مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۳۴ نشست ۱۲۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۲۸
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۴ خرداد ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- سؤال آقایان اعظم زنگنه و مرآت اسفندیاری راجع به مالکین اراضی مجاور جاده کرج و جواب آقای وزیر دادگستری
۳- سؤال آقای شوشتری راجع به صدور اغنام و جواب آقای وزیر کشاورزی
۴- سؤال آقای دکتر بینا راجع به ارز محصلین و جواب آقای وزیر فرهنگ
۵- سؤال آقای دکتر جزایری راجع به دادگاه شوشتر و جواب آقای وزیر دادگستری
۶- بیانات آقای قنات آبادی طبق ماده ۸۷
۷- تقدیم یک فقره طرح سه فوریتی به وسیله آقای قنات آبادی
۸- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان حمید بختیار و دکتر شاهکار
۹- طرح و عدم تصویب فوریت طرح راجع به انتشار مستقیم مذاکرات مجلس از رادیو
۱۰- مذاکره در ماده ۱۷ گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث
۱۱- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و یک ربع قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورتمجلس
رئیس- اسامی غائبین جلسه پیش قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان: مسعودی- مرتضی حکمت- خرازی- بزرگ ابراهیمی- دکتر جزایری- دکتر عمید- امید سالار- دهقان- قوامی- صدرزاده- حائریزاده- سرمد- سهرابیان- احمد فرامرزی- محمود ذالفقاری- مصطفی ذالفقاری- خلعتبری- بهادری- کاشانی- پیراسته- دکتر سعید حکت- امیر تیمور کلالی- عمید نوری
غائبین بیاجازه- آقایان: خزیمه علم- امیر احتشامی- عرب شیبانی- استخر- یار افشار- صارمی- شیبانی- مهندس ظفر- عبدالرحمان فرامرزی- اریه- پور سر تیپ
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: شوشتری ۱۵ دقیقه- مهندس شاهرخشاهی نیمساعت- خاکباز چهل و پنج دقیقه- فرید اراکی جلیل وند موسوی دکتر حمزوی هر یک یک ساعت
رئیس- نسبت به صورتمجلس پیش نظری نیست؟ آقای کریمی.
نادعلی کریمی- قربان یک نامهای است برای مجلس شورای ملی به امضا چندین نفر از محترمین کرمانشاه راجع به منع تهیه و استعمال مشروبات الکلی که عیناً تقدیم میکنم.
رئیس- بسیار خوب دیگر نظری به صورتمجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس جلسه قبل تصویب شد.
۲- سؤال آقایان اعظم زنگنه و مرآت اسفندیاری راجع به مالکین اراض مجاور جاده کرج و جواب آقای وزیر دادگستری.
رئیس- امروز سؤالات مطرح است امروز آقای اعظم زنگنه و آقای مرآتی هر دو یک سؤالی از وزارت دادگستری کردهاند کدام یک از آقایان سؤال را مطرح میکنند؟ (اعظم زنگنه- بنده) بفرمایید.
اعظم زنگنه- بنده و جناب آقای مرآت اسفندیاری راجع به زمینهای موات راه کرج کردهایم چون افکار عمومی متوجه این قسمت میباشد توضیح زیادی هم در اطراف این قسمت نداریم فقط از جناب آقای وزیر دادگستری تماماً میکنم طبق سؤال ما جواب بفرمایند.
رئیس- آقای وزیر دادگستری بفرمایید.
وزیر دادگستری- سؤالات آقایان نمایندگان محترم اعظم زنگنه و مرآت اسفندیاری به این ترتیب است که چه اشخاصی مالک زمینهای بین تهران از کیلومتر دو تا کرج هستند؟
۲- چه اشخاصی اکنون مالک و یا ثبت اراضی موات از تهران تا شعاع ۴۰ کیلومتر را ننمودهاند؟ بنده عیناً گزارشی که از طرف اداره کل ثبت اسناد رسیده و قدری هم مفصل است قرائت میکنم که آقایان کاملاً روشن بشوند به طوری که استحضار دارند چندین سال قبل شهر تهران به علت غلط جمعیت به وسعت امروز نبوده ولی پس از این که جمعیت شهر رو به تزاید گذاشته و از طرفی در اثر توسعه معابر و خرابیهای دیگر تعداد خانههای مسکونی از بین رفته احتیاج به تهیه مسکن اهالی وادار کرده است از اراضی قراء اطراف شهر در آن زمان عبارتند از جمشیدآباد و بهجتآباد و امجدیه و حشمتیه و عشرتآباد و معنیه و اکبرآباد دولاب و قسمتی از نجفآباد و فرخآباد و طردشت و نازآباد و باغ سوابجی و بریانک و اکبرآباد و اخیراً نیز عباسآباد و یوسفآباد و امیرآباد بر آنها ضافه شده و امروزه از بعضی از آنها فقط اسمی باقی مانده است استفاده نموده و آنها را از صورت املاک مزروعی خارج و تبدیل به هشر و خانه مسکونی مینمایند و البته با ضمیمه شدن قراء اطراف شهر تعداد زیادی از قراء دور از دست در کنار یا مجاورت شهر قرار گرفتهاند و از آنجایی که هنوز رفع احتیاج نشده است قراء اخیرا الذکر نیست در معرض بیع و شری میباشد و البته اگر قراء مزبور دارای مالکین متمول بوده خود رأساً در فروش آنها به قطعاًت بزرگ و کوچک اقدام کردهاند و یا خواهند کرد ولی اگر خرده مالک بوده یا بیاطلاع بودند قطعاًت بزرگی از آن به اشخاصی که قدرت مالی داشتهاند یک جا فروخته شده و اشخاص اخیراً آنها را به قطعاًت کوچک به افراد منتقل نمودهاند و قطعاتی هم که به نام موات و بایر در اطراف شهر معرفی شده بود. از طرف دولت تقاضای ثبت شده است و ضمناً جریان ثبتی قرار از کیلومتر ۲ جاده کرج تا شهر کرج را به شرح زیر به عرض میرساند.
۱- اراضی مشهدی کاظمی- این اراضی که غریب صد قطعه است به قطعات مفروزه از سال ۱۳۱۱ به بعد تقاضای ثبتنام شده نسبت به مقدار زیادی از آنها در سنوات مختلف سند مالکیت صادر شده و افراد مختلف سند مالکیت صادر شده و افراد معرفی که جزو مالکین میباشند آقایان سید زینالعابدین مستعان الملک- علی شهشهانی- بانک سابق ایران- احمد ورزی- محسن نجمآبادی- میرزا عباس قلی- علیاکبر نیکومنش- حیسن امیر هوشیار علیاکبر معمارورثه- حکمی باشی- بانوان نهضت و مولود و ملوک و ورثه شالچی و عده دیگرند.
۲- قریه طردشت خرده مالک بوده که نسسبت به اراضی دایر آن اشخاص از سال ۱۳۰۹ به طور مفروز درخواست ثبت نام نمودهاند اغلب منتهی به صدور سند مالکیت گردیده و نسبت به اراضی بایر آن یکصد و نود و دو سهم تقسیم شده از طرف تمام مالکین قریه نام برده به طور مشاع هر یک نسبت به آنچه مالک بوده در سال ۱۳۰۶ تقاضای ثبت شده و آقایان عباس اسکندرذی و علیرضا قراقزلو و میرزا تقیخان قراقزلو و بانوان منصورالزمان اسکندری که خریداری چهل و هشت سهم مشاع از صد و نود و دو سهم اراضی مزبور بودهاند از طریق دادگاه اقدام به فراز سهم خود نموده و از افراز در سال ۱۳۲۳ نسبت سهام نامبردهگان به طور مفروز در چندین قطعه سند مالکیت صادر شده و ۱۴۴ سهم بقیه به حال اشاعه بین مالکین طردشت باقی است.
۳- قریه کن این قریه خرده مالک است و بیش از دو هزار پلاک اصلی برای اراضی و مستغلات آن منظور شده و در سال ۱۳۱۳ پلاک کوبی و تقاضای ثبت شده و اغلب منتهی به صدور سند مالکیت شده ضمناً این اراضی قریهداری و مزارع مستقل یه شرح زیر است
الف- اراضی بالون در سال ۱۳۱۵ به نام اشرف اشرف تقاضای ثبت پذیرفته شده در اثر انتقال در سال ۱۳۲۷ سند مالکیت آن به نام آقای محمود هاشمیصادر و سپس به قطعات متعددی تبدیل و انتقالاتی داده شده
ب- اراضی چاله سنگ در اواخر سال ۱۳۳۳ به نام شرکت سهامی کوشک تقاضای ثبت پذیرفته شده تحدید حدود و مساحی نشده
ج- اراضی لادار به مساحت تقریبی ۲۰۰ متر مربع در ۲۵/ ۲/ ۳۳ به نام ابوالفضل عباس و صغری محمدخانی و ربابه خدابخش و املیلی ابوالقاسمی تقاضای ثبت شده تهدید حدود نیز شده و به قطعات تفکیک و انتقلاتی داده شده ولی تاکنون سند مالکیت نسبت به آن صادر نشده.
د- مزرعه باغ میر که خرده مالک است و اراضی بایر آن به طور مشاع به نام آقایان مهدی امیر معز و محمود و حاج یوسف و عزیزالله و محمدباقر و حسین در سال ۱۳۰۸ تقاضای ثبت شده سند یک دانگ مشاع به نام آقای امیر معز صادر شده است
ه- مزرعه جنگل نسبت به سه دانگ آن در سال ۱۳۱۳ به نام وی ثبت و سند مالکیت صادر و به آقای مهدی امیر معز منتقل شده است
و- سیاه دشنگ پایین به عنوان کاورانسرا و قهوهخانه و زمین به نام آقایان غلامعلی نیک خواه و خلیلالله رحیمیدر سال ۱۳۱۵ تقاضای ثبت شده و تهدید حدود نیز گردیده و مساحت آن معلوم نیست به کارونسرا و اتاق و زمین وصل بان و توتستان در سال ۱۳۲۶ به نام خلیلالله رحیمی سند مالکیت صادر شده است.
ز- اراضی سیاهدشت در سالهای ۱۳۱۵ و ۱۳۳۳ در حدود ۲۱ سهم از ۲۴ سهم به نام (غلامعلی و حاجی محود و محمد حسین و محمود آقایی) تقاضای ثبت پذیرفته و تهدید حدود شده مساحت آن غیر معلوم سند مالکیت نیز صادر نشده.
۴- مزرعه کوهک در سال ۳۲۶ به نام آقایان خدابخش و مرتضی و جعفر و ابوطالب و محمدتقی و حسن و معصومه و خلیلالله حاجی آقا بابا و مصطفی و علی و یوسف و قربانعلی و عباسعلی و بانوجان تقاضای ثبت شده در اثر انتقال سند مالکیت به نام آقای سهراب پیمان در سال ۳۳۲۷ صادر و به قطعات متعددی تفکیک و اسناد مالکیت مفروضی صادر گردیده است.
۵- اراضی خرگوش دره به نام آقای اشرف اشرف در سال ۱۳۱۵ ثبت شده و در سال ۲۵ به نام وی سند مالکیت صادر شده و نیز اراضی اسیارود در سال ۱۳۱۵ به نام اشرف اشرف ثبت و در سال ۲۵ سند مالکیت صادر شده است.
۶- حسنآباد معروف به قلعه سلیمانخان در سال ۱۳۱۰ به نام آقایان سالار لشگر و محمود ولی میرزا فرمانفرمائیان تقاضای ثبت شده و سند مالکیت صادر و در سال ۳۱۷ به آقای داود معنوی منتقل شده و به قطعاتی تفکیک شده و انتقال داده شده است.
۷- مزرعه لتمان خرده مالک است اراضی بایر مشاعی آن را مالکین به سهام مشاعی ۹۶ سهم از سال ۱۵ الی ۳۳ تقاضای ثبت نمودهاند تحدید حدود شده ولی سند مالکیت صادر نشده است و انتقالاتی به طور مشاع داده شده است.
۸- قلهک دره در سال ۱۳۱۵ به نام آقای حاج حسینعلی شعری و علی رحیمی تقاضای ثبت شده و در اثر انتقال سند مالکیت در سال ۳۳ به نام آقای حسن احیایی صادر شده
۹- حسنآباد (دره غمش) را در سال ۳۱۵ به نام آقایان حاج حسینعلی شعری و محمود و رضا رزاقی و سید باقر شهرستانی تقاضای ثبت نمودهاند و در سال ۲۵ سند مالکیت به نام حسینعلی شعری صادر گردیده و انتقالاتی داده شده
۱۰- قریه چیتگر به نام بانو فرج تاج بهبهانی در فروردین ۱۳۰۷ تقاضای ثبت شده و معالواسطه به آقایان ابوالقاسم و ابراهیم و دکتر مهدی حسابی منتقل شده و شش دانگ را بین خود افراز و سپس به قطعاًت متعددی اراضی بایر آن تفکیک و انتقالاتی داده شده و سند مالکیت قطعاًتی مفروزی در سال ۳۳ صادر شده است
۱۱- قریه ورد آورد در سال ۱۳۰۷ از طرف آقایان نصرتالدوله و عباس میرزا سالار لشکر هر یک نسبت به سه دانگ تقاضای ثبت شده و در سال ۳۱۰ سند مالکیت به نام مشارالیهها صادر گردیده سپس مورد انتقالات متعدد به طور مفروز واقع شده است
۱۲- سعادتآباد در تاریخ ۳۰/ ۹/ ۳۰۸ به نام شاهزاد محمد جعفر ق ۵ اجار و غیره تقاضای ثبت شده و بعداً به دو سه دانگ مفروز تبدیل و اسناد مالکیت در سال ۱۳۲۷ به نام آقایان طباطبایی و بانو بتول عبده صادر شده است
۱۳- قریه خوردین در ۲۲ تیر ماه ۳۸ به نام استان قدس رضوی تقاضای ثبت شده و بعداً به دولت منتقل و در ۷/ ۱۲/۱۳۱۳ سند مالکیت به نام دولت صادر شده است و به اشخاص انتقال یافته است
۱۴- قریه فرحزاد و مزارع آن در ۷/ ۶/۱۳۰۷ آقای رحیم اتحادیه و سید یعقوب شیرازی تقاضای ثبت نموده آن مقدار از اراضی فرحزاد که مورد اختلاف نبوده به نام ورثه اتحادیه در سال ۳۳ سند مالکیت صادر شده است و قسمتی هم متعلق رعایا است
۱۵- قریه پوءینگ در سال ۱۳۰۷ به نام شاهزاد عبدالحسین فرمانفرمائیان و فرزندش صبار تقاضای ثبت شده و در سال ۳۳۳ سند مالکیت صادر شده و قسمتی از آن نیز به اشخاص منتقل شده
۱۶- قریه حسینآباد در سال ۳۳۱۳ از طرف آقای حسین پناهی و علی حقانی تقاضای ثبت شده و در مهر ۲۱ به نام آنان سند مالکیت صادر شده است
۱۷- قریه حاجیآباد در سال ۱۳۱۳ به نام آقای حسن پناهی و محمود لیقوانی و محامدی تقاضای ثبت شده که در ۲۱/ ۸/ ۲۰ سند مالکیت صادر شده است
۱۸- قریه مرادآباد از طرف اشخاص خرده مالک از سال ۱۳۰۸ به تدریج تقاضای ثبت شده و اسناد مالکیت به نام مالکین مفروز آن صادر شده است
۱۹- قریه حصارک در سال ۱۳۱۳ به نام آقایان شیخ، محمود و حاجی میرزا ابولقاسم بلورچی تقاضای ثبت شده و در سال ۲۰ سند مالکیت صادر شده است
۲۰- اراضی جنتآباد در سال ۳۱۱۳ به نام بانو مریم کشاورزی تقاضای ثبت شده به نام انتقال گیرنده آن آقای محمدعلی نظام مافی در سال ۲۳ و ۳۱۹ سند مالکیت صادر و قسمتی از آن به طور مفروز به کارمندان دولت و اشخاص انتقال یافته که به نام آنان نیز سند صادر شده است
۲۱- قریه حسنآباد به نام اقای عبدالرضا ابراهیمی و عبدالله حقانی در سال ۱۳۰۶ تقاضای ثبت و در سال ۱۳۱۶ سند مالکیت صادر شده و قسمتی از آن تیز منتقل شده
۲۲- مزرعه کاظمآباد در سال ۱۳۱۳ به نام بانو مکرم کشاورزی تقاضای ثبت شده و به نام آقای یحی ستوده کرمانی و غیره سند مالکیت صادر و به تیسمار سر لشکر بهایی منتقل گردیده و به قطعاتی تفکیک انتقالاتی داده شده است.
نسبت به پلاک ۱۹ اصلی گرم دره تاریخ ۱۸/ ۶/ ۳۰۶ عزیزقلی بیک فیلی دو دانگ مفروز در ۱/ ۷/ ۳۰۹ یک دانگ مشاع از طرف بانو اخترالملوک مقروضی (بدرالدوله) و آقای علیاصغر افراشته در تاریخ ۲۹/ ۴/۱۳۳۹ سه دانگ قریه فوق رذا به انظمام سه دانگ کوهک تقاضای ثبت نموده که سند مالکیت آن سه دانگ به نام حاج اسدالله زینی و سه دانگ دیگر به نام آقای افراشته در ۱۹ آذر ماه ۱۳۱۳ سند مالکیت صادر شده است. شش دانگ قریه مهرآباد در تاریخ ۱۰ مهرماه ۱۳۰۶ از طرف آقایان میرزا تقیخان و میرزا محمد علیخان و محمودخان نظام مافی و بانو معصومه و بانو زهرا سلطان و خانم والده نظام مافی تقاضای ثبت شده و در سال ۱۳۲۴ و ۱۳۳۲ سند مالکیت صادر گردیده است قطعات زیادی از ان تفکیک و انتقلاتی داده شده است
قریه کلاک خورده مالک است و تاکنون ۱۵۸۸ شماره فرعی به آن داده شده یک قسمتی سند مالکیت آنان صادر گردید و قطعاًت مستقلی به نام چشمه نجات و کاظمآباد دارد که اولی از طرف سیدکاظم میر سپاهی در تاریخ ۲۹/ ۷/۱۳۱۴ تقاضای ثبت شده در سال ۱۳۳۴ به نام آقایان لقمان و خلیل و باباخان درشتی و حبیبالله لاهیجانی و مهدی مشایخی که معالواسطه به آنان منتقل شده است سند مالکیت صادر شده است و دومی هم از طرف آقای علی اکبرشاه محمدی در تاریخ ۲۵/ ۱۲/ ۲۷ تقاضای ثبت شده ولی تاکنون سند مالیکت صادر نشده است، قریه ناصریه به نام مهندس هادی تاج
بخش دولو تقاضای ثبت شده و سند مالکیت آن نیز صادر شده است.
در مورد سؤال دوم که چه اشخاصی مالک و یا تقاضای ثبت زمینهای موات حومه تهران تا شعاع ۴۰ کیلومتر را نمودهاند به عرض میرساند تقاضای ثبتی جزء از دولت به عنوان اراضی موات از کسی پذیرفته نشده.
شوشتری- پس زیر جوی حاج میرزا آغاسی موات نیست؟
میراشرفی- راجع به الهیه نفرمودید که کی ثبت شده میخواستید اسمش را ببرید.
۳- سؤال آقای شوشتری راجع به صدور اقلام و جواب آقای وزیر کشاورزی.
رئیس- آقای شوشتری
شوشتری- بسمالله الرحمن الرحیم. اگر جواب سؤال من همم همین طورها داه بشود اصلش هم از میان میرود با دقت اگر این سؤال را من کرده بودم توضح میدادند که چطور ۳۰۰ میلیون متر راضی اطراف تهران هم که موات نیست و هم مال دولت بوده زیر جوی مستوفیالممالک و یا حاج میرزا آغاسی مرحوم بوده این اراضی را به ثبت رسانیدهاند در صورتی که جمعاً اطلاع رمیت موات به آنها داده نمیشود متأسفانه سؤالات طوری میشود و جوابها طوری داده میشود که اطلاعات موضوع از بین میرود حالا من چون با آقای وزیر کشاورزی ادارات دارم سؤالم را طرح میکنم غرض از سؤال این که سؤال میکنم اختلاف نظری روی سؤال نمیتوان با دولت مطرح کرد سؤال مرآتبی دارد مراحلی دارد وقت نمایندگان نماینده سؤال میکند که اقدام وزیر در مورد مسئول به سمع ملت برسد و نحوه ارشاد باشد یک وقت سؤال میکنیم که سؤال را وزیر جواب بدهد نمایندگان محترم افکار ملت به آن آشنا بشود و بداند از چه راه به نتیجه میرسد یک وقت وکیل از نظر علاقه به مملکت علاقه به دولت علاقه به بقا سؤال میکند که نحوه آن سؤال مردم بیدار شوند و در مورد سؤال چیست این سؤال من جناب آقای وزیر کشاورزی اعم از آن معانی است که بشود به این حرفها جواب داد آن این است که اصل انسانی بقای مملکت ما وجود افراد مملکت ما به چند چیز است یکی تأمین ارزاق آنها است از تمام جهات البته یک جهت اصلی کلیاش گوشت است و دهنیات است کره و کشک و این جور چیزها که صادر میشود از شیر از آنها مردم و رعایا و شهرستانیها استفاده میکنند یکی موضوع گیاه است و ازهار است و ریحانین است و نباتات یکی پوشاک است به نظر من در درجه اول تأمین ارزاق مردم روغن مردم کره مردم کشک مردم و برای تجارت صدرو پشم و مو حتی سم آنها که قابل استفاده است از احشام اینها برای مملکت یک امری است که در درجه اول قرار میگیرد و هر کس که وزیر کشاورزی باشد چه شما چه آقای دکتر امینی چه آقای علم چه بنده چه هر فردی از افراد باید به دقت و توجه کامل به این موضوع نظر بیاندازد که باید برای مملکت چه فکری کرد یک مملکت ایران به ظاهر ۱۲، ۱۴ میلیون جمعیت بیشتر نداشت یعنی قبل از طلوع شاهنشاه پهلوی ولی بعد از آنکه تنظیمی برای مملکت پیدا شد و تدریجاً روی اصلاحات صحیح طوری شد که امرو به حمدالله جمعیت مملکت ما بدون تردید ازز ۲۲ میلیون تجاوز کرده آن روز که به اندازه جمعیت بوده احشام این مملکت اغنام این مملکت چند برابر حالا بوده صحیح است که صدورش اول میآورد تصدیق میکنم در کویت یا یک جاهایی گوشت و روغن و سایر چیزها حتی گیلاس خراسان در مشهد بستهبندی بشود میرود آنجا پول میآورد
امام آقای وزیر کشاورزی در درجه اول چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است اول باید مردم مملکت متمتع بشوند گوشت گیرشان بیاید روغن گیرشان بیاید بشوند مازاد برود بیرون یک اشتباهی کردند یا خیانتی کردند در موقع جنگ عدهای از خراسان شروع کردند سرایت کرد به آذربایجان و لرستان و تمام قسمتهای کشور بنا کردند احشام را صادر کردند من آنچه را میگویم این جناب آقای تربیت و نمایندگان خراسان میدانند من در ۹ سال و ۷ ماه که مفتخر به پابوس و خاکروبی سلطان سریرالتضاع نبودم از تمام جهات خراسان به تمام کیفیات مستحضرم و خود این جانب آقای علم وزیر محترم کشور مستحضرند آنچه به مأموریت رفتم و در سال ۱۳۱۷ که حسبالامر شاهنشاه فقید برای بازرسی به استان نهم رفتم که در آنجا وسیله نداشتم نمیدانم آقای قریشی اینجا هستند یا نه خدا نگهدارش باشد ایشان وسیله در زیر پای من گذاشتند که تمام خراسان را دیدم حشمیکه سابق در خراسان بود دو برابر حشم فعلی مملکت ما بود من با دقت صحبت میکنم شاید بعضیها تصور کنند و من مبالغه میکنم شاید بعضیها تصور کنند ولی یقین آن وقت خراسان به تنهایی بیش از ۱۳، ۱۴ میلیون حشم داشت و امروز خراسان دو میلیون بیشتر حشم ندارد و این را هم الان با تحقیق عرض میکنم مال آن وقت را هم با تحقیق عرض میکنم (شاد لو- ده میلیون بیشتر دارد) انشاءالله بیشتر دارد من میخواهم کاری بکنم که انشاءالله خراسان به قدر استعدادش چشم داشته باشد آقای شادلو وضع توتون به بجنورد شما را میدانم که بهترین توتون ایران است من با تحقیق عرض میکنم من عادت ندارم بدون تحقیق مطلبی را عرض کنم من مدتی بود حرف نمیزدم و امروز هم از نظر وظیفه عرایضی میکنم چون این ایام هر چه من و امثال من حرف بزنیم آلوده به اغراض میشود و آن منظوری که ما داریم و ان حقیقتی که برای نفع مملکت هست و ما میخواهیم بگویم آن را تحریف میکنند و تقلب برایش قائل میشوند عرض کنم در آن تاریخی که در خراسان بودم در کلات محبوس بودم حشم میری شد در کوههای هزار مسجد فتحالملک الان زنده است آن وقت حاکم کلات بود یک میلیون نیم دو میلیون بره داشت به من گفت این حشم میری چیزی نیست برای خراسان همان وقت معلوم شد که شاید ۱۵ یا ۲۰ میلیون حشم در خراسان بود به طوری که (واقعاً آقای علم این را که عرض میکنم شوخی نمیکنم) بره یکی سه عباسی بود توجه بفرمایید و کسی نمیخرید میمیرد میریختند دور در اثر آن اشتباه در زمان جنگ مقدار زیادی از احشام ما از بین رفت در کابینه گذشته روی یک اشتباه برای این که باید پول بیاید به مملکت یک تصویبنامهای گذاردند شصت هزار رأس گوسفند و بعد دویست هزار تا صادر کردند و این باعث شد که این دامنه قاچاق جنوب مرز که انشاءالله دارم صورتی تهیه میکنم آنهایی که با قاچاقچیان شریکند و مردم را متهم میکنند و آلوده میکنند صورتش را بیون میآورم کار قاچاق و صدور اغنام رسید به جایی که امروز جناب آقای وزیر کشاورزی من نمیتوانم بگویم قیمت گوشت را ببرید به جای که دیگر قدرت خرید مردم ندارد حالا پول ما را توی سرش زدند تنزل دادند مال دیگران را بردند بالا بماند با این بازار مصنوعی این حقهبازی شیادی راجع به تعطیل نفت دیگر آن را که سطح زندگیشان چه بود به کجا رسانده و ما را به کجا رسانده اینها همه درد و دل است ما چه باید بکنیم آقا اگر یک زراعت و صنعت عمل مفید دیگر باید ترقی کند و بالا برود یک محصول مفید نباید پایین بیاید من اگر دولت بودم بدانید و آگاه باشید یک هیئتی نه با کار نفت نه با پارلمان و نه با سنا نه با دولت نه با جایی تماس داشته باشد مینشانند که اینها را برای یک مدتی سه چهار، سال پروژه بدهند که به هم تلفیق بشود آقای علم دارد در گرگان پنبه بالا میرود بسیار خوب برود قیمت پیدا کند اما حشم نباید پایین بیاید و از بین برود برنج دیگر کاشته نمیشود وضع توتون اینطور است و از بین رفته است و الان یک وضعی است که دولت عاقل دولت خدمتگذار باید اینها را به هم تلفیق بدهد که ما اگر پنبهیمان زیاد بشود چه بکنیم بازار صدورش را چه کنیم راجع به تریاک اگر کشت آن را ترک کنیم زیره سبز به جای آن به کاریم برای علوفه و مرآتع ماشین پرس چه جور تهیه کنیم چه جور فکر کنیم که مملکت ما غنی بشود که در سال بتواند ۱۵ میلیون حشم هم صادر کند و با وضع حاضر در تمام شهرستانها وضع محصول معلوم نیست من الان متوصل به وزات دارایی هستم به آقای علم متوسل شدم به دیگران متوسل شدم گرگان و گنبدقابوس که محل قلعه است پریروز خدا پدر فروزان را بیامرزد که موافقت کرد ۵۰ تن گندم کمک کند بدهد به قلعه گرگان نان کیلویی ۱۳ ریال شده برای این که اولیای امور درست عمل نمیکنند درست جواب وکیل را نمیدهند که چه باید بشود و کاری بکنند در جایی که گندمخیز است لااقل نزدیک خرمن خودشان دچار مضیقه نشوند آقای وزیر کشاورزی جنگلهای گرگان را در موقع جنگ اگر قشون متجاوز بیحق آمده یک مقداری قطع کرده این جنگلها زیرش مرتع بود از یک طرف گود میداد به اراضی، اینها از بین رفته گوسفند امروز از رشت و بجنورد و گرگان و مازنداران تا دامنه آستارا هی گم شده شاید باید الان فکر کنید میآید شکایت میکنند معاون جنگلبانی کی است؟ من شاید مقدمتر از این هستم که بگویم که فلان مأمور باشد یا نباشد من دلم میسوزد مأمور باید یک جایی باشد که فکر کند برای آنجا چه جور کار کند آقای وزیر کشاورزی شما امروز مسئولید نباید بگذارید گوسفند گاو و بز و میش و اسب و قاطر و الاغ صادر بشود مگر این که خود مملکت اشباع بشود آن وقت مازادش میرود بیرون برای تأمین این منظور باید مرآتع را تقسیمبندی بکنیم باید مرآتع را معین کنید در ۴۷ هزار قریه ایران این گاوبندیهای ایران که امروز دارد به تراکتور و صنعت تبدیل میشود آقای امیر تیمور من در یک گزارش که پیشگاه اعلیحضرت فقید عرض کردم در سال ۱۳۱۷ نظر دادم که هر دهی گاوبند دارد باید کدخدا و مباشر هر کدام یک مادیان داشته باشند برای این که من آن وقت فکر کردم و تحقیق کردم ۴۵ هزار دهستان در ایران است نود هزار مادیان داشته باشیم امروز هیچ متوجه هستید عبای نائین و اصفهان چرا بهتر است عباهای جاهای دیگر ایران است میدانید برای چیست آقایان وزرا به من بگویید برای (یکی از نمایندگان- با سلیقهترند) آقایان اصفهانیها شما بگویید نمیدانید برای این که هنوز عبابافهای نائین از پشم شتر استفاده میکنند (ارباب- لطف در پشمش است) از پشم شتر استفاده میکنند نباید بگذارید اگر موتور آب شتر را ببرد اما شتر هم باید برای استفاده مملکت باشد این حیوانی که خار میخورد باید حفظ بشود پس عرض من از این سؤال و سؤال دیگرم که راجع به اراضی بیرون آمده از آب بحر خزر که در اینجا توضیح دادم این است که از حالا باید کمیسیون معین بشود بری تمام قراء به نسبت استعداد چه جور گوسفند باید آماده کرد از مرآتع چه جور باید استفاده کرد
رئیس- آقای شوشتری یک ربع وقت شما درباره سؤال تمام شد
شوشتری- ده دقیقه اجازه بفرمایید تمام میشود
رئیس- دفعه دوم بفرمایید آقا وزیر کشاورزی.
وزیر کشاورزی- جناب آقای شوشتری سؤالی فرمودند (دکتر عدل- اول خلاصه سؤال را بفرمایید)
راجع به صدور اغنام از کشور که در سال ۱۳۳۱ هیئت وزرا بنا به پیشنهاد وزارت اقتصاد ملی تصویب نمودند که تعداد ۶۰ هزار رأس گوسفند به تدریج و به مدت ۸ ماه به کشور عربستان سعودی فرستاده شود از این لحاظ برای این که گشایشی در امر ارز پیدا شود و همچنین به صادرات مملکت کمک بشود و مرتباً کشور عربستان سعودی تقاضا میکرد این تصور بنا به صادر شد و به موجب آن تصویبنامه تعدای گوسفند صادر شد این تصویبنامه در یک سال و شش ماه پیش منقضی شد و تا آنجایی که بنده اطلاع دارم از آن تاریخ تا به حال تصویبنامهای برای صدور اغنام صادر نشده است (احسنت)
رئیس- آقای شوشتری بفرمایید.
شوشتری- جوابی که جناب آقای وزیر کشاورزی دادند (افشار صادقی- بسیار متین بود) در این قسمت همین دلیل بنده است که فرمودند تا یک سال و شش ماه پیش ۱۶۰ هزار گوسفند طول کشیده این مدت وقت را لازم نداشت و این باز گرد این باب را قاچاقچی وقتی که از این را استفاده کرد دیگر چه جور میشود اور را برگرداند از این راه مگر این که خدای نکرده مرگش بدهد جناب آقای وزیر کشاورزی من سؤالم را به طور اختصار به این نحو کردم اما انتظار داشتم شما که دولتید شما که وزیرید عرض مرا متوجه کنید عرض کردم الان و تذکر جناب آقای رئیس مرا وادار کرد که حالا تذکر بدهم سه سال قبل که در آذربایجان آن سرما آمد آن احشام از بین رفت اگر وزارت کشاورزی توجه میداشت و چند ماشین پرس تهیه شده بود در موقع بهار از علوفه از علف دشت ترکمن و سایر قسمتها لوث میشد اندک میشد بستهبندی میشد آذربایجان به آن وضع نمیافتاد این عرضی که من کردم برای جلوگیری از صدور گوسفند است مادامیکه به قدر اشباع مملکت تهیه نکردهاید نباید اجازه صدور بدهید حتی خاطرم هست چندی قبل تذکری اینجا دادم که برای این مملکت اشباع بشود حق آن است که هفتهای دو روز تمام مملکت گوشت خوردن را ترک کنیم و میشود آن حیواناتی که تولدی میکنند به عنوان دیگر نکشیم نگذاریم بمیرند که حی تکثیر بدهیم و زیاد کنیم غرض من جلوگیری از قاچاق است تکثیر اغنام و احشام است اشباع مملکت است به تهیه این دیدن صادرات مملکت آقای وزیر کشاورزی قادر است خراسان ما استعداد دارد که سالی ده میلیون گوسفند صادر کند از این مملکت من نمیخواهم ببینم شما چه نقشهای دارید چه فکری دارید که این مملکت را از این وضعیت نجات دهید برای این که آقایان من باید وظیفه خودم را انجام دهم من جریان را طوری میبینم که پنج سال دیگر شش سال دیگر گوسفند گیر اغنیا و آن بیرحمهایی که اگر یک مقداری دین و اخلاق باشد فلان آدم نمیرود پرتقال فلسطینی بخورد یکی هفت تومان به شما بگویم وضع گوشت طوری میشود که به آنها هم نرسد (میراشرافی- حالا هم نمیرسد)
باید برای مردم فکر اساسی کرد فکرش این است که باید شما یک کمیسیونی دعوت کنید اگر بنده را هم لایق میدانید دعوت بفرمایید بیایند نظریات خودم را راجع به این مرآتع عرض کنم که چه جور سهل و بدون خرج میتوان تمام رعایای مملکت را دارای میش کرد دارای گوسفند کرد دارای اغنام کرد اینها یک کارهایی است که خیلی سهل نیست اما اگر بنا بشود وکیل سؤال بکند تا آقا هم یک جوابی بدهید درست مثل سؤال اداری میشود و جواب جناب آقای دکتر امینی امیدوارم این نظر مرا آقا توجه بفرمایید خدا شاهد است بزرگترین خدمت به مملکت تأمین گوشت و روغن و نان است (صحیح است)
رئیس- آقای مرآت اسفندیاری در مرتبه دوم میخواستم با آقای وزیر دادگستری در مورد سؤال تذکری بدهند بفرمایید آقای مرآت اسفندیاری.
مرآت اسفندیاری- جناب آقاس شوشتری اجازه نفرمودند که برای بار دوم جناب آقای رئیس اجازه بفرمایند بنده یا همکار محترم بنده آقای زنگنه بیاییم پشت تریبون و تذکر بدهیم غرض از این سؤال چه بوده؟ و آیا واقعاً جوابی که داده شد قانعکننده بود یا نه ممکن است حضرت مستطابعالی این سؤال را که از طرف ما شده بود و تبانی هم نشده بود جناب آقای شوشتری سؤالی دیگر مطرح بفرمایید و با سوابقی که دارید ممکن است بهتر مالتان را به سمع آقایان برسانید جناب آقای وزیر دادگستری توضیحات کافی نسبت به سؤال بنده و آقای زنگنه داده بودند که به عرض آقایان رسانیده بودند ولی به نظر بنده قانعکننده نه برای بنده بود و نه برای آقای زنگنه و خیال میکنم شاید صورت آن طوری که باید و شاید درست تهیه نشده بود نظر بنده و آقای زنگنه این بود که مالکین زمینهای موات اطراف کرج یعنی دو طرف جاده چه کسانی هستند اگر موضوع قراء و قصبات بود شاید ذکر نام مالکین خیلی ساده بود مالکین زمینهای موات را امروز به تصرف درآوردند و شاید هم خیلی از آقایان میدانند که چه اشخاصی تراکتور انداختهاند و الان هم مشغول شخم و بهرهبرداری از همین زمینهای هستند که متعلق به یک عده رعایای بدبخت است این است که من تشکر میکنم از حضورتان که به اطلاع مجلس رسانید استدعا میکنم که یک صورت کاملی از زمینهای موات نه با متراژ نه این که بفرمایند این ده و آن ده نه این که بفرمایند اینجا مشاع بوده و آنجا مشاع نبوده است صورت به اسم کامل بیاورید که همه آقایان استحضار کامل حاصل کنند که مالک کیست (صحیح است)
رئیس- آقای وزیر دادگستری
وزیر دادگستری- البته بنده اطلاعاتی که که به عرض آقایان رساندم اطلاعاتی بود که از اداره ثبت رسیده بود و چیزی نبود که بنده اظهارنظر بکنم ولی برای اراضی موات کسی ثبت نام نکرده است و تقاضای ثبت این عنوان هم از کسی قبول نمیشد جز از دولت ولی بنده خواستم از آقایان تقاضا کنم که از آنجایی که مأموریت داریم که احقاق حق مردم را بکنیم اگر اشخاصی هستند که حقشان تضییع شده و شکایتی دارند بیایند شکایت بکنند البته رسیدگی میکنیم (دکتر جزایری- اینها مال دولت است) متأسفانه امیر آباد که متعلق به خود دولت بوده به عنوان اراضی موات آمده تقاضای ثبت کرده بنده عرض میکنم در مورد اراضی مواتی که بوده اشخاصی آمدند به عنوان اراضی موات ثبت دادهاند و ورقه مالکیت گرفتهاند اگر مسلم باشد واقعاً که تجاوز و ظلم به حقوق عمومی شده بنده با اجازه آقایان لایحهای میآورم که این اشخاص به خصوص به عنوان کلاهبردار تعقییب کنند آقایان موافق بفرمایند عرض کردم اگر آمدند شکایت کردند (رضایی- ثبتش برخلاف قانون بوده است) نه آقا ثبتش برخلاف قانون نبوده است عرض کردم به عنوان اراضی موات کسی تقاضای ثبت نکرده است اگر آقایان دیدید رودربایستی ندارد اگر مواردی ارائه فرمودید که تعقیب کرده بودند با مأمورین توانی کردهاند بدون معطلی ما آنها را تعقیب میکنیم اگر هم مجوزی نداشته باشیم مجوزش را تعطیل میکنیم و آنها را تعقییب میکنیم اما به طور دستهجمعی به عقیده بنده صحیح نیست این صورتی بود که عرض کردم اگر آقایان اطلاع دارند محافظهکاری نفرمایند اهم از این که در این مجلس باشد یا در خارج بفرمایند بنده تعقیب میکنم (میراشرفی- اگر مربوط به خودتان هم باشد قبول دارید؟)
۴- آقای دکتر بینا راجع به ارز محصلین و جواب آقای وزیر فرهنگ
رئیس- آقای دکتر بینا بفرمایید سؤال شما از اقای وزیر فرهنگ مطرح است
دکتر بینا- سؤالی که بنده کردهام پنج ماه قبل از دولت سابق راجع به ارز محصلین و تبعیضاتی که برای پرداخت ارز آنها اتفاق میافتد من سؤالی کرده بودم از وزارت فرهنگ متأسفانه جوابی نرسید که ناچار شدم سؤال را در دولت فعلی تجدید کنم جناب آقای وزیر فرهنگ بهتر و شاید بهتر است هر کس به مسئولیت خطیر خود و اهیمت وزارت فرهنگ که ترتبیت نسل جوان و آینده کشور را به عهده دارد متوجه میباشد (ارباب- اگر چند سال بمانند مسلماً اصلاح میفرمایند)
با نهایت تأسف باید اذعان نمود در کشور ما این همه خرج که برای تأسیسات و ایجاد کارخانهجات و غیره میشود صد یک آن صرف کارخانهجات آدمسازی در داخله کشور و تأمین هزینههای تحصیلی دانشجویان در خارج از کشور نمیشود. جناب آقای وزیر فرهنگ این کارخانهجات و تأسیسات این مظاهر مادی تمدن کنونی جهان را با صرف دلار و لیره در کمترین مدت میتوان تهیه کرد ولی تربیت افراد تحصیل کرده که کسرت تعدد آنان ضامن بقا و استقلال کشور میباشد به این آسانیها و با پرداخت لیره و دلار میسر نیست تمام این تأسیسات و کارخانهجات در مقابل فشار تعددی یک حریف نیرومند به یک ترفهالعین از دست میروند چنانکه در شهریور بیست نمونه آن را دیدیم ولی آنچه که از فضل و علم و دانش نصیب افراد این مملکت میگرد به آسانی از دست نمیرود بنابراین چنانکه عرض کردم کارخانه و تأسیسات با پول و در حداقل مدت با مشورت و همکاری مهندسین مشاور مشرفالدوله که مجدداً برای تفریط میلیونها دلار و لیره مشغول تنظیم نقشههای شیطانی است میتوان تهیه نمود ولی یک فرد عادی را با پول و زور و قدرت نمیتوان تربیت کرد زیرا برای تربیت یک نفر بایستی سالها متحمل زحمت و صرف وقت شد. آقای وزیر فرهنگ بنده کسی را در خارج ندارم که برای خاطر او این حرفها را بزنم (کریمی- آقا این سؤال است یا خطابه) تحقیق فرمایید تاکنون با اداره تعلیمات عالیه وزارت فرهنگ حتی برای توصیه و تقاضای ارز دانشجوی مراجعه نکردهاند ولی جناب عالی باید به فکر این پدران و مادرانی که با هزاران زحمت مشقت اطفال خود را برای تحصیل و تربیت به خارج میفرستند باشید به جای این که وزارت فرهنگ مانند یک مربی واقعی تمام وسایل تحصیل و راحتی و زندگی دانشجویان فراهم کند به وضع مقررات غلاظ و شداد اولیای محصلین را که در خارج مشغول تحصیلند دچار زحمت و مشقت میکنند و محصلین را در خارج از کشور نسبت به مملکت خود بدبین مینمایند. ممکن
است گفته شود باید وسایل تحصیل دانشجویان را در داخله مملکت فراهم آورد بنده هم با این فکر و عقیده موافقم ولی جناب آقای وزیر فرهنگ وقتی شما حتی در داخله مملکت در داخله دبستان و دبیرستان به حد کافی برای تحصیل اطفال مردم ندارید اولیای اطباع برای ثبتنام و قول دادن فرزندان خود در مدارس تشبث گرده به هزار نفر مراجعه میکنند لااقل به کسانی که به خرج خود را برای ادامه تحصیل به خارج میفرستند کمک کنید (صحیح است)
آقای وزیر فرهنگ شما بهتر میدانید که تنها سرمایه ثابت پابرجای مملکت همین جوانانی هستند که وقت خود را صرف تکمیل معلومات مینمایند و باز بهتر میدانید که دوام و استقلال و عظمت مملکت همین جوانان هستند که تحصیل کرده و خود را آماده خدمت به مملکت میکنند. سه سال پیش که وضع ارزی دولت خوب نبود خرج تحصیل دانشجویان ایرانی در آمریکا از طرف اداره اصل چهار پرداخت میشد به این معنی که به هر دانشجویی که در مدارس عالیه آمریکا تحصیل میکرد ماهیانه ۱۶۰ دلار به قراری دو دلاری ۴۱- ۵ ریال است فروخته میشد این مبلغ فقط برای تأمین مخارج معاش دانشجو پرداخت میشد و هزینه ثبتنام مدرسه و کتاب و ناخوشی دانشجویان طبق تصدیق مدرسه و گواهی مریضخانه با همان نرخ ۴۱- ۵ ریال به اولیای محصلین داده میشد از شهریور ۳۳ به این طرف که مبلغ ۵۰۰ هزار دلار برای تأمین مخارج تحصیل دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا از طرف ارز چهار در اختیار وزارت فرهنگ گذاشته شد وزارت فرهنگ با همان میزان ۱۶۰ دلار را با نرخ ۴۱- ۵ ریال و برخلاف مفاد قانون ترمیم حقوق فرهنگ مصوب ۱۱ آذر ماه ۱۳۳۳ که در تبصره ۱۳ آن چنین مقرر گردیده و بنده برای این که تذکری باشد خدمت آقایان عین آن تبصره را اینجا قرائت میکنم.
تبصره ۱۳- وزارت دارایی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون به محصلینی که در خارج از این کشور مشغول تحصیل نمیباشند اعم از این که دوره متوسطه را در داخله یا خارجه به پایان رسانده باشند و جریان تحصیلی آنها مورد تأیید وزارت فرهنگ و سرپرست محصلین خارجی باشد ارز به نرخ دولتی احتساب گواهینامه بفروشند. الان وزارت فرهنگ با این که ۱۶۰ دلار به دانشجویان مقیم آمریکا میدهد و به نرخ ۵- ۴۱ ریال به آنها حساب میکنند این عمل وزارت فرهنگ مقایر با قانون ۱۱ آذر ۲۳ است و وزارت فرهنگ مانند اروپا باید با آنها حساب کند یعنی ۳۲ ریال و همین ۵ ر ۴۱ ریال برخلاف قانونی است که در مجلس تصویب شده و به غیر از همسن ۱۶۰ دلار ارز دیگر به محصلین داده نمیشود در صورتی که هر محصلی از ۳۰۰ دلار تا ۸۰۰ دلار هزینه تحصیلی و ثبتنام به تفاوت برای هر سال تحصیلی دارد همچنین خرید کتاب و ناخوشی خود را با ۱۶۰ دلار چگونه تأمین کنند؟ تنها همین ۱۶۰ دلار به اینها داده میشود و آن هم به جایی نمیرسند و در همین ۱۶۰ دلار هم تبعیض میشوند وزارت فرهنگ باید تمام وسایل آسایش محصلین را فراهم کند اما راجع به تبعیضی که به محصلین مقیم اروپا شده است به آنها تفاوت از بیست لیره تا بیست و پنچ لیره تا سی لیره داده میشود بنده نمیدانم محصلینی که در اروپا تحصیل میکنند چرا باید برای یکی سی لیره بدهند برای دیگری ۲۵ لیره و برای آن یکی بیست لیره لابد آن هم تحت نفوذ اشخاص واقع شده است و پدران و مادران آنها عمال نفوذ میکنند که به یکی سی لیره میدهند و به دیگری ۲۵ لیره اینها سؤالی است که بنده کردهام یکی برای ۵- ۴۱ ریال که در آمریکا درست کردهاند و نرخ ۳۲ ریال در اروپا و تبعیضی که در اروپا میکنند سی لیره از به یکی از و بیست لیره به دیگری و بیست و پنج لیره به یکی دیگر میدهند استدعا میکنم جواب کافی بدهند.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ- (دکتر مهران) اشکالاتی که جناب آقای دکتر بینا راجع به ارز دانشجویان داشتند قسمت اعظمش رافع شده است اولاً این که ارز دانشجویان مقیم اورپا که بعضی سی لیره و بعضی بیست و پنج لیره و بعضی بیست لیره پرداخت میشود این اشکال به کلی رفع شد و فعلاً به کلیه دانشجو این مقیم اتریش و آلمان ماهی سی لیره به کلیه دانشجویان مقیم اروپای غربی مثل فرانسه بلژیک و سوئیس ماهی سی و پنج لیره پرداخت میشود بنابراین تبعیض از بین رفته محصلین مقیم آمریکا البته همان طوری که فرمودید هر ماهی ۱۶۰ دلار برای مخارج آنها به منظور پرداخت حقالتعلیم مدارسی که اغلب مدارس آنجا حقالتعلیم آنها زیاد است کافی نبود البته چون ارز آنها را در اداره همکاری اقتصادی آمریکا میداد ما با؟ آنها تماس گرفتیم و قانعشان کردیم که باید به محصلین مقیم آمریکا یک مبلغی اضافه بر ماهی ۱۶۰ دلار پرداخت کرد و آنها هم موافقت کردند که برای حقالتأمین که میدهند به مدرسه و به منظور پول کتاب به میزان نصف پرداخت شود به آنها به نرخی که کمتر ارز داده میشود البته این اشکال هم مرتفع شده اما یک مطلب است و آن این است که باید دانشجویانی که در خارجه تحصیل میکنند توقع و انتظار داشته باشیم در قبال این مساعدتها و کمکهایی که به آنها میشود خود آقایان میدانند امروز اگر دلار به نرخ ۳۲ دلار داده میشود تفاوت این نرخ با نرخی که رایج است این از بودجه دولت داده میشود نسبت به محصلین آمریکا هم همینطور خواهد شد بنابراین انتظار و توقع ما از دانشجویان این باید باشد که در قبال این کمکها و همچنین مساعدتها که اولیای به آنها کمک میکنند منضماً درس بخوانند و از حیث اخلاق و رفتار طور عمل بکنندکه شایستهشان کشور ما در خارجه باشد البته در این بابت بنده هیچگونه اقماضی نخواهم کرد و یک مقرراتی هم تنظیم خواهیم کرد که دانشجویانی که در خارجه هستند منظما درس بخوانند و از این مزایا استفاده بکنند (صحیح است) (دکتر سعید امامی- اگر درس نخوانند برشان گردانید)
البته همین کار را خواهیم کرد البته دانشکدههای ایران را هم تقویت کنیم به دلیل این که بسیاری از دانشجویان بنیه مالی رفتن خارجی را ندارند و بایستی در ایران تحصیل کنند اجالت بعضی از دانشکدهای ما جای برای تمام داوطلبان ندارد باید کوشش کنیم که این دانشکدها هم کامل شود بنابراین همانطور که ملاحظه میفرمایید اشکالاتی که بود قسمت اعظمش مرتفع شد و ما امیدواریم که این دانشجویانی که مورد علاقه همه آقایان هستند و واقعاً اسباب امیدواری مملکت هستند طوری رفتار کنند که وجودشان برای کشور نافع باشد (احسنت)
رئیس- آقای دکتر بینا
دکتر بینا- بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ که به این دو قسمت توجه فرمودند و در این مدت کم وضع دانشجویان را رسیدگی کردند بینهایت از طرف دانشجویان و اولیای آنان سپاسگذاری میکنم و همین تذکری را که خودشان فرمودهاند راجع به دانشجویان کاملاً صحیح است دولت ایران و ملت ایران با نرخ ۳۲ ریال برای آنها پول میفرستد که آنها آنجا تربیت بشود برای مملکت مفید باشد البته وزارت فرهنگ هم نسبت به کادر سرپرستی دانشجویان یک تجدیدنظری بکنند تا خود سرپرستی هم دقتهای بیشتری راجع به وضع تحصیل دانشجویان به عمل بیاورند البته دانشجویان جوان است در اروپا هم وسایلی هم که ممکن است منحرف شود همان سرپرست است که باید آنها را هدایت کند و آنجا مواظب کار آنها باشد و اگر دانشجویی خدای نکرده از این کمکهایی که ملت ایران به خوندل پیرزنها و خارکنها برای آنها میفرستد که آنها را تربیت کنند خارج از قاعده رفتار کنند آنها را بدون پروا به ایران برگردانند و اما راجع به یک قسمتی که مربوط به سؤالم نیست و آقایان تذکر دادند که عرض کنم موضوع اعزام محصلین رتبه اول دانشکدهها ست به خارجه آیا وزارت فرهنگ در این قسمت اقدامی کرده یا خیر دیگر این که به محصلینی که اخیراً رفتهاند دیگر به آنها کمک نمیکنند خواهش میکنم به آنها هم کمکی بفرمایید
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- راجع به دانشجویان اول دانشکدها البته قانونی به تصویب رسیده که آنها به خرج دولت به خارج اعزام بشوند البته این قانون محتاج یک اعتباری بود که هنوز پادار نشده، بنده اقداماتی کردم که در اعتبارات سازمان برنامه که به فرهنگ اختصاص داده شده یک قسمتش پیشبینی شود برای اعزام دانشجویان به خارج البته این مربوط به دانشجویان است که بستگی مستقیم به امور عمرانی کشور دارد این عده را خواهیم توانست در ضمن اجرای این برنامه به خارجه بفرستم عده دیگر میماند در رشتههای دیگر که ارتباط مستقیم به امور عمرانی ندارد و تحصیل کردهاند امیدوارم اگر توانستیم اعتبار بگیریم برای آنها هم فکری بکنیم (دکتر بینا- باید اعتبار بگیرید قانون گذاشته است) (تیمورتاش- راجع به محصلینی که تازه رفتهاند اقدامی نشده)
در قانون البته همان طور که ملاحظه میفرمایید در قانونی که در آذر ۱۳۳۳ به تصویب رسیده در آنجا قید شده که کلیه دانشجویانی که در آن تاریخ با حائز بودن شرایط مشغول تحصیل هستند ارز بدهند و به آنها داده نمیشود (تیمورتاش- تا آن تاریخ در قانون به هیچ وجه قید نشده است) اجازه بفرمایید قانونی هست که در آن تاریخ تصویب شده البته به عدهای که تا آن تاریخ بودهاند شامل میشود (تیمورتاش- چه دلیل دارد که به بقیه ندهند عرض کردم این دادن عرض تفاوت قیمت دارد و باید این تفاوت ارز را در بودجه پیشبینی کرد در آن صد میلیون ریال پیشبینی شده در بودجه کل که تفاوت این ارز را دولت از بودجه میدهد البته همه را روی حساب بیاوریم یک عده معینی میشود ارز به آنها داد برای عدهای که بعد رفتهاند در نظر گرفتیم به هر ترتیب که آنها مراجعت میکنند به ترتیب به آنها هم بدهند (تیمورتاش- منظور این قانون این نبوده است)
رئیس- آقای تیمور تاش سؤال دیگری را دارند جواب میدهند و شما نمیگذارید
وزیر فرهنگ- توجه بفرمایید
تبصره ۱۳- این است که وزارت دارایی مکلف است از تاریخ تصویب این قانون به محصلینی که در خارج از کشور مشغول تحصیل میباشند اعم از این که دوره متوسطه را در داخله یا خارجه به پایان رسانده باشند و
جریان تحصیلی آنها مورد تأیید وزارت فرهنگ و سرپرست محصلین خارجی باشد ارز به نرخ دولت بدون احتصاب گواهینامه بفروشند- این قانون اجرا شده از تاریخ اجرای این قانون ما به کلیه دانشجویان ارز دادهایم (اسکندری- آقای دکتر مهران به همه آنها هم ندادهاند) تا آنجایی که اعتبار داشتهایم دادهایم حالا مورد بقیه باید اعتبارش را تأمین کنیم عرض کردم این تفاوت قیمت ارز بایستی از یک محلی داده شود این محلی که فعلاً در بودجه پیشبینی شده یک اعتبار محدودی است و این اعتبار عجالتاً برای تفاوت ارز آن عدهای که موقع تصویب این قانون مشغول تحصیل بودهاند البته آنهایی که مقدم هستند آنها را ازشان دادیم بدون استثنا و آنهایی که از آن تاریخ به بعد رفتهاند بدون هیچگونه تبعیضی به نوبت میدهیم یعنی آن کسی که در ماه دی مشغول تحصیل شده بود مقدم خواهد بود بر آن کسی که در ماه به همین مشغول شده (احسنت)
بنابراین به آقایان اطمینان میدهم در حدودی که اعتبار پیشبینی شود و تأمین شود نظر آقایان تأمین خواهد شد و اولیای دانشجویان هم کمال رضایت را از این بابت دارند چون میداند به هیچوجه منالوجوهی تبعیضی نخواهد شد (میراشرفی- تبعیض خیلی زیاد شده است)
۵- سؤال آقای دکتر جزایری راجع به دادگاه شوشتر و جواب آقای وزیر دادگستری.
رئیس- آقای دکتر جزایری
دکتر جزایری- هیچ فراموش نمیکنم برای اولین مرتبه در سال ۱۳۲۲ که از طرف اهالی شوشتر دعوت شده بودم رفتم آنجا خدمت مرحوم سردار محتشم بختیاری پدر بزرگوار آقای حمید بختیار وکیل محترم شوشتر ایشان ضمن بیاناتی فرمودند که در سال ۱۲۹۴ شمسی با عدهای از سوارهای عشایر از پل شادروان به شوشتر عبور میکردیم این پل دایر بود و تمام میان آب شوشتر تشکیل شده بود از باغستانهای مرکبات و انگور و یکی از آبادترین نقاط ایران بود فرمودند برو و وضع اینجا را حالا ببین گویا دو سال بعد این سد را خراب کردند شوشتریها عقیده دارند و میگویند این پل را عمال شرکت نفت ساوه خراب کردهاند این عقیده آنهاست تمام این ۶۰ هزار هکتار زمین تبدیل به دزدزار شده عرض میکنم برای این که شبها مردم نمیتوانند از آنجا عبور کنند و همان جا میخواستند ما را هم لخت کنند در آنجا به ایشان عرض کردم که متأسفانه باغستآنها از بین رفته این مقدمه را برای این آوردم که عرض کنم جایی که اسمش شوشتر است و یک وقتی حاکمنشین خوزستان بوده و هشتاد هزار جمعیت داشته و مرکز تجارت بوده و تمام صندوقهای مردم پر از طلا بوده از برکت شرکت ساوه تبدیل به یک خرابه بدبخت پر از چشمهای تر اخمی و کچل که خوی اعلیحضرت همایونی که چند سال تشریف بردند آنجا ترحم به حال آنها کردند بنده یقین دارم که نمایندگان محترم خوزستان با تمام قوا برای رفاه حال این استان کوشش کردند و متأسفانه هر جا به خرابی کشیده میشد خرابی به قدری است که اصلاح شدنی نیست این شهرستان که امروز سی هزار نفر مرکزش جمعیت دارد و کلاً صدهزار جمعیتش میشود یک دادگاه بخش ندارد در چند سال قبل شرکت سابق نفت گفت این شوشتریها لیاقت ندارند اینها آدم نیستند و این استان باید خراب شود دادگاهش را هم برد مسجد سلیمان مردم اگر دعوا دارند باید با هم راه بیفتند، راه را هم بردند از شوشتر به دزفول نمیدانم چرا، خلاصه اینها باید سوار الاغ بشوند شاکی و طرف بیایند بروند مسجد سلیمان یا دادگاه اهواز استدعا کردیم از دولت گذشته که حالا که دادگاهی تشکیل میدهید خود آقایان خوزستانی هم تقاضا کردهاند و بنده هم که یک خوزستانی کوچکی هستم استدعای ما این است که یک دادگاه بخشی برای شوشتر که حاکمنشین خوزستان بوده و مرکز انتخابات است و مردم هم فداکاری کردهاند توی این شهر نشستهاند توی آن گرما یک دادگاه بخش تشکیل شود استدعای من این است که این دادگاه شکیل شود آیا شده است یا نه جواب بدهند.
رئیس- آقای وزیر دادگستری
وزیر دادگستری- عرض کنم این چند روزی که من مطالعاتی در دادگستری کردم به این نتیجه رسیدهام که بیش از صد نفر قاضی در دادگستری کم داریم و مخصوصاً در همین دادگاهها و حال میخواستم به جناب آقای دکتر جزایری اطمینان بدهم و در بودجه سال ۳۴ هم پیشبینی شده و امیدوارم به همین زودیها دادگاه شوشتر را تشکیل بدهند به شرط این که بودجه وزارت دادگستری را زودتر تصویب بکنید. (یکی از نمایندگان- دادگاه ایلام چه طور؟) عرض کنم در جلسه قبل که من نبودم آقای شمس قناتآبادی فرمایشاتی فرنمودند بنده خواستم مقدمهای عرض کنم که روابط بین ایشان و بنده روابط شخصیمان کاملاً حسنه است به عقیده من ایشان از اشخاصی هستند که بنده به هوششان و به ساختشان و به بیاناتشان ایمان دارم و اگر لابد فرمایشاتی فرمودند روی مصلحت عمومی بوده است ولی چون در آنجا یادی از بنده کردند خواستم به طور اجمال جوابی خدمتتان عرض کنم ایشان بعد از مدتی که کنکاش کردند فرمودند که وزیر دادگستری هیئت بازرگانی ترک را پذیرایی کرده و معلوم نیست این کار به وزیر دادگستری چه ارتباطی دارد؟ عرض کنم آقای منصورالملک سفیر کبیر ما در آنکارا یک شرحی نوشته بودند این آقایان را که آمدند آنجا پیش بنده بنده پاکت را باز نمیکردم و عرض میکردم چون بنده وزیر دارایی نیستم تشریف ببرید پیش وزیر دارایی (قناتآبادی- بله باید این کار را میکردید) بله صحیح است چون این کار خیلی هم علاقمند به آبروی مملکت هست (قناتآبادی- آقای امینی در مقامها افراد دخالتی ندارد یعنی آن آقا باید میرفت پیش وزیر دارایی) هیچ ضرری ندارد که آقایان بیایند پهلوی شخصی که تا هفت روز قبل وزیر دارایی بوده و اطلاعات اقتصادی هم داشته است حالا میفرمایید بنده که از کجا رفتهام اطلاعات اقتصادی هم یک دفعه از بین رفت شرحی بنده نوشتم به شرکت نفت و وزارت دارایی و خیر مقدم هم گفتم و این که تشریف آوردند آنجه و امیدوارم رابطه اقتصادی ایران و ترکیه توسعه پیدا کند و بعد راهنمایی کردم آقایان را به وزارت دارایی بنابراین بنده از این قسمت خیلی متشکرم که آقای شمس قناتآبادی که مخالف دولت هستند یک نقطهضعفی برای دولت پیدا کردهاند که آن این مطلب بود (قناتآبادی- نخواندید ببینید بنده چه گفتم) بله عرض کنم مطلب دیگر این است که بند یک عده لیسانسه را از وزارت دارایی بیرون کردم اولاً بنده مکرر در این مجلس عرض کردم که برای کار بودجه و تعدیل بودجه بایستی سازمان وزارتخانهها مرتب باشد و برای کارمندان اضافی یک فکر اساسی کرد و مادام که کاری نیست این کارمندان را باید حقوقشان و مزایایشان را بگیرند و نمیدانم چطور شد این چند روزه یکدفعه کارمندان لیسانسه شدند این لیسانسهها مدتی پیش آقا درس خوانده و لیسانس گرفتهاند اینها همهشان رتبه سه و چهار نیستند اشخاص مختلفند از رتبه چهار دارند تا رتبه نه (نراقی- فقط باید لیسانسهها را بیرون کرد) شاید چند نفرشان هم لیسانسه باشند بنده نمیدانم چطور در ظرف این چند روز همه اینها لیسانسه شدهاند بنده با آقای شمس قناتآبادی مکرر عرض کردم که بنده خیال میکنم مخالفین دولت البته باید از هر چیز استفاده بکنند از هر پیشامدی باید استفاده بکنند و به دولت حمله بکنند من جمله از غیبت وزرا (میراشرفی- مگر از وزرا میترسند که در غیبت شما حرف بزنند) (قناتآبادی- مجلس را تهدید میکنند) آقای رئیس حرف مرا تهدید میکنند
رئیس- آقای قناتآبادی شما اجازه خواستهاید به شما اجازه داده میشود بگذارید که بنده گوش کنم ببینم که چه میگوید.
وزیر دادگستری- عرض کنم آن آقایان الان حقوقشان را میگیرند مزایایشان را میگیرند منتهی قرار بر این بود در وزارت دارایی در تمام این دستگاهها اعم از مالیات بر درآمد، گمرک و غله ابن اشخاصی که زائد هستند و کاری انجام نمیدهند و کاری ندارند از سازمان کنار بروند اگر واقعاً ما میآمدیم اینها را به عنوانی که مارک رویشان گذاشتهاند خارج میکردیم بنده خیال میکردم این عنوان به صلاح این کارمندان نبود ابلاغی که بنده تهیه کردم نوشتم چون عجالتاً شما در اینجا کاری انجام نمیدهید وابسطه به سازمان هستید حقوق و مزایا هم میگیرید مطلب دیگر آقای قناتآبادی فرمودند که بنده وزارت دارایی را خراب کردم و بعد میروم به وزارت دادگستری آنجا را هم خراب میکنم و بنده میروم به وزارت فرهنگ و چه و چه بنده ۷ و ۸ یا ده روز بیشتر نیست که رفتم به وزارت دادگستری در تمام این مدت در وزارت دارایی بودم بنده گمان میکنم لااقل جناب آقای قناتآبادی از اقدامات بنده راضی نبودند و هیچ وقت هم ایراد اصولی نسبت به وزارت دارایی نفرمودند چطور شد که یک مرتبه در ظرف ۷ و ۸ روز که رفتهاند وزارت دادگستری مخرب شدهاند بنده که آنجا مخرب نبودم در وزارت دادگستری میخواهم خرابهکاری بکنم علیایحال بنده خواست خدمتتان عرض کنم این ایرادات را بنده وارد نمیشوم ولی عرض کردم که این ایرادات من حیث یک نماینده اقلیت که میخواهد به دولت حمله کند صحیح است ولی بنده خوشبختم که ایرادات بالاخره خلاصه شد در این سه جمله نه ایراد بیرون کردن کارمندان صحیح است و نه در مورد پذیرایی آقایان که به نظر بنده کار بدی نشده و اگر روی مسئولیت مشترک وزرا هم حساب بفرمایید تازه اشکالی بهش وارد نیست اما راجع به کارهایی که در مالیه کردم مکرر در مکرر در مجلس اظهار کردم که بنده ادعا نمیکنم که کار مهمی انجام دادهام ولی این افتخار را دارم که در ظرف این بیست و چند ماهی که در وزارت دارایی بودم حد اعلای کوشش را کردم و آنچه که از عهده بنده برآمده در اینجا اصلاح کردهام.
رئیس- آقای دکتر جزایری دیگر صحبتی ندارید
دکتر جزایری- فرمودند که در صدد هستند بنده دیگر عرض ندارم تشکر میکنم
حمید بختیار- قربان دادگاه شوشتر تشکیل شده ولی رئیسش خیلی بد است
۶- بیانات آقای قناتآبادی طبق ماده ۸۷
رئیس- آقای قناتآبادی
قناتآبادی- اولاً این که جناب آقای دکتر امینی فرمودند که در غیبت وزرا وکیل مخالف دولت مطالبی گفته توهمش این است که مثلاً اگر این آقایان وزرا را ضرب در ۵۰ بکنیم و رئیس محترمشان هم از مسافرت برگردند و اینجا تشریف داشته باشند کسی که بنا از حق را بگوید باکی داشته باشد نه خیر اینطور نیست این نفس آقایان وزرا و هیئت دولت است که در جلسات علنی مجلس حضور ندارند تا بیانات مخالفین و سایر نمایندگان را بشنود وزرا چه بودند و چه نبودند چه باشند، چه نباشند از نظر ما فرقی نمیکند آن حرفی که بایستی بگویم میگویم (صحیح است) و اما جناب آقای دکتر امینی فرمودید آنهایی که بیرون کردید همه اینها لیسانسه نیستند چون این عرض را بنده کردم همه آنهایی که در وزارت دارایی در اختیار کارگزینی وزارت کار گذاشتهاید و به قول خودتان گفتهاید که حقوق بگیرند و راه بروند اینها یک عده زیادی لیسانسه حقوق هستند و یا دبیرستان دارایی را دیدهاند من این مطلب را گفتم امروز که دولت میآید و مدعی مبارزه با فساد است ایا برای مملکت ما در مقابل دنیایی که به این صحنه و به این تظاهرات چشم دوختهاند تنگ نیست و حتی خیانت نیست با عنوان گذاشتن مبارزه با فساد یک عده جوان تحصیل کرده را که اکثر دو سال سه سال و چهار سال و بعضیها یک سال و نیم بیشتر نیست که به استخدام دولت در آمدهاند اینها را به این عنوان کنار بگذارید و بگویید راه بروید (صحیح است)
آنهایی که سالهای سال توی این مملکت حکومت میکردند اینها زائد بر سازمان نبودند و اینها به عنوان مبارزه با فساد نباید ترد بشوند اینها بروند و حقوقشان را بگیرند اما یک مشت تحصیل کرده اینها زائد بر سازمان بودند و اما این که من با وزارت دارایی ایشان موافق بوده ما آقای دکتر امینی شما آن وقتی که وزیر دارایی بودید اگر لوایحی آوردی در این مجلس که موافق ذوق من و آن چیزی که من اعتقادم هست از نظر مصلحت نبود مخالفت کردم و آنها که بنا به اعتقاد من مطابق با مصلحت مملکت بود موافقت کردم مخالفت و موافقت من شخص و فرد و مقام نیست من آنچه که به مصلحت طبقه محرومی که خودم را نماینده اینها تشخیص دادهام موافقت میکنم و انچه که برخلاف آن باشد مخالفت میکنم و رأی نمیدهم و اما این که فرمودید وزیر مختار یا سفیرکبیر ما نامهای نوشته است به آقای دکتر امینی این نامه را آقای وزیر مختار به آقای دکتر علی امینی ننوشته این نامه را به آقای وزیر دارایی نوشته خواه آن وزیر دارایی دکتر امینی باشد خواه آقای فروزان باشد آن روز من این مطلب را گفتم که با وجودی که آقای فروزان هستند اینها به چه مناسبت رفتهاند با آقای دکتر علی امینی وزیر دادگستری تماس گرفتهاند آیا این آقایان وزن شعر هستند یا باید اینطور باشد که کارها با نظر و دستهبندی آقای دکتر امینی انجام میشود بنده نگفتم که چرا با دکتر علی امینی تماس گرفتهاید بنده گفتم چرا با آقای وزیر دارایی تماس نگرفتهاید آنها که کار اقتصادی و بازرگانی دارند با شما نباید تماس بگیرند (صحیح است)
بنده چون مقام محترم ریاست هم تذکر فرمودند مطالبی را الساعه نمیگویم البته خیلی مطالب هست که باید درباره این دولت عرض کنم و انشاءالله همین روزها به ترتیب عرض میکنم
۷- تقدیم یک فقره طرح سه فوریتی به وسیله آقای قناتآبادی
قناتآبادی- این یک طرحی است با قید سه فوریت به امضای بالغ بر بیست نفر از آقایان برای طرح در مجلس تقدیم مقام ریاست میکنم
۸- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان حمید بختیار و آقای دکتر شاهکار
رئیس- آقای بختیار
حمید بختیار- سؤالی دارم از دولت تقدیم میکنم
رئیس- آقای دکتر شاهکار
دکتر شاهکار- سؤالی است از وزارت دارایی راجع به عدم اجرای احکام دادگاه عالی انتظامی قضات که تقدیم میکنم
رئیس- آقای عبدالصاحب صفایی- فرمایشی دارید
صفایی- بنده خواستم حق سبقت در سخن را در موقع مطرح شدن طرح بگیرم
رئیس- شما نفر اول طرح را امضا کردهاید
قناتآبادی- ایشان هم امضا کردهاند
۹- طرح و عدم تصویب فوریت طرح راجع به انتشار مستقیم مذاکرات مجلس از رادیو
رئیس- طرح تقدیمی آقایان قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
از نظر لزوم اجرای اصل ۱۳ قانون اساسی برای استحضار عمه ملت از بیانات و افکار نمایندگان امضاءکنندگان ماده واحده ذیل را به قید سه فوریت پیشنهاد و تصویب آن را استدعا دارید.
ماده واحده- از تاریخ ذیل دولت موظف است فوراً اقدام کرده مذاکرات مجلس شورای ملی در موقع تشکیل مستقیماً از رادیو پخش گریده تا عامه مردم از مذاکرات مجلس استحضار حاصل کرده و بهرهمند گردند. شمس قناتآبادی- کدیور- رضا افشار- صادق نراقی- دکتر حمزوی- قراگزلو- امیراحتشامی- شوشتری- میراشرافی- بوربور- برومند- ارباب- کریمی- بزرگنیا- کی نژاد- پیراسته- حشمتی- شیبانی- دکتر سعید حکمت- عبدالصاحب صفایی.
رئیس- من درست نظر آقایان را متوجه نشدم یعنی موقعی که مجلس تشکیل شد مذاکرات مجلس را از رادیو پخش کنند.
قنات آبادی- اجازه بفرمایید بنده توضیح عرض کنم.
رئیس- آقای صفایی اول اجزه خواستهاند.
جلیلی- امضا اول آقای قناتآبادی است.
رئیس- آقای قناتآبادی بفرمایید.
قناتآبادی- این طرح به امضا بالغ بر ۲۱ نفر از آقایان نمایندگان است برای این تقدیم مجلس شورای ملی شده است که طبق قانون اساسی و سایر قوانین و طبق اصل معنای مشروطیت مطالب و مذاکراتی در جلسه رسمی و علنی بشود و در خارج همه بدانند چون جلسه علنی است و باید همه مردم از مطالبی که در مجلس گفته میشود و مذاکره میشود اطلاع پیدا کنند (صحیح است) چرا ما مجبور شدیم این طرح را تقدیم کنیم برای این که عرض کردم در جلسه گذشته حالا هم آقای وزرا هستند میگویند دولت تنزل کرده و خودش را گذاشته به پای محرم علیخان نطقهای آقایان نمایندگان مجلس را قبل از دستور به طور کلی اجازه انتشار نمیدهد (صحیح است) با این که دولت حق ندار چنین دستوری بدهد این دولت و بودجه این دولت و بودجه همه مؤسسات را مجلس شورای ملی تصویب میکند و اجازه میدهد که پول خرج کند دولت اجازه ندارد مطالبی که در اینجا گفته میشود و متعلق به مردم است و باید منتشر بشود دولت علاء بر این و بالاتر از این کار مهمتری کرده جراید به طور کلی تحت سانسور است به هیچ وجه روزنامهای اجازه نداده یک کلام از نطق نمایندگان مخالف دولت یعنی آن کسیه از چهره آن دولت مدعی مبارزه با فساد که خودش هم حالا میداند که دورغ میگوید و خودش هم میدانست که از اول ادعای دروغ کرده پرده را کنار بکشد و چهره واقعی این دولت را فقط مصمم به خرابهکاری و ایجاد تشنج در مملکت است نشان بدهد اجازه نمیدهند در روزنامهها بیانات نمایندگان را هم منتشر کنند البته در ازایش اجازه میدهد و کمک مساعد هم میکند روزنامههای دولتی به نمایندگانی که انتقاد میکنند هر چه میخواهد فهش بدهند و این کار هیچ اشکالی ندارد بکنید قبل از شما دولتهای دیگر هم این کار را کردهاند روزنامهها را بسیج کردهاند و به نمایندگان فهش دادهاند (رضایی- دولت زاهدی هم کرد) هر دولتی که این کار را کرد بد کرد قبل از شما روزنامههایی که طرفداری از حقوق مردم میکردند توقیف کردند و مدیر آن روزنامه را به زندان انداختند قبل از شما هم دولتها رادیو را سانسور کردند نطق نمایندگان مجلس را تحریف کردند سانسور کردند اما هیچ کدام نماندند و شما هم با این رویه حکومت ممکن نیست بمانید من به شما میگویم دولتهایی که این روال را دارند به افتضاح هم خواهد رفت.
رئیس- آقای قناتآبادی در اطراف طرح توضیح بدهید.
قناتآبادی- بنابراین به نام مشروطیت و به نام اصل ۱۳ قانون اساسی به نام این که آقایان نمایندگان محترم که در این مجلس تشریف دارند اعم از اکثریت محترم و اقلیت حافظ قانون اساسی هستند و به قرآن سوگند یاد کردهاند که قانون اساسی و همه مظاهران را حفظ کنند از نمایندگان محترم تقاضا میشود تصویب این طرح را داریم.
رئیس- این طرح سه فوریتی که دادهاید مقصود این است فیالمجلس باشد.
قناتآبادی- بلی.
رئیس- من عقیدهام این است که دو فوریت داشته باشد و طبع و توزیع بشود و بعد در مجلس مطرح بشود.
قناتآبادی- یک فوریتش را پس گرفتم.
رئیس- آقای ویزر کشور توضیحی دارید.
وزیر کشور- اگر دو فوریت باشد عرضی ندارم.
رئیس- فوریت اول مطرح است آقای عمید نوری مخالفید؟ بفرمایید
عمید نوری- تعجب خواهید فرمود که بنده به عنوان مخالف اجازه گرفتم.
میراشرافی- زیاد هم تعجب ندارد
عمیدی نوری- دلیلش این است که یک مسئله بسیار واضح و روشن که اصل قانون اساسی است که مطبوعات به طور کلی آزاد است.
قناتآبادی- متأسفانه دولتها قانون اساسی را زیر پا میگذارند.
عمیدی نوری- همینطور مذاکرات مجلس شورای ملی علنی است این یک مسئله اصولی قانون اساسی است که به عقیده بنده حاجتی به قانون عادی ندارد بنده از این نظر مخالفم از نظر اصول قانونگذاری و قانوننویسی معتقد هستم که یک مسئلهای در قانون اساسی مسلم است و میبایستی رعایت شود ما بیاوریم به صورت یک طرح سه فوریتی در اینجا مطرح کنیم. (قناتآبادی- شلاق است برای دولت) و معتقد هستم که اصلاً احتیاجی به قانون نداریم این کاری نیست که احتیاج به قانون داشته باشد (کینژاد- وقتی دولت اجرا نمیکند چه کنیم؟) این امر بدیهی و عادی است و از جناب آقای رئیس محترم مجلس که همیشه توجه به این موضوع داشتند و بنده کراراً دیدهام که توجه فرمودهاند که هر وقت نطق نمایندهای تحریف میشد یا دولتی مانع انشار میشد خودشان توجه فرمودند جزو وظایف عادی خودشان بوده است که امر میفرمودند یا نطق را منتشر کنند یا رادیو را وصول مجلس بکنند این سوابقی هم در مجلس دارد بنده چون میبینم و اطلاع دارم که این جریان یک امر عادی است که حاجتی به قانون ندارد و اصل این موضوع در اختیار و از وظایف ریاست محترم مجلس است به این جهت مخالفت فوریت این طرح هستند و معتقد هستند احتیاجی به طرح قانون ندارد معتقدند ریاست محترم مجلس شورای ملی امر بفرمایند به دولت که وظیفه خود را در اخبار و مذاکرات مجلس انجام بدهد و اگر هم دولت اطاعت نکرد امر بفرمایند که دولت رادیو را وصل به مجلس بکند (کینژاد- عمل نمیکند) اگر عمل نکرد استیضایش بکنید به این جهت من معتقدم این کار احتیاج به قانون خاصی ندارد.
رئیس- آقای وزیر کشور.
قناتآبادی- موافق هم باید صحبت بکند موافق هنوز صحبت نکرده.
رئیس- در فوریت موافق لازم نیست صحبت کند همان توضیحی که دادید عنوان موافق بود.
وزیر کشور (علم)- بنده در مورد این طرح که به مجلس داده شده است لازم دیدم یک مطلبی را به عرض برسانم اولاً لازم به توضیح نمیدانم که دولتی که طرف اعتماد مجلس هست حاضر به همکاری با مجلس هست (قناتآبادی- نمیتواند نباشد) همان طور که فرمودید اتفاقا نمیتواند نباشد اگر مجلس شورای ملی یک مطلبی را مصلحت دانست ما اجرا میکنیم چه به صورت طرح باشد چه به صورت لایحه باشد چه به صورت مکاتبه مقام ریاست (صحیح است)
بنابراین به نظر بنده برای مسائل عادی که حلش هم فوقالعاده آسان است بنده مقتضی نمیدانم که یک چنین اقداماتی از طرف آقایان نمایندگان بشود (صحیح است) (قناتآبادی- دولت سانسور میکند گفتههای نمایندگان را) بنده گمان میکنم که اکثریت مجلس با عرض بنده موافقت دارد (صحیح است) (قناتآبادی- همچو موافق هم نیست) ما هیچ اصراری هم نداریم که دعا کنیم مجلس به اتفاق پشتیبان ما است نباید هم باشد در یک مملکت مشروطه نباید باشد چنین اتظاری هم نیست مضافاً به این که ما از همه انتظار نداریم که ما را تقویت بفرمایند دلائلش هم زیاد است که عرض نمیکنم (قناتآبادی- ممکن است لطفاً دلایلش را بفرمایید.)
دلایلش مشروطه بودن رژیم کشور است و در کشور مشروطه باید اقلیت باشد دلایل دیگر هم اگر داشته باشد بنده به موقع با کسب اجازه از مجلس عرض میکنم و حالا لزومی برای آن نمیبینم بنابراین این طرح را بنده عرض میکنم که هیچ لزومی ندارد (قناتآبادی- یعنی شما میخواهید برای مجلس تکلیف تعیین کنید؟) شما اظهار عقیده نفرمایید شما اینجا بفرمایید بنشینید مجلس خودش نظر خواهد داد) ابداً بنده برای مجلس تکلیف تعیین نمیکنم بنده منحیثت وزیر کشور لازم است عرض کنم که این جور لوایح (میراشرفی- طرحها) این جور طرحها و این جور اقدامات و وصل تمام مطالب بر رادیو در ولایات اثر بسیار سویی دارد (صحیح است) (قناتآبادی- ابداً این طور نیست سانسور کردن در دین اثر سوء دارد یا ندارد؟ کنترل کردم افکار و مطبوعات اثر سوء ندارد؟) صدی نود آقایان از ولایات تشریف آوردهاند به درد ولایات وارد هستند (قناتآبادی- ولایتی باقی نگذاشتهاید پدر ولایات را درآوردهاید) آقایان این را میدانند که یک برانگیختگی کوچک چه گرفتاری بزرگی ممکن است برای مملکت تولید کند (صحیح است) مضافاً به اینکه این عمل در هیچ جای دنیا معمول نیست (قناتآبادی- در هیچ جای دنیا روزنامه را سانسور نمیکنند) در این مورد بنده مطلقاً تکذیب میکنم همچو چیزی نیست و آنچه هم که روزنامهها عمل میکنند در نهایت آزادی است و اگر روزنامهای خواست از یک دولتی تقویت بکند (قناتآبادی- جداً تکذیب میکنم به وسیله مأمورین تمام روزنامهها سانسور میشود) بنده عرض را را کردم و باز تکرار میکنم که دولت جزء اجرای نظر مجلس نظری ندارد و نمیتواند داشته باشد و احتیاجی به این طرح نیست (صحیح است) و خود آقایان مختارند که تصویب بفرمایند یا رد یکنند (احسنت)
رئیس- یک پیشنهادی آقای دکتر جزایری کردهاند که این طرح مسکوت بماند ولی وراد نیست چون خود طرح مطرح نیست فوریتش مطرح است باید به فوریتش رأی گرفت و وقتی که خود طرح مطرح شد ان وقت میتوانید پیشنهاد سکوت بدهید حالا آقایان توجه بفرمایند فوریت اول مطرح بود موافق و مخالف صحبت کرد (قناتآبادی- موافق هنوز صحبت نکرده) در فوریت دیگر موافق ندارد فقط باید مخالف صحبت کند همان توضیحی که اول شما دادید به عنوان موافق بود شما توضیح دادید یک نفر هم مخالفت کرد حالا رأی گرفته میشود به فوریت اول آقایانی که موافق با فوریت اول این طرح هستند قیام بفرمایند (عده کمیبرخاستند) تصویب نشد به طور عادی میفرستیم به کمیسیون اگر قبلاً به من فرموده بودید خود من با دولت مذاکره میکردم حالا هم همین کار را خواهم کرد باید تمام بیانات آقایان در رادیو بیکم و زیاد گفته بشود و آن کار باید بشود
۱۰- مذاکره در ماده ۱۷ گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث
رئیس- در جلسه پیش ماده ۱۷ قانون مالیات بر ارث مطرح بود کفیل وزارت دارایی گویا میخواستند توضیحاتی بدهند حالا توضیحاتی دارید بفرمایید
کفیل وزارت دارایی (فروزان)- در تبصره ماده ۱۷ جملهای بود که جناب آقای میراشرافی پیشنهاد کردند (یک نفر از نمایندگان- نظر دادند) نظر دادند که الحاق بشود همان طور که خدمتتان عرض کردم رفتم به اشخاصی که این لایحه را نوشتهاند و در این کار سابقه و مطالعه و عمل دارند مشورت کردم آقایان حرف مرا تأیید کردند یعنی این لایحه و این قانون مالیات بر ارث مرور زمان ندارد یعنی در سال ۱۳۱۶ مجلس شورای ملی این قانون را تصویب کرده همانطور که قدرت خودش را حفظ کرده و بعد از این هم خواهد کرد و اما برای آینده هم خود قانون هست و حاکم است این است که جمله در حقیقت یک تحصیل حاصل است، چیزی هست که الان هست و به همین مناسبت بنده تصور میکنم ضرورتی ندارد که به این قانون فعلی هم اضافه میکنید (میراشرفی- شما آن روز قبول کردید) آن روز اول هم به همین دلیل که عرض میکنم بنده در تنظیم این لایحه دخیل نبودم و با کسانی که در وزارت دارایی متصدی هستند مذاکره کردم و آن روز که فرمودید دیدم به جایی ضرری نمیرساند اما بعد که رفتم در وزارت دارایی مذاکره کردم دیدم آقایان یک عیبی را میگویند که حالا هم خیال نمیکنم که هیچ یک از آقایان نمایندگان مخالف با آن نظر باشند به این معنی که گفتند اگر ما بگوییم حتی از مبدأ قانون یعنی سال ۱۳۱۶ هم عقبتر برویم این دیگر لایتناهی است (میراشرفی- سال ۱۳۱۵ بگذارید) آن وقت جنبه خصوصی پیدا میکند پس باید مبدأ پیدا باشد و لایتناهی نباشد که هم برای مردم تولید زحمت نکند و هم برای دولت این چیزی نیست که تا آخر عمر ادامه داشته باشد یعنی آنهایی که صلح محاباتی میکنند نمیشود آنها را در هر تاریخی که بوده مشمول کرد به این جهت دستگاه وزارت دارایی نمیتواند به این جمله موافق باشد
میراشرفی- اجازه میفرمایید
رئیس- آقای میراشرفی شما میخواهید صحبت کنید، به عنوان مخالف قبلاً که صحبت کردهاید
میراشرفی- باید توضیح بدهم خدمتشان اجازه میفرمایید سه چهار دقیقه بیشتر نمیشود
رئیس- بفرمایید
میراشرفی- جناب آقای فروزان استدعا میکنم توجه بفرمایید دو جلسه مجلس شورای ملی روی ماده ۱۷ و تبصره آن صحبت کرده و وقت مجلس شورای ملی تلف شده، در جلسه اول و دوم خود جنابعالی تشریف آورید و این جملهای که بنده پیشنهاد کردم قبول فرمودید و بعد رفتهاید در وزارت دارایی مذاکره کردهاید و موافقت نشده است بنده روی این مطلب نمیخواستم پرده را بالا بزنم ولی حالا مجبوریم این حقایق را از پشت این تریبون به اطلاع نمایندگان برسانم آن وقت تصویبش یا غیرتصویبش، قبلوش یا ردش منوط به نظر و رأی آقایان است بنده عقیدهام این است که در این موقع که قانون مالیات بر ارث مطرح است اگر اشخاصی به هر عنوان در سابق وسایل فرار از پرداخت مالیات بر ارث را فراهم کردهاند و ماترک خودشان را به وراثشان تقسیم کردهاند با صلح محاباتی با خیار فسخ که مشمول قانون مالیات بر ارث ۱۳۱۶ این کار را کردهاند در این موقع که آقایان میفرمایید مبارزه با فساد میخواهید بکنید و مالیات بر ارث میخواهید بگیرد برای یک مرتبه بروید در منزل خانم فخرالدوله و از خانم فخرالدوله مالیات بگیرید همیشه بایستی نروید در خانه بقال و چقال و عمله و بیکاره بدبخت قبل از سال ۱۳۱۶ که قانون مالیات بر ارث در زمان رضاشاه کبیر به مجلس شورای ملی آمد در همان موقع سرکار علیه عالیه متعالیه خانم فخرالدوله (محمودی- این طور نیست) اجازه بفرمایید بنده توضیحم تمام
بشود بنده خودم میدانم که شما از سرمایهداران بزرگ این مملکت هستید از خاندان محترمی هستید و تمام مالیات دولت را هم دادهاید و یک باغی هم به شهرداری فروختید که به ۴۰ هزار تومان و اعلیحضرت همایونی تشریف آوردند به آنجا امروز ۲ میلیون تومان ارزش دارد بنده اطلاع از زندگی شما دارم، سر کار خانم فخرالدوله اموال خودشان را به فرزندانشان تقسیم کردهاند به شرط خیار فسخ در مدت حیات خودشان و مالک بودن منافع کلیه املاک و البته توضیح لازم به توضیح نیست که املاک سر کار علیه خانم فخرالدوله میلیونها تومان ارزش دارد و شاید اگر بخواهند مالیات بگیرند متجاوز از صد میلیون تومان باشد یک فقره که بنده میدانم لشت نشاء است که اصل پیدایش آن که ملک خالصه بوده و حالا که جناب آقای دکتر امینی وزیر دادگستری هستند اگر به دادگستری گیلان مراجعه بکنند میبیننند که چه پروندههایی در دادگستری گیلان موجود است و چه اشخاصی را نابود کردهاند با مالکیت یک پارچه لشت نشاء به دست سرکار علیه عالیه متعالیه خانم فخرالدوله آمد و سرکار خانم علیه متعالیه که فرزندان ایشان آقای دکتر امینی هستند مدعی هستند سوسیالیست میباشند و میخواهد از سرمایهداران بزرگ مالیات بگیرنند خودشان وسایل حقه و تزویر را فراهم میکنند و از دادن صد میلیون تومان مالیات.
رئیس- آقای میراشرفی شما گفتید که میخواهید توضیح بدهید یک دفعه هم صحبت کردهاید این دیگر توضیح نیست آقای عبدالحصاحب صفایی بفرمایید
وزیر دادگستری- توهین که توی مجلس معنی ندارد بنده هم که یک فرد هستم حق دفاع دارم.
رئیس- توهین در مجلس معنی ندارد قانونی هست هر کسی نظری دارد میگوید.
میراشرافی- بنده میخواهم توضیح آن کسانی که از قانون طفره رفتهاند باید مالیاتشان را بدهند بنده پیشنهاد سکوت میدهم.
عبدالصاحب صفایی- بنده به طور کلی با قانون مالیات بر ارث موافقم و عرایضم را در اطراف این ماده مربوط است به این که اگر در آن اشتباهی بشود و بقین دارم که خود دولت هم بیشتر طالب است قانونی بگذرد که نواقصی در آن نباشد در ماده ۱۷ یک نقص هست یک عمل غیرعادلانه است آنجایی که نقص هست در تبصره ۲ ماده ۱۷ که مقرر میداند منظور از عوض آن است که در بهای آن مورد صلح با قیمت واقعی آن بیش از بیست درصد اختلاف نداشته باشد جناب آقای فروزان استدعا میکنم توجه بفرمایید چون به نظر بنده این تبصره مردم و وزارت دارایی را دچار زحمت عجیب میکند زیرا در فقه و قانون مدنی یک صلح با عوض داریم و یک صلح بدون عوض این در عرف فقه و در عرف قانون مدنی یک معنایی دارد و این قانون اینطور بلاعوض را معنایی کرده است برخلاف انصاف و واقع میگوید (جناب آقای دکتر امینی بنده که صحبت کردم برای این بود که آقا وقتی صحیت میفرمایند ناراحت نباشید این مدت را به سکوت برگذار کنید که بهتر بر اعصابتان مسلط باشید) (شمس قناتآبادی- مسلط هستند) نگاهی انشان فهش میخورد نمیتواند مسلط بر اعصاب باشد طبیعی است به هر تقدیر مرقوم شده است در این قانون صلح بلاعوض این است که بیش از بیست درصد اختلاف در آن قیمت واقعی نباشد است مالک عمل نیست یک ملکی که صد تومان میارزد همیشه ممکن است ۲۱ تومان و ۲۲ تومان مابهالتفاوت برایش فرض کرد الان معاملاتی که در بازار اتفاق میافتد شما چه وسیلهای دارید برای این که بدانید جنس ۲۰ تومان مابهالاختلافش ۲۱ تومان تا ۲۲ تومان ارزانتر است نتیجه عمل این میشود که صلح محاباتی با عوض میشود چون صلح با عوض مالیات بر ارث نباید بدهد شما میدانید که صلح عقدی است که جانشین تمام عقود میشود یعنی جانشین بیع میشود جانشین اجاره میشود یا هر عقدی از عقود در قانون مدنی دارید صلح جانشین آن میشود خوب اگر صلح با عوض باشد مطلقا مالیات بر ارث نباید بدهد صلح بلاعوض باید مالیات بر ارث بدهد شما فرق این را گذاشتهاید بیست درصد این را چطور تشخیص میدهید چطور میشود این ارزیابی را کرد و معلوم بکنید که خانهام را قیمت گذارم به صد تومان آیا واقعاً ۱۲۰ تومان میارزد یا ۱۰۰ تومان در این صورت شما مجبورید وارد مذاکره بشوید که ۱۲۰ تومان ارزانتر است یا خیر و با این وضوع زندگی مردم به هم میخورد زندگی مملکت به هم میخورد شما هر کسی صلح کرد باید مأمور بفرستید دنبالش که آیا ۱۲۰ تومان قیمت دارد یا ۱۰۰ تومان همیشه شما ۲۰ تومان اختلاف پیدا میکنید روی مرقوبیت وروی عدم مرقوبیت روی احتیاج و عدم احتیاج اگر محتاج هستم خانهام را بفروشم مطمئن باید ۲۰ درصد ارزانتر بفروشم تا بخرنند خانه، باغ ده نان نیست که قیمت روزش مشخص باشد و ۲۰ درصد فرق نکند معاملات املاک روی احتیاج و عدم احتیاج هیشه ۲۰ درصد فرق میکند و آقا اینجا تبصرهای گذاشید که هم خودتان در زحمت هستید و هم مردم، این قانون باید طوری تنظیم بشود که فردا اگر آقای علم ملکی داشتند و مجبور شدند بفروشند صد تومان باید ببینیم ۲۰ تومان بیشتر میارزد یا خیر و برای اثبات این امر هر ارزیابی که شما معیین کنید از ترس این که مبادا بگویند از بنده پول گرفتهاید و ارزانتر قیمت گذاشته احتیاطاً بیست تومان بیشتر ارزیابی میکند و قیمت را بالا برد یقه بنده را میگیرند و میگویند این معامله صلح بلاعوض است و باید مالیات بدهی و این عمل صحیح نیست شما برای این که مأمورتان متهم به گرفتن پول نشوند همیشه قیمت ملک را بیشتر از آنچه که هست خواهند گفت چنانکه دیده میشود در این ارزیابیها در این اخطاریههایی که برای مردم میبرند همیشه ۵۰۰ برابر اضافه میکنند، در آمد فلان مرد را که صد تومان است ۵ هزار تومان در نظر میگیرند، چطور ارزیابی خانهای که من فروختهام صد تومان او هم همان صد تومان را قیمت قائل میشود برای این که مبادا بگویند از من پول گرفته میگوید ۱۲۰ تومان ارزش دارد پس بنا بر این بنده معتقدم که این تبصره دو صحیح نیست عوض و بلاعوض را بگذارید در عرف خودش، در عرف قانون مدنی و محاکم صالحه که آن تشخیص بدهند این معامله صلح بلاعوض بوده یا صلح با عوض نبوده اگر صلح با عوض بود گاهی میبیند که ۲۰ درصد را هم با عوض میداند و گاهی ۱۲۰ درصد را بدون عوض میداند این تابع عرف است اگر واقعاً لازم باشد شما مأخذی پیدا کنید ۱۲۰ دصد مأخذ نمیتواند باشد به خصوص در جای دیگر هم فرمودی اختلاف در ارزیابی به دادگاه نمیرود و در این تبصره مرقوم فرمودید در مواردی غیر از اختلاف در ارزیابی بین مودی و دارایی طرفین میتوانند واخواهی خود را به دادگاه استان ببرند پس در موقع ارزیابی هم آقا اجازه ندادهاید که بنده مؤدی و شما اگر اختلافی پیدا کردید بنده بتوانم در موقع بروم در دادگاه و باید بیایم در خود دارایی حضور مبارکان عرض حال از مدعی بدهم بنابراین باید اینجا قید بفرمایید که اگر اختلاف در ارزیابی پیدا شد حتماً مورد اختلاف برود به دادگاه و این که در تبصره قید شده تشخیص صلح بلاعوض و یا با عوض را به میزان اختلاف یعنی فرق ۲۰ درصد را میدهند برای این که هیچ وقت شما نمیتوانید قضاوت عادلانه بکنید این نقص قانون است اما یک عمل غیرعادلانهای هم اینجا هست نوشتهاید اگر بنده خانهام را صلح کردم به جناب آقای وزیر کشاورزی مالیات بر ارث را باید کسی بدهد که این خانه را گرفته و شما میگوید متضامناً هر دو طرف بدهند شما میدانید همیشه مالیات مستغلات، مالیات بر املاک را کسی باید بدهد که ملک را در تصرف دارد و صاحب آن است پس مسئول پرداخت مالیات صاحب آن است پس مشمول مالیات آن ملک هم صاحب آن است این یک امر مالیه است که آقا صدرصد از آن اطلاع دارید میدانید که همیشه مالیات مستغلات را باید صاحب مستغلات بدهند، الان هم اگر یک معاملهای در محضر میکنند در موقع انتقال میگویید که مالیات این ملک را اگر صاحب آن تا به حال نداده باید خریدار بدهد شما ملک را میشناسید وقتی ملک را میشناسید باید یقه صاحب ملک را بچسبید اگر این ملک مالیاتی بدهکار است من که خریدار آن هستم بدهم چرا؟ برای این که روی اصل کلی شما ملک را میشناسید و این عادلانه نیست که بنده خانه مجانی را به کسی دادهام یک چیزی هم به عنوان مالیات آن بدهم بنابراین هر کس که یک چیز مفتی گیرش آمده است خود او هم باید مالیات آن را بپردازد (صحیح است) پس اینجا که مرقوم فرمودید گیرنده و دهنده متضامناً مسئول پرداخت هست این جمله صحیح نیست. یک جملهای هم میخواستم حضور آقای علم وزیر کشور عرض کنم بنده از کسانی بودم که آن طرح را امضا کردند زیرا به صلاح دولت دیدند، من معتقدم وقتی که جناب آقای علم وزیر کشور است باید کارهایی که انجام میدهند مطابقشان و شئون و واقعاً آزادی خواهی خودشان باشند، این منصفانه نیست که موافق دولت هر چه گفت توی رادیو بگویند و یک مخالف هر چه گفت نگویند و منعکس نشود (رضایی- این بازی حکومت زادهی بود که حرف موافق را در رادیو میگفت و صحبت مخالف را نمیگفت حالا که همه را نمیگویند) من طرف جناب آقای علم بود چون تحمل شنیدن این مطلب را دارند نه جناب عالی که تحمل شنیدن ندارید و کم حوصله هستید (دکتر عدل- صحیح است) والا اگر طرف بنده شما بودید هیچ تذکری به شما نمیدادم و مطمئن باشد که دولت مبارزه با فساد از این تعارفات خوشش نمیآید و نمره نمیدهد آقای علم به تعارفات نمره نمیدهند بنده معتقدم که شخص جناب آقای علم باید یک روش داشته باشند که دوست و دشمن به ایشان احترام بگذارند چنانچه امروز هم احترام میگذارند آقا درست است که بیانات آقایان نمایندگان در پشت رادیو گاهی در ولایات عکسالعمل دارد ولی مخالف فرضیاتتان هر کسی که باشد بنده که نیستم آن شخص هم که هست صحبتش را میکند در روزنامهها منعکس میشود مردم خیال میکنند یک معمایی است در مجلس و یک مخالفت بزرگی است بر علیه دولت، که دولت اخبار مجلس را سانسور
میکند آن وقت بیشتر تحریک میشود از این که اطلاع حاصل کند. وقتی آقا که حرف بنده و مخالف را منتشر کردید او هم میفهمد که من حرفهای پوچی گفتهام یا چیزی کوتاهی گفتهام بنابراین این عمل برای شما بهتر است اگر یک دولتی بخواهد واقعاً عمل بکند واقعاً گفتهها همه را از رادیوپخش کند و جنابعالی که آقای علم هستید آنهایی که میآیند به شما میگویند مهم نیست حرفهای آن را گوش ندهید برای این که آنها حسننیت ندارند حسننیت آن کسی دارد که نواقص را به شما میگوید والا تعارفها و موضوع سپهبد زاهدی مطرح نبود که آقا بفرمایید زاهدی چنین و چنان کرد اینها تعارفاتی است که ایشان قبول نمیکنند نه در جیب مبارکشان این تعارفها را میدهند و نمیگذارید در جیبشان برود و نه در کیفشان آقا حقایق را توجه بفرمایید آن کسی با شما دوست است که حقایق را به جناب عالی میگوید اگر مطلب را در رادیو منتشر نکنید مردم بیشتر ظنین میشوند و حریص میشوند که بدانند در مجلس چه خبر است آیا واقعاً مخالفی است یا نیست موضوع دیگری این که مطلبی فرمودید که شما علاقهمند نیستید همه مجلس با شما موافق باشد من استدعا میکنم علاقهمند بشوید علاقهمند بشوید که همه نمایندگان درک کنند حقانیت شما را و این فرمایش شما صحیح نیست شما باید کاری بکنید که همه معتقد بشوند با این که عمل صحیح میکنید و همه آقایان به شما رأی بدهند چرا پنج نفر رأی بدهند و پنج نفر رأی ندهد همان طریقی که پنج نفر معتقد به جنابعالی هشتند بکوشید که آن دو نفر دیگر هم موافق بشوند همیشه نظرتان این باشد که اکثریت و کلیه آقایان نمایندگان مجلس به شما مؤمن باشند و درک بکنند صحت عمل آقا را همان طوری که نسبت به شما این درک میشود و بنده شهادت میدهم خودتان هم میدانید وقتی که صحبت میکنید همیشه با یک روی باز حرفهای شما شنیده میشود بنابراین اگر مطالب را در رادیو منتشر نکنید بیشتر به ضرر دولت است من به عنوان خیراندیش دوست به شما عرض میکنم حرفهای مخالفین را هم منتشر کنید تا مردم بدانند چه میگوید.
رئیس- آقای کفیل وزارت دارایی.
کفیل وزارت دارایی- بنده میخواستم عرض کنم که این لایحه مالیات بر ارث یک صورت خاصی پیدا کرده که از جریان پارلمانی خودش منحرف شده (برای این است که گردنکلفتها نمیخواهند مالیات بدهند) برای دفعه دوم هم از کمیسیون مربوطه گذشته است پس بنابراین ایجاب میکند که مخبر محترم کمیسیون توضیحاتی بدهد (عبدالصاحب صفایی- تشریف ندارند) خوب تشریف ندارند اما نکتهای که آقا فرمودند (دکتر عدل- کلاً صحیح بود) بنده عرض میکنم اگر بنا باشد یک محدودیتی نباشد خود ایشان هم ... (عبدالصاحب صفایی- دادگاه) خود ایشان هم به آنجایی رسیدهاند که در صلح معوض ما اگر مأخذی معین بکنیم بالاخره ممکن است مالات دولت را یک کسانی به اتباعی از بین ببرند بنده عرض میکنم ما که در صحت معامله و در صحت صلح حرفی نداریم تردیدی نداریم برای طرفین هم نافذ است صحبت اینجا است که فقط مالات دولت نبایستی از بین برود و این جزو این که ما یک مأخذی معین کنیم که در این قانون، فرق نمیکند یا در تمام قوانین مالیاتی خود مجلس محترم دادگاه رسیدگی آنها را کمیسیونها تشخیص معین کرده بالاخره یا او را حذف کنیم صورت کار را عوض کنیم والا مادامی که در قوانین مالاتی مملکت کمیسیون تشخیص قائل شدید آن وقت میخواهد یک دادگاههای عمومی را دخالت بدهید عرض کردم صورت قانون عوض میشود و اصلاً برخلاف قانونگذاری است که در سایر جاهای دنیا میشود بنابراین ۲۰ درصدی که اینجا گذاشته شده است این یک میزانی معتدل و مناسبی است که در کمیسیونها دو بار مورد موافقت قرار گرفته است حالا میفرمایید ۲۰ درصد کم است ۵۰ درصد هم بکنیم خواهید گفت که کم است بنده مقصودم این است که برای تشخیص صلح معوض و غیرمعوض که تبانی نشود و حقوق دولت از بین نرود باید بالاخره یک مأخذی قائل شد اما آنجا که گذاشتیم ۲۰ درصد آقا در کمیسیون هم مأخذی را معین نفرمودید هر مأخذی را هم که معلوم بفرمایید باز روی آن صحبت میشود به عقیده بنده ۲۰ درصد معملات یک مأخذی است که قابل قبول است (رضایی- کی تشخیص میدهد) وقتی گفتیم ۲۰ درصد تشخیص هم با کمیسیون تجدیدنظر است در کمیسیون تجدیدنظر نماینده دادگستری هم هست اگر دادگاه یک نفری است در کمیسیون ۵ نفر است و بالاخره دادگاه عمل مالیاتی چه مالیات بر ارث چه آن یکی که قانون معین کرده است که کمیسیونهای تشخیص باشد و اما این که میفرمایید چرا متضامناً هر دو طرف بدهند بنده نمیدانم اگر عیبی داشته حالا چرا متوجه شدهاید این مادهای است که عیناً در قانون ۳۱۶ ما نقل کردیم (صفایی- آن وقت بنده نبودم در مجلس که ایراد بگیرم) حالا نظر این است که قانونی که ۸ سال ۲۰ سال است روی آن عمل میشود (میراشرفی- پس چرا آن را عوض کردید اگر خوب بوده است همان را ادامه بدهید مگر عیبی در آن دید در ظرف ۱۸ سال که دارید اصلاح میکنید) التفات فرمودید منطقاً هم در تمام این موارد دهنده و گیرنده هر دو را متضامناً مشمول کردهایم بنده نمیدانم چه ایرادی است که از بین ببریم مضافاً که عرض کردم ۱۸ سال دارد عمل میشود.
۱۱- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- همه آقایان به این حقیقت آشنا هستند که مجلس شورای ملی و قوه مقننه برای بحث در قوانین و تعاطی افکتار و مذاکره و تبادل نظر است ولی گاهی بیجهت از حدود خودش منحرف میشود و این باعث کمال تأسف بنده است، آقای دکتر امینی میخواهند توضیح بدهند و پیشنهاد سکوتی هم از آقای میراشرفی رسیده که هر دو را میگذاریم برای جلسه آینده جلسه ختم میکنیم جلسه آینده روز سه شنبه خواهد بود و دستور هم مابقی لایحه مالیات بر ارث
(مجلس ده دقیقه پیش از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت