مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۲۴ نشست ۱۶۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
مشروح مذاکرات مجلس ملی دوره ۱۴
جلسه ۱۶۷
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه سیزدهم آذرماه ۱۳۲۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- تقاضای آقای وزیر دادگستری دائر طرح لایحه مربوط به دادگاههای نظامی
۳- بیانات قبل از دستور آقایان گرگانی - هاشمی - صادقی
۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
(مجلس مقارن ظهر به ریاست آقای ملکمدنی نائب رئیس تشکیل گردید)
۱- تصویب صورت مجلس
صورت مجلس روز یکشنبه یازدهم آذر ماه ۱۳۲۴را آقای هاشمی (منشی) به شرح زیر قرائت نمودند.
مجلس سه ربع ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبایی تشکیل گردید.
صورت مجلس پیش خوانده و با تذکراتی تصویب شد.
غایبین با اجازه - آقایان، فرمند - دکتر طاهری - اخوان - هاشمی - دهستانی - بهبهانی - آرداشس آوانسیان اعتمادی.
غایبین بیاجازه - آقایان، خاکبار - مؤید قوامی - نقابت - کفایی - امیر ابراهیمی - بوشهری- دکترمعاون فداکار - ساسان - سیفپور - بهادری - شریعتزاده - تهرانی - رفیعی - ایرج اسکندری - مهندس پناهی - دکتر آقایان - محمدحسین قشقایی.
دیرآمده با اجازه - آقای رضا تجدد
دیرآمدگان بیاجازه - آقایان، بیات - تیمورتاش - دکتر زنگنه - حسن اکبر-عباس مسعودی - تهرانچی - یمین اسفندیاری - دهقان - دکتر کیان - مراد آریه - پوررضا
آقای رئیس با اشاره به پیشنهاد آقای دکتر شفق به مناسبت حلول دومین سال انعقاد مجمع پیشوایان دول متفقه در تهران و یادبود روز دهم آذر ماه که سران نامبرده در اینجا حضور یافتند و تصمیمات قطعی خود را نسبت به آزادی جهان و استقلال و حاکمیت ملل و مصونیت آنها از هرگونه تجاوز ابراز داشتند شرحی ایراد و ضمن بیان احساسات مسرتآمیز ملت ایران در این روز تاریخی و شرح زحمات و فداکاری ایرانیان در راه پیروزی متفقین و اظهار امیدواری به اجرای منشور ملل متفق و بهرهمندی ملل از نعمت صلح و آزادی اضافه گردند که یقین است مجالس آینده نیز این روز تاریخی را محترم شمرده به یاد آن ابراز احساسات و تظاهرات خواهند کرد. در صورت لزوم از طرف دولت نیز تلگرافاتی به سران دول متفقه در این خصوص مخابره خواهد شد.
سپس نظر به موافقت مجلس با نطق قبل از دستور آقای دکتر جلال عبده به مناسبت وقایع آذربایجان و پاسخ دولت اتحاد جماهیر شوروی به یادداشت دولت ایران و طرز پیدایش دسته دموکرات شرحی ایراد و اظهار داشتند مسلماً این دسته آذربایجانی نیستند و با حمایت اجنبی برعلیه حکومت مرکزی قیام نموده و برای اغفال مردم و مشوبکردن ذهن محافل بینالمللی که خوشبختانه تأثیری هم ننموده تشبث به یک عناوینی مینمایند، در ضمن با تعریف ملیت از نظر بینالمللی و وحدت ملت ایران و آذربایجان در طول تاریخ سه هزار ساله کشور مراتب میهنپرستی و فداکاریهای اهالی آن سامان را تشریح و تصریح کردند که با استناد مواد قرارداد سهگانه و اعلامیه تهران و منشور ملل متحده اقدام دولت شوروی در جلوگیری از قوای اعزامی به سوی آن سامان برخلاف استقلال و تمامیت کشور و در واقع تجاوز به حقوق ملت ایران است و در عین حال از خبر رادیو لندن مشعر به انعقاد مجمع اتفاق ملل در تهران اظهار خوشوقتی و حسن استقبال ملت ایران را نیز مزید نمودند ومعتقد بودند با سوابق دوستی دولتین ایران و شوروی مقتضی است همانطور که در یادداشت دولت آمریکا پیشنهاد شده نیروی متفقین تا ژانویه ۱۹۴۶ خاک ایران را به کلی تخلیه نمایند همچنین دولت برای مذاکره و تماس با زمامداران شوروی محیط مساعدی فراهم آورد و در صورت موافقت میسیونی به مسکو اعزام گردد در خاتمه هم لزوم استفاده از جوانان تحصیلکرده و تنزل هزینه زندگی و سایر اصلاحات اجتماعی را به وسیله دولت متذکر شدند.
آقای دکتر اعتبار نیز در اطراف تشکیل حزب دمکرات آذربایجان و عملیات متجاسرین و ممانعت قوای شوروی از حرکت قوای اعزامی برای تأمین وضعیت آن حدود همچنین کمی قوای تأمینیه در صفحات شمالی و عدم رعایت مفاد عهدنامه از طرف دولت شوروی و مفاسد
تجزیه و تولید منطقه نفوذ شرح مبسوطی ایراد و اظهار عقیده نمودند که دولت و ملت ایران با وحدت نظر بایستی منافع حقه خویش را محافظت کنند و به انتظار اقدامات دیگران ننشینند همچنین لازم دانستند که با دولت شوروی مذاکرات لازم به عمل آید و بالاخص اصلاح دستگاه حاکمه و تعدیل وضع عمومی مردم و جلوگیری از دزدی و خیانت و تجاوز به حقوق افراد و رفع ملوکالطوایفی را انقلاب حقیقی شمردند و اقدام به آن را خاطرنشان ساختند.
آقای حاذقی پیشنهاد ورود در دستور نمودند ولی چون عده برای مذاکره کافی نبود جلسه آینده به روز سه شنبه سیزدهم آذر ماه محول و مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد.
نایب رئیس - در صورت جلسه نظری نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت مجلس تصویب شد چندنفر از آقایان قبل از دستور اجازه خواستهاند. آقای گرگانی.
وزیر دادگستری - اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس - آقای گرگانی قدری تأمل بفرمایید.
وزیر دادگستری - اجازه فرمودید؟
نایب رئیس - آقای گرگانی قدری تأمل بفرمایید.
وزیر دادگستری - اجازه فرمودید؟
نایب رئیس- بفرمایید.
۲- تقاضای آقای وزیر دادگستری دائر به طرح لایحه مربوط به دادگاههای نظامی
وزیر دادگستری - در این یک ماه که بنده افتخار سمت وزارت دادگستری را داشتم یک موضوعی که لازم بود درش دقت و مطالعه شود موضوع زندانیان بود خود بنده به زندان قصر و زندان موقتی شهر و زندان بانوان رفتم و وضعیت آنها را که البته فوراً نمیتوانستم در همان رسیدگی بفهمم ولی به وسیله دادستان تحقیقات بیشتری کردم سه قسمت زندانی ما داریم یکی به وسیله محاکم عادی و یکی به وسیله دادگاههای نظامی و یکی هم که کمتر است به وسیله فرمانداری نظامی در توقیف هستند البته قسمتی از اینها شکایت داشتند که هنوز تکلیف آنها معلوم نیست نسبت به اصلاح وضعیت زندان که یک بنگاه حمایت زندانیان هم از قدیم بوده است و یا آقایانی که در این کار خیر مشغول اقداماتی بودند جلساتی داریم و نسبت به این که اصلاً وضعیت اشخاص ولو این که محکوم هم باشند خوب یک طوری باشد که متناسب با وضعیت امروز باشد یک اقداماتی میشود البته یک اعتبارات بیشتری لازم دارد که در موقع خودش به عرض مجلس شورای ملی خواهیم رسانید چیزی که فعلاً لازم بود این بود که در تعداد محاکم ما سعی بکنیم که محاکم زیادتر باشد و تکلیف آنها که شاید یک قسمتی هم بیجهت بلاتکلیف ماندهاند زودتر معلوم بشود (صحیح است) از آن جمله دادگاههای نظامی است که رئیس دادگاههای نظامی دیروز پیش بنده بود گفت که پانصد و چند پرونده موجود است که به واسطه کمی محاکم نمیتوانند رسیدگی بکنند و در این باب تصمیم بگیرند. بنده به سابقه امر مراجعه کردم دیدم از همین نقطهنظر در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۳ لایحهای از طرف دولت به مجلس تقدیم شده و در ۳۱خرداد ۲۳ گزارش آن از طرف کمیسیون دادگستری هم به مجلس تقدیم شده ولی متأسفانه همینطور موضوع تحت شور در نیامده حالا وزرای وقت نتوانستهاند تقاضا بکنند یا به واسطه کارهای مهمتری مجلس شورای ملی وقت مطالعه نداشته بنده امروز این را لازم میدانم که به عرض مجلس شورای ملی برسانم و تمنا کنم که این گزارش کمیسیون که هیجده ماه است بلاتکلیف مانده است برای تعیین تکلیف این عدهای که الآن بلاتکلیف ماندهاند مطرح شود و مطلب هم خیلی ساده است. اجازه داده میشود که محاکم نظامی ابتدایی عوض ۵ نفر ۳ نفر و محاکم تجدیدنظر هم در عوض هفت نفر، پنج نفر باشند (صحیح است) یعنی اجازه مجلس شورای ملی باعث خواهد بود که عده محاکم زیاد بشود و تکلیف این اشخاص هم به این وسیله معلوم بشود. در صورتی که مجلس شورای ملی موافقت بفرمایند حالا بنده این قسمت از نظامنامه درست در نظرم نیست اگر مانعی نباشد بقیه فوریت مطرح شود (فرهودی- مانعی ندارد) (یک نفر از نمایندگان- بقیه فوریت مطرح شود در مجلس و رأی بگیرند) (صحیح است).
بعضی از نمایندگان - دستور. دستور
نایب رئیس - از نظر آییننامه مانعی ندارد میتوانیم طرح بکنیم. لیکن قبل از دستور چندنفری اجازه خواستهاند صحبت کنند (بعضی از نمایندگان دستور. دستور) آقای فرمانفرماییان با دستور مخالفید؟
فرمانفرماییان - بنده مخالفم
نایب رئیس - بفرمایید
فرمانفرماییان - عرض کنم علت مخالف بنده این است که در جلسه سابق مخصوصاً بیاناتی در اینجا شد و آقای دکتر عبده شرح مبسوطی فرمودند و با حوادث و وقایعی که اسباب نگرانی افراد نمایندگان است غیر از این که در خارج هم مردم انواع و اقسام (به واسطه اشتهاراتی که داده میشود) نگرانی و اضطراب را دارند بنده مقتضی میدانستم عرض کنم آن چیزهای عادی که ما در دستور داریم اگر هم فرض کنیم از این جلسه به آن جلسه یا از آن جلسه به جلسه دیگر بماند ما چیزی گم نکردهایم (صحیح است) از این جهت بنده تمنا داشتم که آقایان توجه داشته باشند و موافقت بفرمایند عرض شود شاید مطالبی اینجا هست که از همین گفتگوها ممکن است یک روزنه روشنایی پیش بیاید که اسباب بسی سعادت خواهد بود برای همه اگر هم پیش نیاید بازهم به عقیده بنده از نگفتنش زیانش کمتر خواهد بود و از این نقطهنظر است که بنده تمنا دارم آقایان موافقت ومساعدت بفرمایند و بنده آن روز اجازه خواسته بودم و حالا هم اجازه خواستهام که یک چندکلمهای که لازم میدانستم از نظر خودم به عرض مجلس برسانم.
نایب رئیس - رأی میگیریم به ورود در دستور آقایان موافقینن قیام نمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد، آقای گرگانی.
۳ - بیانات قبل از دستور آقایان گرگانی، هاشمی، صادقی
گرگانی - عرض بنده در خصوص واقعه اخیر دشت گرگان است:
چندی قبل از افسران خراسان از راه بجنورد به گنبدکاوس آمدند (در همان موقع و قبل از آن) در پارهای از روزنامهها و حتی در بعضی از محافل رسمی و همچنین در مجلس انتشاراتی خلاف واقع جریان داشت که تراکمه دارای سوار مسلح میباشند بنده در جراید تکذیب نمودم و همچنین به خود دولت که از این حیث خیالشان ناراحت بود عرض کردم و اطمینان دادم که: این انتشارات برخلاف واقع است ایلات تراکمه چنین عقیدهای ندارند علاوه بر آن هر روز از طرف بنده آدم میرود و میآید و از اوضاع مطلع میکند.
الحمدلله عرایض بنده صحیح بوده و ایلات ترکمن کوچکترین اقدام خلاف مصلحت کشور انجام ندادند و شاهدوستی و وطنپرستی خود را ثابت نمودند.
در همان موقع و قیل و بعد از آن در نقاط مختلفه شمال- غرب- جنوب کشور تا امنیتی زیادی تولید گردید و حتی کشت و کشتار نیز در بعضی نقاط شد ولی در ترکمن صحرا آبی از آب تکان نخورد این جز از وطنپرستی تراکمه نیست (صحیح است)؟ هم بعضی از ماجراجویان میل داشته و آرزو مینمایند که تراکمه برخلاف انتظام و مصلحت کشور عمل نمایند ولی همانطوری که عرض کردم بازهم عرض میکنم و قول میدهم که ملت نجیب و اصیل تراکمه چون خونشان پاک است هیچوقت عملی برخلاف انقطام نخواهند نمود. (احسنت- احسنت)
با اینحال دولت به ملت تراکمه چندان توجهی نمینمایند در سرتاسر دشت گرگان یک بیمارستان یک تختخوابی وجود ندارد و در غالب نقاط مدرسه ندارد حتی اعلیحضرت همایونی که به کلیه نقاط کشور عطیه مرحمت فرمودند به اهالی دشت مرحمت نفرمودند اگر حقیقتاً بیقرضانه قضاوت شود اهالی تراکمه و شمال کشور مستحق این مساعدت هستند زیرا پرونده عایدات زمان املاک موجود است که چندین میلیون هر سال به عنوان مثال مالکانه از اهالی دشت اخذ میشد چون ملت نجیب تراکمه کمرو هستند با داد و فریاد درخواست نمیکنند در عوض خود بنده چندمرتبه خدمت جناب آقای علاء وزیر دربار عرض کردم که در دشت گرگان بیمارستان وجود ندارد و اهالی گومیشان آب آشامیدنی ندارند در این خصوص اگر اعلیحضرت همایونی مرحمت فرمایند رفع احتیاجات ایل تراکمه خواهد شد. البته این کم مرحمتی هم از اطرافیان اعلیحضرت همایونی است مثل ملت ترکمان وطنپرست کم یافت میشود چنانکه در زمان اعلیحضرت سابق هم ایلات تراکمه مدتی در تحت فشار حکومت نظامی بود و بعداً که تمام املاکشان جزو املاک اختصاصی شد جبر و فشار زیادی دیدند و در مقابل این ظلم زمان املاک رفتار حکومت نظامی سابق را مثل زندگی در بهشت تصور میکردند خلاصه ایلات تراکمه با این فشار و تعدی و کم مرحمتی دولت اصالت و وطنپرستی و شاهدوستی خود را نشان داد (احسنت) از اعلیحضرت همایونی و دولت تمنا دارم که ملت تراکمه را هم مثل سایر اهالی این کشور از مراحم خود دریغ نفرمایند (صحیح است) عرض دیگر بنده این است که وزارت جنگ لایحهای به مجلس آورده بود که با افسران مساعدت شود بنده با این لایحه کاملاً موافق بودم و رأی هم داد. البته وضعیت زندگی ایجاب میکند که بیشتر از اینها مساعدت شود و فرق نمیکند کارمند لشگری و کشوری هر دو خادم ملت هستند. باید وضعیت زندگی مستخدمین صالح دولت خوب نیست بایستی طوری مساعدت شودد که آن کارمند درستکار در پیش عائله خود سرافکنده نباشد و زندگیشان به خوبی اداره شود تا بتواند به راحتی و درستکاری به خدمت خود ادامه دهند و همچنین دولت کارمندان نادرست را از خدمت بیرون کند که
آنها پی زراعت و یا بیکاری مناسب خودشان بروند که سربار جامعه نباشند و نیز کارمندان صالح و ناصالح را هم از عملیاتشان بشناسند (صحیح است) نه با توصیه یا تکذیب اشخاص خلاصه غرض شخصی و یا دوستی را کنار بگذارند. آقای وزیر دادگستری بنده به دولت خطاب میکنم به جنابعالی خطاب میکنم، بنده اطلاع دارم که بعضی از کارمندان دولت از روی غرض شخصی کارمندان درستکار را از کار برکنار میکند این رویه بد است، عرض دیگرم در خصوص گرانی سطح زندگی است اول بهانه گرانی اجناس جنگ بود الحمدلله اکنون آن هم مدتی است پایان یافته و با وجود این قیمت اجناس فرقی نکرد بلکه قند و شکر و چایی هم که دولت میدهد گرانتر نموده البته با این وضع زندگی مردم مخصوصاً کارمندان جزء در نهایت سختی بوده و خواهد بود. امروز شنیدم قند ۳۰ تومان شده؟ آقایان تصدیق خواهند فرمود که بیچیزی و بیچارگی مردم خطری است از برای کشور زیرا اصل زحمتکش و نانده کشور طبقه پایین است که زارع بوده و در ضمن از دسترنج خود غلات و حبوبات و پنبه و روغن و از این قبیل مایحتاج کشور را تهیه میکند با وجود این خود برای خوردن نان و روغن ندارند و برای لباس و پوشاندن عورت خود پارچه ندارند.
دولت در سال گذشته کوپن درست نمود که نفری سه متر پارچه داده شود و همچنین آقای فروهر که وزیر دارایی بودند در مجلس قول دادند که هر ماه سه متر پارچه داده خواهد شد ولی اکنون سالی سه متر هم نمیدهند. بنده بعضی وقت خدمت رئیس کل پخش میروم هر دفعه قول میدهد که (ماه آتیه پخش میکنم و همچنین برای گرگان و دشت ولگان چند عدل فرستادم و باز هم میفرستم.) بالأخره گفتند که (ماهآبان پخش میکنم) بنده به اهالی مینویسم که همانروز پارچه داده خواهد شد. بنده یادم نیست که به کی دروغ گفته باشم ولی اظهارات و عملیات دولت بنده را پیش ملت دروغگو نموده، حالیه هم که بایستی در ماه آبان بدهند دولت انحصار قماش را لغو نموده با وجود این از تنزل قیمت خبری نیست اگر دولت حقیتاً به حال ملت بیلباس دلسوزی مینماید اکنون هرقدر قماش داشته باشد به قیمت ارزان (قیمت معین شده که با کوپن میدادند) به مردم بدهد سپس انحصار را لغو نموده و آزاد نمایند ولی با عمل فعلی امیدوار نیستم که قیمت جنس تنزل نماید. کارمندان دولت و طبقه پایین و زحمتکش و نانده کشور برای خوردن نان ندارند و برای پوشاندن خود پارچه ندارند. انسان از کمیه کارهای دولت تعجب میکند چنان که با وجود بودن لاستیک فراوان اداره باربری لاستیک را به قیمت ارزان نمیدهد این گرانی لاستیک نیز به ضرر جامعه و طبقه پایین است زیرا صاحبان اتومبیل همان قدر که لاستیک را گران میخرند کرایه را هم از مسافرین و بار که بیشتر از طبقه پایین است ده برابر میگیرند. اکنون از دولت تمنی دارم عرایضی که فوقاً عرض نمودم و خطری است از برای کشور توجه نموده و رفع خطر بنماید.
عرض دیگرم در خصوص فرهنگ و بهداشت است البته لازم نیست در این خصوص توضیح داده و وقت آقایان را بگیرم توسعهدادن به فرهنگ و همچنین بهداشت امری است ضروری زیرا اغلب افراد این کشور بیسوادند و در بیشتر نقاط اصلاً دکتر وجود ندارد که به درد مردم برسد به این جهت تلفات به واسطه عدم رعایت بهداشت و کمی دکتر زیاد است برای توسعه به فرهنگ و با سوادکردن افراد کشور هم تقاضی دارم که قانون تعلیمات اجباری را در همه نقاط کشور مخصوصاً در ترکمن صحرا باشد امکان به اجرا بگذارند عرض دیگر چند روز قبل به زندان قصر برای دلجویی چند نفر ترکمن زندانی رفتم پس از آن که از زندانیها دیدن کردم بسیار متأثر شدم از وضعیتشان پرسیدم جواب دادند (بهداشت نداریم و در تمام محلهای زندان بیش از ظرفیت زندانی وجود دارد) اشخاص بسیاری در زندان هستند که سالها و ماهها میگذرد که برای بازجویی دعوت نشدهاند به عذر این که معاون یا شرریک جرم یا شهود در ژاندارمری جلب نکرده یا شهربانی نیاورده و یا اصلاً به دست نیامدهاند اینها به حالت بلاتکلیفی در زندان باقی میمانند تا تیفوس و اسهالخونی خلاصشان کند؟ خیلی افراد هستند که اساساً نمیدانند برای چه و به چه جهت او را حس کردهاند و اگر به اتهام او رسیدگی شود شاید شش ماه یا یک سال برای او حبس قانونی قائل شوند در صورتی که زاید بر حداکثر جزای آن اتهام در زندان مانده.
آقایان استدعا میکنم تشریف ببرید و از نزدیک وضع این بیچارهها را مشاهده نمایید. ما قسم خوردهایم که به مملکت و ملت خدمت کنیم حال این ملت در زندان مرکز این طور باشد وای به حال مردمی که در زندان بندرعباس یا در نقاط دوردست زندانی باشد. عاطفه و عدالت اجازه به ما نمیدهد اینطور ساکت بنشینیم و وسایل آسایش این بدبختها را فراهم نکنیم اگر آنها دزد و یا کلاهبردار و یا قاتل هم باشند باز حقی در این جامعه دارند. عرض دیگر خیلی از زارعین و مالکین مخصوصاً توابع بجنورد به واسطه دور بودن از مرکز و بیاطلاعی در وقت مقرره عریضه به دادگاه املاک ندادهاند و مأمورین دولت هم به عنوان این که اعلیحضرت سابق از دولت خریداری نموده مزاحم مردم میشوند در صورتی که تمام آنها خورده مالک بوده و هستند. در این خصوص دولت لایحه به مجلس آورده که در کمیسیون عدلیه مطرح است لذا از آقایان نمایندگان محترم و هئیت دولت تمنا دارد که به حال زارعین توجه فرموده و لایحه مذکور را زودتر تصویب فرمایند.
عرض دیگرم (جمال امامی- همه این اصلاحات را حالا میخواهید؟) برای بسط کشاورزی و بهبودی زارعین دولت از خارج ماشینآلات کشاورزی وارد نماید و همچنین ماشینآلات کشاورزی را که فعلاً موجود دولت به قیمت نازل به زارعین به اقساط بفروشد زیرا اکنون نه خود دولت استفاده میکند و نه به زارعین میدهد البته بدین ترتیب به واسطه به کار نیفتادن زنگ زده و از بین خواهد رفت.
نایب رئیس - دو فقره پیشنهاد رسیده است که قرائت میشود، پیشنهاد آقای دکتراعتبار، پیشنهاد میکنم بعد از صحبتهای آقای گرگانی طرح زندانیها مطرح شود و پس از تصویب آن به مذاکرات قبل از دستور ادامه داده شود.
پیشنهاد آقای فرهودی:
پیشنهاد میکنم بعد از بیانات آقای گرگانی لایحه محاکم نظامی به قید دو فوریت مطرح شود.
دکتر اعتبار - اجازه بفرمایید توضیح عرض کنم.
نایب رئیس - دو نفر این موضوع را پیشنهاد کردهاند مطابق آییننامه باید رأی گرفته شود آقای دکتر اعتبار.
دکتر اعتبار - آقایان تصدیق میفرمایند که بلاتکلیفی شاید بدترین مجازاتها باشد و حالا که آقای وزیردادگستری این لایحه را مطرح کردهاند به عقیده بنده خوب است آقایان چند دقیقه صرف وقت بفرمایند که این لایحه تصویب شود.
نایب رئیس - آقای ثقتالاسلامی
ثقتالاسلامی - عرض کنم که فرمایشاتی که فرمودند صحیح است و این لایحه باید مطرح شود ولی لایحه در صورتی ممکن بود تصویب شود که دو ساعت به ظهر مانده آقایان میآمدند و اجازه میدادند که هم آقایان مطالبی که دارند بگویند هم مطرح شود و تصویب شود ایشان میخواهند از زندانیان صحبت بفرمایند بنده میخواهم از زندانیان پانزدهمیلیونی حرف بزنم و تصور میکنم که مجلس هم نمیخواهد و نمیتواند جلوگیری از صحبتهایی که باید بشود بکند.
جمعی از نمایندگان - صحیح است.
نایب رئیس - رأی میگیریم به ورود در دستور طبق پیشنهاد آقایان دکتر اعتبار، فرهودی، آقایانی که موافقند قیام نمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. آقای هاشمی
هاشمی - بنده نخست تأیید میکنم فرمایش آقای ثقتالاسلامی را اگر طبق تصمیم چند جلسه قبل در همان ساعت مقرر یعنی ساعت ۱۰ مجلس تشکیل بشود ممکن است آقایان هم از نطق قبل از دستور استفاده بفرمایند و هم لوایح لازم مطرح بشود (صحیح است) (یمین اسفندیاری- راه عملیاش را بفرمایید) راه عملی تشریف آوردن آقایان در ساعت نه و نه و نیم و مخصوصاً این را برای استحضار آقایان عرض میکنم به محض این که ثبتکننده اسامی ملاحظه کرد که اکثریت شده است به مقام ریاست یا به مقام نیابت ریاست اطلاع میدهید که اکثریت شده و زنگ زده میشود (چند نفر از نمایندگان - خیر فوراً) مطلب دیگر این است که باید مجلس شورای ملی و دولت را امور مهمه در ضمن از امور کوچک باز ندارد زیرا اگر یک هئیت حاکمه متوجه امور کوچک باشند و امور کوچک را انجام بدهند البته امور کلی به خودی خود درست میشود غالباً در حوادث مهم از امور کوچک غفلت میکنیم آن وقت خلل و اختلالی نسبت به امور کلی حاصل میشود و نمیدانیم که علت از همینجاست (صحیح است) یکی از عرایض بنده نامهای است که عدهای از کارمندان پیمانی که عدهشان هم خیلی زیاد است نوشتهاند و اصرار دارند که توسط نمایندگانشان در مجلس خوانده شود (جمال امامی- بخوانید) چشم اطاعت.
جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی.
پیرو معروضههای کتبی و شفاهی که راجع به وضع استخدامی خودمان به عرض یکایک آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی رسانیدهایم و به طوری که طی عریضههای پی در پی اشکالات خدمات اداری کارمندان پیمانی وزارتخانهها به عرض مجلس شورای ملی رسیده است در این موقع که لایحه تبدیل وضع استخدامی کارمندان پیمانی را مدتی است دولت تقدیم مجلس شورای ملی نموده هزارها کارمند عائلهدار که دارای سابقه ممتد اداری هستند و قسمتی از عمر خود را در این راه دادهاند و ملجا و تکیهگاه قانونی ندارند خود و عائله آنها انتظار دارند مقرر فرمایید لایحه را زودتر در جلسه علنی مطرح و تصویب فرموده و باعث
آسایش هزارها کارمند زحمتکش دولت شوند ما از ریاست محترم مجلس شورای ملی و فرداً فرد آقایان نمایندگان محترم مجلس استدعای مساعدت و کمک داریم که در تصویب لایحه مذکور تسریع فرموده موجب امیدواری هزارها افراد این کشور شده و یادگار نیکی در دوره چهاردهم باقی گذارند.
با امضای نمایندههای وزارتخانهها با امضای نمایندگان کارمندان پیمانی که شاید در حدود دویست امضا باشد که به مقام ریاست تقدیم میشود (صحیح است.) (صادقی- مکرر این تقاضا را کردهاند) (جمالامامی- حق دارند) البته اولی این است که دولت جناب آقای حکیمی وضع آشفته استخدامهای گوناگونی که در این کشور پیدا شده خاتمه بدهد و بالأخره تسویه کنند و یکنواخت کنند وضع مستخدمین را. عریضه دیگری است از اهالی کوهینان کرمان۳۰ فرسنگی کرمان که به مقام ریاست تقدیم میشود و نیز عریضه دیگری است از عامه اهالی کرمان نسبت به گرانی وضع زندگانی که کاملاً هم حق دارند باز به مقام ریاست تقدیم میشود (طوسی- از همه جای ایران بفرمایید) اگر اجازه بفرمایید بنده چند کلمه نسبت به اوضاع جاری معروض دارم.(بعضی از نمایندگان- بفرمایید) اولاً بنده همیشه معتقد بودم که مجلس شورای ملی در سیاست خارجی کمتر مداخله دارد طرف دولت است (امینی- اشتباه میکنید) به بنده میفرمایید اشتباه میکنم (امینی- خیر با آقای دکترعبده صحبت میکردم) اما اشتباه نشود گاهی بعضی حوادث مهمه پیشامد میکند که ملت را نگران میکند و نمایندگان هم معلوم است که نماینده همین ملت و ترجمان احساسات همین ملت هستند مجبورند نسبت به اوضاع جاری اظهارنظر بکنند خاصه وقتی که یک قضایایی برخلاف انتظار یک ملت پیش بیاید یک ملتی که چهار سال انواع بلیات را بر خود هموار کرد بنده مردی هستم در امور دقیقالنظر اطمینان میدهم و از پشت این تریبون اعلام میکنم به دنیا که خسارت و زیانهای جانی ومالی ملت ایران بسیار قابل اهمیت بوده. (صحیح است-صحیح است) از نواحی کرمان اطلاع دارم قصبات و قرائی که سه هزار و چهار هزار جمعیت داشته در سال ۱۳۲۱ ششصدنفر تلفات از تیفوس داشته گذشته از قحطی و گرسنگی و انواع مشتقات انواع امراض همین قحطی که شاید از سال ۱۲۸۷ و ۱۲۸۸ قمری در ایران نظیری نداشته قحطی جنگ بینالملل گذشته در یک نواحی به خصوص بوده و نواحی جنوب ایران مصون بود از قحطی (صحیح است) ولی این قحطی و این گرانی و این کمی خوار و بار در این جنگ عالمگیر به تمام معنی در تمام نقاط کشور تعمیم داشته است البته صبوری هم میکردیم و خوشحال هم بودیم که با دنیا شریک غم و محنت هستیم و در روزی هم که فرشته صلح بالهای خود را بر فرق جهانیان گسترد ماهم در برابر آن همه تحمل مشقات و مضرات و زیانها آن وقت تلافی میبینیم و از تنعم ایام صلح بهرهمند میشویم (صحیح است) یک مرتبه در دنیا مژدگانی صلح منتشر شد و ملت ایران هم به تمام معنی آلام خود را پایان یافته تصور کرد (صحیح است) ولی بدبختانه وقتی که میرسیم به اوضاع داخلی مثلاً نسبت به امور زندگانی مردم که تاکنون بنده در این پشت تریبون صحبتی در این باب نکردهام یعنی عقیده نداشتم که در برابر مشتقاتی که در دنیا عمومیت دارد در هرثانیه و دقیقه ناله و فریاد انسان بلند شود. اما عرض میکنم پس از پایان جنگ از شداید ملت ایران کاسته نشده که هیچ بلکه افزون شد (صحیح است) یک فقره از زندگانی داخلی این مردم را تحت دقت قرار بدهید. مقایسه بفرمایید بین نرخ ارزاق مردم در امسال اعم از تهران یا هر شهرستانی دیگر با سال ۲۳ و۲۲ و ۲۱ اگر به قهقرا برگردیم میبینید که الآن در این زمستان به مراتب ارزاق عمومی مردم گرانتر است ولی باز هم بنده اینها را ناچیز میشمرم (حاذقی- ولی خیلی اهمیت دارد) اهمیت دارد البته (صادقی- ولی این تقصیر بنده و شماست که برای تعقیب بدکاران رأی ندادیم) بنده این را هم معتقد نیستم که در تمام قضایا ما تقصیر را به گردن خودمان بیندازیم آقای صادقی ما یک ملتی بودیم وضعمان در ظاهر آرام. و در تنعم بودیم به مصداق آیه کتاب آسمانی ما یعنی قرآن، ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اغرقاهلها اذله یک مرتبه سپاهیان متفقین وارد این کشور شدند (صحیح است) فوراً وضع ما به هم ریخت. شیرازه زندگانی از هم گسیخت و بعد از آن مجال نیافتیم که اصلاح کنیم و مخصوصاً عرض میکنم که همسایه شمالی بر آن خصایص ذاتی ملت ایران اطلاع کافی ندارد و اشخاصی پیرامون مقامات اجنبی میروند که از هر در رانده و مانده هستند و امر را بر آنها مشتبه میکنند و یکی از هوها که در این سه چهار ساله در این مملکت بلند شده است همین موضوع است اگر ما یک صد پنجی مستخدم نادرست داشته باشیم که آن را هم کیفر میکنیم و انشاالله میرسیم به آن روزی که کیفر کنیم عرض کنم ولی کی؟ وقتی که مجال داشته باشیم بنده شخصی بودم که با طرح آقای طوسی در پشت این تریبون مخالفت کردم در ضمنی که دچار آن بلیه و گرفتاری بودیم دیدم که اگر امروز با نداشتن دستگاه لازم و کافی برای رسیدگی به حسابها شروع بکنیم به این کار آتش فتنه و فساد داخلی را بلند میکنیم میدیدم صلاح نیست با جناب آقای دشتی هم صحبت کردم که امروز آیا این کار مقتضی است فرمودند که خیر مقتضی نیست و من هم جرأت نمیکنم بنده گفتم من جرأت میکنم و میگویم اگر بنا باشد که هیچ نگویم و این درد راهی به دل بکشم پس چرا مرا وکیل کردهاند من آمدهام که بگویم آنچه را که به نظرم میآید یک صدای دیگر که در این دو سال بلند شده است این است که این مجلس مجلس ملت ایران نیست آیا این مجلس مجلس ملت مغولستان است صدی هفتاد از این وکلا وکلای حقیقی ملت ایرانند (یکی از نمایندگان- همهشان) و آنچه بکنند نظریه موکلینشان است آن وقت چهطور شده که ما ملت همیشه یک اقلیتی را میگیریم و آن وقت حکم عمومی نسبت به همه جاری میکنیم این خلق ایرانی است یک نفر یا یک شوفری طرف میشود بداخلاقی از او دیده است آن وقت نسبت به تمام شوفرها بد میگوید این که نمیشود اگر یک روزی بنا بشود باید با کمال صراحت لهجه بگوییم که در این مجلس کی وکیل حقیقی مردم نیست، آن هم روزی که شما به قیام وقعود در مجلس و رأی دادید او شد وکیل امروز نتیجه عملش را باید خواست این معنی ندارد که ما هی برگردیم به قهقرا که کی کجا بود؟ چه کار کرد وکیل شد؟ ما به چه راههایی افتادهایم باید دردهای امروز را علاج کنیم تقریباً صدوپنجاه یا دویست سال است که ما هر دهپانزده سال یک مرتبه وقتمان را صرف این نوع کارها کردهایم و از اصلاحات اساسی باز ماندهایم به هر حال ضمن مذاکرات پیشامدهایی کرد که از اصل مطلب منحرف شدم بنده هر چه فکر کردم راجع به وقایع آذربایجان اشاره نکنم دیدم حق و حقیقت و وظیفه به من اجازه نمیدهد قطع نظر از این که پانصد سال تاریخ پدران خود را در آذربایجان میدانم و گورستان آنها در فاصله ۵ قرن هنوز باقی است و نام آنها را یک یک میدانم گر چه به فرمایش امیرالمؤمنین، کن ابن من شئت و اکتسب ادباً از این رو هیچگاه معتقد نبودم و نمیخواستم عرض کنم ولی افتخار این را دارم که جد نهم بنده در راه ایران در رکاب شاه اسماعیل صفوی تیر به پایش خورده و از آن تاریخ یک حکایت تاریخی داریم که شاه به دست خود قبای مخمل سبز خود را از زیر زره پاره کرده بود و به دست خودش به پای او بسته بود به اندازهای محترم بودند صفویه که این سند مفتخراتی برای جد من و دودمان باشد و این مرد ملقب شد به امیراسماعیلگوی دولاق یعنی صاحب چکمه و یا پیچ سبز و اگر وجب به وجب آذربایجان را تفتیش بکنید خاک آن ازخون عزیزانی که در راه این کشور جان دادهاند آغشته شده (صحیح است) سه هزار و پانصد سال که دو هزار و ششصد سال تاریخ عالمگیر ما سند دارد و بیش از آن هم قریب ۹ قرن بلکه ۱۰ قرن و نیم تاریخ ما در آذربایجان است که بر ایران سلطنت داشته و باز در تواریخ دنیا است به آن کاری ندارم اقلیت مفاخر آذربایجان یک امر بدیهی است و در آن تردیدی نیست فقط بنده غرضم این بود که در متمم آن عرضی که کردم نسبت به آذربایجان و امیدوارم از تزکیه نفس دور و مبری باشد زیرا که تعریف خود عرض کردم خلاف است ولی چون در محوطه مجلس بدبختانه گاهی بگوئیم حرف شمال و جنوب خورده عرض میکنم که بنده همین هستم که اینجا ایستادهام رویم به خدا و ملت ایران است دست راستم به طرف شمال و دست چپم به طرف جنوب و زبان و دلم بیطرف و یکسان به ملت ایران اجازه میدهم که در اطراف من و زندگانی من که طومار حیات من همان طومار حیات علمی و ادبی است تحقیق بکند، هیچ قصد و اندیشهای ندارم ولی امروز امیدوارم ترجمان احساسات ۱۵میلیون جمعیت ایران در اینجا باشم (صحیح است) ملت ایران از حوادث آذربایجان بسیار غمین بلکه خونیندل است (صحیح است) بعد از این جنگ و تحمل این مشقات هیچ امیدوار نبود از ناحیهای که قرب جوار به همسایه شمالی ما دارد یک همچو آهنگ ناهنجاری بلند شود (صحیح است) من بیش از این صحبت نکردم ولی خدای من شاهد است اگر از نواحی مرکزی یا جنوبی ایران یک چنین صدایی بلند شده بود در این گرفتاری آنوقت میدیدید که وقت سخنوری من بود ولی بنده ادب میکردم در اینجا و سخن را به وکلای آذربایجان محول میکردم که البته اولویت دارند ولی امروز عموم افراد ملت ایران از این قضیه نگرانند خاصه بعد از انتشار جوابیه در جراید ایران و دنیا بنده این جوابیه را که میخواندم دو موضوع خیلی به بنده تأثیر کرد عرض کردم حقیقت آن چیزی است که بنده اینجا میگویم و هر کس هم نمیگوید نمیخواهد بگوید ولی احساسات قاطبه ملت ایران همین است و خلاف این نیست در میان این ملت صد نفر آدم پیدا نمیشود که راضی بشود که یک وجب از خاک وطنش به دست غیر بیفتد (صحیح است) حتی من به اشخاص با عقیده در حزب دموکرات احترام میگذارم و اشخاص با عقیده حزب دموکرات هم اشاره کرده بودند در بیانیهشان که قصد تجزیه ندارند ولی بعضی مطالب هست که لازم نیست عنوانش را بکنند عمل همان است
یعنی چه؟ وقتی درست فکر میکنید عمل همان عمل است در واقع، حالا من وارد آن صحبت نمیشوم، این جوابیه را که من مطالعه میکردم از دو چیز خیلی متأثر شدم یکی نسبت به تکذیبات متوالی که از دولت آقای حکیمی کرده بودند، آقایان بعضی اشخاص روی خصوصیات ذاتی دارای یک صفاتی میشوند و دارای یک احتراماتی در بین یک ملت میشوند که آنها را دیگر یک فرد عادی نمیشود تلقی کرد (صحیح است) از آن جمله شخص آقای حکیمالملک که از بقایای رجال وطنپرست دورههای سابق ما است همین رتبه و احترام را در قلوب افراد ملت ایران دارد قطع نظر از این که مجلس شورای ملی یک عمل بیسابقهای انجام داد که صد در صد به این مرد و لوایح دولت این مرد رأی داد که حاکی از منتهای صمیمت و بلکه آئینه سر تا پا نمای احساسات ملت ایران بود گذشته از این که میزان شناسایی و اهمیت هر دولتی آرا وکلای آن ملت است درباره آن دولت بنده عرض میکنم اگر یک کسی هم بگوید صدی سی پا صدی پنجاه هم از این وکلا وکیل این ملت نیستند عرض میکنم این نتیجه را میگیرم و میگویم که رجوع کنید به طبقات مختلف کشور و ببینید حکیمالملک و اکثر رجال دولت او پیش تمام طبقات ایران مورد احترام هستند یا نیستند؟ (حاذقی- البته هستند) پس تکذیبکردن یک دولتی مظهر پانزده میلیون جمعیت است البته مخدوش ساختن احساسات یک ملتی است (صحیح است) باید به دعاوی چنین دولتی که نسبت به منافع ۱۵ میلیون جمعیت صحبت میکند و به اظهارات و مطالب او به دقت رسیدگی کرد. موضوع دیگری که خیلی بنده را متأثر کرد موضوع صلاحاندیشی بود که شده بود نسبت به نرفتن قوای ایران به آذربایجان و نواحی آن ما سندی در دست داریم که آن عبارت است از پیمان سهگانه و آقایان شاهد قضیه هستند که روز پنجم آبان ۱۳۲۰ که روز دوشنبهای بود هنگامی مرحوم فروغی در جلسه خصوصی عنوان این پیمان را کرد اول کسی که سکوت مجلس را شکست و اظهار عقیده کرد بنده بودم حتی گمان میکنم آقای سلطانی بودند آمدند بیرون و گفتند چه زود فتوا میدهی و حتی یکی گفت که آلمانیها از صباستوبل گذشته یا میگذرند و فردا است که وارد قفقاز میشوند و پس فردا است که بمبشان در استامبول تهران خواهد افتاد گفتم ما و یک دستور بسیار خوبی داریم از بزرگان که گفتهاند الجاهل یری خطرالبعیدو لایری خطرالقریب یعنی جاهل خطر دور را میبیند و خطر نزدیک را نمیبیند گفتم امروز پر است مملکت از قوای متفقین و ماهم باید طبق مقتضیات شریک آنها شویم و در یک چنین واقعه مهمی با دول بزرگ دنیا همدوش بشویم و ایرانی هم باید چشم خود را باز کند و از این خمودگی و خموشی بیرون بیاید ملتی که صد و پنجاه سال کوشش صدای یک ترقه هم نشنیده است و اگر مختصر صدایی بشنود همه وضعیت و حالتش بههم میخورد و پریشان میشود بگذارید ببیند در دنیا چه خبر است و جز ملل زنده دنیا باشد آن روز من اول کسی بودم که اظهار عقیده کردم با امثال و شواهد حتی وقتی مرحوم فروغی بیرون آمد به من اظهار لطف و اظهار تشکر کرد و گفتند شما که میگویید با چه اشخاصی مشورت کنم متأسفانه دیگران با این صراحت اظهار عقیده نمیکنند امروز هم عرض میکنم همان پیمانی که آنگاه بسته شد و ما پیش نفس خود خوشحال بودیم که بزرگترین خدمت را با رأی خود به این ملت کردهایم نتیجهاش هم معلوم شد و معلوم شد که نتیجه دنیا چه بود و باید در هر حال از مرحوم فروغی البته ملت ایران در حال و آینده قدردانی کند (صحیح است) و هیچ محل تردید نیست که به موجب همان پیمان جلوگیری از اعزام قوای تأمینیه ایران وارد نیست (صحیح است) اگر مادهای دارد که میشود استفاده کرد از آن و من به خاطر نداشته باشم متشکر میشوم از آقایان که به من نشان بدهند (فرهودی-ماده۴) خیر مقصودم این است ماده که بشود جلوگیری کرد (جمعی از نمایندگان- خیرنیست یک چنین ماده) البته نیست یک ماده که قوای متفقین نگذارند. از قوای خود استفاده کنیم (صحیح است) از این موضوع میگذریم راه جلوگیری از مفاسد چیست بالأخره اگر یک جایی اوضاعش آشفته شد یک عده حرف حساب زدند باید حرف حسابشان را گوش کرد یک عده در سایه آن کسانی که حرف حساب دارند البته منتظر فرصت میشوند و دست به اسلحه میبرند و کارهای ناشایسته خلاف قاعده میکنند راه جلوگیری از اشخاص مسلح و آدمکش این است که یک قوایی از طرف دولت باشد که جلوگیری کند (صحیح است) اگر به این وسیله نباشد پس به چه منوال میتوان غائله آذربایجان را فرو نشاند و به چه اطمینان ما باید در مجلس شورای ملی بنشینیم و مطمئن باشیم که این غائله به جاهای دیگر سرایت نمیکند؟ و وقتی صحبت شود بگویند تقصیر خودتان است آقا ما چه تقصیری داریم اگر بعضی از قوانین نواقص دارد باید اصلاح کرد اگر یک عده ستمدیده در گذشته بودهاند باید به دردهای آنها رسیدگی کرد اگر یک عده هستند که املاکشان به غضب رفته باید نشست حق را به صاحب حق داد ولی این مستلزم این نمیشود که یک عده که معلوم نیست از کجا آمدهاند چه کار دارند شروع کنند به انواع فتنهها و از آن طرف هم دولت ما دستبسته و به هیچ عنوان قدرت نداشته باشد که قوایی بفرستد (جمال امامی- سنگ را بسته و سگ را گشادهاند) در هر حال بنده باز اینجا موضوع را از نظر خارجی تلقی نمیکنم و عرض میکنم که مثل ما نسبت به متفقینمان موضوع همان آیهای است که عرض کردم و ترجمهاش این است که وقتی ملوک وارد یک آبادی شدند، پادشاهان وارد یکجایی شدند فاسد میکنند وضع آن آبادی را وجعلوا اعزه اهلها اذلهیعنی آنوقت عزت اهل آنجا را بهخواری بدل میکنند حالا وضع داخلی ما همانطور شده است این است که مادام که یک قوایی باشد در این کشور و ضمناً رسماً اعلام بدارد که ما مصلحت نمیدانیم که قوای تأمینیه شما به طرف آذربایجان برود البته آنها دایره عملیاتشان را توسعه میدهند دولت هم وسیله برای جلوگیری ندارد حکومت مرکزی وسیله غیر از این ندارد چه بکند؟ بسیار خوب یک هفته صبر کن ده روز صبرکن بسیارخوب (جمال امامی- چرا صبر کنیم) اگر راهی به غیراز رفتن قوای تأمینیه برای سرکوبی آدمکشها نه برای آن کسی که میگوید من حرف حسابی دارم دارید بگویید (صحیح است) انجمنهای ایالتی و ولایتی در قانون اساسی ما هست و حالا متروک شده است و آن هم علتاش بر ما معلوم است آن به جای خودش محفوظ اگر هئیت حاکمه ایران در طول این سنوات قوانینی که مغایر با آن قانون بوده وضع کرده آن هم بهجای خودش محفوظ ولی از سال گذشته مکرر دولتهای وقت در این موضوع اقدام کردهاند ومتوجه شدهاند و حتی در حضور اعلیحضرت همایونی هم صحبت شده و در هئیترئیسه مجلس هم صحبت شد که مطالعه شود و تجدیدنظر شود و آن موادی که مغایر است با تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی به دولت تذکر داده شود و از طرف دولت رسیدگی شده و آن مواد خارج شود و دو مرتبه این حق ثابت به صاحبان حق برگردد. اما میخواهیم ببینیم یک عده یک اقلیتی در یک حوزه در یک شهرستانی حق دارد خودش قیام بکند و فوری این انجمن را تشکیل بدهد؟ راهی دیگر ندارد؟ بالأخره خیلی خوب تقاضا میکردند از مجلس به بنده و آقا و دیگری تلگراف میکردند و در ظرف چند روز رسیدگی میشد به حرف و تقاضای آنها و منظورشان تأمین میشد ولی وقتی چند نفر از جاده اصلی منحرف شدند ولو هم قدر هم عاقل باشند البته در زیر سایه آنها اشرار به خود اجازه میدهند که هر نوع عملیاتی را بکنند و خواهند کرد (صحیح است) این حقیقت مطلب است در واقع این بود عرایض من و خیلی معذرت میخواهم از این موضوع و اما نسبت به اصلاحات داخلی البته در تمام امور جزئیات و کلیات در همین مدت کمی که چند روز یا چند ماه از عمر مجلس مانده است باید با کمال سرعت تحت مداقه مجلس و کمیسیونهای مجلس قرار بگیرد و آن وقت قوانینی که در واقع منتج این نتیجه باشد که ملت ایران به رفاه بیشتری نائل شود وضع کنیم و باز خطاب میکنم به دولت آقای حکیمی و وزرای ایشان که شما یک دولت عادی نبودهاید، آقای زور در دنیا دیکتاتور ندارد به دلیل این که مادام که آن وضعیتی که پیرامونش فراهم کرده است موجود باشد زورنما به نظر میآید ولی به مجرد این که آن وضعیت ارتعاش و اختلال حاصل کرد آن قدرت خاتمه پیدا میکند ولی زور آن دولت و رئیسالوزرایی دارد که مظهر پانزده میلیون افکار ملت ایران است و هر عملی بخواهد به قدرت پانزده میلیون و به پشتیبانی پانزده میلیون جمعیت ایران میتواند بکند و امروز پای منافع ملت ایران در کار است صریح و روشن دست به کارهای اصلاحی بزنید و مخصوصاً در امور داخلی همه نوع از ناحیه این مجلس شورای ملی کارهای شما تأیید میشود و وضع خارجی مخصوصاً قضیه آذربایجان را روزبهروز روشنتر کرده و آنچه هم که مستور است بیایید در پشت این تریبون بگویید (صحیح است).
نایب رئیس - پیشنهادی از آقای عماد تربتی رسیده است قرائت میشود.
پیشنهاد میکنم پس از اتمام نطق آقای هاشمی وارد دستور شویم.
صادقی - آقا بنده مخالفم.
نایب رئیس - آقای عماد تربتی.
عماد تربتی - عرض کنم مهمترین مطلبی که قبل از دستور مورد توجه مجلس است موضوع آذربایجان است راجع به قضایای آذربایجان در واقع به حدکافی آنچه مقتضی بود آقای هاشمی فرمودند و در حقیقت ندای ملت ایران بود (صحیح است) و به عقیده بنده بعد از بیانات ایشان چون به حد کافی در این جلسه بیاناتی فرمودند دیگر موردی برای بیانات دیگران باقی نخواهد ماند و اگر بنا شد قبل از دستور مطالب عادی گفته شود البته لایحه که آقای وزیر دادگستری مطرح فرمودند از مطالب عادی مهمتر است و لازمتر و بهتر این است که فعلاً وارد دستور شویم و این لایحه هم که بسیار لازم است مخصوصاً از نظر زندانیان
که وضعشان در زندان معلوم نیست و در این لایحه تقاضای تقلیل قضات محاکم شده است که زودتر به کار زندانیان رسیدگی شود و آنها را از قید زندان رها کنند و این لایحه فوقالعاده ضروری و مهم است خاصه این که هشت ماه است که این لایحه مانده است وگزارش آن داده شده ولی در مجلس مطرح نشده است و به علاوه الآن یک ساعت بعدازظهر است، اگر یکنفر دیگر هم از آقایان بخواهند صحبت کنند ما به طرح آن لایحه نخواهیم رسید و همان اوضاع اسفناک در زندان باقی خواهد ماند این بود که بنده پیشنهاد کردم وارد دستور شویم و آقایان همم موافقت خواهند فرمود.
نایب رئیس - آقای صادقی مخالفید؟ بفرمایید.
صادقی - من میدانم که آقایان نمایندگان موافقت نخواهند فرمود با ادامه نطق قبل از دستور و خود بنده هم توافق نبودم که قبل از دستور صحبت شود نه حالا از بدو تأسیس مجلس خود بنده با این که دانا بودم و حقایقی را برداشتم و توانا بودم اینجا بگویم مخالف بودم زیرا چه از نظر اوضاع داخلی و چه از نظر سیاست خارجی مطالبی که اینجا کراراً گفته شده است بیشتر به مجالس سخنرانی و مساجد جامع شباهت داشته است تا یک مجلس و به همین جهت بنده خودداری میکردم از نطق قبل از دستور ولی بعضی مطالبی اینجا گفته میشود که اگر جواب داده نشود اشخاص را در این توهم میگذارند که با آن گفتهها حق است یا دیگران توانایی آن را ندارند که به این گفتهها جواب بدهند خود آقای عماد تربتی قبل ا زاین که این مذاکرات بشود موافق با دستور بودند و حتی آقای دکتر اعتبار اصرار داشتند به ایشان که موفقت کنید وارد دستور شویم که این لایحه مطرح شود و ایشان موافقت نفرمودند پس یا نباید مذاکراتی شود یا اگر مذاکراتی شود باید به له و علیه اجازه داده شود (جمال امامی- له وعلیه چی؟) له و علیه مطالب آقای امامی له و علیه شما و له و علیه وضعی که قضایا را به امروز کشانید له وعلیه مطالبی که ما گفتیم و شما گوش نکردید و حالا هم میگوییم و گوش نمیکنید. عرض کنم مطالبی هست که کراراً ما گفتیم ما دانا هستیم به وضع تبریز به وضع آذربایجان، آقای هاشمی صد بدانند به قدر یک بند بنده نمیدانند یا اجازه ندهد مجلس و مملکت و این وضع را پیش نیاورید و متشنج نکنید.
یا اجازه بدهید که همه حقایق را بگویند (بعضی از نمایندگان - بگویید) (فرخ - نوبت هرکس هست به ایشان اجازه بدهند).
نایب رئیس - اختیار با بنده است آقای صادقی پس گرفتید مخالفتتان را؟
صادقی - خیر، اگر اجازه بدهید باید مطالب خودم را عرض کنم. (بعضی از نمایندگان- بفرمایید).
نایب رئیس - نوبت آقای ثقتالاسلامی است.
محمد طباطبایی - آقای ثقتالاسلامی نوبت خودتان را بدهید به ایشان.
ثقتالاسلامی - بنده نوبت خودم را به ایشان میدهم به این شرط که اجازهام محفوظ بماند.
نایب رئیس - آقای صادقی.
صادقی - بنده همان طور که آنجا عرض کردم (طباطبایی- آقا هم مطالبتان را بگویید) همه مطالب را میگوییم نه مطالبی که متکی باشد به غرض شخصی مطالبی که باز کند در نه مطالبی که پیچیدهتر بکند مطالب را.
نایب رئیس - خواهش میکنم در موقعی که ناطق صحبت میکند بینالاثنین صحبت نکنید که باعث اختلال مجلس میشود.
صادقی - من مطالبم را عرض میکنم ولی نه به صورتی که مجلس را بیشتر متشنج بکند و به این ترتیب در آورد بنده یک مردی هستم که زندگانیم بر همه روشن و مسلم بوده است و برخلاف آنچه که بعضیها تصور میکنند بنده از هیچ دلی و از هیچ زبانی غیر از دل و زبان خودم صحبت نمیکنم، آقای هاشمی اشاره کردند در ضمن بیاناتشان به گرفتاریهایی که برای ما در موقع جنگ پیدا شده است بنده منکر نیستم که این گرفتاریهای ما بیشتر از زمان جنگ است ولی اگر ما تصور کنیم تمام کشور ایران مرکب از (۱۰۰) نفر نماینده یا صد نفر متعین دیگری که در خارج از مجلس هستند اشتباه در همین جا است ایرانی با این بدبخت و با این گرفتاری که الآن دارد سیصد سال است که دارد، ایرانی نان ندارد، زندگانی ندارد، غذا ندارد، دوا ندارد، لباس ندارد، اگر شما تصور کنید که تمام ایران عبارت از همین تهران و کرج و شمیران و حضرت عبدالعظیم است اشتباه در همین جا است، شما که نرفتید در دهات ندیدید اشخاص را این حرفهایی را که نسبت به آنها اینجا میزنید به گوش آنها نمیرسد، تمام این وضعیاتی را که امروز در آذربایجان پیشآمده زمینی است که به دست خود ما استعداد آن فراهم شده برای آن تخمهایی است که آن روز درش پاشیده شده است آنجا بروید ببینید (حاذقی- خوب الحمدلله که حزب دمکرات هم داریم) بنده عرض میکنم که هیچوقت در یک ملتی وکیل نباید بداند که نمایندگی است؟ از زبان کی میخواهد صحبت کند، تمام ایران اشخاصی نیستند که تمام زندگانی آنها با نهایت راحتی فراهم شده باشد به خانه و لانه خودشان علاقه دارند، خود آقایان میدانند که در یک جلسه خصوصی یکی از دوستان و رفقای ما حتی گریه و ناله کرد برای این که گفت ما نباید از لانه و آشیانه خودمان دفاع کنیم؟ تصدیق میکنم که ما باید از لانه و آشیانه خودمان دفاع کنیم ولی از پانزده میلیون جمعیت این کشور چهارده میلیون و نهصدونودونه هزار نفوس آن آشیانه و لانه ندارد شما بروید همین الآن در جنوب تهران ببینید جنوب تهران را ساکنین آنجا نه لانه دارند و نه آشیانه (صحیح است) مربوط به این است که شما وقتی که در یک اتاقی نشستهاید گرما ندارید، راحتی ندارید، زیر باران هستید به هیچوجه انتظار نداشته باشید بهقدری که آقای جلال امامی به لانه و آشیانه خودشان علاقه دارند علاقمند باشند (جمال امامی- بنده لانه و خانه ندارم)(فرخ- امروز آقا تازگی ندارد) آقا وضعیتی که امروز در کشور ما پیش آمده است این تازگی ندارد سیاستی که امروز با دست بنده و آقایان اداره میشود این سیاستی است که سیصدسال است در کشور ما جاری است، این سیاستی است که شاه عباس و نادرشاه و محمدشاه و ناصرالدین شاه و حتی پهلوی گرفتار آن بود، بعضی از اشخاص بودند نشستند در اتاق و زحمت آن را قبول کردند تفکر کردند برای حل این مسائل غامض ولی ما اینقدر زحمت به خودمان ندادیم که بنشینیم و تفکر بکنیم و این مسائلی را که امروز پیش آمده است حل کنیم (بعضی از نمایندگان- البته باید حل کرد) البته بنده لازم نیست این را بگویم همان قدر که از اوضاع امروزه آذربایجان آقایان تأثر دارند ده برابر بنده تأثر دارم البته انتظار نیست که یک کسی که دستش به آتش و بخاری باشد دیگری پا بشود اینجا از طبایع، از خواص، از مضرات آتش صحبت بکند و به او تلقین بکند که او نسوخته است ولی بنده این مطلب را عرض میکنم این مسائلی که امروز در آذربایجان پیش آمده است و اگر این وضع را ادامه بدهیم در جاهای دیگر هم پیش خواهد آمد و این عمل نتیجه مقدماتی است که ما خودمان پیش آوردیم یعنی یک نفر پس از آن که صغری وکبری یک مسئله را طرح کرد از نتیجه آن نباید احتراز کند در صورتی که آقایان بنده را متهم میکنند به این که چرا وقتی در اقلیت چرا مخالفت کردی با حکومت صدر من میدانم و خدای من من دانسته و فهمیده برای این که مضر میدانستم حکومت صدر را برای این کشور مخالفت میکردم (صحیح است) نه طمع و غرضی در بودن آن داشتم و نه در نبودن او به من چیزی عاید شد روزی که من اینجا موافق نبودم باطناً با استانداری آقای فرخ به آذربایجان والله بنده نگفتم برای این که گفته نشود که اگر آقای فرخ میرفت به آذربایجان ممکن بود تفلیس و ایروان و گنجه را هم جزو ایران میکرد صادقی مخالفت کرد و نشد، من میدانستم روا نبود آنوقت در تمام کشور ایران آیا یک نفر مثل فرخ نبود که برای استانداری آذربایجان برود، این از دو حال خارج نیست وقتی که شخصی یا یک کشوری یک نفر طرف دارد یا باید آن قدر زور داشته باشد که پای خودش را بگذارد به حلق حریف و تفکر هم نکند یا این که آنقدر فهم تفکر، تعقل و دیانت داشته باشد و راه کار خودش را پیدا کند (صحیح است) هیچ علتی نبود ما از اینجا تمام مأمورینی را که به آذربایجان میروند از یک حزب معین مأمور بکنیم با صفت رسمیت دولتی بفرستیم، این را آقایانی که خارج از آذربایجان هستند نمیدانند بنده میدانم، میشناسم این اشخاص را که از کجا آمدهاند و با کجا ملاقات کردند به کجا رفتند نتایج امروزه آذربایجان را تکرار میکنم، نتیجه مقدماتی است که ما خودمان با دست خودمان فراهم کردیم (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان- آن حزب کی بود؟)
(سید ضیاءالدین- بفرمایید اسامی آن اشخاصی که از طرف آن حزب رفتند) آقای محتشمی فرماندار تبریز (سید ضیاءالدین - ایشان عضو کدام حزب هستند؟) (دکتر کشاورز- وکیل حق استیضاح از وکیل ندارد) (جمال امامی- بفرمایید ما هم بدانیم).
نایب رئیس - آقای جمال امامی جنابعالی رعایت نظم مجلس را نمیفرمایید. بنده به شما اخطار میکنم.
جمال امامی - چه کردم آقا؟
نایب رئیس - صحبت میکنید آقا باعث اختلال مجلس میشوید اینطور که نمیشود شما آقای صادقی مطالبتان را بفرمایید و رعایت همکارهای خودتان را هم بکنید آنچه که میل دارید بفرمایید با رعایت آن چیزی که در صحبت یک ناطق باید رعایت بکند.
هاشمی - علت حریق گرفتن جلوگیری از حریق نمیکند.
صادقی - بنده از روز اول جزو آن اشخاصی بودم که هر عملی در این مملکت میشود از نظر موافقت
با متفقین و همکاری با آنها یا از نظر اختلاف با آنها باید بنام خود ایران و ایرانی باشد (صحیح است) واین مسلم و بدون تردید بهتر و بیش از آن پیشرفت میکرد تا این که ما مسائل را بهطوری پیچیده بکنیم و بهطوری توی هم بریزیم که اگر این عمل واقعاً و باطناً بستگی به جانب دیگری نداشت ظاهراً عمل را طوری نشان میدهد که این عمل کرد خود ما است متأسفانه تکرار میکنم که این عمل نشد و نخواهد شد چرا؟ برای این که اشخاصی پیدا شدند همان طور که آقای هاشمی گفتند بنده هم تکرار میکنم اشخاصی پیدا شدند خودشان را بسته به جاهایی که غیر از مقامات ایرانی و غیر از وطنپرستی بود (محمد طباطبایی- اسم ببرید) هم بنده همه را میشناسم هم شما و هم همه عالم، ما اگر انتظار داریم در کشورهای بیگانه مخصوصاً در ملت فرانسه یا در ملت آمریکا نسبت به ما یک احساسات مساعدی پیدا شود و همینطور هم هست ما نباید غفلت بکنیم که آنها به تمام کنه امور و تمام جزئیات جریانی که در کشور ایران امروز گردش دارد واقفند میدانستند که این مسائل از کجا ناشی شده است بنده برمیگردم باز به مطالب آذربایجان بنده اطلاع داشتم، همانطوری که رفقای ما همهشان میدانند در آذربایجان یک وضعیتی است که ایجاد احزاب له وعلیه فرق نمیکند ممکن است منجر بشود به آن که یک پیشامدی بشود در آنجا مخصوصاً از روزی که استاندار را احضار کردند اولاً استاندار آنجا دادور بود آن استاندار با بنده هیچ ارتباطی ندارد، در این که دادور هم آنجا یک اشتباهی کرده است یک خطایی کرده است یک خلافی کرده است باز بنده مدعی و مدافع ایشان نیستم ولی روزی که ایشان را آوردند اینجا با یک تشریفاتی آوردند و این طور به نظر رسید که آمدن و آوردن ایشان با یک نظر و غرض خاصی است وقتی که ایشان آمدند اینجا؟ کراراً با رفقای خودمان اصرار کردیم الحاح کردیم التجا کردیم که یکی که بتواند آنجا با تمام طبقات مردم آشنایی پیدا کند تا وارد مسائل بشود این را شما تعیین بکنید این کار را نکردند تا این که ما یک روز آقای اشرفی را دعوت کردیم به منزل خودمان، آقای اشرفی معاون نخستوزیر حاضر هستند تمام آقایان با ایشان ارتباط و آشنایی دارند بپرسید ما آن روز گفتیم که ممکن است در آذربایجان مسائلی پیش بیاید که حل و فصل آنها اگر خارج از قدرت هم نباشد ممکن است اشکالاتی برای کشور ایران ایجاد کند شما مذاکره بکنید یک نفری را معین بکنید رفتند مذاکره کردند به ما جواب دادند که من مذاکره کردم و انجام دادیم، انجام این بود همانطوری که عرض کردم آقای فرخ را استاندار آذربایجان معین کردند من میدانم آقای فرخ یک مرد بسیار درستکاری است ولی در قسمتهای دیگرش ونظریات دیگرش بنده موافق نبودم که ایشان بروند به آذربایجان تا این که آذربایجان هشت ماه، نه ماه گمان میکنم یک ماه بیاستاندار بود آنجا کارهایی پیش آمد که برعلیه نظر آقایان و برعلیه مصالح کشور تشخیص میشد بنده عرض میکنم امروز اگر واقعاً یک همچو پیشامدی شده است به جای این که ما مطلب را متشنج و پیچیدهتر بکنیم و به جای اینکه رفیق بنده بیاید اینجا و یک مطالبی را بگوید که مطلب را پیچیدهتر و خرابتر بکند بیایید نتیجه عاقلانهتر بگیریم این مطالبی که الآن در آذربایجان پیش آمده است الآن در تمام نقاط ایران هست نهایت آنها بهقدری وطنپرست هستند و به قدری عاقلانه مطالب را حل میکنند نمیرسند به جایی که کار ما رسیده است یا خدای نکرده بعد از این خواهد رسید بنده عقیده دارم همان طوری که آقای دکتر عبده چند جلسه پیش پیشنهاد کردند اگر یک اختلاف سیاسی و دوئیت نظری بین ما و همسایه شمالی هم باشد مهمترین راه برای حل مذاکره و رفع اختلاف با خود آنها است باید آنها بدانند کسانی که میخواهند برای حل این مشکلات وارد مذاکره شوند حسن نیت دارند و باید حسن نیت و صلاحیت حل مسائل را داشته باشند و این شرط اول است که عقیده و ایمان به حسن نیت موجود باشد تا برای حل مشکلات موجباتی فراهم شود وقتی که بنده میخواهم فرض بکنیم با آقای دکتر شفق یک مطلبی را حل بکنیم شرط اولش این است که ایشان از حسن نیت من و از این که من قائل هستم که این مطلب حل شود عقیده و ایمان داشته باشند در کشور ما مخصوصاً در چهار ساله اخیر همه میدانند که به هیچوجه اوضاع موافق با حل مشکلات با دولت شوروی نبود من میگویم شما هم میدانید شاید بدتان بیاید این دولتهایی که از اول شهریور به این طرف روی کار آمدهاند تمام آن دولتها نخواستند با حسن تفاهم وارد حل مشکلات شوند (همهمه نمایندگان اینطور نیست این را شما میگویید) (زنگ رئیس) (فیروزآبادی- ما اگر نکردیم به آنها چه که بیایند و مداخله کنند چرا به ضرر مملکت حرف میزنید وکیل این ملت به ضرر ملت حرف میزند؟) نفع و ضرر را آقای فیروزآبادی هر کس به مغز خودش رجوع میکند و از مغز منتقل میکند به دهن خودش من به نفع کشور حرف میزنم به عقیده حضرت مستطاب عالی به ضرر کشور حرف میزنم این راهی است که اختلاف عقیده است البته شما هم میل دارید کشور مرفه در کارهایش موفق باشد بنده هم همینطور ولی این را که بنده میخواستم عرض بکنم البته جسارتاً عرض میکنم وکیل آقا که نیستم و تحت نفوذ آقا هم نمیتوانم باشم (یکی از نمایندگان- خلاف مصالح هم نمیشود حرف زد) من عرض میکنم مصالح این بوده است عمل نکردیم روزهای ناروا و ناشایست را دیدیم عرض بنده و حرف بنده اینجا است و بیشتر مطلب را هم بنده راجع به تبریز عرض میکنم و تبریز اگر حساب بکنید در آذربایجان ۹۹ درصد اشخاص و کسانی هستند که دور از این جریان هستند یعنی نه در دموکرات و نه علیه دموکرات شرکت نکردهاند اشخاصی هستند که امروز ادعای وطنپرستی میکنند و من نمیخواهم یک یک نام آنها را ببرم اینها مردمانی هستند همان موقعی که آذربایجان مخصوصاً تبریز تحت اشغال قشون تزاری بوده است اینها مردمانی بودهاند که تحتالحمایه ومالیاتبده روسیه سابق بودند همان مردمانی که امروز وطنپرست شدند و سنگ وطن به سینه میزنند اینها مردمانی هستند تحتالحمایه بودند و به دولت تزاری سابق مالیات میدادند بروید به دفاترشان رسیدگی بکنید بنده مخصوصاً عضو مالیه آذربایجان بودم از هر تومانی دهشاهی دولت ایران مالیات میگرفت دولت روسیه تزاری سابق هم بهوسیله میربابایوف از همین وطنپرستهای امروزی مالیات میگرفت دفاتر مالیه آذربایجان شاهد بر این مدعی است (مجد- اینها را نگویید ما اینها را نمیشناسیم) (یکی از نمایندگان- چرا میفرمایید) من میگویم تمام بازرگانان متمول امروزی تمام متعینین (دکتر شفق- مجبور بودند) مجبور بودند آقای دکترشفق چه امروز اگر بنده آمدم اینجا و میگویم مطلب را باید با سیاست مدبرانه حل کرد اگر واقعاً مرا به عقیده خودم وادار نمیکنید لااقل از روی اجبار.
نایب رئیس - آذربایجان اشخاصش هیچوقت به روسیه تزاری مالیات نمیدادند و اگر اشخاصی تحت نفوذ روسیه تزاری بودند آنها اشخاص بیوطنی بودهاند (صحیح است) جنابعالی که مرد وطنخواهی هستید و مطالبتان تأثیر دارد این را باید تصدیق بنمایید که آذربایجانی مالیات خودش را به مرکز و تهران میداده است.
صادقی - خوشوقتم که این مطلب را فرمودید و برای بنده مجال شد که در این عرضی که کردم بیشتر توضیح بدهم شما تصور میفرمایید که ایران و ایرانی عبارت از صد نفر و پانصد نفر امثال ما هستند چرا برای این که در ایران نماینده هر صد هزار نفر یک نفر است آن یک نفر نماینده صد هزار نفر واقع شده است و همیشه خودش را ایرانی معرفی میکند این طور نیست بنده که عرض کردم در آذربایجان مالیات داده شده است باز هم تکرار میکنم که مالیات را ایرانی یعنی ۹۹ درصد اشخاص از حیث عده و نفوس مالیات ندادند یک صدم که سهل است بلکه یک هزارم اشخاصی که دادند هزار نفر هستند اینها بودهاند که مالیات دادند آقای ملک تعجب اینجا است ایشان میفرمایند همچو چیزی نیست به هر حال بنده عرض میکنم (نمایندگان- عده کافی نیست) البته عده کافی نخواهد شد (زنگ نایب رئیس- عده کافی نیست) (در این موقع چند نفر وارد شدند و عده کافی شد) بله بنده در تأیید و خاتمه بیانات خودم مقصودم این نبود که تمام ایرانی مالیات خود را دادند به دولت روسیه تزاری مقصودم آن بود که همان بیوطنهایی که حالا ادعای وطنپرستی میکنند مالیات میدادند به روسیه تزاری (یکی از نمایندگان- باج سبیل بود) (سنندجی - اسم ببرید) شاید در ولایت خود شما هم اشخاصی بودهاند (سنندجی- هیچ نبودید) بسیار خوب (فیروزآبادی- در اطراف پیشنهاد مگر چهقدر باید صحبت بشود) (همهمه نمایندگان) در هر صورت چون من میدانم که آقایان خوششان نمیآید (نمایندگان- بفرمایید آقا) خلاصه میکنم بنده عرض میکنم اگر واقعاً میخواهید این مطلب و مشکلات امروزی حل بشود بریزید دور آن اغراضی را که وادار میکند به ظرفیت (یک نفر از نمایندگان- بفرمایید راه حل را) چه جور صریح عرض کنم بنده عرض میکنم امروز حل قضایای آذربایجان آن قدری که آقایان تصور میکنند مشکل نیست در صورتی که ما بتوانیم مطالب را خودمان حل بکنیم اولاً دولت یا عمال یا منتقذین یا مجلس باید متوجه این نکته باشند که این مسائل را باید دوستانه حل کرد تا جایی که ممکن است به عقیده بنده باید با خود دولت شوروی این را حل کرد اگر ما نهایت قدرت را هم داشته باشیم وضع دنیای کنونی ایجاب نمیکند که ما با یک دولت همجوار خود بجنگیم (همهمه نمایندگان- ما با کسی جنگ نداریم) جنگ عرض نمیکنم بدگویی عرض میکنم (اردلان- ناله بفرمایید، جنگ نفرمایید) بله ناله هم نیست ما باید حیثیت و شرافت خودمان را حفظ بکنیم نهایت باید طوری گفته شود که بدانند ما صاحبخانه خودمان هستیم نه دیگری میخواهیم کشور خودمان را از تعدی دیگری حفظ کنیم نه این که گفته شود دیگری میآید ما را وادار میکند به مخالفت همه آقایان میدانند ایرانی باید از ایران دفاع بکند.
نایب رئیس - آقای ثقتالاسلامی (فرخ - بنده طبق ماده ۱۰۹ عرض دارم) (فرمانفرماییان - بنده قبلاً اجازه خواستم)
نایب رئیس - عرض شود که ایشان گفتند به شرطی که اجازه من محفوظ باشد جای خود را به ایشان میدهم (فرمانفرماییان- هیچ مورد ندارد نوبت خودشان را دادند) مجلس از اکثریت افتاده است و مجال صحبت هم نیست اگر موافقت میفرمایید جلسه را ختم کنیم حق آقای فرخ برای ماده ۱۰۹ جلسه آتیه (ثقتالاسلامی- حق بنده را هم محفوظ میفرمایید؟)جلسه آتیه روز پنجشنبه.
(مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی-ملکمدنی
تلگراف آقای نخست وزیر و وزیر امور خارجه
به «اتلی» و «استالین» و «برنس»
در تاریخ ۱۰ آذر ماه جاری (اول دسامبر۱۹۴۵) تلگرافی به مضمون ذیل از طرف جناب آقای نخستوزیر انگلستان و جناب ژنرالیسیم استالین رئیس شورای کمیسرهای ملی اتحاد جماهیر شوروی و همچنین از طرف آقای وزیر امور خارجه به آقای وزیر خارجه دولت آمریکای شمالی مخابره گردیده است.
«به مناسبت فرا رسیدن سال انعقاد کنفرانس تهران و صدور اعلامیه مشترک معروف تهران راجع به ایران که طبق آن سران معظم سه کشور متفق آمریکا و شوروی و انگلستان کمکهایی را که کشور ایران در تعقیب جنگ بر علیه دشمن مشترک نموده و از مساعی و مجاهدت ملت ایران برای تحصیل پیروزی قدردانی و متعهد شدهاند که پس از پایان جنگ در کنفرانسهای بینالمللی هر گونه مساعدت در مسائل مالی و اقتصادی با کشور با کشور ایران نموده و طبق همین سند تاریخی که استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را طبق منشور آتلانتیک که مورد قبول دول معظم متفق ما میباشد یادآور شدهاند، بیان قدردانی مینماید.
ملت ایران یقین قطعی دارد که دول متفق معظم ما همواره در وفای به عهد براساس این سند تاریخی مساعی لازم را مبذول خواهند داشت»
«اول دسامبر ۱۹۵۴»
رونوشت تذکاریه به سفارت شوروی شماره «۵۴۹۳» ۲۹/۸/۱۲۲۴ تذکاریه
پیرو یادداشت شماره(۵۳۷۰) مورخ ۲۶/۸/۱۳۲۴ محترماً زحمتافزا میشود.
بهطوری که جناب آقای نخستوزیر به آقای کاردار سفارت کبرای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و آقای وزیر جنگ با آقای سرهنگ و از این وابسته نظامی آن سفارت کبرای مذاکره کردهاند نیروی شاهنشاهی برای استقرار امنیت در آذربایجان از راه قزوین و زنجان حرکت کرده است.
نظر به فوریت امر خواهشمند است مراتب را به مقامات نظامی شوروی اطلاع بدهند تا از جریان امر مستحضر باشند و تسهیلات لازمه را در عرض راه برای تسریع عبور آنها و وصول به مقصد فراهم نمایند.
تهران به تاریخ بیست و نهم آبان ماه ۱۳۲۴
رونوشت یادداشت شمار «۵۵۵۳» ۱/۹/۲۴ به سفارت شوروی
وزارت امور خارجه شاهنشاهی با اظهار تعارفات خود به استحضار سفارت کبرای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی میرساند به طوری که در یادداشت مورخه ۲۶ آبان ماه شماره(۵۳۷۰) اطلاع داده شده است به مناسبت وقایع اخیر استانهای ۳ و ۴ و برای تقویت نیروی موجود در آذربایجان که به واسطه قلت عده و تضییقات در نقل و انتقال آنها و سلب آزادی عمل قادر به استقرار امنیت در محلهای مأموریت خود نیستند بر حسب تصمیم دولت مقرر گردیده دو گردان پیاده و یک گروهان ژاندارم از مرکز به مقصد تبریز عازم شوند که در اختیار فرمانده لشکر آذربایجان قرار گیرند.
روز یکشنبه ۲۷ آبان ساعت پنج بعد از ظهر نیروی مزبور از تهران حرکت کرده دوشنبه ۲۸ آبان ۴ بعد از ظهر از کرج عبور و ساعت ۹ عصر همان روز این نیرو به شریفآباد نزدیک قزوین رسیده است گروهان جلودار به حومه باغات شهر قزوین وارد همان موقع عدهای از نظامیان شوروی با چند زرهپوش و چند تانک جلو عده اعزامی رسیده با تحکم دستور توقف و حتی مراجعت به تهران را میدهند اخیراً گروهان عقب را که روز سهشنبه ۲۹ آبان در کرج متوقف نگاه داشته بودند پس از توضیحاتی که از طرف ستاد لشکر به فرمانده نیروی شوروی داده شده که این عده حامل چادر و ارزاق نیروی اعزامی میباشند به آنها اجازه دادهه شده است به نیروی متوقف در شریفآباد ملحق شوند ولی تاکنون از شریفآباد نیروی اعزامی از تهران را مقامات نظامی شوروی مانع شدهاند که به مقصد خود تبریز که مأموریت دارند بر ضد در صورتی که وقایع استانهای ۳و۴ ایجاب مینماید هر چه زودتر و قبل از این که اوضاع در استانهای نامبرده از حال حاضر وخیمتر شود این نیروی اعزامی به مقر مأموریت خود وارد شود.
چنان که فرمانده لشگر آذربایجان مخصوصاً خواسته است برای توانایی به استقرار امنیت قوای امدادی از تهران به فوریت برسند لهذا در تعقیب مذاکرات حضوری و تذکرات مکرری که به آقای کاردار سفارت کبرای داده شده خواهشمند است دستورات فوری و تلگرافی به مقامات نظامی شوروی صادر نمایند از حرکت نیروی اعزامی جلوگیری نکرده در این موقع ضروری و لازم بگذارند نیروی اعزامی از مرکز به مقصد برسند و امنیت را در آذربایجان برقرار نمایند که اشکالات دولت مرتفع گردد. با مناسبات حسنه موجود و علاقهای که انتظار داریم مقامات دولت دوست مجاور و همهمه به امنیت کشور ایران داشته باشند خواستار است از نتیجه اقدامات مثبته وزارت امور خارجه را هر چه زودتر مستحضر دارند.
تهران به تاریخ اول آذر ماه ۱۳۲۴
ترجمه یادداشت سفارت شوروی نمره ۵۳۵ تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۴۵ وزارت امور خارجه ایران
سفارت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ایران تعارفات خود را به وزارت امور خارجه تقدیم و در پاسخ یادداشت ۵۵۵۳ مورخ ۲۲ نوامبر ۱۹۴۵ و تذکاریه ۵۴۹۳ مورخ ۲۰ نوامبر ۱۹۴۵ با کمال احترام اشعار میدارد که راجع به سؤالات آن وزارتخانه پاسخ قطعی به شرح یادداشت نمره ۵۲۶ مورخ ۲۶ نوامبر ۱۹۴۵ این سفارت داده شده است.
(مهر سفارت شوروی)
یادداشت وزارت خارجه
وزارت امور خارجه شاهنشاهی با اظهار تعارفات خود به سفارت کبرای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و اشعار وصول یادداشت مورخ ۲ دسامبر ۱۹۴۵(۱۱ آذر ۱۳۲۴) احتراماً به استحضار میرساند:
دولت ایران یقین قطعی دارد با روابط دوستی موجود و تعهدات فیمابین و توجه آن سفارت کبرا به مندرجات یادداشت وزارت امور خارجه شاهنشاهی مورخه ۱۰ آذر ۱۳۲۴ شماره (۵۷۷) که به پاسخ یادداشت سفارت کبرای اتحاد جماهیر شوروی مورخ ۲۶ نوامبر ۱۹۴۵(مطابق ۵آذر ۱۳۲۴) شماره (۵۲۶) صادر گردیده نه فقط مقامات شوروی مانع عبور قوای امدادی متوقف در شریفآباد (حومه قزوین نخواهند شد بلکه برای هر نوع اقدام که مقامات دولتی ایران در استانهای شمالی به منظور استقرار امنیت و آسایش عمومی بهجا آورند مخصوصاً مقامات نظامی آن دولت دوست هم عهد نظر مساعد ابراز خواهند داشت.
بنا به مراتب بالا خواهشمند است برای رد شدن قوای امدادی موجود در شریفآباد دستور سریع صادر فرمایند که اشکالات موجوده هر چه زودتر مرتفع گردد.
تهران- تاریخ سیزدهم آذر ماه ۱۳۲۴