مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ تیر ۱۳۱۱ نشست ۹۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ تیر ۱۳۱۱ نشست ۹۴

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ تیر ۱۳۱۱ نشست ۹۴

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۹۴

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۱۴ تیر ماه ۱۳۱۱ (۳۰ صفر ۱۳۵۱)

فهرست مذاکرات

۱) تصویب صورت مجلس

۲) تصویب چهار فقره مرخصی

۳) اجازه الحاق به قرارداد تعاون مالی

۴) اجازه الحاق قطعی به قرار داد بین‌المللی امداد

۵) اجازه مشارکت ایران در قرار داد تحدید ادویه مخدره

۶) شور دوم لایحه معافیت وسایط نقلیه بلدی از مالیات

۷) شور و تصویب اجازه فروش املاک خالصه اطراف پل ذهاب

۸) تقدیم ۵ فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت مالیه

۹) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.

صورت مجلس روز سه‌شنبه هفتم تیر ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

اسامی غایبین جلسه قبل که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه - آقایان: تیمور تاش - میرزا سید مهدی خان فاطمی - عراقی - آشتیانی - میرزا محمدتقی بروجردی - مسعود ثابتی - دکتر ضیایی.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: کفایی - قوام.

دیر آمده با اجازه - آقای دشتی.

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: حاج میرزا حبیب الله امین - بوشهری - اسدی - امیر تیمور - مسعودی - شریعت‌زاده.

]۱- تصویب صورت مجلس [

رئیس- اقای امیر تیمور

امیر تیمور کلالی- در صورت جلسه شنیدم بنده را غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه در جلسه قبل بنده حاضر بودم نیمدانم چرا اشتباه شده است.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای دیبا

طباطبائی دیبا- قبل از دستور

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست (خیر) صورت مجلس تصویب شد. خاطر آقایان را بدو ملاحظه که محل اقتضاء می‌کند یادآوری می‌کنم و متذکر می‌شوم. اولا آقایانی که اجازه می‌خواهند برخیزند و دست بلند کنند و آقایانی که می‌خواهند صحبت کنند منحصرا در پشت منبر نطق حرف بزنند. آقایان مخبرها در صف اول یا بلافاصله پس از صف اول حرف بزنند (نمایندگان- نمی‌شنویم) سعی می‌کنم بلندتر عرض کنم آقایانی که می‌خواهند اجازه بگیرند برخیزند و دست بلند کنند آقایانیکه می‌خواهند صحبت کنند منحصرا اینجا صحبت کنند آقایان مخبرین بلافاصله یا در صف اول جای بگیرند

۲- تصویب چند فقره مرخصی

رئیس – چند فقره خبر باز از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت می‌شود:

خبر مرخصی آقای فتوحی:

نماینده محترم آقای فتوحی برای رسیدگی بامور محلی از تاریخ دهم امرداد تقاضای پنجاه روز مرخصی نموده‌اند کمیسیون با یکماه از مدت مورد تقاضا موافق و اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد.

رئیس- موافقین با مرخصی آقای فتوحی قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع به مرخصی آقای فرشی قرائت می‌شود:

خبر مرخصی آقای فرشی

نماینده محترم اقای فرشی بواسطه کسالت از تاریخ سیم امردادماه ۱۳۱۱ تقاضای پنجاه روز مرخصی نموده‌اند کمیسیون با یکماه از مدت مورد تقاضا موافق و اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای افسر

افسر- عرضی ندارم ولی در این قسمت که می‌نویسد آقای فرشی به مناسبت کسالت مزاج تقاضای مرخصی نموده‌اند اگر کسالت مزاج ایشان را کمیسیون تصدیق می‌کند دیگر بنظر بنده مناسبت ندارد که پنجاه روز مرخصی را بهشان ندهند و اگر تصدیق نمی‌کند خوب است این عبارت را ننویسند لااقل بنویسند برای کارهای عادی و مطالب عادی است والا اگر بنا باشد این را بنویسند آنوقت بنده مخالفم که پنجاه روز را ندهند و یکماه بدهند.

رئیس- آقا نظرتان باشد آن مطلبی را که یادآوری کردم اینجا تشریف بیاورید برای صحبت کردن برای اینکه صفوف زیاد است.

افسر- بلی فراموش شد.

رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی (رئیس کمیسیون عرایض و مرخصی) – عرض کنم بنده که آمدم اینجا می‌خواهم یک توضیحی بدهم که خاطر حضرتعالی و سایر آقایان متوجه شود (نمایندگان- بلندتر) عرض کنم کمیسیون عرایض و مرخصی برای اینکه اکثریت در مجلس باشد مکلف است که حدنصاب مجلس را درنظر داشته باشد چرا برای اینکه بطوریکه مطلع هستید ما بنایمان این است که امسال تعطیل نداشته باشیم و همیشه مجلس آماده باشد که در مواقعی که دولت احتیاج دارد و لوایحی تقدیم مجلس می‌کند بتواند انجام وظائف خود را بنماید علت اینکه ما یکماه مرخصی درنظر گرفتیم که برای آقایان تصویب شود این است که چون تعداد اشخاصی که مرخصی خواسته‌اند خیلی زیاد است ما نشستیم و مشاوره کردیم یک عده هستند که یا کار محلی دارند یا محتاج به تغییر آب و هوا هستند باینها باید مرخصی داد وقتی که مدت مرخصی را ممتد کردیم می‌توانند همه اینها استفاده کنند و آنوقت ناچاریم که بیک عده مرخصی بدهیم و بیک عده مرخصی داده نشود ما آمدیم و گفتیم که یکماه مرخصی بتمام آقایان نمایندگان داده شود که اگر چهل نفر تقاضای مرخصی کردند و ما نمی‌توانیم به تمام چهل نفر دوماه مرخصی بدهیم یکماه بشود که تمام این چهل نفر بتوانند استفاده کنند یعنی بیست نفر را مرخصی بدهیم این بیست نفر بروند به محلشان سر یکماه برگردند مجددا به یکدسته دیگری بدهیم آقای افسر در جلسه قبل یک تذکری راجع باین تصمیم کمیسیون دادند بنده خواستم عرض کنم که این تصمیم کمیسیون از نقطه نظریات خاصی نبوده است بلکه از نقطه نظر حفظ منافع عمومی مجلس بوده است که خودتان هم سهیم و شریک هستید ما نظرمان این است و البته اگر کسی مریض باشد و بستری باشد که قادر بحرکت نباشد هر قدر هم مرخصی بخواهد مطابق جریانات و نظاماتی که تابحال بوده است البته مرخصی او را کمیسیون تصویب می‌کند. آقای فرشی کسالت دارند و تغییر آب و هوا خواسته‌اند بدهند بنده خودم از ایشان خواهش کردم که با یکماه موافق بفرمایند ایشان هم موافقت کردند مقصود این است که آقایان باید این نکته را در نظر بگیرند که مجلس در این تابستان از اکثریت نیفتد و بتواند در مواقع خودش انجام وظیفه کند.

نمایندگان- صحیح است

رئیس- آقایانیکه با مرخصی آقای فرشی موافقند قیام فرمایند.

(اغلب قیام کردند)

رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع به مرخصی آقای مدوی قرائت می‌شود. ژ:

خبر مرخصی آقای مهدوی

نماینده محترم اقای رضا مهدوی بواسطه کسالت تقاضای هشت ماه مرخصی نموده‌اند (که پنج ماه آن از تاریخ اول فروردین الی آخر امرداد۱۳۱۰ و سه ماه دیگرش از تاریخ اول مهر الی آخر آذرماه ۱۳۱۰ می‌باشد و نیز مقرری ششماه از اینمدت را هم اختصاص بمصرف اثاثیه مجلس مقدس داده‌اند لذا کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای رهنما

رهنما- یکی از رفقا سوالی از بنده کردند که از جواب آن عاجز شدم و البته خود صاحب مرخصی یا مخبر آن جواب را می‌دهند که کسالت متناوب و فاصله دار چطور شده بظهور رسیده بنده از این قنطه نظر مخالفت ندارم مخالفت بنده برای این قسمتی است که تخصیص می‌دهند برای اثاثیه مجلس شورای ملی. مجلس نه فقیر است نه بی بضاعت است نه این یک کار مهمی است که ما کرده‌ایم که به مجلس شورای ملی چیزی بدهیم بنابراین این را اگر بیک دارالرضاعه یا یک مریضخانه یا یک کتابخانه اختصاص بدهند بهتر است تا به مجلس شورای ملی (صحیح است)

رئیس- عرض کنم همانطوری که وکیل در حقوق خودش ذیحق است و نمی‌تواند کمیسیون آن را حذف کند و بدیگری بدهد نظر آقای رهنما را جلب می‌کنم که وکیل در حقوق خودش آزاد است و از سرمایه خودش مانعی و محظوری ندارد بهر مصرفی که می‌خواهد اختصاص بدهد. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس- تصویب شد. خبر دیگر راجع بمرخصی آقای امیر ابراهیمی قرائت می‌شود:

خبر مرخصی آقای امیرابراهیمی:

نماینده محترم آقای امیرابراهیمی برای رسیدگی بامور محلی تقاضای دوماه مرخصی از تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۳۱۱ نموده‌اند کمیسیون با یکماه از مورد تقاضی موافق و اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد:

رئیس- آقایانی که با مرخصی آقای امیرابراهیمی موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

۳- اجازه الحاق بقرار داد تعاون

رئیس- خبر کمیسیون امور خارجه راجع بقرارداد تعاون مالی شور دوم مطرح است.

خبر کمیسیون

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۵۳۰ دولت منضم بقرارداد تعاون مالی منعقده در ژنو را برای شور ثانی مطرح نموده و چون اعتراضی در موقع شور اول نرسیده بود عین خبر اول را تائید نموده و اینک آنرا عینا برای تصویب تقدیم می‌نماید.

رئیس- اعتراضی نرسیده است بلایحه ماده واحده را قرائت می‌کنم و رای می‌گیریم:

ماده واحده- مجلس شورای ملی قراردا تعاون مالی مشتمل بر ۳۶ ماده را که در تاریخ دوم اکتبر ۱۹۳۰ میلادی مطابق با دهم مهرماه ۱۳۰۹ شمسی در ژنو بامضاء رسیده است تصویب و بدولت اجازه می‌دهد نسخه صحه شده آنرا بدارالانشاء جامعه ملل تسلیم نماید.

رئیس- آقایانیکه با ماده واحده موافقت نظر دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

۴- اجازه الحاق قطعی به قرارداد بین المللی امداد

رئیس- خبر کمیسیون امور خارجه راجع به قرارداد بین المللی امداد مطرح است شور دوم

خبر کمیسیون

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۵۱۱ دولت منضم بقرارداد بین المللی امداد را برای شور ثانی مطرح نموده و چون اعتراضی در موقع شور اول نرسیده بود لذا با ماده واحده پیشنهادی دولت موافقت نموده اینک عین خبر شور اول را برای تصویب تقدیم می‌نماید.

رئیس- عین ماده واحده قرائت می‌شود:

ماده واحده- مجلس شورای ملی الحاق قطعی را بقرراداد بین المللی امداد مشتمل بر بیست و یک ماده و همچنین باساسنامه اتحاد بین المللی امداد مشتمل بر نوزده ماده که در تاریخ دوازدهم ژوئیه ۱۹۲۷ میلادی مطابق با بیستم سرطان ۱۳۰۶ شمسی در ژنو بامضا رسیده تصویب و بدولت اجازه می‌دهد اسناد مصدق آنها را بدارالانشاء جامعه ملل تسلیم نماید.

رئیس- اعتراضی نرسیده است. آقایانیکه با ماده واحده موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

۵- اجازه مشارکت ایران در قرارداد تحدید ادویه مخدره

رئیس- خبر کمیسیون امور خارجه شور ثانی راجع به تحدید ادویه مخدره قرائت می‌شود.

خبر کمیسیون

کمیسیون امور خارجه لایحه نمره ۵۶۴ دولت منضم به قرارداد تحدید ادویه مخدره منعقده در ژنو را برای شور ثانی مورد مطالعه قرار داده و چون اعتراضی در موقع شور اول نرسیده بود لذا به ماده واحده پیشنهادی دولت موافقت نموده اینک عین خر شور اول را برای تصویب تقدیم می‌دارد.

رئیس- ماده واحده قرائت می‌شود:

ماده واحده- مجلس شورای ملی قرارداد تحدید ساخت و تنظیم توزیع ادویه مخدره را مشتمل برسی و چهار ماده بضممیه پروتکل امضاء و سند اختتامیه که در تاریخ ۱۳ ژویه ۱۹۳۱ مطابق با ۲۱ تیرماه ۱۳۱۰ شمسی در ژنو بامضاء رسیده است تصویب و بدولت اجازه می‌دهد اسناد صحه شده آنرا بدارالانشاء جامعه ملل تسلیم نماید.

رئیس- اعتراضی نرسیده است آقایانی که با ماده واحده موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

۶- شور دویم لایحه معافیت وسائط تقلیه بلدی از مالیات

رئیس- خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به معافیت وسائط نقلیه بلدیه از تادیه مالیات شور دوم

خبر کمیسیون

کمیسیون قوانین مالیه لایحه نمره ۲۳۱۶۱ دولت را راجع بمعافیت وسائط نقلیه بلدیه از تادیه مالیات حق الثبت برای شور ثانی مطرح نموده و در نتیجه عین خبر تقدیمی شور اول را تصویب نموده و اینک خبر آنرا برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

رئیس- برای یادآوری ماده واحده را قرائت می‌کنیم:

ماده واحده- ماشینهای آب پاشی و اطفائیه و جاده کوب و سنگ شکن و آسفالت ریزی و حماله مخصوص بساختمان خیابانهای خریداری بلدیه و همچنین ارایه‌های بلدی که زباله می‌برند مطابق تشخیص وزارت مالیه از تاریخ اول فروردین ۱۳۱۰ از تادیه مالیات حق الثبت معاف خواهد بود.

رئیس- آقای دیبا

طباطبائی دیبا- بدیهی است که این لایحه فقط مربوط به بلدیه طهران نیست و اعم از بلدیه مرکز و ولایات و ایالات است پس در اینصورت عقیده بنده این است که باید بلدیه‌ها نوشته شود و بعد اساسا معتقدم که این معافیت که دولت لایحه اش را تقدیم کرده است چندان منطقی نیست حق الثبت عاید خزانه می‌شود بلدیه یک موسسه مالی است که عوائدشان علیحده است و عوارضشان علیحده است و مربوط بخزانه دولت نیست و ما آنچه اطلاع داریم بلدیه‌ها یک عوائد خوبی دارد و کافی است بنده هیچ منطقی نمیدانم که دولت از خرانه خودش حق الثبتی که عاید خزانه دولت می‌شود بیاید این ماشین آلات را معاف کند یک چیزی که موسسه اش علیحده است بودجه اش علیحده است مربوط بخزانه دولت نیست دولت نباید آنها را معاف کند محض اینکه سابقه نشود. این نظر کلی بنده است عجالتا در این لایحه عرض می‌کنم خوب است که نوشته شود

بلدیه‌ها که اعم از بلدیه مرکز و بلدیه‌های ولایات باشد.

رئیس- آقای اورنگ موافقید

اورنگ- خیر مخالفم

رئیس- اقای موید احمدی

موید احمدی- همانطور که آقای دیبا فرمودند بنده عقیده‌ام این است که بلدیه‌ها چون عوائد مخصوص دارند و مالیاتهای مخصوص برحسب اجاره که مجلس شورای ملی بانجمن بلدیه‌های مرکز و ایالات و ولایت داده است یک مالیاتهائی وضع کرده‌اند که گزاف هم هست مثل مالیات خانه‌ها که درصدد اجرا هستند و البته یک مالیات خیلی گزافی است چه ضرر دارد که آنها هم مالیات بدهند و همانطور که سایر وسائط نقلیه مالیات می د هند. آنها هم مالیات بدهند بلدیه هم یک موسسه ایست که به مالیات شهری اداره می‌شود نه بعایدات دولتی اگر بعایدات دولتی اداره می‌شد این یک چیزی بود این جیب و آن جیب بود فرق نمی‌کرد لکن چون عایدات مخصوصه می‌گیرد و مالیاتهائی وضع می‌کنند از این جهه باید بدهد بعقیده بنده و اشکال دوم بنده چون کسی از طرف دولت نیست اینجا دفاع کند خواهش می‌کنم آقای مخبر کمیسیون قوانین مالیه اگر تشریف دارید اینرا به بنده جواب بدهند. این قانون را ماکی تصویب می‌کنیم در تیرماه ۱۳۱۱ و تصویب می‌کنیم که از فرودین ۱۳۱۰ ازش نگیرند سال مالی ما منقضی شده است دیگر دوماه بعد از نوروز برحسب قانون محاسبات عمومی حساب سال مالی بسته شده است آنوقت این پول را گرفته‌اند از بلدیه یا نگرفته‌اند اینرا باید فهمید اگر گرفته‌اند و داخل خزانه دولت شده که حساب مالی ۳۱۰ البته شده دیگر بهیچ عنوان نمی‌شود این پول را پس بگیریم مگر یک قانونی وضع شود برخلاف قانون محاسبات عمومی که ما می‌توانیم حساب بسته شده سال قبل را هم ازش برداریم آنوقت ممکن است لطمه بزنیم بقانون محاسبات عمومی والا وقتی که بعقیده بنده مطابق قانون محاسبات عمومی حساب سال ۱۳۱۰ بسته شده دیگر نمی‌توانیم آن پول را پس بدهیم مگر اینکه نگرفته باشند بلی این را می‌توانند جواب بدهند که مالیه نگرفته است و حالا عفو می‌کند و ذمه آنرا بری می‌کند این ممکن است خوب است یک توضیحی بدهند.

رئیس- آقای دکتر طاهری موافقید؟

دکتر طاهری- بلی این لایحه یکی از لوایح مفیدی است که وزارت مالیه موافقت کرده است که با بلدیه هریک مساعدتی بشود در صورتیکه خود وزارت مالیه حاضر باشد که از وسائط نقلیه بلدیه که بایست عوائدشان صرف تعمیر و تنظیف و تنویر شهری بشود مالیات نگیرد دیگر ما نبایست مخالفت بکنیم برای اینکه هر کمکی که ممکن باشد بلدیه می‌شود صرف خود آن محل می‌شود و صرف تعمیر می‌شود اینکه آقای موید فرمودند که اگر این پول گرفته شده باشد چه باید بشود چون این لایحه را قبل از ۱۳۱۱ آورده‌اند این پول گرفته شده و هنوز موقوف بنظریه مجلس است که اگر ین لایحه تصویب شود آن پول گرفته نمی‌شود و اگر تصویب نشد گرفته می‌شود و منافاتی هم با قانون محاسبات عمومی ندارد و اما موضوعی را که آقای دیبا فرمودند بنده هم در شور اول این را عرض کردم و یک پیشنهادی هم داده بودند بکمیسیون که این بایست تصریح شود که این مدل تمام بلدیه‌ها است که باید گفته شود بلدیه‌ها یا بلدیه مرکز و ایالات و ولایات این قسمت باید روشن شود که مجلس هم که رای می‌دهد منظورش بلدیه خاصی نیست منظور اینست که تمام وسائط نقلیه بلدیه‌های مرکز و ولایت معاف باشد.

رئیس- آقای اورنگ

اورنگ= برای صحبت داشتن دو عنوان بیشتر نیست در اطراف یک لایحه یا باید بعنوان مخالفت صحبت داشت یا بعنوان موافقت و بنده برای اینکه در این موضوع سخن دیگر داشتم موقع را مغتنم شمردم که در خصوص بلدیه یک تذکراتی داده باشم و عنوان مخالفت با لایحه را برخود

بگذارم و ببندم برای اینکه بتوانم در اینموضوع صحبتی داشته باشم با اساس این لایحه بنده موافقم و زیانی در این موضوع نمی‌بینم که وسائط نقلیه بلدیه‌های تمام مملکت از عوارض معاف باشد بجهه اینکه فرق نمی‌کند یک صندوق است بلدیه بایستی یک مخارجی کرده باشد برای تنظیف و تنوبر شهر و آبیاری خانه‌ها و پاک کردن خیابان‌ها و هرچه که متعلق ببلدیه است البته برای خاطر این معنی مخارجی لازم داشته یکوقتی لایحه آوردند در مجلس شورای ملی و ما تصویب کردیم که یک عوارضی بیک نسبتهای معینی از چیزها بلدیه بگیرد با آن قانون هم بلدیه مشغول است می‌گیرد حالا فرض بفرمائید که از بابت وسائط نقلیه فرض کنید سالی پنج هزار تومان باید بلدیه بدهد بمالیه اگر این پنجهزار تومان بمالیه مملکت ندهد باز صرف تنظیف تنوبر شهر می‌شود پس زیان کلی ما نکرده‌ایم بلکه منفعت کلی کرده‌ایم این چیزی نیست که ما درش بحث کرده باشیم چیزی را که من می‌خواستم از این موضوع استفاده کرده و عرض کنم مسئله درختهای این شهر است آقایان یک قدری دقت بفرمائید فصل شما را وامیدارد که یکقدری دقت بیشتری کرده باشید الان در این فصل ملاحظه می فرمائید در تمام خیابانهای این شهر که عبور می فرمائید پنا بهیچوجه ندارد و طوری خیابانها گرم است که حد ندارد چون وسائل گرم شدن بدو سه مقدمه الان در این شهر موجود است اولا اینکه تمام ابنیه سقفشان با آهن پوشیده شده است و این مقدمه خیلی موثر حادی است برای تدارک گرما یا اقلا نگهداری گرما و دیگر اینکه کوچه‌ها سابق بر این تنگ بوده وسعتی ند اشته سایه دو دیوار مجاور بیشتر روز معابر را خنک نگاه می داشته این را هم برحسب مقتضیات و احتیاجات آمدیم و کوچه‌های تنگ را هم قبول کردیم عریض تر شود وسیع تر شود فرض بفرمائید یک کوچه که پنج ذرع بود آمدیم در نتیجه احتیاج این پنج ذرع را چهل ذرع عرض کردیم پس دیوارهای مجاور بنیه این را ندارند که بیک عرض چهل ذرعی سایه بیندازند پس تمام روز این کوچه آفتاب است سابقا درختها داشت که بواسطه سایه درخت‌ها هم کسبه آن کوچه و هم عابرین راحت بودند تمام آن درختها هم قطع شده اگر بلدیه بگوید من در نتیجه وسعت دادن بمعبر اجبار داشتم که درختها را قطع کرده باشم این سخنی صحیح است و قابل قبول است البته حق داشته است که قطع بکند و منظما کوچه‌ها را بسازد پیاده روها را بسازد حالا یکجا که ساخته شد اگر ساکنین طرفین آنجا را بخواهند درخت بنشانند و بلدیه بخواهد ممانعت کند این دیگر منطق ندارد فرض بفرمائید خیابان چراغ برق مدتها سال است ساخته شده باندازه کافی هم وسعت پیدا کرده است حالا اگر ساکنین چراغ گازی بخواهند در اطراف خیابانها پیاده روها درخت بنشانند و بلدیه بخواهد ممانعت کند این دیگر منطق ندارد یا همینطور خیابان شاهپور و سایر خیابانهای دیگری که ساخته شده بنده مقصودم این بود که در اطراف این لایحه یک تذکری باولیای بلدیه داده باشم و یک موقعی هم بنده با خودشان صحبت داشتم یکی از اکابر اولیاء بلدیه بمن اظهار می‌کرد که درخت نمی‌زنیم برای اینکه عابرین این منظره زیبا و عمارات و ابنیه قشنگ را تماشا کرده باشند این عین جوابی است که به بنده دادند (خنده نمایندگان) این یک مطلبی است که باید در اطرافش فکر کرد این چه مناسبت دارد در صورتیکه درخت اگر باشد آن عمارات و مناظر را زیباتر جلوه می‌دهد اگر زیباست زیباترش می‌کند و بعلاوه از تمام این مقدمات ما احتیاج داریم به درخت ما مملکتمان مملکت آفتاب است ما در این مملکت آفتاب زیاد داریم ما باید وسائطی وسائلی در آنجا ایجاد کنیم که بوسیله آن وسائط بتوانیم استراحت کرده باشیم الان در این میدان جلوی مجلس شورای ملی یا در خیابان شاه آباد عبورش مثل عبور از میان آتش است (صحیح است) ما باید فکر خودمان را نکرده باشیم اگر چهار نفر از ما وسائط نقلیه دارند و تند حرکت می‌کنند و می‌روند قدری به آن اشخاصی که اتومبیل ندارند و قسمت غالب اهل آن مملکت را آن افراد تشکیل

می‌دهند ما باید ملاحظه آنها را کرده باشیم باین ملاحظه من میل دارم که آقایان موافقت کرده باشند که در این باب یک تذکری به بلدیه داده باشیم والا با اصل لایحه بنده ابدا مخالفتی ندارم (نمایندگان- احسنت احسنت)

رئیس- آقای ملک مدنی

ملک مدنی- بنده عرض ندارم

رئیس- اقای وثوق

وثوق- موافقم

رئیس- به بنده یادآوری می‌شود که این لایحه را از دستور خارج کنیم برای اینکه پیشنهاداتی شده است که نه مخبر و نه دولت هیچکدام برای دفاع حاضر نیستند (صحیح است)

۸- شور و تصویب اجازه فروش املاک خالصه اطراف پل زهاب

رئیس- خبر کمیسیون بودجه راجع بفروش املاک خالصه اطراف پل زهاب مطرح است

خبر کمیسیون:

لایحه نمره ۹۱۲۷ دولت راجع باجازه فروش املاک خالصه واقعه در اطراف پل زهاب در کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر مالیه مورد شور و مطالعه واقع و بالاخره پیشنهاد مزبور مورد موافقت و اینک عین ماده واحده پیشنهادی برای تصویب مجلس مقدس تقدیم می‌گردد.

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است املاک خالصه واقع در اطراف پل زهاب را کلا یا بقطعات جزء با رعایت قوانین مربوطه و با شرط اینکه خریداران مکلف باشند در ظرف مدتی که در موقع معامله با دولت معین خواهد شد کلیه ساختمان‌ها و آبادیهائی را که بجهت ده نشین کردن طوایف آن حدود آماده نمایند و وسایل رعیتی را در دسترس ایشان بگذارند بفروش برساند.

هرگاه از میان طوایف مزبوره افرادی حاضر بخریداری قطعاتی از املاک مزبوره بشوند که بقدر کفاف معاش خود و خانواده آنها باشد و از میزان بذرافشان دو جفت گاو تجاوز ننماید وزارت مالیه مجاز است برحسب تقویم و بدون رعایت اصول مزایده قطعه مطلوبه را بداو طلب بفروشد و قیمت آنرا نقدا یا بوثیقه خود ملک استهلاکا دریافت نماید.

رئیس- آقای دیبا

دیبا- این لایحه حقیقه یکی از بهترین لوایحی است که تقدیم مجلس شده دولت از مدتی باینطرف مشغول است و می‌خواهد ایلات را تخته قاپو کنند بعقیده بنده این مسئله یک خدمت برجسته ایست که از طرف دولت بمملکت می‌شود ایلات باید کلیه متدرجا تخته قاپوبشوند و مشغول کسب و زراعت و فلاحت بشوند و ضمنا هم خودشان فایده ببرند و هم از وجود آنها بمملکت یک فایده برسد این است که بنده با این لایحه کمال موافقت را دارم ولی یک اشکالی داشتم که از آقای معاون می‌خواستم توضیحی بخواهم که در این املاکی که فعلا تصویب می‌شود که دولت بفروش برساند و ایلات را بیاورند آنجا بنشانند در این املاک فعلا بدیعی است که یک زارعینی موجود می‌باشند که در آنجا یک علاقه رعیتی دارند در این لایحه ما فعلا مکلف می‌کنیم خریدار را که همینکه این ملک را خرید ایلات را بیاورد و برای آنها خانه تهیه کند و وسائل رعیتی برای آنها تهیه کند ممکن است شخصی که خریدار است آنوقت مستندا به این قانون و مستندا با این شرطی که با دولت کرده که باید ایلات را بیاورد بخواهد مزاحم آن زارعین بشود بدون اینکه علاقه آنها را بخرند و پولی بهشان بدهند و رعیت را کوچ بدهند و این بعقیده بنده صحیح نیست این را خوبست اقای معاون وزارت مالیه توضیح بدهند که تکلیف آن عایائی که امروز آنجا هستند و مشغول زراعت هستند تکلیف آنها بعد از تصویب این لایحه چه خواهد شد.

معاون وزارت مالیه (آقای سیاح) این املاکی را که در نظر دارند املاکی هستند که باید آباد شوند رعیت هم کم دارند و بقدر کفایت ندارند پس مقصود دولت این نیست که رعایائی که فعلا در آنجاها کار می‌کنند آنها را خارج بکنند بلکه می‌خواهند آنجا را آباد کنند یعنی قنات‌های جدید احداث کنند. یا نهرهای جدید از رودخانه‌ها بکشند و اماکن جدید برای آنها بسازند.

و ایلات را هم بانها اضافه کنند البته در تقسیمات ملکی اگر یک رعیتی ملک زیادی را معطل نگاه داشته است باندازه که می‌تواند زراعت کند به او ملک می‌دهند و این برای این است که رعیت کم است و ملک زیاد است.

اورنگ- بنده از آمدن این لایحه بمجلس شورای ملی خیلی تشکیر می‌کنم و موقع را برای ابراز نیت دیریت خود خیلی مناسب و مساعد می‌بینیم حاصل این لایحه این است البته خاطر محترم اقایان بهتر از من مسبوق است که قسمتی از املاک خالصه واگذار می‌شود و قسمتی چادرنشین که آنها بیایند این املاک را بشوید و ازاد کنند و زندگانی در یعنی از سالیان دراز قسمت از خرابی املاک دولت بعنوان خالصه مملکت و رای علاقه و ملک است و برای اثبات این دار مالیه روی همین موضوع عقیده بنده خدمت داشتن و آنچه ظهر عقیده کمیسیونها کرده‌ایم و این عقیده در آنجا موجود است که یک ملاکی را دولت بعنوان خالصه ملک است و نمی‌تواند عمل کند و حاصلی از آن املاک بردارد که در خور و لایق آن ملک باشد و دولت و دست دولت که روی آن ملک است خوبی روی آن ملک است بجهه اینکه دولت اینکاره نیست این پیشه نیست یک کسی خوب حرفی می‌زد می‌گفت در ملاک ایران که عبور می‌کنید سه رقم ملک می‌بینید بدون اینکه از کسی سوال کنید می دانید این ملک چیست و مال کیست یک قسمتی از املاک را می‌بینید که فوق العاده آباد است باید بدانید که خورده ملک است باید بدانید که این ملک هر جریبش متعلق بیک خانوار و عائله است یکقسم از املاک را می‌بینید که در درجه دوم است از آبادی نسبت باولی وقتی که او را دیدید باید بدانید که مالک دارد و ده هم ملک است قسمت سوم که در درجه سوم آبادی است نسبت باملاک اولی و در درجه دوم است نسبت بدومی باید بدانید که این ده حبس است در وصیت نامه مردمانی که این ده مخصوص حبس است تا مدت پنجاه سال صدسال چهل سال و دلیل خرابیش از این است قسمت چهارم را وقتی که اردور دیدید می‌بینید خرابتر از سایرین است برای این است که این ملک وقف است یعنی وقف حضرت سیدالشهدا یا حضرت امام رضا است و متعلق بامور خیریه است قسمت پنجم را وقتی از دور ملاحظه می‌کنید اثر آبادی در او نمی‌بینید و ملاحظه می فرمائید که دود خرابی چشم مهر و ماه را کور کرده باید بدانید که اینجا خالصه است و متعلق بدولت است و یک علاوه هم دارد یک اضافه هم دارد آقایان آن اضافه چیست؟ اضافه این است که این ده خالصه مربوط بدولت یا اینکه خودش خراب و دهات آن بایر است اراضیش کشت نشده است آنوقت در اطراف آن ده چشمه هائی از ظلم سرازیر است و آن دهات مجاور و همسایگان اطرافش را دائما می سوزاند مگر کسی می‌تواند در اطراف ملک خالصه ملک داشته باشد اشتباه نکنید. آقایان دولت ظلم نمی‌کند من که رعیت هستم و در ملک خالصه نشسته‌ام بعنوان اینکه من رعیت ملکی هستم که آن ملک متعلق بدولت است من هزار رشته ظلم می‌کنم که یکیش را دولت خبر ندارد معنی این بیان من این نیست که دولت نسبت بساکنین اطراف ملک خالصه ظلم می‌کند خیر ساکنین قراء خالصه از یکطرف ظلم بازتاب خودشان می‌کنند و مال الاجاره دولت را بعناوین مختلفه می‌خورند و اسم خود را ورشکسته می‌گذارند و از بین می‌برند یک قسم تعدیاتی در این ملک خالصه می‌کنند و همسایگان خود را آزار می‌کنند بنام دولت یک منطقی بود در مالیه که پیشترها می‌گفتند آقایان ما می دانیم که مطلب اینطور است لیکن ما اگر بخواهیم املاک خالصه را بفروش برسانیم و مردم بخرند اگر یکسال در طهران قحطی شود و ما از خودمان گندم نداشته باشیم آنوقت اورنگ که مالک ملک است گندمش را

بقیمت اعلی خواهد فروخت ولی وقتی که ملک داشته باشیم و گندم داشته باشیم دیگر نمی‌تواند ابدا اورنگ آدم در سال قحطی گندم داشته باشد این معنی را دوره اعلیحضرت پهلوی بحمدالله باطل کرده و از ریشه زد دیگر این معنی در دوره اقتدار اعلیحضرت پهلوی معنی ندارد دیگر کسی نباید تفوه کند باین مسئله که اگر قحطی شد چه می‌کنم اگر قحطی شد همین کار را می‌کنیم که حالا می‌کنیم سراسر مملکت این اقتدار نفوذ پیدا کرده است و بحمدالله مملکت یک کاسه و یک خانه شده است حالا دیگر آن اقتدارها موجود نیست که من بتوانم محتکر باشم و جنس را جمع کنم و گران بفروشم پس این دهات خالصه را دولت هم می داند و مسبوق است که نگاهداری این املاک جز خرابی برای خود این املاک و برای دهات مجاور فایده دیگری ندارد پس چرا لایحه آن نمی‌آید بمجلس و باعتقاد خود بنده این املاک خالصه یک عده متولی دارد این دسته متولی عبارتند از یکعده اعضاء مالیه که ما متولی‌ها نمی‌گذاریم که در این امامزاده بسته شود این امامزاده برای ما معجز دارد مادام که خون در عروق ما در جنبش است ما زیر این بار نمی‌رویم که املاک خالصه فروخته شود و آباد شود هزار دلیل نامشروع آن عضو کوچک مالیه می‌تراشد برای بقاء این املاک و برای بقاء ریاست خودش در این املاک بنده از این لایحه استفاده کردم و بطور تفصیل و توضیح دولت را متذکر می‌کنم که هر روزی که اقدام بفروش خالصه بشود در ایران همان روز اقدام شده است به آباد شدن ثلث اراضی ایران الحمدالله الان یک وسائل دیگری هم برای این کار موجود شده است لایحه که در چند جلسه قبل از مجلس گذشت که آقای قوام الملک املاکش در شیراز باید تبدیل شود باملاک خالصه این یک افتتاحی است که من سه تا صلوات هم فرستادم که بنا براین مقدمه راه فروختن املاک خالصه و دادن دست مردم می‌شود که بیابند آبادی کنند قناتش میفیش زمینش بالاش پائینش آباد می‌شود دولت هم عایدش بیشتر می‌شود و هم دولت از خرابی نجات پیدا می‌کند این بود که حالا موقع را مغتنم شمردم برای این تذکر والا در اصل لایحه کمال موافقت را دارم.

اسدی- باید واگذار کنند

اورنگ- بخواست حق

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- بنده عرضی ندارم و موافقم

اورنگ- موافق

رئیس- اقای ملک

ملک مدنی- موافقم

اورنگ- ای والله

رئیس- اقای وثوق

وثوق- بنده هم با این لایحه موافقم و بسیار لایحه خوبی است البته فکر دولت هم قابل تقدیس است که بالاخره ایلات خانه بدوش را تخت قاپو می‌کند ولی بنده یک تذکری می‌خواهم عرض کنم یک قسمت از این ایلات را آورده‌اند بقزوین و اینها بهیچوجه من الوجوه زیربار کار و رعیتی نمی‌روند باخره اینها سرپرست می‌خواهند فقط بصرف اینکه ما باینها زمین می‌دهیم و ملک می‌دهیم اینها بروند رعیتی کنند این بعقیده بنده کافی نیست باید یک مامور مخصوصی در هر ایالت یا هر ولایتی که این ایلات باصطلاح تقسیم می‌شوند بسرپرستی آنها گماشته شود که اینها وادار شوند بکار رعیتی بالاخره الان در قزوین تقسیم کرده‌اند کدخدا می‌گوید بیا برو خرمن بکوب می‌گوید بنده نمی‌توانم بیا برو شخم بزن می‌گوید نمی‌توانم بیا برو ابیاری کن می‌گوید بنده نمی‌توانم بالاخره پشت او باینکار نخوابیده است که کار رعیتی بکند و تا یک مدتی اینها سرپرست نداشته باشند که وادار بکارشان بکنند اینها عادت بکار رعیتی نمی‌کنند و کار کن نمی‌شوند بنده این را می‌خواهم تذکر بدهم که بالاخره برای هرجا که این ایلات را می‌آورند یک نفر سرپرست برای آنها معین کنند که در هر جائی که اینها را می‌برند وادار بکار کنند.

رئیس- آقای بروجردی

بروجردی- البته آوردن این لایحه از طرف دولت قابل کمال تمجید است و بهتر از امروز روزی است که لایحه فروش کل خالصجات را بیاورند (اورنگ- صحیح است) حقیقتا آنروز باید باین مملکت تبریک گفت عرضی که بنده داشتم و محرک شد که خواستم عرض کنم این بود که دولت برای تخت قاپو کردن ایلات کرمانشاه املاک کرمانشاه را می‌فروشد داعی بر اینکه تمام املاک خرم آباد را خالصه تشخیص داده است چیست و حتی مالکین املاک خرم آباد که در املاک دوسال است چهار سال است معامله کرده‌اند معامله ملکی کرده‌اند و در این دوسال آمده‌اند این ملک را تعمیر و عمران کنند دولت قبلا و بعدا ممانعت کرد بنده نمی دانم علت اینکه تمام املاک خرم آباد خالصه شده است از چه نقطه نظر است؟

معاون وزارت مالیه- راجع بقسمتی که آقای اورنگ فرمودند بنده تصور می‌کنم که تصدیق می‌فرمایند که این راجع به حالیه نیست راجع به خیلی قبل است برای اینکه خالصجات آنطوریکه فرمودند همه جا خواب نیست و همه جا هم آن رشته‌های ظلم از اطراف جاری نیست خالصجات اطراف طهران یا جاهائی که همیشه در دسترس دولت بوده آنجا همیشه آباد بوده است و خیلی هم مراقبت در حفظ آنها شده البته در نقاطی هم که سابقا امنیت بوده دسترس دولت نبوده موفق نمی‌شد. خالصجات را آباد کند در آن هم تردیدی نیست نه تنها املاک دولت در آنجاها آباد نمی شده است املاک مردم هم در آن حدود خراب بوده است که حالا شروع بعمران و آبادی کرده است حالا نمی‌شود گفت که مامورین مالیه آنجا را برای خودشان زول قرار داده‌اند خیر این املاک خالصه تماما باجاره داده می‌شود البش مگر جاهائی که دولت خیلی احتیاج داشته باشد احتیاجات دولتی باشد اجاره ندهد والا تمام اینها را اجاره واگذار کرده‌اند روی اصول مزایده و اینها و هیچ به تیول مامورین نمی‌گذارند و البته مقتضی نبوده است که خالصجات را تمام بفروشند آن را هم علتش را در موقعش ممکن است باطلاع آقایان برسانم (اورنگ- عمل را بنده عرض کردم) اما راجع به تخت قاپو کردن ایلات که می فرمائید در این لایحه گفته شده برعایا بفروشند یا مالکینی که استطاعت دارند بخرند و اینها را تخت قاپو کنند و این یک چیزی نیست که بخواهند بخود رعایا یا همان افراد ایل بدهند با ملاحظه اینکه مالکین خود آن املاک حاضر شوند با یک شرایطی اینها را ببرند خانه برایشان بسازند تخت قاپو کنند باید ترتیب به آن اشخاص فروخته شود خالصجات خرم آباد را که اظهار فرمودند این یک موضوعی است که دولت از برایش مرجعی معین کرده و اگر اشکالی دارند و در جائی که خالصه نیست دعوی خالصگی برش می‌شود به آنجا شکایت بفرمایند البته اصلاح می‌شود.

بروجردی- درست می فرمائید دوسال است به آن مرجع شکایت می‌کنند جواب نمی‌دهند.

رئیس- آقای موید احمد ی

موید احمدی- موضوع خالصجات یک موضوعی است اگرچه اقای اورنگ شمه فرمودند لکن چون یک فرمایشاتی آقای سیاح فرمودند بنده یک استدعائی ازشان می‌کنم مخصوصا الان که تشریف می‌برند وزارت مالیه استدعا می‌کنم در اداره عایدات دوسیه املاک ضبطی را بخواهند (اورنگ- املاک ارباب جمشید) اسم نبرید. دوسیه املاکی را که دولت ضبط کرده ببینید سال اول عایداتش چه بوده سال دهم یا هشتم چه شده است این یک دلیل حسی است براینکه مامورین دولت نمی‌توانند ملاک باشند بنده هم همینطور که آقای اورنگ فرمودند عقیده دارم که دولت تقصیر ندارد (اورنگ- هیچ) البته هیئت دولت و وزیر مالیه و معاون و روسا و دوائر مرکزی همشان مصروف این است که آن خالصه آباد شود اما فلان مامور رتبه یک یا دورا رئیس خالصجات سیستان می‌کند چهل و پنج هزار خروار هم عایدات آنجاست حالا می‌خواهید این برود ملک برایتان اداره کند البته نمی‌تواند و املاک خراب می‌کند بنده اطلاع دارم ملکی را دولت ضبط کرده است از شخصی بعنوان اینکه بدهی دارد سال اولی که ضبط کرده ده هزار تومان عایداتش بوده سال دهم که واگذار کرده‌اند هزار و

دویست تومان عایداتش بوده این دلیل خیلی حسی است اما فرمودند اجاره می‌دهیم همین عیب بزرگ است که املاک خراب است اجاره می‌دهند دوساله سه ساله به آن ترتیباتی که خود حضرتعالی می دانید بنده هم می دانم در وزارت مالیه می فرمائید بمزایده اجاره می‌دهیم بنده هم تصدیق دارم بمزایده است اما چه مزایده عجالتا صلاح نمی دانم عرض کنم که در این مزایده‌ها چه ترتیبی است در هر صورت وارد موضوع بشویم بعقیده بنده این مسئله خیلی بدیهی است و محتاج نیست که بنده در این موضوع یک توضیحات زیادتری بدهم و اما خواستم به آقای اورنگ یک جوابی عرض کرده باشم اینکه فرمودند خوشوقت شدیم که املاک اقای قوام تبدیل شد بدتر شد (اورنگ- فهمیدم) چرا؟ بعلت اینکه خالصجات اطراف طهران باز تحت نظرشان است حالا اینها خالصه شد و از نظر مرکز دور است افتاد دست همان اشخاص حالا انشاءالله امیدواریم که دولت یک نظر کلی برای خالصجات بگیرد که این عیونی که ما می دانیم و وزارت مالیه بهتر از ما می داند این عیوب مرتفع شود اما راجع باین لایحه قبل از اینکه بنده در اطراف لایحه دقت کرده باشم این طور فهمیده بودم که غرض از این لایحه این است که ایلاتی را تحت قاپو می‌کنند و این اراضی و املاک را می د هند به آنها بنده همچو تصور می‌کردم و حقیقتا دیدم فکر خیلی عالی است یک قسمت ایلاتی که اسلحه دستشان بوده است تا بحال و خرابیهائی میکرده‌اند در سرتاسر این مملکت وامرشان از تفنگشان می‌بایستی بگذردد امروز که اسلحه از دستشان گرفته شده است بیکار شده‌اند البته هیچ از این بهتر نیست که دولت ملک و اسباب زراعت به آنها بدهد و آنها مشغول زراعت و آبادی بتواند لیکن در این لایحه بنده را یک قدری ترس گرفت حقیقت عرض می‌کنم این بود که لازم دانستم اینجا عرض کنم و آقای معاون یک توضیحی بدهند و آن این است که فردا یک ملاک بزرگی این ملک‌ها را خواهد برد بعلت اینکه لایحه اینطور نوشته شده درست دقت بفرمائید در عبارت لایحه (کلالی- هیچکس این کار را نمی‌کند آقا) چطور هزارتاش را می‌خواهید بهتان نشان بدهم. وزارت مالیه مجاز است املاک خالصه واقعه در اطراف پل زهاب را کلا (یعنی همه را) یا بقطعات جزء یا رعایت قوانین مربوطه و با شرط اینکه خریداران مکلف باشند در ظرف مدتی که در موقع معامله با دولت معین خواهد شد کلیه ساختمانها و ابادیهائی را که بجهت ده نشین کردن طوایف آن حدود آماده نمایند و وسایل رعیتی را در دسترس ایشان بگذارند بفروش برساند. خبرش اینجا می‌آید دولت این املاک را می‌فروشد به بنده که بنده آنجا آبادی کنم و آنها را بیاوریم کار بدهیم این بنظر بنده چیز خوبی نیست جرا ندهند بخودشان اراضی و باغات وزمین بدهند به آن آدم کمک هم بهش بکنند که آباد شود ملک همان بکنند که آقای اورنگ فرمودند شما بروید در دهات هرجا خورده ملک است آباد است هرجا مالک جزء دارد آباد است املاکی که دست یکنفر آدم است بیست فقره ملک دارد همه خراب است وقتی خورده مالک پیدا کرد البته آبادتر می‌شود ولی وقتی این را بفروشید یک ملاک بزرگ و شرایط هم باهاش بکنید عمارت بسازد بسیار خوب اینها را بیاورد اینجا رعیتی بکنند آنوقت همان حرفی که اقای وثوق زد اینها رعیتی نمی‌کنند خوب چه بکنند من هم ملکی خریده‌ام از دولت پول هم داده‌ام این هم رعیتی نمی‌کند چکار کنم می‌روم رعایای دیگر می‌آورم پس آن نتیجه که ما از این لایحه می‌خواهیم یعنی ایلات تخت قاپو شوند صاحب ملک و زمین بشوند و علاقه پیدا کند به آب و زمین او از این لایحه برنمی آید.

رئیس- آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- آن نظری که تمام آقایان دارند برای اینکه خالصجات فروخته شود در این لایحه کاملا تامین است آقای موید که وحشت کرده بودند از اینکه ممکن است این املاک بیک شخص داده شود این مانعی ندارد زیرا مقصود از فروش خالصجات این نیست که وابگذارند باشخاص مقصود این است که صاحبی پیدا کنند که بتواند آن املاک را آباد کند آن قسمتی را که اشاره فرمودید که خوب است بخود اینها داده شود در قسمت آخر لایحه همین هست که اگر خود این طوایف حاضر شدند که بخرند

این املاک را بقدری که کفایت بکند و حاجتشان را رفع کند و اینکه از قدرت آبادیشان زیادتر نباشد که باز بلافایده بیفتد البته بهشان داده می‌شود و در قسمت آخر لایحه تصریح شده اگر چنانچه آنها حاضر نشدند و کسی دیگر حاضر شد که استطاعت داشته باشد با شرط اینکه بتواند استفاده کند و بناهائی برای توقف و سکونت زارعین بسازد این مانعی ندارد بهتر از این است که بوضع فعلی که خودتان اشاره کردید که دست دولت است از عهده آبادیش برنمی آید باشد پس این املاک که حالا خالصه است بمالیه اجازه داده می‌شود که بدو صورت عمل کند یا اینکه بقطعات کوچک بطوایفی که می‌خواهند خاکنشین شوند فروخته شود یا اینکه با اشخاصی که تعهد بکنند که برای سکونت آن الوار خانه و لانه و آبادی بسازند آنهم خوب است در هر صورت هر دوش خوب است و نظر حضرتعالی هم تامین است.

رئیس- حالا مذاکرات کافی است؟

جمعی از نمایندگان- کافی است.

رئیس- دو فقره پیشنهاد از آقای دهستانی رسیده است:

پیشنهاد آقای دهستانی

مقام منیع ریاست دامت عظمته

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم

تبصره- خریداران املاک خالصه مکلف خواهند بود که با زارع و ساکنین فعلی املاک مطابق معمول رفتار کرده و هرگونه حقوقی را که معمولا دارا بوده‌اند کما فی السابق منظور و معمول بدارند.

رئیس- بفرمائید

دهستانی- چون در این لایحه نوشته شده است کلیه ساختمانها و آبادیها و ذکری از علاقه و آن محمولاتی که مربوط بزارعین محلی بوده نکرده ممکن است کسی که آن املاک را خریداری می‌کند بکلی این رعیت را خارج کند و یک رعیتی از طوایف بیاورد در اینجا سکنی بدهد این است که بنده پیشنهاد کردم حقوق و محمولاتی که راجع بزارعین بوده کما فی السابق آن خریدار ملک منظور داشته باشد گمان می‌کنم ضرری هم نداشته باشد برای دولت

بروجردی- اجازه می فرمائید؟

رئیس- شما وقتی می‌توانید حرف بزنید که عضو کمیسیون باشید. اقای مخبر می‌خواهند صحبت کنند.

دکتر طاهری- نظریه که نماینده محترم پیشنهاد کرده بودند آن قسمتی که آنها حقوقی دارند یعنی ملکی دارند و حقی دارند کسی نمی‌تواند سلب مالکیت کند از کسی ما فقط مالکیت دولت را منتقل می‌کنیم بیک مالک جدیدی دولت مالک ملک خالصه بوده است حالا اجازه می‌دهند بهش که بدهد بمالک دیگری یا خورده مالک اگر کسی حق دیگری در اینحا دارد که آن علاقه ایجاد حقی می‌کند برایش بعد هم هست راضیش می‌کنند می‌رود جای دیگر راضیش نمی‌کنند همانجا هست بنابراین این پیشنهاد اصلا ایجاد اشکالات بیشتری می‌کند و منظور نماینده محترم هم چون حاصل است این است که تمنی می‌شود مسترد بدارند.

رئیس- آقایانی که پیشنهاد اقای دهستانی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قلیلی برخاستند) قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگری دارند.

پیشنهاد دیگر آقای دهستانی

بنده پیشنهاد می‌کنم در سطر ششم بعد از کلمه طوایف مزبوره نوشته شود و بازار عین محلی املاک حاضر بخریداری قطعاتی از املاک مزبوره بشوند الی آخر

دهستانی – اینجاست که چادرنشین آمده می‌خواهد ده نشین را بیرون کند. اینجا می‌نویسد نسبت به طوایف اگر دو جفت گاو و زمین خواستند بانها فروخته شود بنده پیشنهاد کردم طوایف با ساکنین محلی هم اگر حاضر شوند (بعضی از نمایندگان- اشتباه است) دولت که نباید تبعیض قائل شود. تمام آقایان تصدیق می‌کنند که فروش خالصجات بخرده مالکین بسیار خوب چیزی است بنده هم عرض می‌کنم

چه فرق می‌کند بزارعین و خرده مالکین محلی هر دو بفروشند.

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- اینجا بایستی توجه کرد که اصلا دولت برای چه این لایحه را آورده نظر دولت از فروش این خالصجات این بوده که اولا این خالصجات آباد شود در درجه اول و بعد هم ایلات و طوایفی که تا بحال زیر چادرها زندگانی می کرده‌اند بیایند و آنها هم رعیتی بکنند ولی اگر ما بخواهیم با این قیمت که در واقع می‌شود گفت هفت یعنی دو جفت گاو را بخرد و خود آن ملک را رهینه می‌گذارد و استهلاکا این پول را می‌دهد و استهلاکش هم معلوم نیست که تا چند سال هم این پول را می‌دهد و اینهم البته خیلی خوب بوده و این رعایت را می‌بایستی دولت بکند برای اینکه اینها بتوانند بخرند و دارای ملک و آبادی بشوند و از صحراگردی آسوده و خلاص شوند و بالاخره آن منظور اصلی که امنیت عمومی مملکت است بعمل آمده باشد ولی اگر بخواهند همه را به رعایا بفروشند و همان رعیت‌های بومی بخرند و پولش را هم استهلاک بدهند یعنی در هر سال پنجاه تومانش را بدهند بالاخره تمام می‌شود ولی آن منظور بعمل نیامده و بالاخره مقصودی را که دولت از تحت قاپو کردن طوایف در نظر دارد بعمل نمی‌آید و باین جهت این پیشنهاد اقای دهستانی هیچ موردی ندارد.

دهستانی- بنده مسترد می‌دارم

رئیس- پیشنهاد دیگر آقای دهستانی

بنده پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده اضافه شود: زارعین محلی املاک خالصه در خریداری املاک مقدم خواهند بود.

رئیس- بفرمائید

دهستانی- بنا بفرمایش آقای اعتبار بنده متقاعد شدم و پیشنهاد خودم را مسترد می‌دارم.

رئیس- پیشنهاد اقای طهرانی رسیده است

طهرانی- مضمونش همین است ولی بنده پس نمی‌گیرم اجازه بفرمائید عرض دارم

رئیس- می‌خوانند

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل بماده واحده اضافه شود:

رعایا و زارعینی که در دهات و قراء مزبور فعلا مشغول زراعت و رعیتی می‌باشند در موقع فروش املاک در خرید ملک با شرایطی که دولت می‌کند مقدم می‌باشند.

رئیس- بفرمائید

طهرانی- عرض کنم البته شبهه ندارد که در تقدیم این لایحه دولت یک نظرش این است که طوایف و عشایر را تخت قاپو کند همه هم موافقند و کسی هم نظری ندارد ولی در عین حال ما نباید قانون را طوری تصویب کنیم که این سبب شود که یک دسته بر فرض مشمول بشوند و یک دسته دیگر همان رویه سابقه را پیش بگیرند مثلا یکدسته فعلا در یک املاکی مشغول زراعت هستند و عمل رعیتی را انجام می‌دهند و زحمت می‌کشند ماوقتی که قانونرا بدون اینکه تذکری داده شود و بدون اینکه منظور معنی شود تصویب کردیم معنیش این است که آن دهات و قراء خالصه که فعلا می‌خواهند طوابق را در آنجا سکونت بدهند هر کس در آنجا مشغول زراعت و عملی است چون ملک مال دولت است حق دارد آن رعیت را خارج کند نهایت اینکه می‌گوید بیا زراعتت را بده پولش را بگیر این ضرر دارد برای اینکه شما هنوز داخل در عمل نشده‌اید و نمی دانید که این رعایائی که می‌خواهند بجای زارعین بیایند زراعت کنند واقعا کسانی هستند که می‌آیند و عمل زارع را انجام می‌دهند یا نه این را امتحان نکرده‌اید تازه می‌خواهید یک اشخاصی و یک طوایفی بیاورید در یک قراء و املاکی بنشانید و یک املاکی را با یک شرایطی بانها بدهید که آنها زراعت بکنند ولی دست یکعده را که فعلا زارع هستند و مشغول زحمت هستند کوتاه کردن غلط است. بنده تصور می‌کنم این پیشنهادی که بنده کردم این است که زارعینی که در آنجاها ساکن هستند و مشغول زراعت می‌باشند چون دو قسمن ممکنه دارد این قراء و قصبات بعضی خوش نشین هستند و بعضی زراعت می‌کنند بنده خوش نشین‌ها را عرض نمی‌کنم خوش نشینها عبارت از بیکارهائی هستند که در آنجاها سکونت دارند و شاید

گدائی و بعضی کارها می‌کنند آنها خیلی آن کسیکه زارع است و بعمل زراعت مشغول است او بخرید ملک مقدم است یک جفت گاو فرض بفرمائید و پنج جریب زمین آنهم حکم طایفه را دارد حکم همان را دارد که شما می‌خواهید او را تخت قاپو کنید برای اینکه شما وقتی این زراعت را ازش گرفتید و او را خارج کردید این هم حکم همان آدم صحرا گرد را پیدا می‌کند از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم.

رئیس- اقای ملک مدنی

ملک مدنی- عرض کنم که این پیشنهادی که اقای طهرانی فرمودند از نظر بدوی البته درست است ولی اگر دقت بفرمائید دهات خالصه مخصوصا دهات خالصه که در مجاورت ایلات و عشایر هست اینها بقدر کافی رعیت ندارد و همانطوریکه آقای معاون وزارت مالیه هم توضیح دادند مقصود از آوردن این لایحه این نیست که املاک را به زارعین و مالکین محلی بفروشند مقصود دولت از نقطه نظر سیاست عمومی مملکت است که می‌خواهد تخت قاپو کند عشایر مملکت را زیرا اگر اینها تخت قاپو شدند و دارای یک آب و زمینی شدند علاقه پیدا می‌کنند و بالاخره اگر یک افکاری دارند آن فکرها از دماغشان خارج می‌شود و بنده تصور نمی‌کنم که به زارع هم تضییقی شود برای اینکه هر دهی که شما تصور می فرمائید ده خالصه اگر یک دهی نصفش بیست و چهار جفت گاو است اگر بیست و چهار جفت دیگر هم در آنجا اضافه کنند تا چهل و هشت جفت می‌تواند زراعت کند برای اینکه اصولا تمام دهات ایران بقدر کافی زراعت ندارد این یک موضوعی است مسلم دهات خالصه دولت که مجاور عشایر است غالبا خود آنها در موقع پاییز می‌آیند زراعت می‌کنند و می‌روند در ییلاق و در بهار می‌آیند زراعتشان را جمع می‌کنند این طرز عملی است که آنها معمول می داشته‌اند این هیچ جای نگرانی نیست که ما این لایحه را باین ترتیب بگذرانیم نظر ما این نیست که لایجه بگذرانیم که به زارعین و ساکنین آنجا یک املاکی فروخته شود اصولا همانطور که آقایان تذکر داده بنده هم از اشخاصی هستم که دارای همین فکر هستم که دولت باید یک لایحه بیاورد که این املاک را بفروشد و بساکنین هم حق تقدم بدهد نسبت بسایرین ولی مربوط باین لایحه نیست این لایحه یک جنبه خاصی دارد که باید فقط بعشایر وطوایفی که تخت قاپو می‌خواهند بشوند باید واگذار شود.

رئیس- آقایانیکه پیشنهاد اقای طهرانی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قلیلی قیام نمودند) قابل توجه نشد پیشنهاد دیگری که آخرین پیشنهاد است

پیشنهاد آقای وثوق

بنده پیشنهاد می‌کنم دهاتی که رعیت زراعت کننده دارد حق اخراج آن را از محل نداشته باشند.

رئیس- آقای وثوق

وثوق- قضیه یکقدری بغرنح شده است و پیشنهاد اقای دهستانی و طهرانی خیلی خوب پیشنهادی است و رفیق محترم بنده آقای ملک مدنی جوابی که دادند بنده قانع نشدم ممکن است جوابشان قطعی باشد ولی بنده قانع نشدم هیچکس در اصل لایحه مخالفتی ندارد ولی طرز عمل اینرا می‌خواهیم به ببینیم چه می‌شود محلی که رعیت دارد مالک هم دولت یا هر کسی بنده هیچ فرق نمی‌دهم بین مالک و دولت فرض کنید مال شخصی است بنده یک ملک شش دانگی دارم می‌فروشم بیک کسی آنشخص می‌شود قائم مقام من یعنی شخصی که می‌خواهد حقوق اربابی بگیرد از رعیت بالاخره این رعیت در محل یک جریب یا دو جریب هر کدام دارند مثلا محلهای سمت ما هرکدام نسق معین دارد صد نسق پنجاه نسق بعضی جاها چهل و هفت است یا نودو شش است یا صدو بیست است یا همینطور صدو بیست فرد یعنی صدو بیست کاو هر کدام اینها یک طور است و اینها یونچه لق دارند باغ دارند خانه دارند صحرا هم دارند یکقسمت زراعتشان هم که باصطلاح شتری باشد در صحرا است. قسمت عمده زراعتشان هم که صیفی

باشد در دهکده‌ها است خوب این رعیت‌ها شما که حق دولت را می‌فروشید می‌توانند این رعیت‌ها را خارج کنند از محل و بگویند تو باید خارج بشوی از محل و یک رعیت دیگری قائم مقام تو کنیم این را که تکذیب کردند یعنی مقصود ما این نیست که اگر یک محلی یک رعیت دارد ما رعیتش را خارج کنیم. اینکه اقای ملک می‌فرمایند که هر محلی باندازه نقش رعیت ندارد صحیح ولی اگر یک محلی باندازه نقش رعیت داشت چه باید کرد؟ باید تمام رعیتش را خارج کرد بجای آنها از ایلات آورد و نشاند برای تخت قاپو؟ فرض کنید نسقش چهل و هشت فردش دایر نیست در آن بیست و هشت فردش می‌آیند در بیست و هشت فرد دیگرش نمی‌آیند؟ این اشکالی است که آقای طهرانی و آقای دهستانی پیشنهاد کردند می‌خواهیم به بینیم شما نمی‌خواهید حق رعیتی را امروز در محل خالصه از رعیت سلب کنید این یک حرفی است تصریح بفرمائید بنده هم موافقم برای صلاح دولت و برای اینکه افراد ایل را می‌خواهند تخت قاپو کنند این را بنده عرضی ندارم هر رعیتی حق زراعتی دارد ازش بخرند و از آنجا خارجش کنند این یک حرفی است ولی باید صریحا در این لایحه قید شود و اگر مقصودتان این نیست که رعیت را خارجش کنید پس پیشنهاد آقای طهرانی و آقای دهستانی و ایراد و صحبت هائی که کردند وارد است و این لایحه بنظر بنده آن منظور دولت را بعمل نمی‌آورند.

رئیس- آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- در لایحه دولت و خبر کمیسیون چیزی نیست که رعیت را از ملک بیرون کنند یا نکنند همچو چیزها نیست اصلا این پیشنهادات ایجاد می‌کند این توهمات را این ملک می‌شود مثل سایر املاک هر طور که سایر املاک و سایر مالکین نسبت بمستاجرین و نسبت بزارعین می‌توانند عمل بکنند اینها هم همینطور می‌شود چیز تازه نیست همانطور که سایر مالکین نسبت بزارعین رفتار می‌کنند حالا هم در این املاک خالصه همانطور عمل می‌کنند (یکنفر از نمایندگان رعیت تکلیفش چیست؟)

رعیت همانطور که در سابق زندگی میکرده اگر حقی داشته بهش می‌دهند اگر تراضی می‌کنند یا مالک آنجا هست اگر نمی‌کنند می‌رود جای دیگر همانطور که در سایر املاک رفتار می‌کنند اینها هم همان کار را می‌کنند در سایر املاک چکار می‌کند رعایت با مالک همانطور که رعیت در سایر املاک رفتار می‌کند با ارباب اگر خانه دارد علاقه دارد مال خودش است و البته پیشنهاد شما هیچ موجبی ندارد این است که چون نظریه آقای وثوق تامین است خوبست پیشنهاشان را مسترد بفرمایند زیرا اصلا موقعی ندارد مگر کسی مجبور می‌کند رعیت را که بیرون برود.

رئیس- آقایانیکه پیشنهاد آقای وثوق را قابل توجه می دانند قیام فرمایند (عده قیام نمودند) قابل توجه نشد. باز آقای دهستانی پیشنهادی کرده‌اند.

پیشنهاد آقای دهستانی:

پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده اضافه شود که در موقع فروش املاک باشخاص و افراد غیر از طوایف زارعین و اهالی محل یا تساوی قیمت حق تقدم خواهند داشت.

رئیس- بفرمائید

دهستانی- عرض کنم آقای اعتبار یک فرمایشاتی فرمودند و بنده متقاعد شدم که اگر البته هر کدام از افراد و طوایف یک جفت گاو به آنها بفر وشند و بدهند صلاح است ولی در این لایحه می‌بینم که نوشته می‌شود وزارت مالیه بسایرین بفروشد و افراد دو جفت گاو بیشتر نفروشد بنده پیشنهاد کردم در درجه اول بطوایف هرچقدر می‌خواهد بفروشد ولی در درجه دوم که بسایرین می‌خواهد بفروشد اهالی و زارعین محلی حق تقدم داشته باشند با تعهد همان شرایطی که وزارت مالیه در اینجا نوشته است.

معاون وزارت مالیه- اولا غالب این طوایف خودشان یک دارائی و استطاعتی ندارند که بتوانند این املاک را بخرند و آباد کنند زارعین هم همینطور بس ناچار بایستی یک اشخاصی خریداری بکنند با یک شرایطی

که معین شده که با آن شرایط ملاحظه حقوق رعیت و اینها خواهد شد و آن مخارجی که لازم است بکند که افراد بتوانند اگر در میان زارعین اشخاصی باشد مثل سایرین هیچ لزومی ندارد که اسم ببریم ما نگفتیم بیک اشخاصی غیرزارع می‌خواهیم بفروشیم زارع باشد ملاک باشد هرکس می‌خواهد باشد وقتی که آن شرایط را تعهد کرد و حاضر شد آن تعهدات را بکند آن شرایط را انجام کند البته بهش خواهند فروخت و حق تقدم دیگر لزومی نخواهد داشت (صحیح است)

یکنفر از نمایندگان- پس گرفتند

دهستانی- عرض کنم همانطوری که فرمودند قبول کردند و مانعی ندارد پیشنهاد بنده

رئیس- آقایانیکه پیشنهاد آقای دهستانی را قال توجه می دانند قیام فرمایند (چند نفری قیام نمودند) قابل توجه نشد. رای می‌گیریم بماده واحده با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده هفتاد ورقه سفید تعداد شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلام رای ۹۴ باکثریت هفتاد رای ماده واحده تصویب شد

۸- تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت مالیه

رئیس- آقای معاون وزارت مالیه

معاون وزارت مالیه- دو لایحه است یکی برای معافیت از حقوق گمرک و عوارض راه فیلم‌های سینماتوگراف که جنبه تربیتی و تعلیمی دارد تقاضا شده است که از حقوق گمرکی معاف شود و یک لایحه دیگری هم هست برای اعتبار هشتاد لیره که مزید شود بر اعتبار سابقی که برای ضرابخانه و طبع اسکناس و خرید ماشین آلات ضرابخانه شده بود چون لیره ترقی کرده و ماشین آلات لازم بود وارد شود هشتاد هزار تومان اینجا تقاضا شده است تقدیم می‌شود.

۹- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- اگر موافقت می فرمائید جلسه را ختم کنیم.

جلسه آینده یکشنبه نوزدهم تیرماه سه ساعت قبل از ظهر و دستور لوایح موجوده:

(مجلس چهل دقیقه بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اجازه الحاق دولت ایران به قرارداد تعاون مالی

ماده واحده- مجلس شورای ملی قرارداد تعاون مالی مشتمل بر سی و شش ماده را که در تاریخ دوم اکتبر ۱۹۳۰ میلادی مطابق یازدهم مهرماه ۱۳۰۹ شمسی در ژنو بامضا رسیده است تصویب و بدولت اجازه می‌دهد نسخه صحه شده آنرا به دارالانشاء جامعه ملل تسلیم نماید.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اجازه الحاق دولت ایران به قرارداد بین المللی امداد اساسنامه اتحاد بین المللی امداد

ماده واحده- مجلس شورای ملی الحاق قطعی ایران را به قرارداد بین المللی امداد مشتمل بر بیست و یک ماده و همچنین به اساسنامه اتحاد بین المللی امداد مشتمل بر نوزده ماده در تاریخ دوازدهم ژویه ۱۹۲۷ میلادی مطابق با بیستم سرطان ۱۳۰۶ شمسی در ژنو به امضا رسیده تصویب و بدولت اجازه می‌دهد اسناد مصدق آنها را به دارالانشاء جامعه ملل تسلیم نماید.

اینقانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اجازه الحاق دولت ایران بمقررات بین المللی راجع بتحدید ساخت و تنظیم توزیع ادویه مخدره

ماده واحده- مجلس شورای ملی قرارداد تحدید ساخت و تنظیم توزیع ادویه مخدره را مشتمل بر سی و چهار ماده بضمیمه پروتکل امضاء و سند اختتامیه که در تاریخ ۱۳ ژویه ۱۹۳۱ مطابق با ۲۱ تیرماه ۱۳۱۰ شمسی در ژنو بامضا رسیده است تصویب و بدولت اجازه می‌دهد اسناد صحه شده آنرا بدارالانشاء جامعه تسلیم نماید.

اینقانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اجازه فروش املاک خالصه واقعه در اطراف پل زهاب برای ده نشین کردن طوایف آن حدود

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است املاک خالصه واقعه در اطراف پل زهاب را کلاً یا قطعات جزء با رعایت قوانین مربوطه و با شرط اینکه خریداران مکلف باشند در ظرف مدتی که در موقع معامله با دولت معین خواهد

شد کلیه ساختمانها و آبادیهایی را که بجهه ده نشین کردن طوایف آن حدود آماده نمایند و وسائل رعیتی را در دسترس ایشان بگذارند بفروش برساند.

هرگاه از میان طوایف مزبوره افرادی حاضر بخریداری قطعاتی از املاک مزبوره بشوند که بقدر کفاف معاش خود و خانواده آنها باشد و از میزان بذر افشان دوجفت گاو تجاوز ننماید وزارت مالیه مجاز است برحسب تقویم و بدون رعایت اصول مزایده قطعه مطلوبه را بدار طلب بفروشد و قیمت آنرا نقداً یا بوثیقه خود ملک استهلاکاً دریافت نماید.

اینقانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه چهاردهم تیرماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر