مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۱۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۶

مجلس شورای ملی ۱۴ امرداد ۱۲۸۹ نشست ۱۲۶

جلسه ۱۲۶

صورت مشروح روز شنبه سلخ شهر رجب المرجب ۱۳۲۸

مجلس دو ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر در تحت ریاست آقای ذکاءالملک تشکیل شد.

صورت مجلس سه شنبه ۲۶ را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

رئیس ـ اگر در صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید.

افتخارالواعظین ـ بلی بنده در صورت مجلس سئوالی داشتم که آن روز آن چیزی که از طرف هیئت وزراء به مجلس پیشنهاد و پذیرفته شد آیا اجرای همان قانونی بود که از مجلس گذشته بود یا اینکه این خودش یک قانون مخصوصی بود که از مجلس گذشت اگر اجرای همان قانونی بود که سابقا گذشت این اعلاناتی که کرده اند که فلان جا را تیر باران کنند.

رئیس ـ فرمایش شما اگر راجع به صورت مجلس است بفرمائید.

افتخارالواعظین ـ بلی در صورت مجلس است در صورت مجلس چه چیز پیشنهاد شده است قانون سابق است یا چیز دیگر.

رئیس ـ تامل بفرمائید اینکه میگویند اگر در مجلس ملاحظه است یعنی اگر چیزی در صورت مجلس نوشته شده که در آن روز واقع نشده یا اینکه واقع شده ولی اشتباها نوشته شده یا فلان چیز حک شده یک مسئله آن روز در اینجا مطرح شد که آقایان مسبوقند و پیشنهادی هم که در آن خصوص در مجلس شد و رأی گرفته شد در اینجا نوشته شده است حالا شما اگر ایرادی و نظری دارید باید بفرمائید آن چیزی که نوشته شده با آنچه گذشته است مطابق نیست یا آنکه به طور صریح نوشته نشده است.

حاجی سید ابراهیم ـ راجع به صورت مجلس عرضی نداشتم همین قدر میخواهم عرض کنم که اینگونه مطالب راجع به صورت مجلس هست باید باید یک فکر دیگری بکنیم.

رئیس ـ آقای دکتر حیدر میرزا پیشنهاد کرده اند در خصوص انتخاب هیئت نظار خمسه و گمان میکنم این لازم به پیشنهاد نیست به جهت اینکه این مطلب چند دفعه در جزء دستور بوده است ولی مسئله اینجا است وقتی که این مطلب مطرح شد بین نمایندگان اختلاف شد که آیا مراد از قرعه متعارفی است یا چیز دیگر و مشکلاتی در طریق این نظار خمسه مطرح شد که راجع بود که آیا انتخاب این علما در قانون اساسی که نوشته شده است به اتفاق یا قرعه اختلاف شد که مقصود از این لفظ آیا ورقه کشیدن است یا رأی گرفتن چون این اختلاف آراء پیدا شد یک کمیسیونی مجلس انتخاب کرد برای حل این اختلاف و آن کمیسیون این مطلب را مطرح مذاکره خود قرار داده و به مجلس راپورت دادند و خواندند و آن راپورت در مجلس مطرح مذاکره شد بعد یک مسئله دیگری به میان آمد و اهم بود به عبارت آخری وزراء به مجلس آمدند و پروگرام خودشان را آوردند بعد دیگر وقت نشد البته این مطلب همان طور در دستور مجلس است این مذاکرات را تمام میکنیم و معلوم میکنیم و این انتخاب از چه قرار است بعد انتخاب خواهد شد حالا این گفتگو شد در دستور مجلس بوده است و باز هم هست خواهش میکنم از آقایان وکلا که رأی خودشان را بگویند حالا باز هم اگر میل دارند راپورت خوانده شود بفرمایند.

محمد هاشم میرزا ـ از اول این یک اشکال علمی نبود و بعد از انی که به کمیسیون رجوع شد و راپورت داد بعد از مذاکرات معلوم شد که فقط نظریات مختلف بوده است کمیسیون هم یک عقیده را اظهار کرده بود که هیچ ممکن نبود قبول شود و هر قدر هم در این خصوص مذاکره شود گمان نمیکنم فایده داشته باشد عقیده ام این است که اگر خیال نتیجه گرفتن دارید اول رأی گرفته شود شاید اتفاق آراء دوباره آنها حاصل شود یا درباره بعضی از آنها آن وقت برای شعبه شان قرعه کشیده شده معین شوند والّا اگر بنا به اشکالی باشد بنده میتوانم سیصد اشکال منطقی از برای آن بتراشم نبایست برای هر اشکالی وقت مجلس را تلف کرد.

رئیس ـ صحیح است بنده عرض کردم که راپورت کمیسیون قبول شد عرض کردم اختلاف نظری بود حل شد یعنی کمیسیون هم چیزی اظهار کرده است ولی معین نشده که مجلس با آن کمیسیون موافق است یا خیر؟

حاج آقا ـ کمیسیون رأی خودش را اظهار کرد و در مجلس هم مذاکره شد و هر قدر در این باب مذاکره شود مکررات است پس خوب است ابتدا رأی گرفته شود شاید درباره تمام یا دو یا سه نفر اینها اتفاق حاصل شود آن وقت باقی را به قرعه معین کنند.

رئیس ـ گمان میکنم که مخالفی در این باب نیست ولی عده برای رأی گرفتن کافی نیست پس خوب است آقایان نمایندگان هر فرمایشی دارند بفرمایند تا عده کافی شود.

وکیل التجار ـ یک مقدمه دیگری بود که گویا فراموش شده است و آن دست خط آیت الله نجف بود که یک نفر را از علما معرفی کرده بودند که بنا بود تلگرافش خوانده شود و خوانده نشد و آن مقدمه این انتخاب است و من هم در انتخاب به این هیئت همراهم حالا خواهش میکنم تلگراف خوانده شود.

رئیس ـ بلی در باب آن یک نفر یک دست خط علیحده شده بود و حالا حاضر است خوانده میشود.

(آقا میرزا ابراهیم خان دست خط تلگرافی آیت الله نجف را قرائت نمود مشعر بر اینکه جناب مستطاب حاجی شیخ محمد هادی مجتهد قاینی که از جمله اخیار و وجودش در بیرجند مانند گنچ در خزانه ها مجهول است چون در قانون اساسی شرط نشده است که بیست نفر را به شرط عدم زیاده به مجلس معرفی نمایند ایشان را به مجلس مقدس معرفی مینمایند که یا در جزء پنج نفر یا اگر نمایندگان محترم صلاح بدانند که بیش از پنج نفر را برای نظارت انتخاب کنند ایشان را هم رئیس انتخاب منظور بدارند.

آقا شیخ علی ـ میخواستم عرض کنم هر چه این مسئله زودتر بگذرد بهتر است و اینکه بعضی گفتند که باید اعلم به مقتضیات وقت باشد این مطلب را گمان میکنم شرط نیست همین قدر که عالم به مقتضیات وقت باشد کافی است دیگر نباید حتما دقت کرد که اعلم باشد.

رئیس ـ اقایانی که فرمودند اعلم باشد حکم کردند که باید حتما اعلم باشد بلی اگر بتوانیم اعلم را انتخاب کنیم بهتر است.

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده میخواستم یک اشتباهی را رفع کنم لفظی که استعمال کرده اند اگر چندین سال قبل باشد که ما اطلاع از وضع موضوع له آن نداشتیم باشیم و حالا در معنای آن گفتگو کنیم و اختلاف شود که آن معنی مراد است یا آن معنی دیگر چون معنای مردا مشتبه است عیب ندارد و باید مدلل داشت که در این استعمال خاص این معنی مراد است اما چیزی را که خودمان گفتیم و وضع کردیم مثل لفظ قرعه که الان اصطلاح در میان ماست جای هیچ اشکال نیست حالا اگر من بگویم از لفظ قرعه چه میفهمید مسلم است همین معنی خاص مصطلح را میفهمند و این اشکال ندارد حالا ما چه کار داریم که در اصل لغت چه معنا دارد.

حاج آقا ـ عرض کردم در راپورت هم ذکر شده بود که در کتب عرب قرعه را استعمال در استخراج رأی به اوراق کرده اند شامل اکثریت است و اینکه میفرمایند این عبارت را آن وقتی که نوشته اند آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی نوشته اند که یک جماعتی از علمای تهران بودند و این ماده را پیشنهاد کرده اند و تصویب شد این عبارت عبارت فقهی است یک عبارت خارجی نیست یک عبارت عربی است نظر کمیسیون هم خیلی با دقت بوده است ولی عرض کردم به راپورت کمیسیون رأی بگیرند اگر مجلس تصویب کرد چه بهتر والّا به همان طور که میفرمایند به قرعه مصطلح رأی گرفته و اکثریت میشود و اینکه فرمودند قرعه به معنی اصلاحی است یعنی اوراق منتشره اگر در این معنا یک حقیقت ثانونی پیدا کرده است باید آن را تصدیق کرد ولی اگر یک لفظ عربی باشد همین طور که در سایر کتب متداول است این قدر فحص و دقت لازم ندارد.

رئیس ـ در هر صورت بنده خیلی میل دارم که امروز این رأی گرفته شود و عمل ختم شود حال منتظریم عده کافی شود.

عزالممالک ـ میخواستم همان فرمایش آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی را عرض کنم حالا اگر بخواهید رأی بگیرید حرفی ندارم ولی مقصود از قرعه معمولی است.

سید ابراهیم مدرسی ـ بنده عرض میکنم در باب اینکه مخبر کمیسیون میفرماید بنده نمیتوانم قبول کنم به جهت اینکه قرعه را برای این قرار داده اند که در کارهائی که دچار مشکلات میشوند و راه خلاصی برای آن ندارند در آنجا به قرعه آن کار را تمام میکنند و علاج را قرعه میدانند و میگویند(القرعه لکل امر مشکل)و اینکه کمیسیون راپورت داده است هیچ کس نمیتواند تصور کند و در هیچ یک از کتب لغت و منطق هم نیست و ندیدیم که به این معنی استعمال کنند حالا همان طوری که در قانون اساسی است که یا به اتفاق یا به قرعه چون معنی معنی قرعه را این طور که کمیسیون رأی داده است به گوش مردم آشنا نیست اگر مجلس میخواهد همان معنی را اختیار کند خوب است رأی گرفته شود که توضیح شود مراد از قرعه در قانون اساسی چیست ولی عقیده بنده این است که ابتدا اخذ رأی شود شاید در باره تمام این پنج نفر و اگر نشد اقلا در باره دو سه نفر از اینها اتفاق حاصل شود آن وقت در باره سایرین به قرعه یا به اکثریت هر طوریکه مجلس تصویب کرد و رأی داد رفتار شده و این مذاکرات ختم شود دیگر اینکه این معنائی که از کمیسیون راپورت داده شده است لازم است عرض کنم افراد کمیسیون هم خودشان قبول دارند که آن معنی صیحی نیست.

حاج آقا ـ من خیلی تعجب میکنم وقتی میگویند عده کافی نیتس و بعد هم گفته میشود که مذاکرات تمام شد چون عده کافی نیست باز شروع به مذاکرات میشود و در یک مطلب بی ربطی مذاکره میشود اینجا یک مجلس مباحثه نیست که من هزار دلیل برای جناب عالی بیاورم که قرعه معنیش استخراج مجهول به غیر اختیار است همین طور که در میان عرب (نساهم فکان من المدحصین) ایه قران است از هزار جای دیگر ترتیبات اقلام اینها تماما معانیش قرعه بوده است و هیچ این معنا که به دست میدهند نبوده است در کتاب ارث که میگویند باید به قرعه استخراج شود و در قضیه عبدالله این ها تمام معنای قرعه است و این معنائی را که بعضی میگویند در قران و در هیچ کتاب و لفظی نیست بنده میگویم این حرفها لازم نیست اما قرعه چیست اگر آقایان تامل بفرمایند خواهند دید که کمیسیون از روی ماخذ صحیحی اظهار عقیده کرده است و آن دلایلی را هم که ذکر کردند در این که معنای قرعه شامل اکثریت هم میشود به عقیده بنده قاطع این مذاکرات میشود این قدر این مذاکرات را پی کرده است شامل است و به این مذاکرات از عقیده خودش بر نمیگردد حالا جناب عالی یک معنی خاصی در ذهنتان جای گیر شده است باشد تزلزلی در عقیده کمیسیون پیدا نمیکند دوباره از این مذاکرات را بنده اتلاف وقت میدانم خوب است این را رأی بگیرید اگر اتفاق آراء برای تمام پیدا شد که چه بهتر والّا اقلا برای سه نفر یا دو نفر یا یک نفر اتفاق حاصل خواهد شد آن وقت از برای مابقی وقتی که ناچار شدیم به قرعه معین کنیم در تعیین معنای قرعه رأی گرفته شود هر طوری که تصویب شد معین شود بنده واسطه از اشکالی که بین مجلس و کمیسیون مورد بحث است که باید با اکثرتی آراء انتخاب شود یا به شکل دیگر انتخاب شود بیرون میرویم حالا رأی بگیرید اگر اتفاق آراء حاصل نشد درباره تمام اقلا درباره یک نفر دو نفر حاصل خواهد شد آن وقت باقی مانده را به شکل دیگر انتخاب میکنیم و مذاکره در این باب کافی است خوب است حالا رأی بگیرید.

رئیس ـ در خصوص اینکه میفرمائید رأی بگیریم شاید درباره دو سه نفر یا سه نفر اتفاق آراء حاصل شود آن وقت درباره سایرین به قرعه اکثریت رفتار بشود گمان میکنم اگر یک مرتبه اخذ رأی شود و اتفاق حاصل نشود به همان یک مرتبه نباید اکتفا کرد برای این که برای این مسئله در انتخابات نظری داریم که در مواردی که اکثریت تام معتبر است اگر در مرتبه اول اکثریت تام حاصل نشد دو مرتبه انتخاب کنیم و باز هم اگر اکثریت تام نشد دو مرتبه سوم انتخاب میشود آن وقت باز هم اکثریت تام حاصل نشد دو مرتبه رأی میگیریم اگر اتفاق حاصل نشد آن وقت باید بیائیم به شکل دیگر معین میکنیم یا به قرعه مصطلح یا اینکه اگر مجلس اکثریت را قائم مقام قرعه دانست با اکثریت انتخاب کنیم.

آقا شیخ رضا ـ اولاً از جناب حاجی آقا خواهش میکنم اوقاتشا تلخ نشود که به فرماشات ایشان اعتراض میشود آن وقت عرض میکنم که قرعه به واسطه اوراق میشود چنانچه با سایر چیزها میشود لکن چه جور اوراق تعیین یا اوراق مثل این است که اگر از بین صد گوسفند میخواهند یک عده از آنها را معین کنند علامت میگذارند روی هر گوسفندی و و آن علامتها را روی کاغذ میاورند بدون اینکه اعمال نظری در آن اوراق بشود و وقتی که اوراق را نوشتند برای هر یک از گوسفندها بدون اینکه اعمال نظری بنمایند آن وقت آن اوراق را در یکدیگر مخلوط کرده و با دست هر عده را که میخواهند بیرون بیاورند هر چه بیرون آمد همان است و حرفی هم ندارند به جهت اینکه این به طور بخت و اتفاق است و یا اینکه این طریق از سایر طرق سهلتر است معنی قرعه این است ولی در اینجا که میگوئیم اگر اتفاق حاصل نشد باید به قرعه معین شود معنی قرعه این است که در اوراق اسامی این عده که معرفی شده اند مینویسند و یک نفر پنج ورقه را استخراج مینماید و فلان آدم فلان آدم برای نظارت معین میشوند معنی اکثریت این است هر یک از نمایندگان به هر ملاحظه که در نظر دارد یا خودش شناخته است که این مجتهد است و عالم به مقتضیات وقت است یا مثلاً اعلم است از روی اعمال نظر و وقت اسم پنج نفر را بنویسد آن وقت اینجا که خوانده میشود میبینیم که در یک عده اکثریت هست یا نیست و این را قرعه نمیشود گفت افکار کثیره به هر طرف که متوجه شد آن را قرعه نمیگویند اشتباه فرمودند ترجیح نظر اکثر بر اقل قرعه نیست زیرا که بنابراین اجماع را هم میشود قرعه گفت و حال اینکه این معنی قرعه نیست وقتی که میخواهیم به طور اتفاق جمعی را انتخاب نمائیم آن وقت اکثریت را از آن جهت مفید میدانیم که شاید نزدیکتر باشد به واقع و از این روز آراء اکثر را مناط اعتبار میدانیم پس این معنی قرعه نیست و اما مسئله اینکه اینجا سه دفعه یا دو دفعه قرعه بکشند چون این مسئله در قانون اساسی نوشته شده است و در هیچ یک از قوانین قیاسی هم صحیح نیست باید پس از آن که اول یک مرتبه رأی گرفتیم و اتفاق حاصل نشد آن وقت قرعه بکشیم و اما اینکه این آقایان را به عنوان اجتهار معرفی کرده اند بنده که اغلب آنها را به اجتهاد نمیپذیرم و مخالفم و هر کس که با عقیده من همراه است از اوست که اظهار نماید.

بهجت ـ عرض میکنم ما در اینجا دو لفظ داریم اتفاق و قرعه اما اتفاق اینکه گفته میشود اگر در مرتبه اول حاصل نشد باید تکرار شود اینکه ممکن نیست اگر من بگویم یک کسی منزل من آمده معلوم میشود یک دفعه آمده است نه دو دفعه اما معنای قرعه لازم است شرحی عرض کنم معنی قرعه را به استخراج باید دانست یا اکثریت اگر اکثریت بدانیم یک معنی غلطی خواهد بود زیرا قرعه استخراج رأی است یک مرتبه چه یک نفر استخراج شود چه بیشتر از یک نفر با استخراج یک چیزهائی است که یک نفر مینویسد اما اینکه آقای آقا شیخ ابراهیم زنجانی فرمودند که معنی قرعه در دوسال پیش نوشته شده است و مقصود از آن همین معنای معمولی است در سابق هم بنده عرض کردم که در نظامنامه انتخابات معنی قرعه معین شده است بنده تمنا میکنم آن را بیورند و بخوانند تا معلوم شود یکی دیگر اتفاق آراء را که میگویند در اول اگر حاصل نشد باید تکرار کرد آن وقت اگر نشد با اکثریت انتخاب شود این مخالف قوانین مشروطیت خواهد بود زیرا لازم می آید که ما اکثریت را مغلوب اقلیت قرار بدهیم و قرعه را هم برای همین قرار داده اند که اکثریت را مغلوب اقل ننمایند و اینکه نوشته شده است بالاتفاق یا به قرعه یعنی اگر اتفاق آراء حاصل نشد به قرعه معین نمایند به جهت اینکه مادامی که اتفاق ممکن است دیگر قرعه لازم نیست پس اکثریت استخراج آراء است قرعه این است ولی قرعه را به حسب لغت یک معنائی است که ممکن است به طورهای دیگر بشود و اما اینکه گفته میشود آقای اخوند نوشته اند با اکثریت پس معلوم میشود که ایشان معنی قرعه را استخراج آراء فهمیده اند بنده عرض میکنم البته آقای اخوند قانون اساسی را مکرر دیده اند و با ملاحظه قانون اساسی این فرمایش را کرده اند و مراد از قرعه را اکثریت ندانسته اند به جهت اینکه قرعه در دو وقت باید کشیده شود یکی در موقعی که اختلاف آراء باشد و یکی هم در صورتی که اکثریت تامی نباشد آن وقت اسم ها را مینویسند و بیرون میاورند در صورتی که اتفاق آراء حاصل نشود و منجر شود به اینکه به طور کمک استخراج کنیم این مخالف مشروطیت است و گمان میکنم که این را نمایندگان و هر کس که با من هم عقیده باشد تصویب نماید.

کاشف ـ بنده خیلی متاسفم از اینکه به مباحثات الفاظ و چیزهائی که از بدیهیات است وقت خودمان را تلف میکنیم این مذاکرات مکرر شده بود باز هم دو ساعت است که وقت خودمان را الان دو ساعت میشود که صرف آن مکررات کرده ایم و در حالی که معنی لفظ قرعه معین است ما میخواهیم بر خلاف آن تفسیر و توجیه کنیم پریروز در خارج یک قراری دادیم و کسانی که اطلاع به احوال این بیست نفر دارند تصدیق کردند که از هر جائی یک نفر را انتخای نمایند مثل اینکه از نجف اشرف یک نفر را معین کردند از خراسان یک نفر و از اصفهان یک نفر و همین طور سایر جاها و هیچ مانع و ایرادی هم در این ترتیب نبود فقط یک نظری آن روز در این خصوص بود و آن این بود که این آقایان تماما البته عالم به مقتضیات وقت هستند ولی بین آنها هم بعضی هستند که بالنسبه اعلمند و باید رعایت آنها را کرد که حتی الامکان آنها را انتخاب کنیم اختلاف دیگری نبوده و با این تفصیل که هیچ اختلافی نبوده است نمیدانم چرا ما این مباحثات را میکنیم و وقت خودمان را تضییع میکنیم و بنده یقین داشتم که اکثر در این خصوص همراهند و مخالفی نیست و همین طوری که عرض شد پنج نفر را قبول کردند که انتخاب نمایند حالیه دیگر مباحثه کردن بیش از این به عقیده بنده صورتی ندارد اگر صلاح میدانید ابتدا رأی بگیرید به راپورت کمیسیون که مراد قرعه معین شود با اینکه میدانم لازم به رأی گرفتن نیست و معنی آن واضح است و اگر چنانچه صلاح میدانید اول رأی بگیرید شاید اتفاق آراء حاصل بشود اگر نشد آن وقت به قرعه یا به اکثریت هر طوری که مجلس تصویب نمود رأی گرفته شود.

رئیس ـ بنده امروز وقتی که مجلس منعقد شد به امید این بودم که عده کافی میشود و از این مذاکره چند روزه نتیجه خواهیم گرفت حالا میبینم که هر قدر تامل میکنیم عده کافی نمیشود.

کاشف ـ بعضی ها در بیرون هستند بفرستید بیایند عده کافی میشود.

رئیس ـ بنده نمیدانم اگر هستند خیر کنید بیایند.

وکیل التجار ـ بنده چون احاطه در عبارت و معنای لغوی و اصطلاحی کلمه قرعه ندارم اظهاری نمیکنم ولی همین طوری که گفته شد اگر راجع به سابقه است درست در اکثریت هم آن را استعمال کرده ایم اینکه جای اشکال نیست ولی یک مطلب دیگری که میخواستم خاطر آقایان را متوجه آن کنم این است که ما لفظی که در آن اشکالی برای ما پیدا میشود و چند معنا برای آن هست باید متوجه به یک معنائی شویم که فایده اش برای ما بهتر باشد و در اینجا هم حتی الامکان اگر یک معنائی را قبول کنیم که از آن معنی اخذ رأی با اکثریت مفهوم شود ولی معنائی باشد که غلط نباشد و این معنائی که اصطلاحا برای لفظ قرعه است اگر ما بخواهیم به آن ترتیب رفتار کنیم نمیتوانیم نتیجه را که مطلوب باشد بگیریم اگر چه تمام این بیست نفر را که معرفی کرده اند در تمام عالم و عارف به مقتضیات وقت هستند ولی در اول توجه نظر هیچ کس نمیتواند انکار کند که البته در بین این بیست نفر تفاوتی هست مثل اینکه این تفاوت را بین ۱۰ نفر یا ۱۰۰ نفر یا ۱۰۰۰ نفر هم میتوانیم حاصل کنیم که در بین آنها لابد یکی عالم تر از دیگری است پس اگر ما بخواهیم رجوع کنیم به آن اصطلاحی که گفته شد و به آن قسم عمل کنیم ممکن است آن یک ادمی که بالنسبه از سایرین اعلم است از دست ما برود و به این جهت یک چیز بزرگی از ما کم میشود که آن کسی را که اعلم بوده است از دست داده ایم در صورتی که وجودش از برای ما خیلی مفید بوده است و میتوانیم از معلوماتش استفاده کنیم پس در صورتی که به فرمایش آقایان معنای لغوی قرعه طوری نیست که میشود اکثریت را هم شامل باشد خوب است که مراد از قرعه را در اینجا اکثریت بگیریم برای اینکه این معنی برای ما فایده اش از سایر معانی بهتر است اما در خصوص اینکه اتفاق آراء در مرتبه اول باید حاصل شود یا اینکه دو مرتبه و سه مرتبه رأی گرفته شود عقیده بنده این است که توضیح و تصریح نشده ما باید آن طوری که معلوم ما است در این موارد رفتار کنیم و برای این مورد یا موارد دیگری را نظائر دایم مثل اینکه در انتخاباتی که اکثریت تام شرط است معمول ما این است که تا سه مرتبه رأی گرفته میشود در مرتبه سوم اگر اکثریت تام حاصل نشد با اکثریت نسبی اکتفا میکنیم پس این معمول به ما است و باید در مرتبه سوم قرعه کشیده شود یا با اکثریت تام انتخاب شوند اگر بخواهیم بر خلاف آن رفتار کنیم خلاف معمول خواهد بود.

آقا محمد ـ بنده عرض میکنم این مذاکرات در تعیین مراد از کلمه قرعه بیشتر اسباب تعویق شده است به عقیده بنده چون این دست خط از آقایان علما رسیده است و البته به نظر ایشان چیزی رسیده است که این طور نوشته اند خوب است تلگرافی بشود از طرف مجلس به آیت الله آقای اخوند که در قانون اساسی نوشته شده است که این ۵ نفر باید به اتفاق آراء به قرعه معین شود و در دست خط شما ذکر شده است که با اکثریت یا به قرعه مقصود از این که در اینجا نوشته اید چیست و معنای قرعه را چه میدانید آن وقت هر قسمی که جواب دادند معمول میشود.

رئیس ـ عرض کنم اولاً اگر این فرمایش را برای تعویق میفرمائید که پیش از این تعویق در این باب نشود دیگر پیش از این تعویق نخواهد شد به جهت اینکه مذاکرات به طور کافی شده است حالا یک رأی گرفتن لازم است و امروز عقیده بنده این است که ظاهرا اکثریت حاصل نخواهد شد یعنی عده برای اخذ رأی کافی نمیشود که رأی بگیریم و این موضوع را ختم کنیم ولی در جلسه اول جلسه که عده برای رأی کافی شود این انتخابات را میکنیم اما در باب سئوال از آقای اخوند گمان میکنم که این هم ضرورت نداشته باشد به جهت اینکه یک چیزی که در قانون اساسی نوشته شده است و بین نمایندگان در آن خصوص اختلاف نظر پیدا میشود حل آن مخصوص به مجلس شورای ملی است که تفسیر اصول قوانین اساسی نیست و اینکه به ایشان اطلاع بدهیم اگر برای این است که رأی ایشان را هم بدانیم و رأی ایشان قوتی به آراء نمایندگان بدهد ممکن است ولی طور دیگر ممکن نیست حالا هم گمان میکنم که مذاکرات کافی است چون عده امروز برای اخذ رأی کافی نیست میگذاریم از برای جلسه که عده کافی حاضر شوند ولی همین قدر از آقایان خواهش میشود که آقایان را که در نظر داشته باشند که در جلسه دیگری که باید رأی گرفته شود انتخاب کنیم داخل مذاکرات نشویم فقط رأی بگیریم و باید در دو چیز رأی گرفت یکی اینکه معنای قرعه را همان طور که در راپورت ذکر شده است و رأی بگیریم که مراد قره مصطلح است یا اکثریت را هم شامل میشود آن وقت اگر امر دائر شد بین اتفاق و قرعه مصطلح رأی میگیریم در اینکه در اول دفعه اگر اتفاق آراء حاصل نشد به همان اکتفا میشود یا اینکه باید دو مرتبه یا سه مرتبه رأی گرفت آن وقت اگر اتفاق آراء حاصل نشد به قرعه معین میشوند حالا هم که عده چنانچه عرض کردم برای اخذ رأی کافی نیست که این موضوع را امروز ختم کنیم و در موضوع دیگر هم هر قدر مذاکره شود گمان نمیکنم ثمری داشته باشد.

معزز الملک ـ به عقیده بنده مجلس شورای ملی میتاند داخل یک موضوع دیگری شود و آن این است که در قانون اساسی نوشته شده است که عده وقتی برای اخذ رأی کافی است که سه ربع از اعضاء در مجلس حضور داشته باشند این مسئله را باید مجلس شورای ملی حل نماید که مراد از اعضاء اشخاصی هستند که در تهران حضور دارند یا اینکه اشخاصی هم که مرخصی گرفته اند محسوب میشوند یعنی باید سه ربع از پنجاه و پنج نفر نمایندگان حاضر در تهران رأی بگیریم و آن وقت از کسانی که مرخصی گرفته اند استمزاج حاصل کنیم و آنها تصویب نمایند اکثریت حاصل نخواهد شد یا اینکه رأی آنها در مدت غیبت ساقط است به عقیده بنده این مسئله اگر حل شود خیلی کار آسان میشود و دیگر این طور دچار اشکال نمیشویم که الان مدتی است وقت مجلس را به همین جهت تلف کرده ایم و همین طور رأی در خصوص تعیین مراد از قرعه و اتفاق آراء و انتخاب هیئت نظار به جلسه آتیه موکول گردید خوب است آقایان نمایندگان اذهان خودشان را مستعد کنند که در آن جلسه در این خصوص نیز مذاکره شده رأی گرفته شود این تکلیف توضیح بشود.

رئیس ـ در هر صورت داخل شدن در مذاکره دیگری ضرری ندارد ولیکن هیچ نتیجه حاصل نخواهد شد.

ارباب کیخسرو ـ بنده در لفظ قرعه حرف ندارم بنده اگر چه در عربیت ربطی ندارم ولی قانون اساسی ما به فارسی نوشته شده است و در اصل ۶ و ۷ قانون اساسی و اصل ۲ متمم اکثریت آراء و اتفاق و قرعه هر سه ذکر شده است پس ما نمیتوانیم مراد از قرعه که در این جا نوشته اند همان معنی مصطلح است.

صنیع الدوله ـ بنده همین قدر عرض میکنم که مدتی از آن زمانی که از این قانون وضع شده است نگذشته و یک عده از همان اشخاصی که در زمان وضع این قانون در آن وقت بودند الان تشریف دارند و میدانند که وقتی که رسیدند به این اصل آقایان اظهار نمودند اگر ما این را بگذاریم به انتخاب با اکثریت تام این یک وهنی است برای آن هیئت نظار از این جهت انتخاب این عده یا باید به اتفاق آراء بشود یا به قرعه که اگر به اتفاق نشد اظهار رأی درباره یکی از آنهائی که معرفی شده اند نشود.

محمد هاشم میرزا ـ چون دیگر نباید مذاکره شود عرضی ندارم ولی یک اشتباهی در آنجا شده است که لازم نیست عرض کنم اینکه گفتند چون آقایان دست خط کرده اند با اکثریت یا به قرعه پس خوب است از ابشان سئوال شود مراد از قرعه و اکثریت چیست بنده عقیده ام این است که لازم نیست به واسطه این که در دست خط آقایان تصریح شده که به موجب اصل ۲ قانون اساسی و در این تصریح شده است که بالاتفاق یا به حکم قرعه دیگر محتاج به این نیست که ما از آنجا سئوال کنیم و توضیح بخواهیم و اما این موضوعی را که میفرمایند که مراد از قرعه اکثریت است بنده میخواهم بپرسم اگر امدید و انتخاب کردید نه اتفاق حاصل شد نه اکثریت تام تساوی آراء شد در آنجا چه خواهید کرد ناچار باید به قرعه مصطلح معین نمائید پس معلوم میشود مراد از کلمه قرعه در اینجا همام معنی حاصل است که معمول به ما است.

رئیس ـ عده هم کافی شد برای رأی گرفتن حالا رأی میگیریم و تکلیف معلوم میشود.

سید نصر الله ـ ما سه چیز در اینجا داریم اتفاق آراء اکثریت تام قرعه اینها در عوض یک دیگرند و اگر اقایانی که اشکالات میفرمایند تامل بکنند میبینند که قرعه و اکثریت حال اصل و فرع را دارد اکثریت فع قرعه است و ما نمیتوانیم طوری آن را معنی کنیم که شامل اکثریت هم بشود و همان طوری که آقای صنیع الدوله فرمودند وقتی که این اصل را مینوشتیم آقایان ملاحظه کردند که اگر ما این انتخاب را با اکثریت آراء قرار بدهیم آن عده که این نفر را رد میکنند یعنی اسم ایشان را نمینویسند یک وهنی برای این ۵ نفر میشود این بود که پس از مذاکرات زیاد آمدند و گفتند این انتخاب بالاتفاق باشد یا به حکم قرعه که انگشت رد به سینه هیچ یک از آقایان گذاشته نشود حالا این را که آقای اخوند نوشتند بنده گمان میکنم که بر ایشان هم این نکته پوشیدهنیست ولی چون میدانند که اتفاق آراء حاصل نشد با اکثریت آراء یا به قرعه نوشتند که به قدر امکان نتیجه مطلوب حاصل شود و آنچه اعتقاد من است این است که بعد از انی که مایوس شدید از اینکه اتفاق آراء حاصل شود ناچار باید با اکثریت انتخاب نمائیم به واسطه اینکه معمول ما این است و با اکثریت هم اگر باشد باز تا یک اندازه ممکن است یک نتیجه مطلوبی بگیریم و باید رأی بدهیم که اکثریت قائم مقام قرعه است والّا نمیشود قرعه را طوری بنا کرد که شامل اکثریت هم باشد به جهت اینکه معنای قرعه یقین است که فقط مبنی به بخت و اتفاق باشد و مسبوق به اراده شاعر و موبدی نباشد ولی حالا ما که در این کار وارد شدیم اولاً رجوع میکنم به اتفاق آراء اگر حاصل شد چه بهتر و اگر نشد رأی بدهیم که اکثریت قائم مقام قرعه باشد و این قدر مذاکره را هم صلاح نمیدانم به جهت اینکه جزء اتلاف وقت نتیجه دیگری ندارد اول رأی بگیرید اگر اتفاق شد که فبها والّا رأی میدهیم که اکثریت قائم مقام قرعه باشد و با اکثریت آراء انتخاب میکنیم تأخیر این انتخاب را هم بیش از این بنده صلاح نمیدانم.

رئیس ـ گویا آقای حاج آقا یک پیشنهادی کرده اند که اول رأی بگیریم اگر اتفاق حاصل نشد آن وقت در کلیه قرعه مذاکره کرده رأی بگیریم و گویا مجلس که با این رأی موافقت داشته باشد.(اکثر تصدیق کردند.)

آقا شیخ محمد حسین یزدی ـ این مسئله که مکرر مذاکره میشود که اگر مراد از قرعه را اکثریت بگیریم بهتر است بنده این عقیده را ندارم به جهت اینکه این اقایانی که به مجلس معرفی شده اند تمام دارای شرایط مقرره در قانون اساسی هستند و همه خوب اند و مشروطه خواهند و اگر به قرعه معین شود به هر کدام از ایشان که بیفتد نتیجه مطلوبه حاصل میشود والّا اگر این طرزها بخواهیم در کلمه قرعه مذاکره بکنیم یا اینکه از آقایان نجف سئوال نمائیم یک سال بلکه تا آخر این دوره طول خواهد کشید آقایان بلاد هم مختلفتند به جهت اینکه بعضی ها شان را شاید ما نخواهیم که بیایند به جهت اینکه وجودشان در آنجا اهمیت دارد و اگر در آنجا نباشد شاید تولید بعضی از محضورات بشود و بعضی ها هم شاید خودشان مایل به آمدن نباشند پس عقیده من این است اگر رأی گرفتیم و اتفاق حاصل نشد و ناچار شدیم که به قرعه معین کنیم چون در قانون اساسی نوشته نشده است که عددی را که مجلس معین میکند زائد به ره نباید باشد ممکن است که ماده یا هشت نفر را به قرعه معین کنیم که اگر چند نفری به واسطه محظوراتی که داشتند نتوانستند بیایند لااقل ۵ نفری برای ما باقی بماند اما مسئله اکثریت عقیده ام این است که خیلی خوب ممکن است از عبارت بیرون بیاوریم و جواب اعتراضات را هم میشود داد.

رئیس ـ اینکه میفرمائید زائد بر ۵ نفر را به قرعه معین کنیم بسته به رأی مجلس است اگر تصویب نماید چه ضرر دارد.

وکیل التجار ـ این فرمایش ایشان اشکالی ندارد و محتاج به این نیست که بیش از ۵ نفر را به قرعه معین کنیم یا اول ۵ نفر را معین میکنیم و اطلاع میدهیم بعد هر کدام که نتوانستند بیایند و نیامدند عوض آنها را ثانیاً به قرعه معین میکنیم.

رئیس ـ حالا چون عده کافی است برای اینکه بیش از این تعویق نشود شروع به انتخاب میکنیم ابتدا یک مرتبه رأی گرفته میشود شاید اتفاق آراء حاصل شود.

آقا شیخ محمد حسین یزدی ـ حالا که میخواهید انتخاب کنید لازم است این را عرض کنم آقا میرزا محمد بهبهانی حتما باید در این انتخاب باشد اگر نباشد به مجلس بر میخورد.

وکیل التجار ـ حتما که نمیشود.

(ورقه رأی توزیع و اخذ شده آقایان آقا سید محمد باقر ادیب و حاجی شیخ الرئیس و آقا سید جلیل به قرعه برای استخراج آراء معین شدند.)

عده اوراق ۵۹

(گفته شد برای اخذ رأی کافی نبوده به واسطه اینکه ۳ ربع از اعضاء حضور نداشتند بعد از احصا معلوم شد عده کافی نبوده.)

رئیس ـ چون عده برای اخذ رأی کفی نبوده این آراء باطل است.

شیخ حسین ـ خوب است همین اوراق را بفرمائید بخوانند برای اینکه یک مظنه به دست می آید که اتفاق آراء حاصل میشود یا خیر و شاید طوری شود که در مرتبه دیگر که انتخاب میشود به اتفاق انتخاب شوند.

رئیس ـ بعد از انی که آراء باطل شد دیگر نمیشود خواند.(اگر تصدیق کردند و اوراق توقیف شد.)

حاج شیخ الرئیس ـ خیلی شایسته است که درباره انتخاب هیئت نظار یک اتفاقی حاصل شود و تحصیل آن به عقیده بنده به این طور ممکن است که اگر نمایندگان محترم تصویب میفرمایند از هر شعبه دو نفری را که خودشان میدانند به اتفاق معین کنند برای تفتیش حالات و مقامات این آقایان و هر عده را که این منتخبین تصدیق کردند و پذیرفتند رأی آن دو نفر را آن شعبه که آنها را معین نموده رأی خود میدانند و قبول کنند و رأی بدهند به این ترتیب اگر عمل بشود به عقیده بنده ممکن است یک اتفاقی حاصل شود.

رئیس ـ در هر موردی بهتر این است که نمایندگان مطالبی را که باید در مجلس مطرح شود مذاکره کرده تبادل افکار نمایند خصوص در این مسئله که خیلی لازم است.

وکیل الرعایا ـ بنده تعجب دارم از این اختلافاتی که میبینم و آن این است که قانون اساسی ما را به لسان قوم که اکثرشان مثل بنده اند نوشته اند و خیلی واضح است مثل اینکه آقای صنیع الدوله معنی قرعه را فرمودند و همان است که گفتند و گمان نمیکنم که اگر به قرعه معمولی معین شود نتیجه مطلوب به دست بیاید به جهت اینکه تعیین این اشخاص را ما به دست صرافان بهتر از خودمان که آنها چون بصیر هستند بیست نفر اشخاص را که شایسته و دارای شرایط معتبره میدانند به مجلس معرفی نمیند آن وقت مجلس از بین آنها پنج نفر را انتخاب نمایند و با این ترتیب آن مغبونی را که بعضیها تصور میکنند بنده تصور نمیکنم برای اینکه این در حقیقت دو مرتبه انتخاب شده است و تمام اینها هم اشخای هستند که شرایط معتبره در آنها جمع است دیگر اینکه در یک همچو وقتی که مدتی است وقت مجلس را صرف این مذاکرات کرده ایم که بعد از انی که مذاکرات را کافی دانستیم و میخواهیم انتخاب نمائیم مدتی است معطلیم که عده کافی شود و یا چسبیده ایم به اینکه باید سه ربع از اعضاء که حاضرند و مرخصی گرفته اند حاضر شوند تا عده برای آنها رأی کافی شود بنده یک همچو چیزی را هیچ درست نمیدانم که به واسطه آن مجلس را معطل کنیم معنی حضار که در قانون اساسی است یعنی سه ربع از آن اشخاصی که در پایتخت یعنی تهران حاضرند والّا کسی که مرخصی گرفته و به اصفهان رفته است چه طور میشود او را جزء حضار محسوب نمود این معانی را نمیدانم کی به قانون اساس میچسباند و وقت ما را تلف میکند دیگر اینکه این طور که ما مذاکرات میکنیم گویا منتظریم که یک شخصی ما را بکند توی اتاقی و اوراق رأی ما را بسوزاند دودش را که ببینند آن وقت میگوید آقایان کی را انتخاب کردید آن وقت ما میگوئیم فلان و فلان را دادید معلوم نیست که ما با این مذاکرات خیال ختم این مطلب را داشته باشیم این قدر مذاکرات کردن لازم نیست عبارت قانون اساسی فارسی نوشته شده و واضح است رأی بگیرید اگر اتفاق حاصل نشد به قرعه معین کنید.

رئیس ـ این که در خصوص قرعه فرمودید این مسلم است که ما هر قدر مذاکره کنیم اتفاق آراء حاصل نخواهد شد و خواهش میکنم در جلسه دیگر که دو مرتبه آمدند بر این مطلب دیگر داخل نشوند و فورا شروع به کار کرده انتخاب کنیم اگر اتفاق آراء حاصل شد که فبها والّا به قرعه یا با اکثریت هر طور که مجلس رأی داده عمل را ختم کنیم اما در مسئله که فرمودند که باید سه ربع از اعضاء حاضره در تهران حاضر شوند تا اینکه عده کافی شود و اشخاصی که مرخصی گرفته اند از حضار محسوب نمیشوند این طور نمیشود به واسطه اینکه فرض بفرمائید تمام وکلا مرخصی گرفتند و رفتند فقط ۱۵ نفر باقی مانده آن وقت با سه ربع ۱۵ نفر چه طور میشود انتخاب کرد در قانون اساسی هم که همچو چیزی معلوم نیست نوشته شده باشد.

ارباب کیخسرو ـ اینکه فرمودند در قانون اساسی همچو چیزی نیست که سه ربع از اعضاء مجلس باید برای اخذ رأی حاضر باشند اینجا در اصل ۷ قانون اساسی مینویسد که هنگام تحصیل رأی ۳ ربع از اعضاء باید حاضر بوده و اکثریت آراء وقتی حاصل میشود که بیش از نصف حضار مجلس رأی بدهند و در صورتی که در قانون اساسی تصریح شده است دیگر ما چه طور میتوانیم بر خلاف آن عمل کنیم دیگر آنکه همین طور که فرمودید خوب است تاکید شود جلسه دیگر را همین که عده کافی شد شروع به انتخاب کنیم و دیگر داخل مذاکرت نشویم.

رئیس ـ در باب حضور سه ربع از اعضاء اینکه فرمودید معلوم شد حق به جانب بنده بود که گفتم همچو چیزی نمیشود و در قانون اساسی هم نباید نوشته شده باشد در خصوص انتخاب هم همان طوری که در جلسه دیگر همین که عده کافی شد فورا شروع به انتخاب میشود و دیگر داخل مذاکرات نخواهیم شد دستور جلسه آتیه هم همان دستور سابق است.

(رئیس حرکت کرد و نیم ساعت قبل از ظهر مجلس ختم شد.)