مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن (دلو) ۱۳۰۳ نشست ۱۲۰

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۵

جلسه: ۱۲۰

صورت مشروح مجلس یوم شنبه یازدهم دلو هزار و سیصد و سه مطابق ششم رجب‌المرجب یک هزار و سیصد و چهل و سه

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای موتمن‌الملک تشکیل گردید.

(صورت مجلس یوم پنجشنبه نهم دلو را آقای میرزا جواد خان قرائت نمودند)

رئیس - آقای تهرانی (اجازه)

آقا شیخ محمدعلی تهرانی - بنده در دستور عرض دارم.

رئیس - آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب - قبل از دستور عرض دارم.

رئیس - آقای تدین (اجازه)

تدین - عرض بنده هم قبل از دستور است.

رئیس - آقای روحی (اجازه)

روحی - قبل از دستور عرض دارم.

رئیس - آقای شریعتمدار (اجازه)

شریعتمدار - قبل از دستور عرض دارم

رئیس - آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان - بنده راجع به دستور امروز عرض دارم.

رئیس - آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی - راجع به دستور امروز عرض مختصری داشتم

رئیس - معلوم می‌شود نسبت به صورت مجلس ایرادی نیست

(گفتند - خیر)

رئیس - آقای تهرانی (اجازه)

تهرانی - چون در جلسات قبل یکی از اشیایی که جزو دستور گذاشته شد لایحه راجع به معافیت دهات غارت شده سلماس و خوی از مالیات بود استدعا می‌کنم آن را جزو دستور قرار بدهید اهمیتی هم ندارد بعد هم پیشنهاد آقای دامغانی راجع به طبع و نشر کتب مفیده پس از آن هم اگر ممکن بشود قانون استخدام که گمان می‌کنم تمام شده باشد جزو دستور شود.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب - بنده خواستم عرض کنم چون وزارت مالیه آمده است و تقریباً تمام شده یا مشغول نوشتن هستند یک طرح آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان پیشنهاد کرده‌اند راجع به عوائد بلدی که جزو عوائد مملکتی شده است و ایشان پیشنهاد کرده‌اند که عوائد بلدی هر شهری مخصوص به خودش باشد.عده زیادی هم این پیشنهاد را امضاء کرده‌اند و گویا مجلس هم در این خصوص موافق باشد و کمیسیون مبتکرات هم خبرش را در این خصوص تقدیم مجلس کرده معطلی هم ندارد خیلی هم مفید است. بنابراین استدعا می‌کنم مقدم بر همه چیز جزو دستور و پس از آن در مسائل دیگر وارد شویم.

رئیس - آقای تدین (اجازه)

تدین - مقصود بنده جلب توجه خاطر آقایان نمایندگان محترم است به دو ماده یکی ماده چهل و شش و یکی ماده چهل و هفت از قانون محاسبات عمومی. قانون محاسبات عمومی در دوره دوم مجلس در جلسه بیست و یکم صفر هزار و سیصد و بیست و نه هجری تصویب شد. حالا به طور کلی به موقع اجرا گذاشته نشده است. آن یک موضوع دیگری است ولی دو ماده در این قانون دارد که به عقیده بنده خیلی قابل اهمیت است و طرف توجه است. یکی از آن دو ماده ماده چهل و شش است که می‌گوید همه ساله وزارت مالیه مکلف است صورت اموال منقوله دولت را ضمیمه صورت اولیه نموده طبع و نشر نماید و یک صورت هم تقدیم مجلس شورای ملی بکند.اطلاع از دارایی دولت و این که اموال منقول و غیر منقولش چیست و آیا در ظرف سال تغییراتی نسبت به آن اموال واقع شده یا نشده. تصور می‌کنم موضوعی است که طرف توجه عامه ملت باشد. در حکومت مشروطه دولت نماینده ملت است و در واقع دارایی او دارایی ملت است و ملت باید از دارایی خودش مسبوق باشد و یکی از لوازم اطلاع او این است که طبعاً از حیف و میل آن اموال جلوگیری خواهد شد.بنابراین این دو ماده را به عرض آقایان می‌رسانم و بعد هم مطالب خودم را عرض می‌کنم. ماده ۴۶ می‌گوید: وزیر مالیه صورتی که جامع فقرات ذیل باشد همه ساله تهیه نموده و طبع و نشر می‌سازد.

الف - صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیسات عمومی نیست.

ب - صورت تمام اموال غیر منقوله دولتی که مخصوص یک اداره دولتی یا تأسیات عمومی نیست.

ج - شرح تغییراتی که در عرض سال در املاک سابق الذکر به هم می‌رسد.

ماده ۴۷ - صورت مذکوره در ماده قبل به ضمیمه صورت کلیه اموال منقوله دولتی همه ساله بعد از طبع و نشر به مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود. در دوره چهارم خیلی در این خصوص اینجا مذاکره شد که یک مقدار زیادی از اموال منقوله دولتی حیف و میل شده است و چه شده است و بالاخره پس از مذاکرات زیاد نتیجه حاصل نشد و بنده هم این دو ماده را به آقایان نمایندگان محترم تذکر دادم و حالا هم از مجلس شورای ملی تقاضا می‌کنم در صورتی که تصویب بفرمایید از طرف مجلس به وزیر مالیه تذکر داده شود که در اسرع اوقات این دو ماده از قانون محاسبات را به موقع اجرا بگذارد و صورت کلیه اموال منقوله و غیر منقوله دولت را طبع و نشر نموده هم به مجلس بدهند و هم به جامعه.

بعضی از نمایندگان - صحیح است.

رئیس - آقای روحی (اجازه)

روحی - بنده در دستور عرض داشتم اگر دستور مجلس همان دستور جلسه قبل است و قانون انتخابات جزو دستور امروز خواهد بود که بنده عرضی ندارم و تصور هم نمی‌کنم مورد اعتراض آقایان نمایندگان باشد. اگر هم بنا باشد تغییر کند تقاضا می‌کنم قانون سجل احوال که شور دوم آن هم در کمیسیون تمام شده مقدم بر سایر چیزها در دستور معین شود.

رئیس - آقای دامغانی (اجازه)

شریعتمدار دامغانی - ماده بیست و پنج قانون استخدام کشوری که ترتیب درجات و مراتب مأمورین را معین می‌کند در وزارت پست و تلگراف این ماده به موقع اجرا گذاشته نشده عجالتاً ماده شصت و شش این قانون را دارند به موقع اجرا می‌گذارند و تقریباً دویست سیصد نفر مردمان مستأصل عنقریب از کار خواهند افتاد. بنابراین بنده خواستم تذکر بدهم که کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام زودتر راپورتش را بدهم تا در مجلس مطرح شده و رفع این اشکالات بشود.

رئیس - کمیسیون راپورتش را داده است. آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان - بنده پیشنهادی که تقدیم کرده‌ام خواستم تقاضا کنم اگر آقایان موافقت بفرمایند قانون سجل احوال جزو دستور شود.

رئیس - آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی - اولاً می‌خواستم عرض کنم چند فقره راپورت از طرف کمیسیون عرایض تقدیم مقام محترم ریاست شده است و تقاضاکنندگان منتظرند که تکلیف آنها زودتر از طرف مجلس معلوم شود برای این که یک کشمکشی مابین آنها و اداره مباشرت پیدا شده است. ثانیاً می‌خواستم عرض کنم علت این که دستور جلسه بعد در جلسه قبل باید معین شود. غالباً و عادتاً برای این است که قبل از وقت مطالعه نمایند و لوایحی که طبع شده است همراه داشته باشند و کورکورانه اظهار عقیده نکرده باشند. بنابراین بنده خواستم تقاضا کنم قانون انتخابات جزو دستور باشد چون آقایان نمایندگان راپورت آن را مطالعه کرده‌اند و محل نگرانی هم نیست و برای جلسه بعد اگر چیزی لازم باشد همین امروز معین نمایند که برای جلسه بعد آقایان درست در آن مطالعه کرده باشند

رئیس - آقای دستغیب (اجازه)

دستغیب - چندین خبر از کمیسیون مبتکرات به مجلس تقدیم شده و همین طور مانده و در مجلس قرائت نشده یکی همان خبری بود که آقای تهرانی فرمودند راجع به خوی و سلماس یکی دیگر طرح پیشنهادی آقای داور و جمعی از آقایان نمایندگان محترم راجع به این که مستخدمین دولتی و اعضاء هیئت‌های شوری در موقع فراغت می‌توانند تدریس کنند. همین طور خبرهای دیگری تقدیم شده چندان مذاکره هم لازم ندارد. مقصود بنده این است که این چیزها را جلو بیندازند و در قابل توجه بودن آنها رأی بدهند وقت زیادی هم لازم ندارد. یکی هم راجع به قانون استخدام مستخدمین کشوری بوده که قرار بود در آن خصوص تجدید نظر بشود و مدتی است رفته و هنوز بیرون نیامده در صورتی که در نظرم هست راجع به سه چهار ماده آقای یاسایی تقاضا فرمودند در خود مجلس مطرح شود یک نفر از آقایان فرمودند که رفته است به کمیسیون تجدید نظر در قانون استخدام کشوری و نتیجه‌اش را عنقریب به مجلس راپورت می‌دهند در صورتی که معلوم نیست کی راپرت می‌دهند و نمی‌دانم چطور شده در هر صورت بنده عقیده دارم که اول اخبار کمیسیون مبتکرات در مجلس مطرح شده و قابل توجه شود و پس از آن به هر کمیسیونی که لازم است مراجعه شود.

رئیس - آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب - می‌خواستم عرض کنم کمیسیون نظام دو نفر کسر دارد و بنا بود روز پنج‌شنبه انتخاب شود و نشد استدعا می‌کنم امروز آقایان انتخاب بفرمایند.

بعضی از نمایندگان - صحیحی است.

رئیس - شاهزاده شیخ‌الرئیس (اجازه)

محمدهاشم میرزا شیخ‌الرئیس - عرایض بنده گفته شد.

رئیس - آقای سرکشیک‌زاده (اجازه)

سرکشیک‌زاده - تصور می‌کنم دستور امروز قبلاً معین شده باشد اولاً طرحی بود که بنده پیشنهاد کرده بودم و قرار بود روز پنج‌شنبه مطرح شود و موقع نرسید ثانیاً امتیاز راه بندر جزو دامغان به مسعودالملک بعد هم طرح آقای خویی راجع به خوی و سلماس اینها جزو دستور امروز است و تصور می‌کنم خوب نباشد هر روز دستور را به هم بزنیم.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - بنده پیشنهاد می‌کنم پیشنهادات قرائت شده و رأی گرفته شود.

رئیس - آقای مشار اعظم.

مشار اعظم - بنده چندین مرتبه راجع به خبر کمیسیون معارف برای تأسیس کلاس‌های صنعتی در مدارس ابتدایی متذکر شدم و موکول به جلسات بعد شد آخر مجلس هم که می‌شود آقایان زود تشریف می‌برند و عده برای رأی کافی نیست حالا خواستم استدعا کنم که این راپورت در درجه دوم یا سوم جزو دستور گذاشته شود.

رئیس - آقای روحی (اجازه)

روحی - استدعا می‌کنم پیشنهاد بنده و آقای سهام‌السلطان راجع به دستور قرائت شود.

رئیس - طرح پیشنهادی آقای سرکشیک‌زاده قبلاً جزو دستور بود حالا هم جزو دستور خواهد بود بعد هم تقاضا شده است آقای شیروانی و جمعی از آقایان نمایندگان راجع به تخصیص عوائد بلدی هر شهری به مؤسسات همان شهر جزو دستور شود.

بعضی از نمایندگان - صحیح است.

بعد هم خبر کمیسیون مبتکرات راجع به معافیت دهات و قصبات خوی و سلماس از مالیات تا مدت سه سال جزو دستور شود. مخالفی ندارد؟

(گفتند - خیر)

ایضاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع به ضایع مستظرفه این هم مخالفی ندارد؟

(بعضی گفتند - خیر)

پس از آن هم راپورت کمیسیون فوائد عامه راجع به راه بندر جز. این قسمت هم مخالفتی ندارد؟

بعضی از نمایندگان - رأی بگیرید.

رئیس - رأی می‌گیریم آقایانی که تصویب می‌کنند راپورت کمیسیون فواید عامه راجع به راه بندر جز جزو دستور شود قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد خبر کمیسیون مبتکرات قرائت می‌شود.

(این طور قرائت شد)

کمیسیون مبتکرات طرح قانونی آقای سرکشیک‌زاده نماینده محترم در خصوص منع ورود و استعمال مشروبات الکلی را مورد شور قرار داده و اصولاً طرح مذکور را قابل توجه دانسته تمنا دارد به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع گردد.

رئیس - آقایانی که این طرح را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس - قابل توجه شد. خبر دیگر

(به شرح ذیل قرائت شد)

کمیسیون مبتکرات طرح آقای شیروانی و جمعی از نمایندگان ایالات و ولایات را راجع به کلیه نوع عایداتی که در مرکز به عنوان عوائد بلدی مأخذ می‌شود و در ولایات سابقه داشته و اخذ می‌شده است اختصاص به مؤسسات بلدی همان محل بدهند قابل توجه دانسته و تمنای ارجاع به کمیسیون داخله را دارد.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - اگر در مقدمه ملاحظه بفرمایید تقاضای فوریت شده و باید در مجلس مطرح شود.

رئیس - آقای قائم مقام‌الملک (اجازه)

قائم مقام‌الملک - بنده موافقم یک نفر مخالف حرف بزند آن وقت

عمادالسلطنه - بنده با فوریتش مخالفم

رئیس - عجالتاً مسئله فوریت در بین نیست. آقای تهرانی (اجازه)

تهرانی - بنده هم اساساًموافقم ولی عقیده دارم که فوریت در این خصوص معنی ندارد چون در اینجا اشاره شده است به یک قانونی که حتماً باید این شکل باشد و مطابق قانونی که سابقاً مجلس وضع کرده است عایدات بلدی هر مکانی مخصوص به خودش است و حالا هم همین را باید به دولت تذکر داد و اخطار کرد دیگر فوریت لازم ندارد طرح قانونی که نیست که فوری باشد و باید حتماً از طرف مجلس به دولت اخطار شود که عوائد بلدی هر جا برای مؤسسات همان جا اختصاص دارد.

رئیس - آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان - بنده در ارجاع به کمیسیون عرضی داشتم. در راپورت نوشته شده فقط به کمیسیون داخله رجوع شود و به عقیده بنده باید به کمیسیون بودجه هم ارجاع شود تا در آنجا...

رئیس - حرف در سر قابل توجه بودنش است.

سهام‌السلطان - بنده موافقم با قابل توجه بودنش را

رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب - بنده هم موافقم

رئیس - شاهزاده شیخ‌الرئیس (اجازه)

محمدهاشم میرزا شیخ‌الرئیس - با این عبارتی که خواندند گمان نمی‌کنم بتوانم موافق شوم مگر این که نوشته شود (سابقه قانونی داشته است) و با سابقه تنها موافق نیستم مگر نوشته شود سابقه قانونی. دستغیب مخبر کمیسیون مبتکرات - من نفهمیدم که شاهزاده شیخ‌الرئیس موافق بودند یا مخالف اگر مخالف بودند که خودشان اقرار کردند سابقه قانونی داشته است و فرمودند اگر یک کلمه اضافه شود که سابقه قانونی داشته من موافقم و الا مخالفم اینجا اساس در قابل توجه بودنش است حالا یا سابقه قانونی داشته یا نداشته اگر تصدیق دارید که سابقه قانونی داشته که موافقید اگر هم سابقه قانونی نداشته که باز می‌فرمایید موافقم مشروط بر این که سابقه قانونی نوشته شود.در هر صورت یا اصل و اساسش موافق هستید و بنده مخالفتی ندیدم برای این که فرمودند اگر پیشنهادکننده تصدیق کند که سابقه قانونی داشته من موافقم و الا مخالفم و عقیده دارم که سابقه قانونی داشته در هر حال ایشان اساساًاظهار مخالفتی نکردند

بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این طرح آقایان موافقین قابل توجه قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - قابل توجه شد. راجع به فوریتش آقای شیروانی اگر اظهاری دارند بفرمایند.

شیروانی - غالباً دیده شده چیزهایی که به کمیسیون می‌رود مخصوصاً این قبیل لوایح می‌میرد و هیچ وقت از کمیسیون بیرون نمی‌آید. این یک ماده واحده‌ای است و موضوعش هم این است که بنده الان توضیح می‌دهم تا آقای شیخ‌الرئیس هم متذکر باشند. در ولایات قبل از وضع قانون نواقل و مستغلات یک عایداتی گرفته می‌شده (که اختصاص داشته است به بلدیه‌ها) از فواکه و ذغال و در بعضی از شهرها از چیزهای دیگر و بنده خودم در اصفهان که بودم می‌دیدم این عایدات را کلانترهای سابق می‌گرفتند و به مصرف بلدیه می‌رساندند در هر صورت موضوعش یکی است منتها کلمه فرق کرده است حالا بلدیه است. آن وقت اداره کلانتری بوده است و بعد هم چون عوائد سابق جزیی بود قانون نواقل و مستغلات وضع شد از برای مصارف بلدیه شهرها این قسمت که حرفی ندارد و قانونی است و حتماً باید عوائد نواقل هر محلی به مصرف بلدیه همان محل برسد وقتی قسمت دیگر که اخذ می‌شود و سابقه هم دارد آن قسمت هم باید به مصرف بلدی برسد و دیگر حیف و میل نشود و معلوم نشود که توی جیب کی می‌رود. حالا یک عده از آقایان ماده واحده پیشنهاد کرده‌اند که این عوائد محلی صرف بلدیه همان محل بشود دیگر این یک چیزی نیست که یک چند ماهی هم در کمیسیون‌ها معطل شود و بالاخره هم برنگردد بنابراین امضاءکنندگان این طرح تقاضای فوریت کرده‌اند که در خود مجلس مطرح شود وقت زیادی هم لازم ندارد و گمان نمی‌کنم کسی هم با فوریت آن مخالف باشد.

رئیس - آقای دستغیب (اجازه)

دستغیب - بنده با فوریت موافقم

رئیس - آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه - بنده با فوریتش مخالفم.

رئیس - بفرمایید

عمادالسلطنه - بنده در عین این که با اساس این لایحه موافقم با فوریتش مخالفم که در مجلس الان مطرح شده و رأی گرفته شود. اگر چه من خودم این طرح را امضاء نکرده‌ام ولی همیشه یکی از موافقین آن بوده‌ام و غالباً هم این اظهار را می‌کردم شاید اطلاع من هم از کسانی که این طرح را امضاء کرده‌اند کمتر نباشد اگر زیادتر نباشد کمتر هم نیست. ولی الساعه ما نمی‌دانیم چه قسم مالیات‌هایی را تجزیه کنیم و جزء این طرح بیاوریم و تصویب کنیم برای بلدیه‌های ولایات برای این که این مالیات‌ها در هر ولایتی متفاوت است همان طور که آقای شیروانی اظهار فرمودند مثلاً در اصفهان مالیات بازار و ذغال و فواکه و غیره گرفته می‌شود در تهران مالیاتش قسم دیگری است که ابداً در ولایات نیست و هیچ شباهت به هم ندارند.به طور کلی نمی‌شود گفت مالیات‌هایی که در تهران برای بلدیه گرفته می‌شود عین همانها را در ولایات هم بگیرند چون مالیات‌هایی که در تهران معمول است در ولایات ابداً معمول نیست. به علاوه این مسئله عادی و کوچکی نیست همه آقایان هم به خلاف من رأی می‌دهند بدهند ولی من حقایق را می‌گویم به یک قیام و قعود ممکن است دو میلیون از عایدات مملکت کسر شود...

شیروانی - این طور نیست.

عمادالسلطنه - و فردا گرفتار دو میلیون کسر بودجه می‌شوند پس خوب است آقایانی که این طرح را امضاء کرده‌اند اجازه بدهند به کمیسیون بودجه و مالیه مراجعه شود و در آنجا این صورت‌ها را بخواهند و در اطرافش مطالعاتی بکنند و به یک طور متحدالشکلی مبلغ معینی برای ولایات تخصیص بدهند و الا اگر امروز رأی بدهیم دچار اشکال می‌شویم و یک ماه دیگر مجبور می‌شویم برخلاف رأیی که داده‌ایم رأی دیگری بدهیم و اسباب زحمت می‌شود.

شیروانی - اجازه می‌فرمایید توضیح بدهم؟

بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - رأی می‌گیریم به فوریت این لایحه آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس - تصویب نشد. آقای دستغیب.

دستغیب - عجالتاً عرضی ندارم.

رئیس - (خطاب به دستغیب) این مطالبی که در کمیسیون مبتکرات مطرح می‌شود به دولت اطلاع می‌دهید که حاضر شوند یا خیر؟

دستغیب - بعضی‌ها را اطلاع می‌دهیم بعضی‌ها را اطلاع نمی‌دهیم.

رئیس - ماده چهل و دو شما را مجبور می‌کند همه را اطلاع بدهید.

دستغیب - اغلب را اطلاع را داده‌ایم و الان مطالبی که مطرح می‌شود بنده یکی یکی خواهم گفت که به دولت اطلاع داده‌ایم یا نه هر وقت مطرح شد اطلاع می‌دهیم.

رئیس - ماده چهل و دو شما را مجبور می‌کند اطلاع بدهید.

دستغیب - همین طوری است که می‌فرمایید ماده چهل و دو مجبور می‌کند کمیسیون را که به دولت اطلاع بدهد ولی بنده لفظ اغلب را برای این عرض کردم که شاید در یک موقعی بنده در کمیسیون حاضر نبوده‌ام این بود که تمام را عرض نکردم ولی حالا که این طور می‌فرمایید بنده عرض می‌کنم که به طور قطع به دولت خبر داده می‌شود و بعضی را که دولت تصدیق کرده ما هم تصدیق کردیم بعضی را هم که رد کرده است ما هم رد کرده‌ایم.

رئیس - اگر رد کرده است باید اینجا تذکر داده باشید.

دستغیب - بسیار خوب.

رئیس - پیشنهاد شده است طرح آقای شیروانی به کمیسیون داخله مراجعه شود اگر پیشنهادی دارید بفرمایید.

عمادالسلطنه - بنده مخالفم.

رئیس - بفرمایید.

عمادالسلطنه - بنده نمی‌دانم علت این که این طرح به کمیسیون داخله برود چیست؟ و چه مناسبت دارد؟ در صورتی که از یک نقطه نظر باید به کمیسیون قوانین مالیه برود و از نقطه نظر این که در جمع و خرج تغییری پیدا خواهد شد باید به کمیسیون بودجه برود و کمیسیون داخله مربوط به این کار نیست و اطلاعاتی هم در این خصوص در آنجا نیست که بتوانند اظهار عقیده نمایند بنابراین به عقیده بنده به کمیسیون داخله مربوط نیست.

رئیس - آقای تدین (اجازه)

تدین - بنده موافقم با آنچه که آقای عمادالسلطنه فرمودند.

رئیس - آقای سهام‌السلطان (اجازه)

سهام‌السلطان - بنده هم با ایشان موافقم

رئیس - رأی می‌گیریم به کمیسیون داخله اگر رد شد به کمیسیون بودجه بعد به کمیسیون قوانین مالیه رأی می‌گیریم.آقایانی که تصویب می‌کنند به کمیسیون داخله مراجعه شود قیام فرمایند.

(عده‌ای برخاستند)

رئیس - تصویب نشد. رأی می‌گیریم به کمیسیون بودجه مراجعه شود آقایانی که موافقند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. به کمیسیون بودجه مراجعه شود خبر کمیسیون مبتکرات راجع به طرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان و جمعی از آقایان نمایندگان قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد)

کمیسیون مبتکرات طرح پیشنهادی آقای آقا میرزا جواد خان خویی و جمعی از نمایندگان راجع به معافیت سه سال سلماس و قسمتی از دهات خوی را از مالیات مستقیم مطابق تشخیص وزارت مالیه مورد شور قرار داده و اصولاً طرح مزبور را قابل توجه دانسته تمنا دارد به کمیسیون قوانین مالیه ارجاع فرمایند.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب - بنده خیلی خوشحال می‌شوم که انشاءالله دولت ما مثل دولت شاه طهماسب موفق بشود که هشت سال تمام مالیات ایران را ببخشد و البته خدا می‌داند خیلی میل دارم ولی خواستم عرض کنم که درست است بنده هم کاملاً تصدیق دارم که خوی و سلماس، ارومیه، ساوجبلاغ در آذربایجان خیلی صدمات بر آنها وارد شده است اما ما نماینده یک نقطه مملکت که نیستیم نماینده تمام ایران هستیم. تمام نقاط ایران را باید در تحت نظر بیاوریم و تمام خرابی‌های مملکت را نگاه کنیم. غرض عرضم این است کسی خیال نکند که من خست و بخل می‌کنم بنده می‌خواهم وجهه مجلس وجهه درباری و عنوان تیول و غیره نباشد بلکه باید وجهه‌اش طوری باشد که تمام وضعیات مملکت را در نظر بیاورد و ملاحظه خرابی‌های تمام مملکت را بکند و یک تصمیمی عموماً نسبت به تمام مملکت بگیرد. بنده می‌خواهم به عرض مجلس شورای ملی برسانم که رامجرد فارس یکی از بلوک معتبر فارس است و همه می‌دانند که سالی چهل پنجاه هزار تومان دولت از آنجا دولت استفاده می‌کرده است. سد رامجرد مدتی است خراب شده و قریب شصت پارچه ده آبادی به کلی قاعاً صفصفاً شده است پریروز تلگراف نیریز را به عرض آقایان رساندم که هزار و چهار صد خانه از شهر نیریز منهدم شده است. شهر نیریز را همه در تاریخ دیده‌اند و می‌دانند یکی از شهرهای با افتخار فارس است و میرزای نیریزی و حکمای بزرگ آنجا بوده‌اند و این شهر بزرگ قاعاً صفصفاً شده است. دولت هیچ نظری به آنها نکرده است نه این که دولت یا مجلس قصداً توجهی به آنجا نکرده بلکه از ناچاری و نداشتن است همین طور در طرف کرمانشاه، کردستان و همدان که در این جنگ بین‌المللی همه آنجاها پایمال شده همچنین عراق ما بروجرد و خرم‌آباد لرستان و طرف گیلان مازندران و غیره آقایان نظر بنده را به مخالفت حمل نکنند بنده می‌خواهم عرض کنم این طرح‌هایی که می‌شود موقع ندارد برای خاطر این که مجلس شورای ملی باید وجهه‌اش را نسبت به تمام مملکت یکسان بدارد و تمام مملکت را درنظر بگیرد آن وقت ببینند که می‌تواند به این ترتیب عمل کند یا خیر نه این که یک نقطه را بر یک نقطه دیگر مقدم بدارند. حالا اگر اکثریت مقدم می‌دارد بنده هم موافقم.

دستغیب - فرمایشات آقای آقا سید یعقوب مخالف با این لایحه نبود و می‌توانم عرض کنم با این لایحه مخالفت نکردند چون فرمودند که نیریز یک خساراتی دیده بنده هم تصدیق می‌کنم که نیریز خسارت‌هایی دیده است دلیل این نمی‌شود که یک دستگیری نسبت به سلماس و خوی نشود.نیریز یک خسارت فوق‌العاده دیده بلکه اغلب ایالات و ولایات در موقع جنگ بین‌المللی خسارت‌های فوق‌العاده دیده‌اند ولی این دلیل نیست که بگوییم چون جاهای دیگر هم خسارت دیده‌اند پس توجهی به خوی یا سلماس نکنیم. بنده به آقای آقا سید یعقوب عرض می‌کنم که ممکن است خودشان هم یک طرحی در همان موضوعی که فرمودند پیشنهاد کنند که نیریز هم خسارت دیده بنده هم موافقم.

(همهمه بین نمایندگان)

دستغیب - فرمایشات‌تان تمام شد؟ خوب است حالا صبر کنید وقتی که بنده عرضم تمام شد بفرمایید. عرض کردم ممکن است خود آقا سید یعقوب هم یک طرحی پیشنهاد کنند هم در باب نیریز و هم در باب بستن سد مجرد ولیکن این مخالفت نیست و دلیل نمی‌شود بر این که سلماس و خوی که یک قدری خصوصیاتشان از حیث خسارات بیشتر از خسارات سایر ایالات و ولایات است چون آنجاها خسارات فوق‌العاده‌تری دیده‌اند راجع به اسماعیل آقا و جنگ‌هایی که واقع شده و چه و چه الی آخر و نظر به این خصوصیت فوق‌العاده که از حیث خسارات یک وقتی در آنجا واقع شده است از این حیث است که کمیسیون مبتکرات این طرح را قابل توجه دانسته و علاوه بر این که این معامله با خوی و سلماس شده چیزی ندارند که مالیات بدهند. موضوع این است و به قول بنده سالبه به اتقاء موضوع است مالیه هم همین طور تشخیص داده که چیزی ندارند که از آنها بگیرند و به علاوه می‌خواهم ببینم آقایان نمایندگان خودشان این طرح را قابل توجه می‌دانند که نسبت به آنها ترحمی بشود یا خیر؟ بلی آقایان موافقند و بنده هم می‌دانم که نسبت به ایالات و ولایات یک خسارت‌هایی از سال جنگ واقع شده است.این دلیل نمی‌شود که به سلماس و خوی رحم نکنند چرا؟ که در شیراز و بندر عباس و نیریز یا رامجرد هم خساراتی رسیده است به طوری که نمی‌توانند نمالیات بدهند مانعی ندارد که اگر به طوری خسارت به آنها وارد شده به درجه‌ای که از هستی ساقط شده‌اند تصویب کنم که مالیات ندهند.

بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

عمادالسلطنه - کافی نیست بنده سؤالی دارم.

رئیس - آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه - بنده به این طرح مخالفم و علتش هم این است که دلایلی که آقا فرمودند وارد نیست. بنده موافقم که به خوی و سلماس اگر آنها چیزی ندارند در مالیات تخفیف داده شود ولی با این اصول که مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را (یا نیریز و اصطهبانات فرق نمی‌کند) به کلی تخفیف بدهیم با این اصل بنده مخالفم. ولی موافقم که به دولت تذکر داده شود که از خوی و سلماس ممیزی بکند هر که هر چه عایدی دارد از او عشر بگیرند دیگر دلیل ندارد که ما یک مرتبه مالیات خوی و سلماس را ببخشیم آن وقت آقا می‌گویند شما یک طرح هم برای نیریز پیشنهاد کنید بسیار خوب فردا بنده هم یک طرح برای نجف‌آباد پیشنهاد می‌کنم بالاخره مالیات مملکت به این طور کسر می‌شود آن وقت معلوم نیست مخارجی را که داریم چه باید کرد؟ بنده مخصوصاً از آقای مخبر کمیسیون مبتکرات سؤال می‌کنم که آیا راجع به این طرح مخصوص با دولت مشاوره کرده‌اند یا خیر؟ اگر کرده‌اند بفرمایند و مبلغ مالیات ۳ ساله خوی و سلماس را که در این طرح بخشیده‌اند بفرمایند چقدر است.

دستغیب - بنده هم سؤال آقای عمادالسلطنه را جواب می‌دهم و فرمایشاتشان بنده عرض نکردم که آقا سید یعقوب یا مخالفین بیایند طرح پیشنهاد کنند برای این که یک جایی را از مالیات معاف کنند و نگفتم متصل هر کس برای موکلین خصوصی و مسلم خودش (مثل بنده برای بندرعباس) طرحی پیشنهاد کنند که مالیات آنها معاف شود...

تدین - چرا فرمودید

مخبر - بنده عرض کردم که آقا سید یعقوب می‌فرمایند سد رامجرد را خوب است ببندیم پیشنهاد کنند ما هم موافقت می‌کنیم بنده عرض کردم به نیریز خسارت وارد آمده برای این که خودم فارسی هستم و می‌دانم و اما این که فرمودند هر کس پیشنهاد کند من هم برای نجف‌آباد پیشنهاد می‌کنم بلی اگر نجف‌آباد هم در تحت نفوذ یا سلطه یا جنگ واقع شده است مثل خوی و سلماس شما هم پیشنهاد کنید.ولی عرض کردم خوی و سلماس خصوصیتی دارد و حالتش رقت‌آور است مطابق اطلاعاتی هم که در این خصوص کمیسیون مبتکرات به دست آورده حتی خود بنده از یکی از آقایانی که امضاء کرده بودند و سابقه آنجا را داشتند مثل آقای مصدق‌السلطنه پرسیدم فرمودند بله واقعاً حالشان رقت‌آور است و این که فرمودند عشر بگیرند بلی باید بگیرند ولی اصل عشر بر این است که باید چیزی داشته باشند. سلماس و خوی چیزی ندارند که بگیرند. اما راجع به سؤال‌شان که فرمودند بلی این به تصدیق دولت است و دولت این تصدیق کرده است و از آنها نگرفته و نمی‌تواند بگیرد. یعنی چیزی ندارند. اثاثیه خانه هم ندارند که از آنها بگیرند.کمیسیون مبتکرات هم با کمال دقت ملاحظه اطراف این کار را کرده است و همین فرمایش آقای عمادالسلطنه را که حالا فرمودند در کمیسیون مبتکرات مطرح شد همین فرمایشاتی که آقای آقا سید یعقوب می‌فرمایند که مبادا از این به بعد راه باز شود و فرمودند تمام نمایندگان و هر کس برای موکلین خصوصی خودش یک همچون پیشنهادی بکنند تمام اینها در کمیسیون مبتکرات مطرح شد و بالاخره کمیسیون مبتکرات رأی داد چرا؟ برای این که سلماس و خوی یک خصوصیاتی دارد. برای خاطر آن که در آن خاک جنگ واقع شد و هر چه داشتنه‌اند از بین رفته حتی نه اثاثیه دارند و نه نان دارند بخورند. آن وقت آقای عمادالسلطنه می‌فرمایند هر کس برای موکلین خصوصی خود یک چنین پیشنهادی بکند

بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است

بعضی گفتند کافی نیست

رئیس – آقایانی که مذاکرات را کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس - معلوم می‌شود کافی نیست. آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی - بنده البته اساساًمخالف نیستم که یک ترحمی به اهالی خوی و سلماس بشود و بنده هم اطلاع دارم که نسبت به آنها ستم‌هایی رسیده است اما موضوع این است که ما باید چطور کارها را بکنیم اگر این ترتیب است کمیسیون مبتکرات پیش گرفته که فقط برای اقناع مجلس یک کلمه (اساسی) در راپورت بنویسد که اساساًبا چنین پیشنهادی موافقم. ممکن است هر یک از ما یک پیشنهادی بکنیم با اساسش به آن معنی که ایشان در نظر دارند موافقت بکنند؟ بنده فردا پیشنهاد می‌کنم که ده تا زیپلن وارد شود همه هم اساساًموافقت می‌کنند یا ده تا دریدنات وارد شود همه اساساًموافقند. البته همه اساساًموافقیم که مالیات نسبت به مردم تخفیف داده شود اما این طور نیست!! قانون یک تکلیفی برای این چیزها معین کرده باید دولت را دید مذاکره کرد باید فهمید که عملی هست؟ نیست؟ ممکن است؟ ممکن نیست؟ چطور باید کرد؟ چطور نباید کرد؟ فقط همین طور با اساسش موافقید؟ البته بنده هم اساساً موافقم که برویم به کره ماه یک سیاحتی بکنیم و کسی هم مخالف نیست. اما این رویه عملی نیست اگر بنا شود ما این طور پیشنهادها را تصویب کنیم و تعقیب کنیم و تمام امورات ما در معرض اختلال واقع می‌شود از این نقطه‌نظر بنده مخالف هستم با این راپورت.

رئیس - آقای آقا میرزا جواد خان (اجازه)

تهرانی - آقا بنده اجازه کتبی سابق خواستم.

رئیس - موافقید؟ از حیث موافقت اجازه خواسته‌اید؟ ایشان خودشان امضاء‌کننده هستند بر جنابعالی مقدمند.

آقا میرزا جواد خان خویی - خوشبختانه آقای آقا سید یعقوب و آقای عمادالسلطنه اساساًمخالف با این طرح نبودند فقط مخالفت‌هاشان از یک نقطه‌نظرهایی بود که باید دولت را هم در این موضوع دعوت کرد و نظریات دولت را هم فهمید.بنده اولاً مجبورم یک قسمت از تاریخچه سلماس و خوی را به عرض آقایان برسانم و بعد جریانی را که در این ۳ ساله دولت خودش اتخاذ کرده است آن را هم به عرض آقایان برسانم و بعد البته آقایان خودشان می‌دانند. تقریباً از اول جنگ بین‌المللی که آذربایجان مورد تهاجم طرفین یعنی دولتین روس و عثمانی واقع شد اسماعیل آقای سمیتقو به مناسبت این که مقدار قوای عشایری داشت اول با دولت روس طرفیت پیدا کرد و به مناسبت طرفیت ایشان دولت روس به سلماس مکرر در مکرر قشون‌کشی کرد و در هر جمله چندین مرتبه آنجا قتل و غارت کرد و آتش زد آقایان نمایندگان آذربایجان که حاضرند از قضایا مطلع هستند مخصوصاً آقای مشیرالدوله که در آن موقع متصدی و رئیس‌الوزرا بودند تمام مراتب به عرض ایشان می‌رسید و کاملاً اطلاع دارند بعد هم آقای مصدق‌السلطنه در آنجا تشریف داشتند مطلع هستند.بعد که اسماعیل آقا بروسها تسلیم شد با عثمانی‌ها طرفیت پیدا کردند عثمانی‌ها هم به مناسبت طرفیت اسماعیل آقا با آنها چندین مرتبه آنجا را مورد حمله قرار دادند و قتل و غارت کردند و بعد از آن که روس‌ها و عثمانی‌ها از آذربایجان یک قدری صرف‌نظر کرده و هر کدام کنار کشیدند ارامنه دو مرتبه هر کدام با بیست و بیست و پنج هزار قوای مسلح و مکمل به خوی و سلماس حمله کردند مخصوصاً به سلماس و در حینی که اسماعیل آقا هارشمیون رئیس آسوری‌ها را به قتل رسانید مخصوصاً آسوری‌ها به سلماس آمدند و تمام سلماس را آتش زدند حتی زن و بچه‌ها را تمام در مسجد پر می‌کردند و همه را در مسجد آتش می‌زدند تمام نمایندگان آذربایجان حاضر هستند و اطلاع دارند و چیزی نیست که مکتوم مانده باشد بعد از آن که آسوری‌ها آمدند و این کارها را کردند و آتش زدند و کشتند اینها به کلی از حیز دارایی ساقط شدند و هیچ نداشتند. بعد از این قضایا طغیان اسماعیل آقا که پیش آمد این املاک کلیه شش سال تمام در تصرف اسماعیل آقا بود و به هیچ‌وجه نه مالکین و نه رعایا نمی‌توانستند به آن املاک بروند تا چه رسد که در آنجا کشت و ذرع بکنند که هم خود و هم دیگران منتفع بشوند.در سنه ایت‌یبل که دولت موفق شد اسماعیل آقا را از آنجا خارج کرد خودش یک کمیسیونی از مالیه به آذربایجان فرستاد در تحت ریاست مستر دانوی آمریکایی که الان رئیس مالیه همدان است با موافقت نظر دکتر میلیسیو و مستر جنی رئیس مالیه آذربایجان مستر دانوی با یک کمیسیونی رفت آنجا و تمام دهات را ملاحظه کرد که دولت سیصد هزار تومان اعانه باید به سلماس بدهد تا بتوانند رعایایی که الان در آن و تمام خاک عثمانی رفته و متواری هستند به خاک خودشان برگردند و آنجا مجدداً خانه و لانه خودشان را بسازند و مشغول کشت و زرع بشوند متأسفانه برای این که در آن وقت دولت موفق نشد آن سیصد هزار تومان اعانه را بدهد رعایا هم تاکنون جمع نشده‌اند و می‌خواهم عرض کنم الان در دهات آنجا در ده قسمت نه قسمت آن بی‌سکنه هستند.یک قسمت را مالکین با تحمل خسارات زیادی یکی دو نفر رعیت را آورده‌اند گذاشته‌اند آنجا برای این که اصلاً نشانه آن ملک کم نشود نه این که از آنجا استفاده بکنند. الان از سلماس و خوی آنجاهایی که محل اشغال اکراد بودند نه دولت و نه مالکین هیچ کس نمی‌توانند منتفع بشود اگر می‌توانست دولت از آنجا مالیات بگیرد البته در سنه ماضیه و هذه السنه می‌گرفت پس چیزی نیست که از آن مالیات بگیرد و خود دولت یک کمیسیونی به آنجا فرستاده و آنها رفتند آنجا و تشخیص دادند که نمی‌شود از آنها چیزی گرفت حالا برای این که بتوانند در ظرف این ۳ سال جمع شوند و خودشان را اداره کنند ما این پیشنهاد را کردیم و البته پس از ۳ سال مالیات خود را خواهند داد.اما این که آقای عمادالسلطنه فرمودند باید به دولت مراجعه شود بنده تصور می‌کنم که این حرف از ایشان بعید باشد برای این که ایشان می‌دانند که این طرح جریانات دیگری هم دارد و باید پس از قابل توجه شدن به کمیسیون قوانین مالیه برود و در آنجا هم البته دولت دعوت شود و با توافق نظر دولت تصمیمی اتخاذ خواهد شد و بعد راپورت آن به مجلس خواهد آمد و آقای عمادالسلطنه در آن موقع ممکن است نظریاتشان را بفرمایند. اگر در کمیسیون قوانین مالیه رد شد بنده عرضی ندارم و خوی و سلماس هم هیچ عرضی ندارد.بنابراین از آقایان استدعا می‌کنم که در قابل توجه بودن آن رأی بدهند بعد آقایان هر فرمایشی دارند ممکن است در کمیسیون قوانین مالیه یا بعد که راپورت آن به مجلس می‌آید بفرمایند.

رئیس - پیشنهاد شده است که راپورت به کمیسیون برگردد ولی نسبت به کمیسیون مبتکرات مرسوم نبوده است که راپورت به کمیسیون برگردد. دو نفر از آقایان هم اصلاحی پیشنهاد کرده‌اند این هم مرسوم نبوده است. رأی می‌گیریم به قابل توجه بودن این طرح.

(اکثر برخاستند)

رئیس - قابل توجه شد. خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به راه بندر جز مطرح است. ماده ششم. (به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ششم - در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای ساختن این راه شرکتی مطابق مملکتی از اتباع داخله تشکیل نماید باید اسامی و نظامنامه شرکت را به اطلاع وزارت فوائد عامه برساند و در آن صورت شرکت مزبور در حدود مسؤلیت و اختیارات صاحب امتیاز قائم مقام مشارالیه بوده و تمام حقوق او را دارا خواهد شد و تعهداتی که بر طبق این امتیاز بر عهده صاحب امتیاز وارد بیاید بر عهده شرکت مزبوره خواهد بود. مرکز شرکت نیز باید در ایران بوده و از هر حیث تابع قوانین مملکتی باشد.

رئیس - آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی - البته اهالی دامغان و استرآباد بیشتر در امتیاز این راه علاقمند هستند و نفع و ضرر بیشتر متوجه آن قسمت است و چون خود صاحب امتیاز حاضر است شرکتی تأسیس نماید به این جهت بنده پیشنهاد کردم که در اینجا قید شود که اگر اهالی دامغان از راه بندر جز تا دامغان و اهالی استرآباد از راه بندر جز تا استرآباد حاضر شدند که به قدر یک ربع مخارجشان را کمک کنند صاحب امتیاز مجبور باشد که آنها را شرکت بدهد.

رهنما مخبر - در این قسمت گمان می‌کنم محتاج به این پیشنهاد نباشد چون خود صاحب امتیاز درصدد است که شرکتی تأسیس نماید و البته هر کس که تقاضای شرکت کند به او هم سهم خواهد داد و البته نباید صاحب امتیاز هم یک نظر خصوصی به دامغان داشته باشد و ندارد بنابراین این پیشنهاد مورد ندارد چون طبیعتاً وقتی این امتیاز تصویب شد صاحب امتیاز برای تسهیل کار خودش یک شرکتی تأسیس خواهد کرد و محتاج به این پیشنهاد نیست.

رئیس - آقای ساکنیان (اجازه)

ساکنیان - بنده می‌خواستم راجع به عملیات آشوری‌ها در سلماس و خوی توضیح بدهم.

رئیس - راجع به این موضوع نیست. در آخر جلسه اگر اظهاری دارید بفرمایید شاهزاده شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس - موافقم.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب.

آقا سید یعقوب - موافقم.

جمعی گفتند - مذاکرات کافی است.

رئیس - پیشنهادها قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای یاسایی: بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل ضمیمه ماده ششم شود.

تبصره - هر گاه اهالی دامغان یا اهالی استرآباد یا بندر جز حاضر شوند ثلث مخارج ساختن راه مزبور را تعهد نمایند و تقاضای شرکت کنند صاحب امتیاز مجبور است این تقاضا را قبول نموده تأسیس شرکت کند.

پیشنهاد آقای دامغانی: پیشنهاد می‌کنم هر گاه اهالی دامغان لااقل ربع مخارج را به عهده بگیرند برای شوسه شدن راه دامغان و بندر جز صاحب امتیاز مکلف است تأسیس شرکتی نموده اهالی دامغان را شرکت بدهد و همچنین در راه بندر جز به استرآباد با اهالی استرآباد به همین طریق معمول دارد.

پیشنهاد آقای حاج سیدالمحققین: پیشنهاد می‌نمایم ماده ششم به ترتیب ذیل اصلاح شود.

ماده ۶ - در صورتی که صاحب امتیاز بخواهد برای شوسه نمودن راه مزبور شرکتی الی آخر

پیشنهاد آقای شیخ جلال: بنده اصلاح ماده ۶ قانون امتیاز راه شوسه بند رجز را به شرح ذیل پیشنهاد می‌نمایم.

ماده ۶ - صاحب امتیاز برای ساختن راه شرکتی الی آخر.

پیشنهاد آقای کازرونی: بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده ۶ این طور اصلاح و نوشته شود

ماده ۶ - صاحب امتیاز می‌تواند برای تسریع اجرای این امتیاز تشکیل شرکتی در داخله ایران بدهد و این شرکت باید مطابق قوانین و مقررات مملکتی تأسیس داده شده اساس‌نامه آن به اطلاع وزارت فوائد عامه برسد.

پیشنهاد آقای ضیاء‌الواعظین: پیشنهاد می‌شود که تبصره ذیل به ماده ششم علاوه شود.

تبصره - صاحب امتیاز می‌تواند نیز شرکایی از اتباع خارجه بپذیرد مشروط به این که سهامی که به اتباع خارجه می‌دهد متجاوز از سی درصد نباشد.

رئیس - ماده هفتم. (به شرح آتی خوانده شد)

ماده هفتم - این امتیاز به هیچ نحوی از انحاء قابل انتقال به اتباع خارجه نیست و انتقال آن به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز علاوه بربطلان چنانچه خسارتی متوجه دولت شود به عهده صاحب امتیاز خواهد بود.

رئیس - آقای دامغانی (اجازه)

شریعتمدار دامغانی - به عقیده بنده اتباع خارجه دو قسمت هستند یک قسم هستند که در مملکت نظریات سیاسی دارند و یک قسم هستند که نظریات اقتصادی دارند البته آنهایی که نظریات سیاسی دارند باید از شرکت کردن ممنوع باشند صاحب امتیاز هم حق شرکت دادن آنها را ندارد ولی اتباع خارجه که نظر سیاسی ندارند و فقط سرمایه‌هایشان را برای اقتصادیات می‌آورند اگر حق داشته باشند آنها هم شرکت کنند البته به عمل نزدیکتر خواهد شد.

رئیس - آقای عدل‌الملک. (اجازه)

عدل‌الملک - بنده با این ماده موافق هستم و این ماده را هم خیلی مناسب می‌دانم

جمعی گفتند - مذاکرات کافی است.

رئیس - پیشنهادها قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای یاسایی: بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۷ به نحو ذیل اصلاح گردد.

ماده ۷ - انتقال این امتیاز به اتباع خارجه و معاملات رهنی و شرطی با آنها در حدود این امتیاز به کلی ممنوع و موجب بطلان امتیاز خواهد بود ولی اگر صاحب امتیاز بخواهد موافق ماده ۶ تشکیل شرکت سهامی بدهد می‌تواند در تحت مسؤلیت خود تا صدی سی سهام به اتباع خارجه با قید آن که خریداران سهام در مسائل مربوطه به شرکت تابع قوانین و محاکمات ایران باشند بفروشند.

پیشنهاد آقای حاج سیدالمحققین: پیشنهاد می‌نمایم ماده ۷ به ترتیب ذیل اصلاح شود.

ماده ۷ - این امتیاز به هیچ نحوی از انحاء قابل انتقال یا اجاره به اتباع خارجه الی آخر.

پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو: بنده پیشنهاد می‌کنم اجاره دادن به اتباع خارجه هم در ضممن ماده ۷ مزید شود.

رئیس - ماده هشتم (به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۸ - صاحب امیتاز مجاز است در طرفین راه و در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه راه را بنا نماید و اراضی که برای ابنیه مزبور یا برای خطر راه لازم باشد هر گاه اراضی بایر خالصه باشد از طرف دولت مجاناً و اراضی دایر خالصه هم در صورت ضرورت برای خطر راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و همچنین بایر و دایر غیر خالصه را صاحب امتیاز به قیمت عادلانه خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبوره حاضر به فروش نشوند صاحب امتیاز به وزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده و قرار عادلانه بدهد.

رئیس - آقای دامغانی.

دامغانی - عرضی ندارم

رئیس - آقای عدل‌الملک

عدل‌الملک - عرضی ندارم

رئیس - آقای کازرونی

کازرونی - موافقم

رئیس - آقای سید یعقوب.

آقا سید یعقوب - موافقم

رئیس - آقای سیروانی

شیروانی - موافقم. (اجازه)

رئیس - آقای دستغیب (اجازه)

دستغیب - این ماده به عقیده بنده ابهام دارد و گذشته از این که بعضی جملاتش ابهام دارد بنده معتقدم که در هر لایحه قانونی خاصه امتیاز نبایستی ابهام را قائل شد و باید آن را به طوری صریح نوشت که معلوم باشد و بعد اسباب زحمت نشود. حالا ماده می‌خوانم تا ببینید ابهام دارد یانه صاحب امتیاز مجاز است در طرفین راه در نقاطی که مقتضی باشد ابنیه لازمه بنا نماید. این نوشته شده است مقتضی باشد لابد هر جایی را که صاحب امتیاز مقتضی بداند ابنیه لازمه بنا نماید. مثلاً صاحب امتیاز می‌گوید ۲ فرسخ ۳ فرسخ از اطراف راه را مقتضی است برای حفظ راه ابنیه بسازم و در قانون هم جلوگیری از این ترتیب نکرده است و این نکته را در موضوع امتیاز نفت هم من تذکر دادم.دیگر این که در این ماده نوشته شده است: و اراضی که برای ابنیه مذکوره یا برای خطر راه لازم باشد.هر گاه اراضی بائر خالصه باشد از طرف دولت ضرورت مجاناً و اراضی دائر خالصه هم در صورت ضرورت برای خط راه تا بقای امتیاز واگذار خواهد شد. در اینجا هم بنده با این جمله مخالفم برای این که در اینجا دولت هم امتیاز داده است و هم مقداری از املاکش را به او واگذار کرده است.باز می‌خوانم ولی اراضی دائر خالصه که برای ابنیه راه لازم باشد و هم چنین بائر و دائر غیر خالصه را صاحب امتیاز به قیمت عادله خریداری خواهد کرد و هر گاه صاحبان اراضی مزبور حاضر به فروش نشوند صاحب امتیاز فوائد عامه مراجعه خواهد کرد که برای حفظ منافع عمومی مداخله نموده قرار عادلانه بدهد.اینجا دو سه شق دارد. یعنی اگر بنده که صاحب ملک هستم حاضر نشدم برای این که ملک خودم را بفروشم و این ملک هم برای صاحب امتیاز خیلی لازم است او چه کار خواهد کرد؟ صاحب امتیاز به وزارت فوائد عامه مراجعه خواهد کرد و وزارتخانه هم به من می‌گوید که باید بفروشی. چه چیز مرا ملزم می‌کند که ملک خودم را بفروشم. وزارت فوائد عامه نمی‌تواند مرا مجبور کند و نفی تسلط از ملک من بکند.اینجا برای این که کسی نگوید که هیچ کس نمی‌تواند در ملک متصرفی کسی دیگر مداخله کند آقایان اعضاء کمیسیون جواب اعتراض حفظ منافع عمومی را در نظر گرفته‌اند بنده نمی‌خواهم که د راین قسمت زیاد توضیح عرض کنم ولی بالصراحه عرض می‌کنم که حفظ منافع عمومی مالک را از تصرف در ملکش بازمی‌دارد مالک بر ملک خود مسلط است و هیچ کس نه دولت و نه وزارت فوائد عامه نمی‌تواند مالک را از تسلط بر ملکش باز بدارد این یک کلمه لاستیکی و کشدار است. و عقیده ما این است که مالک به تسلط در ملک خود باقی است و این جمله هم خلاف قانون است و نباید در قانون نوشته شود.

رئیس - آقای عدل الملک (اجازه)

عدل‌الملک - آقای دستغیب فرمودند که این ماده ابهام دارد. بعد ملتفت شدند که ابهام ندارد برای این که بعد خودشان قضیه را گفتند و معلوم شد که ابهام ندارد و خیلی هم صراحت دارد و باید به این کسانی که در مورد اقدام به این کارها دخالت می‌کنند مساعدت و معاونت کرد و بالاخره با آنها هزار گونه کمک کرد کسی که می‌خواهد راه را درست کند چه ضرر دارد که یک مقداری از اراضی خالصه را به اختیار او واگذار کرد و البته آقای دستغیب هم اطلاع دارند که در آن حدود اراضی بائر به قدری زیاد است که آباد کردن آنها برای رعایا مشکل است و قسمت عمده اراضی همین طور بی‌مصرف مانده است برای این که زراعت آنجا اغلب دیم است.اما کلمه‌ای که محل نظر آقای دستغیب واقع شد قیمت عادله بود در صورتی که کلمه عادله کلمه بسیار خوبی است برای این که قیمت عادله در موقعی که یک چیزی محل توجه واقع شود نسبت به زمان عادی فرق می‌کند و خبره وقتی ببیند یک اراضی محل توجه است بیشتر قیمت می‌کند.به علاوه منافع عمومی را هم باید تأمین کرد مثلاً در یک موقعی ضرورت پیدا می‌کند که یک ملکی را داخل در راه نماید البته آن وقت خود صاحب امتیاز هر طور مالک را راضی می‌کند این خیلی مهم است و اگر آقایان از آنجاها اطلاع داشته باشند می‌دانند که حل این قبیل مسائل به واسطه کدخدا منشی که معمول ما است خیلی آسان و سهل است

بعضی گفتند - مذاکرات کافی است.

رئیس - پیشنهادی از طرف آقای دامغانی رسیده است قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ذیل ماده هشت الحاق شود به تصدیق عده‌ای از اهل خبره محل که کمتر از ۱۰ نفر نباشد و اکثریت تقدیم آنها مناط است.

رئیس - ماده نهم. (به شرح ذیل خوانده شد)

ماده نهم - صاحب امتیاز در روی کلیه رودخانه‌ها و مجاری و میاه که راه را قطع می‌نماید پل‌های محکم خواهد ساخت و مجرای نهرهایی را که عمق آن یک ذرع یا کمتر است سنگ فرش خواهد کرد اگر مالکین اطراف جاده علاوه بر نهرهای موجود بخواهند در وسط جاده نهر جدیدی حفر و احداث نمایند بایستی در ظرف یک هفته این کار را انجام دهند در صورت تخلف صاحب امتیاز حق خواهد داشت نهر مزبور را ساخته و مخارج آن را از مالکین اراضی دریافت دارد.

رئیس - آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی - عرضی ندارم.

رئیس - آقای آقا سید یعقوب. (اجازه)

آقا سید یعقوب - موافقم.

رئیس - آقای شریعت‌زاده.

شریعتمدار - موافقم.

رئیس - آقای شیروانی.

شیروانی - موافقم.

رئیس - مخالفی ندارد؟

بعضی از نمایندگان - خیر

رئیس - ماده دهم (این طور خوانده شد)

ماده دهم - صاحب امتیاز در آن قسمت از راه که از کوهسار عبور می‌کند از طرف دره باید دیوار احتیاطی و پناهگاه محکمی از سنگ و آهک بسازد و این دیوار باید لااقل ۱۲ گره عرض و ۱۲ گره ارتفاع داشته باشد.

رئیس - آقای دامغانی.

دامغانی - البته این دیوار احتیاطی که اینجا در نظر گرفته شده است برای این است که پناهگاه عابرین باشد تا پرت نشوند از این جهت ۱۲ گره ارتفاع کافی نیست اقلاً باید یک ذرع و نیم ارتفاع داشته باشد.

مخبر - در این قسمت اگر نماینده محترم توجه می‌فرموند به راه بین تهران و قره‌تو و تهران و انزلی که مباشرین آنها هم اروپایی بوده‌اند و خیلی هم این راه خوب ساخته‌اند ملاحظه می‌فرمودند که همان راهی که به طرف قره‌تو می‌رود دیوار احتیاطی آن همین اندازه ارتفاع دارد و بیش از این هم محتاج نیست و لزومی ندارد از طرف دیوار بروند که بیفتد و الا اگر به زور بخواهند همدیگر را هول بدهند در صورتی که ارتفاع دیوار یک ذرع و نیم هم باشد پرت می‌شوند

جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - پیشنهاد آقای یاسایی قرائت می‌شود. (به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که در ماده دهم نوشته شود که یک گز و نیم ارتفاع داشته باشد.

رئیس - ماده یازدهم. (به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۱ - صاحب امتیاز مجاز است که پس از ساخته شدن یک ربع از راه به طوری که مورد تصدیق وزارت فوائد عامه باشد حق‌العبور متناسب با طول راه ساخته شده مطابق تعرفه‌ای که در طریق شوسه دولتی معمول است برای عبور از قسمت ساخته شده راه دریافت دارد و میزان حق‌العبوری که صاحب امتیاز خواهد گرفت باید قبلاً به تصویب دولت رسیده باشد.

رئیس - آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی - به عقیده بنده این ماده مهم است چون راجع به حق‌العبور است و حق‌العبور هم در راه‌هایی که دست دولت است مختلف است. دیگر این که ممکن است به طوری که عقیده اغلب آقایان نمایندگان است باج راه و حق‌العبور ساقط شود. آن وقت تکلیف صاحب امتیاز چه خواهد بود؟ به علاوه این حق‌العبوری که دولت الان دارد می‌گیرد مطابق یک ترتیبی است که فعلاً دارد اجرا می‌کند ممکن است بعدها تغییر کند و طور دیگر بگیرد و معلوم نیست صاحب امتیاز مطابق ترتیب امروزه باید حق‌العبور بگیرد یا مطابق ترتیب بعد. پس باید این را معین کرد که در چه شکل باید بگیرد. دیگر این که دولت الان دارد از مسافر و از مالش حق‌العبور می‌گیرد از اتومبیل و مسافری که در اتومبیل است حق‌العبور می‌گیرد و صاحب امتیاز البته این نظر را نخواهد داشت دیگر این که عبارت این ماده یک قدری هم با هم متناقض است زیرا می‌نویسد وقتی که از طرف بندر جز شروع کند بعد از ساخته شدن یک ربع راه حق دارد حق‌العبور بگیرد اما اگر از طرف دامغان باشد نصف راه را که ساخت حق‌العبور دریافت می‌کند در صورتی که اگر ما درست سابقه به این راه داشته باشیم معلوم می‌شود که از دامغان به بندر جز یک قسمت زیادی محتاج به ساختن نیست و راه مسطح است و اشکالاتی که دارد یک مقداری از راه دامغان به بندر جز است که تقریباً دو فرسخ و نیم آن اشکال دارد و آن قسمتی است که متصل به بندر جز است به عقیده بنده وقتی که از بندر جز شروع کند حق‌العبور را وقتی حق دارد بگیرد که یک ربع راه را درست کرده باشد ولی وقتی که از دامغان شروع کرد وقتی حق‌العبور دارد بگیرد که ۳ ربع راه درست کرده باشد از یک طرف یک ربع قرار دادن و از طرفی نصف قرار دادن این با هم ضد است پس به عقیده بنده باید از یک طرف یک ربع و از طرف دیگر ۳ ربع قرار بدهند.

رئیس - آقای عدل‌الملک (اجازه)

عدل‌الملک - بنده با این ماده مخالفم

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - بنده هم مخالفم

رئیس - آقای سرکشیک‌زاده (اجازه)

سرکشیک‌زاده - بنده عرضی ندارم

رئیس - آقای یاسایی (اجازه)

یاسایی - نظریاتی را که آقای دامغانی فرمودند تا یک اندازه صحیح است ولی عجالتاً ممکن نیست یک میزان حق‌العبوری تشخیص بشود و باید همین طور به نظر دولت واگذار کرد به ترتیبی که در طرق شوسه دیگر معمول است و یک باج‌هایی گرفته می‌شود صاحب امتیاز هم وقتی که راه را شوسه کرد همان طور حق العبور بگیرد و بنده هم پیشنهاد کردم که میزان حق‌العبوری که دولت از تهران تا رشت می‌گیرد بعد از ساخته شدن این راه را از بندر جز یا دامغان یا استرآباد هم همان اندازه گرفته شود و البته میزانی را که دولت از راه شوسه تهران تا رشت می‌گیرد نمی‌شود الان در این قانون پیش‌بینی کرد به طور تشخیص که از فلان مال فلان مبلغ بگیرد و از الاغ چقدر و از اتومبیل و قاطر و بالاخره این را فعلاً نمی‌شود تشخیص داد و ممکن است حق‌العبورها و باج‌ها در طرق شوسه دولتی هر سالی یک حکمی داشته باشد و یک ترتیبی باشد. مثلاً یک وضعیاتی در حدود دامغان و استرآباد پیش بیاید و یک ارزانی‌ها و تفاوت نرخ‌هایی موجب بشود که حق‌العبور کم گرفته شود و ممکن است بر عکس یک گرانی‌هایی پیش بیاید که باعث شود حق‌العبور زیاد گرفته شود. خلاصه وضعیات هر روز را دولت باید در نظر بگیرد و تشخیص بدهد. البته صرفه مردم را هم دولت در نظر دارد. صاحب امتیاز هم چون یک شخص پاک نفس خوش‌بینی است همیشه مایل است که عادلانه با مردم معامله کرده باشد.

رئیس - آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)

آقا میرزا شهاب - بنده تصور می‌کنم مقصود از این پیشنهاد امتیاز همین ماده است که به اسم شوسه کردن یک قسمت راه یک مبلغ باج از هر مسافر و هر درشکه که از آنجا عبور می‌کند گرفته شود. در صورتی که این ماده خیلی نواقص دارد که یک قسمتش را آقای شریعتمدار فرمودند.اولاً این که چرا بعد از ساخته شدن یک ربع راه؟ مگر باج راه را که می‌گیرند قسمت می‌شود روی فرسخ‌ها و ذرع‌ها این هیچ فلسفه ندارد که یک ربع راه را که ساخت حق‌العبور بگیرد و از یک طرف مطابق تقریری که آقای شریعتمدار فرمودند تقریباً نصف این راه که ساخته هست نتیجه این ماده این می‌شود که یک چوب این طرف و یک چوب آن طرف می‌گذارند و هر مسافری که می‌رود یک مبلغی می‌خواهند در صورتی که بنده هر روزه در اینجا می‌بینم که آقایان (به خصوص اشخاصی که مسافرت می‌فرمایند هر یک از طرق شوسه) شکایت می‌کنند که یک اتومبیل که از یک جا می‌گذرد بایستی به قدر کرایه اتومبیل یا شاید به قدر قیمت اتومبیل باج راه بدهد از اینجا تا قره‌تو تقریباً ۶۵ تومان یا ۷۰ تومان بایستی باج راه داده شود حالا هم مجلس تصویب کند که صاحب امتیاز پس از ساختن یک ربع راه یا نصف راه وقتی که ساخت شروع به اخذ حق‌العبور نماید و البته آن یک قسمت راه هم که ساخته هست و طبیعی است از آ نجا هم حق‌العبور می‌گیرد؟ آن وقت هم معلوم نیست که آیا باید از سواره گرفت؟ از پیاده گرفت؟ در صورتی که اغلب اشخاصی که از این راه‌ها عبور می‌کنند دارای یک یا دو الاغ هستند و هیچ وقت محتاج به شوسه کرده راه نیستند. شوسه کردن راه برای اشخاصی مفید است که می‌خواهند با دستگاه یا درشکه و کالسکه و اتومبیل حرکت کنند و الا اشخاصی که الاغ دارند و عبور می‌کنند محتاج به شوسه کردن راه نیستند و نباید حق‌العبور بدهند و به عقیده بنده وقتی که تمام راه ساخته شد آن وقت باید حق‌العبور بگیرند و آن هم استثنایی داشته باشد. یعنی از شخص مسافر پیاده نگیرند و آنهایی هم که یک الاغ برای خارکنی دارند از آنها هم نگیرند.

مخبر اساساً راجع به قسمت باج راه‌ها یک عقیده پیدا شده است که بایستی باج راه بگیرند و اصولاً هم صحیح است و اساساً برای حمل و نقل و مال‌التجاره خیلی مفید است که باج راه گرفته نشود ولی در چه موقعی باید این حق را نگیرند. محلش کجا است؟ راه‌های شوسه که از ابتدای جنگ بین‌المللی یا قبل از جنگ ما دارا شدیم مهمترین اینها یکی راه تهران به انزلی بود و یکی هم راه تهران به قره‌تو در قسمت راه تهران به انزلی.البته تمام آقایان نمایندگان در خاطر دارند که نصف باج فعلی را هم نمی‌گرفتند و حالا گفته می‌شود که باج راه نگیرید این به جای خود صحیح است خیلی خوب ولی گفته نمی‌شود که تقریباً یک میلیون و نیم دو میلیون که برای مرمت راه‌ها لازم است از کجا باید داده شود. یکی دیگر این که اساساً این قضیه دو مرحله است یکی آن راه‌های ساخته شده است البته باید سعی کرد از راه‌هایی که ساخته شده است باج راه را برداشت و البته مجلس شورای ملی باید این باج را از بین بردارد ولی برای راه‌های شوسه نشده هم باید باج را برداشت آن وقت باید گفت ۱۰ میلیون ۱۵ میلیون تخصیص بدهند که دولت راه بسازد و الا یک کمپانی نمی‌آید صد هزار تومان یا پانصد هزار تومان سرمایه خودش را خرج کند و راه بسازد و حق‌العبورش را نگیرد این درست طرف افراط و تفریط رفتن است. یک مرتبه گفته می‌شود باج راه ساخته شده را نگیرند یک مرتبه هم گفته می‌شود که اساساًبیایند و راه بسازند و دولت پول ندارد بسازد مردم خودشان سرمایه زیادی بریزند و پول باج هم نگیرند به این طرز البته تصدیق می‌فرمایید که نمی‌شود یک مملکتی را آباد کرد. حالا آمدیم سر قسمت‌های دیگر این که می‌فرمایند این راه یک قسمتش ساخته شده است از قراری که مطلعین در کمیسیمون اظهار نظر می‌کردند یک قسمت این راه کوه است و به این جهت است که در آن قسمتی که کوه واقع است قید شده است تا نصف راه برای این که برسد به آن حدی که از آنجا به زمین هموار تجاوز کرده باشد و البته باید سرمایه زیادی داشته باشد که بتواند کوه و تپه را بشکافد و راه درست کند در این صورت البته باید باح راه هم بگیرد اما این که م‌یفرمایند چطور باید داده شود عرض می‌کنم همان طور که در راه‌های شوسه معمول است که از روی فرسخ معین کرده‌اند این را هم تقسیم‌بندی می‌کنند به فرسخ و آن وقت یک باح راهی معین می‌کنند بنابراین البته اگر نمایندگان محترم بخواهند از راه‌های شوسه نشده هم باج راه را بردارند، البته خیلی خوب است ولی باید یک بودچه پنچ شش ملیونی هم منظور کنند برای ساختن راه و البته یک کمپانی که آمد و سرمایه خود را ریخت و راهی ساخت اگر نفع نبرد داعی ندارد که سرمایه خود را خرج کند.

جمعی گفتند - مذاکرات کافی است

رئیس - اجازه می‌فرمایبد بقیه مذاکرات بماند برای فردا چند فقره خبر از کمیسیون مرخصی رسیده است قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد)

آقای زعیم نماینده محترم به وسیله مشروحه که به مقام جلیل ریاست مجلس مقدس نوشته‌اند مدلل داشته‌اند که به واسطه مرض فتق و به جهت معالجه آن مجبور به عریمت به اروپا هستند و الا تقاضای ۳ ماه مرخصی از روز حرکت کرده‌اند کمیسیون این تقاضا را به مورد دانسته تصویب می‌نماید.

رئیس – آقایانی که مفاد این خبر را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. خبر دیگر قرائت می‌شود. (به مضمون ذیل قرائت شد)

آقای سرکشیک‌زاده نماینده محترم تقاضا کرده‌اند که چون به واسطه کسالت مزاج بر ظبق تجویز طبیب به جهت معالجه باید به اروپا بروم ۴ ماه از تاریخ روز حرکت اجازه مرخصی داده شود این تقاضا را مشروع دانسته تصویب می‌نماید که از تاریخ روز حرکتشان تا مدت ۳ ماه غایب با اجازه باشند.

رئیس - آقایانی که مرخصی ۳ ماهه آقای سرکشیک‌زاده را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس - تصویب شد. خبر دیگر (به این ترتیب خوانده شد)

آقای آقا شیخ عبدالرحمن نماینده محترم به واسطه کسالت مزاج استجازه غیبت یک هفته کرده‌اند کمیسیون عذر موجه ایشان را پذیرفته تصویب می‌نماید که از تاریخ چهارم دلو هفت روز غایب با اجازه نوشته شوند

رئیس - آقایاین که مرخصی یک هفته‌ای آقا شیخ عبدالرحمن را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد. دستور جلسه فردا عرض می‌کنم بعد رأی می‌گیریم. اولاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع به اعزام محصلین به اروپا. ثانیاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع به معافیت ارومیه از تأدیه مالیات. ثالثاً خبر کمیسیون مبتکرات راجع به تبدیل تاریخ رسمی مملکت به سال‌های شمسی قدیم. رابعاً خبر کمیسیون فوائد عامه راجع به راه بندر جز و ضمناً انتخاب دو نفر کسری اعضای کمیسیون نظام. آقای آقا سید یعقوب. (اجازه)

آقا سید یعقوب - بنده خواستم عرض کنم که لایحه راجع به گرفتن شیره ریشه مک (چون گفته شد که به عربی حرف نزنند) که شور اولش تمام شده جزو دستور قرار بدهند تا تمام شود.

رئیس - بعد از چیزهایی که گفته شد در درجه سادس؟

آقا سید یعقوب - بلی بعد از اینهایی که فرمودید باشد.

رئیس - شیره چه فرمودید؟

آقا سید یعقوب - شیره ریشه مک.

رئیس - آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی - مکرر پیشنهاد کتبی و شفاهی از طرف اغلب آقایان شده است که قانون استخدام مستخدمین مجلس جزو دستور باشد بنده تقاضا می‌کنم در جلسه آتیه در درجه اول باشد.

رئیس – آقایانی که تقاضای آقای شیروانی را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد آقای روحی (اجازه)

روحی - بنده در ابتدای مجلس هم استدعا کردم و پیشنهاد کردم. توجهی از طرف مقام ریاست نشد قانون سجل احوال یک قانونی است که از هر جهت به حال مملکت مفید است چه از حیث انتخایات و چه از حیث نظام و احصاییه و جهات دیگر. استدعا می‌کنم امر به قرائت بفرمایید و رأی بگیرد و مجلس که رأی داد.(در درجه اول یا هر طور که مجلس رأی دادند.) مقرر فرمایند.

رئیس - مقصود این بوده است که قانونی که شور اولش شروع می‌شود تمام شود. بعد برویم سر قانون دیگر حالا قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم. (پیشنهاد آقای روحی به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که دستور فردا قسمت اول. اول انتخاب کسری اعضاء کمیسیون نظام در قسمت بعد شور در لایحه قانون سجل احوال مقدم بر آنچه در دستور معلوم شده باشد

بعضی از نمایندگان - درجه اول معین شد.

رئیس - پیشنهاد می‌کنند در درجه دوم باشد. آقایان موافقین قیام فرمایند

رئیس - تصو یب نشد. آقای سلطان‌العلما. (اجازه)

سلطان‌العلما - آن روز که دستور امروز را معین می‌فرمودید لایحه صنایع مستظرفه را در درجه سوم قرار دادید بعد خوانده نشد. بنده استدعا می‌کنم در درجه دوم فردا قرار داده شود

رئیس - راپورت کمیسیون معارف را می‌فرمایید؟

سلطان‌العلما - بلی راجع به وظایف صنایع مستظرفه

رئیس - خوب اگر آقایان موافقند در درجه دوم باشد قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس - تصویب نشد. آقای آقا میرزا جواد خان. (اجازه)

آقا میرزا جواد خان - بنده در ضمن عرایضم که راجع به خوی و سلماس عرض می‌کردم یک قسمتش چون راجع بود به تهاجم ارامنه و آسوری‌ها. محض این که سوء تفاهم نشود برای استحضار خاطر آقایان عرض می‌کنم ارامنه و آسوری‌هایی که به ارومیه و سلماس و خوی هجوم کردند ارامنه بودند که از روسیه و عثمانی مهاجرت کرده بودند و فرار کرده بودند و ابداً ایرانی نبودند این بود که ترحمی نکردند و الا ارامنه ایرانی معلوم است همیشه تابع و مطیع بوده‌اند و به ایرانیت خودشان ثابت و باقی هستند. محض استحضار خاطر آقایان عرض کردم.

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - مؤتمن‌الملک

منشی - علی‌اقبال‌المالک

منشی - معظم‌السلطان‏