مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۷ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۳۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۴۵ نشست ۳۳۸
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۲۱
جلسه: ۳۳۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز چهارشنبه بعدازظهر ۱۷ اسفندماه ۱۳۴۵
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل
۲- ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور
۳- تصویب صورت جلسه (۳۳۴) ۱۶اسفند
۴- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس در ساعت سه و نیم بعد از ظهر بریاست آقای دکتر حسین خطیبی (نایب رئیس) تشکیل گردید
۱ ـ قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
نایب رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(بشرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه ـ آقایان:
امینی خراجی ـ روستا ـ بهادری ـ رضوی ـ فیصلی ـ کسرائی ـ مجد ـ ثامنی ـ مهندس برومند ـ رهبر ـ نصیری ـ نوربخش ـ مهندس زنجانچی ـ دکتر ضیائی ـ ریگی ـ تیمسار همایونی ـ مهندس اسدی سمیع ـ فهیمی ـ یعقوب تهرانی ـ مهندس آراسته ـ جاوید ـ دیهیم ـ دکترقراگزلو ـ لفوطی ـ ملکزاده ـ بانو دولتشاهی ـ ادیب سمیعی.
غائبین بی اجازه ـ آقایان:
ناروئی ـ دکتر مصباح زاده
غائبین مریض ـ آقایان:
طالب زاده ـ جهانگیری ـ دکتر سامیراد ـ طباطبائی ـ مهرزاد ـ بانو نفیسی ـ دکتر موثقی.
۲ ـ ادامه مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور
نایب رئیس ـ بقیه بحث در کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۴۶ کل کشور را ادامه میدهیم، آقای رامبد بفرمائید.
رامبد ـ سخن بی غرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی
امروز گویا هفدهم اسفند باشد و دوازده روز بیشتر به عید نوروز نداریم، اجازه میخواهم که در خانه قانون یک قانونی را که در اینجا تصویب شده است بخوانم ” ماده هفدهم قانون محاسبات عمومی ـ مجلس شورای ملی لایحه بودجه
+کل رامنتهی تا ۱۵ روز قبل از عید نوروز تصویب و پس از آن بودجه حکم قانون سالیانه مالیه را پیدا میکند” یعنی خلاف قانون عمل کردهایم اما تصور میکنم همه این صحنهها را دیدهایم که پاسبانی از جلو و پاسبانان دیگر از عقب و یک متهم در وسط میبرند این شخص چه کرده؟ خلاف قانون عمل کرده، پشت میلههای زندان را نگاه میکنیم کسانی از دیدار خانواده محروم و از زندگی ساقط شدهاند، آزادی آنها سل شده، این مجرمین چه کردهاند؟ خلاف قانون رفتار کردهاند، ولی گویا تا چرخ میچرخد قانون برای ضعفاست و مقننین و اجراکنندگان نباید بقانون عمل کنند و اهمیتی بدهند این آن چیزی است که استنباط میکنم (آموزگار ـ مقننین اهمیت میدهند) اما اجازه میخواهیم بسبب همکاری با نمایندگان محترم یک دفاعی هم از خودمان بکنیم مادة ۱۶ این قانون میگوید ”لایحه بودجه کل کشور در اول ماده دهم یعنی دو ماه ونیم قبل بمجلس شورای ملی پیشنهاد خواهد شد” البته بودجهای که روز اول اسفند بمجلس داده بشود یعنی دو ماه ونیم دیرتر از وقت مقرر دولت لایحه بودجه را بمجلس داده طبعاً دو ماه و نیم بعد از اول اسفند هم مجلس میتواند این بودجه را مطالعه شده، نقادی شده به دولت پس بدهد. پس میبینیم اگر کسی وظیفه قانونیش را دیر انجام بدهد و این مالیات حقه و مالیات قانونی را دیر بپردازد جریمه اش میکنند و زیان دیرکرد باید بپردازد ولی زیان دیرکرد، زیان دیرکردی که منتجر بآنجائی است که از ۲۰ قلم بودجه یک قلمش ادعا میکنم رسیدگی نشده آری تنگ کلاغ پر اصطلاح خیلی عوامانه ولی خیلی سیاستمدارانهای است که دولتها پیدا کردهاند برای آنکه بودجه را آن چنان بدهند که قابل رسیدگی نباشد و دراینمورد بنحوه رسیدگی در کمیسیون بودجه هم میرسیم بنده میبینم جناب آقای نخست وزیر یادداشت میفرمایند از یکطرف تشکر دارم که میبینم بعرایضم توجه میفرمایند و خود را برای جوابگوئی حاضر میکنند و از طرف دیگر برای اینکه زحمت شما را کم بکنم آنچه بنظر خودم میرسد قبل از شما خود جواب عرض میکنم جناب آقای نخست وزیر شاید دولت ادعا بکند از بدو مشروطیت تا به امروز بمن نشان بدهید که کدام بودجه بوده که اول بهمن تحویل مجلس شده باشد بشما عرض میکنم که از بدو مشروطیت تا بحال کدام دولت بوده که این امکانات امروزی شما را داشته باشد شما میفرمائید بودجه باید مطالعه بشود تنظیم بشود و آنوقت تقدیم بشود و این وقت لازم دارد و بنده حضورتان عرض میکنم که این مطالعه و این نقادی و این اصلاح در مجلس هم وقت لازم دارد پس بنابراین من میبینم در دولت شما اسم بودجه که پیش میآید مترادف این نظر است که دولت بوظیفه قانونی خودش هیچوقت در موقع تنظیم بودجه توجه نکرده حال نکتهای به این بحث اضافه میکنم البته بودجههای قبل موقعیکه این قانون محاسبات عمومی تصویب شد به این نحو نبود که این اندازه فرصت لازم داشته باشد که در طرز تنظیمش مثل حالا یکمرتبه افقی بنویسیم یکدفعه عمودی بنویسیم یکمرتبه رقم را در بودجه انتظامی منظور بکنیم یکمرتبه همان رقم را در بودجه وزارت جنگ بگذاریم یکدفعه دیگر در برنامههای دفاعی و نظامی منظور کنیم البته اینطور نبود ولی باز هم تصدیق میفرمائید که امکانات مملکت، کارمندان با تجربه و با سواد و دانشمند و اکسپرت و اقتصاد دانها به ادعای شما اینقدر نبودند بودجه مملکت هم آنموقع دویست و هفده میلیارد ریال نبود و این رقم سرسام آور پرسنلی وجود نداشت اما از تمام این مطالب که بگذریم برای این که مجدداً محتاج توضیح نشوم یادآور میگردم در یکی از گزارشاتیکه جناب آقای دکتر مجیدی دادند یا بیان کردند حاکی از این است که خوشبختانه یا متأسفانه مأمورین کوچک بودجه خود را بموقع فرستادهاند و طبق معمول این هیئت بالای دستگاه دولتی است که احتیاج به اجرای قانون نمیبیند و اهمیت نمیدهد و موقع تقدیم بودجه هم رئیس محترم مجلس نیمگویند که هنگام
+تقدیم بودجه دو ماه گذشته است و آنموقع هم مثل امشب آقای نخست وزیر همه با سلام و صلوات میگویند احسنت، بارک الله، بارک الله و ما میبنیم که روحیه شما یک مرد دانشمند و با ظرفیت را هم بالاخره کم کم تغییر دادند و همان ایرادهائیکه از دوستانتان میگرفتیم و بهمانسبب شکستشانرا پیش بینی میکردیم در شما هم بوجود آوردند (دکتر شفیع امین ـ انشاءالله در وجود ایشان مؤثر واقع نشود) (خنده نمایندگان) نمونه اش را با همین بیان اکنون ملاحظه فرمودید بهر حال عرایضی که بنده میکنم از صبح یکشنبه ایست که بودجه را بدست ما دادند چون من که از نحوه عمل کمیسیون بودجه اطلاع نداشتم زیرا میرسیم تا عرض کنم که کمیسیون بچه نحو رسیدگی کرده و قطعاً پیش بینی میکردم اصلاحاتی از بدو تا ختم از لحاظ توزیع، تقسیم، اولویت برنامهها و از لحاظ آنچه که جناب آقای دکتر مجیدی به آن معتقد است یعنی صرفه جوئی، ازدیاد درآمد، رشد اقتصادی، توجیه برنامه مملکت در جهت اهداف ملی و چه و چه قطعاً در کمیسیون از طرف نمایندگان ملت هم داده خواهد شد لذا منتظر بودم تا یکدفعه همین بودجه اصلاح شده را مطالعه بکنم پنجشنبه اینجا بودیم گفتند کار کمیسیون تمام شد و بودجه رفت زیر چاپ و جمعه صبح یک نسخه برای شما میفرستند تمام صبح جمعه من در خانه ماندم و چند بار تلفن کردم گفتند در جریان است به مستخدم هم سپردم بسته کاغذی میآورند زودتر بمن برسانید آوردند پاکت را باز کردم دیدم مجلة تایم سوم مارس یعنی همان روز جمعه است بلکه یک نشریه بین المللی از آنطرف دنیا بدستم رسید ولی بالاخره بودجه نرسید با اینکه منزلم پشت بهارستان در سی قدمی همینجاست بهر حال چون منتظر بودجه بودم توجه بیشتر به ارقام جلب شد این نشریه انگلیسی زبان است برای اینکه صحیح نیست و مفید هم نیست که بزبان اصلی عنوان شود بنده قسمتی از آنرا ترجمه کردهام و اکنون اجازه میخواهم برایتان بخوانم و هر چقدر نحوه کار دولت و بی توجهی امثال خود من نمایندگان ملت باعث ناراحتی خیالم شد خواندن این خبر مرا بر آن احساساتی واد داشت که بعد از خواندن عرض میکنم این خبر تایم مربوط به جمعه است یعنی چهار روز قبل ” وضع اقتصادی مصر ـ قاهره بخاص و عام بدهکار است، اینرا من نمیگویم این نشریه ایست که بر اساس نشر اخبار صحیح در دنیا چندین میلیون خواننده دارد (بالاخانلو ـ اسمش را هم بفرمائید) مجله تایم مینویسد قاهره بخاص و عام بدهکار است از جمله طلبکاران او شوروی، امریکا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان غربی و ژاپن را میتوان نام برد (دکتر الموتی ـ قاهره کلاه خیلی از ممالک عربی را هم برداشته است) بر روی هم مصر بیش از یک میلیارد دلار بدهی بلند مدت دارد که بیش از نیمی از این مبلغ دیونی است که باید به ارزهای محکم قابل تبدیل بازپرداخت گردد رئیس جمهور مصر برای بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود که از دویست و پنجاه میلیون دلار تجاوز میکند اخیراً مجبور شد ثلث ذخایر طلای خود را بفروشد و در نتیجه ذخایر ارزهای قابل تبدیل آن به صد و هشت میلیون دلار که بنحو خطرناکی رقم کوچکی است تنزل گرد بعلاوه ناصر سخت در تکاپوی آنست که بستانکاران خود را وادار کند که در مورد دریافت مطالبات خود مصر مهلت بدهند از چنین آدمی باید انتظار داشت که آهسته گام بردارد لیکن ناصر چنین آدمی نیست (بالاخانلو ـ او مصروع است) او هفته گذشته واشنگتن را متهم نمود که با خودداری از ارسال گندم مازاد آمریکا بمصر بیک جنگ گرسنگی علیه مردم مصر مبادرت ورزیده است و بالاتر از همه بتصریح اشاره کرد که از این ببعد مصر از بازپرداخت قروض خارجی خود بکسانیکه فشار اقتصادی بمصر وارد میآورند خودداری خواهد کرد و منظور آمریکا بود وی چنین گفت آنهائیکه میخواهند مطالبات خود را وصول کنند باید دنبال ما بدوند والتماس کنند آیا این راه راه دوست یابی است اردن بعنوان اعتراض بیدرنگ سفیر خود را از قاهره فراخواند (این جمله مربوط به سفیر راجع به مطلبی است که بنده یک پاراگراف را انداختم زیرا جنبه اقتصادی نداشت) سخنرانی ناصر این واقعیت را که خود بدیهی بود مؤکد تر کرد که وی دیگر از آمریکا گندم دریافت نخواهد داشت بسیاری از بستانکاران مصر تهدید ناصر را در موردعدم بازپرداخت بدهیهای خود عملی نومیدانه و ناشی از رجز خوانی تلقی کردند که بدین منظور ایراد شده است که بطلبکاران خود حالی کند که نمیتواند از عهده پرداخت
+قروض خود بر آید و در ضمن بستانکارانی را مقدم خواهد داشت که در باره تعویق دریافت مطالبات خود مزاحمتی فراهم نیاورند اصل موضوع اینجا است که مصر ولو آنکه قصد بازپرداخت بدهیهای خود را داشته باشد عملا توانائی آنرا ندارد کشور مصر در آستانه ورشکستگی است و ناصر امیدوار است که با انداختن گناه مشکلات مصر بگردن دیگران مانع از آنشود که مردم مصر بواقعیت پی ببرند این بود نوشته مجله تایم چون همیشه سلامتی و نعمت و امنتی جزء مواهب مجهول هستند موقعی انسان قدر میداند که یک مریض ببنید یک سرقت شده ببیند یک فقیر ببیند آنوقت است که وضع خود را ارزیابی میکند از نعمتهائیکه بهره مند است شکر میکند (صحیح است) ما هم وقتی وضع مصر را بیاد آوریم متوجه اهمیت امنیت و نعمت کشور خود میشویم این هم یک خبر رسمی دیگر بین المللی است که قطعاً ببانک مرکزی یا بانک ملی یا سازمان برنامه که با صندوق بین المللی پول تماس دارند رسیده یا خواهد رسید عین عبارت تلگراف چنین است ” بدهی مصر بصندوق بین المللی پول ـ دولت مصر دیروز سومین قسط چهار میلیون دلاری از صد و پنج میلیون دلاری را که از صندوق بین المللی پول برداشت کرده بود پرداخت ننمود ” توجه بفرمائید چهار میلیون دلار در بودجه یک مملکت حکم چهار شاهی را دارد و اضافه میکند (بنابراین باز پرداخت که از ده میلیون دلار از اقساط وام فوق الذکر بعهده تعویق افتاده است اخیراً صندوق بین المللی پول بمنظور درخواست طلب خود و اخطار تصمیم احتمالی هیئت مدیره به پرزیدنت ناصر هیأتی را بقاهره اعزام داشته است و در هر حال تصور میرود که هیأت مدیره صندوق تا قبل از ۱۵ ماه مه سال جاری که دورة پنجساله بازپرداخت برداشت مزبور سر میرسد عکس العمل شدیدی نشان ندهد) و بالاخره برای خاتمه دادن به این خبر بسیار تلخ و از جهتی شیرین خبر تلگرافی دیگری است مربوط به دوشنبه یعنی دو روز قبل ” روابط مصر و صندوق بین المللی پول صندوق بین المللی پول بدولت مصر اخطار نمود که اگر از بازپرداخت هشت میلیون دلار از اقساط بدهی خود بصندوق امتناع ورزد از آن مؤسسه اخراج خواهد شد دولت مصر دو ماه گذشته بازپرداخت دو قسط چهار میلیون دلاری از ۱۰۵ میلیون دلاری که از صندوق برداشت کرده بود به تأخیر انداخته است. وام مزبور برای کمک به موازنه پرداختهای مصر اعطاء شده بود. آقای شوایتزر و سایر مقامات رسمی صندوق به پرزیدنت ناصر خاطر نشان ساختهاند که اگرمصر از صندوق بین المللی پول اخراج شود بالمآل نخواهد توانست که در هیچکدام از کشورهای غربی برای رفع بحران اقتصادی خود کمکی دریافت کند. هیئت مدیره صندوق هنوز بطور رسمی راجع به اخراج مصر تصمیم نگرفتهاند ولی موضوع تحت بررسی است. مقامات مزبور امیدوارند تا شاید از طریق مذاکره مشکل حل و فصل شده و مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی نشوند و منابع مطلع اظهار میدارند که علت اصلی عدم بازپرداخت بدهیهای سررسیده مصر به صندوق وجود بحران اقتصادی در آن کشور است مضافاً به اینکه دولت مصر تعداد متنابهی به کشورهای غربی و شرقی بدهکار است” البته هر ایرانی با اطلاع از این اخبار که در صحت و دقت و قضاوت منصفانه اش هیچ تردیدی نیست وقتیکه روزنامههای مملت خودمان را میخواند که دولت ادعا میکند بودجه متعادل است خوشوقت میشود بنده هم ایراداتی وارد میدانم خواهم گفت ولیکن با توجه به پیشرفتهای همه جانبه کشور و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور خودمان طبعاً به بانی این امنیت به رهبر این مملکت که توانسته است آنچنان در پیچ و خمهای سیاسی و اقتصادی این کشور را رهبری کند در حالی که در دو قدمی ما وجود درآمد کانال سوئز وضع گرسنگی ملت مصر این بود که عرض شد که اگر گندم نرسد در مصر قحطی خواهد شد در این صورت جا داشت که من موضوع بودجه خودمان را فراموش کنم آنچه که در وظیفه اکثریت است گر چه فکر نمیکنم در این موضوع اکثریت و اقلیت وجود داشته باشد از پیشرفتهای مملکت از آزاد شدن روستاها از بهبود زندگی کارگران از موجودی گندم خودمان از اینکه وقتی هم که نداشتیم با کمال سربلندی پول دادیم
+خریدیم حتی بدولت مرحوم منصور هم تذکر دادم که چرا گران خریدید و الآن هم در انبارهایمان پر از گندم است (چند نفر از نمایندگان ـ الحمدلله) (سیفی ـ مایه افتخار است) گر چه من بدولت ایراد میگیرم که چرا فقط ۱۰۰ میلیون دلار موجودی آخر سال ارز داریم ولی ما ۱۰۰ میلیون دلار را علاوه بر تمام احتیاجات موجود داریم در مصر چهار میلیون دلار را نتوانستند بپردازند و از صندوق بین المللی پول اخراجشان میکنند (دکتر جعفری ـ میخواند از یمن قرض کنند) و اما این قسمت را هم خواندم که فلان کشور سفیر خودش را از مصر باز خواند درمقام مقایسه میبینم دیروز شاهنشاه ما بپاکستان تشریف بردند پس فردا رئیس دولت عراق به ایران میآیند روابطمان با همسایه شمال دوستانه است با بلوک شرق معاملات تهاتری را شروع کردیم و روابط با دوستان بلوک غرب بر کمال استحکام استوار است آیا این سربلندی ندارد؟ این تشکر ندارد؟ آیا این وضع بمن اجازه نمیدهد که با کمال آزادی هر چه ایراد در بودجه دولت میبینم بگیرم و ترسی نداشته باشم که منفی بافان و بدخواهان هر چه میخواهند سوء تعبیر بکنند (صحیح است) آری ما تمام آنچه را که داریم از برکت شاهنشاه میدانیم و از حسن تشخیص ملت (احسنت) آقایان من را ببخشید اگر سهم بزرگی برای شما قائل نشدم از برکت شاهنشاه و حسن تشخیص ملت که از رهبری این شاهنشاه بخوبی پیروی کردند (خواجه نوری ـ دولت هم پیروی میکند) راجع بدولت بعد از صحبتها آنوقت قضاوت میکنم از من منقد ممنون باشید آقای خواجه نوری نه از دولت، از مملکتی خوشوقت باشید که شاهنشاهی اداره اش میکند که من منقد هم میآیم با این انصاف حقایق را میگویم (احسنت) اما برگردیم بر سر صحبت بودجه خودمان. بنده در تهران نبودم ظهر پنجشبنه آمدم گفتند بودجه تمام شده در کمیسیون رسیدگی شده بکمیسیون رفتم دیدم خیر هنوز تبصرة ماقبل آخر مطرح است شک دارم که این مطلب مصلحت است بگویم یا نیست ولی در تمام زندگی عقیدهام این بود که بهتر است بدرا نکنند نه اینکه من بد را سرپوش بگذارم و بازگو نکنم (احسنت) متأسفانه اصلاح کمیسیون از تبصره اول تا آخر با یک اصلاحات دستوری زبان چیز دیگری نبوده امثال کرده و بوده است، کرده است شده و باقی چیزها بطور کلی عیناً تصویب شده و بسلامتی گفتند که برای بعد از ظهر وارد خود بودجه میشویم پیش بینی هر کس که این دو جلد قطور بودجه و ظاهراً مرتب و منظم شده را دیده بود این بود که این ارقام باید خوانده و مطالعه شود من هم ساعت ۵ آمدم یقین کردم در صفحه دوم میرسم ولی گفتند بودجه تمام شد گفتم چه ساعتی شروع شد گفتند همان پیش از ظهر تمام شد با تبصرهها تمام شد خوب خداوند آقای رئیس را از مسافرت رسانید وفقط برای ظاهر امر گفتند دو تا تبصره غیربودجهای را جلو میاندازیم سه تا را بعد تصویب میکنیم بقیه را هم چاپ میکنیم بسهم خودم تعجب میکنم از اینگونه نحوه رسیدگی بالاخره روز جمع ببودجه نرسیدم شنبه هم نیاوردند روز یکشنبه صبح که بمجلس آمدم گزارش کمیسیون بودجه را بما دادند برای مطالعه بمنزل رفتم قبل از همه چیزی که جلب توجه مرا کرد این بود که اول اصلاحات کمیسیون بودجه را ببینم که در درجه اول مدافع آن اصلاحات باشیم که همکاران توجه فرمودهاند اصلاحات ۱۶ قلم بود از این ۱۶ قلم دو کلمه (کمک) اصلاح شده بود یعنی در جلوی ارقام کلمه (کمک) را اضافه کرده بودند خوب این از لحاظ دستور زبان درست بود ولی ۱۱ جای دیگر یک اصلاحی مهم شده بود یعنی کلمة (کمک) به (اعانه) تبدیل شده بود من آنوقت درست فهمیدم آن اقتصاد یونی که شما در دولت جمع کردهاید تنها در دولت نبودهاند بلکه در مجلس هم وجود دارند پس در ۱۶ اصلاح کمیسیون بودجه دو کلمه (کمک) اضافه شد هم ۱۱ کلمه (کمک) به (اعانه) تبدیل شده رئیس محترم کمیسیون بودجه ناراحت نشوند (اشاره به آقای دکتر کیان) موضوع اصلاح بودجه شهربانی را راهم به حساب خود نگذارید آنرا خود دولت اصلاح کرده (سیفی ـ ایشان مخبر کمیسیون بودجه هستند) فرقی ندارد برای
+کار انجان نگرفته کار رئیس و مخبر فرق نمیکند (دکتر کیان ـ ۴۵ ساعت تمام کمیسیون بحث میکرد) بنده قبل از وارد شدن بموضوع بودجه بعوض اینکه بعداً از حوصله تان تشکر کنم قبلا از حضورتان معذرت میخواهم زیرا موضوع بودجه هر چقدر هم در باره اهداف صحبت کنیم باز با ارقام سرو کار دارد و شنیدن ارقام و مقایسه خودبخود خسته کننده است ولی همه رنجش را متوجه من ندانید آنطور که عرض کردم از کمیسیون بودجه خودتان هم خیلی ممنون نباشید شاید اگر آنها آنچه را که باید میکردند بنده امروز احیتاج به اینقدر تصدیع نداشتم بهر حال امروز بودجه دولت ۲۱۷ میلیارد ریال را نشان میدهد یک مملکت در حال رشد، خوشبختانه همه چیز در رونق، ما هم سپاسگزار، ولی روابط دولت و مجلس یک کمی معلول، برای اینکه از این ۲۱۷ میلیارد ۷۳ میلیارد نزدیک به ثلث بمن و شما مربوط است. جناب سیفی که باید همین جا بهمان نحوی که گفتم تصویب کنید و ۱۴۴ میلیارد یعنی دو ثلث بودجه همانهائیست که توی اتومبیلهای قشنگ میبنید و میپرسید چکارهاند میگویند ناظر هزینه سازمان برنامه آن یکی چکاره است ناظر هزینه سد کرج آن یکی چکاره است ناظر هزینه برق منطقهای نحوه خرج آنها بشما مربوط نیست ملت ایران هم گر چه شاید از برکت شاهنشاه نتایجش را در موقع افتتاح برق سد دز میبیند (انشاءالله) ولی در عین حال نحوه خرجش را هم میبینید که خرج بیحساب میشود ولی مأمور اداری وزارتخانهها با کفش پاره است در حالیکه همان مأموری که از بودجه ۱۴۴ میلیاردی استفاده میکند کراوات سولکا زده (مهندس کمانگر ـ ۵ ـ ۶ تارا با هم زده؟) متشکرم که نقادی شما در همین حدود تشخیص کراوات است ولی کراوات را روی همدیگر نمیزنند. بهر حال ما از ۲۱۷ میلیارد بر خلاف نطقهای صریح مرحوم منصور که بنیانگذار دولت فعلی بود که چه در انتقاد و اصلاح برنامه دولت ماقبل خود یعنی بدولت جناب آقای علم عنوان میکرد چه در موقع دولت خودش که باید تمام پولها وارد خزانه بشود باید دوایر زائد ادغام بشود زوائد حذف بشود هنوز سر فصل اول هستیم دوره مجلس هم به آخر رسید باز از ۲۱۷ میلیارد ثلث آن در مجلس با این سرو صداها که منهم سرشما را درد میآورم (نخست وزیر ـ بفرمائید خواهش میکنم) تصویب میشود ۱۴۴ میلیارد دیگر در پوشهها در اطاقهای دربسته مؤسسات تصویب میشود و بیرون میرود و مأمورش میگوید که امضاء کردند و تصویب کردند برویم مغازه اتومبیل فروشی جناب آقای نخست وزیر شاید بفرمائید بهر کجا که نگری آسمان همین رنگ است ولی متأسفانه این حرفهائی که من در باره بودجه شما میزنم منحصر بایران نیست و منحصر باقلیت و اکثریت مجلس فعلی نیست چند وقت پیش در آمریکا هم که دولت جانسون بودجه خودش را داد جملهای بخاطرم آمد که دیدم هر چقدر من مؤدبانه سیاستمدارانه، و امثال این لغات عجیب و غریب که دراین گزارش بودجه شما خیلی از آنها استفاده شده بخواهم نظر خود را راجع به بودجه شما عنوان کنم عین همان جملاتی را که حزب مخالف دولت جانسون عنوان کرده بنده نخواستم اسم جمهوریخواه را ببرم برای اینکه ما جز پادشاه خواه چیزی نمیدانیم، بدولت شما عنوان کنم پس اجازه بدهید که عین جملاتش را بخوانم که عین خواسته من و حزب مخالف شما نیز هست: منطق بودجه سال آینده بسیار ضعیف است اقام آن متأسفانه غیرواقعی است فقط ظاهر آن فریبنده است اما نکات تلخ تری دارد که یک بودجه تورمی و پر از اسراف و تبذیر است اگر تورمی اش را حاضر به بحث با شما باشم اسراف و تبذیر را تمام وزرای خودتان هم قبول دارند چون بعضی را آدم منصفی میشناسم وبعضی دیگر را تماس زیادی ندارم جناب آقای دکتر مجیدی تهیه کننده بودجه حضرتعالی هم در آمریکا تحصیل فرمودید (دکتر مجیدی ـ مختصری) رونوشت درست برابر اصل است (خنده نمایندگان) یعنی همان تردستیها و ریزه کاریها که در گیج کردن خواننده بودجه آنها بکار رفته شما هم عیناً عمل استاد را تقلیدکردهاید چون نمیدانم
+شما در کدام دانشگاه تشریف داشتید ولکن تهیه کنندة آقای جانسون هم استاد یکی از دانشگاههای اقتصادی بوده است (نخست وزیر ایشان در دانشگاه هارواد بودند) او هم گویا مال هاروارد بوده است در همه احوال حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ـ ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم (احسنت) شما هم گوش بکنید اگر راست گفتم نمیخواهم تصدیق کنید فقط در آینده در فکر اصلاح باشید چون غیر از فکر خدمت چیزی نباید داشته باشید اگر هم اشتباه کردم حاضرم در خدمتتان بنشینم و رسیدگی کنم ولی خیال نمیکنم اشتباه باشد مثلاً در آمریکا امسال بودجه پست را در بودجه مملکت نگذاشتند زیرا میگویند اینقدر میلیارد خرج است و اینقدر میلیارد دخل و ما فقط، ما به التفاوت را گذاشتیم ولی میدانید چه فرقی میکند جنابآقای دکتر امین؟ اگر یک کسی آمد گفت این بودجه تورمی است آنها رقم کوچک نشان دادهاند و از ریزه کاریها بسیار شده و شما که واقعاً شاگرد خوب بودهاید و بسیار خوب هم این ریزکاریها را بکار بردهاند (خواجه نوری ـ اینجا که معکوس عمل کردهاند و تمام ارقام را آوردهاند) عرض نکردم عین عمل عرض کردم ریزکاری اما با تمام این تفاصیل که یک قدری هم جنبة رفع خستگی شما را داشت آنها پنج ماه زودتر بودجه شان را دادند که این نقادیها بعمل بیاید و شما این انصاف را نداشتید که حتی بودجه را بموقع بدهید در این بودجه من به جملات عالی الفاظ بسیار عالی ولی معانی و عمل بکلی توخالی شما اینوالله گفتم مثلاً موردی را از این قسمت برایتان میخوانم ”کاهش میزان بیکاری موجب حصول اشتغال کامل یعنی استفاده از حداکثر ظرفیت تولیدی که در نتیجه هزینه تولید افزایش مییابد همین امر موجب ترقی قیمتها میشود که آن خود موجب کسری موازنه پرداختهای خارجی خواهد گردید” (خنده نمایندگان) دیدهاید که آن بوکس زنها به کیسه بوکس چه جور مشت میزنند هم خودش میزند هم عقب میرود، هم جلو میآید ولی آخرش معلوم نیست که چه میکند بهر حال از این مقدمه و از اینگونه الفاظ که بگذریم در مورد اهداف این بودجه در موقع بحث در برنامه دارد میشوم فعلا بحث در طرز تنظیم است البته برای اینکه همه حقایق را گفته باشم با تمام اینکه در ارقام ایراد دارم در حق اولوتیش ایراد دارم در نحوه درآمد ایراد دارم در نحوه خرج و مبالغ خرج ایراد دارم منصف باشیم حقاً در تهیه اش زحمت زیادی کشیدید من تشکر میکنم قدمی است در راه ترقی مملکت برداشتید اما خودتان هم میدانید که نحوه تنظیم هم مثل خود ارقام هنوز صوری است یعنی آنجا که میگویند بودجه برنامهای نه اینکه وزارت خارجه را همانطوریکه عرض کردم یک مرتبه بودجه اش را بطور افقی جلوش بنویسند یک مرتبه بودجه آنرا بعنوان بودجه نگهداری تعهدات بین المللی در ستون عمودی بنویسید یک مرتبه توی برنامهها و طبقه بندیها بنویسید بودجه وزارت جنگ یک مرتبه بصورت امروز بنویسند امور دفاعی برنامه و هدف غیر از وزارتخانه است شما بهتر از من میدانید ولی اینکار را یا نتوانستید بکند یا خواستید ما را گول بزنید چنین برنامهای در بودجه شما وجود نداشت (مهندس ارفع ـ برنامه وزارت کشاورزی را بخوانید تمام قسمتهایش با ارقام ریز آمده است) میرسیم متأسفانه خجالت آورتر بلکه پر انتقادترین قسمتهای بودجه بودجه وزارت کشاورزی است بطوریکه لیدر محترم اکثریت گفتند احتیاج ببحث نداریم و با ایشان صددرصد موافقم یکی از شاهکارها این است که بصورت عکس عمل کردند هر چه مؤسسه است در مملکت توی این بودجه جمع کردند بنده وقتی خرج خانهام را مینویسم در فلان شرکت هم که سهیم هستم دخل و خرج تمام بودجه کارگزینی آنشرکت را که در پنج سیر گوشت و دو سیر نخود و لوبیا نباید بیاورم من فقط عایدی خودم را از آنشرکت در بودجه منزل خودم میتوانم وارد کنم شما اگر بودجه بانک سپه بانک ملی شرکتها و کارخانه قند کجا را بحساب آوردید با این ترتیب که پیش میروید خیال میکنم که حقش این است که بودجه کنسرسیوم را هم اضافه کنید چون میگوئید یک پولی هم ما از آنجا
+میگیریم این صحیح نیست بیائید با هم صافتر باشیم بیائید بگوئید آقایان نمایندگان با تبصرهها و قوانین و آنجه که شما میدانید از مجلس چه جوری گذراندیم ۱۴۴ میلیارد را از حدود دسترس و نظارت شما خارج کردیم خودشان میبرند. خودشان میدوزند و خودشان میپوشند در مورد همین ۷۳ میلیارد خودتان صحبت میکنم اما در موقع نشان دادن صرفه جوئی جناب آقای پاکذات ببینید چقدر دقیق هستیم یک میلیارد و ۶۶۷ میلیون و ۹۲۲ هزار ریال یعنی ۲۰۰ تومان هم اگر صرفه جوئی نشود بودجه از حالت تعادل خارج میشود تا دویست تومان هم دقیق شدهاند اما توی همین صفحه درآمد متفرقه یک میلیارد بدون یکدینار کم وزیاد این یکی که متفرقه است هیچ کسری ندارد پس صوری است باز برای کیج کردن یکجا ضمن نطقها و خطابهها بگوئیم طبق تعهداتیکه دولت قبول کرده است هر سال پنج درصد از درآمد نفت بسهم سازمان برنامه اضافه نموده است بطوریکه امسال توفیق پیدا کردهایم بیست درصد بیشتر از درآمد نفت خرج دولت نکنیم و ۸۰ درصد بسازمان برنامه تحویل دادهایم ولی مینویسند بابت بودجههای عمرانی مستمر ۹ میلیارد ریال از برنامه پس میگیرید پس آنموضوع مورد تقسیم این موضوع نحوه تنظیم این یکی حاکی از دقت و این رقم آخر مبین صحت حالا بیائیم در قسمت آن تیتر بزرگ روزنامهها که بودجه دولت امسال موازنه دارد متعادل است.
دوستان در پرده میگویم سخن
گفته خواهد شد بدستان نیز هم
جملاتی از آن روزی که مرحوم منصور در اینجا نطق کردند اکنون از صورت مذاکرات مجلس عیناً میخوانم (اغلب در مورد بودجه متعادل صحبت میکنند ولی بودجه متعادل در قاموس اقتصاد امروز دیگر هیچ معنا و مفهومی ندارد) رئیس دولتی که شما آقای هویدا وزیر دارائی ایشان بودید این صحبت ایشان است میگوید بودجه متعادل در قاموس اقتصاد امروز هیچ معنا و مفهومی ندارد اصلا بودجه متعادل غلط است) پس بودجه شما هم غلط است (خنده نمایندگان) شما هم بگیرید بخوانید جلسه ۵۳ روز شنبه ۲۴ اسفند فرمایشان دوست عزیز ما خدا رحمت کند مرحوم منصور است ولی متأسفم بشما بگویم بنده با نظر آن مرحوم هم عقیده هستم کسری شرافتمندانه را بهتر از متعادل و صورت سازی میدانم چون صحبت ازآمریکا که آقای دکتر مجیدی در آنجا تحصیل کردهاند شد در خود امسال بودجه غنی ترین ممالک دنیا ۱۴۴ میلیارد ریال بادعای خود دولتش کسر داشت یعنی به اندازه تمام بودجه شما و برنامه تان رویهمرفته در امریکا کم بود. این را با کمال صراحت نوشتند هیچکس هم ناراحت نشد اما من اجازه میخواهم بهمین جا قناعت نکنم و بگویم که مخالفین آنها این مطلب را برملا کردند و گفتند کسری ۱۴۴ میلیارد ریال نیست و ۷۳۶ میلیارد ریال است یعنی ده برابر چیزی است که خود آنها گفتند و این رقم تازه کمترین کسر بودجه هفت سال اخیر دولت امریکاست حالا به ارقام بودجه شما هم یک نگاهی با هم میکنیم به بینیم به کجا میرسیم بهر حال همانطور یکه عرض کردم یک ملاحظه سطحی نشان میدهد که بر خلاف ادعای دولت این بودجه متعادل نیست زیرا بودجه متعادل بودجهای را میگویند که از درآمدهای عادی و مالیاتی مملکت هزینههای لازم پرداخت بشود میدانم بمن چه جواب خواهید فرمود خواهید فرمود که، بودجه برنامهای و بودجه مملکتی مان چون مخلوط شده این اختلاف را نشان میدهد من که نگفتم این دو را ادغام کنید خودتان کردید شما همان ۷۰ میلیارد ریال که منظورتان بود میآوردید و میگفتید که کسری نداریم و من هم همانطوریکه وضع کشور مصر را خواندم و بوضع آن بدبختها ملت مسلمان مصر تأسف خوردم بعکس نسبت بشما ابراز شادی و مسرت میکردم باری تصور میکنم ما احتیاجی به تظاهر نداریم زیرا وضع مملکت ما طوری است که هر چقدر حقیقت بازتر بشود مردم خوشحال تر میشوند (صحیح است) ولی بهر حال چون آدم منصفی هستید برای اینکه جای انگشتی باقی گذاشته باشید در فرمایشات خودتان که اینجا نشسته بودم روز اول گوش میدادم تلویحاً فرمودید که مطالبات کسانی هم که برای دستگاه دولت و سازمان و اینها کار کردهاند بعداً
+خواهیم پرداخت با امثال این مسائل معلوم بود بواقعیت وضع خودتان خوب واقف هستید فقط قصد این است که امثال بنده را به تعادل بودجه معتقد بکنید. دولت بودجه اش را از چه محلی تأمین میکند یکی درآمدهای عادی و مالیاتی است که من هم با شما موافقم یکی درآمد سازمانهای وابسته و انتفاعی و بازرگانی و انحصاری دولت است که فعلا با شما موافق ولی در اصل مخالفم بعداً میرسیم به این بحث که اگر قرار شد دولت تمام کارهائی که بخشهای خصوصی میتوانند بکنند برای اضافه کردن حقوق بگیر خود عمل بکنند و با این ردیف کردن کارمند و پیشخدمت و اتومبیلها نمیدانم کی باقی میماند که به خزانه مالیات بدهد (آموزگار ـ بسیار صحیح است) یادداشت نفرمائید متأسفانه ۶۰ درصد درآمدمان از این محل است من افتخار میکردم که ۶۰ درصد نباشد ۷۰ درصد باشد ولی کار بدست مردم باشد و شما مالیات بگیرید بهر حال یک نکتهای که بعد باید روشن شود این است من بودجه شما را زیر رو کردم بالاخره نفهمیدم در سه دفعه برنامه ریزی که در این مملکت شد دفعه اول ۴۰ میلیارد دفعه دوم ۸۳ میلیارد و دفعه آخر هم که قسمتی از این ۲۰۰ میلیارد برنامه سوم را سرمایه گذاری کردید و الان نزدیک ۱۵ سال است نزدیک ۲۵۰ میلیارد سرمایه گذاری کردهاند نزدیک ۳۰۰ میلیارد سرمایه گذاری کردهاند در هر رشته اعم از اقتصادی، اجتماعی انتفاعی هر چه اسمش را بگذارید پیداست یک درآمدی میبایست داشته باشد درآمدهایش کجا است؟ شما مثلا ۱۳ میلیون ریال از سد سفید رود درآمد داشتهاید ۱۳ میلیون تومان هم حقوق میدهید تازه یک مقدار هم از سازمان برنامه پول میگیرید اینها بماند تا فعلاً راجع به تأمین محل خرجهای دولت صحبت میکنیم در قسمت درآمد نکته قابل توجه ولی مورداختلاف بنده منقد و دولت در اینجا است گرچه ارقام را عیناً حاضر دارم ولی آنهائی که علاقمند مثل خود بنده اینها را حفظ هستند آنهائی هم که علاقمند نیستند سرشان را درد میآورم یکی صرفه جوئی است، یکی اسناد خزانه است، یکی وام خارجی است و یکی بانک مرکزی و دیگری قرضه ملی است اینها محل تأمین اعتبار برای توازن و تعادل بودجه دولت است من در ابتدای صحبت عرض کردم هیچ ایرادی به کسر بودجه برنامه و عمرانی هیچکس نمیتواند داشته باشد ولی چه لزومی دارد که حقایق را از چشم مردم مکتوم بداریم این رقم جمعش جلوی من است کار ندارم آقای نخست وزیر بهتر از من حساب کردهاند اما راجع به فصلهائی که عرض کردم صرفه جوئی، اسناد خزانه، وام خارجی، بانک مرکزی، قرضه ملی یکی یکی وارد بحث میشویم من از حسن عنوان شما در امر صرفه جوئی تشکر میکنم ولی شما تشکر نکیند آقای صفی پور برای اینکه برای وعده تو خالی جز رنجش بعدی هیچ چیز نیست دولت از چه محلی میخواهد صرفه جوئی کند من که مدعی هستم بودجه شما برنامهای نیست یا حرف من را قبول کنید یا اگر من حرف شما را قبول کنم که بودجه شما برنامهای است کدام برنامه را میخواهید معطل بگذارید اگر این برنامه قابل توجه نبوده چرا در بودجه گذاشتید اگر در حین اجرا میخواهید صرفه جوئی کنید چه بهتر بود که حضرتعالی به ازای افتتاح یک شعبه حزب ایران نوین در سخنرانی این رفیقتان که در پهلوی دستتان نشسته و تنظیم کننده بودجه شما است شرکت میکردید میدیدید ایشان برای افراد این مملکت میگویند ما باید نحوه تقلیل هزینه را با یک وضع سیستماتیک بجائی برسانیم که در بودجه یک دینار محل زیادی برای خرج نباشد من این نظر را تقدیس میکنم ولی این حرفتان را چه جور باور کنم شما که میگوئید ما برای تمام ساختمانها در مملکت استاندارد درست میکنیم که هیچ رئیس حسابداری هیچ کارپردازی هیچ مقاطعه کاری نتواند دیگر حتی یک دینار از خرج از نوع آجر و قیمت گچ از نوع ساختمان صرفه جوئی کند صرفه جوئی از کجا دیگر باقی میماند؟ بالاخره یا نباید انجام بدهید یا اگر انجام دادید من حرف رئیس بودجه شما را قبول دارم ولی خودتان قبول ندارید بودجه وزارت جنگ را که نمیشود و کسی موافق اینست که کم کنید؟ پس وزارت جنگ را کم نمیدهید برنامهها را که دیدید کم کردنی نیست حقوق هم مگر چند نفر میمیرند شما که یکی از مظاهر
+پیشرفتشان استخدام ۷ هزار کارمند جدید بود یکی از مسابقات در مملکت این است که ابتدا حقوق مأمورین ثبت احوال را میبرند بالا بعد از ۶ ماه قضاوت میگویند ما چه چیزمان از آنها کمتر است بعد از ۱۲ ما ه ارتش ما که تاج سر ما هستند از قضات که کمتر نیستند. بعد از ۱۶ ماه مهندسین که چون در دولت چند نفر عضو دارند اینها حقوقشان را میبرند بالا بعد از یک مدتی کارمندان اداری چه تقصیری کردهاند حقوق آنها را میبرند بالا این دور تسلسل نحوه اضافه شدن حقوقها را شما بهتر از من میدانید لذا تعداد حقوق بگیر که زیاد میشود میزان حقوق هم زیاد میشود برای صرفه جوئی پس شما همه اش چشمتان به این است که ببینید چند نفر کارمند میمیرد تازه مگر حقوق اینها با وظیفه شان چه اختلاف دارد حداقل در میاید ۲ میلیون تومان نه ۱۶۶ میلیون ولی تجربه همیشه آئینه خوبی است برای آینده من بشما میگویم چکار میکنید جناب آقای نخست وزیر امور فرهنگی و آموزش و پرورش ما را همانطوریکه امسال انجام ندادید انجام نخواهید داد امور برنامه را همانطور که امسال نکردند انجام نمیدهند و اسمش را صرفه جوئی میگذارید بله از آنچه که مودراحتیاج مردم است کسر خواهد شد و البته امیدوارم که فرمایشات شما امکانات را حل بکند (قراچورلو ـ همینطور هم هست) اگر شما گوش میدادید میدانستید که چنین چیزی نمیشود (قراچورلو ـ بنده همیشه گوش میدهم) و اما مطلب دوم شما اسناد خزانه است همه دیدید اشخاصی بشما مراجعه میکنند که بیائید سفته امضاء کنید بعد میگوئید پس چرا خودت امضاء نمیکنی میگوید برای اینکه بانک بمن نمیدهد در مورد قانون اسناد خزانه ما تصویب کردیم که فقط برای کارهای برنامهای و عمرانی مجاز است دولت چون رویش نشده در اینجا بگوید برای این کار خودم هم اسناد خزانه منتشر کنم گفته ۵۰۰ میلیون تومان برای سازمان برنامه اسناد خزانه منتشر میکنیم ولی سازمان برنامه که گرفت من جزء آن ۹ میلیارد ریال از او میگیریم نمیدانم دکتر جعفری که قاضی بوده هیچ این تفسیر از قانون را قابل قبول میداند زیرا که عمل خلاف قانون است شما بدهید به سازمان برنامه از دست سازمان برنامه میگیرید یعنی که قانون اسناد خزانه را خلاف منظور قانونگذار عمل کردهاید اما قسمت سوم قرضه ملی است البته در اقتصاد امروز اصل قرضه ملی قابل قبول است و تنها ابتکار در این بودجه چند جلدی این قرضه ملی است ملتی که میخواهد در پیشرفت مملکت خودش سهیم باشد پولش را جای مطمئنی میدهد استفاده هم میکند ودولت هم این پول را غیرمستقیم باز خرج خود آن ملت میکند ولی چه لزومی داشت یک کار اصولی را شما در لابلای تبصره هائی عجیب و غریب که اکثرشان بنظر من بمصلحت مملکت نیست به پیچید چرا یک لایحه مستقلی برای این کار بمجلس نمیآورند چرا بقانون اساسی بآئین نامه مجلس بی توجهی میکنید مجلسی که آن لایحه مفتضح اتومبیل را بآن وضع تصویب کرد در باره لایحه قرضه شما البته رأی میدهد خود من اولین نفر هستم که رأی میدهم (احسنت) بهر حال ما این قرضه ملی را از دو جهت با شما موافقم یکی اینکه این نحوه تأمین محل را حتی برای کارهای عمرانی هم حاضریم یکی اینکه برای ارتش است و برای دفاع مملکت همه موافقیم ولی راجع به نحوه اش و مسائلش بموقع در بودجه وزارت جنگ صحبت میکنم، فصل دیگر درآمد دولت، وام از بانک مرکزی است جناب آقای قراچورلو معتقد هستند که جوابهای دولت بنده را قانع خواهد کردخواهش میکنم که راجع باین ارقام هم توجه بفرمائید گزارش خود بانک مرکزی حاکی است که یک میلیارد و سیصد میلیون ریال از بانک مرکزی برای پالایشگاه قرض میکنید هیچ مطلب مهمی نیست منهم موافقم ولی شما به بنده جواب بدهید این گزارش را من چاپ نکردهام بانک خودتان چاپ کرده بدهی بنگاههای دولتی و شهرداری در پایان آذر ۴۵ یعنی سه ماه قبل بیست و دو میلیارد و نهصد میلیون ریال و در پایان آذر ۴۴ پانزده میلیارد ۴۰۰ میلیون،
+بوده اختلاف، هفت میلیارد و نیم ریال شما بمن بفرمائید علاوه بر بودجه مملکت هفت میلیارد و نیم را کدام دستگاه خرج کرده همه مسبوقند که در امر وام و اعتبار دستگاهی که اعتبار میدهد هر کس اعتبار میخواهد حسابش را باز میکند میبینید سوابقش چیست شما که تکلیف هفت میلیارد و نیم بانک مرکزی را تعیین نکردید این یک میلیارد و سیصد میلیون ریال را برای چی میگیرید از چه محل پس میدهید کدام دستگاهی این هفت میلیارد ونیم را گرفته که روح مجلس اطلاع ندارد خوب من رئیس بانک مرکزی نیستم ولی بشما اطمینان میدهم که اگر بودم میآمدم استعفایم را بشما تقدیم میکردم برای اینکه من اگر پشت تریبون میگویم آقای دکتر مجیدی میداند که این ارقام عاقبتش بکجا ختم میشود و به چه سیاست ارقام پولی منتهی میشود رقم آخر درآمد دولت وامهای خارجی است روزی در پشت این تریبون راجع بوامهای خارجی صحبت شد و یک آقای وزیری که تشنه تلگراف (موافقت شد کالا فوری حمل کنید) بود در پشت این تریبون داد سخن داد که وام خارجی امروزه سر افرازی ملت هاست با وام خارجی ما برنامه هایمان را تنظیم میکنیم و بعد از انجام برنامه هایمان اصل و بهره همه را مسترد میکنیم و منافع آن بجیب ملت میرود منهم موافقم ولی یک عیب دارد آنجا دیگر شما با رامبد سر و کار ندارید که چه رأیش موافق باشد چه مخالف باشد شما لایحه تان را میگذرانید در آنطرف جناب آقای دکتر شفیع امین ننشسته که شما را تأیید بکند در آنطرف کسانی نشستهاند اهل مطالعه، میگویند برنامه و پروژه را بدهید که ببینیم این وام را چه میکنید و چه قدر بازده دارد آنوقت بشما وام میدهیم (قراچورلو ـ طوری بفرمائید که توهین بهمکاران نشود آقای دکتر شفیع امین بسیار مرد شریفی هستند و اهل مطالعه هم هستند).
رامبد ـ چشم ولی این وامهای خارجی دو نوع است یکی بانکی هست مثل بانک بین المللی ۳۵% مبلغ را کمک میکند شما در این بودجه تان روی برنامه هائیکه ۶۵ % را خودتان آماده کردید و ۳۵ % آنرا باید آنها بدهند بمن معرفی کنید یکی دیگر آنهائی هست که همه اش را میدهند ولی میدانید آقای دکتر پورهاشمی چه میگویند جنس میدهند و فرعش را هم پائین میگیرند قیمت جنس را چهار برابر حساب میکنید (دکتر پورهاشمی ـ من میدانم بآقایان بفرمائید) آقای وزیر کلاهشان را بالا میگذارند که ما رفتیم و برق مملکت را چنان کردیم بنده از شما استدعا میکنم که هیئتی را مأمور بکنید تا آنچه در این سازمان برق خریداری شده و قیمتهای بین المللی آن معلوم بشود تا آنهائیکه خودشان را توانا و سالم و شایسته میدانند و مدعی هستند که موفق شدهاند قرض دهندگان را قانع بکنند بدانند که جنسهای بد را با قیمتهای زیاد خریدهاند اما جناب آقای هویدا یک رقمی هست که از یک جهت خوشایند است از یک جهت متأسفانه عدم توانائی مسئولین را نشان میدهد و آن این است که در ۴۲ ماه گذشته از مهر ۴۱ تا دیماه ۴۵ که سه سال آن هم متعلق بدولت خود جنابعالی است فقط توانستند نه میلیارد وام خارجی بگیرند اگر اشتباه است اگرایراد به این رقم دارید از آقای دکتر مجیدی که این بودجه را تنظیم فرمودند ایراد بگیرند گزارش دریافتهای سازمان برنامه ازمهرماه ۴۱ لغایت دیماه ۴۵ وامهای خارجی ۹ میلیارد نشان میدهد بنده سؤال میکنم دولتی که در ظرف ۴۲ ماه با تمام مصوبات مجلس نتوانسته است بیش از ۹ میلیارد وام بگیرد چگونه در ۱۲ ماه ۲۰ میلیارد بودجه سازمان برنامه را از وام تأمین میکند شما بمن جواب بفرمائید که ما نخواستیم بگیریم ولی من میدانم که نقص کار آن نکتهای است که در مورد لایحه وام آنروز که آقای دکتر آموزگار اینجا نشسته بودند تذکر دادم که باید طرحها چه از لحاظ امکانات فنی نیروی انسانی و آمادگی تکنیکی
+قابل دفاع باشد چه از لحاظ بازده و توجیه اقتصادی قابل دفاع باشد تا بشود وام گرفت نقص کار در اینجا است البته پول نمیدهند که من اتومبیلم را عوض کنم پول نمیدهند که من سنگ مرمر و سنگ سماق به ساختمان فلان وزارتخانه نصب کنم پول نمیدهند که پاداش بدهیم ولی چون پروژههای آینده شما هم شبیه همان پروژههای گذشته شما خواهد بود همان دولت است همان کارها هستند همان برنامه من از شما انتظار دیگری داشتم آقای هویدا واقعاًاینطور است انتظار این بود که بیائید بگوئید این برنامه را ریختیم اینقدر پیش رفتیم به این اشکال برخوردیم فعلا متوقفش میکنیم نه اینکه ر بودجه بگذارید که سال دیگر انجام میدهیم پیشرفتهای دولت را خواندم میرسیم به آنجا که نوشتهاند جواز دفن آنقدر یا حل اختلاف مرزی شهر ری و تهران اینها را خواندم ولی اینها که پسندیده نیست بنده بعرض مجلس محترم میرسانم نحوه این وام بکجا میرسد صرفه جوئی انجام نمیشود وام هم تأمین نخواهد شد بودجه سازمان برنامه کم میآید از آنچه باید بدولت هم بدهد ۹ میلیارد هم تأمین نمیکند مسابقه رفیق بازی در دستگاه خزانه و هرج و مرج در دستگاه سازمان برنامه که هر کس ناقلاتر است هر کس زبان بازتر است هرکس رفیق بازتر بودجه را بگیرد و آنکس که اصیلتر است با سوادتر است به نشیند بگوید بمن مربوط نیست بودجه را باید بدهند تا عمل کنیم و کار دستگاه باید تعیین بشود و این تقصیر این دستگاه نیست تقصیر آقایان هست که در بودجه گذاشتهاند اگر تعیین کرده بودند کدام برنامه ما معلق است به اینکه این اعتبارات را دریافت بکنیم و لیکن کارها بصورت صحیح نمیگردد و الا من دیگر به آن تبصره کذا و کذا وزارت آموزش و پرورش استناد نمیکردم که کارهای اساسی و عمرانی را انجام ندادند و حالا حقوق معلمین را میخواهند با این تبصره بدهند خوب علاوه بر این ارقام وام وزارت آموزش و پرورش من پیشنهاد میکنم این تهیه کنندگان تبصره را شما برای کارهای رمزتان بکار ببرید بطوری جملات را مبهم نوشتهاند که جز خودشان هیچکس از منظور نهائی سر در نمیاورد این وام یکی مربوط به وزارت آموزش و پرورش است یکی دیگر هم مربوط به چشم و گوش و زبان مملکت یعنی وزارت خارجه است چرا شما بیست میلیون تومان وام میگیرید از بانک مرکزی یا بانک ملی بعد دو مرتبه برگردانید لغت وام را از تبصره بردارید بفرما و بنشین و بتمرگ همه اش یکی است به بینید مگر دریافت و باز پرداخت غیر ازوام است غیر از قرض است اصلا ۲۰ میلیون تومان چه هست؟ که در بودجه تان نمیگذارید از این موضوع رد میشوم بنده آرزو میکردم که وزارت آموزش و پرورش و هیأت دولت بر خلاف تظاهر و نطق و خطابه خوب، فرمایشات و نیات شاهنشاه را عمل میکردند شاهنشاه از بودجه وزارت جنگ برای حقوق معلم عنایت میفرماید. ولی خود وزیر تا ماه یازدهم محلی برای حقوق معلمش تأمین نکرده چه اسمی روی این میگذارید؟ حالا حقوق معلم را از یک محلی اجازه میدهید بدهند ولی بیائید در کارهایمان عمیق تر باشیم چه احترامی برای شما من قائل میشدم وقتیکه میآمدید میگفتید که حقوق معلمین تا این ماه پرداخت نشده و چون ناشی از عدم لیاقت حسن و حسین بوده است از کار برکنار شدهاند یا چون ناشی از بی توجهی من بوده معذرت میخواهم به این ترتیب اصلاح میکنم این خیلی بهتر بود و اما برسیم به زن عقدی سابق و زن صیغهای فعلی دولت یعنی سازمان برنامه چون سابقاً هر درآمدی بود بسازمان برنامه میدادند حالا هر خرجی هست از سازمان برنامه کسر میکنند (قراچورلو ـ با لایحه حمایت خانواده دیگر عقدی و صیغه عملی نیست) وقتی تصویب شد بنده دیگر مثال نمیآورم خوب خاطرتان هست آقای دکتر مجیدی آن روز در بانک مرکزی من نرسیدم بیایم بعد بشما نگفتم یکی از دوستان محبت کرد سخنرانی شما را برایم فرستاد یکی ازدلایلی که در آنجا توجیه گردید که چرا شما هم معاون نخست وزیر هم معاون سازمان برنامه و هم رئیس دفتر بودجه هستید این بود که گفتید
+چون در سازمان برنامه آمار و امکان تحقیقات وسائلش فراهمتر است و ضمناً سازمان برنامه هم یکی از ارکان مهم مملکت است بودجه را در اینجا تنظیم میکنیم که هم از وسایلشان استفاده بکنیم و هم ازدفتر کارشان استفاده کنیم بنظر شما که معاون سازمان برنامه هستید بودجه اداره ثبت اسناد قوچان سال ۴۴ و ۴۵ را گذاشتید اما بودجه خود سازمان برنامه را نگذاشتید که من بتوانم مقایسه بکنم بتوانم برآورد کنم که نسبت بسالهای قبل چه شد در هر حال یک چیزهائی استخراج کردم برای جواب بمن در یادداشتهای خود مرقوم بفرمائید اصولاً این بودجه حتی آنچه هم که راجع بسازمان برنامه است چرا بشورایعالی سازمان برنامه نرفت چرا شورایعالی برنامه اصلا تشکیل نمیشود خوب آنجا را هم مثل ادارات جنبه حزبی بدهید ولی لااقل بگذارید بنشینند و بلند شوند و بگویند تصویب شد آخر جناب آقای هویدا اگر شما اهل مطالعه نبودید من انتظار و توقع نداشتم در جریان کارها قدری هم باصول توجه کنید و نباید موقع درست کردن ابر و چشمش را هم نابینا کنیم چرا اصولاً باین شوراهایتان اعتنا نمیکنید این اشخاص مگر میهن دوستی و شاهدوستی و سواد و معلوماتشان کمتر از آن مدیر عاملی است که در یکی از فروشگاههای شما است.
بهر حال این یکی از مواردی است که قوانین را توجه نمیکنید در قانون برنامه شورائی تعیین کردهاند آنها را که من تعیین نمیکنم خود شما تعیین میکنید یکنفر هم که از آنجا منتقل میشود فعالیتها شروع میگردد که یک دوست عقب مانده را بکشند بیاورند سرجایش بنشانند چرا؟ سازمان برنامه ما طبق آن امتیازی که جناب آقای نخست وزیر فرمودند هشتاد درصد سهم نفت را میگیرد که گویامیشود در حدود چهل میلیارد ریال از این مبلغ چهار میلیارد و نیم اصل و فرع وامهای خارجی و فرع وامهای داخلی را میدهد نه میلیارد بابت طرحهای مستمر به دولت میدهد لغت جدید دیگری هم اختراع کردهاند بابت طرحهای مستمر جاری و غیرجاری در هر حال آنهم در حدود دو میلیارد و نیم که جمع آن میشود پانزده میلیارد ونیم حالا تازه بازپرداخت وامهای داخلی باز هم بحساب نمیآید اینهم باز همان تردستیهای جناب دکتر مجیدی نتیجتاً پانزده میلیارد و نیم از چهل میلیارد که کم بشود میماند بیست و پنج میلیارد آنچه که ما در مقابل پنجاه و چهار میلیارد برنامهای که به سازمان برنامه موکول کردیم و هر کدام از آقایان نمایندگان صبح بصبح کیفشان زیر بغلشان است میروند سراغ فلان مدرسه فلان دبیرستان فلان دبستان از پنجاه و چهار میلیارد که شما فقط بیست و پنج میلیارد گذاشتهاید بقیه اشت را بگوئید برو وام خارجی بگیر خودتان هم میدانید وام خارجی سالم باین سادگیها نمیدهند این است که گفتم عقدی و صیغهای زیرا که دولت با کمال زرنگی آن نه میلیارد را بگیرد و نتیجتاً کسری بودجه خودش را باید از منابع دیگر تأمین کند و آنچه که به سازمان برنامه میرسد سی و پنج درصدش در هوا است هیچ حساب کردهاید که اگر این نه میلیارد را نمیگرفتید یکی از آن افتتاح هائی که همراه با عکس و رپورتاژ و تفصیلات در روزنامهها هست کمتر میشد اما خوب یازده میلیارد بیشتر احتیاج به وام خارجی نداشتید بنده این بحث را اینجا ختم میکنم این نه میلیارد اگر از محل نفت است که خلاف است خودتان هم میدانید باید هشتاد درصد بدهید و بیست درصد خودتان بردارید اگر از محل اسناد خزانه است که باز خلاف قانون اسناد خزانه است من ضمن فرمایشات جناب آقای نخست وزیر استدعا دارم تعیین بفرمایند ما از چهل میلیارد سرمایه گذاری در برنامه اول و هشتاد و چهار میلیارد سرمایه گذاری در برنامه دوم و دویست میلیارد که قسمتی از آن انجام شده و قسمتی باقی است سرمایه گذاری در برنامه سوم حداقل نزدیک به ۳۵۰ میلیارد سرمایه گذاری چی برداشت میکنیم آقای دکتر مجیدی شاید در جواب بفرمائید بمردم آب دادیم برای مردم سد ساختیم اینها باید در رشد اقتصادی تأثیر داشته باشد پس چرا دولت شما اینها را که دولتهای قبل کردهاند بحساب خودش میگذارد اینها را دیگران ساختهاند حالا شما درآمدش را میبرید چرا این ارقام را وقتی متصدیان دولت پشت این تریبون
+میخوانند صدایشان را بالاتر میبرند و میگویند در زمان این دولت انجام شده یک نکته دیگر هم عنایت بفرمائید اگر خواستید توضیح بفرمائید در بودجه سازمان برنامه دیدم که تربیت عاملین و مکانیزه کردن حسابهای بانک اعتبارات کشاورزی حفر چاه عمیق و نیمه عمیق. اگر اینها پولش را سازمان برنامه تأمین میکند و طرحش را میدهد صددرصد با شما موافقیم اگر باز همان کیفیت قبل که یکی از سازمان برنامه چاه میزند یکی هم از وزارت آب و برق هم بنگاه آبیاری و یکی هم از سازمان آقای اسفندیاری این دیگر صحیح نیست (دکتر اسفندیاری ـ آقای دکتر اسفندیار یگانگی منظورشان است) بهر حال بنده سعی کردم سربسته توضیحاتی از نحوه تنظیم بودجه در راه متعادل نشان دادنش عرض کنم (حاذقی ـ زیاد هم سربسته نبود) ولی عقیده خودم را باز تکرار میکنم برای اینکه ما یک دولت منحصر بفرد در دنیا نیستیم دولتهائی که ما اگر بیست سال دیگر به آنها برسیم معجزه کردهایم کسر بودجه دارند یک رقمی بنده اینجا یادآوری میکنم راجع برقم قرضه ملی که ببینید دولتها همه چیز را آشکار میگویند و ملتشان هم بر آنها اعتماد دارند و روز بروز هم همکاری دولت و ملتشان بیشتر میشود ثروتمند ترین و غنی ترین ممالک دنیا سه برابر بودجه خودش برابر چهارصد سال بودجه عادی دولت ما قرضه ملی دارد یعنی ۳۲۱ میلیارد دلار دولت امریکا قرضه ملی گرفته فقط یازده میلیارد دلار یعنی ده برابر بودجه شما فرع آنرا میدهد خوب بهتر نبود ما هم دکتر مجیدیمان از هاروارد برایمان سرمشق میآورد خوب منهم تجلیل میکردم اگر این عمل تجلیل همکاری و صمیمت دولت و ملت را سوغات میآورد ولی آقای دکتر یگانه یک خبر نامطلوبی برای شما عرض میکنم جمع اقساط وامهای داخلی و خارجی و بهره و اقساط تمام آنچه که دولتهای قبل گرفتهاند تا رشد اقتصادی و این رونق بازار و چه و چه و چه ونتیجتاً درآمدهای فوق العاده را برای شما تأمین کردند فقط چهار درصد بودجه شما برای تأمین آن بدهیها است ولی مال دولت خودتان را میدانید چقدر است؟ بیست درصد (دکتر مهذب ـ خصوصی بود یا عمومی آقای رامبد) برای اینکه آقای نخست وزیر همیشه علاقمندند اقلیت خیلی روشنتر لوایح دولت را بفهمد و نقادی بکند دیگر دولت این الفاظ (از بانک مرکزی، از قرضه ملی از وام خارجی، از اسناد خزانه) و امثال اینها را نگویند (تأمین از منابع دیگر) بعقیده شخص من این بودجه، رشد اقتصادی مملکت ما، بهبود زندگی مردم، امنیت مردم را آنچنان که باید نشان نمیدهد اگر کسی کی دروغ گفت شما نسبت بتمام مسائل راست دیگرش هم همیشه بدبین هستید خاصه که بدروغ احتیاجی نداشته باشد شما که صد میلیون دلار در بانک ارز دارید در حالیکه دولت بدبخت مصر که اینهمه سر و صدا در دنیا براه انداخته مملکتش دچار قحطی است برای چهار میلیون دلار دارند از بانک بین المللی پول بیرون میکشد خوب چرا نمیخواهید آقای نخست وزیر ملت را نزدیک تر بکنید و بکارهای خودش وارد بکنید. در نطبق جناب آقای نخست وزیر اشارهای بوضع اقتصادی طبقات مختلف مردم و بازار بود من نکتهای را بعدمیخواهم عرض کنم ولی میترسم اگر بعد عرض کنم یادداشتهای شما در همین رویة فعلی ادامه پیدا کند در هر حال خواهش میکنم مثل سال قبل وقتی بعضی از نمایندگانی در بودجه صحبتهائی اینجا عنوان کردند ولی شما با جوابهائیکه اصلا ارتباطی با آن صحبتها نداشت متهمش کردید از آن جوابها به بنده نگوئید من هر چه میگویم همان را یادداشت بکنید و نیائید بگوئید رامبد شما میگوئید ملت گدا است، گرسنه است نه من نمیگویم چنین حرفهائی را ولی آنچه میگویم جواب بدهید مجلة بانک مرکزی یک آمار خیلی جالبی را منتشر کرده است که اگر بعد خواستند که صحت ارقامش را کنترل بکنند عرض میکنم صفحه ۲۳۸ شمارة ۶۲ پول و سپردهها و اعتبارات، اسکناس و پشیز دست مردم در سال ۴۴ بیست و پنج میلیارد بوده حالا در همان حدود است
+سپردههای دیداری در چهل و چهار ۳۵ میلیارد بوده حالا ۳۸ میلیارد شده و بیشتر هم شده پس انداز مردم در سال ۴۴ سه میلیارد بوده حالا پنج میلیارد شده نزدیک بدو برابر (خواجه نوری ـ اینها همه خوب است) ولی شاهنامه آخرش خوش است سپردههای مدت دار هفده میلیارد بوده حالا ۱۹ میلیارد شده جمع اینها میدانید چقدر میشود؟ در سال چهل و چهار هشتاد میلیارد و رد سال ۴۵ هشتاد و شش میلیارد اما در همین ستون بدهی مردم ببانکها در سال ۴۴ صد میلیارد بوده و در سال ۴۵ اینهم ترقی کرده و ۱۳/۵ میلیارد ریال شده (خواجه نوری ـ این علامت این است که داد و ستد و رونق اقتصادی خوب است) میرسیم یعنی مازاد بدهی مردم ببانکها در سال ۴۴ بیست میلیارد بوده و در سال ۴۵ بیست و هفت میلیارد من برای شما یک تجزیه و تحلیل سادهای میکنم که چطور شده این هفت میلیارد ریال بدهی اضافی مردم ببانکها اینها از چه طبقهای هستند همان طبقهای است که آقای نخست وزیر با کمال دیپلماسی اشارهای کردند و رد شدند (خواجه نوری ـ واردکنندگان و صادرکنندگان و ارباب صنایع پول میخواهند قرض کنند که دستگاهشان بچرخد) خوب آنجا که مربوط بنقد و اسکناس دست مردم است ثابت است و تغییری نکرده سپرده دیداری مال کیست؟ مال آن کسی است که پول توی بانک میگذارد مال سرمایه دارهای بیکار است که وضعشان خوب است، پس انداز مال کیست مال حقوق بگیر شما و بنده است اینها هم بحمدالله وضعشان خوب شده است سپرده مدت دار چیست؟ آنهائی است که کم و بیش با دولت معامله دارند و در هر حال وجوه خیلی زیادی که نمیدانند چه طور خرجش کنند در بانک گذاشتهاند پس این هفت میلیارد ریال مال کیست مال کسانی است که در کار گردش چرخ اقتصادی مملکت یا صنعت یا واردات یا صادرات یا کسب مشغولند (خواجه نوری ـ چون کار بیشتر است احتیاج زیادتر بپول دارند) آقای خواجه نوری من مثل شما در بیمههای اجتماعی کار نکردهام ولی مطالعاتی کردهام و یک قدری در این مسائل وارد هستم بنابراین چه نتیجهای میگیرم نتیجه میگیریم که آقای کورس کارخانه دار نوعی بدهکار است (یکنفر از نمایندگان ـ بدهکار نیست) و نتیجتاً اگر این بدهکاری ایشان ادامه پیدا کند کارگرش هم بعداً حقوق نخواهد گرفت و آن سپردهها هم پس گرفته میشود پس شما چه راه اصلی دارید راه حل اگر اینست که وام را بدهند و بهره را پائین بیاورند آنوقت استقبال از وام زیاد میشود میزان وام بالا میرود پس تکلیف پرداخت بدهی چه میشود آقای خواجه نوری خیلی سعی کردند که ببنده بفرمایند که این در راه رشد اقتصادی مملکت بوده منهم منکر این نیستم از خدا میخواهم این چنین باشد ولی اگر یکمقدار توضیح زیادی میدهم بسهم خودم بشما یادآوری میکنم و خیلی خوشوقت میشوم که بیائید بگوئید برای این بدهی هم فکری کردهاید و همینطور که گردش پیدا کرده باز هم ادامه پیدا کند منهم تشکر میشوم میفرمائید اشتباه چاپ کردند من گزارش شما را خواندم در آخر گزارش دولت یک اشارهای بتوجه دولت بتعادل ارزی مملکت شده همانطور که عرض کردم گزارشات بانک حاکی از این است که ما ۱۰۰ میلیون دلار موجودی ارز داریم خیلی هم خوشحال ولی برای مملکتی که یک میلیارد دلار واردات دارد این ۱۰۰ میلیون دلار برای واردات یک ماه پر گردشش نمیرسد خوب مملکت دیگری بود بنده حرفی نمیزدم ولی مملکت ما که نزدیک به ۸۰۰ میلیون دلار از نفت میگیریم دولت میتواند ترتیبی بدهد که سه ماه هم ارز وارداتی را موجود داشته باشیم ملتی که در فرهنگ و بهداشت و در صنایع در همه چیز پیشرفت میکند در این قسمت که شما خیلی خودتان را متخصص نشان میدهید و آقای خواجه نوری هم که میخواهند تجلیل بکنند. این قسمت را هم باید درست بکنید این بحث مختصری بودکه واقعیت تعادل بودجه ما و نحوه تبلیغ غلط و بیمورد دولت در روزنامهها بود اصولا انتظار من این بوده است که شما یک مشاورین تبلیغات با حقیقت و باسوادی در اینکار داشته باشید مثلاً از یک طرف اعلام میکنید که عوارض گذرنامه را لغو کردیم یا ماهی را شب عید بمردم میرسانیم خوب اینکه شب عید میبیند ماهی نیامده میفهمد که دروغ گفتهاید اینکه دو روز دیگر بودجه اش را دست من نماینده منقد میدهند
+میبینم که شما درآمدگذرنامه را ۵ برابر کردهاید پس این را کجا بخشیدهاید در موقع نوشتن هم نیت بخشیدن نداشتهاید ولی در این مملکت هزار چیز خوب است چرا ما مطالبی را میگوئیم که اصلا لازم نداریم و آنوقت مردم را نسبت به چیزهای خوب هم بی اعتقاد میکنیم نطق فصیح و بلیغ نمایندگان محترم را که در اینجا گفتند که باید جلوی مسافرت را گرفت که بخارج نروند شنیدیم اگر این نطق با تصویب دولت نبوده این چطور همکاری حزب و دولت است اگر با تصویب دولت بوده میخواهید جلوی مسافرین را بگیرید پس چطور درآمد را پنج برابر کردید بنده برای اینکه کوتاه بکنم و آقایان خسته شدند بعد از چند روز صحبت آن ارقام و اعدا را برایتان نمیخواهم والا هر کدام را ایراد داشتید صفحات را علامت گذاشتهایم باز میکنم نشان میدهم بهرحال همه ما معتقدیم که مملکتمان در یک پیشرفت شایان ستایش است (صحیح است) که در تمام شئون مردم واقعاً باید شاکر باشند (صحیح است) ما معتقدیم این مطلب ناشی از دو عامل است یکی نبوغ ذاتی و استعداد شخص شاهنشاه ماست (صحیح است) و یکی دیگر آزاد منشی و تقویتی که شاهنشاه از مشروطیت واقعی میفرمایند آزادی و امنیتی که داده شده که من از پشت این تریبون فریاد بکشم و بگویم و انتقاد کنم واگر انتقاد وارد است اصلاح بشود و اگر اشتباه انتقاد شده است توضیح داده بشود (صحیح است) والا اگر یک سکوت قبرستانی مثل مصر داشتیم آنوقت باید انتظار یک سکوت قبل از طوفان را میداشتیم (صحیح است) ولی من از برکت آزادی است که خوب را خوب و بد را بد میگویم (احسنت) (کمانگر ـ هیأتهای اجرائی و قضائی خیلی زحمت میکشند) نسبت به دومی یک کمی اعتراض دارم ولی نسبت به اولی خیلی زیاد (مهندس کمانگر ـ عقیده آزاد است) بنده در کلیات موعد تقدیم بودجه نحوه تنظیم بودجه تعادل یا عدم تعادل بودجه را توضیحات عرض کردم حالا بیائیم یک نگاهی به ارقام و نحوه درآمدها بکنیم آنچه که من آرزو میکردم در کمیسیون هم بشنوم جناب آقای دکتر مجیدی و جناب آقای دکتر آموزگار هر دو بخوبی میدانند که ممکن بود دولت درآمد یازده ماهه واقعی را در این ستونهائیکه برای ما پیش بینی ۴۵ گذاشته درج میکرد یا این کار را میتواند بکند یا آنچه را که توی رادیو میگویند که امسال ماه آبان نسبت به ماه آبان گذشته اینقدر مازاد درآمد داشتیم و چه کردیم یا آن دروغ است پس من چون این مردم را مردم شریفی میدانم درست بوده و نخواستهاند بگذارند حالا ما همان تقریبی را ناچاریم ملاک قرار بدهیم اما متأسفانه این تقریبی هم با سایر آمارهای خودشان از جمله انتشارات بانک مرکزی تطبیق نمیکند فقط در قسمت مالیات در حدود ۲۰۰ میلیون تومان اختلاف دارد نکند در نتیجه حرف من این دو تا نشریه بانک را هم که با حقایق مردم را به ثبات مملکت خودشان امیدوار میکنند ولی چون من میگویم گل سرخ خار دارد جلوی انتشار اینرا هم بگیرید که منتشر نشود (خواجه نوری ـ شما راجع به آزادی مطبوعات میفرمائید) راجع به آزادی مطبوعات زیاد اعتقاد ندارم (حکیم شوشتری ـ آقا هر سال که انتشار دادهاند و هر سال این فرمایش را میفرمائید باز هم انتشار میدهند اینرا بی لطفی نفرمائید) امیدوارم با این فرمایشات شما هم دوره دیگر وکیل بشوید اما محل درآمدها از چند مبنا تأمین میشود یکی از مستقیم یکی از غیرمستقیم و یکی هم از مؤسسات اقتصادی دولت راجع به نحوه تأمین بقیه که قبلا صحبت کردیم تکرار مطالب دیگر صحیح نیست دولت خیلی خوشوقت است حق هم دارد که خوشوقت باشد منهم خوشوقت هستم که درآمدها زیاد شده ولی به بینیم ارتباط با این دولت تا چه اندازه است برای زیاد شدن درآمد دو عامل است یکی اینکه نرخ مالیات باید بالا برود یکی اینکه مالیات دهنده با همان نرخ سابق توانائی دادن مالیات بیشتر را داشته باشد آنچه مربوط به این دولت است میبینیم هر جا دستش رسید سعی کرد مالیات را بالا
+ببرد منهم با این مخالف نبودم مشروط بر اینکه مدعیان این تز خودشان هم از زندگی لوکس و تجملی دست بر میداشتند ولی آنچه که مربوط به رونق اقتصادی است با توضیحاتیکه قبلا عرض کردم! سیصد و پنجاه میلیارد ریال سرمایه گزاری قبلی این و آن سازمان برنامه دوره اول سازمان برنامه دوره دوم بالاتر از همه هفتصد میلیون تومانی که در وزارت صنایع آنموقع برای توسعه صنعت گذاشتند تا بحال شش سال هفت سال میگذرد (بالاخانلو ـ ۳۵۰ میلیون) و این حداقل سه مرتبه داده شده و پس گرفته شده دو مرتبه توزیع شده خوب کاری نداریم که بدولت مربوط نیست ولی ما خوشوقتیم که مملکت در حال رونق اقتصادی است آنچه که مربوط بشما است من دو مورد آنرا اشاره میکنم یکی اشاره به دور یکی اشاره به نزدیک یکی لایحه اتومبیل دیروز است و یکی قیمت بنزین چند وقت پیش اما راجع بمالیات اتومبیل یک یادآوری میکنم جناب آقای هویدا روزیکه اینجا نخست وزیر شدید مبانی اخلاقی شما هم حکم میکرد در کمال رفاقت و شهامت آمدید گفتید ما برنامه دولت قبل را تعقیب میکنیم و برای یک چنین دولتی سیاست دولت قبل، حرفهای دولت قبلی باید معتبر باشد نطق مرحوم منصور را اینجا دارم موقعیکه شما لایحه بنزین را آوردید (دکتر کیان ـ بنزین لایحه نداشت تصویبنامه بود) خوشوقتم که حرفهای ما از زبان دیگران شنیده میشود و تکرار میشود آنروز تعهد کردید و گفتید که ما بهیچوجه من الوجوه دیگر از اتومبیل پولی نمیگیریم (قراچورلو ـ این را که در خود اتومبیل نمیگیرند از فروشندگان میگیرند) بله شما از این راه یک درآمدی برای خودتان فکر میکنید ولی درآمدی که یک دولت فکر میکند و درآمدی که یک بقال برای روزش در نظر میگیرد باید یک فرق داشته باشد درآمد دولت بای مبتنی بر یک مطالعات و عکس العملهای بعدی باشد اگر یکبار، دوبار، ده بار شما آمدید حرف زدید در مقابل مجلسی که خودتانرا مبعوث آن میدانید و این مذاکره منعکس شد و در صورت مذاکرات مجلس چاپ شد و باقی ماند در موقع تصمیمات جدید یکقدری ملاحظه بکنید و ببنید چه وظایفی دارید خوب محل درآمدی بود ولی یک مطلبش خیلی شیرین است قبل ازاینکه لایحه اش تصویب بشود هنوز هم که تصویب نشده است از سنا بر نگشته ما داریم بودجه تعیین شده آنرا تصویب میکنیم خوب آن برنامهای که شما با این مقیاس چیدهاید که اصلا مبنا ندارد بهم میخورد احتیاجی باین گناههای بی لذت ندارید اصلا این خوش خدمتیها خدمتهای دیگر شما را ضایع میکند بنده در مورد این موضوع اتومبیل بخصوص مصرم در اینجا توضیحی عرض کنم نسبت بتوسعه صنایع بدون مطالعه صدور جواز معدن و صنعت یا کارخانه یا خدای نکرده روی نظرات دیگر عواقبی دارد و همه اش نباید فکر عکس برداری و رپورتاژ و روزنامه بود باید فکر کرد این کمپانی خارجی میآید و این سوء استفاده را میکند خوب ببینید یک گناه را با چند گناه باید جبران کنید اولی گناه بود، بی مطالعه بود اگر خواستید به بنده جواب بدهید با سیر موشکی امروز هر چند سال باید در برنامههای اقتصادی تجدیدنظر بشود چرا در قرارداد خودتان نگذارید که هر پنج سال به پنج سال قابل تجدید نظر است چرا باید دولت با این لایحه درب دکانی را ببندد و کسب دکان دیگری را تقویت کند حسن و حسین برای قانونگذار و دولت چه فرقی باید داشته باشد چرا ما باید هر ساعت قانونی وضع کنیم تا یکی پولدار شود یکی ورشکست بهرحال اینها سیاست اقتصادی خودتان است ممکن است این مطلبی را که گفتم چون اطلاعی از قراردادندارم بی اساس باشد ولی یک نکته اش اساسی است جناب نخست وزیر و آن اینست که از بدو امر گفتید که از مصرف کننده نمیگیریم این مطلب دیگری است مثل سایر صحبتها اینرا باید سازنده، مونتاژکننده و واردکننده بدهد و اگر قرار باشد مصرف کننده بدهد بنده یک پیشنهاد در این لایحه میدهم که تمام متصدیان دولتی که از اتومبیلهای لوکس استفاده میکنند این یک قسمت خرج کوچک را از جیب مبارکشان بپردازند اگر قرار شد فلان کارگر یک اتومبیل شکستهای
+که دارد چند هزار تومان بدهد چرا فلان وزیری که اتومبیل ۲۰۰ هزار تومانی سوار میشود ۲ هزار تومان را ندهد؟ یک نکته دیگری پیش میآید در این بودجه راجع بگمرک که من همینطور تصادفاً دفترچه بودجه را باز کردم، ملاحظه میشود تا بحال گمرک ما ۹ میلیارد ریال درآمد دارد یعنی ۹۰۰ میلیون تومان امسال شده ۹۹۰ میلیون تومان این یک چیز طبیعی است ۸ درصد اضافه است با این رشد فوق العاده مملکت ما من خیال میکنم باید بیش از این هم باشد اما با همین تعرفه که گمرک میگیریم سود بازرگانی ما ۲۷۰ میلیون تومان بوده حالا شده ۴۳۹ میلیون تومان یعنی درآمد گمرک ۸ درصد زیاد میشود زیرا مصرف ۸ % زیاد خواهد شد ولی سود بازرگانی شما چطور دو برابر زیادتر شده؟ اینجا از صددرصد هم زیادتر شده خوب جناب نخست وزیر دو حالت دارد یا جنس زیادتر وارد میکنید آنوقت اگر جنس زیادتر وارد کردید توسعه صنایع داخلی را حمایت نکردید یا اینکه جنس وارد نکردید باید تعرفه سود بازرگانی را دو برابر کنید یعنی آن چیزی که سابق میداد دو تومان حالا باید بدهد ۴ تومان این آنجا است که بر مصرف کننده تحمیل میکند شما اگر در مقابل مالیاتهای مستقیم ۵۰۰ میلیون تومان هم زیادی نوشته بودید باید هم مجلس تجلیل میکردند میگفتند شما از ثروتمند پول میگیرید ولی حالا میگوئید سود بازرگانی، سود بازرگانی یعنی چه؟ سود بازرگانی که از مصرف کننده گرفته میشود یعنی مالیات غیرمستقیم دو روز قبل که آقای وزیر دارائی داد سخن داد و اتکاء صحبتش این بود که جناب آقای نخست وزیر مبتکر و مفتخر به تهیه این لایحه مالیاتی هستند در تمام دنیا مالیاتهای مستقیم باید مورد توجه قرار بگیرد پس چرا با این راههای کج و کوله دو مرتبه سراغ مالیات غیرمستقیم میروید البته از لحاظ لغت میشود اسمش را چیز دیگری گذارد همانطور که وام را میشود گفت تأمین اعتبار و باز پرداخت این را هم باید گفت مصرف کننده نیست آن کسی است که استفاده میکند اما موضوع جالب تری که مطلبی است راجع به صفحه گرامافون روح مطلب بر خلاف خود موضوع بسیار مهم است و پنج دقیقهای که درکمیسیون بودجه بودم نمایندگان محترمیکه دفاع نمایندگان دولت را شنیده بودند خواستند مرا قانع بکنند و گفتند این کمپانیهای صفحه فروشی میدانید چه استفادهای میکنند؟! ۵ ریال برایشان میشود و ۵ برابر میفروشند! و چه و چه، خوب اصولا من آدم تنگ نظری نیستم منفعت آنها در من عقده حسادتی بوجود نیاورد و خوشوقت شدم یک فرد ایرانی درآمد زیادی دارد اما بفکر فرو رفتم مثل آنکه شاگردی را میگذاریم مدرسه درس بخواند اگر دیدیم آنقدر درس خواند که شاگرد اول شد دو کلاس یکی رفت بالا کتکش بزنیم که سال دیگر نرود مدرسه شما تشویق میکنید که مردم سرمایه گذاری بکنند مردک میرود قالی خانه اش را میفروشد از بانک پول قرض میکند خانه اش را هم گرو میگذارد کارخانهای تأسیس میکند چهارتا کارگر هم در آنجا مشغول کار میشوند در حالیکه صدها از این اشخاص ورشکست میشوند از بین میروند اداره تصفیه زندانیشان میکند بانکها اجرائیه صادر میکنند ولی باز نفر صد و یکمی به امید اینکه یکنفر توفیق پیدا کرده به این فکر میافتد ولی شما تا اینکه دیدیدیکی کارش میچرخد گلویش را میچسبید این کارها را کنار بگذارید این کوتاه بینی را کنار بگذارید اگر که دستگاههای شما اینقدر مسلط هستند و مطلع هستند روزی که جواز این کارخانه داده میشد و قبل از اینکه این مرد میخواست داخل این کار یا کار دیگری بشود چرا شرایطش را تعیین نکردید که چرا آنها که در صنایع دیگر نابود شدند و در شهر فراری هستند سراغشان نمیروید پس چرا لایحهای اینجا نمیآورید تا کسانیکه در صنعتی سرمایه گذاری کردند و ورشکست شدند و زندگی خودشان و خانواده شان از بین رفت ما تأمین میکنیم فقط یک نفری که هر کس میخواهد باشد در صفحه یا سوزن یا اتومبیل و یا هر کار دیگر سرمایه گذاری میکند اگر توفیق پیدا
+کرد همه چشمها متوجه او میشود که گلویش را فشار بدهید (قراچورلو ـ این بحثها شده متأسفانه شما تشریف نداشتید) جناب نخست وزیر در ضمن فرمایشاتتان که ایرادش را هم بعد عرض میکنم فرمودند توجه خاصی بتوسعه صنعت و هنر اقتصادی میشود شما با رقمی که دادم و حالا هم اینجا است اگر خواستید صفحه اش را باز میکنم در حدود ۶۰ درصداز درآمدتان ازکارهائی است که باید در بخش خصوصی و بدست مردم انجام بگیرد شما بصورت انحصارات بصورت خدمات دولت بصورت دستگاههای انتفاعی، بازرگانی، یک مشت حقوق بگیر تعیین کردید شرحش مفصل است بعد عرض میکنم و دیگر کسی را نگذاشتید کاری بکند همینطور کارهای کوچک باقی میماند برای این کارهای کوچک چرا نمیآئید یک اصل کلی بگذارید که هر کس بهر مبلغ درآمدهائی داشت باین سنت مالیات بدهد چرا چشمتان به این است که فقط هر کس در یک کاری یک قدری توفیق پیدا کرده خفه اش بکنیم این عمل که خلاف آن تز خودتان است چند روز پیش شاید یکماه پیش بود درست بخاطرم نیست در یکی از این مجلات خارجی میخواندم هنری لویس مرد هنری لویس صاحب مجلات تایم و فرچون و لایف با ۸۰ هزار دلار کارش را شروع کرد و در سال ۱۹۲۳ و در ۱۹۶۴ ۴۵۰ میلیون دلار درآمد سالیانه این مرد بود که البته ۲۰۰ ـ ۳۰۰ میلیون دلارش را مالیات میدهد اما اگر هنری لویس بوجود نیاید که این مالیات را نمیتواند بدهند چندین هزار نفر در این دستگاه کار میکنند چندین هزار نفر با پول و بخش خصوصی کار میکنند این تشکیلات ملا یک روزنامه است آنوقت اگر یک روزنامهای فردا مثلا آقای کشاورزیان را جناب نگذارد و بگوید معاون وزارت پست و تلگراف و شما آگهی دولتی آن روزنامه را قطع میکنید پروندههایش بیرون میآید این کی هنری لویس میشود شاهنشاه میفرمایند باید ما بزرگترین شرکتهای نفت دنیا را داشته باشیم هر چه فرمودهاند تا بامروز تحقق آن بملت ثابت شده است (صحیح است) ولی یک چنین شرکت بزرگی را کدام دستگاه خصوصی باید کارهایش را بگرداند شما که صفحه و سوزن نوعی را اینقدر با تنگ نظری اینقدر با لجاجت و باخساست خفه میکنید چگونه مردم بیآیند کارخانجات دیگری اینجا تأسیس کنند! ولی این کارها نتایج دیگری دارد سال گذشته یا دو سال قبل عدهای باصطلاح آقای دکتر مجیدی با نکیههای خارجی آمدند و بیش از ۵۰ ـ ۶۰ میلیون دلار سرمایه مملکت شما را از جیب اشخاص مختلف جمع کردند بخارج بروند آقای دکتر حسینی میدانید چرا؟ زیرا دولت شما عملی کرده است که اگر شما سرمایه گزاری کنید ورشکست شوید فراموشتان کرده فقط بقایای مالیاتی مطالبه میکند اگر توفیق پیدا کردید لایحهای میآورد که بیش از نفع کل مالیات بدهید نتیجتاً شمای نوعی که صد دینار داشتهاید بدست خارجی سپردهاید، خدا میداند که این درست نیست اینجا امنترین ممالک دنیاست در اینجا امکان کاری که هست شاید در آمریکا نباشد (صحیح است) چرا امنیتی درست نمیکنید که همه کس با اطمینان و اعتماد دست بکار سرمایه گذاری شود نه اینکه تا کار چرخید برای عوام فریبی برای نمایش خدمت یک لایحهای بیاورید و تمام تعهدات قبلی دولت را برهم بزنید مطالب یک قدری بدرازا کشید در روزنامهها گاهی میخوانیم که موتور لینجی در خلیج فارس غرق شد ۴ نفر یا ۴۰ نفر اجسادشان بدست آمد و چه شد و ملوانش هم تحت تعقیب قرار گرفت میدانید این موتور لینج کجا میرفته آقای حبیبی (حبیبی ـ کویت) میرفته بسراغ کار (صحیح است) ما زمینی چون طلا، رهبری چون سایه خدا ملتی شاید با استعدادترین نژادها داریم خوزستانی که شاید از کالیفرنیا بالاتر است داریم و لیکن با اینگونه لوایح مطالعه نشده باین حب و بغضها، باین سلب امنیت
+اقتصادی که توسط اکسپرتها انجام میگیرد نمیگذاریم که مثلا آقای خواجه نوری اراضی دروس را بفروشند و کارخانه تأسیس کنند وکارگرها کار داشته باشند (خواجه نوریـ بنده وکالت میدهم بفروشید پولش هم مال خودتان در ضمن حاضرم معاوضه کنم) جناب آقای هویدا جنابعالی شخصیت با حسن نیتی هستید ولی بشما عرض میکنم که این لوایح، این نحوه اعمال اینگونه برنامههای غلط اقتصادی از کجا ناشی میشود یک مسائل کتابی است دانشجویان عزیز دیروز ما و وزرای گرامی امروز ما در خاطر دارند میگویند ملتی که میخواهد مملکتش ترقی کند باید مالیات بدهد بنده هم موافقم ولی این عواقب را هم بوجود میآورد بیائید از کسانیکه مجرب هستند از کسانیکه ممکن است سواد امروزی آقای انصاری را نداشته باشند ولی بتحقیق با سوادی به اندازه امروز ایشان وارد شدهاند عکس العملهای اقتصادی را در اجتماع دیدهاند بحث کنید حرفشان را هم بعد عمل نکنید ولی در هر حال در اطاقهای در بسته و تصمیم گرفتن بعد بصورت چهارساعته لایحه گذارندن بدولتتان صدمه میزنید بملت صدمه میزنید به مملکت صدمه میزنید یک صدمه بزرگتری هم آن ضرری است که بدولت میخورد وقتی کاری نبود امثال آقای دکتر مجیدی که بر میگردند از خارج ناچارند بدستگاه دولت رو آورند خوب حالا آقای دکتر مجیدی که تازه معاون است و بحقش هم نرسیده بقیه که وزیر هستند شما مگر چند تا وزیر میتوانیدداشته باشید در کابینه؟ خوب قبولشان نمیکنید میرنجند میروند، اینها چرا بدولت شمار روی میآورند برای آنکه امکاناتیکه در دستگاه دولت بجوانان میدهید هیچ جای دیگر نیست غیرممکن است بتوانند بدهند شما ببینید کسانی که از بعضی از همکاران شما بهتر تحصیل کردهاند بهتر کار کردهاند وارد شدهاند در مملکت رفتهاند در دستگاههای خصوصی مثلاً جناب آقای مهندس روحانی این کارخانه غیردولتی را با زحمت راه انداختهاند امسال آمدند آنرا دولتی کردند آن مهندس بیکار شد هرچه داشت خورد زیرپایش حصیر بماند ولی کسانیکه همطراز او بدستگاه دولت میآیند از همه امتیازات استفاده میکنند بلی بعوض اینکه بخش خصوصی را تشویق بکنید نمیکنید از جهت اینکه کارها را در دولت تمرکز ندهید میدهید از جهت اینکه بیحساب بکارمندان عالیرتبه نه امتیازات بی جهتی ندهید، میدهید نتیجه این میشود که بخش خصوصی شما بر خلاف میل شما آن توسعه و پیشرفتی را که خود شما دلتان میواهد داشته باشد نخواهد داشت بنده یکی دورقم اینجا یادداشت کردم برایتان میخوانم همین دوره اخیر آقای دکتر مجیدی ۲۱ میلیارد دلار فروش جنرال موتور بوده که دومیلیارد دلار آن سود خالص است و یک میلیارد دلار یعنی باندازه بودجه عادی مالیات داده با اینگونه اعمال شما که شب میخوابید صبح یک تصمیمی میگیرید ممکن نیست یا یک روز یک چنین کمپانیها داشته باشیم که یک میلیارد دلار بشما مالیات بدهد ما ملت را داریم رهبر بالاتر از آنها داریم سرزمینش هم غنی تر از آنها داریم ولی دولتش را نداریم باید حرف زد و بعد عمل کرد نه اینکه حرف زد و بعد عمل خلافش را کردبنده چون در بحث درآمد عرایضم را خاتمه میدهم بدولت یادآوری میکنم اگر برنامه هائیکه مورد علاقه اشت است و ارائه نموده بخواهد بتوفیق نهائی برسد باید که در قانون مالیات تجدید نظر کند بنده نمیخواهم اینجا بگویم اعلام خطر میکنم و آقای دکتر یگانه بیایند بگویند من اعلام آرامش میکنم و این به آن در و هر دو راضی باشیم قانون مالیات شما را حتی مردم و ازدیاد مالی شما را بصورت ساده تأمین نخواهد کرد چون مربوط بدرآمد است بشما یادآوری میکنم گو اینکه عرایضم را قبول نمیکنید امیدوارم عمری باقی باشد و هر دو در عالم بر کناری بنشینیم و در اعمال خودمان تجدید نظر بکنیم بعد خواهید دید که آنوقت حرفهای مرا توجه میکنید و حق را بما خواهید داد (نخست وزیر ـ ما هنوز تصمیم نگرفتهایم و عجلهای نداریم) بعد از موضوع درآمد طبعاً مقابلش بیک ستونی بعنوان خرج میرسیم اجازه بدهید در خرجها یک مطالعه مختصری بکنیم بودجه نویسان امروزی معتقدند که بودجه نویسی ۶۰۰ ـ ۷۰۰ سال پیش در انگلستان شروع شد ابتدا برای کنترل درآمد
+و بعد از چند صد سال تبدیل شد به کنترل خرج و حالا وسیلهای است برای هدایت بطرف هدفهای ملی و عند اللزوم تسریع یا بطئی کردن گردش چرخ اقتصادی ولی همه اینها را که دنبالش بگردیم باز آخر سرش میآید بصرفه جوئی کسیکه صرفه جوئی را عنوان میکند خودش در این بودجه ۶ نوع نحوه خرج بشما ارائه میدهد یک پول است ولی ۶ نوع نحوه خرج، یکی بعنوان درآمد عادی دولت، یکی بعنوان سازمان برنامه، یکی بعنوان مؤسسه است یکی بعنوان شرکت است یکی بعنوان بنگاه است، یکی بعنوان اداره کل، یک پول است یک عکس مبارک اعلیحضرت روی تمام این اسکناسها چاپ شده یک ملت میدهد برای یک ملت هم داده میشود و همین کارمندان خرج میکنند ولی یک دسته جارو را در وزارت دادگستری با ۸۴ نوع مناقصه باید بخرند ولی در یک دستگاه یا بنگاه دیگر با یک تلفن کافی است که حتی جارو برقی از خارج وارد شود آیا این نظر خود شما را تأمین کرده آقای دکتر مجیدی؟ بهمین جهت یک وزیر بسیار ماهر و توانا زودتر از شما به این مطلب متوجه شد از روز اول از لغت شرکت استفاده کرد و وزارت آب و برق را مبدل به تعدادی شرکت کرد وزارت آب و برق کارش از دولت جداست و حالا هم برای شنیدن حرفهای من در بارة سایرین اینجا آمدهاند اما کار به اینجا خاتمه پیدا نکرده در خود آن مؤسسات هم باز دو نوع درآمد است و این دو نوع درآمد هم دو نوع خرج میشود یکی بند الف است و یکی بند ب، بند الف آنستکه اگر بصندوق خزانه داری دادی دیگر پس گرفتنش با خداست ولی بند ب آنستکه مجبورند بلافاصله بشما پس بدهند اینجا صحبتهای مرحوم منصور را دارم خدا رحمت کند دیگر زیاد اشاره نمیکنم اکثراً مطالبی که من عنوان میکنم تمام مطالبی است که آن مرحوم در این دولت حاضر وعده دادند که عمل بشود و متأسفانه درست در جهت عکس آن توسعه پیدا کرد و اگر تا سال دیگر بمانید بند ج هم بمیان میآید مثلاً وزارت بهداری ما ۳۸۹ میلیون تومان از بودجه عمومی دارد یک مقداری از بند الف دارد ۷۰ میلیون از بند ب دارد ۸۸ میلیون در سازمان برنامه دارد ما کاری نداریم که البته برای پروژههای مختلف طرحهای مختلف و باصطلاح جناب آقای دکتر مجیدی آنکه فعلا خرج میکنیم میگوئیم فعالیت و آنکه بعداً خرج میکنیم میگوئیم سرمایه گذاری طراحی همه این حرفها خوبست ولی تمرکز همه درآمد مملکت را به یک خزانهای بدهید که خود شما در رأس آن باشید تکلیف مردم و ادارات دولتی را یکسره کنید من استدعا میکنم شما فقط انواع ناظر هزینه هائی که برای این نوع خرجها توی ادارهها نشستهاند صورتش را ملاحظه کنید ما از ادغام اداره و وزارتخانه گذشتیم فکر ادغام ناظر هزینهها را لااقل بکنید اما بهر حال آنچه در مورد خرج مطرح است اصولا بحثش اینجا بی نتیجه است برای اینکه با آن تبصرههای انتقالی که گذاشتهاید که بعد از اینکه با همین نحو تصویبی که توضیحش را خدمتتان دادم تصویب شد در این تبصرهها جناب آقای نخست وزیر اجازه دارند ده درصد از فصلی به ده درصد فصلی و از یک برنامه به برنامه دیگر خلاصتاً منتقل شود خوب آنهائی که بودجه برنامهای نداشتند گفتیم که در موقع عمل شاید لازم میشود اصلاح کنند ولی شما هم یا باید قبول کنید که مطالعتتان کافی نیست یا اگر کافی است دیگر این اختیار برای چیست خوب این اختیار اصلا برنامه ریزی را از بین میبرد ما اگر نگاهی به ارقام بودجه بکنیم میبینیم هزینههای بسیار زایدی سیر صعودی کردهاند هزینه پرسنلی ساختمان مرکز وزارتخانهها خرید تیر و تخته، وسایل رومیزی و امثال آن زیاد شده اینها به چه صدمه میزند؟ به اصل آن دبستان که در ماکو باید بسازند اینها به چه صدمه میزند؟ بسدی که باید در فلانجا بسازند برای نمونه صفحه اول را نگاه میکنیم صفحه اول مال خود آقای نخست وزیر است که تازه بنده ایشان را از همه منصف تر میدانستم در سال ۴۵ بوده ۵۷ میلیون تومان و امسال شده ۷۸ میلیون تومان خوب لابد احتیاجی هست مبارک است انشاءالله! بله یکی از آقایان نمایندگان به من نوشتهاند سؤال کنید که این خرید
+خدمات چیست؟ بنده برایتان میخوانم حقوق و دستمزد هست، مزایا و فوق العاده هم هست، کمک بکارکنان هم هست، من ممنونم که کمیسیون بودجه این لغت کمک را به اعانه تبدیل نکرد خوب مأموریت هم هست همه اینها جای خود ولی جناب آقای نخست وزیر ۲۰۵ میلیون تومان هم خرید خدمات بدهیم بعد از این ۶ رقم قبلی آقای دکتر مجیدی کارکرد اشخاص غیر شاغل را هم نخواندم. بهرحال از دقت اعضاء کمیسیون بودجه مثال میآورم در اینجا نوشته (ماکرویو) ۱۳ میلیون تومان آقایان میدانند یعنی چه؟ اما ریخت و پاش و اسراف و تبذیر و اینگونه خرجها بدستگاه دولت تمام نمیشود دستگاه دولت در این مورد شاگرد آخر است شاگرد اول آن مؤسسات وابسته هستند بنده سؤال میکنم مثلاً بانک ملی که یکی از خدمتگزاران بسیار شایسته در رأسش است با این سرمایه هنگفت و چندین میلیارد سپردهها هم که در اخیتارش میباشد از مجموعه آن چطور فقط ۱۵ میلیون تومان شما میگیرید البته وقتیکه ما در کوچه قوام السلطنه سه تا بانک پهلوی هم میبینیم دیگر بهتر از این نمیشود خوب ممکن است بگویند بانک ملی درآمد کمک بدولت با سود سهام را علیهده میدهد یکجای دیگر را میخوانم نمونه دیگر سازمان غله است ما در سال ۴۵ برای ۴۰۷ میلیون در کارکرد سه میلیون و پانصد هزار تومان هزینه فروش میدادیم امسال برای ۲۴۹ میلیون کارگر سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان میدهیم برای هزینه فروش باز کنید اگر لغت کد را بگویم آقای دکتر مجیدی خوششان نمیآید صفحه ۲۰ برای ۴۰۷ میلیون تومان که در سال ۴۵ عملکرد داشتهاید نوشتهاید سه میلیون خرج کردهاید حالا برای ۲۴۹ میلیون عملکرد سه میلیون و ۸۰۰ هزار تومان خرج میکنید من بشما میگویم این مخارج کجا است مزایا و فوق العادهها و خرجهای زائد اضافه شده یک جای دیگر را باز میکنم همین صفحه پشت را قند و شکر، قند و شکر شاید بدهان بعضیها شیرین باشد ولی آنچه من میخوانم بنظرم تلخ میآید حالا که ۳۰ میلیون تومان کارکرد کم شده ۲۲ میلیون تومان خرج اضافه شده آقای دکتر مجیدی اینها را چطور با سادگی قبول کردید و چاپ کردید و دست ما دادید و آیا شما با خرج خانه خودتان هم همین کار را میکنید؟ بهر حال در مورد هزینهها همه تصدیق دارید که تجمل پرستی، مسابقه حقوق اطاقهای زاید معاونین زاید، مدیر کلهای زاید هر چیز که بچشم ظاهر زاید میآید یک مسابقهای شده و این اصل در امر بودجه نه تنها برای دولت افتخاری نیست بلکه آنرا شکست میدانم و من خیلی ممنون تر میشدم اگر گزارش محرمانه شما را در این مورد برای دولت میدیدم عشق بازی کار بازی نیست ایدل سر بباز زانکه گوی عشق نتوان زد بچوگان هوس قاضی خوب بودن وزیر خوب بودن مشاور حقوقی خوب بودن آن است که مسائل را خوب بررسی کرده و خوب مطالعه کرده و اگر مخالف قانون اساسی و آئین نامه مجلس باشد تذکر بدهد و اگر دولت قبول نکرد استعفا دادن جناب آقای دکتر یگانه حالا رسیدیم بصحنه تبصرهها در تمام گیر وداری که ما صحبت میکردیم راجع به طرحها آن هفت نوع خرجی که عرض کردم کم بود که یک تبصره هم آمد که وزارت اطلاعات هر چه بابت آگهیها در آورد شق هشتمی خرج کند چرا مگر آن دو میلیونها ئیکه وزیر کار هفت میلیونهائیکه وزیر اقتصاد و پنج میلیونهائیکه وزیران دیگر بیحساب دارند خرج میکنند کم است که حالا شما برای رفیق قدیم من و دوست جدید خودتان هم فکر کردید محلی تأمین کنید میدانیم همه خرج مملکت میشود تا دینار آخر ولی چه امتیازی دارد که ما صد جور نحوة خرج نعیین کنمی بهر حال راجع به تبصره دوم و مخصوصاً
+قسمتی که بنده تذکر دادم که با تصویب این تبصره که نخست وزیر حق داشته باشد که تمام مصوبات مجلس را با یک امضاء از این فصل به آن فصل بکند اصلا بحث بودجه اضافی است تنخواه گردان سال قبل ۶ میلیارد بود؟ (دکتر مجیدی ـ امسال هم ۶ میلیارد است) ۶ میلیارد هم امسال هست امسال آخر سال است در آن حدود که اطلاعات من حکم میکند تنخواه گردان یعنی علی الحساب خرج میکنید و بعد پول اصلی را میگیرد آن را پس میدهید شما از ۳ میلیاردی که پارسال گرفتید چقدرش را پس دادید اما با تبصره مربوط به آقای مهندس روحانی شما چطور میخواهید از محل صرفه جوئی ۱۷۶ میلیون را تأمین کنید زیرا ایشان یک تبصره گذاشتهاند که هر وزارتخانه که صرفه جوئی داشت پول آب و برق عقب افتاده اش را بدهد پس ببینید این بودجه چقدر بیحساب تنظیم شده که منتظرند این همه صرفه جوئی بشود جناب آقای دکتر مجیدی یک تبصرهای شما اینجا دارید که دیون قبلی مقاطعه کاران و اشخاصیکه بدولت بدهکارید از بودجه سال ۴۶ بپردازید حرفی ندارم دولت باید پول مردم را بدهد و بهترین کارفرما باشد و زودتر بدهد ولی راجع به آن کارهائیکه با سه میلیون تومان شروع شده و بعد در جریان روی حسن تفاهم بقول شما اندر استندینگ بین مقاطعه کار و دستگاههای دولتی به ۳۰ میلیون تومان توسعه پیدا کرده آن را چطور میدهید خدا بجیب و سخاوتمند شما توسعه بدهد تبصرهای گذاشتهاید که وزارت آموزش و پرورش حقوق معلمین را آخر سال از بودجه هائیکه عمل نکرده بدهد بنده میخواهم بگویم در دولت چه عملی شده چطور این پیش بینی مثل پارسال نشده چه اختلافی در پارسال پیش آمده بود که امسال این کار تکرار نمیشود و اما یک مطلب دیگر راجع بجوائز صادراتی ما یک موقع قانونی تصویب کردیم برای تشکیل مرکز توسعه صادرات ایران این را مطالعه فرمودهاید در موقعیکه این قانون تصویب میشد صورت مذاکرات مجلس هست فرمودید خرجهای کاملا محدودی از این درآمدها میشود همینطور هست آقای دکتر یگانه یا نیست چطور شد که نمایشگاه اقتصادی ایران توسعه صنایع ایران همه از بین رفت و حالا پرداخت جوائز پیش آمد (خواجه نوری ـ جوائز قانون جداگانهای دارد) نه از این محل آنجائیکه خواسته باشید بدهید تمام قوانین قبلی را با یک تبصره بهم میزنید نه از این محل، و اما بحث شیرینی در مورد کمکی که بصندوق بازنشستگی میشود من نمیدانم آقایان دولتیها هیچ حساب کردهاید با وضع جاری ما یک کارمند دولت به اندازه تمام پول بازنشستگی که بصندوق میپردازد در چه مدت پس میگیرد در دوسال شما آقای مهندس ستوده اگر بالاترین حقوقها را داشته باشید سی سال هم خدمت کنید جمع آنچه که بابت بازنشستگی دادهاید باندازة حقوق دوسال بازنشستگی شما خواهد بود در صورتیکه شما انشاءالله بیست سال باز هم زنده خواهید بود پس چطور این اقتصاددانان این فکر را نکردهاند که تمام کارمندان دولتی که در دوره اعلیحضرت فقید شاهنشاه بزرگ قبلی ما وابتدای سلطنت اعلیحضرت محمد رضا شاهنشاه آریامهر وارد خدمت شدهاند بمرور دارند بازنشسته میشوند تمام مستخدمینیکه ما از سال ۱۳۲۰ به قبل داشتیم با این امتیاز جدید که وزراء هر کس را دلشان بخواهد بازنشسته میکنند تمام آنها بازنشسته خواهند شد پس ما یک بودجهای باندازه بودجه پرسنلی مملکت برای بازنشستهها باید داشته باشیم بعلاوه من عیب اجتماعی اینکار را عرض میکنم شما میدانید بازنشسته یعنی چه نود درصد باز نشستههای شما یعنی کسانیکه در دستگاه میتوانند کار کنند کسیکه فهم دارد در دستگاه دولتی شما تجربه پیدا کرده تمام مطالبی که شما عنوان میکنید ممکن است اشخاصی بی اطلاع نفهمند ولی او تمام اینها را میفهمد و تا آخر ماه بیکار میگردد از شما حقوق میگیرد بر علیه دستگاه صحبت میکند یک عضو فعال را بیکار و علیل تبدیل کردهاید هیچ فکر کردهاید که بهتر بود کسی را که بازنشسته میکردید یک سرمایه به او میدادید میگفتید با این تجربه با این شخصیت با این توانائی که داری
+خودت برو با این سرمایه کاری بکن همه اینها میتوانند مدیران خوبی باشند ولی چون اصلا مجال این صحبتها در دولت نیست امروز دودکار دیگران بچشم شما میرود و بعد دودکارهای شما بچشم دیگران خواهد رفت این پول صندوق بازنشستگی را شما مدتها بدون بهره گرفتید دولتهایتان خرج کرده و حالا باید ملت پول جدید بدهد یکی برای کارمندی که برای شما کار میکند یکی برای کارمندانی که بارنشسته شدهاند و در خانه نشستهاند چه فکری برای این کار کردهاید بهر حال بنده برای بازنشستگان پیشنهاد میکنم باید یک نوع بیمه بوجود بیاورید نه بیمه ایکه برود هتل شاه عباس بسازد نه بیمهای که چند وقت پیش صحبت کردیم که با روزنامهها چه کردهاند یک نوع بیمه اصیل بعد هم برای کارمندی که بازنشسته میشود یک سرمایهای باید گذاشت اگر توانائی کار داشته باشد میتواند روابطش را یکباره با شما قطع کند برود سرمایه و فعالیتش را بکار بیاندازد و اگر واقعاً از کار افتاده بود به او حقوق بازنشستگی بدهید شما ماده قانون بخاطرتان هست که گفتید هر چقدر حقوق شاغلین بالا برود حقوق بازنشستگان هم باید بالا برود با این رویه که مسابقه حقوقی گذاشتهاید ملاحظه کنید کسری که صندوق بازنشستگی در پیش خواهد داشت چقدر خواهد بود اینها اشکالاتی است که باید حل کرد مطلب دیگری که در این دولت باب شده و من شخصاً هیچ نمیپسندم و خیال میکنم که اگر روزی یک رسیدگی حسابی بشود حتی به رأی دهندگان آن نفرین خواهند کرد آن دخالت قوه مجریه در قوه قضائیه و دخالت قوه مقننه در قوه قضائیه است بالاترین مرجع قضائی مملکت رئیس دیوان کشور است که شخص اول مملکت تعیین میکند احکامی که از مراجع دیوان کشور صادر میشود شما چطور قانون میگذرانید که دولت اجرا نکند چطور میگوئید که دولت در دعاوی مردم هم مدعی باشد و هم قاضی با اینکارها، آقای دکتر مجیدی کارخانه تأسیس نمیشود با اینکارها جلوی بیکاری گرفته نمیشود با اینکارها بلمها بکویت خواهد رفت و غرق خواهند شد و من و شما مسئول آن هستیم (احسنت، احسنت) چطور نماینده مجلس که بقانون اساسی قسم خورده دستش چلاق نمیشود و اینجا رأی میدهد که احکام صادر شده بنام شاهنشاه ملغی باشد و اجرا نشود (قراچورلو ـ نماینده مجلس بر خلاف قانون اساسی رأی نمیدهد) میبینیم برایتان میخوانم تبصرة ۲۸ قدیم و ۲۲ جدید (پرداخت مابه التفاوت مورد ادعای کارکنان بدولت بعنوان اشتباه محاسبه حقوق موضوع مادة ۲۶ قانون متمم بودجه سال ۱۳۲۲ اعم از اینکه بمرحله صدور حکم قطعی از دادگاهها رسیده و یا نرسیده باشد) مگر قانون اساسی را شما نمیخوانید کیست که میتواند جلوی اجرای قانون را بگیرد (مهندس صائبی ـ بقیه اش را هم بخوانید) آقای مهندس صائبی اینها مسائلی است که برای خوشایند اینجا میگویند و بعد گیر میکنند آن روز که حقوقها را بالا بردید باز من آمدم اینجا گفتم ملتیکه زندگی عادی اش بپای کارمند کوچک دولت نمیرسد اینقدر حقوقها را بالا نبرید بالا مردمی که در خوزستان بقیمت جان بلم سوار میشوند سراغ کار میروند لازم نیست کارمند شرکت نفتش یک ویلا در تهران یکی در آبادان و یکی در شمال داشته باشند (صحیح است) بردید و تصویب کردید حالاکه باید بپردازید ندارید و میگوئید بر خلاف قانون اساسی میگوئید جلوی حکم صادر شده بنام شاهنشاه را بگیریم نه من اینکار را نمیکنم و شما هم نکنید و اگر کردید و بالش را خواهید کشید بنده در ادوار قبل وقتی راجع ببودجه صحبت میکردیم فرمایشات شاهنشاه را در هیئت دولت خواندم پادشاهی که همه برایش تکریم قائل هستیم و توفیق این پادشاه برای این است که هر نیتی که دارد همه جانب آنرا ملاحظه میکند (صحیح است) فرمودهاند که فرقی بین دستگاه دولت و افراد عادی در اجرای قانون نیست میفرمائید زیدی که از وزارت فلان طلبکار است چرا جلوی اجرا را گرفتید این جز از فرمایشات شاهنشاه بود آنوقت شما میتوانید
+بگوئید با اینگونه تبصرهها نیات شاهنشاه را درک کردهاید جناب آقای هویدا، بکارهائیکه احتیاج نداریم صورت غیرعادی میدهیم و در باطن کار غلط میکنیم شما که ۲۰۵ میلیون پول خدمات مرحمت میکنید در کمال سادگی میتوانستید بیست میلیون تومان هم بوزارت خارجه بدهید مگر در قانون اساسی نمیگوید وام از داخل و خارج باید بتصویب مجلس برسد برای بیست میلیون تومان چرا میآئید قانون اساسی را اینجا غلط تفسیر میکنید اسم وام را برمیدارید و میگرئید بعد پس میدهیم با بهره اش بیست میلیون چه پولی است شما بیست میلیون را میگیرید دیگری که حسن نیت شما را ندارد یکروز دیگر میآید و باستناد همین سابقه ۲۰ میلیون را ۲۰ میلیارد میکند عمل غلط است بنده یکبار دیگر اجازه میخواهم سر تعظیم و ستایش باین رهبر عزیز باخردی فرود بیاورم که در حین مسابقه تسلیحاتی دنیا از محل بودجه وزارت جنگ حقوق معلمین را میدهند این بزرگواری شاهنشاه ماست (صحیح است)، توجه شاهنشاه ماست به توسعه فرهنگ (صحیح است) یک تذکری که شاید جنبه فنی آن بیشتر باشد و آقایان بهتراز بنده میتوانند فکر کنند اینستکه شما برای اسناد خزانه چقدر بهره میدهید آقای مجیدی؟ تا آن حدودیکه بنده میدانم ۶ % و این بهره را برای مدت کوتاه میدهید بسیار هم خوب است یعنی اگر یک کسی پول داشته باشد میتواند بگذارد و سه ماه دیگر بگیرد و بکارش بزند آیا فکر کردهاید با قرضه ملی اگر بخواهید همان ۶% را بدهید قرضه ملی که برای مدت کوتاه نمیشود باید یک مدت بلند باشد ۶ % کسی حاضر نمیشود بمدت بلند هم ۶ % بگیرد ناچار باید بهره را بالا ببرید و احتمال دارد فکرش را هم کرده باشید ولی مطلب اینست که قانون را بصورت یک تبصره آوردید مطلب ونگذاشتید یک قانون مطالعه شده و کاملی باشد، هر روز یکی از آن اشتباهات گذشته را باز بصورت یک لایحه دوفوریتی و یک تبصره باید بیاورید شما که میگفتید برنامه دارید شما که میگفتید چندین سال است که مطالعه میکنیم، برنامههای مملکت همین ۲۴ ساعته است؟ همین شب عید بیاد این کار افتادید، چطور فقط در شب آخر بنده و آقای الموتی باید صحبتمان را کوتاه کنیم که سر شما درد نیاید؟ و نمیتوانید یکماه و دو ماه زودتر لوایح را بیاورید؟ در همین اوراق قرضه ملی در مادة ۱۳ که نوشتهاید بانکها میتوانند آنها را قدری بالا و پائین بخرند بنده بطور کلی پیشنهاد نخواهم داد چون میدانم طبق معمول بتصویب نخواهد رسید هر چقدر مبلغ نوشته باشد یک کلمه سررسید هم لازم دارد یعنی قبل از اینکه بسررسیدش برسد بانکها میتوانند بخرند و بفروشند (مهندس والا ـ یعنی قبل از سررسید اضافه بفرمائید) وقتی بسررسید رسید میآیند و پولشان را میگیرند پس قبل از سررسید اجازه بفرمائید اضافه شود این وام مراکش بسیار خوب است باعث مزید آبروی ایران و انعکاس پیشرفتهای ایران در خارج است ولی دولت شما در این امر مفتخر تر وسربلندتر میشود که اگر میتوانستید از کی محلی معین تأمین میکردید که ما درآمد اینجا را برای آنجا میگذاریم و کمک میکنیم در هر حال امری است مفید برای مملکت و ازبانی آن متشکریم. بنده در مورد درآمدها و هزینهها صحبت کردم تبصرهها را هم اشارهای کردم اجازه میخواهم یک نظر کوتاهی به اهداف و برنامههای این بودجه برنامهای بیندازیم فرمایشات و گزارشات خود جناب آقای نخست وزیر حاکی از این بود که هدفهائیکه در نظر گرفتهاند دفاع و حفظ امنیت، رفاه اجتماعی، حفظ قانون و نظم زندگی اقتصاد است البته شاید برای عوام خوش آیندتر باشد که شما رفاه عمومی و توسعه فرهنگ را قبل از امور دفاعی بگذارید ولی فکر میکنم ایرانی چه در موقع بدبختی و چه در حال حاضر که در کمال ترقی و خوشبختی است این تشخیص را داده که هر نعمتی که باو رسید در اثر استقلال و امنیتش است (صحیح است) در اثر دفاعی است که از سرحداتش میشود (صحیح است) از این جهت در این امر هم مثل بقیه مسائل خیلی بهتر بود شما امر دفاعی مملکت را که در اکثر ممالک دنیا میبینیم که یک رقم بیش از
+۵۰ % گذاشتهاند در مملکت ما خیال میکنم به بیش از ۳۵ % نمیرسد میگذاشتید، امر اقتصادی بعد از مطلب دفاعی است، خزانه شما گنج لایتناهی شما خلیج فارس و خوزستان شماست جناب آقای نخست وزیر در بعضی از بودجهها رقم قابل توجه برای این است که نشان بدهند چند بیکار سرکار رفتهاند نه برای آن قبیل مسائل پیشرفتهای یکساله بوسیله دولت برای اطلاع شخص خودتان من خواهش میکنم بفرمائید یک گزارش صحیح تقدیم کنند چون این رقم میتواند شما را در بعضی مسائل دیگر کمک کند که تحقیق بکنید در امر بیکاری در مملکت ما که در حال رشد است و درحال ترقی است زیرا در مقابل امر بیکاری جوانان و مسئولین خانواده صحیح نیست که بی توجه باشید. البته این موضوع کوچکی است در بحث شهرداریها که بعد میرسیم مفصل صحبت میکنیم، این گداهای چهارراهها را که مبلغ بسیار بدی برای مملکت است جمع آوری کنید، مگر اینها مربوط بسازمان دولتی هستند اگر نیستند که بنده میبینم خیلی منظم ومرتب سر چهار راه تقسیم شدهاند و یک نوع همکاری دارند (نخست وزیر ـ مربوط ببخش خصوصی است) (خنده نمایندگان) در هر حال شما این ارقام را میگذارید که این ثروت را دارید صحیح هم هست دنیا باید بداند ایران در بین تمام کشورهائی که در حال رشد سریع هستند مقام ارجمندی دارد آنوقت این ظاهر در پایتخت ما زیبنده است؟ آن ۲۰۵ میلیون خرید خدمات را بدهید یک بنگاهی اینها را نگهدارد، جمله عیبش بگفتی هنرش نیز بگو، بنده از یک مقایسه تقسیم بندی این بودجه خیلی سپاسگزارم و خیلی تبریک میگویم (احسنت) آنچه بنده اینجا میبینم ما در امر دفاعی و تعهدات بین المللی در حدود ۲۵ درصد بودجه مان را اختصاص دادهایم البته شما نسبت به بودجه عادی تلقی کردید و بنده بودجه برنامهای و عادی را ادغام کردم و در امر بهداشت و آموزش اجتماعی همان ردیف ۲۵ درصد در امر اقتصادتان چهل درصد، خوب کشوری که ۴۰ % به امر اقتصادی توجه دارد آیا نباید توجه داشته باشد که این سرمایه گذاری با آن اشکالاتی که اشاره کردم مواجه نشود و قانون حقوق مردم را سلب نکند، اما در سایر تقسیم بندیهای شما ایراد دارم ما خاطر داریم دو سال قبل و ۱۲۰ میلیون دلار گندم وارد کردیم پس باید توجه به این داشته باشیم که مملکت ما ممکن است که از لحاظ کمی آب و کشت دیم هر سال با یک خطری مواجه باشد تا موقعی که اثراث شبکههای این سدها به نتیجه نهائی برسد پس این یک مطلبی است که با موجودیت و زندگی و سیری و گرسنگی ملتی سرو کار دارد، طبعاً باید توجه به امر کشاورزی بیشتر میشد سرفصل تحولات اساسی کشور ما هم اصلاحات ارضی بود متأسفم که گزارشهای خود دستگاههای دولت شما حاکی است که سال قبل از بودجهای که به وزارت کشاورزی اختصاص داده شده بود همه اش مصرف نشد و کسر گردید اما ما در مملکتی که برای تمام بودجه کشاورزی و اصلاحات ارضی ۵۰۸ میلیون اختصاص دادیم برای وزارت آب و برقمان ۸۴۴ میلیون تومان اختصاص دادهایم و این صحیح نیست ما خودمان راگول نزنیم دنیای حاضر همه چیز با برق است ولی هنوز برق مراحل سوم و چهارم احتیاجات مملکت ماست گندم و کشاورزی مطلب اول است، شما برای امر خاکشناسی که اولین مطلب و حیات اصلی کشاورزی است آقای رئیس کمیسیون بودجه میدانید چقدر اختصاص داده شده، پنج میلیون یعنی برای یک دستگاه خصوصی از اینهم بیشتر برای خرید ژنراتورها باید در نظر گرفت (مرتضوی ـ یک قلم ۲۶ میلیون تومانی برای اصلاح وضع کشاورزی از طریق سازمان آب و برق در شاهرود بمصرف رسیده) بله مصرف رسیده اش را هم میدانم و نتیجه اش را بعداً بعرض خواهم رساند. برای تمام آفات میدانید چقدر قرار گذاشتهاند، آنچه که توی این بودجه نشان میدهد پنج میلیون تومان، این آن چیزیست که اینجاست (نخست وزیر خیر بیشتر است) من خوشحال میشوم که بیشتر باشد بله بفرمائید من خوشحال خواهم شد اینجاست میخوانم قسمت ۵ صفحه ۴۳ لطفاً شما هم باز کنید بخوانید اداره کل مهندسی زراعی ۵ میلیون تومان مؤسسه بررسی
+آفات و بیماریهای گیاهی ۵۳۰۰۰۰۰ تومان (صفی پور ـ خرج اداری است) دیدید که گفتم بودجه را بد تنظیم کردید، آن افقی نوشتنها و این عمودی نوشتنها چنین ایرادی را هم دارد (نخست وزیر ـ زندگی همه اش افقی و عمودی است) ولی قطعاً جناب آقای رئیس دولت از واردات لبنیات ما در سال گذشته اطلاع دارید من همین جا صورتی دارم چون از ارقام زیاد صحبت شده بنده تکرار نمیکنم، مملکتی که اساس زندگی چند هزار ساله اش را کشاورزی تشکیل داده و اصلاحات ارضی شده و توجه خاصی به امر کشاورزی هست ورود ۲۰۰، ۳۰۰ و ۴۰۰ میلیون تومان فقط لبنیات و گوشت و چای و چربی این نمایش دهنده کار خوبی از دولت نیست، این نمایش دهنده خبرگی زیاد دستگاه سهمیه شما نیست، چرا دستگاه سهمیه داده برای اینکه مورد احتیاج مملکت بوده برای اینکه شما قبلا توجه نکردید که در خود مملکت تهیه شود ممکن است که بفرمائید که یک رقم چربی که در سال ۱۳۴۰، نود میلیون بوده بر اثر حکومت سه ساله شما چرا به ۲۱۰ میلیون تومان رسیده آیا این رشد اقتصادی است (نیری ـ برای جبران ضعف روغن نباتی است)، من از جادههای فرعی شما که برای ریشه دوانیدن در روستاها احداث کردید تا محصولات آنجا بیاید بمراکز صنایع برسد خیلی تشکر میکنم البته نصفش را هم انجام ندادید ولی هیچ حساب نکردید که در آنجاها اقدامی بکنند که محصولات کشاورزی باشد که تا بیاید، آن کار را نکردید مطالعه نکردید، جناب آقای دکتر مجیدی مملکتی که بشما گندم میدهد و دولت مصر گدائی میکند که چرا گندم مازادتان را به مای قحطی زده نمیدهید میدانید چکار کرده که این گندم را دارد چهاردرصد از تمام بودجه مملکت برای حفظ اضافه و کم شدن قیمت این محصولات است ما در ظرف سه سال که فریاد کشیدیم نتوانستیم یک قیمت پیاز را ثابت نگاه داریم آن سالی که خوب درآمد پیازها در جنوب شهر گندید و سال بعد دیگر نکاشتند و قیمت بالا رفت شما اینها را جزو کارهای خوب دولت میگذارید من سخنم روی شما نیست آقای دکتر مجیدی شما هم نخست وزیر نیستید و جناب آقای نخست وزیر هم شاید بهتراز این نمیتوانند کار کنند ولی میخواهم همکارانشان را یک خورده بیشتر معرفی کنیم، اینها دیگر در دوره فعلی مملکت صحیح نیست، راجع بکشاورزی: پریروز من عکسی دیدم در پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه تأسیساتی را که آقای وزیر کشور شما آقای مهندس انصاری قبلا در آنجا بوجود آورده بود آقای وزیر آب و برق با کمال سربلندی ایستاده بودند و اعلیحضرت همایونی که صحبت میفرمودند وزیر آب و برق آنچنان قیافه گرفته بود مثل اینکه تأسیسات را او بوجود آورده خدمت هر کس که کرده باشد افتخارش را دیگران برند مانع ندارد ولی جناب آقای نخست وزیر از این سد بزرگ تاریخی ما که مرهون شاهنشاه است باید استفاده بشود، من از شما خواهش میکنم صرفنظر از آمارگیریها و نقشه کشیدنها یک جیپ سوار شوید و بروید در مزارع ببینید از این آب برای چند هکتار کشت اضافی استفاده میشود، زیرا که اگر از این آب استفاده نکنیم، آنوقت این سرمایه گذاری زیادی که کردیم صحیح نیست، اگر هم شبکه توزیع آب درست میشد کار خوزستان شما جلو میافتد یکی از همکاران خود شما که از ژاپن برگشته بود میگفت در ژاپن سد میبندند و خاک زیر دریا را خشک میکنند، شیرین میکنند و فلاحت میکنند آنوقت شما خوزستان را دارید سد دز را دارید فقط سعی دارید موقعیکه شاهنشاه تشریف فرما شدند جائی باشیم که سعی کنیم سرمان در عکس باشد که بعد در بیرون بگوئیم مورد عنایت هستیم سعی نمیکنیم آنچه که شاهنشاه ما میخواهند شبکه آب را توزیع کنیم و بخاک طلای خوزستان برسانیم که کشت محصول بالا برود یک میلیون هکتار زمین در خوزستان دارید و تا موقعیکه خوزستان شما به آنطور که شاهنشاه ما میخواهند نرسد ممکن نیست مؤسساتی بوجود آید که بتواند بهره برداری بیشتر از خلیج فارس بکنند یک کمی بخوزستان
+توجه بفرمائید یک قسمت خوبی راجع به استانی کردن بودجه شما من دیدم من تبریک میگویم قدم اول را برداشتید ولی بحث خیلی طولانی در این استانی کردن بودجهها هست خیلی طولانی، اولا باید عمل بشود متأسفانه نحوه سایر اعمال دولت طوری است که من زیاد امیدوار نیستم قرارشد یک مهندس بفرستند برای استاندار مشاور فنی باشد، دفتر فنی آنجا بشود اینکه یک ادارهای شد بزرگتر از خود استانداری حالا من دارم به این مرحله میرسم که این دفاتر فنی با وجود اینکه بعضی هایشان از لحاظ کار خیلی خوب کار کردهاند اما در بودجه استانی کردن جناب آقای هویدا دو امر مقابل همدیگر قرار دارد مردم اگر واقف شدند که این بودجه مربوط به آنها است و خوب خرج میشود قطعاً آماده میشوند همکاری کنند کم کم باید آموزش و پرورش ما از روی دوش دولت برداشته بشود و خود ملت مثل ممالک مترقی در آن سهیم باشد اینکار را موقعی خواهند کرد که بدستگاه شما اعتقاد داشته باشند به خرج اداری آب سفید رود اعتماد بکنند اگر اعتماد داشتند با شما همفکری میکنند هم فکریشان مهمتر از همکاریشان است میدانید همفکریشان چه نتیجهای میدهد آقای دکتر همفکریشان این نتیجه را میدهد که همان خانهای را که در کرمان میسازید عین همان را در گیلان نخواهید ساخت و سازمان برنامه شما در گذشته همین کار را کرده در گیلان که بمیزان باران و رطوبت آن واقف هستید دو تا اطاق وسط زمین پنجاه هکتاری ساخته پشت به قبله و یک پنجره گذاشتند نیم متر اگر تشریف فرما شدید به گیلان ارائه میدهم متأسفانه ۲۶ هزار تومان هم خرج مهندسین مشاور آن شده این استانی کردن بودجهها اشتراک فکری و مالی مردم را جلب خواهد کرد مشروط بر اینکه شما قبلا اعتماد آنها را در نحوه خرجش جلب بکنید (بدین سپاس که مجلس منور است بدوست، گرت چو شمع جفائی رسید بسوز و بساز) رسیدیم بکار وزارتخانهها و دستگاهای دولتی شما جناب آقای هویدا و نزدیک به خاتمه عرایضم درآمد و هزینه همه اینها صحبت شد ببینیم در دستگاههائی که مصرف میشود چطور مصرف میشود امشب ذوق شعر خواندن من پیش آمده اجازه بدهید درفصل اینکار راجع به وزارتخانهها و دوایر دولتی شعر خوبی بخاطرم آمد که مصداق کار شماست.
دلا تو غافلی از کار خویش و میترسم
که کس درت نگشاید چو گم کنی مفتاح
قبل از وارد شدن به بحث وزارتخانهها از شما یک استدعائی دارم همانطوریکه رویه همیشگی شما بود که در قبال تمام کوتاهیهای متصدیان دولت صداقت و ظرفیت و انسانیت فوق العاده شما همه مخالفین را هم ساکت کرده سعی بفرمائید همان رویه را حفظ کنید بدترین نطقیکه شما در تمام طول صدارتتان کردید این بود که دوستان ظاهری شما از آن خیلی تعریف کردند و آن مطلبی بودکه سال قبل وقتی مطالبی اینجا گفته شده بودشاید اشتباهاً تحریف شد تشریف آوردید فرمودید پس ارقام را از سفارتخانهها گرفتهاند و چه و چه و چه و در کمال بی انصافی صحبت ناطقین را در رادیو نگفتند جواب شما را گفتند این در شأن شما نبود، هویدا بالاخره در خارج از صد ارتش یک شخصیتی هم دارد پس بنده استدعا میکنم که در عرایض من این مطلب پیش نیاید چون خوشبختانه بشهادت سوابق سیاسی و صورت مذاکرات جلسات مجلس من جز منافع ایران وایرانی و پادشاه ایران هیچوقت نظر موافق یا مخالف خاصی نسبت بهیچیک از دول خارج نداشتهام و آنجا که منافع کشور ایران ایجاب میکرد موافق یا مخالف هر یک از دول اعم از روس، انگلیس یا آمریکا و غیره نظر دادهام وصحبت کردهام (نخست وزیر ـ جنابعالی ایرانی هستید) اینطور که میفرمائید بنابراین عرایض بنده صرفاً و صرفاً روی توفیق بیشتر شما است راجع بپشرفتهائیکه در گزار شما اشاره شده دیگر تجدید مطلب نمیکنم و اگر خسته شدید چند قسمت آنرا برای خنده بخواهید بخوانم بفرمائید مطالب جدی بنویسند صدور جواز دفن رفع اختلاف مرزی بین شهر ری و تهران و انتزاع دو قریه از کجا بکجا و درمان ۲۴ نفر در قریه فلان اینها در شأن یک دولت نیست شما یک کارهای خیلی بزرگی در این مملکت باید بکنید قسمت الوش را که رویش تکیه میکنم دخالت دادن مردم در کارها است شما بچه گنجشک
+و مرغ را هم اگر نگذارید یک پروازی بکند هیچوقت پرواز را یاد نمیگیرد باید افراد ملت در کارها دخالت داشته باشند تا بتوانند یک مدیریتی داشته باشند یک کاری بکنند در تمام اموری که میتوانید لوایح شما نشان میدهد خوشم نمیآید از این لغت ولی در هر حال یک روح غالب و مغلوب حاکم و محکوم دستگاه دولت غالب بمردم در تمام این تبصرهها اتخاذ کرده ملت کیست؟ ملت همین آقای مهندس ستوده است فردا که از پشت میز وزارت آمد پائین میشود ملت به اداره برق میرود فوراً مأمور برق مقررات را نشان میدهد که تو محکومی بعد آقای روحانی که از پشت میز وزارت میآید میرود بشرکت تلفن ایشان متقابلا یک چنین معاملهای میبیند شما بیائید از این اختیارات و اقتدارات مأمورین یک کمی کم کنید بگذارید یک قدری با مردم خوشرفتاری بکنند بچه مناسبت مردم پول برق ۲۲۰ ولت میدهند ۱۸۰ ولت بیشتر برق نمیرسانند وقتی هم میگویم چرا اینطور است غیرمستقیم میفرمایند میتوانیم برق مردم را قطع کنیم آن نظری که شاهنشاه میخواهند با این رویه حاصل نمیشود باید ملت در کار دولت خودش را دخیل بداند این انجمن شهرداریها تا کی باید عقب بیفتد انجمن شهرداری کیست انجمن شهرداری همان عضوی است که مثلاً تا دیروز کارمندان وزارت دارائی شما بود چون یک قطعه مزرعه داشته و بازنشسته شده رفته در محلش میخواهد عضو انجمن شهر خودش بشود مگر بمحض اینکه فردی از دولت بیرون آمد وطن پرستیش از بین میرود شاه پرستیش از بین میرود نه، اگر کسی دو دفعه اشتباه بکند دفعه سوم شناخته میشود و مردم را دخالت بدهید در کارها به افکار عمومی هم یک توجهی بکنید چون قیافه جناب آقای مهندس روحانی از همه بشاشتر است امیدوارم ایشان نرنجند شما هیچ توجه کردهاید که این چاله هائی که توی خیابان میکنید به بینید چقدر مثال کوچکی است که میزنم نمونه توجه به افکار عمومی روی چند هزار اتومبیل از اینجا رد میشود هفتهها میگذرد و میبینید این چالهها همانطور که بود باقی مانده و این کوتاهی با لاستیک و فنر اتومبیلی که از خارج وارد کردهایم و سود بازرگانیش را دادهایم باید جبران شود شما که این کار را میکنید شما که مدیرید چرا یک ترتیبی نمیدهید که همانطوری که جلب محبت نخست وزیر میکنند بگذارید ملت هم توی دلش بگوید که وزیر آب و برق ما هم آدم خوبی است من آرزو میکنم برای خاتمه دادن بتمام این مسائل همانطوریکه شاهنشاه بزرگ برنامهها و منشورهایشان را اعلام میفرمایند یکروز اعلام بفرمایند که اصل بعدی منشور انقلاب ما از بین بردن فئودالیته ادرای است (احسنت) بیائیم مسابقه بگذاریم آن مأموری که بهتر میتواند کار بکند بدون داشتن این وسائل مزاحمت مردم در دولت بماند آنکه بدون مزاحمت مردم نمیتواند کار کند برود کنار من در مطلب مهم دیگری از شما استدعا میکنم باین امر توجه داشته باشید آن اینستکه با بهترین حقوق دولت که با عالیترین تحصیلات در کار دولت، نمیشود یک زندگی عادی بیشتر فراهم کرد. کسی نمیتواند ثروتمند بشود شما همیشه از عالیترین حقوقها بنا به استحقاق و مقامات بهره مند بودید قطعاًچیزی قابل پس انداز ندارید فرضاً اگر مأمورین در سطح بالا از ثروتهای اجدای هم چیزی برایشان مانده باشد بهتر است تظاهر بتجمل نکنند زیرا حسن اثر نمیکند مجیدی که فردا از دولت شما رفت باید بیاید اتوبوس سوار بشود چون شرافتمندانه است و یا یک فولکس واگن سوار بشود مجیدی را مثال میزنم چون منظورم ایشان نیستند این تجملات در اجتماع سوءاثر میگذارد شاید پنجاه سال پیش باید نخست وزیر در باغ بزرگی میداشت که شخصیتی برایش قائل میشدند ولی امروز مردم عکسش را انتظار دارند انتظار دارند وزیر اقتصادی که میآید میگوید از صنایع داخلی حمایت میکنم خودش اتومبیل ساخت ایران سوار بشود آنوقت حرفش قبول میشود ولی خود ما بخرج دولت از جیب
+ملت هر چه دلمان میخواهد عقدههای گذشته را حالا بخواهیم جبران بکنیم مردم قبول نمیکنند یکی از دوستان به بنده نوشته که قرار بود سه ساعت صحبت بشود طولانی شد من متوجه نبودم معذرت میخواهم اجازه بفرمائید که ادامه بدهم در مورد استفاده از تجربة مجربین نظرات کسانی را که شما کنار گذاشتید بازنشسته کردید شاید پیرمرد و منفی باف باشند خیلی زیاد حرف بزنند که قسمت زیادش بدرد نخورد ولی بهر حال شما دکتر مریض هستید از تمام حرفهای زائد مریض هم باید بدردش پی ببرید بیائید این تک رویها را کنار بگذاریم یک ترتیبی بدهید که افکار مدرم هم ضمن این برنامهها بشما برسد همه اش به فلورسنتهای رفیق عزیز من آقای مهندس روحانی توجه نکنید این چراغهائیکه باید کبریت زد توی کوچه و پس کوچه پیدایش کرد به آنها هم توجه کنید خوب از این مسائل کلی که گذشتیم بنده راجع به هر وزارتخانهای دو سه کلمهای دارم عرض میکنم و شروعش راهمانطوریکه عرض کردم بمناسبت سیاست کلی مملکت و با یک جمله تجلیل و سپاسگزاری از بانی سیاست مستقل ملی خودمان، به بینید دولت شما چقدر خوشوقت است و چقدر خوش شانس است و چقدر وقایع خوبی اتفاق میافتد (نخست وزیر ـ همیشه شانس داریم) امیدوارم شما بتوانید استفاده کنید از این شانسها (خواجه نوری ـ جنابعالی باطناً راضی هستید) و اما بمناسبت لغت سیاست بنده اجازه میخواهم از وزارت خارجه شروع کنم در دستگاه وزارت خارجه ما مثل هر خانوادهای خوب و بد وجود دارد ولی من ندیدم که در اینجا تحولی حتی بهمین اندازهای که آقای مهندس روحانی در وزارت آب و برق کرده پیش آمده باشد یکعده خانواده معدود و معینی طوری دربهای این وزارتخانه را بستهاند که لایحهای که خود دولت میآورد برای دو نفر که سواد دارند و میگوید به آنها احتیاج داریم ۸ دفعه میاید مجلس بر میگردد امروز سیاست از آن دوره گذشته که سر کلاس دانشکده حقوق درس میدادند که سفیر کبیر با درشکه شش اسبه میتواند سفر کند و وزیر مختار درشکه چهار اسبه میتواند به بندد این جوانهای شما هم فقط مقیدند که اتیکت را بدانند که شراب سفید را با ماهی میخورند و شراب قرمز را با گوشت اینها دیگر کار سیاست نمیتواند باشد باید که در وزارت خارجه ما یک انقلابی بشود صرفاً چهار سال در پاریس خوشگذارنی کردن و بعد چهار سال آفتای مطبوع کنار پیاده روهای تهران را خوردن دو مرتبه از اسپانی به سوئد رفتن جناب آقای هویدا خدمت برای مملکت نیست شما خوب دارید بد هم دارید یک نمونه بشما میگویم و بعد به آقای وزیر خارجه کنونی تبریک میگویم برای نمونه مطلبی بخاطرم آمد یکی از موکلین من یکروز نگران آمد که بچهام در انگلستان است تحصیل میکند سه ماه است از او اطلاعی ندارم من فقط به اسم سفارت ایران در لندن تلگراف کردم که فلانکس این حرف را میزند خواهش میکنم تحقیق کنید و اطلاع بدهید واقعاً تعجب کردم وقتی فردا صبح رفتم به دفترم دیدم جواب تلگرافی آمد تحقیق کرده بودند جواب دادند و با پست هم جزئیات را بعداً فرستادند. خوب وقتیکه این پدر این چنین کاری از دستگاه شما میبیند حاضر است هر چقدر مالیات بخواهید بدهد و هیچ احتیاج به ۲۰ میلیون قرض ندارید ولی سفارت خانه هائی میشناسیم که بهتر از بنده میدانید من میدانم که کار سفیر نیست که وقتی مریض میرود او را هدایت بکند ولی حس نوع دوستی را در این مأمورین تشویق کنید تا دیگر صحبت درشکه ۶ اسبه و چهار اسبه تمام شد من دلم میخواست این گزارشهائی که اینها هر هفته برای شما میفرستند و شما را در گزارشهای سیاسی و اقتصادی که از کشورهای مختلف مطلع میکنند تجدید نظر بکنید ولی البته با این بودجهای که برای وزارت خارجه گذاشتید اینکارها نمیشود کرد یکی از سفارتخانههای خیلی بزرگ شما که شاید مملکت اول یا دوم باشد درست
+نمیدانم و از لحاظ اقتصادی با شما خیلی ارتباط دارد خیال میکنید هزینه سفره اش چقدر باشد گویا در حدود ۲۰۰۰ تومان بنده به پول خودمان گفتم که اسم نبرده باشم این صحیح نیست ممالکی که میخواهند پیش بروند ببینید چه خرجی میکنند در دنیا باید در وزارت خارجه خوبهایش نگهداشته بشوند بدهایش بیرون ریخته شوند در باز بشود و اگر دکتر شاهقلی امروز از فرنگ آمد چون تحصیلکرده است ولی بخاطر اینکه پسر فلان الدوله یا فلان السلطنه نیست جلویش را نگیرند و در وزارتخانه استخدام بکنند ولی منظورم این نیست یکمرتبه تمام مأمورین با تجربه را مثل بعضی وزارتخانهها کنار بگذارید باید از فکر آنها هم استفاده کنید خوبها را بگذارید کارکنند اما در امر وزارت جنگ من خوشوقتم که چند لایحه اخیر که برای تقویت قوای دفاعی آوردند و آن حرف آقای مهندس روحانی را هم قبول ندارم که میگوید برق همانقدر مهم است که وزارت جنگ خیر دیر شده آقای هویدا از شهریور ۲۰ تا بحال خیلی وقت را گم کردهایم نامساعد بودن اوضاع سیاسی قبل از ۱۳۳۲ ما را از لحاظ تقویت قوه دفاعی مملکت خیلی عقب انداخت و باید توجه بیشتر شود ولی مبانی اخلاقی و غرور ملی و حس وطن پرستی افسران و سربازان در پیشاپیش تقویت قوای مادی دفاعی باید همواره تقویت شود (صحیح است) لازمه این کار یعنی تقویت قوای روحی از جمله درست کردن دستگاه مریض و علیل و ضعیف تبلیغات شماست باید کمی در مورد غرور ملی در مورد تفهیم کارهای مثبت مملکت یک خورده مردم را بیشتر روشن کرد اما نکاتی را که یک قسمت را خوشوقتم و یک قسمت دیگر را تذکر میدهم راجع بخرید ارتش است نهایت جای تبریک است عرض کنم یک مقدار اسلحه تان را در مقابل تهاتر و جنس و مصنوع مملکت میخرید تبریک میگویم توفیق است ولی نسبت بوزارت خارجه شما ایراد دارم آقای هویدا استقرار آرامش و امنیت ایران یک مطلب جهانی است آنهائیکه میلیاردها دلار امروز در ویتنام دارند خرج میکنند باید بدانند کهاگر ایارن امنیت ثباتش ادامه پیدا کند از خیلی از خرجها برحذرند (صحیح است) بنابراین باید یک تفاهمی بشود که ما یم مقدار زیادی پول برای خرید اسلحه ندهیم و برای حفظ صلح جهان حتی برایگان بما اسلحه بدهند چون اگر ما نفع داریم دیگران هم بیسهم نیستند چه دولت شوروی چه دولت آمریکا و چه دولت انگلستان آنهائیکه ادعا میکنند بصلح جهانی علاقمندند باید بدانند یک ملتی که روی پای خودش ایستاده از بودجه خودش دارد خرج میکند برای حفظ صلح منطقهای باو توجه بیشتری باید بشود پل پیروزی پس کجا رفت همه اش در حدود وعده بود؟ بنده باز بر میگردم راجع به اهمیت خلیج فارس یادآور میشوم که خلیج فارس ارثی است تمام نشدنی اما بعد از وزارت جنگ مطلب وزارت اطلاعات پیش میآید خوب همانطوریکه حوصله دارید و عرایض مرا گوش میکنید امیدوارم یک روزی هم راجع بکارهای خوب شما بتوانم همین تحسین را بکنم قبل از همه چیز از خدمات آقای معینیان که واقعاً در این دستگاه خدمت، صداقت و مدیریت نشان داد اینجا تجلیل کنم (صحیح است) بشما تبریک میگویم که مردی شرافتمند و دانشمند و با شخصیت را مثل پاکروان امروز سفیر دارید اینها سرمایههای این مملکت هستند ولی بعد از این دو نفر که خوب یاد کردیم یک سؤال خصوصی از شما میکنم بعد راجع بوزارت اطلاعات صحبتم را شروع میکنم … مگر شما دستور دادید که در تجلیل از اعلیحضرت همایونی هم حسن را بگویند حسین را نگویند؟ چنین دستوری که ندادید؟ چطور میشود که رادیوی خوزستان شما طاق نصرت حزب ایران نوین را میگوید خوب کاری هم میکند ولی حزب مردم را یادش میرود؟ (زهتاب فرد ـ و حزب پان ایرانیست) (دکتر اسفندیاری ـ در فیلمی هم که گرفته
+نبوده) موضوع چیست؟ شما که طرفدار آزادی هستید فیلم ۶ بهمن را چرا سانسور میکنند و آنچه مربوط بحزب مردم است حذف میکنند تأثیری ندارد ولی اعتقاد را سلب میکنند خوب، ما کار بد شاید از نظر شما خیلی میکنیم (نخست وزیر ـ ابداً) مثلا همین صحبتهای من شاید وقت شما را بگیرد اما کار خوب هم گاهی میکنیم مثلا از اینکه ما ازن فکر را مبتکر بودیم و پیشنهاد کردیم آقایان هم تائید کردند که مجسمه شاهنشاه بزرگ ما را بگذارند در مجلس شورای ملی که مشروطیت ما را تکمیل کردهاند چرا رادیوی شما میل دارد که جمله را راست کنند، بالا کنند، پائین کنند، غلط کنند که بالاخره حزب مردم را از تویش بزند؟ این مهم نیست ولی خوب نیست اصل خدمت است قصد نمایش خدمت نداریم (خواجه نوری ـ بی انصافی میفرمائید) (بانو دکتر دولتشاهی ـ من عکسها را در روزنامه ایران نوین دیدم) (قراچورلو ـ این یک کار ملی بود).
نخست وزیر ـ ولی تمام نطق شما را امشب پخش میکنند.
رامبد ـ استدعا میکنم آنچه مربوط بمن است حذف کنید ولی کارهای خودتان را اصلاح کنید من سپاسگزار میشوم عرض کردم دستگاه شما از لحاظ تبلیغات ضعیف است نمونه اش را میگویم ما در امر نفت توفیق بزرگی بدست آوردیم یک مقدار شخص شما هم سهیم هستید در این توفیق خیلی هم بی اطلاع نیستم توفیق هائی پیدا کردیم اصلا این رونق اقتصادی ما غیر مستقیم یک مقدار زیادی بآن مربوط است وزارت اطلاعات و تبلیغات شما بعوض یکساعت اخباری که اصلا کسی گوش نمیدهد که مثلا آقای بخشدار فلانجا رفته و مردم را بتوجهات فلان استاندار امیدوار کرد این دیگر مطلب نسبت در مقابل مطلبی مثل نفت و توفیقهائی که رهبر ملت ایران بدست آورده و حق ملت را گرفته در حدود فهم عموم که وقتی مطلب نفت عنوان میشود ملت ایران بفهمد که ما چه بودیم چی گرفتیم و دنیای دیگر چیست وضع ما چیست من نماینده مجلس وقتی بودجه شما را میخوانم میزان ازدیاد درآمد نفت را میبینم تجلیل میکنم آن جزواتی هم که خود شرکت نفت درست کرده است بسیار خوب است آنرا هم تشکر دارم ولی وزارت اطلاعات و تبلیغات شما چه کرده است این شاید تقصیر متصدی رادیو و تبلیغات است دست شرکت نفت نیست که این کار را بکند ایراد خیلی بزرگتر از این راجع بکار شما در مورد جراید است شما بچهای را که مدرسه میگذارید باید توجه کنید فردا کتاب میخواهد کتاب که خریدید مدرسه اش لابراتوار میخواهد شما این مبارزه با بیسوادی را که میکنید باید بدانید که مردم باید یک خوراکی داشته باشند که بخوانند چی بخوانند (صفی پور ـ امید ایران) (خنده نمایندگان) روزنامههای ما را جناب آقای هویدا بر اثر سوء سیاست دولتها عدم تشخیص واقعی بصورت بسیار مبتذلی که با سایر شئون مملکت تطبیق نمیکند در آوردید ما باید چند هزار تیراژ داشته باشیم در روزنامههای درجه اول در یک روزنامه بزرگ یک روز بردارید ببینید چه نوشته است یک قسمت آن که مهم موافقم، شما هم موافقید ملت هم تشکر میکند خود آنها هم راه صحیح میروند اقدامات بزرگ شاهنشاه تجلیل از شاهنشاه بزرگ ما و عکس و تمثال مبارک ایشان است هر روز هم بگذارند کم است اما اینکه تمام شد دیگر در آنها چی هست؟ آگهی روغن نباتی قو رپورتاژهای غیرواقعی متصدیان دولتی با آن بودجه سری نمره ۰۹ گرفتن معاون ایشان (اشاره به وزیر آب و برق) با عکس و تفصیلات. آقای هویدا شما کتاب خوانده هستید من ایراد میکنم بشما یکمرتبه همه جراید مینویسند مسافرت خارج را متوقف کنید این چه الهامی بود که شب رسید و صبح هم این الهام را گرفتند با این ترتیب مطلب صحیح هم اگر بنویسند دیگر کسی نمیخواند اما شما چه اصراری دارید که این روزنامهها آگهی دولتی مثل همیشه معلق بالای سر آنها باشد حقیقت را عرض میکنم از لایحه مالیات شما در مزاحمت جراید خیلی تعجب کردم تشریف نداشتید آقای وزیر آب
+و برق در غیاب شما از هنری لوئیس صحبت کردیم ممالکی که شما میخواهید برق ما را برسانید بآنها یک روزنامه اش ۴۵۰ میلیون دلار درآمد یکسالش است این نه تنها به ملت خودش کمک میکند در سیاست خارجی هم کمک میکند چرا قوام نمیدهید چرا از استعدادها استفاده نمیکنید بگذارید یک چیزی هم بر علیه رامبد و آقای هویدا بنویسند چه مانعی دارد؟ (نمایندگان ـ چه بنویسند) (هویدا ـ فردا ملاحظه میفرمائید) (دکتر الموتی ـ بالاخره بنویسیم یا ننویسیم؟) (خواجه نوری ـ پنجشنبهها روزنامه توفیق را فراموش نکنید) جناب آقای هویدا شما هم فرمودید که در مملکت کار میشود پیشرفت شده مردیکه مدرسه اش را بچشم میبیند از شاهنشاه تشکر میکند ولی برادیوی شما گوش نمیدهند آن قسمتی که مربوط به اعلیحضرت همایونی است گوش میکند آن قسمتی که مربوط بدولت است گوش نمیکند (خواجه نوری ـ راجع به نطق جنابعالی چطور ؟) نمیدانم بنده اگر میخواستم نطق خوشایند بکنم آنوقت سعی میکردم مطالب دیگر بگویم آقای خواجه نوری بنده بشما یک توصیه میکنم توجه داشته باشید همانطوریکه یک طبیب باید اخلاقاً منصف باشد همانطوریکه یک بانکیه باید صدیق باشد متصدی تبلیغات شما باید مردی مبری از همه چیز باشد (صحیح است) از این جهت چنین آدمی آنوقت میتواند با شما با همکاران فنی اش به نشیند مشاوره کند آنوقت دیگر فیلم و روزنامه که بضرر مملکت نیست سانسور نمیشود (خواجه نوری ـ سانسور ابداً وجود ندارد) راجع بحزب مردم که میکنند سانسور مملکتی نیست ولی حزبی هست.
قراچورلو ـ جمعیتتان را زیاد بکنید.
دکتر الموتی ـ بهیچوجه سانسور در مطبوعات نیست.
صفی پور ـ مطبوعات بخود جنابعالی احترام قائلند و حق بگردن شما دارند.
رامبد ـ این لغت سانسور چند مرتبه تکرار شد شاید من این کلمه خارجی را بد استعمال کردم قصدم این بودکه منصفانه و بیطرفانه مسائل را چه از لحاظ این حزب و چه از لحاظ موافق ومخالف دولت یک طور عمل بفرمائید مثلا داریم صحبت میکنیم افتتاح همه شعب حزبتان را گفتید پس چرا پنجهزار نفر که برای دکتر رمضانی در بند پهلوی آمدند حزب مردم را تشکیل دادند در رادیو نگفتید (یک نفر از نمایندگان ـ تلگراف میکردید) تلگراف هم کردند ما خیلی جاهای دیگر را هم میدانیم که حزب ایران نوین بچه ترتیب تشکیل میشود آنها را هم بگوئید تبلیغات شما در خارج ایران ضعیف است احتیاج دارید یک تجدید نظری در تشکیلات در اشخاص در بودجه آن بنمائید قطعاً من اشکالاتی که شما با آن مواجه هستید نمیدانم ولی در هر حال باید درد را بگوئیم میزان دوا دست شماست تا جه اندازه با شماست آنچنان که باید و شاید در خارج تبلیغات ما کافی نیست که منعکس کننده وضع درخشان داخلی ایران باشد (صحیح است) و از آن ضعیف تر تبلیغات شما در خاورمیانه است ایران با وضع فعلی باید در اثر یک تبلیغات صحیح کعبه آمال و امید خاورمیانه قرار میگیرد (احسنت) و تشکیلات تبلیغات شما این توفیق را حاصل نکرده است بعضیها هیچ خبر ندارند شما این تبلیغات را که در داخل میکنید بگذارید بخارج یک مطلبی که شاید جلب توجه شما را بکند چون جنابعالی در مقامهای شبیه سفارت انجام وظیفه کردهاید اختلافات مأمورین در داخل مملکت هیچ مانعی ندارد آقای وزیر آموزش و پرورش و آقای وزیر آب و برق هر چقدر اختلاف نظر داشته باشند شما تشریف دارید حل میکنید در یک جلسه و لیکن اختلافات مأمورین از دستگاههای مختلف در خارج از مملکت این صورت بسیار بد و اثر نامطلوبی خواهد داشت باید یک تجدید نظری در تشکیلات بکنید حالا اگر همه اینها تابع یک تشکیلات باشند یک همکاری داشته باشند خوب است والا این عدم همکاری آن نظری را که شما دارید نتیجه نمیدهد بنده سعی میکنم عرایضم را خیلی زود خاتمه بدهم.
نخست وزیر ـ استدعا میکنم بفرمائید.
رامبد ـ در مورد وزارت کشاورزی بنده قبلا ضمن
+توجه به بودجه یک مطالبی را عرض کردم باز تکرار میکنم تا شاید آنچنانکه باید مورد توجه قرار بگیرد برای بیمه کردن محصولات کشاورزی مکانیزه کردن تأسیس تعمیرگاهها تمام اینها پیش از آنچیزی که فعلا میشود احتیاج دارد شرکتهای تعاونی روستائی چقدر پول تابلو دادهاند این همه تظاهر برای کی؟ مملکت ترقی میکند خود کشاورز هم احساس میکند من که اینجا صحبت میکنم از محل خودم اطلاع دارم شاهنشاه بزرگ هم که مبتکر فکرش بودند گزارشهایش خدمتشان میرسد شما هم میدانید با این تظاهرات واقعیت را متزلزل میکنید تظاهر زیاد از حد ولی عملی خیلی کم است یک تضادی هم بین دستگاهی که زیر نظر معاون جدید شما که امیدوارم در اینکار جزویتی داشته باشد با آن دستگاه قبلی پیش آمده که باید رفع شود اما یک مطلبی که میل داشتم بگویم آقای وزیر دارائی تشریف نداشتند گویا جزو کارهای ایشان است حالا اخوی گرامی ایشان هستند این مسأله چای است ما نسبت به هر نعمتی که داریم بی توجهیم من میبینم آقای وزیر اقتصاد واقعاً مرد توانائی است در کارهائیکه صحیح یا غلط بنظر خودش میرسد خیلی سریع پیش میرود خوب این یک نوع توانائی است چه بهتر است که کار چای هم بهمان ترتیب ولی صحیح پیش برود ما در مملکت میتوانیم حالا وارد جزئیات نمیشوم صادرکننده چای هم باشیم شما هر کمکی که میکنید به این دلالها یا واسطهها و تاجرهای قوطی ساز و رنگ زنهای بازار میکنید اصلا این کمکها به خود کشاورزان ارتباط پیدا نمیکند حتی اینها چای آنها را میاورند خرابتر میکنند و بسته بندی میکنند یک قدری توجه بفرمائید به اینکه آن کشاورز است که صدایش به شما نمیرسد ولی اینها همه گونه امکان مهمانی دادن کوکتل دادن و رساندن عرایض خودشان را دارند ولی آن کشاورزان هستند که احتیاج دارند که شما بدادشان برسید (دراین موقع آقای دکتر آموزگار وزیر دارائی به جلسه علنی آمدند) جناب آقای دکتر آموزگار در غیاب شما مطلب مهمی راجع به چای عرض شد که تکرار مطلب نمیکنم فقط استدعا میکنم که یک توجه مخصوص به چای کاران بشود نه دلال چای که خودش من غیرمستقیم عند اللزوم همکار قاچاقچی چای هم هست مطلبی که در این مورد یادداشت کردهام برای اینکه وقت شما را نگیرم میدهم خدمت شما بعد خودتان رسیدگی بفرمائید در ضمن صحبت از شما استدعا میکنم راجع به بیمه سردرختی چه اقداماتی دولت کرده است ضمن فرمایشاتتان بفرمائید آیا هنوز هم که آقای هویدا و آقای دکتر مجیدی بعنوان رئیس و معاون دولت در اینجا مینشیند باید باغداران ایران هم چشمشان به تگر باشد که اگر تگر آمد زندگی او ساقط شده از بین میرود مثل عهد نوح (مهندس صائبی ـ در مقابل آفات کاری نمیشود کرد) یکی از آقایان مهندس کشاورزی فرمودند که در مقابل آفات سماوی نمیشود کاری کرد. اما میشود زندگی آن کسیکه با آفات سماوی سرو کار دارد بیمه کرد میشود زندگی و سرمایه او را بیمه کرد در قسمت آخر کشاورزی به آقای وزیر آب و برق بر میگردد ما حفظ منابع طبیعی و آبها و حتی ملی شدن آبها را هم تحسین میکنیم جناب آقای هویدا چه تضمینی خواهند داد که با این دخالت وزارت آب و برق و به کسی که تقاضای چاه میکند بعد از تشریفات آن وزارتخانه در وسط بهار که کار کشت گذشته جواب ندهند که متخصص خواهیم فرستاد که مطالعه کند خوب است درست بشود ولی وسایل کار و اجرای قانون را باید در نظر گرفت قوانین بسیار عالی است میل دارید من قوانینی که در دولت خود شما گذشته و نتوانستید اجراء کنید بیایم در دفترتان یک روز یادآوری کنم من راجع به آب موظفم بشما یادآوری کنم که تجدیدنظری بکنید باید کنترل بشود باید جلوگیری شود ولیکن آنچه مادر این مملکت داریم از آن فعالیتی است که ملت با زحمات خود و قدری هم با کمک دولت توانسته است در بیاورد و این آبادانی
+را راه بیندازد آنهم گرفتار آنچنان مأمورین آب و برق میشود که در ششم بهمن در خدمت آقای موقر اتومبیل آب و برق را در یک خیابان دیدم که مأمور پرچم میآورد پائین تعجب کردم معلوم شد که این پرچمها را یک مؤسساتی غیر از حزب ایران نوین زدهاند و او پائین میآورد ولی برای حزب خودش پرچم بالا میبرد (قراچورلو ـ در ۶ بهمن همه ملت تجلیل کردند) البته همه ملت تجلیل کردند ولی مأمور آب و برق باید جواب متقاضی آب و برق را هم بدهد بنده استدعا میکنم که یک تجدید نظری بکنید در اینکه وزارت آب و برق در جاهائی که میتواند نه پیش ما پیش خود شما تعهد کند که آب را تأمین کند یقه مردم را هم نگیرد والا اگر نگذارید خود ملت دخالت بکند و هم شما هم برایش آب تهیه نکنید بچه ترتیب آب کشاورزی را تأمین میکند اما راجع به وزارت راه سه سال تما است در اینجا استدعا مکینم از دولت توجهی بفرمائید پولی که ملت و دولت میدهد و جاده ساخته میشود انچنان نباشد که پول داده شده باشد جاده تحویل گرفته شده باشد بمحض اینکه منافع مقاطعه کار تأمین میشود و بخارج منتقل میشود جاده خرابیش از زیر پیدا میشود شما چه فکری کردید نسبت به اولین جادهای که بشما نشان میدهم جاده قزوین برشت است که از بهترین جادههای مملکت ماست هر کیلومترش را بیش از یک میلیون تومان پول دادیم هم اکنون بفرمائید بازدید این جاده بروند تمام نشست کرده و روغن پس داده و اسفالتها دارد از بین میرود آقای دکتر شاهقلی در امریکا همهای ویها همینطور است؟ (دکتر شاهقلی ـ در فرانسه هم اینطور نیست) هنوز دو سال نیست این صحیح نیست بهر حال بنده استدعا میکنم فکری بفرمائید این جادههایی که ساخته میشود مشخصات آن معلوم باشد تا بعد دولت بداند این جاده باید خراب شود یا خیر شما میدانید کی مقاطعه کاران را ورشکست میکند این دستگاههای شما هستند زیرا کسی که آن وضع را میبیند فکر میکند که بهترین کار مقاطعه کاری است بفکر اینکه مقاطعه کاری بر میداریم و ۲۰ % خرج میکنیم و ۸۰ % میخوریم در عمل میبینید قادر نیست و بعد ورشکست میشود (بالاخانلو ـ ماشاءالله وضعشان خوب است) بهر حال این جادهای که من عرض کردم جزو کارهائیکه وزارت راه انجام داده نیست جزو کارهائی است که مشاورین خارجی و مستشاران چپ اندرقیچی و برو بیای شما انجام دادهاند آن اکسپرتها ولی حالا گذشته، شما بودجهای که برای راهداری دارید و در اختیار وزارت راه قرار دادهاید جناب آقای دکتر مجیدی هر کیلومتر چند شاهی است خاطرتان هست؟ (دکتر مجیدی ـ فرق دارد) آیا با این پول میشود جاده را خوب نگاهداشت آیا صحیح است که آدم قالی گرانقمیت بخرد ولی برای پول نفتالین آن مضایقه بکند و آن را بید بزند برای راهداری چه فکری کردهاید حالا که صحبت وزارت راه آمد یک مطلبی را من دارم که سئوال میکنم استدعا میکنم یک نامهای به استاندار کرمام مرقوم بفرمائید و سئوال بفرمائید که در آنجا چند نفر هستند که همه شان دارای یک نوع تحصیلات و سوابق دولتی هستند حقوقهای آنها را بنویسید آنوقت میبینید که شما در یک شهرستان به ۶ رئیس اداره با یکنوع تحصیل یکنوع سوابق ولی چون یکی مربوط بدفتر فنی است یکی مربوط بوزارت راه و مربوط بآقای وزیر راه است دیگری مربوط بجنابآقای آموزگار یکی مربوط به دیگری است پولهای مختلف میدهید خیال میکنید خود آن مأمورین دولت بشما و مدیریت شما اعتماد پیدا میکنند نه خوب اینجا یکجائی است که در صلاح مملکت و بر نفع ملت باید صحبت بکنیم سرمایه گذاری که دولت باید صحبت بکنیم سرمایه گذاری که دولت در امر راه آهن کرده چقدر است و استهلاکی که هر ساله متوجه این سرمایه گذاری است چقدر است درآمدیکه این سرمایه گذاری دارد چقدر است این جز بدی مدیریت دولت چیز دیگری نیست جاده ایکه بآن قیمت میسازند اجازه میدهید بیش از قدرت جاده کامیونن دارهای بی انصاف ببخشید چون شاید وابستگی بحزب ممکن است پیدا کرده باشند نمیدانم (خنده نمایندگان) روی اسفالت بروند آنوقت برای راه آهنتان هم تبصره میآورید
+که آن تخفیف هم که بدولت میداد که حتی اجباری، یک مقدار بار را راه آهن حمل میکرد تخفیف را هم حذف میکنید که بکلی از بین برود راه آهن چرا وقتی بار نداشته باشد (مرتضوی ـ برای تقویت مال بنگاه راه آهن است) نخیر قربان (مهندس صائبی ـ آن تبصره حرف شد) بنده هم اینجا اندازه میفهمم اشخاص عادی که ارزانتر میآورند و براههای ما صدمه میزد و مأمورین یا دستگاه راه آهن گرفتار همان حاکم محکومی بود که اشاره کردم دستگاههای دولت بخاطر تخفیفی که میگیرند ونرخ پائین تراست مجبور بودند به راه آهن نمیتوانستند با کامیون داران بسازند این تخفیف را حذف کردند تا دولتیان بگوئید (مهندس صائبی ـ آن تبصره حذف شد) چون راه آهن گرانتر است ما از راه ارزانتر برای مملکت استفاده میکنیم ولی از آقای مهندس صائبی خوشوقتم که این حذف شدن تبصره را مرتباً تکرار میکنید حضرتعالی بدون اینکه ناراحت بشوید یک نگاهی برقم تعهدی که برای ساختمان راههای فرعی داشتند و میزانیکه موفق شدید انجام دادید من دارم منتهی برایتان نمیخوانم اختلاف خیلی زیاد است آیا گزارشاتی که بپیشگاه همایونی تقدیم کرده بودید و شاهنشاه در یکی از فرمایشات بملت ایران مژده فرمودند که سالیانه ۱۵۰ هزار واحد باید خانههای جدید ساخته بشود عمل شد (نیری ـ اغلب جاها نشده) در دستگاههای روستائی تحولی ایجاد شد ممکن است که امکانات اجازه نداده ولی اجازه بدهید منهم حرفم را بزنم شاید یادآوری بشود جناب آقای دکتر آموزگار شما از جهت درآمدتان خیلی دوست دارید که واردات زیاد بشود ولی از لحاظ وزیر کابینه بودنتان یک فکری بفرمائید که نسبت صادرات با واردات ما چه رقمی را تعقیب میکند مسئولیت مشترک دارید خوب مژده دادند که سود بازرگانی را هم دو برابر میکنند اما این کمک نمیکند صادرات باید بشود برنج هم خریدید ولی سازمان برنامه گزارش میدهد که بودجه کشاورزی را باندازه کامل پرداخت نکردند راجع بصنایع صحبت شد من استدعا میکنم به موازات توسعه صنعت آنچیزی را که شما اسمش را زیاد میبرید نمیدانم توجه واقعی هم دارید یا نه یعنی ملت مصرف کننده بآنهم یک توجهی بشود میدانید چه وقت ایرانی از پیشرفت صنعتش خوشبخت میشود آنوقتیکه برود در مغازه بگوید این رادیو قیمتش چقدر است مغازه دار بگوید ۱۰۰۰ تومان بوده است حالا ایرانیش را میسازیم شده است ۵۰۰ تومان، ۵۰۰ تومان نه ۹۰۰ تومان نه همان ۱۰۰۰ تومان ولی اگر قرار باشد که جنسش آنچنان جنسی باشد که هنوز نیاورده است خانه اش خراب بشود و در مقابل ۱۰ سال یکسال هم کار نکند بشما چی میگوید این خوب نیست فکر مصرف کننده را بکنید بمن وعده ندهید برای اینکه من از وعده سیر شدهام عمل بفرمائید، چندسال از امر اصلاحات ارضی میگذرد (دکتر مجیدی ـ چهار سال) در آن مملکتی که شما و آقای دکتر آموزگار تحصیل میکردید (دکتر آموزگار ـ ایشان فرانسه درس خواندهاند) بله هاروارد هم رفتهاند قبل از شما صحبت شد (خنده نمایندگان) برای فروش کارخانجات ۹۰۰ میلیون تومانی چند سال طول میکشد … وقتی در دولتتان نگاه میکنم میبینم اشخاص بسیار خوبی هستند اگر راجع بتبلیغات صحبت میکنم قیافه خیلی شیرین آقای انصاری را میبینم یا راجع بمعاون و کارخانجات صحبت میکنم صداقت و مدیریت و شخصیت قراگزلو را بیاد میآورم واقعاً فکر میکنم پس عیب کجا است (نخست وزیر ـ سرمایه دارها باید بخرند) این را شما باید پیدا کنید من فقط آنچه که از خارج میبنیم چهار سال باید این کار را تمام میکردید نکردید جناب آقای وزیر آموزش و پرورش چند هزار شاگرد در خارج دارید چند نفر نیروی انسانی که هر کدامشان اگر خوب تحصیل کرده باشند و مرد شایستهای باشند یکی دکتر هدایتی در بیابد چند هزار نفر؟ چه اقدامی برای برگرداندن آنها کردهاید اگر بخواهند همه وزیر بشوند که بیشتر از بیست نفر نمیشود جداً چه فکری برای بخش خصوصی کردید که هر کدام از اینها بیایند در رأس این بخشهای خصوصی بنشینند و اداره کنند در دولتی که بحث میشود که هر چه
+دست مردم است یکی یکی بگیرند بدهند شما چه بحثی در این باره فرمودید من چند روز دیگر بمسافرت میروم (خنده نمایندگان) به جوانهای مملکت که بمن مراجعه میکنند از طرف شما چه پیغامی ببرم بنابراین، اینها نه اینکه خنده ندارد برای اینکه مملکتمان پیشرفت میکند بلکه تأمل و اندیشه هم دارد برای اینکه مشکلات بعدی را طوری فکر کنیم که مثل لوایح دیگر نشود روز آخر بیاوریم همه با احسنت و تعریف تصویب کنیم (قراچورلو ـ ده روز زودتر هم بیاوردند میگفتید چرا دو ماه زودتر نیاوردید) بنده تشکر میکنم از اینکه دیدیم در بودجه مربوط به مدارس حرفهای ترقی و افزایش قابل توجهی داده شده آنچه مربوط به شما است ممنونم ولی راجع به این امر مدارس حرفهای خاطره خوبی ندارم برای اینکه خاطرم هست در سال ۱۳۳۶ در یک جلسهای شاهنشاه این مورد را فرمودند و بزودی تا چند روز دیگر دهسال میگذرد ولی در این دهسال پیشرفتی که لازم بوده و سه سالش مربوط به شما است نشده جناب آقای دکتر اصلا بیائید یک کار دیگری بکنید همان پیشنهادی که بنده در موقع افتتاح دانشکده کشاورزی رشت کردم اصولا دیپلم و استفاده از مزایای قانونی آن را مثل پاسداری انقلاب و استفاده از مزایای قانونی آن حذف کنید اگر کسی کار بلد است میآید کار میکند در بخش خصوصی، جای دیگر و این دیپلم هائی که میدهید فقط سعی دارند که دیپلم را بگیرند این وضع نامطلوب را پیش میاورد حالا در مورد مدارس حرفهای و کشاورزی استدعای توجه بیشتری از شما دارم توانائی شما را در بعضی رشتهها خیلی میستایم خیلی نشان دادید آنچه که من در ظاهر میبینم فوق العاده است در این قسمت هم توجه بفرمائید برای خاتمه دادن به امر آموزش و پرورش مطلبی که بارها آقایان دیگر و شخص من عرض کردم باز هم توجه دولت را جلب میکنم و شخص آقای نخست وزیر که یقیناً در این مورد با من هم عقیده هستند آن توجه به مسائل اخلاقی و تربیت اطفال است در مدارس تنها تحصیلات محفوظات علمی کافی نیست آقای دکتر هدایتی آنچه که ما باید بیش از همه چیز توجه کنیم آدم ساختن است آدم نه بمعنای اینکه محفوظات مهندسی داشته باشد توأم با اخلاق، شرافت، وطن پرستی، شاهدوستی یک اعتقاد ملت دوستی این نیست به اندازه کافی آقای دکتر هدایتی اگر آنچه من عرض میکنم شما از کلاس ابتدائی برای بچهها بوجود بیاورید آقای دکتر شاهقلی صدها اشخاص را مجبور نمیشود که بوسائل زور بفرستد بشهرستانها و بوسائل دیگری برگردند به تهران و جز منافع خود هیچ چیز را توجه نکنند اطباب شریف خیلی داریم ولی عدةمعدودی هم یک هدف دارند از این عده قلیل آنهائی که از خارج برگشتهاند دلار و برای آنهائی که اینجا هستند ریال است و این برای ایران امروز دیگر لازم نیست ایرانی امروز باید تحصیل بکند برود در شهرستان همولایتی خودش را معالجه کند شما در این مورد فکر بکنید گفتم نکردید نتیجه اش اقدام میکنند به بینید بعوض این دورس مختلفی که دارند یک برنامهای در اخلاق بگذارید ولی عملی نه در رادیو و روزنامه گویا جناب آقای دکتر شاهقلی راجع به وزارت بهداری یک مطلبی که دیگر گفتنش تکراری شده تعداد مقامات بالائی است که در وزارتخانه تشکیل دادهاید خوب نتایجش هم خوب باشد حتی حرفی نداریم ولی آقای دکتر آموزگار برای نمونه آن مریضخانه فیروز گر را راه انداخته خیلی هم کار خوبی کردند ولی این برای نمونه بود شما در بالا آوردن سطح نگهداری و پرستاری در یک مریضخانهها چه کردید. خوب نیست در یک مریضخانه ۵۰ تومان خرج بیمار بکنید در یک مریضخانه ۵ تومان اینها را آقای دکتر هدایتی باید بشما کمک کنند اگر آنروزی طبیبی ساختند که برود در محل کار بکند و یک حقوقی هم بگیرد و به مریضها نگوید ویزیت شخصی بده و فقط فکرش این باشد که موجودی بانک بیشتر بشود و بتهران برگردد و با شما رقابت کند آنوقت درست میشود یک نکته دیگری میگویم و رد میشوم راجع به فلج اطفال مثل اینکه قرار بر این بود که وزارت بهداری قبل از معالجه به پیش گیری توجه داشته باشد چه فرق میکند اگر شده
+متشکرم ولی ندیدم جناب آقای وزیر کار دبیر کل محترم تشریف ندارند آنچه که راجع به امر تهیه کار صحبت شد نمیدانم چه کردند سال قبل مطلبی عرض کردم جناب آقای هویدا و بعد آمدم دیدم در آن صندلی چندین جزوة بسیار زیبا و نفیس مثل انسیکلوپدی برای بنده مرحمت فرمودند خود مدیر کلها هم ندیده بودند فقط چاپ شده بود که در مواقع معین خدمت شما و بنده بدهند اینها کافی نیست باید کار کرد باید عمل کرد راجع به کار من استدعا میکنم سیاستی در پیش بگیرند که کار بسطح شهرستانها کشیده شود تمرکز جمعیت در تهران درست نیست آذوقه اینها آب اینها، هوای اینها را چطور پیش بینی میکنید من نمیدانم شاید کسانیکه میشنوند حق دارند بگویند که این مطالب صدها بار گفته شده چرا تکرار میکنید و وقتمان را میگیرید ولی اگر تمام وزرا این مطالب و خواستههای مردم را که در سال یک بار یادآور میشویم ولی نتیجه ندارد خاصه اینکه میبینم میشنوند و عملی نمیشود جناب آقای معتمدی تشریف داشتید راجع بوضع نامطلوب صندوق بازنشستگی صحبت شد وضع بازنشستگی طوری است که دولت ناچار است که یک تصمیمات بزرگ و یک اقدامات خیلی جدی بکند ولی کار سازمان بیمههای اجتماعی شما در مملکت ما کار لازم و خیلی جدید است هیچ فکر کردهاید این کارگرها چندی دیگر بابت این حق بیمه که دادهاند باید بازنشستگی به آنها بدهید میگوئید بله ولی من چون یک کمی مطلع از جریان کار هستم و آن خرجهای عجیب و غریب را میبینم خیلی باور نمیکنم حساب آنها از نقطه نظر خودشان غلط نیست میگویند من امروز بمیل خود عمل میکنم و بیست سال دیگر که من نیستم ولی آقای معتمدی کار مملکت را بکسانی بسپارید که فکر بیست سال دیگر هم فکر کنید فکر کنید که من و دکتر آموزگار اگر لایحهای تقدیم میکنیم اگر خودم هم در خانهام نشسته باشم مالیات خوب وصول بشود، خانوادة محترم دکتر صدر (نمایندگان ـ تشریف ندارند) بمناسبت مرحوم صدر الاشراف خدا رحمت کند سوابق ممتدی با وزارت دادگستری دارند ولی صدر الاشراف مرحوم نسبت بقوانین احترام خاصی قائل بود و قیدی داشت که قوانین محترم بماند من از وزیر دادگستری شما تعجب میکنم از آقای مهندس روحنی تعجب نمیکنم مهندسی است کار میکند میخواهد وظیفه اش را انجام بدهد و کارش را بجلو ببرد ولی آقای وزیر دادگستری شما که در هیأت دولت مینشینید و هر روز یک لایحه میآورید که وظیفه احقاق حق از دادگاه وزارت دادگستری منتزع میشود و بخود وزارتخانهای که مدعی طرف است واگذار میشود تعجب میکنم آقای هویدا بنده همینجا عرایضم را خاتمه میدهم (احسنت) و از شما هم سپاسگزارم که حوصله فرمودید و در این مدت طولانی عرایض مرا شنیدید فقط یک سطر را میخوانم که جناب آقای قراچورلو بدانند آنچه را که بنده گفتم وارد بود شاهنشاه آریامهر رهبر عالیقدر ملت ایران میفرمایند مملکت ما احتیاج بیک انقلاب عمیق و اساسی دارد زیر جملة بعدی را خط کشیدم زیرا خیلی باید توجه کرد میفرمایند (در یک زمان با یک جهش بتمام تناقضات اجتماعی و همه عواملی که باعث بی عدالتی و ظلم و استثمار میشود همچنین بتمام جنبههای ارتجاعی که سد جلوگیری از پیشرفت و موجب عقب افتادگی است خاتمه دهد) آری باز یادآوری میکنم رشد معنوی شاگردان با این مطالب هم بستگی پیدا میکند بنابراین اگر بنده این مدت طولانی تذکر دادم برای اینکه معتقدم جناب آقای هویدا قطعاً زندگی دیسرائیلی را خواندهاند جمله قشنگی دارد بخاطر بسپارید (موفقیتی آن است که در یک مدت کمی انجام پذیر دو زائد بر مدت لازم موفقیت نیست) من از خدا میخواهم ایرادات من اگر زیاد ناوارد باشد توضیحات قانع کننده بدهید ولی نه مثل بعضی وزرا و مثل مطالب و رپورتاژهای روزنامه که گفتههای بعضی از وزرای شما که صورت مذاکرات آنها را دارم و اگر میل داشته باشید ارائه میدهم
+دل نشین شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
عرایض بنده خاتمه پیدا کرده و باز هم از حضور همکاران محترم که اینقدر لطف کردن تشکر میکنم.
۲ ـ تصویب صورت جلسه ۳۳۴ ـ ۱۶ اسفند
نایب رئیس ـ صورت جلسه سه شنبه ۱۶ اسفند جلسه ۳۳۴ توزیع شده است نسبت به آن نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه ۳۳۴ تصویب میشود.
۳ ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
نایب رئیس ـ با اجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم میکنیم جلسه بعد ساعت ۹ امشب خواهد بود.
(جلسه در ساعت هشت و ده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ دکتر حسین خطیبی