مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۷۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۷۲
صورت مشروح مجلس عصر روز دوشنبه دوازدهم آبانماه ۱۳۰۹ (۱۱ جمادیالاخری ۱۳۴۹)
مجلس چهار ساعت و یک ربع بعد از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید
[۱ـ تصویب صورت مجلس]
صورت مجلس صبح دوشنبه دوازدهم آبانماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟ (نمایندگان ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد.
[۲ـ تصویب مرخصی آقای محمدولی میرزا]
رئیس ـ یک فقره مرخصی از طرف کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود:
نماینده محترم آقای محمدولی میرزا از تاریخ ۲۰ مهرماه ۱۳۰۹ لغایت ۲۵ روز تقاضای تمدید مرخصی نموده و نصف از حقوق این مدت را با نظارت مؤسسه شیر و خورشید به مصرف مریضخانه زاویه مقدسه تخصیص دادهاند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد
رئیس ـ مخالفی نیست؟ (اظهار شد ـ خیر) موافقین با مرخصی آقای محمدولی میرزا قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.
[۳ـ اجازه استخدام یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدن]
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به اجازه استخدام یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدنشناس قرائت میشود:
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۸۲۳۸ دولت را کمیسیون بودجه مطرح و مورد شور قرار داده با توضیحاتی که آقای معاون
وزارت اقتصاد ملی دادند با استخدام یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدن موافقت و اینک راپورت آن را برای تصویب مینماید
ماده واحده ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست برای مدت دو سال به جهت تفتیش و استخراج معادن با شرایط مقرره در قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ از تبعه دولت آلمان استخدام کند. حقوق مشارالیهما جمعاً بیش از سالی پانزده هزار و دویست دلار و مخارج مسافرت ذهاباً و ایاباً از پانصد دلار و مخارج منزل و اثاثیه زیاده از سالی دو هزار تومان نخواهد بود.
رئیس ـ خبر کمیسیون امور خارجه در تأیید این خبر قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون امور خارجه در هفتم آبانماه لایحه نمره ۸۲۳۸ دولت راجع به استخدام دو نفر متخصص معدن و شیمی از آلمان را مطالعه و چون راجع به ملیت آنها مخالفتی نبود عین لایحه را تصویب نمود.
رئیس ـ ماده واحده مطرح است. آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ از دوره چهارم تا حالا آنچه بنده نظرم میآید معلوم میشود که عمر ما باید به تجربه و امتحان بگذرد نه اینکه در مقام عمل باشیم هی متخصص آمد و رفت سؤال کردیم این متخصص چه کرد بعد از خارجشدنش معلوم شد که یک راپورتهائی این متخصص داده است و در کشورهای میز وزارتخانهها مانده است در دوره پنجم همین معاون وزارت اقتصاد ملی در اینجا آمدند و راجع به آوردن متخصص در این مسئله بیان کردند و متخصص یکی از آمریکا آوردند یکی از آلمان آوردند و این متخصص آلمانی که دکتر بونه باشد یکی از متخصصین عالیمقام بود و از قراری که به ما اطلاع دادند در تمام ایران گردش کرد و همینطور مستر کلاب آورده بودند برای استخراج نفت و او هم در تمام جاها گردش کرد و در راپورتی که داده است نظریات خودش را راجع به معادن نوشته است راپورتهائی که داده است در ضبط وزارتخانهها و مجلس هست اگر رجوع کنید به دفتر را کد مجلس و وزارت فواید عامه سابق (که حالا دو وزارتخانه شده است) صدق عرایض بنده را فریاد میزند همینجور فریاد میزند در این موضوع که به اسم معدن به اسم استخراج معدن و عاشقبودن ملت ایران به این مسئله تا حالا چقدر پول دادهایم همانوقت هم آن چیزی که بنده نظر داشتم عرض میکردم آوردن یک متخصص فایده ندارد اگر متخصص برای اطلاع پیداکردن است دیگر تجدید لازم نیست همین که اطلاع پیدا کردید همین که فهمیدید که در کوه سمنان معدن آهن داریم در کوه یزد معدن داریم همینکه فهمیدید بعد مستخدمین و مهندسین استخدام کنید که استخراج بکنند همین دکتر بونه راپورت اینها را تمام داده است که ما کجا ذغالسنگ داریم کجا آهن داریم، کجا فلزات دیگر داریم تمام معادن ایران را به اندازهای که یک دکتر عالیمقداری مطلع شده است خبر داریم و یک مخارج فوقالعادهای هم کردهایم حالا موقعی است که این وزیر محترم امور خارجه که کفیل وزارت اقتصاد ملی هم هست در مقام عمل بیاید که یک نفر متخصص نیاورد متخصص خیلی خوب ولی میل داشتم آقای وزیر امور خارجه امروز یک لایحه تقدیم کنند به اعتبار اینکه متخصصین سابقاً برای ما یک راپورتهائی دادهاند و در این باب تهیه کردهاند و راپورتهای آنها کامل است من امروز میخواهم از برای استخراج معدن آهن فلان جا یا برای استخراج معدن فلان ده نفر مهندس و مستخدم بیاورم برای عملکردن نه برای اینکه باز بروند و ببینند بنده میخواهم عرض کنم که آن راپورتهای سابق برای اطلاعات ما کافی است حالا دیگر دوره عمل است هر دوره که نمیشود ما وزن شعر برای خودمان قرار بدهیم که خدمتکردن به کشف معادن این است که ما یک متخصص بیاوریم این متخصص فایده ندارد همان بوده است که بوده است و یک اطلاعاتی کاملاً هم پیدا کردهایم شما هم که وزیر امور خارجه دانشمند ما هستید و اطلاعات کامل از این دارید و میدانید که اگر بخواهید بیاورید برای عملکردن که یک نفر فایده ندارد و اگر برای تدریس است که خودتان امروز بیان کردید که ما اسبابی که در اینجا شاگردان به مقام علمی برسند اینجا نداریم پس برای چیست؟ پس ما نمیتوانیم و هنوز قادر نیستیم که یک مدرسه عالی تشکیل
بدهیم که در آن مدرسه تحصیلات بکنند اینجا بنده عرض میکنم و در کمیسیون هم عرض کردم این شاگردانی که روانه میکنند ده نفرشان را همیشه در نظر بگیرید برای دانستن استخراج معادن و تحصیل این علم آوردن این متخصص و مقام این بالاتر از دکتر بونه که نیست و بهتر از دکتر بونه نیست و فایدهای که از آن بردیم از این فایده زیادتر نخواهیم برد این فایدهای است که از این متخصص میبریم که بیاید ببیند چه معادنی ما داریم اما اگر بگوئید که ما میخواهیم مستخدم بیاوریم برای عمل نه برای مقام علمیش مقام علمیش را راپورت داریم و اطلاع داریم حتی خود آقای وزیر محترم امور خارجه اطلاع دارند که در کمیسیون گفتم که همین دکتر بونه رفته است در خارج و یک کتاب مفصلی راجع به معادن ایران چاپ و منتشر کرده و دنیا را مطلع کرده است که بحمدالله سرزمین ایران دارای چه معادنی است و آن کتاب را هم ما خبر نداریم معارفمانهم مصلحت ندانست که آن کتاب را منتشر کند اینها را ما میگوئیم و فایده دارد والا لایحه آوردن در یک مجلسی که نهایت اشتراک مساعی با دولتش دارد رأی میدهد و موافقت میکند هیچوقت مقام مخالفت نبوده است این دردهائی است که بیان میکنیم اشتباهاتی میشود کی در مجلس مخالف با دولت بوده است یک نظریاتی است که گفته میشود همین نظر مثلاً که بنده میگفتم آقای وزیر امور خارجه تا این اندازه که شما میفرمائید پول هم خرج کردهایم هفتصد هزار تومان هم خرج کردهایم این حرفها بوده است والا چه مخالفتی بوده است بنده که مخالف هستم برای این است که میگویم هیچ فایده ندارد جز اینکه ما یک پولی در این موقع که ما پول را فوقالعاده لازم داریم برای مخارج دیگر در اینجا صرف شود.
کفیل وزارت اقتصاد ملی (آقای فروغی)ـ البته بنده میدانم که نظریات آقای آقا سید یعقوب برای مخالفت نیست نظری است اظهار میفرمایند و بنده هم خیلی به اختصار جواب عرض میکنم میفرمائید که اگر ما بخواهیم استخراج معادن مملکتمان را بکنیم یک نفر که سهل است شاید پنج نفر، ده نفر هم کم است و کافی نیست اما اولاً وزارت اقتصاد متخصص لازم دارد از برای اینکه انشاءالله وقتی که موقعش رسید همان مستخدمینی را که از برای استخراج لازم داریم استخدام کنیم با این شخص اداره کنیم البته تصدیق میفرمائید که در کار فنی و علمی ادارهکردن خود آن اشخاص هم علم میخواهد بنده هر قدر هم برای کارهای مملکت ایران در وزارتخانه و بعضی کارها بصیرت داشته باشم ولی متخصص معدن نمیتوانم اداره بکنم و نمیتوانم به آنها بگویم که این شکل باید بکنید بعضی از لوایحی که از مجلس گذشت ملاحظه فرمودید که مثلاً در امتیاز ذغالسنگ مشهد نوشته شده بود که صاحب امتیاز باید عملیات خودش را مطابق دستور متخصص وزارت اقتصاد ملی بکند و باید که اگر عیبی و نقصی در کار استخراج آنها دیده میشود وزارت اقتصاد نظر بکند و رفع آن عیب را بکند چه بکند؟ خوب این را کی میکند؟ آن کسی را که شما مستخدم میکنید که برود مثلاً معدن مس دامغان را استخراج کند یا اینکه استخراج نفت بکند یا استخراج آهن بکند آن کس را که بنده نمیتوانم هر روز در وزارت اقتصاد به او بگویم که آقا ببین که این امتیاز ذغالسنگ مشهد درست است یا نه یا این که همان متخصصینی که برای استخراج معدن میآوریم یک نفری را بنده میخواهم که ببیند آن متخصص درست کار میکند یا نه باید در این کارها با نظر یک کسی در وزارت اقتصاد ملی کار بکنیم و بدانیم که ترتیب معادن چه چیز است قوانین معدن را چه جور باید نوشت نظامنامهاش را چطور باید نوشت ترتیب کنترات که باید برای معادن بست چطور باید بست این آدم که میگوید اینجا یک معدن پیدا کردهام صحیح میگوید فلان جا که میگویند در دامغان خاک طلا پیدا شده است یک کسی باشد که تجزیه کند و مصدق باشد که واقعاً ببینیم اینطور هست و استعداد این را دارد که فرض ما پنجاه هزار تومان بدهیم و یک عده مستخدم بیاوریم برای استخراجش این را بنده که نمیتوانم بگویم معاون وزارت اقتصاد هم که نمیتواند بگوید مدیر اداره معادن هم که نمیتواند بگوید (صحیح است) خود این کار متخصص میخواهد بنده تصدیق دارم که با یک نفر با این دو نفری که استخدام میکنیم معادن این مملکت را استخراج نخواهیم کرد ولی
با این یک نفر دو نفر ما میخواهیم ترتیب استخراج معادن این مملکت را در تحت مطالعه دربیاوریم.
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
فیروزآبادی ـ بنده مخالفم. کافی نیست.
رئیس ـ بفرمائید.
فیروزآبادی ـ با یک دستپاچگی نمیشود این امورات را گذراند عرض میشود که آقا فرمودند که معدنشناسی غرض ایشان این بود که این شخص معدنشناس است مثل این است که ما متخصص ذوبآهن را آوردیم گفت که وقتی من آهن را توی کوره گذاشتم نمیتوانم چه جور دمش بدهم اینجا هم که وقتی معدنشناس آوردیم غیر از مهندس معدن است معدنشناس وقتی آوردیم او میگوید که من مهندس معدن نیستم اگر چه بواسطه ایرادگیری هم و نکردن کار باشد میگوید که من معدنشناس هستم و به شما میگویم که فلان جا معدن است اما من مستخرج آن نیستم باید کسی دیگر بیاید و مستخرج آن باشد مثل اینکه در سابق هم که متخصص ذوبآهن را آوردیم این جواب را به ما داد اگر چه میتوانست استخراج کند و میتوانست کار بکند ولی این جواب را به ما داد و یک مبلغی هم از ما پول گرفت و رفت پی کارش ما به این طریق نمی توانیم موفق به استخراج معادن بشویم ما یک معادنی داریم که سابقاً هم آمدند دیدند مستر کلاب صورت آنها را دارد حالا که آمدهاند و دیدند که فلان جا معدن آهنی هست یا معدن مس هست یا سرب هست یا نفت هست این معادن را مستر کلاب آمد و تصدیق کرد معادن دیگر هم از قراری که شنیدم گفت در اینجا داریم و راپورتش را داد و یک سال هم نشد و سه سال کنترات شده بود و یک حقوق سه ساله را گرفت و رفت پی کارش غرض این است که متخصص معدنشناس غیر از مستخرج معدن است اگر میخواهیم معدنشناس بیاوریم باز هم مثل سابق میآید و میگوید هست وقتی که میگویند که استخراج باید بشود میگویند که ما در استخراجش ربطی نداریم و علم نداریم مثل اینکه سابقین به ما گفتند باید عملیات آنها سرمشق برای ما شده باشد که ما بدانیم که اینها که میآیند به چه نظر است پس باید متخصص … (زنگ رئیس)
رئیس ـ آقا شما در کفایت مذاکرات اجازه میخواهید و بنده ارفاق میکنم شما در اصل موضوع وارد میشوید بطور تفصیل این نمیشود آقا (صحیح است)
فیروزآبادی ـ خوب مقصود عرضم این است که آخر این مطلب یک اندازهای بنظر بنده اهمیت داشت سابق هم ما ضرر بردیم از استخدام اینها بمجرد چهار کلمه نمیشود زود رأی داد و باید مذاکره بشود که مطلع بشویم و عن بصیرة رأی بدهیم که مثل سابق نشود.
رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. پیشنهاد آقای فهیمی قرائت میشود: بنده پیشنهاد میکنم بعد از عبارت مخارج مسافرت اضافه شود: هر یک از آنها.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ صحیح است اینجا در عبارت افتاده است از قلم این پانصد دلار برای ایاب و ذهاب یک نفر است و برای دو نفر کفایت نمیکند باید نوشته شود هر یک از آنها
رئیس ـ رأی میگیریم به ماده واحده با ورقه با افزایش پیشنهاد آقای فهیمی موافقین ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و تعداد آراء بعمل آمده پنجاه و نه ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر ۸۲ به اکثریت ۵۹ رأی تصویب شد
[۴ـ تقدیم و تصویب لایحه اختیار کمیسیون عدلیه]
رئیس ـ آقای وزیر عدلیه فرمایشی دارید؟
وزیر عدلیه (آقای داور)ـ البته آقایان سابقه دارند که بنده اغلب اوقات میل داشتم و تمنا میکردم که کارهای عدلیه را در قسمت قوانین به کمیسیون عدلیه مراجعه کنم (صحیح است) که هم وقت مجلس را نگیرد و هم کار ما زودتر پیش برود این است که در این آخر وقت و با کمی وقتی که الآن داریم این احتیاج ما بیشتر میشود راست است که وقت کمیسیون عدلیه الآن خیلی کم است معذلک بنده از مجلس تمنا میکنم که اجازه بدهند به کمیسیون عدلیه که لوایحی که تقدیم کمیسیون عدلیه میشود مطالعه کند و رأی بدهد که زودتر تمام شود. (صحیح است)
(لایحه تقدیمی آقای وزیر عدلیه به شرح آتی قرائت شد)
ساحت محترم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه
نظر به اینکه مقتضی است لوایح پیشنهادی وزارت عدلیه قبل از اینکه در مجلس شورای ملی طرح و تصویب گردد مطابق سوابق موجوده در کمیسیون قوانین عدلیه مطرح و بعد از تصویب کمیسیون بموقع اجراء و آزمایش گذاشته شود تا پس از رفع نواقص ثانیاً به مجلس شورای ملی پیشنهاد گردد لذا ماده واحده ذیل راجع به اختیارات کمیسیون فعلی قوانین عدلیه با قید دوفوریت پیشنهاد و تقاضای تصویب آن میشود
ماده واحده ـ وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون فعلی قوانین عدلیه بموقع اجراء گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید
رئیس ـ فوریت مطرح است. آقای روحی
روحی ـ موافقم
بعضی از نمایندگان ـ مخالفی نیست.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ خوب درست است مجلس آخر وقتش است فردا را درواقع بیشتر نداریم ولی مجلس که بکلی از بین نمیرود دو ماه دیگر، یک ماه دیگر سه ماه دیگر دومرتبه مجلس باز خواهد شد و آقای وزیر عدلیه هم لوایحشان را میآورند در مجلس و به دقت رسیدگی میشود اگر رأی داد بموقع عمل میگذارند اگر رأی نداد که هیچ رد میشود درست است سوابق دارد ولی همان سوابقش هم به عقیده بنده خوب نیست و وقت مجلس ضایع نمیشود وقت مجلس جهت این کارها است ملت هم این مجلس را خواست که در جزئیات کار او اینجا ببنشینند و یکییکی رسیدگی بکند اگر صلاح هست رأی بدهد آقای وزیر عدلیه چند دفعه اختیار گرفتند به جهت این امر و این قوانینی که از کمیسیون گذشته است بموقع عمل گذاشتهاند ولی یکی از آنها تا بهحال به مجلس نیامده است که بگویند این قانون به مورد امتحان گذاشته شده است خوب است، بد است هیچ به مجلس نیامده بنده عقیده ندارم به فوریت این امر بگذرد و کورکورانه ما رأی بدهیم این کار کمکم یک مدی میشود به اصطلاح که هر کلیاتی را بیاورند در مجلس و در عرض پنج دقیقه رأی میدهند دیگر احتیاجی به مجلس باقی نمیماند ممکن است که یک لایحه بیاورند و بگویند که تا ده سال دولت حق دارد که هر کاری را بکند دیگر آنوقت چه احتیاجی به مجلس داریم نظر به این که همیشه احتیاج به مجلس باقی باشد بنده عقیده ندارم به این طریق هرچند در زمان مجلس هم به عقیده بنده مثلاً انحصارکردن تجارت تریاک به یک نفر برخلاف قانون بوده است و خوب هم نیست در زمان مجلس این ترتیبات بشود و امیدواریم دیگر این ترتیبات نشود و دو ماه دیگر، یک ماه دیگر مجلس تأسیس میشود و لوایح به مجلس میآید اگر مجلس صلاح دانست رأی بدهد اگر صلاح ندانست رأی نمیدهد حالا در این وقت تنگ به این سرعت این لایحه را گذراندن بنده عقیده ندارم.
وزیر عدلیه ـ بنده تصور نمیکنم که جواب مفصلی بدهم به آقا. آقا البته همیشه این نظر را داشتهاند راجع به اختیاراتی که به کمیسیون داده میشده است و اکثریت مجلس هم همیشه برخلاف عقیده آقا این اختیار را داده است و الآن هم ضرورتش بیشتر است و احتیاج به مجلس هم همیشه بوده و هست و به یک یا دو لایحه که بنده به کمیسیون مجلس تقدیم میکنم احتیاج به مجلس از بین نخواهد رفت و فقط این دو لایحه نیست که بنده تقدیم میکنم فقط چون به این دو لایحه احتیاج ضروری داشتیم خواهش میکنم که رأی بدهند و در اینجا تذکراً میخواهم عرض کنم که این اختیاری که به کمیسیون داده میشود دیگر برای شور فاصله بینش نخواهد بود و یک شور میشود و درضمن بنده خواستم این را عرض کنم برای توضیح مطلب
رئیس ـ موافقین با فوریت اول قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ فوریت ثانی مطرح است. مخالفی نیست؟ (گفته شد ـ خیر) رأی میگیریم به فوریت دوم موافقین قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای روحی
روحی ـ موافقم.
رئیس ـ آقای کازرونی
کازرونی ـ عرض کنم بنده کاملاً با این لایحه موافقم و البته (بعضی از نمایندگان ـ اگر موافقید دیگر حرفی ندارد بگذارید مخالف صحبت کند) اجازه بفرمائید
رئیس ـ اگر مخالفید بفرمائید.
کازرونی ـ در اینجا آقایان تأمل بفرمایند بنده موافقم (یکی از نمایندگان ـ اما دارد) بلی یک اما دارد این لوایحی که آقای وزیر عدلیه میفرمایند در موقع تنگ بایستی به کمیسیون برود و تصویب شود و بموقع اجراء گذارده شود ولکن بنده اطلاع دارم که این قانون یکی از قوانینی نیست که مستقیماً راجع به عدلیه باشد بلکه راجع به محاکمات مالیه است بنده میخواستم استدعا کنم که اگر آقای وزیر محترم عدلیه صلاح بدانند مدتی را برای آزمایش این قانون در نظر بگیرند و در همین قانون معین کنند که دو ماه سه ماه چهار ماه پنج ماه شش ماه الی یک سال آنوقت مدت آزمایش را معین کنند فوقالعاده معلوم است که ما بیش از همه چیز علاقمند به عدلیه شما هستیم ما علاقمند هستیم که تمام دعاوی مرکزیت پیدا کند در عدلیه البته دولت هم یک مصلحتی را در نظر داشته که این لایحه را آورده اما خواهش میکنم آقای وزیر عدلیه ارفاقاً و اشفاقاً مدت آزمایش را تعیین کنند.
وزیر عدلیه ـ بنده تصور میکنم که آقا یکقدری اشتباه کردهاند اینجا چه خواسته شده است که بنده مدتش را معین کنم؟ مدت این لایحه چند ساعتی بیشتر نیست تا پسفردا بنده که اینجا ننوشتم …
(کازرونی ـ مدت آزمایش قانونی که میخواهید بگذرانید) آزمایش قوانین بطور قطع مدت نمیتواند داشته باشد و بنابراین بطور کلی بنده از آقا تمنا میکنم که موافقت بفرمائید و اجازه بدهید به همین صورت که هست تصویب شود.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
یاسائی ـ بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
رئیس ـ بفرمائید.
یاسائی ـ عرض میشود بنده عقیدهام این بود که عبارت این ماده اصلاح شود چون حالا آقایان میگویند مذاکرات کافی است بنده بصورت پیشنهاد نظر خودم را تقدیم کردم که دیگر وقت گرفته نشود و پیشنهاد دادم والا بنده موافقم که مذاکرات کافی باشد خواستم این را عرض کنم.
رئیس ـ موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. پیشنهادی از آقای دشتی رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای دشتی
بنده تبصره ذیل را پیشنهاد میکنم:
تبصره ـ سایر نمایندگان حق شرکت در مذاکرات کمیسیون عدلیه و نیز حق رأی نیز خواهند داشت.
رئیس ـ آقای دشتی … اینجا تشریف بیاورید تندنویسها بتوانند.
دشتی ـ (پشت کرسی نطق) عرض کنم که پیشنهاد بنده خیلی ساده است آن اندازهای که بنده اطلاع دارم این اختیار را آقای وزیر عدلیه برای این میخواهند که لایحهای است (که لابد تقدیم خواهند کرد) که آن لایحه راجع به دعاوی دولت است بر افراد و افراد بر دولت و این لایحه به عقیده بنده یک اهمیت زیادی دارد و تمام مردم هم به آن علاقمند هستند و البته از نقطهنظر تحکیم اساس عدلیه ما خیلی ضرورت دارد که در این لایحه دقت شود و اغلب آقایان وکلا بنده اطلاع دارم که در این لایحه نظر داشتند این بود که بنده خواستم از آقای وزیر عدلیه خواهش کنم که موافقت بفرمایند با این تبصره بنده البته تمام وکلا که نخواهند آمد ممکن است ده نفر، دوازده نفر، بیست نفر میآیند و شرکت میکنند و حق رأی داشته باشند و این ضرری ندارد برای اینکه کمیسیون عدلیه که فی حد ذاته یک اختصاصی ندارد یعنی اعضاء کمیسیون عدلیه تمام متخصص نیستند که دیگران نباشند و بالاخره برحسب قرعه و اتفاق یک عده اعضاء کمیسیون عدلیه شدهاند ممکن است اشخاص دیگری هم باشند که بیشتر از اعضای کمیسیون نظر داشته باشند در این لایحه اینجا بنده نظر داشتم که به آنها هم این حق داده شود و بیش از این عرضی ندارم.
وزیر عدلیه ـ بنده واقعاً خیلی میل داشتم که موافقت کنم با نظر آقای دشتی برای اینکه نظر ایشان غالباً اقرب به قبول است ولی متأسفانه این نظر را میبینم خوب نیست درست فکر بفرمائید اینجا اختیار داده میشود به کمیسیون و همه آقایان هم حق شرکت در مذاکره و رأی داشته باشند معنی این چه میشود؟ (بعضی از نمایندگان ـ مجلس شورای ملی) الآن هیجده نفر اعضاء کمیسیون که حاضرند آقایان دیگر هم که مطابق این تبصره جنابعالی حق رأی و شرکت در مذاکره دارند تا لااقل اکثریتی که در مجلس حاضر میشود حاضر نشوند کمیسیون نمیتواند کار کند گمان میکنم این طرف مطلب و این جنبه قضیه را در نظر نگرفتید که عملی نیست و خواهش میکنم خودتان موافقت بفرمائید و پیشنهادتان را پس بگیرید و لکن البته بنده خودم هم معتقد هستم و خیلی هم متشکر میشوم از آقایان که واقعاً میل دارند کمک بکنند در موقع تشکیل کمیسیون فردا تشریف بیاورند و به اصطلاح معروف قدمشان بالای چشم (کازرونی ـ حق حرفزدن هم داشته باشند) آقا کدام وقت شما تشریف آوردید در کمیسیون و حق حرفزدن به شما داده نشد؟ هیچوقت درب کمیسیون عدلیه با حال اینکه کمیسیون در بستهای است بسته نبود و جلوی کسی را نگرفتهایم واقعاً اعضای کمیسیون عدلیه همیشه خوشوقت بودهاند از این که اشخاص بهشان کمک بکنند. یک کلمهای هم آقای دشتی فرمودند که اعضاء کمیسیون عدلیه اشخاصی نیستند که تخصص خاصی داشته باشند و به قرعه معین شدهاند عرض کنم به قرعه نبوده است کمیسیون عدلیه عرض کنم به انتخاب مجلس بوده است و بنده در آخر مجلس باید تشکر کنم از اعضاء محترم کمیسیون عدلیه که منتهی درجه صمیمیت و همراهی و موافقت را بروز دادهاند در کار و خوب کار کردهاند (صحیح است)
دشتی ـ گرچه تبصره عملی است ولی معذلک چون آقای وزیر عدلیه موافقت نمیفرمایند بنده هم مسترد میکنم
رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروزآبادی قرائت میشود:
پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم اسامی اموری را که پیشنهاد میفرمایند آقای وزیر عدلیه بفرمایند.
وزیر عدلیه ـ دومرتبه خوانده شود.
(به شرح فوق خوانده شد)
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ خوب حالا مجلس میفرمایند چون وقتش منقضی شده است و تعطیل در این امر نمیشود این
است که بنده پیشنهاد میکنم که چه اموری را آقای وزیر عدلیه میخواهند به کمیسیون پیشنهاد کنند و در کمیسیون مذاکره شود و رأی بدهند و ایشان بموقع امتحان و عمل بگذارند آنقدر را که ما حق داریم که بخواهیم بفهمیم که چه اموری است اگر این امری است که حالا ذکر شد که بعضی از محاکمات رجوع به محاکمات مالیه بشود اگر عدلیه ما عدلیه صحیح و محکمی است (همانطور که عقیده ما است) این کار را دیگر محتاج نیستیم که محاکمات ارجاع به محاکمات مالیه بشود و اگر خدای نخواسته دارای عیب است پس عیب امور عدلیه را شما مرتفع کنید جهتش چیست که محاکمات مردم رجوع شود به محاکمات مالیه این یک امر خیلی غریبی است من عقیده ندارم به این ترتیبات ما اگر عقیدهمان این شد که تمام امورات به عدلیه رجوع شود رجوع به محاکمات مالیه یعنی چه؟ اگر یک وقت طرف ضعیف شد و آن طرف قوی شد به محاکمات عدلیه نباید برود این که نمیشود.
وزیر عدلیه ـ بنده برای جواب از آخر شروع میکنم یعنی آن قسمتی که اگر عدلیهای داریم که میشود بهش اعتماد داشت چرا یک قسمت از دعاوی نرود به عدلیه محاکمه بشود بنده عرض میکنم آقا مسئله اعتماد به عدلیه و عدم اعتماد به عدلیه نیست که محاکم دیگر را ایجاد میکند در هر جای عالم که ملاحظه بفرمائید از نقطهنظر سنخ کار و یک مقتضیاتی باید محاکمات اختصاصی از برای یک نوع از امور تشکیل بدهند همینطوری که اطلاع دارید محاکمات نظام هست محاکمات مالیه هست که مطابق قانون هم تشکیل شده است (مؤید احمدی ـ صحیح است) و یک صلاحیتی هم داشت ممکن است صلاحیت آن را زیاد کرد ممکن است صلاحیتش را کم کرد اما راجع به این بطور کلی چون یک اظهاری فرمودند خواستم این را عرض کنم بنده تصور میکنم چون در این قسمت خوب بود جواب عرض شود گفته شد اما راجع به این که من بگویم چه اموری میآورم اصولاً بنده مخالف این هستم والا هیچ مانعی ندارد بنده یک لایحه را که اکثریت مجلس نداند و نخواهد که بگذرد که بالاخره یک لایحهای را بطور قاچاق نمیخواهم پیشنهاد کنم و بگذرد و عملی هم نخواهد بود ولکن اگر بنا شد بنده آمدم و بطوری که آقا میفرمایند گفتم که چه لوایحی است این از دو صورت خارج نیست یا آقا میخواهند در مورد آن لوایح بحث کنید این درست نقض غرض است یا اینکه خیر فقط آقا میخواهید شخصاً مطلع باشید این را بعد از اینکه گذشت بنده بهتان عرض میکنم (خنده نمایندگان)
رئیس ـ بنظر بنده این پیشنهادی که آقا کردهاند رأیگرفتنش مشکل باشد
طباطبائی دیبا ـ آقا این پیشنهاد نیست.
رئیس ـ ولی معذلک ما رأی میگیریم برای خاطر اینکه گفته نشود که رأی نگرفتند. آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد. آقای یاسائی پیشنهادی کردهاند قرائت میشود
پیشنهاد آقای یاسائی
پیشنهاد میکنم ماده واحده اینطور اصلاح شود:
دولت مجاز است لوایحی را که وزیر عدلیه پیشنهاد میکند الی آخر
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ بنده توضیح مفصلی ندارم به عقیده بنده اینطور جامعتر است خود آقای وزیر عدلیه هم موافقند که همینجور باشد این است که اینطور پیشنهاد کردم.
وزیر عدلیه ـ بنده میخواهم اظهار موافقت بکنم با این برای اینکه آنجا نوشته است وزیر عدلیه مجاز است مطابق فرمول معمولی و اینجا نوشته است دولت. در هر صورت این نظر آقا جامعتر است و بنده هم موافقم.
رئیس ـ رأی میگیریم به ماده واحده با تصحیحی که آقای یاسائی پیشنهاد کردند و آقای وزیر عدلیه قبول
کردند موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.
[۵ ـ طرح و تصویب لایحه صیانت آثار ملی]
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ خاطر آقایان محترم هست که چند روز قبل بنده اینجا یک لایحه پیشنهاد کردم راجع به حفظ آثار ملی ایران و داخل در مذاکره آن هم شدیم و آقایان در اینجا در کلیات مذاکراتی فرمودند آن لایحه اولاً دو شوری بود و وقت مجلس وفا نکرد به اینکه ما دو شور در آن باب بعمل بیاوریم ثانیاً بعضی نظریاتی که آقایان فرمودند چه در این مجلس و چه در خارج مجلس بنده از آنها که مستحضر شدم نظر به اینکه همیشه میل دارم با موافقت آقایان کار بکنم اصلاحاتی هم در آن لایحه اولی بعمل آمد و لایحه شد تشکیل شده از نظریات خود بنده و نظریات وزارت معارف و نظریات آقایانی که اینجا اظهاراتی فرمودند و نظریات کمیسیون اقتصاد ملی بنده همه آنها را که در نظر گرفتم یک لایحه جدیدی تنظیم کردم که امروز پیشنهاد به مجلس محترم میکنم به قید دوفوریت تمنا میکنم از مجلس بگذرانند دلائل فوریت هم چیز زیادی نیست که لازم باشد حالا بنده اینجا بگویم آقایان همه مستحضرند و همه میدانند اول دلیلش این است که مجال در شور نداریم دوم دلیلش این است که به کمیسیون رفته است و کمیسیون نظریات خودش را کرده است احتیاج به رجوع به کمیسیون نداریم و دلیل دیگر چون اصل قضیه فوریت دارد آن هم آقایان مستحضرند این است که تمنا دارم آقایان تسریع بفرمایند که این لایحه به قید دوفوریت بگذرد و محض استحضار خاطر آقایان محترم عرض میکنم که آقای وزیر محترم معارف هم علاقمند هستند به این لایحه و امضاء کردهاند
دشتی ـ امضاء کردهاند؟
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بلی
کازرونی ـ دفاع هم باید بکنند
رئیس ـ چون لایحه مفصل است و طبع هم نشده دقت بفرمائید در موقع خواندن
اعتبار ـ بنده خیال نمیکنم محتاج به قرائت باشد
بعضی از نمایندگان ـ چرا آقا قرائت شود
لایحه دولت
ساحت محترم مجلس شورای ملی
برای حفظ آثار ملی این مملکت که اهمیت آن محتاج به شرح و بیان نیست دولت تاکنون به موجب نظامنامهها و تصویبنامهها اقداماتی کرده ولیکن احساس میشود که این مقصود مهم اساسی باید بوسیله قانون انجام گیرد و خاصه اینکه تکلیف کاوش اراضی برای کشف عتیقجات و حدود و حقوق دولت و مردم در این باب باید به موجب قانون معین شود به این واسطه سابقاً لایحه قانونی برای این منظور به عنوان قانون حفظ آثار ملی و معامله اشیاء عتیقه تقدیم مجلس شورای ملی شده بود اینک برای رعایت نظر آقایان نمایندگان محترم که در ضمن مذاکرات استنباط شد لایحه مزبور استرداد شده و لایحه ذیل را که با لایحه قبل تفاوتهای عدیده دارد تقدیم و با تقاضای دوفوریت استدعای تصویب آن را مینماید.
مادة اول ـ کلیه آثار صنعتی و ابنیه و اماکن را که تا اختتام دوره سلسله زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول و غیرمنقول با رعایت مادة (۳) این قانون میتوان جزء آثار ملی ایران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت میباشد
مادة دوم ـ دولت مکلف است از کلیه آثار ملی ایران که فعلاً معلوم و مشخص است و حیثیت تاریخی یا علمی یا صنعتی خاصی دارد فهرستی ترتیب داده و بعدها هم هرچه از این آثار مکشوف شود ضمیمه فهرست مزبور بنماید فهرست مزبور بعد از تنظیم طبع شده و به اطلاع عامه خواهد رسید
مادة سوم ـ ثبت مال در فهرست آثار ملی پس از تشخیص و اجازه کتبی وزارت معارف خواهد بود ولیکن ثبت مالی که مالک خصوصی داشته باشد باید قبلاً به مالک اخطار
شود و قطعی نمیشود مگر پس از آنکه به مالک اخطار و به اعتراض او اگر داشته باشد رسیدگی شده باشد و وظایف مقرره در این قانون راجع به آثار ملی فقط پس از قطعیشدن ثبت بر عهده مالک تعلق خواهد گرفت.
مادة چهارم ـ مالک مال غیرمنقولی که مطابق این قانون از آثار ملی میتوان محسوب داشت و همچنین هر کس که بر وجود چنین مالی پی ببرد باید به نزدیکترین اداره مربوطه از ادارات دولتی اطلاع بدهد تا در صورتیکه مقامات صالحه مقرره در نظامنامه اجرائیه این قانون تصدیق نمودند که از آثار ملی است در فهرست آثار ملی ثبت بشود.
مادة پنجم ـ اشخاص که مالک یا متصرف مالی باشند که در فهرست آثار ملی ثبت شده باشد میتوانند حق مالکیت یا تصرف خود را حفظ کنند ولیکن نباید دولت را از اقداماتی که برای حفاظت آثار ملی لازم میداند ممانعت نمایند در صورتیکه عملیات دولت برای حفاظت مستلزم مخارجی شود دولت از مالک مطالبه عوض نخواهد نمود و اقدامات مزبور مالکیت مالک را متزلزل نخواهد کرد.
مادة ششم ـ عملیات مفصله ذیل ممنوع و مرتکبین آن به موجب حکم محکمه قضائی به اداء پنجاه تومان الی هزار تومان جزای نقدی محکوم خواهند شد و بعلاوه معادل خسارتی که بواسطه عمل خود بر آثار ملی وارد ساختهاند میتوان از ایشان اخذ نمود.
الف ـ منهدمکردن یا خرابی واردآوردن به آثار ملی و مستورساختن روی آنها به اندود و یا رنگ و رسمکردن نقوش و خطوط بر آنها.
ب ـ اقدام به عملیاتی در مجاورت آثار ملی که سبب تزلزل بنیان یا تغییر صورت آنها شود.
ج ـ تملک و معامله بدون اجازه دولت نسبت به مصالح و مواد متعلقه به ابنیه مذکوره در فهرست آثار ملی
اقدام به مرمت و تجدید بنائی از آثار ملی که در تصرف اشخاص باشد باید با اجازه و تحت نظر دولت واقع شود الا مجازاتهای سابقالذکر ممکن است به مرتکب تعلق گیرد.
مادة هفتم ـ اموال منقوله که از آثار ملی محسوب و مالک خصوصی داشته باشد باید در فهرست جداگانه به ترتیبی که در مادة سه مقرر است ثبت شود.
مادة هشتم ـ برای هر مال منقولی که در فهرست آثار ملی ثبت شده باید یک معرفینامه در دو نسخه تنظیم شود که وصف و اصل و منشاء و کیفیت اکتشاف آن را معلوم کند و به یک یا چندین عکس از آن منظم باشد یک نسخه از این معرفینامه در دفتر آثار ملی دولت مضبوط و نسخه دیگر مجاناً به مالک مال داده میشود و در هر قسم نقل و انتقال آن مال باید آن نسخه معرفینامه همراهی باشد و آثاری که بر ثبت مال در فهرست آثار ملی مترتب میگردد در تغییر آیادی نسبت به آن مال منفک نخواهد شد.
مادة نهم ـ هر کس مالک مال منقولی است که در فهرست آثار ملی ثبت شده اگر بخواهد آن را به دیگری بفروشد باید به اداره مربوطه دولتی کتباً اطلاع دهد دولت اگر بخواهد آن مال را جزء مجموعههای دولتی آثار ملی قرار دهد در ابتیاع آن با شرایط متساوی بر مردم دیگر حق تقدم دارد ولیکن در ظرف ده روز پس از رسیددادن به اعلام کتبی صاحب مال دولت باید قصد خود را در ابتیاع آن به مالک اعلام کند و اگر نکرد صاحب مال میتواند مال را به دیگری بفروشد در هرحال مالک این اموال به هر نحو از انحاء آن را به دیگری منتقل کند باید پس از انتقال در ظرف ده روز اسم و محل اقامت مالک جدید را به اطلاع دولت برساند. اگر کسی مالی را که در فهرست آثار ملی ثبت شده بدون اطلاع وزارت معارف و یا نمایندگان او بفروشد محکوم به جزای نقدی معادل قیمت فروش آن مال خواهد شد و نیز دولت میتواند مال را از مالک جدید اخذ نموده و قیمتی را که مالک جدید اداء نموده به او پرداخت نماید خریدار نیز اگر از ثبتبودن مال در فهرست آثار ملی مطلع بوده و با وصف این خریده باشد مانند فروشنده مجازات خواهد شد.
مادة دهم ـ هر کس اموال منقوله که مطابق این قانون از آثار ملی محسوب تواند شد برحسب تصادف و اتفاق بدست آورد اگرچه در ملک خود او باشد باید
هرچه زودتر به وزارت معارف یا نمایندگان او اطلاع بدهد هرگاه مقامات مربوطه دولتی اموال مزبوره را قابل ثبت در فهرست آثار ملی دانستند نصف آن اموال به کاشف واگذار یا قیمت عادله آن به تصدیق اهل خبره به او داده میشود و نسبت به نصف دیگر دولت اختیار دارد که ضبط و یا بلاعوض به کاشف واگذار کند.
مادة یازدهم ـ حفر اراضی و کاوش برای استخراج آثار ملی منحصراً حق دولت است و دولت مختار است که به این حق مستقیماً عمل کند یا به مؤسسات علمی یا به اشخاص یا شرکتها واگذار نماید واگذاری این حق از طرف دولت به موجب اجازهنامه مخصوص باید باشد که محل کاوش و حدود و مدت آن را تعیین نماید و نیز دولت حق دارد در هر مکان که آثار و علائمی ببیند و مقتضی بداند برای کشف و تعیین نوع و کیفیات آثار ملی اقدامات اکتشافیه بنماید.
مادة دوازدهم ـ حفاری اگر فقط برای کشف آثار ملی و تحقیقات علمی باشد حفاری علمی و اگر برای خرید و فروش اشیاء عتیقه باشد حفاری تجارتی است اجازه حفاری علمی فقط به مؤسسات علمی داده میشود در ابنیه و اموال غیرمنقوله که در فهرست آثار ملی ثبت شده حفاری تجارتی ممنوع است.
مادة سیزدهم ـ حفاری در اراضی که مالک خصوصی دارد گذشته از اجازه دولت استرضای مالک را نیز لازم دارد در محلهائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده یا دولت پس از اقدامات اکتشافیه آنها را در فهرست ثبت کند مالک حق امتناع از اجازه حفاری ندارد و فقط میتواند حقی مطالبه کند و مأخذ تعیین این حق ضعف اجرتالمثل زمین است که مالک بواسطه حفر از استفاده آن محروم میگردد بعلاوه خسارتی که به مالک وارد میشود و مخارجی که بعد از حفاری برای اعاده زمین به حالت اولیه باید نمود.
مادة چهاردهم ـ در ضمن عملیات حفاری علمی یا تجارتی آنچه در یک محل و یک موسم کشف شود اگر مستقیماً توسط دولت کشف شده تماماً متعلق به دولت است و اگر دیگری کشف کرده باشد دولت تا ده فقره از اشیائی که حیثیت تاریخی و صنعتی دارد میتواند انتخاب و تملک نماید و از بقیه نصف را مجاناً به کاشف واگذار و نصف دیگر را ضبط کند هرگاه کلیه اشیاء زاید بر ده فقره نبوده و دولت همه را ضبط کند مخارجی را که حفرکننده متحمل شده است به او میپردازند
ابنیه و اجزاء از تقسیم فوق مستثنی است دولت میتواند تمام را متصرف شود
تبصره ـ مقصود از یک موسم یک دوره عملی است که مدت آن از یک سال بیشتر نباشد.
مادة پانزدهم ـ اشیائی که در نتیجه حفاری علمی کشف شود آنچه سهم دولت باشد باید در مجموعهها و موزههای دولتی ضبط شود و فروش آنها جایز نیست و آنچه سهم کاشف باشد متعلق به خود او است اشیائی که از حفاری تجارتی حاصل شده باشد دولت از قسمتی که به خود او تعلق میگیرد هر چه قابل موزه باشد ضبط و بقیه را به هر نحو مقتضی داند نقل و انتقال میدهد فروش این اموال از طرف دولت به مزایده خواهد بود.
مادة شانزدهم ـ متخلفین از مادة (۱۰) و همچنین کسانی که بدون اجازه و اطلاع دولت حفاری کنند ولو در ملک خودشان باشد و کسانی که اموال آثار ملی را بطور قاچاق از مملکت خارج کنند محکوم به بیست تومان الی دو هزار تومان جزای نقدی خواهند شد و اشیاء مکتشفه هم برای دولت ضبط میشود
حفر اراضی و عملیات نظیر آن در صورتیکه به قصد کشف آثار عتیقه واقع نشده باشد مستوجب مجازات سابقالذکر نخواهد بود
مادة هفدهم ـ کسانی که میخواهند اشیاء عتیقه را کسب خود قرار دهند باید از دولت کسب اجازه کرده باشند همچنین خارجکردن آنها از مملکت به اجازه دولت باید باشد و اگر کسی بدون اجازه دولت درصدد خارجکردن اشیائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده برآید اشیاء مزبور ضبط دولت میشود نسبت به اشیائی که بر طبق مادة (۱۰) و (۱۴) این قانون سهم کاشف شده اگر در فهرست آثار ملی ثبت نشده دولت از دادن
جواز صدور امتناع نخواهد نمود و اگر در فهرست مزبور ثبت شده مشمول مقررات مادة هیجدهم خواهد بود
مادة هیجدهم ـ اشیائی که از آثار ملی محسوب است هرگاه بخواهند تقاضای صدور جواز نمایند دولت حق دارد از اجازه صدور امتناع نموده و به قیمتی که صادرکننده برای صدور جواز در تقاضانامه خود اظهار کرده ابتیاع نماید و اگر مالک در فروش به قیمت اظهارشده امتناع نموده جواز صدور داده نخواهد شد و هرگاه اجازه صدور داده شد معادل صدی پنج از قیمت عادله آن به تقویم مقوم دولتی حق صدور اخذ میشود. اگر بین صاحب مال و مقوم اختلاف شود کمیسیون مخصوصی که تشکیل آن در نظامنامه اجرائیه این قانون پیشبینی میشود رفع اختلاف خواهد نمود.
حق صدور مذکور در این ماده غیر از حقوق گمرکی است که بر طبق تعرفه گمرکی از این اشیاء مأخود میگردد صدور اشیائی که از حفاری علمی با اجازه دولت حاصل شده و سهم کاشف باشد در هرحال جایز و از پرداخت هرگونه حقوق و عوارض معاف است.
مادة نوزدهم ـ برای تعیین شرایط تجارت اشیاء عتیقه و همچنین اجرای کلیه مقررات این قانون نظامنامه مخصوصی تهیه شده و به تصویب هیئت وزراء خواهد رسید
مادة بیستم ـ اجازههائی که تاکنون برای حفاری داده شده در صورت عدم موافقت با این قانون از درجه اعتبار ساقط است
رئیس ـ فوریت مطرح است آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ خود آقای وزیر امور خارجه و کفیل محترم اقتصاد ملی یکوقتی رئیس مجلس بودهاند وکیل هم بودهاند در دوره دوم که نظامنامه مجلس نوشته شد خودشان بودهاند مادهای را که مقتضی فوریت است باید دلیل فوریت ذکر شود که اکثریت مجلس از روی حواس جمع آن فلسفه را قبول کند باید در مقدمه لایحه ذکر بشود در مقدمه لایحهای که آقا پیشنهاد کردند وقتی که ما این را به میزان عقلی و سنجش عقلی بیاوریم هیچ دلیلی بر فوریت این لایحه در این ۲۴ ساعت نخواهد بود (اورنگ ـ همان ۲۴ ساعت فرصت دلیل است) ۲۴ ساعت دلیل نمیشود چرا برای خاطر اینکه ایران قدیمتر از بنده و جنابعالی است آثار ملی ایران قدیمتر از بنده و جنابعالی است هزار مرتبه اورنگ آورده است و برده است و هنوز آثارش باقی مانده است صبر کنید پس آثار ملی ما همانطور که یک روز وزیر خارجه گفت الآن هشت هزار سال تاریخ است که ایران دارای حکومت و سلطنت بوده است و اگر کاوش هم بشود مطابق عقیده ما که دارای عقیده الهی هستیم که فیض از فیاض هیچوقت منفک نمیشود و معلول هم از علت هیچوقت جدا نمیشود و آن چیزی که حادث است چیز دیگر است پس خیلی قدیم است نمیتوانیم محدود کنیم با یک زمانی حالا نمیخواهم در اینجا فلسفه عرض کنم در این مقدمه لایحه باید دلیل فوریت ذکر شود که اگر این لایحه در این موقع تصویب نشود یک ضرر اقتصادی بزرگی به مملکت وارد میآید یا یک ضرر سیاسی بزرگی به مملکت وارد میآید یا یک اعتباری که جبرانناپذیر است از مملکت کم میشود (فیروزآبادی ـ صحیح است) باید یکی از اینها باشد آنوقت مجلس رأی به فوریت میدهد والا خودشان میدانند که بنده یکی از شاگردان مکتب ایشان هستم و امیدواریم در زیر سایه مبارک پادشاه خدمت به مملکت بکنیم خودشان میدانند این یک لایحه و قانون معظمی است بینی و بینالله قانونی است خیلی معظم و خیلی هم اهمیت دارد این قانون از برای مملکت. یک قانون به این اهمیت و دارای این فوایدی که اگر موادش باید اصلاح شود برای مملکت است در ظرف ۲۴ ساعت … فرمودند بنده کسی هستم که کاملاً گوش میدهم خدا میداند قانون را که خواندند از اول تا آخرش گوش دادم آن چیزهائی که فوقالعاده من نمیفهمیدم ندیدم اصلاح شده باشد به همان حال خودش باقی است در جراید هم نوشته بود اراده اعلیحضرت و دولت است که مجلس زودتر تشکیل بشود این لایحه را بگذارید خدا میداند میتوانم عرض کنم لایحه لایحه سه شوری است نه یک
لایحه دو شوری برای خاطر این خیلی باید دقت بشود. ما بعد از آنکه در این مجلس مدتها صحبت کردیم در مسئله عتیقیات بواسطه اینکه مردم میتوانند بواسطه کشف عتیقیات تحصیل معیشت بکنند و همینجور یک آثاری در اینجا واقع بشود این خیلی مطالعه دارد و هیچ دلیلی برای این ذکر نشد نمیدانم شنیدم در فراکسیون فرمودند که اگر این لایحه بگذرد نمیدانم چقدر اینجا میآیند خیلی خوب میآیند برای کشفیات دو ماه دیرتر بیایند دو ماه دیرتر صورت آثار ملی در آن کشو میز وزارت اقتصاد ضبط بشود خیلی تأخیر و مسامحه نمیشود مجلس دو ماه دیگر افتتاح میشود همین لایحه آورده میشود دو شوری با مطالعة با آن چیزی که به عقیده شما است شما یک نفر دموکرات هستید عقیده به شوری دارید که مسئله به شور و مشورت بگذرد نه به فوریت نه به باری به هر جهت و بزودی بگذرد بنده عرض میکنم بیست ماده این موادی که مدتها در همین مجلس صحبت شده است در دوره چهارم من خودم با آقای مؤتمنالملک در این مسئله تعقیب کردیم ایشان فرمودند که من وقتی وزیر فواید عامه بودم برای این کار یک نظامنامهای نوشتم و همانجا محل صحبت و داد و قال شد در این مسئله از همان موقع ما تعقیب همین را میکردیم تا حالا تعقیب میکنیم و من گمان نمیکردم یک چیزی که معشوق خودم بود حالا در یک موقعی واقع بشود که هیچ نتوانم یک اصلاحاتی که خوب بنظرم میآید بکنم با این عرایضی که کردم بنده موافق با فوریت نیستم و دلیلی که ما را ملزم به فوریت بکند ندارد مگر موافقتکردن با نظر دولت والا هیچ چیزی ندارد
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ عرض میشود که خود آقای آقا سید یعقوب تصدیق میفرمایند که یک لایحهای است آمده است در مجلس یک مذاکرات مفصلی هم در کلیات در اطرافش شده نظریاتی هم که آقایان داشتند بطور کلی گفتهاند ما هم در اطرافش بقدر کافی مباحثه کامل کردهایم وقت هم ضیق است و همین دلیل برای فوریت لایحه کافی است برای اینکه ما اگر مجالی داشتیم فرصت زیادتری داشتیم البته این لایحه بطور عادی میگذشت ولی وقتی که دو جلسه بیشتر باقی نیست تصدیق میفرمائید که باید این لایحه بگذرد و وقتی که یک دولتی مورد اطمینان مجلس است لایحهای را داد به مجلس و تقاضای فوریت آن را کرد و وقت هم دیر بود نمیشود در فوریتش تردید کرد و با علم به اینکه وقت کم است گفت لایحه را بگذارید برای دوره بعد. اینها بعضی مسائل است بالاخره در این مملکت یک روزی باید عملی بشود و یک روزی باید به قالب قانون دربیاید بالاخره این مملکت یک روزی قانون معادن میخواهد هر چه زودتر بیاورند بگذرانند بهتر است (صحیح است) این مملکت بالاخره یک قانونی برای حفریات میخواهد یک قانونی برای عتیقجات میخواهد یک قانونی برای آثار ملی لازم است اگر نظریاتی دارید حالا بفرمائید
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ موافقین با فوریت قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است مخالفی نیست (نمایندگان ـ خیر) موافقین با فوریت ثانی قیام فرمایند
(اغلب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مذاکره در کلیات است آقای میرزا یانس موافقند؟
میرزا یانس ـ بلی
رئیس ـ آقای اورنگ موافقند؟
اورنگ ـ موافقم
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ آقای یاسائی یک بیانی فرمودند که با مقام وکالتشان خیلی بنده متأثر شدم. مملکت سالی هشتاد کرور نود کرور صد کرور پول میدهد که قانونی برایش بگذرد که روی رفاه و آسودگی باشد تمام تشکیلات ما پادشاه ما دولت ما مجلس ما هم زحمت میکشند که قانونی از مجلس بگذرد که رفاه و آسودگی مردم باشد. میگوئید باید این قانون حتماً باشد؟ آخر چطور آقا؟ قانون باید باشد من با شما موافق هستم اما
یک قانونی که شانه این مردم بتواند زیر بار آن برود یک قانونی که مردم بتوانند به آن عمل بکنند یک قانونی که خود دولت در اجرای آن گیر نکند ما این نظر را داریم. مگر من میگویم مملکت قانون نداشته باشد؟! یک روز آقای فروغی در مجلس فرمودند من بیشتر طرفدار هستم که علوم مغربی بیاید اینجا. بله همینطوری که شما گفتید شما پیشتر هستید از ما مسلم است دلیلش هم این است که از دوره دوم تا حالا شما مقام آقائی را داشتید بنده هم مقام ارادت را داشتم از همین جهت است ولی این ارتباط ندارد با عقیده من بنده میگویم که قانون لازم است ولی یک قانونی که یک مناسبتی داشته باشد تند نباشد ملایم باشد خردهخرده ملتی که سالهای سال بیقانون بودهاند باید یک قوانین نرم و ملایم بهشان چیز کرد بنده میگویم این قانون تند است این قانون یک موادی است که این موادش باید به مطالعه و شور اول و شور دوم و پیشنهادکردن و به وزیر گفتن و وزیر تشریفآوردن و مطالعهکردن اصلاح شود شما میفرمائید که اینجور پس ممکن است یک ماده واحده پیشنهاد کنید قانون معادن قانون عتیقیات هر قانونی که این مملکت لازم دارد تا ۲۰ سال دیگر ما رأی بدهیم این که نمیشود پس بودن ما مخارجکردن بودجهآوردن برای خاطر همین است برای خاطر بردن مواد قانون در کمیسیون و مشورتکردن است الآن شور میکنیم در کلیات نسبت به اموال غیرمنقول بنده کاملاً موافقم با دولت که آنچه از آثار ملی که هست همه ضبط شود تحت نظر دولت بیاید در کرمانشاه که میرفتم میدیدم آن آثار زمان ساسانیان به آن روزگاری افتاده بود خدای واحد شاهد است اشک در چشم من آمد که چرا باید این آثار اینجور باشد نسبت به آثار غیرمنقول کاملاً موافق هستم که دولت هرگونه اقدامی که میخواهد بکند نسبت به تختجمشید نسبت به کعبه زرتشت در فارس نسبت به تخت رستم نسبت به آثار شاهپور در فارس که اینقدر آثار بزرگان در فارس است مگر دولت یک قدمی برای آنجا برداشته است که یک نفر بگوید آقا نکن؟ کجا آمده است دولت نقش شاهپور را جلوگیری کند از خرابشدن که کسی از او جلوگیری بکند نسبت به آثار غیرمنقول هرگونه موادی را دولت اینجا پیشنهاد بکند بنده کاملاً موافقم تمام صحبت (با آقای میرزا یانس هم مذاکره میکردم) نسبت به اشیاء منقول است نسبت به یک اشیائی که ما میل نداریم هر چیزی که آثار ملی داریم از صنایع و غیرصنایع آن اشیاء منقول است. شما که اول تعریفش را نکردید من نمیدانم آقا این لباده جدم که به من رسیده است آثار ملی هست یا نیست (خنده نمایندگان) چه وصفی دارد آثار ملی؟ این کلاهی که از زمان کریمخان زند به بنده رسیده است این آثار ملی است من نمیدانم؟! (خنده نمایندگان) این را باید اول بیان کنند که آثار ملی یا صنایع دارای این وصف باید باشد اگر خانه باشد دارای این وصف باشد اگر کتاب است دارای این وصف باشد اگر نفتش است دارای این وصف باشد آنوقت صحیح است نه اینکه کلیه آثار ملی آثار عتیقه از صنایع از انگشتر از اشیاء منقول و غیرمنقول. این اولاً. ثانیاً به خود آقای فروغی که مورخ است عرض میکنم آقا فتحعلی یکی از خطاطین دوره قاجاریه بوده است در دوره قاجاریه خیلی چیزها بوده است و خیال میکنم از خطاطین بزرگ همین دوره بوده است شما این را محدود میکنید در صورتیکه خطوط خوب داریم که از آثار ملی است تحدیدکردن به آنجا برای چه چیز است؟ چرا برای خاطر اینکه نتوانستهاند هنوز یک تعریف خاص بکنند که چه چیز را میتوانیم بگوئیم آثار ملی است. همینجور که دیروز آقای طلوع گفتند یک قلمکاری است از زمان سلطنت شاهاسمعیل. نمیدانم قلمکار آثار ملی است باید شما تعیین کنید یا آقای وزیر بفرمایند در مادة اول در نظامنامه تعیین میکنیم که چه چیز را از صنایع ما میتوانیم آثار ملی است از انگشتر یا از چیزهای دیگر که معروف باشد آثار ملی. باز هم ارخاءً للعنان باز موافقت میکنیم که تمام اشیاء غیرمنقول آثار ملی است هر چیزی را که دولت گفت اما نسبت به اشیاء منقول معین کنند نامعلوم باشد بنده هم کاملاً رأی بدهم چون عقیده دارم به این مسئله حتی به کردهای کرمانشاه در همین مسئله طاقبستان جنگیدیم (با حرارت) خیال میکنید! جنابعالی در سمنان بودید بنده آنجا مشغول بودم به زد و خورد.
احتشامزاده ـ مذاکرات کافی است
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ یک قسمت از فرمایشات آقای آقا سید یعقوب که تأیید بود بر اینکه بایستی این قانون نوشته شود و بگذرد یک قسمت دیگرش هم دلالت کرد بر اینکه این فوریتی را که ما تقاضا داریم عیبی ندارد به جهت اینکه معلوم شد کاملاً استحضار دارند و چیزهائی را که در نظر دارند خودشان فرمودند. اما این را بنده میخواهم عرض کنم که گاهی اوقات بنده تجربه کردم در اذهان مردم حتی در اذهان آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی یک چیزهائی نمیدانم به چه طریق است که وارد میشود و بعد آنوقت به اشتباه وارد میشود و بعد بر آن اشتباه ترتیب اثر میدهند و آن را مسلم و واقع فرض میکنند و ترتیب اثر میدهند چند چیز اینجا فرمودند که بنده جواب عرض میکنم میفرمایند آقا فتحعلی بلی میرزای وصال هم بود بنده اشرفالکتاب اصفهانی را میدانم آقا غلامعلی اصفهانی را هم میدانم مثل میرزا احمد نیریزی خط مینوشت میرزا رضای کلهر را هم میدانم که مثل میر خط مینوشت (خودم شاگردش بودم اما خط ازش یاد نگرفتم یعنی وقتی استعداد داشتم که خط یاد بگیرم در زمانی که بنده هنوز طفل بودم آن بیچاره مرحوم شد) و الآن دارم خطهایش را و تصدیق میکنم که آن مرحوم مثل میر خط مینوشت. اما آن آثار ملی آثار عتیقه است و حدی باید داشته باشد و این مسئله خیلی مشکل هم هست ما در این باب بحث هم کردیم و به این مناسبت بنده عرض میکنم که شما خیال نکنید این قانون در عرض یک روز درآمده خیر اولاً تجربه چندین قرن سایر ممالک که در این کارها داخل بودهاند و برای این کار نظامات نوشتهاند ما داریم ثانیاً چندین سال است در خود این مملکت در شهر طهران این مسئله مطرح است و موضوع گفتگو است و از وزارت معارف و خارج در آثار ملی. و همه اینها وارد مطالعه میشوند و بالاخره در این اواخر هم چندین ماه است این قانون مطرح مذاکره بود با متخصصین و اهل بصیرت و بالاخره هیئت دولت به اتفاق آراء تصویب کردند و اینجا آوردند مجلس شورای ملی هم دید. کمیسیون مجلس شورای ملی هم دید تصویب فرمود. در فراکسیون بحث کردند و نظریاتشان را آقایان یکییکی گفتند. این فوریت فوریت ظاهری است درواقع این قانون به فوریت نگذشته است یعنی به آن فوریتی که به معنای حقیقی است. و شور کامل در او شده. یکی از مسائل این است که حد را کی باید قرار داد. یک حدی لازم بود بعضی این عقیده را داشتند که حد را آخر صفویه قرار دهند بنده این عقیده را داشتم و اظهار کردم و با من موافقت کردند که حد را آخر زندیه قرار دهند و از این بیشتر که قرار میدادیم و آثار معاصر بود و جزو تاریخ معاصر محسوب بود چند سال دیگر شاید، صد سال دیگر شاید این آثار را خطوط میرزای کلهر، آقا غلامعلی اصفهانی و از این قبیل را شاید جزو آثار ملی قرار دهند این یکی مسئله دیگر که فرمودید که: من با غیرمنقول موافقت دارم اما منقول موافقت ندارم. فرمودند یک قانونی باید باشد نرم ملایم که اسباب زحمت مردم نباشد عرض میکنم با رعایت حفظ آثار ملی قانون از این نرمتر نمیشود مطالعه شده آقا. دول و ممالک اروپا همه اصل مالکیت شخصی را اگر از ما شدیدتر طرفدارش نباشند ضعیفتر نیستند. شما بگذرید از اینکه یک مملکتی در دنیا پیدا شده که منکر مالکیت شخصی است. انگلیس فرانسه آلمان ایتالیا بلژیک سویس اینها همهشان از ما برای حفاظت اموال مردم و مالکیت شخصی و رعایت آن پیشترند چنانچه در قوانین مینویسد اصل مقدس مالکیت شخصی همه این ممالک مالکیت شخصی را اصل مقدس میدانند و قوانین دارند برای حفظ آثار ملیشان و قوانینشان خیلی شدیدتر و بسیار تندتر از این است که متخصصین از روی آن قوانین به ما پیشنهاد کردند ما گفتیم نخیر ما این را لازم نمیدانیم و پیشنهاد قانون نرمتری دادیم هی نرم کردیم تا به اینجا رسیده است که نرم شده است مثل (یکی از نمایندگان ـ مثل موم)
بله آقا مثل موم. میفرمایند اموال منقوله. اینجا است آن عرضی که میکنم گاهی اوقات بعضی چیزها در نظر مجسم میشود و واقع فرض میکنند و با او مخالفت میکنند. نسبت به اموال منقوله که میفرمائید من چه میدانم که لباس جدم که به من رسیده آثار ملی است یا نه؟ عرض میکنم آثار ملی حساب میشود مطابق این قانون بعد از آنکه آثار ملی حساب شد چه تالی فاسدی دارد؟ فقط حسنش این میشود که اگر لباس جد شما آثار ملی حساب شود یک اعتباری بر اعتبارات شما اضافه میشود که یک چیزی از آثار ملی را شما دارید کسی که نمیگوید این را از شما بگیرند. کسی که نمیگوید آن را ضبط کنند تصریح شده در اینجا از منقول و غیرمنقول که جزو آثار ملی محسوب میشود باز مال مالک است و اگر تصرف مالکانه داشته مالک است. اگر مداخله مستأجری بوده است باز مستأجر است. اگر هر نوع تصرفی در آن دارد دارد. چه عیبی دارد که لباس شما جزء آثار ملی حساب شود. فلان خط. خط میر که توی خانه بنده است چه عیبی دارد جزو آثار ملی حساب شود فقط عیب این است شما تا حالا که قدرش را نمیدانستید حالا یک قباله برایش مینویسند و میگویند این کتاب با این لباده یا فلان چیز چه حیثیتی دارد. فلان و فلان است و در تصرف آقای آقا سید یعقوب است. دیگر چه کار میکنند؟ کار دیگر نمیکنند. یک کار اینجا فقط ما میکنیم و آن این است که اگر یک روزی شما خواستید بفروشید این لباده را هر کس که مشتری شما شد او را بخرد دولت میگوید آقا من با همان ترتیب و با همان قیمت که دیگری از شما میخرد من خودم میخرم. این عیب است؟ این مخالف آثار مالکیت شخصی است. میفرمائید اینجا ما هم تصدیق میکنیم آنوقت از این صرفنظر میکنیم. اگر چیز دیگری است بفرمائید تا رفع کنیم. اینقدر حرارت ندارد این مسئله میفرمائید که چه چیز را جزو آثار ملی حساب میکنند عبارت اینجا شاید همانطور که میفرمائید که در عبارت لایحه اول بوده بعد بنده این را متذکر شدم یک چیز کلی اینجا گذاشتیم که بعد در قانون باید درست شود. این قانون یک نظامنامه میخواهد چندین برابر خودش و البته اطلاع دارید که وقتی قوانین را مینویسند اصول کلی را مینویسند و جزئیات و فرع را در عمل میگذارند برای نظامنامه. یک نظامنامه البته باید نوشته شود شاید آنجا فهرست داده شود که چند قسم باشد شاید اصلش مثلاً خط را جزو آثار ملی حساب نکنند بنده نمیدانم. شاید عرض کردم شاید متخصصین نشستند و گفتند که خیر نباشد. معین میکند که آثار ملی چه چیز است. به چه کیفیت است. چه کار باید کرد؟ اینها گفته شد یک مقداری از این نظامنامه الآن پهلوی وزیر معارف حاضر است خودشان در سر این کار کردهاند و میکنند. نه به مردم زحمتی وارد خواهد آمد و نه به مالکیت مردم. و نه به ملک مردم اعم از منقول و غیرمنقول. غیر از آن چیزی که در این قانون است که حالا مشاوره میفرمائید و مباحثه خواهد شد. باز هم عیبی اگر درش باشد بفرمائید تا اصلاح شود در صورتیکه بنده همانطور که یکییکی سابقاً عرض کردم هیچ عیبی درش نیست و درست خواهد شد. این کلیات. فروع هم جزو نظامنامه معین میشود و به هیچکس هم صدمه وارد نخواهد آورد
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیس ـ رأی میگیریم به ورود در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة اول قرائت میشود.
مادة اول ـ کلیه آثار صنعتی و ابنیه و اماکنی را که تا اختتام دوره سلسله زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول و غیرمنقول با رعایت مادة سه این قانون میتوان جزو آثار ملی ایران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت میباشد.
رئیس ـ آقای میرزا یانس
میرزا یانس ـ موافقم.
رئیس ـ آقای زوار
زوار ـ موافقم.
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ به عقیده بنده چون این قانون تماس دارد با اغلب اهالی این مملکت، خوب در فوریتش که گفتگو شده حالا دیگر نمیشود. عرض میکنم خیلی خوب بود که میگذاشتند دو ماه دیگر بعد از دو ماه آنوقت به مجلس بیاید و به دقت رسیدگی شود. و این باعث این خواهد شد …
(در این موقع اغلب آقایان نمایندگان از مجلس خارج میشدند)
رئیس ـ بطوری که آقایان بیرون تشریف میبرند اکثریت قریباً ساقط میشود.
فیروزآبادی ـ اولاً در مقدمه این لایحه است که دولت یک عملیاتی کرده اگر عملیاتی کرده یا دارد میکند آنها قانونی بوده یا نبوده آن را عرض نمیکنم. عملیاتی که در این باب میکرده خوب. این دو ماه را هم بگذارید بگذرد تا مجلس بعد. این قانون تماس دارد با مردم و نتیجه صحیحی هم جهت امروز ما ندارد. نتیجه صحیح ما و حفظ آثار ملی ما این است که امروز یک کارهائی بکنیم که رفع فقر و احتیاج ما شود. آمریکائیها از این آثار ملی هیچ ندارند تقریباً اما چون کار میکنند امروز ملتش را طوری بزرگ کرده که تمام آثار ملیدارها کارهای او را در نظر میگیرند. و سرمشق قرار دادهاند به جهت خودشان. این آثار ملی آقا اینقدرها اهمیت ندارد که اسباب زحمت ما بشود. بخصوص که آثار صنعتی تا اول قاجاریه. اگر بخواهید اینها را داخل کنید اسباب زحمت دولت و اسباب زحمت تمام افراد خواهد شد. هر روز هر کسی هر قلمکاری هر قلمدانی هر دری هر جائی را دست بزند فردا خواهند گفت تو به آثار ملی خیانت کردهای و خرابی کردهای و صدمه زده.
فردا اگر یک کسی قنات توی خانهاش بخواهد بکند میگویند حفریات میخواهی بکنی و هر عملیاتی که بخواهد بکند به زحمت خواهد افتاد از آن طرف یک عده در اطراف در بیرونها هستند که چون تا به حال آزاد بودهاند درنتیجه آزادیشان استفادههائی میبردند که بعدها اگر این آزادی از اینها سلب شود و این ترتیب بشود اینها دست به این کار نمیزنند. یا اگر یک وقتی یک کاری بکنند یک چیزی از این عتیقات پیدا بکنند بکلی معدوم میکنند جهت آمد و شد و زحمتش در ادارات دولتی. بخصوص اشخاص بیرون که هم اطلاع ندارند و ادارات دولتی خیلی دورند آنها اگر یک چیزی هم پیدا کنند فوراً معدوم میکنند و نتیجه بعکس خواهد شد به این ملاحظات و ملاحظات دیگری که آمدهاند مثلاً حق مخصوص دولت قرار دادهاند بنده این را عقیده ندارم. درست است آثار ملی را میخواهند برای ما حفظ کنند اما به این ترتیب به این سختی که امروز داخل کار شدهاند آثار ملی ما حفظ نخواهد شد بلکه هر کسی هر آثار ملی را وقتی گیر آورد معدوم خواهد کرد به این ملاحظه و ملاحظات دیگری که دارم بنده اصلاً با این لایحه مخالفم چه در کلیات و چه در مواد.
رئیس ـ آقای میرزا یانس
میرزا یانس ـ آقای فیروزآبادی از مذاکره در این قانون استفاده بردند و بر ضد تمام لایحه صحبت فرمودند مسئله کلیات گذشته بود (فیروزآبادی ـ ماده اول میشود در کلیات صحبت کرد) (کازرونی ـ میشود) بله حالا دو سه مطلب فرمودند برخلاف این لایحه که بنده میخواهم آن را جواب عرض کنم. آقا فرمودند گرچه فوریت گذشته ولی مخالفم. به عقیده بنده در فوریت این لایحه عجله کردیم. در فوریت در تأخیرش سعی کردیم اگر این قانون صد سال قبل گذشته بود در ایران به شهادت اغلب آقایان که میدانند مطلب را. نمیخواهم یک ارقامی بگویم که خیلی بنظر بیاید ولی همینقدر میخواهم عرض کنم اشیائی که از ایران در طول این مدت سی چهل سال اخیر رفته الآن به هیچ پولی نمیتوان آن را بدست آورد. ولو اینکه این اطاق را هم پر از طلا بکنند یکیش را بگوئید بده نخواهد داد. آقای فیروز
آبادی که اینقدر اهتمام دارند این مملکت اقتصاداً جلو برود و حق هم دارند بنده هم در این عقیده با ایشان موافق هستم بنده تعجب دارم که چرا در این لایحه مخالفت میفرمایند چون تمام مقاصد ایشان در این لایحه جمع است اگر میخواهید آثار ملی. آثار ملی میگوئیم یعنی ثروت چون شاید تصور میکنند که فلان چیز از ایران رفته چه اهمیت دارد. نه آقا اینطور نیست. فلان چیزی که از این مملکت میرود به یک ثمن بخس. صد هزار تومان، پنجاه هزار تومان این قیمتش خیلی زیادتر است صدها میلیون است این را وقتی که نگاهداشتند یک ثروتی در مملکت خواهیم داشت. این یک مسئله بود که بنده میخواستم عرض کنم. حضرتعالی شکایت از فوریت این لایحه میفرمائید تأسف بخورید که این قانون تاکنون به تأخیر افتاده است. و آن اشیائی که بنده به رایالعین و به چشم خودم دیدم آقای وزیر امور خارجه خودشان فرمودند بعضیها را به چشم خودشان دیدند و بعضی از آقایان هم در موزه اروپا دیدهاند. بعضیها اسمش را شنیدهاند این اشیاء را الآن به هیچ قیمتی نمیشود خرید. اگر شما قانون «ها مورابی» را آن سنگ را میتوانستید دوباره بخرید و در ایران بگذارید بنده هر چه بفرمائید تقدیم آقایان میکنم. و اینطور رفته است به جهت اهمال ما در این قانون، این قانون را باید به فوریت بگذرانیم و هر دقیقه که زودتر بگذرد آنقدر کرور منفعت است (صحیح است) این یک مسئله مسئله دیگر فرمودید این اشیاء را پیدا میکنند مردم و یک استفادههائی در خارج میکردند و حالا استفاده نمیکنند. آن استفادههائی هم که میکردند غیرمشروع بوده آن استفادههائی که میکردند مثل آن استفاده یک دزدی است که جهت بردن ده تومان از خانه میکند. عوض اینکه یک ده تومان از خانه بدزدد و یک هزار تومان ضرر میزند به صاحب خانه که یک ده تومان میخواهد استفاده کند. این قانون برای این است که آن استفادههای غیرمشروع و خیلی کم و ناچیز از بین برود. عوض آنها استفاده مشروع خیلی بزرگ باید کرد با حفاظت آثار ملی و با تمام شرافت و شئون که مربوط به حفظ آثار ملی است و از این حیث گمان میکنم باطناً اگر قدر و قیمت این قانون را بسنجید با آن خیلی موافقت خواهید فرمود استدعا میکنم که همان موافقت تام را حالا بفرمائید که کاملاً میل جنابعالی در آن منظور است
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ موافقین با مادة اول قیام فرمایند. (اکثر قیام نمودند) تصویب شد.
[۶ ـ تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه]
رئیس ـ آقای وزیر عدلیه فرمایشی دارید.
وزیر عدلیه ـ دو لایحه است که تقدیم میکنم برای اینکه فرستاده شود به کمیسیون قوانین عدلیه. یک راجع است به دعاوی بین افراد بر دولت و دولت بر افراد و یکی دیگر هم لایحهای است راجع به محکمه انتظامی که در مواقعی که کار زیاد نیست (برای اینکه وقت محکمه انتظامی بیشتر از آن است که سابق بوده یعنی کارها و شکایاتی که میشود کمتر است به این جهت کارش کمتر است. بنابراین تقاضا شده است که بتواند در آن مواقعی که گرفتار کارهای انتظامی نیست) به کارهای تمیزی رسیدگی کند که درضمن هم رسیدگی به کارهای تمیزی شده باشد این دو لایحه را میدهم برود به کمیسیون که انشاءالله فردا در کمیسیون بگذرد
[۷ ـ بقیه شور لایحه صیانت و آثار ملی]
رئیس ـ مادة دوم قرائت میشود.
مادة دوم ـ دولت مکلف است از کلیه آثار ملی ایران که فعلاً معلوم و مشخص است و حیثیت تاریخی یا علمی یا صنعتی خاصی دارد فهرستی ترتیب داده و بعدها هم هر چه از این آثار مکشوف شود ضمیمه فهرست مزبور بنماید فهرست مزبور بعد از تنظیم طبع شده و به اطلاع عامه خواهد رسید
رئیس ـ آقای اورنگ موافقید؟
اورنگ ـ موافقم
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ موافقم.
رئیس ـ آقای طاهری موافقید
طاهری ـ موافقم.
رئیس ـ آقای فیروزی مخالفید؟
فیروزآبادی ـ مخالفم اما عرضی ندارم
رئیس ـ موافقین با مادة دوم قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة سوم قرائت میشود.
مادة سوم ـ ثبت مال در فهرست آثار ملی پس از تشخیص و اجازه کتبی وزارت معارف خواهد بود ولیکن ثبت مالی که مالک خصوصی داشته باشد باید قبلاً به مالک اخطار شود و قطعی نمیشود مگر پس از آنکه به مالک اخطار و به اعتراض او اگر داشته باشد رسیدگی شده باشد و وظایف مقرره در این قانون راجع به آثار ملی فقط پس از قطعیشدن ثبت برعهده مالک تعلق خواهد گرفت
رئیس ـ آقای اورنگ
اورنگ ـ موافقم
رئیس ـ آقای یاسائی
یاسائی ـ موافقم
رئیس ـ مخالفی نیست
آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ در اینجا دو موضوع است. یک موضوع گرچه آقای وزیر معارف هم معلوم میشود این لایحه را امضاء کردهاند آن قانون اساسی معارف بود که مسئله آثار ملی را از تکالیف وزارت معارف قرار داده است. اینجا معلوم شد چون موافقت کردهاند خودشان موافقند که آن مسئله که در قانون اساسی معارف است آن ملغی است و این درواقع به جهت اینکه برمیگردد تکلیف به اینجا و اینجا عبارت معلوم نمیشود که آن آثار ملی را باید ثبت کند بغیر از اجازه وزارت اقتصاد ملی مگر آن آثار ملی کمیته، یا انجمن یا هیئت یا مؤسسه که آثار ملی را مینویسد مگر در تحت نظر وزارت اقتصاد ملی نیست. مگر آن رئیسش در تحت نظر وزارت اقتصاد نیست تا وزارت اقتصاد ملی اجازه نداد آنها را که نمینویسند. اینجا نوشته وقتی ثبت خواهد شد که وزارت اجازه بدهد. تا وزارت مؤسسهاش را تأسیس نکند یا هر چیزی که اسمش را نگذارید. تا آن اداره تأسیس نشود اصل ایجادشدن این مؤسسه در تحت نظر خود وزارت اقتصاد ملی است تا وزیر اقتصاد ملی امر ندهد به اداره خودش که تو این کار را بکن او اقدام نمیکند نفهمیدم. این توضیح را بدهند که رفع اشتباه بشود.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ اولاً وزارت معارف است نه وزارت اقتصاد ملی. پس این اشکالی که فرمودند وارد نیست ثانیاً اینکه این احساساتی که حضرتعالی یا بعضی آقایان دیگر میکنند فقط اداره حق نداشته باشد که حکم بکند این باید ثبت شود وقتی رفتند و دیدند و دلائل آوردند و تشخیص دادند گفتند بعرض وزیر معارف رساندند که به این دلیل باید ثبت شود اگر وزیر معارف متقاعد شد حکم میدهد ثبت کنند و اجازه میدهد. بعضی از نمایندگان ـ صحیح است آقا ـ خوب کافی است
رئیس ـ موافقین با مادة سوم قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة چهارم قرائت میشود
مادة چهارم ـ مالک مال غیرمنقولی که مطابق این قانون از آثار ملی میتوان محسوب داشت و همچنین هر کس که بروجرد چنین مالی پی ببرد باید به نزدیکترین اداره مربوطه از ادارات دولتی اطلاع بدهد تا در صورتیکه مقامات صالحه مقرره در نظامنامه اجرائیه این قانون تصدیق نمودند که از آثار ملی است در فهرست آثار ملی ثبت بشود.
رئیس ـ مخالفی نیست (نخیر) رأی میگیریم. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة پنجم قرائت میشود
مادة پنجم ـ اشخاصی که مالک یا متصرف مالی باشند که در فهرست آثار ملی ثبت شده باشد میتوانند حق مالکیت یا تصرف خود را حفظ کنند ولیکن نباید دولت را از اقداماتی که برای حفاظت آثار ملی لازم میداند ممانعت نمایند در صورتیکه عملیات دولت برای حفاظت مستلزم مخارجی بشود دولت از مالک مطالبه عوض نخواهد نمود و اقدامات مزبور مالکیت مالک را متزلزل نخواهد کرد.
رئیس ـ آقای اورنگ
اورنگ ـ موافقم.
رئیس ـ آقای ملک
ملکمدنی ـ موافقم
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ در اینجا آقای وزیر اقتصاد را توجه میدهم که اولاً باید در مادة اول عنوان کرد که هر چیزی که از صنایع و امکنه آثار ملی است در تحت حفاظت دولت است. مادة اول خودش این را بیان میکند معنای این که در تحت نظر و در تحت توجه دولت است. دیگر اینجا محتاج نیست این مسئله برای خاطر اینکه ما این تکلیف را در مادة اول معین کردیم و آن را حق به دولت دادیم یعنی مجلس این حق را به دولت داد لازم است دولت آن را حفظ کند او حق دارد حافظت کند این دیگر محتاج به این نیست و همان مادة اول کافی است مگر اینکه ما یک مقصود دیگری داشته باشیم فایدهاش این است که اگر مخارجی بکند گردن آن مالک را نخواهد گرفت.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بله آقا. این احتیاط است اولاً آن قسمتش چون مالک است اصل مالکیت شخصی را تذکر کردهایم برای اینکه نگویند اصل مالکیت از بین رفته است یعنی حق نداریم. این را ما گذاشتیم و ذکر کردیم که اگر دولت خرجی برای این کار کرد از صاحب مال نمیکرد. (صحیح است)
بعضی از نمایندگان ـ کافی است.
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة پنج. آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة ششم:
مادة ششم ـ عملیات مفصله ذیل ممنوع و مرتکبین آن به موجب حکم محکمه قضائی به اداء پنجاه تومان الی هزار تومان جزای نقدی محکوم خواهند شد و بعلاوه معادل خسارتی که بواسطه عمل خود بر آثار ملی وارد ساختهاند میتوان از ایشان اخذ نمود.
الف ـ منهدمکردن یا خرابی واردآوردن به آثار ملی و مستورساختن روی آنها و اندود و یا رنگ و رسمکردن نقوش و خطوط بر آنها
ب ـ اقدام به عملیاتی در مجاورت آثار ملی که سبب تزلزل بنیان یا تغییر صورت آنها شود
ج ـ تملک و معامله بدون اجازه دولت نسبت به مصالح و مواد متعلقه با بنیه مذکوره در فهرست آثار ملی اقدام به مرمت و تجدید بنائی از آثار ملی که در تصرف اشخاص باشد باید به اجازه و تحت نظر دولت واقع شود والا مجازاتهای سابقالذکر ممکن است به هر یک تعلق گیرد.
رئیس ـ مخالفی نیست. آقایان موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة هفتم:
مادة هفتم ـ اموال منقوله که از آثار ملی محسوب و مالک خصوصی داشته باشد باید در فهرست جداگانه به ترتیبی که در مادة سه مقرر است ثبت شود.
رئیس ـ در این هم مخالفی نیست. رأی میگیریم. آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة هشتم:
مادة هشتم ـ برای هر مال منقولی که در فهرست آثار ملی ثبت شده باید یک معرفینامه در دو نسخه تنظیم شود که وصف و اصل و منشاء و کیفیت اکتشاف آن را معلوم
کند و به یک یا چندین عکس از آن منضم باشد یک نسخه از این معرفینامه در دفتر آثار ملی دولت مضبوط و نسخه دیگر مجاناً به مالک داده میشود و در هر قسم نقل و انتقال آن مالک باید آن نسخه معرفینامه همراه باشد و آثاری که بر ثبت مال در فهرست آثار ملی مترتب میگردد در تغییر ایادی نسبت به آن مال منفک نخواهد شد
رئیس ـ مخالفی نیست (نخیر) آقایانی که موافقند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة نهم:
مادة نهم ـ هر کس مالک مال منقولی است که در فهرست آثار ملی ثبت شده اگر بخواهد آن را به دیگری بفروشد باید به اداره مربوطه دولتی کتباً اطلاع دهد دولت اگر بخواهد آن مال را جزو مجموعههای دولتی آثار ملی قرار دهد در ابتیاع آن با شرایط متساوی بر مردم دیگر حق تقدم دارد ولیکن در ظرف ده روز پس از رسیددادن به اعلام کتبی صاحب مال دولت باید قصد خود را در ابتیاع آن به مالک اعلام کند و اگر نکرد صاحب مال میتواند مال را به دیگری بفروشد در هرحال مالک این اموال به هر نحو از انحاء آن را به دیگری منتقل کند باید پس از انتقال در ظرف ده روز اسم و محل اقامت مالک جدید را به اطلاع دولت برساند. اگر کسی مالی را که در فهرست آثار ملی ثبت شده بدون اطلاع وزارت معارف و یا نمایندگان او بفروشد محکوم به جزای نقدی معادل قیمت فروش آن مال خواهد شد و نیز دولت میتواند مال را از مالک جدید اخذ نموده و قیمتی را که مالک جدید ادا نموده به او پرداخت نماید خریدار نیز اگر از ثبتبودن مال در فهرست آثار ملی مطلع بوده و با وصف این خریده باشد مانند فروشنده مجازات خواهد شد
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ اینجا آقای وزیر توجه بفرمایند مادة اول عنوان است که ادارات مربوطه بعد دولت میگوید عبارت چون نظرم نیست اصل موضوع را خواستم توضیح بفرمایند که در ولایات آیا دولت اصلاً تشکیل این اداره در طهران است آیا دولت در ولایات هم برای مسئله حفظ آثار ملی دولت در هر جائی یک اداره و مؤسسه قرار خواهد داد؟ اگر اینطور است پس اینجا که نوشته است در ادارات مربوطه. اینجا توضیح بدهید که مراد نمایندههای معارف است تا رفع اشکال بشود. در آن آخر هم نوشته که اگر آن شخص خزنده اطلاع داشته باشد که از آثار ملی است این آمده است بدون اطلاع به او فروخته دولت این را از او میگیرد و مجازاتش این است که مالش را به او ندهند بنده عقیدهام این است که در اینجا تکلیف به گردن مشتری هم باشد که اگر او دانست بیاید خبر بدهد یعنی مینویسند که مشتری یا فروشنده خبر نداد. لکن اگر مشتری خبر داد از مجازات معاف باشد. بنده دارم شما میخواهید بخرید بنده به دولت خبر دادم اما شما که مشتری بودید رفتید به دولت خبر دادید که فلان کس آثار ملی دارد و من ازش خریدم باید در صورتیکه آن مشتری اطلاع داده باشد دیگر مجازات نسبت به او وارد نباشد. این را خواستم عرض کنم اگر نظرتان است اصلاح کنید.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ در قسمت اول فرمایشاتتان تصور نمیکنم به این زودیها وزارت معارف در ولایات ادارهای برای آثار ملی تأسیس کند عجالتاً اداره آثار ملی در همان مرکز خواهد بود و اینجا مقصود از ادارات همان ادارات وزارت معارف است و حالا مأمورین وزارت معارف. گمان میکنم اداره مربوطه هم عیب ندارد به جهت اینکه در نظامنامه توضیح میدهیم حالا اگر در قانون چنین چیزی بنویسیم چون شاید وزارت معارف بهترش این باشد که دستش باز باشد. اگر مأمور اوقافش را یکجا معین کرد، یکجا مأمور معارفش را معین بکند، یکجا مأمور بخصوصی برای صنایع مستظرفه اگر صلاح باشد معین کنند بطور کلی گفته شود بهتر است مقصود این است که بطور کلی ادارات مربوطه باشد در قسمت دوم که میفرمایند بنده موافقم اگر کسی خرید خودش را اطلاع داد بنده حاضرم قبول کنم و اصلاح کنم که مجازات نشود. و این مسئله را در اینجا
بیفزائیم به جهت اینکه مقصودی نداریم. خریدار نیز اگر از ثبتبودن مال در فهرست آثار ملی مطلع بوده و با وصف این خریده باشد مانند فروشنده مجازات خواهد شد مگر اینکه خود به دولت اعلام کند.
آقا سید یعقوب ـ بنده هم همین را عرض کردم
رئیس ـ به کجا میفرمائید افزوده شود؟
کفیل اقتصاد ملی ـ به آخر ماده.
رئیس ـ آخر ماده؟
کفیل اقتصاد ملی ـ بلی عبارت اینطور است. قسمت دوم که میگوئید اگر کسی مالی را که در تحت فهرست آثار ملی ثبت شده بدون اطلاع وزارت معارف و یا نمایندگان او بفروشد محکوم به جزای نقدی معادل قیمت فروش آن مال خواهد شد. و نیز دولت میتواند مال را از مالک جدید اخذ نموده و قسمتی را که مالک جدید ادا نموده به او پرداخت نماید خریدار نیز اگر از ثبتبودن مال در فهرست آثار ملی مطلع بوده و با وصف این خریده باشد مانند فروشنده مجازات خواهد شد مگر اینکه خود او به دولت اعلام کرده باشد.
آقا سید یعقوب ـ مجازات ندارد.
رئیس ـ پیشنهادی از آقای فولادوند رسیده قرائت میشود.
پیشنهاد آقای فولادوند
بنده پیشنهاد میکنم هر چه را از اشیاء منقول که در تصرف مالک خصوصی باشد و قیمت آن شیئی از پانصد تومان تجاوز ننماید مشمول املاک و اشیائی که آثار ملی به آنها اطلاق میشود نبوده و در خرید و فروش آزادند.
رئیس ـ آقای فولادوند
عزیزاللهخان فولادوند ـ مقصود عرض بنده از این پیشنهاد این است که حفظ آثار ملی بشود این البته مسلم است و همه قبول عامه دارند اما چیزی که سبب نگرانی است و حقیقتاً حق دارند آقایان از اینکه نگران باشند آن قسمت چیزهای کوچکی است که ابداً لیاقت اینکه مردم در آن قسمتها به یک زحماتی یا به یک عملیاتی دچار شوند ندارد و فرض بفرمائید کمتر خانه هست در ایران یا حتی صحراگردان و چوپانان که یک سکه زمان دو هزار سال پیش که نقره است در خانهاش نداشته باشد یا در صحرا پیدا میکند یک نفر صحراگرد یا چوپان یا رعیت این البته مال دو هزار سال پیش است ولی بقدری میارزد که همه آقایان میدانند که به قیمت نقره خرید و فروش میشود یا اینکه از همین اشیائی که آقایان نمایندگان مکرر اظهار کردند فلان بقچه فلان لباس فلان قلمدان در دهات هست که رعیتها دارند مردم بیپا و دست دارند از آنطرف هم حقیقتاً لیاقت اینکه از آثار و شعائر ملی محسوب شود که یا در داخله یا در خارجه اهمیت و وقری به آنها گذاشته شود اینطور نیست حالا ملاحظه بفرمائید یکی یک رعیتی چوپانی صحراگردی دارا بشود ولی دستش نرسد که به مرکز اطلاع بدهد یا فرض بفرمائید به ادارات دیگر در هر نقطه اطلاع بدهد که یک بیچاره یک سکه نقره در بیابان پیدا کرده است که دو قران قیمتش است باید زندگانی یا رعیتش اش را رها کند و برود به فلان اداره خبر بدهد که من فلان چیز را دارم یا پیدا کردم اصلش وقت رفتن و گفتن و نوشتن را ندارد یا اصلاً نمیداند این قسمتها را سواد ندارد نمیفهمند اطلاع ندارد که برود و بگوید این بیچاره از زندگی میافتد آنوقت آن ممیز یا آن کمیسیونی که بتواند تعیین کند در هر نقطه از ولایات که نیست دولت در هر جا که نمیتواند یک چنین کمیسیونی را تشکیل بدهد این کمیسیون فقط در مرکز است و فقط رسیدگی با اینجا است خوب مردم هم از هر نقطه که چیزی دارند باید به اینجا اطلاع بدهند نمیتوانند هم اطلاع بدهند آنوقت البته خلاف کردهاند و دچار جریمه میشوند اگر هم بنا باشد که این کارها را نکند که از هستی ساقط است و از طرفی هم نمیتواند این کارها را بکند بعلاوه این اموال لیاقت اینجور عناوین را ندارد که جزو شعائر و آثار ملی محسوب شوند این است که بنده تقاضا کردم اگر موافقت میفرمائید اینجور اشیائی که به این قیمتها نمیرسند مردم در خرید و فروش و داشتن اینها آزاد باشند و اگر یک چیزهائی مهمتر از این
و بزرگتر از این بود البته مطابق قانون باید آن ترتیب بشود و آن قسم رفتار شود
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ عرض کنم که بنده باز میبینم یک نگرانی در خاطر بعضی از آقایان است و تصور میفرمایند این یک تکلیف شاقی است بر مردم در صورتیکه اینطور نیست آقا رعیت اولاً آقا نمیفهمد که این از آثار ملی است این را ما حالا میدانیم و کسی هم از او متوقع نیست که اگر یک رعیتی بر حسب اتفاق مثلاً یک انگشتری پیدا کرد و در انگشتش کرد و به هیچکس هم نگفت کسی نمیرود انگشت او را ببرد که چرا نگفتی این هم معلوم است که خیلی از چیزهاست که بنده و خیلی بالاتر از بنده هستند که هنوز نمیدانند که این مال لیاقت این را دارد که جزو آثار ملی باشد یا نه ولی برای این چیزها آدم را مجازات نمیکنند آقا این معلوم است البته بعد از آنکه بدانند یک کسی میداند و عامداً نمیآید خبر بدهد که یکی از چیزهای نفیسه را یافته است یا دارد آنجا محل گفتگو است ـ بعلاوه بنده این را هم عرض کنم علناً حالا هم بطور جمله معترضه عرض میکنم که وزارت معارف نظامنامه مینویسد نظامنامه را منتشر میکند اعلان منتشر میکنند و در دسترس عموم میگذارد و حتیالامکان اشخاصی که سواد دارند میخوانند اشخاصی که کتابخوان هستند میخوانند میفهمند که چه جور چیزهائی است که میتوان جزو آثار ملی درآورد آنوقت البته مقصود حاصل میشود و اینها هم مقداراً چیز خیلی زیادی نیست و حالا تصور نفرمائید که تمام اشیاء و اموالی که در خانههای مردم هست باید بیاورند بیرون و بروند ثبت کنند اینطور نیست اما در باب قیمت این خیلی مشکل است این مسئله بسا هست یک چیزی هست که اگر بخواهند خرید و فروش کنند شاید ده تومان بیست تومان قیمت نداشته باشد اما چیز نفیسی است فقط مقصود این است که دولت بداند که یک همچو چیزی در یک خانه در خانه بنده هست که یک روزی اگر من خواستم این را از دست بدهم دولت میتواند بگوید که آقا این را به من بفروشید والا اگر کسی نداند که آقا کسی با او کاری ندارد راجع به قیمت عرض کردم قیمت شاید کم باشد ولی چیز نفیسی باشد منباب مثل برای حضرتعالی عرض میکنم که چند سال پیش مهر اسم عضدالدوله دیلمی که میشناسید (عضدالدوله دیلمی یکی از سلاطین بزرگ ایران است (صحیح است) نظیر انوشیروان) مهر او را پیدا کردند و آوردند تقدیم کردند به مرحوم عضدالدوله پسر فتحعلیشاه و من حالا نمیدانم که این کجاست و آن مهر اسم و اگر بخواهند خرید و فروش معمولی بکنند ده تومان پنج تومان بیشتر نمیخرند خوب حالا آیا این جایز است که این مهر توی خانهها افتاده باشد بعد هم یک روزی مفقود شود یا توی چاه بیفتد؟ پس بهتر این است که دولت این را مسبوق باشد و بداند که این کجاست و اگر یک روزی هم خواستند بفروشند به دولت بفروشند. در جاهای دیگر مردم آقا اینجور چیزهائی که دارند البته با کمال عشق و ذوق خودشان میآیند و میآورند میدهند به دولت و تقدیم میکنند و میگذارند در موزه و در آنجا هم مینویسند تقدیمی فلان آدم این یک کار خیلی خوبی است ولی این فایده ندارد و چیزی نیست که مهر مرحوم عضدالدوله دیلمی پیش من باشد چه فایده دارد؟ ولی وقتی که در موزه باشد همه میبینند همه میدانند که مهر عضدالدوله چه جور بوده است همه ملت مطلع میشوند همه دنیا میفهمند و این مهری که جزو آثار ملی است مشاهده میکنند و استفاده علمی و تاریخی میکنند پس این خیلی خوب است. (صحیح است)
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فولادوند را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فیروزآبادی قرائت میشود:
پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم هر چیزی که از آثار ملی شمرده
میشود و قیمت آن در نزد اهل خبره کمتر از صد تومان ارزش داشته باشد از این قانون مستثنی باشد
فیروزآبادی ـ از آنجائی که من میدانم نظر دولت جز رفاهیت مردم چیز دیگری نیست حالا که غرضشان این است که حفظ آثار ملی بشود بنده اینجور پیشنهاد کردم به جهت اینکه بعضی از مأمورین در بیرون همینکه دیدند یک نفر یک سکه دو مثقالی نقره یا دو مثقال طلا دارد او را تعقیب میکنند و اسباب زحمت مردم میشوند بنده برای رفع این اشکال این را پیشنهاد کردم که نسبت به آثار ملی که کمتر از صد تومان ارزش داشته باشد آن اهمیت را ندارد این است که عقیده دارم مستثنی باشد که کسی معترض آن دارنده یا مالک یا جوینده آن نشود و به اختیار خودش آن را تصرف کند و از آنجائی که نظر دولت رفاهیت مردم است لابد این را قبول خواهند فرمود
عدهای از نمایندگان ـ رأی رأی
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد رأی میگیریم به مادة نهم موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مادة دهم قرائت میشود:
مادة دهم ـ هر کس اموال منقوله که مطابق این قانون از آثار ملی محسوب تواند شد بر حسب تصادف و اتفاق بدست آورد اگرچه در ملک خود او باشد باید هر چه زودتر به وزارت معارف یا نمایندگان او اطلاع بدهد هرگاه مقامات مربوطه دولتی اموال مزبوره را قابل ثبت در فهرست آثار ملی دانسته نصف این اموال به کاشف واگذار با قیمت عادله آن به تصدیق اهل خبره به او داده میشود و نسبت به نصف دیگر دولت اختیار دارد که ضبط یا بلاعوض به کاشف واگذار کند.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب ـ اینجا در این پیشنهادی که آقای فیروزآبادی دادند و توجه نشد بنده منتظر بودم که آقای وزیر محترم اقتصاد ملی جوابشان را بدهند که این قانون همچو نیست که تمام مأمورین دولت که در خارج هستند چماقشان را در دست بگیرند که هر کس هر چه دارد بگویند آی آثار ملی است بنده عقیده داشتم که جواب بدهند این امر را که این رفع اشتباه بشود که بعد از این هم در موقع عمل مردم بدانند که مأمورین وزارت مالیه یا معارف یا اقتصاد کاری بهشان ندارند که فردا یک بلائی بشوند به جان مردم و با اینکه بنده کاملاً نظر آقای وزیر امور خارجه را در این قسمت میدانم که این نیست نظر آقای وزیر معارف هم مساعدت با مردم است نه که بعد از این مأمورین بگویند اختیار داریم و به جان مردم بیفتند تحت عنوان کلمه آثار ملی و مردم را عقاب کنند که چرا نبردی به آثار ملی که در آنجا چیز بکنی. این مسلمی است که اینطور نیست و رفع اشتباه باید بشود ـ اما اینکه در این ماده نوشته شده است که وقتی آورد خبر داد به نماینده معارف نصف آن تعلق میگیرد به دولت و نصفش مال او یا نصف قیمت را بدهد و به او واگذار کنند بنده عقیدهام این است که ما موافقت کنیم بنده که در تمام چیزها فوقالعاده اشکال میکنم حاضرم که در اینجا اعتباری بدهیم به دولت به وزارت اقتصاد ملی که هر کس تا ده سال بیاورد مال و بدهد به اقتصاد ملی وزارتخانه باید بخرد نه اینکه نصفش را مجاناً بگوئیم مال دولت باشد چرا؟ اگر ما این کار را بکنیم چنانچه در سابق هم این بوده است در خود قانون اساسی معارف هم این بوده است مکلف باشند به او بدهند دولت هم مکلف باشد در اینجا در این مورد پول بهش بدهد اگر شما این کار را کردید هم جمع کردهاید آثار ملی را هم زودتر موفق شدهاید و هم نگفتهاند که دولت مال مردم را میبرد و بنده عقیدهام این است که در اینجا مکلف باشد آثار ملی را اگر کسی برد به وزارت خانه وزارت معارف مکلف باشد اعتبار ما بهش بدهیم که بخرد ازش و نگاه دارد و آقای وزیر خارجه هم تصدیق میکنند در دنیا هم که میفرمایند اینجور است بنده یقین دارم که لابد پول مردم را هم میدهند اینجوری که نمیشود بدهند و مال مردم را ازشان بگیرند این
است عقیده بنده حالا میفرمائید اعتبار ندارید بنده عقیدهام اینجا این است که شما از مجلس اعتباری بخواهید و این جائی است که مجلس به اتفاق به شما رأی خواهیم داد که سالی صد هزار تومان یا دویست هزار تومان اعتبار بدهند یا به وزارت معارف یا به وزارت اقتصاد ملی که این آثار را بخرد آنوقت بکلی سوءظن از این قانون برداشته میشود و مردم هم زودتر میآیند و خواهند داد و گمان میکنم این یک کار عادلانه باشد حالا مختارید
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بلی آقا اینها یک چیزهائی است که قابل بحث است اما تصدیق بفرمائید اینکه گفته میشود که یک نصف بدهند البته راجع به چیزی است که بر حسب تصادف و اتفاق بدست میآید در بیابان دارد عبور میکند اتفاقاً چهار تیکه چیز پیدا میکند که اینها شاید یک حیثیت آثار ملی داشته باشد اگر دولت دید بتواند بگوید از این چهار تیکه دوتایش مال خودت دوتایش هم برای خود او باقی است و بازیافت است دوتایش هم مال من. این حالا چه عیبی دارد؟ آن خداوند که تعهد نکرده بود که وقتی من از آنجا عبور میکنم برای من یک چیزی بگذارد خوب بختم آورده بود فرض کنید همین دوتا تیکه را پیدا کرده بودم چه عیب دارد ـ پس این ماده راجع به آن چیزی است که بر حسب تصادف و برسبیل اتفاق به دست کسی بیاید و گیرش بیاید مفت و مسلم خوب از این مفت و مسلم نصفش مال دولت باشد نصفش هم مال …
کازرونی ـ مثل مالیات است دیگر … (خنده نمایندگان)
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بنده است این اشکالی ندارد. (نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
رئیس ـ موافقین با مادة دهم قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة یازدهم قرائت میشود.
مادة ۱۱ـ حفر اراضی و کاوش برای استخراج آثار ملی منحصراً حق دولت است و دولت مختار است که به این حق مستقیماً عمل کند یا به مؤسسات علمی یا به اشخاص یا شرکتها واگذار نماید واگذاری این حق از طرف دولت به موجب اجازهنامه مخصوص باید باشد که محل کاوش و حدود و مدت آن را تعیین نماید و نیز دولت حق دارد در هر مکان که آثار و علائمی ببیند و مقتضی بداند برای کشف و تعیین نوع و کیفیت آثار ملی اقدامات اکتشافیه نماید.
رئیس ـ موافقین با این ماده قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. مادة دوازدهم قرائت میشود
مادة ۱۲ـ حفاری اگر فقط برای کشف آثار ملی و تحقیقات علمی باشد حفاری علمی و اگر برای خرید و فروش اشیاء عتیقه باشد حفاری تجارتی است اجازه حفاری علمی فقط به مؤسسات علمی داده میشود در ابنیه و اموال غیرمنقوله که در فهرست آثار ملی ثبت شده حفاری تجارتی ممنوع است
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ اینجا گمان میکنم صحبت قسمت علمی است و خود آقای وزیر محترم امور خارجه البته توجه دارند. مسلم است اگر حفاری از برای مسائل علمی است و برای کاوش علمی است که با تجارتی فرق دارد و نظرمان هم از این ترتیب این است که یک اثری بر آن مترتب شود و یک آثاری حفظ شود اما عرض کنم این قسمت هم نظر مبارکتان باشد از نظامنامهتان درست نمیشود برای خاطر اینکه همان کسانی که میروند حفری بکنند نگاه میکنند که اگر نسبت به نظر دولت حفاری علمی ترجیح دارد آن دیگری را میخواهد یا اجازه حفاری علمی میخواهد اگر دولت نداد آن دیگری را که حفاری تجارتی باشد تقاضا میکند و همان کار خودش را میکند کاوشهای خودش را میکند یا حفاری تجارتی میخواهد اما چون میبیند دولت برای حفاری علمی تسهیلاتی قائل شده است فوراً میگوید که من اجازه حفاری علمی میخواهم و میرود حفاری تجارتی میکند یا از یک مملکت آمده است اجازه حفاری علمی میگیرد یک نفری ولی به لباس دیگری کار میکند از یک جای دیگر دنیای دیگری آمده است خیلی پلتیک دان و فلان است به لباس عملگی درآمده
است و میگوید آقاجان من میخواهم اینجا حفاری تجارتی بکنم شما که نمیدانید این کیست و مقصودش چیست در صورتیکه این میخواهد اینجا حفاری علمی بکند و یک آثاری که حقیقتاً باعظمت است به ضرر ما آنها را ببرد همینطوری که یک قسمت به لباس بدل آمدند. و به عنوان همین حفاری تجارتی مقداری از اموال ما را بردند من که نرفتهام شماها که رفتهاید به فرنگستان لابد مطلع شدهاید خواستم عرض کنم این عبارت ماده به اینجور جلوگیری از آن نخواهد کرد حالا شما میفرمائید که در نظامنامه این قید را میکنیم چه عرض کنم ولی باید کاری بکنید که جلوگیری از این ترتیب بشود که به عنوان تجارتی یک اشخاصی به لباس مبدل غرضشان کشفکردن آثار علمی نباشد.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بنده توضیح میدهم که حفاری علمی را دولت به شخص مجهولی هیچوقت نمیدهد این معلوم است ملاحظه فرمودید که نوشته شده است اجازه حفاری علمی فقط به مؤسسات علمی داده میشود دولت هم میشناسد اساساً یک نفر آدم شاید این کار را نمیکند بسا است که فلان دارالعلم شیکاگو که هست و وجودش را همه میدانیم به وزارت معارف دولت ایران مینویسد که ما علاقمندیم به مسائل علمی و تاریخی ایران و یک سرمایه هم داریم مثلاً پنجاه هزار تومان میخواهیم برای این کار مصرف کنیم اطلاع پیدا کردهایم به حدس و قیاس فهمیدهایم و اینطور معتقد شدهایم که در فلان نقطه ایران فلان آثار ملی باید در زیر زمین باشد اجازه بفرمائید که ما بیائیم و حفر کنیم به این قبیل اشخاص و مؤسسات دولت اجازه میدهد. یک نفر اگر بیاید همینقدر که آمد بگوید از طرف دارالعلم برلن آمدهام که حفاری بکنم ما که قبول نمیکنیم از او بالاخره اختیارنامه او را نگاه میکنند معرفینامه او را از سفارت آلمان میخواهیم از سفارت خودمان در آلمان تحقیق میشود که این کیست چیست؟ اگر تصدیق کردند که واقعاً دارالعلم برلن خواسته است این کار را بکند به او اجازه داده میشود ـ اینجا مقصود همانطوری که فرمودید از این تشخیص آثاری است که بر این دو قسم حفاری مترتب میشود یک جاهائی است که دولت خودش بنا بر اطلاعاتی که دارد هیچوقت نشنیده که اینجا باید یک جائی باشد که آثار عتیقه نداشته باشد مثل تختجمشید یا مثل فرض بفرمائید بناهای صفویه در اصفهان یا مثل چیزهای دیگر که ذکر شد اینجا یک کسی میرود و میگوید آقا من میخواهم استفادههائی بکنم و حدس هم میزنم که یک چیزهائی در فلان جا پیدا میشود بسا هست که سکه پیدا کنم پاره کوزه پیدا کنم یا فلان و فلان چیز پیدا کنم به من اجازه بدهید بروم حفر کنم و بفروشم تجارت کنم مسئله مسئلة علمی نیست این را دولت واقعاً اگر دید همینطور است به او اجازه میدهد.
رئیس ـ موافقین با مادة دوازدهم قیام فرمایند
(اکثر قیام کردند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة سیزدهم قرائت میشود:
مادة ۱۳ـ حفاری در اراضی که مالک خصوصی دارد گذشته شد از اجازه دولت استرضای مالک را نیز لازم دارد در محلهائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده یا دولت پس از اقدامات اکتشافیه آنها را در فهرست ثبت کند مالک حق امتناع از اجازه حفاری ندارد و فقط میتواند حقی مطالبه کند و مأخذ تعیین این حق ضعف اجرةالمثل زمینی است که مالک بواسطه حفر از استفاده آن محروم میگردد بعلاوه خسارتی که به مالک وارد میشود و مخارجی که بعد از حفاری برای اعاده زمین به حالت اولیه باید نمود
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب ـ من با این ماده مخالفم و این ماده اصلالمواد این لایحه است. آقای وزیر امور خارجه هم توجه بفرمائید عقیده ما در مالکیت این است که کسی که مالک زمینی است مالک از تخوم زمین تا تحتالسماء آنست این است عقیده ما در اصل مالکیت بنده این خانهای که دارم هم زیر آن هم بالای آن را کسی نمیتواند مالک شود جز خود من اینجا ما میخواهیم بگوئیم این یک کسی آمده است حفاری را به اجازه دولت و معارف در اینجا بکند ماده میگوید حقی که به مالک
میدهد ضعف اجرةالمثل آن اندازهای که از زمینش خراب شده است و متضرر شده است میباشد خوب اینجا کندهاند و یک چیز عظیمی پیدا کردهاند مثلاً در این خانه … حقیقتاً در این دوره وزیر عدلیه یک زحمتی کشید یک قانونی گذارند که حقیقتاً ایران را زنده کرد که قانون مدنی باشد شما بکلی این قانون را از بین بردید. رفته است زمین را کنده است به چیزی نرسیده است آنوقت میگویند آقا دوتا عمله گذاشتهاند اینجا را کندهاند دو مقابل آن که اجرت چهارتا عمله باشد بهش بدهند که آن خاکها را بریزد سر جایش و این مخالف قانون مدنی است و حقیقتاً یکی از چیزهائی که هست در این مملکت قانون مدنی است و این اصل مالکیت من خوب نسبت به زمین من که محرز است و نسبت به آن چیزی که از این زیر زمین بیرون آمده است یک خاکی میریزند روی هم و مزد دو عمله را چهار عمله میدهند که گودال را پر کند و میروند پی کارشان و این را من عقیده ندارم و معتقدم که اگر دفینه چیزی پیدا شد که قیمتش خیلی خیلی عالی باشد باید خیلی بیش از اینها بهش داده شود و یک اندازه با قانون مدنی ربط داشته باشد و آن اصلی که ما نسبت به مالکیت قائل هستیم از بین نرود و یک چیز زیادتری به مالک بدهند
عدهای از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات
رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر ملکزاده قرائت میشود:
پیشنهاد آقای ملکزاده
پیشنهاد میکنم به ماده اضافه شود: در اراضی زراعتی مأمورین حفاری یا مستأجرین مکلف هستند پس از ختم عمل حفر زمین را مثل روز اول صاف کنند (خنده نمایندگان) که قابل زرع شود
ملکزاده ـ پس گرفتم آقا
رئیس ـ موافقین با مادة سیزدهم قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
عدهای از نمایندگان ـ ختم جلسه
رئیس ـ میفرمائید جلسه را ختم کنیم؟
عدهای نمایندگان ـ بلی ـ عدهای دیگر ـ خیر. ماده را بخوانند
رئیس ـ دو عقیده مختلف اظهار میشود … (دشتی ـ رأی بگیرید)
رئیس ـ آقای وزیر عدلیه
وزیر عدلیه ـ عرض کنم که آقای وزیر اقتصاد ملی و وزیر امور خارجه از برای اینکه آقایان را خسته نکنند در عین اینکه میل دارند این قانون بگذرد ساکت نشستهاند و به این جهت بنده میخواهم از آقایان خواهش بکنم که حالا که کار به اینجا رسیده است و قدری هم وقت باقی است برای اینکه زحمت کشیده شده است کمک بفرمایند که این کار امشب بگذرد (صحیح است)
رئیس ـ مادة چهاردهم قرائت میشود:
مادة ۱۴ـ در ضمن عملیات حفاری علمی یا تجارتی آنچه در یک محل و موسم کشف شود اگر مستقیماً توسط دولت کشف شود تماماً متعلق به دولت است و اگر دیگری کشف کرده باشد دولت تا ده فقره از اشیائی که حیثیت صنعتی و تاریخی دارد میتواند انتخاب و تملک نماید و از بقیه نصف را مجاناً به کاشف واگذارد و نصف دیگر را ضبط کند و هرگاه کلیه اشیاء زاید بر ده فقره نبوده و دولت همه را ضبط کند مخارجی را که حفرکننده متحمل شده به او بپردازد ابنیه و اجزاء ابنیه از تقسیم فوق مستثنی است و دولت میتواند تمام را متصرف شود
تبصره ـ مقصود از یک موسم یک دوره عملی است که مدت آن از یک سال بیشتر نباشد
رئیس ـ مخالفی ندارد. موافقین با مادة چهاردهم قیام فرمایند.
(جمعی قیام نمودند)
رئیس ـ اکثریت است. مادة پانزدهم قرائت میشود …
عدهای از نمایندگان ـ ختم جلسه ختم جلسه
رئیس ـ آقا بهتر این است تحویل به قواعد بکنیم. آقای اعتبار پیشنهاد ختم جلسه کردهاند بفرمائید
اعتبار ـ بنده پیشنهادی نکردم
آقا سید یعقوب ـ بنده پیشنهاد میکنم … (بعضی از نمایندگان ـ کسی طرفدار ختم جلسه نیست ـ بقیه مواد را بخوانند)
رئیس ـ بسیار خوب. مادة پانزده قرائت میشود:
مادة ۱۵ـ اشیائی که در نتیجه حفاری علمی کشف شود آنچه سهم دولت باشد باید در مجموعهها و موزههای دولتی ضبط شود و فروش آنها جایز نیست و آنچه سهم کاشف باشد متعلق به خود اوست اشیائی که از حفاری تجارتی حاصل شده باشد دولت از قسمتی که به خود او تعلق میگیرد هر چه قابل موزه باشد ضبط و بقیه را به هر نحو مقتضی داند نقل و انتقال بدهد فروش این اموال از طرف دولت به مزایده خواهد بود
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب ـ آقایان مسئولیت از ما سلب نمیشود ما مسئولیت داریم. قانونی آوردهاند وزراء و رئیس اجازه داده است که همه صحبت کنیم قانون اصلاً به من و همه آزادی داده است من عقیده داشتم که وقتی که صحبت ختم جلسه میشد مقام ریاست وقتی که صحبت کردند جلسه ختم شود جلسه ختم میشد که حقیقتاً با یک حالت بشاشت بگذرد ولی حالا یک جوری شده است که اگر کسی نظری داشته باشد نمیتواند عرض کند. بنده در این ماده میخواهم عرض کنم که این اسباب این میشود که شما کمتر میتوانید موفق بشوید که آثار ملی را جمعآوری کنید برای اینکه در آن ماده که گذشت بنده اجازه خواستم و اجازه داده نشد یعنی نوبت نرسید این بیچاره که زحمت کشیده بعد از همه این زحمتها آنوقت میگویند که خوب آقا به سلامت خیلی زحمت کشیدهاید رفته است به هزار زحمت کار کرده است حالا اینطورش میکنند. ببینید چه جور مادهای را ما رأی دادیم لااقل ما اینقدری را ملاحظه نکردیم یک اجرتی یک چیزی این آثار ملی اگر ما بخواهیم بیاورند به وزارت معارف بدهند که جمعآوری شود که در این موارد اجر آن شخصی که زحمت کشیده است نباید از بین برود این زحمت کشیده است و رفته است مالی را پیدا کرده است از بین که نباید برود و حالا که مقتضی است برای حفظ آثار سلطنت و ملت باقی باشد ما باید لااقل یک حق کافی هم به او بدهیم مثلاً به او میگویند خوب زحمت کشیدی خیلی ممنونیم و ازش بگیریم همین؟ این که نمیشود این را در قانون اینجور ننویسید ـ خوب است که ما یک بودجه بگذرانیم که هر چه باید جمعآوری شود از مردم خریداری شود ازشان که مردم مأیوس نشوند والا این ماده اینجور اسباب زحمت است و عقب کار نمیروند مردم و این ماده محتاج است به یک مطالعه والله از بس که شلوغ شده است نمیدانم چه بگویم خیلی مشکل است حقیقتاً بنده استدعا میکنم که امشب موافقت بفرمایند آقایان و جلسه را ختم کنند فردا جلسه بشود بهتر است این را استدعا دارم.
کفیل وزارت اقتصاد ملی ـ بنده همانطوری که آقای وزیر عدلیه فرمودند در باب ختم جلسه و عدم ختم جلسه عرضی ندارم و بسته به نظر آقایان است ولی در اینجا بنده یک چیزی میخواهم عرض کنم که خود آقای آقا سید یعقوب را قانع کنم در مادة سیزدهم هم اگر بنا بود مباحثه شود بهشان عرض میکردم که ما نوشتیم استرضای مالک را باید بعمل آورد ممکن است مالیه بیاید بگوید شما نه عشرش را باید به من بدهید هیچ مانعی ندارد شما هیچ این نگرانی را نداشته باشید فقط در حفاری علمی است که در آنجا باید یک حقی به دولت بدهد حالا در این موضوع میفرمائید حفرکردن زمین و چیز پیداکردن آقا یک نوع قماری است منتهی قمار مشروع ممکن است بنده ده هزار تومان خرج کنم ولی هیچ پیدا نکنم ممکن است صد تومان هم خرج کنم یک چیزی پیدا کنم که صد هزار تومان ارزش داشته باشد در اینجا اینکه میفرمائید زحمت میکشد آن کسی که اهل علم است شاید با کمال میل و رغبت زحمت میکشد خرج هم میکند بسا هست که چیزی هم پیدا نمیکنند اگر هم چیزی پیدا کرد خیلی راضی و راغب است که دولت هم سهمش را بردارد او هم سهمش را ببرد به جهت اینکه مقصود استفاده علمی و مادی است و آن چیزی هم که برای سهم دولت میماند باز به اسم او تمام میشود
و فایده علمی را هم دارد.
رئیس ـ لازم است بنده یک رفع شبهه بکنم آقا میفرمایند برای اینکه بهتر و بیشتر در قضیه مطالعه شود ـ خوب بود که بنده تمایلم بختم جلسه میبود ـ مگر شما در این قسمت از همکاری ما میخواهید دریغ بکنید آقا؟ تنها در این موضوع شبها تا صبح در فراکسیون صحبت شده و طرف شور و تدقیق واقع شده است (صحیح است) موافقین با مادة پانزدهم قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة شانزدهم قرائت میشود:
مادة ۱۶ـ متخلفین از مادة ۱۰ و همچنین کسانی که بدون اجازه و اطلاع دولت حفاری کنند ولو در ملک خودشان باشد و کسانی که اموال آثار ملی را بطور قاچاق از مملکت خارج کنند محکوم به بیست تومان الی دو هزار تومان جزای نقدی خواهند شد و اشیاء مکتشفه هم برای دولت ضبط میشود.
حفر اراضی در عملیات نظیر آن در صورتیکه بقدر کشف آثار عتیقه واقع نشده باشد مستوجب مجازات سابقالذکر نخواهد بود
رئیس ـ موافقین با این ماده قیام فرمایند.
(اغلب قیام کردند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة هفدهم قرائت میشود:
مادة ۱۷ـ کسانی که بخواهند تجارت اشیاء عتیقه را کسب خود قرار دهند باید از دولت کسب اجازه کرده باشند همچنین خارجکردن آنها از مملکت به اجازه دولت باید باشد اگر کسی بدون اجازه دولت درصدد خارجکردن اشیائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده برآید اشیاء مزبور ضبط دولت میشود نسبت به اشیائی که بر طبق مادة ۱۰ و ۱۴ این قانون سهم کاشف شده اگر در فهرست آثار ملی ثبت نشده دولت از دادن جواز صدور امتناع نخواهد نمود و اگر در فهرست مزبور ثبت شده مشمول مقررات مادة ۱۸ خواهد بود.
رئیس ـ آقایان موافقین قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة هیجدهم قرائت میشود:
مادة ۱۸ـ اشیائی که از آثار ملی محسوب است هرگاه بخواهند تقاضای صدور جواز نمایند دولت حق دارد از اجازه صدور امتناع نموده و به قیمتی که صادرکننده برای صدور جواز در تقاضانامه خود اظهار کرده ابتیاع نماید و اگر مالک در فروش به قیمت اظهارشده امتناع نمود جواز صدور داده نخواهد شد و هرگاه این اجازه صدور داده شد معادل صدی ۵ از قیمت عادله آن به تقویم مقوم دولتی حق صدور اخذ میشود ـ اگر بین صاحب مال و مقوم اختلاف شود کمیسیون مخصوص که تشکیل آن در نظامنامه اجرائیه این قانون پیشبینی میشود رفع اختلاف خواهد نمود
حق صدور مذکور در این ماده غیر از حقوق گمرکی است که بر طبق تعرفه گمرکی از این اشیاء مأخوذ میگردد صدور اشیائی که در حفاری علمی به اجازه دولت حاصل شده و سهم کاشف باشد در هر حال جایز و از پرداخت هرگونه حقوق و عوارض معاف است
رئیس ـ موافقین با مادة ۱۸ قیام فرمایند
(عده زیادی برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة نوزدهم قرائت میشود:
مادة ۱۹ـ برای تعیین شرایط تجارت اشیاء عتیقه و همچنین اجرای کلیه مقررات این قانون نظامنامه مخصوصی تهیه و به تصویب هیئت وزراء خواهد رسید
رئیس ـ موافقین قیام فرمایند
(عده زیادی قیام کردند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة بیستم قرائت میشود:
مادة بیستم ـ اجازههائی که تاکنون برای حفاری داده شده در صورت عدم موافقت با این قانون از درجه اعتبار ساقط است
رئیس ـ این ماده هم مخالفی ندارد؟ (اظهاری نشد) موافقین با مادة بیستم قیام فرمایند
(عموماً قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکره در کلیات است …
عدهای از نمایندگان ـ مخالفی ندارد آقا. رأی رأی
رئیس ـ بسیار خوب رأی میگیریم به مجموع قانون موافقین با این قانون قیام فرمایند
(اکثر نمایندگان برخاستند) تصویب شد
[۸ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه]
(عدهای از نمایندگان ـ ختم جلسه)
رئیس ـ جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده فردا سه ساعت قبل از ظهر دستور باقی لوایحی که مانده است (صحیح است)
مجلس هفت ساعت بعد از ظهر ختم شد
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدن از اتباع دولت آلمان
ماده واحده ـ وزارت اقتصاد ملی مجاز است یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدن برای مدت دو سال به جهت تفتیش و استخراج معادن با شرایط مقرره در قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ از تبعه دولت آلمان استخدام کند حقوق مشارالیهما جمعاً بیش از سالی پانزده هزار و دویست دلار و مخارج مسافرت هر یک از آنها ذهاباً و ایاباً از پانصد دلار و مخارج منزل و اثاثیه زیاده از سالی دو هزار تومان نخواهد بود
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دوازدهم آبانماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه اجرای لوایح پیشنهادی وزارت عدلیه پس از تصویب کمیسیون قوانین عدلیه مجلس شورای ملی
ماده واحده ـ دولت مجاز است لوایحی را که وزیر عدلیه به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون فعلی قوانین عدلیه بموقع اجراء گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دوازدهم آبانماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
راجع به حفظ آثار عتیقه
مادة اول ـ کلیه آثار صنعتی و ابنیه و اماکنی که تا اختتام دوره سلسله زندیه در مملکت ایران احداث شده اعم از منقول و غیرمنقول با رعایت مادة ۳ این قانون میتوان جزء آثار ملی ایران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت میباشد
مادة دوم ـ دولت مکلف است از کلیه آثار ملی ایران که فعلاً معلوم و مشخص است و حیثیت تاریخی یا علمی یا صنعتی خاصی دارد فهرستی ترتیب داده و بعدها هم هر چه از این آثار مکشوف شود ضمیمه فهرست مزبور بنماید. فهرست مزبور بعد از تنظیم طبع شده و به اطلاع عامه خواهد رسید.
مادة سوم ـ ثبت مال در فهرست آثار ملی پس از تشخیص و اجازه کتبی وزارت معارف خواهد بود ولیکن ثبت مالی که مالک خصوصی داشته باشد باید قبلاً به مالک اخطار شود و قطعی نمیشود مگر پس از آنکه به مالک اخطار و به اعتراض او اگر داشته باشد رسیدگی شده باشد و وظایف مقرره در این قانون راجع به آثار ملی فقط پس از قطعیشدن ثبت بر عهده مالک تعلق خواهد گرفت
مادة چهارم ـ مالک مال غیرمنقولی که مطابق این قانون از آثار ملی میتوان محسوب داشت و همچنین هر کس که بر وجود چنین مالی پی ببرد باید به نزدیکترین اداره مربوطه از ادارات دولتی اطلاع بدهد تا در صورتیکه مقامات صالحه مقرره در نظامنامه اجرائیه این قانون تصدیق نمودند که از آثار ملی است در فهرست آثار ملی ثبت بشود.
مادة پنجم ـ اشخاصی که مالک یا متصرف مالی باشند که در فهرست آثار ملی ثبت شده باشد میتوانند حق مالکیت یا تصرف خود را حفظ کنند ولیکن نباید دولت را از اقداماتی که برای حفاظت آثار ملی لازم میداند ممانعت نمایند در صورتیکه عملیات دولت برای حفاظت مستلزم مخارجی شود دولت از مالک مطالبه عوض نخواهد نمود و اقدامات مزبور مالکیت مالک را متزلزل نخواهد کرد.
مادة ششم ـ عملیات مفصله ذیل ممنوع و مرتکبین آن به موجب حکم محکمه قضائی به اداء پنجاه تومان الی هزار تومان جزای نقدی محکوم خواهند شد و بعلاوه معادل خسارتی که بواسطه عمل خود بر آثار ملی وارد ساختهاند میتوان از ایشان اخذ نمود.
الف ـ منهدمکردن یا خرابی واردآوردن با آثار ملی و مستورساختن روی آنها به اندود و یا رنگ و رسمکردن نقوش و خطوط بر آنها.
ب ـ اقدام به عملیاتی در مجاورت آثار ملی که سبب تزلزل بنیان یا تغییر صورت آنها شود.
ج ـ تملک و معامله بدون اجازه دولت نسبت به مصالح و مواد متعلقه به ابنیه مذکوره در فهرست آثار ملی اقدام به مرمت و تجدید بنائی از آثار ملی که در تصرف اشخاص باشد باید با اجازه و تحت نظر دولت واقع شود والا مجازاتهای سابقالذکر ممکن است به مرتکب تعلق گیرد.
مادة هفتم ـ اموال منقوله که از آثار ملی محسوب و مالک خصوصی داشته باشد باید در فهرست جداگانه به ترتیبی که در مادة سه مقرر است ثبت شود.
مادة هشتم ـ برای هر مال منقولی که در فهرست آثار ملی ثبت شده باید یک معرفینامه در دو نسخه تنظیم شود که وصف واصل و منشاء و کیفیت اکتشاف آن را معلوم کند و به یک یا چندین عکس از آن منضم باشد یک نسخه از این معرفینامه در دفتر آثار ملی دولت مضبوط و نسخه دیگر مجاناً به مالک مال داده میشود و در هر قسم نقل و انتقال آن مال باید آن نسخه معرفینامه همراه باشد و آثاری که بر ثبت مال در فهرست آثار ملی مترتب میگردد در تغییر ایادی نسبت به آن مال منفک نخواهد شد
مادة نهم ـ هر کس مالک مال منقولی است که در فهرست آثار ملی ثبت شده اگر بخواهد آن را به دیگری بفروشد باید به اداره مربوطه دولتی کتباً اطلاع دهد دولت اگر بخواهد آن مال را جزء مجموعههای دولتی آثار ملی قرار دهد در ابتیاع آن با شرایط متساوی بر مردم دیگر حق تقدم دارد ولیکن در ظرف ده روز پس از رسیددادن به اعلام کتبی صاحب مال دولت باید قصد خود را در ابتیاع آن به مالک اعلام کند و اگر نکرد صاحب مال میتواند مال را به دیگری بفروشد در هرحال مالک به هر نحو از انحاء آن را به دیگری منتقل کند باید پس از انتقال در ظرف ده روز اسم و محل اقامت مالک جدید را به اطلاع دولت برساند.
اگر کسی مالی را که در فهرست آثار ملی ثبت شده بدون اطلاع وزارت معارف و یا نمایندگان او بفروشد
محکوم به جزای نقدی معادل قیمت فروش آن مال خواهد شد و نیز دولت میتواند مال را از مالک جدید اخذ نموده و قیمتی را که مالک جدید ادا نموده به او پرداخت نماید خریدار نیز اگر از ثبتبودن مال در فهرست آثار ملی مطلع بوده و با وصف این خریده باشد مانند فروشنده مجازات خواهد شد مگر اینکه خود او به دولت اعلام کرده باشد
مادة دهم ـ هر کس اموال منقوله که مطابق این قانون از آثار ملی محسوب تواند شد برحسب تصادف و اتفاق بدست آورد اگرچه در ملک خود او باشد باید هر چه زودتر به وزارت معارف یا نمایندگان او اطلاع بدهد هرگاه مقامات مربوطه دولتی اموال مزبوره را قابل ثبت در فهرست آثار ملی دانستند نصف آن اموال به کاشف واگذار یا قیمت عادله آن به تصدیق اهل خبره به او داده میشود و نسبت به نصف دیگر دولت اختیار دارد که ضبط و یا بلاعوض به کاشف واگذار کند.
مادة یازدهم ـ حفر اراضی و کاوش برای استخراج آثار ملی منحصراً حق دولت است و دولت مختار است که به این حق مستقیماً عمل کند یا به مؤسسات علمی یا به اشخاص یا شرکتها واگذار نماید واگذاری این حق از طرف دولت به موجب اجازهنامه مخصوص باید باشد که محل کاوش و حدود و مدت آن را تعیین نماید و نیز دولت حق دارد در هر مکان که آثار و علائمی ببیند و مقتضی بداند برای کشف و تعیین نوع و کیفیات آثار ملی اقدامات اکتشافیه بنماید
مادة دوازدهم ـ حفاری اگر فقط برای کشف آثار ملی و تحقیقات علمی باشد حفاری علمی و اگر برای خرید و فروش اشیاء عتیقه باشد حفاری تجارتی است اجازه حفاری علمی فقط به مؤسسات علمی داده میشود در ابنیه و اموال غیرمنقوله که در فهرست آثار ملی ثبت شده حفاری تجارتی ممنوع است
مادة سیزدهم ـ حفاری در اراضی که مالک خصوصی دارد گذشته از اجازه دولت استرضای مالک را نیز لازم دارد در محلهائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده یا دولت پس از اقدامات اکتشافیه آنها را در فهرست ثبت کند مالک حق امتناع از اجازه حفاری ندارد و فقط میتواند حقی مطالبه کند و مأخذ تعیین این حق ضعف اجرةالمثل زمینی است که مالک بواسطه حفر از استفاده آن محروم میگردد بعلاوه خسارتی که به مالک وارد میشود و مخارجی که بعد از حفاری برای اعاده زمین به حالت اولیه باید نمود
مادة چهاردهم ـ در ضمن عایدات حفاری علمی یا تجارتی آنچه در یک محل و یک موسم کشف شود اگر مستقیماً توسط دولت کشف شده تماماً متعلق به دولت است و اگر دیگری کشف کرده باشد دولت تا ده فقره از اشیائی که حیثیت تاریخی و صنعتی دارد میتواند انتخاب و تملک نماید و از بقیه نصف را مجاناً به کاشف واگذار و نصف دیگر را ضبط کند هرگاه کلیه اشیاء زاید بر ده فقره نبوده و دولت همه را ضبط کند مخارجی را که حفرکننده متحمل شده است به او میپردازد ابنیه و اجزاء ابنیه از تقسیم فوق مستثنی است و دولت میتواند تمام را متصرف شود
تبصره ـ مقصود از یک موسم یک دوره عملی است که مدت آن از یک سال بیشتر نباشد
مادة پانزدهم ـ اشیائی که در نتیجه حفاری علمی کشف شود آنچه سهم دولت باشد باید در مجموعهها و موزههای دولتی ضبط شود و فروش آنها جایز نیست و آنچه سهم کاشف باشد متعلق به خود او است اشیائی که از حفاری تجارتی
حاصل شده باشد دولت از قسمتی که به خود او تعلق میگیرد هر چه قابل موزه باشد ضبط و بقیه را به هر نحو مقتضی داند نقل و انتقال میدهد فروش این اموال از طرف دولت به مزایده خواهد بود.
مادة شانزدهم ـ متخلفین از مادة (۱۰) و همچنین کسانی که بدون اجازه و اطلاع دولت حفاری کنند ولو در ملک خودشان باشد و کسانی که اموال آثار ملی را بطور قاچاق از مملکت خارج کنند محکوم به بیست تومان الی دو هزار تومان جزای نقدی خواهند شد و اشیاء مکتشفه هم برای دولت ضبط میشود حفر اراضی و عملیات نظیر آن در صورتیکه به قصد کشف آثار عتیقه واقع نشده باشد مستوجب مجازات سابقالذکر نخواهد بود
مادة هفدهم ـ کسانی که بخواهند تجارت اشیاء عتیقه را کسب خود قرار دهند باید از دولت تحصیل اجازه کرده باشند همچنین خارجکردن آنها از مملکت به اجازه دولت باید باشد و اگر کسی بدون اجازه دولت درصدد خارجکردن اشیائی که در فهرست آثار ملی ثبت شده برآید اشیاء مزبور ضبط دولت میشود و نسبت به اشیائی که بر طبق مادة (۱۰ و ۱۴) این قانون سهم کاشف شده اگر در فهرست آثار ملی ثبت نشده دولت از دادن جواز صدور امتناع نخواهد نمود و اگر در فهرست مزبور ثبت شده مشمول مقررات مادة هیجدهم خواهد بود
مادة هیجدهم ـ اشیائی که از آثار ملی محسوب است هرگاه بخواهند تقاضای جواز صدور نمایند دولت حق دارد از اجازه صدور امتناع نموده و به قیمتی که صادرکننده برای صدور جواز در تقاضانامه خود اظهار کرده ابتیاع نماید و اگر مالک در فروش به قیمت اظهارشده امتناع نمود جواز صدور داده نخواهد شد و هرگاه اجازه صدور داده شد معادل صدی پنج از قیمت عادله آن به تقویم مقوم دولتی حق صدور اخذ میشود اگر بین صاحب مال و مقوم اختلاف شود کمیسیون مخصوصی که تشکیل آن در نظامنامه اجرائیه این قانون پیشبینی میشود رفع اختلاف خواهد نمود
حق صدور مذکور در این ماده غیر از حقوق گمرکی است که بر طبق تعرفه گمرکی از این اشیاء مأخوذ میگردد صدور اشیائی که از حفاری علمی با اجازه دولت حاصل شده و سهم کاشف باشد در هرحال جایز و از پرداخت هرگونه حقوق و عوارض معاف است
مادة نوزدهم ـ برای تعیین شرایط تجارت اشیاء عتیقه و همچنین اجرای کلیه مقررات این قانون نظامنامه مخصوصی تهیه شده و به تصویب هیئت وزراء خواهد رسید
مادة بیستم ـ اجازههائی که تاکنون برای حفاری داده شده در صورت عدم موافقت با این قانون از درجه اعتبار ساقط است
این قانون که مشتمل بر بیست ماده است در جلسه دوازدهم آبانماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر