مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آبان ۱۲۸۶ نشست ۱۸۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آبان ۱۲۸۶ نشست ۱۸۵

مذاکرات روز سه شنبه ۲۸ رمضان المبارک دارالشواری ملی.

خلاصه مذاکرات روز یکشنبه ۲۶ را آقا میرزا طاهر قرائت کردند.

آقا میرزا ابوالحسن خان – مقدمتا عرضی دارم مملکت را مغشوش و مخصوصا فارس را از همه بدتر می‌بینم لازم میدانم حضور وکلاء عظام عرض نمایم و مقصود خود را روی کاغذ آوردم تا بسبب آن حال عصبانی که دارم بتوانم مقاصد خود را کاملا ادا نمایم خاطر محترم شما وکلاء را متوجه می‌سازم بجوابی که از طرف دولت علیه بسفارت دولت انگلیس در خصوص قرارداد بیمابین انگلیس و روس راجع بایران نوشته شده و وزیر امور خارجه پریروز حضوراً اعلام فرمودند من می‌گویم این استقلال خداداد را که مرقوم فرموده بودند ایران بخودی خود دارا است در صورتی معنی حقیقی پیدا خواهد کرد و پایدار خواهد ماند که ما ایرانیان این نفاق و اغراض را یکسو نهیم جنگ خانگی را کنار بگذاریم و با جان ودل از روی قلب با یکدیگر متحد شویم تا از برکت این اتفاق و اتحاد تحصیل قدرت و قوتی نموده بتوانیم باطل السحر آن معاهده شویم مگر این آتش که شعله آن تمام مملکت ما را فراگرفته نمی‌بینید مگر استغاثه و استعانه ایران را نمی‌شنوید در کجا است که این آتش شعله ور نیست در فارس نیست در کرمان نیست در آذربایجان نیست در استراباد و خراسان نیست در مازندران وگیلان نیست همه جا خشک و تر را با هم میسوزانند واز کجا است که استغاثه ایران که می‌فرماید ای اولاد من مرا کمک نمایید و بفریاد من برسید شنیده نمی‌شود نمیدانم چرا نمی‌بینید و چرا نمی‌شنوید چرا در راه چاره اطفاء آن آتش نمی‌کوشید و ایران را که همه چیز ما است احیا نمی‌کنید عزت ما ایران است شرافت ما ایران است شما را بخدای ایران قسم می‌دهیم بیایید هر وکیلی از هر کجا که هست بهر وسیله و ترتیبی که می‌توانید و میدانید اهل مملکت خود را از مخاطره وطن خود بیاگاهانید و علاج این درد بیدرمان را که امروز فقط باتحاد ممکن است حاصل شود بنمایید والا با این طور زمان اغتشاش و انقلاب روزگار ایران وایرانی از این سیاهتر خواهد شد و فاتحه سوم این مملکت را باید بخوانید و استقلالی که میشونیم بعضی باعلیحضرت همایونی که جان ما ایرانیها بفدای تخت و تاج مقدس او باد وعده داده و حضوراً متعهد شده‌اند همان استقلالیست که برای گوریاانگلیس و ژاپون در معاهده نامه خود قرار داده‌اند چه شد امپراطور سابق کره؟ کجا رفت استقلال آن دولت امپراطوری تمام ترس من از اینست که ملتفت تحریک و تفتین نباشیم و اغراض را کنار نگذاریم و یک وقت ببینیم که تمام درهای چاره بکلی بروی ما بسته شده است مفعول مجبور با چشم باز و دست گشاده تسلیم کردیم از این می‌ترسیم ایران را ارزان فروشیم نه گران بخدا قسم که کمترین بهای ایران جانهای پاک ایرانیان است که معنی حب الوطن را دانسته قیمة وطن عزیزرا شناخته و معنی شرف و افتخار را در عالم فهمیده باشیم شما تمام چیزها را کنار گذاشته ومشغول هستیم که ببینیم فلان شخص در بالای منبر چه گفت من وکیل شیرازم از طرف موکلین خودم داد و فریاد می‌کنم و یکی دیگر از طرف اشخاصیکه او را وکیل کردند فریاد می‌کند شما را بخدا قسم بیایید اتفاق کنید و نفاق را کنار بگذارید و نگذارید ایران از دست برود.

اسدالله میرزا – متمم فرمایشات آقای آقا میرزا ابوالحسن خان را بچند مثل عرض می‌کنم مملکت لهستان را اکثر لابد شنیده و در تواریخ شرح آنرا خوانده‌اید بجهة همین اختلاف و نفاق داخله و انجمنهای زیاد که بر ضد یکدیگر کار می‌کردند در میان سه دولت عظیم یکی روس و یکی آلمان و یکی اطریش تقسیم شد واسم آن ملمکت بآن عظمت از میان رفت همینطور هندوستان مملکت به آن بزرگی بواسطه اختلاف حکمرانان آن نفوذ خارجی استقلال آنها را بر هم زد و همچنین مصر که مستقل بود بواسطه اختلاف محمد علی پاشا با سلطان عثمانی آمدند او را تحدید کردند و قشون بجهة عمل نظام مالیات گذاشته تاکنون متصرفند و همچنین مملکت‌های دیگر از مملکت اسلامی وغیره حال حالیه مراکش را ملاحظه فرمایید که دو برادر با هم ضدیت نموده ودو سه نفر هم اروپایی کشته شده دول خارجه دست آویز پیدا نموده باسپانیول و فرانسه آمده کردند آنچه کردند حالات خودمان را باید اندکی دقت فرمایید اغتشاش اطراف را بنگرید فتنه استراباد را ملاحظه می‌فرمایید امروز از قراریکه شنیدم صد نفر اسیر بردند فکر و معالجه اینکارها را بنمایید.

آقا سید حسن تقی زاده – البته معلوم است که مجلس در پیشرفت امور مملکتی نصف دولت است زیرا که مجلس وضع قوانین می‌کند و دولت مجری می‌دارد با این استقلال باید ما خودمان خاک خودمان را حفظ کنیم وامنیت بدهیم و البته هم خواهیم داد همچنین وزرای ما تخلف نخواهند کرد ولی بواسطه بعضی اختلافات فی الجمله تعویق شده وعماً قریب امنیت د رهمه جا حاصل خواهد شد اما این که وکلا بکار خود نمی‌رسند علت این است که تصرف در جزئیات می‌کنند نه اینکه وکلا هم خود دخالت کنند بلکه این مردم آنها را وامیدارند مثل همین وقایع این دو روزه اگربواسطه همین حرکات یک فتنه واغتشاش در طهران که پایتخت است بروز کرده بود خیلی اهمیتش بیشتر از استراباد و جاهای دیگر بود ولی بحمدالله بهمت آقایان حجج اسلام و وکلا و وزرا اطفاء نایره شد یک مطلبی است که چند دفعه گفته‌ام باز هم می‌گویم سابق اگر در ایران دو دسته می‌شد از حیدری و نعمتی اصلاح می‌کردند همین دعوایی که در قفقاز بین مسلمانها و ارامنه شد دولت روس بیک چشم دیده اصلاح کرد حالا با اینکه اهل این مملکت از شاه و حجج اسلام و وزرا و سایر خلایق حتی حضرت حجةالاسلام آقای آخوند ملا محمدکاظم و آقایان دیگر که امروز مرجع تقلید هستند همه مشروطه هستند وغیر مشروطه نداریم ولی یک عده کمی هر چند مدتی بروز و ظهور کرده اسباب فتنه فراهم می‌آورند هر وقت اشرفی از یک طرف بیرون آمد آنها هم بیرون می‌آیند چیزی که هست این است که در همه ممالک یک قانونی هست که اگرکسی برخلاف آن رفتار کرد او را جلب بعدلیه می‌کنند مثلا در فرانسه هر کسی بر ضد جمهوری حرف بزند یا در انگلیس هر کسی بر ضد مشروطیت حرف بزند یا در روسیه هر کس بر ضد امپراطور حرف بزند او مقصر است همین طور که در اینجا هم تا یکسال قبل همینطور بود هر کس از مشروطیت حرف می‌زد مقصر بود حالا هم باید هر کس بر ضد مشروطیت حرفی زد او را جلب نمود و بعدلیه مجازات داد بموجب قانونی که مقلدین شیعه و تمام ملت ایران قبول کرده‌اند پس این مفسدین که مانع کار قوه مجریه و وکلا می‌شوند اینها را باید رفع کرد چطور که همین اختلاف این دو روزه اسباب تعویق عمل استراباد شد و امشب هم وزرا خواهند آمد و همین چند روزه تامین داده خواهد شد.

حاج میرزا علی آقا – می‌خواهم یک کلام عرض کنم از کلمات قصار حضرت امیرالمؤمنین (ع) است باین مضمون که شخصی آهو و صیدی پیدا کرد چاقو نداشت که او را ذبح کند آن آهو دست و پا زد و زمین را کند چاقویی پیدا شد و بهمان چاقو سر او را بریدند مثل ما مثل آن آهو نباشد که بدست و پای خود چاقو از برای کشتن خود فراهم کرد ما از یکطرف میگوییم مجلس باید قانون وضع نماید وداخل جزئیات نشویم ولی می‌شویم از یکطرف میگویند که هیئت کابینه باید مشغول کار خود باشند و ما داخل کار آنها می‌شویم از طرفی میگوییم قوه اجرائیه باید بکار خود بپردازد و از طرف دیگر هزار نوع بدگویی می‌کنند و اسباب نفاق می‌شوند از امروز ببعد هر کس اسباب سوء ظن و نفاق را فراهم آورد و این وطن عزیز را بخواهد بباد بدهد مثل اینست که با امام زمان مخالفت کرده است باید متحداً پشت هم داده متفق شویم و مملکت راحفظ نماییم.

محقق الدوله – جناب تقی زاده آنچه مقصود همه بود بیان کردند وخیلی محل توجه بود آیا تا کی باید ما گرفتار این اشخاص وطن فروش باشیم وهیچ نگوییم.

حاج سید عبدالحسین شهشهانی – آن روزی که وزرا و امرا و سردارها و متنفذین مملکت جمع شده اظهار اتحاد و اتفاق کردند خیلی موجب مسرت وامیدواری شد نمیدانم آنها درست رفتار نکردند یا بدبختی این مملکت را فرا گرفته آنطوری که باید نتیجه گرفته شود نشد در موقعی که آنها با ما اظهار همراهی کردند و ما هم با آنها موافقت کردیم اگر بیک نفری که در پیش بعضی کارهای خلاف از او صادر شده ماموریتی داده شد نباید در مجلس بر او ایراد کنیم که او هم عذر بیاورد یا اینکه بواسطه یک حرفی که یک نفر زده نباید تعرض شخصی که اسباب فتنه و فساد شود بنماییم اگر معنی اتحاد را فهمیده‌اید پس یک اسباب اتحاد فراهم آورید یک مجلس از آقایان حجج اسلام بشود این اشخاص که بهم دیگر افتادند و ممانعت می‌نمایند بآنها بفهمانند که حفظ بیضه اسلام واجب است.

آقا میرزا سید محمد مجتهد – آقایان چه کنند در همه کارها اول قدم بوده‌اند با مال و جان همراهی کردند و می‌کنند حالا هم همه قسم آماده و حاضرند.

حاجی امام جمعه – من می‌گویم این مجلس کنگره عدالت این مملکت است وقتی که این چند نفر نظم خود را نتوانند بدهند چطور نظم مملکت را می‌دهند.

رئیس- باید همه مراقب حفظ نظم باشند صحیح میگویند.

حاج امام جمعه – این مملکت، مملکت اسلام است، مملکت شیعه است، من می‌گویم یکسال است ایرانیها جان دادند مال دادند مشروطه را گرفتند حالادیگر نباید ما سر مشروطه دعوا کنیم حال همه مشروطه هستیم حال باید جنگ خانگی را رفع کرد و دیگر کسی حق ندارد و نمی‌تواند مشروطه را از ما بگیرد و خارجه هم نمی‌تواند من می‌گویم در مملکت شما امروز هشت ماه است عثمانی تجاوز می‌کند هیچ بفکر این افتاده‌اید که دو فوج قشون راه بیندازید حالا این عثمانی است شاید فردا یک دولتی قویتر از یک سمتی حرکت کرد اگر فردا روس خواست که او هم همین حرکت را بکند چه خواهید کرد چرا سرباز درست نمی‌کنید چرا در فکر قشون نیستید اول بیاید پسر مرا بسربازی بگیرید و فکر حفظ مملکت بکنید همه آقایان حاضرند اولاد خودشان را برای حفظ اسلام و مملکت بسربازی بدهند از اینکه دو نفر با هم طرف شده‌اند چه خواهد شد شما فکر اصلی کار را بکنید این حرفها فایده ندارد.

اسدالله میرزا – تمام فرمایشات حاج امام جمعه صحیح است هیچ منقصتی ندارد و گویا چنین تصور شد که چرا وکلا و وزرا کارها را اصلاح نمی‌کنند این طور نیست بلکه عرض می‌کنم عده از مردم هستند که آنها هم در این مملکت شریکند چرا آنها بفکر نمی‌افتند و در این حال خطر مملکت اندکی دست از فساد نمی‌کشند این عده معدود که فتنه جو و شرطلبند اینها هم از ملت هستند قدری از اغراض و هوای نفس بکاهند لااقل ملاحظه حال آتیه خودشان را بنمایند.

آقا سید حسن تقی زاده – تمام این نطقهای مهیج صحیح و بجا است و باید بیش از اینها در منابر ومساجد و مجامع گفته شود و مردم را تنبیه و ایقاط کرد ولی من می‌گویم که دولت ایران عاجز نیست امروزه از برای تنظیمات وحفظ حدود و ثغور خود قشون باید آماده و تهیه کند استعداد آنرا هم بخوبی داراست دولت خارجی هم حق ندارد که در داخله این مملکت مداخله نماید ولی باید این متقنین و محرکین را جلوگیری کرد دولت هم در مقام نظم برمی‌آید.

رئیس- صحیح است همینطور است که می‌فرمایید باید جدا از دولت خواست و اینکه جناب حاجی امام جمعه فرمودند صحیح است باید فکر سرباز و قشون کرد یک فوج منظم مقابل ده فوج بی نظم است از فردا انشاءالله فکر همین کار را می‌کنیم و مشغول ترتیب افواج می‌شویم یک کمیسیونی می‌کنیم برای اینکار.

آقا میرزا ابوالحسن خان – باید سرباز را مطابق قانون اساسی گرفت.

حاج امام جمعه – مقصود من اینست همین طور که مردانه کار می‌کنید در این باب هم جداً اقدام کنید یک سال است در این مجلس ابداً گفتگویی از قشون نشده است حالا که باید اقدام بشود یک مدیرو معلمی از خارجه از دول بیطرف بیاورید که منظم نماید (گفته شد که معلم هست).

رئیس- یک مسئله دیگر که باید رفع شود آن پول است.

وکیل الرعایا- اگردرست ملاحظه نمایید اکثر از روی نقشه ما رفتار کرده وترقی کرده‌اند و آن نقشه اسلام است ببینید در بدو اسلام چه کردند و ما اکنون از آن نقشه دور افتادیم واز بابت قشون این آخرین دوای ما است من یک نفر اولاد دارم حاضرم در هر میدانی که میگویید دست او را گرفته بسپارم.

آقا شیخ حسین – گفته شد که چند نفر اینجا را مغشوش کرده‌اند تکلیف من این است که بگویم این گفتگوها از بابت مستبده و مشروطه نیست بلکه مثل آنها همان مثل درویش است مقصود همه اینها پرکردن پای منبر است واعظ باید از قرآن یا احادیث وآثار ائمه یا از نهج‌البلاغه گفتگو نماید نه آنکه اعتراض بکسی داشته باشد تمام اینها از روی غرض است.

لسان الحکماء- سالیکه مجلس فرانسه منعقد شد رئیس الوزراء اول نطقیکه کرد در مجلس این بود که یک کاری بکنید بر ثروت مملکت خود بیفزایید در صورتیکه مالیات دولت فرانسه دوازده هزار کرور بود با این حال اول حرفشان تزیید مالیه و ثروت مملکت بود همچنین ناپلیون گفت از برای ترتیب و تنظیم کارها سه چیز لازم است اول پول دوم پول سوم پول اگر قشون می‌خواهید فکر پول نمایید.

وکیل التجار- آنچه در بودجه ما بود که بافواج می‌دادیم خوب است حالا عجالة همان افواجی را که پولشان را می‌گرفتند حاضر نمایند هر جا که خواسته باشیم بفرستیم دیگر اینکه ترتیبی در کار بایست داد اینکه امروز یکی بگوید من این کار را می‌کنم و فردا نکند نمی‌شود باید مجازات در بین باشد تا بیم وامید در کار نباشد کار پیشرفت ندارد.

آقا میرزا ابوالحسن خان – بیم و امید بقشون است.

حاج سید نصرالله – تمام این مطالب صحیح است و بی پول هم هیچکاری پیشرفت نمی‌کند ولی تحصیل پول هم موقوف است باتفاق و اتحاد و ما اتفاق نداریم هنوز مشغول قدح و مدح اشخاص هستیم و حرفهای ما ازمصدر عقل نازل نمی‌شود بلکه از روی هواست و تا اتفاق نباشد پول تحصیل نخواهد شد و تا قشون نباشد مجازات در کار نخواهد بود امروز شما یک کابینه تشکیل کردید وکلا وغیره انتخاب کرده‌اید اگر هر روزه بواسطه زبان یا قلم بلحاظ آنکه کاری سابقاً کرده بر او اعتراض کنند دیگر بچه امید مشغول کار شوند باید امروز بقلم و زبان ما پشت این وزرا باشیم تا کار بکنند تا اینطور نباشد مملکت امنیت حاصل نخواهد کرد باید این اخلاق خود راتغییر بدهیم بلی من بعد هر کس کار خلاف کرد باید نوشت و گفت و بادله ثابت کرد اما نه اینطور بد گفتن بس است تا کی ما این مسلک را تغییر ندهیم گمان بنده این مذاکرات مثل عدیله است برای شخص محتضر اینهمه بد از یکدیگر گفتیم بس است امروز عموما باید با این کابینه همراه باشیم. ما اگر افکار مثل ناصرالملک شخصی را که مدتها در فرنگستان بوده و ازعلمای نامی محسوب است پیروی نکنیم پس چه بکنیم.

آقا میرزا فضلعلی آقا – امروز آقا میرزا ابوالحسن خان همه را متنبه کرد و باید اذهان را متوجه کرد باینکه رفع این اغتشاشات داخلی شود وکلای ولایات هم خود را بگمارند باینکه ولایات خود را باتحاد و اتفاق دعوت کنند و رفع اختلاف از آنها بنمایند این فقره را باید خیلی ملاحظه کرد دیگر اینکه این هیئت وکلاء با وزراء یکنوع اتحاد و اتفاق کنند وزرا هم امرا را که رجال مملکت هستند محافظت کنند و بحرفی نرنجانند طهران هم مرکز دولت و هم مجلس دارالشورایملی است چرا اینجا تا حال افواجی آماده نکرده‌اند و اردوئی تشکیل ندادند اینمطلب را خوب است وزرا اقدام کنند چند فوجی بخواهندو اردوئی تشکیل بدهند همین اردو تشکیل دادن خیلی اهمیت دارد.

حاج امام جمعه – آن مطلبی که اول بنده عرض کردم دو قسم است همه میدانید که قشون چریک امروزه بدرد نمی‌خورد اینکه بعضی گفتند در بدو اسلام مردم بمیل جمع می‌شدند و بجهاد می‌رفتند صحیح است ولی امروز با این توپ و اسلحه جدید باید قشون منظم باشد بپهلوانی نمی‌شود دیگر اینکه ما سابق یکصورت قوشنی داشتیم گویا حالا هم داشته باشیم پول هم که می‌دهیم عده آنها هشتاد هزار است خوب است وزیر جنگ را بخواهیم که لااقل این قشون راترتیب داده حاضر نماید اگر پول کفایت نمی‌کند عده را یکقدری کم کند مقصود این است این عده که پول می‌گیرند آنها را حاضر و آماده نمایند برای اینکه غیر از این باشد نظام داخلی هم برهم خواهد خورد و همسایه هم چشم طمع نخواهد پوشید.

آقا سید مهدی – این مجلس را یک وقتی یکی از آقایان وکلا می‌گفت بمنزله منبری است که صدای آن بتمام جاها می‌رسد همه میدانید که در این تهران پنجاه شصت انجمن است که تماماً در راه مشروطیت قدم می‌زنند ولی در بین این انجمنها ده دوازده نفر هستند که مفسدند و چشم و گوش آنها مثل موش باشرفی است و باعث فاسد می‌شوند خوب است تمام آقایان و اهالی انجمنها ملتفت این نکته شده نگذارند این قبیل مفسدین باعث فتنه و فساد و اختلال نظم داخله شوند.

آقا سید حسن تقی زاده – بنده این حرفها را برای رضای خدا می‌گویم کسی نرنجد آنچه از این حرفها زده شود خیلی خوب است ولی باید بیش از اینها در مجامع و بالای منابر و در انجمنها گفته شود تا مردم بیدار شوند اما در پارلمانهای دیگر یک کار حاضر آماده کرده همیشه برای وکلا حاضر است وآن وضع قانون است پس ما هم باید مادامی که اینجا نشسته‌ایم وضع قانون نماییم یا یک چیزی بوزرا پیشنهاد کنیم ولی اینجا بعکس است تا یک وقتی که وزارتخانهای ما مرتب نبوده اگر بکارهای دیگر می‌پرداختیم یک مطلبی بود ولی امروز ما باید وضع قانون نماییم اگر تاکنون قوانین را وضع کرده بودیم خیلی کارها پیشرفت کرده بود ملاحظه بفرمایید این قانون وزارت داخله چند ماه است که تمام شده ولی بواسطه دو ماده آن مانده است و گفته شد که ایندو ماده بماندو مابقی بصحه برسد اگر بصحه رسیده بود و منتشر شده بود و حکومت استراباد بمحال گردشی رفته بود این قتنه و اغتشاش برپا نمی‌شد و همچنین قانون انطباعات را تعویق انداخته‌اید و هر روز میگوییم فلان روزنامه فلان چیز را نوشته در حقیقت در بعضی جاها روزنامه اسباب فساد است پس این قانون مطبوعات را بدهید تا رفع این اشکال بشود بنده عقیده خودم را می‌گویم که در اینمجلس باید وضع قوانین بشود تا انتظام مملکت داده شود.

آقا میرزا ابوالحسن خان – قوانین مثل خشت روه هم گذاشتن فایده ندارد باید اول مملکت را منظم کرد آنوقت قوانین را مرتب نمود محض خواندن کتاب و گفتن فایده ندارد این مملکت فرانسه نیست و پارلمان ما پارلمان انگلیس نیست که کارها از روی ترتیب باشد اول باید فکر نظم کرد والا این قوانین چه فایده دارد قانون باید اجرا شود اول پول لازم است بعد از آن قشون و نظم ولایات را وکلای ولایات باید متحداً اقدام کنند باین قانون اساسی فقط نمی‌شود مملکت را اصلاح کرد.

آقا سید حسن تقی زاده – بنده عرض می‌کنم که صحیح است مملکت آتش گرفته ولی چه باید کرد همه یکمطلب رامیگوییم فقط نطق و هیجان فایده ندارد در مقام عمل باید برآمد ولی می‌گویم همه میگوییم پول لازم است آیا ترتیب پیداکردن پول چیست باید آنرا روی کاغذ آورد و ارائه کرد و بهمان ترتیب پیش آمد این نطقها جوامع الکلم است ولی مال مجلس نیست هر چیزی مقامی دارد ما چند جا انجمن ولایتی درست کردیم آنجا امن شد اگر قانون وزارت داخله تمام می‌شد حالا خیلی پیش می‌رفتیم همینطور قانون مطبوعات مجلس وظیفه اش این استکه وضع قوانین کند و بدهد و اجرایش را بخواهد.

مبشرالسلطان – شرح این مذاکرات که گفته شد تمام لازم بود اما این مسئله که خاطر مرا بغایت مشوش داشته همان تلگراف زوار از میان دشت است که تلگراف کرده‌اند ما در کاروانسرا محسور هستیم همان تلگراف که آمد گفتند که نصرالسلطنه از کالسکه زمین خورده حالا هم که حضرت عالی فرمودید تعارض است پس خوب است همانطور که آنروز شاهزاده عین الدوله تلگراف نموده بود که با جان و مال حاضرم مامور شود با سوار هزاره برود رفع ترکمانرا نموده و این بیچاره زوار را خلاص نماید.

حاج سید نصرالله – بنده یک عرضی دارم نظامنامه وزارت داخله تمام است مگر یک ماده آن حال اگر صلح میدانید آن یک ماده مسکوت عنه مانده باقی بصحه برسد فرستاده شود (اکثر گفتند که این یک ماده بماند).

رئیس- آخر چه آن ماده مسکوت عنه بماند و باقی بصحه فرستاده شود؟

(گفتند بلی) رئیس- مسئله دیگری است چون اکثر اوقات از طرف مجلس از وزارت جنگ توضیحات خواسته می‌شود اینک پاکتی استکه وزارت جنگ از آقای نایب السلطنه از بابت آن دویست و شصت هزار تومان حقوق قشون که داده شده بود توضیحات خواسته است وفرستاده است اما کاغذ هیچ خوانده نشده پس فرستاد این آن پاکت است حال تکلیف چیست؟

(گفتند مذاکره این مطلب باشد برای مجلس مخصوص).

آقا سید حسن تقی زاده – من یک جوابی دادم اگر اعلیحضرت این قانون اساسی را صحه نمی‌کردند و پس میفرستاند چه می‌کردید خود اعلیحضرت این قانون مملکت را صحه فرموده و قبول کرده‌اند اینکه عموی سلطنت است.

آقا میرزا ابوالحسن خان – عقیده بنده اینست اگر آقای نایب السلطنه فرستادند امشب این پاکت را بردند و جواب دادند دیگر نه در مجلس مخصوص و نه در علنی مذاکره شود والا مطرح شده بموجب قانون اساسی رفتار خواهد شد.

(مجلس ختم شد).