مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۷

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۷

جلسه صدو هفتادو هفتم

صورت مشروح مجلس – پنجشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۰۴ مطابق یازدهم ذیقعهده ۱۳۴۳

(مجلس ۳ ساعت قبل از ظهر برپاست آقای آقا میرزا حسینخان پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس سه شنبه چهاردهم خرداد را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند)

رئیس –آقای میرزائی (اجازه)

میرزائی – بنده در دستور عرضی دارم

. رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده قبل از دستور عرضی دارم.

رئیس - صورت مجلس مخالفی دارد یا خیر؟

جمعی از نمایندگان خیر

رئیس - آقای احتشام الحکماء (اجازه)

دکتر احتشام – بنده چون از موافقین جدی دولت حاضر بوده و هستم در این مدت نمایندگی خودم اگر شکایتی از طرف مردم و موکلین بنده راجع بیک وزارتخانه می‌شد بهتر می‌دانستم که با آن وزارتخانه داخل مذاکره شده و قضیه را حل و تصفیه نمایم. متأسفانه اداره مالیه در اصفهان و اردستان عملیاتی کرده است و هر قدر هم شکایت کرده‌اند و مراجعه بوزارت مالیه شده اصلاح نشد. لهذا بنده بر حسب مسئولیتی که دارم تکلیف خودم را اینطور دانستم که بعرض مجلس برسانم تا اینکه مجلس حکمیت کند وظیفه مجلس شورای ملی البته وضع قوانین و نظارت در اجرای قوانینی است وظیفه دولت هم اجرای قوانین مصوبه است لایحه ممیز یرا در دوره چهارم دولت دقت هر که بود تقدیم مجلس کرده است نمیدانم درآن دوره شوراولش شد یا نشد در هر حال میدانم تمام نشد تا آنکه دوره چهارم منقضی شد. بدوره پنجم موکول شد فعلا” چهارده ماه است که تقریبا” لایحه ممیزی از طرف دولت تقدیم مجلس شده و شور اولش گذشته و شور دومش هم فردا یا پس فردا جزء دستور خواهد شد. در ظرف این چهارده ماه امنای مالیه بخیال اینکه قانون ممیزی بتصویب مجلس خواهد رسید در اصفهان و اردستان ممیزی می‌کنند در صورتیکه بهیچوجه من الوجوه مطابق ماده هیجدهم قانون اساسی هیچکس بدون تصویب مجلس شورای ملی حق ممیزی ندارد. در چندی قبل که بتوسط بنده و آقای فاطمی تلگرافات شکایتی به مجلس شورای ملی کرده بودند. بنده از وزارت مالیه سؤال کردم که علت ممیزی بدون تصویب مجلس شورای ملی چیست؟ آقای معاون وزارت مالیه در جواب فرمودند از طرف وزارت مالیه اقدامی نشده است. درصورتیکه نمایندگان ولایات همه مطلعند که در تمام ولایات مشغول ممیزی غیر عادلانه هستند. مجددا” دو روز قبل مالکین علی آباد از دهات شیرخوار اصفهان تلگرافی توسط بنده و آقای شیروانی مخابره نموده و شکایت کرده‌اند که مأمور در غیاب مالکین رفته است بعلی آباد و ممیزی کرده است و علاوه بر آن مالیات نقدی سنواتی مالیات جنس مطالبه نموده است. بنده در این موضوع بیش از این وقت مجلس را بعرایض خود مشغول نمی‌کنم همینقدر از مریاست تمنی دارم به دولت تذکر بدهند که فعلا” دست از ممیزی بردارند تا اینکه قانون ممیزی از مجلس بگذرد. البته همانطور که مردم حاضرند اطاعت قانون را بنماید برای اطاعت این خلاف قانون‌ها حاضر نیستند و در خاتمه هم تذکر می‌دهم که اگر این رویه که مالیه در دست دارد ادامه بدهد ئضعیات مملکت خیلی بد خواهد شد و مردم عموما” ناراضی خواهند بود.

وزیر فوائد عامه: چون آقای وزیر مالیه تشریف ندارند البته وقتی مه مطلع شوند خودشان مطابق اطلاعاتیکه دارند جواب خواهند داد ولی بطور کلی می‌توان گفت ممیزیهای کلی محتاج به اجازه مجلس شورای ملی خواهند بود. ولی ممیزیهای خصوصی محلی چون دائما” در جریان است محتاج به اجازه مجلس نخواهند بود.

جمعی از نمایندگان – دستور

رئیس – دو ماده از قانون سجل احوال باقی مانده است که باید رأی بگیریم. ماده ۱۱ (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده یازدهم – در موقع ازدواج یا طلاق مأمور سجل احوال سواد از عقدنامه یا طلاق نامه را به امضای مجری صیغه و امضای دو نفر شاهد گرفته ضبط می‌نماید. در موردیکه طلاق مستقیما” از طرف خود زوج واقع می‌شود اظهار زوج با شهادت دونفر شاهد کافی خواهد بود مأمور سجل احوال باید خلاصه مواد مذکور در فوق یا اظهار زوج و شهود را در دفتر مخصوص و در دفتر مخصوص و در ورقه هویت زوجین ثبت کند. ثبت قطعی طلاق بعد از آنستکه تفکیک قطعی شده باشد و در ثبت ازدواج باید قید شود که دفعه چندم نمونه نمره ۵ و ۶ نمره

رئیس – آقای طهرانی (اجازه)

طهرانی – بنده موافقم

رئیس – مخالفتی ندار؟

بعضی از نمایندگان – خیر

رئیس –رأی می‌گیریم.آقایانیکه ماده یازده را بترتیبی که قرائت شد تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس – تصویب شد ماده سی سه (اینطور خوانده شد)

ماده ۳۳- در مورد اشخاص که حین مسافرت در راه‌ها فوت می‌شوند مأمورین امنیه مکلف هستند وقوع فوت را با اطلاعاتی که راجع بهویت شخص متوفی بدست می‌آورند بنزدیکترین دفتر سجل احوال اطلاع دهند راجع به اشخاصیکه در جنگ کشته و تلف می‌شوند اداره قشونی مکلف است مراتب را با اطلاعات راجعه هویت مقتولیندر موقع مقتضی بدفتر سجل احوال اطلاع دهد.

رئیس قبل از هویت (به) گذارده می‌شود آقایانی که تصویب می‌کنند. آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس تصویب شد. پیشنها اقای شریعت زاده (بشرح آتی خوانده شد)

نظر به اینکه جریان امور مربوطه به دفاتر سجل احوال قبل از وضع این مورد اعتراضات بوده و اعتراضات معترضین که عدم صلاحیت وزراء در وضع قوانین و الزام اهالی بتبعیت از آن بوده در بادی نظر موجه است. نظر به اینکه عده زیادی بطیب خاطر در دفاتر سابقه سجل احوال حاضر نشده و بلکه در تحت تأثیر الزام و تعقیب قضائی اشخاص حضور بهم رسانیده ورقه هویت دریافت کرده و کلیه برای عدم وضع قانون از مجلس شورای ملی بر جریانات مذکوره اعتراض نمودند. علیهذا ماده الحاقیه ذیل را پیشنهاد می‌نماید.

ماده الحاقیه – اشخاصی که سابقا” از دفاتر سجل احوال ورقه هویت گرفته‌اند در صورتیکه بخواهند می‌توانند در حدود این قانون بدفاتر سجل احوال مراجعه و با حق تغییر اسم خانوادگی و انتخاب اسامی جدید مجداَورقه هویت دریافت دارند.

شریعت زاده - خلاصه دلایل راجعه بلزوم تقدیم ماده الحاقیه در مقدمات آن بعرض رسیده است. در سابق اعتراض می‌شد که وضع دفاتر سجل احوال باید برحسب قانونی باشد که از مجلس شورای ملی گذشته باشد و نظر به اینکه قانون سجل احوال از مجلس نگذشته است ما آن را برسمیت نمی‌شناسیم و تا وقتی که از مجلس شورای ملی وضع قانون نشده است الزام آور نیست و بنده اطلاع دارن یک عده هم می‌رفتند برای گرفتن ورقه هویت معترض بودند. فعلا” که متنها مرکز صلاحیت دارد وضع قانون می‌کند باید به آن اشخاص تذکر داده شود که حق داشته باشند بدفاتر سجل احوال مراجعه کرده و ثانیا” برای خودشان ورقه هویت نگیرند و اگر بخواهند نام فامیلی جدیدی برای خودشان معین کنند اشکال نداشته باشد

. رئیس – آقای عراقی (اجازه)

عراقی – بنده تصور می‌کنم امروز که این قانون که اسمش قانون سجل احوال است می‌گذرد نباید بگوئیم آن ترتیب سابق نقض شود. در سابق یک عده اشخاصی رفته‌اند ورقه هویت گرفته‌اند حالا ما بیائیم آن اسامی را لغو کنیم و بگوئیم از نو بروند ورقه هویت بگیرند این ترتیب صحیح نیست.

رئیس- رأی گرفته می‌شود و بماده الحاقیه پیشنهادی آقای شریعت زاده آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(معدوی برخاستند)

رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای مصدق السلطنه امضاء کننده ذیل ماده الحاقیه را پیشنهاد می‌نماید.

ماده الحاقیه – وزارت مالیه اعتباری که محل عایدات سجل احوال خواهد بود برای اجرای این قانون به اختیار وزارت داخله می‌گذارد.

مصدق السطنه – بنده گمان می‌کنم این پیشنهاد توضیحات زیادی لازم نداشته باشد البته قانون سجل احوال خودش عایداتی دارد ولی وصول آن عوائد مدتی طول دارد. برای اجراء شدن فوری این قانون لازم است وزارت مالیه از بابت اعتبار آن عایدات که بعد وصول می‌شود اعتباری به وزارت داخله بدهد و بعد از آن بابت حساب کند.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه) -

آقا سید یعقوب – بنده موافقم.

رئیس –آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی- بعقیده بنده قانون سجل احوال که از حالا در مملکت شروع به اجرا می‌شود تا مدتی عوایدی نخواهد داشت و البته برای ایجاد موسسه و تشکیلاتش مخارجی هم دارد و اختصاص دادن منتها عوائد خود سجل احوال برای مخارج آن بعقیده بنده کافی نیست بهتر این است که مخارج سجل احوال جزء بودجه عمومی بیاید و مخارج آن را وزارت مالیه بپردازد و عوایدش هم برود خزانه مملکتی و این ترتیب راحت تر است. این طور که آقای مصدق پیشنهاد کرده‌اند اسباب این می‌شود که مدتی تشکیلات سجل احوال تعویق بیافتد و به عقده بنده این اعتبار تنها کافی نیست.

معاون وزارت داخله – این مصارف در جزء بودجه امسال پیش بینی شده است ولی چون اصل بودجه موافق نظر وزارت مالیه نباید از حدود اعتبارات پارسال تجاوز کند و اینهم برای امسال خرج اضافی است و نظر به اینکه بفوریت می‌خواهیم این قانون اجرا شود لذا بنده با این پیشنهاد موافق هستم. البته خود سجل احوال یک عوایدی خواهد داشت. چون در قانون پیش بینی شده است که بهر ورقه هویتی یک قران تمبر الصاق شود و در موقع اجرای این قانون البته از اینراه یک عوایدی حاصل می‌شود ولی تا آن عواید در ضمن اجراء حاصل شود اجرای این قانون را بتأخیر بیاندازد و این پیشنهاد اجرای فوری این قانون را تأمین می‌کند. یک اعتباری به اعتبار عواید خود سجل احوال باختیار وزارت داخله میگذراند بعد عوایدی که بتدیج حاصل می‌شود تحویل وزارت مالیه می‌شود. اینهم چیز فوق العاده زیادی نخواهد بود و موازنه بودجه را بهم نمی‌زند و اجرای فوری این قانون را هم تأمین می‌کند و اگر بخواهیم منتظر عواید تدریجی خود قانون بشویم شاید به این زودی موفق به اجرای قانون نشویم.

مخبر- این پیشنهاد را کمیسیون هم قبول می‌کند.

رئیس – چون کمیسیون قبول کرد رأی قطعی می‌گیریم. آقایان موافقین با این ماده که ماده سی و پنج می‌شود قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس – تصویب شد. یک ماده دیگری پیشنهاد شده است. (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای طهرانی – ماده الحاقیه این قانون شامل کلیه اتباع داخله که در خارجه سکنی دارند بوده و مأمورین دولت در خارجه مکلف هستند مطابق مواد این قانون رفتار و اقدام نمایند.

رئیس – آقای طهرانی (اجازه)

طهرانی – اینجا پیش بینی نشده است که اگر فرضا” یک نفر از اتباع داخله فوت کرد یا ازدواج نمود کی به مرکز راپورت بدهد و معلوم نمی‌شود اتباع داخله که بخارجه می‌روند چقدر حیات دارند و چقدر فوت کرده‌اند یا چقدر ازدواج کرده و چقدرنکرده‌اند در صورتیکه قانون سجل احوال شامل حال تمام اتباع داخله که در خارجه هم هستند می‌شود از این جهت بنده عقیده دارم اتباع داخله که در خارجه اقامت دارند باید آنها هم در موقع ازدواج یا فوت و غیره بوسیله مأمورین وزارت خارجه که در ممالک خارجه هستند بوزارت داخله راپورت بدهند که عده نفوس ار احیاء و اموات معلوم باشد.

مخبر – بنده درست در نظر ندارم کدام ماده است ولی این مسئله در خود قانون ذکر شده است.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده الحاقیه پیشنهاد آقای طهرانی. آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(معدودی برخاستند)

رئیس- قابل توجه نشد. مذاکرات راجع به کلیات قانون است. آقای آقا سید یعقوب (اجازه) -

آقا سید یعقوب – بنده تعقیب فرمایش آقای مخبر در این پیشنهاد آقای طهرانی خیلی جدیت دارم زیرا قانون سربازگیری که الآن مطرح می‌شود یکی از موادش این است که اتباع ایران که در خارجه هستند باید مأمورین وزارت خارجه به آنها اطلاع بدهند. بنده مخالفت در کلیات نیست مخالفتم از این راه است در صورتیکه قانون سربازگیری شامل حال آنها می‌شود چطور مأمور سجل احوال نباید اطلاع داشته باشد.

رئیس – آقای داور (اجازه)

داور- بنده می‌خواستم سؤال کنم که ماده پنج سابق در این قانون باقی است یا نه؟

رئیس- ماده پنج کدام است؟

داور- ماده پنج راپورت اول.

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قانون سجل احوال که مشتمل بر سی و پنج ماده است آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس – تصویب شد.

پیشنهاد آقای حائری زاده قرائت می‌شود. (بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم قانون ممیزی جزء دستور. بعد از قانون سجل احوال.

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – آقایان تصدیق می‌فرمایند که احتیاج مردم به ممیزی کمتر از احتیاج به نظام اجباری نیست و اگر احتیاج مردم به آن قانون بیشتر باشد کمتر نیست. بعلاوه مدتی است لایحه ممیزی طبع و توزیع و آقایان کاملا” آنرا مطالعه فرموده‌اند بعلاوه بنده راجع به قانون نظام اجباری یک نظرهای اصلاحی داشتم و خیلی میل داشتم که در خارج با آقای رئیس الوزراء مذاکره بشود که دیگر در مجلس در اطرافش مذاکرات زیادی نشود و چون تازه این لایحه بدست بنده رسیده است و کاملا” نظرهای لازمه را در آن نکرده‌ام استدعا دارم که قانون ممیزی فعلا” جزء دستور شود که راجع به اصلاحات قانون نظام اجباری در خارج مذاکره شده بعد جزء دستور شود و اگر آقایان عقیده ندارند و می‌خواهند امروز جزء دستور باشد بنده ناچارم نظریات اصلاحی خودم را بعنوان مخالفت اعلام کنم.

رئیس – آقای تدین (اجازه).

تدین – خود آقای حائری زاده هم تصدیق می‌فرمایند که تأمین استقلال و دارائی سکنه یک مملکت بوسیله قشون می‌شود قشون هم تکمیل نخواهد شد مگر بوسیله یک قانونی که اسمش قانون نظام اجباری است امروز هم آن قانون جزء دستور است و در جلسه گذشته هم مجلس قبول کرده است که جزء دستور باشد بنابراین تصور می‌کنم باید بهمان ترتیب که مجلس قبول کرده است امروز جزء دستور شود و اگر آقای حائری زاده هم مطالبی دارند اظهار کنند تا جواب داده شود

. رئیس – رأی می‌گیریم بپیشنهاد آقای حائری زاده. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(معدودی برخاستند)

رئیس – تصویب شد. قانون نظام اجباری مطرح است. ماده اول (اینطور خوانده شد)

ماده اول – از تاریخ تصویب این قانون کلیه اتباع ذکور دولت ایران اعم از سکنه شهرها و قصبات و قراء و ایلات و متوقفین درخارج از ایران از اول سن بیست و یک سالگی مکلف به خدمت سربازی می‌باشند. مگر در مواردی که بر طبق این قانون مستثنی شده باشند.

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – مرام یا عمل دولت دو تا است بنده آرزو دارم تمام افراد این مملکت آسوده شوند و ورزش بدنی آنها تکمیل شود و از این ضعف اعصاب نجات پیدا کنند و البته یکی از قدمها نظام اجباری است و البته از این راه یک ورزشهای بدنی به آنها داده می‌شود البته این آرزوی بنده است ولی باید دید در موقع عمل در یک مملکتی که یک جماعتی برای یک شغلی داوطلب هستند و یک عده مشغول کار و کسب دیگری هستند و کراهت دارند از آن شغل چه لزومی داند که مابیائیم و برخلاف رضایت یک دسته آنها را وادار به آن کار کنیم در دوره چهارم مجلس آقا سید حسن خان نماینده بلوچ گله‌ای که از دولت داشت این بود که چرا از افراد بلوچ استخددام نمی‌کنند و می‌گفت بماها مواجب و حقوقی نمی‌دهند که مابیائیم خدمت کنیم بیابان و صحرائی که ما در آنجا زندگی می‌کنیم افراد ما را کاملا” رشید و جنگی تربیت می‌کند و چون مدارس و صنایعی در آنجاها نداریم اگر چناچه دولت از ماها استخدام کند بخوبی می‌توانیم از عهده خدمت برآئیم ولی دولت توجهی بما نمی‌کند. در این سفریکه من مشهد مشرف شدم در راه شنیدم یکعده از بلوچهائی را استخدام شده بودند در راه برای حفاظت راه آمده بودند من با آنها صحبت کردم دیدم خیلی مشعوف و مسرورند بواسطه شغلی که به آنها داده شده و بهتر از شهریها هم از عهده خدمت بر می‌آیند. عشایر ما برای خدمت نظامی خیلی رشید و خوبند. داوطلب هم هستند. ما صد هزار نفر کمتر یا بیشتر که برای نظام لازم داریم می‌توانیم از عشایرمان استخدام کنیم که با کما رضا و رغبت حاضر و داوطلبند. چون زراعتشان چندان منظم نیست معارفی هم که نداشته‌اند که آنها را به طرف صنعت بکشند. فقط یک مردمان رشید و سالم مزاجی هستند که خدا برای این خدمت امروز آنها را برای ما تهیه کرده است چون دولت نتوانسته است نسبت به عشایر توجهی بکند که مدارسی برای آنها تهیه نماید و آن‌ها را مثل شهری‌ها به صنایع آشنا کند ولی دست طبیعت بواسطه آب و هوای سالمی که در ییلاق و قشلاق اینها داشته‌اند یک مزاجهای صحیح و بنیه‌های قوی بر خلاف شهریها به آنها داده است. و کاملا” هم داوطلب هستند برای خدمت کردن به مملکت خودشان از راه نظام مثل اینکه ماها از راه دیگر داوطلب برای خدمت بمملکت هستیم البته ضعیف المزاج نمی‌تواند داخل این خدمت بشود ولی اشخاص قوی بنیه و صحیح المزاج که داوطلب هم هستند البته بخوبی می‌توانند از عهده برآیند. بعلاوه یک اصلی را ملت ایران همیشه تعقیب میکرده است که آن اصل حمایت از ضعفا است که در بعضی چیزها هم به آنها هم داده است. مثل اینکه در قانون انتخابات اگر ملاحظه بفرمائید می‌بینید اصفهان که نهصدو پنجاه هزار جمعیت دارد حق انتخاب پنج نفر نماینده به آنها داده شده ولی زردشتی‌ها ده هزار نفر جمعیت آنهاست و یک نفر نماینده دارد و این از نظر رأفت و حمایتی است که اکثریت نسبت به اقلیت داشته است. به این جهت به آنها حق داده است که نماینده خاصی به مجلس بفرستند و همچنین راجع بسایر ملل متنوعه که در این مملکت هستند و بنده معتقدم که فداکاری را باید اکثریت بکند و خودش را باید سپر بلا نموده و اقلیت را حفظ کند از این جهت نظام برای معلمین باید اجباری باشد ولی ضرورتی که ما ملل متنوعه را داخل در نظام اجباری کنیم. مگر اینکه اکثریت عاجز باشد و نتواند استفاده کند در آنموقع البته ملل متنوعه هم باید کمک کنند در اینصورت بدیهی است که آنها هم کمک خواهند کرد و بنده با عمومیت این ماده که ملل متنوعه را هم مشمول قانون نظام اجباری بکنند مخالفم و در راپورتی که در دوره چهارم بنظر من رسید در آنوقت گویا آقای تدین هم مخبر بودند این نظریه بنده تأمین شده بود. زیرا در آنجا نظام اجباری را منحصر بعملمین کرده بود و در این قانون سایرین را هم اضافه کرده‌اند. و من اخلاقا” این عمومیت را مناسب نمیدانم و عقیده دارم که این قانون منحصر به همان طبقه اکثریت باشد. زیرا اکثریت باید اقلیت را درمملکت حفظ بکند و چون این ماده نظر بنده را تأمین کند از این جهت بنده مخالفم.

وزیر فوائد عامه – آقای حائری زاده که اعتراض داشتند. اعتراض اولشان این بود چرا اصول قشون گیری را بطور داوطلب نکردند. اگرچه تجربه جواب ایشان را می‌دهد اگر این ترتیب داوطلبی خوب بود البته تمام دنیا همان را قبول می‌کردند در صورتیکه امروزه در تمام دنیا همین اصول نظام اجباری را قبول کرده‌اند و بموجب اصول و ترتیبی هم که در خود ایران هست ثابت شده که نظام باید اجباری باشد نه بطور داوطلب و این یک وظیفه‌ای است که تمام افراد و طبقات نسبت به مملکت خودشان دارند و باید این خدمت را انجام دهند و یک مسئله‌ای است که ببینیم کی قبول می‌کند و کی قبول نمی‌کند. بلکه یک وظیفه و تکلیف اجباری است که تمام مردم باید قبول کنند. مثل نماز خواندن است که وظیفه هر مسلمی است و همانطور که هر مسلمانی مجبور است نماز بخواند همانطور هم خدمت به مملکت از وظایف حتمیه مردم است و صرف نظر از اینکه چون داوطلب خیلی گران تمام می‌شود و بودجه مملکت ما استطاعت ندارد که بطور داوطلب یک عده قشونی که رفع احتیاج ما را بکند نگاهدارد چه ضرر دارد همانطور که آقای حائری زاده خودشان فرمودند (که آب و هوای مملکت ما افراد ایلات را رشید و سلحشور خلق کرده) یزدیهای خودتان هم بواسطه همین خدمت قشونی قوی و فربه شوند اینکه عیبی ندارد. منتهی آن قسمت اولی طبیعت درست کرده این قسمت ثانی را ما بوسیله خدمت نظامی مصنوعی ایجاد می‌کنیم. اما اینکه فرمودند چرا ملل متنوعه را استثناء نکرده‌اند؟ علتش همان است که عرض کردم. زیرا همه افراد اهل مملکتند و همه وظیفه دارند که از مملکت خودشان دفاع کنند منتهی افراد مسلم از دو لحاظ دارند و دیگران از یک لحاظ مسلم هم از نقطه نظر دیانتی و هم از نقطه نظر مملکتی این وظیفه را دارند ولی سایرین از لحاظ وظائف مملکتی این وظیفه رادارند و این جهت هیچ اشکالی ندارد.

جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده اول آقایانی که ماده اول را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد هر کس هر پیشنهادی دارد قبل از آنکه رأی بگیریم بدهند بیاورند.

ماده دوم (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده دوم – مدت خدمت سربازی مذکور در ماده اول که مجموعا” بیست و پنج سال می‌باشد بسه دوره تقسیم می‌شود:

۱- دوره خدمت نظامی و مدت آن شش سال است که دو سال اول مدت تحت سلاح و چهار سال بعد احتیاطی است.

ب) دوره ذخیره و مدت آن شش سال اول ذخیره مقدم و هفت سال بعد ذخیره تالی است.

ج) دوره پاسبان و مدت آن شش سال است.

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – بنده دیگر عرض ندارم.

جمعی از نمایندگان – مخالفتی ندارد.

رئیس – پیشنهاد آقای تدین (به این مضمون خوانده شد)

پیشنهاد می‌کند طبقه پاسبان در قسمت ج تبدیل به پاسبانی شود.

تدین – لازم است عرض کنم که پاسبان شخصی است لذا دوره پاسبان معنی ندارد و باید دوره پاسبانی نوشته شود.

مخبر – این پیشنهاد را قبول می‌کنیم.

رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم – که ماده دوم بعد از کلمه (در مواقعیکه) اینطور نوشته شود به تجهیز و احضار قشون غیر تحت سلاح را ضرورت ایجاب نماید الی آخر.

رئیس – ماده دوم مطرح است. این پیشنهاد راجع به ماده سوم است.

کازرونی – بلی اشتباه شده است.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده دوم با تبدیل پاسبان به پاسبانی آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام کردند)

رئیس – تصویب شد. ماده سوم (بشرح آتی خوانده شد)

ماده سوم – ترتیب احضار هر یک از دوره‌های سه گانه مذکور در ماده ۲ مطابق نظامنامه تجهیزات عمومی وزارت جنگ معین خواهد شد و در مواقعی که تجهیز جزو و احضار قسمتی از قشون را ضرورت ایجاب نماید از دوره احتیاط شروع و به پاسبان ختم خواهد شد.

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده – عرضی ندارم.

رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی (بشرح سابق قرائت شد)

رئیس – آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی - بنده تصور می‌کنم این عبارت مطلب را نمی رساند می‌گوید: «در مواقعیکه تجهیز جزو احضار قسمتی از قشون را ضرورت ایجاب نماید» در صورتی که در خاتمه مقصودش احضار کلیه قشون است یعنی آن سه دوره که در قانون تعین شده در یک جا می‌گوید احضار قسمتی لازم است و حال آنکه در جای دیگر مقصودش احضار کلیه طبقات و افراد است. با این ترتیب بنده گمان می‌کنم عبارت غلط باشد. از این جهت بنده پیشنهاد کردم در صورتیکه تجهیز و احضار قشون غیر تحت سلاح را ضرورت ایجاب نماید الی آخر

رئیس – آقای اخگر (اجازه)

اخگر- ماده دوم این نظریه را تأمین می‌کند یک قسمت راجع است به نظامنامه تجهیزات وزارت جنگ آنرا خواهد نوشت و یک قسمت هم راجع است به اشخاصی داخل سنین خدمت شده‌اند که اگر بنا شود یک قسمت را احضار کنند به این معنی که از دوره احتیاط باید شروع و بدوره پاسبانی ختم کنند پس این فرمایش آقای کازرونی در اینجا هیچ موضوع ندارد

. رئیس – رأی گرفته می‌شود پیشنهاد آقای کازرونی: آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس – قابل توجه نشد. رأی گرفته می‌شود ماده سوم آقایان موافقین با ماده سوم قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام کردند)

رئیس - تصویب شد. ماده چهارم (اینطور خوانده شد)

مملکت ایران مطابق تشکیلات قشونی بنواحی سربازگیری منقسم شده و افراد قشونی در مراکز حوزه‌های سربازگیری خود گرفته خواهد شد.

رئیس – آقای حائر زاده (اجازه)

حائری زاده – عرضی ندارم.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم.

رئیس – آقای آقا نیرزا شهاب (اجازه)

آقا میرزا شهاب – عرضی ندارم.

رئیس – آقای آقا شیخ فرج الله -

آقا شیخ فرج الله – بنده در ماده شانزدهم عرض دارم.

رئیس - آقای اتحاد یک اصلاح عبارتی پیشنهاد کرده‌اند که بعد از کلمه سرباز گیری بجای گرفته شود «دعوت شود» نوشته شود.

وزیر فوائد عامه- بفرمائید قرائت شود. (بشرح ذیل خوانده شود) پیشنهاد می‌کنم ماده چهارم این طور نوشته شود: مملکت ایران مطابق تشکیلات قشونی بنواحی سربازگیری منقسم شده و افراد قشونی در مراکز حوزه‌های سربازگیری دعوت خواهد شد.

رئیس – آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی- بنده با ماده موافقم کی اظهار مخالفت کرده تا جواب عرض کنم.

رئیس – آقای اتحاد پیشنهاد کرده‌اند عبارت گرفته خواهد شد بدعوت خواهد شد تبدیل شود.

یاسائی – بعقده بنده جمل گرفته شود بهتر است زیرا سرباز را می‌گیرند دعوت نمی‌کنند این قانون هم قانون سربازگیری است قانون دعوت سرباز نیست از اینجهت همان عبارت ماده بهتر است.

اتحاد – بنده پیشنهادم را مسترد می‌دارم.

رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی (اینطور خوانده شد)

بنده اصلاحات ذیل را در ماده ۴ پیشنهاد می‌کنم اولا (بنواحی) در سطر اول بچند ناحیه مبدل شود ثانیا” در سطر دوم بعد از کلمه قشونی نوشته شود در هر یک از مراکز

رئیس – بفرمائید.

کازرونی – اینجا نوشته مملکت ایران مطابق تشکیلات به نواحی سربازگیری منقسم می‌شود. بنده پیشنهاد کردم بچند ناحیه سربازگیری منقسم شود و در سطر دوم هم نوشته شود در هر یک از مراکز حوزه‌های سربازگیری

رئیس-رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام بفرمایند

(کسی قیام نکرد)

رئیس - - تصویب نشد. رأی می‌گیریم بماده چهارم آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده کثیری قیام کردند)

رئیس – تصویب شد ماده پنجم قرائه می‌شود. (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده پنجم – در تمام نواحی سربازگیری بموجب پیشنهاد وزارت جنگ و تصویب هیئت وزراء و صدور فرمان همایونی از پانزدهم مهرماه هرسال تا آخر آبان ماه همان سال عمل سربازگیری شروع و خاتمه خواهد یافت.

رئیس – آقای حائری زاده (اجازه)

حائریزاده – عرضی ندارم.

رئیس – آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی – عرضی ندارم.

رئیس –پیشنهاد آقای دامغانی (بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده پنج بجای پانزدهم مهرماه سال تا آخر آبان ماه نوشته شود از اول شهریور ماه تا آخر آن

رئیس –بفرمائید.

شریعتمدار دامغانی – بنده در شور اول عرض کردم حالا هم تکرار می‌کنم. ابتدای سال فلاحتی تقریبا” از ده روز بمیزان قدیم مانده (مهرماه حالا) شروع می‌شد و این موقع موقع فلاحتی و زراعتی است و در این وقت باید ترتیبات بین رعیت و مالک معلوم شود و اگر عمل سرباز گیری شروع شود تمام امور رعیتی متزلزل خواهد شد و ممکن است یک دسته رعیت را مالک بیاورد و قرعه سربازی بنام آنها اصابت کند آنوقت کار هر دو خراب است و بجای بلاتکلیفی خواهند بود. بنده معتقدم که اگر دو ماه به این طرز تنظیم یک لطمه بزرگی فلاحت مملکت وارد خواهد آمد. و این موقعی را که برای سربازگیری معین کرده‌اند از پانزدهم مهر ماه تا آخر آبان ماه چون موقع زراعت است از این جهت به امر زراعتی صدمه می‌زند.لذا بنده عقیده دارم که از ابتدای شهریور ماه که همان سنبله باشد شروع زیرا در این قرن‌ها تقریبا” تمام شده و زراعت جدید هنوز شروع نشده و از این جهت این وقت برای سرباز گیری از هر حیث مناسبتر و بهتر است و لطمه هم به امور فلاحتی وارد نمی‌آید

رئیس –(خطاب به آقای دستغیب) عضو کمیسیون هستید؟

دستغیب – خیر.

رئیس – آقای اخگر (اجازه).

اخگر – اولا” آقای دامغانی خوبست ملاحظه بفرمائید که فرضا” در یک دهی که صد نفر دویست نفر جمعیت داشته باشد دو سه نفر از آنها بسنین سربازگیری می‌رسند و این طور نیست که در موقع سربازگیری تمام رعایا از کار بیکار شوند. زیرا چند معدودی از آنها دارای سنین سربازی هستند نه همه آنهم بطور قرعه خواهد بود. پس آنطوریکه فرمودند همه از کار بی کار می‌شوند نیست و اگر بنا شود آن موقعی را که ایشان پیشنهاد کرده‌اند قبول شود باید ملاحظه بفرمائید که در آن موقع ترتیب مسافرت و ایاب و ذهاب خیلی اشکال دارد. زیرا زمستان در پیش خواهد بود و مسافرت از نقطه به نقطه دیگر خیلی مشکل می‌شود و اگر بنا شود زودتر از این موقعی که در نظر گرفته شده بیایند آنهم مناسب نیست زیرا موقع بذر و کار و خرمن و غیره است از این جهت همین ترتیبی که مقرر شده از همه بهتر است.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای دامغانی آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (اینطور قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم، که مهرماه تبدیل به آذر ماه شود.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب -

آقا سید یعقوب – بنده در شور اول هم پیشنهاد کردم که عمل سرباز گیری در جدی شروع شود حالا که نگاه کردم دیدم جدی همین آذرماه است. بهرحال بنده عقیده‌ام این است که از قانون وسایل تسهیل و راحتی را هم برای مردم باید فراهم کرد. میزان موقع جمع کردن خرمن و بذر کاشتن است در سنبله هم آب می‌گیرند ولی در جدی چون سرد است و برف آمده و مردم از کار زراعتی و فلاحتی فارغ شده و همه در منزلهایشان هستند از این جهت این موقع برای سربازگیری بد است. از این جهت بنده پیشنهاد کردم که میزان مبدل به جدی شود. اگر بنا شد سربازگیری در موقع میزان بود چون موقع خرمن و کار است رعایا در زحمت خواهند افتاد این است که بنده سابقا” جدی و حالا آذرماه را پیشنهاد کردم حالا دیگر بسته به میل آقایان است.

وزیر فوائد عامه – علت اینکه از پانزدهم میزان یعنی مهرماه معین شده است با در نظر گرفتن رفاه رعایا و جلوگیری از زحمت آنها و دیگران بوده است و این قانون نظام اجباری که حالا از تصویب مجلس می‌گذرد با مطالعات زیاد تدوین و تنظیم شده است از یک طرف نباید فراموش کرد اشخاصی که در مجلس قرعه باید حاضر شوند و در موقع برف و سردی هوا که نمی‌توانند ایاب و ذهاب کنند. و از این لحاظ اسباب زحمت است پس میزان بهترین موقعی است که در نظر گرفته شده زیرا از یک طرف مردم از یک قسمت امور فلاحتی راحت شده‌اند و هنز یک قسمت دیگر را شروع نکرده‌اند و هوا هم مناسب است از اینجهت اینطور در نظر گرفته شده و خوب هم است.

رئیس – رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب. آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(معدودی قیام کردند)

رئیس - قابل توجه نشد پیشنها آقای شوشتری (بمضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم – از ماده پنج کلمه فرمان همایونی حذف شود.

رئیس - آقای شوشتری (اجازه) -

شوشتری – این پیشنهاد یک اصلاحی است مسئله سربازگیری بعقیده بنده از مختصات وزارت جنگ است و از این جهت جمله فرمان همایونی و هیئت وزراء را لازم ندارد فقط وزارت جنگ باید بعمل سرباز گیری مبادرت کند و اگر کلمه فرمان همایونی باشد اسباب زحمت خواهد شد. چرا؟ زیرا اعلیحضرت در اروپاست مشغول است

(صدای زنگ رئیس)

گرفتار است. وقت ندارد فرمان صادر کند. از این جهت بنده پیشنهاد کردم این کلمه حذف شود.

رئیس – رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس - تصویب نشد. رأی می‌گیریم بماده پنجم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس - تصویب شد. ماده ششم (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده ۶ – در اول هر سال تا آخر فروردین شعبه سرباز گیری هر ناحیه قشونی صورتی از کلیه افرادی که در آن سال بسن سربازی می‌رسند و در ثبت حوزه‌های جزء می‌باشند از دفتر سجل نفوس آن

ناحیه استخراج نموده و بوسیله رؤسای مافوق خود بوزارت جنک ارسال می‌دارد.

رئیس – آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی – عرضی ندارم

رئیس – آقای دستغیب (اجازه)

دستغیب – موافقم

جمعی از نمایندگان – مخالفی ندارد.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده ششم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام کردند)

رئیس- تصویب شد ماده هفتم (بترتیب ذیل خوانده شد)

ماده هفتم – وزارت جنگ پس از وصول صورت‌های مزبوره عده نفراتی را که در آن سال لازم خواهد داشت با تعیین تقسیم آن عده بنواحی به اضافه صدی بیست برای کشور احتمالی معین کرده برای رؤسای قشونی ارسال خواهد نمود

. رئیس – آقای تدین (اجازه)

تدین. موافقم

رئیس – آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده – موافقم

رئیس – آقای داور (اجازه)

داور – موافقم

بعضی از نمایندگان – مخالفتی ندارد.

رئیس – رأی می‌گیریم آقایان موافقین با ماده هفتم قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان قیام کردند)

رئیس – تصویب شد.

ماده هشتم (اینطور خوانده شد)

ماده هشتم – مادام که احتیاجات قشونی کمتر از میزان افرادیست که باید برای خدمت نظامی احضار شوند افراد لازم است برای احتیاجات وزارت جنگ بترتیب قرعه از بین اشخاصی واجد شرلیط خدمت نظامی معین خواهد شد و اشخاص مزبور به سه طبقه تقسیم می‌شوند.

اول – اشخاص غیر متأهل

–۲- اشخاص متأهل و بدون اولاد

۳- اشخاص متأهل و با اولاد. برای تأمین احتیاجات قشونی به افراد طبقه اول مقدم بر ثانی و طبقه ثانی مقدم بر طبقه ثالث است برای قرعه دعوت می‌شوند.

وزیر فوائد عامه – به افراد غلط است افراد صحیح است.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم.

رئیس – آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی – موافقم

رئیس – مخالفی ندارد؟ رذی می‌گیریم بماده هشتم آقایان موافقین قیام فرمایند .

(اکثر نمایندگان قیام کردند)

رئیس - تصویب شد. ماده نهم (اینطور خوانده شد)

ماده نهم – اشخاصی که واجد شرایط نظامی بوده ولی قرعه بنامشان اصابت ننماید باید در سال بعد هم جزء اشخاصی که برای قرعه دعوت می‌شوند حاضر گردند. ولی در صورتیکه در آنسال هم قرعه بنام آنها اصابت ننماید جزء دوره پاسبان محسوب خواهد شد.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم

رئیس - آقای اتحاد (اجازه)

اتحاد - بنده تصور می‌کنم در اینجا یک سهوی واقع شده و آن این است که باید جزو دوره ذخیره نوشته شود نه پاسبانی برای اینکه اگر پاسبانب نوشته شود آنوقت آن سیزده سال چه می‌شود؟ اگر مقصود همین است که بنده عرض کردم که هیچ و الا اگر آقای مخبر دلیلی دارند بفرمایند تا ما قانع شویم.

مخبر - در این خصوص خاطر آقایان را مستحضر می‌کنم که در کمیسیون در این موضوع مذاکرات زیادی شد. در اینجا سهوی نشده و اشخاصی که خیچ خدمت نظامی نکرده‌اند دولت اینها را می‌فرستد به پاسبانی چون به پاسبانب دیر تر احتیاج پیدا می‌کند و اینها مثل اشخاصی که مشق کرده‌اند داخل در خدمات اولیه نمی‌شوند. چون اشخاصی که مشق گرفته‌اند می‌توانند داخل در صفوف شده و کار کند. ولی اشخاصی که هیچ مشق نکرده‌اند اگر بنا شود جزو اینها باشند نمی‌توانند از عهده برآیند و اسباب زحمت خواهد شد.

رئیس - پیشنهاد آقای اتحاد قرائت می‌شود. (به این ترتیب خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم – در ماده ۹ کلمه پاسبان که در آخر شطر سوم ماده نهم است مبدل بکلمه ذخیره شود.

رئیس - آقای اتحاد (اجازه)

اتحاد - فرمایشی که آقای مخبر فرمودند بنده را قانع نکرده بنده تصور می‌کنم دلائلی که در اطراف این قانون ذکر شد حاکی از این بود که خدمت نظام اجباری یک وظیفه عمومی است که همه مکلفند آنرا انجام دهند. برحسب قرعه یک اشخاصی دعوت می‌شوند و به این ترتیب عمل بزرگی انجام می‌یابد. اگر باسم یک اشخاصی دو مرتبه قرعه اصابت نکند باید جزء ذخیره باشند و این که فرمودند اینها تعلیم ندارند مسلم است وقتی آنها را برای ذخیره معیین کنند دو سه ماهی باید مشق کنند و تعلیم بگیرند. از این جهت بنده پیشنهاد کردم که بجائی پاسبانی ذخیره نوشته شود.

رئیس - آقای اخگر (اجازه)

اخگر - آقای سرکشیک زاده توجه نکردند که اشخاصی که فقط یک ماه در این مدت مشق کنند بدرد نخواهند خورد برای اینکه ذخیره برای این است که موقع احتیاجات نفراتی بر عده بیفزایند. ولی اشخاصی که کاملا” مشق نکرده‌اند جز اینکه اسباب زحمت برای صاحب منصبان بشوند فائده دیگری ندارند ولی پاسبانب یک خدمتی است که هیچ محتاج به مشق و تعلیم نیست و در آخرین قسمت واقع شده و معلوم نیست که دولت محتاج بوجود آنها بشود یا نه؟ از این جهت پاسبانی بهتر است.

رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای اتحاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(چند نفری قیام کردند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای تقی زاده (بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم به آخر ماده اضافه شود و تا سن ۴۵ سالگی در جزو پاسبانها خواهند ماند.

مخبر - بفرمائید مجددا” قرائت شود (مجددا” بشرح فوق خوانده شد)

رئیس - بفرمائید.

تقی زاده - بنده با ماده موافقم ولی اینکه گفته می‌شود دوره پاسبانی دوره پاسبانی مدتش شش سال است در صورتیکه مقصود این است که اگر بعضی از افراد مملکت داخل در دوره نظامی نشدند جزو پاسبان باشند برای اینکه کسانی که دوره خدمت نظامی را طی کرده‌اند داخل دوره احتیاط و ذخیره می‌شوند و از سن سی ونه سالگی تا چهل و پنج سالگی که شش سال است دوره پاسبانی خواهد بود. ولی انهائیکه خدمت نکرده‌اند داخل پاسبانها می‌شوند تا سن چهل و پنج سالگی باید جزو پاسبانها باشند.

مخبر - پیشنهاد آقای تقی زاده قبول می‌کنم.

رئیس - این قسمت اضافه می‌شود بماده نهم. رأی گرفته می‌شود بماده نهم. با این قسمت که اضافه شد آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام کردند)

رئیس – تصویب شد.

ماده دهم – (بشرح زیر قرائت شد)

ماده دهم – افراد ذخیره مقدم هر دو سال یک مرتبه و افراد ذخیره تالی هر سه سال یک مرتبه در حوزه خود برای مدت یکماه مشق نظامی باید حاضر شوند موعد و ترتیب آن مطابق نظامنامه که وزارت جنگ تهیه خواهد کرد معین خواهد شد.

رئیس – آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم

(بعضی گفتند مخالفی ندارد)

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده دهم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس - تصویب شد. ماده یازدهم. (اینطور خوانده شد)

ماده یازدهم – پس از اجراشدن این قانون نظام اجباری در مملکت اشخاصیکه در سن سربازی و یا بعد از آن بخواهند داخل در خدمت دولتی یا اجتماعی یا مشاغل آزادی که نستلزم اجازه رسمی دولت است بشوند باید تصدیق انجام خدمت تحت السلاح یا عدم اصابت فرعه و یا معافیت از خدمت نظامی را در دست داشته باشند.

وزیر فوائد عامه – کلمه این زیادی است.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی – عرضی ندارم.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب – بنده خواستم از آقای وزیر فوائد عامه سؤال کنم و ایشان توضیح بدهند که مقصود از مشاغل آزاد که مستلزم اجازه رسمی دولت است چیست؟ مشاغل آزاد غیر از وکالت در عدلیه دیگر چه مشغله ایست؟

وزیر فوائد عامه - مشاغل آزاد مثل طبابت و غیره.

رئیس – آقای اخگر (اجازه)

اخگر - مشاغل آزاد عبارتست از طبابت و وکالت در عدلیه و دندان سازی و امثال اینها.

رئیس - رأی گرفته می‌شود بماده یازدهم آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام کردند)

رئیس - تصویب شد.

ماده دوازدهم

(بشرح آتی خوانده شد)

ماده ۱۲- اشخاصی که بخواهند داخل خدمت در صف نظمیه یا امنیه بشوند باید خدمت دوره کامل تحت السلاح (دوسال) را تمام کرد و تصدیقنامه حسن اخلاق و صحت عمل را درد ست باشند.

رئیس – آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم.

رئیس - مخالفی ندارد؟ رأی گرفته می‌شود باین ماده آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. ماده سیزده (اینطور قرائت شد)

ماده ۱۳- اشخاصی که قبل از رسیدن بسن سربازی داوطلبانه دو سال تحت سلاح خدمت نموده باشند از شرکت در قرعه معاف و جزر ذخیره محسوب می‌گردند.

رئیس - آقای وحید سعد (اجازه)

وحید سعد – اینجا نوشته است اشخاصی که قبل از رسیدن بسن سربازی داوطلبانه تحت سلاح خدمت نموده باشند از شرکت در قرعه معاف و جزء ذخیره محسوب می‌شوند. بعقیده بنده باید حداقلی برای سن این قبیل اشخاص معین شود که معلوم شود تا چه سنی می‌توانند داوطلبانه داخل خدمت تحت سلاح بشوند.

رئیس - شاهزاده غلامحسین میزرا (اجازه)

غلامحسین میزرا – بنده تصور می‌کنم این یک ماده خیلی خوبی است زیرا این یک توجهی است نسبت به اشخاصی که یک مشاغلی برای خودشان در نظر نمی‌گیرند و اتفاقا” تحصیلاتشان در هجده سالگی تمام می‌شود. پس بهتر است که این اشخاص قبل از اینکه بسن بیست و یکسال برسند حق داشته باشند دو سال خدمتشان را بکنند بعد از آن آزاد باشند

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس - پیشنهادها قرائت می‌شود. (بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای وحید سعد – بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۱۳ اینطور اصلاح شود: اشخاصی که از سن هجده سالگی داوطلبانه دو سال تحت سلاح خدمت نموده باشند از شرکت در قرعه معاف و جزء ذخیره محسوب می‌گردند.

رئیس - توضیحی دارید.

وحید سعد - خیر توضیح بنده همان بود که عرض کردم.

رئیس - آقایانی که این پیشنهاد قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده کمی برخاستند)

رئیس - قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم بماده سیزده آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. ماده چهارده (به این مضمون قرائت شد)

ماده ۱۴- کسانی که خدمت تحت السلاح خود را به انجام رسانده باشند و بخواهند به خدمت خود ادامه دهند در صورت احتیاج وزارت جنگ پذیرفته خواهند شد.

رئیس - آقای دستغیب (اجازه)

دستغیب - موافقم.

رئیس - مخالفی ندارد؟

(گفته شد خیر)

رئیس - آقایان موافقین با ماده ۱۴ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد.ماده پانزده

(بعضی از نمایندگان تقاضای تنفس نمودند و بعضی مخالف بودند)

رئیس - رأی می‌گیریم آقایانی که با تنفس موافقند قیام فرمایند

(غالب نمایندگان برخاستند)

رئیس - تصویب شد.

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا” تشکیل گردید)

رئیس - ماده پانزده قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۵- کسانی که از خدمت نظام اجباری بواسطه علل مزاجی معاف می‌باشند.

۱- نابینای از یک یا دو چشم

۲- قوزی

۳- کر

۴- لال

۵- شل و چلاق

۶- یکدست

۷- فاقدین شست و یا سبابه دست راست

۸- اشخاص قصیر القامه که قد آنها از یک متر نیم کوتاه تر باشد.

۹- اشخاص مسلول و مبتلای به امراض مسریه از قبیل و غیر بتصدیق دو نفر طبیب.

۱۰-اشخاص ضعیف البنیه و مریض و نزدیک بین و معیوبین از چشم بتصدیق دونفر از اطباء نظام که عدم استعداد آنها برای خدمات نظامی تصدیق نمایند.

تبصره – اشخاص ضعیف البنیه یا مرضای قابل معالجه جزء قرعه محسوب شده و در صورتی که قرعه بنام آنها اصابت نماید داخل خدمت شده ولی قبل از رفتن تحت السلاح بخرج دولت معالجه خواهند شد.

مخبر- از قبیل و غیره باید حذف شود.

رئیس - از قبیل و غیره حذف می‌شود.آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - عرضی ندارم

رئیس- مخالفی ندارد؟

بعضی از نمایندگان - خیر.

رئیس- پیشنهادها قرائت می‌شود (بشرح زیر خوانده شد)

پیشنهاد آقای دامغانی – در ماده ۱۵ پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده بعد از لفظ طبیب نوشته شود. نظامی یا صحی.

مخبر - بنده قبول می‌کنم.

رئیس- پیشنهاد دیگر (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای تجدد – بنده پیشنهاد می‌کنم در قسمت اول ماده ۱۵ این قسم نوشته شود: نابینای از چشم چپ.

تجدد - اینجا بنظر بنده اشتباه شده است زیرا بنده نفهمیدم نابینای از یک چشم یا دوچشم یعنی چه زیرا ممکن نیس کسی دوچشم نداشته باشد و یک چشم داشته باشد در این صورت چون مقصود را بنده نفهمیدم لذا این طور پیشنهاد کردم.

رئیس – رأی می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای تجدد آقایان موافقین قیام فرمایند.

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد. آقای دامغانی پیشنهاد جنابعالی را بخوانند؟

دامغانی – بخوانند (بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۵ در قسمت اول نوشته شود: نابینای از یک چشم.

دامغانی – نابینائی که نوشته شده از یک چشم کافی است دیگر دو چشم نمی‌خواهد برای اینکه اگر کسی دو چشمش کور باشد یک چشمش هم کور است و بعقیده بنده یک چشم کافی است.

وزیر فوائد عامه – تصریح پاره مطالب در قانون ضرری ندارد بلکه بهتر است چنانچه در ماده یک تصریح کردند (اتباع ذکور) یک جمله واضحی را قید کرده زیرا معلوم است صایفه نسوان مستثنی هستند در اینجا هم اگر تصریح شود از یک چشم یا دوچشم ضرر ندارد برای اینکه بعقیده بنده باید جزء بجزء معافیت در این قانون نوشته شود که در آتیه اسباب اشکال فراهم نشود زیرا فرضا” اگر یک چشم نوشته شود ممکن است یک کسی بگوید که چشم در قانون تصریح نشده.

رئیس – رأی می‌گیریم بپیشنهاد آقای دامغانی.

عده قلیلی (برخاستند)

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای ضیاء هم رد شده است آقای یاسائی و آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد کرده‌اند یک متر و نیم تبدیل شود به یک گز و نیم.

وزیر فوائد عامه – صحیح است باید تبدیل بگز شود.

مخبر – قبول می‌کنم.

رئیس – مطابق قانون جدیداست. رأی گرفته می‌شود بماده ۱۰ به اضافه (نظامی یا صحی) در آخر فقره ۹ و حذف (از قبیل و غیره در همان فقره ۹ و تبدیل متر به گز آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد.

ماده ۱۶ (بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده ۱۶- کسانیکه بواسطه موقعیت خود از خدمت نظامی معاف می‌باشند.

۱- حکام شروع و مجاز به اجتهاد از مراجع تقلید یا فتوی و مدرسین علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یکسال قبل سن سربازی متصدی شغل امانت جماعت بوده باشند.

۲- دارندگان تصدیق نامه (دیپلم) از مدارس عالیه داخله و خارجه

۳- طلاب علوم دینیه که در مدارس قدیمه تحصیل می‌نمایند. در صورت اصابت قرعه بنام آنان و واجد بودن شرایط ذیل در مدت تحصیل و داشتن تصدیق اجتهاد پس از تحصیلات از خدمت نظامی معاف می‌باشند.

۱- نداشتن اشتغالی بجز تحصیل

. ب- داشتن تصدیق نامه طلبه از متولی و مدرس مدرسه که فقط اشتغال به تحصیل دارند

ج – دادن امتحان مطابق درجاتی که طلاب تحصیل می‌کنند از مقدمات به بالا.

۴- یگانه پسر هر مرد یا زنی که سنش به شصت رسیده یا بواسطه علت مزاج از اداره امر معاش خود عاجز باشد و کفالت بر عهده آن پسر باشد در تمام مدت کفالت. ۵-پسر دوم هر مرد یا زنی که پسر اول او در تحت سلاح بوده و در صورت داشتن پسر سوم آن پسر بسن ۱۸ سال نرسیده باشد.

۶- پسر هر مرد یا زنی که یک پسرش در خدمت نظامی وفات کرده باشد در صورتی که آن مرد یا زن پسر دیگری هم داشته باشد این معافیت تا زمان رسیدن پسر دیگر بسن ۱۷ سالگی خواهد رسید.

۷- پسر هر بیوه زنی که غیر از آن پسر کسی دیگر تکفل امور مشارالیها را ننماید در تمام مدت کفالت

. ۸- هر جوانی که مدیر نفقه ده خانواده بوده و در محل پدر یا برادر یا پدر

زن یا برادر زنی که کفالت امور خانواده او را بنماید نداشته باشد که این وضعیت باقی باشد.

۹- هر جوانی که وصی یا قیم یتیمی باشد که یعنی غیر از او برای اداره کردن امور آن یتیم شخص دیگری نباشد مادام که حال بدین منوال باشد.

۱۰- هر جوانی که منحصرا” کفیل معیشت جد یا جده پیر یا عیال از کار افتاده خود باشد مادام که حال بدین منوال است.

۱۱- دونفری که مشترکا”‌کفیل یک یا چند خانواده باشند و در یکسال قرعه بنام هر دو اصابت نماید آنکه اول قرعه بنامش اصابت نموده است بخدمت نظامی داخل و دیگری مادام که این وضعیت باقی است از خدمت معاف خواهد بود

۱۲- یکی از دو پسر پدری که قرعه بنام هر دو اصابت نماید بانتخاب پدر برای مدت دو سال معاف خواهد بود.

۱۳-پسران دیگر هر شخصی که بواسطه قرعه یک یا دو پسر او داخل خدمت نظامی می‌شوند برای مدت دو سال.

رئیس – آقای آقاشیخ فرج الله (اجازه)

آقای شیخ فرج الله – عجالتا” عرضی ندارم.

رئیس – آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی – بنده تصور می‌کنم که یکی از بزرگترین قدمهائی که مجلس شورای ملی به افکار آقای رئیس الوزراء بر می‌دارد همین قانون نظام اجباری است قانون اجباری بعقیده بنده در یک مملکتی بمنزله روح آن مملکت است. اگریک ملتی ولو تمام افرادش سلحشوروجنگی باشندولی در تحت یک قانونی موظف نشوند که به مملکت خودشان یک مدت معینی خدمت کنند آن مملکت حق ندارد درمقابل سایرملل زنده دنیا ادعای استقلال کند. مملکت ماتا امروز مستقل بوده است وحالا هم هست ولی آن استقلالی که با تمام معنای این کلمه تطبیق می‌شود بعد از این تصویب خواهد بود.

یاسایی- حالا هم بتمام معنی مستقل است.

شیروانی – البته حالا هم استقلال دارد بنده هم عرض نکردم ندارد. عرض کردم معنی پیدا می‌کند. درمملکت ماهمان طور که بعضی اقایان فرمودند قشون داوطلب خیلی خوب می‌شد که گرفته شود ولی یک جنبه‌های سیاسی داشته که ما باید بالاخره با این قانون آن مقصد عالی خودمان راانجام بدهیم. بعقیده بنده ماده شانزدهم آن معنای حقیقی نظام اجباری را لغو می‌کند برای اینکه اجبار برای اشخاصی است که نمی‌خواهند تن به خدمت وکار بدهند. والا آن اشخاصیکه حاضر میشوندخدمت به مملکت خودشان بکنند اجباری لازم ندارد. او خودش با طیب خاطر حاضر است وخدمت می‌کند کما اینکه همین قشون داوطلب وبنیجه در سخت ترین مواقع این مملکت مشغول جانبازی وفداکاری هستند ایرانی هیچوقت اززیر خدمت به مملکت خودش فرار نکرده وهمیشه آماده بوده است که در مقابل تمام مخاطرات جان فشانی نماید فقط کلمه اجباربرای کسانی است که نمی‌خواهند در مصایب باسایر افراد مملکت شریک باشند واین اجبار برای آنهاست والا اسم این قانون را ما باید بگذاریم. قانون سرباز گیری داوطلبی و وقتی که بنا شدیک استثنایی باشد یعنی همانهایی که حالا باید بیایند تحت سلاح همانها را بیاییم مستثنی کنیم دیگر معنای اجباری تصور می‌کنم تطبیق نشود بااین قانون والا اهالی مامقان. اهالی فلان سرحدآذربایجان. اهل شاهسون. اهل قشقایی وسایر ایلات سلحشورما همیشه حاضر بوده‌اند زیر اسلحه بروند برای خدمت به مملکت وهمچنین دهاتهای ما همیشه حاضر بوده‌اند خدمات نظامی را انجام دهند و در حقیقت این قانون برای اهالی و ساکنین شهرها و پایتخت است که نمی‌خواستند این خدمات شاقه را انجام دهند و حالا این قانون نظام اجباری برای آنها نوشته می‌شود حالا وقتی که من مراجعه می‌کنم به بعضی از قسمتهای این قانون می‌بینم شایددر تمام تهران آن سنی که سنین سربازی را معین کرده است در تمام ایران شاید دویست نفر سرباز نتوانستیم بگیریم برای اینکه امروز قسمت اعظم سکنه شهربچه‌های خودشان را به مدارس ابتدایی و بعد متوسطه می‌فرستند و یک قسمت هم که آقازاده ما هستند در مدارس قدیمه مشغول تحصیلند. این دودسته را وقتی ما مستثنی کردیم از نظام اجباری انوقت دوباره آن حمالها را باید بیاوریم و سرباز کنیم وآنهایی که حقا نظام اجباری باید برای آنها باشدآنها را بیاییم دو مرتبه از خدمت نظامی معاف کنیم. درسایر موارد این قانون که بنده اجازه خواسته بودم و عرضی نکردم علتش این بود که دیدم در آن مواد چندان لزومی ندارد که حرف زده شود زیرا آن مواد یک مواد تخصصی است که اعضا کمیسیون چون در نظام تخصصی داشته انددرآن دقت کردهاندوبنده چون اطلاع نظامی نداشتم لازم نبود عرض بکنم. بهر صورت این قسمت چون مربوط است بعامه مردم وعنوان تخصص هم در کارنیست ما حق داریم در اینجا یک اظهار عقیده‌هایی بکنیم. بنده در نظر دارم که در شور اول آقای مدرس یک دفاع مشروح ومفصلی از این قانون کردند که یک دفاع عالی ومنطقی بود وعمده نظرشان این بود که این قانون اسلامی است والبته وجود ایشان در این مجلس و با وجود تشریف داشتن سایر علمای محترم باید تمام قوانین ما با قوائد اسلامی کاملا تطبیق شود. ایشان حتی نظرم هست که در جواب آقای کازرونی فرمودند که هرکس مخالفت کند با این قانون کافر است .

(همهمه بین نمایندگان)

حاج آقا اسماعیل – ابدا همچو حرفی نزده‌اند.

شیروانی – بنده خوب یادم است که ایشان این طور اظهار عقیده کردند. بهر صورت بعقیده بنده این وظیفه تمام افراد مسلمین وملت ایران است کهبرای حفظ حدود و ثغور اسلام خدمت نظامی کنند وتصور می‌کنم نه در قانون مذهبی ما ونه در قانون اداری دنیا هیچ احدی را از خدمت نظامی معاف نکردهاند جز یک اشخاصی را که در مواد بعد این قانون و در بعضی از قسمتهای دیگر همین ماده ذکر شده. دیگر اینکه یکی از چیزهایی که از جمله عقاید شخصی بنده است (و شایدجزء عقاید سیاسی بعضی از آقایان هم باشد) این است که امتیازات باید الغاء شود. مابا مرامی که دردست داریم مخالف امتیازات شخصی هستیم. ما تمام افراد ملت رامتساوی الحقوق می دانیم و در خدمات به مملکت ودر استفاده از حقوق همه را متساوی می دانیم. امتیازات برای جانفشانی در راه مملکت حقا” از طرف ملت داده می‌شود و دو سه قسمت این ماده کاملا” برای حفظ امتیازات شخصی است و بنده مخالفم با امتیازات شخصی درقسمت اول این ماده می‌نویسد: حکام شرع مجاز به اجتهاد از مراجع تقلید با این قسمت بنده کاملا” موافقم تا آخر سطر برای اینکه قهرا” هست یعنی حکام شرع مجاز آنها در سن بیست یکسالگی تصور می‌کنم کمتر اتفاق که حاکم شرع مجاز باشند مگر اینکه دارای علم لدنی باشند.در قسمت دوم هم که مربوط است بطبقه خود بنده با این ماده مخالفم برای چه دارندگان تصدیقنامه و دیپلم یکسال نروند تحت سلاح که عضلاتشان قوی شده و مملکت خدمت کنند؟ بعقیده بنده این طبقه هم کاملا” باید در حین خدمت نظامی بشوند و مثل سایر افراد خدمت کنند و قسمت سوم را هم بهمچنین طلاب علوم دینیه را بنده هیچ مجوزی برایش نمی‌بینم که نباید تحت سلاح بیاید و خدمت به مملکت خودش بکند تمام افراد مطابق قوانین اسلامی و قوانین سیاسی و اساسی هر مملکت باید بمللکت خودشان خدمت کنند بنابراین با قسمت دوم و سوم کاملا” مخالفم ولی چون احتمال می‌دهم آقایان لایحه اولی دولت را در دسترسی خودشان نداشته باشند لهذا بنده ماده هجده پیشنهادی دولت را پیشنهاد کردم که بجای قسمت گذارده شود.بلی چیزی که هست اینها نباید مثل سایرین خدمت نظامی آنها طولانی باشد ولی چون باید آنها هم خدمت بمملکت بکنند با واجد بودن شرایطی که در لایحه دولت پیش بینی شده مدت خدمت آنها کمتر باشد و اگر آقایان لایحه دولت را قرائت فرموده بودند تصدیق می‌فرمودند که این خبر کمیسیون با آن لایحه خیلی تفاوت دارد مثلا” در آنجا عنوان امتحان را که کرده است که آنهائی را که مستثنی کرده‌اند در موقعش امتحان کنند نه اینکه مثل قانون استخدام که الآن می‌خواهم اجرا کنیم هر کسی می‌رود و یک استشهادی درست می‌کند و یک نوشته و یک نوشته و یک کاغذی بدست می‌آید و بالاخره خودش را با قانون استخدام تطبیق می‌کند! آنوقت هم باز بنای کاغذ سازی می‌شود و خودشان را می‌آورند بدرجه اول اجتهاد و در درجه اول دیپلم باید علمای مملکت آنها را بیاورند پای تخته و از آنها سؤال علمی کرده و جواب می‌شنوند و بعد تصدیق بدهند بنابراین بنده با ماده ۱۶ با این دلائلی که عرض کردم در قسمت دوم و سومش مخالفم و بجای آنها ماده ۱۸ دولت را پیشنهاد می‌کنم.

رئیس – آقای اخگر (اجازه)

اخگر – فرمایشات آقای شیروانی به چند قسمت تقسیم می‌شود در قسمت اولش بنده جوابی عرض نمی‌کنم زیرا داخل در موضوع نبود و برای اینکه مملکت ما همیشه مستقل بوده است و انشاء الله بعدها هم مستقل خواهد بود. آقای شیروانی می‌فرمایند اگر این شرایطی که کمیسیون در اینجا معین کرده عملی شود از تهران دویست نفر بیشتر داخل نظام اجباری نمی‌شوند. بنده نفهمیدم ایشان این حساب را چطور فرموده‌اند و اگر قلم دست بگیرند خودشان تصدیق می‌فرمایند که در این حساب اشتباه شده است در اینجا دو چیز لازم است برای هر مملکت و هر فرد دانستن و توانستن لازم است. به این نظر بایستی ملاحظه هر دو طبقه را کرد. مملکت ما هم محتاج به علم است و هم محتاج به قوه و بایستی هم جنبه علمی را ملاحظه کرد و جنبه توانائی را. و در این جا کمیسیون تبعیض قرار نداده است بین علوم دینیه و علوم عرفیه و هر دو در یک ستونی واقع شده است که یکطرفش مربوط بعلوم دینیه است و یکطرفش مربوط عرقیه. همانطوری که برای مجتهدین مجاز از مراجع تقلید استثناء قائل شده‌ایم همانطوریکه برای دارندگان دیپلم از مدارس عالیه هم استثناء قائل شده‌ایم فقط جنبه علمی ملاحظه شده است و این هم بواسطه فرط احتیاطی است که مملکت ملومات دینیه دارد و می‌بایستی این نراعات را کرد بعلاوه خوب است آقایان رقتی بفرمایند در این مسئله که هر قانونی در اول اجرا بهتر این است که دارای یک تسهیلاتی باشد که اگر قانون مجری شد و اشکالاتی در ضمن عمل دیده شد ممکن است دوباره بطور یکطرحی تقدیم این مجلس یا مجلس آتیه بکنند

(جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است و عده گفتند کافی نیست)

رئیس – رأی می‌گیریم. آقایانی مذاکرات را کافی میدانند قیام نمایند.

(غالب نمایندگان برخاستند)

رئیس – اکثریت است. پیشنهادها قرائت می‌شود. (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای طهرانی: این بنده پیشنهاد می‌نماید از فقره اولی از ماده از ماده ۱۶ از قبیل پیشنمازان مسجد الی آخر حذف شود.

رئیس – بفرمائید.

طهرانی – غرض از این قانون این است که مقام معلومات روحانی از بین نرود پیشنهاد موافق قانون اسلام هیچ چیزی لازم نیست معارف و معالم روحانی را دارا باشد و فقط عدالت شرط است اعم از اینکه عمامه کلا سرش باشد. اعم از اینکه تحصیل کرده باشد یا نکرده باشد اگر ما عدالت را شرط بدانیم بر حسب عقیده یک جمعی از مسلمین معلوم است از شانزده سال تا بیست سال خیلی مشکل است یک کسی را تعدیل واقعی کردن. حالا بر فرض اینکه تعدیل کننده عدالت باعث این نمی‌شود که یکی از اصول شرعیه که دفاع از مملکت اسلامی است از این شخص ساقط بشود اگر تحصیلاتش تحصیلات معارف روحانی شد. طلبه و محصل شد چه مانعی دارد البته داخل در آن عنوان است و الا فقط و فقط که در سه در مسجد حاضر می‌شود مستثنی باشد نمی‌شود اگر داخل در طلاب شد در این صورت مستثنی است و اگر داخل طلاب اهل علم نشده ممکن است یکنفر یک دفعه ظهر به مسجد برود یک نفر یک ساعت بعد از برود و همینطور تا غروب پانزده نفر در مسجد خرابه حاضر شوند و مردم هم جمع شوند نماز بخوانند. اینها را نمی‌شود معاف داشت و بنابر این بنده استثناء می‌کنم بین پیشنماز و طلاب اهل علم را والا برای علماء روحانی و طلاب روحانی که تحصیل می‌کنند مواد مکفی است.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن پیشنها آقای طهرانی.اقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای افشار. (بمضمون ذیل خوانده شد)

اینجانب ماده ۱۶ را بطریق ذیل اصلاح می‌کنم. ماده ۱۶- کسانی که بواسطه موقعیت خود از خدمت نظام معاف می‌باشند حکتم شرع مجاز از مراجع تقلید فتوی و مدرسین علوم معقول و منقول و پیشنمازان مساجد که از یک سال قبل از تصویب این قانون متصدی شغل امام جماعی بوده باشند.

رئیس – بفرمائید.

افشار – این قانون عبارت از ۳۶ ماده ۳۵ ماده آن نظام اجباری عمومی را تجویز می‌کند ماده ۱۶ تمام آنها را الغاء می‌کند بعقیده بنده اگر در مملکت ما فقر معارف نبود و سواد اعظم مار ا بیسوادها تشکیل نمی‌دادند آن امری بود علیحده ولی با این ترتیب حاضره باید افراد نظامی این مملکت از اشخاصی باشند که تحصیل کرده باشند و معنای حقیقی وطن را بفهمند برای اینکه اشخاصی که در عالم تنازع بقا تشخیص دادند حق زندگانی و حیات را آنها فقط می‌توانند برای خود و جامعه شان مبارزه کنند. کسی که تحصیل نکرده کسی که بکلی مفهوم حقیقی وطن را نفهمیده است تصور می‌کند که برای پنج شاهی پول اجیر است و باید خدمت کند و البته چنین خدمتی هم مفید به حال مملکت نخواهد بود.ماده ۱۶ این قانون یک عده از آقایان محصلین را بمناسبت اینکه تحصیل می‌کنند از خدمت بمملکت معاف داشته در صورتیکه می‌بایستی بهمان دلیل این اشخاص بمملکت خدمت نمایند. همانطوری که مجلس قاونو نظام اجباری را تصویب می‌کند یک روزی هم خواهد رسید که قانون تعلیم اجباری و عمومی را هم باید تصویب نماید و در این صورت نمیدانم آنوقت تکلیف این قانون چه خواهد بود؟ زیرا ممکن است یک عده زیادی در هر کوره دهی از آخوند ده تصدیق بیاورند که محصل هستند و باید معاف باشند همینطور عده دیگری که در مدارس تحصیل می‌کنند بمجرد اینکه قرعه به نام آنها اصابت نمود از رئیس مدرسه تصدیق خواهند آورد که ما اینجا تحصیل می‌کنیم. لهذا به موجب همین ماده باید معاف باشند بنابراین بعقیده بنده اگر بخواهیم حقیقتا اشخاصی که داخل نظام اجباری هستند بطور مفید برای مملکت خدمت کنند باید از اشخاصی باشند که تحصیل کردهاند و باید بدون استثناء و تفاوت لباس و ترتیب زندگانی داخل خدمت نظام اجباری بشوند و برای مملکت خدمت نمایند. البته همانطور که ما استنشاق هوا می‌کنیم فلان شخص هم که در مدرسه تحصیل می‌کند یا آن حمال هر دوبالسویه از هوای این مملکت استنشاق می‌کنند و بطور تساوی هم در این مملکت حق زندگانی دارند علت ندارد یک نفر حمال یا یک نفر دهاتی بدبخت که نمی‌تواند پسر خودش را به مدرسه بفرستد و تحصیل علوم دینیه و دنیویهبنماید حکما” داخل نظام بشود ولی آن کسی که می‌تواند پسرش را بعتبات عالیات یا نقاط دیگر بفرستد معاف باشد، جهت چیست؟ البته موجبی نیست لهذا بهتر این است که فقط همان چند نفر اشخاصی را که بواسطه موقعیت آنها که بدرجه اجتهاد می‌رسند معاف باشند و مابقی بدون استثناء داخل خدمت نظام اجباری و عمومی بشوند.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای افشار.آقایانی که قابل توجهش میدانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد.

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (بمضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۶ در جزء اول عوض کلمه متصدی شغل الخ نوشته شود پیشنماز باشد.

رئیس – بفرمائید.

آقا سید یعقوب – نظر بهمای ترتیبی که خود دولت نسبت به مقام روحانیت و نماز ملاحظه کرده بنده اینطور پیشنهاد کردم زیرا پیشنمازی که شغل نیست بنابراین بنده عبارت را فارسی کردم. امام جماعت نباشد پیشنماز باشد. بجای آن متصدی شغل بنویسید پیشنماز.

رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای مفتی (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۶ نوشته شود حکام شرع مجاز به اجتهاد یا فتوی از مراجع تقلید یا فتوی الی آخر.

رئیس – بفرمائید.

صدرالعماء مفتی – فلسفه معفیت حکام شرع مجاز از قانون سربازگیری برای این است که این طبقه همیشه مشغول بوظائف و تکالیف شرعیه هستند و البته این فلسفه هم شامل تمام حکام شرع است خواه در مذهب جعفری و خواه در مذهب سنی هر دو طبقه به انجام امور مسلمانان مشغولند و اگر در اینجا کلمه فتوی اضافه نشود اسباب زحمت می‌شود زیرا در مذهب شیعه مجاز در اجتهاد هست ولی در میان اهل سنت نیست و آنها درجه فتوی دارند بنابراین بنده پیشنهاد کردم کلمه فتویاضافه شود و تقاضا می‌کنم چون خللی به مقصود نمی رساند آقای مخبر هم قبول نمائید.

مخبر – قضیه همین است که آقای مفتی فرمودند ولی حالا اگر عبارت قاصر است ممکن است اصلاح عبارتی کرد ولی قصد عین همین است که فرمودند.

رئیس – پیشنهاد ایشان مجددا”‌قرائت می‌شود تا عقیده کمیسیون را ببینیم چیسنت. (بشرح سابق خوانده شد)

مخبر – قبول می‌کنم.

رئیس – پیشنهاد آقایان تجدد و تدین. (بمضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که بر قسمت اول ماده ۱۶ علاوه شود و همچنین درجه اول از علماء دینی زردشتیان، ارامنه و کلیمیان تبعه ایران.

مخبر – قبول می‌کنم.

رئیس – پیشنهاد آقای اسماعیل خان قشقائی. (بترتیب ذیل خوانده شد .)

این بنده پیشنهاد می‌کنم از ماده ۱۶ قسمت دو و سه بکلی حذف شود.

رئیس – بفرمائید.

اسماعیل خان قشقائی – این را آقای مدرس فرمودند که حکم چهار را دارد.

بعضی نمایندگان – دفاع.

اسماعیل خان قشقائی – خیلی خوب حکم دفاع را دارد و دفاع هم نباید استثناء داشته باشد زیرا اگر استثناء داشته باشد آنوقت بچه آدم را وقتی رسید بسن نوزده سالگی دو ذرع پارچه سفید به سرش می‌بندد.

(همهمه بین نمایندگان)

(صدای زنگ رئیس دعوت بسکوت)

آقا میرزا سید احمد بهبهانی – نامربوط نگو.

(همهمه بین نمایندگان)

(صدای زنگ رئیس دعوت بسکوت)

سلیمان میرزا – حقیقت را می‌گوید.

(همهمه … قیل و قال)

رئیس – جلسه را تعطیل می‌کنم.

(در این موقع جلسه تعطیل و بفاصله یک ربع مجددا” تشکیل گردید)

رئیس – آقای اسماعیل خان قشقائی در ضمن توضیحاتی که در ماده ۱۶ می‌دادند یک عبارتی بیان کردند که پاره‌ای از آقایان توهم کردند که مقصود ایشان توهین بود ولی بنده همان وقت خواستم عرض کنم که این توهم با عقاید و نظریاتی که در ایشان سراغ دارم هیچ با این توهم موافقت نمی‌کند و بکلی منافات دارد.

(جمعی از نمایندگان – صحیح است)

رئیس – ولی طوری بعضی از آقایان قیل و قال کردند که نشد بنده عرایضم را عرض کنم و در خارج مجلس هم به بنده توضیحاتی دادند و فرمودند که بهیچوجه قصد توهینی نداشتم و خودشان هم حالا شخصا” توضیحاتی خواهند داد و البته بعد از آن هم قانع خواهند شد.

اسماعیل خان قشقائی – بلی همانطور که فرمودید در خارج مجلس عرض کردم که بنده هیچ قصدی نداشتم.

رئیس – آقای تدین پیشنهاد کرده‌اند که ماده ۱۶ با کلیه پیشنهادها ارجاع شود بکمیسیون.

جمعی از نمایندگان – صحیح است.

مخبر - قبول می‌کنم.

رئیس - اگر خودتان تقاضا می‌کردید لازم به رأی گرفتن نبود ولی حالا که پیشنهاد کرده‌اند باید رأی بگیریم. آقایانی که این تقاضا را پیشنهاد می‌کنند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد ماده هفده

ماده ۱۷- محصلینی که در مدارس عالیه و یا متوسطه داخله و خارجه مشغول تحصیل باشند و بسن سربازی برسند و قرعه بنام آنها اصابت نماید تا موقع اکمال و اتمام تحصیلات خود از خدمت نظامی معاف هستند.

رئیس – آقای شیروانی

شیروانی – عرضی ندارم.

رئیس – آقای داور.

داور – موافقم.

رئیس - موافقم.

رضوی – بنده عقیده‌ام این است چون این ماده هم راجع به محصلین است خوبست ارجاع شود بکمیسیون.

اخگر – گمان می‌کنم این ماده هیچ مربوط به آن ماده نباشد. اینجا معاف است تا مدت انجام تحصیل و بعد از آن دیگر معاف نیست.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – کافی است

(گفتند بلی)

رئیس – خطاب به آقای دامغانی پیشنهادتان را بدهید بیاورند. آقای دامغانی پیشنهاد کرده‌اند مراجعه شود به کمیسیون. بفرمائید.

دامغانی – اینجادو موضوع استکه تقریبا” بعنوان مقابله ذکر شده: یکی شرع مجلز و یکی هم دارندگان دیپلم از مدارس اینها در آن ماده بود که ارجاع شد بکمیسیون هم چنین طلاب مدارس قدیمه عنوان مقابله دارد با محصلین مدارس متوسطه. همانطور که طلاب مدارس قدیمه معافیت یا عدم معافیتش معلوم نشد و عجالتا” یا تمام پیشنهادها مراجعه شد بکمیسیون این ماده هم باید برود بکمیسیون زیرا این دو ماده باید با هم مساوی باشد و حالا یک رأی در مجلس داده می‌شود و ممکن است در کمیسیون راجع به طلاب یک رأی بر خلاف داده شود بنابراین عقیده بنده این است که باید این ماده هفده و شانزده هر دو برود به کمیسیون

وزیر فوائد عامه - بعقیده بنده بین این دو ماده با هم هیچ رابطه نیست. علی الخصوص که در ماده شانزده که مراجعه بکمیسیون شده است اصولا” این مقصود تأمین نشده است یعنی بهر دو طرف تا مدت تکمیل و انجام تحصیلات مهلت داده‌اند و حالا چون ماده شانزده یک مطالب دیگری هم دارد که در هرکدامش باید مطالعه بشود مراجعه شد بکمیسیون ولی ماده هفده یکماه ایست که از نقطه نظر ترغیب و تشویق بتحصیل و از لحاظ امکان عملی نوشته شده و در تمام دنیا هم این اصل معمول است بکسانی که در مدارس مشغول تحصیل هستند باید مهلت داده شود که تحصیلاتشان تمام بشود و این دو ماده هیچ ربطی بهم ندارد.

رئیس – رأی گرفته می‌شود بماده هفده آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد ماده ۱۸ (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده ۱۸- مدت خدمت تحت السلاح دارندگان تصدیق نامه رسمی (دیپلم) از مدارس متوسطه داخله یا خارجه یکسال خواهد بود و پس از آن جزء ذخیره محسوب می‌شد.

رئیس - مخالفی دارد؟

بعضی از نمایندگان - خیر.

رئیس - رأی می‌گیریم آقایان موافقین با این ماده قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. ماده نوزدهم (بترتیب ذیل خوانده شد)

ماده ۱۹- شاگردان فارغ التحصیل مدارس متوسطه که دارای تصدیق نامه رسمی و دیپلمی باشند در صورتی که بسن هجده بالغ بشوند می‌توانند بدون قرعه داوطلبانه داخل خدمت نظامی بشوند پس از یکسال خدمت تحت السلاح جزء ذخیره خواهند بود.

رئیس- مخالفی ندارد؟

(گفتند خیر)

رئیس - آقایانی که این ماده تصویب می‌کنند قیام فرمایند (عده کثیری قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد ماده بیست (بشرح آتی خوانده شد)

ماده ۲۰- پس از صدور اوامر وزارت جنگ در باب احضار افراد بخدمت نظامی مأمورین سرباز گیری یا صاحبمنصبان ساخلو که برای هر حوزه معین شده‌اند یا دفاتر مذکور در ماده ۶ بمراکز خود رفته یا اطلاع مأمورین کشوری اسامی کلیه افراد ساکن آن حوزه را که واجد سن سربازی شده و یا مشمول ماده ۹ می‌باشد و یا معافیت موقت آنها خاتمه یافته است اعم از مقیم یا مسافر یا دفتر نفوس تطبیق می‌نماید که در روز معین بمحل سربازگیری و مجلس قرعه دعوت شوند.

رئیس - این ماده مخالفی دارد؟

(گفتند خیر)

رئیس – آقایان موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد ماده بیست و یک (بمضمون آتی خوانده شد)

ماده ۲۱- کلیه افراد مذکور در ماده فوق مکلف می‌باشند که در موعد معین در مجلس قرعه حضور بهم رسانند در عوض مسافرین و اشخاص علیل غیر قادر به حرکت باید پدر یا برادر یا یکی از اقوام ذکور آنها به نمایندگی حاضر شوند.

رئیس - چون مخالفی نیست رأی می‌گیریم …

آقا میرزا شهاب - بنده مخافم.

رئیس - بفرمائید آقا میرزا شهاب در اینجا نوشته شده است کلیه افراد مکلف می‌باشند که حاضر شوند ولی قیدی نشده است که پس از اطلاع. در اینصورت ممکن است یک اشخاصی اسامیشان نوشته شود و به آنها اطلاع داده نشود و آنوقت آنها هم حاضر نشوند در وزارت جنگ بنابراین باید نوشته شود. پس از اخطار یا اطلاع به آنها. والا اگر بنا باشد بدون اطلاع باشد این یک تکلیف شاقی است.

میرزائی - در هر ناحیه اعلان می‌شود.

وزیر فوائد عامه - این قسمت‌ها مسائلی است که مربوط به نظامنامه است اگرچه یک قسمت از همین ماده مربوط به نظامنامه است ولی بواسطه اهمیتش در قانون گذارده شده است. اما اخطار و این قبیل چیزها یک مسائلی است که جایش در نظامنامه است و محتاج به ذکر در قانون نیست. اصل مطلب همانطور که فرمودید صحیح است.

زعیم - بنده پیشنهاد دارم.

رئیس – پیشنهاد آقای قائم مقام (به این ترتیب خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم عوض لفظ علیل در سطر دوم مریض نوشته شود.

رئیس – بفرمائید.

قائم مقام – علیل کلیه معاف از خدمت است. اینجا مقصود مریض است علیل کسی را می‌گویند که بواسطه علت مزاج نتواند خدمت سربازی نماید. ولی این جا مقصود مریض است نه علیل.

وزیر فوائد عامه - اصلا” قصد علیل است زیرا تمام این شرایطی که اینجا ذکر شده است بایستی در همان مجلس قرعه مورد تصدیق واقع شود و در آنجا رسیدگی کنند بمدارک ببینند آیا مشمول معافیت هست یا نه؟ در این صورت باید علیل هم بیاید در مجلس قرعه معاینه بشود البته وقتی تصدیق کردند علیل است معاف می‌شود.

قائم مقام - بنده پس گرفتم.

رئیس - آقای زعیم چه می‌فرمایند.

زعیم - بنده پس نمی‌گیرم. فرق است بین علیل و مریض. در این مقصود مریض است یعنی کسانیکه مریض هستند و نمی‌توانند در مجلس قرعه حاضر شوند یک وکیل می‌فرستند ولی علیل اشخاصی هستند که دائما” یک علت مزاجی دارند و گمان می‌کنم این جا نظرشان به مریض بوده که بواسطه ناخوشی موقتی که دارند نمی‌توانند حاضر بشوند ولی بعد که خوب شدند می‌توانند حاضر شوند از این جهت بنده پیشنهاد کردم مریض نوشته شود.

وزیر فوائد عامه - بنده نمی‌خواهم تکرار توضیح کنم علیل اعم است و وسعتش بیشتر از مریض است از این جهت علیل بهتر است.

رئیس - آقایانی که پیشنهاد آقای زعیم را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای بیات (بمضمون آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در سطر سوم اضافه شود یا یکی از اقوام ذکور یا شخص دیگری را که به نمایندگی معین نماید حاضر شوند.

رئیس - بفرمائید

بیات - این جا نوشته شده راجع به اشخاصی مه مسافر یا علیل هستند و قادر به حرکت نیستند ممکن است پدر یا برادر

یا یکی از اقوامشان را بجای خودشان بفرستند.

بنده چون دیدم ممکن است هیچیک از اینها برایش وسائلش فراهم نباشد از این جهت پیشنهاد کردم که اگر شخص خارجی را هم بجای خودش می‌خواهد معین کند بتواند.

مخبر – بنده قبول می‌کنم.

رئیس- رأی گرفته می‌شود بماده بیست و یک به این اصلاحی که آقای بیات نمودند و آقای مخبر هم قبول کردند آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. ماده بیست و دو (بشرح زیر قرائت شد)

ماده ۲۲- برای اجرای عمل قرعه در مرکز هرحوزه سربازگیری مجلسی مرکب از اعضاء مفصله ذیل تشکیل می‌شود.

۱- حاکم و رؤسای مالیه و بلدیه و نظمیه و امنیه و مدعی العموم محل در صورت نبودن رؤسای ئر محل –

۲- پنج نفر صاحب منصب و یک یا دو نفر طبیب نظامی به انتخاب فرمانده ناحیه سرباز گیری

۳- پنج نفر از معارف و معتمدین اهل محل که یکی از آنها از طبقه علماء خواهد بود به تعیین حاکم محل.

تبصره – در صورتیکه انجمن ایالتی یا ولایتی در محل باشد دو نفر از پنج نفر مزبور از اعضاء انجمن به انتخاب خود انجمن خواهد بود.

وزیر فوائد عامه – در این قسمت اشتباهی شده است در فقره یک نوشته شده: (حاکم و رؤسای مالیه و بلدیه و نظمیه و امنیه و مدعی العموم محل در صورت نبودن در صورت بودن رؤسای مزبوره در محل است. یعنی اگر باشند در مجلس قرعه دعوت می‌شوند.

رئیس - آقای آقا شیخ فرج الله (اجازه)

آقا شیخ فرج الله- بنده در شق سوم این ماده مخالفم می‌نویسد: پنج نفر از معارف و معتمدین اهل محل که یکی از آنها از طبقه علماء خواهد بود بتعیین حاکم محل یا رئیس آن کمیسیون حاکم است آنوقت این پنج نفر را هم واگذار می‌کنند به تعیین حاکم محل برای اینکه عبارت این طور می فهماند پس معلوم می‌شود طبقات دیگر هیچ حقی ندارند پنج نفر صاحب منصب که خارج از مردم هستند …

(خنده نمایندگان)

آقا شیخ فرج الله – خارج از افراد ملت هستند …

(خنده نمایندگان)

آقا شیخ فرج الله- سهو شد. سهو عبارتی که خنده ندارد. بنده معتقدم این پنج نفر از معتمدین را که حاکم معین می‌کند انتخابش را واگذار بخود اشخاص کنند. از طبقه علماء به انتخاب خودشان از طبقات دیگر هم به انتخاب خودشان باشد. به این معنی که حاکم انتخاب کننده نباشد و طبقات مردم انتخاب کنند

وزیر فوائد عامه - عرض می‌کنم اولا” باید ببینم قصد از طبقات مختلفه چیست؟ این است که آنها شاهد و ناظر باشند که بعدها نگویند ظلم و تعدی شده بعلاوه خود آقا که عضو انجمن نظار بوده‌اند باید این مطلب را در نظر داشته باشند که در موقع انتخاب یعنی در یک امری که صراحتا“ امر ملی است اجازه می‌دهند که حاکم انتخاب کند. بنابراین در مجلس سرباز گیری که فقط از نقطه نظر نظارت است لاغیر این نمی‌شود گفت که برای انتخاب پنج نفر از طبقات مختلف مردم بیایند انتخاب کنند یعنی اول انجمن نظارت را تشکیل بدهند بعد آراء را استخراج کنند آنهم برای مجلس که یک ماه وقت دارد و همینطور هزار مشکلات دیگر دارد. درست آن مشکلاتی را که پیدا می‌شود در نظر بگیرند بهمان دلیل و منطقی که باید حاکم باید انجمن نظار را انتخاب بکند در اینجا هم بطریق اولی حق دارد انتخاب بکند.

رئیس – پیشنهاد آقای یاسائی (بترتیب ذیل خوانده شد)

فقره دوم از ماده ۲۲ اینطور اصلاح شود.

۲- دو تا از پنج نفر صاحب منصب نظامی به اختلاف اهمیت محل (الخ)

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی- چون حوزه‌های سرباز گیری قهرا” کوچک و بزرگ است و یک قسمت مملکت که آبادیش کم است و در گوشه و کنار یک محل هائی است و آنها هم باید افرادش شرکت کنند در دادن سرباز. اگر بخواهند یک همچو مجلس مفصلی در آنجا تا تشکیل بدهند که رؤسای ادارت باشند و پنج نفر صاحب منصب هم باشند بعقیده بنده عملی نیست و مشکل است مخصوصا” پنج نفر از صاحب منصب اصفهان بفرستد بده رود یا از شهر یزد به شهر بابک، یا از سمنان بنجدق یا مثلا” ده تا بیست تا سرباز که می‌خواهند بگیرند و قرعه بکشند آنوقت از سمنان شصت فرسخ هفتاد فرسخ این عده را بفرستند به جندق و مجلس قرعه را در آنجا تشکیل بدهند این عملی نیست.بعلاوه بر خلاف فلسفه ایست که در اینجا ذکر شده برای اینکه می‌گویند معاریف و معتمدین محل باید حاضر باشند آنها معریف و معتمدین محلشان کسان دیگر هستند و شاید هیچ به آنها اطمینان و اعتماد نداشته باشند. لهذا بنده پیشنهاد کردم که مجلس قرعه در حوزه‌های کوچکتر بفراخور اهمیت آن محل تشکیل شود و از دو نفر تا ده نفر باختلاف اهمیت محل بفرستند. زیرا ممکن است دو نفر صاحب منصب را مأمور کرد بروند مجلسی تشکیل بدهند ولی ۵ نفر صاحب منصب بفرستند برای گرفتن ده نفر سرباز این خوب نیست.

وزیر فوائد عامه – اولا” حوزه‌های سرباز گیری قطعا” باید معین بشود و مطابق تصمیمات وزارت جنگ حوزه بندی‌ها معلوم می‌شود و بعلاوه در هر محلی که رؤسای ادارت باشند مثل رئیس بلدیه و نظمیه و مدعی العموم تعیینا” در آن محل لااقل یک گروهان یک گردان عده هست و صاحب منصب از پنج نفر زیادتر است. بنابراین گذاشتن این قسمت در قانون خوبست و بهتر این است که پیشنهاد خودتان را مسترد فرمائید.

رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنها آقای یاسائی آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – رأی می‌گیریم بماده ۲۲ آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. چون ظهر است اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم.

جمعی از نمایندگان - صحیح است

رئیس – بقیه مذاکره می‌ماند برای روز سه شنبه.

جمعی از نمایندگان – صحیح است.

(مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – حسین پیرنیا.

منشی م. شهاب –

منشی – دکتر احتشام طباطبائی