مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آبان ۱۳۲۷ نشست ۱۱۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آبان ۱۳۲۷ نشست ۱۱۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۵

جلسه: ۱۱۸

مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سیزدهم آبانماه ۱۳۲۷

فهرست مطالب:

۱-تصویب صورت مجلس

۲- بقیه استیضاح و تصمیم مجلس بر رأی اعتماد

۳- طرح پیشنهادی نمایندگان راجع به نظارت در راه‌آهن

۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس پنجاه و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

[۱- تصویب صورت مجلس‏]

صورت مجلس روز چهارشنبه دوازدهم آبان ماه را آقای فولادوند منشی به شرح زیر قرائت نمودند پنجاه دقیقه قبل از ظهر روز چهارشنبه ۱۲ آبان مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید

اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است‏

غایئبین با اجازه آقایان: بیات- آشتیانی‌زاده- حسن اکبر- غضنفری- لاهوتی- گنجه‌ای- برزین- محمد ساعد

غائبین بی‌اجازه آقایان: محمدحسین قشقایی- حاذقی- شادلو- دادور- قبادیان- تولیت- کامل ماکویی- اخوان- ابوالقاسم بهبهانی- امیرتیمور- نبوی- دکتر عبده- رضوی- آصف- ملک‌پور- حسین وکیل- ناصرالدین ناصری- محمدتقی بهار- یمین اسفندیاری- دکتر ملکی- فاضلی- صفا امامی‏

دیر آمدگان با اجازه آقایان: دکتر بقائی- فولادوند- بهبهانی- نصرت‌الله اسکندری- مامقانی- دکتر دفتری- دکتر اعتبار- دکتر طباء- فرامرزی‏

دیر آمدگان بی‌اجازه آقایان: عزیز زنگنه- محمد ذوالفقاری- آقاخان بختیار- عباس نراقی- محمدعلی مسعودی- قوامی- شهاب خسروانی- نیک‌پور- قهرمان- گلبادی- اسدی- صاحب‌دیوانی- باتمانقلیج- کهبد- آقای ناصر ذوالفقاری راجع به سوء استفاده‌هایی که سابقاً در گمرک شده و از طرف آقای نخست وزیر مورد تعقیب قرار گرفته توضیحی دادند

آقای آزاد در تعقیب استیضاح خود گفتند مقصود اساسی این است که حق دولت از تجاوزات خارجی‌ها و حق ملت از تعدیات مأمورین دولت محفوظ بماند و بعد با توضیحی از اسراف و تبذیرات بانک ملی گفتند بودجه سال ۱۳۲۰ بانک ۳ میلیون تومان بوده و درسال ۱۳۲۴ به نوزده میلیون تومان بالغ شده است همچنین با اشاره به مقاله مندرجه در روزنامه اطلاعات گفتند آنچه راجع به بنگاه راه‌آهن ایراد کرده‌اند در این مقاله مورد تصدیق بنگاه قرار گرفته است سپس در موضوع تنزل پول و ترقی ارز و اقدامات شرکت نفت در تضییع حق ملت ایران گفتند استخراج نفت در سال ۱۹۴۷ نوزده میلیون تن بوده و سه میلیون و هشتصد هزار تن از این مقدار بابت حق‌الامتیاز متعلق به ملت ایران است که قیمت آن ۶۳ میلیون و ۶۸۸ هزار دلار می‌شود و باید دوازده میلیون و هشتصد هزار لیره به ما بدهند ولی در سال ۱۹۱۱ شرکت نفت سهام خود را به دولت انگلیس فروخت و در سال ۱۹۱۴ دولت انگلیس بدون رعایت سهم و حق ایران بهای مواد نفتی مورد احتیاج خود را سی شلینگ معین کرد و به این حساب در نتیجه نفتی که تنی شصت و پنج تومان در بازار دنیا به فروش می‌رسید به حساب ما تنی ۱۷ تومان منظور شده است و نیز اضافه نمودند که شرکت‌های امریکایی بابت حق‌الامتیاز تنی چهار دلار می‌پردازند و حق‌الامتیاز ما از نفت جنوب تنی چهار شیلینگ منظور گردیده است‏

سپس آقای آزاد درباب قحطی مصنوعی و

توطئه علیه امنیت عمومی و ایجاد فتنه و فساد برای تشکیل حکومت نظامی و قاچاق ارزاق از بنادر جنوب و حمل برنج و روغن قاچاق از تهران با راه‌آهن و استقرار حکومت نظامی در سراسر کشور عراق شرحی ایراد و اظهار عقیده نمودند که آزادی و امنیت ملت ایران مورد تهدید است و مجلس باید از آن جلوگیری کند و بعد در موضوع مطبوعات گفتند چون محکمه تکلیف مطبوعات توقیف شده را معین کرده است استیضاح خود را در این مورد مسترد می‌دارند و در خاتمه چنین استنتاج نمودند که جرایمی واقع می‌شود و مجرمین متنفذ خود را تبرئه می‌کنند ولی تاریخ منکر آن نمی‌شود آقایان نمایندگان هنگام دادن رأی متوجه آن باشند

در این موقع آقای وزیر فرهنگ در موضوع مطبوعات و آزادی بیان وارد صحبت شدند و آقای عباس اسکندری استیضاح مسترد شده‌ی آقای آزاد را در باب مطبوعات قبول کردند ولی چون عده برای مذاکره کافی نبود جلسه ختم و به صبح پنجشنبه محول گردید

رئیس- نسبت به صورت مجلس آقای آزاد نظری دارید

آزاد- دو موضوع است که در آنجا اشتباه نوشته شده است یکی این که بنده گفتم نوزده میلیون تن نفت شرکت در سنه ۱۹۴۷ استخراج کرده است و در صورت جلسه نوشته شده است ۱۶ میلیون تن و دیگر این که بنده گفتم در اثر الغاء قرارداد صد میلیون لیره به مملکت ایران فایده رسیده است و در آنجا نوشته شده است چند میلیون تومام می‌خواستم این را اصلاح بفرمایید

رئیس- آقای مکی نسبت به صورت مجلس اعتراضی دارید

مکی- بنده ضمن اسامی غائبین که در صورت جلسه نوشته شده اسامی یک عده از آقایان نمایندگان را شنیدم که اینها غالبشان تقاضای مرخصی رسمی از مقام ریاست کرده‌اند و مقام ریاست هم آن را به کمیسیون عرایض و مرخصی احاله کرده‌اند آنجا هم تصویب شده است و جزء دستور مجلس است می‌خواستم استدعا کنم که در یک جلسه مرخصی آقایان نمایندگان محترم را که سی و هفت و سی و هشت فقره است و تقاضاشان را داده‌اند و غالب آقایان مرخصی‌شان تمام شده است و از مسافرت برگشته‌اند این چون از لحاظ حقوق اشکال دارد و از لحاظ این که دسته‌ای هم که در مسافرت هستند و الان مرخصی هستند غائب محسوب می‌شوند بنده استدعا می‌کنم که اصلاح بفرمایید

رئیس- بیست و نه فقره مرخصی هست که در اولین فرصت در اول جلسه آینده مطرح خواهد شد

مکی- موضوع دوم که می‌خواستم به عرض برسانم این است که اول آقای اسکندری موضوع استیضاح را قبول کردند و بنده هم کتباً آن موضوع را قبول کردم‏

رئیس- آقای نراقی‏

نراقی- در دو جلسه پیش و ضمن استیضاح یک طرحی مطرح شده بود و در اطرافش صحبت شد بنده می‌خواستم تذکر بدهم که یک طرحی راجع به قانون وکالت چندی است تقدیم مجلس شده است و به امضای عده زیادی از آقایان وکلا رسیده است و چون قانون وکالت مصوب ۱۳۲۰ یک نواقصی دارد چنان که اخیراً هم کانون وکلای ایران در انجمن بین‌المللی وکلا شرکت کرده به اندازه‌ای این قانون وکالت شرم‌آور است که ما نتوانستیم این را بفرستیم آنجا می‌خواستم استدعا بکنم که در اولین فر صت این طرح مطرح شود که وکلای عدلیه آزادی عمل داشته باشند و این قدر تحت نظر قوه مجریه نباشند استدعا می‌کنم در اولین فرصت این را مطرح بفرمایید

رئیس- این قسمت که مربوط به صورت مجلس نبود ولی به هر حال آن طرح هم در اولین فرصت مطرح می‌شود آقای نیک پی در صورت مجلس نظری دارید نیک پی خیر عرضی ندارم آقای دکتر مصباح‌زاده در صورت مجلس نظری دارید

دکتر مصباح‌زاده- عرض کنم آقای آزاد در جلسه اول استیضاح وقتی که بیاناتشان تمام شد عین بیاناتشان را فرستادند برای روزنامه کیهان و ما آن را چاپ کردیم بعد معلوم شد آنچه را که اینجا فرموده بودند با آنچه که برای ما فرستاده بودند مغایرت داشت و ما در شماره بعد کیهان در مقام توضیح برآمدیم و اظهار تأسف کردیم و خود ایشان هم وعده فرموده بودند که اینجا رفع سوء‌تفاهم بکنند و دیروز هم ببنده اجازه دادند که بنده موضوع را طرح بکنم و ایشان تصدیق کنند

آزاد- صحیح است‏

رئیس- آقای رضوی‏

ابوالحسن رضوی- عرض کنم در قسمت اخیر صورت جلسه نوشته بود به واسطه یک قسمت تشنج و یک صحبت‌هایی که شد جلسه خاتمه یافت بنده چون از شیراز آمده‌ام حامل یک مقدار از مطالب و تقاضاها و مستدعیات آنجا بودم که یک گوشه‌اش مربوط به همین قضیه است استدعای اهالی جنوب عموماً این بودکه آقایان نمایندگان بالاخره جلسات را به یک صورتی خاتمه بدهند که ما بتوانیم پی ببریم به این که چکار می‌کنند و به چه کار می‌گذرد غالباً مشاهده می‌شود که جلسات نیم ساعت بیشتر طول نمی‌کشد و حالا بنده یک گوشه‌ای عرض کردم و اگر اجازه بفرمایید باقی مطالب را بعد عرض خواهم کرد

رئیس- دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست آقای دماوندی‏

معتمد دماوندی- مطالبی آقای عباس اسکندری فرمودند راجع به وزارت کار و وزارت کارنامه‌ای نوشته است به مجلس و تکذیب کرده بنده سندی دیدم نزد خود آقای عباس اسکندری که به حسابداری نوشته بودند وجوهاتی که اینجا صحبت شد می‌پردازند دروغ است بنابراین خواستم عرض کنم که وزارت کار دروغ نوشته است‏

رئیس- دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست‏

اسکندری- بنده اجازه خواسته بودم‏

رئیس- نسبت به صورت مجلس است آقای اسکندری‏

عباس اسکندری- در صورت جلسه بنده می‌خواستم تقاضا کنم که قید شود طبق ماده ۵۳ بنده استیضاح کرده بودم‏

رئیس- صورت مجلس جلسه پیش و جلسه ما قبل که عده کافی نبود تصویب شد آقای اسکندری و آقای مکی که آن استیضاح را قبول کردند مسترد داشتند و دیگر موردی ندارد که آقای وزیر فرهنگ و آقای نخست وزیر هم وارد این بحث بشوند خواستم متوجه باشند که در جوابی که به سایر مطالب آقای آزاد داده می‌شود این نکته را رعایت کنند آقای کشاورز صدر شما هم مطابق ماده ۱۰۹ اجازه خواستید بفرمایید

رحیمیان- باز هم ۱۰۹ تکرار می‌شود

کشاورز صدر- بنده خیلی متأسفم که چرا یک مواردی پیش می‌آید که وقت مجلس به عنوان ماده ۱۰۹ گرفته می‌شود من به آقای آزاد خیلی ارادت داشتم و دارم و خود ایشان هم شاهدند که همیشه نسبت به ایشان صمیمیت و اخلاص داشتم ولی حالا تعجب می‌کنم از این که چطور یک مرتبه ایشان آمدند در مجلس بنده را دیکتاتور طلب معرفی کردند و اشاره کردند که بنده ناچار شدم در حدود چند دقیقه که از ۵ دقیقه تجاوز نکند ثابت کنم که بنده دیکتاتور طلب نیستم آقایان عموماً تصدیق می‌کنند که دیکتاتوری همیشه دنبال هرج و مرج است و موجب اغتشاش نبوده‌ام دیکتاتوری را کسانی می‌خواهند بیاورند که تضعیف می‌کنند دولت را اغتشاش به وجود می‌آورند بی‌نظمی به وجود می‌آورند و این کارها را می‌کنند آقای آزاد بنده ناچار هستم یک مقدمه‌ای راینجا بگویم تا ثابت کنم به این که بنده دیکتاتور نیستم ببخشید دیکتاتور طلب نیستم و چرا این نسبت را به من داده‌اند همهمه نمایندگان آزاد اگر نبده عرض بکنم که شما دیکتاتور طلب نیستید می‌آیید پایین (خنده نمایندگان) اگر چنانچه بفرمایید من اشتباه کردم می‌آیم پایین بعضی از نمایندگان اشتباه کردند آقای آزاد هرکس که مواق میل و اراده ایشان اقدام نکند هر نسبتی حاضرند بهش بدهند و بگویند دیکتاتور و دیکتاتور طلب است حالا هم بنده خلاف میل ایشان رفتار نکرده‌ام منتهی گناه بنده این است که چرا ایشان با دولتی که مخالف هستند من موافقم این یک عقیده است جناب آقای دکتر معظمی با دولت مخالفند و بنده موافق ایشان نهایت صمیمیت را هم به بنده دارند هیچ وقت هم به بنده نمی‌گویند دیکتاتور طلب هستی جنابعالی هم باید رویه‌تان این باشد آقای آزاد در زمان آقای قوام‌السلطنه در زمان آقای حکیم‌الملک در زمان آقای هژیر یک تقاضاهایی داشتند که بنده نمی‌دانم درست بوده یا نه همهمه نمایندگان زئگ رئیس‏

یک نفر از نمایندگان- خود دولت می‌آید تقاضاهایش را می‌گوید

رئیس- چرا وارد این مطالب می‌شوید مجلس را به این ترتیب انداخته‌اند حالا ایشان هم به ماده ۱۰۹ مستمسک می‌شوند هلم جرا و به همین ترتیب می‌شود

کشاورز صدر- بنده نباید صحبت بکنم قربان اینها مقدمه است که می‌خواهم عرض کنم‏

رئیس- صحبت نسبت به هم خیر

کشاورز صدر- اجازه بفرمایید من صحبتم را عرض کنم اگر حرف خلافی زدم ایشان هم بیایند

از ماده ۱۰۹ استفاده بکند (آزاد- بنده خیلی با ادب صحبت کردم ایشان هم باید با ادب صحبت کنند)

رئیس- این که نمی‌شود من ناچارم به ایشان هم اجازه بدهم‏

کشاورز صدر- بسیار خوب به ایشان هم اجازه بفرمایید آقای آزاد برای حزب خودشان یا برای خودشان یک توقعاتی داشتند از آقای قوام‌السلطنه یا از آقای حکیمی یا زنگ ممتد رئیس‏

رئیس- آقایان تأمل بفرمایید تأمل بکنید آقای کشاورز این مجلس برای خدمت به این مردم تشکیل شده است (صحیح است) من نمی‌توانم موافقت کنم مخالف نظامنامه و مخالف حیثیت مجلس حرف بزنید (صحیح است) این طوری که مجلس پیش می‌رود افکار عمومی را به طوری نسبت به مجلس منحرف کره است که بنده نمی‌توانم تحمل بکنم که این حرف‌ها را نزنید (صحیح است‏)

آقایان من نیم ساعت زحمت کشیدم در جلسه‌ی خصوصی به آقایان تذکر دادم که وضع کار مجلس و وظیفه‌ای که به عهده نمایندگان است این است حالا شما می‌خواهید حمله کنید آقای آزاد می‌خواهد جواب بدهد دفاع کند این که وضع مجلس نیست صحیح است شما از خودتان بتوانید دفاع کنید نسبتی که به شما داده شده رد کنید نه نسبتی بایان بدهید من مجبورم که یک کلاس درس نظامنامه درست بکنم تا بعضی از آقایان بروند آنجا تعلم بکنند

کشاورز صدر- بنده بهتر از همه به نظامنامه واردم‏

رئیس- بروید بنشینید من به شما اخطار می‌کنم هر چه از خودتان می‌خواهید دفاع کنیددفاع کنید من این طور بشما اجازه نمی‌دهم کشاورز صدر این مقدمه آن است می‌خواهم دفاع کنم شما هر چه از خودتان می‌خواهید دفاع کنید او از قوام‌السلطنه تقاضا کرده به شما چه‏

بعضی از نمایندگان- آقای آزاد پس گرفتند

کشاورز صدر- آقای آزاد بلند شوند بگویند

بعضی از نمایندگان- گفتند آقای کشاورز صدر بفرمایید پایین‏

معتمد دماوندی- آقای کشاورز صدر شما آزادیخواه هستید بفرمایید پایین

کشاورز صدر- چون آقای آزاد من خواستم عرض کنم که من از کسانی هستم که با مرحوم میر سید محمد کمره‌ای هم حزب بودیم پدر بزرگوار آقای دکتر متین دفتری مرحوم عین‌الممالک بود همین آقای تقی‌زاده هم بودند این آقایان همه بودند بلی آقای آزاد بنده دیکتاتور نیستم خوی دیکتاتوری را هم ندارم میل دیکتاتوری را هم ندارم خوی دیکتاتوری را کسانی دارند که روی حیوانات هم پراتیک می‌کنند و گربه را دار می‌زنند نه بنده‏

رئیس- آقای مهندس هدایت‏

مهندس خسرو هدایت- آقای آزاد فرمودند که بنده چهل نفر مستخدم مخصوص در راه‌آهن درست کرده‌ام‏

بعضی از نمایندگان- پس گرفتند اگر ایشان می‌گیرند بنده عرضی ندارم‏

آزاد- من نمی‌گرم آقا شما که رئیس راه‌آهن نیستید نماینده مجلس هستید

مهندس خسرو هدایت- آقای آزاد شما فرمودید و اسم بردید خسرو هدایت چهل نفر مستحفظ دارد یا بیخود گفتید یا صحیح اگر بیخود است بگویید (آزاد- آقای مهندس من گفتم این تشکیلاتی است که دیگران به اسم شما درست کرده‌اند من نگفتم که شما درست کرده‌اید) (یک نفر از نمایندگان- پس تکذیب کردند) بنابراین بنده در ماده ۱۰۹ صحبت می‌کنم و از موضوع هم خارج نمی‌شوم عرض کنم که خوشبختانه ما هیچ کدام فرصت نداریم که مذاکرات خودمان را تشریح بکنیم نطق بکنیم چون اگر این کار را می‌کردیم اسباب زحمت فراهم نمی‌شد اگر شما به مذاکرات مجلس فرانسه و یا انگلستان و یاسایر جاها توجه بفرمایید تمام مطالبی که گفته می‌شود از لحاظ مملکتشان قطعی است و مفید و از لحاظ دنیا نیز موثر است صحیح است ما امروز بیست روز است که دولت را در اینجا آورده‌ایم دولتی که در هشتم تیر ۲۷ تشکیل شده و می‌گوییم که چرا فلان اداره در سال ۲۶ فلان کار را نکرده صحیح است این به این دولت مربوط نیست آنچه که موثر است این است که آقایان مطالبی که در اینجا در پشت تریبون گفته می‌شود بر دو قسم است یا یک مطالبی است از لحاظ مردم قابل توجه است یعنی یک اخبار عجیب و غریبی است که جالب توجه مردم است و شاید بشود گفت که اخبار عوام‌پسند است یامطالبی که گفته می‌شود یک مطالبی است که عین واقع است عین آن چیزی است که واقع شده صورت گرفته است البته این نوع دوم بااصل وجاهت ملی وجنت مکانی فرق دارد بنده در اینجا کلیه مطالبی که گفتم و بعد می‌گویم مطالبی است که واقع شده و وجود داشته و پس و پیش نشده و علت این که مطالب بنده از نوع دوم است این است که ما کار به جنت مکانی و وجاهت ملی نداریم بنده اینجا می‌بایستی این عرایض را بکنم یک مطلبی که در این مجلس شورای ملی می‌بایستی مورد توجه آقایان باشد این است که کسانی که به این مملکت بدون سر و صدا خدمت می‌کنند و مسلماً از افراد برجسته این کشور هستند نمی‌بایستی اسمشان به زشتی برده شود بنده نمی‌خواهم ادعا بکنم این هم روی سنواتی است که کار کرده‌ام و آقای مهندس میکده یکی از افراد فاضل و شریف این مملکت است و صحیح نبوده است که نسبت به ایشان توهین بشود و بنده دلالیلی که دارم و علت اینکه آقای آزاد نسبت به ایشان بی‌لطفند می‌دانم منتهی چون گفتم آنچه که مربوط به ماده ۱۰۹ نیست نمی‌گویم و شاید آقای آزاد از این مطلب رنجیده شوند نمی‌دانم ولی در اینجا وظیفه خودم دانستم بگویم که آقای مهندس میکده در مدت خدمتش در هر جا که بوده در تمام این مدت جز پاکدامنی و پرهیز کاری هیچ عملی نکرده است کلیه مطالبی که آقای آزاد نسبت به راه‌آهن گفتند مطالبی است که آنچه دولت می‌بایستی پاسخ بدهد می‌دهد ولی بنده می‌خواهم این را به آقای آزاد عرض کنم کسانی که این اطلاعات را به آقای آزاد داده‌اند مسلماً کسانی بوده‌اند که می‌خواسته‌اند آقای آزاد را دست بیندازند و این اعداد و ارقامی که آقای آزاد اینجا گفتند به هیچ وجه نه وجود دارد و نه اصلاً از لحاظ بودجه صحیح است مثلاً گفتند که خرج هزینه جلسات هیئت مدیره فلان قدر هزار ریال است اصلاً جلسه هئیت مدیره فلان قدر هزار ریال است اصلاً جلسه هیئت مدیره خرج ندارد حتی آن چایی که می‌خورند حساب نمی‌شود مخارجی را هم که گفتند برای رفتن نمایندگان به گرگان ۱۵۰ هزار ریال این ترن برای راه‌آهن صرفه داشته است برای این که به حساب وزارت جنگ بوده و جزء مخارج متفرقه وزارت جنگ بوده است و خیلی هم صرفه داشته است‏

یک نفر از نمایندگان- آقای رئیس این مطالب چه ربطی به ۱۰۹ دارد

رئیس- مربوط به خودشان است مختصر بفرمایید

محمدعلی مسعودی- آقای رئیس خودشان مواظب هستند

رئیس- آقای مهندس هدایت اینها را البته خود دولت جواب خواهد داد آنچه مربوط به خودتان است جواب بدهید

معتمد دماوندی- این مطالب را باید دولت جواب بدهد اگر این شیفرها صحیح نیست دولت باید جواب بگوید

رئیس- آقای هدایت بفرمایید

مهندس خسرو هدایت- عرض کنم مطالب لازم رادولت پاسخ خواهد داد فقط آن قسمتی از مذاکرات راکه بنده با آقای آزاد موافق هستم این است که می‌بایستی پس از خاتمه این مذاکرات دولت تقاضا بکند که یک کمیسیون تحلیق برود و رسیدگی بکند صحیح است ولی یک مطلب را هم باید عرض کنم و آن این است که البته دیوان کیفر هست ورسیدگی می‌کند اگر صحیح نبود آزاد بنده معذرت می‌خواهم معذرت کافی نیست می‌بایستی دنیا بداند که یک کسانی برخلاف واقع می‌آیند اینجا صحبت می‌کنند و می‌بایستی مجازات بشوند و این را هم آقای آزاد عرض کنم که بنده اصلاً مستحفظ ندارم و اگر هم این طور به استحضار آقایان رسانده‌اند که بنده چهل نفر مستحفظ دارم بنده مستحفظی ندارم احتیاج هم به مستحفظ ندارم و یک کسی هم نیستم مورد حمله باشم که مستحفظ لازم داشته باشم (آزاد- بنده نگفتم که شما مستحفظ دارید بنده گفتم چهل نفر هستند که به اسم شما گذاشته‌اند بنده عرض کردم که مستحفظی ندارم اگر اشاره می‌کنید که همکارانی دارم آنهایی که با من همکاری می‌کنند چهل نفر نیستند آنها هفتاد و پنج هزار نفرند

رئیس- دو فقره پیشنهاد رسیده یکی راجع به تبصره چهار لایحه دولت است راجع به یک دوازدهم حالا با این که یک عده‌ای نوشته‌اند به مجلس عقیده دارم آقایان تأمل کنند تا این تمام بشود بعد در جلسه آینده موضوع مطرح می‌شود

معاون وزارت راه آقای سعیدی- چون قسمت عمده مطالبی که آقای آزاد در ضمن استیضاح فرمودند راجع به وزارت راه بود ناچارم یک توضیحاتی عرض کنم وزارت راه دو تا گرفتاری دارد یکی

این که دامنه‌ی عملش به قدری وسیع است که سر وکارش با تمام افراد و طبقات این کشور است که اگر یک خبطی خطایی خرابی درش مشهود شود همه کس او را می‌بیند و همه جا هم منعکس می‌شود از ماکو تا بندر عباس اگر کسیس مسافرت کند یا اتومبیلش در راه عیبی بکند این فوراً معلوم می‌شود ولی اگر در دستگاه‌های دیگری یک کسی خرابکاری کرد آن قدر مشهود نیست و اگر هم باشد مثل وزارت راه نیست این یک گرفتاری است یک گرفتاری دیگر این است که اساساً آقای آزاد نسبت به وزارت راه بی‌لطفند و بی‌مرحمتند در موارد عدیده هم اینجا معلوم شد دلیل این امر را هم این طور که بنده تجسس کرده‌ام این اسکه آقای آزاد مرد شریف و پاکی هستند ولی احساساتی و آن وقت یک عده مردم هم هستند در این ادارات دولتی که اینها یا ناراضی هستند یا کارشان اخلال کردن در کار دولت است اینها صبح تا شام کارشان این است که در خانه آقایان نمایندگان بیایند و برخلاف واقع یک مطالبی به عرض آقایان برسانند غالباً هم آقایان دقت در اطراف صحت این مطالب نمی‌کنند فقط این کاری که اخیراً بنده دیدم و واقعاً مستحسن بود آقای مکی اجرا کردند دو مسافرت به شمال چون خبر داده بودند که وزارت راه صد و پنجاه هزار تومان خرج پذیرایی کرده ایشان آمدند و تشریف آوردند به وزارت راه خیلی هم عصبانی بودند بنده هم نبودم شوالی که کرده بودند رئیس دفتر توضیح داده بود عین اقدامی که شده بود برای مخارج پذیرایی و غیره از آن ارقام بود ایشان آلان هم خودشان حاضرند تصدیق می‌فرمایند وقتی که ملاحظه فرموده بودند رفته بودند تصدیق کرده بودند که این مطالبی که به عرضشان رسیده همه بیمورد است حالا اگر همه آقایان نمایندگان این رویه را پیش بگیرند به نظر بنده یک مقداری از مسائل حل می‌شود یعنی وقتی که یک مطلبی به آقایان عرض می‌شد اگر قبلاً به ادارات دولتی مراجع می‌کردند ما هم که قصد پوشیدن مطالب را نداریم و اگر هم باور نمی‌کردند از سایرین تحقیق می‌کردند و آن وقت جریانش را به مجلس عرض می‌کردند و دیگر محتاج باین گفتگوها نبود بهترین دلیل صحت عرایض بنده اینست که بنگاه راه‌آهن مطالبی را که آقای آزاد فرمودند در روزنامه اطلاعات جواب داده در این جواب هم به هیچ‌وجه قصد این را نداشته که مطالب را کتمان بکند فقط ارقام را تصحیح کرده بود و ایشان هم استناد به همین مطالب کردند این نشان می‌دهد که این دستگاه‌ها نمی‌خواهند مطالبی را پنهان کنند اگر چه چیزهایی خلافی واقع شود اجازه می‌خواهم که عرض کنم یک بیاناتی که آقای آزاد فرمودند در نقل بعضی مواد و البته دستگاه وسیع و عریضی مثل راه‌آهن نمی‌شود منکر شد که توپش یک ریخت و پاش‌ها و یک کارهای خلاف قاعده‌ای نشود این در همه ادارات هست مگر آقای وزیر کشاورزی می‌توانند ادعا کنندکه در تمام ادارات کشاورزی کارها بر طبق اصول و ترتیب انجام می‌شود همین طور در وزارت دادگستری این خلاف اصول و مقررات البته هست و همه جاشده ولی این یک مقداری از اخلاق عمومی است ما که نمی‌توانیم همه را جلوگیری کنیم ولی یک چیزی هست که هر وقت در یک جایی یک ریخت و پاشی یک کار خلاف مقررات بشود متصدیان امر با نهایت جدیت خواسته‌اند جلوگیری بکنند همین الان که بنده حضور آقایان ایستاده‌ام آقای منصف شاهدند آقای امامی اهری هم همین طور که مدتی است من در صددم و اقدام کرده‌ام که یک هئیتی از قضات عالی‌مقام دادگستری و نخست وزیری و حتی استدعا کردم از مجلس بی‌ترتیبی که می‌دانند و منطبقش می‌کنند با مقررات اینها بیایند و وزارت راه را اصولاً رسیدگی بکنند صحیح است این چیزها تنها در بنگاه راه‌آهن نیست در راه‌های شوسه هم هست بنابراین پیشنهادی که من کردم لازم به نظر می‌رسد الان راجع راه‌ها هم شکایت زیادی رسیده است صحیح است ما نمی‌خواهیم بگوییم که خلافی شده یا نشده است این حرف را بنده عرض نمی‌کنم ما می‌خواهیم یک هیئت صالحی بیاید رسیدگی بکند و اعتباری که داده شده تطبیق بکنند با هزینه و اگر واقعاً خلافی شده باشد مرتکب باشد مجازات برسد صحیح است احسنت دولت را نمی‌شود استیضاح کرد برای این که چرا عمل خلافی شده است استیضاح را باید وقتی کرد که دولت عمل خلاف را تعقیب نکند ما هم که خواهیم کرد این کار را بنده با حضور آقای وزیر و دادستان دیوان کیفر مطرح کردم و تقاضا کردم هیئتش را در نظر بگیرند و حالا آقایان ملاحظه خواهند فرمود که این هیئت وزارت راه را از ریشه و بن رسیدگی خواهد کرد که در آنجا چه کارشده است چون یکی از ادارات و مؤسسات فعاله مملکت است و آنجا یکی از شعبه‌های اقتصادی مملکت است و باید در اطرافش رسیدگی شود چه در بنگاه راه‌آهن و چه در وزارت راه آنجا را هم می‌خواستم حضور آقایان عرض کنم که خیال آقایان از این بابت راحت باشد که به زودی این رسیدگی‌ها خواهد شد اگر مجلس هم میل داشته باشد که در این قسمت رسیدگی بکند چه مانعی خواهد داشت و چه بهتر که نهایت افتخار را ما خواهیم داشت و مخصوصاً این استدعا را دارم حالا می‌خواهم راجع به دو سه موردی که خیلی برجسته بود راجع به راه‌آهن توضیح بدهم اول عرض کنم که بنده هیچ قصد مدافعه‌ای ندارم آنچه که به نظر آقایان خیلی مهم رسیده است که دیدم در بنگاه راه‌آهن (دکتر معظمی- از طرز اداره‌اش راضی هستید آقای سعیدی یا خیر؟) طرز اداره‌اش را یک قانونی هستن که مطابق آن قانون اداره می‌شود و مادامی که این قانون هست به همین ترتیب اداره می‌شود منتهی اگر خلافی در این کار بشود بنده می‌توانم این را عرض بکنم که هیئت مدیره یا هیئت رئیسه اینجا آن قدرها که تصور می‌شود نظر ندارد مثل همان مؤسسات عمومی است و با همان مقرراتی که مشمول حال همه مأمورین دولت می‌شود نظر ندارد مثل همان مؤسسات عمومی است و با همان مقرراتی که مشمول حال همه مأمورین دولت می‌شود ولی در آنجا اشاره شده که یک اداره و دستگاهی به نام آگاهی هست مثل آن بساط سیاست‌بازی که اگر یک وقتی برقرار شد حالا هم برقرار باشد این را می‌خواهم عرض کنم حضور آقایانی که این طور نیست اداره آگاهی که اشاره شد یک قسمتی است جزوپلیس پاسبانی راه‌آهن و این قسمت هم عهده‌دار رسیدگی به سرقت‌ها و خلاف‌ها است کما این که همین گزارش آخر همین اداره آگاهی که از طرف اداره پاسبانی راه‌آهن به من رسیده و ممکن است آقایان ملاحظه بفرمایند همه‌اش عبارت از کشف جرایمی است که در قطار اتفاق می‌افتد این تشکیلات آگاهی فقط برای همین است نه برای یک مقاصد سیاسی ممکن ممکن هم هست که مقاصدی باشد این اطمینان را به آقایان می‌دهم که مادامی که بنده در آنجا هستم به هیچ وجه اجازه نمی‌دهم که هیچ نوع عمل سیاسی در راه‌آهن صورت بگیرد صحیح است (معتمد دماوندی- این که خیلی می‌شود) الان هم می‌شود الان نمی‌شود آقا (معتمد دماوندی- الان بفرمایید یک عده را برداریم برویم) در هر موردی بنده حاضرم هر مطلبی که تذکر داده شده بادلایل و قرائن (دماوندی- الان خودتان پاشوید برویم) (امامی اهری- این مربوط به ایشان نیست مربوط به قانون راه‌آهن است این مربوط به خودتان است) (آزاد- آگاهی هست؟) بله هست بنده عرض کردم درصدد کتمان هیچ قضیه‌ای نیستم همان طور که خود بنگاه راه‌آهن اعلامیه داد و آنچه که حقیقت امر بود نوشت منتهی بنده می‌خواستم این مطلب را عرض کنم چطور می‌شود در یک دستگاهی که نود میلیون تومان به قول خودتان بودجه دارد این پنج هزار تومان خرج پذیرایی و تشریفات روزنامه‌نویس‌هاو وکلای مجلس و این چیزها را نداشته باشد من خیال می‌کنم این قدر نظر را پایین آوردن و مسائل را کوچک کردن جز این که کارها را فلج کند فایده دیگری ندارد راجع به راه‌آهن مطالب اساسی و حیاتی و مهمی است که بایستی به عرض آقایان برسانم و هیچ توجهی نمی‌شود این راه‌آهن مثل یک بنایی می‌ماند که اصلاً از پایه و بن خراب است دو ماه دیگر راه‌آهن اصلاً وجود خارجی نخواهد داشت این را به عرض آقایان برسانم دلیلش هم واضح و روشن است این راه‌آهن در ظرف ۶ سال گذشته یک دینار برایش اثاثیه خریده نشده آن هم راه‌آهنی که تا سیخ و میخش را باید از خارج بیاورند آن یک دینار دلاری که باید به او بدهند نداده‌اند (مکی- خریده شده است) راست است آقای مکی که خریداری شده است ولی شما اگر یک اتومبیلی بخرید برای سواری این بعد از ۶ ماه محتاج به تعمیر است و هزار رسیدگی می‌شود اگر همین رسیدگی را نکنید بعداز یک سال این از بین خواهد رفت یکی از کارهایی که شده و افتخار می‌کنم که این در زمان بنده شد و در همین مجلس نسبت به خرید آن اعتراض شد یعنی خرید لوازم راه‌آهن بود که اگر همین لوازم را ما آن موقع خریده بودیم الان راه‌آهن از بین رفته بود ولی حالا اگر در طرز و نحوه‌ی خرید سخنی و اعتراضی باشد مربوط به اصل خرید نیست (رضوی شیرازی- بلی در کیفیت خرید بحث است و الّا در اصل خرید که حرفی نیست) اگر این خریدها نشده بود الان عملا راه‌آهن از بین رفته بود و این یک اعلام خطری است که بنده می‌کنم که به این لوازم اگر تا دو ماه دیگر توجهی نشود اساس اقتصادی مملکت به این ترتیب که هست از کار خواهد افتاد و اما مطالبات ما یک مطالباتی از متفقین داریم درباره‌ی این مطالبات یک حساب‌های خیلی دقیقی شده است علاوه بر این که ما خودمان رسیدگی کردیم یک اداره بیطرفی را هم در اتازونی مأمور رسیدگی به این ارقام نمودیم ارقامی که‏ به ما دادند تقریباً مشابه آن ارقامی بود که به ما خواستند بدهند این مطلب یک عدفعه از طرف وزیر وقت در مجلس گفتگو شد

مورد تصدیق و تصویب دو کمیسیون راه و کمیسیون بودجه قرار گرفت در مجلس هم هست قرار بود در آخر کابینه آقای حکیم‌الملک این کار عملی بشود و تمام بشود به انتظار گرفتم انها الان راه‌آهن هیچ خریدی نکرده و همان طوری که عرض کردم دو مرتبه هم عرض می‌کنم که راه‌آهن در شدیدترین وضعی است که تصور بفرمایید برای این که چیزهایی را که لازم داریم خریداری نشده است و این را استدعا می‌کنم از آقایان برای این که این مسئله در ضمن حساب‌های سیاسی دیگر متوقف نماند و اینجا مورد توجه مخصوص باید باشد اگر لازم است که یک کمیسیونی رسیدگی بکند این را دور از جریان کار دولت و سیاست رسیدگی بکنند جز این که این پول‌ها گرفته شود و برای راه‌آهن لوازم خریداری شود چاره دیگری به نظر دولت نمی‌رسد و چون بودجه اجازه نمی‌دهد اینجا اشاره شد که سیصد هزار لیره هم از آن محل گرفته شده است این را بایستی حضور آقایان عرض کنم که نه سیصد هزار لیره نه سه هزار لیره نه سیصد لیره ونه سه لیره و نه یک لیره هم داده نشده طبق تحقیقاتی که کردم الان در آلمان دو انبار بیشتر از لوازمی که ما قبلاً خریده بودیم موجود است خوشبختانه اینها از آسیب جنگ هم مصون مانده و برای حمل اینها یک هیئتی رفته است آنجا که اینها راحمل بکند رسیدگی کرده است وجمع آوری کرده است حقیقت امر این است که الان مدتی است که بواسطه این گفتگوها واین سوء ظنها این بدبینی هائی که نسبت به راه‌آهن هست و عرض می‌کنم که یک قسمتش هم ممکن است درست باشد ولی اساس کار غیر از آن جریان ظاهری است ما جرئت نکردیم که این عمل را بکنیم برای این که ما الان هشتهزار لیره بخواهیم بفرستیم که این دو انبار راتحویل بگیرند باز می‌گویندکه در آنجا هم خواسته‌اند حیف و میل بکنند استدعای من از حضور آقایان این است که عمل سیاست و دولت را از عمل فنی باید جدا کرد و این را در اینجا باید صریحاً عرض کنم که مأمورین فنی راه‌آهن به خوبی انجام وظیفه می‌کنند صحیح است و اما مطلب ۸ میلیون تومان راکه فرمودند این همان قسمتی است که در روزنامه اطلاعات هم توضیح داده‌ام و ممکن است حضور آقایان راجع به آن ۸ میلیون تومان باز هم توضیح عرض کنم آقا این این بودجه راه‌آهن در یک هیئت نظارتی که دو نفر از مأمورین عالی رتبه وزارت دارایی هم هستند آنجا همیشه رسیدگی می‌شود آن وقت تصویب می‌شود و به تصویب هیئت وزرا هم می‌رود پس از تصویب هیئت دولت آزاد آن تراورس‌ها را هم بفرمایید حالا می‌رسیم اولاً باید بنده عرض کنم بنده به هیچ‌وجه قصد دفاع از راه‌آهن را ندارم این را استدعا می‌کنم آقایان در نظر داشته باشند که آنچه بنده عرض می‌کنم حقایقی است و بعد هر کدام از آقایان که تشریف بیاورند با ارقام و عدد نشان می‌دهم راجع به تراورس هم که فرمودند تراورس چیزی است که بعد از چند سال ماند پوسیده می‌شود و از بین می‌رود تحقیق بفرمایید در نظر چند سال که راه‌آهن دایر است چقدر تراورس خریده شده فقط در سال گذشته بود که سیصد هزار تراورس خریده‌اند در خرید تراورس و ضرورت ولزومش هیچ جای تردیدی نیست الان هم عرض می‌کنم که اگر باز شنیدیم یک میلیون تراورس تهیه شد هیچ تعجب نفرمایید (آزاد- ولی از کی خریده شود) راه‌آهن که بی‌تراورس نمی‌تواند باشد تراورس ضرورت دارد (دماوندی- آقای سعیدی تراورس ۱۲ تومان را ۲۲ تومان می‌خرند حالا راجع به این موضوع هم اجازه بفرمایید این هیئتی را که می‌خواهیم ببریم وزارت راه برای چه می‌خواهیم ببریم برای رسیدگی به همین امور است که ببینند این پول درست داده شده است یا نه آخر این یک راهی داشته پیش خود که نه خریده‌اند آن هیئت وقتی آمد رسیدگی خواهد کرد ولی راجع به اصل تراورس می‌خواهم که عرض کنم این چیزی نبود که بشود خریداری نکرد (مهندس رضوی- پس چرا از کارخانه اشباع تراورس استفاده نمی‌شود؟...) عرض کنم کارخانه‌ی اشباع تراورس را برای همین کارخریده بودند منتها بانک صنعتی آنجا برای هر اشباع هر تراورس ۵ تومان مطالبه می‌کنند در صورتی که این قیمت خیلی زیاد است با حساب‌های دقیقی که ما کرده‌ایم هر تراورس بین ۲ تومان الی ۲۵ ریال باید باشد ولی دستگاه بانک صنعتی می‌خواهد که همه‌ی مهندسین را با حقوق‌هایی که باید بدهد به این کارخانه تحمیل کند و در نتیجه قیمت بالا خواهد رفت هر وقت که حاضر شدند به همان قیمت قبول کنند با کمال‏ میل ما هم خواهیم داد (مهندس رضوی- اشباع تراورس در دوامش خیلی موثر است به هر صورت باید از این کارخانه استفاده بشود) به طور کلی همان طور که حضور آقایان عرض کردم به اساس کار راه‌آهن باید توجه مخصوص بشود این قضیه حساب متفقین را زودتر رسیدگی بفرمایید (یکی از نمایندگان- آقا پرونده‌اش را بیاورید) رسیدگی بفرمایید و دست و بال دولت راباز بفرمایید و اجازه بدهید که یک خریدهایی برای راه‌آهن بشود و زودتر هم بشود که راه‌آهن را به صورتی دربیاوریم که قابل استفاده باشد یکی از نمایندگان ۸ میلیون را هم بفرمایید عرض کنم بودجه راه‌آهن یک چنین رقمی در آن است که آقای معاون وزارت دارایی اینجا هستند (دکتر بقائی- چرا نمی‌فرستید به کمیسیون بودجه یک و سال و نیم است این را خوسته‌ایم ارباب ایشان تازه آمده‌اند)

دکتر بقائی- این چه حرفی است که ایشان تازه آمده‌اند این که جواب نشد

رئیس- آقای دکتر بقائی ساکت باشید

مهدی ارباب- ایشان وارث وضع قبلی راه‌آهن‌اند

رئیس- آقای ارباب شما هم ساکت باشید

دکتر بقائی- پس این بنگاه راه‌آهن صاحب ندارد (زنگ رئیس)‏

معاون وزارت راه -چون مربوط به دور متصدی بنده می‌شد گفتند اینجا رئیس ناحیه‌ی راه‌آهن شمال را که ارتباط داشته است با جناب آقای هژیر بنده اینجا اطمینان می‌دهم که با وضعی که این مطلب اینجا اظهار شده اصلاً ایشان از این انتصاب اطلاعی نداشتند رئیس ناحیه راه‌آهن شمال از بهترین مهندسین راه‌آهن بوده که مدت‌ها است در اروپا تحصیل کرده وقتی هم که آمد پس از یک نهضت‌هایی بود که هر کدام از آقایان بخواهند ممکن است به آنها توضیح داده شود بنابراین که یک تغییراتی در آنجا داده شود این را هم بردند آنجا و رئیس راه‌آهن شمال شد به طوری که اغلب آقایان دیدند لباس کار می‌پوشد و در کارخانه مشغول تعمیر لوکوموتیو است بنابراین این مطلب را می‌خواستم خدمت آقایان عرض کرده باشم که دیگر هیچ گونه قابل تردید نباشد و مسلماً هیچ گونه نظر خصوصی اعمال نشده است مهندسین راه‌آهن از هر حیث قابل تمجید و تحسین و تعریف هستند صحیح است برای این که با این اثاثیه فرسوده واگن‌هایی که واقعاً قابل کار کردن نیستند با حداکثر مساعی دارند حرکتش می‌دهند و حداکثر استفاده را از آن می‌نمایند و من ناگزیرم اینجا که از هیئت مهندسین راه‌آهن سپاسگزاری کنم. ‏

معتمد دماوندی- حکایت مهندسین راه‌آهن نیست خودتان هم می‌دانید که جریان از چه قرار است از این شاخ به آن شاخ پریدن فایده‌ای ندارد

فولادوند- آقا حرف نزنید این قدر

رئیس- بین‌الاثنین صحبت نکنید

دکتر معظمی- یک طرحی تقدیم شده بود راجع به همین جریان‏

رئیس- بله به بعد از مذاکرات موکول می‌شود آقای نخست وزیر

نخست وزیر- البته دولت اعتقاد راسخ دارد که استیضاح یکی از قوائم حکومت مشروطه و یکی از اصول قانون اساسی است لیکن به طوری که یک بار دیگر نیز اشاره کردم در این دولت طرح استیضاح گویا به نحو خاصی مقرر یا مقدر شده است که پیاپی مثل باران می‌بارد در این اواخر یکی از آشنایان پرسید دولت شما چه می‌کنید گفتم می‌گویند مردی از طهران دنبال کسب و کار به محمره رفت و چندی در آنجا ماند وقتی که برگشت از او پرسیدند محمره چه می‌کردی جواب داد عرق می‌کردم حالا من هم باید بگویم دولت من به استیضاح جواب می‌دهد دوست من کسی تأمل کرد و گفت اگر شما هم مثل همان مرد تهرانی که به محمره رفته بود عرق می‌کردید حاجت نبود که مدام جواب استیضاح بدهید گفتم مقصود را ملتفت نمی‌شوم گفت می‌خواهم بگویم که مثلاً اگر یک وزیر یا یک معاون یا یک شهردار عرق می‌کرد استیضاحات کمتر می‌شد چنان که اگر آقای ابتهاج هم در باب عوض کردن رئیس بانک ملی سبزوار طور دیگر عمل می‌کرد در این استیضاح اخیر شما مورد اسناد ناروا واقع نمی‌شد گفتم هر چه بود گذشته و حالا هم دیگر تابستان تمام شده و فصل عرق سر آمده است و از طرف دیگر حاصل بدنی چهار ماهه اخیر من را جلدتر و چابکتر کرده و به این ترتیب مرا برای جواب استیضاح آماده‌تر نموده است غرض از ذکر این مقدمه به هیچ‌وجه این نبود که تقاضا کنم نمایندگان محترم تا این درجه در طرح استیضاحات پیاپی تمجیل نفرمایید بلکه مقصود این بود که به طور کلی در هر بار اندکی هم نظر دقت و تأمل خود را به قهقری برگردانند و وضع و دستگاه دولت را در ادوار مختلف از مد نظر بگذرانند تا اگر معلوم شود که قبل از تشکیل این دولت تمام قوانین در مجرای خود سیر می‌کرده و عدل و نصفت کامل در مملکت شمول داشته است البته امروز هم بر سر امری ولو خیلی جزیی فوراً از دولت استیضاح کنند

و دولت را بر ولو این که به قول خسرو انوشیروان بر سر گرفتن نمک از دهقان باشد اما اگر چنین نبوده است ناچار باید انصاف داد که اصلاح امور مملکت بیشتر موقوف به ثبات و پایداری و حوصله و تذکار و اصرار و پافشاری است تا به دولت ساختن و دولت برانداختن و در این خصوص حق کلام را بسیار ی از آقایان نمایندگان و من جمله آقای دکتر شفق مکرر ادا کرده‌اند و بر آنچه آقایان که خود صاحب خانه‌اند با احاطه و بصیر ت کامل در این خصوص فرموده‌اند بنده چیزی نمی‌توانم بیفزایم اما قطع نظر از این که دولت بماند یا برود باید عرض کنم که در حکومت‌های مشروطه وجود یک اقلیت صالح و زیرک به منزله برفگیری است که دستگاه حکومت را از صاعقه مصون می‌دارد لیکن با همه شانی که در دنیا برای اقلیت قائل شده‌اند دو نکته نیز در همه جا ثابت و محرز است یکی این که انتقاد و ایرادی تا حدی دنبال شود که اساساً مجالی برای عمل و اقدام به جهت دولت باقی بماند و دیگر آن که تصمیم اکثریت همواره محترم و لازم‌الرعایه باشد و حال آن که رسم مشروطیت ایران بر این شده است که در نزد عده معدودی در خارج مجلس بدگویی و ناسزا در ضمن اعمال اغراض شخصی سر لوحه اصول وطن‌پرستی باشد صحیح است و در مجلس فرط ایراد و اعتراض چند تن مجال عمل به دولت ندهد و چه بسا اوقات که خروج یک تن از جلسه مجلس وجود شصت هفتاد نفر را عاطل سازد صحیح است و کارها را لنگ و فلج کند صحیح است و فریاد شکایت و حتی ناله و با این وصف چنان که مشهود شد کافی است که عده قلیلی با هم همداستان شوند و ماه‌ها مجلس شورای ملی را عملاً تعطیل نمایند و کار را به جایی برسانند که حاصل عمل مجلس را در ظرف ۱۵ ماه به تصویب برنامه چند دولت و سیزده دوازدهم بودجه غیر مصوب و چند استیضاح منحصر کنند و متعاقب این وضع نیز آقای عبدالقدیر آزاد به استناد این تعطیل مصنوعی دولت را به کناره‌گیری دعوت نماید با این ترتیب مسلم است که در ایران حکومت مشروطه قلب ماهیت کرده است زیرا که حکومت مشروطه یعنی حکومت اکثریت و حال آن که با این صورت در حکومت مشروطه ایران اختیار واقعی کار کار بست عده بسیار معدودی می‌افتد و میل آنها به سایرین تحمیل می‌شود و رخنه مهلکی که از این راه در ارکان مشروطیت و بالطبع در ارکان استقرار اوضاع ممکلت به هم می‌رسد به درجه‌ای بسط پیدا می‌کند که به وسیله استعفای یک وزیر یا کناره‌گیری یک دولت سد نمی‌شود بلکه این دور تسلسل می‌افتد تا جایی که خدای ناکرده دیگر علاج‌پذیر نباشد بنابراین هرگاه مجلس شورای ملی به طریق قانونی هر چه زودتر این اختیارات مطلق نامریی را از این عده ممدود خارج مجلس سلب کند و به اکثریت که صحب حقیقی آن است برگرداند هم تعطیل کارها از میان می‌رود هم دولت‌ها می‌توانند به وظایف خود قیام نمایند وگرنه در هر مملکتی که چند تن بتوانند به دلخواه خود چرخ‌های دستگاه مشروطیت را کند و تند کنند و پیچ و مهره آن را عقب و جلو ببرند و اصل و فرع آن را در صندوق سینه خودشان محفوظ بدانند و خود خادم‏ و متولی آن بشوند و همه محسنات و مزایای آن را وقف خود بخواهند و مردم بیچاره را مدام از دیکتاتوری مفقود ناراحت کنند و به این بهانه نگذارند تلخی دیکتاتوری نامریی خودشان که سیاه‌ترین انواع دیکتاتوری است در کام مردم اثر خود را ببخشد از مشروطیت جز اسم چیزی نمی‌ماند صحیح است ودراین راه جز فنا و زوال پایانی به نظر نمی‌رسد صحیح است و با این توضیحات چنان که در نظر عموم مشهود است برخلاف آنچه آقای عبدالقدیر آزاد دراستیضاح خود گفتند نه تنها دولت در ظرف این چهار ماه هیچ گونه اقدامی نکرده است که برخلاف اصول مشروطیت باشد و حتی با همه اقدامات ناروایی که یک عده معدود بنا به غرض خاص کردند دولت تاکنون جز به راه مدارا و اغماض نرفت تا آنجا که بسیاری از مردم این درجه از ارفاق را زیاد و موجب تجری مفسدین دانستند صحیح است اما برانداختن دولت قانونی و برقراری دولتی که به دلخواه آنها عمل کند همواره آرزوی کسانی بوده و هست که در زیر نقاب مشروطه‌خواهی و آزادی‌طلبی مدتی است تیشه به ریشه مشروطیت می‌زنند و برای قوای ثلاثه مملکت آزادی رأی و اختیار قانونی قائل نیستند صحیح است و در کلیه تصمیمات آنها به طریق مختلف مداخله می‌کنند صحیح است وسعی دارند که با این هیاهو و اخلال نظم نظر خودشان را بر آنها تحمیل کنند و از همه بالاتر مقام سلطنت را نیز که در رأس کلیه قوای مملکت و از مسئولیت مبرا و از معارضه مصون است انگشتر گردان خود می‌خواهند و با آن که فردی عادی بیش نیستند و هیچ گاه هم مصدر خدمت مهم مملکتی نبوده‌اند چنانکه خودشان به اشخاص مختلف و من جمله به عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای ملی علناً گفته‌اند توقعشان این است که هیچ دولتی بر سر کار نیاید و اگر آمد نماند مگر این که در عتبه آنها خاکسار باشد و هم چنین مجلس شورای ملی به هیچ دولتی رای اعتماد ندهد و کار هیچ دولتی را نگذراند مگر این که قبلاً رضای آنها راجلب کرده باشد اما اگر روزی پیش بیاید چنان که اکنون پیش آمده است که دولتی بخواهد فقط برای اکثریت مجلس شورای ملی و به امر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی وظایف خود را انجام بدهد و توقعات این اشخاص را اصلاً نشنود و جلوی مداخلات آنها را بگیرد این اشخاص آنچه از پیرو استاد آموخته‌اند به کار می‌برند تا چنین دولتی را اگر از پولاد هم باشد ذوب کنند و حتی‌المقدور اشکال در کارش فراهم آورند تا ناچار به استعفا شود و در نتیجه آنها باز وضع گذشته را احیا کرده دستگاه حکومت را بازیچه خود سازند و بر خر مراد سوار شده دلی از عزا درآورند و نسبت به خود جبران مافات را بکنند این است جوهر همه اشکالات و مخالفت‌هایی که در عرض چهار ماه گذشته این عده معدود از راه‌های مختلف در کار این دولت پیش آورده‌اند و حال آن که اینجانب از بدو امر تاکنون همواره معتقد بوده‌ام که باید هر چه زودتر کاری کرد که اختیارات در دستگاه حکومت جمع شود و هر یک در جای خود قرار گیرد و به عوامل خارج مجال هیچ گونه مداخله و اعمال نظر داده نشود و حکومت بتواند بیطرفانه مرکز احقاق حق و عامل جلوگیری از تخطی و تجاوز طبقات مختلف مردم و ایجاد وسایل آسایش و رفاه عامه و ترقی مملکت باشد و امیدوارم که مجلس شورای ملی نیز با این نظر موافقت کامل داشته باشد و چون تصمیم قطعی وقانونی با اکثریت مجلس شورای ملی است تقاضا دارم با توجه به توضیحاتی که داده می‌شود نظر خود را در باب مسائل مورد استیضاح روشن فرمایند به نحوی که در آن واحد جواب لایقی هم به مداخلات به بودجه مدعیان خارج مجلس در مطالبی که قانوناً از وظایف آنها خارج است داده شده باشد بعد ازاین کلیات اکنون باید بپردازیم بموضوع استیضاح وبیانات آقای آزاد که استیضاح کرده‌اند و در این خصوص باید عرض کنم که این هر دو مطلب به صورتی است که موجب کمال حیرت و تعجب می‌باشد زیرا که مملو از تباین و تناقض و مخالف منطق و حقیقت و سابقه عمل است و تنها مطلبی که در تمام رشته‌های مختلف استیضاح قدر مشترک آنها محسوب می‌شد یک جمله بود که آقای آزاد در ضمن بیانات خودشان گفتند و آن این بود که من پدر همه هوچی‌ها هستم (فولادوند- آفرین) وقتی من این جمله را شنیدم و حساب کار خود را کردم پیش خود گفتم‏

من که موئی به قوت بر نیایم ای عجب

با کسی افتاده‌ام کو بگسلد زنجیر را

اما بعد معلوم شد که خوشبختانه نه آقای آزاد علی‌الظاهر خیلی هم به من بی‌مهر نیستند زیرا که در خلال بیانات خودشان جهد کردند درس عقل به من بدهند و برای من صلاح‌اندیش هم کردند و البته اگر این صلاح اندیشی از روی صدق بو ده است باید از خداوند بخواهم که وجود ایشان را برای من و برای مملکت حفظ نماید از جمله صلاح‌اندیشی‌هایی که برای من کردند این بود که دستور دادند جوابی که می‌دهم نباید از قبیل جوابی باشد که ملا در باب وسط دنیا به سائل داده بنده برای خاطر این که راحت باشند آقایان سعی کردم عرایض خودم را بنویسم ولی تا اینجایش بیشتر نرسید خوب حالا می‌گویم گفتند که از ملا پرسیدند وسط زمین کجاست گفت همان‌جایی که من میخ طویله الاغم را کوفته‌ام و ایشان گفتند که دولت‌های ما همیشه همین طور جواب می‌دهند والله بنده که جز این نمی‌توانم جواب بدهم و اگر دولتی هم پیدا شود که غیر از این جواب بدهد باید گفت حقیقت نگفته است آن روزی که این شخص مضحکه و مسخره بود هنوز به کرویت زمین قائل نبودند امروز چه آنجا که ملامیخ طویله‌اش را کوبیده چه اینجا که بنده هستم چه آنجا که آقا نشسته‌اند چه آنجایی که فلان آقا اتومبیلش را گذاشته همانجا مرکز زمین است همانجا وسط دنیا است هر چه متر می‌کنند غیر از این نیست متر کردن مشکل است صحیح است اما به دلیل عقل صحیح است که هر کس هر جا هست همانجا وسط زمین است بنابراین هر جواب منطقی و استدلالی که بنده بخواهم به آقایان بدهم از این خارج نیست حالا ایشان اگر یک استیضاح غیر معقول کردند و جواب غیر معقول بخواهند از بنده نمی‌آید یک مطلب دیگری که آقای آزاد فرمودند این بود که بی‌مهری آقای قوام‌السلطنه به جایی رسید که من آمدم اینجا استیضاح کردم (آزاد- استیضاح نکردم اعلام جرم کردم) فرقی نمی‌کند معلوم می‌شود که بی‌مهری یک رئیس دولتی موجب می‌شود که ایشان اعلام جرم بکنند به مهم اعلام جرم کردند بنابراین مبنای یک چنین اعلام جرمی معلوم است اما حالا در باب این استیضاح این یک باب تازه‌ای

است در مشروطیت‌های دنیا استیضاح که می‌کنند در موردی است که نقضی از قوانین به نظر یکی از نمایندگان برسد البته در صورتی که نقضی از طرف خود وزیر باشد و مسئولش خودش باشد آقای آزاد یک دفعه استیضاح می‌دهند بعد آن را پس می‌گیرند فی‌الفور یکی دیگر می‌دهند خوب بعد چهار ماده استیضاح می‌دهند وقتی مطلب مطرح می‌شود چیزهایی می‌گویند که اصلاً ارتباطی با این استیضاح ندارد و آنچه که در باب استیضاح هست اصلاً یکی دو تا را کان لم یکن فرض می‌کنند و یکی دو تا را هم می‌گویند حالا بنده نمی‌خواهم وارد این بحث قضایی بشوم که آیا استیضاحی می‌شود داد و در موقع طرح مطلب یک چیزهای دیگر گفت یا نمی‌شود بنده شخصاً خیال می‌کنم نمی‌شود چون استیضاح یعنی یک ماه وقت معین کرده‌اند که دولت مورد استیضاح برود ارقام شواهد مدارک و دلایل خودش را جمع‌آوری بکند و بیاید جواب بدهد خوب اگر بنا باشد که بعد از این عمل به این صورت دربیاید یعنی به صورت گول زدن و فریب یک کسی یک اسیتضاحی می‌دهد می‌گوید که قد هژیر یک متر و هفتاد سانتی متر است من اعتراض دارم بنده هم می‌آیم جواب بدهم و بگویم آقا اندازه بگیرید نیست آن روز که بنده می‌آیم جواب بدهم در باب قد بنده صحبت نیست در باب رخت بنده است در باب وزن بنده است خوب بندی سندی ندارم که جواب بدهم نتیجه این می‌شود که استیضاح‌کننده حرف‌هایش را می‌زند و دولت می‌خواهد جواب بدهد مدرک و دلیلی ندارد و محکوم است حالا بنده این را کار ندارم این مطلبی است به جای خودش اگر آقای آزاد عقیده‌تان بر این است که استیضاح یعنی دولت را بیاوریم پای محاکمه و هر چه که از پیر استاد بلد بودند گفتند اصلاً چرا استیضاح اولشان را پس گرفتند خوب ایشان که استیضاح کرده بودند موعدش هم رسیده بود ما هم که می‌آمدیم اینجا همین‌ها را می‌گفتند پس خودشان هم عقیده دارند که نمی‌شود یک ماده راگفت و در سایر مواد صحبت کرد (باتمانقلیج- بقیه تذکر بود) حالا آمده‌اند در باب این مطالب استیضاح کرده‌اند بنده هم از آن کسانی نیستم که در مقابل استیضاح آقا در بروم بعنی نتوانم جواب بدهم گر چه آن چیزهایی که گفتند جزء استیضاحشان نبود ولی در نمی‌روم جواب می‌دهم حالا که نبایست جواب بدهم آخر آقا لااقل باید موارد استیضاح مرتبط به من و این دولت یا اگر می‌خواهید مربوط به این دولت نباشد مربوط به شخص من و همکاران من باشد آن هم که نیست بنده جواب چه را بدهم مطالب استیضاح آقا چه بود قانون اساسی تشریفاتی بیش نیست ‏انتخاب مستخدمین دولت به سمت نماینده مجلس مطلوب طبع آقای آزاد نیست نمایندگان مجلس نباید در فکر آینده خود باشند چنان که آقای آزاد خودشان هم در فکر انتخاب آینده‌شان نیستند حکمیت و وزارت راه با شرکت ری به ضرر خزانه دولت بود به حیات داودی چند سال قبل تلگراف ملامت و تعرض شده و بعد از صورت ملامت او را بیرون آوردند و در سال ۱۳۲۶ خرج‌های گزاف در بنگاه راه‌آهن شده صدها میلیون طلب دولت از انگلیس‌ها از بابت راه‌آهن به هفتاد و دو میلیون تومان صلح شده چند سال قبل در باب املاک آقای قبادیان عمرو با زید و زید با عمرو مکاتبه کردند در شهریور ۱۳۲۰ از مرکز اجازه داده شده است که صاحب‌منصبان بحریه یکشب مهمان شرکت نفت ایران وانگلیس باشند تغییر امتیاز دارسیکه درسال ۱۳۱۲ اتفاق افتاده است بضرر دولت ایران بوده و دولت‌ها در ظرف سنوات عدیده حق دولت را از شرکت نخواسته‌اند از چند سال قبل یک دسته قاچاقچی مشغول قاچاق جنس از گمرک بوده‌اند اگر کسی به ارتش ناسزا بگوید همه به او می‌پرند اما اگر به سایرین ناسزا بگویند کسی به آنها کار ندارد اینها همه استیضاح بنده است اینها همه به جا لااقل در مملکت ما اتفاق افتاده یک ماه قبل حکومت بین‌النهرین حکومت نظامی را اعلام کرده است دیگر از این بالاتر هست اینها همه تقصیر بنده است (خنده نمایندگان) اینها که مال گذشته اما آینده دولت هژیر می‌خواهد به وسیله‌ی ایجاد قحطی مصنوعی و اختناق مطبوعات آزادی و مشروطیت را از بین ببرد این هم استیضاح قبل از وقوع آن مال گذشته این هم مال آینده خوب فقط کاری که ممکن بود مورد ایراد ایشان واقع نشود اینجا ذکر نکردند چون بنده هر چه فکر می‌کنم جز این چند مطلبی که اینجا یادداشت کردم چیز دیگری نبود که عرض کنم جز در مورد ارز که آن البته مربوط به خود بنده است آن هم که یک مرتبه استیضاح شد و ۹۳ رأی دادند دیگر چه می‌فرمایید یک مرتبه که صحبت شده است چرا باز دوباره جواب بدهم و الّا اگر این جور است مثلی است معروف که می‌گویند سفره را که پهن کنید هر روز نام و پنیر هست حالا بنده هم هر روز استیضاح دارم و هر روز راجع به ارز ما که پشت دستمان را داغ کردیم که دیگر کاری برای مملکت نکنیم حالا چون همان یک کار را کردیم هی باید جواب بدهیم آن که یک دفعه مطرح شد و جواب هم دادیم و مجلس هم رأی داد (دکتر طبا- مجلس رأی سکوت داد بنابراین آنچه که بنده می‌بینم اگر این مطالبی که ایشان گفتند و موردی هم برای استیضاح بود همین ارز است و الّا بقیه را باید از دولت‌های گذشته استیضاح بفرمایید یا از دولت بین‌النهرین)(خنده نمایندگان) در باب مطلب اول آنچه اسباب حیرت بنده بود و تناقض و تباین داشت این بود که ایشان می‌فرمایند قانون اساسی تشریفاتی بیش نیست اما مجلس شورای ملی اختیاراتش را به طوری گفتند که بنده خیال می‌کنم از قضا و قدر نمی‌دانم چه عرض بکنم بالاتر است و مقامش و پایه‌اش از عرش برین و قاب قوسین اوادنی هم بالاتر است یک کسی بگوید من عقیده‌ام بر این است که خدا نیست اما آن خدا مرا به عنوان پیغمبر فرستاده مجلس شورای ملی می‌گوید که قانون اساسی را قبول ندارم (جمعی از نمایندگان- ایشان می‌گویند بلی بنده خطابم بایشان است آقای آزاد می‌گویند قانون اساسی تشریفات است امامجلس شورای ملی که بقول معروف ازنیست بهست آمده قانون اساسی است این صاحب اختیارات است بنده آن روز که ایشان این مطالب را می‌گفتند بعد در روزنامه‌ها یعنی روزنامه‌ی کیهان مراجعه کردم و مطلبی که از قول ایشان نوشته بودند دیدم حقیقت ندارد آنها را کنار گذاشتم از جمله حرف‌هایی که ایشان زده بودند این بود که ما اگر وزرا را آویزان بکنیم بی‌جهت کسی نیست که حرفی بزند عجب مملکتی است عجب مشروطیتی است‏

رئیس- آقای نخست وزیر آنچه در اینجا گفتند بگویید آنجا که درخارج گفته شده است مربوط به مجلس نیست‏

نخست وزیر- بسیار خوب در باب حیات داودی مطالبی گفتند که آن هم ارتباطی با استیضاحی که از بنده شده نداشت چون به طوری که تحقیق کردم چندی قبل دردوره‌ی یک حکومتی علی ایحال غیر از این حکومت حیات داودی مورد عفو قرار گرفته حالا اگر بعد خواستندش و آمده و مدال به او دادند یا ندادند آن مطابق این عفو بوده حالا علت آن هم چه بوده است بنده نمی‌دانم شاید آقای احمد فرامرزی نظر به سوابقی که از آن محل دارند به چگونگی و سوابقش واقف و عارف باشند و ممکن است در خارج توضیح بدهند (یکی از نمایندگان- فقط محکوم را می‌شود عفو کرد)(دکتر معظمی- حکم محکمه باید صادر شود و بعد عفو کنند و الّا مجلس شورای ملی باید عفو کند) عرض کردم بنده اطلاع ندارم در دوره بنده که نبود که من اطلاع داشته باشم بنده هم نمی‌توانم بگویم چه جور بوده راجع به حکمیت شرکت ری هم باید عرض کنم اطلاعی از چگونگی این حکمیت ندارم و وزارت راه قضیه را به چه هیئتی رجوع کرده بنده خیر ندارم به ضرر یا نفع دولت هم تمام شده است آن را هم استحضار ندارم اگر می‌خواهید رسیدگی بکنم البته مانعی نیست (آزاد- پرونده‌اش را بیاورید) هر چه خواستید اینجا می‌گوییم پرونده بیاورند به هر صورت این مطلب ارتباطی با استیضاح من ندارد مطالب مفصلی فرمودند راجع به راه‌آهن و مخارج گزافی که شده من شخصاً موافقم و طرحی هم پیشنهاد می‌کنم که دولت مطابق آن طرح خواهش خواهد کرد از مجلس شورای ملی اگر موافقت بکند در هیئت نظارت راه‌آهن تکمیلی به عمل بیاید یعنی از نمایندگان مجلس اگر مایل باشند یعنی اگر این قانون را تصویب بکنند کسانی ضمیمه بشوند به هئیت نظارت و به جزء و کل و در گذشته و آینده مخارج راه‌آهن رسیدگی کنند (صحیح است) احسنت و البته هم راه‌آهن و هم سایر مؤسساتی که از لحاظ طبیعت و اقتضای کارشان یک نوع استثناء‌هایی در طرز اداره‌شان پیش آمده بود این دولت موافقت دارد که تجدیدنظری بشود و نظارت مجلس شورای ملی در اینجا ثابت‌تر و وسیع‌تر بشود و در ضمن هم می‌خواهم خواهش بکنم که در موقع تصویب بودجه‌ی بنگاه‌ها هم ترتیبی بفرمایید که به بهانه‌ی اینکه کار لنگ می‌شود این موضوع عقب نیفتد زودتر هم این طرف قضیه روشن بشود و هم آن طرف قضیه آشکار شود بنابراین در اصل موضوع علاوه بر این که بایستی این موارد بخصوص را در نظر بگیرند یک کمیسیون دیگری مرکب از اشخاص صالح و امین و بی‌غرض معین بکنند که بروند در راه‌آهن به این گذشته هم رسیدگی بکنند ولی علی ایحال مخارجی که در راه‌آهن شده درتحت نظارت ۳ نفر به عمل آمده ولی عرض بکنم که البته مخارج ریزش و بودجه‌اش موکول به تصویب دولت است و این بودجه

در تحت اختیار آن هیئت ۳ نفری بوده است و تازه هر کس مسئول باشد آن کسی است که در ۱۳۲۶ سرکار بوده است و بنده در ۱۳۲۶ نه فقط نخست وزیر نبوده‌ام اصلاً وزیر راه هم نبوده‌ام حالا چه ایرادی ببنده است نمی‌دانم اما مطابق اطلاعاتی هم که دادند علی ایحال این هزینه‌ی پذیرایی که صورت دادید که مورد استعجاب آقایان هم واقع شده که ۸ میلیون تومان خرج شده این طور هم نیست سه و چهار هزار تومان تمام مجارج شده است به این مناسبت آقای آزاد یک مطلبی را هم گفتند و آن این بود که نماینده یک مطالبی را می‌آید می‌گوید و وزیر هم در مقابلش تکذیب می‌کند این کافی نیست یک اموری در دنیا هست که با یک توضیح مختصری خود نمایندگان محترم بهتر از هر کس عارف می‌شوند عالم می‌شوند به کیفیت مطلب آقای آزاد اگر می‌خواهند بگویند که همان صحبت آهنگر شوشتر و بلخ و مسگر و نمی‌دانم این حرف‌ها است که یک جایی یک کسی یک گناهی کرده و در جای دیگر کردن گردن کس دیگری را می‌زنند بنده عرضی ندارم اما اگر بنا باشد هر کسی مسئول کاری باشد که خودش انجام داده و به کمیسیونی برود رسیدگی بکند طرح این مطلب را وقتی شما در مجلس کردید که بنده رأی مجلس را هم موکول بکنم به کمیسیونی که بخواهد بعد رسیدگی بکند خوب چه ارتباطی با یکدیگر دارد عرض می‌کنم که اگر رفت و رسیدگی کرد و تمام ایرادات شما هم به جا بود به من چه مربوط است شما یک موضوعی را مربوط به من می‌فرمایید که ارتباط با کار من ندارد همه‌ی آقایان می‌دانند که من در سال ۱۳۲۶ نخست وزیر نبودم پس بنابراین منتظر چه بشوند؟ (صحیح است) اما در باب مطالب دیگری که فرمودید راجع به آقای قبادیان مثلاً مدتی گزارش‌ها و مکاتبات خارجی‌ها و داخلی‌ها را قرائت کردید من هر چه فکر کردم ارتباطش با من چه هست نمی‌فهمم آقای قبادیان به موجب صورت مجلس که در ۲۰ تیر ۱۳۲۴ به امضاء دکتر جلالی. دکتر شاهکار. عبدالحمید حکیمی. عباس قبادیان. کلهر یک مقدار از این املاک مورد مطالبه و مورد ادعای او را با یک شرایطی به او اجازه داده‌اند (مهندس رضوی- کی وزیر بوده؟) آقای بدر چه فرق می‌کند؟(مهندس رضوی- خیلی فرق می‌کند باید بدانیم) تاریخش‏ را که عرض کردم هر کدام آقایان می‌توانند رسیدگی کنند حالا از آن تاریخ تا الساعه که بنده خدمت آقایان هستم نه یک دینار پول نه یک وجب ملک نه به امر من نه به دستور من نه به موافقت من به آقای قبادیان داده نشده است صحیح است حالا این را نگهداریم که کمیسیون برود رسیدگی کند بنده نمی‌دانم چه را کمیسیون باید رسیدگی کند بنده با این صراحت عرض می‌کنم و حتی حاضرم رأی درباره استیضاح هم به تعویق بیافتد که یک کمیسیونی از خود نمایندگان برود رسیدگی بکند به این شرط که اگر کمیسیون دید که به قدر یک خردل بنده در این امر مداخله خوب یابد داشته‌ام بدون هیچ حرفی خودم می‌روم به محبس ولی جنابعالی طبق آن مثل از زمین تا پشت بام مال من از پشت بام تا آسمان مال آن یکی این طور می‌فرمایید که اگر دروغ است مرا ملامت کنید اگر معلوم شد راست است بنده را ببرند محاکمه من اینجور تقاضا می‌کنم که اگر معلوم شد دروغ است با همان لایحه از شما سلب مصونیت بکنند و بروید به عنوان مفتری تعقیب بشوید تا یک عده مردمی را که خون می‌خورند برای مملکت این طور مورد اتهام قرار ندهید (صحیح است) چیز غریبی است شما به واسطه مصونیتی که یک نماینده دارد می‌آیید اینجا و هر چه دلتان می‌خواهد به تمام افراد خدمتگزار مملکت توهین می‌کنید آن یکی باید برود تحت محاکمه تا وقتی که شما دلتان بخواهد آقای وارسته چند روز آمدند وزیر دارایی شدند و رفتند هر کس هر اعمال غرضی که می‌خواهد به من بکند از قول آقای وارسته یک چیزی نقل می‌کند ولی آنچه‌ی که خودشان در موقع استعفا به من نوشته‌اند این بود که موانع و مشکلات کار را از حوصله توانایی خودشان بیشتر دیده بودند و رفتند این خلاصه‌اش است هرکس می‌گوید نمی‌دانم یا در باب نفت دستور داده‌ام راجع به غله دستور می‌دادم در باب اعضاء دستور می‌دادم راجع به خرید غله دستور می‌دادم یکی هم این مطلبی است که شما عنوان کردید که نمی‌دانم راجع به قاچاق گمرک و این حرف‌ها در ضمن مطالبی که در این بابت گفتید به صورت موهنی اسمی از من آوردید در این باب هم باز مثل قبادیان حاضرم اگر حاضرید بفرمایید من اصلاً کسانی را که مورد اتهام در این دعوای قاچاق چای یا نوع چای در گمرک صحبت شده است و شما اینجا گفتید اشخاصش را هم نمی‌شناسم دیگر چه برسد به این که شریک با کی بودم و نسبت به من بدهید اگر پاداش خدمت و صرف وقت در راه مملکت این است که وزرا را هر روز بیاورند و بی‌جهت توهین به آنها بکنند بنده عرضی ندارم ولی مملکت با این لباس به صحرای محشر نمود نمی‌کند تشویق و تقدیر از زحمت لازم است تا باز یکی حاضر شود خودش را فدای مصالح مملکت بکند و شب و صبح از خواب و آرام خودش بگذرد (صحیح است) حالا می‌خواهید می‌گویم مدت‌ها است در مملکت ایران رسم شده است که افراد شاکی که شاید فی‌الواقع هم ظلمی به آنها شده باشد یا نشده باشد بر این که در کارشان در احقاق حقشان تسریعی به عمل بیاید به نمایندگان محترم رجوع می‌کنند این هم به نظر من نه عیبی دارد نه ایرادی هر کدام از آقایان وقتی رجوعی می‌کنند که فلان کس فلان شکای را کرده خوب به بنده یا به هر کسی از آقایان رجوع بکنند رسیدگی می‌کنند که رفع شکایت بکند رفع ظلم را بکند احقاق حق بکند یک روزی در یک کمیسیونی نشسته بودیم آقایان نمایندگان بودند آقای وارسته هم بود یکی از آقایان نمایندگان به من تذکر داد که در مورد قاچاق این که متهم کردند یک عده‌ای را گمرک دارد ظلم فاحشی می‌کند دستور بدهید جلوی این ظلم گرفته بشود (رحیمیان- آن نماینده کی بود؟) اگر بخواهید اسم آن نماینده را برایتان ببرم می‌برم (رحیمیان- کی بود بفرمایید) تشریف بیاورید به نخست وزیری تا عرض کنم در همان جلسه در حضور سایر آقایان نمایندگان به آقای وارسته گفتم که رسیدگی بفرمایید ببینید این شکایت چه بوده است بنده کی همچو چیزهایی گفتم که ایشان اظهار کردند اما در باب این که آیا باید نماینده مداخله بکند یا نکند یک کاغذی دارم می‌خوانم رئیس بانک کشاورزی سبزوار یک کاغذی می‌نویسد به بانک کشاورزی و پیشه و هنر ایران محترماً به عرض می‌رساند چندی است جناب آقای آزاد نماینده محترم سبزوار به این بنده فشار آورده است که آقای علی صبوری (بزاز) را به سمت ریاست نمایندگی جوین استخدام نمایم چون از این موضوع سرباز زده‌ام بنده را مخالف جناب آقای آزاد فرض نموده با تحریک آقایان ارژنگ و عباس ابراهیمی که اولی را رئیس شعبه و دومی را به سمت معاونت شعبه برقرار خواهند نمود نقاط ضعف شعبه را که عبارت است از عدم پرداخت وام به اهالی سنگ سفید که مستحق دریافت وام هستند ولی از لحاظ این که با هم کاملاً متحد و از طرفی فوق‌العاده بدحساب هستند رئیس این شعبه از پرداخت وام خودداری نموده تا حفظ سرمایه به بانک‏ به عمل بیاید کشف و بنای تحریک اهالی دهستان نامبرده را فراهم نموده و موجبات هوچیگری را که اهالی سبزوار معروف به آن هستند به حد کامل رسانیده‌اند با تقدیم نامه صریح آقای آزاد در موضوع استخدام آقای صبوری به سمت نماینده جوین استدعای عاجزانه دارد امر و مقرر فرمایید بنده را از این شعبه و این شهر ملعون منفصل نمایند (آزاد- آقا آن را بخوانید) این نامه هم به امضای آقای عبدالقدیر آزاد جناب آقای پروین رئیس محترم بانک کشاورزی سبزوار برای ارسال صندوق نسوز شرحی به بانک کشاورزی نوشته شده بدیهی است تا ورود صندوق شما مقدمات را فراهم و سازمان آنجا را تشکیل نمایید ضمناً خواهشمند است در تعیین آقای علی صبوری به سمت نمایندگی آن محل اهمال نفرمایید این کاغذ یک فایده‌ای برای بنده داشت و آن این بود که املای اهمال را بنده یاد گرفتم که با حای حطی است نه هوز (خنده حضار) این را اقلاً بنده یاد گرفتن اما راجع به اصل مقصود بنده نمی‌دانم آیا مداخله یک نماینده که می‌گوید چند نفر که دولت وقتی آنها را متهم دانسته است جنسشان را از گمرک گذرانده‌اند دستور رسیدگی داده شود برای احقاق حق آنها این عمل بیشتر مداخله در کار دولت است این معنیش این است که بنده خواستم رأی دولت را زیاد کنم یا این که بنده می‌خواهم بدانم اگر رئیس بانک کشاورزی و پیشه و هنر نخواست این مضمون را دستور بدهد نامه رئیس بانک کشاورزی سبزوار و به غیر از این عبارت چیز دیگری می‌نوشت این مداخله در کار دولت نبود مداخله در امور قوه مجریه غیر از این چیز دیگری هست (دکتر معظمی-کاش کاغذ تمام نمایندگانی که دخالت می‌کردند می‌خواندید) مطالبی هم راجع به ارز فرمودید (رحیمیان- کاغذ آقای آزاد را ایراد گرفتید ولی آیا نمایندگان به طور خصوصی در عزل و نصب مأمورین دخالت ندارند این را هم می‌خواهم وجداناً سوال کنم این ایراد آقای آزاد صحیح و وارد است؟) ایراد به کسانی وارد است که هم مداخله می‌کنند و هم ایراد به مداخله می‌گیرند (آزاد- حق نداشته باشند برای حوزه انتخابیه خودشان حرفی بزنند) به هر صورت موضوع گمرک این است که دو مطلب در آن هست یکی موضوع این که یادداشتی داده‌اند از وزارت دادگستری راجع به چای که در انبار گمرک ایستگاه

راه‌آهن سوء‌استفاده‌هایی شده و مقدار مهمی از چای برداشت شده پرونده تشکیل و رسیدگی به شعبه‌ی ۷ دیوان کیفر ارجاع و شروع به تحقیق شده است شده است در نتیجه متهم یحیی اسکندرپور انباردار تشخیص و روز گذشته مشارالیه برای جلوگیری از تبانی باز داشت شده این یک مطلبی است که وقتی تذکی دادید رسیدگی شده و انباردار را هم باز داشت کردند هر نوع تحقیقی راهم که باید بکنند الته خواهند کرد و نتیجه‌اش هم معلوم می‌شود این یک مطلب دیگری که مربوط به گمرک خوزستان بود آقای افخمی نمی‌دانم تشریف دارند یا خیر در حضور یک عده از نمایندگان بود که این مطلب را به بنده یادآوری فرمودند که خلاصه‌اش این بود برطبق اطلاعاتی که به ایشان رسیده است یک قاچاق‌هایی درگمر ک شده و اشخاصی درصدد هستند که جلوی این عمل را بگیرند و من جمله احتمال می‌رفت که برکنار کردن محمد آبادی کفیل سابق گمرک و نصب پیرزاده که آن روز رئیس گمرک شده بود آن هم به وسیله و به حکم آقای وارسته و بدون اطلاع من حالا که این تغییر به عمل آمده این را یکی از آن اقداماتی می‌دانند که می‌خواهم جلوی آن اتهامات و آن تبلیغات گرفته شود بنده گفتم هم کسی این عمل را می‌خواهد بکند و برای اطمینانشان حالا هم دیگر پیرزاده انجا نیست پیرزاده را من برداشتم بعد از رفتن آقای وارسته و همان محمد آبادی را دو مرتبه منصوب کردم حکمش را هم آقای بهنیا امضاء کردند به دستور من حالا عملی را که با این تذکر بنده کردم برای تعقیب سر کار آمده‌اید اینجا می‌گویید پیرزاده را برداشته که تعقیب نشود بنده که حی و حاضرم اینجا هستم بنده از خلط و مزج بیزارم که هر کس مطالب عجیب و غریبی اینجا هر چه دلش می‌خواهد بگوید بنده تعجب می‌کنم با این وضع آخر چطور می‌شود این مملکت را اداره کرد مطالبی مجدداً در باب تصفیه حساب راه‌آهن با دولت انگلیس فرمودند متأسفانه در برابر سرکار مطلب طوری است که وقتی با سند هم صحبت می‌کنند باز باور نمی‌کنید مطالبی فرمودند که هر چه گوش کردم اصلاً مقصود ایشان را نفهمیدم گفتند من چند سال پیش به لندن رفته بودم در مقابل لیره‌ها باید طلا می‌دادند من لیره گرفتم و لیره‌ها باید طلا می‌دادند من لیره گرفتم و لیره‌ها را آن وقت گرفتم و در بانک گذاشتم مقصود این بود که به من دادند یا به دولت دادند اگر به من می‌گویید دادند بنده اینجا در پشت این تریبون حاضرم به هر بانکی که دلتان می‌خواهد بنویسم اگر از لیره تا صد لیره نمی‌دانم تا ۵۰ میلیون لیره هر پولی در هر بانکی داشته باشم طیب و طاهر از شیر مادر حلال‌تر مال جنابعالی به هر بانکی هم که خیال کنید حاضرم کتباً هم بنویسم که به جنابعالی بدهند اگر به نام و نشانی می‌فرمایید بنویسم اگر به طور کلی می‌فرمایید این طور عرض می‌کنم این در حکم وکالتنامه رسمی مصدق مسجل هست و اگر می‌فرمایید به دولت دادند بنده نمی‌دانم چه چیز را به دولت دادند که هنوز هم مورد بحث است آن دفعه هم گفتم حالا هم می‌گویم امروز مادامی که دولت ایران رسماً ننویسد به دولت انگلستان که کلیه مطالبات ما از بابت حمل و نقل راه‌آهن با پرداخت این وجه تصفیه حساب می‌شود یک لیره می‌دهند به ما در این صورت می‌فرمایید آن موقع به من لیره دادند آن وقت من اصلاً نمی‌توانم وارد حساب بشوم بیست و دو میلیون و هشتصد هزار تومان گفتم علی‌الحساب دادند ولی نه هنوز جنگ تمام شده بود و نه هنوز محاسبه خاتمه یافته بود که به من چیزی بدهند در باب آن لیره یا طلا که گفتند نمی‌دانم اصلاً نفهمیدم چه چیز فرمودند یک دوره‌ای دولت ایران با دولت انگلستان قراردادی در باب تبدیل یک مقدار از لیره‌های طلا داشت در موقعی که من در وزارت دارایی بودم و این حساب هنوز تصفیه نشده بود چنانچه هنوز هم تصفیه نشده آقای صادقی هستند آن وقت عضو دولت بودند من اصرار کردم که یک ماده‌ای انگلیس‌ها گذاشتند که وقتی‌که این حساب تصفیه شود به هر مبلغی که قطع بشود آن تفاوت طلا را هم باید به ما بدهند این مملکت غریب است آقا انسان اصراری را که با برای خدمت به مملکت برای تأمین مصالح دولت و مملکت می‌کند عکس آن را جلوه می‌دهند می‌گویند که بنا بود طلا بدهند و تو رفتی صرف نظر کردی محض رضای خدا فکر به حال این مملکت بکنید من اصرار کردم که این ماده را بگذارند که هر روز تصفیه شد باید طلا بدهند آن وقت امروز به من ایراد می‌گیرند که قرار بود طلا بدهند هژیر گفته است که ندهند شما به من می‌گویید که باید نفوذ خارجی را از این مملکت برانداخت من به بهای جان و شرافت خودم اصرار کردم هر جا که بودم نفوذ خارجی را عملاً از آنجا برانداختم به قدر قوه خودم احسنت آن وقت شما به من ایراد می‌گیرید من این را به چه چیز تعبیر کنم‏

گفت هر دم از روی تو نقشی زنده‌م راه خیال

با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم‏

آفرین این آقا صورت جلسات هئیت وزرا است می‌خواهید خودتان بخوانید نمی‌خواهید بخوانم موضوع تصفیه حساب ما ازبابت مطالبات راه‌آهن به این مبلغ در کابینه آقای حکیمی تصمیم گرفته شده است در هئیت وزرا موافقت مقدماتی شده است آقای اردلان وزیر را موقت آمدند در کمیسیون قوانین دارایی وزرا این مطلب را به اطلاع آقایان رسانیدند (صحیح است) آقایان هم مسبوق شدند من که برای شما آن روز عین کاغذی که آنجا نوشتیم به عنوان سفارت انگلیس خواندم و دادم در تندنویسی ضبط کردند باز می‌فرمایید که آلاف و الوف لیره حق ما بوده است و تمام را هژیر به ۷۲ میلیون صلح کرده است کی صلح کرده است کی بخشیده است من که به اسم دولت حرف می‌زنم به نام مصالح مملکت می‌گویم برای این که اگر در مجلس شورای ملی گفته شود که صلح شده می‌گویم نشده تمام نشده قطعیت پیدا نکرده این که نمی‌شود شما بگویید هژیر به ۷۲ میلیون تومان صلح کرد (آزاد- در بودجه نوشتید امضاء کردید آوردید اینجا تبصره ۲ ماده ۲) آقا هزارها قرارداد عهدنامه می‌بندند برای تأیید شد قطعیت دارد اگر نشد رد می‌شود اگر شما اصرار دارید که رد بشود مسلم بشود وظیفه وجدانی خودتان را می‌دانید بنده چکار کنم پس دوباره می‌خواهید بخوانم شماره‌اش ۲۸۶۰ است ۲۰ مرداد ۱۳۲۷ یادداشت وزارت خارجه است به سفارت انگلیس وزارت امور خارجه شاهنشاهی تعارفات خود را به سفارت کبرای اعلیحضرت پادشاه انگلستان اظهار و عطف به نامه مورخه ۳۱ خرداد ۱۳۲۷ شماره ۴۸/ ۳۴/ ۱۹۵ راجع به مطالبات بنگاه راه‌آهن ایران از دولت انگلستان نسبت به استفاده نیروی انگلیس که به عنوان جناب آقای نخست وزیر ارسال فرموده بودند زحمت می‌دهد نتیجه تصمیم دولت در این خصوص قریباً به استحضار سفارت کبری خواهد رسید با این قضیه چه حرف بزنم چه توضیحی بدهم اما راجع به ارز بنده راجع به ارز وقت آقایان را زیاد نمگیرم یک جلسه مفصل توضیح دادم و نتیجه‌اش هم همان است که آقایان دیده‌اند قیمت ارز را بالا نبردم قیمت رسمی لیره همان ۱۲۸ و ۱۳۰ ریال است که بود گواهینامه فروش ارز قبل از این تصمیم هم قیمت داشت قیمتش بیش از ۱۳ تومان بود وحالا کمتر از ده تومان است صحیح است جنس هم در بازار تنزل کرده است فرمایش جنابعالی هم مؤثر نیست و من نمی‌دانم آقای آزاد که خودشان گفتند وقتی که آقای ابتهاج خواستند در باب مسائل ارزی به من توضیح بدهند چون دیدیم از مسائل اقتصادی است من درش وارد نیستم گوش ندادم پس این ۲ ساعت راجع به ارز چه توضیحاتی می‌دهند

ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش‏

بما یاد می‌دهند چیزی را که خودشان می‌گویند وارد نیستم خوب پس اول یا آن را بفرمایید یا این که ما را در این موضوع وارد نکنید اما راجع به مطلب دیگر آن هم باز از لحاظ حفظ مصلحت ایران در مقابل یک شرکت خارجی باید عرض کنم آن دفعه هم عرض کردم حالا هم تکرار می‌کنم بنده گفتم و نوشتم به شرکت نفت که ما اسعاری را که شرکت می‌فروشد حاضر نیستیم به هیچ‌وجه من‌الوجوه از ۱۲۸ ریال یک دینار هم بیشتر بدهیم (احسنت احسنت) و تا هستم موافقت نخواهم کرد حالا آقای آزاد یک بار نه دو بار هی می‌گویند که شرکت قبول نخواهد کرد مگر شما وکیل شرکت هستید از آن طرف عمل هم اگر بخواهید بانک ملی ایران ارقام آن را در جراید منتشر می‌کند در شش ماهه اول پارسال پنج میلیون و خورده‌ای لیره گرفته است از شرکت به ۱۲۸ ریال در شش ماهه اول امسال هفت میلیون و خورده‌ای گرفته قیمت آن هم همان ۱۲۸ ریال نمی‌دانم آقا چه می‌فرمایند؟ (مهندس رضوی- تصویب گواهی‌نامه ارز از چه تاریخی است؟) از مرداد (مهندس رضوی- در این صورت از شش ماهه اول فقط پانزده روزه است) حساب جنابعالی اگر یک ماه یا پانزده است که بنده با این حساب نمی‌دانم چه عرض کنم به هر صورت آقا در ماه مهر هم حساب کنید در حدود نه میلیون لیره است اما این که می‌فرمایید این کسانی که رفته‌اند به فلان جا از کجا ارز آورده‌اند می‌گویم آقا فکر بفرمایید بر فرض فرض بفرمایید به یک وسایلی توانسته‌اند ارز قاچاق بخرند این ارز قاچاق خریدن یا نخریدن چه تأثیری دارد در تغییر وضع ارز این تصویب‌نامه هم که می‌فرمایید اگر شرکت قبل از این تصویب‌نامه از قرار ۱۲۸ ریال ارزش را می‌فروخت به موجب این تصویب‌نامه هم گفته شده است از قرار ۱۲۸ ریال بفروشد حالا اگر شرکت وسیله داشته باشد ارزش را به قاچاق بفروشد و قبل از تصویب‌نامه هم می‌توانست بعد از این

تصویب‌نامه هم می‌تواند تصویب‌نامه که قاچاق درست نکرده است این تصویب‌نامه گفته است کسانی که می‌خواهند ارزشان را به بانک ملی بفروشند ۱۲۸ ریال والسلام بنده زاید بر این نمی‌خواهم به آقایان تصدیع بدهم صحیح است و یک مطلبی که جزء استیضاحشان بود موضوع اختناق مطبوعات بود

رئیس- در این بابت صحبتی نشده‏

نخست وزیر- اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم یک کلمه می‌خواهم بگویم که در دوره این حکومت نه فقط اختناق مطبوعات نبود بلکه جراید در دوره این حکومت آزادانه مطبوعات نبود بلکه جراید در دوره این حکومت آزادانه آنچه که خواستند نوشتند و این چند رقم را باید مخصوصاً بیش از هر کس به خود من حمله کردند من برای حفظ آزادی مطبوعات حالا اگر آنها بی‌لطفی می‌کنند به من برای این که مقام مطبوعات محفوظ بماند تا جایی رفتم که خودم مثل فرد عادی به محاکمه رفتم بنابراین دلیلی ندارد که در یک همچو موقعی موجبی برای اختناق فراهم بکنم تصمیم شخص من و دولت بر این بوده که آقایان مدیران جراید بتوانند حرف خودشان را بزنند البته گله‌گزاری مملکتی وشخصی زیاد دارند ولی امیدواریم که این هم به تدریج رفع شود و ابداً بنده اختناقی برای مطبوعات ایجاد نکرده‌ام بهترین دلیلش معامله‌ای است که با خودم کردند و هر روز می‌کنند اما راجع به قحطی مصنوعی که فرمودند برای این موضوع هم وقت آقایان را زیاد نمی‌خواهم بگیرم برای آقایان بخوانم تابدانند استدعا می‌کنم توجه بفرمایید در اول شهریور ۱۳۲۴ صد هزار تن گندم در مملکت موجود بود پنجاه و هشت هزار تن جو جمعاً صد و پنجاه و هشت هزار تن در اول شهریور ۱۳۲۶ نود و یک هزار تن گندم موجود بوده است بیست و دو هزار تن جو جمعاً صد و سیزده هزار تن در اول شهریور ۱۳۲۷ فقط نوزده هزار تن گندم موجود بوده است و نوزده هزار تن جو جمعاً سی و هشت هزار تن با این ارقام بنده باید مملکت را اداره کنم اگر آقایان قانونی که مربوط بود به جمع‌آوری غله با آن سرعت تصویب نمی‌فرمودند من نمی‌دانم امروز وضع مملکت چه جور بود ولی در نتیجه آن تصویب ما توانستیم این وضع را تعدیل بکنیم تا امروز که ۱۷۵ هزار تن تعهد گرفته شده و در حدود صد هزار تن جمع‌آوری شده احسنت نان مملکت هم تأمین شده پنجاه هزار تن گندم هم الان موجود داریم و سی هزار تن جو یعنی آن چیزی را که بنده با سی و هشت هزار تن تحویل گرفتم این چند ماهه گذشته است و هشتاد و سه هزار تن هم موجود است صد هزار تن هم تعهد داریم حالا زاید بر این اگر بخواهید دیگر بنده نمی‌دانم (آزاد- بنده توضیحاتی دارم) عرض بنده تمام نشده امایک مطلب را می‌خواستم به طور خلاصه عرض کنم و آن راجع به کار شرکت نفت بود باز در این مورد هم خواهش می‌کنم آقایان یک قدری از کسی که خودش را در زحمت و عذاب فکری و روحی می‌اندازد و فراموش نمی‌کند مصالح و آسایش مملکت را قدردانی کند باز ایشان می‌فرمایند صورت حساب‌هایی دارند ارقامی دارندکه خساراتی به مملکت در نتیجه اوضاع چند سال اخیر به شرکت نفت ایران و انگلیس وارد شده و ایراد دارند که چرا دولت‌ها در مقام جبران این کار برنیامده‌اند آقا در این سنوات اخیر فقط دولت بنده بود که این کار را کرد و جنابعالی اعتراض به بنده می‌فرمایید این اعتراض را باید به آنها بکنید که نکردید شما به من اعتراض می‌کنید این جور مصالح مملکت را شما تأمین می‌فرمایید (مهندس رضوی- در این زمینه هر اقدامی بفرمایید مورد تقویت تمام مجلسید)(صحیح است) بنده آقا خدمت آقایان عرض می‌کنم به طور خلاصه به محض این که این قانون در مجلس تصویب شد سال گذشته بنده به سمت وزیر دارایی و با اجازه دولت وقت رفتم اقدام کردم آمدند و نشستن مطالبی گفتیم و یادداشت کردند و رفتند که جواب بدهند حالا به طوری که سابقاً هم خدمت آقایان عرض کردم ۵۶ ماهی این وسط گذشت یک کاغذ هم به شرکت نوشته‌اند که آقا جوابی که وزیر دارایی وقت به شرکت نوشته بود چه هست بعد از این که این اعلامیه را بنده دادم یکی از همکاران من در کابینه آقای حکیمی لازم دانستند که در این باب تبلیغات توضیحی در جراید بدهند بنده نخواستم که توضیح در توضیح بشود ولی مقصود بنده از قید آن جمله در آن اعلامیه این بود که با شرکت کسی در باب این مطالب کلی در ظرف این چند ماه مذاکره نکردند آقای دکتر شادمان رئیس آن کمیسیون بودند و مذاکره می‌کردند راجع به ماده ۱۶ بود و ۱۷ یعنی این که ساختمان‌های شرکت جنوب چه جور باید بشود و اتباع ایرانی چه جور باید اتباع خارجی را بگیرند (مهندس رضوی- این کافی نبود) من اگر آمدم این کار را دوباره تجدید کردم حالا به من ایراد است باید نمی‌کردم وتکلیف خودم را بدانم بعد ازاین حالاکردم باید تقویت بفرمایید اما چه کردم موقعش می‌آید سؤال هم کردید البته جواب می‌دهم اگر رأی آقایان به بنده اجازه بدهید آقا این عبارت بود از یک کمیسیونی که ما کلیه مطالبی را که به عقلمان می‌رسد به آقایان بگوییم که ایرادات ما مطالبات ما دعاوی ما اینها است به نماینده شرکت هم کتباً گفتیم و هم شفاهاً درست توضیح دادم و در متن اعلامیه هم که امضاء کردیم و منتشر کردیم قید کردیم که کاملاً به طور جامع‌الاطراف با توضیح مطالبات و دعاوی و وجوهی که از آنها مطالبه می‌کنیم مطلع شدند منتها توضیحاتی که آن وقت‏ می‌توانست بدهد داد منتها گفت آقا من که نمی‌دانستم آن وقت شما چه می‌گویید من که اجباری نداشتم که بیایم با شما حل کنم ناچارم موضوع این مطالب را بگویم بعد بیایم اینجا با شما حل کنم بنده هم اصرار کردم مدت بگذارند بالاخره گذاشتند سه ماه یک مطلب دیگری هم که رعایت کردم از آنچه که کتباً نوشتم در آنجا نوشتم عجالتاً آنچه به نظر دولت ایران رسیده است این است و این برای این بود که بعداً هم اگر به نظر خودم یک چیزی برسد بتوانم بگویم تا وقتی که این مطلب حل نشده و آقایان هم اگر یادآوری یک مطلبی را فرمودید بشود گفت و اگر کسی جای من آمد که از من اعقل و اولی و الیق باشد و مطالب تازه‌ای به نظرش برسد بتواند بگوید پس در باب ذکر حقوق دولت آنچه که ممکن بود گفت گفته‌ام و راه را هم باز گذاشته‌ام که آنچه دیگری هم لازم بداند باز بگوید (احسنت) متخصصینی هم که رسیدند هر چه هم به نظر آنها برسد باز آنها را هم بتوانم بگوییم آقایان ما که هنوز چیزی از دست نداده‌ایم مذاکره به موافقتی نکردیم که بنده حقی از دولت داده باشم ولی این موقوف بر این است که آقایان بیایند مذاکرات خودشان را بکنند نظریات خودشان را بدهند اگر توافقی شد آن روز ممکن است به من ایراد بکنند که حق دولت از دست رفته است حالا اگر تمام این هیاهوها مثلاً یک روز در روزنامه‌ها نوشتند تا هنوز که اینجا بودند مذاکرات را با این دولت قطع کردند یک روز اینجا نوشتند چون این دولت مورد اعتماد مجلس شورای ملی نیست هر چه بگوید ترتیب اثر نمی‌دهند حالا اگر آنچه را که در خارج نوشته شده است در این مجلس منعکس است بنده که مقصر نیستم (جمعی از نمایندگان- اینطور نیست آقا) اگر نیست پس تقویت بفرمایید پس این هیاهویی که در خارج هست برای این است که در رأس سه ماه بنده نباشم و یکی از آن دولت‌های صالح پیشتر سر کار باشد بنده که بیشتر از این نمی‌توانم جان خودم را روی این کار بگذارم گفت‏

بیمزد بود و منت هر خدمتی که کردم

یارت مباد کس را مخدوم بی‌عنایت‏

آقا بنده که این طور خالصاً مخلصاً جان خودم را برحسب وظیفه ملی که دارم در اختیار مملکت می‌گذارم این پاداشی است که ایشان به من می‌دهند اگر کردم البته برحسب وظیفه ملی بوده برحسب امر اعلیحضرت همایونی بود بنا به هشتاد و هشت رأی و نود و سه رأیی بود که آقایان نمایندگان به من دادند برای این بود که در مجلس در خارج مجلس از من تقویت کردند برای این بود که گفتند برو بگو می‌ایستیم (جمعی از نمایندگان- حالا هم می‌ایستیم) بنده تردیدی ندارم ولی می‌خواهم عرض کنم حالا که وظیفه خودم را انجام داده‌ام بر فرض که مجبور باشیم در نتیجه تحریکات مسند که سهل است اگر جانم را هم روی این کار بگذارم می‌گذارم من اول که این کار سرداشتم دل از سر به یک بار برداشتم (احسنت‏)

نمایندگان- رأی رأی‏

آزاد- آقای رئیس بنده توضیح دارم‏

رئیس- صبر کنید

آزاد- راجع به نامه‌ای که خواندند باید توضیح بدهم‏

نمایندگان- رأی رأی‏

رئیس- آقای آزاد شما مختصر صحبت کنید

آزاد- بنده مختصر صحبت می‌کنم الان رأی می‌دهید عجله نکنید دو سه کلمه بیشتر صحبت نمی‌کنم می‌خواهم توضیح بدهد بنده می‌خواهم عرض کنم چند دقیقه توجه بفرمایید چون کاغذ مرا خواندند و یک موضوع دیگر راجع به آقای ابتهاج بود توضیح می‌دهم دو مسئله در این جا تذکر داده‌اند یکی راجع به ابتهاج و یکی هم راجع به آن علی صبوری و این که ابتهاج رئیس بانک را عوض نکرده است خوب همه شما نماینده هستید اشخاصی برای شما از حوزه انتخابیه‌تان کاغذ می‌نویسند یکی دزدی کرده یکی اذیت کرده شما هم ناچار هستید که به آن اداره مربوطه خودشان تذکری بدهید

در کاغذ چه می‌نویسند از سبزوار برای بنده نوشته بودند پارسال که رئیس بانک دنبال زن‌های مردم را گرفته است و حتی یک مرتبه هم یقه‌اش را گرفته‌اند و کتکش زده‌اند من هم به آقای ابتهاج مراجعه کردم این کاغذ را نشان دادم و گفتم آقا این رئیس بانک شما دنبال زن‌های مردم را گرفته و یک دفعه هم کتکش زده‌اند آقای ابتهاج هم آن رئیس را عوض نکرد ولی بعد دیروز که من آمده‌ام اینجا صحبت کردم که چرا بودجه بانک ملی از سنه‌ی ۱۳۲۰ به فاصله چهار سال ارتقاء پیدا کرده به طور متصاعد بالا رفته است به ۱۹ میلیون می‌گویند آقای دکتر راجی اینجا تذکری دارند که چون شما تقاضا کرده‌اید رئیس بانک ملی را عوض بکنند و ابتهاج این کار را نکرده است شما این حرف را می‌زنید من آن تذکری که دادم به هیچ‌وجه مربوط به این جریان نیست و یکی دیگر هم راجع به صبوری بود که گفتند کاغذ نوشته من چندین مرتبه با رؤسای ادارات صحبت کردم و گفتم که شما که می‌خواهید یک مأمور دون پایه را بفرستید این مأمور دون پایه از خود محل باشد بهتر است برای این که شما وقتی که یک نفر را خارج بفرستید با ماهی صد تومان این شخص با ماهی صد تومان نمی‌تواند زندگی بکند ناچار دزدی و هزار کار به دیگری می‌کند این موضوع را بنده صحبت کردم با رؤسای ادارات که از اهل محل باشد بهتر است با اداره ثبت هم صحبت کردم این علی صبوری چون اهل آن محل است می‌خواستند با صد تومان استخدامش بکنند چون یک شعبه بانک در جوین درست کرده‌اند این شخص هم آمد به من گفت می‌خواهند مرا به تبریز بفرستند گفتم این با این حقوق نمی‌رود آنجا اهل محل آنجا را انتخاب کنید بهتر است یک موضوع دیگر هم که ایشان گفتند وحملاتی کردند که اقلیت نمی‌گذارد اکثریت کار خودش را بکند (دکتر معظمی- چرا لوایح نمی‌گذرد) آقایان البته می‌دانند وقتی که دولت در پارلمان اکثریت داشته باشد اکثریت می‌نشیند و حرف‌های دولت را گوش می‌دهد و ما هم اگر یکی دو نفر با دولت موافق نیستیم وقتی‌که دولت اکثریت داشته باشد اکثریت می‌آید و کار دولت را انجام می‌دهد دولت اصلاً اکثریت ندارد در مجلس‏

بعضی از نمایندگان- حالا معلوم می‌شود

رئیس- آقای آزاد شما راجع به حرفهایی که درباره خودتان بود توضیح بدهید جواب همان قسمت مربوطه به خودتان را بگویید

آزاد- ایشان می‌گویند که شما اکثریت دولت را به هم زدید الان صحبتم تمام می‌شود

رئیس- دیگر صحبتی ندارید

آزاد- بنده می‌خواهم این دو کلمه را عرض کنم که آقای هژیر اینجا می‌گوید که من فلان کردم به همان کردم هرکس که در هئیت حاکمه این مملکت دخالت داشته است وقتی که می‌آیند صحبت می‌کنند تمام خدمتگذارند ولی وضعیت را ما می‌بینیم که روز به روز پریشان‌تر و بدتر می‌شود اگر تمام شماها به مملکت ما خدمت کرده‌اید پس وضعیت ممکلت ما چرا این جور است در سنه ۱۹۱۴ دولت انگلیس رفته است‏

نمایندگان- آقا رأی رأی‏

رئیس- شما یک مرتبه راجع به استیضاح خودتان توضیح داده‌اید حالا راجع به خودتان حرف بزنید

آزاد- آقای نخست وزیر چرا مغالطه می‌کنند من می‌خواهم بگویم اگر آقایان راست می‌گویید چرا حق دولت را مطالبه نمی‌کنند اجازه بفرمایید بنده حرفم تمام بشود راجع به خودم می‌خواهم صحبت کنم‏

رئیس- آقا یک پیشنهادی رسیده از آقایان‏

آزاد- اجازه بفرمایید راجع به نان که ایشان گفتند قحطی نیست بنده عرض می‌کنم موقعی که آقای هژیر آمدند موقع جمع‌آوری خرمن بوده است همیشه گندمی که برداشته می‌شود در موقع جمع‌آوری خرمن است موقع دیگر که ایشان کاری نکرده‌اند

نمایندگان- رأی رأی‏

رئیس- یک طرحی پیشنهاد شده است از طرف آقایان نمایندگان با قید دو فوریت که همان موضوعی است که خود دولت موافقت دارد اجازه بدهید بعد از رأی آن رامطرح کنیم و علاوه بر این آقای عباس اسکندری هم همین پیشنهاد را داده‌اند شروع می‌شود به اخذ رأی عده حاضر الان ۸۸ نفر محمدعلی مسعودی آقا بنده تقاضا می‌کنم که رأی مطابق ماده ۹۲ گرفته می‌شود بشود

رئیس- بنابراین اسامی آقایان یکی یکی قرائت می‌شود

اسامی حضار به ترتیب ذیل خوانده شد و رأی خود را در محل نطق دادند

اسامی آقایان رأی دهندگان: آقایان اورنگ- بهبهانی- صادقی- دکتر راجی- دهقان – رفیع- امامی خویی- بهادری- سزاواری- بهبهانی- اسدی- منصف- افشار- صاحب‌دیوانی- گلبادی- اردلان- دکتر فلسفی- مکرم- دکتر آشتیانی- نراقی- عباسی- مهندس رضوی- دکتر مصباح‌زاده- دکتر معظمی- دکتر طباء- پالیزی- اسلامی- محمدعلی مسعودی- حائری‌زاده- امامی اهری- صفوی- رضوی- عزیز زنگنه- اعظم زنگنه- ابوالقاسم امینی- افخمی- عباس میرزا- اسکندری- امین- صاحب جمع- اسفندیاری- کشاورز صدر- محمد ذوالفقاری- رحیمیان- دولتشاهی- ملک‌مدنی- نیک‌پور- سلطان‌العماء- عبدالقدیر آزاد- مکی- وثوق- نبوی- گنابادی- دکتر مجتهدی- امیرنصرت اسکندری- بوداغیان- سید هاشم وکیل- قهرمان- محمود محمود- معتمد دماوندی- ابوالمکارم- اغزاز- نیک‌پی- لیقوانی- خوئیلر- ساعد- باتمانقلیج- دکتر شفق- دکتر اعتبار- امیرحسین ظفر ایلخان بختیاری- مشایخی- ارباب مهدی یزدی- خسروانی- محمد آخوند- جرجانی- عرب‌شیبانی- سلطانی- معین‌زاده- خسرو هدایت- هراتی- نواب- ظفری- ارباب گیو- فرامرزی- دکتر متین‌دفتری- ناصر ذوالفقاری- وکیلی- موسوی- حسن اکبر- فولادوند- صدرزاده- ملکی‏

فولادوند- آقایانی که رأی نداده‌اند یا اسمشان فراموش شده اگر تشریف دارند تشریف بیاورند رأی بدهند

پس از استخراج آراء ۶۷ ورقه سفید و ۸ ورقه کبود شماره شد

رئیس- با ۶۷ رأی از ۸۸ نفر حضار به دولت رأی اعتماد داده شد

اسامی موافقین آقایان: امامی اهری- دهقان- ارباب- دکتر مصباح‌زاده- رفیع- دکتر راجی- ابوالقاسم امینی- افخمی- مکرم- دکتر آشتیانی- پالیزی- اسلامی- حبیب‌الله امین- افشار- خسرو هدایت- صفوی- عباسی- محمدعلی مسعودی- محمد ذوالفقاری- کشاورز صدر- نورالدین امامی- سلطان‌العلماء- باتمانقلیج- گنابادی- زنگنه- رضوی- شیرازی- علی بهبهانی- خسروانی- گرگانی- صاحب جمع- بهادری- صاحب‌دیوانی- نواب- اورنگ- دکتر شفق- علی وکیلی- اکبر- ارباب گیو- هراتی- ایلخان- معین‌زاده- لیقوانی- خوئیلر- قهرمان- بوداغیان- امیرنصرت اسکندری- اعزاز نیک‌پی- نراقی- دکتر مجتهدی- دولتشاهی- ظفری- ساعد- فولادوند- دکتر فلسفی- منصف- سزاوار- نبوی- عدل اسفندیاری- ملکی- نیکپور- ملک‌مدنی- اسدی – سطانی- عرب شیبانی- موسوی- دکتر طبا- ناصر ذوالفقاری‏

اسامی مخالفین آقایان: رحیمیان- مکی- دکتر معظمی- حائری‌زاده- آزاد- اردلان- عباس اسکندری- احمد فرامرزی‏

ورقه‌ی سفید علامت امتناع ۳ ورقه‏

[۳- طرح پیشنهادی نمایندگان راجع به نظارت در راه آهن‏]

رئیس- الان اگر آقایان تأمل کنند طرح قرائت می‌شود

به شرح زیر قرائت گردید

امضاء‌کنندگان ماده واحده ذیل را با قید دو فوریت برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم می‌داریم دکتر عبدالله معظمی- احمد رضوی - دکتر بقائی- حسین مکی- محمود محمود- منوچهر گلبادی- عباس نراقی- معتمد دماوندی- شریعت‌زاده- اردلان- هاشم وکیلی- محمد ذوالفقاری‏

ماده واحده- مجلس شورای ملی به آقایان علی هئیت دادستان کل. ابوالقاسم نجم. هادی اشتری مأموریت می‌هد که به وضع مالی و اداری راه‌آهن از تاریخ شهریور ۱۳۲۰ به بعد رسیدگی نموده و گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم دارد هئیت مزبور برای انجام مأموریت و بازرسی و کشف حقایق می‌توانند از مأمورین قضایی و اداری دولت هر که را لازم بدانند از هر وزارتخانه‌ای انتخاب اشخاصی که بدین ترتیب دعوت می‌شوند مادام که مأموریت خود را انجام نداده‌اند بدون رضایت هیئت مزبور به مأموریت دیگر فرستاده نخواهند شد

رئیس- پیشنهاد آقای عباس اسکندری نیز قرائت می‌شود

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم در قسمت راه‌آهن و توضیحات آقای آزاد برای این که نمایندگان به حقیقت امر واقف شوند از مجلس شورای ملی سه نفر انتخاب شوند و با کمیسیونی که از طرف دولت تعیین می‌شود نظارت در بازرسی نمایند و گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم دارند

رئیس- این را آقای عباس اسکندری داده‌اند و باید اول به فوریت طرح رأی گرفته بشود و عده کافی نیست آقای عباس اسکندری

عباس اسکندری- ایشان چون عملاً قبول کرده‌اند این پیشنهاد را بنده خیال می‌کنم که از نظر دولت هیچ اشکالی ندارد و برای این که مجلس هم این مطلب را تصویب بکند هیچ اشکالی ندارد مثل نظارت در بانک هیچ قسم مداخله هم در قوه مجریه نیست ناظر هستند که دادگستری و مأمورین دولت که نظارت می‌کنند اینها هم نظارت بکنند آقای نخست وزیر در این حرفی ندارند

دکتر اعتبار- آقا بنده با تعیین نمایندگان مخالفم‏

رئیس- این آقا مطرح نیست حالا آقای نخست وزیر صحبتی دارید بفرمایید

نخست وزیر- بنده خواستم از اظهار لطف واعتمادیکه مجلس شورای ملی نسبت به بنده فرمودند اظهار تشکر و امتنان صمیمانه بکنم‏

ملک‌مدنی- اجازه می‌فرمایید

رئیس- تأمل بفرمایید چون فوریتش مطرح است باید رأی گرفت‏

دکتر معظمی- اول موافق و مخالف باید صحبت کند

رئیس- صحبتی ندارد اگر مخالف با فوریت کسی باشد می‌تواند صحبت کند و الّا در اصل موضوع حالا صحبتی ندارد

ابوالقاسم امینی- چون اکثریت نیست الان نمی‌شود رأی گرفت‏

رئیس- آقای ملک‌مدنی موافقید

ملک‌مدنی- موافقم‏

رئیس- آقای کشاورز صدر با فوریت موافقید

کشاورز صدر- بلی موافقم‏

رئیس- آقای رحیمیان با فوریت مخالفید

رحیمیان- خیر

رئیس- آقای نبوی با فوریت این طرح مخالفید

نبوی- بله‏

رئیس- بفرمایید

نبوی- در موضوع بازرسی و تفتیش در کارهای راه‌آهن خیال می‌کنم هیچ کس مخالف نیست‏

امامی اهری- جناب آقای رئیس بفرمایید کدام یک از این طرح‌ها مطرح است‏

رئیس- طرحی که ۱۵ نفر از آقایان امضاء کرده‌اند

نبوی- همه ما موافقیم که یک بازرسی در راه‌آهن بشود که ببینیم واقعاً یک بی‌ترتیبی‌هایی شده است یا خیر در این صورت من و همه آقایان موافقیم و این عمل بسیار کار خوبی است ولی در اساس بنده خیال می‌کنم که این کار از وظیفه مجلس شورای ملی نباشد (صحیح است) تشخیص این که چه کسانی معین بشوند و بروند آنجا را بازرسی کنند از اموری است که از وظایف دولت می‌باشد و ما اگر تعیین کنیم که اشخاص معین بروند بازرسی کنند این کار خوب نیست و با مقررات هم وفق نمی‌دهد اگر جرایمی واقع شده باشد ما دادگستری داریم رضوی راجع به فوریت بفرمایید اینهایی که عرض می‌کنم راجع به فوریت است و اضافه بران چیزی عرض نمی‌کنم و به این دلیل می‌بایستی بیشتر در اطراف آن صحبت بشود و من خیال می‌کنم که الان فوریتی برای آن لازم نیست این کار از وظایف دولت است هر یک از آقایان به دیوان کیفر اعلام جرم بکنید دیوان کیفر می‌تواند برود تحقیق و تعقیب بکند بازرسی کل کشور هم هست به این جهت چنین موضوعی را که شاید موافق عقیده بنده هم باشد با فوریت وفق نمی‌دهد و این فوریت را لازم ندارد

رئیس- حالا باید به فوریت رأی گرفت چون یک نفر مخالفت کرده است و عده کافی نیست‏

ملک‌مدنی- اجازه بفرمایید بنده موافقم صحبت کنم‏

رئیس- یک طرحی که می‌آید و یک نفر مخالف صحبت می‌کند موافق ندارد

ملک‌مدنی- اجازه بفرمایید باید موافق صحبت کند و دلیل فوریتش را بگوید

رئیس- بفرمایید

ملک‌مدنی- بنده با این که صدایم یک کمی به واسطه سرماخوردگی گرفته معذالک لازم دیدم یک توضیحی عرض کنم مدتی است راجع به بنگاه راه‌آهن صحبت‌هایی هست در مجلس هم چند مرتبه مطرح شده و این موضوع بایستی واقعاً رسیدگی شود (صحیح است) و وضعیت راه‌آهن هم معلوم بشود (صحیح است) علت این هم که مجلس این موضوع را تعقیب کرده است آقای نبوی برای این ست که جمع و خرج و بودجه راه‌آهن را مجلس نظارت نمی‌کند بنگاه به این مهمی راه‌آهن به واسطه‌ی یک مقتضیاتی زیر نظر دولت است خود دولت تصویب می‌کند راه‌آهن هم انجام می‌دهد ما از نقطه‌نظر وظیفه ملی‌ای که داریم باید در تمام بودجه مملکت بعنی دخل و خرجش نظارت بکنیم خوب تا به حال این طور مصلحت بوده اما حالا ما نباید سهل‌انگاری بکنیم و اگر سهل‌انگاری بکنیم در خارج گفته می‌شود که مجلس شورای ملی با این خرابکاری‌ها موافق است صحیح است در صورتی که این طور نیست مجلس شورای ملی به این خرابکاری موافقتی ندارد بلکه اینجا بخصوص را می‌خواهد رسیدگی بکند صحیح است بنده به این جهت موافق هستم که این فوریت تصویب بشود و آن وقت در مواد اگر آقایان نظری دارند صحبت کنند (احسنت) بنده هم نظری در مواد دارم که در موقع خودش عرض می‌کنم‏

[۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏]

رئیس- بنابراین چون باید رأی گرفته شود و عده برای گرفتن رأی کافی نیست جلسه را ختم می‌کنم در جلسه آینده همین موضوع مطرح خواهد شد و روز یکشنبه جلسه می‌باشد

مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت‏