مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ دی ۱۳۴۴ نشست ۲۳۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۵ دی ۱۳۴۴ نشست ۲۳۱
فهرست مطالب:
مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۱
جلسه ۲۳۱
صورتمشروح مذاکرات مجلس روز چهارشنبه (۱۵) دی ماه ۱۳۴۴
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
۲- مذاکره در گزارش شور دوم کمیسیون دادگستری راجع به اجازه اجرای لوایح تقدیمی وزیر دادگستری پس از تصویب کمیسیونهای مشترک دادگستری مجلسین
۳- تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس در ساعت نه و سی و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس - اسامی غایبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه - آقایان: دکتر اسفندیاری - حبیبی - حقشناس - دکتر حکیمشوشتری - خواجهنوری - رجایی - روحانی - دکتر صاحبقلم - تبریزی - زرگرزاده - ذبیحی - مرتضوی - دکتر حاتم - حاذقی - مهندس مالک.
غائبین مریض - آقایان: احتشامی - مهندس پرویز بهبودی - دکتر پورهاشمی - دکتر رشتی - صائب - موقر - مهرزاد - تیمسار سرلشکر همایونی - بانو دکتر دولتشاهی.
رئیس - چون صورتجلسه دیروز حاضر نشده، با اجازه خانمها و آقایان با صورتجلسه امروز در جلسه آینده خدمت خانمها و آقایان تقدیم میشود.
۲- مذاکره در گزارش شور دوم کمیسیون دادگستری راجع به اجازه اجرای لوایح تقدیمی وزیر دادگستری پس از تصویب کمیسیون مشترک دادگستری مجلسین
رئیس - دنباله بحث در لایحه اجازه اجرای لوایح وزیر دادگستری پس از تصویب کمیسیون مشترک دادگستری مجلسین مطرح است، آقای مهندس بهبودی فرمایشی دارید یا پیشنهادی میخواهید بدهید؟
مهندس ارفع - دیروز به کفایت مذاکرات رأی گرفته شد.
دکتر مهندس بهبودی - پیشنهادات فراکسیون پارلمانی حزب مردم را آقای دکتر جعفری دفاع میکنند، بنده تذکر آئیننامهای دارم.
رئیس - بفرمایید.
دکتر مهندس بهبودی - دیروز به عرض سروران گرام رساندم که به موجب ماده ۱۰۴ آئیننامه تغییراتی که در لایحه بین شور اول و دوم داده میشود ۲۴ ساعت قبل باید طبع و توزیع شود که آقایان از تغییرات احتمالی لوایح مطلع باشند، روی این عقیدهام معتقد هستم روی این نظر هم در کمیسیونها در شور دوم به غیر از آنچه که پیشنهاد داده شده، تغییری نمیتوانند بدهند والا ممکن است که مفاد لایحهای عوض شود. با توجه به این که در شور دوم کسی نمیتواند پیشنهاد اصلاحی بدهد، بنابراین تمام لوایح به صورت یکشوری مطرح خواهد شد، اگر این حق را برای کمیسیونها خانمها و آقایان قائل باشند که برخلاف ماده ۱۰۴ آئیننامه که بیستوچهار ساعت قبل طبع و توزیع شود این حق را قائل شویم که اعضای کمیسیونها میتوانند تغییراتی بدهند، چه بسا لوایح به صورتی درآید که با شور اول اختلاف داشته باشد، باتوجه به این که در شور دوم نمیشود پیشنهاد جدیدی داد باعث زحمت بشود، این است که بنده میخواهم استدعا بکنم که موافقت بفرمایید دو سه مطلب کوچکی که در این لایحه تغییر پیدا کرده به صورت گزارش شور اول دربیاید، اگر مطلبی هم که دیروز جناب آقای وزیر دادگستری به آن اشاره فرمودند که به علت ۱۵ روز وقتی که اضافه کردهاند برای آقایان این اصلاح به عمل آمده، خیال نمیکنم صحیح باشد چون تا آخر سال دولت باید لوایحش را تقدیم کند و آن مدت در تقدیم لوایح تأثیری ندارد، این است که بنده میخواهم خواهش کنم برای حفظ ماده ۱۰۴ آئیننامه آن دوسه قسمتی که تغییر پیدا کرده به صورت گزارش در شور اول باشد.
رئیس - بنده تصور میکنم کمیسیون میتواند تغییراتی که لازم باشد در گزارش بدهد، اگر در مواد آئیننامه مجلس اشکالی میبینید آن را در موقع پیشنهاد بفرمایید اصلاح میشود.
دکتر مهندس بهبودی - بنده میخواهم استدعا بکنم طبق ماده ۲۰۳ آئیننامه این مطلب را در هیئت رئیسه مطرح بفرمایید و نظر قطعی هیئت رئیسه را اعلام فرمایید.
رئیس - بسیارخوب، پیشنهاداتی که در شور اول داده باشند و در کمیسیون شرکت کرده باشند و در آنجا تصویب نشده باشد عین آن پیشنهاد در اینجا قابل طرح است، پیشنهاد قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام معظم ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد میشود:
به آخر ماده واحده اضافه شود.
هر یک از نمایندگان مجلسین میتوانند پیشنهادهای خود را در ظرف یک ماه از تاریخ تشکیل اولین جلسه کمیسیون مشترک دادگستری به کمیسیون تقدیم دارند. کمیسیون باید پیشنهاددهندگان را به حضور در جلسه دعوت نماید و پس از استماع توضیحات و نظرات آنها اتخاذ تصمیم نماید.
با تقدیم احترام - آموزگار
رئیس - آقای آموزگار بفرمایید.
آموزگار - بنده در شور اول این لایحه پیشنهادی تقدیم کرده بودم که در کمیسیون این پیشنهاد بنده به صورتی که تقدیم شده بود مورد توجه قرار نگرفت، به این جهت مجدداً اینجا تقدیم کردم و توضیح عرض میکنم تا اگر نمایندگان محترم آن را قبول کردند به آن رأی بدهند. بنده وارد این بحث نمیشوم که آیا دادن اختیار به کمیسیونها برای رسیدگی به لوایح وزارت دادگستری صحیح است یا نه و آیا مجلسین به آن رأی میدهند یا نه، خود بنده رأیم معلوم است و به موقع خودش ملاحظه میفرمایید لکن اگر بنا باشد که این ماده واحده تصویب شود و اختیار به کمیسیونهای مشترک دادگستری داده شود تا لوایحی که تقدیم میشود بررسی کنند، بهتر این است که ما بیاییم به نمایندگان مجلسین وقت بیشتری بدهیم تا نظرات خودشان را به آن کمیسیونهایی که انتخاب میکنیم یا معین میشوند تسلیم کنند تا در آنجا مورد بررسی قرار بگیرد. گفته شد که در آینده لوایحی که داده میشود مواد بسیار مفصلی دارد و به همین جهت است که در جلسه علنی مطرح نمیشود تا در کمیسیون که وقت بیشتری اعضای کمیسیون دارند و بحث کمتری لازم است مطرح کنند و اتخاذ تصمیم نمایند، وقتی که لوایح مفصل و مواد زیادی که به مجلسین تقدیم میشود و به کمیسیون میرود باید آقایان و خانمها فرصت داشته باشند که این مواد را بررسی کنند و پیشنهاد خود را بدهند. این فرصت ۱۵ روز
کافی نیست بهخصوص در ماده واحدهای که برای شور دوم از کمیسیون آمده است به مجلس گفته شده است بعد از تقدیم لوایح به مجلس ظرف سه روز طبع و توزیع میشود سپس نماینده میتواند پیشنهاد بدهد به کمیسیون، در این صورت در حدود ۱۰ روز وقت برای آقایان نمایندگان باقی میماند، پیشنهاد بنده این بود که یکماه وقت داشته باشند (مهندس ارفع - از تاریخ توزیع ۱۵ روز وقت دارند). بنده پیشنهادم در شور اول مدت یکماه بود حالا هم همان یکماه را پیشنهاد کردم و معتقد هستم که از روزی که کمیسیون حاضر بودن خودش را برای رسیدگی به هر لایحه اعلام میکند یا در جلسه علنی یا در خارج به نمایندگان اطلاع دهند این عقیده بنده است و پیشنهاد بنده هم چیزی جز این نیست.
رئیس - با این پیشنهاد مخالفی نیست؟ آقای دکتر عاملی فرمایشی دارید بفرمایید.
دکتر عاملی (وزیر دادگستری) - با اجازه مقام ریاست برای استحضار نماینده محترم عرض میکنم منظور نماینده محترم را گزارش کمیسیون بیش از آنچه که خودشان میخواهند تأمین کرده است یعنی ایشان پیشنهاد کردهاند که نمایندگان مجلسین پیشنهاد خودشان را ظرف یکماه از تاریخ اولین جلسه کمیسیون مشترک تقدم بکنند، اولین جلسه در لایحه نوشته نشده (آموزگار - برای هر لایحه) برای هر لایحه را اینجا ننوشته است ولی اینجا تصویب شده است که مدت تقدیم پیشنهادهای نمایندگان مجلسین به کمیسیون مشترک ۱۵ روز است، در مورد لایحه ۱۶ مادهای از تاریخ تصویب این قانون و در مورد سایر لوایح از تاریخ تقدیم به هر یک از مجلسین شروع میشود، البته با بحث زیادی که در کمیسیون شد و مدتهای مختلفی که پیشنهاد شد برای این که تکلیف کارها هم روشن شده باشد و زیاد در کمیسیون کارها معطل نشود و نمایندگان هم مدت کافی داشته باشند، ۱۵ روز را اعضای محترم کمیسیون کافی دانستند و بنده تصور میکنم که همان ۱۵ روز کافی باشد، بقیه بسته به نظر نمایندگان محترم است و بنده این نظری که عرض میکنم بر اثر بحث زیادی است که با حضور خود آقای آموزگار در کمیسیون شد و تصور میکنم ۱۵ روز از تاریخ تقدیم هر لایحه برای دادن نظرات کافی باشد (صحیح است).
آموزگار - بنده هم اضافه میکنم (نسبت به هر لایحه).
رئیس - آقای آموزگار چون به پیشنهاد قبلی چیزی نمیشود اضافه کرد و اضافه کردن (هر لایحه) پیشنهاد جدیدی است به همان صورتی که پیشنهاد روز اول بوده است میشود مطرح کرد، حالا نظرتان چیست؟
آموزگار - هرچه مجلس رأی بدهد.
رئیس - بنابراین پیشنهاد آقای آموزگار یکبار دیگر قرائت میشود.
پاینده - به نظر مبارکتان تعدیل پیشنهاد، پیشنهاد نوی میشود؟
رئیس - کلمه جدیدی اگر اضافه بشود پیشنهاد جدیدی است.
پاینده - پس مشکلی که آقای مهندس بهبودی گفتند پیش میآید که کمیسیون هم نمیتواند چیزی به گزارش شور اول اضافه کند.
رئیس - کمیسیون حق دارد. پیشنهاد آقای آموزگار یکبار دیگر خوانده میشود.
(به شرح سابق قرائت شد)
رئیس - به این پیشنهاد رأی میگیریم، خانمها و آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (چندنفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینماید: «بهجای سپس برای تصویب قطعی به مجلسین تقدیم نماید.» نوشته شود: «در مجلسین مطرح گردد.» که در شور اول تقدیم داشتهام و در کمیسیون مورد قبول واقع نشده اینک تجدید میشود.
با تقدیم احترام - آموزگار
رئیس - آقای آموزگار بفرمایید.
آموزگار - یکی دیگر از پیشنهادات بنده همین بود
که خوانده شد منظور این است که لوایحی که به مجلس داده میشود و طبق اجازه مجلس میرود در کمیسیونها با تصویب کمیسیون و به صورت موقت دستور اجرای آنها به مقامات مملکتی یا دستگاه قضایی داده میشود، این لوایح به آن صورت که بحث شد قوت قانونی ندارد و در مرحله آزمایشی و اجرای موقت است پس مراحل قانونگذاریش تمام نشده یعنی لایحه دولت آمده است به مجلس و مجلس یک اجازهای به صورت موقت داده است که کمیسیون بررسی بکند و به صورت آزمایشی یا موقت اجرا بشود، اسمش را نمیشود قانون گذاشت. بنده پیشنهادم این بود که این لوایح در دستور کار مجلس برای تصویب نهایی باید باشد کمااین که در آخر ماده واحده هم این مطلب اضافه شده یعنی لایحه باید برای تصویب نهایی بیاید به مجلس، در کمیسیون وقتی که تصویب شد و دستور اجرای موقت مجلس داد، در دستور کار مجلس برای طرح و تصویب نهایی باقی باشد (مهندس ارفع - مجلس که رسیدگی نمیکند چگونه دستور اجرا بدهد؟ کمیسیون است که رسیدگی و تصویب میکند و میفرستد به مجلس، مجلس به دولت برای اجرا ابلاغ میکند بنابراین این نوع لوایح در کار مجلس است و در دستور مجلس است نمیشود از دستور مجلس خارج کرد برای این که تصویب نهایی نشده، دولت طبق قوانین مملکتی و طبق قانون اساسی و طبق آییننامه، لایحهاش را باید بدهد به جلسه علنی، این لایحه در مجلس باید باشد و تا تصمیم نهایی رویش گرفته نشود از دستور مجلس خارج شدنش درست نیست به آن جهت آن قسمت از آخر مادهواحده که گفته شده دولت بعداً برای تصویب نهایی لایحه میدهد به مجلس مطابق روش پارلمانی نمیدانم پیشنهاد کردم که یا حذف شود یا به این صورت که عرض کردم اصلاح شود یعنی بعد از تصویب موقت و اجرای لایحه در دستور کار مجلس قرار بگیرد و رویش مجلس در جلسه علنی اظهارنظر بکنند و دیگر احتیاج به تجدیدنظر نداشته باشد زیرا لایحه دیگری نیست که تقدیم بشود، همین لایحه است که در کمیسیون بوده و باید در دستور مجلس قرار بگیرد حالا اگر میدانید درست است به این صورت موافقت کنید چون اصولاً یک لایحه را دولت نمیتواند عیناً دوباره بیاورد به مجلس بدهد، باید همان لایحه در دستور کار مجلس قرار بگیرد و رویش رسیدگی بشود.
رئیس - آقای دکتر عاملی بفرمایید.
دکتر عاملی (وزیر دادگستری) - این پیشنهادی که جناب آقای آموزگار فرمودند البته در پیشنهاد یک اشتباه است که نوشته است جمله به مجلس تقدیم نمایند، این کلمه به مجلس تقدیم نمایند در لایحه اصلی به مجلس تقدیم نمایند هست و این را اشتباهاً قرائت کردند و این دلیلش این است که خودشان در مجلس مطرح کردند و در کمیسیون هم مفصل رویش بحث شد، جملات مختلفی که بتواند منظور آقای آموزگار را تأمین بکند از طرف اعضای کمیسیون پیشنهاد شد و هیچکدام از این جملات نتوانست ایشان را راضی بنماید و بالاخره توضیحی که هم در کمیسیون داده شد و هم حالا تکرار میشود این است که بعد از این که یک لایحه به تصویب کمیسیون مشترک رسید، این لایحه شور شده است در هر دو مجلس و این که مرقوم فرمودند که در مجلس مطرح گردد، یک لایحه که در آن واحد قابل طرح در مجلسین نیست، اگر به صورت مشترک باشد قابل طرح است ولی اگر به صورت مشترک نباشد قابل طرح نیست، بایستی یا در مجلس شورا مطرح بشود و یا در سنا مطرح بشود (آموزگار - در مجلسی که تقدیم شده مطرح بشود) البته این باز در پیشنهاد شما نوشته نشده آنچه که در پیشنهادتان نوشتهاید این است یعنی وظیفهایست که به عهده دولت گذاشته شده است که سپس برای تصویب قطعی به مجلس تقدیم نماید، وظیفه دولت بعد از اجرای رأی کمیسیون مشترک در صورت تصویب که خود این قانون اجازه اجرای مصوبه کمیسیون مشترک را خواهد داد نه این که کمیسیون یا دیگری این اجازه را بدهد، اجازه مصوبه کمیسیون به موجب همین مادهواحدهای است که به تصویب آقایان خواهد رسید و این است که قابل اجرا است. وظیفه دولت بعد از آن که آن لایحه را به موقع اجرا گذاشت این است که از یکی از دو قسمت تقاضای تصویب نهایی و قطعی این کار را بکند و مادام که به تصویب نهایی نرسیده است
موقتاً مصوبه کمیسیون را به مرحله اجرا بگذارد و البته دولت این کار را خواهد کرد.
رئیس - رأی بگیریم آقای آموزگار؟
آموزگار - عقیده بنده این است که یک لایحه را دو مرتبه دولت نمیتواند به مجلس تقدیم کند.
رئیس - بنابراین به پیشنهاد آقای آموزگار رأی میگیریم، خانمها و آقایانی که موافقند خواهش میکنم قیام بفرمایند (چندنفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینماید دو سطر اول مادهواحده تا بعد از کلمه همچنین حذف و جمله زیر به جای آن نوشته شود:
«ماده واحده - وزارت دادگستری مجاز است...» همچنین در سطر ششم به جای کلمه سپس نوشته شود: «بعد از یک سال».
با تقدیم احترام - معتمدی
رئیس - آقای معتمدی تشریف بیاورید.
معتمدی – همان طور که نمایندگان محترم مستحضر هستند تمام صحبتهایی که در این دو سه جلسه گذشته شده است روی لایحه ۱۶ مادهای بوده که بنده در پیشنهاد اولیه پیشنهاد کردم این دو سطر اول که نوشته شده است به وزیر دادگستری اجازه داده میشود لایحهای را که تحت عنوان تحول اساسی دادرسی در ۱۶ ماده به مجلس شورای ملی تقدیم شده، حذف و نوشته شود به وزارت دادگستری، نه وزیر دادگستری برای این که وزیر ممکن است تغییر بکند و یا مدتی وزارتخانه وزیر نداشته باشد (مهندس ارفع - آقای دکتر عاملی که ننوشتهاند) به وزارت اگر نوشته شود اعم است و بهتر است و تحول اساسی هم به کار انجام نشده نمیگویند و این کار اساسی نیست، وقتی کاری انجام بشود و حقیقتاً تحولی روی بدهد شده میگویند تحول اساسی شده است، شاید هم تحول نباشد اساسیاش را که دیگر چه عرض کنم، بههرحال پیشنهاد دادم که این دو سطر حذف شود و این لایحه ۱۶ ماده بیاید به مجلس و نمایندگان محترم روی آن شور و غور کنند و تنقیح بکنند و تصویب یا رد بشود و این مسلماً عقیده نمایندگان است (مهندس ارفع - ابداً) اگر از ته دل خودتان بپرسید همه شما قبول دارید (مهندس آصفی - شما تکلیف روشن نکنید) بنده تکلیف معین نکردم آقای مهندس آصفی، ولی با اغلب آقایان که صحبت کردم همهشان نظرشان همین بود (مهندس آصفی - میخواستهاند عقیده شما را بسنجند) ولی لوایحی که جنبه آئیننامه دارد اگر برود به کمیسیون مشترک به نظر بنده مانعی ندارد، یکی دیگر هم کلمه سپس است، این سپس دامنهاش خیلی وسیع است، نوشتهاند بعد از این که به مرحله آزمایش گذاشته شد سپس برای تصویب به مجلس تقدیم میشود، سپس ممکن است ۲۰ سال طول بکشد، بنده پیشنهاد کردم به جای این سپس نوشته شود بعد از یکسال بیاید به مجلس، این عقیده بنده بود البته بسته به نظر نمایندگان محترم است و من مطیع نظر آقایان نمایندگان هستم.
رئیس - به پیشنهاد آقای معتمدی رأی میگیریم، خانمها و آقایانی که موافقند خواهش میکنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینماید نام تحول اساسی از مادهواحده حذف شود.
دکتر پورهاشمی - اماممردوخ - دکتر رمضانی - ساگینیان - دکتر سامیراد - معتمدی - فخرطباطبایی - دکتر اسدی - بختیار بختیاریها - ملکشاهظفر - طهماسبی - ایلخان - مهندس والا - دکتر بقایی - کیهان یغمایی - دکتر سعید حکمت - پاینده - زهتابفرد - رامبد
رئیس - آقای فخرطباطبایی بفرمایید.
فخرطباطبایی - عرض کنم این پیشنهادی که داده شده است و بنده و جمع دیگر از آقایان امضا کردهاند در ماهیت این مادهواحده تغییری نمیدهد خواه به تصویب
آقایان برسد خواه نرسد، پیشنهادی نیست که در ماهیت این مادهواحده تغییری بدهد ولی یک پیشبینی است و من شخصاً امیدوار هستم این لایحه تحول اساسی آقای وزیر دادگستری واقعاً این لایحه و لوایح دیگری که میآورند با این مذاکراتی که شد آن لوایح جبران این لایحه را بکند و این تحول ایجاد بشود و مملکت ما نیازمند هم هست که در دادگستری تحرکی داده شود و همه ما علاقهمند هستیم و همین بحثها و انتقاداتی که شد بیشتر به جناب آقای وزیر دادگستری تحرک میدهد که بالاخره حرف خودشان را به کرسی بنشانند و ما میخواهیم که به کرسی نشانده بشود و واقعاً وقت مملکت تلف نشده باشد و تحرکی در دستگاه دادگستری به وجود بیاید (مهندس ارفع - اگر جمله به وضع فعلی بماند چه تالی فاسدی دارد؟) ولی ببینید جناب آقای مهندس ارفع بنده در خدمت حضرتعالی در کمیسیونها آنچه استفاده کردم مردی هستید منطقی، بامنطق صحبت میکنید و تسلیم منطق صحیح هم هستید، فکر کنید خداینکرده این لایحه تحول اساسی ایجاد نکرد ما پیشاپیش نباید این کلمه را بگذاریم و من واقعاً امیدوار هستم که تحول اساسی ایجاد بکند و خدا کند که این کار بشود، ما دیگر نباید با کلمات و واژهها بازی کنیم، در کمیسیون فرمودند بنده اسم بچهام را دوست داشتم این اسم را گذاشتم ولی اسمگذاری لایحه متعلق به شخص وزیر دادگستری نیست که هرچه دوست داشت اسم بگذارد، اگر تحول اساسی ایجاد کرد خودبهخود این لقب را خواهد گرفت، اگر تحول ایجاد بکند خود ملت ایران این لقب را به این لایحه خواهند داد (صحیح است) و اگر خدای نکرده آن انتظاری که بود انجام نشد به ما چه میگویند و به علاوه جناب آقای مهندس ارفع توجه بفرمایید این جمله هیچ در ماهیت قضیه اثری ندارد چون ممکن است در سنا هم همین مسأله مطرح بشود و بگویند به لایحهای در چنین مادهواحده این اسم را گذاشتهاند و قضیهای است که هنوز امتحان نشده حداقل این فرض را ممکنه را بکنید البته برای من تکاندهنده است که فرض کنم تحول در دادگستری ایجاد نکند چون من علاقهمند هستم دادگستری بایستی به موازات تحولات ششم بهمن پیشرفت بکند و اگر هم نکرده دیر شده و هرچه زودتر باید این تحرک در دستگاه عدالت ایجاد بشود، باید کارهای مردم با سرعت رسیدگی بشود، وقتی که محاکم میدهند دوساله است تا ۱۳۴۶ وقت دادهاند این تکاندهنده است، برای هر دادگاه ظرفیت زمانیاش ۲۰ پرونده در وقت گذاشته قاضی خیلی هم هنر بکند چهارتایش را در روز محاکمه کند و خاتمه بدهد، اینها مسایلی است و دردهایی است که وزارت دادگستری با آن مواجه است خود آقای دکتر عاملی در رأس این وزارتخانه هستند بیشتر مواجه با این اشکالات هستند، ما هم علاقهمند به اصلاح دادگستری هستیم این عرض بنده است به طور خلاصه، اصراری هم نیست حالا آقایان قبول بفرمایند تصویب هم بفرمایند یا نفرمایند بنده عرضی ندارم. این توضیحاتی است که لازم بود بدهیم دادیم که روزی نگویند کسی نبود یک توضیحی بدهد در صورتمجلس اقلاً منعکس شده باشد.
رئیس - آقای مهندس صائبی بفرمایید.
مهندس صائبی - چون در شور دوم نمیشود پیشنهاد جدیدی داد فرض بکنیم که این پیشنهاد تصویب شود بنده لایحه را بدون این جمله میخوانم خواهید دید با این پیشنهاد اصلاً لایحه مفهومی پیدا نخواهد کرد «به وزیر دادگستری اجازه داده میشود لایحهای را که در ۱۶ ماده به مجلس شورای ملی تقدیم شده» بنابراین اصلاً معنی نمیدهد چون نمیشود جملهای اضافه کرد، پیشنهاد ایشان اگر تصویب شود ماده را از بین میبرد (طباطبایی - هیچ از بین نمیرود).
رئیس - آقای پاینده بفرمایید.
پاینده - این پیشنهادی که اینجا مطرح شده و ظاهراً یک نوع موافقت با آن هست و میگویند اگر این کلمه را برداریم چه بگذاریم خود آقای وزیر دادگستری شایستهتر از هرکسی هستند که این امور را هرطوری که صلاح میدانند تعدیل بفرمایند و این نام تحول اساسی را که بنده در فرصت دیگری عرض کردم برای موردی که
ایشان توفیق پیدا خواهند کرد که یک لایحهای برای تحول اساسی بیاورند محفوظ بماند چون من حقیقتاً بیم دارم این عنوان از بین برود و بعد یک عنوان به این خوبی و مطنطنی ما نتوانیم پیدا کنیم بنابراین اگر یک تعدیل و اصلاح جمله را به عهده خود ایشان بگذاریم بهتر است، نمیشود بگوییم که ما یک کلمه به این مطنطنی داریم و در قالب آهن بریزند که ما اینجا گفتیم یک کلمهای جایش نداریم بگذاریم و این مبنای خوبی نیست که دوستان اکثریت بنا را بر عدم تصویب بگذارند یک کمی هم همدلی بفرمایید که انشاءالله این پیشنهاد تصویب بشود و بگذریم و آقای وزیر دادگستری هم انشاءالله بیشتر از این در اینجا معطل نشوند و لایحهشان را بگیرند و بروند عمل کنند تا توفیق ایشان را ببینیم.
رئیس - آقای دکتر عاملی بفرمایید.
دکتر عاملی (وزیر دادگستری) - بنده خوشوقتم به استحضار نمایندگان محترم برسانم که در هر موردی که پیشنهادی رسیده بود کمیسیون سعی کرده است که بلکه این پیشنهادات را مورد قبول قرار دهد و بنده هم کاملاً تسلیم به نظریاتی که در کمیسیون از طرف نمایندگان محترم اظهار میشود هستم، در این باب دو سه جور پیشنهاد رسیده بود که یک پیشنهاد دیگر هم که بنده نمیدانم مطرح خواهد شد یا خیر از آقای عبدالحسین طباطبایی بود که ایشان نوشته بودند بنویسید تحت عنوان تحول اساسی دادگستری، بنده بههیچوجه مانعی نمیدیدم که اسم لایحه را در ماده ننویسند و تحول را حذف کنند و دادرسی تنها را بنویسند، بعد دیدیم به این ترتیب جمله خراب خواهد شد، بعد گفتند که لایحه را اسمش را ننویسیم، دیدند که لایحه بیاسم صحیح نیست باید در یکجایی ذکرش بکنند، بالاخره گفتند این چه تعصبی است که حتماً اسم این لایحه را در ماده ننویسیم و بالاخره تحت عنوانی که ملاحظه میفرمایید در ماده ذکر شده است و آن پیشنهاد آقای طباطبایی هم که الان عرض کردم این است که این جور نوشته شود به وزیر دادگستری اجازه داده میشود که لایحهای را که تحت عنوان تحول اساسی دادگستری نامگذاری کرده و متضمن ۱۶ ماده است، خلاصه بعد از بحث زیادی که شد دو عبارت ماده را تغییر دادند، کلمه تحت عنوان و بهجای تحول اساسی نوشته شد تحول اساسی دادرسی، به این ترتیب نوشتند لایحهای را که تحت عنوان تحول اساسی دادرسی در ۱۶ ماده به مجلس تقدیم شده چنین و چنان البته این اسم، اسم مصوب مجلس نیست و این اسمی است که بنده برای این لایحه انتخاب کردهام و موقعی که به خود لایحه بخواهند رأی بگیرند و مورد نظر قرار بدهند قطعی است که در اسمش هم هرنوع تغییری میتوانند بدهند و این بستگی به نظر مجلس شورای ملی و مجلس سنا دارد که چه اسمی را برای قانونی که میخواهند تصویب کنند انتخاب بکنند، آن قانون خواهد بود و مصوبه شما و این لایحه تقدیمی بنده و در روی این لایحه این اسم نوشته شده است، اسم قانون نوشته نشده و بنابراین نگرانی آقای فخرطباطبایی و آقای پاینده تصور میکنم هیچموردی نداشته باشد چون این اسم است و اسم هم مانعی ندارد و فعلاً این کلمه (تحت عنوان) اضافه شده که هرگونه نگرانی که در آتیه چه خواهد شد تصور میکنم کاملاً مرتفع خواهد شد (صحیح است).
رئیس - به این پیشنهاد رأی میگیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش میکنم قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
مقام معظم مجلس شورای ملی
در مورد مادهواحده پیشنهاد مینماید به عوض کمیسیون مشترک دادگستری کمیسیون خاص تشکیل گردد.
کلانترهرمزی - دکتر مبین - معتمدی - ایلخان - عبدالمجید بختیار - دکتر اسدی - دکتر پورهاشمی - رامبد - دکتر جعفری - ابوالقاسم پاینده - مهندس بهبودی - مهندس والا - دکتر بقایی - زهتابفرد - دکتر رمضانی - اماممردوخ - نیری
رئیس - آقای پاینده بفرمایید.
پاینده - درباره پیشنهادی که تقدیم مجلس مقدس شده است و متأسفانه در کمیسیون توجهی نشده و ظاهراً این سوءتفاهمی
بوده است که مبادا خداینکرده پیشنهاددهندگان نسبت به کمیسیون دادگستری یک نوع نظری دارند از این مطلب بنده تعجب میکنم حتی فرضش را که چرا بایستی شبح این فکر از خاطر کسی بگذرد چون همه ما در این کادر موجود مساوی و همعرض هم هستیم و هیچکس از دیگری وکیلتر نیست و کمیسیون دادگستری در حدود وظایف خودش منتخب مجلس است و محترم است، از این حیث گفتگویی نیست، پیشنهاد کمیسیون خاص به دو جهت بود یکی این که در کمیسیون دادگستری که کمیسیون مادر است لوایح زیادی هست و کمیسیون دادگستری فوقالعاده کارش سنگین است، به نظر رسید کمیسیون دیگری انتخاب بشود و به این کار برسد شاید همان اعضای کمیسیون دادگستری بیشترشان در آنجا هم باشند از این حیث تغییری داده نخواهد شد، شاید تغییر زیادی نکند و یک ملاحظه دیگر رعایت نشده است چون در مذاکراتی که اینجا شد گفته شد وکالت در توکیل البته به نظر من اشکالی ندارد اما قطعاً وقتی کمیسیون دادگستری انتخاب میشده نظر این که یک کمیسیون قانونگذار مستقل باشد نبوده است، وقتی مجلس از نو و رئیس مجلس از نو کمیسیون خاصی انتخاب میکند باتوجه به این است که این کمیسیون نه یک کمیسیون تصویبکننده درجه دوم است بلکه یک کمیسیون قانونگذاری درجه اول است و چنانچه یکمرتبه کمیسیون خاص بههرحال یک مورد خاص است برای قانونگذاری و ملاحظه سوم این است که دوستان کمک کنند که یکی از پیشنهادات تصویب شده باشد که نگوییم همه را رد کردند.
رئیس - آقای مهندس ارفع بفرمایید.
مهندس ارفع - به شهادت صورتجلسات مجلس مقدس در هر موقع که پیشنهاد واقعاً صحیح و معقولی از نظر افراد حاضر در جلسه نه از نظر فراکسیون اکثریت، بلکه از نظر اکثریت افراد حاضر در جلسه از طرف اقلیت یا اکثریت و یا هر فردی در این مجلس ارایه شده و مورد پسند بود، مورد تأیید قرار گرفته بنابراین ما بههیچوجه تعصبی نداریم نسبت به این که پیشنهادی اگر از طرف رفقای اقلیت ما که همیشه احترام به نظریات آقایان قایل هستیم پیشنهادی بشود ما چشمبسته و یا روی تعصب که بنده همیشه ناشی از جهل میدانم و تعصب را معادل با جهل میدانم پیشنهادات را رد کنیم (پاینده - لطفاً با عمل ثابت کنید) با عمل ثابت کردن جناب پاینده ثبوتش به این ترتیب نیست که هرچه آقایان خواستند و ما موافقت کردیم دلیل بر این باشد که با عمل ثابت کردهایم، آنوقت برخلاف عقیده و برخلاف تشخیص خودمان به آن رأی دادهایم یعنی خواستهایم دلی به دست بیاوریم و شأن این مجلس نیست که مصالح عمومی را زیر پا بگذارد و دل عدهای را به دست بیاورد (صحیح است) بنابراین باید بنده به عرض آقایان برسانم که با اصل مسأله که طرح و بررسی مسایل فنی در کمیسیونهای فنی و در جلسات فنی باشد صددرصد موافقم و امروز هم در کشورهای پیشرفته نحوه قانونگذاری در آن کشورها به نحوی است که فن و علم حکومت میکند بر سیاست به این معنی که قوانینی که مربوط به رشتههای خاصی است مطلعین خاص آن رشته کاملاً بررسی میکنند و مطالعه میکنند و اینها از حیث دستگاه قانونگذری آن کشورها من جمیع جهات این قوانین را مطالعه میکنند و بررسی میکنند و نتیجه بررسی و مطالعات این آقایان است که بعداً میآید و فرم قانون به خودش میگیرد و بعداً میآید و جریان عادی قانونگذاری را طی میکند والا هیچوقت
شما نمیبینید در یکی از مجالس پیشرفته یک مسایل فنی را بتوانند سیصد، چهارصد نفر، پانصد نفر نمایندهای که نشسته و چهبسا پنجاه درصد آن عده که در آنجا نشستهاند در آن رشته خاص نظر نداشته باشند و همگی بتوانند در آن مسأله اظهارنظر کنند و این صحیح نیست، آن کمیسیون فنی مورد اعتماد مسأله را بررسی میکند و بعد آن را به آن اجتماع و به آن جلسه تقدیم میکند بنابراین بنده با اصل مسأله موافقم که مسایل میبایستی در جهات فنی در دستگاههای فنی رسیدگی شود اما تطبیق این مطلب با وضع خودمان در این مجلس و با آئیننامه فعلی بنده خیال میکنم مقدور نیست، اگر انتخاب شعب دو مجلس بر این اساس بود که روی تخصص نمایندگان در شعب تقسیم میشدند به این معنی که اگر ما ده نفر پزشک داریم، دوازده نفر پزشک داریم، در هر شعبه دو نفر پزشک قرار میگرفت یا سی نفر متخصص کشاورزی داریم، در هر شعبه پنج نفر متخصص کشاورزی قرار میگرفت یا اگر سی نفر حقوقدان داریم، در هر شعبه پنج نفر حقوقدان قرار میگرفت یا انتخاب کمیسیونها را میتوانستیم به نحوی انجام بدهیم که در انتخاب این کمیسیونها مطابق میلمان در هر کمیسیون کارشناسان اکثریت آن کمیسیون را تشکیل بدهند باز شاید دست ما باز بود ولی طبق آئیننامه جدید کمیسیون خاص باید از شعب تشکیل شود، فرض این را بگیرید که بخواهد کمیسیون خاص از شعب تشکیل شده، آقایان در شعب، صورتشعب را بررسی بفرمایید کمااین که این مطالعه را ما کردیم در هر شعبه ممکن است شش هفت قاضی، حقوقدان باشند در یک شعبه ممکن است هیچکس وجود نداشته باشد، این بررسی را بفرمایید که بدانید قبلاً ما هیچتعصبی نداشتیم بههیچوجه که بگوییم کمیسیون خاص مشترک دادگستری نباشد، این مطالعه را خود ما کردیم و برخورد کردیم به این مسأله که آنچه را که هدف ما است که یک کمیسیون تخصصی بخواهیم بیرون بیاوریم از شعب بیرون نمیآید از کمیسیونها هم به طریق اولی بیرون نمیآید بنابراین وقتی که تشکیل یک کمیسیون فنی عملاً انجامپذیر نیست چه دلیلی دارد که ما کمیسیون فعلی دادگستری خودمان را که نهتنها این قوانین بلکه تمام قوانین قضایی که از مجلس میگذرد مورد شور و مداقه آقایان قرار میگیرد و در کمیسیون که ده نفر از بهترین و ورزیدهترین قضات و مطلعین در آنجا عضویت دارند.
رئیس - آقای مهندس ارفع وقت شما تمام شد.
مهندس ارفع - عرایض بنده هم الان تمام میشود بههرحال در بین ۱۸ نفر ده نفر از ورزیدهترین اشخاص در این کمیسیون شرکت دارند و لوایح دولت را بررسی میکنند، هیچ دلیلی ندارد که اینها را بگذاریم کنار و کمیسیون دیگری که بههیچترتیب نمیتوانیم نه آن نظر فنی را تأمین بکنیم و نمیتوانیم بگوییم که ارجح است بهجای این کمیسیون بگذاریم و این کار را بکنیم و بنده استدعا میکنم که آقایان هم پافشاری روی این مسأله نفرمایند و اجازه بفرمایند کمیسیون مشترک مجلس به نحوی که پیشنهاد شده و مورد تصویب کمیسیون دادگستری هم قرار گرفته عمل کند (صحیح است).
رئیس - آقای مهندس بهبودی بفرمایید.
دکتر مهندس بهبودی - استدلالاتی که بنده میخواستم به عرض مجلس برسانم جناب آقای مهندس ارفع زحمت آن را قبول فرمودند و اگر خاطر سروران ارجمند باشد همیشه این صحبت میشود که شعب به علت این که به وسیله قرعه انتخاب میشود آنجوری که باید کمیسیونها تخصصی باش امکانپذیر نیست گرچه مواردی هم هست که میشود این کار را کرد و کمیسیونها را تخصصی کرد ولی خوب تعصب مانع این است که واقعاً آنجوری که شایسته است انسان کارش را بکند. انتخاب بعضی از کمیسیونها به همین صورت درمیآید ولی در مورد کمیسیون خاص، به علت این که کمیسیون خاص پیشنهاد شد این بود که یکبار دیگر به شعب یا به کمیسیونها اجازه داده شود که یک تجدیدنظری بکنند و به علاوه چون این کمیسیون خاص کار مخصوص دارد کمیسیون دادگستری کلیه قوانینی را که به یک ترتیبی با کمیسیون دادگستری سروکار دارد از کمیسیون دادگستری میگذرد، بنابراین اشخاص مختلفی که در رشتههای مختلف تخصص دارند و در کمیسیون دادگستری هستند به این ترتیب ارجح است ولی در این
مورد بهخصوص که همه کارهای قوانین مربوط به دادگستری است ما تصور میکنیم که اگر کمیسیون خاص تشکیل میشد به مراتب بهتر بود و اگر رفقایی که در کمیسیون دادگستری بودند یک کمی با اقلیت حسننیت داشتند همان طور که مواردی را تغییر دادند میتوانستند این کمیسیون خاص را هم همان طور که بارها امتحان شده است در اختیار شخص مقام ریاست بگذارند و آنوقت انتخاباتی بود که تصدیق میفرمایید جناب مهندس ارفع، همان طوری که در دو دفعه گذشته از متخصصین فن انتخاب کردند این بار هم از متخصصین فن انتخاب میفرمودند و این مشکل حل میشد (مهندس ارفع - ما موافقیم) یعنی کار دادگستری به کمیسیونی میرفت که واقعاً صلاحیت داشت، اقلیت حزب مردم منظورش از کمیسیون کمیسیونی بود که به نظر مقام ریاست تعیین بشود حالا اگر اکثریت اجازه میدهند و این تغییر و اضافه کردن یک کلمه را به انتخاب مقام ریاست مخالف تمام مقررات و آئیننامه نمیدانند و نمیگویند که مسلمانی از دست رفت، من پیشنهادم را به این صورت اصلاح میکنم و استدعا میکنم که اکثریت موافقت بفرمایند که پیشنهاد به این ترتیب اصلاح شود.
رئیس - آقای مهندس بهبودی شما خودتان راضی نشوید که آئیننامه رعایت نشود.
دکتر مهندس بهبودی - چون چندین مورد من اعتراض کردم و مخالف آئیننامه بود اجازه میخواهم از پشت تریبون اصلاح بکنم بسته به نظر سروران محترم است.
رئیس - بنده تصور میکنم شاید مناسب نباشد ما آئیننامه را برای موضوعی رعایت نکنیم البته اگر در آئیننامه مطالب مبهمی وجود داشته باشد که لازم به تغییر باشد انشاءالله بعداً اصلاح میشود، حالا اصرار دارید که به پیشنهادتان رأی بگیریم؟
دکتر مهندس بهبودی - بنده پیشنهادم را اصلاح میکنم و استدعا دارم به پیشنهاد اصلاح شده رأی بگیرید.
رئیس - اصلاح پیشنهاد که برخلاف آئیننامه است، بنابراین به پیشنهاد اولیه فراکسیون پارلمانی حزب مردم رأی میگیریم، خانمها و آقایانی که موافقند خواهش میکنم قیام فرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد بعدی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی
از آنجایی که لایحهای که در جلسه ۱۹/۹/۴۴ جناب آقای وزیر دادگستری در مورد تغییرات اساسی در دادگستری تقدیم مجلس شورای ملی کردهاند که تصور میرود از اهم لوایحی باشد که در این مورد تقدیم خواهند کرد و آنچنان حایز اهمیت است که باید در جلسات مجلس مطرح تا کلیه نمایندگان محترم بتوانند اظهارنظر نمایند و خوشبختانه تعداد معدود مواد آن آنچنان نیست که موضوع صرف وقت زیاد مستمسکی برای طرح نکردن در جلسه علنی باشد با توجه به این که این مجلس مکرر نشان داده است که نمایندگان محترم اعم از اکثریت و اقلیت و منفردین کار زیاد و تشکیل جلسات طولانی را بر تصویب لوایح در کمیسیونهای خاص ترجیح میدهند، این است تقاضا دارد و پیشنهاد مینماید لایحه تحول اساسی در دادگستری در جلسه علنی مطرح گردد و به طریق عادی رسیدگی شود.
دکتر مبین - اماممردوخ - کیهان یغمایی - طهماسبی - رامبد - ملکشاهظفر - دکتر پورهاشمی - ساگینیان - دکتر سعید حکمت - دکتر اسدی - فخرطباطبایی - دکتر بقایی - دکتر رمضانی - عبدالمجید بختیار - پاینده - ایلخان - رسول پرویزی - مهندس والا - زهتابفرد - دکتر سامیراد - معتمدی - دکتر جعفری
رئیس - آقای دکتر جعفری بفرمایید.
دکتر جعفری - بنده بارها در این مجلس به یک نکته اشاره کردهام و آن این است که هدف تمام نمایندگان اعم از اکثریت و اقلیت خدمت به شاهنشاه و مملکت است (صحیح است) منتهی طریق وصول به این هدف مختلف است امروز هم میخواهم بهخصوص توجه سروران اکثریت
را جلب کنم اقلیت پیشنهادی کرده در مورد این پیشنهاد هم آنچه به نظرش رسیده عریان بیان کرده، اکثریت در جلسه گذشته از یک کلمهای که یکی از دوستان ما به کار برد یعنی کلمه تعصب ناراحت شدند و امروز دوست عزیز من جناب مهندس ارفع میفرمایند تعصبی نداریم با آن بیان منطقی ایشان که تعصب ندارند بنده رو میکنم به آقایان و عرض میکنم این لایحهای که تحت این عنوان تقدیم شده به حق دگرگونی در دادگستری ایجاد خواهد کرد و دادگاهها را زیر و رو خواهد کرد، صلاحیت دادگاهها را تغییر خواهد داد و در تمام موارد نکاتی را پیشبینی میکند (دکتر یزدانپناه - شما که جزو پیشنهاددهندگان نیستید) خیلی سپاسگزارم جناب آقای دکتر یزدانپناه اگر نیستم شما اخطار آئیننامه بفرمایید.
رئیس - آقای دکتر جعفری هم جزو پیشنهاددهندگان هستند منتهی چون امضای ایشان را نتوانستهاند بخوانند در چاپ نیست.
دکتر جعفری - خیلی متشکرم اتفاقاً خیلی خوشوقت شدم آقای دکتر یزدانپناه و بد نیست که درباره یک نکتهای وارد بشوید (دکتر یزدانپناه - بنده حق دارم تذکر بدهم) این پیشنهاد را بنده دادهام صورتمذاکرات را مطالعه بفرمایید و اصرار بنده به مطالعه صورتمذاکرات برای همین است بههرحال در مورد این لایحه، لایحهای به این اهمیت به نظر بنده مجلس نبایستی از خود سلب اختیار بکند و این اختیار را تفویض بکند به یک کمیسیون، حالا هر کمیسیونی باشد عنوان شده عنوانی که شنیدم در کمیسیون جناب آقای وزیر دادگستری برای عدم قبول این پیشنهاد کردند این بود یعنی اصولاً فکر تقدیم لایحه برای جناب وزیر دادگستری این بود که مجلس فرصت رسیدگی به یک مواد زیادی راجع به دادرسی امور کیفری و غیرذالک را ندارد، اگر این بیان را صددرصد قبول کنیم در مورد لایحه ۱۶ مادهای صددرصد باید رد بکند، آقا ملاحظه بفرمایید جناب آقای مهندس ارفع این جلسه چهارم است که مجلس دارد روی این لایحه بحث میکند، من از آقایان استدعا میکنم به وجدانتان مراجعه بکنید، اگر همین لایحه ۱۶ مادهای جناب وزیر دادگستری با قید فوریت تقدیم شده بود آیا امروز تصویب نشده بود؟ (دکتر یزدانپناه - دو سال طول میکشید) مگر اکثریت نظرش این بوده که طول بدهد و اگر غیر از این بود ۱۶ ماده بود در یک جلسه ممکن بود تمام بشود، عرض نکردم سایر لوایح اما این لایحه را بخوانید، لایحهای است که با سرنوشت دادگستری این مملکت سروکار دارد، چه نگرانی هست، چه ایرادی هست که همین الان جناب وزیر دادگستری به قید یک فوریت تقدیم مجلس بکنند (مهندس ارفع - ما که به دولت اجازه ندادهایم، کمیسیون مشترک رسیدگی میکند، مطالعات لازم میشود، همه آقایان شرکت میکنند، پیشنهاد خودشان را میدهند، شور اول و دوم هم میشود) جناب مهندی ارفع باز تشکر میکنم از نطق نشسته جنابعالی و در عین این که جنابعالی را توجه بدهم به فرمایشات قبلیتان و مطالبی که در مورد پیشنهاد قبلی بیان فرمودید، عرض میکنم آن بیانات با این مغایر است جناب مهندس ارفع، بنده که نگفتم این فوری میرود اجرا میشود ولی میرود به کمیسیون، چرا میرود به کمیسیون؟ چرا در جلسه علنی مطرح نشود؟ چه نگرانی هست؟ میفرمایید این ۱۶ ماده را خود جناب وزیر دادگستری گفتهاند اساس کارشان هست، میگویند بقیه لوایح را ندادهام تا تکلیف این کار معین بشود، یک لایحهای را که خود تقدیم کنند اینقدر و تا این حد برایش اهمیت قایل است چرا در جلسه علنی مطرح نشود و چرا همه نمایندگان رویش نظر ندهند؟ اکثریت که هست، اکثریت هم که طرفدار دولت است، به فرمایش خودتان طرفدار اصولی دولت است، اگر اقلیت مخالف باشد چه میشود مگر غیر از این که اقلیت صحبت میکند و بعد شما تصمیم میگیرید و حکومت میکنید.
رئیس - آقای دکتر جعفری وقت شما تمام شد.
دکتر جعفری - بههرحال بنده از جناب دکتر عاملی تقاضا میکنم توجه بفرمایند به این مطلب و بگذارند محکمتر و یکقدری اصولیتر تصویب شود.
رئیس - رأی میگیریم نسبت به این پیشنهاد، خواهش میکنم خانمها و آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (چند نفری برخاستند) تصویب نشد. کلیات آخر لایحه
مطرح است آقای فولادوند (گفته شد تشریف ندارند). آقای صادق احمدی بفرمایید.
صادق احمدی - بنده از اول قصد نداشتم راجع به این لایحه مصدع نمایندگان محترم بشوم ولی ظرف این چند روز که این لایحه تحت عنوان تحول اساسی دادرسی تقدیم مجلس شده است و در کمیسیون مورد بررسی قرار گرفته و به جلسه علنی آمده است، اکثریت دوستان میخواستند نظر بنده را بدانند به این علت بنده خودم را ناچار دیدم که چند دقیقهای در کلیات آخر مصدع نمایندگان محترم بشوم، بنده اقرار میکنم که واقعاً دادگستری سوژه خوبی است برای انتقاد کردن و حمله کردن، دوستان ما در جلسات گذشته و در جلسات قبل مطالب زیادی گفتند، خیلی از مطالبشان شاید باید گفته میشد بعضی از مطالبشان بهتر بود از پشت تریبون مجلس گفته نمیشد (فخرطباطبایی - جنابعالی نظر خودتان را بگویید) بنده نظر خودم را میگویم انصاف داشته باشید آقای فخرطباطبایی، شما دیدید که بنده با پیشنهاد شما موافق بودم حتی یکی از ر فقای اکثریت گفتند شما رئیس کمیسیون دادگستری هستید معهذا وقتی پیشنهاد حذف لایحه ۱۶ مادهای میشود بلند میشوید، انصاف نیست بههرحال دوستان ما کار انتقاد را به جایی رساندند که اعضای کمیسیون دادگستری منتخبین خودشان را مورد بیمهری قرار دادند، آنها که با کمیسیون دادگستری سروکار داشتهاند و پیشنهاد دادهاند میدانند که در کمیسیون دادگستری چقدر رعایت بیطرفی و بینظری میشود (صحیح است) اما نمایندگان محترم میدانند در مجلس چه جلسه علنی، چه کمیسیون همیشه حکومت با اکثریت است و نظر اکثریت محترم است، اکثریت هرچه تصویب بکند محترم است و بنده به عنوان رئیس کمیسیون دادگستری برای اکثریت و اقلیت کمال احترام قایل بودهام البته رأی اکثریت همان است که باید به موقع اجرا گذاشته شود اما خوب این دیگر تقصیر دولتهاست که گاه و بیگاه لوایحی به مجلس تقدیم میکنند نظیر این لایحه که سوژه خوبی میشود برای انتقاد کردن باید گفت که خودکرده را تدبیر نیست، خودشان که چنین لایحهای را میدهند باید در انتظار انتقاد شدید باشند، قطعی است که وقتی وزیری بخواهد برای تسهیل و تسریع کار خودش تشریفات عادت پارلمانی را کنار بگذارد و به فوریت لوایح تقدیمی خود را از مجلس بگذراند یکعدهای از نمایندگان که از دادن رأی محروم میشوند حق دارند که انتقاد بکنند و ناراحت باشند، این طبیعی است حالا وای به حال وقتی که این وزیری که چنین ریسکی میکند وزیر دادگستری باشد چون همان طور که عرض کردم دادگستری سوژه خوبی است برای داد سخن دادن و علتش هم این است که مردم دل خوشی از دادگستری ندارند (دکتر رهنوردی - حق با مردم است) چرا دل خوشی از دادگستری ندارند، حق با مردم است یا دادگستری به عقیده بنده، به نظر بنده نه حق با مردم است نه با دادگستری، مردم قدری متأسفانه بیانصافی به خرج میدهند و اشتباه میکنند و توقع خارج از حد دارند، دادگستری هم خالی از عیب نیست و نمیتواند خالی از عیب باشد چون دادگستری هم جزیی است از این اجتماع که این اجتماع خالی از عیب نیست و نمیتواند باشد بهخصوص در یک اوضاع و احوالی که ملاحظه میفرمایید در قرن حاضر بر دنیا مستولی شده است و آن مسأله انحطاط سطح اخلاق عمومی است اما اگر فکر میکنید با وضع چند قانون یا جابهجا کردن چند قاضی کار عدلیه تمام میشود و مردم هم راضی میشوند این اشتباه است و اشتباه فوقالعاده بزرگی (صحیح است). عدلیه جزیی است از اجتماع شما، هروقت توانستید اجتماع را اصلاح بکنید، هروقت توانستید این موجبات انحطاط اخلاقی اجتماع را برطرف بکنید (دکتر رهنوردی - تا عدالت اجتماعی نباشد، اجتماع اصلاح نمیشود) عدالت اجتماعی را بنده با جنابعالی موافقم و بنده صددرصد با شما موافقم ولی عدالت اجتماعی غیر از آن عدالت دادگستری است، بههرحال عیب عدلیه با وضع چند قانون یا جابهجا کردن چند قاضی اصلاح نمیشود، عدلیه هم مثل سایر دستگاهها است که معایبی دارند وئ بنده میتوئانم ادعا بکنم و حاضرم ثابت بکنم که عیب عدلیه نسبت به سایر دستگاهها اگر کمتر نباشد بیشتر نیست (کاملاً صحیح است) من استدعا میکنم لااقل
نمایندگان محترم مجلس چون من نمیتوانم این استدعا را از مردم بکنم که همه منصف باشند در قضاوت نسبت به عدلیه، اما این استدعا را از همکاران میتوانم بکنم که یکقدری واقعبین باشند، شما این را بدانید که هرکس با عدلیه سر و کار پیدا میکند دلش میخواهد حاکم بشود ولو حق نداشته باشد، وقتی نشد ناراضی است، این را به کرات گفتهایم معالتأسف در اکثر پروندهها به علت این که انصاف ما یکقدری در عمل کم است و درست قضاوت نمیکنیم و خودخواهیمان شاید یکقدری زیاد باشد، هر دو طرف در مورد عدلیه ناراضی هستند چون هرکدام برای خودشان تصوراتی داشتهاند، آن یکی میگفت که میروم به عدلیه پدر طرف را درمیآورم، دیگری میگفت میرود به عدلیه دهسال باید بدود، در این کشوقوس نتوانستهاند به نتیجهای که تصور میکردند برسند و هر دو طرف غالباً ناراضی هستند. ما مردم گاهی مصداق این شعر هستیم که:
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
در مراجعین عدلیه متأسفانه این طوری است یعنی من اگر مال کسی را بردم میخواهم بروم در عدلیه حاکم بشوم و عدلیه به من نگوید بالای چشمت ابروست، این طرز قضاوت نسبت به عدلیه است، شما بههرحال نمایندگان محترم ملت سوگند وفاداری نسبت به قانون اساسی مملکت یاد کردهاید، قانون اساسی مملکت میگوید قوای مملکت تشکیل میشود از سه قوه که از هم تفکیک شده، مجزا هستند، مستقل هستند، شما چرا اینقدر به عنوان قوه مقننه، قوه قضاییه را تضعیف میکنید؟ آیا قوه قضاییه حق ندارد بگوید که این عمل قوه مقننه موجب تضعیف دستگاه است؟ به ضرر مملکت است؟ اینجا دوستان مطالبی گفتند که همان طور که عرض کردم کاش گفته نمیشد مسأله یکی از قضات عدلیه پیش کشیده شد، بعد هم عنوان شد و چون اسم برده شد بنده هم اشکالی ندارد اسم ببرم موضوع نخجیری است، بنده از کموکیف قضیه مختصر اطلاعی داشتم و میدیدیم به صورتی که دوست عزیز من جناب آقای معتمدی عنوان فرمودند این طور نیست، معذالک با احترامی که برای ایشان قایلم در مقام تحقیق برآمدم و معلوم شد که بین این قاضی استیناف و رئیس شعبه استیناف یک نقار و کدورتی وجود داشته است و چون هر دو طرف بشرند، میخواستند به یک نحوی از یک موقعیت برعلیه هم استفاده بکنند (فخرطباطبایی - بعد هم آن شعبه را به هم زدند) حالا اجازه بفرمایید بنده عرضم را بکنم جناب آقای فخرطباطبایی بعد هم شما فرمایشتان را بکنید، در موقع اعلام رأی رسم بر این است که قضاتی که حکم صادر کردهاند و رأی دادهاند و دادستان یا نمایندهاش که دادیار باشد باید حضور داشته باشند و قیام کنند، موقعی که رئیس دستور میدهد رأی قرائت بشود و منشی شروع میکند این آقای عضو استیناف آقای نخجیری اخطار میکند و میگوید چون نماینده دادستان نیست نبایستی رأی قرائت بشود، رئیس که منتظر فرصت بوده است و بنده هم معتقدم عمل زشتی بوده است برای هر دو طرف میگوید آقا صورتمجلس بکنید که نام اعلیحضرت برده شد و این آقا بلند نشد، این عین ژست و حرفی است که طرف زده است و بنده تحقیق کردم همین بوده است، آن قاضی گفته است که آقای رئیس اعلیحضرت همایونی روی چشم و سر ما جای دارند اما این رأی صحیح نیست چون نماینده دادستان نیست (معتمدی - قضیه این طور نیست) (دکتر کیان - همین طور است که آقای احمدی گفتند) حالا به فرمایش جنابعالی همین طور نباشد، تحقیق بنده این بوده است ممکن است تحقیق بنده غلط باشد، تحقیق این بوده حالا ممکن است به فرمایش جنابعالی این عنوان غلط بوده است شاید... (پاینده - به موجب همین فرمایشی که میفرمایید معلوم میشود کارها از مجرای خودش خارج است) (شیخالاسلامی - همه قضات دادگستری نسبت به مقام سلطنت احترام قایلند) آنها دو فرد بشر هستند مثل بنده و جنابعالی که کارها خیلی از مجرای قانونگذاری خارج میشود، خیلی حرفها بنده و جنابعالی پشت تریبون میزنیم که بهتر بود نمیزدیم، تمام کنیم این را. بنده به عنوان یک عضو کوچک سابق دادگستری عرض میکنم چون حالا اگر بگویم بعضی از آقایان اعتراض میکنند که نماینده هستی و قاضی نیستی ولی دستگاه قضایی اعم از قاضی و کارمند همیشه برای مقام سلطنت احترام
خاصی قایل هست (صحیح است) و باید هم قایل باشد و اساساً کسی حق ندارد به خودش اجازه بدهد به مقام سلطنت اهانت بکند (صحیح است) و نمیتواند، چرا نمیتواند؟ چون خوشبختانه دستگاهها بیدار هستند و آن کسی که چنین جسارتی را میکند به سر جایش مینشانند بنابراین دستگاه عدلیه مثل سایر مردم این کشور که خوشبختانه همه برای مقام سلطنت احترام قایل هستند چون همه شاه را سمبل استقلال مملکت میدانند (صحیح است) بنابراین دستگاه قضایی به همین نحو عمل کرده است و خواهد کرد و باید بکند و میکند، البته اگر کسی خطایی بکند بایستی سزای خطایش را هم ببیند ولی خوشبختانه قضیه به این صورتی که جلوه داده شده بود نیست، خود عمل من حدذاته عمل صحیحی نبوده و فکر میکنم پروندهای در این خصوص تشکیل شده و به دادسرای انتظامی رفته است، به دیوان کیفر هم رفته است، مراجع هم مشغول رسیدگی هستند (معتمدی - و ۹ ماه طول کشیده) چرا طول کشیده است؟ آن را باید قاضی مربوطهاش و یا ممکن است خود جنابعالی به صورت سؤال از آقای وزیر دادگستری سؤال کنید، من مدافع کسی هم نیستم آقای وزیر دادگستری بنده بهشان ارادت دارم ولی سوءتفاهم نشود، بنده در پشت تریبون دفاع از کسی نمیکنم (پاینده - معذرت میخواهم شما مجتهد ما هستید در این رشته، پرونده چرا به دیوان کیفر رفته؟) خواهش میکنم بنده شاگرد شما هستم، بنده که پرونده را نخواندهام لابد علتی داشته است، بنده که صالح نبودهام به پرونده رسیدگی کنم، تحقیقی کردهام این طور گفتهاند، در عدلیه مثل همه دستگاهها مردم زحمتکش زیاد هستند (پاینده - بسیار زیاد) بنده استدعا میکنم که گاه و بیگاه موجبات دلسردیشان را با یک عبارت نیشدار فراهم نفرمایید، تقویت بفرمایید دستگاه عدلیه را چون مملکت احتیاج دارد خود نمایندگان محترم هم معتقد هستند به یک عدلیه قوی و مستقل، شما سعی بفرمایید به موازات ترقیات مادی، از لحاظ روحی و اخلاقی نیز جامعه را اصلاح بکنید تا خودبهخود وضع عدلیه بهتر بشود چون با ترتیبی که هست و آمار نشان میدهد روزبهروز بر تعداد پروندههای عدلیه اضافه میشود و این مربوط است به این که متأسفانه سطح اخلاق مردم پایین میرود و سطح توقعات مردم بالا آمده است، بعضی مردم که دیر آمدهاند میخواهند زودتر بروند، میخواهند ظرف دو سال و سه سال و پنج سال صاحب آلاف و الوف بشوند، طبعاً از راه راست منحرف میشوند و این انحرافات که روزبهروز بر تعداد آنها اضافه میشوند موجب تشکیل پرونده میشود و گرفتاری عدلیه را زیاد میکند که متأسفانه تشکیلات عدلیه تناسبی با پروندههایی که تشکیل میشود ندارد و به همین علت است که کار به کندی پیش میرود اما اصل مطالب که مسأله مادهواحده است از نطقهنظر یک وزیر این است که وزیری میگوید که من میخواهم که دستگاهم را اصلاح بکنم، میگوید احتیاج دارم به وضع یک قوانین از طرف مجلس، یک لوایحی تهیه میکنم و میخواهم تصویب این لوایح به عمر وزارت من برسد که بتوانم اجرا بکنم و سرافراز بیرون بیایم، این از نطقهنظر یک وزیر است که حق دارد بگوید، نمایندگان محترم مجلسین این لوایحی را که من تقدیم میکنم در اسرعوقت تصویب بفرمایید که من بتوانم مطابق آنها عمل بکنم، این وزیر حق دارد که یکچنین توقعی را داشته باشد و هیچ گلهای نمیشود از او کرد و از نقطهنظر یک وکیل این است که وکلا وکیل در توکیل نیستند و نمیتوانند دیگران را از طرف خودشان وکیل بکنند و قانون بنویسند و این هم محترم است و کاملاً صحیح است، پس وکلا حق دارند بگویند قوانینی که میگذرد ما خودمان باید ببینیم و تصویب بکنیم و این هم جای ایراد نیست، وزیر نمیتواند بگوید آقایان وکلا چرا شما چنین فکری میکنید اما از نظر قضات، قضات میگویند شما بههرترتیبی عمل میکنید یک قوانینی به دست ما بدهید که این تشریفات زاید را از دستوپای ما جمع بکند که ما بتوانیم متناسب با زحمتی که میکشیم کار تحویل بدهیم و این همه نارضایتی که در جامعه هست که یک مقدارش به حق است و یک مقدار به ناحق کمتر بشود. از نظر جامعه، جامعه میگوید آقایان نمایندگان مجلس شما چه میگویید که به کمیسیون نرود به جلسه علنی بیاید، شما من را اصلاً فراموش کردهاید آن ملت است که متأسفانه در جریان تصویب لوایح نیست،
شما نمایندگان محترم اصل ۱۳ قانون اساسی را چرا رعایت نمیکنید فقط سنگ به سینه میزنید که به جلسه علنی بیاید، آقایان نمایندگان، ملت از تصویب قوانین در مجلس بیاطلاع است، یک روزنامه را شما نمیبینید که این قوانین را درج بکند، آقا قانونی که برای مملکت میگذرد آن آقای حسنعلی جعفری که در سنقر نشسته است از کجا بداند که چه قانونی از مجلس گذشته است، هیچ دورهای چنین وضعی نبوده، اجازه بفرمایید تا عرض بکنم بنده میگویم آقا ملت میگوید شما چه ترتیبی دادهاید که من در جریان تصویب قوانین باشم، اصل ۱۳ قانون اساسی میگوید توضیحات نمایندگان و لوایح در روزنامهها درج میشود تا ملت مطلع بشوند و نظر خودشان را بگویند تا بگویند صادق احمدی که از طرف اهالی سنقر کلیایی رفتی به مجلس این لایحه به ضرر ما است، این به ضرر مردم است مواظب باشید، این خیلی عجیب است که وکیل هر کار دلش بخواهد بکند موکل بیاطلاع باشد، من چندینبار راجع به این مطلب صحبت کردم تقاضا کردم (صحیح است) باز هم تکرار میکنم مخصوصاً تقاضا میکنم از ارباب مطبوعات، از نمایندگان محترم جراید استدعا میکنم استثنائاً حرفهای بنده را ننویسند اما بایستی مذاکرات مجلس بالاخص راجع به لوایح در روزنامه منعکس بشود و لوایح مصوبه را مردم باید بدانند، لوایحی که اول داده میشود به مجلس بایستی منعکس بشود که مردم بدانند وزیر دادگستری چرا این لایحه را داد که اگر اعتراض شد قاضی رفسنجان هم نظرش را اعلام بکند بگوید صادق احمدی، رئیس کمیسیون دادگستری تو که نشستهای آنجا، این ماده ۱۲ لایحه وزیر دادگستری این عیب را دارد و من هم باید به نظر او اهمیت بدهم (رامبد - جناب آقای صادق احمدی موضوع ملت مطرح نیست به صرفه وزرا نیست و توجه نخواهد شد، خودتان را بیخود زحمت ندهید) خیلی متشکرم بنده عرضم را میکنم از نظر خودم حرفم را میزنم میخواهد انجام بشود میخواهد نشود، وظیفهای دارم که باید عرض بکنم، بنده عرض میکنم که یکبار دوست عزیزم جناب آقای پاینده آمدند یک خبر مجلس را از روزنامهای قرائت کردند که یکی از روزنامههای عصر دو سطر نوشته بود که بدواً آقای زید و عمرووبکر صحب کردند و بعد هم چند لایحه دولت تصویب شد (یک نفر از نمایندگان - همیشه این طور است) من استدعا میکنم این دوستان من که ارباب مطبوعات هستند و به همهشان ارادت دارم این روزنامههای عصر را باز بکنند شما ببینید چه مطالبی دارد (چند نفر از نمایندگان - عادل) بله عکس عادل را چاپ میکنند با صورتها و گراورهای جوربهجور نصف صفحه روزنامه است اما خبر مجلس و قوه مقننه مملکت را فقط مینویسند چند لایحه دولت را تصویب کرد ملت هم اجازه ندارد بداند... (رامبد - اعلانات دولتی به شرطی داده میشود که این مطالب نوشته نشود و اگر این مطالب نوشته شود اعلان نمیدهند و روزنامه نمیچرخد) خیلیخیلی متأسفم کاملاً درست است (پاینده - برای دختران اهواز دو صفحه تمام مینویسند) این خودش در انحطاط اخلاقی جامعه و نسل جوان چقدر مؤثر است، بنده یکوقت در پشت این تریبون عرض کردم وقتی که دادستان بودم از یک متهمی سؤال میکردم میگفت به شرط این که قول بدهی به عنوان دادستان که اسم من در روزنامه باشد، من ده فقره از دزدیها را اعتراف خواهم کرد (دکتر یزدانپناه - طرحی که خودتان مرحمت فرمودید چرا تعقیب نمیکنید؟) این طرح دو سال است که رفته در کمیسیون اطلاعات (یک نفر از نمایندگان - پس خودمان هم تقصیر داریم و تقصیر مردم فقط نیست، تقصیر خودمان هم هست، این را باید اعتراف کرد) دولت هم بیتقصیر نبوده است چندینبار این طرح را کمیسیون خواست در دستور بگذارد دولت فشار آورد و گفت ما مشغول مطالعه هستیم و این مطالعه روز قیامت به پایان خواهد آمد (صحیح است) بههرحال همان طوری که عرض کردم مردم اطلاعی پیدا نمیکنند که چه میشود و چه نمیشود (دکتر مهندس بهبودی - بفرمایید در روزنامه حزب ایران نوین چرا نوشته نمیشود؟) بسیار فرمایش متینی است بسیار متأسفم اکثریتی که در مجلس هست که خودشان نطق خودشان را منعکس نمیکنند مذاکرات مجلس سنا را چون جناب مسعودی در آنجا هستند نگارش میشود و تا اندازهای منعکس میکنند اما دوست عزیز
جناب آقای دکتر مصباحزاده که کمتر افتخار حضورشان را داریم در روزنامه کیهان منعکس نمیکنند، در مورد ماده بنده فکر میکنم نظرم را عرض کردم که با این که وکیل در توکیل باشد نمیتوانم موافق باشم چون همیشه خودم را مدافع اصول میدانستم به غلط یا به صحیح (صحیح است) اما نظر اکثریت محترم است ولی میتوانم حالا که چنین تصمیمی گرفته شده است به عنوان یک فرد کمیسیون دادگستری قول بدهم به رعایت احترام نظر اکثریت نهایت دقت خواهد شد، در کمیسیونها آنچه سهم خود بنده است نهایت دقت خواهد شد همان طور که حالا شد راجع به یک ماده، یک تبصره گاهی دو جلسه وقت صرف میشود، در مورد این لوایح که اهمیت فوقالعاده بهخصوص این ۱۶ ماده دارد دقت خواهد شد و بهخصوص از این حیث اطمینان خاطر میدهم به عنوان عضو کمیسیون دادگستری دوست عزیز بنده جناب آقای مهندس والا تشریف ندارند یک جملهای فرمودند که عین جمله نظرم نیست ولی مفهومش این بود که چرا قبلاً کمیسیون دادگستری چشموگوشبسته به این لایحه رأی دادند همان طوری که عرض کردم صرفنظر از این که مسأله اکثریت و اقلیت است، بنده به حکایت صورتمذاکرات مجلس همیشه با این کار مخالف بودهام، همانوقت که جناب آقای مهندس والا و دوستانشان موافق بودند من مخالف بودم، شما ببینید در مورد تشکیل کمیسیون برای آئیننامه اصلاحات ارضی چه کسانی مخالفت کردند، میخواهم عرض کنم موقعی که آئیننامه اصلاحات ارضی هم آمد و به کمیسیون خاص رفت آنوقت هم بنده مخالف بودم.
رئیس - آقای صادق احمدی وقت جنابعالی تمام شد.
صادق احمدی - بنده اجازه میخواهم که پنج دقیقه دیگر صحبت کنم (نمایندگان رأی میدهیم).
رئیس - خانمها و آقایانی که موافقند آقای صادق احمدی پنج دقیقه دیگر صحبت کنند خواهش میکنم قیام بفرمایند (اکثر بر۷خاستند) بفرمایید.
صادق احمدی - تشکر میکنم.
رامبد - آقای شیفته، معاون مطبوعاتی نخستوزیر تشریف آوردند حالا آن مطالب را راجع به مطبوعات دومرتبه بفرمایید.
صادق احمدی - بنده نمیدانم چطور است که معاون محترم نخستوزیر آنقدر پیشبین و تیربین و مطلع هستند که درست در مواقع حساس که باید مطلبی عنوان بشود از جلسه خارج میشوند (خنده نمایندگان) (پاینده - معذرت میخواهم چون شنیدن تکلیف به وجود میآورد) (معتمدی - ایشان در جلسه بودند). بههرحال این عمل برخلاف قانون اساسی است، در مورد نطق قبل از دستور بنده حرفی ندارم (دکتر رهنوردی - آنها هم باید نوشته شود) بله باید نوشته شود ولی بهخصوص بحث در لوایح و عین لوایح تقدیمی دولت و مصوبههای مجلس بایستی در روزنامهها منعکس بشود و این وظیفه جنابعالی و وزیر محترم اطلاعات است که این تذکر را به مطبوعات بدهید، بنده عرض میکنم نتیجهای را که میتوانم از عرایضم بگیرم (دکتر معتمدوزیری - دولت در کار مطبوعات دخالت نمیکند) خدا عمرتان بدهد، بله عرض کردم نتیجهای را که میتوانم از تمام این عرایض بگیرم این است که جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی یا جناب آقای وزیر دادگستری این قول را پشت تریبون بدهند که لوایح آقای وزیر دادگستری را که به مجلس داده میشود در روزنامهها بنویسند، بنده به عنوان رئیس کمیسیون دادگستری این تقاضا را میکنم، چاپ و انتشار این لوایح چه از لحاظ ارباب بصیرت و وکلای دادگستری و کسانی که با امور حقوقی و قضایی سروکار دارند این خاصیت را دارد که اینها نظرشان را بگویند و بنده که عضو ساده کمیسیون دادگستری هستم از نظر آنها استفاده میکنم (زهتابفرد - شما مذاکرات مجلس را به مطبوعات نمیدهید بعد انتظار دارید مطبوعات چاپ کنند، از مطبوعات پول میخواهند برای مذاکرات مجلس) اطلاعی بنده راجع به این موضوع ندارم که چقدر پول میخواهند و پول دادن چیست، راجع به این موضوع آنچه که باید گفته شود این است که مطبوعات در این
خصوص وظیفهشان را درست انجام نمیدهند، با این که مدعی هستند که رکن چهارم مشروطیت هستند (شیخالاسلامی - اگر این طور باشد پیشنهاد شما پیشنهاد خرج است) بنده از تصدیعی که دادم خیلی عذر میخواهم ولی استدعا میکنم مقام ریاست از همانجا که تشریففرما هستند ترتیبی برای چاپ این لوایحی که به مجلس داده میشود در روزنامههای کثیرالانتشار بدهند با خرج مجلس با پول یا بدون پول بنده نمیدانم چون متأسفانه حالا این روزنامهها هم جنبه تجارتی پیدا کردهاند، حالا اگر از طریق مجلس نمیشود از جناب آقای وزیردادگستری استدعا میکنم ترتیبی بدهند که از محل بودجه محرمانه عدلیه یا بودجه دیگری که دارند لوایح را موقع تقدیم به مجلس برای اطلاع عامه در روزنامهها درج کنند (احسنت).
رئیس - آنچه که مربوط به مجلس است خانمها و آقایان اطلاع دارند که مذاکرات مجلس شورای ملی کاملاً چاپ میشود و هر کدام هم بخواهد در اختیارش گذاشته میشود. اقای پاینده تشریف بیاورید.
پاینده - بحث در کلیات آخر ظاهراً برای گفتن است یعنی بحث شده است، پیشنهادات تمام شده است و همه هم به مبارکی رد شده است، رأیی هم هست و بههرحال این برای دلخوشکنک است و لااقل متشکریم که این دلخوشکنک را از ما دریغ نفرمودهاند، بنده همیشه فکر میکنم که ما در اینجا باید لااقل از نظراتی که میدهیم عنوان مخالف تلقی نشود که فلانی از لباس فلانی خوشش نیامده و عنوان موافق تلقی نشود که خوشش آمده چون مجلس جای بحث است، بحث هم دوطرفه است، من فکر میکنم آقای دکتر یزدانپناه خیلی خوشحال نخواهند شد که مجبور باشند تنها شطرنج بازی کنند و فکر میکنم ما که عنوان اقلیت پیدا کردهایم یعنی اقلیت هم هستیم و تنها عنوان نیست اگر ما بیاییم و دو هفته سکوت کنیم، خود شما دنبال ما خواهید آمد که چرا سکوت میکنید، خوشبختانه حالا که شما یک انضباطی دارید و این انضباط سه ماه بیشتر نیست و الحمدالله که هست و من آن تعبیری را که یکی از همکاران اینجا کرد و این تعبیر البته کمی تند بود ولی در معنی درست بود تکرار نمیکنم، اکثریت بایستی دربست بدون بحث و مناقشه کارش را بیرون بکند و اینجا که آمد بنشیند و رأی بدهد، در تمام مدت دو سال اکثریت کاری را انجام میداد که ما میبایست انجام میدادیم و الحمدالله که الآن امور به مجرای خودش افتاده و آن تعبیر را دیگر من تکرار نمیکنم شاید خوشایند نیست، باید گشت تعبیر بهتری پیدا کرد، بههرحال اکثریت باید در کانال خودش و راه خودش باشد و یک سر رأی بدهد، جای تفکر هم نیست، کار اقلیت هم بحث است و مخالفت، بنابراین بنده بحثی را که اینجا میکنم امیدوارم به عنوان مخالفت غلیظ با ۱۲ سیاه روزنامهها و تیتر درشت نگیرید، به عنوان بحثی است که میخواهم هم مجلس مستحضر باشد و هم استدعا میکنم آقای وزیر دادگستری و وزیر مشاور توجه بفرمایند و انشاءالله که آقای مخبر محترم کمیسیون دادگستری هم حساسیت زیاد نشان ندهند، خود آقای وزیردادگستری شاهدند من به ایشان از سالهای خیلی پیش ارادت داشتهام و ایشان را یک مرد ممتاز و دانا و بابصیرت میشناختم، خود ایشان شاید یادشان نباشد یک روز رفتم دیوان کشور چون متأسفانه سالها در دادگستری به قدری سرگردان بودم که همه پیشخدمتها و مراجعین به عنوان یک وکیل دادگستری با بنده معامله میکردند، چون کسی که آن همه به دادگستری میرود و میآید لابد وکیل دادگستری است، بههرحال بنده ایشان را دیدم در یک حالتی که واقعاً چشمها از خوشحالی برق میزد، مطلب این بود که از هیئت عمومی برگشته بودند، آنجا گفتند بحثی در میان بوده است و سرنوشت یک بیگناهی بود و سرنوشت یک رویه و مثل این که در یک لحظه با همدلی دوستان دیگری رأی ما چربید و آن مطلب به صورتی که من فکر میکردم درست انجام شد، ایشان را بنده وقتی در آن مقام خوشحالی دیدم و از آنوقت هم در نردبان ارادتم به ایشان سه پله بالا رفتم، برای این که یک مردی که تا این اندازه خوب فکر میکند (سیفی - پس با اطمینان کامل به لایحهاش رأی بدهید) از این جهت مطلب مفروغ منه
است، اگر گفتگویی میکنیم مربوط به ایشان نیست، در مسأله دادگستری و قضات و این که در دادگستری گروهی از شریفترین و لایقترین و منزهترین مردم این مملکت هستند بنده حرفی ندارم (صحیح است) و در خود این مجلس نمونههایی داریم که بنده نمیخواهم اسم ببرم، کسانی که از دادگستری یعنی از سابقه قضاوت دادگستری به مجلس آمدهاند نمونه شرف و امانت و نظارت و درستی و انصافدوستی هستند (صحیح است). در خود دستگاه هم بیش از هر دستگاه دیگری مردمان امین و باایمانی هستند ودر آن سالهای آشوب که باکمال تأسف باید گفت مسابقه فساد و نادرستی گذاشته شده بود، این دستگاه امین و درستتر مانده است، و اگر یک صحبتی راجع به یک قاضی یا چند قاضی میشود این را نباید به حساب کلی گذاشت، به خصوص این که جناب آقای مجد توجه بفرمایید که هیچ قضیهای کلی نیست جز خود همین قضیه و شاید این هم کلی نیست بنابراین وقتی ما صحبت میکنیم متوجه استثناها باید باشیم، بنده مثل شما و مثل همه به عظمت و قدرت دستگاه دادگستری و به پوشاندن نقاط ضعف آن خیلی اعتقاد دارم و خدا شاهد است این بحثی که میکنم برای همین منظور است، من از آقای وزیر دادگستری استدعا میکنم که مطالب بنده را به خصوص با آن نیمه خراسانیشان توجه بفرمایند نه به آن طبع ظریف شیرازیشان چون در خراسان همت و قوت تحمل و شنیدن حرفها بیشتر است، شیرازیها مردمان ظریفی هستند و با قول و غزل بیشتر سروکار دارند، ما میبینیم در عدلیه یک عیبی هست، این قضیه مورد توافق هر دو طرف است یعنی یک چیزی خوب کار نمیکند، ماشین خوب راه نمیرود و این مورد اتفاق است و هیچکس در این مورد حرفی ندارد (صحیح است). این ندای عمومی زمان به زبان گویای این عصر هم جاری شده است، شاهنشاه آریامهر فرمودهاند که در این ماشین یک عیب و خلایی هست، این مطلب را بنده قبلاً عرض کردم که یک مرد بزرگ زبان تاریخ و زبان عصر است، اما در تشخیص حالا چه باید کرد که این عیب برطرف بشود؟ مطلب اینجا است ما تصور میکنیم عیب ما بیقانونی است چون قانون کم داریم، هفت هشت قانون درست کنیم تا این عیب برطرف شود، من متأسفانه این توفیق را نداشتهام و این شانس نبوده است که سفر کنم به آنجا که شنیدهام بهترین عدلیه دنیا را دارد و دستگاه قضاییاش در تمام دنیا نمونه است (یکی از نمایندگان - کجا؟) خودتان میدانید ولی در آنجا میگویند که نهتنها آیین دادرسی مدنی وجود ندارد بلکه قوانین مورد استناد دادگاه هم غالباً تنظیم نشده و منضبط نیست و معلوم نیست قاضی مینشیند و رأی میدهد، پس ملاحظه بفرمایید اگر این مطلب درست باشد و گویا درست است، اشکال عدلیه ما و عیب ماشین ما از کمقانونی و بیقانونی نیست، ما از حیث قانون غنی هستیم و شاید بنده بتوانم این مطلب را عرض کنم و مؤیدی هم برای عرضم پیدا کنم که عیب کار ما پرقانونی است و یک مقداری از این قوانین زاید به دست و پای ما بسته است، ما مثلاً یک روزی میآییم و مینشینیم با تبلیغات عجیب و غریب یک قانون که در میان مردم به عنوان قانون بند «ز» معروف شده است درست میکنیم، ایکاش آقای وزیر دادگستری کارهای روزمره فرصتی میداد و تشریف میبردند و بیلان این قانون را میآوردند که این قانون چه بلایی و چه شری برای این مملکت شده است (صحیح است). قانون بند «ز» کار مردم را فلج کرده، از آقای وزیر دادگستری میشود پرسید از این چند هزار پرونده بند «ز» و «ج» و یا «د» چند پرونده تابهحال رسیدگی شده و چند ریال به خزانه برگشته از زمینخواران فراری. آیا ما حق داریم که بنشینیم و با کلمات مردم را در قید و بند بیندازیم و دست و پای آنها را ببندیم و هر روز زندگیشان را مختلتر کنیم؟ اینجا یک مطلبی مطرح شد و جناب آقای وزیردادگستری یک کلمهای را که بنده گفته بودم جواب دادند و عنوانی به بنده دادند که بنده نمیتوانم متأسفانه آن عنوان را داشته باشم، ایکاش میشد، بنده البته الفباخوان این مکتب هستم سی سال است اگر عمری هم باشد انشاءالله سی سال دیگر هم خواهم بود، اما این مطلب را هم بگویم که من هنوز اندر خم کوچه اولم (پروین - شما فیلسوف ما هستید) اما این مطلب را عرض میکنم و
مکرر میتوانم بگویم و رویش هم ایستادهام که قانون بد دایم بهتر از قوانینی است که دایماً عوض بشود (پروین - نه آقا درست نیست)، چرا اجازه بفرمایید قربان شما عرض کنم، ممکن است اشتباه میکنم شما که پیر دیر مایید و جایتان هم در آسمان است بهتر میدانید که همان بد بهتر است که دایماً عوضش کنید چون در قانون بد و خوب معنی ندارد، قانون یک خط است میگوید تا این خط بیا بعد هم نیا تمام شد، اما یک قانونی که ما اسمش را میگذاریم قانون کمتر خوب، این وقتی فرم گرفت میرود به عدلیه، مگر قاضیهای شما همه یک طور هستند و یک جور میفهمند، حتی یک قاضی در یک مرحلهای داشتیم که یازده بار مشورت میکرد و باز نمیفهمید چه بگوید، این احکام متضادی که صادر میشود و احکام مختلفی که داده میشود و غالباً به وجود آمدن یک رویه منجر میشود، جز این است که یک قانون باید هضم بشود و در دستگاه راه بیفتد که مردم بدانند چنان خطری هست و بدانند اگر فلان کار را کردند فلان مجازات را دارد و اگر فلان عمل را کرد فلان عواقب را دارد، هر روز قانون را عوض کردن آشفتگی به وجود میآورد و بلیاتی از این باب ایجاد میشود که خود شما میدانید، یک قانونی هست که میگوید مجازات مجرمین را با شرایطی تا یکربع میشود بخشید، این تا یک ربع را آقای دکتر یزدانپناه که هم من و هم شما و هم مرد کوچه میفهمند که تا یک ربع قابل بخشش است، این را در دادگستری آمدند توجیه کردند تا سهربع یعنی تا باقیمانده یکربع، ملاحظه میفرمایید بنابراین قانونی که در جریان هست و سالهاست که این زیر و بالاهایش شده و سوهانکاریش شده، این را عوض کردن و به نظر بنده دو مرتبه از سرگرفتن صحیح نیست، بنده آقای دکتر آموزگار را یک قیافه روشن کابینه میدانم ولی شنیدم فردا یا پسفردا اگر ما باشیم یک قانون مالیات برای ششمین بار در این ده سال به مجلس خواهند داد، شما را به خدا کدامیک از شما ازین قانون نظام وظیفه سر در میآورید به علت این اصلاحات مکرر یکی از اشکالات و بلیات دادگستری ما قوانین پیچ در پیچ است و اخیراً یک زحمتی هم پیش آمده به حسابی که قوانین منسوخه را لغو کنیم میگویند قوانین مغایر با این را منسوخ میکنیم تازه دعوا میشود که آیا این مغایر هست یا نیست و متأسفم عرض کنم که در دستگاه قضایی شما کسانی هستند که در تفسیر کلمه مغایر درمیمانند که مغایر یعنی چه، بنابراین به نظر بنده بسیار غلط است که فکر کنیم قانون کم داریم، و با قانون بیشتر نوشتن میشود کاری از پیش برد، ماشین بدکار میکند به خاطر بیقانونی هم نیست و بنده تصور میکنم قانون نو آوردن درست مثل صندل مالیدن به مریض است در صورتی که او از نزع مینالد (یک نفر از نمایندگان - پیرمرد است) مثل من و شما، بههرحال در اینجا البته گفتگویی شد که بنده نخواستم اشاره نکرده بگذرم چون میگویند بعضی از مطالب گفتنش پشت تریبون خوب نبوده است، بنده در حدود درک خودم عرض میکنم هیچوقت صحبتی که میکنم به عنوان همه نیست، از دورانی که یک نفر بگوید من ملتم خیلی گذشته برای این که در همین خیابان شاهآباد این سر یکی میگفت من یک ملت، آن سر یک ملت و در این سراسر خیابان هفتاد و دو ملت وجود داشت و یک پسرکی را دیدم که فریاد میزد ملت چه میخواهد؟ ملت چه میخواهد؟ بنده به اندازه خودم و درک خودم میگویم اینجا ستاد انقلاب است، شاهنشاه رهبر انقلاب هستند و ما هم سربازان انقلاب هستیم، اگر در یک موردی یک ترتیبی شده آیا جای گفتگویش جز در ستاد انقلاب است؟ (صحیح است) البته پرده برداشتن بهتر است نشود، اما در لفافه گفتن که چنین چیزی بوده است لازم است، حالا ما آمدیم توضیح دادیم، بنده از توضیحات جناب آقای صادق احمدی که خود ایشان میدانند از سالهای اول که ایشان را دیدم همیشه نسبت به ایشان دلبستگی داشتم (مصطفوی - به آقای صادق احمدی دلبستگی داشتید؟) چقدر استفاده میکنم، دو نفر مینشینند در توی دادگاه برای یکدیگر پرونده میسازند، اگر بنده این افتخار را داشتم که وزیر دادگستری بودم، دست هردوی اینها را میگرفتم و بیرون میکردم و میگفتم جای شما اینجا نیست (یک نفر از نمایندگان - بعد اینجا میگفتند چرا قاضی دادگستری را بیرون کردید؟) من این
اعتراض را نمیکردم اینجا میخواستم استفاده کنم و استدعا کنم که کلمات را اگر کمی هم تند است تحمل بفرمایید، دادگستری یک دستگاه تنفس دارد به اسم دادسرای انتظامی قضات، خود ایشان بهتر میدانند که آنجا تبعیدگاه قضایی است، کسی را که هیچ کجا نمیشود فرستاد به آنجا میفرستند، در آنجا مردمان شریفی هستند و رئیس آنجا مرد شریفی است، وقتی قاضی از همهجا میماند آنوقت میرود آنجا یعنی میرود نظارت کند در کار دیگران که خوب کار میکنند یا نه، من نمیدانم آقای قراچورلو که معمولاً قضایا را بالاتر از من میبینند چه میفرمایند (صادق احمدی - قضات خوبی آنجا هستند) قربانتم قضیه را که عرض کردم هیچ قانونی کلی نیست حتی همین قانون، حتی همین قضیه را که بنده عرض کردم، چرا شما کلی شنیدید؟ اگر کلی هم میگفتم این کل گوشهاش سوهان میخورد (صادق احمدی - کل جنابعالی سوهان میخورد؟) گاهی میخورد، من به نظرم میآید در این مجلس که واقعاً مثل جلسه خانواده است یک مقداری از مشکلات را باید به عرض وزیر دادگستری و به عرض مجلس شورای ملی برسانم و ایشان هم بشنوند، من به گوشم خورده است در یکی از همین سالهای آشوب که خدا نیاورد و ما دیدیم که در دستگاه دادرسی ارتش هزار پرونده، روی این رقم تکیه میکنم با وجودی که آن دوست عزیزی که آنجا نشسته میگوید رقم بلد نیستی، بله هزار پرونده تشکیل شده برای تجدیدنظر و برای رسیدگی و من این تعبیرات را نمیدانم چون فرهنگستان لغات را فارسی کرده و ما فارسیمان چندان خوب نیست، فرستاده آنجا تمام این پروندهها نقض شده حتی با پلیکپی ملاحظه بفرمایید این یک مقدار مسایلی است که باید باخبر باشیم، بنده یادم میآید آنوقتی که من تمرین خواندن فلسفه را میکردم یک کتابی دارد ابنسینا افتخار مشرق به نام الاشارات و التنبیهات، این کتاب را خواجه طوسی همشهری آقای وزیر دادگستری شرح نوشته، نابغهای بر نوشته نابغهای شرح نوشته، امام فخررازی همشهری آقای وزیر آموزش و پرورش هم برداشته این کتاب را از ب بسمالله تا تاتمت رفته جلو رد کرده، بنده یک وقتی از یک طلبه ظریفی شنیدم که آقا، رفیق، اگر یک مشت دیوانه مست تبداری مینشستند و اتفاقاً میخواستند یک کتاب مزخرف بنویسند در این کتاب یک جمله اتفاقاً درست به دست نمیآمد؟ چون مقدار مهمل و مزخرف هم در دنیا اینقدر فراوان نیست که بشود یک کتاب سراسر نوشت چطور شد که در یک کتابی که نابغهای نوشته و نابغهای شرح کرده یک جملهای که درست دربیاید دیده نشده؟ واقعاً از خودم میپرسیدم اگر اتفاقاً یک عده به فرض و یک عده دشمن این فرض است البته این طور نیست، بنده عرض میکنم دنبال همین عرایضم اگر اخطار آقای رئیس نبریدند انشاءالله. البته در میان افسران ارتش مردمان شریف و دانا خیلی زیاد است (صحیح است) ولی حالا فرض میکنم یک تعدادی دشمن نشسته باشند پرونده بسازند، هزار پرونده ناحق که نمیشود بیعیب ساخت یکی از آنها درست درمیآید، بنده میخواهم باکمال احترام بپرسم با وجودی که از این مسأله خیلی گذشته است ولی دستگاه قضایی نسبت به این آقایان که این کار را کردند چه فکری کرده، البته بلافاصله خواهند گفت نظر قضایی ما بوده است نظر قضایی، وای از نظر قضایی که بایستی عرض کنم ای نظر قضایی به نام تو چه ناحقها میشود، ما همین چند روز پیشتر نظر قضایی رئیس دوم را دیدیم در ماده ۱۷۷ آییننامه و نظر قضایی رئیس اول را هم دیدیم، ما میگفتیم در حال تعطیل هستیم رئیس خوب عزیز ما میگفت خیر به حکم ماده نمیدانم صدوچند در حال تعطیل نیستید، آقای رئیس رسیدند و گفتند که بله در حال تعطیل هستیم ولی تشریف بیاورید بههرحال نتیجه یکی بود ولی از نظر ما این دلخوشی بود که ما در حال تعطیل اینجا هستیم آییننامه یکی بود پس ملاحظه میفرمایید که نظرها چقدر فرق میکنند (مهندس بهبودی - اوامر رئیس متبع است) آنجا هم متبع بود و ما که اطاعت کردیم همه دعوا سر (در) بود که ما نتوانستیم به آن آقای رئیس دوم خوب بگوییم که قربانتم کلمه در، در فارسی یک معنی بسیار روشنی دارد و جای هیچ گفتگویی هم نیست، البته بنده حالا از این مطلب میگذرم شاید اشتباه میکنم، مردمان خوبی که ۱۰۰۰ حکم را یکنواخت
نقض کردند شاید حق داشتند، شاید در گروه این صادرکنندگان حکم تجربه کافی قضایی نبوده، اما یک مطلب را میخواهم عرض کنم چون اگر اتفاقاً در فلسفه الفباخوانم تاریخ زیاد خواندهام، حوادث بهم پیوستهاند مثل دانههای زنجیر. البته حالا وقت گفتن این بحثها نیست ولی شاید بدبختهایی که در سالهای پیش دنبال این قوانین به میدان تبر رفتهاند و آنهایی که همه روانه زندانها شدند شاید نتیجه آن بود که این احکام نقض شد بنابراین نمیدانم از این جهت مسئولیت اخلاقی این آقایان چه شد که نشستند مثل کاغذپاره این احکام را نقض کردند، البته کاغذ باطله عطار را هم کسی به این سهولت پاره نمیکند، این مطالبی است البته به عهده آقای وزیردادگستری فعلی نیست خیلی گذشته است ولی بههرحال این عیب را داشته، ۲۸ مرداد آمد یک گروهی که مملکت را به آشوب میدادند یعنی داده بودند و خدا برگرداند یعنی چیزی نمانده بود که نمیدانم میتوانم این کلمات را بگویم، چیزی نمانده بود که رنگ خاص مملکت ما از روی نقشه جور دیگری بشود، پرونده محکومیت آنها رفت آنجا سه مال ماند باز نظر قضایی است البته بنده احترام میگذارم به قاضی به خاطر خوبها اما این چه خوبی است، چه نظر قضایی است یک چنین آشوبگری که هروقت هم فرصت پیدا میکردند باز آشوب میکردند (صحیح است) اینگونه رفتار کنیم (سیفی - الان هم اکثرشان پستهای مهمی دارند) آمدیم رسیدیم به دوران انقلاب ششم بهمن، منشور انقلاب صادر شد، بیتالقصیده این انقلاب مبارک اصلاحات ارضی بود و هست چون بههرحال اصلاحات ارضی قیافه تاریخ ایران را عوض کرده است، در تاریخ آینده وقتی استاد تاریخ بحث میکند در مورد تاریخ ایران میگوید تاریخ قبل از اصلاحات ارضی و تاریخ بعد از اصلاحات ارضی، دوستان خواهند گفت که این مطالب را پشت تریبون نباید گفت ولی بنده سربسته عرض میکنم البته شنیدم ولی به قدری شنیدم که قطعاً چیزی بوده است که در دادگستری در بعضی محاکم منشور انقلاب را در قسمت اصلاحات ارضی ندیده گرفتهاند، آرایی هم داده شده، یک رأی هم داده شده باشد بس است، با آن یک نفر چه کردند، ملاحظه بفرمایید منشور اصلاحات ارضی، منشور انقلاب با ۵ میلیون و بیشتر رأی به تصویب ملت ایران رسید (چند نفر از نمایندگان - ۶ میلیون) آنها هم که رأی ندادند موافق بودند، آقایان قضات نشستند و گفتند نظر قضایی است (صادق احمدی - چنین چیزی نیست) (دکتر عاملی - چنین چیزی نبوده) یک مورد نبوده؟ (صادق احمدی - گمان نمیکنم) من اتخاذ سند میکنم (صادق احمدی - از قول بنده اتخاذ سند نفرمایید به عنوان یک صاحب عقیده گمان نمیکنم بعد از انقلاب ششم بهمن قاضی به خودش اجازه داده باشد آن را ندیده بگیرد) خدا کند بنده بیش از یکبار شنیدم (چند نفر از نمایندگان - این طور نیست) (قراچورلو - مطالب مهم را تا اطمینان نداشته باشید نباید عنوان کنید) الحمدالله که چنین است مطمئن باشید این از موارد بسیار معدودی است که از اشتباه کردن خودم بسیار خوشحال میشوم (دکتر عاملی - مطمئن باشید که چنین چیزی نیست) اما ملاحظه بفرمایید ماشین یکجایش خوب کار نمیکند چون میبینم در این ایام خیلی نزدیک یک سپهبد را محاکمه کردند با این که بنده در میان افسران شریف افتخار دارم که دوستان زیادی دارم و هنوز ایشان را یکبار ندیدهام اما ایشان را با سروصدا و تبلیغ به محکمه بردند و گفتند محاکمات بزرگ شروع شده است و بنده متأسفم عرض کنم که یکی از دادرسان دیوان کیفر میگفت بازپرسهای ما از سپهبد کمتر نمیگیرند، مجرم مجرم است حالا اگر بنده جرمی کردم، گناهی شده است فرقی نمیکند، این آقا را بردند ۶ ماه حبس هم دستش دادند بعد گفتند گناهی نداری از در بفرما بیرون، دستگاهی که این چنین کار میکند عیبش کجا است؟ (دکتر الموتی - آن روز عدلیه مملکت در اختیار دبیرکل سابق حزب توده بود) پس یک وزیری اینقدر اثر دارد (سیفی - عضو هیئت اجراییه حزب توده بود) (یک نفر از نمایندگان - متأسفانه اثر داشته) پس ماشین یکجایش بدکار میکند، درباره افسران ارتش این مطلب را بایستی عرض کنم که این گروه شریف، این گروه که قویترین حزب انقلاب بودند و هستند و هرچه ما داریم از این نظم و ثبات و در نتیجه
مجاهدت اینها در سایه رهبری شاهنشاه آریامهر بوده است، در نتیجه کار آنها بوده است که سنگها یکی یکی چیده شده، چرخ انقلاب به راه افتاده تا بنده و دوست عزیزمان جناب آقای دکتر معتمدوزیری بیاییم اینجا در سایه درخت انقلاب بنشینیم و بگوییم بهبه این ما هستیم که هستیم، باید اعتراف بکنیم که خیلی از ما مجاهدین روز شنبه هستیم (دکتر معتمد وزیری - بنده فرمایشات جنابعالی را گوش میکردم لازم نبود که توجهم را جلب بفرمایید). یک قبل از انقلابی هست و یک بعد از انقلابی هست، من از تاریخ اسلام یادم هست، اسلام دین مساوات است، عنوان برابری و برادری است ولی وقتی خلیفه دوم، عمر میخواست حقوقبگیرهای اسلام را معین کند، آمدند حساب کردند برای مقرری مسلمانها، بدریها را ۳ هزار درهم حساب کردند و معمولیها را ۵۰۰ درهم، بنابراین بنده میخواهم از آقای وزیر دادگستری خواهش کنم دقت بفرمایند اشکال کار ما از قانون نیست، از بیقانونی نیست، این قانون را که اصلاً گفتند عنوان تحول دارد عنوان تحول با خود تحول فرق نمیکند، تحول یعنی انقلاب اساسی، یعنی اساسیتر، یعنی زیرورو کردن مسلماً این ۱۶ ماده که یکی از آنها هم ضد انقلاب است یکیش هم اثری ندارد چهارتایش هم مکرر است یعنی در قوانین سابق هست، نمیتواند تحول به وجود بیاورد و باکمال تأسف عرض میکنم این یک چیزی است از قبیل جهاد ملی که بنده الان در خیابانهای تهران با یک طبقه از بیتربیتترین و در عین حال بدبختترین مردم این شهر مرتباً در حال جهاد ملی هستم، شما هم شاهد هستید مسأله تا کسی را میگویم این از عواقب جهاد ملی است، بیایید لااقل ما که زبان همدیگر را میتوانیم بفهمیم با کلمات نه خودمان را فریب بدهیم و نه مردم را، بیایید کاری بکنید که کاری کرده باشیم، عیب ماشین را رفع کنیم، درست است که فردوسی گفته است زمین شد شش و آسمان گشت هشت و یک آقای دیگر گفته فلک را سقف بشکافیم، بعضیها هم نه کرسی فلک را زیرپا میگذاشتند که به رکاب ۸۰ سانتی برسند، حالا که در دوره انقلاب هستیم و دیگر آن دوره نیست، بنده استدعا میکنم جناب آقای وزیر دادگستری لااقل در یک مرحله دیگری که هنوز فرصت گفتگو هست و آنجا شاید فرصت باشد که این کلمهای که شاید خیلی از مردم را نهفقط راضی از دادگستری نکند بلکه تحریک بکند برعلیه دادگستری، این کلمه را بردارند، قانون در حدود خود قانون است، هیچچیز بیش از خودش نیست، بنده یکبار دیگر عرض کردم امیدوارم قدرت و توفیق به وجود آوردن تحول را داشته باشید (احسنت).
رئیس - آقای مهندس آراسته تشریف بیاورید.
مهندس آراسته - مطلبی را که بنده میخواهم عرض لااقل خودم فکر میکنم هنوز گفته نشده، حداقل خود بنده فکر میکنم که هنوز از طرف رفقا و دوستان بنده عنوان نشده و این مطلب این است اصلاحاتی که در قوانین دادگستری به هر شکلی که شد متضمن این هست که اصول انقلاب کاملاً در این قوانین ملحوظ بشود (صحیح است). بنده دلیل دارم عرض میکنم قوانین موجود ما، مال سالیان پیش است، این قوانین برحسب اقتضای روز تدوین شده و حتی راجع به حریم به قانون مراجعه بفرمایید آنجا حریمی که تعریف شده است به درد پنجاه سال پیش میخورد نه به درد امروز، حریم قنات در زمین شولات پانصد متر و یا در یکجای دیگر صد متر حالا چاه عمیق است و نیمهعمیق، این حریم با آن حریم یکی نیست (صحیح است) این را منباب مثال عرض کردم، از طرف دیگر اگر در شهرستانها در وضع دادگستری و در وضع پروندههای دادگاهها توجهی بفرمایید ملاحظه میفرمایید که قیافه این پروندهها با چهارسال پیش کاملاً متفاوت است (صحیح است) پرونده ۵ سال پیش اختلاف مالک با مالک، جنگ و دعا در فلان ده با ۳۴ نفر زخمی، شش نفر کشته ولی پرونده امروز اختلاف است بین مالک با یک کشاورزی که آقا بر سر ۱۰۰۰، ۱۲۰۰، ۲۰۰۰ تومان یا دو خروار گندم خودش را طلبکار یا بدهکار میداند (یک نفر از نمایندگان - دیگر مالک نیست). مالک هست به موجب آئیننامه قانون اصلاحات ارضی مالک هست ولی سه وظیفه داشته است که این سه وظیفه را حتماً انجام داده و مالک هست، توجه بفرمایید این زارع امروزی پروندهای که دارد حداکثر ۲۰۰۰ تومان، ۲۵۰۰ تومان است یا سه
خروار گندم، چهار من یونجه بدهکار و بستانکار است، این خیلی زودتر باید به دادش رسید که برای خاطر یک پرونده ۱۰۰۰ تومانی هر روز ناچار نشود از ۲۴ فرسخ، ۲۰ فرسخ راه بیاید به مرکز شهرستان که دعوتی شده است جوابی بدهد و تجدیدجلسه بشود، دو مرتبه برگردد برای یک ماه یا بیست روز دیگر (صحیح استی). به نظر بنده الان درست آن موقعی است که خیلی دقیق مطالعه بشود که در باطن این اجتماع اکثریت مردم ایران که کشاورزان هستند چه عواملی هست که میتواند الهامبخش بشود برای تدوین یک قوانینی که برای خود آنها به فوریت قابل جذب و هضم باشد، آن آقا چیزی را میخواهد که اگر بگویند محکومی زودتر بگویند که تو محکومی ۵۰۰ تومان بده و برو، خیلی راضیتر است تا این که ۶ دفعه بیاید و دفعه هفتم بهش بگویند که محکوم نیستی و حاکمی (سیفی - شش تا پنجاه تومان هم خرج کند) و ایبسا شش تا پنجاه تومان بنا به فرمایش آقای سیفی خرج بکند و در آخر دلش خوش باشد که من حاکم شدم (صحیح است). در قوانین سابق که الان مورد عمل است همیشه رأیی که داده میشود، فرض بفرمایید مثلاً در رفع مزاحمت حکمی صادر میشود و ضابط دادگستری ژاندرمری اجرا میکند، رفع مزاحمت میکند از متجاوز لی امروز در دعاوی که به این شکل در شهرستانها هست این رفع مزاحمت جناب آقای وزیر دادگستری اصلاً مصداق پیدا نمیکند، بنده دلیل دارم عرض میکنم، مالکی به مالکی دیگر متجاوز نیست چنین شکلی نداریم، مالکی متجاوز به حدود ثغور مالک دیگر وجود ندارد الان عرض میکنم (صحیح است) مالکی شکایت میکند که فلان زارع زمین مرا تصرف کرده است، این کلمه رفع مزاحمت مفهوم مخالفش این است برخلاف ماده ۲۰ قانون اصلاحات ارضی باید زارع را ضابط دادگستری بگیرد و از زمین بیرون کند. ماده ۲۰ قانون اصلاحات ارضی میگوید زارع را بههیچعنوانی از زمینی که در اختیار دارد نمیشود بیرون کرد، همین مثالی که پریروز آقای محسنی در اینجا فرمودند مطلب بسیار سادهای است عین عرایض بنده است، توجه بفرمایید وزارت کشاورزی، سازمان اصلاحات ارضی میگوید این زمین خالصه است به موجب قانون اصلاحات ارضی تقسیم کردند این هم اسناد مالکیت، چندنفری مدعیاند در دادگاه موضوع مطرح است که آقا ما مالک زمین هستیم، حکم رفع مزاحمت صادر میشود، ژاندرمری میرود زارع را از زمین بیرون میکند و هشتاد هزار تومان به فرمایش خودشان تودیع میکند و محصول را میبرد، این نقص قوانین است، این نقص قانون موجود است که با اصول انقلاب نمیخواند (صحیح است). بنده یک پینوشتی را میخوانم این را توجه بفرمایید: «اسنادی که به زارعین داده شده غیرقابل برگشت است تنها در مورد ارزش این اراضی باید آنچه سند به نام اشخاص صادر شده و وجوه دریافتی از زارعین به آنها پرداخت بشود، آنچه هنوز منجر به صدور سند نشده پول آن در صندوق به ودیعه گذاشته میشود که به مالک قانونی پرداخت شود، هیچ مالکی هم به این ترتیب حق اعتراض ندارد.» همین موردی که جناب آقای محسنی فرمودند به فرض این که مالکین در هومند آبسرد حاکم شده باشند در دادگاه به مالکیت این اراضی به موجب ماده ۳ قانون تأسیس بنگاه خالصهجات که میگوید: «بنگاه خالصه اراضی و دهاتی را که در اختیار دارد به زارعین و اشخاص میفروشد در صورت حاکمیت مالک قانونی مستحق دریافت وجه است نه مستحق برگرداندن ملک.» قانون اصلاحات ارضی هم همین را تأیید میکند و میگوید زارع را نمیشود از زمین بیرون کرد. این نوشته، نوشته وزیر کشاورزی است در ذیل یک نامه که مربوط به هومند آبسرد است، ملاحظه بفرمایید چه دستور درست و صریحی داده شد، متأسفانه نقص قوانین و نقص آیین دادرسی و تشریفات کار را به جایی رسانده است که موجب گله و نارضایی همکار عزیزمان شده و اما مطلبی را که بنده میخواهم اضافه کنم و انتظار دارم جناب آقای وزیر دادگستری و جناب آقای دکتر یگانه توجه مخصوص بفرمایند متأسفانه در امور ثبتی که در لایحه مورد نظر هست و اصلاح خواهد شد و به خصوص به امور دفترخانهها توجه بیشتری مبذور خواهید فرمود چون در وضع حاضر موجود
عدهای از این آقایان با بودن نص صریح قانون هم وظیفه قانونی خود را انجام نمیدهند، بنده مثال عرض میکنم یک دفترخانهای به شماره ۱۸۷ تهران سه سال است که عمل صدور سند و تقسیم ۲۷ قطعه ده ششدانگ را به علت عدم ابطال اسناد غیرقانونی توقیف کرده، تبصره ۵ از ماده ۲ قانون اصلاحات ارضی میگوید اشخاصی که بعد از تصویب این قانون درصدد فروش یا انتقال یا وقف یا صلح املاک خود برآیند که فرار بکنند از اجرای مقررات، این معاملات غیرقانونی است و ابطال خواهد شد. شورایعالی اصلاحات ارضی نظرش در این مورد متبع و لازمالاجرا است. ادارات ثبت و دفاتر رسمی موظفند نظریات آنها را در دفاتر مربوط منعکس کرده و عملیات بعدی را انجام دهند. این صاحب دفتر میگوید که شورایعالی اصلاحات ارضی بیخود گفته است، این ۲۷ فقره معامله غیرمجاز بعد از تصویب اصلاحات ارضی را بنده ابطال نمیکنم، سازمان اصلاحات ارضی به موجب ماده ۱۰ منتقل کرده ده را به دولت، پول مالک را هم به صندوق ثبت تودیع کرده ولی وقتی که میخواهد سند بدهد باید سند قبلی را ابطال بکند صاحب محضر نمیکنم این یک مورد، این را استدعا میکنم توجهی بفرمایید که در قوانین آتیه اینها مقید باشند به رعایت به این که با یک نامههایی که از این شاخ به آن شاخ است یک کارهایی را به این شکل متوقف نکنند. در مورد ثبت همان طور که استحضار دارند ثبت اراضی و املاک از سابق به شکل دادن یک اظهارنامه و چند نفر شاهد اگر بود بنجاقی، اسنادی و یک گواهی و یک استشهاد محلی و تعیین حدود و اکثراً اسنادی که صادر شده است امروز مثل هومند آبسرد که فرمودند الان مالکین هومند آبسرد اسنادی در دست دارند نه حدود دارد، نه مساحت دارد، نه مثل اسناد سابق فقط مینویسد از آبریز الوند تا آبروی رودخانه فلان، این مالک مدعی است سند دارد ولی نه حدود دارد از کجا به کجا، نه مساحت دارد ولی سند دارد آنوقت حدود این سند نوشته به اراضی متصرفی غلامعلیخان؛ غلامعلیخان هم حدودش به اراضی متصرفی حسنعلیخان است آنوقت این چند سند را که میچینیم پهلوی هم هومند آبسرد پر میشود ولی هیچکدامشان سندشان نه حدود دارد، نه مساحت دارد. این موارد را میخواستم استدعا کنم در این اصلاحیههای قوانین توجه بیشتری مبذول بفرمایید. عرض کنم حضورتان در قسمت اول که عرض کردم که فکری بفرمایید که زارعین راه دوری را مجبور نباشند برای کارهای جزیی بیایند و برگردند، بنده نمیدانم آیا این امکان هست که خانههای انصاف یک شکلی تصویب بشود که بتوانند یک کارهایی را در درجات بالاتر رسیدگی بکنند، اگر این امکان باشد مسلماً کار آنها را بسیار تسهیل خواهد کرد و چون مبلغ زیاد نیست این مسایل را ممکن است حلوفصل بکنند، اگر این امکان نیست آنوقت چه فکری میکنید؟ دادگاه بخش هم ممکن است نباشد (دکتر عاملی - دادگاه بخش مستقل زیاد خواهد شد) حالا بنده این را نمیدانم چون نه قاضی هستم نه اهل دادگستری، نظرم میرسد اگر ممکن است یک راهحلی در این زمینه بفرمایید بسیار مؤثر خواهد بود، بنده دیگر عرضی ندارم، خیلی معذرت میخواهم (احسنت).
رئیس - آقای رامبد بفرمایید.
رامبد - در این مجلس شورا با جملات متفاوت نمایندگان مختلف عنوان نمودند که رژیم خاص مملکت ما نسبت به ممالک شرق و غرب این امتیاز را دارد که اگر اختلاف سلیقههایی هست فقط در راه حصول و وصول به هدف است ولی در هدف مشترک و آرزوی تعالی و بهبود وضع ملت و مملکت ایران همه دستهجات با هم متفقالقولند (صحیح است). بنابراین اگر بنده امروز عرایضی از طرف هممسلکان خودم فراکسیون پارلمانی حزب مردم عنوان مینمایم چون در راه همان هدف مشترکی است که چه اکثریت و چه اقلیت ما همه از نیات خیرخواهانه رهبر واحد عزیزمان پیروی میکنیم قطعاً مورد توجه قرار خواهد گرفت، ما از این که قضات خوب و شریفی در دادگستری داریم اقلیت و اکثریت همه متفقالقولند (صحیح است) از این که پادشاه عادل ما خواستار بهبود وضع دادگستری است همه متفقالقولند (صحیح است) از این که دادگستری موجود رفع احتیاجات کنونی مملکت را نمیکند همه متفقالقولند (صحیح است) با نگاهی به راهروهای وزارت دادگستری
با نگاهی به گفتههای وزرای مختلف وزارت دادگستری، با نگاهی به شکایات مستمری که از طرف موکلین عزیز، نمایندگان محترم مرتباً میرسد و بالاخره با فرمایشات رهبر عالیقدر ما که همهچیز را پس از کسب اطلاعات کامل و توجه به تمام جوانب و احتیاجات مملکت عنوان میفرمایند، مسلم شده که اصلاح دادگستری ضروری است (صحیح است). دو مطلب گفته شد شاهنشاه، رئیس قوای سهگانه مملکت، عادل و خواستار عدالت است (صحیح است)، قضات مملکت اکثراً شریف و خواستار اجرای عدالتند (صحیح است)، ملت تشنه و مستدعی اعمال عدالت هستند پس بیایید ببینیم نقص در چیست، جای شکی باقی نمیماند نقص در این نقطه اتصالی و خط فاصله رئیس قوای مملکت و دستگاه اجرایی و قضات و تمام ملت یعنی شخص وزرای دادگستری هستند، منظورم شخص جناب آقای دکتر عاملی نیست یعنی آنچه تا به امروز در نواقص دادگستری گفته شده نمیتوانم بگویم منحصراً برعهده ایشان است ولی به طوری که گفتیم از امتیازات خاص شاهنشاه ما که در تاریخ سلاطین کمتر سابقه داشته، عدالت و انصاف شخص معظمله است (صحیح است - صحیح است) همچنین من از پشت این تریبون به شهادت جناب آقای دکتر عاملی در ادوار گذشته و هم در این دوره همیشه مدعی بودم که شریفترین افرادی که در مملکت دیدم قضات هستند (صحیح است) از طرفی چون موکلین آقایان که میدانم با نمایندگان خود ارتباط دارند طالب عدالت هستند، من میدانم کارگران آبادان شاخویی را مثل یک پدر دوست دارند و مثل بعضی ادوار قبل نیست که وکیلی پیدا شود که منطقه انتخابیهاش را نشناسد، نتیجتاً شما هم باید خواستار تحقق خواستههای موکلین یعنی اجرای عدالت باشید، پس برای دادگستری خوب همهچیز آماده بود فقط آن کسی که باید راه را آماده میکرده است که خواستههای شاهنشاه و ملت و قضات به هدف برسد آن گردانندگان دادگستری بودند که کوتاهی کردند اما در این که این اصلاح و انجام منظور به دست چه کسی انجام بگیرد آن هم ما به جهات عدیده عاملی را عاملی خوب میدانستیم و باز همه متفقالقول بودیم (مهندس ارفع - الان هم میدانیم) عرایض بنده در برنامه دولت مرحوم منصور هنوز خاطرم هست، شاید وزنه سنگین بین دوستان خصوصی آن مرحوم در تشکیل کابینه شخص عاملی را معرفی کردم، این تنها جنبه دوستی من با دکتر عاملی نبود، سوابق حسنشهرت، تجربیات ممتد و بالاخره برخلاف اکثر وزرای تازه شناخته عاملی کسی بود که یک عمر در دستگاه دادگستری به مرور بالا آمده بود ولی به مناسبت اسم مرحوم منصور باید بگویم نه همین آرزو که بر باد شد ایبسا آرزوها که خاک شد، دولتی که وجه انتصاب خود را داشتن برنامه معرفی کرد، دولتی که اکثر اعضای کابینهاش از جهات داشتن تجربه، از لحاظ داشتن شهرت کافی، از جهت داشتن شخصیت لازم خیلی ضعیف بودند ولی فقط و فقط عنوانش این بود که دستهای متحد و متفق در امور مورد احتیاج مملکت مطالعاتی دارند و برنامههایی دارند، من این برنامه را از آقای دکتر کشفیان که در همان روز عنوان کردم که در وزارت راه تازهکار هستند انتظار نداشتم ولی چقدر متأثرم بگویم که فکر کردم تمام تبلیغات دولت روی شخص دکتر عاملی است که در کابینه یکی از افراد معدود باسابقه دستگاهی بود که به آنجا منصوب میشد، دو سال گذشت شاید دو سال در عمر کشورها در گذشته چیزی حساب نمیشد برای این که داشتیم سلاطینی که پنجاه سال سلطنت میکردند و از گذشت زمان هیچچیز عاید مملکت و ملت نمیشد، اما دو سال در قرن اتم در دوره تحول ایران و در دوره سلطنت شاهنشاهی که باید اذعان کنیم با این انقلاب عمل بیسابقهای در دنیا انجام دادهاند (صحیح است)، هفتصد روز وقت گرانبهایی است و در دادگستری عمر ازدسترفتهای (صحیح است) من امیدوارم که این دولت در صورت توفیق در اجرای نیات شاهنشاه و خدمت به مملکت هرچقدر بیشتر دوام بکند ولی روی تجربه، روی سابقه خوب میدانیم که دولتهای ما حداکثر عمرشان در همین حدود دوسه است و اکنون این لوایح و امثال اینها در حکم نهالی است که کسی در سر پیری بکارد یا خانهای است که در اواخر عمر تازه بنا بنهد که قطعاً به خودش وصال نمیدهد، به من گفتند که مطالعه لازم است اول قبول کردم ولی وقتی نحوه تسریع
و تعجیل چه در ارجاع به کمیسیون و گذشتن از مجلس و حتی گاهی از اوقات رأی ندادن به اجازه ادامه صحبت منتقدین را ملاحظه کردم، معلوم شد که عنوان تأمل و تعمق فقط بهانهای بود، چطور شمای تهیهکننده لایحه با وجود قریب سی سال سابقه و تجربه در عدلیه دو سال وقت میخواهید تا مطالعه کنید ولی دویست نفر بیسابقه که در تصویب آن مسئولیت دارند، دویست نفری که موضوع را در لایحه از نظر ملت هم باید ببینند هیچ تعمق لازم ندارند شما فقط برای مطالعه نظر اجراکننده دو سال وقت لازم داشتید ولی به دویست نفری که برای ۲۳ میلیون نفر از نظر مراجعهکننده باید ملاحظه و مطالعه بکنند گاهی از اوقات بود که دو ساعت هم به آنها مجال ندادید (صحیح است - احسنت). قبول میکنم این تهمت را به دکتر عاملی نمیزنم ولی فکر میکنم یک وزیری آنقدر مست باده مقام و جاه شده باشد و خودش را روی تأیید متملقین و چاپلوسان فراموش کرده باشد که بگوید هرچه دیگران میگویند هیچ است و من یکی هستم که صلاح مملکت را میدانم به این جهت مطالعه من کافی است و هیچ مطالعه دیگری لازم نیست اما این را هم نمیشود قبول کرد برای این که در امور و مسایل دیگری که مطالعه و طرح لازم نداشت، قانون جدید لازم نداشت، دیدیم که در دادگستری ما برخلاف تمام انتظارات امثال من بیچاره که به عاملی معتقد بودیم هم چیزی انجام نشد، من وارد این لایحه ۱۶ مادهای دادگستری نمیشوم زیرا آقایانی که در این باره متخصص و مطلع بودند عنوان کردند ولی قوانینی تصویب شده موجود است که لوایح بعضی از آنها را خود جناب آقای دکتر عاملی در سمت معاونت خودشان دفاع کردند و برای مملکت لازم دانستند اما در موقع وزارت خود ایشان حتی آنها هم اجرا نشد، هرکسی که با دادگستری سروکار داشته لازم نیست که قاضی باشد، مراجعهکننده خوب میداند بلای دادگستری ما سهربعش قسمت اداری دادگستری است. این دستگاههای اداری است که اعمال آنها و سوءنیت آنها این موجبات را فراهم میآورد، همان مامور ابلاغ کوچک، همان رئیس دفتر چندصد تومانی سرنوشت پرونده شما را به مراتب بیشتر از قاضی به دست دارد (صحیح است). این قسمت که قانون لازم نداشت، دکتر عاملی بیشتر از من وارد است، خود ایشان معاون بودند من مراجعه کردم که آقای معاون باشرف دادگستری یک پروندهای است دهسال طول کشیده، خانه اشخاص را آتش زدهاند و حالا که محکمه بعد از دهسال تشکیل میشود، رئیس دفتر به شاکی خصوصی ابلاغ نکرده است که بیاید شکواییه ضرر و زیان خودش را بدهد و حق اعتراض او از بین رفته، آقای دکتر عاملی میدانستند که کاری با رئیس دفتر نمیشود کرد و کاری هم نکردند (دکتر عاملی - قبل از وزارت بنده بود) بله، قبل از وزارت جنابعالی، گرچه در زمان معاونت جنابعالی بود ولی مثل پنجاه سال قبل از شما در حال حاضر هم دستگاههای اداری دادگستری احتیاج به اصلاح داشت، لایحه هم لازم نداشت اما در این دو سال شما عاملی مجرب با حسنشهرت هم این کار را انجام ندادید (صحیح است) (دکتر معتمدوزیری - صحیح نیست) کی گفته صحیح نیست (دکتر معتمدوزیری - بنده عرض کردم) اجازه میفرمایید که این کلمه صحیح نیست شما را به اطلاع موکلینتان برسانم بعد خود شما بروید از آنها نظر بخواهید، آنوقت بنده قضاوت شخص شما را قبول میکنم (صحیح است - احسنت) (مهندس کمانگر - کمترین پرونده دادگستری در حوزه انتخابیه ایشان است). در دادگستری گرفتاریهایی هست که نه به سبب فقدان قوانین است و نه به سبب فقدان قضات شریف، من نمونهای میگویم که با یک تلفن خود این آقای وزیر بزرگوار هزاران پرونده خاتمه پیدا کرد و آن موضوع را هم من مراجعه کردم برای این که بلایش سر خودم آمده بود، میدانید آن چه بود، وقتی که دولت به نام یک شاکی ثالث طلبی را از شما که به دیگری بدهکارید میگیرد بعد اگر بر اثر همین سوءجریان دستگاه اداری دادگستری و ثبت خود طلبکار اولیه مجدداً بر علیه شما اجرا صادر کرد یا باید یک بدهی را دوبار پرداخت کنید یا باید بروید به محاکم زیرا هرچه بگویید من این پول را یکمرتبه دادهام طبق جریان اداری دادگستری کسی گوش نمیکند، در صورتی که طبق قوانین مملکت هیچ نمیشود
دین را دومرتبه از اشخاص گرفت ولی در دادگستری میگویند شما بروید در محکمه زیرا آن پرداخت در این پرونده منعکس نیست، با مراجعه من خود ایشان یک تلفن فرمودند به رئیس ثبت این اشکال و رسم دیرین اداری رفع شد و من که به دنبال این کار بودم، پنجاه، شصت نفر به من مراجعه کردند و تشکر کردند، نمیدانم چندصد نفر از خود ایشان تشکر کرده باشند، امثال این مسایل هزاران است که اگر قرار میشد خود اینگونه مسایل اصلاح بشود شاید هشتاددرصد از نواقص رفع میشد و نشد (بهادری - وزیر قبلی با حضرتعالی دوست بودند حق بود تذکر میدادید درست میکرد) خوشوقتم که جناب آقای دکتر عاملی را هم خیلی دوست میدارم ولی نه دوستی، نه ثروت، نه جاه، نه مقام، نه توفیق، نه عظمت در مقابل من هیچکدام قدر انجام وظیفه و حظ انجام وظیفه را ندارد. این بیان معایب نیز انجام وظیفه است که من میکنم و قضاوتش را به خود دکتر عاملی وامیگذارم چه خوشش بیاید، چه بدش بیاید (مصطفوی - ایشان هم شما را دوست دارند). جناب آقای دکتر عاملی در روزی که لایحه دولت مطرح بود ۱۳۰ نفر نمایندگان اکثریت به دولت شما طبعاً رأی موافق دادند بقیه نمایندگان هم در کمال جوانمردی به انتظار توفیق در خدمت به مملکت شما رأی دادند، حق جوانمردی شما هم این بود که ایرادات به برنامه دولت را که در اینجا بیان شد یادداشت میکردید، اگر قابل اجرا بود دنبال میکردید، فرمایش شاهنشاه عزیز ما را بخوانید این ننگ است برای یک ملت چند هزار ساله که دستگاه اداری او غرق در فساد باشد و هست و شمای مسئول هیچاقدام نکردید (صحیح است) و این بازرسی کل کشور است که قانوناً شما رئیس آن بودید، شرافتمند بودید، مقتدر بودید، مطلع بودید باید بازرس میفرستادید و دزدها را از دستگاههای اداری بیرون میکردید و نکردید، صد دینار تمبر را بالا ببرید و سه شاهی ثبت را پایین بیاورید، اگر دزدها را گرفته بودید شاید بیش از دویست میلیون تومان به این مملکت خدمت کرده بودید (صحیح است) (پاینده - مشکل بود نمیشد گرفت) من گفتههای دیگران را تکرار نمیکنم، آقایان دیگر نیز مطالب زیادی عنوان کردند، جناب آقای عاملی لبه تیز تیغ مسئولیت مشترک در کابینه دولت از لحاظ عدم اجرای قوانین یا سوءاستفاده در اجرای قوانین متوجه شخص شما است زیرا من از وزیر و دستگاه وزارت آب و برق انتظار ندارم ناظر حسناجرای قوانین در مملکت باشد، برای این که نه حقوقدان است، نه در مملکت به عنوان وزیر دادگستری معرفی شده، شاید درصدد این هم باشد که تیرهای چراغبرق یک خیابان را در ظرف یکماه ۶ بار عوض کند تا در حملونقلش همهجور فعلو انفعالات بشود ولی سوءاستفادههایی در گذاشتن آن تبصرهها در لایحه بودجه و سوءاستفادههایی که به عنوان اجرای آن قوانین شد و سوءنظرهایی که از این راه در بیرون کردن کارمندان اعمال شد و برخلاف حق بود و همه مردم کارمندان دولت هم مثل تمام افراد ملت منتظر بودند وزیر دادگستری که مظهر اجرای قانون و ناظر بر اجرای قانون است به دادشان برسد ولی نرسید، الساعه رفیق مورد احترام من و شما صادق احمدی مطالبی را عنوان کرد که دولتی که شما عضویت در آن دارید قانون اساسی را اجرا نمیکند و صحیح است که نمیکند، مسئول آن شما هستید نه مامور کوچکی که آنجا گذاشتند و مطابق میل خودش با سانسور صحبتی که در مجلس شده فکر میکند به آقای هویدا خوشخدمتی کرده و نگذاشته این معایب بازگو شود ولی بدانید اگر این مطالب بازگو بشود، در خارج از مجلس آنوقت به شما بیشتر احترام میگذارند، میگویند در مجلسی که به این مطالب توجه دارند به شما رأی اعتماد دادند (صحیح است) اما ما از دور و نزدیک میشنیدیم در دادگستری کارهایی انجام میشود ولی برادرانه به شما میگویم آقای عاملی مجموعه این کارها در شأن یک رئیس کارگزینی صاحبنظری تلقی شد نه در شأن وزیر دادگستری دوره تحول بعد از انقلاب (احسنت). در برنامه مرحوم منصور باکمال شیوایی خدا رحمتش کند این جمله بود که سیاست را از عدالت جدا خواهیم کرد، من نمیگویم که چرا نکردید و حتی در این اعمال سیاست هم زیادهروی کردید (صادق احمدی - متأسفانه جنبه شوخی دارد جناب آقای رامبد) ولی میگویم
منی که دشمنی خیلیها را با جان و دل خریدم و این مسایل را از پشت تریبون گفتم و شماها نگذاشتید در روزنامه منتشر و در رادیو گفته شود، خودتان چرا توجه پیدا نکردید که بزرگترین عامل بقای یک دولت و امکان توفیق او در کارهایش اعتماد ملت است به دولت (صحیح است) وقتی دولتی برنامهاش را طوری تنظیم کند که با عملش تفاوت داشته و مخالفینش بگویند دروغگو هستند، چه اعتمادی باقی میماند (صحیح است) (دکتر سعید - دوستی بعضیها را هم خریدید) چون هنوز دوستی ما جلوی چشم مرا گرفته، بنده تمام این جریانات را به یک رویهای که گاهی در بعضی قضات دیده شده مبتنی میدانم و آن این است که حتیالمقدور دیگران را نیازارند، حسنشهرت خودشان را حفظ کنند، دوستان در هر طبقه و مسلک سیاسی و اجتماعی که هستند برای روز مبادا برای خود نگاه دارند ولی بزرگوار در مقابل هیچ به انسان هیچ نمیدهند (یک نفر از نمایندگان - خصلت همه نیست) عرض کردم بعضی، کسی که میآید و میبرد تا اصلاح بکند البته باید دشمنی قطعه فاسدی از بدن اجتماع را که درد کشیده جدا شده است و از ادامه فساد محروم مانده به جان و دل بخرد، اگر امروز صدها فاسد چه در دستگاه دولت، چه در اجتماع از شما ناراضی بودند من درباره شما احترامم از پیش هم بیشتر میشد، ولی فکر میکنم که شما نخواستید این رویه بنده را که حتی دوستان عزیزم را در مقابل انجام وظیفه از خودم میرنجام عمل کنید، منی که در بین مخالفین دکتر عاملی برای اقناع خودم میگفتم کار وزارت دادگستری مثل کار افتتاح مدرسه و چراغانی و سایر کارها با بوق و کرنا و تبلیغات و عکس وزیر و تفصیلات جراید سروکار ندارد، قطعاً در دادگستری هم کارهایی دارد انجام میگیرد چون این مرد شریف اهل تظاهر نیست منعکس نمیکند و ماها مطلع نیستیم، فقط یکعده اشخاص معدودی که در انجام این کارها دخالت دارند اطلاع دارند، حقیقتاً عرض میکنم گزارش شما در پشت تریبون مجلس مرا متأثرتر کرد برای این که این امید مرا هم بر باد داد. گزارش حضرتعالی در پشت تریبون مجلس با استفاده از نوشته روزنامههای لوموند و امثال آن قبول بکنید در شأن شما نبود و هرکس هم شما را تأیید و تعریف کرده به نفع خودش و به ضرر شما خواسته از دوستی شما سوءاستفاده بکند و با این گزارش شما تمام گفتههای اشخاص را که من فکر میکردم معترض هستند و مخالف شما هستند غیرمستقیم تأیید کردید اما تا این که این لایحه ۱۶ مادهای را به مجلس دادید، من قاضی نیستم و برخلاف بعضی از آقایان احتیاجی به ادعای معلومات قدیمی یا تحصیلات جدید ندارم ولی موضوع حتی از نظر یک مرد کوچه و خیابان، مردی که خود در دکان قصابی گوشت میخرد، در دکان نانوایی نان میخرد یا روستایی که با زندگی روستایی سروکار دارد فکر میکنم منتظر بود که دو اصل مهم در این ۱۶ ماده باید باشد، یکی رفع احتیاجات و نواقص فعلی دادگستری، یکی دیگر هم با توجه به ادعای ۱۳۰ نفر اکثریت و ۵۰ نفر اقلیت که همه آنها به انضمام تمام دولت خود شما که هم خودشان را زاییده انقلاب میدانند لااقل این تحول دادگستری در جهت انقلابی که در این مملکت پیش آمده باشد (احسنت) یعنی چی؟ یعنی دادگستری ایران اگر در گذشته میتوانست حداکثر برای چندصد هزار نفر بگردد ولی اکنون به طوری که فعلاً ما اینجا صحبت کردیم و شما تأیید کردید با این انقلاب شاه و ملت، یک برنامه ملتسازی، آدمسازی در پیش است که تمام ملت ایران با سپاه بهداشت سالم، سپاه دانش باسواد، با اصلاحات ارضی و شریک شدن کارگران در سود کارخانهجات متمکن میشود، یعنی ۲۳ میلیون جمعیت متناسب مملکت متمدن این قرن به وجود خواهد آمد و دادگستری در این لایحه شما باید برای این تحول خودش را آماده میکرد.
رئیس - آقای رامبد وقت شما تمام شد.
رامبد - اگر عنایت بفرمایید و اجازه بدهند رأی بگیرید سعی میکنم در چند دقیقه دیگر تمام کنم.
رئیس - خانمها و آقایانی که با ادامه بیانات آقای رامبد موافقند خواهش میکنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید ادامه بدهید.
رامبد - بنده خیلی سپاسگزارم و خیلی تشکر میکنم.
همان طور که عرض کردم بنده قاضی نبودم روی آن سوابق و روی اعتماد به تهیهکنندگان و ارایهدهندگان این لاحیه نسبت به آن خیلی خوشبین و موافق بودم، امید داشتم که این نظرات در این لوایح تأمین شده هرچند مخالفین در خارج عنوان کردند که این لایحه برای برپا کردن سروصدا و این که وزیر دادگستری وقت هم بگوید من هم کاری کردم، لایحهای دادم تهیه شده فقط خواستید تظاهر کنید که برای اصلاح دادگستری نظر بلند ملت، دوستی شاهنشاه را تأمین کردهام اما در واقع چیزی نیست، ولی من به آنها جواب دادم شما مغرضید و قطعاً لایحه مفید مهمی خواهد بود تا لایحه به مجلس آمد و اصرار عجیب و غریبی که ۱۶ ماده از نظر ملت و مجلس ایران مکتوم بماند خودبهخود من را هم به این فکر انداخت که شاید طبل توخالی باشد (صحیح است)، جناب آقای دکتر عاملی هرکسی که شما را در اصرار طرح تصویب لایحه فقط در کمیسیون تقویت کرد با شما دشمنی کرده (صحیح است) به شما میگویم شما دوست واقعی ندارید برای این که چه بهتر بود کسانی که میخواستند از لوایح شما به استناد این که برود به کمیسیون دفاع کنند به مصداق همان اصطلاح جابهجا کنعبدو جابهجا کنستعین یا مثال یک بام و دو هوای عوامل عوام عمل نمیکردند زیرا هروقت که ما گفتیم یک کاری طبق سنن بشود گفتند بعد از انقلاب روح مشروطیت تغییر کرده و سنن قدیمی و ارتجاعی سابق پوسیده است و خائنین بودند که به این افکار متشبث میشدند و هروقت خواستند خودشان از آن طریق سوءاستفاده کنند گفتند سنن و سوابق اینطور حکم کرده و هیچمانعی ندارد ولی چون وزرای دادگستری به گفته شما هم این کار را کردند که این دادگستری را به این وضع تحویل شما دادند (احسنت) اگر از این راه توفیق حاصل میشد که نصیب خود آنها میشد، بههرحال همه ما و ملت ایران متجاوز از ۱۰- ۱۵ ساعت مخالفت با این لایحه را از طرف خود آن متخصصین و قضاتی که توجه به نظر ایشان تکیهبیان و فرمایشات دوست عزیز من جناب آقای مهندس ارفع، سخنگوی اکثریت شما بود شنیدند (پاینده - چقدر ترتیب اثر دادند) خود جنابعالی در پشت تریبون عنوان فرمودید که این لایحه و جملاتش بامهارت تهیه شده البته نیت حضرتعالی بر این بوده که مهارت در حفظ منافع همهجانبه ولی وقتی این ده، پانزده ساعت ایرادات را فصحایی مثل جاوید، مطلعینی مثل کسانی که خودتان اسم میبرید برملا کردند که این لایحه نفعی که ندارد، دردی به روی دردها خواهد گذاشت، آیا باز هم اکنون شما معتقدید که تأمین نظر شاهنشاه و ملت و مجلس و آن حزب عزیزی که خودتان رئیس شورایعالی آن هستید با این ترتیب میشود؟ (دکترعاملی - میشود) من امیدوارم ولی عقیده خودم را عرض میکنم نمیشود. اینجا عنوان شد که تغییر قضات اعم از آن که به وسیله مهارت یا بلاغت یا فصاحت هرچه باشد خلاف قانون اساسی است، شما قاضی منحرف در هر سمتی که دارید اگر انحراف و خیانت سیاسی یا مملکتی است بیایید محاکمه و اعدامش کنید برای ما چه فرق میکند در این که قاضی نشسته است یا ایستاده در صورتی که خیانت بکند یا خبط بکند (صحیح است) ولی جناب آقای عاملی من بیاطلاع از کار قضاوت به شما عرض میکنم با تغییر قضات هم کار دادگستری اصلاح نمیشود دلیلش این است که در دادسراها دست شما باز است و قضات ایستاده را که مانعی در تعویض نداشتید مگر جز تأمین نظرات وزرای دادگستری در تغییر و تبدیلها نظرات ملت هم در اصلاح دادسراها تأمین شد، نه نشد. در این قسمت هم عین همان خواهد شد بههرحال مجلس شورای ملی یک لایحهای را که از تمام لوایحی که از بدو تشکیل دولت تا به امروز داده با منافع فردفرد ۲۳ میلیون بیشتر سروکار دارد و هیچفردی از جمعیت ایران نیست که در اجرای این لایحه مستقیم و غیرمستقیم بیتماس بماند شما میخواهید فقط در کمیسیون طرح و تصویب گردد، من برای این که وقت کم است دومرتبه متن لایحه شما را نمیخوانم کسانی که مایل هستند یکدفعه دیگر جملات را بخوانند، با تصویب این لایحه مادهواحده در واقع هرقانونی که فقط به دولت مربوط نیست و به ملت مربوط است مجلس شورای ملی سلب اختیار اظهارنظر از خود کرده است (مهندس ارفع - نکرده این بحث را اصلاً به میان نیاورید برای این که مجلس شورای ملی وظیفهاش را
انجام میدهد) فرمودید که آزمایش میکنم خودتان هم میدانید، من هم میدانم، تهیهکنندگان آن هم میدانند که این غیر از عناوین و تعارفات چیز دیگری نیست، چرا خودمان را گول بزنیم، چه آزمایشی، دستگاه سنجش این آزمایش و دهنده گزارش این آزمایش کیست؟ اینها است که سلب اعتماد مردم را میکند که از مقامات مسئول جملاتی بامهارت میشنوند اکثریت شما گفتند در شور دوم افراد کمیسیون میتوانند پیشنهاداتی بدهند و تصویب بکنند، بیایید یک کمی تجزیه و تحلیل بکنیم، شما که رئیس شعبه دیوان کشور بودید مگر صرفاً به یک جمله فلان ژاندارم که کسی را محکوم میکردید یا درصدد تحقیق و اطلاع واقع برمیآمدید شأن نزول ماده آئیننامه مربوط این که در شور دوم نمیشود پیشنهاد را قبول کرد یا میشود پیشنهاد را قبول کرد چیست؟ این است که در شور اول وکلای مجلس همه مواد مصوبه کمیسیون را خواندهاند و آنچه اصلاح لازم به نظرشان رسید پیشنهاد کردهاند و برای این پیشنهادات مجدداً به کمیسیون میروند توضیح میدهند آنوقت کمیسیون یا قبول میکند یا نمیکند ولی در شور دوم که نماینده نمیتواند پیشنهاد اصلاحی بدهد اگر ۶ نفر عضو کمیسیون تغییر جدیدی در مواد بدهند که قابل اصلاح نیست رأی آنها به دویست نفر تحمیل شده.
پاینده - برخلاف آئیننامه است، آقای رئیس هم دقت بفرمایید این رویه در مجلس قطعاً مردود خواهد شد چون معنیش این است که در کمیسیون هرچه خواستند بکنند و اینجا هم سکوت.
رامبد - قانونی که با سرنوشت ۲۳ میلیون بازی میکند نمیتواند فقط با رأی سرکار علیه خانم تربیت قابل اجرا باشد.
بانو تربیت - چرا من؟
رامبد - دلیلش را بعداً عرض میکنم.
بانو تربیت - خیلی بهتر از شما فکر و عقلم میرسد.
رامبد - گفتید لوایح ۶۰۰، ۷۰۰ مادهای را که وقت مجلس نمیرسد آن را قبول کردیم، ببینید حرفهایی که شما یک کمی برای اجرای نظرات خودتان از منطق استفاده میکنید قبول میکنم ولی ۱۶ ماده که ۶۰۰، ۷۰۰ ماده نبود و این را هم بگویم که ۶۰۰، ۷۰۰ مادهای هنوز در کار نیست، جناب آقای دکتر عاملی دیگران رویشان نمیشود به شما بگویند ولی من میگویم موضوع لوایح دیگر ادعایی بیش نیست برای این که گفتید چون مواد آن لوایح موکول به این مواد فعلی است باید اول اینها تصویب بشود که آنها را مطابق اینها تنظیم بکنیم، شمایی که موادتان حاضر بود تقدیم مجلس میکردید و در کمیسیونها به نوبه رسیدگی میکردند و اصلاحاتی اگر لازم بود به عمل میآمد و وقت بود از همین حالا نمایندگان یکییکی رویش مطالعه میکردند، بههرحال عنوان شد با بودن کلمه مجاز این لایحه به فرض این که به این صورت غیرمشروع هم تصویب بشود و به دست دولت برسد، الزامی به اجرایش نیست (مهندس والا - کاملاً صحیح است) برای این که طبق این لایحه وزیر دادگستری مجاز است خواست اجرا میکند و نخواست اجرا نمیکند، قوانین گذشته نشان داده که به موجب همان سنن عمل نشده در قانون اساسی داریم که هیچکس را نمیشود محکوم کرد مگر به حکم قانون، سلب آزادی از هیچکس نمیشود کرد مگر به حکم قانون، قانون چیست؟ قانون آن است که نمایندگان ملت ایران نظراتشان را با رأی صائبشان بدهند و به توشیح شاهنشاه عظیمالشأن و اطلاع ۲۳ میلیون برسد، نه رأی تنهای سرکار علیه خانم تربیت (دکتر معتمد وزیری - تنها رأی ایشان نیست، کمیسیون رأی میدهد) توضیح میدهم و عرض میکنم چرا این جسارت را کردم (بانو تربیت - متأسفم که وقت مجلس را گرفتید و معنی قانون را نفهمیدید که تمام فردفرد این دویست نفر حق رأی دارند، حق پیشنهاد دارند) ایشان گفتند نفهمیدی و بنده اجازه میخواهم توضیح عرض بکنم وقتی این لایحه در کمیسیون دادگستری که به ریاست شخص محترم آقای صادق احمدی تشکیل شد مطرح گردید نه نفر شرکت کردند بنده هم در کمیسیون ناظر بودم، در پیشنهادی که به امضای ۲۲ نفر که حداقل هفت، هشت نفر آنها قاضی بودند، صادق احمدی قاضی، شیخالاسلامی قاضی، فخرطباطبایی قاضی و آموزگار به آن رأی موافق دادند و چهار نفر دیگر به دستور حزبی اکثریت
مخالفت کردند آنوقت این که عرض کردم سرکار علیه خانم تربیت، فقط با دست بلند کردن سرکار علیه خانم تربیت نحوه کار چرخید و عوض شد و پیشنهاد رد شد (بانو تربیت - چرا آقای دیهیم را نمیگویید؟ این حرفها چیست؟ من تکلیفم را بهتر از شما میدانم، شما حق ندارید در رأی من دخالت کنید) بنده نحوه تصویب این لایحهای را که با بیست و سه میلیون نفر سروکار دارد برای ثبت در تاریخ میگویم، جناب آقای دکتر عاملی مطمئن باشید پس از تصویب این لایحه و برهمریختن دادگستری و جابهجا شدن قضات برخلاف میل شما و بنده و تمام مجلس، تازه اساس باندبازی که باید از دستگاه دادگستری خارج بشود وارد میشود (صحیح است) یعنی تمام کسانی که به جهتی تعلق خاطر دارند در این تحولات بر سر کار میآیند و ایبسا که این تصفیه مانند سایر تصفیههایی که در ادارات دولتی زمان شما انجام بشود، اجازه بفرمایید جناب آقای دکتر عاملی چیزی که دوستنماهای شما به شما نمیگویند و انشاءالله درست هم نیست من به شما بگویم، منعکس است که پس از طر این لایحه در مجلس از اقلیت و اکثریت کسانی که مخالفت کردند به نحوی جناب آقای دکتر عاملی درصدد برآمدند از امکانات خودشان در دادگستری برعلیه آنها ببینند چه کاری میتوانند بکنند، انشاءالله این صحیح نیست و در شأن دکتر عاملی نیست (دکتر یزدانپناه - پس اگر صحیح نیست چرا میفرمایید؟) باید ایشان مطلع باشند اولین شرط توفیق اطلاع از همهچیزها است، به خاطرم آمد روزی در اطاق مرحوم دکتر سمیعی منسوب من که موجب آشنایی بنده با جنابعالی شد و به شما خیلی علاقه داشت و موجب آن اعتقاد بنده هم گردید، وقتی وزارت عدلیه را کفالت میکرد نخستوزیر وقت به او تلفن کرد، من که آنطرف تلفن را نمیشنیدم چه میگفت ولی شنیدم دکتر سمیعی در جوابش میگفت که اولاً اگر قرار باشد که دادگستری در امر انتخابات دخالت کند، من جرمهای مشهودی که در انتخابات تهران دیدم باید تعقیب کنم، در ثانی چون این شخص فاسدی که اسم میبرید به دلیل این که در فلان موضوع برعلیه خود من در روزنامهها چیزی نوشته و با من دشمن شخصی است، من معذرت میخواهم و در مورد پرونده او دخالتی نخواهم کرد و به همین مناسبت هم دو روز دیگر از مقام کفالت دادگستری رفت، این است شرط عدالت در دادگستری و رویه قضاوت و اما جناب آقای دکتر عاملی اگر این مطلبی که راجع به عمل شما گفتند صحیح باشد وای بر من، وای بر شما، وای بر دادگستری، وای بر ملت.
گر مسلمانی همین است که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بود فردایی
من یکبار دیگر عرض میکنم در دادگستری از لحاظ مدعی بودن برای وزارت از شخص شما نزدیکتری ندارم ولی به شما یادآوری میکنم گفته دیسراییلی را که گفت تمام توفیقها و عظمت من بر اثر نقادی منتقدین بود و تمام ننگ و فضاحتی که در کارهای سیاسی اشخاص بهوجود میآید بر اثر وجود متملقین متوقع ایشان است، شما آقای دکتر عاملی به خاطرتان بیاید روزی که من برعلیه مرحوم منصور داد سخن میدادم و به شخص شما دوستانه عرض میکردم که رفیق این کارها این عیبها را دارد و حقیقت تلخ است اما بعد از مرگ او با تمام این اختلاف اشک ریختم و همیشه به روح آن مرحوم درود میفرستم ولی آن کسانی که عکسش را برخلاف مرسوم و مفهوم به عنوان یادگار مخدوم به دیوار مجلس نصب کردند همهروزه در زیر همان عکس چه داستانهایی که از فضاحت کارش نقل نکردند، این است که گوش کنید حرفهای من را (احسنت) اکثریت محترم، سروران عزیز من اجازه بدهید در بودن آقایان که بالاخره حکم قطعی مجلس با شما است هردقیقهای که اراده بکنید بلند شوید، بنده حرفم قطع است، هر لایحهای را میتوانید با یک کفایت و ختم مذاکرات تصویب بکنید، لااقل ما هم اقلیت معدودی صحیح یا اشتباه فقط از روی حس وطنخواهی حرفهای خودمان را بزنیم باشد که مورد توجه قرار بگیرد (مهندس ارفع - جناب آقای رامبد در هیچ دورهای سابقه ندارد که اینقدر برای اقلیت احترام و آزادی عمل قایل شده باشند) (صحیح است) (پاینده - احترام و تعارف ولی
در عمل صفر) درهرحال عرایض بنده نزدیک به خاتمه است ایبسا افکار و جملاتی که در اینجا ملال خاطر وزیر دادگستری عزیز ما را فراهم کرد که کدورت خودتان را هم از پشت این تریبون فرمودید ولی معمولاً ایشان وقتی در پشت میز و مصدر کار است آنقدر کارهای مختلف دارد و داغ و گرم خیالات و افکار خودش است (زهتابفرد - به خصوص گرفتاریهای حزبی) که آنچه باید و شاید تفکر و تعمق نمیکند، فراموش نکنید مؤمنتر از شما، معتقدتر از شما اشخاصی که به لوایح خود خیلی اطمینان بیشتری داشتند آمدند و در پشت این تریبون ایستادگی کردند و گذراندند و از اخطار اقلیتها رنجیدند، بعد تاریخ نشان داد که آن اخطارها خیلی لازم بود (یکی از نمایندگان - کاملاً صحیح است) بنده از جریانی که در تصویب این لایحه در مجلس گذشت از یک جهت خوشوقتم و از یک جهت متأسف، از این جهت خوشوقتم که در یک لایحه دوسطری افرادی از اقلیت حتی بیش از لایحه بودجه چندصد صفحهای در مجلس معایب مطلب را عنوان کردند و استقامت کردند و حق موضوع را بیان کردند و با وجدان پاک و روی سفید مطابق این صورتمجلس گفتند آنچه را که من معتقدم که با چنین تصویبی لایحه قابل اجرا نیست و دادگستری ما را به صورت بدتر درخواهد آورد بیان کردند و وجدان خودشان را خلاص کردند، اکثریت کثیرالاتعداد هم در رد کردن پیشنهادات مفید اقلیت (پاینده - بسیار کرم کردند) این افتخار را ممکن است برای خودش ثبت بکند بگوید که من اکثریت یعنی برادر بزرگتر وقتی برادر کوچکترم یعنی اقلیت در حفظ و حراست شرافت مادرم که حفظ عدالت در ملت ایران باشد، حرفی زد به دهان برادر کوچکتر زدم و به دهان مادرم هم زدم و توفیق حاصل کردم ولی من امیدوارم که شما از عواقب این توفیقها خسارت نبینید (دکتر معتمد وزیری - حرفهای منطقی اقلیت برای ما همیشه مورد احترام است) (پاینده - در مورد گوش نکردن) (دکتر معتمد وزیری - قیاس به نفس نفرمایید). برای ختم عرایضم چون همه قبول داریم متفکرینی هم در این مملکت هستند که به مجلس راه نیافتهاند و وطنخواهانی شاهدوست و پاکباخته علاقهمند به توفیق مملکت هستند که نتوانستند به اندازه آقایان رأی بیاورند و اینجا بنشینند عرض میکنم تا آنها هم بدانند که در مجلس یک نفر از طرف هممسلکان دیگر خود ادعا کرد این قانون با این ترتیب، با این صحبتها، با این مخالفتها که شد از لحاظ قانونی و روح انقلاب قابل اجرا نیست و یقین دارم پس از این که ایرادات منتقدین در عمل تحقق یافت، ناگزیر به روی لایحهای که فقط با رأی سرکار خانم تربیت برای بیستوسه میلیون تکلیف معین کند خط بطلان خواهد کشید.
بانو تربیت - یادگار فئودالیسم هستید البته خانم تربیت را نمیتوانید ببینید (خنده نمایندگان).
رامبد - باز یکی از آرزوهای من که توفیق شخص دکتر عاملی است برای ایامی که این موهای خاکستری قشنگ ریخته و مرد خانهنشینی شده، بیوگرافی ایشان را مثل بیوگرافی رهبران مشروطیت که نوشتند به نام وزیر دادگستری مینویسند ببینند که در صفحات آخرش که به عنوان دادن این لایحه دادگستری به مجلس و استدلال در تصویبش و اعمالی که در دادگستری در زمان او انجام شد چطور معتقدین به خود و دوستان واقعی خویش و خواستاران بهبود وضع مملکت همه را ناامید کرد، آقای دکتر عاملی ایبسا کشتیبانانی بودند که در آخرین دقیقهای که کشتی به طرف نیستی میرفت بادبان را کشیدند و راه را برگرداندند، مجال نخستوزیر شدن را هم دارید اگر مورد عنایت شاهنشاه باشید، مجال دهبار وزیر شدن را هم دارید ولی ظرفی که شکست دیگر وصله برنمیدارد، با این لایحه شما خط بطلان روی قضاوت عدالت و حقوقدانی و انصاف و شخصیت خودتان کشیدید، مردانه بیایید بگویید ۱۳۰ نفر به من رأی دادند تشکر میکنم ولی وجدان و انسانیت و حقیقت و عدالت و اسم خودم را به هیچچیز نمیفروشم و در این آخرین دقیقه طبق آئیننامه مجلس لایحه ماده واحده خودم را پس میگیرم تا اگر این شانزده ماده در جلسه علنی به تصویب همه نمایندگان ملت برسد معلوم شود این افتخاری که من
برای خودم قایل هستم همه بدانید که مخالفین خلاف گفتهاند (احسنت - احسنت).
رئیس - آقای فولادوند بفرمایید.
پاینده - آقای رئیس بنده طبق ماده ۱۰۴ اخطار نظامنامهای دارم.
فولادوند - با اجازه مقام معظم ریاست مجلس، خانمها و آقایان محترم نمایندگان البته بعد از افرادی آحاد محترمی مثل جاوید، مثل دوست عزیزم آقای عبدالحسین طباطبایی (دکتر مهذب - عبدالحسین) بله همه عبدالحسینیم حتی عبدجواد، و دوست عزیزم آقای رامبد صحبت کردن قدری مشکل است ولی بههرصورت وظیفه سیاسی و علاقه به انجام وظیفه مقدس ملی و نمایندگی بنده را همیشه وادار میکند که عرایض خودم را اگر برسم به موقع به سمع نمایندگان محترم و ملت عزیز ایران و شاهنشاه آریامهر بزرگ برسانم، گاهی فکر میکنم که ایکاش اگر میتوانستم من هم برای خودم وظیفه انتقاد پیشه میکردم در مملکت خودم (احسنت) چقدر جنت مکانی دارد (صحیح است) چقدر آسان است و خوشوقتم که در تمام زبانهایی که میشناسم و در تمام زبانهایی که ترجمهشان را خواندهام این جمله مکرر است و تاریخی که عمل مشکل و انتقاد آسان است و این را فکر میکنم از هبوط آدم خود آدم هم وقتی که حوا تکلیف برایش معین میکرد فهمیده بود (بانوجهانبانی - چرا امروز از خانمها صحبت میفرمایید) ما نهتنها چاکر حواخانم هستیم، چاکر اولاد حوادخانم هم هستیم، ما حق داریم خودمان را برای مادرمان لوس کنیم، سرکار خانم جهانبانی بادیده رأفت به بنده بنگرید (بانو جهانبانی - به نظرم حالا نوبت شماست) عرض کنم مجلس را خسته میبینم و در عین حال امیدوارم با کمک چاکر، این لایحه به سلامتی امروز تصویب بشود یعنی با فداکاری ولی این عرایض را برای این نمیکنم که دوستان از بنده سخنان زیبا و کلمات شیوا بشنوند برای این که وظیفه خودم میدانم مثل تمام هموطنان این حقی که برای آنها محترم میشمارم برای خودم محترم بشمارم و به عرض ملت ایران و دنیای زنده برسانم (پروین - ملت ایران که عرض شما را نمیشنود) عرض میشود به حضور مبارکتان جناب آقای پروین اصولاً بنده فکر میکنم که ما هر کاری بکنیم در روی زمین جناب آقای پروین نمیتوانیم حق کامل حقیقت و عدالت را هیچوقت اجرا بکنیم و حساب را کافی نگهداریم در مقابل این همه فساد مردم مخصوصاً مردمی که فساد را به این زیبایی کتمان کنند اجازه بفرمایید من میخواهم به شما جواب زیبا بدهم ولی خداوند حسابدار برای همهکس دارد، ملاحظه بفرمایید در تمام مذاهب گفتهاند و مذهب ما بیشتر از همه آکنده از این وظایف الهی و مذهبی است و این حساب هست و بنده هم گاهی به این دلیل پاچه دوستان را زیاد نمیگیرم و حافظ میفرماید: «من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش» مردم هم عقیدهای دارند و خودشان سرنوشتی دارند، خدایی دارند و حسابی دارند و به عقیده بنده که شاگرد اساتید فلسفه هستم، ترازوی خلقت جناب آقای پروین در موازنه است و خداوند عادل مطلق است و هرکس هرکاری که میکند به خودش میرسد به این دلیل نه دیگران برای بنده نگرانی داشته باشند و نه بنده برای دیگران ولی مطلبی را که میخواهم عرض کنم این است که بنده هیچوقت نمیتوانم قبول کنم طبق موازین فلسفی و ریاضی میدانید که در مراحل بالا فلسفه و ریاضی به هم ادغام میشود، این در پایین است که عمل ما اینطور حکم میکند، بعضیها اینطور وانمود میکنند که فلسفه با ریاضیات دوتا است، خداوند دنیای خودش را روی آن مبنای علمی و آنچه ما میگوییم و نمیشنویم قرار داده است و فلسفه هم در شکم همان محتوی است، به این دلیل عرض میکنم که بنده نمیتوانم مطابق قوانین عدل و منطق و فلسفه تصور بکنم که در یک اجتماع به یک نفر، دو نفر نه یکهزارمش ظلم بکنند اگر خودش مولد ظلم نباشد، بنده هیچ نیامدهام از این قانون الان دفاع بکنم و یا حمله، بنده آمدهام عرایضی بکنم اگر قانون در مسیر عرایض بنده بود خوب عرایض من هم دفاع محسوب میشود هرچند هم جناب سرور عزیزم آقای بالاخانلو از بنده بلندتر هم صحبت بکنند مخلص ایشان هم هستم وگرنه علیالاصول بایستی با این
حدت شدت مقدار انرژی که مصرف میکنیم پشت این تریبون مقدس در بیرون هم از اعمال خودمان و مخصوصاً در امر به معروف و نهی از منکر بکنیم (صحیح است) و هرچه که دیدیم بگوییم آیا پیش خودمان و خدای خودمان شب که راحت سر به بالین میگذاریم میتوانیم معترف باشیم چقدر امر به معروف و چقدر نهی از منکر کردهایم و در این محفل یا در محافل دیگر برای خودمان کسب وجههای کردهایم، این بههیچوجه کوچکترین شبهه و توهین خداینخواسته و هیچ ایهام و ابهامی برای دوستان عزیزم که خیلی برای من صحبتهایشان مقدس است که در اینجا درباره این لایحه صحبت کردند نباید وجود داشته باشد همه محترماند، من بسیار بسیار احترام قایلم برای دوستانمان که در اقلیت تشریف دارند برای فرمایشاتی که در اینجا به عنوان مخالف با این لایحه کردند من برای دوستان خیلی احترام قایلم، برای تمام دوستانم و فرمایشاتی که کردند و یقین دارم که شخص دکتر عاملی که ایشان هم به امراله وزیر دادگستری ما است نباید جایی برویم که از اعمال خودمان فرار کنیم، ما باید برای ملت خودمان بگوییم اجازه بفرمایید دستگاهها که مجهز است ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار است و چنین شاهی را به ما داده است و چنین مردمان فهمیده و صادقی توی این مجلس یا خارج گوش به فرمانند که فلان عضو یعنی شنیدم و تصدیق میکنم فلان عضو بسیار دوناشل مجهولالهویه فلان وزارتخانه تمام دستورات وزیر و مقررات اداری و همهچیز را میتواند خنثی کند، متأسفانه بنده هم این را تصدیق میکنم تصور بفرمایید که وزیر بتواند جلویش را بگیرد، باید وجدان خودش را در نظر بگیرد این که این همه پیغمبر آمدهاند در این دنیا در ایران اول زرتشت پیغمبر آمد و بعد حضرت محمد بن عبدالله خاتمالنبیین، محض رضای خدای یواش بروید در سیآت نمیروند، آقا بنده متأسفم بگویم که این قوانین شلاق هم به عدهای کار نمیکرد و این عده اکثریت هستند با خجالت بنده ولی برای این اکثریت چون جاهلند حاضرم فداکاری کنم و به کشتن بروم ولی باید بدانید دزد در جایی است که اگر جستجو بکنیم تا قیامت هم پیدا نمیکنیم و این درد، درد قانون نیست. ملت ایران میدانند و میدانیم و میدانند دور میزند، هرکس وزیر بشود خاکم به دهن اگر ائمه هم وزیر بشوند فایده ندارد و بنده میگویم فکری بکنیم همه با هم، ما هیچکدام نه پیغمبریم، نه امام، نه مصلح بشریت، یک کار میتوانیم بکنیم و آن این که بتوانیم خودمان را اصلاح کنیم تا آنجا که میتوانیم و این را باید به شما عرض کنم که خیلیها هستند که سعی میکنند اصلاح بکنند ولی ترکیبات کلی اجتماعی و نژادی نمیگذارد. بنده اینجا نیامدهام که دفاعی حملهای بکنم، موقعی است که این لایحه آمده شما ایرانیان هفت هزار سال تاریخ را شاهد قرار بدهید، بنده بارها عرض کردم و باز عرض میکنم تا در اجتماعی اکثریت فضیلت پیدا نکنند نتیجه فضیلت در هیچ کشوری مشهود نخواهد شد، با یکی، دو تا، ده تا، صد تا نمیشود فایده ندارد، با مختصر اصلاحی هر ده سالی در هر قانونی بشود امر ما به خوبی نمیگذرد، باز عرض میکنم آقایان موانع کوهپیکر اقیانوس پیکر ملی و بینالمللی در سر راه هست که هر ایرانی برای این که با فاصله تمدن یعنی تمدن مکانیک چون من عقیده دارم از لحاظ تمدن معنوی ما خیلی از اروپاییان، از آسیاییان اگر پیش نباشیم، عقب نیستیم و مقداری هم برای فروش داریم ولی در این تمدن مکانیک اگر بخواهیم فاصله را حفظ کنیم همهچیز را بر ما تحمیل میکنند، اگر ما ۷۷ هزار برابر بیشتر از اروپا فضیلت داشته باشیم تا این ۵۰۰ سال فاصله اتمی را پر نکنیم تا این که به آنها برسیم نتیجه ندارد، آنها دارند با تصاعد هندسی بالا میروند پیش میروند این است که من غصه میخورم، خون دل میخورم وقتی که ایرانیان همه و همه اینجا کمر خدمت بستهاند و دیگران در بیرون خط میکشند و کار خودشان را میکنند، درخت ما را یواشیواش بدون این که بفهمیم اره میکنند، بنده خیلی صحبتها دارم فقط خواستم اتمام حجتی با دوستان محترم خودم، با ایرانیان، با خدای ایران با شاهنشاه آریامهرم کرده باشم و با این وزیر محترم دادگستری که به ایشان ارادت به حق دارم و انشاءالله امیدوارم کاری بکنند که بنده مورد غضب آقایان نباشم (احسنت).
پاینده - بنده تذکر دارم طبق ماده ۱۰۴ آئیننامه داخلی.
مهندس ارفع - مورد را بخوانید.
رئیس - بفرمایید.
پاینده - اجازه بفرمایید بحث کوتاهی بکنم در مورد این ماده، آقای مهندس بهبودی توضیح دادند اصلاحاتی که در شور دوم در خود کمیسیون بدون چاپ شدن پیشنهادها شده است برخلاف آئیننامه است.
مهندس ارفع - جناب آقای پاینده چندین مرتبه صحبت شد اگر هدف اتلاف وقت مجلس است از نو بفرمایید ولی اگر هدف رسیدن به نتیجه است که دیگر لزومی ندارد تکرار بفرمایید.
پاینده - بنده حق دارم مطابق این ترتیب مطالب خودم را عرض کنم، چرا وقتی نوبت بنده میرسد اتلاف وقت است؟ بیلطفی میفرمایید.
دکتر یزدانپناه - به قدر کافی جنابعالی وقت را میگیرید.
پاینده - بنده اولبار است که دارم عرض میکنم.
مهندس ارفع - عرض کردم این مطالب گفته شده است.
پاینده - اجازه بفرمایید چطور است یک قرص آسپیرین بیاورند اگر سرتان از حرفهای بنده درد میگیرد، جناب آقای رئیس فرمودند رویه اینطور بوده است، بنده باید یادآوری بکنم که یک سابقه غلط موجب نشود که ما ادامه بدهیم یک غلطی را. تمام مواد ۱۰۳ - ۱۰۴ و ۱۰۲ و بعدش نشان میدهد که پیشنهادها بایستی از طریق خاصی در کمیسیونها مطرح بشود و غیر از این طریق هم اگر بشود فقط حق دارد به پیشنهادهایی که از مجرای قانونی رسیده باشد رسیدگی بکند و بیش از این هم حق ندارد و این کاری که شده ولو استمرار داشته و ادامه داشته چرا باید یک عمل را جنبه استمرار بدهیم و این برخلاف قانون و آئیننامه است.
رئیس - جناب آقای پاینده در ابتدای جلسه هم به اطلاعتان رساندم اگر راجع به مواد آئیننامه و اصلاح آئیننامه فرمایشی دارید مرقوم بفرمایید البته طبق مقررات اقدام میشود ولی آنچه تاکنون شده طبق آئیننامه بوده و برخلاف آئیننامه عملی نشده است (صحیح است) آقای معتمدی بفرمایید.
معتمدی - به شهادت صورتجلسات مجلس شورای ملی، بنده تاکنون دو کار را نکردهام، یکی این که در ضمن عرایضم هیچوقت اسم کسی را نبردهام، دیگر این که اگر نمایندهای صحبت کرده، بنده صحبتهای او را تخطئه نکرده، عقیده خودم را گفتهام و رفتهام، صورتمذاکرات مجلس موجود است و میل هم نداشتهام که در کلیات آخر صحبتی بکنم زیرا آنچه که باید گفته بشود از طرف بنده و سایر آقایان نمایندگان به عرض مجلس شورای ملی رسید (صحیح است) و دیگر عرایض بنده زاید است ولی چون دو مطلب اینجا عنوان شد که اگر درباره این دو مطلب اشارهای نشود در این مذاکرات و این جلسات تقریباً یک نقصی وجود خواهد داشت، یکی مربوط به آن قاضی بود که باز هم راضی نیستم اسمش را ببرم ولی جریان را بد نیست به طور خلاصه عرض کنم چون اینجا صحبت شد (روستا - دیروز اسمش را بردید یاد گرفتیم) (یکی از نمایندگان - دیگر تکرار نفرمایید) چرا آقای صادق احمدی یک بیاناتی کردند باید اینجا نمایندگان مجلس شورای ملی، نمایندگان ملت ایران از کموکیف قضایا مطلع باشند (قراچورلو - این چه ربطی به کلیات دارد؟) (صادق احمدی - سؤال بفرمایید معلوم میشود) سؤال میکنم بسیار خوب اما مطلبی که راجع به این لایحه است و جناب آقای دکتر عاملی وزیر دادگستری به آن اشاره کردند این بود که گفتند من دستور دادهام مطالب نمایندگان مجلس، چه موافقین و چه مخالفین را در هفتهنامه دادگستری منتشر بکنند تا قضات دادگستری از آن مطالب مطلع شوند، بنده که سعی میکنم هروقت عرضی اینجا میکنم روی مدرک و دلیل باشد بلافاصله رفتم سراغ این هفتهنامه و آن را به دست آوردم، آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی این هفتهنامه مطالب نمایندگان را تحریف کرده، خلاف نوشته، دروغ نوشته و من فکر کردم مطالب اقلیت را که مخالف صحبت کردند تحریف نمودهاند
ولی بعد دیدم متأسفانه نه، لبه تیز تیغ متوجه همه است و بنده یک قسمت جزیی آن را میخوانم که مطلع شوید، وزارت دادگستری چه حقی دارد مطالبی که مربوط به این لایحه است (یک نفر از نمایندگان - چه ارتباطی به کلیات دارد؟) همین ارتباط را دارد، برداشتهاند گفتهاند بادنجان باد دارد کدو زرد است (قراچورلو - کی نوشته است؟) این هفتهنامه دادگستری که اینجا در دست من است، عرض کنم که هفتهنامه دادگستری در شماره قبل راجع به مادهواحده و لایحه تحول اساسی دادرسی (قراچورلو - چه ربطی به کلیات دارد؟ شما در مجله خودتان جواب بدهید) چرا نمیگذارید؟ به مجلس فحش داده، من در مجلهام جواب بدهم؟ من مجلهام را بالاتر از این میدانم که به مطالب خصوصی بپردازم.
قراچورلو - بفرمایید ببینیم که فحش داده؟
معتمدی - شما که نمیگذارید، تعصب به خرج میدهید.
پروین - آقا بفرمایید ببینیم چه نوشته و کجایش فحش داده.
معتمدی - عجب! شما که نمیگذارید، آخر اینها مربوط به من تنها نیست وقتی به یک یا چند نماینده اهانت بشود اهانت به همه شده است (صحیح است).
دکتر یزدانپناه - شما راجع به کلیات صحبت میکنید یا میخواهید از وزارت دادگستری سؤال کنید؟
معتمدی - ایشان راجع به این مطلب صحبت کردند و من میخواهم در کلیات راجع به این موضوع صحبت کنم، چرا نمیگذارید صحبت بشود؟ از این موضوع روی کلیات نتیجه میگیرم چرا حرفی که مربوط به همه است.
دکتر رهنوردی - بگذارید بگویند ببینیم چه نوشته.
معتمدی - آفرین، زندهباد آقای دکتر رهنوردی (خنده نمایندگان) عرض کنم در هفتهنامه دادگستری اولاً آقای وزیر دادگستری نطق خودشان را کامل نوشتهاند (دکتر عاملی - خلاصه شده) نطق خودشان را از اول شروع و به آخر تا تمت ختم کردهاند و بسیار کار خوبی است.
دکتر یزدانپناه - خلاصه بفرمایید ما هم گوش میکنیم ولی چرا وقت مجلس را میگیرید؟
معتمدی - در این هفتهنامه از قول بنده برخلاف حقیقت اینطور نوشته: حالا هم این لایحه بزرگ ما که آقای وزیر دادگستری باهوش، لایق، بصیر آورده که بنده همچو چیزی نگفتم یا اینک که خردهمالکین و دعاویشان یک مرحلهای است تا دوهزار تومان من چنین چیزی نگفتم (قراچورلو - صورتجلسه هست) بله، صورتجلسه هست حالا به اکثریت هم میرسد، در اینجا مسأله رقم کدو است من نمیفهمم در آنجا مسأله رقم نیست، گفتند ما در دماوند ساختیم به این زردی، زرد که اندازه ندارد، زرد زرد است، بدر صالحیان بادمجان نجفآباد خوب است و مطالب نامربوط دیگر (دکتر یزدانپناه - عین صورتمجلس است) در صورتمجلس نطق من چنین چیزی نیست آقا و این سؤالی است که بنده از ریاست محترم مجلس شورای ملی در این باره کردهام تا بعد آقای وزیر دادگستری بیاید اینجا جواب بدهد که چرا و به چه مناسبت مطالب نمایندگان مجلس را تحریف کردهاند. آقا شخصی رفت از دکان نانوایی نان دزدید، بقال مقابل زد توی سرش، به بقال گفتند او نان نانوا را دزدیده است تو چرا توی سرت میزنی؟ گفت الان نان نانوا را دزدید بعد هم میآید پنیرش را هم از من میدزدد، حالا هم اگر به یکی دو تا توهین کردند شما مطمئن باشید آقای دکتر یزدانپناه بعد هم به شما خواهند کرد، بنده بیش از این در اطراف این موضوع صحبت نمیکنم بعد قضیه را در موقع طرح سؤال با استدلال ثابت و تعقیب خواهم کرد (احسنت).
رئیس - آقای دکتر مهذب بفرمایید.
دکتر مهدب - بنده نمیدانم چرا اغلب که میخواهم عرایضی خدمت آقایان بکنم آخر وقت میشود و باعث میشود با خستگی نمایندگان و همکاران محترم مواجه شوم و جز خجلت از این لحاظ چیزی برای بنده باقی نمیماند با تمام این تفصیل استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند چند دقیقهای خدمت خانمها و آقایان عرایضی عرض کنم شاید تاحدی ابهامی که استثنائاً ممکن است در ذهن بعضیها وجود داشته باشد از بین برود. ماده واحدهای تقدیم مجلس شده است که از لحاظ اهمیتی که دارد در جلسه فوقالعاده مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نمایندگان
مخالف و موافق با صراحت کامل نظرات خودشان را بیان فرمودند، نحوه دفاع و انتقادی که در لایحه به عمل آمده و ادامه جلسه دیروز به امروز و بحث بیش از خیال میکنم ۷ ساعت درباره لایحه خود این دلیل اهمیت کلی لایحهای است که به مجلس تقدیم شده و دلیل بر این است که مجلس شورای ملی اهمیت فوقالعاده برای این لایحه معمول میدارد (صحیح است) در غیر این صورت بسیاری از لوایح مورد بحث و بررسی قرار گرفت که فقط با تأیید آقایان تمام میشد پس واقعاً اگر ما اینجا مینشینیم، دو روز پشت سر هم روی یک لایحهای که چند خط بیشتر نیست اینجور صحبت میکنیم، استدلال میکنیم، این از لحاظ اهمیتی است که مجلس برای این لایحه که دولت آن را تحول اساسی تلقی کرده قایل است، بنده خیال میکنم اگر واقعاً با تمام این اهمیتی که ما برای لایحه قایل هستیم همکاران محترمی که در مخالفت با لایحه صحبت میکردند صرفاً در جهت لایحه صحبت میفرمودند مسلم ۷ ساعت که سهل است شاید بیش از یکی دو ساعت وقت لازم نداشت، بنده اینجا موقعی رسیدم که جناب آقای معتمدی خیال میکنم صحبت از هفتهنامه میفرمودند، بنده با تمام ارادتی که به ایشان دارم، بحث در هفتهنامه را خیال میکنم یک بحثی است که بهتر است جای دیگر بشود و کاملاً صحیح است ولی درباره موضوعی که از لحاظ اهمیت در جلسه فوقالعاده مجلس مطرح است باید مذاکراتی بشود در جهت این لایحه فقط (صحیح است) (معتمدی - این را به آقای وزیر دادگستری بفرمایید که اینجا عنوان کردند چطور به ایشان توجه نمیدهید؟) عرض کردم بنده وقتی وارد جلسه شدم که این کلمه از دهان مبارکتان بیرون آمد، در هر حال اگر بعضی از دوستان ما با لایحه نظرات مخالفی داشته باشند واقعاً اگر به عرایض بنده کمی توجه بکنند ممکن است در نظرشان تغییری حاصل شود یا لااقل در نظرات مخالف تعدیلی حاصل شود، ببینیم در این شش، هفت ساعتی که ما اینجا بحث میکنیم درباره چه موضوعی صحبت شد و به چه موضوعی بیشتر در لایحه انتقاد شد و چه موضوعی بود که بیشتر با آبوتاب هرچه تمامتر بیان شد، خیال میکنم موضوعی بود که چرا لایحه به کمیسیون میرود به جای این که در جلسه مطرح بشود، اینجا بنده میخواهم موضوع را کمی تجزیه و تحلیل کنم، در بسیاری از کشورها اصولاً بررسی لوایح و طرحهای قانونی در کمیسیونهای مجالس مقننه به عمل میآید، آنجا است که سرنوشت نهایی لوایح و طرحهای قانونی را معین میکند و برای اجرا به دولت ابلاغ میکند، جلسات علنی بیشتر برای سؤال از دولت است، برای بحث و بررسی در مسایل کلی مملکت است، بیشتر برای روشن شدن وضع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی مردم است، اینجا به نظر من ما وظیفه اصلی که داریم باید بیشتر دولتها را ارشاد بکنیم که چه باید بکنند، خواه یک لایحهای را به مجلس تقدیم بکند یا نکند، جلسه علنی جای داد سخن دادن است همان طور که بعضی از دوستان اینجا داد سخن دادند و همان طوری که عرض کردم باید از اعمال دولت انتقاد بشود و اینجا باید گزارش به نمایندگان ملت و در حقیقت به ملت داده بشود و هرچه که از این زمان خودمان بگذریم، این روش کلی که مباحث و موضوعهای طرحها و لوایح درکمیسیونها بررسی بشود و مورد تصویب قرار بگیرد روزبهروز در تزاید و افزایش است. من امیدوار هستم که واقعاً روزی ما به این نتیجه برسیم که کلیه لوایح قانونی در کمیسیونها مطرح شود و آن فلسفهای که عرض کردم برای جلسه علنی باقی بماند، پس این فلسفه کلی است که دنیا هم از آن تبعیت میکند و برخلاف گفته یکی از دوستان فوقالعاده عزیز که اصولاً در دنیا سابقه ندارد، این فلسفهای است کلی که دنیا از آن پیروی میکند، در کمیسیونها است که متخصصین امر دعوت میشوند، در حالی که در جلسه علنی قطعاً آقایان میدانند که این کار نمیشود، متخصصین امر هستند که میآیند جریان را از لحاظ تخصص تشریح میکنند و مسایل در کمیسیونها با دید دیگری مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در کمیسیونهای مجلس است که شما میتوانید در یک محیط محدودتر و مناسبتری مسایل را مورد بررسی و تصویب قرار بدهید، این یک فلسفه کلی بود و بنابراین از لحاظ این فلسفه کلی برای رفتن این لایحه مهم به کمیسیون اشکالی
به نظر بنده نمیرسد. صرفنظر از این مسأله کلی در گذشته چه شد، ارجاع به کمیسیون یا لااقل ارجاع به کمیسیون خاص نهتنها در همین دوره خودمان در مورد آئیننامه اصلاحات ارضی و لایحه استخدام ما انجام دادیم بلکه برگردیم به چهل سال قبل نحوه تصویب قانون را ببینید آنوقت مجاهدین قانون اساسی آنهایی که تا پای جان برای نوشتن و تدوین قانون اساسی رفتند در این مجلس چه کردند؟ ۴۰ سال قبل در آنوقت رئیس مجلس مؤتمنالملک بود، جناب آقای رامبد مؤتمنالملک چهجور آدمی بود؟ (رامبد - قطعاً خوب آدمی بود) مشیرالدوله بود و بسیاری از بزرگان دیگری بودند مثلاً همین حاج سیدنصرالله تقوی که بعداً رئیس دیوانعالی کشور شدند که بنده شخصاً به ایشان ایمان کامل دارم و درهرحال یکی از بنیانگذاران قضایی مملکت است، آنها در آنزمان بودند و آنها چون جلسه علنی را متناسب برای طرح بسیاری از مسایل قضایی ندیدند آمدند فرمولی پیدا کردند که چون مسایل در جلسه علنی گرفتار هزار و یک مشکل میشود که مشکلات آنزمان با مشکلات این زمان متفاوت است، طرحی درست کردند که لوایح قضایی اعم از حقوقی و جزایی برود به کمیسیون خاص، بنده قانون آنوقت را با اجازه خانمها و آقایان میخوانم ببینید که چطور بوده «ماده واحده مصوب دهم عقرب ۱۳۰۳» ملاحظه بفرمایید یعنی ۴۰ سال قبل که هنوز از عمر قانون اساسی زیاد نمیگذشت و آنهایی تصویب کردند که خودشان در راه قانون اساسی جانبازی کرده بودند و پدران بزرگوار ما هستند «وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را که در دوره پنجم تقنینیه به مجلس شورای ملی پیشنهاد شده است یا پیشنهاد مینماید» من در این کلمه مینماید بهخصوص یک کمی تکیه میکنم یعنی درست معلوم نبوده که چه لوایحی را وزیر عدلیه به مجلس خواهد داد پس از لحاظ سنت قانونی آنزمان آمده گفته پیشنهاد نموده یا مینماید بعد از تصویب کمیسیون عدلیه مجلس شورای ملی به موقع اجرا گذارده، پس از آزمایش آنها نواقصی را در عمل معلوم و به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید.» اینجا به نظر من دولت یک قدم برای رعایت حرمت قانونگذاری از این سنت تاریخی جلوتر رفته و حتی در کمیسیون پیشنهاد شد که لوایح باید بدواً طبع و توزیع بشود، قسمت اخیر ماده را میخوانم «تا زمانی که تکلیف نهایی لوایح مذکور در مجلس معین نشده، مصوبات کمیسیون مشترک قابل اجرا خواهد بود، لوایح تقدیمی از طرف وزیر دادگستری ظرف سه روز از تاریخ تقدیم به وسیله هر یک از دو مجلس که لایحه به آن تقدیم گردیده، طبع و بین نمایندگان مجلسین توزیع خواهد شد. مدت تقدیم پیشنهادهای نمایندگان مجلسین به کمیسیون مشترک ۱۵ روز است که در مورد لایحه شانزده مادهای» الی آخر یعنی در این لایحه کمیسیون آمده یکقدم بالاتر از آن گذاشته که در چهل سال قبل بوده و این به نظر من منتهای انصافی است که کمیسیون کرد و مورد قبول دولت و نمایندگان است.
دکتر مهندس بهبودی - خیلی ترقی کردیم از دوره پنجم تقنینیه به این دوره و انقلاب و آقایانی که خواستار انقلاب هستند چنین میفرمایند.
دکتر مهذب - بله افتخار میکنیم شما هم هستید.
رئیس - آقای دکتر مهذب وقت امروز تمام شده است، اجازه بفرمایید چون چهار ساعت وقت جلسه امروز تمام شده است بقیه مذاکرات مربوط به این لایحه را به فردا موکول کنیم (صحیح است).
دکتر مهذب - فردا انشاءالله بیشتر تصدیع میدهم.
رئیس - با اجازه خانمها و آقایان جلسه امروز را ختم میکنیم، فردا ساعت ۹ و نیم صبح جلسه علنی خواهیم داشت.
(یک ساعت و نیم بعدازظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - مهندس عبدالله ریاضی
سؤال:
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
روز گذشته جناب آقای دکتر عاملی، وزیر دادگستری ضمن دفاع از مادهواحده مربوط به لایحه دادگستری اظهار داشتند:
دستور دادم مطالب نمایندگان مجلس شورای ملی را برای استحضار قضات منتشر سازند تا از جریان مذاکرات مطلع شوند.
هفتهنامه شماره ۳۷ مورخ ۱۱ دی ۴۴ را به دست آورده مشاهده شد که متأسفانه هفتهنامه مذکور صحبت آقایان نمایندگان مخالف و خاصه صحبتهای اینجانب را به کلی تحریف نموده و مطالبی منتشر کرده که مطلقاً وجود نداشته و خلاف حقیقت و خلاف مندرجات صورتمجلس میباشد، خواهشمند است مقرر فرمایند آقای وزیر دادگستری در مجلس حاضر شده علت تحریف بیانات و انتشار مطالب کذب و موهن را توضیح بدهند و هزینهای را که برای انتشار هفتهنامه تا حال دادگستری متحمل شده تعیین نمایند چه مبلغ بوده است؟
با تقدیم احترام - حسین معتمدی