مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ آذر ۱۳۳۰ نشست ۲۱۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ آذر ۱۳۳۰ نشست ۲۱۰

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۸۹

شنبه ۲۳ آذر ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۲۱۰

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۲۱۰

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنچشنبه چهاردهم آذر ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: آشتیانی‌زاده - ابریشم‌کار و برومند.

۳ - طرح گزارش کمیسیون‌های بودجه و راه راجع به برنامه ریزی ده ساله‌ی راه سازی‏

۴ - تعیین موقع جلسه‌ی بعد - ختم جلسه‏

مجلس ساعت ده و چهل و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای نورالدین امامی (نایب رئیس) تشکیل شد.

۱ - تصویب صورت مجلس.

نایب رئیس - اسامی غایبین جلسه پیش قرائت می‌شود

غایبین با اجازه - آقایان: عباس - خزیمه علم - اردلان.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: خسرو قشقایی - ناظرزاده کرمانی - حسن اکبر - تیمورتاش - ابتهاج - شهاب خسروانی - قراگزلو - کوراغلی - مخبرفرهمند - گیو - جواد مسعودی - صدر میرحسینی -امیر افشاری‏

دیر آمدگان با اجازه - آقای محمودی یک ساعت و نیم‏

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: سالار سنندجی یک ساعت - هراتی یک ساعت - منصف ۳۰ دقیقه - پیراسته ۳۰ دقیقه - سلطانی یک ساعت - تولیت ۳۰ دقیقه - غلامرضا فولادوند ۳۰ دقیقه.

نایب رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای فقیه‌زاده بفرمایید.

فقیه‌زاده - در عرایض پریروز بنده مختصر اشتباهی در چاپ شده است که اجازه بفرمایید تصحیح کنم بدهم به تند نویسی.

نایب رئیس - بسیار خوب آقای حاذقی بفرمایید.

حاذقی - در جلسه‌ی گذشته من عرض کردم که قسمتی از صحبت خودم را در جلسه ۱۶ آبان ماه عرض کردم اینجا نوشته‌اند در چند جلسه قبل این قسمت تقاضا می‌کنم اصلاح شود.

نایب رئیس - آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده - راجع به بیانات بنده در جلسه گذشته یک اغلاط چاپی دارد که اصلاح می‌کنم و می‌دهم به تندنویسی برای اصلاح و به علاوه یک قسمت از عرایض بنده راجع به اتحاد و روابط دول اسلامی اصلاً چاپ نشده و حذف شده آن را هم استدعا می‌کنم توجه بفرمایید نوشته بشود.

نایب رئیس - قسمت اول البته اصلاح خواهد شد قسمت دوم را توجه دارید که بیانات آقایان با توجه به آن نوار و حبس صوت نوشته می‌شود اگر حذف شده باشد اصلاح می‌شود.

نایب رئیس - آقای دکتر طبا.

دکتر طبا - راجع به اسم مؤلف کتاب تاریخ نائین بنده عرض کردم حجت بلاغی اینجا نوشته شده خجسته بلاغی و چند اشتباه چاپی دیگر هم هست که اصلاح می‌کنم و می‌دهم به اداره‌ی تند نویسی

نایب رئیس - آقای کهبد

کهبد - در عرایض بنده چند اشتباه چاپی دارد تصحیح می‌کنم می‌دهم اداره تند نویسی بعد هم پیشنهاد راه سازی به امضای ۵۷ نفر تقدیم مقام ریاست شد راجع به لایحه راه سازی آن را تمنا دارم مورد توجه قرار دهند.

نایب رئیس - آقای اسلامی‏

اسلامی- مجلس شورای ملی مدتی است لایحه زندانیان را معوق گذارده است استدعا می‌کنم که لایحه راه و زندانیان را مطرح بفرمایید که تا مجلس تعطیل نشده است این دو کار تمام بشود.

نایب رئیس - لایحه راه سازی بعد از نطق قبل از دستور مطرح خواهد شد و لایحه زندانیان هم بعد از آن جزو دستور است دیگر اعتراضی نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: آشتیانی‌زاده - ابریشم‌کار و برومند.

نایب رئیس - با اجازه آقایان نطق قبل از دستور شروع می‌شود آقای آشتیانی‌زاده بفرمایید.

آشتیانی‌زاده - موضوع نفت به کلی مثل این که از میان رفته است صحبتی نیست و به اصطلاح معروف حاجی مرد و شتر خلاص البته آن هم اشکالی ندارد همان طوری که آقای دکتر مصدق فرمودند ملت ایران راضی است که نفت اصلاً استخراج نشود اما یک نقشه‌های اقتصادی صحیح لااقل باید در دست باشد هیئت حاکمه ایران هم که از دور و بر سفره نفت ایران ۲۰ سال ۳۰ سال ارتزاق کرده است آن هم با نفت علیه‌السلام از بین برود اما برای این که مملکت دارای یک وضع معین اقتصادی باشد نقشه‌ها و برنامه‌های اقتصادی لازم است هی می‌گویند محرومیت محرومیت این محرومیت نقشه می‌خواهد همین طور که نمی‌شود محرومیت برای ملت ایران قائل شد البته ملت ایران حاضر است که محروم باشد چنانچه سال‌های سال است محروم است به شرطی که دولت باید در صدد طرح نقشه اساسی برای بهبود وضع اقتصادی مردم باشد عرض دیگر راجع به موضوع انتخابات است البته الآن موضوع انتخابت تداخل کرده است و وارد جریان شده است و تمام جریانات و کستیون دوژورهای مملکت تحت‌الشعاع قرار گرفته است در هر محفلی صحبت از انتخابات است مثل این که تمام فکر و ذکر مردم این مملکت انتخابات است و اتفاقاً بنده هم این جلسه می‌خواهم راجع به انتخابات صحبت بکنم.

یادم می‌آید بعد از دوره ۱۴ یک شب در منزل جناب آقای دکتر مصدق بودم به بنده فرمودند که آقاجان ما وقتی رفتیم در دربار تحصن اختیار کردیم برای انتخابات دوره پانزدهم بعد فهمیدیم که ما را آنجا برده‌اند و ما را سوق داده‌اند به دربار برای این که برای دوره پانزدهم و انتخابات آن پرونده بسازند این فرمایش آقای دکتر مصدق است و علتش هم معلوم بود که اگر خدای نکرده مجلس کنسرسیوم

و قرارداد نفت شمال را تصویب بکند پرونده‌ای باشد که این انتخابات غلط بوده و درست نبوده و به هم بزنند دوره بعد یعنی دوره شانزدهم معلوم شد که باز هم بنا است برای مجلس یک پرونده‌هایی درست بشود و بنده خودم تعجب کمی کردم که چه شده؟ در صورتی که در دوره شانزدهم یک موضوع بسیار مهم و حیاتی مطرح خواهد شد و آن موضوع نفت است و این موضوع در دستور مملکت قرار گرفته به چه دلیل انتخابات دوره شانزدهم تقریباً صورت فرمایشی دارد بعد توجه کردم به این که چون یک عمل منفی بایستی در مجلس می‌شد و یک عمل خیری بایستی در مجلس می‌شد اگراشخاصی هم بر حسب ظاهراً انتخابات‌شان درست نبوده در این مجلس باشند و عمل ملی شدن نفت را انجام بدهد این ضرری ندارد این خوب است متحن است مطلوب است در صورتی‌که مجلس که حال می‌خواهند تشکیل بدهند مسلماً مجلسی است که باید یک عمل مثبت انجام بدهد پس باید صورت انتخابات را آزاد درست بکنند و بگویند حتماً انتخابات را آزاد درست بکنند و بگویند حتماً انتخابات آزاد است (آزاد - دیروز رادیو لندن هم گفته بود) رادیو لندن خیلی کارها می‌کند حال من یک چیزهایی را شاید در آتیه در مجلس بگویم و استدعا می‌کنم کسی نرنجد برای این که اگر بازار اتهام اینجا رواج پیدا بکند کار ما مثل کار کنوانسیون انقلات فرانسه خواهد شد.

دسته به دسته همدیگر را متهم خواهیم کرد و آن وقت معلوم می‌شود که کسانی که حقیقتاً نوکر کمپانی نفت بوده‌اند چه‌اشخاصی هستند اینجا این قضیه باید معلوم شود که این آزاد بدبخت بیچاره که ۱۴ سال در حبس قصر قاجار بوده است این نوکر کمپانی است یا اشخاصی که سی سال از دولت سر کمپانی است در این مملکت ریاست و زارت و وکالت کرده‌اند؟ (صحیح است) ضمناً بنده می‌خواستم یک موضوع دیگری را به نماینده دولت تذکر بدهم من می‌دانم که آقای دکتر مصدق از این جریان‌ها برکنار هستند ولی صرفاً برکنار بودن رفع مسئولیت از نخست‌وزیر نمی‌کند چیزهایی را که خود دکتر مصدق در دوره‌های گذشته نمی‌پسندیدند امروز هم نپسندند من مکرر اینجا گفته‌ام یک عده متشکلی که دارای مسلکی هستند اگر دارای مسلک‌ها و دکترین‌های افراطی هستند و شما مقرر هستید که خطرناک هستند ببینید که اینها خطرشان از چه راهی است اگر بنا باشد که دولت بخواهد با فشار سرنیزه لجبازی با اینها مبارزه کند این مبارزه‌شان عبث خواهد بود خدا بیامرزد ملک را

(تکیه به سر نیزه توان کرد لیک‏

بر سر سر نیزه نباید نشست)

حالا پسرش را بردند آنجا بدبخت مهرداد ملک را حبس انفرادی‌اش کردند تیمسار بزرگوار آقای مزینی، و من تعجب می‌کنم که آقای امیرتیمور چرا لطفی نمی‌کنند و این جوان بی‌پدر، پسر ملک‌الشعرا را نباید از دانشکده ادبیات راند و دیگر موضوع هنرپیشگان تأتر سعدی است اگر دولت و مجلس و مملکت معتقد است که اصولاً تأتر بد است مذموم است حرام است تأترها را ببندید و اگر حرام و مذموم نیست چرا آن چند تا را باز گذاشته‌اند و به یکی‌شان هفتصد تومان کمک و سوکسیت می‌دهند و این یکی را می‌بندند نباید با مردم لجبازی کرد فکر کنیم که اینها این اشخاصی که اجالتاً با ما مخالفند و بر علیه ما اقدام می‌کنند اینها جنبه کفار صدر اسلام را دارند از این بالاتر که نیست کفار یا جنگ می‌کردند یا اسلام قبول می‌کردند یا جزیه می‌دادند در کنف حمایت حکومت اسلامی زندگی می‌کردند شما می‌خواهید دکان مردم را در همه جا ببندید برای این که از خودشان بدتان می‌آید یک روز می‌رسد که مردم جمع می‌شوند و از بین می‌برند ماها همه را یک روز می‌رسد که اگر فرمان دادید به پلیس و به همین سرباز که از همان مردم است و آن روز او حمله نکرد و به غوغا و جمعیت آن روز حکم اعدام و اضمحلال خودتان را امضا کرده‌اید.

چون این روزها برای اغفال مردم ایران و صحنه‌سازی برای آژانس‌های خارجی دولت به هر وسیله باشد از آزدی انتخابات و فرمول‌های عجیب و غریب عوام فریبانه دم می‌زنند و می‌خواهند این طور وانمود کنند که دوره هفدهم مجلس را وکلای صد درصد ملی اشغال خواهند کرد بنده خود را موظف می‌دانم نظر به مسئولیتی که به عنوان نماینده مجلس در مقابل مردم ایران دارم حقایقی را آشکار بگویم و پرده‌های ریا را پاره کنم کیست که نداند تشکیلات و دسته‌جات سیاسی تحت عناوین اسامی مختلف که با دولت دارای روابط و بستگی‌های علنی می‌باشند از هم اکنون کاندیداهای خود را تعیین کرده او از تمام قوای دولت برای پیش بردن مقاصد خویش استفاده می‌کنند کیست که نداند که هنوز انتخابات شروع نشده قوای شهربانی و ژاندارمری برای انجام وظایف محوله یعنی بیرون آوردن نامزدهای دولتی مشغول کار شده‌اند عرض می‌شود یک موضوعی است که بنده می‌خواهم اینجا آنتر پرانتز به عرض آقایان برسانم.

آقای علا وزیر دربار بنده با ایشان هیچ گونه سابقه‌ای ابداً نداشتم نه بد نه خوب اما معتقد نبودم در موقعی که ملت ایران برای انجام یک امر مهمی و به منظور ملی کردن نفت قیام کرده اشخاصی که در قرارداد ۱۹۳۳ مداخله داشته‌اند لااقل دیگر اینها در رأس کار واقع نشوند این است که به خود ایشان در خارج مجلس عرض کردم در آنتی شامبر اعلیحضرت همایونی هم عرض کردم که شما تشریف نیاورید ایشان گفتند من قول شرف می‌دهم که نیایم بعد هم آمدند ما هم ایشان را زدیم حالا مثل این که من از گوشه و کنار می‌شنوم ایشان هم با بنده طرف شده‌اند ایشان آقای علا هستند وزیر دربارند، مرد فوق‌العاده قوی هستند همه جا از ایشان تعریف می‌شود اسم‌شان به نیکی برده می‌شود ولی بنده حقیر سراپا تقصیر چیزی نیستم که ایشان مبارزه خودشان را با بنده و مبارزه بنده را با خودشان به حساب شخصی سلطان و پادشاه می‌گذارند. بنده با پادشاه ایران مخلف نیستم و موافقم. من طرفدار رژیم سلطنت مشروطه هستم و با محمدرضا شاه پهلوی موافقم و طرفدار ایشان هستم (برومند - قسم خورده‌اید) تملق هم نمی‌گویم و باید بدانند که در مجلس ایران کسی نیست که با رژیم سلطنت مشروطه مخالف باشد (صحیح است) و بنده هم مخالف نیستم و اگر و بودم یا می‌گفتم یا در مجلس نمی‌آمدم پس مبارزه بنده با آقای علا یک پرونده علیحده‌ای دارد و ابداً ارتباطی با مقام سلطنت ندارد.

از هم اکنون وزیر دربار و عمال درباری صریحاً و علناً اشخاصی را نامزد انتخابات کرده‌اند و به رؤسای ژاندرم و شهربانی و فرماندار و بخشدار و دادگاه‌ها دستور می‌دهند که وقتی نامزد درباری و آجودان مخصوص اعلیحضرت همایونی برای وکیل شدن بر حوزه انتخابیه می‌آید علناً به مردم بگویند دربار با فلان کس مخالف است و هیچ کس حق ندارد به او رأی دهند (چند نفر ازنمایندگان - چنین چیزی نیست) تقصیر آقای علا است به بنده ربطی ندارد بنده طرق مختلف مداخلات دولت را در هر انتخابات در جلسه آینده تشریح خواهم کرد تا مردمی‌که خیال کرده‌اند دولت در انتخابات مداخله ندارد از اشتباه خود بیرون بیایند تقلب در انتخابات و در آوردن وکلای قلابی تنها به وسیله دولت و مستقیماً انجام نمی‌گیرد پول و ملک بزرگ‌ترین رل را در انتخابات ایران علاوه بر مداخلات دولت بازی می‌کند یعنی اگر فرض کنیم که دولت حقیقتاً در امر انتخابات مداخله نمی‌کند باید بگوییم که صرف عدم مداخله ظاهری دولت کفایت نمی‌کند بلکه دولت باید از هر قبیل تقلب در امر انتخابات و همچنین اعمال نفوذ به وسیله پول و زور نیز جلوگیری کند فرض کنیم که دولت فرماندار و یا بخشداری را بدون نظر خاصی مثلاً به محلی بفرستد و این بخشدار از همان بخشدارهای خودمانی باشد که همه آنها را می‌شناسیم فوراً کسی که می‌خواهد با خرج کردن وکیل شود و ضمناً بعضی جاهای دیگر هم او را فضول و پر حرف تشخیص نداده باشند مثل بنده، توجه کردید فضولی بد است در مجلس‌هایی که کار مثبت می‌خواهد آدم فضول نمی‌رود آنجا مردان خوب و مثبت لازم است به سراغ عالیجناب بخشدار رفته و همان شب اول با پرداخت ده پانزده هزار تومان دین و دل و دانش را از او می‌رباید و او را می‌خرد (امامی‌اهری - آقای آشتیانی‌زاده راهنمایی می‌کنید؟) اختیار دارید این آقایان که اینجا هستند هیچ از این راه‌ها را نمی‌دانند؟ چقدر آدم‌های ساده‌ای هستند هستیم، هستید. رئیس شهربانی و سایر رؤسای ادارات همچون از فرشتگان بهشتند خیلی زود رام می‌شوند وقتی کسی توانست با پول فرماندار و بخشدار را بخرد اعضای انجمن را از کسانی تشکیل خواهد داد که قبلاً نوکر خود او شده‌اند و این اعضای انجمن را اگر محض عوام فریبی‌بگویند با قرعه میان کسانی کشیده می‌شود که همه را صاحب پول و نفوذ هستند.

دکتر مصدق خودش که خبر ندارد و نمی‌تواند هم داشته باشد مصدق‌السلطنه نمی‌تواند خبر داشته باشد

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت‏

مصدق‌السلطنه‌ای که همیشه برای آزادی انتخابات قد علم می‌کرد قیام می‌کرد خودش در کوزه افتاد انداختن‌اش توی کوزه پیر مرد بیچاره محترم را او نمی‌تواند و محال و ممتنع است که مصدق‌السلطنه بتواند انتخابات را آزاد بکند و انتخابات مقید را جلوگیری کند اقتضای طبیعت رژیم اقتصادی مملکت ما این است هر کاریش بکنید یک جور دیگر می‌شود (دکتر طبا - قانون انتخابات را اصلاح بکنید) آن قانون فایده‌ای ندارد جلسه دیگر در این باره صحبت می‌کنم (دکتر طبا - آقای آشتیانی‌زاده - این معایب را همه می‌دانیم علاجش چیست؟) (صفایی - خود آقای دکتر مصدق می‌دانند که نمی‌توانند)

نایب رئیس - وقت آقا تمام شده‏

آشتیانی‌زاده - آقای برومند جنابعالی پنج دقیقه از وقت خودتان مرحمت می‌کنید بعد آقایان به شما می‌دهند (برومند - پنج دقیقه می‌دهم) با این ترتیب یعنی با خریدن بخشدار و تعیین اعضای انجمن که آنها هم هر کدام قیمت خود را می‌گیرند کار انتخابات آن منطقه ساخته است یعنی اگر کاندیدای حقیقی مردم هر اندازه رأی داشته باشد با عوض کردن صندوق و اگر نشد و یا مصلحت نبود با مخدوش جلوه دادن آن و ابطال صندوق‌ها صاحبت پول به نام وکیل ملت سر از صندوق بیرون می‌آورد و متأسفانه فساد اخلاق در میان بعضی از مأمورین وزارت کشور و طوری شیوع یافته است که اشخاص درست و

پرهیزکار زیر بار پول نروند در میان آنها به ندرت پیدا می‌شود.

و بهترین دلیلش این است که دولت‌ها همیشه به وسیله‌ی همین بخشدارها و فرماندارها در انتخابات مداخله کرده‌اند و اگر اتفاقاً به طور استثناء بخشداری پیدا شود که نخواهد زیر بار کاندیدای دولتی برود و قانون را مراعات و اجرا کند مورد بازخواست وزارت کشور قرار گرفته و از کار برکنار و حتی به سخت‌ترین وجهی تنبیه‌اش می‌کنند. پس این قبیل مأمورین عادت به تضییع حق مردم و جعل آرا و در آوردن وکیل قلابی دارند منتهی یک روز به امر صریح دولت و روز دیگر با اشاره و چشمک دولت و دریافت رشوه، وظیفه کثیف خود را انجام می‌دهند پولدارها اگر در منطقه شروع به اقدام و عمل کنند و اگر مزاحمی هم آنجا باشند علاوه از خرید بخشدار اعضای انجمن کدخداها را نیز می‌خرند و کار انتخابات را یکسره می‌کنند.

این حقیقت را اگر آقایان هم تکذیب بفرمایند تمام افراد ملت ایران که همیشه دچار آن هستند خوب می‌فهمند.

حال آقای نخست‌وزیر چه فکری برای جلوگیری از این قبیل خلافکاری‌ها کرده‌اند اگر در جواب بگویند که از قضات دادگستری برای نظارت در انتخابات استفاده خواهد کرد - باز قانع کننده نخواهد بود - زیرا دو نفر از قضات بسیار عالی رتبه را اینجانب می‌شناسم که زیر گوش خود آقای دکتر مصدق و در چند فرسخی تهران به مردم گرفتار و اسیر دادگستری آن منطقه وعده می‌دهند که اگر به بنده‌زاده رأی دادید دعاوی شما را در عدلیه با وجه بسیار خوبی‌خاتمه می‌دهم و الا محکوم و بیچاره خواهید شد بیایی با بنده تا به همه آقایان نشان بدهم. آقا همه با من بد شده‌اند توی این مملکت، همه جمعی شده‌اند بنده را له و لورده کنند.

بنابراین همه قضات را که از نور نساخته‌اند و سایر مردم را از گل و لای و به طوری که ملاحظه می‌فرمایند بعضی از آقایان قضات را هم به طوری که عرض شد تحت تأثیر احساسات رفیق بازی و قوم و خویش بازی همچنین حزب بازی ممکن است قرار گیرند؟

آیا انتخابات آزاد این است که دل از زیر اعمال نفوذ کند و میدان را نیز علناً برای صاحبان سرمایه باز کند و سابقه پول و حراج آرا را در انتخابات بگذارد که در نتیجه حتی یک نفر نماینده مردم به مجلس راه پیدا نکند؟

موضوع دیگر که البته در مناطق مالکیت‌های عمد مشهود است دستور ممالک بزرگ است بر این که جناب مباشر رعایا را گله و از پای صندوق‌ها بکشند و به امر مالک رعایا خود مالک را به وکالت انتخاب کنند.

حالا اگر معنی انتخابات آزاد در نظر آقای دکتر مصدق در آمدن این قبیل وکلا از صندوق باشد باید گفت که حقاً که صد رحمت بر ایشان !..

نایب رئیس - آقای آشتیانی‌زاده وقت جنابعالی تمام شد

آشتیانی‌زاده - آقای برومند دو دقیقه دیگر هم مرحمت کنید بشود هفت دقیقه دو دقیقه فقط قول می‌دهم آقایان بدهند (آقای برومند موافقت کردند) پس بفرمایید انتخابات آزاد است بفرمایید انتخابات مجلس شورای ملی در جریان است درست است. همان طور بوده که گفتم ۴ انواع انتخابات داریم این هم یکی از آن نوع بلکه بفرمایند انتخابات زرنگ‌ترین پولدارها و مالکین بزرگ برای تشکیل یک مجلس اعیان دیگر به مسابقه گذاشته می‌شود. بنده با صراحتی هر چه تمام‌تر اعلام می‌کنم تا زمانی که کشاورزان ایران حاکم بر مقدرات خود نشوند، تا زمانی که دولت عملاً از نفوذ زور و پول مالکین بزرگ و همچنین حواریون و اطرافیان خودش و انتخابات جلوگیری نکند انتخابات آزاد و ملی نخواهد بود و وکلای مجلس وکلای حقیقی مردم ایران نخواهند بود و کسانی که انتخاب می‌شوند یا دولت موکل آنها است یا پول و یا مالکیت‌های بزرگ.

مطلب دیگری که بسیار مهم است و حتماً باید به عرض آقایان برسانم آن است که جناب آقای دکتر مصدق کراراً چه در خارج از مجلس و چه پشت تریبون حتی در ابتدا همین دوره اعلام فرمودند که آرا لواسان آرا مردم تهران را خراب می‌کند. یعنی هر چه مردم تهران رأی بدهند آرا دسته شده و مخدوش لواسان که همیشه قالبی از صندوق بیرون می‌آید آرا مردم تهران را که طرفدار آزادی فکر انتخابات هستند خراب می‌کند. و این آرا لواسان همیشه در اختیار دولت است و بنابراین هیچ دلیلی در دست نیست که این دوره نیز از همان آرا دست شد برای خراب کردن رأی مردم استفاده نشود. بنده پیشنهاد می‌کنم که خود آقایان وکلای تهران جناب آقای حائری‌زاده توجه بفرمایید برای حفظ حیثیت خودشان پیشنهاد کنند که آرا لواسان از آرا تهران جدا شود و از ۱۲ وکیل تهران یک وکیل اختصاص به لواسان شمیران کند داده شود که با این ترتیب لااقل مردم تهران به یازده وکیل دیگر اطمینان پیدا کنند و برای اثبات حسن نیت آقای دکتر مصدق هم هیچ موردی بهتر از پیشنهاد طرح قانونی تفکیک آرا لواسان از آرا تهران پیدا نمی‌شود و بنده قبلاً اعلام می‌کنم که اگر آرا لواسان ضمیمه آرا تهران بشود انتخابات تهران مخدوش و قلابی‌خواهد بود.

نایب رئیس - آقای ابریشم‌کار

ابریشم‌کار - صبح جناب آقای آشتیانی‌زاده شروع به سخن در اطراف انتخابت فرمودد بنده هم خواستم توجه آقایان وکلا را به موضوع طرحی که جناب آقای صدرزاده تهیه فرمودند و در جلسه گذشته اسم برده شد جلب کنم همه آقایان و همه اهالی کشور آگاه و مطلعند این جنجالی که برپا شده روی انتخابات است و مسلماً هر کس از شهرستان حوزه انتخابیه خودش مطلع است من تصور نمی‌کنم در تمام کشور ایران شهرستان و محل انتخابی‌باشد که آرام باش از روز اول که صحبت ملی شدن نفت و پیشرفت این کار بود تمام افتخار مجلس و مردم ایران روی وحدت و یگانگی و پشتیبانی از این کار بود من متأسفم که می‌بینم یک وحدت و مودت و یگانگی که در تمام قاطبه ملت ایران محکم طبیعت ایجاد شده بود ما داریم دستی و به رایگان و مفت از دست می‌دهیم زیرا که بری انتخابات همه مردم به جان هم می‌افتند و آن طوری که قبلاً شاید نمونه‌اش در بعضی جاها در دوره گذشته شد در تمام جاها در این دوره دیده خواهد شد پس باید علاجی کرد برای این کار ما که به رأی‌العین می‌بینیم یک آتیه خیلی وحشتناکی در پیش داریم.

من استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند و فکری برای این کار بکنند البته تعداد وکلا همین طور که در قانون اساسی در بدو مشروطیت نوشته دویست نفر بوده در صورتی که هم کمیسیون وزارت کشور روی دویست نفر تهیه کردند بنده ناگزیرم عرض کنم و استدعا کنم مجلس و ریاست محترم و دولت توجه بفرمایند این طرح مورد نظر قرار بگیرد آقایان توجه دارند که نسبت به بعضی جاها از نظر جمعیت و از نظر موقعیت به نسبت تعداد نمایندگان ظلم شده بنده البته موظفم نسبت به خوزستان صحبت کنم در موقعی که این تقسیم بنده شده و قانون انتخابات تعیین شده اسمی از آبادان یا اهواز وجود نداشته خدا رحمتش کند مرحوم حاجی معین‌التجار تشریف فرما شدند خط آهن کاروان سرایی بساطی برپا کردند و این یادگار نیک به نام ایشان ماند و کم‌کم یک شهری شد که امروز یک صد و پنجاه هزار نفر در شهر جمعیت است غیر از عشایر اطراف آن آبادان الآن سیصد هزار نفر جمیعت دارد خرمشهر قصبچه بود که امروز شصت هزار نفر جمعیت دارد ملاحظه بفرمایید سهم خوزستان آن خوزستانی که امروز مورد نظر تمام ایران است (صفوی - مورد توجه همه دنیا) و صحبت از نفت آن از جمعیت و توجه به عمران و آبادی آنجا هست فقط دارای پنج تا وکیل است بنده از آقایان تصدیق می‌خواهم آیا ۵ وکیل هیچ مناسبتی با خوزستان دارد؟ جناب آقای امیر همایون بوشهری شما اطلاع دارید (صدرزاده - جناب آقای ابریشم‌کار تاکنون ۲۳ نفر ازآقایان نمایندگان این طرح را امضا کرده‌اند) (محمدعلی مسعودی - همه امضا می‌کنند) من تصور نمی‌کنم که این موضوع مخالفی داشته باشد (صفایی - وقتی مجلس اثری در کارها نداشته باشد این عده هم زیادی است) اولاً آقایانی که به خوزستان تشریف برده‌اند و دیده‌اند تصدیق می‌فرمایند امور هر استانی بسته به وکیل آن استان و رسیدن به امور اصلاحی آنجا است البته بین ۵ نفر ممکن است دو نفرش در مسافرت باشد و یک نفر مریض باشد خوزستان از حیث وکیل فقیر و بیچاره و مظلوم واقع شده (دکتر مجتهدی - شانس دارد این بیچارگی نیست) شانس ندارد حالا من استدلال می‌کنم (فرامرزی - فرمودید خوزستان از حیث وکیل بیچاره است؟) توجه بفرمایید تکرار می‌کنم بنده عرض می‌کنم که ۵ نفر وکیل برای خوزستان کم است و از نظر تعداد وکیل فقیر است (صفایی - عوضش مردمش راحت‌تر هستند) (دکتر مجتهدی - ملی کنید) سال گذشته ما ملی کردیم بنده که اینجا ایستاده‌ام افتخار می‌کنم وکیلی هستم که با نظر ملت انتخاب شده‌ام و با کمال قدرت هم این عرض را می‌کنم (صحیح است) و شاید از موکلین‌ام اینجا نشسته باشند (صحیح است)

عرض کنم شهر آبادان یا خرمشهر و شادکان و بندر معشور. بندر شاهپور اینها پنج تا شهری است که یک وکیل دارد بنده متفکرم آن کسی که خواسته باشد از ۵ شهر وکیل بشود این چطور می‌شود؟ و آزادی انتخابات در آنجا چه معنی دارد؟ شهر اهواز و شوشتر و مسجد سلیمان و رامهرمز آنها داری یک وکیل هستند امروز جمعیت خوستان مطابق دفتر آمار یک میلیون و چهارصد هزار است‏

و حداقل باید ۱۵ نفر وکیل داشته باشد در صورتی که حالا ۵ وکیل دارد این را که بنده عرض می‌کنم آقایان برای این هست که فتنه‌ای در مملکت بخوابد خدا شاهد است آن روز که در جلسه خصوصی صحبت از اضافه شدن یک نفر وکیل برای یکی از شهرستان‌ها در نظر گرفته شده بود آن کسی که این طرح را تهیه کرده بود غیر از لابدی و ناعلاجی چاره‌ای نداشت سایر شهرستان‌ها هم همین طور هستند پس ۶۰ نفر وکیل بر تعداد وکلا اضافه شود که فتنه بخوابد (یک نفر از نمایندگان - چه فتنه‌ای؟) فتنه این که وکیل کم داریم و کاندید زیاد شده می‌خواهم عرض کنم که اهالی خوزستان

وکیل کم دارند خوزستان یک سرزمینی است عشایری و الآن در بین رؤسای عشایر ما شاید ۱۰ نفر داشته باشیم که تحصیل کرده هستند و مستحق و لایق وکالت هستند بنده می‌توانم اسم اینها را ببرم تمام رؤسای عشایری که در آنجا مالیات می‌دهند نظام وظیفه می‌دهند از تمام کارهای دولت پشتیبانی کرده‌اند چه ضرر دارد که دو سه نفر از این رؤسای عشایر خوزستانی که تحصیل کرده‌اند و باسوا هستند و زبان خارجی می‌دانند وکیل بشوند (ثقه‌الاسلامی- چه ضرر دارد همه‌شان وکیل بشوند) بلی اگر فرصت بدهند ولی ایرانی‌الاصل پیدا می‌شود می‌خواهد برود آنجا وکیل بشود بنده ناگزیرم با صدای بلند اینجا عرض کنم و صدای مرا اهالی خوزستان بشنوند تبلیغ از راه دین و آیین و مسلمانی سرتاسر مملکت را گرفته است و من خدا را شکر می‌کنم که الحمدلله رب العالمین از خرد و درشت تمام مسلمان شده‌ایم و همین طور هم بوده‌ایم ..

نایب رئیس - آقای ابریشم‌کار تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از حصول اکثریت) بفرمایید

ابریشم‌کار -اما آقایان باید بدانند بعضی اشخاص می‌روند و رفته‌اند در خوزستان چه در شهرستان‌ها و چه در عشایر شرح قلابی برده‌اند که ما نماینده حضرت آیت‌الله کاشانی هستیم بنده در اینجا عرض می‌کنم که این مرد بزرگوار آقایی و بزرگواری فرموده‌اند از نظر آزادی انتخابات حتی بچه‌های خود و آقازادگان خود را که زمینه انتخاباتی هم دارند منع فرموده‌اند (یکی از نمایندگان - کی آقا؟) حضرت آیت‌الله کاشانی. مردم بدانند که هر کس بروند از قول ایشان بگوید من نماینده آقای کاشانی هستم این حرف‌ها دروغ است انتخابات هم آزاد است هر کس به هر کس که خواسته باشد می‌تواند رأی بدهند من برخود واجب دانستم که مردم را روشن بکنم و مردم بدانند اشخاصی که به خوزستان رفته‌اند ما یک منطقه عشایری ۵۰۰ هزار نفر عشیره داریم مردم مسلمان‌اند دین و آیین دارند پیرو مجتهدی هستند ولی از قول یک نفر مجتهد و پیشوا نباید رفت و دروغ گفت اینها خلاف است اصلاً همچو چیزی نیست و مرم با کمال آزادی به هر کس که میل دارند رأی بدهند و تصور نکنند که کسی از تهران حواله‌ای آوده براتی آورده توصیه‌ای آورده این حرف‌ها ابداً یک پول قیمت ندارد.

امیدوارم که به وسیله رادیو اهالی خوزستان بدانند و بنده اگر ادعا می‌کنم که وکیل آنها هستم البته با کمال روسفیدی عرض می‌کنم و منظورم انتخاب شخص خودم نیست. موضوع دیگر این که استدعا می‌کنم جناب آقای وزیر راه توجه بفرمایند بنده مدتی پیش در یک روزنامه خواندم که چهارصد نفر، هشتصد نفر، هزار نفر از بیکاران تهران رفته‌اند برای کمک به ساختمان سد کرخه جناب آقای وزیر کشور (یکی از نمایندگان - ایشان آقای وزیر راه هستند) ببخشید اشتباه کردم آقای وزیر راه تمنا دارم به هویت این اشخاص که مرتباً از اینجا دارند می‌روند به خوزستان توجهی بشود سرزمین خوزستان مملو شده از مردم بیکار. همه آقایان و دولت تصدیق می‌فرمایند که خوزستان به قدری که باید آدم بیکار دارد حالا که دست‌شان از کار کوتاه شده است و مرتباً از اینجا اشخاص بی‌سجل آشوب طلب و نامتناسب و فتنه‌انگیز که من نمی‌خواهم بگویم اینها جزو چه دسته‌هایی هستند به خوزستان می‌روند ولی خدا شاهد است که جلوگیری از رفتن اینها صواب است اینها هستند که در خوزستان دارند فتنه و آشوب برپا می‌کنند هر روز یک سر و صدای عجیبی از خوزستان بلند می‌شود مگر نه همان خوزستانی بود که تا چندی پیش به هیچ وجه من‌الوجوه سر صدایی نبود تمام پیرو دولت تمام پشتیبان و حامی دولت بودند الآن طوری شده که هر ساعت یک دسته‌ای می‌روند آنجا و من نمی‌دانم اهل کجا هستند ای کاش شناسنامه داشته باشند و شناخته شوند و استدعا می‌کنم که اگر برای کمک به ساختمان سد کرخه از اینجا می‌روند

جنابعالی توجه بفرمایید از اینجا دیگر آدم بیکار آنجا نرود از طرف دیگر چندین نامه و تلگراف از خوزستان داشتم الآن یک عده زیادی ما کارگر در آنجا داریم که اینها در مؤسسه نفت هستند که هم حقوق می‌گیرند و هم بیکارند چند رشته راه واجب داریم بین اهواز و رامهرمز و اهواز و شوشتر و وسایل راه سازی هم آنجا موجود است به جای این که اینها بیکار بشوند جناب آقای وزیر راه استدعا می‌کنم چون مطلب مربوط به حضرت مستطاب عالی است توجه بفرمایید کارگران بیکاری که در مسجد سلیمان و اهواز هستند و حقوق می‌گیرند و وسایل راه سازی به حد کافی در آنجا دارید به جای این که عمله و کارگر از خارج بیاوریم با همین وسیله‌ای که الآن در دست داریم شروع کنید و بارانی هم آمده است و زمین‌ها قابل اصلاح است این راه‌ها را درست بکنید بدون این که به بودجه تحمیلی شده باشد چه ضرری دارد توجهی بشود و ایزاً بنده استدعا می‌کنم و البته این وعده‌هایی که ما همه به خوزستان برای اصلاحات‌شان دادیم چون بنده می‌دانم فعلاً پول نداریم این کار که خرجی ندارد ..

نایب رئیس - آقای ابریشم‌کار وقت آقا تمام شده‏

ابریشمکار - من پنج دقیقه دیگر می‌خواهم به کسی بخشش کنم. ‏

نایب رئیس - یک دقیقه هم اضافه بر ۱۵ دقیقه صحبت کردید آقای برومند.

برومند - صبح که بنده آمدم دیدم آقای آشتیانی‌زاده شب خوابیده‌اند اینجا و تب هم داشتند و فهمیدم که در ۱۵ دقیقه مطالب‌شان تمام نمی‌شود و باید کمکی به ایشان کرد این بود که ۷ دقیقه وقتم را به ایشان دادم و حالا جناب آقای وزیر راه فرمودند که مطالبم را کوتاه کنم که لایحه راه سازی مطرح زود تمام بشود (صحیح است) بنابراین بنده خیلی به اختصار می‌پردازم اولاً گله‌ای از وزارت راه دارم چون آقا تشریف دارید قبلاً آن را عرض کنم پل زاینده رود چوب بستش را زده‌اند که طاقش را بسازند و وزارت راه هم تعهد کرده است که سیمان لازم را برساند ...

نایب رئیس - آقای برومند تأمل بفرمایید اکثریت نیست (پس از چند دقیقه اکثریت حاصل شد) بفرمایید

برومند - ولی سیمان را به پیمانکار نرسانده‌اند و اتفاقاً امسال در آنجا باران نیامد ولی اگر باران بیاید و سیلی برپا شود قطعاً شهر را آب خراب خواهد کرد و این وضعیت بسیار خطرناک است این را تقاضا می‌کنم تلگراف متعددی هم از اصفهان رسیده است توجه بفرمایید اداره راه و ساختمان کل هم یک تلگراف مفصلی کرده‌اند این را استدعا می‌کنم توجه بفرمایند و هر چه زودتر امر بفرمایید که این چوب را باز کنند چون ممکن است به کلی اصفهان را ویران کند یکی هم راجع به خرابی راه بین اصفهان و تهران است که استدعا کرده‌اند این راه ساخته شود برای این که هم برای عبور و مرور خطر دارد و ماشین‌های زیاد می‌شکند هم اگر شروع به ساختمان و تعمیر راه شود یک عده‌ای آنجا می‌روند سرکار تقاضا دارم این کار را توجه بفرمایید که هم رفع خطر بشود و ماشین‌های مردم از بین نرود اما موضوع دیگر که می‌خواستم عرض کنم راجع به انتخابات است گرچه بنده قصد نداشتم در این مورد امروز صحبت کنم ولی چون آقای آشتیانی‌زاده و آقای ابریشم‌کار فرمایشاتی در این مورد کردند این است که مختصراً نظریه خودم را عرض می‌کنم.

به طوری که همه آقایان می‌دانند آقای دکتر مصدق به هیچ وجه من‌الوجوه میل نداشتند در کار انتخابات بمانند یعنی قصدشان این بود که کار نفت را تمام کنند و اگر بشود آن ماده ۲ برنامه‌شان را هم که اصلاح قانون انتخابات باشد آن را هم به مجلس بیاورند و تمام کنند و از کار کناره‌گیری بکنند ولی کار نفت به جایی رسید که تمام نشد و یک قسمت‌اش که همان موضوع فروش باشد تا به حال حل نشده و چون ایشان هم علاقه داشتند و علاقه دارند که این کار تمام شود و این کار قطعاً به دست خودشان تمام شود این است که خواهی نخواهی ماندند تا انتخابات هم انجام شود. همان طوری که آقایان اطلاع دارند دولت در صدد است که رویه‌ای اتخاذ کند که انتخابات نسبتاً آزاد انجام شود یعنی از اعمال نفوذها و دسته‌بندی‌ها و دخالت‌هایی که مأمورین دولت در دوره‌های گذشته می‌کردند در این دوره جلوگیری شود ولی با بی‌سوادی اکثریت مردم و این قانون انتخابات قطعاً آن انتخاباتی که صد درصد باید آزاد باشد و آزاد انجام بشود میسر نیست ..

نایب رئیس - اکثریت نیست قدری تأمل بفرمایید حقیقتاً جای کمال تأسف است که آقایان به تابلو توجه نمی‌فرمایند.

صفایی - چون صحبت آزادی انتخابات است بیرون می‌روند.

(پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد)

نایب رئیس - بفرمایید

برومند - تا انتخاب کننده نداند چه می‌کند یعنی اصلاً معنی انتخابات را نداند و نداند که برای چه می‌رود پای صندوق و برای چه رأی می‌دهد و وکیلی که انتخاب می‌کند انتخابات به آن معنی و مفهومی که آقایان انتظار دارند در ایران انجام نخواهد شد مگر این که همه مردم باسواد بشوند اولاً معنی مشروطیت و انتخابات را بفهمد و بدانند وکیل را برای چه انتخاب می‌کنند و بعد خودشان بروند پای صندوق خدا و وجدان و مصالح ممکلت را در نظر بگیرند و هر کس را دل‌شان می‌خواهد انتخاب کنند و الا تا اکثریت مردم بی‌سواد هستند بالاخره دخالت‌هایی خواهد شد مثلاً ایراد می‌شود که مالکین بزرگ یا کوچک رعایاشان را می‌آوردند که به ایشان رأی بدهند، این رعیت اصلاً به غیر از مالکش کسی را نمی‌شناسد که به دیگری رأی بدهد. سواد ندارد که روزنامه بخواند و خوب و بد خود را تشخیص بدهد، صلاحیت افراد را بسنجند خوب این جز این که به مالک رأی بدهد چاره‌ای ندارد حالا اگر واقعاً آقایان علاقه دارند که انتخابات آزاد به مفهوم واقعی خودش جریان پیدا کند یک قدری در اصلاح فرهنگ بکوشند و یک وضعیتی به وجود بیاورند که مردم باسواد بشوند و بعد وقتی که مردم باسواد شدند خود به خود انتخابات آزاد خواهد شد و اگر کسی هم خواست پول خرج بکند و اگر بنا باشد کسی هم به قدری بی‌وجدان باشد که پول بگیرد می‌گیرد ولی وقتی پای صندوق رفت هی کسی را که دلش بخواهد می‌نویسد ولی تفاوتی که انتخابات این دوره با دوره‌های گذشته دارد این است که مردم تا اندازه‌ای روشن شده‌اند به اوضاع البته نسبت به سابق آن بی‌سوادها

هم تا اندازه‌ای اطلاع پیدا کرده‌اند که چه باید بکنند و گمان نمی‌کنم پول خیلی تأثیر داشته باشد چنان که در اصفهان و کاشان در دوره گذشته پول زیاد تأثیر نداشت کاندیدی بود که پول فراوان خرج کرد و پولش هم مؤمنین گرفتند و خوردند و رأی بهش نداند. بقیه وقتم را می‌دهم به جناب آقای جمال امامی.

نایب رئیس - مطابق آیین‌نامه وقت را به یک نفر بیشتر نمی‌شود داد ۳ دقیقه هم از وقت شما بیشتر باقی نمانده است. ‏

جمال امامی- من اقلاً نیم ساعت می‌خواهم صحبت کنم.

۳ - طرح گزارش کمیسیون بودجه راه راجع به برنامه ده ساله راه سازی.

نایب رئیس - لایحه برنامه راه سازی مطرح است. گزارش کمیسون قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده می‌شود)

گزارش از کمیسون بودجه به مجلس شورای ملی‏

لایحه شماره ۱۸۶۹۹ دولت راجع به برنامه راه سازی که پس از طرح در مجلس شورای ملی مجدداً به کمیسیون‌های مربوطه ارجاع گردید در جلسات متعدد کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر راه مطرح به عنوان برنامه ده ساله راه سازی ماده واحده پیشنهادی به شرح زیر اصلاح و اینک گزارش آن را تقدیم می‌دارد:

ماده واحده - به وزارت راه اجازه داده می‌شود برای تکمیل خطوط اصلی کشور و اسفالت آنها (در حدود هر ۱۲۵۰۰ کیلومتر) و نگاهدای و اصلاح سایر راه موجوده و تکمیل ساختمان‌های راه‌های نیمه تمام و احداث راه‌های جدید در ظرف ده سال از محل اعتبارات منظوره در بودجه کشور و درآمد مخصوص اسفالت که سالیانه در حدود سیصد و نود میلیون ریال پیش بینی می‌شود بر طبق برنامه ضمیمه و به قرار ذیل اقدام نماید:

بند ۱ - تکمیل ساختمان و اسفالت نمودن در حدود ۱۲۵۰۰ کیلومتر خطوط اصل کشور به شرح ذیل:

۱ - تهران - اصفهان - لنجان - طالخونچه - شهرضا - شیراز - بوشهر ۱۲۰۰ کیلومتر.

نایب رئیس - تأمل بفرمایید اکثریت نیست. (بعد از چند دقیقه هم اکثریت حاصل نشد)

۴ - تعیین موقع جلسه‌ی بعد - ختم جلسه.

نایب رئیس - بنده حقیقتاً خیلی متأسفم این که طرز کار مجلس نیست. با اجازه آقایان جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز یکشنبه‏

(مجلس ده دقیقه قبل از ظهر ختم شد)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - نورالدین امامی