مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ آذر ۱۲۸۹ نشست ۱۸۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم | تصمیمهای مجلس | درگاه انقلاب مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم |
مجلس شورای ملی ۱۴ آذر ۱۲۸۹ نشست ۱۸۵
صورت مذاکرات روز سهشنبه شهر ذی حجه الحرام ۱۳۲۸
مجلس در ساعت قبل از غروب آفتاب برپاست آقای ذکاالملک تشکیل شد.
صورت جلسه روز شنبه سلخ را آقای معاضد الملک قرائت نمود.
غائبین جلسه ـ سپهدار اعظم ـ سردار اسعد بی اجازه ـ آقا شیخ رضا ـ ممتاز الدوله ـ حاجی وکیل الرعایا ـ حاج محمد کریمخان ـ لواء الدوله با اجازه غائب بودند.
وحید الملک ـ آقا شیخ حسین یزدی ـ دکتر امیرخان ـ مستشار الدوله ـ تربیت ـ معاضدالسلطنه ـ دکتر اسمعیل خان ـ آقا میرزااسدالله خان ـ شیبانی ـ آقا سیدحسین اردبیلی ـ معززالملک ـ آدینه محمد خان ـ افتخار الواعظین ـ حاج آقا ـ دهخدا ـ آقا سید محمد باقر ادیب ـ آقامحمد بروجردی ـ نیرالسطان ـ حاج شیخ اسدالله ـ مشیرالدوله در موقع مقرره حاضر نشده اند.
رئیس ـ در باب صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید.
حاجی سید ابراهیم ـ در جلسات سابق قضیه تجزیه بلوچ از کرمان جزء دستور بود و در اینجا جزء دستور نفرمودند (چون دیگر مذاکراتی نشد رئیس صورت مجلس را امضاء نمود)
لایحه وزارت مالیه بعبارت ذیل قرائت شد.
چون وصول مالیاتهائی که به اسم دوائر ثلات دولت از ابتدای عصر حاضره مشروطیت از رعایا اخذ مینماید اسباب تکدر و انزجار خاطر اهالی شده و از طرف دیگر برای مخارج امنیه و نظمیه ناچار است محلی تهیه کند که تا درجهای کسر بودجه مرمت و اصلاح شود وزارت مالیه تصور میکند مالیات قپان که تا درجه ای اخذ آن بیشتر از سایر مالیاتها اسباب زحمت رعایا را فراهم آورده و بعلاوه وصول آن مشکل است و مخارج اداری آن زیاد و کذلک مالیات رسومات که به ملاحظاتی وزارت مالیه اخذ آنها را صلاح نمیداند از ابتدای وضع این قانون موقوف و در مقابل به ملاحظه جبران کسری که از این راه عاید بودجه مملکت میشود به مالیات تریاک افزوده گردد یعنی به عوض مثقالی ۳ شاهی من بعد مثقالی سیصد دینار اخذ شود اگر چه این افزایش به کلی جبران کسر بودجه که از راه موقوف کردن عایدات قیان و رسومات میشود نمیکند ولی در مقابل اسکات خاطر اهالی ترفیه حال رعایا را کاملاً جبران مینماید و از برای انجام این مقصود مواد ذیل را وزارت مالیه مصمم است پس از تصویب آن هیئت محترم به مجلس شورای ملی تقدیم نماید.
(۱)ـ از ابتدای وضع این قانون حاضره مالیاتی که به اسم قپان و رسومات از ابتدای مشروطیت حاضره دولت اخذ میشود موقوف خواهد بود.
(۲)ـ آنچه سابقاً باسم مالیات خانات و قپانداری دولت اخذ میکرد و جمع مالیات بود کما فی السابق باید وزارت مالیه دریافت نماید.
(۳)ـ بهر مثقال تریاک و شیره دولت من بعد مثقالی سیصد دینار مالیات اخذ میکند.
(۴)ـ تریاکی که از مملکت بعنوان تجارت خارج میشود از ادای مالیات معاف است.
(۵)ـ وزارت مالیه از برای انجام این کار یک ادارۀ مرکزی تأسیس میکند.
(۶)ـ برای اجرای این قانون و جلوگیری از قاچاق وزارت مالیه نظامنامه مخصوصی باید مدن و اجرا نماید.
رئیس ـ این لایحه قانونی رجوع میشود به کمیسیون قوانین مالیه که نظرات خودشان را در این باب بکنند و خواهش میکنم از آن کمیسیون که زودتر راپورت بدهند.
ارباب کیخسرو ـ بنده میخواستم عرض کنم که خیلی باید متشکر باشیم از وزیر مالیه که چنین چیزی را پیشنهاد کردهاند ضمناً خواستم عرض کنم که این مسئله خیلی اسباب زحمت شده است و فوریت دارد و هر چه زودتر این مسئله از کمیسیون قوانین مالیه بگذرد که اسباب رفاهیت مردم خواهد بود.
رئیس ـ در جلسه قبل آقای وزیر مالیه که این لایحه را پیشنهاد کردند فوریت آن را هم تقاضا کردند در فوریت آن هم باید رأی گرفت و گمان میکنم که بهتر آن است وقتی که از کمیسیون برگشت آن وقت رأی به فوریت آن بگیریم.
آقای میرزا ابراهیم خان ـ بنده بطور کلی موافقم با آقای ارباب و تشکر از وزیر مالیه که کلیه وجوهی که از بابت این سه فقره گرفته شده است
باشد و همینطور قرار داده است که اگر یک طرفش تبعه خارجه شود باید به تصویب مجلس شورای ملی بشود و پس از اینکه به تصویب مجلس شورای ملی واگذار شده است و مطلقاً رد نکردیم دلیل بر این است که میخواهیم که ثروت خارجه هم داخل و مملکت رو به آبادی برود و اینکه گفتهایم که حق واگذار کردن به تبعه خارجی ندارد این در حقیقت تحقیق همان فقره دوم است یعنی صاجب امتیاز به میل و اختیار خودش بدون اطلاع مجلس حق ندارد برود واگذار به تبعه خارجه نماید و این شرط کردن هیچ منافاتی به آنچه گفته شد ندارد.
فهیم الملک ـ این مطلبی را که آقای معززالملک فرمودند کلیه نظر در این نیست که درها را بروی خارجهها به بندند بلکه به ملاحظه این است که این امتیازات را که به اجنبی میدهند مطیع قانون ما نیستند و مطیع قانون خودشان هستند و به واسطه این مسئله در موضوع معاملات و بعضی مذاکرات اگر داخل بشوند اسباب زحمت خواهند بود از برای ایران دیگر اینکه قید بکنند که در هر یک از این شرکتها موافق قوانین محلی هر قسم که با اتباع داخله رفتار مینماید همانطور به آن شخص هم که باید شرکت داشته باشد رفتار کنند که زحمتی بر آن مملکت و شرکت تولید نشود این از همان زحماتی است که سابق بر این تولید شده است امروز ما را اینقدر بد خیال کرده است که در این مورد اینگونه مواد را بنویسیم و اگر آن شرط را قبول بکنند میتوانند آنها در تمام شرکتها و تجارتخانهها داخل بشوند.
ارباب کیخسرو ـ بنده با آقای فهیم الملک موافقم و بعلاوه چون آقای حاج سید ابراهیم اینجا یک مسئله نسبت به قانون اساسی دارند که موافقت را قانون اساسی ندارد لهذا محض تذکر خاطر آقایان اصل (۲۴) قانون اساسی قرائت میشود.
(اصل ۲۴ـ بستن عهد نامهها و مقاوله نامهها اعطای امتیازات تجارتی و صنعتی و فلاحتی و غیره اعم از اینکه طرف داخله باشد یا خارجه باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد الی آخر) به مدلول اصل مزبور ابداً فرقی بین رعایای داخله و خارجه در تحصیل امتیاز نگذارده و هر یک خواه رعایای داخله یا خارجه بخواهند تحصیل امتیازی بنمایند ناچار از آنند که به تصویب مجلس شورای ملی برسانند.
حاج عزالممالک ـ بنده با این قسمت از فرمایش آقای معززالملک مخالفم و لازم بود این مسئله توضیح شود و در خصوص این امتیاز چون این را به تبعه داخله میدهیم لازم است که مخالفت کنیم شرکت تبعه خارجه را و اگر بخواهند شرکت کنند تبعه خارجه را که داخل میکند البته باید با اجازه مجلس باشد و بنده موافقم با آقای حاج سید ابراهیم.
دکتر اسمعیل خان ـ بنده به کلی مخالف این عقایدی هستم که از یک طرف میگوئیم درهای ایران باز است برای تجارت ولی در کمیسیونها در مواد جزئیه امتیازی که باید از مجلس بگذرد جلوگیری از تجارت و شرکت آنها میکنند و جواب آقای حاجی سید ابراهیم را آقای ارباب طوری دادند که بعداً مربوط به قوانین محلی نیست و مسلما هر کس بخواهد با تبعه خارجه شرکت کند باید از مجلس شورای ملی بگذرد مطابق قانون اساسی و اینکه آقایان میفرمایند که از تبعه خارجه امتیاز از دولت ما میگیرند چون مطیع قوانین محلی نیستند میخواهیم بدانیم این مخالفت آنها از چه راهی بوده از بیمواظبتی اولیاء امور بوده است از بی کفایتی وزیر بوده است حالا میگوئیم یک نفر فرنگی یا یک نفر خارجه وقتی که وارد کابینه ما میشود به کلی مطیع صرف میشوند و به هیچ وجه منالوجوه عقاید مملکتی خودشان را حفظ نمیکنند و هیچ ملاحظه (ماژوریته) اکثریت یا عدم (ماژوریته) را نمیکنند و نه سایر عقاید دیگری که راجع به اکثریت مجلس شورای ملی است و این مسئله که از کمیسیون گذشت بنده هیچ در کمیسیون نبودم و فقط آنکه آخرش که راجع به نقشه بود حاضر شدم که نقشه آن را تقدیم کردم و تمام دنیا میدانند که اهالی هیچ مملکتی آنقدری که تاریخ به ما نشان میدهد نتوانسته اند با سرمایه داخلی خودشان مملکت خودشان را آباد کنند دول معظمه اروپا که اطرافش چهار نقطه آباد است آنها به واسطه سرمایه اطرافش چهار نقطه آباد است آنها به واسطه سرمایه اطراف خودشان یا ثروت شدهاند ما از یک طرف میگویئم که در تمام امتیازاتی که خارجه بگیرد همراهی و مساعدت میکنیم که مملکت رو به آبادی و ثروت برود و مملکت آباد شود آنوقت امتیازاتی که داخل مجلس میشود به کلی مخالف عقایدی است که اظهار میکنیم و میامین با آن عقیده است که ما اظهار میداریم مجلس باید این را بداند که ما میتوانیم خودمان با سرمایه خودمان این مملکت را آباد کنیم یا خیر اگر نمیتوانیم پس این چه اشکالی است که فراهم میکنیم از برای یک صاحب امتیازی که اگر بخواهد شرکتی با خارجه بکند از برای اینکه میدانیم با ثروتهای ما آنقدر ثروت ندارد که خودشان بتوانند آباد کنند هر وقت دیدیم که با ثروتهای خودشان میتوانند مملکت را آباد کنند آن وقت از سرمایه خارجه جلوگیری میکنیم که وارد مملکت ما نشود و گمان نمیکنم که با نداشتن ثروت بتوانیم خودمان مملکت را آباد کنیم.
منتصرالسطان ـ فرمایشی که آقای دکتر اسمعیل خان فرمودند صحیح است ولی در یک صورت در موقعی که قوانینی که راجع به عدلیه و انتظام و قضاوت مملکتی از مجلس شورای ملی بگذرد و عموم افرادی که در مملکت هستند تابع حکم آن قوانین باشند که یک نماینده در موقع محاکمه از طرف سفارت خانه آنها حاضر باشد آن وقت صحیح است و ما امروز میبینیم هر معامله که با یک نفر خارجه میکنیم هزار قسم اسباب اشکال فراهم میشود تا آن قوانین راجعه به آنها را خودمان مرتب و مدون نکنیم نمیتوانیم آنها را شرکت بدهیم و این قسم همینست که هر کس که بخواهد هر کاری بکند در هر کابینه وارد شود هر چه بگوید پذیرفته شود بنده این قسم مطالب را تکذیب میکنم.
معززالملک ـ بلی یک مقداری از عرایض بنده را آقای دکتر فرمودند و اینکه آقای فهیم الملک فرمودند اشتباه نکنند فقط مقصود ایشان راجع است به شرکت در قضاوت محلی و راجع به تجارت نیست در تمام معاملات تمام اتباع خارجه باید متابعت بکنند از قوانین محلی و یک نظری اینجا هست که بنده عرض کردم و عرض بنده راجع بود به شراکت و شراکت سوای امتیاز است علیالخصوص که امتیازات هم چنانچه گفته شد در قانون اساسی وقتی که طرف خارجه باشد میگوید امتیاز داده به او به تصویب مجلس است چنانچه امروز مجلس شورای ملی مشغول امتیازی است بیکی از اتباع داخله حالا اگر ما بخواهیم یک اشکالی بتراشیم برای این صاحب امتیاز و بگوئیم وقتی که او میخواهد شرکت بکند یا تبعه خارجه شرکت نکند و شاید خودش نتواند سرمایهای هم راه بیندازد حالا یا میتواند این سرمایه را پیدا بکند و این کار را راه بیندازد یا شرکت با یکی از اتباع خارجی که ثروت دارد بکند یا نکند حالا به بینیم بهتر این است که آن شرکت را بکند و برای مملکت منفعت وارد کند یا آنکه برای پیدا نکردن پول این کار را بخواباند و برود پی کار خودش این یکی از مسائل اساسی است البته اجازه دادن به این که با یکی از اتباع خارجه شرکت کند و این کار را دائر کنند بهتر است یکی از مسائل اساسی که نمیشود به این زودی حل کرد یا رد کرد هر چه بتواند خوب است جلو پول خارجه را نبندند بلکه تشویق کنند که از راه تجارتی وارد مملکت بشود و مملکت بتواند ترقی کند پس این اشکالاتی که میشود بجز آن نظری که ما در عمل نشان میدهیم یعنی سختگیری و جلوگیری میکنیم فایده دیگری ندارد در صورتی که زبان ما سوای عمل ماست زبان ما میگوید باید همراهی بکنیم ولی عمل ما همه نوع ضدیت میکند.
کاشف ـ در جمیع امتیازاتی که از مجلس میگذرد اکثر اوقات بنده دقت کردهام که این لفظ مکرر گفته میشود بعضیها مخالفت میکند و بعضیها موافقت ولی باید فهمید جهت اینکه این لفظ در این امتیازات نوشته میشود و بعضیها رد میکنند که شرکت را نباید به خارجه داد چیست البته آن کسانی که مسبوق هستند میدانند که جهت سابقه این کارهاست البته میدانید که آن صدمات و زحماتی که از امتیازات به اتباع خارجه یا شرکتهائی که آنها یا اتباع داخله کرده اند و اسباب زحمت شده است همان سبب شده است که این اجتنابات میشود که بعضی اظهار میکنند که بنابراین امتیاز اگر چنانچه این صاحب امتیاز خواسته باشد یک شرکتی با اتباع خارجه بکند فقط این را رجوع به مجلس کند و با اطلاع مجلس باشد هیچ ضرری در این نمیبینم که آقایان اینقدر ضدیت میکنند البته میدانید در کلیه امتیازاتی که تا به حال به اتباع خارجه داده شده به یک عباراتی نوشته شده بود که آنها سوء تفاهم چقدر سبب شد که باعث انزجار خاطر مردم شد از اتباع خارجه که به آنها شرکت بکنند یا آنکه به آنها امتیاز داده شود اینکه آقایان میفرمایند که برخلاف قول خودمان عمل میکنیم در جلب سرمایههای
صورتش را با مخارجش را بنظر عمومیبرسانید.
شروع به شور در بقیه لایحه امتیاز طلاشوئی کوه زر گردید و ماده سیم قرائت شد.
((ماده ۳ـ هر گاه صاحب امتیاز در ضمن طلاشوئی جواهرات یا اشیاء عتیقه کشف نماید از امتیاز آن خارج بوده و متعلق بدولت خواهد بود.))
لسان الحکماء ـ بنده میخواستم عرض کنم که برای تشویق صاحب امتیاز خوب است در آخر این ماده یک کلمه افزوده شود که دولت مطابق قانون عتقیه جات با او عمل خواهد کرد البته به نظر مجلس شورای ملی خواهد رسید این قانون برحسب زحماتی که بر صاحبان امتیاز وارد میشود البته همه جور احسانی قانوناً به آنها لازم میشود و اینجا خوب است اشاره شود که خاطر آنها آسوده شود برای تشویق صاحب امتیاز و یا بنده پس در آخر این ماده افزوده شود که دولت مطابق قانون آثار عتیقه یا صاحب امتیاز رفتار خواهد کرد.
حاجی سید ابراهیم ـ یک امتیاز طلاشوئی سابقاً در اینجا گذشت و اینطور ماده در آن بود خوب است موافق با رأی اولی رأی بدهیم بجهت این که مذاکرات خیلی شد و معین هم بود که مایه با دولت باشد و این هم موافق با او باشد بنده را عقیده این است که موادی که مطابق با آن موادی است که رأی دادهایم و مذاکرات زیاد هم در آنها شده است د شکل دیگر هم گویا نباشد که بهتر از این شکل باشد پس بنابراین خوب است رأی بدهیم.
حاجی سید اسدالله ـ در صورتی که خود صاحب امتیاز قبول داشته باشد که اگر اشیاء عتیقه کشف شود مال دولت باشد دیگر محتاج به مذاکره نیست که ما در این خصوص مذاکره کنیم.
رئیس ـ رأی میگیریم کسانی که موافقند با ماده سیم قیام نمایند [اغلب قیام نموده و به اکثریت تصویب شد]
مادۀ ۴ـ از عین طلای کشف شده بدون موضوع نمودن یا خرج صاحب امتیاز ده درصد بایستی به دولت عاید دارد.
رئیس ـ ملاحظاتی نیست پس رأی میگیریم کسانی که موافقند با ماده ۴ بطوریکه کمیسیون پیشنهاد کرده است قیام نمایند اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شود.
مادۀ ۵ـ در ظرف دو سال اول از تاریخ این امتیاز صاحب امتیاز شروع به عملیات باید بنماید والا امتیاز از درجه اعتبار ساقط است.
حاجی سید ابراهیم ـ مقصود ما از این امتیاز دادن این بود که زود مشغول عملیات شوند و ثروت مملکت زیاد شود والا با اینکه کارهای خیلی مهم داشتیم این را جلو نمیانداختیم و چون این امتیاز به شخص آقای صنیعالدوله داده شده است اگر ما به مسامحه بگذرانیم خیلی طول میکشد بنده عقیدهام این است که دو سال زیاد است و یک سال کافی است که در ظرف یک سال مشغول عملیات بشوند.
منتصرالسطان ـ علت این که اینجا دو سال ذکر شده کمیسیون خیلی دقت و نظریات داشت کمیسیون دید تا اسباب و آلاتی که لازم است بیاورند از فرنگ و همچنین مجرای آبی که برای شست و شو باید وارد کنند خیلی مدت لازم دارد و دو سال وقت میخواهد به این ملاحظه کمیسیون دو سال رای داد و کمتر از دو سال قبول نمیکند و برای او هم ممکن و مقدور نیست.
حاج شیخ اسدالله ـ بنده همان فرمایشی را که آقای حاجی سید ابراهیم فرمودند عرض میکنم برای اینکه زودتر مشغول کار شوند و دیگران را هم به شوق بیاوریم که مشغول اینگونه کارها بشوند بعد یک سال مدت قرار میدهیم که زودتر مشغول عملیات بشوند و هر چه مدت کمتر نمیتواند اسباب حاضر کند این فرمایش را بنده رد میکنم بجهت اینکه هر نوع اسبابی که از هر کجای دنیا بخواهند وارد کنند در یک سال میتواند وارد کند و مدت یک سال کافی است دیگر دو سال از برای او مدت قراردادن گمان میکنم که لازم نباشد.
کاشف ـ این لفظ شروع به عملیات یک لفظی است که ممکن است از زمانی که اقدام به شروع آوردن اسباب و آلات میشود حساب کنیم تا مدت دو سال یا کمتر شروع بکار کردن نمایند نه اینکه از وقت شروع به عملیات به جهت اینکه ممکن است بعد از دو سال سفارش بدهند که از خارجه اسباب وارد کنند و همینطور هفت و هشت سال طول بکشد آن وقت اسباب معطلی باشد از این جهت خیلی خوب است نوشته شود (شروع به کار کردن در مدت دو سال باشد).
ارباب کیخسرو ـ بنده اینجا نفهمیدم فرق بین عملیات و کارکردن چیست نهایت آن فارسی است و این عربی و ممکن است اگر میخواهند واضح تر باشد بنویسند (طلاشوئی) اما در خصوص اینکه میفرمایند دو سال این دو سال نه مقصود این است که اسباب را حاضر کند چون غیر از آن اسبابی که آلت کار است و لازم است که وارد کنند شاید بعضی موانع هم برای او بیاورد و او هرگز راضی نمیشود که یک روزش در این بین تلف شود این فقط یک فرجه است که به او داده میشود از برای اینکه در این حوزه امتیاز شروع به کار بکند این در ظرف دو سال فرصت است که به او داده شده.
افتخارالواعظین ـ لفظ عملیات طلاشوئی شود.
پیشنهاد حاجی شیخ اسدالله قرائت شد به مضمون ذیل
(این بنده پیشنهاد میکنم که در مدت یک سال باید مشغول طلاشوئی بشود والا امتیاز باطل خواهد شد.)
منتصرالسطان ـ اینجا باید بدانید که کویر مرکزی است و در سال چهار پنج ماه نمیشود به واسطه حرارت فوقالعاده که در آنجاست کار کرد و اگر بخواهند یک سال مدت معین کنند بیش از شش ماه و هفت ماه وقت ندارد و تا بخواهند اسباب و ادوات وارد بکنند و مهندسین آنجا بفرستند و شروع به کار کنند بیش از شش هفت ماه طول میکشد و بعد تابستان میشود نمیشود و کار کرد میرود به سال دیگر به این دلایل دو سال نوشتیم چوه هر سالی پنج ماه شش ماه ممکن نیست بیشتر کار بشود.
کاشف ـ هر کس امتیاز میگیرد والا مرکز را میداند و نقشه آن را کشیده است به این جهت بنده کاملاً موافق با این پیشنهاد هستم و دو سال زیاد است و یک سال کافی است.
ادیب التجار ـ این عذری که آقای مخبر آوردند که عذرشان همین است که باید اسباب و ادوات بیاورند اگر مراد طلاشوئی است اسباب و ادوات بیاورند اگر مراد طلاشوئی است اسباب و ادوات لازم ندارد ما خودمان دیدهایم آب هست بیل هم هست در حوالی کویر مرکزی پانصد تا بیل در آنجاها در کویر است دو سال لازم نیست که آلات و ادوات وارد کنند و اگر هم عذرش این است که پنج ماه برف است و پنج ماه تابستان باز هم یک سال کافی است و اگر بنا شود دو سال مهلت داده شود این امتیاز را میگیرند و میبرند در کیفهای خودشان میگذارند و دست سایرین را هم میبندند از این جهت یک سال مدت کافی است بجهت اینکه شروع بکار بکنند دو سال لازم نیست.
دکتر اسمعیل خان ـ اینجا یک اشتباهی میفرمایند اینجا طلاشوئی فقط نیست طلاشوئی در عراق بود بطوریکه در آن دفعه عرض کردم طلاشوئی آنجا با رودخانه و آب است و در اینجا طلاشوئی تنها نیست واقعاً میتوانم بگویم که معدن طلا است ولی معادن عوض اینکه در کوهها باشد این در عمق زمین است به فاصله ده ذرع و تا آن اسبابی که از فرنگستان باید بیاورند برای برداشتن خاک و چون آب نیست به واسطه یک محرکی که میخواهند بیاورند ذغال برای آن فراهم کنند مدت زیادی لازم دارد در اینصورت دو سال زیاد نیست و مدتی که لازم است برای برداشتن سطح زمین این خودش یک مدت زیادی لازم دارد.
به پیشنهاد آقای حاجی شیخ اسدالله رأی گرفته و رد شد.)
ماده مزبوره با اصلاح بمضمون ذیل قرائت شد.
رئیس ـ رأی میگیریم بر این ماده و به طریقی که خوانده شد ـ کسانی که موافقند قیام نمایند اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد.)
ماده ۶ـ صاحب امتیاز حق واگذار کردن این امتیاز را به تبعه خارجه نخواهد داشت هر گاه صاحب امتیاز بخواهد با تبعه خارجه شرکتی نماید موقوف به تصویب مجلس شورای ملی خواهد بود.)
هشترودی ـ بنده همچو فهمیدم که بعد از این یک ماده دیگری خواهد آمد که رفع اشکال بنده را بنماید این است که رأی دادم و از این جهت لازم میدانم که عرض کنم بر فرض در ظرف این دو سال شروع کرد به کار کردن بعد ده سال خواباند مخبر اظهار کرد که در این باب ماده ای هست و میآید.
معزرالملک ـ بنده مخالفم با این نظری که در این راپورت هم دیده میشود با آن سرمایهای که باید از خارجه بیاید داخل نشود این رویه بدی است که ما ایجاد کردهایم و بعضی از نمایندگان محترم آن روز در محل نطق اظهار کردند که ما درهای این مملکت را باز کردهایم برای تجارت و هیچ جلوگیری و مخالفت نمیکنم ولکن در عمل به خلاف عمل میکنند و این اساس بدی است مثلاً اگر صاحب امتیاز بخواهد با یکی از اتباع خارجه شرکت کند نمیدانم این چه کار مهمی است که باید به مجلس شورای ملی بیاید و در مجلس تصویب شود در صورتی که او خودش میتواند شرکت بنماید و این محتاج به تصویب مجلس شورای ملی نخواهد بود و بنده با این مخالفم.
حاج سید ابراهیم ـ بنده مخالفم با آقای معززالملک و اینکه فرمودند دخلی به این ماده ندارد و حل اینکه مطابق قانون اساسی اگر بخواهند شرکت با تبعه خارجه بکنند باید به اجازه مجلس
خارجی در صورتیکه آنها همین طوری که در سایر دول معمول است تابع قوانین محلی آن دولت هستند که در موقع مناقشات اسباب اذیت ما نباشند و اینطوری که تا به حالا پیش آمده است بیک مختصر لفظی تمام حقوق داخله را پایمال کردهاند اگر سختی میشود به این جهتهاست و ما هم با کمال میل حاضر هستیم ولی آنطوری که گفته شد و آقای مخبر هم قبول کردند تا آن قوانین از مجلس نگذشته و آنها هم تصدیق نکردهاند که در موقع مناقشات به قوانین محلی عمل کنند ما نمیتوانیم بگوئیم شرکت با اتباع خارجه بکنند و هیچ ضرر ندارد که وقتی که خواست صاحب امتیاز با اتباع خارجه شرکت کند و با سرمایۀ آنها کار خودش را ترقی دهد رجوع به مجلس کند که مجلس در آن خصوص دقت و مواظبت کند که اسباب اشکال نشود و زیادتر اسباب تنفر عامه نشود از آنکه شرکت با اتباع خارجه مینماید.
رئیس ـ رأی میگیریم ـ کسانی که با این ماده بطوری که خوانده شد موافقند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد) ((ماده هفتم)) ماشین آلاتی که صاحب امتیاز برای طلاشوئی از خارجه وارد نماید از ادای حقوق گمرکی معاف خواهد بود.
آقا میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده میخواستم عرض کنم که ماشینی که برای طلاشوئی میآورند چه قسم ماشینی خواهد بود.
منتصرالسطان ـ ابتداء ذکر شد که این قسم معدنی است که شبیه طلاشوئی است نه طلاشوئی مثل عراق این ابتداء باید چند ذرع خاک برداشته شود و چند چاه حفر شود که خاک او را بشود برداشت این راه آهن و بعضی ماشینهای زیاد لازم دارد که در بعضی جاها و بعضی چاهها حرکت دهند و آنها را خورد بکند و شستشو بکند و آن راهها یا پیچ و مهره است که با دست باز میشود و بسته میشود بعضی تلمبه است که شستشو میکند.
حاجی شیخ اسدالله ـ اینکه در این معدن شنیده میشود که یک نوع طلاشوئی میشود که بوقت جریان آب طلاشوئی میکنند یک نوع هم هست که ده ذرع بیست ذرع باید بکنند آن وقت بعضی چیزها پیدا میشود و طلاشوئی در آنجا کشف میشود عرض میکنم این ماشینآلات نه برای چاه لازم است نه برای طلاشوئی بجهت اینکه طلاشوئی با آب میشود چاه را هم با کلنگ میکنند به ما اینکه فرمائید بعد از آنکه طلا کشف شد آن طلا را شست و شو میکنند یعنی باید تصرفاتی در آن طلا کرد که آنها طلا بشود و باید بعضی از آنها را شست و شو کرد و بعضی تکه طلاهاست که محتاج شست و شو نیست و بنده این ماشین آلات را نمیفهم و به این توضیحی که آقای مخبر دادند قانع نمیشوم.
حاج سید ابراهیم ـ بنده موافق هستم ولی خواستم از آقای مخبر سئوال کنم که این راه متحرک برای چیست اگر قرار از این کار طلاشوئی است که آن ماشینآلات را نمیخواهد و اگر معدن است که کندن لازم دارد و چیزی نیست که ماشینآلات بخواهد اگر محتاج به کندن چاه هم باشد با کلنگ است میکنند پس این ماشینآلات مصداقی ندارد مگر به مناسبت ماده بعدیش این امتیاز را یک قدری پیچ داد و اشکال را زیاد کرده است.
منتصرالسطان ـ این طلاشوئی که عرض کردم فرق دارد با طلاشوئی عراق چون در عراق بعضی بناها بوده است که خراب شده است و بعضی طلاها خورده شده و بعضی اشیاء نفیسه در آنجا هست که به واسطه آب شست و شو میکنند و بیرون میآورند اینجا یک قسم معدنی است که چاههائی که سابق در آنجا حفر شده است و کار کردهاند موجود است و باید در آن چاهها نقبها بزنند و به واسطه ماشین در آن چاهها میروند و آن ماشین را با دست پیچ کرد که هر وقت که میخواهند با دست حرکت بدهند و این برای راه آهنی است که روی زمین است که محکم است و ریل آن حرکت نمیکند اما این ماشین اینها در زیر خط آهنهای آن بعضی پیچها میگذارند که هر وقت بخواهند آن خط آهن را حرکت دهند میتوانند و در آن جاهائی که کندهاند میبرند و هر چه کار میکنند میریزند در توی آن ماشین و حرکت میدهند و میآورند مقابل دهنه چاه آن وقت آنچه لازمه طلاشوئی و بعضی ترتیباتی که لازمه معدنی است از عملیات با دست میگذارند به محلی و عمل میکنند و بعد برمیدارند به یک چاه دیگری میگذارند این زحمتی ندارد به این جهت راه آهنها و بعضی تلمبهها و اسبابهائی که میخواهند بیاورند لابد گمرکی دارد آن را تقاضا کردند که معاف باشد و به آن کمپانی کمکی بشود.
دکتر رضا خان ـ بنده اتفاقاً از آن اشخاصی هستم که نمیدانم این طلاشوئی است یا معدن است و به این جهت بنده از اول رأی ندادم بجهت این که وقتیکه در یک جائی باشد و باید تجسس کرد و آن را درآورد این لابد معدن است طلاشوئی اصطلاح است در ریزه طلاهائی که باید شست و شو کرد و مختص است آن به خاکی که میشویند و طلایش را میگیرند و بنده هیچ نمیفهم که امتیاز یک معدن طلا را ما چه طور میدهیم در صورتی که هیچ کدام مهندس نیستیم و نمیدانیم این معدن چقدر طلا دارد و چه فایده به دولت داده میشود و آیا منفعتی به دولت میرسانیم که اینجا مینشینیم زود زود رأی میدهیم یا خیر و حالا که خیلی از موادش گذشته است تازه میپرسیم که این طلاشوئی است یا معدن است.
منتصرالسطان ـ در این مسئله متذکر میکنم آقای دکتر علیخان را که مسبوق باشند که طلاشوئی از معدن طلا باید کمتر بگیرد تا از طلاشوئی و شما در اینجا ده یک از عین طلا بدون وضع مخارج رأی داده بودهاید به دولت داده شود در صورتی که اگر معدن باشد باید کمتر بگیرند پس در واقع بهره با دولت است نه یا آنکه این امتیاز گرفته است بعلت اینکه طلاشوئی زحمتش کمتر است و زحمت و مخارج معدن زیادتر است پس شما چه تأملی دارید در اینکه رأی نمیدهید.
افتخارالواعظین ـ تعجب دارم که آقایان میفرمایند که یک رأی میگیریم و نمیدانیم که طلاشوئی است یا طلاشوئی نیست اینجا باید ماشینآلاتی آورد و به قدر شش هفت ذرع زمین را حفر کرد و بعد از آن میرسد به آن رگها و بواسطه آن ماشین آلات آن طلا را باید بیرون آورد این معین است معدن است و اشخاصی که رأی نمیدهند برای این امتیاز بجهت این است که ده یک از عین طلای استخراج شده کم است و گمانشان اینست که باید ده یک و نیم یا ده دو به دولت داده شود و تصور میکنند که منفعت این کار بیش از منفعت طلاشوئی عراق است در آنجا چون منفعت دولت زیاد و زحمت کمتر بود بده یک قناعت کردند و در اینجا چون احتمال میدهند که منفعت زیادتر باشد پس ده یک کم است پس خوبست عوض اینکه رأی ندادند در آن ماده که حقوق دولت را معین میکردند که از عین طلائی که استخراج میشود صدی پانزده یا صدی بیست به دولت بدهند و بعد در اینجا مناقشه نکنند.
محمدهاشم میرزا ـ اولاً چون این امتیازی که هشت ماه است به مجلس آمده بر نمایندگان لازم بوده که در این خوب دقت میکردند اطراف او را ملاحظه میکردند و امتیاز میدادند که این معدن است یا طلاشوئی است و بیشتر از این ممکن نیست یک امتیازی را معطل کرد و بعضی از آقایان میفرمایند که نمیدانیم طلاشوئی است یا معدن است و این اختلاف نظر که بین آقایان پیدا شده است به واسطۀ این است که اصل آنجا معدن بوده و چنانچه عرض شد در تواریخ در ۷۰۰ الی ۶۵۰ سال قبل از قبیل حمدالله مستوفی اینجا را تعیین کردهاند که معدن بوده و از آن به بعد هیچ کار نشده است معلوم است به مرور این ششصد هفتصد سال که کار نشده است باران و سیلاب و غیره از آن ریزه طلاها به کویر شسته و آورده و بعد خاک روی او رفته حالا باید درآورد مثلاً فیروزه هم مثل اینست هم معدن دارد که کوه را میکنند و در آن رگها کار میکنند هم در کویر در میان خاک یافت میشود حالا اگر در آنجاها که سیل آورده و درههائی که واقع شده کار کنند از قبیل طلاشوئی است اگر در معدنش کار کنند معدن است علی ای حال چه در معدن چه در طلاشوئی همینطوری که ششصد هفتصد سال است هیچ نفعی بحال دولت و ملت عاید نشده است هزار سال دیگر هم اگر آنجا باشد چه فایده دارد باید علی ای حال استخراج شود هر چه استخراج شد آن ثروت است و بیشتر از این وقت ندارد و باید رأی داد اما در چرخها و ماشینآلات که بعضی میفرمایند این موضوع مذاکره نیست که چرا با کلنگ و بیل نمیکنند و یا ماشینآلات و چرخ میکنند بلکه موضوع این است که اسباب و
ماشینی که به این جهت بیاورد ما آنرا از گمرک معاف میداریم یا نمیداریم اما اینکه ماشین چند قسم خواهد بود و خط آهن متحرک که دو چاه میبرند یا عز از ما نحن فیه خارج است البته برای آب آوردن خاک آوردن و چاه کندن ماشینآلات هست که سهولت آن بیشتر است تمام اینها آب از رودخانه و دره آورده یا محتاج به ماشین است که از زیرزمین بیرون بیاورد حالا گمرک را میخواهید معاف بکنید و میخواهید نکنید دیگر مذاکرات لازم نیست و موضوع حرف نیست.
آقاشیخ ابراهیم ـ بنده میخواستم عرض بکنم زیرزمین بودن و کنده شدن دلیل معدنیت نیست بجهت اینکه در کوههائی که طلا هست سیلاب با خاک طلائی که دارد میآورد ممکن است و بعد از آن باد خاکها را آورده و ده ذرع آن خاک طلادار در زیر مانده حالا باید این دو را از هم جدا کرد اما معدن آن چیزی است که طلا را از چیزی که مخلوط است به طلا و آب کردن لازم دارد جدا میکنند این معدن است طلاشوئی نیست بعد از آن شستن باز طلاشوئی است و ممکن است آب آورده باشد و حالا طلاشوئی بکنند بعلاوه این چه مباحثه است میخواهند ماشینی برای طلاشوئی بیاورند یکی صد تا ده تا گمرک از او بگیرند و اگر نه بیش از یکی محتاج نیست نمیآورند هرگاه ماشینهای دیگر به اسم طلاشوئی بیاورد ممنوع است آن مسئله دیگر است.
آقا میرزا ابراهیم خان ـ این ماشین آلاتی که ما میگوئیم برای این مورد فقط بعضی متهها که به اصطلاح اهل عمل سنداج میگویند یعنی بعضی از متههای آهنی بزرگ که خاک طبقه زیر زمین را بیاورد بالا و آن خاک را امتحان کنند که ببینند ذرههای طلا در آن هست یا خیر بعد اگر چنانچه طلا داشته باشد نقبهای خیلی بزرگ عریضی میزنند که بشود با حیوان یا هرچه هست در آنجا عبور کرد و در آن زیر کار کرد و آن خاکها را بیرون آورد و شست و ماشینآلات که میگوئیم برای این کار فقط عبارتست از ماشینهائی که زمین را سوراخ کند و خاک بیرون بیاورد و با آب بشویند چونکه این خاکها طلائی که در آب دارد در یک جائی که ده ذرع بیشتر زیرزمین واقع شده است اسمش را میتوانیم معدن طلا بگذاریم میتوانیم طلاشوئی بگذاریم بلکه تا ده ذرع هم بیشتر است عمده آن عمل سنداج است یعنی با مته سوراخ کردن و بیرون آوردن طلاست به هر طوری که ممکن است.
کاشف ـ عرض بنده مختصر است چون اینجا در محل جلوس خودشان مذاکره میکنند و شنیده نمیشود از این جهت اینجا در پای میز نطق آمدم نظر آقایان هست و زمانی که بجهت امتیاز کارخانه صابون و چرم سازی مذاکره میشد در راپورت نوشته شده بود که کلیه ماشینآلاتی که صاحب امتیاز وارد میکند برای کارکردن در آن کارخانه از گمرک معاف خواهد بود و بعد هم در مجلس مذاکره شد که باید نوشته شود که فقط یک دستگاه ماشین چرمسازی صابونسازی که وارد میکنند از گمرک معاف باشد و حالا عرض بنده نه فقط راجع به این امتیاز است که میخواهم عرض کنم وقتی که ما میگوئیم کلیه ماشین آلاتی که صاحب امتیاز وارد میکند این کلمه یک لفظی است که هر چه وارد کنند ممکن است معلوم شود برای کارخانه او کافی است یا کافی نیست یا آنکه به جهت همان کار است یا بجهت کار دیگر است البته صاحب امتیاز بطور بصیرت میداند که بجهت این طلاشوئی یا کاوش در معدن هر چه هست چه ماشین و چه منجنیق و چه ادواتی که لازم دارد همان را پیشنهاد به وزارتخانه بنماید و از طرف وزارتخانه به مجلس پیشنهاد میشود آن وقت در مجلس مذاکره می کنند که اسباب مشاجره و مذاکره نشود یک چیزی را که رأی میدهیم باید ملاحظه کرد که معین باشد هر قدر ماشینآلات وارد بوشد متعلق به این امتیازات در کلیه امتیازاتی که ما میخواهیم اجازه بدهیم باید ماشینآلات معین نشود که چه ماشینی است و چه اندازه و چه مدت بتوانند وارد کنند ممکن است تا هر مدتی که صاحب امتیاز امتیازش تمام نشده است هرقدر بخواهد وارد کند باید معین شود که چه ماشینی و چه اندازه و تا چه مدت بنده که یکی از اشخاصی هستم که باید رأی بدهم رأی نمیدهم و تا بحال هم آنچه رأی داده شده است راجع به طلاشوئی است نه معدن طلا و اگر به طلاشوئی باشد بعضی آقایان میفرمایند خرجش زیاد است بنده برخلاف ایشان عقیده دارم معدن طلا خیلی طلایش بیشتر است از طلاشوئی طلاشوئی خیلی کم طلا عاید میشود و زحمت آن هم زیاد است.
منتصرالسطان ـ کمیسیون چیزی پیشنهاد نکرده است فقط کمیسیون پیشنهاد کرده است که ماشینآلاتی که صاحب امتیاز بخواهد از خارجه وارد نماید به اسم طلاشوئی ماشینی که از برای این کار لازم است معلوم است هر گاه بعد از چندی ماشین او شکست یا مته او شکست اینجا که کارخانه ماشینسازی نیست مجبور است ماشین دیگری وارد کند اما اگر مینوشتیم کلیه صاحب امتیاز حق آوردن یک دستگاه ماشین دارد در این مورد اسباب زحمت میشد.
ارباب کیخسرو ـ اینجا نوشته است ((ماشین آلاتی که صاحب امتیاز برای طلاشوئی از خارجه باید وارد نماید)) این معین نکرده است برای طلاشوئی کجا و بعد از این ممکن است که اگر امتیاز طلاشوئی بیکی دیگر داده شود از برای او هم بیاورد و در صورتی که این معافیت در اینجا راجع به امتیاز طلاشوئی ثروت است باید معین شود برای طلاشوئی کجا بنده عرض میکنم اینجا باید اصلاح شود که برای همین طلاشوئی است.
ماده اصلاح شده به طریق ذیل خواهد شد.
ماده هفتم ـ ماشینآلاتی که صاحب امتیاز برای طلاشوئی کوه زر ثروت)) از خارجه باید وارد نماید از ادای حقوق گمرکی معاف خواهد بود.
ارباب کیخسرو ـ اینجا نوشته اند در کوه زر ثروت پریروز در اینجا مذاکره شد که ثروت خیلی وسعت دارد و ممکن است در همین جا کس دیگر هم امتیاز بگیرد پس بهتر این است که نوشته شود که ماشینآلاتی که صاحب امتیاز برای عملیات این امتیاز از خارجه باید وارد نماید از ادای حقوق گمرک معاف خواهد بود.
رئیس ـ رأی میگیریم براینکه ماشینآلات طلاشوئی کوه زر را از گمرک معاف بدارند کسانی که رأی موافق دارند ورقه سفید خواهند انداخت (اوراق رأی اخذ و آقای حاجی میرزا رضا خان احضا و به طریق ذیل استخراج کرد).
معاضد الملک ـ عده حضار ۷۰ ورقه سفید علامت قبول ۳۱ ورقه آبی به علامت رد ۱۴ امتناع ۲۵
رئیس ـ نتیجه بدست نیامد.
اسامیاشخاصیکه تصویب کرده اند از قرار ذیل است.
آقا سید حسین کزازی ـ آقامیرزاداودخان ـ حاجی شیخ الرئیس ـ حاج آقاـ شیبانی ـ ابوالقاسم میرزا ـ آقاسیدحسین اردبیلی ـ فهیم الملک ـ دکتر اسمعیل خان ـ حاجی مصدق الممالک ـ سلیمان میرزا ـ آقاشیخ ابراهیم زنجانی ـ حسنعلیخان ـ وحید الملک ـ دکتر امیرخان ـ لسان الحکماء ـ آقاشیخ غلام حسین ـ حاجی محمدصادق ـ آقاسیدجلیل ـ مشیرالدوله ـ معززالملک ـ ارباب کیخسرو ـ افتخار الواعظین ـ آقا محمد بروجردی ـ آقاشیخ مهدی نجم آبادی ـ آقاسیدمحمدباقرادیب ـ ضیاء الممالک ـ میرزا ابراهیم خان ـ آقا میرزا مرتضی قلیخان ـ طباطبائی.
کسانیکه رد کرده اند.
آقا عبدالحسین ـ قوام الدوله ـ دکتر حیدرمیرزا ـ بهجت ـ متین السلطنه ـ آدینه محمدخان ـ یوسف خان میرزاپانس ـ آقااسدالله ـ کاشف ـ آقا شیخعلی خراسانی ـ معاضدالسلطنه ـ آقاشیخعلی فارسی ـ آقاشیخ رضا ـ رکن الممالک.
مادۀ ۸ـ اشیاء و اموال غیر منقوله از هر قبیل بعد از انقضای مدت به دولت متعلق خواهد بود.
افتخارالواعظین ـ اینجا عبارت خیلی مبهم است و بطور کلی نوشته شده است که مثلاً اشیاء و اموال غیر منقوله و بنده هر چه فکر میکنم میبینم غیر از چند خانه مختصری که بسازند دیگر بنظر بنده چیزی نمیآید از آقای مخبر سئوال میکنم که بیان فرمایند این اشیاء و اموال غیر منقوله را اینجا توضیح بدهد و تصریح کنند که از ابهام خارج شود.
منتصرالسطان ـ اشیاء و اموال غیر منقوله عبارت از آن قناتی خواهد بود که حفر میکنند که آب بیاورند و خانههائی که بنا میکنند برای کارگران و کلیه چیزهائی که نمیتوانند نقل کنند تمام متعلق به دولت خواهد بود و ماشینآلات جزء اینها نیست مال خود صاحب امتیاز است.
لواء الدوله ـ بنده این ماده را به کلی لغو میدانم بجهت اینکه اشیاء غیر منقوله یا کوه است یا بیابان است دولت اینها را میخواهد چه بکند و بک جا ببرد والا عمارتی که آنجا میسازند فقط یک چادری میزنند میگویند این اموال را متصرف شوید.
رئیس ـ رأی میگیریم بر ماده هشتم به طریقی که در راپورت کمیسیون خوانده شد کسانی که موافقند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد) ((ماده ۹ ـ با تساوی شروط یا حق تقدم با صاحب امتیاز خواهد بود.)
بهجت ـ با این حقی که به صاحب امتیاز داده میشود هیچ وقت کسی پیدا نخواهد شد که این امتیاز را بگیرد با این قیدی که میشود در صورتیکه او قبول کند هیچ کس اقدام نخواهد کرد این ماده باید از اینجا برداشته شود به جهت اینکه بعد از انقضای مدت امتیاز با تساوی شروط حق تقدم با صاحب امتیاز است هیچ کس پیدا نخواهد شد که به این شرایط قبول کند.
محمدهاشم میرزا ـ البته معلوم است صاحب امتیاز لابد حق سبقت و تقدم خواهد داشت و اگر کسی پیدا شد که شروطش بهتر باشد به او داده میشود و اگر خودش به آن شروط قبول بکند آن قدرها به او حق اولویت میدهیم این محتاج مذاکره نیست.
منتصرالسطان ـ این ماده در واقع به منافع دولت است بنده که یکی از افراد ملت هستم پس از انقضای مدت میآیم به وزارت فوائد عامه میگویم که یک ده یک یا دو ده یک علاوه میدهم یا صدی دوازده به دولت میدهم این برای این است که صاحب امتیاز حق تقدیم دارد این ضرری ندارد در اینصورت اگر او با آن اضافه قبول نکرد به من واگذار میشود.
رئیس ـ رأی میگیریم بر مادۀ ۹ به طریقی که خوانده شد کسانی که موافقند قیام نمایند اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد.]
((ماده ۱۰ـ هرگاه در طول این مدت یک سال بدون اجاره وزیر فوائد عامه صاحب امتیاز در کار عملیات طلاشوئی تعطیل و تاخیر نماید این امتیاز لغو و از درجه اعتبار ساقط خواهد بود.))
حاج شیخ اسدالله ـ بنده عرض میکنم که در اینجا نباید نوشت بدون اجازه وزیر باید نوشت بدون عذر والا ممکن است هر وقت که میلش کشید برود وزیر را راضی کند و یک سال و دو سال ول کند این ثمرش چه چیز است مگر که عذر صحیحی داشته باشد عذرش اینجا فقط مینویسد بدون اجازه وزیر والا عذرش معلوم نیست.
ارباب کیخسرو ـ بلی بنده عرض میکنم که بدون اجازه وزیر فوائد عامه را مبدل کنند با (بدون اجازه وزارت فوائد عامه و تا عذری از او نبیند که وزیر بجهت به او اجازه نمیدهد و هرگاه بخواهیم اینقدر در این خیالات مذاکرات و صرف وقت بکنیم گمان میکنم که همین احتمالات عقلیه در آنجا هم میرود که بلاعذر بنویسند.
محمدهاشم میرزا ـ اگر این باب مفتوح شد که میروند وزیر را میبینند هیچ کاری پیشرفت نخواهد داشت این احتمال همه جا در هر موردی تصور میکنم که به وزیر رجوع میکنند و وزیر اجازه میدهد که ده سال تعطیل کند.
رئیس ـ رأی میگیریم براین ماده به طریقی که خوانده شد کسانی که تصویب میکنند قیام نمایند اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد).
ماده ۱۱ـ بمضمون ذیل قرائت شد.
ماده ۱۱ـ صاحب امتیاز دو مدت دو سال از تاریخ امضای امتیاز در حوالی خارج از حوزه امتیاز در حدود معینه ذیل حق تفتیش معادن را خواهد داشت در صورت کشف معدن برحسب قانون معادن امتیاز به او داده خواهد شد. حدود تفتیش معادن در کویر مرکزی جنوبا جندق شرقا نهانی و دستجرد غربا سیاه کوه.
افتخارالواعظین ـ بنده هیچ این ماده را نمیفهم و عرض میکنم که در ذیل هیچ امتیازی امتیاز دیگر را رسم نیست بدهند یک امتیازی که خود آن امتیاز ۱۶ فرسخ مربع است نامیده میشود به امتیاز طلاشوئی معادن کوه زر ثروت باز میخواهیم به موجب این ماده یازده حق بدهیم به صاحب امتیاز در سایر نقاط کویر مرکزی و بنده عقیدهام این است که هر قدر امتیازات بیشتر داده شود بهتر است برای اینکه این تفتیش یک ضرری بر آن مترتب نخواهد شد میرود تفتیش میکند اگر معدنی کشف شد امتیاز میخواهد بنده به این مخالفت ندارم ولی عرض میکنم که خیلی مخالف است که در ذیل یک امتیاز یک امتیاز دیگری بدهیم.
منتصرالسلطان ـ در این مسئله که اظهار میکنند و در میکنند اینطور نیست هر یک از افراد ایرانی حق تفتیش دارد که هر جائی احتمال معدن میدهد تفتیش کند و اگر چیزی را کشف کرد بیاید امتیاز او را بگیرد و هر قسم امتیاز که باشد منتهی صاحب این امتیاز از مجلس شورای ملی درخواست میکند که حق تفتیش آن را به من بدهید و من اگر چیزی در آنجا کشف کردم دولت امتیاز به من بدهد فقط یک حق تفتیش به او میدهند و امتیاز نیست.
آقا میرزا مرتضی قلیخان ـ بنده معنی این فقره را هیچ نمیفهم که مقصود از این مطلب چه چیز است مطلب بر دو قسم است یا امتیاز است یا انحصار اگر امتیاز است که مجلس شورای ملی به تمام افراد ملت حق میدهد که بروند هر جا تفتیش کنند و هیچ کس را مانع نیست که تفتیش کنند یعنی هر کس حق دارد که تفتیش کند که فلان محل محل فلان چیز است یا نیست اما قیدی که در اینجا نوشته شده است که در صورت کشف بموجب قانون معادن امتیاز به او داده خواهد شد این محق است که هر کس حق دارد تفتیش کند و معدنی را که کشف کرد بیاید اظهار بکند و امتیازش را بگیرد و این قید که حق تفتیش منحصر بیک محل مخصوص باشد گویا آقایان از این حدودی که در این نقشه نوشته است مسبوق نیستند این مشتمل است بر تمام کویر مرکزی که یک مقدار کمش خارج میشود و از این طرف میآید بخار و سیاه کوه و ده نمک و همینطور میآید تا حدود سمنان و شاهرود و دامغان و از آن طرف میرود تا حدود کرمان و اگر بنا باشد که این اندازه زمین را انحصار بدهیم عقیدهام اینست یک نفر که سهل است بیک کمپانی هم داده شود نمیتواند که در مدت دو سال تمام این اراضی را تفتیش بکند پس در واقع معنی آن احتکار میشود و بنده احتکار در همه چیز را شنیده بودم ولی احتکار در معادن را نشنیده بودم پس خوب است که این ماده تفتیش حذف شود که ابداً نتیجهای برای اینکار نمیبینم بجهت اینکه کسی که در یک نقطه رفت و مشغول کندن معدن طلا شد و در ضمن یک معدن دیگری را پیدا کرد و به مجلس شورای ملی اطلاع داد لابد به او امتیاز خواهند داد و محققاً در یک معدن دو یا بیست معدن را میتواند امتیاز بگیرد و کار بکند ولی نمیتوان که در اینکه دو سال به کلی پای سایرین را مقطوع کرد که نتوانند داخل آن حوزه بشوند بنده این را رد میکنم و نمیتوانم تصویب کنم مجلس هم گمان نمیکنم تصویب کند.
حاج سید ابراهیم ـ بنده موافقم و علاوه عرض میکنم ما باید سابقه و لاحقه ملاحظه را بکنیم یک صورتی چاپ کردند در باب معادن و بدست ما دادند که معادنی که در املاک شخصی باشد تکلیف خاصی دارد و حالا اجازه میدهیم به آن کسی که این امتیاز را دارد اسباب مزاحمت میشود هم برای آن اشخاصی که معادن در املاک آنها است و هم برای صاحبان امتیاز که حق تفتیش و تفحص دارند پس این ماده هیچ ربطی به طلاشوئی ندارد و باید حذف شود.
منتصرالسلطان ـ گویا نقشهای که تقدیم شده است نمایندگان محترم ملاحظه نفرمودهاند اینجا کویر مرکزی است دهات و بلوکات و قریه جات ابداً در کویر مرکزی نیست و در کویر مرکزی حق تفتیش را میگیرد نه اینکه تصور بکنند در املاک و بلوکات مردم تصرف میکند هیچ همچو چیزی نیست این یکی از نقشههاست که در دست بنده است او فقط دو ساله حق تقدم میخواهد برای تفتیش اگر مجلس شورای ملی صلاح میداند رأی میدهد اگر صلاح نمیداند رأی نمیدهد.
پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو به مضمون ذیل قرائت شد.
این بنده پیشنهاد میکنم مادۀ ۱۱ که در مسئله تفتیش معادن است حذف شود.
رئیس ـ رأی میگیریم بر این پیشنهاد کسانی که موافق با این پیشنهاد هستند که این مادۀ ۱۱ حذف شود قیام نمایند (اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ به اکثریت تصویب شد که حذف شود (در این موقع آقای صنیعالدوله وزیر مالیه با هیئت وزرا وارد شدند.
وزیر مالیه ـ صنیعالدوله ـ بنده این امتیاز را پس میگیرم باشد همانجا برای آیندگان.
رئیس ـ آقایان وزرا تقاضای کمیسیونی مرکب از یازده نفر کردهاند.
حاج آقا ـ چون بعضی سئوالات بود که باید از آقایان وزرا بشود هم چه تصور میکردم آقای رئیس اطلاع دادند به هیئت وزراء چون جمعی از نمایندگان که یکی از آنها بنده هستم میخواستند گفتگو کنند و همچو خیال میکردم که خبر دادند و تشریف آوردهاند برای این مطلب حالا نمیدانم علاوه بر این کمیسیونی که خودشان تقاضا کرده و تشریف آوردهاند بجهت آن پیشنهادی که از طرف نمایندگان شده است حاضر هستند برای جواب و اطلاع داده شده یا داده نشده.
رئیس – ملاحظه بفرمائید آقایانی که سئوالاتی دارند از وزراء بفرمایند و به ایشان اطلاع داده میشود سئوالی که شده است و اطلاع دادهایم باید حاضر شوند و جواب بگویند و اما برای مذاکره بطور مطلق بنده نمیدانم که بطور مطلق صحیح است که با وزراء صحبت شود یا خیر.
حاج آقا – آن مطالبی را که ما تقاضا کردهایم از آقایان وزراء از آن جمله در آن کابینه سابق که یک انتظامیدر باب بودجه داده شود ولی آن ده نفری که که پیشنهاد کردند بجهت بعضی مذاکرات با آقایان وزراء غرضشان استضیاح نبود و سئوال هم نبود و آن مطلب نوشته شده بود در آن پیشنهاد که خدمت آقای رئیس است و آن اهم مطالب است که خیلی از این مطالبی که جزء دستور مجلس نوشته میشود مهمتر است او این مطلبی است که امروز باید در حضور وزراء موضوع مذاکره نمایندگان بشود تا اینکه تبادل افکار بشود و واقعاً یغما دادن اموال دولت و جلوگیری از بعضی از پیش آمدهای ناگوار و این ابتلا آتی که وارد شده است از هر طرف که لااقل بدانیم که خودمان ملتفت باشیم این مطالب را و دیگران هم بدانند که یک مردمانی را که منتخب کرده اند برای یک مطالبی است که آنها در فکر آن مطالب اساسی یعنی آن دردهائی که بر این ملت مظلوم فلک وارد است و درصد علاج هستند و اگر ببینیم درصد علاج هستند بگوئیم این تبادل گفتگو است اگر نگوئیم چطور نگوئیم دستمان به علاج نمیرسد بگذاریم که جزء دستور مجلسمان همین مطالبی باشد که گفتگو میکنیم خودمان هم قطع بکنیم که ما به کلی از آن مطالبی که اساس آسایش عمومی است عقب افتادهایم و هیچ در مقام این نیستیم که ببینیم چرا اموال دولتی به یغما میرود و یک مقداری برای این یغما کریها که میشود بطور تبادل افکار گفتگو و مذاکره کنیم که تذکره خاطر یک کابینه محترم دولت که برای این منتخب شدهاند که تصفیه بکند ادارات را از کسانی که اسباب جلوگیری از بکار افتادن چرخهای دولتی است باشد.
وزیر پست و تلگراف – فرمایشات آقای حاج آقا خیلی مهم است ولی شرفیابی هیئت وزراء برای این نبوده است بلکه اولاً برای مسئله استقراض بوده است که آقای وزیر مالیه بعرض خواهند رسانید ثانیاً برای تقاضای همین کمیسیون است که عرض شد که یک کمیسیون ۱۵ نفری باید تشکیل شود برای امر مهمی و بعد که در آن کمیسیون که شور شد البته به عرض آقایان هم میرسد.
رئیس – در باب این کمیسیون (۱۵) نفری که تقاضا کردهاند این جا اظهار شد که کمیسیون خارجه هم جزء میباشد بهتر این است که یک کمیسیون ۹ نفری تقاضا کنند پس حالا اول یک کمیسیون ۹ نفری انتخاب میشود از مجلس تا اینکه بعد از آن داخل آن مطالب شوند.
ارباب کیخسرو – عاقبت معلوم نشد که ورزاء کمیسیون برای چه چیز تقاضا کردهاند که وکلاء بدانند چه جور اشخاص برای چه کار باید معین شود و برای چه کار میخواهند.
رئیس – اگر بطور اجمال هم معین بکنند که برای چیست شاید ممکن باشد و بهتر است.
وزیر پست – خوب است رجوع بفرمائید به قانون اساسی ولی نظرم نیست که کجاست که حق میدهد به وزراء که یک کمیسیونی مذاکراتی که کردند اگر صلاح دانستند بعد از مذاکره به مجلس بیاورند و اگر خواستند اجرا کنند حتما باید بیاید به مجلس هم نیاورند و آنطور هم که اظهار شد صلاح است که از کمیسیون خارجه باشد و از قبیل همین اشخاص انتخاب نمایند.
رئیس – در اینکه وزراء حق دارند کمیسیونی تقاضا کنند حرفی نیست ولی وکلاء خواستند قبلاً بدانند که چه قسم اعضائی برای کمیسیون لازم است بهر حال حالا کمیسیون ۹ نفری انتخاب میکنیم.
معززالملک – اطلاعاً عرض میکنم که کمیسیون خارجه شش نفر نیست و پنج نفر است.
رئیس – پس یک کمیسیون ده نفری انتخاب میکنیم که اعضای کمیسیون خارجه هم که پنج نفر هستند به آنها ملحق شوند.
پیشنهاد حاجی عز الملک – بنده پیشنهاد میکنم که کمیسیونی که آقایان وزراء خواسته اند همان کمیسیون پروگرام باشد.
رئیس – آقای حاجی عزالملک پیشنهاد کردند که کمیسیونی که آقایان وزراء خواستهاند همان کمیسیون پروگرام باشد و این بسته به این است که آقایان وزراء قبول بفرمایند وزراء گفتند خیر.
رئیس – پس اسامیده نفر نوشته شود غیر از اعضای کمیسیون خارجه.
اوراق رأی توزیع و اخذ رأی شده آقای حاجی میرزا رضا خان آقایان حاجی مصدق الممالک – آقا عبدالحسین بروجردی و دکتر علی خان را برای استخراج آراء به قرعه وعده اوراق را ۶۹۰ اعلام نموده.
رئیس – استخراج این اوراق را در خارج خواهند کرد.
وزیر مالیه – عرض میشود که این بودجه که از بابت سنه ایست قبل در دست است و تا چند روز دیگر به مجلس خواهد آمد آن عدد آخریش را حالا عرض میکنم – جمع این بودجه تقریباً (۲۴) کرور خواهد بود و جمع خرجش (۲۶) کرور است یعنی دو کرور کسر دارد ولی محلهائی که از برای عایدات جدید از مجلس گذشته است آن محلها بطور خوبی کفایت میکند که این محل خالی را پر بکند چه آن قوانینی که گذشته است برای نمک و چه آنهائی که در دست است و چه آنهائی که تازه پیشنهاد شده است اینها که بطور صحیح در مملکت مجری شود کسر بودجه تعدیل خواهد شد و ممکن است که علاوه هم عاید شود ولی از برای اینست که بتوان آن محلها را دائر کرد معلوم است که یک آسایش عمومی لازم است و این آسایش امروز به آن طوری که مطلوبیت حاصل نیست و از برای حاصل کردن آن آسایش کلی لازم است ابتداء یک قوای صحیح مسلکی با مخارجی مسلم در مملکت ایجاد شود برای یک همچو قوائی که طرحش ریخته شد است که باید تشکیل شود تا اینکه آن آسایشی که مقصود است حاصل شود و اجرای آن مقاصد بعمل بیاید همه میدانید که دولت سوای آن قرضهای ۱۹۰ و ۱۹۰۲ دو فقره قرض جاری هم بدو به انکه داشته است و دارد یک فقره به بانک شاهنشاهی که آن قرض چند ماه است پیش از این ثابت شد. یعنی در تنزیل صدی هفت یک کاسه شده است اما چون میبایستی در مدت ۱۵ سال اصلاً و فرعاً پرداخته شود لازمست که صدی پنج هم از باب اصل او داده شود پس ری هم باید صدی دوازده به بانک شاهنشاهی بدهیم تا اینکه در ظرف ۱۵ سال این فرض اصلا و فرعا تأدیه شده باشد و از برای اینکه اقساط این را برسانیم متجاوز از سالی چهارصد هزار تومان لازم است در این اواخر بانک شاهنشاهی داخل مذاکرات با دولت شده و حاضر شده است که آن قرض ۱۵ سال را تبدیل کند بیک قرض صدی پنج تا مدت شصت سال و معلوم است که در این صورت کمتر از چهارصد هزار تومان برای تأدیه این فرض لازم خواهد بود ولی با آن ترتیبی که عرض شد یعنی برای استقرار یک آسایش و امنیت کلی در مملکت لامحاله یک مقادر تدارک تنخواه لازم خواهد شد اینطور سئوال و جواب شده است که عوض همان هفت کرور که معادل خواهد بود با طلب بانک از او گرفته شود و آن مبلغ دوازده کرور را که بگیریم تنزیل او یعنی وجه استهلاکش هنوز بجای آن مبلغی که باید از برای استهلاک آن قرض سابقش برسانیم یعنی از چهار صد هزار تومان کمتر میشود یعنی هفتاد هزار لیره و اگر یک هفتاد هزار لیره را محل تأدیه اصل و فرع قرار بدهیم یک مبلغی هم بدست ما خواهد آمد که آن مبلغ قرض ثابت بانک را بطور خوبی تأدیه میکند و یک مبلغ پنج کروری هم برای دولت باقی میماند و معلوم است که این پنج کرور محل استعمالش را اولا مجلس شورای ملی باید معین کند ولی اساس استعمالش برای استقرار یک امنیت تام خواهد بود لاغیر و معلوم است از برای این کار هر اسبابی که مقتضی باشد باید فراهم آورد حالا بنده فقط صورت آن قراردادی را که با بانک شاهنشاهی شده است میخوانم و به همین قدر عجالتاً اکتفاء میکنم و آن صورت اینست.
(خواستند بخوانند اظهار شد که اولاً مجلس باید این فرض را تصویب کند آن وقت این قرارداد قرائت شود.)
حاج شیخ علی – بنده تصدیق دارم براینکه ایران به جهت ترقی خودش پول خیلی لازم دارد و از خودش همچو استعدادی ندارد لابد باید از خارج قرض کند اما نه این مقدار پنج کرور و ده کرور
بلکه بیش از اینها لازم دارد و این پیشنهادی را که وزیر مالیه یا هیئت وزراء در خصوص این قرض کردهاند فرمودند که ما راضی در مذاکره شدهایم بنده عقیدهام اینست که مطابق قانون اساسی اول باید به مجلس اظهار بکنند اگر مجلس اساساً آن قرض را تصویب کرد آن وقت داخل مذاکره شوند علاوه بر این چند چیز بجهت بنده که یکی از نمایندگان هستم لازم است که مقدمتاً بدانم تا اینکه آن وقت به بینم که این فرض لازم است یا خیر در دوره تفنینیه قبل جمع و خرج مملکت مساوی شد بلکه مطابق آن روزنامجائی که خواندیم یک مقداری هم اضافه شده است که اگر درست اداره شود عقیده من اینست که پنج شش کرور بشود و بدبختانه قریب سیزده ماه است که دارالشوری ملی افتتاح شده است و هنوز هیچ یک از نمایندگان نمیدانند که جمع و خرج مملکت از چه قرار است و همیشه از اطراف به ما مینویسند و مطالبه میکنند که دولت مشروطه یعنی ملت از امورات ادارات خودش اطلاع داشته باشد در سابق از طرف کابینه سابق مذاکره از استقراض شد از اطراف ملت تلگرافات کرد که ما به استقراض خارجی تن نمیدهیم و خودمان حاضریم بعد نمیدانم که چه شد که به تعویق افتاد و اقدام در این باب نشد که ببینیم ملت خودشان حاضر هستند بجهت قرض داد یا خیر و خیلی تعجب کردم از این که وزیر مالیه فرمودند قرض جاری بدل شد به قرض ثابت برای این اگر چه این قرض از قراری که فرمودند یک قرض جدیدی نیست ولی صریح قانون اساسی این است که قبلاً باید محلس بداند یکی از چیزهائی که بنده لازم است بدانم دانستن جمع و خرج است که به بینم آیا ما این قرض را لازم داریم یا نداریم و آنوقت محل مخارج را جز به جزء بدانیم آنچه که ملت را واداشت که در صدد مطالبه حقوق خود برآمدند همان فرض دولت استبدادی بود که یک وقتی ملت نگاه کرد دید که ۶۰ – ۷۰ کرور دولت مقروض است و این فرض ذمه ملت خواهد بود و به هیچ وجه آسایشی برای این مملکت نشد و چون در سابق یک ترتیب صحیح نبوده است از این حیث بنده نمیتوانم مطمئن بشوم که این پول به مصرف صحیحی خواهد رسید جز اینکه محل معین او را جزء بجز بفهمیم بعد از اینکه فهمیدم و دانستم که لازم است رأی خواهم داد و تا این سه چهار فقره را که عرض کردم بنده ندانم نمیتوانم تصدیق این استقراض را بنمایم تا اینکه وزیر مالیه موادش را پیشنهاد کنند.
حاج آقا – گمان میکنم که این وجهی را که پیشنهاد کرده اند ابداً محلی نداشته باشد در اینکه در این خصوص مذاکره کنم به واسطه اینکه یک پیشنهادی کرد که وزیر مالیه که باید آن صورت همانطوری که گفته شد طبع و توزیع شود تا اینکه آقایان وکلا فکر و ملاحظات خودشان را در آن بکنند و یک روزی در آن خصوص مذاکره شود وی امر از چیزی که لازم است خودشان هم در ضمن اشاره به آن فرمودند همان محل خرجش است که بطور صحیح معلوم شود والا دیگر هیچ گفتگوئی قبلاً لازم ندارد.
مؤتمن الملک – بنده عجالتاً در این باب نمیخواهم اظهاری بکنم همین قدر از آقای وزیر مالیه میخواهم خواهش بنمایم که محل استقراض را جز به جزء بنویسند که ما بدانیم این وجه را که میخواهند استقراض نمایند برای چه خواهد بود بجهت اینکه بیست و هشت سال قبل دولت محتاج به استقراض شد و شش سال قبل هم محتاج به قرض شد ولی حالا شش سال که این مملکت توانسته است خودداری نماید و قرض نکند و اغلب ماها حالا ملتفت شدهایم که مملکت امروز یک وجهی لازم دارد برای یک امر خیلی مهمی و به این ترتیب گمان میکنم که نشود که در یک جلسه پیشنهاد و متوقع باشند که در ظرف دو یا سه روز مجلس در آن رأی بدهد این کنتراتی را که بانک شاهنشاهی میخواهند به بندند گمان میکنم که محتاج به طبع و توزیع باشد بلکه عقیده بنده این است که آقای وزیر مالیه اول یک صورتیکه حاوی محل مخارج این استقراض باشد بنویسند و به مجلس بفرستند که هر قدر لازم باشد ما در آن ملاحظات خودمان را بنمائیم و از حالا هم عرض میکنم که بنده در سهم خودم هر قدر میتوانم اشکال تراشی و سختگیری خواهم کرد و اگر آقای وزیر مالیه برخیزند بفرمایند این چه اشکالی است که میکنید بنده متقاعد نخواهم شد و عقیدهام این است که در یک همچو موقعی ما هر قدر بتوانیم دقت خودمان را باید بکنیم والا اگر همین قدر بنویسند که ما این وجه را میخواهیم برای امنیت این مملکت یا برای ازدیاد امنیت این مملکت بنده یکی که قانع نخواهم بود و اگر بخواهند که بنویسند که این وجه را برای آوردن مستخدمین ژاندارمری میخواهیم بنده باز قانع نخواهم شد باید به صورت خیلی مفصلی نوشته شود که این وجهی که گرفته میشود تمامش امسال خرج میشود یا اینکه میماند برای سال آینده و بعد از آنکه این مطلب معین شد باید ما بدانیم که این وجوه بدست کی خرج خواهد شد و آن امنیه که دایر خواهد شد به جهت امنیت مملکت به ترتیب قدیم خواهد بود یا به ترتیب جدید کلیه مقصود بنده این است که تمام این جزئیات را ما باید بدانیم تا اینکه بدانیم درچه رأی میدهیم که بعد اسباب پشیمانی نشود بعد از آنی که آن صورت نوشته شد و طبع و توزیع شد و ما ملاحظات خودمان را در آن کردیم و بر ما مدلل و معلوم شد که یک وجهی لازم است آنوقت اجازه میدهیم به آقای وزیر مالیه که یک وجهی را استقراض نماید و بعد از آنکه اجازه داده شد آنوقت میتوانند آن کنتراتی را که با بانک شاهنشاهی میخواهند ببندند پیشنهاد میکنند و ما هم ملاحظات خودمان را در آن میکنیم اگر مطبوع شد که تصویب میشود والا رد خواهد شد به این ترتیب اگر اقدام شد خیلی اسباب امیدواری برای آتیه ما خواهد بود والا با این طور به نظر بنده صحیح نیست.
وزیر مالیه – عرض میشود که بنده گمان نمیکنم هیئت دولت پیشنهاد کرده باشند که مجلس شورای ملی یک استقراضی را بدون هیچ مقدمه در ظرف دو ساعت فوراً رأی بدهد به این که یک وجهی را تصویب کنند که استقراض شود برای یک مصارف موهوم بلا تعیینی بنده خودم در یک جلسه خصوصی عرض کردم که باید تمام آن دقتهائی که ممکنست هم در خود این استقراض و هم در محل مصارفش بشود معلوم است تمام این مسائلی را که آقای مؤتمن الملک گفتند صحیح است و باید با کمال دقت داخل جزئیات این مطلب شد ولی بنده اینجا میتوانم فقط عرض کنم که آن صورت جزئی را که ایشان میخواهند شاید تا دینار آخر نتوانند امروز صورت بدهند بجهت اینکه این پول مثلاً امسال تمامش لازم نیست و باید تدریجاً تا سه سال دیگر خرج شود پس یک برآوردی میتوانیم از مصارف این کار بکنیم و این برآورد هم ممکن است در یکی از کمیسیونهای مجلس بشود که ببینند این مصارف لازم است یا لازم نیست بعد از آنکه دقتهای خودشان را کردند و معلوم شد لازمست تصویب کنند که این استقراض بشود.
حاجی شیخ اسدالله – فعلاً عقیده بنده برخلاف تمام این مذاکراتی است که میشود که باید استقراض کرد عرض میکنم بنده با این ترتیبی که داریم ابداً صلاح نمیدانم در استقراض چه از داخله و چه از خارجه و خیلی تشکر میکنم از وزیر مالیه که آن بودجه تخمینی که طبع و توزیع شد و ۱۷ یا ۱۸ کرور کسر داشتیم فعلا آن کسر را دو کرور کسر کردیم که این را هم نمیتوانم باور بکنم که تمامش حرف است بجهت اینکه هر چه ما میشنویم تمامش حرف است و نمیدانم حقیقتاً محتاج به پول هستیم یا نیستیم و اینکه آقای وزیر مالیه فرمودند که دو کرور کسر داریم بنده عرض میکنم چرا باید کسر داشته باشیم چه شده است کدام مخارج فوقالعاده برای این مملکت پیدا شده است فقط در یک موقع یک مخارج فوقالعاده برای مملکت پیدا شد آنهم آنقدر بعنوان اعانه گرفتند که کفایت آن را کرد بعد از آنی که ما بودجه مملکت خودمان را بدست آوردیم و میزان دخل و خرج مملکتمان را سنجیدیم نباید کسر داشته باشیم حالا بر فرض آمد کسر پیدا کرد باید بدانیم پولی را که پولی را که استقراض میکنیم برای چه مصرفی میخواهیم متصدی و متصرف آن کیست و به تصرف کی خواهد رفت وقتیکه اینها را دانستیم و به جزئیات آن اطلاع پیدا کردیم آن وقت میتوانیم در این خصوص داخل مذاکره شد رأی بدهیم والا نمیتوانیم.
مستشار الدوله – بنده کاملاً موافقت دارم با مؤتمن الملک که فرمودند کلیه برای استقراض دو چیز لازم است اول لزوم ثانیاً شرایط آن بدبختانه در مملکت ما یک چیز ناشی هست که اهمیت آن خیلی زیادتر است و آن تفتیش و نظارت در مخارج است در لزوم پول حرفی نیست همه ماها میدانیم که مملکت محتاج به پول است در پروگرام وزرا هم این مسئله
هست و مجلس شورای ملی هم تا اندازهای آن را تصویب کرده است و میدانیم که این پول را برای این میخواهند که نظم و امنیت مملکت را استحکام و استقراری بدهند ولی این جمله استقرار و استحکام امنیت کلی است و باید دید که دولت به چه وسیله میخواهد آن را استحکام کند و چقدر پول لازم دارد از برای این مصارف چنانچه آقای مؤتمن الملک هم فرمودند و اگر ابتداء مجلس شورای ملی این را نداد نمیتواند اجازه هم چه استقراض را بدهد بعد از آنکه این مطلب معلوم شد و به مجلس پیشنهاد شد و تصویب گردید رجوع میشود به وزارت مالیه چنانچه عرض کردم بدبختانه تفتیش در مملکت ما خیلی اهمیت دارد و بعد از آنکه در جزء اول و ثانی معلوم شد از جزء ثالث که صرف این وجه به مصرف خودش بشود دولت چه وسیله ای را اتخاذ خواهد کرد که مجلس شورای ملی مطمئن باشد که این پول به مصرف خود برسد.
وزیر پست – این مسئله اساسی را که آقای مستشارالدوله فرمودند دولت هم تصدیق مینماید اولاً در لزوم این استقراض که چنانچه خودشان فرمودند این را گمان نمیکنم کسی رد کند و البته بعد از آنکه دقت و رسیدگی کردند تصویب خواهند کرد یک مسئله هم مسئله شرایط است آقای وزیر مالیه اینجا کاملاً شرح ندادند و شرایط آن را نفرمودند گویا برای جلسه دیگر گذاشتند شرایط این استقراض به عقیده دولت خیلی خوب است بطوریکه تصور میکنند بهتر از این نمیشود و بنظر نمایندگان خواهد رسید و تصدیق خواهند کرد که کمتر استقراضی بخوبی این شرایط ممکن است امروز واقع بشود اما مسئله تفتیش این مسئله را هم گمان میکنم که هیئت دولت از این غفلت نکرده است و بشارت میدهم که اهمیت آن را بیشتر از آن دو مسئله میداند و از روز اول که مذاکره استقراض شد گفتند که استقراض بی [کنترل] نمیشود اگر تفتیش و نظارت نباشد نخواهیم تصویب کرد وسیلهای که برای کنترل بنظر دولت رسیده است این است که عجالتاً اشخاصی را معین کردهاند که یک قسمت بزرگ آنها اروپائی هستند از اشخاصی که در ادارات بوده اند یک قسمت هم از ایرانیها هستند بصیر در امر مالیه هستند و دعوت کرده که به نشینند و یک پروگرامیاز برای این تفتیش و کنترل تعیین کنند حالا در این هیئت ممکن است که رأی بدهند که یک چندی نفری معین شوند از برای اینکه به بینند این پول به مصارف صحیحه میرسد یا خیر یعنی اگر این پول حواله شده است از برای سرباز فارس آن وقت وسائلی تهیه کنند که بدست همان سربازها برسد و همچنین سایر مخارجی که میشود دقت کامل بشود که به مصرف صحیح برسد امروز مقصود از عنوان وزیر مالیه در مجلس این بود که خاطر آقایان نمایندگان را به اهمیت این مسئله معطوف و متذکر نمایند که اگر تصویب لزوم پول را میکنند بروند شرایط این استقراض و تمام جزئیات راجعه به آن را مشروحاً بنویسند و به مجلس بیاورند.
حاج امام جمعه – قرض دو قسم است یک قسم آن این است که آنرا میگیرند و به مصارف صحیحه برسانند چنانکه سایرین این کار را میکنند و این قرض نیست بلکه تجارت است اما بدبختانه این در ایران مجری نخواهد شد چهار سال قبل از این در مجلس شورای ملی سابق یکی از وزراء آمد و گفت که اگر امشب دولت قرض نکند عرابه او لنگ خواهد شد و میبینیم که چهار سال است از آن روز گذشته است و عرابه دولت لنگ نشده است و عرض میکنم که شما کاری بکنید که خرج را بفهمید که چقدر و چطور مخارج میشود و بنده با اینکه خیلی در این مجلس کم حرف میزنم عرض کنم که هر کس این استقراض را تصویب میکند با خون این ملت شریک است هیچ ما لازم نداریم تصویب بکنیم که مثل زمان مضفرالدین شاه استقراض بکنیم میفرمائید کنترل خواهیم داشت بنده عرض میکنم ابداً این کار نخواهد شد در مجلس سابق بنده بودم و اکثر از آقایان بودند که سیصد هزار تومان ته کیسه قاجاریه را رفتیم آوردیم یک قدری هم از مردم به اسم اعانه جمع کردیم و آنوقت مجلس کمال جد را داشت ناصرالملک هم آن وقت وزیر مالیه بود ناصرالملک هم خیلی آدم صحیح و درستی است برای اینکه وقتی که آذربایجان قشون میفرستادند ده هزار تومان لازم بود آمد از مجلس اجازه خواست مجلس هم اجازه داد ولکن همان ده هزار تومان بود که ما فهمیدیم که بچه مصرفی رسید و چه شد امسال یک وقتی وزیر امور خارجه آمد در منزل ما و یک روزنامه روسی آورده بود که نوشته شده بود شما خیال میکنید اینها وکلای ملت بودهاند ابداً نبوده اند اینها سیصدهزار تومان را از خزینه درآوردند و همه را خوردند حالا هم یقیناً با حالت حالیه ایران کنترل نخواهد شد ولی به مقتضای حال حالیه مملکت یقین دارم که به قدر صد هزار تومان دولت امروز مخارج فوری لازم دارد بنده اعتقادم این است که اگر از خزانه جواهر گرو بگذارند و پول بگیرند این بهتر از این است که پنج یا هفت یا هشت کرور استقراض بکنیم و دوباره مملکت را دچار محظورات و این فقرات بکنیم و بنده شاید در عرض خودم شریک و موافق نداشته باشم ولی تکلیفم این بود که بگویم.
رئیس – در هر صورت مقصود از این اظهار این نبود که مجلس این قرض را اساساً تصویب میکند و آقای وزیر پست اظهار کردند که شرایط و ترتیبات آن را پیشنهاد خواهند کرد پس گمان میکنم دیگر حالا مذاکرات زیاد در این خصوص لازم نباشد و مذاکرات کافی است عجالتاً مذاکرات را ختم میکنیم تا وقتیکه آقای وزیر مالیه و هیئت وزراء بروند و شرایط و مصارف آن را پیشنهاد کنند.
فهیم الملک – فرمودند هیئت وزراء لایحهای در ترتیب استقراض و مصارف آن که پیشنهاد خواهند کرد صحیح است باید هم همینطور بشود اما از طرف دیگر در پروگرام آقای رئیس الوزراء حاضر که پیشنهاد شد یکی دو سه مادهاش آمد به مجلس و تصویب شد ولی دنباله پیدا نکرد میخواستم به بینم این هم مثل آنها است که بعد از مقداری مذاکره و اتلاف وقت مسکوت عنه خواهد ماند یا خیر و عقیده بنده این است که ممکن است شکل دیگر بکنند بنده تصور میکنم که آن مقدمه بسیار صحیحی که از برای استقرار امنیت لازم است و از مصارف این استقراض خواهد بود همان آمدن مستخدمین خارجه است حالا از یک مملکتی از مملکت دیگر منحصر نیست که حتماً مسکوت عنه بماند و در صورتی که موقوف به پیشنهاد وزرا است که شرایط و ترتیب این استقراض را پیشنهاد کنند بنده باز عرض میکنم که این هم نرود پهلوی لایحه مستخدمین و استدعا میکنم اگر اقدامی فرمودهاند دنباله آن را بگیرند و زودتر شرایط و ترتیب این استقراض را پیشنهاد کنند که مجلس هم ملاحظات خود را بکند و رأی بدهد هیئت وزراء باید امروز با مجلس همراه باشند و با وزارت مالیه کمک کنند که زودتر بلکه امورات این مملکت اصلاح شود باین جهت عرض میکنم که تشریف میبرند ممکن است بعد از دو روز دیگر در ظرف این هفته این لایحه را پیشنهاد کنند که با هم ترتیب آنرا بدهیم و این مسئله مسکوت عنه نماند (در این موقع جمعی اجازه نطق خواستند)
رئیس – بنظر بنده مذاکره دیگر لازم نیست برای اینکه رأی که نمیخواهند بگیرند بنا شد هیئت وزراء بروند و مقدمات این کار را پیشنهاد کنند و اگر دلایل آنها طوری شد که مجلس شورای ملی را متقاعد کرد که رأی میدهد و تصویب میکند والا رد میشود عجالتاً چون در این خصوص نمیخواهیم رأی بگیریم مذاکره این مطلب را ختم میکنیم.
آقای شیبانی سوالی داشتید از وزارت داخله بفرمایید.
شیبانی – پریروز اینجا این کلمه را ب شورای ملی عرض کردم که من باب اتمام حجت عرض میکنم و با حضور هیئت وزراء هم باید عرض کنم اگر چه این لفظ بدبختانه را ما در همه جا استعمال میکنیم که بدبختانه هر چه پیشبینی کردیم در مسئله کاشان هیچ فایده نه بخشید هر وقت آمدیم به هیئت وزرای سابق با هر یک از اولیای امور به ما به پارلمان عرض کردیم که اقدامی در این خصوص بکنند نشد تا آنچه وارد شد که متجاوز از یک کرور یا دو کرور بنده درست نمیدانم بیش از اینها هم میگویند مال ملت و شاید ۲۰۰۰۰۰ تومان مال دولت از بین رفت و تقریبا عده کثیری هم نفوس کشته شد و حالا باز گشته است به ترتیب اولیه یعنی اشرار باز تدارکی دارند که بریزند به شهر کاشان و اهالی شهر هم میتوانم عرض کنم که دو سه دسته شدهاند یک دسته از بابت بیغیرتی که به اصطلاح خودشان دارند دست زن و بچه خودشان را گرفته فراری خواهند شد و دسته دیگر هم به نقاطی که نمیخواهم اسم ببرم پناهنده خواهید شد به این جهت با کمال هر جز به هیئت وزراء عرض میکنم که نظر به اعتمادی که به ایشان داریم این دفعه هم مثل دفعه سابق نشود که به آقای فرمان فرما که در آن زمان وزیر داخله بودند مخصوصاً عرض کردم و دو سه مرتبه هم تکرار شد و جواب دادند که اقدامات مجدانه میشود و اگر چنانچه در آن وقت یک استعدادی به کاشان فرستاده بودند این
اتفاقات نمیافتاد این بود که اقدامینکردند و شد آنچه که شده حالا هم عرض میکنم که اگر استعدادی فرستاده نشود و سواری دنبال اشرار نفرستند موجب هزار جور نفرین و لعنت خواهد بود بجهت اینکه تلگراف مفصلی به امضای (۱۵۰) نفر از اهالی کاشان از علماء و تجار و تمام طبقات آمده است و یک نوعی تظلم کردهاند که شهدالله خواندن آن انسان را محزون میکند و نمیدانم بچه شکلی باید اقدام نمایند که قلع ماده شود پارسال نظرم هست همین اوقات قرار شد ده نفر سوار بفرستند و آنجا را تامین نمایند و این هم گفته شد که یک مواجبی هم به نایب حسین بدهند که سر خدمت دولت باشد نه آن ده نفر سوار را فرستادند و نه تأمین به نایب حسین دادند حالا سئوال میکنم از آقایان وزراء مخصوصاً حضرت والا وزیر داخله در این خصوص چه اقدامیکرده اند که اسباب اطمینان خاطر باشد.
رئیس الوزراء – از برای کاشان یک استعدادی عبارت از صد نفر سرباز و چهل نفر سوار همین دو سه روزه میرود و چهل نفر هم از سوارهای خلخالی و دویست نفر از بختیاری در تهیه هستم که بفرستم به تعاقب نایب حسین و اقدامی که شده است امید است نتیجه صحیحی ببخشد.
رئیس – آقای ارباب کیخسرو سئوالی داشتید از آقای رئیس الوزراء بفرمائید.
ارباب کیخسرو – اگر چه بدبختانه با اینکه گرفتاری مملکتمان زیاد است کمتر به علاج آنها میپردازیم یکی از چیزهائی که ما خیلی به آن احتیاج داریم معارف است و دو کابینه تشکیل شده است که هیچ وزیر معارفی در اینجا معرفی نشده است و مخصوصا در وقتی که کابینه اخیر به مجلس معرفی میشد آقای رئیس الوزراء وعده صریح دادند که تا روز پنجشنبه همان هفته که تقریباً چهار روز بعد از آن بود وزیر معارف را به مجلس معرفی خواهند کرد تاکنون مدتی است میگذرد و اکنون که مدتی است میگذرد هیچ وزیر معارفی را به مجلس معرفی نکرده اند در این صورت سئوال میکنم از آقای رئیس الوزراء که در باب وزیر معارف آیا فکری کردهاند و کسی را معین کرده اند یا خیر و اگر معین کردهاند از کی به مجلس معرفی خواهند کرد.
رئیس الوزراء – در باب وزیر معارف حق دارند آقای ارباب کیخسرو که تأخیر او را به بنده اعتراض میفرمایند ولی شاید یک جهاتی داشته است که نمیخواهم عرض کنم تا روز شنبه معیناً وزیر معارف معرفی خواهد شد.
وزیر مالیه – اگر چه مسئله کاشان و وزیر معارف در این بین تداخل کرد ولی بنده باز برمیگردم به همان مسئله اولی همین قدر عرض میکنم که مسئولیت نگاهداری مملکت فقط به عهده هیئت دولت نیست بجهت اینکه وقتی که اسباب کار مهیا نباشد آنها هم عاجز خواهند ماند و از اقداماتی که باید بکنند و گمان میکنم که مسئولیت بر عهده نمایندگان ملت هم وارد خواهد بود بجهت این که وقتی بنا بشود که آنها تمام افعال و احوال هیئت دولت را بطور مساعدت استقبال نکنند و به سوء ظن استعمال کنند و هی آن را عطف بکنند به یک ترتیبات دیگری هیئت دولت ابداً نمیتوانند کار بکنند و از آن گذشته مثلا نمایندگان میگویند چون فلان در فلان وقت فلان طوری شده است ما اساعه تمام کارهای دیگر را معوق میگذاریم و این همین طور رفته رفته مثل زنجیر تسلسل پیدا میکند بنده عرض میکنم این همه شکایاتی که در این مجلس میشود و این همه ایراداتی که میگیرند تمام به واسطه نقش اسباب است و باید یک روزی داخل شد در این که این اسباب را بهر شکلی که مقتضی است تکمیل کرد بنده عرض نمیکنم این را بدست یک اشخاصی که طرف اطمینان نیستند واگذار کنید ولی عرض میکنم که به هر طوری که میدانید امروزه لازم است این نواقص تکمیل شود والا به مجرد اینکه ما اطمینان نداریم و چون یک کس پریروز سکنجبین خورده است ما نمیخواهیم این کار بشود این مسئله حتمی است و به این شکل کار مملکت ابداً اداره نخواهد شد بلکه روز بروز بدتر میشود ولی بنده عرض میکنم قبل از آنکه یک رشته به کلی از دست برود باید درصدد یک اصلاحی برآمد که کار به آن درجه آخری نرسد.
رئیس – آقای آقا سیدحسین کزازی سئوال داشتید از وزارت داخله بفرمائید.
آقاسیدحسین کزازی – اداره نظمیه کرمانشاهان مدتی است بنای تعدیات را گذاشته است و تعدیات بغیر حق میکنند منجمله از هر زواری نفری دو قران پول میگیرند خواستم از حضرت والا وزیر داخله سئوال کنم که مصرف این پول چه چیز است و با اجازه ایشان است یا خیر.
وزیر داخله – از سابق این عمل که اطلاع نداشتم ولی بعد از آنکه مجلس شورای ملی اطلاع دادند تحقیقاتی کردم معلوم شد همینطور است و این پول را میگیرند این بود جوابی به مجلس مقدس عرض کردم و بعد هم قدغن کردم که دیگر نگیرند و حالا نمیگیرند.
آقای سیدحسین کزازی – بموجب شکایتی که تازه رسیده است معلوم میشود همینطور مشغولند.
وزیر داخله – عرض کردم قدغن شده است و دیگر نمیگیرند تلگراف تشکر هم رسیده است.
آقای سیدحسین کزازی – از این اقدام وزارت داخله تشکر میکنم.
رئیس – آقای شیخ غلامحسین سئوالاتی داشتید از وزارت امور خارجه بفرمائید.
آقای شیخ غلامحسین – تقریباً دویست هزار نفر از اتباع ایران در عثمانی هستند و مدتی است که کارگذار در بغداد نیست بنده این مطلب را هم کتباً و هم شفاعاً به وزارت امور خارجه اظهار نمودهام که اتباع ایران در عتبات عالیات در مخاطره است آیا آقای وزیر امور خارجه در این خصوص اقدامیکرده اند یا خیر.
وزیر امور خارجه – مدتی است که مأمور عراق عرب شده است و از اشخاص خیلی امین صحیحی و از اجزای خیلی قدیمیوزارت امور خارجه و خیلی مجرب و درستی است احکامش هم صادر شده است و همین چند روزه حرکت میکند و علت اینکه قدری در حرکت او تأخیر شده است به او به واسطه تضییقات مالیه بوده است و در همین اوقات هم برای حرکت او یک پیشنهادی به مجلس شورای ملی کردم از برای مخارجش و از برای یک مبلغی که به مساعدت آن باید برود و امید دارم که همین چند روزه و او به مسئولیت خودم باشد وجهی لازم است اگر از طرف مجلس مقدس تعویقی شد تهیه کنم که همین چند روزه حرکت کند.
حاج آقا – بموجب نظامنامه داخلی سئوالاتی که نمایندگان میکند در اول و آخر مجلس باید قبل از وقت بوزارت خانه اطلاع داده باشند و بعد از آن سئوال بکنند و من میبینم که به این ترتیب سئوالات واقع نمیشود برای اینکه بعضی سئوالات است که یک ماه قبل از این شده است و هنوز جوابی داده نشده است و بعضیها همین امروز یا دیروز یا پریروز شده است جواب داده میشود و هیچ هم این مطلب را نفهمیدم که علت این چه چیز است و در بعضی از جوابهائی که از طرف وزارت امور خارجه داده میشود بزرگترین ضرری که آورده میشود عذر پول است با اینکه هنوز بودجه وزارت امور خارجه به وزارت مالیه نرفته است چنانچه بنده شخصاً خبر دارم و از این جهت عرض میکنم که اگر آقای وزیر امور خارجه مساعدت وزارت مالیه را بخواهند باید زودتر بودجه خودشان را بفرستند به وزارت مالیه تا اینکه وزیر مالیه هم بودجه کل را بفرستند به مجلس و پول بدهند والا بدون اینکه بودجه را بدهند هر وقت مخارجی را بخواهند تقاضا کنند البته وزارت مالیه هم نخواهند داد و این بیشتر اسباب و پیش نرفتن کار خواهد شد.
وزیر امور خارجه – اولاً در خصوص سئوالات بنده که حاضر میشوم برای این است که هر یک از نمایندگان سئوالاتی که دارند بفرمایند حالا اگر خود آقایان سئوال میکنند آن تقصیرش راجع به وزیر امور خارجه نیست و البته هم اگر وکیل محترم سئوالی دارند بفرمایند بنده اگر حاضرم برای جواب عرض کنم و اینکه در خصوص بودجه میفرمایند که بودجه وزارت امور خارجه تقدیم نشده است و این تقصیر از طرف وزارت امور خارجه است بنده این را تصدیق ندارم بجهت اینکه این مطلب را مه بنده عرض کردم هیچ راجع به بودجه نخواهد بود زیرا که این بنده به مسئولیت خودم خواهم داد بجهت اینکه در چندی قبل یک مبلغی وزیر امور خارجه سابق پیشنهاد مجلس کرده بود برای مخارج مسافرت مأمورین و این مبلغی را که مجلس تصویب کرده بود که داده شود تمام آنها مصرف شده است و از وقتی که بنده به وزارت خارجه رفتهام یک دینار از هیچ جهت و از هیچ حیث تصویب نشده است که برای این قسم مخارج مصرف شود مگر همان چیزی که
در بودجه موقتی تصویب شده است و از برای مخارج مسافرت این مامور بخصوص عرض کردم که بنده بمسئولیت خودم خواهم داد و در این باب هم کاغذی بمجلس مقدس شورای ملی نوشتم و یکی دو دفعه هم اصرار و تاکید کردم که یک مبلغی مجلس بدهد بجهت مخارج مأموریتی که باید بروند در حق آنها لازم است از جمله آنها مأمورین عراق عرب است که قونسول بغداد باشند اما درخصوص اشکالات بودجه – اشکالات بودجه خیلی زیاد است و اینکه تا بحال تعویق افتاده است اگر چه حاضر شده است و امروز و فردا میرود بوزارت مالیه برای این است که این تأکیدی که میکنند که از اجزاء و از بودجه بکاهند و از طرف دیگر جماعتی هستند که کاری ندارند و همه روزه بمجلس شورا و هیئت وزراء اظهار میکنند اسباب این میشود که وزارت خانهها در کار خود متحیر میشوند و از یک طرف هم وزارت خانه مصروف این خواهد بود که حقوق خیلی کم باشد این است که رویهم رفته این موانع علت تأخیر تقدیم بودجه شده است و باز هم تکرار میکنم که وزارت امورخارجه نه این است که بی بودجه بوده است بودجه وزارت امورخارجه تا بحال از روی آن عمل شده است و بنده یک دینار تا به حال اضافه تصویب نکرده ام که خارج از بودجه موقتی باشد.
متین السلطنه – اینجا یک مطلبی را که وزیر مالیه میگفتند بایستی رسماً تکذیب شود آن اینست که آقای وزیر امورخارجه فرمودند که مخارج مسافرت مأمورین یکدینار داده نخواهد شد مگر اینکه از طرفمجلس تصویب شود از فرمایش ایشان همچه مفهوم میشود که مخارج مسافرت و از این قبیل مخارج در جزء بودجه بمجلس نخواهد آمد و از این معلوم میشود که خواستند آنرا از امضای مجلس خارج بکنند و این را تکذیب میکنم که باید آنرا در جزء بودجه بیاورند و از مجلس بگذرانند.
وزیر امور خارجه – اولاً بنده تصدیق نمیکنم که این صحیح باشد که این مخارج باید در جزءبودجه بیاید برای اینکه تاکنون که بودجهها بمجلس نیامده است مأموریتی که عزل و نصب میشوند مخارج مسافرت آنها چه میشود بنده عرض میکنم همینطوریکه در سابق یک مبلغی را که دو هزار یا سه هزار تومان بوده درست در نظرم نیست در همان زمانیکه نماینده بودم بمجلس شورای ملی پیشنهاد کرده اند برای مخارج مسافرت مأموریتی که باید بروند و تصویب شد عرض کردم که آن مبلغ را تمام شده است و ما حالا معطل مانده ایم و پولی در دست نیست که مجلس تصویب کرده باشد که باین مصرف برسد این است که بنده عرض کردم که چندی قبل یک لایحه فرستادم و استدعا کردم که مجلس بآن رأی بدهد از برای مخارج این قسم مأموریتی که باید فرستاده شود وقتی هم که بودجه معین شد آنهم میشود یک مبلغی را فوق العاده برای هر وزارت خانه که ممکن است بعد از گذشتن بودجه تقاضا شود تصویب کند و آنوقت این مصرف هم از آن قبیل مخارج فوق العاده محسوب شود ولی حالا چون بودجه نگذاشته است این بود که این قسم پیشنهاد شده است.
رئیس – مقصود آقایان نمایندگان این است که اهتمامیبفرمایند که زودتر بودجه را بمجلس بفرستند که بتدریج هر روز محتاج باین نشوند که برای هر جزئی وجهی یک پیشنهادی بکنند.
سلیمان میرزا – خوب است یک فصلی تازه به نظام نامه داخلی افزوده شود که در بین سئوال یک نماینده نماینده دیگری اخطار نظامنامه ای بنماید آنوقت در بین اخطار او یک استیضاحی تولید شود و مدتی وقت مجلس را اشغال نماید.
آقاشیخ غلامحسین – آقای وزیر امور خارجه بیان کردند که این مأموری که معین شده است آدم مجرب خیلی صحیح کافی است این مسلم است که همه وزارت خانهها باید مأمورشان مجرب و آزموده باشد ولی این مأمور بسیار خوب وقتی کار میکند که در بغداد باشد و اگر تا سه روز دیگر این مأمور حرکت نکند بنده استیضاح خواهم کرد.
رئیس – آقای فهیم الملک سئوالی داشتید از وزارت امورخارجه بفرمائید.
فهیم الملک – مدتی است که از آقای وزیر امور خارجه در خصوص اتومبیلهائی که در بین جلفا و تبریز حرکت میکنند سئوالی شد و بطوری که لازم بود جواب دادند ولی این روزها طور دیگر شنیده میشود که راه انداختن اتوبوسها اسباب این شده است که گاریها دیگر کمتر کار بکنند حتی اینکه گاری پست را هم از دست آنها گرفتهاند علاوه براین از قرار که شنیده میشود بین جلفا و تبریز تمبر روسی را استعمال میکنند و این نه فقط مخالف قوانین بینالمللی است که تمبر خاک هر دولتی به عهدۀ اولیاء آن دولت است و هیچ دولتی حق مداخله ندارد حالا از آقای وزیر امور خارجه سئوال میکنم که اولاً یک همچو مسئلهای حقیقت دارد یا خیر و اگر حقیقت دارد وزارت امور خارجه تاکنون در این خصوص چه اقدامیکرده است.
وزیر امورخارجه – عجالتاً این سئوال را هم چه تصور میکنم که راجع است به اینکه تمبر دولت روس بین جلفا و تبریز استعمال میشود یا خیر این خبر چند روز قبل رسید و از مأمورین رسمیدولت در تبریز استفسار کردیم جواب دادند که این مطلب ابداً صحت ندارد.
رئیس – آقای حاج عزالممالک سئوالی داشتید از وزارت امور خارجه بفرمائید.
حاج عزالممالک – چون آقای وزیر امور خارجه فرمودند که حاضر هستند و اگر سئوالی هست بشود بنده چند وقت قبل از این یک سئوالی راجع به سیر کشتیهای کمپانی (لنج) در کارون علیا کرده بودم و حالا هم از آقای وزیر امور خارجه سئوال میکنم که آیا این به اجازه دولت است و از طرف دولت ایران حقی به کمپانی (لنج) داده شده است که کشتی او در کارون علیا سیر بکند یا اینکه بدون حق سیر میکند.
وزیر امور خارجه – مسائل راجعه به امتیازات دولت کلیه راجع است به وزارت فوائد عامه و هیچ راجع به وزارت امور خارجه نیست و لیکن یک اجازه سابق از طرف وزارت امور خارجه داده شده است راجع به سیر یک کشتی در کارون علیا قریب نه ماه میشود که قبل از زمان من بوده است و این هم یک اشتباهی بود که از وزارت امور خارجه شده است و فقط این سئوال را چون اینکار سهواً یا از روی بیملاحظهگی از طرف وزارت امور خارجه شده است بنده همین قدر جواب میدهم که یک اجازه برای یک سال از وزارت امور خارجه به کمپانی لنج داده شده است که یک کشتی از او برای تجارت در کارون علیا سیر کند و هشت یا نه ماه قبل از این اجازه داده شده است ولی بعد از گذشتن این مدت کمپانی نفت هر طور مذاکراتی که در این قبیل چیزها دارد راجع به وزارت خارجه نیست و کمپانی طرف است ولی دولت و نماینده دولت در این قبیل امتیازات وزارت فوائد عامه است و باید با او مذاکره نماید.
حاجی عزالممالک – در هر صورت چون این اجازه بدون تصویب مجلس بوده است بنده تکذیب میکنم استدعا میکنم که موقوف شود یک قسمت سئوال بنده هم راجع به تشکیل (کنسی دنا) از آقای رئیس الوزراء سئوال میکنم که دربارۀ تشکیل آن چه اقدامی کردهاند و کی تشکیل خواهد شد.
رئیس الوزراء- در خصوص (کنسی دنا) نه این است که اقدامینشده است اقداماتی که لازم است از طرف هیئت دولت شده است ولی بعضی نواقص دارد تا آن نواقص رد نشود نمیتوانیم لایحه آن را تقدیم کنیم آن نواقص که رفع شد لایحه آن تقدیم میشود.
رئیس – آقای ادیب التجار سئوالی داشتید از وزارت داخله بفرمائید.
ادیب التجار – چند روز است افواهی شنیده شده است که هفت هشت نفر سوءقصدی نسبت به بعضی از وزراء داشتهاند و مشغول (بمب) سازی و بعضی از حرکات آنارشیستی بودهاند از حضرت والا آقای وزیر داخله سئوال میکنم این مطلب اصل داشته عدهای را که میگویند گرفته و گرفتار شدهاند حقیقت دارد و چون سوء قصدی نسبت به وزراء داشته اند یا اینکه این شهرتها بیاصل است.
وزیرداخله – یک چند نفری مأخوذ شدهاند و در نظمیه تحت استنطاق هستند و تفصیل را درست حالا نمیتوانم عرض کنم که آن استنطاق بک جا رسیده است امروز هم به وزیر عدلیه گفته شد دو نفر از وزارت عدلیه بفرستند به نظمیه که با حضور آن دو نفر نماینده استنطاق شود و بعد به هر کجا که منتهی شد بعرض مجلس مقدس میرسانم.
رئیس – آقای معاضد السلطنه سئوالی داشتید از وزارت خارجه بفرمائید.
معاضد السلطنه – ت تقریباً یکماه قبل از این سئوالی از وزارت خارجه کرده بودم در باب گامیش تپه و تا حالا ممکن نشده است که جواب بدهند حالا چون خودشان فرمودند که برای جواب حاضرند این است که عرض میکنم اطلاعات کاملی را که آقای آدینه محمد خان دارند ایمن است که در چند سال قبل (توری) در دریا از (لیانازاف) گم شده است بعد از آن رئیس ماهیگیرها را گرفتند و تقریباً ۲۸۰۰ تومان پول آن تور را از او گرفتند بعد قرار دادند که این پول را از اشخاصی که مظنون هستند که این تور را دزدیده اند بگیرند به رئیس ماهیگیرها رد بکنند بعد تقریباً در هفت یا هشت ماه قبل از این شروع میکنند به مطالبه این ۲۸۰۰ تومان
و یک نفر قزاق روسی با دو نفر دیگر که یکی (اگفت) ؟ است میروند و مطالبه میکنند از بعضی اشخاصی که سوءظن به آنها داشته اند از این باب یک زد و خوردی میشود و آن قزاق مجروح میشود و بعد از شخصی که آن قزاق را مجروح کرده است میرود به روسیه و در (چکش لو) آن شخص ضارب را میگیرند که الان در حبس محکمه روسی است برای همین مسئله دولت روس کشتی جنگی میآورد به گامیش تپه و شهر را (بمبارده) میکنند یعنی شهر را به توپ میبندند و تقریباً ۶۰ یا ۷۰ خانه را خراب میکنند و چند نفری هم دور آن شهر را احاطه میکنند و نمیگذارند هیچ کس از شهر خارج شود و تقریباً هفتصد تومان در آن چند روزه از اهل شهر سیورسات میگیرند و نمیگذارند کسی از شهر بیرون برود که به جاهای لازمه اطلاع بدهد و حالا تقریباً هشت هزار تومان خسارت مطالبه میکنند و هر خانه پانزده تومان قرار دادهاند که از اهالی گامیش تپه مطالبه کنند اهالی گامیش تپه در این مدت مکرر به توسط آقای آدینه محمد خان عریضه نوشتهاند و چارهجوئی کردهاند میخواهم سئوال کنم که در این باب از طرف وزارت امور خارجه چه اقدامیشده است و چه نتیجهای حاصل کرده است که بعد از این همه خسارت مطالبه این هشت هزار تومان از آنها مرتفع شود.
وزیر امور خارجه – بله این مسئله که در چند ماه قبل واقع شده است خیلی اسباب تأسف است و بنده در این مدتی که در وزارت خارجه بودم مشغول مذاکرات بودهام ولی هنوز به جائی منتهی نشده است که نتیجه آن را بعرض مجلس شورای ملی برسانم.
معاضد السلطنه – چون قاتل در روسیه است و دیگر گمان نمیکنم چیزی بعهده اهالی گامیش تپه وارد بیاید طوری نمایند که دیگر خسارتها بر آنها وارد نشود.
رئیس – آقای ابوالقاسم میرزا سئوالی داشتید از وزارت داخله بفرمائید.
ابوالقاسم میرزا- چندی است که قدری مال التجاره توپچی های کرمانشاه را لرستانی ها غارت کرده اند و برده اند به نهاوند و بروجرد و می فروشند خواستم سوال کنم که وزارت خارجه در این باب چه اقدامی کرده است.
وزیر داخله – در این سرقتی که چندی قبل واقع شده و تجار شکایت کردند و از مجلس رجوع شد به وزارت داخله اقدام کردم و به نیابت آنجا که مشیرالممالک است تأکید شد که به بیند این مال کیهاست و استرداد بکند بعد از آن هم به امیر افخم حاکم بروجرد که حالا در همدان است تلگرافات شد او هم از آنجا اقداماتی برای استرداد این اموال نموده است ولی به مناسبت اینکه در بروجرد حکومتی نیست انجام اینکار به تعویق افتاده است و امروز هم مخصوصاً تلگرافی از امیر افخم رسیده بود که قدری از اموال را گرفته است تلگراف کردیم به صاحبانش برسانند بعد از رفتن امیر افخم اشخاصی که در این کار و سایر کارهائی که در آنجا اتفاق افتاده است گرفته و مجازات خواهد شد.
ابوالقاسم میرزا – درخواست میکنم اقدامات صحیح در این باب بفرمائید که اسباب اطمینان بشود.
وزیرداخله – انشاء الله اقدامات خواهد شد.
رئیس – آقای معززالملک سئوالی داشتید از وزارت داخله بفرمائید.
معززالملک – از قراری که میبینیم و میشنویم اهالی طهران از عدم موفقیت بلدیه و عدم انجام وظایفی که به عهده بلدیه است شکایت دارند و بلکه در عوض حسن ادارهای که ممکن بوده از این اداره بروز بکند بدتر شده است و امورات شهر از قبیل آب نان گوشت مختل شده است و مبالغی چه از حیث نواقل چه از سایر طرق میگیرند و معلوم نیست که این پول به چه مصرفی میرسد در صورتی که میبینیم کوچههایمان خراب است و تنظیفی نشده است و مردم از این باب خیلی شکایت دارند البته آن شکایات به گوش هیئت وزراء و اولیای امور هم رسیده است میخواهم سئوال کنم که در باب اصلاح بلدیه که اسباب شکایت مردم شده است و در واقع هم میتوانم عرض کنم حق دارند که شکایت میکنند چه در نظر دارند و به چه طریقی خیال دارند این را اصلاح کنند.
وزیر مالیه – این شکایات از بلدیه به هیئت وزراء هم از هر طرف میرسد و به واسطه اینکه قانون بلیده یک ماده ندارد که بتوان به موجب آن این انجمن را منفصل کرد این است که به همین حالت مانده است حالا یا اینکه مجلس اجازه بدهد که بلدیه را منفصل کنند تا بعد بیک طوری یک اداره بلدیه مترقی تشکیل شود یا اینکه یک ماده از مجلس شورای ملی بگذرد و اضافه شود برآن قانون که هیئت دولت بتواند در صورتیکه اداره بلدیه نتواند از عهدۀ انجام وظایف خودش برآید عذرش را بخواهد حالا دیگر اختیار آن با مجلس شورای ملی است هر طور تصویب مینماید عمل خواهد شد.
معززالملک – این نکته را که میفرمایند در قانون قید نشده و اختیار انفصال بلدیه به وزارت داخله داده نشده است این را نمیتوان تصور کرد که آن مقنن مقصودش یک استقلال کاملی بوده است که به بلدیه داده باشد بلکه یقین است که سهوی شده است و از قلم افتاده است بجهت اینکه این یک اداره نیست که مستقل باشد مثل دیوان محاسبات و غیره بلکه خود بلدیه باید مسئول وزیر داخله و در تحت نظارت وزارت داخله باشد و حالا اگر این مطلب از طرف مقنن آن زمان در این قانون قید نشده است ممکن است هیئت وزرای حالیه یک ماده پیشنهاد کنند برای اینکه یک اختیاری در این خصوص برای خود جلب کرده باشند و چون این مسئله فوریت داد ممکن است تا وقتی که آن ماده از مجلس شورا بگذرد بیایند از مقام مقنن اجازه بخواهند که بلدیه را منفصل نمایند تا اینکه قراری در امورات آن داده شود و در هر وقتی که این اجازه را بخواهند از هیئت مقننه از طرف عموم نمایندگان همراهی خواهد شد.
(اغلب تصدیق کردند).
وزیر مالیه – در جلسه آتیه یک ماده در این خصوص پیشنهاد خواهد شد.
لواءالدوله – بنده اولاً این ماده را از نظامنامۀ داخلی میخوانم و بعد عرایض خودم را اظهار میکنم ماده ۴۴ نظامنامه داخلی مینویسد ((هر نماینده از وزیر میخواهد استیضاحی نماید باید تقاضای خود را کتباً به رئیس داده و موضوع استیضاح را در ضمن معین نماید رئیس آن را در مجلس قرائت میکند و مجلس باید آن تقاضا را قبول نموده و پس از آنکه از اظهارات وزیر با وزراء در باب تعیین روزی که استیضاح باید بعمل آید مستحضر شد بدون مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد استیضاحاتی که در باب امور سیاسی داخلی مملکت است نباید بیش از یک ماه بعهده تعویق بماند)) بنده تقریباً گویا پنجاه روز است این استیضاح را از وزارت خارجه و وزارت مالیه و وزارت عدلیه کردهام و گمانم این است که یا باید این ماده را از نظامنامه داخلی خارج کرد یا اینکه وزراء باید از برای جواب استیضاح بنده حاضر شوند.
وزیر مالیه – عرض میشود بنده که پنجاه روز است به این وزارت خانه مفتخر شدهام هم چه استیضاحی را ندیدهام.
لواء الدوله – بنده گویا از وزارت خانه استیضاح کردهام نه از شخص با شخص طرف نیستم.
وزیر مالیه – صحیح است ولی طرف استیضاح شخص واقع خواهد شد نه وزارتخانه.
آقا میرزا مرتضی قلیخان – این مسئله استیضاح را آقای لواءالدوله از سه وزارت خانه در کابینۀ وزراء تغییر و کابینۀ حالیه تشکیل شد بنده مخصوصاً ((آقایان دیگر هم بودند)) ایشان را خواستم و عرض کردم اگر صلاح بدانید این استیضاح خودتان را چون کابینه تغییر کرده است پس بگیرید جواب دادند که باشد بعد اطلاع میدهم که این باشد یا فرستاده شود بعد دیگر اطلاعی ندادند و این همینطور در هیئت رئیسه مانده است.
لواءالدوله – چون این مسئله به بنده قدری برمیخورد لازم میدانم عرض کنم که چون قدری کسالت داشتم ندانستم اظهاری بکنم و مقاصد خود را به موقع اجرا بیاورم امروز بنده نمایندهام و نماینده یک تکلیفی دارد که مجبور است به آن عمل نماید و تا به حال شاید سیصد رقعه تظلم از آن نقطه که بنده نمایندۀ آنجا شدهام رسیده است و تمام آنها را که روی هم مانده است بنده ضبط کردهام به این استیضاح و اینطور که هر سه ماهی یک مرتبه کابنیه به هم میخورد و تجدید میشود تا قیامت استیضاح بنده باید بماند.
رئیس – پس حضرتعالی توجه نفرمودید به اینکه استیضاح برای چیست استیضاح برای وقتی است که وزیر یک رفتاری بکند که مطبوع مجلس شورای ملی نباش وقتی که آن وزیر معرفی شد نمیشود آن استیضاح را از وزیر آینده نمود علاوه بر این حضرتعالی هر وقت یک استیضاحی دارید بفرستید که مثل سایر استیضاحات در مجلس قرائت شود و فرستاده شود.
معاضد السلطنه – سئوالی داشتم از آقای وزیر مالیه اگر اجازه میفرمایند عرض کنم.
رئیس – بفرمائید.
معاضدالسلطنه – چند روز قبل بنده یک صورتی دادم به آقای وزیر مالیه که یک مبلغی هم دروازهها میگیرند فرمودند من اطلاع ندارم و قرار شد قدغن بکنند بعد از این نگیرند حالا میخواستم سئوال کنم که درخصوص وجوهی که گرفته شده است وزیر مالیه اطلاع دارند که چه شده است بحساب وزارت مالیه آمده است یا اینکه مثل سایر اموال دولتی جزء غارتیها است دیگر اینکه این چیزهائی که مجدداً دارند میگیرند باز باجازۀ وزارت مالیه است یا خیر.
وزیر مالیه – عرض میشود آنروز که این
سئوال اینجا شد بنده عرض کردم که اطلاعی از این وجوهی که گفته میشود میگیرند ندارم بعد تحقیق کردم که اینها چه وجوهی است گفتند این وجوه جزء دوائر ثلاثه است یعنی قیان و باندرول و تریاک و این ابواب ؟ نظمیه است که خودشان دریافت میکنند و خودشان به مصرف میرسانند و این قرار در هیئت وزرای سابق داده شده بود که دیگر پول نظمیه را دستی به آنها ندهند و همین طور پول این سه محل را بگیرند و به مصارف نظمیه برسانند و یک صورت حسابی بدهند که چه اندازه گرفتهاند و بچه مصرفی رسانیدهاند و بنده کاری که کردم این است که تقریباً باری یک شاهی را فوراً حکم کردم که این یکی را تجویز نمیکنم موقوف کنند و موقوف هم کردند ولی بقیه اگر چه از مجلس نگذشته است ولی چون قبل از انعقاد مجلس بوده است و تصویب شده است همینطور میگیرند تا بموقع برسد اگر چه بنده به کلی برخلاف این مالیاتها هستم بجهه اینکه در همه جای دنیا بجهت تسهیل مراودات هر جور مانعی که پیدا میشود ترک میکنند که مردم در مراودات تجارتی هر حرکتی که میکنند آزاد باشند علاوه بر این خیلی اثرات بدی میکند در مزاج تمام مردم که این قسم برای مراوده آنها موانع قرار بدهند و خود بنده هم چنانچه عرض بر ضد گرفتن این قسم وجوهات هستم و آن روز هم که در این خصوص مذاکره شد عرض کردم و یک پیشنهادی هم خواهم کرد در موقعی که اینها و همچنین در موقوفی مالیات قپان و باندورال و بنده رأی نداشتم و گفتم که پیشنهاد به مجلس مقدس میکنم که این قسم مالیاتها اصلاً موقوف بشود و در عرض یک چیزی به مالیات تریاک افزوده شود و مالیات عوض این سه مالیات گرفته بشود و به مصرف نظمیه برسد حالا این مطلب هم در کمیسیون قوانین مالیه مطرح است و هر چه زودتر خواهد گذشت که بعد از این، این قسم اشکالات رفع شود.
رئیس- آقای معاضدالملک سئوالی داشتید از وزارت مالیه بفر مائید.
معاضدالملک- سئوال بنده هم راجع است بم همین سئوال آقای معاضدالسلطنه ولی آقای معاضدالسلطنه انحصار به مرکز دادند بنده بطور تحقیق میدانم ادارۀ نظمیه که در ولایات تشکیل شده به انواع و اقسام مالیات خودش وضع میکند و میگیرد و باز میگوید نظمیه امورش نمیگذرد و عایدیش کم است یک فقرهاش همان بود که آقا سید حسین کزازی اظهار داشتند که از هر نفر زواری که وارد میشود دو هزار میگیرند بعلاوه دو هزار هم که از شهر خارج میشوند میگیرند او را عجاله وزارت داخله قدغن کرده اند که نگیرند ولی حساب سابقش معلوم نیست که چه شده او را هم وزارت داخله باید تحقیق کنند باریکه از یک فرسخی کرمانشاهان که از پل فراسو خارج میشود باری دو هزار میگیرند به استثنای بار روغن و کتیرا آنهم در موقعی که وارد شهر میشود و باری شش هزار میگیرند همینطور از حبوبات و میوهجات و غیره از هر چیزی که از زمین سبز میشود موقع ورود به شهر باری پنج شاهی میگیرند سئوال میکنم آیا این تحمیلات نامشروع به تصویب وزیر مالیه و هیئت وزراء است موافق قانون است یا مخالف قانون این وضع مالیات از روی چه قاعده است این را چه تصور میکنند و اگر در مجلس مطلبی به طیق سئوال، سئوال میشود یک طوری جواب میدهند که نمیتوانم ساکت بنشینیم و متقاعد بشویم اگر استیضاح میشود رعایت نزاکت در جریان امور هیئت وزراء نشده و اگر این مسائل جزء دوائر ثلاثه مقرر شده است از طرف مالیه باید بگیرند یا نباید بگیرند اگر باید بگیرند صورت او را مشروحاً نوشته شود که مردم بدانند رعایت جریان امور وزراء شده است نمایندگان هم متحیرند در جواب سئوالاتی که از طرف موکلشان میشود چه بگویند و چه بنویسند.
وزیر مالیه – جواب این مطلب معلوم است که همان جوابی است که در جواب آقای معاضدالسلطنه گفتم و عرض کردم وزرات مالیه شاید اطلاع داشته باشد ولی وزیر مالیه بی اطلاع است به جهت اینکه بنده وضع نکردهام اینها یک مدتی پیش وضع شده است ربطی به سایر مالیاتهای دولتی ندارد و همه میدانند نظمیه جزء بلدی است یعنی مصارف او را شهرها باید بدهند نه از مالیات مملکت وزارت مالیه مداخله در مالیات مملکتی میکند کاری به مصارف بلدی ندارد ولی سابق بر این شاید در وزارت مالیه و سایر وزرای قدیم رای داده شده که اخذ شود و مدتی هم به توسط وزارت مالیه به نظمیه داده میشده است ولی امروز خود نظمیه اینها را اخذ میکند و به مصرف میرساند ولی عقیده بنده مخالف این است و عقیدهام این است که در لایحه نوشتهام که آن دو فقره که یکی قپانداری و راهداری است و یکی هم باندرول است موقوف شود و آن مالیات تریاک رسماً برقرار شود به توسط وزارت مالیه اخذ شود و اگر وجهی به اداره نظمیه باید داده شود به توسط مالیه داده شود.
معاضدالملک- پس معلوم شد عقیده وزارت مالیه این است که سوای مالیات تریاک سایر رسوماتی که برقرار شده است و جعلاً برقرار گردیده متروک شود پس بنده هم تأیید میکنم اطلاعات وزارت مالیه را و تشکر میکنم که این طور اظهار فرمودند خوب است از طرف وزراء یک تلگرافی بشود به تمام ولایات که این مالیاتهای جزئی را عجالتاً ترک کنند و جزء مالیات تریاک چیزی نگیرند تا قانون آن از مجلس بگذرد.
وزیر مالیه – بنده این تلگراف را این دو روزه زود میدانم تا آن لایحه صورت قانونی پیدا کند آن وقت همین قدر استدعا میکنم که آن لایحه زودتر از مجلس بگذرد و قانونیت پیدا کند که به موقع اجراء بگذارند.
رئیس – جلسه آتیه روز پنجشنبه است و دستور آن از این قرار است.
راپورت کمیسیون بودجه راجع به تسعیر غله و بقهی همین دستور است حالا نتیجه استخراج آراء برای انتخاب اعضاء کمیسیون فوقالعاده که هیئت وزراء تقاضا کرده اند رسیده است قرائت میشود.
آقای معاضد الملک بقرار ذیل قرائت نمود.
آقای ارباب کیخسرو با ۳۶ رأی – آقای وحید الملک با ۳۴ رأی – شاهزاده سلیمان میرزا با ۳۱ رأی – آقای حاج سید نصرالله با ۲۸ رأی – آقای حسنعلی خان با ۲۷ رأی – آقاشیخ ابراهیم با ۲۴ رأی – آقای دکتر علیخان با ۲۳ رأی – آقای معاضد السلطنه با ۲۳ رأی – آقای میرزا محمدعلیخان تربیت با ۲۳ رأی آقای حاج امام جمعه با ۲۳ رأی – آقا میرزا محمدصادق طباطبائی با ۲۰ رأی.
مجلس یک ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد.