مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۹۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۱۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۹۱

مجلس شورای ملی ۱۳ شهریور ۱۲۹۰ نشست ۲۹۱

صورت مشروح مذاکرات شب چهارشنبه ۱۲ شهر رمضان ۱۳۲۹

رئیس (آقای مؤتمن الملک) سه ساعت از شب گذشته به کرسی ریاست جلوس نمودند و پس از ده دقیقه مجلس افتتاح گردید آقا میرزا ابراهیم خان صورت جلسه قبل را قرائت کرد اسامی‌ غائبین در ضمن صورت مجلس از قرار ذیل قرائت شد.

غائبین بدون اجازه- آقا میرزا احمد- آقا سید محمد باقر ادیب- حاج امام جمعه- رکن الممالک با اجازه- میرزا مرتضی قلیخان-

حاج سید نصرالله- لسان الحکماء- مساوات- شیخ رضای ده خوارقانی- حاج شیخ الرئیس- آقایانی که از حضور در وقت مقرر تخلف کردند- معزز الملک دو ساعت و نیم- حاج مصدق الممالک ۴۰ دقیقه- میرزا ابراهیم قمی‌یک ساعت میرزا یانس- سلیمان میرزا- شریف العلماء- هر یک ۳۵ دقیقه معین‌الرعایا لواء‌الدوله نیم ساعت.

رئیس- در صورت مجلس ملاحظاتی است.

حاج شیخ علی خراسانی- در ماده دهم که از جانب دو سه نفر اظهار مخالفت شد همین قدر نوشته شده است که مخالف بودند و حال او که باید بنویسد که با چه چیز مخالف بودند یکی از اشخاصی مخالف بودند بنده بودم و بنده مخالف نبودم با این که حسن روابط مخالف نباشد و یا افکار عمومی‌بنده مخالفتم از حیث اجمال این ماده بود و سایرین هم که اظهار مخالفت می‌کردند نظرشان فقط به اجمال و ابهام آن ماده بود.

رئیس- صحیح است اصلاح می‌شود ملاحظه دیگری نیست (اظهاری نشد).

رئیس- صورت مجلس با این اصلاح تصویب شد راپورتی از اردوی فیروزکوه رسیده است برای استحضار خاطر آقایان قرائت می‌شود راپورت مزبور به عبارت ذیل قرائت شد.

وزارت داخله مقام صنیع مجلس شورای ملی راپورتی از دکتر سهراب خان که مأمور اردوی فیروزکوه شده است امشب رسیده بود عین آن را لفا ارسال داشتم که در مجلس مقدس قرائت و خاطر نمایندگان محترم از فتح نمایانی که اردوی ظفر میمون دولتی نموده است قرین استحضار گردد (صورت راپورت است)

حضور مبارک جناب مسیو یفرم خان
عرض می‌شود یوم سه شنبه قبل از ظهر از تهران حرکت نموده ظهر پنج شنبه یک ساعت قبل از ظهر وارد فیروز کوه شدم از حال آقای معین همایون دام اقباله خواسته باشید این است که به عرض می‌رساند قبل از ورود بنده منتهای جدیت و مواظبت را دکتر حسین خان کرده بودند در ورود بنده جزئی کسالتی که باقی مانده بود به توسط بعضی آب دزدک‌های تحت جلای و ادویه که همراه آورده بودم تا امروز که یوم غره شهر رمضان المبارک است یکی رفع نقاهت و کسالت ایشان شده است یک روز قبل از ورود بنده اطلاع داده بودند که یک عراده توپ با دویست سوار و پیاده از طرف محمد علی میرزا فرستاده شده به کدوک پیاز مرز به سر حد سوادکوه به تصویب آقای سردار محیی و آقای معین همایون آقای سالار سردار بهادر با یک صد و پنجاه نفر سوار بختیاری و مجاهد مأمور شدند برای گرفتن آن سنگر‌ها و آوردن توپ این بود که راپورتی که داده شده بود و توپی در سنگر نبود یوم جمعه رفت اذان صبح از اردو و سنگرهای پیش قراول خودمان خبر دادند که عده کثیری با دو عراده توپ حمله به اردو و سنگرهای پیش قراولان آورده سربازهائی که در سنگر‌ها بوده با آن سنگر‌های سخت که اگر ده نفر تفنگ چی صحیح بودند ممکن نبود ده هزار قشون تصرف کند لهذا سرباز‌های قراول فوری سنگر‌ها را تخلیه و اشرار تصرف کرده بودند دو قبضه تفنگ هم سرباز‌انداخته فرار کردند بعد قدری عده بختیاری و مجاهد و آقای سردار محیی و آقای معین همایون و آقای سالار بهادر و بنده به فاصله یک ساعت و نیم به سه فرسخی فیروزکوه که اردوی پیش قراول بوده رسیده حمله ور شدیم جنگ عظیمی‌در گرفت چندین تیر توپ از طرف اشرار شلیک به طرف سنگرهای پستی که داشتیم شد یک تیر از گلوله‌های توپ آن‌ها به سنگر وارد آمد ولی به هیچ کس صدمه وارد نیامد باقی همه کوتاه یا بلندتر کشیده به فاصله سه ساعت سنگرهای عظیم را از آن‌ها گرفته تا یک فرسخی اردوی محمد علی میرزا تعاقب نمودیم قریب نود نفر از آن‌ها مقتول و شصت نفر اسیر قریب یک صد نفر زخمی‌دو عراده توپ و یک صد و پنجاه قبضه تفنگ ورتدل بلند و کوتاه تفنگ سه تیر و پنج تیر از آن‌ها گرفته و آورده قریب ۲۰۰ قبضه تفنگ هم در سنگرها و زیر درخت‌ها ریخته که وقت حمل آن‌ها را نداشته‌اند امروز مأمور برای آوردن آن‌ها معین شد بروند بیاورند ۱۱ بار قورخانه و فشنگ توپ هم با توپ‌ها بود که گرفته شد آن چه اسبابی که داشتند ریختند فرار کردند و متفرق شدند و قریب پنجاه شصت اسب هم آورده و شصت هفتاد رأس دیگر هم کشته شد که در صحرا افتاده‌اند حمله‌هائی که از طرف اردوی ما با آن‌ها شد با شلاق و نه تفنگ بود به واسطه این که از همه طرف محاصره از کثرت پریشانی قوه حرکت به کلی از آن‌ها سلب شده بود به طوری که متفرق و به کوه‌ها فرار کرده گمانم دیگر رنگ اردوی محمدعلی میرزا را نخواهند دید سر کرده‌هائی که مقتول و از روی مهر آن‌ها اسامیشان مکشوف از این قرار است هدایت قلیخان انتظام لشکر سرتیپ سوار خواجه وند- کلاردشتی- محمد حسن خان امیر پنجه رئیس توپخانه استر آباد- نائب شکر الله خان نائب قوچ هزار جریبی- عراض خان رئیس سوار ترکمان نوه مراد خان داماد انتظام لشکر و یکی دو سه نفر سلطان و نائب مجروح دست گیر اسرائی که بعداً گرفته و توقیف نموده از قرار ذیل است سواره‌های تراکه سوارهای خواجه وند سربازهای سوادکوهی و هزار جریبی و بندپی و مازندرانی یک نفر ژاندارم خراسانی که تصدیق حرم تازه گرفته بود و قزاق عده اشرار قریب دو هزار نفر بوده‌اند آن چه کاغذ جات و اسناد و احکامات داشتند با اسباب لوازمات اردوئی همراه برده که یک سر ورود به تهران بکند از بابت فوق‌العاده ژاندارم تا به حال از جیب خودم داده‌ام و تا ورود به تهران هم خواهم داد چون که توقف بنده در این جا لزوم و اهمیتی ندارد و استدعا می‌نماید حرکت خودتان و تکلیف بنده را معین فرمائید جناب اجل اکرم آقای سردار محبی و آقای معین همایون سلام می‌رسانند و احوالپرسی می‌نماید چون که به واسطه حرکت و خستگی عذر مزاحمت دادن جداگانه می‌خواهم اردوی ما با کمال اتفاق و موافقت دور هم جمع هستند و نقاهتی جز بعضی فراموش کاری وزارت جنگ از بابت فرستادن بعضی لوازمات ندارند
شنبه غره رمضان.

رئیس- هر چند خاطر نمایندگان از این راپورت مستحضر بود لکن برای این که از جزئیات آن هم مطلع باشند قرائت شد-

راپورت کمیسیون بودجه با اراضی قیلاب عربستان قرائت می‌شود (به عبارت ذیل قرائت شد).

لایحه وزارت مالیه راجع به اراضی قیلاب واقعه درعرض راه عربستان بلرستان در ده فرسنگی دزفول مطرح مذاکره گردید وزارت مالیه اظهار داشته‌اند که اراضی قیلاب جزو رقبات دیوانی است لیکن هیچ وقت جزو جمع نداشته و فعلاً لم یزرع و خراب جزو اراضی دولت است حاجی صفر علی تاجر دزفولی از وزارت مالیه تقاضا نموده که اراضی مزبور را آباد نماید و پس از پنج سال شروع به پرداخت مالیات بشود وزارت مالیه نیز این مسئله را قبول و تصویب نموده مشروط بر این که پس از چهار سال شروع به اخذ مالیات شود و سه ماده پیشنهاد مجلس شورای ملی نموده پس از مذاکرات لازمه نظر به این که اراضی جزو اراضی لم یزرع و تشویق عموم ایرانیان برای آبادی اراضی لازم است کمیسیون به اصلاحات لازمه و اضافه بعضی شرایط مواد ذیل را رأی داده پیشنهاد مجلس می‌نماید.

  • مادۀ اول- به حاجی صفر علی تاجر دزفولی اجازه داده می‌شود که اراضی قیلاب که جزو طبرستان و واقعه در عرض راه عربستان است تملک و آباد نماید فروش و انتقال و اجاره و وثیقه و شرکت با اتباع خارجه در صورت وقوع این تملک باطل و اراضی متعلق به دولت خواهد بود.
  • مادۀ دوم- پس از چهار سال از این تاریخ عشر عایدات قیلاب به عنوان مالیات اخذ می‌شود.
  • مادۀ سوم- اگر معادنی در اراضی باشد متعلق به دولت خواهد بود در صورتی که از این اراضی برای بنا و احداث خصوصی و عمومی‌به اداره برای دولت لازم شود هر مقدار اراضی لازم باشد باید مجاناً به دولت واگذار نماید.
  • مادۀ چهارم- در صورتی که تا دو سال از این تاریخ شروع به آبادی اراضی قیلاب نشود این اجازه باطل است.

رئیس- مذاکرات در کلیات است (مخالفی هست).

منتصر السلطان- در یک چنین مسئله مهمی‌که از کمیسیون بودجه و کمیسیون قوانین مالیه راپورت داده می‌شود و از وزارت مالیه پیشنهاد می‌شود باید تمام چیزهائی که برای فهمیدن لازم است از کمیسیون پیشنهاد شود چنان چه در موقعی که از کمیسیون فوائد عامه راپورت‌هائی که راجع به معادن و سایر مطالب داده باشد همه را با اطلاعات کامل راپورت می‌دادند و آقای دکتر اسمعیل خان نقشه می‌کشیدند و مخبر خبر می‌آورد و تقدیم می‌کرد قیلاب اراضی مفصلی است که تقریباً بزرگ‌تر از ورامین است و بدون دره و ماهور اراضی مسطحی است و تقریباً عرض آن ده فرسخ است و در لرستان واقع است که در موقعی که می‌روند به عربستان باید از این اراضی عبور کنند و اگر هم یک وقتی دولت بخواهد راه آهنی تأسیس بکند این راهی است که مجبور است از این راه عبور بدهند و اراضی قیلاب اراضی است که بدون تپه ماهور اراضی است که بسیار مسطح است و آب‌های فراوان دارد و اراضی است که تخمی ‌بیست تخم تقریباً محصول می‌دهد و الساعه در آن جا زراعت می‌شود اگر الساعه تلگراف بکنند و تحقیق بکنند خواهند گفت زمینی است که در آن کشت و زرع می‌شود ممکن است الان تحقیق بکنید و بهتر این بود که از حکام سابق و حاکم حالیه اگر کمیسیون اطلاعی نداشت اطلاعی تحصیل می‌کرد و در خصوص این اراضی تأسیس یک شرکتی داده‌اند تجار و حاضرند که به پول نقد این اراضی را از دولت بخرند و این جا نوشته است که مجاناً دولت واگذار می‌کند برای آبادی آن جا و السلطه لم یزرع است و خراب است این طور نیست گر چه بنده هم عرض نمی‌کنم که حالا آباد است ولی زراعت می‌شود و آب‌های زیادی دارد که تلف می‌شود و اگر قدری مواظبت کنند سالی چندین هزار خروار عایدی آن جا می‌شود عرض کردم بزرگ تر از ورامین است در سال ببینید که مالیات آن جا چقدر است بنده پیشنهاد کرده ام که اگر مجلس محترم تصویب بفرمایند آن جا را به مزایده می‌گذارند و از حکام سابق و حاکم حالیه آن جا هم تحقیق بکنند و یک راپورت مفصل مدرمی ‌از روی تحقیق بدهند که مجلس بتواند از روی یک اطلاعی رأی بدهد و اگر همین قسم هم بخواهند واگذار کنند یک کمپانی تشکیل شده است در تهران که به همراهی بعضی از اهالی دزفول به پول نقد می‌خرند.

بهجت- البته نمایندگان محترم مسبوقند که از هر شش جلسه قبل از این یک لایحه از مجلس گذشت که بلوک سمت غربی عربستان از مالیاتی که داشتند معاف باشند فقط ده یکی از عایدات مالکین بدهند این یک علتی داشت علتش همان ناامنی بود که به آن واسطه املاک آن جا لم یزرع مانده بود این دهات بلوک غربی به سر حد واقع می‌شود تا خاک لرستان این جا که می‌گویند اراضی قیلاب چندین قطعه می‌شود که متصل است به خاک عربستان چون بلوک غربی لم یزرع است این دهات و این قطعات هم لم یزرع شده است یعنی تقریباً در دوازده سال که حکومت لرستان و عربستان یکی بود این اراضی لم یزرع بود و درمان نادر شاه آن‌ها خالصه بوده است لکن پس از او جزو جمعی نداشته و آن جا ده فرسخی دزفول است ولی شاید به‌اندازه دو سه فرسخ تپه ماهور باشد و زمین‌هائی باشد که می‌توان زراعت کرد و شاید لرهائی پیدا بشود که یک زراعتی بکنند لکن به طوری که فرمودند آب‌های زیادی است این طور نیست آبی است که سیاه است به این جهت به او می‌گویند قیلاب که لفظ لری است و می‌گویند این اراضی که متصل است به اراضی قیلاب اگر زراعت بشود و یک آبادی بشود برای این اراضی خیلی خوب است یعنی یک سنگری است چون متصل می‌شود به دامنه کوه و به طوری که عرض کردم آب‌های زیادی هم در آن جا نیست اگر نقشه را ملاحظه کنند یک شهری است که معروف است به نهر قراسو که می‌آید پائین می‌ریزد به شط‌العرب ممکن است نهر احداث شود و آب بیاورند اگر این مالیات را تخفیف دادیم برای بلوک غربی برای این بوده است که آن جاها آباد شود و الا در معنی پنج شش هزار تومان ضرر زده‌ایم مالک را مجبور نمی‌کنند که برود آن جا را آباد کند مگر این که یک امنیتی باشد سابق بر این مالک چون مجبور بود که یک مالیات را به دولت بدهد هر طوری که بود می‌رفتند و یک زحمتی می‌کشیدند و یک حاصلی بر می‌داشتند و می‌بردند و مالیات را می‌دادند و این دهات غربی را کی زراعت کاری می‌کردند حالا وقتی که ما آن مالیات را از آن‌ها نخواستیم و گفتیم از عایدات مالک بگیرند امنیتی هم نباشد ممکن نیست که بروند آن جا و محصول به دست بیاورند این اراضی قیلاب که متصل است به اراضی غربی اگر آباد شود فی‌الحقیقه سدی است جلو لزها چون در خاک عربستان واقع شده و حکومت عربستان و لرستان عجاله دو حاکم پیدا می‌کند و همین حاج صفرعلی یکی از ملاکین سمت غربی هست و سایر ملاکین هم با او کمک خواهند کرد و خیلی آباد خواهد شد و این که می‌گویند کمپانی هست شاید این خیال باشد و ممکن هم هست که باشد ولی اگر هم چو چیزی بود چون این لایحه مدنی است تقدیم مجلس شده است اگر یک چنین چیزی بود وزارت مالیه هم که حق داشت و می‌توانست این لایحه را پس بگیرد و با آن‌ها مشغول مذاکره شود این که یک چنین چیزی نشده است دلیل است بر این که چنین کمپانی تشکیل نشده به علاوه کسی نمی‌تواند آن املاک را آباد کند مگر این که رابطه با لرها داشته باشد و چون اهالی دهات غربی رابطه با لرها دارند برای این که مالک آن اراضی شوند با این حاجی مساعدت می‌کنند که آن جاها آباد شود و اگر آن جاها آباد شود تقریباً قریب صد فرسخ زمین داریم ممکن است همه آباد شود و جزء اموال دولت شود چون قریب صد فرسخ است که منتهی می‌شود به عماره که بیت علیخانی است ولی به واسطه این که هیچ آبادی نشده است اعراب بنی لام می‌آیند آن جا و زراعت می‌کنند و آن زراعت را می‌برند حالا ما اگر آن اراضی را آباد کنیم و همان عایداتی که حاصل می‌شود ده یک آن را به دولت بدهیم ممکن است که بعد از پنج شش سال دیکر یک شهری در کنار گرفته داشته باشیم مثل شهر ناصری اراضی ناصری را هم همین طور به مردم بخشیدند حالا طوری شده است جمعیتش به جائی رسیده است که می‌توانند یک وکیل بدهند و یک صد و شصت هزار تومان مالیات به دولت بدهند غرض این است که همین طور واگذار کردن این اراضی به دولت خیلی خوب است و کمپانی هم اگر باش که بخرند بهتر است ولی گمان می‌کنم اگر چنین چیزی بود به وزارت مالیه اظهار شده بود و وزارت مالیه می‌توانست که یان لایحه خودش را تغییر بدهد و با آن‌ها مذاکره کند علی ای حال این برای دهات غربی خوب است و اگر آباد نشود ما در سال پنج شش هزار تومان بی جهت به دولت ضرر زده‌ایم.

حاج آقا- بنده تعجب می‌کنم که یک چنین لایحه از طرف یک هم چو وزارت خانه به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌شود و خود وزیر نمی‌آید که شرح این معنی را بدهد و بیان کند که نقطه نظر خودش را که چطور شده است که املاک خالصیات دولتی که در اکناف و اطراف مملکت هزارها از این زمین‌ها هست و همه اش مهیا برای آبادی هستند و خیلی‌ها هم هستند که اگر همین طور واگذار کنند به آن‌ها از سال اول مالیات بدهند چطور شده که وزارت مالیه از بین تمام این اراضی قیلاب را پیدا کرده و به یک حاجی صفر علی نامی ‌تملک می‌کند اقلاً توضیح بدهند نقطه نظر خودش را و بنده تعجب می‌کنم که بدون ملاحظه یک وزارت خانه یک هم چو چیزی را که هیچ اختصاص و مزیتی ندارد از بین تمام اراضی که راجع به خالصه است انتخاب می‌کند و به مجلس می‌فرستد و آن وقت باید مدافعه‌اش را هم وکیل به وکیل بکند بنده تمام این لایحه را خارج از حدود منطقی می‌دانم و موادش را هیچ من نمی‌فهمم که مراد از این چه بود یک اراضی است دو فرسخ یا سه فرسخ یا ده فرسخ بنده داخل در این نمی‌شوم که چقدر هست و چقدر عایدات دارد هر چه هست لابد این عایداتی دارد اگر دولت مرمت می‌کند یک اراضی که یک نفر تاجر می‌گوید من مرمت و آباد می‌کنم این یک اراضی است که آبادی آن‌ها خیلی سهل است و نزدیک به آبادی است و الا اگر امر خیلی مشکلی بود یک نفر تاجر نمی‌توانست بگوید که یک اراضی که یک فرسخ یا ده فرسخ باشد من او را می‌گیرم و آباد می‌کنم و چنین و چنان می‌کنم پس معلوم می‌شود که این اراضی نیمه آباد یا خیلی نزدک به آبادی است و اگر نقطه نظر دولت این شده است که اراضی دولتی و خالصه را به مردم تملیک کند آباد کنند و بعد عشریه بگیرد پس اختصاصش با اراضی قیلاب عربستان چیست و این قبیل اراضی در فارس هست در گیلان و مازندران و سایر قطعات ایران هست تمام این‌ها را باید یک ترتیبی بدهد و بعد از آن که ما بک مستشار مالیه که در ترتیب خالصجات یک اختیاری داریم و گفتیم او یک نظری در تربیت خالصجات داشته باشد و اراضی خالصه را درست بکند پس چرا به حاج صفرعلی نامی‌می‌دهند که آباد کند اگر او می‌تواند آباد بکند دولت به طریق اولی می‌تواند آباد کند پس خود دولت چرا نمی‌رود آباد کند بنده هر چه نگاه می‌کنم اساس این کار را خارج از ترتیبات مجلس می‌دانم و موادش هم تمام قابل تخدیش است که ابداً منطقی نیست از آن طرف در آن ماده می‌نویسد که از طرف دولت اجازه داده می‌شود که این املاک را حاجی صفرعلی تملک کند یا این که این عبارت درست نیست معنی و مفهومش این است که تملیک و واگذار می‌کند مجانی به حاجی صفرعلی این یک بخشش است از طرف به حاج صفر علی می‌نویسد فروش و انتقال و اجازه و وثیقه و شرکت به اتباع خارجه ممنوع است و هم چنین سایر چیزهایش همین قسم است مثل آن که در ماده دیگری می‌نویسد پس از چهار سال عشر عایداتش را به عنوان مالیات می‌دهد اگر یک اراضی آبادی است چرا از اول نمی‌دهد و سایر چیزهای دیگرش هم همین طور که بنده حالا نمی‌خواهم عرض کنم و گفتگو و مذاکره‌اش را هم در مجلس شورای ملی خارج از موضوع می‌دانم.

حاج عزالممالک- مطالبی که در کمیسیون مذاکره شده گویا آقایان مسبوق نیستند این که آقای منتصرالسلطان گفتند یک جای آبادی است می‌خواهند به یک تاجر بدهند این طور می‌شود و الا لایحه وزیر مالیه این شرایط را نداشت در کمیسیون که مذاکره می‌شد اعضاء کمیسیون شرایطی به هر یک از مواد اضافه کردند و این باعث شده است که در انظار آقایان اهمیتی پیدا کرده مثل این که نوشته‌اند از فروش و انتقال و وثیقه و غیر ذلک به تبعه خارجه ممنوع است این‌ها اسباب این شده است که تصور می‌کنند یک قطعه بسیار مهم با فایده مملکت یا یک جای آبادی است می‌خواهیم به یک شخص واگذار کنیم و شرایط سخت می‌کنیم که مبادا به تبعه خارجه واگذار کند خیر این طور نیست و الا این طور که که آقای منتصرالسلطان فرمودند هیچ واقعیتی ندارد زراعت هم تا به حال هیچ نداشته است و گمان می‌کنم بعد از این هم نداشته باشد و این جا نه جمع مالیاتی داشته نه مسکون بوده است بلکه وزارت مالیه آن جا را جزء اراضی موات شمرده است ولی چون جزء رقبات دیوانی است دیگر جزء اراضی موات دانستن بی مناسبت بوده است ولی این اراضی لم یزرع است و الا وزارت مالیه این پیشنهادی را که کرده این اراضی را هیچ قابل آبادی و لایق هیچ نوع آبادی نمی‌داند و فقط چیزی که هست برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم که اگر اجازه داده می‌شود به این شخص او می‌تواند که این زمین‌ها را که یکی از اراضی لم یزرع است آباد کند و او آمده است اجازه می‌خواهد که برود و آباد کند و الا اگر اجازه ندهید آن جا هیچ عایدی به دولت نداده است و بعد ما هم نخواهد داد.

رئیس- گویا مذاکرات در کلیات کافی باشد (گفتند کافی است).

آقای منتصر السلطان پیشنهادی کرده‌اند که این راپورت معوق بماند تا یک راپورت مفصلی داده شود- پیشنهاد قرائت می‌شود (مضمون ذیل خوانده شد).

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی- این بنده پیشنهاد ذیل را مخصوص اراضی قیرآب تقدیم می‌نمایم- اولاً فروش اراضی قیرآب را به مزایده بگذارند ثانیاً از حکام سابق و حالیه لرستان تحقیقات لازمه از وضع قیرآب نموده پس از تکمیل تحقیق دوم که راجع به تعویق است.

رئیس- در تمام راپورت رأی بگیریم یا جزء دوم که راجع به تعویق است.

منتصرالسلطان- در همان جزء دویم که راجع به تعویق است.

رئیس- رأی می‌گیریم به جزء دویم تقاضای آقای منتصرالسلطان که راجع به تعویق است یعنی معوق بماند تا راپورت مفصلی برسد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند (اغلب قیام نمودند).

رئیس- به اکثریت تصویب شد.

ده دقیقه تنفس داده می‌شود.

(در این موقع تنفس شده و مجدداً چهار ساعت و ربع از شب گذشته مجلس با حضور هیئت وزراء تشکیل شد).

رئیس الوزراء- تلگرافی از اردوی منصور رسیده است برای مسرت نمایندگان بفرمائید بخوانند (به ترتیب ذیل قرائت شد).

از ایران کی-

مقام منیع حضرت رئیس الوزراء مدظله

تا حال که تلگراف از فتح نمایان روز شنبه عرض کرده‌ام کاغذ سردارهای عظام رسید که فدوی به امام زاده جعفر بروم برای ترتیب و نقشه فردا الساعه سوار می‌شوم اردوی ارشدالدوله غارت شد الان در خدمت ارشدالدوله نشسته‌ایم و تلگراف را عرض می‌کنم یک صد نفر از سواره ترکمان متقول قریب یک صد نفر اسیر یا دویست نفر سرباز که نیز اسیر و گرفتار شده‌اند چنین فتح نمایانی تا حال کسی ندیده می‌دانم و نشنیده که به فاصله یک ساعت جنگ با آن قوت طرف مقابل که خود ارشدالدوله قرار داد که هزار و چهار صد نفر سوار ترکمان داشت بدون سرباز و سوار متفرقه و اصانلو و توپخانه که داشت گمان دارم عده مقتولین و اسراء محبوسین بیش از این چیزها باشد که عرض کرده‌ام
(فدوی یوسف ۱۴ شنبه)
از طرف قاصد مخصوص که برای کسب اخبار به اردو فرستاده بودم رسید بعد از گرفتن مژدگانی اظهار داشت که سه ساعت به غروب مانده اردوی منصور به اردوی اشرار حمله آورده ارشدالدوله دستگیر یک صد نفر از سرباز و ترکمان مقتول قریب یک صد نفر اسیر و دویست نفر متجاوز سرباز اسیر شده تا حال کسی هم چو فتح نمایانی نشنیده است این فتح به فاصله یک ساعت شده است لکن از قراری که قاصد اظهار داشت عده مقتولین و اسراء بیش از این است آقای ضمیم‌السلطنه به دست خودشان ارشدالدوله را دستگیر کرده بودند (چاکر حسن تلگرافچی)

رئیس- گمان می‌کنم مخالفی نباشد این که تلگراف تحسین و تمجیدی به سرداران عظام بشود (همه گفتند صحیح است)

راپورت کمیسیون بودجه راجع به ورثه یحیی خان سرتیپ خوانده می‌شود.

(به عبارت ذیل قرائت شد)

لایحه وزارت مالیه راجع به حقوق مرحوم یحیی خان سر تیپ که از قزاق خانه استعفاء داده قرائت گردید حقوق مرحوم یحی خان مبلغ نود و شش تومان شخصی و مبلغ شش صد و شصت تومان اداری بوده که به تصویب مجلس شورای ملی جدیداً رد حق آن مرحوم برقرار شده بود و کلیه این حقوق هفت صد و پنجاه و شش تومان می‌شد و نظر به خدماتی که مرحوم یحی خان نسبت به مملکت نموده وزارت مالیه پیشنهاد نموده بودند تمام این حقوق بدون کسر به طور استثناء درباره وراث آن مرحوم برقرار شود پس از مذاکرات لازمه کمیسیون مطابق شرح ذیل تصویب نموده و پیشنهاد مجلس می‌نماید.

ماده- مبلغ پانصد تومان از حقوق مرحوم یحیی خان درباره وراث آن مرحوم به ترتیب ذیل برقرار می‌شود.

خابابا خان پسر مرحوم یحی خان دویست تومان عیال و سه نفر صبیه مرحوم یحی خان از قرار هر نفری هفتاد و پنج تومان سی صد تومان.

رئیس- مخالفی هست (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم آقایانی که راپورت کمیسیون بودجه را به ترتیبی که خوانده شد تصویب می‌نماید ورقه سفید خواهند ‌انداخت اوراق رأی گرفته شد آقای حاج میرزا رضا خان به قرار ذیل شماره نمودند ورقه سفید ۳۳ رأی آبی (۱)

رئیس- بلاتکلیف ماند.

افتخار الواعظین- بنده هیچ فراموش نمی‌کنم آن تلگرافی را که در ابتداء حدوث این حوادث ناگوار از برای عموم ملت ایران دست داده بود این است که لازم می‌دانم از این فتوحاتی که به حمدالله برای مشروطیت و ملت آزادی‌خواه ایران دست داده است و می‌توانم بگویم تا یک‌اندازه رفع نگرانی از این حوادث ناگوار شده است از طرف عموم ملت ایران و از طرف موکلین خودم خصوصاً اهالی خراسان اظهار تشکر و امتنان خودم را از زحمات و اقداماتی که وزراء عظام در فرستادن این اردوها و در این فتوحات نسبت به ملت و مملکت ایران ابراز نموده‌اند تقدیم کنم (گفتند صحیح است).

رئیس- این که بنده خودم اظهاری نکردم برای این بود که می‌خواستم مخصوصاً از طرف خود نمایندگان اظهار تشکر بشود.

سلیمان میرزا- بنده فراموش نمی‌کنم آن روزی را که همین کابینه معرفی شده بود و بنده این مطلب را عرض کردم که عماً قریب خواهند این روزی را که هیئت وزراء به مجلس تشریف خواهند آورد و خواهند فرمود که ما اقدامات جدی خودمان را آن طوری که لازمه وزراء آزادی خواه بود و آن طوری که شما از ما متوقع بودید و به اتفاق شما تکیه دادیم و به اتفاق شما اعتماد داشتیم نمودیم و کار کردیم و تمام ابرهائی که از اطراف برای این آزادی هجوم آورده بود متفرق کردیم و آفتاب آزادی را با تمام نورش ظاهر کرده‌ایم برای این مملکت و مردم قدر نعمت آزادی را درست دانسته و فهمیده‌اند و تمام اشرار به مجازات شرارت خودشان رسیده‌اند به حمدالله به زودی تقریباً به همان روزها رسیده ایم و یک قسمت از کار بلکه تمام آن به حمدالله از همت هیئت وزرائی که داریم و جد و جهد آن‌ها و زحماتی که همه مان اطلاع داریم و با آن هوای گرم ترک شمیران را کردند و در این جا زحمت کشیدند و به حمدالله به زودی هم به نتیجه رسیدند و ما را به فتح یک اردوئی که آمده بود جلو و تصور نمی‌شد که به این خوبی و زودی از پیش برداشته شود مسرور نمودند و امیدوار هستم که با این اقداماتی که در پیش دارند و جد و جهدی که مبذول داشته‌اند و مبذول می‌دارند دیگر اثری از این اشرار باقی نماند و یک روزی هم آقای صمصام‌السلطنه رئیس الوزراء تشریف بیاورند این جا و بفرمایند که به وظیفه جانبازی خودم و خانواده خودم رفتار کرده‌ام و امروز در ایران یک نفر مخالف مشروطیت نیست تمام در زیر پنجه آهنین مشروطه خواهان ذلیل و دستگیر شده‌اند نفری و نفسی و متنفسی از مرتجمین باقی نمانده است و مملکتی که با آن حالت بود و من قبول ریاست وزراء را کردم به این حال رسانیده‌ام و از وجود نحس مرتجمین پاک کرده‌ام و الان مملکت شما یک مملکت آزاد و آزادی خواه است و وقت برقرار کردن و گذرانیدن تمام قوانین و نتیجه گرفتن از زحمات است پس هر چه بخواهیم اظهار تشکر بکنیم از این همت و زحماتی که کشیده‌اند کم کرده ایم و لیکن بنده با زبان الکن خودم از طرف خودم و از طرف تمام هم مسلکان خودم بلکه می‌توانم بگویم بلکه هم ندارد از طرف تمام نمایندگان مجلس (همه گفتند صحیح است) و از طرف تمام آزادی خواهان ملت ایران از آقای صمصام‌السلطنه و سایر وزراء عظام که کابینه را تشکیل داده‌اند تشکر می‌کنم و ممنون و امیدوار هستم پیش از رشته اقدامات خودشان را امتداد بدهند و مملکت را به کلی آسوده بکنند و معنی عدالت و مشروطیت را به عموم مردم بفهمانند.

وزیر امور خارجه- این که آقایان نمایندگان از وزراء تشکر کردند همان طوری که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند صحیح است که وزراء در این مدت راحت نکردند و زحمت کشیده‌اند تا این که کار به این جا رسید ولی بنده عرض می‌کنم که اقدامات وزراء هم اگر همت و غیرت و اقدامات آقای رئیس‌الوزراء نمی‌بود به موفقیت مغرون نمی‌شد پس هر تشکری که می‌شود بایستی از آقای رئس‌الوزراء و ایل جلیل بختیاری و خوانین آن‌ها بشود (گفتند صحیح است).

معززالملک- آن روزی که کابینه حاضر به مجلس معرفی می‌شد چند نفری اظهاراتی من جمله بنده عرض کردم که تاریخ عالم نشان می‌دهد که هیچ وقت هیچ قوه کهنه استبدادی ولو هر قدر قوی باشد با یک ملتی که بیدار شده باشد یک ملتی که حس آزادی خواهی پیدا کرده باشد یک ملتی که خود را از ملل چه محسوب داشته و می‌خواهد زنده بماند نمی‌تواند مقاومت بکند هر قدر آن طرف قوی به نظر بیاید و این طرف کوچک باز مقابله آن‌ها با یک دیگر مثل مقابله مشت فولاد با مشت چوبی خواهد بود الحمدلله آن وقتی که آن اظهارات را کردم به تاریخ رجوع کرده بودم ولی این وقایعی که امشب روی داده است و واقع شده است ثابت می‌کند همان مطلبی را که سابقاً عرض کردم امشب حقیقتاً یکی از شب‌های سعادت نمایندگان ملت ایران است و این شب سعادت و شب نیک بختی حاصل شده است مگر از همت شخص رئیس‌الوزراء و از همت جوانان بختیاری و خوانین بختیاری که الان می‌توان گفت در اغلب نقاط ایران خون خودشان را برای حفظ استقلال ایران و آزادی ملت ایران ریخته‌اند پس من در این جا می‌توانم بنا بر وظیفه خودم از طرف ملت ایران تشکر کنم هم از همت آقای رئیس‌الوزراء و هم از همت وزرائی که این جا حاضر هستند علی‌الخصوص همان طوری که آقای وزیر امور خارجه در این جا اظهار کردند از همت جوان‌های بختیاری و از همت خوانین بختیاری و هم چنین تشکر می‌کنم هم از رئیس الوزراء حاضر و هم از آن کسانی که اسم برده نشده در این جا و الان آن‌ها مشغول جنگ هستند و من تشکر می‌کنم و به خوبی اسم می‌برم آقای سردار محتشم و آقای سردار بهادر و آقای مسیو بپرم خان و آقای ضمیم‌السلطنه را که مشغول جنگ هستند و مثل شیر دارند جنگ می‌کنند از طرف دیگر هم نباید فراموش کرد اردوی دیگر را که آن هم خدمات خودش را بروز داده است و آن سردار محبی است و معین همایون است و سردار بهادر است و کلیه من بر حسب وظیفه نمایندگی خود از طرف ملت خودم از آن کسانی که خون خودشان را در راه آزادی ایران می‌ریزند و خدمت می‌کنند و خون دشمنان آزادی را می‌ریزند تشکر می‌کنم و باز هم یک مرتبه دیگر از آقای رئیس‌الوزراء و هم چنین از وزراء خودمان تشکر می‌کنم (عموماً تحسین کردند).

رئیس- جلسه آتیه شب جمعه و دستور راپورت کمیسیون بودجه راجع به مدارس ابتدائی ثانیاً راجع به آقای پلیس به نائب سیم سفارت اسلامبول- آقای حاج آقا در دستور مخالفی دارید.

حاج آقا- در وقت جلسه عرضی داشتم می‌خواستم عرض کنم چون در دستور مجلس ما قوانین و یک مطالب مهمی‌ که نداریم و غالباً راپورت کمیسیون بودجه است از این جهت خوب است یعنی بنده تقاضا می‌کنم که جلسه آتیه را به شب یک شنبه قرار بدهید که شب جمعه را جلسه نداشته باشیم و هفته هم دو شب جلسه باشد نه سه شب و اگر بخواهید سه جلسه قرار بدهید خوب است به جای شب جمعه یک شب دیگری را معین بفرمائید که شب جمعه جلسه نباشد.

رئیس- عجالتاً که عده از برای رأی کافی نیست و تا به حال هم ترتیبمان این بوده است که هفته سه شب جلسه داشته باشیم حالا اگر می‌خواهید تغییر بدهید در جلسه آتیه پیشنهاد بکنید و الا تا به حال ترتیب معمولیمان همین طور بوده است و حالا هم چون عده کافی نیست که رأی بگیریم به همان ترتیب رفتار می‌شود و جلسه آتیه شب جمعه است با دستوری که عرض شد.

(پنج ساعت و ربع کم مجلس ختم شد).