مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۰۵ نشست ۳۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آذر ۱۳۰۵ نشست ۳۷

جلسه ۳۷

(مجلس دو ساعت و یکربع قبل از ظهر به ریاست آقای تدین تشکیل گردید)

(صورتجلسه پنجشنبه دهم آذرماه را آقای آقا سید ابراهیم ضیاء قرائت نمودند)

رئیس – آقای عدل

عدل – بنده اینطور به نظرم رسید که بنده را دیر آمده بی اجازه نوشته اند در صورتیکه بنده همراه آقای

ضیاء آمدم و دیر هم نیامده بودم اگر هم مقصود بعد از تنفس است بنده تا آخر جلسه اینجا بودم . گمان می کنم اشتباه شده است .

رئیس – اصلاح میشود .

رئیس – نسبت به صورتمجلس دیگر ایرادی نیست ؟

( گفته شد خیر)

رئیس – صورتمجلس تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه راجع به الغاء مالیاتهای صنفی . ماده واحد قرائت میشود :

ماده واحده – مجلس شورای ملی کلیه مالیاتهای صنفی را اعم از شهر قصبات و قراء و ایالات ( مطابق صورت منضمه و غیر آن بهر اسم و رسم) از اول سال ۱۳۰۶ ملغی می نماید و دولت مکلف خواهد بود این مالیات را از دفاتر دولتی حذف نماید.

تبصره – وزارت مالیه مکلف است از وصول بقای سنواتی اصناف صرف نظر نموده و مطالبه ننماید.

رئیس – آقای فهیمی .

فهیمی – مخالفت بنده در این قسمت همان است که چندی قبل هم عرض کردم . تاریخ اجرای این قانون را از اول سنه ۱۳۰۶ گذشته اند . مالیات صنفی مالیات مالیات مستقیمی است که جزو جمع دارد.وقتی که در قانون مدت قرارداده میشود یعنی تمام بقایا را تا آخر سال ۱۳۰۵ باید مطالبه کنند . با این جمله دیگر تبصره هیچ معنی نخواهد داشت اگر باید این مالیات ملغی شود نظر از الغاء این مالیات رفع صدماتی بود که به یک اصنافی وارده آمده بود که شاید به آن عنوان وجود خارجی نداشتند بنابراین بنده همان عرض سابق خودم را که باید این مالیات از تاریخ تصویب این قانون ملغی شود نه از اول سال ۱۳۰۶ و بقایا هم به کلی موقوف المطالبه بماند چه از سنوات قبل چه از هذه السنه یعن آنچه تا تاریخ تصویب وصول شده هیچ و آنچرا که وصول نشده نباید مطالبه کنند

بعضی از نمایندگان – صحیح است.

شیروانی (مخبر کمیسیون بودجه) – آقای فهیمی که بیشتر در مالیه کار کرده اندباید تصدیق بفرمایند که جمع و خرج مملکتی بر طیق بودجه میآید بمجلس یعنی یک جمعی را در نظر می گیرند و در مقابل آن هم یک خرجی را پیش بینی می کنند . مالیات اصناف و این مالیاتهائی که عایدی داشته است که بر طبق آن در ستون خرج هم یک مخارجی برایش منظور شده است که بنابراین برای اینکه آن خرج تامین بشود تا در سال آتیه ما یک محل دیگری برای این عایدی در نظر بگیریم ما نمی توانیم در این موقع که سه ماه بآخر سال مانده (که شاید هعم چیز زیادی باقی نمانده باشد ) یک مالیات پیش بینی شده را حذف کنیم در صورتی که آن خرجش را حذف نکرده ایم . دیگر اینکه تصدیق می فرمائید که سه ماه بیشتر آخر سال نمانده است بعضی از اصناف همانطوری که فرمودید مالیات خودشان را دو ماه به دو ماه یا ماه به ماه یا هفته به هفته پرداخته اند (چون مالیات صنفی باقساط پرداخته میشود )و یک عده ای هم شاید یا نتوانسته اند یا موفق نشده اند و وسیله وصول فراهم نبوده که ازشان بگیرند و در هر صورت نپرداخته اند بنده از ایشان میپرسم که این چه تبعیضی است که یک عده ای تا امروز مالیاتشان را پرداخته اند یک عده ای دیگر نپردازند ؟این تبعیض خیلی بیموردی است و اما نکته بقایا وآن جزو جمع که فرمودند کویا آن تبصره را ملاحظه نفرموده اند ما بطور کلی بقایای سنواتی را اجازه نداده ایم که دولت بقایائی را که بعنوان هائی مختلف برای خودشان برف انبار کرده اند وصول کنند و برای تامین همان نظریه آقای فهیمی این تبصره را ضمیمه کرده ایم که بقایا بکلی مطالبه نشود .

رئیس – آقای فرهمند

فرهمند- این مالیات صنفی اگر بدقت در اقلامش مراجع شود یک قسمتش را میشود گفت مالیات بوده

است یعنی یک صنوفی بوده اند که روی یک تناسبی یک مالیات هائی میداده اند ولی آنها حالا از بین رفته اند و از ورثه آن صنوف از بین رفته همان مالیات را مطالبه می کنند و اخیراً هم در این خصوص چند فقره تلگراف به خود بنده رسیده بود مثلاً در اسد آباد مالیات صباغی مطالبه می کنند در صورتی که وجود خارجی ندارد. بنده به وزارت مالیه مراجعه کردم که مطالبه نکنند یا یک قراری بدهند تا این لایحه بیاید به مجلس به بینیم چه میشود. یک قسمت دیگر آنها یک آثاری است که از دوره استبداد باقیمانده و حقیقهً جرم است و زور و اسمش را مالیات نمیشود گذاشت و یک همچون مالیاتهائی بمجلس شورای ملی بیاید و آقایان دقت بکنند و آنوقت تصدیق ضمنی بکنند که تا سه ماه دیگر گرفته شود ؛ بنده این را مخالف با اصول حکومت مشروطه و حیثیت مجلس شورای ملی میدانم این است که همانطور که پیشنهاد هم کرده ام استدعا دارم آقایان کمک بفرمایند از تاریخ تصویب اینها ملغی بشود.

رئیس- آقای احتشام زاده

احتشام زاده- بطوری که مخبر محترم کمیسیون هم تذکر دادند البته همه ما نهایت میل را داریم که در اولین موقعی که ممکن باشد این مالیاتها ملغی شود و مردم واصناف و طبقه زحمتکش مملکت از تحمیل این مالیات غیر عادلانه آسوده شوند اما از طرفی هم بایستی ملاحظه جمع و خرج مملکت را کرد، برای اینکه در اول سال مطابق نظری که در دوره گذشته مجلس شورای ملی اتخاذ کرده بود دولت یک مخارجی را برای سال جاری ۱۳۰۵ در نظر گرفت و مخارج را هم هشت ماه با تصویب مجلس شورای ملی انجام داده است و اگر ما امروز بخواهیم یک قلم عمده ای از جمع را که خرجش را هم مجلس شورای ملی تصویب کرده است الغاء کنیم بنده خیال میکنم گرفتار یک کسر محلی خواهیم شد که جبرانش برای مجلس و دولت مشکل است . در عین اینکه بنده کاملاً موافقم یعنی همة آقایان هم موافقند که این مالیات امروز لغو شود ولی برای حفظ انتظام و ترتیب بودجه ناچاریم که این سه چهارماهه را هم قبول کنیم برای اینکه یک اختلالی در امور مالی ما پیدا نشود .

رئیس- آقای فرمند

فرمن – بنده معتقدم در این سه چهار ماه که از سال باقیمانده است چون (همانطوریکه آقای مخبر فرمودند ) اصناف مالیاتشان را باقساط می پردازند این مالیات سی چهل هزار تومان دیگر بیشتر باقی نمانده و این مبلغ در بودجة امسال یک صرفه جوئیهائی داریم چندان اهمیت ندارد .چون ما امسال بودجه ۱۳۰۴ را تصویب کردیم و عادیات امسال بطوری که وزارت مالیه پیشنهاد کرده بود خیلی بیشتر از سال پیش بود (بطوریکه پیش بینی و تقدیم مجلس شده بود ) و این سی چهل هزار تومان چندان اثر مهمی در بودجه نخواهد داشت باضافه بنده معتقدم که هر وقت ما قانون وضع می کنیم خوبست نه عطف بما سبق بکنیم و نه برای بعد یک موقعی برایش قرار بگذاریم . قانون حسنش این است که در موقع که تدوین می شود و از مجلس شورای ملی ابلاغ میشود بدون فاصله مدت کمی اجرا شود و این حسن قانون خواهد بود بعلاوه این سی چهل هزار تومان در بودجه امسال هیچ تغیری نخواهد داد و تصور می کنم دولت هم خیلی مخالف با این مسئله نباشد .

مخبر- همانطوری که عرض کردم اولا عرض شد که این یک تبعیضی است و البته مجلس نباید راضی شود که یک عدة یک مالیاتی را بپردازند و یک عدة دیگر نپردازند بنابرین وقتی که شما رأی دادید این مالیات از امروز که شما تصویب می کنید گرفته نشود همین اشخاص ضعیف و بدبختی را که می فرمائید از یک عدة گرفته و از یک عدة دیگر نگرفته اند اما اینکه فرمدند (ما در بودجه یک اضافاتی داریم )بلی معادل ششصد هفتصد هزلر تومان اضافات پیش بینی شده امسال ما داشتیم ولی چهار صد هزار تومان آنرا بابت مالیات روده در بودجه مملکتی پیش

بینی کرده بودند. چون مطابق ترتیب قدیم چهار صد هزار تومان عایدی داشت این وضع جدید را هم بنظر خودشان تصور کرده بودند که بهمان ماخذ عایدی دارد و همان مبلغ را پیش بینی کرده بودند و این را مجلس لغو کرد سیصد هزار تومان هم تقریباً مالیات اصناف و متفرقه است که یک مقدار هم ما اضافه کردیم و اینها علاوه بر آن ششصد هفتصد هزار تومانی است که در بودجه پیش بینی شده است بعلاوه وقتی شما شروع کردید بالغاء مالیاتها بالاخره یک مقدار مخارج را هم باید الغاء بکنید.قبلاً این را در نظر بگیرید تا اینکه مالیه و دولت را هم در محظور نگذارند، این است که بنده معتقدم که ینقدرها هم آنطوریکه فرمودند اضافه نیست ،این رافتی را که پنجهزار سال بفکر نبودند و حالا چند نفر در مجلس باین فکر افتاده اند خوب است این رافت را این دو سه ماه هم موقوف بفرمایند .

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است ،

رئیس –پیشنهاد آقای فرشی،

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد میکنم: مالیاتی را که بعنوان احتسابیه از اصناف تبریز گرفته می شود ضمیمه صورت منضمه شود،

رئیس- آقای فرشی

حاج میرزا آقا فرشی – در اول مشروطیت که تبریز با استبداد می جنگید در این شهر یک مالیاتی بر قرار شد یعنی چون شهر تبریز محصور بود یک مالیاتی بنام احتسابیه باهل تبریز بستند که مخارج آن را صرف پلیس شهر میکردند . بعد از آنکه استبداد رفت و ملت غلبه کرد وآسایش اعاده شد این مالیات باقی ماند و فعلاً از اصناف تبریز بنام احتسابیه گرفته میشود در صورتی که نه از مجلس گذشته است و نه در جزو دفاتر مالیاتهای معموله بوده است این بنده پیشنهاد کردم آن مالیات هم در ضمن اینها ملغی شود زیرا دلیل ندارد یک مالیاتی که بتصویب مجلس نرسیده و در یک شهری ایجاد شده است حالا هم بر خلاف قانون از آنها گرفته شود .

مخبر – نمرة سی و سه صورت ضمیمه را که منتشر شده است ملاحظه بفرمائید در آنجا ذکر شده است .

رئیس- در آن نمره مقصود جنابعالی تأمین شده است

فرشی- بسیار خوب

رئیس-پیشنهادآقای فرهمند

(بترتیب ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می کنم مالیات دلالی مکاری و مالیات مکاری اضافه ضمیمة صورت شود

مخبر- جزء صورت هست

رئیس- آقای فرهمند

فرهمند- دلالی مکاری یک مالیات خصوصی است که مربوط بدلالی نیست

مخبر- با وجود اینکه آن کلمة دلالی که ما نوشته ایم مقصود ایشان را تامین می کند بنده قبول میکنم ولی استدعا می کنم از آقایان که بصورت مراجعه بفرمائید اگر در آنجا ذکر نشده است آنوقت پیشنهاد بفرمائید

رئیس- پیشنهادآقای فرهمند مشتمل بر دو جزء است یکی دلالی مکاری و یکی مالیات خود مکاری. یهر حال آقای مخبر قبول کردند. پیشنهادآقای رفیع

(بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می کنم در لایحه در نمره ۲۲ نوشته شود: کرجی کوچک و بزرگ در سواحل

رئیس- بفرمائید.

حاج آقا رضا رفیع – عرض می کنم در اینجا نوشته است :کرجی و مکاری سواحل و درست واضح نیست چون در آنجا کرجی کوچک و قایقهای بزرگ همه قسم هست از این جهه بنده آنها را هم پیشنهادکردم

مخبر- بنده قبول می کنم

رئیس- بنده تصور میکنم این عبارتی که در بین الهلالین نوشته است (مطابق صورت منضمه و غیر آن بهر اسم و رسم)


کفایت میکند (خطاب بآقای رفیع ) مگر موقعی که ماده واحده را میخواندند التفات نکردید؟

حاجی آقا رضا رفیع – در ورقه چاپی نیست

رئیس- چرا ؟ بنده هم از روی ورقة چاپی می خوانم ورقة خدمت خودتان هم هست . پیشنهاد آقای میرزا یدالله خان

(این قسم خوانده شد )

بنده پیشنهادمی کنم در رقم شش که مینویسند ( باغ میوه و بستان ) کلمه (جنسی ) هم اضافه شود .

رئیس – بفرمائید –

میرزایدالله خان نظامی –مقصود بنده از تقدیم این پیشنهاد این بود که آقای مخبر سوال کنم موضوع این باغ میوه و بستان چیست ؟

این رابفرمائید تا ما بفهمیم.

مخبر- عرض کنم اگر آقایان ملاحظه فرموده باشند در دورة پنجم دولت در یک صورت بزرگی مالیاتها را طبع کرد و بین آقایان نمایندگان منتشر کرد . یک قسمت از آن راجع بمالیات صنفی است و یک قسمت هم مالیاتهائی است که اسامی غریبو عجیبی دارد و خود دولت هم نمی تواند توضیح بدهد مثل مالیات مالکین کردستان..

مفتی- کردستان است.

مخبر –خیر کردستان نیست. مالیات مالکین کردستان را که لغو نمیکنند.

مالکین باید مالیات ملک خودشان را بدهند .این باسم مالیات مالکین کردستان است از مالیه هم پرسیدیم . از شعبه مربوطه اش هم پرسیدیم .گفتند نمی دانیم .یک همچو مالیاتی هست و گرفته می شود وهمین طور یک همچو اسامی و الفاضی هست که خود مالیه هم وجه تسمیه اش را نمی دان ولی پولش را می گیرد و ما تمتم این اسامی را ذکر کردیم و در ماه دهم همانطور که آقای رئیس فرمودند آن جمله (مطابق صورت منضمه و غیر آن بهر اسم و رسم ) را هم گذاشتیم که مقصود و منظور آقایان شده باشد و وقت مجلس هم تضییع نشود .

رئیس-(خطاب بآقای میرزا یدالله خان )مقصود از این پیشنهاد توضیح خواستن بود؟

میرزا یدالله خان – بطوری که بنده اطلاع دارم در اینجا باید اسم جنس هم نوشته شود و استدعا موضوع جنسی را هم قبول بفرمایند

رئیس در رقم ششم همچو چیزی که شما میفرمائید نیست. این پیشنهادات را با دقت بفرمائید. پیشنهاد آقایان مقدم و محمد ولی میرزا ولیقوانی خوانده میشود

بشرح ذیل خوانده شد

مقام محترم ریاست مجلس اقلام ذیل را برای معافیت جزء مالیاتهای صنفی پیشنهاد میکنیم :

سر بار تره بارها. پوست روباه. پستک مرکبات . حصیر قلیله داش . ظروف داخله.

رئیس- آقای محمد ولی میرزا

محمد ولی میرزا – اینها هم جزء همان مالیاتهائی است که آقایان تذکر دادند و این مالیات اختصاص دارد بشهر مراغه و چون در این صورت نبود از این جهه بنده احتیاطاً پیشنهاد کردم

رئیس- آقایان باید در نظر بگیرند مالیاتهائی را که از یک اشیاء معینی میگیرند مخلوط با مالیاتهائی که از اشخاص معینی می گیرند نشود .

چون ممکن است دولت از پوست روباه هم مالیات بگیرد ولی عنوان صنف نداشته باشد و مربوط بمالیات اصناف هم نباشد اینجا مقصود این است که مالیات بعناوین مختلفه از اصناف نگیرید . آقای مخبر می فرمائید ؟

مخبر- بنده نمی توانم اینها را قبول کنم

رئیس – رأی بگیرید ؟ گمان می کنم عبارت ماده منظورتان را تامین میکند.


محمد ولی میرزا – مسترد میدارم

رئیس- پیشنهاد آقای موقر

(بشرح ذیل خوانده شد)

در صورت الحاقیه که بر حسب پیشنهادات آقایان وکلاء محترم تنظیم شده که بعضی مالیاتهای دیگر هم ملغی شود قلم نمره ۲۲ و ۳۶ در یک موضوع میباشد و عبارت هر دو قلم طوریست که مقصود که الغاءمالیات ارز کلیه کرجی و سفن ساحلی باشد تامین نمی نماید زیرا که کشتیهای بنادر جنوب منحصر ببلم و کرجی نمیباشد . اقسام و انواع دیگر هم از قبیل ماشووه ، بکاره، جالبوت محصیله مشحوف، نصاری ،سنبوک موجود و عبارت دو قلم فوق کافی نیست و ممکن است مورد سوء تعبیر واقع شود لهذا بنده پیشنهاد میکنم که دو قلم را یکی نموده اینطور اصلاح نمایند (کرجی و سفن ساحلی بزرگ و کوچک از هر قبیل.)

رئیس- بفرمائید

میرزا حسین خان موقر – عرض می کنم در بوشهر سفن را ماشوره و بکاره میگویند . در بندر عباس آنها را جالبوت میگویند.در و در محمره و بنادر خوزستان بعضی را مجیله و مشحوف و نصاری و غیره مینامند و چون در این قلم نمرة ۲۲ و۳۶ کرجی و بلم ذکر شده وممکن است مورد سوء تعبیر واقع شود. لهذا بنده همچو صلاح دانستم که این دو ماده یکی شود و هر دو در تحت این مضمون که گرجی وسفن ساحلی بزرگ و کوچک از هر قبیل معفو باشد نوشته شود.

مخبر- در خارج هم ایشان این فرمایش را فرمودند و بنده بایشان توضیح دادم که مقصود از این دو قلم این است که یکی راجع بشمال است و یکی راجع بجنوب در شمال گرجی میگویند و در جنوب بلم و کرجی و بلم آنهائی است که کوچک است و با دست حرکت میدهند و یک قسمت عملجات بیچاره با آن کار می کنند و همانطور که آقای رئیس هم توضیح دادند از همان اشخاص مالیات میگیرند و ممکن است در تحت عنوان این کشتیهائی که آقا توضیح دادند ده بیست تا کشتیهائی که هر کدام ده تن و بیست تن حمل میکنند یا از آن قایقهای بادبانی که مال بحرینی هاست (چون بنده خودم در قسمت جنوب بوده ام میدانم)و در سواحل خلیج فارس از این قبیل سفائن خیلی هست که یا مال بحرینی ها و یا مال اهالی هندوستان است در صورتی که ما مقصودمان این نیست که مالیات کلیه سفائن را ملغی کنیم بلکه فقط همان سفینه های کوچک که متعلق بعملجات است و با دست کار میکنند میخواهیم مالیاتشان را ملغی کنیم و در هر دو ماده هم یکی باسم کرجی و یکی باسم بلم این قسمت تامین شده است و بلم یک لفظ اعمی است چنانچه در سواحل بحر خزر هم اسامی مختلفی بکرجی های کوچک و بزرگ تعلق میگیرد همانطور بلم هم یک لفظ اعمی است ولی ما نمی توانیم کلیه سفائن را از این مالیات معاف کنیم .

رئیس- رأی گرفته میشود بقابل بودن پیشنهاد آقای موقر .

آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد . پیشنهاد آقای مفتی .

(بعبارت ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می کنم قسمت ۱۸ در صورت منضمه اینطور اصلاح شود : مالیات صنفی که از تجار و مالکین در بعضی از قصبات کردستان گرفته می شود .

رئیس آقای مفتی .

مفتی – بنده خواستم بآقای مخبر محترم این قسمت را تذکر بدهم چون فرمودند مالکین کردستان نیست و مالکین کردستان است در صورتیکه اینطور نیست و توضیحش هم این است که در بعضی قصبات کردستان مالیاتهای صنفی گرفته می شده آن اصناف بکلی از بین رفته و آن مالیات را سر شکن کرده اند بین مالکین و اهالی قصبات و حالا آن مالیات را از تجار و مالکین مقیمین قصبه


میگیرند و منظور از این پیشنهاد همین بود که آن مالیات صنفی که متعلق بمالکین قصبه بوده ملغی شود و اینها هم مالیات شخصی است و الا مقصود این نیست که مالیات ارضی مطالبه نشود . مالیات صنفی است توضیحش هم همین است که عرض کردم .

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده میخواستم عرض کنم . چون مخبر محترم در دوره چهارم تشریف نداشتند . آقای وکیل الملک وکیل سنندج همین مسئله را آقای مفتی فرمودند بیان کردند در صورت مجلس هم عین مذاکراتش درج است و همان وقت هم اسباب تعجب شد که چطور مالکین کردستان در مقابل دولت ایجاد مالیات میکنند شرحش همین بود که حالا آقای مفتی بیان کردند و حالا چون این یک موضوع خاصی است که جزو مالیات صنفی منظور شده گمان نمیکنم محتاج باشد زیرا در خود کردستان هم که عبارت از سنندج بانه .سقز و ساوجبلاغ است عنوان مخصوصی دارد و چون عنوان مخصوصی دارد محتاج نیست که ذکری شود ولی برای اینکه خوب معلوم باشد ضرری ندارد اسمی برده شود که معلوم شود کردستان یک مالیات مخصوصی دارد .

مخبر- بنده نمی توانم این پیشنهاد را بطور مبهم فعلاً قبول کنم چون مالیه نتوانست یک توضیحی مطابق توضیحاتی که آقای مفتی دادند بدهد و ایشان نظرشان این است که از مالکین کردستان میگیرند ما هم اطلاع داریم از تمام مالکین مملکت بعناوین مختلفه مالیات می کیرند ولی یک همچو چیزی را بنده بدون تحقیق و اطلاع از اینکه چقدر میشود ؟ یا در بودجه مملکتی چه تأثیری خواهد داشت فعلاً نمی توانم قبول کنم جز اینکه این پیشنهاد بیاید بکمیسیون بنده تقاضای ارجاع به کمیسیون را می کنم و آقای مفتی هم تشریف بیاورند آنجا که نماینده دولت هم آنجا بیاید تحقیق کنیم و به بینیم چه می شود تا با یک دقت کاملی رأی بدهیم مقصود این ست طوری باشد که با بی مطالعه رأی نداده باشیم

رئیس – این پیشنهاد ارجاع می شود بکمیسیون . خوب است آقای مفتی هم بکمیسیون تشریف ببرند و توضیحات لازمه بدهند .

پیشنهادآقای یاسائی

(بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم مالیات سر شماری هم ضمیمه مالیاتهای صنفی در جزو ماده واحده موقوف المطالبه شود

رئیس- آقای یاسائی

یاسائی –در دوره چهارم و پنجم از طرف نمایندگان محترم طرحهائی تقدیم مجلس شده بود راجع بالغاء مالیات سر شماری و اینکه تا کنون مانده و هنوز مالیه مالیاتهای سر شماری را می گیرد از این جهه بوده است که بالاخره آقایان نمایندگان طهران یا نمایندگان بعضی از ولایات هنوز نمیدانند مالیات سرشماری چیست .

از این جهه عملاً الغاء نشده – بنده مالیات سرشماری را بمراتب بدتر از مالیات صنفی می دانم – زیرا مالیات سرشماری عبارتست از مالیات تنفس و حق زندگی این عمله هائی که صبحها در گذر چشمه ملاحظه میفرمائید از این قبیل اشخاص بیچاره دو تومان و سه تومان و پنج تومان مالیات می گیرند و خدا شاهد است سالی هزار نفر از این طبقه بدبخت حبس میشوند فقط برای اینکه دو تومان و سه تومان را ندهند بدهند مالیه در ولایات اینها را حبس می کند و مالیات می گیرد برای اینکه اینها کسی را ندارند که در مقابل دولت و مالیه برای اینها ایستادگی کند – در شهرها مالیه بنظمیه و در خارج بحکام می نویسند و حکام هم بامنیه مینویسند و این بدبخت ها را حبس می کنند تا اینکه بعد از چند روزی یک نفری پیدا شود و اقداماتی بکند و اینها را نجات بدهد – نظر آقایان هست که در دوره پنجم اینجا گفته شد که در کرمان یک نفری را که حالا بنده نمی خواهم اسم ببرم فروخته شده است به سی و شش تومان و این راپرت را خود وزارت مالیه داده بود ما با یک اهتمامی


خواستیم در دورة پنجم این مالیات را الغاء کنیم – وقتی که قانون ممیزی مطرح بود بنده طرحی تهیه کرده بودم که تقدیم کنم بعضی آقایان گفتند در ضمن قانون ممیزی این موضوع مطرح میشود و این مالیات سر شماری ملغی میشود و در کی از مواد آن هم قید شده است که در هر نقطه که قانون ممیزی اجرا شد مالیات سر شماری لغو شود و دیگر مطالبه نکنند ولی حالا عملاً دیده میشود که اینطور نیست یعنی هر جا را که مالیه ممیزی می کند اگر دید عوایدش زیادتر از سابق شده مالیات جزو قدیم را که سر شماری هم جزو آنست ملغی میکند ولی در اغلب جاها که عوایدش کمتر از سابق میشود می گوید من باید ممیزی بکنم و تا دو سال هم حق دارد ممیزی را خاتمه بدهد. بنابراین مایلات ظالمانه همینطور باقی مانده و گرفته میشود و خیال میکنم اینطور عملی نیست که وزارت مالیه در تمام مملکت قانون ممیزی را در ظرف دو سال اجرا کند و لازمه اینکار این میشود که این مالیات ظالمانه همینطور بحال خود باقی خواهد بود – لذا بنده این پیشنهاد را کردم و خواهش میکنم که آقایان موافقت بفرمائید که در ضمن این لایحه این مالیات ظالمانه هم ملغی شود که یک ترحمی بیک مشت مردم بدبخت شده باشد.

مخبر – مجلس قوانینی را که رای میدهد تجدید رای در آن قوانین بعقیده بنده موجب سست کردن پایه آن قانون است – مجلس شورای ملی رای بالغاء مالیات سر شماری داده و دولت را هم مکلف کرده است که در موقعی که ممیزی میکند مالیات سرشماری را نگیرد – در هر حال رای بالغاء مالیات سرشماری داده شده حالا به این عنوان یعنی یک چیزی را که مجلس رأی داده دوباره بالغایش رای داده شود.

بنده این را برخلاف اصول میدانم مگر اینکه تبصره پیشنهاد شود یا اقلاً یک طرحی بمجلس بیاید باین معنی که دولت مکلف است قبل از آنکه باجرای قانون ممیزی خاتمه بدهد مالیات سرشماری را لغو کند یعنی تسریع در اجرا کند و الا بیک مالیات لغو شده مجدداً رای دادن این را بنده یک سابقه بدی میدانم برای اینکه یک روز دیگر ممکن است یک مالیاتی را لغو کنیم و در اجرای او تأخیر شود و در اثر او بیائیم و دو مرتبه بآن رأی بدهیم بنده مالیات سرشماری را لغو شده می دانیم حالا آقایان اگر میخواهید مجدداً رأی بدهند مختارند.

رئیس – رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(جمع کثیری قیام نمودند )

رئیس – قابل توجه شد . بکمیسیون ارجاع میشود . پیشنهاد آقای بهار :

پیشنهاد میشود مالیات درشکه چیها هم بضمیمه مالیاتهای صنفی لغو شود.

رئیس – آقای بهار

آقامیرزا محمد تقی بهار – درشکه چیها هم یک صنفی هستند و مخصوصاً باقضیه اتوبوس رانی و اصلاحاتی که در این قبیل مسائل میشود بتدریج اینها از بین میرود زیرا اینها هم جزو اصناف ضعیف محسوبند و در عین حال تشویق و ترغیب این صنف هم برای آبادی مملکت لازم است در اینصورت بنده نمی دانم و تعجب می کنم که چه شده است که الغاء مالیات این صنف در نظر گرفته نشده اگر آقای مخبر درشکه چیها را جزو یک صنف حساب نمی کنند یا دولت یک مالیات معتنابهی از آنها نمی گیرد خوب است توضیح بدهند و الا گمان میکنم این مسئله غفلت شده باشد – این است که بنده پیشنهاد کردم اگر آقای مخبر محظوری ندارد این پیشنهاد را قبول بفرمایند با اینکه مجلس رأی بدهد که این صنف هم از پرداخت مالیات معاف باشند.

مخبر – این مالیاتی را که ما لغو می کنیم و صورت آن را ضمیمه کردیم صورتی است که دولت داده است و یک اسامی هم در مجلس ذکر شد که دولت هم نمی دانسته است و ما آنرا مالیات نمی دانستیم و در دفتر دولت هم نبود


در هر حال در اینجا برای احتیاط عبارت (مطابق صورت منضمه و غیر آن بهر اسم و رسم ) ذکر شده که کلیة مالیات اصناف ملغی شود- بنده در صورتی که دولت داده است باسم درشکه چیها مالیاتی نداده ایم و مالیاتی هم از درشکه چیها گرفته نمیشود

معهذا بسته بنظر مجلس است – اگر مالیاتی گرفته می شود البته باید لغو شود .

بهار – ممکن است این پیشنهاد را شما قبول کنید و در کمیسیون در این باب شور کنید و تکلیف معین شود.

مخبر – بسیار خوب چون لایحه می آید بکمیسیون بنده تقاضا می کنم این پیشنهاد هم بیاید بکمیسیون تا در آنجا با دولت صحبت کنیم .

رئیس – پیشنهاد آقای دکتر طاهری ( با این نحو قرائت شد ) بنده پیشنهاد می کنم در مادة واحده قانون الغاء مالیات صنفی بجای (از اول سال ۱۳۰۶ ) نوشته شود بعد از تصویب این قانون .

رئیس – آقای فرهمند . شریعت زاده . و ضیاء هم همین پیشنهاد را کرده اند

آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری- بعد از اینکه مجلس و هیئت دولت تصدیق کردند که مالیات اصناف باید ملغی شود این قانون تنظیم شده و در این ماده نوشته شده از ابتدای سنة ۱۳۰۶ ملغی شود و تبصره هم ضمیمه شود که بقایای سنواتی را مطالبه ننمایند – بنده نمی دانم علت اینکه اجازه داده میشود که این چهار ماه آخر سال را از آن عده که مالیات خود را نداده اند بگیرند چیست و بنده دلیلی برای اینکار نمی بینم – در شور اول هم مینطور پیشنهاد کردم متاسفانه در کمیسیون بودجه که مطرح شد اعضائی که گرفتار این مالیاتها هستند تشریف نداشتند

در اینجا آقای مخبر اظهار کردند که نباید از حالا این مالیات موقوف شود و دلیلی که اقامه کردند چند چیز بود یکی این بود که گفتند تبعیض می شود یعنی یک عدة از این بیچاره ها مالیات داده اند و یک عده که ضیف تر بوده اند و نتوانسته اند بدهند چرا حالا از مالیات معاف باشند ؟ باید از آنها هم گرفته شود !! این یک دلیلی نیست که یشود قبول کرد . یک دلیل دیگر فرمودند که کسر بودجه پیدا میشود . همانطور که فرمودند ما در سال یک اضافه عایداتی داریم که در بین وزارتخانها میخواستند تقسیم شود در صورتیکه تا حالا مخارج وزارتخانها بطور یک دوازدهم تصویب شده است . آنقدری هم بآخر سال باقی نمانده وانگهی این سی هزار تومان در بودجه تاثیری ندارد چنانچه الان الغاء مالیات روده که در جلسه قبل شور اولش شده و امروز شور دوم میشود از تاریخ تصویب ملغی میشود . هر مالیاتی را که ما ملغی کرده ایم از تاریخ تصویب بوده است و این استثناء را بنده ملتفت نمی شوم که مالیات اصناف را که هیئت دولت هم تصدیق دارد بد است از اول سال آتیه ملغی کنیم و این سه ماه را اجاره داده شود که بگیرند . این است که بنده ادله را اینجا اظهار شد هیچ کدام را کافی نمی دانم که تصدیق بکنم از اول سال این مالیاتها ملغی شود و بنده از آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم حالا که موافقت میفرمایند این مالیاتها ملغی شود و بقایا هم موقوف شود این را بعد از تصویب این قانون قرار دهند که مردم راحت شوند

رئیس – آقای فاطمی

فاطمی – جواب بیانات آقای طاهری خیلی واضح است و آن اینست که چون این مالیاتها جزو بودجه مملکتی و جزء جمع آمده است اگر بنا شود برای این چهار ماهه آخر سال ما بخواهیم آنها را ملغی کنیم باید همین حالا هم رای بدهیم مطابق مبلغی که از این راه از بودجه کسر شود . با اینکه یک محلی برای جبران این کسر پیدا کنیم


بعد مالیات این چهار ما را ملغی کنیم و الا عملی نیست

رئیس- عقیده کمیسیون چیست ؟

مخبر – بسته است برای مجلس. عملی نیست

حائری زاده – چرا عملی نیست ؟ از هر چیزی عملی تر است

شریعت زاده – بنده اخطار دارم.

رئیس- بفرمائید .

شریعت زاده – مطابق ماده شصت و سه نظامنامه هر کس هر اصلاحی پیشنهاد میکند حق دارد در حدود آن اصلاح توضیح بدهد و استدلال خودش را بعرض مجلس برساند در این مورد دو سه نفر اصلاحی پیشنهاد کرده اند که پیشنهادآنها یکی است و اگر بنا باشد در نتیجه استماع توضیحات آقای دکتر طاهری و استدلال ایشان رای گرفته شودبالاخره این ماده رعایت نخواهد شد . زیرا استدلال اشخاص دیگری که پیشنهادکرده اند بالانتیجه مسموع نخواهد شد این است که بنده برای اینکه این موضوع رعایت شود برای تذکر بحضرت رئیس بعنوان اخطار این مسئله را عرض کردم که بماها هم اجازه بفرمایند

آقا سید یعقوب- این اخطار بود یا تذکر ؟

رئیس اولاً این اخطار نبود . ثانیاً اگر چنانچه برحسب اتفاق یک عده از آقایان یک موضوعی را منفرداً یا مشترکاً پیشنهاد بکنند بیک نفر بیشتر نباید اجازه داد برای اینکه اگر اجازه داده شود خود این وسیله ایست برای حرف زدن در صورتی که وقتی مذاکرات کافی شد معنایش این است که حرف کمتر زده شود والا ممکن است پانزده نفر یک پیشنهاد را امضاء کنند و هر کدام بخواهند حرف بزنند و این ترتیب یک ساعت وقت مجلس را می گیرد پیشنهاد ایشان هم که اول خوانده شد برای این بود که مقدم بر سایر پیشنهادات رسیده بود رای گرفته می شود به پیشنهاد آقای طاهری . آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند .

(اغلب برخواستند )

رئیس قابل توجه شد . پیشنهاد آقای احتشامزاده

( بشرح ذیل خوانده شد )

بنده پیشنهاد می کنم : مالیات صنف شعر باف بصورت ضمیمه اضافه شود

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده این توضیح ندارد . این صنف یکی از اصناف بزرگ این مملکت است و در اغلب ولایات هم هستند .

مخبر – قبول می کنم

رئیس- پیشنهاد دیگر ایشان .

احتشام زاده – آن قسمت منظور شده است مسترد میدارم

رئیس –پیشنهاد آقای بهار

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد میشود مالیات صنف شعر باف . شالباف قناویز باف . ملغی گردد.

بهار – اگر چه در صورت ضمیمه لفظ جولا هست و از نقطه نظر لغوی شاید شامل تمام انواع و اقسام بافنده ها بشود ولی بنده احتیاطاً این پیشنهاد را عرض کردم که اگر وزارت مالیه صنف جولا را یک صنف خاصی در نظر گرفته باشد قسمت شعر باف و شال باف و قناویز باف هم که از اصناف قدیمی هستند و یک قسمتشان هم از بین رفته اند آنها هم از پرداخت مالیات معاف می باشند و اگر مخبر محترم قبول بفرمایند البته این قضیه حل خواهد شد

مخبر – این را هم قبول میکنم .

رئیس – پیشنهاد آقای معظمی.

(اینطور خوانده شد )

بنده پیشنهاد می کنم و در آخر تبصره عبارت ذیل اضافه شود و مطالبه از قصاب و خباز بعنوان مالیات هذه السنه


۱۳۰۵ با بقایای سنواتی در تمام نقاط مملکت ممنوع خواهد بود .

رئیس – آقای معظمی

میرزا محمد خان معظمی – اگر پیشنهادی که آقای طاهری کردند و قابل توجه شد در کمیسیون قبول شود دیگر پیشنهادبنده مورد ندارد. و این مالیات را هنوز از قصاب و خباز مطالبه می کنند در صورتیکه این مالیات سی سال قبل از این ملغی شده است – بنابرین پیشنهاد کردم بعنوان مالیات هذه السنه با بقایای سنواتی ملغی شود حالا اگر آن پیشنهاد در کمیسیون قابل توجه شود که پیشنهاد بنده مورد ندارد و اگر قبل نشود بنده این پیشنهاد را تقدیم کردم که آن مالیات هم ملغی شود

رئیس – پس فعلاً مسترد می دارید . پیشنهادهای راجع بماده و تبصره چون بطور کلی تنظیم شده است برای اطلاع کمیسیون بکمیسیون اجاع میشود شور ثانی موکول است بخبر ثانی کمیسیون .

آقایان موافقند چند دقیقه تنفس داده بشود؟

بعضی از نمایندگان – صحیح است

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و بفاصلة نیم ساعت مجدداً تشگیل گردید)

رئیس- خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بالغاء مالیات روده در جلسة گذشته جزء دستور امروز گذارده شد ولی دیروز طرف غروب راپرتش از طرف کمیسیون قوانین مالیه داده شده است و الان تحت طبع است .

بنابرین چون دیر داده شده است امروز نمی توانیم جزو دستور بگذاریم.

پیشنهاد جمعی از آقایان راجع بدستور .قرائت میشود

(بشرح اتی خوانده شد )

امضاء کنندگان پیشنهاد مینمائیم خبر کمیسیون بودجه راجع باعتبار حقوق منتظرین خدمت در سنة ۱۳۰۴ در درجة ۲ جزو دستور باشد . امامی – مقدم – عصر انقلاب - طباطبائی وکیل – لیقوانی – ساگینیان .

رئیس – آقای امامی

امامی – تصور میکنم این پیشنهاد محتاج بتوضیح نباشد زیرا در سال گذشته آن اعتباریکه برای منتظرین خدمت که مشمول قانون استخدام بودند و در حدود صدی پنج بود آن اعتبار تکافوء نکرد . از این جهه یک عده از منتظرین خدمت که خیلی بی بضاعت هستند بوزارتخانها فشار آورند و دولت یک لایحه بمجلس آورد و بکمیسیون مراجعه شد خبر آن هم تهیه شده است .

از این جهه استدعا کردیم که آن خبر جزء دستور گذارده شود تا تکلیف منتظرین خدمت هم معلوم شود

رئیس – آاقای یاسائی

یاسائی-بنده با این که راپرت کمیسیون بودجه جزء دستور شود مخالفتی ندارم جز اینکه اصل قضیه منتظرین خدمت یک اشکالاتی در نظر ماها تولید کرده است که هنوز حل نشده است همانطور که آقای امامی فرمودند یک عده هستند در حدود صدی پنج مستخدمین ما هنوز نفهمیده ایم که وزارتخانه چطور تشخیص می دهند که فلان آدم داخل صد پنج هست یا فلان شخص نیست ؟

ما یک چیزی را تصویب کنیم و بنظر و میل یک عده واگذار کنیم که یک عده را جزو صد پنج منتظر خدمت محسوب دارند و یک عده را محسوب ندارند نمی دانم چه صورتی پیدا خواهد کرد ؟ ما یک قانونی را تصویب می کنیم ولی دولت نمی دانیم بچه نظر این تبعیضات را میکند بنده از این نظر مخالفم که یک توضیحاتی از رئیس کل مالیه و از وزیر مالیه خواسته شود و یک فکری برای این قضیه بشود که اشخاصی را که در حدود صدی پنج محسوب هستند یا خارجند چه تفاوتی دار ند و ممیزش کی است ؟ آن وقت ما رای بدهیم و ال میروند یک عده را بمیل خودشان داخل صدی پنج قرار میدهند و یک عده را خارج میکنند و این تبعیض عجیب و غریبی است .

رئیس – رای میگیریم با این پیشنهادکه این موضوع امروز


جزء دستور باشد یا نه آقایانی که موافقند قیام فرمایند.(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – رد شد .

شیروانی – قانون بلدیه.

رئیس – جزء دستور هست . ماده سی و چهار خبر کمیسیون داخله راجع بقانون بلدی قرائت میشود .

(بشرح ذیل خوانده شد )

ماده ۳۴ – جلسات انجمن با حضور دو ثلث از اعضاء رسمیت حاصل نموده و با حضور سه ربع از اعضاء حاضره اخذ رأی میشود.

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – در این ماده عرضی ندارم

رئیس – آقای آقاسید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده خاطر آقایان نمایندگان و اشخاصی را که در کمیسیونها عضویت دارند توجه می دهم به نقصانی که در نظامنامه داخلی مجلس از حیث تشکیل مجلس هست . مثلاً بباید هفتاد و سه نفر برای مذاکرات حاضر باشند هفتاد و دو نفر میایند .یکنفر نمیاید . میگوئیم آقا چرا نمی آئی؟ میگوید مرا غائب بی اجازه بنویسید. در صورتیکه این غائب بدون اجازه نوشتن فایده ندارد آخر این هفتادو دو نفر چه تقصیری کرده اند ؟ زیاد تر از این هم نمی شود با او صحبت کرد یا در کمیسیون که قرار داده میشود دو ثلث .مثلاً اگر قرار باشد نه نفر بیایند هشت نفر میآیند یکنفر نمیآید میرودپی گردش کردن میگویند آقا بیا میگوید نمیایممرا غائب بی اجازه بنویسید . آخر این بیچارها ئی که آمدهاند نشسته اند چه کار کنند ؟! آقایان مستحضرند که این مسئله در دوره چهارم و پنجم وششم همینطور هست و همیشه هم توجه کرده ایم این قسمت اصلاح شودچون این ماده نظامنامه داخلی است و ماده قانون اساسی استحالا در قانون اساسی نمی توانیم صحبت کنیم چون قانون عادی نیست . ولی این قوانین عادی است . لذا بنده میخواهم تذکر بدهم که این دو ثلثو سه ربعی که در نظر است – چون خودتان می بینید که همه روزه مبتلا هستیم و یک دفعه مجلس از اکثریت میافتد چون یک نفر مرود بیرون و نمیآید پس لاقل این گیری که ما در مجلس داریم در آنجا نداشته باشیم و همینطور در کمیسیون که هر روزه رئیس یا نائب رئیس و اعضاء کمیسیون که حاضرند گرفتارند چرا؟ بعلت اینکه نظامنامه بیشتر از این حق نداده است . فقط او را میتوانند غائب بی اجازه بنویسند اینهم جه اثر دارد ؟ آیا از این غیبت نوشتن این لایحه میگذرد ؟ خیر نمی گذرد و می ماند یا اینکه یک مجلس که در یک روز دو هزار تومان خرجش است .رسمیت پیدا نمیکند . بعلت اینکه یک نفر یا دو نفر نیامده اند !!این یک دردی است که باید اصلاحش در نظامنامه بشود امیدوارم که در تجدید نظر در نظامنامه اینها در نظر گرفته شود . اینجا هم نوشته دو ثلث از اعضاء که حاضر شدند رسمیت حاصل میشود . خوب اگر دو ثلث آمدند و یکنفر نیامد و در هر ماه هم سه جلسه بیشتر برای اعضاء انجمن بلدی قرار نداده ایم . این را چه باید کرد ؟یا اینکه نوشته (با حضور سه ربع از اعضاء حاضره اخذ رأی میشود ) باز اگر یک نفر رفت بیرون نباید حرف زد ؟بنده غرضم در طرز عمل است نه اینکهبخواهم ایرادی گرفته باشم . البته اعضاء محترم کمیسیون داخله هم باعتبار سابقه مجلس و کمیسیونها این ماده را تنظیم کرده اند ولکن در مقام عمل تا بحال مستحضر شده اند که این نقایص هست این است که بنده با این قسمت مخالف دارم . پیشنهادی هم تهیه کرده ام که تقدیم کنم .

ضیاء مخبر کمیسیون – بنده مخالفت شدید از طرف آقای آقا سید یعقوب راجع باین موضوع حس


نکردم بعلاوه وقتیکه دقت کنند و ببینند که یک عدة ده نفری که می بایستی وظایف مهمی را عهده دار باشند و انجام بدهند لااقل باید برای موقعی که میخواهند وارد مذاکره بشوند دو ثلث از آنها حاضر باشند و نیز برای موقعی که میخواهند راجع به این وظایفی که آقاین هم تصدیق می فرمایند وظایف سنگینی است تصمیم بگیرند باید سه ربع آنها حاضر باشند. یک قسمت دیگر اینکه می فرمایند بعضی اشکلات در نظامنامه مجلس شورای ملی در موقع انعقاد جلسات کمیسیونها و شروع به مذاکرات هست اینهاتا حدی مربوط به خود اعضاء است که می بایستی با کمال صمیمیت آن قسمتی را که بر عهده گرفته اند سعی کنند که در مقام ایفای آن وظایف برآیند – اول وقت حاضر شوند و وظایف خودشان را انجام بدهند و وقتی هم که وظایف خودشان را انجام نکردند و چند جلسه حاضر نشدند در ضمن یکی از مواد که بنظر آقایان رسیده یا خواهد رسید قید شده که اگر پنج جلسه غایب بودند از عضویت منفصل خواهند شد و بجای آنها دیگری که حائز اکثریت است منتخب خواهد شد .

بنده حس نکردم که آقای آقا سید یعقوب مخالفت شدیدی داشته باشند و در ضمن قانون انجمن بلدی هم این قسم مواد جزء مواد اصلی است که باید باشد و الا در انجمنها اشکالات پیش می آید.

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – موافقم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهاد آقای میرممتاز (اینطور قرائت شد)

پیشنهاد میکنم در اول ماده ۳۴ عبارت ذیل اضافه شود( محل تشکیل انجمن بلدی در اداره بلدیه و جلسات انجمن تا آخر)

رئیس – پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (به این مضمون قرائت شد)

ماده ۳۴ را اینوع پیشنهاد میکنم : جلسات انجمن با حضور یک ثلث از اعضاء رسمیت حاصل نموده و با حضور نصف بعلاوه یک اخذ رای میشود .

رئیس – ماده سی و پنج

( بشرح آتی خوانده شد)

ماده ۳۵ – حاکم و معاون او حق حضور و مذاکره در انجمن دارند ولی حق رای نخواهند داشت.

رئیس – آقای روحی

عطاء الله خان روحی – عرض کنم این قسمت را بنده نفهمیدم – من همچو تصور میکنم انجمن بلدی و محاکم و اینطور جاها مستمع آزاد خواهد داشت و همه مردم می توانند بروند پس فرق حاکم یا معاون او باسایر مردم چیست .

مخبر-مواد بعد درست به نظر نماینده محترم میرسد و تصدیق خواهند فرمود که راجع به مطالبی که در انجمن مذاکره میشود مخصوصاً بایستی از نظریات حاکم و معاون او هم استفاده بشود و مخصوصاً وقتی تصمیمات انجمن به مقام وزارت داخله داده میشود که حکام یا معاونین آنها امضاء کرده باشند – آنها در امور راجع به شهر که اموری است در حدود مسئولیت آنها اتفاق می افتد اطلاعات بیشتری دارند و باید در انجمن حاضر شده و انجمن از نظریات آنها استفاده کند تا بعد مطالبی که حل میشود به جریان خودش به مقام مجلس شورای ملی با قسمتهای دیگر تقدیم شود بنابراین آنها حق حضور دارند حق مذاکره دارند ولی حق رای نخواهند داشت همانطوریکه در مجلس شورای ملی هم نسبت به وزراء معمول است.

رئیس – آقای فهیمی

میرزا خلیل خان فهیمی – موافقم

عده ای از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهاد آقای عدل

(اینطور خوانده شد)


بنده پیشنهاد می کنم در ماده سی و پنج لفظ معاون تبدیل بنماینده شود

رئیس – پیشنهاد آقای میر ممتاز

(این قسم قرائت گردید)

بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۳۵ بعد از حاکم و معاون او (رئیس بلدیه ) اضافه و نیز تیصره ذیل علاوه شود

تبصره – در موارد لازمه رئیس انجمن میتواند اشخاص خارج از انجمن را برای پاره توضیحات و اطلاعات که مذاکرة آن باعث تسهیل و پیشرفت امور شهری است در جلسات رسمی انجمن دعوت نماید و اشخاص مزبوره حق رای نخواهند داشت

رئیس – پیشنهادآقای روحی

(بمضمون ذیل خوانده شد )

پیشنهاد میکنم که ولاه و معاونین آنها هم در ماده ۳۵ علاوه شود

رئیس – مادة ۳۶

(بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۳۶- جلسات و آرائ انجمن علنی است و اکثریت آراء وقتی حاصل میشود که بیش از نصف حضار رای بدهند و رای مخفی در صورتی گرفته میشود که یک ثلث از حضار تقاضا نمایند و کلیه انتخابات مخفی و با اکثریت تام خواهد بود و هر گاه در دو نوبت اکثریت تام حاصل نشود در نوبت سوم اکثریت نسبی قاطع خواهد بود و اگر عدة آراء در مورد چند نفر مساوی شد یک نفر از آنها بحکم قرعه منتخب است – برای استخراج آراء سه نفر از اعضاء بحکم قرعه معین میشوند پس از اتمام عمل نتیجه را رئیس اعلام مینماید

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقاسیدیعقوب – استدعا میکنم مخبر محترم توجهی بعرض بنده بفرمایند – بنده نظریات خودم را بآقای حائری زاده کهیکی از اعضائ کمیسیون است عرض کرده ام و حالا هم بعد خودم آنجا شرفیاب میشوم و بر حسب ان پیشنهادی که راجع بدو ثلث و نصف بعلاوه یک است و تقدیم کرده ام عرایض خودم را عرض میکنم . یک مطلب دیگر که میخواستم توجه بدهم نمایندگان محترم را بآن این است که قانون هر چه تحت آزادی باشد آن موافق با حکومت ملی است و عقیده ام این است که انسان بنا بطبیعت اولیه هر چه آزاد باشد رو باستقامت میرود و حدیثی هم در باب آزادی هست . اینجا در قسمت رای مخفی نوشته است که در صورتی که یک ثلث از حضار تقاضای رای مخفی بکنند آن وقت رای مخفی گرفته میشود . بنده بر خلاف این نظریه هستم و اگر یکوقتی هم در کمیسیون نظامنامه داخلی باشم نظریه خودم را خواهم گفت که اگر در مجلس یک نفر تقاضای رای مخفی بکند من آنرا مقدم میدانم برای آنکه پانزده نفر تقاضای رای مخفی بکند برای اینکه در رای مخفی هیچ عنوان و ملاحظه در بین نیست و بر طبق آن عقیده اولی که آزادی رای است آنطور خواهند داد و بنده در این ماده عقیده ام ایم است که بجای بیش از نصف (ثلث) نوشته شود مطابق آن پیشنهادیکه در ماده (۳۴) کردم و عوض اینکه یک ثلث از اعضاء تقاضای رای مخفی کند مقدم باشد

مخبر – حتی المقدور باید در نظر گرفت که اوقات انجمن تلف نشود و استفاده کرد از اوقات انجمن که بکارهای مهم بپردازد . در مواد بعد ذکر شده که در ماه انجمن سه جلسه خواهد داشت و در این سه جلسه یک کارهای مهمی است که باید از پبش ببرد . اگر چنانچه بنا بشود بفرمایش نماینده محترم (آقای آقاسید یعقوب )یک نفر هم حق داشته باشد تقاضای رای مخفی کند ممکن است در تمام امور از نقطه نظر تعویق امر حتی الامکان که سعی بکنند که تقاضا نمایند رای مخفی گرفته شود و آن وقت اعضاء انجمن آن هم اعضاءی که قانون حقی برای آنها منظور نکرده است وهمینطور مجاناً حاضر میشوند اوقات خودشان را


صرف خدمت و انجام این وظیفه بنمایند ممکن است این مسئله مورد سوء استفاده بعضی اشخاص واقع شود و وقت انجمن تلف شود از این جهت کمیسیون در نظر گرفت که اگر یک امر مهمی را یک ثلث از اعضاء اهمیت آن را حس کردند و لازم دانستند که بوسیلة رأی مخفی آراء اعضاء انجمن معین شود آن وقت رأی مخفی می شود گرفت و الا برای هر امری یکمفر حق داشته باشد تقاضای رأی مخفی کند ممکن است در یک جلسه که دو ساعت بیشتر وقت ندارد تمام اوقات انجمن صرف گرفتن رأی مخفی بشود معذلک پیشنهاد میدهند میآید در کمیسیون و در آنجا دقت و مطالع میشود.

رئیس – آقای غلامحسین میرزا

غلامحسین میرزا – بنده موافقم اجازه می فرمائید یک توضیحی بدهم؟

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – بنده در ضمن توجه به این ماده ملتفت شدم که اینکه در اینجا نوشته است کلیه انتخابات برأی مخفی بعمل خواهد آمد اگر نقطه نظر انتخاب هیئت رئیسه باشد که در ماده ۱۷ تصریح شده و می نویسد که برأی مخفی و اکثریت تام خواهد بود و اگر مقصود یک انتخابات دیگری است بهتر این است معلوم کنید در هر صورت اگر مقصود همان است که درآن ماده نوشته شده که دیگر ضرورت ندارد در اینجا هم نوشته شود و اگر منظور انتخابات دیگریست ممکن است معلوم شود.

مخبر – مقاصد زیادی در ضمن این ماده در نظر نبوده است که اینجا ذکر شود ممکن است انتخاباتی پیش بیاید و اشخاصی معین شوند فرضاً برای اتخاذ یک تصمیماتی یا برای رسیدگی بیک مطالبی که از طرف رئیس بلدیه یا حکام به انجمن پیشنهاد داده میشود یا اینکه اشخاصی لازم بشود که انتخاب شوند برای رسیدگی به یک موضوعاتی بنابراین نوشته شده کلیه انتخابات باید با رای مخفی باشد ولی ماده هفده فقط راجع به هیئت رئیسه است و این ماده برای این است که در صورتیکه انتخاباتی پیش بیاید و انجمن لازم بداند باید با رای مخفی باشد.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهاد آقای میرممتاز

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده ۳۶ اضافه شود .

تبصره – انجمن بلدی در آخر هر جلسه دستور جلسه بعد را معین میکند.

رئیس – پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

(بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد میکنم در ماده ۳۶ عوض کلمة نصف (ثلث) در سطر دوم نوشته شود و در سطر سوم عوض (ثلث) یکنفر نوشته شود.

رئیس – ماده سی و هفت.

(بشرح آن قرائت شد)

مادة ۳۷ – انجمن بلدی در هر ماده لااقل سه جلسه خواهد داشت و در صورت لزوم بطور فوق العاده نیز تشکیل می گردد.

رئیس – آقای فهیمی.

فهیمی – یکی از مواردیکه بنده سبب عملی نشدن اینقانون میدانم همین ماده است زیرا مفهوم این ماده این است که انجمن بلدی در تمام ایام سال باید معتقد باشد چون نوشته است « لااقل ماهی سه جلسه» البته مفهوم (لااقل) این است که ممکن است تمام ایام را هم جلسه داشته باشد انجمن بلدی اینقدر کار زیادی ندارد که تمام ایام سال دائر باشد اداره بلدی باید کار کند و انجمن بلدی فقط باید لوایحی را که باو پیشنهاد میشود تصویب کند انجمن بلدی میبایست جلسات موفقی داشته باشد یعنی در هر سالی یکماه یا دو ماده جلسات متوالی داشته باشد و لوایحی را کع اداره بلدیه تهیه کرده است و حاکم


هم امضاء کرده است و بنظر انجمن میرسانند با بودجة بلدیه تصویب کند و بعد برود اگر برای کار خصوصی بطور فوق العاده لازم شد انجمن را میتوانند دعوت کنند که بآن کار رسیدگی کند بدون اینکه داخل موضوع دیگری بشود بعلاوه در فواصل اجلاسیه انجم همانطور که مجلس کمیسیونهائی دارد که لوایح را مراجعه و حاضر میکنند برای تصویب مجلس ممکن است انجمن هم کمیسیونی از بین اعضاء خودش انتخاب کند که در آن فواصل دوره های اجلاسیه لوایح و طرحها را حاضر کند بعد به تصویب انجمن برسد اگر بنا باشد در تمام ایام سال انجمن منعقد باشد نتیجه این خواهد شد که نه خود انجمن می تواند کار کند و نه میگذارد اداره بلدیه کار کند چنانچه در اوائل مشروطیت که انجمن ها دائر شد بهمین علت بود که کاری نکردند و بالاخره مجبور شدند انجمنها را موقوف کنند . در جلسه گذشته آقای میر ممتاز راجع بموظف بودن انجمن اظهاراتی کردند که چون در دورة اول مجلس وکلا حقوق نداشتند برای انجمن بلدی هم معین نشد در صورتیکه این نبود در دورة اول مجلس هم وکلا حقوقحقوق داشتند و این قسمت را مخصوصاً از روی نظامنامه ها و قوانین خارجه اقتباس کردند و نوشتن در هیچ جا اعضاء انجمن بلدی موظف نیستند و علت عمدة آن هم این است اعضاء انجمن مثل نمایندگان یا اجزاء ادارات یک کار ثابت و دائمی ندارند دورة انتخابشان دو سال یا چهار سال یا هر چه میخواهد باشد همه روزه نمی آیند مشغول کار باشند . اعضاء انجمن باید موقتاً بیایند و لوایح را تصویبکنند و بدهند بادارة بلدیه و حاکم که آنها بموقع اجرا بگذارند بنده آنچه بنظرم میرسد و پیشنهاد کرده ام این است که دورة اجلاسیه در هر سال دو مرتبه معین شود یکی از اول ماه بهمن ماه تا آخر فروردین یعنی دو ماه بآخر سال مانده . تا یک ماه از اول سال بعد که در این سه ماه انجمن بودجة ادارة بلدیه را که قبلاً اداره بلدیه و حکومت تهیه کرده اند تصویب کند و همینطور اگر لوایح دیگری هم هست آنها رت هم تصویب کند بطوریکه در هر صورت بودجة بلدیه پانزده روز قبل از اول فروردین بامضاء وزارت داخله برسد که از اول سال بتوانند اجرا کنند . یک موقع دیکر هم از اول مهرماه تا آخر آذر دورة اجلاس این انجمن باشد در این سه ماه هم لایحة این انجمن تفریغ این بودجة سال قبل و رسیدگی بحساب صاحبان جمع و تحصیلداران بلدی را جزو دستور بگذارند و با این مسائل بلوایح دیگری اگر هست رسیدگی کنند و تصویب نمایند و بعد انجمن منجل شود که روی هم رفته در عرض دوازده ماه دو دوره اجلاسیه داشته باشد که هر دورة سه ماه و فاصله هر کدام هم سه ماه باشد باین شکل هم انجمن بکار خود رسیدگی میکند و هم اداره بلدیه بوظایف خودش عمل خواهد کرد و بالاخره خود انجمن هم بواسطه اینکه سبب جلوگیری از کار بلدیه و حکومت و غیره میشود از میان نخواهد رفت و اگر دوره گذشته را آقایان در نظر بگیرند یقین دارم عرایض بنده را تصدیق خواهند فرمود که اگر انجمن همیشه دائر باشد و دائمی باقی باشد یک اشخاص هر روز یک مراجعاتی با این انجمن می کنند و بالاخره نتیجه این میشود و این انحمن هم کار خواهد کرد جزء کار خودش ولی وقتیکه ادارة بلدیه دستور انجمن را قبلاً تهیه نماید و حاضر کند در موقع انعقاد جلسه انجمن داخل کار خودش میشود و کار دیگری نمی کند و آن مقصود مخصوص را که انجمن منتظریم استفاده میکنیم .

مخبر – در این موضوع در کمیسیون و در خارج و بین اغلب نمایندگان و بعضی از اعضاء کمیسیون مذاکرات زیاد شد . اولا تصدیق میفرمائید که این شور اول است و کمیسیون خیلی میل دارد در شور اول نظر آقایان نمایندگان کاملاً معلوم شود تا در ضمن شور ثانی اصلاحات لازمه بشود و بعقیدة بنده این قسمت یک قسمتی است که هر چه آقایان بیشتر در اطراف آن فکر و دقت کنند بهتر است بعضی از آقایان نمایندگان


که معتقد بودند لا اقل ماهی سه مرتبه جلسات انجمن دائر باشد استدلال می کردند باینکه در مملکتی که انجمن بلدی قانونی تا کنون دائر نبوده و کارهای بلدی هم زیاد است لازم است اعضاء انجمن در یک موقعی حاضر شوند و این کارهای متراکم غیر قانونی را اولا بصورت قانونی در آورند و ثانیاً در حدود وظایفی که قانوناً برای آنها معین شده مشغول اقدامات شوند .

ماده ۳۳ همین قانون یک وظایف زیادی برای انجمن بلدی معین کرده و باید جلسات زیادی داشته باشند تا بتوانند در این امور دقت و مطالعه کنند و مطالب را آنطور است و بر خیر و صلاح شهر است انجام بدهند و از پیش ببرند . عرض کردم حالا شور اول است .

ممکن است تا شور ثانی آقایان در این خصوص بیشتر دقت کنند کسانی هم که نظریاتی دارند در کمیسیون حاضر شوند و از نظریات خودشان دفاع کنند . کمیسیون هیچ نظری نداشته است مگر اینکه راجع بیک قانونی که در دوره چهارم آمده و مراحل قانونی خود را طی کرده ولی از تصویب مجلس نگذشته این دوره از تصویب مجلس بگذرد .نظر کمیسیون فقط این بود که این قانون هر چه زودتر شور شور اولش از مجلس بگذرد منتها در این ضمن نظریات آقایان معلوم خواهد شد تا برای شور ثانی یک لایحه جامعی از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد .

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادآقای میر ممتاز

(بمضمون ذیل قرائت شد )

پیشنهاد میکنم بعد از ماده ۳۷ مضمون ذیل اضافه وتنظیم شود .

انجمن بلدی برای سرعت جریان و سهولت انجام وظایف کمیسیونهائی از اعضاء خود انتخاب مینماید . کمیسیونها باید نتیجة تحقیقات و مطالعات خود را کتباً توسط رئیس بانجمن راپرت دهند مذاکرات انجمن بلدی در هر نوبت محدود است بدستوری که جلسه قبل معین شده است . همچنین رسیدگی براپرت های کمیسیونهای منتخبه ولی در صورتی که ثلث از اعضاء حاضره کتبا پیشنهاد و انجمن تصویب نماید ممکن است در موضوعات دیگر هم بحث و مذاکره شود

رئیس – پیشنهاد دیگر آقای میر ممتاز

(باین نحو خوانده شد )

بنده پیشنهاد میکنم تبصره ذیل بماده ۳۷ اضافه شود تبصره – انجمن بلدی در آخر هر سال نتیجه جلسات و اقدامات خود را برای اطلاع عموم طبع و منتشر مینماید

رئیس – پیشنهاد آقای عدل (بشرح آتی قرائت شد )

ماده ۳۷ را بترتیب ذیل پیشنهاد مینماید

ماده ۳۷ –انجمن بلدی سالی دو مرتبه در راس هر شش ماه یک مرتبه تشکیل و تا مدت بیست روز امورات مربوطه بخود را انجامداده تعطیل مینماید – و در صورت لزوم برحسب دعوت حاکم محل بطور فوق العاده نیز تشکیل و بعد از خاتمه دادن امریکه برای آن تشکیل شده مجدداً تا رأس مدت تعطیل مینماید – تبصره – انجمن بلدی غیر از امورات مربوطه به بلدبه که قانون معین می کند حق مداخله در هیچ امری را نخواهد داشت

رئیس – پیشنهاد آقای فهیمی

(بمضمون ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد می کنم که ماده ۳۷ و ۳۹ حذف و بجای آن مواد ذیل نوشته شود .

ماده ۳۷-انجمن بلدی در هر سال دو دوره اجلاسیه خواهد داشت یکی از ماه مهر تا آخر آذر و یکی در ماه بهمن و اسفند و فروردین –بودجه سنه آتیه که اداره بلدی تهیه نموده و حاکم تصدیق کرده است در جلسات بهمن و اسفند ماه در انجمن مطالعه وتصویب میشود و تصویب لایحه تفریغ بودجه سنه و ماضیه و رسیدگی بحساب صاحبان جمع بلدی جزء دستور اجلاسیه مهر تا آذر خواهد بود .

ماده – در آخر هر دوره اجلاسیه انجمن بلدی کمیسیونی


از بین اعضاء خود انتخاب می نماید تا مسائلی را که در دوره بعد باید مطرح و تصویب شود مطالعه و حاضر نمایند و درابتدای افتتاح اجلاسیه بعد برای تصویب انجمن تقدیم دارند.

ماده – انجمن بلدی برحسب تقاضای حاکم یا اکثریت اعضاء آن ممکن است بطور فوق العاده برای مذاکره در امر مخصوص منعقد شود و در این جلسات فوق العاده غیر از موضوعی که موجب تشکیل انجمن گردیده است مطلب دیگری عنوان و مذاکره نخواهد شد.

رئیس – این قسمت که راجه به ماده ۳۷ است صحیح است و آن قسمتی که راجع به ماده ۳۹ است هنوز شور نشده است وقتی به ماده رسیدیم باید این قسمت به اعتبار ماده ۳۹ مطرح شود .

پیشنهاد آقای دولتشاهی ( اینطور خونده شد) بنده پیشنهاد ختم جلسه را می نمایم .

رئیس – مخالفی ندارد؟

جمعی از نمایندگان – خیر

رئیس – آقای امیرحسین خان مخالفید؟

امیرحسین خان – خیر بنده در این با مخالف نیستم سءالی از وزارت داخله راجع به انتخابات کردستان کرده بودم استدعا دارم امر بفرمائید در جلسه ای دیگر برای جواب حاضر شوند.

رئیس – اطلاع داده میشود . جلسه آتیه روز سه شنبه سه ساعت به ظهر مانده . دستور اولاً خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به الغاء مالیات روده – دوم خبر کمیسیون بودجه راجع به مدارس و معارف . آقای بهبهانی پیشنهادی راجع به دستور کرده اند قرائت میشود:

بنده پیشنهاد می نمایم : خبر کمیسیون مبتکرات در باب طرح قانونی جمعی از آقایان نمایندگان راجع به دعاوی دولت و اشخاص به دولت برای جلسه آتیه در درجه دوم جزء دستور باشد.

جمعی از نمایندگان – صحیح است.

رئیس – در درجه دوم این طرح خواهد بود. در درجه سوم خبر کمیسیون بودجه راجع به مدارس و معارف . آقای اعتبار

اعتبار – بنده قبلاً پیشنهادی کرده بودم که لایحه راجع به مدارس و معارف در درجه اول جزء دستور باشد و نظرم این بود چون یک قسمت مهم راجع به تعمیر ابنیه مدارس دولتی است در ولایات و فصل زمستان است و موقعش میگذرد خوب است آقایان موافقت بفرمایند که این لایحه در درجه اول باشد و بعد از آن قسمت های دیگر مطرح شود.

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – عرض میکنم آقای اعتبار در کمیسیون بودجه هستند و میدانند که این طرح دو ماده دارد و با یک ماده اش همه مخالفند عقیده بنده این است که این لایحه برگردد به کمیسیون و در آنجا نظریات کاملاً روشن و معلوم شود که آن لایحه از بین نرود. زیرا بنده می ترسم به واسطة آن ماده دوم که یک خرجهایی نوشته شده است مجلس ابداً رأی ندهد و لایحه از بین برود .

رئیس خطاب به آقای اعتبار ؟ رای بگیریم به پیشنهاد جنابعالی ؟

اعتبار – بلی .

رئیس – رای میگیریم به پیشنهاد آقای اعتبار که خبر کمیسیون بودجه راجع به مدارس و معارف جزو اول دستور باشد آقایانی که موافقند قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – رد شد – دستور اول کمیسیون قوانین مالیه راجع به الغاء مالیات روده . دوم طرح قانونی که آقای بهبهانی پیشنهاد کردند – سوم خبر

(همهمه نمایندگان)

رئیس – آقا بگذارید من اول دستور را عرض کنم بعد شما بفرمائی نه ! یا خوب . این ترتیب که واقعاً نمیشود!! سوم خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام میسیو ژامار چهارم قانون بلدی.

مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد.