مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۵ آبان ۱۳۲۴ نشست ۱۵۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
جلسه
شماره مسلسل
مذاکرات مجلس
صورت مشروح مجلس روز شنبه ۱۵ آبان ۱۳۲۴ نشست ۱۵۷
- تصویب صورت مجلس و تقدیم یک ورقه سئوال از طرف آقای لنکرانی
۱- تصویب صورت مجلس و تقدیم یک ورقه سئوال از طرف آقای لنکرانی
صورت مجلس روز یکشنبه سیزدهم آبان ماه را آقای هاشمی (منشی) به شرح زیر قرائت نمودند.
یک ساعت به ظهر مجلس به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت و با یک فقره اصلاح تصویب گردید. غائبین با اجازه - آقایان: دولت آبادی- آصف- عباس مسعودی- محمدرضا تجدد.
غائبین بی اجازه- آقایان: نبوی- مؤید قوامی- نقابت- کفائی- امیرابراهیمی- صمصام- منصف- تولیت- دکتر مصدق- بهبهانی- بهادری- گنابادی- خلعتبری- رفیعی- ایرج اسکندری- عباس حشمتی- مهندس پناهی- دکتر آقایان- پوررضا
دیرآمده با اجازه- آقای لنکرانی
دیرآمدگان بی اجازه- آقایان: امیرتیمور- عزت الله بیات- گیو- اخوان- عامری- کاظمی- حیدرعلی امامی- تیمورتاش- حسن اکبر- سیف پور- فاطمی- علی دشتی- تهرانچی- معدل- دهقان- کامبخش- جمال امامی- دکتر کیان
آقای حکیمی نخست وزیر آقایان وزیران را به مجلس شورای ملی معرفی نمودند و بیان داشتند که وزیر بازرگانی و پیشه و هنر بعد معین خواهد شد و فعلاً خود ایشان عهده دار امور آن وزارتخانه خواهند بود و نیز در برنامه بطور خلاصه اشاره نمودند که دولت در سیاست خارجی همواره آرزومند و مؤید دوستی و داد صادقانه به دُوَل متفق خواهد بود و موجبات تحکیم روابط حسنه فیمابین را از هر جهت فراهم خواهد نمود تا تعهدات دولت ایران طبق منشور ملل متحد اجراء شود.
امنیت کشور با اصلاح و تکمیل و تجهیز قوای تأمینیه بر طبق حوائج و مقتضیات و عواید عمومی طرف توجه کامل دولت است و همچنین تعدیل بودجه و تجدید نظر در قانون استخدام و تنظیم امور اقتصادی و ترفیه حال کارگر و برزگر و تهیه وسایل اجرای قانون تعلیمات اجباری از اهم وظایف و مورد اقدام جدی دولت میباشد.
و نیز تجدید نظر در قانون تشکیلات مملکتی و تعیین وظایف مأمورین وزارت کشور و اهتمام در اصلاح قانون فعلی انتخابات و انجام انتخابات دوره پانزدهم که از هر گونه جریان منافی قانون مصون باشد از وظایف مهم دیگر دولت بشمار میرود در خاتمه اشاره کردند که توسعه و تکمیل خطوط راه آهن و آسفالت راههای شوسه نیز مورد عمل قرار خواهد گرفت.
آقای فاطمی نظر داشتند که جلسه صبح و عصر پس فردا برای برنامه دولت تشکیل شود آقای فیروزآبادی با اظهار خوشوقتی از معرفی کابینه معتقد بودند که باید مورد پشتیبانی مجلس قرار گیرد و به اصلاح امور اساسی موفق گردد.
آقای دکتر معظمی تذکر دادند که هیئت رئیسه کمیسیونها انتخاب شود.
آقای اردلان پیشنهاد نمودند قانون انتخابات در دستور قرار گیرد آقای فاطمی مخالف بودند و رأی گرفته شد تصویب نگردید.
آقایان ملک مدنی و مجد ضیائی و مخبر فرهمند پیشنهاد نمودند یک نفر ناظر بانک انتخاب شود که امور مربوطه به علت نداشت اکثریت در بانک ملی معوق ماندهاست این پیشنهاد مورد موافقت قرار گرفت ولی عده برای اخذ رأی کافی نبود.
آقای رئیس با اظهار تأسف بیان داشتند که آقای نمازی از نمایندگی مستعفی شدند استعفا نامه ایشان قرائت گردید.
آقای لنکرانی قسمتی از سئوالی که از وزارت امور خارجه داشتند قرائت نمودند ولی چون عده برای ادامه مذاکرات کافی نبود جلسه به روز سه شنبه سه ساعت به ظهر موکول و مجلس ۲۰ دقیقه پیش از ظهر ختم شد.
رئیس- آقای فرمانفرمائیان راجع به صورت مجلس فرمایشی دارید؟
فرمانفرمائیان- موضوعی بود در صورت مجلس به گوش بنده خورد که آقای دکتر مصدق را غائب بدون اجازه نوشتهاند ایشان مریض بستری هستند با تلفن هم اطلاع دادهاند. تمنا دارم اصلاح بفرمائید.
رئیس- اصلاح میشود. آقای تهرانچی در صورت مجلس است؟
تهرانچی- بنده هم همین را میخواستم عرض کنم که آقای فرمانفرمائیان فرمودند.
رئیس- آقای لنکرانی راجع به صورت مجلس نظری دارید؟
لنکرانی- بله چون فال خیر میزنم و حسن ظنم را غلبه میدهم که انشاءالله دولت حاضر خیرش غلبه داشته باشد به این جهت برای تکمیل صورت جلسه و اینکه مذاکرات و سئوال بنده ناقص مانده بود عین سئوال را تقدیم میکنم و اضافه میکنم که این سئوال راجع به سیاستهای دولتیهای قبل از کابینه فعلی بودهاست (صحیح است) و برای کشف حقیقت و نشان دادن توطئههای مرموز که بر ضد ملت ایران میشود این سئوال را تهیه کرده بودم و موفق نشدم. حالا از موقعیت کابینه فعلی استفاده میکنم و فقط با تغییر عنوان وزیر امور خارجه به عنوان رئیس دولت عین آن سئوال را تقدیم میکنم و تقاضا میکنم در صورت جلسه هم قید شده باشد و امیدوارم انشاءالله کابینه فعلی که جنبه خیرش غلبه دارد آن جنبه خیر تکمیل بشود و انشاءالله موفق شده باشد و ضمناً اسم خودم را هم که در ستون مخالفین نوشتم ذکر کردم با نظر انتقاد اصلاحی نسبت به آقای نخست وزیر و عدهای از اعضای کابینه شان و انشاءالله بعداً هم نسبت به بقیه شان حسن ظن داشتهام و امیدوارم داشته باشم این را خواستم عرض کنم (صحیح است)
رئیس- اعتراض دیگری نیست؟ (گفته شد – خیر) صورت جلسه تصویب شد.
جمعی از نمایندگان- دستور
- طرح برنامه دولت
۲- طرح برنامه دولت
رئیس- دستور برنامه دولت است آقای فیروزآبادی و آقای صادقی پیشنهادی کردهاند باید به عرض مجلس برسد پیشنهاد میکنیم بدون مذاکره و مباحثه در اطراف برنامه دولت به اخذ رأی اعتماد اقدام شود.
رئیس- آقای صادقی
صادقی- مقدمهای عرض میکنم در اینکه حق قانونی آقایان نمایندگان این است که در موقع طرح برنامه دولت مذاکره و مباحثه بکنند. هیچکس تردید ندارد (صحیح است) ولی چه بسا مسائل بسیار مفیدی که در موقع بخصوصی نه اینکه نتیجهای از آنها حاصل نیست بلکه ممکن است زیانبخش هم باشد (صحیح است) دولتی که فعلاً آمدهاست از بدو دوره چهارده اگر مذاکراتی را که در مجلس شدهاست تحقیق بکنیم شاید اقلاً ربع اوقات مجلس صرف مذاکره در برنامه شده باشد. مطالبی است که همهاش گفته شدهاست و آقای حکیمی و اشخاصی هم که در کابینه ایشان شرکت دارند اشخاصی هستند که روی آنها مکرر مذاکره شده بنده تصور میکنم که اگر بنا بشود در برنامه دولت با اسامی زیادی که نوشته شده تقریباً سی و چهل نفر هستند مذاکره بکنیم تقریباً شاید بیست روز بیست و پنج روز وقت لازم داشته باشد و این مطلب دیگر وقتی نخواهد گذاشت که وقت دولت در اصلاحات لازمه که خیلی مهم و ضروری است صرف بشود و ممکن است دولتی را هم که با کمال بیطرفی و با وضعی به مجلس آمدهاست که از هر جهت موجهاست و وضعی دارد که قابل عامهاست شاید به یک ترتیبی بکشاند و مطالبی گفته شود که ناگفتنی است و البته چون در مقابل اشخاصی هم هستند که مطالبی دارند که میخواهند بگویند آنرا هم به عقیده بنده مجلس موافقت بفرمایند که اول بدون مذاکره به برنامه رأی گرفته شود بعد آن اشخاص در جلسه آینده به صورت مذاکرات قبل از دستور مطالب خودشان را بگویند و این نهایت به صرفه و صلاح تمام نمایندگان و تمام کشور است.
رئیس- آقای طوسی
طوسی- بنده موافقم اگر مخالفی پیدا شد عرض میکنم.
رئیس- آقای نقابت مخالفید؟
نقابت- عرض کنم علت مخالفت بنده این است که اولاً این ترتیب خلاف اصل است و ناچار در یک وقعی که بحران متمادی در این کشور بودهاست و حالا امیدوار هستیم که با وجود یک دولتی که اکثر آقایان با آن موافقت دارند رفع بحران بشود و خدماتی انجام بشود موافقت بفرمایند مذاکره بشود ولی به نحو اختصار به این معنی که از و رفقای فراکسیونی خودش را بیان کند (بعضی از نمایندگان - آقای معنی ندارد) و بعد نسبت به آقایانی که فراکسیونی ندارند و منفرد هستند آنها هم به نحو اختصار عقاید خودشان را بگویند زیرا دولت بایستی سیاست عمومی اکثریت مجلس را در نظر داشته باشد و تذکرات لازم به دولت داده شود و برأی اینکار بنده اجازه میخواهم عرض کنم که بیست و پنج نفر اعضاء فراکسیون میهن هیچکدام صحبت نخواهند کرد این بیست و پنج نفر تمام نظریات و مطالب خودشان را ضمن یک صفحه فقط نوشتهاند که عیناً برای استحضار آقایان و برای استحضار ریاست محترم دولت قرائت میکنم (همهمه نمایندگان- این نشد حالا خیر) به این جهت آقایان قبول خواهید فرمود و اجازه خواهید داد که در این یک صفحه فقط تمام نظریات این ۲۵ نفر را بخوانم (همهمه نمایندگان- آقا حالا موقعش نیست نمیشود) (امینی- آقا در موقعش بفرمائید) (فاطمی- آخر دلایلش را میخواهند بگویند) عرض کنم دلیل مخالفت بنده باید استماع شود باید دلیل مخالفتم را اظهار کنم مخالفت بنده چه شفاهاً چه کتباً فرق نمیکند باید عرض کنم! چه فرقی میکند؟ (همهمه نمایندگان) (دکتر اعتبار- آقا خودتان که نظامنامه را بلدید) این بسته به اجازه آقای رئیس است...
رئیس- باید رأی گرفت. مخالفت شما فقط راجع به پیشنهاد باید باشد.
نقابت- بسیار خوب ولی باید ما عقاید خودمان را به دولت بگوئیم تا صریحاً نظر هیئت دولت راجع به این اظهارات ما استماع بشود و بعد رأی بگیریم.
رئیس- آقایانی که با پیشنهاد آقای صادقی موافقند قیام فرمایند (عدهای قیام نمودند) تصویب نشد. بالاخره ممکن است مذاکرات کوتاهتر باشد و زودتر هم رأی به خاتمه مذاکرات بگیریم. آقای کامبخش مخالفید بفرمائید.
کامبخش- مطالب اساسی عمده و مذاکراتی که ما نسبت به کابینه آقای حکیمی داشتیم قسمت اعظمش را در موقع تشکیل کابینه نخستین ایشان گفتیم. بنابراین بنده فقط تذکراً دو موضوع را میخواهم تکرار کنم و آن عبارت از این است که ما همانطور که آندفعه هم گفته شد نسبت به شخص آقای حکیمی هیچگونه اعتراضی نداریم و شاید از بسیاری از جهات ایشان را ترجیح میدهیم به نامزدهای دیگر نخست وزیر منتهی چیزی که در آن دفعه هم تذکر داده شد و حالا هم بنده اختصاراً عرض میکنم این است که اگر ما مخالفت با برنامه آقای حکیمی میکنیم مخالفت ما عبارت از این است که ما دستگاه فعلی حاکمه را در ایران قادر به این نمیدانیم که این مملکت را اصلاح کند و از آنجائی که آندفعه هم تذکر دادیم و آقای حکیمی ایندفعه هم در برنامه خودشان ذکری در قسمت اصلاحات مربوط به دستگاه حاکمه نکردهاند و آن تذکرها را در نظر نگرفتهاند از این نظر این دفعه هم ما مجبوریم در برنامه ایشان اصولاً مخالفت بکنیم ولی چیزی که هست چون وضع کابینه ایندفعه ایشان تفاوت دارد با کابینه پیشین، ما حالت انتظار به خودمان میگیریم و در موقع رأی دادن هم نه موافق و نه مخالف رأی نخواهیم داد تا در عمل ببینیم و رویه خودمان را معین بکنیم و چه بسا ممکن است که این رویه در عمل صورت موافقت به خودش بگیرد اگر چنانچه ببینیم که آقای حکیمی قدم هائی برای اصلاح امور این کشور بر میدارند و چون اطمینان داریم که رأی اعتماد هم خواهند گرفت اگر بعد از رأی اعتماد واقعاً خواستند این قدمها را بردارند منی توانند مستظهر باشند به کمک و مساعدت ما چنانکه بارها دیدهاید اینکه عرض کردم آقای حکیمی بایستی قطعاً توجهی میکردند به اصلاح دستگاه حاکمه قبلی از این نقطه نظر بود که ما بخوبی میدانستیم و تشخیص میدادیم موضوع را که این دستگاه همان دستگاه دیکتاتوری زمان رضاشاهاست منتها موقعیت و وقت طوری دیگری بود و طور دیگری تشخیص داد و خودش را تا اندازهای تقریباً همآهنگ کرد یعنی رنگی بخود گرفت و صورت ظاهر خودش را عوض کرد ولی مترصد بود که ببیند یک باد مساعدی بوزد و باز هم از نقطه نظر ایجاد یک چنین حکومتی که سابق بود و تا اندازهای میخواست تجدید بشود باز دیدیم که فوراً دستگاه تغییر قیافه داد و به هر فردی که نگاه میکردید از سرلشگر و سرتیپ و قاضی گرفته تا پاسبان و پاسیار، همه اینها تغییر قیافه داده بودند آن هائی که خیلی با ملایمت رفتار میکردند آن هائی که خیلی مواظب حرکات خودشان بودند همین تغییر را که دیدند فوراً تغییر قیافه دادند. ما این دستگاهی که داریم خیلی خطرناک تر است از آن دستگاهی که در بدو امر رضاشاه خواست با آنها کار بکند برای اینکه آنوقت دستگاه آنطور مهیا و حاضر نبود و او مجبور بود که یک دستگاهی را آنطور حاضر بکند ولی این دستگاهی که امروز داریم در ظرف مدت بیست سال درست شده ما یک دستگاهی داریم که در ظرف بیست سال آماده شدهاست و هر فردی از افراد این دستگاه الآن حاضر است در هر آن جای سابق خودش را بگیرد یعنی هر روز که اینجا نسیم وزید و هر روز که این تمایل را دید فوراً تغییر قیافه بدهد و به آن شکلی که در مدت زمامداری آقای صدر در آمده بود در بیاید و وضعیت مملکت را به آن شکل و وضعیت در بیاورد یکی از وزرای همین کابینه (نظرم نیست که کدام یک از آقایان وزیران صحبت میکردند) و اظهار کردند که اوضاع یک طوری است که اگر ما بخواهیم فقط وضعیت را اعاده بکنیم به آنجائی که آقای صدر آمدند و زمامدار شدند وضعیت را برسانیم اقلاً شش ماه کار دارد فقط شش ماه باید کار بکنیم تا این خرابیهایی که در زمان تصدی آقای صدر ایجاد شده بتوانیم ترمیم بکنیم حقیقتاً این مطلب صدق میکند و این چیزی نیست که بنده بخواهم در اینجا عرض کرده باشم این موضوعی است که ما مملکت تمام کشور این موضوع را می داند و این موضوع انعکاس پیدا کردهاست در تمام دنیا امروز. هیچکس نمیتواند منکر این اصل بشود که ما در مملکت خودمان در حال حاضر بهیچوجه اثری از دموکراسی نداریم (همهمه نمایندگان) (دکتر طاهری- خیر اینطور نیست) (یک نفر از نمایندگان- به چه دلیل؟) دلیل این موضوع را عرض خواهم کرد و تمام دلائل من را خواهید شنید. اگر شما آقای دکتر طاهری میترسید از اینکه خارجیها اتخاذ سند بکنند از عقیده بنده، بنده به شما قول میدهم که خارجیها بهتر از بنده واردند و بهتر از بنده میبینند و مطالبی که بنده الآن عرض میکنم این مطالب بارها در خارج گفته شدهاست خبرگزاریها گفتهاند نطقها شدهاست. بفرمائید همین نطق اخیر را حالا میخوانم برای شما این نطق اخیر را نماینده انگلستان گفتهاست در کنفرانس بینالمللی کار میگوید اگر دولت ایران بخواهد با تصویب منشور ملل متفق به روش آزادی کُشی خود و توقیف جراید و بازداشت خودسرانه مردم بدون محاکمه البته و بستن احزاب و رواج حکومت نظامی دوره دیکتاتوری ادامه بدهد باید کلیه ملل آزادیخواه بوسیله اقدام مشترک ایران را از دستگاه ملل متفق خارج نمایند (دکتر طاهری- کی گفتهاست؟ غلط کردهاست) (حاذقی- این حرفها سرشکستگی دارد) (دکتر عبده- رسمیت ندارد هر کسی که نوشته تکذیب میکنم حق ندارد) بنده خودم نمیدانم آقای طاهری (سیف پور فاطمی- اینجا هندوستان نیست – حق ندارید این صحبتها را بکنید) (سید ضیاءالدین- آنوقت ممکن است دیکتاتوری بشود- اینجا هندوستان نیست) آن هائی که میگویند اینجا هندوستان نیست این حرف را زدهاند (حاذقی- بنده که اهل این مملکت هستم تمام اینها را تکذیب میکنم) آن هائی که میخواهند اینجا را هندوستان بکنند ما با آنها مبارزه میکنیم (یک نفر از نمایندگان- این تلگراف کی است؟) (سیف پور فاطمی- این تلگراف ایرج اسکندری است) خیر این تلگراف ایرج اسکندری نیست (جواد مسعودی- رسمیت ندارد) (دکتر کشاورز- خدا بیامرزد ارباب کیخسرو را) هر وقت ساکت شدید بنده عرض میکنم (سیف پور- شما خیانت میکنید) شما خیانت میکنید آقای سیف پور این خیانتها را شما میکنید. آقای حکیم الملک امروز در این مملکت بیش از چهل روزنامه از مرکز با انحراف به دست چپ توقیف شدهاست (سید ضیاءالدین- برای اینکه میخواهند آذربایجان را تجزیه کنند (دکتر کشاورز- غلط کردهاند) اگر اطلاع داشته باشید این موضوعی است که بنده عرض میکنم این موضوعی است که سفیر کبیر شما از لندن هم تلگراف کردهاست و او هم گفتهاست که این رویهای که دولت اتخاذ کرده در اینجا سوء انعکاس بخشیدهاست (سید ضیاءالدین- ما مقید به حسن انعکاس در لندن نیستیم، ما موظف به حسن اداره مملکت خودمان هستیم) گوش بدهید آقای سید ضیاءالدین حضرت عالی هم یک نفر وکیل هستید بعد که حضرتعالی خواستید فرمایشی بفرمائید بنده هم استماع خواهم کرد. ما امروز سر و کار داریم در این مملکت با یک وضعیتی که هیچ جای دنیا نظیر این وضعیت را ندارند بنده عرایضی که میکنم توجه بفرمائید به عرایض بنده، (سید ضیاءالدین – با کمال مسرت به شرط اینکه شما هم اجازه بدهید بنده هم عرایضم را بکنم) بفرمائید امروز در این مملکت ما سرو کار با آزادی افکار و احزاب نداریم نه تنها این عمل بلکه وضعیتی ایجاد کردهاند که هیچوقت سابقه نداشتهاست. نیمه شب آمدهاند به محل حزب ما به باشگاه حزب ما حمله ور شدهاند، درها را شکستهاند و آنجا را اِشغال کردهاند. اینجا صرفنظر از اینکه کلوپ بودهاست صرف نظر اینکه باشگاه حزب بودهاست، صرفنظر از اینکه هیچگونه مدرکی بر علیه این حزب در دست نبودهاست و نمی توانستهاست باشد و اگر هم میبود نمی توانستهاند این کار را بکنند با وجود این نیمه شب رفتهاند آنجا و درهایش را شکستهاند و اِشغال کرده و هنوز هم در اِشغال است شما تصور میکنید که خارجیها هر روز آنجا برق سرنیزه را نمیبینند هر روز آنجا سوارنظامها را نمیبینند توی خیابان فردوسی و وضعیت حزب ما را نمیبینند اینها یک چیزهایی نیست که ما اینجا بگوییم اینها یک چیزهائی است که آنها به رأی العین دیدهاند و همان روزی که کلوپ ما را اِشغال میکردند همان روزی که یک هنگ سوار نظام و پیاده نظام خیابان فردوسی را گرفته بودند همان روز ما دعوت کرده بودم از نمایندگان آمریکا که آمده بودند اینجا برای تحقیق در اطراف وضعیت کارگران. آنها آمدند در همان ساعت و برخوردند به سرنیزهها (سید ضیاءالدین – ما هم در تبریز بر خوردیم به سرنیزهها در مازندران هم برخوردیم به سرنیزهها) انشاءالله به آن سرنیزه حقیقی بر خواهید خورد (خنده نمایندگان) (صفوی- خدا نکند همچو روزی بیاید، در اینجا سرنیزه حقیقی نخواهد آمد) (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس) آقا خواهش میکنم اخطار بفرمائید.
رئیس- آقا مگر نمیخواهید مجلس کار بکند؟ بفرمائید آقای کامبخش
کامبخش- صرف نظر از تمام این جریانات آقای حکیم الملک که آقای سید ضیاءالدین هم نمیدانم آنرا تصدیق میکنند یا نه که نیمه شب کلوپها اِشغال شد.
یکی از نمایندگان- آقای کامبخش شما با آقای حکیم الملک حرف میزنید نه با آقای سید ضیاءالدین
رئیس- شما آقا بنا بود مختصر بفرمائید
کامبخش- بنده هر قدر که میخواهم عرض میکنم هیچ بنائی نیست. تمام اثاثیه آن محل را اثاثیه که دیگر جزمی نکرده بود نیمه شب آقای سروان سرمد با چند نفر دیگر که اسامی شان هست از ژاندارمها میآیند آنجا و اثاثیه محل را بار میکنند در کامیون و میبرند بنده از حضرتعالی میپرسم. آمدند کلوپ را اِشغال کردند من غیر حق تمام این کارها را کردند در صورتی که وقتی میخواستند این کارها را بکنند آن محل مستأجر داشت مستأجرش آقای دکتر یزدی بود باید مستأجر این محل می آمدن آنجا تا اثاثیه، خواربار، نمیدانم برنج، روغن سایر چیزهائی که آنجا بود برای بوفه و آنچه را که منقول بود به آنها بدهند ببرند، کی به آنها حق دادهاست که این کارها را بکنند. پرده سن، اغلب از آقایان وکلا که اینجا نشستهاند آمدهاند آنجا سالنی که ما تهیه کرده بودیم دیدند و این پرده را هم دیدند بنده میتوانم اسم ببرم آن آقایان را یک پرده مخمل مجللی داشت، همه دیدند، اغلب هم میدانند این پرده مخمل را کندند و بردند. بنده عرض میکنم آیا این پرده بودهاست یا نبودهاست؟ بودهاست برای اینکه همه دیدهاند و آن موقعی هم که آنجا را اِشغال کردند کسی آنجا نبود که اینها را تحویل بگیرد و آنها این چیزها را تحویل دادهاند یا ندادهاند اگر تحویل دادهاند باید صورت مجلس باشد صورت مجلس هم نیست بنابراین بنده عرض میکنم که این پرده را دزدیدهاند و چنگیز هم چنین عملی را نمیکند (نقابت- چهار نفر قاضی مشغول رسیدگی است) نخیر بنده مسبوقم، بنده مسبوقم که رسیدگی کسی نکرده و فقط شوارتزکپف خواست رسیدگی بکند و یک پرونده هم تشکیل شد اعتراف هم کردند در آن پرونده و الآن میخواهند آن اوراق را از پرونده بکشند بیرون بله. و این را هم به عرض برسانم که آقای سرتیپ اعتماد مقدم گفتند که کلنل شوارتزکپف حق رسیدگی ندارد و اگر رسیدگی به این امر بکند من او را مسئول قرار میدهم این یعنی چه؟ این اعتراف ضمنی است یا اینکه این کار را یا خود ایشان کردهاند و یا به دستور ایشان کردهاند و این موضوع تا به این اندازه روشن است و من تقاضا میکنم از آقای حکیم الملک که به این موضوع کاملاً رسیدگی بفرمایند و صرفنظر از این جریانات یک عده از افراد، یک عده از کارگرهای بیگناه را همینطور توی خیابان گرفتهاند و بردهاند زندانی کردهاند. الآن ۲۰ نفر کارگر بیگناه آنجا زندانی هستند علتش را هم نمیدانند چیست نه پروندهای دارند نه چیزی و حتی چندین دفعه هم خواستند اعلام گرسنگی بکنند ولی ما برای آبروی کشور مانع شدیم حالا هم اگر بیرون نیایند مجبورند این اقدام را بکنند. صرفنظر از این جریانات ما امروز در مملکت خودمان با این وضعیت مواجه هستیم که از وکیل هم سلب مصونیت شدهاست، از وکیل سلب مصونیت شده، همین مجلس شورای ملی تصمیم گرفت و برای رسیدگی به کتک خوردن دکتر کشاورز کمیسیونی تشکیل بدهد کو آن کمیسیون؟ شما که اینقدر اینجا سر و صدا میکنید کو آن کمیسیون؟ حالا از این موضوع دو ماه میگذرد اگر شما اجازه بدهد که به این موضوع رسیدگی نکنند اگر شما به این موضوع رسیدگی نکنید یعنی شما این موضوع را عملی کردهاید این معنیاش است و من این را میخواهم عرض کنم که قدری وسیع تر این موضوع را بگیریم به این معنی که به طور کلی و بطور غیر مستقیم از تمام وکلا سلب مصونیت شدهاست چرا؟ به مناسب اینکه همه که مثل ما پوست کلفت نیستند که کتک هم بخورند بیایند اینجا پشت تریبون صحبت بکنند (فیروزآبادی- آقا کی کتک زده هر روز می آئید می گوئید کتک کتک، کی کتک زده؟) متأسفانه از شما نپرسیدند آقای فیروزآبادی (فیروزآبادی- آخر چرا فساد میکنید باید از فساد جلوگیری کرد) (دکتر کشاورز- آقای فیروزآبادی اگر شما هم میخواهید بخورید من شخصش را به شما نشان میدهم آقای سرگرد زرین نعل) (فیروزآبادی- آقا او نزدهاست) (دکتر کشاورز- شما نبودید آنجا آقای فیروزآبادی چرا دروغ میگوید، شما آنجا نبودید بی شرف است کسی که دروغ میگوید و بی شرف است آنکه بدون اطلاع حرف میزند) (فیروزآبادی- شما چرا اینقدر مفسد هستید) (زنگ رئیس)
دکتر رادمنش- آقا ساکتش کنید
رئیس- آقای فیروزآبادی.
فیروزآبادی- ما سرمنشاء فساد شدهایم آقایان مصلح عجب مملکتی است! (دکتر کشاورز- راستی عجب مملکتی است)
هاشمی- راهش رسیدگی است آقای فیروزآبادی. نه عصبانی شدن.
رئیس- آقا نطق پشت تریبون است بگذارید صحبت کند. آقا بفرمائید.
کامبخش- موضوع دیگری را هم که میخواستم عرض بکنم و این موضوع مخصوصاً در زمان زمامداری آقای صدر جریان بدی پیدا کرد و بایستی قطعاً جبران بشود عبارتست از تیره شدن روابط ما با همسایه شمالی مان (فیروزآبادی- هیچ هم تیره نشده) (خنده نمایندگان)
رئیس- آقا اجازه بدهید.
کامبخش- اگر آقایان اجازه میدادند در همان موقعی که قانون تحریم انتخابات در این جا مطرح بود و ما مخالفت کردیم اگر اجازه میدادید که ما اینجا صحبت بکنیم و چند پیشنهاد هم دادیم و تمام آنها را غیر وارد دانستند که ما صحبت کنیم و دلیل هم این بود که آقایان میگفتند تا قشون خارجی در ایران است انتخابات نباید صورت بگیرد. این صورت ظاهرش خیلی خوب است و ما هم که مخالفیم حرف نمیگذاشتند بزنیم. پس معلوم میشود که ما یک عمل به ا ین خوبی را نمیگذاریم اجراء بشود در صورتی که اینطور نبود و به بنده اگر آن روز اجازه میدادند این مطلب را تذکر میدادم که گفتم مطالب از پشت این تریبون به این عنوان که من آزادی خواهم، من وطن پرستم، من طرفدار خروج قوای بیگانه از ایران هستم، گفتن این مطالب از پشت این تریبون آسان است و اگر گفتار بدون کردار باشد دیگر آسانتر، بنده عرض میکنم وقتی که شما به ماهیت رفتار و به ماهیت کردار و عملیات ما درست عمیق بشوید و فکر بکنید خواهید دید، من مدعی هستم که عمل ما یعنی آنچه را که ما می گوئیم و میکنیم او بیشتر مساعد است با اینکه نیروی خارجی از ایران برود تا عمل آن هائی که میآیند در اینجا و صحبت میکنند و در عین حال عملشان یک عملی است که مانع از رفتن آنها است. بنده عرض میکنم اگر موجبات رفتن قشونهای خارجی را در ایران ما فراهم میکردیم اگر یک رویه صحیحی میداشتیم بنده قطع و یقین دارم که همان یک ماه بعد از جنگ ممکن بود ما مواجه بشویم به اینکه ارتشهای خارجی از ایران برود. موجباتش عبارت از این است که ماها نشان بدهیم به تمام معنی و عملاً که ما نسبت به هر دوی آنها بی طرف هستیم و بی نظر هستیم و هیچ کدام را نسبت به هیچکدام ترجیح نمیدهیم وقتی که این را عملاً نشان دادیم و ثابت کردیم آنها هم که این موضوع را حس کردند قطعاً میروند ولی اگر ما این کار را نکردیم اگر به یکی از آنها نشان دادیم که ما تبعیض در سیاست خارجی خودمان درباره او قائلیم آنوقت من به شما قول میدهم که کار به این آسانیها حل نخواهد شد...
حاذقی- این حرف را نزنید آقای کامبخش آنها باید بروند حق ندارند. معاهدات مان را انجام دادیم، پنج سال بدبختی کشیدیم، گرسنگی کشیدیم برای اینکه حالا این حرف را نشنویم.
کامبخش- آقای حاذقی ما باید عادت بکنیم که خود ما هم تعهداتی که داریم انجام بدهیم یک تعهد ما منشور ملل متفق است که ما در همین جا تصویب کردیم به آن نطق غرائی که آقای دکتر عبده کردند و از آن روز تا حالا نپرسیدند که چطور اجرا شده.
دکتر عبده- منشور ملل متفق استقلال ممالک را تضمین میکند دیگران باید مقررات را اجرا کنند ما کردهایم.
کامبخش-... درست است و خیلی چیزهای دیگر اینجا هست ما باید تعهدات خودمان را محترم بشماریم.
حاذقی- توسری که میخوریم چیزی نداریم بدهیم.
پوررضا- آقا چه تعهدی داشتیم که نکردیم بفرمائید.
کامبخش- اینکه مملکت ما دموکراسی واقعی ندارد.
مسعودی- به خارجی چه مربوط است آقای کامبخش به دیگران چه مربوط است؟
یمین اسفندیاری- با این همه صدمات و خساراتی که به این مملکت وارد شده باز هم تعهدات مان را انجام ندادیم. کامبخش- آقای مسعودی بنده خیلی بیشتر از شما طرفدار این هستم که ارتشهای خارجی بروند. از ایران بیرون بروند چیزی که هست ما بایستی واقعاً طوری بکنیم و موجبات را یک طوری فراهم بکنیم که هیچگونه خصومتی بین ما و دیگران نباشد.
یمین اسفندیاری- چه خصومتی آقا جنابعالی بفرمائید دولت صدر با دولت شمالی بر خلاف چه چیز رفتار کردهاست اگر یک اختلافی بین من و شما باشد چه ربطی به دولت دارد.
کامبخش- دلیلش این که فلان پیِس را به عنوان اینکه نویسنده اش روسی است توقیف میکنند (سید ضیاءالدین – پیس ما را مگر اجازه میدهند) سعدی، فردوسی، حافظ نویسندگان و شعرای ما در آنجا هم مورد تشویق هستند.
سید ضیاءالدین- تولستوی و پوشکین هم مورد تجلیل هستند.
کامبخش- چخوف هم همینطور
اردلان- آنها خودشان این حرفها را نمیزنند شما چرا میزنید؟
سید ضیاءالدین- شما اصرار دارید سوء تفاهم ایجاد کنید.
یمین اسفندیاری- ما مطالب خودمان را باید بگوئیم.
کامبخش- این هم مطالب خودمان است. بنده آقای حکیمی دلایلی که آقایان لازم دارند، دلایلی که شما لازم دارید برای اینکه بدانید آقای صدر برای ما یک حکومت دیکتاتوری، یک حکومت متمایل به دیکتاتوری تهیه کردند و ما را میبردند به آنجائی بکشند که یک حکومت دیکتاتوری فاشیستی باشیم...
سنندجی- آقا این حرفها چیست؟
یمین اسفندیاری- از وجدان شما انصاف میخواهم، آیا فاشیستی در این مملکت هست؟
عدهای از نمایندگان- اینها چه حرفی است آقا فاشیست یعنی چه؟
سیف پور فاطمی- چرا فاشیست می گوئید ایران نه دیکتاتوری فاشیست میشود نه دیکتاتوری کمونیست.
کامبخش- آقای یمین فاشیست یعنی چه؟
یمین اسفندیاری- نمی دانم.
کامبخش- من می دانم شما نمی دانید. شما مراجعه بفرمائید به اعلامیه ستاد ارتش، اعلامیهای که ستاد ارتش منتشر کرد این اعلامیه ستاد ارتش به تمام معنی رویه دولت را حالا شاید این رویه دولت نباشد رویه خاص ارتش باشد روشن کرد، رویهای که یک مبارزه ناجوانمردانه به افراد آزادیخواه نسبت به افراد آزادیخواه نسبت به آزادیخواهان این مملکت میکند، از این اعلامیه بر میآید شما به تمام معنی میتوانید بفهمید یک اعلامیهای که سراپای این اعلامیه حکایت میکند از بی اطلاعی و بی سودی نویسنده اش الآن این جا اعلامیه را یک قسمتش را برای شما میخوانم تا بدانید که وضعیت ما در چه حال است در این اعلامیه مینویسند که این آقایان یعنی افسرانی که فرار کردهاند از خراسان، همین اعلامیه میگوید، در یک جا مینویسد بدون تهیه مقدمات و بدون اطلاع سایر همدستان. یعنی خودش تصدیق میکند که اینها بدون اطلاع ما یک چنین عملی کردهاند. اگر خود آنها تصدیق میکنند که این عمل بدون اطلاع ما شدهاست آن وقت چطور آقای ارفع در یک جای دیگر این اعلامیه مینویسد با تحریک و دستور حزب توده این کار را کردهاند.
چطور اینرا میبرند در هیئت وزرا به آنم ترتیب که آقای مالک هم مسبوق هستند.
سید ضیاءالدین – حزب دموکرات با اطلاع شما بودهاست یا نه؟ الغای زبان فارسی به اطلاع شما بودهاست یا نه؟ کامبخش-... ولی بنده ثابت میکنم در اینجا مطابق مدارکی که در دست دارم که این عمل یعنی عملی که ستاد ارتش میخواست منتسب بکند به ما ولی موفق نشد که به ما منتسب بکند. آن عمل را با مدارک و دلایل کتبی ثابت میکنم منتسب به خود ایشان است یعنی خود آقای ارفع این عمل را مستوجب شدهاست ارفع مجبور کردهاست افسرهای ما را با یک طرز بی نظیری که شاید در سایر نقاط جهان نظیر نداشتهاست با یک طرز بی نظیری یک چنین عملی را بکند. در اعلامیه ستاد ارتش گفته میشود که این عمل در تاریخ ۲۶/۵/۲۴ واقع شدهاست بعد از ظهر در صورتی که ستاد ارتش هم در تاریخ ۲۶ از این عمل اطلاع پیدا کردهاست و آنوقت با این مدارکی که الآن عرض خواهم کرد ثابت میکنم که زمینه این علم در چند ماه پیش بوسیله خود ارفع تهیه شده بود... (گله داری- ارفع افسر وطن پرستی است)... شما حق دارید دفاع بکنید آقای گله داری آقای ارفع در چند ماه قبل از این واقع اعلامیهای صادر کردهاند راجع به اینکه مطالبی که در اطراف دست بندی در ارتش راجع به حزب نهضت ملی گفته میشود دروغ است اعلامیهای صادر کردهاند آقای وزیر جنگ هم این اعلامیه را تأیید کردهاند. یک عده از افسرانی که واقعاً باور کردند که این مطالبی که ستاد ارتش گفتهاست این مطالبی که وزارت جنگ تأیید کردهاست واقعاً صحیح است وزارت جنگ غیر ممکن است که دروغ بگوید. یک عده از افسرهای خوش باور یک عده از افسرانی که علاقمند به ارتش بودند دیدند که علی رغم اعلامیهای که صادر کردند فعالیت حزب نهضت ملی در ارتش ادامه دارد گزارش کردند به اسم و رسم نوشتند که باز این اشخاص آمدهاند تبلیغ کردهاند ما را به این حزب در صورتی که وزارت جنگ و ستاد ارتش گفتهاست فعالیتی در ارتش وجود ندارد و بلافاصله آقای ارفع تصمیم گرفتند این اشخاص را هر که هستند آنها را تبعید بکنند به نقاط بد آب و هوای جنوبی با یک وضعیت فجیعی با یک وضعیت بدی که درخور هیچ افسری نیست و معلوم نیست آینده شان در آنجا چه خواهد شد.
حاذقی- هیچ چیز نمیشود. در این مملکت هستند.
کامبخش- این گزارشی است که یکی از همان افسرها در تاریخ ۲۰/۴/۲۴ گزارش کردهاست.
حاذقی- از این افسرها تقویت نکنید برای این مملکت باید یک انتظاماتی باقی بماند.
کامبخش- شما بنشینید و گوش بدهید ببینید چه میگویم. یکی از افسرها در تاریخ ۲۰/۴/۲۴ یعنی یک ماه قبل از این واقعه خراسان گزارش میکند به ترتیب سلسله مراتب این موضوع را و گزارشی که کرده در مقابل رسید رسمی گرفته و این رسید رسمی اش را آقای وزیر جنگ هم ممکن است بعداً ملاحظه بفرمایند. رسید رسمی میگیرند در مقابل این گزارش و پس از اینکه این گزارش را میدهد و رسید رسمی میگیرد و پس از اینکه چند نفر دیگر هم به او تأسی میکنند پس از این موضوع بلافاصله آقای ارفع دستور میدهند که این اشخاص خطرناکند اینها را توقیف بکنید. این موضوع یک ماه قبل از واقعه خراسان است و این آقایان را تبعید میکنند و این هم مراسلهای است که بنده در اداره روزنامه رهبر بدست آوردهام و برای اداره روزنامه رهبر این شخص اینطور مینویسد که: قطعاً موضوع تبعید من به عنوان اینکه عضو حزب توده هستم یا وابسته به حزب توده هستم به سمع شما خواهد رسید و شما تعجب خواهید کرد چطور کسی را که عضو حزب توده نبودهاست به این عنوان تبعید کردهاند. برای روشن شدن این موضوع عین مدارک و عین عریضهای که برای مجلس شورای ملی نوشتهام میفرستم (فولادوند- باید اینها را دو ماه قبل بیاورید چرا حالا می فرمائید) شما وقت ندارید، بنده حتی استیضاحی تهیه کرده بودم که از وزارت جنگ در این زمینه بشود از این اسناد و مدارک من زیاد دارم. این شخص اینطور مینویسد که: اینجانب مدت ده سال است که در ارتش با کمال راستی و درستی خدمت مینمایم و در این مدت حتی از ۲۴ ساعت مرخصی استفاده ننموده و به شهادت عموم افسران با شرف لشگر دوم در مدت خدمت افسری ام شب و روز خود را صرف خدمت در ارتش نموده و مدت سه سال در عملیات فارس و کردستان شرکت کرده و همه موقع خدماتم موجب رضایت عموم رؤسا بوده تنها در دو ساله اخیر متجاوز از ۱۵ مرتبه در دستور لشگری طبق مدارک موجوده مورد تشویق واقع گردیهام.
در اواخر سال ۱۳۲۲ سرگرد سردادور و فرمانده هنگ مربوطهام دستور داد که اگر مایلی با من کار کنی بایستی به جمعیت افسران که در منزل سرگرد امین زاده تشکیل میشود بپیوندی بنده از روی ناچاری به آن منزل رفته و چنین معلوم گردید که منظور اصلی از تجمع افسران تشکیل حزب نهضت ملی تحت نظر تیمسار ارفع میباشد. بنده هم چون هرگونه دسته بندی در ارتش را مخالف مصالح کشور و ارتش تشخیص دادم لذا مراتب را به فرمانده لشگر متبوعه به تیمسار سرتیپ مزینی اطلاع دادم و مشارالیه عموم افسران را جمع و نصیحت نمود که در هیچ حزبی شرکت ننمایند و در همان موقع در مجلس شورای ملی و در جرائد جار و جنجالی براه افتاد که موجب از کار برکنار شدن سرلشگر ارفع رئیس ستاد ارتش شد و از طرف رکن دوم بنده و سروان بهرام و گروهبان یک محمد تقی و گروهبان یک محقق از لشگر دوم و همردیف استوار فلان و گروهبان فلان از ستاد ارتش تحت نظر سرگرد منیعی بایستی درب منزل سرلشگر رزم آرا نگهبانی داده و وی را تحت نظر بگیریم که با چه اشخاصی رفت و آمد دارد و مدت سه ماه زمستان از صبح تا غروب نگهبانی میدادیم تا اینکه بنده متوجه شدم که این عمل مخالف شئونات افسری است. یعنی جاسوسی مخالف شئونات افسری است و روی اغراض خصوصی میباشد از کار کناره گرفتم و هنوز هم این عمل ادامه دارد و در این مدت حزب نهضت ملی تحت نظر سرهنگ دیهیمی و سرهنگ هاشمی و سرهنگ دو اخوی شروع به کار کرد و بنده را نیز دعوت نمودهاند در آن موقع مراتب را کتباً طی نمرده ۸۵۰ به تاریخ ۲۰/۴/۲۴ یعنی یک ماه قبل از واقعه خراسان. این هم گزارش اش است این هم رسیدش است. (یکی از نمایندگان- به امضاء کیست؟) عرض میکنم هنوز که به امضائش نرسیدهایم در اثر همین گزارش بنده را متهم کردند که با سران حزب توده رابطه دارم و بر علیه ارتش تبلیغات مسموم مینمایم و سرگرد منیعی در تجریش بنده را ملاقات و تهدیدم نمود که اگر بر علیه دسته مزبور سخن گوئی تبعید خواهی شد. بنده جریان را به فرمانده لشگر دو گزارش و مشارالیه نیز تقاضای دادگاه نموده که به عرایضم رسیدگی شود. به محض رسیدن گزارش فرمانده لشگر به ستاد ارتش حکم تبعید بنده به مکران در این موقع سال (انتقالات همیشه مرسوم بوده در مهر ماه بعمل میآمد) صادر گردید بدون اینکه به بنده ابلاغ شود به توسط مأمورین ستاد ارتش و دژبان در حین انجام وظیفه در مقابل افسران و افراد لشگر با بی آبروئی بازداشت نمودند و با آنکه بعد از ده سال خدمت تقاضای چهار ماه مرخصی که حق قانونی بنده بود نمودم ابداً ترتیب اثری ندادند لذا طبق اصل سی و دو قانون اساسی تقاضای رسیدگی دارم.
این مطالبی است که قبلاً نوشته شدهاست پرونده هم دارد رسید هم موجود است و بلافاصله هم امریه صادر شدهاست. اینها زمینهای است که تهیه کردهاند. این بهترین مدرک که زمینههایی تهیه کردهاند و آنوقت از همان لشگر چند نفر دیگر هم که همین عمل را کرده بودند که عین گزارششان هست آنها راهم به همین نحو تبعید کردند و برای اینکه سرتیپ مزینی را که کسی نمیتواند اظهار بکند که با ما یکی بودهاست سر و سری داشتهاست برای اینکه سرتیپ مزینی کسی است که تمام صفحات روزنامه رهبر پر است از اسناد بر علیه او و جای شبهه باقی نمیگذارد و آقای سرتیپ مزینی نسبت به این عملی که شده بود راجع به این افسرها چون خودشان به ترتیب سلسله مراتب موضوع را گزارش داده بودند نسبت به این عمل اعتراض میکند و آقای سرتیپ مزینی را از کار برکنار میکنند و چون از کار برکنار شدند ایشان یک مراسلهای مینویسند که بنده عین مراسله را میخوانم. تاریخ مراسله هم ۷/۵/۲۴ است یعنی قبل از واقعه خراسان مراسله سرتیپ مزینی است: تیمسار محترم ناچارم مطالبی را باستحضار تیمسار برسانم – تیمسار سرلشگر رزم آرا به علت اینکه به خود او گفته و نوشته بودم اقدامات و اعمالش بر خلاف مصالح کشور و ارتش است کاملاً حق داشت با بنده دشمنی کند ولی کتباً اذعان میکنم در تمام مدت ریاست ستادش یکی از توهینات و مخالفتها و دشمنیهایی که شخص تیمسار در این مدت قلیل به اینجانب کردهاید او نکرد در صورتی که اگر سایرین نمی دانند شخص اینجانب چه اقداماتی برای تبرئه تیمسار در مورد بستگی حزب نهضت ملی به جنابعالی و سایر امور (در همان موقعی که حقایق را در مجلس و روزنامهها فریاد میزدند) نمودم گمان میکنم خود جنابعالی بهتر از همه می دانید. تیمسار آیا فراموش کردهاید حتی خود اینجانب را برای قسم خوردن احضار و در حضور عدهای اصرار میفرمودید افسران لشگر دو را به قبول کارمندی حزب نهضت ملی مجبور نمایم و از قبول آن کاملاً امتناع و مخصوصاً تذکر دادم اگر ما به افسران اجازه دهیم داخل حزب و دسته بندی شوند بزرگترین خیانت را به ارتش نموده و آنها را راهنمائی میکنیم که به طرف هر حزبی بروند و متأسفانه هم در نتیجه اقدامات شما همینطور شد و هنوز افسران دسته شما در لشگر دو مشغول فعالیت هستند. این در ۷/۵/۲۴ یعنی دو ماه قبل از دستور وزیر جنگ و اعلامیه ستاد ارتش بودهاست. مینویسد: هنوز افسران دسته شما در لشگرها مشغول فعالیت هستند تیمسار آیا فراموش کردهاید؟ که از تمام جزئیات اقدامات شما حتی طرز وکیل شدن محیط در کردستان مستحضر هستم حالا دشمنان اینجانب و امثال سرهنگ دو اخوی رئیس رکن دو سابق ستاد این لشگر یعنی کسی که بر حسب اظهار صریح سرلشگر رزم آرا پروندههای رکن دو این لشگر را برای خود نمائی به او برده و ارائه میداد و میل داشت به دست او پاپوش برای من تهیه کند و موفق نشد حالا تیمسار او را مأمور میکند که جاسوس برای رکن دو ستاد این لشگر تعیین کند و متأسفانه چون خیلی بی اطلاع و با تمام زرنگی عاری از کار است زیرا اگر لایق بود اینجانب او را برای ریاست رکن خود نگاه میداشتم اقداماتش تمام غلط و به زیان کامل ارتش و مخصوصاً ستاد ارتش تمام میشود. تیسمار اگر سایرین میترسند اینجانب ترس ندارم و کتباً مینویسم افسران و افراد ارتش که با احزاب تماس دارند بزرگترین خیانتها را به ارتش مرتکب میشوند و اینجانب تنها کسی هستم که به این اشخاص با نهایت خشونت رفتار میکنم و کسی نیست که در لشگر دو این جریانات را نداند منتها رفتار من بچگانه و طوری نیست که افسران را جری و وادار به هر گونه تشبث و هو و جنجال بنماید چنانچه در مورد سروان پزشکیان تحقیقات دقیق شود معلوم خواهد شد اقدامات اینجانب اساسی بوده یا رکن دو ستاد ارتش یعنی ایشان هیچگونه دخالتی نداشتهاند و اوضاع مربوط به حزب نهضت ملی است.
یک رشته چیزهای دیگر هم در اینجا هست. بنابراین بایستی گفت که عملی که افسران خودشان کردند و اعلامیه ستاد ارتش اصرار داشت که این عمل را به ما بچسباند به تمام معنی این عمل فقط و فقط چسبندگی دارد به شخص سرلشگر ارفع، چرا؟ فرض میکنیم تحریک بود فرض میکنیم بنده محرک، زمینه اینکه این تحریک اثر پیدا بکند کی فراهم کردهاست؟ (هاشمی- جهل) این زمینه چطور فراهم شده بود که در یک شهری مثل شهر مشهد از ۵۰ نفر افسر ۲۰ نفر فرار بکنند! این اصلا در دنیا سابقه نداشتهاست و آنوقت بعد از تمام این قضایا (که اگر این جریان در هر جای دنیا اتفاق افتاده بود تمام رؤسای ارتش را عوض میکردند) در مقابل یک چنین اتفاق بزرگی حتی فرمانده لشگر را هم که در شهری مثل مشهد از۵۰ نفر افسر ۲۰ نفر آنها فرار کردهاند عوض نکردند. این جریان دسته بندی ارتش است و موضوعاتی که (حاذقی- گناه آقای حکیم الملک چیست؟) آقای حکیم الملک باید این جریانات را تصفیه بکنند واِلا بعد دیگر شما ارتش نخواهید داشت در این مملکت. تمام این جریانات باید تصفیه بشود و باید گفته شود و آن کسی که ببیند این جریانات را و نگوید خیانت کردهاست به این مملکت. بعد از رفتن افسران به گرگان تلگرافاتی شدهاست و آن تلگرافات مخصوصاً از طرف ارفع از برای این شدهاست که هیجان ایجاد بکند، مخصوصاً برای اینکه اذهان عمومی را مشوب بکند و قضیه را بزرگ بکند و آنوقت بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد و اینجا هست تلگرافاتی که ارفع میکند: کلیه ادارات را تخلیه بکنید، ژاندارمریها را ببرید به گنبد. همه اینها تلگرافاتی است که هیجان تولید بکند، اسلحه زیادی را آتش بزنند الی آخر. در صورتی که هیچ واقعهای اتفاق نیفتادهاست (حاذقی- این تلگرافات صلاح است تلگرافات ستاد ارتش دست اشخاص نیست) این موضوع را آقای وزیر جنگ باید توجه بفرمایند که اگر در ارتش اعتماد و امنیت قضائی نباشد شما نمیتوانید مطمئن باشید که این ارتش ارتش شما است و به فرمان شما است و این عملی را که کردهاند بعد از فرار افسران خراسان که حتی از افسرها پارابلمهای کمری شان را گرفتهاند با این وضعیت شما ارتش نخواهید داشت افسری که شما اطمینان ندارید به او پارابلم بدهید این افسر در آن موقعی که شما لازمش دارید در آن موقعی که موقع جنگ است و شما پارابلم به او دادید آن را بر می گرداند به طرف شما.
مادام که اعتماد در ارتش نباشد غیر ممکن است شما بتوانید ارتش را نگاه دارید. مادام که امنیت قضائی مخصوصاً در ارتش نباشد شما نمیتوانید کاری بکنید شما چطور یک افسری را، افسر جزء یا ارشد بیخود در وسط خیابان میگیرید می اندازید توی کامیون میفرستید به جنوب! کجای دنیا اینطور دیده شده که یک سرهنگی را وسط خیابان جلو انظار چند نفر دژبان بگیرد بیندازد توی اتومبیل و بفرستد به جنوب و حتی نگذارند منزلش هم برود! حتی در اطلاعیه ارتش میگوید به مناسب حکومت نظامی بنده عرض میکنم همه جا این کار را کردهاند حتی در تبریز هم شدهاست این صورت مجلس است که قبل از واقعه خراسان بودهاست مینویسد: کامیون شماره ۴۴۰۶ به رانندگی گروهبان دوم روشن ضمیر به فرموده فرماندهی لشگر از تاریخ ۲۵/۵/۲۴ به مقصود نامعلومی در اختیار افسر دژبانی خواهد بود. افسر را به مقصد نامعلوم میفرستید بدون اینکه محاکمه بکنند بدون اینکه بداند تقصیرش چیست؟ در محلی که حکومت نظامی نیست حق ندارید این کار را بکنید این هم امریه دیگر است: استوار دوم احمد ملایری شما به رانندگی کامیون ۴۳۲۸ از ابوابجمعی گروهبان باربری لشگر ۳ تبریز از تاریخ ۲۵/۵/۲۴ برای مقصد نامعلومی تا موقع مراجعت در اختیار دژبانی تبریز میباشد (صفوی- این اسناد محرمانه را چرا اینجا می فرمائید از کجا آوردهاید؟) به شما چه ربطی دارد؟ (صفوی- غلط میکنی حرف میزنی) این اسناد خیانت شما است شما خائن هستید (صفوی- چرا آقا اجازه میدهید این حرفها را بزند) من وکیلم آنچه را که سند خیانت تشخیص میدهم در پشت این تریبون باید بخوانم شما هم البته باید عصبانی بشوید (اسناد محرمانه وزارت جنگ را چرا اینجا میخوانید؟) (دکتر کشاورز- آقا اینکه محرمانه نیست. یک گروهبان بفرستید که محرمانه نیست!) (حاذقی- آقا این حرفها زیادی است، تبلیغ نکنید) آقای حاذقی اگر یک دفعه دیگر این فرمایشات را بفرمائید بنده خدمت شما هم میرسم (حاذقی- بنده خدمتی ندارم) عرض کنم بنده موقعی که آقای زند وزیر جنگ بودند با ایشان صحبت کردم ایشان اظهار کردند که من تصور میکنم برای هر یک از اینها یک سوابقی و یک گزارشاتی باشد حالا صرفنظر از اینکه این گزارشات که این ترتیب تهیه میشود قابل اعتماد نیست به یک نفر می گویند آقا تو برو گزارش بده مثل اینکه مأمور کردند جاسوسی بکند دور منزل فلان کس و هر چه دلش خواست گزارش بدهد هر کس را دلش نخواست گزارش نمیدهد با وجود اینکه این اسناد و مدارک هیچ نوع سندیتی ندارد. با اینحال من سراغ دارم اشخاصی را که رفتهاند سر وقتشان بدون اینکه هیچ گونه دلیل و مدرکی داشته باشند توقیف کردهاند. مثلاً فرض کنید رفتهاند فلان سروان گنابادی را گرفتهاند که شما با گنابادی چه نسبتی دارید بعد از اینکه معلوم شد معنی ندارد ولش کردهاند اگر گزارشی داشتید شما میتوانستید تعقیب کنید اگر گزارشی ندارید غلط کردید به عنوان اینکه اسمش گنابادی است او را گرفتید که چه قوم و خویشی با گنابادی داری! یا اینکه ستوان قاسمی افسر فنی رکن چهار را گرفتهاند که با قاسمی چه قوم و خویشی داری بعد معلوم شد قوم و خویشی ندارد ولش کردند. آخر این رویه تحریک آمیز در ارتش ممکن نیست ادامه پیدا بکند اگر ادامه پیدا بکند ارتش متلاشی است.
شما اگر آقای وزیر جنگ به این وضع ادامه بدهید مسئولیت تخریب ارتش و متلاشی شدن ارتش به عهده شما خواهد بود. بنده باز عرض میکنم که امنیت قضائی نیست فکر کنید نه تنها در گرفتن این اشخاص نه تنها در دستگیر کردن این اشخاص ببینید با چه وضعیت فجیعی این اشخاص را گرفتند بردند نگاه داشتند حتی نه در دژبانی در باغشاه و باز مسخرگی روزگار قضیه باغشاه را بعد از چهل سال تجدید کردند بردند در باغشاه در بودن آقای صدر با چه وضعی آنها را نگاه داشتند. ببینید مطالبی که در آنجا نوشته شدهاست راجع به وضعیت این افسرها در زندان چه وضع فجیعی است خودتان تشخیص بدهید ببینید اگر این واقعاً این جا وضعیت فجیعی نیست ادامه بدهید و اگر وضعیت بدی است که اصلاح بکنید. مینویسد: موقع بردن افسران سروان مرادی چهل درجه تب داشت مراتب به سرهنگهای دژبان اخطار شد توجه نفرمودند. سرهنگ دکتر ایازی طبق دستور سرلشگر ارفع گواهی بیماری نداد سروان مرادی را با بیماری حصبه با حالت بیهوشی در اتوموبیل باری گذاشتند و روی اصول طبیب معده او زخم است الی آخر ممکن است تلف شود یک نفر افسر را با چهل درجه تب با حالت حصبه بر میدارند می گذارند توی اتومبیل (فیروزآبادی- اگر داشت تا حالا مرده بود دروغ است) (خنده نمایندگان) (دکتر معاون- آقا به طبیب توهین نکنید) اصلاً نگذاشتند طبیب بیاورند (دکتر معاون- شما گفتید آمدهاست و تصدیق نکردهاست طبیب همچو کاری نمیکند) خیلیها خودشان را طبیب می دانند (دکتر معاون- اینها طبیب نیستند) طبیب با طبیب فرق دارد بنده خودم با شما در حبس بودیم آقای دکتر معاون در همان زندان چه اطبای جانی بودند (دکتر معاون- آنها طبیب نیستند) پزشک احمدی هم طبیب بود خودش را طبیب میدانست (دکتر معاون- شما هم خودتان را وکیل می دانید) از این اطبا در دسترس دستگاه حاکمه ما فراوان است هر وقت خواستید برای شما فراهم میکنند (دکتر معاون- برای خودتان ولی دکتر ایازی مرد شریفی است) (دکتر کشاورز- آقای دکتر معاون دکتر ایادی نگفتند ایازی گفتند دکتر ایادی مرد بسیار شریفی است و این کار را نمیکند) این مراسله یک نفر افسری است که از زندان فرار کردهاست و این مراسله را فرستادهاست برای روزنامه شفق که چاپ شود. ببینید به چه نحو با آنها معامله میکنند می نویسد: با این وضع که در زندان پیش آوردهاند حداکثر اهانت را به افسران وارد مینمایند خانواده افسران که برای ملاقات میآیند تحت نگاههای این تیپهای کثیف قرار میگیرند و حتی از نگاهها و ژستهای وحشیانه مصون نیستند هیچ فرد شرافتمندی نمیتواند در یک چنین محیطی ولو یک روز هم زندگی بکند (حاذقی- بکن هر آنچه که بشاید نه آنچه بتوانی.
اینها تولید عصیان و طغیان میکند) دلواپس نباشید آقای حاذقی عرض کنم یک چنین وضعیتی قابل ادامه نیست و من این موضوع را مخصوصاً تذکر میدهم به دولت آقای حکیمی که اگر بخواهند وضعیت که با این ترتیب پیش آمدهاست و با این ترتیب ایجاد شده اگر بخواهند این وضع را ادامه بدهند حالا بنده عرض نمیکنم که مورد مخالفت ما واقع خواهد شد بنده فکر میکنم که مورد مخالفت افکار عمومی این کشور واقع خواهد شد مطالب دیگری هم هست که آنرا هم مختصر به عرض می رسانم و به عرایضم هم خاتمه میدهم چون تصور میکنم عرایض بنده خوش آیند بسیاری از اشخاص نباشد (صحیح است) مخصوصاً شما آقای سیف پور فاطمی (دکتر کشاورز- آقای مسعودی هم صحیح است می گویند) (جواد مسعودی – همه می گویند صحیح است) راجع به همین آقای ارفع که حضرت عالی پشتیبان او هستید، راجع به همین آقای ارفع مدارکی دارم راجع به خودش مدارکی دارم راجع به دیگران، از اشخاص خیلی نزدیکش مدارکی دارم در همین جا اگر آن مدارک را بخوانم اسمشان را بخوانم به آرتش ما توهین میشود به مملکت ما توهین میشود. چنین شخصی را در رأس ستاد آرتش میگذارند (سیدمحمد طباطبائی- بدهید به دولت تعقیب شود) پس بنابراین با رعایت اینکه ما نمیخواهیم به کسی که در رأس ستاد آرتش ما قرار گرفتهاست در انظار دیگران توهین شده باشد برای اینکه به او که توهین نیست او عملش است من دیگر عرض نمیکنم ولی یکی از مطالبی که میخواستم عرض کنم این است که در این مملکت صرف نظر از این عملیات و این اقداماتی که اینجور اشخاص میکنند اشخاصی هستند که از وضعیت خودشان، از نفوذ خودشان استفادههای نامشروعی کردهاند و میکنند و بایستی از این استفادهها جلوگیری شود برای اینکه این موضوعات به ضرر مملکت است. آقای فداکار در موقعی که آقای صدر حکومت داشتند یک استیضاحی کردند از حکومت آقای صدر راجع به جریاناتی که در بختیاری حکمفرما است و البته ایشان موفق نشدند که استیضاح خودشان را مطرح بکنند و من هم حالا نمیخواهم بجای ایشان این استیضاح را طرح بکنم برای اینکه مدارکی در دیوان کیفر موجود است مدارکی که الآن در پروندهها در موارد دیگری از ایشان موجود است. بلی الآن یک تذکری اینجا به من دادند و می گویند در بیست سال پیش سرتیپ ارفع محکوم به اعدام شده. بنده یک مدارک دیگری هم دارم در شهریور هم از مورچه خورت سر در آورد یعنی فرار کرد و سایر چیزهای دیگر هم هست که حالا نمیگویم و اینها را آقای سرلشگر ریاضی باید رسیدگی بکند. پرونده پرسنلی خودش را دو ماهاست خواستهاست و در میز خودش نگاهداشتهاست که شاید از آن پرونده چیزی بر دارد این اقداماتی که بر خلاف رویه و بر خلاف اصول است و بعضیها میکنند بایستی دولت آقای حکیمی جداً جلوگیری بکند دولت آقای صدر البته شاید لازم نمی دید جلوگیری بکند یا صحیح نبود برایش که اقدامی بکند یا شاید از کم کردن موافق خودش میترسید ولی دولت آقای حکیمی باید این موضوع را خودشان در نظر بگیرند ببینند موضوع تا چه اندازه شور است که باصطلاح خان هم فهمیدهاست این مراسلهای است که وزارت کشور مینویسد به نخست وزیری پرونده اش در دیوان کیفر است در دسترس است محرمانه نیست.
نمره ۲۰۶۷-۲ مورخه ۴/۴/۲۴
جناب آقای نخست وزیر
- تعقیب معروضه شماره ۱۱۰۶ موضوع شکایات پی در پی مأمورین و اهالی چهارمحال از عملیات مرتضی قلیخان صمصام فرماندار بختیاری معروض میداد بطوریکه خاطر عالی مستحضر است چندی است شکایات متواتری از عملیات مرتضی قلیخان فرماندار بختیاری و عُمال او میرسد که رسیدگی به آن طبق تصمیمی که از طرف مقام نخست وزیر اتخاذ گردیده بود موکول به اعزام هیئتی تحت نظر وزیر مشاور وقت به محل شده بود و به این علت اکنون به شکایات اهالی رسیدگی نشده و این طبق گزارشی که از ژاندارمری کل کشور رسیده فرماندار بدون اطلاع فرمانده هنگ ژاندارمری اصفهان مرکز گروهان ژاندارمری را برچیده و افسران و افراد آنرا به شهر کُرد احضار نمودهاست از طرف فرمانده هنگ مراتب از آقای مرتضی قلیخان استعلام ایشان اظهار داشتهاند «چون مسئولیت امور بختیاری را عهده دارم و این افراد برای این استخدام شدهاند که هر نوع صلاح می دانم از آنها استفاده کنم علت احضار آنان و جواب دولت را من میدهم»
طبق گزارش دیگری که از ژاندارمری کل رسیده عملیات نامبرده را در حدود خوزستان به شرح زیر گزارش دادهاند:
۱- عزل دهبانان ۲- دخالت در امور قضائی ۳- زندانی نمودن اشخاص و اخذ وجه از آنها ۴- اخذ وجه از هر قریه به عنوان رسوم عشایری ۵- صدور دستور به اشخاص که مأمور دارائی حق دخالت ندارند و برای انجام امور به عُمال خود مأموریت میدهد ۶- تشویق مردم برای تمرد از مأمورین ژاندارمری ۷- صدور دستور به اهالی که مأمورین ژاندارمری حق دخالت ندارند و اگر دخالت کنند دستور خواهید داد که رعایا نسبت به آنها طوری دیگر رفتار کنند ۸- به رعایا دستور داده که غیر از تفنگ برنو و سه تیر اسلحه تهیه نمایند و مأمورین ژاندارمری حق جلوگیری ندارند. با عرض مراتب بالا تصدیق خواهید فرمود که این مشکلات ژاندارمری را از انجام وظیفه باز داشته و شاکیان که اغلب آنها مدتی است در تهران سر گردانند به عنوان اینکه تأمین جانی و مالی نداریم به محل نمیروند و رویهمرفته وضعیت حدود چهار محال بختیاری و نقاط مجاور آن صورت عادی ندارد و آنچه استنباط میشود سازمانهای دولتی نیز نمیتوانند به وظایف قانونی خود عمل کنند. در این صورت به نظر وزارت کشور اتخاذ تصمیم عاجل و اساسی برای رفع محظورات لازم خواهد بود.
این تصمیم عاجل و اساسی را دولت آقای حکیم الملک باید اتخاذ بکنند تا اینکه ما بتوانیم بگوییم دولت آقای حکیم الملک واقعاً میل دارد که در این مملکت رویهای را که سابقاً وجود داشتهاست آن رویه را ترک بکند و اتکاء واقعی خودش را به افکار عمومی قرار بدهد.
وزیر جنگ- اجازه می فرمائید توضیح عرض کنم؟
سید ضیاءالدین- آقا به بنده توهین شدهاست اجازه می فرمائید؟
سیف پور فاطمی- آقا بنده مطابق ماده ۱۰۹ لازم است توضیح عرض کنم.
رئیس- آقا ماده ۱۰۹ مربوط است به اشخاصی که توهین شدهاست از ایشان آقای وزیر جنگ
وزیر جنگ (سرلشگر ریاضی) - بنده دو سال قبل افتخار معاونت وزارت جنگ و همکاری با دوره سیزدهم را داشتم ولی امروز که بر حسب امر اعلیحضرت همایونی و بنا به درخواست جناب آقای نخست وزیر این مسئولیت را قبول کردم امیدواری دارم که مجلس شورای ملی هم در این وضعیت بحران مساعدت بیشتری به بنده بفرمایند واِلا اگر مساعدتی نشود بنده امید و آرزوی این پُست را نداشتم و باصطلاح اگر آرزو هم باشد یکدفعه هم کافی است. بنابراین شخص با ماندن در مقام وزارت و انجام وظیفه ندادن هیچ شایستگی را ندارد (فاطمی- آقا مجلس پشتیبان شما است) آقای کام بخش یک فرمایشاتی فرمودند که البته بنده اطلاعات شخصی دارم ولی با سِمَت وزارت نمیتوانم قبل از تحقیق در اطراف آنها جواب عرض کنم. راجع به تمام مطالب یادداشتهایی کردهام که بعد از تحقیق جواب عرض خواهم کرد (صحیح است) ولی یک موضوع را خواستم به جناب آقای کامبخش و سایر آقایان نمایندگان عرض کنم و آن این است که اگر بخواهید بنده در رأس آرتش بمانم بهیچوجه موافقت نخواهم کرد که افسران، گروهبانان، افراد آرتش و سایرین داخل سیاست بشوند. داخل حزب بشوند. به این ترتیب بنده ادامه خدمت میدهم اگر میل ندارید از همین امروز خارج میشوم. آرتش باید یک سرنیزهای باشد در اختیار قوه مجریه. قوه مجریه اگر دست راست بود این سرنیزه به اختیار دست راست است اگر به دست چپ بود اختیارش به دست چپ است (دکتر کشاورز- سرنیزه متعلق به مملکت است) اینکه آرتش را وارد سیاست بکنند، وارد حزب بکنند کار خوبی نیست. یکی از چیزهای مهم محرمانه بودن اسرار آرتش است اگر آقایان وکلای محترم از اسرار آرتش محرمانه یک اطلاعاتی بدست آورند صلاح آن است که محرمانه بخود من بگویند که بنده خودم تحقیق بکنم ولی وقتی که از پشت یک تریبون این مطالب افشا میشود باید دید از کی بروز کرده. این مشکلات اولیهاست اگر بگذاریم این افسران و این افراد اسرار را بیرون بدهند همینطور که پیش اشخاص صالح میرود پیش اشخاص ناصالح هم ممکن است برود. این رویه رویه خوبی نیست. اما اینکه فرمودند که آرتش ما با تغییر نخست وزیر تغییر قیافه میدهد بنده گمان میکنم این تا اندازهای حسن آرتش است برای اینکه نخست وزیر مسئول سیاست مملکت است هر طوری که دستور داد باید رفتار بکنیم. امروز به فرماندار نظامی میگوید یک عملی را انجام بدهید وظیفه او این است که آن عمل را انجام بدهد اگر کار او قانونی نیست وکیل مجلس بایستی از پشت تریبون توضیح بخواهد و هیئت دولت را ساقط بکند. بنده مخصوصاً مدت ده سال در یک دولت دموکراسی بودم و از نزدیک دیدم که سی هزار افسر آرتش مثل سی هزار برادر کار میکردند و یک دسته از احزاب نشد که سعی بکند که یک افسری را به سمت خودش بکشد برای اینکه اینها آرتش را برای خودشان می دانند و برای دفاع از مملکت می دانند. در فوریه ۳۴ یک اختلافی بین دست چپ و دست راست شد (یک نفر از نمایندگان- ۳۴) بلی در سال ۳۴ یک بلوائی در پاریس شد که من حضور داشتم و بلوا در میدان کنکور بود شاید ۲۰۰ – ۳۰۰ هزار نفر آمدند و ازدحام نمودند. وزیر جنگ وقت به رئیس ستاد دستور داد هفتاد هزار نفر آرتش آمدند دور میدان کنکور را گرفتند به نوبه تیراندازی شد ششصد و پنجاه نفر افراد کشته و زخمی شدند که تمام مهمانخانه اطراف میدان به مریضخانه تبدیل شد. فردا که بنای رأی اعتماد به دولت شد کابینه دولت ساقط شد ولی هیچوقت به ستاد آرتش نگفتند که این امر چرا واقع شد؟ او اجرای امر کردهاست (صحیح است) قانون ما این است که المأمور معذور. به مأموری دستور داده شده صحیح یا غلط باید انجام دهد در هر صورت با مسئولیتی که دارم مجبورم از مأمورین دفاع بکنم و اگر ایرادی باشد و بر خلاف وظیفه رفتار کرده باشند البته با کمال دقت رسیدگی خواهد شد. بنده امروز فکر میکردم که راجع به دادرسی آرتش یک کار اساسی بشود که دادرسی ما مصون از هر نوع شائبه باشد و اینطور هم که شما تصور می فرمائید دادرسی ما خراب نیست الآن در جراید دادرسی و محاکمه یک نفر از افسران آرتش را شرح دادهاند. گر چه حق نداشتهاند جزئیات را قبل از اینکه تجدید نظر در محاکمه بعمل بیاید درج بکنند و از مدیران محترم جراید هم استدعا میکنم که سعی بکنند نفاق بین آرتش نیندازند. یک نفری که تجدید نظر داده باید دادگاه تجدید نظر یک دستگاه صالحی باشد که رأی خود را بتواند بدهد. دادرسی ما اینقدرها که خراب تصور می فرمائید نیست. می فرمائید سرتیپ اعتماد مقدم عملیاتی کردهاست بلی ایشان یک دستوری از وزارت کشور دریافت کردهاست و او هم مجبور بودهاست که عمل بکند. بنده استدعا دارم که هم جراید و هم آقایان وکلای محترم مساعدت بفرمایند بنده تمام همّ خودم را صرف میکنم که یک خدمتی انجام بدهم ولی بدون مساعدت غیر ممکن است (صحیح است)
رئیس- آقای معدل اخطار نظامنامهای دارند (همهمه نمایندگان)
بعضی از نمایندگان- بعد از دستور
معدل- بنده فقط میخواستم آقای رئیس مجلس را متوجه یک اصل صحیح بکنم چون آقای کامبخش ضمن بیاناتشان یک اظهاراتی کردند که این بیانات مظهر اراده ملی ایران و ملت ایران نبود و با این عقاید موافق نبودند در صورت مجلس ممکن است اظهاراتی که ایشان کردند نوشته شود ولی آن تمایلات و تظاهرات ما منعکس نشود توجه داشته باشید منعکس کنید که شخص آقای کامبخش این حرفها را زدند و تمایلات نمایندگان ملت ایران غیر از این است (صحیح است) این را تذکر بدهید توجه بدهید برای اینکه یک وقت دنیا خیال نکند که این حرفها را نمایندگان ملت ایران زدهاند (همهمه نمایندگان)
رئیس- آقای دکتر عبده
دکتر عبده- اگر اجازه بدهید بنده حرف میزنم اگر نه من حرف نمیزنم. عرض میکنم که بنده نمیخواستم حرف بزنم و به همین جهت هم اجازه نگرفتم برای اینکه معتقدم کار این دولت بایستی زود بگذرد که بروند کار بکنند ولی آقای کامبخش متذکر شدند که چرا با وجود نطق غرائی که من کردم (یکی از نمایندگان- خودتان هم می فرمائید!) ایشان فرمودند بنده نقل قول میکنم (خنده نمایندگان) عرض کنم راجع به اجرای منشور ملل متفق تا کنون بنده صحبتی نکردم بنده این نکته را میخواستم خدمتتان عرض کنم که بنده شاید آدم آزادیخواهی باشم و تاریخ زندگی ام هم غیر از این نشان نمیدهد و شاید اولین قدمی هم که بعد از سوم شهریور بر علیه دیکتاتوری برداشته شد آنرا بنده کردم این ادعا را دارم. بنا براین خیال میکنم بنده را نشود مرتجع نام گذاشت ولی به نظر بنده اشکال این است که دمکراسی در ممالک مختلف تغییرات مختلف پیدا کردهاست و در هر کجا یک معنی خاص به خودش گرفتهاست و در هر حال بنده در عین حال که معتقد به آزادی هستم این اعتقاد را دارم که اگر واقعاً آزادی شخصی و آزادی انفرادی ملازمه پیدا کرد با اخلال در استقلال و حاکمیت مملکت از این آزادی در این موقع باید چشم پوشی کرد (صحیح است) آقا فرمودید که ایران به تعهدات خودش وفا نکردهاست یعنی به تعهداتی که ناشی از منشور ملل متفق بودهاست وفا نکردهاست بنده چون در این قسمت اطلاعاتی داشتم توجه آقا را جلب میکنم به ماده ۲ سازمان ملل متفق در این ماده تعهدات دُوَل کاملاً تصریح شده و یکی از آن تعهدات این است که اعضای سازمان در روابط بین المللی خود از توسل به تهدید یا استعمال قوه خواه بر ضد تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی یک مملکت و خواه به هر نحو دیگر که با مرام ملل متحد متباین باشد خودداری مینماید. ماده دیگر هیچیک از مقررات این منشور مجاز نمیدارد در کارهایی که اساساً مربوط به صلاحیت یک مملکت است مداخله کند (صحیح است) و این را صاف و ساده عرض میکنم ایران نسبت به هیچ یک از دُوَل دیگر متوسل به تهدید و زور و قوه نشدهاست و اگر شدهاند دیگران شدهاند جای دوری نروید ما نباید جلوی چشممان یک حجاب بگذاریم برای اینکه نبینیم خطراتی را که روز بروز به استقلال و تمامیت مملکت ما وارد میشود مگر ما نمیشنویم کارهائی که در شمال در مازندران و گیلان میشود؟ مگر ما نمیشنویم؟ بنده تصور میکنم که هر آدم وطن پرستی، هر آدم میهن دوستی از شنیدن اینها متشنج میشود (صحیح است) برای اینکه به حق استقلال ما لطمه وارد میکند (صحیح است) و بنده از آنها هستم که معتقدم با کمال صراحت لهجه ما بایستی پشت این تریبون بیائیم حرفهای مان را بزنیم و اگر یک روزی هم موقع مقتضی بود پشت تریبون عمومی دنیا حرف خواهیم زد (صحیح است – احسنت) (دکتر رادمنش- انشاءالله شما را میفرستند این دفعه هم) اگر بنده مظهر افکار عمومی این ملت باشم تازه بنده را بفرستند چه مانعی دارد؟ آقای دکتر رادمنش رفیق عزیز من (دکتر رادمنش- شما مظهر زور هستید شما به مردم تعدی میکنید مردم ایران باید آزاد باشند اینکه دمکراسی نیست) هیچکس منکر نیست آقای دکتر رادمنش ما با هم در مکتب آزادی خواهی وارد شدیم من از شما انتظار نداشتم که مخالف ایران حرف بزنید. استقلال و تمامیت مملکت مقدم بر همه چیز است (دکتر رادمنش- استقلال ایران با دمکراسی ایران تأمین میشود) آنرا هم بنده معتقدم عرض میکنم که (صفوی- به اسم آزادی نمیشود به استقلال مملکت لطمه وارد کرد. ما نمیگذاریم، ما وطن خودمان را دوست داریم) اجازه بدهید آقای صفوی عرض میکنم که آقای کامبخش متذکر شدند که نماینده کارگران انگلستان در کنفرانس بین المللی کار گفتهاست که اگر این اقدامات در ایران ادامه پیدا کرد ایران از سازمان ملل متفق خارج میشود. بنده از یک نفر انگلیسی تعجب نمیکنم که این حرف را بزند ولی از یک نفر ایرانی تعجب میکنم (صحیح است – احسنت- کف زدن نمایندگان) عرض میکنم که بنده آقای دکتر رادمنش یک عقاید صد در صد بی طرفی دارم که ممکن است یک روز آقای سید ضیاءالدین برای من دست بزنند یک روز هم شما (دکتر رادمنش- اتفاقاً همیشه آقای سید ضیاءالدین دست میزنند) آقای دکتر رادمنش شما به حرف من نگاه کنید اگر غلط است بفرمائید غلط است (دکتر رادمنش- آری غلط است) در هر حال مطلب خیلی سادهاست این آقای نماینده، نماینده کارگران است. این شخص لابد نماینده کارگران انگلستان بودهاست در مجمع کار و هیچ سمت رسمی نداشته (دکتر رادمنش- البته ندارد) و البته از طرف کسانی تحریک شده که علاقه به استقلال و حاکمیت این مملکت ندارند (صحیح است – احسنت) واِلا یک نفر وطن پرست اگر در داخل مملکت خودش حرف داشته باشد ممکن است به زور، به قوه با هم میهنان خودش حل بکند و متوسل به خارجی نشود (دکتر رادمنش- سفسطه نکنید آقای دکتر عبده) تنها ملجأ و پناه ما امروز سازمان ملل متحدهاست اگر یک نفر ایرانی خواست این حق را از ما سلب بکند یعنی این آخرین ملجأ را از ما بگیرد او خائن است (صحیح است) و بنده همیشه طرفدار این کار بودهام، عرض میکنم در هر حال این حرفها برای بعضیها تلخ است و من متأسفم که برای دوستان مدرسهای من تلخ است ولی در عین حال من این احترام را برای آنها دارم و من واقعاً یک توجیه دارم برای بیانات آقایان دکتر رادمنش و کامبخش اینها رفقای ما هستند که صدمه کشیدهاند و عصبانی هستند و تحت تأثیر عصبانیت این حرفها را میزنند و من برای ایشان اغماض قائل هستم به سهم خودم و معتقدم که یک ایرانی وطن پرست از چپ گرفته تا راست در مقام احقاق حقوق حقه ایران باید متوسل به هر اقدام مشروعی بشود و هر اقدامی را که از ناحیه خائنین برای سلب استقلال و حاکمیت میشود آن اقدام را توبیخ میکنم و تقبیح میکنم.
وزیر دادگستری (آقای اردلان)- اجازه می فرمائید؟
رئیس- بفرمائید
وزیر دادگستری- با اجازه جناب آقای نخست وزیر بنده میخواستم اینجا چند کلمه راجع به این صحبتی که پیش آمد به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم. یک مسئله اساسی اینجا گفته شد که به عقیده بنده این قابل تردید و تکذیب است و آن این است که ما بگوییم دستگاه حاکمه مملکت قادر به اداره کردن امور این مملکت نیست بنده اینرا کاملاً تکذیب میکنم (صحیح است) ولی در عین حال معتقدم که اگر کمک نمایندگان مجلس شورای ملی با هر دولتی که باشد، نباشد البته آن دولت قادر بکار نیست (صحیح است) پس این دو تا از هم باید بکلی تفکیک شود یعنی حکومت ایران همیشه قادر است که در داخل مملکت خودش کار بکند ولی منوط به کمک نمایندگان مجلس شورای ملی است برای اینکه ما مشروطیت داریم ما دیکتاتور نباید باشیم. تک نباید کار بکنیم ولی با کمک نمایندگان همه کار میتوانیم بکنیم (صحیح است) این یک مسئله اساسی است که گمان میکنم مورد تصدیق همه نمایندگان محترم باشد اما اظهاراتی که آقای کامبخش فرمودند.
حالا اینطور آقای دکتر توجیه کردند که عصبانی یا هر چه یک جنبه استیضاحی داشت. فرمایشات ایشان برای اقداماتی که یک دولتی کرده بود این زیاد مربوط به برنامه دولت حاضر نبوده اگر اعتراضی داشتند بایستی در موقع خودش بفرمایند دولت هم جواب بدهد و قضاوتش با مجلس شورای ملی بود که کدام طرف ذیحق است در اظهارات خودش اما نسبت به آزادی این قسمت راهم باید گفت برای اینکه خود بنده هم شاید یکی از اشخاصی هستم که عاشق آزادی بوده (صحیح است) و به آزادی خدمت هم کردهام و واقعاً زندگانی خودم را در این می دانم که مملکت آزاد و اصول مشروطیت در ان حکمفرما باشد و اصلاً غیر از این باشد نمیتوانم در اینجا زندگی بکنم ولی آزادی، آزادی فردی نیست یعنی جامعه مجلس شورای ملی اکثریت بالاخره آن چیزی که بعد از یک مباحثاتی درش یک تصمیماتی گرفته میشود آنرا بایستی ملاک عمل قرار داد و شخص بنده خیال میکنم اینطور باید بشود واِلا یک جور دیگری که هر فردی نمیتواند خیال کند که آنچه او میگوید اگر تمام اجرا بشود آن مملکت آزاد است و آن چیزی را که او میگوید اجرا نشود آزادی نیست. این را گمان نمیکنم که هیچ منطقی همچو حکمی بکند البته یکی از دلایل آزادی این است که آقا تمام فرمایشات شان را حق دارند به تمام معنی قوی تر یا ملایم تر هر طور میل دارند بگویند ما هم گوش بدهیم و اگر آن چیزی که آقای میفرمایند و اشکال دارند ایرادات را رفع بکنیم و اگر ایشان اشتباه میکنند فرمایشات شان را رد بکنیم. عرض کنم حضور آقا بعد از این مختصر عرایض خودم میخواستم این استدعا را بکنم که اولاً نسبت به این دولت و نسبت به جناب آقای نخست وزیر عامه مردم هم یک نظر خوبی دارند (صحیح است) این دولت تشکیل نشدهاست که واقعاً یک طرف معینی را بگیرد بلکه با نظر قریب باتفاق مجلس شورای ملی انتخاب شدهاست. بنابراین بهتر این است که آقایان نمایندگان محترم کمک بفرمایند تا این دولت وارد عمل بشود و یک کارهایی بکند البته در ضمن عمل اگر دیدند که یک دولتی قادر به انجام وظایف خود نیست آنرا برکنار میکنند.
رئیس- آقای محیط به موجب ماده ۱۰۹ اظهاری دارند.
کامبخش- این ماده ۱۰۹ مربوط به آقای سرتیپ مزینی است نسبت به ایشان نیست.
محیط- با اختلاف عقیدهای که صد در صد با آقای کامبخش در تمام مسائل اجتماعی دارم اینجا باید از ایشان تشکر بکنم که وقتی دادند به بنده با ذکر اسم بنده که یک توضیحی را بدهم. موضوعی را که ایشان اظهار کردند و مربوط به من است و حق دارم راجع به آن حرف بزنم نامه سرتیپ مزینی که اینجا قرائت کردند و فرمودند بعد از اینکه سرتیپ مزینی دچار یک عمل بی انضباطی از نقطه نظر آرتشی داشته و او را از کار برکنار داشتهاند یک مراسله تهدیدآمیز به رئیس ستاد آرتش نوشتهاند بدیهی است یک چنین مردی که از کار میافتد در نتیجه خبط و خطا با اینکه مشهور این است که این شخص از رفقای ارفع و دوستان سرلشگر ارفع بودهاست مرتکب یک عملی شدهاست که این عمل ایجاب میکند که او را از کار برکنار کنند و بالطبع یک چنین کسی راست و دروغ یک چیزهایی بهم میبافد و میگوید و در ضمن حرفهایش هم شاید این نکته را گفته باشد که می دانم محیط چگونه انتخاب شده. او می داند و تمام می دانند در کمیسیون هم محرز شد. نمایندگان خودتان هم بودند مردی مثل آقای شهاب فردوسی که نمیتواند لااقل در شخصیت ایشان حرف بزنید و این سوابق را دارند از موافقین جدی پرونده من بودند در گزارش سو کمیسیون ایشان شرکت کردند باتفاق آقای صادقی (کامبخش- ایشان تکذیب میکنند) اجازه بفرمائید آقا این که روشن شد ولی چیزی که این جا مورد توجهاست این است که من نمی دانم چرا شما با دست تمام ناراضیها سعی میکنید که عوامل مؤثر نظم عمومی را لکه دار کنید. البته جز این نمیشود از شما انتظار داشت بهترین مدافع من بهترین مدافع شخصیت من این است که با اینکه فاقد همه چیز هستم یک اشخاصی مثل شما معارض من هستند و غرض شما از اینجا ثابت میشود که مدافع افسران فراری خراسان هستید.
کامبخش- تلگرافات رمز انتخابات شما اینجا موجود است.
سیف پور- طبق ماده ۱۰۹ اخطار نظامنامهای دارم.
رئیس- عرض کنم آقا نوبه دکتر اعتبار است.
سید ضیاءالدین- بنده اخطار نظامنامه دارم.
سیف پور- بنده اخطار نظامنامهای دارم مطابق ماده ۱۰۹ (جمعی از نمایندگان- بفرمائید) سیف پور- عرض کنم که در اینجا آقای کامبخش به بنده اظهار مهر فرمودند خیلی متشکرم ولی خواستم یک نکته را که راجع به آقای مرتضی قلیخان صحبت کردند توضیح بدهم... رئیس- آقا راجع به ماده ۱۰۹ بفرمائید.
بعضی از نمایندگان- مربوط به شما نیست راجع به مرتضی قلیخان بوده.
فداکار- بفرمائید! اربابتان است!
سیف پور- افتخار میکنم که مرتضی قلیخان ارباب من است. مارچین کف ارباب من نیست بگذارید بنده ساکت باشم فرمودند که مرتضی قلیخان یک عملیاتی انجام میدهد. به شهادت این آقای سرلشگر فیروز و این آقای اردلان روزی که قشون آلمان تا پشت دروازه تفلیس آمده بود میخواستند همین چند نفری که الآن از مرتضی قلیخان ناراضی هستند اصفهان و بختیاری را مرکز فاشیست قرار دهند و یک آلمانی در میانشان بود. ابوالقاسم خان بختیاری همین آقای سرلشگر فیروز که والی فارس بودند رفتند منزل آقای مرتضی قلیخان رئیس الوزرای وقت آقای سهیلی آمد به منزلش مرتضی قلیخان حاضر هستند برای اینکه شخصیت آقای مرتضی قلیخان را این آقای رئیس مجلس می دانند شخصیت مرتضی قلیخان را آقای مشیرالدوله و مؤتمن الملک می دانند از موقعی که دولت آقای مرتضی قلیخان بختیاری را امن کرد امروز تنها جایی که امن است بختیاری است و بنده از آقای نخست وزیر خواهش میکنم که یک هیئت بازرسی تحت نظر یکی از این وزراء هر کدام میلتان است بفرستید به بختیاری آنوقت ببینید (خطاب به یکی از مستخدمین بیا اینجا آن روزنامه را بردار بیاور) که چه چیزهائی اینجا گفته میشود. آقای کامبخش من آرزو دارم که یک روز این پروندهها بیاید پشت این تریبون (کامبخش- انشاءالله) برود به محکمه عالی و معلوم شود که همه ماها در چه کار هستیم. آقای فداکار استیضاح کردند اینجا وقتی استیضاح ایشان منتشر شد سه روز از استیضاح ایشان میگذشت اجازه بدهید نامه فرماندهی لشگر اصفهان را بخوانم. در صفحه ۳ شماره ۱۱ یکی از جراید هفتگی تحت عنوان استیضاح فداکار (کامبخش- به من چه مربوط است؟ این نامه وزارت کشور است) راجع به چوب خوردن سروان اردلان از طرف آقای مرتضی قلیخان صمصام (فداکار- بنده همچو حرفی نزدم) این از طرف فرمانده لشگر اصفهان است نظر به اینکه موضوع راجع به سروان اردلان است و درباره یکی از افسران این لشگر بوده و موضوع هم بکلی عاری از حقیقت است. فرمانده لشگر ۹ اصفهان سرهنگ گرزن میگوید بنده هم میگویم چوب خوردن سروان اردلان عاری از حقیقت است به عقیده من بزرگترین افتخار آقای مرتضی قلیخان این بود که به زبان آقای کامبخش از ایشان انتقاد کرد.
(بعضی از نمایندگان- به عنوان ماده ۱۰۹ اجازه خواستند)
- تعطیل حلسه به عنوان تنفس
رئیس- مثل جلسه قبل همه میخواهند طبق ماده 109 صحبت کنند. پیشنهادی هم از آقای هاشمی رسیدهاست که قرائت میشود: (بشرح زیر قرائت شد)
(پیشنهاد میکنم مجلس اینک به عنوان تنفس تعطیل و عصر چهار بعد از ظهر تشکیل شود)
رئیس- اجازه بدهید تنفس بدهیم نهار بخوریم عصبانیتها آرام بگیرد بعد مذاکره کنیم (صحیح است).
(در این موقع یک ساعت بعد از ظهر) جلسه به عنوان تنفس تعطیل و چهار ساعت بعد از ظهر مجدداً به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل گردید)
- تشکیل جلسه – بقیه مذاکرات راجع به برنامه دولت
۴- تشکیل جلسه – بقیه مذاکرات راجع به برنامه دولت
رئیس- آقای شهاب فردوسی میخواهند راجع به بیانات آقای محیط مطابق ماده ۱۰۹ نظامنامه توضیحاتی بدهند. آقای شهاب همیشه در موقع مذاکره وظیفه خودشان را انجام میدهند و البته رعایت همه چیزها را بلدند.
شهاب فردوسی- آقای محیط یک مذاکرهای فرمودند و خیلی از آقایان چه در خارج و چه در مجلس از بنده سئوال فرمودند که بنده ناچار شدم اینجا این توضیح را عرض کنم. بنده و آقای فولادوند و آقای حاذقی به عنوان سو کمیسیون تعیین شدیم برای رسیدگی به پرونده ایشان و پرونده را مطالعه کردیم تمام اوراق را مطالعه کردیم و البته از طرف موافق و مخالف یک اوراقی در پرونده بود. دو نفر هم از طرف وزارت کشور مأمور شده بودند برای رسیدگی به این موضوع که این شکایتها چقدر صحت دارد و اساسش چیست. یکی از این مأمورین که اسمش خاطر بنده نیست یک گزارش غرض آمیزی دادهاست که آن گزارش مورد توجه سو کمیسیون واقع نشد و یک مأمور دیگری بی طرفانه قضاوت کرده بود و اینطور اظهار نظر کرده بود که بطور کلی ارتش در انتخابات آنجا بی تأثیر نبودهاست و قرار شد ما اینطور اظهار نظر کنیم در شعبه که نفوذ ارتش در انتخابات آقای محیط مؤثر بوده ولی این تأثیری که در انتخابات ایشان داشته یک تأثیر و نفوذ مادی نبودهاست که استعمال اسلحه شده باشد یا کسی را آزاد کرده باشند ولی نفوذ معنوی ارتش به کمک ایشان در آنجا مؤثر واقع شده و بنده هم در سو کمیسیون و هم در شعبه توضیح دادم که کم و بیش مأمورین دولت در همه حوزههای انتخابیه کمکی کردهاند به این طرف یا به آنطرف و مسلماً بی دخالت نبودهاند ولی این دخالتها یک نوع دخالتهای معنوی است و بنده چون در فراکسیون توده تصمیم گرفته بودیم که با انتخاب ایشان مخالفت کنم به تبعیت نظر فراکسیون در شعبه رأی مخالف دادم و رأی موافق ندادم و این را ناچارم عرض کنم که از محتویات پرونده اینطور استنباط میشد که آقای محیط در آنجا دوستان فراوانی داشتهاند و طرفداران ایشان هم یک عدهای در آنجا بودهاند پرونده انتخابات اینطور حکایت میکرد.
رئیس- آقای دکتر اعتبار موافقند بفرمائید.
دکتر اعتبار- بیانات آقای کامبخش امروز بنده را بی اندازه متأثر کرد (نقابت- تمام مجلس را متأثر کرد) و بنده مجبورم از برنامهای که برای صحبت خودم تهیه کرده بودم یک اندازه منحرف شوم. در مجلس شورای ملی ایران یک نفر وکیل مجلس ایران بایستی مدافع حقوق ملت ایران باشد و راجع به تعهدات سایرین صحبت کند (صحیح است) ما تعهدات خودمان را نسبت به منشور ملل متفق صد در صد انجام دادهایم (صحیح است) ملت ایران همیشه علاقمند به آزادی بوده و بهترین شاهد برای این کار طرحی بود که اخیراً از مجلس گذشت یعنی تحریم انتخابات که تا موقعی که قشون خارجی در ایران هست انتخابات نشود و این طرح فقط برای این منظور از مجلس گذشت که انتخابات در محیط صد در صد آزادی انجام شود (صحیح است) (کامبخش- از بحرین هم باید بروند) و ما تعهدات خودمان را نسبت به همسایه شمالی خودمان و نسبت به متفقین خودمان باستناد منشور آتلانتیک صد در صد با نهایت جدیت و از خودگذشتگی انجام دادهایم (صحیح است) ما به آنها کمک کردیم، وضعیت اقتصادی ما در هم شکست و کمک کردیم به پیروزی متفقین خودمان و در مقابل البته ما از آنها هم کمک و دوستی متقابل منتظر هستیم (صحیح است) یک موضوعی که امروز در مورد علاقه مفرط ما است تخلیه ایران است از قشون متفقین (صحیح است) این موضوع در جراید نوشته شد و از طرف رؤسای دولتهای متفق ما هم تأیید شد با وجود ابلاغیه که راجع به تخلیه تهران داده شده امروز هنوز ۴۵ خانه در اختیار ارتش سرخ است حتی ستاد ارتش شان هم در اینجا هست. ما به دوستی شوروی علاقمندیم دوستی شوروی مونوپل یک عده بخصوصی نیست (صحیح است) ما همه به دوستی شوروی علاقمندیم ولی منتظریم که این دوستی متقابل هم باشد. امروز که جنگ تمام شده به چه مناسبت وقتی که یک عده ژاندارم از تهران میروند که یک اغتشاشی را در مازندران و یا در یک نقطه دیگر مملکت جلوگیری کنند از آنها ممانعت میشود؟ اینها یک موضوعهایی است که دولت آقای حکیم الملک که تشریف آوردهاند باید در سیاست خارجی ما روشن کنند که ما روی چه اساسی دوستی میکنیم. اما راجع به تخلیه ایران یک تاریخی برای این موضوع و برای این عمل گذشته شدهاست که دوم مارس است و ما منتظر بودیم که با آنهمه فداکاری که واقعاً ما در راه پیروزی متفقین خودمان کردیم آنها، ببخشید، ملا نقطی نباشند و قبل از انقضای آن موقع از ایران بروند ولی متأسفانه میبینیم نه فقط ارتش شان کم نمیشود در این اواخر مطابق اخباری که بنده دارم عده زیادی به ارتش شوروی زیاد شدهاست، در بندر شاه ۱۲۳ هزار نفر آمدند و در آستارا هیجده هزار نفر آمده در قم عدهای نقشه بردار بردهاند در آذربایجان اخیراً دو لشگر اضافه شده. یک شایعات دیگری هم در خراسان و ینکی امام و کرج هست. جناب آقای حکیم الملک از جنابعالی و وزیر خارجه شما مجلس شورای ملی منتظر است همینطور که الآن عرض کردم مناسبات ما را با متفقین خودمان روشن بکنید که بفهمیم ما چه کاره هستیم. اما از این موضوع که بگذریم بنده یک سلسله تذکرهایی داشتم که در برنامه دولت ندیدم برنامه دولت البته شامل یک سلسله اصلاحاتی است و ما هم معتقدیم که مملکت ما احتیاج مبرم و فوری به این اصلاحات دارد ولی یک موضوعهایی بنظر بنده رسید چون جزء برنامه نبود اجازه میخواهم که تذکراً خدمتتان عرض کنم. یکی موضوع بازرگانی و تجارت ایران است که متأسفانه الآن در تحت هیچ ترتیبی نیست بالاخره تجارت از سه شق خارج نمیشود یا تجارت صد در صد دست دولت است یا بکلی آزاد است یا آزاد است و تحت نظارت دولت است. ما هیچکدام از اینها را نداریم. امروز در وزارت بازرگانی در قسمت اقتصادی دارایی و در وزارت کشاورزی تجارت میشود و هر کدام هر کاری که میکنند اغلب بهم مربوط نیست. دولت باید یک سیاست تجارتی داشته باشد یعنی باید بنشیند فکر کند که از این رویهها کدام یک بدرد این مملکت میخورد و دولت تابحال ثابت کرده که تاجر خوبی نبودهاست، دو نفر رفیق با هم صحبت میکردند و راجع به آب و هوای ایران تعریف میکردند که آب و هوای ایران خیلی خوب است آن یکی گفت دلیل دارد برای اینکه وزارت آب و هوایی نیست اگر بود مقرراتی وضع میکرد که مردم تابستان بروند توی آفتاب و زمستان توی سایه. دولت مداخله اش از حد نظارت که بگذرد به ضرر مملکت تمام میشود (صحیح است) تجارت باید آزاد باشد صادر کننده باید حق وارد کردن داشته باشد و هر چه میخواهد بردارد بیاورد منتها اگر موقعی بخواهد اجحاف کند باید دولت نظارت داشته باشد و جلوگیری کند و این دستگاه عریض و طویلی که امروز برای این کار هست و اینهمه پول خرج آن میشود باید بهم بخورد و این جا باز بنده تذکراً عرض میکنم که تجارت خارجی ما هم باید روشن شود و حالا که جنگ تمام شده ما باید با دوستان خودمان روابط تجارتی برقرار کنیم و قرارداد تجارتی منعقد کنیم. امروز با اینکه بعضی کالاها در انحصار دولت است میبینیم که نمایندگی تجارت شوروی همان اجناس را میآورد و میفروشد قماش و قند و این چیزها را میآورند و به هر قیمتی که میخواهند می فروشند و این کنترلی را که دولت باید بکند بکلی آنرا خنثی میکنند اینها باید آقای حکیم الملک روشن بشود. یک موضوع دیگر موضع کارخانجات است و راجع به این موضوع رفیق عزیز بنده هم آقای مهندس فریور هم که ترسیدند نوبت به ایشان نرسد یک تذکراتی دادند که بنده اضافه میکنم به عرض خودم. در ۱۳۲۱ قانون بازرگانی کردن کارخانهها از مجلس گذشت بعد از آن این به چندین شکل در آمد شکل فعلی این است که همان تشکیلات سابق هست مضافاً به آن یک هیئت مدیره هست متشکل از سه نفر که هر کدام در حدود هزار و پانصد تومان در ماه حقوق میگیرند یک هیئت عامله هست در حدود نه نفر که هر کدام در حدود هفتصد و پنجاه الی هشتصد تومان حقوق میگیرند یک خانه کرایه کردهاند به سه هزار تومان در ماه سه تا اتومبیل خریدهاند و دو تا دیگر هم میخواهند بخرند. البته تصدیق میکنید که اگر آن تشکیلات اولیه خوب بود به همان ترتیب باقی مانده بود چرا حالا باید همان ترتیب باشد و این تشکیلات را هم اضافه بکنیم به آن تشکیلات در هم بر هم؟ اینکه قابل ادامه نیست. اغلب نغمههایی میشنویم که بیائیم کارخانجات را بفروشیم. البته ین عده خریدار در کمین هستند شما امروز یک کارخانههایی دارید که ضرر میکنند وقتی که بخواهید بفروشید قسمتش چیست؟ قیمت یک مقدار آهن پاره و چند دیوار. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که این کارخانجات را با یک قیمت نازلی به یک عدهای واگذار میکنند ولی اگر این کارخانجات دقیقاً بهش رسیدگی شود و به ترتیب بازرگانی هم اداره شود و صحیح عمل شود کاملاً دخل و خرج میکند (فیروزآبادی- زیاد هم میآورد) (فاطمی- خیلی هم زیاد میآورد)
تذکر دیگر بنده راجع به دزدیهای غریب و عجیبی است که در دوایر دولتی می بشود تصدیق بفرمائید تا مجازاتی در کار نباشد این ترتیب خاتمه پیدا نمیکند (صحیح است) فایده ندارد که شما فلان رئیس اداره را وقتی دیدید دزدی کردهاست بردارید و معلق کنید این فایده ندارد باید او را بیاورید محاکمه بکنید مجازات کنید (صحیح است) دزد کیست؟ برویم سر دفینیسیون دزد. دزد کسی است که حق دیگران را نامشروع غصب بکند، چه فرق میکند وقتی صحبت دزدی میشود شما می آئید اعضاء ادارات را میچسبید اما این میلیونرهایی که از زیر بوته سر در آوردهاند توی این مملکت عضو اداره نیستند. اینها که به غیر از دزدی جور دیگر نمیتوانستند این ثروت را پیدا کنند اعضاء ادارات که تنها دز نیستند اگر بعضی از اعضاء ادارات روی استیصال دزدی کردهاست فلان تاجری که با هزار پشت هم اندازی میآیند آن عضو دولت را که برای زندگی خودش محتاج است وادار میکند به دزدی او مقصر است آن را هم باید رسیدگی بکنید و یک دادگاه اختصاصی باید تشکیل بشود و زود به این کار رسیدگی بکنند. جناب آقای اردلان این کار کار شما است این کارها را شما باید رسیدگی و روبراه بکنید. پروندههایی که در دیوان کیفر میرود آنجا دفن میشود آنها را باید بیرون بیاورید مردم باید بدانند که در این مملکت خدمتگزار کی است و دزد کیست (فداکار- نمایندگان از آنها حمایت میکنند) (هاشمی- آنها را هم باید بیاورند) چندی قبل بنده راجع به معاملهای که اخیراً با آمریکائیها شده بود راجع به آن احتیاجات راه آهن متأسفانه روال اینطور شده که اینجا هر کس شروع میکند به نفع مملکت صحبتی میخواهد بکند سعی میکنند که به او بچسبانند که این شخص بر علیه روس و انگلیس یا آمریکا صحبت میکند. بنده ابداً علاقمند به این نیستم که مناسبات بین ایران و آمریکا خراب بشود بلکه معتقدم که مناسبات مان باید خوب باشد و در آتیه هم خیلی بهتر بشود ولی بنده اینجا برای منافع دولت ایران صحبت میکنم وقتی که میگویم این معامله به نفع دولت نیست این به آمریکایی مربوط نیست. آمریکایی فروشندهاست یک جنسی را میخواهد بفروشد میآید با شما یک شرایطی را مذاکره میکند بعد خود شما میروید می گویید من میخواهم نقد بدهم آمریکایی چه کند میگوید بیا پولت را بیاور و بخر. به شهادت یکی از آقایان نمایندگان که الآن اینجا حاضر هستند یکی از آمریکائیهای مقیم ایران خودش میگفت که ما خودمان هم تعجب کردم وقتی گفتند میخواهیم پول نقد بدهیم. آقای امینی تشریف داشتند این اظهار را کردند این است که آقای سرلشگر فیروز بنده تمنی میکنم که این موضع را تحت بررسی دقیق قرار بدهید راجع به احتیاجات که امروز عرض کردم اینها مورد احتیاج نیست حالا بنده نمیخواهم عرض کنم مثلاً یک قلمش را که خریداری شده آن واگونهای نفتکش بودهاست (فاطمی- خیلی هم لازم است) ولی سابقه عمل چه بودهاست آقای فاطمی سابقه این بودهاست که شرکت نفت چون خودش علاقمند بودهاست نفتش در ایران توزیع بشود و واگونهای نفتکش تا بحال پولش را شرکت نفت می داده و در اختیار دولت می گذاشته و بعد از بابت کرایه مستهلک می کرده (سنندجی- حالا هم این کار را کردهاند) (لنکرانی- آقا چکار دارید از شرکت نفت دفاع میکنید مگر شما و کیل شرکت نفتید؟ خنده نمایندگان) چه اصرار دارید که ما بیائیم دلار نقد بدهیم باید با این آقایان وارد مذاکره شد و آن را به نفع مملکت حل کرد. موضوع دیگری که در برنامه هم اشاره شدهاست قانون استخدام و وضع مأمورین دولت است در این مورد هم آقای مهندس فریور به بنده تذکر دادند که مخصوصاً در اینجا راجع به قانون استخدام مهندسین صحبت کنیم و جناب آقای هژیر هم قول دادند قانون استخدام مهندسین را بیاورند ولی واقعاً یک مستخدم مملکت یک مستخدم دولت با این آتیه تاریک که دارد و امروز دیگر ما به عوض کردن وزیر اکتفا نمیکنیم هر چند روز هر وزیری که میآید خودش را موظف می داند یک عده را بیرون بریزد و یک عده دیگری را بیاورد این. مستخدمین دولت به چه امید و دلگرمی بیایند کار بکنند بالاخره یک نفر باید زندگی بکند و وقتی که یک نفر کار میکند باید دل خوشی داشته باشد نه اینکه وقتی که دو روز سر کار هست بگوید چون من معلوم نیست پس فردا بیکار بشوم باید آتیه خودم را تأمین کنم؟ اینها را باید امیدوار کرد که وقتی خدمت میکنند لااقل آنها را سر کار نگه میدارند و بیرون نمیکنند. اینها اجمالاً تذکراتی بودند که بنده در برنامه داشتم و علاقمند بودم به اطلاع دولت برسد و اما علت موافقت بنده با دولت جناب آقای حکیمی این است که بنده معتقدم امروز مملکت دریک وضعیتی هست که تمام افراد این مملکت اگر متحد بشوند ممکن است واقعاً از زوال جلوگیری بشود. ما الآن در بالای یک پرتگاهی هستیم که یک قدم غلط ممکن است ما را چنان به آن پائین پرت بکند که بیرون آمدنش مشکل یا شاید محال باشد و به همین دلیل است که بنده نه فقط با کابینه آقای حکیمی موافقم (منتی سر ایشان نمیگذارم) بلکه بنده وظیفه هر فرد ایرانی و هر وکیلی را این می دانم که با ایشان مساعدت بکند بلکه بتوانند معضلات مملکت را حل بکنند.
جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.
رئیس- ده دوازده تا پیشنهاد شدهاست. آقای وزیر دارائی فرمایشی دارید؟
وزیر دارائی (آقای هژیر) بنده خواستم یکی دو سه توضیحی درباره فرمایشات آقای دکتر اعتبار عرض کرده باشم یکی راجع به تجارت و بازرگانی فرمودند یکی موضوع کارخانهها، دزدیهای ادارات و استفاده گرهای خارج از ادارات، احتیاجات راه آهن، واگن نفتکش و موضوع استخدام مهندسین (صفوی- در سیاست خارجی هم بفرمائید) آنرا هم توضیح میدهم عرض کنم راجع به تجارت و کارخانهها و بطور کلی امور اقتصادی مملکت باید یک مطالبی را حضور آقایان عرض بکنم که البته در نتیجه حوادثی که در ظرف این چند سال گذشت بقدری اشکالات برای زندگی مردم ایران فراهم شدهاست و به اندازهای گرانی طاقت فرسا است که زائد بر این دیگر مردم نمیتوانند تحمل بکنند (صحیح است) و به جرأت میتوانم حضور آقایان عرض بکنم که دولت فعلی تصمیم بر این دارد که یک تجدید نظر اساسی درباره اصول تجارت صادرات و واردات مملکت بکند. اصل عمل اقتصادی که تابحال در ظرف این چند سال انجام گرفتهاست البته بی فایده هم برای مملکت از حیث عواید نبوده ولی اگر به نتیجه آخرش برسید به آن اندازه که مملکت و دولت منتظر بودهاست استفاده عایداتی هم حتی از این عمل بکند حاصل نشدهاست ولی این را هم باید حضور آقایان عرض بکنم که اگر بنا بشود آزادی به هر درجهای که به تجارت مملکت داده شود اگر مخل به منافع عمومی اهالی مملکت بشود البته مجلس شورای ملی با نظر دولت موافقت خواهد کرد که دولت شدیدترین اقدامات را بکند (صحیح است) کارخانههای مملکت آنچه تابحال بودهاست متأسفانه خوب اداره نشدهاست و آخر هر سالی در ظرف این چند سال ضرر داشتهاست (جمال امامی- این چند ماهه بد نبودهاست) بله به هر صورت از روز اول انتظاری که ازش می رفتهاست به دست نیامدهاست و طرز اداره دولت هم در این کارخانهها باعث زحمت زیادی بودهاست بعد هم که آمدند خواستند مقررات را کنار بگذارند آن هم شاید فرع زاید بر اصل شد و البته حالا بایستی یک ترتیب دیگری بر قرار شود البته در این ضمن بایستی هم مصالح و منافع کارگرانی که در این کارخانهها زندگی میکنند تأمین بشود و هم حقوق مهندسینی که در آنجا کار میکنند تأمین بشود و البته یک عده مهندسین عالی رتبه وزارت پیشه و هنر که چندین سال آنجا بودهاند منجمله آقای مهندس فریور زحمات زیادی در عرض چند سال کشیدند برای قانون استخدام مهندسین البته دولت باید یک کاری بکند که نظر اساسی برای آن فراهم و عملی بکند (مهندس فریور- خیلی متشکرم) ولی بطور کلی باید عرض کنم که سیاست استخدامی دولت طوری است که یک اصلاح اساسی لازم دارد بنظر بنده و دولت و تصور میکنم عموم آقایان نمایندگان و عموم مردم این مملکت اصل اساسی اش این است که یک تفکیک روشنی بین درست و نادرست داده شود (صحیح است) نمیشود گفت که هر کس یک روز وارد خدمت مملکت شد، دولت باید حقوق تا آخر زندگانی شان را تأمین بکند. در صورتی که دولت تأمین نداشته باشد که آن مأمور پشت آن میزی که نشستهاست حقوق دولت و مملکت را تأمین بکند (صحیح است) اگر این اصل رعایت شد بنظر بنده آن قسمت دیگرش هم تأمین میشود. زیرا این دو کفه باید با هم باشند واِلا نمیشود بلااستثناء زندگانی خوب و بدشان را تأمین کرد و این اصل اساسی خواهد بود در طرح هائی که تقدیم مجلس شورای ملی خواهد شد. در بابت امور کشاورزی و اقتصادی و صنعتی هم همانطور که در برنامه به عرض مجلس شورای ملی رسیدهاست باید طوری باشد که زندگی کشاورز تأمین بشود (صحیح است) و این یکی از نکات اساسی تصمیماتی است که دولت گرفته و به عرض نمایندگان خواهد رسید (جمال امامی- دکتر کشاورز زندگی اش تأمین است) در باب معاملهای که راجع به کاره آهن شدهاست این دولت البته مصادف شد در مقابل تصمیمی که دولت سابق گرفته بود. چون تصمیم دولت سابق عبارت از این بود که یک مقدار از لوازم راه آهن را به قیمت مقطوع نقداً فی المجلس خریداری کند، البته دولت فعلی نخواست و صلاح مملکت هم نمیدانست که وارد تحقیق و شرایط آن معامله گذشته شود وظیفه اولیه خودش میدانست که آن چیزی را که دولت سابق تعهد کرده بود یعنی بقیه ۱۰ میلیون و صد و سی و نه هزار دلار را بپردازد و این عمل هم شد و اطمینان میدهم به آقایان که باعث مزید اطمینان دولت آمریکا راجع به تعهدات دولت ایران شد. اما یک مقدار دیگری که از اموال نیروی آمریکا در ایران بود بخصوص قیمت غیر منقول آن و بنا به همان مقدمهای که عرض کردم که حسن نیت دولت را تأیید کردند و دانستند، با شرایط خیلی سهلی موافقت کردند که این کار انجام شود به این ترتیب حاضر شدند صدی هفت و نیم از کل قیمت تمام شده از کلیه این اموال غیر منقول را از دولت بگیرند و این اموال را تحویل بدهند و این صدی هفت و نیم را هم به اقساط بگیرند و اقساط اش هم ریالی و هم دلاری باشد نه فقط آنطوری که در اول قرارداد پیش بینی کرده بودند ریالش را حالا بدهند دلارش را بعد و این موضع حالا موجب کمال مسرت و خرسندی دولت است و دلیل خوبی است که دولت آمریکا و مأمورین آمریکا با کمال حسین نیتی که همیشه نسبت به ایران داشتهاند حاضر هستند کلیه مسائل معوقه را به نحو مطلوبی انجام بدهند و مذاکرات دیگری هم که در بین هست امیدواری میرود و داد صادقانه ایران با دولتهای متفق و دوست ما روزافزون باشد البته همانطور که در برنامه هم توضیح داده شده در این راه دولت ایران هر چه بتواند خواهد کرد تا علائق مودت از هر جهت تکمیل شود. آقایان البته تصدیق میفرمایند که دوستی و وداد صادقانه یک چیزی است که باید طرفین باشد و البته ممکن بود که طرف هر کاری را که میخواهد بکند و انتظار این را نداشته باشد که طرف دیگر عین همان مناسبات را اعمال بکند (صحیح است) دولت ایران البته فراموش نکردهاست که متفقین معظم ایران در تمام دوره جنگ همواره منادی حق و عدالت بوده و فداکاریها و جان فشانی هائی که در عرض دوره جنگ بکار بردند اسم وصیت شهرت آنها را در تمام دنیا بلند آواز کردهاست ولی مردم ایران درعین اینکه به رشادت و جلادت متفقین معظم خود معتقد هستند امیدواری کامل دارند که به همان درجه هم متفقین معظم ما سخی و با شهامت خواهند بود یعنی در آن واحد همانطوری که خودشان گفتند چون برای اعلای کلمه حق و آزادی قد برافراشتهاند کمال مراقبت را هم خواهند داشت که نسبت به عموم ممالکی که از لحاظ نیرو و قوه از آنها کوچکتر هستند خودشان این رعایت را بکنند و به همین جهت این دولت فعلی از موقع تشکیل خودش حتماً با این امید به ا ین دولت این قسمت را رعایت خواهد کرد و قبول مسئولیت کرد و قطع دارم که نمایندگان محترم هم در دنبال کردن این رویه از طرف دولت یارا کمال تقویت و مساعدت را خواهند کرد (صحیح است) و اطمینان به آقایان محترم میدهم که ا گر دولت ایران دید در انجام این وظیفه خطیر ملی که به عهده دارد وسایل فراهم نیست که بتواند از عهده خدمات ملی خودش بر آید اصراری در ماندن به این مقام ندارد و مطلب را به عرض مجلس شورای ملی و ملت خواهد رسانید. با این اطمینان است که عرض میکنم تمام قوه ملی و مملکتی وقتی در عمل و نظریه اعمال دولت را دید از دولت پشتیبانی خواهند کرد (صحیح است) و دولت در هر اقدام مذاکرهای که در این زمینه خودش را نماینده تام الاختیار کلیه مملکت می داند (صحیح است) بنده قطع دارم مذاکراتی را هم که آقایان اعضاء فراکسیون توده در امروز و یا روز طرح برنامه گذشته آقای حکیمی در مجلس کردند در این نکته اساسی اصلاً خللی وارد نخواهد کرد و ایشان هم در اینکه استقلال و تمامیت ایران باید محفوظ باشد هیچوقت نظر مخالف باطنی نداشتهاند به همین جهت قطع دارم که آقایان هم در مسائل سیاست خارجی از دولت تقویت خواهند کرد (صحیح است) اما در سیاست داخلی هم بنده باید این عرض را بکنم اینجا ممکن است یک اختلاف نظری بین مردم ایران پیش بیاید از لحاظ مسلک و گاهی هم آن اختلاف نظر خارجی ممکن است در مجلس منعکس بشود (جمال امامی- در طرز اجرای مسلک)
(کامبخش- نخیر در خود مسلک است) بنده معتقدم که البته مجلس شورای ملی مورد بحث علمی در مسلکهای مختلف نیست (صحیح است) اینجا محل سیاست است ولی چون موضوع پیش آمدهاست میخواهم یک نکته را خدمت آقایان عرض بکنم. بنظر بنده در تمام دنیا حکومتهایی که تشکیل شدهاند یک نظر داشتهاند: جلوگیری از تجاوزات و اجرای حق (صحیح است) امروز بنا به اقتضای دنیا مملکت ایران هم بایستی اصلاحات اجتماعی که ضروری و مقتضی روز است انجام بدهد (صحیح است) بنده اطمینان دارم هر نوع لایحهای که در این باب دولت به مجلس شورای ملی تقدیم بکند آقایان نمایندگان محترم تقویت خواهند کرد و تصویب خواهند کرد اما برای اینکه یک دولتی باشد و بتواند اصلاحی بکند ناچار باید وقت به دولت داد و مجال به دولت داد. اگر تمام اوقات را ما بحث بکنیم و بخواهیم در ریزه کاریها و خورده کاریهای مسائل وارد بشویم وقتی برای کسی باقی نخواهند. عرض بند خلاصه این است که اگر توافق بفرمایند که دولت بتواند زودتر مشغول عمل شود قطعاً اقداماتی که خواهد کرد و لوایحی را که تقدیم خواهد کرد تا قسمت زیادی شاید نظر آقایان فراکسیون توده راهم تأمین بکند ولی اگر دولت در بحران باشد به هیچ نتیجهای نمیرسد (صحیح است) حالا البته آقایان هر قدر صحبت بفرمائید ما گوش میدهیم ولی هر چه زودتر اقدام بشود با نظر بنده برای کار مملکت و همان نظری که آقایان دارند اصلح خواهد بود (صحیح است)
نمایندگان- کافی است
رئیس- آقای هاشمی
هاشمی- نه نفر از آقایان که عبارت باشند از آقایان آصف- فیروزآبادی- حاذقی- سیف پور– صادقی- رحیمیان، جواد عامری- معدل- فرخ پیشنهاد کفایت مذاکرات را کردهاند (امینی– بنده مخالفم)
رئیس- بگذارید آقای آصف توضیح بدهد
طوسی- بعد از یک مخالف بنده موافقم
آصف- خاطر محترم همه آقایان مستحضر است در واقع از ۶ ماه پیش از این می توان گفت ما در حال بحران بودهایم یعنی دولتهای وقت یا بواسطه متأسفانه تشنجی که در مجلس بود یا موانع دیگر موفق نشدند یک کارهای مهمی و یک اقدامهای اصلاحی برای این کشور بردارند و اخیراً حسن اتفاق هم اکثریت وهم اقلیت پارلمان سعی کردند با یک تفاهم بیشتری همکاری کنند در نتیجه این فکر ما به این نتیجه رسیدیم بعد از مشاوره یکی از رجال مبرز را کاندید کنیم برای مقام نخست وزیری و آن صفائی که مطلوب بوده برای امروز اینطور تشخیص داده شد که در وجود جناب آقای ابراهیم حکیمی موجود است با سوابقی که همه می دانند در میهن پرستی و در نوع خواهی و آزادیخواهی و در صحت عمل ما باتکای این اصل تمایل داریم با ۷۵ رأی به ایشان آنچه هم که لازم بودهاست یعنی در کابینه اولی ایشان در اطراف پروگرام آن موقع مذاکرات مفصلی شدهاست عقیده بنده این است به جبران آن وضعیت گذشته آقایان همکاران محترم که در ستونهای موافق و مخالف اسم خودشان را ثبت کردهاند امروز صرف نظر کنند (صحیح است) و خود بنده از اشخاصی هستم که یک قسمت مطالبی دارم یا راجع به کشور یا راجع به موکلینم ولی امروز اینها را میگذارم به یک وقت دیگری که ممکن است با خود جناب آقای نخست وزیر یا وزرای مربوط به این اصل مذاکره کنیم ولی حالا برای اینکه لوایحی که سابقاً آمدهاست و در کمیسیونها ماندهاست و دولت حاضره هم مکلف است یک لوایح دیگری هم باز پیشنهاد بکنند و از وقت مجلس هم کمی باقی ماندهاست ما رأی بدهیم به دولت حاضره با پشتیبانی یک اکثریت مهمی که دولت با دلگرمی از این مجلس خارج شود و مشغول کار بشود و انشاءالله نتیجه بگیریم.
رئیس- آقای فیروزآبادی هم میخواهند توضیحی بدهند.
بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید.
امینی- بنده میخواهم با کفایت مذاکرات مخالفت کنم.
رئیس- بفرمائید.
امینی- آقایان بنده با کفایت مذاکرات مخالفم ولی با کوتاه بودن مذاکرات و مختصر صحبت کردن صد در صد موافقم و عقیده بنده این است برای مخالفت با کفایت مذاکرات که اگر آقایان یک تذکراتی بدهند این تذکرات نافع خواهد بود به شرط اینکه تذکرات تکرار نشود. الآن ملاحظه فرمودید اغلب از مطالب را جناب آقای کامبخش تذکر دادند و خود آقای وزیر دارائی هم تکرار نمودند و هر کس که میآید پشت این تریبون موضوع را تکرار میکند در صورتی که اگر هر یک از آقایان توجه بفرمایند که موضوعاتی را که رفقایشان تذکر دادهاند تکرار نکنند خیلی سهل و سادهاست، و یادداشتهایی هم که دولت خواهد کرد خیلی نافع خواهد بود مثلاً عرض میکنم که اگر بنده تذکر بدهم به دولت که آقا وضع حکومت نظامی را با جراید حل بکنید این تذکر را اگر نمیدهم ممکن است که دولت واقعاً پشت گوش بیاندازد برای مدتی، یا اگر نگوئیم که کارمندانی که مثل سیل از ادارات بیرون میکنند و هنوز برایشان کار تهیه نکردهاند تکلیف اینها چیست که از گرسنگی میمیرند. بنده نمیخواهم از این مخالفتی که با کفایت مذاکرات کردم اغتنام فرصت بکنم این کار را میل ندارم بکنم الآن هم میروم می نشینم پشت میز. شما آقای فاطمی توجه فرمائید شما از دولت انتظار دارید که ۲۴ ساعت کار کند و اگر دو روز وقت صرف کنید و آقایان نمایندگان اگر دو روز بمانند و روزی دوازده ساعت کار کنند تمام این کارها انجام خواهد شد و آقایانی هم که با کفایت مذاکرات موافقند دلیل این است که خسته شده و خوابمان گرفتهاست حقیقت این است واِلا مانعی ندارد که صحبت شود.
بعضی از نمایندگان- رأی رأی
رئیس- رأی گرفته میشود به این پیشنهاد راجع به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند با این پیشنهاد قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقایان فراکسیون میهن یک تذکرنامهای راجع به عقاید و افکار خودشان دارند آقای نقابت بفرمائید (دکتر رادمنش- نمیشود آقا) (همهمه نمایندگان- بعد از گرفتن رأی بگویند) (در این موقع آقای نقابت به محل نطق حاضر شدند)
هاشمی- پیشنهاد در باب رأی شدهاست (زنگ رئیس)
رئیس- آقایان مجد ضیائی و طوسی پیشنهادی کردهاند که قرائت میشود:
پیشنهاد میکنیم ماده ۹۲ قرائت شود و به همان طریق اخذ رأی شود.
فاطمی- اجباری است و توضیح نمیخواهد
رئیس- آقایانی که تذکر فرمودند که نمیشود صحبت کرد آن در صورتی است که اعلام رأی شده باشد اما رأی اعلام نشده فقط در ختم مذاکرات رأی داده شد بعد اعلام رأی میکنیم (همهمه نمایندگان)
بعضی از نمایندگان- بر خلاف نوبت است آقا
دکتر رادمنش- شما رأی به کفایت مذاکرات دارید میدهید بعد چرا میخواهید اجازه بدهید صحبت کنند.
رئیس- تذکری میدهند.
دکتر کشاورز- بنده هم میخواهم تذکری بدهم. (زنگ رئیس)
دکتر رادمنش- ما هم میخواهیم صحبت کنیم
بعضی از نمایندگان- آقای نقابت بفرمائید رأی بگیرند. رأی رأی
لنکرانی- خود شما باید آقای طباطبائی این کار را بکنید و جلوگیری بکنید.
دکتر کشاورز- انتظامات مجلس را حفظ کنید واِلا مجلس را از اکثریت میاندازیم. رأی بگیرید (در این موقع آقای نقابت از محل نطق مراجعت کردند)
هاشمی- این ماده در کیفیت اخذ رأی است نه در موضوع رأی اگر یک نفر از وکلا پیشنهاد کرد حق دارد و باید خوانده شود.
رئیس- ماده ۹۲ قرائت میشود:
(آقای هاشمی منشی به شرح ذیل قرائت نمودند)
ماده ۹۲- در موقع اخذ رأی علنی با اوراق یا اخذ رأی مخفی هر گاه خواند اساسی نمایندگان برای تحقیق حضور تقاضا شود مجلس بدون مباحثه در آن باب رأی میدهد در این صورت اسم هر یک از نمایندگان را یکی از منشیان به صدای بلند ذکر کرده و همان شخص رأی خود را در ظرف مخصوص میاندازد پس از ختم این عمل مجدداً اسامی قرائت میشود تا آن هائی که در دفعه اول خارج اطاق بودند بتوانند رأی بدهند.
- اخذ رای اعتماد به کابینه آقای حکیمی
۵- اخذ رأی اعتماد به کابینه آقای حکیمی
رئیس- شروع میکنیم به گرفتن رأی به برنامه دولت با ورقه. آقایانی که موافقند ورقه سفید و آقایانی که مخالفند ورقه کبود میدهند. عده حاضر ۹۳ نفر است.
(آقایان هاشمی و جواد مسعودی در محل نطق حاضر و آقایان نمایندگان به ترتیب در محل نطق حاضر شدند و رأی خودشان را تسلیم نمودند و اخذ آراء به عمل آمد و به شرح زیر اسامی آقایان قرائت شد)
رئیس- چون یک نفر به عده حضار اضافه شدهاست بنابراین عده ۹۴ نفر میشود.
آقایان: امام جمعه- سلطانی- سیف پور فاطمی- ثقه الاسلامی- حاذقی- جمال امامی- اسکندر مقدم- مؤید ثابتی- ذوالقدر- معدل- قشقائی- حسن اکبر- سید ضیاءالدین طباطبائی- گله داری- عامری- دکتر معاون- امینی- مجد ضیائی- طوسی- تیمورتاش- صمصام- مهندس فریور- شجاع- فولادوند- اردلان- صادقی- دکتر کیان- شیخ الاسلام ملایری- دهستانی- عزت الله بیات- مرآت اسفندیاری- رحیمیان- ملک مدنی- کاظمی – اسعد- دکتر طاهری- فرخ- فرهودی- دکتر معظمی- فاطمی- بوشهری- افخمی- تهرانی- دکتر اعتبار- فیروزآبادی- دری- محیط- گرگانی- حیدر علی امامی- آشتیانی- صفوی- خلیل دشتی- نقابت - سرتیپ زاده – دکتر شفق- دکتر زنگنه- ساسان- فرمند- سنندجی- شریعت زاده- دکتر کشاورز فراکسیون توده همانطوری که آقای کام بخش گفتند نه رأی موافق خواهد و نه رأی مخالف و سعی خواهد کرد از کارهای خوب دولت پشتیبانی کند) آصف- خاکباز- پوررضا- نجومی- ظفری- صدریه- مظفرزاده- گیو- دهقان- اریه- اعتمادالتولیه- مخبر فرهمند- افشار صادقی- صدر قاضی- فرمانفرمائیان- فتوحی- فرود- رفیع- حکمت- اسکندری- ایپکچیان- لنکرانی (لنکرانی- در ضمن دادن رأی اظهار نمودند به امید خاتمه دیکتاتوری و ایجاد حکومت ملی انشاءالله) عدل- دکتر فلسفی- ذکائی- دکتر مجتهدی- ذوالفقاری- سید محمد صادق طباطبائی- هاشمی- مسعودی (آراء شماره شده ۸۸ ورقه سفید شماره شد)
هاشمی- حالا بایستی مطابق نظامنامه پس از ختم عمل مجدداً اسامی خوانده بشود
آقایان: رضا رفیع- ذکائی- صدر قاضی- محمد صادق طباطبائی- ثقه الاسلامی- صادقی- نجومی- دهستانی- عزت الله بیات- رحیمیان- جمال امامی- دکتر طاهری- بوشهری- حبیب الله دری- دکتر شفق- فرمند- سنندجی- خلیل دشتی- آصف- مؤید ثابتی- سید ضیاءالدین طباطبائی- فرهودی- کاظمی- ملک مدنی- اسعد- فرخ- دکتر معظمی- افخمی- دکتر اعتبار- فیروزآبادی- فاطمی- حیدرعلی امامی- دهستانی- سرتیپ زاده- صفوی- تهرانی- دهقان- سلطانی- افشار صادقی- قشقائی- معدل- هاشمی- دکتر فلسفی- ایپکچیان- سیف پور فاطمی- گیو- تیمورتاش- صمصام- مرآت اسفندیاری- مهندس فریور- دکتر معاون- طوسی- امینی- عامری- مجد ضیائی- گله داری- اردلان- محیط- فتوحی- فرمانفرمائیان- ذوالقدر- جواد مسعودی- امام جمعه- ملایری- مخبر فرهمند- شجاع شریعت زاده- خاکباز- حاذقی- فولادوند- دکتر زنگنه- حکمت- فرود- ساسان- اعتماد- دکتر مجتهدی- عدل ذوالفقاری- مظفرزاده- اسکندری- پوررضا- ظفری- نقابت- صدریه- گرگانی- مراد اریه- دکتر کیان- اسکندر مقدم- حسن اکبر- لنکرانی
رئیس- عده حاضر ۹۴ نفر
بعضی از نمایندگان- ۹۵ نفر است
رئیس- ۹۵ نفر با حساب درست در نمیآید برای اینکه ۸۸ نفر رأی دادهاند و فقط ۶ نفر رأی ندادهاند که میشود ۹۴ نفر! عده حاضرین ۹۴ نفر ورقه سفید ۸۸ ورقه کبود هم ندارد ورقه امتناع هم ندارد و فقط آقایان شفاهاً امتناع کردهاند بنابراین با ۸۸ رأی به کابینه رأی اعتماد داده شدهاست.
نخست وزیر- از اظهار لطف آقایان نهایت تشکر را دارم و از خداوند مسئلت میکنم برای خدمت به مملکت و آنچه که از دستم بر آید قصور نخواهم کرد این را هم آقایان مطمئن باشند که آنچه را که تذکر دادهاند مورد کمال دقت است و آن چیزی را هم که آقایان فراکسیون میهنیها دادهاند خواهش میکنم که آنرا به بنده لطف کنید بی نهایت مورد دقت خواهد شد و آنچه از بنده ساختهاست انجام خواهم داد.
فاطمی- ۵ نفر از آقایان الآن آمدهاند که همه موافقند.
یک نفر از نمایندگان- موافق دو آتشه هم هستند.
تهرانچی- بله ما موافق هستیم.
رئیس- غیر از شش نفر ممتنع باقی متفقاً رأی دادهاند آقای صدر قاضی میخواستند در ضمن مذاکره در برنامه راجع به کردستان مذاکراتی بکنند و چون وقت نشد حالا اجازه میخواهند (بعضی از نمایندگان- خیر بعد بفرمایند)
- موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه
۶- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه
بعضی از نمایندگان- ختم جلسه
رئیس- اجازه می فرمائید جلسه را ختم کنیم
جلسه آینده روز یکشنبه ۲۰ آبان سه ساعت قبل از ظهر و اگر برای مجلس دستور حاضر شد جلسه روز پنجشنبه خواهد بود و به آقایان اطلاع میدهیم
(مجلس پنج ساعت و یک ربع بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی
سید محمد صادق طباطبائی