مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان ۱۳۴۲ نشست ۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان ۱۳۴۲ نشست ۹

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۴۲ نشست ۹

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۹

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: حسینی - کهزاد البرزی - فولادوند - ارسنجانی - حبیبی‏

۳ - طرح لایحه برقراری تحصیل درباره تیمور عابدی برادر مهندس ملک عابدی و ارجاع به مجلس سنا

۴ - طرح لایحه اصلاحی بودجه ۱۳۴۲ کل کشور بابت اقساط مطالبات بین‌المللی امریکا و سلب فوریت و ارجاع به کمیسیودن‏

۵ - تقدیم لایحه متمم بودجه ۱۳۴۲ مجلس شورای ملی به وسیله آقای قراچورلو کارپرداز

۶ - بیانات بعد از دستور آقای معتمدی‏

۷ - اعلام ختم جلسه‏

مجلس ساعت نه و ده دقیقه صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

- تصویب صورتمجلس

۱- تصویب صورتمجلس

رئیس – صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه –

آقایان مرتضوی – ایلخان – دکترغنی – دکتر یزدان پناه – دکترپورهاشمی – جهانگیری – بختیاربختیاریها – حسینی – دکتر سعید حکمت.

غائب بی اجازه-

آقایان ساگینیان.

رئیس – راجع بصورت جلسه قبل اگر نظری هست بفرمایند. آقای کیوان.

صدری کیوان – در عرایضی جلسه قبل بنده چند کلمه ازقلم افتاده و چند کلمه هم اشتباه چاپی هست اجازه بفرمائید به تندنویسی مراجعه کنم.

رئیس – اصلاح می‌شود. آقای روستا.

روستا – بنده در جلسه قبل این جا گفته بودم آقای دکتر کلالی اشتباها نوشته شده دکتر جلالی، استدعا می‌کنم اصلاح بشود.

رئیس – اصلاح می‌شود. آقای دکتر صالحی.

دکتر صالحی – بنده در جلسه قبل عرض کرده بودم ذخائر زیرزمینی دراینجا نوشته شده ذخایر آب و درجای دیگرهم چند اشتباه چاپی هست که اصلاح می‌شود و به تندنویسی می‌دهم.

رئیس – دیگر نظری نیست ؟(اظهاری نشد) صورت جلسه قبل از تصویب می‌شود.

- بیانات قبل از دستور آقایان :حسینی – کهزاد البرزی – فولادوند – ارسنجانی – حبیبی

۲- بیانات قبل از دستور آقایان :حسینی – کهزاد البرزی – فولادوند – ارسنجانی – حبیبی

رئیس – نطقهای قبل از دستور شروع می‌شود. آقای حسینی.

حسینی – بنده با کسب اجازه ازمقام ریاست خواستم راجع به حوزه انتخابیه خودم شهرکرد عرایضی بعرض همکاران برسانم، البته حق این است که وقتی یک نماینده از میز خطابه استفاده می‌کند راجع بمسائل مبتلا به همه کشور حرف بزند ولی بعضی اوقات هم مطالبی است که ذکرش ضروری است، حوزه انتخابیه بنده که یک جزئی از فرمانداری کل چهارمحال و بختیاری است یکی از مناطق زیبا و خوش آب هوا وبا استعداد کشور است ازنقطه نظر طبیعی یک منطقه ایست کوهستانی، دو رودخانه بزرگ ک دواتان بزرگ و معروف را مشروب می‌کند از این منطقه سرچشمه می‌گیرد یکی رودخانه معروف کارون و یکی رودخانه زاینده روئ از نظر اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم چهارمحال و بختیاری در تمام ادوار نشان دادند که مردمی هستند مثل همه برادران ایرانی خودشان علاقمند به استقلال مملکت و حفظ تاج و تخت سلطنت افتخارات کم و بیش متعددی در ادوار مختلف نصیب این منطقه شده است، همه آقایان از نهضت مشروطه استحضار دارند ک ایل بختیاری با کمک برادران چهارمحال خودشان سهم مهمی در احیای مشروطیت دارند (صحیح است) در تمام مواقعی که در این مملکت بحرانهائی ایجاد شده شاید احزابی که بدستور بیگانگان در این مملکت فعالیت می‌کردند و در موقع اشغال کشور بوسیله نیروی خارجی تنها نقطها ای که مصون ماند از رسوخ این افکار و اجازه هیچگونه فعالیت به عناصر بیگانه پرست نداد مطقه چهارمحال بختیاری به (حاذقی – خیلی جاهای دیگرهم بود) البته این طور است ولی منظور بنده این است که اساسا تشکیلاتی از این حیث نتوانست بوجود بیاید، اوضاع اقتصادی این منطقه همانطور که عرض کردم دو منبع اصلی ثروت سطح الارضی که دو رودخانه پرآب است این جا جریان دارد البته ما بخیل نیستیم ولی بهره اش را برادران خوزستانی و اصفهانی ما می‌برند و این منطقه خودش محروم است از نظر دامپروری بسیار منطقه مستعدی است برای دامپروری، مراتع بسیار خرم و سرسبزی دارد از نظرفلاحت منطقه چهار محال باز محل مستعدی است فرآورده‌های دامی این منطقه از نظر نوع و مرغوبیت زبان زد تمام ایرانیان و اهل مملکت است فرشهای معروفی که صادر می‌شود و زینت بخش سالن‌های آقایان شهریها است در این محل تهیه می‌شود باتمام این خصوصیاتی که این منطقه دارد ولی متاسفانه بنده که نظام بوده‌ام و۳/۴مناطق ا ین مملکت را اقلا با کسب یا وسایل موتوری طی کرده‌ام باید اذعان بکنم که میشودگفت یکی از نقاط عقب افتاده مملکت و جائی که عنایات دستگاههای دولتی کمتر مشمولش بوده این حوزه انتخابیه بنده است احتیاجاتی که این منطقه دارد لاتحد و لاتحصی است ولی حقیقتا قبول بفرمائید که موضوع راه بقدری در این منطقه اهمیت دارد و بقدری از نقطه نظر خطوط مواصلاتی این منطقه فقیر است که قابل ذکر نیست تا کسی نرود و شخصا نه بیند که چه مشکلاتی از نظر راهها مردم این منطقه دارند شاید اظهارات بنده قادر به ادای مطلب نباشد همینقدر بنده عرض می‌کنم که این نقطه که یک پلی است بین خوزستان اصفهان یک جاده صحیح ندارد فقط جاده شوسه‌ای که هست راهی است که از اصفهان به شهر کرد می‌رود این راه در بعضی جاها روی اصول فنی ساخته نشده، سالی چندین نفر تلفات و ضایعات می‌دهد، راههای فرعی که مطلقا وجود ندارد اگر چنانچه دولت اقدام بکند بر احداث یک جاده چون از این همه پروژه‌های عمرانی مملکت واقعا تنها پروژه‌ای که در انجا عمل شده است همان سد کوهر نگ است که عرض کردم استفاده اش به چهارمحالی‌ها وبختیاریها نمی‌رسد پروژه دیگری در آنجا انجام نشده اگر یک پروژه‌ای که ایجاد جاده خوزستان و اصفهان باشد عملی بشود چه از نظر وضع اقتصادی و سیاسی وچه از نظر امنیت و چه از نظر جهات مختلفه پیشرفت تمدن در بین ورستائیان و ایلات چهارمحال بختیاری اثر بسیار قابل توجهی دارد و شاید ایجاد این جاده کوهسار بختیاری را تبدیل بکند بیکی از مناطق زیبای دنیا که جلب توریست و جهانگردان و سیاحان خارجی را بکند و از این لحاظ عایدات سرشاری عاید نیست بلکه تمام عملیاتی که شده است مورد تایید است ولی خواستم که شمه‌ای در مورد این رهها عرض کنم که ما وقتی بخواهیم از تهران به مناطق ساحلی شمال برویم چندین راه داریم، راه چالوس، راه قزوین، راه مازندران است وراه آهن هم است ولی دولت اقدام کرد باحداث جاده زیبای آمل البته مورد تایید است و عمل پسندیده ایست باین منظور که ساکنین و اهالی تهران بتوانند سه ساعته بروند کنار بحر خزرو آب تنی بکنند و برگردند ما این عمل راستایش می‌کنیم، خوب است ولی در صورتی که اجازه بدهند روستائی با یک نفر عشیره بختیاری هم سه ساعته که چه عرض کنم حداقل ۲۴ ساعته بتواند مریض خودش را از بختیاری و شهرکرد به اصفهان برساند (صحیح است).

برای اینکه این انقلاب بنفع آن طبقه محروم ایجاد شده است نه برای بنده این جا وکیل بشوم و عملا قدمهائی بنفع ان طبقه محروم برداشته نشود، درمرتبه دوم موضوع بهداشت و درمانگاه است که منطقه چهارمحال دارای قصبات بسیار بزرگی است قصبه‌ای داریم که ده، دوازده هزار نفر جمعیت دارد ولی درمانگاه ندارد، بنده پیش از این وقت آقایان رانمیگیرم راجع به بهداشت راجع بفرهنگ هم بشرح ایضا، راجع بوضع کشاورزی شش سال است که مرتبا این منطقه دچار بی آبی است. تمام قنوات آنجا خشک شده، کمک هائی که بانک کشاورزی می‌کند کافی نیست وتوجه دولت را مخصوصا باین موضوع جلب می‌کنم مسئله دیگری که مبتلا به روز است نامه‌ای است که از طرف پانصد نفر مردم چهارمحال و بختیاری رسیده که ممکن است مورد تایید نماینده شهرستان مجاور آقای میرافضل همکار بنده هم باشد و این مطلب موضوع زغال است البته کلمه ذغال که گفته می‌شود جناب آقای مهندس ارفع قطعا خواهند گفت که اقا جنگل باید حفظ شود. ما قبول داریم حفظ جنگل‌ها لازم است، حمایت جنگل‌ها که ثروت طبیعی مملکت است لازم وبسیار بجا است ولی متاسفانه ما درکارهایمان همیشه دچار افراط و تفریط می‌شویم، یک وقتی جنگل‌ها را غارت می‌کردند تاراج می‌کردند بهتریم فراورده‌های صنعتی را از جنگل‌ها می‌بردند هیچکس متوجه نبود ولی یک وقتی هم بنده در گرگان بودم مأمورین جنگلبانی می‌رفتند تیر سقف اطاق مردم را می‌کندند و می‌گفتند قاچاق است بقول معروف نه باین شوری شور، نه بآن بی نمکی جنگلهای بختیاری چوب‌های صنعتی کم دارد جنگلهایش بسیار بلوط است و فقط بمصرف ذغال می‌رسد، مردم آنجا هم هنوز اینقدر عادت نکرده‌اند باین که نفت را جانشین ذغال بکنند یا اینکه بضاعت مالیشان اجازه نمی‌دهد خطوط مواصلاتی هم نیست که بشود نفت را با اسهل طربق بآنجا رساند ناچارند که تنها عادت کرده‌اند باینکه با کرسی نه کرسی مجلس البته با کرسی معمولی برای گرم کردن اطاقهایشان استفاده کنند وکمترین وسیله در این منطقه که سردترین نقاط ایران است و همه آقایان می‌شنوند همیشه از رادیو می‌شنوند که گرمترین نقاط بندرعباس و سردترین نقاط شهرکرد است اینها تقاضا دارند که ترتیبی اتخاذ شود که اینها از حیث ذغال در زحمت نباشند ضمن اینکه حمایت جنگل‌ها هم باید بشود (پروین – این مشکل دراراک هم هست گرفتاریهائی فراهم کرده، چند روز قبل با وزارت کشور هم مذاکره شده امیدواریم که این مشکل حل شود) بنده عین تلگراف را تقدیم مقام ریاست مکنم بدیهی است برای همه این مشکلات و دردها قطعا دستگاههای دولت معتقدند برای عدم تکافوی بودجه، البته بنده عالم اقتصاد نیستم ولی تا اندازه‌ای مغزو فهم و ادراک دارم که مصداق یک مصرع ساده‌ای را درک بکنم چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن، این را بنده می‌فهمم و التبه خیلی مخارج زائد وتفننی و لوکس است که بقول جناب آقای حاذقی امکان دارد که ایجاد دستگاههای تولیدی و عمرانی بشود (صحیح است) بنده یک روزی رفتم دروزارت بهداری دیدم اطاق آقای وزیر بهداری فرش ندارد خیلی لذت بردم ایکاش تمام وزارت خانه‌ها پیروی از همین رویه می‌کردند هیچ لزومی ندارد که ما در اطاقهایمان فرشهای گرانبها داشته باشیم ولی لازم است افراد ما همین طبقه محروم از حداقل زندگی متمتع و بهره مند شوند بنده بیش از این وقت آقایان محترم را تضییع نمی‌کنم از حوصله و توجهی که بعرایض نارسای بنده فرمودند نهایت سپاسگزاری و تشکر را دارم.

رئیس – آقای کهزاد البرزی.

کهزاد البرزی – بنده باز هم از مقام ریاست وآقایان عضو نهضت تشکر می‌کنم که اجازه دادند مطالبی بعرض آقایان برسانم، بنده این بار فقط برای گرفتاری حوزه انتخابیه خود یعنی شهر مسجد سلیمان است که عرایضی عرض می‌کنم، مسجد سلیمان از لحاظ جغرافیائی در جنوب ایران واقع شده و همیشه از لحاظ گرما با آبادان هوایش فرقی نمی‌کند یا اگرفرق کند یک درجه اختلاف دارد، مسجد سلیمان جائی است که حضرت سلیمان در انجا مسجدی ساخته که الان آثارش وجود دارد، مسجد سلیمان جائی است که مرحوم دارسی اولین چاه نفت را در آنجا حفرکرد، مسجد سلیمان جائی است که الان دویست هزار نفر جمعیت دارد ولی از لحاظ آب در مضیقه هستند، افرادی که الان آنجا از آب استفاده می‌کنند فقط بوسیله شرکت نفت است و شرکت نفت هم انطوری که باید وشاید نمی‌تواند آب در اختیار همه مردم انجا بگذارند و تقصیری هم ندارند.

صدی بیست مردم آنجا کارکنان شرکت نفت هستند و ما با شرکت نفت چند جلسه داشتیم می‌خواستیم موضوع آب را حل بکنیم شرکت نفت می‌گوید من یک شرکت تجارتی هستم باید کار خودم را بکنم ولی بنده نمیدانم که چرا دولتهای گذشته توجهی به حال این مردم بدبخت نکرده‌اند اگر بخاطر این همه میلیونها تن نفت اگر بخاطر درآمد سرشار مسجد سلیمان شده اقلا توجهی بحال مردم بدبخت بکند بنده الان از جناب آقای نخست وزیر تقاضا می‌کنم که فکری برای مردم زحمت کش و ستمدیده مسجد سلیمان بشود که بتوانند از آب استفاده کنند همچنین برق آقایان اطلاع دارید که سید محمد رضاشاه پهلوی می‌تواند تمام خوزستان را برق بدهد بدبختانه از پهلوی مسجدسلیمان باهواز رفته به آبادان رفته بخرمشهر رفته بمسجد سلیمان نرفته بنده از مقام ریاست تقاضا می‌کنم تذکر بدهند که مردم انجا هم اقلا بتوانند از برق استفاده کنند. این شهر تلفن ندارد اصلا تلفن ندارد بنگاه‌ها و تجارتخانه‌ها و خانه‌ها می‌خواهند از تلفن استفاده کنند که واجب است استفاده کنند جائی که دنیا دارد با این سرعت جلومیرود اقلا آنها از تلفن استفاده کنند تلفن کار پرتاشوشتر رسیده است ولی مردم ومخبرین روزنامه‌های افرادی که کاری دارند باید یک راه طولانی بپیمایند تا بشوشتر یا به اهواز بروند تماس بگیرند اگر دولت دستور بفرمایند که تلفن کاریر بآنجا برود باز هم از این لحاظ افراد بهره مند می‌شوند استاندار خوزستان جناب آقای تیسمار صفاری شش ماه است که می‌خواهد یک بیمارستانی برای آنجا احداث کند بواسطه نبودن آب وبرق این کار عقب افتاده چون آب و برق نیست آنجا بیمارستان نمی‌توانند بسازند تقاضا می‌کنم اقلا این آب و برق درست شود که مردم آنجا از خیلی چیزها بتوانند بهره مند شوند تلگرافی بمن رسیده که مگر فراموش کردید چرا احساسات ما را بعرض آقایان نمایندگان نمی رسانید؟ چرا پشتیبانی ما را از لوایح ششگانه اعلام نمی‌کنید؟ بنده علاوه بر اینکه اعلام می‌کنم از دولت هم گله‌ای دارم و گله‌ام اینست که ما انتظار داشتیم اولین لایحه‌ای که در مجلس شورایملی می‌آید یا مربوط به لوایح ششگانه باشد یا تقسیمات ارضی متاسفانه این نشده بنده این گله را دارم اقلا مثل آن شیربی یال و دمی که اعلیحضرت همایونی فرمودند می‌آوردند مایال و دم باو می‌دادیم و از درمیکردیمش بیرون، درهر صورت خواسته‌های کارگران آنجا طی مطالعه‌ای که آقایان عضو نهضت ائتلافی شش بهمن بعمل آوردند بعدا تقدیم مجلس خواهد شد ولی یک چیزی که الان لازم است که آن بانک رفاه کارگران است که بنده تقاضا می‌کنم که این بانک رفاه کارگران در آبادان در مسجد سلیمان برای کارگران ایجاد بشود نامه هائی هم رسیده است که بنده اینها را بمقام رسیاست تقدیم می‌کنم موضوع دیگری که الان می‌خواهم بعرض برسانم ۲۷ نفر از کارگران شرکت نفت هستند که جزء همان کارگران سالی دو ماه هستند و اینها الان ۱۰ ماه است. آنطوری که بنده اطلاع دارم دوندگی می‌کنند تقاضا می‌کنم تهران می‌آیند خرج دارند کوچکترین درآمدی هم ندارند و الان هم تهران هستند به جناب آقای نخست وزیر نامه نوشته‌اند بمقام ریاست نامه نوشته‌اند بتمام وکلای خوزستان نامه نوشته‌اند و بنده الان نامه‌هاشان را تقدیم مقام ریاست می‌کنم تقاضا دارم که جناب آقای وزیر کار سرور بنده این موضوع را با مدیر عامل کنسرسیوم درمیان بگذارند که این آقایان بتوانند سرکارشان بروند این نامه را تقدیم مقام ریاست مجلس می‌کنم دو ناحیه درمسجد سلیمان هست که آنها بواسطه نبودن آب نمی‌توانند از لحاظ آب استفاده کنند ناچارا شرکت نفت بوسیله ماشین آب آنجا ببرد آنجا بهشان برساند ولی اگر دولت این توجه را بکند دو حلقه چاه آنجا بزنند یکی دریکمه و یکی در لهبهری تا مردم آنجا از دست شرکت نفت راحت می‌شوند، اقلا دو حلقه چاه دولت بزند آنجا هم طوری نیست که خود مردم بتوانند چاه بزنند ۵۰۰ متر زمین را می‌کنند تازه آبی که در می‌آید آب تلخ است مثل دوائی است که سابقا بمردم می‌دادند که دوای ضد مالاریا بود دیگر موضوع مسکن است موضوع مسکن هم بواسطه نبودن آب جلوگیری می‌شود اگر آبی باشد شرکت نفت زمین در اختیار مردم می‌گذارد که مثلا بنده که از کارگران آنجا هستم بتوانم خانه‌ای بسازم و بعد از بازنشسته شدن در اختیار داشته باشم در هر صورت بنده بیش از این وقت آقایان را نمی‌گیرم فقط تقاضایم این است که ترتیبی در این باره داده شود که اقلا در آمد یکسال شهر مسجد سلیمان خرج خودش بشود مسجد سلیمان نه اینکه بایران منافع میرساند بلکه بخارج هم منابع میرساند.

رئیس – آقای فولادوند.

امیر حسین فولادوند – بنام خداوند اینجا یک مطالبی است که بنده می‌خواهم بعرض برسانم (نمایندگان – بلندتر) بهتر است گوش بفرمائید، مطالبی است که بنده می‌خواهم انشاءالله این دوره بعرض نمایندگان محترم برسانم ولی اینجا دیگر ما را کنترل نفرمائید و البته بنده مجبورم چون که وقت ما محدود است و وقت ما در ماه نیمساعت بیشتر نیست دو دفعه یک ربع همینطور که فرمودند مطالب را بطور ملخص وفشرده بعرض نمایندگان محترم و ملت ایران برسانم که حتی المقدور ادای وظیفه خودم را کرده باشم البته یک قسمتی را که فعلا باصطلاح میانمان مسئله روز است این وظیفه‌ای است که هر کدام از ما احساس می‌کنیم باسلیقه خودش با سبک خودش بافکر خودش بتواند نسبت به مملکت و مجلس وشاه انجام بدهد این موضوع بعقیده بنده گاهی از سیر طبیعی خودش خارج می‌شود البته اشکالی نیست بحث اکثرا باینی سرنوشت دچار می‌شود ولی نتیجه غائی و مطلوب نهائی بحث این است که بر گردد بالاخره به مسبر منطقی که هر کس برای خودش به تصور خودش دارد و گاهی متاسفانه از نقطه نظر خود خواهی انسانی ما تصور می‌کنیم که همان منطق خود ما است که عالیترین منطق است هر کسی منطقی دارد ولی منطق فلاسفه است و بالاخره منطقی است که نتیجه نهائی آن بهترین نتیجه‌ای باشد که ممکن باشد با اهتمام و کوششهای انسانی گرفته شود و در زمینه این فعالیت‌های مجلسی بنده مثلا می‌دیدم وقتی دولت برنامه می‌آورد البته یک عده بنام مخالف وموافق مشروط اسم نویسی می‌فرمایند و در زمینه برنامه جناب آقای علم بنده خودم اسم نویسی نکردم و برای این کارخودم منطقی داشتم برای اینکه بنده می‌بینم که دولت جناب آقای علم مأمور اجرای برنامه انقلابی شاه و مردم ایران بوده‌اند و مهماامکن خوب از عهده برآمده‌اند و انتخاباتی شده است و نمایندگان محترم مجلس تشریف فرما شده‌اند و ایشان برنامه‌ای آورده‌اند و برنامه هم همانطور که مخالفین این برنامه فرمودند فی حد نفسه عیبی نداشته و خوب است بنده مخالفت با این برنامه را نمیدانم یعنی چه (امان اله ریگی – آنکه گذشت) بله گذشت اگر تامل بفرمائید عرایض ما هم می‌گذرد (احسنت) ولی بهرصورت همانطورکه عرض کردم منظور این است که بایستی ما بدولت وقت بدهیم اگر کار خوب کرد تقویت و تحسین کنیم و اگر کار بدی کرد مخالفت بکنیم بعقیده بنده قصاص قبل از جنایت نمی‌شود کرد علی الخصوص که در اینجا برای تشویق، راهنمائی، نظارت، دوستی، و همکاری دوستانه و مشفقانه و مصلحانه حاضر هستیم البته گرفتاری زیاد است منظور من همکار محترم آقایان امان اله ریگی بحث در انجا نبود نتیجه دیگری می‌خواستم بگیرم ما باید فی الواقع کمک فکری بدولتمان بکنیم آنها ۱۲ نفر دارند در اختیار شاهنشاه و وطن و ماهم ۲۰۰ نفرکمک بهشان می‌دهیم (یکی از نمایندگان – ۱۹۷ نفر) خوب سه تا هم حضرتعالی از بین ببرید (خنده نمایندگان) عرض کنم حضورتان چیزی که بنده برمیگردم بآن، آن وظیفه نمایندگان نسبت بهم است در داخله مجلس و همین حالت باید جاری باشد در اینجا به عقیده بنده با کمال افتخار بایستی خدمت بکنیم برای اینکه بعد از ۵۷ سال مشروطیت که ذره بین‌های دقیق انتقاد را بسوی وکلا گرفته‌اند افراد محترم این دوره افتخار می‌نمایند افتخار نمایندگی دوره‌ای را پیدا کرده‌اند وفی حد نفسه یک مدال افتخاری است که ملت به آقایان عطا کرده وبایستی که قدرش را بدانند که انشاءالله تعالی با کمال جدیت موفق بانجام وظایف نمایندگی بشویم ولی همانطور که عرض کردم در داخله ما وظیفه ما این نیست که به بینیم آیا شخص ما چکاره است شخص ما چه می‌خواهد ما کشورمان امروز در آستانه یک انقلابی است. بایستی با هم کمک کنیم که فعلا این بارگران را بمقضد برسانیم و اگر ایرادی خدای نخواسته از همدیگر داریم بایستی همیشه بطور خصوصی و در خلوت با هم بحث کنیم و آنها ر ابخوبی مرتفع بکنیم و از این جهه خدای نخواسته مذاکرات بی مطلوب را کنار بگذاریم انشاءالله آقای ریگی هم تشریف میاورند اینجا صحبت می‌کنند بمذاکرات جنبه بین الاثنین ندهید من صدایم از شما بلندتر است بنده جدی صحبت می‌کنم (ریگی – مطالب غیر دوستانه مطرح نیست آقا) چیزی که عرض می‌کنم حضور آقایان این است که این تریبون آزاد است وبایستی آزاد بماند و اگر کسی خدای نخواسته از دایره ادب خارج بشود بهترین قاضی اش دویست نفر وکیل مجلس و تمام ملت ایران است و اوخودش بسزای خودش رسیده است بدون آنکه خودش بداند ما الان خودمان شاید بخوبی واقف نباشیم صددرصد که مأمور انجام وظیفه خطیری می‌کند باصطلاح فرصت اتلاف وقت و این ور و آن رو نگاه کردن و وقت مشاجره داخلی نداریم و ما همانطوریکه اینجا قسم یاد کرده‌ایم موظفیم که همه سرباز‌های وظیفه شناسی برای مملکت و برایشاه باشیم وبدولت با صداقت و برادری کمک کنیم و از آنها هم بخواهیم بدون مزاحمت آنطور که توانائیشان هست بحوزه انتخابیه ما که مال خودشان است حداکثر رسیدگی را در حداقل وقت بفرمایند ولی همه میدانند که ما همه در راه مملکتمان در یک راه گام برمیداریم و خلاصه کلامم این است که ما همه باید دریک مسیر گام برداریم رویهمرفته بتوانیم این وقتی را که برای اجرای این برنامه لازم است تلف نکنیم واقلا در داخله یکدل ویک جهت پشتیبان وحامی دولت باشیم که باید این انقلاب را به ثمر برساند (صحیح است) البته یکی دو کلام هم بنده اجازه می‌خواهم از حوزه انتخابیه خودم عرض بکنم خیلی مختصر البته دولت بهتر از بنده میداند ولی خوب ما هم هر چه باشد مادر عروسیم یکی دو کلامی باید بگوئیم در محل ما از نقطه نظر اقتصادی چیزی که بسیار مهم است و از زمان رضاشاه کبیر شروع شده است این است که نفت مورد مصرف اصفهان از راه ازنا به الیگودرز می‌رود این جاده‌ای که در انجا هست با اتومبیل دو سه ساعت بیشتر نیست ولی مردم بسختی تردد می‌کنند و اگردرست بشود واسفالت بشود درآمد دولت هم بیشتر می‌شود ده مقابل می‌شود (مهندس والا – در آذربایجان راهی که بخش‌ها را بمراکز شهرستانها وصل کند نیست) اثبات شیئی نفی ماعدا نمی‌کند آنجا هم انشاءالله درست می‌شود و این دردی است که باید بگوش دولت برسانیم واز لحاظ بهداری هم راه لازم است گاهی برای یک آپاندیسیت مردم آنجا می‌میرند چون آن مریض را باید به تهران برسانند البته آقای وزیر بهداری قول داده بودند ولی این قول دوسال است طول کشیده امیدواریم جامه عمل بپوشانند و در آنجا هم لااقل یک بیمارستانی داشته باشیم که مردم برای هر بیماری مجبور نباشند به تهران بیایند چون خیلی منجر بفوت می‌شود حتی اگر بخواهند مریض را به اصفهان برسانند دیر می‌شود مطلب دیگری را که بنده اینجا می‌خواستم ازمقام معظم ریاست تمنا بکنم که عنایتی بفرمایند مربوط به کارمندان محترم وظیفه شناس زحمتکش مجلس است و خصوصا به جناب آقای نقیب که بنده بایشان عرض می‌کنم ورح القوانین وآن این است که این مرد محترم واقعا خادم الشورا سالها است که اینجا زحمت کشیده‌اند خود ایشان در این مورد به بنده چیزی نفرموده‌اند ولی شنیده‌ام که مریض هستند و به عقیده چاکر مثل سایر و زارتخانه‌ها که به کارمندان صدیقشان این خدمت را می‌کنند خیلی بجا است که مقام معظم ریاست تصمیم بگیرند اگر بیماری ایشان واقعا معالجه اش در ایران میسر است اقدام بفرمایند و اگر نیست درخارج وسیله اش فراهم است تصمیمی برای اعزام بخارج اتخاذ بفرمایند برای اینکه خدمات ایشان به عقیده بنده واقعا ذی قیمت بوده و هست و خواهد بود (صحیح است) دو کلام دیگر عرض دارم و دم آخر است عرض کنم خدمتتان به بنده زیاد گفته شده بنده هم موظفم اینجا عرض کنم و آن اخلاق زننده و مزاحم و ناراحت کننده بعضی رانندگان تاکس است که اگر حساب کنیم پورسانتاژش کافی است که جمعیت شهر را ناراحت کند شاید در دوره‌های قبل نمایندگان محترم متوجه نبودند ولی در دوره بیست ویکم متوجهند چون باید تاکس سوار بشوند بلکه اتوبوس هم باید سوار بشوند و میدانند که مردم چه می‌کشند خدا نکند یک زن محترمه‌ای تنها سوار بشود (فیلیکس آقایان – اینها موکلین خودشما هستند) موکلین بنده وشما هستند عده زیادشان هم مسیحی هستند استدعا می‌کنم دولت یک توجه عاجلی باین باین موضوع بکند چون وقتی قیاس می‌کنیم این طبقه را با همین طبقه خارج می‌بینیم که انجا سرپرست مسافر خودشان هستند خودشان راهنمای مسافر قرار می‌دهند هزار جور مراقبتش می‌کنند کمک می‌کنند و اینجا درست طرف مسافر هستند اینها گاهی کار را بجنایت میکشانند و این را باید فکری برایش کرد از کجا دلشان ناراحت است از چه عصبانی هستند نمیدانم (آقایان – بهتر از خارجیها هستند) چشم، شما هم کمک کنید ما هم همین ر اعرض می‌کنیم مخصوصا چون یک عده خارجی استفاده می‌کند باید مراقبت کامل شود در داخله خودمان بدرد هم آشنا هستیم ولی در مورد آنها خیلی جنبه آبرو دارد بنده از دولت تمنا می‌کنم که باین موضوع یک توجه عاجلی بکند.

رئیس – آقای ارسنجانی.

ارسنجانی – با کسب اجازه ازمقام محترم ریاست بنده هم مجبورم یک فرد شعری که یکی از همکاران ما اینجا قرائت فرمودند عرض کنم:

خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود گردی و ما رستگار

من قصد نداشتم که امروز مزاحمتی برای آقایان فراهم کنم چون برنامه هائی من دارم که گذاشته بودم در موقع خودش بافرصت کافی ومشورت از دوستان نهضت خودم در مجلس ملی مطرح بکنم که مورد علاقه تمام آقایان است بدیهی است که برنامه هیا من مثل برنامه‌های آقایان برنامه کشاورزی است وحتی از حوزه انتخابیه خودم هم نمی‌خواستم چیزی عرض کنم چون مثلا سدی بنام کرج در کرج بسته شده ولی جائی که از آن سد نه از آب آن و نه از برق آن استفاده نمی‌کند کرج است زارعین کرج از سد کرج حقابه ندارند و شرحی هم نداشته‌اند که تقدیم مقام ریاست می‌کنم اینها باشد برای بعد و موضوعی که من را مجبور کرد امروز یک چند دقیقه‌ای مزاحمت ایجاد کنم موضوع مصاحبه تیمسار سپهبدریاحی وزیر محترم کشاورزی با مطبوعات بود راجع به مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی یک آئین نامه‌ای برایش تنظیم شده که ان آئین نامه هم بتصویب هیئت دولت رسیده تیمسار محترم اصلا اشاره‌ای نفرمودند که ایا این آئین نامه را قبول دارند یا قبول ندارند (حاذقی – چرا فرمودند در چهارچوب همان قانون) اجازه بفرمائید راجع به آئین نامه نفرمودند چون بارسنگین کشاورزی ایران روی دوش خورده مالکین است خورده مالکین افرادی هستند غیر از مالکین بزرگ افرادی هستند که هستی شان را درملک خودشان خرج کرده‌اند و واقعا دارای هیچ چیز دیگری نیستند اگر این ازدست آنها گرفته بشود شاید هیچ چیز دیگری نداشته باشند و شاید بهترین میوه‌ها وبهترین زراعت ایران بدست خرده مالکین ایران عمل می‌شود و اینها هر کدام مبالغ زیادی قرض کرده‌اند به عشق اینکه منطقه‌ای را وجائی را آباد بکنند و زراعت عمل بیاورند هم خودشان استفاده کنند و هم برای مملکت فایده زیاد دارد آئین نامه اجرائی مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی که در ۳۹ ماده تنظیم شده برای صحیح اجرا شدن مرحله دوم قانون است چون مرحله اول قانون اصلاحات فکر می‌کنم دولت با بیش از دو هزار نفر و یا ۱۵۰۰ نفر سرو کار نداشت در مرحله دوم با بیش از سه میلیون جمعیت سرو کار دارد و اینها اکثرا خورده مالکین هستند که در ده ساکن هستند و غیر از این هیچ چیز ندارند من فقط تقاضایم این است که تیمسار محترم آیا توجهی باین آئین نامه کرده‌اند؟ آیا این آئین نامه را قبول دارند؟ اگر قبول تداشته باشند این مرحله دوم به چه صورتی قابل اجرا خواهد بود .(موقر- از دولت سئوال بفرمائید) همین جا عرض کردم چون اینها هستی شان همین است که می‌خواهند از دستشان بگیرند من چون کسالت دارم بقیه وقتم را به آقای حبیبی واگذر می‌کنم.

رئیس – آقای حبیبی.

حبیبی – بسم الله اارحمن الرحیم با کسب اجازه از مقام ریاست و نمایندگان محترم مفتخرم برای اولین بار که بحکم یک نماینده مجلس در پشت تریبون خانه ملت قرار گرفته‌ام و برای پشتیبانی از منویات شاهنشاه و وصول حقوق ملت ایران دفاع می‌کنم امیدوارم بدرگاه همان خدائی که اینجا بسم الله گفتم همانطور که در محیط ورزش توانسته‌ام خدمتی بکنم که اکثریت ملت دنیا در تعجب بمانند (صحیح است) و پرچم سه رنگ ایران را در اقصی نقاط میدانهای ورزش جهان باهتراز دربیاورم در مقابل این وظیفه سنگین و در مقابل این نهضت هم بتوانم یک خدمتگزار واقعی شاه و ملت باشم (احسنت) بنده امروز همانطور که ملاحظه میفرمائید وقتی ندارم که بتوانم در دلهای ملت ایران را در پشت تریبون مجلس بکنم امروز فقط در مورد سیلی که در مازندران آمد همه تان شنیدید خیلی‌ها هم حرارت بخرج دادند از اینکه خدمتی برای سیل زده‌های مازندران کردند دیشب بمن تلفنی خبر رسیده است که سیل زده‌های مازندران حتی چادرهایشان را ازشان گرفته‌اند فعلا نه خانه دارند نه بآنها آذوقه داده می‌شود من شاهد بودم ده کامیون مواد عذائی از شیر وخورشید سرخ ایران به آمل و بابل رفته است آقایان من ایمان دارم که آن ایمانی که در قلب ما و شما هست در فلب بعضی‌ها نیست همانهائی که بلباس شاهدوستی و وطن پرستی مقاومت منفی می‌کنند همه تان باید در حوزه انتخابیه تان از نزدیک شاهد خدمتهای آقایان اداره‌ای باشید در بابل شخصی بنام حسین چیب ساز برای دلسوزی از مردم سیل زده ۳۵ هزار متر زمین به شیر وخورشید سرخ بابل اهدا نمود و آقای دکتر خطیبی مدیر عامل شیر وخورشید هم مبلغی برای احداث ساختمانهای سیل زده از سازمان برنامه گرفته است من نمیدانم چه عاملی در کار است که ساختمان شروع نمی‌شود و ساختمانی برای این افراد بی خانمان ساخته نمی‌شود بنده ازدولت هیچ استدعا نمی‌کنم بلکه از مجلس استدعا می‌کنم (احسنت) که از دولت بخواهند که در انجام کارهای عام المنفعه سریع السیر خدمت خودشان را انجام بدهند و اگر مسامحه‌ای دیده شد آقایان در پشت همین تریبون مجلس بآنها تذکر بدهند وطبق قانون اساسی مملکت از آنها مسئولیت بخواهند (صحیح است) اگر بخواهیم همینطور ماپشت این تریبون صحبت بکنیم از آن وزیر که سرور بنده است استدعا بکنبم استدعا ندارد همه ملت همه مردم سرور ما هستند تنها باین نیست که چون فلان کس دوست بنده است سرور بنده است خیر فلان ملت بلوچستان هم سرور بنده است دوستی و رفاقت را در مقابل مسئولیت عمومی بگذارید کنار، باید باین ملت زجردیده خدمت کرد باید در مقابل تحول شاه ایستادگی کرد (دکتر الموتی – مقصودشان اینست که باید پشتیبانی نمود) ایستادگی همان است که این تحول اعلیحضرت همایونی را به ثمر برسانند البته من در مقابل استادان سخن که در مجلس شورای ملی تشریف دارند معذرت می‌خواهم اگر نمی‌توانم جمله‌های سنگین پیدا کنم وادا کنم ولی همینقدر عرض می‌کنم من یک احساسات ملی دارم که در همه شما موجود است من موقعی که بالای کرسی افتخار می‌رفتم و پرچم ایران را بحالب اهتراز می‌دیدم تمام خستگی‌های بدنم رفع می‌شد این نشانه‌ای از احساسات وطن پرستی بنده است من در زندگیم به سه خانواده نه سیاست بخرج می‌دهم نه دورغ می‌توانم بگویم یکی خداست یکی هم خانواده ائمه اطهار است سوم همه خانواده سلطنت است که اگر چنانچه واقعا سلطنت نباشد حیاتی برای ملت ایران نیست (معتمدی – چهارم هم مردم را بفرمائید) البته چون خودم از ملت هستم خودم متعلق به ملت هستم یک نماینده ملت متعلق به تمام ملت است بنابراین خودم وقتی اینجا صحبت می‌کنم ملت ایران صحبت می‌کند امیدوارم که درجلسات بعد درد دلهای ملی را در پشت تریبون مجلس بعرض نمایندگان محترم برسانم (احسنت، احسنت).

- طرح لایحه برقراری تحصیل درباره تیمور عابدی برادر مهندس ملک عابدی و ارجاع به مجلس سنا

۳- طرح لایحه برقراری تحصیل درباره تیمور عابدی برادر مهندس ملک عابدی و ارجاع به مجلس سنا

رئیس – وارد دستور می‌شوم لایحه برقرای مستمری هزینه تحصیل برای برادر مهندس عابدی مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی

بطوریکه استحضار دارند مرحوم مهندس ملک عابدی رئیس اصلاحات ارضی منطقه فیروز آباد فارس حین انجام وظیفه شهید گردید و بلافاصله تامین مخارح برادر کوچک آنمرحوم آقای تیمور عابدی که در اطریش مشغول تحصیل بوده و می‌باشد مختل شد وزارت کشاورزی بپاس خدمات مرحوم نامبرده پیشنهاد نمودند برای ادامه تحصیل از لحاظ ارزی کمکی به آقای تیمور عابدی بشود که وزارت فرهنگ هم با این در خواست موافقت داشته و ماده واحده پیوست را تهیه و بضمیمه تقدیم و متمنی است مقرر فرمایند نسبت بتصویب و ابلاغ آن اقدام لازم معمول گردد.

نخست وزیر – اسدالله علم وزیر فرهنگ – دکتر خانلری.

از طرف وزیر دارائی – برزگر.

ماده واحده – بوزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود بپاس خدمات صادقانه مرحوم مهندس شهید ملک عابدی مادامیکه آقای تیمور عابدی برادر نامبرده که فعلا در اطریش مشغول تحصیل است بتحصیل خود ادامه می‌دهد ماهیانه ۷۵۰۰ ریال قابل تبدیل به ارز از اعتبار بودجه مربوطه بمشارالیه پرداخت نمایند.

رئیس – کلیات لایحه مطرح است در کلیات لایحه اگر نظری نیست رای می‌گیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است آقای حاذقی مخالفید؟ (حاذقی – موافقم) مخالفی هست؟ (دکتر الموتی – بنده عرض دارم) بفرمائید.

دکتر الموتی – شاید برای خیلی از همکاران عزیز و ارجمند بنده جای تعجب باشد چطور دکتر الموتی که خودش از سربازان مبارز اصلاحات ارضی بوده با چنین ماده‌ای بعنوان مخالف صحبت می‌کند. مخالفت بنده یک مخالفت اصولی در مورد طرز تهیه این ماده واحده است همه ما معتقد هستیم که مهندس ملک عابدی از پیش قراولان نهضت اصلاحات ارضی مملکت ما بود (صحیح است) واین جوان شهید با خون خود پایه‌های اصلاحات ارضی را در مملکت محکم کرد و ریشه‌های فئودالیزم کوبیده شد ما هم باین اصل معتقد هستیم اما در این ماده واحده من می‌بینم که یک کلمه ‹‹ مادامی که ایشان تحصیل می‌کنند ›› هست این برای بنده ورشن نیست ممکن است ایشان تغییر رشته بدهند ۲۰ سال ۱۵ سال ۱۰ سال ۱۷ سال نمیدانم چند سال به تحصیل ادامه بدهند یک وظیفه ما حفظ حقوق ملت و حفظ بیت المال مملکت است ما در عین حال ک بهرفردی در حدود لیاقت و استعداد و توانائیش کمک می‌کنیم بایستی ازمالیه مملک هم دفاع بکنیم بنده یک مورد دیگر اینجا عرض می‌کنم که در آن مورد صلاحیت اظهار نظر دارم و آن مربوط بخودم است. بنده میدانم که برادر مرحوم مهندس عابدی بهمین مناسبت زندگی تحصیلی اش مختل شده برای اینکه خودم یک وضع مشابهی داشتم وضع مشابه این بود که بنده خودم هم برادری داشتم در ارتش خدمت می‌کرد در حادثه شهریور بیست شهید شد (مصطفوی – خدا رحمتش کند) ولی آن روز باکمال تاسف وضع مملکت ما دچار هرج و مرج بود مثل امروز نبود که یک سرپرست لایق و دلسوزی مثل محمد رضا شاه پهلوی حافظ مملکت باشد خانواده ما ازهم پاشید وحتی من که یک بچه‌ای بودم تحصیل می‌کردم نتوانستم به تحصیل خودم بآن صورتی که باید ادامه بدهم و بناچار با رنج و زحمت کارمیکردم و به تحصیل ادامه دادم و امروز خوشوقت هستم که بنام یک دکتر اقتصاد از پشت این تریبون صحبت می‌کنم بنابراین بنده تقاضا می‌کنم که در این مورد ما رأی بدهیم ولی بنده پیشنهاد می‌کنم که برای مدت ۵ سال ۶ سال با یک ترتیبی که بدانیم چند سال این کمک به برادر مرحوم مهندس عابدی خواهد شد رأی داده باشیم با این لایحه فعلی بنده نمیدانم که ایشان چند سال تحصیل خواهند کرد جناب آقای برزگر شاید بهتر از من میدانند توضیح بفرمایند که تحصیلات عالیه ایشان چقدر طول خواهد کشید تا آن موقع البته بایشان کمک خواهم کرد (پروین- بنده همین پیشنهاد را کردم) معذرت می‌خواهم آقای زهتاب فرد پیشنهادی کردند که یک دقیقه سکوت باحترام روح مرحوم مهندس عابدی بشود پیشنهاد بسیار خوبی است بنده هم تایید می‌کنم.

رئیس – آقای مهندس آراسته.

مهندس آراسته – بنده با تایید فراکسیون نهضت ائتلافی ۶ بهمن مطالبی بعنوان موافق درباره لایحه بر قراری مستمری بعرض آقایان میرسانم بنده فکر می‌کنم کسی در ایران نباشد که اسم مهندس ملک عابدی این جوان شریف را نشنیده باشد یک جوانی بدون اینکه بداند در گوشه و کنار مملکت چه حوادثی برخلاف آن وظایفی که انجام می‌دهد درشرف تکوین است راهش را بکشد برود برای انجام وظیفه وسط راه یک عده‌ای می‌رسند و این جوان را شهید می‌کنند، شهید شدن این جوان افتخاری بود برای نسل جوان ایران تمام جوانان ایران دروضع امروز جانشان در کف دستشان است و دارند خدمت می‌کنند ولی شاید هیچوقت فکر نمی‌کردند که اگر روزی شهید بشوند چه برسر خانواده شان خواهد آمد حالا فهمیدند که اگر شهید شدند یک پیشرو یک رهبر یک قائد هست که بلافاصله اعلام می‌فرمایند بچه در تکفل من، این بزرگترین پاداشی است که به نسل جوان ایران داده شد (صحیح است) بعد از این تشویق از خانواده یک فرد ایرانی وطن پرست که بدست یک عده‌ای بی وطن که بنده اسم آنها را بهیچ وجه ایرانی نمی‌گذارم دولت جناب آقای علم تشریف می‌آورند بدون اطلاع قبل و بدون انیکه حتی در گوشه وکنار صحبت از این باشد که لایحه‌ای در این مورد تهیه شده دفعه واحده یک لایحه‌ای تقدیم مجلس می‌کند برای برقراری مستمری درباره برادر آن مرحوم این تشویق برای زنده‌ای است که برادرش را درراه خدمت بوطن از دست داده روزی که ملک عابدی‌ها می‌رفتند برای انجام کار اصلاحات ارضی اکثریت مردم ایران نمی‌دانستند که پایه‌های انقلاب شاه و مردم با همان عملیات پی ریزی می‌شود و این اولین قدم اصلاحات ارضی بود تا بعد از یکسال به ثمره اولیه اش که انقلاب ششم بهمن بود رسید و مواد ششگانه بوسیله ملت به تصویب رسیده بده چیزی راجع باین مطالب عرض نمی‌کنم و فکر می‌کنم که خود بنده بعنوان یک مهندس کشاورزی این وکالت را بتوانم داشته باشم که از طرف خانواده ملک عابدی ازدولت جناب آقای نخست وزیر برسانم اما راجع به خود ماده که جناب آقای دکتر الموتی فرمودند بنظر فراکسیون رسیده بود که این ماده نواقصی دارد که شاید قدری مجمل است آقای مهندس صائبی پیشنهادی در مورد اصلاح ماده واحده داده‌اند که بنده بعرض میرسانم ایشان مرقوم فرموده‌اند که بعد از قسمت اول ماده اینطور اصلاح شود مادام که آقای تیمور عابدی برادر نامبرده که فعلا در اطریش مشغول تحصیل است به تحصیل خود در خارجه ادامه می‌دهد دلیل این کلمه خارجه اینست که شاید بعدا ایشان نخواهد در اطریش تحصیل کند بخواهد دکترای خودش را در آلمان بگیرد این تغییر محل مانعی از لحاظ پرداخت نباشدماهیانه مبلغ / ۷۵۰۰۰ ریال (نمایندگان - / ۷۵۰۰ ریال) ببخشید ۷۵۰۰ ریال قابل تبدیل به ارز از اعتبار بودجه مربوطه به مشارالیه پرداخت نمایند مدت تحصیل نامبرده را با توجه به رشته تحصیلی وزارت فرهنگ تعیین خواهد کرد بنده این پیشنهاد آقای مهندس صائبی را تقدیم مقام ریاست می‌کنم تا هر طور صلاح میدانند اقدام بکنند (معتمدی – عوض آن کلمه نامبرده بگذارید فقید شهید ملک عابدی).

رئیس – آقای دکتر رهنوردی بعنوان مخالف بفرمائید.

دکتر رهنوردی – خیلی خوشوقتم که بعد از اولین لایحه‌ای که به مجلس آمد لایحه برقراری مستمری برادر شادروان مهندس ملک عابدی بود البته مخالفت بنده روی جزئیات است روی اصول کلی مخالفت ندارم اغلب آقایان درخارجه تحصیل کرده‌اند و میدانند این موضوعات باید روشن بشود اولا ما باید بدانیم که ایشان سنشان چقدر است تحصیلاتشان چقدر است و حالا درچه رشته‌ای تحصیل کرده‌اند و چند سال دیگر ایشان می‌خواهند تحصیل بکنند و اگر خدای نکرده ایشان چند سال رفوزه شده‌اند و یا اینکه نتوانستند به تحصیلاتشان ادامه بدهند و یا خواستند درمملکت دیگر تحصیل کنند این بچه صورت در می‌آید از طرف دیگر می‌خواستم عرض کنم که این مبلغ بعقیده بنده کم است البته بسته بنظر آقایان نمایندگان محترم است این مبلغ در اطریش مبلغی نیست که بتواند آنطوری که شاید و باید زندگی او را اداره کند (منصور- پیشنهاد خرج است) بنده خواستم این موضوع روشن بشود که ایشان پایه تحصیلاتشان در چه حدودی است و چقدر می‌خواهند تحصیل کنند تا ما فوق لیسانس تا لیسانس یا دکترا می‌خواهند بگیرند وضع روشن بشود که بعدا اشکالی پیش نیاید.

رئیس – آقای حاذقی.

حاذقی – فکر می‌کنم که همه همکاران محترم با اصل موضوع یعنی تقدیم این لایحه برای پرداخت این مبلغ که در حقیقت پاداش و خرج تحصیل به برادر یک جوان تحصیل کرده‌ای که در راه انجام وظیفه شهید شده و قربانی شده موافق باشند و همه همراه هستیم و آقایانی هم که بعنوان مخالف صحبت کردند اشاره فرموده‌اند که در اصل موافق هستند نسبت به بعضی مطالبی که باید رعایت بشود تا توضیح داده شود تا همه مطمئن شوند که اینکار بصورت صحیح اجراء می‌شود علت اساسی موافقت من بالایحه از این لحاظ است که اینکار دولت نمونه حق شناسی از یک کارمندیست که بنفع مملکت خدمت کرده و یک روحی و یک جانی قربانی شده و حالا از بازماندگان آن مرحوم قدردانی می‌شود این قدردانی قسمت اولش با تصمیم و نظر اعلیحضرت همایون شاهنشاه عملی شد که فرزندان آن شهید را تحت کفایت و مراقبت شخص خودشان قرار دادند و مقرر فرمودند مخارج بازماندگان او را بپردازند و برای برادر او که دانشجو است یک چنین مقرری وضع شد نکته‌ای که الان موقع آن مساعد است برای جلب توجه دولت لازم است عرض کنم اصولا توجه دولت نسبت بدانشجویان ایران در خارج من برای تامین نظر همکاران محترم یک پیشنهادی داده بودم که عبارتست از اینکه به مجرد پایان یافتن تحصیلات دانشگاهی آقای تیمور عابدی که رویهمرفته بیش از ۶ سال نخواهد بود وسیله سرپرستی دانشجویان ترتیب بازگشت نامبرده بوطن داده خواهد شد (یکی از نمایندگان – ایشان مگر چه می‌خوانند) هر چه بخواننددر دوره عالی هستند چون ما با فرستادن دانشجو قبل از تحصیلات دبیرستان موافق نیستیم این یک گناه نابخشودنی است که قبل از تحصیل دبیرستان بروند چون احساسات وطنی را از دست می‌دهند و عده‌ای از دانشجویان بعد هم که تحصیل را تمام کردند اصلا درک اینکه بایران برگردد نمی‌کنند پس باید حداقل متوسطه را خوانده باشد والا ضرورت ندارد برود خارجه بعد هم که رفت بخارجه بالطبع برای تحصیلات عالیه سه سال و تخصصی هم سه سال می‌شود ۶ سال (یکی از نمایندگان – فرق می‌کند) بله ایشان در آن رشته یی که هستند فکر می‌کنم کشاورزی باشد این مدت کافی است اگر رشته دیگری هم باشد ممکن است باز طوری بشود که تعدیل بشود ۶-۷ سال ولی قدر مسلم نظر من اینستکه مدت محدود باشد تا آن جوان بداند که این مستمری برای الی الابد نیست باید تحصیل بکند باید تحصیلاتش را تمام بکند برگردد بایران نکته دیگرهم اینستکه ما ترتیب باز گشت بوطن را هم پیش بینی کنیم چون میدانم همکاران محترم در جریان هستند که اگر این فارغ التحصیل شد و آنجا در خارجه ماند و بایران بازنگشت این یک نقض غرض شده است پس باید ترتیب بازگشت اویعنی تهیه وسیله بازگشت او هم پیش بینی بشود و بایران بازگردد زیر ما الان عده زیادی دانشجو داریم که فارغ التحصیل شده‌اند دکتر ومهندس شده‌اند ولی متاسفانه یا بجهت تلقینات غلط و ناروایی که خارج باین جوان‌ها کرده‌اند یا بجهت اینکه عواطف احساسات وطنی و ملی آنها قوی نیست به بهانه‌های بسیار مثل اینکه کار ما در ایران پیش بینی نشده اولیاء ایران بما توجه نیمکنند سمت و حقوق و مقام ما آنطوریکه باید وشاید الان مشخص نیست بخودشان حق مید هند بعد ازاینکه دولت ایران ملت ایران خرج تحصیل آنها را درچندین سال داد وفارغ التحصیل شدند انجا بمانند که زندگی بهتر وکارآبرومند تری داشته باشند درصورتیکه ما به تحصیلات آنها احتیاج داریم باید آنها ر اهدایت کنیم (یکی ازنمایندگان – آنها که نمی‌آیند نیایند) استدعا می‌کنم این یک گناه بزرگی است ما افراد معمولی و فقیر مملکت را بهشان احتیاج داریم آنوقت چطور می‌شود بآن دکتر فارغ التحصیل و مهندس احتیاج نداشته باشیم ما کمال احتیاج را دارمی منتهی باید سازمان رهبری وزارت فرهنگ آن سرپرست‌ها و مربی هائی که آنجا هستند مردمان با ایمانی باشند که در انجا مراقبت کنند فکر آنها را اداره کنند احتیاجات آنها را برسند و انها را از نظر ایرانی بودن و عواطف مل و وطنی داشتن تقویت کنند که بعد از اینکه فارغ التحصیل شدند برگدند به ایران من مکرر عرض کرده‌ام در امریکا یا کشور دیگر یک فرد عادی ایرانی را بملیت خودش قبول نمی‌کند وباوکار نمی‌دهد اگر می‌خواهند این بیچاره و فقراء را ببرند عضو خودشان بکنند نه دکترها ومهندس‌ها این‌ها بخرج این مملکت دکتر و مهندس شده‌اند ما احتیاج داریم که آنها برگردند و اوضاع را اصلاح کنند اگر نواقصی هست وزارت فرهنگ مسئول است باید وزارت فرهنگ رهبری و هدایت فکری آنها را بعهده بگیرد تا اینکه برگردند بایران من بعنوان نمونه عرض می‌کنم در ۱۹۵۵ در یک کنفرانسی در فنلاند شرکت کرده بودیم و جوان پاکستانی آنجا دانشجو بودند بمناسبت مبعث پیغمبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مسلمانهای فنلاند که ۳۰۰۰ نفر بودند یک ضیافت بزرگی تشکیل دادند آنها یک شیخ الاسلامی داشتند که برایشان خطبه خواند و دو جوان پاکستانی را هم آنجا دیدیم ما با آقای مجید موقر بودیم، آقای محسن موقر دایی محترم شما و من بودیم ما آنجا مهمان بودیم آن دو جوان هم آمدند وبسیار خوشحال شدندکه دیدند دو نفر مسلمان ایرانی هم در آن ضیافت شرکت کرده‌اند و بعد آنها شرح دادند و گفتند ما چند سال است در هلسینگی هستیم و داریم تحصیل می‌کنیم و تعلیمات فنی می‌بینیم ما در اینجا نه سفیر داریم و نه وزیر مختار ولی نماینده پاکستان در استکهلم سرپرست ما هم هست او هر هفته برای ما یک رساله از کارهای مثبت و عمرانی که در کشور ما شده است مرتب برای ما می‌فرستد و هرسه ماه یک فیلم مستند دائر به ترقیات پاکستان برای ما با پست می‌فرستد ما آنرا می‌بینیم و دو دفعه برمیگردانیم و بعد هم هر شش ماه یکبار وزیر مختار ما از استکهلم می‌آید اینجا و با ما دو روز در شام و نهار شرکت می‌کند وصحبت مکیند و ما را تشویق می‌کند برای بازگشت بوطن به ما مرتب تلقین فکری می‌کند ما الان در هر کشوری ۱۰۰۰ نفر وبعضی جاها چند هزار نفر دانشجو داریم این دانشجویان بی گناهند اینها هدایت و تقویت و سرپرستی می‌خواهند بانها احتیاج داریم وزارت فرهنگ باید آنها را خوب اداره بکند و از پیشرفتهای وطن مرتب بآنها خبر بدهد از انها حمایت اخلاقی بکند باز من تاسف دارم که بگویم با همان آقای موقر رفتیم به یک دستگاه شاهنشاهی ایران و گفتیم صورت اسامی جوانان را بدهید نا ما انها را دعوت دریک کنفرانس اخلاقی بکنیم ایشان با کمال تاسف گفتند من سعی کرده‌ام که پای این جوانها را از این دستگاه قطع کنم (یکی از نمایندگان – کی بود ؟) من نمی‌خواهم اسم ببرم چون غرض شخصی ندارم فقط من می‌خواهم عرض کنم که ما احتیاج بآنها داریم که وزارت فرهنگ آنها را خوب تربیت کند که برگردند بایران بنابراین من استدعا می‌کنم که این موضوع مدت و مساله بازگشت این جوانان قید بشود و این نظر کلی مجلس شورایملی را جناب آقای رئیس محترم مجلس بوزارت فرهنگ ابلاغ کند که مجلس شورایملی خواهان انیستکه وزارت فرهنگ نه اینکه اشخاصی را بخواهند و اشخاصی دیگر را بفرستند این فایده ندارد همان هائی که هستند آنها را تعلیمات لازمه بدهند مسئولیت برای آنها قائل باشند مرتب راجع باین جوانان توصیه بکنند آنها را هدایت بکنند اخبار ایران را برای انها بفرستند آنها را درمجالس خودشان دعوت کنند دربسیاری از کشورها این جوانان دعوت نمی‌شود اگر این کارها بشود با این کیفیت اینها با کمال افتخار بایران برمیگردند بعد از انجام این نهضت بزرگ همه جانبه ایکه شاهنشاه در مملکت ما بوجود آورده‌اند با فتخار و سربلندی معایب و نقایص مملمت را اصلاح می‌کنند (صحیح است – احسنت).

رئیس – آقای مهندس بهبودی بعنوان مخالف صحبت می‌کنند.

دکتر مهندس بهبودی – بنده عرایض خیلی مختصری حضور آقایان دارم چون بنده تنها کسی بودم که پریروز که جناب آقای نخست وزیر (یکی از نمایندگان – بلندتر بفرمائید) پریروز موقعیکه جناب آقای نخست وزیر لایحه را تقدیم می‌کردند استدعا کردم که این موضوع بافوریت مطرح شود چون بااصل مساله همه اقایان موافقت دارند ولی نکته‌ای بود که می‌خواستم اگرممکن است نماینده دولت یا یکی از آقایان توضیح بدهند این بود که بفرمایند این آقایائی که حالا در اتریش تشریف دارند که تشریف برده‌اند و درچه رشته‌ای درس خوانده‌اند و چه مدتی می‌خواهند آنجا بمانند و ان رشته‌ای که می‌خواهند درس بخوانند در کشور ما وجود ندارد؟ و آیا از آنهائی هستند که خدای نکرده در کنکورهای انیجا شرکت کرده‌اند رفوزه شده‌اند اتریش حالا یک مدتی هم می‌خواهند در اتریش بمانند حالا کی ما می‌خواهیم رأی بدهیم یک اطلاعاتی بمابدهند تا با اطلاعات کافی و وافی انیجا رأی بدهیم (صحیح است).

رئیس – آقای برزگر بفرمائید.

معاون وزارت دارائی (برزگر) – اعزام محصل بخارج یک مقرراتی دارد وزرات فرهنگ هم این مقررات را اجرا می‌کند این اجازه ایکه از مجلس شورای ملی خواسته شده است برای برقراری این هزینه تحصیلی است این محصل هم در خارج از ایران از آن مقررات تبعیت مکند و رشته تحصیلی اش را ادامه می‌دهد (یکنفر از نمایندگان – آقای وزیر فرهنگ بیایند توضیح بدهند) که مطابق آن هم عمل می‌شود وزیر فرهنگ گرفتاری داشت و نتوانست خدمت برسد اگر توضیح دیگری لازم است عرض کنم (یکی ازنمایندگان – در چه رشته‌ای تحصیل می‌کند و چند سال باید تحصیل کند؟ پرونده تحصیلی اش چطور است ؟) این درخارجه است الان. مقررات و قوانین ما در دست وزرات فرهنگ است و مطابق آن عمل می‌شود این اجازه‌ای هم که خواسته شده از نظر پرداخت هزینه تحصیلی به ارز است اگر توضیح دیگری لازم است عرض کنم (یکی از نمایندگان- چند سال است آنجاست ؟)

پاینده – اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس – بفرمائید.

پاینده – بنده با اجازه مقام ریاست بایستی بعرض مجلس برسانم که مطابق تبصره اول ماده ۱۰۴ در موقع طرح لایحه نماینده یا وزیر مسئول باید انیجا حضور داشته باشد و تا او حضور نداشته باشد قابل طرح نیست (صحیح است) بنابراین آقای وزیر فرهنگ تشریف بیاورند و حضور داشته باشند تا مذاکرات ادامه پیدا کند.

رئیس – البته اقایان اطلاع دارند چون وزارت مسئولیت مشترک دارند همینکه یکی از آقایان وزراء در مجلس شرکت داشته باشند ممکن است لایحه‌ای مطرح گردد. آقای دکتر یزدان پناه.

دکتر شادمان – علاوه برمسئولیت مشترک چون آقای برزگر لایحه را امضاء کرده‌اند با حضور ایشان می‌توان لایحه را مطرح کرد.

دکتر یزادن پناه – بنده تصور می‌کنم مطلبی که یک خورده بحث شده راجع بمدتی است که اقای تیمور عابدی می‌خواهد تحصیل بکند آقایان اطلاع دارند که یک مقررات و قوانین کلی وجود دارد برای کلیه محصلین که درخارج تحصیل می‌کنند اعم از اشخاصیکه ارزبنرخ رسمی بانک ملی می‌گیرند یا ارز از طریق آزاد می‌خرند‌های ما هم در کلیه کشورهائی که وجود دارد همه محصلین را سرپرستی و کنترل می‌کنند، کنترل باین معنی است که اگر محصلین پذیرش خود را از خود را و نمرات خود را نیاورند ویزایشان تمدید نمی‌شود و بصورت محصل دیگر در ان مملکت بمی‌توانند بمانند بنابراین از این جهت کنترل می‌شوند برای اینکه این مدتی که این محصل در انجا لازم است بماند آقای مهندس صائبی پیشنهاد کرد مسئول دوره تحصیل این محصل وزارت فرهنگ خواهد بود درپیشنهاد ایشان هم گنجانده شده و مسلما تا موقعیکه این محصل تحت اختیار وزارت فرهنگ یا اداره سرپرستی می‌باشد نمی‌تواند از این حقی که برای او برقرارشده بیشتر بماند باین کیفیت تصور می‌کنم نظر آقایان تامین شده است یعنی هزینه تحصیلی مدت تحصیل و اینکه در کجا بتحصیلات ادامه داده بشود با نماینده وزارت فرهنگ خواهد بود و مدارک تحصیلی اش می‌آید بوزارت فرهنگ تصدیق می‌کنند و ایشان هم از آن حقی که برایش معین شده است استفاده مکند، بنده تصور می‌کنم اگر پیشنهادی که آقای مهندس صائبی داده‌اند مبنی بر اینکه وزارت فرهنگ دخالت بکند در این کار، مشکل آقایان حل خواهد شد یعنی مسلم خواهد بود که این محصل جز طبق مقررات تحصیلی نمی‌تواند کار دیگری بکند مجبور است تحصیل خودش را ادامه بدهد و مرتب قبول شود آن دوره را هم خود وزارت فرهنگ میداند اگر یک محصل خواست طب بخواند دوره اش چند سال است اگر خواست کشاورزی بخواند چند سال است. آقایان اصراری نداشته باشند که این موضوع اینجا معین بشود خود وزارت فرهنگ بایستی تعیین کند که ان محصل که می‌خواهد تحصیل کند چند سال می‌خواهد درس بخواند شما مسئولیت ر ابه وزرات فرهنگ واگذار کنید و از وزارت فرهنگ هم مسئولیت بخواهید.

رئیس – با اجازه آقایان جلسه را چند دقیقه به عنوان تنفس تعطیل می‌کنیم و چند دقیقه دیگر برمیگریم .

(مجلس درساعت ده و چهل دقیقه بعنوان تنفس ختم و درساعت یازده و بیست دقیقه مجددا تشکیل گردید .)

رئیس – آقای وزیر فرهنگ بفرمائید توضیح بدهید.

وزیر فرهنگ (دکتر خانلری) – لایحه‌ای که خدمت آقایان تقدیم شده است درباره پرداخت کومک خرج تحصیلی به برادر مرحوم مهندس عابدی است ملاحظه فرموده‌اند این لایحه فقط از نظر تحصیل مجوز قانونی برای پرداخت کومک خرج تحصیل است. بنده از فرط مشغله‌ای که داشتم غفلت کردم زودتر حضورتان شرفیاب شوم. گفتند آقایان اشکالاتی داشته‌اند از نظر اینکه مدتش چقدر باشد و شرایطش چطور باشد و غیره بنده خواستم این توضیح را عرض کنم که شرایط و مدت و غیره در مورد این شاگرد همان است که در مورد تمام شاگردهای رسمی دیگر که از دولت کمک خرج می‌گیرند اجرا می‌شود و در اینجا نخواستیم که او را از این مقررات معاف کنیم و فقط مادام العمربه او پول بدهیم اگر نظر آقایان نمایندگان محترم باشد که در این جا ما شرطی بگذاریم هر شرطی در این جا بگذاریم ممکن است این معنی را بذهن القاء کند که شرایط دیگر دباره او مجری نیست این اشکال پیش می‌آید بنابراین بنده تصور می‌کنم که با عرض این توضیح که رسمیت دارد این شاگرد مثل همه شاگردهای دولتی تابع مقررات مربوط بآنها خواهد بود یعنی اگر شاگرد دولتی باید تعهد برگشتن بدولت بدهد اینهم باید بدهد اگر شاگردهای دیگر مدت معینی باید بمانند یعنی اگر دوسال رد شدند او را به ایران برمیگردانند و کمک خرجشان قطع می‌شود درمورد ایشان هم صادق است. اگر بخواهید این نکته را در این جابگنجانید بنده همان تشویق را دارم که مبادا گنجانیدن یکی دو نکته موجب شود که نکته‌های دیگر باصطلاح مورد غفلت قرار گیرد بنابراین با این شرح اگر آقایان موافقت می‌فرمایند این لایحه فقط برای تحصیل مجوز پرداخت کمک خرج تحصیلی، آنهم به ارز تهیه شده است و از حیث مقررات دیگر مثل شاگردان دیگر اعزامی خواهد بود و تابع تمام مقررات مربوطه است .(یکی از نمایندگان – در دبیرستان تحصیل می‌کند یا دانشکده ؟) تحصیلات عالی می‌کند ولی جزئیاتش را نمیدانم در هر حال مقررات ما این است که به کسی اجازه نمی‌دهیم بهیچیک از شاگرد‌ها که جز در سال اول تحصیل تغییر رشته بدهد جز در سال اول تحصیل تغییر رشته جایز نیست (یکنفر از نمایندگان – سال دوم است) و بنابراین از این حیث هم در هر رشته‌ای که تحصیل می‌کنند باید همان را ادامه بدهد اگر دو سال متوالی شاگردی ردشد کمکش قطع می‌شود و همچنین مقررات دیگری که مفصل است و همه بخاطر من نیست که همه توضیحات را عرض کنم این جا یک یادداشتی به من داده‌اند که حکایت از این می‌کند که آقای تیمور عابدی در رشته ساختمان تحصیل می‌کند و تحصیلاتش هم خوب است (یک نفر از نمایندگان- شما اطلاع ندارید که کجا تحصیل می‌کند ؟) سال دوم است در رشته ساختمان دراطریش تحصیل می‌کند و پیشرفت تحصیلیش هم خوب بوده است.

چند نفر از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – به کفایت مذاکرات رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند با کفایت مذاکرات قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد هائی رسیده که چون همه مشابهند پیشنهادی که از همه جامعتر است خوانده می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

بوزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود بپاس خدمات صادقانه مرحوم مهندس شهید ملک عابدی مادام که آقای تیمور عابدی برادر فقید شهید در خارج از کشور مشغول تحصیل است ماهیانه / ۷۵۰۰ ریال قابل تبدیل به ارز از اعتبار مربوطه پرداخت نماید.

دکتر الموتی.

رئیس – آقای زهتاب فرد مخالفید بفرمائید.

زهتاب فرد – اولا بنظر بنده می‌بایستی بعد از توضیحاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند اجازه می‌فرمودند که یک موافق و یک مخالف صحبت می‌کردند و بعد رأی می‌گرفتند در هر حال مطلبی که می‌خواستم حضور آقایان نمایندگان محترم عرض کنم بنده اصرا داشتم حرف نزنم و منتظر بودم که راجع به این فاجعه‌ای که اتفاق افتاده است اشاره‌ای بشود می‌گویند:

سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل
دوائی بکن کز دلم خون نیاید

(یکنفر از نمایندگان – علاجی بکن) فرقی نمی‌کند دوا هم که باشد برای علاج است کلمات مهم نیست، مقصود مفهوم تکان دهنده و مقدس است. بنده تلگرافی داشتم از مادر شهید عابدی منتظر بودم آقایانی که صحبت فرمودند راجع باصل قضیه هم کمی تامل می‌فرمودند و از دولت توضیحاتی می‌خواستند و سرنوشت مرتکبین این فاجعه را هم می‌فهمیدند بکجا رسیده است (صحیح است) تلگراف را می‌خوانم.

(بشرح زیرقرائت کردند)

‹‹ مجلس شورای ملی زهتاب فرد – قاتلین فرزند شهیدم مهندس ملک عابدی صریحا با حضور جمعی اعتراف بجرم نمودند الحال دسته بندی نموده‌اند که با متزلزل ساختم بازحوئیها وسایل برائت خود را فراهم نمایند. کار را بجائی رساندند که سرهنگ احمد بیضائی کاشف و بازپرس وقت را بزندان انداخته و طوری مفتضح نموده‌اند تا دیگران مرغوب بشوند و سرهنگ بیضائی بیچاره بجای تشویق در سیاه چال زندان است و قاتل آزاد می‌شود مادر داغدیده مهندس ملک عابدی ‹‹ رقیه عابدی ›› ماجرا چگونه بوده است ما صلاحیت قضاوت آنرا نداریم بنده اتکاء باین تلگراف از این نظر نمی‌کنم که این مادر دلسوخته و داغدیده تا چه حد وارد باصل قضیه ومساله بوده است اما آنچه که برای ما مهم است و آنچه برای نمایندگان کمیته انقلاب مهم است این است که این فاجعه انجام شده و هنوز قاتلین آن شناخته نشده‌اند والا پرداخت مبلغی پول ببرادر ایشان زیاد اثری ندارد اولا یک توضیح دیگری بدهم که گویا این کارمند یک کارمند رتبه سه وچهار بوده است و حقوق ایشان مکفی نبوده است که ماهی ۷۵۰ تومان ببرادرش بدهد معلوم می‌شود تمکنی داشته‌اند و میپرداخته‌اند لذا بلحاظ اینکه زندگی تو مختل شده است باو نمی‌دهیم باین لحاظ میدهمی که از خدمتگزاران تشویق بشود (صحیح است) تیمور عابدی فرزند ملت ایرانست و تکفل مخارج و تجلیل از او را بعهده داریم اما چه خوب گفته‌اند زین اسب را نگهدار تاخت و تاز پیشکشت ما در آن شهید چشمش بانتظار تصمیم آقایان است نسبت بقاتلین آن نسبت بمسبببن فاجعه، نسبت باین اخلالگریهائی که من نمیدانم مرکزش کجاست، باید تصمیم عاجل گرفته بشود من بیش از این عرضی ندارم.

رئیس – آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی – بنده با استفاده از فرمایشات و مطالبی که همکاران عزیز فرمودند پیشنهادی تنظیم کرده‌ام و تصور می‌کنم که جامع نظر همه آقایان باشد و این پیشنهاد را دوباه قرائت می‌کنم و با جناب آقای وزیر فرهنگ هم که صحبت کردم ایشان هم با این پیشنهاد موافقت کردند تصور می‌کنم با تصویب این پیشنهاد کلیه مشکلات آقایان حل بشود چون ما می‌خواهیم ببرادر مرحوم مهندس عابدی کمک کنیم مبلغی است معین. درعین حال نیمخواهیم مادام العمر ادامه پیدا بکند، پنج سال، شش سال، هفت سال. خوشبختانه با توضیحاتی که داده شد معلوم شد که ایشان سال دوم دانشکده هستند و چند سال دیگر پنج، شش سال دیگر مدت تحصیل ایشان بیشتر نخواهد بود. یک نکته دیگری که باز مورد ایراد و اشکال بود این بود که ایشان ممکن است تغییر رشته بدهند – جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند که کسیکه در سال دوم دانشکده است نمی‌تواند تغییر رشته بدهد بنابراین با تصویب این پیشنهاد کلیه مشکلات ما حل می‌شود و نظرات آقایان هم تامین می‌شود حالا پشنهادم را مجددا قرائت می‌کنم (مجددا بشرح سابق خواندند) بنده خیال می‌کنم این پیشنهاد تمام نظر آقایان را تامین خواهد کرد (صحیح است) و همینطور درمور د مطالبی ک آقای زهتاب فرد فرمودند بنده خیال می‌کنم ملت ایران انتقام خون مهندس عابدی را خواهد گرفت و تمام نمایندگان وتمام ملت ایران با این نظر موافقند و انشاء الله بزودی خواهید دید.

مهندس صائبی – آقا یک کلمه افتاده است. کلمه (مشارالیه) باید نوشته شود آخر ماده نوشته شود بمشارالیه پرداخت شود.

دکتر الموتی – معلوم است بمشارالیه پرداخت می‌شود.

مهندس صائبی – باید ذکر شود.

دکتر الموتی – بسیارخوب اضافه شود.

رئیس – یک مرتبه دیگر بااصلاحی که بعمل آمد قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

بوزارت فرهنگ اجازه داده می‌شود بپاس خدمات صادقانه مرحوم مهندس شهید ملک عابدی مادام که آقای تیمور عابدی برادر فقید شهید در خارج از کشور مشغول تحصیل است ماهیانه مبلغ ۷۵۰۰ ریال (هفت هزار و پانصد ریال) قابل تبدیل بارز و با رعایت مقررات قانونی از اعتبار مربوطه بمشارالیه پرداخت نماید.

دکتر الموتی.

رئیس – رأی می‌گیریم آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. این پیشنهاد بجای ماه واحده قرار مگیرد. کلیات آخرش مطرح است خانمها واقایان اگرنظری دارند بفرمایند (اظهاری نشد) بنابراین بمجلس سنا فرستاده می‌شود

- طرح لایحه اصلاحی بودجه ۱۳۴۲ کل کشور بابت اقساط مطالبات بین المللی امریکا و سلب فوریت و ارجاع به کمیسیودن

۴- طرح لایحه اصلاحی بودجه ۱۳۴۲ کل کشور بابت اقساط مطالبات بین المللی امریکا و سلب فوریت و ارجاع به کمیسیودن

رئیس – لایحه دوم دولت مطرح است. قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
مجلس شورای ملی

برای پرداخت تعهدات گذشته دولت ایران بابت تفاوت تسعیر دلار در سال ۱۳۴۰ از طرف نمایندگان دولت شاهنشاهی با هیئت عمران بین المللی امریکا در ایران قرار تقسیطی گذارده شده است که بهمین منظور در سال گذشته مبلغ چهارصد و دومیلیون ریال اعتبار ضمن ردیف (۱۳۳) بودجه سال ۱۳۴۱ کل کشور پیش بینی و تا حدود امکانات مالی قسمتی از اقساط مزبور پرداخت و چون برای پرداخت مبلغ ۵۰۰،۰۰۰، ۱۱۲ ریال که در سال جاری باید تأدیه شود در بودجه سال ۱۳۴۲ کل کشور اعتباری از این بابت پیش بینی نشده ماده واحده زیر تقدیم می‌شود متمنی است تصویب آنرا بدولت ابلاغ فرمایند تا درپرداخت تعهدات مذکور اقدام شود.

ماده واحده- بوزارت دارائی اجازه داده می‌شود تا حدود مبلغ یکصد و دوازده میلیون و پانصد هزار ریال (۵۰۰،۰۰۰، ۱۱۲) اقساط مطالبات تسعیر و حق الشر که ایران درصندوق از محل در آمد عمومی سال جاری کشور پرداخت نمایند.

نخست وزیر - اسدالله علم از طرف وزیر دارائی – برزگر.

رئیس – آقای برزگر معاون وزارت دارائی اگر توضیحی دارید بفرمائید.

معاون وزارت دارائی – توضیحی ندارم (بعضی از نمایندگان – محتاج بتوضیح هست).

رئیس – حالا توضیحی بدهید.

معاون وزارت دارائی- در مقدمه تقدیم این لایحه این موضوع عرض شده است ما حسابهائی داشتیم رسیدگی کردیم اقساطی برقرا کردیم برای پرداختش که این مبلغ اقساط آخر امسال است و تقاضای قسط بندی کردیم که پرداخت بشود .(عده‌ای از نمایندگان – توضیح زیادتری بفرمائید) توضیح عرض شده است که ما حسابهائی از سنوات قبل داشتیم رسیدگی کردیم اگر جزئیات آن لازم باشد ممکن است بنده مطرح کنم ولی بنظر بنده در مقدمه عرض شد که ما رسیدگی کرده‌ایم قسط بندی کرده‌ایم و این اقساط آخرش است .

(یکی از نمایندگان – روشن نیست باید روشن بشود توضیح بیشتری بفرمائید)(یکی ازنمایندگان – مبغلش چقدر است ؟)

معاون وزارت دارائی – یازده میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان.

رئیس – آقای فیلیکس آقایان مخالفید بفرمائید.

فیلیکس آقایان – بنده بنظرم نمی‌آید که بفوریت این لایحه رأی گرفته شده باشد.

رئیس – چرا در جلسه قبل رأی گرفته شد وتصویب شد.

فیلیکس آقایان – بنده پیشنهاد سلب فوریت کرده‌ام.

رئیس- بفرمائید.

فیلیکس آقایان – بنده متاسفانه از توضیحی که جناب آقای برزگ فرمودند درست نفهمیدم که مطلب چیست این چه مبلغی است و چه مبلغی از این یازده میلیون تومان بابت سهم ایران است در صندوق بین المللی، و تفاوت تسعیر چیست و آن هم چه مبلغی است چنانچه آقایان موافق باشند ممکن است که سلب فوریت ازاین لایحه قبول بفرمایند که لایحه برود بکمیسیون دارائی و در انجا مطالعه بشود و گزارش کمیسیون هم تهیه بشود و اینجا مخبر کمیسیون یا دولت یک توضیح کافی بدهند که ما دانسته رأی بدهیم والا من که شخصا هیچ نوع اطلاعاتی از این جا ندارم فقط همینقدر فهمیدم که قرضی است باید پرداخت بشود همه هم موافقند که پرداخت بشود ولی بفهمیم بابت چیست وچگونه باید پرداخت بشود.

رئیس – پس آقایانی که با سلب فوریت لایحه موافقند قیام فرمایند (عده زیادی برخاستند) تصویب شد بنابراین بکمیسیون بودجه فرستاده می‌شود.

- تقدیم لایحه متمم بودجه ۱۳۴۲ مجلس شورای ملی بوسیله آقای قراچورلو کارپرداز

۵- تقدیم لایحه متمم بودجه ۱۳۴۲ مجلس شورای ملی بوسیله آقای قراچورلو کارپرداز

رئیس- آقای قراچورلو بفرمائید.

قراچورلو – لایحه ایست مربوط بکسر اقلام بودجه مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۲ از طرف کارپرادازی تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس – بکمیسیون محاسبات ارجاع می‌شود.

- بیانات بعد از دستورآقای معتمدی

۶- بیانات بعد از دستورآقای معتمدی

رئیس – چون فعلا مطلبی در دستور نداریم، آقای معتمدی بعنوان بعد از دستور صحبت می‌فرمایند.

معتمدی – جناب آقای حسینی درباره راه اصفهان به شهرکرد بختیاری صحبت کردند. بنده می‌خواستم یک توضیحی در اطراف این موضوع که جنبه حیاتی برای استان خوزستان و اصفهان دارد بعرض اقایان نمایندگان محترم برسانم. راه اصفهان بخوزستان سی سال است جزء برنامه دولت قرار گرفته (صحیح است) و دو قسمت از این راه ساخته شده است، یعنی راه اصفهان بشهرکرد و راه از ایذه باهواز ولی راه از شهرکرد به ایذه ساخته نشده است، این راه اگر ساخته بشود از لحاظ اقتصادیات بی نهایت مؤثر است زیرا در حدود هشتصدر کیلومتر از راه خوزستان باستان اصفهان را نزدیکتر می‌کند الان کلیه محمولاتی که از خوزستان باصفهان می‌آید میرود بتهران وقم و می‌رسد باصفهان در حدود ۱۲۰۰ کیلومتر راه طی می‌کند سه روز چهار روز این قدر منسوجات و بار در بین راه می‌ماند و چه بسا فاسد می‌شود (صحیح است) ولی اگر این راه افتتاح بشود و ساختمان بشود راه از قلب بختیاری عبور می‌کند بسیاری ازدهات و آبادیهای آنجا که الان راه عبور باستانها ندارند باز می‌شود شاید چندین میلیون افراد ایرانی از این راه استفاده می‌کنند بنده می‌خواستم ازدولت استدعا کنم که این قطعه راه را یعنی از شهرکر تا ایذه را جزء برنامه قرار بدهند و هر چه زودتر افتتاح کنند (احسنت – احسنت).

- اعلام ختم جلسه

۷- اعلام ختم جلسه

رئیس – با اجازه آقایان جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح خواهد بود.

(یکربع بعد از ظهر مجلس ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی – مهندس عبدالله ریاضی