مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۱۴ نشست ۲۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دهم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۱۴ نشست ۲۳

دوره دهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۱۴ نشست ۲۳

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۰

جلسه: ۲۳

صورت مشروح مجلس یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۱۴

فهرست مطالب:

۱) تصویب صورت‌مجلس

۲) تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

۳) تصویب قرارداد تحدید حدود ایران و افغانستان

۴) شور اول قرارداد اقامت و تجارت و بحرپیمایی بین دولتین ایران و شوروی

۵) شور اول قراردادهای منعقده بین دولتین ایران و شوروی راجع‌به مبارزه ملخ و امراض حیوانی و نباتی و صحی

۶) شور دوم خبر کمیسیون عدلیه راجع‌به ادله اثبات دعوی

۷) تقدیم و تصویب لایحه فوری اجازه ضرب مسکوک مسی

۸) بقیه شور لایحه راجع‌به ادّله اثبات دعوی

۹) تصویب چند فقره مرخصی

۱۰) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

(مجلس یک‌ساعت‌ونیم قبل‌ازظهر به‌ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید)

صورت مجلس سه‌شنبه هشتم مهر را آقای مؤیداحمدی (منشی) قرائت نمودند.

اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت‌مجلس خوانده شده:

غایبین بااجازه- آقایان: وثوق - ملک‌زاده آملی

غایبین بی‌اجازه- آقایان: تهران‌چی - عراقی_ معدل_ امیرابراهیمی - بروجردی_ میرزایی - اقبال

دیرآمدگان بی‌اجازه: آقایان: دکتر ادهم - لیقوانی - بیات

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست؟

(گفته شد- خیر)

صورت‌مجلس تصویب شد. آقای وزیر داخله

- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

۲- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

وزیر داخله (آقای جم)- خاطر آقایان مسبوق است که در قوانین کشوری از قبیل سجل‌احوال و نظام‌وظیفه و سایر قوانین یک وظایفی هست که به عهده کدخداهای دهات است چون این موضوع کدخدایی تا به حال نظم و ترتیب صحیحی نداشته است و حالا باید یک ترتیبی داده شود که کدخداها مسئول باشند در مقابل وظایفی که در قبال ادارات باید انجام بدهند برای این موضوع یک لایحه است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود.

- تصویب قرارداد سرحدّی ایران و افغانستان

۳- تصویب قرارداد سرحدّی ایران و افغانستان

رئیس- به کمیسیون رجوع خواهد شد. شور دوم رأی حکمیت ترکیه در باب سرحد ایران و افغانستان خبر کمیسیون امور خارجه قرائت می‌شود.

خبر کمیسیون

کمیسیون امور خارجه در جلسه ۱۰ مهرماه ۱۳۱۴

لایحه نمره ۲۴۶۴۲ دولت راجع‌به اجرای رأی حکمیت دولت ترکیه را نسبت به تحدید حدود دولت شاهنشاهی و دولت افغانستان با حضور آقای معاون وزارت امور خارجه برای شور ثانی تحت مطالعه فرآورده و چون در موقع شور اول اعتراضی نرسیده بود لذا کمیسیون امور خارجه خبر اولیه خود را که مشعر بر موافقت با عین ماده‌واحده پیشنهادی دولت بود تأیید نموده و اینک خبر آن را برای تصویب مجلس تقدیم می‌نماید.

رئیس- در مواد ۱و۲و۳و۴و۵و۶و۷ اعتراضی نرسیده است در کلیات ثانی نیز اعتراضی نرسیده است ماده‌واحده قرائت می‌شود:

ماده‌واحده- مجلس شورای ملی رأی حکمیت دولت ترکیه را راجع‌به تحدید حدود ایران و افغانستان که مشتمل بر هفت فصل می‌باشد و در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۱۴ مطابق پانزدهم مه ۱۹۳۵ میلادی صادر شده و ضمیمه این ماده‌واحده می‌باشد تصویب و به دولت اجازه اجرای آن را می‌دهد.

رئیس- نسبت به مجموع این مواد و ماده‌واحده رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقت دارند قیام می‌فرمایند.

(اکثراً برخاستند)

تصویب شد.

- شور اول قرارداد اقامت و تجارت و بحرپیمایی دولتین ایران و شوروی

۴- شور اول قرارداد اقامت و تجارت و بحرپیمایی دولتین ایران و شوروی

رئیس- شور اول قرارداد تجارتی و بحرپیمایی منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و اتحاد شوروی است. خبر کمیسیون امور خارجه قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون

کمیسیون امور خارجه و کمیسیون اقتصاد ملی در تاریخ ۲۳ شهریورماه ۱۳۱۴ تشکیل و لایحه نمره ۲۴۶۳۲ دولت راجع‌به قرارداد اقامت و تجارت و بحرپیمایی بین دولت شاهنشاهی و دولت اتحاد جماهیر شوروی را با حضور آقایان معاون وزارت امور خارجه و رئیس اداره تجارت مورد شور و مداقه قرار داده و با توضیحاتی که آقایان معاون وزارت امور خارجه و رئیس اداره تجارت دادند با عین ماده‌واحده پیشنهادی دولت موافقت حاصل شد و اینک خبر آن را برای شور اول تقدیم می‌نماید.

ماده‌واحده- مجلس شورای ملی عهدنامه اقامت و تجارت و بحرپیمایی منعقده بین دولت شاهنشاهی و دولت اتحاد جماهیر شوروی مشتمل بر هجده ماده و یک پروتکل اختتامیه و هشت فقره مراسلات متعاطیه ضمیمه آن را که در تاریخ ۴ شهریور ۱۳۱۴ مطابق ۲۷ اوت ۱۹۳۵ امضا شده تصویب می‌نماید.

رئیس- در کلیات اعتراضی نرسیده است. رأی گرفته می‌شود به ورود آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثراً برخاستند).

رئیس- تصویب شد. در مواد ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و ۵ و ۶ و ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ و۱۵ و ۱۶و ۱۷و ۱۸ و همچنین در پروتکل اختتامیه و نیز در مراسله ۱ و ۲ و۳ و ۴ و ۵و ۶ و ۷ و ۸ اعتراضی نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور دوم آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد.

- شور اول قراردادهای منعقده بین دولتین ایران و شوروی راجع‌به مبارزه با ملخ و امراض و آفات نباتی و صحی و بیطاری)

۵- شور اول قراردادهای منعقده بین دولتین ایران و شوروی راجع‌به مبارزه با ملخ و امراض و آفات نباتی و صحی و بیطاری)

رئیس- شور اول قرارداد دیگر منعقده بین دولتین ایران و شوروی و ماده‌واحده قرائت می‌شود:

کمیسیون امور خارجه و کمیسیون اقتصاد ملی در تاریخ دهم مهرماه ۱۳۱۴ تواماً تشکیل گردیده و با حضور آقایان معاون وزارت امور خارجه و رئیس اداره فلاحت لایحه نمره ۲۴۶۳۴ دولت راجع‌به سه فقره قراردادهای مبارزه با ملخ و دفع آفات امراض نباتی و قرارداد صحی بیطاری منعقده بین دولت شاهنشاهی و دولت اتحاد جماهیر شوروی را تحت شور و مداقه قرار داده و در نتیجه توضیحاتی که آقایان نمایندگان دولت دادند با عین ماده‌واحده پیشنهادی موافقت حاصل شد و اینک خبر آن را برای شور اول تقدیم می‌نماید.

ماده‌واحده- مجلس شورای ملی قرارداد مبارزه با ملخ در نواحی سرحدّی مشتمل بر هشت ماده و قرارداد دفع آفات و مبارزه با امراض نباتی مشتمل بر پنج ماده و دو مراسله متعاطیه و قرارداد صحی بیطاری مشتمل بر بیست و چهار ماده و یک پروتکل و دو مقوله ضمیمه آن را که در تاریخ چهارم شهریور ۱۳۱۴ مطابق اوت ۱۹۳۵ امضا شده تصویب می‌نماید.

رئیس- قرارداد مبارزه ملخ در نواحی سرحدّی مطرح است. در کلیات اعتراض نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور مواد آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایید

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. در موارد ۱و۲و ۳و ۴و۵ و ۶و۷و۸ اعتراضی نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور دوم آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. قرارداد دفع آفات حیوانی و مبارزه با امراض نباتی مطرح است در کلیات اعتراضی نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور دوم موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. قرارداد صحی بیطاری مطرح است در کلیات اعتراضی نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور مواد موافقین قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس- تصویب شد. درمواد ۱ و۲ و۳ و ۴و ۵ و۶ و ۷ و ۸ و۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۲و ۱۳و ۱۴و ۱۵و ۱۶و ۱۷و۱۸و۱۹و۲۰و۲۱و ۲۲ و ۲۳و ۲۴ و همچنین در پروتکل و ضمیمه اول و دوم اعتراضی نرسیده است رأی گرفته می‌شود به ورود در شور ثانی موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد.

- شور دوم خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع‌به ادله اثبات دعوی

۶- شور دوم خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع‌به ادله اثبات دعوی

رئیس- مقدمه خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع‌به ادله اثبات دعوی قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون

کمیسیون قوانین عدلیه لایحه نمره ۱۶۸۷۶ دولت راجع‌به دلایل اثبات دعوی را برای شور دوم با حضور آقای وزیر عدلیه مطرح پیشنهادات آقایان نمایندگان محترم را هم مورد شور و مطالعه قرار داده و نظر به این که لایحه مزبور ضمن پنج کتاب در تعقیب مواد قانون مدنی تنظیم شده بود برحسب پیشنهاد آقای وزیر عدلیه کمیسیون کتاب اول آن را از سایر مواد تفکیک و رسیدگی نموده با اصلاحاتی که به عمل آمده است اینک راپرت آن را برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد و البته سایر مواد آن هم مندرجاً رسیدگی و راپرت آن تقدیم خواهد شد.

رئیس- ماده ۱۲۵۷ قرائت می‌شود:

جلد سوم

در ادله اثبات دعوی

ماده ۱۲۵۷- هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی‌علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر بر عهده او است.

رئیس- آقای دیبا

طباطبایی‌دیبا- مراجع‌به این ماده در کمیسیون عدلیه مذاکرات زیاد شد بالاخره این طور تصویب شد ولی یک چیزی فعلاً به نظر بنده رسید خواستم به عرض برسانم و آن این است که در این ماده می‌نویسد هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند در صورتی که بعد در کتاب دیگر دارد که در شور اول هم بود راجع‌به قسم یک موادی ما داریم که اگر کسی مدعی حقی هست و اثبات ندارد و فقط قسم می‌دهد آن وقت قسم چطور است و آن مواد بعد با این ماده ممکن است تناقضی داشته باشد چون اینجا عرض کردم می‌نویسد هر کس مدعی حقی است باید اثبات کند اما اگر مدعی حقی هم هست اثبات هم ندارد و آن وقت طرف را قسم می‌دهد ممکن است با این یک تناقضی داشته باشد این را خواستم آقای وزیر عدلیه یک توضیحی بدهند که بعد در مقام عمل اسباب زحمت نشود.

وزیر عدلیه (آقای صدر)- تصور می‌کنم خوب بود آقا قدری بیشتر توضیح می‌دادند که بنده ملتفت بشوم اعتراض ایشان راجع‌به کجا است. این ماده یک ماده عامی است و می‌گوید هر کس اعای حقی را می‌کند اثبات برعهده او است و اگر طرف مقابل هم ادعای سقوط آن حق را می‌کند آن هم باز اثبات برعهده او است نه انکار اثبات ندارد ادعا کند که حق حاصل شده ولی به جهتی از جهات اسقاط شده مثل این که بگوید دین بوده ولی پرداخته‌ام البته اثبات برعهده آن کسی است که می‌گوید من پرداخته‌ام اما اینکه با چه دلیلی اثبات کند شرح ادله در مواد بعد است و اما راجع‌به قسم آن هم طریق اثبات هست آقا. یک کسی دعوی خودش را محول می‌کند به نظر و میل مدعی‌علیه می‌گوید قسم بخور و نده او غیر از این است یعنی اگر نخورد باید بدهد پس این هم از طرق اثبات است اینجا نظر نداریم که طریق اثبات چیست مقصود این است که اثبات برعهده او است طریق اثبات را هم ترتیبش را در مواد بعد معین می‌کند.

رئیس- آقای دکتر جوان

دکتر جوان- در این ماده اگرچه بنده در نظر اولیه خودم که پیشنهاد کرده‌ام مطابق ماده ۶۳ قانون تسریع محاکمات اصلاح شود باقی هستم ولی چون اخیراً اصلاحی شده در این قسمت اصلاح این ماده هم بنده عقیده دارم که اگر توجه به یک نکته بشود و اصلاح شود خیلی خوب است در اینجا دو جمله است قسمت اول که هر کس مدّعی حقی باشد باید آن را اثبات کند جمله بعدی می‌گوید هر گاه مدعی‌علیه در مقام دفاع مدعی امری شود اینجا به عقیده بنده مدعی‌علیه است پس در اینجا دو چیز در نظر گرفته شده یکی اثبات حق است دوم اثبات امر است اینجا مثل این است که مدعی در نظر بوده که مدعی اگر ادعای حقی کند باید اثبات کند و اگر مدعی‌علیه ادعای امری کند باید اثبات کند در صورتی که در محاکمات همیشه می‌بینیم که مدعی هم ادعای امری را می‌کند یعنی در دفعه اول مدعی اثبات حقی را به موجب دلایلی کرده است مدعی علیه مدافعانی می‌کند و امری را مدعی می‌شود و البته آن را ثابت می‌کند در این صورت مدعی باز هم مدعی امری می‌شود ولو این که در مقام دفاع از اظهارات مدعی‌علیه باشد اینجا اختصاص دادن اثبات امری برعهده مدعی‌علیه است گاهی خود مدعی هم بدون این که دعوی منقلب بشود سمت مدعی‌علیه را پیدا می‌کند و خودش مدعی امری می‌شود که اثباتش برعهده او است از این جهت بنده به نظرم این طور رسید که آقای وزیر عدلیه اگر موافقت بفرمایند به جای این که بنویسیم هر گاه مدعی‌علیه در مقام دفاع مدعی امری بشود به طور کلی بنویسیم اثبات امری که محتاج به دلیل باشد به عهده مدعی آن است خواه این امر را مدعی بیان کند یا مدعی‌علیه. چون اینجا اثبات امر را به عهده مدعی‌علیه گذاشته است و اگر نوشته بود اثبات دعوی که محتاج به دلیل باشد به عهده مدعی آن است اعم از آن است که مدعی این امر را پیشنهاد کند و دفاع کند یا مدعی‌علیه.

وزیر عدلیه- در کمیسیون خیلی مذاکره شد در اصلاح این عبارت و بالاخره این تصمیم تصویب شد بنده خیلی زیاد توضیح نمی‌دهم خود ایشان هم در کمیسیون بودند یعنی اجمالاً این است که مدعی نمی‌تواند هر چیزی را مدعی بشود و ادعا کند هر امری را چون امر از مفاهیم عامه است اگر بگوید من اثبات می‌کنم که فلان زراعت خوب نشده به او چه. تا یک حقّی از برای خودش تصور نکند مدعی نمی‌تواند مدعی آن بشود یعنی باید یک حقی برای او باشد ولی مدعی‌علیه وقتی برای دفاع از حق ادعا شده می‌خواهد دفاع کند اینجا اثبات حقی برای خودش نمی‌کند اثبات امری را می‌کند که دفع و رد کند دعوای مدعی را از این جهت مناسب بود که تعبیر به امر بشود یعنی اگر مدعی عدلیه مدعی بشود یک امری که با آن وسیله دعوی مدعی رفع می‌شود آن را باید اثبات کند مقصود این است در هر حال در حکم که اختلافی نیست چون حکم این است که مدعی برای خودش اثبات حق باید بکند اختلاف سر تعبیر است که آیا این تعبیر امر خوب است یا نیست به عقیده بنده خوب است به جهت این که دفاع همیشه این طور نیست که بخواهد برای خودش اثبات کند. بلی اگر بگوید پرداخته‌ام می‌توان گفت یک حقی است باز هم مطلبی است می‌توانیم بگوییم حقی است چون دفاع از دعوای مدعی است که او اظهار حق کرده این است که بعد از مذاکرات در کمیسیون جامع‌تر به نظر همین رسید که نوشته شده.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۵۷ قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد

- تقدیم لایحه فوری اجازه ضرب ده‌میلیون ریال مسکوک مسی پنجاه دیناری

۷- تقدیم لایحه فوری اجازه ضرب ده‌میلیون ریال مسکوک مسی پنجاه دیناری

رئیس- آقای وزیر مالیه لایحه فوری دارید بفرمایید.

وزیر مالیه (آقای داور)- به طوری که خاطر اغلب آقایان هم مسبوق است در اغلب نقاط و هر چه به طرف سرحدّات پیشتر می‌رویم محسوس است که احتیاج مردم به پول خرد زیادتر می‌شود. یک مقدار پول خرد بود که تا حال سکه شده است ولی آنها هم کافی نیست و معاملات مردم در زحمت بود به این مناسبت یک لایحه است با قید دو فوریت تقدیم می‌شود و چون مطلب هم سابقه دارد از طرفی هم یک پیچیدگی‌های زیادی درش نیست که محتاج مطالعه مفصل باشد با قید دو فوریت که ده میلیون ریال مسکوک مسی پنجاه دیناری به اصطلاح سابق ده‌شاهی ما به جریان بیندازیم برای احتیاج روزانه اینجا در این لایحه یک مطلبی که بین خودمان محرز بود و در دفعه پیش هم گفته بودیم که در مقابل این ذخیره طلا و نقره باید گذاشته شود و ما اینجا این دفعه در خود قانون هم نوشتیم که باید در مقابل این مبلغ که به جریان می‌افتد باید ذخیره داشته باشیم.

رئیس- قرائت می‌شود:

لایحه دولت

مجلس شورای ملی: چون مقدار پول خردی که به موجب قانون به جریان افتاده رفع احتیاج نمی‌کند و لازم است به فوریت مقدار کافی مسکوک به جریان گذارده شود. ماده واحده ذیل با قید در فوریت تقدیم و تصویب آن تمنّی می‌شود.

ماده‌واحده- مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه می‌دهد معادل مبلغ ده‌میلیون ریال مسکوک مس به قطعات پنجاه دیناری (ده‌شاهی) ضرب نماید. قطعات مزبور دارای اعتبار قانونی به قیمت اسمی بوده و معادل آن ذخیره طلا و نقره در خزانه بانک نگاه داشته خواهد شد. مخارج ضرب سکه‌های مزبوره از محل اعتبار ضرابخانه تأدیه خواهد شد. بانک ملی ایران مکلف است سکه‌های فوق را در حدود احتیاج به جریان بگذارد.

رئیس- فوریت مطرح است. آقایانی که با فوریت اول موافق هستند قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است آقایانی که موافق هستند قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده واحده مطرح است آقایانی که با ماده واحده موافقت دارند ورق سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده ۱۱۱ ورقه سفید شماره شد)

رئیس- عده حاضر در موقع رأی ۱۲۶ نفر باه اکثریت ۱۱۱ رأی تصویب شد.

اسامی رأی‌دهندگان- آقایان: نمازی _ لیقوانی _ صادقی - تقی شیرازی - منصف - مؤیدثابتی - مصباح‌فاطمی - حیدری - پالیزی - تربیت - معتضدی - کاشف - اسدی - نقابت - مؤیداحمدی - خواجوی- جلائی- نیرومند - مؤیدقوامی - حاج‌ملک - کفایی- صفاری - رهبری - مرآت - گودرزی - ایزدی - انوشیروانی - شجاع - مجدضیایی - دکتر سمیعی- معتصم‌سنک - خواجه‌نوری - کیخسرو شاهرخ - اعتبار - دکتر سنک- نیک‌پور - کاظم یزدی - دکتر ملک‌زاده- علوی - کازرونیان- محمدرضا بهبهانی - اعظم‌زنگنه - نراقی - دکتر غنی - علوی‌سبزواری - حبیبی - هدایت - دادور - مسعودی‌خراسانی - طالش‌خان - آزادی - صفوی- اعتصمام‌زاده - نائینی- ملک‌مدنی - هزارجریبی - کمالی - احتشام‌زاده- فرشی - دکتر ادهم - دکتر طاهری - طهران‌چی - مرتضی امین - ثقةالاسلامی - زوار - افشار - محسن مهدوی - دکتر قزل‌ایاغ - ابراهیمی‌ریگی- اردبیلی - مخبرفرهمند - رفیعی- طباطبایی‌دیبا - نواب‌یزدی - محیط - امیرابراهیمی - جرجانی - دکتر احتشام - دبستانی - رضوی - بیات - سلطانی شیخ‌الاسلامی - دکتر لقمان نهورای - نوبخت - حسین فاطمی - اسکندری- فتوحی - دکتر ضیاء- لاریجانی - دربانی - روحی - ابراهیم سمیعی - دبیرسهرابی - مسعودی - اهری - ساگینیان - مقدم - مشیری - دکتر جوان - پارسا - بیات‌ماکو - دولت‌شاهی - جمشیدی - ملک‌زاده آملی - پناهی - حمزه‌تاش - صدیق - فزونی - ملایری - مژدهی - علی وکیلی.

- بقیه شور لایحه راجع‌به ادله اثبات دعوی

۸- بقیه شور لایحه راجع‌به ادله اثبات دعوی

رئیس- ماده ۱۲۵۸

ماده ۱۲۵۸ - دلایل اثبات دعوی از قرار ذیل است:

۱- اقرار

۲- اسنادکتبی

۳- شهادت

۴- امارات

۵- قسم

رئیس- موافقین با این ماده قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد ماده ۱۲۵۹

کتاب اول - در اقرار

باب اول - در شرایط اقرار

ماده ۱۲۵۹ - اقرار عبارت از اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود

رئیس- آقایانی که با این ماده موافق هستند قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده ۱۲۶۰

ماده ۱۲۶۰- اقرار واقع می‌شود به هر لفظی که دلالت بر آن نماید.

رئیس- آقای دیبا

دیبا- اینجا مفهوم ماده این است که اقرار باید با لفظ باشد ولی در ماده ۱۲۸۰ تصریح کرده است که اقرار کتبی در حکم اقرار شفاهی است این دو ماده ممکن است با هم تناقض داشته باشد این است که بنده عقیده‌ام این است که اگر اقرار لفظاً یا کتباً مطابق با ماده که بعد می‌آید باشد بهتر است والا ظاهر این ماده این است که اقرار حکماً باید لفظی باشد.

وزیر عدلیه- اولاً این عبارت همچون ابهامی ندارد مقصود این است که به هر تقریری که باشد استفاده معنی اقرار از او بشود کافی است. یک لفظ صریح مخصوصی ندارد مراد این ماده است اگر چنانچه همچون توهمی هم بشود که فرمودید آن ماده ۱۲۸۰ رفع خواهد کرد.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۶۰ قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد ماده هزار و دویست و شصت ویک

ماده ۱۲۶۱- اشاره شخص لال که صریحاً حاکی از اقرار باشد صحیح است.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده هزار و دویست و شصت و دو

ماده ۱۲۶۲- اقرارکننده باید بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد بنابراین اقرار صغیر و مجنون در حال دیوانگی و غیرقاصد و مکره مؤثر نیست.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

تصویب شد. ماده هزار و دویست و شصت و سه

ماده ۱۲۶۳- اقرار سفیه در امور مالی مؤثر نیست.

رئیس- آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده هزار و دویست و شصت چهار.

ماده ۱۲۶۴- اقرار مفلس و ورشکسته نسبت به اموال خود دبر ضرر دیان مأخذ نیست.

رئیس- آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده هزار و دویست و شصت و پنج

ماده ۱۲۶۵- اقرار مدعی افلاس و ورشکستگی در امور راجعه به اموال خود به ملاحظه حفظ حقوق دیگران منشأاثر نمی‌شود تا افلاس یا عدم‌افلاس او معین گردد.

رئیس- آقای نقابت

نقابت- چون قانون اعسار و افلاس اصلاح شد و کلمه افلاس از آنجا برداشته شد و دیگر کسی به عنوان افلاس عرض‌حال نخواهد داد اگر این لفظ افلاس را از اینجا برداریم و اعسار بگذاریم تناسبش با قانون گذشته بهتر خواهد بود.

وزیر عدلیه- در این مقام افلاس و اعسار دارای یک معنی است فرقی نمی‌کند در سابق هم فرق گذاشته شده بود مابین اعسار و افلاس به موجب یک قانون و دو حکم برای آنها معین شده بود مدعی اعسار یک ترتیب می‌بایست اثبات کند و مدعی افلاس به یک ترتیب و هر کدام یک نوع آثار داشت افلاس هم آثار دیگری داشت و در هر حقیقت آن قانون مربوط به اصول محاکمات بود ولی بعد از آن که چندی قبل تغییر داده شد و آن قسمتی که راجع بود به دعوی افلاس معلوم شد که یک نتیجه خوبی و مطلوبی نداده است از این جهت تغییر کرد و همان عنوان اعسار گذاشته شد و دیگر فرقی نیست مابین این دو اعبارت و اینجا هم فرق نمی‌کند چه اعسار بگوییم و چه افلاس و شاید اینجا ظهورش قدری بیشتر باشد در فهم معنی از این جهت افلاس گذاشته شد و تفاوتی ندارد.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۶۵ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده هزار و دویست و شصت و شش

ماده ۱۲۶۶- در مقرله اهلیت شرط نیست لیکن برحسب قانون باید بتواند دارای آنچه به نفع او اقرار شده است بشود.

رئیس- آقای دیبا

طباطبایی‌دیبا- اینجا بنده عقیده‌ام این است که یک توضیحی آقای وزیر عدلیه بفرمایند که اسباب اشتباه نشود این که می‌نویسد در مقرله اهلیت شرط نیست مقصود چیست چه اهلیتی مقصود است زیرا اگر این ماده تصویب شود ممکن است در عمل اسباب زحمت قضات شود بنابراین خوب است یک توضیحی داده شود که مراد از اهلیت چیست.

وزیر عدلیه- در قسمت اول همین قانون مدنی راجع‌به احوالات شحصی آقایان در نظر دارند آنجا یک اهلیتی است برای تمتع از حقوق در ماده اول آن قانون گفته شد هرکس زنده متولد شد می‌تواند از حقوق خودش بهره‌مند بشود آن یک معنی برای اهلیت است ولی معنای اظهرش که بیشتر مقصود است راجع است به استیفای حق. استیفای حق شرط آن بلوغ است رشد است عقل است و جهات دیگر و عدم حجر است که در آنجاها متمتع است به خودی خود ولی خودش نمی‌تواند در مقام استیفا و مطالبه حق برآید اینجا مراد آن اهلیت است یعنی لازم نیست مقرله رشید باشد، سفیه باشد، مجنون باشد، هر چه می‌خواهد باشد همین‌قدر که بتواند متملک بشود یعنی برای یک چنینی یک فردی اقرار می‌کند منوط به این است که آن چنین زنده متولد شود اگر نشود او نمی‌تواند متمتع از حقوق بشود و نمی‌تواند مالک شود از این جهت خارج است و همچنین نسبت به آن مقربه که مقربه هم باید یک چیزی باشد که قابل تملک باشد.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۶۶ قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد- ماده ۱۲۶۷

ماده ۱۲۶۷- اقرار به نفع متوفی درباره ورثه او مؤثر خواهد بود.

رئیس- موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اکثراً برخاستند)

تصویب شد. ماده ۱۲۶۸

ماده ۱۲۶۸- اقرار معلق مؤثر نیست.

رئیس- موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۶۹

ماده ۱۲۶۹- اقرار به امری که عقلاً یا عادت ممکن نباشد و با برحسب قانون صحیح نیست اثری ندارد.

رئیس- موافقین با این ماده قیام فرمایند

(اکثراً برخاستند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۰

ماده ۱۲۷۰- اقرار برای حمل در صورتی مؤثر است که زنده متولد شود.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۱

ماده ۱۲۷۱- مقرله اگر به کلی مجهول باشد اقرار اثری ندارد و اگر فی‌الجمله معلوم باشد مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین صحیح است.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۲

ماده ۱۲۷۲- در صحت اقرار تصدیق مقرله شرط نیست لیکن اگر مفاد اقرار را تکذیب کند اقرار مزبور در حق او اثری نخواهد داشت.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۳

ماده ۱۲۷۳- اقرار به نسبت در صورتی صحیح است که اولاً تحقق نسب برحسب عادت و قانون ممکن باشد ثانیاً کسی که به نسبت او اقرار شده تصدیق کند مگر در مورد صغیری که او اقرار به فرزندی او شده به شرط آن که منازعی در بین نباشد.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۴

ماده ۱۲۷۴- اختلاف مقر و مقرله در سبب اقرار و مانع صحت اقرار نیست.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۱۲۷۵

باب دوم

در آثار اقرار

ماده ۱۲۷۵- هر کسی اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خود خواهد بود.

رئیس- موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۱۲۷۶

ماده ۱۲۷۶- اگر کذب اقرار نزد حاکم ثابت شود آن اقرار اثری خواهد داشت.

رئیس- آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد ماده. ۱۲۷۷

ماده ۱۲۷۷- انکار بعد از قرار مسموع نیست لیکن اگر مقر ادعا کند که اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه یا غلط بود شنیده می‌شود و همچنین است در صورتی که برای اقرار خود عذری ذکر کند که قابل قبول باشد مثل این که بگوید اقرار به گرفتن و چه در مقابل سند یا حواله بوده که وصول نشده لیکن دعاوی مذکوره مادامی که اثبات نشده مضر به اقرار نیست.

رئیس- موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد. ماده. ۱۲۷۸

ماده ۱۲۷۸- اقرار هر کس فقط نسبت به خود آن شخص و قائم‌مقام او نافذ است و در حق دیگری نافذ نیست مگر در موردی که قانون آن را ملزم قرار داده باشد.

رئیس- آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۷۹

ماده ۱۲۷۹- اقرار شفاهی واقع در خارج از محکمه را در صورتی می‌توان به شهادت شهود اثبات کرد که اصل دعوی به شهادت شهود قابل اثبات باشد و یا ادله و قرائنی بر وقوع اقرار موجود باشد.

رئیس- آقای نقابت

نقابت- عرض کنم در دعاوی حقوقی تأثیراتی که شهادت در اثبات داشته باشد محدود شد به مبلغ معین که به طور کلی تا یک حدّی را بشود با شهادت اثبات کرد زیرا به اندازه لازم تشکیلات ثبت اسناد در مملکت زیاد شده و اشخاص می‌توانند استفاده کنند و اسنادی در مقابل تعهدات خودشان بدهند و بگیرند ولی بعضی مواد در اینجا هست من جمله همین ماده ۱۲۷۹ که یک نظری را که قبلاً اتخاذ شده و مردم به آن عادت کرده و مأنوس شده‌اند بر هم می‌زند و متزلزل می‌کند حقیقتاً مردم یک مقداری عادت کرده‌اند که تا یک حدّی به شهادت ختم شود. ولی با جمله اخیر این ماده از آنجایی که می‌گوید «و با ادله و قرائنی بر وقوع اقرار باشد» می‌توان چند شاهد ضمیمه آن نمود و یک دعوایی را اثبات کرد تا هر مقدار که باشد به وسیله شهادت اثبات کرد اما اگر این جمله نباشد کاملاً مطابق همان نظری است که بوده و قبلاً اتخاذ شده است زیرا وقتی که اصل دعوی از آن دعاوی باشد که با شهادت قابل اثبات باشد می‌شود شاهدی بر وقوع اقرار آورد و ثابت کرد و الا نمی‌شود. از این جهت بنده معتقدم که جمله اخیر این ماده«و یا ادله و قرائنی بر وقوع اقرار موجود باشد، اگر موافقت بفرمایید حذف شود بهتر است.

وزیر عدلیه - چون آقای نقابت در مقدمه بیان خودشان اظهار داشتند به وسیله توسعه دفاتر ثبت جلوگیری می‌شود از اینکه دیگر دعاوی محتاج به شهادت و امثال این ادله باشد این صحیح است ولی این فقط در قسمت عقود و ایقاعات است که محتاج به دفاتر ثبتی است و البته وزارت عدلیه هم درصدد توسعه دفاتر ثبت هست و باید هم باشد ولی معذالک در یکجا یا در یک دهات کوچک که دسترسی به دفاتر ندارند مابین اشخاص که اعتماد به هم دارند یک کارهایی می‌شود چون این یک امر الزامی نیست فقط راجع‌به آثار آن قانون الزام کرده است که اگر یک معامله را در جایی که دفتر ثبت است نکنند آن رسمیت ندارد یعنی محاکم قبول نمی‌کنند ولی مردم که اجبار ندارند که بگوییم عقد واقع نمی‌شود خیر عقد واقع می‌شود منتهی اثرش این است که محاکم ترتیب اثر نمی‌دهند اگر مردم به هم اعتماد داشته باشند خیلی از امور خانوادگی هست که مردم بین خودشان اعتماد دارند و در موقع اعتماد یک کارهایی می‌کنند بعد سلب اعتماد می‌شود و اختلاف می‌شود به هر تقدیر قانون برای این است که در یک مواردی در به کلی بسته نباشد. نه این که حتماً به آن عمل شود یا فرضاً به واسطه بودن این جمله تمام دعاوی بدون هیچ سند رسمی در محاکم جریان پیدا کند و مثل حال سابق برگردد. این طور نیست برای این که مردم خودشان اثر سند رسمی را دانسته‌اند یکی از آثارش این است که لازم‌الاجرا است بدون مراجعه به محاکم اجرا می‌شود و در این قسمت رفع خیلی زحمت از مردم شده است که نروند در محکمه و مدتی محاکمه کنند در ابتدایی و استیناف و تمیز مشغول شوند هیچ اینها را ندارد ولی اگر چنانچه اتفاق افتاد در دعوایی که قابل جریان و طرح در محاکم کم شد آن وقت اگر کسی مدعی شود که طرف من اقرار کرده و اقرار هم یکی از ادله اثبات دعوی است که در اینجا هم گفته شد و همه وقت هم همین طور بوده و طبیعی هم هست اقرار بهترین دلیل اثبات دعوی است اگر کسی مدعی شد که طرف من در خارج محکمه اقرار کرد و یک قرائن قوی هم موجود است فرض بفرمایید یک دعوایی در محاکم مطرح است و طرفین تقاضا کرده‌اند که تجدید وقت شود برای این که در خارج خیال اصلاح دارند بروند اصلاح کنند خیلی این طور هم اتفاق افتاده که می‌روند در خارج اصلاح می‌کنند فرض بفرمایید در خارج رفتند و یک مجمعی شد و مردمان وجیه و موثقی هم در آن جلسه حضور داشتند طرف در آنجا اقرار کرد نه در مقام تقاضای صلح اشتباه نشود تقاضای صلح اقرار نیست این را بنده می دانم ولی اگر رسماً اقرار صریح کرد نسبت به جزء یا کل آن دعوی در حضور جمع و آن طرف خواست استشهاد کند از حضار که طرف من پیش شما جزء یا کلاً به این مقدار اقرار کرد و دعوی هم در محکمه مطرح است با آن سوابقی که عرض کردم با اجازه محکمه اینها در خارج برای صلح رفته‌اند حالا با یک همچون قرائنی که واقعاً مفید و قطعی باشد آن اشخاصی که در آنجا حضور داشته‌اند شهادت بدهند با تأیید این قرائن چه اشکالی دارد؟ مقصود این است که راه بسته نباشد والا در همه‌جا که این مواد اعمال نمی‌شود تا کار را از ترتیب بی‌اندازد.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۷۹ قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۸۰

ماده ۱۲۸۰- اقرار کتبی در حکم اقرار شفاهی است.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۸۰ قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد. ماده ۱۲۸۱

ماده ۱۲۸۱- قید دین در دفتر تجار به منزله اقرار کتبی است.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۸۱ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

تصویب شد ۱۲۸۲

ماده ۱۲۸۲- اگر موضوع اقرار در محکمه مقید به قید یا وضعی باشد مقرله نمی‌تواند آن را تجزیه کرده از قسمتی از آن که به نفع او است بر ضرر مقر استفاده نماید و از جزء دیگران صرف‌نظر کند.

رئیس- آقایانی که با ماده ۱۲۸۲ موافق هستند قیام فرمایند

(اغلب قیام کردند)

تصویب شد ماده‌۱۲۸۳

ماده ۱۲۸۳- اگر اقرار دارای دو جزء مختلف‌الاثر باشد که ارتباط تامی با یکدیگر داشته باشد مثل این که مدعی‌علیه اقرار به اخذ وجه از مدعی نموده و مدعی رد شود مطابق ماده ۱۳۳۴ اقدام خواهد شد.

رئیس- موافقین با ماده ۱۲۸۳ قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

تصویب شد. مذاکره در کلیات ثانی است (مخالفی نیست) رأی به مجموع مواد ۲۷ گانه گرفته می‌شود. آقایانی که موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد.

۸- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه

وزیر عدلیه- نظر به این که وعده کرده بودم و می‌بایستی هم قوانین جاری در مقام ثبات و استقرار قرار گیرد و مخلفانش هم جمع شود اصلاحاتی که در نتیجه تجربه و آزمایش حاصل شده است آنها را هم رعایت و ملاحظه کنیم و به مجلس برای تصویب تقدیم کنیم از این جهت قانون اصول محاکمات از چندی به این طرف تحت‌نظر درآمده و مقدار زیادی موادش تهیه شده برای طبع ولی نظر به این که قانون همان‌طور که بنده عرض کرده‌ام مجلس هم همان‌طور که انتظار داشت این قانون باید در مجلس شور بشود اگر کلیه مواد دفعتاً به مجلس تقدیم شود و به کمیسیون ارجاع شود خیلی طول خواهد کشید بنده بهتر دانستم که قسمت قسمت کنم و قسمت قسمت هم تقدیم کنم برای این که شورش هم در کمیسیون سهل‌تر باشد و هم در مجلس. البته ارتباط مواد هم محفوظ است مخصوصاً قانون اصول محاکمات که آقایان وکلای عدلیه که اینجا تشریف دارند به خوبی مستحضر هستند و ارتباطات‌شان هم محفوظ است. از این جهت قسمت‌هایی که تقریباً جنبه استقلالی دارد بنده تقدیم می‌کنم. اینک یک قسمت از آن که مشتمل بر ۴۹ ماده است تقدیم می‌شود

(صحیح است).

رئیس - به کمیسیون ارجاع می‌شود.

- تصویب چهار فقره مرخصی

۹- تصویب چهار فقره مرخصی

رئیس- چند فقره خبر کمیسیون مرخصی است به اطلاع آقایان خواهد رسید.

۱- خبر راجع‌به مرخصی آقای مسعودی نماینده تهران به شرح ذیل قرائت شد.

آقای مسعودی نماینده تهران برای شرکت در نمایشگاه بین‌المللی صنایع ایران و لزوم مسافرت به لنینگراد تقاضای یک ماه مرخصی از تاریخ هشتم شهریورماه ۱۳۱۴ نموده‌اند. کمیسیون عرایض با تقاضای ایشان موافقت نموده اینک خبر آن را تقدیم می‌نماید.

رئیس- موافقین با مرخصی آقای مسعودی قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند) تصویب شد. خبر مرخصی دیگر.

۲- خبر راجع‌به مرخصی آقای مجدضیایی:

آقای مجدضیایی برا ی رسیدگی به امور محلی از دوم شهریور ۱۳۱۴ تقاضای بیست روز مرخصی نموده‌اند کمیسیون عرایض با این تقاضا موافقت نموده اینک خبر آن را تقدیم می‌نماید.

رئیس - آقایان موافقین با مرخصی آقای مجدضیایی قیام فرمایند.

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد.

۳- خبر راجع‌به مرخصی آقای جعفر پناهی.

آقای جعفر پناهی برای تسویه و رسیدگی به امور محلی تقاضای بیست روز مرخصی از تاریخ دهم شهریور ۱۳۱۴ نموده‌اند و کمیسیون هم با این تقاضا موافقت نموده خبر آن را برای تصویب مجلس تقدیم می‌نماید.

رئیس- موافقین با مرخصی آقای پناهی قیام فرمایند

(اغلب قیام کردند)

تصویب شد.

۴- خبر کمیسیون راجع‌به مرخصی آقای مؤیدقوامی:

آقای مؤیدقوامی در اثر کسالت و ابتلا به مرض دیسانطری به تصدیق آقای دکتر بهرامی پنج جلسه متوالی از ۲۱ تیر ۱۳۱۴ لغایت جلسه دوم شهریور غایب بوده و از شرکت در جلسات مجلس معذور بوده‌اند و تقاضای اجازه کرده‌اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافقت نموده اینک خبر آن را برای تصویب به مجلس تقدیم می‌نماید.

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار- بنده البته موافق هستم ولی تذکری را خواستم به آقایان اعضای محترم کمیسیون عرض کنم تصدیق دکتر برای قانع شدن کمیسیون کافی است دیگر ذکرش در خبر به طریق دیگر لزومی ندارد زیرا وقتی که کمیسیون قانع شد ذکر جهت در خبر موردی ندارد.

رئیس - موافقین با مرخصی آقای مؤیدقوامی قیام فرمایند

(اکثراً قیام نمودند)

تصویب شد.

- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

۱۰- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- اگر تصویب می‌فرمایید جلسه را ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آینده فردا دوشنبه ۱۴ مهرماه سه ساعت قبل از ظهر دستور انتخاب هیئت‌رئیسه

[جلسه مقارن ظهر ختم شد ]

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

قانون

تصویب رأی حکمیت دولت ترکیه راجع‌به تحدید حدود ایران و افغانستان

ماده‌واحده - مجلس شورای ملی رأی حکمیت دولت ترکیه را راجع‌به تحدید حدود ایران و افغانستان که مشتمل بر هفت فصل می‌باشد و در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۱۴ مطابق پانزدهم مه ۱۹۳۵ میلادی صادر شده و ضمیمه این ماده واحده می‌باشد تصویب و به دولت اجازه اجرای آن را می‌دهد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده و متن رأی حکمیت و ضمایم آن است در جلسه سیزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

متن رأی حکمیت دولت ترکیه راجع‌به تحدید حدود ایران و افغانستان و ضمایم آن

اعلیحضرت شاهنشاه ایران

اعلیحضرت پادشاه افغانستان

نظر به میل صمیمی که متقابلاً برای رفع اختلاف نسبت به موسی‌آباد و تعیین خط سرحدّی در قسمت‌های تحدیدنشده بین مملکتین ایران و افغانستان دارند و مایل هستند که به این وسیله حسن موافقت و روابط برادرانه و دوستانه بین را تحکیم نمایند برای اجرای این مقصود اختیارداران خود را به ترتیب ذیل معین نمودند.

اعلیحضرت شاهنشاه ایران جناب میرزا محمدتقی‌خان اسفندیاری سفیرکبیر

اعلیحضرت پادشاه افغانستان جناب فیض‌محمدخان وزیر امور خارجه

اختیارداران مزبور پس از مبادله اعتبارنامه‌های خود که آنها را صحیح و معتبریافته در موارد ذیل موافقت حاصل نمودند.

ماده اول- برای رفع اختلاف بین دولتین راجع‌به موسی‌آباد و همچنین تعیین خط سرحدّی در قسمتی از حدود طرفین که تا حال تحدید حدود و نصب علائم نگردیده دولتین حکمیت دولت جمهوری ترکیه را قبول و موافقت نمودند که بعد از امضای این قرارداد بلافاصله از دولت مشارالیها تقاضا نمایند که اقدام به حکمیت نمایند حکم یا حکم‌هایی که دولت ترکیه معین می‌نماید پس از اجرای تحقیقات لازمه به هر طوری که حکمیت نمایند طرفین حکم حکمیت را قطعی دانسته عملی نمایند.

ماده دوم- دولتین متقبل شدند هر موقعی که دولت جمهوری ترکیه به طرفین تشکیل کمیسیون حکمیت را اعلام نمود در ظرف مدتی که دولت مشارالیها مقرر دارد نمایندگان خود را برای همکاری با حکم یا حکم‌هایی دولت ترکیه تعیین و اعزام دارند و تخلف و تأخیر را جایز شمارند و هر گاه یکی از طرفین در موقع معین از تعیین و اعزام نماینده خود خودداری کند و یا این که نماینده که تعیین شده در اقدام به وظیفه خود تعلل و مسامحه نماید سایر نمایندگان ذیعق باشند که به وظیفه خود قیام نمایند و هر حکم و رأیی که نماینده ترکیه در رفع اختلاف نسبت به موسی‌آباد و تعیین خط سرحد در قسمت‌های تحدیدنشده مذکور در ماده اول بدهد طرفین مورد قبول قرار داده از آن تخلف و تجاوز ننمایند و بر طبق آن سرحد دولتین را تشخیص و نصب علائم کنند.

ماده سوم- دولتین تعهد نمودند که مخارج نماینده یا نمایندگان دولت ترکیه و سایر خارجی که برای تحدید حدود از قبیل نصب علائم در قسمت‌های تحدیدنشده و مرمت علائم موجوده در قسمتی که در سال ۱۸۹۱ میلادی توسط ژنرال ماکلین تحدیدشده و غیره تعلق بگیرد. بالسویه پرداخت نمایند.

ماده چهارم- این مقاوله‌نامه به زبان فارسی در دو نسخه تحریر شد و اختیارداران طرفین که به این امر کاملاً مجاز می‌باشند این مقاوله‌نامه را امضا و به مهر خود مختوم نمودند.

در کابل به تاریخ ۱۶ اسفندماه ۱۳۱۲ شمسی مطابق ۱۷ حوت ۱۳۱۲ سفیرکبیر شاهنشاهی محمدتقی اسفندیاری - فیض‌محمد وزیر امور خارجه

سواد مراسله وزارت خارجه افغانستان

مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲

نمره ۵۲۱۸

آقای سفیرکبیر

توفیراً در تعقیب مذاکرات شفاهی خاطر شریف را قرین استحضار می‌دارد دولت پادشاهی متبوع دوستدار موافقت نمودند که هیئت‌های اعزامی طرفین پس از رفع اختلاف نسبت به موسی‌آباد فوراً نقشه تحدید حدود ژنرال ماکلین را در قسمت‌های

هشتادان با وضعیت حدود تطبیق و به نصب و مرمت علائم اقدام نموده و نقاطی را که هریک از طرفین برخلاف تحدید حدود ژنرال ماکلین تخطی و اشغال نموده باشند تخلیه و به طرف مقابل تحویل دهند و اگر فرضاً بین نمایندگان طرفین در تطبیق نقشه با وضعیت زمین موافقت حاصل نشد حکم و یا حکم‌های دولت جمهوری ترکیه رفع اختلاف نمایند موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید می‌نماید.

فیض‌محمد وزیر امور خارجه

عالیقدر جلالت‌مآب آقای محمدتقی‌خان اسفندیاری سفیرکبیر دولت علیه ایران به دربار کابل

سواد مراسله که به وزیر امور خارجه دولت افغانستان نوشته شده است.

مورخه ۱۶ اسفند ۱۳۱۲

نمره ۲۴۴۸

آقای وزیر

احتراماً در جواب مراسله جناب مستطاب‌عالی مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ نمره ۵۲۱۸ مشعر بر این که هیئت‌های اعزامی طرفین پس از رفع اختلاف نسبت به موسی‌آباد فوراً نقشه تحدید حدود ژنرال ماکلین را در قسمت‌های دیگر هشتادان با وضعیت حدود تطبیق و به نصب و مرمت علائم اقدام نموده و نقاطی را که هریک از طرفین برخلاف تحدید حدود ژنرال ماکلین تخطی و اشغال نموده باشند تخلیه وو به طرف مقابل تحویل دهند و اگر فرضاً بین نمایندگان طرفین در تطبیق نقشه با وضعیت زمین موافقت حاصل نشد حکم یا حکم‌های دولت جمهوری ترکیه رفع اختلاف نمایند زحمت‌افزا می‌شود که دولت متبوعه دوستدار به همین‌طور که فوقاً نوشته شد موافقت دارند.

سفیرکبیر شاهنشاهی- محمدتقی اسفندیاری

جناب مستطاب آقای فیض‌محمدخان وزیر امور خارجه دولت علیه افغانستان

سواد مراسله وزارت خارجه افغانستان

مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲

نمره ۵۲۱۹

آقای سفیرکبیر

احتراماً در تکمیل و تتمیم قرارداد تعیین خط سرحدی بین دولتین ایران و افغانستان و در تعقیب مراسله نمره ۵۲۱۸ مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ زحمت‌افزا می‌شود دولت پادشاهی متبوع دوستدار تصمیم گرفته‌اند که هیئت اعزامی طرفین در معیت حکم و یا حکم‌هایی که دولت جمهوری ترکیه تعیین می‌نماید در تاریخ اول برج میزان ۱۳۱۳ در حدود هشتادان حاضر شده و بر طبق مدلول ماده اول قرارداد و مراسله نمره ۵۲۱۸ بدواً به رفع اختلاف در قسمت موسی‌آباد و بعداً از آن به تطبیق نقشه ماکلین در قسمت‌های هشتادان با وضعیت حدود و نصب و مرمت علائم اقدام و به تحدید حدود قسمت‌های تحدیدنشده اقدام نمایند علیهذا متمنی است نظریات دولت شاهنشاهی ایران را معلوم فرمایید تا در صورت موافقت به همین ترتیب عمل بشود موقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید می‌نماید.

فیض‌محمد- وزیر امور خارجه

عالی‌قدر جلالت‌مآب آقای محمدتقی‌خان اسفندیاری سفیرکبیر دولت شاهنشاهی ایران مقیم در کابل

سواد مراسله به وزیر امور خارجه افغانستان

مورخه ۱۶ اسفند ۱۳۱۲

نمره ۲۴۴۹

آقای وزیر

با کمال احترام در جواب مراسله نمره ۵۲۱۸ مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ راجع‌به تصمیم دولت پادشاهی افغانستان در حضور هیئت‌های اعزامی در معیت حکم و حکم‌های دولت جمهوری ترکیه در تاریخ اول مهرماه ۱۳۱۳ در حدود هشتادان برای اجرای مدلول ماده اول قرارداد تعیین خط سرحدّی زحمت‌افزا می‌شود که دولت شاهنشاهی متبوع دوستدار با این تصمیم دولت پادشاهی افغانستان کاملاً موافق و حتی عقیده دارند که می‌بایست مراقبت‌های تامه به عمل آید که هیئت‌های اعزامی در موعد مقرر در حدود هشتادان حاضر شوند که در اسرع اوقات شروع به اجرای مواد قرارداد بنمایند موقع را غنیمت شمرده احترامات فائقه را تجدید می‌نماید.

محل امضا- محمدتقی اسفندیاری

۲- اطلاعات عمومی راجع‌به سرحد

ضمیمه - نقشه نمره ۱

۱- سرحد بین ایران و افغانستان از ۳۷و ۳۵ تا ۵۰/۲۹ درجه از شمال به جنوب تقریباً به طول ۸۱۵ کیلومتر امتداد یافته است - یک قسمت از آن که تقریباً ۱۶۵ کیلومتر است در شمال چهل و پنج سال قبل از طرف ژنرال انگلیسی موسوم به ماکلین و بعد یک قسمت دیگر آن که بیش از ۲۷۵ کیلومتر در انتهای جنوبی طرف سیستان واقع است به توسط کلنل ماکماهون انگلیسی تحدید گردید.

سرحدی که از طرف ماکلین تحدید گردیده به علامت نمره ۳۹ واقعه در درجه ۲۰/۳۴ و سرحدی که به توسط کلنل ماکماهون در سیاه کوه واقعه در درجه ۳۰/۳۱ تحدید گردیده عمل می‌شود.

قسمتی که تقریباً ۳۷۵ کیلومتر می‌شود و در بین این دو منطقه واقع است تحدید نگردیده و راجع‌به تبیین و تحدید قسمت مزبور می‌باشد که به ما مأموریت داده شده است.

۲- وضعیت جغرافیایی منطقه سرحدی از شمال به جنوب به قرار ذیل است:

سرحد مشترک بین روسیه شوروی و ایران از ذوالفقار شروع گردیده و از دشت اسلام‌قلعه و هشتادان عبور کرده و در طرف جنوب دره هریرود را تعقیب می‌نماید دشت اسلام‌قلعه به وسیله هریرود و دشت هشتادان به وسیله چندین رشته قنات که ساختمان آنها قدیمی بوده و به واسطه چاه‌ها آب به آنها می‌رسد مشروب می‌شوند منطقه مزبوره دارای قراء و اراضی مزروعه بوده و عده عشایر چادرنشین در آنجا خیلی زیاد نیست بعد یک رشته کوه‌های کوچکی از مشرق به مغرب امتداد پیدا کرده و در میان آنها دره‌ها و مناطق غیرمسکونه وجود دارد.

به این قراء ایرانی و قراء افغانی یک منطقه لم‌یزرع که مساحت آن قریب یکصد کیلومتر می‌شود در طرف جنوب واقع است در آنجا دریاچه شور موسوم به نمکسار که در جنوب آن یک جلگه وسیع و دریاچه موسوم به دغ پترکان واقع بوده و در دنباله آن یک چلگه دیگر پهناور کم‌ارتفاعی وجود دارد.

از این دشت آخرین سلسله کوه‌ها دارای پست و بلندی که جزو کوه‌های هندوکش می‌باشد نمایان بوده و به طرف جنوب‌غربی امتداد پیدا می‌کند محل مزبور یک فرورفتگی بین سلسله طویل کوه‌های انتهای غربی ایران و کوه‌های افغانستان تشکیل می‌دهد. اختلاف بزرگ موجوده بین وضعیت اختصاصی و کوه‌های هر یک از دو طرف کاملاً در جلگه آشکار است بعد دشت لم‌یزرع که ایرانی‌های دشت ناامید و افغان‌ها دغ‌نمدی می‌نامند در طرف جنوب در یک مساحت بیش از هشتاد کیلومتر امتداد یافته و در انتهای جنوبی آن محل یک دریاچه موسوم به دغ تندی وجود داشته و در بهار آب‌هایی که از کوه‌های هم‌جوار جاری می‌شود در محل مزبور جمع می‌گردد دریاچه مزبور در فصل تابستان خشک می‌شود و بعد اراضی مختصر ارتفاعی پیدا کرده و کوه‌های پست و بلندی که از هم دور هستند مشاهده می‌شوند دره‌ها به طرف جنوب امتداد پیدا کرده و به دریاچه هامون که در مشرق به وسیله دشت لم‌یزرع و در مغرب به وسیله کوه‌های مرتفع احاطه شده است منتهی می‌گردد.

در قسمت‌های مسطح این منطقه وسیعه ارتفاع متوسط زمین از دریا ۷۰۰ متر بوده در صورتی که ارتفاع پاره از کوه‌ها از ۱۵۰۰ متر متجاوز می‌باشد.

۳- جزء سه مزرعه که در یزدان موجود است در این منطقه وسیعه هیچ محل مسکون و مزروعی مشاهده نمی‌شود ولی چند چاه و چشمه آب شیرین و شور با عمق‌های مختلفه در آنجا موجود می‌باشد.

این منطقه به واسطه گرمای فوق‌العاده در تابستان غیرقابل سکونت می‌باشد عشایری که در فصل تابستان در کوه‌های واقعه در مشرق منطقه مزبوره زیست می‌نمایند زمستان را در آنجا به سر می‌برند و نظر به این که یک قسمت مهم سال را در آنجا می‌گذرانند منطقه مزبور را مثل منزل خود تصور می‌کنند عشایر مزبور چادرهای خودد را در آنجا زده و شتران و رمه‌های خود را در نزدیکی چاه‌ها نگاه می‌دارند نظر به این که بهار در آنجا زود شروع می‌شود عشایر همین که بره‌هایشان توانستند این مسافت‌های طولانی را سیر نمایند مجدداً به کوه‌ها می‌روند در زمستان چادرهای سیاه در اطراف هر چاهی شکل قریه را به خود می‌گیرد در صورتی که در تابستان فقط قبرهایی از این قراء مهاجر باقی مانده و در بین آنها مار و عقرب حرکت می‌کنند.

آهوهای زیبا که در زمستان در آنجا خیلی زیاد است در تابستان از آنجا خارج می‌شود ولی منطقه مزبور که صحرا نامیده می‌شود در واقع این طور نیست زیرا گیاه درشتی در آنجا می‌روید که غذای شترها و گوسفندان عشایر بوده و یک نوع درخت‌های کوچکی در آنجا به عمل می‌آید که آن را ساگساول می‌نامند و به مصرف سوخت می‌رسد. در پاره ایام زمستان یک باد شمال خیلی شدیدی در آنجا وزیده و از یک هفته الی یک ماه لاینقطع ادامه پیدا می‌کند. در یزدان که در وسط منطقه مزبوره واقع است علائم تمدن قدیم خراسان مشاهده می‌شود. در عهد قدیم چندین قنات که به چاه‌ها اتصال داشته و برای آوردن آب از مشرق به مغرب اختصاص داشت در آنجا وجود داشته و مناطق واقعه در مشرق دغ‌پترگان مزروع بوده‌اند. فعلاً سه مزروعه موسوم به یزدان و نظر خان و کبوده در آنجا وجود دارد و فقط سه رشته از قنوات قدیمه را دایر کرده‌اند: مزرعه‌های مزبوره را هر گاه کلیه قنوات تعمیر شود می‌توان توسعه داد و در آنجا ایرانی چادرنشین دیده نمی‌شود زیرا دهقانان ایرانی زارع می‌باشند.

۴- تعداد اهالی این منطقه نامعلوم بوده و فقط عشایر مختلفه که اسامی آنها معروف است در آنجا وجود داشته و اهمیت آنها از تعداد چادرهایشان معلوم می‌شود.

محل‌هایی که هر یک از عشایر در زمستان اشغال می‌کنند در نقشه نمره ۲ تعیین شده است.

۳- اجمال تاریخی راجع‌به منطقه سرحدّی

۱- ممالک ایران و افغان در ایام قدیم گاهی به طور متحد و گاهی به طور جداگانه زندگانی کرده و دارای یک زبان رسمی مشترک می‌باشند.

سرحدّات فعلی از انفکاک مناطقی که در تاریخ معروف به خراسان در شمال و بلوچ در جنوب بود ایجاد گردیده ایرانی‌ها مدعی هستند مناطق سرحدّی که هنوز تحدید شده است جزو متعلقات ایالات شرقی ایران محسوب می‌شود در صورتی که افغان‌ها مدعی می‌باشند که مناطق مزبوره جزو ایالت هرات است.

برای اینکه خاتمه به این اختلاف داده شود انگلستان که آن ایام حامی دولت افغانستان بود در تاریخ ۱۸۹۰ ژنرال ماکلین را مأمور تحدید سرحد هشتادان نمود و به طوری که قبلاً گفته شد سرحدی که به وسیله ماکلین تعیین گردیده مملکتین آن را قبول کرده‌اند. سلامت سرحدی نمره ۳۹ منتهی می‌شود.

۲- افغان‌ها راجع‌به منطقه که در جنوب خط ماکلین واقع است ادعا می‌نمایند که چون سرحدی که از طرف ژنرال ماکلین تحدید گردیده فقط شامل دشت هشتادان بوده و امیر عبدالرحمن‌خان که آن ایام حکومت می‌کرد رضایت خود را فقط برای این قسمت داده است و حال آن که تحدید سرحد در طرف جنوب هشتادان تعقیب شده و با این نحدید افغانستان موافقت ننموده و به این جهت چشمه غشلوشی و اطراف آن واقعه در مغرب قسمت مزبور فعلاً در دست افغان‌ها می‌باشد.

در مراسله که وزارت امور خارجه انگلیس در تاریخ ۷/۷/۱۹۳۳ به وزیر ایران نوشته (ضمیمه الف-۶) اشعار گردیده است که چون نقشه که از طرف ماکلین تهیه گردیده بود پیدا نشده لهذا نقشه را می‌فرستند که علائم سرحدی را که بعداً گذارده شده است نشان می‌دهد. در توصیف علامت نمره ۳۹ که در ورقه مشخصات علائم ماکلین داده شده تصریح گردیده است که علامت مزبور در انتهای کوه‌های گدایانه نصب شده است و از طرف دیگر در اول همان ورقه مشخصات اشعار شده است که کوه‌های مزبور در جنوب هشتادان را تحدید نموده و پایین‌تر سرحد هشتادان در کوه گدایانه شروع می‌شود ممکن است اختلافی بین نقشه که پیدا نشده و نقشه دوم که در دست است موجود باشد در صورتی که امیرعبدالرحمن‌خان خط ماکلین را کاملاً به موجب مراسله خود که ضمیمه به این راپرت است (ضمیمه الف- ۵) قبول کرده است با وجود این که اسم هشتادان در خاتمه مراسله مذکور گردیده ولی این تذکار طوری نیست که ثابت بکند که قبولی فقط شامل صحرای هشتادان است به علاوه هیچ اعتراضی از طرف افغانستان راجع‌به این نکته نیامده و به موجب ماده ۳ مقاوله‌نامه که با ایران بسته شده با قبول علائمی که از طرف ماکلین گذارده شده بود دولت افغانستان علامت نمره ۳۹ را که جزو علائم مذکور است قبول نموده و این موضوع اختلاف را مرتفع می‌سازد به این جهت علائم نمره ۳۹ را به مثابه انتهای خط ماکلین قبول نموده و چشمه غشلوشی و اطراف آن را متعلق به ایران شناختیم.

۳- ادعای ایرانی‌ها راجع‌به قسمت شمال خط ماکلین.

کمیسیون تحدید حدود ایران مدعی است که خط ماکلین باید از علامت سرحدی نمره ۱ تا علامت نمره ۳۹ منظور گردد و سرحد در منطقه واقعه در شمال علامت نمره ۱ تبیین نگردیده است و بالنتیجه کوتاه‌ترین خطی که از علامت سرحدی نمره۱ در مسیر هریرود امتداد پیدا می‌کند باید سرحد را تشکیل داده و در این صورت اسلام قامه به ایران تعلق بگیرد صحیح است که مطابق نقشه ماکلین علامت نمره یک در شمالی‌ترین منطقه سرحد ایران و افغانستان واقع نبوده و این علامت در اطراف اسلام‌قلعه و نزدیک دربند خرابه واقع بوده و در شمال آن هیچ علامتی موجود نیست و طی متن یادداشت ژنرال ماکلین متضمن تصریحاتی راجع‌به این موضوع می‌باشد. در صفحه دوم یادداشت مراتب ذیل مندرج است:

(در اراضی کافر قلعه واقعه بین هریرود و کال‌کله متعلق به افغانستان)

و در خاتمه همان یادداشت برای تعیین امتداد خط سرحدی مراتب ذیل مندرج است:

(و بعد خط کال‌کله تا هریرود امتداد می‌یابد)

ژنرال ماکلین رود کال‌کله را مثل سرحد در شمال علامت نمره ۱- نشان داده و تعلق اراضی کافر قلعه را (اسلام‌قلعه) به افغانستان اعلام داشته است از طرف دیگر اراضی مزبوره از چندین سال به این طرف در تصرف افغان‌ها بوده و در آنجا یک پست سرحدی دارند پست ایرانی در مغرب کال‌کله برقرار شده است. به این دلایل دعوی کمیسیون ایرانی موجه شناخته نشد ولی مجرای رود کال‌کله در این قسمت در یک طول ۶ کیلومتری پرشده و از بین رفته است. در نقشه ماکلین این قسمت به وسیله نقطه‌هایی نشان داده شده و اسم رود در آنجا تعیین گردیده است.

به موجب این نقشه باید قبول کرد که ژنرال ماکلین شعبه غربی رود را سرحد قرار داده است ولی مجرای رود مدت نیم‌قرن به اندازه پر شده بود که ممکن نیست آن را در محل پیدا نمود و مجرای مزبور در محلی که راه هرات به مشهد به آن تلاقی می‌کند مجدداً ظاهر گردیده و تا هرات امتداد پیدا می‌کند و به طوری که در نقشه نمره ۳ ضمیمه نشان داده شده است مجرای رود بلافاصله در شمال دربندخرابه منقسم می‌گردد ایرانی‌ها می‌خواستند شرقی‌ترین شعبه و افغان‌ها غربی‌ترین شعبه را به عنوان سرحد قبول نمایند نظر به این که همواره شعب مذکوره پرشده و جای آنها عوض می‌شود هیچ‌یک از آنها را نمی‌توان سرحد قرار داد. یک خط مستقیم بین محلی که رود منشعب می‌شود و محلی که راه با رودد تلاقی پیدا کرده و در آنجا رود مزبور مجدداً شروع می‌شود بهترین سرحد خواهد بود و باید سه علامت در دو انتها و در وسط این خط به طوری که در نقشه به وسیله (C-B-A) نشان داده شده است نصب نموده و بعد در ملتقای رود از کال‌کله تا هریرود یک علامت دارای حروف (H) گذارده و بین علامت مذکور و علامت (C) و در کنار رود کال‌کله یک علامت دیگر دارای حرف (D) نصب نمود تا این که سرحد در محل به طور آشکار نشان داده شود.

چون ژنرال ماکلین نقطه منتهی‌الیه سرحد را در هریرود تعیین و همچنین پروتکل سرحدی روسیه و افغان نشان می‌دهد که سرحد روسیه کمی بالاتر در شمال در حوالی ذوالفقار شروع می‌شود لهذا هریرود واقعه بین این دو نقطه باید سرحد را تشکیل دهد نظر به این که هریرود یک رود بزرگی است سرحد باید خط وسط‌المیاه آن را تعقیب نماید.

۴- تعیین خط سرحدی که هنوز تجدید نگردیده است.

۱- توصیف منطقه واقعه در انتهای خط ماکلین

خط مالکین با وجود این که در چندین‌جا منحنی می‌باشد خطی است که بالمجموع از شمال به جنوب امتداد یافته و افغانستان در شرق و ایران در غرب آن واقع می‌باشد.

منطقه واقعه در شمال یک خطی که از علامت سرحدی نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد یافته و منتهی‌الیه خط ماکلین می‌باشد باید تماماً به ایران تعلق بگیرد منطقه متنازع‌فیه در جنوب خط مزبور واقع است.

کوه‌های شمتیغ جزو منطقه می‌باشد که در خط ماکلین تعیین نشده است.

نظر به اینکه چاه‌سرخ در اول منطقه متنازع‌فیه واقع است متعلق به افغانستان می‌باشد.

توضیحاتی که راجع‌به علامت نمره ۳۹ داده شده و در آخر ورقه مشخصات سرحدی ضمیمه یادداشت ماکلین مندرج است (ضمیمه الف - ۳) به قرار ذیل است:

«این علامت خط ارتباطیه بین چاه‌سرخ و تیرگشت را حفظ می‌نماید خط مزبور از وسط دره که به وسیله کاتارخ سرخ و پیش‌آمدگی علامت ۳۹ تشکیل می‌شود عبور می‌نماید»

بالنتیجه علامت ۳۹ طوری واقع شده که خط سرحدی راهی را که از چاه‌سرخ به تیرگشت می‌رود قطع نمی‌کند خود این کیفیت که لازم دانسته‌اند راهی که از چاه‌سرخ شروع گردیده و به تیرگشت می‌رسد حفظ کنند معلوم می‌نماید که این نقطه متعلق به افغانستان است و اگر این‌طور نبود علامت ۳۹ در قلعه یال‌خر که مرتفع‌ترین نقطه است قرار می‌گرفت و هیچ ذکری از راه چاه‌سرخ ـ تیرگشت نمی‌شد با در نظر گرفتن این مراتب لازم می‌شود که بعد از علامت ۳۹ خط سرحدی را طوری منحرف ساخت که چاه‌سرخ در خاک افغانستان بماند.

ایرانی‌ها در یادداشت خود مدعی هستند که موسی‌آباد به آنها متعلق است به جهت این که محل مزبور در شمال‌غربی چاه‌سرخ انتها نقطه خط ماکلین (ضمیمه ث-۱) واقع می‌باشد در صورتی که نقطه انتهای خط ماکلین چاه‌سرخ نبوده و علامت ۳۹ می‌باشد که تقریباً در سه کیلومتری شمال غربی نصب گردیده است.

موسی‌آباد درست در ۲۲ کیلومتری غربی همان علامت سرحدی واقع است.

ایرانی‌ها سرحدی را تقاضا نموده‌اند که از مشرق دریاچه (نمکسار) گذشته و بعد از چاه‌سرخ رباط‌ترک را هم شامل باشد معذالک به طوری که در فوق گفته شد نظر به این که چاه‌سرخ در خاک افغانستان می‌ماند ممکن نشد ترتیب اثری به تقاضای ایرانی‌ها داده شود.

افغان‌ها مدعی شدند که باید سرحد طوری تعیین گردد که دارای خط منحنی که از شمال به مغرب موسی‌آباد در امتداد شمال‌غربی ادامه پیدا می‌نماید بوده و بعد از علامت نمره ۳۹ چشمه غشه‌لوشی و کلیه دره سرگردان در خاک آنها بماند.

با وجود این که از سال‌های متمادی عشایر افغانی عادت دارند به غشه‌لوشی و اطراف آن بیایند ولی نظر به این که موضوع به طوری که در فوق ذکر شد راجع‌به سرحدی است که تعیین و قبول گردیده است تقاضای افغانستان غیرقابل شمرده شد.

۲- تعیین سرحد بعد از علامت نمره ۳۹ و اختلاف راجع‌به موسی‌آباد

ریختن شالوده تعیین خط سرحدی بعد از علامت نمره ۳۹ که نقطه انتهای جنوبی خط ماکلین را تشکیل می‌دهد و جستجوی نقاط مشخصه برای تعیین مزبور اینجانب را فوق‌العاده مشغول كرده بود.

کیفیت و اهمیت اختلاف راجع‌به موسی‌آباد همین‌قدر که امتداد خط سرحدی تعیین گردید به طور روشن ظاهر خواهد شد. من هیچ سند قراردادی برای اینکه بتوان قسمت غیرمشخص سرحد را بالمجموع تعیین نماید پیدا نکردم حتی نقشه صحیحی در دست نبود بنابراین این مجبور شدم پاره‌ای اطلاعات به دست بیاورم که به موجب آنها بتوان خط سرحدی را تعیین نمود برای نیل به این مقصود بدواً شروع به مطالعه اسناد دیگری که طرفین داده بودند نموده و پاره اظهاراتی که در مواقع مختلفه یکی از طرفین کرده و ممکن بود در نفع استدلال طرف دیگر تعبیر گردد همچنین اعتراف‌های مثبته طرفین را مورد توجه قرار داده و وقتی که استدلالاتی که طرفین در مذاکرات و مباحثات خود کرده بودند به نظر اینجانب غیرمکفی آمد مجبور شدم برای آن که اظهارعقیده راجع‌به واگذاری اراضی متنازع‌فیه به طرفین نمایم مراجعه به اطلاعات نژادی تاریخی و همچنین اطلاعات جغرافیایی و توپوگرافی بکنم.

با در ذهن داشتن این اطلاعات راجع‌به علامت نمره ۳۹ فکر کرده و می‌خواهم دو نکته ذیل را که ناشی از اظهارات قبل من می‌باشد مجدداً خاطرنشان نمایم:

نکته اول- نظر به وضعیتی که کلیه سرحد از شمال تا علامت نمره ۳۹ دارا می‌باشد اراضی که در شمال یک خطی می‌ماند که از علامت نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد می‌یابد باید بالطبع و به موجب قرارداد مالکلین به ایران تعلق بگیرد.

نکته دوم - و نیز توضیح دادم که به موجب توصیف راجع‌به علامت نمره ۳۹ راه چاه‌سرخ باید در نتیجه قرارداد متقابله ماکلین در حدود افغانستان باقی بماند.

نکته سوم اتکا- این نقطه را در تعیین نقطه سرحدی که از طرف شمال به دریاچه (نمکسار) منتهی می‌شود پیدا کردم دریاچه (نمکسار) از مدت‌ها به این طرف مورد استفاده طرفین بوده و مأمورین آنها مالیات اخذ کرده و نمک آن به معرض فروش گذارده می‌شود در یادداشتی که از طرف کمیسیون ایرانی به ما داده شده و سواد آن از طرف سفارت ایران به وزارت امور خارجه ترکیه ابلاغ گردید من جمله اشعار شده است:

ماده ۳ - راجع‌به معدن نمک واقعه در جنوب خوش‌آب و موسی‌آباد دولت ایران به احتیاجات افغان‌ها به نمک اعتراف داشته و نمی‌خواهد مشکلاتی برای استفاده آنها از نمک تولید نماید و برای این مقصود حتی قبول خواهد کرد که از خط استانوکو تجاوز شود معذالک نظر حکم محترم را به این موضوع جلب می‌نماید که ایرانی‌ها نیز احتیاج به نمک این محل دارند از طرف دیگر مساحتی که روی نقشه به عنوان معدن نمک نشان داده شده تماماً دارای معدن نمک نبوده و قسمتی از آن باتلاق و فاقد نمک است بنابراین لازم است سرحد را در این نقطه طوری تعیین کرد که یک قسمت نمک به افغانستان تعلق بگیرد.)

دولت قبول می‌کند که سرحد از میان دریاچه نمک عبور کرده و طرفین از آن استفاده نمایند. از تحقیقاتی که در این نقاط به عمل آمد واضحاً معلوم گردید که طرفین احتیاج دارند به مقدار مختلف تحصیل نمک از این دریاچه شور نمایند. در کنار شمالی دریاچه (نمکسار) دو تپه وجود دارد که در روی نقشه نشان داده شده است یکی از این دو تپه واقع در مشرق موسوم است به سیاه‌کدوی افغان و دیگری واقعه در طرف مغرب که موسوم است به سیاه‌کدوی ایران، از تحقیقاتی که به اتفاق کمیسیون‌های طرفین در محل و در قراء اطراف به عمل آوردم برای من اطمینان حاصل شد که تپه‌های فوق‌الذکر حقیقتاً دارای همان اسامی می‌باشد.

در یادداشتی که از طرف وزارت امور خارجه ایران در تاریخ ۱۵ حوت ۱۳۰۲ به سفارت افغانستان فرستاده شده و جزو اسنادی است که از طرف کمیسیون افغانستان تسلیم گردیده است سیاه‌کدو متعلق به افغانستان ذکر شده است.(ضمیمه‌ها)

این مدارک بس پس ثابت نمود که سرحد لزوماً باید با عبور از بین سیاه‌کدوی ایران و سیاه‌کدوی افغانستان و دریاچه (نمکسار) اتصال پیدا کند این تحدید با کیفیت و اوضاعی که از سال‌ها به این طرف موجود است مطابق بوده و به طوری که تجربه نشان می‌دهد احتیاجات مملکتین را از نمک تأمین می‌نماید به این طریق دو تپه سیاه‌کدو به عنوان سومین نقطه اتکا برای تحدید سرحدی انتخاب گردید.

نقطه چهارم- من خواستم خطی را که باید سرحد را با شروع از علامت نمره ۳۹ تعقیب نموده و به تپه‌های سیاه‌کدو اتصال پیدا نماید تصریح نمایم.

معادن نمکی که مورد استفاده ایران است در مغرب دریاچه و معادن مورد استفاده افغان‌ها در کناره‌های شمالی و شرقی دریاچه واقع می‌باشد و این خط جدید نباید ضرری به استخراج نمک وارد آورد.

در موقع تحقیقاتی که در منطقه واقعه در شمال دریاچه (نمکسار) به عمل آورده‌ام راجع‌به روابط روزانه طرفین بین چاه فاضل و موسی‌آباد همچنین دایر به پلیس و تفتیش سرحد اطلاعاتی تحصیل کردم. عشایر و گله‌های افغانی که می‌خواهند از رود سرگردان که از جنوب خوش‌آب جاری است عبور کرده و به طرف شمال بروند از طرف پست سرحدی ایرانی در خوشابه ممانعت گردیده و توقیف می‌شوند ولی به عشایر و گله‌هایی که بدون عبور از رود حرکت می‌نمایند مزاحم نمی‌شوند بدین طریق پست سرحدی مزبور عملاً اراضی را به طور عادی تحدید می‌نماید. به طوری که اهالی مملکتین می‌توانند آزادانه از دریاچه دوز (نمکسار) استفاده نمایند. به این ترتیب یک نقطه اتکایی در نتیجه این که سرحد از رودسرگردان در مشرق چاه فاضل عبور می‌کند به دست می‌آید.

نقطه پنجم- این نقطه باید بین علامت نمره ۳۹ و چاه فاضل قرار گیرد هر گاه کیفیت و شکل طبیعی و موقعیت کوه‌های شمتیغ در نظر گرفته شود لازم می‌آید سرحد را در خط قله و دامنه‌های شمالی کوه‌های مزبور برقرار نمود ومن هیچ سندی راجع‌به این موضوع که جنبه قراردادی داشته باشد پیدا نکردم در مراسلات سیاسی متبادله دولت ایران از تجاوز افغان‌ها به موسی‌آباد شکوه نموده و نسبت به این اوضاع شکایت

كرده بود. جز راجع‌به موسی‌آباد از هیچ مناقشه كه مبادله مراسلات سیاسی را در مورد اراضی واقعه بین علامت نمره ۳۹ و چاه فاضل موجب گردیده باشد اطلاع پیدا نكردم.

دامنه‌های شمالی كوه‌های شمتیغ همچنین دامنه‌های جنوبی آن از ایام خیلی قدیم محل سكونت عشایر افغان در فصل زمستان بوده است عشایر مزبوره همه‌ساله زمستان را در آنجا می‌گذارنند. اقامت عشایر مزبور در آنجا از قبرستان‌هایی كه در نقاط مختلفه وجود دارد معلوم است عشایر در فصل زمستان به آنجا آمده و در اطراف چشمه‌ها سكنی می‌كنند عشایر مزبوره در پاره نقاط چاه‌هایی نیز حفر كرده‌اند. صحت توضیحاتی را كه در یادداشت تتمیمی (ضمیمه ۲) كه از طرف كمیسیون افغانستان تقدیم گردیده است و راجع‌به چشمه و چاه‌های مزبوره بود در محل ملاحظه نمودیم هیچ مدركی راجع‌به اقامت ایرانی‌ها در این منطقه و استفاده آنها از آنجا وجود ندارد بنابراین قهراٌ باید معترف شد كه این نقطه متعلق به افغان‌ها است راجع‌به تمدید سرحد بعد از علامت ۳۹ اصول ذیل اتخاذ گردید.

قسمت شمالی خطی كه از علامت نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد پیدا كرده است باید به ایران واگذار گردیده و دامنه‌های شمالی كوه‌های شمتیغ كه محل سكونت افغان‌ها است به افغان واگذار شده ورود سرگردان كه در مقابل چاه فاضل جاری می‌شود در امتداد سرحد باقی مانده و خط سرحدی به دریاچه اتصال داده شده و آن را از بین دو سیاه‌كدو عبور دهد.

هر گاه به حل اختلاف راجع‌به موسی‌آباد موفق شویم ممكن خواهد بود خط سرحدی را كه از علامت ۳۹ به دریاچه نمكسار امتداد پیدا می‌كند به طور قطعی تعیین نماییم.

۳- موضع موسی‌آباد

محل موسوم به موسی‌آباد مركب است از یك چشمه و سه كلیه محقرگلی در بزرگ‌ترین این سه كلبه قراولان افغانی سكنی می‌كنند دو كلبه دیگر را یك نفر افغانی مورد استفاده قرار داده است آب موسی‌آباد از چشمه كه آب آن از چاه‌هایی كه به یكدیگر اتصال پیدا كرده‌اند حاصل می‌شود مجرای چاه‌های مزبور از شمال شروع گردیده و در طول تقریباً یك كیلومتر به طریق فنی بنایی و ساخته شده است.

كلبه‌های محقرگلی دارای قیمت و اهمیت نمی‌باشند. آب است كه اهمیت و قیمت به اراضی واقعه در اطراف موسی‌آباد می‌دهد.

علاوه بر چشمه كه شرح آن را دادم در جنوب‌شرقی موسی‌آباد چشمه‌های دیگری به طور متفرق وجود دارد.

چشمه‌های مذكور در حدود اماكن زمستانی عشایر افغانی واقع شده‌اند عملاً موسی‌آباد تحت اشغال افغان‌ها بوده ولی ایران از لحاظ حقوقی هیچ‌وقت این اشغال را نشناخته و همواره بر علیه آن اعتراض كرده است.

به موجب اسنادی كه از طرف دولت افغانستان برای ردّ اعتراضات دولت ایران نسبت به اشغال موسی‌آباد (ضمیمه ۲- ب) به ما داده شد دولت انگلستان كراراً برقرار ماندن است توكورا در موسی‌آباد تقاضا كرده است از این اسناد مستفاد می‌شود كه هیچ جنبه قطعی و متكی به اساس حقوقی راجع‌به اشغال موسی‌آباد از طرف افغان‌ها در آن ایام داده نشده است فقط اشغال عملی از طرف افغان‌ها نمی‌تواند در مقابل اعتراضات ایرانی‌ها حق مالكیت حقوقی و قراردادی به افغان‌ها بدهد.

چشمه موسی‌آباد و مستحفظین سرحدی در قحطی كه از علامت نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد یافته قرار گرفته است. آبی كه سبب آبادی این محل گردیده در اراضی جاری می‌شود كه بلاتردید متعلق به ایران است.

بنابراین دلایل مزبوره تصمیم گرفتم منطقه موسی‌آباد را به دو قسمت تقسیم كرد و خاكی را كه چشمه در آن واقع است و اراضی كه از چشمه مزبور مشروب می‌شود به دو بنای گلی به ایران واگذار نموده و محل سكونت زمستانی عشایر را واقعه در روبرو و جنوب همچنین قبرستان و چشمه‌های آن قسمت را به افغانستان واگذار بكنم.

طرفین متعاهدین بر طبق این تصمیم حكمیت می‌تواند این واگذاری را بدون اشكال و مصارف متقابله انجام دهند مسلم است كه املاك خصوصی تابع مقررات عمومی قوانین می‌باشد مزایای سیاسی و اداری تصفیه اختلاف موسی‌آباد كه از سی ساله به این طرف لاینحل مانده بود بی‌شمار است.

۴- تحدید حدود قطعی سرحد بین علامت سرحدی نمره ۳۹ و دریاچه نمكسار

در فوق اظهار كردم كه چطور برای من ممكن گردید مأخذهایی را كه برای تعیین سرحد به كار می‌رود پیدا نماییم استفاده از این مأخذ و با در نظر گرفتن راه‌حلی كه برای اختلاف موسی‌آباد پیدا گردید من قطعاً سرحد را روی نقشه ترسیم نمودم در ترسیم این خط سرحدی به نظر من صحیح نیامد كه به حد زیادی رود سرگردان را مأخذ قرار دهم زیرا رود مزبور در قسمت اول خود به طور محسوسی به طرف شمال‌غربی جریان داشته و به واسطه عرض مجرای خود برای سرحد مناسب نیست برای تسهیل امور پست‌های سرحدی طرفین كه برقرار خواهد شد ناچار خط سرحدی را از تپه‌هایی كه در اراضی آشكار است انتخاب نمودم.

خط سرحدی كه به طور قطعی از علامت سرحدی نمره ۳۹ تا دو سیاه‌كدو تعیین گردیده همچنین محل علامت‌هایی كه در این خط گذارده خواهد شد به قرار ذیل می‌باشد:

(نقشه نمره۳)

علامت نمره ۴۰ روی تپه كوچك واقعه در ۳ كیلومتری نیمی مغرب علامت نمره ۳۹

علامت نمره ۴۱ روی تپه اتا محمد در چهار كیلومتر نیمی علامت فوق‌الذكر

علامت نمره ۴۲ روی تپه (انس سرت) در چهار كیلومتر نیمی مغرب علامت فوق‌الذكر

علامت نمره ۴۳ روی تپه واقعه در ۵ كیلومتری مغرب علامت فوق‌الذكر

علامت ۴۴ روی تپه واقعه در چهار كیلومتری مغرب علامت فوق دو دامنه غربی درّه سرگردان و در (نقشه نمره ۴)

علامت ۴۵ در ۱۰۰۰ متری مغرب علامت فوق و در ۱۵۰ متری شمال قبرستان افغانی

علامت نمره ۴۶ در ۴۰۰ متری جنوب‌غربی علامت فوق و نزدیك زاویه آخرین دیوار باغ موسی‌آباد

علامت نمره ۴۷ در ۱۲۰۰ متری جنوب علامت ۴۶ و در دامنه واقعه در مغرب چشمه نوری

بعد از علامت نمره ۴۷ سرحد به طرف جنوب (نقشه نمره ۳) با عبور از یك طول تقریباً ۲ كیلومتری از خط كوچك مقسم المیاء امتداد یافته و به جنوب رود سرگردان سرازیر می‌شود.

علامت نمره ۴۸ روی قله واقعه در ساحل شمالی رود مزبور ساخته خواهد شد از آنجا سرحد دو طرف جنوب‌غربی رود سرگردان را در یك طول ۴ كیلومتری ثانیه كوچك قوه داشت په دو دره تعقیب كرده و علامت نمره ۴۹ در آنجا گذارده خواهد شد از آنجا سرحد رود سرگردان را عبور و به خط قله قسمت غربی كوه شمتیغ زنگلاب رسیده و در آنجا به فاصله دو كیلومتر و نیم دورتر علامت نمره ۵۰ در قله (ناریاببزوری) قرار داده شده و علامت نمره ۵۱ در چهار كیلومتر و نیمی در جنوب علامت قبل روی تپه قرار داده خواهد شد (درست است كه افغان‌ها مالكیت تپه چاه فاضل را مطالبه می‌كنند ولی این تپه به علاوه اینكه در مغرب سرگردان واقع است تنها تپه است كه دشت سارگون متعلق به ایران را حفظ و حراست می‌كند بنابراین آن را به ایران واگذار كرده و به همان دلیل در آنجا سرحد را از مشرق رود سرگردان گذراندم)

بعد از علامت نمره ۵۱ سرحد مجدداً به رود سرگردان سرازیر شده و تقریباً در طول ۱۰ كیلومتری آن را تعقیب نموده و به منطقه انشعاب دو بستر این رودخانه كه یكی كهنه و دیگری تازه است متصل می‌شود و در علامت ۵۲ قرار داده خواهد شد.

از آنجا خط سرحدی تقریباٌ در یك طول ۱۰ كیلومتری مجرای كهنه رود سرگردان را تعقیب نموده و سیاه‌كدوی افغانستان را به افغانستان و سیاه‌كدوی ایران را به ایران گذاشته و به دریاچه نمكسار منتهی گردیده و در آنجا در ساحل علامت نمره ۵۳ داده خواهد شد از این نقشه سرحد در جنوب از دریاچه گذشته و در مغرب به ساحل دریاچه كال‌یارك می‌رسد.

۵- سرحد در جنوب دریاچه نمكسار

كال‌یارك جنوبی‌ترین زاویه دریاچه نمك را تشكیل می‌دهد این محل قریه نبوده و محل قشلاقی عشایر زیاد افغانی است تعلق محل مزبور به افغان‌ها ناشی از اسناد دیگر نیز می‌باشد بنابراین خط سرحدی از علامت نمره ۵۴ كه در ساحل دریاچه در شش كیلومتری شمال‌غربی محل مزبور قرار داده خواهد شد شروع خواهد گردید.

نقشه نمره ۵

یك راهی بین ایران و افغانستان در قسمت جنوبی دریاچه نمك امتداد یافته و از كال‌حوض عبور می‌كند لازم است دولتین در این راه پست‌های سرحدی برقرار نمایند بهترین محل بالطبع طرفین كال حوض خواهد بود پست ایران ممكن است در دامنه غربی كال‌حوض و پست افغانستان در دامنه مقابل قرار داده شود.

كال‌حوض قریه نبوده و یك محل غیرمسكونی دارای دو آب‌انبار آجری كه ساختمان آنها قدیمی است می‌باشد فاصله بین آنها ۵۰ متر است پاره قسمت‌های آب‌انبارهای مزبور خراب و متروك گردیده است ولی می‌توان آنها را تعمیر نموده و برای پست‌های سرحدی مورد استفاده قرارداد به این دلیل باید آب انبار واقعه در مغرب را به ایران و آب انبار مشرق را به افغانستان واگذار نمود.

علامت نمره ۵۵ در یك فاصله متساوی بین این دو آب‌انبار قرار داده خواهد شد از این نقطه خط سرحدی تقریباً در یك فاصله ۸ كیلومتری به طرف جنوب رفته و به منتهی نقطه هاشم‌تپه رسیده و علامت نمره ۵۶ در فله تپه مزبور قرار داده خواهد شد علامت نمره ۵۷ روی طلعت‌تپه واقعه در ۷ كیلومتری جنوب شرقی علامت فوق‌الذكر قرار داده خواهد شد این نقطه انتهای منطقه دریاچه دغ‌پترگان می‌باشد و عشایر چادرنشین افغانی در نواحی مغرب محل مزبور كه مرتع آنها می‌باشد با وجود حضور ایرانی‌ها كه یزدان را واقعه در ساحل شرقی دریاچه در تصرف دارند به طور متفرق ساكن هستند.

خط سرحدی در این منطقه موكول به سرنوشت محل یزدان است اگر نقاط یزدان و كبوده از طرف ایرانی‌ها اشغال نشده بود ممكن بود سرحد را از طلعت‌تپه در مسیر عمومی جنوب با قطع دغ‌پترگان قرار داد. ولی اگر قبول بكنیم كه این ناحیه متعلق به ایران است لزوماً باید خطوط ارتباطیه برای این نقطه قائل بشویم.

۵- موقعیت یزدان

محل یزدان كه فعلا مركب است از یك مزرعه و یك پست ژاندارمری و یك دفتر گمركی در دست ایرانی‌ها است و کبوده واقعه در ۱۲ کیلومتری جنوب یزدان که دارای یک مزرعه و چند خانوار سکنه است نیز تحت اشتغال ایرانی‌ها است. بین این دو محل مزرعه نظرخان متعلق به یک نفر افغانی واقع می‌باشد در اطراف محل‌های مزبور نقاطی وجود دارد که عشایر افغانی در ایام زمستان از آن استفاده می‌کنند دولت افغانستان مدعی است که این اراضی به او متعلق بوده و جزو منطقه‌ای است که تا حال تحدید نگردیده و ایرانی‌ها از عدم انتظامی که در ایام انقلاب در افغانستان حکم‌فرما بود استفاده کرده و در آنجا مستقر شده‌اند و در این صورت اشغال اراضی مذکوره از طرف ایرانی‌ها نمی‌توانند عنوان مالکیت قانونی داشته باشد ایرانی‌ها اوراقی ارائه کردند که مشعر بر حق مالکیت آنها در ایام خیلی قدیم نسبت به مناطق مزبور می‌باشد. افغان‌ها هم به نوبه خود اسنادی مخالف اسناد ایرانی‌ها ارائه دادند مطالبه کلیه اسناد مزبوره واضحاً نشان داد که موضوع در واقع راجع‌به اوراق مالکیت خیلی قدیمی است که از طرف اشخاص متفرقه صادر گردیده است بنابراین ممکن نبود اسناد مزبور را به مثابه اسناد رسمی مثبته که بتواند وضعیت جغرافیایی خط سرحدی را عوض نماید فرض نمود. افغان‌ها هیچ وقت اعتراضی نسبت به اشغال این منطقه از طرف ایرانی‌ها ننموده‌اند تصرف این اراضی از طرف ایرانی‌ها به علل و جهات مبنی بر ضرورت و احتیاج بوده که کاملاً شبیه به ملل و جهانی است که افغان‌ها را وادار نبود که در منطقه شمال دریاچه نمک مستقر شوند. با فقدان مدارک مثبته وضعیت حاضره را باید بالطبع برای تصمیمی که راجع‌به خط سرحدی اتخاذ خواهد شد مدرک قرار داد.

بنابراین دلایل محل‌های یزدان و کبوده به ایران واگذار گردیده و مزرعه نظرخان واقعه بین این دو نقطه که مالک تیمه افغان آن هیچ وقت تابع اوامر پست ایرانی نبوده است به افغانستان واگذار می‌شود.

بنابراین راه یزدان که با عبور از چشمه پترکان و چاه توم به داخل ایران می‌گذرد همچنین راه کبوده که آن نیز از میان خوشابه (معصوم‌آباد) و ملکی داخل ایران می‌شود باید به ایران تعلق بگیرد بنا به مراتب فوق خط سرحدی باید بعد از طلعت‌تپه به سمت جنوب‌شرقی امتداد یافته و به قله واقعه در ۹ کیلومتری که در آنجا علامت ۵۸ قرار داده خواهد شد منتهی گردد خط سرحدی در امتداد جنوب‌شرقی تا نقطه موسوم به کوچک قره واقعه در پنج کیلومتری ساحل دریاچه که در آنجا علامت سرحدی ۵۹ گذارده خواهد شد ادامه پیدا خواهد کرد در صورتی که علامت نمره ۶۰ باید در همان امتداد و با قطع نقطه شمالی دریاچه روی تپه واقعه در جنوب مصب کاج‌رود قرار داده شود.

به این ترتیب چشمه پترکان و چاه توم در خاک ایران باقی مانده و چشمه هماکوه و چاه‌محمد در افغانستان باقی ماند و سرحد امتداد شرقی را در یک فاصله ده کیلومتری تعقیب نموده و علامت نمره ۶۱ در چهار کیلومتری در شمال گمرک خانه یزدان (نقشه نمره ۶) و علامت نمره ۶۲ در نقطه واقعه در ۵/۴ کیلومتری شمال‌شرقی گمرکخانه فوق‌الذکر و در ۱۰۰ متری مشرق ابتدای مجرای آب که به طرف یزدان می‌رود و تقریباً در پنج کیلومتری جنوب‌شرقی علامت نمره ۶۱ قرار داده خواهد شد.

علائم نمره ۶۳و۶۴و۶۵ به قرار ذیل قرار داده خواهد شد.

اولی در ۵/۲ کیلومتری جنوب‌غربی علامت ۶۲ در کنار شمالی نهر حوض و دومی تقریباً در دو کیلومتر و نیمی مغرب علامت فوق‌الذکر و در کنار جنوبی نهر مذکوره و سومی تقریباً در دو کیلومتری غربی علامت ۶۳ در کنار شمالی مجرای نهر فوق‌الذکر بستر نهر حوض سرحد بین علامت ۶۳ و ۶۵ قرار داده شده و بعد سرحد رو به جنوب‌غربی رفته تا مجرای آب موسوم به شوراب در یک مساحت پنج کیلومتری با گذاشتن مزرعه نظرخان در افغانستان ادامه پیدا کرده و علامت سرحدی نمره ۶۶ در کنار شمالی شوراب قرار داده شده است.

بعد سرحد مسیر جنوب‌شرقی را گرفته و به علامت نمره ۶۷ که در قله شور واقعه تقریباً در دو کیلومتری جنوب شورآباد قرارداده شده منتهی می‌گردد و از آنجا در یک مساحت ۵ کیلومتری در مسیر کوه کبوده به طرف جنوب رفته و مزرعه و قله کبوده را در خاک ایران می‌گذارد.

علامت نمره ۶۸ در کنار شمالی رود غلو که از شمال کوه کبوده عبور می‌کند قرار داده خواهد شد با واگذاری راهی که از کبوده به خوشابه (معصوم‌آباد) می‌رود همچنین چشمه و کوه مازنگی به ایران سرحد در مسیر جنوب‌غربی و دامنه‌های شمالی و غربی کوه کبوده و قدری دورتر امتداد پیدا می‌کند به طوری که راهی را که از دامنه‌های مزبور به طرف شوراب خواهد رفت برای افغانستان می‌گذارد برای تأمین این ترتیب علامت نمره ۶۹ در یک محل مسطح در مغرب کوه‌های کبوده (نقشه نمره ۵) قرار داده خواهد شد.

بعد خط سرحدی در یک مسافت ۱۲ کیلومتری به سمت جنوب‌غربی رفته و به تپه واقعه در شمال‌غربی کوه نمک منتهی می‌شود در آنجا علامت نمره ۷۰ گذارده شده و از آنجا در امتداد جنوب‌غربی بالای تپه‌ها را سیر کرده و به دهنه شوراب واقعه در یک مساحت تقریباً ۱۵ کیلومتری منتهی می‌گردد علامت نمره ۷۱ روی تپه واقعه در شمال گردنه مزبور گذارده خواهد شد چشمه شوراب در افغانستان مانده و چاه تک و معصوم‌آباد (خوشابه) در خاک ایران باقی خواهد ماند. سرحد باز با امتداد به طرف غربی از چشمه شوراب گردنه را قطع نموده و خط مقسم‌المیاه را تعقیب کرده و به طرف قله گوری کوه بالا رفته و در آنجا علامت نمره ۷۲ گذارده خواهد شد.

۶- سرحد در منطقه لم‌یزرع

سرحد در امتداد جنوب بعد از کوری‌کوه و ملکی در ایران و کاریزک شهاب را در افغانستان گذاشته و به نقطه غربی دو کوه سیاه دوقولو که انتهای قسمت کوه‌های افغانستان را تشکیل می‌دهد منتهی می‌گردد علامت نمره ۷۳ در ۵۰۰ متری غربی نقطه مذکور قرار داده شده است نقطه موسوم به کولورد در ایران می‌ماند.

بعد سرحد تقریباً دشت ناامید را از وسط قطع کرده و در امتداد جنوب‌شرقی ادامه پیدا نموده و علامت نمره ۷۴ تقریباً در یک مسافت ۳۵ کیلومتری علامت سرحد نمره ۷۳ و تقریباً در ۱۵ کیلومتری غربی چاه‌مزار قرار داده شده است. سرحد با تعقیب همان امتداد در یک مسافت تقریباً ۲۵ کیلومتری چاه‌مزار را در افغانستان گذاشته و از ۵۰۰ متری مغرب چاه سگنر عبور کرده و علامت نمره ۷۵ در این نقطه قرار داده شده است.

نقطه موسوم به سرخ‌تیغ در خاک ایران می‌ماند با وجود این که افغانستان حاکمیت ایران را در این محل قبول ندارد وضعیت جغرافیایی آن در دامنه کوه‌ها و در راه‌های ایرانی چنین تهدیدی را ایجاب می‌کند. سرحد در یک مسافت ۱۵ کیلومتری در همان امتداد ادامه پیدا کرده و به نقطه واقعه در کنار درین دره رسیده و در آنجا علامت نمره ۷۶ قرار داده خواهد شد.

علامت نمره ۷۷ در یک نقطه تقریباً ۱۲ کیلومتری جنوب‌شرقی علامت ۷۶ و در چهار کیلومتری غربی تپه سنگلاخ واقعه در انتهای شمالی کوه‌های هفتاد کر و علامت ۷۸ تقریباً در ۷ کیلومتری علامت فوق در راهی که از چاه دمدم و چاه سکک می‌رود و در پنج کیلومتری غربی در چاه سکک برقرار خواهد شد.

نظر به این که دعوی افغان‌ها راجع‌به مالکیت چاه سکک بی‌اساس شمرده شد محل مزبور به ایران واگذار گردیده و چاه دمدم در خاک افغانستان باقی می‌ماند بعد خط سرحدی تقریباً در یک مسافت ۱۵ کیلومتری به طرف جنوب امتداد پیدا کرده و در خط مستقیم تا علامت نمره ۷۹ که روی تپه واقعه در مدخل گردنه غورغوری قرار داده خواهد شد و در کنار جنوبی مجرای آبی که از این دهنه خارج می‌شود ادامه پیدا می‌کند و دهانه غورغوری در خاک ایران می‌ماند.

۷- سرحد در منطقه کوهستانی

لزوم دخول در منطقه کوهستانی در حالی که خط سرحدی در منطقه لم‌یزرع در امتداد جنوبی سیر می‌کند ناشی از این است که باید به سیاه‌کوه که انتهای خط ماکماهون است برسد نگاهداشتن خط ماکماهون بر طبق مقررات مقاوله‌نامه لازم می‌باشد. با این که خط ماکماهون در جنوب و خط ماکلین در شمال بایستی اتصال پیدا نماید برعکس در نتیجه اینکه اولی از دریاچه هامون شروع گردیده و به طرف مغرب می‌رود و دومی امتداد جنوب‌شرقی را از هشتادان تعقیب می‌نماید از هم جدا و دور می‌شوند و در این باب لازم به اظهارعقیده راجع‌به یک وضعیتی که علل آن مربوط به ایام قدیمی است نمی‌باشد. وضعیت جغرافیایی در این منطقه نشان داده که کوه التای واقعه در نزدیکی قلعه خورماقا در جنوب دهنه غورغوری یک نقطه خیلی آشکاری برای تحدید حدود می‌باشد سیاه‌کوه نیز در جنوب کوه مزبور واقع شده است نظر به اینکه این نواحی غیرمسکون می‌باشد خطی که از آنجا به طرف جنوب کشیده می‌شود سرحد را تشکیل داده و کوه‌های مرتفع که در مغرب این خط می‌ماند ممکن است به ایران تعلق داشته و قله‌های نسبتاً پست‌تر کوه‌های مزبور که در طرف دریاچه هامون سرازیر می‌شود به تصرف افغانستان درآید. با وجود این که افغان‌ها تمدید خط سرحدی را بعد از سیاه‌کوه به طرف شمال‌غربی با تعقیب خط قله تقاضا کرده بودند ولی مبادرت به آن ممکن نگردید زیرا دلیل موجهی برای این اقدام وجود نداشت. و همان‌طور که به عشایر افغانی در اطراف انتهای جنوبی خط ماکلین حق داده شد لازم است به همان ترتیب با عشایر بلوچ و کرد ایرانی که در اطراف انتهای غربی خط ماکماهون ساکن می‌باشند رفتار شود در صورتی که عشایر ایرانی صاحب جلگه‌هایی در اطراف سیاه‌کوه می‌باشند می‌توان گفت که عشایر افغانی در آنجا وجود ندارند بنابراین خط سرحدی باید بعد از مدخل دهنه غورغوری در امتداد سیاه‌کوه به سمت جنوب سیر نماید علامت نمره ۸۰ در مرتفع‌ترین قله کوه‌آلتای قرار خواهد گرفت بعد به کوه مرتفع دیگر واقعه در جنوب کوه اولی رفته و از آنجا تخته‌سنگ‌های ساری قایارا که یک خط فاصل طبیعی مثل یک دیواری تشکیل می‌دهد تعقیب نموده و به تپه فؤاد رسیده و در آنجا علامت نمره ۸۱ قرار داده خواهد شد. (نقشه نمره ۷)

از آنجا خط سرحدی بالای اینجی گایارا تعقیب و به طرف مجرای آب اسیران سرازیر شده و علامت نمره ۸۲ روی قله که ۴ کیلومتری آن طرف واقع گردیده است قرار داده شده است و علامت نمره ۸۳ در قله سپوری‌تپه که در سه کیلومتری جنوب علامت فوق‌الذکر واقع است گذارده خواهد شد این سرحد کوه اسپران را به افغان‌ها واگذار خواهد نمود که از آنجا سنگ آسیا استخراج می‌نمایند و چشمه آب شور اسپران که عشایر لازم دارند نیز به افغان‌ها تعلق خواهد گرفت و صحرای اسپران که در مقابل کوه‌سرخ پرزوری امتداد پیدا می‌کند به ایرانی‌ها تعلق می‌گیرد با اینکه وجود یک کلبه محقر و چند مزرعه نزدیک چشمه اسیران که اظهار می‌شود متعلق به یک نفر ایرانی است مورد مذاکره وواقع گردید ایرانی مزبور پیدا نشده و از طرف دیگر این موضوع کافی نبود که وضعیت جغرافیایی سرحد تغییر داده شود. از تحقیقاتی که به عمل آمد معلوم شد که این محل به افغان‌ها متعلق است. قله‌ای که روی آن علامت نمره ۸۳ باید قرار گیرد قله‌ای است که در مغرب راهی که از اسیران به طرف گل‌نی می‌رود واقع می‌باشد و راه مزبور متعلق به افغانستان است. خط سرمدی در مسیر جنوبی در یک مساحت تقریباً ۷ کیلومتر ادامه پیدا کرده و منتهی به قله منفردی واقع شده موسوم به قله سردار که روی آن علامت نمره ۸۴ نصب خواهد گردید بعد با سرحد قطع پاره مجاری آب و چندین تپه باز به طرف جنوب امتداد یافته و به طرف سیاه‌کوه رفته گل‌نی و چاه‌ها را در افغانستان و شنده بلوچ را در ایران خواهد گذارد.

علامت‌های نمره ۸۵ (نقشه نمره ۵) و نمره ۸۶ و نمره ۸۷ به قرار ذیل قرار خواهند گرفت.

علامت اولی در قله واقعه در مغرب گل‌نی و دومی در نقطه مرتفعی که تقریباً در ۸ کیلومتری جنوبی علامت اول واقع است و سومی روی کوهی که در جنوب علامت دوم واقع می‌باشد در آنجا سرحد به سیاه‌کوه اتصال پیدا می‌کند.

۸- در نواحی غیرمسکونه مسافت بین علائم محض احتراز از مخارج طولانی‌تر قرار داده شد معذالک هر گاه طرفین لازم بدانند ممکن است علائم دیگری در خط مستقیم بین علائم قرار داده و آنها را به وسیله حروف تشخیص داد.

۹- علائمی که دارای رقم تک می‌باشد از طرف ایرانی‌ها نصب گردیده و علائم دارای رقم جفت را افغان‌ها نصب خواهند نمود.

۱۰- نظر به این که کمیسیون افغانی تعیین پست‌های پاسبانی را در خط سرحدی جدید تقاضا نمود این موضع در ضمیمه (ح) به عنوان توصیه اشعار گردید.

۱۱- این تصمیم در شش نسخه تحریر یافته و به وزرات امور خارجه ترکیه تسلیم شد که به هر یک از طرفین متعاهدین دو نسخه ابلاغ نماید.

حکم

سپهبد فخرالدین آلتای مفتش آرتش اول جمهوری ترکیه

لزوماً علاوه می‌شود که ضمائم اصل قرارداد که به زبان ترکی است ترجمه نشده

اجازه اجرای رأی حکمیت دولت ترکیه راجع‌به تحدید حدود ایران و افغانستان مشتمل بر هفت فصل مشروح فوق در جلسه سیزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی داده شده است.

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

قانون

اجازه ضرب ده میلیون ریال مسکوک مس

ماده واحده- مجلس شورای به وزارت مالیه اجازه می‌دهد معادل مبلغ ده میلیون ریال مسکوک مس به قطعات پنجاه دیناری (ده شاهی) ضرب نماید قطعات مزبور دارای اعتبار قانونی به قیمت اسمی بوده و معادل آن ذخیره طلا و نقره در خزانه بانک نگاهداشته خواهد شد. مخارج ضرب سکه‌های مزبوره از محل اعتبار ضرابخانه تأدیه خواهد شد.

بانک ملی ایران مکلف است سکه‌های فوق را در حدود احتیاج به جریان بگذارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سیزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری

قانون مدنی

جلد سوم

در ادله اثبات دعوی

ماده ۱۲۵۷- هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی‌علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر به عهده او است.

ماده ۱۲۵۸- دلایل اثبات دعوی از قرار ذیل است:

۱- اقرار

۲- اسناد کتبی

۳- شهادت

۴- امارات

۵- قسم

کتاب اول - در اقرار

باب اول - در شرایط اقرار

ماده ۱۲۵۹- اقرار عبارت از اخبار به حقی است برای غیر بر ضرر خود.

ماده ۱۲۶۰- اقرار واقع می‌شود به هر لفظی که دلالت بر آن نماید.

ماده ۱۲۶۱- اشاره شخص لال که صریحاً حاکی از اقرار باشد صحیح است.

ماده ۱۲۶۲- اقرارکننده باید بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد بنابراین اقرار صغیر و مجنون در حال دیوانگی و غیرقاصد و مکره مؤثر نیست.

ماده ۱۲۶۳- اقرار سفیه در امور مالی مؤثر نیست.

ماده ۱۲۶۴- اقرار مفلس و ورشکسته نسبت به اموال خود بر ضرر دیان نافذ نیست.

ماده ۱۲۶۵- اقرار مدعی افلاس و ورشکستگی در امور راجعه به اموال خود به ملاحظه حفظ حقوق دیگران منشأاثر نمی‌شود تا افلاس یا عدم‌افلاس او معین گردد.

ماده ۱۲۶۶- در مقرله اهلیت شرط نیست لیکن برحسب قانون باید بتواند دارای آنچه به نفع او اقرار شده است بشود.

ماده ۱۲۶۷- اقرار به نفع متوفی درباره ورثه او مؤثر خواهد بود.

ماده ۱۲۶۸- اقرار معلق مؤثر نیست.

ماده ۱۲۶۹- اقرار به امری که عقلاً یا عادتاً ممکن نباشد و یا برحسب قانون صحیح نیست اثری ندارد.

ماده ۱۲۷۰- اقرار برای حمل در صورتی مؤثر است که زنده متولد شود.

ماده ۱۲۷۱- مقرله اگر به کلی مجهول باشد اقرار اثری ندارد و اگر فی‌الجمله معلوم باشد مثل اقرار برای یکی از دو نفر معین صحیح است.

ماده ۱۲۷۲- در صحت اقرار تصدیق مقرله شرط نیست لیکن اگر مفاد اقرار را تکذیب کند اقرار مزبور در حق او اثری نخواهد داشت.

ماده ۱۲۷۳- اقرار به نسب در صورتی صحیح است که اولاد تحقق نسب برحسب عادت و قانون ممکن باشد ثانیاً کسی که به نسب او اقرار شده تصدیق کند. مگر در مورد صغیری که اقرار بر فرزندی او شده به شرط آن که منازعی در بین نباشد.

ماده ۱۲۷۴- اختلاف مقر و مقرله در سبب اقرار مانع صحت اقرار نیست.

باب دوم

در آثار اقرار

ماده ۱۲۷۵- هر کس اقرار به حقی برای غیر کند ملزم به اقرار خواهد بود.

ماده ۱۲۷۶- اگر کذب اقرار نزد حاکم ثابت شود آن اقرار اثری نخواهد داشت.

ماده ۱۲۷۷- انکار بعد از اقرار مسموع نیست لیکن اگر مقر ادعا کند که اقرار او فاسد یا مبنی بر اشتباه یا غلط بوده شنیده می‌شود و همچنین است در صورتی که برای اقرار خود عذری ذکر کند که قابل قبول باشد مثل این که بگوید اقرار به گرفتن وجه در مقابل سند یا حواله بوده که وصول نشده لیکن دعاوی مذکوره مادامی که اثبات نشده مضر به اقرار نیست.

ماده ۱۲۷۸- اقرار هر کس فقط نسبت به خود آن شخص و قائم‌مقام او نافذ است و در حق دیگری نافذ نیست مگر در موردی که قانون آن را ملزم قرار داده باشد.

ماده ۱۲۷۹- اقرار شفاهی واقع در خارج از محکمه را در صورتی می‌توان به شهادت شهود اثبات کرد که اصل دعوی به شهادت شهود قابل اثبات باشد و یا ادله و قرائنی بر وقوع اقرار موجود باشد.

ماده ۱۲۸۰- اقرار کتبی در حکم اقرار شفاهی است.

ماده ۱۲۸۱- قید دین در دفتر تجار به منزله اقرار کتبی است.

ماده ۱۲۸۲- اگر موضوع اقرار در محکمه مقید به قید یا وضعی باشد مقرله نمی‌تواند آن را تجزیه کرده از قسمتی از آن که به نفع او است بر ضرر مقر استفاده نماید و از جزء دیگر آن صرف‌نظر کند.

ماده ۱۲۸۳- اگر اقرار دارای دو جز مختلف‌الاثر باشد که ارتباط تامی با یکدیگر داشته باشند مثل این که مدعی‌علیه اقرار به اخذ وجه از مدعی نموده و مدعی رد شود مطابق ماده ۱۳۳۴ اقدام خواهد شد.

این قانون که مشتمل بر بیست و هفت ماده است در جلسه سیزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری