مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۱

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ آذر ۱۳۱۳ نشست ۱۱۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۹

جلسه: ۱۱۱

صورت مشروح مجلس روز پنجشنبه ۱۵ آذرماه ۱۳۱۳ (۲۸ شعبان ۱۳۵۳)

فهرست مذاکرات:

۱ـ تصویب صورت‌مجلس‏

۲ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه‏

۳ـ شور و تصویب الغای مالیات وسایط نقلیه و برقراری مالیات بنزین و نفت‏

۴ـ تقدیم یک فقره لایحه مربوط به وزارت طرق از طرف آقای وزیر مالیه

‏۵ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه‏

(مجلس یک ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید).

(صورت‌مجلس روز یکشنبه یازدهم آذرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند).

اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین بی‌اجازه - آقایان: ملک مدنی - علوی سبزواری - اعظم زنگنه - امامی خویی - دکتر ادهم - یونس آقا وهاب‌زاده - محیط - کورس - معدل - پورسرتیپ

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: بیات - افخمی - اسفندیاری - مرآت - طهرانچی - ثابتی - مهدوی - شریعت‌زاده - قراگزلو - کاشف - کفایی - مسعودی خراسانی.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس-در صورت مجلس نظری نیست؟

(اظهاری نشد)

صورت مجلس تصویب شد. آقای وزیر مالیه

- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه

۲- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه (آقای داور) – بطوریکه در جلسه فراکسیون هم مذاکره شد خاطر محترم آقایان کاملاُ مسبوق است سه لایحه تقدیم می‌شود: یکی راجع بالغاء مالیات ارضی

(صحیح است)

و ایجاد یک مالیات دیگری که از این محصول ارضی در موقع ورود بشهرها و قصبات و در موقع صدور از مملکت دریافت شود و چون این لایحه بایستی برود بکمیسیون قوانین مالیه و بعد بمجلس بیاید این است که عجاله در این مذاکره نمی‌کنیم و بنده هم عرضی راجع بعلل تقدیم این لایحه پیشنهادی نمی‌کنم تا در موقع خودش. یک لایحه دیگری است که مختصر تغییری می‌دهد در قانون مالیات بر عایدات که سال گذشته تصویب شده است که آن می‌رود بکمیسیون قوانین مالیه وبعد مطرح می‌شود. لایحه سومی که خواستیم تمنی کنم با قید دو فوریت مطرح شود و فی المجلس تصویب شود راجعست بالغاء مالیات حق الثبت و گرفتن این مالیات از نفت و بنزین این را هم تقدیم می‌کنم و تمنی دارم که الان مورد بحث واقع گردد.

- شور و تصویب الغاء مالیات وسایط نقلیه و برقراری مالیات بنزین و نفت

۳- شور و تصویب الغاء مالیات وسایط نقلیه و برقراری مالیات بنزین و نفت

رئیس-لایحه که تقاضای فوریت شده است قرائت می‌شود:

ساخت محترم مجلس شورای ملی

نظر باینکه قانون مالیات حق الثبت وسایط نقلیه در عمل مودیان ومالیه هر دو را باشکال انداخته از چندی پیش مورد مطالعه مفصل گردید و بالاخره اینطور تشخیص داده شده که بهترین طریقه حل گرفتن مالیات از بنزین است ولی چون مالیات بنزیم هم نباید بحدی باشد که بحمل و نقل لطمه‌ای بزند و وصول عایدات کافی منحصراُ از بنزین بر خلاف این منظور بود وضع مالیات معتدلی بر نفت نیز در نظر گرفته شده و مواد ذیل تقدیم می‌شود.

ماده ۱- قانون حق الثبت وسایط نقلیه مصوب ۱۲ فروردین ۱۳۰۹ ملغی و بجای آن از بنزین و مواد متشابهی که بمصرف سوخت موتورهای احتراق داخلی می‌رسد و از نفت لامپا از قرار هر لیتر ۲۰ دینار اخذ می‌شود

مودیان این مالیات عبارتند از مصرف کنندگان در موقع خرید مواد فوق و پرداخت این مالیات با قید محاسبه با مصرف کننده بر اشخاص ذیل تعلق می‌گیرد:

الف- وارد کنندگان در مواردیکه مواد مذکور در فوق از خارجه وارد شده باشد

ب- تولید کنندگان در موردی که مواد مذکور در فوق مملکت تولید شده باشد

تبصره- مالیاتی که وزارت مالیه بموجب قانون از مصرف قشونی اخذ خواهد نمود بوزارت جنگ رد خواهد کرد.

ماده ۲- مالیاتی که در ماده ۱ مقرر شده است بمواد ذیل تعلق نخواهد گرفت:

الف- کلیه موادی که از خاک ایران بطور ترانزیت عبور داده می‌شود و کلیه موادی که در ایران تولید شده و از مملکت صادر می‌گردد.

ب- موادی که انبار وسایط نقلیه که از خارجه وارد ایران می‌شود موجود است بشرطی که برای هر یک از آنها مقدار مواد موجوده از ده من تجاوز ننماید.

ماده ۳- مالیات درشکه و کالسکه شخصی و کرایه ماهیانه ۳۰ ریال خواهد بود.

ماده ۴- نظامنامه اجرای اینقانون و طرز وصول مالیات و وظایف مسئولین پرداخت آن بموجب نظامنامه مصوب هیئت وزراء معین خواهد شد

ماده ۵- این قانون بلافاصله پس از تصویب بموقع اجرا گذارده می‌شود- بقایای مودیان بموجب مقررات قانونی حق الثبت وسایط نقلیه مصوب ۱۲ فروردین ۱۳۰۹ وصول خواهد شد.

رئیس-فوریت مطرح است. مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

آقایانیکه با فوریت لایحه موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

تصویب شد. در قوریت ثانی هم نظری نیست؟

(مخالفی نبود)

آقایانی که با فوریت ثانی این لایحه موافقند قیام فرمایند

(عده زیادی قیام نمودند)

تصویب شد. مذاکره در کلیات است. آقای رهنما.

رهنما-بعقیده بنده امروز آقای وزیر مالیه لوایحی که بمجلس تقدیم کردند تمامش مفید و از نقطه نظر مردم و آسایش آنها و از طرف دیگر از نقطه نظر عایدات دولت بسیار خوبست. مالیات مستقیم هر چقدر از بین برود و مالیات بطور غیر مستقیم گرفته شود هم تأثیرش در مردم و کسانی که مالیات می‌دهند کمتر است و هم برای دولت راحتی و آسایش بیشتری ایجاد کرده و عوائد زیاد تری را تامین می‌کند و هم از نقطه نظر اجتماعی و اخلاقی از نظر کم شدن قاچاقها و دسیسه‌ها خیلی موثر است در فراکسیون تا بحال در این لوایح مذاکره شد و آقایان نمایندگان محترم کاملا مسبوقند و نظریات خودشان را بیان کردند و آن دو قانون می‌رود بکمیسیون قوانین مالیه ولی لایحه قانونی که لزوماُ بایستی بفوریت مطرح شود و مجلس هم رأی داد موافقت کرد راجع به بنزین ونفت بود که مدتها بود مردم و مجلس انتظار آنرا داشتند و این یک قانون بسیار خوب و عادلانه ایست که تامین می‌کند یکقسمت از جاده‌ها را و البته وسائل حمل و نقلی که بیشتر صدمه می‌زند بجاده‌ها باید مالیات بیشتری را تحمل کند و جبران کند این خسارت را. اما چیزی که می‌خواستم عرض کنم به آقای وزیر مالیه موضوع نفط بود در فراکسیون درین قسمت یک توضیح اجمالی دادند و بنده می‌خواستم یک قدری مفصل تر توضیح بدهند برای اینکه رفقا در مجلس غالباُ درین خصوص مذاکره می‌کردند که آیا بهتر نیست از نفط چیزی گرفته نشود و اگر گرفته می‌شود بیک شکل دیگری این مبلغی که بایستی گرفته شود گرفته بشود. نقطه نظر رفقای پارلمانی کاملا تأمین می‌کند نظریه دولت را یعنی موافقت می‌کنند که معادل همین مبلغی که از نفط گرفته می‌شود بر طبق حسابی که کرده‌اند که حلی سه قران یعنی از هر پنج من و نیم سه قران یا کمتر یا بیشتر باشد این را ممکن است از یک راه دیگری تأمین کرد و اکثریت مجلس هم کاملاُ موافق است چرا این نظر پیدا شده است؟ از نقطه نظر این فکر در ایران اگر مملکت ایران یک مملکت صنعتی بود اگر در ایران فاریک یک کارخانه و موسسات صنعتی زیاد بود ضرر نداشت که این مالیات گرفته شود برای اینکه همیشه موسسات عمومی و کارخانه و فابریک قار خواهد بود بتادیه این مالیاتها بلکه بیشتر ولی در ایران ما هنوز بآن درجه نرسیده‌ایم در ایران البته در این دوره موسسات و کارخانجات متعدد پیدا شده است ولی هنوز بآن موقع نرسیده است که ما بگوئیم یک مملکت صنعتی شده‌ایم پس وقتیکه ما نگاه کنیم مصرف کننده نفط کیست؟ طبقه ایست که شاید حقاُ لازم باشد که با آنها همراهی بشود

(صحیح است)

و آن طبقه بی بضاعت مملکت است. فرض بفرمائید در شهرها و قصبات که دو جور مردم این نفط را مصرف می‌کنند یکی آنکه در شهرها عده پول نفط می‌دهند بوسیله الکتریک روشنائی می‌گیرند سیمکشی می‌کنند در منزل شان و پول برق را می‌دهند یک جور هم هست که اکثریت مردم مصرف می‌کنند در ولایات و مزارع و اینها که مستقیماُ نفط می‌خرند و می‌سوزانند و طبیعه اینمالیات از آنها گرفته می‌شود حالا اگر راهی نباشد یعنی اگر منحصراُ اینطور تشخیص داده باشد که این مبلغ بایستی اینطور گرفته شود و راه دیگری نباشد البته تمام نمایندگان موفق هستند و رای هم خواهند داد- ولی اگر اینطور نباشد یعنی اگر ممکن باشد که این مالیات را که هر چقدر هست بشکل دیگری تأمین کنند (البته بنده هم موافق نیستم که از بین برود) بهتر است و از نفط نگیرند. درین قسمت أقای وزیر مالیه چند چیز فرمودند در فراکسیون یکی اینکه فرمودند اگر ما زیادتر کنیم قسمت بنزین را دو جور فرمودند اینکه فرمودند می‌آیند و نفط را داخل بنزین می‌کنند و این یک حرف حسابی و صحیح است ولی این جا دو جور هست کی‌ها اینکار را می‌کنند؟ آنکسانی که وسیله حمل و نقل و اتومبیل و موتور مال خودشان است کامیون مال خود شوفور است اینکار را نمی‌کنند که نفط بریزد در بنزین که از آن صرف ببرد. چرا؟ بر اینکه اینقدر بلد هست بکار خودش بصیرت دارد که ضرر نزند و این از نقطه نظر خود آن ملاک و گاراژدار و کسانیکه اتومبیل دارند ضرر دارد و بنده خیال می‌کنم که این را که فرمودند یک قضیه خیلی چیزی نیست. خیلی قابل قبولی نیست – یکی دیگر اینکه آمدیم سر بنزین فروشیها حالا ما همه شقوق قضیه را می‌گیریم من خیال نمی‌کنم همه اش آن کمپانی بفروشند ممکن است بدست درجه دوم فروشندگان و دست دوم این است که غالباُ و بهمین وسائل جدید که اتومبیل‌ها می‌روند و می‌ایستند مقابل آن اسباب و بنزین با آنوسائل و اسبابهائی که هست باو فروخته می‌شود- یکی هم حلبی است توی حلبی هم که نفط وارد نمی‌شود کرد اگر از این دو تا بگذریم خیلی نادر می‌شود که مردم بیایند و نفط را وارد بنزین بکنند- یکی اینکه اگر از نقطه نظر مالیات فرمودند اگر این مبلغ را که حلبی سه قران و خورده ایست بکشد روی بنزین قیمت حمل و نقل آنوقت زیاد می‌شود اینرا بنده قبول می‌کنم ممکن است اینطور بشود ولی از خود آقای وزیر مالیه سئوال می‌کنم که باین اندازه موثر میدانند که حمل و نقل را خیلی گران می‌کند؟ آنوقت باید حساب کرد که خرواری چقدر اضافه خواهد شد. مجلس هم البته موافقت دارد ولی اگر حتی المقدور بشود که از نفط نگرفت و روی قیمت حمل و نقل هم سه قران اضافه بشود و گران بشود چندان زیاد نیست و خیلی موثر نیست برای چه؟ برای اینکه حمل و نقلهائی که امروز می‌شود با اتومبیل خیلی زیاد نیست که بطبقه بی بضاعت بر بخورد ما حمل و نقل آرد و گندم و روغن و مواد اولیه را کمتر با کامیون می‌کنیم بلی با کامیون صادراتمان را که قالی و سایر چیزهائی که خارج می‌کنیم بلی با کامیون صادراتمان را که قالی وسایر چیزهائی که خارج می‌کنیم یا چیزهائی را که وارد می‌کنیم ماشین آلات کارخانجات اسباب و آلات الکتریک و سایر اسبابهائی که ما وارد می‌کنیم آنها را با کامیون می‌آوریم اگر هر خرواری یکتومان پانزده قران بر اینها تحمیل بشود و رویهم رفته بر مال التجاره اضافه شود تاثیرزیادی ندارد. حالا بنده این قسمت را هیچ حساب نکردم البته خود آقای وزیر مالیه حسابش را کرده‌اند و دقت هم کرده‌اند می‌خواستم ایشان یک توضیحی بدهند و البته توضیح ایشان که رسید ما قانع می‌شویم.

وزیر مالیه-در فراکسیون هم عرض کردم بدواً نظر بنده این بود که این سه لایحه را همه را در ضمن یک لایحه بلکه در صمن یک ماده جمع کنم و بمجلس بدهم لایحه نفط و بنزین برای اینکه الغاء مالیات یک چیز خیلی شیرینی است برای کسانیکه پیشنهاد می‌کنند و مخصوصاُ برای کسانیکه رأی می‌دهند ولی البته وقتی که یک کسی می‌خواهد رأی می‌دهد و مالیات دیگری هم جایش بگذارد هرکس خیال می‌کند خوبست نسبت آن یک اظهار نظری کرده باشد مخالف هم نباشد یک تذکری باشد یک جایش را بزنند از یک جایش کسر کنند آخر همینطور که نمی‌شود یک لایحه راجع بیک مالیاتی بیاید و آدم همینطور تماشا کند بعد هم رأی بدهد خوب باید یک جایش را کم کنیم و یک جایش را عوض کنیم ولی بعد مصلحت در این دیدیم که خیر بهتر این است که این لوایح را جدا کنیم و این عملی تر و منطقی تر خواهد بود بالاخره این دو لایحه بطور عادی بجریان افتاد و این لایحه قرار شد فوریت داشته باشد پس بنده باید وارد شوم عجالتاُ در موضوع این لایحه که وضع یک مالیاتی است بر یک قسمت اگر چه الغاء یک مالیاتی هم هست. در قسمت دیگر مالیات حق الثبت که عجالتاُ گرفته می‌شود از هر کامیون و هراتومبیل یک چیزی در سال می‌گیرند از هر گاری یک مبلغی می‌گیرند که صلا حذف شده است و بجای این مالیاتها یک مالیات سهل الوصول تری را در نظر گرفتیم خوب آقای رهنما در موضوع بنزین اشکالی نداشتند در موضوع نقط تذکراتی دادند ظاهر بیاناتشان کاملا ممکن است بایشان حق بدهند ولی حالا باید به بینیم وزارتمالیه و دولت که آمده است و این رویه را اتخاذ کرده است که هم به نفط مالیت گذاشته شود هم به بنزین برای چیست؟ اولا فرمودند که نفط را فقط طبقه بی بضاعت مصرف می‌کنند بنده با منتهای میلیکه دارم باینکه هر حرفیکه ایشان می‌زنند آن حرف را تصدیق می‌کنم این حرف را نمی‌توانم تصدیق کنم (خنده نمایندگان) نه خیر آقا نفط را طبقه متوسط و طبقه عالی و طبقه مادون متوسط همه استعمال می‌کنند و آن اشخاصی را که ایشان در نظر گرفتند باید با نهایت تأسف خدمات شان عرض کنم که در حال حاضر هم آنها نفط استعمال نمی‌کنند یعنی دهاتها و مردم دهات دلم می‌خواهد آقا تشریف ببرید تحقیق کنید که آیا ک رعیت در سال چقدر نفط مصرف می‌کند؟ از خودش بپرسید تعجب خوایهد کرد که این چه سئولی است که از می‌کنید. خوب اول شب شامش را می‌خورد و مخوابد و اگر هم خواست صحبت کند توی تاریکی حرف می‌زند و اگر هم روشنائی داشته باشد روغن چراغ محلی خودش را استعمال می‌کند کدخدا هم اگر خواست البته گاهی یک میزان کمی نفط استعمال خواهد کرد ولی سایرین خیر اما سایر مردم بنده آقا اشخاصیکه عایداتشان کمتر از ماهاست بیشتر ازماهاست (بی بضاعت‌ها را کنار می‌گذاریم) صحبت سایرین را می‌کنیم که در شهرها هستند این مصرف مال آنها ست پس یکمصرفی هست عمومی و هرکس هم باندازه استطاعت خودش مصرف می‌کند در منزل آقا اگر چراغ برقی هم باشد احتیاطاُ نقط هم هست که بدبختانه اغلب هم محتاج خواهد شد باینکه چراغ برق که خاموش شد آن نفط را استعمال کنند البته بعد از آنکه چراغ برق جدید شهر طهران براه بیفتد که ممکن است باین عایدات یک لطمه بخورد تا یکدرجه و دیگر اینکه شما هم آن احتیاج را بنفط نخواهید داشت ولی در هر صورت در حال فعلی در منزل اشخاصی که دارای چراغ برق باشند مصرف نفط هم هست و در منزل آن اشخاصی هم که استطاعت شان کمتر است آنها خیلی کم استعمال می‌کنند اولا عادت ندارند باینکه شب خیلی زیاد بنشینند اول شب شامشان را می‌خورند و راحت می‌کنند و می‌خوابند صبح زود هم قبل از آفتاب از خواب برمخیزند. این مالیات هم مثل سایر مالیاتهاست اختیارش در دست خود آدم است وقتی که بناشد یکقدری گران شد وقتی که آنشخص دید عایدیش کمتر است یکقدری کمتر مصرف می‌کند یکربع از آنمقداری که مصرف می‌کنند وقتی که کمتر مصرف کرد مثل این است که هیچ مالیات نداده است این را که عرض می‌کنم درست فکرش را بکنید همچو کار خیلی چیزی نیست طوری نمی‌شود بمزاجش هم کمک کرده است از نقطه نظر چشمش هم بد نیست خیلی خیلی هم خوب کاری کرده است و آقا اینرا هم در نظر بگیرند که از دوسال قبل تا بحال در اثر اقدامات دولت قیمت نفط و بنزین چقدر تنزل کرده است اگر بنا باشد که دوت مالیات را در دو سال قبل در همان موقعی که از یکطرف آمده بود و قیمت را بیک تدابیری پائین آورده بود می‌آمد و ازطرف دیگر هم اینمالیات را بیک شکل دیگری وضع می‌کرد اصلا محسوس نبود ولی آمدیم و یکقدری دست بدستکردیم تا حالا که بنظر آقایان خیلی چیز زیادی می‌آید فقط امسال نسبت به سال گذشته حالا دوسال پیش را عرض نمی‌کنم بیش از آنچیزی که مالیات برش بسته می‌شود قیمتش بوده است حالا که با اقدامات دولت تنزل در قیمت پیدا شده است نبایستی بعایدات دولت کمک کنند و الان از آنوقت هم قیمت نفط ارزانتر است با مالیاتش خوب میفرمائید که اگر بشود بیک شکل دیگری تأمینش کرد از چه بگیریم؟ از کدام مصرف دیگر بگیریم؟ بنده که چیزی بنظرم نمی‌رسد و دلیلی هم نمی‌بینم که ندهند. خوب اینهم یکمصرفی است مثل مصارف دیگر بیشتر هم ظرف احتیاج است و اشخاصی هم که طرف احتیاجشان است ممکن است که بدهند یایکقدری صرفه جوئی درش بکنند و این اینقدرها تأثیر ندارد برایشان می‌توانند کمتر بسوزانند در هر صورت چیزی نیست که در زندگانی مردم خیلی تأثیر فوق العاده مهمی داشته باشد مخصوصاُ باز تکرار می‌کنم که بواسطه عملیات و اقدامات دولت قیمت نفط بیش از مالیاتی که برقرار می‌شود تنزل پیدا کرده است از این مالیاتی که پیشنهاد شده ولی از طرفی مصرف زیادی است یکمصرفی است که بواسطه اینکه از هر منش هم ما یکمقدار کمی بگیریم یکعایدات خیلی قابلی بما می‌دهد بنده بکدام مصرف دیگر بپردازم و یکعایداتی از آن بگیرم که جبران کند آنرا و آنوقت ودلائلی که حضرتعالی می‌آورید با یک منطق قوی تری در همان مورد نشود آورد. فرمودید که یکی از استدلالاتی که در فراکسیون کرده‌ام این بود که اگر بنفط مالیات نبندیم و بر بنزین ببندیم نفط را با بنزین مخلوط خواهند کرد نبده عرض کردم که این یکی از نکاتی است که باید در نظر گرفت البته قیمت نفط و بنزین تا اندازه فرق و تفاوت دارد و اگر یک کسی بخواهد این کار را بکند یعنی نفط را با بنزین مخلوط کند خود آن تفاوت قیمت فعلی کافی است که این کار را بکند اگر دلش بحال موتور نسوزد و من گفتم که نباید این کار را کرد که این تفاوت قیمت زیاد بشود بواسطه اینکه بر بنزین مالیات می‌بندیم و نفط مالیات نداشته باشد البته تفاوت قیمت زیاد خواهد شد و بیشتر ممکن است تشویق بشوند باینکار و آنوقت دو تفاوت دارد همه اش هم دلم برای موتور نمی‌سوزد دلم از برای صندوق مالیه هم می‌سوزد برای آینکه آنوقت بجای بنزین یکمقدار نفط استعمال می‌کنند و مالیات بنزین وصول نمی‌شود برای اینکه آنمقدار از مالیاتی که برای بنزین پیش بینی کرده بودم آنمالیات وصول نمی‌شد و یکمقدار لنگ می‌ماند دیگر اینکه فرمودند اگر ما بیائیم و اینرا بیفزاییم بنزین و نفط عوض یکمن سه عباسی منی شش عباسی یایکریال و بیست دینار فعلی یا یکقران و دویست دینار قدیم معین کنیم عرض می‌کنم اولا مصرف بنزین تقریباُ نصف می‌شود و بیست میلیون من نفط پس اگر بخواهیم این عایدات را وصول کنیم مالیاتی را که برای بنزین پیش بینی کردیم باید سه برابر بکنیم خوب اگر سه برابر بکنیم از برای حمل و نقل چه وضعیتی پیش می‌آید؟ آقا مسئله حمل و نقل را خیلی کوچک فرض فرمودند بنده برعکس این لایحه را یکسال پیش از اینموقعی که تازه آمده بودم بوزارت مالیه با تقریباُ بهمین صورتی که دارد بنده حاضر کرده بودم و یک سال در روی این لایحه دقت کردم تامل کردم حساب کردم فقط و فقط و فقط از نفطه نظر بنزین و حمل و نقل است برای اینکه بعقیده من و گمان می‌کنم عقیده تمان آقایان بمحض اینکه توجهی نسبت باینموضوع بشود تصدیق بفرمایند که مسئله حمل و نقل از برای زندگانی مملکت مخصوصاُ زندگانی مملکت ما یک مسئله حیاتی است

(صحیح است)

مملکتی که این وسعت را دارد و مال التجاره اش یک مال التجاره هائی است که اصولا سنگین است شما اگر مسئله حمل و نقل را در این مملکت حل کردید بزرگترین خدمت را باین مملکت کرده‌اید اگر این مسئله را بهش توجه نکردید به تمام قسمت‌های مختلفه مملکت گذاشته‌اید که یک لطمه وارد بیاید بنده در همین مسافرت اخیر بخراسان یکی از مسائلی را که بیش از هر مسئله درش صرف وقت کردم و مطالعه نمودم همان مسئله حمل و نقل است و تصور می‌کنم که از برایش راه حلی پیدا کرده‌ام و یک ترتیبی درش داده‌ام که هر صد فرسخ یکخروار مال التجاره صادره چهار تومان فقط کرایه می‌دهد بنده با هزار تدبیر اینکار را کردم شرکتی که تمام سرمایه اش را بانک فلاحتی بدهد و چطور تشکیل بشود و اینها که بالاخره یکخدمتی بتمام صادرات و واردات شده است

(صحیح است)

خوب آقا می‌فرمایند که صادرات ما آنچه که هست و سنگین است با کامیون حمل و نقل نمی‌شود اینرا بنده از آقا نمی‌توانم بپذیرم و هیچ توجه نکردند که این کامیونها که می‌رود چه باری می‌کشند هر چه شما صاردر می‌کنید از گل گاو زبان گرفته تا زعفران و قالی و امثال آن تمامش الان بوسیله اتوموبیل است نمی‌خواهم بگویم که یک کسی که نزدیک سر حد است با شتر حمل و نقل نمی‌کند چرا ولیکن در اغلب سر حدات بوسیله کامیون‌ها است و البته باید سعی کرد که این وسیله بهتر و ارزان تر شود. بنده مثلا فکر می‌کردم که یکی از صادرات خراسان خشخاش است حتی بنده در آن نقشه راجع بمحل و نقل خراسان یک یادداشتی تهیه کرده‌ام که بعد مطالعه کنیم که به بینیم آیا نسبت بخشخاش از چهار تومان می‌توانیم یک میزان کمتری را قبول کنیم و تخفیفی بدهیم نسبت بخشخاش برا ی اینکه خشخاش یک مال التجاره خیلی ارزانی است خوب بیک مملکتی که اصل منبع عایدات او همین محصولاتی است که میدانید که اغلبش هم سنگین است متأسفانه البته باید کرایه حمل و نقلش ارزان باشد. بنده یکسال تردید کردم مطالعه کردم تا وقتی که دیدم بالاخره و این میزان مالیاتی که در نظر گرفته شده است ممکن است یک خروار در صددد فرسخ سه چهار قران قانون داشته باشد با وجود این بعد از یکسال مطالعه مطالعه آورده و اگر بخواهیم آن کار را بکنیم که آقا می‌فرمایند و این مالیات را به بنزین به بندیم و بدرجه وصول شود که در هر خرواری باید پانزده قران هیجده قران بکرایه اضافه شود و آنوقت نمیدانم تأثیر اینرا در قسمت زندگانی اقتصادی مملکت توجه فرموده‌اند با این محاسبات. بر فرض اینکه یک اشخاصی که در ماه یکمن دومن یا یکچارک نفت می‌سوزانند سه عباسی در یکمن نفت اضافه بدهند و یکهمچو مالیاتی بر نفت به بندیم این چندان صدمه نمی‌زند. آن کسی هم که این اندازه وضعیتش در مضیقه است خوب کاری نمی‌کند یکقدری زودتر شب می‌خوابد و نفت کمتر مصرف می‌کند ولی بنزین را اگر بنده بیایم کاری کنم که گران شود بصادرات مملکت بزندگانی اقتصادی مملکت صدمه می‌زند این بود دلائلی که دولت را وادار کرد که با این لایحه موافق باشد حالا هم آقایان نظریات خودشانرا اظهار بفرمایند بعد هم اگر توضیحاتی لازم باشد عرض خواهم کرد.

(مذاکرات کافی است).

رئیس-آقای دیبا

طباطبائی دیبا-البته چنانچه در فراکسیون هم صحبت شد این لایحه یکی از لوایحی است که خیلی قابل تقدیر است و حقیقه مالیات سابق حق الثبت خیلی اسباب زحمت بود و عادلانه هم نبود یک اتوموبیلی که سیصد تومان قیمت داشت آن ده تومان را در ماده می‌داد و آن اتوموبیلی هم که چهار هزار تومان قیمت داشت آنهم ده تومان می‌داد و در وصول مالیات هم ادارات مالیه دچار اشکال بودند این است که در اساس این لایحه نظری ندارم فقط چیزی که خواستم عرض کنم راجع بمالیات درشکه‌ها است که حالا که آقای وزیر مالیه توجه فرموده‌اند و مالیات اتوموبیل‌ها را حذف کرده‌اند چرا مالیات درشکه‌ها حذف نمی‌شوند و بنده آنچه که اطلاع دارم وجه معتنابهی هم نیست در حدود سی هزار تومان است البته هر چقدر وسائل همل و نقل موتوری در مملکت زیاد شود بهتر است لیکن درشکه هم در مملکت زیاد شود بهتر است لیکن درشکه هم در مملکت لازم است برای اینکه بعضی جاها که وسائل حمل و نقل موتوری راه ندارد درشکه‌ها می‌توانند عبور کنند وبعقیده بنده اگر اینجا هم یک تخفیفی داده می‌شد بهتر بود مسئله لوازم درشکه هم روزبروز گران شده است و حقیقه صاحبان درشکه‌ها هم چندان مردم متمولی نیستند و اسباب زحمت آنها است عرض دیگر بنده این است و یقین دارم خود آقای وزیر مالیه هم توجه دارند و بعد از حذف حق الثبت خودشان توجه خواهند داشت البته این قانون که از بین رفت اعضاء حق الثبتی که در مرکز و ولایات هستند دیگر احتیاجی بآنها نخواهد بود و البته خود آقای وزیر مالیه برای اینها فکری کرده‌اند که آنها هم بیکار نمانند و مشغول خدمات دیگری باشند.

وزیر مالیه-بنده راجع بطرز وصول مالیات فعلی حق الثبت تذکر دادم که اشکالاتی را که دارد چه از حیث اینکه واقعاُ عادلانه نیست بطوریکه تذکر دادم که نسبتهائی که معین شده است که هر نوع اتومبیل وبا چه ظرفیتی چه باید بدهد خوب سنجیده نشده است و از حیث وصول خیلی مشکل است و فوق العاده اسباب زحمت است یعنی دم دروازه‌ها توی راه‌ها همه جا باید نگاره دارند و ببینند که مالیات را پرداخته است یا خیر این اشکلات البته در تمام مملکت است و حالا البته این قانون که گذشت بالطبیعه تمام این اشکالات از بین می‌رود اما اینکه فرمودند که خوبست بیایند مالیات درشکه‌ها را هم صرف نظر کنند چرا آقا؟ مگر امروز روز بخشش است مگر ما بایستی بیائیم بیخود یک چیزی را ازش بگذریم چرا؟ این مالیات مالیاتی است که بود حالا هم بنده باقیش گذاشتم برای اینکه وصولش زحمت ندارد درشکه در شهر است اتومبیل نیست که در صحرا دنبال گرفتن داشته باشد خیلی بسهولت مالیات آنها وصول میشده بعد ازاین وصول هم خواهد شد دلیلی هم نمی‌بینم که این مالیات صول نشود فقط بنده از گاری و امثال آنها که در قانون سابق هست و در این قانون که الان پیشنهاد شده است نیست صرف نظر نمودم چرا برای اینکه دیدم زحمت وصول و خرج وصولش بیشتر است برای اینکه بنده دیدم که اگر بخواهم از گاری مالیات بگیرم باید تمام این دستگاه صول مالیات را در تمام راه‌ها داشته باشم؟ تا به بینم که این گاری مالیات داده است یا نه هر کاری باید یک منطقی داشته باشد مگر خیال می‌کنید که عایدات مالیه این مملکت بقدری زیاد است که لازم است هی صرف نظر کنیم در هر چیزی؟ خیر مملکت روزبروز ترقی می‌کند و از برای ترقیات خودش روز بروز احتیاج بپول دارد و باید همه کمک کنند که چرخهای مملکت بهتر و بیشتر کار بیفند. آقایان در نظر می‌گیرند که یک مالیاتی گرفته می‌شود ولی مثل این است که فراموش می‌شود خرجهائی که می‌شود مقایسه بکنید بودجه حالا را با هشت سال قبل از این بودجه صحیه را که مطالعه بفرمائید سه برابر و نیم آن قبلی شده است قسمت معارف را که نگاه کنید ششصد هزار و خورده تومان بوده است الان چهار میلیون است این پولها مگر از برای این مردم نیست از کجا باید گرفت پس بنابراین ما باید جامعه را عادت بدهیم به اینکه واقعا از روی فهم بداند که باید بصندوق دولت کمک کند تا اینکه بخودش هم کمک شود منتهی باید مالیه و دولت هم سعی کنند که در گرفتن مالیات یک اصولی را اتخاذ کنند که زحمت باید تولید نکند و در نظر بگیرند و کاری کنند که مالیات خیلی گران تمام نشود برای مودی هم زحمت زیاد ایجاد نکند مالیاتی باشد که مطابق یک اصول عادلانه باشد و تناسب داشته باشد با استطاعت مردم این کارهائی است که ما کرده‌ایم و باز هم می‌کنیم دولت چند سالی است که مطالعات در این قسمتها نموده و اصلاحاتی کرده و دارد می‌کند و لوایحی که داده شده است نمونه همین کار بوده است حالا درشکه چی متمول نیست آقا وقتی که سوار می‌شوند و هر آقائی که سوار می‌شوند و هر آقائی که سوار می‌شود هر وقت دلشان زیاد می‌سوزد و فکر می‌کنند که این بدبخت درشکه چی باید هی لک و لک کند وآهسته آهسته در این خیابان‌ها برود خوب وقتی که دست توی جیب مبارک می‌رود و از آنجا که بیرون می‌آید عوض دو قران سه قران بهش بدهید بنده که مانع نیستم (خنده نمایندگان) چرا می‌خواهید از کیسه دولت به بخشید. اما اعضاء حق الثبت این دیگر آقا خیلی خوش مزه است این دیگر آن کلمه خیلی شیرینی بود که آقا این جا فرمودند این کلمه را نمیدانم چطور باید عرض کنم خیلی شیرین فرمودند که از این یدگر شیرین تر نمی‌شد حوب در جلسه بعد هم که قانون الغای مالیات ارضی می‌آید و آن از بین می‌رود یک سفارشی هم راجع به تحصیلدارها و سر تحصیلدارها بفرمایند که این بیچاره‌ها که بواسطه این قانون که آن مالیات از بین می‌رود بیکار می‌شوند یک فکری هم بحال آنها بکنند آقامال کی را من می‌توانم بآنها بدهم. برای چه بدهم؟ مگر ادارت دولت وضع شده است که باشخاص حقوق بدهد به بینیم کی بیچاره است حقوق بدهیم ادارات دولت آقا از برای انجام وظائفی است البته اگر توی این اشخاص اشخاصی باشند که طر ف اعتماد باشند و دولت بطرز عمل و فکر آنها اطمینان داشته باشد احتیاج داشته باشد بدون اینکه آقا سفارشی بفرمایند دولت آنها را استخدام می‌کند ولی اگر دزدند نادرستند و بفکرشان و طرز عملشان نمی‌شود اطمینان اطمنیان کرد باید عذرشان را خواست مخصوصاُ وقتی که بهشان احتیاجی نیست.

رئیس-آقایانی که با ورود در موافقت دارند قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده ۱- قانون حق الثبت وسائط نقلیه مصوب دوازدهم فروردین ۱۳۰۹ ملغی به جای آن از بنزین مواد متشابهی که به مصرف سوخت موتور‌های احتراق داخلی می‌رسد و از نفت لامپا از قران هر لیتر بیست دینار مالیات اخذ می‌شود. مودیان اینمالیات عبارتند از مصرف کنندگان در موقع خرید مواد فوق و پرداخت این مالیات با قید محاسبه بر مصرف کننده با اشخاص ذیل تعلق می‌گیرد:

الف) وارد کنندگان در مواردی که مواد مذکور در فوق از خارجه وارد شده باشد.

ب) تولید کنندگان در موردی که مواد مذکور در فوق در مملکت تولید شده باشد.

تبصره- مالیاتی که وزارت مالیه بموجب قانون از مصرف قشونی اخذ خواهد نمود بوزارت جنگ رد خواهد کرد.

رئیس-آقای شریعت زاده.

شریعت زاده-موافقم.

رئیس-آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری-بنده اصولا با این لایحه موافق هستم زیرا یکی از لوایح مفیدی است که از روی عدالت بر مصرف سوخت مالیات گذارده می‌شود ولی چیزیرا که در این ماده خواستم سئوال کنم این بود که طرز وصول این چطور است که بعد اسباب اختلاف فیمابین مودی و مامور وصول نشود زیرا اینمالیاتها را هر چه که لغو می‌کنید برای این است که اططکاک و اختلاف مأمورین با مودیان کمتر بشود این حلبی‌های نفت که مالیات می‌پردازند و چیزی رویش ندارد که معلوم باشد مالیاتش را پرداخته بچه وسیله کنترول می‌کنند ممکن است مودی بگوید من مالیات را پرداخته‌ام محصل بگوید خیر این قاچاق است و أنوقت باز همان ترتیب سابق پیش می‌آید. بنده خواستم که آقای وزیر مالیه توضحی بدهند که اسباب اطمینان باشد و یکطرزی وصول شود که بعد اسباب زحمت نشود که هرجا نفت و بنزین ببینند بگویند این قاچاق است.

وزیر مالیه-سهلترین طرز وصولی را که ممکن است شخص فکر کند در این مالیات است برای اینکه ما در این ماده می‌نویسیم که مسئول پرداخت یا وارد کننده است در مورد جنسی که از خارج وارد می‌شود و یا تولید می‌شود بنا بر این تولید کننده و وارد کننده دراینموضوع نفت و بنزین زیاد نیستند با کمال سهولت همانطوری است که برای بلدیه‌ها هست که می‌کشند روی قیمت و از روی فروش و دفاترشان حساب می‌کنند بنابراین سروکار ما با عده زیادی نیست و به اسهل طرق که ممکن است فکرش را کرد این مالیات وصول می‌شود.

رئیس-آقای کاشف

کاشف-بنده می‌خواستم توضیحی آقای وزیر مالیه بفرمایند راجع بمواد نفطی بعقیده بنده شاید عبارت گنگ است و معلوم نیست منظور کلیه مواد نفتی است یا خیر برای اینکه اینجا تصریح کرده‌اند به نفت لامپل یعنی نفت مورد مصرف لامپا البته تصدیق می‌فرمایند که همان نفطی که در لامپا مصرف می‌شود در پریموس و بخاری‌ها هم مصرف می‌شود بنابراین منظور کلیه نفت است یا اینکه سایر مواد نفتی از قبیل نفت سیاه و غیره مستثنی خواهد بود.

وزیر مالیه-بلی بلی سایر مواد نفتی معاف است منظور همان نفت لامپا است.

رئیس-پیشنهادی از آقای موید احمدی رسیده است قرائت می‌شود.

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده اول نوشته شود از بنزین بیست و پنج دینار و از نفت لیتری پنج دینار اخذ شود.

موید احمدی-حقیقه امروز لوایحی که آقای وزیر مالیه به مجلس داده‌اند و در فراکسیون قرائت شد اسباب تشکر همه ماها است که حقیقه در نتیجه آسایش عموم است بنده این پیشنهاد را از این نقطه نظر کردم (گویا پیشنهاد بنده را آقای وزیر مالیه توجه نفرمودند روی آن توضیحی عرض کنم) عرض کنم که اصلا فلسفه مالیات حق الثبت چه بود در سنه ۱۳۰۹ که قانون مالیات حق الثبت وضع شد برای اتومبیل‌ها بود برای اینکه فلسفه اش این بود که چون راهها را خراب می‌کنند باید یک مبلغی بدهند که آن مبلغ صرف تعمیر راهها بشود این فلسفه آن قانون است حالا در اینجا یعنی در اینقانون کاری که ما کرده‌ایم این است که تقریباُ مالیات اتومبیل را که از آن نقطه نظر وضع شده بود انداخته‌ایم روی مصرف نفت این تباین دارد با اصل فلسفه آنقانون با آنقانون که وضع شده بود برای اتومبیها اینقانون وضع می‌شود برای مالیات نفت توضیحاتی را که آقای رهنما دادند و نظری را که آقای وزیر مالیه در جواب فرمودند بنده را قانع نکرد برای اینکه فرمودند نفت ارزان شده بنزین هم ارزان شده است هیچ تفاوت نمی‌کند همانطور که نفت تنزل یافته است بااقدامات دولت و بی اندازه هم پائین آمده در حد خودش بنزین هم به حد خودش تنزل یافته ولی مالیات اتومبیل را نمی‌شود روی مصرف کننده نفت وضع کرد میفرمائید بحمل و نقل صدمه وارد می‌آید اگر مالیاترا زیادتر کنیم اینکته اساسی بود در فرمایشاتشان بنده اینطور در نظر گرفتم (حالا که تکافو نمی‌کند مالیات بنزین و اگر هم بخواهیم زیاد کنیم بوسائل حمل و نقل صدمه می‌خورد) بنده اینطور پیشنهاد کردم که نفط را تقلیل بدهند یعنی در هر لیتری پنج دینار بگیریم که هر منی سه شاهی می‌شود و بنزین را بیست و پنج دینار بگیریم چون بیست دینار است و پنج دینار اضافه می‌کنیم و چندان هم تفاوت نمی‌کند و در نفت هم منی سه شاهی چندان برای مصرف کننده اش فرق نمی‌کند از آنطرف هم همانطور که فرمودید مصرف نفت را طبقات عالی هم می‌کنند اما توجه میفرمائید در شهرهائی که عجاله با اقدامات دولت چراغ برق پیدا شده است اشخاصی که قدرت دارند چراغ برق می‌کشند ولی البته چراغ نقتی هم دارند ولی بیشتر مصرف نفت را طبقه متوسط و فقرا و مردمان بدبخت استعمال می‌کنند هر فقیری در خانه خودش یک چراغ نفتی موشی دارد ما مالیات اتوموبیل را می‌اندازیم روی او این فلسفه ندارد برای اینکه بنده یک حسابی هم پیش خودم کردم بودجه حق الثبت که از بین می‌رود میشود صرفه دولت از آن طرف بنزین را هم بیست دینار نوشته‌اند بیست و پنج دینار کردیم و رویهمرفته هیچ تفاوتی حاصل نمی‌شود و یکقدری هم تخفیف داده می‌شود باشخاص مصرف کننده نفت که طبقه متوسط هستند.

وزیر مالیه-ممکن است عرایضی که بنده می‌کنم نماینده محترم یا بعضی از آقایان دیگر خوب تعبیر نکنند و لیکن بنده حقیقه ناچار هستم که این عرایض را بکنم مجلس شورای ملی و دولت اینها بایستی همیشه در وظایف خودشان یک رویه داشته باشند خوش آیند نیست که دولت با همه توجهاتی که می‌کند راجه بمملکت راجع بمسائل اقتصادی مملکت وقتی که یک مالیاتی را که بهر دلیل نگاه کنید بهتر است میاورد آنوقت مجلس مذاکراتش را ببرد جائی که اگر کسی در خارج نگاه کند می‌بیند که یکنفر بود می‌خواست حمایت کند از این مردم فقیر و بیچاره و بی بضاعت که چیزی ندهند ولی دولت بی انصاف آمد آنجا و ایستادگی کرد و نگذاشت اینطور بشود خیر باید همه مان وقتی که استدلال می‌کنیم یکطوری باشد که ذهن مردمرا مشوب نکنیم و درست بهشان حالی کنیم و بگوئیم که بر منفعت خودشان است و صلاحشان است آقا وقتی که مالیات نگیرند که نمی‌توانند خرج بکنند آقا وقتی که دولت سالی میلیونها دارد خرج می‌کند از برای همالن اشخاص بی بضاعت است که شما صحبت می‌کنید هزاران هزار اشخاص هستند که الان در راه آهن در راه‌ها دارند کار می‌کنند نان می‌خورند اینها از کجاست اینها به برکت اقدامات و همین عملیاتی است که در تحت توجهات پادشاه مملکت امروز دارد می‌شود بنده عصبانی نشدم مگر برای اینکه واقعاُ متأثر شدم نه نسبت بشخص خودم بلکه نسبت بیک رویه که همه باید داشته باشیم می‌فرمایند چرا ما مالیات اتومبیل را از این طقه بگیریم آقا اتومبیل که اتومبیل شخصی بنده نیست که بیایم صحبتش را بکنم مقصود اتوموبیل حمل و نقلی است در مملکت شما خودتان آدم مطلعی هستید و میدانید که بایستی چهل فرسخ پنجاه فرسخ در اینمملکت رفت تا بیک آبادی رسید و پنج قران جمع آوری کرد شما اگر بیائید اینرا زیاد کنید بحمل و نقل مردم صدمه می‌خورد بمملکت صدمه می‌خورد آنوفت میفرمائید این بنفع مردمان بی بضاعت است و به دلائلی که بنده آوردم قانع نشدید البته در استدلال اینطور است ممکن است یکدلائلی که می‌آورند طرف قانع نشود ولی قدری منصفانه اگر داخل شویم بنده میدانم که نیت بد نیست ولی ممکن است طرز بیان بد باشد مثل اینکه الان وا نیت بنده بد نبود ولی طرز بیان من شاید طوری باشد که شما را برنجاند این است که آدم همیشه باید سعی کند که بین طرز بیانش و نیتش طوری باشد که یک ارتباط کاملی داشته باشد و طوری نباشد که اختلاف داشته باشد ما لایحه الغاء مالیات اراضی را آوردیم همه می‌گویند مالیات ارضی خیلی خوبست زا بین برود ولی وقتیکه میگوئیم که مالیاتی هم باید جانشین آن بشود آنوقت می‌خواهند از اطرافش بزنند بعلاوه یک نفتی را در ماه آن طبقه که آقا می‌گویند شاید یکچارک مصرف کنند و ممکن است یکچارک هم مصرف نکنند و بعد هم آقا مالیات مصرف است مالیات مصرف فایده اش این است که آن شخص که میخواهداین مالیات را ندهد ممکن است از مصرفش بکاهد ممکن است زودتر بخوابد البته جبران خواهد شد و اگر آنهائی هستند که برای ایشان اهمیت ندارد که این معیاری که معین شده عیبی ندارد آنوقت چرا صرف نظر کنیم چرا ازش نگیریم آنقانونی که گذاشته‌اند که فلسفه آن برای عایدات است از برای فلسفه که قانون نیمگذارنند که آن روز یکقانونی بود باسم نواقل و دم دروازه‌ها اسباز زحمت همه بودند و آوردند اصلاحش کردند البته امروز نسبت بآنروز بهتر شده است طرز وصول معهذا امروز ما آمده‌ایم و می‌خواهیم آنمالیاترا از بین ببریم و می‌رود حالا می‌خواهیم یکعایداتی جایش بیاوریم بنده بفلسفه آن کاری ندارم یکفلسفه برای بنده هست تا وقتی که این شغل را دارم و آن این است که وقتیکه یکعایداتی را از بین می‌برم عواید دیگری ایجاد کنم برای اینکه از یکدست بگیرم و از دست دیگر توی اینمردم و جامعه پخش کنم و خرج کنم ازبرای مملکت است و از برای خودمان که نیست حالایکی از آن کارهائی که در وضع مالیات باید در نظر گرفت این است که مالیات یکمیزان کمی گرفت از یکچیزی که زیاد مصرف می‌شود این همیشه عایداتش بیشتر است از برای دولت از یک عایدات سنگین از چیزهائی که کم مصرف می‌شود آنوقت یکمقدار کمی هم تحمیل شده است بنابراین همین مقادیر کمی هم تحمیل شده است بنابراین همسین مقادیر کم صد دینار صد دینار یکشاهی‌ها که جمع شد میلیونها می‌شود در باب اینکه یکمخارج وصولی داشته است که از بین می‌رود البته بنده هم تصدیق دارم اما به آن اندازه‌ها نیست که تصور میفرمائید مطابق صورتهائی که تا بحال برای اینکار دیده‌ام شاید آن صورتها هم کامل نباشد. ممکن است در حدود چهل و پنجهزار تومان برای خرج اینکار است والا اشخاصیکه برای این کار بخصوص هستند یا کارهای دیگر البته تا وقتیکه آنکار‌های دیگر هم دارند باید ابقایشان کرد و خرج وصول اینمالیات هم خرج فوق العاده زیادی نیست مثل مالیات ارضی و این خیلی کمتر است بنابراین در آخر عرایضم عرض می‌کنم با اینکه میل نداشتم نه ایشان آنطور صحبت بفرمایند و به بنده در نتیجه تأثر و تأسف صحبتی بکنم از اینجهت خواهش می‌کنم که کاری بکند که بعد از این نه شما دل مرا بشکنید و نه من دل شما را بسوزانم.

رئیس-آقای موید احمدی توضیحی می‌خواهند بدهند بفرمائید.

موید احمدی-بنده اشخاصی هستم از کسانی هستم که عقیده‌ام این است که باید مالیات زیاد گرفت هیچوقت بنده همچو صحبتی نکردم که بگویم امنیت می‌خواهیم را می‌خواهیم ولی پول نمی‌دهیم هیچوقت بنده همچو چیزی نگفتم در این حسابی که بنده کردم تفاوتی در مالیات پیدا نمی‌شد و وقتی که بنده پیشنهاد کردم صحبت می‌فرمودید و توجه نفرمودید. پیشنهاد بنده کی این بود که از نفت هیچ نگیرید و از بنزین ۲۵۰ دینار بگیرید و از حیث حساب فرقی نمی‌کرد با آن میزانی که شما در نظر گرفته‌اید و از حیث حساب از آنمبلغی هم که از بابت حق الثبت سابق می‌گرفتید حالا هم زیادتر می‌شود بنابراین پیشنهاد بنده این نبود که مالیات نگیرند و عرایضم هم طوری نبود که برخورنده باشد بنده از اشخاصی هستم که پریروز توی اینمجلس داد زدم که اوقافیکه دقف مریضخانهاست باید دولت در دست بگیرد برای اینکه پنج میلیون خرج معارف است چرا باید مال وقف را ببرند این عقیده بنده است ولی این جا چون مالیات حق الثبت را خودتان تصدیق فرمودید که اول نواقل بود باج راه بود خرج وصولش هم اینقدر بود که میفرمائید این مبلغ زائد بر آن مبلغ می‌شود بنده پیشنهاد کردم اگر از نفت منی سه شاهی بگیریم و از بنزین لیتری ۲۵ دینار بگیریم آنمبلغ را تکافو می‌کند پس چرا یک بیچاره هائی تحمیل کنیم.

وزیر مالیه-البته بنده جنابعالی را می‌شناسم و حقیقت هم متأثر از این بودم که چرا باید پیش آمد صحبت اینطور شود و نظرتان را هم میدانم و واقعاُ هم همیشه خوب بوده است بنده تصور کردم که طرز بیان طوری بوده است که خوب بود یک تغییری داشت. اما راجع باین پیشنهاد بنده خیال می‌کنم که حسابتان درست نباشد یا اینکه حسابتان را نسبت بوصولی فعلی می‌گیرید صحیح است ولی برای بنده حساب دیگری است بنده نسبت بوصولی بودجه آتیه می‌گیرم باین مناسبت فکر می‌کنم که اگر امسال این حق الثبت خوب وصول شد یا سال بعد خوب وصول نشده و سال دیگرش بدوصول شده حالا یک کاری کنیم که یکقران و هفتصد و پنجاه دینار اضافه که از آن شده است اینرا تخفیف بدهیم خیر باید یک کاری کنیم که وصولی که شده است مطابقه کند با آن پیش بینی که در بودجه دشه است روی ایندلائل است بنابراین اگر قبول کنیم پیشنهاد جنابعالی را از یکطرف فشاتر زیادی بحمل و نقل وارد آورده‌ایم و از طرف دیگر مالیاتی را هم که باید بگیریم نگرفته‌ایم از این جهت خیال می‌کنم که پیشنهادشان را مسترد بفرمایند و با هم صلح کنیم و بهمین لایحه دولت رأی داده شود.

رئیس-آقایانیکه پیشنهاد آقای موید احمدی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

رییس- قابل توجه نشد آقایانیکه با ماده اول موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثرا قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. ماده دوم:

ماده دوم-مالیاتی که در ماده ۱ مقرر دشه است بمواد ذیل تعلق نخواهد گرفت

الف- کلیه موادی که از خاک ایران بطور ترانزیت عبور داده می‌شود و کلیه موادی که در ایران تولید شده و از مملکت صادر می‌گردد.

ب- موادی که در انبار وسائط نقلیه که از خارجه وارد ایران می‌شود موجود است بشرطی که برای هر یک از آنها مقدار مواد موجوده از ده من تجاوز ننماید.

رئیس-آقای شریعت زاده

شریعت زاده-موافقم

رئیس-موافقین با ماده دوم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد ماده سوم

ماده ۳- مالیات درشکه و کالسکه شخصی و کرایه ماهیانه سی ریال خواهد بود

رئیس-آقای شریعت زاده

شریعت زاده-موافقم

رئیس-موافقین با ماده سوم قرائت فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد ماده چهارم

ماده ۴- نظامنامه اجرای این فصل و طرز وصول مالیات و وظایف مسئولین پرداخت آن بر حسب نظامنامه مصوب هیئت وزراء معین خواهد شد

رئیس-آقای افشار

افشار- در اینجا یک اشکال عبارتی است که لازم است عرض کنم اصلاح شود در این ماده کلمه فصل نوشته شده است چون بنا بود که این سه قانون را در یک لایحه بیاورند و از این جهه یکی از فصول مربوط به قوانین اولیه است حالا که این لایحه را جداجدا آورده‌اند بعقیده بنده باید بعوض فصل قانون نوشته شود

وزیر مالیه-صحیح است قانون نوشته می‌شود

(ماده چهارم مجدداُ با تبدیل لفظ فصل به قانون خوانده شد)

رئیس-موافقین با ماده چهارم قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

تصویب شد ماده پنجم قرائت می‌شود

ماده ۵- این قانون بلافاصله پس از تصویب بموقع اجرا گذارده می‌شود بقایای مودیان بموجب مقررات قانونی حق الثبت وسائط نقلیه مصوب ۱۲ فروردین ۱۳۰۹ وصول خواهد شد

رئیس-آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری-بنده عقیده‌ام این است که بعد تصویب این قانون و اجرای مواد آن بقایای حق الثبت را خوبست وزارت مالیه صرف نظر کند بر این که این دستگاه حق الثبت باید برداشته شود آنوقت برای وصول بقایا بخواهند این اداره را باقی بگذارند که باز وسط بیابان یا جلوی دروازه جلوی مردم را بگیرند بنده خیال نمی‌کنم مقتضی باشد از این جهت بنده مقتضی میدانم که موافقت بفرمایند که این بقایا موقوف المطالبه شود و بنده خیال می‌کنم یکمبلغ زیادی هم نیست و بهتر این است که آقای وزیر مالیه هم موافقت بفرمایند که مطالبه نشود.

وزیر مالیه-اگر عیب اساسی در گذشتن از بقایا نبود بنده با این نظریه آقا موافقت می‌کردم و آن عیب را بنده تشریح می‌کنم قانون یک مالیاتی را معین کرده است یک عده زیادی خوش حسابی کرده‌اند و مالیات خودشان را پرداخته‌اند و یکعده دیگر برعکس بزحمت می‌پردازند باید مبالغی خرج کرد تا رفت از آنها گرفت حالا یکمرتبه ما بخواهیم این کار را بکنیم می‌گویند بهتر این بود که ما در مالیات دادن همیشه بده کار باشیم برای اینکه خسته می‌شوند و صرف نظر می‌کنند بنابراین این قرار را نباید گذاشت در کله مالیات بده پرورش پیدا کند مالیات بده باید بداند که اگر مالیات نداد دولت از او خواهد گرفت و مزاحم او خواهد شد اما اینکه می‌فرمایند در راه‌ها و اینجاها جلوی اتومبیل‌ها را می‌گیرند اینطور نیست آقا ما بقایا داشته‌ایم صورت داریم حالا یک ماموری دم دروازه بایستی به بیند که این اتومبیل پلاک دارد یا ندارد مالیات داده است یا نداده است این مربوط باصل موضوع نیست و آنهائی که بعنوان بقایا مانده است صورت دارد مطالبه می‌کنیم درب منزلشان می‌فرستیم بنابراین لازم نیست که ما آن دستگاه‌ها را داشته باشیم زیرا معلوم می‌شود که آقا اتومبیل ندارند و اگر هم دارد بقایا ندارند.

رئیس-آقای شریعت زاده

شریعت زاده-موافقم

رئیس-آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری-بنده عرض می‌کنم اشخاصیکه مالیاتشان را داده‌اند و قبوض گرفته‌اند نباید مثل اشخاصی که مالیات نداده‌اند گرفتار مأمورین باشند اگر ما بخواهیم بقایا را باقی بگذاریم این قضیه اسباب زحمت می‌شود اشخاصی که مالیاتشان را پرداخته‌اند که نباید برای خاطر آنهائی که مالیاتشان را پرداخته‌اند در زحمت باشند مأمورینی هستند که سوء استفاده می‌کنند و در توی بیابان جلوی آنها را می‌گیرند که آقا مالیات بده یا قبض نشان بده حالا ممکن است قبض هم همراهش نباشد و این یک زحمتی است برای مردم.

رئیس-پیشنهادی از آقای طهرانی رسیده است قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم که از بیستم آذر قانون بموقع اجرا گذاشته شود:

طهرانی-بنده مقصودم از این پیشنهاد این بود که یک توضیحی از آقای وزیر مالیه بخواهم و آن این است چون الان که اینقانون گذشته است در همین جاهائی که نفت و بنزین می‌فروشند یا تجارتخانها و بعضی دکانها ممکن است یکقوطی بنزین یا ۵ پوت بنزین یا نفت داشته باشند از آنها هم اینمالیات گرفته می‌شود یا خیر مقصودم این بود.

وزیر مالیه-مسئول پرداخت این مالیات وارد کننده است و تولید کننده و از آنها گرفته می‌شود اگر قبل از این قانون فروخته باشند بدیگری ما کاری باو نداریم.

طهرانی-استرداد می‌کنم

(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)

رئیس-آقایانیکه با مجموع قانون موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ آراء بعمل آمده ۹۳ ورقه سفید تعداد شد)

عده حضار در موقع اعلام رأی ۹۸ نفر باکثریت ۹۳ رأی تصویب شد.

- تقدیم یک فقره لایحه مربوط به وزارت طرق از طرف آقای وزیر مالیه

۴- تقدیم یک فقره لایحه مربوط به وزارت طرق از طرف آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه-لایحه ایست که از طرف وزارت طرق تقدیم می‌کنم که بایستی برود بکمیسیون

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس-از آقایان اعضاء کمیسیون قوانین مالیه خواهش می‌کنم که بعد از جلسه بلافاصله تشریف نبرند برای اینکه بعد از ختم جلسه کمیسیون داریم و از آقایانی که برای اینکار دعوت می‌شوند تمنا می‌شود که سروقت تشریف بیاورند برای اینکه دو لایحه داریم که می‌بایستی خاتمه پیدا کند.

جلسه آینده روز شنبه هفدهم آذرماه سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور لوایح موجوده

(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

الغاء قانون حق الثبت وسائط نقلیه ووضع مالیات بر نفت و بنزین

ماده ۱- قانون حق الثبت وسائط نقلیه مصوب ۱۲ فروردین ۱۳۰۹ ملغی و بجای آن از بنزین و مواد مشابهی که بمصرف سوخت موتورهای احتراق داخلی می‌رسد و از نفط لامپا از قرار هر لیتر بیست دینار مالیات اخذ می‌شود.

مودیان این مالیات عبارتند از مصرف کنندگان در موقع خرید مواد فوق و پرداخت این مالیات باقید محاسبه با مصرف کننده براشخاص ذیل تعلق می‌گیرد.

الف- وارد کنندگان در مواردیکه مواد مذکور در فوق از خارجه وارد شده باشد

ب- تولید کنندگان در موردیکه مواد مذکور در فوق در مملکت تولید شده باشد

تبصره- مالیاتی که وزارت مالیه بموجب قانون از مصرف قشونی احذ خواهد نمود بوزارت جنگ رد خواهد کرد.

ماده ۲- مالیاتی که در ماده (۱) مقرر شده است بمواد ذیل تعلق نخواهد گرفت.

الف- کلیه موادی که از خاک ایران بطور ترانزیت عبور داده می‌شود و کلیه موادی که در ایران تولید شده و در مملکت صادر می‌گردد.

ب- موادی که در انبار وسائط نقلیه که از خارجه وارد ایران می‌شود موجود است بشرطی که برای هر یک از آنها مقدار مواد موجوده از ده من تجاوز ننماید.

ماده ۳- مالیات درشکه و کالسکه شخصی و کرایه ماهیانه سی ریال خواهد بود.

ماده ۴- نظامنامه اجرای این قانون و طرز وصول مالیات ووظائف مسئولین پرداخت آن بموجب نظامنامه تصویب هیئت وزراء معین خواهد شد.

ماده ۵- این قانون بلافاصله پس از تصویب بموقع اجرا گذارده می‌شود- بقایای مودیان بموجب مقررات حق الثبت وسائط نقلیه مصوب ۱۲ فروردین ۱۳۰۹ وصول خواهد شد.

این قانون که مشتمل بر پنج ماده است در جلسه پانزدهم آذرماه یکهزار و سیصد و سیزده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر