مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۸

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۸

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: حمید بختیار، مکرم، دکتر سیدامامی، تیمورتاش.

۳- اجرای مراسم تحلیف از طرف آقایان: بزرگ ابراهیمی و سرمد.

۴- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه.

مجلس ساعت ۱۱ صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد).

غائبین با اجازه- آقایان: قراگزلو، بهادری.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: سلطانی ابراهیمی، نراقی، برومند.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: کریمی یک ساعت، صراف‌زاده یک ساعت، دکتر عمید دو ساعت.

دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه- آقایان: حائریزاده یک رأی، عبدالرحمن فرامرزی یک رأی، پیراسته یک رأی، مهدوی یک رأی.

رئیس- آقای پیراسته نسبت به صورت مجلس اظهاری دارید؟

پیراسته- آقای جفرودی اول اجازه گرفتند.

رئیس- آقای مهندس جفرودی.

مهندس جفرودی- در صورت جلسه قبل دو نکته وجود دارد.

رئیس- بفرمایید پشت تریبون.

مهندس جفرودی- چشم، در صورت جسه قبل دو نکته وجود دارد که با طرز تفکر و بیان بنده کاملاً تطبیق نمی‌کرد به همین جهت بنده اینجا تذکر می‌دهم و از حضور مقام ریاست تقاضا می‌کنم اصلاح بفرمایید (یک نفر ازنمایندگان- امر به اصلاح بفرمایند) یکی مربوط به تاریخ پرافتخار ایران است که همه ما به آن مباهات می‌کنیم (صحیح است) بنده عرض می‌کنم دوره‌ای در این تاریخ وجود دارد که در آن دوره حمله مغول واقع شده است که منحوس و تأثرآور است (صحیح است) نکته دیگر مربوط به نهضت مقدس ملی ایران است که من عرض کردم این نهضت مقدس متعلق به تمام ملت ایران است و ریشه‌دار است (صحیح است) و در انحصار دسته خاصی نمی‌باشد (صحیح است، احسنت) و آنچه از اعمال حکومت گذشته صادقانه موجب تأیید و تقویت این نهضت شده است باید تأیید کرد (صحیح است) و چنان که اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که پادشاه نیک‌نام رئوف خیر و مردم‌خواه هستند (صحیح است) در تمام مراحل این نهضت مقدس ملی ایران را تأیید فرمودند (احسنت).

نراقی- اصولاً ملت ایران تأیید کرد.

رئیس- آقای پیراسته.

پیراسته- خوشبختانه جناب آقای مهندس جفرودی راجع به اظهارات‌شان توضیحی فرمودند که بنده را از توضیح بی‌نیاز کرد، دیگر چیزی عرض نمی‌کنم و راجع به بیان دیگر بنده که یکی از آقایان مطلبی فرمودند به احترام جناب آقای دکتر جزایری و جناب آقای دکتر عمید و جناب آقای دکتر شاهکار که فرمودند به بنده، دیگر عرضی نمی‌کنم، ولی در این عرض خودم باقی هستم که بایستی دانشگاه از آدم‌های بیسواد بد اگر تویش هستند، تصفیه بشود و باز هم در این عقیده خودم باقی هستم که هست.

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- بنده را غائب بدون اجازه نوشته بودند، البته اطلاع دارند که بنده برای کارهای مربوط به جشن به همدان مسافرت کرده بودم.

رئیس- اصلاح می‌شود. آقای بزرگ ابراهیمی هم اینجا اجازه خواسته‌اند چون غیبت شما به واسطه کسالت بوده و به کمیسیون محاسبات هم نوشته‌اید اجازه خواهند داد آقای شوشتری مطالب شما نسبت به صورت مجلس است؟

شوشتری- بله قربان.

رئیس- بفرمایید.

شوشتری- بسم‌الله الرحمن‌الرحیم، اگر چه بی‌نیاز شدم بعد از توضیح آقای مهندس جفرودی، ولی یک جمله باید عرض کنم که در تاریخ مجلس ضبط بشود، همان دورانی که به اسم دوره مغول به عنوان منحوس اشتباهاً تلقی شده ایرانی با شرف در آن دوره‌ای که تصور می‌کند برای ایران نحسی به وجود آورده، چنان عظمت خودش را نشان داده که بالاتر از آن نمی‌شود تصور کرد، حضرت علامه حلی در کرباس الجایتو متوقف شد و او را محمد خدابنده کرد و دور بارگاه او گفت الله، محمد و دوازده امام نوشتند، ایرانی آن دوره مغول با آن عظمت را منقاد کرد، از این جهت آن دوره را دوره منحوس نفرمایید، دوره پرافتخار و عظمت ایران است.

رئیس- آقای شوشتری این یک ذکر تاریخی بود مربوط به صورت مجلس نبود، آقای نورالدین امامی.

امامی- بنده در پیشگاه نمایندگان محترم تقاضا دارم که به یک کلمه عرضم توجه بفرمایید یعنی نیم دقیقه. بقا و دوام مجلس شورای ملی با اجرای آیین‌نامه است (صحیح است) اگر آیین‌نامه طابق النعل بالنعل اجرا نشود اداره مجلس محال است و وقتی هم که مجلس خوب اداره نشد مشروطیت تعطیل می‌شود (صحیح است) مذاکره در اطراف صورت جلسه این است که اگر بنده در جلسه گذشته عرض کردم و تندنویسی عرض بنده را مثلا حسن را حسین نوشته (میراشرافی- خود شما برخلاف آیین‌نامه صحبت می‌کنید) این را تذکر بدهم که اصلاح کنند نه این که خدای نکرده ده روز پیش یک کلماتی بگویم و جلسه بعد بیایم این را اصلاح کنم، این بدعت را در مجلس نگذارید که در مجلس هر کسی هر چه گفته دفعه دیگر برگردد از حرفش (یک نفر از نمایندگان- اگر اشتباه شده باشد چرا) اصلاح صورت مجلس این جوری نمی‌شود این غلط است هر وقت که آقایان اشتباه کنند من مجبورم تذکر بدهم.

رئیس- اگر نمایندگان مذاکراتی کنند که در موقع تصویب صورت مجلس مخالف عقیده‌شان باشد، اظهاراتی می‌توانند بکنند این سابقه دارد دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد- خیر) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: حمید بختیار، مکرم، دکتر سیدامامی، تیمورتاش.

رئیس- وارد دستور می‌شویم، سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند، آقای حمید بختیار.

حمید بختیار- به نام خداوند آغاز سخن می‌کنم و از او می‌خواهم مرا در انجام وظیفه خطیری که به من سپرده‌اند یاری کند. مرا از آلودگیها حفظ فرماید و از حب و بغض‌ها برکنار دارد تا بتوانم با ضمیری پاک و روشن و با وجدانی راحت و آسوده بار سنگین نمایندگی مردم را به سر منزل مقصود برسانم. همکاران محترم مطالبی که موضوع صحبت امروز اینجانب می‌باشد، ممکن است به طبع زودرنج بعضی‌ها خوش آیند نباشد.

میر اشرافی- پس نفرمایید.

صفائی- بهتر این است که نفرمایید.

حمید بختیار- قربان ما بختیاریها خیلی شجاع هستیم و از گفتن حرف خود باک نداریم و لااقل باید این ضرر را برای من داشته باشد که جماعتی را با خود دشمن نمایم ولی به قول یکی از دانشمندان، زیانی که از اظهار حقی متوجه من شود، به مراتب گواراتر از آن است که در اختفای آن حق نفعی ببرم، آقایان فاش می‌گویم من با این قیافه‌ای که مجلس هجدهم به خودش گرفته به هیچ‌وجه موافق نیستم.

نراقی- صحیح است.

حمید بختیار- این روش پسندیده نیست که اوقات گران‌بهای مجلس صرف تکرار مکررات بشود و قسمت عمده صورت جلسات مجلس را ناسزاگوییها به حکومت سابق اشغال کند، با این ترتیبی که بعضی از همکاران محترم در پیش گرفته‌اند پیش‌بینی می‌شود که لااقل نیمی از وقت مجلس هجدهم صرف حمله به اعمال حکومت سابق بشود، مثل این که مسائل مهم‌تری هم در پیش داریم، مثلاً من تعجب می‌کنم که چرا هیچ یک از نمایندگان محترم تاکنون از بزرگ‌ترین و مؤثرترین عملی که در این مملکت صورت گرفته، ذکری نکرده‌اند، عملی که توسعه آن مسلماً منشا تحولی بزرگ در کشور ما خواهد بود، این عمل بزرگ اقدام اعلیحضرت همایون شاهنشاه در تفسیر املاک بین رعایا است (صحیح است) و من با استفاده از وقت اجازه می‌خواهم مبین احساسات همکاران نسبت به این اقدام بزرگ ذات شاهانه باشم و در مقابل نیات رعیت پرورانه شاهنشاه سر تعظیم فرود آورم در امر تقسیم املاک، اشخاص سرمایه‌دار باید از شخص اول مملکت سرمشق بگیرند و برای اصلاح و بهبود این مملکت به منظور ترقی و تعالی این کشور و به خاطر تأمین سعادت فرزندان این آب و خاک گذشت نشان بدهند (صحیح است) آقایان باور بفرمایید علاج چشم گریان میلیون‌ها نفر مردم زحمتکش این کشور تقسیم املاک بزرگ و اراضی وسیع بین زارعین است (صحیح است) (یک نفر از نمایندگان- طرحی در دست تهیه است) برای این که این فکر صورت عمل به خود بگیرد من از دولت تقاضا می‌کنم طرح مؤثری تهیه و تقدیم مجلس نماید که به موجب آن مالکیت‌های بزرگ محدود شود، حدود مالکیت در تمام دنیا معلوم و محدود است، دولت باید مازاد املاک مالکین بزرگ را به اقساط خریده و به همان طریق برعایا واگذار کند، این صحیح نیست که در این مملکت املاک بزرگ در انحصار معدودی ثروتمند باشد، باید اصل تعدیل ثروت در این کشور رعایت بشود (صحیح است) اکنون ثروت در دست اشخاصی است که کارهای تولیدی انجام نمی‌دهند و فقط فکرشان این است که هر روز به هر راهی شده است به ثروت بیکران خود بیفزایند و باید متأسفانه به عرض نمایندگان محترم برسانم که اشخاص ثروتمند به عناوین مختلف مالیات نمی‌پردازند (صحیح است) عمده مالیات، غیر مستقیم است که از توده مردم گرفته می‌شود، من نمی‌خواهم وضع تأسف‌آور توده واقعی این کشور را به خصوص مردم خوزستان را در اینجا بازگو کنم، زیرا همان توضیح واضحات و تکرار مکررات خواهد شد که من از آن بیزام، همین قدر در پشت این تریبون به نام یک نماینده مجلس اعلام خطر می‌کنم، خطر بزرگی که از نارضایتی عمومی سرچشمه می‌گیرد و بنیان امنیت و استقلال این مملکت را تهدید می‌کند (صحیح است) مطلبی که بیش از هر چیز به آتش نارضایتی مردم دامن می‌زند دستگاه فرعونی و ناراضی تراش دادگستری است (صحیح است) که به عقیده اینجانب باید آن را ظلم پروری نامید، در میان موکلین که همه روزه به خیال تظلم به اینجانب مراجعه می‌کنند، بدون شک صدی هشتاد فریاد و شیون‌شان از دستگاه دادگستری بلند است، همین دیروز پیرمرد بیچاره‌ای به خانه من آمده بود این مرد که با فروش فرش زیر پای خود از خوزستان به تهران آمده از دستگاه دادگستری داستان‌ها می‌گفت این عین حرف‌های خودش است که می‌گفت شما را به خدا این کاخ عظیم‌الجثه دادگستری را بر سر قضاوت رشوه‌خوار آن خراب کنید.

صارمی- این طور نیست آقا. (همهمه نمایندگان، زنگ رئیس).

بختیار- قربان اجازه بدهید عرایضم را بکنم، بعد جنابعالی بفرمایید.

رئیس- شما حرف خودتان را بزنید، مکرر گفته‌ام نطق قبل از دستور برای بیان نظریات شخصی نمایندگان است.

صارمی- توهین به قضات است.

بختیار- می‌گفت فقط پول و زور بر دادگستری حکومت می‌کند و آنچه در این دستگاه به حساب درنمیآید، همان مقررات قانون است، دوست محترم من جناب آقای خلعتبری می‌فرمایند باید با فساد مبارزه کرد، البته جمله مبارزه با فساد یک تیتر قشنگ و جالبی است، اما آقایان نمایندگان محترم در کشوری که تنبیه خائن و تشویق خادم رعایت نشود و بر عکس تشویق خائنین و تنبیه خادمین رواج داشته باشد، آیا مبارزه با فساد ممکن است؟ در مملکت ما بنا به پیش‌بینی یگانه رادمرد جهان حضرت علی علیه‌السلام که فرمود روزی خواهد رسید که مردم نهی از معروف و امر به منکر را رواج خواهند داد، ما هم امروز همین کار را می‌کنیم، آقایان دستی که دزدی کرد باید بریده شود (صحیح است) شما دست یک دزد را ببرید یقین است که دیگر دزدی نخواهدشد.

اردلان- آیه شریفه را بخوانید.

بختیار- جناب آقای خلعتبری صحیح می‌فرمایند که باید با دزدی و فساد مبارزه کرد، اما مبارزه با چی؟ و با کی؟ و با کدام دستگاه، این دستگاه ضعیف‌کش و دزدپرور که به قول آن پیرمرد خوزستانی که فقط با پول و زور حکومت بر آن می‌کنند به عقیده اینجانب نزدیک‌ترین راه خوشنودی مردم همان‌طوری که اعلیحضرت همایونی توجه فرموده‌اند، تأمین عدالت اجتماعی در سراسر کشور است و عدالت اجتماعی تأمین نمی‌شود، مگر با تصفیه دادگستری، البته قضات درست کاری هم در دادگستری وجود دارند که مایه افتخار اجتماع ما هستند (بعضی از نمایندگان- اکثریت هستند و زیادند) ولی خود آنها روی همان خوی درست کاری با کمال شهامت اعتراف خواهند کرد که در اقلیت قرار دارند، در یک اقلیت ناچیز و بی‌خاصیت (صحیح است) آقای صفائی شما جایتان را عوض کردید.

صفائی- من آنجا بودم اعتراض زیاد می‌شد خواستم شما بدانید بنده معترض نیستم.

بختیار- مطلب دیگری که خواستم به عرض مجلس شورای ملی برسانم وضع تأسف‌آور عشایر ایران است (صحیح است) آقایان پنج میلیون نفر از زبده‌ترین افراد مملکت ما را عشایر ایران تشکیل می‌دهند که در موقع عادی ساعی‌ترین رعیت و در وضعیت غیر عادی فداکارترین سرباز این کشورند با این وصف متأسفانه باید اقرار کرد که آنها از بدوی‌ترین وسایل زندگی محرومند، اینجانب چون آشنایی بیشتر مخصوصاً به طرز زندگی عشایر عرب (پورسرتیپ- عشایر ایرانی خوزستان بفرمایید) (حشمتی- عرب زبان) و بختیاری دارم مطالبی را که راجع به وضع رقت بار آنها به عرض میرسانم.

شاید برای شما باورکردنی نباشد که هنوز در خوزستان موجوداتی وجود دارند که با هسته خرما سد جوع می‌نمایند عشایر بختیاری که به تصدیق تاریخ از زمان نادر تاکنون به استقلال و تمامیت ارضی سرزمین مقدس ایران خدمات شایان کرده و در میدان‌های جنگ کشته‌ها داده‌اند، گویا اصولاً از خاطر اولیای مسئول این مملکت فراموش شده‌اند، گویی آنها ایرانی نیستند و حقی به این آب و خاک ندارند و در گذشته نیز هیچ یک از کسانی که زمام امور کشور رادر دست داشته‌اند، از این جماعت محروم یادی نکرده‌اند، عشایر عرب که مرزداران عالی و جانباز ما هستند، در صحاری خشک خوزستان به سر می‌برند (پورسرتیپ- عشایر ایرانی خوزستان بفرمایید) زبان که مربوط به ملیت نیست، پس ترک‌ها هم ایرانی نیستند (بعضی از نمایندگان- ایرانی هستند عرب زبان و ترک زبان هستند) وضع رقت‌انگیزی دارند که صد رحمت به انسان‌های قبل از تاریخ، شنیده می‌شود که اراضی خالصه خوزستان را بین مردم تقسیم می‌کنند (سید مصطفی کاشانی- اکثریت نیست).

رئیس- دیدید باز مداخله در کار من فرمودید، اکثریت هست، وقتی شروع به مذاکره می‌شود دو ثلث عده حاضر و در وسط جلسه در موقع مذاکرات نصف به علاوه یک کافی است، الان از صد و بیست نفر ۶۱ نفر که در مجلس باشد اکثریت هست، بفرمایید.

حمید بختیار- بلی شنیده می‌شود که می‌خواهند اراضی خالصه دولتی خوزستان را بین مردم تقسیم کنند ولی از هم اکنون یک مشت پولدار و گردن گلفت برای بلعیدن این اراضی دندان‌های خود را تیز کرده‌اند، آقای وزیر کشاورزی که در اینجا تشریف ندارند باید بدانند و مراقب باشند این اراضی بین کسانی تقسیم شود که استحقاق آن را دارند (نمایندگان- صحیح است) این زمین‌ها به کسانی باید تعلق داشته باشد که سال‌های متمادی در این اراضی زندگی کرده‌اند و پدران خود را در این زمین‌ها مدفون کرده‌اند، باید گوش به زنگ بود که این اراضی در انحصار یک مشت استثمارچی درنیایند، مرکز حوزه انتخابیه اینجانب، شوشتر، در زمانی حکومت نشین خوزستان بود، امروز به وضع اسفناکی دچار شده که مردم زحمتکش آنجا علاوه بر این که در زحمت و گرسنگی دست و پا می‌زنند، مرض خانمان‌سوز سل کلیه آن ها را تهدید می‌کند، یک مطلب دیگر وضع ننگین ژاندارمری در خوزستان است (مهندس اردبیلی- در همه جا) آیا میدانید مأمورین ژاندارمری چه بروز توده مردم دهنشین می‌آورند، به خدا ظلمی که (سالار بهزادی- دزدان مسلحند) من بی پرده می‌گویم، ظلمی که اینها به مردم می‌کنند سرباز اجنبی به یک دسته مغلوب روا نداشته (سالار بهزادی- چه کار بکنند یست‌ها را اجازه می‌گیرند مجبورند این کار را بکنند و از مردم پول بگیرند که اجازه را بدهند) اینها به نام قانون از مردم اخاذی می‌کنند و شریک دزد و رفیق قافله‌اند، در خوزستان مأمورین ژاندارمری که باید با قاچاق مبارزه کنند، خودشان شخصاً قاچاق می‌کنند و اینجانب اطلاع کامل از آن دارم، موضوعی را که باید به عرض نمایندگان برسانم این است که اغلب مأمورین دولتی و مخصوصاً دارایی و ژاندارمری که پست‌های حساس در دست دارند در مرکز از طرف اشخاص ذی نفوذ تقویت می‌شوند، اینجانب چند نفر را سراغ دارم که سابقاً از طرف نمایندگان دوره هفدهم پشتیبانی می‌شدند و شاید حالا هم به واسطه تغییر دوره مجلس حامیهای خود را تغییر داده باشند، این مأمورین دزد و رشوه‌خوار با نهایت بیشرمی می‌دزدند، در نهایت بیشرمی رشوه می‌گیرند، با تمام بی‌پروایی غارت می‌کنند و البته برای تثبیت مقام خویش از دوستان با نفوذ در تهران کمک می‌گیرند (صحیح است) این پول‌ها از کی گرفته می‌شود، از مردمی که آه در بساط ندارند، از همان مردمی که می‌خواهم از پشت رادیو برای آنها صحبت کنیم، آن وقت در مقابل این مظالم آشکار، در مقابل این همه تعدی تهران چه می‌کنند؟ تهران خواب آسوده چه عکس‌العملی نشان می‌دهد، نمی‌دانم (مهندس اردبیلی- تهران مخوف) تهران بدون رعایت سوابق اشخاص، بدون رعایت وضع تربیتی و فامیلی افرادی را به شهرستان‌ها اعزام می‌دارند و اختیار جان و مال و ناموس شهرستان‌ها را به دست یک مشت مأمورین بی‌انصاف میسپارند.

رئیس- آقای بختیار وقت شما تمام شد.

بختیار- قربان دو دقیقه اجازه بفرمایید تمام می‌شود.

رئیس- چون آیین‌نامه گفته است یک دقیقه هم که باشد باید با رأی مجلس باشد، ۵ دقیقه برایتان رأی می‌گیریم.

صفائی- وسط حرف‌شان به اندازه یک دقیقه حرف زدیم.

رئیس- آقا کار خودتان را بکنید (خنده نمایندگان).

مکرم- آقای رئیس اجازه بفرمایید دو دقیقه از وقت بنده استفاده کنند.

رئیس- صحیح است، بسیار خوب بفرمایید.

حمید بختیار- متشکرم آقای مکرم، مأمورین صالح و عالی رتبه محلی را به عناوین مختلف از کار برکنار می‌کنند که مبادا آنها به درد شهرستان خود برسند، شهرستان‌ها یکی بعد از دیگری خراب می‌شود و به صورت شوشتر امرزی درمی‌آیند و در مقابل تهران آباد می‌شود و برای جلوگیری از این کار همان‌طور که عرض کردم باید مالکیت‌های بزرگ محدود گردد باید به منظور واقعی تعدیل ثروت برقرار شود.

نورالدین امامی- باید مرسدس بنز بیاید.

حمید بختیار- اجازه بفرمایید باید در اصلاح وضع دادگستری همت گماشت، باید عدالت اجتماعی در سراسر کشور حکمفرما بشود، باید شر مأمورین ناصالح را از سر مردم کوتاه کرد و بالاخره طهران و طهران‌نشین‌ها پنبه را از گوش خود بیرون بیاورند و به فریاد شهرستان‌ها ترتیب اثر بدهند (صحیح است) در خاتمه عرایضم موضوعی را که می‌خواستم به عرض نمایندگان محترم برسانم که اینجانب با آقای سرلشگر علوی رئیس ژاندارمری آشنایی کامل ندارم، ولی ایشان موقعی که برای مبارزه با قاچاق به خوزستان آمده بودند، چنان رفتاری کردند که لازم است در این مملکت تشویق بشوند. (صحیح است، صحیح است).

نورالدین امامی- برود کار خودش را بکند.

غضنفری- رئیس ژاندارمری هم از افسران شریف است.

مهندس اردبیلی- شریف باشد فایده‌اش چیست.

رئیس- آقای مکرم بفرمایید.

مکرم- آقایان نمایندگان محترم توجه دارند که مردمان شهرستان‌ها یعنی موکلین محترم آقایان عموماً انتظار دارند که نمایندگان آنها در مجلس خواسته‌ها و مستدعیات آنها را مطرح کنند و به اطلاع مجلس برسانند و انجام حوایج آنها را از دولت بخواهند ولو این که انجام نگیرد، مخصوصاً اگر در یک نقطه‌ای مردم دچار مصایب شده، خسارات و صدماتی دیده‌اند، البته بیشتر انتظار دارند که مطالب آنها گفته شود و چاره‌جویی گردد، اخیراً از مشهد تلگرافات و نامه‌ها و اخبار تأسف‌آوری رسیده است که شهر مشهد دچار صدمات زیادی از سیل شده است، خانه‌های بسیاری از مردم خراب شده است، تعدا زیادی از قرا اطراف مشهد شاید متجاوز از بیست قریه بر اثر سیلاب‌های مختلف و تگرگ ریاد و بارندگیهای فوق‌العاده به طوری ویران و خراب شده است که رعایا همه بی‌خانمان، آواره و سرگردان در بیابان‌ها هستند، از طرف شیر و خورشید سرخ تا اندازه‌ای که مقدور و ممکن بوده است کمک‌هایی شده است که البته قابل تشکر و قدردانی است لیکن این کمک‌ها کافی نیست، دردی را دوا نمی‌کند، هنوز خاطره‌های تلخ صدماتی که به اهالی مشهد از خرابیهای سیل سال ۱۳۲۸ وارد شده بود فراموش نشده که مجدداً مردم بیچاره و مخصوصاً طبقات سه و چهار باز دچار خشم طبیعت شده‌اند و خیلی بیشتر از سال ۳۲۸ دچار خسارت شده‌اند (صحیح است) خسارات وارده به کشاورزان، مالکین خورده و مستأجرین خیلی زیاد است و اگر از طرف دولت یک اقدامات عاجلی و مساعدت‌های کافی نشود، مسلماً قسمت مهمی از املاک اطراف مشهد بایر خواهند ماند و بر جمعیت لات و گرسنه و بی‌سامان آن استان خیلی افزوده خواهد شد (صحیح است) بنده از طرف مردم شاه‌دوست و وطن‌پرست و مالکین و مستأجرین و کشاورزان قرا آسیب دیده از پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی استدعا می‌کنم امر و مقرر بفرمایند عاجلاً از طرف شیروخورشید سرخ و سازمان شاهنشاهی و از صندوق استان قدس رضوی کمک‌های مالی فوری به آسیب دیدگان بشود و از تیمسار سپهبد زاهدی نخست وزیر محترم تمنی می‌کنم که دستور فرمایند بانک‌های رهنی و کشاورزی به افرادی که در شهر مشهد خانه‌هایشان خراب شده و به مالکین و مستأجرین دهاتی که زراعت آنها بر اثر سیل معدوم و قنوات‌شان بایر شده است، با تسهیلات لازمه قرضه بدون فرع بدهند که بتوانند به تعمیر و ترمیم قنوات بپردازند، در همچو موقعی که طبقه سوم و چهارم مشهد و رعایا و کشاورزان اطراف مشهد دچار این همه خسارات مالی و جانی شده‌اند، شهرداری مشهد به جای این که باری از دوش مردم بیچاره بردارد عوارض بی‌تناسبی به خواربار و غیره بسته است و وزارت کشور هم بدون مطالعه تصویب کرده‌اند شکایات زیادی هم در این خصوص از مشهد رسیده که یکی از آنها این تلگرافی است که الان قرائت می‌کنم: «تیمسار سپبد زاهدی، نخست وزیر محبوب، رونوشت جناب آقای رام، استاندار خراسان، رونوشت جناب آقای مکرم نماینده مجلس شورای ملی، محترماً به عرض می‌رساند، اخیراً شهرداری مشهد با نبودن انجمن شهر مشهد اقدام به تصویب وصول عوارض از برنج و روغن و سایر خواربار نموده است، چون هنگام حمل برنج از استان گیلان و مازندران شهرداریهای محل مبالغی به عنوان عوارض و کمک بینوایان دریافت می‌دارند، با این حال پرداخت مجدد برای اهالی طاقت فرساست، زیرا که صدی هشتاد برنج مصرفی خراسان از نوع درجه ۲ و ۳ و چمپا مصرف طبقه متوسطه این استان می‌باشد و اکنون که فشار هزینه زندگی مردم را محتاج به کمک بیشتری از نظر تنزل نرخ نموده است، وصول این عوارض مخصوصاً از خواربار فوق‌العاده در مردم تأثیر کرده است، لذا از دولت معظم خود انتظار توجه و مرحمت فوری و مخصوصاً الغا عوارض را انتظار دستور فوری داریم. امضا کفاش‌زاده، خلیل زاده، سیداحمد حسینیان، محمدحسن ناظران، سعید سعیدی، محمدتقی عطایی به اضافه هشتاد اعضا دیگر.»

کدیور- اینها همه رزازند و مردم عادی مصرف کننده نیستند شما خودتان بهتر می‌شناسید.

مکرم- جنابعالی که خودتان نماینده مشهد هستید نباید این فرمایش را بفرمایید، یعنی می‌فرمایید این عوارضی که می‌گیرند شایسته است؟

رئیس- بین الاثنین صحبت نفرمایید، آقای مکرم صحبت‌تان را بفرمایید.

مکرم- همچنین طورمارهای شکایت مفصلی هم از طرف اهالی مشهد بنده برای تأیید فکر آقای کدیور عرض می‌کنم که شکایت راجع به این موضوع منحصر به این تلگراف نیست، طومارهای شکایت مفصلی هم از طرف اهالی مشهد راجع به این موضوع و مطالب دیگری به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تقدیم شده است. به هر حال از جناب آقای نخست وزیر که وزارت کشور را هم شخصاً عهده‌دار می‌باشند، استدعا می‌کنم مقرر فرمایند عوارض جدید را لغو نمایند. رفع شکایت و نگرانی مردم بشود و اکنون که جناب آقای رام استاندار محترم خراسان به مشهد رفته‌اند، اقدام بکنند که انجمن شهر را تشکیل بدهند تا اگر عوارض هم بایستی وضع شود، با نظر انجمن باشد، یعنی با دست خود مردم بشود و برای خود مردم هم خرج شود از فرصت استفاده می‌کنم و دو سه مطلب دیگر را هم یادآوری می‌کنم و از مقام محترم ریاست مجلس استدعا می‌کنم که امر و مقرر فرمایید به دولت ابلاغ و تقاضای اقدام عاجل شود، خرابی راه‌های شوسه خراسان به حدی است که مافوقی آن متصور نیست (صحیح است) البته تصدیق می‌کنم که قسمت اعظم این خرابیها به واسطه بارندگیهای فوق‌العاده امسال بوده است، لیکن باید علاج کرد که مسافرین و زائرین آستان قدس رضوی به راحتی مسافرت کنند، کار حمل و نقل و مال‌التجاره و ارزاق هم بیشتر از این مختل نشود (خرازی- سال گذشته هم همین‌طور بود) امسال خیلی خراب‌تر شده با جناب آقای وزیر راه هم مذاکره کرده‌ام، وعده فرمودند که اعتبارات کافی به ادارات راه خراسان بدهند راجع به راه‌آهن شاهرود مشهد باید بحث مفصلی بکنم که موکول می‌کنم به وقت دیگری که وقت صحبت داشته باشد و فعلاً یادآوری می‌کنم و از جناب آقای نخست وزیر هم استدعا می‌کنم همان‌طور که وعده فرموده‌اید امر مؤکد و مؤثر به وزارت راه و سازمان برنامه بفرمایند که وسایل این کار را فراهم بنمایند، مطلب دیگر راجع به کارخانه قند آب کوه مشهد است، اولیای امور سازمان برنامه و شرکت کارخانه‌جات قند خوب می‌دانند که

این کارخانه فرسوده شده است و ظرفیت چغندر اطراف مشهد را ندارد، کما این که باید کارخانه دو سه ماه کارکند و دوره عملس سه ماه است و حالا بیش از ۷ ماه (کدیور: ۹ ماه) جنابعالی بهتر میدانید ۹ ماه است که کار می‌کند و هنوز هم کارش تمام نشده، بعد از مطالعات و مذاکراتی که در این خصوص شده است، این طور تصمیم گرفته‌اند که کارخانه دیگری هم در حوزه چناران در اطراف مشهد نصب کنند. هر روز که در انجام این امر تأخیر شود، باعث خسارات غیر قابل جبران برای دولت و کشاورزان خواهد بود. بنابراین استدعا می‌کنم که در این خصوص هم از طرف دولت بذل توجه بیشتری بشود، مطلب دیگری که کمال اهمیت را دارد و لازم می‌دانم که اینجا عرض کنم، راجع به آسایشگاه معلولین است که در نزدیکی مشهد ساخته شده، البته این آسایشگاه با پول مردم ساخته شده، ولی تاکنون ناتمام مانده است و برای تکمیل ساختمان این آسایشگاه چند روز قبل با جناب آقای وزیر بهداری صحبت کردم، فرمودند که تصویب نامه صادر خواهد شد که از مسافرین مشهد و عتبات عالیات هر کدام مبلغی در حدود یک هزار ریال بگیرند به این مصرف برسد، لازم دانستم که یادآوری کنم و دولت را متوجه کنم که هر ساله مطابق یک تصویب نامه‌ای که صادر شده، صدی سه از قیمت تریاک را دارایی وصول می‌کرد و به اختیار هیئت سرپرستی آسایشگاه معلولین می‌گذاشت و مصرف می‌کردند، پارسال وصول نشد، یک مبلغ ناچیزی وصول کرد، اگر امسال این مبلغ را وصول کنند، که همه مردم هم به طیب خاطر و به ایت می‌دهند، آسایشگاه مشهد هم دایر خواهد شد و یک کمک بیشتری به مردم آنجا خواهد شد و بیش از این بنده وقت مجلس را نمی‌گیریم و با اجازه مقام محترم ریاست اگر از وقتم چیزی باقی مانده باشد به آقای دکتر سید امامی می‌دهم.

رئیس- چیزی باقی نمانده و از طرفی یک فر به دو نفر نمی‌تواند وقت خود را بدهد، آین‌نامه می‌نویسد فقط به یک نفر می‌تواند بدهد (دکتر سید امامی- بنده یک دقیقه بیشتر وقت نمی‌خواهم) ممکن است از وقت آقای تیمورتاش ایشان چند دقیقه‌ای استفاده کنند.

رئیس- آقای دکتر سیدامامی بفرمایید.

دکتر سیدامامی- بنده می‌خواستم راجع به این مرض که اسباب وحشت جامعه شد، یک توضیحی بدهم، عرض کنم این مرضی که به اسم طاعون یا به اسم تشعشع اتم در جراید نوشته شده است، مردم را فوق‌العاده متوحش کرده است، بنده با تماسی که با وزارت بهداری گرفته‌ام و از افراد خبر موثقی که از آن ناحیه رسیده، این مرض ابداً به این دو چیز مهم یعنی طاعون و یا اتم مربوط نیست، این یک شکل مخصوص حصبه است، یعنی حصبه‌ای است که در مخاط و پوست تولید خونریزی می‌کند و از آن حصبه‌های سختی است که اغلب اتفاق افتاده، بنابراین بنده خواستم این توضیح از پشت تریبون بشود تا رفع نگرانی از مردم بشود و ضمناً از ارباب مطبوعات مخصوصاً تقاضا می‌کنم که در این موارد و مسائل فنی که ممکن است یک جامعه‌ای را حتی تمام ملل را به وحشت بیندازد، از درج مطالبی که از غیر مقامات صلاحیت‌دار می‌رسد، خودداری بکنند و بایستی در این مورد تماس پیدا بکند با مقامات صلاحیتدار و پس از تحقیقات کامل این موضوع را در جراید منتشر کنند، این آقایان مستشرقین که در اینجا هستند واقعاً متوحش شده بودند، تلگرافات زیادی هم از سازمان بهداشت جهانی رسیده که اگر طاعونی در ایران هست ما برای مبارزه حاضر هستیم، ملاحظه بفرمایید که یک مرض کوچکی چه انعکاس بزرگی ممکن است داشته باشد، بنده می‌خواستم به عرض برسانم که وزارت بهداری هم کاملاً به تکلیف خودش عمل کرده و یک اکیپ مجهز با دارو و وسایل لازم به اینجا اعزام کرده‌اند که این حصبه را جلوگیری کنند که دامنه‌اش وسعت پیدا نکند (احسنت).

رئیس- آقای تیمورتاش بفرمایید.

تیمورتاش- چون ممکن است عرایض بنده یک قدری به طول انجامد. اگر وقتم سپری شد استدعای بذل توجه از همه همکاران محترم دارم، بنده به عنوان مقدمه دو مطلب را می‌خواستم به عرض برسانم که چون در جلسه خصوصی مجلس مذاکره شد، دیگر در آن پیرامون عرضی نمی‌کنم، اما مطلب اساسی که موجب شد بنده امروز استدعای صحبت و تصدیع خاطر آقایان را فراهم کنم، دوست عزیزم جناب آقای مهندس جفرودی بیاناتی فرمودند که در حقیقت بنده را بی‌نیاز از قسمتی از عرایضم کرد، ولی چون در خارج از مجلس هم گفتگو در این مورد بسیار است، به هیچ‌وجه عرایض بنده مربوط به فرمایشاتی که جناب آقای جفرودی فرمودند، نیست، و ایشان خودشان توضیح کافی دادند، این اواخر باز بسیار صحبت از نهضت ملی و ادامه آن نهضت می‌شود، به نظر بنده حق هم همین است که بشود، به دلیل این که مدت قریب سه سال از زمان را نمی‌شود به این آسانی به دست فراموشی سپرد، مخصوصاً مدت زمانی که از جهت وقایعی که در آن مدت روی داد بسیار حایز اهمیت و مهم است مربوط به نسل امروز و چه بسا به نسل فردا است، به نظر خودم من عقیده‌ام این است که یکی از نقش‌های مهم دوره هجده مخصوصاً در آستانه شروع به کارش همین است که راجع به این مطلب صحبت کند، بحث کند و حقیقت را بر مردم آشکار بکند، به دو دلیل، دلیل اول این که خوشبختانه آن محیط اختناق وحشت‌زایی که در دوره گذشته بود، و حتی در دوره قبل از دوره گذشته هم بود، و مجال بحث و صحبت در پیرامون آن ندارد، امروز نیست و چه بسا آزادانه‌تر بشود، لااقل افاده مرام کرد و گفت نظر من چیست، دوم هم این که درس عبرتی برای آینده و برای حال باشد و مردم با اشخاص بتوانند حقیقت امر آنچه هست و یا به نظر آنها هست، به عرض مجلس شورای ملی و به عرض ملت ایران برسانند و عرض می‌کنم می‌توانند آنچه را که فکر می‌کنند آزادانه بگویند، بنده حتی‌المقدور احتراز از بردن اسم اشخاص دارم و سعی هم می‌کنم که کمتر اسمی بر زبانم جاری شود و لیکن قضاوت مجلس شورای ملی نمی‌تواند بهانه این باشد که در اطراف موضوعی که مربوط به سه سال گذشته ایران است صحبتی در مجلس شورای ملی نشود، در اینجا صحبت از نهضت ملی و ادامه نهضت ملی به میان آمد سه سال تبلیغ بسیار ماهرانه ممکن است که بعضی اوقات حتی معنی الفاظ و لغات را تغییر داده باشد و یا این که شاخ و برگ‌هایی بر این الفاظ و لغات اضافه شده باشد که حقیقت بارز، حقیقت آشکار، حقیقت عریان آن مطلب تحت الشعاع این شاخ و برگ‌ها قرار گرفته باشد، به نظر من نهضت ملی ایران فقط می‌تواند مبتنی بر دو اصل باشد، اصل اول بقا و صیانت استقلال و حیات کشور ایران (صحیح است) دوم مبارزه با هر فرد یا جریانی که بر خلاف این جهت حرکت بکند اعم از این که خودی باشد یا بیگانه (احسنت، صحیح است) فقط در این دو صورت نهضت ملی ایران نهضت مقدسی است (میراشرافی- صحیح است) فقط در این دو صورت نهضت ملی ایران مربوط به شخص یا اشخاص نیست، بلکه آغشته به خون هر فردی است که خودش را ایرانی میداند (شمس قنات‌آبادی- آن افرادی هم که در می‌روند) عرض کردم که خودش ایرانی است و واقعاً خودش را ایرانی میداند (قنات‌آبادی- بعضی‌ها هم ایرانی هستند و درمیروند) این نهضت از افتخارات اشخاص و مربوط به امروزه نیست، این نهضت عصاره و خلاصه تاریخ پرافتخار این مملکت است که هر روز به فراخور زمان و مکان به نحوی تجلی کرده است، ولی عصاره آن، اصالت آن همیشه یکی بوده است و آن حفظ و بقای این مملکت است، کاوه آهنگر زمانی به فراخور خودش نهضت ملی و نهضت مقدس ملی ایران را داشت، زمانی هم ابن مسلم خراسانی رهبر این نهضت شد، حتی خیلی دور نرویم، همان شیر پاک خورده‌هایی که در جریان رژی از کشیدن تنباکو امتناع کردند، آنها هم در این نهضت خدمت کردند، آنها هم به این نهضت مقدس کمک کردند، پس بنابراین مربوط به شخص و مربوط به فرد نیست، مربوط به تاریخ مملکت است و به نظر من از چشم تاریخ هم هیچ مزیتی یکی بر دیگری ندارد، همه خدمتگزاریم، همه آنهایی که کمک کرده‌اند، خدمتگزار ایران و بنابراین خدمتگزار نهضت ملی و مقدس ایران بودند.

دکتر شاهکار- بیشتر از همه اعلیحضرت کمک کردند.

تیمورتاش- بنده چون عادت ندارم که روی هم رفته وارد در این مورد بشوم چیزی نمی‌گویم، ولی چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است، پس نتیجه مسلم و منطقی که از این گفته گرفته می‌شود، آن است که هر کس برخلاف این جهت رفتار کرد و قدم گذاشت، هر که بوده و هر که باشد، برخلاف مصالح ملت ایران رفتار کرده است و بنابراین خاطی و نسبت به این نهضت خائن است، من چون که معمولاً حرف‌هایم را سنجیده می‌خواهم بزنم از کلماتی که می‌گویم ابا ندارم.

صفائی- احسنت.

تیمورتاش- می‌گویم خاطی و بنابراین خائین است، البته این رشته سر دراز دارد و یک ربع بنده هم مجال این بیان را نخواهد داد، این بود که خلاصه می‌گویم و می‌گذرم، فقط به این نکته چون عرض کردم، به طور خلاصه می‌گویم و می‌گذرم تا وقتی که انشاء‌الله مجال حرف زیاد باشد عرض کنم، در این که ما خیلی نزدیک به فنا بودیم خیال می‌کنم برای هیچ یک از آقایان جای تردید و شبهه نباشد و بنده چون گفتم و با خودم عهد کردم واعتراف می‌کنم به همین ملاحظه هم افتخار عضویت در مجلس شورای ملی را پیدا کردم، در دوره هجدم راجع به نفت بسیار مفصل صحبت کنم و آنچه را که در دوره شانزده خواستم بگویم و نگذاشتند، انشاء‌الله در این دوره بخواهم بگویم و بگذارند، بنابراین اصل مطلب را به آنجا حواله می‌دهم و انشاء‌الله از عهده عمل برآیم. در جلسه گذشته که صحبتی بود، بنده جمله‌ای به طور بین‌الاثنین عرض کردم که باز در خارج از مجلس غوغایی بر پا کرد و آن هم این بود که من گفتم حمال‌ها، بقال‌ها، عطارها، کمک به نهضت ملی ایران کردند، این را کسانی که مایل هستند به این که از دریچه چشم خودشان فقط ببینند و قضاوت کنند، حمل به اهانتی نسبت به نهضت مقدس ملی ایران کردند، منظور من این نبود چه بسا اغلب مرا بشناسند که من آن قدر جسارت و شهامت اخلاقی دارم که نه محتاج به تقیه باشد و نه محتاج به استغفار (صحیح است) بلکه برعکس منظور من اعتلا مقام آن کسانی بود که واقعاً همه چیز خودشان را در راه این نهضت دادند و بدبختانه یا خوشبختانه برعکس ببخشید خوشبختانه

آنها همان عطار و بقال و چقال بودند همان پابرهنه‌ها بودند، همان کسانی بودند که من خودم شاهد و ناظر بودم که شب نان نداشتند به زن و بچه‌اش بدهد و اگر روز کار نمی‌کرد شب باید سر بی‌نان به زمین بگذارد، ولی به صرف یک اعلامیه تعطیل عمومی می‌کرد کار نمی‌کرد فقط برای این که کمکی به آن چیزی که به عقیده او نهضت مقدس ملی، نهضت مستدام ملی ایران بود، کمکی کرده باشد.

رئیس- آقای تیمورتاش وقت جنابعالی تمام شد، بقیه صحبت خود را بگذارید بعد.

تیمورتاش- بسته به نظر آقایان محترم است، اگر رأی می‌دهند ادامه خواهم داد.

عده‌ای از نمایندگان- موافقیم.

رئیس- جنابعالی وقت خودتان را چند دقیقه به دیگری واگذار کردید، حالا بقیه را بگذارید برای جلسه دیگر.

تیمورتاش- فقط برای این که دوسه دقیقه برای بنده فرقی نمی‌کرد و مستظهر به جنایات آقایان بودم این کار را کردم.

رئیس- حالا چقدر لازم است؟

تیمورتاش- یک ربع دیگر اگر آقایان اجازه بدهند و بسته به رأی آقایان محترم است.

رئیس- آقای تیمورتاش به جلسه دیگر موکول بفرمایید من به شما اجازه می‌دهم.

تیمورتاش- امر مبارک مطاع است.

(۳- اجرای مراسم تحلیف از طرف آقایان بزرگ ابراهیمی و سرمد).

رئیس- وارد دستور می‌شویم، دو نفر از آقایان باید قسم بخورند، آقای بزرگ ابراهیم و آقای صادق سرمد، بعد هم آقای فولادوند، یک مطالبی دارند بعد هم چون ماه مبارک رمضان است تعیین وقت جلسه را باید به نظر آقایان برسانم، ضمناً این نکته را لازم است یادآوری کنم که بنده خیلی مایل و خوشوقت می‌شوم که آقایان تذکرات قانونی که می‌دانند به من بدهند، چون من هم ممکن است اشتباهی بکنم، از تذکر آقای کاشانی هم که دادند ممنونم.

(در این موقع کلام‌الله مجید را با احترامات لازمه به مجلس آورده و عموم حضار قیام نمودند).

رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی.

بزرگ ابراهیمی- بنده که در پیشگاه خداوند و در مقابل همکاران محترم در مجلس شورای ملی فقط چیزی ...

رئیس- عین متن قسم نامه را قرائت بفرمایید. (متن قسم‌نامه به وسیله آقای بزرگ ابراهیمی به شرح ذیل قرائت گردید).

اشخاصی که در ذیل امضا می‌نماییم خداوند را به شهادت می‌طلبیم و به قرآن مجید قسم یاد می‌کنیم، مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به ما رجوع شده است، مهما امکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهیم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خودمان، صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننماییم و هیچ منظوری نداشته باشیم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران.

(آقای بزرگ ابراهیم پس از قرائت ذیل قسم‌نامه را امضا نمودند.)

دکتر عدل- قرآن را هم زیارت کنید.

بزرگ ابراهیمی- به بنده نگفتند قربان (و پس از زیارت قرآن در جای خود قرار گرفتند).

رئیس- آقای صادق سرمد. (آقای سرمد هم در محل نطق حاضر و ذیل قسم‌نامه را امضا نمودند).

(۴- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه.)

رئیس- فعلاً چیزی در دستور نداریم، جلسه آینده ماه رمضان است، یک پیشنهادی از آقای خرازی رسیده که در ماه رمضان جلسات شب تشکیل شود (چند نفر از نمایندگان- مخالفیم) (بهبهانی- شب بهتر است) خوب حالا که عنوان مخالف و موافق پیش آمد جلسه را به جای ساعت ۹ صبح ساعت ۱۰ صبح قرار می‌دهیم بعد از این هم در ماه رمضان جلسه در ساعت ده خواهد بود و روزهای جلسه هم لایتغیر خواهد بود، جلسه آینده روز سه‌شنبه ساعت ده صبح. (مجلس ظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏