مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و چهارم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۲

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اسفند ۲۵۳۵ شاهنشاهی نشست ۸۲

فهرست مطالب:

۱ - قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

۲ - ادامه مذاکره در لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور

۳ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده – ختم جلسه

مجلس ساعت ۹ صبح بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل شد۰

- قرائت اسامی غایبین جلسه قبل

۱ - قرائت اسامی غایبین جلسه قبل .

رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود۰

(بشرح زیر خوانده می‌شود)

آقایان آشوریان – آلتی جعفریان – اجاق – اردلان – الداغی- بزرگ زاده – پردلی – تدین- حیدری – ساری اصلانی – دکترسعید- کریم بخش سعیدی- سید کلال- شادلو- صدیق زاده – حسین غضنفری- دکتر فیروز آبادی- قادری – قراچورلو – دکتر نصیری – چلاجور و بانو مشائی .

- ادامه مذاکره در لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور

۲ - ادامه مذاکره در لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور۰

رئیس - وارد دستور می‌شویم کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور مطرح است .

آقای دکتر ستاری بفرمائید .

دکتر محمد ستاری – بنام پروردگار سپاس و هزاران سپاس بر شاهنشاه آریامهر و اندیشه‌های جهانگیرش ۰(احسنت)

تعظیم به پیشگاه والای علیاحضرت محبوب شهبانوی عالیقدر و نیک اندیش که تشریف فرمائی معظم الها به مجلس شورای ملی غرور و افتخاری بس عظیم در دلهای نمایندگان مردم ایجاد کرد۰(صحیح است)

درود به والاحضرت ولیعهد نور چشم ملت ایران و وارث راستین شاهنشاهی ایران زمین .

ریاست محترم ، همکاران گرامی دوستان مطبوعاتی، از بزرگترین افتخارات ما نمایندگان مجلس رستاخیز این است که در دوره‌ای ملت افتخار خدمت گذاری را به ما داده که شاهد یکی از شکوهمندترین روزهای تاریسخ طلائی ایران باشیم و از این جایگاه مقدس با همه قلب و وجود خود برگزاری جشنهای پنجاه سال سلطنت پر افتخار دودمان پهلوی را بخاندان جلیل سلطنت تبریک و تهنیت بگوئیم۰ (احسنت)۰

در عصر پرفروغ و سازندگی رستاخیز آنچه که درباره بودجه و برنامه‌های مملکتی بحث می‌شود و مطالبی که در جهت ارشاد و بهبودی هرچه بیشتر اجرای خدمات و تلاشها عنوان می‌گردد، همه و همه دال برشاهدوستی عمیق و وطن پرستی بی شائبه است،زیرا آنچه که شاهنشاه و حزب رستاخیز ملت ایران می‌خواهد، شهامت و شجاعت در ابزار مکنونات قلبی ، صراحت در گفت و شنود بدون حب و بعض و بیان حقایق بدور از اغراض و یا خوش بینی زیاده از حد و یا بدبینی است ۰ پیشرفتهای سریع ایران در پنجاه سلطنت پرافتخارشاهنشاهان پهلوی از بارزترین نکات زرین تاریخ ایرانزمین بشمار می‌رود . رسیدن تولید ناخالص ملی از ۴ میلیارد و بیست میلیون دلار به ۲۰۰۰ دلار – افزایش رشد صنایع بطور متوسط ۱۸ درصد – خارج شدن از جرگه ممالک فقیر و پرداخت ۷درصد از درآمد ناخالص ملی که بالغ بر۷/۱۱ میلیارد دلار می‌شود به صورت وام به ممالک نیازمند و بسیاری از اقدامات اجتماعی و معنوی دیگر که در پناه مفاد حیات بخش ۱۷ گانه انقلاب شاه و ملت صورت گرفته است همه و همه بیانگر این حقیقت است که ایران به برکت شهر یاری اندیشمند بروزهای افتخار و جلال بیشتر نزدیک می‌شود و ملت با همه وجودش اینهمه برکات و نعمت آسایش و امنیت را پاس می‌دارند زیرا در حقیقت در سایه همین رهبریهای کارساز و امید آفرین است که ایران موفق گردیده در پهنه سیاست جهانی در موقعیتی آن چنان رفیع قرار گیرد و مشکلات و معضلات جهانی را تا مرحله توفیق با معظم اله در میان بگذارند . در مورد بودجه سال ۲۵۳۶ باید اذعان داشت که تلاش مزبور همانند چند سال اخیر بر مبنای علمی و مطالعاتی استوار شده و در سالهای جاری لوایح تقدیمی که به کوشش سازمان برنامه و وزارت امور اقتصادی و دارائی تنظیم و تهیه می‌گردد با آنچه در سابق ارائه می‌شد و تنها نمایشگر یک سری آمار و ارقام بعنوان درآمد و هزینه‌های دولتی بود تفاوت کامل دارد و رویهمرفته بودجه‌ای مبتنی بر برنامه و عملات است تا حدیکه می‌توان چنین لوایحی را بصورت طرحی جامع و حساب شده بشمار آورد که بوسیله آن برنامه جاری دولت برای مدت معینی اجرا می‌گردد و باصطلاح در زمره طرحهای میان مدت قرار دارد . مراد از بودجه برنامه‌ای و عملیاتی آنستکه هر رقمی که در نظر گرفته می‌شود منطبق باصول برنامه ریزی و با توجه به مقتضیات سیاسی – اجتماعی – و اقتصادی کشور باشد و برای رسیدن به چنین هدفی نیز قبل از هر اصلی باید به نقطه نظرهای بودجه توجه داشت و باصطلاح آرمان بودجه را در نظر گرفت . آرمان شناسی بودجه تنها در یک امر خلاصه می‌شود و آنهم واقع بینی و دورنگری و استفاده صحیح و بجا از درآمد کشور است ، زیرا نادیده گرفتن هر یک از این اصول تنها ارقام کلان را که در بودجه در نظر گرفته شده بهدر می‌دهد بلکه اتلاف آن چه بسا اثرات ناگوار سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی در سایر شؤن باقی می‌گذارد . در هر بودجه از جمله بودجه سال ۲۵۳۶ ارقام درآمدها همه جز پیش بینی چیز دیگری نیست و چون مخارج نیز بر همین مبنا صورت می‌گیرد – لذا اهمیت کار در این است که پیشبینیها در زمینه درآمدها طوری صورت گیرد که اولا حتی الامکان بر واقعیت‌ها استوار شده باشد و باصطلاح زیاده ازحد براحتمالات و حد سیاست همراه نگردد و از سوی دیگر بر اجرای برنامه هائیکه حصول باین درآمد‌ها را میسر می‌سازد تلاشی کارساز صورت بگیرد و از همه مهمتر امر صرفه جویی در مخارج رعایت گردد و مسئله بازدهی برنامه و ارزیابی نهائی آنها بشدت جامه عمل بپوشد و این رسالت جاودانه ایست که کمیسیون ویژه شاهنشاهی بعهده دارد و مسلماً در پایان هر سال در این امر موفق و مؤید خواهد بود متأسفانه بسیار اتفاق افتاده است که بعضی از مجریان امور در همان ۳ الی ۴ ماه اول سال هر قدر که ممکن باشد قاضای خرید می‌کنند و دور اندیشی را کمتر در نظر می‌گیرند ۰ خرید وسایل گران قیمت که اغلب پس از تهیه جایش در گوشه انبارهاست و جز خاک خوردن چیز دیگری عاید نمی‌نماید مقدم تر بر خرید وسایل واجب و ضروری دیگر که احیانأ ارزانتر هم هستید می‌گیرد و زمانی هم خرید با دریافت وسایل تنها در قبض انبارها ثبت می‌شود و حال آنکه اثری از وجود آنها نیست و بالاخره اجرای چنین اعمالی بخودی خود توازن و هزینه‌های بودجه را دچار اختلال و نقصان می‌نماید۰

ضمنأ باید توجه داشت که پایه‌های اساسی اقتصاد مبتنی بر مدیریت عقلائی و رسدن به کمال مطلوب تولید است که می‌باید از سوی مجریان و مسئولین بدقت تحقق پذیرد و برنامه‌های اجرا شده با کمترین هزینه ممکن به مرحله عمل درآید ، زیرا تنها در چنین هنگامی است که برنامه‌های اقتصاد ملی، قادر خواهد بود در مقام رقابت ، موقعیت خود ر احفظ کند و بعبارت دیگر هزینه انجام شده برابر با بهره دهی نهائی باشد و این حقیقتی است که در فرمان حیات یخش شاهنشاه آریا مهر که روز ششم آبان ماه شرفصدور یافت بصراحت و قاطعیت تمام آمده است ۰ در ترکیب بودجه سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی نسبت به بودجه سال جاری تغییراتی بچشم می‌خورد که حاکی از توجه دولت به مطالبی است که سال گذشته از سوی نمایندگان عنوان گردیده بود و موازی از آن نیز در گفتار اینجانب که در کلیات لایحه بودجه سال ۲۵۳۵ ایراد شده بتفصیل آمده است ۰ شاید توجه باین اصول را بتوان تنها از دیدگاه فرضی و تئوری مشاهده کرد ولی اگر تنها به همین امر قناعت کنیم مبانی علمی بودجه نویسی فراموش خواهد شد و مسلمأ با توجه به جنبه‌های عملی و حقانیت و اجرائی این پیشنهادات بوده است که دولت در بودجه سال آینده به نکات آن توجهی عمیق مبذول داشته است زیرا در غیر این صورت ضرورتی برای کاربرد این توصیه‌ها بوجود نمی‌آمد از جمله در این باره باید عنوان کرد که نسبت کل بودجه سال ۲۵۳۶ به تولید ناخالص ملی تا حدی کاهش یافته و در حقیقت سرمایه گذاری‌های دولتی نسبت به سرمایه گذاری‌های بخش خصوصی تقلیل یافته است بنحویکه نسبت بسال گذشته سرمایه‌های بخش خصوصی کمتر تحت الشعاع سرمایه گذاری‌های دولتی قرار گرفته و بعبارت دیگر بطور ناچیزی این بخش از حالت اقماری خارج گردیده است ۰ جدول زیر صحت این مدعا را ثابت میکندبودجه سال ۲۵۳۵ ۴۴ میلیارد دلار نسبت کل بودجه به تولید ناخالص ملی ۸۳ درصد . تولید ناخالص ملی سال ۲۵۳۵ ـ ۳۱۰۵ میلیارد دلار/۵۳ میلیارد دلار بودجه سال ۲۵۳۶ ۴/۴۹ میلیارد دلار ـ ۳۴۶۶ میلیارد ریال نسبت کل بودجه به تولید ناخالص ملی ۷۲ درصد . تولید ناخالص ملی سال ۲۵۳۶ ۶۸میلیارد دلار . باین ترتیب اگر در سال گذشته نسبت بودجه به تولید ناخالص ملی ۸۳ درصد بود که این رقمی بسیار زیاد بنظر می‌آید در سال ۲۵۳۶ این نسبت به ۷۲ درصد تقلیل یافته و این مسئله‌ای بود که در سال گذشته بآن اشاره کردم و خوشبختانه در سال جاری تا حدی بآن توجه شده و امید است این نسبت بالاخره به رقم حدود ۳۰ درصد که نسبت متعادل و پذیرفته شده از نظر اقتصادی می‌باشد برسد۰ توفیق در این زمینه بدان منظور اهمیت دارد که با چنین سرمایه گذاری‌های عظیم دولتی این حقیقت نمایان است که ایران در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگر دولتی شده و از سرمایه گذاری‌های خصوصی دوری گزیده است و حال آنکه فلسفه سیاسی و اقتصادی انقلاب شاه و ملت و مبانی خلاق حزب رستاخیز ملت ایران حفظ یک سیستم مختلط را ملزم می‌کند در حقیقت مشارکت در هر امری از بنیادهای اساسی آن بشمار می‌رود .

مسئله دیگر که می‌توان از میان ارقام بودجه سال ۲۵۳۶ بیرون کشید نسبت نسبت ناچیز اعتبارات سرمایه گذاری ثابت به اعتبارات جاری در سال آینده است بنحویکه از کل هزینه دولت جمعأ مبلغ ۴/۹۷۹ میلیارد ریال آن صرف اعتبارات سرمایه گذاری ثابت شده و در مقابل ۰/۲۹۵/۱ میلیارد ریال برای اعتبارات جاری هزینه می‌گردد ، بطوریکه باین ترتیب بوضوح می‌توان مخارج هنگفت جاری و غیر ثابت را مشاهده کرد و تصدیق نمود که چگونه دستگاه‌های عظیم دولتی درامد دولت را می‌بلعد یک نظر اجمالی به درآمد و هزینه شرکتهای دولتی بویژه شرکتهای تولید محصولات کشاورزی و دامی تحت عنوان سرکتهای کشت و صنعت و غیره مؤید بر این گفتار است ، بطوریکه حتی در بودجه شرکتهخای دولتی مزبور جدول و یا ستونی تحت عنوان منابع تأمین زیان : بوجود آمده و توجیه چنین جدولی در بودجه به این می‌ماند که دولت سرمایه گذاری به منظور زیان می‌نماید و تعجب در این است که در قسمت نهم بودجه سال ۲۵۳۶ عنوان انتخابات شده برای چنین مؤسساتی نیز عملکرد بودجه شرکتهای دولتی و انتفاعی امده و بدرستی چنین می‌نماید که معنا و مفهوم انتفاعی تغییر یافته باشد ۰ اگر به قسمت نهم بودجه توجه کنیم بسیاری از چنین شرکتهای زیان ساز را که نام انتفاعی گرفته‌اند مشاهده خواهیم کرد و در ارقام بودجه سال ۲۵۳۶ نیز برای همین شرکتها اعتبارات تأمین شده حتی ۷/۳ درصد نسبت به سال جاری فزونی یافته است ۰ مسلمأ یکی از دلایل عمده زیان این نوع شرکتها پیروی از روشهای غلط مدیریت ، دیوان سالاری – مقام تراشی و صرف هزینه‌های تجملی و زائد است که هر اندازه در تجدید برنامه و مدیریت آنها دقت بشود از افزایش ضرر جلوگیری بعمل خواهد آمد در بیان این مسئله بیاد ضربالمثلی افتادم که یادآوری آن در این میان جالب خواهد بود ۰ می‌گویند اگر بخواهید کاری زودتر و اساسیتر انجام بگیرد ، افراد کمتری را برای انجامش بگمارید و اگر بخواهید کارتان اصلأ ورت نگیرد و انجام نشود افرادی بیشتر از اندازه در اجرایش سهیم سازید ۰ افزایش تولید ناخالص کشور ما تا حد ۶۸ میلیارد دلار که در پیوست شماره یک لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ ذکر شده و آگاهی بر این آمار و ارقام از هر جهت غرور انگیز است ولی این افتخار زمانی باوج افتخار خواهد رسید که در سالهای آینده که از درآمد نفت ما بتدریج کاسته خواهد شد و زمانی بالاخره به هیچ خواهد رسید تولید ناخالص ملی ما همچنان روند صعودی را نشان دهد زیرا هم اکنون از ۶۷ میلیارد دلار تولید ناخالص ناخالص ملی کشور حدود حدود ۲۳ الی ۲۴ آن مربوط به درآمد نفت و گاز است و بعباغرت دیگر با کسر درآمد هنگفت که زوال پذیرهم می‌باشد تولید ناخالص ملی بحد نامتعال نزول خواهد کرد و مسلماً آنچه که این قدرت تولیدی و ملی را تضمین می‌نماید چیزی جز قدرت بازوان و نیروی اندیشه و تفکر نیست که این هر دو باید بیکدیگر پیوندی منطقی در جهت تولید داشته باشد و باصطلاح بطریقی بنبادی در حفظ و از یاد آن بکوشند . طبق آماری که در ارقام بودجه کل کشور درسال ۲۵۳۶ دیده می‌شود از ۵/۲۳ میلیارد دلار درآمد حاصله از گاز و نفت حدود ۲۱ میلیارد دلار آن صرف واردات خواهد شد و این درست است که هنوز از درآمد حاصله از نفت ۵/۲ میلیارد دلار مازاد موازنه ارزی مشاهده می‌شود ولی اگر نسبت واردات را بصادرات بسنجیم رقم حاصله بسیار تأسف آور است . گو اینکه می‌توان کمبود صادرات را تا حدی بعلت رکود اقتصادی کشورهای غربی دانست ولی پیش بینی حد اکثر ۶۵۰ میلیون دلار صادرات غیر نفتی برای کشور ایران بسیار نا چیز و در خور تأمل فراوان است بطوریکه نسبت صادرات به واردات رقمی متجاوز از یک سیم می‌باشد و شاید چنین رقمی را نتوان در هیچ یک از مناطق پیشرفته دنیا مشاهده کرد. در تأیید این نظریه طبق آماری که اخیراً از سوی دفتر آمار و امور بین الملی گمرک ایران انتشار یافته بیان کننده این حقیقت است که طی ۸ ماه سال جاری ارزش واردات نسبت به صادرات بدون نفت حدود ۳/۶۳۲ میلیارد ریال بیشتر شده است و این رقم با مقایسه مدت مشابه سال قبل ۸/۱۷۵ میلیارد ریال افزایش نشان می‌دهد . آگاهی باین ارقام و اشتهای فراوانی که در زمینه واردات و در نتیجه صدور ارز بمیان آمده که متأسفانه قسمت مهمی از آن مربوط به ورود انواع مواد مصرفی بویژه مواد غذائی نوظهور و میوه‌های ناشناخته و نظایر آن می‌باشد حاکی بر اینست که برخلاف دیدگاه منطقی برنامه پنجم که بر افزایش صادرات تکیه دارد میزان صادرات غیر نفتی رو به تقلیل می‌رود و در حقیقت راهی در جهت عکس آنچه که مورد نظر بوده است پیموده می‌شود.

آنچه که در این زمینه در برنامه پنجم عنوان گردیده چگونگی ارز حاصله بر مبنای صادرات مواد نفتی و غیر نفتی را بشرح زیر اعلام می‌دارد :

۱- صادرات نفتی .

  • الف - نفت خام ۲۲ میلیارد دلار .
  • ب- گاز طبیعی ۳۴۰/۰ میلیارد دلار .
  • ج – پتروشیمی۱۰۴/۰ میلیارد دلار۰

جمع ۴۴۴/۲۲ میلیارد دلار .

۲- صادرات غیر نفتی .

  • الف – کالاهای صنعتی ۴۰۰/۱ میلیارد دلار۰
  • ب- کالاهای سنتی ۷۶۰/۱ میلیارد دلار۰
  • ج – مس ۰۵۰/۰ میلیارد دلار۰
  • و – آلومینیوم ۰۴۰/۰ میلیارد دلار۰

جمع ۷۸۸/۳ میلیارد دلار۰

که باین ترتیب جمع کل صادرات نفتی و غیر نفتی کشور ۲۲۲/۲۶ میلیارد دلار و نسبت بین صادرات نفتی و غیر نفتی ۷۵/۱۲ به ۲۵/۸۷ درصد می‌شود۰

اینک با وجود کمبود درآمد نفت مشاهده می‌شود که هنوز ارز حاصله از فروش نفت نسبت به پیش بینی برنامه پنجم افزایش دارد .

زیرا طبق برنامه پنجم فروش نفت و گاز سالیانه ۵/۲۲ میلیارد بوده و حال آنکه حتی با کمبود فروش در سال جاری و آینده این رقم به ۵/۲۳ رسیده است در حالیکه از سوی دیگر رقم صادرات غیر نفتی نه تنها افزایش معقولی نداشته بلکه کماکان فاصله نسبت درصدها افزوده می‌گردد و پیش بینی اصولی برنامه پنجم نیز در جهت افزایش صادرات غیر نفتی نیز استدلالی در توجیه این تنگناها داشته است۰

با آنچه که در جهان امروزی می‌گذرد و کشورها سعی دارند حتی الامکان با گامهای سریع جلو بروند مخصوص تخلیه گوسفند و یا گندم و میوه ساخته شده تا حدی که گویا پیش بینی واردات این اقلام و بسیاری از مواد کشاورزی دیگر برای دهها سال آینده نیز همچنان بعمل آمده است .

بدیهی است واردات گوسفند تنها به استرالیا و یک میلیون رأس محدود نمی‌شود به این اقلام باید گوشت یخ زده و یا گوسفند زنده وارداتی از سایر کشورهای دنیا را نام برد و به اقلام آن واردات روزانه سیصد تا دویست تن تخم مرغ – شصت هزار تن مرغ – سیصد هزار تن میوه – پانصد هزار تن برنج – پانصد هزار تن گندم – چهار صد هزار تن حبوبات – سیصد هزار تن کره – سیصد هزار تن پنیر و هفتصد هزار تن سیب زمینی را در سال اضافه کرد برنامه ریزان و مسئولین اجرایی کشاورزی اعلام داشته‌اند در سال جاری به سبب باران کافی رشد کشاورزی افزایش داشته است گو اینکه تاکنون رشد پنج درصد- هفت درصد و حتی ده درصد هم بیان گردیده ولی تعجب در اینجاست که چنین رشدی را که نسبت به ظرفیت تولید سال گذشته خودمان صورت گرفته کماکان آنرا از نظر کیفیت و کمییت بالاترین رشدها در جهان و در استاندارد بین المللی بشمار می‌رود ۰ برای من و هر فرد منصف دیگری این نکته قابل قبول و از هر جهت در خور تأمل است که کشاورزی ایران رشد داشته و آهنگ ملایمی را طی کرده است ولی آنچه که قابل قبول نیست مقایسه این رشد با میزان رشد کشاورزی سایر ممالک جهان می‌باشد ۰ در توجیه این مطلب باید اعلام داشت که متأسفانه هنوز میزان تولید محصولات کشاورزی و دامی در ایران نسبت به کشورهای دیگر در حدی بسیار بدور از استاندارد بین المللی قرار گرفته ۰ بطوریکه محصول برداشتی در هر هکتار نسبت به آنچه که وجود دارد و یا می‌توان بآن رسید فاصله‌ای بس زیاد دارد و این حقیقتی است که می‌باید با تلاشی افزون تر بترتیبی که رهبر اندیشمند ایران زمین ارشاد فرموده‌اند بآن دست یابیم۰ از نظر روشن شدن موضوع و اینکه تا چه اندازه تولید محصول در هر هکتار زمین‌های کشاورزی ما با ممالک پیشرفته دیگر تفاوت دارد و با اصلاح این نقیصه چگونه می‌توان به آسانی به خودکفائی رسید و از جارو جنجال واردات مواد غذائی و عواقب ناگوار آن چه از نظر اقتصادی و یا سیاسی و اجتماعی که برای ما به ارمغان می‌آورد بدور ماند جدولی تهیه شده است که با یک نظر می‌توان به همه این نارسائیها پی برد:

محصولات حد متعادل در کشورهای دیگر حد متوسط برداشت در ایران مثال بعنوان مقایسه.

گندم ۵/۴تا۷/۴ تن در هر هکتار ۱ تا ۵/۱ تن در هر هکتار هلند ۴۲/۴ تن در هر هکتار .
جو ۵/۳ تا ۸/۳ تن در هر هکتار ۱ تا ۲/۱ تن در هر هکتار دانمارک ¾ تن در هر هکتار.
برنج ۵/۴ تا ۵/۵ تن در هر هکتار ۲۵/۰ تا ۳ تن در هر هکتار استرالیا۱۹/۷ تن در هر هکتار .
چغندر قند ۲۸ تا ۵۰ تن در هر هکتار ۳۰ تا ۳۵ تن در هر هکتار سویس ۵۱ تن در هر هکتار .
پنبه ۲ تا ۵/۲ تن در هر هکتار ۳/۱ تا ۵/۱ تن در هر هکتار مراکش ۲ تن در هر هکتار.
چای ۵/۵ تا ۶ تن در هر هکتار ۵/۱ تا ۲ تن در هر هکتار ژاپن ۸۴/۸ تن در هر هکتار.
توتون ۷/۲ تا ۳ تن در هر هکتار ۲/۱ تا ۵/۱ تن در هر هکتار شیلی ۳/۳ تن در هر هکتار .
سیب زمینی ۲۸ تا ۳۰ تن در هر هکتار ۱۵ تا ۱۷ تن در هر هکتار ترکیه ۲۲تن در هر هکتار.

در مورد محصولات دامی نیز همین کمبود ظرفیت تولید در واحد مربوط مشاهده می‌شود ۰ بطوریکه گذشته از ظرفیت ناچیز دامهای محلی که تعدادی از آنها اصولأ قابل مقایسه با دامهای تولید کننده خارجی نمی‌باشند ، چنانچه ظرفیت دامهای اصیل وارداتی را نیز بشمار آوریم ، از نظر اینکه کمبودهائی در جهت نگهداری – تغذیه ، وسائل پرورش و یا ابتلا آنها به بیماریهای برسلوزوسل و غیره مشاهده می‌شود بازده تولید آنها نزدیک به یک دوم دامهائیست که در ممالک دیگر پرورش داده می‌شود۰ بعلاوه در پناه این مکبودها باید گفته شود از ۲۳۶ میلیارد ریال اعتبار پیش بینی شده برای بخش کشاورزی در سه سال اخیر تنها یک سوم آنها مصرف شده مضافأ باینکه در گذشته سیاست قیمت گذاری در جهت حمایت از مصرف کننده و شهرنشین بوده نه کشاورز و به این جهت باید قیمت محصولات کشاورزی با هزینه تولید رابطه داشته باشد ۰ ضمنأ لازم به تذکر است در ۹ ماهه اول سال گذشته کسری موازنه پرداختهای بخش کشاورزی به حدود یک میلیارد دلار بالغ گردیده و سهم نسبی کشاورزی در تولید ناخالص ملی از ۲۸ درصد به ۲۴ درصد تنزل پیدا کرده است ۰ البته باید بلافاصله باین نکته اشاره کنیم که بالا بردن میزان تولید در واحد سطح و یا افزایش میزان بهره وری از دام هیچگاه در پناه داس یا بیل و خیش و گاو آهن و یا زاغه و وسائل ابتدائی دیگر و یا اتکاء بروشهای قدیمی و کهنه میسر و امکان پذیر نیست و خوشبختانه در مملکت ما هم این وسایل قرون وسطائی از بعد از انقلاب پیروزمند شاه و ملت که در رأس آن اصلاحات ارضی قرار دارد و با موفقیت کامل بانجام رسیده است بتدریج از بین رفته و اینک کار کشاورزان تا حد امکان با وسائل و ابزار مدرن مرتبط گردیده است باین ترتیب آنهایی که هنوز کشاورزی موجود مملکت را در قیاس گذشته تصور کرده و کشاورزی و کشاورزان را تا حد دگرگونی محکوم می‌کنند سخت در اشتباه و ناباوری هستند و یا واقعیت‌های درخشان اصلاحات ارضی را مغرضانه نادیده می‌انگارند و اگر بفرض محال هم تصورات آنها قابل قبول باشد باز مسؤلیت این کند کاری و عدم مدیریت در امر تولید محصولات غذائی را باید شخصا بعده بگیرند ، زیرا دیده‌ایم بسیاری از ممالک دنیا بعد از اینکه همه چیزخود را از دست داده بودند و جز مشتی خاک وویرانی برایش باقی نمانده بود بعد از گذشت یک دهه آن چنان در شکوفائی صنعت و کشاورزی و مقدار تولید قرار گرفتند که هم اکنون زبانزد همگان می‌باشد و بسیاری از محصولات کشاورزی و صنعتی آنها به مملکت ما نیز صادر می‌شود . اینک در کشور ما طبق آمار و ارقامی که انتشار داده شده تراکتور حتی در دورترین روستاهای کشور جای خود را باز کرده، افزایش مصرف کود شیمیایی – روشهای نوین آبیاری – استفاده از بذر اصلاح شده و سایر عوامل جدید این امید را بوجود آورده است که اکثریت روستائیان فعالیتهای گذشته را با امکانات امروزی همراه ساخته و با علاقمندی حرفه آبا و اجدادی را هم چنان دنبال می‌کنند، اینها مسائلی است که روشن می‌کند که دیگر نمی‌توان کشاورزی امروزی روستائیان را باز نوعی کشاورزی سنتی یا شبانی و حتی ارزاقی نامیده و آنرا بهمان شدت محکوم ساخت . از دیدگاه علمی هم اگر بخواهیم این مسئله را تجزیه و تحلیل کنیم باید اذعان داشت که دیگر هیچ کشاورز و یا دامدار محلی ، روشی را در تولید انتخاب نکرده است که مبتنی بر خودکفاهی خانوادگیش باشد ، زیرا او هم کشاورزی سرمایه‌ای و یا تجارتی را در حد خود پذیرفته و در موقعیتی قرار گرفته است که نیازهای خوراکی خانوادگیش را نیز از بازار فراهم آورد . از سوی دیگر نباید از این حقیقت غافل بود که در جوامع امروزی براساس پژوهشها مطالعاتی که بعمل آمده ثابت شده است که از نظر اجتماعی و روانی نیز پیشرفت کشاورزی کاملا صنعتی به تقویت و پشتوانه روحیه اجتماعی نیاز و احتیاج دارد ، زیرا اگر فعالیتهای مذکور بدور از چنین روحیه‌ای که برخوردار از آداب و سنن – وعشق و علاقه به حرفه کشت و زرع و ایمان به آن واز همه مهمتر علاقمندی به وطن و آبادانی آن باشد و فعالیتها در پناه مال اندوزی و سوداگری صورت پذیرد و بتدریج لطمات شدیدی به عواطف و روحیات موجود وارد آمده و اصولا فعالیت در کار کشاورزی و دامپروری و هر نوع تولید زراعی دیگر و صداقت در آنرا به نابودی می کشاند بطوریکه چه بسا که وامهای مربوط بجای صرف واقعیتها در بورس بازی زمین مصرف می‌شود و یا در جهت سرمایه گذاری برای خرید ویلا در خارج هزینه می‌گردد و بالاخره کار به جایی می‌رسد که چنین سرمایه گذارانی که بهزینه دولت و به شکل ظاهری باین فعالیت اشتغال ورزیده و در موقع خود بسیار محبوب و شایسته هم معرفی می‌شوند عاقبت کارشان بفرار از مملکت می‌کشد و غیاباً به سالها زندان محکوم می‌گردند .

بدیهی است وقتی که صداقت و برخورداری از روحیاتی که سنن و آداب در آن ملحوظ شده باشد در فعالیتهایی این چنین همچنان پایدار باشد راهی اصولی و بنیاری پیموده خواهد شد و دیده‌ایم اجتماعاتیکه در مراحل پیشرفت این حقیقت را پیشه ساخته و گفته‌اند : « ۸ساعت کار برای خود و خانواده ۲ ساعت کار بیشتر برای وطن » توانسته‌اند در سایه همین روحیات امروز بدرجات عالی پیشرفت و ترقی برسند و همچنان عواطف و روحیات سازنده و امید آفرین خود را حفظ کنند . هم اکنون هنوز شاهد هستیم بیشترین مقدار تولید محصولات کشاورزی و دامپروری یعنی متجاوز از ۸۵ درصد میزان تولید در سطح کشور از طریق روستائیان بدست می‌آید که با همه مشکلات موجود بکار خود جانانه عشق و علاقه می‌ورزند و بدور از سوداگری و توسل نابجا بمنظور اخذ وامهای سرسام آور که اغلب در راهی غیر از کشاورزی بمصرف می‌رسد کار زراعت را بعنوان یک مذهب پذیرفته و کوشش در این طریق و آبادانی و سرسبزی خاک را برای خویشتن خدمتی آسمانی و مذهبی بشمار میاورند و عجیب اینکه بخاطر خدمات خود گلایه ، انتظارات و منت کمتری هم نسبت به گروه وام گیرندگان حرفه‌ای بر سر دولت و ملت می‌گذارند . من منکر ایجاد مزارع نمونه و آزمایشی و یا تأسیس مؤسسات و مجتمع‌های گوناگون دامپروری نیستم و چنین مدلهای اقتباس شده از کشورهای خارجی را تخطئه نمی‌کنم ۰ بر طرز کار چنین موسساتی در کشورهای سرمایه داری و سوسیالیستی بخاطر عنوانی که در دانشگاه دارم از نزدیک آشنا هستم ،مضافأ باینکه چنین اقداناتی چنانچه با مدیریتی صحیح صورت گیرد راهی برای افزایش تولید در مملکت بشمار می‌رود ، طی مدت بیست سال باعنوان استادی دانشگاه تهران فواید و مضار این چنین فعالیتهائی را برای دانشجویان تدریس کرده و هنوز هم انجام می‌دهم و اثرات آنرا بازگو می‌نمایم ، اما در هر حال بر این عقیده هنوز پابرجا مانده‌ام که اندیشیدن یکطرفه باین راه حل و تظاهر بآن آنهم در شرایط مملکت و اقلیم کشور ما و به هجو کشانیدن روشهای دیگر راهی نیست که همه مشکلات و معضلات کشاورزی را حل و فصل نماید ۰ آیا نباید این حقیقت رادر نظر گرفت که قسمت مهمی از مراکز کشاورزی و دام پروری مستعد کشور ، که دارای آب و شرایط لازم هم می‌باشد در نقاطی از پستی و بلندیها قرار دارد که امکان پیاده کردن چنین طرحهایی اصولأ در آنها وجود ندارد ؟ و از بین بردن چنین علایقی نه بصلاح مملکت و عرق ملی و میهنی موجود در نزد کشاورزان و روستائیان و نه بنفع تولید محصول در سطح کشور می‌باشد .

بدیهی است آنچه که تولید را بطزیق ریشه‌ای افزایش می‌دهد تنها دم زدن از تکنولوژی و مدرنیزه کردن آن نیست و هیچ کسهم با تکرار این کلمات بعنوان تکنو کرات و غیره شناخته نمی‌شود ، زیرا آنچه که حقیقت را بثبوت میرساند افزایش تولید با بازدهی متناسب اقتصادی و اجرای مدیریت عقلائی با برخورداری از هوش و منطق فنی است ۰ درباره حفظ و حراست از این منابع سرشار دامی و جلوگیری از ضایعات آن که شاهنشاه رهبر خردمند پیروزمند ایران بخاطر اهمیت مسئله آنرا در زمره اولین مفاد فرمان قرار داده‌اند باید دید وضع چگونه است ۰ ابتدا از نظر اهمیت موضوع باید اعلام گردد که ارزش افزوده دامی کشور در تولید ناخالص ملی رقمی حدود ۶۶۷ میلیارد ریال است و این رقم نسبت ۴۷۷۰ میلیارد ریال تولید ناخالص ملی که در پیوست شماره یک لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ آمده عددی حدود ۸ درصد است که از نظر کیفیت و کمیت در حدی کاملأ چشم گیر قرار دارد ۰ متأسفانه برای حفظ و حراست از این منابع عظیم دامی و جلوگیری از ضایعات آن آنچه که بمعنای پوشش بهداشتی و یا خدمات درمانی برای دامهای کشور وجود دارد بطور متوسط رقمی کمتر ۲۰ در صد است که گاهی حدود این پوشش به گمتر از ۵/۰ ضد هم می‌رسد۰ از جمله در مورد ابتلاه دامهای کشور به بیماریهاس ختر ناک سل بروساوز که عینأ با خوردن شیر دام مبتلا بیماریهای نامبرده بانسان منتقل می‌شود وادمی را گرفتار بیماریهای خطر ناک وسل وتب مالت می‌نماید حد فعالیتی که بطور متوسط باید انجام گیرد از جمله در مورد سل باید ۹ ملیون گاو موجود در مملکت را ۳ بار توبرکولیناسیون کرد یعنی جمع فعالیتهای مزبور به ۲۷ میلیون بار می‌رسد۰با توجه باین رقم بصراحت اعلام می‌شود که جمع اقدامات توبر کولیناسیون سالییانه از ۱۲۷ هزار بار تجاور نمی‌نماید یعنی پوشش بهداشتی حتا کمتر ار ۵/۰ در صد است در مورد بیماری دیگر یعنی بروسلوز که موجب بروز بیماری تب مالت در انسان می‌شود باید گفته شود متسفآنه متجاوز از ۲۰ الی ۳۰ در صد گاوهای خریداری شده ار خارج پس از چندی مبتلا باین بیماری می‌شوند وباید از ردیف فعالیت خارج گردند بطوریکه تنها خرج هزینه حمل ونقل بعهده دولتافتاده وسرمایه گزاران نیز چه بسا که با خسارات فراوان مواجه می‌شوند۰متأسفانه در اسر شیوع بماری بروسلوز در صد مبتلاسان انسانها به تب مالت در ایران بسیار زیاد و تاسف آور است در حدی که اگر در زمینه فعالیتهای دام پروری در جهان در مقامهای غیر مطلوب قرار گرفته‌ایم ولی از نظر ابتلای مردم کشور به بیماری تب مالت مقام سوم را در دنیا احراز کرده‌ایم۰ طبق تحقیقات انجام شده استان اصفهان از نظر ابتلا ساکنین آن باین بیماری مقام سوم را در دنیا بدست آورده وپس از آن بتر تیب استانهای چهامحال بختیاری – استان مرکزی خراسان –فارس –گرگان ومازدران وآذربایجان قرار دارند ۰بعلاوه این سؤال مطرح است تا کنون از واردات این تعداد گاو از کشورهای خارج چه نتیجه‌ای حاصل شده وتا چه وقت این برنا مه بید ادامه یابد وآیا نمی‌توان بجای اینکار راه حل دیگری اندییشید ؟ باهمه این نارسائیها می‌بینیم در بودجه سال ۲۵۳۶ گذشته از ارقامی که برای خرید تعداد محدودی دام بیماری منظوور شده است هیچ نوع اعتباری برای ریشه کنی بیماری ویا مظالعه بخاظر کنترل بروسلوز وسل در نظر گرفته نشده است در صورتیکه شاه هستیم که در صفحه ۳۵ پیوست شماره ۴ لایحه بودجه ۲۵۳۶ کل کشور تنها برای تکمیل ساختمان کاخ وزارت کشاورزی ومنابع طبیعی مبلغ ۵۶۰ ملییون ریال در نظر گرفته شده است ومبلغ مزبور جدا از هزینه گزافی است که سال گذشته برای این کاخ بعمل آمده و بقولی بودجه آن از اعتبارات صندوق عمران مراتع تأمین شده است ! در مورد استفاده صحیح از نیروی انسانی ماهر جهت پیشرفت فعالیتهای کشاورزی و دامپروری نیز آنچه که تا کنون صورت گرفته در حدی ناچیز و نامتعادل بوده و یا در نگهداری و تأمین رفاه و نیازمندیهای آن دلسوزی و رعایت جوانب امر نگردیده است و یا اینکه در تشویق آنها بانجام کارهای تولیدی ابتکارات لازم صورت نگرفته است که مهمترین دلیل آن فرار جوانان تحصیلکرده از سازمانهای دولتی مربوطه است . در زمینه علاقمند ساختن اینگونه جوانان تحصیلکرده بکارهای تولیدی و هم چنین نحوه استفاده صحیح از جوانان روستائی و آموزش مقدماتی این گروه دو پیشنهاد مطرح می‌کنم . در مورد پیشنهاد اول مقدمتاً باید اشاره کنم که برای همکاری و همدلی با روستائیان و کشاورزان غیرتمند کشور و هم چنین بانجام رسانیدن توقعات و تعهدات در زمینه افزایش تولید مواد کشاورزی و دامی بسادگی می‌توان از نیروی جوان و علاقمند که دوستدار حرفه مزبور می‌باشند استفاده‌های لازم را بنفع مملکت بعمل آورد .

متأسفانه بسیاردیده شده است که اکثریت این افراد که در زمینه رشته‌های کشاورزی – دامپزشکی – دامپروری - بیولوژی – صنایع مواد غذایی و تکنیسین‌های مربوط چه آنهائیکه در داخل کشور تحصیلات مربوط را بانجام رسانیده و یا از خارج با تخصص لازم بوطن بازگشته‌اند فاقد سرمایه و امکانات مالی برای انجام فعالیتهای تولیدی می‌باشند و همین اصل موجب می‌شود تا بجای گرویدن بکارهای تولیدی و شرکت در بخشهای خصوصی بدستگاههای دولتی و اداری روی آورند و پشت میز نشینی را به کار در مزرعه و واحدهای دامپروری از روی اجبار ترجیح دهند۰ بسیاری از این افراد را می‌شناسم که حسرت خدمت و اجرای عملیات در کارهای تولیدی که عمری را برای فرا گرفتنش وقت صرف کرده‌اند می‌خورند ولی کمبود سرمایه آنها راهمچنان مجبور به انجام کارهای دفتری و بقول آنها وقت گذرانی کرده است تا حدیکه روحیه و از همه مهمتر بنیه و قدرت کار آنها بهدر رفته است و بجای تولید کننده باشند در زمره مصرف کنندگان درآمده و دولت را نیز در تنگنای تورم کارمند قرار داده‌اند۰ با مقررات موجود و حاکم بر بانکها نیز اخذ وام برای این عده عملأ غیر مقدور است ، چون زمین ، خانه و مکنی در اختیارشان نیست که بعنوان وثیقه ارائه دهند ۰ با وضع موجود حال که برای بانک توسعه کشاورزی امکانات مالی فراوان آماده شده و اضافه بر اعتبارات داخلی که در بودجه منظور شده میلیونها دلار از بانکهای خارجی وام دریافت می‌نماید و بنابقول این بانک حتی متجاوز از دو سوم اعتبارات کشاورزی آن در سال گذشته بمصرف نرسیده پیشنهاد می‌شود بهمان ترتیب که چندی قبل تصمیم گرفته شد قسمت اعظم امکانات مالی و سرمایه در اختیار اطبا قرار داده شود تا بیمارستان وسایل کار و تجهیزات لازم را تهیه کنند و در حقیقت سالهای تحصیلی آنان بعنوان وثیقه‌ای برای استفاده از اعتبارت و تسهیلات مربوط بشمار میاید ، در مورد دانش آموختگان رشته‌های وابسته بعلوم کشاورزی و دامی و تولید مواد غذائی نیز به همین رویه ابتکاری چه از نظر در اختیار گذاردن زمینهای مناسب و با پرداخت وام و تسهیلات دیگر پیش گرفته شود و بعبارتی نیروی علمی و اندیشه و کار آنها باضافه قوه ابتکار و خلاقیتشان بعنوان پشتوانه و وثیقه وامهای کشاورزی و دامپروری مورأد قبول قرار گیرد .

بدیهی است نظیر چنین پیشنهادی را برای آن دسته از افرادیکه در اثر تجربه و مهارت در فعالیتهای کشاورزی و دامپروری بدرجه اجتهاد رسیده‌اند می‌توان بسادگی اعلام داشت . در مورد پیشنهاد دوم آنچه که مطرح می‌شود مربوط بر اجرای طرح تأسیس و توسعه و تجهیز کارگاه‌های مهارت‌های کشاورزی در مراکز بخشهای کشور و مناطق قطبهای کشاورزی و سایر نقاطی است که از لحاظ کشاورزی اولویت دارند . اجرای این طرح کوششی است برای معرفی راهی که در جهت توسعه روشهای نوین در جوامع متنوع روستائی که برمبنای عدم تمرکز که بویژه در این ایام مورد نظر دولت و مسؤلین اجرائی می‌باشند قرار گرفته است . منظور از این پیشنهاد ایجاد کانونها و یا کارگاهای ئیست که از آن طریق روشهای نوین تولید در زمینه‌های مختلف کشاورزی به روستائیان عملا آموزش داده می‌شود . هر کارگاه شامل گروههای امور زارعی – باغبانی – دامپروری – بهداشت گیاهی و دامی – ماشین آلات – آب و خاک و مدیریت امور زراعی است که در هر یک از این گروهها تعدادی از دهقانان و دامداران زبده و ماهر که استعداد رهبری و همکاری در اجرای فعالیتها و کارآموزی را دارند .

انتخاب و بعنوان رهبران فنی محلی هر بخش با مربی و با سپاهی در امر آموزش کارگاههای صحرائی همکاری خواهند کرد۰ چون محل استقرار کارگاههای صحرائی در مرکز بخشها صورت خواهد گرفت لذا روستائیان همان محل برای کارورزی در این گروهها انتخاب می‌شوند و صحنه عملیات نیز مزارع خواهد بود باین ترتیب جز کارهای عملی مسئله دیگری برای آموزش روستائیان در نظر گرفته نخواهد شد ۰ این برنامه و پیشنهاد شامل تمام روستائیان زن و مرد بدون توجه بوضع سواد آنها از سنین ۱۲ الی ۱۴ سالگی خواهد شد بنابر این هر کس نام شریف زارع یا دامدار رابرخود می‌نهد و یا قصد دارد در آینده بر خود نهد می‌بایست در تلاش کسب این مهارتها لااقل در سه گروه نامبرده موفق گردد ۰

بدیهی است برابر آئین نامه هائی که تدوین خواهد شد بمنظور تشویق و ترغیب روستائیان جهت شرکت در این دوره‌های کارآموزی ترتیبی داده خواهد شد که در مواردی همانند اخذ وام و اعتبارات تولیدی از بانکها و بهره برداری از مزایای طرح‌های افزایش تولید اولویت لازم بآنها داده شود ۰ با اجرای این پیشنهاد روستائیان کم و بیش به مبانی نوین فعالیتهای کشاورزی آشنا شده ، بزندگی در روستاها علاقمند گردیده و از مهاجرت آنها کاسته می‌شود و بالاخره افزایش تولید به درجه‌ای می‌رسد که قابلیت رقابت با سایر بخشهای اقتصادی را پیدا کند در هر حال اجرای هر یک از این پیشنهادات گامی است در جهت خدمت بیشتر و احترام به همت والای انسانی متأسفانه در شرایط فعلی گذشته از اینکه به نیروی انسانی ماهر در این رشته از بخشهای تولیدی توجه لازم بعمل نمی‌آید بلکه در بسیاری موارد بخاطر عدم مدیریت و رفتارهای نابجا و مغرضانه موجبات نارضایتی و کم کاریها و بی تفاوتیهای افراد نیز فراهم می‌شود در این زمینه هم ما شواهد و مثالهای فراوان داریم از جمله آیا در این برهه تز زمان که بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد برای اعتلا و موقعیت مقام شامخ زن وزیری هم برای تأمین رفاه زنان در کابینه به فعالیت اشتغال دارد می‌توان قبول کرد که در پاسخ خانمی تحصیل کرده که دوران دانشگاهی را بسر آورده و در رشته فنی دانش آموخته گردیده و برای انجام خدمت تقاضای استخدام کرده است پاسخی بدین شکل به متقاضی داده شود « یا شوهر داری یا خدمت در دولت» و آیا از چنین افرادی که مواجه با چنین پاسخهائی می‌شوند می‌توان انتظار داشت بر مبنای تحصیلات خود در راه سازندگی و خدمتی کار سازتر گامی بیشتر از اداری یک وظیفه معمولی بردارند۰

از نظر اینکه گفته‌های مزبور همراه با سند لازم باشد فتوکپی نامه‌ای را که با همین جمله به متقاضی پاسخ داده شده است به مقام ریاست مجلس شورای ملی تقدیم می‌داریم تا بعنوان نمونه‌ای از رفتاری که در جهت مأیوس ساختن جوانهای تحصیل کرده بویژه آنهایکه خدماتشان ازدیاد تولید و بهره وری از ثروتهای دامی و کشاورزی مملکت ارتباط دارد برداشته می‌شود ثبت و ضبط گردد ۰ ما از یک سو با نخبگان و دانش آموختگان داخل کشور چنین رویه‌ای در پیش گرغته‌ایم و از سوی دیگر شاهد هستیم که تنها در سال گذشته طبق گزارشات موجود ۵۰۰ الی ۶۰۰ میلیون دلار از ثروت مملکت را بعنوان حق مشاوره به مهندسین و کارشناسان خارجی پرداخت کرده‌ایم تا با این مبلغ خرید خدمت شده باشد و بعبارت دیگر خدمت تخصصی از خارج وارد مملکت گردد ۰

این مبلغ را چنانچه بریال محاسبه کنیم حدود ۴۲ میلیارد ریال می‌شود که اگر بخواهیم عظمت أنرا دریابیم کافیست گفته شود که در بودجه سال ۲۵۳۶ جمع میزان اعتباری که برای آموزش عالی و لزوم بهره گیری هر چه بیشتر از کادر متخصص و آزموده داخلی تأمین گردیده است حدود ۹۲۰ میلیون ریال یعنی حدود یک چهلو پنجم این مبلغ و یا جمع بودجه دانشگاه تهران که مسئولیت آموزش متجاوز از ۱۴ هزار دانشجو در سطوح عالی دارد کمتر از ده میلیارد ریال یعنی یک چهارم مبلغی که تنها برای خرید خدمت متخصصین به کارشناسان خارجی پرداخت گردیده است . و یا اینکه مبلغ مزبور نزدیک به کل صادرات غیر نفتی ایران به خارج از کشور می‌باشد که در بودجه سال آینده پیشبینی گردیده است در تأیید این مسئله کافی است گفته شود بر طبق آمار اعلام شده در ایران متجاوز از ۳۵ هزار نفر متخصص خارجی در امور اقتصادی صنعتی – کشاورزی - دامپروری و بهداشتی از ۷۹ کشور جهان وجود دارند که این رقم تا پایان برنامه پنجم یعنی پایان سال دیگر به ۵۰ هزار نفر افزایش خواهد یافت . حقوق گروهی از کارشناسان خارجی ماهیانه از ۴۰۰ هزار ریال هم متجاوز است و در همین زمینه نیز لازم به یادآوری است که همراه با این کارشناسان و مهندسین مشاور خارجی تعدادی از متخصصین جوان و تحصیل کرده ایرانی نیز همکاری می‌کنند که حقوق کمتر از ۳۰ هزار ریال دریافت می‌دارند .

بدیهی است اعلام این ارقام و مقایسه آنها با یکدیگر خاطر نیست که تصور شود ایراد و یا انتقادی در زمینه حضور کارشناسان خارجی در ایران وجود دارد زیرا کشوری که این چنین در طریق رشد اقتصادی گام بر می‌دارد تا زمانی که این آتش اشتیاق به حرارت مطبوع مبدل نگردد می‌بایست کمبودهای تکنیکی را بدینوسیله برطرف ساخت زیرا هر گونه کوتاهی در این زمینه موجبات رکود در برنامه‌های مطرح شده فراهم آمده و مسلمأ متعاقب آن اعلام آمار و ارقام رشد متزلزل و با کمبودهائی همراه می‌گردد۰ منتهی آنچه که از اعلام این حقایق مورد نظر است اینکه به امر تحقیق و آموزش بویژه در سطوح عالی در داخل مملکت توجه بیشتری بشود و همچنین با اتخاذ سیاستی حساب شده از حداکثر ظرفیت کارشناسان داخلی و خارجی استفاده بعمل آید و تا حد امکان تبعیض و اختلافات فاحشی که بین حقوق و مزایای کارشناسان داخلی و خارجی وجود دارد که این امر خود سبب سرخوردگی و یأس و ناامیدی متخصصین داخلی گردیده است تا حد لازم برطرف شود بعلاوه سعی شود از استخدام کارشناسانی که مطالعه و انتخاب راه حلها در آن زمینه‌ها ویژه کارشناسان داخلی بوده و تنها مسائل از دیدگاه آنها قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است صرف نظر گردد۰ شاید در مورد اتم مسائل الکترونیکی و کامپیوتر و نظایر آن ناچار به استخدام کارشناس خارجی باشیم ولی مسلما درباره بسته بندی اجناساز جمله گوشتهای مختلفی که از کشورهای گونه گون به مملکت سرازیر شده‌اند و یا دکراسیون و فعالیتهای کشاورزی که خاص منطقه ایران است و نظیر شناخت آب و هوا منطق مستعد کشت و زر و یا پرورش دام و شناسائی کیفیت آنها و فعالیتهای کشاورزی و غیره اگر هم احتیاج به اطلاعات کارشناسان خارجی باشد ولی هیچگاه باین حد و اندازه نخواهد بود مضافأ باینکه اغلب شاهد هستیم که بسیاری از گزارشات و اظهار نظرهای همین کارشناسان خارجی درباره مسائل کشاورزی و دامپروری عینأ اقتباس از حاصل مطالعات و پژوهشهایی است که همکاران ایرانی آنها بعمل آورده‌اند و آنها پس از برگردان به زبانهای خارجی تحویل مقامات اجرائی و اداری می‌دهند تعجب در اینجاست که زمانی استخدام کارشناس در زمینه هائی صورت می‌گیرد که همانطوری که قبلا نمونه هائی از آن توضیح داده شد دستگاههای دولت یحتی از استخدام متخصصین داخلی در همان زمینه سر باز می‌زنند و در مورد تقاضای استخدام یک خانم دکتر تحصیل کرده در رشته تولیدی وقتی تنها به بهانه زن بودن و اینکه زن کارش شوهر داری است به او اعلام می‌گردد «یا شوهر داری و یا خدمت دولت» در صورتیکه باید حیرت کرد که در همین رشته مخصوص نیز به بهانه کمبود متخصص از خارج کارشناس بیسواد و پر مدعای زیادی به استخدام درآورده‌ایم و نظایر همین مسئله در مورد اطباء و یا سایر افرادی که در زمینه‌های مختلف اجتماعی کار می‌کند شاهد مینمائیم شکی نیست که در رفع این نقیصه باید کوششی کارساز بعمل آید و امکانات و اعتبارات تا حد لارم در امر مطالعه و تحقیقات اختصاص یابد وقتی که ملاحظه می‌شود تنها بودجه تحقیقات در آمریکا ۳ درصد درآمد ملی آن است یعنی مبلغ حدود ۴۰ میلیارد دلار که از نظر عظمت این رقم معادل ۸۰ درصد بودجه کشور در سال ۲۵۳۶ می‌باشد و این ارقام در سایر ممالک نیز اگر چه این عظمت را ندارد ولی ارقامی در حد پذیرش و حتی چشمگیر است ولی جمع اعتبارات و بودجه پژوهشی سال گذشته ما از مرز یکصد دلار تجاوز نکرده و در بودجه سال ۲۵۳۶ نیز تنها نسبت درصد ناچیزی به آن افزوده شده است و بعلاوه تنها ده درصد از این مبلغ دراختیار دانشگاهها قرار داده شده و بقیه بوسیله سازمانهای غیر مسئول هزینه گردیده است باید قبول کرد که هنوز راه درازی برای جبران این کمبودها باقی مانده است ۰ با یک نگاه به لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور مشاهده می‌شود که هر سازمان ، اداره و یا وزارتخانه برای خود بودجه‌ای تحت عنوان تحقیق و بررسی گذاشته و هیچگاه هم نتایج این بررسیها نشده و یا اعلام نگردیده است و آیا اصولی نیست که همه این مراکز در یک نقطه تصمیم گیری جمع بشوند و پژوهشهای مربوط همانطوری که در بسیاری از ممالک پیشرفته دنیا معمول است از یک جهت و بصورتی مدون و منظم صورت پذیرد ؟ د راینجا گذشته از پیشنهاد ایجاد یک واحد تحقیقاتی در سطح مملکت و انتزاع کلیه بودجه مطالعاتی و بررسی و تحقیقاتی از اعتبارات وزارتخانه‌ها و جمع آن در این موسسه پیشنهادات دیگری را می‌توان عنوان کرد اولأ اینکه در انتخاب مهندسین مشاور تا حد امکان دقت و توجهی لازم بکار آید زیرا بارها دیده شده است بخاطر نیازی که ممالک پیشرفته به افراد کارآمد در انجام فعالیتها در داخل مملکت خود دارند بندرت به اعزام کارشناسان واقعی به ممالک دیگر رضایت می‌دهند و همانطوریکه شاهد بوده و هستیم بسیاری از همین افراد باصطلاح کارشناس پس از بررسی هائی که بعمل آمده حتی فاقد حداقل دانشنامه و تحصیلات بوده‌اند و با مدارک ساختگی و قلابی وارد مملکت گردیده‌اند که در چند مورد دولت ایران آنرا شناخته و عذرشان را نیز خواسته است ثانیأ حتی الامکان در مواردی که احتیاج مبرم بوجود مهندسین مشاور می‌رود دولت در استخدام وبکار گماردن آنها مبادرت ورزد وتا زمانیکه از دانش آموختگان داخلی در استخدام دوایر دولتی بهره گرفته نشده در همان رشته به بهانه کمبود کارشناسانی که صلاحیت آنها نیز بدرستی روشن نیست استخدام نشود وبالاخره سعی شود ضمن متعادل ساختن حقوق ومزایای آنها با گروه متخصصین ایرانی مطالعات وبررسی‌ها حتی الامکان بامشارکت وهمکاری کارشناسان صورت گیرد تا آنها نیز بتدریج آمادگیهای لازم را کسب کنند۰سال گذشته هنگام بحث در باره لایحه بودجه وهم چنین در نطق دیگر بحث مفصلی در زمینه لزوم ادغام دو وزارتخانه کشاورزی وتعاون امور روستاها داشتیم واستدلال لازم وکافی در این زمینه بعمل آمد ونتیجه گرفنه شد که برای جلو گیری از دوباره کاری –اختلاف نظردر شیوه‌های اجرائی-سر در گمی در نحوه پرداخت وام واحیای کشاورزی تسریع در ادغام ضرورت کامل دارد ودیگر نباید در انتظارامضاءتفاهم نامه‌های متعدد ومراسم آشتی کنان ویا جلسات مشترک هم آهنگی مسسئولین دو وزارتخانه نشست. گواینکه در آن زمان امضاء تفاهم نامه موجه تشخیص داده شد وانجام آن بارهم تجویز وحتی بهمان تجویز پاسخ داده شده بود ولی بالاخره معلوم گردید تنها راه حل ادغام دو وزارتخانه است که مسلمأ بزودی لایحه آن به مجلس خواهد رسید ۰

بدیهی است هنوز می‌توان با کمی تأمل در مورد ادغام تعدادی دیگر از سازمانهای اجرائی مملکت بویژه در شرکتهای متشابه و غیره تصمیمات لازم را اتخاذ کرد و بویژه از دوباره کاری و صرف وقت و هزینه بیهوده جلوگیری بعمل آورد ۰ شاید در مورد اقدامات حاصله از این ادغام و یا رفتارهای مشابه دیگر که امید است بانجام برسد فعلأ زود باشد که نتایج آنها را دریابیم ولی مسلمأ آنچه که در وهله اول از این فعالیتها مستفاد می‌شود اینکه سیاستها لااقل بدون تناقض گوئیها که متأسفانه هنوز عم حتی از سوی مسؤلین اجرائی یکدستگاه واحد کماکان تکرار می‌شود همراه می‌گردد و نیروها در جهت خلاف و خنثی کردن یکدیگر بمصرف نخواهد رسید و بالاخره اگر مدیریتی کار ساز در میان باشد راههای اساسی پیموده خواهد شد ۰ بعلاوه در چنین شرایطی بهتر می‌توان بدرستی و صداقت مسئله هزینه تولید و ارتباط آنرا با ارزش محصول محاسبه کرد و یا بالاخره روشن خواهد شد که در ازای تولید هر کیلو محصولات کشاورزی و دامی چه میزان هزینه شده و یا احتیاج به اعتبار دارد و یا افزایش هر هکتار زمین زراعی تا مرحله برداشت چقدر برای دولت و ملت خرج برداشته شده و یا کشت و صنعت‌های دولتی تا چه اندازه زیان بار یا متعادل بوده‌اند ۰ زیرا در حقیقت این هنر نیست که تنها برای نمایش دادن افزایش ویا رشد در تولید برای هر کیلو مواد ، هزینه‌ای ۵ الی ۶ برابر قیمتی که در این موارد بکار می‌رود بمصرف برسد ۰ از محدوده کشاورزی که بگذریم آنچه که بیشترین مسئله را در کشور بوجود آورده و در حقیقت گروه بیشماری باآن دست بگریبانند کارمندان دولت هستند ۰ قبلأ باید از توجهی که دولت بامر شاهنشاه بیدار دل و فرمانده آگاهمان به کارمندان دولت کرده و در سال آینده در اجرای تبدیل ضریب اشل حقوق کارمندان از ۷۰ به ۸۰ ریال تصمیم لازم را اتخاذ کرده است تشکر و سپاسگذاری کرد و ایکاش این تغییرات نه از مهرماه بلکه از فروردین ماه سال ۲۵۳۶ صورت می‌گرفت ۰

بدیهی است آنچه که این امر خیر و رفاهی را تکمیل و مؤثرتر می‌سازد توجه بافزایش حقوق قضات و دانشگاهیان است که خوشبختانه در این زمینه نیز دستورهای لازم صادر شده و امید می‌رود که اقدامات مربوط بمنظور رعایت حال این دو گروه خلاق و اندیشمند هر چه زودتر بمرحله اجرا درآید از نظر وضع استخدامی باید عنوان داشت که هنوز مشکلاتی در زمینه اجرای مراحل مختلف استخدامی وجود داردکه می‌باید مسائل مربوط بآن از دید افراد با صلاحیت خوشبختانه شایستگی رفع چنین مشکلاتی را هم دارند بدور نماند۰ متأسفانه قانون استخدام کشوری همانند لایحه موجر و مستأجر آنقدر رسیدگی نهائی بآن به تعویق افتاده و یا تبصره و اصلاحیه و پیشنهاد بآن اضافه شده که در حقیقت اصل قانون در آن مدفون گردیده است ۰ هم اکنون سرنوشت کارمندان دولت نیز که با این قانون دست بگریبانند همانند محصلین و دانش آموزان است که در چند ساله اخیر چندین بار نحوه آموزش آنها عوض شده است ، بطوریکه اگر در حال حاضر دانش آموزانی داریم که هنوز روش قدیمی آموزش و پرورش درس می‌خوانند و بهمانگونه امتحان می‌دهند ، عده‌ای در نظام بعدی آموزش و پرورش درس می‌خوانند و گروهی با تغییرات جدید آموزشی کلاسها راه یافته‌اند و در کلام مختصر دستجات محصلین ما را گروههای مختلفی تشکیل می‌دهند که هر یک سرگردان و حیران در جایگاههای متفاوتی قرار داشته و بالاخره معلوم نیست تا چه هنگامی چنین سرگردانی ادامه خواهد داشت ۰ وضع کارمندان دولت هم بهمین ترتیب است و هنوز بحث بر سر اجرای مرحله اول یا دوم ، پیمانی و رسمی ، روز مزدی و خرید خدمت و غیره و غیره وجود دارد ۰ از سوی دیگر پست تراشی و اهداء مناصب و مقامات مدیریت بدوست و آشنا ، فامیل و خویشان هم چنان رواج دارد ۰ در یکی از وزارتخانه‌ها وقتیکه علت ایجاد پست جدید معاونت وزارتخانه را که عهده دار خرید و فروش گوشت از خارج و داخل و انجام معاملاتی در همین زمینه و بسته بندی و اخیرأ مسؤلیت نگهداری از یک فروشگاه مدرن قصابی را دارا می‌باشد جویا شدم ، پاسخی شنیدم که حیرت آور بود ۰ جواب این بود که چون رسیدگی باین امور در مملکت کاری بسیار مهم است و مسؤل مربوط باید از نظر اداری آنچنان قدرت و عظمتی را داشته باشد که همه مأمورین از انباردار گرفته تا کارمندان بنادر و فرودگاهها و گمرک و مسؤلین اداری و اجرائی استانها و غیره دستورات و بویژه امضای ایشان را زیر پای اوراق دولتی بهتر بخوانند و بفوریت اجرا کنند لذا ترجیح داده شده است که چنین مقامی بدرجه معاونت وزارتخانه ارتقاء یابد تا منبعد نامه‌ها و دستورات مربوط بجای رئیس سازمان با امضای معاونت وزیر با ابهت بیشتری بجریان بیافتد ۰ اگر استدلال چنین است پس باید برای مسؤلین تهیه هر فراورده خوراکی دیگر و حساب بردن از نامه و دستورات و امضای مربوط و یا مدیران هر سوپر مارکتی یک پست معاونت وزیر بوجود آورد زیرا هیچیک از این فعالیتها اهمیتی کمتر ازآنچه که در زمینه خرید و فروش گوشت عنوان گردیده است ندارد ۰ ثانیأ مگر برای خرید و فروش مواد غذائی و نظارت بر واردات آنها وتنظیم قراردادها بشرکت گسترش خدمات بازرگانی در وزارت بازرگانی بوجود نیامده است ۰ آیا خرید و فروش گوشت جزو معاملا تبازرگانی نیست ؟ و مگر نمی‌توان ضمن پیشبینی نیاز مملکت بواردات تعداد آنرا بوزارتخانه‌ای که بنا باسم و خدماتش میابد بازرگانی مملکت را در دست بگیرد اطلاع داد تا در اجرای آن اقدام نماید ۰ باین ترتیب چرا چند باره کاری آنهم در چنین سطح بالائی از خدمات اداری بوجود آمده است و اصولأ چگونه می‌توان برای ایجاد مقامات جدید چنین استدلالی را حتی در سطوح پائین اداری نیز پذیرفت ؟ در مورد توجه بکار بازنشستگان چه از نظر مادی و معنوی تا بحال سخن بسیار رفته است ، عده‌ای اجرای مراسمی را همراه با تشریفات و احترام برای بازنشستگی کارمندان پیشنهاد کرده‌اند ، گروهی معتقدند که به بازنشستگان تقدیر نامه یا مدال و نشان داده شود و بالاخره دسته‌ای برای حفظ و حراست و حرمت بازنشستگان روزی را برای بزرگداشت آن خواستار شده‌اند ولی اگر همه این مسائل بجا و لازم باشد که البته هست آنچه که در این اجتماع بیشتر از هر چیز مشکل و نیازمندیهای بازنشستگان و کارمندان را مرتفع می‌سازد توجه برفاه و میزان دریافتی آنهاست ۰ هم اکنون در سطح مملکت سه دسته کارمندان بازنشسته با سه فرم حقوق دریافتی وجود دارد ۰ کارمندان بازنشسته در دوره قبل از قانو ناستخدام کشوری ، کارمندان بازنشسته بعد از مرحله اول قانون استخدام و بالاخره کارمندان بازنشسته بعد از مرحله دوم قانون استخدام که هر یک از این گروهها بدلایلی در درجات مختلف و با دریافتی و حقوقهای نامتعادل و ناهماهنگ دوران بازنشستگی را طی می‌کنند ۰ که یکی از مهمترین اقدامات سازمان امور استخدامی کشوری یکنواخت کردن حقوقهای بازنشستگان است ۰ در مورد پرداخت کمک غیر نقدی بکارمندان که میزان آن هم ۲۰۰ ریال در ماه تثبیت شده ، چندی بحث براینستکه به مقدار آن مبلغی اضافه خواهد شد با توجه باینکه یک خانواده پنج نفری آنهم تحت شرایطی ماهیانه تنها یکصد تومان کوپن بعنوان کمک غیر نقدی دریافت می‌کنند و این مبلغ براستی کفاف خرید ده کیلو برنج یا سه کیلو گوشت را هم نمی‌دهد ، نباید از نظر دور داشت که چنانچه تصمیم بر این است تا قدمی در جهت تأمین رفاه کارمندان از نظر پرداخت کمکهای غیر نقدی برداشته شود افزایش این مبلغ بروالی معقول بسیار بجا خواهد بود ۰ موضو دیگر که باعث تأسف و حیرت فراوان بازنشستگان شده و این واهمه وجود دارد که مبادا چنین رویه‌ای گریبانگیر کارمندان شاغل نیز بشود ، ارائه « گواهی حیات » برای دریافت حقوق بازنشستگی در بعضی از وزارتخانه هاست طبق بخشنامه‌ای که از سوی خزانه دار کل وزارت امور اقتصادی و دارائی صادر شده و تا کنون مفاد آن برای بازنشستگان بعضی ادارات بمرحله اجرا درآمده است ، بانکها موظف هستند تنها حقوق کارمندانی را که گواهی ادامه حیات از سوی حسابداری آن وزارتخانه ارائه می‌نمایند بپردازند ۰ چنین مسئله‌ای موجب شده است که کارمندان بازنشسته در این غوغای ترافیک ، کمبود وسایل ایاب و ذهاب ، کهولت سن و هزار مشکل دیگر هر چند گاه یکبار بوزارتخانه مربوط مراجعه و با ازدحام و گرفتاریهای اداری از حسابداری کواهی زندگی دریافت نمایند تا از حقوقی که به حساب آنها در بانک واریز شده حق برداشت داشته باشند تا بحال شنیده می‌شد که فوت احتیاج باثبات دارد و بازماندگان باید گواهی مریوط را دریافت نمایند ولی اینک برای ادامه حیات نیز باید گواهی گرفت ۰

تعجب در اینست که بانکها روی چه نحوی این مسئله را پذیرفته و حتی خود را مجاز میدانند تا صاحب حساب جاری نتواند قانونأ از حساب خود برداشت نماید ۰ مگر یکی از کارهای اساسی بانک در موقع پرداخت وجه بصاحب حساب احراز هویت افراد نیست و نباید تشخیص دهد که گیرنده وجه که مشخصات خود و شناسنامه اش را ارائه می‌دهد زنده هست و در همانجا حضور دارد ؟. مگر در غیر اینصورت و تخلف در ابراز حقیقت با در نظر گرفتن جزا سزای متخلفین از قانون اجرا نمی‌گردد ؟ باین ترتیب چگونه می‌توان اولأ صدور چنین بخشنامه‌ای را توجیه کرد و بانک را نیز موظف بانجام أن دانست ؟ گفته می‌شود تاکنون چندین مورد تخلف در این زمینه مشاهده شده و مثلأ کسانیکه در قید حیات نیستند حقوقشان بحسابشان واریز شده و کسان دیگر آنرا دریافت کرده‌اند۰ آیا می‌توان بخاطر چند مورد خلافکاری که مسلمأ تشخیص آن در همان ابتدای کار با کمی دقت میسر بوده است همگان را پدیده مظنون و یا خلافکار نگاه کرد و متوسل بچنین اقداماتی شد ؟ متأسفانه باید اذعان کرد پاره‌ای از مسؤلین اداری ما بخاطر تنبلس و یا اینکه کمترین زحمت را بخود راه ندهند و از طریق بازرسی منطقی خلافکاریها را محدود سازند ، فرض را براینکه همه خلافکار هستند می‌گیرند و بر خلاف روال اصولی ساده ترین راه حلها را انتخاب کرده با صدور چنین بخشنامه‌ای حتی بقیمت ناراحتی گروه کثیری از افراد شایسته و زنده مملکت وظایفشان را تمام شده تلقی می‌نمایند.

آیا انجام چنین دستوراتی موجبات دلتنگی و یأس یده‌ای از بازنشستگان را که عمری باین آب و خاک خدمت کرده‌اند فراهم نمی‌سازند ؟ موضوع دیگر مسئله مالیات بر حقوقهاست ، باید توجه داشت که وصول این نوع مالیاتها در واقع درآمدی صوری و غیر حقیقی بشمار می‌رود و یکی از دلایل عمده آن هم لغو اخذ مالیات از حقوق در سالهای گذشته بوده است بحث در این زمینه زیاد است که می‌باید بفرصتهای دیگر موکول شود ولی آیا یکی از راهای افزایش حقوق کارمندان و تأمین رفاه حال آنها نمی‌تواند بر این مبنا قرار گیرد که نسبت به افزایش هزینه زندگی و یا میزان تورم از مقدار اخذ مالیاتها کاسته شود پیشنهادی که در این زمینه مطرح است اینکه لااقل برابر گزارش سالیانه بانک مرکزی که مؤید افزایش هزینه زندگی است از مالیاتها دریافتی حقوقها و دستمزدها کاسته و بر حقوقهائیکه مالیات کسر نمی‌شود درصد مزبور اضافه شود زیرا با اجرای این پیشنهاد بر مخارج مملکت رقم چندانی افزوده نخواهد شد و بعلاوه کمکی هم بر میزان دریافتی کارمندان بعمل خواهد آمد ، مضافأ باینکه حقوق دریافتی باآنچه که روی کلمه و کاغذ اعلام گردیده بتدریج مطابقت پیدا خواهد کرد۰ در مورد خدمات اداری و فنی تکنیسینها و فوق دیپلم‌ها که بحثی در شایستگی و اهمیت وجودی آنها در بین نیست اگر قرار است به این تحصیل کردگان مدارس فنی فوقالعاده شغل پرداخت شود ، چه این مسئله شامل حال همه نمی‌شود ۰ هنوز بسیاری از افرادیکه کلاسهای تکنیسین و فوق دیپلم را در مسائل مختلف گذرانیده‌اند از مزایای مربوط بهره نمی‌گیرند ما از یک جهت به کمبود تکنیسین و پرورش آنها اهمیت قائل می‌شویم ولی از سوی دیگر آن اهمیتی را که باید به تکنیسین‌ها که دوره‌های لازم را دیده‌اند نمی‌گذاریم۰ آن زمان که به تکنیسین‌ها از نظر اجتماعی و مادی و معنوی احترام و توجه ویژه گذارده شود به یقین باید اطمینان داشت که این گروه زحمتکش و کارآمد کمتر بدنبال اخذ لیسانس و گرفتن ورقه‌های مدارک بالاتر روی می‌آورند تعجب در این است که اخیرأ که حذف مدرک تحصیلی برای احراز پاره‌ای از مشاغل اعلام گردید آنچه که عنوان شده تنها درباره دیپلم و لیسانس می‌باشد ، بطوریکه نامی از فوق دیپلم برده نشده است و چنین برمی آید که از نظر مسؤلین اجرائی و اداری اصولأ مقطعی از تحصیل بنام فوق دیپلم در کشور وجود ندارد ۰ در اینجا وظیفه خود میدانم از کلیه جوانان و دانش آموختگان فوق دیپلم کشور بویژه آنهائیکه در رشته‌های مختلف پزشکی – دامپزشکی – بهداشت – دامپروری کشاورزی – کنترل مواد غذائی – راه و ساختمان – نقشه کشی – برق و مکانیک ، مجتمع‌های آموزشی و فنی و هنر جویان گروههای دیگر فعالیت دارند سپاس و قدردانی نمایم و توفیق همگان را در راه خدمت بیشتر بشهریار دادگستر و عظیم الشأن که در هر وقت و زمان بیاد آنان بوده و اهمیت وجودی این گروه خلاق و کارساز را بارها عنوان فرموده‌اند از درگاه ایزد منان مسئلت نمایم بحث دیگر در این زمینه مشکلاتی است که داشتن مدرک و باصطلاح مدرک گرائی گریبانگیر استخدام ، ارتقاء کارمندان و پیشرفت در فعالیتهای اداری کرده است . متأسفانه باید در این زمینه اعلام داشت که هم اکنون بسیاری از تکنییسین‌ها و آنهائیکه در فعالیتهای فنی ، کاربردی طی سالهای متمادی تجربه اندوخته و بدرجه اجتهاد و دانائی کامل رسیده‌اند بخاطر اینکه ارتقاء بدرجات بالاتر طبق قانون استخدام احتیاج بمدرک تحصیلی بیشتر دارد هم چنان در پستهای خود باقی مانده‌اند و این امر موجب دلسردی بسیاری از صاحبان حرفه و فن و صنعت گردیده است .

من مخالف اخذ مدارک بالاتر از سوی عاشقان علم و دانش نیستم و همین امر را یکی از ضوابط لازم برای ارتقاء درجات مناسب می دانم ولی در عین حال با این استدلال نیز کاملاً مخالفم که یک شخص صاحب تجربه در مساءل الکترونیک فنی یا صنعتی و غیره را که تجربه سالهلی متمادی حتی شعوری بالاتر از درجه دکتری باو عطا کرده است تنها بدلیل داشتن ورقه‌ای بنام مدرک تحصیلی هم چنان موقعیت سالهای خود را بدون ارتقاء حفظ کند . در یکی از جلساتی که با مسؤلین وزارت پست و تلگراف و تلفن داشتیم ، یکی از مقامات اظهار می‌داشت هم اکنون در کار مخابرات تکنیسین هائی هستند که از بسیاری متخصصین فن صاحب مدرک در کارهای فنی ، نصب ماشین آلات و غیره تجربه داشته و در کار خود وارد و آگاه هستند ولی همین گروه بخاطر نداشتن مدرک باید در گروهای پائین اداری باقی بمانند و ترقیات دیگران را ناظر باشند . او در تأیید بیاناتش اظهار می‌داشت . همین امر سبب شده است تا مثلا یکی از ماهرترین تکنیسین‌ها که وجودش در کار مربوط و اختصاصیش بسیار مغتنم و برای وزارتخانه مفید می‌باشد تنها برای راه یافتن به مرحله‌ای بالاتر شبانه بدانشگاه زبان راه یابد و اکنون لیسانس زبان انگلیسی است و طبق قانون باید در حد تحصیلات و تخصصی که کسب کرده است به گروه دیگری ارتقاء پیدا کند و معلوم نیست با نظایر چنین افرادی کارآمد که بحق انتظار ارتقاء مقام را دارند چه رفتاری باید انجام شود ۰ زیرا اگر افراد مزبور همچنان درمقام قبلی باقی بمانند ارتقاء آنها به گروه بالاتر غیر مقدور است و اگر تنها به مدرک لیسانس اهمیت داه شود باید بکار اداری دیگری منتقل شوند و باین ترتیب بهترین یار و یاور فنی دستگاه خدمات غیر ضروری دیگری را انجام خواهند داد ۰ متأسفانه نظایر چنین رفتاری نه تنها دراین وزارتخانه بلکه در همه ادارات و سازمانهای دیگر دیده می‌شود ۰ باین ترتیب ضمن اینکه می‌باید به تحصیلات و تخصص گروهی که زحمت دانش اندوزی را در فعالیتهای مربوط بخود هموار ساخته و شایسته هرگونه احترام لازم می‌باشد ، ضروری است ارتقاء مقام گروههای تکنیسین یا واجدین تجربه و صلاحیت تصمیمات مقتضی را معمول داشت ۰ موضوع ویژه دیگر ، استناد به ارقام ماده ۴ هزینه اجاره بهاست که در بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور پیش بینی شده طی این ماده دولت سالیانه متجاوز از ۳۰۰ میلیون تومان اجاره می‌پردازد و این اجاره شامل سازمانهائی نظیر رادیو – تلویزیون – دانشگاهها وموسسات آموزسی و تحقیقاتی و بعضی دیگر از تشکیلات دولتی نیست بطوریکه اگر همه این ارقام را بحساب آوریم هزینه اجاره بهای پرداختی دولت از ده میلیارد ریال هم تجاوز می‌کند ۰ با توجه باینکه سازمانهای دولتی تازگیها بیشترین کرایه را می‌پردازند و از جمله پرداخت یک میلیون ریال اجاره بها در ماه در بودجه جاری سازمانها دیده می‌شود و عادت کردن باین گونه راه حل‌ها نیز که بمنظور فرار از پذیرش هر گونه مسئولیت و یا سازندگی صورت می‌گیرد ۰ باید توجه داشت یکی از وظایفی که مسئولین اجرائی بعهده دارند اینستکه با همه قدرت بکوشند لااقل در مناطقی که زمین در اختیار دارند برای سازمانهای خود ساختمانهائی مناسب ساخته و از پرداخت اجاره بها پرهیز نمایند ۰ زیرا پرداخت همه ساله چنین رقمی نه تنها بر بودجه مملکت سنگینی می‌کند بلکه عواقب ناگوار اجتماعی را نیز ببار خواهد آورد ۰

ضمنا لازم به تذکر است که منظور از ایجاد ساختمانهای دولتی این نیست آنچه که ساخته می‌شود از تجمل و اشرافیت و اسراف و تبذیر آن چنان برخوردار باشد که نتوان حدی برآن متصور شد . زیرا می‌بینیم چه بسا که ۲ الی ۳ برابر جمع اعتبار طرحهای عمرانی یک استان تنها برای تکمیل یک کاخ دولتی هزینه می‌شود و این حقیقتی است که نمونه‌ای از آن را می‌توان در پیوست شماره ۴ لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور ملاحظه کرد . بعلاوه در ایجاد ساختمانهای دولتی اضافه برمبارزه با تجمل گرائی که نوعی فساد و امری ضد انقلابی بشمار می‌رود باید سعی شود فضای لازم برای کارمندان و رؤسای ادارات نیز در حدی متعال و متناسب بوجود آید زیرا چه لزومی دارد که مثلا یک شخصیت اداری اطاقی بوسعت یکصد متر مربع داشته باشد در صورتیکه ادارات وابسته به همان وزارتخانه د رمراکز استانها و یا سایر ادارات در مراکز مختلف از اطاقهائی آنچنان محقر برخوردار باشند که مثلا در یک فضای ۱۲ مترمربعی ۳ تا ۴ کارمند بکار مشغول باشند . اینکه روی صرفه جوئی تأکید می‌شود و در هر زمان و مکان رهبر کبیر ایران برآن تأکید فراوان می‌فرمایند نه باین منظور است که کم خرج بشود ، بلکه خواست نهائی در اینستکه بجا و بموقع و حساب شده خرج گردد : زیرا مادام که از سوئی برای اخذ درآ,د کوشش بعمل آید ولی در هزینه‌ها دقت لازم معمول نگردد هیچ نتیجه‌ای از فعالیتها عاید نخواهد شد مضافا باینکه تنها در صرفه جوئی و بجا خرج کردن است که تأثیر درآ,دها مصاعف می‌گردد . در زمینه کارمندان باردیگر توجه اولیاء محترم آموزش و پرورش را باین نکته جلب می‌کنم که با همه اقداماتی که سال گذشته بعمل آمد ولی تا کنون بازنشستگان لیسانسیه آموزش و پرورش که حکم مرحله اول را دریافت کرده و قبل از صدور حکم مرحله دوم یا سی سال سابقه خدمت بازنشسته شده‌اند هنوز نتوانسته‌اند از تعمیم تبصره ۲ اصلاحی ماده ۱۴۴ قانونی آن بهره مند شوند . درباره اهمیت فرهنگ و هنر و توجه فراوانی که بحق می‌باید باین رکن اصیل و بنیادی وحدت ملی مبذول گردد و سعی بلیغ پرارزش و چاره سازی که علیا حضرت شهبانوی گرانقدر ، اندیشمند و هنردوست ایران در این زمینه مبذول می‌فرمایند و هم چنین همکاری مسئولین اجرائی در گفتار پیشین خود در بودجه سال ۲۵۳۵ بحث لازم بمیان آمد و باید اعلام داشت که این تلاشها و خدمات بمنظور حفظ وحدت ملی از عالیترین و شکوهمند ترین کوششهائیست که به نیاخاک ما می‌شود . در این زمینه بمنظور اینکه حرمت فرهنگی از لححظ حفظ شود شایسته است مسئولین اجرائی باستانهائیکه از نظر آثار باستانی ، گنجینه‌های فرهنگی در غنای افزونتری هستند و در اثر حفریات و کشفیات آثار بیشتری بذخایر ملی افزوده‌اند توجه کافی مبذول گردد تا حدی که لااقل در همان مناطق موزه‌های ایالتی یا استانی که معرف شناسائی منطقه فرهنگی باشد در شأن همان استان ایجاد گردد .

هم اکنون در استان گیلان نقاطی مانند مارلیک ـ کلواز ـ جوئید ـ شمی ـ املش ـ طوالش وجود دارد که از نقاط مزبور غنی ترین آثار باستانی کشف و بموزه‌های متعدد ارسال گردیده در صورتیکه در همین استان موزه ایکه در شأن شناسائی میراثهای فرهنگی گیلان باشد وجود ندارد . بعلاوه استان گیلان از نظر داشتن آثار فولکلوریک یکی از غنی ترین مناطق کشور بشمار می‌رود و حال آنکه نه موزه‌ای در این زمینه در آن ایجاد شده و نه دارای موزه مردم شناسی است . از کتابخانه هم صحبتی نمی‌کنم . زیرا تنها کتابخانه شهر رشت که بهمت مردم دانش پرور گیلان ایجاد شده و از قدیمی ترین قرائتخانه‌های کشور بشمار می‌رود و از نظر آثار کتب خطی از نادر ترین کتابخانه‌های جهان است در اثر کمبود بودجه بصورتی محقر در آمده و رو بویرانی است و اگر بخواهیم دقیقا نیازمندیهای این استان را به کتابخانه برشماریم بعلت بالابودن سطح آگاهی و مطالعه در این استان و برخورداری مردم از فهم و بینش و دانشی والا لااقل ۳۰ کتابخانه مجهز در شهرهای استان باید ایجاد گردد و مسلما اجرای این وظیفه تنها بعهده وزارت فرهنگ و هنر است که می‌تواند در سطحی عالی و شایسته باین خواست معنوی و انسانی مردم پاسخ مثبت دهد . در مورد تسریع در کار دانشگاه گیلان و اینکه بالاخره در سال تحصیلی آینده این دانشگاه تعدادی دانشجو خواهد پذیرفت لازم میدانم از رئیس محترم دولت و وزیر سابق و جدید علوم و آموزش عالی و همکاران عزیز دکتر طوسی و دکتر اقبال و استاندار گیلان و همه دست اندرکاران تشکر کنم که در اجرای اوامر امیدآفرین و حیات بخش شاهنشاه آریامهر کار دانشگاه گیلان سرو سامانی یافته و باین خواسته چندین ده ساله اهالی وطن پرست و دانش دوست گیلان جامه عمل پوشانیده شد . اختصاص ۳۲۰ میلیون ریال بودجه جاری و ثابت برای این دانشگاه گواینکه در مقام مقایسه با سایر مؤسسات آموزشی رقم ناچیزی است ولی در هر حال بسیار کارگشا خواهد بود و این امید وجود دارد همانطوریکه جناب آقای نخست وزیر سال گذشته مبلغی بدرخواست نمایندگان گیلان به بودجه دانشگاه گیلان اضافه کردند در صورتیکه در سال ۲۵۳۶ نیازی باین کار باشد بار دیگر لطفشان را شامل گیلان و گیلانی می‌نمایند . در هر حال ین امید وجود دارد که روزی دانشگاه گیلان سرآمد دانشگاههای طراز اول مملکت گردد . ضمنا از همکار گرامی جمناب آقای دکتر خطیبی مدیر عامل محترم شیرو خورشید سرخ ایران که به پیروی از نیات خیرخواهانه و بزرگوارانه والاحضرت محبوب شاهدخت شمس پهلوی در حمایت و کمک بدانشگاه گیلان از بذل هر کوششی دریغ نکرده‌اند تشکر و سپاسگزاری می‌نمایم زیرا هم اکنون دانشکده پزشکی شیرو خورشید سرخ استان گیلان که تعدادی دانشجو نیز دارد با موافقت بعمل آمده با تمام ابواب جمعی و بودجه و وسایل در اختیار دانشگاه گیلان قرار خواهد گرفت و باین ترتیب نه تنها بامکانات و تجهیزات دانشکده افزوده شده بلکه در آینده تعداد دانشجویان نیز افزوده خواهد شد . این نیت خیر و امید بخش که بهمت والا و خواست والا حضرت نیکوکار شمس پهلوی صورت گرفته موجب سپاس و امتنان فراوان اهالی شاهدوست و وطن پرست گیلان است شیرو خورشید سرخ ایران و بسیاری از سازمانهای خیریه و عام المنفعه دیگر نظیر بنیاد نیکوکاری شاهدخت شمس پهلوی و جمعیت ملی حمایت حیوانات ایران که تحت هدایت و ارشاد شاهزاده محبوب قرار دارد از نظر مدیریت ،کارآئی و خدمت بمردم و اجتماع و حفظ و حراست از ثروتهای دامی و مساعدت بدامداران در حدی قرار دارند که می‌تواند الگوی شایسته و مناسبی برای خدمات دیگر باشند . تخصیص بودجه در زمینه هزینه‌های ضروری عمرانی مربوط به تبصره ۱۹ که در لایحه بودجه سال ۲۵۳۶ کل کشور در تبصره ۴۵ ذکری از آن رفته است و افزایش مبلغ آن تا ۴۰۰ میلیون تومان از اقدامات بسیار جالب و ارزشمندی است که بار دیگر ما باید از دولت و سازمان برنامه و بودجه که باین مسئله که بی نهایت مورد توجه نمایندگان بوده است تشکر و قدردانی کرد . اقدام مزبور نشان داد که با جلب اعتماد و اطمینان مردم چگونه می‌توان حس خودیاری و همکاری را در شیفتگان این آب و خاک و روستانشینان غیور و شرافتنمند برانگیخت و انجام بسیاری از کارها و نیازمندیها و خدمات را با هزینه‌ای معادل یک دهم برآوردی که دستگاه‌های دولتی می‌نمایند با طرح و موفقیتی اطمینان بخش و اساسی تر بانجام رسانید .

بدیهی است هر اندازه دولت در افزایش این بودجه و نظایر این چنین ابتکاراتی همت نماید ،خدمتی است که بخود و دستگاههای اجرائی مربوط نموده و نمایندگان ملت حاضرند بایکدنیا شور و شوق در انجام این وظایف کوشا و راغب باشند . سال گذشته اشاره‌ای رفته بود براینکه بسیاری از روستاهای ایران که از همه جهت استعداد و کیفیت بخش شدن را دارند می‌باید مورد توجه قرار گیرند و حقشان را بآنها داد . از جمله ضرورت بخش شدن «سنگر» در شهرستان رشت بتفصیل توضیح داده شد . متأسفانه این تغییرات در سطح چند بخش در ایران با کمبود بودجه مواجه گردید و بمواقع بعدی حواله داده شد . و حال آنکه در همین ایام به میمنت و مبارکی چند فرمانداری کل باستان تبدیل شد و خوشبختانه در این زمینه کمبود بودجه اصلا مطرح نگردید . در هر حال با توجه باینکه بودجه سال ۲۵۳۶ تا حدی بصورت بودجه شهری درآ,ده است و گذشته از بسیاری ارقام که موید این حقیقت می‌باشد تنها ملاحظه کمکهای دولت بشهرداری تهران گوشه‌ای از صحت این مدعا را باثبات میرساند ولی معذالک این چنین تقسیمات بودجه‌ای نیز دلیل برآن نمی‌شود که هم چنان آتش اشتیاق ساکنین سنگر و سایر نقاط مشابه د رسرتاسر کشور بمنظور بخش شدن همچنان گرم و پرتمنا باقی نماند نکته دیگر از کیفیت جالب و مفیدی که چند سالی است در امر بودجه نویسی کشور پدید آمدخه طبقه بندی تابعی با تنظیم مخارج دولت برحسب کاربرد آنها در بخشهای مختلف است . زیرا تنها بایک اشاره کوچک باین جدول و مقایسه آن با بودجه سالهای گذشته می‌توان به بسیاری از ویژگیهای بودجه پی برد .

بدیهی است هرکوششی که در تکمیل این رویه بعمل آید قدمی است در ارائه بودجه‌ای که برنامه‌های متکی برمبانی علمی و تحقیقاتی خواهد بود . تغییراتی که در این زمینه می‌توان بین دو بودجه سالهای ۲۵۳۵ و ۲۵۳۶ مشاهده کرد در جدول زیر خلاصه می‌شود .

طبقه بندی برآورد قطعی در بودجه عمومی سال ۲۵۳۵ نسبت درصد بتقریب برآورد قطعی دربودجه عمومی سال ۲۵۳۶ نسبت درصد بتقریب :

- امور عمومی ۶/۲۵۲ میلیارد ریال ۱۲ درصد ۸/۲۰۰ میلیارد ریال ۸ درصد .
- امور دفاع ملی ۸/۵۶۶ میلیارد ریال ۲۷ درصد ۱/۵۶۱ میلیارد ریال ۲۳ درصد .
- امور اجتماعی ۱/۴۰۰ میلیارد ریال ۱۹ درصد ۵۴۴ میلیارد ریال ۲۲ درصد .
- امور اقتصادی ۷/۵۷۹ میلیارد ریال ۲۸ درصد ۷/۸۷۴ میلیارد ریال ۳۶ درصد .
- هزینه‌های متفرقه ۶/۶۰ میلیارد ریال ۳ درصد ۸/۳۵ میلیارد ریال ۴/۱ درصد .
- بهره و کارمزد وامها ۲/۵۷ میلیارد ریال ۷/۲ درصد ۳/۶۶ میلیارد ریال ۸/۲ درصد .
- بازپرداخت وامها و دیون ۴/۶۱ میلیارد ریال ۴/۳ درصد ۵/۵۸ میلیارد ریال ۴/۲ درصد .
- سرمایه گذاری در خارج از کشور و کمک بکشورها ۱۰۵ میلیارد ریال ¾ درصد ۸۰ میلیارد ریال ۴/۳ درصد .

در این قسمت از بیان مطالب شایسته است مختصری درباره اهمیت دفاع از مملت و نعمت آسایش و امنیت توضیحاتی بدهم . ذکر این نکته ضروری است که تنها در سایه امنیت است که اصولا امکان نشر هرگونه افکار سازنده و خلاق و با ارائه طرحهای آبادانی و نظایر آن میسر و ممکن می‌شود . زیرا کمترین خلل در مسائل امنیتی اصولا امکان بدست نخواهد آمد تا بتوان با خیالی آسوده در مکانی قرار گرفت و ناظر پیشرفتها و یا اجرای برنامه‌ها بود افلاطون در یکی از نوشته‌های خود بنام نوامیس درباره اهمیت و اعتبار امینت می‌نویسد ، اگر من بکوررش شاه شاهان احترام می‌گذارم و او را مردی بزرگ و حیات بخش میدانم ، نه بخاطر انجام کارهای بزرگ عمرانی و یا اقتصادی است بلکه آنچه که این شخصیت را در والاترین درجات هم چنان باقی گذاشته و می‌گذارد ، کوششی است که این شاهنشاه در ایجاد محیطی امن در ایران انجام داده و سبب گردیده تا بدین ترتیب موجبات نشر و گسترش هر نوع اندیشه‌ای کارساز و انجام فعالیتهای عمرانی میسر و ممکن گردد . افلاطون پس از آن نتیجه می‌گیرد ایکاش برای ملت ما هم چنین فرصت و موقعیتی وجود داشت که می‌توانستیم امنیت را بمعنای واقع لمس کنیم و در پناه آن به فعالیتهای سازندگی بپردازیم . بحال حاضر برمیگردیم نظیر چنین حقیقتی را هم اکنون در کشور ایران می‌توان دید . در حقیقت بزرگترین نعمتی را که شاهنشاه فهیم ما همراه با سایر اندیشه‌های خلاق و امید آفرین بملت ارزانی داشته‌اند نعمت امنیت و آسایش در پناه ارتشی مجهز پرقدرت و ارزنده می‌باشد و وجود چنین فرصت و موقعیت گرانبهائی استکه موجب شده تا بتوانیم ناظر و شاهد رفاه روز افزون ملت انجام طرحهای عمرانی و از جمله ارائه بودجه‌ای با رقم نجومی باشیم و این نعمت هم در زمانی صورت گرفته و می‌گیرد که در بسیاری از نقاط دنیا جنگهای مذهبی ـ نژادی تضادهای مسلکی و اختلافات نظر دیگر دیده می‌شود و ایران بصورت جزیره‌ای ثبات و آرامش بکارهای اساسی و بنیادی خود پرداخته است این اطمینان حاصل است که ملت ایران درهر فرصت و زمان همگام و همدوش برادران و خواهران سرباز خود با تمام وجود و چنگ و دندان از نیاخاک خود دفاع خواهد کرد و ارتش دلیر ایران مطمئن باشد که یک یک افراد کشور هم چون سربازان جانباز پشت جبهه خدمات ملی و میهنی خود را تا پای جان بانجام خواهد رسانید . در پایان عرایضم چند توصیع بنظرم رسیده است که امیدوارم دولت ضمن توجه دقیق در اجراء و یا بهبودی بخشیدن بآن از بذل هر کوششی دریغ نورزد .

۱ـ در حال حاضر چهار وزارتخانه امور خارجه ـ علوم و آموزش عالی فرهنگ و هنر ـ اطلاعات و جهانگردی در خارج از کشور هریک بنوعی در شناساندن مفاخر و پیشرفتهای ملت ایران تحت رهبریهای شاهنشاه آریامهر بویژه بدانشجویان و جوانان و آنهائی که امروزه بنام مغزهای فراری معروفیت پیدا کرده‌اند در فعالیت هستند .

۲ـ توصیه دیگر توجه بروزنامه‌های محلی استانهاست هم اکنون در هر یک از استانها یک یا چند روزنامه محلی منتشر می‌شود که مسلما بخاطر محدودیت در کادر و امکانات قادر نیستند بیش از این در کار خود موفقیت داشته باشند ،تا حدیکه بسیاری از این استانها حتی از داشتن یک دستگاه کلیشه گراف هم محروم هستند و ناچارند عکسهای چاپ شدنی در روزنامه را بتهران فرستاده و پس از چند روز معطلی و احیانا گم شدن عکسها کلیشه را بدست آورند . با توجه باینکه روزنامه‌های محلی نیز قادرند همانند روزنامه‌های وزین پایتخت نقش راهنمائی و ارشادی خود را ایفا نمایند ، توجه باین رسانه‌های همگانی از وظایفی است که وزارت اطلاعات بخوبی قادر است از عهده آن برآید .

۳ـ شرکت گسترش خدمات بازرگانی موظف است بنا بوظایفی که دارا می‌باشد کلیه امور بازرگانی و خدمات ترتیب توصیه میشو دانجام هرنوع معامله اعم از خرید گوشت و سایر اقلام غذائی و همچنین مواد دیگر در این اداره هم آهنگی پیدا نماید و بدون جهت سازمانهای متعدد در وزاتخانه‌های مختلف برای همین منظور ایجاد نشده و بدون جهت رشد تورمی حاصل نماید .

۴ـ چنانچه قرار است کمیته حمایت از مصرف کننده با تلاش و کوششی افزونتر بکارخود ادامه داده و یار و یاور مصرف کنندگان باشد به این کمیته اختیارات و امکانات بیشتری داده شود و حتی المقدور براعتبارات آن افزوده گردد .

۵ـ شنیده می‌شود مدرسه عالی ورزش قریبا تعطیل خواهد شد و یا فعالیت آن محدود می‌گردد . با توجه به اینکه ورزش در برنامه دولت از اولویت ویژه‌ای برخوردار است و وجود دانش آموختگاه این دانش در اجرای چنین تلاشی بسیار کار ساز خواهدبود لازم است در گسترش این مدرسه عالی اهتمام فراوام بعمل آید و با توجه به حقوق و مزایای دبیران ورزش آنها را بکار در حرفه تخصصی خود تشویق و ترغیب نمایند ، زیرا متأسفانه دیده می‌شود که در اثر بی توجهی مسولین از هر یکصد نفر لیسانسیه‌های ورزش تنها چندین نفر بکار اصلی خود پرداخته‌اند .

۶ ـ مرتبا شنیده می‌شود که برای رفاه حال روستائیان قرار است مزایای شهری بروستاها برود ،این شعار نباید تنها برزبان جاری شود بلکه عملا باید خدماتی در این زمینه صورت گیرد بعلاوه یکیک از مظاهریکه در این زمینه می‌توان نام برد ،کشانیدن و یا بردن ورزش بروستاهاست . در حالیکه شاهد هستیم آنچه که در روستاها معنا و مفهومی ندارد بهره گیری از حداقل امکانات ورزشی است .

۷ـ توصیه می‌شود کلیه فعالیتهای مربوط بصنایع دستی اعم از فرشبافی ، صنایع مستظرفه و غیره در یکجا متمرکز گردد و از ایجاد سازمانهای پراکنده در این زمینه خودداری شود . تصور می‌شود با وظایفی که بعهده سازمان صنایع دستی ایران وزارت صنایع و معادن قرار دارد می‌توان بدون چند باره کاری همه را در این سازمان متمرکز ساخت و مسئولیتهای لازم را از مجریان امور خواستار شد .

چند یادداشت برای من رسیده از جمله خانم لطیفه وحیدی از من خواسته‌اند که مطالبی اینجا راجع بوام کشاورزی عرض کنم و یکی دیگر از دوستان گفته‌اند که مطالبی درباره بازنشستگان بگوئید و دیگر اینکه آقای متولی نوشته‌اند درباره راههای روستائی بحث بشود عرض کنم که نسبت باین مورد خیلی زیاد بحث شده جناب آقای وزیر مشاور هم اینجا تشریف دارند و قول مساعد داده‌اند.

در طی تاریخ جنبش‌های ملی ایران همواره مبتنی بر اصولی مشخص بوده است ۰ این اصول از آن هنگام که تیره‌های آریائی ایرانی به سرزمین ایران آمدند و با آن نیا خاک کقدس پیوند کردند ، از آن هنگام که فرهنگ ایرانی محتوای این همبسته دوشاخه قومی و سرزمینی نظام سیاسی و اجتماعی ایران شد و از آن هنگام که نظام پادشاهی آریایی ایرانی ، به عنوان مدافع این یعنی خون ایرانی و خاک ایرانی و فرهنگ ایرانی جلوه گر شد ، اصول بنیادی جنبش‌های ملی ایران گرچه در این جا بیان مطلبی را پیرامون اینکه نظام شاهنشاهی ، نظام طبیعی اجتماعی و ملی جامعه ایرانی است و رسالت و تعهد تاریخی این نظام را برای ملت ایران و تاریخ را ضرور می دانم .

در همان هنگام که از پیوند تیره‌های آریائی ایرانی با ایران زمین و نیز از پیوند فرهنگ ایرانی با این دو عنصر و یا به نخستین جامعه ایرانی به گونه نظام پادشاهی ایرانی بوجود آمد . همانگونه که ملاحظه می فرمائید پیش از کلمه «شاهی » پیشوند «پاد» قرار دارد که به معنی نگهبان ، حافظ و مدافع است . پس نظام پادشاهی و پادشاه یعنی نظام و شکل و حکومت و کسیکه باید مدافع و محافظ جامعه ملی ایران باشد (احسنت) که از سه عنصر و یا سه همبسته خاک و خون و فرهنگ ایرانی تشکیل شده است ، طی تاریخ ملت ایران ، دودمانهای بسیار سلطنت داشتند ولی پس از چندی دفتر حکومت آنها نتوانستند به رسالتی که برابر ملت ایران ، فرهنگ ایران و سرزمین ایران داشتند عمل کنند به عنوان نمونه سردار سپه درچه زمانی و چرا قیام کرد ؟

در هنگام در حدود یکصد و پنجاه سال بود که از سلطنت قاجاریه می‌گذشت، ولی سلطنتی که ایران را تجزیه نمود ، سلطنتی بود که هرگز به رسالت که برابر جامعه ی ایرانی داشت رفتار ننمود ، پاس و حفاظت از سه اصل بنیادی جامعه ی ملی ایران یعنی دفاع از تیره‌های ایرانی ، حفظ وحدت نیا خاک ایرانیان و فرهنگ ایرانی را اجرا ننمود – در نتیجه قیامی انجام شد ، سرداری بزرگ از سرزمین مازندران ، رستاخیز کرد ، رستاخیزی که نظامات اداری ، نظامات سیاسی و اجتماعی ملت ما را براساس این سه اصل استوار نمود . در نتیجه این سردار بزرگ دریافت که باید ستون‌های تخت جمشید را از زیر خاک بیرون کشید ، دریافت که صدای سوت کارخانه‌ها باید سکوت غم انگیز دشتها و کوهستانهای ایران را در هم شکستند ۰در یافت که باید آنچه را از ایران بزرگ باقی مانده است متحد نگهدارد ۰در یافت که باید به پراکندگیها پایان دهدب این مناسبت است که رضا شاه بزرگ در چنین موضع شایان احترام قرار می‌گیرد ۰اینها جهانی دارد ۰ما باید این نکات را عمیقآ درک کنیم پس من در مجاس شورای ملی بیان می‌داریم بهیچوجه اعتقاد به نظام شاهنشاهی ایران فقط بیان شعار نیست ۰ من اصرار دارم بر اینکه باید دریابیم که کجاایستاده‌ایم ، باید دریابیم که احکام تحول جامعه ایرانی چیست و بکجا باید ببرویم ؟ این فقط یک شعار نیست ، هر ایرانی آرمان خواه می‌خواهد درفش آسمانی رنگ شاهنشاهی ایران بر سراسر ایران بزرگ در اهتزاز باشد ۰ ولی اعتقاد به این مطلب این نیست که کسی بدون درک مفاهیم و مبانی تاریخی و اجتماعی آن بگوید: جاوید شاه .

باید مفاهیم ملی را با همه ژرفا و وسعت آن دریافت ، بنابراین شناخت اصول و احکام زیست ملت ایران که لامحاله جنبش ملی ایران نیز بر آن اصول متکی است برای پیروز ساختن رستاخیز ملت ایران نهایت ضرورت را دارد ۰ یک نکته را همکاران عرض کنم ، این را من باب تعریف از خود بیان نمی‌کنم ۰ این سخن را کسی می‌گوید که بفرمان همان خون ایرانی که در رگهایش دور می‌زند با درک آن مسئولیتهای ملی ، در زمانهای بسیار طولانی جان در کف برای بیان عنوان شاهنشاهی ایران و برای دفاع از دزفش آسمانی رنگ شاهنشاهی ایران سنگر به سنگر مبارزه نموده است نه با سخن حتی با قرار دادن جانش و تنش در مقابل صدمات گوناگون بنابراین من بسهم خود می‌توانم بگویم ، تا این لحظه که اینجا ایستاده‌ام کوشنده‌ای صدیق و جانباز برای ملت ایران و شاهنشاهی ایران بوده‌ام ۰

این صداقت و این اعتقاد کامل به من حکم می‌کند که من در دومین اجلاسیه مجلس رستاخیز آنچه را بنظرم می‌رسد به آگاهی مجلس شورای ملی برسانم ۰ بنظر من درک و دریافت موضع فکری ، موضع تاریخی و موضع اجتماعی ملت ایران در این مرحله مهمترین مسأله است ، برای هر عضو وابسته به ملت ایران و هر کوشنده راستین جنبش ملت ایران تا بتواند این کوشش ما را هم آهنگ در مسیر تاریخ ایران ادامه دهد .

در اینجا بیان یک نکته را ضروری میدانم و آن این مسأله ایست دقیق و حیاتی و تعیین کننده سرنوشت ، و آن این است که گاه دیده شده برخی می‌گویند «ایسم»‌ها را محکوم می‌کنیم، دیدم اشاره‌ای شد، شاید آقای دکتر عاملی اشاره فرمودند که ما نه ایسم ایرانی ، بلکه ایسم‌های وارداتی را محکوم می‌کنیم ۰

این صحیح است و ما چه ایسم هائی را محکوم می‌کنیم . ایسم‌های وارداتی را ، چه ایسمی را محکوم می‌کنیم و با اعتقاد کامل محکوم می‌کنیم و من بنا به اعتقاد کامل بیش از ۳۵ سال است آنگونه ایسم‌ها را محکوم کرده‌ام ، مارکسیسم کمونیسم را ، کاپیتالیسم را زیرا اینها ایسم هائی است که نتنها متجاوز به حقوق ملت ما هستند ، بلکه متجاوز به حقوق همه ملتها هستند ۰

این‌ها ایسم هائی است که حاکمیت ملت‌ها را زیر پا گذارده‌اند و با زنجیره‌های رنگین خود بردگی‌های جدیدی را برای ملتها به ارمغان آورده‌اند ۰ اینها ایسم هائی است که غم انگیز ترین صحنه تعدی بر جامعه بشری را برای ملتها بوجود آورده‌اند ۰ ولی برای ما ،نمودار احکام تاریخ ایران ،مجمعه اصول زیست ایران ، سنگر تداوم کوجودیت ملت ایران استمرار ناسیونالیسم ملت ایران است ۰ ناسیونالیسم ایران آئین زندگی جاودانه ملت ایران است ۰ ایدئولوژی ملی ماست و حاوی اندیشه شکوفا و فرهنگ احکام و تاریخ سرافراز ایران است که قدرت مقابله باایسم‌های ضد ملی و بردگی آور را دارد ۰

همین جاست که اگر ما در موضع ناسیونالیسم ایران یعنی موضع تاریخ و اجتماع ملت ایران بایستیم آنچنان غنای فکری و ایمانی خواهیم یافت که هرگز انترناسیونالیستهای راست و چپ قادر نخواهند بود در هیچ عنصر ایرانی ایجاد تزلزل نمایند (صحیح است) .

شاید آنکه از او می‌خواهم سخن گویم نخواهد نام او را ببرم ،ولی بگذارید من به مجلس شورای ملی نمونه‌ای از یک عنصر معتقد را معرفی کنم۰ مهندس ظفری است (آفرین) با این اعتقاد در اروپا ایستاد دربرابر توطئه‌های دشمن ایران و او یک چشمش را از دست داد و حاضر است که جانش را هم از دست بدهد ( آفرین) اما چرا توانست بایستد و مبارزه کند چون ایمان در او بوجود آمده چون موضع ملتش را دریافت و این مهمترین مسئه دوره جنبش تحول بخش ملت ایران است (آفرین) .

چون موضع ایدئولوژیکی ملتش را دریافت چون میدانید ملتش باید بکجا برود و بعقیده من مهمترین نیاز دوره رستاخیز این است که هر کس موضع فکری و ایدئولوژیکی ملت ایران را در یابد این کاملأ صحیح است که دسیسه‌های استعماری هست و اکنون بیش از هر زمان دیگر ملت ایران در معرض این ضربات قرار دارد طی تاریخ بسیار اتفاق افتاده که ما در زیر این ضربات قرار داشتیم ولی ایستادگی کردیم .

چرا ایستادیم ، چون موضع ملی خود را شناختیم والا همانطور که توضیح داده شد تبلیغات هست ، دسیسه‌ها هست و دانشجو دانشجوی ایرانی است .

من به عنوان نماینده ملت ایران تکرار می‌کنم که عدم مسؤلیت دستگاههای ایرانی را که سبب سرگردانی برخی از دانشجویان ایرانی می‌شوند قبول نمی‌کنم و نمی‌توانم روی مسؤلیت‌های این مسؤلین خط اغماظ بکشم . من تجربه دارم من بدون هیچ نوع امکانی و هیچ نوع وسیله‌ای با شناخت موضع فکری و تاریخی و اجتماعی ملت ایران توانستم کسانی را تعلیم بدهم که مهندس نظری‌ها از آن گونه هستند .

چرا نمی‌توانیم ؟

بنابراین مهم ترین مسئله شناخت موضع تاریخی و اجتماعی ملت ایران است و این مسئله مسئله همه افراد و آحاد ایرانی است . من اشاره کردم به دانشجویان ولی همه گروه‌های جامعه بزرگ ایران را در نظر می‌گیریم . ما تا این موضع تاریخی و اجتماعی را دقیقاً درنیابیم و بدان اعتقاد نداشته باشیم نخواهیم توانست همه این نیروها را گرد بیاوریم و آن یک پارچگی ایده آل را بوجود آوریم. هر گاه چند هزار سال تاریخ ایران را بررسی کنیم درمی یابیم در تمام مراحل مدام ما نبردهای بزرگ داشته‌ایم . حتی در تعلیمات فکری و فلسفی جامعه ایران جلوه‌های این نبرد شکست ناپذیر هست نبرد یزدان و اهریمن ، نبرد روشنائی با تاریکی ، نبرد نیروهای آزاده ایران خواه و معتقد به رسالت ایرانی در داستانهای اساطیری با ضحاک ستمگر ، نبرد ایران پرستان بعد از حمله عرب برای احیای استقلال ایران در مراحل مختلف به همین کیفیت جنبش‌های دیگر که در تمامی این نبردهای ملت ایران در مراحل مختلف م جنبش‌های گوناگون هدف مقدسی را می‌بینم که آن احیای دگر بار نظام اجتماعی ملی ایران است و بسبب درک آرمانخاهانه و شناخت ملی در نبرد‌های خود پیروز شد حال با توجه بمسائلی که بیان نمودم و موقعیت اجتماعی و تاریخی ملت ایران ، چند مورد را که بنظر من اصولی هست از این مرحله از تحولات اجتماعی ایران یعنی این مرحله از رستاخیز مستمر ملت بزرگ ایران بیان می‌کنم . بدیهی است که هر عضو جامعه ایرانی و هر پدیده وابسته به نظام اجتماعی ملت ایران می‌بایست کوششی هم آهنگ و ثمر بخش را دنبال نمایند. برای اینکه آن فضای تاریخی و اجتماعی ملت ایران به مفهوم کامل حفاظت شود و به هدفهائی که جامعه و ملت ما و تاریخ ما دارد برسد .

نکته اول مربوط است به سیاست ملت ایران که در درک این مفهوم با توجه به تاریخ ما و موقعیت جغرافیایی ما مشخص می‌شود . در این مورد سه عامل یا سه مرحله ، با سه انگیزه بنظر می‌رسد:

نخست همبستگی همه گروههای جامعه ی بزرگ ایرانی برای حفظ و حراست آزادگی و استقلال ملی ،

دوم نقش منطقه‌ای ملت ایران است که ایفای این نقش برگزار اصل حفظ استقلال و موجودیت ملی ما جدائی ندارد .

توجه به این نکته نهایت ضرورت را دارد که بررسی هر ملت که جایگاهی درتاریخ دارد مرز موجودیت ملی او ، مرز آنچه را که به مصالح و منافع و نمودارهای زندگی ملی او بستگی دارد به مرزهای سیاسی اش پایان نمی‌یابد ۰ وضع تاریخی ، جغرافیائی سیاسی و فرهنگی ملت ایران فرق دارد با فی المثل مردم و کشوری که در فلان گوشه آمریکا یا قاره‌ای دیگر قرار دارند۰

ملت ایران در جهان در یک موقعیت ویژه جغرافیائی و سیاسی و فرهنگی در جهان قرار دارد۰ این موقعیت سیاسی و جغرافیائی و فرهنگی ویژه، برای ادامه حیات ملی ما اصولی رو ضرور می نمیاید .

توجه بمسائل منطقه‌ای ، ایفای نقش بین المللی از طرف ملت بزرگ ایران ، اینها از اصول اجتناب ناپذیر سیاست زندگی ملت ایران است در طول تاریخ ایران ۰ در این زمینه است که برای تمامی جنبش‌های ایران پرست و تمامی مراحل تحول و دگرگونی جامعه ایرانی ارتباط موضوع سیاست ایران در دریا اهمیت خاص داشت ، ما اگر در میان کشورهائی که در جهان در کنار دریای آزاد ساحلهائی دارند بررسی کنیم می‌بینیم ایران ار آن جنله معدود کشورهائی است که بیشترین ساحل را در کنار دریا دارد و یک نکته که همواره مورد توجه است سیاستهای استعمارگری بودند که نمی‌خواستند کشتی‌های ایران و ناوگان بازرگانی و یا جنگی ایران در خلیج فارس باشد و از دهانه خلیج فارس بمناطق دیگر حرکت کند ۰

این بود که به دروغ توجیه می‌کردند که ایران آشنا بمسائل دریائی نیست ۰ این جز یک تمهید و توجیهی در دوره فتور و متلاشی شدن سازمانهای اجتماعی و سیاسی ایران بیش نبود ، توجه بدریا ،ارتباط با دریا و حرکت در روی دریا در همه دوره‌های تحولات اجتماعی و سیاسی ایران از مهمترین اصولی بوده است که ایرانیان و گردانندگان سازنان‌های ایران بآن توجهی داشتنه‌اند و ما این اثرو نشان را می‌بینیم ما وقتی می‌بینیم که گروهی از ایرانیان به سرزمین‌های افریقا رفتند وحتی شاخهائی از تمدن ایران در آنجا بوجود آوردند آنها از کجا حرت کردند از دل آبها ما وقتی در متاظق گوناگون نشان از تمدن وفرهنگ ایران می‌بینیم گسترش دهندگان آن شاخه‌های فرهنکی از کجا حرکت کردند ۰ از دل آبهای وخلیج فارس بنابراین اگر که بخواهیم در مورد اصول اقتصاد ملی ایران در مراحل گوناگون واصول انتقال فرهنگ ملی ایران واخذ میراثهای فرهنگی از جوامع دیگر وترکیب این فرهنگ‌های گوناگون سپس انتقال آن بمناطق دیگر بررسی کنیم ، برخورد می‌کنیم با تاریخ بسیار درخشانی که دریانوردی ایران در پشت سر داشته است و اینجا به بحث نمی‌پردازم همکاران گرامی بی گمان آگاهی دارند که چگونه در هر یک از مراحل شکوفائی ایران این برنامه دنبال می‌شد تا زمان نادر شاه بزرگ که حتی بر پشت سربازان و یا با وسایل لبتدائی وسائلی را و چئبهائی را از جنگلهای شمال ایران برای ایجاد نیروی دریائی به کناره خلیج فارس آوردند ، ولی دست غدار حوادث باو فرصت و مهلت نداد ، ما این برنامه را می‌بینیم که در زمان کریمخان زند هم دنبال می‌شود ولی بدیهی است ۱۵۰ سال حکومت قاجاریه که در جهت عکس اصول موجودیت ملی ما ئ استقلال و وحدت ملی ما حرکت می‌کرد جز این هم نمی‌توانست باشد که دیگر اثر و نشانی از این کوشش ندیدیم ۰ تاآنکه بار دیگر فرزندی دلاور به پاخاست و احیاء آ،چه را که از دست رفته بود آغازکرد و این سردار بزرگ ملی نخستین برنامه‌ای را که اجرا کرد ایجاد نیروی دریائی ایران در خلیج فارس بود و ما باز دیدیم که در یک یورش نابکارانه که بی گمان یکی از هدفهای قطعی مهاجمین درهم کوبیدن نیروی دریائی ایران بود نیروی دریائی جوان ایران را درهم شکستندو بار دیگر که شاهنشاه اریامهر در سطحی وسیعتر و با دیدی باز تر این برنامه بزرگ ملی را اجرا کردند و امروز در دل خلیج فارس ناوگانهای نیروی دریائی ایران در زیر درفش ملی ایران در حرکت است ۰بدیهی است تذکر باین مورد ضرورت ندارد که خلیج فارس گذشته از اینکه در استقلال و موجودیت میهن ما است هیچگاه در تاریخ ملت ایران و در دوره تحولات جامعه ایرانی صرفأ وجود منابعی و یا منافعی سبب پیوند خلیج فارس با موجودیت و سیاست ملی ایران نبوده است ۰ امروز نفت است در دل خلیج فارس ولی دیروز مروارید از منابع شایان توجه و بی مانند خلیج فارس بود و باآمد و شدهای سفاین بازرگانی از منابع و منافعی در خلیج فارس بود هیچگاه صرفأ این مسائل بعنوان مسائل اصلی یا اصلی ترین مسأله برای توجه نلت ایران بخلیج فارس نبود بلکه دو جهت عمده تر دارد یکی اینکه دراستقلال و موجودیت کشورما و شاهرگ حیاتی ملت ما است و باین جهت هرگز ملت ایران نمی‌توانست تحمل کند که شاهرگ حیاتی او در زیر چنگال هیچ قدرت غیر ایرانی باشد (صحیح است ) .

این مهمترین مسأله است ، مسأله دیگر این است که خلیج فارس برای ملت ایران در و معبری است روبه اقیانوس ، خلیج فارس برای ما معبری است رو بدریاهای دیگر و برای ما معبری است رو بمناطق و ساحل‌های دیگر ۰ ملتی که با عظمت و قدرت ملی ایران در جهان می‌بایست باشد ، ملتی با فرهنگ ملت ایران ، ملتی با رسالتهای ملت ایران ، ملتی که ملت ایران است ،من نمی‌خواهم نام ببرم به هر حال کشورها و جماعات دیگر که طی ۳۰ و ۵۰ و ۱۰۰ سال اخیرنام آنها در صفحه جغرافیائی جهان ثبت شده است. ملتهای بسیار در گذشته بودند پیش از ما و بعد از ما که نام آنها امروز در صفحه جغرافیائی جهان ثبت نیست ۰ تاریخ جهان ، در پنجاه سال ، صد سال و دویست سال دیگر هم ملتهائی را خواهد دید نام آنها در صفحه جغرافیائی جهان و تقسیمات سیاسی جهان ثبت نشود.

ولی همچنان که گذشتگان ما نگذاشتند که نام ما از صفحه جغرافیائی جهان حذف شود ، ما هم نمی‌خواهیم بگذاریم که در آینده نام ایران از صفحه جغرافیائی جهان حذف شود(صحیح است-احسنت)

این است که ما می گوئیم تا جهان باقی است ایران پابرجا است پس برای چنین ملتی ، برای چنینفرهنگ و تمدنی که می‌خواهد و باید که تا جهان هست باقی باشد ،خلیج فارس سپر حیاتی و شریان تنفس جامعه تیرتنی بسوی دریاها و منطق دیگر است۰ بدین سبب من بسی تعجب می‌کنم که بعضی می‌پرسند چرا رفتیم به ظفار؟من می‌گویم،چرا نمی‌رفتیم به ظفار؟اعتقاد من به عنوان یک ایرانی و در موضع ناسیونالیسم ایران این است که برای رسیدن به هدفهای ملی و برای ایفای رسالت تاریخی و منطقه‌ای باید به ظفار می‌رفتیم ۰ ایفای این رسالتها جدا از موجودیت ملی ما نیست ۰ موجودیت ملی ما همچنان مطرح است و ایفای این رسالتها همچنان ضرورت‌های تاریخی ، منطقه‌ای و حیاتی ملت ایران می‌باشد۰ ما به ظفار رفتیم ،آنجا کشته دادیم و من اکنون از پشت تریبون مجلس شورای ملی بنام یک نماینده ملت درود می‌فرستم بروان آن سربازان و درجه داران و افسرانی که شهید شدند براه آرمانهای ملت ایران و برای ایفای نقش آزادگی بخش ملت ایران ،یکی از شورانگیز ترین لحظات زندگی من هنگامی بود که شنیدم برادران سرباز من به ظفار رفته‌اند۰مگر بیاد نداریم زمانی را که مردم یمن برای رهائی از چنگال غارتگران و متجاوزین به شاهنشاهی ایران پناه آوردند،و هنوز نام احرار یعنی ایرانیان آزاده که به یمن رفتندو موجد تمدن و آئین درخشانی در آن دیار شدند که در دل تاریخ و یادها زنده است ۰بخشی از شهرستان لنگه هست بنام کنگ که من از آن بندر دیداری داشتم، دیدم هنوز مردم این بندر با تلاش بسیار چوب از آفریقا می‌آورند و کشتی هائی تهیه می‌کنند و هنوز که هنوز است تجارت بین آن بندر و آفریقا برقرار است ، من فکر می‌کنم گذشته از بخش دولتی لازم است که بخش خصوصی هم در تمام سطح ملی به تنظیم و تجهیز وسیع هدایت شود برای اینکه بار دیگر ایران به دل دریاها ناوگان‌های وسیع و متعدد دریائی ایران به اقیانوس‌ها فرستاه شود و درفش ایران در دل دریاها بحرکت درآید باید به یکایک فرزندان ایران آموزش داده شود تا بدانند ملت آنها چه گذشته‌ای در سینه دریاها داشته است و بدانند قدرت حرکت برروی دریاها چگونه برای ملت ایران و سیاست بقای ایران اصلی ضروری است استعمارگران و قدرت‌های ضد ایرانی نمی‌خواهند ملت ایران و درفش یران برروی آبهای دریاها بحرکت آید ولی ملت ایران می‌خواهد این یکی از سبب‌ها و موجبات حفظ موجودیت ملی ما است ۰ در این دو سه جلسه بحث هائی پیرامون فرهنگ ایران و وابستگان به فرهنگ ایران شد ، نه تنها از دیدگاه آموزش و پرورشی بلکه به مفهوم فرهنگ ملی با کلیت و وسعت و جامعیت آن این بررسی‌ها نشان می‌دهد که جامعه ما به سبب بیداری لازم حرکت می‌کند البته من توجه داشتم که گفتم بیداری لازم ، یعنی قبلأ دفاع مقدرش را بکنم ، چه ضرور است که ما بخواهیم و بگوئیم که ما به بیداری کامل رسیده‌ایم بعقیده من بیداری کامل آن زمانی خواهد بود که آن نظام اجتماعی و اداری ایده آل را در جامعه ایران بوجود آورده باشیم ۰ ما می‌بایست تلاش کنیم که بسمت آن بیداری کامل ملی در حرکت باشیم ۰ بهرحال بحثهائی که شد حکایت از این دارد که در مجلس شورای ملی نقطه حرکت و بررسیها تغییر مطلوب کرده یعنی بیک سلسه مسائل ملی و بنیادی توجه شده است۰ از جمله است موضوع فرهنگ ایران همکاران گرامی قطعأ به این نکته عنایت داند که این مسئله جدیدی نیست که در جامعه ما مطرح شده است مسئله‌ای است که در تازیخ و آئین ملتها هست و آن اینستکه موجودیت یک ملت تنها محصور و محدود در مرزهای سیاسی و جغرافیائی آن نیست۰ البته فرق می‌کند، تا کدام ملت باشد ، امروز ما در حدود ۱۲۷ کشور عضو سازمان ملل داریم بسیاری از اینها در چند سال اخیر درفشی پیدا کرده‌اند و عنوانی و نامی و سرودی ،بسیار خوب ،خوش آمدند به جمع سازمان ملل ،بعضی از آنها در جنگ جهانی اول و پس از یک قیمومیت ایجاد شدند و بعضی از آنها پس از جنگ جهانی دوم و پاره‌ای دیگر در مواقع دیگر من اکنون نام نمی‌برم برای اینکه بعنوان بیان مطلب برخورد کننده‌ای تلقی نشود ۰ فرض بفرمائید برای فلان کشوری که در امریکای لاتین باین کیفیت است مسئله‌ای مطرح نیست ، آن کشور موجودیتش ،تمامیتش ، محدود و محصور می‌شود بمرزهائیکه دارد ۰فلان کشوری که در گوشه‌ای دیگر در یک قاره‌ای تأسیس شده است مسئله‌ای ندارد ، وقتی از موجودیت ملی صحبت شود برای مردمی که در آن منطقه هستند موجودیت ملی محدود می‌شود بهمان مرزهای سیاسی که برای آنها ترسیم شده است۰ اما معدودی ملتها هستند که چنین نیستند ، آنها موجودیتشان بمرزهای سیاسی و جغرافیائیشان پایان پیدا نمی‌کند ، اینها شاخه هائی دارند، اینها وابستگانی دارند،اینها تعهدات فرهنگی و بین المللی دارند ۰ اینها طی هزاران سال بوجود آمده یا می‌خواهند در آینده همچنان در موضع قدرت باشند ۰ ملت ایران نیز ، با آن گذشته پرغنای فرهنگی و سیاسی و بارسالتی که بعهده دارد همچنان می‌خواهد و باید که در موضع قدرت سیاسی و فرهنگی باشد تا در جهان آینده بتواند جایگاه شایسته خود را محفوظ بدارد ۰ زیرا ادامه زیست ملی ایران بدون چنین موضع گیری ممکن نیست.

ملاحظه می‌کنید آن کشورهای قوی که درهر هنگام بوده‌اند یا از این پس نیز می‌خواهند باشند و حتی شاخه‌ها و ریشه هائی ندارند ،بودجه‌های عظیمی مصروف می‌کنند که زبانشان و فرهنگشان را به مناطق دیگر گسترش بدهند۰ ما چنی پیوند یافتگانی داریم که طی چند هزار سال در اثر کوششهای سیاسی و اقتصادی نسل‌های گذشته بوجود آمده‌اند که ازنظر قومی و یا از نظر فرهنگی با ما پیوند دارند ۰ پس موجودیت ما به مرزهای سیاسی کنونی پایان پیدا نمی‌کنند۰موجودیت ملی ما می‌رود تا آنجا که فرهنگ ایرانی است ۰ موجودیت ملی و درک تعهدات ملی ما می‌رود تا آنجا که نیروهای ایرانی نژاد زندگی می‌کنند۰ بنابراین برای ملتی که آینده خود و تعهدات ملی خود را دربیابد باید موضع گیری حال و آینده را نیز دقیق بشناسد ۰ بدین سبب است که می گوئیم ما نمی‌توانیم نسبت به وابستگان ملت و فرهنگ خود بی تفاوت باشیم۰ من عرض می‌کنم لزوم این توجه به وابستگان به ملت ایران بهیچ وجه مداخله در امور سایرین نیست ما نمی گوئیم در امور کشور دیگری مداخله کنیم ۰ فی المثل ما مبالغ بسیاری کمک می‌کنیم بدیگران ، ما می‌توانیم بسیاری از این کمکها را مصروف کنیم برای آن مردمی که با ما این پیوندها را دارند ۰ من دیشب بر حسب اتفاق کلیات علامه اقبال این شاعر بزرگ فارسی گوی شبه قاره هند را می‌خواندم قطعه شعری از او خواندم که چنین آغاز شده است : چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما ای جوانان عجم جان من و جان شما بمن بگوئید شما ایران را کجا می‌شناسید ؟ ایرانی که ما می‌خواهیم و باید حراستش کنیم کجاست ؟ آیا فقط در داخل مرزهای کنونی است ؟ پیوندهای فرهنگی ایران تا به آنجا هم هست که اقبال‌ها را پرورش داده است ۰ آن محیط و فرهنگی که اقبال‌ها را در دامان خود پرورش داده است آیا پیوند یافته با فرهنگ و اندیشه ایران نیست ؟ اما اقبال‌ها ثمره چه کوششی هستند ؟ ثمره صدها و هزاران سال تلاش میلیونها ایرانی کوشنده ۰ و اندیشمندان و کوشندگان دل بسته به فرهنگ و آئین انسانی ایرانی۰ سپس روزگار فترت فرا رسیده و ما از آنها غافل ماندیم ولی اقبال‌ها فریاد خود را سر دادند و ما را هوشیار کردند ما در دوران رستاخیز ملت ایران نمی‌توانیم و نباید که از پیوند یافتگان به ملت ایران غافل باشیم ۰ ما وقتی از ملت ایران سخن میگوئیم ، باید به همه این شاخه‌های فرهنگی و نژادی و مذهبی توجه داشته باشیم۰ این وظیفه ما است که از این پیوستگان بخود هم بعنوان یک وظیفه انسانی و هم بعنوان یک وظبفه ملی و فرهنگی حمایت کنیم ۰ در این منطقه تیره‌های بسیار از ایرانی نژادانی هستند که بسیاری مسائل و غفلتها سبب شد که متأسفانه در یکصد و پنجاه سال گذشته آنها در وضع سیاسی دیگری قرار گرفتند ۰ ولی آنها با ما پیوند دارند۰

من بعنوان یک ایرانی نمی‌توانم هیچ گردی را در هر کجای جهان که باشد فراموش کنم۰ من بعنوان یک ایرانی هیچ شیعه‌ای را در هر کجای جهان زندگی کند فراموش کنم۰ من بعنوان یک ایرانی پرورش یافتگان مکتب عرفان و ادب ایران را در هر جای جهان که باشند نمی‌توانم از یاد ببرم اینها وابسته بما هستند ۰ اینها ذخیره‌های قوم و فرهنگ ما هستند ۰ اینها تکیه گاه‌های شاهنشاهی ایران هستند و بهمین مناسبت است که من اینجا باید بعنوان نماینده ملت ایران از آن اظهار نگرانی کنم۰ اظهار تأسف کنم از اینکه خواندم هشت شیعه را در عراق اعدام کردند و فرزند آیت الله حکیم را به حبس ابد محکوم کردند و گروهی دیگر را هم ۰ من نگرانم و بیگمان ملت ایران نگران است۰ ما نگران سرنوشت آنها هستیم ومن امیدوارم با این روابطی که بین دولت ایران و دولت عراق بوجود آمده است بتوانند موجباتی را فراهم نمایند که فرزند آیت الله حکیم و دیگر شیعیان دچار صدماتی بیش از این نگردند(صحیح است) بنابراین این وابستگان قومی و فرهنگی و مذهبی در هر کجای جهان که باشند در پهنه یک سیاست وسیع ملی و ایرانی از ما هستند۰ همان گونه که آنها خود را از ما میدانند ، هیچ شیعه‌ای در هیچ کجای جهان نیست که به ایران دیده امید ندوزد و شاهنشاه ایران را شاه خود نداند۰ این جزو معتقدات آنها است ۰ یکی از مراحل و ضروریات مهم ملی ما در این مرحله تجهییز همه نیروهای انسانی جامعه ایرانی است۰ این نکته را تذکر دهم که بعضی اصطلاحات هست که بعقیده من نمی‌بایست تکرار شود، این قبیل اصطلاحات که غالبأ بازمانده‌ای از دوران و پیش از جنبش ملی ایران است۰ موضوع این است که ما در این مملکت یک ملت داریم و یک سرزمین ۰ ملتی واحد و سرزمینی واحد۰ملتی که همه گروههائی که داخل آن هستند جزو ملت ایران می‌باشند و سرزمینی واحد که نیا خاک ایرانیان است – بنظر من یکی از اصطلاحاتی که نباید تکرار شود و اصطلاح «خلق‌ها» است - ما در ایران زمین ملت داریم ، یک ملت داریم که این ملت از زنجیره نسل‌های گذشته ، نسل‌های کنونی و نیز نسل‌های آینده تشکیل شده است۰ ما در میان این ملت و در این نیاخاک فی المثل مردم آذربایجان داریم ، مردم کردستان داریم، مردم تهران و ساوه و جوشقان داریم ، مردم نواحی مختلف دیگر داریم ولی چیزی بنام خلق‌های ایران نداریم، آنچه هست ملت یکپارچه ایران است ۰ والا خلق فارس و خلق مازندران و خلق آذربایجان و زنجان و خلق سیستان و بلوچستان نداریم (صحیح است) ما ملت ایران داریم۰ این یکی از مهمترین مسائل است (دکتر تجدد- در یک مقطع خاص زمان مردم صحیح است) بله، در یک مقطع خاص زمان مردم صحیح است، وقتی می گوئیم مردم ایران ، یعنی مردمی که اکنون در ایران زندگی می‌کنند ۰ در وجود این مردم که نسل کنونی باشند موجودیت نسل‌های آینده هم هست و میراث نسل‌های گذشته هم هست و این سه حلقه وقتی بدنبال هم قرار می‌گیرند زنجیره نسلها می‌شوند که یکجا ملت ایران است و چون ما ملت هستیم خلق نداریم هستند کشورهای نوپا که ساکنان آنها ملت نبوده‌اند بلکه خلق بودند ۰ ولی ملت ایران ملت است چون در گذشته بوده و در آینده خواهد بود و امروز هم هست و تا دنیا دنیا است خواهد بود (صحیح است ،احسنت) بعقیده مناین یکی از مسائلی است که بی گمان مجلس شورای ملی ایران ضرور بود به توجه داشته باشد عامل سومی که می‌بایست مورد نظر باشد و بطور مبسوط هم از سوی سایر همکاران درباره اش سخن گفته شده موضوع فرهنگ ملی است ۰ منظور از فرهنگ ملی تنها زبان فارسی که درخشان ترین جلوه مجموعه عظیم فرهنگ ایرانی است نمی‌باشد ، بلکه فرهنگ‌های محلی و لهجه هائی نیز که در سرتاسر ایران زمین هست از موضوعات و اجزاء سازنده فرهنگ ملی است که به همین سبب بهتر است از فرهنگ ملی یکجا بعنوان فرهنگ ایران زمین صحبت بداریم ۰

از جمله مسائلی که در این بحث مورد توجه قرار می‌گیرد موضوع پرورش ملی است که در این باره طی سالهای بسیار سخن بسیار هم گفته شده است ولی اقدام مؤثر در سطح وسیع ملی از سوی مقامات مسئول صورت نگرفته است اگر هم اقدامی شده باشد همان دست آوردهای فرهنگ ایران است از دامان خانواده‌ها و الا مراکز و کانونهائی که وظیفه پرورش و آموزش ملی را بعهده دارند این وظیفه را بنحوی که باید و شاید انجام نداده‌اند من بهر حال از بیان این نکته نمی‌توانم خودداری کنم که در دوره رستاخیز بی گمان وزارت آموزش و پرورش و مقامات دیگر باید به این موضوع توجه کنند۰ هنوز تاریخی که در مدارس ایران به فرزندان ایران آموخته می‌شود در قسمت‌های عمده‌ای تاریخ ایران نیست ۰ تاریخ بعد از حمله عرب تاریخ عرب است ۰ تاریخ بعد از حمله مغول تاریخ مغول است ،تاریخ ایران نیست۰ قرار بر این نیست که هر گروهی را که در ایران حتی به جبرو ظلم و تجاوز مدتی حکومت کرده‌اند جزو زنجیره اصیل تاریخ ایران بشناسیم ۰ تاریخ ایران در آن مراحل نهضت‌های ملی ملت ایران است ، قیام هائی است که به وقوع پیوست برای اینکه در گوشه‌های ایران زمین حکومت‌های ایرانی را مستقر کنند ۰ کی باید به این موضوع برسیم ؟ متأسفانه تدوین کنندگان تاریخهای تحصیلی در سالهای پیش غالبأ برداشتهائی با دید کامل به مسائل و احکام زندگی ملت ایران نداشته‌اند و از آن پس هم همان گونه توجیهات نادرست تاریخی بطور کلاسیک و فرمولی منتقل شده است . من فکر می‌کنم مهمترین وظیفه‌ای که وزارت آموزش و پرورش و دیگر مراجع مربوط بازنویسی تاریخ ایران بعهده دارند است از دیدگاه موجودیت ملی ایران ، فرزندان این سرزمین باید بدانند که چه جنبش هائی صورت گرفت و چه مقاومتهائی صورت گرفت تا ایران پایدار بماند ؟نه تنها در مورد زمانهای دور بلکه نسبت به همین زمانهای نزدیک ۰ آیا زمان آن نرسیده است که تاریخ ما بعد از هجوم شوم متجاوزین در سوم شهریور منعکس کننده مقاومت‌های ملت ایران بشود ؟آیا آن زمان نرسیده است که هر ایرانی بداند نیروی دریائی ایران در حدود ۱۳۰۰ نفر بود ولی نهصد تن از این هزار و سیصد نفر مقاومت کردند و شهید شدند اینها را هر ایرانی باید بداند ۰ کی باید این مطالب را برای آنها بازو روشن کنیم ؟ بدین کیفیت من آنچه را بنام تاریخ در مراحل گوناگون آموزشی تدریس می‌شود نه تنها مؤثر در پرورش ملی نمی دانم بلکه در موارد بسیار آن را هم آهنگ با فرهنگ ایرانی و هماهنگ با مسیر جنبش ملت ایران نمی‌بینم۰ بنابراین باید تاریخ را با دید مای نگاه کرد و تنظیم نمود ۰ یعنی تاریخ را باید با توجه به رستاخیزهائی که در طی تاریخ ایران بود ،تنظیم کرد ۰ این مهمترین مسئله است که می‌بایست تا بحال این کوشش صورت می‌گرفت ولی انجام نگرفته است ۰باید بدانند ایرانی‌ها مردآویچ ، آن سردار ایرانی که آمد و گفت من می‌خواهم بعد از ساسانیان نظام ۳شاهنشاهی را بر پا کنم و در این راه کشته شد چه کسی بود ؟ باید بدانند که آل بویه در این مسیر چه اقدامی کرد ، و همه جنبش‌های ملی ما از آن هنگام تا کنون چه مبارزاتی را انجام دا دند تاریخ باید با دید جنبش‌های ملی ایران تنظیم شود که از نخستین زمان تاریخ ایران آغاز گردیده تاکنون ۰ مسئله دیگر که بسیار حیاتی است و باید بطور جدی به آن توجه شود موضوع بکار بردن زبان فارسی و خط فارسی است در همه مراجع مملکتی شاید تعجب کنید ، ولی این موضوع حقیقت دارد که در برخی از سازمانهای وابسته ته دولت ایران مکاتبات آنها غیر فارسی است این غفلت و خطا از مسائل مربوط به تکنولوژی است و نه بعنوان نشانی از حسن مدیریت است ۰ بچه مناسبت ما برخورد می‌کنیم به مؤسسات وابسته به دولت ، مؤسساتی که با سرمایه ملت ایران اداره می‌شوند که زبان مکاتبات آنها خارجی است ۰ صریحأ بیان می‌کنم ، من این را تخدیش مبانی ملت ایران میدانم ۰ اگر هم از سابق بوده باید کنار گذاشته شود۰ من ضرور نمی‌بینم نمونه بیان کنم ولی موارد متعددی هست ۰ (تجدد- به تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه پهلوی هم اشاره کنید) این تذکر جنابعالی خود اشاره بود۰ وارد مؤسسه‌ای می‌شوید می بینید تمام تابلو‌های راهنما غیر فارسی است ممکن است بگویند با آ، مؤسسه و شرکتی که مکاتبه می‌کنید زبان فارسی نمسداند بعقیده من اشکال ندارد او مترجم فارسی بگیرد این مسئله بسیار مهم است و عرض کردم این تخدیش در ملیت ما است ۰ من در ۵ سال نمایندگی خودم دیدم که همیشه نمایندگان باین مسئله متذکر شده‌اند ولی هنوز هم برخورد می‌کنیم با غفلت هائی از این قبیل مثلأ چه لزومی دارد که تابلو راهنمائی و رانندگی در دماوند بحروف و بخط لاتین باشد یا چه نیازی دارید که علائم راهنمائی مردم تهران به لاتین باشد در شهرهای دیگر هم ملاحظه کرده باشید ، آنچنان که من خودم در بندرعباس و دماوند دیدم۰

من می‌خواهم دستگاههای اجرائی باین مسئله مهم توجه کنند این مهم نیست که که من این تابلو را می‌بینم مهم این است که من این بی توجهی را می‌بینم ۰ مثل اینکه خانم صنیع فرمودند که واحدهای درسی زبان فارسی بسیار کمتر است یعنی ارزشش کمتر است از زبان بیگانه جای بسی تأسف است دیروز برنامه صبحگاهی جمعه رادیو را گوش می‌کردم گزارشگر از چندین دانش آموز پرسش هائی کرد درباره فردوسی چند تن از آنها گفتند نمی‌شناسیم گزارشگر از آنها پرسید آیا فردوسی شاعر نوپرداز بوده است یا از شعرای قدیم یکی دو نفر گفتند نوپرداز! و بعد پرسید در چه عصر و زمانی بوده یکی گفت همزمان نیما بوده است ! اینها واقعأ غم انگیز است ۰ این موارد یعنی اینکه پایه‌های فرهنگ ملی ما پایه‌های موجودیت ملی ما در بعضی مناطق دارد خرد می‌شود اگر باین کیفیت باشد دشوار است بتوانیم به استقبال حوادث آینده برویم ۰ یعنی اگر با مخاطراتی روبرو بشویم لطمات زیادی را در آینده متحمل خواهیم شد۰ لطمه‌های جانگدازی به حیثیت ما وارد خواهند کرد و جا دارد که ما نگران باشیم البته ما ارتش نیرومند می‌خواهیم هرچه نیرومند تر برای اینکه بتواند سیاست بزرگ ملی ایران را اعمال کند ولی یک ملت بیدار باید به آن زمانی هم فکر کند که در اثر حوادثی ممکن است با مخاطراتی روبرو بشود ، عرض کردم ما در برخی از دوره‌های تاریخ ملت ایران مدتها حکومت نداشتیم چطور مقاومت کردیم ؟ فرهنگ ملی ما فلسفه ملی ما اتحاد و بینش ملی ما ایران را حفظ نمود و حکومت را به ما باز گردانید و شما درباره جوانانی که دچار سرگردانی می‌شوند سخن میگوئید ، من سرگردان می‌گویم چون اصطلاح انحراف را شخصأ میل ندارم بکار ببرم ، اینها دچار سرگردانی میوند ، بررسی کنید ، آمار بگیرید به بینید چند درصد اینها با ادب و فرهنگ ایران آشنا هستند ۰ من مطمئن هستم اگر به ادب و فرهنگ ملی خود آشنا بودند سرگردان نمی‌شدند اگر با فلسفه ملی آشنا بودند اگر با تصوف و شعر ایران آشنا بودند اسیر تبلیغات بیگانه نمی‌شدند اگر هم احساس مخالفت با نابسامانیهائی می‌کردند نمی رفتند بدنبال هیچ نوع از تبلیغات انترناسیونالیسم بلکه مبارزه با نابسامانیها را برای ایجاد تحول در جامعه ملی آغاز می‌کردند ۰ این بررسی باید صورت بگیرد اجازه بفرمائید بعنوان یک متخصص در مسائل اجتماعی و کوشش‌های اجتماعی بیان کنم ، نگوئید خودخواهی است عقیده دارم یکی از عوامل مهم این سرگردانی‌ها عدم آشنائی به ادب و فرهنگ ایرانی است ۰ این دانش آموزی که دیروز از او پرسیدند که فردوسی کیست و گفت نمی‌شناسم او وطن و سرزمینش را نمی‌شناسد ( یک نفر از نمایندگان – باو یاد نداده‌اند او تقصیری ندارد ) بله حرف همین جاست ۰ شما اگر برنامه هائی بیاورید و بودجه‌ای با حجم خیلی عظیم اری بیاورید و امکانات بدهید بدانش آموزان و دانشجویان شهریه بدهیم و سایر وسائل رفاهی را فراهم کنیم ولی بیک مسئله توجه نشود و دانشجو تغذیه فکری نشود کار بیهوده‌ای است وقتی تغذیه فکری بشود او خودش خواهد ایستاد او وقتی تغذیه فکری شد و ملیتش را شناخت خود او یک سرباز مدافع خواهد بود برای این ملت و این میهن بزرگ ( یک نفر از نمایندگان- باید ارشاد بشود ) وقتی تغذیه فکری اش نکنند چه ارشادی ؟ وقتی دانشجوئی برود و ببیند که تابلو لاتین است و به موسسه‌ای از مؤسسات کشورش برود و به بیند مکاتبات به زبان خارجی است و در مدارس هم به آن کیفیت باشد این طبیعی است انتظاری نخواهیم داشت جز برخورد با همان کسانی که گزارشگر رادیو با آنها روبرو شده بود پس توجه به پرورش ملی نه بمفهوم شعار بلکه بمفهوم عمیق و واقعی اش با این خصوصیاتی که بیان کردم وظیفه تمام دستگاهها است و در نتیجه این اعتبار بسیار سنگینی را که بحق البته پیش بینی کرده‌اید برای آموزش و پرورش بشرطی موثر خواهد بود که باین مسائل توجه بنمائید ۰ اصل دیگر که برای تحکیم و استمرار نظام اجتماعی ملی حائز اهمیت است و من جائی برای دریافت این مطلب در برنامه‌های دستگاههای اجرائی و در نتیجه نحوه توجیه بودجه و تخصیص اعتباراتش ندیدم مسئله بافت جامعه ملی ما است در این جا این مقدمه را باید عرض کنم که جوامع مختلف به تناسب زمانهای گوناگون که بوجود آمدند و نحوه شکل گرفتنشان بافتهای مختلفی دارند فرض بفرمائید ۲۰۰ سال قبل گروههائی از مهاجرین کشورهای گوناگون حرکت کردند به قاره آمریکا اینها آمدند به سرزمینی که مردمان سرخپوست در آنجا زندگی می‌کردند و گروهها و مهاجرینی از ملتها مختلف با فرهنگهای مختلف و بعد یک گروه عظیمی را آوردند از آمریکا بحالت بردگی که برای آنها کار می‌کردند بدین ترتیب در آن دیار یک جامعه خاص تشکیل شد ، خوب این جامعه بافت مخصوص بخودش را داشت بافتی که متناسب با این شرایط بود ۰ یا بهمین ترتیب جوامع دیگر ، جامعه ایرانی از ابتدای آغاز زندگیش بافت مخصوص بخود را داشت که این بافت سبب شد موجودیت ملی ما این زمان ادامه پیدا کند۰

در ابتدای سخنم بیان کردم که این تیره‌های ایرانی نژاد آریایی آمدند و در این سرزمین با خاک ایران زمین پیوند خوردند از آنجا که هسته اصلی تیره‌های ایرانی خانواده بود ، خانواده‌ها ی ایرانی آمدند و با این سرزمین پیوند پیدا کردند ۰ در واقع یک همبسته بوجود آمد از خون مغاک ایران و این همبسته فرهنگ ایرانی را ایجاد کرد و حفظ نمود ۰ پس نتیجه این پیوند خون و خاک ایرانی و تمدن ایرانی شد ۰ ایجاد نظامات اجتماعی و سیاسی آریایی ایرانی ، تاریخ ایران و فرهنگ ایران هرگز از یک نقطه هرم شروع نشده که بعد منعکس و بخش شود به مناطق دیگر ۰ جامعه ایرانی و نظاک اجتماعی و فرهنگی ملت ایران از واحدهای جزء جزء بوجود آمد ، از خانواده‌ها ،دردمان و از دودمان‌ها تیره‌ها ، تیره‌های ایرانی نژاد نظام‌های پادشاهی آریائی ایرانی و از این نظام‌های پادشاهی نظام شاهنشاهی ایران بوجود آمد ۰ این خانواده‌ها که با خاک ایران پیوند پیدا کرده‌اند و در خاک ایران زمین کار کرده‌اند شدند خانواده‌های دهقان ، و در نتیجه مهمترین عنصر بافت ملت ایران شد خانواده دهقان ایرانی ، بهمین جهت شما می‌بینید در هر جا که تاریخ ایران از ایران پرستان یاد می‌کند می‌گوید دهقانان ، شاهنامه را که می‌خوانید می بینید از دهقانان سخن می‌گوید ، منظور از این دهقانان هرگز فقط زارع بمفهوم مصطلح آن نیست بلکه منظور عنصر پای گرفته در خاک ایران است که از این همبسته واحد فرهنگی و ملی دفاع می‌نماید ۰ پس این بافت به این کیفیت بوجود آمد : خانواده‌های ایرانی که در دل خاک ایران پیوند یافته و کار می‌کردند ، فرهنگی که از این همبسته بوجود آمد بنام فرهنگ ملی ایرن و سپس نظام اجتماعی ملی ایران که نظام شاهنشاهی ایرانی است ۰ طی تمامی تاریخ چند هزار ساله ایران ما چگونه ماندیم وچگونه موجودیت ملی ما ادامه پیدا کرده این بافت جامعه ملی ماست که سبب حفظ موجودیت ملی ایران شد والا در آ، برهه‌های تاریخ که ما حکومت نداشتیم و وقتی حکومت نداشتیم ، ارتش هم نداشتیم و وقتی ارتش نداشتیم امکانات دفاعی حکومتی نداشتیم چگونه بود که فرهنگ ایرانی و موجودیت ملت ایران حفظ گردید؟ این وظبفه بزرگ بعهده بافت جامعه ملی ما بود ، همان طور که بیان کردم استنباط من این است آن چه را که شاهنشاه در ششم بهمن ۱۳۴۱ با ملت ایران در میان گذاشتند و ملت ایران آن فرمان شاهنشاه و آن نظر را تأیید و حمایت کرد برای تقسیمات بمنظور تحکیم بخشیدن به این بافت جامعه ملی ما بوده یعنی بار دیگر شاهنشاه می‌خواستند دهقان نقش تاریخی و اجتماعی خود را ایفا کند برای اینکه دهقان زیبنده نبود رعیت باشد ، برای اینکه دهقان زیبنده نبود نقش فرهنگی و ملی اش را ایفا نکند ۰زنجیره‌های فئودالیسم او را از خاک جدا کرده بود و این جدائی سبب شده بود جامعه ملی ما نهاد دفاع و توانائی خود را از دست بدهد شاهنشاه در مسیر یک اندیشه ملی زنجیره‌ها را گسستند ، یعنی خواستند دگر بار دهقان بوجود آید و آن روستائی با خاک پیوند پیدا کند و از پیوند روستائی با خاک بافت جامعه ملی موضع تاریخی و ملی اش قرار بگیرد بهیچ وجه هدف فقط این نبود که زمین را از گروهی بگیریم و بگروهی دیگر بدهیم مسئله یک برداشت بزرگ ملی داشت و آن این بود که بعد از مدت مدیدی که جامعه ملی ایران که از بافت خود دور مانده بود خود را پیدا کند و من در این مورد اصرار دارم ، سخن بسیار دارم، زیرا من در بسیاری از موارد برنامه هائی که اجرا شده است در مسیر این نظر نمی‌بینم و همانطور که گفتم ما مواجه می‌شویم روستاهای ایران را همانطور که عرض کردم بمانند مزرعه تلقی می‌کنند یا صرفأ بعنوان یک واحد اقتصادی، و این صحیح نیست روستاهای ایران یکی از مهمترین پایگاههای بافت جامعه ملی ایران است ۰ روستای ایران کانونی بوده است که نه تنها امثال سخن سرای بزرگ طوس و هر مبارز دیگر از دامان آن برخاسته است بلکه شما هنوز هم که بروستاهای ایران بروید در دل شب روستائیان بر گرد هم نشسته‌اند و آن کسی که می‌تواند با صدای گیرا برای دیگران شاهنامه میخاند (صحیح است) روستا ایران کانون حف~ مدنیت ما کانون حفظ فرهنگ ما ، کانون حفظ موجودیت ملی ماست بدیهی است هرگونه طرح و برنامه‌ای سوای این اجرا شود درست نخواهد بود ۰ و من تذکرم این است که دستگاههای مسئول از این دیدگاه مسائل جامعه روستائی ایران را تلقی کنند یعنی در موضع یک مسئله ملی نه در موضع یک مسئله اقتصادی محض البته در آنجا هم جای سخن است ولی این نکته اول به آن اندازه حائز اهمیت و اساسی است که من ضرور نمی‌بینم در این بررسی به مسائل دسگر اشاره کنم ۰ من برنامه هائی را که تا کنون اجرا شده است نه صرفا مربوط به دستگاههای مسئول امئر روستاها یا کشاورزی ۰ بلکه بطور کلی در سطوح دستگاههای اجرائی هماهنگ با این هدف بزرگ ملی ندیدم و نتیجه‌ای شد که همانگونه که در جلسه‌ای که پیرامون نتایج سرشماری سخن گفتم بسیاری از روستاها در هم کوبیده شده است و این که توضیح داده شد که اینها جوانان هستند که آمدند به شهرها چنین نیست بلکه تعدا دزیادی از روستاها تخلیه شده است و بهر حال این یک مسئله اساسی است این یک خطر است این در واقع در هم شکستن بافت جامعه ملی ایران است و اگر جامعه‌ای بافت خود را از دست بدهد مثل یک بنا با اندک مخاطره و حادثه صدمات جبران ناپذیر خواهد دید ( احسنت- صحیح است) بنابراین این موضوع می‌بایست به طور کامل مورد توجه قرار بگیرد که من باز اشاره می‌کنم این که گفته شد اینها می‌آیند به شهرها که چرخ صنایع را بگردانند ما میدانیم این کار را می‌کنند می آیند برای اینکه امکانات رفاهی بیشتری می‌خواهند.

همین است که شما امکانات رفاهی را باید به مناطق روستا نشین ببرید که شما باید صنایع را در مناطق روستا نشین گسترش بدهید ۰ شما باید تمام تحولات مملکت را به بافت جامعه ملی ایران منتقل کنید چه از نظر آموزش و پرورش ، چه از نظر صنایع ،چه از نظر مسائل رفاهی و چه از جهات دیگر و نگویید که امکانات نداریم و نفرمائید که شما فقط پشت تریبون قرار می‌گیرید و سخن می‌گویید اجرای این منظور با برنامه‌های ساده ممکن است و من متعجبم از اینکه چرا این مسائل را نمی‌بینند و یا اگر می‌بینند دقیقأ اجرا نمی‌کنند .

- تعیین موقع و دستور جلسه آینده – ختم جلسه

۳ - تعیین موقع و دستور جلسه آینده – ختم جلسه .

رئیس – آقای پزشک پور وقت جلسه تمام شده است با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم می‌کنم ۰

جلسه آینده ساعت ۳ بعدازظهر امروز خواهد بود ۰

ساعت یک بعدازظهر جلسه ختم شد .

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی .