مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۲۷ نشست ۱۱۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۵
جلسه: ۱۱۷
مذاکرات مجلس روز چهارشنبه ۱۲ آبان ماه ۱۳۲۷
فهرست مطالب:
۱-قرائت صورت مجلس
۲-بقیه استیضاح آقای آزاد
۳- موقع و دستور جلسه آینده- ختم جلسه
مجلس پنجاه دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
[۱- قرائت صورت مجلس]
صورت جلسه قبل را آقای صدرزاده منشی به شرح ذیل قرائت کردند.
یک ساعت و ربع به ظهر روز سهشنبه یازدهم آبان مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت و تصویب گردید.
اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است.
غائبین با اجازه آقایان: بیات- غضنفری- ذوالفقاری- گنجهای- برزین- سالار بهزادی
غائبین بیاجازه آقایان: محمدحسین قشقایی- حاذقی- شادلو- دادور- قبادیان- تولیت- کامل ماکویی- اخوان- ابوالقاسم بهبهانی- امیرتیمور نبوی- دکتر عبده- رضوی- آصف- ملکپور- حسین وکیل- ناصری- بهار- یمین اسفندیاری- دکتر ملکی- فاضلی- صفا امامی
دیر آمدگان با اجازه آقایان: فولادوند- مامقامی- قوامی- منصف- دکتر بقایی- دکتر طبا- دکتر مصباحزاده- فرامرزی
دیر آمدگان بیاجازه آقایان: آشتیانیزاده- اورنگ- آقاخان- نراقی- مسعودی- شریعتزاده- مسعود ثابتی- شهاب خسروانی- علی وکیلی- مشایخی- قهرمان- گلبادی- بوداغیان- اسدی- صاحبدیوانی- باتمانقلیج
طرح مربوط به حفر تونل کوهرنگ و تکثیر آب زایندهرود به امضاء جمعی از آقایان نمایندگان به قید یک فوریت قرائت شد و آقای اردلان ضمن مخالفت با فوریت گفتند طرح دو فوریتی که تقدیم داشته بودند بر این طرح مقدم است و فوریت تصویب گردید
آقای آزاد در دنباله استیضاح خود گفتند هزینه فعالیتهای سیاسی بعد از شهریور به عناوین مختلف پرداخت میشده و بعد از کابینه آقای قوام در بنگاه راهآهن تمرکز یافته است و ضمن توضیحی از تشکیلات کارآگاهی بنگاه صورت ریز هشت میلیون تومان هزینه تشریفاتی و محرمانه و مهمانیهای راهآهن را به ضمیمه نامه دیگری قرائت نموده گفتند در قبال این اسناد و توضیحات مجلس شورای ملی نباید جواب متهم را بدون اسناد و مدارک قبول کند بلکه پس از رسیدگی به پروندهها باید تصمیم قطعی اتخاذ شود و به دیوان کشور احاله گردد سپس با بیان شرحی از چگونگی پیش آمد شهریور ۲۰ و حمله قشون خارجی به کشور گفتند چون ایرانی بالفطره دزد و خائن نیست باید بانفوذ خارجی و موجبات و وسایل آن مبارزه کرد و نامه مستشار سیاسی قونسولی انگلیس مقیم کرمانشاه و نامه رئیس املاک واگذاری را قرائت نموده گفتند دنیای امروز اجازه نمیدهد جامعه بشر را از سیر ترقی و آزادی خود منحرف کنند سپس گزارش پیشکار دارایی کرمانشاه را راجع به دعاوی آقای قبادیان و املاکی که قبل از صدور حکم محکمه به تصرف درآورده و بهرهبرداری میکنند قرائت نموده و گفتند آقای نخست وزیر عایدات این املاک را مطالبه نمیکنند و بعد به موضوع قاچاق قند و چای و شکر
این که بدون پرداخت عوارض به اجناس قاچاق پلمپ گمرک زدهاند توضیحاتی داده گفتند آقای نخست وزیر از تعقیب قاچاقچیها جلوگیری کرده و در نتیجه وزیر دارایی مستعفی شده است و رئیس گمرک را هم عوض کردند و نیز نسبت به ترقی ارز و زیانهایی که از این طریق به کشور رسیده و مصاحبه با آقای ابتهاج و عقیده ایشان در باب ترقی قیمت لیره شرحی بیان داشته گفتند ترقی تدریجی ارز را دستهای مخصوصی ایجاد کردند از طرف دولت نیز تصویبنامهیی در این باره صادر شده است و دو ماده از تصویبنامه را قرائت نموده گفتند شرکت نفت هم لیرههای خود را طبق این تصویبنامه به قیمت روز تبدیل به ریال کرده است
چهل دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم و به صبح روز چهارشنبه محول گردید
رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست
ناصر ذوالفقاری- اجازه میفرمایید
رئیس- بفرمایید
ناصر ذوالفقاری- در جلسه روز گذشته آقای آزاد راجع به سوءاستفادههایی که در گمرک شده بود توضیحاتی دادند و این را به آقای نخست وزیر نسبت دادند اجازه بفرمایید که بنده توضیح مختصری بدهم
رئیس- نسبت به صورت مجلس است بفرمایید
ناصر ذوالفقاری- مربوط به صورت مجلس است اولاً متأسفانه باید عرض کنم که این قضیه صحت دارد ولی این موضوع مربوط به آقای نخست وزیر نیست و از یکی دو سال قبل این جریان یعنی سوءاستفاده در گمرک تهران میشده و توسط آقای محمد آبادی این توطئه کشف شد و یک عده از قاچاقچیان چون میخواستند مانع کشف این موضوع بشوند آقای افخمی به جناب آقای نخست وزیر این موضوع را اطلاع دادند و آقای نخست وزیر هم در همان روز آقای لطفی را که یکی از قضات پاکدامن صحیح است و شریف هستند مأمور تعقیب این موضوع کردند
رئیس- دیگر نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شد) خیر صورت مجلس بعداً تصویب میشود چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند (دستور دستور) آقای آزاد بفرمایید
[۲- بقیه استیضاح آقای آزاد]
آزاد- آقای نخست وزیر تشریف ندارند هر وقت تشریف آوردند بنده صحبت خواهم کرد
رئیس- بفرمایید صحبت کنید
آزاد- صحبت بنده مربوط به ایشان است
نمایندگان آمدند
نخست وزیر- اگر هم نمیبودم میدانستم چه میخواهند بگویند
آزاد- بهتر این بود که شما تشریف داشته باشید و روبروی من باشید (خنده نمایندگان) بنده دیروز که یک مقداری صحبت کردم بعضی از آقایان به من فرمودند که خوب است یک قدری سعی بکنی که استیضاح هرچه زودتر تمام بشود صحیح است من با این که دیروز هم این تذکر را دادم عرض میکنم من سه ساعت بیشتر صحبت نکردهام و علتش هم این بوده است که مجلس یک قدری دیر تشکیل شده است مثل این که الان هم ملاحظه میفرمایید سه ربع به ظهر است که تشکیل شده اگر چنانچه آقایان زودتر تشریف میآوردند البته استیضاح ممکن بود در یک روز یا دو روز تمام شود این نکته را میخواهم به آقایان عرض کنم که ما برای دو موضوع آمدهایم در مجلس شورای ملی یکی این که حق ایران را در مقابل خارجی حفظ کنیم یکی دیگر این که حق ملت ایران را در مقابل تعدی و تجاوزات مأمورین دولتی و اشخاص و دولتهای متعدی حفظ بکنیم صحبتهایی که من در اینجا کردهام همهاش راجع به این دو موضوع بوده است که وظیفه نمایندگان است که همیشه در این دو موضوع دقت کنند بنابراین من نمیدانم مهمتر از این مسائلی که این چند روز مطرح شده چه چیز است حالا فرض بفرمایید که این استیضاح را من امروز تمام کردم آقای نخست وزیر هم تشریف آوردند یک مطالبی گفتند پس فردا چکار خواهیم کرد کشاورز صدر باز استیضاح بفرمایید یکی این دفعه نوبت شما است الان سه ماه است که یک لایحه دولت را نگذراندهایم استیضاح تمام میشود و باز فردا میآییم اینجا مینشینیم و باز مجلس شورای ملی مدام از اکثریت میافتد و اگر مسائل مهم مملکتی در اینجا مطرح شود این اثرش برای مملکت بیشتر است عرض کنم حضورتان که در مملکت پولها تمام نفله میشود و هر چه صحبت میشود کسی توجه نمیکند بنده میخواستم راجع به بانک ملی زیاد صحبت کنم ولی به طور خلاصه یک موضوعی را به عرض مجلس شورای ملی میرسانم که بدانند این پولهایی که مردم به خون دل تأدیه میکنند چطور نفله میشود سال ۱۳۲۰ بودجه بانک ملی با مطالباتش سه میلیون تومان بوده اصولی در سال ۱۳۲۴ بودجهاش زیادتر از ۱۹ میلیون تومان شده (دهقان- شما هزینه بیست را با بیست و چهار مقایسه کنید) و در ۱۳۲۵ در حدود ۲۱ میلیون تومان (نورالدین امامی- عملیاتش توسعه پیدا کرده) آخر آقا ببینید شما میگویید عملاتش توسعه پیدا کرده یک مرتبه از ۳ میلیون رسیده به ۱۹ میلیون ۱۶ میلیون تفاوت قضایا این طور نیست که تصور میفرمایید آنجا یک اصطبلی درست کردهاند که اگر یک وقتی رئیس بانک خواست سوار اسب بشود بیاید و سوار بشود و چند رأس است هم در آنجا هست البته آقای دهقان من معتقدم که از حقوق ملت ایران که لخت و عور است باید دفاع کرده آخر نتیجه نفلهها چه میشود ملت لخت و عور و گرسنه و گدا میشود و هر چه باید بشود میشود بنده بچهام چند وقتی است تراخم دارد هنوز نتوانستهام معالجهاش کنم پول ملت دارد نفله میشود و وقتی هم که دارند این جریانات را اینجا میگویند میگویند خیر این طور نیست
دکتر راجی- آقای آزاد مخالفت شما برای این است که رئیس بانک سبزوار را عوض نکردند
مکی- حرف آقای آزاد که حسابی است شما در مطلبش دقت کنید
آزاد- عرض کنم یک مطلبی را آقای اردلان آمدند اینجا استیضاح کردند از آقای هژیر و در جواب گفتند چون شما ارز خواستهاید و داده نشده آمدهاید استیضاح کردهاید اگر یک حرف حسابی زده شود میگویید چون رئیس بانک را عوض نکردند من برای این این حرفها را میزنم من میگویم بودجه بانک ملی سه میلیون تومان بوده شده است ۱۹ میلیون تومان میگویید چون رئیس بانک را عوض نکرده این حرف را میزنم (خنده نمایندگان) بله بنده مقدمه میخواهم این جمله را عرض کنم آقایان شاید روزنامه اطلاعات را خواندهاید درشماره دیشب روزنامه اطلاعات مدیر بنگاه راهآهن یک مقالهای مینویسد که تمام مطالبی را که بنده دیروز گفتم تصدیق کرده است و ارقامش را هم قبول کرده است در اینجا ۲۴ اتومبیل نوشته است و طبق آن اطلاعی که بنده دادهام نوشته است که دو تا از این اتومبیلها لنگلن است و بقیهاش فورد است و انواع دیگر راجع به مخارج اطاق مدیر کل تمام را تصدیق کرده است
کشاورز صدر- این مطلب را دیروز فرمودید بقیه استیضاح را بفرمایید
آزاد - آقای کشاورز صدر خواهش میکنم جنابعالی بگذارید که من صحبت کنم
رئیس- بگذارید ناطق صحبت کند بفرمایید آقای آزاد
آزاد- وقتی که شما نمیگذارید من صحبت کنم بنده هم شش روز استیضاح را طول میدهم البته بعضی از آقایان اگر نخواندهاند خواهش میکنم که تمام این قسمتها را در روزنامه اطلاعات بخوانند که مطالبی را که بنده گفتم به استثنای دو قسمت تمام آن را تصدیق کرده است بنگاه راهآهن در مراسلهای که دیروز فرستاده به روزنامه اطلاعا ت و در آن روزنامه درج شده است فقط دو موضوع است که سفسطه کرده است یکی این که من گفتهام پنجهزار تومان مخارج مهمانی شده است که مخبر روزنامه اطلاعات اشتباه کرده و نوشته است ۵ میلیون تومان و یکی دیگر هم مخارجی که پارسال یک عده را فرستادهاند باشگاه حزب دموکرات را اشغال کردهاند به اینها روزی ده تومان علاوه بر حقوق میدادند با مخارجشان یک قسمت هم اینها بود که روزنامه ننوشتهاند و الّا بقیه را تصدیق کردهاند و روزنامه هم هست و حالا بنده بقیه صحبت خودم را راجع به کمیسیون ارز ادامه میدهم وقتی که بنده صحبت کردم دیروز که در اثر این تصویبنامه پول ایران تنزل پیدا کرده است یکی از آقایان گفتند خیر تنزل پیدا نکرده است ممکن هم هست آقای هژیر بعد از این که صحبتهای من تمام شد بیایند اینجا و بگویند که خیر ما لیره را در همان ۱۳۰ ریال خرید و فروش میکنیم در صورتی که الان این طور نیست و دولت لیره را در ۱۳۰ ریال به کسی نمیدهد و دلیلش هم این است که ۱۳۰ ریال خرید و فروش نمیکنند دولت در این تصویبنامه نوشته است به قند و شکر صد در صد ارز میدهد که آنها هم در انحصار دولت است که آنها را گر دولت ارزش را پنج تومان یا صد تومان قیمت بگذارد فرقی نمیکند ولی چیزهایی که مردم خرید و فروش میکنند که یک رقمش هم کاغذ است دولت در تصویبنامه خودش نوشته است که صدی شصت به این کالاها ارز میدهد چهل درصد را باید گواهینامه بخرند و مطابق این تصویبنامه نازلترین قیمتی که دولت ارز میفروشد ۱۸۰ ریال است یعنی هیجده تومان یعنی صد لیره را دولت میدهد شصت لیرهاش را از قرار لیرهای ۱۳۰ ریال که میشود ۸۷۰ تومان و چهل لیرهاش را از قرار لیرهای ۲۲۵ ریال
یا ۲۳۰ ریال که آن هم میشود نهصد تومان این دو رقم را وقتی جمع کنید چهل لیرهاش از قرار لیرهای ۱۳ تومان وقتی جمع زده میشود ۱۸۰۰ تومان میگردد که هر لیرهای معادل ۱۸ تومان میشود و دیده میشود به هیچ وجه منالوجوه لیره را به ۱۳ تومان ندادهاند و به کسی هم نمیدهند بنابراین قیمت پول ایران الان مساوی شده است با لیره ۱۸ تومان تومان ۲۰ تومان و ۲۵ تومان یک موضوع دیگر هم که آقای هژیر گفتند این است که ما لیره را با شرکت نفت از قرار ۱۳ تومان حساب میکنیم در صورتی که شرکت نفت طبق نامههایی که به بانک ملی ایران نوشته بود گفته است که ما قبول نداریم و موقعی که شما قیمت لیره را ببرید بالا ما حاضر نیستیم که به ۱۳ تومان لیرههای خودمان را تسعیر بکنیم
مهندس رضوی- این موضوع را نفرمایید چون این فرمایش جنابعالی ممکن است خدای نکردی یک سندی برای آنها بشود و منظور حضرتعالی خدمتگذاری به مملکت است
آزاد- بنده عرض میکنم که کاغذ نوشتهاند و این را گفتهاند موضوع دیگری که مورد دقت است که در این تصویبنامه نوشته شده است که سفرا و سیاحان و کسان دیگر میتوانند لیرههایی که دارند ارز خارجی خودشان را به مظنه روز بیایند به بانک ملی بفروشند این قضیه سبب میشود که هر کسی که ارز داشته باشد از خارج و داخل حتی شرکت نفت اگر چنانچه یک قدار زیادی ارز داشته باشند و بخواهند بفروشند میآوردند و میفروشند به بانک ملی به همان مظنه روز بانک هم آنها را میخرد و پولش را میدهد و این قطعی است که خود شرکت نمیآید بفروشد این را به توسط چند نفر دلال و غیر ذلک میآورند و میفروشند و این عده حجاج که مشرف شدهاند به مکهی معظمه در حدود ۱۵۰ میلیون تومان اینها پول با خودشان بردند و خرج کردند شما مراجعه کنید ببینید که این ارزها را از کجا گرفتهاند این ارزها تمام ارزهای قاچاق بوده که اینها گرفتند و بردند و چون شرکت نفت زیادتر به ملت ایران میخواست بفروشد و آمدند به وسیله دلالهای بانک شاهی فروختند به حجاج به مبلغ ۲۳ تومان و آنها هم خریدند بنده معتقد هستم که در این زمینه به ملت ایران خیلی ضرر خورده است و این قضیه ارز در حدود دویست میلیون تومان به کشور ایران ضرر زده است یک موضوع دیگری که حق ملت ایران زیاد پایمال شده است مربوط به شرکت نفت است که بنده اینجا با یک ارقام مفصلی به آقایان ثابت میکنم که این شرکت نفت چقدر از حقوق ملت ایران را به زور از بین برده است من همیشه در زندگانیم دیدهام که هر وقتی انگلیسها خواستهاند یک زخمتی برای ما درست بکنند نعل وارونه زدهاند موقعی که خواستند با وثوقالدوله قراردادی ببندند در ماده اول نوشتند حفظ استقلال ایران در موضوع نفت موقعی که خواستند امتیاز نفت جنوب را تجدید بکنند یک عدهای را وادار کردند که مخالفت بکنند و بعد آمدند قرارداد را لغو کردند و اینها موافقت کردند و الان هم با این که صحبت راجع به نفت است من نگرانم البته اگر چنانچه یک اشخاصی که خیلی محل اعتماد و اطمینان ملت ایران بودند و در این زمینه وارد میشدند مثل دکتر مصدق و امثال اینها هیچ کس سوءظن پیدا نمیکرد که حق ما از بین برده میشود ولی یک اشخاصی در این زمینه وارد صحبت میشوند که محل اعتماد و مورد اطمینان ملت ایران نیستند بزرگترین خیانتی که نسبت به ملت ایران شد مسئله نفت بود صحیح است مطابق قرارداد دارسی در سنه ۱۹۶۰ بایستی کمپانی نفت تمام مؤسساتی که در اینجا دارد از قبیل کشتیهای نفتکشی و غیره به ما واگذار کند (سزاوار- میکند انشاءالله) آمدند این قرارداد را به هم زدند که ما یک قرارداد تازهای میبندیم که به منفعت ملت ایران است تنی ۴ شیلینگ میدهیم از بابت نفتهایی که استخراج میشود و صدی ۱۶ را هم به صدی ۲۰ بالا میبریم از زمانی که قرارداد الغاء شد یعنی ۱۹۳۴ تا ۱۹۶۰ ۲۷ سال باقی مانده بود در این ۲۷ سال تنها از بابت تنی ۴ شلینگ و از بابت تصاعد صدی ۱۶ به صدی ۲۰ خیلی ملت ایران استفاده کرده باشد سالی ۴ میلیون لیره است در صورتی که در سالهای اول یک مقدار خیلی کمی به ما میدادند حالا که نفت زیادتر استخراج میشود سهمیه ما بیشتر شده است بالاخره در ۲۷ سال منتها یکصد میلیون لیره استفاده کرده باشیم ولی در مقابل اگر چنانچه ما این کار را نکرده بودیم در ۱۹۶۰ تمام چاههای نفت و تمام مؤسسات آبادان و تمام کشتیها و هر مؤسسهای که شرکت نفت داشت مال ما بود که علاوه بر استفاده از تمام آن بنگاهها و مؤسسات ما میتوانستیم سالی همین مقدار یعنی ۱۹ میلیون تن نفت که استخراج میکنند یا ۲۰ میلیون تن استخراج بکنیم وتمام بدبختی ایران راز سر مردم رفع بکنیم ولی ملاحظه بفرمایید در این قراردادی که بسته شده چه مواد عجیب و غریبی دارد (رحیمیان- استناد به این قرارداد نکنید) موضوع سر قرارداد نیست صحبت در این است که چه کلاهی گذاشتهاند موضوع سرخیانتهایی است که به ملت ایران شده است بنده دهشاهی برای این قرار داد ارزشی قائل نیستم میخواستم عرض کنم که درست توجه بفرمایید در منشور ملل متفق تذکر داده است که تمام قراردادهایی که در اثر زور و فشار دولتهای قوی بر دولتهای ضعبف تحمیل کردهاند کان لم یکن است در موقعی که این قرارداد را بستهاند ملت ایران در زیر فشار امپریالیسم انگلیس جان میداد و این قرارداد یک شاهی برای ملت ایران ارزش ندارد و من میخواهم بگویم که چه کارها کردهاند مطابق قرارداد دارسی بعد از سنه ۱۹۶۰ تمام مؤسسات مال ما است ولی حالا ببینید در این امتیاز چه نوشته است ماده بیستم در مدت دهسال آخر امتیاز و یا در فاصله ۲ سال پس از اطلاع قبلی که راجع به ترک امتیاز مطابق ماده ۲۵ داده میشود کمپانی جز به شرکتهای تابع خود حق انتقال یک یا چندین قسمت از اموال غیر منقول خود را که در ایران موجود است ندارد مطابق این قرارداد وقتی کمپانی خواست از اینجا برود باید تمام اموال خودش را به شرکتهای تابعه خودش بفروشد و برود در صورتی که مطابق قرارداد دارسی همه متعلق به ما بود حالا حق دارد کمپانی وقتی که میرود چیزی به ما ندهد مسعود ثابتی حق ندارد اینجا نوشته است جز به شرکت تابعه خودش نفروشد متأسفانه نمایندگان محترم دقت نکردهاند و بنده با کمال دقت این را خواندهام و توضیح میدهم چه پولهایی را شرکت نفت به ملت ایران نداده است شرکت نفت در سال ۱۹۴۷ یعنی پارسال ۰۰۰/ ۱۰۱/۷ لیره به شرح زیر به ما داده است بابت ماده ۱۰ بند الف هر تنی چهار شلینگ با تفاوت قیمت طلا که مجموعاً میشود ۶/ ۲۰۷/ ۰۲۶/ ۵ لیره بابت سهام دولتی ایران ۷۱۰/ ۲۸لیره بابت مالیات طبق ماده ۱۱ بند الف ۷۶۵۴۰۵ لیره بابت صدی بیست ۶۷۸/ ۲۸۰/ ۱ را لیره صحبت بنده در موضوع حق ملت ایران است از بابت صدی بیست شرکت در سال ۱۹۴۷، ۱۹ میلیون تن نفت استخراج کرده است آقایان یک قدری توجه بفرمایید که چه قدر پول ایران در همین زمینه از بین رفته است در سال ۱۹۴۷، ۱۹ میلیون تن نفت استخراج کرده که مطابق همین قرار داد که اینجا نوشته است بابت صدی بیست ما ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن از این نفتها متعلق به ما بود هیچ وقت کسی از شرکت نفت حساب نخواسته است که این نفتها را در کجا و به چه قیمت فروخته ولی خود شرکت نفت نفت را مطابق خرید مکزیک همیشه با ما حساب میکرده قیمت نفت از خلیج مکزیک هر تن شش دلار و هفتاد و شش سنت است که با این قیمت ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن که بابت صدی ۲۰ به ما تعلق میگیرد میشود ۰۰۰/ ۶۸۸/ ۳۶دلار که اگر این را به لیره تبدیل کنیم میشود ۰۰۰/ ۹۲۲/ ۱۵ لیره که سهم ما میشود حالا شرکت نفت به ما چقدر داده است ۷۸۰/ ۲۸۶/ ۱ لیره چون ۲۰ درصد حق ما از منافع خالص است مخارجی که برای استخراج ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن نفت شده است باید کسر کرد و هر قدر که باقی بماند به ما بدهند هزینه استخراج از این قرار است درست توجه کنید آقایان این مسائل خیلی مهم است و ارقام درستی است سال گذشته در حدود ۱۰ میلیون لیره شرکت به ایران آورده است پولی که به ایران آورده است از برای کسر خرج خودشان در حدود ۱۰ میلیون لیره است هشتصد هزار تن نفت هم در ایران مصرف شده است طبق صورتی که خودشان دادهاند ۸۰۰ هزار تن مواد نفتی پارسال در ایران مصرف شده است مطابق ماده ۱۹ قرارداد کمپانی برای احتیاجات داخلی ایران و از آن جمله احتیاجات دولت را به بنزین و نفت لامپ و مازوت که از نفت ایران حاصل میشود بر اساس ذیل خواهد فروخت الف در اول ژوئن هر سال کمپانی معدل قیمتهای خوب رومانی را راجع به بنزین و نفت لامپ و مازوت و معدل قیمتهای خوب خلیج مکزیک را راجع به هر یک از مواد مذکور نسبت به مدت ۱۲ ماه گذشته تا تاریخ سی آوریل معین خواهد کرد نازلترین معدلهای مذکور اختیار و اساس قیمتها برای سالی که از اول ژوئن شروع میگردد قرار داده میشود قیمتهای اساسی به منزلهی قیمت در تصفیهخانه تلقی مگردد به کمپانی بنزین و نفت لامپ و مازوت را به ترتیب ذیل خواهد فروخت به دولت برای احتیاجات اختصاصی خودش ولی نه برای فروش به دیگران مطابق قیمتهای اساسی مذکور در جزء الف فوق باتخفیف ۲۵ درصد ۲ به سایر مصرفکنندگان مطابق همان قیمتهای اساسی با تخفیف ده درصد مطابق این و قرارداد ۸۰۰ هزار تن نفتی را که شرکت نفت در سال گذشته فروخته است ۰۰۰/ ۷۵۰/ ۲ لیره شده است
مخارجی که شرکت نفت برای استخراج ۱۹ میلیون تن نفت در ایران کرده است این دور قم است یکی رقم ۰۰۰/ ۷۵۰/ ۲ لیره از بابت فروش نفتهایی که در ایران فروخته است و یکدیگر هم ده میلیون لیره پولهایی که برای استخراج ۱۹ میلیون تن نفت پرداخت شده است یکی ده میلیون لیرهای است که به ایران وارد کرده است که تسعیر کرده و خرج کرده یکی دیگر پولی است که در اینجا خرج کرده به این مبلغ اضافه میشود هر تنی ۴ شلینگ بابت امتیاز وتنی ۹ پنس عوض مالیات ۶۵۷/ ۷۹۱/ ۵ لیره به ما دادهاند طبق ماده ۱۰ بند ب که صدی ۲۰ حق ما را آنچه اضافه بر مبلغ ۶۷۱۲۵۰ لیره به صاحبان سهام عادی کمپانی توزیع میگردد که مجموع تمام این پولها را ما حساب کنیم میشود ۰۰۷/ ۲۱۳/ ۱۹ لیره و چون بیست درصد سهم ما میشود بیست درصد از این مخارج به سهم ما تعلق میگیرد که ۶۰۰/ ۸۴۲/ ۳ لیره مخارج استخراج ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن نفت سهمیه ما میشود قیمت ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن نفت ما چقدر میشود میشود ۰۰۰/ ۹۲۲/ ۱۵ لیره که ۶۰۰/ ۸۴۲/ ۳ لیره را از ۰۰۰/ ۹۲۲/ ۱۵ لیره کسر کنیم باقی میماند ۴۰۰/ ۰۷۹/ ۱۲ لیره که بایستی اینها را به ما بدهند چقدر دادهاند ۶۷۸/ ۲۸۰/ ۱ لیره و آنچه که نزد شرکت باقی مانده ۷۲۲/ ۷۹۸/ ۱۰ لیره است البته شرکت منافع دیگری هم از بابت کرایه کشتی و شرکتهای تابعه دارد که که برای مخارج هیئت مدیره و مخارج دیگر است گمان میکنم که این حسابهایی را که من کردم درست کردم آقایان توجه نفرمودند ولی وقتی درروزنامهها و روزنامه رسمی منتشر شد دقت بفرمایید و ملاحظه بفرمایید که ده میلیون لیره مطابق این حساب شرکت نفت به ما پول نداده است حالا این در روزنامه چاپ میشود و میخوانید و ملاحظه میفرمایید که ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن سهم ما میشود مخارج که کسر شود باقیمانده منافع خالص ما میشود برای این که منافع خالص عبارت از این است که تمام مخارجی که شده است کسر شود بعد از اصل منافع که باقی میماند نفع ما را بدهند از این ۱۹ میلیون تن ۰۰۰/ ۸۰۰/ ۳ تن مال ما است و منافعی را که کسر کردند آن منافع مال ما است در صورتی که امروز مطابق تحقیقاتی که من از بانک ملی کردهام فقط در خلیج مکزیک که نفت به ارزانترین قیمت فروخته میشود یک تن ۱۶ دلار و ۷۶ سنت است ولی در اروپا در حدود ۲۴ یا ۲۵ دلار فروخته میشود ما خوب خلیج مکزیک را گرفتیم ولی اگر بنا بود قیمتی را که در اروپا شرکت نفت میفروشد حساب میکردیم خیلی پیش از این میشد حالا بنده میخواهم بدانم که چطور شده است این پول ما را آنها نمیدهند شرکت نفت در سنه ۱۹۱۱ مسیحی یعنی در ۳۸ سال قبل سهام خود را به دولت انگلیس فروخت شرکت نفت در ۱۹۱۱ اکثریت سهام خودش را یعنی دو ثلث آن را فروخت به دولت انگلیس در ۱۹۱۴ دولت انگلیس که اکثریت سهام را داشت با خودش یک قراردادی بست خودش صاحب اکثریت سهام بود و خودش با خودش یک قرار دادی بست و راجع به حق ایران هم انگلیس به آن احتیاج دارد از قرارتنی سی شلینگ یعنی یک لیره و نیم بفروشد در ۱۹۱۴ این قرارداد را دولت انگلیس با خودش بست که تمام نفتهایی را که لازم دارد از آنجا به قیمت ۳۰ شلینگ خریداری بکند در صورتی که ما هم دارای سهام هستیم و هم صدی ۲۰ آن مال ما است حق ندارد راجع به مال غیر خرید و فروش کند این مطابق قانون ایران تبانی برای ربودن مال غیر است و این جرم است در صورتی که سی شلینگ در ۱۹۱۴ مساوی بوده با ۳ تومان زیرا لیره یکی ۱۸ قران ۲۰ قران بود و کم و زیاد هم میشد یک تن نفت ما را خودش به خودش فروخت به ۳۰ شلینگ یعنی سی ریال در صورتی که در همان موقع طبق این روزنامههایی که موجود است قیمت نفت در انگلستان ۱۴ لیره یعنی ۲۸ تومان بود الان هم این قرارداد ادامه دارد یعنی دولت انگلستان آمده نفتهای ملت ایران را از آنچه که سهم است خودش از خودش خریده است نفتی که امروز در جنوب خلیج مکزیک ۷۶/ ۱۶ دلار قیمت دارد این چقدر برای ما تفاوت میکند الان مطابق این قیمت هر تنی در حدود ۵۰ تومان فروخته میشود چقدر به ما میدهند ۱۷۷ ریال یعنی تنی ۳۰ شلینگ میشود ۱۷۷ ریال در صورتی که آلان در بازار دنیا تنی ۵۰ تومان فروخته میشود یا ۵۵ تومان یا ۶۰ تومان یا ۶۵ تومان آن وقت با ما حساب میکنند ۱۷۷ ریال من میخواهم از آقای وزیر دارایی بپرسم آقای هژیر شما که وزیر دارایی بودید شما میدانستید که دولت انگلستان از ۱۹۱۴ نفتهای دولت ایران را خودش به خودش فروخته است تنی سی شلینگ یا خیر اگر نمیدانید چه رئیسالوزرایی و چه رئیس دارایی هستید که نمیدانید و اگر میدانید چرا این را مطالبه نکردید این خیانت به مملکت ایران است که شما بدانید دولت انگلستان آمده است نفتهای ما را خریده از قرار تنی ۳۰ شلینگ یعنی ۳۰ ریال آن روز و حالا یعنی که امروز در بازار دنیا تنی ۶۴ تومان است با ما تنی هفده تومان و هفت قران حساب میکنند من میخواهم به آقایان ثابت کنم که چطور حق ملت ایران را پایمال کردهاند این اسناد را هم بخوانید در روزنامه رسمی هم چاپ میشود ببینید که عالماً عامداً حق ایرانیان را به خارجیها میدهند که هنوز هم ادامه دارد در صورتی که مطابق این کاری که دولت انگلستان کرده است یعنی آمده است برخلاف وجدان خودش با خودش معامله کرده و برخلاف وجدان و انصاف نفت ما را هم با خودش معامله کرده و خریده است به تنی ۳۰ شلینگ از سنه ۱۹۱۴ تا امروز تمام حق ما را باید دولت انگلستان بدهد یعنی آن اندازهای که متعلق به ما بوده است و سهم مابوده است تمام اینها را باید حساب بکنیم و بگیریم تمام اسناد و عملیات هم موجود است ۳۶ سال دولت انگلستان نفتهای ما را که تنی ۱۴ لیره قیمت داشته است خریده است به تنی ۳۰ شلینگ و طبق این حسابی که کردم ده میلیون لیره فقط سال گذشته حق ملت ایران را ندادهاند این حسابها را دارند میتراشند ولی تاکنون دولت ایران هم مطالبه نکرده است تا به حال هم یک نامه به سفارت انگلیس یا به شرکت نفت ننوشتهاند که آقا نفت ما را به چه قاعده خودتان به خودتان فروختهاید تنی ۳۰ شلینگ روزنامه تایمز پترولیوم در شماره ۱۳۳۹ مورخهی ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۸ یک مقالهای نوشته است که چون دولت امریکا در ایران تقاضای نفت میکرده دولت انگلیس با او وارد مذاکره شد که از امتیاز نفت در ایران صرف نظر بکند و در عوض در کویت به او امتیاز نفت بدهد و از شیخ کویت امتیازی گرفتند در آن روزنامه مینویسند که محیط این امتیاز که دو هزار میل است مشاع است بین شیخ کویت و دولت سعودی بعد مینویسد که دولت امریکا پس از این که خواست امتیاز را رسمی کند هفت میلیون دلار و یک کشتی مجلل به شیخ کویت داد و قرارداد بست و نوشت تا وقتی که دولت نفت را استخراج کرده است سالی ۶۰۰ هزار دلار به شیخ کویت بپردازد و پس از این که استخراج شد برای هر تن ۵. ۲ دلار به او بدهد (مهندس رضوی- حالا صورت دادهاند که چهار دلار است) اجازه بفرمایید دو و نیم دلار حق شیخ کویت است با سهم صعودی ۵ دلار میشود حالا ملاحظه کنید اینها یک قراردادی بستهاند که هر تنی در حدود ۴ یا ۵ دلار بدهند ولی به ما چه میدهند تنی ۴ شلینگ تنی ۴ شلینگ کجا ۵ دلار کجا والله اینها مال بچههای ما است مال نوادههای ما است مال خود ما است چرا میدهید خارجیها بخورند من مطابق همین حقهای که انگلیسیها زدهاند اعلام میکنم که این امتیاز باطل است و لغو است دولت ایران باید برود نفت خودش را تصرف بکند و نترسد بعد از جنگ بینالمللی در ۱۹۲۲ امتیاز نفتهای مکزیک در دست امریکا و انگلیس بود اینها آمدند لغو کردند دولت امریکا اولتیماتوم میداد یادداشت داد و گفت نفت مال ماست نفت را به کسی نمیدهیم حتی نزدیک بود کار به جنگ بکشد وقتی که دولت مکزیک گفت نمیدهم دولت امریکا و انگلیس چیزی نگفتند شما نباید از چیزی بترسید والله به خدا قسم حالا کسی نمیتواند ما را اذیت کند باید حق ما را مطالبه کنید اینها مال بچهها و دخترهایمان است اینها باید تعلیم و تربیت بشوند و ما باید به این وسیله مملکت را آباد کنیم (مهندس رضوی- آقای آزاد دولت مطابق دولت مکلف است که هم در مطالبات راجع به این قرارداد وهم درتجدید نظر این قرار داد اقدام بکند وماهمه منتظر نتیجه هستیم) تجدید نظر ندارد چه تجدیدنظری این قرار داد به ما به زور تحمیل شده است دولت مکلف است کدام دولت؟(مهندس رضوی- منتظر نتیجهی اقدامات دولت هستیم) اگر دولتها میخواستند این کار را بکنند چرا ننوشتند به شرکت که این نفتهای ما را چرا فروختهاند سی سال است تنی ۳۰ شلینگ برداشتهاند فروختهاند یک کاغذ ننوشتهاند به شرکت نفت که آقا این نفتی که مال ما است این بیست درصدی که متعلق به ماست ما دارای سهام هستیم شما به چه حقی میفروشید به ۳۰ شلینگ مهندس رضوی ما منتظر نتیجه و اقدام دولت هستیم تمام ملت ایران علاقهمندند (باتمانقلیج- تمام گرفتاریهای دولت برای این است که مطالبه میکنند این وجوه را) بله بنده دو موضوع دیگر را به عرض آقایان میرسانم و به صحبتهای خودم خاتمه میدهم موضوعی که مورد استیضاح بنده بوده است یکی موضوع قحطی مصنوعی است و دیگر توطئه بر علیه امنیت عمومی بنده معتقدم که این قحطی مصنوعی که الان به وجود آمده است و الان باز چند روز است که نمیشود نان پیدا کرد اینها برای این است که در کشور ایران یک فتنه و فسادی برپا بکنند که این فتنه وفساد آزادی ملت ایران را ازبین ببرد وحکومت نظامی را در سراسر مملکت به وجود
بیاورند الان آقایان ملاحظه بفرمایید وضعیت نان خیلی بد است وضعیت برنج و روغن هم خیلی بد است در صورتی که اساساً اگر چنانچه نبودن گندم در سیلو مبنی بر این باشد که گندمی در ایران نباشد یا کم باشد میشد یک محملی برای آن قرارداد ولی میخواهم به آقایان عرض کنم که مطابق اطالاعاتی که بنده به عرض میرسانم تمام سرحدات جنوب بروی قاچاقچیان باز است و هرچه ما آذوقه داریم برمیدارند میبرند پریروز یک کاغذی یک پسری به یک پدری نوشته است که بنده آنچه را که راجع به این قسمت است عرض میکنم جنس گندم و جو چند روزی است ترقی کرده مقدار زیادی گندم و جو و برنج از کاخ حیات داودی برای کویت و بحرین حمل میشود حمل جنس هم علناً صورت میگیرد مأمورین مرزی هم در این کار دخالت دارند این یک کاغذی است که یک پسری به یک پدری نوشته است روز جمعه من در عروسی مهمان بودم دهقان مبارک است مبارک هم بود اتفاقاً دو نفر هم از اعضاء شهرداری آنجا بودند از اعضای عالیمقام شهرداری من پرسیدم چرا روغن که کیلویی ۵. ۷ تومان بود یک دفعه شد ۱۲ تومان وبرنج ترقی کرد بمن گفت مادوروز قبل ازاین یک نفر یهودی راحضار کردیم که این یهودی جنس قاچاق حمل میکرد سه هزار تن برنج در مدت دو ماه این یهودی حمل کرده است از بندر بوشهر و از بندر معشور و خودش هم آمده اعتراف کرده است که من این مقدار برنج حمل کردهام گفتم چرا دنبالش نکردید گفت ما برداشتیم نوشتیم ولی کسی گوش به حرف ما نمیدهد گفت ما نوشتیم قدغن کردیم که برنج از تهران حمل نشود ولی در جلوی دروازهها کسی جلوگیری نمیکند به بنگاه راهآهن نوشتهایم که برنج و آذوقه حمل نکنند بعد گفت این برنجها را میآورند در استاسیونهای دیگر چهار فرسخ آن طرف تهران و از مازندران برمیدارند میآورند آنجا میگذارند که حمل کنند کاغذ نوشتیم به بنگاه راهآهن حمل نکند بنگاه راهآهن به ما جواب داد که اگر حمل نکنیم نکث در عایدات ما پیدا میشود توجه بفرمایید تمام آذوقه مردم را میدهند به قاچاقچیها میبرند بعد هم میگویند نکث در عایدات ما میشود تمام بنادر جنوب باز است شخص موثقی به من گفت آن روزی که آقای سپهبد امیراحمدی رفته بودند بندر بوشهر روز بعد از ورودشان ۱۷ کشتی بادبانی گندم از آنجا قاچاق حمل گردید اداره شهربانی بوشهر اطلاع پیدا کرد بنده میخواهم بدانم چطور از یک طرف به هیچ وجه منالوجوه گندم نیست و دکانها هم بسته است و مردم هم پشت سرهم داد و فریاد میکنند ولی به چه مناسبت جلوی قاچاقچیها را نمیگیرند و بنادر را باز گذاردهاند که گندم و جو و برنج و روغن میرود بیرون بنده اینها را کوتاهی از بعضی مأمورین نمیدانم ما دو سرحد داریم یکی از سرخس است تا ماکو یکی از کردستان است تا بلوچستان هر مأمور که میفرستیم سمت شمال نمیگذارد گندم قاچاق بشود و خوب وظیفهاش را انجام میدهد ملاحظه بفرمایید خیلی کمتر هم صحبت میشود که از سرخس گندم برود بیرون ولی هر مأموری که به جنوب میرود میبینید که تمام بنادر باز است و قاچاق هم فراوان شما اگر همین مامورین شمال که با کمال جدیت وظیفه خودشان را انجام میدهند انتقال بدهید به جنوب و مأمورین جنوب را انتقال بدهید به شمال باز این مأمورین شمال که به جنوب میروند بنادر را باز میذارند و مأمورین جنوب که به شمال میروند دقت در کار خود میکنند در صورتی که مأمور یکی است من معتقدم که تمام اینها توطئه ودسیسه است برای این است که میخواهند آزادی ملت ایران را از بین ببرند قضایای دنیا به یکدیگر مربوط است چنین نیست که در یک نقطهای یک اتفاقی بیفتد ونقاط دیگر مصون باشند بنده برای شما یک موضوعی را میخوانم که بدانید در ایران هم میخواهند این قسم رفتار کنند اعلام حکومت نظامی در عراق و سرتاسر خاک بینالنهرین حکومت نظامی در عراق و سرتاسر خاک بینالنهرین حکومت نظامی واحدی تبدیل شد فرماندار نظامی حاکم بر کلیه مقررات آن کشور شده است نخست وزیر عراق در اطراف این موضوع در مجلس توضیح میدهد در کشور عراق در حدود یک ماه قبل از این تمام شهرستانها حاکم نظامی شد و در آنجا مینویسد علت این که حکومت نظامی در سرتاسر عراق به وجود آمد برای این بود که در بعضی نقاط حکومت نظامی برقرار نبود و مردم را اذیت میکردند برای رفع اذیت تمام مملکت را حکومت نظامی کردند و اختیاراتی هم که به حکومت نظامی دادند حکومت نظامی مافوق تمام محاکم و همه چیز است (امامی خویی- عراق مربوط به ایران نیست ملاحظه بفرمایید تمام خواهر و برادرند حالا بنده توضیح میدهم آن چه در آنجا شده اینجا هم میخواهد بشود همان نقشهای که در آنجا عملی شده اینجا هم عملی میشود ملاحظه کنید تمام مواد آئیننامهها و سایر قوانین و تصویبنامهها که مخالف با این فرمان است موقتا موقوفالاجرا خواهد بود فرماندار کل حکومت نظامی مافوق تمام ادارات نظامی و اداری عراق خواهد بود تبلیغ نمایش در عراق دو سه روز قبل از این هم مینویسد که تمام نمایشات موقوف شده این نقشه دراینجا هم میخواهد بوجود بیاید منتهی باین شرط که نان و ارزاق به مردم ندهند وقتی که نان به مردم ندادند بلوا میشود وقتی که مردم بلوا کردند حکومت نظامی اعلام کنند نان ندارند بلوا بشود و در اثر بلوا بگویند مملکت در حال انقلاب است حکومت نظامی اعلان بکنند حکومت نظامی که اعلام کردند مطابق همین که نوشته است که قدرت حکومت نظامی مافوق همه چیز است در اینجا هم همین را اعلام خواهند کرد (مکی- قانونش را هم آوردهاند) الان مدتی است در دانشکده حقوق که جوانهایی در آنجا تحصیل میکنند فشار فوقالعاده آوردهاند اینها تمام جوانهای ۲۵ ساله ۲۷ ساله هستند تحصیل کردهاند اینها اشخاصی هستند که آتیه مملکت باید از وجود اینها استفاده کند از اینها التزام میگیرند که به هیچوجه در سیاست دخالت نکنند اگر محصلی که ۲۵ سال دارد و میخواهد تحصیلاتش را تمام کند در سیاست دخالت نکند پس عطار و بقال در سیاست دخالت کنند و وارد مسائل اجتماعی بشوند تمام این نقشهها اجرای همان نقشه است دارند وسیلهاش را فراهم میکنند مدتی است که آقایان ملاحظه فرمودهاند که راجع به ارتش کوچکترین حرفی که زده میشود گوینده مورد اعتراض قرار میگیرد در صورتی که تشکیلات مملکتی که عبارت از وزارت دادگستری بهداری فرهنگ و کشور و غیر ذلک هر یکی در محل خودش منتهی درجه اهمیت را دارد و هیچ کس نمیتواند بگوید این وزارتخانه اهمیت ندارد و فلان وزارتخانه اهمهیت دارد همین وزارت بهداری که را که بودجهاش از همه کمتر است بنده عرض میکنم در درجه اول اهمیت است برای این که اگر وزارت بهداری جان مردم را حفظ نکند امراض را جلوگیری نکند دیگر در مملکت وجود سالم پیدا نمیشود پس این وزارت بهداری اهمیت دارد وزارت فرهنگ هم که در درجه اول اهمیت است برای این که اگر مردم با سواد نباشند و با علم نباشند مثل گاو و گوسالهای میمانند بنابراین وزارت فرهنگ حایز اهمیت است ولی اگر چنانچه به یک آدم در وزارت فرهنگ به وزیر فرهنگ به وزیر عدلیه به وزیر بهداری فحش بدهند هیچ صحبتی نمیشود به محض این که صحبت شود که مصدر سپهبد رزم آرا کلاهش را کج گذاشته به آدم میپرند صحیح است صحبت که راجع به یک فرمانده قشون بکنید به آدم میپرند که شما خائن هستند در صورتی که شما به هر کدام دیگر از وزرا هر چه بگویید هیچ چیز نمیگویند در صورتی که تمام اینها در حکم واحداست تمام وزارتخانهها در پیشگاه ملت در پیشگاه شاه یکی است بعضی از نمایندگان به هیچ کس نباید فحش داد کاری ندارم میگویم اگر شما اعتراض بکنید به این وزارتخانهها همه ساکت هستند ولی اگر راجع به وزارت جنگ صحبت کردید داد و بیداد پیدا میشود برای این که آنجا رادارند اهمیت میدهند برای این که پایهی دیکتاتوری را روی آن بنا کنند (یک نفر از نمایندگان- ارتش اهمیت دارد) مگر وزارت بهداری اهمیت ندارد مگر وزارت دادگستری اهمیت ندارد چه فرق میکند هرکدام یک وظیفه دارند که برای مملکت مفید است (باتمانقلیج- ارتش اهمیت دارد) مگر اهمیت پاسبان کم است شما اگر پاسبان نداشته باشید نمیتوانید در خانه خودتان خاطر جمع باشید چرا راجع به شهربانی وقتی صحبت میشود کسی حرف نمیزند آنها هم خانمان ما را حفظ میکنند (فولادوند- دولت مور د استیضاح است یا وکلا؟) دولت است بنده اینجا نقشهای که آقای هژیر راجع به ارزاق و نام کشیدهاند من این را یک توطئه میدانم بر علیه امنیت عمومی حالا آقایان نمایندگان هر تصمیمی که میگیرند خودشان میدانند من خودم شاهد و ناظر بودم که وقتی در کشور ایران دیکتاتوری خواست به وجود بیاید چند نفر بودند که فوقالعاده از پیش آمد دیکتاتوری خرسند وراضی بودند و پایههای دیکتاتوری هم روی دوستی آنها گذاشته بود تیمورتاش بود سید محمد تدین بود داور بود یاسایی بود در مجلس و در خارج چند نفر بودند که اینها بیشتر از همه سعی و کوشش میکردند و منطقشان هم این بود که این آزادی به درد نمیخورد این هرج و مرج است این آزادی نیست بایستی یک سیاست مثبت پیش گرفت و بالاخره سیاست مثبتی پیش گرفتند و همهشان از بین رفتند فقط تدین ماند که مدتی خانهنشین بود بنده میخواهم عرض کنم آقایان که یک خطری آزادی ملت ایران را تهدید میکند و مجلس شورای ملی باید این خطر را از بین ببرد من معتقدم که بایستی مجلس شورای ملی به دولت تذکر بدهد که وضعیت ستاد ارتش یک قدری معتدل بشود پریروز من را دعوت کرده بودند در دانشسرای عالی که در آنجا اعتراض داشتند به آقای دکتر اقبال که یک کارهایی برخلاف قاعده میکنند
به خودشان هم تذکر دادم رفتم آنجا وقتی که برگشتم یکی از لیسانسیهها آنجا بود و کارمند وزارت فرهنگ هم بود به من گفت که این اشخاصی را که دارند انتقال میدهند این با خود ما نیست رسماً از ستاد ارتش مینویسند اینها را بیرون کنید (دکتر اقبال- بیخود گفتهاند) بیخود هم نگفتهاند ممکن است یک روزی کاغذش را بگیرم و بخوانم (خنده نمایندگان) بلی بنده معتقد هستم که هر کس باید وظیفه خودش را انجام بدهد وزارت فرهنگ وقتی صلاح ندانست که یک کاری بشود باید خودش تصمیم بگیرد باید خودش این کار را بکند در همه جای دنیا این کار را میکنند این قضیه پیش آمد یک سیاه روزیهایی است برای ملت ایران و ما بایستی جلو اینها را بگیریم و کسی هم که میخواهد این آتش را خوب شعلهور بکند آقای هژیر است که هر روز یک بهانهای درست میکنند راجع به قضیه نان و روز دیگر که یک عده چاقوکش بروند آنجا یک زد و خوردهایی بشود یک چند نفر کشته بشوند و یک بهانهای بشود برای اعلام حکومت نظامی حالا آقایان خودشان میدانند من یک نفر ایرانی هستم چند نفر بچه دارم همهی آقایان هم ایرانی هستند و بچه هم دارند من البته به سهم خودم میگویم آقایان هم باید به سهم خودشان بکوشند آزادی را حفظ کنند آزادی اگر از دست رفت دیگر به قیمت صد هزار نفر هم ممکن نیست به دست بیاید برای این که ما دیدیم که چندین نفر در روز کشته میشدند و اگر حوادث شهریور نبود شاید هنوز هم نجات پیدا نکرده بودیم به دست خودمان نباید آزادی را از بین ببریم و بعد بگوییم گر عقوبت میکنی مستوجیم ور ببخشی عفو بهتر ز انتقام. این صلاح نیست و هیچ کس هم نباید بکند صحیح است. موضوع دیگری که بنده میخواهم عرض کنم و خاتمه بدهم به عرایضم موضوع مطبوعات در قضیهی مطبوعات که بنده استیضاح کرده بودم دولت را چون اغلب به محکمه مراجعه شده است و محکمه هم تکلیف دولت و هم مطبوعات را معین کرده است بنابراین بنده دیگر زاید میدانم که درباره مطبوعات زیاد صحبت کنم این است که من دیگر به عرایض خودم خاتمه میدهم و درخاتمه این عرض را تکرار میکنم یک جرایمی اتفاق میافتد آقایان اگر چنانچه مجرم فرد معمولی باشد ممکن است که محکمه مطابق قانون در مورد او رأی بدهد ولی بعضی وقتها اتفاق میافتد که مجرم مرد متنفذی است و در اثر اعمال نفوذ و قدرت وسیله تبرئه خودش را فراهم میکند مثل این که قاتلین فرخشاد لیستر در محکمه جنایی محکوم نشدند و بعد رفتند در جای دیگر محکوم شدند ولی تاریخ به هیچوجه منکر وقوع این جرم نمیشود وقتی که یک جرمی واقع شد تاریخ در خودش ثبت میکند که یک جرمی اتفاق افتاد ولی میگویدکه مجرم چون نفوذ داشت قدرت داشت خودش را از چنگ عدالت نجات داد من مطالبی را که اینجا گفتهام تمام اینها با اسناد و مدارک بوده است و شاید جای تردید برای کسی باقی نباشد ولی ممکن است
یک نفر از نمایندگان- اکثریت نیست پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد
رئیس- بفرمایید آقای آزاد
آزاد- ولی ممکن است بعضی از آقایان یا قضایا را خوب تشخیص ندهند یا به جهات دیگر به دولت رأی بدهند ولی آقایان باید همه بدانند که این قضایا در تاریخ ثبت میشود و اگر چنانچه رأی موافق هم بدهند تاریخ اسم آنها را به خوبی ثبت نخواهد کرد و عرایض من هم به همین جا ختم میشود
رئیس- به عنوان ماده ۱۰۹ میخواهند صحبت کنند آقای مهندس هدایت و چند نفر دیگر آقای وزیر فرهنگ بفرمایید
وزیر فرهنگ (آقای دکتر اقبال)- بنده خیلی متأسفم که آقای آزاد راجع به روزنامهجات استیضاحشان را پس گرفتند و اگر مجلس شورای ملی اجازه میدهد بنده چون افتخار عضویت این دولت را دارم و به علاوه طبق مذاکراتی که در روزنامهها شده است وزارت فرهنگ را هم عامل اختناق آزادی و مطبوعات جلوه دادهاند و بنده به هیچوجه منالوجوه حاضر نیستم که این موضوع مسکوت بماند زیرا دوران زندگانی تحصیلی و مخصوصاً دوران زندگانی سیاسی من نشان داده است چون در یک محیطی تربیت شدهام که آنجا مهد آزادی است و خودم هم همان طور که آقای آزاد فرمودند عقیدهمندم که اگر آزادی وجود نداشته باشد حیات ارزشی ندارد از این جهت اگر آقایان نمایندگان اجازه بفرمایند بنده توضیحاتی در اطراف روزنامهجات بدهم (عباس اسکندری- در این جلسه نمیشود) یقین دارم اگر کسی تاریخ تحول جهان و حکومتهای مختلفه جهانبان را بررسی کرده باشد نمیتواند منکر اهمیت مطبوعات شود
عباس اسکندری- به عنوان استیضاح راجع به مطبوعات در مجلس الان نمیشود صحبت کرد
رئیس- شلوغ نکنید بگذارید صحبت کنند
آزاد- راجع به مطبوعات بنده چیزی نگفتم اگر بنا باشد بنده میآیم صحبت میکنم
وزیر فرهنگ- بفرمایید صحبتهایتان را بکنید
عباس اسکندری- تکلیف استیضاح را باید معلوم کنید بعد در جلسه دیگر صحبت بکنید
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید
وزیر فرهنگ- در جهان هیچ نعمتی بهتر و شیرینتر از آزادی نیست و این آزادی که امروز تا حدودی در جهان وجود دارد و تمام ملل کم و بیش از آن متمتع هستند قسمت اعظم آن در نتیجهی مبارزهی ارباب قلم و اصحاب نطق و سخن حاصل شده است این آزاد مردان حیات خود را بر کف دست نهاده فدا کردهاند تانوع بشر بتواند از زیر یوغ استبداد رهایی یابد و آزاد زندگی کند آزاد بودن و آزاد فکر کردن و آزاد سخن گفتن و آزاد نوشتن چهار رکن زندگی سعادتمند به شمار میرود و این ارکان اربعه چند نفر از نمایندگان اکثریت نیست
عباس اسکندری- یادداشت کنید که بنده حق دارم صحبت کنم استیضاح راجع به مطبوعات را بنده قبول دارم و قبول میکنم
رئیس- شما استیضاح کنید ولی وزیر هر موقع میتواند صحبت کند آقای وزیر فرهنگ بفرمایید
وزیر فرهنگ-..... آزاد بودن و آزاد فکر کردن و آزاد سخن گفتن و آزاد نوشتن چهار ارکان...
بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست
آزاد- بنده راجع به مطبوعات چیزی نگفتم و استیضاحم را راجع به مطبوعات استرداد کردم
دکتر اقبال- آقای عباس اسکندری استیضاح کردند اجازه بدهید بنده عرایضم را عرض کنم که دیگر تکرار نشود
رئیس- آقای اسکندری استیضاح کتبی باید بدهند حالا فردا پس فردا دو روز دیگر هر موقع که وقت معین شود استیضاح کنند بگذارید همین نظامنامهای ناقصی هم که هست عمل شود استیضاح باید کتبی بشود و به رئیس بدهند که به دولت ابلاغ شود آقای دکتر اقبال بفرمایید
عباس اسکندری- این چه صورتی پیدا میکند آقای آزاد میگویند من راجع به مطبوعات استیضاح را پس گرفتم
رئیس- وزیر در هر مورد میتواند حرف بزند آقای دکتر بفرمایید
دکتر اقبال- ... آزاد بودن و آزاد گفتن و آزاد نوشتن و آزاد فکر کردن...
بعضی از نمایندگان- اکثریت نیست
[۳- موقع و دستور جلسه آینده ختم جلسه]
رئیس- عده زیادی بیرون هستند جلسهی فردا ساعت ۵. ۸ و بقیه مذاکرات در استیضاح
جلسه مقارن نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت