده شده است که مبلغ نه میلیارد و چهارصد و بیست و دو میلیون ریال آن درآمدهای اختصاصی است.
درآمدهای عادی کشور از منابع پنجگانه زیر تأمین می‌گردد:
بخش اول- مالیات‌های مستقیم.
بخش دوم- مالیات‌های غیر مستقیم.
بخش سوم- درآمدهای حاصله از انحصارات و اعمال تصدی دولت.
بخش چهارم- درآمد حاصله ازخدمات دولت.
بخش پنجم- سایر منابع تأمین اعتبار.

که بالمقایسه با پیش‌بینی منابع مذکور در سال ۱۳۴۶ افزایش قابل توجهی یافته است که منطقاً براساس مراقبت بیشتر در امر وصول و افزایش درآمد عمومی و رشد اقتصادی و بالارفتن قدرت خرید و استفاده بیشتر از منابع طبیعی مملکت تأمین خواهد گردید. و بدیهی است به تدریج که اثرات اجرای برنامه‌های توسعه اقتصادی ظاهر و ساختمان اقتصادی و اجتماعی مملکت دوره تکامل را طی و به مرحله کمال برسد به موجب موازین علمی اقتصادی تناسب درآمد از منابع مالیات‌های مستقیم نسبت به مالیات‌های غیر مستقیم افزایش بیشتری حاصل خواهد نمود. و مأخذ تعلق مالیات که در شرایط اقتصادی فعلی محدود می‌باشد بر اثر بالا رفتن درآمد سرانه که ماحصل افزایش سرمایه‌گذاری در شئون مختلف اجتماعی و اقتصادی کشور است وسعت یافته و تعداد بیشتری از افراد مملکت را در شمول پرداخت مالیات مستقیم قرار خواهد داد.

افزایش دریافتی‌های منظور در بخش پنجم که معطوف به سایر منابع اعتبار است نه تنها در اجرای بند ۶ تبصره ۳۳ بودجه سال ۱۳۴۶ به مردم وطن ما اجازه خواهد داد تا در مجاهدات دولت برای حفظ امنیت کشور شرکت نمایند بلکه موجب آن خواهد گردید تا دارندگان سرمایه‌های کوچک با دریافت بهره متناسب موفق گردند از پس‌اندازهای خویش استفاده نمایند.

ب- درآمد برنامه‏

درآمد برنامه در بودجه تقدیمی معادل نود و نه میلیارد و هشتصد و بیست میلیون ریال پیش‌بینی گردیده که مبلغ پنجاه میلیارد و پانصد میلیون ریال آن از محل سهم سازمان برنامه براساس ۸۰% درآمد نفت و پانزده میلیارد و پانصد میلیون ریال آن از منابع داخلی و معادل سی و سه میلیارد و یک‌صد و بیست میلیون ریال از محل وام‌های خارجی و بقیه از درآمدهای متفرقه تأمین می‌گردد. از رقم مذکور معادل ده میلیارد و هفتاد و پنج میلیون ریال بابت اعتبار طرح‌های مستمر عمرانی پیش‌بینی شده که تفصیل آن فوقاً به استحضار رسید و با مطالعه جدول قسمت نهم که مصارف اعتبار مذکور را به جزء بیان کرده است توجه حاصل خواهند فرمود که این مبلغ اعتبار در راه افزایش توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به مصرف می‌رسد و در حقیقت بایستی در زمره اعتبارات عمرانی کشور منظور نظر قرارگیرد و با قبول این واقعیت که بالا رفتن درآمد سرانه رابطه مستقیمی با سطح سرمایه‌گذاری در طرح‌های عمرانی خواهد داشت دولت امیدوار است با این افزایش مستمر که در میزان این قبیل سرمایه‌گذاری‌ها معمول می‌دارد آهنگ رشد اقتصادی با اجرای بودجه تقدیمی تسریع نماید.

ج- در بودجه تقدیمی همچنین مبلغی معادل هشتاد و پنج میلیارد و یک‌صد و بیست و هفت میلیون ریال به عنوان پیش‌بینی درآمدهای مؤسسات انتفاعی و بازرگانی و عام‌المنفعه گنجانده شده است که شرح آن در جداول مربوط منعکس می‌باشد.

هزینه‏

جمع کل هزینه‌های دولت شامل هزینه‌های وزارتخانه‌ها- مؤسسات دولتی- بازرگانی و انتفاعی وابسته به دولت و همچنین مؤسسات عام‌المنفعه معادل دویست و هفتاد و چهار میلیارد و پانصد و هفتاد و نه میلیون ریال پیش‌بینی شده است که توضیح آن به شرح زیر می‌باشد:

الف- هزینه‌های از محل درآمد عمومی درسال ۱۳۴۷ بالغ بر نود میلیارد و دویست و هشتاد و پنج میلیون ریال پیش‌بینی شده که موارد مصرف آن در بخش‌های پنجگانه:
بخش اول- امور عمومی.
بخش دوم- امور دفاعی.
بخش سوم- امور اجتماعی.
بخش چهارم- امور اقتصادی.
بخش پنجم- دیون و تعهدات متفرقه.

به تفصیل آمده است. هزینه‌های هر یک از بخش‌های پنجگانه برحسب وظیفه و برنامه و برحسب مواد هزینه هر دستگاه به وضوح نشان داده شده است و نباید انکار کرد که تنظیم بودجه هزینه بر این اساس بهترین راهنما برای اطلاع از نحوه تخصیص اعتبارات که در عین حال بیان‌کننده اهداف اجرای بودجه و نشان‌دهنده اولویت‌های مورد نظر است می‌باشد و به این ترتیب نمایندگان محترم به سهولت از نحوه مصرف عواید مملکت و این که این عواید به چه نسبت صرف سرمایه‌گذاری و پرداخت هزینه‌های جاری می‌شود وقوف کامل یافته و از چگونگی توزیع اعتبارات کشور بین وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و تکالیفی که برای اجرای برنامه‌ها بر عهده هر یک از این دستگاه‌ها محول شده آگاهی حاصل می‌نمایند و این اطلاعات است که می‌تواند راهنمای نمایندگان محترم در ارشاد دولت و نقد بودجه تقدیمی قرار گیرد.

پ- مبلغی معادل نه میلیارد و چهارصد و بیست و سه میلیون ریال از محل درآمدهای اختصاصی پیش‌بینی شده است که طبق مقررات مربوط به مصرف برسد. در جداول ضمیمه بودجه تفکیکاً محل مصرف هریک از این اعتبارات مشخص گردیده است.
ج- در بودجه تقدیمی معادل هشتاد و نه میلیارد و هفتصد و چهل و پنج میلیون ریال از محل درآمد برنامه منظور گردیده که در سال ۱۳۴۷ به مصرف اجرای طرح‌های عمرانی برنامه چهارم خواهد رسید نحوه توزیع اعتبارات عمرانی در بخش‌های مختلف هزینه به شرحی که فوقاً مذکور افتاد مشخص گردیده است.
د- مبلغ هشتاد و پنج میلیارد و یک‌صد و بیست و هفت میلیون ریال بابت هزینه دستگاه‌های انتفاعی و مؤسسات بازرگانی و عام‌المنفعه پیش‌بینی شده که در جدول تلفیقی و جداول مربوط توضیحات لازم به استحضار نمایندگان محترم رسیده است.

کوشش دولت در تأمین نظرات نمایندگان محترم مبنی بر اتخاذ سیاست مالی که از هماهنگی کامل برخوردار باشد معطوف به این مهم بوده است که بودجه‌های تقدیمی حتی‌المقدور متعادل باشند در بودجه تقدیمی سال ۱۳۴۷ دولت قبول کرده است با صرفه‌جویی معادل یک میلیارد و نهصد و شصت و هشت میلیون ریال معادل بودجه را محفوظ نگاه دارد و چون عین این تدبیر در سال ۱۳۴۶ نه تنها در حد مبلغ مورد تعهد بلکه با تحصیل مبالغی قابل توجه افزایش درآمد با موفقیت اعمال گردیده است امید می‌رود که در سال ۱۳۴۷ نیز این توفیق با همین تناسب نصیب گردد.

تبصره‌های بودجه:

لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ تقدیمی از طرف دولت شامل ۲۵ تبصره بود که چون ۱۲ تبصره آن مستقیماً ارتباطی با اجرای بودجه سال نداشت به موجب آیین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی و برحسب تقاضای دولت و رعایت آیین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی و تصویب مقام ریاست ضمن لایحه متمم بودجه سال ۱۳۴۶ مورد رسیدگی و با اصلاحاتی به تصویب مجلس محترم رسید و نسبت به ۱۳ تبصره باقی مانده به شرح زیر اتخاذ تصمیم به عمل آمد:

الف- تبصره‌های شماره ۱۷ و ۲۳ لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ تقدیمی دولت حذف گردید.
ب- ۱۱تبصره باقی مانده با اصلاحاتی مورد تصویب کمیسیون قرار گرفت.

به هنگام طرح لایحه بودجه در کمیسیون سه تبصره از طرف دولت تقدیم گردید که از طرف مقام ریاست برای رسیدگی به کمیسیون ارجاع شد این تبصره‌ها با اصلاحاتی به شماره‌های ۱۰- ۱۱ و ۱۴ لایحه پیوست این گزارش به تصویب رسیدند.

اینک که با اغتنام فرصت و تا حد میسر کوشش به عمل آمد که تحلیل مختصری از بودجه تقدیمی به استحضار نمایندگان محترم برسد لازم می‌داند توجه دولت را با الهام از نظراتی که در کمیسیون ابراز شده است به دو نکته زیر معطوف دارد:

۱- با توجه به افزایشی که در حجم کلی اعتبارات به وجود آمده و مبین علاقه‌مندی دولت نسبت به افزایش میزان سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف است تا از آن طریق سطح درآمد ملی بالا رفته و بالنتیجه درآمد سرانه نیز افزایش یابد تدابیری اتخاذ گردد که در عین وصول به این هدف عالی از هرگونه شایبه فشار تورمی پیش‌گیری شود.
تدبیر دولت در سنوات گذشته و توانایی حفظ نسبی ثبات قیمت‌ها علی رغم افزایش سریع رشد اقتصادی دریچه اطمینانی است که دولت در اجرای این نظر مانند گذشته توفیق حاصل خواهد نمود.
۲- با توجه به سیاست اقتصادی دولت در مورد تشویق سرمایه‌گذاران بخش خصوصی به ایجاد صنایع مورد احتیاج کشور و تخصیص اعتبارات برای این منظور ضرورت دارد از طرف دولت مراقبت بیشتری درباره مصنوعات داخلی از نظر کیفی و رعایت حال مصرف‌کنندگان به عمل آید تا از این رهگذر ضمن اجرای برنامه‌های توسعه صنعتی حمایت لازم درباره طبقه مصرف‌کننده نیز ملحوظ شده باشد.
۳- همان طور که تعادل بودجه مملکتی شایان توجه است لزوم حفظ موازنه پرداخت‌ها و تقویت مبانی ارزی را هماهنگ با احتیاجات کشور در طی اجرای برنامه چهارم یادآور شده و امید است همان گونه که دولت در سنوات اخیر با اتخاذ تدابیر لازم توانسته است با حفظ موازنه ارزی و تعادل پرداخت‌ها بر اعتبارات جهانی کشور بیافزاید و استحکام ریال را در قبال ارزهای خارجی به وضع شایسته‌ای تأمین نماید در آینده نیز با پیروی از همین رویه مرضیه در ایجاد تعادل مالی و اقتصادی کشور که هدف یک برنامه سالم اقتصادی است توفیق حاصل نماید.

رئیس کمیسیون بودجه- مرتضوی‏.

بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور

ماده واحده- بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور شامل درآمدها و هزینه‌های وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی و مؤسسات انتفاعی و بازرگانی وابسته به دولت و مؤسسات عام‌المنفعه کلاً از حیث درآمد بالغ بر ۲۷۴۵۷۹۵۹۳۰۰۰ ریال (دویست و هفتاد و چهار میلیارد و پانصد و هفتاد و نه میلیون و پانصد و و دو سه هزار ریال) می‌باشد.

درآمدهای عمومی به مبلغ ۹۰۲۸۴۹۲۱۰۰۰ ریال (نود میلیارد و دویست و هشتاد و چهار میلیون و نهصد و بیست و یک هزار ریال) و هزینه‌های از محل این درآمدها نیز به مبلغ ۹۰۲۸۴۹۲۱۰۰۰ ریال (نود میلیارد و دویست و هشتاد و چهار میلیون و نهصد و بیست و یک هزار ریال) تصویب و به دولت اجازه داده می‌شود درآمدهای مزبور را وصول و در حدود درآمدهای وصول شده هزینه‌های مستمر و غیر مستمر وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی و همچنین کمک‌ها و اعتبارات سایر دستگاه‌هایی که در جداول منضم به این قانون از محل درآمدهای عمومی منظور شده است براساس تخصیص اعتبار و با رعایت مقررات و قوانین مربوط و تبصره‌های زیر پرداخت نماید:

درآمدهای برنامه عمرانی کشور و هزینه‌هایی که از محل آن تأمین می‌شود و همچنین درآمدها و هزینه‌های مؤسسات انتفاعی و بازرگانی وابسته به دولت و مؤسسات عام‌المنفعه به موجب قوانین و مقررات و اساسنامه مربوط به خود قابل وصول و مصرف خواهدبود.

  • تبصره ۱-
الف- وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در صورتی می‌توانند درآمدهای اختصاصی خود را به مصارف مربوط برسانند که ضمن درآمدهای اختصاصی در بودجه کل کشور منظور و در حساب‌های خزانه متمرکز شده باشد. وجوه درآمدهای مزبور به هر مبلغ که وصول شود طبق مقررات مربوط قابل مصرف خواهد بود و خزانه مکلف است بلافاصله پس از وصول درخواست از وزارتخانه یا مؤسسه ذی‌ربط مبلغ لازم را در اختیار بگذارد.
ب- تمرکز وجوه حاصل از بابت سهم آموزش و پرورش و سهم بهداری و سهم کتابخانه عمومی از درآمد شهرداری‌ها و درآمد اختصاصی دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و بیمارستان‌های تابعه و مؤسسات آموزشی و کتابخانه‌ها و موزه‌ها و بناهای تاریخی و درآمدهای محلی که به وسیله انجمن‌های بهداری از منابع غیر دولتی تحصیل می‌شود و همچنین درآمدهای حاصل از فروش تولیدات مراکز آموزش حرفه‌ای وزارت کار و امور اجتماعی در خزانه الزامی نخواهد بود.
پ- کلیه وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی موظفند صورت کلیه درآمدهای اختصاصی خود را از هر منبعی که باشد و هزینه‌هایی را که از محل آن صورت می‌گیرد هر سه ماه یک بار به وزارت دارایی و دفتر مرکزی بودجه ارسال دارند.
  • تبصره ۲-
الف- نقل و انتقال اعتبار موا هزینه و یا برنامه‌های هر دستگاه از محل درآمدهای عمومی تا میزان ده درصد با موافقت نخست‌وزیر و نسبت به مازاد آن فقط برای یک بار با موافقت نخست‌وزیر و تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی مجاز است.
ب- در مورد بودجه وزارت جنگ نقل از فعالیت اصلی یک برنامه به فعالیت اصلی دیگر همان برنامه تا میزان ده درصد در اختیار وزارت جنگ و نقل از فعالیت اصلی یک برنامه به فعالیت اصلی دیگر همان برنامه زائد بر ده درصد و همچنین نقل از برنامه‌ای به برنامه‌ای دیگر موکول به تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی خواهد بود.
پ- نقل و انتقال اعتبار مواد هزینه و برنامه‌ها فی مابین وزارتخانه‌های کشور- کشاورزی- آبادانی و مسکن- اصلاحات ارضی و تعاون روستایی و مؤسسات دولتی تابعه آنها با حفظ مقررات هر یک بنا به پیشنهاد نخست‌وزیر و تصویب کمیسییون بودجه مجلس شورای ملی مجاز خواهد بود.
  • تبصره ۳- تنخواه‌گردان خزانه نزد بانک مرکزی ایران در سال ۱۳۴۷ تا میزان شش میلیارد ریال خواهد بود.
  • تبصره ۴- مبلغ مندرج در بودجه وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی تحت عنوان دیون بلامحل و همچنین مبلغ مندرج در ردیف ۵۹۰۱ بخش پنجم هزینه تحت عنوان هزینه‌های پیش‌بینی نشده پس از تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی با رعایت مقررات قابل پرداخت است.
  • تبصره ۵- اوراق قرضه دفاعی موضوع تبصره ۳۳ قانون بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور که به منظور تأمین قسمتی از هزینه‌های وزارت جنگ در سال ۱۳۴۷ انتشار خواهد یافت تا میزان چهار هزار و پانصد میلیون ریال خواهد بود.
  • تبصره ۶- اعتبار طرح‌های مستمر عمرانی موضوع قسمت نهم جداول منضم به این قانون (که در بودجه وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی به عنوان جزئی از هزینه‌های از محل درآمد عمومی منظور شده است) از محل درآمد برنامه تأمین و وجوه مربوط موضوع ردیف ۵۵۰۳ درآمد در اختیار وزارت دارایی گذاشته خواهد شد تا بر طبق مقررات مربوط به طرح‌های مزبور و براساس ضوابطی که سازمان برنامه تعیین می‌کند به مصرف برسد.
  • تبصره ۷- اجازه داده می‌شود حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی لوازم و اشیایی که برای تالار رودکی در سال‌های ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ از خارج کشور خریداری و ضمن تصویب نامه هیئت وزیران به طور نسیه از گمرک ترخیص گردیده‌اند در بودجه کل کشور به جمع و خرج منظور گردد.
  • تبصره ۸- آن دسته از درآمدهای اختصاصی وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی که ضمن درآمدهای اختصاصی بودجه سال ۱۳۴۷ منظور نشده است جزء درآمدهای عمومی محسوب می‌شود.
  • تبصره ۹- وزارت اطلاعات مجاز است در مورد آگهی‌های تجارتی شبکه رادیویی کشور بدون رعایت مقررات آیین‌نامه معاملات دولتی طبق آیین‌نامه‌ای که با موافقت وزارت دارایی به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید عمل نماید و در سال جاری آن قسمت از درآمدهای مربوط را که علاوه بر یک‌صد میلیون ریال منظور در ردیف ۳۴۰۶ قسمت درآمد عمومی عاید شود جزء درآمد اختصاصی منظور و طبق آیین‌نامه و بودجه‌ای که به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید به مصرف برساند.
  • تبصره ۱۰- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود مطالبات پیمانکاران ساختمان‌هایی که اعتبار اولیه آنها از محل پذیره نفت و صدی سه فرهنگ و بهداشت و وجوه اهدایی نیکوکاران تأمین شده و تا آخر سال ۱۳۴۶ پرداخت نگردیده و همچنین مطالبات پیمانکاران ساختمان‌هایی که از محل اعتبارات اختصاصی سازمان‌های دولتی احداث گردیده و به علت انتقال درآمدهای منابع اختصاصی نام برده به درآمد عمومی کل کشور تا آخر سال مزبور پرداخت نشده است از محل اعتبار ردیف ۵۱۰۴ بخش پنجم هزینه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور پرداخت نماید.
  • تبصره ۱۱- اعتبار مندرج در ردیف ۵۹۱۱ بخش پنجم هزینه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور به اجرای مرحله یک‌م قانون استخدام کشوری مصوب سی و یک‌م خرداد هزار و سیصد و چهل و پنج اختصاص دارد و دولت مجاز است در اجرای این مرحله بدواً براساس قوانین و مقررات استخدامی سابق یک رتبه یا یک اضافه به مستخدمین رسمی مشمول قانون استخدام کشوری که در تاریخ تصویب قانون مذکور را استحقاق ترفیع داشته‌اند اعطا کند و حقوق حاصل را مبنای تطبیق حقوق موضوع ماده ۱۳۵ قانون استخدام کشوری قرار دهد.

در صورتی که اجرای مرحله یک‌م قانون استخدام کشوری تمام یا قسمتی از حقوق رتبه یا اضافه اعطایی را تأمین نکند مابه‌التفات از اول سال ۱۳۴۸ قابل پرداخت است. در اجرای ماده ۳۵ قانون استخدام کشوری مبدأ محاسبه مدت لازم برای اعطای پایه‌های بعدی در مورد مستخدمین رسمی فعلی اول فروردین ماه هزار و سیصد و چهل و هفت و برای افرادی که در طول سال‌های بعد استخدام می‌شوند اول فروردین ماه سال بعد از استخدام خواهد بود.

مبلغ دو میلیارد ریال از اعتبار مذکور در فوق در محل سهم سازمان برنامه از درآمدهای نفت در سال ۱۳۴۷ تأمین می‌شود.

تبصره‌هایی که تا ملغی نشده به قوت خود باقی است‏.

  • تبصره ۱۲- وزارتخانه‌های اقتصاد و آب و برق و بهداری مجازند هزینه سفر و فوق‌العاده مأمورین خود را که بنا به تقاضای شرکت‌ها و مؤسسات صنعتی و همچنین صاحبان صنایع و اشخاص برای امور کارشناسی به شهرستان‌ها اعزام می‌دارند از متقاضیان وصول نمایند. پرداخت هزینه سفر و فوق‌العاده مزبور به مأمورین در مورد وزارت اقتصاد به موجب تبصره ماده ۱۶ آیین‌نامه اکتشاف معادن موضوع ماده ۲۶ قانون معادن مصوب ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۶ و در مورد وزارتخانه‌های آب و برق و بهداری طبق آیین‌نامه هزینه سفر و فوق‌العاده قانون استخدام کشوری خواهد بود.
  • تبصره ۱۳- از اول سال ۱۳۴۷ سهم صادرکنندگان از جوایز موضوع قانون کمک به توسعه صدور بعضی از اقلام کالاهای صادراتی مصوب خرداد ماه ۱۳۴۳ بابت صادرات هر سال و جوایز متعلق به صادرات قطعی شده مربوط به سال‌های قبل از محل اعتبارات مرکز توسعه صادرات ایران قابل پرداخت است.
  • تبصره ۱۴- به وزارت کشور اجازه داده می‌شود به مأمورین سازمان‌های دولتی و افرادی که در امر ثبت نام و توزیع کارت انتخاباتی مجلس مؤسسان و مجلس شورای ملی و سنا و انجمن‌های شهرستان و استان (ایالتی و ولایتی) مأموریت حاصل می‌نمایند روزانه از یک‌صد تا یک هزار ریال به تناسب وظایف محوله طبق آیین‌نامه‌ای که به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید به عنوان فوق‌العاده مخصوص از محل اعتبار مربوط پرداخت گردد.

افرادی که در سال ۱۳۴۶ وظایف موضوع این تبصره را انجام داده‌اند مشمول مفاد این تبصره خواهند بود.

تغییرات حاصل در ارقام درآمدها و هزینه‌ها و همچنین تغییرات حاصله در عناوین لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ منضم به گزارش کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی‏.

الف- تغییرات در درآمدها (مبالغ به هزار ریال)

۱- حق الثبت سفارش کالا (ردیف ۲۹۰۱ بند نهم بخش دوم، ستون ۵) از ۰۰۰/ ۸۴۰/ ۳ به ۰۰۰/ ۴۵۶/ ۳ تقلیل می‌یابد.

۲- ردیف ۲۹۰۹ بند نهم بخش دوم با رقم ۰۰۰/ ۲۴۰ منظور در ستون ۶ به کلی حذف می‌شود.

۳- به سطر آخر بند اول بخش سوم (درآمد نفت) تحت عنوان «انتقال از سهم سازمان برنامه از درآمد نفت» (به شماره طبقه‌بندی ۳۱۱۴) مبلغ ۰۰۰/ ۰۰۰/ ۲ در ستون ۵ منظور می‌شود.

۴- در بند سوم بخش چهارم (امور اجتماعی) تحت عنوان «وزارت بهداری درآمد حاصل از خدمات کارشناسی» (به شماره طبقه‌بندی ۴۳۰۳ مکرر) مبلغ ۰۰۰/ ۵ در ستون ۶ منظور می‌شود.

۵- دربند چهارم بخش چهارم (امور اقتصادی) تحت عنوان «وزارت آب و برق- درآمد حاصل ازخدمات کارشناسی» (به شماره طبقه‌بندی ۴۴۰۳ مکرر) مبلغ ۰۰۰/ ۵ درستون ۶ منظور می‌شود.

۶- دربند چهارم بخش چهارم (امور اقتصادی) تحت عنوان «وزارت اقتصاد- درآمد حاصل ازخدمات کارشناسی» به شماره طبقه‌بندی ۴۴۱۶ مکرر) مبلغ ۰۰۰/ ۵ در ستون ۶ منظور می‌شود.

ب- تغییرات در هزینه‌ها

۱- سازمان تلویزیون ملی ایران (ردیف ۱۱۱ قسمت چهارم برآورد هزینه دستگاه‌ها) ستون ۶ از ۰۰۰/ ۳۴۰ به ۰۰۰/ ۱۰۰ تقلیل می‌یابد.

۲- سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران (ردیف ۱/ ۱۴۴ قسمت فوق) ستون ۵ از ۵۰۰۰ به ۲۵۰۰۰ افزایش می‌یابد.

۳- در زیر ردیف ۱۴۵ قسمت فوق مبلغ ۵۰۰۰ تحت عنوان «وزارت بهداری هزینه خدمات کارشناسی» (ردیف ۱/ ۱۴۵) در ستون ۶ منظور می‌شود.

۴- در زیر ردیف ۲/ ۱۷۴ قسمت فوق مبلغ ۵۰۰۰ تحت عنوان «وزارت آب و برق- هزینه خدمات کارشناسی» (ردیف ۳/ ۱۷۴) در ستون ۶ منظور می‌شود.

۵- در زیر ردیف ۱۷۶ قسمت فوق مبلغ ۵۰۰۰ تحت عنوان «وزارت اقتصاد- هزینه خدمات کارشناسی» (ردیف ۱/ ۱۷۶) در ستون ۶ منظور می‌شود.

۶- سازمان نمایشگاه‌ها (ردیف ۲۱۳ قسمت فوق) در ستون ۵ از ۱۲۳۰۰۰ به ۱۰۳۰۰۰ تقلیل می‌یابد.

۷- ردیف ۱/ ۴۱۰ قسمت فوق (سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی- بابت جبران کمکی که قبلاً از محل نیم درصد خدمات صحی دریافت می‌گردید) با مبلغ ۱۵۰۰۰۰ منظور در ستون ۵ به کلی حذف می‌شود.

۸- ردیف ۱/ ۴۱۷ قسمت فوق (جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران- بابت جبران کمکی که قبلاً از محل نیم درصد خدمات صحی دریافت می‌گردید) با مبلغ ۱۵۰۰۰۰ منظور در ستون ۵ به کلی حذف می‌شود.

۹- باشگاه خلبانی هواپیمایی کشوری (ردیف ۴۳۳ قسمت فوق) ستون ۵ از ۲۸۵۰۰ به ۳۸۵۰۰ افزایش می‌یابد.

۱۰- «قسمتی از هزینه‌های اوراق قرضه دفاعی» (ردیف ۵۱۰۹ قسمت فوق) ستون ۳ از ۱۰۰۰۰ به ۸۰۰۰۰ افزایش می‌یابد.

۱۱- عنوان ردیف ۵۹۱۱ قسمت فوق به «هزینه اجرای مرحله اول قانون استخدام کشوری» اصلاح و مبلغ منظور در ستون ۳ آن از ۳۰۰۰۰۰ به ۲۳۰۰۰۰۰ افزایش می‌یابد.

۱۲- اعتبار دولت (ردیف ۱/ ۱۰۳ قسمت چهارم برآورد هزینه دستگاه‌ها) ستون ۵ از ۰۰۰/ ۴۲۵ به ۰۰۰/ ۴۱۵ تقلیل می‌یابد.

۱۳- ردیف ۱/ ۱۰۴ قسمت فوق از ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ افزایش می‌یابد.

ج- تغییرات در عناوین:

۱- به دنبال «تالار رودکی» (ردیف ۲/ ۱۴۴ قسمت چهارم برآورد هزینه دستگاه‌ها) کلمه «کمک» علاوه می‌شود.

۲- به دنبال «سازمان مرکزی تعاون کشور» (ردیف ۱۵۶ قسمت فوق) کلمات «نخست‌وزیری» علاوه می‌شود.

۳- به دنبال «مؤسسه آب‌شناسی» (ردیف ۱۷۵ قسمت فوق) کلمه «کمک» علاوه می‌شود.

۴- کلمه «کمک» مذکور در آخر عنوان «کاخ جوانان» (ردیف ۴۳۲ قسمت فوق) به «اعانه» اصلاح می‌شود.

۵- در ذیل صفحه ۶۴ قسمت ششم (برآورد هزینه دستگاه‌ها بر حسب مواد هزینه) مربوط به مؤسسه آب‌شناسی جمله «اعتبار منظور برای هزینه‌های این دستگاه در سال ۱۳۴۷ به صورت کمک پرداخت می‌شود» افزوده می‌گردد.

نایب رئیس- کلیات لایحه مطرح است، آقای پزشک‌پور بفرمایید.

پزشک‌پور- این بار برای بحث پیرامون یکی از اساسی‌ترین مسائل مملکتی برای اولین بار در تاریخ مشروطیت ایران و تاریخ کار پارلمان ایران بدعت و سنت بسیار خوبی گذاشته شد و این بدعت و سنت عبارت از این است که فراکسیون‌های سه گانه‌ای که در مجلس شورای ملی هستند یعنی فراکسیون حزب ایران نوین و فراکسیون حزب مردم و گروه پارلمانی پان ایرانیست چنین بررسی کردند که در کلیات نسبت به اساسی‌ترین مسأله‌ای که مطرح است یعنی بودجه باید عنوان بشود هر یک از نمایندگان این سه گروه که در این مرحله رهبران فراکسیون‌ها هستند مسائل و نظرات فراکسیون‌ها را بیان بکنند و از آنجا که یکی از مسائل بسیار اساسی که در جامعه ما مطرح است و به طور قطع هر ملتی که بخواهد اساس نظامات اجتماعی خودش را بر پایه‌های مستحکمی استوار کند جز این چاره‌ای نیست که به سوی یک نظم عمیق و مستحکم حزبی حرکت کند و این گذشته از آن که یک نیاز اجتماعی است خواست و هدفی است که برای تکامل هر چه بیشتر اجتماع ما رهبر میهن ما، شاهنشاه ایران دنبال می‌کنند و مورد نظر قرار می‌دهند و همان طور که در آغاز کار گروه پارلمانی پان ایرانیست در این مجلس محترم عرض کردم ما با این مسأله که لزوم استقرار هر چه بیشتر انظباط حزبی و آشنا ساختن کوشش‌های اجتماعی به یک فعالیت دقیق و منظم حزبی است کاملاً معتقد هستم و به این جهت است که این گامی که در این مرحله برداشته شد که نظریات و عقاید و گفته‌هایی را که گروه‌های پارلمانی می‌خواهند بیان کنند در این مورد اصولی و کلی یک تن از سوی هر گروه بیان نماید یک گام بسیار مؤثری است لذا برای تحقق بخشیدن هر چه بیشتر به این طرز کار دقیق حزبی و به این سیاست بود که گروه پارلمانی پان ایرانیست چنین نظر و چنین پیشنهادی را با آغوش باز دنبال کنیم. البته تذکر این نکته هم شاید خالی از ضرورت نباشد که من امکان پیدا کردم سخنران مخالف اول باشم به لحاظ لطفی بود که همکار ارجمند جناب آقای رامبد مبذول فرمودند وگرنه هم برحسب پیش کسوتی پارلمانی و هم از نظر تعداد نمایندگان گروه پارلمانی حزب مردم شاید حق این بود که ایشان به عنوان مخالف آغاز سخن بکنند اما پس از این مقدمه که یک توجیه مختصری بود نسبت به این روش کار جدید فراکسیون‌ها در این خصوص وارد بحث و بررسی نسبت به مسأله لایحه بودجه می‌شویم. بی‌شک به اهمیت و وابستگی که لایحه بودجه با کلیه مسائل اجتماعی یک ملت و ملت ما از هر جهت دارد همگان آگاه و واقف هستید و به خصوص خوشبختانه که این تغییر سلیقه به وجود آمده که دیگر مسأله بودجه صرفاً عبارت از آن اقلام و اعداد نباشد، زیرا در ورای این اقلام و اعداد و یا در شکم این اقلام و اعداد مسائل اجتماعی ما وجود دارد، سیاست دولت‌ها نسبت به شئون و امور مختلف اجتماعی وجود دارد، روش‌های آنها نسبت به چگونگی حل مسائل اجتماعی وجود دارد طرز کار آنها نسبت به نحوه اعمال آرمان‌ها و هدف‌های ملی وجود دارد، بنابراین مسأله بودجه و طرح و بررسی درباره بودجه را از این جهت و از این نظر باید مورد توجه قرار بدهند و به همین مناسبت هست که مقنن در مورد بحث درباره بودجه قایل به زمان معین نشده برنامه دولت هنگامی که مطرح است دارای زمان معینی و فرصت معینی هست که ناطق می‌تواند در آن باره صحبت بکند هر چند در این خصوص نظر گروه پارلمانی پان ایرانیست این است که واقعاً بحث درباره برنامه دولت هم نباید مقید به مدت باشد (چند تن از نمایندگان صحیح است) بحث درباره برنامه دولت هم باید از یک امکان وسیع و نامحدود از نظر زمان برخوردار باشد زیرا هنگامی که دولت جدیدی معرفی می‌شود ضرورت دارد که قوه مقننه و ملت بدانند و دقیقاً بدانند که دولت به سمت چه هدف‌هایی حرکت می‌کند و چه برنامه‌هایی دارد و چه طرح‌هایی دارد به خصوص آن وقت دولتی خواهد بود که بودجه که زمان بحثش نامحدود است بعد از تصویب به دست آن دولت سپرده می‌شود، پس قبلاً لازم هست با همان امکان، با همان فرصت مناسب و با رعایت همان اهمیت درباره برنامه دولت بحث و بررسی بشود و امیدوار هستیم که در دوره همین مجلس بیست و دوم بتوانیم این گام را با همگامی و هم‌فکری سایر همکاران محترم برداریم که نسبت به برنامه دولت هم همین اهمیت در نظر گرفته شود و همین فرصت غیر مقید برای بحث درباره برنامه دولت پیش‌بینی بشود، کما این که نسبت به لایحه برنامه چهارم ما این گونه بررسی کرده بودیم و قرار بود از مقام ریاست مجلس شورای ملی بخواهیم در واقع قید مدت را بردارند به لحاظ اهمیت خاصی که داشت، خوشبختانه مقام ریاست خود به این مسأله قبلاً توجه داشتند و نحوه و سنتی که در پیش گرفتند این بود که بحث درباره لایحه مقید به آن قید زمانی نبود و همین سنت که در مبحث بودجه هست امیدواریم یک سنتی باشد برای بحث درباره برنامه دولت‌ها در موارد دیگر و این قید زمانی را بردارند تا نمایندگان ملت به طور دقیق و مبسوط بدون آن که مقید به قید زمانی باشند درباره مهم‌ترین امر مربوط به دولت و ملت یعنی لایحه برنامه دولت بحث و بررسی کرده تصمیمی اتخاذ کنند بنابراین انگیزه و سنتی که پیش‌بینی شده است در مورد بودجه بحث و سخن‌های بسیار بشود و به طور نامحدود سخن گفته بشود از برای اهمیتی است که بودجه به این جهات دارد و اگر فقط برای جمع و تفریق اعداد و ارقام بود که کار یک ربع ساعت است (صحیح است) اگر مسأله این بود که این ستون با آن ستون طراز هست یا نه کار یک ساعت است، آن کسی که تخصص ندارد ممکن است با فرصت بیشتری این جمع و تفریق را بزند و آن کسی که تخصص داشته باشد مانند آقای مرتضوی این جمع و تفریق را ظرف ده دقیقه انجام می‌دهد (خنده نمایندگان) این کار ساده‌ای است و این واقعیتی است اما مهم آن سیاست‌هایی است که در نهاد بودجه قرار دارد، مهم آن روش‌هایی است که در شکم اعداد قرار دارد، مهم آن اصول کاری است که بودجه مبین آن اصول کار است آن اصول و روش‌هایی که هر یک به نحوی با قسمتی از زندگی و سرنوشت ملت ارتباط دارد، آن اصول و روش‌هایی که سیاست مالیاتی دولت را مشخص می‌کند سیاست دولت‌ها را در مورد جمع‌آوری درآمدها مشخص می‌کند و آن اصول و روش‌هایی که سیاست دولت را در مورد طرح این درآمدها مشخص می‌کند و جایگاه این هزینه‌هایی که صورت می‌گیرد، جایگاه این خرج‌هایی که صورت می‌گیرد از بیت‌المال ملت، از خزانه و موجودی مملکت، آن وقت مبین این هست که در هر خصوص دولت چه روشی دارد و آن وقت نمایندگان ملت هستند که باید در این باره بحث و بررسی کنند که آیا آن روش‌ها با شدت و ضعف آن روش‌هایی که با اصول زندگی و هدف‌های ملی، با مصالح ملی یا با بیشتر تأمین کردن مسائل ملی تطبیق می‌کند یا تطبیق نمی‌کند؟ متأسفانه در دوره‌های گذشته نه تنظیم‌کنندگان بودجه‌ها به این مسأله توجه داشتند و نه مخالفین یا مدافعین بودجه‌های دولت این است که بودجه‌ها غالباً عبارت بود از یک سلسله ارقام و اعداد خاموش البته فی‌الواقع و به راستی خاموش نبود و این داستان بودجه و این داستان اعداد از آن مواردی است که آنچه ظاهراً با تصور و ذهن مرتبط است و آنچه که ظاهراً موجودیت خارجی و قابل لمس ندارد یعنی عدد با خودش یک دنیا مطلب دارد و با خودش یک دنیا سخن دارد و با خودش رازهای پیشرفت یک ملت را دارد و یا رازهای غم‌انگیز عقب‌ماندگی یک ملت را یا سخن از آزادگی یک ملت دارد یا سخن از بیداری دستگاه‌هایی داشته باشد یا سخن از عدم توجه به دستگاه‌هایی به مهم‌ترین مسائل مملکت عده‌ای از نمایندگان (صحیح است) کار نمایندگان مجلس چیست؟ کار نمایندگان مجلس این است که اعداد خاموش و مرتبط با ذهن را سخن‌شان را بازگو کنند، این اعداد را بشکافند، مفاهیم بزرگ و مهمی را که در سینه آنها است بیرون بکشند و آنها را دقیقاً با توجه به احتیاجات و نیازهای ملی و نیازهای مملکتی بررسی کنند و آن وقت سخن‌ها و رازهایی را که در نهاد و سینه آن اعداد است بیان کنند و در واقع ما همان بیان‌کنندگان سخن‌های آن اعداد هستیم و آن وقت سخن‌ها را می‌گوییم چه سخن خوشایندی باشد و چه سخن ناخوشایندی چه آن سخن‌ها حاکی از نیازمندی‌های‏ ملی باشند و چه آن سخن‌ها حاکی از عدم توجه به نیازهای ملی باشند چه آنجا آن عدد بگوید که نمایندگان ملت مردم ایران بدانید من در مسیر برنامه‌ها و به سمت هدف‌های شما هستم چه آن رقم بگوید مردم ایران بدانید من آن طور که انتظار دارید در این قسمت نخواهم توانست نیازهای شما را برآورده کنم در این نخواهم توانست آن باری که تنظیم‌کنندگان بودجه به عهده من گذاشته‌اند بکشم در این قسمت نخواهیم توانست آن امیدهایی که تنظیم‌کنندگان بودجه به شما ملت داده‌اند برآورد کنیم و ممکن است آن اعداد سخن‌شان این باشد که خیر ما خواهیم توانست وظایفی را که به عهده ما گذاشته‌اند انجام دهیم بنابراین از این نکاتی که عرض کردم منظورم این بود که تنظیم بودجه و بحث درباره بودجه از این جهت باید مورد توجه قرار گیرد یعنی تنظیم‌کنندگان بودجه باید به طور قطع تمام مسائل را قبلاً بشناسند تمام مسائل ملی را روی میز پیاده کنند، آنها را سبک و سنگین کنند الا هم و فالا هم کنند، بررسی دقیق بکنند تا آن وقت معلوم بشود، مشخص بشود که اجزا این بودجه که این عددها هستند به کجا باید بروند و چظوری باید آنها را ترکیب کرد که به آن نظر لازم برسند؟ یک بحثی را ما داریم مدام تکرار می‌کنیم گاهی اوقات بعضی از دوستان می‌فرمایند شما بعضی از مسائل را تکرار می‌کنید (صحیح است) علت این که این مسائل تکرار می‌شود و از نظر آقایان یک مسائل تکراری است این است که اینها یک مفاهیم نو (به معنی عدم ارتباط با پیکره ملت) نمی‌خواهم عرض کنم اینها یک مفاهیمی است کهن و مرتبط با موجودیت ملت ما ولی شناخته شده نبود این مفاهیم را یک نهضت و یک رستاخیز بیان می‌کند. اصولاً خصوصیات یک نهضت و رستاخیز این است که با خودش اصلاحات و مفاهیم خاصی می‌آورد، با خودش فرهنگ خاص می‌آورد، با خودش طرز صحبت کردن خاصی می‌آورد با خودش نظم و نثر خاصی می‌آورد (چند نفر از نمایندگان- آفرین) و گاهی دیده‌ام که به طرز صحبت کردن ما ایراد می‌شود، گمان نکنید یک حالت تصنعی باشد این یک طرز صحبت کردنی است که این نهضت آورده است. گاهی ممکن است حتی طرز راه رفتن برخی از پان ایرانیست‌ها با دیگران فرق داشته باشد، بعضی فکر نکنند شاید ما دارای یک خودخواهی خاصی هستیم نه این طور نیست ولی این طرز فکر یک اندیشه خاصی می‌دهد اگر به خاطرتان باشد پریروز متأسفانه اینجا تذکراتی دادم به همکاران تندنویس و خواهش کردم که در این صورت جلسات مراقب باشند که از طرف ما ننویسند (بنده) چون یک پان ایرانیست هیچ وقت بنده نمی‌گوید (جوانشیر- این که می‌گویند بنده مقصود بنده خدا است نه بنده کس) اصولاً یک پان ایرانیست و یک ایرانی (من) هست علی ایحال، چنین فکر می‌کنم که در روزگاری که ملت ما باید آزادگی‌ها را دریابد، در روزگاری که باید ملت ما قدرت‌های از دست داده‌اش را دریابد، در روزگاری که باید ملت ما یک تجدید ساختمانی از هر جهت، از نظر اقتصادی، از نظر روانی و از نظر فرهنگی بکند این ملت دیگر نباید یاد بندگی‌هایش بیاید آثار بندگی به هر کیفیت باید در جامعه ما ترک بشود بگذارید یک دانش‌آموز، یک نوآموز وقتی می‌آید پیش معلمش می‌ایستد نگوید بنده چون وقتی گفت بنده فوراً سرش خم می‌شود وقتی گفت «من» تمام آن جوهر ایرانی را حس می‌کند، تمام شخصیت ایرانی بودن را حس می‌کند منظور عرضم این است که یک نهضت و یک فکر و یک اندیشه با خودش اصطلاحاتی می‌آورد، با خودش مفاهیمی می‌آورد و آنچه را ما عرض می‌کنیم نه من باب این است که تکرار می‌شود یادم هست که دوست عزیزم آقای دکتر الموتی یک بار فرمودند در فلان مقاله که شما نوشته بودی چندین بار ذکر نیاخاک شده بود گفتم خوب اگر شما یک مقاله‌ای مرقوم بفرمایید راجع به همین چند بار ممکن است نام میهن را بیاورید؟ بجای آن که نمی‌شود کلمه دیگری گذاشت نیاخاک یک مفهومی است که دو بستر این نهضت فرهنگی و این نهضت سیاسی گنجانده شده مفهومی است که هیچ کلمه دیگری آن مفهوم را نمی‌تواند بیان کند وقتی ما گفتیم نیاخاک یعنی آن سرزمینی که با خون ایرانی پیوند دارد و آن سرزمینی که ملت ایران و پان ایرانیست معتقد است که اگر قسمت‌هایی را از این خاک جدا کردند باید دست به دست هم داد و این را بازگرداند (دکترالموتی- حرف حسابی را ما قبول داریم) والا ما نمی‌توانیم زندگی کنیم، نیاخاک این مفهوم را دارد. خوب جای نیاخاک چه لغت دیگری را می‌شود گذاشت (اخلاقی- کسی نمی‌تواند لغت وضع کند) من نشنیدم که آقای اخلاقی چه فرمودند (اخلاقی-کسی نمی‌تواند لغت وضع کند) حالا این را فرمودید یادم هست شاید به خاطر خودتان باشد این لغت آرمان و آرمان‌های ملی از آن لغت‌هایی است که دیگر برای کسی بعید و بیگانه به نظر نمی‌رسد ولی بسیاری از دوستان به خاطر دارند که وقتی این واژه آرمان را پان ایرانیست‌ها ۱۵ سال ۲۰ سال پیش مطرح کردند درست همین بیگانگی را که بعضی‌ها حالا نسبت به نیاخاک احساس می‌کنند آن وقت نسبت به لغت آرمان حس می‌کردند (اخلاقی- آرمان همیشه بوده است) منظور عرضم بیان این نکته بود که یکی از مسائلی را که ما مدام عرض می‌کنیم و یا این که به قول آقای اخلاقی همیشه بوده است ولی نمی‌دانم که چرا گاهی به ما می‌گویند چرا تکرار می‌کنید مسأله اصطلاح و عنوان آرمان‌خواهی است در مسائل مطروحه مملکتی موقعی که لایحه برنامه چهارم مطرح بود ما این مسأله را بیان کردیم یک لایحه عادی هم که مطرح بشود ما این مسأله را بیان می‌کنیم اگر یک آدم بخواهد تربیت بشود ما این مسأله را بیان می‌کنیم یک روزنامه بخواهد منتشر بشود ما این مسأله را بیان می‌کنیم یک گروه اجتماعی بخواهد به وجود بیاید ما این مسأله را بیان می‌کنیم یک خشت روی خشت اگر گذاشته شود ما این مسأله را مطرح می‌کنیم پس ما معتقد هستیم در همه امور مربوط به ملت و مملکت اصل آرمان‌خواهی باید وجود داشته باشد (احسنت) این اصل آرمان‌خواهی یعنی چه؟ یعنی علم به این موضوع که ما بدانیم آنجا که می‌خواهیم لایحه‌ای تنظیم کنیم این لایحه چطور باید تنظیم بشود برای این که در مسیر آرمان‌های ملی باشد، آنجایی که می‌خواهیم یک انسان تربیت کنیم این انسان باید چه جور تربیت بشود برای این که در مسیر آرمان‌های ملی ایران باشد؟ شاید بفرمایید حالا هم این طور است ولی باید عرض کنم این طور نیست درست نمونه‌اش این آموزش و پرورش است که ما داریم یعنی ممکن نیست به هر حال ما دارای یک آرمان‌های ملی باشیم ولی در یک کودکستان و دبستان یکی از فرزندان میهن ما با یک روش، با یک افکار خاص تربیت شود و در یک کودکستان و دبستان دیگر با یک روش دیگر و با یک آرمان دیگر این است که این امر مهم معطوف به آرمان‌های ملی نیست یعنی یک آرمان‌های مشخصی را در نظر نگرفته‌اند آن وقت بسیاری از مشکلات که از آن صحبت می‌کنیم، مسائل مربوط به دانشجویان مسأله مربوط به جوانان را چه کسی می‌تواند بگوید که این مسائل ناشی از خود جوانان است، هیچ کس نمی‌تواند چنین مطلبی را بگوید، این مسائل ناشی از آن روش‌ها و آن دستگاه‌ها و سازمان‌هایی است که وظیفه رسالت آموزش نسل جوان را به عهده دارند اگر این عدم هماهنگی‌ها احساس می‌شود اگر این تغایر و تضادها احساس می‌شود برای این است که ما به آنها آموزش یک دست نداده‌ایم، برای این که آنها را یک جور تربیت نکرده‌ایم، برای این که کانون‌های آموزشی ما هرگز در عمق و در ژرفای کانون‌های آرمان‌خواه نبوده‌اند (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) بنابراین این آرمان‌خواهی می‌بایست در تمام موارد اعمال شده و اگر می‌بینید اگر غالباً تکرار می‌شود چاره‌ای نیست چون از ضروریات امری است و از مواردی است که به طور قطع در هر امری باید مورد توجه کامل قرار بگیرد و اصل اولیه باشد برای این که هر بنایی را روی خودش استوار بکند عرض کردم حتی در مورد خشت روی خشت گذاشتن باید این طور باشد این را لابد جناب آقای پهلبد عمیق‌تر به آن توجه دارند نکته‌ای بود که چندی پیش آقای نخست‌وزیر در یکی از مجامع متذکر شده بودند که در این ساختمان‌های عظیم که ایجاد می‌شود کو آن روح معماری ایرانی؟ کو آن روح آرمان‌خواهی؟ پس اگر در گوشه‌ای خشتی روی خشت می‌گذارند به آن روح آرمان‌خواهی باید توجه شود باید آن روح آرمان‌خواهی وجود داشته باشد، این تهران بی‌قواره مثل غول بزرگ شده بدون این که هیچ اصالتی در ساختمان‌ها ما ببینیم و حتی توی این شهر یک چنین احساسی را نمی‏کنیم شما از نظر اقتصادی نگاه کنید چقدر سرمایه‌گذاری شده چقدر نیروی کار به کار رفته اما شما وقتی توی خیابان‌های تهران راه می‌روید نمی‌توانید احساس کنید که این خیابان‌ها حتی متعلق به یک شهر است، نمی‌توانید احساس کنید که حتی خانه‌هایی که در آن خیابان هستند متعلق به یک شهرند ما آن روح آرمان‌خواهی و آن اصالت را نمی‌بینیم، گمان نکنید اینهایی که عرض می‌کنم من باب بیان یک مطالب مطلق است و یا این که شعر است اینها اساسی‌ترین مسائل اجتماعی است یعنی آن ملت‌هایی که جامعه‌شان را خوب ساختند جامعه را منظم ساختند آن ملت‌هایی که روی پای خودشان ایستاده‌اند آن ملت‌هایی که قدرت‌های بزرگ ایجاد کرده‌اند به چنین مسائلی بیشتر توجه داشتند (مهندس عطایی- ما هم روی پای خودمان ایستاده‌ایم) البته ما در راه نیرومندی هر چه بیشتر هستیم ولی آقای مهندس هنوز به تمام هدف‌هایمان نرسیده‌ایم و ما هیچ گاه این مطلب را بیان نمی‌کنیم که ملت ایران به تمامی مقاصد عالی خودش رسیده است ما هیچ گاه این مطلب را بیان نمی‌کنیم که ملت ایران به آن مقاصد نهایی و غایی نظرات بزرگ شاهنشاه رسیده است اگر این طور فکر کنیم کوشش و تلاش لازم را نخواهیم کرد. ما تازه از یک مرحله نابسامان گذشته که پایگاه‌های آن را کوبیده‌ایم و هنوز می‌بایست پایگاه‌های دیگرش را بکوبیم، در این راه تازه قدم گذاشته‌ایم من این را صریحاً عرض می‌کنم تازه پا به این راه گذاشته‌ایم (مهندس عطایی- ما پیشرفت کرده‌ایم) این درست است چرا این را می‌فرمایید ولی در این پیشرفت نباید توقف کرد (دکتر خزایلی- با توجه به زمان ما خیلی پیشرفت کرده‌ایم تمام روش‌های ما صحیح بوده است که پیشرفت کرده‌ایم) یک روش علمی هست که این مسائل را بگوییم و بررسی کنیم برای این که به سمت یک هدف مستحکم‌تر حرکت کنیم این نکته را اجازه بفرمایید اینجا عرض کنم که به نظر من به هیچ‌وجه نه ملت ایران نه شاهنشاه ایران و نه شخص آقای هویدا تا آنجایی که دیدم بسیاری از دوستان حزبی که در اکثریت هستند و بالاخره همه کسانی که طالب یک کوشش و تلاش هستند هیچ یک از اینها از این مراجع و مقامات چنین فکر نمی‌کنند که ما تمام مشکلات را حل کرده‌ایم، همه مسائل را حل کرده‌ایم و دیگر کاری نداریم. اصولاً من تعجب می‌کنم وظایف احزاب این است، یا حزب اکثریت یا حزب اقلیت هر کس چنین بگوید سبب می‌شود که تجهیز لازم روانی، تجهیز لازم نیروی انسانی نشود. به مسائل خودمان توجه بکنیم اولین راه حل این است که شما مسائل‌تان را بشناسید، اگر مسائل‌تان را نشناسید نخواهید توانست آنها را حل بکنید می‌گویید مسائلی وجود ندارد ولی ما می‌گوییم هنوز مسائل بسیار وجود دارد و می‌خواهیم حل کنیم و من فکر می‌کنم که اصولاً این نحوه بحث را ما دنبال نکنیم چون نه در شأن انقلاب ما است و نه در شأن ملت ما و نه در شأن مبارزات اصولی حزبی، مطلقاً این طور نیست، بگذارید مسائل بیان بشود، بحث بشود و راه حل مسائل روشن گردد وظایف احزاب این است چه حزب اکثریت یا اقلیت اصلاً اگر این طور نباشد پس شأن نزول ایجاد حزب چیست؟ وجود حزب یعنی چه؟ حزب یعنی یک مؤسسه، یک مکتب متشکل نیروهای اجتماعی که می‌گوید ما مسائل اجتماعی را این طور می‌شناسیم و راه حل مسائل اجتماعی را هم بیان می‌کنیم پس اگر قرار باشد بگوییم مسأله‌ای وجود ندارد دیگر وجود حزبی هم به این کیفیت درست نیست ما چنین فکر نمی‌کنیم ما عقیده داریم که مسائل بسیاری هست منتهی امروز جامعه ما، ملت ما در راه حل آن است، برخی از این مسائل را حل کرده‌ایم بسیار دیگرش مانده است ما هنوز برای نظم اجتماعی در روستاها مشکلات عظیم برای‌مان هست. مرحله اول مسأله خلع ید از فئودالیزم بود که انجام شد ولی هنوز برای ایجاد نظم در روستاها مشکلات عظیم وجود دارد که باید این مشکلات عظیم را حل کرد آقای مهندس عطایی لایحه شرکت‌های زراعی برای چه آمد؟ این لایحه بعد از انقلاب برای این آمد که نظم انقلابی را در روستاها مستقر کند و شما گمان می‌کنید مستقر کردن این نظم در روستاها مواجه با اشکالاتی نیست، مواجهه با مسائلی نیست و آن وقت شما به ما می‌گویید نبینید و اگر نبینیم و مسائل را نشناسیم که راه حل را پیدا نخواهیم کرد، بنابراین شناخت یک چنین مسائلی، راه‏ حل یک چنین مسائلی من حیث‌المجموع همان آرمان‌خواهی است که عرض کردم بنابراین من نمی‌توانم، و برای هیچ کس این مسأله قابل فرض نیست که اصولاً بدون این که قبلاً یک مسأله اجتماعی وجود داشته باشد یک تمهید اجتماعی صورت بگیرد. دولت لایحه را برای چه می‌آورد، لابد یک سلسله مسائلی وجود دارد که برای حل آن باید یک لایحه‌ای بیاورد دولت برای چه یک سازمان جدید تأسیس می‌کند؟ لابد یک نیازی وجود دارد که امیدوارم تمام سازمان‌های روی اصل این نیاز باشد اصل این است که سازمان‌ها وقتی به وجود می‌آید احساس می‌شود که یک نیاز اجتماعی وجود دارد و برای این که این نیاز اجتماعی را برآورده کنند آن دستگاه را به وجود می‌آورند این اولین اصل کار تشکیلات و سازمان دادن است و دیگر سوای این نباید باشد که تراکم سازمان‌ها را به خاطر نور چشمی‌ها ایجاد می‌کردند، نمی‌گویم حالا ایجاد می‌کنند بنابراین اصل این است که اگر یک سازمانی ایجاد گردید این سازمان برای چیست؟ برای این که یک نیاز اجتماعی وجود دارد و به خاطر این که این نیاز اجتماعی را برطرف کنند این سازمان را به وجود می‌آورند پس قبلاً باید آن آرمان شناخته بشود، منطبق به آن اصول و هدف‌ها پیاده شود چه داستان عجیبی است وقتی سخنی را آغاز کردیم کار از جمله معترضه از جملات معترضه بلکه از نطق معترضه هم می‌گذرد. برمی‌گردم به آنچه که شاید یک ربع، بیست دقیقه قبل می‌خواستم عرض کنم و آن عبارت از این بود که پس بودجه هم باید هنگامی که این کلمات و اعداد را کنار هم قرار می‌دهند بر آن اصل آرمان‌خواهی تکیه داشته باشند تا این که بتواند یک بودجه مفید باشد و یا حداقل آن که براساس علم بودجه‌ریزی یا بودجه‌گزاری آقای دکتر طباطبایی کدامش درست‌تر است (دکتر عدل طباطبایی- بودجه‌نویسی) بودجه‌نویسی تنظیم بشود و باز به همین جهات است یعنی یکی از جهات دیگر اهمیت خاصی که بودجه دارد این است که بودجه تمامی آن طوماری است تمامی آن رسأله‌ای است، تمامی آن کتاب یا کتابچه‌ای است که همه مسائل مالی مملکت را دربر دارد تمام را، و یکی از وظایف خاص یعنی یکی از برترین وظایف چون نمی‌شود گفت یک وظایف خاصی چون اصولاً نظارت نسبت به امور مملکت در هر زمینه و درهر سطح با مجلس شورای ملی است ولی یکی از مهم‌ترین وظایف مجلس شورای ملی امعان نظر، دقت نظر و اعمال نظارت نسبت به مسائل مربوط به خزانه مملکت است خزانه مملکت به یک مفهوم وسیع نه تنها آن خزانه‌ای که فعلاً در اختیار آقای دکتر آموزگار هست بلکه خزانه مملکت به آن مفهوم وسیع که تمام درآمد مملکت و تمام هزینه‌هایی که در مملکت صورت می‌گیرد به نحوی به آن پیوند و ارتباط پیدا می‌کند این است که در این مورد این وظیفه برتر مجلس شورای ملی است بنابراین وقتی که بودجه و لایحه‌ای می‌آید که تمامی این مسائل را با خودش دارد سیاست‌ها و جهات و انگیزه‌هایی را که دولت در نظر دارد با خودش دارد، نتایجی را که مترتب بر امور است با خودش دارد اینجا است که مجلس شورای ملی باید مداقه و بررسی کامل بکند نه تنها همان طور که عرض کردم مداقه در قالب اعداد و در قالب آن ستون‌ها بکند بلکه در آنچه که واقعاً در شکم آن اعداد و آن ستون‌ها وجود دارد و به طور کلی چنین نتیجه‌گیری می‌شود که بودجه نماینده روش‌ها و سیاست‌های دولت است پس بحث درباره بودجه عبارت است مآلا از بحث درباره روش‌ها و سیاست‌های دولت در امور مختلف و چون به لحاظ مسئولیتی که دولت چه به عقیده ما از لحاظ رسالت تاریخ دارد چون باز هم این بحثی است که ما معتقدیم که یک دولت در برابر ملت خود به حکم اصول و موازین تاریخی دارای یک وظایفی است و رسالت‌هایی را به عهده دارد لزومی ندارد که فقط قوانین آن رسالت‌ها را مشخص کرده باشد این رسالت‌ها را تاریخ یک ملت، زندگی یک ملت، گذشته یک ملت، موقعیت جغرافیایی و سیاسی یک ملت مشخص می‌کند و آن بحث بسیار اساسی و دقیق این است که یک دولت به معنای اخص رسالت‌های تاریخی‌اش را دقیقاً بشناسد، قوانین و مقررات آن وقت تکیه‌گاه‌هایی است از برای آن که آن رسالت‌های تاریخی خودش را دقیقاً اجرا کند والا بحث درباره این سال‌ها و این روزها نمی‌کنیم نظر همکاران گرام را به سال‌های قبل از انقلاب عطف می‌کنم در آن ادوار غالباً دولت‌هایی هم بوده‌اند، دولت‌های قانونی هم بوده‌اند ولی واقعاً آیا آن دولت‌ها رسالت‌هایی را که در برابر ملت داشتند درک می‌کردند؟ درک نمی‌کردند آیا این دولت‌ها رسالت‌هایی را که در پیشگاه مردم ایران و جامعه ایرانی و آرمان‌هایی را که در مقابل تاریخ ایران و اجتماع ملت ایران و در پیشگاه شاهنشاهی ملت ایران داشتند عمیقاً احساس می‌کردند؟ احساس نمی‌کردند بسیاری از آنها این سخن‌ها را می‌گفتند، بسیاری از آنها به نام ملت ایران به نام شاهنشاهی ایران سخن می‌گفتند ولی می‌دیدیم که غالب اینها زنجیردارهای بردگی اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران بودند می‌دیدیم که غالب اینها از یک نظام‌های پوسیده تبعیت می‌کردند می‌دیدیم آنها آن سنت‌های بردگی‌آور را تأیید می‌کردند، این مسأله نمی‌تواند از آنها سلب مسئولیت بکند که اگر بگویند علت این که ما آن موقع این کار را نکردیم به جهت این بود که شاهنشاه فرمان به انقلاب نداده بودند زیرا آنچه را که شاهنشاه فرمان به آن دادند فرمان به آرمان‌های ملی بود و چون دیدند دولت‌ها و آن سازمان‌ها این وظایف را انجام نمی‌دادند فرمان به انقلاب دادند (صحیح است) این آن مسأله اساسی است و ما اگر حد این مسأله را نشناسیم همان طور که شیوه‌های کهنه بوده نه کهن این را من استدعا می‌کنم توجه بفرمایید نمی‌دانم کدام یک از دوستانی بود که اینجا این تذکر یا خواهش را کردند (یک نفر از نمایندگان- آقای دکتر دادفر بودند) کلمات مثل اشخاص با خودشان یک مفاهیمی را یا خوب دارند یا ناخوب کلمه کهن از آن کلماتی است که با خودش مفهوم زیبا و شکوهمندی را دارد و ما می‌گوییم شاهنشاهی کهن ایران. ما می‌گوییم فرهنگ کهن ملت ایران آنچه که زشت و بد است کهنگی است نه کهن بودن کهن بودن از کلمات مقدس است یعنی در حد خودش در هر زمانی مقدس است و آن کهنه بودن است و من خیلی حیفم آمد که این واژه کهن در یک هنگامی به کار آمد که منظور سنت‌های کهنه بود بنابراین یکی از سنت‌های نظم کهنه و منسوخ این بود که مدام مسئولیت لوث می‌شد یکی از طرق لوث کردن مسئولیت این بود که بگویند ما در مورد انجام این خدمت منتظر فرمان شاهنشاه بودیم انجام خدمت وظیفه است لزومی ندارد که کسی برای انجام خدمت منتظر فرمان شاهنشاه باشد (صحیح است) این خواست شاهنشاه است (صحیح است) کسی که مصدر یک امری می‌شود باید خدمت کند، باید وظایفش را آن طور که منطبق با آرمان‌های ملی است انجام بدهد فردا اگر از او مواخذه کردند که چرا این وظیفه‌تان را انجام ندادید نمی‌تواند بگوید چون فرمان صادر نشد، این فرمان همیشگی است فرمان ملت است، فرمان شاهنشاه است، فرمان تاریخ است که هر کسی در هر جایگاهی است باید مسائل ملی‌اش را بشناسد به آرمان‌های ملی‌اش سر بسپارد و در راه آرمان‌های ملی‌اش مبارزه کند و این زمان و شرایط خاص نمی‌خواهد این است که روزی یکی از دوستان عزیز پارلمان منباب اشتباه نکته‌ای فرمودند که ۱۵، ۲۰ سال پیش فرض بفرمایید که ما این احساس غرور را نمی‌کردیم و من واقعاً غمگین شدم و ناچار شدم در آنجا این مسأله را بیان کنم چون یک ایرانی، در هر حال ایرانی است و در هر حال وظایف ملی‌اش را باید بشناسد و در هر حال مبارزات ملی‌اش را باید انجام بدهد و در هر حال به وظایفی که تاریخش و ملتش به عهده او واگذار کرده باید آشنا باشد یک چنین وظیفه‌ای را دولت‌ها بیشتر از مردم دارند متأسفانه در گذشته جز این بوده و توجه به این مسائل مطلقاً نبوده است بنابراین این است که از یک مواردی دیگر و در یک بحث و گفتگویی دیگر ما باید همه مسائل خودمان خاصه مسأله بودجه را بررسی کنیم کما این که خوشبختانه آنچه را که باید عرض کنم می‌بینیم که به هر حال تنظیم‌کنندگان بودجه در سمت این تلاش و کوشش بوده‌اند من وقتی دیدم لایحه بودجه و منضم به این لایحه بودجه چهار جلد کتاب است و در فصول مختلف این کتاب‌ها به هر حال از نظر تنظیم‌کنندگان بودجه بحث و بررسی صورت گرفته آن مسائل و مطالبی را که آنها در اجرای‏ بودجه می‌خواهند به یک وضع نسبتاً مشخصی نشان داده‌اند و واقعاً از این جهت احساس یک خوشحالی بسیار کردم (احسنت) که این کوشش‌ها و تلاش‌ها به هر حال یک نوع نظم و انظباطی دارد می‌گیرد و به این مسأله توجه می‌شود و حداقل اگر به آن کیفیت که باید و شاید و مورد عقیده ما است در مواردی توجه نشده یا اعلام نشده ولی این کوشش در این سمت کاملاً بوده و هست و بودجه در این مدار بررسی شده و من در همین جا از این جهت کاملاً سپاسگزاری می‌کنم و جای خوشنودی بسیار است و خود من برای بیان این مطالب برای این که نظریات و عقاید گروه پارلمانی پان ایرانیست را اعلام بکنم به هر حال از نحوه تنظیم بودجه (البته بیشتر منظورم به خصوص کتاب‌های چهار جلدی منضم به بودجه است) نهایت استفاده را کردم (صدری‌کیوان- دلیل شاملیت بودجه است) از نظر بودجه‌نویسی عرض کردم که تلاش شده است دیگر موارد و فصولش بستگی دارد به اختلاف نظر به اهداف و آن اهدافی که نظر ما است و در واقع جای این دارد که مطرح شود در یک موردی ما نظر دیگری داریم و شاید در بسیاری از موارد ولی اینها اختلاف نظرها است که گروه‌های سیاسی و احزاب سیاسی نسبت به روش‌های مختلف کار دارند و اغلب این اختلاف نظرها صرفاً ناشی از روش‌ها است و این روش‌ها است که شاید خودش بودجه را بیان می‌کند پس بدیهی است بحث و بررسی که ما می‌کنیم از نظر این اختلاف نظرها است که امیدواریم در این بررسی‌ها دولت و حزب اکثریت نسبت به این مسائلی که بیان می‌کنم هماهنگ بشوند و اعمال و اجرای روش‌ها را در نظر بگیرند پس این یک بحث و بررسی کلی درباره نحوه تنظیم بودجه است. اما رسیدگی بودجه هم از این قاعده کلی مستثنی نباید باشد حداقل وقتی تنظیم‌کنندگان و تقدیم‌کنندگان بودجه این زحمت را متحمل می‌شوند که بودجه‌ای را براساس این اصول با یک تلاش و کوششی تنظیم بکنند و تقدیم می‌کنند به مجلس شورای ملی واقعاً مجلس هم باید بر همین اساس و اصول یک رسیدگی و بررسی دقیق و عمیق بکند و یک گله کوچکی را عرض کنم به این جهت است که گزارش کمیسیون بودجه مجلس در واقع از نظر این اصلی که عرض کردم مرا به عنوان یک نماینده مجلس شورای ملی راضی نکرد من باب نظری که کمیسیون داد و انتظار یک بررسی دقیق‌تر یک گزارش مبسوط‌تر منهای آن اعداد و ارقام را داشتم و این که رقم آن سمتش آن طور می‌خواند و این سمتش این طور این دیگر متناسب شرایط این زمان و متناسب با کار بودجه‌نویسی نیست کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی باید بنشیند بررسی بکند که اصولاً با توجه به سیاست اقتصادی دولت و با توجه به همین لایحه برنامه عمرانی چهارم که همین دیروز از مجلس شورای ملی گذشت آیا اصول و مواد این بودجه با آن اصول تطبیق می‌کند یا نمی‌کند کمیسیون بودجه باید بررسی بکند که آیا این میزان سرمایه‌گذاری در این قسمت متناسب با این هدف‌هایی که اعلام کرده‌اند هست یا نیست آیا در آن قسمت سرمایه‌گذاری بیشتری از نظر مملکت لازم بوده یا لازم نبوده یعنی کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی در نتیجه باید سینه این اعداد را می‌شکافت باید سینه ستون‌های بودجه را می‌شکافت باید قبل از این که ما اینجا سخن بگوییم کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی به پیشگاه مجلس می‌داد با این اهمیت و در این سطح از بررسی دقیق و عمیق بود که اگر با گزارش‌های دوره‌های قبل مجلس شورای ملی یعنی با آن دوره‌هایی که به هر حال بودجه‌هایی با چهار جلد کتاب ضمیمه به ما داده نمی‌شد بررسی بکنیم می‌بینیم تقریباً شبیه آن گزارش‌ها است ظاهراً مثل این که بررسی درباره بودجه در کمیسیون شاید علت و سبب این باشد که فرصت تنگ بوده ولی به هر حال من امیدوارم که یک روز این مجلس از داستان این تنگی وقت و ضیق وقت خلاصی پیدا کند و یک زمانی برسد که واقعاً با یک فرصت کامل کمیسیون‌ها و به هر حال مجلس شورای ملی این لوایح مختلف را و به خصوص لوایح اساسی را مورد بحث و بررسی قرار بدهد من فکر می‌کنم یکی از داستان‌های ادوار مختلف قوه مقننه این بوده که یا برای لوایح دولت‌ها یا برای لوایح مربوط به برنامه‌ها یا برای لوایح مربوط به بودجه‌ها و دام مجلس دچار یک ضیق وقت بوده البته وقتی واقعاً این همه کوشش و تلاش دایم صورت بگیرد آقای دکتر کاظم‌زاده که من کم کم ارادتم به شما دارد زیاد می‌شود که یک بودجه‌ای با چهار جلد کتاب منضم بوده و شاید چند ماه بررسی شده این طوری باشد که به ازا آنچه که به مجلس داده شده بشود یک ماه زودتر داده بشود که آن وقت کمیسیون بودجه واقعاً این فرصت را داشته باشد که این بررسی دقیق را بکند، فرصت داشته باشد که از آن مدار بررسی کند نه این که فقط عبارت از این باشد که ستون چپ با ستون راست می‌خواند و اقلام هم به این کیفیت هست و این نکته‌ای را که می‌خواستم عرض کنم و جناب آقای فضایلی در جلسه گذشته متذکر شده این است که من از این جهت البته به نحوه تنظیم بودجه ایرادی دارم که عرض می‌کنم و این مسأله بودجه متعادل است خیلی خوب گفتند و همین طور است، اصولاً این داستان داستان کهنه‌ای است، بودجه متعادل به این معنا صحبت از یک بودجه مفید باید کرد یعنی ممکن است یک روزی دولتی بودجه‌ای بیاورد که تمام هزینه‌های لازم را دارد و به ملت اعلام می‌کند که بدانید این هزینه‌ها باید بشود ولی یک میلیارد تومان هم کسر بودجه داریم اما باید این هزینه‌ها بشود (دکتر خزایلی- هم متعادل و هم مفید بودن هر دو باشد که بد نیست و این یک مسأله روانی است) چه بهتر این است که به این کیفیت یعنی این هم یک مقدار در واقع مسأله‌ای بود مربوط به همان امر بودجه‌نویسی در ادوار گذشته که بله کوشش شده دو سمتش متعادل و بعد هم بررسی می‌شد که این دو سمتش با هم می‌خواند یا نمی‌خواند، و بعد هم یک گزارش مبنی بر این امر. ولی من واقعاً وقتی این چهار جلد کتاب را با دقت بررسی کردم دیدم حداقل در این قسمت تلاش شایان تقدیر صورت گرفته که آن ضوابط کهنه شکسته بشود و به هر حال می‌بینیم با یک جسارتی آن موارد و اقلام را ذکر کردند همان‌ها که من حالا ایراد خواهم کرد برخی از مواردش را ولی این شایان توجه است، این نحوه نحوه درستی است از نظر بودجه‌نویسی و توجیه بودجه، این است که با توجه با این جهات و گذشته از آن اندک گله‌ای که از کمیسیون عزیز بودجه (اخلاقی- عزیز یعنی چه) عزیز یعنی گرامی جناب آقای احمدی این خیلی ثقیل بود که تعریف کنم (ضیااحمدی- بنده نگفتم آقای احمدی فرمودند) آقای احمدی جنابعالی که دبیر هستید (ضیااحمدی- اشکالی ندارد) چون فکر کردم برای‌شان نکته‌ای است خواستم توضیح بدهم و به خودم اجازه دادم که معنی کنم که منظور کمیسیون گرامی بوده است، به هر حال فکر می‌کنم مطمئناً به علت ضیق وقت بوده است (مرتضوی- بنده بعد توضیح خواهم داد این طور نیست) متشکرم اما با این تفاصیلی که درباره بودجه شد و این که عرض شد الزاماً ضرورتی ندارد که ما هنوز فکر کنم که به آن کیفیت سابق بگوییم بودجه متعادل است من از این رقم ۱۸۰۴ برحسب میلیون ریال که به عنوان صرفه‌جویی‌های ضمن اجرای بودجه منظور شده هر چه کوشش کردم چیزی متوجه نشدم زیرا صرفه‌جویی یک حدودی دارد یا قابل پیش‌بینی هست یا قابل پیش‌بینی نیست اگر بشود قابل پیش‌بینی باشد که یک چنین رقمی را به طور منجز نشان بدهد چه لزومی دارد که آن را اصلاً در اقلام هزینه کرد چرا حذف نکردند یعنی این طور اطمینان هست که به اندازه این رقم صرفه‌جویی خواهد شد زیرا با این صرفه‌جویی است که بودجه متعادل می‌شود قبلا هم این عقیده را عرض کردم که به هیچ‌وجه اعتقاد به آن بودجه متعادل به آن معنی ندارم این نظر من است اما حال اگر ذکر شده است که این صرفه‌جویی‌ها به طور قطع صورت می‌گیرد بنابراین مراد این هست این طور استنباط می‌شود که این هزینه‌ها انجام نخواهد شد، صرفه‌جویی یعنی در هزینه، خوب اگر این صرفه‌جویی می‌شد که صورت بگیرد به چه مناسبت این صرفه‌جویی‌ها را در ستون هزینه‌ها ذکر کردند باید قبلاً حذف می‌شد از هزینه‌ها البته اینجا اقلام دیگری می‌بینیم اقلام‏ مربوط به نفت ارقام مربوط به اعتبار طرح‌های مستمر عمرانی که البته به جای خودش درست که هیچ حرفی ندارد الا این که همان طور که بررسی شد و جناب آقای نخست‌وزیر هم بیان فرمودند هر چه زودتر طوری شود که ما آنچه را که از منبع سرمایه ملی‌مان یعنی نفت می‌گیریم برای مخارج عادی مملکت منتقل بشود برای سرمایه‌گذاری برای برنامه‌های عمرانی و اما حال نسبت به فصول مختلف این بودجه بررسی و رسیدگی می‌کنیم یعنی بررسی می‌کنیم، رسیدگی که با مجلس شورای ملی است، فوراً ایراد گرفته نشود، ما بررسی می‌کنیم و بعد آن رأیی که مجلس می‌دهد رسیدگی است اما به هر حال این بررسی که صورت می‌گیرد همکاران گرامی منطبق است بر اصول و ضوابطی که عرض کردم یعنی دقیقاً منطبق است بر آن اصولی که عرض کردم باید برای تنظیم بودجه رعایت بشود آن اصولی که برای شناخت روش‌ها و سیاست کار که در شکم بودجه مستتر است به کار برده شود آن هدف‌های اجتماعی که از اعمال این روش‌ها و سیاست‌ها که در شکم بودجه مستتر است باید به آن هدف‌ها و سیاست‌ها برسیم از این جهات است که در واقع روش‌ها و سیاست‌هایی که در بودجه ۱۳۴۷ که دولت تقدیم مجلس شورای ملی کرده است مستتر است در آن باره با توجه بفصول و جهات مختلف بحث و بررسی می‌کنیم، پس الان یک بار هم اینجا است که دیگر کار همکاران جراح را باید انجام داد یعنی کالبد این اعداد و فصول را خواهیم شکافت، محتوی این فصول و اعداد را بیرون می‌کشیم و مورد بررسی قرار می‌دهیم و خواهیم دید که به هر حال چه ایراداتی از نظر ما نسبت به این محتوی‌ها وجود دارد و چون کار ما و چنین عادت کردیم که صرفاً یک روش انتقادی محض نداشته باشیم یعنی وقتی در مقام انتقاد و ایراد به امری یا روشی برآمدیم در برابر آن هم بیان کنیم که چه باید بشود و یا چه خواهیم کرد، این درست نیست که یک فرد، یک گروه پارلمانی یا یک نماینده یا یک روزنامه‌نویس فرقی نمی‌کند هر کس که سخنی می‌گوید یا کلمه‌ای را روی کاغذ می‌آورد یعنی نقشش بیان انتقاد یا به مفهوم دیگر عیب‌جویی باشد انتقاد باید یک انتقاد سازنده باشد، باید انتقاد خلاق باشد یعنی واقعاً باید با خود ریشه‌ها و مبانی استدلالش را داشته باشد و بعد هم در برابرش راه حل‌هایی که برایش ابراز می‌شود داشته باشد اگر سوای این باشد انتقاد نیست بلکه یک نوع خودخواهی فردی یا خودبینی سیاسی است به این مناسبت هست که واقعاً طی بیست و پنج سال مبارزه سیاسی که ما داشتیم همواره این اصل را محترم شمرده‌ایم و یک‌بار هم عرض کردم که هیچ گاه عقیده نداشته‌ایم که سخن خوب فقط آن چیزی است که ما می‌گوییم سخن خوب را هر کس بگوید خوب است و او را تأیید می‌کنیم مبارزه درست را هر کس مطرح کند او را تقویت می‌کنیم و در راه یک امر صحیح اجتماعی هر کس اندک تلاشی بکند تا آنجا که توان داشته باشیم او را یاری خواهیم کرد و بحث‌ها و بررسی‌های خود را از این نقطه نظر مطرح می‌کنیم و با این سنجش عنوان می‌کنیم بنابراین دوستان گرامی (البته چنین رویه‌ای ندارند و نیست) خواهش می‌کنم وقتی یک مطالبی را حداقل من باب تذکر به خودمان یعنی تذکر به گروه پارلمانی پان ایرانیست عرض می‌کنم فوراً بعضی از دوستان جبهه بگیرند و فوراً در واقع یک تذکراتی که حاکی از مخالفت قبل از داوری باشد بیان نفرمایند زیرا بسیاری از مطالب که مطرح می‌شود و بررسی می‌شود ممکن است مطالب مورد نظر همگان باشد یعنی همه هماهنگ باشیم و همه معتقد به یک روش‌هایی بشویم که در نتیجه بهتر منشأ اثر بشود کوشش‌هایمان بنابراین از این نظر است که بررسی می‌شود چون دیروز هم جناب آقای هویدا فرمودند که پزشک‌پور نوید داده است که فردا سخن طولانی خواهد گفت و او هم در انتقاد ید طولانی دارد ولی هیچ وقت این طور نیست انتقاد به معنای محضش نیست شاید به این روحیه و خصیصه ما جناب آقای هویدا به خوبی آشنا باشند اما به معنای بیان نظریاتی است به معنای بیان نظریات و عقاید یک حزب و نهضتی است نسبت‏ به مسائل اجتماعی، به معنی بررسی‌های دقیقی است که یک حزبی که دارای مبادی و اصول خاصی است نسبت به مسائل مملکتی می‌کند. پس درباره این لایحه مطالبی هست که در این زمینه شاید به تفصیل عرض شود اولین و مهم‌ترین قسمتی که در بودجه سال ۱۳۴۷ و کتاب‌های منضم به آن منعکس است، و اصولاً در بودجه هر دولتی باید منعکس باشد سیاست گردآوری درآمد آن بودجه است، این از مهم‌ترین مسائلی هست که در هر بودجه‌ای باید مورد نظر قرار بگیرد زیرا آن روش‌ها و آن تمهیدات و آن طرقی را که یک دولت، فرق نمی‌کند حتی هر سازمان و تشکیلات برای تأمین درآمد خودش در پیش می‌گیرد به مقدار زیادی روابط اجتماعی را که تنظیم‌کنندگان و تقدیم‌کنندگان لایحه به آن معتقد هستند و نحوه روابطی را که باید بین گروه‌های مختلف اجتماعی وجود داشته باشد مشخص می‌کند بنابراین مهم‌ترین قسمتی که باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد مسأله سیاست مندرج و منعکس در بودجه برای گردآوری درآمد هست، در این قسمت هست که بحث‌ها و سخن‌های اساسی مرتبط با اصول بسیار مهم اجتماعی مطرح می‌شود و در این خصوص هست که گروه‌های مختلف، احزاب گوناگون نسبت به امور مختلف اجتماعی اختلاف نظر پیدا می‌کنند در این مورد هست که نسبت به مسائلی که با کلیه امور اجتماعی مرتبط است بحث‌های گوناگون مطرح می‌شود پس باید سیاست گردآوری درآمد را که در بودجه منعکس شده است از این نظر مورد بررسی قرارداد زیرا اینجا است که روش‌ها مشخص می‌شود و آن وقت مشخص می‌شود آیا یک روش را می‌شود تأیید کرد یا نباید تأیید کرد آنجا است که مشخص می‌شود به فرض اگر حزب اکثریت معتقد به یک روش‌هایی در یک موردی هستند چرا حزب پان ایرانیست معتقد به آن روش‌ها نیست؟ آنجا است که آن موارد اختلاف و نظر در مورد روش‌های داخلی و نسبت به امور مختلف مشخص می‌شود پس همکاران گرامی این بحث و بررسی که من نسبت به فصول مختلف بودجه به خصوص در مورد روش‌های گردآوری درآمد بودجه دارم و البته هرگاه نسبت به یک قسمتی اشاره‌ای نکردم و بررسی نشد در اینجا یعنی که نسبت به آن قسمت اختلاف نظر نداریم این را عرض کنم. بنابراین من باب این نیست که بگویید خیلی خوب چرا اینجا فقط آن قسمتی را که اختلاف نظر دارید می‌گویید چون اصولاً شأن نماینده پان ایرانیست و یا احزاب دیگر اگر احیاناً اکثریت هم در یک مواردی اختلاف نظر داشته باشد این موارد را بیان می‌کند اما به هر حال این را عرض کنم آن مواردی را که ما ذکر نکنیم یعنی اینجا ذکر نکنیم مواردی است که به آن کیفیت که در بودجه بوده است مورد ایراد نبوده از نظر ما، آنچه را که مورد ایراد هست، آنچه را که حائز یک آثار مهمی است که به طور قطع باید از نظر آینده ملت ایران، از نظر برنامه‌های اجتماعی ملت ایران از نظر نقش سازندگی نظم انقلاب جامعه ایرانی مورد توجه و تذکر و بحث و مداقه قرار بگیرد بحث خواهیم کرد اولین نکته‌ای که به صورت بسیار چشمگیر و شاخص در بودجه به چشم می‌خورد در سیاست درآمد بودجه مسأله بسیار مهم مالیات‌ها است و همین طور که ملاحظه می‌فرمایید یک اتکا خاص و سنگینی ستون درآمد بودجه بر مالیات‌های غیر مستقیم دارد (صحیح است) و تقریباً حجم مالیات‌های غیرمستقیم سه برابر مالیات‌های مستقیم است (اندکی کمتر) به طور کلی می‌توان گفت در این قسمت سیاست روش کار تنظیم‌کنندگان بودجه و دولت این بوده است که هر چه بیشتر از طریق مالیات‌های غیر مستقیم تأمین درآمد بشود و مبین این سیاست هم لایحه متمم بودجه بود که چند جلسه گذشته به مجلس شورای ملی آورده شد و نسبت به مواردی که به خصوص برخی از آن موارد آنچنان جزء مایحتاج عمومی است آنچنان مرتبط است با امور اجتماعی ما توسعه فرهنگی و اقتصادی ما که حتی دولت باید خود آن موارد را تهیه بکند و مجاناً در اختیار مردم بگذارد در همان جلسه موردی را عرض کردم، مورد رادیو، و عرض کردم که رادیو دیگر جنبه تفننی و لوکس ندارد رادیو وسیله آموزش است (صحیح است) و همان طور که دولت برای روستاها سپاهی دانش می‌فرستد همان طور که سپاهی بهداشت می‌فرستد به روستاها به طور قطع مسأله این که توی هر خانه روستایی باید یک رادیو وجود داشته‏ باشد جزء یک چنین برنامه‌ای است هماهنگ یک چنین برنامه‌ای هست و حداقل این به صورت یک نیاز همگانی درآمده و از این نیاز همگانی نباید به این کیفیت مالیاتی گرفته بشود و حالا وقتی به فصل مربوط به این مالیات‌های غیر مستقیم مراجعه بفرمایید عنایت خواهید فرمود که چطور قسمت اعظم این ارقام قسمت اعظم مالیات‌ها که گرفته می‌شود مربوط است با آن اموری مرتبط است با آن مواردی مرتبط است با آن عواملی که ارتباط محض و انصراف‌ناپذیر با برنامه‌های تولیدی برنامه‌های اقتصادی و برنامه‌های همگانی ما در سطح وسیع مملکتی به خصوص در سطح وسیع روستاها دارد که گذاردن هر نوع بار سنگین روی این موارد تعیین کردن مالیات‌هایی برای این موارد مآلا جز این نتیجه‌ای نخواهد داشت که آن طوری که شاید و باید از این عوامل از این برنامه‌های بزرگ توسعه صنعتی و اقتصادی استفاده لازم صورت نگیرد بنابراین اولاً این سنگینی و فشار بیش از حدی که در ردیف ۲۰۰۰ که مربوط است به مالیات‌های غیرمستقیم پیش‌بینی شده یک فشار و یک تحمیل بیش از حد لزوم به اکثریت قریب به اتفاق مردم است (صحیح است) باز مورد دیگری را عرض می‌کنم که در همان لایحه متمم بودجه سال ۴۶ آورده شده بود اینجا بحث شد مسأله مالیاتی بود که در مورد مکالمات تلفن گذاشته شده بود یکی از آقایان فرمودند آن کس که روی میزش تلفن هست و از این وسیله تفننی استفاده می‌کند مکلف است که مالیاتش را بپردازد ولی فکر می‌کنم همگی و حتی واقعاً تنظیم‌کنندگان لایحه به این مسأله معتقد هستند که دیگر تلفن یک وسیله تفننی نیست بلکه یک وسیله عمومی و همگانی است یک وسیله برقراری ارتباط است یک وسیله است برای تماس و ارتباط مردم با یک‌دیگر و حتی برای این که این ارتباط هر چه زودتر باشد استفاده از این وسیله هر چه سهل‌تر و ساده‌تر باشد از مواردی است که باید کوشش بشود با امکانات بیشتر و تسهیلات بیشتر در اختیار مردم گذاشته بشود ولی متأسفانه نه تنها در این مورد بررسی و تمهیدی صورت نگرفت مواجه شدیم با این که مالیات بیشتری را از سخن‌گویان با تلفن، صحبت‌کنندگان با تلفن می‌خواهند و جهت تشحیذ ذهن آن همکار محترم عرض می‌کنم همان طور که عنایت فرمودند آن مالیات به هیچ‌وجه مربوط به امتیاز تلفن نیست مربوط به مکالمه با تلفن است یعنی آن کس که می‌رود در یک مغازه یا یک باجه تلفن صحبت می‌کند این مالیات به او هم تحمیل می‌شود، این مالیات را او هم باید بپردازد و این درست نیست در یک چنین اموری که به خصوص مردم به هنگام نیازمندی‌های خودشان مراجعه می‌کنند یعنی موقعی می‌رود تلفن می‌کند که یک کار ضروری دارد به دکتر تلفن می‌کند موقعی می‌رود تلفن می‌کند که ناچار از این کار است تازه یک مالیات بیشتر باید بپردازد پس دولت کی باید حداقل وسایل را برای مردم در نظر بگیرد؟ ما که می‌بینیم همین طور پشت سر هم تمام سازمان‌ها همه امور همه وظایف سازمان‌های دولتی به عنوان خدمات اختصاصی خدمات دولتی عنوان می‌شود و حق‌الزحمه هم می‌گیرند و این درست نیست و حالا عرض می‌کنم که اصولاً این روش کار از نظر نظم اجتماعی برای دولت برای بودجه مملکت آنچنان تأثیری ندارد ولی از نظر ایجاد نظامات طبقاتی نوین و اثرات غیر قابل انکار دارد که حالا در موارد مختلف در فصول مربوط به مالیات‌های نوین عرض خواهم کرد بنابراین به طور کلی به دلالت لایحه بودجه و کتاب‌های منضم به بودجه و ردیف‌های ۱۰۰۰ که مربوط به مالیات‌های مستقیم است ردیف ۲۰۰۰ که مربوط به مالیات‌های غیرمستقیم است در این بودجه سال ۴۷ به طور کلی همان سیاست اخذ هر چه بیشتر مالیات‌های غیرمستقیم و در نتیجه تحمیل به گروه‌هایی از اجتماع که باید مورد حمایت و مورد دفاع اجتماع قرار بگیرد پیش گرفته شد به شما عرض کنم که ما آگاهیم، می‌بینیم نظریاتی ابراز می‌شود، گویا یکی از مقامات مسئول وقتی که بیان شده بود این نظریات عرض می‌کنم ما خواهیم توانست بهداری و بیمه درمانی همگانی داشته باشیم چرا نخواهیم توانست ما می‌خواهیم آموزش مجانی و همگانی در تمام صفوف داشته باشیم چرا نخواهیم توانست اینها را عرض خواهم کرد که خواهیم توانست اینها را وقتی در یکی از موارد گفتند که چرا باید سیاست درمانی مملکت را به سمتی تشویق‏ کنند که به ناچار هر کس برای این که از چنگال مرگ و بیماری رهایی پیدا کند ناچار بشود برود مبالغی بپردازد پاسخ داده شد مگر کسی که می‌خواهد برود کفش بخرد نباید برای کفش پول بدهد؟ این سیاست و این طرز فکر درست نیست نسبت به یک مسائل دولت مسئولیت اجتناب ناپذیر دارد آنها را خدمات قابل معاوضه نمی‌شود شناخت امر آموزش و پرورش وظیفه دولت‌ها است که برای مردم تهیه کنند خدمات قابل معاوضه نیست درمان مردم وظیفه دولت‌ها است که تأمین کنند (صحیح است) خدمات قابل معاوضه نیست اینها وظایف مسلم دولت‌ها است یعنی دولت به همین خاطر به وجود می‌آید، یکی از جهاتش این است که فرزندان یک ملت نگران از بیماری‌ها نباشند به این خاطر به وجود می‌آید سازمان‌های دولتی که فرزندان ملت نگران از برنامه‌های آموزشی نباشند بدانند که وقتی در دامان این ملت پا به عرصه حیات گذاشتند فقط به حکم این که یک ایرانی است خواهند توانست بدون هیچ گونه اشکالی کودکستان، دبستان، دبیرستان و دانشگاه را ببینند (صحیح است) این اساس باید مستقر بشود در حالی که آنچه در این مواردی که عرض خواهم کرد پیش‌بینی شده نه تنها از نظری که دولت فکر می‌کند از نظری که مقامات مسئول فکر می‌کنند نه تنها رافع مشکلات نیست چون با رقم از همین بودجه من نشان خواهم داد که این سیاست‌های تبعیض‌آمیز در محیط‌های آموزشی و دانشگاهی به قیمت چه مبلغ‌هایی خریده شده در برابر بودجه‌هایی که برای این مؤسسات و سازمان‌ها گذاشته شده آیا این اقلام اینها امور مربوط به مصالح عمومی مملکت ما است مربوط به همگان است یک وقت مالیات وضع می‌کنند که اگر کسی ساختمان ده طبقه بسازد مکلف است این قدر مالیات بدهد بسیار خوب دنده‌اش نرم باید بدهد اگر نداد نسازد ولی مسأله این که یک فرزند ملت ایران از تمام امکانات آموزشی باید برخوردار بشود تنها مسأله آن فرزند نیست مسأله ملت ما است مسأله آینده ما است مسأله تمامیت موجودیت نژاد ایرانی است پس این دیگر مسأله فردی نیست من می‌خواهم این سؤال را بکنم آیا سربازان یک ملت مدافعین یک ملت وقتی به جبهه‌ها می‌روند وقتی کشته می‌شوند وقتی مبارزه می‌کنند وقتی شانه به شانه با دشمنان ملت مصاف می‌دهند به شرطی دولت این کارها را انجام می‌دهد که بیایند در ازای این خدمت یک وجهی بگیرند؟ این طور نیست چرا این طور نیست؟ چون این از اموری است که به تمامیت موجودی ملت ما مربوط است از اموری است که دولت ایجاد می‌شود به خاطر این که این امر را انجام بدهد و به همان دلیل که دولت ایجاد می‌شود به خاطر این که از مملکت دفاع کند دولت هم ایجاد می‌شود به خاطر این که وسیله آموزش و پرورش تمام فرزندان ملت را در تمام صفوف آماده و فراهم کند (صحیح است آفرین)، این یکی دیگر از وظایف دولت است، به همین دلیل دولت ایجاد می‌شود برای این که فرزندان این ملت را سالم نگه دارد و برای این ایجاد می‌شود که برخورداری آنها از امر سلامت مستلزم این نباشد که آیا بتوانند پول بدهند یا ندهند، بسیاری از این موارد هست که ملاحظه خواهید فرمود به عقیده من گاه به نحو غم‌انگیزی به صورت یک خدمات قابل معاوضه عنوان شده و این درست نیست و مهم‌تر این که این بار سنگین مالیات‌های مستقیم با بررسی که ما کردیم به نظر ما معارض است با همان اصول و هدف‌هایی که در لایحه برنامه چهارم مندرج است و مورد تصویب مجلس هم قرار گرفت (صحیح است) معارض با آنها است این ماده اول لایحه برنامه چهارم را ملاحظه بفرمایید در بند الف هدفی که تعیین شده افزایش قدرت تولید هست تسریع رشد اقتصادی از طریق افزایش قدرت تولید، این هدف برنامه چهارم است یعنی هدف برنامه‌ای است که ۴۸۰ میلیارد از سرمایه ملی این مملکت که درآمد منابع نفتی باشد برای اجرای این هدف، برای رسیدن به این هدف خرج خواهد شد و بعد هم خواهیم دید که بسیاری از این موارد با افزایش قدرت تولید تعارض دارد و این موجباتی که فراهم می‌شود نه تنها به این کیفیت بودجه و روش‌های مندرج در بودجه فراهم نمی‌کند بلکه در مواردی به صورت یک سد و مانع است و به خصوص که به این نکته خوشبختانه دولت اتکا دارد جناب آقای نخست‌وزیر فرمودند و این روش درستی است که آنچه باید این برنامه را اجرا کند تنها اعتبار ریالی نیست آن‏ اعتبار نیروی انسانی است آن مردم ایران هستند پس باید روش‌هایی در نظر گفته شود که امکان به حرکت آمدن آن نیروی انسانی در این میدان کوشش‌های اقتصادی و اجتماعی فراهم بشود باید روش‌هایی در پیش گرفته بشود که این فرصت را بدهند این امکان را بدهند که نیروهای اجتماعی از هر جهت به حرکت در آید از چه جهاتی باید به حرکت در بیاید؟ از نظر فکر از نظر اندیشه از نظر اعتقاد به برنامه‌هایی که اجرا می‌شود باید عمیقاً حس کند این برنامه‌ها کاملاً منطبق با یکایک آنها هست این آن امر مهم است از آن نظر که باید کاملاً احساس کنند که این برنامه‌ها به خاطر توسعه و رفاه از نظر یک دید انفرادی رفاه زندگی آنها است این موضوع را فوراً عوض کنم به هیچ‌وجه ما به این عقیده نیستیم یعنی امور اجتماعی را برنامه‌های ملی و اجتماعی را هرگز متکی به انگیزه‌های رفاه اجتماعی فردی نمی‌کنیم اما روش‌هایی که در پیش گرفته می‌شود باید به کیفیتی باشد که مردم را توده‌های مردم را در آن برنامه ملی و اجتماعی شرکت بدهد، حقیقت این است من این طور فکر می‌کنم یعنی این طور استنباط می‌شود که وقتی کسی احساس بکند که این تلفنی را که تا دیروز صحبت می‌کرد این را باید یک مبلغ زیادتری بدهد اولین احساس که برایش پیدا می‌شود احساس این است که یک تحمیلی به او شده، دیروز با دوستان صحبت بود در خصوص شرکت واحد اتوبوسرانی مثل کشورهای دیگر قسمت‌ها و سازمان‌های دیگری که ما داریم همه دارند ولی یک نکته را بررسی کردیم و آن این بود که واقعاً باید به طور قطع آن ایراد و معایب که هست به طور قطع باید برطرف بشود ولی بهترین روش این بوده است که شرکت واحد اتوبوسرانی باید توسط خود دولت اداره بشود چون فکر کردیم اگر در اختیار سایرین بود تاکنون این بلیط دو ریال، پنج ریال شده بود ولی اگر قرار بشود که خود دولت هم این کار را بکند دیگر آن وقت احساس تحمیل را آن احساس به هر حال فشار سنگین‌تر را این مردم این توده‌های مردم، قشرهای گوناگون اجتماع که با این امور ارتباط دارند و واقعاً فعالیت و کوشش آنها است که باید این برنامه‌ها را اجرا بکند باید گفت این نظر که هست تأمین نخواهد شد به هر حال سیاست اتکا چشم‌گیر و بیش از حد لازم بودجه بر مالیات‌های غیرمستقیم روشی است که مورد ایراد و اعتراض ما در این بودجه هست عرض کردم که از دو جهت مغایر است این روش با اصول هدف‌های مذکوره در برنامه چهارم یکی از نظر مسأله افزایش تولید بود که بعدها در قسمت دیگری دقیق‌تر این موضوع را توضیح خواهم داد موضوع دیگر از نظر هدفی است که در بند ب ماده اول لایحه برنامه عمرانی چهارم ذکر شده است که البته درست است که با پیشنهاد ما این قسمت‌ها اضافه شد ولی درست این قسمت‌ها مأخوذه از همان کتاب مبسوط لایحه چهارم هست که خوشبختانه طرز فکر تنظیم‌کنندگان لایحه هست و من از این نظر تعجب می‌کنم چطور آقای دکتر کاظم‌زاده که گویا در هنگام تنظیم لایحه برنامه چهارم دخالت داشتند و یا به طور مؤثر دخالت داشتند چطور این لایحه بودجه را هم ایشان تنظیم فرمودند چطور اینجا دو شخصیت شدند ما این را شنیده بودیم ولی ندیده بودیم به این کیفیت است علی ایحال این قسمت‌ها را که عرض کردم قسمت‌هایی است که کاملاً در آن کتاب بسیار مؤثر و مفیدی که واقعاً زحمت شایان ستایش کشیده شده بود واقعاً در مورد لایحه برنامه چهارم منعکس است و ما وقتی بررسی کردیم دیدیم هدف‌هایی که ذکر شده است در آنجا یک هدف‌هایی است که تا حد زیادی سمت برنامه چهارم را نشان بدهد بنابراین با این تغییرات خیلی جزئی پیشنهاد کردیم به کمیسیون که اینها را عیناً در ماده اول لایحه قرار بدهد که خوشبختانه به این کیفیت شد اما همین طور که ملاحظه می‌فرمایید در این قسمت برنامه به یک نکته اساسی اتکا کردند یعنی این را از هدف‌های برنامه چهارم قرار دادند و توجه به همین نکته بود که ما دیدیم همکاران گرامی که برنامه چهارم از یک حالت به اصطلاح خشک و مطلق خارج شده و به صورت یک برنامه اجتماعی درآمده و این همین بود که ذکر کردند از هدف‌های برنامه‏ چهارم این است که باید به کیفیتی این اقدام صورت بگیرد به کیفیتی این وجوه خرج بشود و به کیفیتی این برنامه اجرا بشود که توزیع عادلانه صورت بگیرد و به خصوص در میان روستاها این هدفی است که برنامه چهارم در پیش گرفته است توزیع عادلانه، من عرض می‌کنم که حالا در این جهت بودجه این اتکا و فشار بیش از حد روی مالیات‌های غیر مستقیم و آن لایحه متمم بودجه سال ۴۶ اینها با این هدف برنامه چهارم نمی‌خواند (صحیح است) موجب توزیع عادلانه نیست که هیچ بلکه به جهاتی که عرض خواهم کرد موجب توزیع یک نوع تبعیض در قسمت‌های مختلف خواهد بود از آنجا که لایحه برنامه چهارم یک لایحه مهمی است همان طور که در آن قسمت عرض کردم واقعاً می‌شود گفت بودجه پنج ساله است، یعنی برابر ۵ سال تمام باید تمام نیروهای اجتماعی، سرمایه‌های ملی بخش خصوصی، بخش دولتی از طرق مختلف، از جهات مختلف دست به دست هم بدهند هماهنگ با هم بشوند برای این که به این هدف‌ها برسند پس بدیهی است بودجه باید فصولش و روش‌هایش با این سیاست‌ها تطبیق بکند من عرض می‌کنم که روش اخذ درآمد هرچه بیشتر از طریق مالیات‌های غیرمستقیم این هرگز در هیچ زمان در هیچ دوره‌ای روشی برای اعمال اصل توزیع عادلانه نبود (صحیح است) دلایلش هم با خودش هست یعنی هر کس با این دلایل آشنا هست و ضرورتی به توضیح و بسط مقال بیشتر از حد ندارد و به خصوص یک قسمتی در این مالیات‌های غیر مستقیم که مالیات‌های غیرمستقیم است ولی مستقیماً ارتباط دارد با عواملی که در امر افزایش تولید، عواملی که با انجام طرح توسعه صنعتی و اقتصادی غیر قابل تردید دارد یعنی به آن اندازه ارتباط دارد که اگر این عوامل وجود نداشته از توسعه صنعتی و اقتصادی به آن کیفیت که مورد نظر هست نمی‌تواند صورت بگیرد؟ این عوامل تمام عواملی است که به نام سوخت معرفی می‌شود و نظر همکاران گرامی را، نظر خانم‌ها و آقایان را من جلب می‌کنم به صفحه ۹ از قسمت سوم این لایحه بودجه که شرح تفصیلی آن به دنبال او هست همین طور که ملاحظه می‌فرمایید همچنان مالیات‌هایی بر مواد سوخت هست، بنزین نفت سفید نفت کوره‌ها و نفت گاز و این عوامل سوخت عواملی است که البته همین جا اضافه می‌کنم عامل دیگری را یعنی نیروی برق را، اینها عواملی است که در شرایط کنونی تنها وسایل ایجاد هرگونه دگرگونی، ایجاد هر نوع تحول و افزایش هر نوع قدرت تولید است یعنی «انرژی» بدون اتکا به انرژی نه می‌شود روستاها را روشن کرد نه می‌شود یک چرخ کارگاهی را به حرکت درآورد نه می‌شود تکنیک را در حد لازم در روستاها توسعه داد نه می‌شود امور مربوط به بهداشت همگانی را اعمال و اجرا کرد اینها اموری است، اینها عواملی است که در قسمتی از این عوامل ما عقیده داریم دولت‌ها برای اجرای برنامه‌ها باید به کیفیتی تنظیم بودجه کنند باید به کیفیتی روش‌ها را در نظر بگیرند که بعضی از این عوامل در شرایطی حداقل تا زمان معینی مجاناً در اختیار مردم روستاها گذاشته بشود تا بشود این برنامه‌ها را اجرا کرد به طور قطع تا زمان معین حداقل جناب آقای مهندس، (اشاره به آقای مهندس روحانی) نیروی برق را به روستاها نباید فروخت نیروی برق را باید مجاناً در اختیار روستاها قرار داد بگذاریم خانه‌های آنها کانون‌های آنها محله‌های آنها کوچه باغ‌های آنها مجاناً روشن بشود این اصل را نمی‌شود قبول کرد که اگر برق می‌خواهند پول بدهند در روستاها درست نیست برق باید داشته باشند چون برنامه جامع ملی ایران ایجاب می‌کند که برق مجاناً به روستاها بدهند و این یکی از آن رسالت‌هایی است یکی از آن وظایفی است که دولت‌ها به عهده دارند آنها باید تأمین‌کننده این خواست و این نیازمندی‌ها باشند. البته مسأله در دو سطح قابل بحث است یکی در سطح عوامل و مراکز تولید است که لزوماً باید سرمایه‌گذاری زیادی درش بشود یعنی کسی که می‌خواهد کارخانه ایجاد کند باید یک میلیون تومان حداقل خرج کند یا اگر عوامل و پایگاه‌های تولید می‌خواهد ایجاد کند ناچار باید یک سرمایه‌گذاری بکند ایرادی ندارد در یک چنین مواردی آنها باید برای عامل سوخت بپردازند اگر زیاد اصرار هست از طرف سازمان‌های دولتی ولی ما چطور می‌توانیم بالاخره روستاییان خود را، مناطق دورافتاده خود را با این امر به اصطلاح‏ تکنولوژی آشنا کنیم صنایع را بفرستیم به دورترین نقاط آنها را از قید سنت‌ها و روش‌های کهنه آسوده بکنیم هرگاه ما این مورد را در اختیارشان بگذاریم یادداشتی برای من آمده است که اضافه بر بهای مصرف برق در روستاها مبلغی به عنوان مخارج اولیه می‌گیرند یعنی ۳۵۰۰ الی ۸۰۰۰ ریال می‌گیرند من عرض می‌کنم نکته اساسی این است که ما وقتی سپاهی دانش به روستاها فرستادیم مگر در برابرش از روستاها چیزی گرفتیم؟ نگرفتیم. مگر سپاهی بهداشت که به روستاها می‌روند مگر در مقابلش از روستاییان ما به ازا می‌گیریم؟ من عرض می‌کنم که بعضی از این عوامل سوخت هست که از نظر انجام تحولات اجتماعی و اقتصادی از نظر موفق کردن انقلاب اجتماعی ایران حداقل همان اهمیت سپاهی بهداشت و سپاهی دانش را دارد یعنی فرستادن نیروی برق به روستاها کمتر از آن نیست فرستادن انرژی به روستاها کمتر از آن نیست به همین دلیل است که دولت در برابر اصول انقلابی خودش را موظف می‌داند که از بودجه عمومی سپاهی بهداشت را به روستاها بفرستد به همین دلیل جناب آقای مهندس روحانی اجرای امر انقلاب این است که شما خود را مسئول بدانید از برای این که نیرو را این چراغ برق را این روشنایی را به دل به روستاها ببرید بدون این که از روستاها چیزی بگیرید (روحانی- نمی‌شود باید روستاها فعالیت بکنند درآمد در بیاورند از برق استفاده کنند) خیر چرا نمی‌شود آقای روحانی؟ چون جناب آقای روحانی قرار بود نکته‌ای را بفرمایند و تداعی معانی شد خیر جناب آقای روحانی کاملاً می‌شود یک وقتی اگر به خاطرتان باشد سال‌ها قانون تعلیمات اجباری گذشته بود و دولت‌ها آمدند و رفتند و مدام گفتند که نمی‌شود آقای روحانی انقلاب اجتماعی ایران می‌دانید چه بود؟ مفهوم اساسی آن این بود که نگوییم نمی‌شود و کارهایی شد (روحانی- مفت نباید داد) چرا مفت باید داد چرا، به روستایی مفت باید داد (روحانی- تعلیم و تربیت بله) علی ایحال مسائلی است که عرض می‌کنم یادداشت دیگری آمده است جناب آقای مهندس روحانی که آب به روستاها مجانی بدهند برق پیش‌کششان این یادداشت مثل این که از ردیف همکاران اکثریت بود (رضوی- از سوی اکثریت نبود) خوب چه ایراد دارد مگر از نظر اقتصادی با اکثریت در یک ردیف نیستیم هماهنگ نیستیم (رضوی- از نظر اقتصادی اکثریت صحیح نمی‌داند) خوب چه عرض کنم آن را بعد همکاران اکثریت خواهند فرمود بله عرض کنم که این یک مسأله بسیار اساسی است این قانون تعلیمات اجباری سال‌ها بود و مدام اجرا نمی‌کردند و وقتی سؤال می‌کردید که چرا اجرا نمی‌کردید می‌گفتند نمی‌شود بعد این قدر این نمی‌شود‌ها را گفتند که به جهت همین نمی‌شودها شاهنشاه فرمان به انقلاب دادند (صحیح است) انقلاب انجام گرفت و بعد دیدیم که چه ساده می‌شود، بچه سادگی می‌شود گروه‌ها گروه فرزندان پاکدل ایرانی را به روستاهای دوردست فرستاد، بچه سادگی می‌شود یک نظم شامخ و عالی را به نام سپاهی دانش به اقصی نقاط مملکت فرستاد بچه سادگی می‌شود در همین روستاهایی که فکر می‌کردند پای یک آموزگار نمی‌رسد و نمی‌بایست برسد سپاهی دانش رفت و با دیو جهل و اهریمن مبارزه کردند آقای روحانی می‌گفتند که صنایع سنگین نمی‌شود ایجاد کرد ۵۰ سال این داستان را می‌گفتند که نمی‌شود به خاطر جنابعالی هست به خوبی، اما ملاحظه فرمودید که چه ساده شد چرا شد؟ چون کوشش و تلاش صورت گرفت، معطوف به آن آرمان‌ها من عرض می‌کنم که این مسائل، این عوامل سوخت این انرژی من حیث‌المجموع اینها از نظر یک بحث فنی و تکنیکی از نظر یک بحث اقتصادی به هیچ‌وجه برای اجرای برنامه‌های توسعه صنعتی و اقتصادی برای پیروز کردن هر چه قطعی‌تر انقلاب اجتماعی ایران چون همان طور که عرض کردم هنوز انقلاب ما به بسیاری از هدف‌های خودش نرسیده که باید برسد به طور قطع باید این عوامل در بعضی از موارد که به طور مجانی در اختیار روستاها و گروه‌های مختلف اجتماع قرار بگیرد در بعضی از موارد هم با مالیات هرچه کمتر این کار باید بشود و من عقیده دارم این کار زمانی خواهد شد و مطمئناً این کار زمانی خواهد شد چون آن برنامه‌های بزرگ اجرا نخواهدشد مگر این که ما از این طریق عمل کنیم و این یکی از مهم‌ترین موارد هست و من در انتظار این هستم یک روزی و این خواهد شد بودجه‌ای‏ در این محیط مقدس مطرح می‌شود که در آن بودجه اعلام شود این موارد عوامل مهم سوخت و انرژی به طور مجانی در اختیار ملت ایران قرار خواهد گرفت (ان‌شاالله) و این خواهد شد و آن وقت است که ما تمام نیروهای اجتماعی را همه نیروهای اقتصادی را همه نیروها را هماهنگ کردیم برای این که به صورت پیشرفته‌ترین اجتماع از جهات مختلف دربیاییم و در آن راه هستیم و این مواردی است که برای رسیدن به آن راه باید در نظر گرفت این مواردی است که به عقیده ما از عواملی است که نخواهد گذارد قدرت تولید هرچه بیشتر افزایش پیدا کند یعنی نخواهد گذارد که آن هدفی که در بند اول ماده اول لایحه برنامه چهارم به آن اشاره شد برسیم حالا ملاحظه می‌فرمایید آقای دکتر الموتی که من اصرار داشتم که این هدف‌ها باید در لایحه برنامه چهارم بیاید برای این است که این طور بشود. (دکتر الموتی- مسائل منطقی بود کمیسیون هم قبول کرد) واقعاً نسبت به مسائل اساسی بررسی‌هایی کرد موضوع گذشته از جنبه محض اقتصادی آقایان این عامل سوخت در توسعه فرهنگی اثرات اجتناب ناپذیر دارد و به طور قطع هنگامی که از این نظر مسائل اجتماعی را بررسی می‌کنیم باید که مورد عامل سوخت و انرژی را در نظر بگیریم. تاریخ بشر، تاریخ تمدن بشر داستانش غالباً این طور شروع می‌شود که این روشنایی یا این آتش در چه موقعی پیدا شد و این داستان بسیار ابتدایی که هر ملتی بنا به سنت‌های خودش بنا به داستان‌های تاریخی و اساطیری خودش یک مضمون و مفاهیمی را از این موضوع دارد بازگوکننده این مسأله است در شاهنامه می‌بینید که فردوسی هوشنگ را پیدا می‌کند که او رفت و موقعی که می‌خواست سر ما را به سنگ بکوبد این نماینده اهریمن و زشتی را، آتش درخشید و تمدن شروع شد ارتباط بسیاری دارد و همین گونه در نحله‌ها در روش‌ها در مذاهب مختلف ملاحظه می‌فرمایید یک نوع اهمیت خاصی به نور می‌دهند این برای این است که یک چنین پیوندی با زندگی مردم دارد با فرهنگ بشری دارد با فلسفه با تمدن با صنایع و با اقتصاد دارد، ملت‌ها هر زمان با یک کیفیتی، بعد به آن وقت رسیدند که چراغ‌های موشی را روشن می‌کردند باز همین بود مطمئناً هیچ جا نمی‌شد مکتب خانه درست کرد الا این که یک چراغ موشی آنجا روشن باشد هر چند که تکنیک جلوتر رفت، اهمیت و ارتباط این روشنایی و عامل سوخت با برنامه‌های اقتصادی و صنعتی و فرهنگی بیشتر شد به خصوص با برنامه‌های فرهنگی خاصه حالا که با برنامه‌های آموزشی می‌بینیم که تغییراتی حاصل شده و ایستگاه فرستنده تلویزیون آموزشی هم دایر شده نمی‌دانم اگر این برق را به روستاها نبریم اگر این برق را مجاناً در اختیار روستاها قرار ندهیم ما چطور می‌توانیم آنها را از این تنعمات برخوردار بکنیم؟ چطور خواهیم توانست برخوردار کنیم آنها را از این تحولات؟ آیا این روش‌ها سبب نمی‌شود که مآلا روستاها یا گروه‌هایی از اجتماع از این تنعمات تمدن و برنامه‌های پیشرفته ما محروم باشند؟ مسلماً نتیجه‌اش این خواهد بود علی ایحال حداقل این است که یکی از برنامه‌های اصولی و بسیار مهم ملی از نظر حزب پان ایرانیست این است که عوامل سوخت تا آنجا که مقدور هست به خصوص در شرایط کنونی به طور مجانی در اختیار قشرهایی از اجتماع و خاصه روستاها و مناطق دوردست گذارده بشود. موضوع دیگر این موضوع افزایش ۵ درصد است به منظور جایزه صدور برای کالاهای سرمایه‌ای و تجهیزات صنعتی و سرمایه‌های کالاهای صادراتی گذارده می‌شود مآلا سبب خواهد شد که اینها یک افزایش بها پیدا بکند و این افزایش بها موجب خواهد شد که مصنوعات و کالاهای صادراتی ما نتوانند آن طور که باید و شاید در یک بازارهایی رقابت کنند البته این فکر اندیشه بزرگی است اندیشه‌ای نه تنها در خور ستایش است بلکه باید توسعه بیشتری هم پیدا بکند ولی نکته‌ای را که عرض می‌کنم این است که باید منابع تأمین این اعتبار تغییر بکند و منابع دیگری باید در نظر گرفته بشود (صحیح است) جمله منابعی که در ستون درآمد بودجه پیش‌بینی شده درآمد مربوط به نفت هست که همان طور که عرض کردم امید است کوشش‌ها به آن مرحله و درجه برسد که ما این قسمت از درآمد منابع نفتی را هم مطلقاً برای سرمایه‏گذاری‌های برنامه‌های عمرانی بگذاریم نکته دیگر که اینجا ذکر شده است و امیدوارکننده است و شایان توضیحات و مذاکراتی هست و کوشش‌های هرچه بیشتری را باید معطوف به آن کرد ردیف ۳۱۰۴ مربوط است به مالیات مأخوذه از بابت فروش نفت خام توسط شرکت ملی نفت ایران این که یک چنین رقمی در بودجه دولت ایران آمده همکاران گرامی من بی‌اختیار احساس یک افتخار بزرگی می‌کنم زیرا گذشته از آن که تا قبل از نهضت ملی شدن صنایع نفت در ایران و تا قبل از پیروزی‌های ملت ایران و شاهنشاهی ایران دراین زمینه قابل فرض نبود که در آن وضع سابق یک روزی بودجه‌ای ارائه بشود که یکی از رقم‌های درآمد این بودجه مالیاتی باشد که به صندوق دولت واریز شده از بابت فروش نفت خام توسط شرکت ملی نفت این رقم که امیدوارم دربودجه‌های بعدی حجم و گسترش خیلی بیشتری را پیدا بکند با خودش راز مبارزات ملت ایران راز کوشش‌های ملت ایران و به خصوص راز مبارزات چند سال اخیر شاهنشاه ایران را بر ضد استعمار نفتی جهان دارد (صحیح است) این یک نکته بسیار مهمی است و از آن رقم‌های قابل افتخار است یعنی از آن رقم‌هایی است که ما وقتی می‌رسیم به این رقم نباید فکر کنیم که ۱۰۹۰۱۰۰۰ تنها یک رقمی است نه این با خودش حکایت یک موجودیت بزرگ یک رستاخیز بزرگ یک پیروزی بزرگ و یک هدف‌های بسیار بزرگی دارد (صحیح است) این از آن قبیل رقم‌های گویا است که سخن‌های بسیار دارد نکته‌ای را که در اینجا می‌خواستم عرض کنم که در هنگام طرح و بحث لایحه چهارم هم عرض کردم این است که به خاطرم هست یعنی به خاطر همه همکاران هست که در یک موردی شاهنشاه به هنگام معینی تحت کوشش‌های شرکت ملی نفت ایران به این نکته اشاره فرمودند که شرکت ملی نفت باید از نظر وضع و موقعیت همان از نیرومندترین و قوی‌ترین شرکت‌های مشابه خودش باشد (صحیح است) این اصل نه تنها از نظر اقتصادی حائز توجه است بلکه از نظر موقعیت تاریخی ملت ایران مصالح تاریخی ملت ایران و به خصوص رسالتی که شاهنشاهی ایران از نظر انجام مبارزات ضد استعماری جهانی به عهده دارد حائز اهمیت است (صحیح است) مسأله‌ای که وقتی نماینده مجارستان می‌آید می‌نشیند و از ما نفت می‌خرد این حجم نفت که از ما می‌خرد و رقمی که در برابرش می‌دهد مهم نیست می‌دانید چه مهم است؟ این مهم است که نفت ایران به بازارهای فروش رفت (صحیح است) این اهمیت دارد و این مهم است که انحصارها در هم شکسته شد (صحیح است) این مهم است که مبارزات ملی ما از جنبه یک مبارزات محض اقتصادی و منطقه‌ای و محلی تجاوز کرده و به صورت مبارزات پیروز در سطح جهانی درآمده است این مسأله مهم و این مسأله اساسی است که سمت و هدف ما را در این جهت مشخص می‌کنند و دقیقاً باید تمام مقامات مسئول همه ملت ایران به این آمال بسیار مهم و اساسی توجه کنند و شما به خوبی می‌دانید، همه به خوبی می‌دانید که بسیاری از کارشکنی‌ها و توطئه‌ها که بیهوده فکر می‌کنند به نتیجه می‌رسد و می‌خواهند در امر مبارزه ملت ایران در امر جهش ملت ایران و رستاخیز ملت ایران مانعی ایجاد کنند نه تنها از نظر وضع ما است بلکه به این خاطر است که استعمارگران جهانی از نظر پایگاه‌های جهانی نگرانند به این دلیل است که می‌بینید ملت ایران شاهنشاهی ایران رسالت تاریخی نژاد ایرانی بار دیگر انحصار بازارهای فروش نفت را در هم شکست (صحیح است) کشورهایی که مثل ما در حال توسعه هستند و مثل ما خواهان یک زندگی دور از بردگی اقتصادی هستند به سوی خود فرا می‌خواهد دست در دست آنها می‌گذارد و شانه به شانه هم یک مبارزه هماهنگی را دنبال می‌کند همان طور که یک روز عرض کردم نفت، منابع نفتی ما برای ما متأسفانه به دست یک عده عوامل ناپاک یک نوع اسارت و بندگی آورده بود بعد از این جنبش‌ها و کوشش‌ها و پیروزی‌ها نفت برای ملت ایران پیروزی‌های دیرین و ایفای رسالت‌های تاریخی را خواهد آورد (صحیح است) و آنچه که در این راه هستیم و هدفی را که در سمتش هستیم این نکته مهم است حالا در این نکته مهم به یک مسأله‌ای می‌خواهم اشاره کنم مسأله این است‏ که رسالت ملی ایران نسبت به مسائل نفتی این است که نباید این بازارهای فروش در انحصار چند کمپانی باشد زیرا اگر به این کیفیت باشد ملت‌های صاحب منابع نفت براستی صاحب منابع نفتی خودشان نخواهند بود زیرا اگر به این کیفیت باشد آنها ناچار هستند نفت خودشان را به آن بازاری بفرستند که این کارتل‌ها و این تراست‌های نفتی بخواهند به آن قسمتی عرضه کنند که کارتل‌ها و تراست‌های نفتی می‌خواهند پس این مسأله کوشش ملت ایران و سیاست عمیق و دقیق شاهنشاهی ایران برای در هم شکستن انحصار بازارهای فروش نفت برای این که نفت را به بازارهای فروش عرضه کنند در واقع مکمل انقلاب ملی شدن نفت در کشور ما بوده و هست (صحیح است) یعنی آنچنان مکملی است که بدون آن انقلاب نمی‌تواند به طور واضح پیروز و موفق باشد اما اجرای یک چنین امر مهم ایفای یک چنین رسالت بزرگ به سادگی صورت نخواهد گرفت این کمپانی‌ها این جهان‌خواران نفت که عادت چنین داشته‌اند که منابع نقتی ملت‌ها را غارت کنند ملت ما در روی سرمایه‌های عظیم نفتی در فقر و مسکنت و بیماری بمیرند و آنها ثروت‌های اینها را غارت کنند و چپاول کنند در برابر یک چنین سیاست‌هایی می‌خواهند مقاومت کنند بسیاری از تحریکات و توطئه‌هایی که در مناطق مختلف می‌شود آن دست‌های خیانتکاری که در خلیج‌فارس توطئه‌هایی می‌کنند به خاطر و به گمان تجاوز به حقوق ملت ایران هم آنها هستند که نگران شده‌اند (صحیح است) پس ما با این مسائل رو به رو خواهیم بود (یک نفر از نمایندگان- و موفق خواهیم شد) بدیهی است اما راه این موفقیت‌ها چیست؟ امروز ملت ایران قصد و اراده موفقیت در تمام این مبارزات ملی را دارد اما راه این است که در اینجا ما باید به نکته‌ای اساسی اشاره بکنیم این نکته اساسی را بارها اشاره کردیم و آن این است که رسیدن ما به این بازارهای فروش عرضه کردن این مصنوعات و یا کالاها و یا مواد اولیه و مواد به بازارهای فروش و انجام این مبارزه مهم ضد استعماری جهانی یک تضمین مهم باید داشته باشد آن تضمین این است که نقت ما را ناوگان‌های نفتی ما نفتکش‌های ما به بازارهای فروش عرضه کنند (صحیح است) این است آن مسأله مهم این مسأله این قدر مهم است که از انقلاب ملی شدن منابع نقتی ایران نه تنها نمی‌تواند جدا باشد بلکه امروز دیگر مرحله قطعی است که باید هرچه زودتر به آن برسیم مشخص است چرا باید برسیم وقتی مبارزات، کمی بیشتر گسترش پیدا کند وقتی ما به بازارهای فروش نفت بیشتر بردیم وقتی ما دست‌های ملت‌های دیگر را می‌توانیم گرمتر و صمیمانه‌تر بفشاریم ما بناچار در این مناطق با چه کسانی رو به رو خواهیم بود ما بناچار با چه قدرت‌هایی مبارزه خواهیم داشت ما به ناچار در این مناطق با چه عواملی درگیر خواهیم شد مطمئناً همان‌هایی که نمی‌خواهند این بازارهای فروش را از دست بدهند همان‌ها که می‌خواستند بازارهای فروش را در اختیار و انحصار خود داشته باشند که نفت ما را به ثمن بخس بگیرند و به قیمت‌های گزاف به آنها بفروشند مطمئناً چنین است، آن وقت شاید در چنین مواقعی آنهایی که دارای وسایل نفت کش هستند آنهایی که دارای ناوگان‌هایی هستند که نفت را از روی دریاها حرکت بدهند و به بازارهای فروش برسانند آنهایی که امور مربوط به عرضه و فروش نفت را در اختیار دارند آنها ممکن است در چنین شرایطی نگذارند حاضر نباشند که نفت ما به بازارهای مختلف فروش عرضه بشود پس این است آن مسأله مهم، این است از اساسی‌ترین مسائل ملی ما. پس تا وقتی که اینجا با کمال افتخار با احساس غرور هر چه بیشتر می‌بینیم که چنین رقمی در بودجه هست که آن ناشی از پیروزی ملت ایران در این مبارزه ملی است و دریابیم که چه درگیری‌هایی در این مبارزه داریم دریابیم که چه آینده‌ای داریم دریابیم که چه نقش اساسی به عهده ما است باید آماده بشویم لزومی ندارد که ما آن وقت به فکر تجهیز بیفتیم که خطر کاملاً ما را احاطه کرده باشد لزومی ندارد آن وقت به فکر تأمین وسیله بیفتیم که هیچ کس یا قدرت‌های معارض وسیله‌ای در اختیار ما بگذارند از حالا باید این پیش‌بینی بشود و از حال این کوشش باید صورت بگیرد در این خصوص در واقع می‌توان گفت نهضت بزرگ ملی شدن نفت‏ ایران سه مرحله داشت یکی مرحله خلع بند از کمپانی منحوس سابق بود که این کار صورت گرفت دوم مرحله در هم شکستن انحصار بازارهای فروش که این کار بزرگ نیز به همت شاهنشاه ایران زمین صورت گرفت (صحیح است) نه تنها در یک سطح ملی در یک سطح جهانی این آن سطوری است که در تاریخ مبارزات ضد استعماری ملت ایران به نحو درخشانی برای همیشه مثبت خواهد شد مرحله سوم در واقع مرحله ملی کردن ارتباطات محصولات و مصنوعات نفتی است برای ملت ایران یعنی باید این امر در اختیار ما باشد باید مال ما باشد باید نفت ایران در ناوگان‌های نفتکش ایران به بازارهای فروش برده بشود (صحیح است) این آن آرمان مهم وظیفه مهم و رسالت مهم است که باید هرچه سریع‌تر انجام بگیرد و به عهده تأخیر نیفتد زیرا وقتی به این کیفیت باشد، به طور قطع در آینده‌ای نزدیک بودجه‌هایی که دولت‌ها عرضه خواهند کرد، گزارشهایی که دولت‌های ایران خواهند داد حاکی از این است که قلم‌های بزرگی، رقم‌های بزرگی از بابت مالیات‌هایی که از نفت‌هایی که در بازارهای مختلف به فروش رسانده‌ایم آمده باشد به خزانه دولت و گذشته از این که شما از آن نظر همان طور که عرض کردم بررسی کنیم این ایفای یک رسالت تاریخی است در جهان و در واقع درهم شکستن بسیاری از آن سدها و سنگرها و پایگاه‌های استعمار جهانی است و این وظیفه بزرگی است که ملت ایران و شاهنشاهی ایران در قبال تاریخ به عهده داشته و دارد در خصوص فصل مربوط به درآمدهای خاصی که در انحصارات دولتی است تنها نکته‌ای را که عرض می‌کنم این است که البته انحصارهای دولتی در واقع همیشه یک نوع امکان خاص و استثنایی هست که به دولت‌ها داده می‌شود و باید به چند نکته توجه بشود در بسیاری از موارد این توجه صورت نگرفته یا آن طور که باید و شاید صورت نگرفته اصولاً هر نوع انحصاری دارای این عیب هست که مقام یا کسی که انحصار به نفع او صورت گرفته تلاش لازم را برای بهبود کالاهای خودش یا خدمات خودش نمی‌کند یعنی خیالش راحت است از بابت این که بازاری در اختیارش هست و با اتکا به آن مقررات و موازین انحصاری یک مصنوعات یا خدماتی را عرضه می‌کنند که مصرف‌کنندگان ناچار به خریدش هستند این موضوع تا حد بیشتری گذشته از این قبیل انحصارهایی که گاهی برای بخش‌های خصوصی در نظر گرفته می‌شود برای انحصارهای دولتی به نحو بیشتری نمودار می‌شود بسیار تشکر می‌کنم از تذکر جناب آقای ریگی چون درست یکی از بخش‌های مربوط به سخن من بود که فراموش کردم تذکر بدهم خیلی متشکرم که جنابعالی این توجه را به من دادید و در این مورد مرقوم فرمودید که به عرض می‌رسانم، باید کوشش هرچه بیشتر صورت بگیرد که در واقع نفت خام ما به صورت مصنوعات نفتی تبدیل بشود و به بازارهای مختلف عرضه بشود که در این راه خوشبختانه گام‌های بسیار بزرگ برداشته شد و پایه‌گذاری به طور قطع کوشش‌های وسیع‌تر و هر چه دقیق‌تر در این راه کمال اهمیت را دارد حتی یک بار یادم هست گزارشی را مطالعه می‌کردم که گویا آقای مهندس رزم‌آرا تهیه کرده بودند از مسائل مربوط به مسائل پتروشیمی در آنجا در حدود ۴۰۰ یا بیشتر کالا معرفی شده بود که همه ماده اولیه‌اش مربوط به نفت بود و به طور قطع گسترش در این مورد برای ما یک منابع بسیاری را فراهم خواهد کرد که شاید از منابع نفت کمتر نباشد در خصوص این انحصارات دولتی اولاً کوشش صورت می‌گیرد برای اینک اینها نسبت به بهتر کردن و مناسب‌تر کردن کالاها و خدمات خودشان فعالیت بیشتر و توجه بیشتری داشته باشند موارد مختلف دارد انحصاراتی که هست انحصار دخانیات ایران با قسمت‌های دیگر که اگر کوشش بکنند بسیاری از مشکلاتی که مربوط به این مسائل خواهد شد حل خواهند کرد و مسأله دیگر این هست که چون انحصار در اختیار دولت هست پس بر قیمتی که می‌خواهند کالاها را به مردم عرضه نکنند سعی بشود که به طور مناسب‌تر و چون غالباً این کالاها مصنوعات جهانی است که مورد نیاز اکثریت مردم هست این بررسی و این دقت بشود که واقعاً با یک قیمت مناسب و عادله‌ای در اختیار مردم قرار بگیرد اما مسأله بسیار بسیار مهم که در مورد روش‌ها و شیوه‌های درآمد بودجه اتخاذ شده قسمت مربوط به درآمد حاصله از خدمات دولت است که در اینجا این بشارت را عرض می‌کنم که نسبت به بعضی از قسمت‌ها عرایض مبسوط و نسبتاً مفصلی خواهم داشت (چند نفر از نمایندگان- بفرمایید) جناب آقای رئیس هم مثل این که با یک تنفس چند دقیقه‌ای موافقت نمی‌کنند.

نایب رئیس- جنابعالی خسته شده‌اید؟

پزشک‌پور- در خدمت‌تان هستم اما در این خصوص نظر همکاران گرامی را به صفحه ۲۲ قسمت سوم از لایحه بودجه یعنی قسمت منضم به بودجه جلب می‌کنم در خصوص یک رقمی که از آن زمانی که کسانی این مورد را در نظر گرفتند و همان زمان هم ما احساس عدم رضایت و اندوه بسیار عظیمی از این موضوع کردیم و من واقعاً استدعا دارم که بعد از این توضیحات دولت موافقت بفرمایند بر این که این رقم از ستون درآمد برداشته شود این رقمی است که در ردیف ۴۱۰۷ ذکر شده و آن فروش معافیت از خدمت وظیفه است! (صحیح است) خدمت وظیفه امر مقدسی است فراهم کردن موجبات انجام خدمت وظیفه برای تمام فرزندان ملت وظیفه دولت است (صحیح است) یعنی باید این موجبات را فراهم کنند خدمت وظیفه نباید بمانند تخلف از مقررات رانندگی باشد که یا باید کسی برود یا اگر بخواهد نرود پول بدهد (ارسنجانی- اگر قانوناً معاف بشود) چنین قانونی نمی‌بایست باشد اگر معاف شد بدون این که پول از او بگیرند معافش کنید در برابر معافیت پول نگیرید، احتیاجی نیست بگذارید برود در برابرش پول از او نگیرید (یک نفر از نمایندگان- در آینده این طور نخواهد بود) به آینده کاری ندارم به این بودجه کار دارم این مسأله مربوط به حالا نیست و متأسفانه در زمان و شرایطی آمد که برخی عقیده داشتند این مملکت احتیاجی به ارتش ندارد (نمایندگان- غلط کردند) عرض می‌کنم پس نباید این نکته اینجا باشد این را فکر می‌کنم همه همکاران با من هماهنگ باشند پس هر یک از ما این که عرض می‌کنم به هیچ‌وجه مجادله نیست واقعاً آن زمانی که برای من امکان داشت که نروم به خدمت وظیفه ولی به طور داوطلب رفتم به خدمت وظیفه چون این را وظیفه می‌دانم هر کس عضو این ملت است باید برای مملکتش برای ارتش شاهنشاهی ایران خدمت بکند (صحیح است) باید یک ملتی این خدمت را بکند تا همیشه آماده باشد برای خدمات بزرگی اصولاً فلسفه‌اش این است برای چه می‌رویم خدمت برای این نمی‌رویم که دولت احتیاج داشته باشد یعنی فلسفه‌اش این نیست که یک عده بیایند برای سازمان‌هایشان کار بکنند خدمت وظیفه در آن مفهوم عمیق خودش عبارت از این است که فرزندان این ملت در سنینی بروند تعلیماتی را ببینند وابسته به سازمان دفاعی مملکت بشوند برای این که هنگام مقتضی دوشادوش هم وظایف‌شان را انجام بدهند چون می‌دانید کسی که می‌رود خدمت می‌کند و برمی گردد دفترچه پایان خدمت به او می‌دهید به یک افتخاری می‌رسد و آن این است که همواره سرباز و مبارز آماده سازمان‌های دفاعی وطن خودش در هنگام لزوم هست من عرض می‌کنم اولاً دولت چرا و بچه حق این حق را از فرزندان ملت می‌گیرد؟ این یک نوع تحمیل نیست که دولت‌ها بگویند پس شما باید خیلی شاکر و سپاسگزار ما باشید چون این تحمیل را از عهده شما برداشتیم چون این خدمت را به شما کردیم در قبال آن به ما یک چیزی بدهید این همین است من عرض می‌کنم انجام خدمت وظیفه یک موهبتی است که هر فرد ملت دارد اتفاقاً دولت‌ها وظیفه دارند که موجباتی را فراهم کنند برای این که فرزندان ملت از این موهبت برخوردار بشوند حال شرایطی هست موجباتی هست که ممکن نیست این حق فرزندان ایران را به آنها داد ولی دیگر نباید که با وضع یک چنین مقرراتی ما این طور توجه کنیم این طور فکر کنیم که این یک نوع تکلیف شاقی بوده که چون آنها را معاف کرده‌ایم یک مبلغی بپردازند این است که این موضوع، موضوع حالا نیست همان سال‌هایی که این مسأله مطرح شد ما در همان سال‌ها به شدت به این موضوع اعتراض کردیم هرگاه که فرصتی پیدا کردیم این مورد ایراد ما بوده امروز این فرصت هست در حضور نمایندگان و هیئت محترم دولت و امیدوار هستم که به این جهات موافقت بفرمایید این رقمی که بسیار کم هست این را مقایسه بفرمایید با رقمی که از جرایم مأخوذه از تخلفات رانندگی اخذ می‌شود ملاحظه بفرمایید خیلی کمتر است خواهش می‌کنم اجازه ندهید این رقم به این عنوان درصندوق دولت بیاید و همان طور که عرض کردم اگر احیاناً داوطلبان زائد بودند یعنی متأسفانه امکان این نبود که این مرحله از آموزش‌های لازم را ببینند یا این مرحله از خدمت را انجام ندهند همینطور آزاد بشوند یعنی معاف بشوند از خدمت در قسمت مربوط به درآمدهای ناشی از خدمت سازمان‌های دولتی که زیر عنوان درآمدهای ناشی از خدمات اختصاصی آورده شده است به یک مورد بسیار مهم و اساسی دیگری که این مورد اگر که حزب اکثریت بر همین نظر باشند حداقل از موارد اختلاف نظر حزب پان ایرانیست و حزب اکثریت است در آن قبیل مواردی است که متأسفانه این موضوع را ما یکی از آن موارد مهمی می‌دانیم که به هر حال واقعاً یک انقلاب و تحول اساسی درشیوه و روش کار و با اجازه آقای عباس میرزایی که تشریف ندارند و با خیال راحت می‌شود گفت سیستم کار این سازمان‌ها و موردی که عرض می‌کنم خواهد بود و آن عبارت است از ردیف ۴۳۰۶ در صفحه ۳۱ مربوط به هزینه مدارس و حق‌الثبت و حق ورزش است و این مورد بحث و مورد اختلاف نظر حداقل با این لایحه و با شیوه و طرز کار وزارت آموزش و پرورش نه با شخص جناب آقای دکتر هدایتی این مسأله نحوه آموزش طرز آموزش و یک نوع سیستم تبعیض‌آمیز طبقاتی است که در طرز آموزش و پرورش کشور به وجود آمده (صحیح است) این یکی از مهم‌ترین مسائلی است که هرگز از کنارش نمی‌شود گذشت و از مسائلی است که ما دقیقاً در بطن انقلاب شاه و مردم می‌دانیم و در نتیجه درست جایگاه بحث و بررسیش همین اصول و موازین انقلاب شاه و مردم است یعنی انقلابی که انگیزه ایجاد این انقلاب برای درهم شکستن نظامات منسوخ طبقاتی است این انقلاب از نظر اجتماعی به وجود آمد از لحاظ این که بگوید هر فرد ایرانی به طور متساوی از حقوق و امکانات اجتماعی برخوردار هست روش‌ها و اصولی که معارض با این اصل باشد واقعاً نمی‌توان یک روش‌های انقلابی شناخت یا مالا یک روش‌های معطوف به هدف‌های انقلاب شناخت و متأسفانه روش و سیستمی که در امر آموزش و پرورش مملکت ایجاد شده و حالا هم که آموزش و پرورش عرض می‌کنم تنها آنچه نیست که در حوزه وزارت آموزش و پرورش است بلکه منظور از آن ابتدایی‌ترین مسأله یعنی از کودکستان بگیرید تا دبستان تا دبیرستان تا دانشگاه این روش‌هایی که اتخاذ شده یک روش‌هایی نیست که دقیقاً هماهنگ با اصول انقلاب باشد روش‌هایی است که به مرور نوعی از نظم طبقاتی به وجود می‌آورد و حالا دلیلش را هم عرض می‌کنم چی هست؟ روش‌هایی است که به مرور جامعه را به گروه‌های مختلف تقسیم می‌کند و راه ترقی، راه برخورداری از امکانات را در اختیار گروه‌های خاص قرار می‌دهد و متأسفانه چنین روش‌هایی با چند قسمت اعمال می‌شود آن قسمتی که عرض کردم قسمتی نیست که من بگویم، قسمتی است که در این بودجه نوشته شده است چون تمام سخن این است که از مردم باید برای اداره بعضی از امورشان و خدماتی که این سازمان‌ها انجام می‌دهند همان طور که در فصل خدمات آمده ما به ازا در برابر این خدمات وجوهی به دولت و یا سازمان مربوط بپردازند اولاً من عرض می‌کنم خدماتی که اختصاصاً در بعضی از سازمان‌های دولتی انجام می‌دهند که این خدمات مرتبط است به کلی با موجودیت ملی و حقوق ملی این خدمات نمی‌تواند ما به ازا باشد ملت یک بار در یک مرحله مالیات می‌پردازد سرمایه ملی را در اختیار دولت می‌گذارد دولت وظیفه دارد تمهیداتی را بدهد نظم و ترتیبی را بدهد روش‌هایی در پیش بگیرد که آن خدمات در مقابل ما به ازا انجام نشود مثل این که بگویند به شرطی پاسبان توی کوچه‌تان می‌گذاریم که اهل کوچه چیزی جمع بکنند به سازمان مربوط بدهند و اگر این کار را نکنید پاسبان توی کوچه نمی‌گذاریم مثل این که بگویند ژاندارمری به شرطی به فلان روستا می‌رود و نظم را برقرار می‌کند که اهل ده و روستا جمع بشوند و چیزی بدهند آقایان این قابل فرض هست؟ آیا در چه قسمتی می‌شود و در چه قسمتی نمی‌شود، راه دارد راه را نشان می‌دهیم از طریق صحیحی و از گروه‌هایی که برای‌شان امکان دارد مالیات بگیرند مالیات فرهنگی بگیرید در هر شهری منتهی متناسب با آن وضع توی این شهر تهران یک کسی دارای یک خانه ده هزار متری است اگر لازم هست ایراد ندارد بگذارند مالیات فرهنگی بپردازد اما یک کسی ندارد نباید از او مالیات فرهنگی گرفت برای امر آموزش و پرورش در جایی که اکثریت ندارند که آن مالیات را بدهند راه‌های دیگر و طرق دیگر می‌شود در پیش گرفت به فرض این که ضرورت داشته باشد علی ایحال در این مورد چون تالی فاسدش هست یا مفهوم مخالفش فوراً دوستان اکثریت می‌آیند می‌گویند خیر این طور نیست چون اگر ده نفر شرکت کنند دانشگاه تهران ۵ تا بورس می‌دهد یعنی چه؟ یعنی اگر شاگرد اول بشود از او شهریه نمی‌گیرند من عرض می‌کنم چرا آن کسی که شاگرد اول نمی‌شود و شاگرد بیستم می‌شود نتواند به دانشگاه برود یعنی این چه ضابطه‌ای است که ما بگذاریم که طبقات کم درآمد وقتی می‌توانند بیایند به دانشگاه که فرزندان‌شان شاگرد اول بشوند و بورسی بگیرند این یعنی یک ضابطه‌ای که اجازه داده نشده اینها بیایند بنابراین منظور عرضم این بود که اولاً در این رقم ۴۳۰۶ عنایت بفرمایید در برابر بودجه وزارت آموزش و پرورش این طور که اینجا نوشته شده است تمامی آنچه که از بابت این درآمد اختصاصی یعنی از طریق درآمد شهریه مدارس حق‌الثبت مدارس حق ورزش مدارس گرفته می‌شود عبارت بیست و سه میلیون و پانصد و نود و خورده‌ای تومان است آن وقت بودجه وزارت آموزش و پرورش را ملاحظه می‌فرمایید آن رقمی که خواندنش برای من مشکل است البته زیاد حسابم از نظر عدد درست نیست حساب‌های دیگرمان درست است جناب آقای خسروانی مثل این که یک‌هزار و پانصد میلیون تومان با کمال خوشوقتی باید بیشتر هم بشود ملاحظه بفرمایید اگر نمی‌شد پیشنهاد خرج داد پیشنهاد می‌کردیم که این رقم اضافه شود به بودجه آموزش و پرورش و من عقیده دارم این قسمت حذف شود و اضافه شود به بودجه وزارت آموزش و پرورش.

مرتضوی- ۳۵ درصد اختصاص به امور اجتماعی دارد و ۳۵ درصد هم اختصاص به امور دفاعی.

پزشک‌پور- چه بسا ممکن است که اگر یک حکومت پان ایرانیست باشد ۶۰ درصد بودجه را برای امور دفاعی بگذارد.

خواجه‌نوری- آن وقت سوخت مجانی را از کجا می‌آورید؟

پزشک‌پور- نهم راه حل‌هایی دارد که نشان داد می‌شود در هنگام لزوم، منظور این بود که این مسأله مطرح نیست که خدای نکرده اعتراض به این بشود که چرا بودجه آموزش و پرورش به این مبلغ است عرض می‌کنم وقتی ۱۵۰۰ میلیون تومان بودجه آموزش و پرورش است این روا نیست که ما بیاییم امری را دولت وظیفه دارد موجباتش را فراهم کند دولت وظیفه دارد موجبات تربیت و آموزش و پرورش فرزندان این ملت را فراهم کند ما با این قیمت کم این وظیفه را ندیده بگیریم و در نتیجه گذشته از این که این مبلغ همان طور که عنایت می‌فرمایید نخواهد توانست و باز با این بودجه وزارت آموزش و پرورش نیازمندی دارد و نخواهد توانست که آن نیازها را مرتفع کند یعنی رقمی نیست مبلغی نیست اما ما بیاییم اساس یک کار درست را بر هم بریزیم و یک نوعی از طرز کار تبعیض‌آمیز و مقدمه‌ای برای یک نوع نظم طبقاتی به وجود بیاوریم (مصطفوی- این از خانه‌های ده هزار متری که گفتید وصول می‌شود نه از فقرا) آقای مصطفوی مثل این که مطالعه نفرمودید این شهریه مدارس و حق‌الثبت و حق ورزش است (مصطفوی- فقرا معاف هستند) جناب مصطفوی این مسأله باید در این مملکت ترک بشود، مگر این که مفاهیم کلمات فارسی طور دیگری باشد این باید ترک بشود هر کس حقش هست که برود مدرسه نباید گفت فقرا معاف هستند همه باید بروند به مدرسه همه در کنار هم دوشادوش هم باید بروند و درس بخوانند این سخن باید تمام بشود فقرا معاف هستند چی است؟ (مصطفوی- شما گفتید از خانه‌های ده هزار متری مالیات گرفته بشود) آن حقش هست ولی راهش این نیست که به یک دانش‌آموز گفت شما فقیر هستید و چون فرزند شخص فقیری هستید معاف هستید (بانو تربیت- تعلیمات ابتدایی در کشور ما به حمدالله برای همه مجانی است) (دکتر صدر- خیر مجانی نیست) دست شما را خانم می‌گیرم و به مدارس ملی می‌برم که اگر سالی سه چهار هزار تومان ندهید بچه‌های شما را راه نمی‌دهند تمام دبیرستان‌های تهران را به شما نشان می‌دهم که اگر معلم خوب است آنها برده‌اند و در نتیجه آنها فقط خوب تحصیل می‌کنند و در نتیجه آنها هم طبقه حاکمه مملکت خواهند شد و نباید این طور باشد این یک مسأله اساسی است این نکته را جناب مصطفوی فرمودند اجازه بفرمایید من نظریاتم را در این مورد عرض کنم حقوق ملی حقوقی است که یک فرد ملت دارد هرگز صدقه نیست یک فرد ملت حق دارد به مدرسه برود به حکم ایرانی بودن حق دارد که تمام مدارج علمی را طی کند اگر رفت نباید به او بگویید که چون فقیری تو را معاف می‌کنیم او حقش هست این سیستم و این طرز فکر باید پایان پیدا کند هنوز این طرز فکر مربوط به ادوار گذشته است انقلاب به مفهوم واقعی برای این بود روح انقلاب را باید درک کرد روح انقلاب را باید گرفت تنها مسأله این نبود که درآمد ده را از پنج نفر مالک بگیرند مسأله اساسی‌تر بود و آن این بود که ملت ایران حقوق طبیعی و حقه خودش را پیدا کند (صحیح است) این نظر ما است یکی از حقوقی که او دارد حق برخورداری از آموزش و پرورش از ابتدا تا انتها است تا آنجایی که استعداد دارد و البته در این تردید نیست که من به یک نکته به شدت اعتراض دارم همین مسأله است که مقرراتی پیش‌بینی شده که در مدرسه بگردند ببینند کی می‌گوید من بچه فقیر هستم بگذارید فرزندان ایران را از این قیود گذشته آزاد کنیم بگذارید او فکر نکند که به خاطر این که بچه فقیر هست به او لطف می‌کنند فکر کند آن که روی میز نشسته حق او است تعلیماتی که می‌بیند حقش است این اصول را باید در سطوح مختلف اجتماع ما پیاده کنیم وگرنه نخواهیم توانست این برنامه‌های بزرگ را اجرا کنیم و به این اصول و هدف‌های بزرگ برسیم (صحیح است) بنابراین در این مورد و این رقم درآمد این رقم ناچیز درآمد در برابر آن بودجه عظیم یکی از آن جلوه‌هایی است از آن رگه‌هایی است که ما به عنوان وجود فئودالیسم اداری نه فئودالیسم اداری از نظر مسئولین یعنی بقایای طرز فکر سابق می‌بینیم اینها باید پاک شود، اینها باید زدوده شود و سازمان‌های مختلف مملکتی‏ ما نشان بدهند هماهنگ با اصول انقلاب به طور کلی هستند و این نیست اگر محاسبه بفرمایید این رقم می‌شود در حدود یک و هفت درصد بودجه آموزش و پرورش برای آموزش و پرورش آیا بهتر نیست که ما روحیه فرزندان‌مان را و امیدواری‌های قبلی آنها را هم‌سانی و یکسانی آنها را به قیمت حذف یک چنین رقم جزئی بخریم و آیا یک چنین مشکلاتی که مدام مطرح است و اقلام و رقم این بودجه نشان می‌دهد که چه هزینه‌هایی متحمل شده‌ایم مشکلات جوانان نیست؟ و آیا یک چنین مسائلی احساس یک چنین تبعیض‌هایی پایه و اساس یک چنین مشکلاتی نخواهد بود؟ به طور قطع این طور است من استدعا دارم این رقم را مطالعه بفرمایید با رقم‌های دیگر در همین بودجه که در واقع برای حل مشکلات جوانان هست من عرض می‌کنم مسائلی از این قبیل این مشکلات را ایجاد می‌کند شما این را حذف کنید آن مشکلات ایجاد نخواهد شد (صحیح است) من خودم به خاطرم هست و همه آقایان به خاطرشان هست آن وقتی که می‌رفتیم به دبستان تا قبل از این که به این کیفیت مدارس پولی گردد این مدارس دولتی که واقعاً از پایه‌ها و کانون‌های افتخارآمیزی بود که به دست رضا شاه کبیر بنیان گذاشته شد (صحیح است) این اندیشه بود که مطلقاً وقتی بچه‌های ایران می‌آیند زیر آن سقف‌ها هیچ کس احساس اختلاف نسبت به دیگری نکند این اندیشه بود که وقتی می‌آیند زیر آن سقف‌ها حتی لباس‌شان یک طور و از یک کارخانه باشد این برای چی بود این برای این بود که همه یک طور احساس پیوند نسبت به این وطن پیدا کنند این برای این بود که همه یک طور به هم دست دوستی و برادری و محبت بدهند این برای این بود که همه یک طور فکر کنند با یک لباس با یک اونیفورم با یک طرز فکر در نتیجه برای یک آینده واحد حرکت کنند اما حالا بدیهی است طرز فکر فرزند آن کسی که می‌تواند سالی چهار هزار پنج هزار تومان بپردازد و به یک دبستان ملی برود با طرز فکر فرزند آن کارگری که چنین امکانی را ندارد و به زحمت می‌تواند برود به مدرسه و یا اگر برود نصفه روزه است و یا اگر به مدرسه خاصی برود طرز فکر این دو گروه با هم هماهنگ نخواهد شد پس پایه این اختلافات را از حالا به وجود می‌آوریم و هر چه به مدارج بالاتر بروند این اختلاف را حس می‌کنند و این البته طرز ایجاد یک جامعه متحد و متشکل نخواهد بود شما وقتی یک ساختمانی می‌خواهید روی هم بگذارید آجرهای یک اندازه پیدا می‌کنید که روی هم بگذارید تا ساختمان برود بالا برای یک جامعه باید افرادش افراد هماهنگ افراد متناسب افرادی باشند که یک تعلیمات واحد دیده باشند یک جور فکر کنند و یکسان فکر کنند و این آن وظیفه‌ای است که به طور کلی آموزش و پرورش به عهده دارد و چون این مربوط به نسل آینده است دولت با این که در خانه من پاسبان می‌گذارد فقط از خانه من دفاع می‌کند با وجود این ما به ازا نمی‌گیرد ولی آموزش و پرورش دفاع از نسل‌های آینده است دفاع از موجودیت آینده است از تمامی ملت ایران است پس وظیفه دارد که این وظیفه را به نحو احسن و به طور یکسان و هماهنگ انجام بدهد و به طور یکسان و هماهنگ یکی از مشکلات دیگر آقایان چیست دوسه ماه از سال آموزشگاه‌ها گرفتاری‌های شهریه را دارند (صحیح است) دو سه ماه از سال این گرفتاری‌هایی که بودجه‌های دیگر را برای‌شان در نظر می‌گیرید ملاحظه بفرمایید رقم کمکی را که بودجه می‌کند به دانشکده‌ها که حالا در این هم بحث هست آن وقت رقمی که از خدمات اختصاصی می‌گیرند دانشکده پزشکی به موجب همین بودجه بودجه‌اش ۷۰۶ میلیون ریال است می‌دانید از بابت حق ورودیه و شهریه که این مشکلات عظیم را ایجاد می‌کند چقدر می‌گیرد ملاحظه بفرمایید ۳۳ میلیون ریال این درست است که به خاطر ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بله آقای دکتر کاظم‌زاده دقیقاً همین طور است چون این رقمش کم بود به خاطرم هست آیا سزاوار است که ما به خاطر ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان دانشگاهی را که باید همان طور که عرض کردم درش به روی جوانان این مملکت باز باشد (دکتر پرتواعظم- آقای پزشک‌پور این عددی که فرمودید قسمت اعظمش مربوط به درمان است) آقای دکتر پرتواعظم من دو رقم اینجا دیدم یکی نوشته است بودجه دانشکده پزشکی ۷۰۶ میلیون ریال یکی نوشته درآمد اختصاصی دانشکده پزشکی ۳۳ میلیون ریال من عرض می‌کنم در برابر این ۷۰۶ میلیون ریال که به خوبی می‌دانید هیچ نوع ضابطه‌ای هم ندارد و در اختیار دولت هم قرار نمی‌گیرد آخر این چه رقمی است که بخواهند اساس تبعیض‌آمیز و مشکلات بزرگ ایجاد کند چرا قبل از این که از دانشجویان سؤال بکنیم چرا نباید از این متصدیان دانشگاه بپرسیم این چه روشی است یادداشتی برای من رسیده است که آقای صایب نوشته‌اند که فرزندان کارگران در صورتی که در کنکور دانشگاه قبول بشوند مخارج تحصیل از طرف بیمه‌های اجتماعی پرداخت می‌شود این کار بیمه‌های اجتماعی درخور تحسین است و عرض ما این است که این باید جنبه عمومیت پیدا کند یعنی باید فرزند کارگر و پیشه‌ور و برزگر هر فرزندی از ملت ایران بتواند به همین کیفیت در دانشگاه برود این به هر حال از نظر حداقل سازمان بیمه‌های اجتماعی خوب به این مشکل توجه کرده بودند چه بهتر این نشان می‌دهد آنچه را که من عرض می‌کنم واقعاً یکی از مشکلات و مسائل ملی ما است منتهی حرف من این است که ما باید آن سیستمی را ایجاد کنیم که از این مسأله اجتماعی از این حمایت اجتماعی همه فرزندان ایران برخوردار باشند علی ایحال دانشکده پزشکی همین طور که ملاحظه فرمودید ۷۰۶ میلیون ریال بودجه است و درآمد اختصاصی که شامل شهریه و حق ورودیه و از این قبیل مسائل است ۳۳ میلیون و من عرض می‌کنم مثل این که ما برای جوانان حتی در این بودجه رقم‌هایی بیش از این پذیرفته‌ایم برای این که واقعاً آنها را هر چه بیشتر امیدوار کنیم آنها را هر چه بیشتر به یک کوشش اجتماعی بکشانیم آنها را هر چه بیشتر به عدالت اجتماعی آشنا کنیم رقم‌های بیشتری در نظر گرفته شده آیا بهتر نیست این گام را در خود دانشگاه برداریم آیا بهتر نیست این امر مهم را از خود دانشگاه انجام بدهیم آیا بهتر نیست که این افتخار برای ملت ایران باشد که در دوران انقلاب اجتماعی ایران تحصیلات را در هر سطحی و خاصه در دانشگاه مجانی اعلام کنیم و همه فرزندان ایران بتوانند پای در دانشگاه بگذارند آیا آن وقت بهتر نیست که این لطف را بکنید که اگر کسی نمی‌توانست این پول را بدهد هزاران تحقیق بکنید که آیا متمکن است یا نه بی‌چیز است یا نه و بی‌چیزی او را فقر او را که هیچ گناهی هم ندارد برخ او بکشیم اینها است که عرض می‌کنم باید با یک اندیشه آرمان‌خواهی مسائل را بررسی کرد تا این که ما از قید آن سنت‌های کهنه آزاد بشویم و متکی بر سنت‌ها و هدف‌های انقلاب حرکت کنیم چون این موضوع دانشکده‌ها مسأله بسیار مهمی است و از مهم‌ترین مسائل ما است و آن چیزی را که عرض می‌کنم به عنوان یکی از راه‌حل‌های ما است یعنی اگر شما از من سؤال کنید که یکی از راه حل‌هایی را که در نظر می‌گیری برای آن تحرک لازم آن توجه لازم در قشرهای جوان و دانشجویی به وجود بیاید نظرت چیست می‌گویم از این ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان بگذرید و این حتی از نظر اقتصادی به نفع دستگاه‌های دولتی است چون در موارد دیگر به خاطر جلوگیری از تالی فاسد آن نباید متحمل یک هزینه‌هایی بشوید الا این که ما روحیه جوانان را آن طور که باید هماهنگ کرده‌ایم آن طور که باید معتقد کرده‌ایم آن طور که باید مؤمن کرده‌ایم و خانواده‌ها را شما فکر کنید الان همین نامه‌ای را که آقای صایب دادند یک خانواده کارگری که زحمت می‌کشد رنج می‌برد به امیدی فرزندش را کلاس به کلاس موفق بشود اگر وقتی می‌آید و در دانشگاه موفق می‌شود این سازمان بیمه‌های اجتماعی این طور که می‌گویند حمایت نمی‌کرد (حیدر صایبی- به امر شاهنشاه است) (عباس میرزایی- و این همه آوازها از شه بود) بدیهی است همه این امور به امر شاهنشاه است در این تردیدی نیست منظورم این است اگر این نکته نبود آن وقت فکر کنید ببینیم آن خانواده کارگر چه احساس می‌کرد وقتی می‌دید فرزند مستعدش نمی‌تواند برود به دانشگاه آن کارگر الان احساس شرمندگی آن مقررات را نمی‌کند چون به صورت حقی است که بیمه‌های اجتماعی می‌دهد اگر نبود و فرزندش مجبور بود به مقامات دانشکده مراجعه کند استشهاد تهیه کند که من‏ کارگرزاده هستم و چون کارگرزاده‌ام پول ندارم من می‌خواهم ببینم چه احساسی می‌کرد و این احساس چه هماهنگی می‌توانست ایجاد کند و آن کسی که این استشهاد را تهیه نکرده پول داده آمده روی صندلی دانشکده نشسته این احساس را نباید بگذاریم ایجاد شود من عرض می‌کنم اینها این نوع احساس را می‌کنند و ما اسمش را می‌گذاریم احساس‌های طبقاتی دنیا اسمش را همین می‌گذارد یعنی یک طبقه‌ای حس می‌کند که پول داشته توانسته رفته روی صندلی دانشگاه نشسته است یک گروهی حس می‌کند پول نداشتند و ناچار شده آمده التماس کرده به عنوان غیر متمکن به او اجازه داده‌اند من یک چنین حالت را ضد انقلابی می‌دانم این ضد انقلابی است و این باید از سازمان‌های ما جوامع ما به دور برود یک عنایتی هم بفرمایید به بودجه دانشگاه تهران دانشکده پزشکی به قراری که در این بودجه آمده بود بودجه‌اش جدا است دانشگاه تهران که من حیث‌المجموع دانشکده‌های دیگر را دربردارد ۷۳۸ میلیون ریال بودجه برای دانشگاه تهران پیش‌بینی شده خوب حالا این دانشگاه تهران با این همه کوس و طبل و داد و قال از بابت شهریه و آن قبیل مسائل چی می‌گیرد ۷۶ میلیون ریال این هم باز در بودجه است و شما چقدر درباره دانشگاه تهران شنیده‌اید و مشکلات آن اینجا مجلس شورای ملی است من یک مقداری این طرز کار را مؤثر می‌دانم این طرز کار و طرز کارهایی از این قبیل یعنی وقتی روحیه این طور بود که فکر کنید که خوب این دانشجو که می‌آید باید پول بدهد تا قدر تحصیل را بداند و این از عجیب‌ترین منطق‌هایی است که تاکنون شنیده‌ایم می‌گوییم چرا پول می‌گیرید می‌گویند آقا پول بدهند قدر تحصیل را می‌دانند این چه منطقی است این است که یک چنین ما به ازایی که در قبال خدمات و به عنوان درآمد اختصاصی گرفته می‌شود این اولاً معارض است با وظایفی که این مؤسسات در مقابل ملت به عهده دارند به هیچ‌وجه وظیفه و اهمیت دانشگاه در برابر یک ملت آن هم یک ملتی که در حال تحول و حرکت و دگرگونی و توسعه به سمت قدرت است فرض کنید از یک قسمت از سازمان‌های انتظامی ما کمتر نیست به هیچ‌وجه کمتر نیست و این نباید نسبت به وظایف خودش به این کیفیت عمل کند که نتواند اجرا بکند این وظایف را ما مسأله‌ای دیگر که من در اقلام این بودجه به آن برخورد کردم این که به طور کلی یک روش تبعیض‌آمیز و یک روش دقیق طبقاتی بود نسبت به افراد دانشجویان و گروه‌های مختلف ولی به موجب آن اقلام من یک نوع روش تبعیض‌آمیز نسبت به دانشکده‌های مختلف دیدم که حالا شاید توضیحات نمایندگان محترم دولت بتواند در این خصوص روشن بکند و طبق محاسبه‌ای که شده است در این مورد از بابت بودجه‌ها یا من حیث‌المجموع درآمدی که برای دانشکده‌های مختلف در نظر گرفته شده است هزینه این رقم دقیق نیست به عنوان مثال عرض می‌کنم فرض بفرمایید شده است ۲ هزار تومان (نخست‌وزیر- خیلی زیادتر است) چون رقم در خاطرم نبود به طور مثال عرض کردم ولی در دانشکده‌های دیگر شده است ۵ هزار تومان و این اختلاف را در دانشکده‌های مختلف به خوبی احساس می‌کنم و من نمی‌دانم این اختلاف هزینه سرانه که برای هر دانشجو پیش‌بینی شده آیا مآلا به موجب ایجاد روش‌های جداگانه آموزشی مغایر آموزشی نخواهد بود یعنی یک دانشکده‌ای از یک امکانات بیشتر استادان بهتر برخوردار نخواهد بود و یک دانشکده‌ای از این امکانات محروم نخواهد بود این یک تبعیضی است که از نظر دانشکده‌های مختلف از نظر کانون‌های آموزش مختلف در این بودجه مشهود است که هیچ یک چنین تبعیضی جایز نیست یعنی باید آموزش عالی ما در هر رشته در یک سطح معین با برخورداری از یک امکانات معین و یک نوع حمایت‌های معین صورت بگیرد والا اگر سوای این باشد به مرور سبب خواهدشد همان طور که یک موقعی مرسوم براین بود که فرض بفرمایید تحصیل‌کرده‌های مثلاً دانشگاه فلان کشور خارجی از برای خودشان یک نوع اعتبار خاصی قایل بودند و یک گروه خاصی هم تشکیل می‌دادند و کوشش می‌کردند که یک نوع حکومت خاص هم به وجود بیاورند این به مرور سبب خواهد شد که در واقع فارغ التحصیلان بعضی از دانشگاه‌ها نسبت به بعضی دانشگاه‌های دیگر برای خود یک نوع امتیازات خاصی در نظر بگیرند و با اتکا این امتیازات خاصی کوشش کنند که برای خود یک نوع تسلط و حکومت خاصی هم به وجود بیاورند بنابراین این قسمت هم کما این که در تمام کانون‌های آموزش و در هر مرحله این نظر را ما داریم باید سعی و مجاهدت صورت بگیرد برای این که همه در یک سطح باشند نه این که اختلافات و تبعیضات بسیار بین آنها وجود داشته باشد بنابراین در خصوص این بحث مبسوط درباره آموزش و پرورش به طور کلی باید کوشش‌ها و برنامه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های ملی معطوف به این امر باشد که امر آموزش و پرورش در تمام مراحل از کودکستان تا دبستان تا دبیرستان تا دانشگاه یکسان و مجانی باشد (صحیح است) البته ممکن است این امر به نظر عده‌ای یک امر مشکل و بعیدی بیاید بدیهی است امری است مشکل ولی در اصول لزوم زندگی ما است (مهندس روحانی- بفرمایید که برق هم مجانی بشود) خوب با آن برنامه‌های وسیع که دیدم جنابعالی دارید حقاً باید در بسیاری از موارد برق را مجانی بدهند ولی این امکانات برای وزارت آب و برق ایجاد می‌شود و این یک امر تازه‌ای نیست که عنوان بشود نمونه‌ها و موارد بسیار می‌توان پیدا کرد که امروز به همان کیفیت اقدام می‌شود این هست و یک امر آزمایش شده‌ای است اولاً خود ما سال‌ها این آزمایش را داشتیم اگر دو سه مؤسسه خصوصی هم وجود داشت آن دو مؤسسه خصوصی را به مرور تبدیل کردند به مؤسسات عمومی و دولتی و من نمی‌دانم ممکن است بگویید چون هم زمان حجم و واحد کوچک بود اما معلوم نیست اگر بر همان روش و سیاق گسترش پیدا می‌کرد ما مواجه با اشکالاتی می‌شدیم دلایلی هم که عرض کردم همین است این دانشگاه به همین کیفیت سال‌های بسیار شهریه نمی‌گرفت یعنی دولت می‌پرداخت همین طور که الان دولت می‌پردازد من نمی‌دانم این آقایانی که این تز لزوم اخذ شهریه را عنوان کردند چه گلی به سر دولت زدند ای کاش همین طور بود یعنی من اگر در این بودجه می‌دیدم که یک رقم بزرگی از درآمدهای اختصاصی است خوب آدم منطق‌شان را می‌پذیرفت ولی نیست و چنین منطقی دیده نمی‌شود و وجود ندارد چنین منطقی به انواع مختلف از طریق درآمدهای عمومی به انحای مختلف دولت یا از طریق درآمد عمومی یا بودجه برنامه‌های ما به هر حال دولت از خزانه ملت است که تمام هزینه‌های آنها را تأمین می‌کند اگر در مقابل این رقم ۷۶ میلیون تومان حداقل یک رقم سی میلیون تومان نشان می‌دادند ما این استدلال را می‌پذیرفتیم به فرض محال اما با این که سال‌ها گذشته است و در این راه هم کوشش کرده‌اند امروز بودجه‌ای را که دولت تقدیم مجلس شورای ملی کرده ما می‌بینیم مطلقاً از موفقیت این اصل و این نظر هیچ نوع اثری در بودجه نیست من نمی‌دانم چه جای بحث است یعنی حالا هم همین طور است حالا هم از همان مشکلات هست اگر احیاناً اعلام کنید مجانی است حالا هم همان مشکلات هست و مآلا چه خواهد شد، این خواهد شد که دیگر آقای دکتر کاظم‌زاده در بودجه‌ای که تنظیم می‌فرمایند دیگر آن ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان را می‌گذارند در جز بودجه عمومی آن ۷ میلیون ۳۰۰ هزار تومان دانشگاه تهران را هم من حیث‌المجموع بگذارند در اختیار وزارت آموزش و پرورش پس حالا هم همان مشکل هست یعنی همان سنگینی بار به دوش خزانه مملکت هست همان تعهدات مالی را دولت دارد الا غیر از این است که از یک طریق غیر اصولی دارد اقدام می‌شود و این طریق غیر اصولی برای دولت ایجاد مشکلات مالی بعدی را می‌کند.

نایب رئیس- جناب آقای پزشک‌پور از بیانات شما خیلی باقی مانده است؟

پزشک‌پور- اگر اجازه بفرمایید مطالب زیادی باقی مانده است.

نایب رئیس- اجازه بفرمایید که دنباله بحث در کلیات لایحه بودجه به جلسه بعدازظهر موکول شود.

- تصویب صورت جلسه‏

۳- تصویب صورت جلسه‏

نایب رئیس- نسبت به صورت جلسه قبل نظری نیست؟ آقای مؤیدامینی.

مؤیدامینی- بنده تذکری داشتم با این که مربوط به صورت جلسه نیست ولی چون شایان توجه و فوری است و هیئت محترم دولت هم در جلسه تشریف دارند لازم دانستم به عرض برسانم این مطلب مربوط به جنایت عجیبی است که در سرزمین رودزیا به دست یان اسمیت روی داده و آنجا سه نفر سیاه پوست را به دار کشیده‌اند این حادثه مورد انزجار همه دنیا است و چون ملت ایران همیشه خواهان اجرای عدم تبعیض نژادی و مخالف هر نوع خون‌ریزی و ظلم و ستم و اعمال خلاف قانون انسانی است از آقای نخست‌وزیر خواهش می‌کنم که در این مورد مطالبی بفرمایند و از طرف ملت ایران نسبت به این عمل خلاف انسانی ابراز انزجار شدید بشود.

نایب رئیس- مطالب که فرمودید مربوط به صورت جلسه نبود، در صورت جلسه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه قبل تصویب می‌شود.

- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

۴- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

نایب رئیس- با اجازه خانم‌ها و آقایان جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده به ساعت سه بعدازظهر امروز موکول می‌شود دستور دنباله بحث در لایحه بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور است.

(یک ساعت و ده دقیقه بعدازظهر جلسه ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی- مهندس حیدرعلی ارفع‏.