مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ تیر (سرطان) ۱۳۰۱ نشست ۱۱۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ تیر (سرطان) ۱۳۰۱
نشست ۱۱۱
صورت مشروع مجلس یوم سه شنیه سیزدهم سرطان ۱۲۰۱ مطابق هشتم ذیقعده ۱۳۴۰
مجلس یکساعت و نیم قبل از شهر بریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید.
صورت مجلس یوم یکشنیه یازدهم سرطان را آقای امیر ناصر قرائت نمودند.
رئیس- آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)
محمدهاشم میرزا- راجع به پیشنهاد آقای حائری زاده آن اعتراضی که بنده کردن و آن توضیحی که بنده کردن و آن توضیحی که خود ایشان دادند هیچ در صورت مجلس تصریح نشده ایشان توضیح دادند که مقصود من برخلاف اصول مالکیت نبوده و فرمودند مقصودی که داشتم این بود که آیا تحجیر موجب مالکیت میشود یا نه؟ و آیا مواقعی که مالکین آن حق استفاده دارند حق منع اغیار را دارند یا نه؟ نیز در آخر توضیح دادند که برخلاف اصول مالکیت پیشنهادی نداشتم و توضیح ایشان در صورت مجلس ذکر نشده است.
رئیس- اصلاح میشود آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- آنجا که نوشته شده است وزیر مالیه در جواب بنده گفتند ده روزی کافی نمی دانم مثل این است که بنده همان ده روز را عقیده داشتم در صورتیکه بنده هم مخالف ده روز بودم و در صورت مجلس تصریح نشده و بنده چه قسم سوال کردم و ایشان چه نوع جواب دادند خوب است تصریح شود که معلوم شود عقیده بنده چه بوده است.
رئیس- اصلاح میشود راجع بپیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله هم بطوری که در صورت مجلس نوشته شده مطلب قدری ابهام دارد مجلس رای نداده که این قانون بامضای اعلیحضرت نرسد پیشنهاد آقای حاج شیخ اسدالله راجع بتفسیر و تغییر یکی از مواد قانون اساسی بود و در خارج هم اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی به آقای حاج شیخ اسدالله ارائه و خاطرنشان شد این بود که ایشان هم آن مطلبی را قبلا اشاره نموده بودند توضیح دادند و رفع شبهه ایشان شد (جمعی از نمایندگان - صحیح است) چند فقره لوایج از طرف دولت رسیده است که بعرض آقایان میرسد.
- اولا- لایحه امتیاز ساختا راه شهریار بطهران
- ثانیا- تقاضای (۴۶۸۵۰) تومان برای تاسیس مدارس رنگ سازی در ولایات
- ثالثا- یکهزار و هشتصد و هفتاد و ینج تومان و پانزده هزار فرانک مقرری و مخارج معوقه دو نفر از هیئت اعزامیه به کنفرانس صلح دیگری تقاضای شش هزار و نهصد و نود تومان اعتبار برای تعمیر وزارت عدلیه لایحه دیگر راجه به تقاضای دو هزار و چهارصد تومان بعنوان قرضه برای عادل خان زیاد خانعرف دیگری تقاضای پنجاه هزار روپیه اعتبار برای عرید عمارت ژنرال فونسولگری در بغداد این لوایح ارسال میشود بکمیسیونهای مربوطه و نیز چند فقره شهریه از چهار تومان الی ده تومان هم تقاضا شده که به کمیسیوت بودجه ارسال میشود قانون استخدام مطرح است شیخ الاسلام در کلیات مخالف هستید؟
شیخ الاسلام- بلی اجازه می فرمائید.
رئیس- بفرمائید
شیخ الاسلام اصفهانی- بنده اساس و کاملا با قانون استخدام موافق هستم و تصور میکنم فوائد و مصالحی دارد که خارج از بیان است حضرت امیر علی علیه السلام هم در آن دستوری که بمالک اشتر؟؟؟ دادهاند شرح مفصلی راجع به شرائط و حدود مستخدمین بیان میفرمایند. اما راجع باین قانون بعضی مطالب بنظرم رسید که عرض میکنم شاید آقای مخبر فرمایشاتی بفرمایند بنده قانع شوم یک فقره که بیشتر بنده انتظار آنرا داشتم این بود که یک شروط و قیودی در اینجا برای آقایان وزراء معین شود که وزراء هم مطابق یک حد وضعی انتخاب بشوند برای اینکه دیگر کودتا درست نشود فترت درست نشود قرارداد و معاهده منعقد نکنند امتیاز ندهند و آن حرکاتی که شد و آن اشکالاتی که همه ماها دیدیم و می دانیم دیگر پیش نیاید ولی ماسفانه این فانون را که زیارت کردم دیدم مخصوصا تذکر دادهاند که وزراء خارج از حدود این قانون هستند و یک مواد مخصوصی هم برای وزراء ذکر نکردهاند حالا هم بنده موافقم باینکه وزراء از تحت این مواد خارج باشد ولی بسیار لاطم و بموقع می دانم که یک فصلی بر این فصول اضافه شود از برای حدود و اوصاف و شروط و قیود وزراء چون معلوم نیست دیگر کی و کجا بگذراندن یک قانون مخصوصی برای وزراء موفق شود.
مطلب دیگر که بنظر بنده رسید این است که البته قانون بماقبل خودش حکمفرما نیست مگر اینکه قید بشود و بنده تصور میکنم اگر بنا شود این فانون را امروز اجرا کنند بیکی از دو قسم میشود اجرا کرد یک قسم این است که از امروز دولت کلیه تشکیلات کنونی برقرار و بجای خودباشد اما از امروز ببعد هر مستخدمی که دولت ایران خواست قبول بکند در تحت این مواد باشد ولی بنده هر چه در این قانون مطالعه کردن نفهمیدم نظر کمیسیون محترم بکدام قسم است اگر قسم اول باشد که اشکالات زیادی از برای دولت تولید خواهد شد بلکه تصور میکنم دولت را فلج کند بواسطه اینکه یک عده اشخاص عالم صحیح العملی کاری که جزو مستخدمین دولت هستند ممکن است این مراتب هشت گانه یا نه گانه را که در این لایحه ذکر شده طی نکرده باشد یا منشی اول و منشی دومی را طی نکرده باشد آنوقت مطابق این قانون دولت ناچار است یک عده مستخدم صحیح العملی که سالها خدمت کردهاند بطور مطلق از آنها صرف نظر بکند و اگر هم نظر کمیسیون بقسم ثانی است خوب است توضیح و تصریح بفرمایند یا یک استثنائی قائل بشوند که دولت بمنظور نیفتد و مستخدمین صحیح العمل و مجرب از بین نروند یک مطلب دیگری که بنظر بنده رسیده این است که مستخدمین دولت دو جنبه دارند.
یک جنبه راجع بدولت و مقامات بالاتر از خودشان است و یک جنبه راجع بملت و مردم است و در این قانون ذکر شده است که مستخدمین در حدود وظایف قانونی خود مطیع بالا دست خودشان میباشد ولی هیچ معترض نشده است که سلوک آنها نسبت بمردم چطور باید باشد و حال آنکه شکایات متواتره از مامورین و مستخدمین دولت میرسد و کسی بعرض نمیرسد و درها را بروی مردم میبندند و اگر صد مرتبه یک عارض بدبخت برود میگویند کمیسیون است. کمیسیون است و اگر سایر مباطلی راهم که می دانم عرض کنم اسباب دردسر آقایان خواهد شد بنده مکرر در این سفر خدمت اولیای امور عرض کردهام که آنچه بنده تجربه کردم رئیس الوزراء زودتر از هر کس بمطالب میرسد و جواب میدهند و اما وای بحال کسی که بدرجات بعد کارش بیفتد ابدا اعتنا نمیکند و بحرف کسی گوش نمیدهند و هدایت از کسی میکند این است که بنده عقیده دارم یک تذکر مخصوصی از این قانون نسبت بمراهات ملت از طرف مستخدمین دولت بشود یک مطلب دیگر که بنظر بنده آمده این است که در یکی از مواد تعرض کردهاند که مستخدمین اداری مجلس شورای ملی هم باید تحت این قانون باشند بسیار خوب ولی مجلس تعطیل دارد منتهی امسال کار زیاد بود و به مجلس تعطیل تابستان داده نشده ولی این ماخذ برای قانونگذاری نمیشود. شاید سال بعد به مجلس شورای ملی در ایام تعطیل داده شد باید تکلیف مستخدمین مجلس شورای ملی در ایان تعطیل معین شود و در این قانون ذکر نشده که در ایام تعطیل تکلیف مستخدمین چه باشد؟
مطلب دیگر در این قانون نوشته شده است که حین استخدام سه مطلب باید در نظر گرفته شود.
قدمت در خدمت «صحت عمل» کفایت بسیار خوب خمین سه اصلی بود که آقای مصدق السلطنه اتخاذ فرمودند و آن هیاهوها بر پا شد اصلا این قضیه صحیح است لکن باید در این قانون راه حل این مسئله را پیدا نمایند که بچه طریق معین کنند فلان مستخدم قدمت خدمت و صحت عمل و کفایت دارد که دیگر فردا هی فریاد نزنند هر فقره در ما موجود بود و ما را خارج کردند و آنها را که قبول کردهاید هیچ دارای این شرایط نبودهاند.
عجالتاً بیش از این عرضی ندارم و اگر نظریه پیدا کردم بعد عرض خواهم کرد.
آقا شیخ ابراهیم زنجانی مخبر کمیسیون - من نفهمیدم آقای شیخالاسلام با قانون موافق بودند یا مخالف.
این حرفهایی که زده شد بعضی راجع به مواد بود و بعضی هم راجع به مواد نبود.
مثلاً قانون نوشتن برای وزرا ربطی به اینجا ندارد یا ظلم میکنند چه دخلی به این قانون دارد که بنویسم یکی از شرایط این است که ظلم نکنند.
البته ظلم بد است و نباید بکنند ولی چه ربطی به قانون استخدام دارد؟
بنده اولاً برای استحضار خاطر آقایان عرض میکنم که معنی شور کلی در یک قانونی در اول و آخر برای چیست و همچنین وقتی داخل در شور مواد شدیم آنجا هم عرض میکنم که شور در مواد معنایش چیست.
کلیات قانون یعنی این که آیا کلیه این قانون وضع کردنش صلاح مملکت هست یا نه؟ و در این مورد داخل در مواد نمیشوند و فقط در کلیات حرف میزنند.
مثلاً وضع مالیات کتیرا آیا صلاح مملکت هست یا نه؟ یا قانون استخدام را اگر وضع کنیم برای مملکت مفید خواهد بود یا نه؟
ولی اگر بگوییم این قانون فلان جایش صحیح نیست و نقصی دارد این شور کلی نیست.
پس هر کس در کلیات صحبت میکند یا باید بگوید این قانون را قبول میکنم چون صلاح مملکت در آن است یا باید رد کند و بگوید خیر صلاح مملکت در وضع این قانون نیست و یکی هم بعد از تمام شدنش شور میکنند باز میگوید من این قانون را صلاح میدانم یا نمیدانم این معنای شور در کلیات است حتی خاطر آقایان را تذکر میدهم که ممکن است یک نفر در یک ماده مخالف باشد و اکثریت برخلاف او رأی داده باشند و باز هم در وقت رأی دادن در کلیات نمیتواند آن قانون را رد کند مثلاً اگر من در یک ماده مخالف بودم و آن آقا در ماده دیگر و اکثریت برخلاف ما رأی داد آن قانون ملغی نمیشود و باید همه رأی بدهند.
این معنای مذاکره در کلیات است یعنی هر کس صلاح میداند این قانون مطرح بشود میگوید مطرح بشود و آن مخالف است برعکس میگوید این قانون نباید مطرح بشود و اما راجع به این قانون بنده نظر کمیسیون بلکه نظر همه را عرض میکنم.
این قانون مهمترین قوانین است به طوری که نصف مفسده ادارات مملکت را (از قبیل استخدامهای به توسط یا دلخواه یا خدای نکرده به واسطه رشوهها و دوستیها و دادن کار به نااهل و عزل و نصب بیجهت و مطمئن نبودن مستخدم از این که آیا در سر کار باقی خواهد ماند یا نه و نبودن مجازات و غیره ...)
همه را از نبودن این قانون میدانم این بود که کمیسیون این ماده را در نظر گرفت و آقایان هم این مواد را در نظر داشته باشند که اولاً: موافق این قانون کارهای مملکتی باید به اهل سپرده شود.
ثانیاً: مستخدم مطمئن شود که اگر خدمت خوب بکند مکافات خوب خواهد دید و هیچ کس نمیتواند او را بدون جهت و بیحق خارج کند و هر کسی بد کرد مجازات خواهد دید تا از مجازات بترسد و خیانت نکند حتی برای کسانی که لیاقت دارند و چیزهایی که تأمین میکند امور آن شخصی را که داخل اداره میشود شرایطی ذکر شده و برای بعد از خودش هم مراعات اولادش به جهت ترتیب شدن و خدمت کردن به مملکت منظور میشود.
شیخالاسلام اصفهانی - اجازه میفرمایید توضیحی عرض کنم؟
رئیس - بفرمایید.
شیخالاسلام - اولاً خاطر آقای زنجانی را تذکر میدهم که شایسته مقام ایشان این است که به طور نزاکت وفایش بفرمایید نه به طور خندهآور ....
رئیس - این جزو توصیح نیست.
شیخالاسلام - ثانیاً به ایشان تذکر میدهم که مراجع بفرمایید به قوانین سابقه که شور کلی در آنها میشد و بنابر ترتیب سابق شور کلی غیر از این است که ایشان فرمودند.
بلی بنده این قانون را صحیح و به موقع میدانم ولی ناقص است البته نواقص را در شور کلی باید عرض کنم.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - آقای مخبر خوب صحبتی فرمودند.
معنای شور در کلیات همان است که ایشان فرمودند لکن چون جواب یک قسمت از فرمایشات آقای شیخالاسلام را به طور اجمال بیان فرمودند مجبورم بنده جواب ایشان را بگویم فرمودند.
باید شرایطی برای وزرا نوشت گمان میکنم اگر توجه بفرمایید دولت ایران دارای حکومت شوروی است و معنای حکومت شوروی این است رئیسالوزرایی که محل اعتماد اکثریت مجلس شد و دستخط شاه او را رئیسالوزرا کرد. دیگر قید و قانونی لازم ندارد شرط اول او محل اعتماد بودن اکثریت مجلس است و معرفی کردن شاه، دیگر شرایط زیاد بر این تصور نمیکنم لازم باشد و آن رئیسالوزرا هم وزرا را مطابق میل خودش که محل اعتمادش باشد معین میکند.
دیگر قید دیگری باید باشد بنده نمیفهمم یعنی چه؟ معنی حکومت شوروی این است که رئیسالوزرایی که محل اعتماد اکثریت و شاه باشد به مجلس معرفی میشود.
بلی در این بین اگر یک خلافی کرد مجلس حاضر است سلب اعتماد از او میکند.
اما مسئله قانون استخدام، بنده عرض میکنم اول قدمی که ما امیدوار هستیم برای سعاد مملکت برداریم همین قانون استخدام است ای کاش در سال اول مشروطه این قانون به مجلس آمده بود که ما تا حالا دارای ادارات مرتبی بودیم و مستخدمین ما متزلزل نبودند و با کمال اطمینان مشغول خدمتگزاری به مملکت بودند و بالاخره بنده کمال موافقت را با این قانون دارم و این قانون خیلی نافع است و باید هر کس را خارج یا داخل میکنند مطابق این قانون باشد و این قانون برای ترقی ملک و مملکت خیلی لازم است که خدمت را پاداش و خیانت را مجازات میدهد.
رئیس - از آقایان خواهش میکنم ترتیب موافق و مخالف را منظور بدارند و بنده را مجبور نکنند سؤال کنم موافق هستند یا مخالف و یا بعد از آن که برخاستند نطق کنند از ایشان خواهش کنم بنشینند (خطاب به آقا سید یعقوب) جنابعالی موافق بودید و بعد از یک مخالف بایستی اظهار موافقت بفرمایید. آقای آقا سید فاضل موافقید؟
آقا سید فاضل - بلی
رئیس - شاهزاده محمدهاشم میرزا چطور؟
محمدهاشم میرزا - بنده هم موافقم.
رئیس - آقای حاج میرزا علیمحمد چطور؟
حاج میرزاعلی محمد - بنده مخالفم.
رئیس - بفرمایید.
حاج میرزا علیمحمد - اولاً آقای زنجانی یک معنایی برای شور کلیات قانون کردند که اگر این طور باشد که ایشان فرمودند آنهایی که در کلیات صحبت میکنند یک کلمه باید بگویند موافق هستیم یا بگویند مخالف هستیم این طور نیست بنده اساساً با قانون استخدام موافقم ولی این قانون را ناقص میدانم و در شور کلی باید بیان کنم که این قانون ناقص است مواردش را هم میگویم مخبر نمیتواند جلوی مرا بگیرد که چرا داخل در مواد شدید.
البته باید داخل در مواد شد و گفت که این قانون چه نواقصی دارد.
اولاً قانون استخدام باید تکلیف اول درجه تا منتهی درجه مستخدمین دولت را معین کند و این قانون اولاً از این جهت ناقص است که از برای طبقه فراش و پیشخدمت و امثال آنها به هیچوجه اسمی نبرده و ادای حقشان را ننموده است.
معتمدالسلطنه - چرا شده است ملاحظه بفرمایید.
حاج میرزا علیمحمد - مگر در یک ماده آن ماده را هم بنده دیدهام که به طور مختصر اشاره نموده در صورتی که باید شرایط دخول و عضویت آنها را هم معین کرده باشد و چون یکی از شرایط شرط ورود است و یکی هم شرط استخدام و دیگری شرط راجع به حقوق تقاعدی نسبت به خود و اولاد مستخدم. در قسمت اول که شرط ورود باشد در این راپورت به هیچوجه ذکری نشده در صورتی که ممکن بود در ضمن یک ماده هم قید شود. معلوم است شرط ورود فراش و پیشخدمت و آشپز و غیره اتمام دوره سه ساله متوسطه نیست فقط لازم است مواد مختصری داشته باشد و در این قسمت ابداً کمیسیون متعرض نشده است در صورتی که لازم است مخصوصاً قید شود. قسمت دیگر راجع به مقامات عالیه است که فقط در یک ماده قید کردهاند ولات و سفرای مختار و کبار و امثال ذالک از مرتبه نهم بالاتر هستند و حال آن که قانون استخدام بایستی تکلیف کلیه مستخدمین دولت را معین نماید.
یک قسمت از مستخدمین که امروز مهمترین مستخدمین دولتی هستند همان ولات و غیره هستند که بایستی رعایت حال آنها را بیشتر بکنیم زیرا هنوز آنها مالکالرقابی خود را در میان مردم محفوظ داشتهاند. بنابراین قسمت هم باید در قانون استخدام مراعات بشود و چون مراعات این نکات نشده عرض میکنم این قانون ناقص است یک قسمت دیگری هم که به کلی از نظر افتاده است قسمت راجع به رؤسای ایلات است که آنها به هیچوجه در تحت تربیت اداری نیامدهاند و قانون را نسبت به آنها هم باید رعایت نمود. از نواقص دیگر این قانون فصل مجازات است.
در اینجا فقط تعیین مجازات شده است ولی به طور کلی درجات آن و سبب آن مجازاتها را ذکر ننمودهاند در صورتی که باید ذکر شود چگونه تقصیری تنزل رتبه یا باعث و انفصال میشود یا چه خلافی باعث انفصال موقتی یا دائمی میگردد. در باب ترقی و تعالی هم که لازمه ایام استخدام است چیزی ذکر نشده و معلوم نیست در چه مواقع رعایت مدت خدمت و در چه مواقع رعایت خدمات فوقالعاده میشود. این موضوع هم در این قانون مراعات نشده یک عرض دیگری که داشتم و اساس تمام اینها است این است که درجات کشوری و لشگری تفاوت ندارد و مثل درجات لشکری درجات کشوری هم باید از تابین تا مرتبه اعلا که سرداری باشد رعایت گردد و بایستی طوری قرار داد که درجات لشگری با دریجات کشوری مطابقه نماید و در بعضی جاها خودشان این نکته را ملحوظ داشتهاند ولی در این قانون مراعات نشده و مخصوصا باید درجات لشکری و کشوری با یکدیگر تطبیق شده و طبقه بندی شود و چون طبقه بندی نشده این قانون ناقص است.
رئیس- مذاکرات در کلیات کافی است یا خیر؟
(جمعی گفتند کافی است)
رئیس- رای میگیریم که داخل در شور در مواد بشویم یا خیر آقایانی که تصویب میکنند در مواد شور و شود قیام نمایند.
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد، ماده اول قرائت میشود.
(بمضمون ذیل قرائت شد)
ماده اول- خدمت رسمی عبارت است از دارا بودن شغل ثابت موظفی در یکی از وزارتخانهها یا ادارات دولتی.
رئیس- آقای مستشار السلطنه مخالفید؟
مستشار السلطنه- از آقای مخبر سوال میکنم چرا بادارات ایالات و ولایات توجه نفرمودهاند بنده نظرم این است که در ماده اول نوشته شود. ادارات دولتی چه در مرکز و چه در ایالات و ولایات
مخبر- بنده سوال میکنم آیا ادارات ایالات و ولایات دولتی نیست؟ چه لزومی دارد که این کلمه مخصوصا قید شود؟
رئیس- آقای حاج شیخ اسد الله (اجازه)
حاج شیخ اسد الله- در این ماده خدمت رسمی را انحصار باستخدام در ادارات دولتی کردهاند و دو اثر شوروی و اجتماعی را اسم نبردهاند. فقط در یک ماده قید شده است که اعضا دو اثر شوروی را هم این قانون بشو. د در هیمن ماده باید ذکر شود که ادارات اجتماعی و شوروی مثل ادارات بلدیه و مستخدمین مجلس شورای ملی هم شامل این ماده هستند.
رئیس- آقای کازرونی مخالفند؟
آقا میرزا علی کازرونی- سوالی داشتم.
رئیس- بفرمائید
آقا میرزا علی کازرونی- بنده از آقای مخبر سوال میکنم در این ماده مقصود از موظف چیست؟ چون موظف گاهی اطلاف بر شهریه میشود و گاهی بر تکلیف، قانون هم بایستی روشن باشد و تعبیر دار نباشد، خوب است توضیح بدهند مراد از موظف چیست؟
مخبر- موظف یعنی حقوق داشته باشد.
رئیس- آقای تدین. (اجازه)
تدین- مخالفت بنده با این ماده از دو راه است. یکی اینکه همانطور که آقای حاج شیخ اسدالله اظهار داشتند لازم بود ادارات شوروی و اجتماعی را هم اسم ببرند. دیگر اینکه مینویسد شغل رسمی عبارت است از دارا بودن شغل موظف در وزارت خانهها یا ادارات دولنی. بنده عرض میکنم وزارتخانهها خودش فی حد ذاته چیزی نیست بلکه وزارتخانه مرکب است از دوائر و ادارات بنابراین یا باید اکتفا کرد به لفظ وزارت خانهها و یا ادرات دولتی و عقیده بنده این است که فقط وزارت خانهها نوشته شود کافی است.
مخبر- بعضی ادارات هستند مثل کنسی دتا که داخل وزارت خانهها هستید لذا بایستی ادارات دولتی هم ذکر شود.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- در این ماده مینویسند شغل ثابت موظف بنده از قرار اطلاعاتی که دارم در هر اداره یک عده منتظرین خدمت هستند که حقوق ندارند و میخواهم ببینم آنها را بچه صیغه داخل ادارات میکنند.
مخبر- بنده از آقایان تقاض میکنم در مواد بعد هم مطالعاتی بکنند تاسئوالاتی که میکنند بموقع باشد تکلیف منتظرین خدمت هم در مواد بعد معلوم است.
رئیس- آقای فتح الله وله (اجازه)
فتح الله وله- در این ماده نوشته شده شغل ثابت موظف، بنده سوال میکنم مقصود از شغل ثابت چه چیز است. اگر بخواهیم در ادارات بگذشته نظر کنیم هیچ شخصی را نخواهیم دید که بکلی یک شغل ثابتی داشته باشد. هر وزیری که آمده است بمیل شخصی خودش اجراأ را تغییر و تبدیل داده است بنابراین این ماده کش دار است. اگر مقصود این است که یک نفر در یک شغل ثابتی باشد که گمان نمیکنم چنین چیزی در ادارت یافت شود. زیرا وزراء شغل ثابتی نگذاردهاند. خوب است توضیح بدهند مقصود اط شغل ثابت چیست؟
مخبر- در اینجا نوشته شده است شغل ثابت، نوشته نشده است آدم ثابت. علاوه بر این من بعد آدم هم در ادارات باید ثابت باشد.
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- این توضیحی که آقایان مخبر دادند بنده را قانع نکرد زیرا میفرمایند باین جهت ادارات دولتی نوشتهایم که شامل کنسی دتا هم بشود و اگر ذکر نشود شورای دولتی از این ماده خارج خواهد بود. بنده عرض میکنم مگر می خواهیدبرای اعضاءشورای دولتی عم مقاماتی قائل شوید که بگوئیم اول باید ثبات باشد بعد منشی سوم و غیره خود شورای دولتی دائره و اداره نیست، بنابراین قانون اشامل اعضاء و مستخدمین آنجا باشد، تکلیف اعضای هیئتهای شوروی هم در یک ماده معلوم شود شواری دولتی هم یکی از هیئتهای شوروی است مثل مجلس شورای ملی که شامل ادارات دولتی نمیشود پس ذکر کله ادارات زائد است.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- آقای حاج شیخ اسد الله اظهار نمودند که اگر راجع بادارات شوروی و اجتماعی در ماده اول ذکری ننوده بودیم دیگر محتاج بیک ماده مخصوص نمیشدیم. برای اینکه نظر مبارکشان درست متوجه شود عرض میکنم در کمیسیون هم ول همین نظر اتخاذ شد. ولی بعد که دقت نمودیم دیدیم مجبوریم در تمام مواد این جمله را تکرار نمائیم.
مثلا در یک ماده مینویسد هیچیک از مستخدمین نمیتوانند احکام مقامات ما فوق خود را اطاعت نمایند الی آخر باید قید کرد هیچ یک از مستخدمین دولتی و هیئتهای شوروی و بالاخره هر کجا لفظ مستخدم باشد باید یک جمله یا هیئتهای شوروی هم علاوه شود.
لذا در کمیسیون در شور دوم برای احتراز از این تکرار آن ماده مخصوص علاوه شد که این مواد شامل مستخدمین هیئتهای شوروی از قبیل انجمنهای ایالتی و ولایتی و بلدی و مجلس شورای ملی و غیره خواهد شد و همچنین برای احتراز از تکرار جمله (رسای هیئتهای شوروی و اجتماعی) یک تبصره در آخر علاوه شد که در هیئتهای شوروی و اجتماعی وظایف راجعه بیوزراء بعهده روسای هیئتهای شوری و اجتماعی است والا اگر این تبصره را نمینوشتیم مجبور بودیم هر جا لفظ وزیر است علاوه نمائیم یا روسای هیئتهای شوروی و اجتماعی. برای اجتناب از تکرار این جملات و مرتب بودن عبارت بهتر این دانستیم که قانون را بکلی بنویسیم و بعد در یک ماده تمام آنها را شامل اعضاء هیئتهای شوروی هم بکنیم.
اما راجع باینکه بعضی از آقایان فرمودند چرا نوستهایم وزارتخانهها یا ادارات دولتی اگر میل دارند ممکن است پیشنهاد نمایند که فقط وزارتخانهها حذف شود ولکن کلیه نوشته این عبارت بواسطه این بود که این دو عبارت اصلاح شده است وقتی یک شخصی میگوید من در وزارت خانه مستخدم هستم یعنی در اداره نیستم والا همان طور گه گفته شد وزارت خانه مرکب از ادارات است و اینکه آقای دولت آبادی راجع بمستخدمین جزو را از همه بیشتر نموده است و راجع به تقاعد و وظیفه آنها ماده علیحده نوشته است و بعلاوه کمیسیون ملاحظه نمود که این حق تقاعد مرتبی که در این قانون نوشته شده برذای مستخدمین جزد کم است.
لذا تذکر داده شد که آنها مطابق قانون مخصوصی بایستی حقوق تقاعدی دریافت دارند. قسمت دیگر که می خوایتم عرض کنم اگرچه راجع به ماده اول نیست ولی اگر آقای رئیس اجازه فرمایند بنام کمیسیون نقاضائی از آقایان مینمایم و آن تقاضا این اسن همانطور که آقایان می دانند قانون استخدام مهمترین قانون ممکن است و در بعضی ممالک شاید بعضی از مواد آن جزو قانون اساسی نوشته میشد.
بنابراین کمیسیون از عموم آقایان وکلای مجلس و ارباب جراید و عامه مردم تقاضا مینماید که هر پیشنهادی که برای اصلاح این قانون بنظرشان میرسد بتوسط جراید یا مسقیما بکمیسیون رجوع نمایند تا با نظریات عامه و تمام صاحبان افکار داخل و خارج مجلس انشاءالله در شور ثانی یک قانون استخدامی پیشنهاد شود که تقریبا هیچ واقصی نداشته باشد و دیگر گفته نشود که این قانون عملی نیست و مخصوصا از آقای رئیس- تقاضا میکنم که برای هر یک از آقایان وزراء یک نسخه از آن قانون بفرستند و آنها هم با تشکیلات مختلفه وزارتخانه خودشان مقایسه نمایند و تطبیق آنرا با تشکیلات وزارتخانه خودشان در نظر بگیرند.
چون ای قانون را جمع بعموم وزارت خانهها است و تمام وزراء باید آنرا بموقع اجرا گذارند. بنابراین خوب است بفوریت آنرا مطالعه موده و اختلافات وزارتخانهها را در نظر بگیرند هر چه بنظرشان میرسد پیشنهاد کنند تا پس از شور دوم یک قانون کاملی از مجلس بگذرد محتاج بپیشنهاد یک ماده واحده نشود و گفته نشود این قانون عملی نیست.
رئیس - آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)
محمدهاشم میرزا - جوابی كه آقای مخبر در مقابل اظهار آقای كازرونی دادند و موظف را به معنی دارای حقوق معنی كردند بیشتر بر مشكلات بنده افزود برای این كه در خیلی از موارد به معنی عهدهدار یك وظیفه ترجمه میشود و از معنایی كه ایشان كردند این طور مفهوم میشود كه اگر كسی بیحقوق بخواهد در ادارات دولتی خدمت كند هیچ یك از این شرایط درباره او منظور نخواهد شد به جهت این كه شرایطی كه در ماده دوم ذكر میكند تكیهاش بر ماده اول است و ماده اول هم خدمت رسمی را موظفاً عنوان میكند و كلمه موظف را آقای مخبر توضیح دادند یعنی با حقوق و این طور كه آقای مخبر توضیح دادند همچون معلوم میشود اگر كسی بخواهد مجاناً خدمت دولت را قبول كند و واجد شرایط مذكوره در این قانون نباشد پذیرفتن او مانعی ندارد.
مثلاً اگر سن او را هیجده سال كمتر باشد یا معروف به فساد عقیده باشد میتواند مجاناً خدمت دولت را قبول كند و یك ماده هم نیست كه اگر كسی در صورت حایز نبودن شرایط مقرره در قانون استخدام بخواهد خدمت دولت را مجاناً عهدهدار گردد دولت به موجب آن ماده بتواند او را قبول بكند پس خوب است آقای مخبر توضیح كافی بدهند و الا اگر لفظ وظیفه به معنی حقوق تعبیر شود اشكال بنده باقی خواهد بود.
مخبر - مستخدم رسمی همان است كه حقوق میگیرد و كار میكند هر گاه كسی آمد و گفت من شرایط لازمه را كم دارم و میخواهم ده ماه خدمت كنم تا آن شرایط را تحصیل نماییم آیا مانعی دارد؟ كار میكند ولی حقوق نخواهد گرفت این فرق بین كسی است كه میخواهد كار كند و حقوق بگیرد با كسی كه از دولت حقوق میگیرد و كار میكند وانگهی دولت مجبور نیست او را حتماً قبول كند اگر صلاح دولت قبول میكند و الا رد میكند.
رئیس - در ماده اول مذاكرات كافی است یا خیر؟
(جمعی گفتند - كافی است)
محمدهاشم میرزا - جواب بنده داده نشد اگر اجازه میفرمایید توضیح بدهم.
رئیس - پیشنهاد كنید اگر مذاكرات كافی نیست به آقایانی كه اسامیشان ثبت است اجازه داده شود.
(عدهای از نمایندگان - خیر مذاكرات كافی است)
رئیس - پیشنهادات قرائت میشود (چهار فقره پیشنهاد به شرح ذیل قرائت شد)
خدمت رسمی عبارت است از دارا بودن شغل ثابت موظف در یكی از وزارتخانهها در مركز و شعب آنها در ایالات و ولایات (مستشارالسلطنه)
بنده پیشنهاد میكنم (یا) را بعد از كلمه وزارتخانهها در ماده اول مبدل به (واو) نمایند (فیروز)
بنده پیشنهاد میكنم به جای كلمه موظف نوشته شود با حقوق (منتصرالملک)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی دامت عظمته
بنده پیشنهاد میكنم كه ماده اول این طور نوشته شود.
خدمت رسمی عبارت است از دارا بودن شغل ثابت موظفی در یكی از وزارتها یا ادارات شوروی و اجتماعی
ابراهیم قمی - یعقوبالموسوی - سید محمد تدین - شیخالاسلام ملایری
رئیس - پیشنهادات ارسال میشود به كمیسیون ماده دوم قرائت میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد)
داوطلبان خدمت رسمی در ادارات كشوری باید شرایط ذیل را دارا باشند:
۱- تابعیت ایران
۲- داشتن هیجده سال لااقل
۳- عدم قیام بر علیه حكومت ملی. عدم محكومیت به جنایت و همچنین به جنحه كه متضمن محرومیت از حق استخدام دولتی باشد.
۴- عدم معروفیت به فساد اخلاق و تجاهر به فسق و معتاد نبودن به استعمال افیون و مبتلا نبودن به امراض مسریه
۵- داشتن تصدیقنامه سال سوم تحصیلات متوسطه یا لااقل معلوماتی مطابق آن
رئیس - آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)
محمدهاشم میرزا - این ماده برخلاف قوانینی است كه سابقاً برای انتخابات و سایر قوانین نوشته شده است یعنی باید شرایط مثبته را در یك ردیف و شرایط ممنوعه را جداگانه نوشت مثلاً شرایطی كه اسباب محرومیت یك عضوی است از قبیل فساد اخلاق و معروفیت به فساد عقیده و غیر علیحده و شرایط مثبته را از قبیل سن و تبعیت ایران و غیره علیحده ذكر كنند تا معلوم باشد چه شرایطی اسباب محرومیت یا چه شرایطی سبب قبول یك نفر عضو خواهد بود و همچنین در مسئله قیام بر علیه حكومت ملی باید معین شود مقصود از قیام بر علیه حكومت ملی چیست و باید همه اینها را جزء به جزء كمیسیون در نظر بگیرد و در قانون بنویسد حالا اگر جزء به جزء مذاكره میشود بنده یكی یكی عرض میكنم و اگر به طور كل مذاكره میشود راجع به تمام قسمتهای این ماده عرض كنم.
رئیس - اگر تقاضای تجزیه كنید تجزیه میكنیم.
محمدهاشم میرزا - چنانچه عرض كردم یكی مسئله قیام بر ضد حكومت ملی است كه باید از حالا معلوم باشد تا در آتیه اسباب اشكال نشود باید دانست مقصود از قیام بر ضد حكومت ملی چیست؟ مقصود قیام بر ضد قانون اساسی است یا بر ضد مجلس شورای ملی یا بالاخره بر ضد حكومت مشروطه است. بعضی از آقایان نظریات مختلفی در این خصوص پیدا كردهاند بنابراین خوب است به طور تبصره یك چیزی نوشته و اضافه شود كه مطلب را كاملاً روشن كرده تا بعدها اسباب زحمت و اشكال فراهم نیاید. ثانیاً بعد از عدم فساد اخلاقی تجاهر فسق یا عدم فساد عقیده مذهبی كه هر یك از اینها در جای خود مهم است فراموش شده قید شود خوب است آقای مخبر توضیحی بدهند كه فراموش شده یا سطر دیگری بوده است كه معلوم باشد.
مخبر - شرایط لزومی و عدمی را علیحده و جزء به جزء نوشتن لزومی ندارد اما قیام بر علیه حكومت ملی امری است كه تشخیص آن در خارج میشود. كسی كه بر ضد حكومت ملی قیام میكند یعنی كسی كه بخواهد اساس مشروطیت را بر هم زند و برخلاف اساس مشروطیت مبادرت به عملی نماید و بخواهد مجلس شورای ملی نباشد. این قبیل اقدامات قیام بر ضد حكومت ملی محسوب میشود. حالا كسی قشون میكشد یا حرف میزند یا شمشیر میكشد یا چیز مینویسد اینها یك چیزهایی است كه حد و حصر ندارد و نمیتوان در قانون قید كرد كه مثلاً حرف نزند یا چیزی ننویسد یا فلان كار را نكند و تشخیص هر یك از آنها با محكمه خصوصی است كه برای این كار تشكیل میشود هر اقدامی را جزو قیام بر ضد حكومت ملی میداند خواهد گفت این بر ضد حكومت ملی است.
رئیس - چون تقاضای تجزیه كردهاند قسمت قسمت مذاكره میكنیم.
قسمت اول تبعیت ایران در اینجا مخالفی نیست؟
(گفتند - خیر)
رئیس - قسمت دوم داشتن هیجده سال آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - این كه در قانون استخدام سن را هیجده سال معین كردهاند بنده مخالفم در صورتی كه پانزده سال یك سنی است كه شرع ما هم آن را حكم كرده و شخص پانزده ساله را برای كلیه امور قابل میداند. پس به عقیده بنده خوب است در اینجا هم مأخذ را همان پانزده سال قرار دهیم و نوشته شود سن پانزده سال و دارای فلان معلومات باشد.
رئیس - آقای دستغیب راجع به این مسئله است؟
دستغیب - خیر در قسمت دیگر عرضی دارم.
رئیس - آقای رفعتالدوله (اجازه)
رفعتالدوله - به عقیده بنده هیجده سال كه تعیین شده عیبی ندارد.
رئیس - آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی - راجع به این مسئله عرضی ندارم
رئیس - آقای كازرونی (اجازه)
كازرونی - بنده برخلاف تصور میكنم معین كردن هیجده سال سن سبب میشود كه متعلمین دروس خود را تكمیل نكرده و نیم كاره باقی گذارده و بدون این كه ریشه تحصیلاتی خود را به پایان برسانند از مدرسه خارج شده و عقب كار دولت و استخدام بروند و در نتیجه سكته بزرگی به اساس تحصیلات وارد خواهد آمد. بنده بهتر و لازمتر میدانم كه سن را مدتی بیشتر قرار دهیم كه طفل در مدرسه تحصیلات خود را تكمیل كند این است كه بنده پیشنهاد میكنم سن از بیست الی بیست و یك سال باشد.
مخبر - كمیسیون هم همین نظر را مراعات كرده است معمولاً اطفال از سن هفت سال مدرسه میروند و در مدت شش سال دوره ابتدایی را به پایان میرسانند و بعد ۳ سال هم در مدرسه متوسطه كار میكنند و این طور كه حساب شده شانزده سال میشود دو سال هم به این مدت افزودیم و سن را هیجده سال قرار دادیم به این ترتیب هیجده سال عیبی ندارد.
رئیس - آقای محققالعلما (اجازه)
محققالعلما - بنده مخالفم و دلیلم را هم آقای كازرونی فرمودند.
رئیس - آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب - بنده هم عرض میكنم چنین مستخدمین دولت كسانی هستند كه همه چیز مردم سپرده به آنها است نمیشود به یك طفل هیجده ساله امور مردم را سپرده و به عقیده بنده هم این مقدار سن كم است و اقلاً باید بیست و یك سال ملحوظ شود.
وزیر مالیه - راجع به مسئله سن كه در اینجا قید شده است اگر آقایان درست توجه فرمایند ملاحظه خواهند فرمود این قانون اساساً طوری نوشته شده است كه برای هر یك از وزارتخانهها و ادارات یك نظامنامه قائل شده است چنانچه در ماه بعد هم نوشته شده (علاوه بر شرائط مندرجه در ماده دوم داوطلبان خدمت رسمی در ادارات هر وزارتخانه باید معلومات لازمه و شرایط اختصاصی نظامانامه داخلی اداره مربوط را دارا باشند) پس بموجب مدلول اده بعد هیچ طفل هیجده ساله و هیچ فارغ التحصیل سه ساله مدرسه متوسطه نمیتواند در وزارتخانهها بیک شغل عالی نائل شود مگر اینکه یک طبقات معدودی را طی کند. مثلا تلگرافچی یا ثبات اداره و این قبیل اعضا لازم نیست مدارس عالیه را دیده باشند یا علم حقوق یا سایر علوم دیگر را تحصیل کرده باشند همینطور که سه سالع مدرسه متوسطه را دیده باشند پنج شش ماه در اداره کار میکند بعد جزء مستخدمین رسمی محسوب میشوند اما علاوه بر این وزارتخانهها از قبیل عدلیه و خارجه مالیه برای هر مقامی یک شرایط دیگری در نظامنامههای خودشان خواهند داشت که در سن هیجده سال خیلی مشکل است کسی واجد آن شروط باشد. زیرا محصلین در سن هیجده و بیست ساله تازه مدرسه متوسطه را تمام میکند و برای داشتن معلومات فلان مقام پنجسال دیگر کار دارد و هیچوقت ممکن نیست یک هیجده ساله قاضی بشود و برای قاضی شدن یک شرایط علیحده دیگری هم معین شده در صورت داشتن آن شرایط سن قاضی از سی سال کمتر نمیتواند باشد همینطور برای رئیس شعبه یا مدیر ادارات یک شرائطی از حیث قدمت خدمت و معلومات کافی و غیره منظور شده که هیچوقت ممکن نیست شخص هیجده ساله دارای آن شرایط بشود فرضا یک هیجده ساله پیدا شد که تمام معلومات مطلوبه را داشت اما هیچوقت هیچ هجیده ساله را پیدا نخاهید کرد که دوازده سال خدمت کرده باشد پس این حدالقی است که در این فانون ذکر شده و رو به هم رفته کمیسیون رعایت مسئله سن و سایر شروط ازمه را کرده است.
رئیس- آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)
محمد هاشم میرزا- ادله ی که آقایان میآورند قابل اعتراض است بنده تعجب میکنم از آقایانی که سن را زیادتر از میزان مقرره شرع مقدس قرار میدهند زیرا شخص هیجده ساله شرعا رشید و مانع است و بالغ و رشید شد همه چیز را میشود بدست او سپرد.
خوب اگر یک بچه ذکی و باهوش پیدا شد که در سن شانزده سالگی تمام مراتب تحصیلات خود را طی کرده باشد و دارای معلومات لازمه باشد بنده نمی دانم قبول او چه اشکالی دارد خیلی غریب است ما سلطنت ایران را بهیجده ساله میسپریم و معتقدیم همینقدر که ولیعهد هیجده سال داشت میتواند متکفل امور سلطنت بشود ولی در موضوع یک ثبات اینقدر ایراد میکنیم و می گوئیم باید بیست و یکسال داشته باشد.
رئیس- آقای سلیمان میرزا موافقند؟
سلیمان میرزا- بلی موافقم
رئیس- آقای سید فاضل (اجازه)
آقا سید فاضل- با این توضیحاتی که آقای وزیر مالیه بیان فرمودند بازبنده این مقدار سن را مانع ترقی اطفال می دانم زیرا با این جدیتی که در ترویج معارف داریم این مسئله سبب میشود اطفال تحصیلات خودشان را آنطور که باید تکمیل نمیکنند و در نتیجه کمتر اتاق ی افتد جوانان مملکت تحصیل کرده و با کمال شوند بنده نظر به صرفه و صلاح خود اطفال عرض میکنم هیجده سال کم است و باید بیست سال منظور شود.
رئیس- در قسمت دوم مذاکرات کافی است؟
(گفتند بلی کافی است)
رئیس- قسمت سوم عدم قیام بر علیه حکومت ملی
آقای رفعت الدوله (اجازه)
رفعت الدوله- عرض بنده راجع به سن بود
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- عرض بنده همان بود که شاهزاده محندهاشم میرزا فرمودند لفظ عدم قیام بر علیه حکومت ملی لفظ کش داری است و در هر مورد میتوان هر گونه تعبیر و تفسیری را نمود. مثلا ممکن است کسی حرفی بزند یا کاری بکند و فته شود این اقدام بر علیه حکومت ملی است بنابراین بعقیده بنده لازم است تصریح شود که مقصود از قیام بر علیه حکومت ملی چیست و مورد آن کدام است و چه چیز را میتوان قیام بر ضد حکومت ملی فرض نود.
رئیس- آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا- باز تکرار میکنم چون کمیسیون قانون استخدام را یکی از مهمترین قوانین مملکتی می داند لذا کمیسیون از بنده تقاضا کرده است مراتب را بعرض آقای رئیس و سایر آقایان برسانم زیرا یگانه آرزوی کمیسیون این است که زودتر قانون استخدام از مجلس بگذرد تا تکلیفی برای آتیه اجزای ادارات معین و معلوم شود که بعدها اسباب زحمت نشود و امیدواریم بعد از گذشتن این قانون هم انشاءالله قانون راجع بروابط عملجات و کارفرماها هم نوشته شود چه این هر دو قانون جزو قوانین مهم مملکت است. بنابراین کمیسیون تقاضا میکند آقایان هر توضیح و پیشنهادی دارند بنویسند و بکمیسیون بدهند. حالا فرض بفرمائید اگر بخواهیم در موضوع همین مسئله قیام بر علیه حکومت ملی درمجلس صحبت کنیم مسلما یک روز وقت مجلس را اشغال میکنیم. پس خوب است آقایان بکمیسیون مساعدت فرمایند و این اصلاحات عبارتی و تقدیم و تاخیر مواد و این قبیل مطالب که محتاج به قابل توجه شدن نیست بنویسند و بتوسط ریاست محترم مجلس بکمیسیون بفرستند کمیسیون هم با خود آقایان مذاکره نموده مطلب را روشن تر میکند و راجع به قیام بر علیه حکومت ملی هم غیر از آنچه آقای مخبر فرمود نمیتوان چیز دیگری فرض کرد مصداق قیام بر علیه حکومت ملی در خارج معین است مثلا محمدعلی شاه، سالار الدوله، شعاع السلطنه و همراهانش بر علیه حکومت ملی قیام کردند. هر دولتی که درب مجلس شورای ملی را بقوه قهریه ببندد و موسسات شوروی را تعطیل کند قیام بر علیه حکومت ملی کرده اینها در خارج معین است اگر ما بخواهیم در قانون استخدام تمام جزئیات این مسئله را شرح بدهیم دیگر قانون استخدام نخواهد بود کتاب تمام قوانین میشود. موضوعات کلی در خارج معین است و اگر آقایان میخواهند این موضوعات را تفسیر بفرمایند ممکن است یک لوایحی در تحت چند ماده پیشنهاد بفرمایند که موارد قیام بر علیه حکومت ملی معلوم شود یا اگر میل دارند در قانون استخدام نیز توضیحی نوشته شود. چون شور اول است ممکن است پیشنهاد کنند و توسط رئیس مجلس بکمیسیون بفرستند و نظریات عامه هم از خارج بتوسط جراید و غیره بکمیسیون بیاید تا بتوانیم بهترین قوانین را در کمیسیون تهیه نموده و بمجلس تقدیم نمائیم.
رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی (اجازه)
حاج میرزا علی محمد- در سایر قوانین کلمه اقدام را هم علاوه بر قیام اضافه کردهاند نمی دانم چه شده است که در این قانون کلمه اقدام را ننوشتهاند در صورتی که معنای قیام و اقدام یکی نیست و ممکن است شخصی قیام کرده باشد ولی اقدام نکرده باشد باین ملاحظه بنده عرض میکنم همانطور که در جاهای دیگر هم لفظ اقدام را اضافه کردهاند اینجا هم باید قیام و اقدام نوشته شود. در سایر قسمتها هم با آقایان موافقم که باید توضیح داده شود و بطور لاستیکی نمیشود قوانین را نوشت اگر در سابق اینطور بوده ممکن است آنروز یک مقتضیاتی بوده که امروز آن مصلحتها مقتضی نیست و نباید راه را باز گذاشتکه بتوانند حقوق مردم را سلب کنند بهتر این است اگر بطور تفصیل هم نمیخواهند بنویسند بطور محدود شرح بدهند که مردم از حقوق خود محروم نمانند.
رئیس- آقای عماد السلطنه خراسانی (اجازه)
عماد السلطنه- مخالفیم
رئیس- آقای دست غیب چطور؟
حاج سید باقر دست غیب- موافقم
رئیس- بفرمائید.
حاج سید محمدباقر- در اغلب جاها قیام بر علیه حکومت ملی شرط شده و معنایش هم واضح و ساده است همانطوری که شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند قیام بر علیخ حکومت ملی قیام بر ضد مشروطه است و بنده قیام و اقدام هر دو را لازم می دانم قیام بر علیه حکومت ملی هم ۳ قسم است یک قسم این است که اشخاص در سابق بر ضد حکومت ملی قیام کردهاند و یک قسم اینکه در حیت استخدام قیام مینمایند و قسم ثالث اینکه اشخاصی خیال دارند بعدها قیام نمایند اما این قسم ثالث که درصددهستند قیام کنند خارج از موضوع است ولی بنده عقیده دارم اشخاصیکه در سابق قیام کردهاند باید بکلی محروم باشد همان طور که از انتخاب کردن و انتخاب شدن محرومند و همچنین اشخاصی که در حین استخدام درصدد قیام و اقدام بر علیه حکومت ملی هستند این اشخاص هم در همه جای دنیا معمول است که باید از حق استخدام محروم باشد و چنانچه عرض کردم قیام بر علیه حکومت ملی این است که کسی بر ضد حکومت مشروطه باشد و بگوید یا عقیده اش برخلاف حکومت مشروطه باشد یا بخواهد درب مجلس را ببیند یا بگوید مشروطه را نمیخواهم یا کسی که ملت را در حکومت مدخلیت ندهد و بگوید علت نباید مدخلیت داشته باشد اینها تمام قیام و اقدام بر علیه حکومت ملی است و معنایش هم ساده و پوست کنده است.
رئیس- آقای عماد السلطنه خراسانی (اجازه)
عماد السلطنه- کرترآدیده شده در تشخیص یک موضوعاتی نظریات خصوصی اعما میشود بعقیده بنده اگر چنانچه این موضوع محدود شود بهتر خواهد بود زیرا حقوق افراد حفظ میشود لازم هم نیست تمام جزئیات را ذکر کنیم بطور کلی ممکن است چند فقره را ذکر کرده که وقتی بنای رسیدگی باشد حقوق مردم تضییع نشود.
رئیس- آقای سهام السلطان- موافقید؟
سهام السلطان-بلی.
رئیس - بفرمایید.
سهامالسلطان - همان طور كه شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند اگر بخواهیم برای هر ماده این قدر توضیح بدهیم خیلی قانون طولانی و مفصلی خواهد شد و همان طور كه در سایر جاها نوشته شده امروز تا یك اندازه مصداقش در دست هست و وقتی گفته شود فلان كس قیام بر علیه حكومت ملی كرده معلوم است چه كار باید كرده باشد و این كه اقدام نوشته نشد به همین جهت بود كه آقایان میفرمایند كش پیدا میكند و همان طور كه فرمودند قیام بر ضد حكومت مشروطه و بر ضد مجلس یا بر ضد ادارات ملی تمام قیام بر علیه حكومت ملی است و همان طور كه در سایر قوانین ذكر شده در اینجا هم ملحوظ شده است.
رئیس - در قسمت سوم مذاكرات كافی است؟
(بعضی گفتند - كافی است)
مدرس - چند فقره پیشنهاد شده بود.
رئیس - بعد از این كه قسمت پنجم هم مذاكره شد پیشنهادات قرائت میشود.
قسمت چهارم مطرح است آقای سلطانالعلما.
سلطانالعلما - بنده در ماده قبل عرض داشتم.
رئیس - آقای آقا سید فاضل مخالف هستنند؟
آقا سید فاضل - بنده این ماده را ناقص میدانم.
رئیس - بفرمایید.
آقا سید فاضل - بنده خیلی از آقایان محترم كمیسیون تعجب میكنم با وجود لوایحی كه آقایان علما اعلام نوشتهاند و وعده دادیم در قانون استخدام مقصود به عمل میآید اینجا چگونه اكتفا به عدم معروفیت به فساد اخلاق شده و حال آن كه یكی از چیزهایی كه باید تصریح شود عدم معروفیت به فساد عقیده است و در این زمینه هم پیشنهادی كردهام.
رئیس - آقای سلیمان میرزا (اجازه)
سلیمان میرزا - به طوری كه آقای آقا سید فاضل فرمودند معلوم میشود این ماده را قبول دارند ولی میخواهند یك جمله را بر آن اضافه بكنند بنده باز تكرار میكنم چون میخواهم زودتر قانون استخدام بگذرد كمیسیون باز است و آقایان هر چه پیشنهاد مرحمت بفرمایند قبول میشود و همچنین از خارج هم غیر وكلا هر پیشنهاد كنند قبول میكنم برای یك قانون خوبی كه حقوق عامه را حفظ كنید از مجلس چهارم بگذرانیم و بنابراین در مسئله فساد عقیده و سایر چیزهایی كه محقق است جای گفتگو نیست و البته باید همان فساد عقیده را ذكر كرد و الا عقاید مذهبی در هر مذهبی سر جای خود محترم است و در مملكت دارندگان هر مذهب محترم هستند ولی اگر در خود آن مذهب فساد عقیده داشته باشند باید محروم باشند.
رئیس - آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه نطق)
حاج میرزا مرتضی - بنده همین را میخواستم عرض كنم كه آقای آقا سید فاضل فرمودند.
رئیس - آقای كازرونی موافقید یا مخالف؟
آقا میرزا علی كازرونی - بنده مخالفم.
رئیس - بفرمایید.
آقا میرزا علی كازرونی - بنده این قسمت را ناتمام و ناقص میدانم زیرا مقصود ما این است كه مستخدمین دارای حسن اخلاق و دیانت باشد یعنی باید قسمت اثباتی را بگیریم نه قسمت منفی را زیرا بسا اشخاص هستند كه فساد عقیده دارند ولی معروف نیستند ما باید بگوییم معروف به حسن اخلاق و دیانت باشند.
مخبر - فرمایش غریبی آقا فرمودند یكی را میخواهند ثبات كنند در تمام شهر بگیرند و تحقیق كنند و نبینند آیا معروف به حسن اخلاق هست یا نه؟
البته باید حمل كرد كه صحیحالاخلاق است و عدم معروفیت كافی است و الا نمیشود هر كسی به طوری معروف به حسن اخلاق باشد كه همه مردم بگویند آدم خوبی است.
رئیس - در قسمت چهارم مذاكرات كافی است یا خیر؟
(جمعی گفتند - كافی است)
رئیس - قسمت پنجم داشتن تصدیقنامه الی آخر آقای محققالعلما (اجازه)
محققالعلما - بنده گمان میكنم درجه اول استخدام از ثباتی شروع میشود بنابراین باید تصدیقنامه سال سوم متوسطه را دارا باشد میخواستم سؤال كنم كه آیا پایینتر از ثباتی را استخدام نمیگویند؟
مثلاً یك پیشخدمت كه تصدیقنامه ابتدایی را ندارد مستخدم هست یا خیر؟
مخبر - اولاً كسی كه از مدرسه ابتدایی بیرون آمده او را مستخدم نمیكنند و اگر هم بگوییم مدرسه متوسطه را تمام بكند اغلب مردم تمكن آن را ندارند كه مدرسه متوسطه را هم طی كنند سه سال زحمت كشیده است و قابلیت پیدا كرده ابتدای خدمت هم ثباتی است بعد منشی سوم میشود و ترقی میكند منشی دوم میشود و هكذا درجات بالاتر و برای ثباتی سه سال كه در مدرسه متوسطه درسی خوانده كافی است و انصاف نیست كسانی كه نمیتوانند مدرسه متوسطه را طی كنند از استخدام محروم باشند.
محققالعلما - میخواهم توضیح بدهم.
رئیس - بفرمایید.
محققالعلما - این جواب بنده نبود...
رئیس - اگر راجع به مطلب خودتان توضیحی دارید بفرمایید.
محققالعلما - بلی راجع به عرض خودم توضیح میدهم بنده عرض كردم درجه اول استخدام را ثباتی قرار دادهاند و یكی از شرایط استخدام داشتن تصدیقنامه سال سوم مدرسه متوسط است یا معلوماتی مطابق او باشد پس آیا مادون ثباتی را تنها استخدام نمیدانید مثلاً پیشخدمت مستخدم نیست در صورتی كه یك سواد فارسی جزیی برای او كفایت میكند خواستم این را توضیح بدهند كه آیا مادون ثباتی استخدام و درجه هست یا نه؟
وزیر مالیه - خدمت رسمی اداری از ثباتی میشود مادون آن استخدام رسمی نیست و به همین مناسبت هم تصدیقنامه سال سوم متوسط را برای آن قائل نشدهاند كسی كه دارای این تصدیقنامه باشد میتواند داخل خدمت رسمی بشود و یك پیشخدمت را كه تحصیلات مقدماتی نكرده در جای خود میپذیرد و البته به موجب ماده كه در آخر قانون ذكر شده از حقوق رسمی و تقاعدی هم استفاده خواهد كرد ولی جزو خدمت رسمی محسوب نمیشود.
رئیس - آقای تدین (اجازه)
تدین - موافقم.
رئیس - آقای رفعتالدوله موافقید؟
رفعتالدوله - بنده قانع شدم.
رئیس - آقای سلیمان میرزا چطور؟
سلیمان میرزا - موافقم.
رئیس - آقای حاج میرزا علیمحمد موافقید یا مخالف؟
حاج میرزا علیمحمد - بنده میخواستم ببینیم (یا معلوماتی مطابق آن)چه معنی دارد؟
مخبر - مثلاً كسی میخواهد مستخدم شود ولی تصدیقنامه سال سوم متوسطه را ندارد حاضر است آن معلومات را امتحان بدهد او را قبول میكنند.
رئیس - دیگر مخالفی نیست؟
(گفته شد - خیر)
رئیس - پیشنهادات قرائت میشود.
(به مضمون ذیل قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده سن را بیست و یك سال پیشنهاد مینمایم (مستشارالسلطنه)
پیشنهاد میكنم به جای قیام اقدام نوشته شود (مدرس)
بنده پیشنهاد میكنم كه داوطلب خدمت رسمی در صورتی كه دارای شرایط چهارگانه باشد و سن او پانزده سال باشد در خدمت دولتی پذیرفته شود (آقا سید یعقوب)
بنده پیشنهاد میكنم برای رفع ابهام و احتراز از مشكلاتی در آتیه آقای مخبر كمیسیون قبول فرمایند كه عبارت قیام بر علیه حكومت ملی در كمیسیون استخدام با كمك هر كس كه در این مطلب نظری دارد توضیح و تكمیل شود(محمدهاشم میرزا)
پیشنهاد میكنم كه سن را بیست سال قرار بدهند و نوشته شود (سن كمتر از بیست سال نباید باشد) (عبدالوهاب رضوی، امینالشریعه، شیخالاسلام اصفهانی، سیدفاضل كاشانی، محققالعلما، مدرس)
بنده پیشنهاد میكنم در شرط سوم چنین نوشته شود كه متضمن محرومیت ابدی از حق استخدام دولتی باشد (میرزا سید حسن كاشانی)
بنده پیشنهاد میكنم كه كلمه اقدام بعد از قیام در ماده سوم اضافه شود. (حاج میرزا علیمحمد دولتآبادی)
بنده پیشنهاد میكنم فقره چهارم از ماده دوم چنین نوشته شود: ۴- عدم معروفیت به فساد عقیده و اخلاق و عدم تجاهر به فسق و عدم اعتیاد به استعمال افیون و مبتلا نبودن به امراض مسریه (سید فاضل كاشانی)
بنده پیشنهاد میكنم عدم معروفیت به فساد عقیده را ضمیمه نمایند (حاج سید مرتضی)
بنده پیشنهاد میكنم این طور نوشته شود : قیام بر علیه حكومت ملی نكرده باشد. (دستغیب)
در جمله سوم - عدم محكومیت به جنایت و همچنین به جنحه كه متضمن محرومیت از حق استخدام دولتی باشد) بنده پیشنهاد میكنم كه جمله (كه متضمن محرومیت تا آخر)حذف شود زیرا كه هر محكومیت به جنحه جنایت محروم كننده است و محتاج به این قید نیست (ابراهیم قمی)
بنده پیشنهاد میكنم كه در ذیل قسمت سوم به عنوان تبصره نوشته شود :
قیام برخلاف حكومت ملی عبارت است :
۱- قیام در اموری كه اسباب تبدیل حكومت ملی به استبداد باشد.
۲- موافقت با یكی از دول خارجه بر علیه استقلال یا انتظامات داخلی
۳- موافقت با كسانی كه مباشر اختلال امور عمومی و انتظامات داخلی هستند
۴- جلب قوای مسلحه اجانب به داخله مملكت با موافقت و قبول خدمت آنها در حین تجاوز به داخله مملكت
۵- مسببین تعطیل مجلس شورای ملی در حالی كه موجبات قانونی در كار نباشد
۶- كسانی كه بر خلاف جریان طبیعی انتخابات سعایت کرده باشند.
۷- قبول مشاغلی که منافی حیئات دولت و ملت باشد از طرف دول اجنبی
(میرزا علی کازرونی) بنده پیشنهاد میکنم که قسمت چهارم اینطور نوشته شود، معروف به حسن اخلاق و دیانت باشند ومعتاد باستع مال افیون و مبتلا بامراض مسریه نباشد
(میرزا علی کازرونی) بند فقره چهارم را اینطور پیشنهاد میکنم.
عدم محکومیت بفساد عقیده و اخلاق و تجاهر بفسق الی آخر (مساوات)
رئیس- پیشنهادات به کمیسیون ارسال میشود. بقیه مذاکرات میماند برای جلسه بعد، جلسه آتیه روز ۵ شنبه ۴ ساعت قبل از ظهر دستور بقیه شور اول در قانون استخدام، مخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
رئیس- راجع باهالی ارومیه بنده از آقایان نمایندگان اذرباجیان تمنا کردم اظهارات ایشان را امضا کنند اگر مطالبی دارند بعرض مجلس برسانند بطور خلاصه چیزی نوشته شده است ولی گمان نمیکنم در این جلسه بشود نتیجه گرفت قرائت میشود تکلیفش در جلسه بعد معلوم خواهد شد.
(بمضمون ذیل قرائت شد)
ما امضاکنندگان ذیل بامر ریاست محترم مجلس شورای ملی برای رسیدگی باظهارات اهالی ارومیه جلسه خصوصی تشکیل داده و در نتیجه پیشنهاد ذیل را تقدیم مجلس شورای ملی می نمائیم.
اولا کمیسیونی مرکب از نه نفر نمایندگان محترم اینجانب و به فقرات ذیل رسیدگی فرمایند.
۱- کمیسیوت فوق بمحاسبه و چه اعانه ارومیه رسیدگی و هر مبلغ نزد هر کس باشد بوسیله هیئت دولت مطالبه و وصول نمایند.
ب- کمیسیون پیشنهاداتی دائر بطرز مساعدت عملی بعموم مهاجرین ارومیه ملدوز و سلماس چه در مرکز و چه آذربایجان هستند تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم نمایند ۲۸ ذی القعده ۱۳۴۰
رئیس- جزو دستور جلسه آتیه خواهد شد
محمدهاشم میرزا- انتخاب کمیسیون ما هم خوب است جزو دستور باشد
رئیس- این مسئله مدتی است جزو دستور است ولی آقایان مساعدت نمیفرمایند
آقای معتمد التجار (اجازه)
معتمد التجار- راجع باوضاع آذرباجیان پاره عرایضی داشتم. اجازه میخواهم در جلسه اینده در اول جلسه بعرض آقایان برسانم
رئیس- بسیار خوب
جلسه تقریبا نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد.
موتمن الملک