مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ خرداد ۱۳۳۸ نشست ۳۱۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۳۱۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۱۱ خرداد ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور - آقایان: نورالدین امامی- خلعتبری
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون استخدام راجع به تربیت پزشک برای بخشها و شهرستانها و دهات و ارسال به مجلس سنا
۴- شور اول گزارش کمیسیون گمرکات و انحصارات راجع به تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ۱۰ صبح بهریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین بااجازه- آقایان: کورس - حکیمی - عرب شیبانی - محمودی - عامری - امید سالار - استخر - دکتر اصلان افشار - بزرگ ابراهیمی - خرازی - ذوالفقاری - صفاری- شادلو - خزیمه اعلم - دکتر شاهکار - بوربور - دکتر اسدی - اورنگ - تیمورتاش- جلیلوند - قراگزلو - رامبد - مهندس دهستانی - امامی خوئی - سنندجی - اخوان- صرافزاده - پرفسور اعلم - مهندس کاظم شیبانی - مسعودی - دکتر پیرنیا - دکتر آهی- جلیلی.
غائبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری - اریه - قرشی - دکتر فریدون افشار.
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه- آقایان: عباسی - مهندس بهبودی - فضایلی - سعیدی- اسفندیاری - مهندس شیبانی - بزرگنیا - ثقهالاسلامی.
رئیس- نسبت به صورت جلسه نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب میشود.
۲- بیانات قبل از دستور - آقایان: نورالدین امامی - خلعتبری
رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود آقای نورالدین امامی بفرمایید.
نورالدین امامی- دیدن صندلی خالی مرحوم امیر نصرت اسکندری برای همه ناگوار و تأسفآور است (صحیح است) با چشمانی اشکبار به پیشگاهتان تسلیت عرض میکنم شیخ قوم - معلم اخلاق - سرپرست ما او مردی مجرب بود و تمام کوشش او این بود اصلاح ذاتالبین بکند رفع اختلافات بکند، رفع نفاق بکند، همیشه در همه جا برای جمع و جور کردن و برای این که رفقا را متحد بکند پیشقدم بود. از دست دادن این مرد خیلی مشکل به نظر میرسید.
یقولونالموت صعب علیالفتی
مفارقهالاحباب والله اصعب
بهترین داروی مسکن برای تسکین درد بازماندگان آن مرحوم دوستان صمیمی او مخصوصاً برگزیدگان و نمایندگان معظم آذربایجان اظهار مرحمت و لطف و آقایی و بزرگواری سروران و بزرگواران است، شاهنشاه محبوب و مفخم و جوانبخت ما از هزاران فرسخ راه اظهار مرحمت و بندهنوازی فرمودند و ریاست معظم مجلس شورای ملی با چشمانی پر از اشک آن همه آقایی و بزرگواری و علوطبع خود را بروز دادند شیوخ قوم نمایندگان معظم مجلس سنا رئیس محترم مجلس سنا رئیس معظم دولت، هیئت محترم دولت، رهبر معظم حزب میلیون با چشمانی اشکبار در مجلس ترحیم و تشییع جنازه شرکت کردند، افراد محترم حزب مردم چه دسته گل زیبایی فرستاده بودند، جناب آقای علم در تمام مجالس شرکت کردند. افسران عالی مقام شهربانی با چه احترامی در تشییع و مجلس ختم حاضر شدند، رئیس معظم شهربانی در همه جا پا به پای ما میآمد جناب آقای دکتر عمید تا قم تشییع جنازه کرد، از تمام شهرستانهای ایران تلگرافهای تسلیت رسید اهالی محترم اصفهان کجا است آقای دولتآبادی؟ اهای محترم اصفهان عزای ملی اعلام کردند چون یک خدمتگزار خودشان را از دست داده بودند خدای بزرگ همه را نگاه دارد. خدای بزرگ خدمتگزاران را نگاه دارد این بهترین تشویق برای خدمتگزاران و درس برای سایرین است من به نام نمایندگان آذربایجان از فرد فرد شما برگزیدگان ملت سپاسگزاری میکنم دست شما را میبوسم هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق، ثبت است در جریده عالم دوام ما خدا خدمتگزاران را نگاه دارد، خدا خدمتگزاران را به صراط مستقیم هدایت فرماید، خدا اتفاق و اتحاد را بین ما محکمتر کند همگی سلامت و شاد و خرم باشید قادر متعال همگی را سلامت بدارد و توفیق خدمتگزاری در راه شاهنشاه و میهن مرحمت بفرماید دست حق به همراه همهتان بقیه وقتم را به آقای خلعتبری میدهم (احسنت)
رئیس- آقای خلعتبری
خلعتبری- در مملکت ما تشکیلات مختلفی از خود مردم وجود دارد که هر کدام در جای خودشان برای کشور مفید و لازم هستند و دولت نسبت به همه باید توجه داشته باشد و نسبت به بعضی هم برنامههایی برای اصلاح وضعشان هست، برنامه سازمان بیمههای اجتماعی و بهبود وضع کارگرها نمونهای از آن است بنده امروز میخواهم بحثی راجع به طبقات متوسط مملکت بکنم این طبقاتی که یا دارای سرمایه متوسط هستند یا متوسطالحال هستند که به اصطلاح دیگر به آنها بورژوازی میگویند. از نظر اقتصادی وجود این بورژوازی برای مملکت لازم است. اشخاصی هستند که سرمایههای سنگین و بزرگ دارند بنده از آنهایی هستیم که معتقد باشم که در مملکت چند نفر سرمایهدار باشند و مملکت را در انحصار سرمایهداری خودشان قرار بدهند بنده هیچ وقت مدافع و حامی آنها نبوده و نیستم ولی جداً طرفدار و حامی اشخاصی هستم که سرمایههای متوسط دارند و سرمایههای متوسط را جمع میکنند و با جمعآوری این سرمایهها فعالیت تولیدی برای مملکت میکنند آنها مفیدند و حتماً باید حمایت شوند مثال عرض میکنم اخیراً آقایان ملاحظه فرمودید چند شرکت قند تشکیل شده که از بهترین کارها و مفیدترین کارها است از نظر تولید در مملکت اینها را اشخاص متوسط سرمایه روی هم گذاشتند و موفق شدند که با کمک وزارت صنایع و استفاده از آن تشکیل شرکت قند در چند نقطه مملکت بدهند بنابراین از این قبیل اشخاص حمایت لازم است یا فرض بفرمایید اشخاصی که شرکتهای مقاطعهکاری تشکیل میدهند سرمایههای متوسط را جمع میکنند و بعد برای مردم کار تولید میکنند و برای مردم که کار تولید کردند خودش خدمتی است و ما را بینیاز میکند از خارجیها یا این که اشخاصی که صنایع متوسط یا کوچک ایجاد میکنند اینها کمک میکنند به ازدیاد درآمد عمومی مردم، درآمد عمومی مردم که زیاد شد قوه خرید زیاد میشود قوه خرید که زیاد شد کمک به تولید میشود کمک به تولید که شد تمام مملکت فایده میبرد و دولت هم مالیات خودش را میگیرد بنابراین باید سعی کرد و من معتقد به این فکر هستم که باید بنیاد اقتصادی مملکت را براساس سرمایهداری متوسط گذاشت نه انحصاری، نه انحصار چند نفر دولتهای دیگر هم که دولتهای سرمایهداری هستند برای جلوگیری ازتراست و جمع شدن سرمایه در یک جا مقرراتی وضع کردند یک دسته از طبقات متوسط هستند که سرمایههای کوچک دارند عده دیگری هم هستند که مفید هستند عدهای که جنس داخلی صادر میکنند اینها هم مفید هستند آنهایی هم که صنایع کوچک دارند و چندین نفر را به کار واداشتند اینها هم مفید هستند این است که امروز میخواهم راجع به لزوم و حمایت از آنها مطالبی عرض کنم از جهت اقتصادی اما از جهت سیاسی بیاندازه وجود اینها مفید است مخصوصاً در دنیای حاضر و در شرایط حاضر وجود اینها مفید است و هیچ محل تردیدی نیست که کمونیزم هدف جهانی دارد و روزبهروز سعی میکند وضع را بدتر کند و روزبهروز بر میزان فعالیت خودش اضافه کند کمونیستها در درجه اول به اشخاص متوسطالحال مخالفند و هدفشان از بین بردن آنها است و در هر کجا که آمدهاند اول طبقات متوسط را از بین بردند و نابود کردند در روسیه استالین چون از ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۸ یک برنامه اقتصاد آزاد بدون صنایع سنگین را اجرا کرد وضع مملکت روسیه بهتر شد در سال ۱۹۲۸ تصمیم گرفت که طبقات متوسط را به کلی از میان ببرند و طبقات متوسط را که در آن روز وجود داشت با وضع قوانین شدید مالیاتی از بین بردند قانونی وضع کردند که مالیات سنگین بگیرند چون اشخاص و طبقات متوسط نمیتوانستند آن مالیات را بدهند تمام طبقات متوسط یعنی چندین میلیون نفر را گرفتند به عنوان عدم پرداخت مالیات محکوم کردند و فرستادند به اردوگاههای کار اجباری در ۱۹۲۸ وضع کشاورزی روسیه به قدری قرین موفقیت گردید برای این که آزادی در کشاورزی بود یک طبقه کشاورز مرفهالحال در روسیه به وجود آمد که محصول امروز روسیه هنوز مساوی با سال ۱۹۲۸ نیست چون کشاورزی دست آن طبقه متوسطی بود که مانع بودند در مقابل کمونیزم تمام این کشاورزها را که قریب ۱۰ میلیون نفر میشدند گرفتند و به اردوگاهها فرستادند برای این که طبقات متوسط را از بین ببرند این را من به صورت شاهد تاریخی عرض کردم که معلوم شود که هدف کمونیزم از بین بردن طبقات متوسط است و خودشان به دست خودشان طبقات متوسط را از بین میبرند و اگر این کار را شما کردید اولین کمک به توسعه کمونیزم بینالمللی است برای مبارزه با کمونیزم فقط قدرت کافی نیست فقط تکیه به قدرت نظامی کافی نیست باید اجتماع در مملکت از نظر صنوف و طبقات برای مبارزه با کمونیست آماده باشد مبارزه با کمونیست را باید عناصر ضد کمونیست بکنند اشخاصی که از لحاظ اجتماعی نفعی در مبارزه با کمونیسم دارند بنابراین برای مثال میخواهم عرض کنم همین اواخر دیدیم که کشور فرانسه ۱۵ سال در وضع خاصی بود ۱۵ سال اخیر حزب کمونیست تقریباً به اوضاع فرانسه شبه تسلط داشت در فرانسه بیدار شدند ژنرال دو گل و آنها که با او همکاری میکردند از عوامل طبیعی موجود برای مبارزه با کمونیستها استفاده کردند یعنی طبقات متوسط و بورژوازی بیدار کردند و طبقات بورژوازی و طبقات متوسط متحد شدند و امروز حکومت فرانسه در مقابل کمونیستها قوی هست، طبقاتی در اجتماع هستند که از لحاظ وضع اقتصادی ذاتاً مخالفند با کمونیزم بنابراین برنامههایی که برای مبارزه با کمونیزم هست باید برنامه مثبت باشد یک برنامهای که در مقابل آنها از خود مردم استفاده شود نه برنامههای منفی برنامههای منفی به تصور و قصد جلب مردم این عناصر و عوامل و قوای طبیعی را از بین میبرد و خودش هم کاری نمیتواند بکند برای این که نمیتواند بکند تکیه به عواملی که در مبارزه با کمونیزم نفع طبیعی برای خودشان در نظر نمیگیرند نمیشود کرد این را من اینجا خدمت آقایان عرض میکنم ولی از نظر اوضاع کشور آقایان تصدیق میفرمایید (بنده خطا میکنم یا اشتباه میکنم ولی مطالبی را که لازم میدانم باید عرض کنم) بنده در کشور خودمان میبینم که یک برنامهای هست این برنامه، برنامه توسعه صنعت است هیچ تردیدی نیست که الان برنامه توسعه صنعت در مملکت وجود دارد هزار میلیون تومان مردم سرمایه گذاشتهاند نصف این را دولت کمک کرده و این را هر کس تنقید کند آدم بیانصافی است، برنامه فعالیت کشاورزی در مملکت شروع شده با استفاده از وامهای کشاورزی ولی بنده میبینم از نظر سیاسی توجه به مطالبی که میخواهم عرض کنم نیست آقایان این را توجه بفرمایید که تا ۴- ۵ سال دیگر به تدریج از طبقات متوسط مملکت کم میشود و به طبقات مزدبگیر اضافه میشود این کارخانهها که تأسیس میشود هر کدام چند صد نفر مزدبگیر خواهد داشت عملهجات و کارگرهایی که از ولایات و شهرستانها به تهران هجوم میآورند دهات را ترک میکنند و به طبقه مزدبگیر اضافه میشوند بنابراین اگر تعادل ما از لحاظ مزدبگیر و طبقه متوسط در مملکت به هم بخورد بنده اعلام میکنم که این وضع درست نیست و ضرر خواهیم برد حالا بنده میبینم که فکر با عمل فرق میکند این مطالبی که بنده عرض میکنم دولت هم توجه میکند اما در عمل در یک راه دیگر میرویم این را بنده وظیفه خودم میدانم که به عرض مجلس برسانم یکی از مسایلی که طبقه متوسط را از بین میبرد مالیات زیاد و نامتناسب است، طبقه متوسط از مالیات زیاد نگران است ما در ۲۵ سال اخیر ۱۴ مرتبه قانون مالیاتیمان را یا عوض کردیم یا اصلاح کردیم با این وضع دست کسی برای فعالیت پیش نمیرود و مردم میترسند سرمایه بگذارند از ترس این تغییرات دائم قوانین مالیاتی ما ۲۵۰ میلیون دلار امسال ما بین ۲۰۰ و ۲۵۰ میلیون دلار درآمد نفت داریم مملکتی که این مقدار درآمد نفت دارد به هیچوجه نباید برمالیات طبقات متوسط اضافه کند، بلکه باید کم کند نباید به مستخدم دولت مالیات ببندد، یک سیستم مالیاتی مطمئنی در مملکت ما وجود ندارد و این بسته است به اشخاص اگر رئیس اداره با پیشکار دارایی مرد خوبی بود در آن دستگاه احساس مینمود که وضع مالیاتها بهتر است مثل حالا که وضع وصول مالیاتها در این دو سال تا اندازهای فرق کرده، اما اگر این آقای پیشکار برود و یکی دیگر جای این بیاید وضع عوض میشود بنابراین یک سیستم مالیاتی که مردم و طبقه متوسط در امان باشند در مملکت ما وجود ندارد و مردم متزلزلند و به علاوه این طبقه متوسط امنیت قضایی از لحاظ مالیات ندارند برای این که مطابق قوانین ما اگر کسی کمتر از ۵۰ هزار تومان اختلاف مالیاتی داشت این به محکمه دسترسی ندارد درباره او قضاوت به معنای قضاوت به عمل نمیآید بنابراین این طبقه متوسط همیشه در نگرانی هستند حالا بعضی از ممالک خارجی یک قوانینی دارند برای ما قوانین خارجی به هیچوجه صلاح نیست برای این که نظر آنها با ما فرق دارد. بنده هر روز میخوانم که یک قانونی میآید برای مالیات اخیراً هم عدهای از بازرگانان به وحشت افتادهاند در نظر است که قانونی بیاید که اشخاصی که خلاف رفتار کنند مجازات شوند این عمل سبب میشود که یک عدهای از پولدارها وسایل تدارک کنند که به دام نیفتند یک فرق دیگر هم دارد در سال ۱۳۲۱ تا ۲۵ را فراموش نکردهاید در این ۴- ۵ سال یک عدهای از مخالفین این طبقات و مخالفین اشخاصی که جز طبقه حاکمه بودند یا از منسوبین آنها بودند یا از اشخاص خوشنام بودند اینها را دیدید که چطور به عدلیه کشیدند مهندس امین را یادتان هست مهندس امین یکی از مردان شریف و فعال این مملکت بود به عنوان تهمت ناحق کشیدند هاشم نفیسی در زندان مرد برای این که در آن موقع کمونیستها میخواستند ایجاد بدنامی کنند برای تمام اشخاصی که غیر از خودشان بودند و حالا چرا ما همین فعالیت را دوباره میکنیم هر بازرگان و هر کس که مالیات ندهد آن وضع را به وجود میآوریم آن روز عدهای خیال میکردند که اگر یک بازرگان را محکوم کنند در مردم کسب وجهه میشود و هنوز هم یک عدهای در این فکر باطل هستند که اگر یک بازرگان را محکوم کنند خدمت کردهاند برای این که یک عدهای در این مملکت هستند که با بازرگانان و طبقات متوسط بد هستند چرا؟ برای این که هیئت حاکمه را بر او مرتبط میدانند. روی او میدانید آنها میخواهند هیئت حاکمه را بکوبند این کار را اجرا میکنند برای این که آن عواملی که احساس میکنند که احتیاج به نظم و امنیت و قدرت دولت دارد آن عوامل را از میان ببرند تا دولت ضعیف شود بنابراین با قوانینی که بیخود فشار بیاورد به مردم و طبقات متوسط را در فشار قرار بدهد بنده موافق نیستم و صلاح نمیدانم و آن را خلاف مصلحت مملکت میدانم. مسئله دوم این است که دولت عملیاتی میکند که این عملیات موجب ضعیف شدن و از بین رفتن طبقه متوسط کشور است همین موضوع اراضی.
رئیس- آقای خلعتبری حالا از وقت آقای دولتشاهی دارید استفاده میکنید وقتی هم که آقای امامی داده بودند تمام شد.
خلعتبری- همین موضوع قانون اراضی چندین هزار نفر خانواده را بیکار کرد مقاطعه کار، دلال و طبقاتی که فعالیت میکردند و از طبقه متوسط بودند بیکار کرد مالیات دولت را هم کم کرد، و بدون تردید در زندگی چندین هزار نفر از طبقات متوسط تأثیر کرد ما یک طبقه متوسط مرفهالحال داشتیم که وضع آنها خراب شد به عوض این که برای مردم ایجاد کار کنیم آنها را از بین بردیم و من موافق این کارها نیستم میخواهم عرض کنم هزارها نفر زمین کوچک داشتند
و دارند که جلو معاملهشان را گرفتهایم و متضرر شدند اما آن که یک میلیون متر زمین دارد متضرر نشد معاملات بیع شرط و صرافی زیاد شد شاید هم پولهایشان را یا بفرستند به خارج و یا از خارج هم نیاورند بنابراین ما جز صدمه زدن به سرمایه متوسط با این قانون کاری انجام ندادیم، دولت بعض اوقات با طبقات متوسط رقابت میکند و این رقابت بسیار کار بدی است اولیش را عرض کنم، دولت کمک کرد فروشگاه فردوسی تأسیس شد فروشگاه فردوسی مقداری اجناس از خارج آورد و هزینه زندگی هم تنزل نکرد هزینه زندگی از پارسال تا حالا طبق ترازنامه بانک ملی ۱۴ درصد بالا رفته برای این که دولت رقابت میکند با کسبه و فروشگاه درست میکند که به کسبه و مردم ضرر بخورد این را من باب نمونه عرض کردم دوم این تأسیس شرکت اتوبوسرانی است که عده زیادی که در کار حمل و نقل بودند بیکار شدند نامهای هم نوشتهاند که قیمت اتوبوسهای آنها را ندادهاند سهم هم ندادهاند همین تأسیس شرکت گوشت چه فایدهای داشت جز امتحان روی امتحان و دخالت در کاری که مردم باید انجام دهند. جناب آقای سرلشکر ضرغام با نهایت ارادتی که به جنابعالی دارم بنده شخصاً با کارخانه نانسازی که از خارجه وارد میشود موافق نیستم برای این که خریدی میکنیم از خارج و همه این عده که چند صد نفر از طبقات متوسط نانوا هستند بیکار میشوند، دولت کارخانههای نساجی را توسعه داد چرا این کار را کرد؟ در صورتی که در این چند سال اخیر خود مردم ده برابر دولت کارخانه نساجی تأسیس کردند. بانک ساختمانی و رهنی کارخانه مصالحسازی وارد میکند ما بانک درست کردیم که به مردم وام بدهد خانه بسازند کارخانه آجرپزی که درست نکردیم که بیاند روی دست فخار و کاشیساز و گچپز این کارها تأثیر در کار مردم دارد، بانکها چرا خانه میسازند خانه را مقاطعهکارها باید بسازند مقاطعهکارها هر چقدر بد بسازند از مؤسسات دولتی بدتر نخواهند ساخت دولت چرا باید اجازه بدهد مقاطعهکارهای خارجی در ایران کار کنند جداً باید جلوی مقاطعهکارهای خارجی را در ایران گرفت درست است که در مملکت ما آزادی کار هست ولی جز در کارهای بزرگ که مقاطعهکارهای داخلی نمیتوانند انجام بدهند نباید مقاطعهکاری خارجی در ایران کار کنند، دولت در امور حملونقل نباید دخالت کند، کاری که مردم میکنند چرا باید دولت بکند بنگاه راهآهن نرخ کرایه حملونقل را به قدری تقلیل داده که کامیونها نمیتوانند کار کنند چندین هزار نفر کامیون خریدند چندین هزار میلیون تومان پول برای کامیون داده شده خوب اگر بنگاه راهآهن قیمت را بیاورد پایین با کامیونها رقابت میکند و آنها نمیتوانند کار کنند ما که بنگاه راهآهن را برای رقابت با کامیونها درست نکردیم این یک هدف مقدس بود دولت چرا توسط شرکت معاملات خارجی باید معامله بکند؟ باید معامله را تجار و اشخاص بکنند عرض کنم که خرید غله از خارج اگر مورد احتیاج بود به چه مناسبت فروخته شد به اشخاص دولت رقابت میکند با اشخاصی که در داخله گندمکارند، دولت نباید از خارجه ماشینآلات وارد کند این کار را مردم باید بکنند بنده این مسائل را که عرض کردم من باب نمونه برای این بود که توجه دولت و نمایندگان را جلب کنم که برای مملکت یک برنامه حمایت از طبقات متوسط لازم است حالا بنده اینجا میخواهم این مطلب را هم به طبقات متوسط و بورژوازی بگویم و دولت هم متوجه باشد کمونیستها ممکن از بورژوازی و از طبقات متوسط در نتیجه تبلیغات سوءاستفاده کنند ولی این ادام است که میاندازند جلوی پای آنها این دامی است برای این که طبقات متوسط را تبلیغ کنند برای این که هدفشان این است که اول دولت را ضعیف کنند، دولت را از طبقات متوسط جدا کنند اول حساب دولت را برسند بعد حساب طبقات متوسط را در این هر جا که بهکار بستند موفق شدند همیشه از این راه سعی کردند که وارد بشوند بنابراین همان طور که به دولت عرض میکنم آقا متوجه باش که نکند در مقابل مادامی باشد میگویم به طبقات متوسط و بورژوازی هم میگویم که توجه کنند دامی سا در مقابل آنها توجه کنند که در آن دام نیفتند که تا فرد آخرشان را مثل چین کمونیست و سایر کشورها و روسیه از بین میبرند به مطالبی که عرض کردم امیدوارم دولت توجه کند و اگر توجه نکرد چند ضرر دارد یکی این که برنامههای عمرانی و اقتصادی و صنعتی که باید به دست مردم صورت بگیرد متوقف میشود دوم این که اگر طبقات متوسط تشویق نشوند باید چند نفر انحصارچی این کار را انجام بدهند یابید دولت تصدی در تمام امور بکند که اناتیزم باشد آن خطرناکترین وضعی است که ممکن است برای مملکت پیش بیاید اگر چنین چیزی خدای نکرده پیش بیاید با زدن یک دکمه این مملکت سوق داده میشود به سوی کمونیسم چون تمام موانع که از بین برداشته شده تمام طبقاتی که مستقل هستند از بین رفتند وقتی همه برای نان و آب و زندگی و کار محتاج به دولت شدند دیگر هیچ مانعی نیست فقط یک پیچ را که تکان بدهند کار تمام است اتکا به قشون هم کافی نیست یک تیمسار را میبینند خدمتشان میرسند اگر خدای نکرده عواملی در کشور نباشد وضع خراب میشود و اختیار از دست ما در میروید عاقل آن کسی است که قبل از وقت فکر عاقبت را بکند نگاه به وقایع سایر ممالک دنیا بکند و از روی برنامه صحیح عمل کند و مملکت را اداره بکند بنده وقتی میبینم واقعاً این وزرا کار میکنند دولت روزی بیست ساعت کار میکند اما میبینم که از این طرف یک کارهایی میکنند که کارهای خودشان را دارند خراب میکنند یعنی آن مبارزهای که باید با کمونیسم بشود درست نمیکنند مثل این است دولت در بعضی مواقع سرشاخ نشستهاند و تنهٔ درخت را میبرند غافل از این که روی این درخت قرار دارند اینها را که از دست بگیرند دیگر کی بیاید از تو حمایت کند این است که بنده در این قبیل مواقع معتقدم که دولت باید یک برنامهای از لحاظ سیاسی داشته باشد یک برنامهای که اشخاص مجرب و بصیر و بااطلاع از اوضاع دنیا با اطلاع از تاریخ کمونیزم و مطلع از کارهایی که در ممالک مختلف کرده و طرق مختلفی که ممالک و زمامدارها را به دام انداختهاند با آنها مشورت شود والا اگر آقای نخستوزیر بیست و چهار ساعت هم کار کند این تنها کافی نیست این آقای سرلشکر ضرغام خیلی خوب کار کردهاند مجلس از ایشان راضی هستند در قسمت چای خیلی خوب کار کردند در گمرک خوب کار کرده است بسیار مرد لایقی است اما اگر وضع مملکت درست نباشد پیچ و مهرهها درست نباشد تمام این زحمات در ظرف چند ثانیه به هدر میرود در مملکت باید قوه و نیروی طبیعی وجود داشته باشد تا نه خارجی بتواند دخالت کند نه یک تیمسار بتواند دخالت کند افراد مؤثر نتوانند دخالت کنند ستونبندی مملکت باید مثل ستونبندی آلمان غربی مثل ستونبندی انگلستان مثل ستونبندی فرانسه باشد که در مقابل تشکیلات اجتماعی یک عدهای آسیبی به مملکت نتوانند برسانند اگر خیال میکنید کمونیسم راجع به ایران ساکت است خیلی اشتباه میکنید. بنده هیچ وقت مرتکب این اشتباه نمیشوم اگر یک عده اشخاصی توبهنامه امضا کردهاند و ده تا استعفانامه نوشتهاند بنده به او عقیده ندارم اگر شما هم عقیده داشته باشید خودتان را گول زدهاید آنها فقط منتظر فرصت هستند که از چه طریق از به هم زدن طبقات استفاده کنند، یکی از قوای مؤثر مملکت خوشبختانه کارگرهای ما و کشاورزان ما در درجه اول هستند که مسلمان و شاهدوست هستند ولی اگر شما طبقات متوسط را ناراضی کردید این بهترین توفیقی است که نصیب کمونیستها شده است در روسیه کمونیستها چه کردهاند بورژوازی ناراضی از دولت را جلو انداختند خودشان عقب سر انقلاب روسیه بودند کارگران کجا انقلاب کردند دروغ است تاریخ تروتستکی را بخوانید اینها آزادیخواهان و استادان را جلو انداختند آنها حکومت را گرفتند حکومت موقتی را آنها تشکیل دادند برای این که بین آنها و دولت عدمرضایت بود یا از وزیر بود یا از تیمسار بود یا از بستگان امپراطور بود اشتباه نشود من به تیمسار ضرغام نهایت ارادت را دارم خدا شاهد است اگر هر کس به قدر این مرد به مملکت خدمت میکرد کارها درست میشد صمیمیترین خدمتگزار شاه این شخص است که الان یک میلیون نفر در شمال به شاه و دولت دعا میکنند برای خاطر این کاری که برای چای کرد به خدا بنده اطلاع دارم که رادیو مسکو را در مناطق شمال عده کثیری از مردم بستهاند و دیگر باز نمیکنند آن روز صبح یک نفر مازندرانی به من میگفت که بگویید چرا در مقابل رادیو مسکو تبلیغ میکنند برای این که اغلب مردم در ولایات رادیوها را بستهاند در مازندران که بنده میدانم اکثر مردم این کار را کردهاند اما اگر به جان طبقات متوسط افتادید به عناوین مختلف یک روز مالیات یک روز به عنوان عوارض خود مردم مملکت در نتیجه عدم توجه به کارشان در نتیجه عدم توجه به احتیاجاتشان خودشان را میخورند هیچ لازم به تبلیغات نیست اگر به کار مردم توجه کردید خود مردم در مقابل این تبلیغات سوء بهتر خود مردم اتحاد پیدا میکنند ولی اگر از این سنگر نتوانستید استفاده کنید کارهای دیگر فایده ندارد ببینید فرانسه چهکار کرد باید با عقلاً مشورت کنید یک برنامه سیاسی برای مملکت درست کنید مدون برنامه سیاستی تنها اقدامات عمرانی فایده ندارد مگر در عراق اقدامات عمرانی نکرده بودند بنده عرض میکنم طبقات متوسط را باید تقویت کرد که خارجی اگر خواست آنها را گول بزند نتواند اگر خواست بامبول بزند نتواند اگر خواست به شاه و مجلس و دولت و مردم بامبول بزند نتواند و جلویش گرفته شود این وقتی است که در مملکت بین طبقات مختلف و مردم و دولت حسن تفاهم باشد و من هر جا که ببینم حسن تفاهم هست امیدوار میشوم ولی وقتی میبینم دخالت دستگاههای مختلف دولت و یا راههای غلط افکار غلط افکار بدون تجربه موجب سوءتفاهم بین دولت و طبقات مؤثر به خصوص طبقه بورژوازی میشود به شدت متأثر میشوم و جای عرض این تأسف این جا است برای این که این مطالب را باید به عرض مجلس رساند مجلس محترم هم هر جا که متصدیان امور اشتباه کردند و خبط کردند باید جلوی آن خبط و اشتباه را بگیرد من از لحاظ وطنپرستی این مطلب را لازم میدانستم عرض کنم در آخر مطلب هم میخواستم عرض کنم اخیر آقایان اطلاع دارند که بنا به پیشنهاد کمیسیون راه یک هیئت پارلمانی رفته بودند برای رسیدگی و نظارت کارهای وزارت راه و این فکر بسیار خوبی بود افکار بسیار خوبی بود از لحاظ همکاری دولت و مردم و بنده میخواستم از کسی که این فکر را داشته تقدیس کنم (یک نفر از نمایندگان- آقای علامه)
و در عمل هم خیلی خوب شد مردم امیدوار شدند که بین دولت وکلای مجلس برای توجه به حال مردم و راه که یکی از احتیاجات اولیه مورد تقاضای مردم است همکاری و حسن تفاهم کامل موجود است.
و حتی خواستم تقاضا کنم که اگر امکان داشته باشد سایر کمیسیونهای محترم هم در مواقع مختلف این رویه را ادامه بدهند آخرین عرض بنده این است که چون آقای وزیر بهداری تشریف دارند سال گذشته نظر آقایان هست وبای شدیدی در پاکستان آمد و همه ما هم احتمال میدادیم که خدای ناکرده به ایران هم سرایت کند آقای وزیر بهداری بدون سر و صدا و تظاهر اظهاری هم ابداً نکردند ولی مامورین ایشان و خود ایشان و به نظر بنده دولت انجام وظیفه کردند و باعث این شدند که مملکت را از این بلیه مصون بدارند باید از این زحمتی که کشیدهاند و مملکت را حفظ کردهاند البته حفظ کردن با خداست اینها وسیله هستند به نظر بنده لازم دانستم از ایشان هم قدردانی شده باشد.
۳- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون استخدام راجع به تربیت پزشک برای شهرستانها و بخشها و دهات و ارسال به مجلس سنا
رئیس- وارد دستور میشویم در جلسه پیش آقای مهندس فروهر پیشنهادی دادند موافق و مخالف صحبت کردند میخواهیم حالا رأی بگیریم آقای وزیر بهداری اگر صحبتی دارید بفرمایید.
وزیر بهداری (دکتر راجی)- عرض کنم آقایان نمایندگان محترم مخصوصاً نمایندگان ولایات شاید بیشتر از بنده اطلاع داشته باشند که چقدر ولایات احتیاج دارند به پزشک و لایحهای هم که تقدیم مجلس شده است فقط برای تربیت پزشکان است برای ولایات پیشنهادی که جناب آقای مهندس فروهر دادند طرز کار متخصصین فارغالتحصیل ممالک خارجه است در ایران و این پیشنهاد قانون فعلی را که طرز کار آنها را در کشور تنظیم کرده عوض میکند به نظر بنده جای این تبصره در این قانون نیست از ایشان استدعا میکنم که در قانون دیگری که در دستور مجلس است و مربوط به استخدام دستیاران و سایر کارمندان فنی است این تبصره را در آنجا بدهند و از حالا هم با بنده و آقای وزیر فرهنگ تماس بگیرند و یا یک فرمول قابل قبولی پیشنهاد بکنند این تبصره را بنده هم قبول خواهم کرد و در اینجا از قبول آن معذورم.
رئیس- آقای مهندس فروهر
مهندس فروهر- بنده چون نظرم این بود که محصلین فارغالتحصیل ایرانی به کشور برگردند و در اینجا بتوانند کار کنند حالا که جناب آقای وزیر بهداری این را این طور پیشنهاد کردهاند که در آنجا قبول کنند پیشنهادم را پس میگیرم و البته در آن لایحه تقدیم میکنم.
رئیس- پیشنهاد مشابهی هم آقای ابتهاج دادند نظر شما آقای ابتهاج چیست؟
ابتهاج- بنده هم پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم که در ماده ۳ کلمه (به دانشجویان) تبدیل (به فارغالتحصیلان) شود.
دکتر امیر حکمت
رئیس- موضوع این پیشنهاد تأمین شده، این اصلاح شده است. پیشنهاد دیگری قرائت میشود:
(به شرح ذیل خوانده شد)
مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم ماده ۳ به صورت زیر اصلاح شود.
ماده ۳- وزارت فرهنگ به فارغالتحصیلان مشمول مواد یک و دو پروانه موقت برای طبابت و یا خدمت پزشکی در محلی که طبق این قانون معین میشود و پروانه دائم به این عده موقعی داده خواهد شد که تمام تعهدات خود را انجام داده باشند.
مهندس جفرودی
رئیس- آقای مهندس جفرودی
چند نفر از نمایندگان- تشریف ندارند.
رئیس- دیگر پیشنهادی نیست رأی گرفته میشود به ماده ۳ با اصلاحی که شده فارغالتحصیلان عوض دانشجویان نوشته شود آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد ماده ۴ قرائت میشود.
ماده ۴- از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی شهرستانها موظفند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی غیر از مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند انجام دهند.
رئیس- آقای موسوی مخالفید؟ بفرمایید.
موسوی- ماده چهارم به شرحی که قرائت کردند به نظر بنده اصولاً غیر لازم است به دو دلیل اگر چنانچه این ماده ناظر بر دانشجویانی است که از مزایای این قانون استفاده کنند تکلیف آنها در ذیل ماده دوم معلوم شده است زیرا در ذیل ماده دوم درج است این قبیل دانشجویان باید پس از خاتمه تحصیل برابر مدتی که کمک هزینه تحصیلی دریافت میکنند در هر نقطه که آن وزارتخانه یا مؤسسه تعیین میکند خدمت نمایند بنابراین تکلیف این آقایان در مقابل کمکی که به آنها میشود معلوم شده است و از نظر آنها این ماده لازم نیست و اگر ناظر بر اطبایی است که از طرف وزارت بهداری برای خدمت عمومی اعزام میشوند تکلیف آنها هم در ماده ۶ قانون مربوط به اصالح ماده ۳ قانون استخدام پزشکان مصوب ۱۶ بهمن ۳۵ تعیین شده است و اگر این ماده برای اطبایی است که نه از مزایای این قانون استفاده میکنند و نه در خدمت دولت باشند صرفنظر از آن که در قانون دیگری که خیال میکنم قانون مصوب ۲۹ اردیبهشت ۲۸ باشد تکلیف کلیه فارغالتحصیلان از نظرنقطه انجام خدمت دو سال اول خدمت طبابت در آن قانون معین شده است این عبارت صرفنظر از آن که وافی به مقصود نیست موجب یک تبعیضی است بین فارغالتحصیلان دانشکده پزشکی تهران و فارغالتحصیلان دانشکده پزشکی ولایات که خیال نمیکنم دولت و مخصوصاً جناب آقای وزیر بهداری و نمایندگان محترم این نظر را نداشته باشند که تبعیضی بین فارغالتحصیلان تهران و ولایات به وجود بیاید زیرا چنان چه در جلسه گذشته گفته شد دانشگاههای ولایات هم خوشبختانه نسبتاً سابقه طولانی پیدا کردهاند و نتیجه کار آنها هم خوب بوده است چه آنها که از سیزده سال به این طرف تشکیل شده و چه آن دانشکده پزشکی که در دو سه سال اخیر در اهواز تشکیل شده و با کمک وزارت فرهنگ و بهداری از لحاظ کادر آموزشی به طرز بسیار خوبی مجهز شده زیرا با یکی از دانشکدههای قدیمی آلمان قرارداد درسی بستهاند و الان در آنجا اساتید خوبی از آلمان میآیند و تدریس میکنند به نظر بنده هیچ موجبی برای این تبعیض باقی نمیماند این توضیح را عرض میکنم که اگر به این ماده رأی داده شود نتیجه عملی این خواهد شد که فارغالتحصیلهای دانشکدههای پزشکی اصفهان، اهواز، تبریز، مشهد و شیراز نتوانند در استان دیگری حتی غیر از آن استانی که تحصیل کردهاند خدمت کنند و این استانها خالی میمانند فقط برای فارغالتحصیلان تهران از نقطهنظر انجام وظیفه قانونی برای انجام دو سال خدمت هم به عهده دارند و چون عده زیادی از دانشجویان اصفهان و اهواز به بنده مراجعه کردهاند و خیال میکنم به وزارت فرهنگ هم در این باب شکایتی کرده باشند بنده معتقدم که این ماده یا لازم نیست یابید شامل تمام دانشجویان بشود یا موافققت بشود که فارغالتحصیلان دانشکده اصفهان فرضاً در اصفهان نتوانستند خدمت کنند اما بتوانند به شیراز یا اهواز بروند به همین مناسبت بنده پیشنهادی در این باب تقدیم کردم که در موقع خودش باز توضیح عرض میکنم.
رئیس- آقای مخبر
دکتر سعید حکمت (مخبر کمیسیون بهداری)- توضیحاتی که جناب آقای موسوی فرمودند البته کاملاً به جا و به موقع است به این جهت با جناب آقای وزیر بهداری مذاکره کردیم که دانشکدههای پزشکی شهرستانها را برداریم که شامل تمام دانشکدههای پزشکی کشور بشود یعنی به این ترتیب از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی کشور موظفند دو سال اول اشتغال طبابت را در نقاطی غیر از مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند انجام دهند البته با این ترتیب موافق هستیم که شامل دانشکدههای پزشکی کشور یعنی شامل دانشکدههای پزشکی تهران و شهرستانها بشود.
رئیس- آقای عمیدی نوری موافقید بفرمایید.
عمیدی نوری- بنده به توضیحات جناب آقای موسوی کمال توجه و دقت را کردم و همین طور که استنباط فرمودید این ماده ناظر به شق اخیر است یعنی کسانی که فارغالتحصیل از دانشکدههای پزشکی میشوند و خودشان میخواهند به صورت آزاد طبابت کنند دو سال اول را گفته است خارج از مرکز استان خودشان در شهرستانهایشان تابلو بزنند (بعضی از نمایندگان- این طور نیست) بنده ماده را میخوانم «از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی شهرستانها موظفند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی غیر از مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند انجام دهند» آن شقوقی که فرمودید آن صدق نمیکند یعنی یا مستخدم میشود که مشمول ۴ سال است یا منطبق با کسانی است که طبق این قانون کمک تحصیلی میگیرند و تکلیفش معلوم است یعنی ناظر به کسی است که برای خودش میخواهد شغل آزاد طبابت را انتخاب کند و طبق همان قانونی که فرمودید یعنی قانون مصوب اردیبهشت ۲۸ که پیشنهاد شد آن ماده لغو شود و آقای وزیر بهداری فرمودند میگذاریم در جای خودش آن وقت یعنی در ۲۹ اردیبهشت ۲۸ ما یک دانشگاه داشتیم در ایران و یک دانشکده پزشکی داشتیم گفتیم طبق آن قانون کسانی که از دانشکده پزشکی فارغالتحصیل میشوند دو سال خارج از مرکز طبابت کنند آن قانون را مطالعه بکنید خارج از مرکز درش قید است اما الان که خوشبختانه مملکت ما جلو رفته و دانشکدههای پزشکی دیگر در مراکز استانها داریم این شامل آن نمیشود یعنی خارج از مرکز نمیشود این فکر در واقع خواسته است تعقیب بکند
از فکری که در قانون ۲۹ اردیبهشت ۲۸ تصویب شد که کسی که میخواهد طبابت کند دو سال خارج از مرکز برود منتهی در آن تاریخ ما دانشکده پزشکی تهران داشتیم خارج از مرکز شامل مرکز استان نمیشد خارج از مرکز میشد خارج از تهران حالا خارج از مرکز شیراز و اصفهان و اهواز را هم در نظر گرفته است بنده نظرم این است که باید برود به شهرستانها والا اگر غیر از این باشد تمام فارغالتحصیلانی که از دانشکدههای پزشکی استانها خارج میشوند اینها همه در مراکز استانهای خود خواهند ماند فرض کنید ساری که مرکز استان مازندران دانشکده پزشکی هم آنجا تأسیس میشود فارغالتحصیل هم بیرون آمد و اگر به همان قرار سابق باشد و خارج از مرکز فقط به تهران اطلاق شود این فارغالتحصیل مکلف نیست برود آمل و بابل و شهسوار فقط در مرکز استان میماند یا در شیراز فقط در شیراز میماند نمیرود به جهرم و بوشهر و فسا و حال آن که بنده استنباطم این است یعنی بنده خیال میکنم نظر این بوده است که برای فارغالتحصیلها دانشکدههای پزشکی استانها هم همان فکری را که برای فارغالتحصیلهای دانشکده پزشکی تهران قبول کردهاند در قانون ۲۹ اردیبهشت ۲۸ که خارج از مرکز شهرستانها را در مقابل تهران قرار دادهاند نظر این بوده است که این گونه فارغالتحصیلان از مرکز استان خارج بشوند بروند به مراکز شهرستانهایشان که آن مردم هم بتوانند طبیب داشته باشند و از صداقت آنها استفاده کنند این طور بنده از این ماده استنباط میکنم حالا اگر نظر این طور است که آقا فرمودید و آقای مخبر هم موافقت فرمودند این حصر پیدا میکند به مراکز استانهای دیگر یعنی فارغالتحصیل پزشکی شیراز میرود به مشهد و اهواز اما نمیرود به آباده و نجفآباد در حالی که منظور وزارت بهداری این است که طبیب در دو سال اول که میخواهد تابلو بزند و طبابت بکند برود به شهرستانها این آن نیست اگر ما این جور که ایشان میگویند مرکز استانها را حذف کنیم این فارغالتحصیل تبریز ممکن است برود شیراز یا اصفهان یا اهواز آقا نمیرود به اردبیل مال اصفهان نمیرود به نجفآباد در حالی که تنها فلسفهای که از این ماده در نظر دارید و نظر وزارت بهداری این است که میگوید ما میخواهیم طبیب برود به جاهایی که ندارد و آن هم استفاده کند این منطقی بود که جناب آقای وزیر بهداری و آقای صدرزاده فرمودند ما حاضریم اولادمان برود به شهرستانها که این منطق را قبول دارید باید ماده طوری باشد که فارغالتحصیل استانهای شما حتماً به مرکز استان دیگر برود به شهرستان اگر بخواهیم اصلاح کنیم طوری اصلاح کنیم که لااقل به شهرستانهای استان خودش برود که یک دو سالی هم از وجودش استفاده کند این است که به نظر بنده رسید مادام که این تکلیف لغو نشده است این که فارغالتحصیل آزاد باشد در طبابت مادم که لغو نشده ما باید قبول کنیم که این گونه فارغالتحصیلها بروند به شهرستانها این است نظر بنده دیگر عرضی ندارم.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- عرض کنم که یک وقت اوضاع و احوال مملکت ما جوری بود که فقط میتوانستیم تهران را مرکز بدانیم ولی متأسفانه روی رشد و پیشرفتهایی که در مملکت شده الان در شهر اصفهان برای هر هزار نفر ما یک طبیب داریم و در تبریز برای هر ۱۱۵۰ نفر یک طبیب داریم ولی متأسفانه در بعضی نقاط شهرستانهای کوچک این قسمت رعایت نشده و نظر ما این است که بیشتر بتوانیم پزشکان را به شهرستانهایی بفرستیم که طبیب ندارند بنده پیشنهادی که جناب آقای موسوی کردند که به جای دانشکده پزشکی شهرستانها دانشکدههای پزشکی کشور باشد قبول بکنیم حتی اگر مایل باشند بنده اصلاح دیگری که ممکن است به این نحو باشد میپذیرم در نقاطی غیر از مرکز استان (صحیح است) والسلام این کار را هم بنده قبول میکنم (موسوی- منظور پیشنهاد بنده هم همین بود)
رئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- به نظر بنده این ماده ۴ به صورتی که هست یک تبعیضی است بین فارغالتحصیلان دانشکده پزشکی شهرستانها و تهران برای این که کسی که فرض بفرمایید یک شیرازی که میآید در تهران درس میخواند و فارغالتحصیل میشود این همه جای کشور غیر از تهران میتواند برود دو سال اول را طبابت کند حالا اگر این شیرازی خواست در شیراز تحصیل کند آن وقت میگویند شیراز هم نمیتوانی بمانی به نظر من با توضیحی که فرمودید تبعیضی است یک اختلافی است باید ما سعی کنیم که تبعیض در میان نباشد چرا در مرکز استانها دانشکده پزشکی درست کردیم برای این که مردم از ولایات به تهران نیایند و در همان ولایت خودشان تحصیل کنند و از همان شهرستانهای استان بیایند برای تحصیل بعد هم طبیعتاً میروند به شهرستان خودشان به نظر بنده این قید در این جا زائد است فقط این ساکسیون را برای تهران قائل شوید که یک خرده مردم بروند به ولایات طبعاً اگر بروند به ولایات در دانشکدههای پزشکی ولایات تحصیل کنند در همان نقاط نزدیک که تحصیل کردهاند میمانند و به تهران هم نمیآیند به نظر بنده این ماده ۴ اصلاً زائد است به خصوص که با این قانون شما میآیید بیست درصد از این پزشکان را مجبور میکنید در نقاط معینی بروند خدمت کنند با تصویب این قانون احتیاجتان کسر میشود اجازه بفرمایید که این ماده نباشد تبعیض هم بین تهران و شهرستانها نباشد.
رئیس- آقای دکتر سید امامی موافقید بفرمایید.
دکتر سید امامی- عرض کنم همان طور که جناب آقای مخبر و جناب آقای وزیر بهداری توضیح دادند احتیاج ما برای شهرستانهای کوچک خیلی زیاد است و اساساً این لایحه برای همین منظور بوده که ما احتیاج اطبای شهرستانها را مخصوصاً شهرستانهای کوچک را تأمین کنیم بنده خودم طبیب هستم و باید از اطبا دفاع کنم، هیچ وقت هم راضی نیستم از این طبقه سلب آزادی بشود یعنی کلیه وکلای پارلمانی راضی به سلب آزادی افراد نیستند این وظیفه ما نیست ما اینجا آمدهایم که آزادی مردم را تأمین کنیم ولی بعضی موارد چارهای نیست و هیچ راهی ندارد اگر آقایان با وزارت بهداری تماس داشتهاند میدانند به هیچ نحوی نمیتوان طبیب را راضی کرد که برود شهرستانها و البته آنها هم حق دارند برای این که زندگی در آنجاها مثل مرکز نیست اولاد آنها نمیتوانند تحصیل بکنند آن طوری که برایشان در مرکز و سایر مراکز فراهم است در آنجاها نیست ولی چارهای نیست قطعی است که باید مجبورشان بکنیم که به شهرستانهای کوچک و آنجاهایی که احتیاج به طبیب دارند بروند و آنها هم احتیاجشان رفع شود بنابراین بنده تصور میکنم که این ماده لازم است و باید باشد حالا اگر میخواهید که تغییری بدهید تهران هم وارد بکنیم این هم یک محظوری است آقای مهندس هدایت خوب فرمودند که بالاخره شارژ دانشکده پزشکی تهران هم باید کم بشود و اینها بروند اطراف، اما آنچه که مورد نظر بنده بود این است که باید این ماده باشد که اطبا مجبور باشند بروند به شهرهای کوچک و طبابت کنند این است که بنده با وجود این ماده موافقم.
رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- باید این تذکر را عرض بکنم افرادی که در یک جامعهای زندگی میکنند هر کدام یک وظایفی از جهت خدمتگزاری نسبت به آن جامعه دارند، یعنی از نقطهنظر استفادهای که از مواهب و برکات آن جامعه میکنند باید یک خدماتی انجام بدهند، بنابراین ما وقتی تعیین تکلیف میکنیم که پزشک یا یک آموزگار به فلان کیفیت انجام وظیفه بکند نه این است که میخواهیم آزادی او را محدود بکنیم بلکه میخواهیم ترتیب انجام خدمتی را که این آدم باید به عهده بگیرد آن را معلوم بکنیم و منظور این نیست که سلب آزادی بشود ملاحظه بفرمایید این دانشکدههای پزشکی با چه پولی به وجود آمدهاند؟ با پولی که از فرد فرد افراد این مملکت گرفتهاند بنابراین باید محصول این دانشکدههای پزشکی هم به منفعت این مردم مصرف شود، عرض کنم مخالفتی که بنده دارم این مقدمه را باید عرض کنم که باید ما همیشه ببینیم که آن ایدهای که موجب شده یک قانونی آمده چیست و آن وقت آن قانون و موردش را طوری تنظیم بکنیم که آن ایده را بپروراند. مسلم شده است طبق آماری که تنظیم شده است که شهرستانها مخصوصاً شهرستانهای درجه دو طبیب به حد کافی ندارند وزارت بهداری این قانون را آورده است برای این که یک طریقی بیندیشید که آن نقاط هم دارای طبیب شود.
این ماده چهار لازم است ولی نه به این صورت، بلکه باید معین شود که فارغالتحصیلهای دانشکدههای پزشکی کشور موظفند که دو سال اول را در نقاطی که دانشکده پزشکی ندارند به طبابت بپردازند یعنی این ماده باید شامل محصلین دانشکده پزشکی تهران هم بشود، شیراز هم بشود، اصفهان هم بشود و همچنین خیلی واضح است در نقاطی که دانشکده پزشکی هست معمولاً بیمارستانهای وابسته به آن هست و مردم بتوانند استفاده کنند مثلاً در شیراز چند بیمارستان هست، بیمارستان وابسته به دانشکده پزشکی هست مردم استفاده میکنند ولی فسا و لار و جهرم ندارد. پس نظر وزارت بهداری این بوده است که این شاگردهای دانشکده پزشکی در آن نقاط یا نقاط مشابهش نمانند یعنی شیرازی بگوید که من میروم به اصفهان و اصفهانی بگوید من میروم شیراز اگر این موضوع را قبول دارید نتیجه این میشود که عبارت ماده ۴ این طور اصلاح میشود:
از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی کشور موظفند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی که دانشکده پزشکی ندارند انجام دهند این شامل تهران و اصفهان و همه جا خواهد شد شامل شهرستان هم خواهد شد.
رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته پیشنهادی رسیده است که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده ۴ به شرح زیر اصلاح شود:
از تاریخ تصویب این قانون فارغالتحصیلان دانشکدههای پزشکی کشور موظفند دو سال اول اشتغال به طبابت را در نقاطی غیر از شهرهایی که دارای دانشکده پزشکی میباشد انجام دهند.
موسوی
رئیس- آقای موسوی
موسوی- با توضیحات مستدلی که آقای صدرزاده دادند و عرایض بنده منظور هم روشن شد توضیح زیادی به نظر بنده لازم نیست آقای وزیر بهداری هم در این باب اظهارنظر بفرمایند اگر لازم بشود توضیح عرض میکنم.
رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) یک بار دیگر پیشنهاد قرائت میشود که رأی بگیریم.
(به شرح سابق قرائت شد)
رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
ماده پنج مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۵- دانشجویانی که کمک هزینه دریافت نمودهاند هرگاه پس از خاتمه دوره تحصیلی از انجام تمام یا قسمتی از تعهد خود استنکاف نمایند بایستی سه برابر کمک هزینهای را که دریافت نمودهاند یا به نسبت مدتی که انجام تعهد نکردهاند یک جا به وزارتخانه یا مؤسسه مربوط نقداً پرداخت نمایند در غیر این صورت حق دریافت پروانهٔ طبابت را نخواهند داشت.
رئیس- آقای مهندس هدایت مخالفید بفرمایید.
مهندس هدایت- حقیقت این است که هنوز برای بنده روشن نشده که اشخاصی که مشمول این قانون هستند کمک هزینه تحصیلی میگیرند یا نمیگیرند، جناب آقای وزیر بهداری در جلسه پیش فرمودند که تمام این افراد کمک هزینه خواهند گرفت بنابراین اینها دیگر دو نوع نیستند در ماده ۳ میگوید اشخاصی که مشمول مواد یک یا دو میشوند یک یا دو این جا با هم فرق دارند، جناب آقای وزیر بهداری در حالی که حضرتعالی میفرمایید تمام این افراد کمک هزینه تحصیلی خواهند گرفت (وزیر بهداری- به بیست درصد) یعنی اضافه بر بیست درصد را ملاحظه بفرمایید این جا در ماده یک میگوید بیست درصد از داوطلبان را قبول میفرمایید که به یک عده از اینها کمک هزینه تحصیلی داده میشود، یعنی میفرمایید به این بیست درصد کمک هزینه میدهید
بنابراین اینها یک تیپ هستند، دو تیپ مختلف نیستند یعنی کسی نیست که کمک هزینه تحصیلی نگیرد همه کمک هزینه تحصیلی میگیرند (وزیر بهداری- هستند) پس بنده نمیفهمم، جور درنمیآید چون بنده خیال میکنم که بیست درصد کمک هزینهٔ تحصیلی میگیرند و چون در این جا مرقوم فرمودهاید، لااقل یک عده دیگر هم هستند که کمک هزینه تحصیلی نمیگیرند بنابراین این طور نباید باشد یعنی آن کسی که کمک هزینه تحصیلی میگیرد شارژ و سانکسیونش باید بیشتر از آن کسی باشد که نمیگیرد. در ماده سه فرمودید که اگر کسی تعهد خودش را انجام نداد تا زمانی که تعهدش را انجام ندهد به او پروانه دائم داده نمیشود اینها اشخاصی هستند که کمک هزینه میگیرند اگر که تعهد خودشان را انجام ندادند باید سه برابر کمک هزینه تحصیلی را که گرفتهاند پس بدهند و در غیر این صورت حق دریافت پروانه طبابت نخواهند داشت یعنی اگر سه برابر خرجی که شده بدهد حق دریافت پروانه طبابت را خواهند داشت در حالی که آن کسی که از شما کمک هزینه نگرفته تا نرود تعهد خودش را انجام ندهد به او پروانه نمیدهید این دو تا به کلی با هم فرق دارد آن کسی که کمک هزینه گرفته شارژش باید بیشتر باشد، باید گفت که اولاً مجبور است تمام مدت را برود خدمت بکند ثانیاً یک جریمهای قائل بشوید، در این جا ظلم شده است به آن کسانی که از شما کمک هزینه نمیگیرند، در ماده ۳ فرمودهاید آن کسانی که نروند خدمت بکنند ما به آنها پروانه طبابت نمیدهیم این بود عرایض بنده.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- عرض کنم همان طوری که عرض شد حضور محترم آقایان این قانون جانشین مدرسه بهداری است که ما داشتیم، یعنی در گذشته مدارس بهداری در مشهد و اصفهان و شیراز وجود داشت که اینها از اول تا آخر کمک هزینه میگرفتند و آخر هم بعد از پایان تحصیلاتشان موظف بودند برابر سنوات تحصیلی بروند به شهرستانهایی که وزارت بهداری تعیین میکند کار بکنند و بعد از مدتی برگردند به دانشکده پزشکی و دو سال تحصیل بکنند و بشوند دکتر طب ما برای این که اخیراً چند دانشکده پزشکی ایجاد شده دیدیم که صلاح نیست دانشکده پزشکی و مدرسه بهداری در یک جا باشد آمدیم گفتیم در این شهرستانها به بیست درصد از محصلین کمک هزینه تحصیلی میدهیم تهران را هم واردش کردیم یعنی همان بهدارها بیایند به جای چهار سال تمام مدت را تحصیل بکنند بعد از آن تحصیلی که کردند بیایند در نقاطی که طبق این مواد تعیین شده کار بکنند، لذا تعیین خدمت آنها طبق ماده ۳ معلوم میشود اگر استنکاف کنند بایستی سه برابر هزینهای که به ایشان پرداخت شده است بپردازند و خیال میکنم ماهی دو هزار و پانصد ریال یا سه هزار ریال باشد و شش سال پرداخت خواهند کرد این را باید بپردازند.
رئیس- آقای دکتر رضایی
دکتر رضایی- اولاً فرمایشات جناب آقای وزیر بهداری برای بنده یک ابهامی در اینجا ایجاد کرد و آن این است که فرمودند به تمام این ۲۰ درصد اشخاصی که انتخاب میشوند کمک هزینه بپردازند در صورتی که همان طوری که آقای مهندس هدایت فرمودند لایحه همچو چیزی را نمیگوید. در ماه یک میگوید ۲۰ درصد اشخاص از طریق مسابقه خاص انتخاب میشوند بعد در ماه ۲ میگوید وزارتخانهها از جمله وزارت بهداری میتواند به یک عده از اینها کمک هزینه تحصیلی بدهد ولی به هیچوجه معلوم نیست که به تمام این ۲۰ درصد کمک هزینه تحصیلی داده شود و لذا ممکن است بعضی از این اشخاص که انتخاب میشوند به خرج خودشان تحصیل بکنند منتهی مطابق ماده ۳ و تعهدی که برایشان تعیین شده است بروند در آن نقاط خدمت بکنند اما اشکالی که برای جناب آقای مهندس هدایت پیش آمده است به نظر بنده به هیچوجه مورد ندارد چرا جناب آقای مهندس توجه بفرمایید در ماده ۳ تکلیف تمام این ۲۰ درصد معلوم شده است یعنی میگوید تمام این اشخاص موظف هستند بروند این وظیفه را انجام بدهند و چنانچه انجام ندهند پروانه دائم به این آقایان داده نخواهد شد لذا کسانی هم که کمک هزینه تحصیلی میگیرند این مقررات ماده ۳ در مورد آنان اجرا خواهد شد یعنی آنها هم تا هنگامی که تعهد خودشان را انجام ندادهاند نخواهند توانست پروانه دائم بگیرند اما ماده ۵ آمده است یک تکلیف اضافی برای این اشخاصی که کمک هزینه تحصیلی دریافت کردهاند تعیین کرده یعنی گفته است چون شما کمک هزینه تحصیلی دریافت کردهاید یک تکلیف اضافی برای شما تعیین میکند که چنانچه تکلیف خودتان را انجام ندادید ملزم باشید ۳ برابر کمک هزینه تحصیلی را به دولت بپردازید لذا آن نگرانی که برای جناب آقای مهندس پیش آمده است به عقیده بنده در اینجا مورد ندارد یعنی ماده ۳ وضع اینها را روشن کرده است که اینها هم باید تعهد خودشان را انجام بدهند چنانچه تعهد را انجام ندهند پروانه دائم به آنها داده نخواهد شد اما در مورد آنهایی که کمک هزینه تحصیلی دریافت کردهاند این تکلیف اضافی یعنی پرداخت ۳ برابر کمک هزینه تحصیلی برایشان تعیین شده است و به عقیده بنده نظر جنابعالی تأمین است.
رئیس- آقای صدرزاده مخالفید بفرمایید.
صدرزاده- در اثنا مباحثه در این ماده مثل این که دارد یک اشتباهی پیش میآید و آن این است که ۲۰ درصد اعم از این که کمک بگیرد یا نگیرد مشمول این شرایط میشوند در صورتی که این طور نیست فقط آنهایی که کمک دریافت میکنند در پایان ماده ۲ نوشته است و آنان را متعهد سازند که پس از پایان تحصیل پزشکی در خدمت آن وزارتخانه یا مؤسسه باشند و البته اگر بنا باشد یک عدهای از اشخاص این کمک را دریافت نکنند، چه معنایی دارد که بگوییم آنها را مشمول مقررات خاص کنند آنها با سایر دانشجویان فرقی ندارند همان شرایطی که برای ۲۰ درصد معلوم میشود اگر کمک هزینه دریافت نکنند با آن صدی ۸۰ که تفاوتی ندارد، این شرایط و تعهدات در قبال کمک هزینه تحصیلی است که دریافت میکند این نکته را بنده تمنی میکنم که جناب آقای وزیر بهداری و مخبر کمیسیون تأکید بفرمایند که این شرایط و تعهدات مربوط به آنهایی است که کمک هزینه دریافت میکنند و به آنها کمک هزینه میدهید والا اگر ندهید چه تفاوتی میکند این ۲۰ درصد با آن ۸۰ درصد بنده میخواستم عرض کنم مخالفتی که در این ماده کردم برای این است که این ابهام به کلی برداشته شود.
رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته پیشنهادی است که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده پنج به شرح زیر اصلاح شود:
ماده ۵- دانشجویانی که کمک هزینه دریافت کردهاند هرگاه پس از خاتمه دوره تحصیلی از انجام تمام یا قسمتی از تعهدات خود استنکاف نمایند علاوه بر این که طبق ماده ۳ پروانه دائم به آنها داده نخواهد شد بایستی سه برابر کمک هزینه دریافتی را نقداً پرداخت نمایند.
مهندس هدایت
رئیس- آقای مهندس هدایت بفرمایید توضیح بدهید.
مهندس هدایت- بنده در تأیید نظر جناب آقای وزیر بهداری این پیشنهاد را دادم که مطلب روشن شود اینها دو تیپ هستند یا میگیرند یا نمیگیرند یکی اشخاصی هستند که کمک هزینه نمیگیرند یکی آنهایی هستند که میگیرند که این اگر انجام تعهد نکرد طبق ماده ۳ پروانه دائم به او داده نخواهد شد یا اگر سه برابر خرجی که برایش کردهاید پس بدهد و به او بگویید برو طبابت بکن این کافی نیست که بگویید برو طبابت بکن و سه برابر خرج را پس بده حق طبابت هم ندارد.
رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- ما در مقام این هستیم که طبیب برای مملکت زیاد کنیم و از طبش مرضای خودمان را معالجه کنیم حالا میخواهیم بگوییم کسی که طبیب شده است و بیبضاعت هم بوده است به او پول دادهایم و گفتهایم برو زحمت بکش طبیب شو بیا نبض مردم را بگیر و امراض را تشخیص بده
و معالجهاش کن این پیشنهاد سبب میشود بر این که هم سیخ را بخورد و هم پیاز را یعنی این آدمی که تحصیل کرده طبیب شده با طبیب بودنش حق نداشته باشد مردم را معالجه کند بشود طبیب غیرمجاز و اگر طبیب غیرمجاز شد آن وقت بشود در حکم قاتل و طبیبی که برخلاف قواعد کسی را معالجه کرد در حالی که خود ماده حد وسط را گرفته گفته است که اگر به یک کسی کمک هزینه دادید بعد تعهدش را نخواست انجام بدهد به میزانی که در ماده سه معلوم کرد، باید پرداخت کند خوب اگر نرفت جریمه یک برابر گرفتن به قول آقای مهران چرا سه برابر. خوب حالا سه برابر چرا نرود مردم را معالجه کند؟ به عقیده بنده این پیشنهاد خیلی تند است ماده ۵ به نحوی که نوشته شده صحیحتر است برای این که میگوید دانشجویانی که کمک هزینه دریافت نمودهاند هرگاه پس از خاتمه دوره تحصیلی از انجام تمام یا قسمتی از تعهد خود استنکاف نمایند باید سه برابر کمک هزینهای را که دریافت نموده یک جا به وزارتخانه مربوطه پرداخت نمایند والا در غیر این صورت حق دریافت پروانه طبابت را نخواهند داشت این طور قائل شده و تفسیر کرده که اگر نکرد سه برابر جریمه بدهد والا یک کسی که رفته زحمت کشیده درس خوانده دیگر نگویید تو طبیب نیستی شده از این نظر تمنی میکنم آقایان این پیشنهاد توجه فرمایید که سلب عنوان فنی و علمی از اشخاص نمیشود کرد، اگر یک کسی تخلفی کرد جریمهای دارد بنابراین باید بدهد اینجا یک مجازات نقدی قائل شدیم، دیگر مجازات علمی که نمیتوانیم بکنیم که طبیب بشود و نتواند طبابت کند بنده با این ماده پنج به نحوی که تنظیم شده است و حد وسط است موافقم.
دکتر رضایی- اجازه بفرمایید بنده موافقم.
رئیس- بفرمایید
دکتر رضایی- بنده اتفاقاً میخواستم از جناب آقای رئیس تقاضا بکنم به این مطلب یک عنایت خاصی بفرمایند چون در این جا مذاکراتی که میشود بیاندازه مهم است چون در موقع اجرای قانون این مذاکرات مورد استناد قرار میگیرد.
رئیس- رأی مجلس مورد استناد قرار میگیرد نه مذاکرات.
دکتر رضایی- ملاحظه بفرمایید جناب آقای بنده در اینجا استنباطم این بود که در هر صورت مقررات ماده سه ناظر بر تمام اشخاصی است که مشمول این لایحه هستند حالا جناب آقای عمیدی نوری تشریف آوردند و در مخالفت با پیشنهاد آقای مهندس هدایت فرمودند که خیر این طور نیست ماده ۳ فقط ناظر به کسانی است که کمک هزینه تحصیلی دریافت میدارند این که ظلم است به همین دلیل است به عقیده بنده آقای وزیر بهداری باید تشریف بیاورند نظر خودشان را بفرمایند تا مجلس شورای ملی پس از شنیدن نظریات مختلف بتواند نظر خودش را همان طوری که جناب آقای رئیس فرمودند ابراز دارد الان اینجا برای خود ما روشن نیست که ماده سه مقرراتش برکسانی که کمک هزینه تحصیلی دریافت داشتهاند اجرا خواهد شد یا نخواهد شد آن وقت اشکال پیدا میشود اما اگر آن مقررات هم در مورد آنها اجرا میشود پیشنهاد آقای مهندس هدایت فقط توضیح همین مطلب است که میگوید ماده سه یک مقرراتی تعیین کرده از آنجایی که ماده پنج کاملاً روشن نیست که آن مجازات ماده سه هم بر کسانی که کمک هزینه تحصیلی دریافت کردهاند اجرا خواهد شد یا نخواهد شد این را دادهاند که این روشن شود آنچه جنابعالی فرمودید سبب شد که این مطلب مبهمتر شود و اشکالات بیشتری به وجود بیاید به این دلیل بود که بنده آمدم موافقت بکنم والا بنده شخصاً فکر میکنم که اصلاً احتیاجی نیست و ماده سه و پنج این مطلب را گفته است و ضرر ندارد در این جا این مطلب روشن شود.
رئیس- آقای دکتر سعید حکمت
دکتر سعید حکمت (مخبر کمیسیون بهداری)- در اینجا توضیحاً عرض میکنم از این محصلین صدی بیست از دولت کمک هزینه تحصیلی میگیرند و صدی هشتاد کمک هزینه نمیگیرند آنهایی که کمک هزینه میگیرند اگر در انجام وظایف محوله استنکاف کردند مجبور هستند سه برابر پولی را که دولت برای آنها پرداخت کرده به دولت پس بدهند و در ضمن حق گرفتن پروانه دائم طبابت ندارند یک عده هم هستند که از دولت کمک نگرفتهاند لذا آنها تابع قوانین مربوطه دیگری هستند که مطابق آن انجام میشود اگر این هشتاد درصد نیامدند در محلی که دولت برای آنها تعیین کرده انجام وظیفه کنند مطابق مقرراتی که هست به آنها هم پروانه طبابت داده نخواهد شد یعنی بین آنهایی که پول گرفتهاند و آنهایی که پول نگرفتهاند یک فرق هست که پول گرفتهها باید سه برابر آنچه که گرفتهاند پس بدهند و پول نگرفتهها فقط حق طبابت نخواهند داشت.
رئیس- آقای دکتر امیر حکمت
دکتر امیر حکمت- بنده با این ماده موافقم در پیشنهاد مخالفم.
رئیس- در پیشنهاد موافق و مخالف صحبت کرده آقای عمیدی نوری به عنوان مخالف و آقای دکتر رضایی به عنوان موافق صحبت کردند حالا مجدداً پیشنهاد قرائت میشود. (به شرح سابق مجدداً قرائت شد).
وزیر بهداری- بنده موافقم
رئیس- پس یک توضیحی بدهید.
وزیر بهداری- عرض کنم این دو ماده با هم یک تفاوت مختصری دارد تمام این قانون برای این است که وزارت بهداری با سایر مؤسسات به افرادی که هزینه تحصیلی میگیرند آن کسی که هزینه تحصیلی نمیگیرد آن خودش شامل مقرراتی است که خارج از این قانون است تمام این فشارها برای اشخاصی که میخواهند از تعهدات سرپیچی کند پیشبینی شده و فقط برای آنها است که کمک هزینه گرفتهاند آنهایی که نمیگیرند قانون جداگانهای دارند.
رئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- توضیحات جناب آقای وزیر بهداری بنده را مستغنی کرد از این که پیشنهاد بدهم و پیشنهاد را مسترد میدارم.
رئیس- ماده ۵ قرائت میشود که رأی بگیریم (به شرح سابق قرائت شد) آقایانی که با ماده پنج موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده شش مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۶- از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاج به ادامه آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مذکور مینمایند.
دانشجویان فعلی این آموزشگاهها تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد.
تبصره- فارغالتحصیلان آموزشگاههای عالی بهداری کنونی در صورتی که معدل نمرات ۴ سال آنها از ۱۴ کمتر نباشد و از عهده امتحانات مواد اساسی سالهای اول و دوم و سوم دانشکده پزشکی مربوطه برآیند میتوانند در سال چهارم آن دانشکده ادامه تحصیل بدهند و تعهدات خود را پس از خاتمه تحصیلات پزشکی انجام بدهند.
رئیس- آقای موسوی مخالفید بفرمایید.
موسوی- بنده اصولاً با انتقال آموزشگاههای عالی بهداری به نقطه مناسب دیگری مخالف نیستم ولی با عبارت آن مخالفم و توضیحی عرض میکنم شاید این تذکر بنده هم از نقطهنظر علاقه حوزهای مطبوع طبع بعضی از همکاران محترم نباشد ولی همچنان که در تمام موارد پیش دیده شده آقایان نظرشان این بود که اجرای عدالت و رعایت تساوی و این که تمام افراد مملکت بالمساوی از امکانات و وسایل استفاده بکنند چیز دیگری نیست بنده خواستم این تذکر را عرض کنم این آموزشگاه عالی که در موقع خود و بالضروره و لزوم به وجود آمدند. به نظر بنده دستگاهی بسیار مفید بوده و محصول کار آن بسیار رضایتبخش بود و فارغالتحصیلان آن هم بسیار صادقانه انجام وظیفه میکنند اما فکر کنیم حالا که خوشبختانه همان طور که فرمودند خیلی جلو رفتهایم و در چند ایالت دارای دانشکده پزشکی شدهایم اگر آقای وزیر بهداری مناسب بدانند این قید غیر قطعی به صورت قطعی دربیاید که در هر نقطهای که مناسب بدانند در یک مدت معقولی این آموزشگاههای بهداری را به آنجاهایی که در دانشکده پزشکی وجود ندارد منتقل کنند مثلاً حالا هم در اصفهان دانشکده پزشکی تشکیل شده است و آموزشگاه هم هست اگر شرایط علمی و امکان اجرا باشد آموزشگاه به کرمان منتقل شود مثلاً اگر چنانچه آموزشگاه شیراز در استان نزدیکش مناسب نباشد نقطهای مثل بوشهر منتقل بشود البته منظور بنده عرض نقطه خاصی نیست منظور نقل و انتقالات در نقاط مناسبتری که در آنها دانشکده پزشکی وجود ندارد میباشد که به آنجا منتقل شوند.
رئیس- آقای دکتر شفیع امین موافقید بفرمایید.
دکتر شفیع امین- در ماده شش دو سه موضوع است که خیلی خوب است هم برای وضعیت آنهایی که آموزشگاههای عالی بهداری را تمام کردهاند و هم برای وضعیت فعلیشان ولی به نظر بنده چون خود آقای وزیر بهداری نظرشان این بود که تشکیل مجدد آموزشگاههای عالی بهداری صلاح نیست بعد از این چون یک وقتی در مملکت دانشکده پزشکی نبود یعنی وسایلی نبود که دانشکده پزشکی افتتاح شود این آموزشگاهها را باز کردند در سال ۱۸ و ۱۹ خیلی کمک شد بهدارهای خوبی تربیت شدند بعداً اینها آمدند دکتر شدند بنده خودم در بهداری آذربایجان بودم از این بهدارها استفاده زیادی نمودیم و بعد که پنج شش دانشکده پزشکی تشکیل شد و مرتب محصول میدهند و انشاالله با کمک آقایان محترم و وزارت فرهنگ این دانشکدهها توسعه پیدا خواهد کرد دیگر به عقیده بنده صلاح نیست که این آموزشگاههای عالی بهداری را نگاه داریم و در جای دیگر باز کنیم به عقیده بنده اگر اشکالی هست باید دانشکده پزشکی ایجاد شود نه ناقص بلکه کامل باید از نظر آزمایشگاه و از نظر بودجه این چند تا دانشکده پزشکی را نگاه داریم و توسعه بدهیم بنده قطع دارم با دکترها و پزشکانی که از این دانشکده پزشکی بیرون میآیند و آنهایی که در آمریکا و اروپا تحصیل میکنند مطمئناً تا چند سال دیگر احتیاجات پزشکی مملکت مرتفع خواهد شد چون بهدار در هیچ جای دنیا نیست یا پزشکیار است و یا نرس یا پرستار یا لابرانتین است و بهدار در این جاها نیست و وجود این دانشکدهها لزومی هم ندارد
و بهدارهایی هم که تا به حال دیپلمه شدهاند در بهداریها به آنها کمک میکنند ولی سایر قسمتهایش خوب است.
رئیس- آقای وزیر بهداری
دکتر راجی (وزیر بهداری)- عرض کنم بهدار در خیلی از ممالک هست الان در روسیه شوروی به بهدار اهمیت میدهند و بعد از مدتی خدمت از این بهدارها عدهای را انتخاب میکنند، گلچین میکنند و تعلیمات عالیتری میدهند به مرور زمان تا برسانند به درجه استادی، در هندوستان و پاکستان به اسم ساباتیستن سرجنت که میشود نیمچه پزشک یعنی همان بهدار میشود تربیت میکنند و در اقصی نقاط مملکت به خدمت میگمارند در ممالکی که تحت استیلای سایر دول بودهاند مثل کلنیهای فرانسه آنجا به اسم�Officier de Sante افیسیه دو سانته تربیت میکنند همان طور که جناب آقای دکتر فرمودند مدارس بهداری قبلاً بسته شده و جایش دانشکده پزشکی است ولی بنده استدعا میکنم دست دولت را باز بگذارند برای این که اگر یک روزی موقعیت ایجاب کرد و احتیاج پیش آمد که بخواهیم در یکی از مراکز استانهای درجه یک مدرسه بهداری افتتاح کنم این خودش کمکی است به پرسنل ولی بنده یقین دارم با توسعه دانشکدههای داخلی و تعداد زیادی از محصلین ایرانی که در آمریکا و اروپا یا تحصیل میکنند در آتیه خیلی نزدیکی این مضیقه و کمبود پزشکی مرتفع خواهد شد.
رئیس- پیشنهادها قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده ۶ قانون تربیت پزشک برای شهرستانها به شرح زیر اصلاح شود.
ماده ۶- از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به ادامه کار آموزشگاههای عالی بهداری نباشد وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید خودداری نموده و به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مذکور بنمایند ولی در هر صورت دانشجویانی که در این آموزشگاهها مشغول تحصیل هستند تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد.
مهندس هدایت
رئیس- آقای مهندس هدایت
مهندس هدایت- این پیشنهاد بنده فقط یک اصلاح عبارتی است، مثل این است که عبارت درست فارسی نوشته نشده من اصلاح کردم، میخواستم عرض کنم که تبصره به قوت خودش باقی است. اینجا نوشتهاند احتیاجی به ادامه آموزشگاههای بهداری باشد، ادامه آموزشگاه نیست و ادامه کار آموزشگاه است (وزیر بهداری- موافقم) بنابراین کلمه کار اضافه شد.
دوم این که نوشته است دانشجویان فعلی این آموزشگاهها مثل این است که تا این قانون تصویب شد در این آموزشگاهها بسته میشود و اینها میشوند دانشجویان فعلی و به عقیده بنده عبارت بهتر است این طور نوشته شود ولی در هر صورت دانشجویانی که در این آموزشگاهها مشغول تحصیل هستند تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد، منظور فرق نمیکند منتهی این است که دانشجویان فعلی این آموزشگاه تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد، بنده گفتم ولی در هر صورت دانشجویانی که در این آموزشگاهها مشغول تحصیل هستند تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد، به نظر من این کاملتر است.
دکتر راجی (وزیر بهداری)- بنده مانعی نمیبینم.
رئیس- یک مرتبه دیگر قرائت شود.
(به شرح سابق مجدداً قرائت شد)
رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت شود
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم ماده ۶ قانون به شرح زیر اصلاح شود.
ماه ۶- از سال تحصیلی ۳۹- ۳۸ آموزشگاههای عالی بهداری دانشجوی جدید قبول نخواهد کرد و بعد از خاتمه تحصیلات دانشجویان فعلی تعطیل خواهد شد دانشجویان فعلی این آموزشگاهها تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد.
دکتر امین
رئیس- آقای دکتر امین
دکتر امین- بنده قبلاً عرض کردم باز هم توضیح عرض میکنم که یک موقعی در مملکت پزشک کم بود یعنی در سال ۳۰۵ و ۳۰۶ و ۳۰۷ آمدند یک اشخاصی که سابقه طبابت داشتند و معلوماتی داشتند آنها را امتحان کردند به عنوان پزشک مجاز و البته بین آنها اشخاص خوبی هم بودند به اسم طبیب مجاز و دو سه مرتبه هم مجلس قانون تصویب کرد و به آنها به عنوان طبیب مجاز گواهینامه دادند و بعد هم آموزشگاههای بهداری تأسیس شد برای تربیت بهدار که روی سابقه کار میکردند ولی به عقیده بنده فعلاً بهدار برای مملکت لازم نیست بنده چون طبیب هستم در این قضیه وجداناً باید عرض کنم و اصراری هم ندارم که پیشنهادم تصویب شود برای توضیح عرض میکنم که مملکت احتیاج به بهدار ندارد علتش هم این است که با وجود پزشکان بسیار زیادی که انشاالله از دانشکدههای خودمان دیپلمه میشوند و از اروپا و آمریکا هم تعداد زیادی که با کمک دولت یا خودشان تحصیل میکنند و برمیگردند لازم نخواهد بود و اسباب زحمتی نخواهد شد برای وزارت بهداری یا فرهنگ که تحت فشار باشند که یک آموزشگاهی باز کنند اصراری ندارم و از نقطهنظر پزشکی عرض میکنم بهدار برای مملکت لازم نیست در روسیه بهدار هست یا در ممالک عقب افتاده الحمدالله ما به اندازهٔ کافی طبیب داریم و طبیب خواهیم داشت هر سال انشاالله از اروپا هم برمیگردند میآیند بنده خواستم از نظر وظیفه پزشکی و وظیفه وجدانی عرض کنم که انشاالله بعد از این احتیاج به بهدار نخواهیم داشت، الحمدالله این همه دانشجو ما در دانشکدهها داریم و در خارج تحصیل میکنند و دو سوم طب میخوانند و انشاالله پزشک میشوند و به مملکت خدمت میکنند بنده اصراری ندارم و پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
پیشنهاد میکنم تبصره ماده ۶ به طریق ذیل اصلاح شود:
فارغالتحصیلان آموزشگاههای عالی بهداری کنونی که از عهده امتحانات مواد اساسی سالهای اول و دوم و سوم دانشکده پزشکی مربوطه برآیند میتوانند در سال چهارم آن دانشکده ادامه تحصیل داده و پس از خاتمه تحصیلات پزشکی تعهدات خود را انجام دهند.
احمد مهران
رئیس- آقای مهران پیشنهاد اصلاحی آقای مهندس هدایت تصویب شده حالا این پیشنهاد با آن مغایر نباشد.
مهران- اولاً بنده در عرایضم خیلی میل نداشتم در جواب مقایسه شود و توضیح بدهند در آمریکا چه میکنند و در فرانسه چه میشود، این اصلاً مقصود بنده نیست بنده یک عده جوانی که تصویر کردهام جلو چشمم که اینها فارغالتحصیل آموزشگاههای عالی بهداری هستند و این مطلب را تجسم کردهام که باید کوشش کرد عوض یک طبیب نیمبند طبیب کاملی بشوند و خیال میکنم که خوشبختانه خود جناب آقای وزیر بهداری هم این عقیده را دارند در این صورت باز فکر کردهایم که ما بین این جوانها تبعیض قائل نشویم بگوییم آن عدهای که معدلشان ۱۴ است بروند دانشکده پزشکی ولی آنهایی که معدلشان ۱۴ نیست و ضعیفترند نروند دانشکده پزشکی ولی برای مردم طبابت بکنند (صحیح است) بنابراین از همکاران محترم استدعا میکنم به نان این که یک عده جوان هم فرصت پیشرفت و توسعه معلوماتشان را داشته باشند ولی یک عده طبیبی که مهیاترند یعنی یک عده بهداری که چهار سال کارشان را انجام دادهاند زودتر میتوانیم طبیب تربیت کنیم با این شرط که معدل ۱۴ را آن هم برای چهار سال برداریم و امتیازاتی که به کسی دادهایم که عبارت است از دیپلم آموزشگاه عالی بهداری در این امتیاز شک و تردید روا نداریم، اجازه بدهیم هر کدامشان از عهده امتحانات علوم اساسی سالهای اول و دوم و سوم که شرط کردهایم در جنب معدل ۱۴ بر آمدند بروند کلاس ۴ پزشکی و طبیب بشوند دکتر کامل بشوند، استدعا میکنم این شرط معدل ۱۴ را بردارید.
رئیس- آقای وزیر بهداری
دکتر راجی (وزیر بهداری)- بنده از صمیم قلب آرزو میکردم که ممکن و مقتدر بود این تذکر جناب آقای مهران را قبول میکردم، ولی طبق قانونی که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده ما تعداد زیادی از اطبا را بازنشسته کردیم (صدرزاده- چی آقا؟) عرض کردم تعداد زیادی از اطبا را بازنشسته کردیم و الان خلائی وجود دارد و علت این که ما گذاشتیم در این قانون آنهایی که معدلشان ۱۴ است این تقریباً تشویقی بود برای کسانی که بهتر تحصیل میکنند که بدون فوت وقت بتوانند به تحصیل ادامه بدهند ولی آنهایی که خیلی زحمت نکشیدهاند اقلاً بیایند این خلا را پر کنند و چهار سال بدون طبیب نمانیم در وزارت بهداری، علت این بود و امیدوارم که توانسته باشم مقصود را ادا کرده باشم و جنابعالی هم عنایت فرموده و موافقت بفرمایید (دکتر مهران- اگر موافق نباشند پس میگیرم.)
رئیس- پیشنهاد دیگر قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۶ این طور اصلاح شود.
ماده ۶- از تاریخ تصویب این قانون وزارتین فرهنگ و بهداری میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید در آموزشگاههای عالی بهداری موجود در مراکز استانهایی دارای دانشکده پزشکی هستند خودداری نموده به جای آن در نقاطی که لازم بدانند اقدام به تأسیس آموزشگاههای مذکور نماید. دانشجویان فعلی این آموزشگاهها تحصیلات خود را با شرایط سابق ادامه خواهند داد. تبصره باقی میماند.
رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- عرض کنم پیشنهاد بنده در تعقیب بیانات جناب آقای موسوی بود که قابل توجه بود و آن این بود که ما یک قدم بیشتری برای بهرهمند
ساختن سایر نقاط کشور که نه دارای دانشکده پزشکی است و نه آموزشگاه عالی اینجا این اجازه به وزارت بهداری داده شود منتهی با این عبارت در صورتی که در مراکز استانهایی که دارای دانشکده پزشکی هستند احتیاجی به ادامه کار آموزشگاه عالی بهداری نباشد بنده خیال میکنم جایی که دانشکده پزشکی هست دیگر آنجا احتیاجی به ادامه آموزشگاه بهداری شاید نباشد وقتی این را معتقد بودیم جناب آقای دکتر راجی، و حقاً هم ایراد جناب آقای دکتر امین وارد بود که وقتی شما دانشکده پزشکی به وجود میآورید سطح فکری را بردید بالا این آموزشگاه عالی بهداری را بدهید به بابل یا به جهرم و جاهایی که دانشکده پزشکی ندارند والا در یکی از نقاط، یعنی در بعضی از نقاط کشور هم دانشکده پزشکی باشد و هم آموزشگاه عالی بهداری باشد و در نقاط دیگر هیچ کدام نباشد این جور درنمیآید، این عدالت و صفت نیست این اداره امور مملکت را باید یک قدری به نظر مساوات و عدالت نگاه کرد این بود که بنده در پیشنهادم یک قدری صریحتر این مطلب را که جناب آقای موسوی میگفتند نوشتم: از تاریخ تصویب این قانون در صورتی که در مراکز استانها این در صورتی که را حذف کردهام گفتهام از تاریخ تصویب این قانون وزارتین بهداری و فرهنگ میتوانند، مکلف نیستند. میتوانند از پذیرفتن داوطلبین جدید در مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی موجود است خودداری نمایند این یک قدری وسیعتر شد که از تاریخ تصویب این قانون چون نظر شما هم عملاً همین بوده است چون اینجا هم گفتید که دانشجویان فعلی آموزشگاهها نظر شما این بود که در این نقاطی که دانشکده پزشکی دارید دیگر در آموزشگاههای بهداری را به غیر از محصلین فعلی که دارند تحصیل میکنند میخواهید ببندید و بروید جای دیگر این را من صریح و روشنتر در پیشنهادم نوشتم که در صورتی که احتیاج باشد این آموزشگاهها برود جای دیگر منتهی یک قدری صریحتر میتوانید شما این عمل را بکنید والا در اساس ماده تردیدی نیست و نظر جنابعالی با بنده یکی است فقط خواستم یک قدری یک قدم جلو رفته باشیم یک الزام بیشتری برای وزارتین بهداری و فرهنگ باشد که این آموزشگاههای عالی بهداری از مراکز استانی که دانشکده پزشکی هست برود به شهرستانهایی که نه دانشکده پزشکی دارند نه آموزشگاه بهداری.
رئیس- آقای مخبر کمیسیون بهداری
دکتر سعید حکمت- مطلب دو قسمت است، یکی ادامه کار آموزشگاههای عالی فعلی بهداری و یکی منع آموزشگاههای عالی بهداری ادامهاش از نقطهنظر احتیاجاتی که ممکن است در مملکت ایجاب بکند برای بهدار تربیت کردن به این جهت موافقت شده تا موقعی که وزارت بهداری و فرهنگ احتیاج مملکت را از لحاظ بهدار تأمین نکرد اینها در مملکت باشند و بهدار تربیت کنند اما قسمتی که جناب آقای عمیدی نوری پیشنهاد دادهاند که در صورتی که در مرکز استان که دانشکده پزشکی دارند این را حذف کنیم در این جا یک اشکالی داریم و آن عبارت از این است که تصدیق میفرمایید اگر در مراکز استان این آموزشگاهها را بگذاریم از همان اساتید دانشکده از همان پزشکانی که هستند میتوانیم استفاده بکنیم و بهدار تربیت بکنیم اما چنانچه بخواهیم در شهرستانها این تشکیلات را ایجاد کنیم نمیشود نه بیمارستانی دارند نه استادی دارند و نه وسایل تحصیلی دارند به این جهت یک بهدارهایی خیلی بیسواد و بیمعلومات بار میآیند که نبودنش بهتر است جنابعالی فرمودید حذف کنیم در صورتی که در مراکز استانهایی که دانشکده پزشکی دارند حذف کنیم فرمودید این آموزشگاهها را ببریم به بابل و آمل اینها چون وسایل ندارند به این جهت بهدارها آن طوری که لازم است تربیت نخواهند شد اگر لازم باشد که آموزشگاههایی تأسیس شود بهتر است در مراکزی باشد که وسایل هست.
رئیس- آقای دکتر سید امامی مخالفید؟ (دکتر سید امامی- بله) بفرمایید.
دکتر سید امامی- اینجا نظر آقای عمیدی نوری کاملاً تأمین است در کمیسیون بهداری راجع به این موضوع زیاد صحبت شد منتهی نماینده وزارت بهداری آنجا معتقد بود که ما آموزشگاههای عالی بهداری را به کلی منحل کنیم این صحبت شد ولی ما موافقت نکردیم گفتیم باشد اگر وسایل در یک منطقهای فراهم شد اگر لازم بود آموزشگاه بهداری تأسیس کنند بعد وزارت بهداری موافقت کرد که باشد و حالا منظور این است که در نقاطی که دانشکده پزشکی است معمولاً نباید باشد و موقتاً هم که محصل قبول میکند برای این است که به هم نخورد چون مشغول تحصیل شد وقتی دوره تمام شد خودبهخود منحل خواهد شد پس نظر آقایان کاملاً تأمین است هر جا وسیله داشته باشند و بخواهند آموزشگاه عالی بهداری تأسیس خواهند کرد این در ماده هست، بنابراین بنده خیال میکنم دیگر موردی نداشته باشد.
عمیدی نوری- بنده پس گرفتم.
رئیس- دیگر پیشنهادی نرسیده رأی گرفته میشود به ماده ۶ آقایانی که موافقند با آن پیشنهاد اصلاحی که قبول شد قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک ماده الحاقیه رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم ماده زیر به قانون اضافه شود.
وزارت بهداری میتواند در حدود احتیاجات خود به دانشجویان فعلی دانشکده پزشکی که حاضر به انجام تعهدات مقرره در این قانون میباشد کمک هزینه تحصیلی داده و استفاده منظوره این قانون را از وجود آنها بنماید.
صارمی
رئیس- آقای صارمی بفرمایید توضیح بدهید ولی بعد باید پس بگیرید.
صارمی- موضوع این است که در این قانون تصریح شده است که محصلینی را بپذیرند و کمک هزینه تحصیلی بدهند تا این که بتوانند بعد از آنها استفاده کنند مفهوم مواد این قانون این است که محصلینی که در سال اول وارد دانشکده پزشکی میشوند مشمول این مقررات خواهند بود، بالنتیجه شما میتوانید برای هفت هشت سال دیگر طبیب داشته باشید، یعنی هفت سال اگر دوره تحصیلی باشد هفت سال دیگر میتوانید از مزایای این قانون استفاده کنید و طبیب به دست بیاورید و به جامعه تحویل بدهید بنده میگویم حالا که این قصد و نظر را دارید که اطبا را میخواهید برای نقاط کوچکتری بفرستید به محصلین فعلی دانشکده پزشکی کمک هزینه تحصیلی به آنها بدهید و با رعایت تمام مقررات این قانون از وجودش بعد استفاده شود نتیجه این است که چهار سال شما زودتر میتوانید به مقصود برسید و در این پیشنهادی که بنده کردهام تمام جهات را در نظر گرفتهام و گفتهام که وزارت بهداری میتواند که مجبور نباشد، در حدود احتیاجات خودش، اگر چنانچه محتاج باشد مخبر هستند که این استفاده را بکنند و به یک عده از دانشجویان فعلی کمک هزینه تحصیلی بدهند با رعایت تمام این مقررات و آنها هم تعهد بکنند، بنابراین هم وزارت بهداری مکلف نیست و هم در حدود احتیاجات است که اگر بخواهند انجام بدهند.
رئیس- آقای وزیر بهداری شما موافقید یا خیر؟ اگر شما موافق نباشید چون پیشنهاد خرج است نمیشود رأی گرفت.
وزیر بهداری- بنده یک توضیح مختصری دارم.
رئیس- بفرمایید اگر موافق نباشید رأی نمیگیریم.
وزیر بهداری- عرض کنم طرحی که جنابعالی پیشنهاد کردید بینهایت مورد توجه وزارت بهداری و هیئت دولت هست و بنده درصددم یک اعتباری برای این منظور تأمین بکنم و نه فقط به دانشجویان دانشکدههای ایران این کمک بشود بلکه به دانشجویانی که در خارج هم تحصیل میکنند این کمک بشود امیدوارم این را هر چه زودتر بیاوریم لذا استدعا میکنم مسترد بدارند.
یکی از نمایندگان- این جا هم بد نیست قبول کنید.
رئیس- خوب این پیشنهاد خرج است و در صورت موافقت آقای وزیر بهداری میتوانیم رأی بگیریم.
وزیر بهداری- استدعا میکنم که پس بگیرند انشاالله در قانون دیگری تقدیم میشود.
رئیس- ماده ۷ قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۷- وزارتین بهداری و فرهنگ مأمور اجرای این قانون هستند.
رئیس- آقایانی که با این ماده موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد کلیات آخر مطرح است.
آقای ارباب
ارباب- جناب آقای وزیر محترم بهداری کتباً از من گله کردند که تو چرا پیشنهاد ندادی حالا چند تا تذکر دارم یکی برای تکمیل بیمارستان بندرعباس است که اگر تکمیل شود تمام شیخنشینها و بنادر استفاده میکنند خود مردم بندرعباس هم استفاده میکنند و یکی هم یک راه هماهنگی با وزارت راه پیدا کنید که این راه کوه گنو را زودتر بسازند تا آسایشگاه معلولین را مردم به خرج خودشان بسازند و سیل معلول به طرف تهران سوق داده نشود و تصدیق میفرمایید جلوگیری از امراض تا حدی مهمتر از معالجه امراض است اینها همه راجع به معالجات است یک راه بسازید قول میدهم شما لااقل سالی پانصد مریض صرفهجویی خواهید کرد.
رئیس- آقای مهندس جفرودی
مهندس جفرودی- مراد بنده از استفاده از کلیات آخر یک تذکری است در باب ماده ۳ که اگر به همین صورت تصویب شود اولاً مفهوم ندارد ثانیاً یک تناقضی پیش میآید. در ماده ۳ این طور مینویسد که وزارت فرهنگ به دانشجویان (وزیر بهداری- فارغالتحصیلان) مشمول مواد ۱ و ۳ پروانه موقت برای طبابت و یا خدمت پزشکی در محل یا حوزه معینی که از آنجا انتخاب شدهاند میدهد یعنی یک کسی را اگر از یک ده یا شهری انتخاب کند به همان محل میفرستد بعد به موجب ماده ۲ وزارت بهداری حق دارد او را بفرستد به یک شهر دیگری پروانه طبابت برای شهر اول میدهند. این مفهوم ندارد، به این جهت بنده پیشنهادی تقدیم کرده بودم که متأسفانه موقعی که
مطرح شده بود بنده نبودم خواستم از جناب آقای وزیر بهداری استدعا کنم این قسمت را اصلاح بفرمایند.
رئیس- آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- علت این پیشامد این است که در ماده اول یک پیشنهادی داده شد و این تناقض در ماده ۲ و ۳ پیش آمد، چون به موجب ماده اول هدف این بود که امتحانات محلی باشد و انتخاب محصل هم از محل باشد و بعد هم انتصابش در همان محل باشد و همان طوری که فرمودید این اشکال پیش آمده و بنده هم برای رفع این اشکال پیشنهاد ایشان را قبول میکنم.
رئیس- پیشنهادی داده نشده است، ایشان یک تذکری دادند، به آن ماده هم رأی داده شده است.
وزیر بهداری- پیشنهاد اصلاحی را بنده قبول میکنم اگر اجازه بفرمایید.
رئیس- اگر مواردی مخالف نظرتان باشد باید به عنوان تجزیه رأی گرفت والا به عنوان اصلاح نمیشود، چون به ماده ۳ رأی دادهاند و حالا باید رأی نهایی گرفت.
مهندس جفرودی- بنده پیشنهاد حذف ماده ۳ والحاق این ماده را میکنم.
رئیس- حذف ماده ۳ را میتوانید تقاضا بکنید و به عنوان تجزیه رأی میگیریم و اگر به ماده ۳ رأی ندادند ماده ۳ از بین میرود و چون وارد شور در کلیات شدهایم ماده الحاقی هم دیگر جایش نیست و مشکل است.
مهندس جفرودی- بنده پیشنهادی به عنوان ماده الحاقی میدهم.
رئیس- ماده الحاقیه قرائت میشود تا ببینیم ممکن است به صورت تجزیه آن را گنجاند.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده ۳ به صورت زیر اصلاح شود.
ماده ۳- وزارت فرهنگ به فارغالتحصیلان مشمول ماده ۱ و ۲ پروانه موقت برای طبابت و یا خدمت پزشکی در محلی که طبق این قانون معین میشود میدهد و پروانه دائم به این عده موقعی داده خواهد شد که تمام تعهدات خود را انجام داده باشند.
مهندس جفرودی
رئیس- عیب آییننامه همین است که کلیات آخر را برای بعد از رأی گذاشتهاند رأی به تمام مواد داده شده مطرح شده بحث شده حالا هم پیشنهاد تجزیه میشود حذف کرد از بین میرود ولی چیزی به جایش نمیآید.
مهندس جفرودی- بنده پس میگیرم و امیدوارم در سنا اصلاح شود.
رئیس- ممکن است آقای وزیر بهداری در آنجا بفرمایند و اگر اینجا هم از اول این اصلاح را میفرمودند قبول میشد حالا رأی نهایی گرفته میشود آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد. به مجلس سنا فرستاده میشود.
آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری- خواستم از توجه نمایندگان محترم به تصویب این قانون تشکر کنم.
رئیس- یک پیشنهادی از طرف آقایان شده که لایحه تشویق صادرات بعد از لایحه شورای کشاورزی گارد گمرک جزء دستور قرار بگیرد خواستم عرض کنم که این لایحه الان جزء دستور است پیشنهاد قرائت میشود ولی احتیاج نیست الان هم چون شور اول گارد گمرکی است مطرح میکنیم و بعد هم لایحه کشاورزی که شور دومش است و رأی نهایی میخواهد مطرح میشود و در مرحله سوم لایحه تشویق صادرات مطرح میشود.
(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)
مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی
اینجانبان پیشنهاد مینماییم لایحه تشویق صادرات بعد از لایحه شورای کشاورزی و گارد مسلح گمرک مطرح شود.
ابتهاج - دشتی - باقر بوشهری - سلطانی - دکتر غلامرضا عدل - برومند - دکتر نفیسی- صادق بوشهری - موسوی - شادمان - احمد مهران - حبیب پناهی - مجید ابراهیمی.
۴- شور اول گزارش کمیسیون گمرکات و انحصارات راجع به تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک
رئیس- فعلاً لایحه تأسیس و استخدام گارد مسلح برای شور اول مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
گزارش از کمیسیون گمرکات و انحصارات به مجلس شورای ملی
کمیسیون گمرکات و انحصارات در جلسه ۱۷ دیماه ۱۳۳۷ با حضور آقای معاون وزارت گمرکات و انحصارات لایحه شماره ۱۷۰۳۹ مورخ ۱۳/۹/۳۷ دولت راجع به تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک را مورد رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی به شرح زیر تصویب اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
ماده ۱- به منظور مبارزه با قاچاق کالای گمرکی و انحصاری و جلوگیری از ورود و یا صدور هر نوع کالای ممنوعه به داخل یا خارج کشور سازمان مسلح گمرک در وزارت گمرکات و انحصارات تشکیل میگردد.
ماده ۲- افراد سازمان گارد مسلح گمرک از مشمولین نظام وظیفه طبق قوانین و مقررات نیروهای مسلح شاهنشاهی وسیله حوزههای نظام وظیفه تأمین و بلافاصله پس از تحویل به گارد مسلح گمرک به مراکز آموزشی در نیروهای مسلح شاهنشاهی یا گارد مسلح گمرک برای فراگرفتن آموزشهای اولیه نظامی اعزام خواهند شد.
خدمت این افراد و همچنین افسران وظیفه در گارد مسلح گمرک خدمت در نیروهای مسلح شاهنشاهی محسوب میگردد.
تبصره- در صورت اعزام افراد به مراکز آموزشی نیروهای مسلح شاهنشاهی وزارت گمرکات و انحصارات هزینههای لازم را در این مورد به وزارت جنگ خواهد پرداخت.
ماده ۳- افسرانی که از ارتش به گارد مسلح گمرک منتقل شده یا میشوند از هر لحاظ تابع مقررات قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی مصوب سیام تیرماه ۱۳۳۶ خواهند بود.
ماده ۴- معاودت افسران مذکور در ماده ۳ به ارتش مشمول تبصره ۲ بند ب از ماده ۱۵ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی خواهد بود.
تبصره- افسرانی که قبل از تصویب این قانون در وزارت گمرکات و انحصارات به وزارت جنگ معاودت نمودهاند مشمول مقررات این ماده خواهند بود.
ماده ۵- در کلیه مواردی که به موجب قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی وزارت جنگ موظف به پرداخت وجوهی از بابت حقوق و مزایا به افسران مذکور یا بازنشستگی و بیمه و غیره به بانک سپه میباشد وزارت گمرکات و انحصارات جانشین وزارت جنگ بوده و مکلف به پرداخت وجوه پیشبینی شده در قانون مزبور میباشد.
تبصره- افسران و درجهداران و افراد وظیفه گارد مسلح گمرک مشمول مقررات قانون بیمه نیروهای مسلح شاهنشاهی خواهند بود.
ماده ۶- ترفیع افسران مزبور در صورت واجد بودن شرایط عمومی ترفیعات مندرج در قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی با توجه به رویه و مقررات و آییننامههای ترفیعاتی ارتش منوط به پیشنهاد فرمانده گارد مسلح گمرک و وزارت گمرکات و انحصارات و تصویب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی خواهد بود.
ماده ۷- مامورین گارد مسلح گمرک در مورد کلیه بزهها از لحاظ مرجع در حکم افسران و کارمندان نیروهای مسلح شاهنشاهی هستند مگر این که بزه آنها به مناسبت انجام وظایف مربوط به ضابطین دادگستری باشد.
ماده ۸- در رسیدگی به تخلفات و شکایات منظور در ماده ۱۳ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی فرمانده گارد مسلح گمرک به جای فرمانده نیروی مربوطه در هیئت رسیدگی شرکت خواهند نمود.
ماده ۹- اختیار وزیر گمرکات در انحصارات در مورد انتظار خدمت و بدونگاری افسران گارد مسلح گمرک به پیشنهاد فرمانده گارد مسلح گمرک تا سرهنگ دوم (داخل) برابر اختیارات مندرج در بند الف - ب ماده ۱۱۶ قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی بوده و در مورد درجات از سرهنگی به بالا پیشنهاد فرمانده گارد و وزیر گمرکات و انحصارات موکول به تصویب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی خواهد بود.
ماده ۱۰- افسران و درجهدارانی که رأساً از طرف وزارت گمرکات و انحصارت برطبق مقررات قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی برای خدمت در گارد مسلح گمرک استخدام و از دانشکده افسری و آموزشگاههای مختلفه ارتش فارغالتحصیل میشوند و همچنین درجهدارانی که از ارتش به وزارت گمرکات و انحصارات منتقل شده یا میشوند و همچنین افراد وظیفه مشمول مقررات قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی خواهند بود.
تبصره- شهادت و فوت افسران و درجهداران و افراد گارد مسلح گمرک قبل از تصویب این قانون مشمول مقررات قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی خواهد بود.
ماده ۱۱- به وزارت جنگ اجازه داده میشود اسلحه و مهمات موردنیاز گارد مسلح گمرک را بدون دریافت بهای آن بنا به درخواست وزارت گمرکات و انحصارات تأمین و تحویل نماید موافقت با نوع اسلحه و مهمات با وزارت جنگ خواهد بود.
ماده ۱۲- افسران و درجهداران گارد مسلح گمرک در کشف کالاهای گمرکی و انحصاری و کالاهای ممنوعالورود و یا ممنوعالصدور به ترتیب مذکور در قانون آیین دادرسی کیفری جزء ضابطین دادگستری محسوب میشوند.
ماده ۱۳- وزارت گمرکات و انحصارات موظف است در ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون لباس مخصوصی جهت افراد و درجهداران و علایم مخصوصی برای افسران (که ممیز افسران گارد مسلح گمرک از افسران ارتش باشد) تهیه نماید.
ماده ۱۴- وزارت گمرکات و انحصارات مکلف است تا دو ماه از تاریخ تصویب این قانون آییننامه اجرایی این قانون را تنظیم و پس از تصویب کمیسیونهای مربوطه مجلسین به موقع اجرا گذارد.
ماده ۱۵- وزارت گمرکات و انحصارات و وزارت جنگ مأمور اجرای این قانون میباشند.
مخبر کمیسیون گمرکات و انحصارات - فلیکس آقایان
گزارش از کمیسیون دادگستری به مجلس شورای ملی
کمیسیون قوانین دادگستری با حضور نماینده دولت لایحه شماره ۱۷۰۳۹ دولت راجع به تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک را رسیدگی و پس از مذاکرات لازم از نظر قضایی مورد تصویب قرارداد و اینک گزارش آن را در تأیید خبر کمیسیون گمرکات و انحصارات به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون قوانین دادگستری - عمیدی نوری
گزارش کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی
کمیسیون نظام با حضور آقایان معاونین وزارت جنگ و وزارت گمرکات و انحصارات به لایحه دولت راجع به تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک رسیدگی و خبر کمیسیون گمرکات و انحصارات را عیناً تصویب و تأیید نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
از طرف مخبر کمیسیون نظام - سرتیپ توماج
گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی
کمیسیون امور استخدام لایحه تأسیس و استخدام گارد مسلح گمرک را با حضور آقای معاون وزارت گمرکات و انحصارات مورد رسیدگی قرار داده مخبر کمیسیون گمرکات و انحصارات را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
مخبر کمیسیون امور استخدام - فضایلی
رئیس- کلیات مطرح است آقای صارمی مخالفید (صارمی- عرضی ندارم) در کلیات دیگر کسی اجازه نخواسته رأی گرفته میشود به ورود در مواد آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز پنجشنبه و دستور هم همین لایحه است.
(مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت