مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۵۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۵۴

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۵۴

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه سیزدهم مهرماه ۱۳۰۹ (۱۲ جمادی‌الاولی ۱۳۴۹)

مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید

[۱ـ تصویب صورت مجلس]

صورت مجلس پنجشنبه دهم مهرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ قبل از دستور

رئیس ـ در صورت مجلس اعتراضی نیست؟

(نمایندگان ـ خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد (خطاب به آقای فیروزآبادی) ما امروز یک کارهای زیادی داریم اگر موافقت می‌فرمائید وارد انجام آن کارها بشویم

فیروزآبادی ـ بسیار خوب.

[۲ـ تصویب یک فقره خبر مرخصی]

رئیس ـ راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی:

خبر مرخصی محمد ولی میرزا

نمایندة محترم آقای محمد ولی میرزا تقاضای چهل روز تمدید مرخصی از تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۰۹ نموده‌اند و دویست تومان از حقوق این مدت را با نظارت مؤسسه شیر و خورشید سرخ برای مصرف مریضخانه حضرت عبدالعظیم تخصیص کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس ـ آقای زوار.

زوار ـ موافقم.

رئیس ـ آقای ملک.

ملک‌مدنی ـ موافقم.

رئیس ـ موافقین با مرخصی محمد ولی میرزا قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.

[۳ـ مذاکره و تصویب لایحه استخدام افراد نظمیه]

رئیس ـ خبر کمیسیون داخله راجع به استخدام افراد نظمیه. شور ثانی. مادة اول قرائت می‌شود:

فصل اول ـ ورود به خدمت

مادة ۱ـ افراد و ردیف افراد نظمیه جزء مستخدمین رسمی دولت محسوب خواهند بود

تبصره ۱ـ افراد عبارتند از مأمورین پلیس انتظامی و ردیف افراد از مأمورین پلیس تأمیناتی و حقوق هر دو قسمت در هر سال مطابق بودجه مصوب تشکیلات نظمیه تأدیه خواهد شد

تبصره ۲ـ مستخدمین جزء نظمیه (پیشخدمت و سرایدار و امثال آن) تابع مقرراتی خواهند بود که برای مستخدمین جزء سایر وزارتخانه‌ها مدون است

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا بنده موافق هستم به آقای مخبر یک تذکری دادم که این تبصره اول با مادة ۶ تکرار دارد چون در تبصره مادة اول بیان می‌کند حقوق پلیس انتظامی و پلیس تأمیناتی را در اینجا معین می‌کند بعد هم در مادة شش علیحده معین می‌کند اگر این را قبول می‌کنید آن مادة شش را حذف کنید و به عقیده بنده باید این تبصره نباشد چون حقوق یک مسئله معینی است و یک ماده می‌خواهد آن مادة شش باشد بهتر است تکرارش را به ایشان عرض کردم والا با ماده بنده موافقم مقصودم این بود چون تکرار دارد تکرارش رفع شود و توضیح دیگری چون آقای وزیر مالیه تشریف دارند راجع به مستخدمین جزء نظمیه و وزارتخانه‌ها می‌خواهم عرض کنم مستخدمین جزء یک حقوق کافی و وافی ندارند و غالباً در مجلس همه نمایندگان در همین موضوع جدیت داشته‌اند که اولاً وزارتخانه‌ها نسبت به حقوق مستخدمین جزء یک رعایتهائی بکنند و یک هفته، پانزده روز جلوتر حقوق آنها را بدهند برای اینکه با بیست و دو تومان، هیجده تومان، بیست و پنج تومان اینها عائله دارند و می‌خواهند خرج کنند دیگر نسبت به مسئله تقاعد اینها چون حقوقشان کم است و هیجده تومان بیست و پنج تومان حقوق دارند دیگر تقاعد از این حقوق کم‌کردن انصاف نیست چون این مسئله در اینجا مورد مذاکره بود و حالا هم مستخدمین جزء نظمیه همین حال را دارند خواستم آقای تقی‌زاده که تشریف دارند یک تصمیم اساسی بگیرند هم نسبت به تقاعد این مستخدمین جزء و هم نسبت به پرداخت حقوق یک نظر اساسی بگیرند که نسبت به مستخدمین جزء ارفاقی و رفاهیتی ملاحظه شود که عائله‌شان آسوده باشد

مخبر کمیسیون داخله (آقا سیدمرتضی وثوق)ـ عرض کنم این تبصره با مادة شش مناسبت ندارد برای اینکه مادة شش مراتب خدمت را تشریح می‌کند (آقا سید یعقوب ـ مادة هشت) مادة هشت هم عین قانون استخدام است در قانون استخدام هم در مادة ۱۶ عین آن عبارتی که اینجا نوشته شده است دارد و اینجا هم عیناً تکرار می‌کنیم ولی راجع به حقوق تقاعد فرمودید اولاً که لایحه دولت آمد به مجلس صدی پنج بود و در کمیسیون داخله با موافقت آقای وزیر داخله صدی سه معین کردیم


و راجع به حقوق افراد ولایات هم چون حقوق آژانهای ولایات هم کم بود در قسمت تقاعد در کمیسیون قرار گذاشتیم که نصف و دو ثلث استفاده کنند و این مراعاتها را برای همین نظریه شما کردیم.

رئیس ـ آقای ملک

ملک‌مدنی ـ موافقم

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ عرض کنم که بنده اصولاً با هر رعایتی که نسبت به افراد نظمیه بشود کاملاً موافقم و بهترین پولی را که ما خرج می‌کنیم همان است که به این نوع از مستخدمین و کارکنانی که امنیت را دایر می‌کنند و نگاه‌‌میدارند داده شود لکن خواستم اینجا یک توضیحی بدهند که آیا در بودجه که اینجا اشاره شده مرکز و ولایات را تبعیض کرده‌اند یا خیر. بنده اطلاع دارم در ولایات نسبت به افراد پلیس فوق‌العاده حقوق غیرقابل ذکری داده می‌شود و در عین حال همان وظیفه را که از سایر افراد خواسته‌اند از آنها هم خواسته‌اند به چه دلیل و چرا باید این تبعیض باشد مثلاً در بنادر جنوب افراد پلیس دارای حقوقی هستند که بنده شرم می‌کنم که اظهارش را بکنم در این هوای گرم ارزاق گران زندگانی سخت وظیفه خیلی مهم آنوقت اینها دارای یک حقوق غیرقابل ذکری هستند و معلوم نیست که علت تبعیض چه چیز است بنده خواستم این نظریه من که موافق است با نظریه تمام آقایان که به افرادی که در غیر مرکز هستند همان حقوقی داده شود که به کسانی که در مرکز هستند داده می‌شود و اگر یک دلیلی برای تبعیض دارند ذکر کنند که بنده هم متقاعد شوم و آنها هم که در خارج از مرکز مشغول خدمتند بواسطه این که می‌بینید یک دلیل قاطعی اقامه شده که بایستی حقوق آنها کمتر باشد راضی و قانع بشوند

وزیر داخله (آقای سمیعی)ـ عرض کنم تبعیضی ابداً نمی‌شود و البته اگر تبعیض می‌شود نظر به مقتضیات هر محلی و زندگانی هر محلی است که یک جائی است که حقوق بیشتر داده می‌شود یک جا ممکن است کمتر بدهند برای اینکه وضعیت اعاشة آنجا سهل‌تر است و وضعیت احتیاجات آنجا طوری است که با حقوق کمتر ممکن است اعاشه کنند و در بعضی جاها هم هست که علاوه بر حقوقی که در مرکز می‌دهند یک حقوقی هم علاوه برای بدی آب و هوا و تفاوتهای این قسمتها را منظور می‌دارند (کازرونی ـ برای افراد نیست) برای افراد هم هست و مسلماً این رعایتها می‌شود در هر موقع موقع والا اگر بخواهید افراد پلیس را در هر جا که هستند یک جور حقوق بدهند البته ممکن است به بعضی‌ها ظلم شود و نسبت به بعضی‌ها زیاده‌روی شود و اینطور نمی‌شود.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ رأی می‌گیریم به مادة اول موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة‌ دوم قرائت می‌شود:

مادة ۲ـ داوطلبان باید دارای شرایط ذیل باشند

الف ـ تبعیت ایران

ب ـ عدم محکومیت به قیام و اقدام برعلیه حکومت ملی

ج ـ عدم محکومیت به جنایت و همچنین جنحه‌ای که مستلزم محرومیت از حق استخدام دولتی باشد

د ـ عدم معروفیت به فساد عقیده و اخلاق

ه‍ ـ معتادنبودن به استعمال افیون و الکل

و ـ مبتلانبودن به امراض مسریه

ز ـ سن داوطلبان پلیس انتظامی کمتر از ۲۲ سال و زیادتر از ۳۵ سال سن مأمورین پلیس تأمیناتی کمتر از ۲۵ و زیاده از ۳۵ سال نباشد

ح ـ داشتن بنیه قوی و صحت مزاج

ط ـ قد مأمورین پلیس انتظامی کمتر از یک گز و ۶۴ صدم نباشد

ی ـ نسبت به مأمورین پلیس تأمیناتی دارابودن تصدیق تحصیلات شش ساله ابتدائی یا دادن امتحان موادی که برای آن معین شده است


تبصره ـ داوطلبانی که دوره نظام وظیفه را به پایان رسانیده‌اند نسبت به سایرین حق اولویت خواهند داشت و در موقع لزوم استخدام افراد و ردیف افراد اداره تشکیلات نظمیه از نظام وظیفه داوطلب خواهند خواست

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا آقای وزیر هم تشریف دارند باز بنده تکرار می‌کنم عقیده خودم را که اگر چنانچه موفق شدند که یک تجدیدنظری در این واقع شود این نظر بنده را رعایت کنند این حقیقت و عین واقع است که عرض می‌کنم. پلیس و آژان محل اعتماد و اطمینان شهرها است در شهرها و قصبات درواقع تمام چیزها را اهالی به آنها می‌سپارند و محل اطمینانند و روزبروز هم اخلاق آنها حسنه است ولی ما باید یک کاری بکنیم که آنها بتوانند این اخلاق حسنه‌شان جلب اعتماد بکند سن بیست و دو سال سن وظیفه است و جنگ‌کردن در سنگر است در سن بیست و دو سال خیلی قوی است ولی برای جنگ‌کردن پلیس که برای جنگ نیست پلیس برای جلب اعتماد است برای جنگ نیست بنده عقیده‌ام این است و قبلاً هم پیشنهاد کردم و باز عقیده‌ام این است و معلوم می‌شود که محل توجه نشده است لکن عقیده بنده این است که آقای وزیر داخله در نظر داشته باشند که در موقع دیگر این جلب نظر را بکنند برای خاطر اینکه باید دولت متوجه باشد که اعتماد ملت نسبت به کارکنان خودش و نسبت به مؤسساتش بیشتر باشد که باب سعادت و ترقی از برای مملکت بیشتر است و هر چیزی که خدای نخواسته یک بینونیت بیاورد سبب خرابی ملک و مملکت است بنده نظرم این است و امیدوارم بعد از این این را در نظر بگیرید.

وزیر داخله ـ با توضیحاتی که آقا دادند و جوابی که بنده عرض کردم گمان می‌کنم که جای نگرانی نباشد ولی البته اگر در ضمن عمل دیدیم که مقتضی نیست ممکن است تغییر بدهیم.

رئیس ـ آقای احتشام‌زاده موافقید؟

احتشام‌زاده ـ خیر. بنده هم در قسمت سن افراد پلیس انتظامی معتقد هستم که سن افرادی که حافظ ناموس مردم هستند اگر زیادتر باشد بیشتر به اطمینان و توجه مردم نزدیکتر است و در اینجا حداقل سنی که برای افراد پلیس نوشته شده است بیست و دو سال است و این سن برای اشخاصی که می‌خواهند تماس با مردم داشته باشند به عقیده بنده کم است و از طرفی سن سی و پنج را حداکثر نوشته‌اند یعنی افراد را که سی و هشت و چهل داشته باشند محروم کرده‌اند از خدمات پلیسی در صورتیکه اشخاصی که داخل در خدمات پلیس می‌شوند و حفظ انتظامات را بعهده می‌گیرند باید یک سن زیادتری داشته باشند که طرف اعتماد مردم باشند چون هر مأموری بر حسب وظیفه‌اش سنش مختلف است هر فردی که برای هر کاری است سنش فرق می‌کند یک کسی که در اداره پشت میز می‌نشیند البته آنها طرف ارتباط و تماس با همه نیستند و اهمیت ندارد که سنشان بیشتر بیست سال یا بیست و دو سال باشد و یک افرادی که برای خدمات دیگری هستند مثلاً مأمور جنگ هستند اهمیت ندارد ولی یک افرادی را که طرف ارتباط و تماس با جامعه هستند بنده معتقد هستم که باید سنشان زیادتر از این باشد و حداکثر هم زیادتر از این باید باشد که طرف اعتماد مردم باشند.

مخبر ـ در تبصره همین ماده چون مقید است که داوطلبانی که دوره نظام وظیفه را به پایان رسانیده‌اند آنها را مقدم دانسته‌اند و نظمیه می‌تواند از بین آنها انتخاب نماید و این حداقل را نوشته‌اند بیست و دو سال برای اینکه بتوانند از آن افراد استفاده کرده باشند والا اگر آن نظر شما باشد بالاخره از نظام وظیفه نمی‌شود استفاده کرد در صورتیکه اداره نظمیه از وجود آنها بیشتر استفاده می‌کند و آنها ورزیده شده‌اند و در سربازخانه خدمت کرده‌اند و بهتر حاضر شده‌اند از برای خدمت به نظمیه تا کسی که هیچ سابقه به خدمت نظامی ندارد و آن نظری هم


که آقای آقا سید یعقوب فرمودند که بیست و پنج سال باشد برای سه سال آنقدرها فرق نمی‌کند از برای این سه سال اینقدر جدیت نفرمایند که نظمیه دستش باز باشد و بتواند از افراد نظام وظیفه استفاده کند و در خدمت نظمیه داخل کند و چهار سال را ما حد تقاعد معین کردیم در آنجا معین کردیم که افراد پلیس انتظامی اگر به سن چهل سال رسیدند حق دارند تقاعد خودشان را تقاضا بکنند (کازرونی ـ خوب بد کردید) چه چیز را بد کردیم چهل ساله که وارد خدمت شود بیست سال که خدمت کند شصت سالش است البته باید متقاعد شود. چون ما می‌خواستیم که افراد پلیس هم جزء سایر مستخدمین رسمی دولت باشند به این جهت این ماده اینطور تنظیم شده است

رئیس ـ آقای اعتبار.

اعتبار ـ بنده در این قسمت عرضی ندارم عرض بنده در قسمت شرایط قبول به خدمت است و می‌بینم که سواد را هیچ قید نکرده‌اند برای پلیسهای انتظامی و تصور می‌کنم که لازم باشد مخصوصاً در این موقعی که پلیس مأمور اجرای کارهای عدلیه است حتماً باید سواد داشته باشند بعد در قسمت سوم می‌نویسد افراد پلیس بایستی سه ماه بروند به مدرسه نظمیه در صورتیکه سواد نداشته باشد از مدرسه چه استفاده می‌کند اگر موافق باشید خوب است سواد را قید کنید ولو هر قدر مختصر باشد.

مخبر ـ در ولایات آقا این کار عملی نیست برای اینکه اشخاصی هستند که چندین سال است مشغول خدمت هستند (اعتبار ـ برای بعد از این) برای بعدها در مواد دیگرش هست که حالا خواهد آمد و ملاحظه می‌کنید.

رئیس ـ پیشنهاد آقای احتشام‌زاده قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم سن افراد پلیس انتظامی حداقل بیست و پنج و حداکثر چهل و پنج سال باشد.

رئیس ـ آقای احتشام‌زاده

احتشام‌زاده ـ بنده توضیح زیادی در این باب ندارم منظور بنده این است که افراد پلیس انتظامی بیشتر مورد اعتماد مردم باشند و البته بنده معتقد نیستم که یک افرادی که قادر به انجام خدمت نیستند داخل خدمت باشند به همین جهت هم برخلاف نظر بعضی از آقایان که عقیده داشتند که حداکثر سن ۵۰ سال باشد بنده یکقدری سن را پائین‌تر معین کردم در حداکثر برای اینکه افراد پلیس انتظامی قادر به انجام خدمت باشند و معمولاً اشخاص چهل و پنج سال و پنجاه ساله اشخاصی هستند که خیلی خوب می‌توانند انجام وظیفه کنند و از طرفی در قسمت حداقل سن را بیست و پنج سال معین کردیم که باز تا اندازه‌ای دست دولت باز باشد و اداره نظمیه در انتخاب افراد نظام وظیفه دستش باز باشد و ضمناً آن رعایت هم بشود.

وزیر داخله ـ نمی‌دانم نماینده محترم چه فرقی و چه تفاوتی فرض کرده‌اند بین بیست و دو سال و بیست و پنج سال؟ (دشتی ـ همان فرقی را که شما فرض کرده‌اید) که این تفاوت را معین کرده‌اند اگر این شخص آدم بدی باشد و لایق خدمت نباشد بیست و دو ساله‌اش هم قابل خدمت نیست بیست و پنج ساله‌اش هم قابل نست چهل ساله همه نیست و چنانچه در این قانون استخدام رعایت این قسمتها شده است بیست و دو سال تا بیست و پنج سال آنقدرها فرقی ندارد پس بنابراین همان بیست و دو سال که در قانون قید شده است بهتر است

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قابل توجه‌بودن پیشنهاد آقای احتشام‌زاده موافقین قیام فرمایند.

(عده‌ای قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قرائت می‌شود:

در مادة دو پیشنهاد می‌کنم حداکثر چهل باشد

رئیس ـ بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ توجه بفرمائید بنده دیدم که اصرار آقای وزیر داخله دائر به این است که از بیست و دو سال


باشد ولی تصدیق بفرمائید من تعجب می‌کنم وقتی شما در مقام وزارت هستید تمام مسائلی که در اخلاق است یادتان می‌رود ما می‌گوئید چهل سال موقع امتحان و موقع کار است شما می‌فرمائید سی و پنج سال باشد اداره نظمیه مؤسسه نظمیه محلی است که محل اطمینان است سی و پنج ساله چکار کند لااقل چهل سال باشد آن مقام اربعین که مقام چهل باشد آن را معین کنیم حداقل بیست و دو سال باشد تا چهل سال چرا سی و پنج سال که شد بکلی از بین برود؟ بنده نمی‌دانم آقای وزیر داخله به این نرمی چرا همچو تند شده است که می‌گوید خیر جوانهای چهارده پانزده ساله؟ چه عیب دارد چهل سال در صورتیکه ملاحظه می‌فرمائید می‌بینید در مملکتی که کار کم است و آن هم یک چیزهائی است که جلب اخلاق و توجه می‌کند حالا اگر آقایان و آقای وزیر داخله قبول کنند تا چهل سالش را قبول کنند دیگر محتاج برای نباشد.

وزیر داخله ـ اشکال و اشتباه در اینجاست که آقایان خدمات نظمیه را تشبیه می‌کنند به خدمات سایر ادارات دولتی اصلاً طرز خدمت نظمیه در یک حدودی است که آدم چهل ساله پنجاه ساله نمی‌تواند از عهده خدمات آن برآید آخر ما این رعایتها را کرده‌ایم مقتضیات کار و طرز خدمت و اینها را سنجیده‌ایم و این را اتخاذ کرده‌ایم

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

پیشنهاد آقای اعتبار

پیشنهاد می‌کنم در شرایط قبول خدمت داشتن سواد هم برای پلیس انتظامی قید شود

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ اینجا آقای مخبر فرمودند این عملی نیست ولی البته نظر بنده هم این نبود که نسبت به پلیسهای فعلی این شرط را منظور کنند بلکه منظورم این است که برای استخدام جدید این شرط را بکنند که مستخدمینی که در آتیه می‌آیند دارای این شرایط گذشته‌ها را همانطور که فرمودید نمی‌شود عطف به این کرد مخصوصاً در وظایفی که پلیس از نقطه‌نظر عدلیه که بعضی مواقع وضعیت یک مستنطقی را پیدا می‌کند که آن وظایف را باید اجراء کنند بنده لازم می‌دانم ولو هر قدر هم کم باشد برای او سواد خواندن و نوشتن فارسی را قید بکنیم و تصور می‌کنم اشکالی هم نداشته باشد برای اینکه در ولایات الآن غالب اشخاص چه در مدارس و چه در کلاسهای اکابر شبانه که در غالب ولایات تأسیس است تحصیلات آن اندازه که بتوانند فارسی را بخوانند و بنویسند می‌کنند و یک محاسنی دارد در عمل دیده‌ایم و اشکالی هم تولید نمی‌کند

وزیر داخله ـ بنده امیدوارم اولاً تعلیمات عمومی ما طوری ترقی کند و توسعه پیدا بکند که تمام افراد مملکت ما باسواد بشوند بنده هم عقیده‌ام این است که البته افراد پلیس باسواد باشند بهتر از این است که سواد نداشته باشند اگر چه در اینجا نوشته‌ایم که تعلیمات اختصاصی مدرسه نظمیه را باید فرا بگیرد ولی اگر آقا هم صرفنظر نکنند جزء شرایط باد اینجا کار نظمیه را مشکل می‌کند این را البته نظمیه رعایت خواهد کرد ولی جزء شرایط نمی‌شود قید کرد

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اعتبار را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(عده کمی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فهیمی:

بنده پیشنهاد می‌کنم در قسمت (ز) جمله آخر اینطور نوشته شود: سن داوطلبان مأمورین پلیس تأمیناتی الی آخر

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ اینجا گویا یک کلمه حذف شده باشد و آن معنی را تغییر می‌دهد می‌نویسد سن داوطلبان پلیس انتظامی


کمتر از ۲۲ سال و زیاده از ۳۵ سال نباشد در قسمت ثانی می‌نویسد که سن مأمورین پلیس تأمیناتی کمتر از ۳۵ سال و زیاده از چهل و پنج سال نباشد در صورتیکه مقصود داوطلبان است ولی از عبارت همچو معلوم می‌شود که خود مأمورین باید دارای این سن باشند

مخبر ـ قبول می‌کنم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به مادة دوم با اضافه پیشنهاد آقای فهیمی که آقای مخبر قبول کردند موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد

[۴ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه]

رئیس ـ آقای وزیر مالیه فرمایشی دارید؟

وزیر مالیه ـ بنده فقط یک لایحه دارم راجع به محاکمات مالیه و دعاوی دولت بر افراد و افراد بر دولت خواستم تقدیم کنم.

[۵ ـ بقیه شور ثانی و تصویب لایحه استخدام مستخدمین نظمیه]

رئیس ـ مادة سوم قرائت می‌شود

مادة ۳ـ ابتدای مدت مأمورین پلیس انتظامی و پلیس تأمیناتی پس از طی دوره سه ماهه تعلیمات اختصاصی مدرسه نظمیه خواهد بود

رئیس ـ رأی می‌گیریم به مادة سوم آقایان موافقین قیام فرمایند

مخبر ـ یک لفظ خدمت اینجا افتاده است

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة چهارم قرائت می‌شود

مادة ۴ـ افرادی که به خدمت نظمیه داخل می‌شوند باید بر طبق مادة ۷ قانون استخدام کشوری قسم یاد نمایند

رئیس ـ مخالفی ندارد؟ (خیر) رأی می‌گیریم به مادة چهارم موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مادة پنجم قرائت می‌شود:

مادة ۵ ـ افراد و ردیف افراد در موقع ورود به خدمت باید ورقه تعهدنامه دائر بر اینکه تا مدت سه سال حق استعفای از خدمت را نخواهند داشت امضاء و تسلیم نمایند و چنانچه در ظرف یک ماه پس از انقضاء مدت ۳ سال تقاضای معافیت از خدمت ننمودند تا مدت سه سال دیگر حق استعفاء نخواهند داشت و اداره نظمیه نیز مکلف است در ظرف مدت یک ماه مزبور ورقه تعهدنامه برای سه سال دیگر از آنها دریافت دارد

تبصره ـ مأمورینی که به خدمت پذیرفته می‌شوند پس از طی دوره مدرسه تا مدت شش ماه از عهده انجام خدمت محوله برنیامده یا ابراز عدم لیاقت نمایند بدون رعایت مقررات فصل چهارم از خدمت نظمیه اخراج خواهند شد

رئیس ـ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی ـ عرض کنم در شور اول هم گویا این مسئله مذاکره شد اشخاصی که داوطلب می‌شوند برای خدمت نظمیه دارای این شرایط که شدند پذیرفته می‌شوند این ده شرط را اینجا بجا آورده سه ماه هم در مدرسه تحصیل کرده حالا آمده است بیرون از این عبارت همچو برمی‌آید که اگر خواستند اولیای نظمیه او را نپذیرند فوراً می‌گویند ابراز عدم لیاقت کرد این جائی هم که ثابت نباید بشود همینقدر که گفتند ابراز عدم لیاقت کرده از خدمت خارج می‌شود در صورتیکه اول اول باید تعهد کند دو سه سال باید در خدمت باشد و حق استعفاء نداشته باشد در این مدت بدون هیچ قیدی هر که را خواستند بیرون می‌کنند این بنظر بنده چیز خوبی نیست (من جرب‌المجرب حلت به‌الندامه) ما در قانون استخدام یک عبارتی گذاردیم و آن این بود که نظر به مقتضیات اداری هر وزیری می‌تواند اعضاء و اجزایش را منتظر خدمت کند و دیدیم که از این ماده چقدر سوءاستفاده شد که هر وزیری هر عضو لایقی را نخواست فقط برداشت نوشت که شما نظر به مقتضیات اداری منتظر خدمت هستید و حالا هم که این تبصره را ما اینجا می‌گذاریم که فقط به صرف ابراز عدم لیاقت باید برود پی کارش این بنظر بنده چیز خوبی نیست کسی که دارای این شرایط باشد خدمت نظام وظیفه را انجام کرده باشد که نوشتیم


حق تقدم دارد سه ماه هم مدرسه رفته شش ماه هم آمده است کار کرده است حالا می‌گویند لایق نیست عوض ابراز عدم لیاقت اگر به ثبوت بگذارید بنده موافقم والا صرف ابراز عدم لیاقت بنده گمان می‌کنم تولید مفاسد می‌کند.

وزیر داخله ـ بنده در خارج توضیح داده بودم معهذا اینجا عرض می‌کنم که باز اشتباه می‌شود در طرز خدمات مأمورین نظمیه و سایر جاها ما از افراد پلیس چه می‌خواهیم مقصود از افراد انتظامی چه چیز است غیر از این است که در کارهای معابر و اموری که در شهر است اینها را انجام بدهد؟ فرض کنید یک نفر مأمور پلیس که در چهارراهی ایستاده است و به مردم باید اشاره بکند که از اینطرف و آنطرف راه بروند اشاره کند که بایست برو این قبیل وظایف را اگر این کاملاً انجام داد البته این لیاقت دارد و از عهده خدماتش برآمده است و اگر آنجا بایستد چرت بزند البته نالایق است و این یک روزه و دو روزه نیست شش ماه زحمت می‌کشند که ببینند می‌تواند این خدمت را انجام بدهد یا نه و از یک فرد پلیس نمی‌خواهند که یک مقاله بنویسد یا یک مراسله‌ رسمی بنویسد یا یک چیزی چاپ بکند این کارش همین‌ها است اگر در ظرف شش ماه نتوانست این کارها را انجام بدهد خوب معلوم است که بدرد نمی‌خورد

جمعی از نمایندگان ـ کافی است.

رئیس ـ پیشنهاد آقای اعتبار قرائت می‌شود: کلمة که نوشته‌اید داخل پرانتز خوانده نمی‌شود

اعتبار ـ پس از انقضای مدت هر

پیشنهاد آقای اعتبار

در مادة ۵ در آخر سطر سوم پیشنهاد می‌کنم: پس از جمله «انقضای مدت» کلمه «هر» علاوه شود

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده برای اینکه سوءتفاهمی نشود و معلوم شود که در آخر مدت هر سه سال می‌بایستی از او ثانیاً تعهدنامه بگیرند این است که کلمه (هر) را زیاد کردم که معلوم باشد.

مخبر ـ این ماده کاملاً مقصود و مفهوم را می‌رساند

رئیس ـ چه می‌فرمائید

مخبر ـ قبول می‌کنم

وزیر داخله ـ اینجا آقای اعتبار توجه بفرمائید عبارت درست درنمی‌آید ملاحظه بفرمائید می‌گوید افراد و ردیف افراد فلان و چنانچه در ظرف مدت یک ماه پس از انقضاء مدت سه سال تقاضای معافیت از خدمت ننمودند تا مدت سه سال دیگر حق استعفاء نخواهند داشت آنوقت هر سه سال دیگر معنی ندارد و عبارت غلط است

اعتبار ـ استرداد می‌کنم

رئیس ـ استرداد فرمودید؟

اعتبار ـ بلی

بعضی از نمایندگان ـ آقای مخبر قبول کردند

مخبر ـ بنده قبول نکردم

رئیس ـ پیشنهاد آقای ملک‌مدنی قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای ملک‌مدنی

پیشنهاد می‌نمایم در تبصره مادة ۵ مدت شش ماه به سه ماه تبدیل شود

رئیس ـ آقای ملک‌مدنی

ملک‌مدنی ـ عرض کنم در شور اول این لایحه بنده عقیده خودم را عرض کردم حالا هم برای اینکه توضیح داده باشم باز عرض می‌کنم نظر بنده با نظر آقای وزیر داخله که توضیح دادند مخالفتی ندارد و چون فرمودند پلیس تکلیف زیادی ندارد که این قسمتها را از عهده بتواند برآید در اینصورت ما دیگر احتیاج نداریم که مدت آزمایش و امتحان را ممتد کرده باشیم مدت سه ماه ما قید می‌کنیم که پلیس باید برود در مدرسه و وقتی که این مدت سه ماه در مدرسه دوره پلیسیش را فرا گرفت سه ماه هم دوره عملش را قائل می‌شویم که زیاد وقت اینجا تلف نشده باشد این است که بنده مدت را پیشنهاد کردم از شش ماه به سه ماه تبدیل شود که یک مدت زیادی


وقت یک نفری که حاضر می‌شود برای خدمت تلف نشده باشد اگر حقیقتاً در ظرف سه ماه ابراز عدم لیاقت کرد او را خارج می‌کنند و اگر چنانچه لیاقت ابراز کرد در مدت سه ماه بعد از سه ماه البته به کار خود مشغول است این است که بنظر بنده شش ماه زیاد است و سه ماه باید باشد

مخبر ـ در شور اول این لایحه هیچ این قید نبود ولی چون آقای اعتبار و بعضی از آقایان ایرادی کردند و ایراد هم بینی و بین‌الله موجه بود یک شخصی که مستخدم رسمی می‌شود به موجب این قانون نمی‌شود به مجرد اینکه به او کسی گفت که عدم لیاقت بخرج دادی باید اخراج شوی چون این عنوان بالای سرش است به اصطلاح این ماده یعنی این پیشنهاد فرمایشاتی که آقایان کردند بیشتر نظر کمیسیون و دولت را جلب کرد که بعد از اینکه این کارها را کرد سه ماه دوره اختصاصی مدرسه را تمام کرد شش ماه او را در معرض آزمایش بگذارند چون این مستخدم رسمی می‌شود بعد از آنکه از مدرسه آمد بیرون در مدت این شش ماه وقتی که نتوانست کاملاً از عهده خدمت برآید و عدم لیاقت بخرج داد آنوقت رئیس مافوق حق داشته باشد او را از خدمت خارج کند این را موافقت بفرمائید همین شش ماه باشد که چون این مستخدم رسمی است در این شش ماه آزمایش شده باشد و احترام قانون هم بیشتر رعایت شده باشد.

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای ملک‌مدنی را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(عده کمی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد دیگری از آقای آقا سید یعقوب رسیده است قرائت می‌شود

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد می‌کنم در تبصره پنج پس از طی اضافه شود چنانچه

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اصل این موضوع که بنده این کلمه را اضافه کردم برای سلیس‌بودن است ولی از بیانات آقای مؤید احمدی گمان می‌کنم ایشان توجه به جواب آقای وزیر نفرمودند این غیر از آن چیزی است که الآن در وزارتخانه‌ها هست مستخدم در وزارتخانه نشسته است وزیر برمی‌دارد (چون وزارتخانه را ملک طلق خودش می‌داند) می‌نویسد چون لیاقت ندارد منفصل است این از اول داخل‌شدنش نه ماه قرار داده است سه ماه برای تحصیل علمی و شش ماه برای تحصیل عملی بعد از اینکه این نه ماه تمام شد این مستخدم رسمی است در ظرف این نه ماه که سه ماه تحصیل علمی کرد و شش ماه تحصیل عملی چون مستخدم رسمی نشده بعد از این نه ماه مستخدم خواهد شد و این پیشنهاد هم برای سلیس‌بودن عبارت بود به آقای مخبر هم گفتم مأمورینی که به خدمت پذیرفته می‌شوند چنانچه پس از طی دوره مدرسه تا مدرسه شش ماه از عهده انجام خدمت محوله برنیامده یا ابراز عدم لیاقت نمایند آنوقت فلان کلمه چنانچه را برای سلیس‌بودن عبارت اضافه کردیم

وزیر داخله ـ صحیح است این کلمه

رئیس ـ نظر آقای مخبر

مخبر ـ چه می‌فرمائید آقای وزیر

وزیر داخله ـ صحیح است.

مخبر ـ قبول کردند بنده هم قبول می‌کنم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به مادة پنجم با اضافه کلمه (چنانچه) پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و قبولی آقایان وزیر و مخبر موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ششم قرائت می‌شود

مادة ۶ ـ مراتب خدمت به قرار ذیل است:

افراد ردیف افراد

۱ تابین درجه ۳ « درجه ۳

۲ « « ۲ « « ۲

۳ « « ۱ « « ۱

۴ وکیل درجه ۳ مفتش درجه‌۶

۵ « « ۲ « « ۵

۶ « « ۱ « « ۴


رئیس ـ موافقین با مادة ششم قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة هفتم قرائت می‌شود

مادة ۷ ـ بدون طی رتبه مادون به رتبه مافوق نمی‌توان ارتقاء یافت افرادی که در جریان خدمت و ایفای وظیفه لیاقت و استحقاق خود را به معرض ظهور رسانیده باشند مطابق مقررات فصل دوم مستحق ترفیع خواهند بود

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده در شور اول هم عرض کردم هر کسی خدمت می‌کند باید به او پاداش داد افراد نظمیه خدمتی کرده‌اند باید به آنها پاداش داد که اسباب تشویقشان بشود اما ارتقاء رتبه قائل نیستم مگر در مقام خدمت عقیده‌ام این است که ارتقاء رتبه در مقابل همان مدت خدمت باشد و اگر آمدند و خدمت نمایانی کردند به آنها فرضاً پانصد تومان پنجاه تومان به اندازه‌ خدمات آنها برسم انعام داده شود و اینکه بدون طی زمان به آنها ارتقاء رتبه داده شود اسباب زحمت خواهد شد و اینکه بدون طی زمان ارتقاء رتبه یکدفعه بشود این اسباب دردسر و زحمت فراهم می‌شود و نتیجه‌اش برای نظمیه و دولت خوب نمی‌شود به این ملاحظه بنده عقیده‌ دارم که به آنها پاداش نقدی و فوری داده شود و ارتقاء رتبه هم از روی مدت خدمت به گذشتن زمان و مرور زمان باشد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده عقیده‌ام این بود که آقای فیروزآبادی در اینجا موافقت بفرمایند هر چه ما در این قانون جلب کنیم افراد نظمیه را و تشویق و تحریض کنیم بهتر است مسلماً افراد مختلف هستند کمتر کسی است که بیاید مقام را ول کند و پول بگیرد و البته می‌خواهند ارتقاء پیدا کنند این نفس ناطقه انسانی همه‌اش رو به ارتقاء می‌رود این همه‌اش شب و روزش را مشغول فداکاری است که یکدفعه دو سالش را طی کند در این فداکاری شما بخواهید صد تومان بهش بدهید قبول نمی‌کند شب و روز مشغول زحمت است و خودش را در زحمت می‌اندازد و جانبازی می‌کند البته ما هم باید اینها را تشویق بکنیم و مخصوصاً افراد ایرانی وقتی که تشویق بشوند برای خدمتگزاری از همه چیز می‌گذرند پس ما هم نمی‌توانیم در مقابل خدمتگزاری افرادی که دارای حس و قابلیت هستند بیائیم و پول قرار بدهیم در قانون استخدام کشوری هم هست که وقتی یک مستخدمی خدمت نمایانی کرد دو رتبه بالا برود بدون اینکه زمان ازش بگذرد

رئیس ـ موافقین با مادة هفت قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. مادة هشت قرائت شد

مادة ۸ ـ مقرری ماهیانه افراد مذکور در مادة ۶ بر طبق بودجه مصوبه در هر سال معین می‌شود

آقا سید یعقوب ـ در آنجا بنده عرض کردم آقا می‌فرمایند در قانون استخدام کشوری است قانون استخدام کشوری وقتی که وضع می‌شد ما همچو مهذب در کار نشده بودیم شما در تبصره اول حقوق اینها را معین کردید این تبصره اول صریح است که می‌گوید افراد عبارتند از فلان و فلان و حقوق هر دو قسمت در سال مطابق بودجه مصوب تشکیلات نظمیه داده خواهد شد اینجا در مادة هشت می‌گوید مقرری ماهیانه افراد مذکور در مادة ۶ بر طبق بودجه مصوبه در هر سال معین می‌شود بنده عرض کردم و تذکر دادم یا آن تبصره مادة ۶ محتاج‌الیه است یا اینکه اگر آن تبصره را ذکر کردید این تکرار مناسبت ندارد در قوانین

مخبر ـ حقوق آژانها در ولایات متفاوت است بعضی جاها هشت تومان است بعضی جاها نه تومان و با مرکز فرق دارد به این ملاحظه بودجه را که می‌آورند به مجلس مطابق احتیاجات ولایات خواهد بود و این ماده هم منافاتی با آن تبصره ندارد و همچنین مادة ۱۴ هم عین


این ماده را معترض است و هیچ تماسی ندارد با آن ماده که شما می‌فرمائید

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده هم نظرم همین بود که آقای آقا سید یعقوب فرمودند و عقیده‌ام این است که هم آن تبصره زیادی است و هم این ماده برای اینکه این یک اجباری است مطابق بودجه محلی که دارد بودجه را می‌نویسد و می‌آورد و محتاج نیست که ما این را در قانون ذکر کنیم

رئیس ـ موافقین با مادة هشت قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد مادة ۹ قرائت می‌شود:

مادة ۹ـ افراد و ردیف افراد سالی پانزده روز حق مرخصی با استفاده از حقوق دارند ترتیب استفاده از مرخصی‌های سالیانه را نظامنامه‌های اداری معین خواهد نمود

رئیس ـ موافقین با مادة ۹ قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. مادة دهم

فصل دوم ـ ارتقاء

مادة ۱۰ـ مدت خدمت در هر یک از مراتب سه‌گانه تابینی دو سال خواهد بود و شرط ارتقاء تابین اول به وکیل سومی به اضافه شرایط فوق داشتن و لیاقت معلومات اداری بر طبق نظامنامه‌های اداری است

رئیس ـ موافقین با مادة ده قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد مادة ۱۱ قرائت می‌شود

مادة ۱۱ـ دوره خدمت در هر یک از مراتب سه‌گانه وکیلی یا مفتشی سه سال خواهد بود و در صورت داشتن تصدیق سه ساله متوسطه یا دادن امتحان مواد آن دو سال و در صورت داشتن تصدیق شش ساله متوسطه یا دادن امتحان مواد آن یک سال خواهد بود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ اینجا بنده نمی‌دانم در مقابل عمل چه خواهد شد در اینجا افراد نظمیه پلیس تأمیناتی و پلیس انتظامی داخل‌شدنشان در خدمت و بعد ترقی‌کردن تمام را روی عمل دانستیم مخصوصاً در آن ماده ذکر کردیم که ارتقاء از رتبه مادون به رتبه مافوق نمی‌شود مگر بعد از طی آن رتبه مادون حالا در اینجا برای وکیل و پلیس تأمیناتی بیان می‌کند دوره خدمت در هر یک از مراتب وکیلی یا مفتشی سه سال خواهد بود یعنی آن کسی که از اول آمده بود پلیس انتظامی بشود بعد از پلیس انتظامی ترقی کرد و آمد به مقام وکیلی رسید بعد از مقام وکیلی می‌خواهد برسد به مقام مستخدم کشوری که رتبه یک را دارا شود اینها تمام مقدمات عملی بود که باید داخل در عمل باشد و خدمت بکند بعد از آنکه این داخل در خدمت شد و عمل کرد حالا در صورت داشتن تصدیق سه ساله متوسطه دو سال داشتن تصدیق اگر در اول است که این از اول خودش می‌رود در آنجا کی هست بعد از آنکه مراتب خدمت پلیسی را کامل کرد بعد رسید به مرتبه وکیلی یا به مرتبه مفتش که باید امتحان بدهد؟ کجا باید امتحان بدهد؟ تازه که از مدرسه نیامده است بنده اینجا عقیده ندارم که اینطور نوشته شود و باید اینطور باشد که داوطلبان خدمت نظمیه کسانی که دارای تصدیق سه ساله متوسطه هستند به این طریق می‌پذیریم اگر دارای تصدیق شش ساله متوسطه هستند به این طریق می‌پذیریم و اگر اینطور باشد بنده که حقیقتش نفهمیدم خوب است توضیح بدهید.

مخبر ـ افراد پلیسی که از اول درجات سه‌گانه تابینی را خدمت کرده باشند این مقصود نیست که ایراد حضرتعالی وارد باشد برای اینکه مفتشینی نظمیه استخدام می‌کند با ماهی بیست تومان بیست و پنج تومان چندین نفر هم استخدام کرده‌اند و فرستاده‌اند به ولایات و فرمایشات آقا با هیچیک از این مواردی که ذکر کردید تطبیق پیدا نمی‌کند و اینها مطابق این قانون مستخدم رسمی می‌شوند وقتی مستخدم رسمی شدند اگر خواستند ارتقاء پیدا کنند یا بایستی دوره خدمت را در هر یک از این مراتب وکیلی یا مفتشی به پایان برسانند یا تصدیق سه ساله متوسطه یا دادن امتحان مواد آن را از عهده برآیند بنابراین آن فرض آقا که فرمودند وارد نیست.

رئیس ـ آقایان موافقین با مادة یازده قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد مادة ۱۲ قرائت می‌شود

مادة ۱۲ـ وکلای درجه ۱ در صورتی به رتبه ۱ قانون


استخدام کشوری و درجه نایب سومی نایل می‌شوند که سواد کافی داشته و مراتب مذکوره در مادة ۶ را طی نموده باشند

تبصره ـ ارتقاء مأمورین پلیس تأمیناتی به رتبه یک قانون استخدام کشوری نیز منوط به طی دوره درجات سه‌گانه مذکوره در مادة ۶ خواهد بود در هر صورت رعایت احتیاج اداره و طرز خدمت و استعداد مستخدم و بودن محل شرط حتمی است

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده نمی‌خواهم معارضه کنم با آقای مخبر یک چیزی بیان کردند که اشتباه را ظاهر کرد ملاحظه بفرمائید اینجا می‌گوید وکلای درجه یک در صورتی به رتبه یک قانون استخدام کشوری و درجه نایب سومی نایل می‌شوند که سواد کافی داشته و مراتب مذکوره در مادة شش را طی نموده باشند اینجا همه‌اش می‌خواهد بگوید که ارتقاء پلیس انتظامی و پلیس تأمیناتی رسیدنشان به رتبه مستخدم کشوری وقتی است که مقام عمل داشته باشد و به مقام عمل آمده باشد حالا شما این موضوعی را که می‌خواهید برای محصلین متوسطه بگوئید بنده هم موافقم که برای محصلین مدرسه متوسطه یک امتیاز و مزایائی قائل شویم ولی خوب است این را در اینجا نیاورید و در یک فصل دیگر بنویسید که از برای شاگردها و محصلین اگر دارای دیپلم کلاس شش باشند آن است و اگر دارای دیپلم سه باشند اینطور است داخل اینجا نکنید اینجا خودش می‌گوید وکلای درجه اول وقتی به رتبه یک قانون استخدام کشوری نائل می‌شوند که طی مراتب مذکوره در مادة ۶ را نموده باشند بعد هم نسبت به پلیس تأمیناتی می‌گوید که رسیدن به رتبه یک قانون استخدام کشوری منوط به دوره درجات سه‌گانه است یعنی همچو معلوم می‌شود که آن چیزی را که دولت در نظر گرفته است جایش در اینجا نبوده است اینجا مال کسی است که از خدمت عملی برسد اگر کسی بخواهد از خدمت علمی برسد و از شاگردهای مدرسه متوسطه برسد خارج از این است و داخل در این نیست بنده توضیح قانونی خواستم زیرا اینها مراتب عملی است.

مخبر ـ مادة ۱۱ کاملاً با مادة دوازده مفادش متفاوت است. مادة یازده از برای اشخاصی است که از وکیلی درجه سوم تا وکیلی درجه اول نائل می‌شوند یا مفتش درجه سوم تا مفتش درجه اول نائل می‌شوند اینها دوره خدمتشان سه سال است اگر تصدیق سه ساله متوسطه داشته باشد دو سال خواهد بود اما مادة دوازده از برای وکلای درجه یک یا مفتشین درجه یک است که اینها هم می‌توانند مستخدم رسمی شوند و تبصره را هم برای آن کار معین می‌کند و مربوط است به مادة دوازده و راجع به مادة یازده نیست

رئیس ـ موافقین با مادة دوازده قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. مادة سیزدهم قرائت می‌شود

فصل سوم ـ طریقه اعطاء پاداش

مادة ۱۳ـ پاداشهای اداره نظمیه نسبت به افراد و ردیف افراد به شرح ذیل است

الف ـ تمجید کتبی با درج در ورقه خدمت

ب ـ پاداش نقدی تا یک ثلث حقوق ماهیانه از اعتبار انعام بودجه نظمیه

ج ـ مدال مسی

د ـ مدال نقره

ه‍ ـ اعطای یک درجه بدون رعایت مقررات فصل دوم

تبصره ـ طریقه اعطای پاداشهای فوق بر طبق نظامنامه جداگانه خواهد بود

رئیس ـ مخالفی ندارد موافقین با مادة ۱۳ قیام نمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد مادة ۱۴ قرائت می‌شود

فصل چهارم ـ طریقه محاکمه و مجازات

مادة ۱۴ـ مجازاتهای اداره نظمیه نسبت به افراد و ردیف افراد به شرح ذیل خواهد بود

الف ـ اخطار کتبی بدون درج در ورقه خدمت

ب ـ توبیخ کتبی با درج در ورقه خدمت

ج ـ محرومیت از مرخصی سالیانه

د ـ خدمت فوق‌العاده تا یک ماه


ه‍ ـ توقیف یک درجه بدون کسر حقوق تا یک سال

و ـ توقیف یک درجه با کسر حقوق تا یک سال

ز ـ تنزیل یک درجه

ح ـ انفصال از خدمت نظمیه

رئیس ـ موافقین با مادة ۱۴ قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد. مادة ۱۵ قرائت می‌شود

مادة ۱۵ـ اجرای مجازاتهای مقرره در فقرات الف ـ ب ـ ج ـ د ـ ماده فوق بدون محاکمه در حدود اختیار رئیس کل نظمیه است و در ولایات با رعایت درجه‌بندی که در نظامنامه محاکمات اداری کل نظمیه قید شده است در حدود اختیار رؤسای نظمیه خواهد بود و اجرای فقرات ه‍ الی ح چه در مرکز و چه در ولایات بر طبق مقررات مواد ۳۶ـ ۳۹ـ ۴۰ قانون استخدام کشوری بعمل خواهد آمد

رئیس ـ آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی ـ در این کلمه گویا پیشنهادی از بنده بود و در کمیسیون قابل توجه شد مادة ۳۸ است اینجا مادة ۳۶ نوشته شده و باید اصلاح شود

رئیس ـ (خطاب به آقای مخبر) همینطور است؟

مخبر ـ الساعه مراجعه می‌کنم عرض می‌کنم: خیر آقا مقصود همان مادة ۳۶ است (رئیس ـ خطاب به آقای مخبر اولاً آقا ایستاده صحبت بفرمائید) مادة ۳۶ می‌گوید: محاکمی که در خارج از پایتخت برای رسیدگی به تقصیرات اداری تشکیل می‌شود نمی‌توانند مقصر را به مجازاتهای مذکور در فقره ۶ و ۷ و مادة (۳۸) محکوم نمایند در صورتیکه تقصیر مقصر مستلزم یکی از مجازاتهای فوق باشد محاکمه او به محکمه که در مرکز تشکیل می‌شود رجوع خواهد شد. بر طبق این ماده است حالا مادة ۳۸ را می‌خوانم (می‌نویسد: مجازاتهای اداری به قرار ذیل است ۱ـ احضار کتبی بدون درج در ورقه خدمت ۲ـ توضیح کتبی با درج در ورقه خدمت) این مادة ۳۸ را ما در قانون قید کردیم و مقصود در این ماده همان مادة ۳۶ است.

وزیر داخله ـ بله مقصود مادة ۳۶ است.

رئیس ـ موافقین با مادة ۱۵ قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد مادة ۱۶ قرائت می‌شود:

مادة ۱۶ـ افراد و ردیف افراد درصورتیکه در محکمه اداری یا محاکم مربوطه دیگر تبرئه حاصل نمودند باید حقوق ایام تعلیق آنها که در بودجه نظمیه محفوظ می‌ماند به آنها تأدیه شود

رئیس ـ موافقین با مادة ۱۶ قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد مادة ۱۷ قرائت می‌شود:

فصل پنجم ـ در تقاعد و وظایف

مادة ۱۷ـ از تاریخ تصویب این قانون از مقرری ماهیانه تمام افراد و ردیف افراد وجوه ذیل کسر و به صندوق تقاعد کشوری تحویل می‌شود

الف ـ از مقرری ماهیانه صدی ۳

ب ـ مبلغ اضافه مقرری‌هائی که بعدها به آنها داده می‌شود در ماه اول اخذ آن اضافه

ج ـ وجوهی که ممکن است در موقع مرخصی علاوه بر مدت قانونی از مقرری آنها کسر شود

د ـ وجوه حاصله از محکومیت و جرائم اداری

تبصره ـ وجوه مذکور در فوق فقط از حقوق مأمورین کسر خواهد شد به وجوه دیگر از قبیل مدد معاش انعام و غیره کسوری تعلق نخواهد گرفت

رئیس ـ موافقین با مادة ۱۷ قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد مادة هجدهم قرائت می‌شود:

مادة ۱۸ـ عموم افراد و ردیف افراد نظمیه با رعایت یکی از مقررات ذیل می‌توانند تقاعد خود را از خدمت بخواهند

الف ـ از ۱۵ الی ۲۰ سال خدمت بشرط داشتن ۴۵ سال عمر نصف از آخرین حقوق.

ب ـ از ۲۰ سال خدمت به بالا دو ثلث آخرین حقوق

نظمیه نیز می‌تواند مطابق مقررات مندرجه در ماده فوق افراد و ردیف افراد را با تصویب وزارت داخله متقاعد نماید


رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده می‌خواستم توضیح بخواهم اینجا الف ـ از پانزده سال الی ۲۰ سال نوشته است مقصود از پانزده سال چیست آیا خدمت متوالی است یا متناوب این را توضیح بفرمائید آیا بیست سال متوالی است یا متناوب

وزیر داخله ـ البته خدمت متوالی است.

اعتبار ـ پس باید تصریح شود

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض می‌شود بنده این مواد را خیلی مطالعه کردم یک نقصی در این قانون بنده می‌بینم که ناچار می‌شوند تا چند وقت دیگر این قانون را به مجلس مراجعه کنند و آن راجع به مسئله اشل این مستخدمین است شما در ضمن توضیحات فرمودید که بواسطه تفاوتی که در بین حقوق افراد است نوشته شده است که مطابق بودجه حالا وقتی که حقوق آنها را معین می‌کنند طرز تقاعد آنها چه می‌شود چه مأخذی را مناط قرار داده‌اید وکیل درجه سوم را در ولایات یک حقوقی بهش می‌دهید آیا این وکیل وقتی که آمد به مرکز تابین می‌شود این موضوع روی میزان حقوقی است یا درجه است اگر میزان درجه است و ممکن است که تابین درجه دو وقتی آمد به مرکز همان تابین درجه دوم باشد یا اینکه خیر بنده اشتباه می‌کنم و تابین درجه سوم آنجا تابین درجه اول اینجا می‌شود ممکن است در عمل اینطور معین کرد در هر صورت موقعی که می‌خواهید رتبه را معین کنید چه تفاوتی است از نقطه‌نظر رتبه بالاخره هیچ تفاوتی ندارد یا وکیل درجه سه در طهران و ولایات از حیث رتبه قانونی یکی است از حیث حقوق تفاوت دارد و آیا تقاعد وکیلی که در فلان ولایت است از روی حقوقش می‌دهید یا اینکه بطور کلی یک اشکالی هست و در تغییر و تبدیل آنها دچار اشکال می‌شوند به عقیده بنده خوب بود که دو جور در این قانون تشخیص می‌کردید که مأخذی در دست باشد قانون استخدام کشوری یک مأخذی معین کرده است که به حساب آسان است ولی اینجا در حساب اشکالاتی تولید می‌شود و تبعیض هم هیچ مجوزی ندارد فقط تفاوت بین مرکز و ولایات ممکن است دو جور باشد.

وزیر داخله ـ در باب اینکه یک تابین اولی از ولایات بیاید در مرکز عرض می‌کنم در درجه او تغییری پیدا نخواهد کرد آن کسی که در آنجا تابین اول است در اینجا هم تابین اول است تابین دوم در آنجا هم اینجا تابین دوم است اگر آنجا باشد مطابق آن حقوقی که آنجا می‌گیرد با او حساب می‌کنند اینجا هم که آمد مطابق حقوقی که به تابین اینجا می‌دهند به او می‌دهند آنوقت تقاعد هم مطابق حقوقی که می‌گیرند با آنها حساب می‌کنند یعنی اگر آنجا باشد مطابق حقوقی که آنجا می‌گیرد و اگر اینجا باشد بر طبق حقوقی که اینجا می‌گیرد ازش کسر می‌کنند و اشکالی ندارد.

رئیس ـ پیشنهاد آقای فهیمی قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم مادة ۱۸ به طریق ذیل نوشته شود:

مادة ۱۸ـ عموم افراد و ردیف افراد نظمیه که به سن ۴۵ می‌رسند بشرط داشتن لااقل پانزده سال خدمت می‌توانند تقاعد خود را از خدمت تقاضا نموده و حقوق تقاعد دریافت کنند و در صورت داشتن پنجاه سال عمر اداره کل تشکیلات نظمیه می‌تواند با تصویب وزارت داخله آنها را متقاعد نماید میزان حقوق تقاعد مستخدمین نظمیه مساوی است با یک‌چهلم آخرین حقوق ضربدر سنوات خدمت.

رئیس ـ بفرمائید

فهیمی ـ در این ماده یک اشکالی بنده هم در عبارت دارم و هم در مطلب اما در عبارت ماده اشکال در این است که مقدمه و مؤخره مطلب با یکدیگر وفق نمی‌دهد در اول ماده وعده می‌دهد و شرط تقاضای تقاعد را ذکر می‌کند بعد در آخر ماده طرز پرداخت حقوق را می‌گوید در صورتیکه اشارة پرداخت حقوق نشده است پس لازم بود هم شرط تقاعد را بگویند و هم اجازه اینکه حق دارند تقاضای تقاعد بکنند آنوقت میزان تقاعد را معین کنند اما اصل مطلب در قسمت تقاعد باید سن و مدت خدمت رعایت شود ممکن است کسی پنجاه سال عمر


داشته باشد اما دو سال مدت خدمت داشته باشد البته در آنصورت دولت مکلف و متعهد به پرداخت حقوق تقاعد نیست ولی یک کسی که سن کمتر دارد و بیست سال خدمت کرده یا چهل و پنج سال دارد بیست و پنج سال خدمت کرده البته در آنصورت دولت می‌تواند به او حقوق تقاعد بدهد بنابراین برای افراد نظمیه بطوری که در این قانون پیش‌بینی شده است چهل و پنج سال سن و پانزده سال خدمت را در نظر گرفته‌اند که برای متقاعدشدن افراد معین کرده‌اند یعنی به اختیار افراد باشد که اگر چهل و پنج سال داشته باشد و پانزده سال خدمت می‌تواند تقاعد خودش را از دولت تقاضا کند بعد اشاره کرده‌اند که دولت هم می‌تواند با این شرایط آنها را متقاعد کند. بنده این را قدری تند می‌دانم و بنظرم اینطور رسید که حدی را که دولت باید آنها را متقاعد کند لااقل باید پنج سال تفاوت داشته باشد. آنهائی که به پنجاه سال می‌رسند دولت می‌تواند متقاعد کند ولی در آن حد به اختیار خودشان بگذارد یعنی از چهل و پنج سال که می‌گذرد تا پنجاه سال به اختیار خودشان باشد و در هرحال پانزده سال قدر اقل خدمتی است که برای آنها تصور کرده‌اند در قسمت دیگر برای حقوق تقاعد معین کرده‌اند که از پانزده سال تا بیست سال نصف می‌گیرد پنج سال خدمت در کار نظمیه یک مدت با قیمتی است و یک خدمت زیادی است و چیزی نیست که ما آن را هیچ بشمریم و بگوئیم آن کسی که پانزده سال خدمت دارد با آن کسی که بیست سال خدمت دارد هر دو یک میزان باشد و به مجرد اینکه از پانزده آمد به بیست و یک سال حق دو ثلث دارد این یک تناسب بی‌موردی است حقوق تقاعدی که دولت به مستخدمین اعم از نظمیه یا کشوری یا لشگری می‌دهد باید متناسب با مدت خدمت آنها باشد همانطوری که در قانون استخدام هم این کار را کرده‌اند که یک‌شصتم حقوق را ضربدر سنوات خدمت می‌کنند که هیچ جای شکایت و گله باقی نمی‌ماند والا کسی که پانزده سال خدمت کرد می‌داند بعد از پنج سال هم همین حقوق را دارد چه دلیل دارد پنج سال دیگر هم زحمت بکشد. بنده روی این اصل این پیشنهاد را کرده‌ام که افراد و عموم ردیف افراد وقتی که به سن چهل و پنج می‌رسند در صورتیکه لااقل پانزده سال خدمت داشته باشند می‌تواند تقاعد خودش را از دولت بخواهد و اگر پنجاه سال داشته باشد دولت حق داشته باشد آنها را متقاعد کنند و پنجاه سال هم برای این است که حد اعلای سنی که برای دخول در خدمت آنها معین شده سی و پنج سال است و در پنجاه سالگی پانزده سال خدمت را حتماً خواهند داشت و حداقل خدمت هم پانزده سال است و میزان حقوق آنها هم یک‌چهلم آخرین حقوق ضربدر سنوات خدمت آنوقت مثلاً یک فردی که دارای ده تومان حقوق است یک‌چهلم حقوقش می‌شود دو ریال پانزده سال هم که مدت خدمت داشته باشد پانزده برابر آن که سه تومان و هفت قران و ده‌ شاهی است حقوق تقاعدش می‌شود و به نسبت که بالا برویم به بیست سالگی که برسد یعنی بیست سال خدمت داشته باشد بالاخره آن وقت ده تومان حقوق تقاعد می‌گیرد بیست سال که خدمت کرده است پنج تومان بیشتر نمی‌شود داد شاید هم بفرمایند که عائله او با این مبلغ نمی‌تواند زندگی کند ولی وقتی که میزان مدت خدمت و حقوقی را که در مدت کار به او داده می‌شد در نظر بگیریم دولت بیش از این نمی‌تواند بدهد ممکن است در این ضمن برای افرادی که خارج از مرکز کار می‌کنند یکقدری بی‌تناسب باشد یعنی مقدار کمی به آنها برسد آنوقت بنده تصدیق می‌کنم نظر آقای یاسائی را وقتی بنا شد که ما تشکیلات اداره نظمیه و استخدام افراد نظمیه را مثل کلیه مستخدمین تحت یک قانونی قرار بدهیم از حیث حقوق و وظایف تمام مملکت باید یک‌صورت و یکسان باشند والا در یک نقطه به یک کسی ماهی پنج تومان و شش تومان داد و در یک جای دیگر ماهی ده تومان این را بنده قبول ندارم (کازرونی ـ دلیلی ندارد) مگر اینکه فرضاً در یک جائی یک وظایف و تکالیف بیشتری داشته باشند در آنجا به عنوان اندامنیته و انعام خواهند داد اما حقوق ثابت قانونی افراد اعم از


حقوق انتظار خدمت یا تقاعد برای مملکت و تمام افراد و مستخدمین بایستی به نسبت خدمات متساوی باشد. بنده تصور می‌کنم برای بوشهر حقوقی که به افراد و مستخدمین نظمیه داده می‌شود مطابق مدت خدمت و حقوقی که حقاً می‌بایست به افراد نظمیه آنجا داده شود بیشتر رعایت می‌شود

مخبر ـ اگر حقوق افراد نظمیه در مرکز و ولایات متحدالشکل بود بنده کاملاً این پیشنهاد حضرتعالی را قبول می‌کردم زیرا حسابی که کردید کاملاً صحیح است ولی در بعضی جاها فرض بفرمائید یک آژانی در ولایات غالباً هست که شش تومان حقوقش است و اگر بخواهیم یک‌چهلم حقوق او را ضربدر مدت خدمتش که مثلاً پانزده سال باشد بنمائیم تقریباً یک‌چهلم شش تومان می‌شود سی شاهی ضربدر مدت خدمتش که بکنیم می‌شود بیست و دو قران و تصدیق بفرمائید که ۲۲ قران نمی‌تواند عائله او را اداره کند و هنوز هم حقوق نظمیه اشل‌شان یکنواخت نیست و اگر اشلی از برای افراد نظمیه معین شود که حقوق گزافی بگیرند و آنوقت ضربدر سنوات خدمت بکنیم آن هفت تومانی که فرمودید بیرون می‌آید بعلاوه این مادة ۱۸ راجع به افراد و ردیف افراد نظمیه است نه راجع به حقوق مستخدمین این است که آقای یاسائی امروز یک تذکری دادند و در مجلس و در کمیسیون هم آقای وزیر داخله تشریف آوردند و اعضاء کمیسیون هم در آن تذکر دقت کردند دیدیم نسبت به حقوق آژانهای ولایات اگر بخواهیم آن پیشنهادی که حضرتعالی فرمودید یعنی آن پیشنهادی که اول خود دولت داده بود که یک ثلث و دو ثلث باشد اسباب زحمت می‌شود و از برای عائله آن آژانها هیچ فایده‌ای نخواهد داشت این بود که به این ترتیب مدت را پانزده سال و نصف و دو ثلث حقوق قرار دادیم بنابراین خوب است حضرتعالی هم قبول بفرمائید که ماده به همین ترتیب بگذرد

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(معدودی برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم به مادة ۱۸ آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ۱۹ قرائت می‌شود:

مادة ۱۹ـ مستخدمینی که قبل از رسیدن به سن تقاعد فوت می‌شوند دو ثلث از کسوراتی که به صندوق تقاعد پرداخته‌اند و حقوق ایام سه ماهه مرخصی قانونی که استفاده ننموده‌اند دفعتاً بطور تساوی به ورثه قانونی آنها پرداخته می‌شود مستخدمینی که در راه انجام وظیفه تلف شده یا می‌شوند ورثه آنها مطابق ماده واحده مصوب ۱۲ مردادماه ۱۳۰۹ مستحق دو ثلث از آخرین حقوق تلف‌شده خواهند بود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ عرض کنم اینجا فرق مابین افراد نظمیه و مستخدمین این است که آنها در سال ۱۵ روز بیشتر مرخصی ندارند اما مستخدمین در سال یک ماه پس فرقشان این است که اینها ۱۵ روز و آنها یک ماه حق مرخصی دارند و یک قانونی گذراندیم که اگر مرخصی‌های خودشان را استفاده نکردند اگر سه ماه بیشتر باشد دیگر نمی‌تواند استفاده کند بنده برای خاطر اینکه حقوق آنها کم است و خدمات آنها خیلی زیاد و تصدیق می‌فرمائید که نظمیه یکی از شرافتهای هر مملکتی است که دارای آن مؤسسه باشد و ما بقدری که می‌توانیم باید حقوق آنها را ملاحظه کنیم. کلیه حقوق مدت مرخصی که استفاده نکرده است باید باشد نه اینکه بنویسیم سه ماه این مثل این که درواقع سه سال می‌شود یعنی حقوق مدت سه پانزده روز مرخصی را به او بدهند پس اینجا نباید بنویسیم سه ماه فرض کنید یک مستخدمی است که این در تمام مدت خدمت هیچ مرخصی نگرفته است وقتی که به شش سال محدود بکنید آنوقت این نظر شما انجام می‌شود ولی بنده عقیده‌ام این است که در صورتیکه هیچ مرخصی نگرفته باشد کلیه حقوق مرخصی این مدتی که استفاده نکرده است اگر فوت کرده به ورثه‌اش داده


شود این بنظر بنده یک رعایتی است نسبت به آنها اگر ملاحظه بفرمائید

وزیر داخله ـ عرض می‌کنم این اولاً سه سال نیست و شش سال است برای اینکه وقتی پانزده روز مرخصی داده شود این سه ماه می‌شود مال شش سال و شش سال عیبی ندارد.

رئیس ـ موافقین با مادة ۱۹ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ۲۰ قرائت می‌شود

مادة ۲۰ـ وراث افراد و ردیف افراد وقتی مستحق وظیفه از دولت می‌شوند که شرایط ذیل را دارا باشند

الف ـ ورثه ذکور کمتر از ۲۱ سال داشته باشد

ب ـ ورثه اناث شوهر اختیار نکرده باشد

سهم ورثه ذکور که از ۲۰ سال تجاوز کند و سهم ورثه اناث که شوهر اختیار نماید و همچنین سهم آنهائی که فوت می‌شوند به سهم سایر وراث افزوده می‌شود

تبصره ـ هرگاه اولاد ذکور یا اناث علیل‌المزاج (مادامیکه آن وضعیت باقی است) یا ناقص‌الخلقه باشد و از عهده کار برنیاید از حقوق تقاعد سهمی خود استفاده می‌نمایند

رئیس ـ پیشنهادی از آقای احتشام‌زاده در این ماده رسیده است قرائت می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم تبصره مادة (۲۰) به طریق ذیل اصلاح شود:

تبصره ـ اولاد ذکور یا اناثی که علیل‌المزاج باشد تا موقعی که علت مزاج باقی است و اولاد ذکور و اناث که ناقص‌الخلقه باشد و از عهده کار برنیاید مادام‌العمر از وظیفه سهمی خود استفاده خواهند کرد.

رئیس ـ بفرمائید

احتشام‌زاده ـ منظور بنده از این پیشنهاد این است که یک نوع ارفاقی از طرف دولت نسبت به ورثه‌ای که در ماده ذکر شده است بشود و نسبت به اولادی که علیل‌المزاج باشد تا موقعی که علت مزاجش باقی است و اولادی که ناقص‌الخلقه باشد مادام‌العمر بتوانند استفاده کنند از سهم وظیفه‌شان ولی عبارتی که در تبصره نوشته شده است ناقص است. اولاً در قسمت اولادی که ناقص‌الخلقه باشد قید مادام‌العمر حذف شده و گذارده نشده و نسبت به اولادی که علیل‌المزاج باشد قید مادامیکه این وضعیت باقی است در پرانتز نوشته شده در صورتیکه این اصل مطلب است و نوشتن اصل مطلب در پرانتز خارج از رویه است برای اینکه همیشه عباراتی را در پرانتز می‌نویسند که حذفش تأثیری نداشته باشد دیگر اینکه می‌نویسد از حقوق تقاعد سهمی خود استفاده می‌نمایند در صورتیکه حقوق تقاعد مربوط است به خود مستخدم و ورثه مستخدم تقاعد ندارند بلکه وظیفه دارند این است که بنده این پیشنهاد را کردم برای اصلاح این تبصره و بنظر آقای وزیر داخله هم رساندم که این تبصره به این نوع اصلاح شود.

مخبر ـ یکمرتبه دیگر این تبصره قرائت شود.

(مجدداً به شرح سابق خوانده شد)

وزیر داخله ـ این درحقیقت یک اصلاح عبارتی است و به اصل موضوع ضرری وارد نمی‌کند بنده قبول می‌کنم.

مخبر ـ بنده هم قبول می‌کنم ولی در آن قسمت مادام‌العمر کلمه (و نیز) گذارده شود چون مادام‌العمر خبر می‌شود از برای تمام آن ماده.

رئیس ـ تشریف بیاورید اصلاح کنید. رأی می‌گیریم به مادة بیست با اصلاحاتی که اجابت شد موافقین قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة‌ ۲۱ قرائت می‌شود

مادة ۲۱ـ افراد و ردیف افراد مشمول مواد ۴۴ـ ۴۶ـ ۴۷ـ ۵۲ ـ ۵۳ ـ ۵۴ ـ ۵۵ ـ ۵۶ قانون استخدام کشوری می‌باشند

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۱ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)


رئیس ـ تصویب شد. مادة ۲۲ قرائت می‌شود

فصل ششم ـ مواد مخصوصه

مادة ۲۲ـ کلیه افراد و ردیف افراد نظمیه که در تاریخ تصویب این قانون مستخدم نظمیه هستند جزء مستخدمین دولت محسوب و تمام مواد این قانون شامل حال آنها خواهد بود

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۲ قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ۲۳ خوانده می‌شود:

مادة ۲۳ـ اشخاصی که در قشو و یا سایر ادارات دولتی سابقه خدمت داشته با شرایط مقرره در این قانون به خدمت نظمیه پذیرفته می‌شوند خدمت گذشته آنها جزء سابقه محسوب و در صورتیکه کسور تقاعد را به صندوق تقاعد نپرداخته باشند باید مطابق مادة ۱۸ تأدیه نمایند

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۳ قیام فرمایند …

(اغلب قیام نمودند)

مخبر ـ اینجا مادة ۱۷ باید باشد

رئیس ـ تصویب شد. اگر اصلاحی دارید قبل از اینکه بنده اعلام رأی بکنم بفرمائید

مخبر ـ بنده ایستادم که این تذکر را عرض کنم

رئیس ـ مادة ۲۴ قرائت می‌شود:

مادة ۲۴ـ وزارت مالیه مکلف است تعرفه خدمت کلیه مستخدمین نظمیه را که مشمول مقررات این قانون و قانون استخدام کشوری باشند پذیرفته و با درنظرگرفتن سوابق خدمت گذشته آنها سند خدمت صادر نماید

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده اینجا برای سهل‌بودن و ایرادنگرفتن در مؤسسه تقاعد است که عرض می‌کنم می‌نویسد: وزارت مالیه مکلف است تعرفه خدمت کلیه مستخدمین نظمیه را که مشمول مقررات این قانون و قانون استخدام کشوری باشند پذیرفته و با درنظرگرفتن فلان ‌… این مقرراتی که در اینجا ذکر کرده‌ایم ممکن است بعد از اینکه وارد شدند در مراجعه به قانون استخدام کشوری مخالفتی با هم داشته باشند و این مسئله اسباب این بشود که اینها را نگذرانند غرض ما این است که هر چیزی که در این قانون است و آنها مستخدم بوده‌اند باید مؤسسه تقاعد آنها را قبول کند نه اینکه اشکال‌تراشی کند بگوید مطابق فلان ماده قانون استخدام کشوری اینها مشمول نمی‌شوند بنده می‌دانم اشکال‌تراشی در اداره تقاعد را اگر اشکال نمی‌شود بنده حرفی ندارم بنده مقصودم حفظ‌کردن این مسئله است

وزیر داخله ـ چون در این قانون در بعضی مواد اشاره شده است به مواد قانون استخدام کشوری بنابراین هم این را ذکر کردیم و هم آن را حالا اگر زاید می‌دانند پیشنهاد بفرمایند ولی بنده اشکالی نمی‌بینم و اگر باشد بهتر است

رئیس ـ آقای ملک

ملک‌مدنی ـ موافقم

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۴ قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة ۲۵ قرائت می‌شود

مادة ۲۵ـ عموم مستخدمین با رتبه نظمیه می‌توانند پس از بیست سال اشتغال به خدمت بدون رعایت سن از مقررات مادة ۴۳ فصل چهارم قانون استخدام کشوری استفاده نمایند

نظمیه نیز می‌تواند پس از بیست سال خدمت مقررات مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری را درباره مستخدمین خود بموقع اجراء گذارد

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۵ قیام فرمایند

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة‌ ۲۶ قرائت می‌شود


مادة ۲۶ـ وزارت داخله مأمور اجرای این قانون است

رئیس ـ موافقین با مادة ۲۶ قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مذاکرات در کلیات ثانوی است مخالفی نیست موافقین با مدلول این قانون قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

[۶ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه]

رئیس ـ قاعدتاً می‌بایستی ما روز دوشنبه فردا را که چهاردهم مهر است برای تجدید انتخاب هیئت رئیسه جلسه داشته باشیم ولی مصادف است با وفات حضرت فاطمه سلام‌الله علیها بنابراین جلسه روز سه‌شنبه است سه ساعت قبل از ظهر دستور هم انتخاب هیئت رئیسه

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر


قانون

استخدام افراد و ردیف افراد و مستخدمین جزء اداره نظمیه

فصل اول ـ ورود به خدمت

مادة ۱ـ افراد و ردیف افراد نظمیه جزء مستخدمین رسمی دولت محسوب خواهند بود

تبصرة ۱ـ افراد عبارتند از مأمورین پلیس انتظامی و ردیف افراد از مأمورین پلیس تأمیناتی و حقوق هر دو قسمت در هر سال مطابق بودجه مصوب تشکیلات نظمیه تأدیه خواهد شد

تبصرة ۲ـ مستخدمین جزء نظمیه (پیشخدمت و سرایدار و امثال آن) تابع مقرراتی خواهند بود که برای مستخدمین جزء سایر وزارتخانه‌ها مدون است

مادة ۲ـ داوطلبان باید دارای شرایط ذیل باشند

الف ـ تبعیت ایران

ب ـ عدم محکومیت به قیام و اقدام برعلیه حکومت ملی

ج ـ عدم محکومیت به جنایت و همچنین جنحه که مستلزم محرومیت از حق استخدام دولتی باشد

د ـ عدم معروفیت به فساد عقیده و اخلاق

ه‍ ـ معتادنبودن به استعمال افیون و الکل

و ـ مبتلانبودن به امراض مسریه

ز ـ سن داوطلبان پلیس انتظامی کمتر از ۲۲ سال و زیادتر از ۳۵ سن داوطلبان مأمورین پلیس تأمیناتی کمتر از ۲۵ و زیادتر از ۳۵ سال نباشد

ح ـ داشتن بنیه قوی و صحت مزاج

ط ـ قد مأمورین پلیس انتظامی کمتر از یک گز و ۶۴ صدم نباشد

ی ـ نسبت به مأمورین پلیس تأمیناتی دارابودن تصدیق تحصیلات شش ساله ابتدائی یا دادن امتحان موادی که برای آن معین شده است

تبصره ـ داوطلبانی که دوره نظام وظیفه را به پایان رسانیده‌اند نسبت به سایرین حق اولویت خواهند داشت و در موقع لزوم استخدام افراد و ردیف افراد اداره تشکیلات نظمیه از نظام وظیفه داوطلب خواهند خواست

مادة ۳ـ ابتدای مدت مأمورین پلیس انتظامی و پلیس تأمیناتی پس از طی دوره سه ماهه تعلیمات اختصاصی مدرسه نظمیه خواهد بود

مادة ۴ـ افرادی که به خدمت نظمیه داخل می‌شوند باید بر طبق مادة ۷ قانون استخدام کشوری قسم یاد نمایند.

مادة ۵ ـ افراد و ردیف افراد در موقع ورود به خدمت باید ورقه تعهدنامه دائر به اینکه تا مدت سه سال حق استعفای از خدمت را نخواهند داشت امضاء و تسلیم نمایند و چنانچه در ظرف یک ماه پس از انقضاء مدت ۳ سال تقاضای معافیت از خدمت ننمودند تا مدت سه سال دیگر حق استعفاء نخواهند داشت و اداره نظمیه نیز مکلف است در ظرف مدت یک ماه مزبور ورقه تعهدنامه برای سه سال دیگر از آنها دریافت دارد


تبصره ـ مأمورینی که به خدمت پذیرفته می‌شوند چنانچه پس از طی دوره مدرسه تا مدت شش ماه از عهده انجام خدمت محوله برنیامده یا ابراز عدم لیاقت نمایند بدون رعایت مقررات فصل چهارم از خدمت نظمیه اخراج خواهند شد

مادة ۶ ـ مراتب خدمت به قرار ذیل است:

افراد ردیف افراد

۱ تابین درجه ۳ «

۲ « « ۲ «

۳ « « ۱ «

۴ وکیل درجه ۳ مفتش درجه ۶

۵ « « ۲ « « ۵

۶ « « ۱ « « ۴

مادة ۷ ـ بدون طی رتبه مادون به رتبه مافوق نمی‌توان ارتقاء یافت افرادی که در جریان خدمت و ایفای وظیفه استحقاق خود را به معرض ظهور رسانیده باشند مطابق مقررات فصل دوم مستحق ترفیع خواهند بود

مادة ۸ ـ مقرری ماهیانه افراد مذکور در مادة ۶ بر طبق بودجه مصوبه در هر سال معین می‌شود

مادة ۹ـ افراد و ردیف افراد سالی پانزده روز حق مرخصی با استفاده از حقوق دارند ترتیب استفاده از مرخصی‌های سالیانه را نظامنامه‌های اداری معین خواهد نمود

فصل دوم ـ ارتقاء

مادة ۱۰ـ مدت خدمت در هر یک از مراتب سه‌گانه تابینی دو سال خواهد بود و شرط ارتقاء تابین اول به وکیل سومی به اضافه شرایط فوق داشتن لیاقت و معلومات اداری بر طبق نظامنامه‌های اداری است

مادة ۱۱ـ دوره خدمت در هر یک از مراتب سه‌گانه وکیلی یا مفتشی سه سال خواهد بود و در صورت داشتن تصدیق سه ساله متوسطه یا دادن امتحان مواد آن دو سال و در صورت داشتن تصدیق شش ساله متوسطه یا دادن امتحان مواد آن یک سال خواهد بود

مادة ۱۲ـ وکلای درجه ۱ در صورتی به رتبه ۱ قانون استخدام کشوری و درجه نایب سومی نایل می‌شوند که سواد کافی داشته و مراتب مذکوره در مادة ۶ را طی نموده باشد

تبصره ـ ارتقاء مأمورین پلیس تأمیناتی به رتبه یک قانون استخدام کشوری نیز منوط به طی دوره درجات سه‌گانه مذکوره در مادة ۶ خواهد بود در هر صورت رعایت احتیاج اداره و طرز خدمت و استعداد مستخدم و بودن محل شرط حتمی است

فصل سوم ـ طریقه اعطاء پاداش

مادة ۱۳ـ پاداشهای اداره نظمیه نسبت به افراد و ردیف افراد به شرح ذیل است

الف ـ تمجید کتبی با درج در ورقه خدمت


ب ـ پاداش نقدی تا یک ثلث حقوق ماهیانه از اعتبار انعام بودجه نظمیه

ج ـ مدال مسی

د ـ مدال نقره

ه‍ ـ اعطای یک درجه بدون رعایت مقررات فصل دوم

تبصره ـ طریقه اعطای پاداشهای فوق بر طبق نظامنامه جداگانه خواهد بود

فصل چهارم ـ طریقه محاکمه و مجازات

مادة ۱۴ـ مجازاتهای اداره نظمیه نسبت به افراد و ردیف افراد به شرح ذیل خواهد بود

الف ـ اخطار کتبی بدون درج در ورقه خدمت

ب ـ توبیخ کتبی با درج در ورقه خدمت

ج ـ محرومیت از مرخصی سالیانه

د ـ خدمت فوق‌العاده تا یک ماه

ه‍ ـ توقیف یک درجه بدون کسر حقوق تا یک سال

و ـ توقیف یک درجه با کسر حقوق تا یک سال

ز ـ تنزیل یک درجه

ح ـ انفصال از خدمت نظمیه

مادة ۱۵ـ اجرای مجازاتهای مقرره در فقرات الف ـ ب ـ ج ـ د ـ ماده فوق بدون محاکمه در حدود اختیار رئیس کل نظمیه است و در ولایات با رعایت درجه‌بندی که در نظامنامه محاکمات اداری کل نظمیه قید شده است در حدود اختیار رؤسای نظمیه خواهد بود و اجرای فقرات ه‍ الی ح چه در مرکز و چه در ولایات بر طبق مقررات مواد ۳۶ـ ۳۹ـ ۴۰ قانون استخدام کشوری بعمل خواهد آمد

مادة ۱۶ـ افراد و ردیف افراد در صورتیکه در محکمه اداری یا محاکم مربوطه دیگر تبرئه حاصل نمودند باید حقوق ایام تعلیق آنها که در بودجه نظمیه محفوظ می‌ماند به آنها تأدیه شود

فصل پنجم ـ در تقاعد و وظایف

مادة ۱۷ـ از تاریخ تصویب این قانون از مقرری ماهیانه تمام افراد و ردیف افراد وجوه ذیل کسر و به صندوق تقاعد کشوری تحویل می‌شود

الف ـ از مقرری ماهیانه صدی ۳

ب ـ مبلغ اضافه مقرری‌هائی که بعدها به آنها داده می‌شود در ماه اول اخذ آن اضافه

ج ـ وجوهی که ممکن است در موقع مرخصی علاوه بر مدت قانونی از مقرری آنها کسر شود

د ـ وجوه حاصله از محکومیت و جرائم اداری


تبصره ـ وجوه مذکور در فوق فقط از حقوق مأمورین کسر خواهد شد به وجوه دیگر از قبیل مدد معاش انعام و غیره کسوری تعلق نخواهد گرفت

مادة ۱۸ـ عموم افراد و ردیف افراد نظمیه با رعایت یکی از مقررات ذیل می‌توانند تقاعد خود را از خدمت بخواهند

الف ـ از ۱۵ الی ۲۰ سال خدمت بشرط داشتن ۴۵ سال عمر نصف از آخرین حقوق.

ب ـ از ۲۰ سال خدمت به بالا دو ثلث آخرین حقوق

نظمیه نیز می‌تواند مطابق مقررات مندرجه در ماده فوق افراد و ردیف افراد و ردیف افراد را با تصویب وزارت داخله متقاعد نماید

مادة ۱۹ـ مستخدمینی که قبل از رسیدن به سن تقاعد فوت می‌شوند دو ثلث از کسوراتی که به صندوق تقاعد پرداخته‌اند و حقوق ایام سه ماهه مرخصی قانونی که استفاده ننموده دفعتاً بطور تساوی به ورثه قانونی آنها پرداخته می‌شود مستخدمینی که در راه انجام وظیفه تلف شده یا می‌شوند ورثه آنها مطابق ماده واحده مصوب ۱۲ مردادماه ۱۳۰۹ مستحق دو ثلث از آخرین حقوق تلف‌شده خواهند بود

مادة ۲۰ـ وراث افراد و ردیف افراد وقتی مستحق وظیفه از دولت می‌شوند که شرایط ذیل را دارا باشند

الف ـ ورثه ذکور کمتر از ۲۱ سال داشته باشد

ب ـ ورثه اناث شوهر اختیار نکرده باشد

سهم ورثه ذکور که از ۲۰ سال تجاوز کند و سهم ورثه اناث که شوهر اختیار نماید و همچنین سهم آنهائی که فوت می‌شوند به سهم سایر وراث افزوده می‌شود

تبصره ـ اولاد ذکور یا اناثی که علیل‌المزاج باشند تا موقعی که علت مزاج باقی است و نیز اولاد ذکور یا اناثی که ناقص‌الخلقه باشند و از عهده کار برنیایند مادام‌العمر از وظیفه سهمی خود استفاده خواهند کرد

مادة ۲۱ـ افراد و ردیف افراد مشمول مواد ۴۴ـ ۴۶ـ ۴۷ـ ۵۲ ـ ۵۳ ـ ۵۴ ـ ۵۵ ـ ۵۶ ـ قانون استخدام کشوری می‌باشند

فصل ششم ـ مواد مخصوصه

مادة ۲۲ـ کلیه افراد و ردیف افراد نظمیه که در تاریخ تصویب این قانون مستخدم نظمیه هستند جزء مستخدمین دولت محسوب و تمام مواد این قانون شامل حال آنها خواهد بود

مادة ۲۳ـ اشخاصی که در قشون و یا سایر ادارات دولتی سابقه خدمت داشته با شرایط مقرره در این قانون به خدمت نظمیه پذیرفته می‌شود خدمت گذشته آنها جزء سابقه محسوب و در صورتیکه کسور تقاعد را به صندوق تقاعد نپرداخته باشند باید مطابق مادة ۱۷ تأدیه نمایند

مادة ۲۴ـ وزارت مالیه مکلف است تعرفه خدمت کلیه مستخدمین نظمیه را که مشمول مقررات


این قانون و قانون استخدام کشوری باشند پذیرفته و با درنظرگرفتن سوابق خدمت گذشته آنها سند خدمت صادر نماید

مادة ۲۵ـ عموم مستخدمین با رتبه نظمیه می‌توانند پس از بیست سال اشتغال به خدمت بدون رعایت سن از مقررات مادة ۴۳ فصل چهارم قانون استخدام کشوری استفاده نمایند

نظمیه نیز می‌تواند پس از بیست سال خدمت مقررات مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری را درباره مستخدمین خود بموقع اجراء گذارد

مادة ۲۶ـ وزارت داخله مأمور اجرای این قانون است

این قانون که مشتمل بر بیست و شش ماده است در جلسه سیزدهم مهرماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر