مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۱۴ نشست ۳۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دهم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۱۴ نشست ۳۲

دوره دهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۱۴ نشست ۳۲

(مجلس سه ساعت بعد از ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید).

- تصویب صورت مجلس

[۱- تصویب صورت مجلس]

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ آقای بهبهانی.

بهبهانی (احمد)- بنده را غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه روز پنجشنبه گذشته بنده مریض بودم و آقای حکیم الدوله هم معالج بنده بود و بوسیه یکی از آقایان هم استجازه نموده بودم تمنی دارم اصلاح بفرمائید.

رئیس- آقای دکتر احتشام.

دکتر احتشام- آقای قزل ایاغ را غائب بی اجازه نوشته‌اند در صورتیکه ایشان مریض و در مریضخانه تحت معالجه هستند.

رئیس- صحیح است. اصلاح میشوددیگر نظری نیست؟

(گفتند– خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- معرفی هیئت دولت از طرف آقای جم رئیس الوزراء – رأی اعتماد.

[۲- معرفی هیئت دولت از طرف آقای جم رئیس الوزراء – رأی اعتماد.]

رئیس- آقای رئیس الوزراء.

رئیس الوزراء (آقای جم)- چنانکه خاطر آقایان محترم مستحضر است آقای فروغی بواسطه کسالتی که داشتند از خاکپای مبارک همایونی استدعای قبول استعفاء و مدتی استراحت کرده بودند و این استدعای ایشان در پیشگاه ملوکانه مورد قبول واقع شد و از طرف اعلیحضرت همایونی تشکیل کابینه باین جانب امر و مقرر شد. هیئت وزراء آقایانی هستند که بودند و به ترتیب ذیل بمجلس شورای ملی معرفی می‌شوند:

آقای داور وزیرمالیه، آقای منصور وزیرطرق، آقای کاظمی وزیرامور خارجه، آقای صدر وزیرعدلیه،

آقای نظام الدین حکمت وزیر پست و تلگراف، آقای علی اصغر حکمت وزیر معارف و اوقاف، آقای سرلشکر نخجوان کفیل وزارت جنگ، آقای بیات رئیس کل فلاحت، آقای اعلم و رئیس کل تجارت، و آقای امین رئیس کل صناعت و معادن. وزارت داخله هم به مسئولیت اینجانب اداره خواهد شد و در غیبت آقای کاظمی وزیر امور خارجه آقای سهیل معاون وزارت خارجه کارها را اداره می‌کند. چون تغییری درپرگرام هیئت دولت داده نشده است لذا پرگرام همان است که سابقاً بمجلس شورای ملی تقدیم شده وتصویب شده است وتقاضامیکنم لوایحی هم که درمجلس شورای ملی هست و صورتش در اینجاهست جزودستورگذاشته شودکه زودترتکلیفش معلوم شود.

رئیس- بعضی ازلوایح جزودستورامروزاست یکی راجع بوزارت عدلیه است ویکی راجع به وزارت داخله اگر آقایان مایل باشند می‌توان در این لوایح امروز مذاکره کرد والا بماند برای جلسه آینده.

وزیر عدلیه (آقای صدر) – لوایح وزارت عدلیه که سابقاً تقدیم شده بود همان است که تقدیم شده واگر جزو دستور امروز باشد بهتر است.

(صحیح است).

رئیس- بطوریکه آقای رئیس الوزراء اظهار فرمودند چون در پرگرام دولت تغییری پیدا نشده است لهذا تقاضای رأی اعتماد می‌شود. آقایانی که موافقت دارند ورقة سفید می‌دهند.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۱۳ ورقه سفید شمرده شد).

رئیس- عدة حاضرین در موقع رأی ۱۱۴(چون بنده هم داخلم) باتفاق آراء رأی اعتماد داده شد. آقای رئیس الوزراء فرمایشی داشتید.

رئیس الوزراء- از اظهار اعتمادی که از طرف مجلس شورای ملی نسبت به هیئت دولت شد اظهار امتنان می‌کنم و امیدوارم بخدمات محوله مملکتی موفق شوم

(نمایندگان- انشاءالله - صحیح است).

- بقیه شور اول لایحه اصول محاکمات حقوقی و تجارتی

[۳- بقیه شور اول لایحه اصول محاکمات حقوقی و تجارتی]

رئیس- دستور امروز بقیه شور اول لایحه اصول محاکمات حقوقی و تجارتی است از مادة بیست و یک قرائت می‌شود.

مادة ۲۱- در نقاطی که محکمه صلحیه نیست محاکم ابتدائی بدعاوی نیز رسیدگی می‌نمایند که داخل در صلاحیت محاکم صلح است در این صورت حکم محاکم مزبور که مدعی به آن بیش از دویست ریال نباشد قطعی و غیر قابل استیناف است و مرجع استینافی قرارها و احکامیکه قابل استیناف است نزدیکترین محکمه ابتدائی خواهد بود مگر اینکه وزارت عدلیه محکمه ابتدائی دیگری را معین نماید.

رئیس- مادة بیست و دوم، مبحث چهارم – در مقررات مشترکه،

راجع بصلاحیت بعضی محاکم ابتدائی و محاکم صلح.

مادة ۲۲- دعاوی راجعة بمحاکمی که بدایتاً رسیدگی می‌نمایند باید در همان محکمه اقامه شود که مدعی علیه در حوزه آن اقامتگاه دارد و اگر مدعی علیه در ایران اقامتگاه نداشته در صورتیکه در ایران محل سکونت موقتی داشته باشد در محکمه همان محل باید اقامه گردد و هر گاه در ایران نه اقامتگاه و نه محل سکونت موقتی داشته ولی در ایران مال غیر منقول دارد دعوی در محکمه اقامه می‌شود که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است. و هر گاه مال غیر منقول هم نداشته باشد مدعی می‌تواند در محکمه محل اقامت خوداقامه دعوی کند.

رئیس- ماده بیست و سوم.

مادة ۲۳- در دعاوی تجاری همچنین در هر دعوای راجع به اموال منقوله که از عقود و قرارداد ناشی شده باشد مدعی می‌تواند به محکمه محلی رجوع کند که عقد یا قرارداد در آنجا واقع شده و یا تعهد در آنجا باید انجام شود.

رئیس- مادة بیست و چهارم.

مادة ۲۴- دعاوی راجعه بغیر منقول اعم از دعوی مالکیت و سایر حقوق راجعه بآن در محکمه اقامه می‌شود که مال غیر منقل در حوزه آن واقع است اگر چع مدعی و مدعی علیه هم در آن حوزه مقیم نباشند.

رئیس- مادة بیست و پنجم.

مادة ۲۵- در صورتیکه مدعی به مال منقول و غیر منقول باشد مدعی می‌تواند در محکمه که مال غیرمنقول در حوزة آن واقع است و یا در محکمه محل اقامت مدعی علیه اقامه دعوی کند بشرط آنکه دعوی در هر دو قسمت ناشی از یک منشاء شده باشد.

رئیس- مادة بیست و ششم.

مادة ۲۶- هر گاه یک ادعا راجع به چند مدعی علیه باشد که در حوزه‌های محاکم مختلفه اقامت دارند و یا راجع به چند مال غیر منقول باشد که در حوزه‌های محاکم مختلفه واقع شده‌اند مدعی می‌تواند به یکی از محاکم مزبور رجوع کند.

رئیس- مادة بیست و هفتم.

مادة ۲۷- هر دعوی که در اثناء رسیدگی بدعوی دیگری از طرف مدعی یا مدعی علیه یا شخص ثالثی یا از طرف متداعین اصلی بر ثالث اقامه شود و دعوی مزبور با دعوی اصلی ناشی از یک منشاء باشد و یا با دعوی اصلی ارتباط کامل داشته باشد در محکمه اقامه می‌شود که دعوی اصلی در آنجا اقامه شده مگر آنکه دعوی طاری از صلاحیت ذاتی محکمه خارج باشد در اینصورت اگر رسیدگی بدعوی اصلی متوقف به رسیدگی به دعوی طاری باشد دعوی اصلی موقوف می‌ماند تا دعوی طاری در محکمة که صلاحیت رسیدگی به آن را دارد خاتمه پذیرد.

رئیس- مادة بیست و هشتم.

مادة ۲۸- در مورد مادة فوق محکمه باید عرضحال راجع بدعوی طاری را بمحکمه صلاحیت دار بفرستد و هز گاه مدعی دعوی مزبور را در محکمه صالحه تا یک ماه تعقیب نکند عرضحال نسبت به دعوی طاری بلااثر و محکمة که مشغول رسیدگی بدعوی اصلی بوده رسیدگی و حکم خواهد داد هر گاه دعوی اصلی در محکمه صلحیه بوده و دعوی طاری از حد نصاب صلحیه خارج باشد در اینصورت دعوی اصلی نیز باید به محکمه ابتدائی صلاحیت دار احاله شود مگر اینکه طرفین دعوی به رسیدگی صلحیه تراضی نمایند. ادعاء تهاتر و هر عنوانی که دفاع محسوب می‌شود محتاج به عرضحال جداگانه نیست.

رئیس- مادة بیست و نهم.

مادة ۲۹- هر گاه شخص ثالثی که جلب یا وارد محکمه می‌شود بموجب اسناد کتبی و یا قرائن قویه ثابت نماید که دعوی فقط برای انصراف او از محکمه که قانوناً مرجع رسیدگی است اقامه شده می‌تواند اقامه دعوی را به محکمه صلاحیت دار تقاضا نماید و در اینصورت محکمه حاکمه باید تقاضای او را قبول کند.

رئیس- مادة سی ام.

مادة ۳۰- دعاوی راجع به ترکه متوفی در صورتیکه دعوی ما بین وراث باشد یا از طرف اشخاصی اقامه شود که خود را ذیحق در تمام یا قسمتی از ترکه میدانند اگر چه مدعی به دین باشد و یا راجع بوصایای متوفی مادام که ترکه تقسیم نشده است و همچنین دعوای الغاء یا بطلان تقسیم در محکمه محل اقامه می‌شود که متوفی در آنجا اقامتگاه داشته اگر چه جزء ترکه اموال غیر منقولی باشد که در حوزه محکمه مزبور واقع نمی‌باشد. در مورد دعوای بطلان تقسیم در صورتیکه تقسیم بتوسط محکمه غیر از محکمه محل اقامت متوفی واقع شده باشد دعوی مزبور در محکمه که تقسیم توسط آن بعمل آمده اقامه می‌شود.

رئیس- مادة سی و یکم.

مادة ۳۱- دعوی توقف اعم از اینکه از طرف خود تاجر یا از طرف طلبکارها یا از طرف مدعی – العموم باشد باید در محکمة که اقامتگاه تاجر متوقف در حوزه آن واقع است اقمه شود و در صورتیکه تجارتخانه دارای شعب متعدد باشد و یکی از شعبات متوقف شود دعوی بر خود تاجر در همان محکمه محل اقامت او اقامه خواهد شد هر گاه تاجر متوقف در ایران اقامتگاه نداشته باشد دعوی توقف در محکمة اقامه می‌شود که تجارتخانه شعبه یا نماینده برای معاملات در حوزة آن دارد یا سابقاً داشته است.

رئیس- مادة ۳۲ قرائت می‌شود:

مادة ۳۲- دعوی راجع به ورشکستگی شرکتهای تجارتی که مرکز اصلی آن در ایران است باید در مرکز اصلی شرکت بعمل آید.

رئیس- مادة ۳۳ قرائت می‌شود:

مادة ۳۳- دعاوی مربوطه باصل شرکت و دعاوی شرکت بر شرکاء و اختلافات حاصله بین شرکاء و همچنین دعاوی اشخاص خارج بر شرکت مادام که شرکت باقی است و در صورت انحلال تا وقتی که تصفیه امور شرکت در جریان است در مرکز اصلی شرکت اقامه می‌شود.

رئیس- مادة ۳۴:

مادة ۳۴- در دعاوی ناشیه از تعهدات شرکت در مقابل اشخاص خارج اشخاص خارج می‌توانند دعاوی خود را در محل که تعهد در آنجا واقع شده یا محلی که مال التجاره باید تسلیم گردد یا جائی که وجه باید پرداخته شود اقامه نمایند.

رئیس- مادة ۳۵:

مادة ۳۵- اگر شرکت دارای شعب متعدد در نواحی مختلفه باشد دعاوی ناشیه از تعهدات هر شعبه با اشخاص خارج باید در محکمه محلی که شعبه طرف معامله در آن واقع است اقامه شود مگر آنکه شعبة مزبور منحل شده باشد که در اینصورت دعاوی مزبور نیز در مرکز اصلی شرکت اقامه خواهد شد.

رئیس- مادة ۳۶:

مادة ۳۶- دعوی اعسار در صورتیکه در حین رسیدگی باصل دعوی اظهار شود در محکمة اقامه می‌شود که رسیدگی به اصل دعوی در آن مطرح است و در صورتیکه بعد از صدور حکم و قطعیت آن اقامه شود در محکمة رسیدگی می‌شود که حکم بدوی را صادر کرده است دعوی اعسار در مقابل اوراق اجرائیة ثبت اسناد در محکمة محل اقامت مدعی اعسار اقامه خواهد شد. دعوی اعسار از مخارج محاکمه در محکمة اقامه می‌شود که صلاحیت رسیدگی بدوی باصل دعوی رادارد.

رئیس- مادة ۳۷:

مادة ۳۷- دعوی خسارت چه از بابت تأخیر تأدیه و چه از بابت مخارج عدلیه و چه از بابت حق – الوکاله و امثال آن باید در صورتیکه در ضمن دعوی اصلی مطالبه شده باشد در محکمة رسیدگی می‌شود که دعوی اصلی در آن مطرح شده والا در محکمة رسیدگی می‌شود که دعوی در آن خاتمه یافته است. نسبت بدعاوی که رسیدگی بآن از خطائص محکمة شرع است دعوی خسارات مذکوره در محکمة اقامه می‌شود که دعوی اصلی را ارجاع بشرع کرده دعوی خسارت راجع به مرحلة تمیزی در محکمة اقامه می‌شود که از حکم آن محکمه تمیرخواسته شده ودرصورت نقض بمحکمة راجع است که دعوی بدانجا ارجاع شده و خاتمه یافته است.

رئیس- مادة ۳۸:

مادة۳۸- اختلافات مربوطه باجرای احکام که از اجمال یا ابهام راجعه به حکم یا محکوم به حادث شود در محکمة که اصل حکم را صادر کرده رسیدگی می‌شود. اختلافات ناشیه از اجرای احکام راجع به محکمه‌ای است که حکم بتوسط آن محکمه اجرا می‌شود.

رئیس- مادة ۳۹:

مادة۳۹- در تمام دعاوی که رسیدگی بآن از صلاحیت محاکمی است که بدایتاً رسیدگی می‌نمایند طرفین دعوی می‌توانند تراضی کرده بمحکمة دیگری که در عرض محکمة صلاحیت دار باشد رجوع کنند. تراضی طرفین باید بموجب سند رسمی با اظهار آنها در نزد حاکم محکمة که می‌خواهند دعوی خود را باو رجوع کنند بعمل آید درصورت اخیر حاکم اظهار آنها را در صورتجلسه قید و به مهر یا امضاء آنها میرساند اگر طرفین یا یکی از آنها بیسواد باشد مراتب در صورت جلسه قید می‌شود.

رئیس- مادة ۴۰:

مادة ۴۰- مرجع استینافی احکام استیناف صلح ناحیه در مواردیکه قابل استیناف است نزدیکترین محکمة ابتدائی است مگر آنکه وزارت عدلیه بر حسب مقتضیات محکمة دیگری را معین کند.

رئیس- مادة ۴۱:

مادة ۴۱- رسیدگی استینافی باحکام و قرارهای صادره از محاکم ابتدائی در محکمة استینافی بعمل می‌آید که محاکم مزبوره در حوزة آن واقع می‌باشند.

رئیس- مادة ۴۲: باب دوم در اختلافات راجعه بصلاحیت و طریقة حل آن. فصل اول- در اختلافات راجعه بصلاحیت:

مادة ۴۲- تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت هر محکمه نسبت بدعوائی که بآن رجوع شده است بعهدة خود آن محکمه است.

رئیس- مادة ۴۳:

مادة ۴۳- هر گاه در موضوع یک دعوی دو محکمة عدلیه هر دو خود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفی صلاحیت نمایند اختلاف محقق می‌شود و همچنین است در صورتی که محکمة عدلیه و محکمة غیرعدلیه یا ادارة دیگر دولتی هر دو خود را صالح بدانند یا هر دو از خود نفی صلاحیت نمایند.

رئیس- مادة ۴۴ قرائت می‌شود.

فصل دوم- در طریقة حل اختلاف، مبحث اول- در طریقة حل اختلاف بین محاکم عدلیه.

مادة ۴۴- اگر اختلاف بین محاکم عدلیه راجع به صلاحیت آنها بوسیله استیناف یا تمیز از قرار حل نشده باشد هر یک از متداعین که حل اختلاف را بخواهد باید عرضحال کتبی در دو نسخه بمحکمه که مطابق مواد ذیل باید حل اختلاف نماید تقدیم دارند. محکمه باید بعرضحال مزبور در جلسة اداری رسیدگی نماید رسیدگی باصل دعوی تا صدور حکم راجعه بحل اختلاف توقیف خواهد شد.

رئیس- مادة چهل و پنج:

مادة ۴۵- هر گاه اختلاف بین دو محکمه صلحیه باشد و هر دو صلحیه در حوزه یک محکمة ابتدائی باشند حل اختلاف در همان محکمه ابتدائی بعمل می‌آید اگر طرفین اختلاف در حوزة یک محکمه‌ابتدائی بعمل میاید اگر طرفین اختلاف در حوزة یک محکمه ابتدائی نبوده ولی در حوزة یک محکمة استیناف باشند حل اختلاف بهمان محکمه استیناف رجوع می‌شود و اگر طرفین اختلاف در حوزة یک محکمه استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود.

رئیس- مادة چهل و شش:

مادة ۴۶- هر گاه اختلاف بین محکمه صلح و محکمة ابتدائی باشد حل اختلاف بمحکمة استیناف رجوع می‌شود که طرفین اختلاف در حوزة آن واقعند و اگر طرفین اختلاف در حوزة یک محکمة استیناف نباشند حل اختلاف با دیوان تمیز خواهد بود.

رئیس- مادة ۴۷:

مادة ۴۷- اگر اختلاف بین دو محکمه ابتدائی باشد که در حوزه یک استیناف واقعند حل اختلاف راجع بهمان محکمة استیناف است و اگر در حوزه یک محکمه استیناف نباشد حل اختلاف با دیوان تمیز است.

رئیس- مادة ۴۸:

مادة ۴۸- اگر اختلاف بین دو محکمه استیناف یا محکمة ابتدائی و استیناف باشد حل آن با دیوان تمیز خواهد بود.

رئیس- مادة ۴۹:

مادة ۴۹- اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه صلحیه یا ابتدائی تولید شود حل اختلاف با محکمه استیناف است که هر دو در حوزه آن واقعست و اگر اختلاف بین محکمه شرع و محکمه استیناف واقع شود مرجع حل اختلاف دیوان تمیز است.

رئیس- مادة ۵۰،

مبحث دوم – در طریقه حل اختلاف بین محاکم عدلیه ومحاکم غیرعدلیه.

مادة ۵۰- اگر در موضوع یک دعوی بین محکمه عدلیه و محکمه غیرعدلیه اختلافی در صلاحیت ایجاد شود یعنی هر دو خود را صالح برای رسیدگی دانسته یا هر دو از خود نفی صلاحیت کنند حل اختلاف در دیوان عالی تمیز مطابق مواد ذیل بعمل می‌آید.

رئیس- مادة ۵۱:

مادة ۵۱- اشخاص ذینفع یا مدعی العموم محکمه عدلیة که طرف اختلاف است مراتب را با ذکر دلائل بمدعی العموم دیوان عالی تمیز اعلام می‌کند و مدعی العموم دیوان عالی تمیز برای حل اختلاف به رئیس اول دیوان عالی تمیز رجوع می‌نماید.

رئیس- مادة ۵۲:

مادة ۵۲- برای حل اختلاف در شعبه اولی دیوان تمیز مجلسی مرکب از هفت نفر از رؤسا و مستشاران دیوان تمیز بانتخاب رئیس اول تشکیل و به مسئله مختلف فیها رسیدگی و حکم قطعی صادر می‌نماید.

رئیس- مادة ۵۳:

مادة ۵۳- در صورتیکه محکمه عدلیة و محکمة غیر عدلیه هر دو خود را صالح برای رسیدگی دانسته باشند مدعی العموم یا شخص ذینفع که مراتب را بمدعی العموم کل اعلام نموده است باید بهر دو محکمه طرف اختلاف نیز کتباً اطلاع دهد که برای حل اختلاف بدیوان تمیز رجوع کرده است در اینصورت رسیدگی بدعوی در هر دو محکمه تا صدور حکم دیوان تمیز توقیف می‌شود.

رئیس- رأی می‌گیریم برای ورود در شور ثانی این لایحه موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

تصویب شد.

- موقع و دستور جلسة بعد- ختم جلسه

[۴- موقع و دستور جلسة بعد- ختم جلسه]

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم

(صحیح است.)

جلسه آتیه روز ۵شنبه بیستم آذر ماه دو ساعت بعد از ظهر دستور لوایح موجوده.

(مجلس جهار ساعت بعد از ظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری

تصمیم

مجلس شواری ملی دائر بابراز رأی اعتماد نسبت به کابینة آقای جم

مجلس شورای ملی در جلسة ۱۳ آذر ماه ۱۳۱۴ نسبت بکابینة آقای محمود جم رئیس الوزراء باتفاق عدة حاضرین (۱۱۴ نفر) رأی اعتماد داده است. تصمیم فوق در جلسة سیزدهم آذر ماه یکهزار و سیصد و چهارده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- حسن اسفندیاری