مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۴

مذاکرات مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۴

مشروح مذاكرات مجلس شورای ملى، دوره ‏۲۴

جلسه: ۸۴

صورت مشروح مذاکرت مجلس شورای ملی روز شنبه چهاردهم اسفند ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

فهرست مطالب:

۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

۲ - ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور

۳ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه.

مجلس ساعت ۸ بعدازظهر به ریاست آقای دکتر حسین خطیبی (نائب‌رئیس) تشکل شد

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱ - قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس - اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

آقایان: آستانه‌ای - اجاق - اخباری - اردلان - الداغی - اهری - تدین - تقی‌زاده - جباری - سعادت قدست‌نیا -دکتر سعید - کریم بخش‌سعیدی - شادلو - شریفی - دکتر شیروانی - حسین غضنفری - غلامرضا غضنفری - دکتر فیروزآبادی - قراچورلو - قریشی - قوامی - مهرزاد - دکتر نصیری - میرعرب - سیدی - آشوریان - یاسینی.
بانوان: اباصلتی - جهانبانی - صنیع.

- ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور

۲ - ادامه مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور.

نائب‌رئیس - وارد دستور می‌شویم مذاکره در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور ادامه دارد آقای معینی‌چاغروند تشریف بیاورید.

معینی‌چاغروند - همکاران محترم درباره تمرکز و تقسیم امکانات در سراسر کشور مطالب مبسوطی ایراد فرمودند بنده یک نکته‌ای که باز به موضوع عدم‌تمرکز ارتباط مستقیم دارد به استحضار می‌رسانم که مورد اول راجع به مراحل مختلف قانون استخدام کشوری است با این توضیح که پس از گذشت چندین سال هنوز تکلیف اکثر مستخدمین دولت و شهرداری‌ها از لحاظ مرحله دوم قانون استخدام روشن نشده و این جمع کثیر در بلاتکلیفی روزشماری می‌کنند بنده می‌خواهم عرض کنم حال که معتقد هستم که مسئله تمرکز امور در یک جا موجب کندی پیشرفت کارها و اتلاف وقت و هزاران نگرانی‌های جنبی دیگر می‌شود چرا اختیارات اجرایی قانون استخدام را در همه زمینه‌ها به سازمان‌های اجرایی مختلف در شهرستان‌ها و استان‌ها نمی‌دهید که هر یک از سازمان‌های اجرایی بتوانند نسبت به کارمندان خود تصمیم بگیرند و وضع آنها را روشن کنند و سازمان امور استخدامی کشور به عنوان ستاد راهنمایی اشکالات احتمالی را بررسی و شهرستان‌ها را در جریان راه صحیح قرار دهد - همچنین است در مورد فوق‌العاده خارج از مرکز مسخدمین دولت - که بدون تردید سازمان‌های اجرایی هر محل در چهارچوب امکانات و اعتبارات پرسنلی می‌تواند در اسرع وقت وظیفه مربوط خودشان را انجام دهند (صحیح است).

اشکال دیگری که باز در مورد ناهماهنگی حقوق و مزایای کارمندان دولت به چشم می‌خورد مسئله اختلاف حقوق و مزایا در سازمان‌های مختلف است که متأسفانه اخیراً حتی بین کارمندان یک وزارتخانه نیز تسری پیدا نموده و موجبات نگرانی‌هایی را فراهم می‌نماید من‌باب مثال در وزارت بهداری و بهزیستی پرداخت حقوق به آقایان اطبای قدیم و جدید تفاوت فاحش دارد یک طبیب باسابقه خدمت طولانی مبلغی در حدود نصف و بلکه ثلث حقوق یک طبیب جدید در استخدام حقوق می‌گیرد و دلیل آن این است که اطبای قدیم حقوق پایه و رتبه خود را می‌گیرند و طبیب جدید عقد قرارداد به استخدام دولت درآمده است همچنین است وضع کادر آموزشی وزارت آموزش و پرورش که برای آموزگاران و دبیران فوق‌العاده‌ای پرداخت می‌شود ولی برای کادر مدیریت همان دبستان یا دوره راهنمایی که به طور قطع مسئولیت و زحمت بیشتری دارند آن فوق‌العاده داده نمی‌شود غرض بنده این است که ناهماهنگی در سطوح حقوقی بخش خصوصی مسئله‌ای است جداگانه و ناهماهنگی حقوق و مزایا در داخل دستگاه‌های دولتی و موسسات وابسته به دولت یک مسئله دیگر است که باید به آن توجه شود مثل وضع نابسامان کارمندان شهرداری‌ها که دو سال است وعده داده شده مقررات خاص آنها آماده اجرا گردیده و حتی موضوع را رسماً به همه ابلاغ کرده‌اند ولی حالا مرتباً از ولایات شکایت می‌رسد و تقاضا می‌نمایند که سازمان امور استخدامی یا امور کل شهرداری‌ها تکلیف هزاران نفر کارمند شهرداری‌های کشور را ضمن همه تذکراتی که به آنها داده می‌شود روشن کنند که از سرگردانی نجات پیدا نمایند (صحیح است) موضوع دیگر همه می‌دانیم یکی از موفقیت‌هایی بسیار درخشان ملت ایران به رهبری و تلاش و کوشش شبانه‌روزی شاهنشاه آریامهر حاکمیت تام و تمام ایران بر ذخایر و منابع نفتی مملکت بوده است که پس از یک سلسله کشمکش‌های بین‌المللی کوه‌های عظیم مشکلات از پیش پای ملت ایران برداشته شد و بالاخره تصمیم تزلزل‌ناپذیر و منطق قوی و استدلال قاطع رهبر عالیقدر مملکت مسئله غامض و پیچیده قیمت‌گذاری نفت را در اختیار صاحبان حق قرار داد و درآمد نفتی ایران از رقم چند میلیون دلار به چندین میلیارد دلار افزایش پیدا نمود که این درآمد در راه گسترش سریع برنامه‌های بنیادی و زیربنایی اقتصاد کشور سی و چهار میلیونی ایران به کار گرفته شد به نحوی که قسمت اعظم این درآمدها در مسیری که در خلال سال‌های آینده هر سال بیش از گذشته تأمین هزینه‌های مملکتی را فارغ از درآمدهای نفتی به درآمدهای صادراتی و غیرنفتی سوق دهد به کار برده شده است به این منظور که خودکفایی درآمدهای غیرنفتی چرخ‌های فعاله مملکت را کماکان به سوی هدف‌های عالی انقلاب ایران به حرکت درآورد و اقتصاد بدون تزلزل این مملکت دروازه‌های طلایی تمدن بزرگ را به روی ملت ایران بگشاید با توجه به رویدادی که دیدیم سیاست‌های پشت پرده در قیمت‌گذاری نفت به وجود آوردند و هنوز هم حاضرنیستند و نمی‌توانند از سیل خزائت طلایی که از طریق خرید و فروش نفت کشورهای صادرکننده ده‌ها سال به درآمد خود افزوده نموده‌اند به آسانی دست بردارند و در هر فرصت و موقعیت مترصدند موجبات نفوذ در سد دفاعی کشورهای صادرکننده نفت را به دست آورده با مانورهای ماهرانه باز هم نظرات آزمندانه خود را به ثمر مطلوب و موردنظر برسانند قطعاً هم دولت و مسئولان امر و هم سایر طبقات ملت ایران توجه دارند که بازی کردن با اعتبارات مملکتی چه به صورت عدم دقت و مراقبت در مصرف هزینه‌ها و چه به صورت کم‌کاری و یا نقصان بازده در مقابل سرمایه‌گذاری‌ها به هر صورت و به هر شکل گناهی است نابخشودنی و بدون تردید نمی‌تواند در شأن یک ایرانی پاک‌نهاد و شریف و وطن‌پرست و شاهدوست باشد و تردیدی نیست به کار بردن این اعتبارات که ثروت ملی مملکت است اگر در طریق صحیح و معقول و عاری از هر گونه ضایعات حتی لاقیدی و بی‌توجهی به مصرف برسد قطعاً نتایج بسیار مثبت و قابل قبول و درخشانی را برای مملکت که شامل همه ملت ایران است به بار خواهد آورد. (صحیح است)

امروز مملکت ما به نیروی کار - به تولید بیشتر - به سعی و کوشش همه افراد - به صرفه‌جویی و جلوگیری از مخارج زائد به دلسوزی و انجام امور با صحت و بی‌نظری احتیاج دارد - اعمال این روش‌های پسندیده نمونه کامل ایمان و عشق و علاقه به خدمت و پیوستگی و همبستگی واقعی به حفظ مصالح و منافع ملی و میهنی است در عین حال ممکن است افراد بی‌ایمان ناباب - منحرف و سودجو که جز ارضای هوس‌های نفسانی به هیچ عامل بازدارنده از انحرافات اعتقادی ندارند وجود داشته باشد این وظیفه دولت و دستگاه‌های مسئول برای تشخیص و تعقیب این قبیل افراد است که با مراقبت و بازرسی‌های آشکار و محرمانه به کنه‌کارها و روش‌ها پی ببرد و مجازات خاطیان را سرلوحه برنامه‌های اصلاحی خود قرار دهد تا افراد با ایمان و پاک و منزه و معتقد به مبانی دینی و اخلاقی سرخورده و بی‌تفاوت نشوند بنابراین مبارزه با هر گونه فساد به مفهوم اعم کلمه وظیفه اساسی دولت و فردفرد ملت ایران است که باید آن را از اهم وظایف ملی به شمار آورند خوشبختانه این زمینه مساعد با تشکیل حزب رستاخیز ملت ایران که به فرمان شاهنشاه پایه‌گذار وحدت و یگانگی و همبستگی در راه اعتلای نام ایران و رفاه و سعادت روزافزون ملت است هر روز به صورت بارز و چشمگیر در راه تحقق آرمان‌های ملی ایران گام برمی‌دارد و چون به خدمتگزاری و صداقت و شخصت هماهنگ‌کننده امور این پایگاه اصیل میهن اعتقاد کامل داریم، امیدواریم که حزب رستاخیز ملت ایران دولت را در برنامه‌های مبارزه با هرگونه فاسد یاری دهد و از طریق گفت و شنود در کانون‌های حزبی حقایق امر به مسئولان مملکتی چه در استان‌ها و چه در مرکز توجه داده شود بدون تردید این همبستگی‌ها در هموار نمودن راه رسیدن به کمال مطلوب و اجرای منویات مقدس شاهنشاه آریامهر نقش اساسی خواهد داشت. فقط به این نکته حساس و مهم که قطعاً مورد توجه جناب آقای دکتر آموزگار دبیرکل محترم و سایر مسئولان حزب رستاخیز ملت ایران قرار دارد باید اشاره کنم که گسترش تشکیلاتی و مشارکت روزافزون طبقات مختلف در کانون‌های حزبی و همگامی بیشتر مردم در امور مملکتی به مسئله کیفیت تشکیلاتی و طرز تفکر گردانندگان در همه سطوح بستگی دارد و این عامل مؤثر است که می‌تواند با جلب اعتماد و اعتقاد همگانی هر روز بیشتر به قوام و دوام این پایگاه مردمی به اعتلای نام ایران عزیز بیفزاید که بنده امیدوارم با طلیعه‌ای که از ثمره زحمات این دوران کوتاه به دست آمده حزب رستاخیز ملت ایران در انجام این رسالت بزرگ تاریخی هر روز بیش از پیش توفیق حاصل نماید و همچنین امیدواریم دولت خدمتگزار جناب آقای هویدا با الهام از رهنودهای شاهنشاه معظم و قاطعیتی که در ارتقای مقام والای ایران عزیز در سرلوحه برنامه‌ها مورد توجه قرار داده است شاهد موفقیت‌های بیشتر در حصول به آرمان‌های ایران عصر تمدن بزرگ باشد (احسنت - احسنت).

نایب‌ رئیس - آقای ظفری بفرمایید.

پرویز ظفری - جناب آقای رئیس، همکاران ارجمند من نخست باید در جایگاهی که ایستاده‌ام موقعیت خودم را دریابم و آن وقت بتوانم مسایلی را که در ذهنم می‌گذرد زنجیروار بگویم من بر گذرگاه تاریخ ایستاده‌ام دنیا را نگاه می‌کنم و ایران زمین را می‌بینم، ملتی نیرومند چون رودی خروشان از پیچاخم ناپیدای کوهسار زمان پیش می‌یاد، گاه خاموش و گاه پرخروش، هزاره‌ها را پشت‌سر می‌گذارد و همچنان به راه خویش ادامه می‌دهد و ما امروز در همین مسیر به طرف آن دریای بیکران هستی ملت خود در حرکتیم، مردمی نیستیم سرگشته و ره گم کرده و از چهار سوی جهان در سرزمینی نویافته و بی‌نام و نشان گرد نیامده‌ایم، اینجا ایران زمین تاریخ است و ما ملتی هستیم با فرهنگی پرشکوه و درخشان، پس می‌بایستی جایگاه خودمان را دریابیم تا در مورد آینده کشور صحبت کنیم و باید بدانیم که در چه موقعیت خطیری قرار داریم چه رسالت بزرگی را گذشته‌های پرافتخار بر دوش ما گذاشته است، کوله‌بار اندیشه‌های ارجمند بر دوش داریم و مبارزات افتخارآمیز در پیش، در طول این هزاره‌هایی که بر ما گذشته همیشه نیزه‌های بلند سربازان ما بران نبوده است، همیشه پرند نیلگون در دست سواران ایرانی سینه آهنین دشمن را نشکافته ولی اگر زمانی نیزه‌ها شکسته و شمشیرها در نیام خفته ملت ما با اندیشه نیرومند خودش موجودیتش را حفظ کرده (آفرین) به کمک سخن پارسی‌مهر به ایران را باقی گذاشته و گفته که چو ایران نباشد تن من مباد، سخن کسی است در آن آغاز هزاره‌ای که ما در پایانش زندگی می‌کنیم و قهرمانانی را که در مقابل ما زنده می‌گرداند، افتخار و آزادگی را به ملتی که در پهنه ظاهری نبرد شکست‌خورده نشان می‌دهد به او می‌گوید که از کجا آمده و به کجا باید برود رسالتمان را مشخص می‌کند، مرد دیگری بلند می‌شود چون خورشید از مشرق بلخ برمی‌آید و در مغرب قونیه فرو می‌رود می‌گوید ای برادر تو همه اندیشه‌ای، مابقی تو استخوان و ریشه‌ای. این ملت دارای اندیشه‌ای بزرگ است آنچه این ملت را نگه داشته مسئله مال و منال نیست بلکه مسئله‌ای است انسانی، فرهنگ پرشکوه انسانی خود را در آن آغاز زندگی انسان و تاریخ انسان نمایش می‌دهد مشعل فروزان انسانی در دست و درفش شکوهمند هومانی بر دوش پیش می‌رود این است که اگر ما در اینجا گرد آمده‌ایم و سخن می‌گوییم اتفاقی نیست ما در یک شرایط خاص و روشن و مشخص اینجا صحبت می‌کنیم به علت این است که رنج‌های ۱۵۰ سال تجزیه را کشیده‌ایم ولی امروز دارد حرکت به سمت آزادگی ادامه پیدا می‌کند می‌بایستی بدانیم که ملت ایران متشکل از ۳۴ میلیون تک‌تک افراد نیست، شاید سرزمین‌هایی باشد که متشکل از افراد گوناگونی است که از گوشه و کنار جهان گرد هم آمده‌اند و برای گذران زندگی اجتماع کرده‌اند ولی ما رسالت تاریخی داریم علت این است که در اینجا، این ملت مثل یک پیکر زنده که تشکیل شده از میلیون‌ها یافته‌های زنده است هر کدامشان در گروه بافت‌ها و دستگاه‌ها و اندام‌های خودشان در مجموع این بدن را حرکت می‌دهند ما نیز در موجودیت ملتمان زنده‌ایم باید وجود خود را فراموش کنیم فنا کنیم در پیکر ملتمان از نو زاده شویم. هر تصمیمی که می‌گیریم، تصمیم باشد برای همه نه برای خودمان اگر این مقدمه را به عرض می‌رسانم برای این است که بدانید برای چه برنامه‌ریزی می‌کنیم برنامه‌ریزی به دانش و بینش نیازمند است ولی بالاتر از دانش و به بینش احتیاج داریم، هر برنامه‌ای را که بخواهیم پیاده کنیم باید آن کار به خصوص را بشناسیم و آغاز و انجامش را تشخیص بدهیم و مقدماتش را آماده کنیم و عواملی را که به اجرای آن کمک می‌کند فراهم آوریم تا بهتر بتوانیم این برنامه را آغاز کنیم و به پایان برسانیم. باید بدانیم که خود این برنامه چه هست، آیا ارزش دارد که آن را اجرا کنیم یا نه و به هر حال دانش برنامه‌ریزی را در خدمت کدام برنامه‌ها بگذاریم تا بهتر باشد و اینجاست که می‌بایستی به رسالت این ملت و به موجودیت و یکپارچگی این ملت فکر کرد. درآمد این سرزمین متعلق به همه مردم این کشور است نیرومندی برای این سرزمین و این ملت هنگامی پیدا می‌شود که همه مردمی که در این سرزمین زندگی می‌کنند احساس کنند که هیچ اختلاف و تبعیضی بین آنها نیست و این یکپارچگی را خودشان احساس کنند، آن وقت است که این برنامه‌ها در جهتی خاص حرکت می‌کند برنامه‌ریزها می‌بایست به یک صلاح فوق‌العاده نیرومند یعنی اندیشه ملی مجهز باشند و نمی‌توانند افراد ساده‌ای باشند وگرنه ما می‌توانستیم از دانشگاه‌های خارج متخصص برنامه‌ریزی بیاوریم. برنامه‌ریز ایرانی باید رسالت ملت ایران را در این روزگار احساس کند و درآمد ملی و نیرومندی انسانی و تمام امکانات این کشور را و تمام آرمان‌های ملی ما را بشناسد. آن وقت برنامه‌ریزی‌ها رنگ دیگری به خود می‌گیرد و افراد به نحو دیگری به هم نگاه می‌کنند، عاشقانه کوشش می‌کنند، به یکدیگر مهر می‌ورزند و می‌دانند که موجودیتشان بسته به موجودیت دیگران است و تنها به دنیا نیامده‌اند که سر یکدیگر را کلاه بگذارند و گلیم خود را از آب بیرون بکشند بلکه باید به دیگران خدمت کنند. افتخار بر آن مرد آرمانخواهی که با مرگ خودش ادامه راه را برای ملتش آسان می‌کند (آفرین) می‌بایستی برای درک این مسئله موجودیت انسان را دقیقاً مورد توجه قرار دهیم، می‌بایستی آن ویژگی والایی که فرهنگ ما نشانه‌های بازری از آن را دارد دقیقاً بشناسیم چه از آن زمانی که کورش درفش شاهنشاهی را برافراشت و چه از آن زمان که عارفان وارسته ایران‌زمین سرود ایران دوستی خواندند در همه این زمان‌ها ما برای انسان‌ها ارج قائلیم، پس شناخت ارج انسان، اندیشه انسانی، احساس انسانی، اینها چیزهایی است که بایستی بیش از همه برای ما مورد توجه قرار بگیرد. شما بهره اندیشه را در جهان دنبال کنید، ببینید آیا چیزی خارج از آن در جهان پیدا می‌کنید، سنگی در کوه افتاده و آهن در آن است ولی از زندگی انسان هزاران سال می‌گذرد تا آن گونه که در افسانه‌ها آمده و در شاهنامه فردوسی سروده شده هوشنگ شاه ایران آهن را از دل سنگ برمی‌آورد و از آن شمشیر و تیر و داس و خیش می‌سازد. از آن شمشیر می‌سازد برای درهم شکستن اهریمن ازن آن تبر و داس و خیش می‌سازد برای این که بتواند فرهنگ انسانی را گسترش دهد بعد فرهنگ انسانی همچنان پیش می‌رود وقتی نگاه می‌کنید از آهن، فنر یک ساعت ظریف زنانه را می‌سازند که شاید اگر یک کیلوی آن را بخواهید ده‌ها میلیون تومان قیمت دارد، چه تفاوت کرده است؟ تفاوتش اندیشه‌ای است که با آن تلفیق شده. ارج اندیشه را نگه دارید، ارج انسان را که حامل اندیشه است نگه دارید هرگز مبادا که ما انسان‌ها را به خاطر پول و سرمایه قربان کنیم پس برنامه‌ریزی‌ها مسیر شخصی پیدا می‌کند. نخست گندم را تولید می‌کنند که همه بخورند و بعد مارچوبه را که مختص گروه خاصی و درآمدهای خاص است برنامه‌ریزی جهت پیدا می‌کند آن وقت ناچار هستیم در برنامه‌ریزی‌های کشور خودمان تغییرات اساسی به وجود بیاوریم آن وقت وقتی که جوان ایرانی با تمام خصوصیاتی که برآمده از قومیت ایرانی است، با ویژگی‌هایی که نتیجه هزاران سال زندگی ملت ما است با تمام برتری‌ها و فضیلت‌ها و شرافت انسانین یک چنین آدمی با همه آموخته‌های خودش صاحب بصیرت می‌شود و می‌تواند سرمایه‌گذاری کند و قدرت اندیشه خودش را در خدمت هم‌وطنش قرار دهد و آن وقت از او سند خانه یا مغازه را طلب نمی‌کنند وقتی شما سرمایه‌گذاری می‌کنید سعی کنید که در درجه اول همه جامعه ایران از آن برخوردار شود ساده است برای برنامه‌ریز که باید و پول‌هایش را در یک محل مشخص خرج کند مثلاً دبستان مجهزی را در محل معینی بسازد ولی آیا می‌توانند مسئله آموزش شصت هزار روستا را با این مدرسه تأمین کنند این بسیار ساده است اگر ما به فکر تأمین برق می‌افتادیم که آن را به چند شهر بزرگ ببریم، ولی اگر تمام ملت ایران فکر کنیم و به موجودیت ملت ایران فکر کنیم آن وقت شبکه برق را به همه جا می‌گسترانیم تا همه خانواده‌های ایرانی را دربرگیرد. آن وقت اگر بنا است ما به درمان فکر کنیم ناچار به تمام ملت ایران فکر می‌کنیم و سعی می‌کنیم امکانات درمانی را در اختیار همه مردم قرار دهیم آن وقت برنامه‌ها به طرفی سوق داده می‌شوند که همه امکانات در یک محل گرد نیاید شاید اینجا لازم باشد نکته‌ای را روشن کنم و آن بحثی است که درباره بودجه دفاعی پیش آمد بسیاری از هممکاران عزیز من در اینجا سخن گفتند سخن از ۲ درصد کم شدن بودجه نظامی بود من در اینجا می‌خواهم اعلام بکنم بودجه کشور می‌باید صددرصد دفاعی باشد (آفرین) شما اگر بهترین شمشیر برنده را داشته باشید و آن را به دست سربازی بدهید که رمق در بازو و ایمان در دل ندارد چگونه آن را به کار می‌برد؟ پس اگر ما باید حساب کنیم که امور دفاعی ما تنها منحصر به تأمین صلاح نیست بلکه آمادگی مردم و کشور نیز در جهت تقویت بنیه دفاعی کشور است همه مردم این مملکت سپاه ایزدی هستند که باید تجهیز شوند پس نگران نباشید اگر بخشی از درآمد ملی مربوط به تسلیح دفاعی نیست، نگران نباشید اگر بتوانیم آن را برای رفاه مردم مملکت صرف کنیم و اگر بتوانیم رضایت عمومی جامعه را در پهنه جامعه فراهم کنیم اگر بتوانیم آزادگی و تندرستی و زیست بهتر را در همه نقاطی پراکنده کنیم آن وقت بهترین قوای دفاعی را خواهیم داشت آن کدام کشور است که به کشور ما چپ نگاه کند آن کدام کشور است که در برابر یک ملت یکپارچه دل‌آگاه و نیرومند و خودآگاه مقاومت کند، مطمئن باشید که تمام آن بلندگوهای بیگانه خاموش خواهند شد و دوستی یران را در پهنه این جهان با جان خواهند خرید از این پس باید برنامه‌ریزی ما براساس یک برنامه‌ریزی صددرصد دفاعی باشد راه‌ها در پهنه مملکت گسترده شود تنها چند شهر بزرگ به هم متصل نشوند همه مردم مملکت باید از درآمد ملی برخوردار باشند امکانات رفاهی می‌بایست به نسبت آحاد و افراد این مملکت تقسیم بشود تنها ما نیستیم که در تهران نشسته‌ایم جلوی خانه ما مغازه‌های مختلف باشد کنار تختخوابمان تلفن باشد کوچه و خیابانمان آسفالت باشد برق موجود باشد آب را از آن سمت کوه‌های البرز بکشیم و به اینجا بیاوریم ولی همه اینها را با پولی انجام بدهیم که متعلق به همه مردم ایران است و بعد به آنها بگوییم که ما با هم برابر و برادر هستیم. در شهر تهران یا در شهرهای بزرگ دیگر حرف از خودیاری نمی‌زنیم ولی این شندرغاز پولی که در اختیار داریم که به روستا برویم هر جا که می‌رویم از آنها دعوت می‌کنیم و خود من هم این کار را می‌کنم از آنها دعوت می‌کنم که برای کارهای عمرانی خودیاری کنند اگر برق می‌خواهید بیایید خودیاری بکنید اگر آب می‌خواهید باید مشارکت داشته باشید. و دست به جیب خودتان ببرید ولی در شهر این خودیاری را از مردم نمی‌خواهیم و این چنین تقاضایی را از کسی نمی‌کنیم.

من نخست در نظر داشتم که بحثی در ارقام بودجه بکنم بعد دیدم در موقعیت‌های مختلف مسائلی را مطرح کرده‌ام که اگر گوش شنوایی بوده که امیدواریم باشد آن را شنیده، بهتر است که در موضوع کلی صحبت شود که در شأن کلیات بودجه کشور باشد. مسئولیت دولت در این زمینه بسیار سنگین است ما یک موقعیت استثنایی در پهنه کشورها و اقتصاد جهان داریم ساده نیست ۷۰ درصد کل درآمد ملی ایران در اختیار و چنگ دولت است (آفرین) با آن ۳۰ درصد هر برنامه‌ای که بخواهد اجرا بشود با ۷۰ درصد می‌شود کنترلش کرد و در مسیرهای لازم حرکت داد که به آنجایی برود که باید برود، در اینجاست که موقعیت خاصی داریم این است که ما در این شرایط وضع ویژه‌ای داریم دولت ما در شرایط خاصی می‌بایست برنامه‌ریزی کند. یک رقم جزیی در اختیارش نیست بحث چند درصد نیست. ۷۰ درصد از درآمد ملی در اختیارش هست شوخی‌بردار نیست به هر حال با یک چنین درآمد عظیمی می‌توان اقتصاد ملی را در جهت برنامه‌ها دقیقاً حرکت داد. شاید لازم باشد نکته دیگری را روشن کنم من آنچه را که در این بودجه به عنوان درآمد نفت آمده است درآمد نمی‌شناسم درآمد، ثمره کار انسان‌هاست و ثمره بازوها و مغزهای آنهاست. این درآمد نیست سرمایه ملی ما است مثل این است که شما در طول دوره جوانی زندگی خودتان کار بکنید و بخشی از آن را به حساب سپرده بگذارید و در مواقع پیری چک بکشید این ثمره کار گذشته شما است ولی روزی که چک می‌کشید آن روز آن را کسب نکرده‌اید امروز ما چگ می‌کشیم بابت آنچه که درآمد نفت است البته به خاطر آن خون‌های بسیار ریخته شده دلیران بسیاری در خاک خفته‌اند می‌بایستی قدر بدانید ساده نیست درآمد مشخص است از آن برداشت می‌کنیم ولی در پایانش باید اینقدر منابع تولیدی در مملکت ایجاد کرده باشیم که با تلفیق اندیشه و بازو راه را برای مغزها و بازوها هموار کنیم در جهت این برنامه‌ها وحدت ملی را مثل یک زنجیر ناگسستنی ایجاد کنیم برخورداری از درآمد ملی امکاناتی می‌خواهد هر شخصی که به این پهنه می‌آید نمی‌تواند هر اندازه که مایل باشد از درآمد ملی حصه‌ای ببرد می‌بایستی از شرایط خاصی برخوردار باشدد آموزش از عناصری است که به هر فرد ایرانی فرصت می‌دهد که بتواند به طرف درآمد ملی حرکت کند و سهم خودش را بگیرد. این امکان آموزشی را باید در اختیا همه بگذاریم هنوز روستاهایی هستند که فاقد مدرسه ابتدایی هستند سخن از راهنمایی و دبیرستان نمی‌گویم اگر بنا است آنها هموطن ما و هموطن دل‌آگاه ما باشند و در آینده پشت در پشت و بازو در بازو حلقه دفاع از ایران‌زمین مقدس را مستحکم بکنیم باید آموزش را به در خانه‌هایشان ببریم به آنها فرصت دهیم از این درآمد ملی بهره بگیرند و به همگان بهره برسانند در مورد سرمایه‌گذاری در این دو سه سال اخیر به یمن مبارزات درخشان آریامهر شاهنشاه هشیار ایران زمین به این منابع عظیم نفتی خودمان مالکیت کامل پیدا کردیم و توانستیم به بهای بیشتری در ازای نفت دست یابیم برنامه‌ریزی‌هایی شده من در آن وضعی نیستم که اکنون بخواهم نقاط‌ضعف این برنامه‌ریزی‌ها را بگویم ولی خرج کردن پول کار آسانی است به خصوص اگر شعور خودمان را کنار بگذاریم و به هر جای جهان برویم و هر چه دارند بخریم ولی آیا می‌توانیم آن را به کشور حمل کنیم و به مصرف برسانیم ما باید در برنامه‌ریزی‌هایمان دقت بیشتری بکنیم اگر کودکانه به آن نگاه کنیم فقط عامل خرید را می‌بینیم در هر برنامه‌ای عوامل مختلف در آن شرکت می‌کند. ما در چند بخش تنگنا داشتیم برای رفع تنگناها باید برنامه‌ریزی کنیم تأکید می‌کنم در حد نخستین تنگنا می‌توانیم برنامه بریزیم فقط می‌توانیم این تنگنا را فراتر ببریم و باید سعی کنیم که هر چه بیشتر این تنگناها فراتر برود. وگرنه ضایعات در سرمایه‌گذاری خواهیم داشت و ما چه بسیار ضایعاتی داشته‌ایم که نتیجه‌اش تشکیل کمیسیون شاهنشاهی است. من در مورد انسان ایرانی سخن می‌گفتم لازم است دو نکته را در این مورد بشکافیم شاید برنامه‌ریزان ما به آن توجه کنند یکی از آنها نرخ بهره است من در همین جایگاه و جایگاه‌های دیگری که فرصت پیش آمده آن را مطرح کرده‌ام نرخ بهره یعنی بهایی که برای خرید پول می‌دهند و چه خوب است که بیایید یک انسان آزاده را در یک کفه ترازو قرار دهیم و خونبهایش را در کفه دیگر و ببینیم در چه وضعی است این انسان را شما می‌توانید از رده‌های مختلف انتخاب کنید و در این کفه ترازو بنشانید یک کارگر ساده را که فریاد می‌کشید ۵۰ تومان پول می‌خواهد، خیلی گران شده، این کارگر در ماه چند روز کار می‌کند جمعه‌ها و تعطیلات دیگررا کسر نکنید همه ۳۰ روز را حساب کنید جمعاً می‌شود ۱۵۰۰ تومان متوسط یک خانواده ایرانی را ۵ نفر حساب کنید پس او نان‌آور خانواده‌ای ۵ نفری است که در ماه به هر کدام ۳۰۰۰ تومان می‌رسد یعنی در سال هر کدام ۳۶۰۰ تومان درآمد دارند ما طبق آمار می‌گوییم هر کدام در سال ۲۰۰۰ دلار درآمد سرانه داریم بیش از این وارد این بحث نمی‌شوم ولی این انسان که در سال هجده هزار تومان درآمد اوست اگر با نرخ ۱۸٪ بهره را حساب کنیم ۱۰۰ هزار توما خونبهای این آدم است که می‌گویید زیاد پول می‌گیرد. حال انسان آزاده‌ای را در اوج دانش و معرفت انسانی در نظر بگیرید، حقوق او در ماه ده هزار تومان و در سال ۱۲۰۰۰۰ تومان خواهد بود خونبهای این آدم با همه ارجی که به او نهاده‌ایم چقدر می‌شود؟ یک میلیون تومان با نرخ ۱۲٪ در حالی که از کار شرافتمندانه خودش نمی‌گریزد و به دلالی پناه نمی‌برد پزشک ما در طب خودش می‌نشیند و بیمار ایرانی را علاج می‌کند و به کار خودش هم افتخار می‌کند مهندس ایرانی به کاری که می‌پردازد برای آن است که از ثمره مغز و بازوی خود استفاده کند ولی وقتی ارزش پول را بالا بردیم انبوه مردم را که سرمایه در اختیار ندارند به استثمار گروه اندک سرمایه‌دار می‌سپاریم غافل از این که سرنوشت آنها و خانواده آنها چه می‌شود پس ماله نرخ بهره از این جنبه‌اش قابل تأمل است اما از جنبه‌های دیگرش. اگر قرار باشد که یک مرد آرمان خواه فعال و توانا بیاید از این پول استفاده کند و آن وقت بر آن فرآورده نهایی خودش هزینه‌های مصرف شده را به حساب بگذارد هزینه پول هم اضافه می‌شود و طبیعتاً بایستی برگشت داده بشود از طرف آن مصرف‌کننده نهایی، بدیهی است که قیمت کالاهای تمام شده بالا می‌رود. به نفع آن سرمایه‌دار و به ضرر انبوه مردم پس پاین کشیدن نرخ بهره به نفع اکثریت جامعه است و به نفع بازو و مغز و به نفع ملت ایران است و اگر سخن از تعدیل درآمد هست می‌باید به سراغ درآمدهای بالا برویم، مالیات‌های مستقیم و تصاعدی از درآمدهای بالا گرفته شود تا آن هوس‌های خارج از حد که موجب خرج‌های خارج از اندازه می‌شود پیش نیاید صاحب درآمدهای بادآورده راهی کشورهای بیگانه می‌شود و در آنجا دنبال خانه و ملک و آسایش می‌رود و دیگر این محیط برایش محیط متعفن می‌شود تا جایی که دست زن و بچه‌اش را می‌گیرد و از این جا می‌رود، پس باید به کمک اهرم مالیاتی او را قدری پایین بیاوریم تا بتواند از آن بالا ما را ببیند و بفهمد که به هر جا عضو جامعه ملی است و سرنوشت مشترکی دارد البته باید قوانین را بی‌چون و چرا رعایت کرد و اگر لازم هست قوانین را می‌توان اصلاح کرد اگر ناچار می‌شویم که از دید دیگری به مسائیل پولی و مالی کشور رسیدگی کنیم از این روست که رسالتی احساس می‌کنیم، رسالت شکوفایی ملت ایران و رسالت همبستگی بی‌گسست در جامعه ایران. شاید بی‌مورد نباشد که همین جا مسئله سوبسید را بشکافیم، سوبسید کمکی است که دولت به بعضی از کالاهای مصرفی می‌کند که به دست مصرف‌کننده با قیمت ارزان‌تری برسد یعنی بخشی از آن قیمت نهایی را به هر حال دولت قبول می‌کند و می‌پردازد ولی از کجا می‌پردازد، دولت از درآمد ملی، از پولی که متعلق به همه ما و برنامه‌ریزی ما است. دولت به عنوان نماینده مردم فقط پول همه مردم را می‌تواند به خاطر همه مردم مصرف کند و در آنجاها مصرف کند که واقعاً همه مردم برخوردار می‌شوند، ملت ایران نباید سوبسید بپردازد که من کنار تختخواب خود تلفن داشته باشم و بتوانم که با آمریکا صحبت کنم ولی سرمایه ملی را برای ایجاد شبکه مخابراتی سراسری کشور می‌توانیم مصرف کنیم به نحوی که در سر کوچه‌هایمان با هر جای جهان بتوانیم تماس بگیریم، ولی اگر کسی بخواهد در کنار تختخوابش تلفن داشته باشد می‌بایستی هزینه‌اش را هم شخصاً به عهده بگیرد تا ما نتوانیم برق و روشنایی را برای همه مردم ببریم تا نتوانیم خانه‌های آنها را با شبکه‌های وسیع راه به جاهای دیگر متصل سازیم و تا نتوانیم امکانات درمانی را برای همه فراهم کنیم این خاصه خرجی‌ها در برنامه‌ریزی‌های ملی جایی ندارد به هر حال ما در گذشته دوره‌ای داشتیم و از فراز و نشیب‌هایی گذشته‌ایم و به آستان انقلاب رسیده‌ایم و سال‌ها با علاقه‌مندی به این کشور شاهنشاهی خدمت کردیم و موفقیت را دنبال کردیم تا به دوره رستاخیز رسیدیم، مفهوم خاص رستاخیز چی هست و چه اخلاقی با دوره قبل دارد؟ در دوره قبل گروه مشخصی بر این مملکت حکومت می‌کردند در دوره رستاخیز هم مردم ایران می‌بایستی حکومت کنند، خصیصه حکومت در گذشته وابستگی آن به گروه‌های ویژه بود و درآمد ملی را به خاطر آنها برنامه‌ریزی می‌کردند و خاصه‌خرجی‌هایی می‌کردند ولی امروز دولت نماینده مردم این مملکت است و برنامه‌هایش می‌بایست سیمای رستاخیزی پیدا کند و این است تغییر و دگرگونی که می‌خواهیم به چشم خود ببینیم و این مسئله‌ای است که می‌بایستی در این بودجه مورد بررسی و توجه قرار گیرد. در مورد مسکن شاید مختصری به عرضتان برسانم، چون به عنوان یک مسئله اساسی رفاهی و موجب عقده‌های بسیار است و موجب تجمع سرمایه در دست گروه‌های خاص و استثمار انبوهی از مردم جلوه می‌کند (احسنت). در گزارش اقتصادی عنوان شده که شهرنشینی افزایش پیدا کرده برای چه؟ چطور شده که شهرنشینی افزایش پیدا کرده مردم به دنبال چه به شهرها هجوم آوردند آیا برای خوردن دود گازوییل و غریبه شدن بادرو همسایه نه بلکه به خاطر استفاه از مواهبی که با استفاده از سرمایه ملی در بعضی نقاط فراهم شده؟ اگر برنامه‌ریزی درست داشتیم هرگز مردم به شهرها نمی‌آمدند، مردم به دنبال اشتغال به شهرها می‌آیند، اشتغال را به درخا نه‌هایشان ببرید، مردم به دنبال درمان به شهرهای بزرگ می‌آیند، درمان را به نزدشان ببرید مردم به خاطر استفاده از امکانات آموزشی به شهرهای بزرگ می‌آیند این امکانات را نزدیک آنها ببرید مگر ما می‌خواهیم همه جا را خلوت کنیم و در چند نقطه مشخص در فاصله‌های دور از یکدیگر امکانات فراهم کنیم، من تردید ندارم که این برنامه‌ها را در پهنه مملکت بردن مشکل است ولی اگر کسی نمی‌تواند خداحافظی کند و برود به هر حال با سرنوشت ملت ایران نمی‌توان بازی کرد این کشور را نمی‌توان خلوت کرد و این مردم را نمی‌شود از خانه‌هایشان متواری کرد باید سعی کنیم توانایی برنامه‌ریزی و قدرت اجرایی در پهنه مملکت به دست آید، آن وقت کسی به شهرها نمی‌آید و ما مسئله مسکن نخواهیم داشت و آن وقت درآمدهایی که یک ریال و یک ریال و یک تومان و یک تومان جمع‌آوری شده یکباره به کام زمین‌خوارها نخواهد رفت. نکته دیگری که من در زمینه عدالت باید بیان کنم و نمی‌توانم خودم را قانع کرده و از آن بگذرم. البته می‌دانم که این مطلب را همه همکاران با خوشحالی تلقی کردند من خیلی متأسفم و این را وجداناً می‌گویم چون می‌دانم همه همکاران از هنگامی که این بودجه مطرح شد آن را با خوشحالی تلقی کردند و متأسفم که این خوشحالی را امشب از شما می‌گیرم ولی من فکر می‌کنم حقایق تلخ بهتر از اشتباهات شیرین است و آن مسئله ضریب ۷۰ به ۸۰ است من محاسبه کرده‌ام ضریب حقوقی که از مهر ماه آینده قرار است از ۷۰ به ۸۰ برسد ۳/۱۴ درصد می‌شود یعنی به حقوق کارمندان از اول مهرماه ۳/۱۴ درصد اضافه خواهیم کرد من در گزارش اقتصادی جناب آقای نخست‌وزیر دو نکته را دیدم یکی در صفحه اول است در اینجا نوشته شده چنان که پیش‌بینی می‌شود در پایان سال جاری تولید ناخالص ملی در حدود ۱۳ درصد به قیمت ثابت اضافه خواهد شد و فرض کنیم اقتصاد ایران با همین روند رشد داشته باشد، ۵/۶ درصد هم تا اول مهر ماه رشد می‌کند، جمعاً می‌شود ۵/۱۹ درصد در صفحه ۲۴ مربوط به سیر قیمت‌ها نوشته شد: در ده ماه اول سال جاری شاخص هزینه زندگی ن۵/۱۴ درصد افزایش یافته است. با فرض ادامه این روند در هشت ماه آینده یعنی تا اول مهر ۶۰/۱۱ درصد دیگر نیز افزایش خواهد یافت یعنی ۱/۲۶ درصد، در حالی که افزایش ضریب تنها ۳/۱۴ درصد را جبران می‌کند و ۸/۱۱ درصد باقی می‌ماند در حالی که رشد درآمد ملی طی این مدت ۵/۱۹ است که چنانچه وضع کارمندان در همان وضع قبلی نسبت به کل جامعه بخواهد ترمیم شود باید ۵/۱۹ به اضافه ۸/۱۱ درصد یعنی ۳/۳۱ درصد دیگر هم به آنها اضافه کرد (آفرین - احسنت).

نایب‌ رئیس - آقای صدری‌کیوان بفرمایید.

دکتر صدری‌کیوان - به نام خداوند توانا و باالتجاء به بارگاه کبریایی‌اش که قلوب همه ما را به نور حقیقت و معرفت روشن و بر زبان‌های ما جز سخنان حق و گفتار نیک جاری نفرماید پیرامون بودجه پرتوان برنامه‌ای سال ۲۵۳۶ کل کشور آغاز سخن می‌کنم (احسنت).

تقارن بررسی این بودجه در مجلس شورای ملی با سال برگزاری جشن‌های شکوهمند ۵۰ سال سلطنت پرخیر و برکت دودمان جلیل پهلوی فرصتی است مغتنم و ارزنده تا در آغاز بحث بودجه مواردی از تحولات و تصورات و دگرگونی‌های بنیادی این عصر فرخنده را برشماریم و به پاس برخورداری ملت و مملکت از مواهب و مزایا و اثرات و ثمرات سلطنت این خاندان سر تعظیم به پیشگاه مقدس شاهنشاه آریامهر فرود آوریم و سپاس بی‌حد و حصر خود را نثار این رهبر معدلت‌پرور و ملت‌نواز بکنیم.

(احسنت - صحیح است)

در ایفای این وظیفه افتخارآمیز اجازه می‌خواهم مواردی از نشانه‌های قدرت اقتصادی مملکت را احصا کنم.

در شرایطی که بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک و پیشرفته و در حال توسعه با تزلزل و مشکلات عظیم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و کمبود و رکود دست به گریبانند اقتصاد مملکت ما از شکوفایی و گستردگی و ثبات کم‌نظیری برخوردار است (صحیح است) جهش کمال یافته ایران در میدان اقتصادی جهانی که همراه با حضور مؤثر وی در عرصه اقتصاد بین‌المللی است و گستردگی آن در سطح داخلی از جهات و دیدگاه‌های مختلف و متنوع کاملاً چشمگیر است. (صحیح است)

- توسعه سریع مبادلات ایران با کشورهای کوچک و بزرگ.
- ذخایر سرشار ارزی که کشور در سایه تلاش‌ها و رهبری‌های اندیشمندانه شاهنشاه از طریق حاکمیت مطلق ایران بر منابع نفتی فراهم شده و در سال جاری به ۲۱ میلیارد دلار بالغ شده و حدود دو و یک‌دوم میلیارد دلار مازاد نشان می‌دهد.
- اعتماد دولت‌ها و منابع اقتصادی جهان بر ثبات سیاسی و اقتصادی ایران.
- پرداخت دیون خارجی حتی پیش از فرارسیدن زمان سررسید.
- اعطای وام و اعتبار به تعدادی از کشورها به خصوص به خود صندوق بین‌المللی پول.
- گستردگی روابط اقتصادی، بازرگانی، فنی و صنعتی ایران با کشورهای شرق و غرب.
- سرمایه‌گذاری‌های چشم‌گیر ایران در دیگر کشورها.
- مشارکت ایران با چند کشور آسیایی و اروپایی برای ایجاد پالایشگاه نفت در کشور آنان و توسعه پتروشیمی.
- مشارکت ایران با عظیم‌ترین کمپانی‌های خارجی و ده‌ها مورد دیگر همه نشانه‌هایی از قدرت بی‌چئون و چرای اقتصادی مملکت ما هستند که در سایه تلاش‌های پی‌گیر و همه‌جانبه شهریاران پهلوی برای ما فراهم شده‌اند.

اجازه فرمایید از زبان دل همه شما و از زبان دل همه آحاد و افراد ملت ایران به عنوان سپاس به پیشگاه شاهنشاه آریامهر عرض کنم:

دیر زیاد آن بزرگوار خداوند

جان گرامی به جانش اندر پیوند

(احسنت - احسنت)

همکار گرامی: در روزگار ما یعنی در نیمه دوم قرن بیستم در نظام‌های مختلف سیاسی و اقتصادی و در اشکال گوناگون دولت‌ها بودجه واجد نقشی نوین و عظیم شده و دولت‌ها برای نیل به هدف‌های کوتاه‌مدت و درازمدت اقتصادی و اجتاعی از بودجه یاری می‌گیرند و با گنجاندن برنامه‌ها و هدف‌ها و تعبیه طرح‌های خود در آن وظایف بسیار گوناگون و مختلف‌الطبیعه خد را تعقیب و اجرا می‌نمایند و به همین مناسبت است که امروز در عرف مالیه عمومی بودجه به صورت آیینه تمام‌نمایی از آنچه یک دولت برای مردمش انجام می‌دهد در آمده است (صحیح است).

با توجه به وظایف روزافزون دولت‌ها که امروز علاوه بر حفظ نظم و امنیت و دفاع از مرزها و حراست از تمایت ارضی و استقلال و تأمین عدالت رفاه اجتماعی، پیشرفت، ترقی، تعالی، بهروزی و سعادت مادی و معنوی جامعه نیز در حیطه تکالیف دولت درآمده است تصدیق می‌فرمایید که تهیه و تنظیم بودجه آن هم به صورت برنامه‌ای، کاری دشوار و فوق‌العاده خطیر و سنگین است زیرا سنجش امکان‌ها و تقسیم و توزیع آنها میان آن همه هدف‌های پرشمار کاری است که نیاز به تجربه و تخصص و آگاهی از فن و تکنیک بودجه‌نویسی دارد (صحیح است).

خوشبختانه طی ۵۰ سال سلطنت پرخیر و برکت دودمان پهلوی که همه‌چیز ما متحول و دگرگون شده و از صورت ابتدایی به صورت پیشرفته و مترقی درآمده است امر تهیه و تنظیم بودجه نیز متحول شده و از صورت سیاهه دخل و خرج ساده به صورت یک برنامه مالی و عملیاتی درآمده و تا آنجا رهنمورد تکامل و ترقی بوده و تا آنجا پیشرفت کرده که امروز در محافل علمی و اقتصادی بین‌المللی از مقام و ارج و منزلتی ارزنده و والا برخوردار شده است (صحیح است).

با توجه به این مراتب اجازه می‌خواهم بخشی از سخنانم را به بررسی بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور از لحاظ فنی و تکنیکی و بخش دیگر را به تشریح سیاست‌ها و خط‌مشی‌ها اختصاص دهم.

در این زمینه باید عرض کنم که تا قبل از جنگ جهانی دوم بودجه کلیه کشورها به صورت سندی تنظیم می‌شد که در آن درآمدها و مخارج دولت برای یک سال پیش‌بینی می‌شد و به همان ترتیب ساده برای تصویب تقدیم مقامات قانونی می‌گردید.

بعد از جنگ جهانی دوم به منظور ترمیم خرابی‌های حاصله از جنگ و همچنین اجرای برنامه مربوط به توسعه فعالیت‌های اقتصادی توجه و عنایت دولت‌ها به سوی بودجه برنامه‌ای جلب گردید و در آمریکا در سال ۱۹۴۷ کمیسیونی به نام کمیسیون هوور مأمور مطالعه شد که در سال ۱۹۴۹ اصول بودجه برنامه‌ای را اعلام کرد.

در ایران در اواخر سال ۱۳۳۶ دولت دقت در تبصره اول بودجه سال ۱۳۳۷ مقرر داشته است که وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی منتهی ظرف یک ماه از تاریخ تصویب بودجه کل کشور بودجه برنامه‌ای خود را به وزارت دارایی ارسال دارند تا پس از رسیدگی برای تصویب به کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی پیشنهاد شود. تحقیقات انجام شده اینجانب به آنجا منتهی شد که فقط بعضی از وزارتخانه‌ها بودجه برنامه‌ای خود را به وزارت دارایی ارسال داشته‌اند که آن هم پس از تصویب کمیسیون بودجه به مرحله عمل درنیامده است زیرا در آن موقع وسایل تهیه و تنظیم و اجرای بودجه برنامه‌ای به طور کلی فراهم نشده بود و دستگاه‌هایی هم که بودجه خود را بر آن اساس تهیه کرده‌اند خیلی باعجله کار خود را انجام داده‌اند بدیهی است با همه مزایایی که این نوع بودجه‌ها دارند ملاحظه می‌کنیم که در سال‌های ۳۸ و ۳۹ و بعد از آن تا چند سال بودجه به صورت سابق تهیه می‌شده است.

در سال ۱۳۴۴ (۲۵۲۴ شاهنشاهی) یعنی در سال سوم از موج اول انقلاب اجتماعی ایران دولت خدمتگزار هویدا در اجرای اوامر ملوکانه روشن نوینی را در بودجه‌نویسی به کار گرفت و برای تکامل آن مراحلی را تعیین کرد و اولین بودجه برنامه‌ای را تهیه و تقدیم کرد که از آن سال تاکنون در اثر مساعی مسئولان امر بودجه‌نویسی در جهت پیشرفت تکامل بوده تا جایی که امروز یک نظام تازه بودجه‌نویسی در مالیه عمومی ما مستقر شده است که یکی از نمونه‌های تکامل‌یافته‌اش بودجه برنامه‌ای سال ۲۵۳۶ کل کشور می‌باشد که هم‌اکنون همکاران گرامی مشغول بررسی و تنقیح و تصویب آن می‌باشند. (صحیح است).

چنانچه با یک دید کاملاً علمی به این بودجه بنگریم ملاحظه خواهیم کد که از نظر فنی و تکنیکی موارد زیر در آن تعبیه شده است:

۱ - استقرار یک نظام‌بندی.

نخستین مطلبی که از دیدگاه فنی و تکنیکی در بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور به چشم می‌خورد استقرار یک نظام

Page 10 - 11 missing

امیدوارم برنامه‌های درازمدت اقتصادی مملکت ما طوری به مرحله عمل و اجرا درآیند که در پایان این مدت ذخایر فکری و ملی ما علیرغم کاهش احتمالی درآمدهای نفتی جبران کمبودها را نموده و اقتصاد ملی ما بدون واهمه از تقلیل این منبع درآمد بر پای خود بایستد.

خوشبختانه شاهنشاه فردانگر ما که همیشه حداقل ۵۰ سال از جامعه بشری جلوتر هستند امر فرموده‌اند که دولت طوری زمینه‌های لازم را فراهم نماید تا نسبت درآمدهای غیرنفتی کشور به درآمدهای نفتی تا ۱۰ سال دیگر به ۵۰ به ۵۰ برسد. این فرمان موجب شده است که آن قسمت از برنامه‌ها که مربوط به درآمدهای غیرنفتی کشور است از لحاظ اهمیت وارد دوران نوینی بشود.

خوشبختانه دولت در امتثال امر همایونی توفیق داشته است زیرا آمارهای ارائه شده در این مورد مبین این واقعیت است.

  • سال ۲۵۳۳ غیرنفتی ۶/۱۳٪ نفتی ۴/۸۶٪
  • سال ۲۵۳۴ غیرنفتی ۵/۱۵٪ نفتی ۵/۸۴٪
  • سال ۲۵۳۵ غیرنفتی ۲۵٪ نفتی ۷۵٪
  • سال ۲۵۳۶ غیرنفتی ۳۰٪ نفتی ۷۰٪

چون سخن از نفت در میان است احساس یک وظیفه افتخارآمیز ملی مرا بر آن می‌دارد که بار دیگر در مقابل اقدام شجاعانه رهبر عالیقدرمان برای استقرار کامل حاکمیت ملی بر منابع نفت سر تعظیم فرد آورم زیرا اقدامات متهورانه شاهنشاه و سیاست عقلایی نفت باعث شد کهمسئله نفت که همیشه در ذهن افراد ایرانی با عبارت «سیاست خارجی» متبادر بود برای همیشه به صورت یک مسئله کاملاً ایرانی مطرح گردد و طومار نفت که هفتاد سال تاریخ سیاسی و اقتصادی مملکت ما را به خود اختصاص داده بود در هم نوردیده شود. امروز دیگر وقتی بحث از معادن ایران به میان می‌آوریم یک استثنای بزرگ به نام معادن نفت به چشم نمی‌خورد. از معادن نفت همان‌گونه حرف می‌زنیم که از سایر معادن خود حرف می‌زنیم زیرا بر معادن نفت خود همان‌گونه سلطه داریم که بر سایر معادن خویش داریم بدیهی است باید بدانیم که این حکومت و سلطه آسان به دست نیامده و آسان اعمال نشده است (صحیح است - احسنت).

رسیدن به این سلطه و حکومت بر چنین ثروتی بر اثر سال‌ها تلاش، تدبیر و هشیاری و رهبری پیشوایی بزرگ و بیدار نصیب ما گردید و اعمال آن نیز نیاز به امکانات وسیعی مانند نیروی انسانی ماهر، تکنولوژی پیشرفته، اقتصاد نیرومند و شناخت کامل سیاست‌های نفتی و احاطه به بازارهای جهانی و بالاخره قدرت مالی و معنوی بسیار دارد که همه اینها نیز با همین رهبری داهیانه و مدیریت اندیشمندانه طی سال‌ها کوشش برای ما فراهم آمده است (صحیح است).

اکنون با چنین امکانات ثمربخش و غرورآفرینی بالاترین بهره‌گیری از طریق برنامه‌ریزی‌های درازمدت و کوتاه‌مدت نصیب مملکت ما شده و می‌شود. توجهی به برنامه پنج‌ساله عمرانی کشور که امکانات مالی مملکت به ما اجازه تجدیدنظر در آن را داد تجسم عظمت و وسعت اداره اقتصاد نفت را برای ما به خوبی نمایان می‌کند (صحیح است - احسنت).

بخش سوم درآمدها مربوط است به درآمدهای حاصل از انحصارات و مالکیت دولت که قریب ۳/۱ میلیارد ریال نسبت به سال گذشته افزایش نشان می‌دهد. این افزایش کلاً مربوط است به سود سهام شرکت‌های دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت که در سایه بهبود مدیریت و کارایی دستگاه‌ها و اجرای دستور دولت در زمینه صرفه‌جویی به دست آمده است (صحیح است).

در اینجا چون یکی از همکاران گرامی عنوان فرمود که دولت نظارتی روی شرکت‌های دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت ندارد برای استحضار بیشتر ایشان به عرض می‌رسانم که:

۱ - طبق ماده ۴۱ قانون برنامه و بودجه مصوب پانزدهم اسفند ۱۳۵۱ که می‌گوید: «از تاریخ اجرای این قانون امور حسابرسی کلیه وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی به عهده وزارت دارایی است که به وسیله حسابرسان خود یا حسابداران رسمی انجام می‌دهد...» حساب‌های این مؤسسات را وزارت دارایی رسیدگی می‌کند.

۲ - طبق ماده ۳۳ قانون محاسبات عمومی مصوب سال ۱۳۴۹ که می‌گوید:

وجوهی که از محل درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار منظور در بودجه عمومی دولت وصول می‌شود و همچنین درآمدهای شرکت‌های دولتی به استثنای بانک‌ها و مؤسسات اعتباری و شرکت سهامی بیمه ایران باید به حساب‌های خزانه که در بانک مرکزی ایران افتتاح می‌گردد تحویل شود...» این ماده که گویای اصل تمرکز عایدات در خزانه و در حریم سیستم نقدی قانون محاسبات عمومی قرار دارد موجب می‌شود که خزانه که یکی از مهم‌ترین دستگاه‌های مالی است در اجرای بودجه نقش اساسی خود را ایفا کند و از طریق بانک مرکزی در کلیه فعالیت‌های مالی مخصوصاً شرکت‌های دولتی و موسسات انتفاعی وابسته به دولت نظارت و دخالت داشته و نظم مالی را در مالیه کشور برقرار کند (صحیح است - احسنت) با این مراتب دوست ارجمندم جناب آقای رامبد که مورد کمال ارادت و احترام بنده است هیچ گونه نگرانی نداشته باشند (احسنت - احسنت).

در مورد رقم اعتبارات این شرکت‌ها هم باید عرض کنم که رقم خالص اعتبارات این شرکت‌های بالغ بر ۱۱۳ میلیارد تومان است.

بخش چهاردهم درآمدها مربوط است به درآمدهای حاصل از خدمات و فروش کالا که قریب ۷ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد قسمت اعظم این افزایش مربوط به خدمات ثبتی است که گویای رونق و جریان بیشتر معاملات و قدرت خرید مردم می‌باشد (صحیح است) بخش پنجم درآمدها مربوط است به حق بیمه کمک‌های دریافتی، درآمدهای انتقالی و متفرقه که ۳/۲۰ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد از این افزایش قریب ۱۷ میلیارد ریال آن حق بیمه است که نمایشگر توسعه و گسترش بیمه‌های همگانی است. از درآمدهای متفرقه درآمد مربوط به گذرنامه قریب ۲/۱ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد که باز دلیل بارز دیگرین از ارتقای بیشتر سطح درآمد و قدرت خرید مردم است (صحیح است - احسنت).

دکتر عاملی‌تهرانی - درآمد گذرنامه به نظر شما خوب است؟

دکتری صدری کیوان - در حد متعارف در مسافرت هموطنان ما به خارج اشکالی متصور نیست از برکت امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی مملکت مردم پول گیر می‌آورند بگذارید بروند خارج را هم ببینند.

بخش ششم درآمدها مربوط است به سایر منابع تأمین اعتبار در بودجه سال آینده این بخش از درآمد قریب ۱۷۰ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد که ۱۵۰ میلیارد ریال آن مربوط به اوراق قرضه است.

در اینجا باید عنوان کنم که قرار گرفتن اوراق قرضه در زمره منابع مالی دولت اقدامی بسیار به جا و شایسته است زیرا با این عمل انعطاف سیاست مالی افزون می‌گردد و امکان تثبیت و کنترل نوسانات اقتصادی بیشتر می‌شود.

عرضه اوراق قرضه با شرایط مناسب چه از نظر نرخ بهره و چه از لحاظ مدت و معافیت مالیاتی نه تنها در جلب و تجهیز سرمایه کوچک کمک مؤثری می‌باشد بلکه صاحبان سرمایه‌های کوچک که توانایی سرمایه‌گذاری را ندارند از منافع سرمایه‌های خود بهره می‌گیرند و با توجه به این امر سیاست مالی به کار گرفته می‌شوند.

در بخش هفتم بهره وام‌های دولت از خارج از کشور با ۷ میلیارد ریال نسبت به سال جاری معادل ۲۰ میلیارد ریال است با توجه به اینکه وام‌های خارجی ۱۰۰ میلیارد ریال است و در مقابل ۸۰ میلیارد ریال به کشورهای خارجی وام می‌دهیم مثل این است که دولت از وام‌های خارجی استفاده نکرده است. در پایان این فصل باید اضافه کنم که برای پیش‌بینی میزان درآمدها از روش واحدی استفاده نشده است بلکه این پیش‌بینی تابع اصول زیر بوده است البته به اضافه سایر اصولی که قبلاً گفتم:

- سیاست‌های مالی و اقتصادی دولت و مقررات مربوط
- مبالغ وصول شده درآمد در سال‌های قبل.
- تجزیه و تحلیل وضع دوران‌های اقتصادی و تعیین همبستگی آنها با مقدار درآمدها.
- اظهارنظر و قضاوت کارشناسان (صحیح است - احسنت)

۲ - طبقه‌بندی هزینه‌ها:

طبقه‌بندی هزینه‌ها قدیمی‌ترین و متداول‌ترین نوع طبقه‌بندی در بودجه است طبقه‌بندی هزینه‌ها از این جهت اهمیت دارد که کنترل دقیق هزینه‌ها را ممکن می‌سازد و از انجام هزینه‌ها به میل و خواست مأموران دولت به نحو قاطعی جلوگیری می‌کند و عملیات دولت را در قالب خدمات و کالاهایی که خریده است تشریح و توجیه می‌کند در بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور نحوه طبقه‌بندی هزینه‌ها به شرح زیر است:

الف - هزینه‌های جاری و سرمایه‌ای:

به طوری که ملاحظه فرموده‌اید در بعد اعتبارات دستگاه برحسب برنامه هزینه‌های جاری از هزینه‌های سرمایه‌ای جدا شده و از هم متمایز می‌باشند رشد اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت ۶/۳۹٪ است و رشد اعتبارات جاری فقط ۱/۵ درصد است که با توجه به این که هزینه‌های سرمایه‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای ثابت را افزایش می‌دهد و هزینه‌های جاری فاقد این خصیصه هستند دلیلی است بر توجه و عنایت دولت به تقویت و تحکیم مبانی زیربنایی و پایه‌ای اقتصادی مملکت.

ب - کالاها و خدمات:

در طبقه‌بندی هزینه‌های بودجه سال ۲۵۳۶ خرید خدمات از خرید کالاها متمایز می‌باشند چون بر این اصل دو استثنا وارد است یکی این که در بعضی موارد جدا کردن خدمات از کالاها دشوار است و باید مجموع قیمت آنها یک جا در مواد هزینه نشان داده شود مانند خرید ساختمان و ماشین و تجهیزات دیگر. دیگر آن که در برابر بعضی از پرداخت‌های دولت خدمتی انجام نمی‌گیرد و کالایی تحویل نمی‌شود مانند حقوق بازنشستگی و کمک به مؤسسات خیریه و یا اگر خدمتی انجام یافته و کالایی تحویل شده است هزینه آن یک بار در سال‌های پیش به حساب گرفته شده است و دیگر نیازی به منظور کردن آن در هزینه‌های سال جاری نیست مانند بازپرداخت وام و پرداخت دیون برای جلوگیری از این اشتباهات در طبقه‌بندی هزینه‌ها موادی را به پرداخت‌های انتقالی اختصاص داده‌اند.

ج - شکستن هزینه‌ها به اجزا

پس از طبقه‌بندی کلی هزینه‌ها تقسیم آنها به حقوق و مزایا و اجاره و کرایه و غیره انجام گرفته است. بدون شک تقسیم انواع هزینه‌ها به چنین صورت و تخصیص اعتبار برای هر یک از اجزای آن به طور جداگانه نظارت و رسیدگی دقیق به حساب هزینه دستگاه‌ها را ممکن ساخته است. طبقه‌بندی هزینه‌های بودجه سال ۲۵۳۶ فوائد زیر را دارد:

- با ریخته شدن اعتبارات در قالب مواد هزینه کنترل و رسیدگی تسهیل شده است.
- طبقه‌بندی هزینه‌ها در این بودجه به نحوی است که موجبات بهبود و مدیریت و پیشرفت روش‌های برآورد هزینه را فراهم می‌آورد.
- تجزیه و تحلیل اثلرن هزینه‌های دولت را بر اقتصاد کشور آسان ساخته است.

۳ - طبقه‌بندی عملیات:

چنانکه می‌دانیم در نظام اقتصادی مملکت ما تأمین نیازهای جامعه بر عهده دو بخش عمومی و خصوصی است بنابراین یکی از وظایف بودجه کل کشور روشن کردن ارتباط میان این دو بخش می‌باشد به این ترتیب که بودجه کل کشور باید حجم اعتباراتی را که از طریق هزینه‌های دولت برای خدمات و کالاها عرضه می‌شود روشن کند و همچنین حجم کمک‌هایی که به مؤسسات تولیدی می‌شود باید معین کند بدیهی است وقتی بودجه می‌تواند نمایشگر و بازگوکننده این اطلاعات باشد که از یک نظام طبقه‌بندی عملیاتی دقیق برخوردار باشد خوشبختانه از آغاز سال ۱۳۴۴ که دولت تصمیم گرفت روش‌های نوین بودجه‌بندی را در ایران مستقر سازد سازمان برنامه با همکاری وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در صدد ایجاد و استقرار طبقه‌بندی عملیات دولت برآمد و امروز پس از گذشتن ۱۲ سال خوشوقتم که به استحضارتان برسانم که طبقه‌بندی عملیات در بودجه کشور ما در مقایسه با سایر طبقه‌بندی‌های بودجه بیشتر رهنورد تکامل بوده و خوب‌تر و جامعه‌تر است و هدف‌های دولت در این طبقه‌بندی ملحوظ و رعایت شده است.

اصول طبقه‌بندی عملیات بودجه سال ۲۵۳۶ به شرح زیرند:

- بودجه در طرف هزینه‌ها در سه بعد تهیه شده است:

۱ - اعتبارات برحسب دستگاه‌ها و ردیف‌ها.
۲ - اعتبارات دستگاه‌ها و ردیف‌ها برحسب برنامه و اعتبارات جاری برحسب مواد هزینه.
۳ - اعتبارات برحسب امور فصل و برنامه.

اکنون افزایش اعتبارات چند برنامه را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

۱ - آموزش و پرورش.

افزایش اعتبارات آموزش و پرورش در سطوح و وظایف مختلف به شرح زیر است:

- اعتبارات جاری وزارت آموزش و پرورش ۳۹ میلیارد ریال.
- اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت ۱۷ میلیارد ریال.
- برنامه آموزش ابتدایی ۱۵ میلیارد ریال.
- برنامه آموزش راهنمایی تحصیلی ۹ میلیارد ریال.
- برنامه آموزش متوسطه عمومی و جامع ۶ میلیارد ریال.
- برنامه آموزش بزرگسالان ۵/۱ میلیارد ریال.
- برنامه پژوهش و نوسازی آموزشی ۵/۱ میلیارد ریال.
- وزارت آموزش و پرورش ۱۲ میلیارد ریال.
- کمیته ملی پیکار با بی‌سوادی ۴/۱ میلیارد ریال.
- آموزشگاه‌های وابسته ۵/۳۶۴ میلیون ریال.
- برنامه کودکستان‌ها ۷۵ میلیون ریال.
- برنامه آموزش فنی و حرفه‌ای ۴ میلیارد ریال.

در زمره این افزایش‌ها به اعتبارات آموزش فنی و تربیت حرفه‌ای قریب ۴ میلیارد ریال افزوده شده که در سال آینده بالغ بر ۴/۲۰ میلیارد ریال خواهد بود علاوه بر آن در بودجه وزارتخانه‌ها و مؤسسات و شرکت‌های دولتی برای آموزش فنی و تربیت حرفه‌ای و آموزش ضمن کار نیز اعتباراتی ملحوظ شده که در همه جا افزایش نشان می‌دهد به این ترتیب:

۱ - وزارت اطلاعات و جهانگردی ۸/۳۴ میلیون ریال
۲ - وزارت جنگ ۳۰ میلیون ریال
۳ - وزارت کار و امور اجتماعی ۸۹۹ میلیون ریال
۴ - وزارت علوم ۵/۲۱ میلیون ریال
۵ - وزارت بهداری و بهزیستی ۱۰۰ میلیون ریال
۶ - وزارت مسکن و شهرسازی ۸۰۰ میلیون ریال
۷ - وزارت تعاون و امور روستاها ۴/۱۶۵ میلیون ریال
۸ - وزارت نیرو ۱۷۶ میلیون ریال
۹ - وزارت پست و تلگراف ۵/۸۰ میلیون ریال
۱۰ - دانشگاه‌ها ۱۳۵ میلیون ریال
۱۱ - دانشکده علم و صنعت ۸/۳۴ میلیون ریال
۱۲ - صندوق کارآموزی ۲/۹۳۸ میلیون ریال
۱۳ - مؤسسه کار و تأمین اجتماعی ۴۵ میلیون ریال
۱۴ - مجتمع آموزش وزارت راه و ترابری ۳۰۷ میلیون ریال
۱۵ - سازمان‌های منطقه‌ای وزارت بهداری ۸/۷۱۴ میلیون ریال
۱۶ - توان‌بخشی ۴۷ میلیون ریال
۱۷ - سازمان جنگل‌ها و مراتع ۱۱۲ میلیون ریال
۱۸ - سازمان حفاظت محیط‌زیست ۶۳ میلیون ریال
۱۹ - سازمان تعاون ۱۱۸ میلیون ریال
۲۰ - ذوب‌آهن ۲۵۰ میلیون ریال
۲۱ - سازمان گسترش صنایع ۲۴۵ میلیون ریال
۲۲ - شرکت سهامی کل معادن ۱۵ میلیون ریال
۲۳ - شرکت ملی پتروشیمی ۵۹۷ میلیون ریال
۲۴ - مؤسسات آموزشی فرح‌پهلوی ۲۰۰ میلیون ریال
۲۵ - کمیته پیکار با بی‌سوادی ۱۰۰ میلیون ریال
۲۶ - شیروخورشید ۲۷۵ میلیون ریال
۲۷ - سازمان شاهنشاهی ۲۱۰ میلیون ریال
۲۸ - بنگاه حمایت مادران ۴۸ میلیون ریال
۲۹ - بنیاد نیکوکاری ملکه پهلوی ۱۴ میلیون ریال
۳۰ - انجمن ملی حمایت کودکان ۵/۷ میلیون ریال
۳۱ - سازمان تربیتی شهرداری تهران ۱۵۰ میلیون ریال
۳۲ - شرکت کشتی‌رانی آریا ۲۰۰ میلیون ریال
۳۳ - شرکت هواپیمایی خدمات ویژه ۱ میلیون ریال

جمع کل اعتباراتی که در زمینه آموزش فنی و تربیت حرفه‌ای در وزارت آموزش و پرورش و سایر دستگاه‌ها مصرف می‌شود بالغ بر ۵/۲۷ میلیارد ریال می‌شود چنانچه این رقم را با اعتبار متوسط عمومی و جامعه که مبلغ ۲۱ میلیارد ریال است مقایسه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که اعتبارات حرفه‌ای ۱۲۷ درصد اعتبارات متوسطه است و این دلیلی بارز است بر این که به این رشته از تحصیلات که فوق‌العاده مودر نیاز زمان حاضر مملکت است عنایت و توجه خاص می‌شود.

از توسعه کمی آموزش فنی و حرفه‌ای آمارهایی دارم که امیدوارکننده هستند:

تعداد مدارس فنی و حرفه‌ای در ۵ سال گذشته:

اسدی - بفرمایید در کجا واقعند؟

دکتر صدری کیوان - جناب اسدی تعیین محل ۵۳۰ باب نیاز به وقت زیادی دارد و الا امرتان را اطاعت می‌کردم.

۱- ۲۵۳۱ ۲۳۷ باب
۲ - ۲۵۳۲ ۳۰۹ باب
۳ - ۲۵۳۳ ۳۲۹ باب
۴ - ۲۵۳۴ ۵۰۸ باب
۵ - ۲۵۳۵ ۵۳۰ باب

تعداد دانش‌آموزان مدارس فنی و حرفه‌ای در ۵ سال گذشته:

۱ - ۲۵۳۱ ۴۷۴۵۱
۲ - ۲۵۳۲ ۶۵۷۲۳
۳ - ۲۵۳۳ ۶۹۶۸۳
۴ - ۲۵۳۴ ۱۳۳۴۴۵
۵ - ۲۵۳۵ ۱۵۱۵۸۸

چنانچه با نظر تحلیلی به این آمارها بنگریم متوجه خواهیم شد که سازمان تعلیمات فنی و حرفه‌ای طی ۵ سال گذشته موفق شده است تعداد هنرجویان مداس فنی و حرفه‌ای را از ۴۷۴۵۱ به ۱۵۱۵۸۸ نفر بالا ببرد و تعداد آموزشگاه‌های فنی را از ۲۳۷ باب به ۵۳۰ باب افزایش دهد که این ارقام خیلی نزدیک هدف نهایی برنامه عمرانی پنجم کشور می‌باشد.

در اینجا دو آمار در دو مقطع زمانی یعنی سال ۲۴۸۵ (۱۳۰۵) و سال ۲۵۳۵ ینی در فاصله ۵۰ سال نوسازی آموزش و پرورش کشور.

سال ۲۴۸۵ سال ۲۵۳۵
آموزشگاه ۳۱۸۸ ۵۳۲۹۰
معلم ۸۱۱۸ ۲۲۴۳۷۱
اعتبارات ۷۷۳۱۳۸۰ ریال ۵/۱۴۳ میلیارد ریال.

در این بخش اعتبارات بیست هزار برابر آموزگاران سی برابر مدارس، ۲۰ برابر ترقی کرده‌اند و این می‌رساند که طی ۵۰ سال گذشته شد کمی خود را به دست آورده است بنابراین با توجه به اهمیت آموزش و پرورش در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی و این که در این برهه از زمان که جامعه ما در حال انتقال از سنتی به صنعتی کامل است.

مسئولان آموزش و پرورش باید به وظایف خطیر خود بیشتر از پیش آگاه باشند و به توقع مردم و جامعه از دستگاه آموزش و پرورش وقوف کامل داشته، تلاش‌ها و کوشش‌های همه‌جانبه خود را بر آن استوار نمایند.

اعتبارات وزارت علوم و آموزش عالی

برنامه آموزش عالی نیز مانند آموزش و پرورش در تخصیص اعتبارت سال آینده حایزاهمیت بوده و مبلغی معادل ۱/۳۹ میلیارد ریال به ان اختصاص یافته است که با مقایسه با سال جاری از افزایشی معادل ۱/۱۳ میلیارد ریال برخوردار است.

چنانچه به تعداد دانشجویان در ۵ سال گذشته توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که همه ساله با امکاناتی که برای آموزش عالی کشور فراهم کرده است عده بیشستری از جوانان عزیز وطن ما را جذب گردیده است.

سال ۲۵۳۱ تعداد دانشجویان ۹۷۳۳۸ نفر بوده.
سال ۲۵۳۲ تعداد دانشجویان ۱۱۵۳۱۱ نفر بوده.
سال ۲۵۳۳ تعداد دانشجویان ۱۲۳۱۱۴ نفر بوده.
سال ۲۵۳۴ تعداد دانشجویان ۱۳۵۲۵۴ نفر بوده.
سال ۲۵۳۵ تعداد دانشجویان ۱۵۱۹۰۵ نفر بوده.

به همین ترتیب هیئت‌های آموزشی هم طی ۵ سال گذشته رشد قابل‌توجهی داشته‌اند به این ترتیب.

سال ۲۵۳۱ جمع کل هیئت‌های آموزشی ۳۷۰۹ نفر
سال ۲۵۳۲ جمع کل هیئت‌های آموزشی ۴۱۲۸ نفر
سال ۲۵۳۳ جمع کل هیئت‌های آموزشی ۵۰۲۵ نفر
سال ۲۵۳۴ جمع کل هیئت‌های آموزشی ۵۸۱۲ نفر
سال ۲۵۳۵ جمع کل هیئت‌های آموزشی ۶۷۲۶ نفر

که طی ۵ سال قریب ۵۰ درصد افزایش نشان می‌دهند. این آمارها هم به هدف نهایی برنامه پنجم نزدیک است و با تلاش‌هایی که انجام می‌گیرد امید است که توسعه دانشگاه‌های ما چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی روافزون باشد.

برای این کار هم چاره منحصر به فرد است که تقویت کیفی آموزشی فنی و علمی در دانشگاه‌ها مورد توجه بیشتر قرار گیرد و مدارس عالی فنی در شهرستان‌ها ایجاد و تقویت گردد و بین مؤسسات عالی آموزشی و صنایع ارتباط لازم برقرار شود.

فصل پنجم امور اجتماعی بودجه اختصاصی به تربیت‌بدنی و پیشاهنگی و امور جوانان دارد. اعتبارات این فصل برای سال ۲۵۳۶ بالغ بر ۴/۱۰ میلیارد ریال می‌باشد که نسبت به سال گذشته از افزایشی معادل ۱ میلیارد ریال برخوردار است از این اعتبار ۶/۶ میلیارد ریال مربوط به ورزش و ۶۴۱۱۰۰ میلیون ریال برای پیشاهنگی و قریب ۳ میلیارد به امور جوانان اختصاص دارد.

این بخش نیز در سطوح مختلف از پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای برخوردار می‌باشد زیرا تأسیسات ورزشی شامل استادیوم، سالن ورزشی باشگاه زمین بازی.

سال ۲۵۳۳ ۱۲۱۸۹ باب
سال ۲۵۳۴ ۱۳۱۴۵ باب

معلمان ورزشی

سال ۲۵۳۳ ۶۱۳۵ نفر
سال ۲۵۳۴ ۶۵۰۴ نفر

تعداد پیشاهنگان:

سال ۲۵۳۳ ۳۶۱۰۰۰ نفر
سال ۲۵۳۴ ۳۵۲۰۰۰ نفر
سال ۲۵۳۵ ۳۶۱۰۰۰ نفر

که این آمارها گویای توسعه کمی این فعالیت‌های اجتماعی است هم بیشتر و بیشتر گردد.

۲ - اعتبارات مسکن:

خوشبختانه دولت در توزیع اعتبارات بودجه سال ۲۵۳۶ به مسئله مسکن نیز توجه و عنایت خاصی نموده و به آن اولویت داده است به این ترتیب که قریب ۹۰ میلیارد ریال به این امر اختصاص داده که این رقم ۳/۱۶ درصد اعتبارات امور اجتماعی را تشکیل می‌دهد. این رقم نسبت به سال جاری از افزایشی معادل ۳۲ میلیارد ریال برخوردار است به این ترتیب:

۱ - برنامه احداث خانه‌های سازمانی ارزان‌قیمت برای کارگران ۶/۲۰ میلیارد ریال که نسبت به سال جاری از افزایشی معادل ۴/۱۰ میلیارد یعنی صددرصد برخوردار است.
۲ - برنامه احداث خانه‌های سازمانی کارمندان ۵۶ میلیارد ریال است که نسبت به سال جاری از افزایشی معادل ۱۸ میلیارد ریال برخوردار است یعنی ۵۰ درصد.
۳ - برنامه احداث خانه‌های ارزان‌قیمت ۷/۱۰ میلیارد ریال است که نسبت به سال جاری از افزایشی معادل ۴ میلیارد ریال یعنی ۴۰ درصد برخوردار است.
۴ - برنامه کمک‌های اعتباری برای مسکن ۲ میلیارد ریال است که نسبت به سال ۶۰۰ میلیون ریال افزایش نشان می‌دهد که ۵۲ درصد افزایش دارد.

چنانچه به این ارقام و افزایش‌ها توجه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که در سال اینده توجه و عنایت دولت بیشتر مصروف احداث خانه‌های سازمانی برای کارگران و کارمندان و خانه‌های ارزان‌قیمت برای افراد کم‌درامد و نیز کمک‌های اعتباری برای تأمین مسکن از طریق بانک‌های ذیربط است.

این سیاست دولت در امر مسکن به نظر اینجانب سیاستی معقول و سنجیده است زیرا تنها راه‌حل مسئله کمبود مسکن ساختن خانه و آپارتمان است باید واحد مسکونی مناسب به تعداد کافی و به قیمت مناسب در دسترس مردم قرار داد و به موازات از بین بردن تنگناها و کمبودهای مصالح ساختمانی و نیروی کار که ناشی از توسعه است بر تعداد این ساختمان‌ها افزود زیرا ایجاد و توسعه صنایع و گسترش شهرنشینی و رونق بازار کار به سرعت روستاییان را به شهرها جذب می‌کند و مرتباً مهاجرت‌های نامتناسب از روستا به شهر را موجب می‌شود که این عامل به اضافه عوامل دیگری از قبیل ترقی سطح زندگی ناشی از بهبود وضع اقتصادی مملکت، توقع افراد به داشتن مسکن بهتر، رشد سریع جمعیت شهری، توسعه شهرنشینی، تغییر شرایط زندگی خانوادگی و تشکلی خانواده‌های جدید روزبه‌روز کمبود مسکن را محسوس‌تر می‌کند که امیدواریم با کوشش و توجه دولت در امر ساختمان واحدهای مسکونی این مسئله هم در اندک مدتی حل گردد.

در بررسی طبقه‌بندی عملیات بودجه‌ای فصل چهارم امور اجتماعی آن که مربوط به تأمین و رفاه اجتماعی است نیز جالب می‌باشد.

اعتبارات این فصل از رقم ۴/۵۹ میلیارد ریال مصوب سال ۲۵۳۵ به رقم ۷/۸۴ میلیارد ریال برای سال آینده افزایش یافته که از این اعتبار ۹/۲ میلیارد ریال آن اختصاص به اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت این فصل دارد و بقیه یعنی قریب ۸۲ میلیارد بقیه اختصاص به اعتبارات جاری دارد. این اعتبار از افزایشی حدود ۴۳ درصد نسبت به سال جاری برخوردار بوده و حدود ۶/۱۵ درصد از اعتبارات امور اجتماعی را به خود اختصاص داده است. این اعتبار نسبت به تولید ناخالص ملی سال ۲۵۳۶ معادل ۸/۱ درصد است که همین ارقام عنایت و توجه مخصوص دولت را به این امر اجتماعی در ارجای اوامر مؤکد شاهنشاه برای رشد خدمات رفاهی می‌رساند.

در این زمینه باید عرض کنم اقتصاد شکوفان، گسترش صنایع، افزایش درآمدها، وضع مالی درخشان، قدرت خرید زیاد و سرمایه‌های نقدی قابل توجه افراد، عواملی هستند که در زمان حاضر امکان بهتر زیستن و در رفاه و آسایش کامل به سر بردن را برای بسیاری از طبقات فراهم ساخته است. تمایل به تهیه پوشاک و خوراک و محل سکونت بهتر در همه مردم به وجود آمده است که این واقعیات بنا به اصل عرضه و تقاضا، موجبات افزایش هزینه زندگی را فراهم ساخته است. در این اوضاع و احوال سلامت و بقای نظم اجتماع ایجاب می‌کند که همه طبقات مخصوصاً گروهی که در طبقات پایین اجتماع قرار گرفته‌اند تأمین داشته باشند حصول این نتیجه مستلزم برقراری و گسترش تأمین اجتماعی و تعمیم است به قسمی که از طرفی افراد زیادتری از اجتماع را دربرگیرد و از طرف دیگر موارد بیشتری را شامل بشود و این درست همان مطلبی است که رهبر خردمند ایران چند سال پیش در فرمایشات خود فرموده‌اند به این نحو:

«از روزی که کسی در این سرزمین به دنیا می‌آید تا روزی که چشم به هم می‌نهد زندگی او در تمام مراحل باید تأمین باشد چه زندگی کودکی او چه موقع جوانی و تحصیل و چه موقع کار، چه موقع کهولت و بازنشستگی.»

هر چه بیشتر در طریق توسعه اقتصادی پیش می‌رویم ضرورت توأم ساختن تحول اقتصادی با پیشرفت اقتصادی محسوس‌تر می‌گردد. کشور عزیز ما در سایه رهبری‌های رهبر خردمندش در طول یک نسل اخیر در جهت تحولات اقتصادی راهی را پیموده که کشورهای پیشرفته اروپایی در طول چند قرن طی کرده‌اند و به همین مناسبت خدمات رفاهی در عداد امور مربوط به توسعه اجتماعی مقامی ارزنده را در برنامه دولت خدمتگزار کسب کرده است. نحوه توزیع اعتبارات این فصل به این ترتیب است:

۱ - اعتبار مربوط به بیمه‌های اجتماعی کارگران ۳/۴۸ میلیارد ریال است که نسبت به سال جاری ۳/۱۴ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد. اقدام دولت در زمینه این توجه و این عنایت اقدامی شایسته است زیرا حمایت از کارگر در قبال حادثه و بیمه‌های درمانی، بازنشستگی، ازکارافتادگی و غیره قدم‌های استواری است که در راه حفظ نیروی انسانی ماهر برداشته می‌شود.
۲ - برنامه بیمه‌های اجتماعی کارمندان ۵/۱۴ میلیارد ریال بوده که اکنون به ۷/۲۴ میلیارد ریال رسیده و قریب ۸۰ درصد نسبت به سال جاری افزایش نشان می‌دهد.
۳ - صندوق تأمین اجتماعی ۳۴ میلیارد ریال بوده که به ۴/۴۸ میلیارد ریال افزایش یافته است.

خدمات رفاهی

در بخش اجتماعی و بخش عمومی به ارقامی دیگر برمی‌خوریم که علاقه مفرط دولت را در اجرای اوامر فرمانده مملکت به تأمین رفاه عمومی و بسط و گسترش خدمات اجتماعی در میان قشرهای مختلف جامعه به ویژه گروه‌های کم‌درآمد اجتماع می‌رساند.

این ارقام عبارتند از:

۱ - صندوق حمایت مصرف‌کننده و تفاوت مواد غذایی ۸/۷۸ میلیارد ریال
۲ - برنامه توان‌بخشی ۱/۴ میلیارد ریال
۳ - برنامه خدمات رفاهی وزارت بهداری و جمعیت شیر و خورشید سرخ ۴/۶

که جمع این کمک‌ها نیز ۳/۸۹ میلیارد ریال می‌گردد که اقدامی به جا مخصوصاً در طریق خدمت و رفاهیت مصرف‌کنندگان است.

امور اقتصادی

در بودجه سال ۲۵۳۶ به مسئله حمل و نقل و ارتباطات توجه مخصوصی شده و اعتباری معادل ۱/۱۲۹ میلیارد ریال حدود ۱۵ درصد از اعتبارات امور اقتصادی را به این بخش اختصاص داده‌اند. با توجه به اینکه حمل و نقل و نقش ارتباطات یکی از عوامل اصلی زیربنای توسعه اقتصادی و اجتماعی است و ایجاد و توسعه بازار کالاهای مختلف و دسترسی به منابع طبیعی تنها با ایجاد خطوط ارتباطی، راه‌ها - راه‌آهن، شبکه هوایی و غیره امکان‌پذیر می‌باشد اقدام دولت در این زمینه بسیار سنجیده است.

توزیع اعتبارات در این برنامه هم با توجه به هدف‌های مملکتی بوده است

۱ - برنامه توسعه و ساختمان شاهراه‌ها ۵/۶ میلیارد ریال.
۲ - برنامه توسعه و ساختمان راه‌های اصلی ۴/۲۳ میلیارد ریال.
۳ - برنامه توسعه و ساختمان راه‌های فرعی ۶/۱۵ میلیارد ریال.
۴ - برنامه نگهداری راه‌ها ۳/۱۵ میلیارد ریال.
۵ - راه‌آهن برای توسعه و ساختمان ۹/۲۲ میلیارد ریال.
۶ - نگهداری راه‌آهن ۸/۳ میلیارد ریال.
۷ - برنامه ساختمان و توسعه بنادر ۳/۲۰ میلیارد ریال.
۸ - برنامه ساختمان و توسعه فرودگاه‌ها ۵/۹ میلیارد ریال.
۹ - برنامه نگهداری فرودگاه‌ها ۵/۱ میلیارد ریال.

آمارهایی دارم که به خوبی نشان می‌دهند در چند سال گذشته راه‌ها و بنادر و فرودگاه‌ها و راه‌آهن کشور توسعه کلی یافته و آنچه که لازمه تلاش بوده است در این زمینه به عمل آمده است.

۱- طول راه‌های اصلی کشور:

۱ - سال ۲۵۳۰ ۴۳ هزار کیلومتر.
۲ - سال ۲۵۳۱ ۴۷ هزار کیلومتر.
۳ - سال ۲۵۳۲ ۵۰ هزار کیلومتر.
۴ - سال ۲۵۳۳ ۶۰ هزار کیلومتر.
۵ - سال ۲۵۳۴ ۶۵ هزار کیلومتر.
۶ - سال ۲۵۳۵ ۷۱ هزار کیلومتر.
این راه‌ها شامل راه‌های آسفالت - شنی - خاکی و تعدادی فرعی در دست ساختمان می‌باشد.

۲ - طول خطوط راه‌آهن ایران برحسب نواحی تا پایان سال ۲۵۳۴.

- جنوب ۵۸۲ کیلومتر شمال‌شرق ۵۲۶ کیلومتر
- لرستان ۲۷۹ کیلومتر خراسان ۳۷۴ کیلومتر
- اراک ۳۸۲ کیلومتر آذربایجان ۶۷۱ کیلومتر
- تهران ۶۹۴ کیلومتر اصفهان ۴۵۲ کیلومتر
- شمال ۳۳۹ کیلومتر سایر نواحی ۱۲۱۲ کیلومتر
جمع کل ۵۵۸۸ که در ۵ سال اخیر قریب ۱۰۰۰ کیلومتر اضافه شده است.

توسعه بنادر و فرودگاه‌ها نیز قابل توجه و ذکر می‌باشد.

پست و مخابرات:

در بودجه سال ۲۵۳۶ معادل ۷/۳۹ میلیارد ریال به فصل پست و مخابرات اختصاص داده شده که با ۴۲ درصد افزایش نسبت به سال ۲۵۳۵ حدود ۵/۴ درصد از اعتبارات امور اقتصادی را تشکیل می‌دهند.

نحوه توزیع اعتبارات این فصل به این ترتیب است:

۱ - برنامه تلفن شهری و بین شهری ۱ /۲۲ میلیارد ریال.
۲ - برنامه شاهراه‌های مخابراتی ۷/۷ میلیارد ریال.
۳ - برنامه خطوط فرعی مخابراتی ۵/۰ میلیارد ریال.
۴ - برنامه مخابرات بین‌المللی ۲/۱ میلیارد ریال.
۵ - برنامه تلگراف ۶۵۰ میلیون ریال.
۶ - برنامه پست ۳/۷ میلیارد ریال.

این اعتبارات کلاً نسبت به سال جاری افزایش دارد و این اعداد و ارقام مبین عنایت و توجه خاص دولت به امر مخابرات و ارتباطات می‌باشد. گسترش شبکه‌های مخابراتی یکی از معیارهای پیشرفت جوامع امروزی است زیرا ایجاد و توسعه شبکه‌های منظم و مجهز مخابراتی و ارتباطی یکی از شرایط مهم اقتصادی است.

همکاران گرامی چنانچه برنامه‌های عمرانی گذشته و برنامه پنجم عمرانی کشور را مطالعه فرمایید به این نتیجه خواهید رسید که گام‌های مهمی در راه توسعه مخابرات کشور برداشته شده است. آمارهای زیر نموداری از این توسعه می‌باشد وضع مخابرات و ارتباطات ما تا پایان سال ۲۵۳۴ به شرح زیر می‌باشد.

۱ - تعداد نامه‌ها و امانات داخل و خارج در سال ۲۵۳۴ بالغ بر ۰۰۰/۶۵۲/۳۰۸
۲ - درآمد پستی بابت فروش تمبر در سال ۲۵۳۴ بالغ بر ۸۶۷۴۵۶۲ ریال
۳ - تعداد مراکز تلگرافی مجهز بهتله‌تایپ مورس و تلفن ۵۹۰ مرکز.
۴ - مراکز تلفن بین شهرها، کاریر ۱۸۴ مرکز.
۵ - مراکز تلفن بی شهرها، بیسیم ۶۸ مرکز.
۶ - تلفن خودکار و مغناطیسی شهری ۱۲۸۰۲۸۹ عدد.
۷ - کانال‌های تلفن خودکار بین شهرها ۳۶۵۸ کانال.
۸ - کانال‌های تلفن با سیستم مایکروویو ۴۳۲۲ کانال.
۹ - کانال‌های تلگرافی سیستم مایکروویو ۱۳۰۳ کانال.
۱۰ - کانال‌های ارتباطی تلگرافی و تلکس و تلفنی ماهواره‌ای به خارج ۴۳۹ کانال.
۱۱ - کانال‌های تلفنی بین‌المللی ۱۴۴ کانال.
۱۲ - ارتباط تلفنی و تلگرافی با خارج از طریق زمین ۱۲۹ کانال.

اعتبارات کشاورزی:

در سال جاری اعتباری معادل ۷/۷۵ میلیارد ریال برای کشاوری و منابع طبیعی منظور شده که ۹ درصد از اعتبارات امور اقتصادی را به خود اختصاص داده است نحوه توزیع اعتبارات کشاورزی بسیار متعادل انجام گرفته است زیرا:

۱ - برنامه حفظ و بهره‌برداری از منابع طبیعی ۸/۵ میلیارد ریال.
۲ - برنامه کشت و صنعت ۸/۸ میلیارد ریال.
۳ - برنامه بهبود و افزایش تولیدات کشاورزی ۹/۳ میلیارد ریال.
۴ - برنامه بهبود و افزایش تولیدات دامی ۳/۲ میلیارد ریال.
۵ - برنامه خدمات کشاورزی و دامپروری ۳/۸ میلیارد ریال.
۶ - برنامه تنظیم بازار محصولات کشاورزی ۵/۱۷ میلیارد ریال.
۷ - برنامه اعتبارات کشاورزی و دامپروری ۳/۱۵ میلیارد ریال.

در زمینه وظایف وزارت کشاورزی باید متذکر گردم که از آغاز برنامه پنجم عمرانی سعی وزارت کشاورزی بر این بوده که در هر فعالیت نسبت به سال قبل افزایش عمیلات داشته و اعم از امور تحقیقاتی، افزایش تولید، محصولات، خدمات کشاورزی، جلوگیری از خسارات آفات نباتی و امراض دامی روند صعودی فوق را حفظ نماید. برای این که بتوانیم توفیق وزارت کشاورزی را در این مهم بررسی کنیم کافی است توجهی به این آمارها بنماییم.

این آمارها مقایسه ۲ سال است تا نحوه تعقیب هدف وزارت کشاورزی در برنامه پنجم تعیین شود.

الف - تولید زارعت‌های سالانه عمده.

سال ۲۵۳۳ سال ۲۵۳۴
غلات ۴۵۱۱۰۰۰ تن ۴۸۲۶۷۷۰ تن
حبوبات ۱۸۶۰۰۰ تن ۱۸۷۳۰۲ تن
محصولات جالیزی ۱۲۱۸۰۰۰ تن ۱۴۱۰۰۰۰ تن
سیب‌زمینی ۳۵۴۰۰۰ تن ۳۶۴۰۰۰ تن
پیاز ۲۰۵۰۰۰ ۱۳۶۰۰۰ تن
گوجه‌فرنگی ۲۸۵۰۰۰تن ۲۹۵۰۰۰ تن
چغندرقند ۳۷۴۹۰۰۰تن ۴۵۹۷۰۰۰ تن
نیشکر ۱۱۰۵۰۰۰ تن ۱۶۰۵۰۰۰ تن
پنبه ۶۴۸۰۰۰ تن ۷۱۶۰۰۰ تن
توتون و تنباکو ۱۵۰۰۰ تن ۱۷۰۰۰ تن

این آمار نشان می‌دهد که تولید زراعت‌های سالانه همواره رو به افزایش بوده و برنامه‌های وزارت کشاورزی دقیقاٌ با توسعه و افزایش ادامه پیدا کرده است آمارهای مربوط به امور دامی، وام‌های کشاورزی، مکانیزه کردن اصلاح بذر و نهال و ترویج و آبادانی و سایر وظایف وزارت کشاورزی و منابع طبیعی درخور امعان‌نظر و توجه است.

در پایان طبقه‌بندی عملیات بودجه‌ای چند مطلب را باید ذکر بکنم.

۱ - حجم بودجه

اعتبارات بودجه سال ۲۵۳۶ بالغ بر ۳۵۳۰ میلیارد ریال است. این حجم از اعتبارات که در سال آینده با آن روبرو هستیم حجم بزرگی است زیرا با بودجه مصوب ۱۲ درصد افزایش دارد و با اعتبارات بودجه عمومی آن نسبت به سال جاری ۱۶ درصد اضافه شده است. این ارقام

اهمیت سیاست بودجه‌ای و سیاست اعتباری و سیستم بانکی را به موازات هم روشن می‌سازد. خوشبختانه چون در سال‌های پیش و در سال جاری دولت این سیاست‌ها را بسیار خوب و عاقلانه اعمال و اجرا کرده است حجم اعتبارات موجب ترس ما نمی‌شود زیرا در شرایط کنونی اقتصاد ما را نباید با معیارهای سنتی و کلاسیک سنجید.

اگر بودجه سال آینده نسبت به سال جاری درصد قابل توجهی افزایش دارد ترکیب و بافت آن طوری است که به هیچ وجه تورمی نخواهد بود زیرا منابع مالی را طوری به طرف کالاها و خدمات متوجه کرده‌اند که اثر تورمی بودجه در اقتصاد به حداقل خواهد رسید و به هدف‌های بودجه لطمه‌ای نخواهد زد.

در اینجا فقط یک مطلب حایز کمال اهمیت است و آن اینکه هرقدر امکانات ما افزایش می‌یابد باید دقتمان در خرج کردن بیشتر شود و اگر بخواهیم از امکانات سرشاری که در اختیارمان هست در دوره برنامه ششم که در دست تهیه است بیشترین بهره را بگیریم باید در خرج کردن دقتمان بیشتر شود و بکوشیم که از این راه قدرت کارایی و بهره‌دهی را بیشتر کنیم.

کسر بودجه - مطلب دیگری که در مورد ارقام هزینه باید گفته شود این است که بین دریافت‌ها و پرداخت‌های بودجه عمومی حدود ۱۲۲ میلیارد ریال تفاوت وجود دارد. یعنی هزینه‌ها ۱۲۲ میلیارد ریال از درآمدها بیشتر هستند. معمولاً این قبیل کسری‌ها در عرف کارشناسان بودجه به دو وجه تعبیر می‌شود معقول و غیرمعقول.

کسری غیرمعقول موقعی است که کسری مربوط و ناشی از اوضاع و احوال نابسامان اقتصادی و اجتماعی افزایش هزینه‌های جاری باشد و کسری معقول مربوط به ساختمان اقتصادی است و آن در زمانی است که از نظر سیاست توسعه اقتصادی و تقویت و تحکیم زیربناها مخارج عمرانی اضافه گردد. حال ببینیم این کسری که از سال جاری ۲۳ میلیارد هم کمتر است ناشی از کجا است.

چنانچه به اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت و اعتبارات جاری بودجه عمومی سال ۲۵۳۶ توجه کنیم و ارفام آنها را با اعتبارات بودجه مصوب سال ۲۵۳۵ مقایسه نماییم به این نتیجه می‌رسیم که اعتبارات جاری سال ۲۵۳۵ بالغ بر ۱۲۲۶ میلیارد ریال و اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت ۷/۷۰۰ میلیارد ریال است در حالی که:

اعتبارات جاری سال ۲۵۳۶ بالغ بر ۱۲۹۵ میلیارد ریال و اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت ۱/۹۷۹ میلیارد ریال برآورد شده است که رشد اعتبارات سرمایه‌گذاری ثابت ۶/۳۹ درصد و رشد اعتبارات جاری فقط ۱/۵ درصد می‌باشد این ارقام گویای این واقعیت است که توجه دولت معطوف عملیات عمرانی و تقویت زیربناها می‌باشد و این کسر بودجه کسر بودجه معقولی به شمار می‌رود.

بدون شک با توجه به این که درآمدهای بودجه با حزم و احتیاط فراوان پیش‌بینی شده و با در نظر گرفتن تصمیم دولت دائر به استقرار یک انضباط و کنترل مالی شدیدتر و رعایت صرفه‌جویی بیشتر و جلوگیری از هزینه‌های غیرضروری در مدتی کوتاه این کسر بودجه تأمین خواهد شد.

توزیع متعادل اعتبارات

چنانچه نحوه توزیع اعتبارات را در بخش‌های مختلف در نظر بگیریم و درصدهای رشد را مورد توجه و بررسی قرار دهیم ملاحظه خواهیم کرد که در بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور به منظور رشد هماهنگ کلیه بخش‌ها، اعتبارات به صورت متعادلی تقسیم و توزیع شده است به این ترتیب:

امور اجتماعی

آموزش و پرورش ۵/۴۲ درصد
خدمات درمانی ۱۴ درصد
بیمه همگانی ۵/۱۵ درصد

امور اقتصادی

مسکن ۱۶ درصد
عمران شهرها و روستاها ۱۲ درصد
کشاورزی ۹ درصد
آب ۶ درصد
نفت ۶/۱۲ درصد
برق اتمی ۲۴ درصد
صنایع ۱۳ درصد
معادن ۲ درصد
حمل و نقل و ارتباطات ۱۵ درصد
پست و مخابرات ۵/۴
بازرگانی و جهانگردی ۹/۱۳ درصد

الف - از بودجه عمومی

- اعتبارات امور عمومی ۸ درصد
- اعتبارات امور اجتماعی ۲۲ درصد
- اعتبارات امور دفاعی ۲۳ درصد
- امور اقتصادی ۳۶ درصد
- سایر مصارف ۱۱ درصد

ب - تقسیمات امور پنجگانه فوق

امور عمومی
انتظامات داخلی ۲۸ درصد
اطلاعات و ارتباطات ۵/۱۴ درصد
ساخمان‌ها و تأسیسات دولتی ۵/۲۷ درصد
سایر امور ۳۰ درصد
امور دفاعی
دفاع نظامی ۱/۵۶۱ میلیارد ریال
دفاع غیرنظامی ۷۰۰ میلیون ریال
برقراری انضباط بیشتر مالی

در بودجه سال جاری در میان تبصره‌های دائم تبصره‌ای وجود دارد به نام تبصره ۵۸ که به موجب آن «مؤسسات، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی که از محل بودجه عمومی دولت کمک یا اعانه می‌گیرند مجاز نیستند شروع به اجرای فعالیت و یا طرح جدیدی بنمایند و یا تغییری در مقررات خود بدهند و به طور کلی ایجاد تعهدی کنند که به نحوی از انحا موجب افزایش میزان کمک یا اعانه دولت به آنها در سال مورد عمل بودجه و یا سال‌های بعد بشود مگر آن که قبلاً مجوز لازم را در هر مورد به پیشنهاد وزارتخانه مربوط بو تأیید سازمان برنامه و بودجه تحصیل کرده باشند» وجود این تبصره که در سال جاری دقیقاً به مرحله اجرا درآمد و ناظر به سال‌های آینده هم هست دلیل روشنی بر استقرار انضباط مالی بیشتر است. بدیهی است امور مالی هر چه مضبوط‌تر و تحت کنترل بیشتر باشد به صرفه مملکت است.

در زمینه انضباط و کنترل مالی شدیدتر باید عرض کنم که قانون محاسبات عمومی مصوب سال ۱۳۱۲ از لحاظ مالی مبتنی بر سیستم تعهدی و مقداری مقررات دست و پا گیر بود که آن مقررات به اقتضای وظایف بعضی از مؤسسات و شرکت‌های دولتی و نیز توسعه سریع اقتصادی و اجتماعی عصر انقلاب تطبیق نداشت و درنتیجه بیشتر شرکت‌ها و مؤسات دولتی چه آنهایی که اقتضای کارشان تجارتی و نمی‌توانست در حریم حکومت آن قانون به وظایفش برسد و چه آنهایی که وظایفشان واجد این خصیصه نبود سعی داشتند از هر فرصت برای خروج از حریم و حکومت این قانون و به دست آوردن استقلال کامل استفاده کنند. خوشبختانه این قانون تبدیل به قانون مترقی سال ۱۳۴۹ شد و امروز امور مالی و محاسباتی براساس سیستم نقدی تحت نظم یک قانون بسیار مترقی و علمی اداره می‌شود. ماده ۳۲ این قانون مشعر است بر اصل تمرکز عایدات در خزانه زیرا خزانه یکی از مهم‌ترین دستگاه‌های مالی است ک در اجرای بودجه نقش اساسی را به عهده دارد و از طریق بانک مرکزی در فعالیت‌های مالی نظارت و دخالت داشته و نظم مالی را در مالیه کشور برقرار می‌کند (صحیح است).

البته بنده معتقد نیستم که اصل تمرکز عایدات که متفرع از اصل وحدت بودجه است بدون انعطاف باید رعایت شود زیرا معدودی از مؤسسات و شرکت‌های دولتی هستند که اقتضای کارشان برخورداری از مقداری استقلال است اما در حدود توانایی و امکان باید رعایت شود تا خزانه و بانک مرکزی بتوانند از فعالیت‌های مالی و بانکی این مؤسسات همیشه مطلع و مستحضر باشند و به این ترتیب کلیه فعالیت‌های مالی مملکت تحت کنترل و نظارت خزانه درآید و خوشبختانه در حال حاضر هم چنین است (صحیح است - احسنت).

تخصیص‌های سه‌ماهه:

سیستمی که هم‌اکنون در سازمان برنامه و بودجه جاری است و می‌شود آن را به نام انضباط سیر امور مالی تعبیر نمود تخصیص اعتبارات به طور سه ماهه است که دقیقاً با توجه به پیشرفت کار انجام می‌شود. این اصل هم در کنترل و نظارت مالی و عملیاتی فوق‌العاده مؤثر است.

۴ - طبقه‌بندی سازمانی.

هر نوع از طبقه‌بندی بودجه‌ای باید شامل اعتبارات بودجه برحسب دستگاه‌ها نیز باشد. این بخش از بودجه درواقع ترکیب وزارتخانه‌ها و سایر مؤسسات را در داخل یک دولت مشخص می‌سازد.

وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی در دولت نقش عامل را دارند، عاملی که برنامه می‌چیند، طرح می‌سازد و سپس آن را اجرا می‌کند. پس نیازمندی‌های این عامل جدا از سایر طبقه‌بندی‌ها باید در چهارچوب سازمانی نیز طبقه‌بندی شوند و به همین علت است که بودجه سال ۲۵۳۶ علاوه بر طبقه‌بندی‌های سه‌گانه ذکر شده دارای بعد دیگری برحسب واحدهای سازمانی می‌باشد.

طبقه‌بندی واحدهای سازمانی به هنگام تصویب بودجه در پالمان نیز دارای اهمیتی فراوان است زیرا پارلمان با تصویب اعتباری خاص به دستگاه معینی اجازه می‌دهد که برای انجام عمیلات معینی تعهد و پرداخت نماید.

در بودجه برنامه‌ای سال ۲۵۳۶ واحدهای سازمانی مندرج در آن عبارتند از:

۱ - وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی که به موجب قانون به وجود آمده‌اند و وظیفه اصلی آنها اعمال حاکمیت است و اگر اعمال تصدی انجام می‌دهند به صورت یک وظیفه فرعی است.
۲ - شرکت‌های دولتی که واحد سازمانی مشخص هستند که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد شده و بیش از ۵۰ درصد سرمایه آنان متعلق به دولت است.
۳ - شرکت‌های بازرگانی که از طریق سرمایه‌گذاری شرکت‌های دولتی تأسیس شده و بیش از ۵۰ درصد سهام آنها متعلق به شرکت‌های دولتی است.
۴ - مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت. در مورد این مؤسسات باید عرض کنم که پس از تصویب قانون جدید محاسبات عمومی مصوب پانزدهم دی ماه ۱۳۴۹ مؤسسات وابسته به دولت در دو گروه انتفاعی و بازرگانی مشخص و طبقه‌بندی شده بودند ولی با تصویب و اجرای قانون مذکور اغلب آنها به صورت شرکت دولتی درآمدند بدیهی است چون هنوز وضع گروهی از این مؤسسات دقیقاً مشخص نشده است به همان نام یعنی مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت در بودجه کل کشور ذکر شده‌اند.

مطلب دوم که از لحاظ فن و تکنیک بودجه باید بررسی شود رعایت اصول بودجه‌نویسی است.

در بودجه کل کشور برای سال ۲۵۳۶ از اصول نوین بودجه‌نویسی استفاده شده است به این ترتیب:

۱ - اصل سالیانه بودن بودجه - چون بودجه نوعی برنامه‌ریزی مالی است باید برای یک فاصله محدود زمانی باشد که این فاصله زمانی را اکثر کشورها به طور متعارف یک سال پذیرفته‌اند. این اصل به لحاظ دو امر در تهیه و تنظیم بودجه رعایت می‌شود:
۱ - جنبه سیاسی آن به لحاظ این است که هر سال دولت باید درباره برنامه‌ها پس از پارلمان رأی بگیرد.
۲ - جنبه فنی - اگر زمان بودجه از یک سال کمتر باشد برنامه‌ها به ثمر نمی‌رسد و اگر بیشتر باشد تقریب بسیار در بودجه وارد خواهد شد از این گذشته سال برای تولید فرآورده‌های کشاورزی واحد منطقی است.

اصل وحدت - دومین اصلی که دولت در تنظیم این بودجه از آن پیروی کرده است اصل وحدت است زیرا تمام برنامه‌ها، فعالیت‌ها و طرح‌های دولت و نیز تمام درآمدها و هزینه‌های آن و به طور کلی بودجه تمام دستگاه‌ها در یک جا نوشته شده و برای تصویب تقدیم پارلمان گردیده است.

اصل شاملیت - سومین اصلی که دولت رعایت کرده است اصل شاملیت است که بودجه سال ۲۵۳۶ به رعایت این اصل به صورت زیر و به تفصیل تهیه و تنظیم شده است.

اگر این تفصیل رعایت نمی‌شد امر اساسی نظارت همگان که از طریق نمایندگان‌شان اعمال می‌شود عملی نبود.

۴ - اصل کاملیت به رعایت این اصل ارقام بودجه از لحاظ درآمد و هزینه به صورت کامل به شکلی ناخالص آمده‌اند.

همان‌طور که معروض افتاد بخش دوم سخنانم در مورد خط‌مشی‌ها و سیاست‌های دولت در اجرای این بودجه که با یک نظر اجمالی به ارقام و اعداد و برنامه‌ها و وظایف و فعالیت‌های مندرج در بودجه می‌توان آنها را تعیین و احصا کرد. چون این سیاست‌ها اگر قرار باشد به تفصیل گفته شود متضمن وقت زیادی است و من بیانم بر اعجاز و اختصار است تقریباً فهرست‌وار عرض می‌کنم (احسنت - احسنت)

الف - در زمینه سیاسی خط‌مشی‌های دولت به شرح آتی است:

۱ - اجرای دقیق اصل سیاست مستقل ملی در عرصه جهانی.
۲ - استظهار به نیروی لایزال ملت و غرور ملی که تکیه‌گاه سیاست مستقل ملی ایران خواهد بود.
۳ - تقویت بنیه دفاعی نه‌تنها برای صیانت و حفاظت از مملکت بلکه برای کمک به تأمین صلح جهانی، من به عنوان یک ایرانی که مانند همه شما با وطنش با شاهنشاهش، با شاهنشاهیش پیوند ناگسستنی دارد معتقدم تقویت بینه دفاعی کشور باید تا به آنجا پیش رود که نه فقط آماده دفاع از میهن عزیز ما باشد بلکه در تأمین صلح و آرامش در این منطقه و عرصه جهانی بتواند نقش مؤثری ایفا کند که بحمدالله امروز می‌توانیم ادعا کنیم که ارتش دلیر و نیرومند ما تحت فرماندهی بزرگ ارتشتاران به این درجه از عظمت نائل آمده و مرتباً رهنورد تکامل و ترقی است (صحیح است - احسنت)
۳ - بسط بیشتر اصل مشارکت مردم در امور مربوط به خود.
۴ - توسعه و تعمیم بیشتر خدمات رفاهی تا جایی که تحولات عمیق و عظیمی در زمینه امور اجتماعی و بهزیستی و رفاه مردم کشور در اجرای فرامین مقدس شهریار معدلت پرور ما فراهم گردد.

ب - خط‌مشی‌های دولت در زمینه اقتصادی.

۱ - ایجاد واحدهای بزرگ کشاورزی و بهره‌برداری حداکثر از منابع آب و خاک در اراضی زیرسدها.
۲ - تأسیس و توسعه شرکت‌های بزرگ کشت و صنعت و جلب سرمایه‌های بخش خصوصی در امر کشاورزی.
۳ - مکانیزه کردن هر چه بیشتر کشاورزی و آشنا ساختن کشاورزی با اصول نوین کشاورزی و دامداری و دامپروری.
۴ - توجه خاص به تشکیل و توسعه اتحادیه‌ها و شرکت‌های تعاونی روستایی و شرکت‌های زراعی.
۵ - حفظ و بهره‌برداری از جنگل‌ها و مراتع کشور و توسعه روش بذرپاشی.
۶ - استفاده هر چه بیشتر از سپاهیان ترویج و آبادانی.
۷ - اجرای طرح‌های آبیاری و زهکشی.
۸ - افزایش متناسب و مداوم اعتبارات مربوط به برنامه‌های توسعه و تأمین آب با توجه به نیازمندی‌های نواحی مختلف کشور و گسترش مطالعات علمی مربوط به آب‌های سطحی و زیرزمینی.
۹ - تداوم رشد و توسعه اقتصادی و ازدیاد تولیدات ملی با حفظ ثبات نسبت قیمت‌ها.
۱۰ - افزایش درآمد و بهبود زندگی مردم از طریق توزیع عادلانه‌تر ثمرات حاصل از برنامه‌های توسعه اقتصادی.
۱۱ - حفظ توازن ارزی و گسترش روابط بازرگانی با خارج و ایجاد موجبات لازم برای گسترش وسیع صادرات.
۱۲ - ازدیاد درآمدها از طریق کارایی بهتر و بیشتر دستگاه‌های وصول با توجه به لزوم احتراز از مالیت‌هایی که موجب فساد بر طبقات مصرف‌کننده می‌گردد.
۱۳ - حمایت معقول و موجه از بخش خصوصی به منظور مشارکت مؤثر آن بخش در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور.

ج - در زمینه‌های فرهنگی، فکری، معنوی، انسانی.

۱ - اصل حرمت انسان و رعایت حقوق انسانی و ارزش‌های عالی بشری که تمدن کهنسال و اصیل ما خود سنت‌های عمیق دیرینه‌ای در آن زمینه دارد.
۲ - ایجاد موجبات بیشتر تعلیم و تربیت و رشد کامل و متوازن کلیه استعدادهای خداداد مردم این مرز و بوم.
۳ - تلاش در نوآوری و جستجوی راه‌های تازه نه فقط در امور فرهنگی و هنری بلکه در عرصه علم و فن.
۴ - اجرای برنامه‌های بهداشت و درمان و تنظیم خانواده.
۵ - اتخاذ سیاست اشتغال هم‌افق با سرعت رشد جمعیت.

در پایان بخش دوم از سخنانم باید عرض کنم کمبود و تنگنا لازمه توسعه اقتصادی و اجتماعی است و این دو موضوع همیشه و در هر زمانی با هم ایجاد می‌شوند یعنی اگر ما بخواهیم هم توسعه داشته باشیم و هم کمبود نداشته باشیم از محالات است زیرا اگر از تنگنا به ترسیم باید دست روی دست بگذاریم و کاری نکنیم. اما چون مملکت ما به سرعت زیربناها را استوار می‌کند و به علاوه در موج اول انقلاب به طبیعت و ذات این موج دولت ناگزیر از سرعت بوده است این کمبودها عوارض سرعت در رشدند و ما ترسی از کمبود نداریم زیرا دولت کوشا و متحرک ما دست روی دست ننشسته است. در اجرای تعالیم شاهنشاه و با برخورداری از رهنمودهای فرمانده عالیقدرن مملکت، دولتشب و روز در تلاش است ما ملت ایران هم باید بیش از پیش با مشارکت و دور انداختن جزیی بی‌تفاوتی اگر موجود باشد دولت خود را بیشتر از پیش یاری کنیم، معاضدت کنیم تا انشاءالله این کمبودهای ناشی از توسعه از بین برود.

خوشبختانه دولت برای رفع این تنگناها در این بودجه راه‌هایی تعبیه و برنامه‌هایی چیده سات و با حجم عظیمی از اعتبارات به جنگ کمبود مصالح ساختمانی، نیروی انسانی و بعضی از موادغذایی رفته و می‌رود و به حمدلله موفق است و بیشتر هم موفق خواهد شد (صحیح است).

همکاران عزیزم اکنون که در کمال اختصار بودجه پرتوان و پرقدرت برنامه‌ای سال ۲۵۳۶ کل کشور را از لحاظ فن و تکنیک بررسی کردم و مطالبی را در این باره و درباره خط‌مشی‌ها اقامه نمودم در خاتمه عرایضم باید بگویم که ما شب و روز باید خدای بزرگ را سپاس گوییم زیرا رهبری داریم دانا و توانا، خردمند و هوشیار و ملت‌نواز و مملکتی داریم غنی چه از حیث منابع زیرزمینی و چه از لحاظ منابع مالی، عامل دیگر هم که نیروی انسانی ماهر باشد با تلاش بسیار طی برنامه‌های مختلفی مشغول تهیه آن هستند یعنی در کشور ما که باید گفت از هر جهت یک کشور استثنایی است عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی از هر جهت جمع است. دولت خدمتگزار ما هم که مورد عنایت و حمایت شاهنشاه عظیم‌الشأن ما می‌باشد شب و روز برای توسعه اقتصادی و اجتماعی، شکوفایی اقتصاد ایران در سطح ملی و در سطح جهانی، بالا بردن قدرت تولید ملی از طریق توسعه صنایع اساسی و مصرفی، توسعه سطح آموزش و پرورش عمومی و حرفه‌ای، افزودن بر ارزش‌های معنوی و تقویت فرهنگ ملی، ارتقای سطح زندگی گروه‌های متوسط و پایین جامعه، تعمیم عوامل رفاهی و تأمین سلامت و سعادت و بهروزی مردم تلاش می‌کنند و با برخورداری از تعالیم شاهنشاه در اجرای برنامه‌های مملکتی موفق و سربلند است پس اجازه بفرمایید به جناب آقای هویدا نخست‌وزیر پرتوان و زحمتکش و شایسته ایران و جناب آقای مجیدی وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و کلیه کارشناسان جوان و دانشمند بودجه و همکاران ایشان و همه کسانی که در تدوین و تنظیم این بودجه افتخارآمیز زحمت کشیده‌اند از صمیم قلب تبریک بگویم.

از جناب آقای دکتر شادمان وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخست‌وزیر که در ایفای وظایف خود از هر جهت تلاش و مراقبت دارد و با حوصله و پشتکار در امور پارلمانین اقدام می‌نماید تشکر دارد. (احسنت).

جناب آقای هویدا در دوران نخست‌وزیری خود در اجرای نیات شاهنشاه بزرگ ما خدمات ارزنده‌ای انجام داده‌اند به همین مناسبت تاریخ از صداقت، خدمتگزاری، شاهدوستی و وطن‌پرستی ایشان به نیکی یاد خواهد کرد (صحیح است - احسنت).

توفیق روزافزون همه آحاد و افراد ملت ایران را در راه خدمت بیشتر به شاهنشاه و به مملکت از پیشگاه باعظمت خداوند مسئلت دارم. (احسنت - احسنت).

نائب‌رئیس - آقای تقی‌زاده‌منظری بفرمایید.

تقی‌زاده‌منظری - جناب آقای رئیس همکاران گرامی نمایندگان محترم دولت در آغاز سخن بر خود لازم می‌دانم عنایات شهبانوی گرامی را که به مجلس و مجلسیان روا داشته‌اند از صمیم قلب سپاس گویم و آن را موفقیت ممتازی برای مجلس شورای ملی به حساب آورم.

اما درباره بودجه سال ۲۵۳۶ قبلاً از تلاش و کوششی که در تهیه و تنظیم آن به عمل آمده به سهم خودم تشکر می‌کنم و به زحماتی که در این راه چه اعضای محترم دولت و چه نمایندگان محترم ملت در کمیسیون بودجه متحمل شده‌اند قدر فراوان می‌نهم. (احسنت)

یادآور می‌شوم که بودجه امسال یک نمونه ارزنده و گویای دیگری است از تحرک و پیشرفت همه‌جنبه کشور ما که تحت رهبری‌های بزرگ رهبر ما انجام می‌گیرد.

البته بررسی‌هایم در کلیات این بودجه محدود و تنها در چند زمینه خاص خواهد بود اگر در این بررسی‌ها به برخی از تنگناها اشاره می‌کنم به هیچ وجه نظرم نفی موفقیت‌های فراوان به دست آمده و یا احیاناً کاستن از ارزش‌های آنها نباید تلقی شود بلکه منظورم صرفاً انجام یادآوری‌هایی است در جهت تضمین و ادامه موفقیت‌ها، از این رو اولین قسمت از عرایضم را به تمایز این بودجه با بودجه‌های قبلی تخصیص می‌دهم. به اعتقاد من بارزترین خصیصه این بودجه کاهش اتکا به درآمدهای نفتی است. با این که این کاهش هنوز در مرحله ابتدایی است اما در خور شایان توجه است تجربه نشان داده که چنین سیاستی که قطعاً به رهبری و هدایت شاهنشاه آریامهر اتخاذ گردیده ضروری‌ترین سیاست اقتصادی برای کشور ماست. اتخاد به موقع و به جای این سیاست نه تنها به دلیل آن که نفت یک منبع زوال‌پذیر اقتصادی است دارای اهمیت است بلکه بیشتر از این نظر که همواره اتکا به یک منبع منحصر به فرد درآمد می‌تواند برای هر کشوری که یک نقطه‌ضعف اقتصادی به حساب آید حائز کمال اهمیت است.

زیرا وقتی اقتصاد کشوری تنها به یک عامل و یک منبع درآمد بستگی داشت همواره می‌تواند آسیب‌پذیر باشد.

بحران‌های جهانی و یا هر نوع رقابت بین‌المللی امکان تضعیف و حتی قطع درآمد چنین منبعی را ممکن می‌سازد.

کما این که در سال ۲۵۱۰ عکس‌العمل دولت‌های خارجی در مقابل ملی شدن صنعت نفت در کشور ما اقتصاد متکی به نفت ما را مواجه با بحران شدیدی ساخت و شاید حدود ۳ سال طول کشید تا توانستیم تولید نفت را به میزان تولید سال‌های قبل از بحران برسانیم. از این نمونه شواهد متعددی می‌توان آورد.

جای نهایت خوشوقتی است که کشور ما دارای امکانات و منابع ثروت سرشاری است و همواره می‌توان به شکلی منطقی از همه این امکانات برای افزودن به درآمدهای ملی ما سود برد. کشاورزی و صنعت می‌توانند دو منبع پیوسته و عظیم برای درآمدهای ملی ما به حساب آیند به شرط آن که همواره اقدامات دولت در این بخش‌های مهم اقتصادی حساب شده و تا حدود زیادی مکمل فعالیت‌ها و اقدامات بخش غیردولتی باشد.

بسیار به جاست که صنعت‌هایی نظیر صنعت ذوب فلز یا صنعت نفت و گاز در انحصار دولت باشد. لیکن از اینها که بگذریم شاید بسیاری دیگر از دخالت‌های دولت در صنایع جای بحث داشته باشد.

زیرا بازداشتن بخش غیردولتی به اقدام در صنایع دیگر احیاناً به دلیل عدم توانایی کنترل این بخش همواره می‌تواند بخش غیردولتی را به کارهای غیرسازنده‌ای از قبیل زمین بازی وادارد که همه از نتیجه تنفربار آن آگاهیم.

شاید لازم نیست که اداره هر کاری را دولت تمرین کند و آن گاه به بخش غیردولتی بسپارد. متأسفانه هم‌اکنون سیاست دولت در قبال بسیاری از صنایع به درستی روشن نیست. شاید به لحاظ دخالت بیش از حد دولت در زمینه‌های اقتصادی است که بسیاری از کالاها ارزش‌های اقتصادی خود را از دست داده و ارزش‌های سیاسی پیدا کرده‌اند.

ارقام بودجه در زمینه شرکت‌های دولتی و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت به وضوح نشان می‌دهند که هزینه‌ها بر درآمدها فزونی قابل توجهی دارید. و این به آن معناست که دولت در اداره این شرکت‌ها خیلی توفیق اقتصادی نداشته است.

اما در مورد کشاورزی: وقتی به یاد می‌آوریم که بیشتر از نصف جمعیت فعلی ما تمام یا قسمت عمده‌ای از درآمد خود را از راه کشاورزی به دست می‌آورند. یا توجه کنیم که حدود ۷۰٪ از کارگران ما در کارخانه‌هایی کار می‌کنند که مواد اولیه این کارخانه‌جات از منابع کشاورزی تأمین می‌گردد. یا به یاد آوریم که در آخر برنامه هشتم جمعیت کشور ما به ۵۴ میلیون نفر خواهد رسید، آن وقت است که به اهمیت کار کشاورزی بیش از پیش توجه خواهیم کرد. صحیح است که در کار کشاورزی کمبود آب برای کشور ما مشکل بزرگی است (صحیح است) لیکن وقتی همه عوامل دیگر تولید را در این کار تقویت کنیم تردید دارم که آب را می‌توان از نظر اهمیت به موضوع درجه دوم بدل نمود.

هم‌اکنون فاصله رفاهی بزرگی بین شهرها و روستاهای ما وجود دارد.

شاید بیشتر از دو ثلث از روستاهای ما راه مناسب ندارند.

اکثریت بزرگی از کشاورزان کشور ما به دلیل عدم آگاهی نمی‌توانند از ماشین‌های کشاورزی استفاده کنند و به همین دلیل نفوذ تکنولوژی به روستاهای ما بسیار به کندی صورت می‌گیرد. این صحیح است که باید کشاورزی صنعتی داشته باشیم، لیکن باید قبول کنیم که اگر روستاییان ما از امکانات بیشتری برخوردار شوند و روستاها را آنچنان دلپذیر سازیم که روستایی با رغبت بیشتری در روستا بماند و به کار خلاق کشاورزی بپردازد حتی کشاورزی سنتی هم می‌تواند تا حدود بسیار زیادی ما را به حل مشکلات خودکفایی نزدیک کند.

با بیان این مقدمه خواستم توضیح دهم که همواره می‌توانیم با اقدامات سازنده‌ای به منابع درآمد جدیدی رو کنیم (صحیح است) البته ازدیاد منابع درآمد به هیچ وجه به معنی کنار گذاردن درآمدهای نفتی ما نیست و چنین موضوعی هم نمی‌تواند برای ما مطرح باشد. بلکه درآمدهای نفتی همواره می‌توانند مناسب‌ترین پشتوانه برای سرمایه‌گذاری‌های ملی ما به حساب آیند.

مسئله دیگری که حائزاهمیت است مسئله دریافت مالیات‌هاست در بودجه سال ۲۵۳۶ درآمد کل مالیات‌ها رقمی در حدود ۸/۴۲۰ ملیارد ریال است که ٪۱۹ کل دریافت‌های دولت را تشکیل می‌دهد و نسبت به سال جاری ۳۳٪ فزونی دارد از این رقم ۹/۲۲۲ میلیارد ریال مالیات‌های غیرمستقیم است که نسبت به سال جاری ۴۷٪ افزایش یافته و ۵۳ میلیارد ریال هم مالیات بر درآمدهای مردم است که حدود ۶۰٪ افزوده شده است و ۵/۲۶ میلیارد ریال مالیات بر حقوق است که افزایش حدود ۶۰٪ دارد بنابراین ارقامی که به اطلاع نمایندگان محترم رسانیدم دولت حداکثر درآمد ممکن را از این حیث دارد و بنابراین هر افزایش دیگری به این ارقام فشار شدیدی است که به مردم عادی مملکت وارد خواهد شد تصور نمی‌رود جایی برای افزودن داشته باشد یا حتی دولت هم علاقه‌مند به افزایش این قسمت باشد.

به این ترتیب می‌ماند درآمد مالیاتی دولت از شرکت‌ها که ۵/۱۲۹ میلیارد ریال است و نسبت به سال جاری تنها ٪۹ افزایش دارد. پس ارقام نشان می‌دهند که جا دارد دولت در رقم مالیاتی این شرکت‌ها تجدیدنظر کلی به عمل آورد و تا آنجا که به موجودیت این شرکت‌ها و سود معقولی که باید عایدشان گردد لطمه‌ای وارد نیاید نسبت به دریافت مالیات از آنها اقدام اساسی به عمل آورد.

مسئله دیگری که باید توجه داشت تقلیل هزینه‌های غیرضروری است.

وقتی به ارقام ۴/۹۷۹ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری ثابت و ۷/۱۲۶۲ میلیارد ریال هزینه‌های جاری برخورد می‌کنیم متوجه می‌شویم که جا دارد تا حد امکان در استخدام‌های دولتی امساک کنیم تا به این ترتیب هم از مخارج سنگین دولت کاسته شود و هم تا حدود بسیار زیادی از کم‌کاری‌های موجود بکاهیم.

اما خصیصه دیگر این بودجه توجه دولت به اصل عدم تمرکز است (احسنت). منتهی این کار در عمل به واقعیت موضوع خیلی نزدیک نیست. مثلاً هم‌اکنون با توجه به منطقه‌ای شدن بودجه آموزش و پرورش که می‌بایست از حجم هزینه‌های ادارات مرکزی آن کاسته شود به عکس ۵۷٪ نسبت به سال جاری بر آن افزوده شده است در حالی که اعتبار مربوط به برنامه تحقیق و بررسی در این وزارتخانه‌ها به کلی حذف گردیده است بنابراین به جاست که در این کار چنان مراقبتی به عمل آید که همه اشکالات موجود برطرف شود و این کار به تمرکزهای جدید نیز نیانجامد تا در این راه مشارکت فعال و همه‌جانبه مردم درا مور مربوط به خودشان به مشکلی منطقی‌تر تحقق پذیرد و هر ایرانی به نقش فعال خویش در تسریع پیشرفت‌های کشور به شکلی نمایان‌تر از پیش عمل نماید.

یک وجه تمایز دیگر این بودجه با بودجه‌های قبلی که قابل تحسین است توجهی است که به امر آموزش و پرورش به عنوان یک رکن اساسی جامعه به عمل آمده است (صحیح است).

شکی نیست که افزایش اعتبارات وزارت آموزش و پرورش در حد کنونی با توجه به رشد سالیانه ۱۰٪ آموزش و پرورش هنوز نمی‌تواند کافی باشد. هم‌اکنون با توجه به ارقام مندرج در کتابچه بودجه کاملاً مشخص است که بسیاری از درصدها حتی تنزل کرده‌اند مثلاً سهم آموزش کودکستانی از ۳/۲٪ به ۷/۱٪ و آموزش ابتدایی از ۶/۲۷٪ به ۲/۲۷٪ و آموزش فنی و حرفه‌ای از ۲/۹٪ به ۸/۸٪ و سهم تربیت معلم و مربی از ۹٪ به ۶/۸٪ و سهم عملیات کمک آموزشی از ۵/۸٪ به ۷٪ تنزل کرده‌اند و در مجموع رقم سرمایه‌گذاری ثابت در آموزش و پرورش برای سطح کشور در حدود ۵/۲۱ میلیارد ریال است که در مقایسه با بعضی دیگر از ارقام سرمایه‌گذاری‌های ثابت که مسلماً در مقام مقایسه با آمزوش و پرورش از اهمیت فوق‌العاده کمتری برخوردار هستند رقم ناچیزی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.

اما برای این که در آموزش و پرورش از همه اعتبارات به درستی استفاده کنیم باید به هدف‌های مشخص توجه داشته باشیم. هدف‌هایی که با مقتضیات و همه شرایط محیط ما منطبق باشند و بتواند جوانان ما را به مردانی که به همه عمر مفید باشند بدل کند و بر وسعت و عمق میراث‌های غنی فرهنگی ما بیفزاید. داشتن هدفی مشخص و پی‌ریزی یک نظام صحیح در امر تعلیم و تربیت کوشش ارزنده‌ای است که بر امروز و فردای جامعه ما اثر قطعی و غیرقابل انکار خواهد داشت و به واقع همه چیز در جامعه ما به این هدف‌ها بستگی تام دارند. تنوع استعدادهای افراد و نیاز شدید جامعه ما به هدایت و شکل دادن این استعدادهای متفاوت هر فرمول یکسانی را در زمینه تعلیم و تربیت مردود می‌شناسد.

وقتی اقتصاد جامعه ما مخلوطی از اقتصاد کشاورزی و صنعتی است وقتی ۱۸ میلیون ایرانی در متجاوز از ۶۰ هزار روستا زندگی می‌کنند طبعاً نمی‌توانیم آموزش و پرورش یکسانی را به هر دو گروه شهری و روستایی ارائه دهیم و اگر به این تفاوت‌ها در عمل توجه نکنیم همواره در مفید بودن کار تعلیم و تربیت و پروده‌های آن جای تردید خواهد بود و در این صورت هست که میلیاردها اعتبار در این راه به هدر خواهیم داد.

در حالی که همواره باید به یاد داشته باشیم سرمایه‌های ملی که در این راه مصرف می‌کنیم حاصل تلاش‌های خستگی‌ناپذیر رهبر بزرگ ما و ملت سرافراز ماست که هر دینارش باید به درستی مصرف شود و حد اعلای بازدهی مطلوب را برای جامعه به بار آورد.

وقتی صحبت از یک سرمایه‌گذاری ملی است جا دارد که تمامی مردم براساس عدالت اجتماعی به شکلی یکسان از ثمرات پرارزش آن سود برند.

و تنها به این دلیل هست که باید همه دشواری‌های موجود در راه گسترش کمی و کیفی امر تعلیم و تربیت در شهرها و روستاهای کشور ما به شکلی اساسی و مطلوب برطرف شوند. باید در سراسر کشور پهناور ما دسترسی به این نیاز حیاتی به شکلی ارزنده‌تر برای همگان مقدور و میسر باشد.

وقتی به یاد می‌آوریم که هنوز متجاوز از ۲ میلیون نفر از افراد واجب‌التعلیم ما از دسترسی به آموزش و پرورش محروم مانده‌اند اهمیت نقش مسئولان تعلیم و تربیت کشور و وظیفه پراهمیت آنها در رفع این تنگناها بیش از پیش آشکار می‌شود.

هم‌اکنون تنها ۲٪ از گروه عظیم محصلان کشور به دانشگاه‌های داخلی راه می‌یابند و تقریباً ۲ در هزار از این عده نیز ادامه تحصیل در خارج برایشان مقدور است. بقیه بدون داشتن کمترین تخصص و بی آن که قادر باشند هیچ کار مفید و سازنده‌ای را بر اثر تحصیلات‌شان انجام دهند به هر دری می‌زنند و برحسب اتفاق به کاری مشغول می‌گردند. آیا بازده چنین کاری می‌تواند بازدهی مفید و مطلوب باشد؟ به تحقیق خیر. بنابراین قبول کنیم که برنامه‌های آموزشی فعلی ما متناسب با نیازهای جامعه نیست به اعتقاد من بسیاری از برنامه‌نویسان آموزشی ما مفهوم واقعی اصل انقلاب آموزشی را به درستی درک نکرده‌اند. ازدیاد نابجا و غیرمتناسب مواد درسی را در کتاب‌های درسی به حاسب تحول آموزشی گذاشته‌اند و به این ترتیب عملاً در راه شکوفایی استعدادهای نوجوانان ما موانعی ایجاد کرده‌اند. در حالی که نسبت به رفع نقص‌های اساسی بی‌اعتنا مانده‌اند. شاید نقص عمده در مطالب کتاب‌های درسی قبلی نبود که با تغییر شکل و جابه‌جا کردن همان مطالب برطرف شود. نقص اساسی در یکسان بودن برنامه‌ها و نحوه اجرای آنهاست. تجربه نشان داده که امروزه دیگر نمی‌توان یک آزمایش علمی را به شکل قصه برای محصل توضیح داد. امروزه ثابت شده که محصل خود باید تجربه کند و در عمل به صحت موضوع پی برد و عملاً با اشکال کار مواجه شود و به رفع آن بکوشد تا به این ترتیب خلاقیت خویش را آشکار نماید. در حالی که هم‌اکنون دانش‌آموزان ما بسیاری از موضوعات را در عالم خیال می‌شناسند لیکن از انجام هر عملی به منظور کاربرد دانسته‌های خویش عملاً عاجزند. متأسفانه این نقص بزرگ هر روز به شکلی شدیدتر خودنمایی می‌کند.

تغییر برنامه‌های تحصیلی تنها نتیجه بارزش این شد که اولیای محصلین را که مجانی‌ترین کمک‌های آموزشی بودند به میزان وسیعی از دست داده‌ایم حال معلوم نیست که با وجود ضعف کمی و کیفی کادر تعلیماتی موجود چگونه خواهیم توانست جایگزین مناسبی به جایشان انتخاب نماییم.

وقتی ظرف ۱۴ سال تعداد محصلان ما از ۵/۲ میلیون به ۵/۸ میلیون نفر رسیده‌اند و سالانه نیز در این زمینه به طور متوسط رشدی معادل ۱۰٪ داریم باید برای رفع تنگناهای حاصل ازین رشد برنامه‌ریزی قبلی داشته باشیم نمی‌توان پذیرفت که در چنین شرایطی که احتیاج به تحرک فوق‌العاده داریم در رفع ابتدایی‌ترین نیاز آموزشی مانند تهیه کتاب‌های درسی این چنین سستی به خرج دهیم.

باید بتوانیم به کمک برنامه‌هایی که در مدارس پیاده خواهم کرد نیاز روزافزون جامعه ما را به نیروی متخصص و فنی برطرف کنیم حتی فارغ‌التحصیلان در دوره راهنمایی باید قادر باشند نیاز ما را لااقل در تخصص‌های عادی برطرف سازند. به این لحاظ باید مدارس حرفه‌ای و فنی رونق مطلوب‌تری داشته باشند و برخلاف آنچه که متأسفانه هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم باید بیشتر جوانان با استعداد ما در این مدارس جذب شوند باید توجه داشت که هیچ گاه نخواهیم توانست برای همه جوانان دیپلمه ما دانشگاه بسازیم و آنها را تا آخرین مدارج دانشگاهی برسانیم و شاید نیاز به این کار نیز نباشد اما به سهولت می‌توان آنان را با کسب مهارت‌های فن و حرفه‌ای به راه زندگین عادی و سازنده هدایت کنیم و آنها را به جای مدرک تحصیلی با کار سازنده پیوند دهیم.

باید مدارس ما به جای محل‌های کسب مدرک به کمک برنامه‌های آموزشی حساب شده به محل‌های واقعی کسب علم و فن بدل شوند از این رو باید درصد دانش‌آموزان مدارس حرفه‌ای که هم‌اکنون حدود ۶/۲٪ است به سرعت به حدود ۲۰٪ برسد و افزایش یابد. البته در این کار به نقش معلم به عنوان عامل اصلی باید توجه کافی داشت (صحیح است).

در اینجا به جا می‌دانم اگر به نقص‌های اساسی که در راه انتخاب معلم و حفظ مادی و شایستگی او وجود دارد مختصری اشاره کنم. باید توجه داشت که از نظر کیفی کار معلم را نمی‌توان با بسیاری از کارهای اداری مقایسه نمود ارزش و کیفیت کار معلم را تنها با معیاری از نوع خود می‌توان سنجید. به این دلیل هم نباید معلم و غیرمعلم را در فرمول استخدامی واحدی قرار داد. باید سیستم استخدامی معلمان به کلی دگرگون شود.

عملاً پیداست که با حمایت‌های مادی نظیر آنچه که امروز از معلم می‌کنیم نخواهیم توانست شایسته‌ترین تحصیل‌کرده‌های جامعه را به کار تعلیم و تربیت جذب کنیم و حتی بسیاری از معلمان کارآمد خود را نیز از دست خواهیم داد مشاهده می‌کنیم که ظرف ۴ سال حدود ۳۰ هزار نفر وزارت آموزش و پرورش را ترک کرده‌اند و این عمل هم‌اکنون نیز ادامه دارد. جای تردید نیست که همه معلمان کشور توجهات و عنایات رهبر بزرگ ما و علیاحضرت شهبانوی محبوب را سپاس فراوان می‌نهند (صحیح است) و این همه عنایات را پشتوانه بزرگی برای خدمات خود می‌شناسند. حق این است که مسئولان دستگاه آموزش و پرورش نیز با الهام از افکار و منویات بلند شاهنشاه در جهت رفاه واقعی معلمان و نمایان‌تر ساختن هر چه بیشتر اعتبار معلمان اقدامات ارزنده‌تری انجام دهند. باید معلم به عنوان یک عنصر فوق‌العاده مفید جامعه از نظر مادی کاملاً تأمین شود باید معلمان باتجربه را که با وجود عشق فراوان به کار تعلیم و تربیت تنها به دلیل نارسایی‌های مادی از دستگاه آموزش و پرورش گریزانند به شکلی مناسب راضی نگه داشت و از دانش و تجربه نها حداکثر سود را به نفع جامعه گرفت.

انباشتگی نابجای افراد در دستگاه تعلیم و تربیت به هیچ وجه از میزان کمبود واقعی معلم نخواهد کاست و شاید به صورت‌های مختلف بر کیفیت کار معلمان شایسته نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت پیشنهاد می‌کنم برای رفع کمبود معلم دانشسراهای مقدماتی دوباره رونق گیرند و در انتخاب دانشجویان آنها نیز دقت کافی به عمل آید. زیرا با توجه به این که فکر بسیار سریع‌تر از عمل تأثیرپذیر است باید چنان کنیم که حتی یک عنصر ناباب در دستگاه تعلیم و تربیت ما رخنه نکند.

مسئله دیگری که جا دارد به دنبال مسئله‌ای که مطرح کرده‌ام مورد بررسی قرار گیرد مسئله دانشگاه هست که می‌خواهم مروری بسیار مختصر در این باره داشته باشم.

همان‌طور که قبلاً نیز گفته‌ام همه ساله تنها ۲٪ از دانش‌آموزان مدارس ما جذب دانشگاه‌های داخلی می‌شوند و متأسفانه هنوز این جذب تابع ضابطه خاصی نیست و هر یک از مؤسسات عالی به راهی می‌روند که تنها خود می‌پسندند و عجیب در اینجاست که نشد منطق همدیگر را تحت فرمول مشترکی بپذیرن. برای همه ما شور و شوق جوانانی که با تمام وجود به دنبال تحصیلات عالی هستند تا متخصصانی ارزنده برای تحقق هدف‌های اقتصادی و اجتماعی ما باشند فوق‌العاده گرامی و ارزنده است لیکن این دانشگاه‌ها هستند که باید به این همه اشتیاق جوانان وطن‌پرست و شاهدوست پیش از پیش توجه داشته باشند و با حد اعلای بهره‌گیری از امکانات خود در راه شکوفایی هر چه بیشتر این استعدادها اقدام شایسته نمایند.

دسرت به یاد دارم که در ۲۶ سال پیش دانشگاه تهران حدود ۳۰۰ نفر دانشجو تنها برای سال اول پزشکی می‌پذیرفت و یا ۱۹ سال پیش دانشکده فنی برای هر یک از رشته‌های خود حدود ۱۲۰ نفر دانشجو می‌پذیرفت و مسلماً در پذیرش این تعداد دانشجو حتی با توجه به امکانات بسیار محدود آن زمان دچار تنگنا نبود و عملاً نیز کیفیت‌ها در سطحی مطلوب بودند.

حال معلوم نیست که چرا بسیاری از دانشکده‌ها ظرفیت‌های امتحان شده خود را تا حدود زیادی تقلیل داده‌اند و با توجه به افزایش‌های قابل‌ملاحظه امکانات آنها چرا کیفیت بعضی از آنها طبق بررسی‌های اعلام شده در ظرف پنج سال حدود ۴۷٪ پایین آمده است. وقتی برای هر ۸۰ کارگر لااقل به یک مهندس نیاز داریم وقتی برای نقاطی که هنوز برای ۲۸۵۰۰ نفر فقط یک تخت بیمارستانی داریم احتیاج به تربیت تعداد کافی پزشک داریم باید از هر نیمکت دانشگاهی حد اعلای استفاده را در تربیت نیروی باایمان و متخصص بنماییم باید دانشکده‌های ما با حداکثر ظرفیت‌های خود دانشجو بپذیرند و جوانان شایسته ما بهتر و بیشتر از محیط‌های علمی مملکت ما بهره‌مند شوند (احسنت).

باید با توجه به تعداد دانشجویان و حجم اعتبارات آموزش عالی از این اعتبارات به جای ازدیاد هزینه‌های اداری و غیرضروری برای حل مشکلات اصلی دانشگاه‌ها استفاده کنیم و نقش ممتاز آموزش عالی را در هدایت و تربیت نیروی متخصص و کارآمد به درستی آشکار نماییم. در این میان جا دارد که به وضع زندگی کادرهای عملی دانشگاه‌ها بیش از پیش رسیدگی شود کمبود حقوق، مشکل مسکن و متأسفانه در پاره‌ای از موارد مسئله تبعیض از اهم مشکلات دانشگاهیان ماست.

شاید تعجب کنید اگر بگویم رقم دریافتی ماهیانه استادی که روزانه لااقل چهار ساعت از وقتش را صرف تدریس و تحقیق و عمل می‌کند کمتر از ۴۲۰۰ تومان است.

غیر از مسائلی که فوق‌العاده به اختصار مطرح کرده‌ام مسئله عدم وجود هماهنگی لازم بین کادرهای اداری و آموزشی دانشگاه‌هاست که به میزان وسیعی منجر به هدر رفتن فرصت‌های ارزنده کادر علمی می‌شود.

هم‌اکنون جدولی در اختیارم هست که به دلیل عدم هماهنگی لازم که عرض شد بیمار به جای فقط چند روز، هفته‌ها در بیمارستان‌های دانشگاهی برای انجام آزمایش‌های ضروری بی‌جهت معطل می‌ماند و به این ترتیب رقم قابل‌ملاحظه‌ای از اعتبارات مملکتی بی‌جهت به هدر می‌رود.

امیدوار هستم همه این مشکلات که قطعاً اولیای آموزش عالی بسیار بیشتر از من به آنها آگاهی دارند به نحوی مطلوب و اساسی حل و فصل شوند.

موضوع آخر ارقام اعتباراتی است که در همه جای کتابچه بودجه برای بررسی و تحقیق به چشم می‌خورد و این قطعاً به دلیل توجهی است که به اهمیت کار تحقیق شده است.

این رقم که در مجموع معادل هفده هزار و سی و پنج میلیون ریال است به صورتی پراکنده صرف کار تحقیق می‌شود. جداً این مسئله برایم سوالی را پیش می‌آورد که این دستگاه‌ها مگر چه تعداد محقق دارند که چنین ارقامی را به درستی و به جا مصرف می‌کنند.

این اعتبارات حتی در دانشگاه‌ها که مراکز اصلی تحقیق و بررسی هستند نمی‌توانند به درستی مصرف شوند زیرا بسیاری از دانشگاه‌های ما هنوز در انجام کارهای عادی خود دچار تنگناهای اساسی هستند. چگونه ممکن است کار علمی تحقیق در هر ماده‌ای به راحتی انجام پذیرد.

باید توجه داشت تحقیق همواره یک کار علمی است باید به دست اهلش انجام پذیرد و این کار علاوه بر محققات درجه یک احتیاج به عوامل دیگر نیز دارد تا همه این عوامل تجهیز و آماده نشوند کار تحقیق به درستی انجام خواهد گرفت.

یک بررسی ساده از نتیجه این تحقیقات که سال‌هاست در این راه خرج می‌کنیم برایمان معلوم می‌سازد که صنایع ما در جهت استفاده از این تحقیقات قرار ندارند.

شکی نیست که تحقیق برای ما بسیار ضروری است که باید دیر یا زود در مملکت ما شکلی منطقی بگیرد و این در صورتی میسر است که از این پراکندگی به درآید.

امیدوار هستم از این راه بتوانیم همان‌طور که در گذشته افتخارآمیز ما عمل کرده‌ایم در توسعه و پیشرفت تکنولوژی علم و صفات انسانی در سطح جهانی سهمی ارزنده داشته باشیم. (احسنت).

نائب‌رئیس - آقای دکتر طبیب بفرمایید.

دکتر طبیب - جناب آقای رئیس همکاران ارجمند اکنون که بحث در کلیات بودجه به وسیله اینجانب انجام می‌گیرد بیش از یک ساعت و ربع به نیمه شب باقی نمانده شرکت داوطلبانه همکاران ارجمند در این ساعت از شب در جلسه علنی مجلس شورای ملی نمایشگر علاقه‌مندی همکاران عزیز نمایندگان مجلس شورای ملی نسبت به مسائل مملکتی است.

با وجود آن که من افتخار عضویت کمیسیون بودجه را نداشتم مع‌الوصف تا آنجا که امکانات من اجازه می‌داد در جلسات کمیسیون شرکت نمودم و از نزدیک دیدم که دوستان عزیز گاهی تا ساعت ۵/۴ بعد از نیمه شب با چه روح خستگی‌ناپذیر و علاقه‌مند با تیزبینی و موشکافی به مسائل مملکتی می‌پردازند و مسئولان و مجریان امور مملکتی را مورد پرسش از دیدهای گوناگون قرار می‌دهند این چیزها عواملی است که امیدواری‌های بزرگ را جلب می‌نماید و اما: بحث درباره کلیات بودجهس ال ۲۵۳۶ که رقم هزینه آن بالغ بر ۳۵۳۰ میلیارد ریال می‌باشد و در ۴ بخش امور عمومی - دفاع ملی - اجتماعی و اقتصادی تنظیم شده که هر بخش از آن دارای فصول جداگانه و هر فصلی دارای برنامه‌های مخصوص به خود می‌باشد بیش از آن که جنبه مجادله موافق و مخالف را داشته باشد به پیروی از فضای یکپارچگی که رستاخیز بزرگ ملت ایران به وجود آورده به یک گفت و شنود بزرگ ملی شباهت دارد که در ساحت مقدس مجلس شورای ملی انجام می‌گیرد و تصمیم‌گیری‌های کلی در سطح مملکت از جمع‌بندی نتیجه مذاکرات و گفت و شنودها صورت می‌گیرد زیرا بررسی بودجه و دخل و خرج مملکت از ویژگی‌های مجلس مقدس شورای ملی است و نمایندگان مردم نیز به ویژه در عصر یکپارچگی رستاخیز ملت ایران عملاً از جانب عموم مردم ایران در هر گوشه از این سرزمین نمایندگی دارند که خوشبختانه در تماس دائمی با عموم مردم می‌باشند جای بسی خوشوقتی است که بسیاری از نظرات که در سال گذشته به خصوص به هنگام بحث در کلیات بودجه از سوی نمایندگان مردم عنوان شده چه در ضمن سال و چه در بودجه مورد بحث کنونی انعکاس لازم پیدا نموده که یقیناً امیدواری هست که مذاکرات کنونی نیز بیشتر از آنچه در گذشته انجام گرفته مورد توجه قرار بگیرد زیرا همه سرنشینان یک کشتی بزرگ و باسابقه غرورانگیز و افتخارآمیز تاریخی به نام ملت ایران هستیم و همه یکدل و یک زبان می‌خواهیم که با نیروی هر چه بیشتر به فراسوی کرانه‌های شادی‌آفرین تمدن بزرگ راه‌یابی داشته باشیم.

این کشتی بزرگ و پیروزی‌آفرین تاریخ در دو قرن گذشته در اثر غفلت و بی‌خبری زمامداران ناآگاه و کوتاه‌بین در حالی دچار سرگردانی در اقیانوس حیات ملت‌ها گردیده که استعمار صنعتی با هدف‌های جهانخواری و شیوه‌های گوناگون استعمار و استثمار شتاب حرکت روزافزونی را به دست آورده بود ثمره یک چنان کشمکش وقفه‌ناپذیر فیمایبن استعمارگران آگاه و بیدار که خوب می‌دانستند چه می‌خواهند و بر سر پاره‌پاره ساختن ملت ما و چپاول و غارتگری منافع ملی و ایجاد مناطق نفوذ دشمنی‌های دیرین را از یاد می‌بردند و با هم اتحاد و اتفاق کلمه پیدا می‌نمودند و برخوردشان با زمامدارانی که جز عیاشی و سودجویی و خودکامگی نقطه‌نظر و برنامه دیگری نداشتند معلم و مشخص بود کشور یعنی همان کشتی به استان سقوط و ازهم‌پاشیدگی رسید اما خدا نخواست (صحیح است).

اسفند ماه، ماه پرتحرک شادی‌آفرین و سرنوشت‌ساز ملت ایران است همه سال در این ماه در باغ و صحرا دشت و بیابان درختان گیاهان و بوته‌ها سر از خواب زمستانی برمی‌دارند و بیدار می‌شوند جامعه ایرانی با دلی پرنشاط و امیدآفرین سال نو را پیشواز می‌نمایند و با خانه‌تکانین کوشش دارند که پلیدی و ناپاکی را فراموش نمایند علاوه بر این در یک قرن اخیر این ماه نشان‌های برجسته تاریخی را در خود ثبت نموده مانند ۲۴ اسفند زادروز رضاشاه بزرگ، سوم اسفند رستاخیز تاریخی رضاشاه سردار نامی ایران، ۱۱ اسفند برابر با دوم مارس سال ۱۹۴۵ میلادی که موعد تخلیه خاک ایران و سرآغاز دوره جدیدی از سرنوشت ملی ما بود و سرانجام یازدهم اسفند ماه سال ۲۵۳۳ که ملت ایران مانند همیشه دعوت شاهنشاه را با اعلام موجودیت حزب رستاخیز ملت ایران پذیرا شدند.

به هر صورت کشتی بادبان شکسته سرگردان میهن پس از سوم اسفند ماعه سال ۲۴۷۹ با شناخت راه و رسالت تاریخی و هویت ملی از سرگردانی‌ها رها یافت و این ملت توانست روی پای خودش بایستد اما چنانچه می‌دانیم توفان سهمگین شبیخون نابکارانه روس و انگلیس در سوم شهریور که از اداره ما خارج بود در سال ۲۵۰۰ با ناگزیر ساختن رضاشاه بزرگ نسبت به ترک خاک میهن آشفتگی و نابسامانی‌هایی را موجب گردید که همه می‌دانیم دشمنان ایران کشتی ما را بی‌بادبان سرگردان و بی‌ناخدا می‌خواستند تا در هر جهتی که آنها بخواهند جامعه ما هم در همان جهت مانند جسمی بدون روح و اراده حرکت نماید غافل از آنکه گوهر وجودی و نیروی لایزال حیاتی ملت ایران همان‌طور که در بحران‌های سخت تاریخ از خود نشان داده با برترین و بیشترین گرایش به حفظ استقلال سرانجام راه و جهت حرکتی خود را با قدرت و نیرومندی هر چه تمام‌تر انتخاب خواهند نمود و با تمام وجود از آن پاسداری خواهد نمود.

شگفت‌آور نیست که اگر به خاطرات ۲۸ سال گذشته مقارن همین ایام برگشت نماییم خواهیم دید مخالفت با نظام برنامه‌ای از آشکاراترین شعارهای متداول روز سرسپردگان بیگانه بود که همه جا با سفسطه بازی و قلب ماهیت ادعا می‌نمودند که ایران احتیاج به نظام برنامه‌ای ندارد و باید همچنان بر طبق تمایل استعمارگران بدون برنامه و سرگردان روز را به شب و شب را به روز برساند و بالاخره آنها در هر جهتی که خودشان با هم سازش نمودند آن را نیز به دنبال خود یدک نمایند.

اهمیت قضیه وقتی مورد توجه قرار می‌گیرد که از نظر بعد زمانی مطالعه می‌نماییم که اوج کشمکش‌های ضرورت و یا عدم ضرورت برنامه هفت ساله اول که در سال‌های ۲۵۰۷ در سطح وسیعی ادامه و جریان داشت تنها در مدت زمانی کمتر از دو هفته از بدون اثر ماندن توطئه خائنانه پانزدهم بهمن ماه ۲۵۰۷ به سود قبول نظام برنامه‌ریزی پایان پذیرفت و دشمنان ایران که اراده مستقل ملت ایران را منافی و مغایر با مقاصد استعماری خود می‌دانستند و شاهنشاه را که به حکم طبیعت رسالت شکوهمند نظام شاهنشاهی مصمم و آشتی‌ناپذیر سدی محکم و استوار در برابر خود دیدند دست به چنان اقدام کثیف و ننگین آلوده نمودند که باز هم خدا نخواست و نقشه‌های دشمنان ایران نقش بر آب گردید در طول این ۲۸ سال جمعاً ۵ برنامه داشته‌ایم که تنها ارقام برنامه پنجم به تنهایی نزدیک ۴ برابر با مجموعه ارقام اعتبار سرمایه‌گذاری در چهار برنامه نخست بوده و اکنون که بودجه سال جاری مورد بحث قرار می‌گیرد به یاد می‌آوریم که بودجه سال ۲۵۳۶ یک حلقه ارتباطی فیمابین برنامه پنجم و برنامه ششم می‌باشد با آنچه که گذشت و به آن اشاره گردید و با توجه به اهمیت موضوع به خوبی پی خواهیم برد که بودجه صرفاً از دیدگا یک اعتبار مالی در قالب ارقام خشک و بی‌روح نمی‌تواند مورد بررسی و توجه قرار بگیرد بلکه محتوای ارقام عملکرد بودجه در یک سال مالی جزئی از یک رسالت و عملیاتی است که به حکم نظام برنامه‌ای و غیرسرگردان بر دوش نسل حاضر گذاشته شده که دستگاه اجرایی در برابر به صرف رساندن اعتبارات مالی به منزله سوخت و نیروی محرکه که موتور کارنامه درخشان از خود نشان بدهد. بنابراین ملاحظه می‌شود که ما دوران سرگردانی و بلاتکلیفی را مت‌هاست پشت‌سر گذاشته و در یک روند تکاملی نظام برنامه‌ای گام گذاشته‌ایم.

نظام برنامه‌ای ما ناظر بر چه خواست و منظوری است؟ و کدام چشم‌انداز هدف نهایی و آینده‌نگر مجموع برنامه‌ریزی‌های ماست؟ پاسخی که به این سؤال داده می‌شود معیار و ضابطه‌ای است که می‌توانیم مجموع و هر جزء از کارنامه کوشش‌های انجام گرفته را در هر مقطع زمان با آن ارزشیابی نماییم و به داوری ملت ایران بگذاریم. تمدن بزرگ - سمای راستین ملت ایران در آینه تاریخ و زمان برابر با راستین‌خیز بزرگ ملت ایران بازتاب خواست‌ها و آرمان‌های بزرگ و اجتناب‌ناپذیر ملت ماست که به صورت چشم‌اندازی مشخص در برابر ما قرار گرفته به زبان دیگر سیستم، نظام یا مجموعه و معادله‌ای در برابر ما قرار دارد که در یک سویش چشم‌انداز تمدن بزرگ و در سوی دیگرش اجزایی قرار گرفته که اصالت‌انگیز وجودی آنها تابع تحقق بخشیدن به هدف‌های آن چشم‌انداز مشخص را به ما تفهیم می‌نماید در جریان برگزاری «دومین کنگره حزب رستاخیز ملت ایران» شاهنشاه ضمن مصاحبه‌ای که به عمل آمد نسبت به دو اصل مافوق اصول انقلاب پاس از موجودیت و سیاست مستقل ملی تأکید خاص فرمودند زیرا اگر موجودیت و استقلالی وجود نداشته باشد دیگر بحثی و موضوعی وجود نخواهد داشت که درباره آن بتوان اندیشه و تصوری نمود. پاس از موجودیت و سیاست مستقل ملی درواقع شکوفایی جزء لاینفک و جدایی‌ناپذیر از موجودیت کامل ملی است زیرا اگر موجودیتی فاقد شکوفایی باشد از حالت حیاتی خارج خواهد بود و به صورت منجمد قابل بازدید در موزه و یا یک بررسی تاریخی است که البته منظور پاس از استمرار در موجودیت شکوفا و پویا و پرتحرک و همیشه سازنده ملی است یک چنین موجودیت شکوفا پویا و متداوم که بدون شک چشم‌انداز تمدن بزرگ و سیمای راستین ایران نتیجه منطقی زایندگی آن خواهد بود و به صورت مافوق تمام اصول ۱۷ گانه مورد توجه پذیرفته شده و غیرقابل انکار ملت ایران است ۱ - دارای یک ریشه بنیادی ۲ - سقف و یک چتر حمایتی ۳ - ستون اصلی و نهادهای پشتوانه‌ای است که درواقع یک مثلثی با سه زاویه دید مشخص برای ما مجسم می‌سازد که توضیح داده می‌شود:

فرهنگ ملی آن زیربنای اصلی و ریشه بنیادی و نسج اصلی شکوفایی و سازندگی ملی است که مانند ریشه هر درخت تنومند و بارور به چشم نمی‌رسد و افراد ظاهربین و سطحی قادر به بررسی آن نیستند اما آنچه روی بنا به صورت همه زیبایی همه سایه‌افکنی همه باروری همه رنگ و بو و طعم و خاصیت و هر چیزی که جلوه‌گاه آن گوهر وجودی است از همین ریشه بنیادی و نسج اصلی شکوفایی و سازندگی ملی سرچشمه و خمیرمایه می‌گیرد همین است که با قدرت و نیرومندیش نشیب‌ها را به فراز می‌آورد و شکست‌ها را شکست می‌دهد و باز همین است که فتور و ناتوانیش نشیب‌ها سرافندگی‌ها و شکست‌ها را سازمان می‌دهد، آنچه را به نام ادبیات ملی می‌دانیم آنچه را که به نام حماسه‌های غرورآفرین تاریخ می‌شناسیم و آنچه را که به نام ستایش‌آمیزترین نمایش‌های اخلاقی و اجتماعی و حکومتی می‌خوانیم هیچ کدام جدا از فرهنگ ملی نیت یعنی هر جلوه در هر زمینه از حیات و هستی و گوهر وجودی هر جامعه و به ویژه جامعه ایرانی که مورد بحث ماست مانند هنر و رشته‌های گوناگونش - سیاست - اقتصاد - نظم حکومتی - مسائل نظامی - سیاست خارجی - نظم اجتماعی - اخلاق و رسوم - روابط حقوقی و... خلاصه در تمام زمینه‌های حیات یک اجتماع چیزی وجود ندارد که دنباله فرهنگ و متأثر از فرهنگ حاکم بر جامعه نباشد فرهنگ ملی روح جامعه است و این همان چیزی است که هم ترمیم‌کننده و هم سازنده و هم جذب‌کننده و هماهنگ و هم‌ساز کردن آن چیزی است که مورد نیاز عنصر وجودی جامعه می‌باشد و از این روست که به خوبی درمی‌یابیم که پاس از فرهنگ ملی در طول تاریخ از بنیادهای حتمی و قطعی رسالت نظام شاهنشاهی ایران است (صحیح است) که جای بسی خرسندی است که به خوبی درمی‌یابیم دگربار از آغاز شاهنشاهی پهلوی در همه زمینه‌ها به صورت روشن و آشکار کوشش شده که با زدودن غبار فراموشی و تأثراتی که در طول زمان‌های بی‌خبری از فرهنگ‌های غیرایرانی به وجود آمده است این گوهر تابناک فرهنگ ملی درخشش راستین وجودی خودش را به دست بیاورد زیرا به گمان من آنجا که همه از اجرای هر کار نمایشی انتقاد دارند به این دلیل است که آن کار نمایشی هر چند که زیبا و دلپسند و ظاهرفریب باشد چون با گوهر وجودی در پیوند و ارتباط نمی‌باشد موقتی و زودگذر بوده و مانند یک دکور قشنگ و زیبا فاقد استحکام و اعتماد کارساز و موردنظر خواهد بود.

و اما همین فرهنگ که درباره اهمیت آن تا این اندازه که فرصت بود اشاره گردیده یک عنصر دلخوش‌کننده تزئینی و ایستا نیست - و فرهنگ ریشه‌دار ملت ایران ویژگی‌هایی دارد که این ویژگی‌ها باید مانند یک هورمون اصلی در تمام شئون و قلمرو وجودی ملت ایران جریان داشته باشد تا بتواند سرنوشت‌ساز باشد.

زبان فارسی - قبل از هر چیز باید منزلت والای زبان فارسی را پاس بداریم و در گسترش و تقویت مبانی نیرومندی آن بکوشیم (احسنت).

از ویژگی‌های فرهنگ ملی ما پویایی جهان هستی است به این معنی که هیچ‌گاه جهان از حرکت در هیچ زمینه و قلروی باز نمی‌ایستد هیچ پیروزی و شکست هیچ خوب و بدی و هیچ فراز و نشیبی همیشه و برای ابد در یک جا نمی‌ایستد هیچ زورمندی و هیچ ناتوانی ابدی و همیشگی نیست زیرا جهان هستین در پویایی ابدی و دائمی است و اگر چنین پویایی وجود نداشته باشد چیزی نخواهد بود که درباره آن سخن بگوییم در هر سطحی از موفقیت ملی که باشیم اگر پویندگی خود را بکاهیم اگر هم عقب‌گرد نداشته باشیم دیگران ما را به عقب خواهند زد و دیگران در هر سطح که از ما پیشتر باشند باز هم یک حکم ابدی و دائمی نیست بلکه هرگاه به میزان پویندگی خود بیافزاییم اگر آنها را عقب نزنیم جلوتر خواهیم افتاد نبرد تاریکی و روشنایی بدی و نیکی مرگ و زندگی ابدی است اگر خواهان زندگی هستیم دست روی دست نگذاریم و به خاطر زندگی بهتر و مقابله با مرگ به حرکت و پویایی خود بیفزاییم (احسنت).

از ویژگی‌های دیگر فرهنگ این سرزمین پاسخ به مسئله انگیزه‌هاست. آیا انگیزه‌ها ماهیتی است؟ یا داد و ستدی؟ چه انگیزه برای کار سالم و ستایش‌آمی یک مادر، یک پزشک، یک قاضی، یک معلم، یک هنرمند، یک قهرمان و هرکس دیگر که در نظر بیاوریم وجود دارد یعنی اگر مادری یقین داشته باشد که فرزندش بهبود نخواهد یافت و کسی هم از او قدردانی نخواهد کرد و نه به صورت مادی و نه حتی به صورت معنوی و حتی اگر در بیابانی بدون هیچ شاهد و ناظری قرار گرفته باشد فرهنگ ملت ایران انگیزه این مادر را می‌شکافد که چیست؟ از کسی ترس دارد که به خاطر فرزندش فداکاری می‌کند؟ به پاداش و یا خوشایندی دلبسته که پرستاری می‌کند؟ کدام انگیزه دادوستدی و موازنه حسابگرانه سود و زیان وجود دارد؟ و به همین شکل در تمام اعمال شرافتمندانه هر لایه از اجتماع که مورد ستایش خواه و ناخواه ما قرار می‌گیرد به نتیجه ماهیتی نه دادوستدی می‌رسد در فرهنگ ایران دادوستد دنباله ماهیت‌هاست و در فرهنگ‌های غیرایرانی ماهیت قضیه تابع دادوستدها آن هم با چه کوته‌بینی‌ها و پیش‌داوری‌ها و این همان است به گفته شاهنشاه - میهن‌پرستی بزرگ. از ویژگی‌های دیگر فراهنگ ایران‌زمین شناخت جایگاه انسان در مجموعه نظام هستی است (احسنت) آیا همه چیز برای تنها من به وجود آمده و دیگران و کل وجود هستی باید تابع وجود من باشند و یا وجود من تابع وجود نظام کل هستی است که ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین جایگاه انسان را نه بر زبر هستی بلکه جزو هستی می‌شناسد و پدیدآورنده انضباط بزرگی است که سال‌های سال بایستی انسان‌های امروز پیشرفت بنمایند و از اشتباهات بزرگ خود تجربه بیاندوزند تا به آن نقطه انضباط بزرگ که هزاران سال گذشته نیاکان ما به آن رسیدند دگر بار برسند و آن معیار آزاد بودن هرکس برای پاس از آن نظام بزرگ‌تر هستی است که ما هم جزیی از آن هستیم.

درخت افکن بود کم زندگانی
آلوده ساختن آب از گناهان است
زورمندی برای به کرسی نشاندن ناحق نیست

و هیچ آیینی برای خراب کردن و زیان رساندن نیست که زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش.

از ویژگی‌های دیگر فرهنگ این سرزمین شناخت راستی‌های جهان هستی است زیرا نظام جهانی هستی به میل و فرمان ما نیست بلکه این نظام جهان هستی است که بر میل ما فرمانروایی دارد پیروزی از آن کسانی خواهد بود که برای تحقق میل خود از نظم جهن هستی پیروی نمایند دسترسی به گنج و سعادت، حق و میل هر انسانی است بهروزی و بهتر ساختن جامعه خواست و نیازی طبیعی است که اگر نباشد باید در موجودیت شکوفای جامعه تردید پیدا کرد اما از ویژگی‌های فرهنگی ایران که در آیین‌های پرورشی ما منعکس شده همین است که واقعیت‌های جهان هستی را بشناسیم نه مانن کبک سر در زیر برف پنهان بسازیم و نابرده رنج رویای گنج در سر بپرورانیم هیچ گنجی بی‌رنج نیست و هر گنج - دست‌رنج - دست‌آوردی اگر از آن با شایستگی پاسداری نشود حتماً به باد خواهد رفت.

چنین است نمونه‌های اندکی از ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین که باید به صورت پویا و پرشتاب در فرهنگ کار و زندگی ما جلوه و نمایش داشته باشد و یک چنین حرکت فرهنگی به صورت استمرار در پویایی همه‌جانبه جامعه می‌تواند معیار ارزش یایب خاص هر دوران خاص از رستاخیز ملت ایران باشد به طوری که یک مقطع و برش از جلوه پویایی هر زمان در حیات ملت در هر زمینه و قلرو برای نسل‌ها و سده‌های آینده می‌شود گنجینه و موزه هنری مانند برش یک فیلم از یکسری که مجموع آنها یک شتاب حرکتی و مفهوم و معنی و منظور خاص را بیان می‌دارند پس وقتی فرهنگ ملی را ریشه بنیادی و زایای موجودیت شکوفای ملی خود می‌شناسیم و در آن درجه از اهمیت قرار دارد که پاس از فرهنگ ملی در طول تاریخ از بنیادهای قطعی و حتمی رسالت نظام شاهنشاهی شناخته شده تنها پرداختن به مسائل نمایشی و گردآورن آنها نیست بلکه ایجاد یک حرکت اصیل و راستین اجتماعی در تمام شئون و قلمرو زندگی و تظاهرات حیاتی براساس برداشت‌های اندیشه، فلسفه و فرهنگ که کلاً بازتاب از گوهر وجودی ما یعنی سیمای راستین ایرانی است می‌باشد که باید زمینه و فضای اجتماعی را برای رشد ویژگی‌های فرهنگ این سرزمین در محیط کار و عمل در هر قلمروی به وسیله حکومت که برگزیده جامعه است فراهم ساخت و اجازه نداد تا نهادهای هرز استوار بر طبیعت‌های شناخته شده ضدفرهنگ ایرانی که سرانجام جز تباهی ندارند بیش از این پیشرفت حرکت رستاخیزی جامعه را به تاخیر اندازد نیروی دفاعی سقف و چتر حمایتی برآمده از همان ریشه بنیادی فرهنگ ملی است که باز هم همین سقف و چتر حمایتی و فضای ناشی از نیرومندی فیزیکی اجازه گستردگی و ژرفای غنای فرهنگی را فراهم می‌سازد به این بیان که نیروی دفاعی از آبشخور سرچشمه لایزال فرهنگ ملی خمیرمایه خود را دریافت می‌دارد و از سوی دیگر با هدف‌های پاس از موجودیت شکوفای ملی زیر سقف و چتر حمایتی خویش پدیده‌هایی را با برخورد با مسائل جدید موجب می‌گردد که با داوری‌های نسل‌های دیگر ریشه‌های بنیادی فرهنگ ما را با گستردگی و ژرفای بیشتر در آینده زاینده‌تر و پرثمرتر خواهد ساخت و رهنمون‌های عبرت‌آموز برای نسل‌های دیگر به صورت خرد و حافظه به یادگار خواهد گذاشت.

زیرا انسان و هیچ جامعه‌ای بدون خرد و حافظه نمی‌تواند زندگی کند جامعه بدون خرد و حافظه مانند موجود بیهوشی است که با او هر کاری را بدون برخورد به مقاومت انجام می‌دهند و اجزای وجودی او را پاره‌پاره می‌سازند.

تاریخ تنها ثبت وقایع بی‌جن و محتوا نیست بلکه محتوای ثبت وقایع تاریخی خرد و حافظه جامعه است تا همیشه بیدار باشد و حقایق مسلم تاریخی و جهان را بشناسد و با نتیجه‌گیری از همین خرد و حافظه جامعه می‌تواند امکانات بالقوه مثبت و منفی پیرامون خودش را بررسی و ارزیابی کند و به زبان دیگر موضع حیاتی و سیاسی خودش را و آنچه را که باید به آن پایبند باشد در این جهان پهناور بشناسد.

درگیری حوادث جاری روزانه انسان را گاه از توجه به تاریخ و امکانات بالقوه فراز و نشیب که می‌تواند در انتظارش باشد بازمی‌دارد در چنین حالت از یک طرف برای بسیج نیروی ملی و پیشروی به سوی فرازی تاریخی و شکوفایی ملی از فرصت‌های استثنایی خاص که در اختیار جامعه قرار می‌گیرد بهره‌برداری نخواهد شد و از سوی دیگر چنان جامعه مانند همان موجود بیهوش بی‌خبر و چشم و گوش بسته بدون مقاومت و دفاع گرفتار حوادث و مخاطرات بالقوه‌ای که همیشه گرداگرد و پیرامونش وجود دارد خواهد گردید تاریخ ما درس عبرت و هشداردهنده‌ای است که به ما می‌دهد به ویژه در طول حیات همین نسل‌های اخیر چه در محدوده درون مرز و چه در برون از مرز که هرگز نرود از یاد در همین شرفیابی روز سه‌شنبه ۲۶ بهمن ماه برنامه‌ریزان و مجریان طرح‌های عمرانی و به پیشگاه شاهنشاه به مانند همیشه بیانات و اشاره‌های هشداردهنده مهمی به عمل آمد: سران متفقین متعهد شده بودند که تا ۶ ماه پس از پایان جنگ دوم جهنی خاک ایران را تخلیه نمایند روس‌ها نه‌تنها روز دوم مارس برابر با یازدهم اسفند ماه حاضر به تخلیه خاک ایران نشدند بلکه عوامل دست‌نشانده خود را بر آن داشتند که برای ادامه اشغال ایران بهانه‌تراشی‌ها بنمایند و با نهایت رسوایی دست‌اندرکارن خیانت‌کارانه‌ترین اعمال یعنی جدایی آذربایجان و دگربار پاره‌پاره ساختن موجودیت ملی ما شدند.

در آن روزهای سرنوشت‌ساز مرگ و زندگی قدرت‌های بزرگ روس و انگلیس و آمریکا چه نقشی داشتند؟ کدام قدرت و نبرد در تمام جهان پهناور برای نجات و راهیی ایران از پرتگاه سقوط دل‌مشغولی داشت؟

دل‌مشغولی بیگانگان قدرت‌های بزرگ روس و انگلیس و آمریکا سازش با یکدیگر بر سر پاره‌پاره ساختن و قربانی کردن ایران بود که کار و عملی که بارها در طول تاریخ برای ملت‌هایی که برای دفاع و پاس از موجودیت ملی خود فریب خوردند و حقایق را یا درک نکردند و یا نخواستند و یا نگذاشتند درک کنند به پیش آمد و نخواستند و یا نتوانستند و یا نگذاشتند برای پاس از موجودیت ملی به نیروی ذاتی و گوهر وجودی خود اتکا داشته باشدن نام آنان بدون شک در ردیف بربادرفته‌های فراموش شده در گمنامی‌های تاریخ فرو رفته برای ما و هر ملت دیگر درس عبرت هشداردهنده و آموزنده است که ما هرگز نمی‌خواهیم چنان باشیم.

شاهنشاه درست به مانند آن پدر مسئول دریغ می‌دارند از آن که روزهای پرمخاطره که مانند هفت‌خوان رستم که در پشت‌سر گذرانده تا به امروز رسیده‌ایم با خوش‌باوری و صداقت به گرد و خاک فراموشی سپرده شود.

گریه را بین که دم علم کرده
گوش‌ها تیز و پشت خم کرده
چشم خود تا به هم زنی بردت
تا کله چرخ داده‌ای خوردت

اگر امروز ملت ما که وحدت و یکپارچگی همیشه خواست و تقاضای اجتناب‌ناپذیر اوست در این جهان پرآشوب و بدون رم و عاطفه برای نیرومندی هرچه بیشتر و پاسداری موجودیت ملی خود که مافوق ۱۷ اصل اعلام شده انقلاب شاه و مردم می‌باشد با تمام نیرو و توان می‌کوشد به خاطر همین خرد و حافظه ملی است که در طول تاریخ و فراز و نشیب‌های بی‌شمار با تجربه‌های بسیار و آزمون‌های سخت و گران و فراوان به دست آورده و آزموده را باز آزمون خطاست.

در طبیعت نیرومندی ایران یاری به درماندگان و سودرسانی به آنان که حق خد را می‌خواهند وجود دارد ولی چیزی که در طبیعت نیرومندی ملت ایران که ریشه از فرهنگ این ملت می‌گیرد نیست و وجود ندارد زیان رساندن به هیچ عنصری است حتی اگر به اندازه مور هم ناتوان باشد در طبیعت نیرومندی ایرن دوستی و خیر رساندن به همه هست و دشمنی و زیان رساندن به هیچ‌کس نیست (صحیح است) مگر برای متجاوزان و غارتگران و استعمارگران و دست‌نشاندگان آنان که با نام‌های رنگارنگ چپ و راست شمال و جنوب - شرق و غرب وجود دارند.

تجاوزکاران استعمارگر و دست‌نشاندگان آنان از این رو توانمندی ایران را دوست ندارند و با آن سر ستیز دارند که نمی‌خواهند ما متکی به خود و صاحب نقش و رسالت جهانی باشیم آنها نمی‌خواهند فلسفه و فرهنگ روشنایی‌بخش ایران در جهان تاریک و اهریمنی از پشتوانه نیرومندی دفاع ملی برخوردار باشد آنها چنین چیزی را نمی‌خواهند اما چگونه ممکن است ما بخواهیم که آنها بخواهند پاس از موجودیت، یکپارچگی وحدت بزرگترین رسالت نظام شاهنشاهی ایران است به این نشان که در آن موقع شاهنشاه فرمودند:

اگر دستم را قطع نامیند سند تجزیه ایران را امضا نخواهم کرد.

نیرومندی دفاع ایران محکمترین پشتوانه واقع‌بینی پاس از موجودیت ملی است نیرومندی دفاعی پاسدار دفاع و آسایش و نگهبان دستاوردهای کار و کوشش و تلاش جامعه ایرانی است کدام گنج و کدام ثروت را کی و کجا می‌توانیم سراغ بگیریم که بدون دفاع در دست صاحبان اصلی آن باقی مانده باشد کی و کجا و کی در طول این تاریخ در این دنیا توانسته زیست سرافراز و آسوده حتی برای یک لحظه داشته باشد هیچ رویا و تخیلی به ما اجازه نمی‌دهد که دمی از این بابت درنگ داشته باشیم نیرومندی دفاع ملی زیربنایی‌ترین زیربناها و در واقع یک سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاری است نیرومندی هر چه بیشتر ایران پاس از مرزها و دفاع از خواست‌های حیاتی ملت ایران خواست هر ایرنی است ما از بیگانه چیزی نمی‌خواهیم هر چه هست از خودمان می‌خواهیم کاهش دو درصد از بودجه عمومی کشور که ضرورتاً صورت گرفت چیزی نیست که مایه خرسندی باشد زیرا ارزشیابی هر عنصر و عاملی که در مجموعه حیات ملی ما مطرح می‌شود بستگی به حضور ن در کارآتر ساختن دفاع و پاس از موجودیت ملی دارد این قسمت از بیان جناب نخست‌وزیر به هنگام تقدیم لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور «مضافاً بر این که این سیاست‌ها جنبه موقت دارد و اضافه درآمداه به تقویت نیروهای دفاعی اختصاص خواهد یافت» می‌تاند نویدبخش کوتاه بودن مدت زمان این ناخرسندی از بابت کاهش به میزان دو درصد از بودجه دفاعی کشور باشد.

سیاست مستقل ملی محور و ستون اصلی است که نیروی دفاعی و سقف و چتر حمایتی به گمان و با برداشت اینجانب، فراگردان در حرکت می‌باشد.

سیاست مستقل مجموعه تدابیر و تمهیدات ویژه برای پاس از موجودیت و شکوفایی ملی است.

سیاست مستقل بیانگر آزادی عمل و رفتاری است که یک جامعه در دنیای رسالت ملی خویش می‌تواند بر عهده داشته باشد.

سیاست مستقل ملی یعنی آزاد بودن و امکان داشتن دسترسی به شناخت مشکلات و مسائلی که در مسیر رشد و شکوفایی ملی قرار گرفته و توانایی برای از بین بردن مشکلات و حل مسائل. به زبان دیگر سیاست مستقل ملی برابر است با آزادی ملی (احسنت).

سیاست مستقل ملی ایران که از رسالت نظام شاهنشاهی ایران سرچشمه می‌گیرد مانند خورشید طبیعتی روشنایی‌بخش و مهرآفرین دارد و تنها تجاوزکاران و استعمارگران آن را در نقطه مقابل و رویاروی خود احساس می‌نمایند و به انفاق‌افکنی تفرقه‌اندازی به انواع و اشکال گوناگون در بی‌اثر ساختن آن می‌کوشند.

سیاست مستقل ملی در جهان ملت‌ها نمایش راستین وجودی ملت ایران است و از این رو پاس از سیاست مستقل ملی یعنی رسالت ملت ایران در عرصه جهان ملت‌ها از ارکان مهم نظام شاهنشاهی ایران است که مافوق اصول انقلاب از سوی شاهنشاه اعلام گردیه و ملت ایران با تمام وجود آن را ارج می‌گذارد و پاس می‌گذارد. به اتکای همین سیاست است که باید همیشه خود را آماده برای مقابله با هر نوع شرایط اضطراری و بالقوه‌ای که می‌تواند وجود داشته باشد بنماییم به فرمایش شاهنشاه به جای آن که حوادث ما را به دنبال خود می‌کشاند همیشه پیشاپیش و چندین قدم جلوتر حرکت نماییم.

رسیدن به این منظور خواه‌ناخواه با حرف و صرف خواستن میسر نخواهد بود بلکه نیروی کار و کوشش ملت ما بایستی با نیرومند و پرتوان ساختن هر چه بیشتر و روزافزون نهادهای پشتوانه‌ای آن بکوشد.

طبیعت خواست‌های استعماری و تحمیل شرایط ضدسیاست مستقل ملی هرگز نمی‌خواهد که هیچ کشور روی پای خود بایستد طبیعت استعماری مانند یک میکروب خطرناک وجودهای ناتوان و مسئله‌ساز را برای رشد و نمو خود بهتر از وجودهای نیرومند و مسئله‌گشا انتخاب می‌کند و چون اگر وجودهای ناتوان و مسئله‌ساز در جهان ملت‌ها وجود نداشته باشد طبیعت استعماری هم محکوم به نابودی خواهد بود به همین مناسبت استعمار در هر جا برحسب طبیعت خودش برای ضعف و نیازمندی و عدم آگاهی ملت‌ها با تمام وجود تلاش می‌کند که خوشبختانه آگاهی ملی ما به صورت روزافزون با خواندن دست استعمار نقش‌هایش را نقش بر آب نموده و خواهد نمود.

نیرومندی دفاع ملی، آزادی کشتیرانی در خلیج‌فارس و دریای عمان، آموزش و پرورش خلاق و سازنده، کشاورزی پیشرفته و خودکفا، اقتصاد نیرومند ملی، عدم اتکا به درآمد نفت، صنایع پیشرفته و قابل رقابت، بهره‌برداری از منابع و مواهب این سرزمین، استخراج و بهره‌برداری از منابع زیرزمینی، شکوفایی نیروی انسانی و اتکا به نیروی کار و کوشش جامعه ایرانی، رفاه و بهزیستی و عدالت اجتماعی، تأسیسات زیربنایی مناسب شبکه بسنده و مناسب و به هم پیوسته از راه‌های روستایی، راه‌آهن و شاهراه‌ها و بنادر فال و مجهز و پرثمر، و از همه مهم‌تر مبارزه با فساد اداری و دیوان‌سالاری و زمینه‌سازی برای استقرار یک نظم دیوانی درخور و برازنده با هدف‌ها و مقاصد ملت ایران و ایجاد نظم و انضباط ملی پشتوانه‌های پیروزی‌بخش سیاست مستقل ملی ایران است که در این موارد به تناسب اشاره می‌نمایم.

جای خوشوقتی است که برابر با گزارش آقای نخست‌وزیر در این سه سال کتباً از اتکای اقتصاد ایران به درآمد نفت کاسته شده به طوری که اکنون سهم درآمدهای غیرنفتی به ۳۰ درصد کل بودجه می‌رسد و امید است که در سال‌های آینده مرتباً سهم درآمدهای غیرنفتی در ترکیب بودجه افزایش بیشتری داشته باشد و سال گذشته هم در موقع طرح بودجه به همین مطلب اساسی اشاره شد اکنون باید امیدوار باشیم که در سال‌های آینده نیز در مجموع درآمدهای نفتی که به دست می‌آوریم ترتیبی و سیاستی تعقیب شود تا سال به سال از میزان فروش نفت خام کاسته شود و به صادرات مواد تصفیه‌شده و پتروشیمی و ارزش‌های افزوده شده سهم و افزایش بیشتری داده شود در هر صورت یکی از مفاهیم استفاده از نیروی کار و کوشش خلاقه ملت استفاده از همین ارزش افزوده‌ای خواهد بود که از بابت صادرات مواد پتروشیمی و تصفیه شده نفتی به جای نفت خام به دست ملت ایران خواهد رسید که بایستی مورد توجه قرار بگیرد و ملاک عملیات آینده خواهد بود زیرا نفت سرچشمه زوال‌پذیر و نیروی کار و کوشش جامعه ایرانی عنصر جاودانه‌های است که بایستی در شکوفایی آن اقدام بیشتری را به عمل آورد.

جا دارد با توجه به آینده‌نگری نسبت به حمل و نقل مواد نفتی که در آینده با تانکرهای غول‌پیکر ۰۰۰/۲۵۰/۱ تنی صورت خواهد گرفت پیش‌بینی‌های لازم صورت بگیرد چون از دهه ۱۹۵۰ در حمل و نقل دریایی مواد نفتی که تا آن وقت با تانکرهای ۲۸ هزار تنی صورت می‌گرفت تحولی به وجود آمد و سرمایه‌گزاران توجه کردند هر چه ظرفیت تانکرها بیشتر باشد باصرفه‌تر است اکنون جزیره خارک آمادگی برای پذیرفتن کشتی‌های ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار تنی و بیشتر دارد و برای آینده نیز با ظرفیت‌های بالای یک میلیون تن بایستی با توجه به همه جهات پیش‌بینی لازم صورت بگیرد چون ایران همیشه باید در موضع نیرومند قرار بگیرد و سوپر تانکرهای بالای یک میلیون تن در هر بندر و مسیر قادر به بارگیری و حرکت نخواهد بود.

گسترش ظرفیت ناوگان نفت‌کش گام دیگری در تحکیم مبانی سیاست مستقل ملی ایران است این آن رشته از صنعت و خدماتی است که به علت وضع خاص و امکاناتی که در اختیار ملت ما قرار دارد بایستی نیروهای انسانی ما را در این رشته از صنایع و خدمات قابل عرضه در بازار رقابت‌های جهانی به خود جذب بنماید هر نفت‌کش ۴۰۰ هزار تنی در هر مسافرت رفت و برگشت که در حدود ۳ ماه طول می‌کشد پس از وضع مجموع هزینه و استهلاک ۸ میلیون دلار سود خالص به صاحب خودش می‌رساند و این یکی از بالاترین نرخ‌های سرمایه‌گذاری در جهان می‌باشد به طوری که در مدتی نزدیک به دو سال سرمایه‌گذاری را مستهلک می‌نماید که البته به جا خواهد بود روی این موضوع برای برنامه‌های آینده به طور اساسی نه نمایشی توجه بشد و ما هم به صورت جدی وارد باشگاه دریانوردان جهان سهم اساسی و قابل رقابت داشته باشیم و بتوانیم این نظریه شاهنشاه را که می‌فرمایند بالاخره باید روزی خود ما نفت خودمان را و مواد تصفیه شده آن را به پشت پمپ‌های بنزین برسانیم جامه‌عمل بپوشانیم (صحیح است).

و چنین است که خواهیم توانست از این ثروت خداداد میراث نیاکان خود به جای صرف هزینه‌های غیرضروری و واردات نامناسب به صورت اهرمی برای خلاقیت‌ها و سازندگی‌های هر چه بیشتر استفاده نماییم.

با فلسفه کمک‌های خارجی ایران به طور اصولی اعتقاد وجود دارد زیرا این با فلسفه و فرهنگ ملی ما انطباق دارد جهان باید بداند که در طبیعت نیرومندی ایران در هر قلمرو و زمینه جز خیر و برکت و منفعت چیزی دیگری وجود ندارد فلسفه و سنت دیرپای فرهنگی ما استوار بر اساس پیروزی خوبی بر بدی، روشنایی بر تاریکی و چیرگی اهورامزدا بر اهریمن است (احسنت) هرکس که بخواهد خدای بزرگ از او راضی باشد باید نیرومندی و قدرت خودش را در این را به کار بگیرد.

گذشته تاریخ بر این مدعا گواه است منشور کورش ثبت تاریخ جهان است.

جهان امروز هم علی‌رغم تاریکی‌ها و کوربینی‌ها دشمنان در درازمدت و طول نسل‌ها بار دیگر این حقیقت را خواهد پذیرفت و چنین گواه که در طول تاریخ - درازمدت - و نسل‌ها به وجود می‌آید ارزش‌های فزون‌تری از داوری‌های زودگذر و موقت را به جای خواهد گذاشت.

به همین دلیل و انگیزه آنچه که مهم است تداوم و استمرار این کمک‌های خارجی که جزو ذات طبیعت و گوهر وجودی ملت ایران است در درازمدت و طول نسل‌ها اهمیت دارد نه نمایش کوتاه‌مدت در محدوده خاص زمانی.

با همین انگیزه اعتقاد دارم که این کمک‌های خارجی همان‌طور که در سیاست کلی مملکت این تمایل وجود دارد که هزینه‌های جاری مملکت با روند افزایشی به درآمدهای عمومی و ثمره کار و کوشش و خلاقیت نسل‌ها تکیه داشته باشد و سال به سال اتکای کمتری به عواید نفتی که تا ۲۰ سال دیگر چیز قابل‌توجهی از آن باقی نخواهد ماند به آن شود سیاست ادامه کمک‌های خارجی که پشتوانه سیاست مستقل ملی ایران می‌باشد در سرآغاز تمدن بزرگ و سرافراز ملت ایران روند متداوم و ثابت افزایشی داشته باشد و با این ترتیب به خوبی درمی‌یابیم که فلسفه اتکای این رشته از کمک‌ها به عوایدی که از بابت نفت به دست می‌آید و سرانجام روزی به پایان خواهد رسید با توجه به آینده‌نگری‌های فراوان کار درستی به نظر نمی‌رسد آیا بهتر نیست که با سرمایه‌گزاری‌های ثابت و سودآور در زمینه‌های زیربنایی و اساسی و موردنیاز جامعه ایرانی کوشش در بالا بردن سهم عواید عمومی و نتیجه کار و خلاقیت ملت ایران به صورت روزافزون بنماییم و همه ساله به شکرانه بازوی توانای سیاست مستقل ملی ایران سهم منظم و شایسته درصد متناسب از عواید عمومی غیرمتکی به نفت را به این منظور اختصاص بدهیم و به اصطلاح همه تخم‌مرغ‌های سیاست کمک‌های خارجی خود را در یک سبد نگذاریم؟ برنامه‌های عظیم مهار کردن آب که به هدر می‌رود زنده کردن اراضی که در حال حاضر زیر کشت نیستند گسترش مزارع سرسبز و خرم و کشاورزی پیشرفته و خودکفا، نیروگاه‌های متعدد انرژی در سراسر کشور و شبکه انتقال نیرو، شبکه راه‌آهن که هر گوشه و کنار میهن را به هم پیوند می‌دهد و مرزهای ساحلی را به طور کامل پوشش می‌دهد ایجاد بنادر بزرگ در سراسر کرانه‌های خلیج‌فارس، تأسیسات زیربنایی، تحقق کامل سیاست‌های رفاهی آموزش و پرورش - خدمات بهداشتی درمانی سیاست مسکن‌سازی که همه احتیاج به منابع عظیم مالی و نیروی کاردار و پشتوانه‌ای نیرومند سیاست مستقل ملی ایران می‌باشد و با این ترتیب سیاست مستقل ایرانی توانا و نیرومند به طور مداوم خواهد توانست به جهان کمک کند.

آموزش و پرورش از نهادهای اصیل و پشتوانه‌های نیرومند سیاست ملی است جای بس خوشوقتی است که توجه به این نهاد که مؤثر در حیات و سازندگی نسل‌های آینده است روزبه‌روز بیشتر مور نظر قرار می‌گیرد بسیاری از تنگناهای نیروی انسانی امروز مملکت را نمی‌توان صرفاً ناشی از رشد و توسعه معرفی کرد بلکه از عدم توجهی است که از گذشته نسبت به مسائل آموزش و پرورش انجام گرفته به طوری که بازده آموزش و پرورش ما چه در سطح عالی و چه در سطح دبیرستانی نه از نظر کمی و نه از نظر کیفی منطبق با نیازهای بازار کار مملکت نیست صدور فرمان آموزش رایگان موهبت بزرگی است که در راه بسط عدالت اجتماعی و گسترش مبانی رفاه عمومی به وسیله شاهنشاه انجام گرفت. چرا دانشگاه‌های ما مرتب تعطیل می‌شود نتیجه این کار چیست و به سود کی تمام می‌شود؟ چقدر پول و سرمایه و ارز صرف‌نظر از مخاطرات فرهنگی و اجتماعی و تهدیدی که متوجه هویت ملی نوجوانان ما می‌شود ضایع و به هدر می‌رود؟ چه رشته‌های علمی که به سهولت و سادگی در داخل کشور می‌توان فراگرفت و یا اساتید خارجی را می‌توان برای فرا دادن آن استخدام نمود همه ساله جوانان ما را جذب می‌نماید. کی و کی باید این مسائل بررسی بشود؟ این همه کارگر و تکنیسین خارجی حتی در سطح مهارت‌های عادی و پیش‌پاافتاده با قبول چه مشکلات استخدام می‌شود آن وقت ما به درد بیکاری پنهان مبتلا هستیم اکثر افراد ما عملاً کار مولد و اساسی انجام نمی‌دهند که باری از دوش جامعه بردارند این قبیل اشخاص که معمولاً از درآمدهای بیشتری برخوردار می‌باشند یک عامل مهم تورمی در جامعه به شمار می‌روند انضباط ملی و نظام درست آموزش و پرورش ملی بایستی همه اینها را جذب خودش بنماید و عناصری کارآمد و سازنده و قابل اتکا به جامعه تحویل بدهد اینها چیزهایی است که برای رسیدن به آن افق بزرگ و تمدن بزرگ باید به آن برسیم. بالا بردن بودجه آموزش و پرورش کار خوبی است اما تنها با بالا بردن بودجه کاری از پیش نخواهد رفت.

چه اشکالی دارد که هر کارگاه و هر مزرعه و هر مؤسسه تبدیل به یک آموزشگاه دائمی با بالا بردن کیفیت نیروی انسانی و ارتقا دادن ارزش افزوده نیروهای انسانی خودش بشود نظام آموزشی را نباید محصور و محدود در چهاردیواری مدارس نمود نظام آموزش ملی می‌تواند دربرگیرنده همان کارگر بدون مهارت ساختمانی، همان نوجوانی که سرویس‌کار ماشین است، همان کارگری که در بندر در پایین‌ترین رده‌ها کار می‌کند، همان کشاورزی که در روستا با ابتدایی‌ترین وسیله کار می‌کند باشد و لحظه به لحظه مهارت‌های فنی آنان را ارتقا بدهد. در عصر رستاخیز مسئله آموزش برای هر کس در هر جا و تا هر کجا که استعداد و نیروی خلاقه انسانی او اجازه می‌دهد مطرح است این آن کار انقلابی است که در آموزش پشت‌میزنشینی که تقلید از سیستم استعمار صنعتی است باید به وجود بیاید این همه استادکاران عالیقدر که این ساختمان‌های قدیمی آن پل‌ها و راه‌ها قنات‌ها کاریزها و آن چیزهایی که جامعه ما در آن روز به آنها نیاز داشت در کدام مدرسه و با کدام سیستم تربیت شدند این کاخ گلستان همین کاخ بهارستان که حیرت و تحسین هر بیننده را برمی‌انگیزد چگونه ساخته شدند با دنیای امروز باید جلو رفت آموزش را برحسب نیازهای بازار کار به همه جا ببریم همان جا همان کارگاه و مزرعه و موسسه و مدرسه‌ای خواهد بود که دانش‌آموخته‌اش نه تنها کار خود را رها نخواهد کرد بلکه به آن عشق هم خواهد ورزید در غیر این صورت پشت‌میزنشینی را ترجیح خواهد داد و از دست زدن به کار عار خواهد داشت.

در همین خلیج‌فارس در همین بنادر ایران می‌توان دانشکده صنایع و علوم دریایی را به وجود آورد. از وجود همان‌ها که عملاً با این کار رابطه دارند همین صیادان ما می‌توانند در ضمن عمل موضوع آموزش متناسب بازار کار خودشان تربیت بشوند یک چیزهایی را به آنها یاد داد و یک چیزهایی از آنها یاد گرفت همین بچه‌های صیاد هم‌اکنون زیر دست خانواده‌های خودشان آموزش می‌بینند لازمه آموزش و پرورش مدرسه و میز و نیمکت و تخته نیست همان قایق ماهیگیری و دریا و امواج برای آنها همه عوامل آموزشی را دربردارد سینه به سینه و نسل به نسل اینها آموزش دیدند و کار خودشان را انجام دادند امروز می‌توان این کار را منظم‌تر سازمان داد این دانشکده صنایع و علوم دریایی می‌تواند جاذبه مفید و بسیار نیرومندی در خلیج‌فارس باشد (صحیح است) ما سال‌هاست که با دریا سروکار داریم ولی تازه مثل این است که آن را کشف نموده‌ایم از امروز به فکر مسائل آینده فردا باشیم.

در یک مزرعه رفتم دیدم یک کشاورز سالخورده تیزی ریشه یک بوته گیاهی خودش را می‌برد و دوباره آن را می‌کارد گفتم چرا چنین کاری انجام می‌دهی جواب داد برای به دست آوردن بذر بهتر و مقاوم‌تر و پرثمرتر این کار را می‌کنم گفتم کی به تو این را یاد داد گفت از پدرم آموختم نظام آموزش ما می‌تواند این چیزها را در هر زمینه به سادگی و سهولت ارزشیابی و بررسی نماید با یک آموزش ساده حتی به وسیله همین جوانان سپاهی که در هر روستایی با شور و اشتیاق وجود دارند بدون یک دینار خرج اضافی این قبیل اطلاعات جمع‌آوری بشود غذای تحقیق مؤسسات عالی ما بشود و دوباره به همین‌ها برگردد چیزهای بد را حذف کنند و چیزهای خوب را به همه یاد بدهند مگر این همه علوم که امروز وجود دارد چطور به وجود آمد از گردآوری بررسی ارزشیابی و مربوط ساختن همان چیزهایی که وجود داشت اینها شد گنجینه دانش و ذخیره مدرسه در همین کارگاه‌ها مزرعه‌ها و سایر نهادهای موجود مایه‌هایی وجود دارد که اگر شناسایی و تکمیل شود همگان را به شگفت خواهد انداخت مدرسه را به محل کار ببریم در زمینه پرورش ملی که حقاً باید آن را مقدم بر آموزش دانست موضوع فوق‌العاده حائزاهمیت است پرورش نادرست نتیجه هر آموزش را بر باد می‌دهد شاید در بسیاری از موارد پیکره اجتماع بیشتر از افراد آموزش‌دیده فاقد پرورش ملی خاطره رنج و آزار داشته باشد تا در همان شرایط افراد آموزش ندیده ارزش آموزش هنگامی قابل محاسبه است که بر مبنای پرورش ملی استوار شده باشد پرورش ملی از عناصر فرهنگ ملی است و فرهنگ حامل استعدادهای آموزشی است حال اگر پرورش و انضباط ملی وجود نداشته باشد از آموزش چه انتظاری را به سود جامعه می‌توان توقع داشت حال این پرسش به عمل می‌آید که مبانی پرورش ملی که جزو طبیعت و ذات و گوهر وجودی است چگونه رو به سستی می‌گذارد تا آنجا که تحت‌تأثیر جاذبه‌های دیگر و کاذب غیر از آنچه که در اصل بوده است قرار می‌گیرد؟ به عقیده اینجانب موضوعی است در قلمرو مسئولیت دولت و حکومت به طوری که نقش دولت می‌تواند تأثیر عمده در فضای پرورشی مطلوب اجتماع را داشته باشد و یا بالعکس.

مبانی پرورش ملی به صورت نهادی در طبیعت هرکس وجود دارد آن را در سه حالت می‌توان تصور کرد ۱ - آن را به حال خود رها کرد ۲ - آن را ضعیف و ناتوان کرد ۳ - آن را نیرونمد و بارو ساخت. آنچه که به صورت مبانی پرورش ملی در ذهن و اندیشه ما و هرکس جای گرفته یک رشته مسائلی است ذهنی با یک مقدار جاذبه و کاربرد، این رشته مسائل ذهنی دائم در ارتباط با مسائل عینی جامعه هستند اینجاست که انطباق نهادهای ذهنی با مشاهدات و ملموسات عینی در جامعه و یا عدم انطباق این عوامل با یکدیگر در نیرو بخشیدن یا ناتوان ساختن آنها مؤثر واقع شد هر چه جاذبه پرورش ملی استوارتر و نیرومندتر باشد شعاع عملیاتی و کاربرد بیشتری را از خود نشان خواهد داد به حدی که خواهد توانست غرورانگیز و حماسه‌آفرین باشد و بالعکس هر چه از جاذبه کمتری پرورش ملی برخوردار باشد در برابر جاذبه گرایش‌های غیرپرورش ملی آسیب‌پذیرتر و غیرمقاوم‌تر خواهد بود یکی از فلاسفه عالیقدر ایران می‌گوید تاریکی وجود ندارد وجود تاریکی غیبت روشنایی است در یکی از خاطراتی که از رضاشاه بزرگ نقل شده بود دیدم که در اوایل به قدرت رسیدن آن مرد بزرگ که هزاران درود به روان پاک او باد عده‌ای از بدی‌ها بیگانگان سخن‌ها گفتند که با ایران چنین و چنان کردند و هستی ما را بر باد دادند و انتظار داشتند که آن مرد بزرگ با آنها همداستان شود اما رضاشاه پس از سکوت گفت چرا از خودتان بد نمی‌گویید که در برابر آنها کاری نکردید وظیفه آنها که همان بود که کردند شما چرا گذاشتید که آنها به کام خود برسند و البته که باید ناگفته نگذاشت که آن مرد بزرگ تا آن حد به گفته خودش که یک فلسفه خالص ایرانی است اعتماد داشت که در سوم شهریور دیدیم وجود مقدسش با آن فلسفه‌اش برای اشغالگران غیرقابل تحمل بود.

در هر صورت در فقدان پرورش ملی لازم نیست عنصر خاص زیان‌بخشی وجود داشته باشد بزرگ‌ترین و زیان‌بخش‌ترین چیزها خلائی است که از کاستی فقدان پرورش ملی مایه می‌گیرد.

تعلیمات رسمی و مبانی پرورش ملی ما می‌گوید نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود ولی هرکس به چشم خود به صورت غیرقابل انکار عکس آن را می‌بیند و هزاران نمونه دیگر مبانی چنین پرورش ملی هر اندازه نیرومند باشد بر طبق قانون انعکاس شرطی بالاخره ناتوان و بدون اثر خواهد د و ما چنین چیزی را هرگز طالب نیستیم.

یک جامعه تمام قدرت و اختیار و امکانات خود را در اختیار دولت می‌گذارد و با آغوش باز انضباط ملی را می‌پذیرد برای آن که دولت یعنی مظهر خودش زمینه فضای مناسب پرورش ملی را در سطوح عالی‌تری ارتقا بدهد باید صراحتاً بگویم فساد به مفهوم اعم در هر شکل و لباس که وجود داشته باشد فراتر از قوانین و مقررات به وسیله شامه تیز جامعه تشخیص داده می‌شود چوب فسادهایی که جامعه به خوبی آنها را می‌شناسد (ولی همان‌طور که شاهنشاه در یکی از بیانات خود اشاره فرمودند رهبر مافیا را به دلیل تبهکاری‌ها نتوانستند به پای میز محاکمه بکشانند بلکه به نام دیون مالیاتی او را تحت تعقیب قرار دادند) ولی دادگستری از تعقیب و محکوم ساختن آنان ناتوان است و چو بسیار محکومینی که در تاریخ جهان ثبت‌شده بعداً با اعاده حیثیت برائت حاصل می‌نمایند. به هر حال مادام که شامه تیز جامعه بوی کثیف فساد را استشمام می‌نماید باید قبول نماییم که نیرومند ساختن پرورش ملی آن نتیجه مطلوب و مورد انتظار را نخواهد داد و مادام که پرورش ملی مطلوب به دست نیامده باشد ثمره آموزش ما اگر منفی نباشد حتماً مثبت هم نخواهد بود و این همان مسئله و موضوعی است که جداً از کمبود نیروی ماهر و متخصص جامعه ما را به شدت آزار می‌دهد.

یک روزی سیستم کار مملکت تابع نظام چندحزبی بود اندکی از افراد این جامعه مورد گزینش کارها و برنامه‌ها قرار می‌گرفتند زیرا مجموع عناصر فعال هم احزاب که روی هم می‌گذاشتیم ۱۰۰۰/۱ جمعیت ایران هم نمی‌شد بدون شک با یک چنان محدودیت در گزینش امکان وسیعی در اختیار نبود اما اکنون با نظام حزب فراگیرنده رستاخیز ملت ایران دیگر نه تعصبات و نه آرایش‌های قبلی وجود ندارد هیچ پست و مقامی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی اختصاص ابدی به هیچ‌کس ندارد مخصوصاً روی بخش خصوصی هم اشاره کردم زیرا حساب مدیریت از حساب سرمایه‌گذاری جدا است بنابراین هیچ سدی وجود ندارد مملکت مال آنهاست که به آن عشق و علاقه دارند و با تمام وجود برای آن کار می‌کنند آن سربازان گمنام و افتخارآفرین مملکت مال کسانی است که در خوب و بد، تلخ و شیرین آن احساس مشارکت می‌نمایند تنها مال و از آن کسانی نیست که آن را مانند یک مؤسسه بازرگانی صرفاً با ترازنامه سوددهی بی‌حساب به نفع خودشان ادعای دوست داشتن داشته باشند انقلاب شاه و مردم را در روز ۲۸ مرداد کدام عده پی‌ریزی کردند چند بار شاهنشاه باید بگویند وطن‌پرستی بزرگ یعنی بیشتر از آنچه که از مملکت می‌گیریم به مملکت بدهیم مقامات مملکتی را هر چه بیسشتر به رأی مخروطش نزدیک می‌شویم بایستی درست به همین تعبیر تاریخی که شاهنشاه اشاره فرمودند بزرگترین میهن‌پرست‌ها اشغال نمایند من روی مورد خاص اشاره نمی‌کنم ولی می‌گویم هرکس که خیلی و باز هم خیلی بیشتر از آنچه می‌دهد به هراسم و رسم از این مملکت می‌گیرد و آن قدر نازک‌دل و زودرنج و پرتوقع هست که از گل نازکتر هم نمی‌شود به او گفت استنباط من این است که با تعبیری که شاهنشاه از میهن‌پرستی، حالا نه بزرگ حتی عادی هم فرمودند اینها خیلی فاصله دارند یک خانه‌تکانی اساسی بر معیار ضابطه میهن‌پرستی که شاهنشاه فرموده‌اند در تمام قلمرو کارهای مملکتی باید صورت بگیرد و هرکس با چنین ملاک و معیار مورد ارزش‌یابی قرار بگیرد.

و دیگر آنچه به نام فرهنگ ملی گفته می‌شود صرفاً تابلو نقاشی نیست که روی دیوار اتاق خود نصب نماییم و فکر کنیم کار به همین جا خاتمه پیدا می‌کند آنچه که به نام فرهنگ ملی گفته می‌شود مسائلی است که به حکم آینده و سلامت در تمام قلمرو جامعه باید راه پیدا کند همان‌طور که علامت مؤسسه استاندارد در هر کشور معرف یک کیفیت خاص می‌باشد که با آن نام و علامت چگونگی کیفیت آن را می‌شناسیم هیچ فرد و نسلی حق ندارد با عدم رعایت هویت فرهنگی و ملی جامعه به حقوق و نام و نشان دیگران و نسل‌های آینده تجاوز بنماید آنچه که به نام فرهنگ ایران می‌خواهیم در هر جا که نام ایران و ایرانی دارد بایستی حضور و غیاب اجرایی داشته باشد اقتصاد صنعت کشاورزی سیاست نظام حکومتی و قانون‌گذاری و هر چیز باید تجسم‌دهنده روح فرهنگی ملت ایران باشد چنین کار و برنامه‌ای شدنی است و چنین خواهد بود که خواهیم توانست برای رسیدن به فراسوی مرزی تمدن بزرگ از نیرومندترین سلاح یعنی پرورش ملی برخوردار باشیم (احسنت).

- تعیین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه

۳ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده - ختم جلسه.

نائب‌رئیس - آقای دکتر طبیب وقت جلسه تمام شده است بقیه مطالب جنابعالی می‌ماند برای جلسه بعد با اجازه خانم‌ها و آقایان این جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح فردا خواهد بود.

(جلسه در ساعت ۱۲ بعدازظهر ختم شد)

نائب‌رئیس مجلس شورای ملی - حسین خطیبی.