مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۵

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ بهمن (دلو) ۱۳۰۰ نشست ۶۵

جلسه ۶۵

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه سیزدهم دلو هزار و سیصد مطابق چهارم جمادی الثانی هزار و سیصد و چهل

مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای معتمدالملک تشکیل گردید.

صورت مجلس یوم سه شنبه یازدهم دلو را آقای تدین قرائت نمودند

رئیس ـ نسبت به صورت مجلس اعتراضی هست یا نه

رکن الملکـ آقای قوام الدوله را در صورت مجلس غائب بدون اجازه نوشته‌اند در صورتی که ایشان کسالت مزاج داشتند گویا به هیئت رئیسه هم اطلاع داده‌اند این جلسه هم بواسطه کسالت مزاج نتوانستند حاضر شوند

رئیس ـ اطلاع نداده‌اند ولی اصلاح می‌شود اعتراض دیگری نیست گفته شد خیر (در صورت مجلس با این اصلاح تصویب شد دستور امروز بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بوده است ولی یک فقره راپورت از شعبه سوم راجع به نمایندگی آقای مخبر السلطنه چندی قبل رسیده بود و بنا شد قدری به تعویق افتد اگر مخالفی نباشد فعلاً جزء دستور بشود. مخالفی نیست؟

(مخالفتی نشد)

آقای جلیل الملک ـ احضار برای قرائت راپورت آقای جلیل الملک راپورت شعبه سوم راجع به نمایندگی آقای مخبر السلطنه از تهران به مضمون ذیل قرائت نمودند

خبر از شعبه سوم به مجلس شورای ملی

چون خاطر محترم آقایان نمایندگان از شرع جریان انتخابات تهران مسبوق و مستحضر است شعبه سوم زائد می داند مجدداً راپورت مشروع آن را تقدیم مجلس شورایملی نماید

آقای مخبر السلطنه که یکی از نمایندگان تهران هستند باکثریت پنج هزار و دویست و هفتاد و سه رای انتخاب شده و شعبه سه صحت انتخاب ایشان را در حوزه انتخابیه تهران و مضافات تصدیق می‌نماید

رئیس ـ نسبت به این راپورت مخالفی نیست

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم

رئیس ـ پس می‌ماند برای جلسه دیگر بعضی مذاکرات از ماده نهم ضمیمه بودجه شروع می‌شود.

آقای تدین ماده نهم را به مضمون ذیل قرائت نمودند

ماده نهم وزارت فوائد عامه با شهریه‌های وزارت خانه پیشنهادی دولت ۸۸۶۱۸ تومان به پیش نهادی کمیسیون ۶۰۰۰۰ تومان

رئیس ـ آقای آقا میرزا ابراهیم قمی (اجازه)

آقا میرزا ابراهیم ـ بنده به ترتیبی که تا کنون وزارت فوائد عامه اداره می شده هم با وزارتخانه مخالفم هم با این اعتبار زیرا کار وزارت فوائد عامه فقط اجازه دادن دو سه ملیون و اداره کردن یک مدرسه فلاحتی و یک قدری بنائی‌های دولتی است و کار دیگری ندارد بنده معتقدم که شعبات وزارت فوائد عامه برود به وزارت خانه هائی که متناسب با او است مثلاً مدرسه فلاحت برود وزارت معارف و آن اداراتی که از قبیل اداره معادن است و عایدی دارد برود به وزارت مالیه وشعبه تجار هم رجوع بشود به وزارت خارجه. حاصل اینکه این پولی که به وزارت فوائد عاه داده می‌شود بنده معتقدم زیادی است یعنی ما با این ترتیب که امروزه اداره می‌شود والا اگر این ترتیب نباشد و اصلاحاتی بشود بنده مخالفت ندارم ولی وزارت فوائد عامه را با این ترتیب لازم نمی دانم.

مخبر ـ بنده خیلی متأسف هستم که هیئت دولت و نمایندگان قوه مجریه حاضر نیستند که جواب آقای قمی را چنانچه وظیفه دولت است داده و دفاع از اعتراض ایشان کرده باشد ولی همینقدر خاطر محترم را متذکر می‌کنم به اینکه آقای رئیس الوزراء که چند روز قبل از این تشکیل کابینه داده‌اند و یک وزیر فوائد عامه معین نموده‌اند در صورتی که این اظهارات هم راجع به وزارت فوائد عامه سابق شده بودناچار یک نظریه داشته‌اند و حالا متأسفانه تشریف ندارند که مداخله بفرمایند.

بلی وزارت فوائد عامه آن طوری که تا حال بوده اهمیت فوق العاده را نداشته ولی باید قائل شویم که با این وزارتخانه در این مملکت باید اهمیت زیادی داد و قدم اول ما باید حفظ و نگاه داشتن این موسسه باشد.

در کمیسیون بودجه هم اول مخارجی که فقط می‌شود گفت مخارج اداره کردن ادارات آنجاست در نظر گرفته شده است و اگر هیم این ادارات به سایر وزارتخانه‌ها ملحق شود مخارجی که از این بودجه کسر خواهد شد خیلی تجزئی است و قابل اهیمت نیست فقط همان حقوق وزیر یا رئیس کابینه از بین می‌رود و باقی مخارج به جای خود خواهد ماند مثلاً مدرسه فلاحت هر کجا باشد خرج دارد یا اداره معادن و معماری و غیره در هر وزارتخانه باشد همین بودجه را خواهد داشت به این ملاحظه تصور می کن نباید اشکال کرد و این بودجه مختصر را باید تصویب نمود ولی البته صحیح است و باید تاکید هم کرد و یقین دارم هیئت دولت با تغییر اصولی که وزارت فوائد عامه تا به حال اداره می شده است موافق است و البته ترتیبات آنجا را قسمی که لازم یک وزارت خانه حقیقی است مرتب خواهند نمود.

رئیس ـ آقای حائری زاده شما مخالفید

حائری زاده ـ بی بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

حائری زاده ـ بنده نمی دانم مقصود از این وزارت فوائد عامه چیست و برای چه تاسیس شده و اگر وزارتی است که عایدی برای دولت تهیه می‌کند با آقای قمی هم عقیده هستم و باید جزء وزارت مالیه بشود و چون جمع آوری عایدات با وزارت مالیه خواهد بود زیرا به مزایده گذاردن چند معادن و گرفتن مبلغ جزء حق العبور کار مهمی نیست که وزارت خانه علیحده لازم داشته باشد این که آقای مخبر می‌فرمایند وزارت فوائد عامه وجودش برای مملکت ما لازم است یا این وزارت خانه کدام نابود را بود کرده کدام کار را برای بی کاره‌های مملکت تهیه کرده کدام معدنی که خراب شده وسائل آباد شدنش را فراهم کرده کدام راه شوسه را درست کرده بالاخره وزارت فوائد عامه حقیقی خیلی کارها باید بکند و آن وقت هم این بودجه برای او خیلی کم است ولی چون حالا عایدی ما اقتضا نمی‌کند و به حال بدبختی هتسیم خوب است عجالتاً وزارت فوائد عامه حذف شود و تا انشاءالله وقتی که بودجه ما کفایت کرد یک بودجه بهتری که برای وزارت فوائد عامه مناسب و کافی باشد معین کنند که یک کارهای خوبی برای این مملکت بکند والا اگر با این ترتیب حالیه ما به اسم وزارت فوائد عامه یک مخارجی قائل شویم هیچ لوزمی ندارد صورت عایدات وزارت فوائد عامه در سنه قبل پنجاه و دو هزار تومان بوده است و هشتاد و هشت هزار تومان مخارج و بودجه آن جا شده است و امروزه شصت هزار تومان بودجه فوائد عامه را نوشته‌اند این یک کار غلطی است آیا هیچ تاجری برای جمع آوری پنجاه و دو هزار تومان عایدی شصت هزار تومان مخارج می‌کند ما این نقشه را که تعقیب می‌کنیم خیلی نقشه غلطی است ما باید چیزهای اصلی را مقدم بداریم و به ایام بدبختی خودمان ادامه ندهیم برای جمع آوری پنجاه و دو هزار تومان شصت هزار تومان مخارج نکنیم به عقیده بنه فعلاً خوب است وزارت فوائد منحل شود و حق العبور هم از مردم نگیرند معاون هم آزاد باشد که هر کس بخواهد برود کار بکند نه اینکه پنجاه و دو هزار تومان عایدی برای ما تهیه بکند و شصت هزار خرج و شریک منافع مردم باشد همینطور که عرض کردم اگر نابودی را بود می‌کرد یا یک معدن خرابی را اصلاح می‌نمود وجودش لازم بود نه اینکه دسترنج دیگران را از آنها بگیرند مثلاً معدن زاج و دیزد را یک زردشتی اجاره کرده و رعایای بدبخت که می‌خواهند بروند زاج استخراج کنند یک ثلث عایدی استخراجی آنها را بدون جهت از آنها بگیرد و بالاخره عرض می‌کنم که وزارت فوائد عامه عجالتاً زیادی است و باید حذف شود برای اینکه هر سبزی فروش می داند که برای پنجاه و دو هزار تومان عایدی شصت هزار تومان مخارج غلط است.

هر وقت که عایدی زیادی پیدا کردیم و توانستیم راه آهن و راه شوسه درست کرده و معادن استخراج کنیم آنوقت وزارت فوائد عامه هم تاسیس می‌کنیم ولی عجالتاً یا باید به وزارت مالیه ملحق شود یا جزء وزارت معارف بشود.

رئیس ـ آقای فهیم الملک موافقید

فهیم الملک ـ بنده موافقم ولی اگر ممکن باشد آن پیشنهادی که کرده‌ام

رئیس ـ آقای فهیم الملک پیشنهاد نموده‌اند که مذاکره در ماده (۹ و ۱۰) بماند تا موقعی که هیئت دولت تشریف بیاورند و بالفعل راجع به ماده ۱۱ مذاکره بشود.

(بعضی اضهار نمودند چرا حالا مذاکره نشود)

رییس- خطاب به آقای فهیم الملک اگر توضیحی دارید بدهید؟

فهیم الملک- عرض می‌کنم در این ماده نهم پاره مطالب است که لازم می دانم از آقای وزیر توضیح بخواهم مثل آنکه در جلسه قبل هم در موقع مذاکره در ماده راجع به پست و تلگراف از آقای وزیر پست و تلگراف توضیحات خواستم همانطور که پیشنهاد کردم در ماده ۱۱ راجع به وزارت معارف است و راپورتش مشروحا نوشته شده گمان می‌کنم محتاج به توضیحاتی نباشد بهتر این است که در ماده ۹ و ۱۰ مذاکره شود تا هیئت دولت تشریف بیاورند.

رئیس ـ آقایان با پیشنهاد ایشان موافقند

مخبر ـ بنده می‌خواهم بدانم توضیحی که آقای فهیم می‌خواهند راجع به چه چیز است؟ اگر راجع به اقلام جزء بودجه است خوب است بفرمائید شاید خود بنده جواب ایشان را بتوانم عرض کنم

فهیم الملک ـ اولاً موافق عقیده آقای حائری زاده نه فقط وزارت فوائد عامه بلکه هیچ وزارت خانه

رئیس ـ داخل در اصل موضوع می‌شوید یا در پیشنهاد مذاکره می فرمائید

فهیم الملک ـ در اصل موضوع

محمد هاشم میرزا ـ پیشنهاد موضوع ندارد

فهیم الملک ـ وزارت فوائد عامه که وزارت تجارت هم جزء آن است یکی از وزارتخانه هائی است که وجودش خیلی لازم است و فقط برای دولت خرج دارد باید دولت موسسات تجارئی تهیه کند و مامورین تجارتی به اطراف بفرستد تا ترتیب واردات و صادرات مملکت را تهیه نموده و اطلاعات کامل از صادرات و واردات مملکت پیدا نموده و کارهائی تهیه کند مثلاص باید تاسیس کارخانجات و راه آهن نماید که هم برای مردم کار تهیه شود و هم برای دولت محل عایدی باشد و دلیل ندارد این وزارتخانه از بین برود زیرا اگر یک بنائی خانه را خوب نسازد نباید گفت اصلاً خانه نباید ساخت و خانه را به کلی نابود کرد خیر باید بنای بهتری آورد تا خانه را خوب بسازد بنده وزارت فوائد عامه را خیلی لازم می دانم و در زمان وزارت آقای میرزا حسین خان علائی هم بنده در بعضی ترتیبات وزارت فوائد عامه کمک می‌کردم و مدرسه فلاحت که تأسیس شده مبتکرش خود بنده بودم با یک پروگرام مخصوص و یک مدتی هم خوب کار می‌کرد حالا اگر ترتیباتش را به هم زدند و مدرسه را از بین بردند و کرج را اجاره دادند امر علیحده است و تقصی کارکنان وقت است آن وقتی که ما این ترتیبات را دادیم در نظر داشتیم که چندین مدرسه مثل کرج تاسیس کنیم ولی آن ترتیب از بین رفت و مساعدتی هم از طرف دولت به اساس این کار نشد. اما راجع به این بودجه فعلی مطابق توضیحاتی که از آقای وزیر پست و تلگراف خواستم این جا هم می‌خواهم از آقای وزیر فوائد عامه توضیح بخواهم که راههای شوسه که موافق قرار داد روس به ایران واگذار شده و همچنین راه شوسه سیستان و غیره که انگلیس‌ها تهیه کرده بودند و به ایران واگذار شده در این بودجه اشاره به آنها نشده و این راه‌ها از قبیل راه شوسه گیلان و قره تو که هر کدام روزی دو سه هزار تومان است یا خیر. و به چه ترتیب اداره می‌شود در اینجا معلوم نیست و بنده نمی‌فهمم چه می‌شود و در تحت اختیار کی است نمی دانم آقای مخبر می‌توانند جواب این توضیحات را بدهند یا خیر

مخبر ـ توضیحاتی که آقای فهیم الملک خواستند آنچه بنده استنباط کردم راجع به راههای جدیدی است که تازه به دولت ایران واگذار شده و راجع به اطرز اداره کردن و عایدی آنها است البته تصدیق می فرمائید قسمت راجع به عایدی آنها چون بودجه جمع از روی بودجه سال پیچی ئیل نوشته شده و در آن سنه عوائد این راهها در دست دولت نبوده ولی گمان می‌کنم این بودجه که در اینجا نوشته شده با در نظر گرفته این راههای جدید است و به همین اندازه تصور می‌کنم برای ما در موقع تصویب بودجه کافی باشد و اما راجع به قسمت دیگر که حسن اداره یا سوء اداره رهها است و ترتیب جمع آوری عایدات یا تعیین حق العبور که از روی چه مأخذ و به چه ترتیب تمرکز پیدا می‌کند این را بعد هم می‌شود از وزارت فوائد عامه سوال کرد و توضیح خواست خود بنده هم از نقطه نظر شخصی می‌توانم عرض کنم که با این ترتیب اداره کردن امروزه مخالفم چرا که به هیچ وجه قرار صحیحی در اداره کردن و جمع آوری عوائد این راهها در بین نیست و این ترتیب یک مضراتی هم دارد که ممکن است این راهها با یک مخارج گزافی که ساخته شده از بین برود البته باید یک قرار صحیحی در این موضوع گذاشت ولی البته تصدیق می فرمائید که مورد این مذاکره در موقع تصویب بودجه خرج نیست. ممکن است بعد از آقای وزیر فوائد عامه سوال کنیم و اگر نظریاتی داریم با ایشان القا کنیم.

رئیس ـ آقای سلطان العلماء مخالف هستید؟

سلطان العلماء ـ بلی با راپورت مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

سلطان العلماء ـ البته بنده تصدیق می‌کنم که وزارت فوائد عامه در مملکت یکی از موسسات مهمه است و لفظ فوائد هم جمع مکسر است چنانچه در ممالک متمدنه دنیا هر جا که این وزارت خانه را دارند منافع کثیره از فوائد عامه می‌برند و بیشتر عوائد و منافع دولت را وزارت فوائد عامه تهیه می‌کند اما در مملکت ما چنانکه در موقع مذاکره در پروگرام هم عرض کردم این قضیه موضوع مصداقی است و چنانچه در اغلب ممالک دنیا این وزارت خانه جزء بعضی وزارت خانه‌های دیگر است و سابق بر این در ایران هم وزارت فوائد عامه جزء وزارت پست و تلگراف بوده و در دوره سوم از هم جدا شدند و همانطور که عرض کردم در بعضی ممالک دنیا پست و تلگراف و فوائد عامه بلکه بعضی مشاغل دیگر دولتی را هم یک وزارت خانه اداره می‌کند …

مخبر ـ در کجا اینطور است؟

سلطان العلماء ـ البته تصدیق می فرمائید که موسسات هر دولتی برای رفاهیت فقرا و کار پیدا کردن برای آنها است حالا که ما وسائلی برای ایجات صنایع و کارخانجات و استخراج معدن و راه سازی و غیره نداریم خوب است وزارت فوائد عامه و پست و تلگراف چنانچه قبلاً هم یکی بوده حالا هم یکی باشد تا بعد اگر انشاءالله موفقیت پیدا کردیم و کارهای خوبی توانست وزارت فوائد عامه بکند آنوقت مجدداً تاسیس شود اما فعلاً چون کار زیادی ندارد وزارت پست و تلگراف می‌تواند این کار را عهده دار شود چنانچه سابق هم این طور بوده و در اغلب ممالک دنیا هم همینطور است ….

مخبر ـ در کجا..

سلطان العلماء ـ در فرانسه همینطور است

مخبر ـ خیر اینطور نیست

سلطان العلماء ـ هست همانطور که عرض کردم وجود فوائد عامه برای تکثیر عایدات است که از این منافع کثیره راه بسازد و ایجاد سنایع و استخراج معادن بکند ولی عجالتاً که ما اینها را نداریم یعنی وسائلی در دست نداریم خوب است فوائد عامه هم جزو وزارت پست و تلگراف بشود این است نظریات بنده حالا اگر آقایان نظریات دیگری دارند بفرمایند شاید بنده هم قانع شوم

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا موافقید

محمدهاشم میرزا ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

محمد هاشم میرزا ـ بنده عرض می‌کنم که آقایان تصور فرموده‌اند وزارت فوائد عامه یک تشکیل جدید و تاسیس تازه است در صورتی که از زمان مرحوم اعتضادالسلطنه و مخبر الدوله در سته ۱۲۹۰ وزرارت فوائد عامه بوده حتی مدتی هم کارهای فوائد عامه به چند وزارت تجزیه شده بود وزیر معادن داشت وزیر تجارت داشت و بالاخره در دوره مشروطیت که عدة وزراء به هفت نفر محدود کردند ناچار یک چندی وزارت فوائد عامه را با پست و تلگراف و یک مدتی هم به وزارت معارف ملحق کردند اما فعلاً مدت هشت سال است که به کلی از این دو وزارتخانه مجزا شده و خودش دارای وزارتخانه معین و مستقلی است و اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند وزارت فوائد عامه شصت هزار تومان عایدی ندارد که ما سالی شصت هزار تومان برای آن خرج کنیم خیر اینطور نیست یکی از معادن معدن نفت جنوب است که سالی شش کرور عایدی دارد همینطور معادن و جنگلهای زیادی در ایران هست که تمام تحت نظر این وزارتخانه هفتاد و پنج یا هشتاد و پنج معدن وزارت فوائد عامه اداره می‌کند و اجازه می‌دهد یه به مزایده واگذار می‌کند و به قدری که لازم است وزارت فوائد عامه عایدی دارد و البته نباید فراموش شود که در مملکت ما معادن خیلی زیاد است از آن جمله در سبزوار که یکی از ولایات خراسان است در چند نقطه معدن مس موجود است و کذا در جاهای دیگر که باید فکری کرد و سائل استخراجش را فراهم نمود غرض این است که این یک مطلب اساسی است و وجود وزارت فوائد عامه در هر مملکتی لازم است و در مملکت ما هم البته لازم است که فلاحت و تجارت ما را مرتب کند و صنایع را رواج بدهد علی الخصوص فلاحت که وجود مملکت ما بسته بار است و همچنین فوائد عامه باید راههای ما را درست و مرتب کند. راههای شوسة فعلی را نگذارد خراب شود.

تقریباً پانصد فرسخ راه شوسه در ایران هست از این جا به رشت و از قره تو به تهران و از مشهد به سیستان و از رشت به انزلی و تهران و قزون است که باید تمام اینها در تحت نظر وزارت فوائد عامه اداره شود.

اینها تمام کار است و اگر بر فرض کارهای وزارت فوائد عامه را هم تجزیه کنیم خواهیم دید که از حیث مخارج چندان فرق نمی‌کند مثلاً در جزء هم وزارتخانه هم باشد برای اداره طرق و شوارع مهندس لازم است. برای اداره فلاحت و تجارت و غیرده اجزاء لازم است.

فرضاً به قول بعضی آقایان اگر آنها را جزو یک وزارتخانه دیگر هم بکنیم در صورتی که هر یک از وزارتخانه به قدر خودشان کاز زیادتر دارند آنوقت خواهیم دید که هم امور مختل می‌ماند و هم نفعی که آقایان تصور می‌فرمایند نخواهد داشت، مثلاً شاید مواجب وزیر و کابینه اش که سالی هزار و پانصد تومان است فرق کند این هم تفاوت قابلی نیست و در عوض ضررش خیلی زیادتر است و بنده تصور می‌کنم نباید چنین کاری راکرد و برای هزار و پانصد تومان نباید یک وزارتخانه را از بین برد بلکه باید آرزو داشت که وزارت فوائد عامه داشته باشیم و بر ترقیاتش بیافزائیم.

و نگذاریم از بین برود بعضی از آقایان می‌فرمایند امورات این وزارتخانه را به زیر مشاور واگذار کنند و حال آنکه وزیر مشاوره برای این است که مثلاً یک وزیر که به ترتیبات داخلی وزارتخانه مشغول است و خیلی کار دارد و نمی‌تواند حاضر به مشاوره بشود از این جهت وزیر مشاوره تعیین می‌کنند و اگر بفرمایش آقای حائری زاده رفتار شود که می فرمائید به همه جهت پنج وزارتخانه باشد و آن قدر تشکیلات مملکتی را کوچک کنیم علاوه بر اینکه به امور خودشان نمی‌رسند در امور مملکتی هم دچار اشکالات خواهد شد و بالاخره عقیده بنده این است که از این هشت و نه وزیر نباید کاست ولی باید وظائف هر یک از آنها را به خودشان رجوع کنند. مثلاً اگر کارهائی که راجع به فوائد عامه است به تصرف خودش بدهند نه به وزارتخانه غیر مربوطه آن وقت خواهند دید که چقدر کار دارد به طوری که در تمام ممالک دنیا معمول است جنگل‌ها. راهها. صنایع. و امتیازات معدن تمام به دست وزارت فوائد عامه است ولی در مملکت ما اینطور نیست.

امتیازات را وزارت خارجه می‌دهد و راهها را دیگری در تصرف دارد معدنش را کس دیگر متصرف است در صورتی که مطابق معمول تمام ممالک دنیا این امور باید با فوائد باشد و اگر این ترتیب که عرض کردم نباشد آن وقت وجودش لغو است و ابداً لازم نیست. و این جزئی کارش را هم ممکن است تجزیه و قسمت کنند ولی به هر حال بنده این مبلغ را برای وزارت فوائد عامه عجالتاً زیاد نمی دانم چون غالب ادارات این وزارتخانه راجع به مطالب فنی است و نمی‌شود آنها را حذف کنیم و به وزارتخانه‌های دیکری منتقل نمائیم.

رئیس ـ نظر آقای زنجانی چیست؟ موافقید یا مخالف.

زنجانی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله موافقید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی موافقم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ بنده متأسفم که آقای وزیر تشریف ندارند تا کاملاً مطالب و عقاید خودم را عرض کنم.

عقاید بنده بدبختانه هم با آقای حائری زاده و آقای قمی مخالف است و هم با عقیده شاهزاده محمد هاشم میرزا اما با عقاید قمی و حائری زاده مخالفم به جهت اینکه می فرمائید ما در مملکت وزیر فلاحت و تجارت لازم نداریم یعنی چه اغلب شغل مملکت ایران گندم کاری و زراعت است ایران که صنعت ندارد کارخانه ندارد عایدات و منافعش فقط منحصر است به زراعت و فلاحت و ناچار است برای اداره کرده این امر وزیر مسئول داشته باشد. ما که نمی‌توانیم به قهقراء برگردیم و تمام امور را مول کنیم به یک اتابک اعظم که آنوقت بردارد دست خط کند فلان کس را فلان کار مکن و فلان مطلب را نکن. ما مجبوریم کارها تقسیم کنیم ما چطور می‌توانیم یک وزارت تجارت و فلاحت که بزرگترین کارهای دنیا است از بین ببریم و یا به وزارتخانه دیگر منتقل کنیم.

بنده که با این عقیده کاملاً مخالفم. تجارت است که تمام جنگلهای دنیا برای ترویج آن است و باید وزارتخانه معین داشته باشد چرا منحل کنیم بر عکس بنده عرض می‌کنم وزارت تجارت از اهم وزارتخانه‌ها است بلکه می‌توان گفت که با وزارت داخله و خارجه که حافظ استقلال داخلی و خارجی ما است همدوش است و به هیچ وجه از آنها تأخیری ندارد این علت مخالفت بنده با نظریه ایشان اما مخالفت بنده با اصل اداره کردن وزارت فوائد عامه به این جهت است که یک اطلاعاتی دارم و یک تحقیقاتی کرده‌ام یک اداره در وزارت فوائد عامه هست مسمی به اداره مهندسی بنده رفتم و سوال کردم که مجلس پانزده هزار تومان برای تعمیر سد جاجرود تصویب کرده چه شد تعمیر کردند یا نه گفتند ما اصلاً خبر نداریم وزارت مالیه خودش دستور داد و خرج کردند. آنوقت می‌پرسم از این پل سازی راهها شما چه اطلاع دارید جواب گفتند ما از راهی که از لنج گرفته‌ایم ماهی پانصد تومان عدیدی دارم و هزار و پانصد یا چهار صد تومان خرج بنده عرض می‌کنم وزارت فوائد عامه که باید گنجهای نهائی ما را ظاهر کند و تجارت ما را ترقی بدهد (امروز که ما در بودجه صحبت می‌کنیم ناچار باید این گونه مطالب را هم بگویم) و از مال التجار خارجه که سرمایه ما را به کلی از بین برده و از ورود اسباب تجملات و تفننات که خانه ما را ویران کرده قدری جلوگیری کنیم. آیا در وزارت تجارت برای منع از ورود این گونه مال التجاره‌ها چه اقدامی کرده‌اند؟

البته وزارت تجارت مسئول این ترتیبات است وقتی این قبیل مال التجاره در مملکت ما متصل وارد شد و هیچ چیز از مملکت خارج نشد البته به کلی سرمایه از بین می‌رود و مملکت گدا و فقیر می‌شود دائماً تلگراف از اطراف می‌آید که قالی و غیرده صادر نمی‌شود و بالاخره صادرات ما در مقابل واردات ما هیچ شده است بنده عرض می‌کنم وزارت تجارت مسئول این مطالب است و باید جواب بدهد. حالا آقای مخبر غیر از بحث در بودجه کار دیگری نمی‌کند و عرایض بنده بیهوده و بلا جواب می‌ماند به هر حال این بود عرایض بنده.

رئیس ـ آقای زنجانی (اجازه)

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده اساساً موافقم ولی می‌خواهم یک مطلبی عرض کنم که رفع خیلی از اشتباهات بشود. در هر مملکتی کارهائی که در آن مملکت هست به حسب مناسبت آن کارها را تقسیم می‌کند و هر کدام که با یکدیگر مربوط هستند یک وزارتخانه برای اداره کردن آنها تشکیل می‌دهند و هیچ یک از این ادارات برای پیدا کردن عایدات نیست برای تحصیل مداخل نیست عایدات فقط با مجلس شورای ملی است بعضی مالیاتها را مجلس شورای ملی باید وضع کند امتیازات را مجلس می‌دهد معادن و جنگل‌ها را بدست این و آن می‌دهد و مداخل برای مملکت پیدا می‌کند تحصیل عایدی با مجلس شورای ملی است وزارتخانه‌ها فقط برای خرج کردن و اداره کردن امور مردم است مثلاً وزارت جنگ برای تامین مملکت است و سر تا پا خرج است. پس باید گفت ما این وزارتخانه را چون دخل ندارد نمی‌خواهیم.

وزارت جنگ برای امنیت مملکت است که قشون و قوای تامینه مملکت را مرتب کند و تمامش خرج است وزارت فوائد عامه برای نظارت کردن در امور راهها و معادن و غیرده است. نباید گفت چرا وزارت فوائد عامه معادن را استخراج نمی‌کند مگر وزارت فوائد تعامه خودش معدن را استخراج می‌کند مردم باید تشکیل کمپانی‌ها بدهند و استخراج کنند. باید کمپانی بیاید راه بسازد آنوقت وزارت فوائد عامه نظارت کند. مگر در خارجه راهها را وزارت فوائد عامه می‌سازد! خیر شرکتها تشکیل می‌شوند و می‌آیند فلان راه را اجاره می‌کنند و می‌سازند آنوقت وزارتخانه در آن خصوص نظارت می‌کند که راهها را خوب بساند یا پول زیاد از مردم نگیرند. مثلاً می‌گویند چرا وزارت فوائد عامه فلاحت و تجارت را درست نکرده و توسعه نداده من می‌گویم باید تجار بیانید و تجارت بکنند و تشکیل کمپانی‌ها بدهند آنوقت وزارت فوائد عامه ترتیبات آنها را مرتب کند و در تحت نظر خودش اداره و تنظیم کند و قانون پیشنهاد کند که حق هیچ تاجری از میان نرود. این کارهای وزارت فوائد عامه است من می‌بینم عموم مردم می‌گویند کار نیست و دولت برای مردم کار پیدا نمی‌کند همه در خانه خودشان می‌نشینند و می‌گویند دولت به ما کار نمی‌دهد و متوقع هستند دولت برای آنها کار پیدا کند دولت چطور کار پیدا کند بیاید بازوی تو را بگیرد و ببرد سر کار خودت برو فلاحت کن. برو عملگی بکن. برو تجارت کن غرض این استکه فقط تنظیم و اداره کردن مملکت با وزارتخانه است نه عایدی دادن وزارت جنگ مالیه فوائد عامه و معارف همه اینها برای ما خرج دارد نه دخل وضوع مالیات و تهیه عایدی با مجلس شورای ملی است که عایدی پیدا کند و اجازه گرفتن و خرج کردن به وزارت خانه‌ها بدهد وزارت فوائد عامه در دنای بهترین و مهمترین وزارتخانه‌ها است حالا ایرادی که دارید این است که چون وضع و ترتیبات اداریش مغشوش است باید آن را بردارند من می‌گویم وزارت معارف هم خوب مرتب نیست آن را هم بردارند وزارت عدلیه خوب نیست آن را هم بردارند بالاخره هر کدام را که از ترتیباتش سئول یا استیضاح دارید بردارند مثلاً بنده به وزارت داخله از همه بیشتر اعتراض دارم باید بردارند ما باید اول قانون بنویسیم و به دست آنها بدهیم بعد سئوال کنیم که چرا قانون را اجرا نکردید ما کدام قانون را به دست آنها دادیم که آنها را تحت سوال بکشیم پس ما باید وزارت فوائد عامه را مرتب تر کنیم و قانونش را بنویسیم و به دست آنها بدهیم تا کم کم جلوتر برود و نباید آن را منحل کنیم دیروز یک کسی اینجا گفت تشکیلات وزارتخانه‌ها به ما دخلی ندارد و هر وزارت خانه خودش مختار است به هر نحو که صلاح دید تشکیلات خودش را بدهد این حرف خیلی نا صحیح است مثلاً اگر وزیر جنگ آمد و گفت صد هزار قشون باشد اما خرجش را نمی‌دهیم پس اول تشکیلات را مجلس باید معین کند چون بودجه فرع بر تشکیلات است در تحت نظر مجلس شورای ملی است اول باید مجلس تشکیلات را درست کند بعد بودجه اش را تصویب نماید مثلاً اگر وزارتخانه پنج منشی و دو اداره را وقتی که بودجه اش آمد ما نمی‌توانیم بگوئیم. که پنج منشی باشد اما حقوقش را نداریم بدهیم این نمی‌شود باید گفت پنج منشی زیاد است دو منشی کافی است یا یک اداره بس است پس ترتیب تشکیلات با مجلس است باید هر وزارتخانه قانون تشکیلات خودش را تهیه کند و ما نظ نکنیم هر کدام زیادی است با دلائل او را حذف کنیم هر کدام لازم است به جای خودش باقی باشد باید اساس کار را به حسب مناسبت مرتب کرد مثلاً یک وزارتخانه که باید روابط با خارجه داشته باشد باید در آن وزارتخانه علوم و زبان خارجه متداول باشد آن وقت امور داخله را نمی‌توانیم به او مراجعه کنیم البته باید کار وزارت خانه‌ها از یک دیگر متمایز باشد.

یک وزارتخانه اجزایش علوم خارجه باید بدانند از منشی و مستخدم کلیه مربوط به امور خارجه باشند مثلاً عدلیه باید جدا باشد و قضات لایق ترتبیت کند دیگر آنها نمی‌توانستند کار وزارت داخله یا خارجه را بکنند هکذا سایر وزارت خانه‌ها از قبیل پست و تلگراف و فوائد عامه و غیره البته کسی که کارش تلگراف چی گری است نباید در فوائد عامه دخالت کند پس باید امورات به حسب تناسب تقسیم شود و کار هر یک را مرتب و معین نمائید.

آنوقت اگر یک وزارتخانه ناقص است باید ترتیبات آن را تکمیل کرد نه اینکه آن را به کلی منحل کرد باید آن را مرتب و منظم کرد تقویتش کرد تا کم کم کار هم زیاد بشود و این مردمی که این قدر از دولت توقع کار دارند و به سر دولت ریخته‌اند که چرا کار برای آنها پیدا نمی‌کند حق توقع دارند که نان را هم دولت برای آنها درست کند و به آنها بدهد که بخورند بروند تجارت کنند.

کسب کنند کارخانه تشکیل بدهند آنوقت وزارت فوائد عامه امور آنها را منظم و مرتب کند و به امورات آنها رسیدگی نماید کسی نمی‌تواند به وزارت فوائد عامه بگوید چرا راه را نمی‌سازی.

مگر وزارت فودئد عامه می‌تواند راه بسازد، باید وزارت فوائد عامه اجازه بدهد امتیاز بدهد به یک شرکت یا کمپانی و آنوقت اگر خلاف کردند باید از آنها مؤاخذه بکند که چرا مثلاً این راه سنگش در آمده یا چرا یکقران را دو قران گرفتی بعضی می گوئید چرا فوائد عامه معادن را استخراج نمی‌کند یا چرا عمله نمی‌گیرد استخراج کند خیر اینطور نیست باید مجلس به یک کمپانی یا شرکتی اعتبار بدهد و آن‌ها معادن را استخراج کنند و وزارت فوائد عامه خیلی لازم است و بودجه اش هم خیلی کم است همچنین وزارت معارف و عدلیه پری روز هم عرض کردم این وزارت خانه‌ها تشکیلات مشروطه است و باید تقویت بشود ولی بعضی از وزارتخانه‌ها هستند که در زمان استبداد هم داشتیم و باید آنها را کوچک کرد تا کم کم تشکیلات ما با هم مساوی شوند

مخبر ـ لازم است بنده یک توضیحی بدهم چون فرمایشی که آقای زنجانی فرمودند گویا سوء تفاهیم شده است برای اینکه اعتراضی که راجع به تشکیلات فرمودند مستقیماً به بنده فرمودند ولی بنده نقطه نظرم این نبود که آقا فرمودند شاید باینم قاصر بوده ات آن شب که آقایان در موقع بودجه اعتباری در تشکیلات مذاکره می‌کردند بنده عرض کردم و حالا هم عرض می‌کنم موقعی که مجلس می‌تواند در تشکیلات اداری امعان نظری بکند که موقع تصویب بودجه باشد یعنی در موقعی که بودجه‌های جزء به مجلس می‌آید مجلس می‌تواند در تشکیلات اگر نظریه داشته باشد دخالت نماید نه در موقعی که بودجه و اعتباری تصویب می‌شود در آن موقع هم این یک راه غیر مستقیمی است که بوسیله تصویب بودجه مجلس نظریه خود را در تشکیلات اظهار می‌نماید والا اصل تشکیلات حق قوه مجریه است.

آقا شیخ ابراهیم زنجانی ـ بنده نظری به فرمایشات حضرت عالی نداشتم در جلسه گذشته آقای فهیم الملک فرمودند تشکیات با وزارتخانه‌ها است و مربوط به مجلس نیست جواب ایشان را عرض کردم.

رئیس ـ آقایان مذاکره را کافی می دانند یا خیر.

(گفته شد کافی است)

حائری زاده ـ بنده توضیحی دارم

آقا میرزا ابراهیم قمی ـ بنده هم توضیحی دارم.

رئیس ـ (خطاب به حائری زاده) تقریباً پنج شش نفر قبل از شما اجازه خواسته‌اند و اسم جنابعالی ششم است و اسم آقای قمی هفتم است

ارباب کیخسرو ـ چون اینجا یک مذاکراتی شد لازم است توضحی عرض کنم اجازه می فرمائید.؟

رئیس ـ مخالفید یا موافق

ارباب کیخسرو ـ خیر بنده موافقم ولی توضیحی را که آقای مخبر دادند اگر بودجه به این قسم بگذرد بعدها سوء تفسیر خواهد شد

رئیس ـ بفرمائید

ارباب کیخسرو ـ از آقای مخبر سوال شد که آیا بودجه طرق و شوارع را هم این بودجه شامل است یا خیر؟

فرمودند بلی در صورتی که در این بودجه راه رشت و قره تو نیست برای اینکه تنها بودجه خرج راه قره تو تقریباً دویست و پنجاه هزار تومان است و داخل این موضوع نیست

مخبر ـ بنده هم عرض نکردم مخارج طرق جدید هم جزو این بودجه منظور شده اگر هم عرض کرده‌ام اشتباه بوده.

رئیس ـ رای می‌گیریم به اینکه مذاکرات کافی است یا خیر

آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام نمایند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ اکثریت قریب به اتفاق است

رای می‌گیریم به ماده نهم آقایانی که ماده نهم را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دهم قرائت می‌شود

(آقای تدین به شرح آتی قرائت نمودند)

ماده ده ـ وزارت خارجه به سفارت افغانستان و شهریه‌ها پیشنهادی دولت (۷۲۴۲۱۴) تومان تصویب کمیسیون

(۶۴۰۰۰) تومان

رئیس ـ در این ماده اعتراضی هست؟ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ به عقیده بده خوب است کار گذاریهای ولایات را منحل نمایند و کار اتباغ خارجه به محاکم عدلیه رجوع کنند و از بودجه حقوق آنها کسر شود

رئیس ـ شاهزاده محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ کمیسیون بودجه با وزارت خارجه مشغول تبادل افکار بوده است و این بودجه چندان بی ماخذ و غیره تحقیقی نوشته نشده است مخصوصاً در این باب مذاکره شد به چه وسائل ممکن است از این بودجه کسر شود.

یکی از آن راهها این بود که کارگذاری‌های محل هائی که امروز لازم نیست منحل شود و کار گذاری‌های سردحدی که وجودشان لازم است باقی باشد و همچنین نسبت به سفارتخانه هائی که در خارجه هستند این نظریه بوده که آنجاهائی که لازم نیست حذف شود و در نقاطی که لازم است مثل افغانستان اضافه شود غرض این است که نظریات آقای حائری زاده کلیه در کمیسیون بوده اعمال شده و دیگر نمی‌شود یک دینار از بودجه وزارت خانه وجه کسر کرد و به حد لوزم کسر شده است

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله موافقید؟

حاج شیخ اسدالله ـ موافقم

رئیس ـ آقای فهیم الملک

فهیم الملک ـ موافقم

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست؟

نظام الدوله ـ در این قسمت که گفته شد کارگذاری ولایات به عدلیه رجوع شود به عقیده بنده اگر مقتضی باشد به معاونین حکام رجوع شود بهتر است.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای حاج نصیر السلطنه مخالفید؟

حاج نصیر السلطنه ـ خیر بنده با راپورت موافقم ولی در این موضوعی که آقای نظام الدوله فرمودند اجازه می فرمائید جواب عرض کنم؟

رئیس ـ بعد از آقای فهیم الملک بفرمائید

فهیم الملک ـ در موضوعی که آقای نظام الدوله فرمودند چون دولت کاپیتولاسیون را لغو کرده، رفته رفته کار مرافعات خارجه به عدلیه رجوع خواهد شد و محاکمات خارجه باید برداشته شود منتهی اگر تشریفاتی در ولایات برای قنسول هم لازم باشد یا کاری داشته باشند حکومت این کارها را ممکن است انجام دهد لیکن مسئله را که می‌خواهم توضیح بدهم راجع به شهریه‌های وزارت خانه است که از بودجه آنجا خارج کرده‌اند چون شهریه‌های وزارت خارجه مثل شهریه‌های معمولی نیست عده‌ای از این شهریه بگیرها در سنوات گذشته سابقه خدمت داشته‌اند و در وزارت خارجه زحمت کشیده‌اند و برای اینکه در این اواخر زندگانی و امرار حیوتی می‌نمایند به آنهم یک حقوق تقاعدی داده شده است حالیه که آنها را از بودجه وزارت خارجه و در جزء سایر شهریه بگیرها گذاشته‌اند حقیقت درباره آنها کمال بی انصافی شده است و بنده عقیده‌ام این است کمافی السابق حقوق این اشخاص را در جزو بوده وزارت خارجه حقوق این اشخاص را در جزو بودجه وزارت خارج منظور دارند ولی اشخاصی که بدون استحقاق به آنها حقوق داده شده ممکن است آنها را خارج کنند ولی اشخاصی که عمر خودشان را در این وزارتخانه تمام کرده‌اند امروز انصاف نیست آنها را در جزو سایر شهریه بگیرها که هنوز تکلیفشان معلوم نیست قرار دهیم.

مخبر ـ امروز صبح آقای وزی خارجه در کمیسیون بودجه تقریباً همین نظریه آقای فهیم الملک را اظهار کردند کمیسیون بودجه هم این عقیده را اتخاذ کرد که به کلیه حقوق هائی که داده می‌شود رسیدگی کند آنچه را که مصداق حقوق تقاعدی است یعنی شهریه هائی است که به یک اشخاصی داده می‌شود که سابقاً در وزارت خانه‌ها مستخدم بوده و زحمت کشیده‌اند و بعد از مدتی خدمت به واسطه زیادی سن از کار افتاده‌اند حقوق این قبیل اشخاص به مجلس پیشنهاد خواهد شد که جزو بودجه وزارت خارجه باشد و از آنجا دریاف کنند ولی سایر شهریه‌ها که به موجب تصویب نامه و غیرده بر قرار شده است البته آنها را کمیسیون تصدیق نخواهد کرد و باید مستقیماً از وزارت مالیه دریافت دارند.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا مخالفید یا موافق؟

محمد هاشم میرزا ـ بنده موافقم

رئیس ـ آقای حاج نصیر السلطنه (اجازه)

حاج نصیر السلطنه ـ عرایض بنده را آقای فهیم الملک فرمودند.

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست؟

نظام الدوله ـ بنده راجع به پیشنهادی که در موضوع وا گذاشتن شغل کار گذاریها به معاونین حکومت کردم نظریاتم همان قسمت الغاء کاپیتولاسیون بود که چون از جهانی فعلاً نقض شده ممکن است اتباع خارجه در ولایات کار خود را به معاونین حکومت رجوع نمایند تا رسیدگی کار گذریها به محاکمات خارجه از بین برداشته شود و معاون وزارت امور خارجه در این باب وزارت امور خارجه مشغول مطالعات است و در بودجه جدید یک عده از کار گذاریها حذف خواهد شد

رئیس ـ مذاکرات کافی است

(جمعی گفتند کافی است)

رئیس ـ رای می‌گیریم آقایانیکه ماده دهم را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای حائری زاده پیشنهاد کرده‌اند چون ماده ۱۱ الساعه طبع و توزیع شده بماند برای جلسه دیگر

مخبر ـ الساعه طبع نشده صبح شده است.

رئیس ـ خطاب به آقای حائری زاده اگر توضیح دارید بفرمائید

حائری زاده ـ راپورت کمیسیون بودجه را الساعه به بنده داده‌اند و هنوز در اطراف آن مطالعاتی نشده و گمان می‌کنم چهار پنج ساعت وقت لازم دارد تا نمایندگان افکارشان را حاضر کنند و اگر آقایایان موافقت کنند بماند برای جلسه آتیه ضرری نخواهد داشت.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ چون این مطلب اساساً سابقه دارد و جزئیاتش هم طبع شده و امروز سبح توزیع کرده‌اند و مدتی است در دست آقای حائری زاده بوده است گمان می‌کنیم دیگر تاخیرش موقع نداشته باشد و اگر بماند برای جلسه دیگر شاید تا دو هفته دیگر هم نتوانیم در این موضوع بودجه رای بدهیم

(جمعی گفتند صحیح است)

رئیس ـ چون پیشنهاد کرده‌اند رای می‌گیریم

حائری زاده ـ حاج شیخ اسدالله فرمودند صبح توزیع شده در صورتی که الساعه آقا سید محمود مامور توزیع است این ورقه را به بنده داده ممکن است تحقیق بفرمائید

شیخ الاسلام اصفهانی ـ بلی به بنده هم یک ساعت قبل رسیده است

رئیس ـ رای می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند ماده یازدهم بماند برای جلسه دیگر قیام فرمایند

(دو سه نفر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد ـ ماده یازدهم از روی راپورت ۱۴ قرائت می‌شود

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ماده یازده وزارت معارف و اوقاف و صحیه پیشنهادی دولت جمع کل (۶۲۲۶۲۲) تومان

تصویبی کمیسیون بودجه جمع کل ۵۹۲۲۶۳ تومان

وزارت خارجه (۶۰۰۰۰) تومان

تصویبی کمیسیون بودجه ۵۵۰۰۰ تومان

صحیه پیشنهادی دولت ۸۴۲۰۰ تومان تصویبی کمیسیون ۸۲۲۰۰ تومان

مدارس تهران و حومه ابتدائی و متوسطه و غیره پیشنهادی دولت ۲۴۳۸۲۳ تومان تصویبی کمیسیون بودجه ۲۴۳۸۲۳ تومان

اعانه مدارس خارجه تهران پیشنهادی دولت ۱۶۶۶۰ تومان تصویبی کمیسیون ۴۶۶۰ تومان

اعانه محصلین داخله پیشنهادی دولت ۵۰۲۰ تومان تصویبی کمیسیون ۲۷۰۰ تومان

اعانه محصلین خارجه پیشنهادی دولت ۲۷۹۹ تومان از طرف کمیسیون تصویب نشد حذف شد.

اعانه مدارس ملی پیشنهادی دولت ۸۴۰۰ تومان تصویبی کمیسیون ۸۱۶۰ تومان

اعتبارات پیشنهادی دولت ۲۰۲۸۰ تومان تصویبی کمیسیون ۱۲۲۸۰ تومان

معلمین اروپائی مطابق کنترات پیشنهادی دولت ۲۲۰۰۰ تومان تصویبی کمیسیون ۲۲۰۰۰ تومان

صنایع مستظرفه پیشنهادی دولت دوازده هزار تومان تصویب کمیسیون دوازده هزار تومان

ایالات و ولایات ـ از بابت دوائر معارف و بعضی مدارس پیشنهادی دولت ۱۸۴۴۰ تومان تصویبی کمیسیون ۱۸۴۴۰ تومان

مدارس پیشنهادی دولت ۱۳۰۰۰۰ تومان تصویب کمیسیون ۱۳۰۰۰۰ تومان

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ بنده در یک قسم از این ماده مخالف هستم اگر جزء به جزء رای گرفته می‌شود در موقع خودش عرض خواهم کرد و اگر یک مرتبه رای گرفته می‌شود الان عرض کنم

رئیس ـ خیر یک مرتبه رای گرفته می‌شود

محمدهاشم میرزا ـ عرض می‌کنم آن طوری که در کمیسیون بودجه دقت کردم با وجود موسساتی که در تهران هست از قبیل مدارس خارجه و معلمین خارجه و غیرده که در ولایات نباید باشد معهذا به طور اجمال عرض می‌کنم قریب چهارصد و پنجاه هزار تمان برای معارف تهران معین شده و به همه جهت بودجه ایالات و ولایات صد و چهل و هشت هزار تومان نوشته شده است و این دو قلم با یک دیگر تناسبی ندارد و بنده این بودجه را غیر متناسب می دانم و عقیده بنده این است که باید وزارت معارف یک تناسبی بین تهران و سایر ولایات رعایت کند و با وجود امتیازاتی که تهران دارد بودجه این قدر بی تناسب نباشد و خوب است تمام ایالات و ولایات ایران را در مقابل شهر تهران نگذارند و اگر می‌توانند به بودجه ولایات بیفزایند و اگر نمی‌توانند از بودجه تهران کسر کرده به ولایات بیافزایند تا فی الجمله تناسبی ملحوظ شده باشد.

مخبر ـ البته همه ماها با اظهارات حضرت والا راجع به تکثیر مدارس در ایالات و ولایات موافقیم علی الخصوص بنده که نماینده یکی از ولایات هستم ولی خود سرکار در کمیسیون تشریف داشتید و این مذاکرات در آنجا شد و تمام اشکالاتی که موجود است شنیدید و دیدید غیر از مسئله پول یک مسائل دیگری هم لازم است که نمی‌شود در ولایات فعلاً مدارس زیادی تاسیس کرد تهران و حومه آن با اهمیتی که بواسطه مرکز بودنش دارد و کلیه مخارج مدارس ابتدائی و متوسطه اش به صد و هشتاد هزار تومان رسیده در صورتی که هشت باب مدرسه متوسطه را که منها کنیم غریب پنجاه و هشت هزار تومان از آن کسر می‌شود پس تصدیق می فرمائید که تناسب تا درجة موجود است به علاوه این مبلغ یک صد و سی هزار تومان که باید در ایالات و ولایات مدارس تاسیس شود گمان می‌کنم اگر آن راجع به تاسیسات جدیده است و گمان می‌کنم خودتان هم تصدیق بفرمائید که این یک قدم اولیه و بزرگی است که برای توسعه معارف برداشته شد و امیدواریم در آتیه هم قدمهای سریع دیگر برداشته شود تا کاملاً معارف در همه جا تعمیم پیداکند و به این مطلب هم نمی‌شود راضی شد که درب مدارس موجوده تهران را ببندیم و برای رعایت تناسب به ولایات بیافزائیم

آقا سید یعقوب ـ تمام ماها قهراً و طبعاً به بسط معارف متوجه هستیم.

شاهزاده محمد هاشم میرزا به اعتبار نمایندگی از ولایات اعتراض کردند و مخبر یک جوابی دادند که گمان می‌کنم غیر منطقی بوده ایشان نفرمودند مدارس تهران بسته شود که این جواب را به ایشان دادند بنده عرض می‌کنم که اهالی مالیات می‌دهند آن وقت دولت به جنوب چه توجهی کرده رو را به شمال پشتش را به جنوب کرده آیا کار دیگری هم کرده ترقیات اهالی فارس در این مدت چه بوده شیراز که دارالعلم بوده چه مدرسه دارد در صورتی که همیشه اطاعت کرده‌اند و هر چه مالیات خواسته‌اند داده‌اند کرمان ایالت به آن عرض و طویل کدام مدرسه در آن جا تاسیس شده و هم چنین بروجرد و لرسستان و غیره ما خیلی خوش وقت هستیم که معلمین و ادبای تهران بیشتر شوند و اهالی ایالات و ولایات را تربیت کنند ولی گمان نمی‌کنم انصاف نمایندگان حکم کند که یک تهران مقابل تمام ولایات باشد و آقای وزیر معارف تمام ایران را در مقابل تهران قرار بدهد و ما از این مسئله خیلی دلتنگ هستیم و می‌خواهیم ایالات و ولایات مدرسه داشته باشد چنان که اهالی ولایات همیشه متوجه به معارف بوده‌اند و هر وقت مالیات جدیدی وضع شد با کمال شوق پرداخته‌اند آن وقتی که قرار شده تومانی یک عباسی و خرواری یک قران برای معارف بدهند کدام سرپیچی کردند وقتی که امین مالیه پول‌ها را می‌برد و خرج خودش می‌کند تقصیر رعایا است. ملت با تمام قوا حاضر است مخارج معارف را بدهد اما وقتی که بدانند که به آن مصرف می‌رسد و دردشان دوا می‌شود مثلاً می‌بینیم معلمین اروپائی را می‌نویسند بیست و دو هزار تومان در صورتی که بنده تحقیق کرده‌ام هفته‌ای پنج ساعت و یا ده ساعت بیشتر درس نمی‌دهند و آنوقت در این باب ابداً کسی حرف نمی‌زند اما راجع به ایالات و ولایات که حافظ استقلال ایران هستند اینطور ایراد می‌کنند و بنده مخالف هستم و تا یک توضیحی داده نشود که معارف ایالات و ولایات زیادتر خواهد شد دست از مخالفت خود بر نمی‌دارم

مخبر ـ در موقعی که آقای آقا سید یعقوب عبارت غیر منطقی را ذکر کردند بنده گوش دادم تا ببینم خودشان به مفهوم این کلمه درست بصیر هستند یا نه.

بالاخره فهمیدم که ملتفت نیستند والا تصدیق می‌کردند که غیر منقطی است این است که امروزه در موقعی که تمام دنیا و ملل مختلفه عالم دم از وحدت می‌زنند ما بیائیم در یک مجلس صد و سی نفری که هشتاد نفر زیادتر حاضر نیست دعوای مرکز و ولایات بکنیم من که نماینده کرمانشاهان هستم و فلان آقا که نماینده تهران هستند همه نماینده این مملکت هستیم و همه تعمیم معارف را برای افراد ایرانی می‌خواهیم فرق ما بین ایالت و ولایت نیست و ما نباید برای این که موکلین خوششان بیاید حرف بزنیم باید حفظ مصالح مملکت را در نظر داشت اول پول پیدا کرد بعد خرج کرد شما حاضر باشید پول پیدا کنید عایدی پیدا کنید پنج برابر ده برابر این مبلغ را خرج کنید بعد خرج کنید و در تمام ده کوره‌های مملکت مدرسه تاسیس کنید ولی وقت که عایدی نیست و مجبور هستند از تمام مخارج ستوات کسر کنند که بودجه تعدیل شود دیگر این مطالب یعنی چه ما نباید خودمان را گول بزنیم و بگوئیم یک الفاظی گفتیم و نشد اگر مقصود گفتن است که بنده هم می‌گویم تمام ایالات و ولایات ایران باید مدرسه داشته باشد ولی اگر من به عنوان مخبر کمیسیون بودجه دفاع می‌کنم برای این است که اعضاء کمیسیونی را که خودتان معین کرده‌اید و همه نماینده شما هستند اول مطمح نظرشان تعدیل جمع و خرج این مملکت است برای حیات مملکت برای استقلال مملکت مدرسه برای ما خوب است وقتی که استقلال داشته باشیم وقتی که زنده باشیم مدارس و تربیت کردن اطفال عموم مردم است ولی با این حال نباید زندگانی اصلی خودمان را به خطر بیاندازیم در صورتی که می‌توانیم یک کارهائی را از روی ملایمت با قدمهای تدریجی تکاملی انجام دهیم و نواقص خود را تکمیل کنیم اینکه می فرمائید مردم حاضرند مالیات جدیدی برای این کار بدهند گمان می‌کنم اگر آقای رئیس الوزراء تشریف داشتند پیشنهاد می‌کردند که مجلس معادل هر قدر که صلاح می داند مالیات وضع کند و همه را خرج مدارس ولایات بنماید ولی امروز باید سعی کنیم و بودجه را تعدیل نمائیم برای اینکه دولت ما مجبور نباشد همه روزه شرافت استقلال مملکت را به در خانه اجانب برده پول تحصیل کند.

آقا سید یعقوب ـ کی این حرف را زده است؟

رئیس ـ آقای رئیس التجار (اجازه)

رئیس التجار ـ بنده متأسفم با این شرحی که حضرت والا فرمودند کاملاً نمی‌شود اهالی ولایات را قانع کرد عوام این ملکت می‌بینند مالیات می‌دهند و وقتی روزنامه به ولایات می‌رود می‌بینند ۴۵۰۰۰۰ تومان برای معارف در تهران معین شده و ۱۳۰۰۰۰ تومان برای ولایات اگر بنده شخصاً تمام فرمایشات حضرت والا را تصدیق کنم معهذا اهالی را نمی‌شود قانع کرد و گفت شما که از هر حیث ده برابر تهران هستید از تهران مدرسه کمتر داشته باشید البته تهران یک مدافعی داشت و یک بیدقهائی هم داشتند و روزنامه نویسها هم یک تعبیراتی برای نطق یک نفر وکیل کردند و مبلغ زیادی اضافه شد ولی راجع به ولایات هیچ کس حرفی نمی‌زند باید انصاف بدهید با اینکه من تصدیق دارم مالیات کفایت نمی‌کند لکن با این حال آیا برای کلیه معارف ایالات و ولایات اهالی را می‌شود ۱۳۰۰۰۰ تومان قانع کرد؟

به عقیده بنده که غیر مقدور است اگر تومانی صد دینار از این نوزده ملیون مخارج به عنوان معارف کسر است از مخارج دیگری کسر کنند یا جلوگیری از تفریط کاریها بکنند و خرج معاف ولایات کنند و یا همانطوری که آقای آقا سید یعقوب فرمودند مالیاتی وضع کنند یا از آن شش ملیونی که از نفت جنوب می‌برند لااقل مقداری از آن را برای جنوب خرج کنند که معارف آنجا ترقی کند انصافاً ملاحظه بفرمائید این ۱۳۰۰۰۰ تومان برای معارف یک مملکتی چه می‌شود کرد اگر این مبلغ را قائل بشویم به هر مدرسه بیشتر از سی چهل هزار تومان نمی‌رسد کدام مدرسه است که بتوان به ماهی ۵۰ تومان اداره کرد بنابراین بنده استدعا می‌کنم که یک محلی را معین کنند و بر بودجه فعلی ولایات افزوده شود

مخبر ـ برای اینکه در این جا رفع اشتباه آقای رئیس التجار شود متذکر می‌شوم که اولاً پیشنهادی دولت برای مدارس تهران و حومه آن دویست و چهل و سه هزار و هشتصد و بیست و سه تومان است و همین مبلغ هم از طرف کمیسیون تصویب شد و اینکه اشاره از گذشته فرمودند چون حضرت عالی تازه در کمیسیون بودجه عضو شده‌اید از سابقه خبر ندارید اختلافاتی اگر بین رقم سابق و رقم حالیه دیده‌اید هیچ مربوط به کمیسیون بودجه و تجدید نظر مجلس نیست وزیر سابق اشتباه کرده بود و رقمی پیشنهاد کرده بودند کمیسیون بودجه هم همان رقم را به علاوه هشت هزار تومان تصویب کرده و بعد وزیر معارف دید اشتباه کرده است صورت جزئش را به کمیسیون آورده نشان داد و دیدیم مبلغی با مخارج موجوده تفاوت دارد این را من باب تذکر خواستم عرض کنم حالا جزء این مبلغ را برای شما عرض می‌کنم بیست و سه باب مدارس ابتدائی پنج کلاسه است که هفتاد و چهار هزار و یک صد و شش تومان خرج آنها است هفت باب مدرسه ابتدائی شش کلاسه است که مبلغ ۲۵۸۷۲ تومان خرج دارد و ده باب مدرسه انات است و یکی دارالمعلمات که خرج آنها ۲۳۸۸۰ تومان است ده باب هم مدرسه حومه تهران است که ۷۱۰۴ تومان خرجش می‌باشد این مبلغ‌های جزء کلیه مخارج مدارس ابتدائی ذکور و اناث تهران است اگر شما بخواهید تناسب را رعایت بکنید باید به این ارقام توجه کنید و علاوه بر این هشت باب مدرسه متوسطه است که پنجاه و شش هزار و دویست و ده تومان اینجا در بودجه مخارج برای او منظور می‌شود اما یک قسمت عایدی دارد که در حقیقت کمتر از این مبلغ است این یک قسمتی است بقیه مدارس دارالفنون دارالمعلمین و مدرسه موزیک و مدرسه طبی است و ارقام مخارج آنها هم که اضافه شود (۲۴۳۸۲۳) تومان بودجه‌ای است که به اسم مدارس نوشه شده اما چهارصد و پنجاه هزار تومان که می‌فرمایند قلم‌های دیگری دارد و شامل تاسیساتی است که هر قدر هم جلو برویم امروز در ایالات و ولایات نمی‌شود آن تاسیسات با ایجاد کرد این توضیحاتی است که برای روشن شدن فکر جنابعالی عرض کردم ولی اگر هیئت دولت بتواند یک محلی پیدا کند که بتواند بر بودجه فعلی ایالات و ولایات بیفزاید در آتیه البته بهتر است و گمان می‌کنم مخالفی هم در این موضوع نباشد.

وزیر معارف ـ بنه تصور می‌کنم مخالف آقایان یک مخالفت ظاهری وسطحی باشد و در موضوع ازدیاد مدرس تصور می‌کنم دولت و ملت همه آرزومند هستند معارف مملکت را هرا قدر بتوانند توسعه دهند و اسباب ترقی ایرانیان را فراهم کنند اما راجع به مخارج مدارس تهران و ایالات که فرمودند رعایت تناسب نشده اگر از نقطه نظر مرکزیت هم باشد می‌بینیم در تهران توسعه معارف باید بیش از اینها باشد مثلاً درالفنون ما فقط اسم دارد و اگر بخواهیم مدرسه عالی باشد هنوز خیلی نقص دارد ولی برای اینکه خرج زیادی تولید خواهد شد به این مبلغ قناعت شده و این مبلغ که برای ایالات و ولایات تشخیص داده شده بی تناسب نمی‌باشد زیرا چهار پنج سال بیش نیست که در ولایات تاسیس مدارس نموده‌ایم و البته تصدیق می فرمائید که به طور تمجیل نمی‌شود اسباب کارش هم فراهم باشد البته سعی دولت و وزارت معارف هم این است که در ایالات و ولایات چند برابر پولی که امروز تخصیص داده شده خرج شود و بلکه شاید این نظر را نیز داشته باشد که رد بعضی مراکز ایالات و ولایات دارالفنون هم تاسیس نمایند تا یک مراکز علمی در ایالات و ولایات داشته باشیم که از آنجاها نیز فرشته معرفت و انوار علم به اطراف سرایت کنند ولی تمام این ترتبیات را به عجله نمی‌شود انجام داد و به عقیده بنده این صد و سی هزار تومان که برای ایالات و ولایات تخصیص داده شده نسبت به سابق خیلی زیادتر است زیرا اگر به دقت پولهائی را که به اسم مدارس ایالات و ولایات سابقاً داده می‌شد ملاحظه کنیم خواهیم دید که ثلث آنچه امروز تخصیص داده شده نیست در صورتی که با همین مبلغی که کمیسیون تصویب کرده در آتیه مدارس ایالات و ولایات زیادتر و منظم تر خواهد شد و در خلی نقاط که امروزه مدرسه وجود ندارد تاسیس خواهد کرد زیرا نسبت به مصارف سابق معارف ایالات و ولایات این مبلغ خیلی زیاد است این نکته را اساساً عرض می‌کنم که برای مدارس علاوه بر پول اسباب کار لازم است مثلاً اول باید معلوم پیدا کرد و بعد تهیه مدارس نمود و اگر عایدات دولت زیاد شود مضایقه در تاسیس مدارس نخواهد شد و انشاءالله دولت در سال آتیه که ترتیب اخذ مالیات منظم شو پیشنهادات دیگری راجع به مدرس ایالات و ولایات خواهد نمود و انشاءالله با موافقت و مساعدتی که مجلس شورای ملی با صلاحات معارف دارد این آرزو صورت عمل پیدا خواهد نمود.

رئیس ـ چون جمعی از آقایان اجازه خواسته‌اند اگر مجلس موافق باشد چند دقیقه تنفس داده شود.

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید.

رئیس ـ آقای حاچ میرزا مرتضی (اجازه)

حاج میرزا مرتضی ـ بنده هم در دو قسمت این ماده مخالف هستم که یک قسمت راجع به عدم تناسب بودجه ایالات و ولایات با مراکز است یا باید بودجه معارف را به تناسب مالیات ایالات و ولایات قائل شویم یعنی به همان نسبت که یک نقطه مالیات می‌دهد به همان نسبت مخارج برای معارف آنجا اختصاص داده شود.

مثلاً با این مالیات گزافی که اهالی کرمان می‌دهند فقط ماهی سیصد تومان برای مصارف معارف آنجا اختصاص داده شده و دو یا سه باب مدرسه در کرمان هست که هیچ صورت مدرسه نداشته و حال رقت آوری دارد یکی در باب مدرسه هم پاره‌ای اشخاص در کرمان ایجاد کرده‌اند و آنها هم بواسطه عدم توجه روسا مندرجاً از بین می‌رود.

قسمت دیگر عرض بنده راع به بودجه اوقاف است به عقیده بنده از بدو تاسیس اداره اوقاف تا به حال برای این مملکت جزء ضرر هیچ چیز دیگری حاصل نشد رئیس معارف که از مرکز به ولایات می‌رود عوض اینکه اوقات خود را صرف تنظیم مدارس بکند تمام اوقات خود را صرف مداخله در اوقات می‌کند و مبلغی به اسم جریمه و نیم عشر می‌گیرد و به کلی به مدارس توجه نمی‌نماید و مدارس ایالات و ولایات روز به روز خراب تر می‌شود بنده در چند نقطه از ولایات دیده‌ام ابداً مدرس صورت خارجی ندارد و بنده تصور می‌کنم اگ وظایفی را که اداره اوقاف عهده دار است از قبیل تشخیص تولیت و محاکمه را عهده دار شود ونظارت در وصول کردن عایدات موقوفات به عدلیه رجوع کنیم بهتر است زیرا رئیس محکمه عدلیه می‌تواند تشخیص تولیت و محاکمه را عهده دار شود نظارت در رساندن عایدات اوقاف به مصارف خودش محول به مدعی العموم بشود ثبت نوشتجات و وقف نامجات راهم به ثبت اسناد رجوع بکنیم لازم نیست یک مخارجی از بابت موقوفات به دولت تحمیل شود و اگ یک مالیاتی هم برای موقوفات در مجلس وضع شد ممکن است این را هم به مالیه رجوع کنیم بنابراین چون هیچ فائده از اداره اوقاف امروزی حاصل نیست بنده عقیده دارم که بودجه اوقاف را به معارف تخصیص بدهیم و آن را حذف کنیم تا هر رئیس معارف که معین می‌شود تمام همش را صرف توسعه مدارس و تعلیم اطفال نماید تا معارف صورت خارجی پیدا کند

وزیر معارف ـ فرمایش آقای حاج میرزا مرتضی راجع به دو مسئله است اولاً راجع به مدارس بنده عرض می‌کنم آن چیزی که امروزه به مدارس کرمان داده می‌شود ربطی به این مبلغی که امشب مذاکره می‌کنم ندارد این مبلغی که امروز صحبت می‌شود مزید بر آنچه تا به حال داده می‌شد خواهد بود.

مدارس کرمان هم روی هم رفته آنطوری که بنده مسبوقم حالتش از جاهای دیگری بالنسبه بهتر است راجع به بودجه اوقاف هم تصور می‌کنم مربوط به این نظری که آقا دارند نباشد زیرا با نظر مساعدت فوق العاده که آقایان نمایندگان به مسائل معارف دارند مسئله اوقاف خیلی اهمیت دارد و بنده عقیده ندارم به کلی مجری شود.

زیرا در قانون اساسی معرف به این مسئله خیلی اهمیت داده شده و تصور می‌کنم امروز این اظهار از روی معارف خواهی نیست و عقیده بنده این است که مسئله اوقاف خود برای پیشرفت امور معرف یک اسباب امیدواری است و شاید در آتیه بتوانیم از این راه متوجه به امور معارف بشویم.

رئیس ـ آقای حائری زاده مخالف هستید

حائری زاده ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

حائری زاده ـ اگر چه بیش از یک ساعت نیست که این راپورت کمیسیون بودجه را به بنده داده‌اند ولی در کلیاتش عرایض خود را می‌کنم ودر جزئیاتش هنوز فکری نکرده‌ام. چند جمله در این لایحه اکر شده که به عقیده بنده بر روی اساس صحیحی نیست یکی نسبت به مخارج وزارت خانه‌ها با مخارج مدارس است.

کمیسیون بودجه پانصد و نود هزار و کسری تومان بودجه کل معارف و اوفاق را معین کرده و پنجاه و پنج هزار تومان مخارج وزارتخانه را معین می‌کند که تقریباً ده یک است در صورتی که باید بیشتر از صد پنج مخارج وزارت خانه نباشد آنوقت صد و سی هزار تومان هم برای مصارف معارف ایالات و ولایات تخصیص داده شده و هیجده هزار تومان هم برای دوائر آن در حالتیکه اساس وزارت معارف برای تحصیل اطفال است وزارتخانه خود موضوعیتی ندارد وزارت خانه برای به کار انداختن مدارس نتیجه حاصل کردن از آنها است و چنانچه معتقد به اصل بودجه وزارت خانه هم باشیم که پنجاه و پنج هزار تومان بودجه وزارتخانه معنی شده دیگر هیجده هزار تومان مخارج دوائر ولایات نباید باشد یکی هم تفاوت بودجه مرکز و ولایات است و اینکه آقای مخبر فرمودند امروز ملل عالم باید این حرفتها را کنار بگذارند بنده نمی‌توانم قبول کنم زیرا عدم تناسب بودجه مرکز و ولایات را تعقیب می‌کنم اگر دولت به نظر تساوی به عمه ملت ایران نگاه می‌کند همین شکلی که مخارج مملکتی را عامه ملت ایران می‌پردازند همین شکلی که قشون را عامه ملت ایران به تناسب جمعیت خود حاضر کرده و فداکاری می‌نمایند وقتی هم که مصارف مالیات معین شدو بعضی تاسیسات از قبیل مدارس و مریضخانه‌ها و عدلیه و غیره دائر کردید باید عامه مردم متنفع شوند بیست ونه کرور جمعیت ولایات و یک کرور جمعیت مراکز است اگر بودجه معارف ولایات بیست و نه برابر باشد خیلی جای تاسف است که ۲۴۳۸۲۳ تومان جمع کل مصارف مدارس مرکز است و ۱۴۸۴۴۰ تومان جمع کل مصارف معارف ولایات خلی جای تعجب است که بیست ونه کرور جمعیت شریک نفع و ضرر با یک کرور مردم مرکز باشندو در تمام مسائل کمتر از اهالی مرکز قبول زحمات نکرده باشند ولی در چیزهای مفیده از قبیل مدارس و مریض خانه‌ها و غیره ثلث این یک کرور متنفع شوند چون دولت تناسب را مراعات نکرده این مذاکرات تولید شده و از آن طرف در مرکز اشخاصی بوده‌اند که در این باب داد و فریاد کرده‌اند حق السکوت به آنها داده شد ولی از طرف ولایات کسی نبود داد و فریاد و آنتریک کند حق السکوت به ولایات داده نشده به همین ترتیب مانده است بنابراین بنده با این اصل مخالفم و مقصود ما تحصیل عامه مردم است چه شیرازی باشد و چه کرمانی چه تهرانی زیرا نباید اهالی ولایات از انتفاع این تاسیسات محروم باشند.

برای مدارس شهر تهران از ابتدائی و متوسطه ۲۴۳۸۲۳ تومان تخصیص داده شده برای اتمام ولایات ۱۳۰ هزار تومان و این خیلی بی تناسب است و به علاوه خیلی چیزهای دیگر هم هست که در ولایات نیست مثلاً می‌توان گفت که چون عایدات مملکت هنوز وسعتی پیدا نکرده نمی‌توانیم در تمام ولایات مدارس عالیه تاسیس کنیم ولی یک قلم اعانه است که به مدارس خارجه داده می‌شود آیا این مدارس خارجه مطیع پروگرام وزارت معارف هستند یا خیر. اگر هستند خوب است به آنها کمک شود ولی آنچه بنده می‌شنوم مطابق پروگرام وزارت معارف عمل نمی‌کنند مثلاً مدرسه امریکائی از حیث تعطیل و تحصیلات به هیچ وجه مطیع پروگرام وزارت معارف نیست و بنده این را یک جیز متناسبی تصور نمی‌کنم کهبه مدارسی که مطیع پروگرام وزارت معاف نیستند اعانه داده شود و عجالتاً بیش از این عرضی ندارم.

وزیر معارف ـ گمان می‌کنم قسمت اول فرمایشات آقای حائری زاده را بنده قبلاً توضیح داده‌ام و تکرار مطلب خواهد شددر مسئله بودجه مدارس هم عرض کردم باید وسائل دیگر را برای ولایات فراهم کرد و عقیده بنده این است که هر قدر معارف در مرکز ترقی کند به اطراف سرایت خواهد نمود و بودجه مرکز باید طبعاً نسبت به اطراف بیشتر باشد زیرا خیلی تاسیسات معارفی است که باید ابتداء در مرکز دائر شود و بعد به سایر جاها سرایت کند این چیزی نیست که لازم به مذاکره زیاد باشد ولی در این قسمت آخر که راجع به کمک به مدارس خارجه بوده فرمودند البته مطیع وزارت معارف هستند و اعنه که به آنها داده می‌شود به صرفه و صلاح جوانان ایرانی است و خود ما از آنها استفاده می‌کنیم حالا اگر اسباب کار آنها فراهم تر است و السته خارجه را بهتر درس می‌دهند ضرری ندارد در هر حال کمکی که به آنها می‌کنیم خود ما متنفع می‌شویم.

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه موافقید؟

مستشارالسلطنه ـ بلی

رئیس ـ آقای حاج میرزا علی محمد موافقید یا مخالف؟

حاج میرزا علی محمد ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

حاج میرزا علی محمد ـ یک قسمت عایدات مملکت ما اختصاص به معارف دارد از قبیل تومانی یک عباسی و خرواری یک قران و امثال آن در این صورت این مبلغ را که می‌دهند اگرحساب بکنیم تقریباً ۳۰۰ هزار تومان می‌شود

مخبر ـ چقدر

حاج میرزا علی محمد ـ تقریباً سیصد هزار تومان معین کرده‌اند

مخبر ـ خیر اینطور نیست

حاج میرزا علی محمد ـ گویا همین قدر باشد و قسمت بیشتر یعین تقریباً چهار خمس این عایدات را ولایات می‌دهند و یک خمس آن را مرکز و باید این نکته را ملاحظه کرد که پولی که از ولایات دریافت می‌شود نقل به مرکز ندهند یعنی لااقل همان پولی که گرفته می‌شود در همان مجلس به مصرف معارف برسد از این جهت بنده با آقای حائری زاده و سایر آقایان موافقم زیرا می‌بینم تناسب منظور نشده این از یک جهت که با آقایان موافق و با راپورت مخالفم. یکی دیگر اینکه در دو ماده راپورت مبلغی برای کمک به محصلین بی بضاعت می‌نویسد از طرف دولت پنج هزار تومان برای محصلین داخله نوشته شدهو تقریباً سه هزار تومان از این مبلغ را کمیسیون کسر کرده به این ملاحظه که محصلینی هستند که استطاعت دارند و استحقاق ندارند در صورتی که خیلی از جوانها تحصیل کرده‌اند و استطاعت ندارند تحصیلات خود را تمام کنند و وزارت معارف باید یک کمکهائی به آنها بنماید و به عقیده بنده پنج هزار تومان آنقدر زیاد نیست که سه هزار تومان از آن کسر شود و به دو هزار یا دو هزار هفتصد تومان برسد و اما آن قسمتی هم که راجع به کمک به محصلین خارجی معین شده البته احتمال می‌رود در میان محصلین خارجه اشخاص با استطاعتی باشند از قبیل پسرهای شاهزادگان و حکام ولایات و غیره وباید حقوق آنها حذف شود و باید پدرهایشان بدهند ولی اشخاصی هستند که بی بضاعتند و باید از طرف دولت کمک شوند زیرا پدرهایشان نمی‌توانند آنها را برای تکمیل علوم در خارجه نگاه بدارند و مجبور هستند یا با تحصیل ناقص آنها را مراجعت دهند یا به حال خود واگذارند به این جهت تصور می‌کنم نسبت به این اشخاص که استطاعت ندارند آن اصل مجری شود زیرا اگر این مبلغ حذف شود نتیجه این می‌شود که آن طور اشخاص بدون تحصیل نتیجه در خارج بمانند یا تلف شوند یا در کارخانجات مشغول کارهای پست شوند.

مخبر ـ آقای حاج میرزا علی محمد در خصوص مالیات و حقوقی که از ولایات گرفته می‌شود شرحی فرمودند و چون هر پولی ولو اینکه از مردم گرفته شود اگر از تصویب مجلس نگذشته باشد ما در این مجلس نمی‌توانیم اسم مالیات بر روی آن بگذاریم به این ملاحظه منتظر نبودم همکار محترم این مسئله را متذکر شوند. ثانیاً مطابق صورتهای موجوده وجوهی که از مردم گفته شده تقریباً با این صد و سی هزار تومان تعادل می‌کند ولی مطابق اطلاعاتی که در کمیسیون بودجه حاصل شد نصف بلگه ثلث این مبلغ هم عاید دولت نشده حالا اگر تفریط شده یا از مردم گرفته نشده این مربوط به خراب کاری‌های دیگری است که باید اصلاح شود ولی راجع به این دو قلم ۱۸۴۴۰ تومان و صد و سی هزار تومان نظر کمیسیون این بود که دولت از عوائد مملکتی برای مصارف معارف بپردازد حالا اگر دولت صلاح بداند یک تحمیلاتی به اهالی بشو البته پیشنهاد خواهد کرد و مجلس در صورت اقتضا تصویب خواهد نمود و اما آن قسمتی که راجع به حذف و کسر حقوق محصلین داخلی و خارجی فرمودند کمیسیون بودجه هم همین نظر نماینده محترم را تعقیب کرد و خواست ببیند این کمک‌ها از نقطه نظر استحقاق و کمک به یک محصلینی که وسائل زندگانی ندارند داده می‌شود یا بواسطه نظریات دیگری است پس از آنکه به صورتهای جزء رسیدگی و مراجعه کرد راجع به محصلین داخله یک قلم دو هزار و هفتصد تومان بود که کمیسیون تصویب کرد و این اعتباری بود که وزارت معارف داشت و به بعضی از شاگردان بی بضاعتی که می‌خواستند در مدارس مجانی ابتدائی بروند و تحصل کنند به وسیله آن اعتبار کمکی می‌گیرد که از حیث اعانه راحت باشند این دو هزار و هفتصد تومان را کمیسیون بودجه تصویب کرد و یک راهنمائی‌های دیگری هم شد که خوب است وزارت معارف برای آتیه یا در ضمن جریان بودجه در نظر بگیرد دو سه مدرسه شبانه روزی تاسیس کند که در آنجا اطفال بی بضاعت را ببرند علاوه بر مخارج تحصیل شام و نهار و لباس آنها را متکفل شوند این پیش بینی‌ها شده ولی اقلام دیگری که حذف شد مربوط به اشخاص بی بضاعت نبود بلکه راجع به یک قسمت اشخاص بود که با اینکه می‌توانند اعاشه اولاد خودشان را تکفل کنند و مستخدم و داخل حقوق بگیرها هستند یا اگر هم نیستند و دولت بخواهد به آنها این رعایت را بکند یک نوع شهریه یا انعام به آنها بدهد باید به اسم دیگری بکند با این متناسبت از بودجه معارف حذف شود چون دولت بایستی سعی در تاسیس مدارس مجانی نماید و تعلیمات مجانی را در مملکت رواج بدهد و همانطور که عرض کردم یک عده مدارس شبانه روزی به طور مجانی برای ایتام و فقرا تاسی کند ولی این دیگر تکلیف دولت نیست که هر کس می‌خواهد تحصیل کند ولت یک حقوقی به او بدهد زیرا اگر دولت بخواهد این کار را بکند گمان می‌کنم بودجه وزارت معارف لایتناهی می‌شود زیرا هر کس به مناسبتی کمک خرجی می‌خواهد حالا اگر آقایان لازم بدانند و تقاضا کنند اسامی آنها را می‌خوانیم ولی روی هم رفته در کمیسیون بودجه چیزی که راجع به کمک معاش محصلین بی بضاعت باشد همین که هزار و هفتصد تومان بوده که ایفا کردید و ما بقی نظر به اینکه به اسم و رسم به بعضی اشخاص داده می شده که قادر به اعاشه و تحصیل هستند و اگر هم نیستند و استحقاق دارند باید از نقطه نظر پانسیون و شهریه در موقع دیگر به آنها رعایت کند حذف شد و اما در مورد محصلین خارجه ممکن است دولت در یک موقعی تصمیم بگیرد و برای تکمیل تحصیلات عالیه یک ترتیب اساسی اتخاذ کند که یک عده شاگرد که دوره ابتدائی و متوسطه را طی کرده باشند برای تکمیل تحصیلات به خارجه بفرستند و این به نظر من مرجح است مخصوصاً عده‌ای هم که می‌روند باید تحصیلات فنی نمایند ولی در این خصوص باید اصول مرتبی اتخاذ شود اما ما که به صورت نگاه کردیم دیدیم سه چهار قلم حقوق به اسامی ظاهر و معلوم برای یک اشخاص بدون استحقاق معین شده البته تصدیق می فرمائید وظیفه کمیسیون بودجه است آن را حذف کند و شاید نسبت به بعضی هم حقیقتاً لازم باشد ولی باید در قسمت شهریه‌ها که بعد به مجلس خواهد آمد و کمیسیون بودجه هم مشغول مطالعات در آن خواهد شد یک حقوق در حق آنها بر قرار شود ولی این مسئله مربوط به بودجه معارف نخواهد بود اگر آقایان لازم بدانند بنده حاضرم اسامی آنها را بخوانم که خودشان مسبوق شوند

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا مخالفید؟

سلیمان میرزا ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

سلیمان میرزا ـ گمان می‌کنم این مسئله را می‌خواهم عرض کنم فقط نظریات شخص بنده نباشد بلکه مطابق نظریات تمام وکلاء و همکاران محترم من باشد آمال و آرزوی تمام نمایندگان این است که تحصیلات در مملکت اجباری و مجانی باشد و گمان می‌کنم در این مسئله مخالفی نباشد زیرا یگانه وسیله به حصول استقلال که لاینقطع می‌بینیم این لغت از پشت کرسی خطابقه به ما پرتاب می‌شود معارف است البته قشون هم یکی از وسائل استقلال است لکن قشون بی علم هیچ به درد نمی‌خورد.

قشون بی علم که نداند وطن او چه چیز است استقلال خود را هم نمی‌فهمد و اساساً اسباب خرابی مملکت می‌شود پس باید سعی کنم قشون ما با علم باشد و استقلال ما را حفظ کند و اگر بخواهیم استقلال ما محفوظ بماند باید مدرسه داشته باشیم امروز صاف و ساده می‌توان گفت تا مدارس پولی است محصوص اطفال اعیان است زیرا آنها می‌توانند شهریه بدهند آن فقیر بیچاره و عمله و کارگر که به عقیده بنده خیلی وفور دارد و تمام زندگان ما بسته به وجود او است و در مطبعه از برای حروف چینی کور می‌شود یا دیگری که صبح سحر بر می‌خیزد و از برای ما نان تهیه می‌کند و ما در خواب ناز و راحت کرده‌ایم از کجا بچه اش را ترتبیت کند یک اجرتی به او می‌دهند که قوت لایموت است نه بدل ما یتحلل.

این شخص از کجا این پول را پیدا کند ِ؟ ما تا وقتی مدارس مجانی نداشته باشیم همیشه معارف را منحصر به آقایان پول دار کرده‌ایم و آقایان پول دار بچه خود را در مدرسه می‌گذارند بدبخت فقراء یعنی قسمت عمده از مملکت از ترقی محروم مانده‌اند البته آقایان در نظرشان هست و آن زمان استبداد بود و ناصر الدین شاه مدرسه منحصر با دارالفنون بود آنهم مال شاهزادگان و خانواده‌های اعیان بود و اگر حساب بفرمائید صدی هشتاد از شاگردان دارالفنون شاهزاده یا از اعیان هستند امروز هم که می‌خواهیم امتیاز فضلی داشته باشم باز همان قسمت و همان طبقه استفاده خواهند نمود.

آیا امروز در تمام مملکت یک بچه کارگر و عمله بیچاره روی کار آمده؟ خیر آن بدبخت بیچاره در آن زوایا بدون اینکه رعایت حفظ الصحه اش شده باشد مانده و ترقی نکرده مثل اینکه خدای نخواسته از نوع بشر خارج است. چرا خارج است؟ برای اینکه خیانت نمی‌کند و خادم واقعی است و شبانه روزکار می‌کند و چون بی صدا است و هنوز پی به حقوق خودش نبرده حقوق او را پایمال می‌کنیم. در دوره دوم می‌گفتیم باید حمایت رنجبر دموکرات کارگر را کرد وقتی هم قانون انتخابات را از مجلس گذراندیم خواستیم طوری بنمائیم که یک وکیل رنجبر و کارگر هم در اینجا باشد خوب است آقایان با ذره بین نگاه کنند و ببینند کدام یکی از ما رعیت و کارگر هستیم.

آیا یک وکیل کارگر که از جنس موکلین خود باشد و صدمات او را دیده باشد در اینجا هست یا خیر بنده هم که اینجا از طرف آنها حرف می‌زنم از آن نوع نیستم وکلاء باید حفظ حقوق مملکت را بکنند.

همه ملاحظه می فرمائید که در دنیا همیشه معامله کارگر و کارفرما در کشاکش و زد وخورد است وقتی بخواهند مالیات وضع کنند وقتی اکثریت وکلاء با پارک دارها و مبل دارها باشد مالیات برای پارک و مبل در مجلس ما وضع نمی شو به جهت اینکه بر ضرر اکثریت یا اتفاق ما است. اگر وقتی کسی خواست برای منافع آن بدبخت مدرسه باز کند تاسیس مدارس مجانی هیچ وقت تصویب نمی‌شود زیرا طرفدارش کم است و هیچ وقت بچه‌های کارگر بدبخت ترقی نمی‌کنند و همیشه متمولین می‌خواهند فقرا را در زیر اوامر خودشان نگاه دارند زیرا حاکم هستند شاه هستند اعیان شاهزاده یا والی هستند یا به قول آقای زنجانی یک مملکت را به یک شخصی می‌دهند و نظر به اینکه ایشان خان یا شاهزاده هستند در یک نقطه بزرگتر از یک مملکت اروپا فرمان فرما هستند باز هم کمشان است.

خداوند در قرآن می‌فرماید قال لجهنم هل (مثلت) از جهنم سوال می‌کند سیر شدی می‌گوید هل من مزید یعنی سیر نشدم زیادتر بدهید وبه قول آقا زنجانی اگر از فلان آقا بپرسند آقای فلان آذربایجان برای شما کافی است می‌گوید خمسه را هم اگر ممکن است تا قزوین و فلان جا ضمیمه کنید تا من بروم. بلی حضرت اشرف اقدس والی فلان ایالت لاینقطع پول جمع می‌کند.

لاینقطع بدون فوت وقت جیب خود را پر می‌کند در این صورت این بدبخت فقیر چطور می‌تواند حفظ حقوق خود را بکند. اگر چه قانون انتخابات به صرفة فقراء وضع شده ولی معهذا یک نفر وکیل رعایا و فقراء در اینجا نیست ـ این بدبختها حفظ حقوق خود را در کجا باید بکنند مرکز حفظ حقوق فقراءمجلس است ولی اکنون جای آن فقیر خالی است پس حفظ حقوق موکلین به میل ماها است اگر خواستیم مفصلاً یک کلمه راجع به کار گر حرف بزنیم و اگر نخواستیم آن بیچاره حروف چین و بقال و حمال نه مدرسه می‌خواهد نه تحصیل نموده نعوذباالله جزو بشر نیست.

بنده می‌خواهم ببینم در این لایحه برای آن بدبختها چه فکر ی شد هر چه از اول تا به حال راجع به معارف صحبت شد گوش کردم تمام صحبت‌ها در این است که بودجه مرکز و ولایات متناسب نیست ولی هیچ کس صحبت نمی‌کند که در مرکز یا در ولایات مدرسه‌ای که فقراء از آن استفاده می‌کنند کجا است؟ آنها که متولند و سوار اتومبیل می‌شوند می‌توانند بچه‌هاشان را به اروپا بفرستند چنانکه می‌فرستند و برای بچه خود در تهران می‌توانند هزار قسم خرج کنند چنانکه می‌کنند مدرسه هم که باز می‌شود باز برای آنها است بنده مخالف نیستم که مدرسه برای آنها باشد ولی برای فقراء بدبخت هم باید فکری کرد. یک شبی عرض کردم حکومت. مذهب. قانون تمام برای حفظ حقوق فقراء است والا اشخاص برزگ حقوقشان را حفظ می‌کنند روح قوانین آسمانی هم برای حفظ و حمایت مظلوم است چنانچه هیچ در قآن حمایت قوم ظالم نیست. همه جا می‌فرماید لعنت الله علی القوم الظالمین. یک ثلث قآن بدگوئی ظالمان استو تمام این تشکیلات که در دنیا هست خواه مذهباً خواه قانوناً اساسش نه عقیده بنده (یا به قول آقایان به فتوای بنده اما چون فتوی راجع به مسائل شرعی است بنده عرض می‌کنم به عقیده بنده باید به صرف فقراء و ضعفا باشد و اگر یک قانون بر ضرر زیر دستان دیده شد محققاً غلط و بی اساس و بی فایده است ـ حالامی آئیم سر مدرسه آقایان از ولایات گفتگو می‌کنند بنده مکرر می‌گویم ای کاش می‌فرمودند مدارس تهران هم کم است زیرا برای جمعیت تهران این مقدار مدرسه کم است (حاج شیخ اسدالله همه همین طور گفتند)

سلیمان میرزا ـ البته همین طور فرمودند نظر هیچ کدام از آقایان این نیست که از بودجه معارف تهران کم بشود بلکه نظر آقایان مطلقاً همین است که در تمام نقاط چند قدم به طرف تحصیل اجباری مجانی برداریم.

تا یک روزی آن بچه فقیر کارگر هم محترم باشد نه اینکه اگر آقا زاده وارد خانه من شد لباسش نواست بنده تا درب خانه استبقالش بروم اما اگر بیچاره فقیر بود توی اطاقش راهش ندهم مثل اینکه ننگ من است در صورتی که این بیچاره مذهباً نژاداً اخلاقاً نوع مین است و بهتر از آن شخص متمول است زیرا ضررش نه به مملکت و نه به جای دیگر وارد می‌آید وهیچ وقت نخواسته است مملکت را مالک شود و از هر حیث فقیر است پیغمبر ص می‌فرماید ـ انا مسکین جالس المساکین هیچ وقت نفرموده انا اعیان جالس الاعیان که نمی دانم جمع اعیان چه می‌شود.

حقوق این بیچاره مسکین و فقیر مطابق این مسئله مذهبی هیچ رعایت نمی‌شود و همانطور که عرض کردم از درب کوچه هم راهش نمی‌دهند همین طور امروزه از بابت مدرسه هم به فقراء ظلم می‌شود. بنده از آقایان تقاضا می‌کنم که یا در مرکز یا در ولایات قدری به مدارس فقراء بیافزایند در دوره دوم در یازده سال قبل مجلس رای داد که پنج باب مدرسه ابتدائی در تهران باز شود که سالی هزار و دویست پنجاه تومان مخارج او باشد و مبلغی بر مدارس تهران افزودند در ولایات که شیراز و تبریز و مشهد و کرمان باشد هر کدام یک مدرسه ابتدائی ماهی دویست تومان ماهی هشتصد تومان بودجه پیدا کرد. آیا ما در دوره چهارم چقدر می‌خواهیم به معارفمان اضافه کنیم؟ پس از گفتگو و صحبتهای گذشته و حالی فقط اصلاحی که شده از بودجه مدارس کم نشده ولی چیزی که هست اضافه هم نشده ـ بدبختانه یا خوش بختانه نظام نامه داخلی هم اجازه پیشنهاد اضافه کردن به بنده نمی‌دهد که بنده پیشسنهاد کنم فلان مبلغ بر بودجه معارف بیفزائید ولی آقای مخبر یک چیزی راجع به وضع مالیات فرمودند که بنده هم موافقم فقط یک مختصر اختلافی هست و آن این است که باید مجلس یک مالیاتی وضع کند اما بر متمولین.

نصرت الدوله ـ بنده هم همینطور گفتم

سلیمان میرزا ـ بسیار خوب پس با یکدیگر هم عقیده هستیم که یک مالیاتی بر پولدارها ببندیم البته هیئت دولت هم موافقت خواهند کرد که از آنهائی که پول دارند بگیریم و خرج فقراء بکنیم. چون مطابق انصاف نیست که آنها صف تجمل خودشان بکنند و شرعاً هم رد مظالم است که از آنها بگیرند و به فقراء بدهند ذکوت هم مال فقراء است والا آنکه صد هزار تومان دارد هیچ محتاج نیست که ده هزار تومان هم از رعیت بدبخت بگیرد که صد و ده هزار تومان داشته باشد و بعد از آنکه مرد بچه‌هایش ما بینشان اختلاف حاصل شود.

پس خوب است حالا که شاهزاده نصرت الدوله هم با بنده موافق هستند بیائیم و یک لایحه پیشنهاد کنیم (سایرین هم البته موافق هستند) که در آن لایحه مالیاتی برقرار کنیم و تمام آن مالیات هم تحمیل بر متمولین و اشخاص خیلی متمول مملکت بشود و کلیه عایدی آن صرف تاسیس مدارس مجانی برای فقراء بشود بلی بنده هم موافق هستم که پولدارها هم باید تحصیل کنند و ترقی نمایند ولی چون وسائل تحصیل همه قسم برای آنها فراهم است باید به فقراء بیشتر اهمیت داد. و آنها را داخل کار نمود زیرا از طرفی بنده معتقدم که بایستی کم کم فقراء را بالا آورد و ترقی داد آنها هم حق دارند در این مجلس بنشینند و رای بدهند پس بنابراین باید این مالیات را از متمولین دریافت داشته و صرف تحصیل فقراء نمود و طوری باشد که در اینمدارس فقط اطفال فقراء پذیرفته شوند تا ما هم در دوره چهارم مطابق قسمی که یاد نموده‌ایم حفظ حقوق مجلس و مجلسیان را نموده و به وظیفه واقعی خودمان که ترقی معارف مملکت باشد عمل نموده باشیم.

اما راجع به فرمایشی که آقای حاج میرزا علی محمد دولت آبادی فرمودند که در بودجه پیشنهادی وزارت معارف مبلغ (۵۰۲۰) تومان برای کمک معاش به محصلین بی بضاعت پیش بینی شده و چون مبلغی از آن کسر شده این مقدار کفایت نمی‌کند صحیح است ولی ممکن است در مملکت ما باز اغنیاء به عوض فرا با توصیه و توسطه از این مبلغ استفاده نمایند چنانکه من هم وکیل هستم و ماهی دویست تومان حقوق می‌گیرم و عنوانم حضرت والا است اگر یک برادرزاده داشته باشم او را با هزار توصیه و توسطه به مدیر مدرسه مجانی می سپارم که مجاناً در آنجا تحصیل نماید ولی اگر یک قدری دقت کنیم این نوع کارها (اگر چه عبارتش بسیار تهمت است) یک قسم دزدی و سرقتی است که از حقوق فقراء می‌شود زیرا اگر من که وسیله ترتبیت اولادم را دارم او را به مدرسه مجانی که از برای فقراء تاسیس شده بفرستم از حق فقیر دیگری دزدی نموده‌ام باری یک قسمت از این مبلغ پیشنهادی وزارت معارف را کمیسیون بودجه حذف نموده و بنده از یک نقطه نظر با حذف قسمتی از آنان با کمیسیون بودجه موافقم زیرا شاید یک قسمت زیادی از آن به عنوان مدد معاش به اشخاص داده می شده است که ابداً احتیاج به آن نداشته‌اند ولی از نقطه نظر دیگری مخالفم و جهت آن این است که لازمه نرسیدن این پول به فقراء این نیست که ما آن را از بودجه حذف کنیم مگر در مملکت ما فقیر نیست.

ممکن است این مبلغ را به سایر اطفال فقراء بپردازند و این (۲۳۲۰) تومانی را که کیسیون بودجه حذف نموده تصویب نمایند که به اطفال فقراء داده شود تا به اندازه دو هزار تومان فقرا پیش بروند و ترقی کنند.

و چون بدبختانه در این موقع نیز نظامنامه داخلی مانع از این است که بنده پیشنهاد نمایم این مبلغ ۲۳۲۰ تومان اضافه شود و تمام (۵۰۲۰) تومان را تصویب نمایند که برای کمک معاش محصلین بی بضاعت مصرف گردد بنده کاملاً جستجو نمودم ببینم ماده دیگری هست که به طریق دیگری راه حلی پیدا شود خوشوقتانه ماده ۹۹ می‌گوید در مسائل و موادی که متحمل بر فقرات مختلفه است اگر تجزیه آن ولو از طرف یک نفر نماینده خواسته شود باید آن ماده با مسئله تقسیم شده و جز به جزء رای گرفته شود ولی پس از آنکه در جزو آخر رای گرفته شد مجبوراً باید در مجموع قسمتهائی که قبول شده است رای گرفته شود.

بنابراین بنده در نزد خودم راه حل این قضیه را به این طریق فکر نموده‌ام و برای اینکه بتوانم این مبلغ (۲۳۲۰) تومان را به عنوان کمک و مدد معاش به فقراء تخصیص بدهیم این طور خال کردم که به موجب همین ماده در موقع اخذ رای نسبت به بودجه معارف از آقای رئیس در خواست کنم که این ماده را جزء به جزء نموده و در هر یک جداگانه رای گرفته شود و موقعی که به این قسمت رسید شاید آقایان هم همراهی نمایند که به پیشنهاد کمیسیون بودجه رای بدهیم و بعد از آنکه پیشنهاد کمیسیون بودجه رد شد طبعاً پیشنهاد دولت تصویب خواهد و بالنتیجه تمام ۵۰۲۰ تومان برای تحصیل فقراء تخصیص داده خواهد شد.

رئیس ـ آقای آقا میرزا اسدی حسن کاشانی و آقای نظام الدوله مخالفند؟

نظام الدوله ـ بنده در یک قسمت توضیحی می‌خواهم

رئیس ـ آقای تدین مخالفند؟

تدین ـ بلی بنده مخالفم

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله موافقید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی موافقم

رئیس ـ بفرمائید

حاجی شیخ اسدالله ـ یک سلسله مذاکراتی در اطراف بودجه معارف تا به حال از طرف هر یک از نمایندگان ایراد شده و هر یک از آقایان یک فرمایشی فرمودند که تمام صحیح و متین بود یکی از آقایان فرمودند باید یک مالیاتی بر سرمایه و دارائی اشخاص بسته شود و عایدات آن صرف تعلمات عمومی و مجانی فقراء گردد بنده هم با این مسئله مخالفم چنانکه اگر قانون شرع مقدس هم اسراء شده بود این نظر کاملاً مراعات شده بود زیرا زارع از برای زراعت برای منافع تجارت و بالاخره برای تمام منافع حقوقی بر قرار نموده و متاسفانه به هیچ یک از آنها عمل نمی‌شود و در بوته اجمال مانده باری بنده با راپورت رای داده‌ام ولی فعلاً برای اینکه موکلین بنده هم از بنده خوشوقت شوند لازم می دانم موافقت خودم را با این راپورت به عرض نمایندگان محترم برسانم راجع به قسمتی که در خصوص عدم مراعات تناسب بین مرکز و ولایات مذاکره شد بنده هم موافقم و عرض می‌کنم که نسبت به اهالی سایر ولایات و خصوصاً نسبت به زارعین و دماقین که بر خلاف عقیده شاهزاده سلیمان میرزا بنده یکی از آنها هستم و متاسفانه به تهران آمدم و ساکن مرکز شده چرا این ظلم شده؟ برای تسامح و غفلت و سهل انگاری سابقین که هر وقت می‌خواستند یک تاسیسات عمومی بنمایند فقط نقطه نظرشان به مرکز بوده بلی بنده هم معتقد هستم که مرکز یک تخصیصات از قبیل دارالفنون و ادارات و وزارت خانه‌ها بایستی داشته باشد ولی تاسیسات عمومی را نمی‌توان اختصاص به مرکز داد و تاسیسات عمومی همان معارف است و قسمت عمده معارف هم تحصیل به زبان فارسی است.

ما فقط می‌خواهیم اهالی ولایات زبان فارسی را بنویسند و بخواهند و بفهمند ولی بدبختانه هر موقع که تاسیس مدرسه نموده‌اند فقی همشان مصروف به این بود که در تهران مدارس زیاد موجود باشد تصدیق می فرمائید که اهالی تهران نسبت به اهالی قراء و قصبات و ایالات بیشتر قادر به این هستند که اطفال خودشان را به سرمایه خودشان به تحصیل بگمارند معذلک هر وقت به فکر توسعه معارف افتاده‌اند منحصر به تهران بوده و ولایات به کلی فراموش شده‌اند البته آقایان هم با من هم عقیده هستند که بایستی تمام ملت ایران بیدار بشوند و در دهات و قصبات دهاقینی که اداره مملکت به طفیل خود آنها می‌گردد بیدار شوند و به حقوق خود پی ببرند.

چون ممکن سات بگوئید برای اینکه تمام سرمایه داران در تهران اجتماع نموده‌اند وقتی هم که تاسیسات عمومی بایستی بشود آنها تخصیص به خود می‌دهند و سایر ولایات به کلی از این نعمت محرومند.

این بود که کمیسیون بودجه یک صد و چهل هزار تومان و کسری برای تاسیس مدارس در ولایات تصویب نمود و گفتیم که بایستی از اصل مالیات این مبلغ برای مدارس تخصیص داده شود و اگر دست دقت نمائیم خواهیم دید که این مقدار نسبت ببودجه سابق نسبتاً خیلی زیادتر بود و ممکن است مدارس ناقصی که امروز موجود است تکمل شود و اما راجعبه اینکه آقای وزیر معارف فرمودند فعلاً بیش از این وسائل توسعه معارف در دهات و قراء و قصبات و ولایات موجود نیست بنده خیلی تعجب می‌کنم مثل این است که ایشان تصور فرمودند برای تدریس زبان فارسی و تحصیلات ابتدائی یک کارخانه لازم است تاسیس شود خوب است آقای وزیر معارف بدانند که موکلین ما فعلاً در قراء و قصبات بیش از تحصیل زبان فارسی چیزی نمی‌خواهند و ممکن است در هر یک مکتب خانه نه مدرسه باز کنند و چند نفر که سواد فارسی داشته باشند آنجا بنشانند که اطفال فقراء و رعایا را مدت دو سال درس فارسی بدهند و همین قدر آنها را به زبان و خط خودشان آشنا نمایند و گمان می‌کنم این ترتیب یک مشکلاتی برای دولت ایجاب نکند فقط چیزی که ما در کمیسیون بودجه فهمیدیم و خود آقای وزیر معارف هم تصدیق کردند این بود ه سابق بر این یک بودجه مرتبی برای مدارس ولایات موجود نبوده و حالیه با این بودجه عجالتاً می‌توانیم در هر شهری چند مدرسه ابتدائی و برای خاطر حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا برای فقراء تاسیس نمائیم و فعلاً هم این مقدار کافی است و اگر می‌خواستیم مثلاً سه چهار میلیون برای معارف تخصوص بدهیم اولاً بواسطه کمی عایدات ممکن نبود و ثانیاً خود وزارت معارف اظهار عجز می‌کرد که نمی‌شود یک مرتبه به این نسبت در تمام ایران مدرسه تاسیس نمود ولکن با بودجه مصوبه کمیسیون بودجه ممکن است در هر یک از ایالات و ولایات و در بعضی قراء و قصبات شروع به تاسیس مدرسه نماند و تاسیس مدرسه هم در قراء و قصبات چندان اشکالی ندارد زیرا فقط یک یا دو معلم در یک محلی می‌نشینند و اطفال فقراء و رعایا را جمع آوری نموده و به آنها زبان ملی خودشان را می‌آموزند تا آنها همینقدر بتوانند زبان فارسی را بنویسند و بخوانند و این هم اشکالی نخواهد داشت تا شاید انشاءالله بعدها بتوانیم در تمام قراء و قصبات مدارس ابتدائی با کلاسهای مرتب مطابق پروگرام رسمی وزارت معارف تاسیس نمائیم ولکن حالیه وزارت معارف باید بداند که با این بودجه فعلی می‌تواند در اغلب قصبات یک مکاتب مختصری تاسیس نماید.

ولی البته باید مراعات حفظ الصحه در آنجاها کاملاً بشود. بنابراین مقدمات بنده دیگر فرمایش حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا را که می‌فرمایند در این بودجه رعایت حال فقرا و ضعفا نشده هر چه فکر می‌کنم نمی‌فهمم زیرا بنده نمی دانم اگر به این ترتیب رعایت حال فقراء نشده باشد به چه ترتیب خواهد شد؟

اگر چه نقطه نظر بنده نسبت به تمام اهالی مملکت است ولی نقطه نظر خصوصی من به موکلین خود به اهالی ولایات است.

اگر چه شاهزاده سلیمان میرزا فرمودند ما وکیل تمام ملت ایران هستیم ولی بنده عرض می‌کنم با این حال اقلاً ما باید یک قدری هم منافع موکلین خود را در نظر بگیریم و عقیده بنده این است که موکلین ما در قراء و قصباب (اضعف از اهالی) تهران هستند بنابراین بایستی بیشتر از اهالی تهران از آنها حمایت نمود، حضرت والا همیشه می‌فرمایند مراعات حال فقراء نشده بنده نمی دانم چطور باید مراعات حال فقرای تهران بشود آیا مدارس مجانی در تهران تاسیس نشده است؟ بلی اگر می فرمائید اهالی را مجبور نمایند که اولاد خودشان را به مدارس بفرستند بنده هم باشما موافقم ولی آن هم عملیاتی لازم دارد و با این حال در این شهر جلوگیری از تحصیل فقراء نشده بلکه دولت تمام مدارس ابتدائی را مجانی نموده است و به علاوه مقداری مدارس متوسطه تاسیس نموده در این شهر سی و دو باب یا بیشتر مدرسه ابتدائی مجانی تاسیس شده و اگر مراجعه به آن مدارس بفرمائید ملاحظه خواهید نمود که هنوز به قدر کفایت شاگرد ندارد مثلاً طفل خود بنده به مدرسه که می‌رود بنده تحقیق نموده‌ام در آن مدرسه به قدر کافی شاگرد ندارد.

بنابراین بنده با آن قسمتی که فرمودند اجباری باشد موافقم و باید وسائل تهیه نمود که تحصیلات اجباری باشد ولی قسمتی که فرمودند رعایت حال فقراء نشده بنده به کلی مخالفم زیرا در هیچ جای دنیا مرسوم نیست دولت بودجه مدارس متوسطه را بپردازد و در صورتی که ما در کمیسیون تصویب نمودیم بعضی از مدارس متوسطه هم مجانی باشد حالا باید دید علاوه بر این رعایت حال فقرای تهران چه اقدامی باید کرد؟

خوب است حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا همانطور که اظهار غمخواری و دل سوزی برای فقرای تهران می فرمائید به فقرای سایر ولایات هم توجهی بفرمائید زیرا اطفال ولایات خیلی مظلوم تر از اطفال تهران هستند و همان طور که عرض کردم تمام ادارات این مملکت از پرتو وجود زارع اداره می‌شود اگر زارع نداشته باشیم هیچ نخواهیم داشت زیرا کارخانه نداریم معادن ما هنوز در زیر خاک مستور مانده بنابراین باید عطف توجهی به حال آن زارع بفرمایند که حیوت ما در دست اوست شما همیشه می فرمائید ای بینوایان تهران ای فقرای تهران در صورتی که تمام اهالی ایران فقیر هستند و باید مراعات آنها هم بشود آنها هم متکب خانه لازم دارند این است که بنده نظریات بعضی از آقایان را تائید می‌کنم که در این بودجه ابداً تناسب ما بین بودجه معارف تهران و سایر ولایات ملحوظ نشده و این بودجه هم که برای ولایات تصویب شده از روی اضطرار بوده و قدم ابتدائی بوده که در راه معارف برداشته شده و بیش از این ممکن نبود در قراء و قصبات مدرسه تاسیس شود ولی با این حال و با وجود عدم رعایت تناسب بین بودجه معارف تهران چیزی کسر ننموده و به حال خود باقی گذرد تا روزنامه نویسها ما را تنقید ننمایند و نگوئید اعضاء کمیسیون بودجه ارتجائی هستند و نمی‌خواهند حقوق معلمین را تصویب نمایند بنابراین ما هم تمام بودجه مرکز را تصویب کردیم اما باید به حال معارف ایالات و ولایات هم ترحمی نمود و انشاءالله در بودجه آینده همان طور که اینجا مذاکره شد بعد از آن که صورت جزء عایدات به مجلس آمدو دیدیم عایداتمان از عایدات سنه پیچی ئیل زیادتر است بعد از تعدیل بودجه و بنده و سایر آقایان پیشنهاد خواهیم کرد که هر چه زیادی آمد و هرچه پس از مخارج ضروری مملکت توانستیم پول تهیه کنیم صرف معارف بشود و نیز تصدیق می‌کنیم که تا معارف بسط پیدا ننماید مردم پی به حقوق خود نخواهند برد و البته هر کس تاریخ نخواند آن طوری که باید به وظیفه وطن خواهی و دیانت خودش عمل نخواهد نمود زیرا کور است لال است زبان ندارد گوش ندارد چشم ندارد و بنده امیدوارم عایدات مملکت همانطور که پیش خودم تصور نموده‌ام زیادتر شود و به طوری که آقای رئیس الوزراء وعده فرمودند صورت جزء بودجه مملکتی را که به مجلس آوردند زیادی عایدات را بعد از وضع مخارج ضروری مملکت به مصرف معارف می رسانیم و اما راجع به قسمتی که فرمودید مالیات بر سرمایه وضع شود جواب عرض کردم و چون تشریف نداشتید تکرار می‌کنم که شارع مقدس هم به منافع تجارت و فلاحت و مسکوکات و بالخره به تمام آن چیزهائی که عنوان سرمایه دارد مالیات وضوع نموده حالا بنده هم موافقم که یک مالیاتی برای سرمایه وضع شود و انشاءالله این نظریه را تعقیب خواهیم کرد و امیدوارم قوانین مذهبی ما کاملاً اجراء شود و اگر مالیاتی بر سرمایه وضع شود کلیتاً باید عایدات آن به مصارف عمومی خصوصاً مسئله مدارس و مدارس ابتدائی و مجانی برسد.

سلیمان میرزا ـ بنده توضیحی دارم

رئیس ـ بفرمائید

سلیمان میرزا ـ بنده گمان می‌کنم در ضمن عرایضم فقراء را محدود به فقرای تهران نکرده‌ام بنده مکرر گفته‌ام که از برای بنده هیچ یک از افراد مسلمان و ایرانی با هم تفاوتی ندارند فقیر سایر جاها برای بنده فرقی ندارد فقیر، فقیر است زحمت کشر زحمت کش است و کاملاً با عبارتی که در روزنامه‌ها می‌نویسد تمام رنجبرها باید مدرسه‌ای داشته باشند موافقم بنده اسم تهران یا جاهای دیگر را نبرده اما اگر هم گتفه شده اشتباه بوده و سوء تفاهم از برای آقای حاجی شیخ اسدالله حاصل شده و با وجود اینکه ظاهراً وکیل تهران هستم عقیده‌ام این است همانطوری که فقراء تهران باید تحصیل نمایند فقرای کلیه ولایات نیز باید از نعمت معارف بهره مند بوده و تمام اطفال ایرانی خصوصاً فقراء در مدارس فارغ التحصیل شوند

مخبر ـ نظر به اینکه وظیفه مخبری کمیسیون بنده را الزام می‌کند که تمام مساعی خود را مصروف به دفاع از راپورت کمیسیون بودجه صرف نمایم به این واسطه وقتی که در اطراف این موضوع مذاکره می‌شود اگر چه رابطه مستقیم با اصل مطلب ندارد معهذا بنده سعی می‌کنم در زمینه این ماده توافق نظر حاصل شده و زودتر تصویب گردد.

قسمتی را که حضرت والا فرمودند و بنده و تمام مجلس با آن موافقیم مسئله مالیات بر سرمایه است که بنده عرض کردم و ایشان هم تکرار فرمودند که مالیات سرمایه وضع شود و در این خصوص کسی مخالف نیست؟

قسمت دیگر راجع به ۵۰۲۰ تومان است که ایشان فرمودند خوب است مجلس از این مبلغ کر نموده و پیشنهاد دولت رای بدهد در این موقع می‌خواهم یک رفع اشتباهی کرده باشم و آن این است که اگر آن نظریه را که حضرت والا دارند در موضوع این پیشنهاد محوظ می‌شد کمیسیون بودجه هم موافق بود و از آن کسر نمی‌شود و همانطور که می‌فرمایند اگر این مبلغ به عنوان مدد معاش و کمک به اطفال فقراء داده می‌شد البته کمیسیون بودجه از کسر آن مرتکب قصوری شده بود ولی ایشان باید بدانند که فقط (۲۷۰۰) تومان از این مبلغ به مصرف کمک معاش محصلین بی بضاعت می‌رسد و مابقی یعنی (۲۴۲۰) تومان دیگری به موجب تصویب نامه‌های علی حده به اشخاص داده می شده که ابداً احتیاج نداشته و شخصاً می‌توانند متکفل مخارج تحصیل اولادشان باشند بنابراین به عقیده بنده اگر به ماده نظامنامه داخلی متشبث شویم و در موقع اخذ رای نسبت به این ماده رای بدهیم و مجبوراً پیشنهاد دولت تصویب شود در واقع همان تصویب نامه‌ها را بغتت قبول نموده‌ایم و در این صورت نظریه حضرت والا کاملاً بر خلاف اجراء خواهد شد ولی ممکن است فعلاً پیشنهاد کمیسیون بودجه را تصویب نمود و بعد راه دیگری برای این کار فکر کرد بنابراین حضرت والا را متذکر می‌کنم به این نکته که بهترین طریق برای کمک به محصلین فقیر و بی بضاعت تاسیس مدارس شبانه روزی است که ما باید وزارت معارف مجبور کنیم هر چه زودتر این موسسه عام المنفعه را تاسیس نماید و این قضیه خیلی بهتر از این خواهد بود که ما ۵۰۲۰ تومان را تصویب نمائیم که وزارت معارف به هر طفلی که به نظرش فقیر و بی بضاعت آمد سه یا چهار تومان بدهد و گمان می‌کنم دولت هم حاضر باشد در این خصوص پیشنهادی نماید بنابراین خواهش می‌کنم از مسئله تجزیه و تفکیک که اسباب طول مدت می‌شود و بالاخره به همان حالت اولیه عودت می‌کند صرف نظر فرمائید.

رئیس ـ هفده هیجده نفر اجازه خواسته‌اند به علاوه پیشنهاداتی زیادی هم رسیده در صورتی که مدتی شب گذشته است اگر آقایان موافق باشند بقیه مذاکرات به جلسه آینده محول شود

جلسه آینده پس فردا یک ساعت به غروب مانده و دستور بقیه مذاکرات در راپورت کمیسیون بودجه خواهد بود.

حاج شیخ اسدالله ـ بنده پیشنهاد می‌کنم ساعت به غروب معین شود

شیخ الاسلام اصفهانی ـ البته در صورتی که آقایان زودتر تشریف بیاورند خوب است دو ساعت به غروب معین گردد.

رئیس الوزراء ـ در جلسه گذشته آقای سید محمد تقی طباطبائی راجع به اعانه ارومیه از بنده سوالاتی فرمودند و من هم وعده دادم در این جلسه شرح آن را عرض کنم اینک صورتی از آن حاضر است قرائت می‌شود

ماحصل عایدات اعانه ۱۱۲۱۷۰ تومان

مخارج ارسالی ارومیه ۳۸۱۸۱ « ارسالی به تبریز برای ارومیه ۱۸۰۰۰ « قرض به مهاجرین گیلان ۱۰۰۰۰ «مخارج متفرقه ۲۲۰ «برای مهاجرین ارومیه در تهران ۱۰۰۰ «جمع کلیه مخارج ۶۷۴۰۱ «ما بقی که جزء موجودی محسوب است (۴۴۷۶۸۰) تومان که (۴۴۶۶۴) تومان آن در تجارتخانه طومانیانس و ۱۰۳ تومان در بانک شاهنشاهی موجود است.

رئیس ـ آقایانی که معتقدند جلسه دو ساعت قبل از غروب تشکیل گردد قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ـ جلسه اتیه روز شنبه دو ساعت قبل از غروب و دستور آن اولاً بقیه شور در راپورت کمیسیون بودجه و ثانیاً قانون تفریغ بودجه مجلس راجع به سنه توشقان ئیل و پنج سال دوره فترت.

(مجلس سه سات و نیم از شب گذشته ختم شد)

مؤتمن الملک