مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ نشست ۱۱۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۱۷
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: رضا افشار- دکتر بینا- دکتر جزایری
۳- اعلام وصول سه فقره لوایح مصوب مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون
۴- شور دوم و تصویب موافقتنامه حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و دانمارک
۵- شور دوم و تصویب موافقتنامه حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و ترکیه
۶- شور دوم و تصویب عهدنامه مودت بین کشور شاهنشاهی ایران و کشور هاشمی اردن
۷- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت ده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای نورالدین امامی (نائب رئیس) تشکیل گردید
۱- تصویب صورتمجلس
نائب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان: نقابت. ارباب. مسعودی. محمود ذوالفقاری. محمود افشار. مصطفی ذوالفقاری. احمد فرامرزی. بزرگ نیا. کینژاد. عبدالرحمن فرامرزی. دولت آبادی. دکتر سعید حکمت. امامیخویی. اورنگ. پیراسته. پور سرتیپ. قوامی. دهقان.
غائبین بیاجازه- آقایان: دکتر عدل. دکتر افشار. امیراحتشامی. کدیور. میراشرفی. سعیدی. شادلو. مکرم. خزیمه علم. جلیلوند. خاکباز.
دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه- آقایان: دکتر پیرنیا. یار افشار. مهندس ظفر. گیو. عبدالحمید بختیار. صادق بوشهری. بزرگ ابراهیمی. دولتشاهی. ثقه الاسلامی. دکتر عمید. فرید اراکی. تفضلی. امیر تیمور کلالی. صرافزاده. سلطانی. نراقی. تربتی. خلعتبری.
غائبین در رأی- آقایان: تجدد یک رأی- موسوی یک رأی. عرب شیبانی یک رأی. سنندجی یک رأی. حشتمی یک رأی.
نائب رئیس- آقای اریه
مراد اریه- بنده جلسه گذشته کسالت داشتم و کسب اجازه کردم از مقام ریاست اشتباهاً مرا بیاجازه نوشتهاند
نائب رئیس- اسم آقا در این صورتی که خواندند نبود، آن مال قبل است. اگر اجازه گرفته باشید اصلاح خواهد شد آقای اعظم زنگنه
زنگنه- چون اراضی اطراف تهران سروصدایی برپا کرده سؤال از وزارت دادگستری کردهام که خواستم اسامی مالکین این زمینها را بدهند (احسنت)
نائب رئیس- آقای صدرزاده- اصلاح عبارتی هست در صورتجلسه گذشته که تقدیم میکنم.
نائب رئیس- آقای صفایی
صفایی- عرایض بنده یک اغلاط مطبعهای دارد که اجازه بفرمایید تصحیح کنم و تقدیم کنم.
نائب رئیس- آقای عرب شیبانی
عرب شیبانی- بنده را در جلسه گذشته جزء غائبین در رأی نوشتهاند در صورتی که از مقام ریاست کسب اجازه کردم برای کار لازمیکه داشتم.
نائب رئیس- اصلاح میشود آقایان در صورتجلسه دیگر فرمایشی ندارید (اظهاری نشد) صورتجلسه قبل تصویب میشود.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: رضا افشار- دکتر بینا- دکتر جزایری
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند حال شروع میشود آقای رضا افشار استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایید اگر خود آقایان تشریف بیاورند این جا ملاحظه خواهید فرمود که به قدری همهمه است که هیچ صحبتی شنیده نمیشود. آقای رضا افشار بفرمایید.
رضا افشار- عرض کنم بنده از آقایان همکاران محترم خودم سؤال میکنم که تقصیر روز سهشنبه بنده در جلسه گذشته مجلس شورای ملی چه بود که مورد عتاب و خطاب جناب آقای دکتر جزاریری قرار گرفتم مگر ما قسم به حفظ و احترام قانون اساسی نخوردهایم مگر اصول ۱۶ و ۱۷ متمم قانون اساسی منافی طرح پیشنهادی آقای دکتر جزایری نمیباشد. حالا اجازه بفرمایید ببنده این اصول را میخوانم «ضبط املاک و اموال مردم به عنوان مجازات و سیاست ممنوع است مگر به حکم قانون» اصل ۱۷ میگوید: سلب تسلط مالکین و متصرفین از املاک و اموال متصرفه ایشان به هر عنوانی که باشد ممنوع است مگر به حکم قانونظ اگر ما قسم به حفظ قانون اساسی خوردهایم و اگر ما شرافت ملی و شرافت قول خودمان را حفظ کنیم باید لااقل در این محیط پارلمان به ما آزادی حرف و کلام بدهند افکار ما را ترور نکنند با حرفهای زشت و ناملایم و نا متناسب با موقعیت اشخاص آنها را مورد تخویف و اخافه قرار ندهند آقایان تا سال ۱۳۱۴ متجاوز از ۲۰ سال عزیزترین و ارزشدارترین عمر من صرف خدمت صادقانه به این کشور شده است در گیلان در کرمان مأموریت داشتم موقعی که بنده در ۱۳۰۸ استاندار گیلان بودم آقای دکتر جزایری آن وقت دکتر نشده بودند و رئیس مدرسهای بودند که گمان میکنم به یک تبسم من دو هزار معلق و جفتک میتوانستند بیندازند، گوش بدهید عرضم را تمام بکنم، بنده بعد از طی مراحل متعدد از قبیل استانداری گیلان کرمان اصفهان و وزارت و سه دوره وکالت بالاخره در ۱۳۱۴ بنده را توقیف کردند. در استان دارای اصفهان تصمیم گرفته بودم که کوهرنگ را به زایندهرود اتصال دهم. اقداماتی در این باب کردم که نمایندگان اصفهان شاهد عرایض بنده هستند و پرونده قطور غیرقابل انکاری هم در وزارت کشور و نقاط دیگر دارد. نقشه اصلاح و عمرانیم که منجر به عمران و آبادی قسمتی از کشور میگردید به بهانه این که الحاق کوهرنگ به زایندهرود موجب تقلیل آب کارون و اشکال در کشتیرانی عمال بیگانه در آن خواهد شد مرا گرفتار محسن مختاری کرد آقایان من بدون اینکه از جرم خودم مسبوق شوم ۴ ماه و ۱۷ روز در گوشه زندان دقیقه شماری میکردم و به فقدان عدالت تأسف میخوردم پس از این مدت مرا به شعبه سوم تأمینات بردند و گفتند فلانی شما باید یک جرمی را قبول کنید که مورد عفو قرار بگیرید. گمان میکنم یک نفر شاهد زنده عرایض من آقای ارسلان خلعتبری هستند که اینجا تشریف دارند بعد از آن که تمام تفحصات و تفتیشات زامه را در نقاط مأموریت من کرده بودند بعد از آنی که چهار ماه و ۱۷ روز من در زاویه زندان افتده بودم و به آسمان خدا از روزنه محبس مختاری نگاه میکردم به من گفتند شما باید یک جرمی را قبول کنید و این جرم را رئیس شعبه ۳ تأمینات نوشت و در مقابل من گذاشت گفت شما باید این جرم را قبول کنید. فراموش نکنید که در آن اوان کلمات و لغات معنای خود را داشتند یعنی وقتی میگفتند باید این کار را بکنید (باید) معنای (باید) داشت و کسی نمیتوانست از بایدی که بائو میگفتند متمرد شود ناگریز مینوتی که آقای رئیس شعبه ۳ تأمینات برای جرم یعنی تهیه جرمی برای من کرده بود مجبور بودم آن را استکتاب کنم و تقدیم رئیس شعبه سوم تأمینات بکنم و ضمناً مهارتی که به خرج دادم آن عرضهای را که به خط رئیس تأمینات بود در آستر کلاه خودم پنهان کردم مدعیالعموم دیوان کشور به استناد این عریضه کذایی بر علیه من اقامه دعوی کرد و بعد از این که آقای دکتر آقایان از طرف من وکیل شد روز دوم آمد که آقا ترتیب یک طور دیگری است شما باید محکوم بشوید من نمیتوانم از شما دفاع بکنم. این جناب آقای ارسلان خلعتبری حاضر شدند آمدند که از من دفاع کنند من وقتی اوضاع و احوال را سنجیدم وجدانم به من اجازه نداد یک جوانی را که از روی رأفت و مهربانی حاضر شده است وکالت مرا قبول کند من آتیه او را مثل حال امروزی خودم تیره و تار بکنم لهذا از ایشان تشکر کردم و گفتم دفاع خودم را خودم میکنم آقایان همه الحمدالله جوان هستید ولی اگر معمری اینجا باشد از دفاع آن روز من در آن محکمه مطلع و خبردار است و من موضوع را تکرار نمیکنم. خلاصه محکمه از من یک ژانوالژانی ساخت و یک کاغذ زردی به دست من از نقطهنظر تأمین آسایش خاطر اجنبی داد و از خدمت دولت هم تا ابد محروم کرد. محروم کردن من از خدمت دولت صرفاً روی سیاست و نظریات دولت اجنبی بود و من در ظرف مدت خدمتی که داشتم کارخانه گونیبافی که در گیلان تشکیل داده بودم گمان میکنم نمایندگان گیلان نمیتوانستند منکر این قضیه بشوند من از این کارخانه نه حق تأسیس گرفته بودم نه سهیم بودم نه شریک بودم. کرمان که رفتم اکثر آقایان یزدی اینجا تشریف دارند کارخانه اقبال یزد را من دایر کردم (صحیح است) یک نفر نمیتواند بگوید من که با خدمت با فکر با اندیشه با عشق به وطنپرستی و وظیفه این کارخانه ار تشکیل دادم در آنجا سهیم و شریک بودهام (امید سالار- من شاهدم) از کارخانههایی که در اصفهان دایر کردم هدف من این بود که در این مملکت صورت مملکت صناعتی را بگیرد استقلال اقتصادی داشته باشد چون هر مقدار به دایره صنایع اقتصادی ما افزوده شود از میزان نفوذ اقتصادی دیگران کاسته میگردد. اقداماتی حضرات رکند عدوات کردند و مرا انداختند به محبسی که از آن محبس خدا خواست زنده درآمدم به دلیل این که آن در مدخل داشت ولی مخرج نداشت من از ۱۴ خرداد ۱۳۱۴ به این طرف تقریباً در حدود ۲۰ سال مبارزه کردم کوشیدم دست تکدی و یا دست استرحام به دامن کسی دراز نکردم. من روی اعتماد به مرکز ثقل ارادهام مبارزه کردم که احقاق حق بشود در دوره ۱۶ از رضاییه من انتخاب شدم انجمن از من استعلام کرد و من قبولی نوشتم حاکم استعلام کرد قبولی نوشتن معذالک اوضاع و احوال را به هم زدند. انجمن را متفرق کردند اعتبارنامه را به یک کس دیگری دادند در دوره ۱۷ باز در این صدد برآمدم ولی در دوره ۱۷ صندوقهای دهان باز و زبان بسته را عوض کردند باز در دوره ۱۴۸ روی همت و محبت هموطنان خودم مردم تبری، من انتخاب شدم و آقایان هم روی محبت و روی عشق و علاقه و رعایت قانون عضویت مرا و همکاری مرا در مجلس شورای ملی پذیرفتند و جناب آقای دکتر جزایری هم به من رأی دادند. رأیی که جنای آقای دکتر جزایری به اتفاق سایر آقایان دادهاند تصدیق صلاحیت من بوده است (دکتر جزایری- بنده رأی ندادم آقا) پس من اگر جرمی گناهی معصیتی مرتکب شده بودم باید بعد از آن تاریخ تصویب این اعتبار نامه باشد (دکتر جزایری- همه آقایان شاهدند که من رأی ندادم) چون در جلسه گذشته نتوانستم با طرح مخالف قانون آقای دکتر جزایری موافقت نمایم برخلاف اصل اصالت اخلاق وجدان ایشان شروع به هتاکی و هرزه درایی مانند لوطیهای چالهمیدان درباره من کردند و نسبتهای ناروای دزدی و غیره به من دادند. آقای دکتر جزایری فشار محبس مختاری نتوانست مرا فرد آلوده و کلهداری به جامعه معرفی کند. آقای دکتر جزایری من به شما و امثال شما و حتی به دولت کنونی که مخالفش هستم اجازه میدهم که از روز ورودم به خدمت دولت افعال و اعمال مرا مورد بررسی مجدد قرار دهند تا سیهروی شود هر که در اوغس باشد (صحیح است) آقای دکتر جزایری من در پیشگاه نمایندگان محترم و جامعه کشور تعهد مینمایم هرگاه در نتیجه بررسیهای دقیق مجدد مسلم گردید که من هم مرتکب جنایت و جرمی شدهام از قانون مرور زمان استفاده نکنم آیا شما هم این شهامت و تقوی را در خود سراغ دارید؟ البته خیر، علت موافقت من با دولت سپهبد زاهدی فقط و فقط به مناسبت جانبازی او در ۲۸ مرداد ۳۲ بود و من تا زندهام نمیتوانم فداکاریهای او را در راه شاه و وطن فراموش کنم. آقای دکتر جزایری تیمسار سپهبد زاهدی به من ضررهای مالی سنگینی زد و من ۴ سال قبل از این زمینی که ورقه مالکیت داشتم و در خیابان گرگان واقع است خریدهام ۳۶ هزار تومان در اطراف آن دیوار ساختم آقای دکتر مصدق از اختیارات خودش استفاده کرد و این زمین را جزو اراضی موات قلمداد کرد و من به آقای قضایی مراجعه کردم گفتم زمینی که با دیوار محصور است زمینی که ورقه مالکیت دارد چگونه این با رأی جناب آقای دکتر مصدق یا عوامل ایشان گفتند فانی ما تحت فشار بودیم من این جا قید لاک کردم و این پلاک به شما کمک خواهد کرد زمان آقای سپهبد زاهدی من هرچه کردم به یک نحوی این کار ایشان خاتمه بدهند متأسفانه و بدبختانه بانک ساختمانی شروع به فروش این اراضی کرد اراضی به آن قیمتی که در قباله نوشته میشود به مردم فروخته نمیگردد چون ما میخواهیم جلوگیری از فساد بکنیم بدبختانه تشدید میکنیم فساد را به قیمتهایی میفروشند زمین متعلق به غیر را ولی ۴ تومان توی قباله مینویسند. من تقاضا کردم از سپهبد زاهدی آقا چون ۴ سال است من عرضحال دادهام و در شعبه ۸ قضیه مطرح است شما دستور بدهید این آقای رئیس بانک ساختمانی از فروش مال غیر منصرف گردد تا تکلیف این در عدلیه معلوم گردد بدبختانه حریف سپهبد زاهدی نشدم. این اراضی الان به دست بانک ساختمانی در معرض فروش است و حق منهم از بین میرود و من حرفی ندارم و اگر روی منافع شخصی من با او موافقت کرده بودم باید شدیدترین دشمن او شده باشم و من نبود.
نائب رئیس- جناب آقای افشار وقت شما تمام شد.
رضا افشار- بنده ۲۰ دقیقه دیگر وقت میخواهم.
نائب رئیس- بیست دیقیقه زیاد است آقایانی که با یک ربع اضافه صحبت کردن ایشان موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
پورسرتیپ- جنای آقای افشار مهندس الهی مرد شریفی است قانون را مصدق گذرانید.
رضا افشار- عرض کنم موضوع دیگری که خود آقایان میدانند ما یک شرکت هواپیمایی داریم این شرکت هواپیمایی یک روزی در این مملکت دایر شد که شورویها از تبریز به تهران و از تهران به مشهد مسافر میبردند ما خواستیم در آن موقع و برای همیشه استقلالجوی کشور خودمان را حفظ کرده باشیم یک عده مردم وطنپرست علاقمند به این مملکت تشریک مساعی کردند شرکتی تشکیل دادند که آن شرکت موسوم بشرکت سهامی هواپیمایی بود و این شرکت ده سال است وجود دارد و ضررهایی دیده، کوچکترین کمکی از طرف دولت برخلاف اصول و مقرراتی که سایر ملل نسبت به نظایر آن رعایت میکنند نشده است شرکت دیگری در اینجا دایر شده بنده مراجعه کردم به ایشان که آقا وجود دو شرکت هر دو شرکت را از بین میبرد. فرانسه یک مملکت ثروتمندی است، جمعیتی زیادی دارد، پول زیادی دارد بیش از یک شرکت ندارد، سوئد اینطور، نروژ اینطور، یا ممالکت دیگر اینطور، پایه ترقی و تعالی ما و میزان و مکنت ما به جایی نرسیده است که ما دو شرکت هواپیمایی رقیب یکدیگر داشته باشیم معذالک حریف سپهبد نشدم این ضرر دوم سپهبد به بنده بود و چون برخلاف جنابعالی نفعپرست نبودهام معهذا رویه خودم را تغییر ندادم نسبت به ایشان و تا زندهام اسم ایشان را مورد احترام و خدماتش را به شاه و کشور منبع تقدیر و تقدیس قرار خواهم داد (احسنت) اما شما چطور آقای دکتر جزایری؟ موافقت شما با دولت زاهدی از نقطهنظر تحمیل خرید کارخانه برق پنجاه هزار کیلو واتی از کمپانی وستینگهاوس بود و چون کمپانی الستوم برنده شناخته شد شما فوراً تغییر رویه دادید و سازش بعدی شما نیز با کابینه سابق روی موافق دولت یا خرید یک کارخانه ده هزار کیلو واتی از کارخانه وستینگهاوس بود (دکتر جزایری- بنده چه کاره بودم) عرض میکنم چه کاره بودید معذرت میخواهم برای تفریح دماغ آقایان یک حکایت عرض میکنم مردی یک خانه مختصری داشت و یک تختخواب شکسته و یک اطاق و یک گربهای شبها آن گربه را در بغل میکرد و از حرارت بدن او استفاده میکرد صبحی از خواب بیدار شد دید یک زن فوقالعاده زیبایی پهلوی او خوابیده است (دکتر جزایری- اهانت است به من من از ماده ۸۷ استفاده میکنم) تأمل کن، تعجب کرد با این زن در این خانه، در
این کلبه محقر در این حبص و بیص چند تا موش از سوراخ اطاق درآمدند و زن جست و موشها را گرفت مرد متعجب ماند که زن به این وجاهت و زیبایی چگونه موش خوری میکند گفت ببخشید من با این وجهات و طمأنینه و وقار گربه دیشبی هستم تغییر قیافه دادم که به مقصود خودم برسم. بعضیها رویهشان با دولت عیناً همین است آقای دکتر عزیزم شما هر چه به من تهمت بزنید خوشبختانه همرنگ شما نمیتوانم بشوم برای این که من در دوره زندگیم به تقوی بیش از همه اهمیت و ارزش قائل بودم. و باین جنگیات اهمیت نمیدهم آقای دکتر جزایری من در زندگی سیاسی و اجتماعیم هیچوقت تغییر قیافه ندادهام. مثلاً من در ضمن عضویت حزب ایران به حزب مزبور برای دخول به کابینه مرحوم رزمآرا خیانت نکردهام (دکتر جزایری- من از حزب ایران شش سال پیش جدا شده بودم)
نائب رئیس- جناب آقای افشار شایسته شما نیست که به همکاران خودتان این حرفها را بزنید استدعا میکنم یک قدری توجه بفرمایید (دکتر جزایری- استدعا میکنم بگذارید همه را بگویند) استدعا میکنم توجه بفرمایید، آقای دکتر اجازه بدهید آقا استدعا میکنم یک قدری توجه بفرمایید همه ما که اینجا نشستهایم برادریم و تا یک سال برای ملت باید خدمتگذاری بکنیم آقای افشار توجه بفرمایید، آقایان توجه بفرمایید عرض میکنم که ما تا یکسال دیگر باید برای ملت ایران خدمتگذاری بکنیم (صحیح است) شایسته نیست که به جان همدیگر بیفتیم (کاشانی- کدام خدمت؟) و از خدمتگذاری کوتاهی کنیم. آقایان باید غمض عین داشته باشند و گذشتهها را فرموش کنند و فقط کمر برای خدمت به ملت ایران ببندند.
افشار- بنده به احترام مقام ریاست و باحترام فرمایش ایشان از بقیه عرایضم صرفنظر میکنم (احسنت)
دکتر جزایری- استدعا میکنم بگذارید بفرمایند. آقایان والله صحیح نیست ما شش سال پیش از حزب ایران برای ائتلافش با حزب توده خارجش دهیم.
نائب رئیس- آقایان اگر میل ندارند مجلس اداره بشود که جلسه را تعطیل کنیم.
عبدالصاحب صفایی- تأیید فرمایشات مقام ریاست بود عرایض بنده
درخشش- یک قدری هم از مردم صحبت کنید. تکلیف مردم چه میشود؟
نائب رئیس- آقای دکتر بینا
دکتر بینا- تاکنون در مجلس هجدهم نه جزء اقلیت بودم و نه جزء اکثریت و به هیچ دسته و فراکسیون و جمعیتی بستگی ندارم دشمن منفیبافی و عوامفریبی هستم و جز خدمت خالصانه به ایران و شاهنشاه خود منظوری ندارم. (احسنت) منفردم و این روش را اتخاذ کردهام که مشاهدات خودم را بیپروا و بیغرض و بدون حب و بغض بیان کنم (احسنت) آقایان اگر ذرهبین برداریم و میان ۲۰ میلیون جمعیت ایران بگردیم و بخواهیم یک فرد پیدا کنیم که منزه باشد و مدبر باشد و مدمکرات باشد و به فکر مردم باشد و از فقر و پریشانی و بیچارگی و بدبختی مردم این مملکت متأثر باشد و رنج ببرد به خدا کسی بهتر از اعلیحضرت همایونی که افتخرا میهن ماست پیدا نمیشود (صحیح است- صحیح است) (کاشانی- و به کسی هم کار ندارند) موفق میشوند و یا شکست میخورند چیزی که باقی میماند و پایه و اساس استقلال و صیانت مملکن ماست همان مقام شامخ سلطنت است (صحیح است) که باید دور از سرو صداها و حب و بغضها کشمکشهای سیاسی باشد. تمام دولتها دولت اعلیحضرت شاهنشاهی است و چون سر رستی شامخ تمام دستگاههای مملکتی را به عهده دارند و باید داشته باشند همواره و در همه جا بفکر رفاه مردم و مبارزه با فساد و اصلاح وضع مملکت میباشند منتها دولتی قادر است منویات ملوکانه را انجام میدهد دولتی موفق نمیشود و روی عدم موفقیت میرود تمام ملت ایران میداند که برنامه اعلیحضرت همانی مبارزه با فساد است و مادامیکه دولتی با طریق صحیح و اصولی با این برنامه عمل میکند مورد تأیید مجلسین و قاطبه مردم ایران است ولی مادام که دولتها از کار خود نتیجهای نگرفتهاند اقدامات ناروای خود را نباید به حساب مقامات بالاتر بگذرند (صحیح است) و خوب و بد دولتها به خصوص عملیات وزرا نباید به حساب شخص اول مملکت درآید (صحیح است) به شهادت تمام همکاران محترم مجلس شورای ملی کسی بیش از بنده از پشت همین تریبون راجع به اصلاح وضع ادارات و تشکیلات مملکتی و مبارزه با فساد صحبت نکرده است مقدمهای که بنده در دفاع از قرار داد ایران و شوروی راجع به اوضاع داخلی مملکت بیان کردم سختترین و شدیدترین تنقید از اوضاع داخلی مملکت بود- آقایان اکنون دولتی به ریاست شخصی مانند جناب آقای علاء تشکیل شده بنده به عنوان یک فرد آذربایجانی ناچارم به عرض برسانم وقتی ایشان در مجمع ملل متحد سمت نمایندگی دولت ایران را داشته و در موضوع آذربایجان اقداماتی میکردند معاون نخستوزیر وقت (یک نفر از نمایندگان- که بود؟) شاهزاده بود. که مدتهاست از ایران فرار کرده گفته به معظم له اطلاع داد که در موضوع آذربایجان این همه شدت عمل به خرج ندهید ایشان جواب دادند من کار خودم را میکنم اگر صلاح نمیدانید از کار برکنارم سازید. بنابر این چنین رئیسالوزرایی که حسن شهرت دارد و سرلوحه برنامه خود را مبارزه با فساد قرار داده است برنامهای که تمام اصلاحطلبان مملکن تشنه اجرای آن میباشند و گمان هم نمیکنم کسی مخالف این برنامه باشد و ایمان دارم آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی دست به دست هم داده و پیشرفت چنین برنامههایی را وجهه همت خود قرار خواهند داد بنابراین بحث من و تذکرات من راجع به طرز اجرای این برنامه بسیار مهم و اساسی است که مبادا در طرز اجرای آن اشتباهی رخ دهد. برای این که دولتها در کارهای خود موفق شوند بنده عقیده دارم و بارها عقیده خود را در پیش مقامات مؤثر بیان کردهام که نماینده نباید در کارهای اجرایی مملکتی مداخل کند. برای مثال عرض میکنم یک نفر نماینده نباید برای استخدام و یا نقل و انتقال کارمندی اعمال نفوذ کند صحیح نیست؟ (صحیح است) این اصل را بنده چه در تهران و چه در آذربایجان و به شهادت نمایندگان محترم آذربایجان و به خصوص نمایندگان تبریز محترم شمردهام زیرا عقیده دارم وکیل فقط باید موقعی دخالت کند که از خرابی وضع ناراضی باشد و به دولت تذکر دهد و با یک مأمور ناصالح و خاطی را با مدرک و دلیل معرفی کند و برکناری وی را از مسئولین امر بخواهد چنآن که کردم و خواستم ولی نشد.
آقایان سابقاً تصفیهای در مملکن شروع شد و بند الف و ب و ج و ت درست کردند ولی نظر به این که برنامه و نقشه صحیحی نداشتند مطلب لوث شد و موضوع بدین مهمی به نتیجه نرسید زیرا یک نفر ثبات و آفتابهدزد را با یک نفر وزیر در یک بند قرار داده بودند و چون در تشخیص و تعیین بندها و اشخاص حب و بغض و غرض شخصی به خرج رفته بود به جایی نرسیده و عدهایی از اشخاص پاک و منزه هم لطمه خوردند. خواستند این تصفیه را به نام مقام مؤثر مملکت انجام دهند و شاید هم در نظر داشتند تمام اشخاصی را که مشمول تصفیه میشوند ناراضی کنند. اکنون نیز آقایان باید از گذشته پند بگیرند و بدانند که تصفیه راه دارد و قبل از تصفیه اول باید تشکیلات ادارات وزارتخانهها را بدهند و تعداد کارمند لازم را با احتیاجات تشکیلات تشخیص بدهند و کارمندان را با در نظر گرفتن کادر تشکیلات و تشخیص و نوع شغل طبقهبندی کنند یعنی کادر حسابداری و منشی و مترجم و ثبات و ضباط و ماشیننویس و غیره را معین و مشخص سازند سپس پرونده این کارمندان را مطالعه کنند و برای هر مزیتی نمرهای قائل شوند مثلاً برای مدت سنوات خدمت یک نمره برای دیپلم و تحصیلات یک نمره برای حسن خدمت و لیاقت و درستی و امانت یک نمره بدهند و این کارمندان را در نوع تخصص خود با نمراتی که دادهاند طبقهبندی کنند آن وقت برای آن که اسم اشخاص را در نظر بگیرند مطابق احتیاجات کادر تشکیلاتی مصوب از روی آن صورت به ترتیب تقدم و بالا بودن نمرات کارمندان را انتخاب کنند و حقوق کارمندانی را که اضافه بر تشکیلات زاید میباشند پرداخت نمایند و آنآن را که خاطی و نالایق تشخیص داده میشوند باید به کلی از خدمات دولتی بر کنار نمایند. دولت باید با سرعت این عمل را انجام دهد و این نکات را که تذکر داده شد توجه داشته باشد تا افرادی که به عنوان فساد از کار برکنار میگردند شناخته شود تا فردا در دستگاه دیگری با عنوان دیگری در پست حساستری گمارده نشوند.
آقایان دولت مصمم به انجام اصلاحات است این اصلاحات هر چه زودتر باید انجام شود ولی سیاستی که در مورد تصفیه گذشته اعمال شد این باز نباید تکرار شود و روی اغراض شخصی نباید با مردم حساب خورده پاک کنند. تمام این نقل و انتقالات باید به دست اشخاصی انجام یابد که مطلقاً نظر شخصی نداشته باشند (صحیح است) و وقتی هم یک نفر را از کار برکنار میکنند باید مسئولیت امور را به خود متوجه سازند نه این که به نام شاه مملکت شاهنشاه محبوبی که این همه زحمت میکشد و رنج میبرد و متحمل ناملایمات میشود یک مشت ناراضی درست کنند. (صحیح است- صحیح است)
آقایان وزرا تصفیهکنندگان وزارتخانهها نباید تماماً از کارمندان همان وزارتخانه باشند زیرا آنان دارای حب و بغض شخصی هستند (صحیح است) و در محیطی که کار میکنند تحت تأثیر رفاقت و دوستی و آشنایی قرار میگیرند. در وزارت دارایی ۲۵۰ نفر کارمند از پایه ۵ به پایین را به نام تصفیه از کار برکنار کردهاند بنده حتم دارم میان این اشخاص کارمندان پاک و دستکاری هستند که امروز بدنام شدهاند بنده میپرسم آیا در میان کارمندان بالاتر از رتبه پنج نادرست وجود نداشت و تصفیه باید شامل حال کارمندان جزء و بیچاره شود (صدقی- شما معلوم میشود اهل این مملکت نیستید) آقای رضایی چنآن که اظهار میداشتید اگر جنابعالی اطلاع پیدا نکرده بودید و اقدام نمیکردید آن کارمند صالح و درستکار و بیچاره که جزء لیست سیاه رفته بود به عنوان تصفیه از کار برکنار نمیشد؟ در انتصابات وزارت پست و تلگراف و فرهنگ نیز اشتباهاتی رخ داده این اشتباهات نباید
تکرار شود (صحیح است) آقایان قبل از اقدام باید رسیدگی و دقت کامل نمایند تا حقی از کسی زایل نگردد (نراقی- این هنوز از نتایج سحر است) جناب آقای وزیر کشور جملهای از پشت تریبون مجلس بیان کردند و اظهار داشتند نباید اجازه داد کسی که ادعا میکند فلان روز در فلان قضیه خدمتی انجام داده سربار مالیه مملکت گردد و به این عنوان باج بخواهد و عرصه را به مردم تنگ کند همین اظهار آقای وزیر کشور مردم مملکت را امیدوار ساخت (صحیح است) و بیانات ایشان حتی در آذربایجان ورد زبان مردم شده بود. (احسنت)
آقایان باید دقت کامل شود که خدای نکرده یک فرد درستکار بیخود هدف اغراض شخصی واقع نگردد مأمور خوب وزیر خوب، استاندارد خوب خودش کار خودش را انجام میدهد (درخشش- و خودش هم باید تصفیه شود) و باید این قدر تهور باشد و شهامت داشته باشد که مسئولیت کار خود را خود به گردن بگیرد و آن را قبول کند و به آن مؤمن باشد. (کاشانی- قبول هم نکنند گردنش میگذارند)
قبل از حرکت جناب آقای گلشائیان به آذربایجان بنده به ایشان زیاد خوش بین نبودم باز هم به شاهدت نمایندگان محترم تبریز حتی با ایشان مخالف هم بودم ولی نمایندگان محترم خراسان و شیراز اظهار داشتند تأمل کن پس از یکی دو ماه که از مأموریت ایشان گذشت درباره ایشان قضاوت کن (صحیح است) بنده هتفه قبل در تبریز بودم و از نزدیک کارهای استاندار آذربایجان را مشاهده نمودم آقایان باور بفرمایید با نداشتن وسایل و فقر و پریشانی کلیه طبقات آذربایجان از غنی و فقیر زارع و کارگر کاسب و تاجر از طرز کار و رفتار این استاندار راضی بودند و تمجید میکردند (صارمی- انشاءالله که اشتباه نکنند) بنده این نکته را بیان کردم زیرا عقیده دارم خوب و بد را باید گفت و خدمات اشخاص را نشان داد و در کارهای مملکتی حب و بغض را کنار گذاشت. (صحیح است)
نائب رئیس- جناب آقای دکتر بینا وقت شما تمام شد (دکتر بینا- دو سه دقیقه دیگر وقت میخواهم) پس تأمل بفرمایید تا عده برای رإ کافی شود همین دو دقیقههاست که وقت مملکت را میگیرد (پس از چند لحظه عده کافی شد) آقایانی که با چهار دقیقه وقت اضافی آقای دکتر بینا موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.
دکتر بینا- استاندار یک استان نمایندهاش خص اول مملکت است این شخص از صبح تا غروب آنی بیکار نیست یا به ادارات سرکشی میکند و یا به شهرستانهای تابعه مسافرت میکند و در هر مسافرت اشخاص خاطی و نادرست را به سختی تنبیه و مجازات میکند چون بگرده خود ایمان دارد مسئولیت کار را خودش قبول میکند. آقایان باید در کارها شهامت داشته باشند و خود را مسئول نیک و بدکار خود بدانند و اگر کاری را درست انجام دادید و صدها نفر بدکار را هم بیکار کردید هیچوقت مورد اعتراض واقع نخواهید شد ولی خدای نکرده اگر در این جریانات کمترین نظر شخصی و یا قوم و خویشی و یا توصیه به کار رود بدانید که بزرگترین خطاها را مرتکب شده و خیانتی کردهاید که بخشودنی نیست (احسنت، احسنت)
نائب رئیس- نفر سوم آقای صدقی هستند که نوبه خودشان را به آقای دکتر جزایری دادهاند. بفرمایید.
دکتر جزایری- بنده به همکاران عزیز و محترم اطمینان میدهم که عرایضم را خیلی مختصر بکنم و خیلی هم با خونسردی حرف بزنم و هیچ هم نگرانی از بیمهریهای جناب آقای رضا افشار ندارم. بنده آنچه از دوستان و رفقای ایشان شنیده بودم و فکر میکردم که ایشان در یک مطلب اساسی یعنی مالکیت ارضی موات و بایر اطلاعاتی دارند و قوانین را مطالعه فرمودهاند و انتظار داشتم چون این یک مطلب حقوقی و اساسی است و در تمام قوانین مدنی کشورهای مختلف از آن ذکر شده و بحث شده و طرز مالکیتش معین شده و در قانون مدنی ما هم پیروی از قانون شرع اسلام و فقه اسلام و قرآن که آوردهام و میخوانم مطلب روشن و واضح است و به علاوه در قانون اساسی ایران هم راجع به این موضوع ذکری شده است در مالکیت مطلب را به یک صورت علمی بیان بفرمایند که منهم از اطلاعات و معلومات ایشان استفاده کرده باشم و باور بفرمایید که وقتی دیدم ایشان میخواهند صحبت کنند مخصوصاً با عجله آمدن بیانات ایشان را استماع بکنم چون خود آقایان بهتر اصطلاع دارند که راجع به یک موضعات علمیاساسی در پارلمانهای ممالک مترقی اساساً یک بحثی شروع میشود و چندین روز وقت آقایان نمایندگان را میگرید و کسی اظهار نظر میکند و بعد یک رویهای تعیین میکنند و آن رویه اساس عمل در مملکت میشود و اگر خاطر آقایان باشد چند روز قبل آقای دکتر امینی در بیاناتی که میفرمودند اظهار کردند که خوب است راجع به کسر بودجه که بنده گاهی اظهار نظر کردهام و رفقای بنده همه بهتر از من میفهمند یک روزی در پالمان ایران این بحث بشود و تکلیف معلوم بشود موضوع حیازت و تملک معلوم بشود موضوع حیازت و تملک اراضی موات هم یکی از آن موضوعات علمیاست و بنده انتظار داشتم که ایشان هم بحث علمی بفرمایند و از ایشان هم استدعا میکنم که یک روز دیگر یک بحث علمیبفرمایند که بنده استفاده بکنم و نظر خودم را عرض بکنم امروز و دیروز من تمام چیزهایی که به عقل ناقصم میرسید جمع کرده بودم که بیایم چون این جا مذاکره شد که این خلاف قانون اساسی است گفتم بیاییم اینجا بحث بکنیم چون شاید من در اشتباه باشم آقایان من را از اشتباه در بیاورند و اگر خدای نکرده آقایان در اشتباه هستند آقایان از اشتباه بیرون بیایند ولی متأسفانه بحث را بردند روی موضوعات خصوصی و بنده هیچ چیز آن را جواب نمیدهم. من مدیر مدرسه بودم الفقر فخری را جدم گفته است. من سی سال مستخدم دولت بودهام و در موقعیتهایی بودهام که میتوانستم ثروت داشته باشم و امروز یک خانه سیصد متری دارم که امسال زمستان هم سقف سالنش پایین آمد ولی من به پیروی از فرموده جدم میگویم الفقر فخری. غنا آن چیزی است که انسان بتواند ثروت را در دسترسش ببیند و در دسترسش باید و برندارد آن ثروت واقعی است که غنای واقعی است این یک مطلب، اما دو تا حرف فرمودند که ناچارم این موضوع را از ماده ۸۷ استفاده بکنم و رفع سوءتفاهم بکنم فرمودند که علت مخالفت من اولاً صحبت از مخالفت و موافقت با آقای سپهبد زاهدی نبود بنده خیلی متأسفم که یک مردی رفته و حالا میآییم در اطرافش صحبت میکنیم، من میدانم که سپهبد زاهدی یک رفقایی در مجلس دارد که حق دارند از او دفاع بکنند و من نمیخواهم بحثی بکنم از سپهبد زاهدی وکلای شرافتمند مجلس در شب آخری که آقای سپهبد زاهدی دعوت کرده بود از این آقایان سی چهل نفرشان بودند و بیست نفر سناتور هم بودند. من آن شب نظر خودم را به ایشان عرض کردم به ایشان عرض کردم شما دو صفت دارید یکیش فوقالعاده خوب است، آن قدرت است و نظامی بودن و پشتکار داشتن است که پشتکار دارید و میتوانید کار بکنید و یک صفت خوب دیگر هم دارید و آن رفاقتبازی است که خوب است ولی به شرط این که رفقای بد سوءاستفاده نکنند و تمام شد آقایان هم آن شب بودند که من این عرایضم را کردم بعد از آن شب هم ایشان را ندیدم. توی این مملکت خواستند یک کارخانه برق بخرند من نمیدانم چرا پای مرا به میان کشیدید؟ من برق خواستم به فروشم من شریکم؟ من تجارت داردم؟ من شرکت نامه دارم؟ من با محمدرضای خرازی چهل سال است رفقیم (خرازی- صحیح است) یک مطلی اینجا بحث شد مهندسین آمدند بحث کردند من چه میدانم کارخانه وستینگهاوس خوب است یا کارخانه آلستوم به من چه مربوط است متأسفانه همان رفقا که دیدند من این صحبت را کردم رفتند به سپهبد زاهدی گفتند که میدانی جزایری چرا با تو مخالف است؟ برای این که علاقه دارد کارخانه برق از وستینگهاوس خریده شود (یک نفر از نمایندگان- شما چه علاقه داشتید؟) چه میدانم این مطلب را آقای سپهبد زاهدی بدو نفر فرمودهاند توجه بفرمایید یکی به این آقای ارسلان خلعتبری شرافتمند و دیگری به آقای نیکپور که دکتر جزایری چون علاقه دارد به وستینگهاوس به این جهت با من مخالف است من دلم میخواست این مطلب اینجا گفته شود که یک شوخی با ایشان بکنم بگویم شنیدهام که حضرتعالی قرض دارید من تمام سهامی خودم را با خانواده وستینگهاوس و پدر وستینگهاوس و بچه وستینگهاوس بخشیدم به هر که میخواهد آن وقت میخواستم به ایشان ببخشم حالا هم اگر آقای افشار اجازه بدهند به ایشان میبخشم کارخانه وستیگهاوس به بنده چه ارتباطی دارد و یک مطلب دیگری فرمودند که خیلی بیلطفی کردند و آن این بود که تو عضو حزب ایران بودهای و رفتهای توی کابینه رزمآرا در صورتی که همه میدانند من و این آقای ارسلان خلتعتبری و دکتر افشار و دکتر حسینی و عدهای از رفقا تا آن موقعی بودیم که پیشهوری قیام کرد و در حزب ایرام ما با ائتلاف با حزب توده مخالفت کردیم (صحیح است) همهتان شاهدید آقایان و آن وقت اگر آقای قوامالسطنه نیامده بودند سروکار و دو سه نفر از تودهایها نرفته بودند در کابینهشان ما در حزب ایران را بسته بودیم و آقای پیراسته هم تشریف داشتند شاهدند بنابراین من چند سال پیش از حزب ایران آمدم بیرون و با رزمآرا خدا را شاهد میگیریم من خیلی کم سابقیه داشتم یک روز ایشان بنده را دعوت فرمودند گفتند که من برای وزارت فرهنگ لیستهایی خواستهام نمره یکش تو هستی و نمره دومش همین آقای دکتر مهران اگر تو حاضری با ما همکاری کنی بیا خودتان هم شاهدید من گفتم همکاران من کی هستند؟ اسم بردند از تقی نصر و دکتر آزموده و دیگران گفتم میآیم و در کابینه شرکت میکنم موقعی که از مصر برگشتم دیدم به نظر من و سلیقه من دفاع از قرارداد گس گلشائیان موقعی که خود انگلیسها دفاع نمیکردند از این قرار داد و نمیخواستند خود مرحوم رزمآرا پنجاه، پنجاه را گرفته بود آمدیم و این جا یک چیزی گفتم و رفتم این دیگر گناه است که من با رزمآرا همکاری کردم؟ (بعضی از نمایندگان- خیر) خدا شاهد است که پیشهوری آمده بود تاکستان و من توی باربری بودم تودهایها میخواستند سر مرا ببرند من آن روز میگفتم با ائتلاف با حزب توده و پیشهوری مخالفم و علم طغیان
را من برافراشته نمودم آقایان من چون پابند بزندگی مادی نیستم و میدانم که یک روزی باید بمیرم چه بهتر که روی این حرفها من بمیرم پشت تریبون جواب میدهم فرمودند که با مشت دندانت را خورد میکنم آقایان نصف دندانهای من ریخته است بگذارید بقیهاش را هم ایشان بریزند شاید دندان نو بگذارم (بعضی از نمایندگان- صرفنظر بفرمایید) بله میگذریم عرض کنم خدا رحمت کند مرحوم رضا شاه را تخطئه کردن اعمال آن مرحوم صحیح نیست من میدانم که زمان رضا شاه یک کارهای خدای نکرده بدی هم یک عده از اشخاص میکردند اما تخطئه کردن رضا شاه خیانت به این مملکت است (صحیح است) برای این که هر چه ما داریم از رضا شاه داریم (صحیح است) من هم مدیون رضا شاه هستم برای این که من همان طوری که گفتم اگر مرحوم رضا شاه با آن بساط مرا به اروپا نمیفرستاد بنده نمیتوانستم دکتر بشوم در حقوق و بیایم اینجا عرایض زیاد و کمیخدمت آقایان بکنم بنابراین من مدیون او هستم او را تخطئه نمیکنم و معتقدم که او مردم را خوب میشناخت و اگر ما بیاییم بگوییم که احکام زمان رضا شاه به علت سیاست خارجی بود و رضا شاه مأمور بود که توی محکمه به قاضی دستور بدهد که کسی را محکوم بکنند اگر آقایان تصدیق میکنند این مطلب را من دیگر عرضی ندارم (صدقی- اصلاً چرا شما توی مجلس آمدید؟) راجع به رأی دادن من هم آقایان خودتان میدانید که من به ایشان رأی ندادم حالا ایشان میگویند رأی دادهای ولی چون آقایان میدانند من دیگر عرضی ندارم (کریمی- راجع به زمینها بفرمایید) الان عرض میکنم متأسفانه روزه هستم آب هم نمیتوانم بخورم دهانم خشک شده است خیلی جوش زدم بنده عرض میکنم آقایان شاهدند بهترین شاهد من همکاران عزیز من هستند که من از روزی که در مجلس افتخار خدمتگذاری پیدا کردهام و قسم به قرآن مجید یعنی کتاب آسمانی خوردهام که آنچه که به نظرم میرسد از نظر خدمتگذاری به خلق و مملکت و شاه و اجتماع ایرانی بیان کردهام اگر چه بعضی مطالب به زعم بعضی از رفقا خوشآیند نبوده است و ممکن است که دراین مطالب و عرایض من که منجمله موضوع بحرین بوده است و راجع به کشاورزی و صدی بیست کشاورزان بوده است راجع به مالیات بوده است راجع به بودجه بوده است ممکن است واقعاً بعضی از بهترین دوستان من از من گله داشتند باشند ولی آقایان من را مقصر ندانید برای این که من معتقدم در این مملکت اگر اصلاحاتی به دست خودتان که علاقهای به این مملکت دارید علاقهای به این آب و خاک دارید علاقه به شاه دارید علاقه به تاریخ و سنن دارید اگر این اصلاحات به دست خودتان نشود باور بفرمایید دشمنان شما، دشمنان مملکت، دشمنان دین و آئین سوءاستفاده میکنند و به این مردم بیچاره که خودتان میدانید یک دستهشان چقدر در زحمت هستند میگویند که این آقایان و امثال این آقایان از بالا تا پایین گرفته هیچ کاری برای شما نمیکنند حکومت ما و حکومت کمونیستهاست که باید بیاید این مملکت را خدای نکرده اصلاح بکند آقایان اگر من اینجا عرایضی را خدمت شما میکنم و یک قدری هم بهتان ناگوار و بد میآید و یک قدری ناراحت میشوید مرا ببخشید آقا من وظیفه دارم این عرایض را بکنم اما موضوع حیازت اراضی موات در مملکت به صورتی درآمده که خودتان میدانید این اصلاً غیر قابل تصور است من یک مثال کوچکی برای شما میزنم آن چیزی که مرا مخصوصاً تحریک در این کار کرد یکی این است آقایان تشریف ببرند در کیلومتر ۱۳ راه کرج یک معنوی نامی برادر عبدالله معنوی داودیه را خورده در چند سال قبل یک ملکی خریده شانزده هزار تومان تا کوه به علت فساد دستگاه ثبت اسناد همه ار به ثبت داده به اسم خودش من عرضی ندارم این سال قبل خدا را شاهد میگیرم این اراضی را فروش میگیرد متری ۴ قران و پنج شاهی امسال میگوید هشت تومان آقایان همچو چیزی میشود که سنگ و کلوخ متری ۸ تومان توی این مملکت باشد و کسی نتواند خانه برای خودش درست کند؟ من یک آماری برایتان آوردهام من زحمت میکشم من مطالعه میکنم من هر دفعه که این مجله بانک ملی منتشر میشود میخوانم برایتان یک آمار میدهم ببنید در این مجله نشان داده است زندگی ما تا آخر آذر به ۱۱۷۶ نسبت به ۱۰۰ سیده چهل در صدش مال قیمت نشیمن و زمین است (صحیح است) ملاحظه میکنید این شاخص هزینه زندگی است این آخرین مجله بانک ملی است نوشته است آذر شاخص هزینه زندگی نسبت به صد شده ۱۱۷۶ قیمت نشیمن ۲۴۳۰ یعنی چهل و پنج درصد پنجاه درصد اضافه قیمت زندگی ما نشیمن است در صورتی که گوناگونش ۱۰۲۸ است یعنی از هزار و صد و فلان پایینتر است سوخت روشناییش ۳. ۷ است پوشاکش ۹۸۰ است خوراکش ۱۰۹۵ یکدفعه قیمت نشیمن ۳۴۳۰ شده که بالنتیجه حد متوسطش ۱۱۷۶ شده است عرض کنم شاخص بهای عمده فروشی در بازار تهران ۱۰ تا ستون دارد ستون مصالح ساختمانی در ماه آذر ۷۶۴ است یک خانه تشکیل میشود و از مصالح ساختمانی کارگر و زمین ملاحظه بفرمایید ۷۶۴ نسبت ۱۱۶۰ چهار صد تا هم کمتر است همین چهار صدتا را باز به قیمت زمین باید اضافه کنید یعنی در حدود دویست و هشت تا سی برابر قیمت زمین شده است آقایان نمیشود کنار خیابان شاهرضا زمین متری هفتصد تومان خرید کنار خیابان سعدی متری ده هزار تومان در تمام دنیا آقایان این گرفتاری بوده در تمام دنیا موقعی که یک شهری خواسته بزرگ شود رفقای عزیز خودمان همه جا رفتهاند از من اطلاعاتشان بیشتر است همه جا را دیدهاند در آن جاها اول میآیند زمینها را محصور میکنند دست میگذارند رویش این عرایض را بنده میکنم بعد هر نظری دارید با نظر علمی بیایید به من جواب بدهید این اولاً آمار اقتصادی است پس هر کدام از آقایان این آمار را بخوانند یک چیزیشان میشود که یا شوید راجع به زمین یک چیزی بگویید از این گذشته این مطلب را میگذارم کنار و وارد اصل مطلب میشوم آقایان میدانند که قانون مدنی ایران از فقه اسلامیسرچشمه گرفته است فقه اسلامی هم از قرآن سرچشمه گرفته آقایان میدانند که بیش ما شیعهها غیر از قرآن، اجماع و اخبار و سنت هم هست ولی در آیات قرآن که دیگر هیچیک از فرق اسلامیاختلاف ندارند من این آیه اول سوره انفال را برایتان میخوانم ترجمه و تفسیرش هم مال آقای میرزا مهدی قمشهای است که یکی از فضلاست بنده میخوانم هر چه خودتان قضاوت کردید بنده عرضی ندارم. «یسئولنک عن الانفال قل الانفالالله و الرسول فاتقوالله و اصلحوا ذات بینکم» مفسرین انفال را پنج چیز نوشته یکیش هم اراضی موات است خودش نوشته اراضی بایر و این هم به اصطلاح تمام فقها درش متفقند این مطلب در احکام اسلامیهم هست و در قانون مدنی ما هم این مطلب ذکر شده اجازه بفرمایید مال قانون مدنی را هم برایتان میخوانم در ماده ۳۰ اجازه بفرمایید این ماده را اول بخوانم برایتان ماده ۲۷ است: «اموالی که ملک اشخاص نمیباشد و افراد مردم میتوانند آنها را مطابق مقررات مندرجه در این قانون و قوانین مخصوصه به هر یک از اقسام مختلفه تملک کرده و یا از آنها استفاده کنند مباحات نامیده میشود» یعنی اراضی موات یعنی زمینهایی که معطل افتاده و آبادی و گشت و زرع در آنها نباشد این مباحات و مباحه ماده ۱۴۱ نوشته است: «مراد از احیای زمین این است که اراضی به واسطه عملیاتی که در عرف آباد کردن محسوب است از قبیل زراعت درختکاری، بنا ساختن و غیره قابل استفاده بشود» (اعظم زنگنه- دیوار کشیدن بنا نیست؟) دیگر روشنتر از این نمیشود که هر کس زمینی را تصرف کرد و آباد کرد ملک اوست.
نائب رئیس- جناب آقای دکتر جزایری وقت شما تمام شد.
دکتر جزایری- استدعا میکنم یک ربع به بنده اضافه وقت بدهید بلکه هم زودتر تمام شد.
نائب رئیس- آقایانی که با یک ربع صحبت آقای دکتر جزایری موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد.
صفایی- آقای دکتر جزایری آیا دولت نائب امام زمان است مهندس الهی نائب امام زمان است؟ اگر دولت نائب امام زمان است بنده عرضی ندارم، اگر نسبت اختیارش با نائب امام است.
دکتر جزایری- باید آباد کنند اگر آباد کردند مال خودشان است برای مملکت باید آبادش کنند استدعا میکنم آقا روزهاید بنده هم روزه هستم آقای برومند هم استدعا میکنم چون در این مورد مطالعات زیاد دارند توجه بفرمایند (قناتآبادی- آقای برومند تار است فقط سرش نمیشود) خیلی خوب میشود بسیار مرد واردی است بنابراین ملاحظه میفرمایید که تحیر و سنگچین و دیوارکشی موجب مالکیت نمیشود باید آباد کرد ملاحظه بفرمایید این مطلب بسیار روشن است مثلاً یک کارخانهای میخواهند وارد کنند و نصب کنند با یک سدی میخواهند بسازند ده میلیون متر زمین بگیرد و بگوید این ملک من است همچو چیزی نمیشود این غیرممکن است. یکی دو تا مواد قانون اساسی را آقای افشار خواندند خیلی متشکرم اجازه بفرمایید بنده آن مواد و چند ماده دیگر را بخوانم اصل او متمم قانون اساسی «اصل اول- مذهب رسمی ایران اسلام و طریقه حقه جعفریه اثنی عشریه است باید پادشاه ایران دارا و مروج این مذهب باشد» اصل دوم- «مجلس مقدس شورای ملی که به توجه و تأیید حضرت امام عصر عجلالله فرجه و بذل مرحمت اعلیحضرت شاهنشاه اسلام خلدالله سلطانه و مراقبت حجج اسلامیه کثرالله امثالهم و عامه ملت ایران تأسیس شده است باید در هیچ عصری از اعصار مواد قانونیه آن مخالفتی با قواعد مقدسه اسلام و قوانین موضوع حضرت خیرالانام صلی الله علیه و آله و سلم نداشته باشد» پس مسلم شد که قانون اساسی ایران و سایر قوانین ما متکی به قوانین اسلام استاین هم که در این ماده ذکر شده است ملاحظه بفرمایید در این دو تا ماده ذکر شده بنده اینجا یاداشت کردهام اصل ۱۵ متمم قانون اساسی «هیچ ملکی را از تصرف صاحب مملک نمیتوان بیرون کرد مگر با مجوز شرعی و آن نیز پس از تعیین و تأدیه قیمت عادله است» اصل ۱۶ «ضبط املاک و اموال مردم به عنوان مجازات و سیاست ممنوع است مگر به حکم قانون» اصل ۱۷ سلب تسلط مالکین و متصرفین از املاک و اموال متصرفه ایشان به هر عنوان که باشد ممنوع است مگر به حکم قانون» ملاحظه بفرمایید که هیچ در قانون اساسی نمینویسد که مبنای مالکیت ثبت اسناد و تثبیت املاک است بنده نمیخواهم ثبت اسناد و ثبت املاک را متزلزل کرده باشم ولی اینکه میفرمایید برخلاف قانون اساسی است اصولاً برخلاف قانون اساسی نیست برای این که قانون اساسی مگر به حکم قانون را استثنا کرده در قوانین اسلامی و
قانون مدنی ایران هم که از قوانین اسلام سرچشمه میگیرد اساس تملک اراضی باید آباد کردن و عمران کردن باشد هیچ کس منکر نیست توجه بفرمایید مثلاً جناب آقای صفاری خانهای دارید که تقاضای ثبت کردهاید و قباله مالیت هم ندارید این مشمول قانون اساسی نمیشود حق ندارند شما را از توی خانه بیرون بکنند اما اگر بنده خدای نکرده رفته باشم زمینهایی را که مال من نیست و به طوری که آقای صفایی میفرمایند مال خداست و مال رسول خداست تصرف کنم و فردا هم برم با مأمورین ثبت اسناد بسازم یک سندی بگیریم این را نمیشود مالک شناخت البته نمیشود ثبت اسناد را متزلزل کرد ما که حرفی نداریم مالکیت محترم است اما ار کسی کلاهگیس را بردارد چه میشود؟ بنده طرفدار حق مالکیت هستم اما میگویم فلان گلیمی یا فلان مسلمانی که بعد از ۴ ساعت بعد از طرح من برایش ۵ میلیون متر سند مالکیت صادر یشود این واقعاً مالک آن زمین است؟ من صورت میآورم اگر یک روزی صحبت شد و وضع طوری بود که لازم دیدم صورت میآورم بعضی از نمایندگان- اسم ببرید آقا چار اسم نمیبرید.
دکتر جزایری- آقای مشایخی جنابعالی بعد از قضیهای که من طرح دادم دو روز بعد ۵ میلیون متر سند مالکیت زمین خودتان و شرکایتان را صادر نکردید؟ (مشایخی- دورغ است، دورغ است ماده ۸۷) فرمودند اسم ببرم عرض کردم قربان یک دستهای رفتنهاند به نام متصرف یک تکه زمین خریدهاند توی کوه از گلاگیها یا نمیدانم دو سه تا تکه زمین خریدهاند و رفتهاند با ثبت اسنادیها ساختهاند حد را گذاشتهاند تا پای کوه و چندین میلیون متر به ثبت رسانیدهاند شما آقای بوشهری که پسر حاج معین هستید و چند تا برادر هستید که کار میکنید این چند ساله چه دارید؟ سلیمان معنیو گلیمیکه صد میلیون تومان زمین فروش کرده یکشاهی هم مالیات نداده توی این مملکت من آقا احترام میکنم به مالکینی که با زحمت خودشان رفتهاند ملک آباد کردهاند اینها از شریفترین افراد این مملکت هستند (اکبر- صدی ۹۰ از مالکین خانه ندارند) این حرفها را میزنم که رفقا خیال نکنند من با مالکیت مخالفم من با سفتهبازی به احتکار زمین با این لوطیبازیها مخالفم امروز آقایان یک فکری بفرمایید (دکتر شاهکار- هر ثروتی از دزدی به دست آمده استثنا ندارد) این قانون اساسی این قانون مدنی این آمار زمین آن هم قرآن این هم وضع اجتماعی امروزمان آقایان محترم آقایان عزیز آقایان وکلا اگر اصلاحی توی این مملکت نشود همه میروند اولش هم شما باید از بین بروید من که لاقبا هستم که چیزی ندارم از من بگیرند شما اگر از من اوقاتتان تلخ میشود نباید بشود من این حرفها را میزنم که یک فکری بفرمایید من یک خانه سیصد متریم را بیایند بگیرند من که متشرعم من که متدینم به گذارید این حرفها را بزنم شما اگر امروز از من اوقاتتان تلخ میشود یک روز هم ممکن است لطف پیدا کنید و صورت من را به بوسید چرا آقا نمیگذارند من حرفم را بزنم من که چیزی برخلاف مصالح مملکت نمیگویم من امروز گفتم که میخواهم پشت تریبون جواب آقای افشار را بگویم ایشان گفتند که میزنم توی دهانت دندانهایت را میریزم من که دندان ندارم من چه عرض میکنم آقا شاه مملکت امروز میخواهد که توی این مملکت اصلاح بشود مردم این مملکت میخواهند که یک فکری به حالشان بشود ای آقایان من دستتان را میبوشم بیایید کمک کنید باین اصلاحات این طرح را موافقت بفرمایید تصویب بشود وزیر دارایی گفت با یک فوریت تصویب کنید ما هم قبول کردیم اگر آن روز تصویب میشد اقلاً زمینها دیروز تا حالا ترقی نمیکرد من قسمت میخورم بشر افتتان به من تلفن کردند که اگر توی این اراضی متری یکشاهی جمع بکنیم پدر ترا در میآوریم من آن وقت وستینگهاوس فروش میشوم من از این حرفها نمیترسم من بالاخره ۱۱ ماه دیگر از وکالتم باقی مانده است من خودم کار میکنم زنم هم کار میکند من خودم استاد دانشگاهم زنم هم استاد دانشگاه است ما توی این مملکت کار خودمان را میکنیم قسم میخورم که دوره دیگر هم وکیل نشوم اما خودتان فکر خودتان را بکنید فکر این مملکت را بکنید هر روز تودهایها توی گوش این مردم میگویند که اگر اصلاحی باید بشود به دست ما میشود حالا آقایان هر کاری میخواهید بکنید ولی ببنید این مملکت است که درست کردهاید بنده دیگر عرضی ندارم (احسنت- احسنت)
مشایخی- آقای رئیس بنده طبق ماده ۸۷ اجازه میخواهم چون ایشان ببنده نسبت خلاف واقع دادند.
دکتر جزایری- من روزه هستم و دروغ نمیگویم هر چه گفتم صحیح بود.
مشایخی- پس روزهتان باطل است.
نائب رئیس- حالا وارد دستور میشویم و از جناب آقای مشایخی هم استدعا میکنم که صرفنظر بفرمایند.
مشایخی- ممکن نیست ایشان گفتند که من ۶ میلیون متر سند مالکیت گرفتهام دروغ گفتند دروغ گفتند دروغ گفتند دروغ گفتند.
۳- اعلام وصول سه فقره لوایح مصوب مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون
نائب رئیس- ۳ لایحه از مجلس سنا رسیده راجع به اشتباهات ثبتی و تجدیدنظر در احکام دیوان کشور و لایحهای راجع به دفع ملخ دریایی که به کمیسیون دادگستری و کشاورزی فرستاده میشود.
۴- شور دوم موافقتنامه حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و دانمارک
رئیس- موافقتنامه بین دولت شاهنشاهی و دولت پادشاهی دانمارک راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی و بازرگانی که در مجلس سنا تصویب شده است و به تصویب کمیسیونهای راه مجلس شورای ملی و خارجه رسیده با تقاضای وزارت خارجه مطرح است. ماده واحده قرائت میشود.
مشایخی- بنده اخطار نظامنامهای دارم.
نائب رئیس- نوبت آقا محفوظ است تأمل بفرمایید
(به شرح زیر قرائت شد)
موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و دانمارک
ماده واحده- موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و دانمارک که مشتمل بر یک مقدمه و ۱۶ ماده و یک ضمیمه میباشد و در تاریخ ۲۷ خرداد ماه ۱۳۳۰ خورشیدی در تهران به امضا رسیده است تصویب میشود. ماده فوق و متن موافقتنامه ضمیمه در جلسه بیست دوم خرداد ماه ۱۳۳ به تصویب مجلس سنا رسیده است.
رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی
نائب رئیس- گزارشهای کمیسیونهای راه و امورخارجه هم که رسیده است قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
گزارش از کمیسیون راه به مجلس شورای ملی کمیسیون راه در جلسه ۲۴ آذر ماه ۳۳ موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقد بین ایران و دانمارک را که برای شور اول در مجلس شورای ملی به تصویب رسیده برای شور دوم با حضور آقای وزیر راه مطرح با گزارش شور اول موافقت نموده اینک گزارش آن را برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
مخبر کمیسیون راه- تیمور تاش گزارش از کمیسیون امورخارجه به مجلس شورای ملی موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و دانمارک که مشتمل بر یک مقدمه و ۱۶ ماده و یک ضمیمه میباشد و پس از تصویب مجلس سنا در مجلس شورای ملی شور اول آن خاتمه یافته در تاریخ ۹ آذر ماه ۳۳ برای شور دوم در کمیسیون امورخارجه با حضور نماینده وزارت امورخارجه مطرح و بالاخره با عین قرارداد و گزارش شور اول موافقت شده اینک گزارش آن را برای رأی قطعی مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
به جای مخبر کمیسیون امورخارجه عبدالحمید سنندجی.
نائب رئیس- این موافقتنامه مشتمل است بر یک مقدمه و ۱۶ ماده و یک موافقتنامه هوایی نیز ضمیمه است. در کلیات و مواد کسی اجازه نخواسته نه مخالفت و نه موافق این است که با اجازه آقایان باید رأی گرفته شود. آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. (چند نفر از نمایندگان- چه تصویب شد؟) خیلی متأسفم بعد از اینکه ماده واحده و گزارش دو کمیسیون قرائت شد و اعلام رأی شد و رأی گرفته شد و تصویب شد آقایان میفرمایند چی تصویب شد (پیراسته- بنده نبودم) ما باید توجه کنیم و احترام این مقام مقدس را حفظ کنیم و برای ملت خدمتگذاری کنیم، مگر ما برای جنگ و جدال فقط اینجا آمدهایم؟
مشایخی- آقای دکتر جزایری از من تقاضای ۲۰ هزار متر زمین کردند ایشان پول لازم دارند از راه نامشروع آقای رئیس بنده قانوناً حق دارم و اجازه بفرمایید که امروز از این حقم در مجلس شورای ملی استفاده کنم.
نائب رئیس- عرض کردم حق شما محفوظ است.
مشایخی- امروز تمام مردم این مملکت بنده را صاحب شش میلیون متر زمین میدانند در صورتی که نیست.
نائب رئیس- جناب آقای مشایخی اجازه بفرمایید عرض کردم نوبت شما محفوظ است.
مشایخی- حقم است باید استفاده کنم آقای رئیس ۵ دقیقه اجازه بفرمایید بنده صحبت کنم.
۵- شور دوم و تصویب موافقتنامه حمل و نقل هوایی بازرگانی بین ایران و ترکیه
نائب رئیس- موافقتنامه بین دولت شاهنشاهی ایران و ترکیه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی مطرح است ماده واحده قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و ترکیه
ماده واحده- موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی ما بین قلمرو
دولتین ایران و ترکیه که مشتمل بر یک مقدمه و بیست ماده و یک ضمیمه بوده و در تاریخ ۲۹ اسفند ماه ۱۳۲۹ مطابق با ۲۰ مارس ۱۹۵۱ در تهران به امضا رسیده تصویب میشود.
ماده واحده- فوق و متن موافقتنامه ضمیمه در جلسه بیست و دوم خرداد ماه ۱۳۳۳ به تصویب مجلس سنا رسیده است.
رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی
نائب رئیس- گزارش کمیسیونهای راه و خارجه قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
گزارش از کمیسیون راه به مجلس شورای ملی
موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و ترکیه که برای شور اول در مجلس شورای ملی تصویب شده برای شور دوم در کمیسیون راه مطرح و با توضیحاتی که آقای وزیر راه دادند با گزارش شور اول عیناً موافقت شده اینک گزارش آن برای تصویب قطعی به مجلس شورای ملی تقدیم میشود
مخبر کمیسیون راه- تیمور تاش گزارش از کمیسیون خارجه به مجلس شورای ملی
موافقتنامه راجع به سرویسهای حمل و نقل هوایی بازرگانی منعقده بین ایران و ترکیه که مشتمل بر یک مقدمه و بیست ماده و یک ضمیمه میباشد و شور اول آن خاتمه یافته و در تاریخ ۹ آذر ماه ۳۳ در کمیسیون امور خارجه با حضور آقای معاون وزارت امور خارجه برای شور دوم مطرح و با گزارش شور اول موافقت شده و اینک گزارش آن را برای تصویب تقدیم میدارد.
به جای مخبر کمیسیون امور خارجه- عبدالحمید سنندجی
نائب رئیس- در این موافقتنامه که مشتمل بر یک مقدمه و بیست ماده است کسی اجازه نخواسته است بنابراین رأی میگیریم.
آقایان موافقین قیام بفرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد
۶- شور دوم و تصویب عهدنامه مودت بین کشور شاهنشاهی ایران و کشور هاشمی اردن
نائب رئیس- عهدنامه مودت بین کشور شاهنشاهی ایران و کشور هاشمی اردن مطرح است گزارش کمیسیون خارجه قرائت میشود
(به شرح ذیل خوانده شد)
گزارش از کمیسیون امور خارجه به مجلس شورای ملی
عهدنامه مودت بین کشور شاهنشاهی ایران و کشور هاشمی اردن که شور اول آن در مجلس شورای ملی تصویب گردیده در تاریخ نهم آذر ۳۳ در کمیسیون امور خارجه با حضور آقای معاون وزارت امور خارجه برای شور دوم مطرح و عین گزارش شور اول به تصویب رسیده و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
به جای مخبر کمیسیون امور خارجه- عبدالحمید سنندجی
نائب رئیس- در این عهدنامه هم که مشتمل بر هشت ماده است نه در کلیات و نه در مواد هیچ یک از آقایان اجازه نخواستهاند رأی میگیریم، آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.
۷- تعین موقع جلسه بعد- ختم جلسه
نائب رئیس- با اجازه آقایان جلسه ختم میشود. جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ صبح خواهد بود. دستور هم لوایحی که هست.
(مجلس چهل دقیقه پیش از ظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی- نورالدین امامی