مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ شهریور ۱۳۰۹ نشست ۱۴۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ شهریور ۱۳۰۹ نشست ۱۴۴
صورت مجلس روز پنجشنبه سیزدهم شهریورماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ قبل از دستور
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست (نمایندگان ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد
[۲ـ اعلام اعضاء منتخبه برای کمیسیونهای اقتصاد ملی و قوانین مالیه]
رئیس ـ برای استحضار آقایان اعلام بکنم که در قوانین مالیه آراء مأخوذه ۶۴ بوده است آقای جلائی ۵۸ رأی، آقای مخبر فرهمند ۵۸ رأی، آقای ناصری ۴۶ رأی به اکثریت
انتخاب شدند در کمیسیون اقتصاد ملی آراء مأخوذه ۷۷ آقای فهیمی ۶۶ رأی آقای هزارجریبی ۶۶ رأی آقای اسدی با ۶۰ رأی به عضویت انتخاب شدند.
[۳ـ طرح و تصویب استخدام متخصص چینی]
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام متخصص چینی برای تکمیل زراعت چای قرائت میشود
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۳۹۶۱ و ۵۴۹۴ راجع به استخدام متخصص چینی برای عملیات مربوطه عملآوردن چای با حضور آقای وزیر اقتصاد ملی در کمیسیون بودجه مطرح و بالاخره با مواد ذیل موافقت شده اینک برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی مینماید
مادة اول ـ به وزارت اقتصاد ملی اجازه داده میشود که یک نفر کارگر متخصص چینی از تاریخ تصویب این قانون الی مدت دو سال برای عملیات مربوطه بعملآوردن چای و ساختن آلات و ادوات دستی تهیه چای کنترات نماید.
مادة دوم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است مبلغ هشتاد دلار اجرت ماهیانه کارگر فنی مذکوره در مادة (۱) را از محل بودجه مؤسسه چای لاهیجان بپردازد.
مادة سوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب مستخدم مزبور تا مبلغ پانصد تومان به وزارت اقتصاد ملی اعتبار داده میشود
مادة چهارم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است سایر شرایط استخدام کارگر فنی مزبور را بر طبق قانون استخدام اتباع خارجه مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرارداد او را امضاء نماید.
رئیس ـ خبر کمیسیون امور خارجه در این خصوص قرائت میشود
خبر کمیسیون
کمیسیون امور خارجه در جلسه ۱۳ شهریورماه با لایحه نمره ۳۹۶۱ و ۵۴۹۴ دولت راجع به استخدام یک نفر متخصص چایکار از چین برای عملآوردن چای و ساختن ادوات دستی برای این مقصود موافقت نمود.
رئیس ـ مذاکره در کلیات است آقای وثوق
وثوق ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ بنده اینجا خیلی متشکرم و خیلی خوشحالم از این استخدام و با این استخدام مخالفتی ندارم بلکه موافق بوده و هستم ولی مخالفت بنده در چند امر است یکی آمدهاند حقوق او را ۷۰ دلار ماهیانه قرار دادهاند و حق ایاب و ذهاب او را پانصد تومان اگر نظر دلار بوده تومان یعنی چه اگر تومان بوده دلار به چه مناسبت این را توضیح میخواهم یکی هم اینکه میخواستم ببینم آن چهار نفر که هستند از عهده کارشان برآمدند که محتاج به این یک نفر پنجمی هستید یا نیامدهاند اگر برآمدهاند خوب است کارهای آنها در اینجا گفته شود که اسباب تشویق آنها بشود و اگر برنیامدهاند که باز هم گفته شود که بدانند کار نکردهاند تا درصدد کار برآیند گفتن اینجا خیلی مؤثر است در عملیات آنها یکی اینکه حق ایاب و ذهاب نوشته و نظرم آمد که استخدام این از اول اردیبهشت است اردیبهشت که گذشته. اردیبهشت گذشته چطور اول استخدام کسی است که حق ایاب و ذهاب میخواهد بگیرد یکی هم این عرض را داشتم خوب است اینها را توضیح بدهند البته بنده هم با استخدام موافقم (آقا سید یعقوب ـ از تاریخ تصویب این قانون است) خوب این یکیش را پس میگیرم وزیر امور خارجه و کفیل وزارت اقتصاد ملی (آقای فروغی)ـ درخصوص این که چرا یک قسمت دلار است و یک قسمت تومان آن قسمتی که به تومان معین شده است به جهت این است که قسمت اعظم آن خرج سفر در خود ایران میشود به این جهت آن قسمتی که در خارجه باید خرج کند چندان نسبت به قسمت ایران زیاد نیست این است که به تومان معین کردهایم به جهت اینکه البته ما حتیالامکان میل داریم مبالغ را به پول خودمان معین کنیم و امیدواریم در سال آینده
این محظور هم رفع بشود تا بتوانیم تمام معاملات دنیا را با خودمان بصورت پول خودمان بکنیم ولی نظر به اینکه امروزه یک تزلزلی در پول یعنی بین مردم ولی میان خود ما تزلزلی نیست حالا مردم را چه بکنیم ناچاریم یک پولی را معین بکنیم که تزلزلی واقع نشود و آن مخارج ایاب و ذهاب او چون یکدفعه واقع میشود یک خرج سفر است البته او را طرف اهمیت نمیدهد که بگویند تومان یا دلار و اما اینکه میفرمائید این متخصصینی که اینجا هستند از عهده برآمدهاند یا برنیامدهاند بله از عهده برآمدهاند خاطر آقا را متوجه میکنم به اینکه اینها اشخاصی هستند که کارشان خیلی کار سادهای است منتهی کاری است که اینها درش بصیرت دارند یعنی چای را تهیهکردن است کار عمده اینها این است و خوب میدانند چرا که چای عمده بر کش را بدستآوردن نیست بلکه باید عملیاتی در او بجا آورد که چای بشود و حاضر برای دمکردن و خوردن. اگر آقا در وزارت اقتصاد تشریف بیاورند یک روز شاید بتوانم نشان بدهم چای که در تحت عملیات و تعلیمات خود این چینیها تهیه میشود چه صورتی دارد این یک چیز ظاهر و مبین و آشکاری است که بنده نمیتوانم اینجا توضیح بدهم این آدم هم بیشتر فنش راجع به تهیه برگ چای نیست راجع به عملیات مربوطه به چای است از قبیل ساختن ظروفش چیزهای چوبی مختصر که چینیها میسازند که اسباب ظریف قشنگی است و جزو عملیات فرعی است و اگر هم این نبود باز وجودش لازم بود به جهت اینکه الحمدلله دارد زراعت چای بسط پیدا میکند و احتیاج به متخصص زیاد میشود و ما امیدواریم به همین زودیها بتوانیم اولادهای خودمان را تربیت کنیم که ایرانیهای خودمان این عملیات را یاد بگیرند و از وجودشان استفاده کنیم.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ موافقم
(بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
رئیس ـ رأی میگیریم به ورود در شور مواد موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة اول قرائت میشود
مادة اول ـ به وزارت اقتصاد ملی اجازه داده میشود که یک نفر کارگر متخصص چینی از تاریخ تصویب این قانون الی مدت دو سال برای عملیات مربوطه بعملآوردن چای و ساختن آلات و ادوات دستی تهیه چای کنترات نماید
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ عرضی ندارم
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ اینجا خواستم از آقای کفیل محترم سؤال کنم که نوشته است یک نفر کارگر متخصص چینی کارگر را عنوان متخصص به او نمیگویند خوب است در اینجا ذکر شود تا اینکه فرق باشد بین اینکه ۸۰ دلار بهش میدهیم تا آنهائی که کاشفالسلطنه به عنوان کارگر آورده است تا اینکه اسباب دلسردی و دلتنگی این واقع نشود این را یا به عنوان متخصص بیاوریم آنها را به عنوان کارگر والا کارگر متخصص یکقدری با همدیگر نمیسازد از این جهت بود و از همین نقطهنظر بوده است که خود دولت هم ملاحظه کرده است و این را هشتاد دلار در نظر گرفته است اگر لفظ کارگر بود حقوقش همان بود که کاشفالسلطنه آوردند. این است که خواستم تذکر بدهم که عبارت بهتر شود
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ اهمیت ندارد اگر مجلس شورای ملی میل دارد بنده هم با حذف کلمه کارگر موافقم و از کلمه کارگر صرفنظر میکنم.
آقا سید یعقوب ـ نوشته شود متخصص فنی.
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة اول موافقین قیام فرمایند
(عده زیادی برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة دوم قرائت میشود:
مادة دوم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است مبلغ هشتاد دلار اجرت ماهیانه کارگر فنی مذکوره در مادة ۱ را از محل بودجه مؤسسه چای لاهیجان بپردازد.
رئیس ـ مخالفی نیست؟ (نمایندگان ـ خیر) موافقین با مادة دوم قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة سوم قرائت میشود:
مادة سوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب مستخدم مزبور تا مبلغ پانصد تومان به وزارت اقتصاد ملی اعتبار داده میشود.
رئیس ـ مخالفی نیست. موافقین با مادة سوم قیام فرمایند.
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة چهارم قرائت میشود.
مادة چهارم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است سایر شرایط استخدام کارگر فنی مزبور را بر طبق قانون استخدام اتباع خارجه مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرارداد او را امضاء نماید.
رئیس ـ موافقین با مادة چهارم قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد مذاکره در کلیات ثانوی است (بعضی از نمایندگان ـ مخالفی نیست) رأی میگیریم به ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذ تعداد آراء بعمل آمد شصت و هفت ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضرین ۷۵ به اکثرین ۶۷ رأی تصویب شد
[۴ـ طرح و تصویب لایحه استخدام
متخصص جنگل]
رئیس ـ راپورت کمیسیون بودجه راجع به استخدام یک نفر متخصص فرانسوی جهت جنگلها قرائت میشود:
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۲۸۵۹ راجع به استخدام یک نفر متخصص جنگل از اتباع دولت فرانسه با حضور آقای وزیر امور خارجه و کفیل وزارت اقتصاد ملی در کمیسیون بودجه مطرح و با مختصر اصلاحی تصویب و اینک خبر آن تقدیم میشود.
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی به وزارت اقتصاد ملی اجازه میدهد یک نفر متخصص جنگل از اتباع دولت جمهوری فرانسه جهت امور مربوطه به جنگلها برای مدت سه سال با حقوقی که سالیانه از ۷ هزار دلار تجاوز ننماید استخدام نماید و مخارج ایاب و ذهاب متخصص مزبور از یک هزار تومان تجاوز نخواهد نمود و همچنین روزی سه تومان فوقالعاده اعاشه در موقع مسافرت علاوه بر تهیه وسائل نقلیه به مشارالیه پرداخته شود و سایر شرایط مطابق مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود
رئیس ـ خبر کمیسیون امور خارجه در این خصوص قرائت میشود
خبر کمیسیون
کمیسیون امور خارجه در جلسه ۱۳ شهریورماه ۱۳۰۹ با لایحه نمره ۲۸۵۹ دولت راجع به استخدام یک نفر فرانسوی برای جنگلها موافقت نمود
رئیس ـ ماده واحده مطرح است. آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ در دوره قبل هم ما یک نفر متخصص جهت جنگل استخدام کردیم و عملیات او هیچ معلوم نشد که نتیجهاش چه شد همان متخصص هست یا رفته است اگر هست خوب بود که عملیات او توضیح داده میشد که ما احتیاج خودمادن را نسبت به این متخصص بدانیم و عن بصیرة رأی میدادیم این یک عقیده. عقیده دیگر بنده این است که هفت هزار دلار قرار دادهاند حقوق سالیانه این را که تقریباً ده هزار تومان پول ما میشود و از آنطرف هم روزی سه تومان جهت این متخصص قرار دادهاند که در وقت مسافرت به او بدهند متخصص جنگل هم که کارش مسافرت است این را نمیگویند که توی اطاق بنشیند و رأی بدهد وقتی که در موقع مسافرت آنقدر خرج سفر به او میدهند شاید سالی هزار تومان هم خرج سفر او بشود و از آنطرف هم یک خرج اداره از طرفی هم هزار تومان خرج ایاب و ذهاب معین شده که از اینجا تا پاریس رفتن و برگشتن آن هزار تومان نیست. بنده که اینجا آمدم وقتی که وضعیات بیرون را میبینم لابدم وقتی یکشاهی هم مخارج زیادی میشود که به عقیده خودم زیاد شد اینجا عرایض خودم را عرض کنم به عقیده بنده این تخصص جنگل یک علم بزرگی نیست که بگویند خیر این متخصص عالیمقام صاحب رتبه اول و فلان است و باید قائل به یک وضعیات بزرگی به جهت او بشویم و بعد بگوئیم این را باید سالی هفت هزار دلار یا دوازده هزار تومان بهش پول بدهیم. تخصص جنگل را در فرانسه خیلیها دارند دول دیگر هم که جنگل دارند تمام آنها در حفظ جنگلهای خودشان سعی دارند و متخصص هم دارند که میشود یک نفر دیگر از آنها را استخدام کرد و آورد بنده به این ملاحظه عقیده ندارم که سالی دوازده هزار تومان رأی بدهیم به جهت این متخصص در صورتیکه اولاً اطلاع از عملیات سابق آنها نداریم و ثانیاً بنده اصل این مبلغ را زیاد میدانم و خرج مسافرتش را هم زیاد میدانم این بدبختی بنده است که در این مجلس از بس بیبضاعتم هر چیز جزئی هم زیاد بنظرم میآید اما خوب است آقایان یک نظری هم به بیرون و وضعیات مردم و صاحبان پول بکنند و ببینند که گنجایش این رعایا این نوع خرجها نیست که بکنند و یک اندازه جلوگیری از بعضی خرجها بکنند و از جاهای دیگر و از دول دیگر هم که به کمتر از این حاضر میشوند بیایند بگویند این درخت را از اینجا بکنند و فلان درخت را بکارند خوب است. این کارها تقریباً کارهای خیلی بزرگی نیست و خود این اشخاص هم که توی جنگل زندگی میکنند غالباً این چیزها را میدانند حالا یک ترتیب که در تحت نظم دربیاورند و اسمش را مدرسه و کلاس بگذارند آن معلومات را ندارند اما غالباً از همان مردم که در جنگلها هستند سؤال کنید این ترتیباتی را که اینها میگویند آنها خودشان هم میدانند.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ اینکه میفرمائید که هزار تومان برای مخارج ذهاب و ایاب به جهت این متخصص زیاد است این را همینقدر توجه بفرمائید که متخصص تنها نیست و منفرد نیست کسی که لااقل برای مدت سه سال میرود به ممالک غربت ناچار است که اهل و عیالش را بردارد و همراه خود ببرد و بنده که مخصوصاً در این اواخر خیلی مسافرت کردم در داخل و خارج اینجا شهادت میدهم و قول میدهم که هزار تومان مخارج دو نفر است هرگاه این شخص یک نفر هم اضافه و اولاد داشته باشد باید از کیسه خودش خرج بکند و این معین است مستخدمی که آدم استخدام میکند و مسافرت برایش تعیین میکند البته باید خرج مسافرتش را بدهد اما اینکه فرمودید چقدر برای کارهای داخلی او مقرر میشود در صورتیکه مستخدمی که برای جنگل میآید باید همیشه در جنگل حرکت کند خوب اگر
باید همیشه در جنگل حرکت کند یعنی مثل جنگلبانها او که جنگلبان نیست جنگلبان ماهی دوازده تومان بیشتر بهش نمیدهند و برای سکنی او هم یک اطاقکی در جنگل برایش ساخته شه است و غالباً هم باید آنجا باشد یا در حرکت. اما این آدم جنگلبان نیست این یک آدمی است متخصص در علم جنگلبانی و استفاده از جنگلداری کارش این نیست که دائماً در جنگل باشد اساسش این است که در طهران باشد و در وزارت اقتصاد ملی باشد یعنی مطالعهکردن طرح قوانین مربوطه به جنگل نوشتم دستورالعمل نوشتن با وزارت اقتصاد مذاکرهکردن ولی البته نمیشود که این آدم برای جنگلهای ما کار بکند و در جنگلها سفر نکند شاید خیلی از اوقات مجبور خواهد بود که در جنگلها گردش بکند در مملکت باید گردش بکند از برای دیدن جنگلها پیداکردن جنگلها ـ ولی این آدم منزلش لابد در طهران خواهد بود زندگانی ـ خانه ـ کرایه ـ عرض کنم که همه چیزش در طهران خواهد بود و محتاج به مسافرت هم خواهد شد در هر صورت نمیشود گفت آدم لامکانی باشد و زندگانیش در جنگل باشد بنابراین اوقاتی که مسافرت میکند، هیچ خرج فوقالعادهای نداشته باشد اولاً میفرمائید این مبلغ زیاد است و هفت هزار دلار را کمکم رساندید به دوازده هزار تومان و ثانیاً این کسانی را که شما میفرمائید هستند و اطلاع دارند و بلد هستند اکثر خودشان بلد بودند که تا بهحال میکردند و یقین بدانید که اگر کسی بود که بلد بود اولاً شخص بنده و ثانیاً دولت که با بنده در این کار موافقت کرده است هفت هزار دلار راضی نمیشدیم بدهیم دیگر اینکه این را هم مقایسه بفرمائید نسبت به چینیها بنده مکرر عرض میکنم که آن چینی کارگر است ولی این هلاندی که آن روز رأی دادید و این فرانسوی که امروز بنده تقاضا میکنم رأی بدهید اشخاصی هستند متخصص در علم و تحصیل علم کردهاند اولاً فرانسه یک مملکتی است که مدارس عالی خوب دارد و عملیات او که معلوم و مسلم است مخصوصاً در باب جنگل و اینها مدارس عالی دارند و مدارس مخصوصی هست برای این امر و این شخص هم از آن مدرسه درآمده است و بعد از آنکه از مدرسه بیرون آمدند و تحصیل علم را کردند مدتها عمل میکنند سابق هم بنده عرض کردم در خود خاک فرانسه جنگل است و شاید میشود گفت ثلث خاک فرانسه جنگل است علاوه بر این فرانسه در خارج خاک فرانسه مستعمرات دارد در آفریقا و آسیا جنگلهای فراوان دارد که نوع جنگلشان با جنگلهای فرانسه فرق دارد چون فرانسه مملکتی است معتدل و مرطوب در آفریقا ممالک حار است و خشک در آسیا هم همینطور و این شخص را مخصوصاً بنده میشناسم این شخص هم تحصیل کرده است و هم عمل کرده است و در اداره دولتی جنگل فرانسه استخدام شده و الآن هم هست در آفریقا مسافرتها کرده و در جنگلها کار کرده است علم و عمل را با هم جمع کرده است به این نظر ما او را استخدام میکنیم و از وجودش استفاده میکنیم برای چند چیزی که عرض کردم برای حفظ جنگل برای ازدیاد جنگل برای استفاده از جنگل از حیث فلاحتی و از حیث صنعتی بالاخره برای یک همچو مقاصدی این را به شما عرض کنم گویا در کمیسیون هم عرض کردم در ایران هیچ قدر جنگل را نمیدانند و ندانستهاند جنگلهای بسیار داشتیم و تمام کردهاند و اگر همینطور بگذاریم تا پنجاه سال دیگر جنگل نخواهیم داشت و مملکت ایران که امروز یک بیابانی است آنوقت دیگر چه عرض کنم که چه خواهد بود جنگل از برای آب و هوای مملکت یک تأثیر فوقالعاده دارد و رطوبت میدهد به مملکت بارانها را زیاد میکند جلوگیری میکند از سیل گذشته از همه اینها از چوب جنگل استفاده میشود بنده تمام مملکت را عرض نمیکنم فقط یک جنگل مازندران عرض میکنم که اگر ما بتوانیم یک ترتیبی بدهیم و یک ادارهای تأسیس کنیم و اشخاصی
را برای حفظ جنگل تربیت کنیم از همین جنگل میتوانیم در سال چهل میلیون پنجاه میلیون استفاده کنیم یک منبع ثروتی به این اهمیت ما در اینجا داریم و هی دنبال جنگلهای دیگر میرویم حالا عرض نمیکنم بنده که این متخصص که آمد در ظرف این سه سال چهل پنجاه میلیون فایده به ما میدهد مقصودم این است که اینجا این تذکرات را بدهم که مردم قدر این جنگلها را بدانند و اینطور بیرحمانه نریزند و تمام را خشک نکنند و آقایان هم که اینجا هستند و همیشه مصدر کار هستند این توجه را داشته باشند که این منافع را باید از جنگلها برد بنده عقیدهام این است از امروز تا ده سال دیگر فقط میتوانیم از جنگل مازندران استفاده کنیم تقریباً معادل استفادههائی که امروز از سایر منابع ثروتی خودمان میبریم و اساساً مطلب سلیقهای است ذوقی است به این دلیل است که عرض میکنم اشخاصی باید بیایند در این مملکت و این کارها را بکنند و عملیات سابقین را هم امتداد بدهند تا نتایج مطلوبه حاصل شود
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
آقا سید یعقوب ـ بنده میخواستم عرایضی بعرض مجلس برسانم شاید آن نظریات را خود کفیل قبول کنند و در طرز این لایحه نظر دیگری اتخاذ کنیم اگر اجازه میفرمائید بنده عرایضم را عرض کنم والاّ پیشنهاد میکنم.
رئیس ـ با رائی که میگیریم تکلیف این اجازه معلوم میشود رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. پیشنهادات قرائت میشود:
پیشنهاد آقای اعتبار
بنده پیشنهاد میکنم کلمة اعاشه به خرج سفر تبدیل شود
اعتبار ـ عرض میکنم تا بهحال در لوایح و کنتراتها این لفظ سابقه نداشته و هر چه بوده به عنوان خرج سفر داده میشده است حالا هم اگر نظر به خرج سفر است بنده عقیدهام این است که همان خرج سفر نوشته شود
دشتی ـ دوباره قرائت بفرمائید
(مجدداً قرائت شد)
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ اینکه اینجا اعاشه نوشته برای این است که در مسافرت یک مخارجی است که عمومی است و عبارتست از کرایه اتومبیل و اینها و یک وقت هم یک اضافاتی پیدا میکند آقایانی که مسافرت کردهاند میدانند وقتی که آدم سفر میکند یک مخارجی هم اضافه از مخارج عادیش پیدا میکند به این ملاحظه بوده است این قسم نوشته شده حالا اسمش فرق نمیکند اعاشه باشد یا خرج سفر همین نتیجه را میدهد در هرحال بنده مخالفت نمیکنم و وقتی مبلغ را رأی دادید منظور بنده در هرحال حاصل است
رئیس ـ آقای مخبر
مخبر ـ نظر بنده هم همین است بطوریکه آقای وزیر امور خارجه فرمودند تفاوتی در مقصود حاصل نمیشود چیزی که هست فقط یک لغت تازهای است که در آتیه هم استعمال میشود و بنده خیال میکنم که ایشان پیشنهادشان را مسترد بفرمایند که رأی گرفته شود
اعتبار ـ اعاشه در طهران هم میکند مقصود این است که مسافرت که میرود باید خرج سفر نوشته شود و حالا که نظرشان این است بنده هم مسترد میکنم
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب
پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم حقوق ماهی پانصد تومان داده شود و مخارج ایاب و ذهاب هم سیصد تومان داده شود
آقا سید یعقوب ـ یک موضوعی را آقای کفیل وزارت اقتصاد بنظر ما درآوردند و آن موضوع اثر نمیدهد که ما یک پول زیادی به این شخص بدهیم بلکه ایران جنگل دارد بقدری هم جنگلهای خوب دارد که بنده جنگل مازندران را بهشت میدانم و هندوستان میدانم از استرآباد تا سرحد آستارا اگر طولاً و عرضاً حرکت کرده باشید میدانید که
خدای تبارک و تعالی ما را در چه نقطهای از دنیا قرار داده است و چقدر ما باید افتخار کنیم که یک همچو بهشتی داریم و به این دلیل نمیشود که ما در جائی که ماهی پانصد تومان باید بدهیم یک مبلغ زیادتری بدهیم موضوع همان بود که در کمیسیون حضورتان عرض کردم راجع به مسئله جنگل از وقتی که در دوره چهارم همین مسئله را هم وزرای محترم اظهار کردند و هم در مجلس صحبت شده است که جنگلهای ما یک متاعی است و یک چیز طبیعی است که ما باید از او استفاده کنیم و یک کاری کنیم که این متاع و این تنخواه و این جنس ما بیشتر شود و مکرر هم معاونین و غیرمعاونین میآمدند و به چشم ما میکشیدند که ما کوههای خاکی داریم و باید متخصص بیاوریم که در این کوهها درخت بکارد و جنگل شود هی صحبت کردند و هی گفتند و ما هم با آن ذوق و شوق زیادی که داشتیم گفتیم بیاورند متخصص حالا بنده مال دوره چهارم را عرض نمیکنم دوره پنجم متخصصی که از آلمان آوردیم و حقوقی برای او قرار دادیم در تحت ده ماده آقای یاسائی که یکی از وکلا است همه اینها را باید ماده به ماده بگذراند و ما هم ماده به ماده حرف بزنیم که هم وزیر مستحضر شود و هم آن کسی که خواهد آمد ملتفت باشد تمام اینها را جمع کرده است در یک کلمه هفت هزار دلار نوشتهاند در صورتیکه یک ماده راجع به ملیتش هست یک ماده راجع به حقوق یک ماده راجع به کارش است یک ماده راجع به سایر شرایطی است که در کنتراتهای دیگر هم شده شما اینها همه را آوردهاید و یک ماده کردهاید مثل همان متخصص چایکار که آوردیم ما متخصصی که در دوره پنجم آوردیم ماهی پانصد تومان برایش حقوق قرار دادیم سه سال مدت برایش قرار دادیم خرج سفرش را هم معین کردیم حالا بنده از آقای فروغی که در تمام ادوار وزیر بودند خواستم سؤال کنم که این متخصصی که ما آوردیم و آن حقوق و مخارجی که برایش قائل شدیم و جنگلبان معین کردیم اینها چه کردهاند آن قدمی که برداشتهاند چه بوده است این یک موضوع است که ما باید بدانیم که در این مدت این مستخدم چه کرده است و چه کاری از پیش برده است آنوقت ثانیاً ما بیاوریم خودتان در اینجا فرمودید که در فرانسه مدرسه دارد برای جنگلبانی تصدیق میفرمائید که آوردن متخصص هر ساله ما بیاوریم این به منزله یک نفر فرمانفرما است یک فرمانفرما چه کار میکند جز اینکه ما ناچار باشیم یک مدرسه قرار بدهیم در فرانسه مدرسه تربیتکردن برای جنگلبانی و جنگلداری است ما باید در این مدارس خودمان کرج مدرسه فلاحت هر کجا که داریم یک کلاس برای این کار تأسیس کنیم نه اینکه یک نفر یکسال دو سال بیاید در اینجا و برگردد و این بجز از بینرفتن پول ما فایده دیگری ندارد هفت هزار دلار سالی نه هزار تومان سه نه هزار تومان بیست و هفت هزار تومان خوب حرکت هم که میکند وسائل نقلیه و مخارج سفر و اینها خود آقای فروغی وزیر مالیه بودهاند حساب کنند تقریباً سه ساله در حدود چهل پنجاه هزار تومان برای ما تمام میشود اگر حضرت اجل عالی که حقیقتاً یک قدمهای عالی برمیدارید این را تغییر بدهید و پیشنهاد کنید که معلمی از برای تحصیل این عمل بیاورید و یک مدرسهای برای این کار درست کنید در مدت سه سال خیلی خرجش کمتر از این مبلغ خواهد شد و بعد از سه سال ما یک مهندسین خوبی داریم و اینطور برای ما نفعی ندارد پنجاه هزار تومانش را خرج این کلاس بکنید آنوقت سالی هفت نفر آدم عالم از این کلاس بیرون آمده و هم مدرسه زیاد شده ما باید این کار را اساسی بکنیم و باید طوری کنیم که حقیقتاً شالودهریزی شود و اساسش درست شود آوردن این متخصص هم مثل همان متخصص آلمانی خواهد شد که امروز ما ناچار باشیم که متخصص دیگری بیاوریم که برای ما سوار شود و در جنگلهای نور و کجور بگردد خیلی خوب. اسب هم بهش بدهیم یک کسی هم جلویش روانه شود ما هیچ نتیجه
نمیبریم و بعد از سه سال هم مثل همان آلمانی خواهد شد و تا اینکه ما مدرسهای برای این کار تأسیس نکنیم و شاگرد در آنجا تربیت نشود نتیجه نخواهیم برد این است که بنده عقیده دارم بهتر این است که ما تأسیس کلاس بکنیم و این پنجاه هزار تومان را صرف این کار بکنیم که بعد از چهار سال پنج سال ما یک شاگردان عالمی پیدا کنیم ما حالا یک نفر متخصص اگر در جنوب داشته باشیم شمال را چه کار کنیم در شمال داشته باشیم شرقمان را چه کنیم در غرب باشد جنگل شمال را چه کار کنیم از آنطرف نمیتوانیم یک نقطه مملکت را مقدم بر نقطه دیگر بدانیم ما وکیل تمام مملکت هستیم و باید تمام مملکت را نگاه کنیم در طرف پشت کوه همینطور پیش کوه همینطور آن جنگلهای ما با آن عظمت ابداً توجه بهش نشده است پس چرا ما منحصر به یک جا بکنیم پس اگر موافقت میفرمائید این مبلغ را به مصرف همان تأسیس مدرسه برسانیم و اگر نمیکنید بنده مخالفم که هفت هزار دلار باشد و باید هفت هزار تومان باشد ما غالباً متخصصین و معلمین فرانسوی که آوردیم اینها آنقدرها خرج ایاب و ذهاب نداشتند ما بایستی یک نسق داشته باشیم متخصصینی که از فرانسه در همین دوره اول ما آوردیم این اندازه حقوق آمد و شد بهشان ندادیم این است عرض بنده که عرض کردم.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ البته من هیچوقت نمیخواهم که بر آقایان نمایندگان رأئی را تحمیل کنم آقایان آزادند و هر طور نظرشان رسید میدهند یا با موافقت و یا به مخالفت و همیشه هم برای مباحثه حاضرم و خیلی هم استفاده میکنم و عقیده ندارم به اینکه آنچه را که بنده میگویم و میکنم صحیح است و هر چه دیگران میگویند خطا است و همیشه از مباحثه استفاده میکنم تغییر رأی هم لازم شد میدهیم و اما بیانات آقا یک طوری بود مثل این که بنده این موضوع را در یک ماده واحده طوری گنجاندهام که چند فقره مطلب معلوم نشود و میخواهم زیر جلکی این را بگذرانم این یک قدری بیلطفی است و عبارت خوانده میشود دیده میشود یک فقره حقوق است یک فقره خرج سفر از وطنش به اینجا و از اینجا به وطنش و یک قسمت همه مخارجی است که در سفرها واقع میشود همین است که ملاحظه میفرمائید دلائش را هم عرض کردم خرج سفر را که فرمودند چرا هزار تومان است چنانچه ملاحظه میفرمائید گفته شده است که از هزار تومان تجاوز نکند حالا خواهید فرمود همین که ما گفتیم هزار تومان همه را خرج میکنیم بنده میخواهم اینجا گله کنم از آقا که چرا شما باید اینطور توضیح بفرمائید مثل اینکه ما وزراء معتقدیم به اینکه این را خرج کنیم خیر اینطور نیست. بلی البته شما وظیفهتان این است که در نظر داشته باشید خرج کم شود. ما هم ملزم نیستیم که حتیالامکان خرج را زیاد کنیم این البته بطور احتیاط است که گفته شده است تا هزار تومان خرج سفر ولی ممکن است کمتر هم بشود. این را هم باید عرض کنم که هزار تومان خرج سفر دو نفر است این آدم اگر خودش باشد و عیالش خرجش همان هزار تومان است بدون شبهه و بنده حسابش را میتوانم به شما بدهم و عرض کنم و اما اینکه میفرمائید سابق پانصد تومان بوده و حالا هفت هزار دلار است آنوقتی که پانصد تومان بود قیمت لیره چهار تومان بود و حالا شش تومان و نیم است پس پانصد تومان میشود هفت هزار دلار و این را اگر بسنجید نسبت به آنوقت پس زیاد نشده است و دیگر اینکه مطالبی فرمودید راجع به این آدم مثل اینکه از بیانات بنده اینطور استنباط شد که این آدم به جنگل مازندران دوخته میشود این را بنده عرض نکردم عرض کردم این آدم میآید در طهران و وزارت اقتصاد ملی مرکزش است از برای مطالعات در جنگلهای مملکت ما و مازندران را مثال زدم گفتم یک جنگل مازندران ما یک منبع ثروتی است که امروز میشود تا چند سال دیگر به اندازه تمام عایدی امروزه ایران از آن استفاده کرد نگفتم که جاهای دیگر جنگل نداریم و نگفتم که به آنجاها نباید توجه کرد. اما درخصوص اینکه عوض اینکه این متخصص را بیاوریم معلم بیاوریم مدرسه درست کنیم اینجا هم یک قدری اگر توجه بفرمائید خواهید دید که حق
با ما است. اولاً یک نفر معلم فایده ندارد برای اینکه متخصص جنگل درست کند یک متخصص جنگل به دو سال درسخواندن در باب جنگل متخصص جنگل نمیشود. جنگل حفظش استفاده از آن یک شعبه از فلاحت و میتوان گفت یک شعبه از صنعت است مثل اینکه در طب چون طب ظاهرتر و واضحتر است مثل میزنم: مثل کحال (چشم که یک چیز کوچکی بیشتر نیست) خوب به یک سال درسخواندن نمیشود کحال شد بلکه بیست سال باید درس خواند و ده سال زحمت کشید تا در چشم متخصص شد. برای اینکه فوراً نمیشود شروع کرد از چشم و از کحالی آقایان اطباء اینجا تشریف دارند باید تمام بدن را شناخت (آقایان اطباء اینجا متعدد هستند) اگر خلاف عرض کنم میفرمایند خواصش را شناخت امراضش را شناخت معالجات را شناخت تمام اینها را که فهمید و احاطه پیدا کرد آنوقت تازه باید برسد به اینکه یک خصایصی در چشم است و باید چندین سال زحمت کشید تا چشم را خواند و کحال شد متخصص شد در کحالی. جنگل هم همینطور است. جنگل هم یک شعبهای است از زراعت یک شعبهای است از جهت استفادهاش صنعت است آن کسی که میخواهد متخصص شود در این علم باید علم فلاحت را یاد بگیرد آنوقت برود در رشته جنگل و خصایص جنگل را مطالعه کند آنوقت او عالم میشود در علم بعد عملیات میخواهد عملیاتش هم که تمام شد آنوقت میشود مثل این آدمی که ما میخواهیم استخدام کنیم نتیجه چه میشود نتیجه این میشود که یک چنین مدرسه میخواهد همینطور که در فرانسه و سایر جاها اینطور مدارس دارند آن مدرسه را باید تأسیس کرد و آن مدرسه هم با چهل پنجاه هزار تومان درست نمیشود بلکه با صد هزار تومان سالیانه یک همچو مدرسه بشود درست کرد بعد از آنکه مقدمات دیگرش را داشته باشیم مدارس ابتدائی و متوسطه و عالیه خودمان را داشته باشیم شاگردان بقدر کفایت اینجا تربیت شوند مقید شوند که داخل در این مدرسه شوند آنوقت سه چهار سال باید در آن مدرسه تحصیل کنند که سالی صد هزار تومان خرج مدرسه کنیم که تازه اگر ده نفر پیدا کنیم که حاضر شوند از برای اینکه متخصص در جنگل بشوند مثلاً سه سال هم که دوره تحصیلشان باشد سیصد هزار تومان خرج کنیم که ده نفر متخصص جنگل بیرون بیاوریم در صورتیکه ده نفر متخصص جنگل هم درنمیآید از ده نفر محصلی که حاضر میشود برای تحصیل پنج نفرش در بین راه میماند پنج نفرش متخصص میشود. پس وقتی که اینجا درست نگاه کنیم این استخدام صرفه دارد از چند جهت اولاً از جهت اینکه با پنجاه هزار تومان نمیشود ثانیاً اینکه در مدت این سه چهار سال بر فرض حاضربودن مقدمات (در صورتیکه آن هم حاضر نیست) تازه امروز که ما این مدرسه را تأسیس کنیم سه سال دیگر متخصص بیرون میآید علمی آن هم عمل ندارد بعد باید بیفتد در جنگلهای ما و جنگلهای ما را خراب کند تا قسمت عملی را هم پیدا کند و آنوقت این نتیجهاش میشود به این دلیل است که ما مدرسه جنگلی هم نداریم و باید این متخصص بیاید و یک عملیاتی بکند. عرض کردم بنده هیچ قول نمیدهم که این دفعه هم مثل سابق نشود دفعات سابق هم ما فایده بردیم و چون فرمودند قسم میخورم که فایده نمیبریم بنده قسم نمیخورم که فایده نمیبریم امیدوارم انشاءالله متخصصی را که میخواهیم استخدام کنیم آنچه بتواند میکند دولت هم همراهی میکند تغییر رأئی هم پیش نیاید ترتیباتی پیش نیاید بنده امیدوارم به اندازه این چهل هزار تومانی که خرج میکنیم فایده هم ازش خواهیم برد لااقل.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد …
آقا سید یعقوب ـ بنده استرداد میکنم.
رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم در عوض هفت هزار دلار نوشته شود به شش هزار تومان
رئیس ـ بفرمائید
فیروزآبادی ـ دلار امروز تقریباً چهارده قران پانزده قران قیمت دارد در اینصورت آنوقت مخارج این متخصص دوازده هزار تومان میشود و اینکه میفرمایند
کمتر میشود اشتباه کردهاند و ثانیاً بنده عرض کردم که علم جنگل علوم مفصلی نیست و آنقدر علم بزرگی نیست که ما آن را این اندازه بزرگ میکنیم که چند سال باید مقدمات بخواند و چند سال هم عمل اگر اینطور باشد از علوم مالانهایه له میشود در صورتیکه اینطور نیست علوم فلاحت لابد نهایت دارد و اشخاص هم هستند که تمام فنون او را میدانند اگر هر فنی از آن ده سال پانزده سال کار داشته باشد پس هیچکس به پایان نمیتواند برساند رشته علوم فلاحت را بنده عقیدهام این است که اینقدرها مشکل و اینطورها نیست و علم جنگل همینقدر است که بدانند چه قسم درختهای جنگل را ببرند و چه قسم درخت را در اینجا بکارند دیگر ما که نمیخواهیم از درختهای جنگل کاغذ درست کنیم (یک امیدی داشتیم که آن هم از بین رفت و مأیوس شدیم از آن امید دیگر کاغذسازی در ایران نخواهد شد) همینقدر میخواهیم درختهای جنگل در ایران زیاد بشود و اینقدرها اهمیتی ندارد که ما را مأیوس کردند که ایرانی قابل نیست و نمیتواند این چیزها را بفهمد خیر این طریق نیست علم بزرگی نیست یک درخت کاشتن یا کندن این کار بزرگی نیست اینقدرها مقدمات لازم ندارد و آن اشخاصی هم که در فرانسه تحصیل میکنند گمان میکنم به یک سال دو سال این تحصیلات جنگل را تمام میکنند. مقدمات علم چشم غیر از علم جنگل است ایشان قیاس دارند به چشم انسانی که میفرمایند چقدر طول دارد کحالشدن و علومش را یادگرفتن. خیر این طریق نیست بنده گمانم بلکه عقیدهام این است که به دو سال درسدادن و درضمن تعلیم هم نشاندادن عمل این متخصص را که ما احتیاج داریم تأمین میکند و از آن هم گذشته در آنجاها از این قبیل متخصصین زیاد هستند که به شش هزار تومان هم حاضرند بیایند بنده سابقها میشنیدم که اینها خیلی زیاد میخواهند بعدها که درصدد تحقیق برآمدیم فهمیدیم که خیر اینجاها هم اشخاص بیکار زیاد است که هزارها بیکار میشوند در سال از کارهای صنعتی خودشان که هر ساله مینویسند بر بیکاران فلانجا چقدر افزوده شده است خوب اینها همین متخصصین هستند همین علماء هستند تمام کارگر تنها نیست خوب این متخصص را ما سالی شش هزار تومان پول بدهیم سالی چند هزار تومان هم خرج ایاب و ذهاب بدهیم اینجا هم که آمد خرج اتومبیل و این ترتیبات بشود ببیند سر به کجا میزند به این ترتیبات عقیده ندارم و عقیده دارم حالا که لازم میدانند منتهایش به سالی شش هزار تومان قناعت بشود
مخبر ـ عرض میشود فرمایشات آقا دو قسمت است یک قسمت اینکه از این متخصصین زیاد است و چرا باید آن اشخاصی که آنجاها بیکار هستند ما نیاوریم و اینقدر پول به اینها بدهیم بنده اطمینان میدهم به جنابعالی که متخصصینی که دارای معلومات عالیه هستند آنها بیکار نمیمانند در مملکت خودشان مورد استفاده هستند و شما اگر بخواهید از آنها استفاده کنید باید یک حقوقاتی بدهید که موجب ترضیه خاطر آنها باشد که بیایند تا از وجود آنها استفاده نمائید اگر فرضاً در آلمان یا در انگلستان مردمان بیکار هستند البته متخصصین و علماء نیستند. و اینکه فرمودید علم جنگلشناسی جنگلبانی آنقدرها اهمیت ندارد که ما اینقدر حقوق بدهیم و چرا آقای وزیر امور خارجه مقایسه با کحالی کردند بنده عقیدهام این است و خیال میکنم ماها اگر اظهار عقیده و اطلاع در یک مطالبی در یک مسائلی که جنبه تخصصی دارد نکنیم بهتر باشد تصدیق میفرمائید که شناختن و تشخیصدادن اشجار از نقطهنظر بتانیک کار آسانی نیست شما اگر بخواهید تشخیص بدهید که این درخت از چه نوع است و چه خواصی دارد این شناسائیش فرع بر یک معلومات و زحماتی است آیا این درخت قیمتی دارد یا نه و بالاخره چه درختهائی را باید زیاد کرد و چه درختهائی اگر افتاد و تبدیل شد به ذغال عیبی ندارد همچنین آن قسمتهائی که ممکن است درختهای قیمتی هم باشد بیندازند و زراعت
کنند ارزش دارد یا نه اینها تشخیصش با آن کسی است که هم عمل کرده باشد و هم تحصیلات داشته باشد. مطالب علمی اینطور نیست که همهاش بنظر بنده و جنابعالی نظری باشد بالاخره مطالب باید همهاش جنبه ریاضی داشته باشد در علومی که هست اگر شما مقایسه کنید با یکدیگر شاید بنظر بنده و شما علوم عالیه حکمت بالاترین علوم است ولی از نقطهنظر عمل و دنیای امروزی و علوم به این عملیات خیلی اهمیت میدهند و حالا شاید امور عالیه حکمت بنظر بنده مفصلترین علوم است ولی از نقطهنظر پراتیک و عمل و دنیای مادی امروز این علوم خیلی اهمیت دارد و تحصیلش هم آسان نیست مقدمات دارد زحمت دارد دلیلش هم این است که شما از ایرانیها که شما میفرمائید خود ایرانیها میتوانند از این کارها بکنند یک نفری را نمیتوانید پیدا کنید بگوئید این آدم در نتیجه زندگی جنگلی در نتیجه کارهای جنگلی دارای یک معلومات و اطلاعاتی است که میشود از او استفاده کرد در هر صورت خواهش میکنم شما با نظر دولت موافقت کنید زیرا لابد یک مذاکراتی آنها کردهاند و یک تراضی حاصل شده است بین دولت و متخصص حقوق و این را ما بخواهیم کم بکنیم بنده میدانم که نخواهد آمد و اگر کسی بوده که به کمتر از این میآمد با نظری که دولت در صرفهجوئی دارد به کمتر از این البته کنترات میکرد و تقاضا میکنم شما هم پیشنهادتان را مسترد بفرمائید
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(کسی قیام نکرد)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهادی از آقای قاضی نوری رسیده است
مقام مقدس ریاست مجلس شورای ملی بنده پیشنهاد میکنم حقوق متخصص از هفت هزار تومان تجاوز نکند.
رئیس ـ بفرمائید
قاضی نوری ـ البته خاطر نمایندگان محترم و آقای وزیر اقتصاد ملی مستحضر است که جنگل در ایران در دنیا دو قسم است یکی طبیعی و یکی موضوعی جنگل طبیعی عبارتست از جنگلهای مازندران و استرآباد و سایر نقاط ایران مثل آذربایجان و طرف بختیاری و غیره جنگلهای مصنوعی عبارتست از جنگلهائی که برای احتیاج احداث میشود مثل بلژیک و سایر نقاط دیگر این متخصصی که خواستهاند معلوم نیست که برای چه قسمتی میآید اگر برای قسمت جنگلهائی است که در ایران ما داریم او را میخواهیم و یک حقوق معینی برای آنها قرار دادهاند بنده مخالف نیستم و هر قسمتی را که زیادتر بدهند و زیادتر متخصصین بیاورند بیجا نمیدانم برای اینکه مملکت ایران مملکت فلاحتی است و فقط ایران میتواند اول استفاده از زراعت و فلاحت بکند و بعد از معادن خودش و قسمت اول و قدم اول فلاحت ایران است اگر برای قسمت جنگلهائی که ما فعلاً داریم نخواهند بنده اینقدرها احتیاج نمیدانم که فعلاً با یک چنین حقوق گزافی ما یک نفر را بیاوریم و او هم یک سال دو سال بماند و بدون استفاده از آن مراجعت کند همینطور که آقای آقا سید یعقوب فرمودند و اگر برای جنگلهای مصنوعی بخواهند او را بیاورد که یک دستورهای عملی و همینطور یک تعلیماتی بدهد البته باید دخل و خرج کرد و دید که ایران میتواند استفاده کند از آن چوبهائی که درنظر گرفته شده است یا خیر. بنده چند سال پیش در مازندران بودم میدیدم که با وجود این جنگلهای بیپایانی که دارد و چندها فرسخ مربع زیر جنگل است باز چوب از روسیه میآورند اگر برای این قسمت باشد هیچ احتیاج نداریم و اگر برای این است که میگویند ما میخواهیم درخت آزاد یا شمشاد در آنجا تهیه کنیم البته آن را هم باید نگاه کرد دید که با این مخارج صلاحیت دارد فعلاً یا ندارد بنده عقیده دارم که این میزانی را که معین فرمودهاند جهت یک نفر متخصص که دو سال سه سال بیاید در مملکت و مراجعت
کند تا تشخیص ندهیم نمیتوانم رأی بدهم در این قسمت زیرا تصور نمیکنم به منافع مملکت تمام شود و البته اگر محل استفاده او را تشخیص بدهند بنده که هیچ تمام نمایندگان محترم رأی میدهند با کمال شوق و شعف و اگر پنج نفر هم بجای یک نفر بخواهند با حقوق زیادتر رأی میدهیم در صورتیکه بدانیم استفاده او چه خواهد بود و برای کی بدرد خواهد خورد و عملیات او چه خواهد بود
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بنده در ضمن عرایضی که عرض کردم گمان میکنم همه این مسائل را توضیح کردم حفظ جنگل ازدیاد جنگل استفاده از جنگل حفظ جنگل یعنی جنگلهائی که داریم باید البته از این چوب و درخت بریده شود اما طوری بریده شود که درخت از بین نرود ازدیاد جنگل همان قسمی است که میفرمایند جنگل مصنوعی وقتی ما زیاد کردیم باید ببینیم چه باید بکنیم که بسط پیدا کند شاید هم در یک نقاطی باشد که اصلاً الآن جنگل نیست و بعد جنگل شود خوب این جنگل را همهاش را مثل حالا میسوزانیم هیزم میکنیم یا اینکه خیلی که چیز بکنیم میآوریم تیر میکنیم برای طاق اطاق یا خیلی پایمان را بالا بگذاریم درب و پنجره منزل میکنیم در صورتیکه در جاهای دیگر که از جنگلها استفادههای کلی میکنید الآن همینطوری که گفته شد نمیدانم آقا گفتند یا دیگری با این همه جنگلی که داریم باز از خارجه چوب وارد میشود و ما یکمقدار زیادی میتوانیم از این جنگلهای خودمان چوب ببریم چون صنعتی یعنی چوبی که نه طوری باشد که یک خروارش را پنج تومان یا ده تومان بفروشند خیر چوبی که خروارش را صد تومان دویست تومان بفروشند این سه مقصود است و حالا گمان میکنم هر سه قسمت را تأمین میکند. هم جنگل طبیعی هم مصنوعی هم استفادههای دیگر.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای قاضی نوری را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهادی از آقای شریعتزاده رسیده است به عنوان ماده الحاقیه.
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی
ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد میکنم.
ماده الحاقیه ـ وزارت اقتصاد ملی مکلف است شعبه مخصوصی در مدرسه عالی فلاحت برای تربیت متخصص جنگل تأسیس و نیز مقدمات تأسیس آن را در نقاط لازمه دیگر مملکت فراهم نماید.
شریعتزاده ـ بنده با مباحثاتی که راجع به پیشنهاد حقوق متخصص در اینجا بعمل میآید بهیچوجه موافقت ندارم و همچنین راجع به اینکه نسبت به متخصصین و وظایف آنها و نتایجی که از آنها حاصل میشود توضیحات این را بنده خیلی بد میدانم زیرا بالاخره هر مملکتی که بطرف ترقی میرود در نتیجه بکارافتادن قوای متخصصین و اشخاصی است که میتوانند در نتیجه اعمال نظریات خود بر قوای مملکت بیفزایند اعم از قوای مادی یا معنوی یا اقتصادی مطلب راجع به استفاده از یک قانونی است در اینکه بالاخره میخواهیم ببینیم از این متخصص که میآید دولت چه نظر دارد چه میخواهد از او اگر نظر دولت این است که این متخصص که میآید مطالعاتی بکند اگر نظر دولت بر این باشد که متخصص بیاید یک مطالعاتی بکند که آن مطالعات مربوط باشد به کیفیت حفظ یا توسعه جنگلهای فعلی ایجاد جنگلهای مصنوعی البته این مطالعات اکثراً در ۶ ماه و بالاخره هر قدر بخواهیم زیادتر کنیم در یک سال ممکن است که یک متخصص بیاید راجع به این مسائل مطالعات کند و نظریات خودش را به دولت تقدیم کند و آنوقت دولت در حدود نظریات او شروع بکند به مقدماتی که مقاصد دولت را در توسعه یا حفظ این منبع ثروت ملی تأمین بکند. اینجا یک نظر است که در این صورت حساب آنوقت لازم ندارد. نظر دیگر ممکن است این باشد که دولت بخواهد تشکیلات مربوطه به حفظ جنگلها و توسعه جنگلها و تنسیقات مربوطه به آن را در این مملکت تهیه کند و تأسیساتی ایجاد کند که از این یک نفر هم ساخته نخواهد شد. پس مطلب
میرسد به اینجا که ببینیم چه باید کرد. بنظر بنده تا وقتی که مدارس لازمه برای تربیت متخصص در فن جنگل در این مملکت ایجاد نشود و بعهده کافی اشخاص صلاحیتدار تهیه نگردد هیچ نوع استفاده واقعی راجع به توسعه جنگل و حفظ جنگل مقدور نیست. به جهت اینکه اعمال عامی و نتایج حاصله از آن مقصود حاصل نمیشود. به این جهات بود که بنده توجهات آقای وزیر اقتصاد ملی را که همیشه ثابت کرده که از قبول مسائل صحیحه امتناع ندارند جلب میکنم و خاطرنشان میکنم وسیله برای تأمین مقاصد دولت و برای استفاده از این ثروت ملی اجرای مدلول همین ماده الحاقیه است که عده کافی متخصصین برای توسعه جنگلها یعنی ایجاد جنگلهای مصنوعی و حفظ آن و تنسیقات مربوطه به آن تعیین بکنند حالا مختار هستید
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بنده هیچ این مسئله را منکر نیستم و گویا در جوابی که به آقای آقا سید یعقوب دادم عرض کردم باشم مدرسه فلاحتی کرج را ما داریم یک پرگرامهای جدیدی برای آن تهیه میبینیم و امسال ده روز، بیست روز دیگر که مدرسه افتتاح میشود بر طبق آن پرگرامها عمل خواهد کرد از برای یک مدرسه فلاحتی کامل که فقط شعبههای مقدماتی نیست متوسطه هم دارد شعبه عالی هم دارد که مثل هم مدارس فلاحتی مهمه ممالک دیگر برای ما متخصص فلاحتی تربیت میکند. متخصصین فلاحت که میگویند اینجا نمیدانم از قصور عبارتمان است یا نبودن اصطلاح. مقصود بنده این است: یعنی کسانی که علم فلاحت دارند بطور کلی همینطور که عرض کردم تمثیل کردم به طب و کحالی. مدرسه طب چه در ایران و چه در ممالک دیگر وقتی که تأسیس میکنند اشخاصی در آنجا تربیت میکنند که وقتی بیرون آمد و دیپلم گرفت این علم عمومی طب را دارد بقدر یک نفر که باید در مدرسه تحصیل کند آنوقت عرض کردم هر کس که طبیب شد این معلومات را تحصیل کرده وقتی که از مدرسه بیرون میآید یا در مدرسه دیگری است یا پیش خودش یا پیش استادی کار میکند در یک رشته خاصی حالا طب اینقدر بسط پیدا کرده که یک نفر مدعی نمیتواند بشود و بگوید من تمام رشتههای طب را یا حتی سه رشته آن را میدانم. لابد یک رشته را میگیرد یا امراض داخلی یا جراحی، یا کحالی چندین سال زحمت میکشد و زیردست متخصص کار میکند و علاوه بر یک معلومات کلی که از طب دارد یک علم خصوصی هم نسبت به یک قسمت پیدا میکند. مدرسه فلاحت ما هم همینطور خواهد بود. یعنی متخصص فلاحت درمیآورد به این معنی یعنی نسبت به تاجر که تجارت را میداند، نسبت به آن کسی که درس حقوق خوانده و همچنین آن کسی که درس طب خوانده او هم درس فلاحت خوانده کلیات فلاحت را میداند بعد از آنکه این را داشته باشد این اشخاص که این کلیات فلاحتی را میدانند اگر بخواهند در علم جنگل تخصص پیدا کنند یا در مملکت خودمان همانطور که عرض کردم صد هزار تومان، پنجاه هزار تومان خرج کنیم در سال و مدرسه عالی جنگل درست کنیم که از این مدرسه فلاحت دربیاید به آن مدرسه جنگل برود یا آنکه بفرستیم در خارجه تحصیل کند. والا اگر بخواهیم استفاده بکنیم و خرج زیاد هم نکنیم این راهش است که داریم میرویم امروز اگر شما بفرمائید که وزارت اقتصاد را مکلف کنیم به اینکه یک شعبه تخصص در جنگل در ایران درست کنیم این عملی نیست به جهت اینکه امروز کسی را نداریم بلکه سال آینده پیدا شود شاید دو سال دیگر پیدا شود برود در یک مدرسه متخصص جنگل شود اگر پیدا کردیم عجالتاً تا پنج سال ده سال دیگر صرفه ما در این است که آن کسانی را که داریم الآن که علم فلاحت پیدا کردهاند و حالا میخواهند در جنگل تخصص پیدا کنند عوض اینکه صد هزار تومان صرف یک مدرسه بکنیم پنج هزار تومان ده هزار تومان خرج این بکنیم که این محصلین بروند در مدارس موجوده این آدمی که میآید برای عملیات اداری میآید بنده که این کار را میکنم و این متخصص را استخدام میکنم برای این میکنم که این آدم بیاید اینجا بنده بهش بگویم تو باید تشکیلات اداری برای ما بدهی این نظر را هم که دارم یقین
ندارم که این یک نفر همه کارها را بتواند بکند بلکه یقین دارم که نمیتواند بکند ولیکن ما یک عده اشخاصی داریم که تحصیلات فلاحتی کردهاند. تحصیلات فلاحتی ما شاید از سایر قسمتها از حیث عده بیشتر باشند. (طب را نمیدانم ولی از طب که بگذریم شاید بقدری که ما تحصیلکردههای فلاحت داریم تحصیلکردههای علوم و صنایع دیگر نداریم) اولاً ممکن باشد با همین ایرانیهای خودمان جوانهای خودمان که تحصیلات فلاحت کردهاند در خارجه یا در مملکت خودمان زیردست او بگذاریم و همان نتیجه را ببریم اگر نشد و دیدیم که بقدر کفایت نداریم آنوقت باز هم متخصص دیگر میآوریم ولی عجالتاً بنده بگویم ده نفر لازم داریم، پنج نفر لازم داریم مطالعه نکردهام چطور بگویم این آدم میآید بنده به او میگویم ما میخواهیم این سه کار را (یعنی حفظ و ازدیاد و استفاده از جنگل) برای ما بکنی خودش که نمیکند خودش برای ما نه حفظ جنگل خواهد کرد نه جنگل زیاد خواهد کرد ولی او میآید از برای ما مینشیند طرح بریزد برای اینکه اولاً ما میخواهیم جنگلهای خودمان را حفظ کنیم. جنگلبان لازم است جنگلبان را چطور باید تربیت کرد (بلی جنگلبان را شش ماه میشود پیدا کرد) چه قوانین و نظاماتی باید پیشنهاد مجلس شورای ملی کرد و ثانیاً این را میگوئیم که ما میخواهیم جنگلهایمان زیاد شود. خودش هم البته تصدیق خواهد کرد که این میل ما صحیح است. خوب. اگر حالا موقعش است ما درصدد این کار باشیم شاید هم بگوید خیر اولاً شما بیائید حفظ این جنگلهای فعلیتان را بکنید بعد که ترتیب این را دادیم میرویم دنبال آن کار. ثانیاً اینکه ما میخواهیم استفاده از جنگلهایمان بکنیم این چوبها که ما داریم که میدانیم یک چوبهای خیلی خوبی داریم که میتوانیم از او استفاده صنعتی بکنیم و صادرات بشود پول برای ما دربیاورد صرفنظر از اینکه حوایج خودمان را رفع خواهد کرد که از خارج نیاوریم این را هم از برای ما ترتیب بدهد عرض کردم محتاج خواهد شد به تصویبنامهها به دستورالعملها به اداره تشکیلدادن و شاید هم در ضمن این عمل ببینیم که دو نفر سه نفر دیگر را هم از فرنگستان بیاوریم بهتر کار پیش برود و سریعتر خواهد بود. شاید باز هم بیاوریم ولی اگر شما حالا بخواهید جنگلهایتان را همینطور بگذارید تا متخصص جنگل در ایران تربیت شوند بنده نمیدانم کی خواهد شد؟ بنده تحمیل نمیکنم صلاح نمیدانید رأی ندهید اما آنوقت بنده تصور نمیکنم که در ظرف یک مدت قلیلی ما بتوانیم از جنگلهای خودمان استفاده بکنیم.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای شریعتزاده را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فیروزآبادی قرائت میشود
بنده پیشنهاد میکنم که به عنوان یک ماده …
(فیروزآبادی ـ الحاقیه) افزوده شود برای لایحه و این متخصص را مکلف کنیم که پنج نفر را در این سه سال تعلیم امور جنگلی بنماید.
رئیس ـ بفرمائید
فیروزآبادی ـ عرض کردم اولاً سئوال شد که این متخصصینی که ما تا بهحال ما آوردهایم از آلمان و غیر آلمان چه کردهاند جواب اینجا داده نشد که ما چه استفاده از آنها بردهایم از بنده یکی سئوال کند که از متخصصین سابق چه استفاده بردید که حالا رأی بدهیم هیچ نمیتوانم جواب بدهم به جهت اینکه هیچ خبر از فواید او نداریم حالا آمدند فرمودند علم جنگل علم بزرگی است که هیچکس از ماها قدرت ندارد به این زودی یاد بگیرد بنده عقیدهام برخلاف این است به جهت اینکه در یک جزئی زمانی میتوان فهمید که در این زمین چه درختی میتوان کاشت و چه درختش زیادی است و میتوان برید این اندازهها نیست که سالیان سال زحمت بخواهد همین اشخاصی که زحمت کشیدهاند ممکن است همینها را پهلوی دست آنها بگذارند که در سفر در حضر
پهلوی اینها باشند که بدانند و یاد بگیرند کدام درخت را باید زیاد کرد و کدام درخت را باید برید که لااقل وقتی اینها رفتند باز محتاج نباشیم مثل اینکه سابقین که رفتند باز ما محتاجیم معلوم میشود یاد کسی ندادهاند آمدهاند یک پولی از ما گرفتهاند و نقشههائی کشیدهاند و دستوراتی دادهاند و رفتهاند معلوم میشود همین کارشان بوده ما میخواهیم بعد از این کار اینها این نباشد بعد از اینکه آمدند همین اشخاصی که از فلاحت و جنگل اطلاع دارند فیالجمله اینها را در سفر و در حضر پهلوی اینها بگذارید که یک تعلیماتی که ضروری امروز ما است یاد بگیرند که فردا باز محتاج به متخصصین نشویم. حالا این عقیده بنده است. میدانم قبول نمیشود اما مجبورم عقیده خودم را عرض کنم.
رئیس ـ آقای شریعتزاده
شریعتزاده ـ بنده میخواستم از آقای فیروزآبادی گله کنم که طرز استدلالشان در مجلس غالباً یک بهانهای میشود برای اینکه یک مسائل صحیحه هم دچار تعویق شود میفرمایند متخصص پنج نفر را تربیت کند بطوری که آقای وزیر اقتصاد ملی توضیح دادند یک کسی که متخصص در امور جنگل باشد مقدماتی لازم دارد باید از یک مدرسه فلاحتی دیپلم داشته باشد که صلاحیت این را داشته باشد که در حوزه مخصوص که متخصصین جنگل ترتیب میشوند ترتیب شوند.
آقای وزیر اقتصاد ملی توضیح دادند که دولت هیچ چنین استفادهای در نظر ندارد بلکه فقط یک جریانهای اداری را در نظر دارد بنابراین دیگر موردی نداشت که جنابعالی پیشنهاد بفرمائید که پنج نفر را تعهد کند تربیت بکند این لازمهاش این است که یک مدرسه تأسیس بشود که کارش همین باشد و این دیگر نمیتواند مسافرت کند پس بهتر این است که آقا پیشنهادشان را مسترد بدارند
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. آخرین پیشنهاد از آقای قاضی نوری قرائت میشود
مقام مقدس ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم حقوق و فوقالعاده متخصص از هفت هزار و پانصد تومان تجاوز ننماید
رئیس ـ آقای قاضی نوری
قاضی نوری ـ بنده فرمایشات آقای وزیر اقتصاد ملی را کاملاً در نظر گرفتم ولی بنده را اقناع نکرد. بنده عرض میکنم فلاحت یک رشتهای است خیلی مفصل و عریض یک قسمتش فلاحت خصوصی یک قسمت فلاحت عمومی است یک قسمت جنگلکاری است یک قسمت تربیت کرم ابریشم است. یک قسمت، قسمت محصولاتی است که در ممالک حاره عمل میآید از قبیل خرما، مرکبات و چیزهای دیگر. یک قسمت تربیت زنبور عسل است اما اینکه فرمودید ما یک نفر را میخواهیم بیاوریم از برای ادارهکردن جنگلها بنده هر چه فکر میکنم میبینم وضعیت کنونی مملکت ایران ایجاب نمیکند که یک نفر متخصص بیاید در ایران برای ادارهکردن جنگلهای ایران برای اینکه بنده هر چه نگاه میکنم چوبی از ایران خارج نمیشود یا به مصرف نمیرسد مواد جنگلی ایران خیلی کم اگر اتفاق بیفتد یک درخت آزاد یا شمشادی از این مملکت خارج شود برای اینکه ممالک دیگر آنقدرها احتیاج به درختهای جنگلی ما ندارند. روسیه است که خودش جنگلهای زیاد دارد. مخصوصاً بنده عرض کردم چند سال پیش که بنده مازندران بودم میدیدم که چوبهای نراد از روسیه به ایران میآمد و هیچ استفاده از چوبهای ایران نمیکردند اگر روی این قسمت ملاحظه بفرمائید که هیچ استفاده ندارند پس خوب است اگر یک نفر متخصص میآورند برای ادارهکردن فلاحت ایران بیاورند و ملاحظه کنند ببینند که چه زراعتی در چه نقطهای عمل میآید که آن را
توسعه بدهند مساعدت کنند تا اینکه دولت بتواند ازش استفاده کند والا اگر بخواهید فقط برای قسمت جنگلهای فعلی ایران بیاورید بنده صلاح نمیدانم و هیچ هم به منفعت ایران تمام نخواهد شد. و باضافه اگر دو سال سه سال هم بماند نمیتواند اداره کند جنگلهای ایران را، برای اینکه او نمیداند در چه جنگلی چه درختی عمل میآید و چطور باید عمل آورد چنانچه عرض کردم جنگل طبیعی عبارتست از آن جنگلهائی که در تمام نقاط ایران به اختلاف محل داریم مثلاً در حدود خراسان جنگل داریم که تمامش درخت پسته است. و متأسفانه تمام آن درختها را دارند قطع میکند و تمام را میسوزانند ذغال میکنند میبرند میفروشند دولت در این مدت هیچ جلوگیری نکرده و اگر این درختها را زیاد میکردند شاید سالهای متمادی میلیونها استفاده میکردند ـ این قسمت را نردهاند. از آنطرف آدم نگاه میکند میبیند درختهای جنگل استرآباد تا برود به آستارا تمام این اراضی زیر درختهای جنگلی است و دولت هیچ ازش استفاده نمیکند و تاریخ هم نشان میدهد موقعی که بنده تحصیل میکردم مخصوصاً معلم ما بو در ضمن درسی که داد میگفت هشتصد سال قبل تا کوههای شمیران تاریخ نشان میدهد مملو از درختهای جنگلی بوده است و بواسطه عدم مواظبت دولت وقت که فکر نکرده است که اگر این درختها کنده شود بجای او وقتی که خشک بشود هوا دیگر درخت نمیروید همینطور حالا بریدند و رفتند و حالا دو سه منزل عقب هستند البته اگر دولت این نظر را داشته باشد برای احداث جنگلهای مصنوعی یک نفر متخصص بیاورد ولو مملکت هم امروز استفاده نکند بعدها استفاده بدهد انشاءالله راهآهن که کشیده شد دولت بتواند این درختهائی را که کاشته است ازش استفاده کند و احتیاجات فوقالعادهای که دارند به چوبهای جنگلی رفع کند البته بنده موافقم ولی از آنطرف بنده ملاحظه میکنم که آقا میفرمایند ما این متخصص را فقط میآوریم که اداره کند جنگلهای ما را و البته یک همچو شخصی وجودش چندان از برای مملکت لازم نیست. برای اینکه یک نفر متخصص میآید باید درختهای جنگلهای ایران را عموماً ببیند و همینطور استفاده او را در ممالک دنیا باید در نظر بگیرند و ببینند آنجا هر خرواری هر منی هر سیری چند است بعد کرایه و سایر چیزهای او را در نظر بگیرد ببیند میتواند ملت ایران از او استفاده کند یا تجار ایران چوبهای خودشان را به سایر ممالک دنیا ببرند به معرض فروش برسانند و اگر فایده ندارد که این چه کاری است پس اگر یک نفر متخصص بیاورند برای فلاحت ایران البته بهتر خواهد بود و عقیده دارم که اگر متخصص منظورشان است بیاورند موافقت بفرمایند متخصص فلاحتی باشد.
بعضی از نمایندگان ـ رأی
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ تمام فرمایشات آقا در تأیید عرایض بنده است فرمودند از ایران چوب بیرون نمیرود همین دلیل است که ما توجه نکردیم فرمودند جنگلهای ما را تمام میکنند میسوزانند همین دلیل است که توجه نکردهاند بنده که نمیدانستم تحصیل علم فلاحت کردهاند و حالا که دانستم بیشتر تعجب کردم از این فرمایشاتشان جواب مفصل هم نمیخواهم عرض کنم همینقدر میخواهم عرض کنم که همه فرمایشاتشان بنده را قانع نکرد
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی میگیریم به ماده واحده با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذ رأی بعمل آمده ۶۱ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر ۷۷ به اکثریت ۶۱ رأی تصویب شد
[۵ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه]
رئیس ـ موقع گذشته است (صحیح است) اگر اجازه میفرمائید جلسه آینده پنجشنبه بیستم شهریور سه ساعت قبل از ظهر دستور لایحه تشکیلات و وظایف اطاقهای تجارت و لایحه امتیاز تلفن.
(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام یک نفر کارگر متخصص عملیات مربوطه به چای از چین
مادة اول ـ به وزارت اقتصاد ملی اجازه داده میشود که یک نفر کارگر متخصص چینی از تاریخ تصویب این قانون الی مدت دو سال برای عملیات مربوطه بعملآوردن چای و ساختن آلات و ادوات دستی تهیه چای کنترات نماید.
مادة دوم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است مبلغ هشتاد دلار اجرت ماهیانه کارگر فنی مذکوره در مادة (۱) را از محل بودجه مؤسسه چای لاهیجان بپردازد
مادة سوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب مستخدم مزبور تا مبلغ پانصد تومان به وزارت اقتصاد ملی اعتبار داده میشود.
مادة چهارم ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است سایر شرایط استخدام کارگر فنی مزبور را بر طبق قانون استخدام اتباع خارجه مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرارداد او را امضاء نماید.
این قانون که مشتمل بر چهار ماده است در جلسه شانزدهم شهریورماه ۱۳۰۹ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام یک نفر متخصص جنگل از فرانسه
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی به وزارت اقتصاد ملی اجازه میدهد یک نفر متخصص جنگل از اتباع دولت جمهوری فرانسه جهت امور مربوطه به جنگلها برای مدت سه سال با حقوقی که سالیانه از هفت هزار دلار تجاوز ننماید استخدام نماید و مخارج ایاب و ذهاب متخصص مزبور از یکهزار تومان تجاوز نخواهد نمود و همچنین روزی سه تومان فوقالعاده اعاشه در موقع مسافرت علاوه بر تهیه وسائل نقلیه به مشارالیه پرداخته شود و سایر شرایط مطابق مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه شانزدهم شهریورماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر