مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ خرداد ۱۳۳۴ نشست ۱۲۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ خرداد ۱۳۳۴ نشست ۱۲۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۲۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: خلعتبری- نراقی (ضمناً سؤالی تقدیم نمودند) و رضایی

۳- تقدیم هشت فقره سؤال و تلگراف به وسیله آقایان: دکتر مشیر فاطمی- نقابت- دکتر امیر نیرومند- قنات‌آبادی- میراشرافی- پیراسته

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث از ماده ۱۷

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه- آقایان: مسعودی- مرتضی حکمت- استخر- یار افشار- بزرگ ابراهیمی- صارمی‌دکتر امین- امیدسالار- دهقان- سرمد- قوامی- صدرزاده- حائری‌زاده- عبدالرحمن فرامرزی- محمود ذوالفقاری- مصطفی ذوالفقاری- بهادری- مهندس شاهرخ‌شاهی- کاشانیان- نصیری- تجدد- شادمان- پور سرتیپ- اورنگ- دولت‌شاهی- دکتر پیرنیا

غائبین بی‌اجازه- آقایان: خزیمه اعلم‏

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه: آقایان کریمی- پیراسته- فرود- حمدیه- اخوان- دکتر سعید حکمت- صدفی- فرید اراکی- سالار بهزادی- سنندجی- خاکباز- تفضلی- عبدالحمید بختار- دکتر افشار- مهندس ظفر- مهدوی- عبدالصاحب صفایی- نقابت- تیمورتاش‏

رئیس- آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار- بنده سؤالی در جلسه گذشته تقدیم کردم راجع به عدم اجرای احکام دادگاه عالی انتظامی قضات اینجا نوشته شده است دادگاه نظام بنده با دادگاه نظام کاری ندارم.

رئیس- اصلاح می‌شود دیگر نظری نسبت به صورت‌مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس قبل جلسه تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری- نراقی (ضمناً سؤالی تقدیم نمودند) و رضایی‏

رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای خلعتبری‏

ارسلان خلعتبری- عرایض امروز بنده راجع است به یک مسئله بسیار مهم که در واقع می‌توان گفت از مسائل فراموش شده است و آن مسئله کشاورزی است (صحیح است) عرض کنم اوقات ما و دولتها راجع به مسائلی صرف می‌شود که نظر بنده توجه به مسائل اساسی که در رآس آن‌ها مسئله کشاورزی هست این از اهم وظایف ما و دولت است عرض کنم امروز با دنیا باید جلو رفت ما همین سیستمی‌که تا امروز به کشاورزی داشتیم اگر بخواهیم دنبال کنیم تا چند سال دیگر به کلی کشاورزی ما نابود خواهد شد (صحیح است) کشاورزی دنیا با این وسایل جلو برود و ما این‌طور متوقف بنماییم امروز کشاورزی در دنیا سیستم اداره کردنش درست برخلاف سیستم ما است یعنی ما سیستم کشاورزیمان روی فرد است مالک باید از جیب خودش خرج بکند این مؤسساتی که دنیا امروز در اختیار کشاورزهای دنیا قرار داده آن در اختیار ما نیست امروز اداره کردن کشاورزی در دنیا به وسیله سرمایه و اعتبار است باید در دهات ایران هم صندوق‌های روستایی تشکیل شود و ایدبان کشاورزی سرمایه کافی در اختیار داشته باشد برای این نظر اجازه بفرمایید بنده اظهاراتم را که قصد دارم مورد تصدیق آقایان واقع خواهد شد و آقای وزیر مشاور هم که تشریف دارد خواهش می‌کنم که این مطلب را اگر دیدند که مورد علاقه همه آقایان است به دولت ابلاغ کنند و اجرا کنند امروز اختلاف بین مردم یعنی مالک و زارع در کشور ما نیست مگر این که خودمان بیخود ایجاد کنیم این که عرض می‌کنیم باید سیستم کشاورزی ما عوض شود جهتش چیست؟ جهتش این است که در آمد کشاورزی زیادتر بشود امروز کشور ما با گاو خروار درآمد بیشتر ندارد اما اگر تراکتور در اختیارش گذاشتید درآمد می‌شود سی خروار امروز باید به زارع و خرده مالک و مالک بزرگ کمک کرد پول داد سرمایه داد که املاک را آباد کند قنات درست کنند سدهای کوچک بسازند معطل نمانند امروز کمکی که به کشاورزهای مملک می‌شود آن کمک از طریق مالکین است اگر این کمک را بگیرند نصف‌شان از گرسنگی سال اول می‌میرند چون هیچ مؤسسه‌ای نیست که به کشاورز کمک بدهد از آن طرف کشاورز نصف بیشتر درآمدش برای پول قرض کردن از دستش می‌رود برای این که باید پول را در ظرف سه ماه تومان تومان قرض بکند و محصول خودش را به ثلث قیمت بفروشد بنابراین جهت است که کشاورزهای ما همیشه فقیر و بیچاره‌اند حال یک پروژه‌های شروع شده اجازه بفرمایید آقای وزیر مشاور یک پروژه‌های در مملکت شروع شده این پروژه مثلاً ساختن سد شروع شده مثلاً ساختن سد کرج است بنده در پست تهران یک مقاله‌ای نوشته‌ام که سد کرج ساختنش پانصد میلیون تومان تمام می‌شود ما هم نمی‌گوییم لازم نیست خیر لازم است سد کرج ساختنش لازم است ساختن سدهای دیگر هم لازم است اما این نقشه باید توأم با یک نقشه دیگر باشد یعنی اعتبار پول و سرمایه را باید در اختیار کشاورزان ایران قرارداد یعنی کرمان و بلوچستان و شیراز و اصفهان و همدان و ساری و گیلان و مازندران و خراسان و بندرعباس این سرمایه را باید در اختیار همه گذاشت که این سرمایه در یک جا ممترکز نشود اجازه بفرمایید ۵۰۰ میلیون تومان اگر قرار شد که صرف سدکرج بشود بایستی در تمام مملکت تقسیم بشود صلاح این است که با این ۵۰۰ میلیون تومان صندوق‌های روستایی با شرکت‌های تعاونی درست کرد که به تمام کشاورزان ایران در تمام نقاط مملکت کمک بکنند بذر تهیه کنند پول قرض بدهند بانک کشاورزی برود در خانه کشاورزان پول قرض بدهد حالا یک زارعی اگر از بانک کشاورزی صد تومان پول بخواهد قرض بکند باید سی تومان خرج ایاب و ذهاب به آن شعبه بدهد و ۲۰ تومان خرج اسناد رسمی بدهد توجه فرمودید باید یک کاری کرد بانک کشاورزی سرمایه کافی داشته باشد بانک کشاورزی تمام وجوهی که در اختیار دارد ۵۰ میلیون تومان است اینان مطابق احصائبه‌ای که شده است ۵۰ هزار قریه دارد به هر قریه‌ای ۵۰۰ تومان یا هزار تومان هم نمی‌رسد به هر کشاورزی یک تومان در سال بانک کشاورزی نمی‌تواند کمک کند چون پول ندارد اعتبار ندارد آن وقت این اعتباری که بانک کشاورزی دارد. (دکتر جزایری- آن را هم قرض سیاسی می‌دهند) و اجازه بفرمایید آقای دکتر الان صدی ۸۵ را به اشخاصی قرض می‌دهند که ده هزار ریال ۲۰ هزار ریال و ۳۰ هزار ریال تا ۵۰ هزار ریال قرض می‌خواهند و این با این که صدی ۸۵ سرمایه‌اش را به اشخاصی می‌دهد که قرض‌های کوچک می‌گیرند معذالک کلاً صد ۵ احتیاجات ایران را نمی‌تواند تأمین کند بنده به قوانین مراجعه کردم دیدم که قوانینی که وقع شده ۱۶۰ میلیون تومان برای بانک کشاورزی تخصیص داده شده است‏.

در قانون سازمان برنامه ۱۱۰ میلیون تومان تخصیص داده شده یک میلیون لیره از ۱۴ میلیون لیره پشتیوانه اسکناس و همین طور یک ۳۰۰ میلیون ریال تخصیص داده شده است برای بانک کشاورزی از این مبلغ فقط ۲۰ میلیون تومان پرداخت شده و ۱۴۰ میلیون تومان دیگر به بانک کشاورزی داده شود خوب آقایان ما لایحه نفت را اینجا تصویب کردیم مگر برای این بودکه احتیاجی که در مملکت هست آن احتیاجاتی تضمین شود بنده قطع دارم عقیده آقایان هست و حقیقت هم همین است که در وضع فعلی مملکت ما هیچ خرجی ضروری‌تر از کشاورزی نیست (صحیح است) ما ۱۰۰ سال دیگر اگر شب و روز زحمت بکشیم هزارها میلیون تومان برای امور صنعتی بکنیم مستعبد هست بتوانیم یک مملکت صنعتی بشویم (صحیح است) اما الان یک مملکت کشاورزی هستیم بنابراین بنده معتقد هستم در صورتی به کارخانه و صنعت هم بخواهیم توجه داشته باشیم در درجه اول باید هم خودمان را مصروف کنیم و دولت را مکلف کنیم که خرج کشاورزی را تأمین کند هیچ قلم خرجی از اقلام سازمان برنامه مهم‌تر از سرمایه بانک کشاورزی نیست ما که لایحه نفت را رأی دادیم به نظر من لااقل اکثریت قریب به اتفاق ما را این نظر را داشت و دارد که کشاورزی ایران با تهیه تراکتور و ماشین‌آلات و کمک به کشاورز باید از این محل توسعه پیدا کند آقایان مسئله کشاورزی برای مملکت یک مسئله است یک پروبلم است از لحاظ اجتماعی و سیاسی یک پروبلم تلقی می‌شود پس فردا که فعالیت اقتصادی شروع شد صدها کشاورز به شهرها خواهند آمد (صحیح است) برای چه؟ برای این که در شهر در آمد بیشتری دارد (چند نفر از نمایندگان- الان هم آمده‌اند) پس بایستی در دهات زندگی کشاورز را تأمین کرد که لااقل به اندازه یک کارگر در آمد داشته باشد سرمایه بانک کشاورزی یک مطلبی هست که من می‌خواستم تذکر بدهم قانونش تصویب شده است و هیچ خرجی مقدم بر این خرج نیست آقایان قبول دارید که این پول‌هایی که برای بانک کشاورزی تخصیص داده شده باید پرداخت شود (صحیح است) سازمان برنامه سالی هزار میلیون تومان در اختیار دارد صد میلون تومان را بدهد به بانک کشاورزی اما بانک کشاورزی هم طرز کار خود را عوض کند باید برنامه جدید داشته باشد باید پول یا بهره کم به کشاورز بدهد (صحیح است) خرج پرسنل نباید بکند خرج‌های بیهوده نباید بکند باید تحت کنترل باشد باید تشریفات را کوتاه کند به در خانه کشاورزها برود در بزند پول برای پیشرفت کشاورزی بدهد خرج پرسنل و استخدام نکند این‌ها را باید انجام بدهد تا آن برنامه لازم‌الاجرا شود (دکتر جزایری- باید تشکیلات بانک کشاورزی عوض بشود این‌ها که هستند لیاقت این کار را ندارند باید دقت کرد که عیب‌هایی هست برطرف شود بالاخره ما بانک کشاورزی می‌خواهیم بانک کشاورزی را باید اصلاح کرد و دولت اولین کارش این است این بهترین کار برای مملکت است تاکنون اگر خطا بوده در حال حاضر تقصیر شمرده می‌شود ما وقت داریم وسیله داریم پول هم داریم اگر کشاورزی را ترقی و توسعه ندهیم حقیقتاً به مملکت صدمه زده‌ایم مجلس که در این قسمت علاقه‌مند است برای این که به دلیل ثابت کرده یک طرحی است جناب آقای دولت آبادی و عده‌ای از همکاران محترم به مجلس تقدیم کرده‌اند که تقاضای صد میلیون تومان اعتبار برای امور کشاورزی و بانک رهنی و بانک ساختمانی شده است اگر خاطر آقایان باشد موقعی که لایحه میلیون دلاری که از آمریکا بایستی گرفته شود قرضه مطرح شد بنده پیشنهاد کردم و آقایان تصویب فرمودند که از میلیون دلار تخصیص داده شود به بانک کشاورزی بانک رهنی و ساختمانی و بانک صنعتی و معدنی و بانک رهنی، ازدیاد سرمایه این بانک‌ها لازم است شما تشریف ببرید ببینید سرمایه بانک رهنی به دست اشخاصی است که از تومان تا هزار توما گرفته‌اند بانک ساختمانی در شهرستان‌ها تأسیس شود و اگر نشود مردم شهرستان‌ها می‌آیند به تهران (صحیح است) خانه‌های کشاورزان را باید بانک کشاورزی برود بسازد آئین‌نامه‌هایش را باید عوض کند برنامه‌های صحیح تنظیم کند (مهندس اردبیلی- همه‌اش را در تهران خرج می‌کنند) خوب شد فرمودید این نکته را یادم آمد جزو یادداشت‌های من بود که این سرامایه‌ای که تخصیص داده شود باید تمامش در دهات و قصبات خرج شود (صحیح است) پول کشاورزی یک دینار نباید در تهران خرج شود تمام باید در دهات خرج شود قانون باید بگذاریم اگر در خارج از دهات خرج شد خرج کننده منفصل از خدمات دولتی است.

رئیس- آقای خلعتبری وقت شما تمام شد.

خلعتبری- بنده یک ربع دیگر وقت می‌خواهم.

رئیس- آقایانی که موافقند یک ربع ساعت اضافی آقای خلعتبری صحبت کنند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

خلعتبری- عرض کردم بنده معتقدم برای اجرای این برنامه‌ها که عرض کردم دولت باید یک نفر از وزرا را مأمور اجرای این برنامه کند آقای وزیر مشاور آقای مهندس طالقانی و وزیر کشاورزی دنبال این برنامه بروند و در ظرف مدت قلیلی ترتیب این کار داده شود و راجع به ۲۳ میلیون دلار که قرار است از آمریکا بگیریم آن را صرف ازدیاد سرمایه بانک کشاورزی بکنیم بنده معتقدم که مسئله کشاورزی اگر اصلح شد مسئله‌ای است که ملت ایران را بی‌نیاز می‌کند و این لازم‌تر از خرج‌های دیگر است بنده معتقدم دولت آمریکا اگر می‌خواهد به ما کمک کند میلیون دلاری را باید مقدم بر هر پولی در اختیار ما بگذارد و اگر این کار نشد بنده معتقدم که برنامه ساختمان سد کرج و غیره باید متوقف شود و با این کار جلو برود تا این که هیچ‌کس هم نتواند یک تبلیغاتی در این مسائل بر علیه مصالح کشور بکنند (مهندس اردبیلی- تمام بودجه کشور در تهران خرج می‌شود آقای خلعتبری) پس از این مسئله که فائق شدیم بنده می‌خواهم به جناب آقای وزیر مشاور عرض کنم که این منویات ما با این سیستم و طرز کار فعلی تأمین نمی‌شود چرا؟ برای این که اگر این برنامه یعنی برنامه کشاورزی مملکت را وزارت کشاورزی اجرا کند بنده چشمم آب نمی‌خورد وزیر کشاورزی بسیار مرد سایسته و لایق و موردعلاقه و توجه همه ماست ولی از او تقاضا می‌کنم و می‌خواهم که اگر می‌خواد برنامه کشاورزی ایران به صورت عملی در آید باید طرز کار عوض شود یک رقمی به آقایان عرض کنم خواهش می‌کنم دقت کنید آقایان فلسطین در سال ۳۲ میلیون دلار پرتقال صادر دارند یعنی ۲۴۰ میلیون تومان آقایان توجه فرمودید چه رقمی است و آن وقت مرکبات ما دو سال دیگر از بین خواهد رفت (مهندس اردبیلی- از خارج گندم می‌آورند مملکتی که یک روز انبار غله بود) از خارج گندم می‌آوریم چون کشاورزی برای ما صرف نمی‌کند آقایان ممالک دیگر را ببینید چه اقداماتی می‌کنند بزرگ‌ترین محصول ما پنبه است من این سفر که مازندران بودم که مردم از شرکت پنبه راضی هستند به مردم کمک می‌کند ولی دولت باید به این مسئله اساسی توجه کند مسئله برنج در شمال ایران یک مسئله‌ای شده است که باید دولت توجه کند ما نمایندگان گیلان و مازندران تقاضای توجه کردیم وزارت اقتصاد جواب داد که به مردم توصیه کنند که برنج صدری بکارند ما برنج صدری به مصرف داخلی ایران داریم زیادتر هم داریم برای کجا برنج صدری بکارند باید دولت به این مسائل توجه کند من با این سیستم و رویه سابق که بوده است مأیوسم باید ببینید در ممالک مجاور ما در عراق و ترکیه و سوریه آن طرف‌تر در ایتالیا در فرانسه و در جاه‌های دیگر این مسئله کشاورزی چه جور حل می‌شود اگر عمل هم همین طور باشد که وزارت کشاورزی و این اداراتی که تاکنون داشته و با آن طرز بخواهند باز هم عمل کنند این مملکت دو سال دیگر گرفتار قحطی عظیم خواهد شد همه چیز از بین خواهد رفت بنابراین من می‌خواهم نظر دولت را جلب کنم به این مطلب مهم‌ترین مسئله برای کشور ایران مسئله کشاورزی است و باید با سیستمی که در دنیا نظر دارد و با آن سیستم عمل شود آقا ما وقت نباید گم کنیم وقت را از دست نباید داد این کاری که بنده عرض کردم در ظرف ۵ ماه ۶ ماه قابل اجراست بنده این صفر به مازندران و به گیلان رفتم دیدیم تمام مردم بانک کشاورزی می‌خواهند تمام زارعین در انتظار مساعدت هستند بنده می‌خواهم از لحاظ دوستی و ارادت به آقایان وزرا که با همه‌شان دوست هستم و حقیقتاً مردمان خوبی هستند تذکر بدهم که فرض کنید که شما تشریف بردید

هر روز صبح و دفتر حاضر و غایب را دیدن کردید دو سه نفر غایب بودند خوب مردم اتوبوس ندارند سوار بشوند این غایب بودن چیز مهمی نیست با این مسئله مبارزه با فساد کیست که مخالف باشد ولی باید بدهانید که مبارزه با فساد وقتی عملی می‌شود که مردم وضع اقتصادی‌شان خوب بشود (صحیح است) در ۳۰ سای پیش یک مستخدم رتبه ۵ نود تومان حقوق می‌گرفت حالا هزینه زندگی سی برابر شده این ۱۵۰ کسر خرج دارد هر مملکتی که‏ مستخدمش کسر خرج داشت ناچار است از راه دیگر تأمین کند این سودجو است این فساد نیست شما اگر کشاورزی درست کنید اقتصاد را ترقی بدهید کار تولید کنید مستخدم دولت نمی‌ماند و می‌رود شما ناچار می‌شوید که حقوق کافی بدهید آخر این را باید صریح گفت به خارجی باید گفت به داخلی باید گفت باید به ملت ایران گفت مردم بی‌چیزند همه مردم که دزد نیستند چرا یک عده‌ای دزد قالتاق غارتگر در این مملکت مدت‌هاست بودند و هستند و به دزدی عادت کرده‌اند در همه جا در شرکت‌ها در مؤسسات در وزارتخانه‌ها در ادارات هستند این‌ها را اگر بیرون کردید درست می‌شود شما می‌دانید لانه‌های فساد کجاست اگر نمی‌دانید از ما بپرسیم به شما عرض می‌کنم بسیار کار لازمی است از شما هم ممنون می‌شوم اما اعضای رتبه چهار و پنج را بیرون کردن این کار خوبی نیست برای این که شکم نان می‌خواهد بنده یک مثل خارجی خدمت آقایان عرض می‌کنم این وضع چین که ملاحظه می‌فرمایید آن‌طور شد و این‌طور شد تا از بین رفت علتش را می‌دانید چیست دولت آمریکا یک سفیر مخصوص فرستاد به چین برای مطالعه اوضاع چین این سفیر ویلیام ولت یک مرد معروف آمریکایی بود این رفت در چین مطالعه کرد بعد از مطالعه برگشت به بترومن یک گزارش داد و گفت اوضاع چین به دو مناسبت خراب است یک به مناسبت تورم پول که پول چین ارزش خودش را از دست داده است و یکی هم به واسطه عدم تعادل بودجه و اگر به این گزارش در ان موقع توجه می‌شد شاید وضع چین به این صورت در نمی‌آید بنابراین خرابی وضع اقتصادی، از دست رفت ارزش پول و عدم تعادل بودجه بود که حکومت چیاندکایچک را به زانو در آورد و حالا دولت آمریکا می‌فهمد که اشتباه کرده و به آن گزارش توجه نکرده در اینجا باید برای مردم کار درست کرد شما آقای وزیر مشاور به شما عرض می‌کنم (آقای معتمدی- وزیر مشاور مشغول نوشتن یادداشت بودند) این چیزها را بگذارید کنار، به خدا این دفعه که رفتم مازنداران یک نفر با صحبت سیاسی نکرد برای این که مردم فهمیده‌اند ستیزه مشاجره، صحبت سیاست، سیاست باقی، منفی بافی این‌ها به درد مردم نمی‌خورد، (ارباب- سهم مهلک است) مردم نان می‌خواهند با این محیط آرام با این وضع مساعد دنیا حرف زدن خطبه خواندن در مطالب سیاسی بحث کردن دیگر فایده ندارد انتقاد باید بکند، شما هم از این انتقاد نرنجید جواب بدهید رویه علم پریروز چقدر ستوده بوده آمد گفت امر مجلس متاع است و ما اطلاعات می‌کنیم بنابراین دولت باید حرف‌ها را بشنود و طاقت تحمل انتقاد را داشته باشد نطق وکلا را چرا در رادیو خلاصه‌اش را نمی‌گویند این چه ضرر دارد به راستی این که مردم بفهمند که امروز مجلس شورای ملی به فکر تمام کشاورزان ایران است، این ضررش چیست؟ ارگ یک کسی یک حرف ناسوابی می‌زد به خدا مردم فهیمده‌اند مردم دیگر فهمیده‌اند که باید عقب کار و عقب فعالیت رفت، شما هم آقا برنامه‌تان را عوض کنید، کار فعالیت، عمل مثبت، از عمل منفی بپرهیزید رئیس دولت شما اینجا نیست مرد خوبی است به نظر من اکثر وزرا آدم‌های خوبی هستند (میراشرفی- همه وزرا را نفرمایید چون دکتر امینی خیلی بد است) گفتم اکثر وزرا اگر برنامه شما این‌جور پیش برود، آقای وزیر مشاور اگر برنامه شما بخواهد همین جور جلو برود به شما عرض می‌کنم موفق نخواهید شد برای این که این مسئله کشاورزی را شما در این دو ماه می‌بایستی مطالعه کرده باشید و اگر کردید از شما ممنون و متشکر هستیم بنابراین بنده می‌خواهم در آخر نطقم بگویم ملت ایران، تمام مردم کار می‌خواهند و نتیجه مثبت، بروید روی کار و نتیجه مثبت احتراز کنید از عمیلات منفی، عمل منفی این مملکت را به ورشکستگی می‌رود بحث سیاسی به درد این مملکت نمی‌خورد مجلس باید انتقاد کند، از انتقادها نرنجید، حاضر شوید جواب بدهید نطق و کلام را هم در رادیو بگویید مردم خودشان می‌سنجند که کی خوب حرف زده و کی بد حرف زده و نظر مجلس چیست بنابراین با این وضعی که امروز برای ما پیش آمده است این وضعی که در دنیای امروز برای ما پیش آورده‏ است این فرصت را از دست ندهید باید عبرت گرفتن از دولت‌های گذشته، دولت اسبق شش ماهه وقتش را صرف نوشتن قانون استخدام کرد قانون استخدام که حیثیت و شرافت به مستخدم نمی‌دهد قانون استخدام که نان مستخدم را تأمین نمی‌کند، چه ثمر دارد که دبیر و استاد و آموزگار و غیره دبیر و مستخدم عالی و همه را جان هم بیاندازید برود عقب این که چه کار کنید که وضع زندگی مستخدم بهتر بشود سطح اخلاق و تربیت بالا برود می‌خواهم عرض کنم که این‌ها را به عنوان دوستی باید تذکر داد مسئله‌ای را هم که می‌خواستم عرض کنم این است، بنده آقایانم در روز اولی که به مجلس آمدم این را عرض کردم حالا عرض می‌کنم چون مملکت ما احتیاج به کار و پیشرفت در کارهای تولیدی دارد مجلس باید همیشه به دولت‌ها فرصت بدهند و در کارهای اساسی باید کم بکند باید حمایت بکند لو این که از یک وزیر خوشش نیاید تولید تشنج نباید در مملکت بشود (صحیح است) دولت هم نباید تولید تشنج کند وزرا هم نباید تولید تشنج بکنند، اگر کردند خیانت می‌کنند، بنده در دولت سپهبد زاهدی از سیاست کلی آن دولت، سیاست خارجی، مسئله نفت، مسئله توسعه اقتصادات و این‌ها کمک کردم حالا هم عرض می‌کنم که فعالا یک رئیس دولتی است مرد شایسته‌ای است باید برای مملکت کار بکند و باید به او فرصت بدهیم اما وزرا دولت هم باید بدانند مجلس یک قوه‌ای است در مقابل دولت مجلس قوی کمک حال دولت است نباید وزرا سعی بکنند که در مجلس تشنج ایجاد کنند اگر تشنج بخواهند ایجاد کنند ما مقاومت خواهیم کرد من نمی‌دانم که مجلس با دولت برای پیشرفت کار مملکت مساعد است نیستند آقایان (صحیح است) هر کس برای کار خوب مساعد است اما اگر کسی انتقاد کرد نباید برنجید من همین را عرض می‌کنم مجلس آقا مساعد است وزرا باید بیایند با مجلس کار بکنند حالا این آقای علم چه عیبی داشت که آمد گفت مطیع امر مجلس هستم کجایش عیب داشت خیلی پختگی کرد حالا وزرا هم بایدد سیاست داشته باشند وزرا گمان نکنند اگر بگویند مجلس مساعد نیست فایده ببرنند خودشان ضرر می‌کنند مجلس مساعد است اشخاص نباید تفتین کنند وکلای مجلس علاقه‌مند به مملکت هستند ما در استان‌های خودمان باید بروییم مردم را ببینیم مردم را نان می‌خواهند امنیت می‌خواهد کار می‌خواهند فعالیت می‌خواهند با تشنج و تحریک که کار مملمکت درست نمی‌شود کدام وکیل عاقلی است که بی‌خود با دولت مخالفت کند بنابراین دولت باید از مجلس مساعد استفاده کند نه این که اشخاصی پیدا بشود که تفرقه بین وکلای مجلس و دولت بیاندازند بنده این را با نهایت صراحت عرض کردم هر وقت مصلحت مملکت اقتضا کند بدون ترس همان طور که در مورد مسئله نفت ملاحظه کردید مطالبم را با نهایت صراحت عرض کردم و چون منع می‌دانم که در این مجلس وکلا مساعدند که کار کنند و کمک دولت کنند این مساعدت و حسن‌نظر را با عنوان دیگر اشخاص حق ندارند تعبیر کنند اگر اشخاصی بوده‌اند در راه مصالح کشور مخالفت کردند می‌ایستیم و حرف خودمان جلویشان را می‌گیریم و ما در مورد هر سری هم موافقت می‌کنیم بنابراین هر وقت در مجلس حرفی می‌شد وزرا باید بیایند با نهایت صمیمیت و اطاعت گوش بکنند مجلسس مقدم بر دولت است باید همکاری بین مجلسین و دولت باشد و این همکاری را اگر دولت بخواهد می‌تواند برقرار بکند و اگر برقرار بکند و اگر برقرار کردند مملکت موفق می‌شود بنده بیش از این عرض نمی‌کنم در آخر عرایضم می‌خواستم عرض کنم که وقتی لایحه نفت از مجلس گذشت یکی از مسائلی که تمام آقایان علاقه‌مند بودند راه‌سازی کشور بود (صحیح است) تمام مردم استان‌ها به انتظار ساخته شدن این راه‌ها بودند اخیرا از وزارت راه تقاضا کردیم که تکلیف این راه‌ها چه می‌شود نامه‌ای نوشتند که راه‌ها ساخته می‌شود (اکبر- بنده این نامه را دارم) اجازه بفرمایید آن موقعی که این لایحه نفت مطرح بود تبلیغاتی می‌شد که فقط راه‌هایی که در قسمت جنوب و مغرب تا ایران است ساخته می‌شود با این تبلیغات جواب داده شد برای این که راه تهران به رشت و راه رشت به خراسان‏ از طریق کناره و راه تهران به مازنداران از طریق هزار ساخته می‌شود ما از سازمان برنامه و اعضای محترم و رئیسش که با نهایت علاقه‌مندی رسیدگی کردند و این اعتبار را تصویب کردند بی‌نهایت متشکریم (مهندس جفرودی- کجا تصویب شد؟) تصویب شده (مهندس جفرودی- نه آقا پول نیست) سازمان برنامه تصویب کرد (مهندس جفرودی- نه قربان) ساختنش را تصویب کرد (مهندس جفرودی- نه قربان هیچ چیزش را تصویب نکرده است) عرض کنم وزارت راه نوشته است که ساختن این راه‌ها در نظر است ولی مشغول تأمین اعتبار هستیم آخر مسلمان هزار میلیون امسال پول برای نفت دادند آخر معطل چه هستید پول لازم دارید بیا بگو وزارت دارایی نمی‌دهد و مطالبه کن سازمان برنامه تأخیر می‌کند بیا بگو وزارت راه اعتبار ندارد بیا بگو تشکیلات ادارات اگر همکاری ندارد بیاید به مجلس بگوید آخر پول که داریم وسیله که داریم تا کی مردم را می‌توانیم امیدوار نگه داریم. (اکبر- به وزارت راه نمی‌دهند) باید اعتباری که لازم است هر چه زودتر داده شود این مسئله راه‌سازی در تمام شئون مملکت تأثیر دارد بنابراین تذکری که می‌دهیم تذکری است که همه آقایان قبول دارند صحیح است آقایان؟ (صحیح است) بنابراین مسئله کشاورزی مسئله راه‌سازی و همین طور مسئله همکاری با مجلس این‌ها در راه در نظر بگیرید خدا شاهد است من گمان نمی‌کنم کسی باشد با دولت نخواهد همکاری کند با دولتی که مورد اعتماد هست و مورد

و پشتیبانی ما هست باید کمک بکنیم آقایان به هر دولتی که در این مملکت هست باید کمک کرد مانع نباید هم تراشید دولت حق ندارد که وقت مملکت را تلف کند دولت حق ندارد عقب کاری برود که مشغول‌کننده و سرگرم‌کننده باشد و نتیجه نداشته باشد برنامه کار برنامه مثبت است که این مردم را قانع خواهد کرد (احسنت)

رئیس- آقای نراقی‏

نراقی- بسم‌الله الرحمن‌الرحیم‏- موضوعی که می‌خواستم عرض کنم و بحثی را که بنده آغاز می‌کنم ملازمه داشته با این که اول به نام خدای مهربان آغاز بشو پس از قرون متمادی تجربه و تفکر از جانب حکما و سیاستمداران مسلم گردیه است که بهترین نوع حکومت، حکومت دموکراسی می‌باشد که نوع مشروطه سلطنتی الان را انسب و اصلح برای خود تشخیص نمودیم در قرن پیش پدران ما برای تحصیل حکومت مشروطه فداکاری‌ها و مجاهدات‌های صادقانه نمودند و موفق شدند رژیم مشروطه را در مملکت را مستقر سازند و قانون اساسی را تدوین کنند و مجلس شورای ملی را تأسیس و دایر نمایند. اینک این مجلس و این قانون اساسی و استقرای رژیم مشروطه خون‌بهای آن فداکاری‌ها و آن مجاهدات صادقانه بی‌ریا است که مجاهدین صدر مشروطیت نمودند و مقصود غایی آن‌ها این بود که نمایندگان ملت در سرنوشت مردم نظارت داشته و حقوق آن را حفظ بکنند و عدالت از طریق اجرای قانون به تساوی بین مردم اجرا شود و قوه مجریه کشور را مجلس دلالت و هدایت کند که بدان مقصود و غایی دسترس پیدا شود مسلم است که هر نوع کار از نظر قواعد علمی یافنی اسباب و ابزار مخصوص به خود را لازم دارد و این امر همان طوری که در امور مادی و عملی لازم رعایه است در مسائل معنوی و نظری هم که در مقابل اجرا و عمل در می‌آید لازم رعایه می‌باشد. حکومت مشروطه هم اسباب ابزار یا عوامل مناسب وجود خود را لازم دارد و این اسباب و ابزار هر چه کامل‌تر باشد حصول مقصود یا غایت مطلوب از حکومت مشروطه درخشان‌تر و مردم از نتایج و ثمرات آن بیشتر برخودار خواهند شد با کمال تأسف باید اعتراف کرد که ما با داشتن حکومت مشروطه و قانون اساسی اسباب لوازم این کار را به طور کامل نداریم. مثلاً یکی از لوازم حتی داشتن حکومت مشروطه حزب یا احزاب سیاسی است که در اجتماع ما پا نگرفته و آنچه گرفته سریعاً متلاشی شده یا این که سایه دست خارجی بر سر آن بوده و عیادی خارجی آن را برای مقاصد پلید و خائنانه خود دایر کرده بود مثلاً انجمن‌های ایلاتی و ولایتی در بین نیست یا حداقل انجمن‌های مستقل بلدی نداریم این‌ها که از عوامل یا اسباب و ابراز حکومت مشروطه می‌باشند هر یک در حکم مدرسه یا به اصلاح مکتبی برای تربیت اجتماعی و سیاسی افراد می‌باشند و سبب می‌شود که افراد در مجامع استعدادشان به معرض آزمایش در آید و آن‌ها که مستعد هستند و جوهر کار در نهادشان مخمر است ورزیده و آماده برای کارهای اجتماعی و سیاسی بشوند و به مرور آموخته و مأنوس به پیروی از اصول و نظارت و احترام به حکم قانون گردند. و از آن مکتب‌ها به قدر استعداد و لیاقت خود به این مقام ارجمند که مقام نمایندگی ملت است وارد شوند و چون از آن مکتب‌ها به این مکتب بزرگ سیاسی وارد شدند به خاصه‌ها و تمنیات مردم و احتیاجات اجتماع بیشتر وقوف دارند ولی ما متأسفانه این مسائل را نداریم و از عوامل مشروطیت قانون اساس مجلس شورای ملی و مجلس سنا و قوه قضائیه و مجریه هست‏.

پس اقلاً باید آنچه را دیدیم در تقویت مبانی آن کوشا باشیم در بین آنچه از مظاهر مشروطیت داریم یکی هم مجلس مقدس شورای ملی است که مهم‌ترین مظاهر آن به شمار می‌رود. مجلس شورای ملی در اوان استقرار مشروطیت آن قدر در قلوب مردم محل تکریم و احترام بود که چون از برابر این عمارت عبور می‌کردند سر به تکریم فرود می‌آورند و این مکان مقدس را مهبط آرزوها و آرمان‌های ملی خویش می‌دانستند نطق‌های پرشوری که در این مکان مقدس شده مقاومت‌های بی‌نظیری که در مواقع خطیر در مقابل دسایس خارجیان به عمل آمده همه نشان می‌دهد که مجلس مقدس شورای ملی حافظ استقلال ایران و حامی و پشتیبان منافع ایران بوده و هست و خواهد بود. آقایان نمایندگان محترم بنده نمی‌خواهم در خصوص اهمیت این مجلس ملی و مقام رفیع نمایندگی اطاله کلام نمایم همین قدر خواستم توجه دهم که بیش از پیش به اهیمت مجلس شورای ملی و نقش عمده و اولیه‌ای که تصمیمات و مصوبات این مجمع بزرگ قانونگذاری و تسریع در سرنوشت مردم و مملکت دارد تعمل و تفکر نماییم و در این دوره که بحمدالله و ارمنه تحت توجهات و رهبری اعلیحضرت همایونی شاهنشاه شهریار دانشمند و دموکرات و ترقی خواه و حسن تدبیر و لیاقت حکومت گذشته امنیت و آرامشی مستقر گریده و دامنه آنها به تمام انحای مختلفه کشور بست و توسعه یافته است بنشینید و یک کار اساسی را انجام دهید و این کار اساسی به نظر تمام آزادی خواهان و روشنفکران و علاقه‌مندان به اصلاح امور کشور تجدیدنظر کامل در قانون انتخابات عمومی است‏.

از طریق قانون انتخابات عمومی می‌توان تا حد قابل توجهی جبران فقدان وسایل و عواملی که گفتم برای حکومت مشروطه لازم است نمود به این معنی که تهیه یک قانون انتخابات جامعه و مانع می‌توان نمایندگانی که انتخاب آن‌ها از جانب مردم و دور از مداخله عمال قوه مجریه یا صاحبان زور یا قدرت باشد به این مکان مقدس راه پیدا کند البته این امر باید در وهله اول از اینجا شروع شود آیا همگی اتفاق نظر در این باب داریم که قانون انتخابات فعلی ناقص است و معایبی دارد یا نه آیا به وسیله این قانون می‌توان حداقل رفع شبه از انتخاب کنندگان و نامزدان انتخاباتی نمود که دولت‌ها یکی از عوامل مؤثر در کار انتخابات نیستند یا نه، و آیا به واسطه این قانون حقیقی هم موکل و هم وکیل هر دو راضی از مرکه انتخابات بیرون می‌آیند یا نه اگر ما همگی درر این امر اتفاق نظر حاصل کردیم که این قانون انتخاباتی برای این دوره از زمان خوب نیست و در هر دوره که به اجرا گذاشته شده ماه‌ها وقت دولت و مجلس و مقامات عالیه و مصادر مهم قضایی را مشغول شکایات مردنم کرده و چه تلگراف‌ها و تحصن‌ها و چه تبلیغات مضره علیه دستگاه حاکمه قوه مجریه که در هر دوره انتخابات نشده است (البته غرضم دوره‌های بعد از شهریور ۱۳۲۰ است) مخصوصاً دوره هفدهم که چه خون‌ها ریخته نشد و چه مسائل و چه ضایعاتی که به بار نیامد و سرانجام هم انتخابات ناتمام و مجلس به اصطلاح نیم‌بند درست شد که آقایان همگی از جریان احوال باخبر هستند و عجب است که این طرز انتخابات در دوره هفده اولاً با داعیه این که انتخابات آزاد است صورت گرفت و در ثانی مجری مقرارات قانون انتخابات خود معتقد به این قانون نبود به دلیل این که برنامه دولت او اصلاح قانون انتخابات بود که مع‌التأسف عمل نشد و بزرگ‌ترین فرصتی که برای اصلاح قانون انتخابات بود از دست رفته زیرا که با وضعیتی که دولت وقت داشت نمی‌توانست بدون مقاومت کسانی که از این قانون بهره می‌بردند قانون را اصلاح کنند. فعلاً در مقام سنجش و قیاس دوره‌ای با دوره دیگر نیستم همین قدر خواستم توجه دهم که معایت و نواقص قانون است موجب شکایت و تحصن و تشنج و قال و مقال می‌گردد. و بلاشک همه آقایان می‌دانند که طبقه رشید و مطلع ایرانی این قانون را ناقص و دارای معایب بسیار می‌داند پس وقتی در این امر موافقت کردید که حتماً و قطعاً باید نوشت انتخابات اصلاح شود آن وقت وارد مرحله ثانی قضیه می‌شویم که غرض از اصلاح چه چیزی است و چه باید کرد که معایب قانون رفع شود قضیه به نظر بنده حائز کمال اهمیت است به این ترتیب که باید توجه به سوابق نماییم بینیم عمده شکایات و تشنجات مداوم در زمان انتخابات ناشی از چه چیزی است این قدر که من در این امر مطالع کردم نکات ذیل به نظرم رسیده است که به طور فهرست به عرض می‌رسانم ولی نظر به اهمیت موضوع از همکاران محترم و ارجمند که وارد در مسائل حقوقی و تشریح و قانونگذاری هستند استمداد می‌کنم و تقاضا می‌کنم نظر صائب خود را اظهار دارند. اول مداخلات و اموال نظرهای شخصی و خصوصی فرمانداران و مأموران دولت که به موقع خود می‌آیند چه بسا که دولت به هیچ وجه میل ندارد و در کار مداخله کند ولی موجباتی فراهم می‌شود که دولت خواه‌ناخواه دخیل و مؤثر در این کار می‌شود یعنی قانون طوری تدبیر گردیده که مجال وسیعی برای مداخله می‌دهد و وجود همین امر است که دیده شده نامزدان انتخاباتی به جای این که بروند و در حوزه‌های انتخابی خودشان فعالیت مشروع انتخاباتی بکنند در مرکز و در مقامات مؤثر مملکتی فعالیت می‌کنند زیرا در مرحله اول فرماندار و در مراحل بعدی مأموران اتظامی و ژاندارمری مهمترین و مؤثرترین نقش را در سرنوشت انتخابات و نتایج آراء وارده به صندوق‌ها ایفا می‌کنند پس یک قدم باید برای رفع این عیب برداشت که هم دولت فارق خیل پیدا کند و همین که مأمورین انتظامی در موضوع اتهام و افترا محرومین از وکالت یا نامزدهای شکست خورده در انتخابات قرار نگیرند و هرگاه واقعاً تصمییم بر این است که کار مردم به مردم سپرده شود قدم اول را از همین جا شروع کنیم که اقلاً حق مردم از آن‌ها سلب نشود باز هم معایب و نواقصی دیگری است که یکی از آن‌ها فصل مربوط به دعوت از وجوه طبقات مردم برای انتخاب انجمن نظار است چون انجمن نظرات در انتخابات و شعب آن نقش مؤثر دیگری را در کار انتخابات بازی می‌کنند معایبی دیگر شرایط انتخاب کننده‌گان و انتخاب شوندگان و مدت اخذ آراء قرائت آراء است احتیاج به تجدیدنظر کامل دارد. اصل داشتن اکثریت آراء به طور مطلق در مزاج اجتماع ما که نه حزبی و نه تشکیلات حزبی و اجتماعی وجود دارد اثرات عجیب کرده است به طوری که هر کس زور و قدرت بیشتری دارد یا تحصیل کند به خود حق می‌دهد خویشتن را کاندیدای وکالت نماید شرایطی هم که برای شغل وکالت مجلس شورای ملی تعیین شده در حکم هیچ است اگر این است در ممالک راقیه متبع و مجرا است برای اجتماع ما لقمه زیاده از حوصله می‌باشد

موضوع تعداد نمایندگان نیز باید متناسب با جمعیت فعلی مملکت افزایش یابد.

دیگر مدت اخذ آرا و قرائت آراء است و فعل و انفعلاتی که در فواصل آن مدت رخ می‌دهد در این موارد نظریات مختلفه وجود دارد که به عقیده بنده باید آن‌ها را بررسی کرد و نظر جماعی که اغلب به صلاح مملکت و موافق با اصول باشد اتخاذ نمود

یکی دیگر یعنی مهم‌تر از همه آراء شهرها و ده‌نشینان است که تقریباً در کلیه حوزه‌های انتخاباتی (به استثنای تهران) آراء ده‌نشینان آراء شهرها را مستهلک می‌نماید و حقوق شهرنشینان در آراء ده‌نشینان مستهیل می‌گردد این یکی از نقاط بسیار مهم قضیه است (پورسرتیب- ولی با این حال آن‌ها از شهرها محروم‌ترند) و نیاید موضوع را با آراء باسوادها و بی‌سوادها مخلوط کرد و این دو موضوع با هم فرق دارد و به نظر من هرگاه بخواهیم موضوع با سودا و بی‌سواد فعلاً در پیش بکشیم این رشته سر دراز پیدا می‌کند و وصول به مقصود دور می‌ماند و چه بسا قرض هم به میان آید ولی هرگاه ترتیبی داده شود که برای شهرنشینان و برای ده‌نشینان حدود مشخص دیگری تعیین و ترسیم گردد که هر دسته در حدود خود نماینده خویش را برگزینند انسب خواهد بود والا در شرایط فعلی قانون به فرض عدم مداخله مأمورین انتظامی و فرماندار برای انتخاب شدن کافی است که چند مالک عمده تصمیم بگیرند و به کدخدایان قراء خود دستور دهند که آراء نوشته شده را به نام زید و عمرو به دست رعایا در صندوق‌ها بریزند به همین دلیل شهری‌ها و طبقات روشن فکر و تحصیل کرده در انتخابات شرکت نمی‌کنند مگر به نسبت بسیار قلیل و ناچیز بنده اشره به انتخابات حوزه انتخابیه خود می‌کنم از مجموع ۳۸ هزار رأی مأخذه بیش از سی هزار در قراء داده شده که البته بنده ممنون مالکین محترم خواهم بود از ۸ هزار رأی شهری هم باز در حدود نصف آن از دهات اطراف شهر داده شده که کیفیت آن به اولی مختصر تفاوتی داشته و وفقت اهالی شهرنشین در حدود چهار هزار رأی داده‌اند و این بهترین دوره بوده است که شهرنشین رأی داده زیرا شهرنشین چنانچه عرض شد به اطمینان این که آراء آن‌ها در آراء ده‌نشینان مستهیل است و سرنوشت حقیقی انتخابات را آن‌ها تعیین می‌کنند رغبتی به شرکت در انتخابات انجام نمی‌شود آنچه معروض گردید کلیاتی است که به نظرم رسید که تذکر آن‌ها مفید باشد و در صورتی که (قبول افتد و در نظر آید غنیمتی است که از این مجمع مقدس ملی نصیب گردیده و خدمتی است که در راه استحاک مبانی حقوق حقی مردم انجام شده و چه لازم است که من توضیح دهم که مجلس شورای ملی گذشته از این که حیثیت مقننه کشور و مرکز نقل سیاست مملکت است یک صفت بزرگ و مهمم دیگری دارا است که باید بدان توجه شود و آن این است که مکتب سیاست و عدم و اجتماع است مکتبی است که مردم ناظر بدان می‌باشند که هر روز درسی در باب حریت فرا گیرند و درسی از تربیت اجتماعی، همفکری، اجتماع مساعی، معاونت عمومی مخصوصاً از خودگذشتگی و پشت پا زدن به منافع خصوصی در مقابل منافع اجتماعی به آن‌ها تلقین گردد خلاصه درسی از اعتقاد و ایمان به اصول و مبادی مقدسی که پدران ما خون پاک خویش را در راه استقرار آن بی‌دریغ نثار کرده و این میراث مقدس را به دست ما سپردند آقایان هیچ تحول و اصلاحی امکان ندارد صورت‌پذیر گردد مگر این که پیشروان و مکتبان ایمان عقیده قوه بی‌شاعبه نسبت به اصول و مبادی آن داشته باشند و عقیده با معتقدات صحیح است که ادراه‌ها را بر میان گیرند و با برانگیخته شدن اداره کارهای بزرگ انجام می‌شود. آقایان محترم نمایندگان بیاید در این راه مهم یعنی اصلاح قانون انتخابات و رفع نواقص با یک اراده قوی قدمی اساسی و محکم که متضمل تأمین بیشتر و کامل‌تر حق ۵ حقوق حقه مردم است برداریم تا افتخاری برای دوره هجدهم ثبت گردد بنده عرایض خود را خاتمه می‌دهم و برای این که این موضوع مهم فقط با نطق برگزار نشود سؤالی هم از وزارت کشور کردم که تقدیم مقام محترم ریاست می‌کنم (صدقی- قانون انتخابات هم پیشنهاد می‌گردید قربان)

رئیس- آقای رضایی‏

رضایی- هر کس که مسئولیتی که برعهده گرفت و زبان به تشریح اعمال خود گشود خویشتن را با بیانی مردم پسند و گفتاری ظاهر فریب خدمتگذار صدیق جامعه معرفی کرد. تریبون مجلس با زبان حال مبین این معنی است و کمتر کسی است که در پشت آن قرار گرفتده باشد و از زیانی اعمال گذشته خود را به زبان آورده باشد.

همه خود را خادم ملت ایران دانسته و همه اعمال خود را در راه خیر و صلاح ملت ایران برشمردند.

اگر واقعاً ضمامداران مسئول و ناظر اعمال آن‌ها که در ۴۰ و اند سال مشروطیت خدمات کاذبه گذشته خود را با بیانی گویا از پشت تریبون مجلس به رخ ملت ایران کشیده‌اند حقیقت خدمتگذار جامعه بوده‌اند هیچ‌گاه میهن عزیز ما در قرقاب فقر و بدبختی گرفتار نمی‌بود و مردم زحمت‌کش این سرزمین زرخیر از همه مظاهر تمدن صنعتی مرحوم نمی‌مانند و در آتش حرمان نمی‌سوختند ما معتقدیم که دولت‌ها و نمایندگان مجلس جملگی در ایجاد مصائب و ابتلاعات امروزی ملت ایران مسئول می‌باشند (صحیح است) این که می‌بینید مردم نسبت به این دستگاه‌ها همواره بدبین بوده‌اند وجود همین حقیقت تلخ بارز است. سخنان ساخته و پرداخته آن کسی که از حاصل دست رنج روزانه طوفان تمتعی بر می‌گردد و به منظور تأمین رفاه زندگانی خویش راه تعدی قاصابان را هموار می‌کند هرگز در دل داغدار مردم ایران اثر نمی‌بخشد بلکه بغض و کینه آن‌ها را بر علیه خویش برانگیخته می‌سازد.

بیش از آن‌که به کار این دولت بپردازیم و حقایقی چند در این باره اظهار بدارم از تذکار این حقیقت کار خداری نمی‌توانم کرد و آن این که علل روی کار آمدن هر دولت همان است که موجی سقوط دولت گذشته گردید است و برنامه‌های دولت‌های تازه جبران نقاط ضعف دولت‌های گذشته می‌باشد.

دولت جدیدی از آن نظر مبارزه با فساد نسب‌العین خویش قرار داد که ملت ایران از ترویج و شباع آن در دولت گذشته به ستوه آمده بودند.

هنوز دو ماه از عمر این دولت نگذشته است که در صحنه مجلس معدودی از نمایندگان زبان به ملالت و شمادت گشوده‌اند و اعمال دولت را ایراد گرفته‌اند.

بالعجب چگونه دولتی می‌تواند در مدت کوتاه دو ماه معایب فراوانی را که معلول اعمال مسئولین گذشته است برطرف سازد.

و با وجود عیادی آن‌ها که همچو سرطانی در تمام شئون جامعه ریشه دوانده‌اند قدمی در راه خیر و صلاح مردم بردارند.

بزرگ‌ترین و مؤثرترین اثر اولیه وجود این دولت است که به نظر ما طبیعی نیز می‌آید قطع عیادی ناپاکان و تشویق پاکان گوشه‌نشین است.

چه خدمتی از این بزرگ‌تر که در هیمن دو ماه اول حکومت هر روز مبالغ هنگفت از بیت‌المال مردم به یغما نمی‌رود و از هر جلسه هیئت دولت تصویب‌نامه‌هایی به سود برخی اشخاص معین و به زیان مملکت صادر نمی‌گردد (صحیح است)

باید اذعان کرد که تنظیم و تقدیم لایحه مربوط به اراضی موات از طرف دولت علاوه‌بر جلوگیری از تصرف غاصبانه زمین‌های بلامالک متعلق به ملت از طرف معدودی سودجویان خویشتن‌پرست (صحیح است) تأثیر محسوسی نیز در تنزل هزینه مسکن خواهد داشت (صحیح است) و گام مؤثری در تعدیل هزینه زندگی و کم‌کردن فشار زندگی بر طبقات محروم کشور به شمار می‌رود (صحیح است) (بوربور- به شرط این که مالیات را بگیرند.)

آیای جلوگیری از پرداخت حق‌الحکیمه‌ها و خرید کامیون‌ها خود خدمت به شمار نمی‌رود.

باید اعتراف کرد که دولت حاضر از بدو زمامداری اجازه نداده است دیگر کسانی بابند و بست و با گرفتن حق‌السکوت اعشاه کنند و مخارج زندگانی ننگین و هزینه محافل عیش و عشرت خویش را از منبر تأمین نمایند و شک نیست که قطع دریافت مقرری‌ها و حق‌السکوت‌ها فریاد بعضی‌ها به آسمان می‌رساند ما منکر این معنی نیستیم که دولت حاضر هنوز نتوانسته است افق کاملاً روشنی در پیش چشمان اصلاح‌طلبان واقعی ایران بنمایند و با رقعه امیدی در آسمان آینده ایران پدید آورد و اما بعداً گذشته روشن و شخصیت بی‌شاعبه غالب وزرای فعلی این نوید را به ما می‌دهد که با فساد به تمام معنای کلمه مبارزه‌ای آغاز خواهد شد که وطن‌خواهان از جان گذشته باید دنبال آن را بگیرند و آن را به ثمر برسانند.

ما از اعضای دولت فعلی جدا انتظار داریم که علی‌رغم کارشکنی‌ها و ایرادات برخی سودجویان خویشتن‌پرست آینده خویش را به خطر اندازند و در راه بهبود زندگانی مردم محروم و ایجاد کارهای عام‌المنفعه و تأسیسات تولیدی قدم‌های مؤثری بردارند آقایان که در گذشته سعادت خویش به بهای بدبختی مردم مفلوک تأمین می‌کردند و امروز با وجود دولت فعلی منافع مادی و معنوی و نا مشروع خود را در خطر می‌بینند و به همین سبب در مقام مبارزه با خواسته‌های مردم برخاسته‌اند باید بدانند که آن سبو بشکست و آن پیمانه بریخت.

عبدالصحاب صفایی- ولی بعضی‌ها می‌گویند آن سبو روی دوش جنابعالی آمده مگر با این حرف‌ها می‌شود جلوی انتقاد را بگیرد. این حرف‌ها چیست؟ این تملق‌ها معنی ندارد.

رئیس- آقای صفایی أ

عبدالصاحب صفایی- آخر این تملق‌ها یعنی چه؟

رئیس- به شما مربوط نیست.

عبدالصاحب صفایی- پس به کی مربوط است این تملق‌ها یعنی چه؟ می‌گویند سبو بشکست سبو پیش دیگران رفته آقای رضایی اگر کسی تذکری به دولت داد که نباید این حرف‌ها را زد سبوی شکسته چیست؟ روی دوش دیگران رفته است این حرف‌ها توهین به مجلس است اگر کسی سوءاستفاده کرده اسم ببرید.

رئیس- آقای صفایی به شما مربوط نیست به شما تذکر می‌دهم ساکت باشید بفرمایید آقای رضایی‏

رضایی- اگر روزگاری طغیانی...

یک نفر از نمایندگان- این‌ها مربوط به خارج است.

عبدالصحاب صفایی- مال خارج است بروند بیرون بخوانند این‌ها به مجلس مربوط نیست هر کس سوءاستفاده کرده اسم ببرید.

نراقی- بدون شما پشت این تریبون

از اقدامات دولت گذشته است.

سلطان مراد بختیار- آقای صفایی به دزدها توهین می‌کنند.

عبدالصاحب صفایی- بنده چون بارم سبک است می‌گویم این تملق‌ها را نگو.

رضایی- اگر روزگاری طغیانی وحدت داخلی را دچار خطر نموده بودند و زمانی بیگانه‌پرستان استقلال میهن عزیز ما را به مخاطه انداخته بودند علت عمل پیشرفت موقت همه آن‌ها فاسد معدودی از مؤلفین گذشته است (میراشرفی- مخصوصاً یکی از گناه‌های بزرگ سپهبد زاهدی این بود که نگذاشت این مملکت را در دوره مصدق کمونیست‌ها ببرند.) که به اتکا از نظایر اعمال آن‌ها آن همه ظلم و ستم بر مردم ایران روا داشته و آن قدر حقوق مردم را تضییع کردند که آن‌ها را به طغیان کشانیدند

آقایان وزرا شما که جوان هستید، و بهترین ایام خود را در دوران متشنج و پرآشوب حیات سیاسی ایران به سرآورده‌اید باید بدانید که معدودی سودجو و خویشتن‌پرست و گروهی فاسد، شهرت‌طلب و جماعتی فریب‌خورده و بیگانه‌پرست دست به دست هم داده و در کمین راه پر افتخاری که در پیش دارید نشتسه‌اند.

اگر شما توانایی و قدرت مبارزه با این عوامل فاسد و باند خرابه‌کار خارجی را ندارید و مرد این میدان نیستید بر خود و بر ملت ایران ترحم کنید و هر چه زودتر جای خود را به کسانی بسپارید که علی‌رغم تأثیر بی‌پایان فسادخواهی در تأمین منویات شاهانه و برآوردن آرزوهای ملت ایران از هیچ خطری نهراسند.

بزرگ‌ترین خطری که میهن ما تهدید می‌کند سستی و محافظه‌کاری مدعیان خدمت به جامعه است. چه بسیارند کسانی که پیش از قبول زمامداری دعوی اصلاح‌طلبی و نجات جامعه از قرغاب فساد را داشته‌اند ولی چون قبل مسئولیت کرده‌اند به منظور حفظ و حراست شأن و مقامی‌که به دست آورده بودند وظیفه اساسی خویش را از یاد بردند و محافظه‌کاری پیشه کردند.

نگرانی ما از شما وزرای کابینه فعلی، این است که خدای ناکرده شما نیز روزی دچار همین سرنوشت شوید و ما ناگزیر گردیم که به همان سبب و علل با شما نمیز به مبارزه برخیزیم‏. ما منکر این حقیقت نیستیم که شروع برنامه‌های اصلاحی و کارهای عام‌المنفعه و تولیدی ملازم با مصرف وقت و مطالعه می‌باشد ولی ملت ایران نیز بس که از گذشتگان عواید بی‌حاصل شنیده است صبر و شکیبایی خود را از دست داده است. به همین سبب شما نیز باید دوره مطالعات خود را کوتاه کرده و با شروع قسمت باز کارها رمقی به پیکر بی‌روح اقتصاد ایران بدمید و بدانید که اجرای عمیلات بی‌سابقه در میان جماعتی محروم هیچ جایگاه خالی از نقص و عیب نخواهد بود و شما نیز باید این قاعده کلی را بپذیرید و اوقات گرانبهای مملکت را منحصراً صرف مطالعات ننمایید خاصه آن‌که فرصت‌های گرانبهایی در طی سال‌های گذشته از دست رفته است.

عبدالصاحب صفایی- دو نفر استفاده چی را اگر معرفی می‌فرمودید از این صحبت‌ها بهتر بود.

۳- تقدیم هشت فقره سؤال و تلگراف به وسیله آقایان دکتر مشیر فاطمی- نقابت- دکتر امیر نیرومند- قنات‌آبادی- میراشرفی- پیراسته‏

رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی‏

دکتر مشیر فاطمی- بنده سؤالی دارم از وزارت اقتصاد ملی تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای نقابت‏

نقابت- سؤالی است از وزارت کشاورزی راجع به مزاحمت‌های که بنگاه خالصه به کشاورزان خوزستان می‌کند.

رئیس- بسیار خوب آقای دکتر نیرومند

دکتر نیرومند- تلگرافی است راجع به کارخانه‌جات اصفهان که تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای قنات‌آبادی‏

قنات‌آبادی- سؤالی است از ورازت دارایی راجع به پس دادن سپرده یک شرکتی به نام کانفرمایر که برنده مزایده ده هزار تن جواز جو بوده بود و نیامده و تعهدش عمل نکرده و طبق قانون و مقررات بایستی این سپرده به نفع دولت ضبط شود معذالک کلیه وزیر دارایی دستور پرداخت این سپرده‌ای که مال دولت است داده و من توجه دولت را مخصوصاً مقام ریاست را جلب می‌کنم که چون ممکن است به وسیله عیادی وزیر سابق دارایی این پرونده را از اداره غله دزدیده شود من تقاضا می‌کنم دستور بدهید که این سؤال زودتر به جریان بیافتد.

رئیس- پرونده‌ها که البته دزدیده نمی‌شود ولی اقدام می‌شود آقای میراشرفی‏

میراشرفی- بنده سه سؤال است که تقدیم می‌کنم یکی راجع به وقایع ۱۷ آذر است از وزیر دادگستری که این پرونده واقع ۱۷ آذر را چه کرده‌اند و در چه مرحله‌ای است و یکی از جناب آقای وزیر دارایی کرده‌ام راجع به اراضی الیه که فروش رفته و تاکنون چه مبلغی مالیات پرداخت کرده‌اند و یکی راجع به مالیات‌های کلی راجع به خانم فخرالدوله که سؤال کرده‌ام وزیر دارایی که چقدر مالیات داده است‏

رئیس- بسیار خوب دیگر آقایان سؤالی ندارند آقای پیراسته سؤالی دارید؟

پیراسته- چند تلگراف از ساوه رسیده که در آن‌جا آفت سیل‌زدگی و تگرگ آمده تقدیم می‌کنم و تقاضا می‌کنم به دولت دستور بفرمایید کمک بکنند

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث از ماده ۱۷

رئیس- جلسه پیش ماده ۱۷ مالیات بر ارث مطرح بود بعد از آن‌که آقای کفیل وزارت دارایی صحبت کردند و توضیح دادن آقای نقابت پیشنهاد کفایت مذاکرات را داده‌اند

میراشرافی- بنده پیشنهاد سکوت داده‌ام‏

رئیس- راجع به سکوت می‌خواهید صحبت کنید

میراشرافی- فقط راجع به سکوت دلایلش را عرض می‌کنم.

رئیس- راجع به سکوت باید مختصر بفرمایید.

میراشرافی- به طور اختصار عرض می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای میراشرافی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه مالیات بر ارث مسکوت بماند.

رئیس- آقای میراشرفی.

میراشرافی- اگر خاطره مبارکتان باشد این جلسه‌ای که امروز بحث در اطراف تبصره ۱ ماده ۱۷ می‌شود چهارمین جلسه است که راجع به یک کلمه‌ای که بنده استدعا کرده‌ام از جناب آقای وزیر دارایی که در دو جلسه علنی از جناب آقای وزیر دارایی تشریف آوردند و قبول آوردند و عدول کردند از عقیده‌شان یک کلمه‌ای استدعا کردم که اضافه بشود که اشخاصی به هر نحوی انحنا از پرداخت مالیات بر ارث فرار کرده‌اند حالا که قانون را می‌خواهید تسهیل کنید طوری تسهیل کنید که اشخاصی که تاکنون فوت نکرده‌اند چون مالیات بر ارث متوفی که تعلق نمی‌گیرد بر ماترکش تعلق می‌گیرد اشخاصی که تاکنون فوت نکرده‌اند مشمول پرداخت مالیات بشوند عده‌ای از آقایان که بدانند بنده گاهی وقتی عصبانی می‌شوم بنده را عصبانی کردند و اتفاقاً یک مثالی زدند راجع به کسی که در حدود صد میلیون مالیاتش است اسن و بنده انتظار داشتم که مجلس شورای ملی و جناب آقای راضایی و رفقایشان که این طور دعوی سوسیالیستی می‌کنند باید مفاسد را از بین برند باید ریشه فساد را کند برای یک مرتبه رأی بدهند که یک آدم سرمایه‌دار بزرگی در این مملکت مالیات بدهد متأسفانه با بنده موافقت نکردند بنده هم می‌دانستم که این جمله و این کلمه قابل قبول نخواهد بود و وزیر دارایی بیچاره هم نمی‌تواند قبول کند از کسی که لای منگنه‌اش خواهند گذاشت و می‌دانم که این حرف‌ها برای ضعفا و بیچاره‌ها بایستی اجرا بشود نه برای سرکار خانم فخرالدوله ولی دلایل این که بنده پیشنهاد سکوت دادم حضور آقایان عرض می‌کنم با اجازه آقای رئیس، جناب آقای دکتر امینی لایحه‌ای دادند که مالیات بر ارث به مأخذ صدی بیست و پنج و صدی ۷۵ گرفته بشود (داراب- صدی ۷۵) بلی صدی ۱۷۵ متأسفانه بایستی عرض کنم که جناب آقای دکتر امینی که بایستی مالیات بدهند با وسایل حیله و تزویر از پرداخت مالات بر ارث خودشان را معاف کرده‌اند یعنی آن موقعی که مالیات بر ارث در زمان اعلیحضرت رضاشاه کبیر به صدی ۵ تصویب شد ایشان از پرداخت مالیات صدی ۵ هم با درست کردن اسناد انتقال املاک به آقایان فرزندان این موضوع را پایمال کردند و ندادند و حالا که صدی ۲۵ و صدی ۵۰ و صدی ۷۵ آورده‌اند باز هم قانون را طوری آوردند که مشمول املاک مهم درجه اول این مملکت که شاید منحصر به فرد باشد نشود و یک مطلب دیگر هم می‌خواهم عرض بکنم که کسی می‌تواند یک لایحه‌ای بدهد که با آن لایحه معتقد باشد کسی با حقه و تزویر فرار می‌کند از پرداخت مالیات این نمی‌تواند یک همچو لایحه‌ای بیاورد.

رئیس- آقای میراشرفی از موضوع خارج نشوید

میراشرفی- اجازه بفرمایید یک دلیل دیگر عرض می‌کنم و مرخص می‌شوم و این مطالبی که عرض می‌کنم از جناب آقای دارایی هم سؤال کردم هنوز جواب نداده‌اند جناب آقای دکتر امینی پرونده مالیات بر ارث مرحوم وثوق‌الدوله را اعم از منقول و غیر از منقول در حدود یک میلیون دویست هزار تومان قیمت گذاشته‌اند شما را به خدا آقایان شما که همه‌تان رفته‌اید سلیمانیه را دیده‌اید می‌دانید که این سلیمانیه الان متری ۵۰ تومان می‌ارزد این سلیمانیه یک میلیون دویست هزار تومان می‌ارزد (مهدوی- سلیمانیه ده است و متری دو تومان هم نمی‌ارزد)

رئیس- آقای میراشرفی این مطالب مربوط به پیشنهادتان نیست در پیشنهادتان صحبت بفرمایید.

میراشرافی- بنده می‌خواهم از آقایان تقاضا کنم که این لایحه مسکوت نماند و اقلاً وزیر دارایی لایحه را ببرد و یک مطالعه بیشتری بکند که خودش اقلاً پرداخت مالیات بر ارث برگرداند که خودش معتقد باشد لااقل از پرداخت مالیات بر ارث این طور فرار نکند چون آقای رئیس این قدر عجله فرمودند من دیگر عرضی ندارم.

رئیس- به شما بیش از آنچه وقت داشتید فرصت داده شد و از حدود موضوع هم خارج شدید من رعایت حال سرکار کردم و دیگر هم مباحثه ندارد باید رأی گرفته شود استرداد می‌کنید یا رأی بگیریم.

میراشرفی- بنده پس می‌گیرم می‌دانم اگر رأی بگیرد رأی نمی‌دهند.

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نمایم. نقابت.

رئیس- آقای نقابت.

نقابت- علت پیشنهاد کفایت مذاکره بنده این بود که این لایحه تازگی ندارد از سال ۱۳۱۶ قانون مالیات بر ارث عیناً موجود بوده و هست و چند جلسه‌ای است که روی این بحث شده و مطالبی هم ذکر شده از لحاظ اصول رعایت شده زیر شأن مجلس شورای ملی این است که وضع حاضر می‌کنند و نظارت در اجرا حق و نظری هم به وضع اشخاص ندارد. (صحیح است) اگر چنانچه اشخاص وضع‌شان در خارج با قوانین طوری ملایم می‌کنند که یک حقوقی تفریط بکنند یا ببرند یا بخورند آن‌جای این نیست که برای یک نفر یازده نفر ما قانونی بگذاریم که حقوق مکتسب اشخاص تلف بشود نظریه‌ای که اظهار شد عطف به ما سبق شدن قانون بود در موقع عطف به ما سبق شدن قانون باید حقوق مکتسب رعایت بشود یعنی اگر حقی سابقاً به موجب قانونی ایجاد شده است این حق معتبر است و قانون طوری عطف به ما سبق نمی‌شود که این حق را از بین ببرد (میراشرفی- آقا تمام اسناد مالکیتش که صادر شده لغوش می‌کنند) چون در این قانون گفته شده است که صلح بلاعوض اداری مالیات است و گفته شده است که صلح محاباتی بدون عوض در حکم صلح بلاعوض است آن هم مشول مالیات است عنوان تضامناً هم برای طرفین قائل شده از لحاظ تسریع در عمل است چون یک عملی است که هم حافظ حقوق مملکت است و هم از سال ۱۳۱۶ این‌جور عمل شده و رویه بر این جاری است در این مطلب به قول مؤمنین قلیل جدوی است بهتر این است که از این موضوع صرف‌نظر کنیم و به کفایت مذاکرات رأی بدهیم.

رئیس- آقای شمس قنات‌آبادی‏

قنات‌آبادی- یک قانونی در دوره گذشته به نام قانون مالیات بر ارث تنظیم شد و در خلال این قانون آن‌هایی که خوب می‌توانستند اوضاع را پیش‌بینی کنند و وارد بودند و اطلاع داشتند یا شاید تنظیم کننده بودند و البته آن دسته از مالکین بزرگ و ثروتمندهای بزرگ هستند وسایل فرار از مالیات را طبق آن قانون گذشته فراهم کردند و فرار کردند از مالیات حالا بعد از مدتی بعد از تغییر اوضاع عمومی ایران دنیا، جهان آمده‌اند به این مطلب رسیده‌اند که نمی‌شود که یک عده‌ای توی این مملکت به خصوص یک مملکتی مثل ایران که نود درصد یا نود نه درصدشان محروم از ضروریات و حوایج اولیه زندگی هستند در یک چنین مملکتی یک عده‌ای ثروت‌ها و ملک‌های بزرگ داشته باشند و به افراد بد منتقل شود بدون این که مالیات بدهند روی این ضروریت لایحه تنظیم شده و به مجلس آمده امام معذالک و متأسفانه با تنظم‌کنندگان این قانون و تدوین‌کنندگان این لایحه آن کسانی بودند یا زایده فکر آن کسانی بوده است که خود آن‌ها بایستی مالیات‌های بزرگ به مملکت بدهند لذا جوری این لایحه تنظیم شده که نه امروز و نه در گذشته و نه در آینده باز گریبان این طبقه گرفته نمی‌شود بنده مخالفم با کفایت مذاکرات به این دلیل است که امروز که مجلس شورای ملی این لایحه در آن مطرح است و ما می‌بینیم که یک عده‌ای مدعی هستند که ما می‌خواهیم با فساد مبارزه کنیم اگر جرأت دارند و اگر راست می‌گویند این قدمی که با مفسدین برزگ مبارزه بشود (صحیح است) و بهترین عالی‌ترین روش مبارزه با فساد و مبارزه با مفسدین بزرگ این است که یقه این‌ها به نام قانون گرفته شود و این ثروتی که مال مردم بوده و آن‌ها به لطایف الهی دزدیده‌اند به نام قانون از آن‌ها گرفته بشود و تحویل اجتماع و حکومت داده بشود بنابراین آقایان به کفایت مذاکرات رأی ندهید و تکلیف این لایحه را از نظر ثروتمندهای بزرگ و آن‌هایی که به لطایف الهی و انواع و اقسام حقه‌بازی‌ها اموال‌شان را بین وراث تقسیم کرده‌اند با یک فکر صحیح و منظم تعیین بکنیم بعد این لایحه را تصویب بکنید والا چه داد بزنید چه عربده بکشید و چه فحش بدهید و چه مقاله بخوانید کسی باور نخواهد کرد که شما می‌خواهید با فساد مبارزه کنید و همه به ریش گویندگان این حرف می‌خندند (صحیح است)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که با کفایت مذاکرات در این ماده موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند)

قنات‌آبادی- حالا این‌ها می‌خواهند با فساد مبارزه کنند میلیونرها و دزدهای بزرگ باید از مالیات معاف بشوند.

سلطانمراد بختیار- آقای قنات‌آبادی هر کسی آزاده رأی خودش را بدهد چرا توهین می‌کنید.

قنات‌آبادی- بلی هر کسی هم آزاد است که عقیده خودش را بگوید میلیونرها از پرداخت مالیات معافند.

نقابت- این‌ها راجع به حق نیست من حاضرم در اینجا با شما مباحصه کنم کمال حق است. آقای قنات‌آبادی.

قنات‌آبادی- بلی شما نماینده ثروتمندهای بزرگ هستید.

رئیس- کفایت مذاکرات تصویب شد حالا به ماده رأی گرفت.

ماده هفده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده هفدهم- اگر مالی اعم از منقول یا غیرمنقول بلا عوض به شخصی داده شود بدون رعایت حداقل بخشودگی بر طبق نرخ مالیات ارث طبقه دوم وارث مالیات تعلق می‌گیرد دهند و گیرنده متضامناً مسئول پرداخت مالیات متعلقه می‌باشند جهیزیه و اموالی که برای امورخیریه و یا عام‌المنفعه از قبیل بیمارستان کودکستان گورستان پرورشگاه یتیمان و مدارس و نظایر آن‌ها مانند مساجد و تکایا و انبارهای عمومی داده می‌شود از پرداخت مالیات معاف خواهند بود.

تبصره ۱- صلح محاباتی با شرط خیار فسخ یا اختصاص منافع به مالک به طور دائم یا موقت از نظر این قانون در حکم صلح قطعی محسوب شده و مشمول مالیات می‌گردد.

تبصره ۲- منظور از عوض آن است که بهای مال مورد صلح با قیمت واقعی آن بیش از بیست و سه درصد اختلاف نداشته باشد.

رئیس- آقایانی که با ماده هفده و دو تبصره آن موافقند قیام بفرمایند (اغلب برخاستند)

قنات‌آبادی- من به این لایحه که طبقه ثروتمند است نمی‌توانم رأی بدهم این لایحه برای طبقه اشراف دارد می‌گذرد. (زنگ رئیس)

رئیس- تصویب شد ماده هجده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده هجدهم- هر مالی که مورد وقف یا نذر یا حبس یا وصیت واقع شود به استثنای مواردی که برای امور عام‌المنفعه نام برده در ماده قبل باشد مشمول مالیات بوده و نرخ آن بدون حداقل بخشودگی و مطابق نرخ مالیات طبقه دوم منظور در ماده نه این قانون محسوب خواهد شد.

تبصره- مال مورد وصیت در موقعی مشمول مالیات خواهد بود که با فوت موصی وصیت قطعی شده باشد.

رئیس- آقای صفایی‏

عبدالصاحب صفایی- بنده خیلی متأسفم که حب و بغش باعث شده است یک قانون ناقصی تصویب می‌شود قبلاً هم عرض کردم در جلسه پیش عرض کردم ناقص است در صلح بلاعوض اگر ما به اختلاف بیست درصد باشد که از کل صلح‌های بلاعوض باید مالیات بگیرند برای این که ما به اختلاف درحدود بیست درصد ممکن است وضع طالب و شرایط و خصوصیات دیگر باعث می‌شود که مقوم و ارزیاب این اختلاف را قائل بشود شما اگر یک خانه‌ای را فروختید و صلح کردید به صد تومان ارزیاب باید بیاید آن را ارزیابی بکند و حتماً می‌گوید ۱۲۰ تومان چرا می‌گوید برای این که می‌رسد او را متهم بر شاء بکنند چنان‌که اخطارها و پیش آگهی‌ها همیشه پنچاه برابر است و از مقام وزارت استدعا کرده‌ام که چون در شور دوم است و ما نمی‌توانیم پیشنهاد بدهیم شما خودتان یک راه‌حل منصفانه‌ای برای این پیدا کنید که یک راه‌حل منصفانه برای این پیدا کنید که واقعاً مردم در زحمت واقع نشود ولی توجه نشود و چنگی شد که و در نتیجه آن حرف حسابی مخلص هم از بین رفت مثل سایر حرف‌های حسابی دیگر اما این ماده ۱۸ به عقیده بنده ظالمانه است جناب آقای نقابت توجه بفرمایید شاید عقیده‌تان با بنده موافق بشود (نقابت- آن ماده که گذشت) ماده ۱۸ را عرض کردم توجه بفرمایید مالیات بر ارث چرا وضع می‌شود؟ فلسفه‌اش چیست؟ چون ارثی که به مورث می‌رسد یک نوع درآمد است اصل مالیات بر درآمد است اصل مالیات بر درآمد چون یک اصل مسلم عندالکل است وارث هم یک نوع درآمد هست در صورتی که به صلح یک مقداری از مال مورث من به من می‌رسد پس حقاً هم این را مالیات بدهم یعنی هر کس که یک مال مجانی و درآمدی پیدا کرد باید بدهد اصلی است که فلسفه مالیات بر درآمد و مالیات بر ارث است افرادی که معتقد به اصول ارث نیستند می‌گویند همه اموال باید برود به خزانه ولی ما که مسلمان هستیم وراث را از عقود صحیحه می‌دانیم می‌گوییم ارث یک درآمدی است باید مالیات بدهد حالا آقا اگر درآمدی است باید مالیات بدهد حالا آقا اگر درآمدی بود باز هم باید مالیات بدهد اگر شخصی اموالش را وقف کرد برای تأسیس یک دانشگاه می‌گوید باید بیاید مالیات بدهد (یکی از نمایندگان- همچو چزیز نیست) خیلی کم‌حوصله هستید اجازه بدهید عرض بکنم اگر بی‌ربط بکنم خجالت هم می‌کشم می‌آییم پایین ولی اگر آقایان عجله کردند باز من خجالت بکشم؟ آخر یک خورده حوصله بکنید این دیگر یک حرفی است که به نفع آقایان صحبت می‌کند (ارباب- بنده را می‌فرمایید) آقایان عرض کردم شما آقای مطلق هستید بنده این ماده را یک بار می‌خوانم تا آقایان تناقض این ماده را با ماده قبل ملاحظه بفرمایید این ماده را توجه بفرمایید فقط حوصله بکنید و گوش بدهید ماده ۱۸ هر مالی که مورد وصیت یا نذر یا حبس یا وقف

واقع شود توجه فرمودید آقای ارباب هر مالی که مورد وقف یا نذر یا حبس یا وصیت واقع شود به استثنای مواردی که برای امور عام‌المنفعه نام برده در ماده قبل باشد مشمول مالیات است خواهش می‌کنم مورد وقفی که این مصداق پیدا بکند چون قانون مصداق می‌خواهد بفرمایید (تیمورتاش- وقف بر اولاد) هر قانونی باید مورد پیدا بکند اگر مورد پیدا نکند یا موردش یک نفر استثنایی باشد به همان دلیل که فرموده بودید منظور قانون بر له یا علیه این شخص یا آن شخص باشد صحیح نیست و قانونی که مصداق عمومی نداشته باشد و مصداقش معلوم نباشد صحیح نیست این مال مورد وفق یا نذر یا وصیت یعنی وصیت بر اولاد فرض دیگری هم دارد؟ (احمد صفایی- آن وصیت‌هایی که جنبه عمومی ندارد مثل وصیت برای یک شخص مخصوصی‏

رئیس- آقایان بین‌الاثنین صحبت نکنید.

عبدالصاحب صفایی- بنابراین به عقیده بنده این ماده با این اطلاق زحمت ایجاد می‌کند که آیا مورد اوقاف عام‌المنفعه است یا نیست اگر استثنایی هم باشد باید آن قسمت ماده گذاشته شود یک ماده مستقل در مقابل آن ماده زحمت تولید می‌کند اگر لازم بود مورد استثنایی باشد در آن ماده باید قید شود به جز وقف در موارد خاص استثنا در آن‌جا باید قائل شد نه در اینجا یک ماده واحده‌ای درست می‌کنند مستقل که نذر و وصیت و وقف را به طور کلی می‌گویید باید مالیات بدهند درست قضیه باید برعکس بشود باید استثنا از آن طرف بشود یعنی کلیه اوقاف عام‌المنفعه نباید مالیات بدهند مگر موقوفات بر اولاد یا خاص ولی در این ماده قضیه را برعکس کرده‌اند چرا؟ حالا من این چرا را عرض می‌کنم چون استثنا راه ما آن‌جا می‌توانست بنویسند در آن ماده ممکن بود ذکر بکنند یعنی در همان جاهایی که وقف را برآن قید کرده‌اند استثنای خاص را هم در همان جا باید بنویسند محتاج یک ماده جدید نبود چرا ماده جدید شد چون وزارت دارایی خوشش می‌آید که همیشه یقه مؤدی را بگیرد و همیشه اختلاف و بحث ایجاد کند بین مؤدی و غیر مؤدی البته آقای فروزان منظور من جناب عالی نیستند شما از صاحب منسبانی هستید که همیشه امتحان داده‌اید منصفانه کار می‌کنید (صادقی- مگر شما نگفتید که تعریف نباید کرد چرا خودتان تعریف می‌کنید) تعریف می‌کنم من گفتم فحش ندهید به مردم کی گفتم تعریف نکیند (صدقی- الان گفتید) من گفتم فحش به مردم دادنم صحیح نیست من گفتم این دولت مساوی آن دولت است من می‌گویم فحش ندهید.

رئیس- از موضوع خارج نشوید

عبدالصاحب صفایی- خارجم کردند (خنده نمایندگان) این دولت همان دولت است فقط رئیسش عوض شده است او شده فاسد این مبارزه با فساد این‌که نمی‌شود عرض بنده این است که تشویق و تقدیر بفرمایید توبیخ هم بفرمایید ولی توبیخ از شخصی باید بشود تشویق از شخص باید بشود اگر کار بدی کرده توبیخ کنید آن سبو نشکست از روی دوش بنده رفت روی دوش آقای ایکس این شکستن سبو نیست هر کس در دولت سابق سوءاستفاده کرده است اسم ببرید اما چرا ماده ۱۸ به این صورت درآمده به عقیده بنده اگر مقصود و واقعیتی در قضیه بود در همان جایی که اوقات عامه استثنا شد استثنا روی اوقاف خاص می‌شد در اینجا این ماده را به عقیده من برای این گذاشتند که در هر مورد وقفی بحث در عام‌المنفعه بودن آن بشود جناب آقای خلعتبری عام‌المنفعه یک امر کلی است ممکن است به نظر بنده وصیت بر مریضخانه وصیت عام‌المنفعه باشد ولی آقا بفرمایید مرضای پولدار را باید استثنا کنید چون این مریضخانه ثروتمندها آن‌جا می‌خوابند عام‌المنفعه نیست و عام‌المنفعه یک لغتی است که درش بحث می‌شود کرد می‌گویند که طبق ماده ۱۷ وفق مطلقاً باید مالیات بدهد این را خواهش می‌کنم توجه بفرمایید ببینید اصل کلی این شده است که باید وفق مالیات بدهد چون آنچه که باید مالیات بدهد وصیت است نذر است وقف است اصل اولیه طبق ماده ۱۸ این است که مالیات باید بدهد استثنایش عام‌المنفعه است یعنی هر موقوفه‌ای هر نذری هر وقفی هر وصیتی واقع شد مأمور مالیات باید برود و یقه او را بچسبد و بگوید مالیات بده او باید برود استثنا را ثابت کند فرق ایزن دو تا از نظر قضایی زاید است بین مدعی و مدعی‌علیه وزرت دارایی در اینجا خواسته است اثبات عام‌المنفعه را گردن مؤدی بگذارد اگر می‌گفتیم که وقف معاف از مالیات است مگر وقف بر خاص وزارت دارایی می‌بایست برود ثابت کند که این وقف بر خاص است یا بر عام در اینجا قضیه برعکس کرده هر وقفی که واقع می‌شود می‌گویند باید مابه‌التفاوت بدهی مؤدی باید برود ثابت کند که مورد عام‌المنفعه است یا نیست آقایانی که وارد در امور قضایی هستند می‌گویند البته علی‌المدعی وقتی بینه بر مدعی شد وزارت دارایی ملک وصیت را توقیف می‌کند مالیات را شروع به وصول می‌کند تا آن مدعی وصیت بر عام برود در دادگاه یا در کجا ثابت کند که آقا وقف بر عام‌المنفعه است کار تمام شده این باید بر عکس بشود یعنی ما باید بگوییم وقف و نذر و وصیت معاف است مگر این که وصیت خاص باشد وصیت بر اولاد باشد استثنا را باید از آن طرف بگذاریم تا مأمور وصول دستش باز نباشد که یقه او را بچسبد که مالیات بده (دکتر بینا- کاملاً صحیح است) توجه فرمودید که ماده ۱۸ از لحاظ قضایی و از لحاظ اصول اسباب زحمت‌کش می‌شود درست قضیه برمی‌گردانند که مؤدی بیافتد این طرف و آن طرف برود ثابت بکند که این موردی که من وقف کردم از موارد عالم‌المنفعه است هیچ وقت ملکیت با وقف (برومند- وقتی که متضمل تملک است مالیات دارد) جناب آقای برومند وقف با مالک دو امر متفاوت است‏

برومند- مالکیت منافع‏

رئیس- آقا می‌گویم بین‌الاثنین حرف نزنند

عبدالصاحاب صفایی- بنابراین بنده استدعا می‌کنم از آقایان موضوع کلی بحث سیاسی را از این ماده سوا کنند و از قانون مالیات بر ارث نرویم دنبال افکار خودمان آخر زیبنده نیست که یک مجلسی که بیست و پنج شش نفر قاضی درش هست و از اصول قضاوت واقفند یک قانونی بگذارند ناقص و بعد هم جناب آقای فروزان ایراد کردند و حق هم با ایشان است که آقا این قانون دو شور شده و دو دفعه هم به کمیسیون رفته تو کجا بودی که این حرف‌هایت را نزدی حالا هم حق با ایشان است حالا بنده اگر قصوری در انجام وظیفه کرده‌ام جناب آقای فروزان که به لحاظ این قصور نباید مردم ایران را چوب بزنند من قصور کرده‌ام که به موقع نرفتم در کمیسیون پیشنهاد بدهم و توضیحات لازم بدهم مردم چه گناهی کرده‌اند پس بنده پیشنهادم این است که اصل کلی در وصیت و نذر و وقف معافیت از مالیات باشد (صحیح است) که از این به بعد قانون بر ارث و مالیات روی حق و واقع باشد استثنائش را تصریح بفرمایید مگر این که وقف بر اولاد و یا بر موارد خاصی باشد که وزارت دارایی خودش برود بیاید که بر مورد خاصی هست یا نیست نه این که همه مقوفات بگیرد و من بروم ثابت کنم که وقف بر امور عام‌المنفعه هست یا نیست این خلاصه عرض بنده بود و واقع استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند (داراب- این اصل کلی در تمام امور مالیاتی هست) استدعا می‌کنم و واقعاً از آقایان نمایندگان محترم خواهش می‌کنم یک قانونی بگذارند که بعد هر وقت خودشان دیدن پیش وجدان خودشان ناراحت نباشند که چرا در مورد بحث بر اعصاب و احساسات‌شان مسلط نبوده باشند و یک قانون ناقصی را گزانیده باشند (میراشرافی- خودشان نمی‌بینند ورثه‌شان می‌بینند) (قنات‌آبادی- خیال‌تان از این حیث راحت باشد فکر بعد از فوت را هم کرده‌اند

رئیس- آقای نقابت موافقید (نقابت- موافقم) بفرمایید

نقابت- بنده برخلاف ناطق محترم نه خواهش می‌کنم که رأی به ضرر دهید نه خواهش می‌کنم که رأی به نفع بدهید چون جای خواهش نیست یک مطلب قانونی اصولی در پارلمان یک کشوری مطرح است ناطقین بایستی که دلایل له و علیه را بیان کنند (صحیح است) و همه آقایان هم آزادند که بر طبق مستنبات خودشان نظر بدهند و هر کس قیام یا عقود کرد آزاد است در فکر خودش و به این جهت است که ما نه کسی را متهم می‌کنم و نه کسی را مرتجع و یا طرفدار عدالت اجتماعی بی‌جهت نام نمی‌گذاریم و به همین جهت است که بنده همیشه نسبت به آقای شمس قنات‌آبادی احترام دارم که همیشه در مجلس وقتی صحبت می‌کنند صد در صد مطابق آئین‌نامه است در پیشنهادات در سایر موضوعات همیشه رعایت این موضوع را می‌کنند اما گاه انسان در اقلیت یک دولتی واقع می‌شود (صحیح است) طبیعتاً بایستی از هر موضوعی یک صدایی در آورد تا این که گاهی تشنجی اجاد بکند (میراشرفی- این‌طور نیست آقای نقابت اظهارعقیده این‌طور نیست) (قنات‌آبادی- ماده ۸۷) منظور بنده از این مقام این بود که یک تذکری دادم خواستم معذرت بخواهم که عرض بنده به ایشان بر نخورد تمام مطالب من ممکن است صحیح نباشد ولی باید استدلالم را بکنم و مستمعین و آقایان نمایندگان هم مطالعه بفرمایند در مورد وقف و موضوع ماده ۱۸ اساساً این بحث صحیح نیست که ما بگوییم وقف یا نذر یا حبث برای چه می‌شود زیرا طبق تعریف قانون مدنی و طبق نظر فقها وقف عبارت است از تثبیت‌العین و تسبیل‌المنافع یعنی اصل ملک باقی و پابرجا بماند و قابل نقل و انتقال نباشد فقط موارد تسبیل می‌شود تسبیل هم ظاهرش فی‌سبیل‌الله است یعنی در راه عامه در راه امور حسبیه در راه خیرات و مبرات آن هم که وقف اولاد می‌کند از لحاظ این که اولاد او در آتیه دچار فقر و استیصال و بدبختی نشود یک نان خانه‌ای داشته باشد ولی همیشه دیده‌ام که در وقف نامه در نذر وراث که البته این همه یکی از انواع وقف است و در حبس همیشه به طور موقت یا دائم صرف یکی از امورخیریه می‌شود این محتاج به این نیست موقوف علیهم یا متولی بروند اسباط کنند زیرا وقف بدون سند رسمی در این تاریخ میسر نیست در متن وقف‌نامه‌ها قید می‌شود که این مال به چه مصرفی برسد این مصرف اگر از قبیل صرف بر بیماران یا مستمندان یا مسلولین یا سایر امور باشد عام‌المنفعه است و در ضمن واقف ممکن است که یک جزیی از عایدات و فقرا صرف اولادش یا صرف مصارفی بکند که آن هم جنبه خیر دارد و لهذا در این ماده که به تبعیت از قانون قدیم نوشته شده است از وقف و نذر و حبس مشمول مالیات است مگر این که منصرف

امور خیریه باشد یک حرف صحیح است از برگردیم این مطلب را تبدیل کنیم این صورت بگوییم که وقف نذر و حبس مشمول مالیات نیست مگر این که ناظر خاص باشد (دکتر شاهکار- این غلط است برخلاف مطلوب است) زیرا بسیاری اشخاص به وسیله وقف و یا به وسیله نذری که فرار کند از مالیات یک مقراراتی را وضع بکند که دولت حق تعدیه نمی‌شود و بنده دنبال می‌کنم که در یک کشور مشورطه در تشکیلات تمدن امروز آنچه را که ما می‌بینیم آنچه که به خزانه عمومی می‌دهیم بزرگ‌ترین میراث است بهترین خیرات است بزرگ‌ترین راهی است که صرف منافع عامه شود این فکر که دولت و دولت‌های عام‌العمال وجورند و پول‌ها را صرف امور غیرواقع عامه می‌کنند که مدتی است به موجب تبلیغاتی ایجاد شده و باعث شده اسیت مردم با منافع دولت و ملت مبارزه کند اگر به فلان مشترع بگوید که مالیات ندادید خلاف شرع گردید گوید مالیات مشروع نیست من خلاف عرض نکردم اما باید دید آن دولتی که ضمام‌دار امور جامعه یک مملکت است یک بیمارستان‌هایی یک دانشگاه‌هایی اطبایی ایجاد بکند و مقرر می‌فرمایی به محصلین طب و محصلین سایر امور ارزان‌تر بدهید و ضررش را در بودجه بکشند یا در ساختمان آسایشگاه برای مصدومین دولت کمک کند در ساختن راه‌ها دولت اقدام کند فرهنگ ایجاد کند این‌ها همه‌اش امورخیریه و به صرفه و صلاح جامعه است باید این قدر آدم گفت تا این فکر بیرون بیاید و بدانند که مالیات ندادن خلاف شرع است صدمه‌زدن به نفوس و جامعه است باید مالیات داد (میراشرافی- پس چرا رأی ندادی شما به ماده ۱۷ که مالیات گرفته شود؟) این ماده ۱۷ هم برای این بوده که مالیات بدهند (قنات‌آبادی- فقرا) فقرا مالیات نمی‌دهند فقرا دارند که مالیات بدهند سالبه به انتفاع موضوع آن کسی که فقیر است مالیات ندارد مالیات از برای آن‌هاست که بروند و بایستی بدهند لذا در این اشکالی من ندیدم فقط یک تذکری به جناب آقای فروزان دادم که در شور اول هم این پیشنهاد را دادم منتهی تذکر بنده دادند که در ماده دوم این مطلب را گفتم راجع به وصیت عهدی و تملیکی چون وصیت بر دو قسم است وصیت اهلی و تملیکی، تملیکی این است که موصی به موجب یکی از انواع ثلاثه وصیت‌نامه خود نوشت یا برای بازرسی مالی را به کسی تملیک می‌کند بگویند فلان خانه من مال فلان زید یا فلان مال من مال فلان عمر اما وظیفه عهدی آن است که موصی به موجب وصیت‌نامه مالی به وصی خودش واگذار می‌کند و عهد می‌کند و متعهد می‌سازد وصی را که آن نیات خیری را که دارد او اجرا کند مثلاً موصی مالی را صلح می‌کند به زید و مقرر می‌دارد که زید هم برای او نماز و روزه استیجار کند یا حج برود یا به امور خیریه بدهد یا به وراث ضعیف و فقیری که وارث او نیستند و در طبقات دیگری هستند مساعدت کند یا به فرزند فرزندش که در زمان حیات خودش فوت کرده است و حالا وارث نیست چیزی بدهند در این جور وصایا بعد از فوت موصی شرعاً وصی نمی‌تواند استعفا کند و به حکم اجبار مکلف است که آن عمل را اجرا بکند این تعهدات هم به گردنش است وصیت‌نامه در می‌آید که اموال صلح شده به موصی ولی مقرر داشته است که وصی چنین و چنان بکند حتی آن مقدار تمهیدات را که به گردن وصی گذاشته غالباً زائد بر میزان مال و صلحی که به او داده است و ما اگر در این مورد بگویی که مطلق وصیت اعم از عهدی و تملیکی مشمول مالیات بشود این وصی وصیت‌نامه عهدی باید تمام تعهدات را از جیبش اجرا کند و اصل مال را هم به دولت بدهد به این جهت بنده با قسمت تملیکی موافقم که وصیت مشمول مالیات است اگر تملیکی باشد مالی را به کسی داده چه فرق می‌کند با صلح بدهد یا با وصیت بدهد وصیت بکند یا منتقل بشود اما اگر عهدی بود و عهد او هم مبتنی بر امورخیریه بود باید این وصیت را مشمول مالیات قرار نداد این دلایل بنده است و خواهش می‌کنم رویش توجه بفرمایید (احسنت).

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود

(پیشنهاد آقای تیمور تاش یه شرح زیر قرائت شد)

پیسشنهاد می‌کنیم در ماده ۱۸ مذاکرات کافی باشد- تیمورتاش.

رئیس- آقای تیمورتاش.

تیمورتاش- بنده در این لایحه به هیچ وجه‌ای نقطه‌نظر طرفداری یا مخالفت با دولت یا با کسی که این لایحه را تقدیم کرده است و برخلاف آنچه که روزنامه اطلاعات هم نوشته بود نظر ندارم اگر بنده با دولتی مخالف باشم خیال می‌کنم که این قدر شهامت و شجاعت دارم که حرف را درک و راست و پوست‌کنده بگویم و محتاج به این که از لابه‌لای او رد بشویم نباشم اما راجع به این موضوع خیلی اسباب تعجب است در ماده ۱۷ چهار جلسه مجلس مصروف این شد که ما بیشت سال قبل برگردیم و آیا عملی که در مدت‌ها پیش اتفاق افتاده است شامل مالیات می‌شود یا نمی‌شود (دکتر عدل- نمی‌شود) مجلس رأی داد که نمی‌شود و البته رأی مجلس متبع است و در اینجا راجع به عملی که خیلی ساری و جاری است یعنی وصیت بر اولاد که بسیار معمول است ما اغلب دیده‌ایم در اطراف خودمان که یک ملک بسیار بزرگ و مرغوبی را مالک آن برای این که می‌خواهد خانواده خودش خارج نشود وقف بر اولاد می‌کند یا این که نذر وراثی می‌کند یا این که حبس می‌کند این عمل که جنبه مالی و تملک و استفاده دارد به نظر من هرگونه عرفی ایجاب می‌کند که از آن مالیات گرفته بشود (صحیح است) و این فکری و که بگویم اول که بیاید این شخص ثابت بکند و بگوید که این عام‌المنفعه هست و یا نیست به نظر من غلط است خارج از اصل است قدر مسلم این است و واصل مبنی بر این شد یک لایحه‌ای از مجلس بگذرد که هر کس که مالی بهش ارث رسیده باید مالیاتش را بدهد شما که ناگزیر باید از این موقوفات را هم بگیرد مگر این که خلافش ثابت شود مگر این که مسلم بشود که برای یک امور عام‌المنفعه و یک امور خیری بوده است و بنابراین بنده خیال می‌کنم که این موضوع خیلی خیلی روشن است و خیال می‌کنم که حیف است که مجلس وقت خودش را درباره یک همچو موضوع روشنی تلف بکند و به این مناسبت استدعا کفایت مذاکرات کرده‌ام باقی بسته به نظر آقایان محترم است‏

رئیس- آقای فرود بفرمایید

فرود- بنده قربان فقط یک سؤالی داشتم می‌خواستم این را بگویم سؤال بنده این بود که وقتی که برای برپا کردن مجالس تعزیه‌داری می‌شود آن را جزو امور عام‌المنفعه می‌دانند یا نمی‌دادنند؟

رئیس- بنابراین شما مخالف با کفایت مذاکرات نیستید آقای نراقی‏

نراقی- بنده مخالفتم روی این اصل است که استثناهایی که قائل شده است عطف کرده به ماده ۱۷ در آن‌جا یک موضوع بسیار مهم را فراموش کرده است جهیزیه و غیره و بیمارستان و کودستان ذکر کرده ولی مساجد را ذکر نکرده و این مساجد را آقای وزیر دارایی اگر قبول بفرمایند عرض ندارم (ارباب- مجال عزاداری هم) خواستم تذکر بدهم که با کمال تأسف مکتب عوام‌فریبی و تکفیر دارد باز می‌شود و جناب آقای رضایی که دوست بنده هستند هر روز یک تشنج جدیدی ایجاد می‌کنند و به نمایندگان توهین می‌کنند (سلطانمراد بختیار- چوب را بلند کرده‌اند) (رضایی- ماده ۸۷) ما نباید توهین بکنیم ولی اشخاص را باید معرفی بکنیم این مجلس جای آن است که افراد فاسد را معرفی بکنیم (زنگ رئیس) آقای رضایی در داخل مجلس تشنج ایجاد کرده و تصور می‌کند ما ملوث کردن اشخاص ممکن است که مردم مرعوب بشوند ولی بالاتر از ایشان آمدند و نتوانسه‌اند مجلس را مرعوب کنند (رضایی- طبق ماده ۸۷ اخطار دارم)

رئیس- آقای نراقی مطالب شما که مخالف با پیشنهاد نبود خارج از موضوع صحبت کردید آن قسمت راجع به پیشنهادی که گفتید در مورد مساجد و تکایا و آب‌انبار در ماده ۱۷ قبول کردند رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک پیشنهادی آقای نقابت داده‌اند البته در شور دوم نمی‌شود پیشنهاد داد مگر این که این پیشنهاد را در شور اول هم داده باشند و آقای نقابت این پیشنهاد را در شور اول هم داده‌اند و مربوط به همان قسمت وصیت تملیکی است پیشنهاد قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم بعد از وصیت کلمه تملیکی اضافه بشود. نقابت‏

رئیس- آقای نقابت‏

نقابت- توضیح عرض کردم فقط یک کلامه تملیکی اضافه بشود بر وصیت‏

رئیس- آقای فروزان‏

کفیل وزارت دارایی (فروزان)- همین تذکری را که جناب آقای نقابت داده‌اند قبلاً هم به بنده فرمودند متأسفانه بنده نتوانستم موافقت بکنم با نظر ایشان چون ایشان البته با حسن‌نیت و قضایا را از یک طرف قضاوت می‌فرمایند ما بایستی فکری بکنیم که راه مفر مالیات را ببندیم (میراشرافی- راه مفر مالیات را ببیندی یا ندادن مالیات را) راه مفر مالیات را گریز از مالیات را ببندیم) (میراشرفی- پس چرا آن گردن‌کلفت‌ها را نمی‌گیرید) حالا عرض می‌کنم حضورتان آقایان با کمال حسن‌نیت قوانین را وضع می‌کنند ولی در عمل ما می‌بینیم کسانی که می‌خواهند از این قانون سوءاستفاده بکنند این‌ها ترقی پیدا می‌کنند که اصلاً پیش‌بینی نمی‌شد و حتی به ذهن آقایان خطور نمی‌کند از جمله همین موضوع وصیت عهدی که می‌فرمایید تصدیق می‌فرمایید کسانی که بخواهند سوءاستفاده بکنند چه راه سوءاستفاده عظیمی‌است ولی یک چیزی هست و آن این است که آقایان راه سوءاستفاده را برای هر دو طرف به وسیله محکمه بسته‌اند اداره دارایی یا هر جایی که بوده باشند حق ندارد که به مال مردم دست بگذارد و آن را توقیف بکند مگر این که اظهارنامه طرف تو را بگیرد و به آن اعتراض کند آن اعتراض به کمیسیون رود و آن کمیسیون هم به کمیسیون تجدیدنظر برود تا بشود قضاوت کرد که آن مشمول مالیات می‌شود یا نه بنابراین بنده نمی‌دانم که نگرانی آقایان از چه چیز است که ما بیاییم یک چیزی را که اولاً

۱۷ سال یا ۱۸ سال این قانون باقی بوده است آقای نقابت لطف نمی‌کنند و خودشان گوش نمی‌دهند آقای نقابت عرض می‌کنم این که الان اینجا قید شده چیزی تازه‌ای نیست ۱۸ سال است که دارد عمل می‌شود مگر کسی شکایت کرده که نسبت به این امور به خصوص وزارت دارایی تعدی کرده عرض کردم که اصلاً راه تعدی بسته شده است چون کمیسیون‌های بدوی و تجدیدنظر بالاخره قضاوت می‌کنند نه دارایی استدعا می‌کنم که با همین شکل موافقت کنید.

نقابت- اجازه می‌فرمایید؟

رئیس- بفرمایید.

نقابت- در یکی از مواردی که اصلاح شد جناب آقای کفیل وزارت دارایی موافقت کردند واجبات مالی متوفی مستثنی باشد وصایا عهدی از واجبات مالی است چون با توضیحی که داده‌اند مقصود بنده حاصل است به این جهت استدلال می‌کنم که وصیت عهدی هم از واجبات مالی و مستثنی است و پس می‌گیرم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به خود ماده ۱۸ آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه.

رئیس- جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده روز پنجشنبه و دستور اول سؤالات است بعد دنباله قانون مالیات بر ارث خواهد بود

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای مالی- رضا حکمت‏